الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَـٰکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٤٠﴾‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ‎﴿١﴾‏ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ‎﴿٢﴾‏ اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ‎﴿٣﴾‏ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ‎﴿٤﴾‏ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ‎﴿٥﴾‏ کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَىٰ ‎﴿٦﴾‏  أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ ‎﴿٧﴾‏ إِنَّ إِلَىٰ رَبِّکَ الرُّجْعَىٰ ‎﴿٨﴾‏ أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَىٰ ‎﴿٩﴾‏ عَبْدًا إِذَا صَلَّىٰ ‎﴿١٠﴾‏ أَرَأَیْتَ إِن کَانَ عَلَى الْهُدَىٰ ‎﴿١١﴾‏ أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَىٰ ‎﴿١٢﴾‏ أَرَأَیْتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ‎﴿١٣﴾‏ أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ ‎﴿١٤﴾‏ کَلَّا لَئِن لَّمْ یَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ‎﴿١٥﴾‏ نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ‎﴿١٦﴾‏ فَلْیَدْعُ نَادِیَهُ ‎﴿١٧﴾‏ سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ ‎﴿١٨﴾‏ کَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِب ۩ ‎﴿١٩﴾‏

 

 

بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی بمناسبت عید سعید مبعث در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۴۰۱/۱۱/۲۹

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را به شما حضّار محترمی که اینجا تشریف دارید، به همه‌ی ملّت ایران، به همه‌‌ی مسلمانان جهان و به همه‌ی حق‌طلبان عالم که اگر ندای بعثت به گوش دل حق‌طلبان عالم برسد، قطعاً مجذوب آن خواهند بود.
 

با محاسبه‌ای که انسان میکند این‌جور به ‌دست می‌آید که بعثت نبیّ اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بزرگ‌ترین هدیه‌ای است که خداوند متعال به مجموع بشریّت عنایت کرده. هدایای الهی که خب «وَ اِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللَهِ لا تُحصوها»،(۲) امّا هیچ نعمتی، هیچ هدیه‌ای به عظمت و وزانت بعثت نبیّ اکرم نیست. علّت هم این است که بعثت حامل گنجینه‌هایی است برای بشر که این گنجینه‌ها تمام‌نشدنی است. بشر ممکن است از این گنجینه‌ها استفاده کند، ممکن است استفاده نکند لکن این گنجینه‌های عظیمی که بعثت برای بشریّت آورده، در اختیار او است؛ این گنجینه‌ها میتواند سعادت بشر را در زندگی خودش، در همین زندگی دنیا ــ تا قبل از آخرت ــ تأمین کند. انسان با محاسبه میتواند به این مطلب برسد. حالا این گنجینه‌ها چه چیزهایی است؟

در درجه‌ی اوّل توحید. توحید، همان گنجینه‌ای است که هیچ چیزی به وزانت و اهمّیّت آن نمیرسد. چون عبودیّت خدا بشر را از بردگی و بندگی دیگران خلاص میکند. گرفتاری بشر این است دیگر؛ گرفتاری بشر، اسیر بودن در چنگ دیگران است؛ در طول تاریخ هم همین بوده؛ این با بندگی خدا از بین میرود. اگر چنانچه انسان به معنای واقعی کلمه بنده‌ی خدا باشد و به معنای واقعی کلمه به توحید که نفی عبودیّت غیر خدا است تمسّک کند، از بندگی دیگران خلاص میشود؛ و از این چیزهایی که در تاریخ دیده‌اید، شنیده‌اید؛ قتلها، ظلمها، کشتارها، جنگها و امثال اینها. این یکی از هدایای بعثت است.

 

تزکیه یک هدیه‌ی دیگر است. «یُزَکّیهِم»(۳) که در واقع تزکیه داروی رهایی بشر از فساد است. انواع فسادهای اخلاقی را تزکیه است که از جامعه‌ی بشری و از وجود بشر و از دل انسان میزداید و پاک میکند.

 

تعلیم کتاب یکی [دیگر] از هدایا است؛ وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛(۴) تعلیم کتاب. تعلیم کتاب یعنی زندگی را تحت اداره‌ی هدایتِ الهی قرار دادن. خدا که مالک و خالق و ربّ همه‌ی اشیاء است، یک راهی را برای زندگی انسان معیّن کرده تا انسان این راه را برود؛ تعلیمِ کتاب این است. و حکمت: یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛(۵) یعنی جامعه با عقل، با حکمت، با خردمندی، با فرزانگی اداره بشود. ببینید، اینها همه هدیه‌ها و آورده‌های بعثت خاتم‌الانبیا است. البتّه بعضی از اینها یا بسیاری از اصول اینها به دیگرِ پیغمبران شبیهند، شریکند، منتها خب این، نوع کامل آن است.

یک هدیه‌ی دیگر، که واقعاً گنجینه‌ای است و جزو گنجینه‌هایی است که در بعثت وجود دارد، تعلیم استقامت است که استقامت، راز و رمز رسیدن به مقصود است. شما هر مقصودی دارید ــ مقصود دنیوی، مقصود اخروی ــ با ایستادگی، با استقامت، با پیگیری ممکن است به آن برسید؛ بدون آن نمیشود به این رسید. فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک‌؛(۶) قرآن این [دستور] را به ما داده، بعثت این گنجینه را در اختیار ما گذاشته؛ یاد بگیریم و بدانیم باید چه‌کار بکنیم.

گنجینه‌ی بی‌نظیر قسط، عدالتِ بدون تبعیض، چه در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، چه در زمینه‌ی مسائل بشری و به طور کلّی عدالت اجتماعی؛ این هم یکی از گنجینه‌هایی است که بعثت به ما داده. زندگی را با «قسط» مدیریّت کنید. لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۷) خود بشر بتواند زندگی‌اش را با قسط اداره کند؛ اصلاً پیغمبرها آمده‌اند تا بشر را در این راه‌ قرار بدهند، یادش بدهند.

یکی از گنجینه‌های بسیار مهمّی که متأسّفانه مورد توجّه قرار نمیگیرد، سخت بودن و غیر قابل نفوذ بودن در مقابل بدخواهان است. یکی از ضربه‌هایی که جوامع بشری میخورند، از ناحیه‌ی نفوذ دشمنانشان است، که این در آیه‌ی «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» وجود دارد. «اَشِدّاء» به معنای شدّت عمل نیست. «اَشِدّاء» به این معنا که ما در فارسی [به آن] شدّت عمل میگوییم، نیست؛ «اَشِدّاء» یعنی سخت بودن، محکم بودن، غیر قابل نفوذ بودن؛ این معنای «اَشِدّاء» است. اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ نگذارید در جامعه‌ی شما نفوذ پیدا کنند. معنای نفوذ دشمن، نفوذ بیگانه و بدخواه این است که شما از خودتان اختیاری ندارید؛ او می‌آید و در جامعه‌ی شما، مثل انسان بی‌هوشی که هرچه میخواهند به او تزریق میکنند، تصرّف میکند. شما میتوانید با اختیار خودتان ارتباطات خوب، مرتّب، منظّم، منطقی، عاقلانه داشته باشید؛ این خوب است.

یا مهربانی و محبّت و صفا و صمیمیّتِ بین افراد جامعه. این «رُحَمآءُ بَینَهُم»(۸) هم یکی از همان گنجینه‌ها است، که زندگی در جامعه با رحم و مروّت و مانند اینها [همراه باشد].

یا انسان از طغیانگران و اشرارِ عالم کناره بگیرد، با آنها همراهی نکند: اِجتَنِبُوا الطّاغوت؛(۹) که اجتناب از طاغوت در قرآن به ما تعلیم داده شده؛ این یکی از همان گنجینه‌ها است که همیشه میشود از آن استفاده کرد و زندگی را درست حرکت داد.

یا رها شدن از زنجیر جهل و تعصّب و جُمود و توقّف و مانند اینها: وَ یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغلالَ الَّتی‌ کانَت عَلَیهِم.(۱۰) هزاران گنجینه‌ی ممتاز از این قبیل در قرآن هست؛ در تعلیم اسلام هست، در بعثت هست؛ اینها را بعثت به ما داده و برای ما آورده.

بعضی از ما مسلمانها این گنجینه‌ها را اصلاً نمی‌شناسیم؛‌ بعضی از ما آن را انکار میکنیم، کفران میکنیم این هدیه‌های عظیم الهی را؛ بعضی از ما به آنها افتخار میکنیم منتها عمل نمیکنیم؛ این[جوری] است دیگر. نتیجه چه میشود؟ نتیجه این است که دنیای اسلام دچار تفرقه، دچار عقب‌ماندگی، دچار ضعف علمی و عملی میشود؛ نتیجه‌اش این است. در یک دوره‌ای مسلمانها با عمل کردن نصفه‌نیمه به این گنجینه‌های عظیم ــ نه عمل کردن کامل ــ توانستند بزرگ‌ترین تمدّنهای زمان خودشان را ایجاد کنند، تولید کنند؛ در قرن سوم و چهارم هجری [قمری]، در همه‌ی دنیا، روی کره‌ی زمین هیچ حکومتی، هیچ قدرتی، هیچ ملّتی به پیشرفتگی امّت اسلامی نبود، وجود نداشت؛ با اینکه میدانیم آن وقت هم نصفه‌نیمه عمل میشد؛ افرادی که سرِ کار بودند، افراد درستی، افراد مطلوب و کاملی نبودند امّا همان هم تأثیر داشت. ما میتوانیم با رجوع به این گنجینه‌های هدیه‌‌شده‌ی از سوی بعثت به خودمان، ضعفهای دنیای اسلام را برطرف کنیم؛ چه آن گنجینه‌هایی که مربوط به معارف اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به احکام اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به اخلاق اسلامی است. این[جوری] است.

یک مورد مسئله‌ی فلسطین است که باز امروز یکی از مسائل مهمّ ما این مسئله است. یک ملّت، یک کشور به طور کامل در قبضه‌ی انسانهای وحشی، خبیث، شرور ــ نه انسانهای عادی ــ قرار گرفته، دنیای اسلام هم نگاه میکند، تماشا میکند! یعنی واقعاً به ملّت فلسطین در زمین خودشان، در خانه‌ی خودشان ــ آنهایی که حالا مانده‌اند و اخراجشان نکرده‌اند ــ روزبه‌روز دارد ظلم میشود. جلوی چشم دنیای اسلام هر روز یک گوشه‌ای را خراب میکنند، یک شهرک صهیونیستی میسازند؛ این‌همه حکومتهای اسلامی با این ثروتی که در دنیای اسلام هست، با این توانایی‌هایی که در مجموع دنیای اسلام دارد، [دارند] نگاه میکنند و این دارد اتّفاق می‌افتد؛ و سالهای متمادی است که جلوی چشم همه‌ی عالم دارد این‌جور به یک ملّتی ظلم میشود. این به خود دنیای اسلام هم ضربه زده؛ یعنی همین که دولتهای اسلامی و کشورهای اسلامی در مقابل یک چنین تجاوزی ــ که این تجاوز به خودشان هست، تجاوز به امّت اسلامی است ــ سکوت کرده‌اند و در مواردی، بخصوص در این اواخر متأسّفانه با آن همراهی کرده‌اند، این کشورها را هم تضعیف کرده، این وضعیّت را برایشان پیش آورده و دشمن را بر اینها مسلّط کرده.

امروز کشورهای پیشرفته‌ی دنیا، قدرتهای دنیا برای خودشان حق قائلند که در کشورهای اسلامی دخالت کنند؛ می‌آیند دخالت میکنند؛ آمریکا یک جور، فرانسه یک جور، آن یکی یک جور. در کشورهای اسلامی دخالت میکنند، برای خودشان [هم] برای این کار حق قائلند! در اداره‌ی کشورهای خودشان درمانده‌اند، مشکلات خودشان را در کشورهای خودشان نتوانسته‌اند حل کنند، میخواهند بیایند کشورهای اسلامی را تصرّف کنند و به ادّعای خودشان مشکلات اینها را حل کنند! خب این به همان معنای ضعف دنیای اسلام و ضعف دولتهای اسلامی به ‌خاطر قضیّه‌ی فلسطین است.

اگر در قضیّه‌ی فلسطین از روز اوّل، دولتهای اسلامی محکم می‌ایستادند و مقاومت میکردند، قطعاً امروز وضعِ منطقه‌ی غرب آسیا، منطقه‌ی ما، وضع دیگری بود؛ امروز ما قدرتمندتر بودیم، متّحدتر بودیم و از جهات گوناگون، امروز وضعمان بهتر بود. همان وقت خیرخواهان میگفتند، از جمله علمای بزرگ نجف. علمای بزرگ نجف در این قضیّه‌ی فلسطین و غصب فلسطین و مانند اینها نامه‌ها نوشتند، اظهارات کردند، خطابه‌ها خواندند؛ و بعضی از عناصر دلسوز و کسانی که واقعاً دلسوز بودند. شاعر عرب شعری گفته: 

لئن أضعتم فلسطیناً فعیشکمُ

طول الحیاة مضاضاتٌ و آلامُ


راست گفته؛ اگر فلسطین را رها کنید، خودتان در طول زمانه دچار آلام و رنجها و مانند اینها خواهید بود. اگر از روز اوّل ما وارد میشدیم [وضعمان بهتر بود].

حالا امروز جمهوری اسلامی حرف دل مسلمانان مظلومِ فلسطین را صریح و علنی بیان میکند. ما ملاحظه‌ی هیچ‌‌کس را نمیکنیم، حقیقت را با صدای بلند بیان میکنیم: از ملّت فلسطین حمایت میکنیم، دفاع میکنیم، میگوییم هم که دفاع میکنیم؛ به هر طریقی بتوانیم از ملّت فلسطین دفاع میکنیم. همین موجب شده دشمنان متمرکز بشوند و ایران‌هراسی راه بیندازند و آن کسانی که خودشان هم موظّفند که لااقل به اندازه‌ی ما به فلسطین کمک کنند، با آنها هم‌صدا بشوند در مورد ایران‌هراسی.

راهِ‌حلّ همه‌ی این مشکلات، برگشت به اسلام است؛ اتّحاد ملّتهای اسلامی، همدلی ملّتهای اسلامی، همکاری دولتهای اسلامی به معنای واقعی کلمه نه به شکل صوری؛ به معنای واقعی کلمه همکاری کنند، همدلی کنند؛ و همه‌ی اجزای امّت اسلامی احتیاج دارند به اینکه با هم همکاری کنند. مشکلات پیش می‌آید. الان شما ملاحظه کنید این زلزله‌ی ویرانگری که در سوریه و در ترکیه پیش آمده، خب این یک حادثه‌ی سختی است؛ این مربوط به همه‌ی مسلمین است؛ یعنی واقعاً همه باید از یک چنین چیزهایی احساس درد کنند، احساس رنج کنند؛ منتها این در مقابل مسائل سیاسی مثل مسئله‌ی فلسطین، مثل دخالتهای آمریکا در کشورهای مختلف منطقه، در سوریه، در جاهای دیگر چیز کوچکی است، امّا در عین حال حادثه‌ی مهمّی است.

امیدواریم خدای متعال کمک کند، همه‌ی ما بتوانیم از بعثت به معنای واقعی کلمه استفاده کنیم و مبعث پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به معنای حقیقی کلمه عید دنیای اسلام و امّت اسلامی قرار بدهیم؛ خداوند ما را در این راه یاری کند. درجات امام بزرگوار ما را که این راه را او به ما نشان داد، او ما را در این راه حرکت داد، عالی کند و شهدای گران‌قدر ما را با شهدای صدر اسلام ان‌شاءالله محشور کند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و‌ برکاته

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=52025

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

 

وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ‎﴿آل عمران: ١٢٣﴾‏

لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ ‎﴿التوبة: ٢٥﴾‏

 

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائِی إذا دَعَوْتُکَ وَاسْمَعْ نِدائِی إِذا نادَیْتُکَ وَاقْبِلْ عَلَیَّ إِذا ناجَیْتُکَ ، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابی وَتَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَتَخْبُرُ حاجَتِی وَتَعْرِفُ ضَمِیرِی ، وَلایَخْفى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَمَثْوایَ وَما اُرِیدُ أَنْ أُبْدِیَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَأَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَأَرْجُوهُ لِعاقِبَتِی ، وَقَدْ جَرَتْ مَقادِیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدِی فِیما یَکُونُ مِنِّی إِلى آخِرِ عُمرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَعَلانِیَّتِی وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتِی وَنَقْصِی وَنَفْعِی ... إِلهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیا وَأَنا أَحْوَجُ إِلى سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الآخرى [٥] إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ القِیامَةِ عَلى رؤوسِ الاَشْهادِ ، إِلهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَعَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی ، إِلهِی فَسُرَّنِی بِلِقائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبادِکَ ، إِلهِی اعْتِذاری إِلَیْکَ اعْتذارُ مَنْ لَمْ یَسْتغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یا أکْرَمَ مَنْ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ المُسِیئُونَ ، إِلهِی لاتَرُدَّ حاجَتِی وَلاتُخَیِّبْ طَمَعِی وَلاتَقْطَعْ مِنْکَ رَجائِی وَأَمَلِی ، إِلهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوانِی لَمْ تَهْدِنِی وَلَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتی لَمْ تُعافِنِی

 

پنجم [حرز حضرت فاطمه علیها السلام]

سید بن طاوس در مهج الدعوات روایتى از سلمان نقل فرموده: که در آخرش مذکور است چیزى که حاصلش این است حضرت فاطمه علیها السلام آموخت به من کلامى که از حضرت رسول صلى الله علیه و آله آموخته بود و در وقت صبح و شام آن را میخواند و فرمود اگر میخواهى در دنیا هرگز تو را تب نگیرد مداومت کن بر آن و آن این است

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ اَلْأُمُورِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ وَ أَنْزَلَ اَلنُّورَ عَلَى اَلطُّورِ فِی کِتٰابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِیٍّ مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلطَّاهِرِینَ سلمان گفت چون از حضرت فاطمه علیها السلام آموختم آن را به خدا قسم به بیشتر از هزار نفر از اهل مکه و مدینه که مبتلا به تب بودند آموختم پس همه شفا یافتند باذن خداى تعالى

 

بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار مردم آذربایجان شرقی، ۱۴۰۱/۱۱/۲۶

هر ملّتی، در سایه‌ی استقامت و ایستادگی، هویّت پیدا میکند. آن چیزی که به ملّتها هویّت میدهد، شخصیّت میدهد، عظمت میدهد، به حفاظت از خود ملّتها و فرهنگ آنها کمک میکند، استقامت آنها و ایستادگی آنها است. استقامت یعنی چه؟ یعنی آن خطّ مستقیمی را که انسان پیدا کرده، ادامه بدهد؛ نگذارد زاویه پیدا بشود. مشکلِ ملّتها زاویه پیدا شدن است. یک خطّی را شروع میکنند، بعد یک مقداری میروند، یا خسته میشوند یا جاذبه‌های دنیایی، آنها را به خودش جذب میکند و زاویه پیدا میکنند. درجه‌ی زاویه، اوّل خیلی کم است؛ [ولی] هر چه ادامه پیدا کند درجه‌اش بیشتر میشود و از خطّ اصلی، از خطّ واقعی جدا میشود؛ مشکل این است. ما در کشورمان، در انقلابمان، این مشکل را داشته‌ایم. بعضی‌ها با انقلاب بودند، بعد زاویه پیدا کردند. عوامل مختلفی [وجود دارد]. گاهی تقصیر خودشان هم نبود، تقصیر دستگاه‌ها بود، تقصیر حکومت بود، تقصیر عوامل گوناگون بود، تقصیر خارج [بود]؛ بالاخره به هر دلیلی یک زاویه‌ای پیدا کردند. این زاویه پیش رفت، منتهی شد به ضدّیّت با آن حرکت، با آن آرمان، با آن انگیزه‌ی بزرگی که آنها را وارد این راه کرده بود. از این رو به آن رو شدند؛ گاهی ۱۸۰ درجه تغییر کردند. داشته‌ایم از این قبیل، داریم از این قبیل. استقامت نمیگذارد؛ این هویّت را حفظ میکند، به یک ملّت، یک جمعیّت هویّت میدهد. باید خسته نشد، باید ناامید نشد، باید از عربده‌های دشمن خوف نکرد. برادران عزیز، خواهران عزیز! راز ماندگاری اینها است.
...

آنچه به نظر من میرسد، امروز مهم‌ترین کارهای ما کارهای اقتصادی است. چند روز پیش در همین حسینیّه عدّه‌ای از تولیدکنندگان و کارآفرینان موفّق کشور جمع بودند، من به آنها [هم] گفتم؛(۱۱) گفتم این کشور باید رشد اقتصادی پیدا کند، بدون رشد اقتصادی کار پیش نمیرود. خب رشد اقتصادی اگر بخواهد پیدا بشود، تولید اگر بخواهد افزایش پیدا کند، باید ثبات اقتصادی باشد، تورّم باید مهار بشود. امروز یکی از کارهای اساسی‌ای که مسئولین کشور، قوّه‌ی مجریه، قوّه‌ی مقنّنه، دستگاه‌های پیگیری و دستگاه‌های اجرائی به عهده دارند ــ مسئولین مستقیم، مسئولین غیر مستقیم ــ این است که [مشکلات را] علاج کنند. علاج‌پذیر است؛ این‌جور نیست که علاج نداشته باشد؛ راه دارد، باید راهش را پیدا کنند. علاج کنند تورّم را؛ این ثبات اقتصادی، ثبات قیمتها، کشور را پیش میبرد؛ پس نگاه باید این نگاه باشد.

...

خب حالا گرایش عموم ملّت ایران، گرایشِ انقلاب است. ما آمار نگرفته‌ایم که بگوییم مثلاً فرض کنید که چند درصد نظراتشان در فلان موضوع سیاسی، مخالف با نظرات عمومی است یا مخالف با نظرات مسئولین است؛ اینها را نمیدانیم، امّا فی‌الجمله میدانیم بله، کسانی هستند نظرات دیگری دارند، نظرات مخالفی دارند. طرف ملّت ایران اینها نیستند؛ طرف ملّت ایران استکبار است. همه مراقب باشند کمک به استکبار نکنند؛ همه مراقب باشند ابزار استکبار در مقابل انقلاب و در مقابل اسلام و در مقابل ایران عزیز قرار نگیرد. مثلِ همیشه آینده را من روشن میبینم. بحمدالله هر وقتی هم که یک افق روشنی پیش رو بوده، بعد از چندی به آن افق رسیده‌ایم. توانایی‌های ملّت خیلی بالا است، توانایی کشور خیلی بالا است، ظرفیّتهای کشور خیلی بالا است و ان‌شاءالله این ملّت به دستاوردهای بزرگ‌تری خواهد رسید.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51999#_ftnref4

 

یک مسئله ی مهمی باقی می ماند که در بررسی ثوابت کیهانی و ثوابت نجومی و اخترفیزیکی، چطور می خواهیم جهشهایی عظیم در منظومه ی شمسی را از اینکه زمین ثابت است به اینکه خورشید ثابت است را توجیه کنیم بدون اینکه حتی آب از آب هم تکان بخورد! و حالا کاری هم نداریم که آیا این مسئله ثوابت کیهانی و نجومی و ... مربوط است به اینکه فرض بفرمایید آنتروپی یک سیستم مکانیک آماری/ ترمودینامیکی را هم چقدر جایز است که تغییر دهیم؟ یا فرض بفرمایید آیا ثابت کیهانی (cosmological constant) در معادلات نسبیت عام را هم داریم و اگر هم داریم چقدر می توان تغییر داد و بالا پایینش کرد و ...؟ یا حتی آیا ثابت هابل هم چقدر ثابت است یا بلکه در چه بازه ای از اعداد هم می افتد؟ یا حتی فرض بفرمایید ذره ی هیگز هم آیا دقیقاً انرژی اش چقدر است و بلکه حالا فعلاً  جرم پروتون را هم خیلی کاری نداریم و ....؟ گاهی اوقات یحتمل شما مایل هم نیستید که وقتی پرده کنار رفت، آنچه پشت پرده است آیا پرده ای هم هست سینمایی که قرار است فیلمی را نشان دهد یا این پرده ای هم هست که با کنار رفتن حجاب نورانی است که ستارگان را پوشانده است و به ما اجازه هم نمی دهد ماورای آنرا ببینیم یا حتی آیا پرده ای است که حجاب از تپ اخترها یا پولسارها و ستارگان دوتایی و حجاب شباهت آنها با منظومه ی شمسی خودمان را باز اجازه نمی دهد یا آیا تا چه حدودی هم اجازه می دهد یا ...؟ ولی وقتی شما سوار موشک و فضاپیمایی هم شوید که شما را به فضایی ماورای جو کره ی زمین هم ببرد، آنگاه یحتمل دیگر نمی فرمایید که خوب این زمینی که ما رویش بودیم خیلی هم کمابیش ثابت است و حتی می شود رویش انواع ماشین آلات سبک و سنگین را هم راند؛ ولی خوب باز هم آیا حتی از آنجا هم تا خورشید چقدر راه است و بلکه می توان هم یک سری به آن زد و برگشت زمین؟! و نهایتاً هم آیا سرعت نور هم ثابت است و بلکه طیفهای الکترومغناطیسی با انرژیهای بالا هم آیا چقدر می توانند به بینهایت نزدیک شوند؟

اینجا یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که اگر قرار هم هست که شاگرد و دانشجو و طلبه هر چه در توان هم دارد در طبق اخلاص گذاشته که از حالات خلاء خارج شده و به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شوند و به کمتر از ان هم راضی نباشند؛ خوب آنگاه دیگر مسئله از این حالات که بالاخره از دیدگاه سیاسی هم که شده در نظرر بگیریم آیا برجام بغیر از حالات خلاء چیز دیگری را هم نصیب ما گرده است؟ باید هم از این حالات خلاء فراتر هم رفته و گیر اینچنین بن بستهایی بگو مگویی و سفسطه آمیز هم اجازه ندهیم که بیافتیم! یکی از دلایلی که حجابهای ظلمانی و نورانی هم کنار نمی روند و بلکه آیا چقدر هم بتوان طیفهای الکترومغناطیسی را هم طبقه بندی کرد و حتی آیا چطور هم تک قطبی مغناطیسی را یافت؟ همین است که مسئله ی تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف در تقابل با استکبار جهانی تک قطبی به چه صورت است؟ سر این قضایا را می توان در صلوات بر حضرت فاطمه ی زهرا هم جست که اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک. بالاخره آیا این عدد ما احاط به علمک بین کدام حتی الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم یحتمل می افتد یا آیا از دیدگاه علم بشری هم قابل شمارش نمی باشند؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته

_____________________________

بعضی اینجا یحتمل اشکال هم بفرمایند که بالاخره نه فقط ثابت کیهانی و بلکه انواع ثابتهای کیهانی هم آیا چه ربطی می توانند داشته باشند با ثبات اقتصادی و ثبات قیمتها؟! البته این خود یک نتیجه ای را هم خود به خودی یحتمل می دهد که برای کسی که کار ندارد یا کسب و کارش هم درست نمی گردد یا شاگرد و دانشجو و طلبه هم که هر چقدر هم که می خواهد از آن بیرون آمده ولی باز هم در حالات خلاء گیر کرده است که با این بی ثباتیهای اقتصادی چطور هم قرار است ثابتهای کیهانی را نیز بیابیم و همان بهتر که اصلا فرض را بر این هم بگذاریم که حتی در نسبیت عام نیز ثابت کیهانی وجود ندارد؟! به عبارت دیگر، وقتی فیلسوف و حتی حکیم الهی که از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم میل دارد به حکمت الهی نیز برسد، خودش از همه هم بیکارتر است هر چقدر هم که دنبال ثابتهای کیهانی است که حتی انسان کیهانی را نیز بتواند به ثبات اقتصادی برساند؛ دیگر تکلیف بقیه ی افراد بشر هم معلوم می شود! این همان نگاه به ضعفهایی است که اگر خود به خودی تداوم هم یابد، هیچ گاه هم نگاه انقلابی کیهانی با ثبات هم به نتیجه نمی رسد. نکته اینجا است که در مشاهده ی مشاهده گرانی که از زوایای درست هم سعی دارند به کیهانشناسی و ثوابت کیهانی بنگرند، هر چقدر هم که بدلایلی مشاهدات با هم زوایایی را تشکیل دهند که با هم تفاوتهای بزرگی را هم یحتمل نشان دهند؛ این می تواند توجیحاتی درست هم داشته باشد که فرض بفرمایید یکی در فضای خارج از جو زمین و بلکه چقدر هم نزدیک خورشید است و دیگری هم روی زمین است.

و اما یک وقت هم هست که این زوایا صرفاً دلیلش این نیست که دو دانشمند هر جا هم که هستند دارند نتایج مشاهداتشان را با هم مقایسه هم می کنند، و حتی دلیلش این هم نباشد که حضرت آقا نظرشان با این بنده ی حقیر نیز زوایایی دارند، و بلکه دلیلش این هم می تواند باشد که مشاهدات نه فقط بقال و دارنده ی سوپر مارکت و هایپر استار و نجار و خودروساز و کشاورز و ارتشی و بازرگان و فقیه و شاگرد و دانشجو و طلبه و حتی بیکار و فقیر و اسیر و غریب و ...، هر کدام یحتمل با دیگری و بلکه با مشاهدات دو دانشمند مورد بحث تفاوت هم داشته باشند. مثل این است که توپولوژیکی داریم چای در استکان نعلبکیها را بررسی می کنیم و یک مرتبه بعضی هم معترض شوند که بابا تو اصلا خودت هیچ وقت هم در استکان نعلبکی که چای نمی نوشی هیچی و بلکه همیشه هم لیوانت دسته دار هم هست! خوب، بابا توپولوژیکی لیوان دسته دار هم مثل استکان یا حتی نعلبکی دسته دار هم هست دیگر. اعتراض ندارد دیگر! عرض بنده ی حقیر اینجا این است که آیا بالاخره ثابت کیهانی را هم یافته ایم که بتواند با تغییراتی در آن نشان هم دهد که حتی یک انسان بیکار فقیر می تواند هم خود انسانی کیهانی باشد و بلکه هم در معرض دیگر انسانهای کیهانی در اجتماع بشری نیز واقع شود و حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نیز در تقابل با استکبار جهانی تک قطبی نیز درک کند؟ حالا یحتمل هم مثلثی که روی نیم کره ی شمالی از سه کمانی که از قطبین شمال و جنوب رد شده و با هم زاویه ای 90 درجه هم می سازند و کمان سوم هم از دایره ی استوایی با دو کمان دیگر زوایای 90 درجه می سازند را در نظر بگیرید. آنگاه متوجه هم می شویم که مثلثی که مکمل این مثلث با زوایای 90 درجه هم هست دو زاویه ی 90 درجه و بلکه حتی یک زاویه ی 270 درجه هم دارد و بلکه در بعضی از محافل حتی یحتمل دیگر آنرا یک مثلث هم به حساب نیاورند چرا که بیش از حد هم زاویه اش منفرجه است و ...!

https://en.wikipedia.org/wiki/Spherical_trigonometry#Lines_and_angles_on_a_sphere

https://math.stackexchange.com/questions/75569/maximum-sum-of-angles-in-triangle-in-sphere

موضوع این است که آیا بالاخره ثبات اقتصادی و بلکه ثوابت کیهانی چنی زوایایی را هم اجازه می دهند که انسانهای کیهانی هم بتوانند بدرستی  نتایج مشاهدات خود را با هم مقایسه کرده و قانع هم شوند که  همه و همه دارند با استکبار جهانی تک قطبی هم در راستای امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز مبارزه کرده و موفق هم اگر تا حالا نشده اند ولی امید آن هم می رود که بزودی زود هم موفق می شویم! در این مورد گفتنیهای بسیاری هم هست که ان شاء الله در نظرات ادامه می دهیم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

 لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ‎﴿١٢٨﴾‏ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ‎﴿١٢٩﴾‏ سوره مبارکه التوبه

 

باب امام حسین علیه  السلام:

و بابه رشید الهجری.

مناقب آل ابیطالب، ط علامه، جلد 4، ص 77

http://lib.eshia.ir/12566/4/77

 

باب امام علی بن الحسین سجاد زین العابدین علیه السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ یَحْیَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِیلِ الْمُطْعِمِی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/176

 

باب امام محمد باقر علیه السلام:

و بابه جابر بن یزید الجعفی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/211

 

باب امام جعفر صادق علیه السلام [می فرمایند: البته این نسبت محل تردید است]:

و بابه محمد بن سنان.

http://lib.eshia.ir/12566/4/280

 

باب امام موسی کاظم علیه السلام:

بَابُهُ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ الْجُعْفِیُّ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/325

 

باب امام علی بن موسی الرضا علیهم السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ مُحَمَّدَ بْنَ رَاشِدٍ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/368

 

باب امام محمد جواد علیه السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ عُثْمَانَ بْنَ سَعِیدٍ السَّمَّانَ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/380

 

باب امام علی النقی الهادی علیه السلام:

بوابه محمد بن عثمان العمری.

http://lib.eshia.ir/12566/4/402

 

باب امام حسن عسگری علیه السلام:

و بابه الحسین بن روح النوبختی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/423

 

در گفتار آخر با عنوان تقیه در کتاب همرزمان حسین علیه السلام، ده گفتار از حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، هیئت انصار الحسین تهران 1351، چاپ نوزدهم 1401،  ابواب ائمه ی اطهار را در پاورقی صفحه ی 354 ذکر می فرمایند که گویا باب امام هادی علیه السلام نیز از قلم افتاده است؛ و می فرمایند که اینها در مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب مازندرانی هم آمده است. ولی وقتی به آن هم مراجعه می فرمایید، می بینید که فقط آمده است که "بابه ..." که یعنی باب این امام، این شخص است و بس! حالا یحتمل باید رفت در همین کتاب هم بیشتر مطالعه کرد تا دید او کیست؟! ولی مثلاً محمد بن راشد را که بابا امام رضا علیه السلام تشریف دارند را هم آیا چقدر راجع به ایشان می توان در اینترنت پیدا کرد؟ یحتمل در کتاب رجال کشی یا رجال مرحوم آیت الله خویی هم یافت شود؛ و آیا در رجال کشی باشد، ولی در معجم رجال الحدیث حضرت آیت الله خویی می فرماید:

10755- محمد بن راشد:

کان بابا للرضا(ع). المناقب: الجزء 4، باب إمامة أبی الحسن الرضا(ع)فی (فصل فی المفردات).

روى عن هشام بن إبراهیم، أنه شکا إلى أبی الحسن الرضا(ع)سقمه، و أنه لا یولد له ولد، فأمره أن یرفع صوته بالأذان فی منزله، قال: ففعلت، فأذهب الله عنی سقمی، و کثر ولدی، الحدیث

، و روى عنه علی بن مهزیار. الکافی: الجزء 3، باب بدء الأذان و الإقامة 18، الحدیث 33، و الجزء 6، باب الدعاء فی طلب الولد من کتاب العقیقة (4) الحدیث 9. و التهذیب: الجزء 2، باب الأذان و الإقامة، الحدیث 207.

 

معجم رجال الحدیث، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، جلد 17، ص 85

http://lib.eshia.ir/14036/17/85

و یحتمل در ویکی فقه هم چیزی خیلی از محمد بن راشد پیدا نشود. البته سه باب آخری که از امام محمد جواد تا امام حسن عسگری علیهم السلام یاد شده اند یعنی عثمان بن سعید عمری سمان و محمد بن عثمان و حسین بن روح نوبختی بعلاوه ی ابوالحسن علی بن محمد سمری از نواب اربعه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف تشرریف داشته اند.

و اما در کتاب جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام، استاد شهید مطهری به نکاتی راجع به فلاسفه بارها اشاره می فرمایند و آن اینکه فلاسفه متعلم و شاگرد تربیت می فرمایند در حالی که انبیاء و اولیاء الهی یک چیزی ماورای شاگرد هم تربیت می کنند که از جمله باعث می شود نمازگزار و موذن بقصد نماز صبح بسترها را ترک گفته و اذان بگویند و حال آنکه حیتمل هر چقدر هم ابن سینا بهمنیار را صدا کند که از خواب برخیزد و یک لیوان آب برایش بیاورد؛ باز هم این کار را نکند! و لذا تربیت فلاسفه در جامعه یک چیز است و اما اینکه ترتبیت حتی ائمه ی جماعات و بلکه امام هم از چه نوع است؛ با خدا است! والله اعلم! آیا خدا خود او را تربیت می کند؟! فلاسفه یک مسائلی را درک می کنند که عامه ی مردم نمی توانند درکش کنند، هر چند که در امر تعلیم و تربیت هم فلاسفه دخیلند آنچنان که معلمهای آموزش و پرورش شاگردان خود را تحویل گرفته و گویی مثل نجاری که چوب نتراشیده را تحویل می گیرند و انواع وسائل را می سازند و تحویل اجتماع می دهند، همین کار را با شاگردان خود طی مراحل مختلف می کنند تا بلکه خود اساتید فنون مختلف هم شوند. این چوب نتراشیده را در اصطلاح فلسقی هم می فرمایند هیولا که از لغت یونانی هم مشتق شده است. و اما این هیولای فلسفی می تواند یک دوگانی هم داشته باشد که واقعاً همان هیولای عجیب و غریب از قبیل غول و دیو و امثالهم هم باشد که اتفاقاً از زلزله هم بدتر است! یعنی فیلسوف و بلکه حتی حکیم الهی می خواهد شاگرد و دانشجو و بلکه طلبه را هم حتی برتر از خودش نیز به کرسی استادی برساند. ولی اینکه در این میان سلسله ی فلاسفه، یک شاگردی هم آیا بشود اسکندر مقدونی و دیگر آیا چه شود؟! از این هیولای چوبهای نتراشیده آیا می خواهید به آن هیولای دیگر هم برسید که آیا دیگر حتی در کنترل فلاسفه هم نیست؟ یا آیا این کار را همان فلاسفه مخصوصاً هم می کنند؟! مثلاً شما می توانید در ریاضی فیزیک از همان اول هم که شده، بدنبال مهتاب هیولایی هم باشید هر چند که این مبحث اجزایی هم دارد که فی البداهه یحتمل بذهن ریاضیدانها نرسیده باشد و اینکه اصلا مهتاب هیولایی از کجا هم آمده است خود رمز و رازهای خود را نیز داشته باشد.

این است که بالاخره در ریاضیات و ریاضی فیزیک هم ملاحظه می شود که با یک چیزهای ساده ای، با مفردات و مجرداتی هم داریم کار می کنیم که گاهی خیلی هم بنظر می رسند که چقدر خسته کننده هم هستند. مثلاً شما چقدر هم می توانید از استکان نعلبکیهایی بفرمایید که آیا توپولوژیکی هم اینها چه شکلهایی را تشکیل دهند؟ بالاخره، هیولا که از این میان بیرون نمی آید؟ بنده ی حقیر یک وقتی دیدم که مرحوم سرژ لانگ رویه های ریمانی را که بر حسب جنسشان هم کلاسه می شوند را با اشکالی خیلی ساده ای برای شاگردان دبیرستانی هم درس داده بوده است که البته از هنرهای این ریاضیدان هم می باید بوده باشد که اینقدر مسئله را ساده هم کرده است. ولی عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل یک ریاضیدان دیگری هم پیدا شود که بفرماید صبر کنید، صبر کنید! من هم توانستم مهتاب هیولایی را روی رویه های ریمانی پیدایش کنم همانطوری که گویا آتیه- بات (Atiyah- Bott) نیز نظریه های پیمانه ای یانگ میلز را روی رویه های ریمانی انجام داده اند که اتفاقاً همین جی استور خودمان هم ارائه اش می دهد:

https://www.jstor.org/stable/37156

و لذا عرض بنده ی حقیر این است که اگر شما بخواهید در ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم همه اش نگران این مسئله باشید که مواظب باشیم یک وقت یک هیولا و غول بی شاخ و دمی از وسط ریاضی فیزیکمان بقصد و به عمد یا حتی ناخودآگاه هم در نیاید؛ همین هم می شود که آنگاه یحتمل حتی شاگرد و دانشجو و طلبه را هم باز داریم که بخواهد از حالات خلاء خود بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی های مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی قدمی نیز بردارد و بلکه به گامهای دوم و سوم و ... انقلاب هم برسد! و حتی یحتمل هم با توجه به تک قطبی جهانی امام زمان و امام مستضعفین عجل الله فرجه الشریف آنطوری که با انواع تک قطبیهای استکبار جهانی هم باید وارد بحث و تحقیق و پژوهش هم شود، شاگرد و دانشجو و طلبه حتی هیولا و دوگانهایش را هم که در انواع حالات انرژیهای بالاتر خلاء ها در فضاهای فن نویمن و هندسه ی ناجابجایی و نظریه های ام و (ابر)ریسمان و ... و بلکه در ال اچ سی و تواترون و سوپرکامیوکاند و هس (H.E.S.S.) و ...، خودش هم برای خودش پیدا کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

  • سید حمید بنی هاشمی