جشن فرشته های بهشتی

إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ‎﴿١﴾‏ وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ‎﴿٢﴾‏ وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا ‎﴿٣﴾‏ یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ‎﴿٤﴾‏ بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَىٰ لَهَا ‎﴿٥﴾‏ یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ‎﴿٦﴾‏ فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ‎﴿٧﴾‏ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ‎﴿٨﴾‏

باب امام حسین علیه السلام:

و بابه رشید الهجری.

مناقب آل ابیطالب، ط علامه، جلد 4، ص 77

http://lib.eshia.ir/12566/4/77

باب امام علی بن الحسین سجاد زین العابدین علیه السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ یَحْیَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِیلِ الْمُطْعِمِی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/176

باب امام محمد باقر علیه السلام:

و بابه جابر بن یزید الجعفی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/211

باب امام جعفر صادق علیه السلام [می فرمایند: البته این نسبت محل تردید است]:

و بابه محمد بن سنان.

http://lib.eshia.ir/12566/4/280

باب امام موسی کاظم علیه السلام:

بَابُهُ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ الْجُعْفِیُّ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/325

باب امام علی بن موسی الرضا علیهم السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ مُحَمَّدَ بْنَ رَاشِدٍ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/368

باب امام محمد جواد علیه السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ عُثْمَانَ بْنَ سَعِیدٍ السَّمَّانَ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/380

باب امام علی النقی الهادی علیه السلام:

بوابه محمد بن عثمان العمری.

http://lib.eshia.ir/12566/4/402

باب امام حسن عسگری علیه السلام:

و بابه الحسین بن روح النوبختی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/423

در گفتار آخر با عنوان تقیه در کتاب همرزمان حسین علیه السلام، ده گفتار از حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، هیئت انصار الحسین تهران 1351، چاپ نوزدهم 1401، ابواب ائمه ی اطهار را در پاورقی صفحه ی 354 ذکر می فرمایند که گویا باب امام هادی علیه السلام نیز از قلم افتاده است؛ و می فرمایند که اینها در مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب مازندرانی هم آمده است. ولی وقتی به آن هم مراجعه می فرمایید، می بینید که فقط آمده است که "بابه ..." که یعنی باب این امام، این شخص است و بس! حالا یحتمل باید رفت در همین کتاب هم بیشتر مطالعه کرد تا دید او کیست؟! ولی مثلاً محمد بن راشد را که بابا امام رضا علیه السلام تشریف دارند را هم آیا چقدر راجع به ایشان می توان در اینترنت پیدا کرد؟ یحتمل در کتاب رجال کشی یا رجال مرحوم آیت الله خویی هم یافت شود؛ و آیا در رجال کشی باشد، ولی در معجم رجال الحدیث حضرت آیت الله خویی می فرماید:

10755- محمد بن راشد:

کان بابا للرضا(ع). المناقب: الجزء 4، باب إمامة أبی الحسن الرضا(ع)فی (فصل فی المفردات).

روى عن هشام بن إبراهیم، أنه شکا إلى أبی الحسن الرضا(ع)سقمه، و أنه لا یولد له ولد، فأمره أن یرفع صوته بالأذان فی منزله، قال: ففعلت، فأذهب الله عنی سقمی، و کثر ولدی، الحدیث

، و روى عنه علی بن مهزیار. الکافی: الجزء 3، باب بدء الأذان و الإقامة 18، الحدیث 33، و الجزء 6، باب الدعاء فی طلب الولد من کتاب العقیقة (4) الحدیث 9. و التهذیب: الجزء 2، باب الأذان و الإقامة، الحدیث 207.

معجم رجال الحدیث، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، جلد 17، ص 85

http://lib.eshia.ir/14036/17/85

و یحتمل در ویکی فقه هم چیزی خیلی از محمد بن راشد پیدا نشود. البته سه باب آخری که از امام محمد جواد تا امام حسن عسگری علیهم السلام یاد شده اند یعنی عثمان بن سعید عمری سمان و محمد بن عثمان و حسین بن روح نوبختی بعلاوه ی ابوالحسن علی بن محمد سمری از نواب اربعه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف تشرریف داشته اند.

و اما در کتاب جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام، استاد شهید مطهری به نکاتی راجع به فلاسفه بارها اشاره می فرمایند و آن اینکه فلاسفه متعلم و شاگرد تربیت می فرمایند در حالی که انبیاء و اولیاء الهی یک چیزی ماورای شاگرد هم تربیت می کنند که از جمله باعث می شود نمازگزار و موذن بقصد نماز صبح بسترها را ترک گفته و اذان بگویند و حال آنکه حیتمل هر چقدر هم ابن سینا بهمنیار را صدا کند که از خواب برخیزد و یک لیوان آب برایش بیاورد؛ باز هم این کار را نکند! و لذا تربیت فلاسفه در جامعه یک چیز است و اما اینکه ترتبیت حتی ائمه ی جماعات و بلکه امام هم از چه نوع است؛ با خدا است! والله اعلم! آیا خدا خود او را تربیت می کند؟! فلاسفه یک مسائلی را درک می کنند که عامه ی مردم نمی توانند درکش کنند، هر چند که در امر تعلیم و تربیت هم فلاسفه دخیلند آنچنان که معلمهای آموزش و پرورش شاگردان خود را تحویل گرفته و گویی مثل نجاری که چوب نتراشیده را تحویل می گیرند و انواع وسائل را می سازند و تحویل اجتماع می دهند، همین کار را با شاگردان خود طی مراحل مختلف می کنند تا بلکه خود اساتید فنون مختلف هم شوند. این چوب نتراشیده را در اصطلاح فلسقی هم می فرمایند هیولا که از لغت یونانی هم مشتق شده است. و اما این هیولای فلسفی می تواند یک دوگانی هم داشته باشد که واقعاً همان هیولای عجیب و غریب از قبیل غول و دیو و امثالهم هم باشد که اتفاقاً از زلزله هم بدتر است! یعنی فیلسوف و بلکه حتی حکیم الهی می خواهد شاگرد و دانشجو و بلکه طلبه را هم حتی برتر از خودش نیز به کرسی استادی برساند. ولی اینکه در این میان سلسله ی فلاسفه، یک شاگردی هم آیا بشود اسکندر مقدونی و دیگر آیا چه شود؟! از این هیولای چوبهای نتراشیده آیا می خواهید به آن هیولای دیگر هم برسید که آیا دیگر حتی در کنترل فلاسفه هم نیست؟ یا آیا این کار را همان فلاسفه مخصوصاً هم می کنند؟! مثلاً شما می توانید در ریاضی فیزیک از همان اول هم که شده، بدنبال مهتاب هیولایی هم باشید هر چند که این مبحث اجزایی هم دارد که فی البداهه یحتمل بذهن ریاضیدانها نرسیده باشد و اینکه اصلا مهتاب هیولایی از کجا هم آمده است خود رمز و رازهای خود را نیز داشته باشد.

این است که بالاخره در ریاضیات و ریاضی فیزیک هم ملاحظه می شود که با یک چیزهای ساده ای، با مفردات و مجرداتی هم داریم کار می کنیم که گاهی خیلی هم بنظر می رسند که چقدر خسته کننده هم هستند. مثلاً شما چقدر هم می توانید از استکان نعلبکیهایی بفرمایید که آیا توپولوژیکی هم اینها چه شکلهایی را تشکیل دهند؟ بالاخره، هیولا که از این میان بیرون نمی آید؟ بنده ی حقیر یک وقتی دیدم که مرحوم سرژ لانگ رویه های ریمانی را که بر حسب جنسشان هم کلاسه می شوند را با اشکالی خیلی ساده ای برای شاگردان دبیرستانی هم درس داده بوده است که البته از هنرهای این ریاضیدان هم می باید بوده باشد که اینقدر مسئله را ساده هم کرده است. ولی عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل یک ریاضیدان دیگری هم پیدا شود که بفرماید صبر کنید، صبر کنید! من هم توانستم مهتاب هیولایی را روی رویه های ریمانی پیدایش کنم همانطوری که گویا آتیه- بات (Atiyah- Bott) نیز نظریه های پیمانه ای یانگ میلز را روی رویه های ریمانی انجام داده اند که اتفاقاً همین جی استور خودمان هم ارائه اش می دهد:

https://www.jstor.org/stable/37156

و لذا عرض بنده ی حقیر این است که اگر شما بخواهید در ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم همه اش نگران این مسئله باشید که مواظب باشیم یک وقت یک هیولا و غول بی شاخ و دمی از وسط ریاضی فیزیکمان بقصد و به عمد یا حتی ناخودآگاه هم در نیاید؛ همین هم می شود که آنگاه یحتمل حتی شاگرد و دانشجو و طلبه را هم باز داریم که بخواهد از حالات خلاء خود بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی های مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی قدمی نیز بردارد و بلکه به گامهای دوم و سوم و ... انقلاب هم برسد! و حتی یحتمل هم با توجه به تک قطبی جهانی امام زمان و امام مستضعفین عجل الله فرجه الشریف آنطوری که با انواع تک قطبیهای استکبار جهانی هم باید وارد بحث و تحقیق و پژوهش هم شود، شاگرد و دانشجو و طلبه حتی هیولا و دوگانهایش را هم که در انواع حالات انرژیهای بالاتر خلاء ها در فضاهای فن نویمن و هندسه ی ناجابجایی و نظریه های ام و (ابر)ریسمان و ... و بلکه در ال اچ سی و تواترون و سوپرکامیوکاند و هس (H.E.S.S.) و ...، خودش هم برای خودش پیدا کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

۱۷ بهمن ۰۱ ، ۱۶:۵۹

معلی بن خنیس (شخصیت رجالی)

معلی بن خنیس، پیشکار و صاحب سر امام صادق (علیه‌السّلام) و مردی فقیه و آشنا به مقام امامت و از سرشناسان اصحاب امامیه بوده است....

https://fa.wikifeqh.ir/%D9%85%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8

%D9%86_%D8%AE%D9%86%DB%8C%D8%B3_(%D8%B4%D8%AE

%D8%B5%DB%8C%D8%AA_%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84%

DB%8C)

رشید هجری

رشید هجری از اصحاب خاص علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و محرم اسرار و یار شجاع و باوفای آن حضرت بود....

https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF_%D9%87

%D8%AC%D8%B1%DB%8C

بنده ی حقیر این برایم سوال است که همانهایی که می فرمایند که کدام نماز؟ کدام دعا؟ کدام مسجد؟ اگر یک روزی دری به تخته ای بخورد و خودشان بنوعی هم بشوند امام جماعتی که مردم دورشان را بگیرند و قرار هم باشد که برایشان خطبه ی نماز جمعه هم بخواند، آیا باز هم می فرمایند که کدام مسجد؟ کدام نماز؟ کدام دعا؟ یا آنوقت یک جور دیگری هم رفتار خواهند کرد؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

۱۷ بهمن ۰۱ ، ۱۶:۱۶

یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ کُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِیهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿البقرة: ٢٠﴾‏

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِیهَا مِن بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ وَیَصْرِفُهُ عَن مَّن یَشَاءُ یَکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ ‎﴿النور: ٤٣﴾‏

لَّیْسَ عَلَى الْأَعْمَىٰ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَىٰ أَنفُسِکُمْ أَن تَأْکُلُوا مِن بُیُوتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ آبَائِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ إِخْوَانِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَعْمَامِکُمْ أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخْوَالِکُمْ أَوْ بُیُوتِ خَالَاتِکُمْ أَوْ مَا مَلَکْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ‎﴿النور: ٦١﴾‏

لَّیْسَ عَلَى الْأَعْمَىٰ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَن یَتَوَلَّ یُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِیمًا ‎﴿الفتح: ١٧﴾‏

زینب، زینب، زینب، کنز حیا زینب

کوه وفا زینب

زینب زینب زینب؛ درد آشنا زینب
غرقِ بلا زینب
غم قهرمانی؛ زهرا نشانی‌

ای روح با ایمان؛ جانیم سنه قوربان
زینب زینب زینب؛ سرگشته ی دوران
آواره ی طوفان!
زینب زینب زینب؛ حفظ عهد و پیمان
شیرِ شاه مردان

زینب زینب زینب؛ محبوبه ی جانان… قرآنینه قربان
زینب زینب زینب؛ شمشیرِ دو پهلو دان
بُرنده بیان، زینب
زینب زینب زینب؛ قارداش باشونین اوستونده
زولفی آراران، زینب
زینب زینب زینب؛ صحرای مصیبت ده

غمنن قوجالان؛ زینب
زینب زینب زینب؛ قارداش باشونین قانی
زولفینده حنا، زینب

اینجا ایرانه اینجا مردمش نمیبازن

اینجا ایرانه دخترا ستاره میسازن

اینجا ایرانه تو سپاه حضرت مهدی

مادرا دخترا هم همه سربازن اینجا ایرانه

کسی که چپ نگاه کنه به کشورم نمیگذرم

بیفته پاش میشم فداش واسه خودم یه لشکرم

بیفته پاش میشم فداش خُب آخه من یه دخترم

مادرم زهرا طپش قلب منی هر دم

مادرم زهرا یادگاریتو سرم کردم

مادرم زهرا واسه من چی بهتر از اینکه

ببینم روزی که دور مهدی میگردم مادرم زهرا

کسی که چپ نگاه کنه به کشورم نمیگذرم

بیفته پاش میشم فداش واسه خودم یه لشکرم

بیفته پاش میشم فداش خُب آخه من یه دخترم

شعر محبت برگرفته از شعر مولانا:

از محبت تلخها شیرین شود

وز محبت مسها زرین شود

از محبت دردها صافی شود

وز محبت دردها شافی شود

از محبت خارها گل میشود

وز محبت سرکه ها مل میشود

از محبت دار تختی میشود

وز محبت بار تختی میشود

از محبت سجن گلشن میشود

بی محبت روضه گلخن میشود

از محبت نار نوری میشود

وز محبت دیو حوری میشود

از محبت سنگ روغن میشود

بی محبت موم آهن میشود

از محبت حزن شادی میشود

وز محبت غول هادی میشود

از محبت نیش نوشی میشود

وز محبت شیر موشی میشود

از محبت سقم صحت میشود

وز محبت قهر رحمت میشود

از محبت مرده زنده میشود

وز محبت شاه بنده می شود

از محبت گردد او محبوب حق

گرچه طالب بود شد مطلوب حق

بنده ی حقیر می خواستم عرض کنم که بچه های بسیجی اتفاقاً خیلی هم خوب است اگر حتی به کره ی ماه هم بتوانند بروند! و اما این هم جای بسی تاسف است که شنیده شود بچه ی بسیجی ای هنگام دیده بانی در نقطه ی صفر مرزی از سرما و یخزدگی هلاک شد. بنده ی وقتی از استکان- نعلبکیهای توپولوژیک عرض می کنم، مسئله همینجا هم هست که حالا شما نمی خواهید یک بشقاب پرنده که توپولوژیکی همان حکم نعلبکی پرنده را هم دارد به کره ی ماه هم بفرستید. البته باز توپولوژیکی نعلبکی پرنده همان حکم بالونی را هم دارد که یحتمل بتوان به نقطه ی صفر مرزی هم فرستاد که بالاخره اوضاع از چه قرار است؟ خیلی سرد است، لباس و تجهیزات کافی دارد آن سرباز و بسیجی که دارد دیده بانی هم می دهد؟ و حالا اینجا پهپادهای فیلمبردار و حتی یحتمل هم بلندگو دار که با مرکز بتواند تماس هم بگیرد را هم لازم نداشته باشیم که یک نهیبی هم به آن سرباز و بسیجی دیده بان بزند که مواظب باش خوابت نبرد توی این سرما و خدای ناکرده یخ بزنی. خداییش، دیده بانی توی برف و سرما و یخبندان خودش سخت هم هست و تازه اگر تجهیزات و لباس درست هم دیده بان نداشته باشد که دیگر بدتر هم می شود. انسان متاثر و متحیر هم می شود از اخباری که گاهی اوقات می شنود و یحتمل هم توی دلش بگوید همان بهتر اخبار را نمی خواندم! بابا نعلبکیهای پرنده ی توپولوژیک جاسوسی که نمی خواستید بفرستید فلان جا ببینید چند تا موشک با کلاهک هسته ای هم دارند یا ندارند؟ در نقطه ی صفر مرزی اگر بسر دیده بانها این بلاها می آید که دیگر آیا همین خودیهای خودمان نخواهند گفت آنوقت اینها ادعاهایشان همه ی دنیا را هم برداشته است گوش عالم را هم کر کرده است که تک قطبی استکبار جهانی را هم می خواهند شکست داده و بلکه تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم آیا چطور می خواهند بر کل جهان مسلط بفرمایند؟! آیا مردم بشوخی هم که شده دوباره نخواهند گفت اینها یک آفتابه هم بلد نیستند بسازند و این هم وضع اقتصادیشان است با دلار 45 هزار تومانی و آنوقت ...؟ با این همه بالونها و بشقابها و حتی پهپادها و استکانها و نعلبکیهای پرنده نمی شود بفرمایید که بچه بسیجیهای خودمان هم هستند و هر بلایی هم سرشان بیاید و بیاوریم هم خودمان می دانیم و به کسی هم مربوط نیست! از کجا که با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بهتر از اینها تا نکنید و همین کارها را بسرش نیاورید و ...؟ یک انسان را اینطور بلا سرش می آورند؟ مِنْ أَجْلِ ذَٰلِکَ کَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ‎﴿المائده: ٣٢﴾ همین هم می شود که همین صهیونیستها و بلکه آمریکاییها را خود شماها هم اینجوری شیرشان می کنید‏ که غلطهای زیادی هم کنند و بلکه هر غلطی هم بکنند که مواظب هم باشید که اگر ما یک روزی زیر دست اینها برویم آنگاه با ما هم همینطوری پدرمان را در می آورند و تکه بزرگه مان هم گوشمان است و .... بابا یک کاری بکن! از محبت خارها گل می شود که فقط شعر نیست! شمر و یزید را هم اگر قدرتش را داشته باشی و محبتت را هم به همه بتوانی نشان دهی، آنوقت دیگر نمی توانند هم هیچ غلط زیادی کنند؛ بابا در این سالگرد بهار انقلاب هم که شده یک کاری بکن کارستان که دیگر کسی هم همینجوری الکی از دهانش نپرد و نگوید خواستی با خدا حرف بزنی خودت حرف بزن و دیگر واسطه و بلکه نماز و دعا و مسجد هم نمی خواهد و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و السارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره والمحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

۱۶ بهمن ۰۱ ، ۲۱:۵۵

مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٩٨﴾‏

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‎﴿البقرة: ٢٨٥﴾‏

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا ‎﴿النساء: ١٣٦﴾‏

هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٤٣﴾‏

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٦﴾‏

[ ٢١٣٧١ ] ١٦ ـ وعن محمد بن الحسن ، عن الصفار ، عن محمد بن الحسین ، عن علی بن أسباط ، عن علی بن أبی حمزة ، عن أبی بصیر قال : سألت أبا عبدالله علیه‌السلام عن قول الله عزّ وجلّ : ( یا أیها الذین آمنوا اصبروا وصابروا ورابطوا ـ قال : اصبروا على المصائب وصابروهم على التقیة ، ورابطوا على من تقتدون به ـ واتقوا الله لعلکم تفلحون ) [١].

وسائل الشیعه ط آل البیت، شیخ حر عاملی، جلد 16، ص 207- 208

http://lib.eshia.ir/11025/16/208

روح را از مزیجها و خلطها پاک می‌کند و به عبارت دیگر عشق تصفیه گر است . صفات رذیله ناشی از خودخواهی و یا سردی و بی‌حرارتی را از قبیل‌ بخل ، امساک ، جبن ، تنبلی ، تکبر و عجب ، از میان می‌برد . حقدها و کینه‌ها را زائل می‌کند و از بین برمی دارد گو اینکه محرومیت و نا کامی در عشق ممکن است به نوبه خود تولید عقده و کینه‌ها کند .

از محبت تلخها شیرین شود

وز محبت مسها زرین شود[1]

اثر عشق از لحاظ روحی در جهت عمران و آبادی روح است و از لحاظ بدن در جهت گداختن و خرابی . اثر عشق در بدن درست عکس روح است . عشق در بدن‌ باعث ویرانی و موجب زردی چهره و لاغری اندام و سقم و اختلال هاضمه و اعصاب است . شاید تمام آثاری که در بدن دارد آثار تخریبی باشد ولی‌ نسبت به روح چنین نیست ، تا موضوع عشق چه موضوعی ، و تا نحوه استفاده‌ شخص چگونه باشد ؟ بگذریم از آثار اجتماعیش ، از نظر روحی و فردی غالبا تکمیلی است ، زیرا تولید قوت و رقت و صفا و توحد و همت می‌کند ، ضعف و زبونی و کدورت و تفرق و کودنی را از بین می‌برد ، خلطها که به‌ تعبیر قرآن " دس " نامیده می‌شود از بین برده و غشها را زایل و عیار را خالص می‌کند .

جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)، استاد شهید مطهری، ص 50-51

http://lib.eshia.ir/50066/1/50

در مورد مثنوی هم همین طور ، آنقدر شعر الحاقی در مثنوی اضافه کرده‌اند که خدا می‌داند . مثلا یک شعر عالی‌ راجع به اثر محبت در مثنویهای اصل بوده است که می‌گوید :

از محبت تلخها شیرین شود

وز محبت مسها زرین شود

که حرف حسابی است . محبت مثل چیزی است که تلخها را شیرین می‌کند ، محبت حکم کیمیا را دارد که مس وجود انسان را تبدیل به زر می‌کند . بعد دیگران آمدند و بدون اینکه تناسبی وجود داشته باشد اشعاری به آن افزودند . مثلا گفتند : از محبت مار موری می‌شود ، و یا از محبت مثلا سقف دیوار می‌شود و یا از محبت خربزه هندوانه می‌شود که اینها دیگر ربطی به موضوع‌ ندارد . البته اینها نباید بشود ولی این تحریفها به حیات و سعادت‌ اجتماع ضربه نمی‌زند ، در مسیر اجتماع انحرافی ایجاد نمی‌کند ، اما تحریف‌ در چیزهائی که بستگی به اخلاق و تربیت و دین مردم دارد خطرناک است ، و وای به آنجا که در اسناد و پشتوانه‌های زندگی بشر تحریف صورت بگیرد .

حماسه ی حسینی، استاد شهید مطهری ص 16- 17

http://lib.eshia.ir/50074/1/17

البته یک بحث طولانی دیگری یحتمل می شود اگر بخواهیم وارد مبحث تقیه شده و ببینیم که فرض بفرمایید چرا به امثال یحیی ابن ام طویل هم باب امام سجاد و بابهای دیگر ائمه ی اطهار در جلد 4 مناقب ابن شهرآشوب اطلاق شده است که ما اینجا نمی خواهیم خیلی واردش هم شویم و بلکه یحتمل کتاب همرزمان حسین علیه السلام، ده گفتار از حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مد ظله العالی، گفتار دهم کمک خوبی هم برای شروع باشد. ولی بنده ی حقیر داشتم می گشتم کجای قران کریم است که لغت دسّ بمعنای خلط آمده است؟ در مفردات راغب اصفهانی "یدسّه" می فرماید از ریشه ی دسّ است و دسّاها را هم وقتی دسّ را در نرم افزار قرآنی جستجو می فرمایید می دهد:

یَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَىٰ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ‎﴿النحل: ٥٩﴾‏

وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ‎﴿الشمس: ١٠﴾‏

البته بعضی یحتمل اشکال هم می فرمایند که آیه ی مبارکه ی 59 سوره ی نحل یک حقیقت تکاندهنده ای را در زمان عرب جاهلیت دارد بیان می کند که نباید هم اینجا که صحبت از فرشته های بهشتی است می گفتی! ولی نکته ی مهمی که اینجا نهفته است این است که جاهلیت مدرنی که در مورد ظلم به زنان نهفته است کمتر از جاهلیت عرب قبل از اسلام هم نیست. و خدا آخر و عاقبت همه ی مسلمین و مسلمات و مومنین و مومنات را هم بخیر کند ان شاء الله.

در عین حال، بنده دنبال هسین ها (Hessians) و بلکه مدادهای هس

https://arxiv.org/abs/2212.14877

https://arxiv.org/abs/math/0611590

https://arxiv.org/abs/2212.10640

https://arxiv.org/abs/2202.08888

https://arxiv.org/abs/2104.13380

https://arxiv.org/abs/1805.08257

https://arxiv.org/abs/1409.3280

https://arxiv.org/abs/0802.4202

در هندسه ی جبری و ریاضیات می گشتم، ولی دیدم که مقالات راجع به سیستم استریوسکوپیک انرژی بالا H.E,S.S. (High Energy Stereoscopic System) که خود یک گروه پزوهشی تحقیقاتی پرتوهای کیهانی انرژی بالای 0.03 تا 100 TeV هم در نامیبیا هم هستند. می فرمایند که این لغت هس را بخاطر ویکتور هس Victor Hess، که پرتوهای کیهانی را هم یافت و بخاطرش جایزه نوبل هم گرفت، نامگذاریش کرده اند.

https://arxiv.org/abs/2202.13376

https://arxiv.org/abs/2301.07366

و در ضمن، اینکه در قوه ی نامیه در بین قوای غاذیه و مولده در نباتات و حیوانات هم می فرمایند که چاقی و ورم هم به معنای رشد و نمو نمی باشند یحتمل بعضی را هم به این نتیجه برساند که همینطور هم نظریه های همدیسی کوانتومی و هولوگرافی نیز از این پدیده حتی در کیهانشناسی نیز سرچشمه می گیرد که بالاخره رویه ها یا هایپر رویه هایی که حجمها یا هایپرحجمهایی را در بر می گیرند باید هم یک تناسبهایی را نسبت به هم داشته باشند! و لذا بعضی یحتمل اشکال هم کنند که نیروی قوی در هسته ی اتم و دیگر ذرات بنیادی فیزیک کانه ذراتی که شامل نیروی ضعیف هم هستند حولشان می گردند هم آیا در وضعیتهای تک قطبیهای استکبار جهانی نیز به چه تناسبی نسبت به یکدیگر واقع شده و بلکه برهمکنش و واپاشی هم می کنند و انگاه در از جمله اقتصاد مقاومتی نیز چطور اینها تناسبشان آیا تغییر هم می کند وقتی مسئله به حول تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تبدیل می شود؟! یعنی وقتی نیروی قوی و ضعیف در حالات بین تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف و تک قطبی جهانی استکباری ریسمانی هم تغییر می کند، استکبار جهانی ضعیف شده جاهلیت از نیروی قوی اش چطور هم کانه با انقلابی جهانی زیردست و تحت تسلط نیروی قوی تک قطبی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می رود و مستضعفین و بلکه بشریت را هم از زیر سلطه ی استکبار آزاد می کند و ...؟ یحتمل بعضی اشکال هم می فرمایند که بین این تک قطبی و آن تک قطبی انواع حجابهای ظلمانی و نورانی نهفته است که نمی شود اینها را همه و همه را کنار هم زد و .... و گویا این بحث تمامی هم ندارد .... وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد