الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

 لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ‎﴿١٢٨﴾‏ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ‎﴿١٢٩﴾‏ سوره مبارکه التوبه

 

باب امام حسین علیه  السلام:

و بابه رشید الهجری.

مناقب آل ابیطالب، ط علامه، جلد 4، ص 77

http://lib.eshia.ir/12566/4/77

 

باب امام علی بن الحسین سجاد زین العابدین علیه السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ یَحْیَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِیلِ الْمُطْعِمِی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/176

 

باب امام محمد باقر علیه السلام:

و بابه جابر بن یزید الجعفی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/211

 

باب امام جعفر صادق علیه السلام [می فرمایند: البته این نسبت محل تردید است]:

و بابه محمد بن سنان.

http://lib.eshia.ir/12566/4/280

 

باب امام موسی کاظم علیه السلام:

بَابُهُ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ الْجُعْفِیُّ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/325

 

باب امام علی بن موسی الرضا علیهم السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ مُحَمَّدَ بْنَ رَاشِدٍ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/368

 

باب امام محمد جواد علیه السلام:

وَ کَانَ بَابُهُ عُثْمَانَ بْنَ سَعِیدٍ السَّمَّانَ.

http://lib.eshia.ir/12566/4/380

 

باب امام علی النقی الهادی علیه السلام:

بوابه محمد بن عثمان العمری.

http://lib.eshia.ir/12566/4/402

 

باب امام حسن عسگری علیه السلام:

و بابه الحسین بن روح النوبختی.

http://lib.eshia.ir/12566/4/423

 

در گفتار آخر با عنوان تقیه در کتاب همرزمان حسین علیه السلام، ده گفتار از حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، هیئت انصار الحسین تهران 1351، چاپ نوزدهم 1401،  ابواب ائمه ی اطهار را در پاورقی صفحه ی 354 ذکر می فرمایند که گویا باب امام هادی علیه السلام نیز از قلم افتاده است؛ و می فرمایند که اینها در مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب مازندرانی هم آمده است. ولی وقتی به آن هم مراجعه می فرمایید، می بینید که فقط آمده است که "بابه ..." که یعنی باب این امام، این شخص است و بس! حالا یحتمل باید رفت در همین کتاب هم بیشتر مطالعه کرد تا دید او کیست؟! ولی مثلاً محمد بن راشد را که بابا امام رضا علیه السلام تشریف دارند را هم آیا چقدر راجع به ایشان می توان در اینترنت پیدا کرد؟ یحتمل در کتاب رجال کشی یا رجال مرحوم آیت الله خویی هم یافت شود؛ و آیا در رجال کشی باشد، ولی در معجم رجال الحدیث حضرت آیت الله خویی می فرماید:

10755- محمد بن راشد:

کان بابا للرضا(ع). المناقب: الجزء 4، باب إمامة أبی الحسن الرضا(ع)فی (فصل فی المفردات).

روى عن هشام بن إبراهیم، أنه شکا إلى أبی الحسن الرضا(ع)سقمه، و أنه لا یولد له ولد، فأمره أن یرفع صوته بالأذان فی منزله، قال: ففعلت، فأذهب الله عنی سقمی، و کثر ولدی، الحدیث

، و روى عنه علی بن مهزیار. الکافی: الجزء 3، باب بدء الأذان و الإقامة 18، الحدیث 33، و الجزء 6، باب الدعاء فی طلب الولد من کتاب العقیقة (4) الحدیث 9. و التهذیب: الجزء 2، باب الأذان و الإقامة، الحدیث 207.

 

معجم رجال الحدیث، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، جلد 17، ص 85

http://lib.eshia.ir/14036/17/85

و یحتمل در ویکی فقه هم چیزی خیلی از محمد بن راشد پیدا نشود. البته سه باب آخری که از امام محمد جواد تا امام حسن عسگری علیهم السلام یاد شده اند یعنی عثمان بن سعید عمری سمان و محمد بن عثمان و حسین بن روح نوبختی بعلاوه ی ابوالحسن علی بن محمد سمری از نواب اربعه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف تشرریف داشته اند.

و اما در کتاب جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام، استاد شهید مطهری به نکاتی راجع به فلاسفه بارها اشاره می فرمایند و آن اینکه فلاسفه متعلم و شاگرد تربیت می فرمایند در حالی که انبیاء و اولیاء الهی یک چیزی ماورای شاگرد هم تربیت می کنند که از جمله باعث می شود نمازگزار و موذن بقصد نماز صبح بسترها را ترک گفته و اذان بگویند و حال آنکه حیتمل هر چقدر هم ابن سینا بهمنیار را صدا کند که از خواب برخیزد و یک لیوان آب برایش بیاورد؛ باز هم این کار را نکند! و لذا تربیت فلاسفه در جامعه یک چیز است و اما اینکه ترتبیت حتی ائمه ی جماعات و بلکه امام هم از چه نوع است؛ با خدا است! والله اعلم! آیا خدا خود او را تربیت می کند؟! فلاسفه یک مسائلی را درک می کنند که عامه ی مردم نمی توانند درکش کنند، هر چند که در امر تعلیم و تربیت هم فلاسفه دخیلند آنچنان که معلمهای آموزش و پرورش شاگردان خود را تحویل گرفته و گویی مثل نجاری که چوب نتراشیده را تحویل می گیرند و انواع وسائل را می سازند و تحویل اجتماع می دهند، همین کار را با شاگردان خود طی مراحل مختلف می کنند تا بلکه خود اساتید فنون مختلف هم شوند. این چوب نتراشیده را در اصطلاح فلسقی هم می فرمایند هیولا که از لغت یونانی هم مشتق شده است. و اما این هیولای فلسفی می تواند یک دوگانی هم داشته باشد که واقعاً همان هیولای عجیب و غریب از قبیل غول و دیو و امثالهم هم باشد که اتفاقاً از زلزله هم بدتر است! یعنی فیلسوف و بلکه حتی حکیم الهی می خواهد شاگرد و دانشجو و بلکه طلبه را هم حتی برتر از خودش نیز به کرسی استادی برساند. ولی اینکه در این میان سلسله ی فلاسفه، یک شاگردی هم آیا بشود اسکندر مقدونی و دیگر آیا چه شود؟! از این هیولای چوبهای نتراشیده آیا می خواهید به آن هیولای دیگر هم برسید که آیا دیگر حتی در کنترل فلاسفه هم نیست؟ یا آیا این کار را همان فلاسفه مخصوصاً هم می کنند؟! مثلاً شما می توانید در ریاضی فیزیک از همان اول هم که شده، بدنبال مهتاب هیولایی هم باشید هر چند که این مبحث اجزایی هم دارد که فی البداهه یحتمل بذهن ریاضیدانها نرسیده باشد و اینکه اصلا مهتاب هیولایی از کجا هم آمده است خود رمز و رازهای خود را نیز داشته باشد.

این است که بالاخره در ریاضیات و ریاضی فیزیک هم ملاحظه می شود که با یک چیزهای ساده ای، با مفردات و مجرداتی هم داریم کار می کنیم که گاهی خیلی هم بنظر می رسند که چقدر خسته کننده هم هستند. مثلاً شما چقدر هم می توانید از استکان نعلبکیهایی بفرمایید که آیا توپولوژیکی هم اینها چه شکلهایی را تشکیل دهند؟ بالاخره، هیولا که از این میان بیرون نمی آید؟ بنده ی حقیر یک وقتی دیدم که مرحوم سرژ لانگ رویه های ریمانی را که بر حسب جنسشان هم کلاسه می شوند را با اشکالی خیلی ساده ای برای شاگردان دبیرستانی هم درس داده بوده است که البته از هنرهای این ریاضیدان هم می باید بوده باشد که اینقدر مسئله را ساده هم کرده است. ولی عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل یک ریاضیدان دیگری هم پیدا شود که بفرماید صبر کنید، صبر کنید! من هم توانستم مهتاب هیولایی را روی رویه های ریمانی پیدایش کنم همانطوری که گویا آتیه- بات (Atiyah- Bott) نیز نظریه های پیمانه ای یانگ میلز را روی رویه های ریمانی انجام داده اند که اتفاقاً همین جی استور خودمان هم ارائه اش می دهد:

https://www.jstor.org/stable/37156

و لذا عرض بنده ی حقیر این است که اگر شما بخواهید در ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم همه اش نگران این مسئله باشید که مواظب باشیم یک وقت یک هیولا و غول بی شاخ و دمی از وسط ریاضی فیزیکمان بقصد و به عمد یا حتی ناخودآگاه هم در نیاید؛ همین هم می شود که آنگاه یحتمل حتی شاگرد و دانشجو و طلبه را هم باز داریم که بخواهد از حالات خلاء خود بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی های مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی قدمی نیز بردارد و بلکه به گامهای دوم و سوم و ... انقلاب هم برسد! و حتی یحتمل هم با توجه به تک قطبی جهانی امام زمان و امام مستضعفین عجل الله فرجه الشریف آنطوری که با انواع تک قطبیهای استکبار جهانی هم باید وارد بحث و تحقیق و پژوهش هم شود، شاگرد و دانشجو و طلبه حتی هیولا و دوگانهایش را هم که در انواع حالات انرژیهای بالاتر خلاء ها در فضاهای فن نویمن و هندسه ی ناجابجایی و نظریه های ام و (ابر)ریسمان و ... و بلکه در ال اچ سی و تواترون و سوپرکامیوکاند و هس (H.E.S.S.) و ...، خودش هم برای خودش پیدا کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

  • ۰۱/۱۱/۱۹
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۱۰)

4- یکی از جنبه‌های مهم در تظاهرات 22 بهمن امسال، جنبه «امام زمانی» آن بود. مردم آموخته‌اند که این انقلاب دینی مهم‌‌‌ترین رویداد قبل از ظهور و کاملاً مرتبط با آن است. مردم می‌دانند که «ولایت فقیه» تالی‌تلو ولایت امام معصوم علیه‌السلام در عصر غیبت است. مردم می‌دانند که پشت کردن به ولایت فقیه و بی‌توجهی به نظام برآمده از آن، در واقع آنان را در نقطه مقابل «ظهور» و امام زمان سلام‌الله‌علیه قرار می‌دهد. از حضرت آیت‌الله جوادی آملی(دامت‌برکاته) نقل شده است آنان که با نظام جمهوری اسلامی ناسازگارند در واقع طرفدار امام غایب‌اند، 

نه امام قائم! طبعاً هیچ مسلمانی نمی‌خواهد در نقطه مقابل «امام قائم» قرار گیرد. حضرت مهدی علیه‌السلام در واقعیت و در ذهن ایرانی، حاضر است نه غائب و لذا مردم خود را در عینیت عصر بقیهًْ‌الله الاعظم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌بینند. بر همین اساس این انقلاب مستظهر به پشتیبانی عاشقانه منتظران ظهور امام قائم می‌باشد. مردم ایران، 22 بهمن - که جلوه مهم‌‌‌ترین حادثه عصر متصل به ظهور است - را در واقع مثالی از روز ظهور می‌شناسند. از این رو می‌بینیم که آن پیرمرد، جوان فلج خود را به کول می‌گیرد و در تظاهرات 22 بهمن شرکت می‌کند و مطمئن است با این کار نام او و فرزندش در لیست «منتظران واقعی ظهور قائم آل‌محمد» صلوات‌الله‌علیه قرار می‌گیرد.

سعدالله زارعی

از یادداشت روز روزنامه کیهان (۲۴ بهمن ۱۴۰۱)

 

https://kayhan.ir/fa/news/260084/%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B2-

%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-

%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86-

22-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-

%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-

%D8%B1%D9%88%D8%B2

وَاللَّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیمًا ‎﴿النساء: ٢٧﴾‏

وَإِذَا کُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِن وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن کَانَ بِکُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ کُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا ‎﴿النساء: ١٠٢﴾‏

وَلَن تَسْتَطِیعُوا أَن تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا ‎﴿النساء: ١٢٩﴾‏

 

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائِی إذا دَعَوْتُکَ وَاسْمَعْ نِدائِی إِذا نادَیْتُکَ وَاقْبِلْ عَلَیَّ إِذا ناجَیْتُکَ ، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابی وَتَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَتَخْبُرُ حاجَتِی وَتَعْرِفُ ضَمِیرِی ، وَلایَخْفى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَمَثْوایَ وَما اُرِیدُ أَنْ أُبْدِیَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَأَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَأَرْجُوهُ لِعاقِبَتِی ، وَقَدْ جَرَتْ مَقادِیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدِی فِیما یَکُونُ مِنِّی إِلى آخِرِ عُمرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَعَلانِیَّتِی وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتِی وَنَقْصِی وَنَفْعِی ... إِلهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیا وَأَنا أَحْوَجُ إِلى سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الآخرى [٥] إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ القِیامَةِ عَلى رؤوسِ الاَشْهادِ ، إِلهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَعَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی ، إِلهِی فَسُرَّنِی بِلِقائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبادِکَ ، إِلهِی اعْتِذاری إِلَیْکَ اعْتذارُ مَنْ لَمْ یَسْتغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یا أکْرَمَ مَنْ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ المُسِیئُونَ ، إِلهِی لاتَرُدَّ حاجَتِی وَلاتُخَیِّبْ طَمَعِی وَلاتَقْطَعْ مِنْکَ رَجائِی وَأَمَلِی ، إِلهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوانِی لَمْ تَهْدِنِی وَلَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتی لَمْ تُعافِنِی

 

یک مسئله ی مهمی باقی می ماند که در بررسی ثوابت کیهانی و ثوابت نجومی و اخترفیزیکی، چطور می خواهیم جهشهایی عظیم در منظومه ی شمسی را از اینکه زمین ثابت است به اینکه خورشید ثابت است را توجیه کنیم بدون اینکه حتی آب از آب هم تکان بخورد! و حالا کاری هم نداریم که آیا این مسئله ثوابت کیهانی و نجومی و ... مربوط است به اینکه فرض بفرمایید آنتروپی یک سیستم مکانیک آماری/ ترمودینامیکی را هم چقدر جایز است که تغییر دهیم؟ یا فرض بفرمایید آیا ثابت کیهانی (cosmological constant) در معادلات نسبیت عام را هم داریم و اگر هم داریم چقدر می توان تغییر داد و بالا پایینش کرد و ...؟ یا حتی آیا ثابت هابل هم چقدر ثابت است یا بلکه در چه بازه ای از اعداد هم می افتد؟ یا حتی فرض بفرمایید ذره ی هیگز هم آیا دقیقاً انرژی اش چقدر است و بلکه حالا فعلاً  جرم پروتون را هم خیلی کاری نداریم و ....؟ گاهی اوقات یحتمل شما مایل هم نیستید که وقتی پرده کنار رفت، آنچه پشت پرده است آیا پرده ای هم هست سینمایی که قرار است فیلمی را نشان دهد یا این پرده ای هم هست که با کنار رفتن حجاب نورانی است که ستارگان را پوشانده است و به ما اجازه هم نمی دهد ماورای آنرا ببینیم یا حتی آیا پرده ای است که حجاب از تپ اخترها یا پولسارها و ستارگان دوتایی و حجاب شباهت آنها با منظومه ی شمسی خودمان را باز اجازه نمی دهد یا آیا تا چه حدودی هم اجازه می دهد یا ...؟ ولی وقتی شما سوار موشک و فضاپیمایی هم شوید که شما را به فضایی ماورای جو کره ی زمین هم ببرد، آنگاه یحتمل دیگر نمی فرمایید که خوب این زمینی که ما رویش بودیم خیلی هم کمابیش ثابت است و حتی می شود رویش انواع ماشین آلات سبک و سنگین را هم راند؛ ولی خوب باز هم آیا حتی از آنجا هم تا خورشید چقدر راه است و بلکه می توان هم یک سری به آن زد و برگشت زمین؟! و نهایتاً هم آیا سرعت نور هم ثابت است و بلکه طیفهای الکترومغناطیسی با انرژیهای بالا هم آیا چقدر می توانند به بینهایت نزدیک شوند؟

اینجا یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که اگر قرار هم هست که شاگرد و دانشجو و طلبه هر چه در توان هم دارد در طبق اخلاص گذاشته که از حالات خلاء خارج شده و به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شوند و به کمتر از ان هم راضی نباشند؛ خوب آنگاه دیگر مسئله از این حالات که بالاخره از دیدگاه سیاسی هم که شده در نظرر بگیریم آیا برجام بغیر از حالات خلاء چیز دیگری را هم نصیب ما گرده است؟ باید هم از این حالات خلاء فراتر هم رفته و گیر اینچنین بن بستهایی بگو مگویی و سفسطه آمیز هم اجازه ندهیم که بیافتیم! یکی از دلایلی که حجابهای ظلمانی و نورانی هم کنار نمی روند و بلکه آیا چقدر هم بتوان طیفهای الکترومغناطیسی را هم طبقه بندی کرد و حتی آیا چطور هم تک قطبی مغناطیسی را یافت؟ همین است که مسئله ی تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف در تقابل با استکبار جهانی تک قطبی به چه صورت است؟ سر این قضایا را می توان در صلوات بر حضرت فاطمه ی زهرا هم جست که اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک. بالاخره آیا این عدد ما احاط به علمک بین کدام حتی الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم یحتمل می افتد یا آیا از دیدگاه علم بشری هم قابل شمارش نمی باشند؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته

 

https://arxiv.org/abs/2302.00017

https://arxiv.org/abs/2212.06798

https://arxiv.org/abs/2108.00930

https://arxiv.org/abs/2105.02630

...

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ ‎﴿النمل: ٨٢﴾‏

 

قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الرِّیَاحِیُّ عَنْ أَبِی الصَّامِتِ الْحُلْوَانِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: فَضْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع‌[1] مَا جَاءَ بِهِ آخُذُ بِهِ وَ مَا نَهَى عَنْهُ أَنْتَهِی عَنْهُ جَرَى لَهُ مِنَ الطَّاعَةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا لِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْفَضْلُ لِمُحَمَّدٍ ص الْمُتَقَدِّمُ بَیْنَ یَدَیْهِ کَالْمُتَقَدِّمِ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْمُتَفَضِّلُ عَلَیْهِ کَالْمُتَفَضِّلِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الرَّادُّ عَلَیْهِ فِی صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَابُ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَى إِلَّا مِنْهُ وَ سَبِیلُهُ الَّذِی مَنْ سَلَکَهُ وَصَلَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَذَلِکَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مِنْ بَعْدِهِ وَ جَرَى لِلْأَئِمَّةِ ع وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ جَعَلَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْکَانَ الْأَرْضِ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ عُمُدَ الْإِسْلَامِ وَ رَابِطَةً عَلَى سَبِیلِ هُدَاهُ لَا یَهْتَدِی هَادٍ إِلَّا بِهُدَاهُمْ وَ لَا یَضِلُّ خَارِجٌ مِنَ الْهُدَى إِلَّا بِتَقْصِیرٍ عَنْ حَقِّهِمْ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى مَا أَهْبَطَ مِنْ عِلْمٍ أَوْ عُذُرٍ أَوْ نُذُرٍ- وَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَى مَنْ فِی الْأَرْضِ یَجْرِی لآِخِرِهِمْ مِنَ اللَّهِ مِثْلُ الَّذِی جَرَى لِأَوَّلِهِمْ وَ لَا یَصِلُ أَحَدٌ إِلَى ذَلِکَ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَا قَسِیمُ اللَّهِ بَیْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ لَا یَدْخُلُهَا دَاخِلٌ إِلَّا عَلَى حَدِّ قَسْمِی وَ أَنَا الْفَارُوقُ الْأَکْبَرُ وَ أَنَا الْإِمَامُ لِمَنْ بَعْدِی وَ الْمُؤَدِّی عَمَّنْ کَانَ قَبْلِی لَا یَتَقَدَّمُنِی أَحَدٌ إِلَّا أَحْمَدُ ص وَ إِنِّی وَ إِیَّاهُ لَعَلَى سَبِیلٍ وَاحِدٍ إِلَّا أَنَّهُ هُوَ الْمَدْعُوُّ بِاسْمِهِ وَ لَقَدْ أُعْطِیتُ السِّتَّ عِلْمَ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الْوَصَایَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ إِنِّی لَصَاحِبُ الْکَرَّاتِ‌[2] وَ دَوْلَةِ الدُّوَلِ وَ إِنِّی لَصَاحِبُ الْعَصَا وَ الْمِیسَمِ وَ الدَّابَّةُ الَّتِی تُکَلِّمُ النَّاسَ‌[3].

 

الکافی الشریف، جلد 1، ص 198

http://lib.eshia.ir/11005/1/198

 

33- عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ حَدَّثَنِی هِشَامُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ‌ أَنَّهُ شَکَا إِلَى أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع سُقْمَهُ وَ أَنَّهُ لَا یُولَدُ لَهُ وَلَدٌ فَأَمَرَهُ أَنْ یَرْفَعَ صَوْتَهُ بِالْأَذَانِ فِی مَنْزِلِهِ قَالَ فَفَعَلْتُ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی سُقْمِی وَ کَثُرَ وُلْدِی قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ رَاشِدٍ وَ کُنْتُ دَائِمَ الْعِلَّةِ مَا أَنْفَکُّ مِنْهَا فِی نَفْسِی وَ جَمَاعَةِ خَدَمِی وَ عِیَالِی فَلَمَّا سَمِعْتُ ذَلِکَ مِنْ هِشَامٍ عَمِلْتُ بِهِ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی وَ عَنْ عِیَالِیَ الْعِلَلَ.

 

الکافی الشریف، شیخ کلینی، بَابُ بَدْءِ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ فَضْلِهِمَا وَ ثَوَابِهِمَا، جلد 3، ص 308

http://lib.eshia.ir/11005/3/308

 

9- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ حَدَّثَنِی هِشَامُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ‌ أَنَّهُ شَکَا إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع سُقْمَهُ وَ أَنَّهُ لَا یُولَدُ لَهُ فَأَمَرَهُ أَنْ یَرْفَعَ صَوْتَهُ بِالْأَذَانِ فِی مَنْزِلِهِ قَالَ فَفَعَلْتُ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی سُقْمِی وَ کَثُرَ وُلْدِی قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ رَاشِدٍ وَ کُنْتُ دَائِمَ الْعِلَّةِ مَا أَنْفَکُّ مِنْهَا فِی نَفْسِی وَ جَمَاعَةِ خَدَمِی وَ عِیَالِی حَتَّى إِنِّی کُنْتُ أَبْقَى وَحْدِی وَ مَا لِی أَحَدٌ یَخْدُمُنِی فَلَمَّا سَمِعْتُ ذَلِکَ مِنْ هِشَامٍ عَمِلْتُ بِهِ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی وَ عَنْ عِیَالِیَ الْعِلَلَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ.

 

الکافی الشریف، شیخ کلینی، بَابُ الدُّعَاءِ فِی طَلَبِ الْوَلَدِ، جلد 6، ص 9- 10

http://lib.eshia.ir/11005/6/9

 

یک بحث مهمی هست در اینکه مشاهده گر اصلا شاهد چه مشاهداتی است؟ یحتمل مشاهده گر روی کره ی زمین است و مشاهده هم می کند که کره ی زمین ثابت است و او است که روی کره ی زمین می تواند حرکت کند و بلکه هم حتی همراه دیگر پرندگان نیز می تواند بپرواز درآید. و اما اساس مشاهداتش برای قرنها و بیش از یک هزاره این هم هست که زمین یقیناً ثابت است و بلکه حتی خورشید و ماه و دیگر سیارات هم هستند که هر کدام نیز بر فلکی حول آن می گردند! ولی یک وقت دیگر هم هست که مشاهده گران به این نتیجه هم می رسند که نخیر! این چندین قرن هم در نجوم مدرن کپرنیکی است که این زمین و ماه و بلکه دیگر سیارات هم هستند که حول خورشید دارند می گردند و این خورشید- همچون دیگر ستارگان شب- هم هست که نسبت به سیارات و ماه ثابت هم هست. و اما باز در نگاه کیهانی هم حتی همه ی ستارگان سوای از سیارات نیز دستجوش انواع حرکات و تغییرات و تحولات اند.

پس اینجا بقول معروف چه شود؟! آیا واقعاً چیزی هم هست که بتوان آنرا ثابت نیز فرض کرد؟ آیا حتی یک ثابت کیهانی هم بقول معروف داریم؟ و این در صورتی بود که ما در اخترفیزیک داشتیم می گفتیم هم که تمام ستارگان آسمان شب و خورشید همه و همه هم از ثوابت اند؟ غیر از این است؟ به عنوان مثال توجه بفرمایید که مشاهده گری که دنبال این است که کدام ثوابت اند که می توانند ثابت کیهانی هم باشند، یک مرتبه بلایایی طبیعی یا در اثر جنگ یا مریضی و بیماری هم رخ می دهد و همه چیز فرو می ریزد و اصلا شهر و کشورش و بلکه قاره اش هم با خاک یکسان می شود یا زیر آب می رود؟! سوال اینجا است که این مشاهده گر بالاخره در مشاهداتش به چه ثوابت کیهانی و اخترفیزیکی هم حتی در پایان و آخرت همه چیز پی می برد؟ خوب، این هم یحتمل قسمتی از مسئله است! ولی قسمت دیگر مسئله این هم هست که مشاهده گران دیگری دوباره باز باید از پایان و آخر همه چیز حتی اخترفیزیکی و کیهانی هم شروع کرده و سعی کنند ببینند بالاخره کدام ثوابت هم هستند که در پایداری کیهانی و اخترفیزیکی جهان هم می توانند او را یاری هم دهند؟ خوب، اینجا اگر شاگرد و دانشجو و طلبه هم بتوانند از انواع حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی های مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شوند، آیا تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف در مقابله ی با استکبار جهانی تک قطبی هم ثوابت خارج شدن از ظلمات بسمت نور را هم در فضا-زمانی که انحنایش هم چقدر غیر ثابت است و معادلات لاگرانژی یا هامیلتونی هندسی- مکانیکی- الکترومغناطیسی و حتی قوی و ضعیف و گرانشی حرکتش هم چقدر غیر خطی اند را رقم نمی زنند؟ البته یحتمل این تک قطبی جهانی و بلکه کیهانی دیگر دقیقاً هم بر ما هیچ وقت هم معلوم نشود که هویت و ماهیتش هم کدام است آنچنان که یحتمل هم بشریت در یک دامهایی بیافتد که بین اینکه آیا این یوم الله و این انقلابی که واقع شد را خدا کرد یا امام زمان عجل الله فرجه الشریف یا خلق خدا؛ و بلکه حتی اینکه جاذبه و دافعه ی امام علی علیه السلام هم کدام است هنوز هم که هنوزه و حتی تا روز قیامت هم برای نه فقط بعضی و حتی خیلیها یحتمل ابهاماتی را باقی گذاشته باشد؟! یعنی تک قطبی جاذبه ای که از سر تا پا هم حب خدا است چطور ممکن است تبدیل شود به دو قطبی جاذبه و بلکه دافعه ی علی علیه السلام؟ و حتی بعد هم حادثه ی عظیم حماسه ی کربلای حسینی؟ و بالاخره هم حتی با دنبال کردن دروس حماسه ی امام حسین علیه السلام و دیگر ائمه ی اطهار علیهم السلام می رسیم به تک قطبی کیهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف به عنوان قطب همه ی عالم وجود و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‎﴿البقرة: ١٦٤﴾‏

 

33- عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ حَدَّثَنِی هِشَامُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ‌ أَنَّهُ شَکَا إِلَى أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع سُقْمَهُ وَ أَنَّهُ لَا یُولَدُ لَهُ وَلَدٌ فَأَمَرَهُ أَنْ یَرْفَعَ صَوْتَهُ بِالْأَذَانِ فِی مَنْزِلِهِ قَالَ فَفَعَلْتُ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی سُقْمِی وَ کَثُرَ وُلْدِی قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ رَاشِدٍ وَ کُنْتُ دَائِمَ الْعِلَّةِ مَا أَنْفَکُّ مِنْهَا فِی نَفْسِی وَ جَمَاعَةِ خَدَمِی وَ عِیَالِی فَلَمَّا سَمِعْتُ ذَلِکَ مِنْ هِشَامٍ عَمِلْتُ بِهِ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی وَ عَنْ عِیَالِیَ الْعِلَلَ.

 

الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 3، ص 308

http://lib.eshia.ir/11005/3/308

 

9- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ حَدَّثَنِی هِشَامُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ‌ أَنَّهُ شَکَا إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع سُقْمَهُ وَ أَنَّهُ لَا یُولَدُ لَهُ فَأَمَرَهُ أَنْ یَرْفَعَ صَوْتَهُ بِالْأَذَانِ فِی مَنْزِلِهِ قَالَ فَفَعَلْتُ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی سُقْمِی وَ کَثُرَ وُلْدِی قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ رَاشِدٍ وَ کُنْتُ دَائِمَ الْعِلَّةِ مَا أَنْفَکُّ مِنْهَا فِی نَفْسِی وَ جَمَاعَةِ خَدَمِی وَ عِیَالِی حَتَّى إِنِّی کُنْتُ أَبْقَى وَحْدِی وَ مَا لِی أَحَدٌ یَخْدُمُنِی فَلَمَّا سَمِعْتُ ذَلِکَ مِنْ هِشَامٍ عَمِلْتُ بِهِ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی وَ عَنْ عِیَالِیَ الْعِلَلَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ.

 

الکافی الشریف، شیخ کلینی، بَابُ الدُّعَاءِ فِی طَلَبِ الْوَلَدِ، بَابُ بَدْءِ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ فَضْلِهِمَا وَ ثَوَابِهِمَا، جلد 6، ص 9- 10

http://lib.eshia.ir/11005/6/9

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‎﴿البقرة: ١٦٤﴾‏

وَمَا مِن دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ‎﴿الأنعام: ٣٨﴾‏

وَمَا مِن دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ‎﴿هود: ٦﴾‏

إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُم مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‎﴿هود: ٥٦﴾‏

وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِن دَابَّةٍ وَالْمَلَائِکَةُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿النحل: ٤٩﴾‏

وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَابَّةٍ وَلَـٰکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ ‎﴿النحل: ٦١﴾‏

وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِّن مَّاءٍ فَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَىٰ بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَىٰ رِجْلَیْنِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَىٰ أَرْبَعٍ یَخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿النور: ٤٥﴾‏

وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ ‎﴿النمل: ٨٢﴾‏

وَکَأَیِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ‎﴿العنکبوت: ٦٠﴾‏

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَىٰ فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ‎﴿لقمان: ١٠﴾‏

فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ ‎﴿سبإ: ١٤﴾‏

وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُوا مَا تَرَکَ عَلَىٰ ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَـٰکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِعِبَادِهِ بَصِیرًا ‎﴿فاطر: ٤٥﴾‏

وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَىٰ جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ ‎﴿الشورى: ٢٩﴾‏

وَفِی خَلْقِکُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ ‎﴿الجاثیة: ٤﴾‏

 

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُم بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ‎﴿ابراهیم: ٥﴾‏

قُل لِّلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذِینَ لَا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِیَ قَوْمًا بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ‎﴿الجاثیة: ١٤﴾‏

 

علی علیه‌السلام می‌فرمود : « انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی ترکه » [1] .
" هرگز حق را نخواهید شناخت و به راه راست پی‌نخواهید برد مگر آن کس‌ که راه راست را رها کرده بشناسید " .
یعنی شناخت اصول و کلیات به تنهائی فائده ندارد تا تطبیق به مصداق و جزئی نشود ، زیرا ممکن است با اشتباه درباره افراد و اشخاص و با نشناختن مورد ، با نام حق و نام اسلام و تحت شعارهای اسلامی بر ضد اسلام و حقیقت و به نفع باطل عمل کنید .
در قرآن ظلم و ظالم و عدل و حق آمده است اما باید دید مصداق آنها کدام‌ است ؟ ظلمی را حق ، و حقی را ظلم تشخیص ندهیم و بعد به موجب همین‌ کلیات و به حکم قرآن - به خیال خودمان - سر عدالت و حق را نبریم .

 


[1] نهج البلاغه ، خطبه . 147

 

جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام، استاد شهید مطهری، ص 173

http://lib.eshia.ir/50066/1/173

 

تتمة و تبصرة

و مما یجب التنبیه علیه أنه لیس معنى نفی الصفات عنه تعالى- أنها غیر متحققة فی حقه تعالى لیلزم التعطیل کیف و هو منعوت بجمیع النعوت الإلهیة و الأسماء الحسنى فی مرتبة وجوده الواجبی و جل جناب الحق عن فقد و عدم لصفة کمالیة بل المراد أن أوصافه و نعوته کلها موجودة بوجود واحد هو وجود الذات کما أن ذاتیات الماهیة لنا موجودة بوجود واحد شخصی لکن الواجب لا ماهیة له إذ لا جهة إمکانیة فیه فالعالم الربوبی عظیم جدا [2] و هو الکل فی وحدة فتلک‌

 

الصفات الإلهیة کثیرة بالمعنى و المفهوم واحدة بالهویة و الوجود بل للحق سبحانه بحسب کل نوع من أنواع الممکنات صفة إلهیة هی رب ذلک النوع و مبدؤه و معاده- و له بحسب کل یوم شأن من شئون ذاتیة و تجلیات‌ [1] فی مقامات إلهیة و مراتب صمدیة و له بحسب تلک الشئون صفات و أسماء کما یکاشفه العرفاء الکاملون- و لهذا قالوا أول کثرة وقعت فی الوجود و برزخ بین الحضرة الأحدیة الذاتیة و بین کثرة الممکنات و المظاهر الخلقیة للصفات هی کثرة الأوصاف و الأسماء الإلهیة

 


[1] المراد بالشئون و التجلیات أما التجلیات التی فی السلسلة العرضیة من تجل بعد تجل على المادة الکلیة و معنى کل یوم أن مضى و أن یأتی أو تجل على تجل على کل نوع نوع- و کل منها عالم و لکل منها حرکة جوهریة و عرضیة فلکل منها زمان و طلوع نور التجلی علیه یوم و حینئذ یکون عبارة أخرى لقوله بل للحق إلى آخره أو المراد بهما حقیقة الأسماء و الصفات فإن هذه المفاهیم أسماء الأسماء و الاسم الحقیقی هو الوجود الصرف و لکن مأخوذا بتعین من التعینات الکمالیة الواجبیة فإن للحق تعالى تجلیا و ظهورا بذاته على ذاته و ظهورا فی أسمائه و صفاته و ظهورا فی أسمائه و مجالی صفاته فالمراد بهما هاهنا التجلیات فی المرتبة الواحدیة و کل فی کل فی تلک المرتبة بحسب الوجود و الهویة کل شی‌ء فیه معنى کل شی‌ء و بکل یوم الأیام السرمدیة الجمعیة التی مع اشتمالها على کل الأزمنة و الزمانیات و الدهور و الدهریات کانت واحدا و لحظة واحدة فإن أمر الفاتحة کأمر الخاتمة وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ‌ وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ‌ و هذه أعنی المرتبة الواحدیة برزخ البرازخ و أول برزخ بین أحدیة الذات و کثرة الماهیات و الأعیان الثابتة التی هی لوازم الأسماء و الصفات فی هذه المرتبة و بها ربط ذلک الإمکان بالوجوب و الکثرة بالوحدة کربط الحدوث بالقدم- و هذا التجلی فی الأسماء و الصفات و لوازمها بنحو الجمع مسمى عندهم بالرحمة الصفتیة- کما أن تجلیه فی مقام کن و ظهور الأفعال منه مرتبة طولیة و عرضیة مسمى بالرحمة الفعلیة، س قده‌

 

و هی غیر مجعولة [1] بل متحققة بنفس تحقق الذات الواجبة اللامجعولة لا کما یقوله المعتزلة من أنها ثابتة منفکة عن الوجود إذ قد علمت أن القول بشیئیة المعدومات باطل جدا بل کما وقع التنبیه علیه من أنها معان متکثرة معقولة فی غیب الوجود- الحق تعالى متحدة فی الوجود واجبة غیر مجعولة و مع ذلک یصدق علیها أنها بحسب أعیانها ما شمت رائحة الوجود لما ثبت و تبین أن الموجود بالذات هو الوجود- فهی لیست بما هی هی موجودة و لا معدومة و هذا من العجائب التی یحتاج نیلها إلى تلطف شدید للسریرة

 

الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، ملا صدرا، ص 142- 144

https://lib.eshia.ir/71465/6/142

 

الفصل (4) فی وجوه من المناسبة بین الکلام و الکتاب‌

و لعلک قد تنبهت بما أشرنا إلیک أن عالم الأمر بما فیه أحق بأن یکون عالما قولیا- و کلاما إلهیا و نظاما جملیا و أن عالم الخلق بما فیه أحرى بأن یکون عالما فعلیا و کتابا تفصیلیا مطابقا لذلک المجمل مناسبا إیاه فمن وجوه المناسبات أنه کما أن کلام الله مشتمل على الآیات کقوله تعالى‌ تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ* فکذلک الکتاب یشتمل علیها أیضا تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ* و أن الکلام إذا تشخص و تنزل صار کتابا کما أن الأمر إذا نزل صار فعلا إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ‌ فصحیفة وجود العالم العقلی الفعلی الخلقی هی کتاب الله عز و جل و آیاتها أعیان الکائنات الخلقیة و صور الموجودات الخارجیة لقوله تعالى‌ إِنَّ فِی اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ‌ و هذه الآیات البینات الخلقیة إنما ثبتت و وجدت فی عالم الآفاق فی صحائف موادها الجسمانیة لیتیسر لأولی الألباب من جهة التلاوة لها و التدبر لمعانیها و التنبه لمشارکاتها و مبایناتها أن یتفطنوا بالآیات الأمریة العقلیة الثابتة فی عالم الأنفس و العقول لینتقلوا من المحسوس إلى المعقول و من عالم الشهادة إلى عالم الغیب و یرتحلوا من الدنیا إلى الآخرة و یحشروا إلى الله مسترجعین راجعین إلیه کما قال تعالى‌ سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُ‌.

قال بعض المحققین إن الإنسان ما دام فی مضیق البدن و سجن الدنیا مقیدا بقیود البعد و المکان و سلاسل الحرکة و الزمان لا یمکنه مشاهدة الآیات الآفاقیة و الأنفسیة على وجه التمام و لا یتلوها دفعة واحدة إلا کلمة بعد کلمة و حرفا بعد حرف و یوما بعد یوم و ساعة بعد ساعة فیتلوا آیة و یغیب عنه أخرى فیتوارد علیه الأوضاع و یتعاقب له الشئون و الأحوال و هو على مثال من یقرأ طومارا و ینظر إلى سطر عقیب سطر آخر و ذلک لقصور نظره و فتور إدراکه عن الإحاطة بالتمام دفعة واحدة قال تعالى‌ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ فإذا قویت بصیرته و تکحلت عینه بنور الهدایة و التوفیق کما یکون عند قیام الساعة فیتجاوز نظره عن مضیق عالم الخلق و الظلمات إلى فسحة عالم الأمر و النور فیطالع دفعة جمیع ما فی هذا الکتاب‌

شد مبدل آب این جو چند بار

 

عکس ماه و عکس اختر برقرار

 

[1] الجامع للآیات من صور الأکوان و الأعیان کمن یطوى عنده السجل الجامع للسطور و الکلمات و إلیه الإشارة بقوله تعالى‌ یَوْمَ نَطْوِی السَّماءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ‌ و قوله تعالى‌ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ‌ و إنما قال بیمینه لأن أصحاب الشمال و أهل دار النکال لیس لهم نصیب فی طی السماء بالقیاس إلیهم و فی حقهم غیر مطویة أبدا لتقید نفوسهم بالأمکنة و الغواشی کما قال تعالى‌ لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ‌

 

الحکمة المتعالیه، جلد 7، ص 13- 14

https://lib.eshia.ir/71465/7/13

 

ذکر و یادآوری ایام الله، یک چیزی است که می تواند شاگرد و دانشجو و طلبه را از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نزدیک هم کرده و حتی آن حضرت را در امر امامت آن بزرگوار یاری هم برساند. بنده یک مثال زنده ای در این مورد بزنم که به امور زندگی مردم و اقتصاد جامعه هم مستقیماً مربوط است که همه و همه نیز برایشان سوال است که چرا دلار بالای 40 تومان هم رسیده است؟ این دلایل زیادی می تواند داشته باشد؛ ولی در بحثی که بود بنظر بنده ی حقیر هم می رسد که ما به علم آنطور که لازم است و باید و شاید هم اهمیت نمی دهیم و بلکه بیشتر علم را ابزاری فرض می کنیم که اگر هر جا گیر هم کردیم آنگاه می توان رفت سراغش و از آن مدد گرفت! در صورتی که مسئله مثل یوم الله است که یحتمل واقعاً هم یک روز یا ایامی معدودات هم هست ولی همان یک روزش هم تعیین کننده است ماه و سالها و بلکه قرنها هم در پشتش نهفته است که آیا بالاخره شاگرد و دانشجو و طلبه در سعی تلاشهایش طرف خدا و پیغمبر و امامش هم هست یا در نهایت هم باز دوباره نمی افتد در همان خلاء ها و بلکه هم می تواند بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم سفر کند و بلکه همه ی خلق را هم با خود بدان سمت هدایت فرماید و به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برساند؟ بعضی یحتمل اینجا اشکال هم می کنند که ثبات دلار و اقتصاد چه ربطی هم دارد به امام زمان عجل الله فرجه الشریف؟

باز مثال دیگرش این است که شما ثوابتی مثل ستارگان یا ابرنواخترها یا پولسارها (تپ اخترها) در کره ی سماوی را در نظر بگیرید که اینها چه ربطی هم دارند به نظریه های گرانشی و بلکه چرا به اینها در اختر فیزیک یحتمل شمعهاهای استاندارد هم خطاب کنند؟ در نظریه های مدرن اتفاقاً نمی فرمایند که حتی ستارگان نیز از ثوابت هستند و بلکه دارای دینامیکی هستند که در کیهانشناسی مورد بحثهای مختلف و متفاوتی است. ولی بالاخره یک نشانه هایی را داریم که از روی آنها می توان کشتی را در دریا و اقیانوس در شب یا روز هم هدایت کرد و به مقصد رساند. و لذا بشریت هم باید به درجه ای از فهم و شعور نیز بتواند خود را برساند که نه تنها حرکتهای افلاک زمین و آسمان را هم بتواند تنظیم کند و بدان نظم هم دهد و بلکه در این حین حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف و خلیفة الله را نیز پیدا کند و برای این کار از هر آنچه علم هم در اختیار او است کمک بگیرد که خود مقدمه ای هم هست بر ایام الله. و لذا سوال اینجا است که آیا بدون ایام الله نیز می توان چنین کرد؟

در جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام بارها استاد ارجمند می فرمایند که قرآن مجید کلی است و کلی می فرماید و سخن می گوید. این درست، ولی آیا از غیر قرآن کریم هم می توان به امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز رسید؟ برداشتهای غلط هست ولی بالاخره برداشتهای درست هم باید از همین قرآن کریم حتی توسط امام نیز باشد دیگر.

یک مثال دیگرش این است که ما سخنرانیهای زیادی هم می بینیم که در استیتوهای ریاضی فیزیکی هستند که در اینترنت نیز یا بطور زنده یا حتی ویدئو ارائه می شوند. و اما کلوکیومهای ریاضی در آی پی ام را لااقل بنده ی حقیر نمی دانم کجا می توان به ویدئوهایش دست یافت. شما توجه بفرمایید که سخنرانیها و امالیهای شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی از یک قرن پیش نیز در اینترنت ارائه شده اند و حتی حضرت ولی فقیه هم از بعضی از اینها درس می فرمایند و در اینترنت هم پخش می شوند. و اما اگر خود این بزرگواران هم آن روز ویدئوهایشان را می توانستند نشان دهند و تا به امروز هم حفظش می کردند، آیا آنگاه اینها را در معرض عموم نمی گذاشتند تا از آنها استفاده هم شوند؟ حتی یحتمل اگر این کار را بصورت فیلمهایی هم درست کنند که هنرپیشه هایی رل این بزرگواران را در حال سخنرانی دارند اجرا می کنند نیز مفید باشد. کار را خیلی آسان می کند. گوش می دهید و مکتبخونه ای هم می توانید بیاموزید. خوب، وقتی هست چرا دریغش کنیم؟!

نکته این است که اگر ثوابت و غیر ثوابت را در آسمان شب هم نشان دهند که چنین اند و بلکه حرکت سیارات را هم کماکان در آسمان شب حتی المقدور فیلم برداری کنند و در معرض دید همه ی شاگردان مکتبخونه هم قرار دهند. این یک مسئله است، ولی مسئله ی دیگر هم این است که حالا از روی این شمعهای استانداردی مثل ابرنواخترها و تپ اخترها چقدر هم می توان به کنه حرکت زمین و خورشید و ماه و دیگر اجرام سماوی نظری و عملی هم پی برد و بلکه حتی بسمت مقصد تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم  حرکت کرده و استکبار جهان تک قطبی را هم شکست داد و خود مردمی که زیر سلطه ی حکومتهای استکباریشان نیز تحت ظلم و فشارند را نیز آزاد کرد و ...؟! اگر زمان شیخ صدوق و شیخ طوسی کسانی می فرمودند که می دانستید که تپ اخترهای دو تایی هم باید داشته باشیم در آسمان شب که توسط پرتو ایکس هم قابل رویت است؟ یحتمل هم بعضی آن زمان فرض بفرمایید شیخ طوسی می فرمودند چرا یوم الله 22 بهمن را هم راه پیمایی نمی کنید؟ آنگاه آیا یحتمل همه نمی فرمودند که اینها یا دارند حرفهای خنده دار می زنند یا دارند داستانهای علمی تخیلی هم می گویند یا یحتمل هم می خواهند فرقه های التقاطی و انحرافی هم راه بیاندازند یا ...! نکته اینجا این هم هست که شما بتوانید حتی منتقدانی را که قصد کمک به شما را هم دارند را تحمل هم بفرمایید! هر چند که یحتمل بعضی حتی از سرود سلام فرمانده هم می خواهند خیلی انتقاد کنند و دق و دلیهایشان را هم سرش در آورند و ...! ولی خوب بالاخره برای اینکه مدل WZW را هم حتی شده مکتبخونه ای یوتیوبی نیز بیاموزید و یحتمل خوب هم هست که اول به نظریه های میدانهای همدیسی هم پرداخته و بلکه در مبحثش خبره هم شویم. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَٰلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ‎﴿البقرة: ٧٣﴾‏

ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿الحج: ٦﴾‏

فَانظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿الروم: ٥٠﴾‏

أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿الشورى: ٩﴾‏

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ یَعْیَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَىٰ بَلَىٰ إِنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿الأحقاف: ٣٣﴾‏

أَلَیْسَ ذَٰلِکَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَىٰ ‎﴿القیامة: ٤٠﴾‏

 

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائِی إذا دَعَوْتُکَ وَاسْمَعْ نِدائِی إِذا نادَیْتُکَ وَاقْبِلْ عَلَیَّ إِذا ناجَیْتُکَ ، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابی وَتَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَتَخْبُرُ حاجَتِی وَتَعْرِفُ ضَمِیرِی ، وَلایَخْفى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَمَثْوایَ وَما اُرِیدُ أَنْ أُبْدِیَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَأَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَأَرْجُوهُ لِعاقِبَتِی ، وَقَدْ جَرَتْ مَقادِیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدِی فِیما یَکُونُ مِنِّی إِلى آخِرِ عُمرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَعَلانِیَّتِی وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتِی وَنَقْصِی وَنَفْعِی إِلهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیا وَأَنا أَحْوَجُ إِلى سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الآخرى [٥] إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ القِیامَةِ عَلى رؤوسِ الاَشْهادِ ، إِلهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَعَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی ، إِلهِی فَسُرَّنِی بِلِقائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبادِکَ ، إِلهِی اعْتِذاری إِلَیْکَ اعْتذارُ مَنْ لَمْ یَسْتغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یا أکْرَمَ مَنْ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ المُسِیئُونَ ، إِلهِی لاتَرُدَّ حاجَتِی وَلاتُخَیِّبْ طَمَعِی وَلاتَقْطَعْ مِنْکَ رَجائِی وَأَمَلِی ، إِلهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوانِی لَمْ تَهْدِنِی وَلَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتی لَمْ تُعافِنِی

 

بَصَائِرِ الدَّرَجَاتِ عَنْ سَعْدٍ الْقُمِّیِّ قَالَ أَبُو الْفَضْلِ بْنُ دُکَیْنٍ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ رَاشِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَامَةً فَقَالَ سَلْنِی مَا شِئْتَ أُخْبِرْکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقُلْتُ أَخاً لِی بَاتَ فِی هَذِهِ الْمَقَابِرِ فَتَأْمُرُهُ أَنْ یَجِیئَنِی قَالَ فَمَا کَانَ اسْمُهُ قُلْتُ أَحْمَدُ قَالَ یَا أَحْمَدُ قُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ بِإِذْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ فَقَامَ وَ اللَّهِ وَ هُوَ یَقُولُ أَتَیْتُهُ.

 

مناقب آل ابیطالب، ط علامه، ابن شهر آشوب، جلد 4، ص 239

http://lib.eshia.ir/12566/4/239

 

 

شما وقتی در گرانش کوانتومی یا مدل توپولوژیکی کوهمولوژیکی WZW که جزو نظریه های میدان همدیسی دو بعدی هم هست، یا حتی مسئله ای مشکل در هندسه ی اقلیدسی، به کنه یک مسئله ای برای اولین بار پی می برید و بلکه حتی می توانید آنرا اثباتش هم کنید یا حتی استادی هم برای شما شرحش می کند و متوجه اش می شوید، به یک لذتی می رسید که یحتمل هم بتوان گفت که غیر قابل توصیف است! ولی گاهی هم بجای اینکه مسئله را درک کنید، بر عکسش مسئله را که می فهمید و کانه یک افتضاحی هم رخ دهد؛ افتضاح بدی هم می شود. ولی گاهی اوقات وسط یک افتضاحی که دیگران هم درست کرده اند یحتمل خود را بیابید که یک مرتبه گیر کرده اید و نمی دانید هم چه باید بکنید و بلکه می خواهید هم کارها را درست کنید، و بدتر هر چه هم سعی می کنید می بینید انگار کارها خرابتر هم می شوند. و حالا در این میان شاگرد و دانشجو و طلبه هم دارد سعی می کند از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العلی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چه بیشتر نزدیک شده و حتی خدا و پیغمبر را هم یاری دهد و سرباز آنها هم شود. خوب، این کافر و مشرک و منافقی که این بنده خداها را نمی گذارند کارشان را درست انجام دهند و بلکه از کارشان باز هم می دارند و حتی افتضاحاتی هم برایشان درست می کنند را نباید لعن و نفرین هم کرد؟ لعن و نفرین ندارد؟! دارد دیگر! ولی حالا فرض هم بفرمایید که حاجیه خانمی هم وسط انواع سرطانها خودش گیر کرده و دارد دنبال غذه ای سرطانی هم می گردد و نمی تواند آنرا هم پیدا کند، که هیچی؛ و بجایش حتی آدرس غلط هم به او می دهند یا خودش به این غلط هم می افتد که جایی هم که غذه های سرطانی نیست و سالم هم هستند، ولی غدد سرطانی منتظر هم هستند که به آن حمله کرده و همه جا را هم متاستوزی نموده و افتضاحی دیگر هم به بار آورد. این است که حتی مکان سالم مجاور غدد سرطانی را هم سرطانی فرض گرفته است. و لذا غافل است که خودش هم چطور مبتلا شده است. خوب، حالا آیا شما باید بیایید او را که متهمش هم کرده اند که باید تنبیه هم شوی و اصلا تویی که مشکلات ما را هم عدیده کرده ای و بلکه باید مستراح را هم بشوری، باز هم شما هم یک کاری کنید که اصلا اگر یک وقتی هم می دانسته که مسلمانی نیز یعنی چه؟ همان را هم فراموش کرده و بلکه بیشتر هم به افتضاح بیافتد و همه و همه را نیز به افتضاح بیاندازد و .... ببینید، عرض بنده ی حقیر اینجا است که بابا وقتی کسی گناهان صغیره و حتی کبیره اش هم آنقدر زیاد شد که دیگر نمی تواند هم از مشکلات و مرضهای شخصی اش بیرون بیاید و بلکه بغض و کینه اش هم به او اجازه نمی دهد معرفتی درست از خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم پیدا کند. و آنگاه افتضاحش که سر تا پایش را فرا گرفت که هیچ و بلکه اگر همه ی متخصصین عالم هم جمع شوند بخواهند این بنده خدا را از افتضاحاتش بیرون بکشد، یحتمل دیگر دیر شده باشد و نتوانند.

این است که همانطوری که حضرت آقا در مورد همافرها هم می فرمایند، این یک شجاعتی را هم می طلبد که کسی خود را در معرض خطر هم آنچنان بیاندازد که هنوز معلوم هم نیست که آیا جبهه ی دشمن چطور هم قرار است شکست بخورد و از آن جناح دشمن برگردند و به جبهه ی حق و جبهه ی امام خمینی قدس سره نیز بپیوندند و همین کاری که یحتمل هم ممکن بود حتی تبدیل به یک فاجعه ای و افتضاحی هم برای خودشان شود هم نه تنها اینطور نشد و بلکه باعث پیروزی انقلاب هم شد. این است که ممکن هم هست گناکاری و جنایتکاری مجازات هم نشود چرا که نه تنها پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم او را عفو می کنند و بلکه خدا نیز او را عفو کرده است، ولی موضوع اینجا است که آیا باز هم آن نگاه محبت آمیزی را که خدا و رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی معصومین و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز نسبت به او می توانسته اند داشته باشند؛ هنوز هم این نگاه محبت آمیز را دارند؟ آیا خشم خدا را هم برنیانگیخته است وقتی با خدا و رسول و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم رفته است توی دعوا؟! یعنی وقتی برای اینکه حتی فرض بفرمایید می خواهد به علم هم برسد، خواسته یا ناخواسته خدا و پیغمبر و امامش و بلکه روحش را هم به یک چیز ناچیزی و بلکه مفت هم فروخت و آنگاه همان علم را هم از او دریغ کردند؛ آیا باز هم وجدانش حتی او را قلقلک هم نمی دهد که عجب غلطی کردمها! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته.

و لذا در همه حالی هم یک شجاعتی را می طلبد که سالک الی الله بتواند بنشیند و محاسباتی کند و به این نتیجه هم بتواند برسد که آیا وضعیتش یک افتضاح عظیمی هم نیست که برای خودش به بار آورده است و لازم هم هست که از آن بیرون بیاید و حتی هر چه بیشتر هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف را یاری کند؟! تک قطبی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را تنها می گذاری که آنگاه چه کنی؟ بروی به تک قطبی استکبار جهانی هم بپیوندی؟ آنگاه افتضاح هم به بار نمی آوری؟ خدایا ما را آنچنان هم به حال خود وا مگذار که دچار افتضاحات خودمان شده و نتوانیم تو را حتی بشناسیم و نتوانیم هم به رسولت و امامت نیز کمکی کنیم. بنده ی حقیر دنبال محمد بن راشد می گشتم، همین مناقب آل ابیطالب حدیثی را از قول او از پدرش از جدش روایت می فرمایند که نزد امام صادق علیه السلام رسیدم و از علامتی پرسیدم، فرمودند سوالت را بگو ان شاء الله خبردار می شوی؛ گفتم برادری از من در این مقابر خوابیده است. فرمودند اسمش را بگو. گفتم احمد. فرمودند ای احمد به اذن خدا و به اذن جعفر بن محمد برخیر و بلند شد و به سمت ما آمد. البته این چیزی است که با عربی دست و پا شکسته ی بنده ی حقیر فهمیدم.

ولی عرض بنده ی حقیر این است که وقتی اصل اصول دین از قبیل توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت هم را که با آن طرف است فراموش کرد، خوب آنگاه آیا یادش هم می ماند که حتی مرده ها نیز چطور روز قیامت زنده می شوند؟! و لا یمکن الفرار من حکومتک! و چه بدبختی و چه افتضاحی هم می شود که کسی متوجه گمراهی و غفلتهای خودش هم که نشده و بلکه دیگران را هم به گمراهی و غفلت و شیطانپرستی هم بیاندازد و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ‎﴿الزلزلة: ١﴾‏

 

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش

 

عرض من تمام شد؛ برای برادران مصیبت‌زده‌مان در دو کشور سوریه و ترکیه متأسّف هستیم(۱۲) و از خدای متعال برای درگذشتگانشان طلب رحمت میکنیم و برای صاحب‌عزاهایشان طلب صبر میکنیم. ما خودمان هم مبتلا شده‌ایم و میدانیم وقتی زلزله می‌آید، وقتی عزیزانِ خانواده‌هایی از بین میروند، چقدر سنگین است، چقدر تلخ است؛ درد آنها را احساس میکنیم و برایشان از خدای متعال صبر و آرامش روحی طلب میکنیم. خب مسئولین هم بحمدالله کمکهایی کرده‌اند و باز هم خواهند کرد.

 

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51923

وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا ‎﴿النساء: ٣٦﴾‏

وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّی فِی اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إِلَّا أَن یَشَاءَ رَبِّی شَیْئًا وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ ‎﴿الأنعام: ٨٠﴾‏

قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ‎﴿الأنعام: ١٥١﴾‏

 

این سوال مطرح است که حتی اگر شما یک ثروت خیلی عظیمی را بدست آورده باشید، آیا با این ثروت خود چطور می خواهید به خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم کمک کنید؟ این سوال در نوشته های گوروی هاری کریشناها یعنی ابه چرنده بهکتیودانتا سوامی پرابهوپد هم نهفته است آنجایی که می فرماید خدا به ثروتمندان این فرصت را می دهد که ببیند بلکه چطور به کمک او می آیند! سوال اینجا است که چرا قرآن کریم اینقدر بر توحید تاکید می فرماید و شرک را از گناهان بزرگ هم می شمارد؟ یعنی بالاخره آیا امکان ندارد که نهایتاً مسلمانان در راه کمک کردن به خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز گمراه شده و دوباره به شرک هم بیافتند و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم نتوانند پیدا کنند؟! یعنی مثلاً فرض بفرمایید مسلمانی خالد بن ولید هم که جنایات هولناکی را هم مرتکب شده است نیز مسلمانی است با اینکه گویا جزو اشراف قریش هم بوده است؟ این سوال هم منطقی است که پس چرا رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم او را در مقابل این جنایاتش مثل کشتار بنی جذیمه مجازات اعدام هم نکرد؟!

گاهی اوقات کسی گناهی را مرتکب می شود برای اینکه انگیزه های شخصی هم دارد، ولی گاهی اوقات هم هست که او با اینکه بدستور رسول اکرم هم دارد کاری را انجام می دهد؛ مخصوصاً هم کاری می کند که اصل کار را که به او سپرده شده است را هم خراب کند. و این در حالی است که این پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم است که کار را به او سپرده است. چرا او باید چنین کاری را بکند؟ یا او خود را از رسول اکرم هم بالاتر می داند یا مخصوصاً هم می خواهد آن حضرت را نیز خراب کند. و لذا جنایت هم می کند ولو اینکه انگیزه های شخصی هم در کار بوده است. مسئله این است که او خود را در خدمت رسول اکرم هم آیا نمی دیده است که حتی در صورت انگیزه های شخصی از این جنایاتش بگذرد و بلکه کاری را هم که به او سپرده شده است را درست هم انجام دهد و واقعاً هم در خدمت رسول اکرم باشد؟! و حال که رسول اکرم کار را به یک مسلمان هم سپرده است و او هم کار را خراب کرده است؛ بالاخره باید پیغمبر اکرم اینجا چه کند؟ این باصطلاح مسلمان را باید مجازات کند یا دیه ی جنایاتی را که انجام داده است را بپردازد یا هر دو کار را باید بکند؟ یک جاهایی هم گویا حتی رسول اکرم هم گذشت می کند از این رو که یحتمل بالاخره او آیا توبه هم خواهد کرد یا اینکه باز هم همان آش است و همان کاسه و بلکه مسئله مسئله ی گوساله ی سامری و پرستش آن هم زمان حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم هست و ...؟ و اما این کجا و اینکه بالاخره ثروتمندان هم آیا چطور قرار است به خدا و پیغمبر و امام المستضعفین عجل الله فرجه الشریف کمک کنند نیز کجا؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته.

فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ‎﴿١٢٩﴾‏ 

 

یک چیزی لازم است در فلسفه و ریاضی فیزیک  که بتواند آنرا از حالات هیولایی بمعنای چوب نتراشیده و دوگان هیولایی و غول و دیوی اش خارج کند. این را خود فلسفه و ریاضی فیزیک بنظر می رسد که نداشته باشد و اگر داشت حتی خود فیلسوف هم کانه خودش را بعد از سالها و ده ها و بلکه قرنها فلسفه ورزیدنها یک مرتبه حتی خودش را با یک وضعیت عجیب و غریبی هم روبرو نمی شد که از نوع همان چوب نتراشیده و هیولایی و دوگانش که در مقابلش یحتمل ظاهر شود و سعی در بلعیدن او را هم کند. و آن چیست؟ حکمت است که حکیم الهی هم با آن حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز سر و کار دارد، ولی با این تفاوت که فرق قضایا اینجا است که حکیم الهی از همان اول هم می داند که با بندگان خدا سر و کار دارد و نه با تکه چوبی نتراشیده. بگذریم!

بنده دیشب داشتم مقاله ی آیته- بات را کمی می خواندم، آنجایی که راجع به نظریه ی مورس می فرمایند هم یاد کارهای مرحوم استیون سمیل هم افتادم که اتفاقاً او هم از شاگردان رائول بات بوده است و گویا اساسش هم این است که هامیلتونی را می توانید با یک شاخصی بنویسید که چقدر از فرمهای درجه ی دوی آن با ضرایت منفی یک است و بقیه با ضرایب مثبت یک و اگر حالا با فضاهای بینهایت هیلبرت و باناخ هم سر و کار داشته باشیم که آنگاه یحتمل این ضرایت مثبت و منفی هم آیا کدام یکشان می توانند بینهایت باشند و ...؟! حالا کاری نداریم، ولی بعضی یحتمل اینجا اشکال هم می کنند که آقا مگر اینجا شما چند تا هم دسته برای استکان نعلبکیهایتان می خواهید بگذارید؟! بینهایت که دیگر نمی شود! تازه مثبت و منفیهایش دیگر چیست که یحتمل شما را از فضاهای اقلیدسی هم پرتاب می کند در فضاهای هذلولوی و بلکه (آنتی) دسیته با ابعاد بینهایت و ...؟! یحتمل غلط از این بنده ی حقیر است هر چند که یحتمل مسئله را هم کوانتیزه شده است و امان از وقتهایی که دو بار هم کوانتیزه و ریسمانی و ابرریسمانی و اینها می شود و ...، ولی باز بگذریم!

ولی باز دیشب هم داشتم ویکیپدیا را با عنوان جان کانوی می گشتم که یک جورهایی هم رسیدم به مارتین گاردنر که خیلی هم منتقد شبه علم و دیگر بگیر و ببندهای دیگر اجتماعی هم هست. بنده داشتم لیست او را از کسانی که منتقدشان هم بوده است را نگاه می کردم که خوب بلند و بالا هم هست. ولی امروز همه اش هم درگیر مطالعه ی راجع به ال ران هابرد و کلیسای ساینتولوژی او بودم. البته باز هم توجه کردم که ترجمه ی ویکیپدیا راجع به هابرد ناقص هم هست؛ و همان بهتر هم که ناقص است چرا که بعضی جاها وارد شیطان پرستی هم می شود که او چطور هم با پارسون و آلیستر کراولی که خود بنیان گذار فرقه ای شیطانی هم هست وارد چه مراسم شیطانی که شده بوده است! و بنده داشتم دنبال کلیسای ساینتولوژی به فارسی هم می گشتم (که آن هم نسبت به انگلیسی اش خیلی ناقص است!) که دیدم اتفاقاً یک هنرپیشه ی زن ایرانی- آمریکایی اپوزیسیونی که خود نیز ساینتولوژیست بوده یا هنوز هم هست چطور اخیراً وارد درگیریهایی با آن و یک هنرپیشه ی دیگر آمریکایی ساینتولوژیست نیز بوده است تا آنجا که به عنوان تنبیه ساینتولوژیستها وادارش هم کرده اند به مستراح شویی و .... و اما این خانم در مصاحبه ای هم گفته ایران باید مثل کسی که شیمی درمانی می شود همانطور هم توسط آمریکا تحریم هم شود؛ عجب! آنوقت آمریکا را هم کی شیمی درمانی کند؟ شیمی درمانی نمی خواهد؟ آمریکا که خودش بیشتر شیمی درمانی می خواهد! بنده هی می گویم بالاخره یک مرگ بر آمریکا هم بگویید؛ برای همین است دیگر. خودش اینجوری هم شیمی درمانی می شود. باز می فرمایند ما از این حرفها هیچی نمی گوییم و مرگ و اینها بد است و .... یحتمل همان بهتر است به او بفرمایند تو برو همان مستراح شویی ات را هم بکن و صدایش را هم در نیاور که مستراح شوری کرده ای یا نه! زشت است.

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی