لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿١٢٨﴾ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿١٢٩﴾ سوره مبارکه التوبه
باب امام حسین علیه السلام:
و بابه رشید الهجری.
مناقب آل ابیطالب، ط علامه، جلد 4، ص 77
http://lib.eshia.ir/12566/4/77
باب امام علی بن الحسین سجاد زین العابدین علیه السلام:
وَ کَانَ بَابُهُ یَحْیَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِیلِ الْمُطْعِمِی.
http://lib.eshia.ir/12566/4/176
باب امام محمد باقر علیه السلام:
و بابه جابر بن یزید الجعفی.
http://lib.eshia.ir/12566/4/211
باب امام جعفر صادق علیه السلام [می فرمایند: البته این نسبت محل تردید است]:
و بابه محمد بن سنان.
http://lib.eshia.ir/12566/4/280
باب امام موسی کاظم علیه السلام:
بَابُهُ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ الْجُعْفِیُّ.
http://lib.eshia.ir/12566/4/325
باب امام علی بن موسی الرضا علیهم السلام:
وَ کَانَ بَابُهُ مُحَمَّدَ بْنَ رَاشِدٍ.
http://lib.eshia.ir/12566/4/368
باب امام محمد جواد علیه السلام:
وَ کَانَ بَابُهُ عُثْمَانَ بْنَ سَعِیدٍ السَّمَّانَ.
http://lib.eshia.ir/12566/4/380
باب امام علی النقی الهادی علیه السلام:
بوابه محمد بن عثمان العمری.
http://lib.eshia.ir/12566/4/402
باب امام حسن عسگری علیه السلام:
و بابه الحسین بن روح النوبختی.
http://lib.eshia.ir/12566/4/423
در گفتار آخر با عنوان تقیه در کتاب همرزمان حسین علیه السلام، ده گفتار از حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، هیئت انصار الحسین تهران 1351، چاپ نوزدهم 1401، ابواب ائمه ی اطهار را در پاورقی صفحه ی 354 ذکر می فرمایند که گویا باب امام هادی علیه السلام نیز از قلم افتاده است؛ و می فرمایند که اینها در مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب مازندرانی هم آمده است. ولی وقتی به آن هم مراجعه می فرمایید، می بینید که فقط آمده است که "بابه ..." که یعنی باب این امام، این شخص است و بس! حالا یحتمل باید رفت در همین کتاب هم بیشتر مطالعه کرد تا دید او کیست؟! ولی مثلاً محمد بن راشد را که بابا امام رضا علیه السلام تشریف دارند را هم آیا چقدر راجع به ایشان می توان در اینترنت پیدا کرد؟ یحتمل در کتاب رجال کشی یا رجال مرحوم آیت الله خویی هم یافت شود؛ و آیا در رجال کشی باشد، ولی در معجم رجال الحدیث حضرت آیت الله خویی می فرماید:
10755- محمد بن راشد:
کان بابا للرضا(ع). المناقب: الجزء 4، باب إمامة أبی الحسن الرضا(ع)فی (فصل فی المفردات).
روى عن هشام بن إبراهیم، أنه شکا إلى أبی الحسن الرضا(ع)سقمه، و أنه لا یولد له ولد، فأمره أن یرفع صوته بالأذان فی منزله، قال: ففعلت، فأذهب الله عنی سقمی، و کثر ولدی، الحدیث
، و روى عنه علی بن مهزیار. الکافی: الجزء 3، باب بدء الأذان و الإقامة 18، الحدیث 33، و الجزء 6، باب الدعاء فی طلب الولد من کتاب العقیقة (4) الحدیث 9. و التهذیب: الجزء 2، باب الأذان و الإقامة، الحدیث 207.
معجم رجال الحدیث، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، جلد 17، ص 85
http://lib.eshia.ir/14036/17/85
و یحتمل در ویکی فقه هم چیزی خیلی از محمد بن راشد پیدا نشود. البته سه باب آخری که از امام محمد جواد تا امام حسن عسگری علیهم السلام یاد شده اند یعنی عثمان بن سعید عمری سمان و محمد بن عثمان و حسین بن روح نوبختی بعلاوه ی ابوالحسن علی بن محمد سمری از نواب اربعه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف تشرریف داشته اند.
و اما در کتاب جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام، استاد شهید مطهری به نکاتی راجع به فلاسفه بارها اشاره می فرمایند و آن اینکه فلاسفه متعلم و شاگرد تربیت می فرمایند در حالی که انبیاء و اولیاء الهی یک چیزی ماورای شاگرد هم تربیت می کنند که از جمله باعث می شود نمازگزار و موذن بقصد نماز صبح بسترها را ترک گفته و اذان بگویند و حال آنکه حیتمل هر چقدر هم ابن سینا بهمنیار را صدا کند که از خواب برخیزد و یک لیوان آب برایش بیاورد؛ باز هم این کار را نکند! و لذا تربیت فلاسفه در جامعه یک چیز است و اما اینکه ترتبیت حتی ائمه ی جماعات و بلکه امام هم از چه نوع است؛ با خدا است! والله اعلم! آیا خدا خود او را تربیت می کند؟! فلاسفه یک مسائلی را درک می کنند که عامه ی مردم نمی توانند درکش کنند، هر چند که در امر تعلیم و تربیت هم فلاسفه دخیلند آنچنان که معلمهای آموزش و پرورش شاگردان خود را تحویل گرفته و گویی مثل نجاری که چوب نتراشیده را تحویل می گیرند و انواع وسائل را می سازند و تحویل اجتماع می دهند، همین کار را با شاگردان خود طی مراحل مختلف می کنند تا بلکه خود اساتید فنون مختلف هم شوند. این چوب نتراشیده را در اصطلاح فلسقی هم می فرمایند هیولا که از لغت یونانی هم مشتق شده است. و اما این هیولای فلسفی می تواند یک دوگانی هم داشته باشد که واقعاً همان هیولای عجیب و غریب از قبیل غول و دیو و امثالهم هم باشد که اتفاقاً از زلزله هم بدتر است! یعنی فیلسوف و بلکه حتی حکیم الهی می خواهد شاگرد و دانشجو و بلکه طلبه را هم حتی برتر از خودش نیز به کرسی استادی برساند. ولی اینکه در این میان سلسله ی فلاسفه، یک شاگردی هم آیا بشود اسکندر مقدونی و دیگر آیا چه شود؟! از این هیولای چوبهای نتراشیده آیا می خواهید به آن هیولای دیگر هم برسید که آیا دیگر حتی در کنترل فلاسفه هم نیست؟ یا آیا این کار را همان فلاسفه مخصوصاً هم می کنند؟! مثلاً شما می توانید در ریاضی فیزیک از همان اول هم که شده، بدنبال مهتاب هیولایی هم باشید هر چند که این مبحث اجزایی هم دارد که فی البداهه یحتمل بذهن ریاضیدانها نرسیده باشد و اینکه اصلا مهتاب هیولایی از کجا هم آمده است خود رمز و رازهای خود را نیز داشته باشد.
این است که بالاخره در ریاضیات و ریاضی فیزیک هم ملاحظه می شود که با یک چیزهای ساده ای، با مفردات و مجرداتی هم داریم کار می کنیم که گاهی خیلی هم بنظر می رسند که چقدر خسته کننده هم هستند. مثلاً شما چقدر هم می توانید از استکان نعلبکیهایی بفرمایید که آیا توپولوژیکی هم اینها چه شکلهایی را تشکیل دهند؟ بالاخره، هیولا که از این میان بیرون نمی آید؟ بنده ی حقیر یک وقتی دیدم که مرحوم سرژ لانگ رویه های ریمانی را که بر حسب جنسشان هم کلاسه می شوند را با اشکالی خیلی ساده ای برای شاگردان دبیرستانی هم درس داده بوده است که البته از هنرهای این ریاضیدان هم می باید بوده باشد که اینقدر مسئله را ساده هم کرده است. ولی عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل یک ریاضیدان دیگری هم پیدا شود که بفرماید صبر کنید، صبر کنید! من هم توانستم مهتاب هیولایی را روی رویه های ریمانی پیدایش کنم همانطوری که گویا آتیه- بات (Atiyah- Bott) نیز نظریه های پیمانه ای یانگ میلز را روی رویه های ریمانی انجام داده اند که اتفاقاً همین جی استور خودمان هم ارائه اش می دهد:
https://www.jstor.org/stable/37156
و لذا عرض بنده ی حقیر این است که اگر شما بخواهید در ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم همه اش نگران این مسئله باشید که مواظب باشیم یک وقت یک هیولا و غول بی شاخ و دمی از وسط ریاضی فیزیکمان بقصد و به عمد یا حتی ناخودآگاه هم در نیاید؛ همین هم می شود که آنگاه یحتمل حتی شاگرد و دانشجو و طلبه را هم باز داریم که بخواهد از حالات خلاء خود بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی های مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی قدمی نیز بردارد و بلکه به گامهای دوم و سوم و ... انقلاب هم برسد! و حتی یحتمل هم با توجه به تک قطبی جهانی امام زمان و امام مستضعفین عجل الله فرجه الشریف آنطوری که با انواع تک قطبیهای استکبار جهانی هم باید وارد بحث و تحقیق و پژوهش هم شود، شاگرد و دانشجو و طلبه حتی هیولا و دوگانهایش را هم که در انواع حالات انرژیهای بالاتر خلاء ها در فضاهای فن نویمن و هندسه ی ناجابجایی و نظریه های ام و (ابر)ریسمان و ... و بلکه در ال اچ سی و تواترون و سوپرکامیوکاند و هس (H.E.S.S.) و ...، خودش هم برای خودش پیدا کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج
- ۰۱/۱۱/۱۹
4- یکی از جنبههای مهم در تظاهرات 22 بهمن امسال، جنبه «امام زمانی» آن بود. مردم آموختهاند که این انقلاب دینی مهمترین رویداد قبل از ظهور و کاملاً مرتبط با آن است. مردم میدانند که «ولایت فقیه» تالیتلو ولایت امام معصوم علیهالسلام در عصر غیبت است. مردم میدانند که پشت کردن به ولایت فقیه و بیتوجهی به نظام برآمده از آن، در واقع آنان را در نقطه مقابل «ظهور» و امام زمان سلاماللهعلیه قرار میدهد. از حضرت آیتالله جوادی آملی(دامتبرکاته) نقل شده است آنان که با نظام جمهوری اسلامی ناسازگارند در واقع طرفدار امام غایباند،
نه امام قائم! طبعاً هیچ مسلمانی نمیخواهد در نقطه مقابل «امام قائم» قرار گیرد. حضرت مهدی علیهالسلام در واقعیت و در ذهن ایرانی، حاضر است نه غائب و لذا مردم خود را در عینیت عصر بقیهًْالله الاعظم عجلاللهتعالیفرجهالشریف میبینند. بر همین اساس این انقلاب مستظهر به پشتیبانی عاشقانه منتظران ظهور امام قائم میباشد. مردم ایران، 22 بهمن - که جلوه مهمترین حادثه عصر متصل به ظهور است - را در واقع مثالی از روز ظهور میشناسند. از این رو میبینیم که آن پیرمرد، جوان فلج خود را به کول میگیرد و در تظاهرات 22 بهمن شرکت میکند و مطمئن است با این کار نام او و فرزندش در لیست «منتظران واقعی ظهور قائم آلمحمد» صلواتاللهعلیه قرار میگیرد.
سعدالله زارعی
از یادداشت روز روزنامه کیهان (۲۴ بهمن ۱۴۰۱)
https://kayhan.ir/fa/news/260084/%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B2-
%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-
%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86-
22-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-
%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-
%D8%B1%D9%88%D8%B2