الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

طوفان الاقصی

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ‎﴿١﴾‏ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ‎﴿٢﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٣﴾‏ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ‎﴿٤﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٥﴾‏ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ‎﴿٦﴾‏

أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّکَثُوا أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿التوبة: ١٣﴾‏

 

ذکر صلوات بر آن حضرت

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

 

۱۴۰۲/۰۷/۲۵

کلیپ صوتی | جنایت نسل‌کشی رژیمِ غاصب

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در قضیّه‌ی فلسطین، آنچه جلوی چشم همه‌ی دنیا است جنایتِ نسل‌کشیِ رژیمِ غاصب است؛ این را همه‌ی دنیا دارند مشاهده میکنند. مسئولین بعضی از کشورها که با مسئولین کشور ما صحبت کردند، در دفاع از رژیم غاصب صهیونیستی، اعتراضشان این بوده که چرا فلسطینی‌ها غیرنظامی‌ها را کشتند. اوّلاً این حرف، خلاف واقع است؛ یعنی اصلاً اینهایی که در شهرکها و مانند اینها هستند غیر نظامی نیستند، همه مسلّحند. حالا گیرم غیر نظامی [باشند]؛ چه تعداد غیر نظامی کشته شدند؟ صد برابرِ آنها را الان این رژیم غاصب از زن و بچّه و پیر و جوان غیر نظامی دارد میکشد. داخل این ساختمانهای غزّه که نظامی‌ها ساکن نیستند ــ نظامی‌ها جاهای خودشان هستند، آنها هم میدانند ــ اینها همین مردمند. مراکز پُرجمعیّت را انتخاب میکنند و میزنند. فلسطینی‌ها در غزّه، در همین چند روز، چند هزار [نفر] تا حالا کشته داده‌اند! این جنایت جلوی چشم همه‌ی مردم دنیا است. اینها باید محاکمه بشوند؛ دولتِ غاصبِ رژیمِ صهیونیستیِ امروز قطعاً باید محاکمه بشود؛ آنها باید محاکمه بشوند، دولت آمریکا هم بایستی مسئولیّت خودش را در این قضیّه بشناسد.
آن‌طوری که اطّلاعات متعدّد به ما میگوید، سیاستِ جاریِ این روزها، یعنی همین هفته‌ی اخیرِ داخلِ رژیمِ صهیونیستی را آمریکایی‌ها دارند تنظیم میکنند؛ یعنی سیاست‌گذار، آنها هستند و این کارهایی که دارد انجام میگیرد سیاست‌ آمریکایی‌ها است. آمریکایی‌ها مسئولیّت خودشان را مورد توجّه قرار بدهند؛ مسئولند.» ۱۴۰۲/۰۷/۲۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات امروز رهبر انقلاب کلیپ صوتی «جنایتِ نسل‌کشیِ رژیمِ غاصب» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=54142

 

لحظه انهدام بیمارستان غزه با 600 کشته

بیمارستان المعمدانی در نوار غزه توسط جنگنده‌های رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت و منهدم شد که به شهادت دست کم 600 تن منجر شد. زخمی‌ها به بیمارستان ناصر در نوار غزه منتقل شد. لحظات وقوع این حمله و وضعیت فاجعه بار بیمارستان پس از حمله را می‌بینید.

https://www.tabnak.ir/fa/news/1199172/%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87-%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-600-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87

  • ۰۲/۰۷/۲۴
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۱۳۵)

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَىٰ قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ‎﴿یس: ٢٠﴾‏

 

 

۱۴۰۲/۱۱/۰۳

فرازهایی از بیانات در دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید تهران

یک کلمه در مورد شهیدان عرض بکنیم. درباره‌ی شهیدان، سخنان پُرمغز و گهربار زیادی از ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم السّلام)، بعد هم از بزرگان، بزرگان انقلاب، امام بزرگوار و دیگران گفته شده؛ درباره‌ی شهیدان خیلی صحبت شده، [امّا] در رأس همه، فرمایش قرآن کریم و پروردگار متعال درباره‌ی شهدا است که قابل مقایسه‌ی با هیچ بیان دیگری نیست. اینکه میفرماید «اِنَّ اللَهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون»، «اِنَّ اللَهَ اشتَرىٰ» [یعنی] خدا معامله میکند؛ این چیزِ خیلی مهمّی است. بنده کجا، خدا کجا! آن‌وقت، خدا معامله میکند! جان ما را با بزرگ‌ترین هدیه‌ای که میتواند به یک انسان داده بشود، یعنی بهشت ــ بهشت رضای الهی ــ عوض میکند. بعد هم این‌جور تصریح میکند که «یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَه»، بروند در راه خدا مبارزه کنند، بجنگند، «فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون». مخصوص دوران اسلام هم نیست: وَعدًا عَلَیهِ حَقًّا فی التَّوراةِ وَ الاِنجیلِ وَ القُرآن؛(۳) در تورات هم همین‌جور است، در انجیل هم همین‌جور است. این آیه‌ای که این قاری عزیزمان تلاوت کردند ــ وَ کَاَیِّن مِن نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیر(۴) ــ [نشان میدهد که] این قضیّه مال همه‌ی انبیا است. یا آن آیه‌ی شریفه‌ی «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَهِ اَمواتًا بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون»؛(۵) اینها بیانات درباره‌ی شهدا است و درباره‌ی فضیلت شهادت، بیانی بالاتر از اینها وجود ندارد؛ انسان چه بگوید؟

من فقط یک نکته را عرض میکنم و آن، اینکه شهدا همه رتبه‌ی عالی‌ای دارند، منتها رتبه‌ی شهدا یکسان نیست؛ مثلاً شهدای کربلا از همه‌ی شهدا بالاترند؛ درباره‌ی بعضی از شهدا، در کلمات ائمّه (علیهم السّلام) نقل شده که اینها در روز قیامت، از روی دوشِ دیگرِ شهدا عبور میکنند میروند بهشت؛ درباره‌ی بعضی از شهدا گفته شده است که اینها هر یکی‌شان اجر دو شهید دارد، [اجرش] مضاعف است. پس شهدا یک‌جور نیستند؛ ارزش شهید، با تفاوت هدفها، با تفاوت نحوه‌ی شهادتها، تفاوت پیدا میکند. من میخواهم عرض بکنم انواع شهدایی که در انقلاب اسلامی شهید شدند ــ مجموع شهدا؛ چه آن شهدایی که در حوادث انقلاب شهید شدند، چه آن شهدایی که در دفاع مقدّس شهید شدند، چه آن شهدایی که در فتنه‌ها شهید شدند، چه آن شهدایی که در باب امنیّت یا سلامت شهید شدند، چه شهدایی که در دفاع از حرم شهید شدند ــ اینها جزو برترین‌ها هستند، جزو شهدای برترِ نزد خداوند متعال محسوب میشوند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اینها از یک جریانی دفاع کردند و در یک حادثه‌ای به شهادت رسیدند که این حادثه در رأس بسیاری از حوادث دوران اسلام و دوران همه‌ی ادیان است؛ و آن چیست؟ آن، حادثه‌ی نجات کشور اسلامی و نجات دنیای اسلام از وابستگی و اضمحلال و ذوب شدن در فرهنگ کفر و فرهنگ استکبار است که این اتّفاق در انقلاب اسلامی رخ داد. انقلاب اسلامی، در درجه‌ی اوّل، ایران را از حل شدن و ذوب شدن و هضم شدن در فرهنگ کفر و استکبار ــ که همان فرهنگ غربی است ــ خارج کرد و نجات داد، بعد هم تأثیراتش در دنیای اسلام را شما دارید مشاهده میکنید. ما البتّه به هیچ‌کس دستورالعمل نداده‌ایم، [بلکه] تأثیر انقلاب این است. بنده بارها گفته‌ام(۶) انقلاب مثل هوای بهاری است، مثل هوای خوش است، نمیشود جلویش را گرفت؛ در هوای لطیف بهاری، هوای خوش و بوی گل از داخل بوستان بیرون می‌آید و در جاهای دیگر پخش میشود، جلویش را نمیشود گرفت. لازم هم نیست که کسی بخواهد آن هوا را صادر کند، [بلکه] به ‌طور طبیعی صادر میشود. امروز شما دارید نشانه‌هایش را در دنیای اسلام مشاهده میکنید.

هضم شدن و حل شدن در فرهنگ کفر و استکبار، قبل از پهلوی‌ها شروع شد، از دوران قاجار شروع شد، شروع‌کننده هم همین وابستگان دربار و پادشاهان و شاهزاده‌های فاسد و مفت‌خور و تنبل و بیکاره و فاسدالاخلاق بودند؛ اینها فرهنگ غربی را گرفتند و با نفوذی که در جامعه داشتند ــ یعنی نفوذ مالی و قدرتی و پولی و مانند اینها ــ بتدریج [آن را] در بین مردم رایج کردند. نوبت به پهلوی‌ها که رسید، به اوج رساندند این فساد را، این بیماری مسری را، برای اینکه بتوانند کشور را به معنای واقعی کلمه به قدرتهای غربی وابسته و آویزان بکنند. انگلیس‌ها از مدّتها قبل وارد ایران شده بودند، زمینه‌چینی کرده بودند، کارهایی انجام میدادند، بعد دیدند نمیشود. حالا کسانی که با تاریخ آشنا هستند، میدانند من چه میگویم. قرارداد وثوق‌الدّوله فروش ایران بود؛ مرحوم مدرّس قرص و محکم ایستاد و نگذاشت، دیدند نمیشود، قرارداد را باطل کردند؛ یا قرارداد تنباکو یک جور دیگر، و امثال اینها. دیدند این‌جوری نمیشود، باید مستقیم وارد بشوند؛ مستقیم وارد شدند و رضاخان را که یک روزی جزو قزّاقهای محافظ سفارت انگلیس بوده ــ او را از آنجا می‌شناختند ــ برداشتند آوردند بزرگش کردند، بلندش کردند، به او قدرت دادند، اطرافش یک تعدادی روشنفکر وابسته را نشاندند و کاشتند و این وضعی را که در دوره‌ی رضاخان پیش آمد ــ ضدّیّت با دین، ضدّیّت با اسلام، ضدّیّت با استقلال، ضدّیّت با حجاب، ضدّیّت با مجالس عزاداری، ضدّیّت با روحانیّت ــ راه انداختند. در دوره‌ی رضاخان یک‌ جور، در دوره‌ی بعد از رضاخان هم یک جور دیگر؛ حرکت این بود.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=55023#_ftnref3

 

 

۱۴۰۲/۱۱/۱۰

فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی

بعضی از این موانعی که گفتیم برطرف بشود، مربوط به درون خود دولت است؛ یعنی ناشی از اوضاع دیوان‌سالاری موجود ما است که این باید در خود دولت حل بشود. حالا اشاره کردند که مثلاً برای مجوّز اقدام در بخش بالادستی نفت، سه سال مذاکره لازم است! انسان منطق این را نمیفهمد که چرا سه سال مذاکره [لازم است]. خب شرکت خارجی می‌آید، می‌نشینند ظرفِ چند ماه با آن یک قرارداد میبندند، تمام میشود میرود؛ چرا بایستی با یک بنگاه داخلی که میخواهد در بخش نفت با این اهمّیّت، آن‌هم در بخشهای بالادستیِ آن کار کند و استخراج کند یا چاه‌ها را زنده کند و کارهایی که انجام میگیرد، [بستنِ] قرارداد مثلاً این مدّت طول بکشد؟ این برای ما سؤال است. یا مراکز متعدّد تصمیم‌گیری، یا تعارض میان بخشها. چند وقت پیش، از طرف بعضی از کسانی که در بخش معدن فعّالیّت میکنند به من شکایت شد که مثلاً بین بخش معدن و محیط‌زیست، سر یک کاری که میخواهند انجام بدهند اختلاف به وجود می‌آید؛ خب این اختلاف باید حل بشود. بخش معادن بخش مهمّی است؛ یک وقتی با مسئول محترم صحبت بود که بخش معدن میتواند واقعاً به طور کلّی جای نفت را بگیرد؛ خب معلوم است که اهمّیّت معدن برای کشور چقدر زیاد است. ما اگر به معادن کشور برسیم ــ معادن کمیاب و بعضاً نایاب در دنیا را ما در کشور داریم ــ اگر به اینها رسیدگی بشود، استخراج بشود، روی اینها کار بشود، خیلی برای کشور ثروت‌آفرین است و به پیشرفت کشور کمک‌کننده است. خب حالا فرض کنید که کسی بخواهد روی معدن کار کند، یک مانعی از یک طرف به وجود بیاید؛ اینها باید در داخل دولت حل بشود؛ یعنی بعضی از مشکلات و موانع مربوط به خود دولت است که اینها باید در آنجا حل بشود؛ با تصمیم‌گیری ریاست محترم جمهور و مشاوره‌ی در هیئت وزیران و مدیریّت معاون اوّل محترم رئیس‌جمهور، باید اینها حل بشود.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=55070#_ftnref6

 

دیشب در دیدار تولید کنندگان و فعلان اقتصادی، نکته ای را یکی از مهندسین بیان داشتند که مربوط بود حتی وضع روحی و روانی مردم که چطور هم از هوش مصنوعی اسفتاده می کنند در این زمینه ها و بلکه در زمینه های ساخت ابزارهای دقیق که در سطوح همکاری با دیگر کشورها هم انجام می پذیرند. بعضی یحتمل اشکال هم کنند که خوب این ربط بین وضع روحی و روانی مردم و هوش مصنوعی هم کجا است. بنده ی حقیر این را در رابطه با داروها قدری خیلی کم بحث کردم که اتفاقاً از طرق هوش مصنوعی هم یک مرتبه از آسمان یک مقاله ای از کیهان که ایران 100 میلیون دلار هم دارد صادرات دارو می کند برایم کانه فرستاده شد قبل از اینکه خودم بخواهم سایت روزنامه کیهان را دقیقاً هم باز کنم! بعضی یحتمل اشکال هم کنند که خوب این را که نمی فرمایند هوش مصنوعی، و بلکه هوش مصنوعی این است که آیا شما چطور هم لغت congruent را در نظریه ی اعداد و نه هندسه نیز ترجمه می کنید. هوش مصنوعی اینجا است که گوگل بتواند به شما جواب صحیح را که نه "متناجس" و بلکه "هم ارز" است را درست و حسابی هم بدهد. شما درگیر افکار خود هستید که آیا راستی congruent به فارسی هم چه می شد؟ و یادتان هم نمی آید چرا که مدتها هم هست که این لغت را به کار نبرده اید. و لذا، می فرمایید متناجس هم یحتمل درست است و استفاده هم می کنید دیگر. این یک غلطی است در کاربرد از هوش مصنوعی.

مثل این است که شما بدانید که چطور هم می شود از مس بوسیله ی کیمیاگری طلا هم ساخت، ولی حالا شیمی را برده اید در بیوشیمی و شیمی زیستی و شیمی مولوکولی هم مورد استفاده قرار داده اید، و حالا اگر به شما بفرمایند که خوب حالا این مرحله از ساخت طلا از مس در کیمیاگری هم چطور هم ارز بود با کدام رمز ارزهایی که آیا چقدر هم می توانند مورد استفاده های دیجیتالی و حتی رایانه های کوانتومی هم واقع شوند؟ یحتمل یک مرتبه یادتان هم برود که مسئله کدام به کدام هم هست دیگر! یعنی کیمیاگری شیخ حسعلی نخودکی و بلکه درمان بوسیله ی حتی یک خرما را هم کنار گذاشته اید و بلکه حالا دارید به کیمیاگری با هم ارزها و منجانسها و بلکه رمز ارزهای دیجیتالی اینترنتی هم سر و کله می زنید. و یحتمل هم ترجمه ای از لغات مربوط به این مراحل را هم که در قوانین سوئیس و ایران در رمز ارزها بطور متقابل هم اتفاق افتند را یادتان برود که کدام به کدام اند و ....

البته بحث ما اینها نیست که آیا هوش مصنوعی را اینجا چه کنیم؟ نکته ی بنده ی حقیر این است که در رابطه با ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم تا آنجایی که شاگرد و دانشجو و طلبه هم سعی دارند از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند. و همانطوری که سعی هم دارد که طی الفهای بنیهایت آیات اللهی را هم بپیماید، باید هم توجه داشته باشد که فرض بفرمایید که ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام ... بهار آزادی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم آیا بصورت چند وجهی و چند جهانی نیز یحتمل حتی بصورت واریته های شیمورا و یکریختیهای آیشلر- شیمورا هم همین استکان نلبیکها بروز یحتمل کنند؟ دیکشنری و ترجمان شما هم باید در این کارها کامل باشند برای اینکه یک هوش مصنوعی درستی هم داشته باشید.

مثلاً یحتمل بنده ی خدا استاد مهرداد شهشهانی را هم گوشه ای از کتابخانه ی مرکز ریاضی فیزیک- آنوقتی که هنوز اسمش پژوهشگاه هم نشده بود- را پیدا کرده اید آنطوری که جای دیگری هم یحتمل دنبال ایشان می گشتید. و بحث به اینجا می کشد که مسئله هم چطور مربوط می شود به گروموف؟! و یحتمل هم منظور به این هست که آیا ناورداهای گروموف- ویتن و زایبرگ- ویتن و بلکه گوپاکومار- وفا را هم می توان ترجمه کرد به واریته های شیمورا و بلکه هم حتی خمینه های حسابی پیتر شولتز؟ و اینجا مسئله ی هوش مصنوعی هم اصولاً چه نقشی دارد، نه برای اینکه خصوصاً یحتمل هم افراد نمی توانند با هم ارتباطات برقرار کنند و لذا خود به خودی هم می رویم بیشتر به هوش مصنوعی هم بپردازیم. و بلکه مسئله بیشتر این هم هست که داده ها و خروجیها را هم درست بتوان چک کرد که درست از آب درمی آیند وقتی می خواهیم مثلاً خمینه های حسابی را نیز به نظریه ها و برنامه های لنگلندز و ابرتقارن و معادلات کاپوستین- ویتن و واریته های شیمورا هم کاربردی کنیم و یک معجون کیمیایی جدیدی هم از میانش بیرون بکشیم. و الا که یحتمل فقط یک اسمی هم باقی بماند از برنامه ارلنگن کلاین و حتی ترجمان مسئله ی ارتباطات بیست وجهی و معادلات درجه ی 5 را هم درننیابیم و .... با بقول معروف یحتمل بعضی اشکال کنند که داری حرفهای خنده دار می زنی و حواست هم خیلی محترمانه نیز نیست که اوایل اسفار ملا صدرا هم می فرماید هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. کیمیای هوش مصنوعی را شده دولتی و خصوصی و بلکه خصولتی هم هر جوری می توانید دریابید و بلکه یادگیری ماشینی را هم دست کم نگیرید برای اینکه متوجه شویم چرا هم باید به سرعتهای ابررایانه ای رسید قبل از اینکه بتوان وارد مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام ... بهار آزادی بطنها و دهلیزهای دلها و قلوب زمینی و آسمانی را هم حلشان کرد و حتی از سربازان امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم شد. یک لیقاتی می خواهد انسان دریابد که مصباح کفعمی ص 456 در مورد سلطان جائر و معزول شدنش و سوره های ملک و سجده هم چه می فرماید؟ و حالا این هم هست که هر شب حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آهل و سلم نیز قبل از خواب سوره های ملک و سجده را قرائت می فرمودند. البته این هم در میان سلاطین و امپراطوریهای جهان و پیامبران و ائمه ی اطهار گشتن و یافتن اینکه نمی توان امیری چون حسین صلوات الله و سلامه علیه و نعم الامیری چون او را یافت؛ این چنین علمی و حکمتی هم کدام کیمیا را می طلبد؟ و الله اعلم. خدا نصیب کند! امیری حسین و نعم الامیر؛ یا سید الشهداء. ان الحسین مصباح الهدی و سفینة و النجاة لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم کن لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه.

این را نزدیک بود یادم برود که یک مثال دیگری در هوش مصنوعی هم یحتمل این است که مسئله را چطور به هندسه ی ناجابجایی هم ربط می دهید؟ یا فرض بفرمایید که مکانیک کلاسیک را هم مطالعه فرموده اید و حالا مایل هم هستید که مکانیک توپولوژیکی استیون اسمیل را هم دنبال کنید و بلکه حتی به بنیادهای مکانیک جرالد مارسدن را هم دنبال کرده و آنگاه وارد مکانیک و گرانش کوانتومی هم شده و دوباره به هندسه ی ناجابجایی و ابرتقارنها و باز هم واریته های شیمورا و برنامه لنگلندز و ... الی ما شاء الله با هوش مصنوعی نیز کارها کنید کارستان و .... موضوع اینجا همین است که در یادگیریهای ماشینی حساب هم بفرمایید که چطور است که بعضی از ماشینهایی که حتی در خیابانها هم می بینید اینقدر گران هم هستند که حتی خیلیها بدتر از این بنده ی حقیر جرات هم نمی کنند نزدیکشان هم روند و دیگر چه رسد به اینکه بخواهند سوارشان هم شوند؟ عرض بنده ی حقیر این است که یادگیری ماشینی هم همینطوری است دیگر. یک حساب و کتابهایی هم برای خودش دارد که یحتمل خلاف انتظار هم انسان باورش نمی شود که ماشینها یحتمل از انسانها هم می توانند جلو بزنند و حتی یحتمل روح و روان مردم را هم خیلی زیبا درمان کنند و .... این بماند برای وقتی دیگر که می خواستیم کارخانه ی هواپیماسازی خود را بهتر هم با هوش مصنوعی شبیه سازی کنیم و حتی یحتمل هم بتوانستیم از گوشه ی دفتر کارخانه نیز یک سری زدیم به دنیای طبیعت و از دلهای مردم هم سراغ توانستیم بگیریم که بالاخره بشنو از دل چون حکایت می کند و نه اینکه مثل روباتها نیز در تربیت فرزندانمان سر سوزنی هم کوشش کنیم کانه داریم روبات پرورش می دهیم و .... بنده ی حقیر رفتم به نماز جماعت بلکه برسم. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم کن لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه.

وَجَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ یَسْعَىٰ قَالَ یَا مُوسَىٰ إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ ‎﴿القصص: ٢٠﴾‏

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَىٰ قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ‎﴿یس: ٢٠﴾‏

 


مناشدة أمیر المؤمنین ((علیه السلام))

أیام عثمان بن عفان

روى شیخ الاسلام أبو إسحاق إبراهیم بن سعد الدین ابن الحمویه (المترجم ص 123) بإسناده فی فراید السمطین فی السمط الأول فی الباب الثامن والخمسین عن التابعی الکبیر سلیم بن قیس الهلالی قال: رأیت علیا (صلوات الله علیه) فی مسجد رسول الله (صلى الله علیه وسلم) فی خلافة عثمان وجماعة یتحدثون ویتذاکرون العلم والعفة فذکروا قریشا وفضلها وسوابقها وهجرتها وما قال فیها رسول الله (صلى الله علیه وسلم) من الفضل مثل قوله ص: الأئمة

من قریش، وقوله: الناس تبع لقریش وقریش أئمة العرب .

إلى أن قال (بعد ذکر مفاخرة کل حی برجال قومه): وفی الحلقة أکثر من مائتی رجل فیهم علی بن أبی طالب، وسعد ابن أبی وقاص، وعبد الرحمن بن عوف، وطلحة، والزبیر، والمقداد، وهاشم بن عتبة، و ابن عمر، والحسن، والحسین، وابن عباس، ومحمد بن أبی بکر، وعبد الله بن جعفر، و من الأنصار أبی بن کعب، وزید بن ثابت، وأبو أیوب الأنصاری، وأبو الهیثم بن التیهان، و محمد بن سلمة، وقیس بن سعد بن عبادة، وجابر بن عبد الله، وأنس بن مالک، وزید بن أرقم، وعبد الله بن أبی أوفى، وأبو لیلى ومعه ابنه عبد الرحمن قاعد بجنبه غلام صبیح الوجه أمرد، فجاء أبو الحسن البصری ومعه الحسن البصری غلام أمرد صبیح الوجه معتدل القامة، قال: فجعلت أنظر إلیه وإلى عبد الرحمن بن أبی لیلى فلا أدری أیهما أجمل غیر أن الحسن أعظمهما وأطولهما، فأکثر القوم، وذلک من بکرة إلى حین الزوال وعثمان فی داره لا یعلم بشئ مما هم فیه، وعلی بن أبی طالب (علیه السلام) ساکت لا ینطق ولا أحد من أهل بیته، فأقبل القوم علیه فقالوا: یا أبا الحسن ما یمنعک أن تتکلم ؟ فقال: ما من الحیین إلا وقد ذکر فضلا وقال حقا فأنا أسألکم یا معشر قریش والأنصار بمن أعطاکم الله هذا الفضل بأنفسکم وعشائرکم وأهل بیوتاتکم أم بغیرکم ؟ قالوا: بل أعطانا الله ومن به علینا بمحمد (صلى الله علیه وسلم) وعشیرته لا بأنفسنا وعشائرنا ولا بأهل بیوتاتنا، قال: صدقتم یا معشر قریش والأنصار ألستم تعلمون ؟ إن الذی نلتم من خیر الدنیا والآخرة منا أهل البیت خاصة دون غیرهم وإن ابن عمی رسول الله (صلى الله علیه وسلم) قال: وإنی أهل بیتی کنا نورا یسعى بین یدی الله تعالى قبل أن یخلق الله عز وجل آدم (علیه السلام) بأربعة عشر ألف سنة، فلما خلق الله تعالى آدم (علیه السلام) وضع ذلک النور فی صلبه وأهبطه إلى الأرض، ثم حمله فی السفینة فی صلب نوح (علیه السلام)، ثم قذف به فی النار فی صلب إبراهیم (علیه السلام)، ثم لم یزل الله عز وجل ینقلنا فی الأصلاب الکریمة إلى الأرحام الطاهرة من الآباء والأمهات لم یلق منهم على سفاح قط .

فقال أهل السابقة والقدمة وأهل بدر وأهل أحد: نعم قد سمعنا من رسول الله (صلى الله علیه وسلم) ثم قال: أنشدکم الله ؟ إن الله عز وجل فضل فی کتابه السابق على المسبوق فی غیر آیة، وإنی لم یسبقنی إلى الله عز وجل وإلى رسول الله (صلى الله علیه وسلم) أحد من أهل الأمة قالوا: أللهم نعم قال: فأنشدکم الله ؟ أتعلمون حیث نزلت والسابقون الأولون من

المهاجرین والأنصار، والسابقون السابقون أولئک المقربون ؟ سئل عنها رسول الله (صلى الله علیه وسلم) فقال: أنزلها الله تعالى ذکره فی الأنبیاء وأوصیائهم فأنا أفضل أنبیاء الله ورسله وعلی بن أبی طالب وصیی أفضل الأوصیاء: ثم قالوا: أللهم نعم .

قال فأنشدکم الله أتعلمون حیث نزلت یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم ؟ وحیث نزلت لم تتخذوا من دون الله ولا رسوله ولا المؤمنین ولیجة ؟ قال الناس: یا رسول الله أخاصة فی بعض المؤمنین ؟ أم عامة لجمیعهم ؟ فأمر الله عز وجل نبیه (صلى الله علیه وسلم) أن یعلمهم ولاة أمرهم، وأن یفسر لهم من الولایة ما فسر لهم من صلاتهم وزکاتهم وحجهم، وینصبنی للناس بعد غدیر خم ثم خطب وقال: أیها الناس ؟ إن الله أرسلنی برسالة ضاق بها صدری وظننت أن الناس مکذبی فأوعدنی لأبلغها أو لیعذبنی ثم أمر فنودی بالصلاة جامعة ثم خطب فقال: أیها الناس أتعلمون أن الله عز وجل مولای وأنا مولى المؤمنین وأنا أولى بهم من أنفسهم ؟ قالوا: بلى یا رسول الله .

قال: قم یا علی فقمت فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه، أللهم وال من والاه، وعاد من عاداه .

فقام سلیمان فقال: یا رسول الله ولاء کماذا ؟ فقال: ولاء کولای من کنت أولى به من نفسه .

فأنزل الله تعالى ذکره: ألیوم أکملت لکم دینکم الآیة .

فکبر رسول الله (صلى الله علیه وسلم) وقال: الله أکبر تمام نبوتی وتمام دین الله ولایة علی بعدی فقام أبو بکر وعمر فقالا: یا رسول الله هؤلاء الآیات خاصة فی علی (علیه السلام) .

قال: بلى فیه وفی أوصیائی إلى یوم القیامة .

قالا : یا رسول الله بینهم لنا .

قال: علی أخی ووزیری ووارثی ووصیی وخلیفتی فی أمتی وولی کل مؤمن بعدی، ثم ابنی الحسن ثم الحسین ثم تسعة من ولد إبنی الحسین واحد بعد واحد، القرآن معهم وهم مع القرآن لا یفارقونه ولا یفارقهم حتى یردوا علی الحوض .

فقالوا کلهم: أللهم نعم قد سمعنا ذلک وشهدنا کما قلت .

وقال بعضهم: قد حفظنا جل ما قلت لم نحفظ کله وهؤلاء الذین حفظوا أخیارنا وأفاضلنا .

فقال علی (علیه السلام): صدقتم لیس کل الناس یستوون فی الحفظ، انشد الله عز وجل من حفظ ذلک من رسول الله (صلى الله علیه وسلم) لما قام فأخبر به ؟ فقام زید بن أرقم، والبراء بن عازب، وسلمان، وأبو ذر، والمقداد، وعمار، فقالوا: نشهد لقد حفظنا قول رسول الله وهو قائم على المنبر وأنت إلى جنبه وهو یقول: أیها الناس ؟ إن الله عز وجل أمر أن أنصب لکم إمامکم والقائم فیکم بعدی ووصیی وخلیفتی والذی فرض الله عز

وجل على المؤمنین فی کتابه طاعته فقرب بطاعته طاعتی وأمرکم بولایته، وأنی راجعت ربی خشیة طعن أهل النفاق وتکذیبهم فأوعدنی لأبلغها أو لیعذبنی، یا أیها الناس ؟ إن الله أمرکم فی کتابه الصلاة [1] فقد بینها لکم والزکاة والصوم و الحج فبینها لکم وفسرتها وأمرکم بالولایة، وإنی أشهدکم أنها لهذا خاصة، ووضع یده على علی بن أبی طالب، قال: ثم لابنه بعده ثم للأوصیاء من بعدهم من ولدهم لا یفارقون القرآن ولا یفارقهم القرآن حتى یردوا علی حوضی، أیها الناس ؟ قد بینت لکم مفزعکم بعدی وإمامکم وولیکم وهادیکم وهو أخی علی بن أبی طالب، و هو فیکم بمنزلتی فیکم، فقلدوه دینکم وأطیعوه فی جمیع أمورکم، فإن عنده جمیع ما علمنی الله من علمه وحکمته فسلوه وتعلموا منه ومن أوصیائه بعده ولا تعلموهم ولا تتقدموهم ولا تخلفوا علیهم فإنهم مع الحق والحق معهم لا یزایلونه ولا یزایلهم، ثم جلسوا . الحدیث .

هذا لفظ الحموینی وفی کتاب سلیم نفسه اختلاف یسیر وزیادات . ویأتیک کلامنا حول سلیم وکتابه .

الغدیر، علامه امینی، جلد 1، ص 163- 166

http://lib.eshia.ir/15083/1/163

 

البته روایت بعدی هم در مورد روز رحبه یا یوم الرحبه است و بنده این روایت بالا را هم باید دوباره بنشینم خوب مطالعه کنم تا دوباره یادم هم بیاید. ولی روز رحبه را در ویکی شیعه هم می توانید جستجو بفرمایید. انسان یحتمل ابررایانه اش که از مغز خودش هم نشئات می گیرد باید بروز رسانی هم کند که یادش نرود فرض بفرمایید یک چیزی را که 10 سال پیش هم مثلاً خوانده است چه بوده است؟!

در طب هم توجه بفرمایید که بعضی یحتمل اشکال می فرمایند که زهر مار دوای هر دردی است! یحتمل منظور به این است که چیزهایی هم که مثل زهر مار تلخ هستند نیز می توانند به عنوان دارو استفاده شوند. البته یک نشان داروسازی در ایران هم بنا به سنت سینایی می فرمایند که ماری است به دور یک جام! گذشته از اینها هم بنده هنوز یادم نمی رود که استاد فاطمی نیا هم می فرمودند که بعضی بنظرشان می رسد که نیش مار کشنده است و باید پادزهرش را یافت و الا بیمار نیش خورنده هم یحتمل زهره ترک شده و موجب مرگش شود؛ ولی این هم هست که یک بنده خدایی هم یحتمل پیدا می شود که یک دستی بر روی نیش زدگی می کشد و آن را خوب می کند! این حرف هم باز یک مسئله است، ولی همانطوری که می دانیم از خود امامان ما هم کم نبوده اند که بنا به روایات مشهور با زهر یا سم نیز کشته و شهید شده اند. ولی این هم یک حرف دیگری است که خود زهر مارها هم می توانند مبناهایی بسیار برای پادزهرهایی برای انواع بیماریها هم باشند و بلکه در داروسازیها هم کاربردها دارند. نکته اینجا این است که یحتمل بعضی حتی به تریاک و مشتقات آن و بلکه مشروبات الکلی هم معتاد شده و یقیناً هم معزل اعتیاد را داریم. ولی همین مشتقات و الکل در داروهای بی هوشی هم می توانند چقدر هم در عملهای جراحی نیز بسیار مفید وارد شوند. البته انسان نمی خواهد وارد مسائل شرک آلود هم شود و بلکه یقیناً هم این توحید است که مورد اتفاق همه ی حکیمان الهی است، ولی یحتمل این هم معنایی مشابه می تواند داشته باشد که هندوان نیز عکس کریشنا را بر تختی اهم نقاشی می کنند که بر آن آرمیده است و مارهایی زنده هم بالای سرش دارند خود نمایی می کنند، که البته تصویری هم هست غیر از تصیور ضحاک ستمگری که مدام دو مار بر روی دوش اش می رویند و مدام هم باید از مغز جوانان به او بخورانند تا با کسی هم کاری نداشته باشند و ....! یحتمل روایات دیگری هم از این قبیل هست و داریم.

ولی بنده ی حقیر می خواستم یک چیزی را راجع به ابررایانه ها نیز عرض کنم که فقط هم در مورد محاسبات خیلی زیاد در یک ثانیه نیز نیست و بلکه همانطری که ملاحظه می فرمایید استاد شهشهانی نیز یک مقاله ای را در کلکیوم ریاضی فرموده اند که گویا کما بیش متعلق به 7 الی 8 سال پیش می باشد و لذا خیلی هم به روز نیست. ولی نکته این است که این مسئله ی قوانین متقابل که حل چند جمله ای ها را مرتبط هم می کند با حل آنها در معادلاتی که متجانس اند در مبنای انواع اعداد اول، یک مسئله ای است که قدمت زیادی دارد و از زمان فرما و اویلر و گاوس و .. تا امیل آرتین و جان تیت و آندره ویل و حالا می فرمایند پیتر شولتز هم ادامه دارند. و این را متصلش هم می کنند به بررسی نظریه ی گالوا از دیدگاه واریته های شیمورا که از چندین وجه هم می شود آنها را بررسی کرد و از جمله هم برنامه ی لنگلندز.

ولی در مورد همین مسئله ی حل چند جمله ایهای درجه 5 که گروه های گالوای آنها ناجابجایی هم می توانند باشند و در مورد گروه های درجات پایینتر هم چنین نیستند و بلکه گروه های گالوای آنها جابجایی هم هستند، بنده ی حقیر یادم هست که در همین حضور استاد شهشهانی هم بود که از استاد گورو شیمورا در دانشگاه شریف پرسیدم که آیا گروه بیست وجهی که همین بر حسب کارهای فیلیکس کلاین هم دقیقاً مربوط می شود به گروه گالوای معادلات درجه 5 هم اینجا به کارهای شما مربوط است؟ ایشان فرمودند ما اینجا از گروه های نامتناهی داریم صحبت می کنیم که منظورشان گروه های مادولار بودند و لذا بهتر است که تکالیفت را بهتر هم انجام دهی! البته بنده ی حقیر درست و حسابی هم دسترسی به ابررایانه ام نداشته ام که تکالیفم را بهتر هم بتوانم انجام دهم، ولی این مسئله از دیدگاههایی خیلی هم می تواند به گرانش کوانتومی و بلکه کارهای پیتر شولتز و بلکه برنامه ی لنگلندز هم ربط داشته باشد همانطوری که مقاله ی کاپوستوین- ویتن هم از آن بحثهایی می کند که حتی ویکتور فرانکل هم مفصل واردشان می شود و .... و لذا یحتمل از دیدگاه های مختلفی هم می توان وارد مباحثی شد که می توان از ابررایانه ها نیز نه تنها فقط در مباحث گرانش کوانتومی نیز بهره برد و همانطوری که می بینیم کارهای میرزاخانی هم یک جورهایی با کارهای ویتن و بلکه گرانش کوانتمی هم گره خورده اند و .... دیر شد، دیر شد. بنده ی حقیر رفتم بلکه برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

 

روایت تاریخی | «محمدرضا پهلوی به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای»
| ورود |    

«میخواهیم از راه شناختن تاریخ خود، گذشته‌ى خود و برجستگان این تاریخ، خود را درست بشناسیم؛ امروزمان را درست بفهمیم و راه فردامان را تشخیص بدهیم.» ۱۳۸۷/۰۲/۱۹ بازخوانی تاریخ برای درس‌آموزی و عبرت گرفتن، از ضروری‌ترین کارها برای فهم وضعیت فعلی و حرکت صحیح به سوی آینده است. این نکته همواره مورد توجه و تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده و بر همین اساس ایشان در فرصت‌های گوناگون به تبیین تاریخی خصوصیات حکومت پهلوی و شخصیت و عملکرد سردمداران آن پرداخته‌اند.
آنچه در ادامه می‌آید گزیده‌ای از «روایت‌های تاریخی درباره‌ی محمدرضا پهلوی در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» است که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR منتشر می‌کند.

https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/28678/index.html

 

۱۳۹۴/۱۰/۲۶

طلیعه پیروزی

طلیعه پیروزی(کلیپ صوتی به مناسبت سالروز فرار شاه از ایران)

برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:

کیفیت خوب
6/25 MB دریافت

کیفیت متوسط
3/79 MB دریافت

کیفیت پایین
2/86 MB دریافت


 

پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالگرد فرار شاه از ایران در ۲۶ دی‌ماه سال ۱۳۵۷ کلیپ صوتی «طلیعه پیروزی» را منتشر می‌کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این کلیپ صوتی با نگاهی گذرا به دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی، مقاطعی ذلت‌بار از حکومت پهلوی را برمی‌شمارند.



 سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید:
 
 [در شهریور ۱۳۲۰] رضا خان به وسیله‌ی حامیان قبلی خود از سلطنت عزل شد و از ایران بیرون رفت. محمد رضا را بر سر کار آوردند؛ با قرار تسلیم محض در مقابل انگلیسی‌ها! هر کاری آن‌ها می‌خواستند، انجام می‌داد؛ دیگر احتیاج به استعمار نبود! وقتی‌که یک خائن ایرانی حاضر است در مقابل کمک بیگانه، بر ملت ایران سلطنت و حکومت کند و خواسته‌ی آن بیگانه را در ایران اعمال نماید، دیگر چه لزومی دارد زحمت استعمار را به خودشان بدهند!؟ این کار را کردند.
دیدار مردم قم‌ ۱۳۷۹/۰۷/۱۴ 
 
 در اوایل رفتن رضاخان که هنوز تکلیف سلطنت در ایران درست معلوم نشده بود، سفیر انگلیس در تهران به کسی که از طرف محمدرضا به او مراجعه کرده بود که تکلیف خودش را بداند، می‌گوید که چون بر طبق اطلاعات ما، محمدرضا به رادیو برلین گوش می‌کند و پیشرفتهای آلمان را روی نقشه پی می‌گیرد، پس مورد اعتماد ما نیست. آن شخص، خبر را به محمدرضا می‌دهد. او هم گوش کردن به رادیو برلین را ترک می‌کند و کنار می‌گذارد! آن وقت سفیر انگلیس می‌گوید: «حالا دیگر عیبی ندارد؛ می‌شود او را به سلطنت انتخاب کرد.» رژیم و دولتی که در راس آن کسی قرار دارد که تا این حد به یک سفارت بیگانه وابسته است که آنها برای سلطنت او شرطهای حقیر و ذلت‌آوری از این قبیل معین می‌کنند و او هم آن شرطها را می‌پذیرد و عمل می‌کند تا آنها او را به سلطنت برسانند، معلوم است که چقدر به بیرون از این مرزها و به قدرتهای خارجی وابسته است.
سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) ۱۳۷۴/۰۳/۱۴
 
 بعد از آنکه حکومت مصدق را [در مرداد سال ۱۳۳۲] سرنگون کردند البته قبلا مرحوم آیت‌الله کاشانی را با ترفندهای خودشان منزوی کردند، کنار زدند و با بی‌تدبیری‌هایی که انجام گرفت کنار گذاشتند باز سر کار آمدند و وارد ایران شدند و توانستند با نفوذ خود، با ایادی خود، با فعالیت خود، کودتای ۲۸ مرداد را به وجود آورند و محمد رضا را که از ایران فرار کرده بود، به ایران برگردانند. بیست و پنج سال بعد از آن، حکومت دیکتاتوری سیاه پهلوی ادامه پیدا کرد.
دیدار مردم قم‌ ۱۳۷۹/۰۷/۱۴
 
 [یک خصوصیّت] این رژیم خبیث، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاى جنسى بگیرید که مبتلابه تقریباً همه‌ى دربارى‌ها و دوروبرى‌ها و مانند اینها بود که دیگر حالا داستانهایش شرم‌آور است. آن روز خیلى از آحاد مردم هم میدانستند، اگرچه جرأت نمیکردند بر زبان بیاورند. گاهى از قلم خارجى‌ها درمیرفت، چیزهایى را میگفتند فساد جنسى، فساد مالى، نه فقط در سطوح متوسّط که هر وقتى ممکن است پیش بیاید؛ نخیر، در عالى‌ترین سطوح کشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبرى‌هایش، بالاترین فسادهاى مالى، بزرگ‌ترین رشوه‌ها، بدترین دست‌اندازى‌ها، خباثت‌آلودترین فشارها بر منابع مالى ملّت به‌وجود مى‌آمد. براى خودشان ثروت درست میکردند به قیمت فقیر کردن مردم و بیچاره کردن مردم. فساد، فساد جنسى، فساد مالى، اعتیاد، ترویج اعتیاد و ترویج موادّ مخدّر صنعتى به‌وسیله‌ى عناصر اصلى حکومت آن روز در ایران به‌وجود آمد و اتّفاق افتاد.
بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
 
 استعمارگران از قرنهای شانزده و هفده که وارد سرزمینهای شرق - از جمله سرزمینهای اسلامی - شدند، برای اینکه بتوانند کاملاً کمند اسارت را به دست و پای این ملتها ببندند و آنها را اسیر خود بکنند، شروع کردند آنها را نسبت به گذشته‌ی خود، نسبت به داشته‌های خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین کردن. اینها عبرت‌آموز است؛ کار به جائی رسید که در زمان اوائل مشروطیت در این کشور، یک روشنفکر گفت: ایرانی باید از سر تا به پا فرنگی بشود! یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشته‌اش را و مفاخرش را کنار بگذارد و فراموش بکند، اما فرهنگ غربی، آداب غربی، رسوم غربی، تفکر غربی و روش و منش غربی را بپذیرد! اینجور اعلان کردند. این فریاد مذلت‌بار را در کشور ما آن کسانی که به دین پشت کرده بودند، سر دادند. معلوم است؛ وقتی یک کشوری همه چیز خود را از دست داد و از درون تهی شد، استعمار انگلیس براحتی میتواند بر همه چیز او - نفت او، ارتش او، دارائی او، دستگاه سیاسی او - تسلط پیدا کند؛ کار در دوران پهلوی به جائی رسیده بود که شاه خائن برای اینکه فلان کس را بعنوان نخست‌وزیر معین بکند، مجبور بود با سفیر انگلیس - و بعدها با سفیر آمریکا - در میان بگذارد و در واقع از او استجازه کند و اجازه بگیرد. این تاریخ دردبار گذشته‌ی ماست. این ضد عزت ملی است. حکومتهای دیکتاتوری وابسته و فاسد، ملت ایران را از اریکه‌ی عزت فرود آوردند؛ نه علم او را توسعه دادند، نه دنیای او را درست کردند، بلکه آخرتش را هم از او گرفتند و لباس اسارت بر او پوشاندند. انقلاب اسلامی در مقابل یک چنین وضعیتی قیام کرد. در مقابل یک چنین مصیبت بزرگی انقلاب اسلامی و امام بزرگوار ایستاد و ملت ایران خون خود را در این راه نثار کرد و به پیروزی رسید.
 وقتی یک چنین روحیه‌ای در میان مردمی حاکم شد، دستگاه سیاسی آن کشور و آن ملت هم به طور طبیعی نوکرمآب میشود: در مقابل مردم خود مثل سگ درنده و گرگ خونخوار، اما در مقابل دشمنان مثل بره‌ی رام؛ «اسد علىّ و فی الحروب نعامة». همان رضاخانی که بخصوص در نیمه‌ی دوم سلطنتش آنجور با مردم خود با خشونت رفتار کرده بود - که مردم جرئت نفس کشیدن نداشتند؛ توی خانه‌های خودشان پدر به فرزند و فرزند به پدر اعتماد نمیکرد - در مقابل یک پیغام ساده‌ی انگلیسیها که گفتند «باید از سلطنت کناره بگیری»، مثل موشِ مرده از سلطنت کناره گرفت و از کشور خارج شد! همین طور محمد رضای پهلوی؛ محمد رضای پهلوی در سالهای دهه‌ی چهل و دهه‌ی پنجاه شدیدترین فشارها را بر این ملت و بر مبارزان و بر آزادیخواهان - خشن؛ بدون اندک ملاحظه‌ای از مردم - وارد کرد؛ اما همین آدم در مقابل سفیر آمریکا و سفیر انگلیس خشوع و خضوع میکرد و از آنها حرف میشنفت! ناراحت هم بود، اما مجبور بود. این حکومت یک ملتی است که از عزت ملی محروم است.
دیدار مردم کردستان ۱۳۸۸/۰۲/۲۲
 
 روزی که محمّدرضا از ایران فرار کرد، در واقع رژیم پادشاهی از بین رفته بود. او دید ماندنش دیگر فایده‌ای ندارد. لذا مجسّمه‌ای از فرد بیچاره بدبختِ بدنامی که بدنامتر هم شد، درست کردند تا چند روزی رژیمِ در آستانه انحلالِ کامل را نگه دارند. او سی، چهل روز بر سرِ کار ماند، تا این‌که امام آمد و با یک اشاره دستِ ایشان، همه چیز روی هم ریخت. نظام پادشاهی در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامی بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامی و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند.
خطبه‌های نماز جمعه ۱۳۷۳/۱۱/۱۴

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=28699

لَا یَسْتَوِی أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۚ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ‎﴿الحشر: ٢٠﴾‏

 

المسلک الثانی فی وصف حال القتال و ما یقرب من تلک الحال‌

قَالَ الرَّاوِی‌ وَ نَدَبَ عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ زِیَادٍ أَصْحَابَهُ إِلَى قِتَالِ الْحُسَیْنِ ع فَاتَّبَعُوهُ وَ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ‌ وَ اشْتَرَى مِنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ وَ دَعَاهُ إِلَى وِلَایَةِ الْحَرْبِ فَلَبَّاهُ وَ خَرَجَ لِقِتَالِ الْحُسَیْنِ ع فِی أَرْبَعَةِ آلَافِ فَارِسٍ وَ أَتْبَعَهُ ابْنُ زِیَادٍ بِالْعَسَاکِرِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ حَتَّى تَکَمَّلَتْ عِنْدَهُ إِلَى سِتِّ لَیَالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ عِشْرُونَ أَلْفَ فَارِسٍ.

فَضَیَّقُوا عَلَى الْحُسَیْنِ ع حَتَّى نَالَ مِنْهُ الْعَطَشُ وَ مِنْ أَصْحَابِهِ-

فَقَامَ ع وَ اتَّکَأَ عَلَى قَائِمِ سَیْفِهِ وَ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ فَقَالَ ع أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْرِفُونَنِی قَالُوا نَعَمْ أَنْتَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ سِبْطُهُ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ أَبِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ أُمِّی فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى ص قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِسْلَاماً قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ حَمْزَةَ سَیِّدَ الشُّهَدَاءِ عَمُّ أَبِی قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ‌

هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَعْفَراً الطَّیَّارَ فِی الْجَنَّةِ عَمِّی قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ هَذَا سَیْفُ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَا مُقَلِّدُهُ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ هَذِهِ عِمَامَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَا لَابِسُهُ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلَاماً وَ أَعْلَمَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً وَ أَنَّهُ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ فَبِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمِی وَ أَبِی ص الذَّائِدُ عَنِ الْحَوْضِ یَذُودُ عَنْهُ رِجَالًا کَمَا یُذَادُ الْبَعِیرُ الصَّادِرُ عَنِ الْمَاءِ وَ لِوَاءُ الْحَمْدِ فِی یَدِ أَبِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ قَالُوا قَدْ عَلِمْنَا ذَلِکَ کُلَّهُ وَ نَحْنُ غَیْرُ تَارِکِیکَ حَتَّى تَذُوقَ الْمَوْتَ عَطَشاً فَلَمَّا خَطَبَ هَذِهِ الْخُطْبَةَ وَ سَمِعَ بَنَاتُهُ وَ أُخْتُهُ زَیْنَبُ کَلَامَهُ بَکَیْنَ وَ نَدَبْنَ وَ لَطَمْنَ وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُهُنَّ فَوَجَّهَ إِلَیْهِنَّ أَخَاهُ الْعَبَّاسَ وَ عَلِیّاً ابْنَهُ وَ قَالَ لَهُمَا سَکِّتَاهُنَّ فَلَعَمْرِی لَیَکْثُرَنَّ بُکَاؤُهُنَّ.

اللهوف، سید ابن طاووس، ص  85- 87

http://lib.eshia.ir/86572/1/85

 

المناشدة والاحتجاج

بحدیث الغدیر الشریف

 

المناشدة والاحتجاج

بحدیث الغدیر الشریف

لم یفتأ هذا الحدیث منذ الصدر الأول وفی القرون الأولى حتى القرن الحاضر من الأصول المسلمة ، یؤمن به القریب ، ویرویه المناوئ ، من غیر نکیر فی صدوره ، وکان ینقطع المجادل إذا خصمه مناظره بإنهاء القضیة إلیه ، ولذلک کثر الحجاج به ، وتوفرت مناشدته بین الصحابة والتابعین ، وعلى العهد العلوی وقبله ، وإن أول حجاج وقع بهذا الحدیث ما کان من أمیر المؤمنین 7 بمسجد رسول الله صلى الله علیه وسلم بعد وفاته ، ذکره سلیم بن قیس الهلالی فی کتابه المطبوع ، من أراده فلیراجعه ، ونحن نذکر ما وقع بعده من المناشدات.

1 ـ ( مناشدة أمیر المؤمنین علیه السلام )

یوم الشورى سنة 23 ه‌ أو : أول 24

قال أخطب الخطباء الخوارزمی الحنفی فی المناقب ص 217 : أخبرنی الشیخ الإمام شهاب الدین أفضل الحفاظ أبو النجیب سعد بن عبد الله بن الحسن الهمدانی المعروف بالمروزی فیما کتب إلی من همدان ، أخبرنی الحافظ أبو علی الحسن بن أحمد بن الحسین فیما أذن لی فی الروایة عنه ، أخبرنی الشیخ الأدیب أبو یعلى عبد الرزاق بن عمر بن إبراهیم الهمدانی سنة 437 ، أخبرنی الإمام الحافظ طراز المحدثین أبو بکر أحمد بن موسى بن مردویه.

وقال الشیخ الإمام شهاب الدین أبو النجیب سعد بن عبد الله الهمدانی : وأخبرنا بهذا الحدیث عالیا الإمام الحافظ سلیمان بن محمد بن أحمد ، حدثنی یعلى بن سعد الرازی ، حدثنی محمد بن حمید ، حدثنی زافر بن سلیمان ، حدثنی الحارث بن محمد عن أبی الطفیل عامر بن واثلة قال :

کنت على الباب یوم الشورى مع علی 7 فی البیت وسمعته یقول لهم لأحتجن علیکم بما لا یستطیع عربیکم ولا عجمیکم تغییر ذلک ثم قال : أنشدکم الله أیها النفر جمیعا أفیکم أحد وحد الله قبلی؟ قالوا : لا. قال : فأنشدکم الله هل منکم أحد له أخ مثل جعفر الطیار فی الجنة مع الملائکة؟ قالوا : أللهم لا ، قال : فأنشدکم الله هل فیکم أحد له عم کعمی حمزة أسد الله وأسد رسوله سید الشهداء غیری؟ قالوا : أللهم لا ، قال فأنشدکم الله هل فیکم أحد له زوجة مثل زوجتی فاطمة بنت محمد سیدة نساء أهل الجنة غیری؟ قالوا : اللهم لا. قال ، أنشدکم بالله هل فیکم أحد له سبطان مثل سبطی الحسن والحسین سیدی شباب أهل الجنة غیری؟ قالوا : أللهم لا ، قال فأنشدکم بالله هل فیکم أحد : ناجى رسول الله مرات قدم بین یدی نجواه صدقة قبلی؟ قالوا : أللهم لا ، قال : فأنشدکم بالله هل فیکم أحد قال له رسول الله صلى الله علیه وسلم : من کنت مولاه فعلی مولاه ، أللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه ، وانصر من نصره ، لیبلغ الشاهد الغایب غیری؟ قالوا : أللهم لا. الحدیث.

الغدیر، علامه امینی، جلد 1، ص 159- 160

http://lib.eshia.ir/27095/1/159

 

لغت "انشدکم" را در الغدیر علامه طباطبایی جستجو بفرمایید، در 8 صفحه از کتاب بشما آدرس می دهد که بنده یکی از آن صفحات را اینجا آوردم. همین لغت در لهوف سید ابن طاووس هم آمده است آنجایی که امام حسین صلوات الله و سلامه علیه با لشکر عمر بن سعد و ابن زیاد لعنت الله علیهم دارد احتجاج می کند که آیا شما مرا می شناسید؟ آیا عمامه ام را می دانید که عمامه ی پیغمبر است؛ شمشیرم، شمشیر رسول الله صل الله علیه و آله و سلم است و ...؟

بگذریم، نمی دانم چرا یاد شهید عماد مغنیه افتادم؟!

این مقاله جرد واینستین قوانین متقابل 2016 را هم از بولتن انجمن ریاضی آمریکا را که توسط استاد مهرداد شهشهانی هم در کلکیوم ریاضی اخیر بحث شده است و طبق معمول بنده ی حقیر هم از آن جا ماندم را ملاحظه بفرمایید. و این مقالات دیکر exoflop اسپینوال که یحتمل غیر از exaflop هم می باشند را هم داریم:

 

https://www.ams.org/journals/bull/2016-53-01/S0273-0979-2015-01515-6/

https://arxiv.org/abs/1306.2070

 

https://arxiv.org/abs/1412.0612

https://arxiv.org/abs/0905.3137

 

https://arxiv.org/search/?

query=supercomputer+exaflop&searchtype=all&abstracts=show&order

=-announced_date_first&size=50

https://arxiv.org/abs/2312.12705

 

یک استاد آنالیز عددی ریاضی داشتیم که محاسبات عددی موازی و برداری از کتاب اورتگا را درس می دادند در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، خلیج شرقی (ایست بی) که می فرمودند این فیزیکدانها این ابررایانه ها را در اختیار دارند که حتی نمی دانند با آنها می توان چه کرد؟! شما حساب کنید که ابررایانه ای دارید با قدرت محاسباتی exaflop در ثانیه. و حالا با آن می خواهید چه کنید؟ یک چیزی که به ذهن می رسد این است که در جامعه ای که با هوش مصنوعی و بلکه روباتها هم سیموله یا شبیه سازی شده است، آیا چه ابررایانه ای هم احتیاج دارید که جامعه را شبیه سازی کند و هر روباتی هم کار خودش را بتواند انجام دهد و انواع کارخانه ها و از جمله هم کارخانه ی هواپیماسازی مسافربری رقابتی بین المللی را هم داشته باشیم و ...؟ البته اینجا مهم هم هست که منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی را هم یقیناً در نظر بگیریم تا توحید را هم بکمالش در جوامع انسانی اسلامی- و بلکه حتی غیر اسلامی تا آنجایی که همه ی جوامع هم اسلامی شوند- هم برسانیم. و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف فرما شده در حالی که ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ابرریسمانی ... ربع، نیم و تمام پهلوی و بهار آزادی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم همه و همه آماده ی پذیرایی آن حضرت اند. البته بعضی یحتمل اشکال هم کنند که مگر امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نعوذ بالله همجون فرعون تشریف دارند که به ربع و نیم و تمام سکه های گوناگون هم احتیاج داشته باشند؟ ولی به هر حال، این هم خود قسمتی از مسئله است که ابرتقارنها  وابرریسمانهای ...، ربع و نیم و تمام، ... پهلوی و بهار آزادی و ... بطن و دهلیز قلوب زمینی و آسمانی هم به چه کارهایی برای امام زمان عجل الله فرجه الشریف حتی در جوامع ابررایانه ای هم کاربردی می توانند شوند و از جمله هم در اقتصاد جهانی نیز به چه کار آیند و .... حالا هواشناسی و بلکه محیط زیست را هم اصلا واردش نمی شویم! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ‎﴿آل عمران: ١٤٧﴾‏

 

(بیان)

الآیات کما ترى تتمة للآیات السابقة المبتدئة بقوله : ( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ) ، کما أن الآیات السابقة بأوامرها ونواهیها توطئة لهذه الآیات التی تشتمل على أصل المقصود من أمر ونهی وثناء وتوبیخ.

المیزان، جلد 4، ص 26

http://lib.eshia.ir/12016/4/26

 

قوله تعالى : « وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ » إلى آخر الآیات کأین کلمة تکثیر وکلمة « من » بیانیة والربیون جمع ربی وهو کالربانی من اختص بربه تعالى فلم یشتغل بغیره ، وقیل : المراد به الألوف والربی الألف ، والاستکانة هی التضرع.

وفی الآیة موعظة واعتبار مشوب بعتاب وتشویق للمؤمنین أن یأتموا بهؤلاء الربیین فیؤتیهم الله ثواب الدنیا وحسن ثواب الآخرة کما آتاهم ، ویحبهم لإحسانهم کما أحبهم لذلک.

وقد حکى الله من فعلهم وقولهم ما للمؤمنین أن یعتبروا به ویجعلوه شعارا لهم حتى لا یبتلوا بما ابتلوا به یوم أحد من الفعل والقول غیر المرضیین لله تعالى وحتى یجمع الله لهم ثواب الدنیا والآخرة کما جمع لأولئک الربیین.

وقد وصف ثواب الآخرة بالحسن دون الدنیا إشارة إلى ارتفاع منزلتها وقدرها بالنسبة إلیها.

المیزان، علامه طباطبایی، جلد 4، ص 41

http://lib.eshia.ir/12016/4/41

 

المعنى‌

ثم أکد سبحانه ما تقدم بقوله «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ» أی و کم من رسول «قََاتَلَ» أی حارب أو قتل «مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ» ذکرنا تقدیره فی الحجة و قیل فی ربیون أقوال (أحدها) أنهم علماء فقهاء صبر عن ابن عباس و الحسن (و ثانیها) أنهم جموع کثیرة عن مجاهد و قتادة (و ثالثها) أنهم منسوبون إلى الرب و معناه المتمسکون بعبادة الله عن الأخفش و قال غیره أنهم منسوبون إلى علم الرب‌ (و رابعها) أن الربیون عشرة آلاف عن الزجاج و هو المروی عن أبی جعفر (و خامسها) أن الربیون الأتباع و الربانیون الولاة عن ابن زید و من أسند الضمیر الذی فی قتل إلى نبی فالمعنى کم من قتل ذلک النبی و کان معه جماعة کثیرة فقاتل أصحابه بعد «فَمََا وَهَنُوا» و ما فتروا و من أسند قتل إلى الربیین دون ضمیر نبی فالمعنى ما وهن باقیتهم بعد ما قتل کثیر منهم فی سبیل الله إلى هذا ذهب الحسن لأنه کان یقول لم یقتل نبی قط فی معرکة و إلى الأول ذهب ابن إسحاق و قتادة و الربیع و السدی فعلى هذا یکون النبی المقتول و الذین معه لا یهنون، بین الله سبحانه أنه لو قتل النبی کما أرجف بذلک یوم أحد لما أوجب ذلک أن یضعفوا و یهنوا کما لم یهن من‌

(1) - کان مع الأنبیاء بقتلهم و هو المروی عن أبی جعفر (ع) و قیل معناه فما وهنوا بقتل نبیهم و لا ضعفوا عن عدوهم و لا استکانوا لما أصابهم فی الجهاد عن دینهم عن ابن عباس و قیل «فَمََا وَهَنُوا» أی فما جبنوا عن قتال عدوهم «وَ مََا ضَعُفُوا» أی ما فتروا «وَ مَا اِسْتَکََانُوا» أی و ما خضعوا لعدوهم عن الزجاج «وَ اَللََّهُ یُحِبُّ اَلصََّابِرِینَ» فی الجهاد قال ابن الأنباری أی فقد کان واجبا علیکم أن تقاتلوا على أمر نبیکم لو قتل کما قاتل أمم الأنبیاء بعد قتلهم و لم یرجعوا عن دینهم‌} «وَ مََا کََانَ قَوْلَهُمْ» عند لقاء العدو «إِلاََّ أَنْ قََالُوا رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنََا ذُنُوبَنََا» و المعنى ما کان قولهم إلا استغفارهم أی إلا قولهم «رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنََا ذُنُوبَنََا» و قوله «أَنْ قََالُوا» اسم کان و قولهم خبره و الضمیر یعود إلى النبی و من معه على أحد القولین و إلى الربیین فی قول الآخر و قوله «اِغْفِرْ لَنََا ذُنُوبَنََا» أی استرها علینا بترک عقابنا و مجازاتنا علیها «وَ إِسْرََافَنََا فِی أَمْرِنََا» أی تجاوزنا الحد و تفریطنا و تقصیرنا، رغب الله تعالى أصحاب الرسول فی أن یقولوا هذا القول و لا یقولوا قولا یدل على الضعف فیطمع الأعداء فیهم «وَ ثَبِّتْ أَقْدََامَنََا» فی جهاد عدوک بتقویة القلوب و فعل الألطاف التی معها تثبت الأقدام فلا تزول للانهزام و قیل معناه ثبتنا على الدین فتثبت به أقدامنا «وَ اُنْصُرْنََا» على القوم و أعنا «عَلَى اَلْقَوْمِ اَلْکََافِرِینَ» بإلقاء الرعب فی قلوبهم و إمدادنا بالملائکة ثم بین تعالى ما آتاهم عقیب دعائهم فقال‌} «فَآتََاهُمُ اَللََّهُ» یعنی الذین وصفهم أعطاهم الله «ثَوََابَ اَلدُّنْیََا» و هو نصرهم على عدوهم حتى ظفروا بهم و قهروهم و غلبوهم و نالوا منهم الغنیمة و حسن ثواب الآخرة و هو الجنة و المغفرة و یجوز أن یکون ما آتاهم فی الدنیا من الظفر و الفتح و النصر و أخذ الغنیمة ثوابا مستحقا لهم على طاعاتهم لأن فی ذلک التعظیم لهم و الإجلال و لذلک تقول إن المدح على فعل الطاعة و التسمیة بالأسماء الشریفة بعض الثواب و یجوز أن یکون أعطاهم الله ذلک تفضلا منه تعالى أو لما لهم فیه من اللطف فیکون تسمیته بأنه ثواب مجازا و توسعا و الثواب هو النفع الخالص المستحق المقارن للتعظیم و التبجیل «وَ اَللََّهُ یُحِبُّ اَلْمُحْسِنِینَ» فی أقوالهم و أفعالهم و المحسن فاعل الحسن و قیل المحسن الذی یحسن إلى نفسه بطاعة ربه و قیل الذی یحسن إلى غیره.

مجمع البیان، شیخ طبرسی، جلد 2، ص 854- 855 

http://lib.eshia.ir/86854/2/854

 

همانطوری که ملاحظه می شود، المیزان خیلی راجع به آیه ی مبارکه 147 سوره شریفه آل عمران بحث نمی فرمایند آنطور که مجمع البیان کمی بیشتر هم می فرماید! 

بنده داشتم از مسجد امام خمینی قدس سره الشریف با دوستی برمی گشتم که  صحبت نمی دانم چطور از ابررایانه های کری شد. گویا این روزها شرکتهای رایانه ای با هم مسابقه هم دارند که کی می تواند پرسرعتترین ابررایانه ها ماورای exaflop را بسازد. البته بنده ی حقیر باید دوباره exaflop را هم نگاه کنم ببینم چقدرها هم هست؟! [اقل کم:  1018 IEEE 754 Double Precision (64-bit) operations per second] ولی نکته ای که اینجا نهفته این است که یک وقتها هم هست که شما دارید با رایانه هایی که سرعتشان به این حدها هم نمی رسند کار می کنید و بقول معروف خیلی هم کله گنده آنطوری که باید و شاید نیستند این رایانه ها؛ و آنگاه مسئله این هم هست که آیا می توانید بررسی هم کنید که چطور هم می توان که به سرعتهایی ماورای سرعتهای ابررایانه های فعلی هم برسید و بلکه از آنها جلو هم بزنید؟ یحتمل هم بعضی ایراد کنند که فقط با دعا کردن نمی شود به خدا رسید؛ خوب، بله. ولی دعا کردن تمرین هم هست که وقتی خیلی هم احساس کردید که دارید به آن مراحل نهایی توحیدی قربتاً الی الله می رسید، باز هم به اشتباه نیافتید که اصلا فرض بفرمایید مثلاً عشق به فلسفه و حکمت هم همان خود حکمت الهی است و .... یک نکته ای که یحتمل اینجا موجب غفلت شوند این است که این هم ممکن است که افراد آسیب پذیرتر در اجتماعات و ایتام و مستضعفین و بلکه مبتلایان به انواع اعتیادها در این مسابقات الی ما شآء الله هم عقب مانده و بلکه رها شوند و هیچ کس هم نباشد که به دادشان برسد و ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

یحتمل اینها را هم نگاه بفرمایید:

https://arxiv.org/abs/2310.16916

https://inspirehep.net/literature/2681731

https://inspirehep.net/literature/2686041

https://inspirehep.net/literature/2613171

https://inspirehep.net/literature/2637737

https://inspirehep.net/literature/2690641

فَلَوْلَا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ ‎﴿الزخرف: ٥٣﴾‏

 

قوله تعالى : « فَلَوْ لا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ » الأسورة جمع سوار بالکسر ، وقال الراغب : هو معرب دستواره قالوا : کان من دأبهم أنهم إذا سودوا رجلا سوروه بسوار من ذهب وطوقوه بطوق من ذهب فالمعنى لو کان رسولا وساد الناس بذلک لألقی إلیه أسورة من ذهب.

http://lib.eshia.ir/12016/18/111

 

(فَلَوْ لا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ) کلمه اسورة جمع سوار - به کسر سین- است که راغب آن را معرب کلمه دستواره دانسته‌[4]. مى‌گویند:[5] رسم مردم آن روز بود که وقتى کسى را بر خود رئیس مى‌کردند، دستبندى از طلا به دستش و گردن‌بندى از طلا به گردنش مى‌انداختند. و بنا بر این معناى آیه چنین مى‌شود: اگر موسى رسول مى‌بود، و بدان جهت بر مردم سیادت و سرورى‌ مى‌داشت باید از آسمان دستبندى از طلا برایش انداخته مى‌شد.

و از ظاهر جمله‌(أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ) بر مى‌آید که اقتران به معناى تقارن است (در نتیجه مقترنین به معناى متقارنین مى‌باشد) هم چنان که کلمه استباق به معناى تسابق و کلمه استواء به معناى تساوى مى‌باشد. و منظور از آمدن ملائکه با موسى (ع) در حالى که مقترن باشند این است که ملائکه همراه او بیایند و رسالت او را تصدیق کنند. و این کلمه از سخنانى است که در قرآن کریم از زبان تکذیب کنندگان رسولان مکرر آمده، مانند اینکه گفتند:(لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیراً)[1].

http://lib.eshia.ir/50081/18/166

 

وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ‎﴿آل عمران: ١٤٧﴾‏

 

الحدیث التاسع و الثلاثون:

و بالسند المتصل إلى الشیخ الفقیه جعفر بن محمد بن نما الحلی «ره» فی مثیر الأحزان قال: و رویت أن الحسین (علیه السلام) دخل على أخیه الحسن (علیه السلام)، فلما نظر إلیه بکى فقال: ما یبکیک یا أبا عبد اللّه؟ فقال: أبکی لما یصنع بک. فقال له الحسن (علیه السلام) ان الذی یؤتى إلی سم فأقتل به و لکن لا یوم کیومک یزدلف إلیک ثلاثون ألف رجل یدعون أنهم من أمة جدنا فیجتمعون على قتلک و سفک دمک و انتهاک حرمک و سبی ذراریک و نسائک و انتهاب ثقلک فعندها تحل ببنی أمیة اللعنة و تمطر السماء دما و یبکی علیک کل شی‌ء حتى الوحش فی الفلوات و الحیتان فی البحار [2].

http://lib.eshia.ir/86936/1/58

 

هفتم [زیارت رجبیه]

و نیز شیخ روایت کرده از جناب ابو القاسم حسین بن روح رضی الله عنه که نایب خاص حضرت صاحب الامر علیه السلام است که فرمود: زیارت کن در هر مشهدى که باشى از مشاهد مشرفه در ماه رجب به این زیارت مى‌گویى چون داخل شدى

اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ اَلْمُنْتَجَبِ وَ عَلَى أَوْصِیَائِهِ اَلْحُجُبِ اَللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ [مَشَاهِدَهُمْ] فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ اَلْمُقَامَةِ وَ اَلْخُلْدِ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ إِنِّی [قَدْ] قَصَدْتُکُمْ وَ اِعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَ حَاجَتِی وَ هِیَ فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ اَلنَّارِ وَ اَلْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ اَلْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ اَلْأَبْرَارِ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى اَلدَّارِ أَنَا سَائِلُکُمْ وَ آمِلُکُمْ فِیمَا إِلَیْکُمُ اَلتَّفْوِیضُ وَ عَلَیْکُمُ اَلتَّعْوِیضُ فَبِکُمْ یُجْبَرُ اَلْمَهِیضُ وَ یُشْفَى اَلْمَرِیضُ وَ مَا تَزْدَادُ اَلْأَرْحَامُ وَ مَا تَغِیضُ إِنِّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ [مُؤَمِّمٌ] وَ لِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَى اَللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعِی بِحَوَائِجِی وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا [إِیزَاحِهَا] وَ بِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَ صَلاَحِهَا وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ سَلاَمَ مُوَدِّعٍ وَ لَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٍ [مُودِعٌ] یَسْأَلُ اَللَّهَ إِلَیْکُمُ اَلْمَرْجِعَ وَ سَعْیَهُ [سَعْیُهُ] إِلَیْکُمْ غَیْرَ [غَیْرُ] مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ یَرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجِعٍ إِلَى جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضِ عَیْشٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَى حِینِ [خَیْرِ] اَلْأَجَلِ وَ خَیْرِ مَصِیرٍ وَ مَحَلٍّ فِی اَلنَّعِیمِ اَلْأَزَلِ وَ اَلْعَیْشِ اَلْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ اَلْأُکُلِ وَ شُرْبِ اَلرَّحِیقِ وَ اَلسَّلْسَلِ [اَلسَّلْسَبِیلِ] وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لاَ سَأَمَ مِنْهُ وَ لاَ مَلَلَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ عَلَیْکُمْ حَتَّى اَلْعَوْدِ إِلَى حَضْرَتِکُمْ وَ اَلْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ وَ اَلْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ

 

https://arxiv.org/abs/2310.19893

فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ‎﴿آل عمران: ٦١﴾‏

 

الحکمة 79 فضل الحکمة وَقَالَ(علیه السلام) : خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّى کَانَتْ، فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ.

الحکمة 80 المؤمن ومعرفة فضل الحکمة

وَقَالَ(علیه السلام) : الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِکْمَةَ وَلَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ.

نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه محمد دشتی، ص 328

http://lib.eshia.ir/26580/1/328

 

زینب زینب زینب، کنز حیا زینب کان وفا زینب 
زینب زینب زینب، درد آشینا زینب غرق بلا زینب 
غم قهرمانی، زهرا نیشانی، ای روح با ایمان، جانیم سنه قوربان 
زینب زینب زینب، سرگشته دوران آواره طوفان 
زینب زینب زینب، حفظ عهد و پیمان شیر شه مردان 
زینب زینب زینب، محبوبه جانان قرآنینه قوربان 
زینب زینب زینب، کنز حیا زینب کان وفا زینب 
زینب زینب زینب، درد آشینا زینب غرق بلا زینب 

زینب زینب موذن زاده اردبیلی
۱۴۰۱/۰۶/۲۵نماهنگ | قیام حسینی، تبیین زینبی

 نماهنگ | قیام حسینی، تبیین زینبی(KHAMENEI.IR)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «این چهل روزی که از عاشورا تا اربعین اتّفاق افتاده، یکی از مقاطع بسیار مهمّ تاریخ اسلام است. روز عاشورا در اوج اهمّیّت است و این چهل روزی هم که بین عاشورا و اربعین هست، تالی‌تلو روز عاشورا است. اگر روز عاشورا اوج مجاهدت همراه با فداکاری -فدا کردن جان، فدا کردن عزیزان، فرزندان و یاران- است، این چهل روز، اوج مجاهدت همراه با تبیین، همراه با افشاگری، همراه با توضیح [است]. اگر این چهل روز نمیبود، اگر حرکت عظیم زینب کبریٰ (سلام الله علیها) و جناب امّ‌کلثوم و حضرت سجّاد (علیه السّلام) نمیبود، شاید آن فقره‌ی «لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة»  اتّفاق نمی‌افتاد.» ۱۴۰۰/۰۷/۰۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «قیام حسینی، تبیین زینبی» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ اربعین حسینی؛ درس‌های اربعین؛ قیام امام حسین(علیه السلام)؛ خطبه حضرت زینب (سلام الله علیها) در کوفه؛ جهاد تبیین؛ از تبیین تا قیام؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=50935

 

اوج جهاد تبیین حضرت زینب علیها السلام در ماندگار کردن جهاد فی سبیل الله امام حسین صلوات الله و سلامه علیه است که کل یوم عاشورا کل ارض کربلا. ماندگاری عاشورا در کربلا است که خواب و آسایش را از سر انسان می پراند که خدایا چه کنم که بلکه از یاران امام حسین علیه السلام هم شوم؟ یک مسئله ی عظیم توحیدی اینجا نهفته است که خیلی کم یحتمل بیان شود چرا که مسئله این است که توحید خود به خود هم همراه می شود با نبوت و بلکه امامت؛ و در این هم شکی نیست. ولی نکته ی عظیم توحیدی اینجا است که خود امام که قرار نیست اینطور که در حماسه ی حسینی واقع شد هم وارد واقعه ی عاشورا در کربلا هم شود؟! غیر از این است؟ حالا امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام هم با ضربت آن شقی شهید شد و بلکه امام حسن علیه السلام هم جور دیگری شهید شد. و حتی خلیفه ی دوم و سوم که بالاخره مقام خلیفگی را هم داشتند هر چند که امام هم نبودند نیز کشته شدند. ولی بینظیری حماسه ی حسینی در این است که خود امام هم فرمانده ی سپاهی است که بعد از انتظار شهید شدن همه ی یارانش، خود نیز ارباً اربا می شود. البته همین از خود گذشتگی و از جان گذشتگی را شما در جهاد فی سبیل الله خود حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم و امیر المومنین علی بن ابیطالب و امام حسن علیهم السلام هم می بینید، ولی این فرماندهان دیگر اینطور مثل سید الشهداء و یارانش جانفشانی نمی توانند کنند. نکته ی عظیم توحیدی اینجا است که حضرت حتی و بالاتر از همه جان خودش و اهل بیتش و یارانش را هم در راه جهاد تبیین به جان آفرین تقدیم می کند.

جهاد تبیین حضرت زینب علیها السلام اینجا است که بعد از تحمل این رنجها و مصائب، دیگر تحمل فحش و ناسزا و اسارت و کتک و زندان و ...، آیا باز هم سخت خواهد بود آنطور که باز هم دارند در راه خدا جهاد فی سبیل الله و جهاد تبیین هم می فرمایند؟ حالا شما حساب هم کنید که در عین حال هم می خواهید در راه کسب علم و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه حتی و یقیناً هم حکمت الهی نیز جهاد تبیین بفرمایید. دیگر بی خودی نخواهد بود که امام به شهید بهشتی هم بفرمایند که اگر همه ی اینهایی که دارند برای من فرض بفرمایید روح منی خمینی هم می فرمایند، بجایش حالا فرض بفرمایید که چیزهای یحتمل نامطلوب دیگری هم می گفتند؛ من باز هم کارهای خودم را از روی تکلیف هم انجام می دادم. مسئله یک حسابی هم از روی ذوب شدن در خدا و توحید و نبوت و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم دارد که هر مراتب و درجاتی از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حکمت متعالیه و علوم را هم که بخواهیم دریابیم باز هم راهش همین جهاد فی سبیل الله و جهاد تبیین حسین و زینبی است و لا غیر. یعنی همه ی راههای اجازه ی برگشت به شرک و جاهلیت را هم می بندند و بلکه (کو)همولوژی و بلکه نظریه های موانع و ابستراکسیون را هم نمایان می کنند و .... و الا ما این همه هم به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم آیا چرا اجتیاج می داشتیم؟ نعوذ بالله یحتمل بعضی اشکال هم کنند که نکند مثل خر توی گل و بلکه باتلاق هم گیر کرده ای و بلکه حتی داری اسفار بار خر هم می زنی؟

فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ‎﴿سبإ: ١٩﴾‏

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعة: ٥﴾‏

مسئله اینجا همین است که آیا غیر از این است که بالاخره در جهاد تبیین و جهاد فی سبیل الله ای که ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و علوم و حکمت الهی را هم که در جهت توحیدی دارد سعی و تلاش هم می کند، الی ما شاء الله هم تا روز قیامت کار باقی است که ان شاء الله کارخانه های تولیدی آدم سازی که جایگاه اسلامی هم دارند نه فقط از راه های هوش مصنوعی و بلکه نهایت حکمت الهی برای مستضعفین عالم حتی بر علیه استکبار جهانی  هم تولید شوند. و چرا که الاسلام یعلو و لا یعلی علیه لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی

مصلی امام خمینی بجنورد

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 الحمد للّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّةاللّه فی الأرضین.
 یکی از جلساتی که در سفرهای ما برای بنده شیرین و دلپذیر است، جلسه‌ی با روحانیون و علما و فضلا و طلاب جوان است. دلائل این احساس هم از نظر من روشن است و یکی دو تا هم نیست. اگر کسی فلسفه‌ی روحانیت را بداند، و اگر کسی در دل حوزه‌ها با این طلاب جوان حشر و نشر داشته باشد، خوب تشخیص میدهد که چرا کسی مثل بنده در سنین دهه‌ی هفتاد عمر، از جوانان طلبه و آغاز راه واردشده روحیه میگیرم و احساس نشاط میکنم. خوشبختانه در دوره‌ی بعد از انقلاب، طلاب شامل خواهران هم هستند. دختران دانشجو، پسران دانشجو، دانشجویان علوم دینی، طلاب، آماده‌سازان خویش برای حضور در نقاط حساس جبهه‌های مقدم و حساس دین‌اند. روحانیت این است.
 خب، امشب هم ما تا آنجائی که حال و توان اجازه بدهد، با شما عرایضی را عرض میکنیم؛ با امید فراوان به اینکه ان‌شاءاللّه این حرفها در دلهای پاک و نورانی شما اثر بگذارد و آن تحول و حرکت و تکمیلی که این مسیر نیاز دارد، با همت شماها، با خواست شماها و با اراده‌ی مسئولان محترم حوزه‌ها تحقق پیدا کند.
 اولاً عرض بکنیم؛ این منطقه‌ی بجنورد، یعنی منطقه‌ای که امروز «خراسان شمالی» نامیده میشود، از فاروج بگیرید تا نزدیک مرز گلستان و جنگل گلستان - شرقی و غربی و شمال و جنوبی هم که معلوم است - یک منطقه‌ی استعدادخیز است. نمیخواهیم مبالغه کنیم از لحاظ کثرت علمائی که از این منطقه برخاستند و آنها را با بعضی از شهرهائی که عالمان زیادی داشتند، مقایسه کنیم؛ اما میخواهیم عرض کنیم علمائی که ما شناختیم که از این منطقه برخاستند، بسیاری‌شان جزو برجستگان استعداد بودند.
 حالا یک نفری که من خودم ایشان را زیارت کردم و در درسشان شرکت کردم، مرحوم آقای آمیرزا حسن بجنوردی هستند. وقتی ایشان در سال ۴۰ یا ۴۱ برای زیارت مشهد و قم از نجف به ایران آمدند، امام بزرگوار (رضوان اللّه تعالی علیه) اصرار کردند که شما باید در قم بمانید. یعنی شخصیت علمی او جوری بود که امام بزرگوار با آن روحیه‌ی سختگیری که در زمینه‌ی علم و علمیات و همراهی علمیات با معنویات و اخلاق داشتند، به این مرد اصرار کردند که شما باید در قم بمانید. ایشان هم قبول کردند، قرار درس هم گذاشته شد، ولی متأسفانه همان روزی که قرار بود ایشان بیایند مدرسه‌ی فیضیه درس بگویند، سکته کردند، بیمار شدند؛ لذا مجبور شدند نمانند و برگردند نجف. البته من در نجف هم چند جلسه‌ای درس ایشان را درک کردم. مرحوم آقای آمیرزا حسن بجنوردی در مسجد طوسی درس میگفتند و عده‌ای از فضلای ناب در درس ایشان شرکت میکردند. ایشان مجمعی بود از استعداد و ذوق و حافظه. این برجستگی را ما در ایشان دیدیم. ایشان یکی از کسانی است که از این منطقه برخاسته.
 رفیق و همدرس ایشان، مرحوم آقای حاج میرزا احمد بجنوردی مرتضوی بود. این دو نفر - که ظاهراً هم اهل خراشاه بودند - اولِ طلبگی از بجنورد آمدند مشهد، در درس مرحوم آقازاده و مرحوم آقای حاج آقا حسین قمی شرکت کردند. پدر من در آن وقت جزو فضلای مشهد بودند؛ اینها را میشناختند، با اینها مرتبط بودند، از اینها خیلی تعریف میکردند. بعد هم اینها رفتند نجف. بعد از آن هم مرحوم والد ما مشرف شدند نجف، در نجف هم با اینها مربوط بودند. آقای حاج میرزا احمد بعد از چند سالی برگشت بجنورد. ایشان در بجنورد روحانی متصرفِ قدرتمندِ مردمىِ بانفوذ در سرتاسر این منطقه بود. با اینکه آن وقت حکومت با روحانیون بد بود و اگر روحانی‌ای بانفوذ بود، هر طور میتوانستند، سعی میکردند او را از نفوذ بیندازند - یا او را با خودشان همراه کنند، یا انگشتهای نفوذ او را ببرّند و قیچی کنند - در مورد مرحوم حاج میرزا احمد نتوانستند این کار را بکنند. ایشان اینجا روحانی بود، مرد بسیار محترمی بود؛ مشهد هم که می‌آمد - ما آن وقت طلبه‌ی مشهد بودیم - علمای مشهد از ایشان تجلیل میکردند، دیدن ایشان میرفتند، احترام میکردند.
 قبل از اینها، مرحوم شیخ محمدتقىِ معروف بجنوردی بود. ایشان در مشهد امام جماعت معتبر و موجّه مسجد گوهرشاد و معروف به عبادت و زهد و علم - همه با هم - بود. البته زمان ایشان مال قرن قبل از ماست، در حدود صد سال قبل ایشان فوت کردند؛ لیکن از آن زمان تا همین چند سال قبل از این، خانه‌ی شیخ محمدتقی در بالاخیابان مشهد و در کوچه‌ای که به نام ایشان بود: کوچه‌ی شیخ - مشهدی‌ها کوچه‌ی شیخ و منزل شیخ را کاملاً میشناسند - محل اجتماع مردم بود. مهمترین مجلس عزای دهه‌ی عاشورا، همین منزل بود؛ که مردم نذورات زیادی میکردند، می‌آوردند. پسر ایشان، مرحوم شیخ مرتضی، از علمای مشهد، راه ایشان را ادامه داد. بعد فرزند ایشان، مرحوم آشیخ رضا بود؛ که ما آشیخ رضا را زیارت کرده بودیم. مرحوم آقای حاج میرزاحسنعلی مروارید، داماد آقای آشیخ رضا بودند. ببینید، اینها برجسته‌های این منطقه‌اند. بله، از لحاظ کمیت زیاد نیستند، اما زبده‌اند، برجسته‌اند.
 این استعداد را ما در زمان طلبگىِ خودمان هم دیدیم. به دوستان گفتم؛ ما در درس کفایه و مکاسب مرحوم آشیخ هاشم قزوینی که شرکت میکردیم، یک طلبه‌ای بود که استعداد او از همه‌ی طلاب آن درس، که شاید نزدیک دویست نفر شرکت میکردند و آن وقت خیلی زیاد بود - حالاها این عددها به خاطر وسعت حوزه‌ها چیزی نیست؛ اما آن زمان دویست تا طلبه پای یک درس، چیز مهمی بود - بالاتر بود. او در درس کفایه اشکال میکرد و حاج شیخ را به بحث وامیداشت. ایشان اهل همین منطقه بود - ظاهراً مال منطقه‌ی آشخانه بود - اسمش هم شیخ حسین کُرد بود؛ جزو کُردهای این منطقه بود. متأسفانه در آن دوران، این استعدادها نه شناخته میشد، نه وقتی شناخته شد، مورد استفاده قرار میگرفت. کسی سؤال نمیکرد فلان استعداد کجا رفت، چه شد، درس را تا کجا خواند، چقدر توانست در پیشرفت علم منشأ اثر باشد. آن زمان اینجوری بود؛ امروز نباید اینجور باشد، و نیست.
 در بین همین شهدای روحانی، من با دو نفر از نزدیک آشنائی داشتم. البته طلاب جوانی بودند که رفتند جنگ، جهاد کردند و به شهادت رسیدند. من اسمهای اینها را دیدم، ولی توفیق آشنائی با اینها را از نزدیک نداشتم؛ لیکن من با دو نفر از نزدیک آشنائی داشتم: مرحوم آشیخ قاسم صادقی گرمه‌ای - که اهل گرمه بود - و مرحوم طیبی. مرحوم حاج شیخ قاسم صادقی چندین سال با بنده مباحثه میکرد؛ ما با هم شرح لمعه و مکاسب را مباحثه میکردیم. ایشان آیت استعداد بود. او هم اگر چنانچه درس میخواند و ادامه میداد، یقیناً یک عالم برجسته‌ای میشد؛ اما آن وقت معمول نبود که از طلبه بپرسند: شما که هستی؟ چه هستی؟ چه کار میخواهی بکنی؟ راهنمائی کنند، دستگیری کنند، به او کمک‌هزینه‌ی تحصیلی بدهند، برایش امکانات تحصیل فراهم کنند؛ آن روزها این حرفها نبود. ایشان هم رفت مشغول کارهای دیگر شد. البته در انقلاب، هم ایشان، هم مرحوم طیبی آمدند نماینده‌ی مجلس شدند و در بین هفتاد و دو شهید حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
 ببینید، پس اینجا مرکز استعداد است. از خود بجنورد بگیرید تا این مناطق اطراف - اسفراین، شیروان، فاروج - بعد این طرف، شهرستانهای دیگری که در اینجا هستند؛ چه آن منطقه‌ای که برادران سنی ما هستند، چه آن قسمتی که شیعه هستند.
 برادران سنی هم حق دارند. همین روحانیت ترکمن سنی - من صبح گفتم - نقش‌آفرینی کردند در خواباندن فتنه‌ای که کمونیستها میخواستند در این منطقه به نام ترکمنها به راه بیندازند. من از نزدیک علمائی را میشناختم که اهل انگیزه بودند، اهل فکر بودند، اهل اقدام بودند؛ اینها نقش‌آفرینی کردند.
 اینجا جایگاهی است که یک حوزه‌ی علمیه‌ی کامل، با سطوح عالی درسی، با کیفیتِ خوب میتواند فراهم شود. استاد باید بیاید. این منطقی نیست که طلبه حتماً در دورانهای اولیه‌ی درس هجرت کند، برود به حوزه‌های بزرگ، بعد هم دیگر برنگردد؛ این نمیشود. در همین شهرستانهای اطراف خراسان بزرگ، علمای بزرگ داشتیم. من به خیلی از این شهرها رفتم؛ مجتهدین درجه‌ی یک در آنجا اقامت داشتند. در بیرجند دو تا مجتهد بودند که اگر چنانچه در نجف بودند، به احتمال زیاد جزو مراجع تقلید میشدند: مرحوم تهامی و مرحوم آشیخ محمدحسین آیتی. اینها در بیرجند مانده بودند و متعلق به مردم بیرجند شده بودند. در قوچان، کسی مثل مرحوم آقا نجفی قوچانی می‌آید ساکن میشود، که یکی از شاگردان برجسته‌ی مرحوم آخوند خراسانی است. در بجنورد - عرض کردیم - مرحوم حاج میرزا احمد مرتضوی بود، و در شهرستانهای دیگر هم همین جور؛ علمای بزرگ و علمای برجسته‌ای بودند.
 بعضی میگویند خب آقا، آن وقت ارتباطات بین شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک آسان نبود؛ علما مجبور بودند آنجا بنشینند. این استدلال بعکس نتیجه میدهد. امروز که ارتباط آسان است، شما یک رایانه میگیرید، پای رایانه می‌نشینید، از بهترین درسهای حوزه‌های بزرگ مستقیماً استفاده میکنید. پس امروز باید به حوزه‌های بزرگ نروند، نه آن روز. شما شبهه‌ی علمی داشته باشید، سوار ماشین میشوید، دو سه ساعته خودتان را میرسانید مشهد، میروید پیش یک عالم دینی، شبهه را برطرف میکنید، برمیگردید. امروز با پیش‌آمدن امکانات فراوان، حوزه‌های شهرستانها باید رونق بگیرد؛ باید کمّاً و کیفاً توسعه پیدا کند.
 این طرح هجرتی که بنده چندین سال قبل از این مطرح کردم، موجب گسترش فعال روحانیت در سرتاسر کشور میشود. باید از حوزه‌های بزرگ هجرت کنند، بیایند در شهرستانها بمانند؛ چه اهل آنجا باشند، چه نباشند. افراد گاهی هم اهل آنجا نیستند. مرحوم محقق سبزواری - صاحب ذخیره و صاحب کفایه و ملای معروف و شیخ‌الاسلام بزرگ اصفهان در دوران صفویه - بلند میشود از اصفهان می‌آید مشهد ساکن میشود. آن وقت اصفهان بزرگترین شهر ایران بود، مشهد یک شهر کوچکی مثل یک ده بزرگ بود. مدرسه‌ی باقریه‌ی مشهد - که طلبه‌های قدیمی مشهد آن را دیده بودند و امروز خراب شده - مدرسه‌ای است که ایشان تعمیر کرده. می‌آمدند، میماندند، ولو شهر خودشان هم نبود. مرحوم میرزا مهدی شهید اصفهانی‌الاصل، که یکی از چهار شاگرد برجسته‌ی مرحوم وحید بهبهانی است - که چهارتا شاگرد او به نام «مهدی» است و به آنها میگویند «مهادی اربعه» - می‌آید مشهد میماند، در همین جا هم به شهادت میرسد. در طول این سالها، علمای بزرگی در بین اعقاب او حضور داشتند. چه اشکال دارد اهل آنجا هم نباشند، اما بیایند؟ فضلاً از اینکه(۱) اهل آنجا باشند. اگر اهل آنجا باشند، باید بیایند.
 فضلای بجنوردىِ مشهد و قم بنشینند بین خودشان ده نفر را انتخاب کنند، آنها را بفرستند اینجا، حوزه هم موظف باشد امکانات فراهم کند؛ بیایند اینجا، درسها را بگویند. حالا میگویند تا سطح ده تدریس میشود. بالاتر بگویند، درس خارج بگویند. بله، طلبه‌ای که اینجا درس خارج خوانده و قریب‌الاجتهاد شده، مانعی ندارد و خوب است که دو سال، سه سال، پنج سال هم برود در یک حوزه‌ی دیگری - مثلاً حوزه‌ی قم یا حوزه‌ی مشهد - حضور پیدا کند و بعد برگردد اینجا. وقتی یک روحانىِ ملاىِ باسوادِ عمیق در این روزگار - که روزگار فکر و فرهنگ و گسترش اندیشه‌های نو در سرتاسر دنیای اسلام است - در یک شهرِ اینجوری باشد، میدانید چه اتفاقی می‌افتد؟
 امروز این شهر یا این استان، نزدیک به چهل هزار دانشجو دارد. از این چهل هزار دانشجو چندتاشان با شما طلبه‌ها مرتبطند؟ با چندتاشان می‌نشینید حرف میزنید؟ تعدادی از شما ممکن است به بعضی از مجامع آنها دعوت شوند و بروند؛ پنجاه نفر، صد نفر آنجا باشند، برایشان سخنرانی کنند. مسئله این نیست. باید بالمشافهه حرف بزنید، طرف مقابل را بسازید؛ این احتیاج دارد به وقت، احتیاج دارد به کار، احتیاج دارد به سواد کافی، احتیاج دارد به ملاحظه‌ی نیازهای فکری و فرهنگی، و احتیاج دارد به عشق؛ این کار باید اتفاق بیفتد.
 خب، شما بحمداللّه جمعیت زیادی هستید - هم خانمها، هم آقایان - در اینجا انسان مشاهده میکند. باید درس بخوانید، خوب درس بخوانید، عالم شوید، ملا شوید، قوی شوید، قدرت تجزیه و تحلیل افکار نو را پیدا کنید. مطالعات جنبی هم داشته باشید. بعضی از این درسهائی که در حوزه‌ها معمول شده، در قم یا تهران، میتواند به صورت مطالعات جنبی استفاده شود؛ مثل ادبیات فارسی، اخلاق و بعضی درسهای دیگر - البته ادبیات عرب لازم است؛ آن جزو ابزار کار ماست - لزومی ندارد اینها حتماً در برنامه‌های درسی وارد شود. البته من دخالت نمیکنم، سلیقه‌ام را عرض میکنم؛ برنامه‌ریزان بنشینند رویش فکر کنند.
 طلبه باید دستش از کتاب رها نشود؛ کتاب بخواند، همه جورش را بخواند، در دوره‌ی جوانی بخواند. این ذخیره‌ی حافظه را که بی‌نهایت دارای ظرفیت است، هرچه میتوانید، در دوره‌ی جوانی پر کنید. ما هرچه در جوانی در حافظه انباشتیم، امروز موجود است؛ هرچه در دوران پیری - که بنده همین حالا هم با همه‌ی گرفتاری‌ها، بیش از جوانها مطالعه میکنم - به دست می‌آوریم، ماندگاری ندارد. الان شما جوانید. این منبع قیمتىِ ارزشمند را از اطلاعات ارزشمند، از آگاهی‌های مفید و لازم در زمینه‌های مختلفی که برای تبلیغ به آنها احتیاج دارید، هرچه میتوانید، انباشته کنید؛ از این استفاده خواهید کرد.
 آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده. کِی چنین چیزی در اختیار شما بود؟ امروز یک طلبه‌ی فاضل در تلویزیون می‌نشیند نیم ساعت حرف میزند، ده میلیون، بیست میلیون مستمع از روی شوق به حرف او گوش میدهند. کِی چنین چیزی برای من و شما در طول تاریخ روحانیت، از اول اسلام تا حالا، وجود داشته؟ این اجتماعات بزرگ کِی وجود داشت؟ این نمازجمعه‌ها کِی وجود داشت؟ این همه جوان مشتاق و تشنه‌ی معارف کِی وجود داشت؟ امروز این جوانهای دانشجو و غیر دانشجو را که مشاهده میکنید - حالا من دانشجوها را میگویم - همه‌شان تقریباً و تغلیباً مشتاقند از مفاهیم اسلامی و معارف اسلامی چیزهائی را بشناسند و چیزهائی را بفهمند و سر در بیاورند. من و شما باید زمینه فراهم کنیم که بتوانیم به آنها جواب دهیم. این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟ علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
 این که یک آقائی در یک گوشه‌ای عبایش را بکشد به کول خودش، بگوید من به کارهای کشور کار ندارم، من به نظام کار ندارم، افتخار نیست؛ این ننگ است. روحانی باید از وجود یک چنین نظامی که پرچمش اسلام است، قانونش فقه اسلامی است، با همه‌ی وجود استقبال کند. مراجع تقلید کنونی، مکرر متعددی‌شان به بنده گفتند که ما تضعیف این نظام را به هر کیفیتی حرام قطعی میدانیم. خیلی‌شان از روی لطف به من پیغام میدهند یا میگویند که ما تو را مرتباً دعا میکنیم. این نشان دهنده‌ی قدرشناسی از نظام اسلامی است. حالا یک معممی یک گوشه‌ای بیاید خودش را از نظام کنار بگیرد؛ بهانه هم این است که ما فلان انتقاد را داریم. خیلی خوب، صد تا انتقاد داشته باش؛ دویست تایش به خود ما عمامه‌ای‌ها وارد است. مگر به ما انتقاد وارد نیست؟ وجود انتقاد و عیب در یک مجموعه مگر موجب میشود که انسان این همه محسّنات و نقاط قوت را در آن مجموعه نبیند و ملاحظه نکند؟ در روحانیت هم همین جور است؛ عیوب الی ماشاءاللّه. بنده آخوندم، طلبه هستم، از قبل از بلوغ طلبه بودم تا الان؛ بیائید برای شما همین جا یک فهرست از بر بنویسم. صد تا اشکال در ما هست؛ اما این صد تا اشکال موجب میشود ما از روحانیت اعراض کنیم؟ ابداً. در مقابل این صد تا اشکال، هزار تا حُسن وجود دارد. در کسر و انکسار مصالح و مفاسد است که انسان میتواند خط مستقیم را پیدا کند.
 حوزه‌های علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام کار کنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حرکت کنند؛ و این درست عکس آن چیزی است که سیاست سرویسهای امنیتی انگلیس و آمریکا و اسرائیل و دیگران و دیگران دنبال میکنند. آنها تلاش میکنند بلکه بتوانند یک منفذی پیدا کنند. یک آخوندی یک گوشه‌ای حرفی میزند، که علی‌الظاهر برخلاف خواست و فهم و عقیده‌ی کلی نظام است، بزرگش میکنند؛ آن آدم را اگر کوچک هم باشد، از او یک تصویر بزرگی درست میکنند، برای اینکه فاصله‌ی بین نظام و روحانیت را برجسته کنند؛ القاء کنند که چنین فاصله‌ای وجود دارد. بنابراین حوزه‌های علمیه نمیتوانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است.
 معنای حرف من این نیست که حالا همه باید از روز اول بیایند در مشاغل نظام کار کنند؛ نخیر، باید درس بخوانید. بنده از دوران مبارزات، خودم درگیر مبارزات بودم. در مشهد درس مکاسب و کفایه میدادم. خیلی از شاگردهای ما درگیر مبارزات بودند. از بس گرم کارهای مبارزاتی میشدند، به نظرشان می‌آمد که این حرفهای مکاسب و استدلالهای کفایه فایده‌اش چیست. مکرر بنده به آنها میگفتم: آقاجان! بی‌مایه فطیر است؛ باید مایه پیدا کنید.   اگر مایه پیدا کردید، آن وقت میتوانید در منصب و جایگاهی مثل جایگاه امام بزرگِ عالی‌مقام، این حرکت عظیم را انجام دهید.
 نظام، مرتبط و متصل و همزاد است نسبت به روحانیت. اگر روحانیت نبود، شما بدانید این نظام تشکیل نمیشد؛ این انقلاب پیروز نمیشد. بنده از قبل از انقلاب در محافل روشنفکری بوده‌ام، با گروه‌های سیاسی ارتباط نزدیک داشته‌ام، همه‌ی آنها را هم میشناختم، با خیلی‌هاشان هم بحث و جدل کرده بودیم. این را من از روی اعتقاد و با استدلال میگویم: اگر جامعه‌ی روحانیت نبود، این انقلاب پیروز نمیشد؛ تا صد سال دیگر هم پیروز نمیشد. روشنفکران سیاسی ما که بعضی‌شان هم آدمهای خوبی بودند، دلسوز هم بودند - همه، آدمهای ناراه و منحرفی نبودند - توانائی‌اش را نداشتند، مقبولیت نداشتند، در بین مردم نفوذ نداشتند، نمیتوانستند بر دلهای مردم حکومت کنند. آن که میتوانست اولاً از حیث سطح، تمام کشور را فرا بگیرد، ثانیاً از حیث عمق و تأثیر، تا اعماق دلها نفوذ کند، روحانیت بود؛ که همه جا بود.
 بنده یک وقتی در اوائل انقلاب، این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی نحل را خواندم: «اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم. و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و ممّا یعرشون. ثمّ کلی من کلّ الثّمرات فاسلکی سبل ربّک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للنّاس» .(۲) گفتم بله، این جوانهای طلبه مثل زنبورهای عسل رفتند بر روی گلهای معرفتی که از بیان امام روئیده بود، نشستند تغذیه شدند، بعد راه افتادند به سرتاسر کشور، به مردم عسل دادند، به دشمنان نیش زدند؛ هم عسل، هم نیش؛ نیش و نوش با هم. از هیچ دسته‌ای، از هیچ حزبی، از هیچ جمعیت دیگری غیر از روحانیت، این کار برنمی‌آمد. و اگر این نمیشد، این انقلاب اجتماعی به وقوع نمیپیوست؛ انقلابی که همان شعاری که در تهران روز عاشورا داده میشود، در فلان کوره‌دهِ یک استان دورافتاده هم مردم راهپیمائی میکنند، همان شعار را میدهند، همان حرف را میزنند، همان درخواست را میکنند. این میشود انقلاب اجتماعی؛ که نتیجه‌اش سقوط آنچنان حکومتی است، و تشکیل اینچنین نظامی. استقامت و استحکام و ریشه‌داری این نظام به گونه‌ای است که به توفیق الهی، قرنها این نظام پابرجا خواهد بود.
 مبانی فکری را هم باز خود روحانیون آماده کردند. امثال شهید مطهری، امثال علامه‌ی طباطبائی و بزرگانی از این قبیل، مبانی فکرىِ مستحکم را آماده کردند؛ این زیرساختهای فکری را که بر اساس آنها میشود نشست فکر کرد، پرورش داد، گسترش داد، تفریع فروع کرد و نیازهای فکری امروز جوانها را پاسخ داد. در کشور ما آن سخن قاطعی که توانست تفکرات مارکسیستی را مثل پنبه‌ای حلاجی کند، به هم بزند و باد هوا کند، فرمایشات مرحوم مطهری بود - که ایشان شاگرد آقای طباطبائی بود - و بعضی دیگر از شاگردان مرحوم علامه‌ی طباطبائی. این نظام در یک چنین بستری به وجود آمده.
 بنابراین وظیفه سنگین است، کار هم زیاد است. وظیفه‌ی شما خیلی زیاد است. از لحاظ معنوی باید خودتان را بسازید؛ هم از لحاظ اخلاقی، هم از لحاظ تهذیب، هم از لحاظ تدین، هم از لحاظ پایبندی و تقید به فرایض و نوافل و تلاوت قرآن. این طلبه‌ی عزیز ما چه قرآن خوبی تلاوت کردند، و چه آیاتی: «لقد کان لکم فی رسولاللّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الأخر و ذکر اللّه کثیرا» .(۳) اگر «یرجوا اللّه و الیوم الأخر» هستیم، اسوه، پیغمبر است. نه اینکه ما مثل او عمل کنیم - که محال است - راه او را باید ادامه دهیم. آن وقت در آیه‌ی بعد، وضع مؤمنان به این پیغمبر روشن میشود: «و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسوله» .(۴) در جنگ احزاب، از همه طرف حمله کردند. در جنگ بدر یک گروه بودند، در جنگ احد یک گروه بودند، در جنگهای دیگر قبائلِ کوچک بودند؛ اما در جنگ احزاب، همه‌ی قبائل مشرک مکه و غیر مکه و ثقیف و غیره آمدند متحد شدند؛ ده هزار نفر نیروی رزمنده فراهم کردند؛ یهودی‌هایی هم که همسایه‌ی پیغمبر بودند و امان‌یافته‌ی پیغمبر بودند، خیانت کردند؛ اینها هم با آنها همکاری کردند. اگر بخواهیم این را با امروز مقایسه کنیم، یعنی آمریکا با آنها مخالفت کرد، انگلیس مخالفت کرد، رژیم صهیونیستی مخالفت کرد، فلان رژیم مرتجعِ نفتخوار مخالفت کرد. پولهاشان را خرج کردند، نیروهاشان را جمع کردند، یک جنگ احزاب درست کردند؛ جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند. اوائل همین سوره میفرماید: «و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا» ؛ (۵) مردم را میترساندند. الان هم همین جور است. الان هم یک عده‌ای مردم را میترسانند: آقا بترسید. مقابله‌ی با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را در می‌آورند! آن جنگ نظامی‌شان، این تحریمشان، این فعالیتهای تبلیغی و سیاسی‌شان. در آخر این سوره باز میفرماید: «لئن لم ینته المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم» .(۶) مرجفون همینهایند. در یک چنین شرائطی، شرح حال مؤمن این است: «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»؛ ما تعجب نمیکنیم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید، پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمنها سراغتان می‌آیند. بله، گفته بودند، حالا هم راست درآمد؛ دیدیم بله، آمدند. «و صدق اللّه و رسوله و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما»؛ ایمانشان بیشتر شد. منافق، ضعیف‌الایمان، فی قلوبهم مرض - که طوائف گوناگونی‌اند - وقتی دشمن را می‌بینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین باللّه و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیت کردن و فشار آوردن: آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمی‌آئید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟ همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند. اما از آن طرف، مؤمنینِ صادق میگویند: ما تعجبی نمیکنیم؛ خب، باید دشمنی کنند؛ «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله».
 یک جا هم فرموده: «و لن ترضی عنک الیهود و لا النّصاری حتّی تتّبع ملّتهم» ؛ (۷) تا وقتی کمند آنها را به گردن نیندازید، دنباله‌رو آنها نشوید، همین آش است و همین کاسه. خودت را قوی کن که کمندش در گردن تو تأثیر نگذارد؛ یک تکان بدهی، کمندش پاره شود. خودت را قوی کن. چرا خودت را ضعیف میکنی تا در مقابل او تسلیم شوی، خاکسار شوی، به خاک بیفتی؟ «و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما». اینجوری باشید عزیزان من، فرزندان من، جوانهای طلبه! با نیت صادقانه درس بخوانید، به قصد اینکه در این میدان عظیم که در صفوف مقدمش خواهید بود، جزو برجستگان صفوف مقدم باشید.
 من سفارش میکنم که کانونهای فرهنگی - هنری مساجد را فراموش نکنید؛ البته با همکاری بسیج. بد است که بین روحانی مسجد و بسیج مسجد، اختلاف به وجود بیاید. نه، با همکاری بسیج، این کانونهای فرهنگی - هنری مساجد را مؤثر کنید، برایش کار کنید. بنشینید فکر کنید، مطالعه کنید و سخنی که متناسب با نیاز آن جوانی است که آنجا حضور پیدا میکند، فراهم کنید. مطالعه کنید. کتابهائی وجود دارد که میشود از این کتابها استفاده کرد. کتابهائی هست؛ بروید بپرسید، تحقیق کنید از کسانی که اهلش هستند. خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه» ، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس» ؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.
 آقای فرجام در مورد لباس روحانیت تذکر خوبی دادند. آنهائی که درسشان یک قدری پیش رفته، لباس روحانیت بپوشند؛ اما بدانند لباس طلبگی پوشیدن، بار سنگینی است. این عمامه‌ی چند سیری که شما روی سرت میگذاری، خیلی سنگین است. بمجردی که دیدند شما عمامه داری، سیل سؤال و اشکال و اینها وارد میشود. اگر آنچه که نمیدانی، گفتی نمیدانم، بعد رفتی آن را تحقیق کردی و دانستی و احیاناً آمدی به او گفتی، این خوب است؛ اما اگر آنچه که نمیدانی، به شکل غلط جواب دادی، یا چون نمیدانستی، عصبانی شدی که چرا این را از من سؤال کرد، این دیگر خوب نیست. اگر بناست آدم اینجور باشد، نبودن بهتر است.
 امامت جماعت در مساجد را محترم بشمارید، مهم بشمارید. کسانی که شایستگی دارند، امامت مساجد خیلی مهم است. در هر وعده‌ی نماز، یا لااقل در هر شبانه‌روزی یک وعده‌ی نماز، با مردم حرف بزنید و افکار را باز کنید. با ذکر حقایق دین و مناقب ائمه (علیهم‌السّلام) دلها را روشن کنید؛ دلها روشن میشود.
 خب، صحبت ما یک قدری طولانی هم شد. خداوند ان‌شاءاللّه برکات وجود جناب آقای مهمان‌نواز را برای این منطقه محفوظ بدارد. در دیدارهائی که گاهی با ایشان داشتیم، راجع به آمدن به بجنورد مکرر میگفتند، ما هم میگفتیم چشم، «الأمور مرهونة بأوقاتها» ؛ خب، حالا اوقاتش رسید. ایشان در بجنورد مانده‌اند، کار بسیار خوبی کردند؛ برکتی هستند برای این شهر. ایشان وظائفی دارند؛ امام جمعه‌ی محترم هم که بحمداللّه انسان احساس میکند هم خوش‌بیان، هم خوشفکر، هم توانای برای کار هستند، ان‌شاءاللّه به وظیفه‌ی امامت جمعه به بهترین وجهی عمل میکنند. این یکی از همان مواردی است که بنده آرزو دارم: چیزی از دست ندهیم، چیزی هم به دست بیاوریم. بجنورد الحمدللّه آقای مهمان‌نواز را از دست نداد و برکات وجود ایشان، مراجعه‌ی به ایشان، مثل سابق هست؛ یک چیزی هم اضافه گیرمان آمد، که امام جمعه‌ی محترم است.
 خدایا! آنچه را که میکنیم، آنچه را که میگوئیم، آنچه را که در نیت میگذرانیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده؛ آن را به کرم و فضلت از ما قبول کن. پروردگارا! قلب مقدس ولی‌عصر را از ما راضی کن؛ ما را مشمول دعای آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! این جمع حاضر و دیگر فضلا و طلاب و روحانیونی که هستند و در این منطقه‌ی بزرگ مشغول کارند، همه را سربازان واقعی اسلام و قرآن قرار بده. این الفت و انسی که امروز بین برادران شیعه و سنی در این منطقه هست، روزبه‌روز آن را بیشتر کن؛ همه‌شان را به راه خیر و راه صلاح و راه هدایت امت راهنمائی بفرما.
    والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته‌
 
۱) چه رسد به اینکه
۲) نحل: ۶۸ و ۶۹
۳) احزاب: ۲۱
۴) احزاب: ۲۲
۵) احزاب: ۱۳
۶) احزاب: ۶۰
۷) بقره: ۱۲۰

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21151

 

فارس از «اعتیاد زنان» گزارش می‌دهد

از پیک موتوری فروش مواد مخدر«رکسانا» تا سِرو مشروب در سفره خانه «ماندانا »

تیره روزی «رکسانا» و« ماندانا» دو دختر جوان معتاد روایت غم انگیزی است؛ از فروش مواد مخدر با موتور و لباس مردانه تا سِرو مشروب در زیر زمین و سفره خانه، چند پرده از این کج روی‌هاست.

  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

 گروه اجتماعی خبرگزاری فارس- محمد تاجیک: بلند قد و سبزه روست، مانتویی کِرمی رنگ بر تن دارد و چهره‌اش تابلویی کامل از یک زن معتاد است! با آنکه تنها نوزده بهار را در عمر خود تجربه کرده است اما رنگ و روی پریده و بی رمقش از سالها زندگی در پشت ابرهای تیره روزی و تلخکامی حکایت می‌کند. وقتی لب به سخن می‌گشاید، به راحتی می‌توان حال نزار و حالت درماندگی را در وجودش احساس کنی! نامش «رکسانا» و بچه محله شیر پاستوریزه  است. 

*مصرف مواد مخدر از سن ۱۲ سالگی!

وقتی لب به سخن می‌گشاید، انگار که حامل غم و اندوه بزرگی است! آن چنان که با چهره‌ای درهم و بی حال روایت می‌کند: نزد پدر بزرگم بزرگ شده و تک فرزند هستم. از ۱۲ سالگی مواد مخدر مصرف کردم. من با شوهر عمه‌ام که در آن زمان ۳۰ ساله داشت و متأهل بود، مواد مصرف می‌کردم. در آن زمان من با خواهر شوهر عمه‌ام سه نفری مشروب می‌خوردیم؛ البته خانواده من هیچ کدام اهل این کارها نیستند. 

کار با مشروب خوری آن هم در خانه خواهر شوهر عمه‌ام شروع شد. شوهر این خانم نیز با ما دو نفر همراه می‌شد و سه نفری مشروب می‌خوردیم. بار اول مصرف در سن ۱۲ سالگی و در عروسی عمه‌ام اتفاق افتاد. در آن زمان  چند نفری در زیر زمینی مشروب خوردیم.

رکسانا در حالی که با  فندکی سبز رنگ که در دستش دارد بازی می‌کند، ادامه می‌دهد: در سال ۹۰، یک شب در سن ۱۲ سالگی با شوهر عمه‌ام در یک سفره خانه سنتی بیرون شهر مشروب خوردم. آن شب آنقدر مشروب خورده بودم که متوجه نشدم ساعت چهار صبح  است و هنوز به خانه نرفته‌ام! آن شب  تا صبح در نمایشگاه بودم و بعد به خانه رفتم. 

مجبور شدیم در آن موقع به نمایشگاه ماشین برادر شوهر عمه‌ام برویم تا صبح شود. من در آن زمان با پدر بزرگم زندگی می‌کردم. پدر بزرگم دو همسر داشت و آنها در دو طبقه  خانه زندگی می‌کردند. رابطه من با همسران پدر بزرگم خیلی خوب نبود؛ ضمن اینکه چون من دختری تک فرزند بودم خیلی عزیز دُردانه بوده و کسی خیلی به من گیر نمی‌داد. 

* مصرف شیشه، هروئین و قرص در ۲۴ ساعت

یک روز شوهر عمه‌ام شیشه مصرف می‌کرد و به من نیز تعارف کرد و من هم قبول کردم. من  دختری بودم که خیلی کنجکاو بوده و همیشه می‌خواستم بزرگی کنم اما راه آن را  نمی‌دانستم! من آن روز در بیست و چهار ساعت، «شیشه»، «هروئین» و «قرص» را امتحان کردم؛ این در حالی بود که من تنها  ۱۲ سال داشتم؛ البته از این سن تا سن ۱۴ سالگی اجبار به مصرف نشده بودم و تفننی مواد مصرف می‌کردم،‌ اما بعد از این مدت، اجبار به مصرف شدم و «شیشه» و «هروئین» مصرف کردم.

از رکسانا می‌پرسم مواد مخدر را چطوری تهیه می‌کردی؟ آهی می‌کشد و می‌گوید: من به دلیل همان مصرف مواد مخدر و مشروب از خانواده پدری جدا شدم و پدر بزرگم گفت "از خانه‌ام برو بیرون و با مادرت زندگی کن!"

* مصرف شیشه در سرویس بهداشتی مدرسه 

آخرین بار که من کلاس دوم راهنمایی در مدرسه  شیشه مصرف کردم که مدیرمان متوجه شد و من را اخراج کرد. آن  روز در سرویس بهداشتی شیشه مصرف می‌کردم که یک دفعه دیدم مدیر مدرسه بالای سرم است.

مادرم زمانی که پدرم را کشتند تنها ۱۷ سال داشت و خانوده‌اش هم قبول نکردند تا مادرم من را نزد خود نگهداری کند و آن زمان مادرم به تهران آمده بود. البته هر وقت تعطیلات عید یا تابستان به منزل اقوام می‌آمد او را می‌دیدم. ابتدا شوهر مادرم موافق حضور من در خانه‌اش بود اما  وقتی از کارهایم با خبر شد، قبول نکرد تا من آنجا باشم. مادرم نیز از رفتارهای غیر عادی من  فهمید که مواد مصرف می‌کنم و کار من به جایی رسیده بود که من هر روز  مواد مصرف می‌کردم. 

مادرم گفت: برو پیش خانواده مادر بزرگت اما من نرفتم؛ به این دلیل که دایی داشتم که خیلی از او  می‌ترسیدم و حاضر به رفتن به منزل مادر بزرگم نشدم. من در سن ۱۴ سالگی در تهران خانه مجردی گرفته بودم و مواد مخدر شیشه و هروئین خرید و فروش می‌کردم.

* خانه مجردی و خرید و فروش مواد مخدر

مادرم یک دوره سه ماه من را به کمپ برد اما باز مواد مصرف کردم. وقتی می‌خواستم خانه مجردی بگیرم به پدر بزرگم گفتم پول نیاز دارم و او نیز مقداری  پول داد و من دو کوچه پایین تر از مادرم خانه‌ای اجاره کردم. در آن زمان با پسری دوست بودم. پول تهیه مواد را داشتم، چون پدر بزرگم در آن زمان ده میلیون تومان برایم پول فرستاد که چهار میلیون آن را برای خانه دادم و با شش میلیون تومان دیگر مواد خرید و فروش می‌کردم. دوست پسرم کاسب مواد بود و با هم خرید و فروش می‌کردیم. او با شناسنامه خود برای من خانه گرفت. 

*تیپ مردانه و توزیع مواد مخدر با موتور!

به دستان خود که روی آن کلماتی را با خودکار نوشته است، خیره می‌شود و اضافه می‌کند: مواد مخدر را در همان منطقه شیر پاستوریزه می‌فروختم. مادرم تا یک سال از این موضوع خبر نداشت. رفتارم کاملاً فرق کرده بود و پسرانه برخورد می‌کردم، تیپ مردانه می‌زدم و خودم جنس می‌آوردم و با موتور مواد می‌فروختم. من مواد را بسته بندی می‌کردم و مشتریان خودم را داشتم. آنها به من  زنگ می‌زدند و مواد را تحویل می‌دادم.

*درآمد روزانه یک میلیون تومانی از فروش مواد مخدر! 

 روزی یک میلیون تومان درآمد داشتم و فقط ماهانه ۷۰۰ هزار تومان اجاره خانه می‌دادم. با این همه درآمد هیچی برایم باقی نماند! وقتی مصرف هروئین را شروع کردم همه زندگیم را باختم و پول‌ها تمام شد! در سال ۹۳ و ۹۴ بسته‌های ربعی و گرمی به  قیمت هر گرم ۵۰ هزار می‌فروختم. وقتی مصرف هروئین را شروع کردم کم کم  دوستانم از من هم جدا شدند و دوست پسرم نیز من را تنها گذاشت. بیمار شدم و پول، خانه و حتی لباس‌های تنم را از دست داده و همه فدای مصرف هروئین شد.

درآمد روزانه حاصل از فروش مواد مخدربرای من یک میلیون تومان بود اما  وقتی مصرف هروئین را شروع کردم همه زندگی و پول‌هایم را باختم.

 

 

 

* نگهداری هروئین در جیب سگ

بعد از یکسال به کمپ آمدم. در کل، حدود ۱۰ بار به کمپ رفته‌ام. شش ماه پیش  نیروی انتظامی در محلمان من را دستگیر کرد. آن زمان سگم همراهم بود و در جیب لباس آن، هفده گرم هروئین بود، هروئین را در فرصتی در جوی آب انداختم. یک شب در کلانتری بازداشت بودم و بعد من را به کمپ آوردند. دوره‌ام که تمام شد از کمپ  رفتم اما این بار خودم به کمپ آمدم. اکنون سه ماه اینجا هستم و دیگر نمی‌خواهم از اینجا بروم. 

هیچ کس از من خبر ندارد که کجا هستم و می‌خواهم همین جا بمانم تا خانواده‌ام برگردند. اینجا  کارهایی مثل مسئولیت جلوگیری از فرار افراد و ایجاد اغتشاش را بر عهده دارم.

*فضولی،آزادی و اعتماد زیاد، عامل انجام خلاف‌های مختلف 

وقتی از رکسانا می‌پرسم دلیل این همه خطا آن هم در سن نوزده سالگی چیست، سکوت سنگینی کرده به گوشه‌ای خیره می‌شود و می‌گوید: علت، سرکشی و فضولی زیاد است! دادن آزادی زیاد به من، اعتماد زیاد خانواده، تنهایی و خلأهای عاطفی از دیگر علل این همه خلاف است.البته به من محبت زیادی می‌شد اما هیچ کدام محبت مادر نمی‌شود! 

 می‌گویم خب! حالا که به این نتیجه رسیدی برو پیش مادرت و با او زندگی کن! چهرهای درهم به خود می‌گیرد و ادامه می‌دهد: زمان می‌برد تا مادرم به من اعتماد کند!

سرکشی،  فضولی،  آزادی زیاد به من، اعتماد زیاد خانواده، تنهایی و خلأهای عاطفی از دیگر علل این همه خلاف کردنم است.

 

 

 

نگاهش از غم دوری از مادر حکایت می‌کند و وقتی از رکسانا می‌پرسم از زمانی که در اینجا هستی به مادرت تلفن زده‌ای و صحبت کرده‌ای؟ با ناراحتی می‌گوید: بله، یک بار ۱۵ مهر روز تولدش. اول فکر کرد من می‌خواهم همان حرف‌های بیهوده همیشگی را بگویم و می‌خواست تلفن را قطع کند اما گفتم "فقط می‌خواستم تولدت را تبریک بگویم!" او فقط جواب داد بعداً  با تو تماس می‌گیرم."

اکنون دوماه از آن روز گذشته اما تماس نگرفته است. من اشتباهات خودم را با تمام وجود پذیرفته‌ام.می‌خواهم به هم سن و سال‌هایم بگویم مواد مخدر یک لذتی دارد که هنوز هم عاشق مصرف آن هستم! اما به خوبی دیدم که چقدر بدی به دنبال دارد و دیگر نمی‌خواهم مصرف کنم.

به آنها می‌گویم هیچ وقت فکر نکنند بزرگ شدن! چون مصرف مواد احساس اعتماد به نفس کاذب  ایجاد می‌کند و فکر می‌کنی همه چیز را می‌دانی و تشخیص می‌دهی!

به هم سن و سالهایم می‌گویم "هیچ وقت فکر نکنند بزرگ شدن! مصرف مواد احساس اعتماد به نفس کاذب  ایجاد می‌کند و فکر می‌کنی همه چیز را می‌دانی و تشخیص می‌دهی!"

 

 

 

اما با مصرف مواد تازه اول بدبختی است! به حرف والدین خود گوش دهند و به هرکس اعتماد نکنند. از خانواده فاصله گرفتن خیلی بد است! آرزویم اول پاک شدن از اعتیاد است و بعد بروم پیش مادرم زندگی کنم. می‌دانم می‌توانم این کار را انجام دهم و اگر خدا بخواهد، مسیر زندگیم را عوض کنم.

قصد دارم باز هم به مادرم زنگ بزنم اما می‌خواهم این کار را در تولد شش ماهگی  پاک شدنم  از اعتیاد انجام دهم تا باور کند ترک کرده‌ام.

**پرده دوم؛ روایت ماندانا از اعتیاد

سه دندان شکسته در جلوی دهان دارد و مدام می‌خندد! اما در پشت این خنده غم بزرگی نهفته است.نامش «ماندانا» است و ۲۷ سال دارد. اهل تهران است و پدرش کارگر شهرداری است.  ۵ خواهر و سه برادر دارد و فرزند آخر خانواده است و تا سال اول دبیرستان درس خوانده  است.

ماندانا در حالی که سوئیشرت  توسی رنگی پوشیده و دست در جیب دارد، می‌گوید: سال ۹۲ اعتیاد را با مصرف شیشه آغاز کردم. من از طریق دوست پسرم با مواد مخدر آشنا شدم.

* مصرف شیشه و سه روز بدون لحظه‌ای خوابیدن!

 اولین بار وقتی شیشه مصرف کردم  سه روز یکسره بیدار بودم و نخوابیدم. مادرم  به من سر می‌زد و وقتی به اتاقم می‌آمد می‌رفتم زیر پتو و او فکر می‌کرد من خواب هستم. بعد از سه روز تازه مواد مزه کرد و به دوستم گفتم "مواد می‌خواهم!"

اولین باری که شیشه مصرف کردم سه روز یکسره بیدار بودم.

 

 

 

من به محل کار دوستم که کارگاه مونتاژ کاری داشت می‌رفتم و با هم مواد مخدر مصرف می‌کردیم. ما قصد داشتیم با هم ازدواج کنیم. در کل، ۵ سال مواد مخدر آن هم شیشه مصرف کردم. یک بار من را به کمپ آوردند و باز وقتی بیرون رفتم شروع به مصرف کردم. خواهر و برادرانم از اعتیادم خبر نداشتند؛ چون ازدواج کرده و از خانه رفته بودند.

بالاخره از این وضعیت خسته شده و یک هفته ماندم تا مواد را مصرف نکنم.دو سال پیش خواهرم من را به کمپ آورد. یک دوره یک ماهه در کمپ بودم و وقتی برگشتم بعد از چند ماه باز مصرف کردم.

*مصرف شیشه و ورود به فاز نظافت!

من پول مواد را به نام چیز دیگری از پدرم می‌گرفتم و به او دروغ می‌گفتم.هربار بیست هزار تومان مواد از محله تهرانپارس می‌خریدم و در خانه و در اتاقم با «پایپ» می‌کشیدم. وقتی مصرف می‌کردم وارد «فاز نظافت» شده و یکسره کار کرده و خانه را تمیز می‌کردم. وقتی شیشه مصرف می‌کنی حالت نظافت می‌گیری و دوست داری همه جا را نظافت کنی!

چون مصرفم کم بود اقوامم متوجه اعتیادم نشدند. اکنون مدت ۶۷ روز است که به این کمپ آمده‌ام. اینجا من مسئول خوابگاه هستم و نظافت خوابگاه و بیدار باش بچه‌ها را برعهده دارم. خانواده‌ام هر هفته به من سر می‌زنند اما خیلی دوست دارم اینجا بمانم.

البته احتمال دارد وقتی از اینجا بروم دوباره مواد مصرف کنم؛ به  این خاطر است که گفتم اینجا بمانم.

 وقتی شیشه مصرف می‌کردم وارد «فاز نظافت» شده و یکسره کار کرده و خانه را تمیز می‌کردم

 

 

* خجالت کشیدن پدرم از دیدن من در کمپ اعتیاد 

به خانم‌هایی که در دام اعتیاد افتاده‌اند می‌گویم "مصرف مواد همه‌اش عذاب است!" می‌دیدم  که چطور پدرم  با ۷۲ سال سن وقتی من را در چنین حالتی دید مقابلم در حال آب شدن بود. پدرم وقتی دید مواد مصرف می‌کنم به رویم نگاه نکرد.

الان چون مریض شده کار نمی‌کند و تازه  یک هفته پیش به دیدنم آمد. وقتی مرا دید از ابتدای ملاقات تا آخر آن، یکسره گریه کرد، چون من دختر آخری خانواده هستم و او من را خیلی دوست دارد.

انتهای پیام/

https://www.farsnews.ir/news/13970905000362

 

بنده ی حقیر بدوم بروم به اتوبوس نماز جمعه بلکه برسم! شاگرد و طلبه و دانشجو یحتمل بعضی اشکال کنند که هنوز هم با مشکلاتی که حضرت آقا می فرمایند دست به گریبان است. اتفاقاً آن بحث مهادی اربعه ای را که حضرت آقا می فرمایند و اینکه مهدی معروف به اصفهانی را گویا در نوشتار سانسور که خیر و بلکه یحتمل صلاح ندیده اند که ذکر شود که چرا هم کشته شد؟! و لذا اگر فقط متن را می خواندید و صوت را نمی شنیدید، یحتمل متوجه مسئله اصلا نمی شدید و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و المستشهدین بین یدیه

یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ ‎﴿هود: ٧٦﴾‏

یَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ ‎﴿النازعات: ١٠﴾‏

 

اینکه امام حسین علیه السلام 1950 یا چند زخم هم برداشته بوده اند، جای بحث دارد:

تعداد افرادی که به دست امام حسین کشته شدند بین 1950 ـ 1800 نفر نقل شده است.

تعداد تخمینی زخم هایی که بر بدن حضرت امام حسین وارد شده است بین 300 تا 1300 عدد نقل می باشد ظاهر این است که درهنگام مبارزه، تا 70 زخم بر بدن حضرت وارد شده است و از آن هنگام که آن حضرت از اسب به روی زمین افتاد تا واپسین لحظات حیات، لشکر کوفه تا 1900 زخم بر بدن مجروح و خسته آن حضرت وارد ساخته باشند.

https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5764/6127/65129

 

ولی نکته ای که اینجا هست این هم هست که علاوه بر اینها، 70 سال پیش، در چهارشنبه 28 مرداد 1332، 19 اوت 1953 هم کودتایی انگلیسی- آمریکایی بر علیه دولت مصدق رخ داد که محمد رضا پهلوی شاه ایران را دوباره به سلطنت هم برگرداند! بعد 15 خرداد 42 را داریم که به 22 بهمن 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران هم ختم شد. و تا امروز هم مقاومت اسلامی در منطقه و از آنطرف هم هنوز ادامه ی تاخت و تازهای آمریکا و انگلیس و خصوصاً تاسیس اسرائیل جعلی در 1948 و سرکوب بی رحمانه و ظالمانه ی مردم فلسطین و بلکه دیگر ملل مسلمان منطقه و جهان را هم داریم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

رفوزه یا رفوضه؟ کدام درست است؟

اصطلاح رفوزه شدن کمی قدیمی است و نسل جدید آن را کمتر به‌کار می‌برند. اما هنوز از پدرها و مادرها و نسل قبل زیاد می‌شنویم که می‌گویند فلانی در فلان آزمون رفوزه شد.

رفوزه از زبان فرانسوی وارد فارسی شده و معادل واژه‌ی refusé است (دقیقاً‌ همان واژه‌ی Refuse به معنای رد کردن در زبان انگلیسی).

طبیعتاً چون واژه از یک زبان اروپایی وارد زبان فارسی شده، منطقی است با الفبای فارسی نوشته شود.

اما چرا ما در فارسی درباره‌ی دیکته‌ی این کلمه شک می‌کنیم؟ معمولاً به این علت که بسیاری از ما نمی‌دانیم این واژه فرانسوی است. ما در زبان عربی واژه‌ی رافضی هم داریم که بیشتر در گذشته و با بار معنایی منفی و در توصیف شیعیان به کار می‌رفته است. چون شیعیان خلافت خلفا را رد می‌کرده‌اند.

بله! نکته‌ی جالب این‌جاست که رفض در عربی کاملاً با refusé در فرانسه و Refuse در انگلیسی هم‌ریشه است.

تعداد کلمات فرانسوی که وارد زبان فارسی شده‌اند، بسیار زیاد است و گاه چنان با فارسی آمیخته‌اند. که ما فراموش می‌کنیم از چه زبانی به دایره لغات ما وارد شده‌اند.

به عنوان چند نمونه‌ی دیگر از این کلمات فرانسوی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • گیشه (guichet)
  • تابلو (tableau)
  • نمره (nombre)
  • آناناس (ananas)
  • ویرگول (virgule)
  • کودتا (coup d’état)
  • آلمان (allemagne)
  • پریز (prise)
  • اکیپ (équipe)
  • مبل (meuble)
  • آسانسور (ascenseur)
  • کائوچو (caoutchouc)
  • بالکن (balcon)
  • مرسی (merci)

https://answerbook.ir/%D8%B1%D9%81%D9%88%D8%B2%D9%87-

%DB%8C%D8%A7-%D8%B1%D9%81%D9%88%D8%B6%D9%87/

یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‎﴿الجمعة: ١﴾‏

 

Peter Woit's Not Even Wrong on Dustin Clausen ....!

 

https://arxiv.org/abs/2109.06766

https://arxiv.org/abs/2106.14735

https://arxiv.org/abs/2102.13459

...

condensed sets and condensed mathematics

https://en.wikipedia.org/wiki/Condensed_mathematics

 

https://arxiv.org/search/?

query=condensed+sets+clausen&searchtype=all&abstracts=show&order=

-announced_date_first&size=50

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٨﴾‏

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ ‎﴿هود: ١١٦﴾

 

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

 

شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه

عَن اَمیرِ المُؤمِنین (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: خُذوا عَنّی کَلِماتٍ‌ لَو رَکِبتُمُ المَطِیَّ فَاَنضَیتُموها لَم تُصیبوا مِثلَهُنَّ اَلا لا یَرجو اَحَدٌ اِلَّا رَبَّهُ وَ لا یَخافَنَّ اِلَّا ذَنبَهُ وَ لا یَستَحیِی العَالِمُ اِذا لَم یَعلَم اَن یَتَعَلَّمَ وَ لا یَستَحیی اِذا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقولَ اللهُ اَعلَمُ وَ اعلَموا اَنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ لَه.(۱)

 Play Video

حدیث زندگی ۱ | ۲۰. امیرالمؤمنین(ع) فرمود این ۵ کلمه را از من فرابگیرید(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۸۳/۰۳/۰۳)


    خُذوا عَنّی کَلِماتٍ‌ لَو رَکِبتُمُ المَطِیَّ فَاَنضَیتُموها لَم تُصیبوا مِثلَهُنَّ
    امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود که این پنج کلمه را، این پنج مطلب را، از من فرا بگیرید؛ پنج کلمه‌ای که هر چه سِیر کنید در این دنیا، نخواهید توانست بهتر از این کلمات حکمت‌آمیز را پیدا کنید. تعبیر حضرت این است که «لَو رَکِبتُمُ المَطی»؛ «مطی» جمع «مطیّه» است؛ یعنی چهارپایان و مراکبِ آن روزِ دنیا؛ حالا شما بفرمایید هواپیما و اتومبیل. فَاَنضَیتُموها؛ یعنی فرسوده کنید؛ [یعنی اگر] آن قدر سواری بکشید از این شتر یا این اسب که از پا بیندازید او را؛ یعنی این قدر پیش بروید؛ راه بروید. خلاصه، کنایه از این معنا است که هر چه بگردید، نخواهید توانست مثل این کلمات را در حکمت پیدا کنید. این پنج کلمه [برای هر کس]  این است:

    اَلا لا یَرجو اَحَدٌ اِلَّا رَبَّه
    [اوّل:] امیدی به غیر خدا نداشته باشد؛ پشت سر همه‌ی عوامل مادّی، اراده‌ی الهی را ببیند. گاهی همه‌ی وسایل مادّی هم فراهم است امّا نتیجه‌بخش نمیشود. همه‌ی این سلسله‌ی علل و معالیلی که در این عالَم طبیعت گذاشته شده است، قوامش و تأثیرش به اراده‌ی الهی است. این را آدم بفهمد و امید او به خدا باشد؛ امید او به این عوامل ظاهری، یعنی به این جسمهای بی‌روح و این کالبدهای بی‌جان نباشد. همه‌ی این علل و عوامل، بدون اراده‌ی الهی کالبدی هستند بی‌جان؛ جان آنها، روح آنها، حقیقت آنها عبارت است از اراده‌ی الهی. پس در همه چیز دنبال امید به خدا باشید؛ این، کار انسان را خیلی آسان و گوارا میکند.

    وَ لا یَخافَنَّ اِلَّا ذَنبَه
    [دوّم:] از هیچ چیز هم جز گناهِ خود نترسد. این گناه، آثار دنیوی و اخروی دارد. وَ ما اَصابَکُم مِن مُصیبَةٍ فَبِ‌ما کَسَبَت اَیدیکُم؛(۲) این همان گناهان ما است، خطاهای ما است؛ ما هستیم که با سوء تدبیر خودمان، با سوء عمل خودمان، با تنبلی خودمان، با دخالت دادن هواهای نفْسانی خودمان، کارها را خراب میکنیم و میوه‌ی تلخ آن، کام ما را تلخ میکند. پس آنچه باید واقعاً از آن بترسیم، خطای خود ما، گناه خود ما، تخلّف خود ما است. این دوّمی موجب میشود که انسان مراقب باشد که در همه‌ی امور زندگی خطا نکند، مواظب باشد که درست بیندیشد، درست فکر کند، درست عمل کند و خواستها و هواها را در تصمیم‌گیری‌های گوناگون در زندگی خودش اثر ندهد. همین جور هم هست؛ در زندگی‌تان [اگر] نگاه کنید، خواهید دید همه چیز همین جور است.

    وَ لا یَستَحیِی العَالِمُ اِذا لَم یَعلَم اَن یَتَعَلَّم
    [سوّم:] شخصی که عالم است، خجالت نکشد از اینکه بیاموزد آن چیزی را که نمیداند. مرحوم کیوان سمیعی -مرد بافرهنگِ فرهیخته‌ای بود به قول امروز؛ مرحوم کیوان سمیعی چند سال پیش فوت کرد- میگفت مرحوم حاج آقا حسین قمی در سفری که از عتبات آمده بود برای زیارت و برمیگشت، آمد کرمانشاه -مرحوم آقای حاج آقا حسین قمی مرجع تقلید بود آن وقت- یک مسئله‌ای در قبله محلّ اختلاف شد بین علما، مرحوم سردار کابلیِ معروف که اهل نجوم و این چیزها بود، آمد نشست برای حاج آقا حسین شرح داد؛ میگوید من در مجلس بودم، دیدم حاج آقا حسین وقتی فهمید که این مردِ واردی است، با اینکه سردار کابلی، هم سنّاً، هم رتبه‌ی علمی‌اش و رتبه‌ی حوزوی‌اش خیلی پایین‌تر از مرحوم حاج آقا حسین بود -البتّه او هم عالم بود، فاضل بود- حاج آقا حسین مثل یک شاگرد گفت شما فردا هم تشریف بیاورید؛ فردا هم آمد برایش شرح داد مسئله‌ای را در باب قبله و تبیین کرد برای او. شما عالم هستید، امّا این مطلب را وقتی نمیدانید، از اینکه بروید یاد بگیرید شرم نکنید. آنچه حالا انسان میخواهد یاد بگیرد و بنا دارد که یاد بگیرد، نگویید «من بروم یاد بگیرم با این شأن و با این مقام و با این شهرت؟» ببینید این دایره‌ی علم‌آموزی و گسترش علم تا کجاها همین طور گسترده میشود! تمام‌شدنی نیست یاد گرفتنِ انسان.

    وَ لا یَستَحیی اِذا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقولَ اللهُ اَعلَم
    [چهارم:] یک چیزی هم که از شما پرسیدند، وقتی نمیدانید، خجالت نکشید از اینکه بگویید: من نمیدانم، خدا میداند. حالا در این روایت دارد «اللهُ اَعلَمُ»؛ در یک روایت دیگر با یک سند دیگری همین مطلب نقل شده که دارد «اَن یَقولَ لا اَعلَم». آدم چیزی را که نمیداند، خجالت نکشد از اینکه بگوید من نمیدانم آن را؛ علم را با جهل مخلوط نکنید. الان خیلی‌ها از این کسانی که مدّعیانِ علم هستند در عرصه‌های مختلف ــ نه فقط عمامه‌ای‌ها؛ عمامه‌ای و غیر عمامه‌ای؛ دیگر حالا غیر عمامه‌ای‌ها شلوغ‌تر کرده‌اند تا عمامه‌ای‌ها ــ اینها وقتی یک چیزی را نمیدانند، ننگشان میکند که بگویند نمیدانیم، رشته‌ی ما نیست، کار ما نیست، بلد نیستیم، تحقیق نکرده‌ایم، درسش را نخوانده‌ایم؛ ننگشان میکند که این را بگویند؛ یک چیزی حتماً در جواب افاده میکنند، افاضه میکند، غلط؛ یعنی جهل را میریزند در عرصه و سفره‌ی علم، مخلوط میکنند، علم را خراب میکنند.

    وَ اعلَموا اَنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ لَه
    [پنجم:] همه چیزِ ایمان صبر است. صبر یعنی تحمّل کردن، استقامت کردن، پای فشردن در راه صحیح؛ به این میگویند صبر، که پشتوانه‌ی همه‌ی حرکتها و تلاشهای انسان هم صبر است.


    ۱) خصال، ج ۱، ص ۳۱۵؛ «على (علیه السّلام) فرمود: کلماتى از من فرا گیرید که اگر بر چهارپایان سوار شوید و در راه‌پیمایى آنها را از پاى درآورید، مانند آن کلمات را نخواهید یافت. هان که هیچ کس جز به پروردگارش امید نبندد و بجز از گناهِ خویش نهراسد و چون چیزى نداند از فرا گرفتنش خجالت نکشد و چون چیزى از او سؤال شد که نمیداند، خجالت نکشد و بگوید خدا بهتر میداند، و بدانید که شکیبایى براى پیکره‌ی ایمان همچون سر است براى بدن، و بدنى که سر ندارد خیرى در او نیست.»
    ۲) سوره‌ی شوریٰ، بخشی از آیه‌ی ۳۰؛ «و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شما است ...»

    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45928

     

    اتفاقاً کمی حوصله هم می خواهد اگر دیدید بعضی هی سیگار می کشند و آشغالهایش را هم می ریزند جلوی در خانه ی شما که بابا بالاخره فکر محیط زیست خودتان هم باشید و بریزید توی این زیرسیگاری مانند که من هم برایتان درست کرده ام و .... بجای اینکه هی بخواهید تهدید هم کنید که اگر به کارمندانت نگویی که دیگر از این کارها نکنند، چنین می کنم و چنان و .... حتی یحتمل اگر با مهربانی هم بفرمایید که بابا این سیگار چیست که می کشی؟ نمی دانی چقدر ضرر هم دارد برایت؟ سرطانزا است؟ یحتمل خیلیها هم به حرفتان حتی گوش هم دهند و حالا بجای اینکه فرت و فرت هم سیگار بکشند، یکی دو تا کمتر هم کشیده و بالاخره روزی حتی یکی دو تا هم بکشند و در آخر دیگر هیچ چی هم نکشند و سیگار و دود و اینها را هم در بست تعطیل کرده و کنار هم بگذارند و .... یعنی می شود؟ نان مهربانی هم مطمئن باشید که می شود خیرات کرد. چند تا نان مهربانی هم هر وقت توانستید خیرات کنید. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد  تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و المستشهدین بین یدیه

    وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿الأعراف: ١٨٠﴾‏

    قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَـٰنَ أَیًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا ‎﴿الإسراء: ١١٠﴾‏

    اللَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ‎﴿طه: ٨﴾‏

    هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحشر: ٢٤﴾‏

    وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿المائدة: ٦٤﴾‏

    إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَّکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ١٠﴾‏

     

    اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایت امیر المومنین علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه

     

     

    ۱۴۰۲/۰۴/۱۴

    نماهنگ | تمسک به ولایت امیرالمؤمنین

     حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یک عده‌ای خیال می‌کنند ولایت ائمه، یعنی فقط ائمه را دوست بداریم و چقدر اشتباه می‌کنند؛ چقدر اشتباه می‌کنند! فقط دوست داشتن نیست و الا مگر در عالَم اسلام کسی پیدا می‌شود که ائمه معصومینِ خاندان پیغمبر را دوست ندارد؟ پس همه ولایت دارند؟ ... نه آقا! ولایت غیر از این حرفهاست. ولایت بالاتر از اینهاست، که ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب و ولایت ائمه را اگر فهمیدیم چیست، آن‌وقت حق داریم به خودمان برگردیم، ببینیم آیا ما ولایت داریم یا نه؟ آن‌وقت اگر دیدیم نداریم، از خدا بخواهیم و بکوشیم که ولایت ائمه را به دست بیاوریم...
    همیشه در ایام عید غدیر، معمول است این را می‌خوانند مردم: «اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا مِنَ المُتمَسِّکین بِوِلایَةِ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام» بنده به دوستانم غالباً این‌جور می‌گویم، می‌گویم نگویید «اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا»، می‌ترسم دروغ باشد، بگویید: «اَللّهُمَّ اجعَلنا مِنَ المُتمَسِّکین بِوِلایَةِ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام» خدایا ما را از متمسکین به ولایت قرار بده.»

    رسانه KHAMENEI.IR در آستانه فرارسیدن عید غدیر نماهنگ «تمسک به ولایت امیرالمؤمنین» را منتشر میکند.

    برچسب‌ها: عید غدیر؛ مسئله غدیر؛ بزرگترین عید؛ عید غدیر؛ بزرگترین عید، برترین تبیین؛

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=53299

     

     

    ۱۴۰۲/۱۱/۰۳

    دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید تهران

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ۲۴ هزار شهید تهران بزرگ با انتقاد از عملکرد مسئولان کشورهای اسلامی در قبال موضوع بسیار مهم غزه گفتند: برخی مواقع موضع‌گیریها و اظهارات مسئولان کشورهای اسلامی اشتباه است زیرا درباره موضوعی همچون آتش بس در غزه صحبت می‌کنند که از اختیار آنها خارج است و در دست دشمنِ خبیثِ صهیونیستی است، مسئولان کشورهای اسلامی باید نسبت به موضوعاتی که در اختیار آنها است، اقدام کنند.

    رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: آن موضوعی که در اختیار مسئولان کشورهای اسلامی است، قطع شریان‌های حیاتی به رژیم صهیونیستی است، کشورهای اسلامی باید ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند و به این رژیم کمک نکنند.

    ایشان خاطرنشان کردند: به‌رغم عملکرد نامناسب مسئولان کشورهای اسلامی و به‌رغم همه سختی‌ها، همان‌گونه که در قرآن آمده، خداوند با مردم مومن است و هرجا که خدا باشد، پیروزی خواهد بود.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: پیروزی مردم غزه قطعی است و خداوند متعال این پیروزی را در آینده نه چندان دور به امت اسلامی نشان خواهد داد و دل‌های مسلمانان و در راس آنها مردم فلسطین و غزه خرسند و خوشحال خواهد شد.

    مشروح بیانات رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، هم‌زمان با برگزاری کنگره ۲۴ هزار شهید تهران بزرگ منتشر می‌شود.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=55011

     

    درنگی در معنای اصلیِ کلمه «امیرالمؤمنین» و ویژگیِ «یدالله» بودنِ حضرت

    Prevقبلی مدافعانِ امیرالمؤمنین علیه السلام

    بعدی آثار علم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و جایگاه علمی ایشانNext

    همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان 1441 هـ ق، حجت الاسلام کاشانی بامداد روز شنبه مورخ 13 اردیبهشت ماه 1399 مصادف با سحر هشتمین روز ماه مبارک رمضان در برنامه زنده تلویزیونی «ماه من» شبکه سوم سیما حضور یافتند و پیرامون موضوع «درنگی در معنای اصلیِ کلمه «امیرالمؤمنین» و ویژگیِ «یدالله» بودنِ حضرت» به گفتگو پرداختند که مشروح این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد.

     

    برای دریافت فایل صوتی این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

    برای دریافت فایل تصویری این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

    برای مشاهده و دریافت فایل PDF بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

    «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏»

    مقدّمه

    امشب موضوعِ بحثِ ما درنگی در «معنای اصلیِ کلمه‌ی امیرالمؤمنین و ویژگیِ یدالله بودنِ حضرت» است.

    «مجرای فیض بودن» در قرآن کریم

    با دویست و شصتمین آیه مبارکه سوره بقره بحث را آغاز می‌کنم، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ».

    وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام با خدای متعال عرض کرد: خدایا! چگونه مُرده‌ها را زنده می‌کنی؟ آن‌ها دفن می‌شوند، ممکن است حیواناتِ درّنده بعضی از این بدن‌ها را بخورند، سال‌ها می‌گذرد و این بدن‌ها پخش می‌شود؛ حضرت حق فرمودند: آیا ایمان نداری؟ عرض کرد: چرا، ولی برای اطمینانِ قلبِ خود می‌خواهم.

    این قسمتِ آیه را زیاد بحث کرده‌اند و موضوعِ بحثِ من نیست، بعد حضرت حق فرمودند: چهار نوع پرنده بردار و این‌ها را به سمتِ خودت نزدیک کن، شاید برای اینکه نگاه کنند و ببینند که این‌ها چطور هستند که بعداً تعجّب نکنند، این‌ها را بکش و تکه تکه کن و در چند جای مختلفِ کوه بگذار و «ثُمَّ ادْعُهُنَّ» این‌ها را صدا بزن…

    این «صدا زدنِ» حضرت ابراهیم علیه السلام چه ویژگی دارد؟ «یَأْتِینَکَ سَعْیًا» یعنی می‌گوید اجزای آن‌ها با سرعت به یکدیگر نزدیک می‌شود و تو می‌بینی، «وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» بدان که خدای متعال عزیز و حکیم است.

    وقتی حضرت ابراهیم سلام الله علیه یک سؤال داشتند خدای متعال می‌توانست زنده کردنِ مُرده را به او نشان بدهد اما آن اراده‌ی احیای مُرده را در «صدای خودِ حضرت ابراهیم علیه السلام» قرار داده است، یعنی وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام صدا زدند این زبان یک لحظه «زبانِ خدا» شد، یعنی «لسان الله» شد.

    بلاتشبیه و دور از حضرت ابراهیم علیه السلام، خدای متعال از این کارها حتّی برای بدها هم زیاد انجام می‌دهد، مثلاً وقتی فرعون می‌خواست حتماً پسرها را بکشد خدای متعال حضرت موسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام را در خانه‌ی خودِ فرعون بزرگ کرد.

    خدای متعال می‌خواست بفرماید که برای من کاری ندارد که این مُرده‌ها را جمع کنم، برای من به همین سادگی است که خودِ تو دیدی، من آن اثر را در صدای خودِ تو قرار دادم.

    معلوم است که همه‌ی مصدر و ویژگی و مرجعیّتِ آن برای حضرت حق است و حضرت ابراهیم علیه السلام «واسطه» شدند.

    در قرآن کریم این موضوع دو مرتبه آمده است، یک مرتبه خودِ خدای متعال به حضرت عیسی علیه السلام نسبت داده است، «تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ»[1] تو نابینای مادرزاد را شفاء می‌دهی.

    معنای آن چیست؟ یعنی حضرت عیسی علیه السلام مستقلاً از خدای متعال این کار را انجام می‌دهد؟ واضح است که نه! معاذالله! ولی خدای متعال به او نسبت می‌دهد که تو به اذنِ من این کار را می‌کنی، «تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِی» تو مُرده‌ها را به اذنِ من زنده می‌کنی.

    حضرت عیسی علیه السلام هم در آیه 49 آل عمران به خودشان نسبت می‌دهند، «أُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ»[2]، من باذن الله مُرده زنده می‌کنم؛ یعنی زبانِ من «لسان الله» می‌‌شود، آیا چیزی از خود دارم؟ خیر! از خودم هیچ چیزی ندارم ولی زبانِ من زبانِ خدا می‌شود، که طبیعی است این موضوع برای بندگانِ خدا رُخ می‌دهد، برای عبادِ خدای متعال رُخ می‌دهد، و هرچه بندگی عمیق‌تر باشد طبیعتاً این قدرت بیشتر می‌شود.

    مثلاً وقتی ما بر سرِ سفره‌ی پدرمان می‌نشینیم تا افطار میل کنیم این غذایی که در سفره است را مادرمان طبخ کرده است و پدرمان هم محتوای آن را تهیّه کرده است، رزق را پدرمان آورده است اما رزق برای خدای متعال است، پدرمان «واسطه» شده است، به این موضوع «مجرای فیض» می‌گویند.

    خدای متعال می‌توانست عالَم را بدونِ مجرای فیض هم خلق کند اما اینکه حال آیا ما حکمتِ آن را می‌دانیم یا نمی‌دانیم خدای متعال خواسته است و حکمتِ خدای متعال اقتضاء کرده است و امر کرده است که عالَم را با مجرای فیض اداره کند، یعنی گاهی زبانِ یک نفر زبانِ خدا می‌شود، گاهی دستِ یک نفر دستِ خدا و قدرتِ خدا می‌شود.

    مثلاً جناب جبرئیل که حاملِ پیامِ وحی است مسلّماً خدای متعال به جبرئیل نیازی ندارد، ولی اسباب این است که جبرئیل این کار را کند، خدای متعال به ملک الموت نیازی ندارد ولی او جان‌ها را می‌گیرد، یعنی خدای متعال اینطور اراده کرده است.

    همه‌ی خیر در اهل بیت علیهم السلام است

    در مورد حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه داریم: «السلام‏ عَلَیْکَ یا عَیْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ، وَ یَدَهُ الباسِطَةَ»[3]، خودِ حضرت فرمودند: «أَنَا یَدُ اَللَّهِ اَلْمَبْسُوطَةُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ اَلْمَغْفِرَةِ»[4]، من دستِ خدا هستم، و بعد هم «گاهی» نیست، من مجرای فیضِ الهی هستم آن هم «مبسوطه»، یعنی خدای متعال خواسته است که مجرای فیضِ او من باشم.

    البته من اینجا در پرانتز عرض کنم که موضوع حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه‌ی هدی علیهم صلوات الله هم همینطور است، اما موضوعِ ما در این شب‌ها «حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه» هستند.

    لذا حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: خدای متعال برای من اینطور خواسته است، من دستِ قَدَر قدرتِ خدای متعال هستم، خودِ خدای متعال اینطور خواسته است.

    و فرمود: «مَنْ عَرَفَنِی وَ عَرَفَ حَقِّی» کسی که مرا بشناسد و حقِ من را بشناسد «فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»، نه اینکه من خدا هستم، چونکه من عبدِ خدا هستم و مهم‌ترین آیتِ خدای متعال. لذا «حُسن آن دارد که یوسف آفرید»، از زیبایی‌های گل و دشت و دریا… آن چهره‌ی زیبای حضرت یوسف علیه السلام بیشتر آیت برای خالقِ اوست، و هیچ کسی در این عالَم مانندِ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آیتِ عظمای حق، علامتِ حق، اسمِ حق نیست.

    لذا در زیارت حضرت داریم: «اَلسَّلامُ عَلى اسْمِ اللهِ الرَّضِیِّ» سلام بر نامِ پسندیده‌ی خدا، یا داریم که خدای متعال را با اسامیِ ما بخوانید.

    مثلاً ما در زیارت جامعه کبیره داریم: «إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه» اگر نامِ خیر بیاید، «الخیر» الف و لام هم دارد که معنای آن «هر خیری» است، نه یک خیرِ خاص، نه یک زمانِ خاص، نه یک مکانِ خاص، نه یک موضوعِ خاص، بلکه هر خیری.

    در ذهنِ کسی نیاید که «پس توحید چه شد؟»، عرض کردم که حضرت عیسی علیه السلام هم به خود نسبت دادند که «من مرده زنده می‌کنم باذن الله»، همه‌ی این‌ها باذن الله است، اصلاً بزرگترین توهین به اهل بیت علیهم السلام این است که آن بزرگواران را از خدای متعال مستقل بدانیم، چون این کار معاذ الله «شرک» است و «شرک» نجاست است و این بیشترین توهین به اهل بیت علیهم السلام است، اهل بیت علیهم السلام هیچ چیزی از خودشان ندارند، اتّفاقاً همین موضوع آن عزیزان را بزرگ می‌کند، چون هرچه دارند الهی است و همه‌ی آن‌ها بواسطه‌ی بندگی بدست آمده است نه معاذ الله بوسیله‌ی استقلال، استقلال نسبت به حضرت حق نجس‌ترین کلمه‌ی ممکن در عالم است.

    لذا دیگر این کوچک‌ترین تعریف‌ها که به برکتِ شما باران می‌آید و آسمان… این‌ها دیگر چیزی نیست، دیگر «إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه»، همه‌ی خیرها همینطور است.

    چرا به حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه «امیرالمؤمنین» می‌گویند؟

    لذا وقتی به امام معصوم عرض کردند که چرا به حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه «امیرالمؤمنین» می‌گویند؟ به این مجرای فیض اشاره کرد، حضرت فرمودند: «أَنَّهُ یَمِیرُهُمْ اَلْعِلْمَ»[5] چونکه علم را از برکتِ ایشان می‌گیرند؛ و نه فقط برای ما باشد و فقط ما می‌گیریم.

    بعضی‌ها اشتباهی خیال کرده‌اند که «امیرالمؤمنین» با این «یَمیِرُ» از یک ریشه است و گیر کرده‌اند، نخیر! دو فعل با حروفِ مختلف است، منتها امام در حالِ بیانِ معنای حقیقیِ «امیرالمؤمنین» هستند، چرا به ایشان «امیرالمؤمنین» می‌گویند؟ نه بخاطرِ اینکه رئیسِ حکومت هستند و خلیفه‌ی مسلمین، اینکه چیزی نیست، بواسطه‌ی اینکه ایشان یدالله باسطه هستند و مجرای فیض الهی هستند و برکات و رحمت از آن گنجینه به عالَم می‌رسد به ایشان «امیرالمؤمنین» می‌گویند.

    لذا حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم «امیرالمؤمنین» نشدند، وقتی به امام صادق علیه السلام عرض کردند که از چه زمانی ایشان «امیرالمؤمنین» شدند حضرت فرمودند: از زمانی که خدای متعال آسمان و زمین را خلق کرد دستور داد که سه مرتبه ندا بدهند: «اشهد ان لا اله الا الله»، سه مرتبه ندا بدهند: «اشهد ان محمد رسول الله»، سه مرتبه هم ندا بدهند: «اشهد ان علیً امیرالمؤمنین حَقّا». از قبل از خلقت تا زمانی که آسمان و زمین خلق شد.

    مسئله‌ی «امیرالمؤمنین» بودنِ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه برای مسئله‌ی خلافت و سقیفه و این‌ها نیست، اصلاً این مسئله در برابرِ حقیقت اصلاً چیزی نیست، لقبِ الهی به اعلامِ نبوی است، فرمودند: از زمانی که حضرت آدم سلام الله علیه خلق نشده بود، و بعد هم این لقب قبل از حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به کسی اعطاء نشده است و بعد از ایشان هم به کسی اعطاء نخواهد شد. خلاصه اینکه کسی فکر نکند که می‌تواند با حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه رقابت کند.

    در کتاب کافی شریف آمده است که حتّی محضرِ امام صادق صلوات الله علیه عرض کرد: آقا جان! ان شاء الله زمانی که امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند، دیگر حاکمیّتِ همه‌ی دنیا بدستِ حضرت می‌افتد، واقعاً ولیّ امر مسلمین بودنِ ایشان بر همه‌ی جهان بصورتِ تمامِ جن و انس در عالَم عملاً محقق می‌شود، آیا می‌توانیم به ایشان «امیرالمؤمنین» بگوییم؟ امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: خیر! به ایشان عرض می‌کنیم: «السلام علیک یا بقیّة الله»، «امیرالمؤمنین» فقط حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند و به شخصِ دیگری هم نمی‌گوییم.

    لذا در روایاتِ ما هست و در روایاتِ برادرانِ غیرشیعه هم هست که از جبرئیل آمد و به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض کرد: یا رسول الله! خدا فرموده است که سؤال کن به چه دلیل انبیاء قبل از تو به نبوّت رسیدند؟ چون دستورِ الهی بود حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به جبرئیل فرمودند: این بزرگواران به چه دلیلی مبعوث شدند و درجه‌بندی شدند؟ جبرئیل از طرفِ حضرت حق بیان کرد: «عَلَی نَبُوَّتِک وَ وِلایَت عَلی بن أبیطالب».

    حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه معلّمِ انبیاء هستند، دیگر اینکه معلّمِ ما و مجرای فیضِ ما باشند که چیزی نیست.

    عمداً این روایت را خواندم که بگویم جایگاه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم محفوظ است و واضح است که ایشان شفیعِ انبیاء علیهم السلام هستند اما موضوعِ بحثِ ما نیست.

    شب‌های اول عرض کردم که حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با تمامِ عظمت‌شان می‌فرمودند: «أنا عبدٌ مِن عَبیدِ مُحَمَّد»، این حاکی از مقام و عظمتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است. ضمناً یک نکته هم عرض کنم، اینجا حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خضوع نکردند، اینجا حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بزرگی کردند؛ وقتی ما برای زیارت به محضرِ ائمه علیهم السلام در مزارِ شریف‌شان می‌رویم می‌گوییم: «عَبدُکُم وَبنُ عَبدِکُم»، آنجا ما خودمان را کوچک نمی‌کنیم، بلکه خودمان را بزرگ می‌کنیم، به قولِ کوچه و بازاریِ آن «برای خودمان نوشابه باز می‌کنیم»، چون انتصاب دادن به اهل بیت علیهم السلام مقامِ خیلی عظیمی است، با این انتصاب تطهیر می‌شویم، و ان شاء الله من حقیقتِ آن را بفهمم و امام زمان ارواحنا فداه این حقیقت را به من بچشانند.

    این معنای ید الله بودن و واسطه‌ی فیض بودن است که وقتی ولایتِ مطلقه‌ی کلیّه می‌شود درواقع حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه می‌شود.

    لذا وقتی قیامت هم می‌شود این «امیرالمؤمنین» بودنِ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تمام نمی‌شود، لذا ذیلِ این آیه که «سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»[6] وقتی می‌خواهند به بهشت وارد بشوند شرابِ طهورِ پاک‌کننده‌ای می‌نوشند که پاک و پاکیزه به بهشت وارد شوند، «سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ»، رَبّ این‌ها به این‌ها شرابِ طهور می‌دهد، امامِ معصوم می‌فرمایند: «أی بِیَدِ علی بن ابیطالب»، خدای متعال می‌دهد یعنی چه؟ یعنی حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه واسطه‌ی فیض هستند و می‌آیند و این‌ها را سیراب می‌کنند.

    این «ید الله» و «امیرالمؤمنین» هم در این دنیاست و هم در آن دنیا، این یک حقیقتِ وجودی است، لذا اصلاً انکارشدنی نیست که مثلاً بگوییم غصب شد، اصلاً همچنین چیزی را نمی‌شود غصب کرد، چون این یک عطیّه‌ی الهی است، حکومت را می‌شود گرفت اما این موضوع درواقع سلطنتِ الهی است که بواسطه‌ی تبعیّت بدست آورده‌اند.

    ذکر اهل بیت صلوات الله علیهم أجمعین «ذکر الله» است

    از امام صادق علیه السلام و امام باقر علیه السلام دو روایتِ معتبر داریم که هر دو در کتاب «کافی» است، من یکی از آن دو را می‌خوانم که عزیزانِ ما ببینند که ما این شب‌ها مشغولِ چه کاری هستیم.

    امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: «شِیعَتُنَا اَلرُّحَمَاءُ بَیْنَهُمُ»[7]، اگر «شیعیان» شیعیانِ ما باشند با یکدیگر مهربان هستند، تک‌خور نیستند، به یکدیگر خشم نمی‌کنند، «اَلَّذِینَ إِذَا خَلَوْا ذَکَرُوا اَللَّهَ» همینکه فرصتی بدست بیاورند مجلسِ ذکرِ خدا می‌گیرند، یعنی چکار می‌کنند؟ فرمودند: «إِنَّ ذِکْرَنَا مِنْ ذِکْرِ اَللَّهِ» از ما سخن می‌گویند، و چون ذکرِ ما ذکرِ خداست، چون ما اراده و مشیّت و دعوتی بجز خدای متعال نداریم و آینه‌ی تمام‌نمای خدای متعال هستیم و به جای دیگری آدرس نمی‌دهیم، یعنی اگر به سمتِ ما بیاید به سمتِ خدا آمده‌ است، «إِذَا ذُکِرْنَا ذُکِرَ اَللَّهُ» اگر ما را یاد کنند خدای متعال را یاد کرده‌اند.

    لذا ما در این شب‌ها در حالِ گفتنِ «ذکر الله» هستیم، هرچه بیشتر حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را بشناسیم باید بیشتر پی ببریم که خدای متعال با وجودِ سجده‌های حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه چه منّتی بر سرِ ما گذاشته است که یک بیچاره‌ای مثلِ من هم سجده می‌کند.

    قدرتِ «یداللّهی» و بندگیِ امام

    این قدرتِ «ید اللّهی» چطور بدست می‌آید؟ حاجی سبزواری خیلی زیبا گفته است که من معنای آن را عرض می‌کنم.

    الآن من و شما دستِ خودمان را تکان می‌دهیم، چطور تکان می‌دهیم؟ مسلّماً نمی‌نشینیم تا فکر کنیم و یک برنامه و فلوچارتی تهیّه کنیم، اراده می‌کنیم و دستِ خودمان را تکان می‌دهیم، چرا؟ چون نفسِ من حاکم است.

    «امام» به برکتِ الهی مجرای فیض است و اگر اراده کند عالَم در مُشتِ اوست، لذا هیچ چیزی برای امام سخت نیست، منتها عبودیّتِ امام است که وقتی آن دو سه نفر در ماجرای جمل خواستند بروند و بیعت‌شکنی کنند حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به «ابن عباس» فرمودند: این‌ها در حالِ رفتن هستند که فتنه کنند، «ابن عباس» گفت: آقا جان! شما که می‌دانید پس آن‌ها را بگیرید دیگر! حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: نه! من علم دارم، قدرتِ آن را هم دارم، اگر اراده هم کنم ممکن است آن‌ها درجا بمیرند، به ملک الموت دستور می‌دهم، ولی خدای متعال دستور داده است که در زندگیِ عادی فقهی زندگی کنید، یعنی اگر خواستید به کسی اتّهامی بزنید باید سند داشته باشید، فعلاً سندی از فتنه‌ی این‌ها نیست.

    یعنی امامی که به عالَم سلطنت می‌کند در زندگیِ عادیِ خود مانندِ ما عادی زندگی می‌کند، و این بندگیِ امام است.

    امامی که او سیراب‌کنندگیِ آب را افاضه می‌کند در کربلا تشنه شهید می‌شود، همینطور طفلِ شش‌ماهه‌ی ایشان هم همینطور تشنه شهید می‌شوند، اتّفاقاً این بندگیِ امام است که در برابرِ حضرت حق اینطور خاضع است.

    لذا در زیارت حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه داریم: «السَّلامُ عَلَى مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکَّةُ وَمِنى» سلام بر تو که شرافتِ مکّه به برکتِ توست، یا داریم که خدای متعال کشتیِ نوح را به برکتِ نامِ تو نجات داد، خدای متعال می‌خواست نجات بدهد، عرض کردیم که عالَمِ اسباب و علل و مجاری است، به چه عنوان؟ خدای متعال با نامِ مبارکِ تو نجات داد، و این حرفِ خیلی عجیبی نیست.

    فکر نکنید که ما امشب حرفِ خیلی خاصّی زدیم یا فضیلتِ مهمّی گفتیم، ابداً اینطور نیست، اصلاً چیزی نگفتیم، یعنی اصلاً من از حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه چه چیزی می‌فهمم که بخواهم ایشان را معرّفی کنم؟ فقط درحالِ بازگو کردنِ کلمات هستم، مانندِ آن گدایی که مجیز می‌گوید تا چیزی بگیرد، من که از حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه چیزی نمی‌فهمم.

    وقتی حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در میانِ جنگِ صفّین کَرّ و فَرّ می‌کردند و از این طرف به آن طرف «الله اکبر» می‌گفتند، پانصد و بیست و چند مرتبه «الله اکبر» گفتند یعنی پانصد و بیست و چند نفر زمین خوردند و از دنیا رفتند، یکی از یارانِ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در سپاه صفّین فریاد زد: «ید الله فَوقَ یَدِ مُعاویَه»، حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دستِ خداست و نمی‌توانید با ایشان دربیفتید.

    بیانِ فضیلتِ حضرت با واژه‌ی «امیرالمؤمنین»

    من خیلی امید دارم و باز هم این موضوع را تکرار می‌کنم که ان شاء الله تا توانستیم حضرت را «امیرالمؤمنین» صدا کنیم که این بیانِ فضیلتِ حضرت است، خودِ همین «امیرالمؤمنین» گفتنِ ما بیانِ فضیلت است.

    نکته‌ای در موردِ زیارتِ مشاهدِ مشرّفه

    ممکن است برای عزیزانِ ما این سؤال پیش بیاید که تو اینقدر به مشاهد مشرّفه تأکید می‌کنی، امشب دیگر گله نداریم، قصد دارم حقیقتی را بیان کنم، مگر نمی‌گویند «بُعدِ منزل نبوَد در سفرِ روحانی»؟ چرا! بر منکرِ آن لعنت! اما اگر شما بدانید که خودِ شخصِ امام زمان ارواحنا فداه یا امام رضا علیه السلام الآن دو خیابان آن‌طرف‌تر هستند، آیا شما اینجا می‌نشینید و می‌گویید «بُعدِ منزل نبوَد در سفرِ روحانی»؟ مسلّماً این کار را نمی‌کنید، آنجایی که شما می‌توانید ارادتِ خودتان را نشان بدهید و خستگیِ راه را به جان بخرید آیا نمی‌روید؟ مسلّماً می‌دویم، ما اصلاً یک لحظه هم مکث نمی‌کنیم، چرا؟ چون این حقیقتِ الهی در روایاتِ ما اینطور است که به ما فرموده‌اند: زیارتِ ما بعد از شهادت‌مان…

    برای شما سه روایت می‌خوانم، زیارتِ ما بعد از شهادت‌مان مانندِ زیارتمان در در زمانِ حیاتِ ماست.

    من می‌گویم این روایت خیلی مهم نیست، روایتِ بعدی عجیب‌تر است.

    امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ زَارَنِی فِی مَمَاتِی فَقَدْ زَارَنِی فِی حَیَاتِی»[8] اگر کسی مرا بعد از شهادتم زیارت کند خودم را در زمانِ حیاتم زیارت کرده است. (حضرت نفرموده‌اند مانندِ زمانِ حیاتم هست)

    یعنی ما مشهد را چگونه می‌بینیم؟ ما به مشهد می‌رویم که خودِ امام رضا علیه السلام را زیارت کنیم نه نستجیربالله یک مَیّت را، اگر مَیّت بود که آنجا اذن دخول و آرام و غسل کنید و طاهر وارد شوید و… نداشت، ما می‌رویم تا با یک حَی مواجه شویم.

    حال اینکه حقیقتِ این چیست که… حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: کسی که ما را بعد از شهادت‌مان زیارت کند «فَقَد زارَ الله» نه «کَمَن زار الله»، خدا را زیارت کرده است، این «خدا را زیارت کرده است» یعنی در اوجِ کانونِ توجّه و مرحمت و رحمتِ خدای متعال قرار گرفته است.

    اگر به من بگویند یک گنجی در دو خیابان آنطرف‌تر هست معلوم است که من آن گنج را رها نمی‌کنم.

    بعد اینکه رفتارِ اهل بیت علیهم السلام با ما خیلی عاطفی است، لذا فرمودند: اگر بتوانید به زیارتِ ما بیایید و نیایید به ما جفا کرده‌اید، دلِ ما هم برای شما تنگ می‌شود.

    چطور اگر شما بتوانید به مادرتان سر بزنید حتماً این کار را می‌کنید، مسلّماً تلفن زدن هم خوب است اما کارِ رفتن را نمی‌کند.

    ما اگر به مشهد می‌رویم برای این است که خودِ امام را زیارت کنیم.

    لذا این نکته هست که ما دائماً تحت تصرّف و در محضرِ امام هستیم، اولاً در محضرِ امام زمان ارواحنا فداه و همه‌ی معصومین علیهم السلام هستیم، و بعد اینکه شما در این ایّامِ کرونا ببینید که مدارس تعطیل است و معلّم‌های عزیز در فضای مجازی زحمت می‌کشند، فرض کنید یک معلّمی به خانه‌ی ما بیاید و هر لحظه بالای سرِ فرزندِ من باشد، بعد اگر آن فرزند در آخرِ سال نمره‌ی کمی بدست بیاورد بیشتر از اینکه از ما خجالت بکشد از این معلّمی خجالت می‌کشد که کار و زندگیِ خود را رها کرده و به او پرداخته است خجالت می‌کشد.

    چرا به ما محضرِ امام معصوم می‌رویم و می‌گویید: «یا وَلِیَّ اللّهِ ! إنّ بَیْنى وَ بَیْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا یَأْتى عَلَیْها إلّا رِضاکُمْ»[9]، یا امام رضا! یا امام زمان! بینِ من و خدا یک گناهانی است که من قبل از اینکه از خدای متعال عذرخواهی کنم باید از شما عذرخواهی کنم، شما هر لحظه به لحظه مراقبِ من بودید و مرا می‌دیدید، فلذا اول ای آن بزرگواران عذرخواهی می‌کنیم.

    «حارث همدانی» به محضرِ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آمد و حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟ گفت: «یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ جَاءَ بِی وَ اَللَّهِ حُبُّکَ»[10]، سحر بود ولی گفتم الآن حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فلان جا هستند و به عشقِ شما آمدم، از بس که شما را دوست دارم.

    حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: وقتی از دنیا بروی من را همانطور که دوست داری می‌یابی.

    لذا این ارتباطِ ما با اهل بیت علیهم السلام واقعاً یک گنجِ عجیب و عظیمِ الهی است که خدای متعال به ما عطاء کرده است، اصلاً نمی‌شود قدرِ آن را دانست.

    خدمتِ به شیعیان مانندِ خدمت به اهل بیت علیهم السلام است

    «رُمَیلِه» از شاگردانِ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، می‌گوید: مریض شده بودم و تب و لرز داشتم، ولی گفتم که حیف است نماز صبح پشت سرِ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را از دست بدهم، خودم را با سختی به مسجد کشاندم، حضرت نماز خواندند، دوباره لرزِ من شدید شد، بعد از نماز به محضرِ حضرت رفتم، حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه چه شده است؟ عرض کردم: بیمار بودم، حضرت فرمودند: هر کدامِ شما که مریض می‌شوید من مریض می‌شوم، «رُمیلِه» گفت: آیا منظورِ شما همین طرفدارانِ اطرافِ شما در اطرافِ دارالحکومه هستند؟ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: نه! اگر ذرّه‌ای به شیعیانِ ما در شرق و غربِ عالَم آسیب وارد شود به ما آسیب می‌رسد.

    لذا فرموده‌اند: اگر کسی می‌خواهد به ما خدمتی کند و دستِ او به ما نمی‌رسید به شیعیانِ ما خدمت کند.


    [1] سوره مبارکه مائده، آیه 110 (إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی ۖ وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِی ۖ وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ)

    [2] وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ ۖ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ

    [3] زیارت ششم حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه

    [4] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلامبحار الأنوار، جلد ۴، صفحه ۸ (ید، [التوحید] ، اِبْنُ اَلْوَلِیدِ عَنِ اِبْنِ أَبَانٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی خُطْبَةٍ: أَنَا اَلْهَادِی وَ أَنَا اَلْمُهْتَدِی وَ أَنَا أَبُو اَلْیَتَامَى وَ اَلْمَسَاکِینِ وَ زَوْجُ اَلْأَرَامِلِ وَ أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ اَلْمُؤْمِنِینَ إِلَى اَلْجَنَّةِ وَ أَنَا حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِینُ وَ أَنَا عُرْوَةُ اَللَّهِ اَلْوُثْقَى وَ کَلِمَةُ اَلتَّقْوَى وَ أَنَا عَیْنُ اَللَّهِ وَ لِسَانُهُ اَلصَّادِقُ وَ یَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اَللَّهِ اَلَّذِی یَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اَللّٰهِ وَ أَنَا یَدُ اَللَّهِ اَلْمَبْسُوطَةُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ اَلْمَغْفِرَةِ وَ أَنَا بَابُ حِطَّةٍ مَنْ عَرَفَنِی وَ عَرَفَ حَقِّی فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّی وَصِیُّ نَبِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى خَلْقِهِ لاَ یُنْکِرُ هَذَا إِلاَّ رَادٌّ عَلَى اَللَّهِ وَ رَسُولِهِ .)

    [5] الکافی، جلد 1، صفحه ۴۱۲ (اَلْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِمَ سُمِّیَ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِأَنَّهُ یَمِیرُهُمْ اَلْعِلْمَ أَ مَا سَمِعْتَ فِی کِتَابِ اَللَّهِ : «وَ نَمِیرُ أَهْلَنٰا » . وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى قَالَ: لِأَنَّ مِیرَةَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ عِنْدِهِ یَمِیرُهُمُ اَلْعِلْمَ .)

    [6] سوره مبارکه انسان، آیه 21 (عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ ۖ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا)

    [7] الکافی، جلد ۲، صفحه ۱۸۶ (عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: شِیعَتُنَا اَلرُّحَمَاءُ بَیْنَهُمُ اَلَّذِینَ إِذَا خَلَوْا ذَکَرُوا اَللَّهَ إِنَّ ذِکْرَنَا مِنْ ذِکْرِ اَللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُکِرْنَا ذُکِرَ اَللَّهُ وَ إِذَا ذُکِرَ عَدُوُّنَا ذُکِرَ اَلشَّیْطَانُ .)

    [8] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلامبحار الأنوار، جلد ۹۸، صفحه ۳۶۶ (رَوَى سُلَیْمَانُ بْنُ عِیسَى عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ کَیْفَ أَزُورُکَ إِذَا لَمْ أَقْدِرْ عَلَى ذَلِکَ قَالَ قَالَ لِی یَا عِیسَى إِذَا لَمْ تَقْدِرْ عَلَى اَلْمَجِیءِ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْجُمُعَةِ فَاغْتَسِلْ أَوْ تَوَضَّأْ وَ اِصْعَدْ إِلَى سَطْحِکَ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ تَوَجَّهْ نَحْوِی فَإِنَّهُ مَنْ زَارَنِی فِی حَیَاتِی فَقَدْ زَارَنِی فِی مَمَاتِی وَ مَنْ زَارَنِی فِی مَمَاتِی فَقَدْ زَارَنِی فِی حَیَاتِی)

    [9] زیارت جامعه کبیره

    [10] اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، جلد 1، صفحه 88

    https://www.hkashani.com/?p=11938

     

     

    روز پدر، 13 رجب، تولد حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه مبارک باد. این دور از ذهن نیست که در شب تولد آن حضرت، از عظمت تولد آن حضرت در مقایسه با تولد عیسی ابن مریم علی نبینا علیه السلام و اینکه چطور کعبه شکافت و حضرت فاطمه بنت الاسد مادر گرامی آن حضرت وارد کعبه شده و بعد از سه روز دوباره کعبه از همانجا شکافت و حضرت فاطمه بنت الاسد و حضرت علی در بغل ایشان از کعبه بیرون آمدند. و این حدیث را می فرمایند که بطور متواتر هم گزارش شده است. البته این هم که حضرت امیر المومنین امام علی علیه السلام ید الله هم هست، یحتمل برای مومنین شیعیان آن حضرت خیلی جای تعجب هم نباشد چرا که می فرمایند حضرت علی علیه السلام حتی در عین حال روح قرآن کریم هم هست. ان شاء الله که امثال بنده ی حقیر هم این سعادت و لیاقت را داشته باشند که در میان شعیان آن حضرت هم به حساب بیانند. 

    البته بنده ی حقیر عرضم این است که بنده هنوز هم خیلی دلم می خواست که به نیت رجاء هم که شده یک دو رکعتی و چهار رکعتی و شش رکعتی در هر رکعت سوره های حمد، یس، و قل هو الله را در این سه روزه ی اعتکاف می خواندم تا همه ی گناهان (الا شرک چرا که ان شاء الله که همه و همه ی ما هم مسلمانیم دیگر) هم برطرف می شد. ولی این سئول هم خیلی مطرح است که آیا واقعاً هم ما همه و همه مسلمان و نه مشرک هستیم و بلکه توحید را هم درک می کنیم؟ و الا چرا هم مسئله از این قرار هم هست که همه ی عالم هم هنوز مسلمان نشده اند؟! نکته اینجا همانا جهاد تبیین ای است که نشان دهد که بابا رگ حیاتی غده ی سرطانی را هم خوب است که قطع کنی و بلکه همین هم برایت حیات بخش خواهد شد. حالا یحتمل متوجه هم نیستی که غده ی سرطانی کجای بدنت را هم گرفته است و آیا عفونت و باکتری و ویروس و مریضی از کجا هم سرچشمه گرفته و لذا هی آنتی بیوتیک و هی مسکن و هی .... بی خود نبوده است که قدیمها مردم که به هم می رسیده اند می فرمودند حالت خُسه؟ دماغت چاقه؟ حالا روز عیدی بنده نمی خواهم خیلی هم جدی وارد مسائل ریاضی فیزیکی شده ولی خوب، یحتمل شاگرد و دانشجو و طلبه خیلی هم مایل است که از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل  الله فرجه الشریف هم میل کند، خیلی هم به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی و بهار آزادی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی  هم دارد می پردازد. ولی غده ی سرطانی را هم نمی تواند پیدا کند که هیچ که بتواند رگش را قطع هم کند، و بلکه حتی نمی تواند از روی علائم مرزی و (کو)همولوژیک تشخیص هم دهد که بابا این همه چرک-خشک-کنها و این همه اسید کلریدریکها و ... هر چند وقت یکبار هم میل می فرمایید دلیلش این هم نباشد که انقریب که آن رگ بوزینه ای و خوکی ات الان است که در اثر نجاسات و کثافات و عفونتهای درونت بالا و حتی یحتمل پایین هم بزند و بکشد ات  و یک عالمی را هم از شر خودت راحت کنی. این را هم نمی تواند ببیند و بجایش خیلی هم وارونه فکرش را می کند که بابا ید الله مغلوله و بنده ی حقیر بلکه در راس عالم هم نشسته ام و حتی می توانم همه ی دیو و دد و جن و انس را هم بکار گیرم که همه و همه ی مسائل عالم را هم برایم حل کنند. دو زاریش نمی افتد دیگر! چه کار می شود کرد؟ بابا یه بیمه ی سلامت لااقل بگیر، بلکه بدردت بخورد. ما هدا لله.

    و لذا بنده ی حقیر می خواستم از زبان پسر خاله و کلاه قرمزی هم از آنجایی که روز عید است راجع به بعضی کارهای تام رودلیئس یحتمل بحثی جانبی هم داشته باشم. 

    پسر خاله: می دانستی که مرحوم شهید علی خلیلی، که اتفاقاً هم اسم پسر خاله ی بنده ی حقیر هم هست، بنده ی خدا حالش هم خوب شده بود و سفری هم رفت کربلا بعدش که برگشت  دیگر در اثر ضربه ای که به سر و گردنش هم وارد شده بوده، دل و روده هایش را هم مجبور شدند تخیله کنند. و لذا بعد چندی بنده خدا شهید امر به معروف و نهی از منکر هم شد.

    کلاه قرمزی: من شنیدم اتفاقاً تو غیبت مردم را هم می کنی و بلکه از دیوار خانه های مردم هم بالا می روی و بعد هم پای پاسادارها هم می گذرایش؟ حالا هم پیله کرده ای به شهید علی خلیلی که چطور هم شهید شده است؟! نکند خیال کرده ای که شهید علی خلیلی هم پسر خاله ات است و بلکه مادرش هم حجابش کامل نبوده و حالا خیلی هم حجابش کامل شده چرا که برنامه های پسرخاله را هم از بس تماشا کرده یاد گرفته است چه کند؟

    پسرخاله: همین کارها را هم می کنید که کلاه قرمزی هم فرار می کند می گذارد می رود کانادا دیگر!

    کلاه قرمزی: مثل اینکه خیلی هم شجاع تشریف دارید که شهید امر به معروف و نهی از منکر را که حاسبش را سیده اند را نیز مسخره می کنید و بلکه حساب هم نمی کنید که بر سر آن بنده خدایی که این شهید هم نجات داده است چه بلایی می آمد اگر شهید علی خلیلی هم کاری برای نجاتش از دست امثال این هلتر شلتر اسکلترها نمی کرد؟! حالا اگر دو تا سیلی هم به او زده بودند و کتک کاری هم می کردند، خوب کلی دعواهای بدتر هم بین زن و شوهرها رخ می دهند دیگر؛ بله؟! و لذا همان بهتر که هیچ کس هم ازدواج نکند و دعواهایی هم رخ ندهند و کبودی ای هم ایجاد نشوند و ... و لذا یحتمل حتی کار به سرطان هم نکشد که رگ حیاتی را هم بخواهیم قطع کنیم و چقدر شهید دیگر هم اینطوری بدون حتی ذره ای هم شیمی درمانی کنیم. مسئله حل است. 

    کلاه قرمزی: نه بابا، مثل اینکه تو خیلی هم دوست داری شهید شوی و اصلا هم غیبت هیچ کس را بلد هم نیستی کنی. ان شاء الله که خیلی هم شهید شوی! تو فقط مشکلت این است که اصلا در معیت بچه بسیجیها و امثالهم نیز بنوده ای که خیال هم می کنی پاسداها هستند که از دیوارت بالا رفته اند! و بلکه علی و زهرا هم نشناخته ای که بخواهی در خانه ی آنها گدایی کنی و فرق بین غیبت و غیبگویی را هم بفهمی. 1950 شهید؟! 1950 زخم بر بدن امام حسین صلوات الله و سلامه علیه را شمرده ای؟ می دانی یعنی چه؟!

    پسرخاله: بابا شما اگر تام رودلیئس را بخواهید بفهمید، اول باید هم بفهمید که بالاخره آیا آنالیز ریاضی را هم می توانید حالا با گرهارد هوخشیلد نباشد و بلکه هر کس دیگری هم باشد بالاخره پاس کنید یا خیر؛ و آنگاه هم سعی کنید در کارشناسی ارشد و کلاسهای بعدی بروید بنشینید سر کلاس نظریه ی اف؟! خوب، اگر سر کلاس آنالیز عددی یه چند باری هم اف گرفته اید که دیگر معنایش این نمی شود که بفرمایید هان حالا شد؛ بنده ی حقیر دیگر نه مردودم و نه رفوضه و بلکه خیلی هم از همه بیشتر لایقم بروم سر کلاس نظریه ی اف هم بنشینم.

    کلاه قرمزی: حالا خیلی زرنگی اول بگو ببینم برای امتحانت که آیا می دانی چطور اثبات هم کنی که چرا مثلاً رادیکال 2 (rad2\) هم عددی گویا نیست؟ برای اینکه وارد کلاسهایی مثل نظریه ی اف یا مادولای خمینه های کالابی- یاو هم شوی، این کمترین چیزی است که باید بتونی اثبات کنی که حتی آنالیز ریاضی را هم پاس کنی. البته یحتمل آنالیز مختلط هم بدانی و بلکه آنالیز تابعی را هم بدانی خیلی بهتر است. و لذا کارهای تام رودلئیس خیلی هم می تواند برای بعضی شاگردانی که کلاسهای آنالیز و آنالیز مختلط و آنالیز تابعی بر حسب کتابهای والتر رودین را هم گذرانده اند، بسیار هم جالب توجه شود بشرطی که بدتر از تو دیگر آخرهای عمرت به فکر نظریه های اف هم افتاده باشی و تویش هم الی ما شاء الله هم گیر کرده ای. بابا یک کاری هم بکن! یحتمل کتابهای والتر رودین هنوز هم که هنوزه هواخواه زیادی داشته باشند برای اساتید درسهای آنالیز و ....

    پسرخاله: بابا چه داری می گویی؟ ما هنوز در فهم مسائل مربوط به نظریه های سیاه چاله های بی پی اس و اینکه بالاخره آیا چطور هم می توان از اینها بیرون هم آمد مانده ایم و آنوقت ما را این همه اش هم حواله می دهی به باتلاقها و حدس برجها و بلکه نظریه ی اف که چطور وارد نظریه های (ابر)ریسمان و بلکه کارهای تام رودلیئوس و بلکه آرن وال هم شویم؟ و حالا آنالیز تابعی و آنالیز مختلط و آنالیز ریاضی و بلکه آنالیز عددی را هم اصلا کاری نداریم. راست راستی که مردود و رفوضه ای. تازه کتاب آنالیز مختلط را هم گرفته ای که بجایش کتاب آنالیز تابعی را به آن خوبی را هم معاوضه کنی؟ راست راستی که صد رحمت به دن کیشوت که در کتابهای زمان عهد بوق شوالیه هایش غرق هم شده بوده است. آنالیز تابعی به آن خوبی را لو هم دادی که آنالیز مختلط را بگیری؟ نمی دانستی که آنالیز تابعی تازه یحتمل بعد از آنالیز مختلط هم بهتر است کلاسش برداشته شود؟ باز می که علی خلیلی پسر خاله ی منه یا تو؟ بابا، پاسدارها را چه کار داری که آیا از دیوار خانه ی مردم هم بالا می روند یا نمی روند که حالا ببینند آیا شراب هم کوفت می کنند یا سگ هم دارند یا ... یا خیر؟! آیا اینها هم جزو نظریه ی اف تام رودلیئوس است، رفوضه ی مردود؟ حالا باز بدو برو سر کلاس نظریه ی اف هم بنشین که بالاخره یحتمل دریابی که غیبت هم نکنی و بجایش ادعای غیب گویی هم نداشته باشی و آنگاه حتی بتوانی یک کمی هم درک کنی که حتی به پسر خاله ات کلاه قرمزی هم بفرمایی دماغت چاقه؟ حالت خُسه؟ خوبی؟ خوشی؟ سرحالی؟ کچلی؟ کلاه قرمزی جان! بنده ی حقیر به عنوان پسر خاله ات بهت عرض کنم که این غیر ممکن است که در کیهانشناسی کل عالم را هم بگوییم که در نظریه های ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ربع و نیم و تمام پهلوی و بهار آزادی بطن و دهلیز قلوب زمینی و آسمانی هم الا و فقط هم با یک جالت و آن هم حالت خلاء و حتی یک ایالت هم بتوان کدخدا منشانه هم خیلی حلش کرد. و السلام نامه تمام. خیر؛ نمی شود. مسئله چیز دیگری هم هست و غیر از اینها است. یحتمل سرطان هم داری و خودت هم خبر نداری بدبخت بینوا و نمی دانی چطور رگ حیات غده سرطانی ات را هم قطع کنی و راحت شوی! همین هم هست که خیلی پسر شجاعی هم هستی بی آبرو دیگر.

    لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

     

    ذکر صلوات بر آن حضرت

    :

    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

    اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

    اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

    اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

     

    https://arxiv.org/abs/2310.02958

    https://arxiv.org/abs/1502.05405

    https://arxiv.org/abs/1410.2270

    https://arxiv.org/abs/2312.00120

    إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوا وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ ‎﴿النحل: ١٢٨﴾‏

    هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا ‎﴿الکهف: ٤٤﴾‏

    إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ‎﴿القلم: ١٧﴾‏

     

    27 ـ ومن خطبة له (علیه السلام)سیاسیة ، اجتماعیة ، عقائدیة1 . فضل الجهاد

    أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ. وَهُوَ لِبَاسُ التَّقْوى، وَدِرْعُ اللهِ الْحَصِینَةُ، وَجُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللهُ ثَوْبَ الذُّلِّ، وَشَمِلَهُ الْبَلاَءُ، وَدُیِّثَ بِالصِّغَارِ وَالْقَمَاءَةِ، وَضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالاِْسْهَابِ (الأسداد)، وَأُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ، وَسِیمَ الْخَسْفَ، وَمُنِعَ النَّصَفَ.

    2 . الدّعوة إلى الجهاد

    أَلاَ وَإِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلى قِتَالِ (حرب) هؤُلاَءِ الْقَوْمِ لَیْلا وَنَهَاراً، وَسِرّاً وَإِعْلاَناً، وَقُلْتُ لَکُمُ: اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ، فَوَاللهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا. فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ، وَمُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الاَْوْطَانُ. وَهـذَا أَخُو غَامِد وَقَدْ وَرَدَتْ خَیْلُهُ الاَْنْبَارَ، وَقَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَکْرِیَّ، وَأَزَالَ خَیْلَکُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا. وَلَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ، وَالاُْخْرَى الْمُعَاهَدَةِ، فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَقُلْبَهَا وَقَلاَئِدَهَا وَرُعُثَهَا، مَا تَمْتَنِعُ (تمنع) مِنْهُ إِلاَّ بِالاِْسْتِرْجَاعِ وَالاِْسْتِرْحَامِ. ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلا مِنْهُمْ کَلْمٌ، وَلاَ أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ; فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هـذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً، بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً. فَیَا عَجَباً! عَجَباً وَاللهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَیَجْلِبُ الْهَمَّ مِن اجْتَِماعِ هؤُلاَءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ، وَتَفَرُّقِکُمْ عَن حَقِّکُمْ! فَقُبْحاً لَکُمْ وَتَرَحاً، حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یُرْمى! یُغَارُ عَلَیْکُمْ وَلاَ تُغِیرُونَ؟ وَتُغْزَوْنَ وَلاَ تَغْزُونَ؟ وَیُعْصَى اللهُ وَتَرْضَوْنَ؟ فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الْحَرِّ (الصّیف) قُلْتُمْ: هـذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیْظِ، أَمْهِلْنَا یُسَبَّخُ عَنَّا الْحَرُّ، وَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ: هـذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ، أمْهِلْنا یَنْسَلِخْ عَنّا الْبَرْدُ; کُلُّ هذَا فِرَارَاً مِنَ الحَرِّ وَالْقُرِّ; فَإِذَا کُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَالْقُرِّ تَفِرُّونَ; فَأَنْتُمْ وَاللهِ مِنَ السَّیْفِ أَفَرُّ!

    3 . مظلومیّة الامام و أسباب هزیمة الکوفیّین

    یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَلاَ رِجَالَ! حُلُومُ الاَْطْفَالِ، وَعُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ، لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ مَعْرِفَةً وَاللهِ جَرَّتْ نَدَماً، وَأَعَقَبَتْ سَدَماً (ذمّا). قَاتَلَکُمُ اللهُ! لَقَدْ مَلاَْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً، وَشَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظَاً، وَجَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً، وَأَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَالْخِذْلاَنِ; حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَیْشٌ: إِنَّ ابْنَ أَبِی طَالِب رَجُلٌ شُجَاعٌ، وَلکِنْ لاَ عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ. لِلّهِ أَبُوهُمْ! وَهَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً (مقاما)، وَأَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی! لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَمَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ، وَها أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ! وَلکِنْ لاَ رَأْیَ لِمَنْ لاَ یُطَاعُ!

    نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه محمد دشتی، ص 26- 27

    http://lib.eshia.ir/26580/1/26

     

    28 ـ ومن خطبة له (علیه السلام)اخلاقیة ، اجتماعیة ، عقائدیةمعرفة الدنیا

    ... أَلاَ وَإِنِّی لَمْ أَرَ کَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا، لاَ کَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا ، أَلاَ وَإِنَّهُ مَنْ لاَ یَنْفَعُهُ الْحَقُّ یَضُرُّهُ الْبَاطِلُ، وَمَنْ لاَ یَسْتَقِیمُ (یستقم) بِهِ الْهُدى، یَجُرُّ (یجره) بِهِ الضَّلاَلُ إِلَى الرَّدَى....

    نهج البلاغه، سید رضی، ص 27

    http://lib.eshia.ir/26580/1/27

     

    ۱۴۰۲/۱۱/۰۳

    دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید تهران

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ۲۴ هزار شهید تهران بزرگ با انتقاد از عملکرد مسئولان کشورهای اسلامی در قبال موضوع بسیار مهم غزه گفتند: برخی مواقع موضع‌گیریها و اظهارات مسئولان کشورهای اسلامی اشتباه است زیرا درباره موضوعی همچون آتش بس در غزه صحبت می‌کنند که از اختیار آنها خارج است و در دست دشمنِ خبیثِ صهیونیستی است، مسئولان کشورهای اسلامی باید نسبت به موضوعاتی که در اختیار آنها است، اقدام کنند.

    رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: آن موضوعی که در اختیار مسئولان کشورهای اسلامی است، قطع شریان‌های حیاتی به رژیم صهیونیستی است، کشورهای اسلامی باید ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند و به این رژیم کمک نکنند.

    ایشان خاطرنشان کردند: به‌رغم عملکرد نامناسب مسئولان کشورهای اسلامی و به‌رغم همه سختی‌ها، همان‌گونه که در قرآن آمده، خداوند با مردم مومن است و هرجا که خدا باشد، پیروزی خواهد بود.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: پیروزی مردم غزه قطعی است و خداوند متعال این پیروزی را در آینده نه چندان دور به امت اسلامی نشان خواهد داد و دل‌های مسلمانان و در راس آنها مردم فلسطین و غزه خرسند و خوشحال خواهد شد.

    مشروح بیانات رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، هم‌زمان با برگزاری کنگره ۲۴ هزار شهید تهران بزرگ منتشر می‌شود.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=55011

     

    http://www.wall.org/~aron/blog/curvature-ii-spacetime/#comments

     

    Hi Scott,

    I recently attended a lecture by Professor Hossein Esteky of IPM, Tehran on evolutionary physiology based on love which was quite amazing although it did not enter anything about God, but it did somehow rather interpret religious love mystically on the same grounds as abstractions of mother-child and husband-wife love. Of course, William James gives a different interpretation of how it rains due to love of God which I totally or even partially find it hard to agree with! One might object that the matter is just one of AI in one sense of another and has nothing to do with any observations by God or in fact any other observer. Thus, one might also object what is then the need that Jesus Christ or Imam Mahdi are also among the observants  needless to mention that even a review of the Upanishads nor the Bhagavad Gita does not render the answer to the claim: will the real god God stand up?! But then there is also the storm of Noah too!

     But the question that takes one through the journey from general relativity to quantum gravity is that whether it is enough to consider the journey of a very tiny drop of water from the sea and ocean surfaces to the clouds from the view point of an observer with the comoving frame of reference of the water drop? Or one has to even get more precise and accurate in getting into QFT, the standard model, and supersymmetry, to the levels of quarks and leptons and bosons and fermions, .... This, we do not want to enter here but it is rather interesting to notice which observers on Earth or Sun can observe the curvature of the moving water drop as flat, constantly -1, or +1 given that according to the Yamabe problem the metric of the comoving frame of reference of the drop can be transformed into a constant curvature? Am I write or wrong?! I suppose that if the Earth observer sees it with positive curvature, then the Sun observer sees it with negative curvature while the tiny drop- observer sees it as a flat curvature. Of course, if there is not enough heat that the drop can get up in the air also, then the drop just kind of sits there waiting for getting some kind of more  powerful energy tensor contributions form the sun or perhaps even a more powerful source or star than the sun ...? The question is whether the mass drawn by Jesus Christ or Imam Mahdi is in a cooperative or noncooperative way more or less massive that the sun? It is already mentioned that this Mass is perhaps even contrary to common beliefs quite cooperatively held. The question is probably whether we have already been able to reach the level of alephs in cardinalities or ayatollahis of mathematical logic or rather there is some further need for forcing considerations or even delightful hopes for approaching higher cardinalities ....?

    Best,
    Seyed Hamid Banihashemi

    إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوا وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ ‎﴿النحل: ١٢٨﴾‏

     

    27 ـ ومن خطبة له (علیه السلام)سیاسیة ، اجتماعیة ، عقائدیة1 . فضل الجهاد

    أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ. وَهُوَ لِبَاسُ التَّقْوى، وَدِرْعُ اللهِ الْحَصِینَةُ، وَجُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللهُ ثَوْبَ الذُّلِّ، وَشَمِلَهُ الْبَلاَءُ، وَدُیِّثَ بِالصِّغَارِ وَالْقَمَاءَةِ، وَضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالاِْسْهَابِ (الأسداد)، وَأُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ، وَسِیمَ الْخَسْفَ، وَمُنِعَ النَّصَفَ.

    2 . الدّعوة إلى الجهاد

    أَلاَ وَإِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلى قِتَالِ (حرب) هؤُلاَءِ الْقَوْمِ لَیْلا وَنَهَاراً، وَسِرّاً وَإِعْلاَناً، وَقُلْتُ لَکُمُ: اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ، فَوَاللهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا. فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ، وَمُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الاَْوْطَانُ. وَهـذَا أَخُو غَامِد وَقَدْ وَرَدَتْ خَیْلُهُ الاَْنْبَارَ، وَقَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَکْرِیَّ، وَأَزَالَ خَیْلَکُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا. وَلَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ، وَالاُْخْرَى الْمُعَاهَدَةِ، فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَقُلْبَهَا وَقَلاَئِدَهَا وَرُعُثَهَا، مَا تَمْتَنِعُ (تمنع) مِنْهُ إِلاَّ بِالاِْسْتِرْجَاعِ وَالاِْسْتِرْحَامِ. ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلا مِنْهُمْ کَلْمٌ، وَلاَ أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ; فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هـذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً، بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً. فَیَا عَجَباً! عَجَباً وَاللهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَیَجْلِبُ الْهَمَّ مِن اجْتَِماعِ هؤُلاَءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ، وَتَفَرُّقِکُمْ عَن حَقِّکُمْ! فَقُبْحاً لَکُمْ وَتَرَحاً، حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یُرْمى! یُغَارُ عَلَیْکُمْ وَلاَ تُغِیرُونَ؟ وَتُغْزَوْنَ وَلاَ تَغْزُونَ؟ وَیُعْصَى اللهُ وَتَرْضَوْنَ؟ فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الْحَرِّ (الصّیف) قُلْتُمْ: هـذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیْظِ، أَمْهِلْنَا یُسَبَّخُ عَنَّا الْحَرُّ، وَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ: هـذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ، أمْهِلْنا یَنْسَلِخْ عَنّا الْبَرْدُ; کُلُّ هذَا فِرَارَاً مِنَ الحَرِّ وَالْقُرِّ; فَإِذَا کُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَالْقُرِّ تَفِرُّونَ; فَأَنْتُمْ وَاللهِ مِنَ السَّیْفِ أَفَرُّ!

    3 . مظلومیّة الامام و أسباب هزیمة الکوفیّین

    یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَلاَ رِجَالَ! حُلُومُ الاَْطْفَالِ، وَعُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ، لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ مَعْرِفَةً وَاللهِ جَرَّتْ نَدَماً، وَأَعَقَبَتْ سَدَماً (ذمّا). قَاتَلَکُمُ اللهُ! لَقَدْ مَلاَْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً، وَشَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظَاً، وَجَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً، وَأَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَالْخِذْلاَنِ; حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَیْشٌ: إِنَّ ابْنَ أَبِی طَالِب رَجُلٌ شُجَاعٌ، وَلکِنْ لاَ عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ. لِلّهِ أَبُوهُمْ! وَهَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً (مقاما)، وَأَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی! لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَمَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ، وَها أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ! وَلکِنْ لاَ رَأْیَ لِمَنْ لاَ یُطَاعُ!

    نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه محمد دشتی، ص 26- 27

    http://lib.eshia.ir/26580/1/26

     

     

    ۱۴۰۲/۱۱/۰۳

    دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید تهران

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ۲۴ هزار شهید تهران بزرگ با انتقاد از عملکرد مسئولان کشورهای اسلامی در قبال موضوع بسیار مهم غزه گفتند: برخی مواقع موضع‌گیریها و اظهارات مسئولان کشورهای اسلامی اشتباه است زیرا درباره موضوعی همچون آتش بس در غزه صحبت می‌کنند که از اختیار آنها خارج است و در دست دشمنِ خبیثِ صهیونیستی است، مسئولان کشورهای اسلامی باید نسبت به موضوعاتی که در اختیار آنها است، اقدام کنند.

    رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: آن موضوعی که در اختیار مسئولان کشورهای اسلامی است، قطع شریان‌های حیاتی به رژیم صهیونیستی است، کشورهای اسلامی باید ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند و به این رژیم کمک نکنند.

    ایشان خاطرنشان کردند: به‌رغم عملکرد نامناسب مسئولان کشورهای اسلامی و به‌رغم همه سختی‌ها، همان‌گونه که در قرآن آمده، خداوند با مردم مومن است و هرجا که خدا باشد، پیروزی خواهد بود.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: پیروزی مردم غزه قطعی است و خداوند متعال این پیروزی را در آینده نه چندان دور به امت اسلامی نشان خواهد داد و دل‌های مسلمانان و در راس آنها مردم فلسطین و غزه خرسند و خوشحال خواهد شد.

    مشروح بیانات رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، هم‌زمان با برگزاری کنگره ۲۴ هزار شهید تهران بزرگ منتشر می‌شود.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=55011

     

    http://www.wall.org/~aron/blog/curvature-ii-spacetime/#comments

    إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ‎﴿یس: ١٤﴾‏

    ۞ وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَٰهَیْنِ اثْنَیْنِ ۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ ‎﴿النحل: ٥١﴾

    مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿القصص: ٨٤﴾‏

     

    نهم [در ماه رجب صد مرتبه بگوید أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ اَلَّذِی الخ]

    از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت شده که: هر که در ماه رجب صد مرتبه بگوید

    أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ اَلَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَحْدَهُ لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و ختم کند آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید (137

    دهم [هزار مرتبه لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ ]

    و نیز از آن حضرت مروى است که: کسى که بگوید در ماه رجب هزار مرتبه لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ بنویسد خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه و بنا فرماید براى او صد شهر در بهشت )

    یازدهم [در وقت صبح هفتاد مرتبه و در وقت پسین نیز هفتاد مرتبه استغفار کند]

    روایت است: کسى که در رجب در وقت صبح هفتاد مرتبه و در وقت پسین نیز هفتاد مرتبه بگوید

    أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و چون تمام کرد دستها را بلند کند و بگوید

    اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِی وَ تُبْ عَلَیَّ پس اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و آتش او را مس نکند به برکت رجب :

    دوازدهم در جمیع این ماه هزار مرتبه بگوید
    [أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْآثَامِ]

    أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْآثَامِ تا خداوند رحمان او را بیامرزد (137:

    سیزدهم [خواندن قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در ماه]

    سید در اقبال فضیلت بسیار از حضرت رسول صلى الله علیه و آله نقل کرده براى خواندن قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در ماه) (137 و نیز روایت کرده که: هر که در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ بخواند براى او نورى باشد در قیامت که او را به بهشت بکشاند ) (137

     

    نماهنگ معرفی | روایت «حسینیه معلی» از دیدار مداحان اهل بیت علیهم‌السلام

    در سالروز ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها جمعی از مداحان اهل بیت‌علیهم‌السلام با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. «حسینیه معلی» در برنامه‌ای به روایت این دیدار پرداخته است.
    این برنامه سه‌شنبه، ۳بهمن، ساعت ۲۲:۳۰، پخش همزمان از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه ۳ سیما پخش خواهد شد.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54993

     

    از حسینیه های خانگی است که می توان رسید به حسینیه ی معلی. مسئله اینجا این است که در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی باید در نظر هم داشته باشید که از حکمت الهی توحیدی نبوی امام زمان عجل الله فرجه الشریف سعی کنید به ریاضی فیزیک حکمت متعالیه هم پی ببرید. و الا یا گیر دو قطبیها می افتیم یا گیر ثنویت یا چند قطبیهایی که هر کدام برای خودشان شده اند یک بتی که دارند بنده گان خود را بسمت باتلاقهای شرک و نفاق و کفر هم می کشانند. یک خدا می شود خدای خوبی و خدای دیگری هم می شود خدای اهریمنی و شیطانی در صورتی هم که می فرماید دو خدای خوبی و بدی هم نداریم که یکی با دیگری وارد جنگ شوند و لکن خدا یکی است. خدای خوبها و بدها هر دو یکی است و این نیست که دو تا یا بیشتر هم خدا داشته باشیم. این است که می فرماید در ماه رجب تا صد هزار مرتبه هم قل هو الله را بخوان.

    مسئله ی ثنویت اینجا است که وقتی مردم به غیر خدا و شیاطین هم سرگرم شدند، حالا خود امام حسین و حضرت فاطمه زهرا و امیر المومنین علی ابن ابیطالب و بلکه خود حضرت رسول اکرم هم تشریف فرما بشوند که غیر خدا و شیاطین را نپرستید، همانها گوش مردم را هم پر کرده اند که قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَٰنُ مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ‎﴿یس: ١٥﴾‏. حتی این خیلی هم غریب نخواهد بود که مگر لباس و بلکه حجاب هم چه فرقی دارد که فرض بفرمایید لباس آخوندی هم باشد یا غیر آن؟! و بلکه وقتی فساد و فحشاء و شراب و قمار و شرک و کفر و نفاق را هم همه جا را پر کرد، آیا دیگر مردم امام حسین صلوات الله و سلامه علیه و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم بهتر خواهند شناخت؟!

    مسئله اینجا صرفاً خشک مقدسی هم نیست که بفرمایند که آقا این خرافات دیگر چیست؟ ولی از آن طرف هم می بینیم که با وارد کردن انواع دو قطبیها و بلکه ثنویتها و دوگانها و (dualities) از طرق قالب کردن هر چه بیشتر ریاضی-فیزیک حتی در قالب ریاضی-فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم که شده، نه تنها سعی می کنند که توحید را هم به نفع خود دور بزنند و بلکه حتی نبوت و امامت و معاد را هم بنفع خود تمام کنند. نمونه اش این است که حسینیه ی معلی و بلکه خود کربلا را هم بفرمایید که من تصاحب هم کرده ام، و آنگاه بخواهید شرک و کفر و نفاق را در کل جهان هم رواج دهید چرا که خوب دیگر من هم همه کاره ی عالم شده ام. مسئله ی سکولاریسم هم همین است که آقا شما اصلا هر دینی که داری، برای خودت هم داری و ما اصلا با دینت هم کاری نداریم و هر که را هم دوست داری بپرست. اصلا به ما چه که تو کیست که داری می پرستی؟! حسینیه هم می خواهی، خیلی هم خوب. هر دین دیگری هم داری، باشد. ولی دیگر به خدا هم کاری نداشته باش که حالا خدا کدام است و توحید کدام است و نبوت و رسالت و رسول اکرم و نبی اعظم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حضرت فاطمه زهرا و امیر المومنین علی بن ابیطالب و امام حسین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم کدام است؟ حالا عدل و معاد را هم یک کاریش کدخدا منشانه می کنیم و .... مسئله اینجا این است که کار می کشد به انواع دوگانهایی کانه یک پازل خیلی بزرگ و پیچیده ای را هم داریم که انواع نظریه های (ابر)ریسمانی و نظریه های ام و اف را هم داریم و ....

    حالا یحتمل بعضی هم خیلی اشکال کنند که خوب مسائل ریاضی فیزیکی می توانند خیلی هم پیچیدگیهایی داشته باشند و بلکه دو قطبی و چند قطبی و ثنویت و دوگانها و ... را هم کمترین چیزهایی است که داریم. و اینها اصلا چه ربطی هم دارند به از جمله توحید و نبوت و امامت و عدل و معاد و فقه و تفسیر و اسلام و غیر اسلام و ...؟ بله، ولی عرض بنده ی حقیر این است که وقتی مسئله را از غیر اسلام هم شروع کنید و آنگاه بخواهیم از میانش اسلام را هم استخراج کنیم است که یحتمل به مسلم هم بفرمایند آقایان خانمها فعلاً شما بفرمایید ته خط، تا بعد ببینیم آیا نوبت به شما هم می رسد یا خیر! فعلاً نوبت هر چه فرعون و شاهنشاه و شیاطین بزرگ و کوچک است و به امامیها و علماء و حکماء حتی سررشته داران آنها هم کاری نداریم و هر وقت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم پیدا کردید، بیایید یک سری هم به ما بزنید بلکه برایتان یک کارهایی تونستیم بکنیم و .... فعلاً معذرت می خواهیم از شماها همه و همه. یعنی عرض بنده ی حقیر این است که آیا اینجوری هم شاگرد و طلبه و دانشجو نیز می تواند از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حتی اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد؟ یا همان شاگردانی هم که در الفهای بینهایت پایین دستی هم گیر کرده اند یحتمل بفرمایند، آقایان خانمها شماها همه و همه نیز لطف کنید پیاده شوید که دارید زیادی هم می زنید با ماورای بنفش و بلکه همه ی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارن ربع و نیم و تمام آزادی را هم کثیف کرده و خودتان هم شده اید جرثومه های فساد و فحشاء و فسق و .... ما خودمان خیلی هم خوب بلدیم چطور به بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم بپردازیم و شماهای مشرک منافق کافر را هم نخواستیم! قولوا لا اله الا الله تفلحوا. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

    https://arxiv.org/search/?

    query=string+theory+review&searchtype=title&abstracts=show&order=

    -announced_date_first&size=50

    ------------------------------------

     

    وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

    ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَیَیْنِ نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿الأنعام: ١٤٣﴾‏

    وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَیَیْنِ أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاکُمُ اللَّهُ بِهَـٰذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا لِّیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الأنعام: ١٤٤﴾‏

    إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَىٰ وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‎﴿التوبة: ٤٠﴾‏

    حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ ‎﴿هود: ٤٠﴾‏

    وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿الرعد: ٣﴾‏

    وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَـٰهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ ‎﴿النحل: ٥١﴾‏

    فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ‎﴿المؤمنون: ٢٧﴾‏

    إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ‎﴿یس: ١٤﴾‏

     

    ان الحسین مصباح الهدی و سفینة و النجاة

     

    بعضی یحتمل اینجا اشکال می فرمایند که این ممکن هم هست که نتوان ثابت کرد که حدس پیوستگی عمومی هم آیا چقدر درست است و لذا اگر بینهایت الفهای بینهایت هم داشتیم و دوباره اینها را به شمارش هم درمی آوردیم طوری که الفهای بینهایت الفهای بینهایت را هم شکل دهیم و دوباره بینهایت از این یکی از الفها را باز هم شکل داده بینهایت الفهای بینهایت الفهای بینهایت ... را هم شکل دهیم و .... مسئله اینجا در مورد الفهای بینهایت نهایی آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاخره چه می شود؟ یا آیا اصلا نهایتی هم در آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم داریم که شاگرد و دانشجو و طلبه با آنها روبرو شده و حتی تا آنجایی که مربوط هم هست به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... بهار آزادی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم او را در غرقاب مشکلات هم غرق کنند و ...؟ مسئله ی بهشت و جهنم را هم اینجا داریم دیگر هر چند که اگر داریم دنبال لغت "نرید" در آیاتی هم می گردیم یحتمل هم همه ی لغاتی را که شاملش شوند را نیز در نظر نداشته باشیم و فقط یک آیه ی مورد بحث را بطلبیم؛ و با این حال همینطور هم داریم: 

    قُل لَّا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿المائدة: ١٠٠﴾‏

    وَمَا لَکُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا یَسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَـٰئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ‎﴿الحدید: ١٠﴾‏

    لَا یَسْتَوِی أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ‎﴿الحشر: ٢٠﴾‏

    أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَّا یَسْتَوُونَ ‎﴿السجدة: ١٨﴾‏

    کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ‎﴿آل عمران: ١٨٥﴾‏

    کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ‎﴿الأنبیاء: ٣٥﴾‏

    کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ‎﴿العنکبوت: ٥٧﴾‏

    وَقَالُوا لَن یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿البقرة: ١١١﴾‏

    وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿البقرة: ١٣٥﴾‏

    أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ کَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‎﴿البقرة: ١٤٠﴾‏

    هر چند که یک چیزهایی هم هست که زوری نیست و بلکه اسرارش در اسماء الحسنی است و آنجایی که انسان بتواند این اسماء را هم یاد بگیرد و بلکه به دیگران هم تعلیم دهد، این قاعدتاً یک حکمت الهی را نتیجه می دهد که از آن می توان به حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم دست یافت و .... 

    خوب، اینها همه درست و اما در این آیه ی مبارکه هم یک گارانتی ای نهفته است که فرعونیان را ساقط و قوم موسی علی نبینا علیه السلام را هم قطعاً قول نصرت و پیروزی می دهد:

    قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ‎﴿الشعراء: ٦٢﴾‏

    و همین آیه ی مبارکه هم هست که امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم گارانتی می کند:

    وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٨﴾‏

    بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

    فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ ‎﴿هود: ١١٦﴾‏

    وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

     

    مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٩٨﴾‏

    آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‎﴿البقرة: ٢٨٥﴾‏

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا ‎﴿النساء: ١٣٦﴾‏

    إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٦﴾‏

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

    https://inspirehep.net/authors/1320707

    https://inspirehep.net/authors/1018121

    https://arxiv.org/search/?query=yamabe+problem&searchtype=all&source=header

    إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ‎﴿یس: ١٤﴾‏

    ۞ وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَٰهَیْنِ اثْنَیْنِ ۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ ‎﴿النحل: ٥١﴾

    مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿القصص: ٨٤﴾‏

     

    نهم [در ماه رجب صد مرتبه بگوید أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ اَلَّذِی الخ]

    از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت شده که: هر که در ماه رجب صد مرتبه بگوید

    أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ اَلَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَحْدَهُ لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و ختم کند آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید (137

    دهم [هزار مرتبه لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ ]

    و نیز از آن حضرت مروى است که: کسى که بگوید در ماه رجب هزار مرتبه لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ بنویسد خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه و بنا فرماید براى او صد شهر در بهشت )

    یازدهم [در وقت صبح هفتاد مرتبه و در وقت پسین نیز هفتاد مرتبه استغفار کند]

    روایت است: کسى که در رجب در وقت صبح هفتاد مرتبه و در وقت پسین نیز هفتاد مرتبه بگوید

    أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و چون تمام کرد دستها را بلند کند و بگوید

    اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِی وَ تُبْ عَلَیَّ پس اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و آتش او را مس نکند به برکت رجب :

    دوازدهم در جمیع این ماه هزار مرتبه بگوید
    [أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْآثَامِ]

    أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْآثَامِ تا خداوند رحمان او را بیامرزد (137:

    سیزدهم [خواندن قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در ماه]

    سید در اقبال فضیلت بسیار از حضرت رسول صلى الله علیه و آله نقل کرده براى خواندن قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در ماه) (137 و نیز روایت کرده که: هر که در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ بخواند براى او نورى باشد در قیامت که او را به بهشت بکشاند ) (137

     

    نماهنگ معرفی | روایت «حسینیه معلی» از دیدار مداحان اهل بیت علیهم‌السلام

    در سالروز ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها جمعی از مداحان اهل بیت‌علیهم‌السلام با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. «حسینیه معلی» در برنامه‌ای به روایت این دیدار پرداخته است.
    این برنامه سه‌شنبه، ۳بهمن، ساعت ۲۲:۳۰، پخش همزمان از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه ۳ سیما پخش خواهد شد.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54993

     

    از حسینیه های خانگی است که می توان رسید به حسینیه ی معلی. مسئله اینجا این است که در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی باید در نظر هم داشته باشید که از حکمت الهی توحیدی نبوی امام زمان عجل الله فرجه الشریف سعی کنید به ریاضی فیزیک حکمت متعالیه هم پی ببرید. و الا یا گیر دو قطبیها می افتیم یا گیر ثنویت یا چند قطبیهایی که هر کدام برای خودشان شده اند یک بتی که دارند بنده گان خود را بسمت باتلاقهای شرک و نفاق و کفر هم می کشانند. یک خدا می شود خدای خوبی و خدای دیگری هم می شود خدای اهریمنی و شیطانی در صورتی هم که می فرماید دو خدای خوبی و بدی هم نداریم که یکی با دیگری وارد جنگ شوند و لکن خدا یکی است. خدای خوبها و بدها هر دو یکی است و این نیست که دو تا یا بیشتر هم خدا داشته باشیم. این است که می فرماید در ماه رجب تا صد هزار مرتبه هم قل هو الله را بخوان.

    مسئله ی ثنویت اینجا است که وقتی مردم به غیر خدا و شیاطین هم سرگرم شدند، حالا خود امام حسین و حضرت فاطمه زهرا و امیر المومنین علی ابن ابیطالب و بلکه خود حضرت رسول اکرم هم تشریف فرما بشوند که غیر خدا و شیاطین را نپرستید، همانها گوش مردم را هم پر کرده اند که قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَٰنُ مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ‎﴿یس: ١٥﴾‏. حتی این خیلی هم غریب نخواهد بود که مگر لباس و بلکه حجاب هم چه فرقی دارد که فرض بفرمایید لباس آخوندی هم باشد یا غیر آن؟! و بلکه وقتی فساد و فحشاء و شراب و قمار و شرک و کفر و نفاق را هم همه جا را پر کرد، آیا دیگر مردم امام حسین صلوات الله و سلامه علیه و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم بهتر خواهند شناخت؟!

    مسئله اینجا صرفاً خشک مقدسی هم نیست که بفرمایند که آقا این خرافات دیگر چیست؟ ولی از آن طرف هم می بینیم که با وارد کردن انواع دو قطبیها و بلکه ثنویتها و دوگانها و (dualities) از طرق قالب کردن هر چه بیشتر ریاضی-فیزیک حتی در قالب ریاضی-فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم که شده، نه تنها سعی می کنند که توحید را هم به نفع خود دور بزنند و بلکه حتی نبوت و امامت و معاد را هم بنفع خود تمام کنند. نمونه اش این است که حسینیه ی معلی و بلکه خود کربلا را هم بفرمایید که من تصاحب هم کرده ام، و آنگاه بخواهید شرک و کفر و نفاق را در کل جهان هم رواج دهید چرا که خوب دیگر من هم همه کاره ی عالم شده ام. مسئله ی سکولاریسم هم همین است که آقا شما اصلا هر دینی که داری، برای خودت هم داری و ما اصلا با دینت هم کاری نداریم و هر که را هم دوست داری بپرست. اصلا به ما چه که تو کیست که داری می پرستی؟! حسینیه هم می خواهی، خیلی هم خوب. هر دین دیگری هم داری، باشد. ولی دیگر به خدا هم کاری نداشته باش که حالا خدا کدام است و توحید کدام است و نبوت و رسالت و رسول اکرم و نبی اعظم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حضرت فاطمه زهرا و امیر المومنین علی بن ابیطالب و امام حسین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم کدام است؟ حالا عدل و معاد را هم یک کاریش کدخدا منشانه می کنیم و .... مسئله اینجا این است که کار می کشد به انواع دوگانهایی کانه یک پازل خیلی بزرگ و پیچیده ای را هم داریم که انواع نظریه های (ابر)ریسمانی و نظریه های ام و اف را هم داریم و ....

    حالا یحتمل بعضی هم خیلی اشکال کنند که خوب مسائل ریاضی فیزیکی می توانند خیلی هم پیچیدگیهایی داشته باشند و بلکه دو قطبی و چند قطبی و ثنویت و دوگانها و ... را هم کمترین چیزهایی است که داریم. و اینها اصلا چه ربطی هم دارند به از جمله توحید و نبوت و امامت و عدل و معاد و فقه و تفسیر و اسلام و غیر اسلام و ...؟ بله، ولی عرض بنده ی حقیر این است که وقتی مسئله را از غیر اسلام هم شروع کنید و آنگاه بخواهیم از میانش اسلام را هم استخراج کنیم است که یحتمل به مسلم هم بفرمایند آقایان خانمها فعلاً شما بفرمایید ته خط، تا بعد ببینیم آیا نوبت به شما هم می رسد یا خیر! فعلاً نوبت هر چه فرعون و شاهنشاه و شیاطین بزرگ و کوچک است و به امامیها و علماء و حکماء حتی سررشته داران آنها هم کاری نداریم و هر وقت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم پیدا کردید، بیایید یک سری هم به ما بزنید بلکه برایتان یک کارهایی تونستیم بکنیم و .... فعلاً معذرت می خواهیم از شماها همه و همه. یعنی عرض بنده ی حقیر این است که آیا اینجوری هم شاگرد و طلبه و دانشجو نیز می تواند از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حتی اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد؟ یا همان شاگردانی هم که در الفهای بینهایت پایین دستی هم گیر کرده اند یحتمل بفرمایند، آقایان خانمها شماها همه و همه نیز لطف کنید پیاده شوید که دارید زیادی هم می زنید با ماورای بنفش و بلکه همه ی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارن ربع و نیم و تمام آزادی را هم کثیف کرده و خودتان هم شده اید جرثومه های فساد و فحشاء و فسق و .... ما خودمان خیلی هم خوب بلدیم چطور به بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم بپردازیم و شماهای مشرک منافق کافر را هم نخواستیم! قولوا لا اله الا الله تفلحوا. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

    https://arxiv.org/search/?

    query=string+theory+review&searchtype=title&abstracts=show&order=

    -announced_date_first&size=50

    فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿الأنفال: ١٧﴾‏

     

    گوش کن، جاده صدا می‌زند

    از دور قدم‌های تو را.

    چشم تو زینت تاریکی نیست

    پلک‌ها را بتکان، کفش به‌ پا کن و بیا

     

    یک مسئله ی فراکتالی هست که از حسینیه های خانگی شروع می شود و به واقعه ی کربلا در روز عاشورا وصل می شود که حتی به انواع حسینیه های علی و زهرا صلوات الله و سلامه علیهم هم ختم می شوند. اتفاقاً بنده ی حقیر داشتم قبل از اینکه دنبال گسکتهای سیرپینسکی در سایت اینسپارهپ و آرشیو دانشگاه کرنل هم بگردم، قبل از اینها هم دنبال دور زدنهای غلط نکنم کاراکتری شبیه اینشتن- در حالی که هی دارد دماغش هم از صورتش می افتد و هی آنرا دوباره سعی می کند سر جایش هم برگرداند و بچسباند- در فیلم دکتر استرینجلاو هم می گشتم؟ یا آیا فیلم دیگری از پیتر سلرز هم بود این! یک مرتبه این وسطها هم همه ی صفحات گوگل کروم پاک شد و رفت و دیگر هم برنگشت! وسط صفحه های مرتبط در مورد MAD و تعادل ناش و نقاط فیکس کاکوتانی و براوئر هم بودم که همه چیز یک مرتبه نگو پرید مثل اینکه!

    این است که بنده ی حقیر گفتم این مسئله برای امشب هم یحتمل بعضی اشکال بفرمایند که دیگر کافی است که با این قسمت از آیه ی شریفه هم تمامش کنیم که ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی که آیا شاگرد و دانشجو و طلبه چقدر هم آیا بتواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند و بلکه اسوة حسنه که حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم به عنوان الگوی حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها هم از آن حضرات درسها می گیرند را نیز دنبال بفرمایند و .... البته اینکه کسی بتواند از این الگوها درسها هم بگیرد از این نوع هم هست که او در کلاسهای توحیدی و نبوی و ائمه ی اطهار و نهایتاً امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حضور یافته است و درسهایش را با موفقیت هم تمام کرده است و نهایتاً خود را بین حسینیه های علی و زهرا صلوات الله و سلامه علیهم و کربلای معلا رفت و بازگشت هم کرده است و کربلایی هم شده است و از پیر غلامان سید الشهداء هم سعادت داشته است شود و بلکه کارنامه و رزومه اش را هم تکمیل کردهاست و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

     یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ ۚ وَمَن یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿المنافقون: ٩﴾

     

     إِلهِی کَیْفَ أَعْزِمُ وَأَنْتَ القاهِرُ وَکَیْفَ لاأَعْزِمُ وَأَنْتَ الأمِرُ؟ إِلهِی تَرَدُّدی فِی الآثارِ یُوجِبُ بُعْدَ المَزارِ فاجْمَعْنِی عَلَیْکَ بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنِی إِلَیْکَ ، کَیْفَ یُسْتَدَلُّ عَلَیْکَ بِما هُوَ فِی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَیْکَ أَیَکُونُ لِغَیْرُکَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَیْسَ لَکَ حَتَّى یَکُونَ هُوَ المُظْهِرَ لَکَ؟ مَتى غبْتَ حَتَّى تَحْتاجَ إِلى دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ وَمَتى بَعُدْتَ حَتَّى تَکُونَ الآثارُ هِیَ الَّتِی تُوصِلُ إِلَیْکَ؟ عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَراکَ عَلَیْها رَقِیباً وَخَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلَ لَهُ مِنْ حُبِّکَ نَصِیباً ، إِلهِی أَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ إِلى الآثارِ فَارْجِعْنِی إِلَیْکَ بِکِسْوَةِ الأنْوارِ وَهِدایَةِ الاِسْتِبْصارِ حَتَّى أَرْجِعَ إِلَیْکَ مِنْها کَما دَخَلْتُ إِلَیْکَ مِنْها مَصُونَ السِّرِّ عَنْ النَّظَرِ إِلَیْها وَمَرْفُوعَ الهِمَّةِ عَنِ الاِعْتِمادِ عَلَیْها إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیٍْ قَدِیرٌ. إِلهِی هذا ذُلِّی ظاهِرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَهذا حالِی لا یَخْفى عَلَیْکَ مِنْکَ أَطْلُبُ الوُصُولَ إِلَیْکَ وَبِکَ أَسْتَدِلُّ عَلَیْکَ فَاهْدِنِی بِنُورِکَ إِلَیْکَ وَأَقِمْنِی بِصِدْقِ العُبُودِیَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ ، 

    از فرازهای پایانی دعای عرفه امام حسین صلوات الله و سلامه علیه

     

    وَ مِنَ الدَّعَوَاتِ کُلَّ یَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ مَا رَوَیْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى جَدِّی أَبِی جَعْفَرٍ الطُّوسِیِّ وَ هُوَ مَا ذَکَرَهُ فِی الْمِصْبَاحِ بِغَیْرِ إِسْنَادٍ وَ وَجَدْتُهُ فِی أَوَاخِرِ کِتَابِ مَعَالِمِ الدِّینِ مَرْوِیّاً عَنْ مَوْلَانَا الْإِمَامِ الْحُجَّةِ الْمَهْدِیِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ‌ وَ فِی هَذِهِ الرِّوَایَةِ زِیَادَةٌ وَ اخْتِلَافٌ فِی کَلِمَاتٍ فَقَالَ مَا هَذَا لَفْظُهُ ذَکَرَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی الرَّوَّادِ الرَّوَاسِیُ‌ أَنَّهُ خَرَجَ مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الدَّهَّانِ إِلَى مَسْجِدِ السَّهْلَةِ فِی یَوْمٍ مِنْ أَیَّامِ رَجَبٍ فَقَالَ مِلْ [مر] بِنَا إِلَى مَسْجِدِ صَعْصَعَةَ فَهُوَ مَسْجِدٌ مُبَارَکٌ وَ قَدْ صَلَّى بِهِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص وَ وَطِئَهُ الْحُجَجُ بِأَقْدَامِهِمْ فَمِلْنَا إِلَیْهِ فَبَیْنَا نَحْنُ نُصَلِّی إِذَا بِرَجُلٍ قَدْ نَزَلَ عَنْ نَاقَتِهِ وَ عَقَلَهَا بِالظِّلَالِ ثُمَّ دَخَلَ وَ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ أَطَالَ فِیهِمَا ثُمَّ مَدَّ یَدَیْهِ فَقَالَ وَ ذَکَرَ الدُّعَاءَ الَّذِی یَأْتِی ذِکْرُهُ ثُمَّ قَامَ إِلَى رَاحِلَتِهِ وَ رَکِبَهَا فَقَالَ لِی ابْنُ جَعْفَرٍ الدَّهَّانُ أَ لَا نَقُومُ إِلَیْهِ فَنَسْأَلُهُ مَنْ هُوَ فَقُمْنَا إِلَیْهِ فَقُلْنَا لَهُ نَاشَدْنَاکَ اللَّهَ مَنْ أَنْتَ فَقَالَ نَاشَدْتُکُمَا اللَّهَ مَنْ تَرَیَانِی قَالَ ابْنُ جَعْفَرٍ الدَّهَّانُ نَظُنُّکَ الْخَضِرُ ع فَقَالَ وَ أَنْتَ أَیْضاً فَقُلْتُ أَظُنُّکَ إِیَّاهُ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنِّی لَمَنِ الْخَضِرُ مُفْتَقِرٌ إِلَى رُؤْیَتِهِ انْصَرِفَا فَأَنَا إِمَامُ زَمَانِکُمَا وَ هَذَا لَفْظَ دُعَائِهِ ع اللَّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَ الْآلَاءِ الْوَازِعَةِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَ الْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ وَ النِّعَمِ الْجَسِیمَةِ وَ الْمَوَاهِبِ الْعَظِیمَةِ وَ الْأَیَادِی الْجَمِیلَةِ وَ الْعَطَایَا الْجَزِیلَةِ یَا مَنْ لَا یُنْعَتُ بِتَمْثِیلٍ وَ لَا یُمَثَّلُ بِنَظِیرٍ وَ لَا یُغْلَبُ بِظَهِیرٍ وَ یَا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَ أَلْهَمَ فَأَنْطَقَ وَ ابْتَدَعَ فَشَرَعَ وَ عَلَا فَارْتَفَعَ وَ قَدَّرَ فَأَحْسَنَ وَ صَوَّرَ فَأَتْقَنَ وَ احْتَجَّ فَأَبْلَغَ وَ أَنْعَمَ فَأَسْبَغَ وَ أَعْطَى فَأَجْزَلَ وَ مَنَحَ فَأَفْضَلَ یَا مَنْ سَمَا فِی الْعِزِّ فَفَاتَ خَوَاطِرَ الْأَبْصَارِ وَ دَنَا فِی اللُّطْفِ فَجَازَ هَوَاجِسَ الْأَفْکَارِ یَا مَنْ تَوَحَّدَ فی الملِک [بِالْمُلْکِ‌] فَلَا نِدَّ لَهُ فِی مَلَکُوتِ سُلْطَانِهِ وَ تَفَرَّدَ بِالْکِبْرِیَاءِ وَ الْآلَاءِ فَلَا ضِدَّ لَهُ فِی جَبَرُوتِ شَأْنِهِ یَا مَنْ حَارَتْ فِی کِبْرِیَاءِ هَیْبَتِهِ دَقَائِقُ لَطَائِفِ الْأَوْهَامِ وَ انْحَسَرَتْ دُونَ إِدْرَاکِ عَظَمَتِهِ خَطَائِفُ أَبْصَارِ الْأَنَامِ یَا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیْبَتِهِ وَ خَضَعَتِ الرِّقَابُ لِعَظَمَتِهِ وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خِیفَتِهِ أَسْأَلُکَ بِهَذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتِی لَا تَنْبَغِی إِلَّا لَکَ وَ بِمَا وَأَیْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِکَ لِدَاعِیکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِمَا ضَمِنْتَ الْإِجَابَةَ فِیهِ عَلَى نَفْسِکَ لِلدَّاعِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَبْصَرَ الْمُبْصِرِینَ وَ یَا أَنْظَرَ النَّاظِرِینَ وَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ وَ أَنْ تَقْسِمَ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیْرَ مَا قَسَمْتَ وَ أَنْ تَحْتِمَ لِی فِی قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ وَ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ فِیمَنْ خَتَمْتَ وَ أَحْیِنِی‌ مَا أَحْیَیْتَنِی مَوْفُوراً وَ أَمِتْنِی مَسْرُوراً وَ مَغْفُوراً وَ تُوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِی مِنْ مُسَاءَلَةِ الْبَرْزَخِ وَ ادْرَأْ عَنِّی مُنْکَراً وَ نَکِیراً وَ أرعنی [أَرِ عَیْنِی‌] مُبَشِّراً وَ بَشِیراً وَ اجْعَلْ لِی إِلَى رِضْوَانِکَ وَ جِنَانِکَ مَصِیراً وَ عَیْشاً قَرِیراً وَ مُلْکاً کَبِیراً وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلًا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ تَقُولُ من [غیر] تلک الروایة [من الروایة] اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَقْدٍ عِزِّکَ عَلَى أَرْکَانِ عَرْشِکَ وَ مُنْتَهَى رَحْمَتِکَ مِنْ کِتَابِکَ وَ اسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الْأَعْلَى الْأَعْلَى وَ کَلِمَاتِکَ التَّامَّاتِ کُلِّهَا أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَسْأَلُکَ مَا کَانَ أَوْفَى بِعَهْدِکَ وَ أَقْضَى لِحَقِّکَ وَ أَرْضَى لِنَفْسِکَ وَ خَیْراً لِی فِی الْمَعَادِ عِنْدَکَ وَ الْمَعَادِ إِلَیْکَ أَنْ تُعْطِیَنِی جَمِیعَ مَا أُحِبُّ وَ تَصْرِفَ عَنِّی جَمِیعَ مَا أَکْرَهُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

    اقبال الاعمال، سید ابن طاووس، ط القدیمه، جلد 2، ص 644- 646

    http://lib.eshia.ir/71422/2/644

     

    راستش، بنده یحقیر نمی خواستم وارد این بحثها شوم ولی نکته ای که هست اینجا است که بعضی یحتمل حتی کتابخانه ی ای-شیعه را هم بخواهند از آنهایی که مایلند از آن استفاده کنند، دریغ کنند؛ و خوب، این هم که دیگر جی استور هم نیست که حالا بخواهید دنبال خری که در گل یا باتلاقی چطور هم گیر کرده است بگردید و بجایش این مقاله شِرِک جین کاپوتی که فمنیست هم هست را در مورد هوشیاری محیط زیستی سبز از جی- استور را هم بگیرید که البته بنده ی حقیر وارد جی- استور هم از طریق حتی دانشگاه تهران هم سعی نکردم بشوم که آیا هنوز هم کار می کند یا بلکه یحتمل هم کنسلش کرده اند و ...:

    https://www.jstor.org/stable/40339139

    مسئله لژ نشستن در سینمای ماندانا است و حالا آیا ماندانا هم مادر کوروش کبیر است یا اینکه آیا کوروش خواهری هم به اسم رکسانا داشته است یا خیر که همسر امام حسین علیه السلام هم آیا چقدر از نسل او است یا خیر؟! و حالا بعضی هم یحتمل این وسط بیایند مدعی شوند که نخیر؛ ماندانا اصلا اسم همسر بنده ی حقیر هم هست و اصلا این حرفها به تو هم چه ربطی دارد؟! حالا بالاخره یک چوپانی هم پیدا شده بوده است که کوروش را به او سپرده بوده اند که بزرگش کند. به کسی چه؟!

    مسئله ی شناخت خدا و پیغمبر و امام که اگر این شناخت هم نباشد در دعای در غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف می فرماید که عدم شناخت منجر به جاهلیت هم می شود، مسئله یک شخص و دو شخص و حتی یک کشور و یک قاره و حتی کل کره ی زمین هم نیست و بلکه مسئله ی شناخت بشریت است از خدا و پیغمبر محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و اسلام. و حالا آنطرف قضیه هم این است که  بعضی اشکال هم می کنند که اصلا خدا اثبات هم نمی خواهد و بلکه اثبات خدا جزو بدیهیات است و بلکه خدا احتیاجی به اثبات هم ندارد. بله، ولی مسئله این هم هست که یکی مثل حر بن یزید ریاحی رحمة الله علیه هم که در سپاه یزید است می آید طرف امام حسین علیه السلام و برای او هم آنقدر می جنگد تا شهید هم می شود. ولی یکی دیگر هم مثل شمر هم که در لشکر امیر المومنین علی ابن ابیطالب هم بر علیه معاویه هم بود حالا در کربلا بر علیه امام حسین علیه السلام هم صف کشیده و قاتل آن حضرت است.

    نکته اینجا این است که آیا خدا می خواست که امام حسین علیه السلام در کربلا اینطور هم ارباً اربا و شهید هم شود؟ یا اینکه مراتب و درجات جاهلیت هم بقدری زیاد شد که دیگر این باصطلاح مسلمانان حتی باسم مسلمانی هم امام خود را شهید کردند؟ امروزه نیز یحتمل بعضی اشکال می کنند که آیت الله خلخالی نیز روانی بوده است و بلکه برای همین هم هست که اسب شاه را کور و شل کرده و زبانش را هم بریده است و عکس اسب شاه را هم نمایش می دهند. و بلکه خودش را هم نشان نمی دهند که صورتش آیا چقدر کرم هم گذاشته بوده است. حالا دروغ و واقعیتش را کاری ندارم، ولی بالاخره آیا بدن انسان وقتی زیر خاک هم رفت، گرفتار کرم و سوسک و ویروس و باکتری و ... اینها نمی شود؟! خوب، چرا بعضی اسب شاه را هم می بینند که کور و شل و لال هم شده بوده ولی مرحوم نواب صفوی را نمی بینند که شاه اعدامش هم کرد؟ اصلا اگر لژ نشینی سینما ماندانا قبل از انقلاب یا حالا بعد از انقلاب هم اینقدر خوب است و محمد رضا پهلوی و پدرش هم از همه بهتر بوده اند و این همه هم گل و بلبل بوده است، پس چرا جناب شاهنشاه آریامهر گذاشت فرار هم کرد از ایران؟! چرا انقلاب شد؟ و هنوز هم این انقلاب ادامه دارد؟ لابد مسئله در این است که مردم هم بی خودی کچلش کرده بوده اند که الا و لله که ما تو را نمی خواهیم و بلکه امام خمینی قدس سره الشریف را هم دوست داریم.

    البته این مسئله که واجب الوجود از بدیهیات هم هست، یک چیز است؛ ولی مسئله ی دیگر هم این است که همین هم که خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار هم کیستند و اینکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم کیست و حتی اینکه حضرت ولایت فقیه مد ظله العالی را هم زیر سوال ببرند که او است که دیکتاتور است و بلکه دارد ادعای خدایی می کند، یا خیلی قاتی کرده است و به او جنون دست داده است یا اینکه واقعاً هم دارد به نفع آنهایی که می خواهند در منطقه هم ادعای خدایی کنند کار می کند و بلکه بنده ی آنها و نه بنده ی خدا هم شده اند و .... خوب، آیا اینها امام حسین علیه السلام و حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم می توانند بشناسند؟ یا بلکه طرف صهیونیستها در صف کشی کرده و بر علیه فلسطینیان و مردم غزه و حتی مسلمانان جهان هم می جنگند؟ حتی اگر کعب الاحبار هم مسلمان شود، آیا اینهایی که منافق و مشرک و کافرند حتی اسماً هم به مسلمانی خودشان اهمیت می دهند و خدا و پیغمبر و امامشان را هم مایلند بهتر بشناسند؟

    ولی اینجا این سوال اساسی هم هست که یحتمل باید هم از ابوریحان و بلکه شیخ الرئیس السادات هم پرسید که آقا جان، بالاخره آیا نباید هم به ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم یک سر سوزنی نیز کمک کرد آنجایی که امثال پویا هنریار نیز یک جورهایی در ریاضیات به کارهای مرحوم مریم میرزاخانی در شمردن منحنیها در فضاهای تایشمولری هم می پردازد، و از آن طرف هم خود کارهای ادوارد ویتن هم به معادلات بازگشتی میرزاخانی در انواع ریاضی فیزیکهای ابرتقارنی نیز کم نمی پردازد؟ یحتمل ابوریحان هم اشکال نکند و بلکه اساتید حوزوی و تفسیر هم چیزی نفرمایند، منطقدانهای ریاضی یحتمل اشکال کنند که هر چقدر هم از طرق هوش مصنوعی و ماشینهای تورینگ و بلکه قضایای بازگشتی گودلی بخواهیم قضایای ریاضی و حتی فیزیکی را هم ثابت کنیم، با یک قضایایی هم بخورد می کنیم که اثبات درستی یا نادرستی آنها حتی ماورای منطق ریاضی است. حتی این سئوال که آیا خدا می خواست که امام حسین علیه السلام در کربلا اینطور هم شهید شود و خودش را فدای اسلام هم کند یا اینکه گرفتار جاهلیت مردم و تنها گذاشتن او و بلکه گرفتار شخصی مثل یزید لعنت الله علیه هم شد که خود می فرمایند و علی الاسلام والسلام اذ قد بلیت براع مثل یزید.

    مسئله ی فراهم کردن وسائل حسینیه ی علی و زهرا صلوات الله و سلامه علیه در کاخ سفید هم همینجا است که آیا ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را برای اسلام هم می طلبیم یا بعضی یحتمل و بلکه یقیناً هم فرعونیت و شاهنشاهی حتی به اسم جمهوریت و انقلابی گری و اسلام آمریکایی هم هستند و بلکه ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام ... بهار آزادی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را هم به بازی گرفته اند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعیت الیه فی قضاء حوائجه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه 

    وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿البقرة: ٦٥﴾‏

    قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَـٰئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ ‎﴿المائدة: ٦٠﴾‏

    فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿الأعراف: ١٦٦﴾‏

     

    مشنو از نی چون حکایت می کند، بشنو از دل چون روایت می کند

     

     

    ۱۴۰۲/۱۰/۲۶

    بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور

    اینجا یک اصل اسلامی را مایلم متذکّر بشوم، و آن عبارت است از نقش‌آفرینی مردمی در نظام اسلامی و اساساً در حیات اسلامی. مردم، در نگاه اسلام، در نگاه قرآن، با توجّه به مجموعه‌ی احکام اسلامی، خیلی مورد توجّهند در تحرّک جامعه‌ی اسلامی، مجتمع اسلامی و حیات مجتمع اسلامی؛ نقش برجسته‌ای دارند. شما ملاحظه کنید در فرمایش امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در آن جمله‌ی معروف که «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ وَ قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِر ... لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلىٰ غارِبِها»،(۵) هم نقش مردم مورد تذکّر قرار گرفته است، هم حقّ مردم. «نقش مردم» یعنی اگر مردم نیایند سراغ آن کسی که خود را صاحب حق میداند و میخواهد مسئولیّتی قبول کند، بر او واجب نیست دنبال آن حق برود: لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلىٰ غارِبِها؛ مردم نبودند، من وظیفه‌ای نداشتم، تکلیفی نداشتم. نقش مردم این‌قدر مهم است. حتّی کسی مثل امیرالمؤمنین، علیّ‌بن‌ابی‌طالب، اگر مردم با او نباشند، دُوروبَرش نباشند، میگوید من تکلیفی ندارم. اگر چنانچه مردم آمدند، آن‌وقت بر او واجب است که مسئولیّت را بپذیرد؛ لذا حضرت مسئولیّت را قبول کرد؛ مردم آمدند، فشار آوردند، اصرار کردند که شما بیایید خلافت را قبول کنید، ایشان هم قبول کرد. نقش مردم این‌قدر مهم است.

    در خطبه‌ی مربوط به صفّین، این عبارت امیرالمؤمنین عبارت خیلی مهمّی است؛ میفرماید که «وَ لَیسَ امرُؤٌ وَ اِن عَظُمَت فِی الحَقِّ مَنزِلَتُهُ وَ تَقَدَّمَت فِی الدّینِ فَضیلَتُهُ بِفَوقِ اَن یُعانَ عَلىٰ ما حَمَّلَهُ اللَهُ مِن حَقِّه»؛(۶) هر مقداری [هم] که ارزش ذاتی و وجودی و علمی و دینی کسی بالا باشد، هیچ کس نیست که محتاج کمک مردم نباشد. این «اَن یُعانَ عَلىٰ ما حَمَّلَهُ اللَهُ مِن حَقِّه» یعنی اگر بخواهد وظیفه‌ی خودش را و مسئولیّت خودش را انجام بدهد، به کمک مردم احتیاج دارد. آن «عَون»، از طرف مردم است؛‌ یعنی کلّ خطبه این را نشان میدهد؛ عبارت قبل از این عبارت و عبارت بعد از این عبارت، روشن میکند که مراد، اعانت مردم است؛ یعنی امیرالمؤمنین به اعانت مردم احتیاج دارد. حالا این «مردم» که میگوییم، چه مردمی که دارای شأن اجتماعی‌اند ــ مثلاً اهل علمند، اهل دینند، اهل سیاستند؛ یک شأن اجتماعی دارند ــ چه توده‌ی مردم؛ به اعانت همه احتیاج است. لذا خداوند متعال به پیغمبرش میفرماید که «هُوَ الَّذی اَیَّدَکَ بِنَصرِهِ وَ بِالمُؤمِنین»؛(۷) خیلی مهم است! خدای متعال مؤمنین را در ردیف نصرت خودش قرار میدهد؛ یعنی اگر مؤمنین به پیغمبر کمک نمیکردند، پیغمبر هم پیروز نمیشد. لذا اوّلین کاری که پیغمبر انجام داد، ساختن مؤمنین بود؛ مؤمن بسازد، مؤمن درست کند.

    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54960#_ftnref7

     

    “King Kong
    “You know the name of King Kong.
    “You know the fame of King Kong.
    “Ten times as big as a man.

    “One day, a boy, too young to know the danger,
    “Made a friend of this giant fearsome stranger!
    “And the life they led on their island home became a legend
    “The legend of … King Kong.”

     

    بنده ی حقیر رفتم امروز به سخنرانی پورفسور استکی. نمی دانم چطور شد که یاد این شعر انگلیسی کینگ کنگی افتادم که اول کارتون کینگ کنگ در تلویزیون نشان می داد وقتی ماها بچه بودیم. یک فامیلی هم اتفاقاً داشتیم که این شعر را می خواست بخواند و بلکه اشتباهی هم یک چیزهایی بلغور می کرد و خود این بنده ی حقیر هم نمی فهمیدم شعرش چیست و دارد چه می گوید و ...! و اتفاقاً این را پیدایش کردم و برایش فرستادم که آیا یادت می آید این شعر را بچه بودی چی چی می خواندی؟ ولی حالا ان شاء الله وقتی بخوانند، می فهمد هم دارد چه می گویند!

    اتفاقاً از استاد سوال هم شد که آیا نظرتان راجع به نظریه ی هوشیاری یا آگاهی (consciousness) راجر پنرز چیست؟ ایشان نظر مثبتی نسبت به آن نشان ندادند و بلکه بنظر بنده ی حقیر هم رسید که در چند کلمه نفی اش هم فرمودند:

    https://www.newscientist.com/article/mg25634130-100-roger-penrose-

    consciousness-must-be-beyond-computable-physics/

     

    نظر ایشان محترم هم هست و البته بنده ی حقیر هم نتوانستم کل مقاله ی بالا را در مورد آگاهی کوانتومی پنرز ببینم چیست! یحتمل اگر بروم در سایت جی استور، آنگاه مرا به دانشگاه تهران هم وصل کند و آنگاه از طریق دانشگاه تهران یحتمل بتوانم مقاله را دانلود هم کنم یک جورهایی. شوخی نمی کنم. ولی این روزها حتی وقتی می خواهم جی-میلم را هم چک کنم، جیمیل هم بهم گیر می دهد. این است که دیر هم هست و حوصله ام هم نمی آید.

    ولی بنده ی حقیر بنظرم رسید که دانشجویان بعضیهایشان سئوالهای خوبی هم دارند از استاد می پرسند و مرا به یاد سئوالی هم که خودم نیز می خواستم بپرسم انداخت. ولی استاد شیخ جباری که میکروفونها را هم می گرداندند که استاد خود بنده ی حقیر هم بودند و اتفاقاً خیلی دلم هم می خواست با ایشان روبوسی هم کنم ولی گویا سرما هم خورده بودند و دیگر نشد. به هر حال، یحتمل هم یادشان رفت که من هم سئوال داشتم و لذا بنده هم نخواستم بدون میکروفون و بدون اجازه ی میزبان و سخنران هم سئوالم را بپرسم و این است که آنجا نپرسیدم. و خیلی هم اتفاقاً تشکر می کنم از استاد که چنین شد؛ یحتمل ایشان اینطور هم صلاح دیدند یا ....

    سوال اینجا است که با اینکه یک صبغه ی عرفانی دارد مسئله تا آنجا که از مولانا هم نقل قول فرمودند هم دارد مبحث عشق، هر چند که مسئله آیا چقدر هم برمی گردد به عشق بین مادر و فرزند یا حتی والدین از جمله پدر و مادر و فرزند. مسئله ی اجتماعی که عشق هم در آن نهفته است را از جمله به ابن سینا و حتی از علامه طباطبایی هم فرمودند، ولی بیشتر هم بر مبنای نظریه ی تکامل حتی از زمان بیگ بنگ و مهبانگ نیز دنبال می فرمودند و اینکه چطور قابلیتهای مغز در جانداران بمرور زمان تکامل یافته است و بلکه مغز بزرگتر هم شده است .... نکته ای که اینجا هست این است که چه تفاوتی هم هست بین مغزهای انسان و فرض بفرمایید میمون و بلکه اصولاً اجتماعات انسانی و میمونی هم چطور متفاوت اند؟ آیا مغز انسان فقط برای اینکه از لحاظ اجتماعی هم تکامل یابد است، که لذا بزرگتر از دیگر پستانداران هم شده است و بلکه پیچیدگیهایی را هم که باید حل کند هم در همین نظریه های پیچیدگیهای اجتماعی هم نهفته است و ...؟ و اینجا خیلی سئوالات دیگر هم مطرح اند.

    ولی سئوال بنده یحقیر این هم بود که معمولاً عرفا مسئله ی عشق را مربوط به مغز و بلکه عقل هم نمی دانند همانطوری که ایشان نیز اشاره فرمودند که عشق عرفانی یحتمل یک جالت جنون آمیزی را هم دارد. و لذا سئول این است که آیا این درست است که بزرگ شدن مغز را فقط نسبتش هم دهیم به این قبیل مسائل اجتماعی که در طول سالها و بلکه میلیونها سالها بالاخره به این شکل کنونی هم در انسانها تکامل یافته است بدون اینکه هندسه ای را که بین قلب و مغز هم ایجاد می شود و ارتباط حیاتی آنها را در طول سالیانی که نه تنها مغز به این شکلها تکامل یافته، و بلکه قلب هم دچار تکاملهایی از ماهیها و نهنگها و دوزیستان و لاک پشتها و دایناسورها و پستانداران و انسانهای آغازین تا به امروز هم شده است.

    عرض بنده ی حقیر اینجا است که  مسئله فقط مسائل اجتماعی محض هم نیست که دخیل در هندسه ی ارتباطات قلب و مغز هم هستند. البته بنده داشتم این را به دیگر استادمان بعد از سخنرانی هم شرح می کردم و ایشان فرمودند که چرا قلب؟! و چرا مثلاً کبد یا عضو دیگری را هم در نظر نمی گیرید بجای قلب؟ سئوال متینی است ولی مسئله بالاخره قلب تپنده هم نشانه ی حیاتی است که موجود زنده حیوانی را از موجود غیر زنده هم جدا می کند دیگر. ولی نکته ی عرفانی و بلکه عاشقانه ی قضیه اینجا است که از یک طرف هم فهم هندسه ای که ما را می تواند به رموز کیهانی و نجوم زمین و آسمانها هم آشنا کند، یک الگویی دارد که غیر از الگوی خوکی و میمونی و بوزینگی و قرده و خنازیر هم هست. آن عشق را هم آیا خوکها و میمونها نیز می فهمند هر چند که آیا چقدر هم بتوان با مشاهدات و آزمایشهایی روی میمونها و خوکها هم به فهم و ادراک بهتر و بالاتری هم دست یافت و ...؟!

    ولی یک چیزی هم مشهود است و آن اینکه حتی شما می توانید تجربیات عرفانی و بلکه روحی حاصل از دین و مذهب را هم آیا چقدر با تزریقهای دارویی یحتمل چقدر شبیه سازی بفرمایید. بقول معروف یحتمل بعضی بفرمایند که خوب چرا نماز می خوانی؟ همان قرصش را بخور دیگر! و همان همانا است. و حتی اجازه دهید که بنده ی حقیر فراتر از این هم رفته و بلکه مدعی شوم که خب مگر چه اشکالی هم دارد که عشق عرفانی حاصل حتی از مادر و فرزند و والدین و فرزندان را هم با هوش مصنوعی شبیه سازی کرده و در انواع اجتماعات بشری نیز ارائه دهیم دیگر. آیا ما آنگاه چیزی فراتر از این هوش مصنوعی را هم احتیاج داریم؟! بنده ی حقیر نه فقط بخاطر اینکه دیر وقت هم هست، اصلا مایل نیستم که وارد جزئیات مسئله شوم اینجا. ولی سئول اساسی اینجا این است که اگر انسان فکر کند و بنظرش هم برسد که همانطوری که با هوش مصنوعی می شود این روابط عاشقانه را هم شبیه سازی کرد، آیا فکر هم می کند که می تواند سر خدا را هم همینطوریها کلاه بگذارد و بلکه آنگاه دیگر احتیاجی هم به خدا ندارد؟ سئوال اساسی تری این هم هست که آیا فکر نمی کنید که اجتماعات جهانی بشری و بلکه ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را تا چه اندازه هم به وضعیتی بدتر از حیوانیت کل انعام بل هم اضل و چه رسد به قرده و خنازیر هم ممکن است با این انواع هوش مصنوعیهای عاشقانه خیلی مدرن هم دچار کرده و .... و بلکه بشریت را هم دچار از جمله انواع اعتیاد و انواع افسردگیها و سرخوشیهای طغیانگرایانه تک قطبیها و دو قطبیها و چند قطبی هم کنند و .... بنده ی حقیر فکر می کنم خیلی بیشتر از اینها هم این مسائل بین حوزه و دانشگاه احتیاج به بحث و گفتگو دارد بجای اینکه دربست مسئله را تعطیلش هم کنیم. کارخانه ی آدم سازی کار هر کسی هم نیست. بنده ی حقیر از اساتید فن حوزوی و دانشگاهی معذرت هم می خواهم که حتی در لباس شاگردی و دانشجویی و طلبگی فضولی هم می کنم و بلکه پایم را هم می گذارم لای در با اینکه یحتمل نزدیکهای سن بازنشستگی هم رسیده ام و باید بروم یواش یواش دور دنیا بگردم ببینم چه خبرهایی است. از این به بعد دیگر فضولی نمی کنم الا اینکه می روم در لژ می نشینم و حالا هر سینمایی هم که بود فیلم را تماشا می کنم! کی بود سینما ماندانا را هم دوست داشت؟! سیروا فی الارض و انظروا کیف کان عاقبة المکذبین.

    البته اینجا این نکته هم هست که بنده ی حقیر داشتم در انصاف نیوز راجع به استاد حسین شریعتمداری که چطور آیت الله العظمی بهجت هم راجعشان فرموده بودند: آخرت ات سخت است و همین را هم تیتر و عنوان مقاله فرموده بودند، هم می خواندم. برای چندمین بار هم به برنامه ی هویت و سعیدی سیرجانی برخوردم. امشب سعی هم کردم که بالاخره این فیلم را دوباره در تلوبیون هم ببینم که باز نشد. ولی بالاخره در یوتیوب دیدم. و اما نکته اینجا است که سعیدی سیرجانی را که جستجو هم کنید، یک باکس خبری بوایی یا همان صدای آمریکایی هم باز می شود که از قول کاوه موسوی نامی هم می گوید: سعیدی  سیرجانی پیش بینی هم می کرد که خامنه ای ادعای خدایی هم کند و بلکه خامنه ای متوهم هم هست؛ گویا ویدئوهای این را که مال دو روز پیش هم می گوید هست را یوتیوب پخش می کند! بنده ی حقیر فکر می کنم خیلی هم در مورد بحث جهاد تبیین و استدلالهای اثبات خدا جای بحث است، ولی خود حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای همین اخیراً هم در سخنرانیهایشان بنده خودم از صدا و سیما شنیدم که بدین مضمون می فرمایند ادعاهای خدایی آنهایی را که در منطقه داشتند را مقاومت اسلامی جلویشان ایستاد. تربیت امامان جماعت و امامان جمعه و کارخانه ی آدم سازی جهانی حوزوی و دانشگاهی یقیناً هم کار می برد و بلکه مقاومت یمینها را هم حضرت آقا گوشزد می فرمایند که جهاد فی سبیل الله است. ان شاء الله بعد از اینکه پرچمها و علم و کتلهایش را هم حتی گویا قبلاً هم زدیم، آنگاه کاخ سفید را هم می کنیم حسینیه ی علی و زهرا صلوات الله و سلامه علیهم. و آنوقت همه و همه هم خواهند دید که کیست که متوهم هم هست و ....  لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

    إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ‎﴿یس: ١٤﴾‏

     

    9- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‌ عَلَیْکَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ کُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِکُمْ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً وَ عَلَیْکُمْ بِطُولِ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ فَإِنَّ أَحَدَکُمْ إِذَا أَطَالَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ إِبْلِیسُ مِنْ خَلْفِهِ وَ قَالَ یَا وَیْلَهُ أَطَاعَ وَ عَصَیْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَیْتُ.

    الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 2، ص 77

    https://lib.eshia.ir/11005/2/77

     

    14- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَةٌ.

    الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 2، ص 78

    http://lib.eshia.ir/11005/2/78

     

    10- عَنْهُ‌[4] عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِالْخَیْرِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعَ.

    الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 2، ص 105

    http://lib.eshia.ir/11005/2/105

     

     

    ۱۴۰۲/۱۰/۲۶

    دیدار ائمه جمعه سراسر کشور

    ائمه‌ی جمعه‌ی سراسر کشور صبح امروز (سه‌شنبه) با حضور در حسینیه‌‌ی امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54947

     

    مردم، مردم، مردم؛ چرا براستی حضرت ولی فقیه این همه هم بر حضور مردم تاکید می فرمایند؟ یک دلیلش یحتمل هم ارتباط مردم با امام زمان عجل الله فرجه الشریف است. یک دلیل دیگرش هم یحتمل در اسفار اربعه مرحوم ملا صدرا نهفته است و لذا آنجاهایی که امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بین حق و خلق قرار است مردم را همه و همه را و خصوصاً هم شاگرد و دانشجو و طلبه را از بین حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف در رفت و برگشتهایشان مورد عنایت خود هم قرار دهد، می فرمایند که ورع و صدق و خیر و اجتهاد هم بکمک شاگرد و طلبه و دانشجو و بلکه ائمه ی جمعه نیز خواهد آمد. واعظ محترمی می فرمودند که اگر تقوی ترمز باشد، ورع دنده عقب است! یعنی درجات و مراتب کسب ورع خیلی بالاتر از صرف تقوی و ترس از خدا هم هست. مثل این می ماند که بنده حقیر از روی تقوی بخواهم واعظی را بخاطر سخنرانی و روضه حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها  به خانه ام دعوت کنم و واعظ هم از روی تقوی و ترس از خدا آیا چقدر مایل باشد که به خانه ی این حقیر تشریف بیاورند. اینجا دو طرف اگر بتوانند به ماورای تقوی و بلکه ورع برسند، یحتمل روضه ی بهتری هم برگزار خواهند کرد. و الا که یحتمل هم مسئله ی روضه ی خانگی هیچ گاه تحقق هم نیابد چرا که آن تقوی و ورع هم آیا چقدر آنجا یافت شود. روضه گرفتن همین فقط به زبان هم نیست!

    یعنی اجتهاد هم بدون تقوی و ورع و صدق امکان پذیر نمی شود و بلکه یحتمل مسئله از حدود مثل خر توی گل گیر کردن هم می گذرد و می رسد به اینکه او افتاده باشد توی باتلاقی که حالا سعی هم کن که یک جوری او را از این وضعش بیرون بیاوری. و لذا توی گل گیر کردن هم یک چیز است و بلکه توی باتلاقی هم که همینطوری دارد بدتر هم فرو می رود و حتی او را فرو هم می کشاند؛ این هم وضعیت بدتر و بغرنجتری است. و مسئله که باتلاقی شود، یحتمل دیگر نشود هم حتی او را نجات هم داد. و اما خوب، یک وقت هم هست که معلم و استاد یحتمل اشکال کند که بابا چرا مثل خر توی گل هم گیر کرده ای؟ یک نهیبی دارد می زند که بابا یک کاری هم بکن. و مسئله چیست؟ مسئله این است که هر کسی هم بدتر از این بنده ی حقیر نباید هم ادای اساتید و معلمها را نیز دربیاورد که من هم خیلی بلدم بدون اینکه حتی آن ترس از خدا و تقوا و آن ورع را حتی سعی هم نکرده باشد که کسب کند. خوب، اگر شما حالا بیایید اینها را به کسانی هم یاد دهید که کافر حربی جهنمی هم هستند که آیا چقدر هم توی باتلاق مثل خر گیر کرده ای و نمی توانی بیرون بیایی؟! آیا نمی گیرد حسابت را برسد؟! اول اصول شاگردی و دانشجویی و طلبگی را هم باید یاد بگیری و بعد ادعای اجتهاد هم کنی برای شاگردانت و همه و همه یا خیر از همان اول ادعای اجتهاد هم می توانی کنی؟! سالها ریاضت و درس و بحث و کتاب و دعا و اینها می خواهد که آیا حالا کسی بتواند حتی امام جماعت و بعد هم آیا چقدر هم امام جمعه هم شود و ....

    بنده ی حقیر این را هم عرض کنم که نمی شود هم بهتان و تهمت هم زد که آیا دختر ملا قادر گیلانی هم آمریکا است یا خیر؛ در صورتی که یحتمل ایشان بیش از یک دختر هم داشته باشد یا اصلا دختر هم نداشته باشد یا حتی اصلا شما ندانید که کدام ملا قادر گیلانی هم منظور شده است چرا که بیش از یک ملا قادر گیلانی هم داریم و .... و لذا این جای اشکال هم خواهد داشت که مسئله اصلا چیست؟! یعنی شما اینجا منظورتان این هم نیست که دارید راجع به حضرت امام علی امیر المومنین علیه السلام هم صحبت می کنید که همه نیز او را می شناسند. و تا از این حرفها هم بزنید، دیگر کسی ایراد هم نمی کند که مثل اینکه این بابا خیلی هم از مرحله پرت است و اشتباه گرفته است که دختر امام علی هم رفته است آمریکا. و لذا دقیقاً هم ممکن است درست مسئله ی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی فوتونی و گراویتونی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی نیز روشن نشود که آیا مسئله کدام به کدام هم هست؟ و لذا مسئله ی ارگودیک چگالی و فشار اسپینهای پیوسته و هموار را هم برای یافتن کیهانشناسی زمینی و دریایی و بلکه آسمانی هم اگر بطور ریسمانی هم حساب نکنیم که چطور هم قرار است از مرزهای باتلاقی گذشته و منظره ی مورد بحثمان را هم روشن کنیم؛ یحتمل وارد بعضی درهمتنیدگیهایی هم خواهیم شد و بلکه بلا نسبت مثل خر توی گل هم بدتر شاگرد خود را بیاندازیم و حال آنکه قرار هم بر این بود که او را سوار سفینة النجاة خود هم کنیم و با امید و نشاط فراوان هم بمقصدش برسانیم و ....

    و لذا مسئله ی تک قطبیهای مغناطیسی و جاذبه و نه دافعه ی امام علی علیه السلام برای شاگرد هم که از حالات خلاء خیلی هم مایل است که بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه میل کند همین است که مثل پروانه ها هم باید حول امامت بگردی تا حتی خدا و پیغمبرت را هم دریابی. خدا و پیغمبرت و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم باید دریابی و لا غیر تا آنجا که توحید هم در قلبت کلاً آنچنان هم جا بیافتد که حتی بتوانی همه ی عالم را هم مثنی و حتی فرادی و یک تنه به توحید دعوت کنی. .... مثل این است که بجای اینکه کره ی زمین دو قطب شمال و جنوب هم داشته باشد، فقط بجایش یک قطب هم داشته باشد؛ مثلاً بگیریم قطب جنوب هم باشد. حالا بگذریم هم که اگر قرار بود فقط یک قطب هم داشتیم، آیا قطب جنوب بهتر می بود یا قطب شمال. نه؛ یحتمل بهتر هم باشد که نگذریم و این را به عنوان یک تمرین هم برای شاگرد و دانشجو و طلبه واگذار کنیم که مسئله اش را هر چه زودتر هم حل کند! مسئله دیگر این است که حالا شما مثلاً نهنگ را هم داریم که هر وقت دلش خواست می رود زیر آب و هر وقت دلش هم خواست می آید روی آب کانه او مثل یک زیردریایی زنده عمل می کند! ولی اصلا کشتیهایی که فلزی هم هستند آیا چطور می توانند روی آب واقع شده و کشتیرانی با بارهای حتی سنگین و آدمیزادهای فراوان در سطح اقیانوسها دور دنیا هم کنند و غرق هم نشوند؟ و اما مسئله ی دیگر هم همین است که اصلا این هم یعنی چه که می فرماید: ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.

    و لذا کره ی زمین تک قطبی را هم در نظر بگیرید که حالا آیا چطور هم قرار است تعادلش را حفظ کنید آنطور که فقط برف و سرما را هم فقط در قطب جنوب هم داشته و بلکه در قطب شمال هم آنطور برف و یخبندان نداشته باشید؟! و آنگاه کل عالم هم بسبب مجاهدتهای مردم غزه و فلسطین و لبنان و یمن و عراق و همه و همه هم بهشت برین شود و همه نیز خوب و خوش و سرحال تا روز قیامت هم در بهشت روی زمین الی ما شاء الله هم زیست کنند و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را دریابند و مستضعفین عالم هم پیروز روی زمین شوند همانطوری که آیه ی مبارکه هم می فرماید: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٦﴾‏ و لذا بالاخره مسئله این هم هست که در کدامین الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم می توان براستی تک قطبی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دریافت و بلکه همه ی عالم را هم نه فقط از روی خیال و تخیلات و مجاز و مجردات و حالات انتزاعی و بلکه از روی حق و صدق و تقوی و ورع و اجتهاد و جهاد فی سبیل الله شهادت و شاهد هم هر چه بیشتر بسمت قلوب مملو از امام زمانی رساند و ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

    بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

     

    (53) و من عهد له ( علیه السلام )

    کتبه للأشتر النخعی رحمه الله لما ولاه

    على مصر و أعمالها حین اضطرب أمر

    أمیرها محمد ابن أبی بکر

    و هو أطول عهد کتبه و أجمعه للمحاسن

    53 - از عهد و پیمانهاى آن حضرت علیه السّلام است که براى (مالک ابن حارث) اشتر نخعىّ‌

    - خدا او را بیامرزد- نوشته چون او را بر مصر و بر اطراف آن سامان فرمانروا قرار داد هنگامیکه حکومت محمّد ابن ابى بکر درهم و پریشان گردیده بود، و آن درازترین و جمعترین پیمانى است که براى نکوکاریها (دستور دادرسى، رموز رعیّت پرورى، آداب مملکت دارى، طریق لشگر کشى و پند و اندرز به همگان) نوشته است (در عرب اشتر کسى را گویند که پلک چشمش برگشته و مژه نداشته باشد، و هم کسیرا که پلک چشم یا لب پایینش چاک داشته باشد، و مالک ابن حارث نخعىّ «قدّس اللّه روحه» را اشتر گویند براى آنکه گفته‌اند: در پیکار لشگر عرب با سپاه روم در سال شانزدهم هجرىّ گرزى بر خود مالک کوفته شد و خود بر سرش پخش و پاره‌اى از آهن آن چشم او را چاک زد، پس از آن روز به اشتر ملقّب گردید. چون وضع مصر در زمان حکومت محمّد ابن ابى بکر بر اثر فتنه انگیزى و تباهکارى معاویه درهم شد، و گروهى به خونخواهى عثمان برخاستند و به امیر المؤمنین علیه السّلام از اوضاع آن سامان خبر رسید، فرمود: حکمرانى مصر شایسته یکى از دو نفر است یا قیس ابن سعد «از بزرگان شیعیان علىّ علیه السّلام و اعدل عدول» که او را از آنجا برداشتیم دوباره باید فرمانروا شود، یا مالک ابن حارث نخعىّ آنجا رود، ولى چون قیس ابن سعد باین کار بى‌میل بود حضرت او را در شغل خود باقى گذاشت، و مالک اشتر را که در نصیبین «شهرى بین شام و عراق» بود طلبید و این عهد نامه را براى او نوشته امر فرمود بسیج راه کند، و پیش از رفتن او براى اهل مصر نامه سى و هفتم را فرستاد، مالک با لشگر خود بجانب مصر روانه گردید، چون معاویه خبردار شد به دهقان عریش «شهرى است در مصر» پیغام داد که اشتر را زهر بخوران تا من خراج و مالیات بیست سال از تو نگیرم، چون اشتر بعریش رسید دهقان که دانسته بود عسل را بسیار دوست دارد، مقدارى عسل مسموم برایش ارمغان آورد و گوارایى و فوائد آنرا بیان کرد، اشتر از آن عسل زهرآلود میل نمود، هنوز در جوفش مستقرّ نشده بدرود زندگانى گفت، و بعضى گفته‌اند: شهادتش در قلزم «شهرى که تا مصر سه روز راه دارد» واقع شد، و نافع غلام عثمان او را زهر خورانید «چون خبر شهادت آن بزرگوار به معاویه رسید با خورسندى بسیار میان مردم ایستاده گفت: علىّ ابن ابى طالب را دو دوست بود، یکى در جنگ صفّین جدا گردید و آن عمّار ابن یاسر بود که کشته شد، و دیگرى امروز جدا گردید و آن مالک اشتر بود که اکنون خبر مرگ او رسید، به آهنگ مصر سفر کرد و در شهر ایله- بین ینبع و مصر- نافع غلام عثمان نزد وى آمد و چندان در خدمت او مواظبت کرد که خاطر اشتر از او آسوده گشت، پس در شهر قلزم شربت عسلى با زهر آمیخته بخورد او داد که بر اثر آن مالک دنیا را بدرود گفت ألا و إنّ للّه جنودا من عسل یعنى بدانید خداوند را از عسل لشگرها است» و از آن سو چون خبر به امیر المؤمنین علیه السّلام رسید بسیار اندوهگین و افسرده خاطر شد گریست و بر منبر تشریف برده فرمود:

    إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون، و الحمد للّه ربّ العالمین، اللّهمّ إنّى أحتسبه عندک فإنّ موته من مصائب الدّهر، رحم اللّه مالکا فلقد أوفى عهده، و قضى نحبه، و لقى ربّه، مع أنّا قد وطّنّا أنفسنا على أن نصبر على کلّ مصیبة بعد مصابنا برسول اللّه- صلّى اللّه علیه و آله- فإنّها من أعظم المصیبات یعنى ما از خدا هستیم و بسوى او باز مى‌گردیم، و ستایش خداوندى را سزا است که پروردگار جهانیان است، بار خدایا من مصیبت اشتر را نزد تو بشمار مى‌آورم، زیرا مرگ او از سوگهاى روزگار است، خدا مالک را رحمت فرماید که بعهد خود وفاء نمود، و مدّتش را بپایان رسانید، و پروردگارش را ملاقات کرد، با اینکه ما تعهّد نموده‌ایم که پس از مصیبت رسول خدا- صلّى اللّه علیه و آله بر هر مصیبتى شکیبا باشیم، زیرا آن بزرگترین مصیبتها بود. پس از آن از منبر پائین آمده به خانه رفت، مشایخ نخع به خدمت آن حضرت آمدند، آن بزرگوار متأسّف و افسرده بود، فرمود: و للّه درّ مالک و ما مالک لو کان من جبل لکان فندا، و لو کان من حجر لکان صلدا، أما و اللّه لیهدّنّ موتک عالما و لیفرحنّ عالما، على مثل مالک فلتبک البواکى، و هل مرجوّ کمالک، و هل موجود کمالک، و هل قامت النّساء عن مثل مالک یعنى خدا مالک را جزاى خیر دهد و چگونه مالک که اگر کوه بود کوهى عظیم و بزرگ بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت بود، آگاه باشید بخدا سوگند مرگ تو اى مالک جهانى را ویران و جهانى را شاد مى‌سازد یعنى اهل شام را خوشنود و عراق را خراب مى‌گرداند، بر مردى مانند مالک باید گریه کنندگان بگریند، آیا یاورى مانند مالک دیده میشود، آیا مانند مالک کسى هست، آیا زنان از نزد طفلى بر مى‌خیزند که مانند مالک شود. و گفته‌اند:

    جنازه مالک را از قلزم به مدینه طیّبه حمل نمودند و قبر منوّر او در آنجا معروف و مشهور است، و پوشیده نماند که اشتر- رضى اللّه عنه- با اینکه مردى خردمند و دلاور و بزرگوار بود به زیور بردبارى و پارسائى و درویشى هم آراسته بود، چنانکه گفته‌اند: روزى از بازار کوفه مى‌گذشت، و کرباس خامى در بر و پاره‌اى از همان را بجاى عمامه بر سر داشت، یکى از بازاریان از روى استخفاف شاخه سبزى بر او انداخت، اشتر بردبارى نموده اعتنا نکرده گذشت، یکى از حاضرین که اشتر را مى‌شناخت بآن بازارى گفت: واى بر تو هیچ دانستى که بچه کسى اهانت نمودى، گفت: نه، گفت او مالک اشتر دوست و یار امیر المؤمنین علیه السّلام بود، پس آن مرد بازارى از کار کرده به لرزه آمده به دنبال اشتر روانه شد تا عذر خواهى نماید، دید اشتر در مسجد به نماز مشغول است، ایستاد تا از نماز فراغت یافت، پس سلام کرده خود را بر پاى او انداخته بوسید، اشتر سر او را برداشته فرمود: چه کار میکنى؟! گفت: عذر گناهى که از من صادر شده مى‌خواهم که ترا نشناخته بودم، اشتر فرمود: بر تو هیچ گناهى نیست، بخدا سوگند من بمسجد آمده بودم که براى تو طلب آمرزش نمایم. آرى باید مالک اشتر چنین بوده و آنقدر بر نفس خود تسلّط داشته باشد که با داشتن چنان شجاعت و دلاورى در چنین موقعى که نادانى او را استهزاء میکند تغییر حالى باو دست ندهد، زیرا در هر چیز پیرو حقیقى امام زمان خود بود تا آنکه امیر المؤمنین علیه السّلام در باره او فرمود: لقد کان لى مثل‌

     

    ما کنت لرسول اللّه یعنى مالک براى من همچنان بود که من براى رسول خدا بودم، الحاصل مالک در سال سى و هشتم هجرت بدرود زندگانى گفت و عهد نامه امیر المؤمنین علیه السّلام بنام مبارک او براى حکمرانان جهان در هر امارت و ایالت دستور العمل گردید):

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مَالِکَ ابْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِی عَهْدِهِ إِلَیْهِ حِینَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَایَةَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتِی لَا یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِاتِّبَاعِهَا وَ لَا یَشْقَى إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا وَ أَنْ یَنْصُرَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَإِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قَدْ تَکَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ وَ إِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَکْسِرَ نَفْسَهُ عِنْدَ الشَّهَوَاتِ وَ یَزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ اللَّهُ

    بنام خداوند روزى دهنده بخشنده‌

    1- این دستورى است که بنده خدا علىّ امیر المؤمنین بمالک ابن حارث اشتر در پیمان خود با او امر فرموده، هنگامیکه او را والى مصر گردانیده: تا خراج آنجا را گرد آورد، و با دشمن آن بجنگد، و به اصلاح حال مردم آن بپردازد، و شهرهاى آنجا را آباد سازد.

    2- امر مى‌نماید او را به پرهیزکارى و ترس از خدا، و برگزیدن فرمان او، و پیروى از آنچه در کتاب خود (قرآن کریم) بآن امر فرموده از واجبات و مستحبّات که کسى نیک‌بخت نمى‌شود مگر به پیروى از آنها، و بدبخت نمى‌گردد جز به زیر بار نرفتن و تباه ساختن آنها، 3- و اینکه (دین) خداوند سبحان را بدل و دست و زبان یارى کند (بدل ایمان و باور داشته و بدست از دشمن جلو گیرد و به زبان امر بمعروف و نهى از منکر نماید) زیرا خداوندى که برتر است نام او ضامن گشته که یارى کننده خود را یارى کند، و ارجمند داننده‌اش را ارجمند فرماید.

    4- و او را امر مى‌فرماید که نفس خود را هنگام شهوات و خواهشها فرو نشاند، و هنگام سرکشیها آنرا باز دارد (تا عنان بدست او نیافتاده و در سختیهایش نیافکند) زیرا نفس به بدى وامى‌دارد (آدمى از شرّ او آسوده نیست) مگر کسیرا که خدا رحم فرماید (حضرت امام موسى ابن جعفر از پدران خود علیهم السّلام روایت کرده که امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گروهى از لشگریان را بجنگ فرستاد چون باز گشتند، فرمود: خوشا بحال گروهى که از جهاد اصغر فراغت یافتند و برایشان جهاد اکبر باقى مانده است، گفتند یا رسول اللّه جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد و زد و خورد با نفس، پس فرمود: بالاترین جهاد، جهاد کسى است که با نفس خود که با اوست جهاد کند).

    نهج البلاغه، ترجمه مرحوم شیخ علی نقی فیض الاسلام اصفهانی، جلد 5، 998- 992

    http://lib.eshia.ir/11479/5/988

     

    ۱۳۸۳/۰۵/۳۰

    بیانات بعد از مراسم روضه‌خوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیه‌السلام

    در آستانه‌ی سالروز شهادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی النقی الهادی علیه‌السلام پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای متن و صوت بیانات رهبر انقلاب را درباره‌ی حیات نورانی این امام همام منتشر می‌کند.
    این سخنان در سی‌ام مردادماه سال ۱۳۸۳ و پس از مراسم روضه‌خوانی به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی علیه‌السلام بیان شده است.

     بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

    بالاخره در نبرد بین امام هادی (علیه‌السّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیه‌السّلام) بود؛ این باید در همه‌ی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.

    در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‌ی کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکی به‌دست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزاده‌اش و به همین ترتیب بنی‌عباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‌روز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد.

    حضرت هادی (علیه‌السّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آن‌جا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را - با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه‌ی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمیشناختند و از اسلام سر در نمیآوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عده‌ی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله‌ی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامه‌نگاری و... - برساند. این شبکه‌های شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه‌ی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبه‌روز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همه‌ی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علی‌رغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی درباره‌ی وفات حضرت هادی (علیه‌السّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عده‌ی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‌گونه‌ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همه‌شان را تارومار میکرد؛ اما این عده چون شبکه‌ی قویای به‌وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.

    یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهم‌السّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همین‌طور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبن‌اکثم که با آن‌که عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم‌السّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی به‌وجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین میرفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچ چیزش نمی‌ماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمی‌ماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچ‌چیز باقی نمانده است. این‌که قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود؛ کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتک‌خوردن، زندان‌رفتن و کشته‌شدن هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود.

    ائمه‌ی ما در طول این دویست‌وپنجاه سال امامت - از روز رحلت نبی مکرم اسلام (صلّیاللَه‌علیه‌وآله) تا روز وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - خیلی زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند و جا هم دارد برایشان گریه کنیم؛ مظلومیت‌شان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعی غلبه کردند، هم در مجموع و در طول زمان.

    والسّلام علیکم و رحمةالله برکاته

    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19896

     

     

    ۱۳۹۷/۱۰/۱۸

    نماهنگ | سردار رو سفید

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «لشکر هشت نجف که آقایان اسم آوردند، یکی از لشکرهای قَدَر در میدانهای دفاع هشت‌‌ساله بود و خود مرحوم شهید کاظمی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) واقعا یکی از آن فرماندهان برجسته بود. بنده در همان دوران جنگ رفتم خوزستان به مرکز لشکر نجف، [از] آنجا بازدید کردم؛ چیزهایی در آنجا دیدم که در کمتر لشکری آدم میتوانست آنها را مشاهده کند: آمادگی‌‌ها از یک‌سو، روحیه‌‌ی خیلی بالا از یک‌سو و نظم و ترتیب؛ نظم و ترتیبی که من در آن لشکر دیدم، در کمتر جایی انسان آن را مشاهده میکرد.» ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت نوزدهم دی‌ماه سالروز شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی، نماهنگ «سردار رو سفید» را منتشر می‌کند.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=41376

     

    بنده ی حقیر عرضم این است که بعضی یحتمل اشکال هم کنند که آیا شما جایزید که به عنوان کتابی مثل کتاب جاذبه و دافعه ی امام علی صلوات الله و سلامه علیه هم ایراد کنی؟ عرض بنده یحقیر اینجا است که بنده ی حقیر نمی خواهم مقایسه هم کنم، ولی بالاخره حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم همین اخیراً فرمودند که نامه ی امیر المومنین به مالک اشتر را عهدنامه ی مالک اشتر می گویند که غلط است و بلکه امر و فرمان به مالک اشتر است:

     

    این درس البتّه درس امیرالمؤمنین است. من یک عبارتی را یادداشت کرده‌ام از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)؛ ماها روی این جملات نهج‌البلاغه خیلی باید تکیه کنیم، از نهج‌البلاغه خیلی باید یاد بگیریم. این در فرمان امام به مالک اشتر است که به‌غلط به آن میگویند «عهدنامه»؛ عهدنامه نیست، فرمان حکومتی است؛ فرمان امام به مالک اشتر است. در آنجا خیلی حرف هست؛ یک دریا مروارید در این فرمان امام وجود دارد، یک تکّه‌اش این است که فرمود: وَ اِنَّما عِمادُ الدّینِ وَ جِماعُ المُسلِمینَ وَ العُدَّةُ لِلاَعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّة.(۴) «عِمادُ الدّین» یعنی تکیه‌گاه دین. شما جامعه‌ی اسلامی هستید؛ امیرالمؤمنین [این را] به ملّت خودش میفرماید، خطاب به ما هم هست. خیلی خب، جامعه‌ی اسلامی هستید، تکیه‌گاه اسلامتان امّتند، بدنه‌ی مردمند. «جِماعُ المُسلِمین» یعنی آن بدنه‌ی اصلی جامعه، بدنه‌ی اصلی این اجتماع مسلمانی. وَ العُدَّةُ لِلاَعداء؛ «عُدَّة» یعنی ذخیره‌ی روز مبادا؛ آن چیزی که نگه میداریم برای روز مبادا. وَ العُدَّةُ لِلاَعداء؛ این ذخیره‌ی در مقابل دشمن، چه کسانی هستند؟ اَلعامَّةُ مِنَ الاُمَّة؛ یعنی توده‌ی مردم. من یک وقتی چند سال قبل از این، یک تکّه‌هایی از این نامه را برای مسئولین مطرح کردم(۵) که آنجا حضرت مقایسه میکند بین خاصّه و عامّه؛ «خاصّه» یعنی نورچشمی‌ها، «عامّه» یعنی توده‌ی مردم. بیانات عجیبی درباره‌ی خاصّه ذکر میکند، بیانات عجیبی درباره‌ی عامّه ــ توده‌ی مردم ــ ذکر میکند. تکیه‌ی حضرت به این است که به توده‌ی مردم تکیه کنید. وقتی یک رئیس‌جمهوری با توده‌ی مردم اُنس میگیرد، حرف میزند، کار میکند، میرود در دل مردم، یک عدّه‌ای از آنجا بلند میشوند میگویند «این پوپولیسم است»! اهانت میکنند. نه، این مردم‌داری است؛ این نشان گرفتن نقطه‌ی اصلی است. توده‌ی مردم همه‌کاره‌اند. البتّه کیفیّت کار کردن با توده‌ی مردم یک هنر بزرگی است؛ آن به جای خود محفوظ.

    بیانات در دیدار مردم قم، ۱۴۰۲/۱۰/۱۹

    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54897

     

    البته یحتمل بعضی اینجا اشکال کنند که حالا چه فرقی می کند که بگوییم فرمان مالک اشتر یا عهدنامه ی مالک اشتر، و چرا که در خود نهج البلاغه هم آمده است که عهدنامه و نه فرمان؟! عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل حتی یهود و بلکه نصاری هم اشکال کنند که اصلا چرا و کی گفته است که همسر و فرزند حضرت نوح علی نبینا علیه السلام هم کافر بوده اند و در صورتی که این در قرآن کریم هم تصریح شده است؟! اینجا مسئله فرق می کند با اینکه بفرمایید حالا هر چی؛ اصلا چه فرقی هم می کند که کی چه می گوید و کی چه نمی گوید؟! آیا ما یک تک قطبیهای مغناطیسی هم داریم یا بلکه همان دو قطبیهای مغناطیسی هم همان همان است چرا که بالاخره اگر قطبهای مثبت و منفی هم نداشته باشیم، آنگاه آیا چطور هم می خواهیم مغناطیسم هم داشته باشیم؟! تک قطبی مغناطیسی را از کجا می آورید؟!

    یحتمل بعضی اینجا ایراد بفرمایند که نخیر؛ مسئله غیر از اینها است. و بلکه شاگرد و دانشجو و طلبه وقتی از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی تشریف فرما هم می شوند، یحتمل آیا تا کدام الف هم بتوانند پیش بروند  بقول معروف پروانه ها که دارند بسمت آسمان پرواز می کنند؛ آیا بالاخره تا کدام آسمان هم می رسند؟ آسمان هفتم را هم می توانند ملاقات کنند یا در همان آسمان اول گیر می کنند؟ و صد البته این غیر از این مسئله است که اگر کسی دچار سرطان شد، آیا کارش به متاستوز هم رسیده است یا شیمی درمانی هم می خواهد یا با جراحی هم مسئله حل است یا بلکه اصلا کمی دارو مثل قرص تخم کدو هم مسئله اش را حل می کند و ...؟ البته باز اینجا فرق هم می کند که آیا سرطانش در اثر بمبارانهای شیمیایی هم بوده است یا مثلاً یک جورهایی هم سرطان پراستات آیا چطور گرفته است و ....؟ یا بلکه هم آنقدر در غزه بمبارانی فسفری و غیر آن هم شده اند که اصلا یادش رفته است که سرطانش از پراستات او است یا شیمیایی شده است یا .... و لذا مسئله سرطان هم حل است!

    مسئله این است که نخیر؛ مسئله حل نشده است چرا که موضوع این است که لامذهب تو داری امام حسین صلوات الله و سلامه علیه را هم می کشی و بعد هم می گویی که خوب دلیلش هم همین است که کل یوم عاشورا کل ارض کربلا؟ نخیر؛ مسئله صم بکم عمی که نیست:

    صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ ‎﴿البقرة: ١٨﴾‏

    وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لَا یَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ‎﴿البقرة: ١٧١﴾‏

    وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ عُمْیًا وَبُکْمًا وَصُمًّا مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِیرًا ‎﴿الإسراء: ٩٧﴾‏

    نخیر؛ مسئله صم بکم عمی که نیست که بفرمایید ما کور و کر و لال هم بودیم و نمی دانستیم هم چه غلطی کنیم و لذا هر کاری هم که می کردیم فرقی نداشت و امام حسین علیه السلام را هم می کشتند و بلکه خود ما را هم می کشتند و السلام. نخیر؛ و بلکه حرف شما مثل حرف یزیدیها هم این است که مگر چه اشکالی هم دارد که امام حسین می فرمایند و عالی الاسلام والسلام اذ قد بلیت براع مثل یزید؟ اصلا از اولش هم اسلامی در کار نبوده و نیست و همه اش افسانه هم هست. حالا هی جلز و ولز کن که بابا چه غلطی می کنی؟ حضرت زهرا سلام الله علیها را هم که داری می کشی؟ و بلکه کشتی؟!

    عرض بنده ی حقیر این است که بنده داشتم کتابی را می خواندم که بحثی از ملا قادر گیلانی- که اتفاقاً یحتمل دختر او هم بوده که با مرحوم آیت الله مصباح یزیدی رحمة الله علیه یک سری رفته بودند آمریکا- را هم پیش کشیده بود که چطور خطاب به باران هم فرمودند که ای باران بایست و دیگر مبار که همه  ی شنونده های مرا در حیاط سر باز هم داری با باران شدید ات پراکنده می کنی و حال آنکه می دانم که تفرقه را هم دوست نداری، ای خدای قادر و سبحان! حالا بنده ی حقیر هی خواندم و خواندم ببینم چه شد بالاخره و آیا خدا دعایش را مستجاب کرد و دیگر باریدن نگرفت و همه و همه هم برگشتند حرفش را گوش کردند و متفرق هم نشدند یا .... یا اینکه آیا اینها همه و همه هم خرافات محض است و لا غیر!

    نکته ای که اینجا نهفته است و بنده ی حقیر خیلی هم سعی ام بر این است که خیلی خلاصه هم عرضش کنم بشرطی که دیگر از آن حداقل لازم هم نگذررد؛ این است که وقتی فرض بفرمایید که فشار آب کم شد، چرا باید اکثر خانه هایی که مخصوصاً چند طبقه هم هستند آنگاه منبع و پمپ هم بگذارند. خوب، یحتمل بعضی اشکال هم کنند که معلوم است دیگر که وقتی فشار کم است؛ آنگاه آب چطور هم قرار است به طبقات بالاتر برسد و حال آنکه همان فشار آب آنقدرها هم کم است که حتی یحتمل نمی تواند آب را در لوله های هم سطح طبقات همکف هم جاری کند و بلکه باندازه ی یک لوله هنگ هم آیا چقدر آبی برساند! یعنی آبی که از آسمان توسط ابرها رایگان هم به زمین بنظر می رسد که دارد می بارد، همین آب را حالا چند طبقه هم بخواهید بالا ببرید؛ اقل کم هزینه هایی از قبیل منبع و پمپ هم نمی خواهید داشته باشد و ...؟!

    و لذا مسئله ی ابرتقارن در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و بلکه ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم همین است که حالا شما فرض بفرمایید که فوتون و گراویتون را هم در ابرتقارن خود جا دادید؛ و اما آیا چقدر هم می توانید مسئله را ارگودیک اش کنید که آیا ذراتی مثل فوتون و گراویتون هم یا همه جا تشریف دارند یا هیچ جا آنها را نداریم. و گذشته از اینکه مسئله هم چه ربطی دارد به معادله ی معروف اینشتین؟ 

    E = mc^2

    یعنی نکته ی دیگر اینجا هم هست که آیا در تشکیل ابرتقارنها ما چقدر هم جایزیم که تعداد ذراتی مثل فوتون و گراویتون را هم آنقدر اسپینشان را افزایش دهیم که به آیا چقدر هم به یک پیوستگی ای و بلکه همواری ای هم برسیم؟! بعضی اینجا یحتمل اشکال هم می فرمایند که نمی شوید که؛ ما نمی توانیم چند تا اسپین متناهی را بین 0 فوتون و 2 گراویتون از بوزونها و فرمیونها را چقدر هم جا دهیم؟ نخیر؛ نمی شود!

    ولی باز یحتمل بعضی اشکال هم می فرمایند که نخیر؛ باید برویم به الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه تری که مسئله را بهتر هم آیا چقدر درک کنی. مثل این است که حالا این تخیلات هم بوقوع بپیوندد که آیا چقدر هم معادلات ارزی یک ریال معادل 50000 دلار و پوند هم بوقوع پیوسته است، ولی باز هم شما مسئله ی گرانی را از یک طرف دارید و بلکه مسائل گرانش و جاذبه هم از طرفی دیگر باقی است و بلکه یک بصیرتی می خواهد که دوباره بتوان طیفهای مادون قرمز و ماورای بنفش نظریه های اقتصادی و گرانشی و بلکه فیزیک انرژیهای بالا را هم را مسائلشان را طرح کرده و آنگاه حلشان هم کرد و ...! ولی مقاومت مردم غزه و فلسطین اگر یک چیزی را نشان داد و آن این است که می توان ظالم را هم شکست داد و در هم کوبید هر چند هم که مقاومت مستضعفین بر ضد استکبار جهانی هم باشد. یعنی یحتمل بعضی اشکال هم کنند که امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیامده، شما چطور هم به پیشواز او رفته اید که بالاخره حضرت مسیح علی نبینا علیه السلام را هم دعوت کرده اید به نماز جمعه که با هم چقدرها هم تعارفات داشته و آنگاه پشت سر حضرت هم بایستند به نماز جمعه:

    یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‎﴿الجمعه: ١﴾

    یعنی یحتمل بعضی هم خیلی اشکال می فرمایند که مسئله فقط حضرت مسیح عیسی ابن مریم علی نبینا علیه السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف که نیست که آیا چقدر هم نزدیک است که در نماز جمعه ای با هم خیلی هم تعارفات داشته باشند. مسئله بلکه این است که اگر حضرت مسیح علی نبینا علیه السلام یک طرف زمین هم بایستد و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم طرف دیگر هم بایستد و الی ما شاء الله هم همدیگر را به نماز جمعه تعارفات کنند و الی ما شاء الله هم نماز جمعه برگزار شود، باز هم بعضیها می فرمایند نخیر؛ ما که ندیدم. آیا ما را کور و کر و لال هم فرض کرده اید؟ این همه جمعیت اینور و آنور زمین هم به نماز جمعه به امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حضرت مسیح عیسی بن مریم نیز به نماز جمعه روی کره ی زمین همه و همه بایستند و نماز جمعه هم برگزار شود و باز ما نفهمیم؟! مگر می شود؟! نخیر؛ نمی شود و نداریم! صم بکم عمی ما را هم فرض کرده اید؟ خودتی، خودتی، خودتی!

    البته این استدلالات را بعضی هم یحتمل استدلالات سفسطیونی که در روز قیامت هم جایشان ته جهنم است نیز بحساب می آورند چرا که وقتی جرم سیاره ای که حول ستاره ای هم در گردش است بیش از حد زیاد هم شود، آنگاه آیا چقدر هم تبدیل می شود به یک سیاه چاله ای نجومی و دیگر هر امامی و بلکه پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حتی حضرت مسیح عیسی ابن مریم هم بیاید، نمی تواند مردم را جمع کرده و به نماز جماعت و نماز جمعه هم دعوتشان کند و ...! مثل این است که هیچ وقت هیچ سیاره ای از نزدیک چاهی که حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام در آن گرفتار است هم رد نشود و او را از ته چاه هم نجات ندهند و ....

    أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَّکُمْ وَلِلسَّیَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَیْکُمْ صَیْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ‎﴿المائدة: ٩٦﴾‏

    قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ‎﴿یوسف: ١٠﴾‏

    وَجَاءَتْ سَیَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَىٰ دَلْوَهُ قَالَ یَا بُشْرَىٰ هَـٰذَا غُلَامٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ‎﴿یوسف: ١٩﴾‏

    موضوع این است که شما وقتی بردار گرانشی را نزدیک کره ی زمین در نظر می گیرید، همیشه این بردار بسمت کره ی زمین هم هست دیگر. حالا شما اگر یک تعداد عظیمی از انسانها را هم داشته باشید که بسمت کره ی زمین جذب گرانشی هم می شوند، باز هم مسئله همان همانا است که اگر یک انسان هم داشتید که نیروی گرانش را دارد حس می کند و هر چند هم که به هر کدام آنها یک موبایل و یک تبلت و یک لپتاپ هم بدهید و به اینترنت هم وصلشان کنید. و لذا آیا یک ابررایانه و ابرکامپیوتر که همه ی اینها و حتی انسانهایی را که از انها استفاده هم می کنند را مدیرییت کند، احتیاج به یک نمازهای جماعات و نمازهای جمعه ای هم ندارند؟! امام حسین علیه السلام برای همین هم در کربلا در روز عاشورا کشته شد و بلکه امیر المومنین علی بن ابیطالب هم حالا مثلاً خلیفه ی اول بعد از پیغمبر است یا خلیفه ی چهارم هم فرقی ندارد؟ نظم و ترتیبی در مسئله نیست و نباید هم باشد؟! و بلکه حضرت زهرا علیه السلام هم آیا چطور شهید شد و بلکه قبرش هم کجا است؟ نظام شاهنشاهی و جمهوری اسلامی هم همان همانا فرقی ندارد؟ والله اعلم! صم بکم عمی و کور و کر و لال شدن است مسئله؛ یا آیا لازم هم هست که شاگرد و دانشجو و طلبه به یک الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی الامکان میل کند و پروانه وار هم به آسمانهای بالاتر خود را حتی الامکان برساند و حتی همه ی رسانه ها و بلکه صدا و سیما را هم باذن الله برای امام زمان عجل الله فرجه الشریف تسخیر هم کند و .... بعضیها اصلا تخیلاتشان کار نمی کند نمی دانم چرا. بابا تخیلات ات را اقل کم بکار بیانداز و یک کاری بکن. انقلابهایی در فرانسه و روسیه و ایران شد و در غزه و فلسطین هم در حال وقوع است، و چرا همین را برای آمریکا و انگلیس هم نمی توانی متصور شوی که انقلابی امام زمانی هم آنچنان رخ دهد که جهانی شود و ...؟ تخیلات مردم را هم این سایتهای اینترنتی از آنها می دزند و صم بکم عمی و هم لا یرجعون و هم لا یعقلون و ماواهم جهنم ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک افرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

    قُلْ هَـٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿یوسف: ١٠٨﴾‏

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ‎﴿١﴾‏

    ...

    بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ‎﴿القیامة: ١٤﴾‏

     

    physics Colloquium

    Role of Love in the Evolution of Cognition
    Hossein Esteky, Shahid Beheshti Medical School
    Wednesday, 27 Dey 1402 (January 17, 2024), 2pm (Note the unusual day)

    Read more…

     

     1.A. Sajedin, M.B. Menhaj, A.H. Vahabie, S. Panzeri and H. Esteky
    Cholinergic Modulation Promotes Attentional Modulation in Primary Visual Cortex- A Modeling Study
    Scientific Reports (2019), 1-18  [abstract]

    Attention greatly influences sensory neural processing by enhancing firing rates of neurons that represent the attended stimuli and by modulating their tuning properties. The cholinergic system is believed to partly mediate the attention contingent improvement of cortical processing by influencing neuronal excitability, synaptic transmission and neural network characteristics. Here, we used a biophysically based model to investigate the mechanisms by which cholinergic system influences sensory information processing in the primary visual cortex (V1) layer 4C. The physiological properties and architectures of our model were inspired by experimental data and include feed-forward input from dorsal lateral geniculate nucleus that sets up orientation preference in V1 neural responses. When including a cholinergic drive, we found significant sharpening in orientation selectivity, desynchronization of LFP gamma power and spike-field coherence, decreased response variability and correlation reduction mostly by influencing intracortical interactions and by increasing inhibitory drive. Our results indicated that these effects emerged due to changes specific to the behavior of the inhibitory neurons. The behavior of our model closely resembles the effects of attention on neural activities in monkey V1. Our model suggests precise mechanisms through which cholinergic modulation may mediate the effects of attention in the visual cortex.

     

     3.. Toosi, E. Tousi and H. Esteky
    Learning temporal context shapes prestimulus alpha oscillations and improves visual discrimination performance
    Journal of Neurophysiology (2016), 771-777  [abstract]

    It is not well understood how the uncertainty in the timing of an external event affects its processing, particularly at subsecond scales. Here we demonstrate how a predictable timing scheme improves visual processing. We found that learning the predictable scheme gradually shaped the prestimulus alpha power. These findings indicate that the human brain is able to extract implicit subsecond patterns in the temporal context of events.Time is an inseparable component of every physical event that we perceive, yet it is not clear how the brain processes time or how the neuronal representation of time affects our perception of events. Here we asked subjects to perform a visual discrimination task while we changed the temporal context in which the stimuli were presented. We collected electroencephalography (EEG) signals in two temporal contexts. In predictable blocks stimuli were presented after a constant delay relative to a visual cue, and in unpredictable blocks stimuli were presented after variable delays relative to the visual cue. Four subsecond delays of 83, 150, 400, and 800 ms were used in the predictable and unpredictable blocks. We observed that predictability modulated the power of prestimulus alpha oscillations in the parieto-occipital sites: alpha power increased in the 300-ms window before stimulus onset in the predictable blocks compared with the unpredictable blocks. This modulation only occurred in the longest delay period, 800 ms, in which predictability also improved the behavioral performance of the subjects. Moreover, learning the temporal context shaped the prestimulus alpha power: modulation of prestimulus alpha power grew during the predictable block and correlated with performance enhancement. These results suggest that the brain is able to learn the subsecond temporal context of stimuli and use this to enhance sensory processing. Furthermore, the neural correlate of this temporal prediction is reflected in the alpha oscillations.

     

    https://arxiv.org/search/?

    query=visualization&searchtype=title&abstracts=show&order=-announced_date_first&size=50

     

    https://arxiv.org/search/?

    query=mumford+vision&searchtype=all&abstracts=show&order=-announced_date_first&size=50

     

    یحتمل برای اینکه رزومه ی شما زیر سئوال نرود، لازم هم هست که گاهی اوقات بتوانید به یک عضو یونیورسال جذاب یا دافعه هم دست یابید که حالا آیا کجاها و چه زمانهایی هم لازم است که این عضو جاذبه داشته باشد و کجاها و چه زمانهایی هم لازم است دافعه داشته باشد یحتمل بستگی به قاطیقوریاهای مورد بحث هم دارند؛ ولی یحتمل لازم هم هست که توانایی و بلکه بصیرت تشخیص به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه لازم برای یک انقلاب جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نیز بتوان مد نظر داشت. نکته ی دوگان مسئله این است که شاگرد و دانشجو و طلبه که سعی هم دارد از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف حتی المقدور سفر کند، آیا چه روزومه ای هم دارد که بخواهد آنرا مورد تایید امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ارائه داده و بلکه واجد شرایط آن عشق توحیدی به خدا و رسولش هم شود و بلکه معرفت به امامش هم دست یابد و ...؟ بنده ی خدا آیا بغیر از بندگی او هم می تواند وارد توحید الهی شده و به حضرت حق دعا کند و دعایش هم مستجاب شود و واجد شرایط عشق الهی شده و مورد علاقه و بلکه بندگی حضرت حق هم واقع شود و ...!  لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

    کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿المجادلة: ٢١﴾‏

     

    *2053* 53 و من کتاب له ع کتبه للأشتر النخعی رحمه الله لما ولاه على مصر و أعمالها

    حین اضطرب أمر أمیرها محمد بن أبی بکر و هو أطول عهد کتبه و أجمعه للمحاسن‌ بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِیمِ هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اَللَّهِ 1عَلِیٌّ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ مَالِکَ بْنَ اَلْحَارِثِ اَلْأَشْتَرَ فِی عَهْدِهِ إِلَیْهِ حِینَ وَلاَّهُ مِصْرَ جِبَایَةَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اِسْتِصْلاَحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلاَدِهَا أَمَرَهُ بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ اِتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ اَلَّتِی لاَ یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلاَّ بِاتِّبَاعِهَا وَ لاَ یَشْقَى إِلاَّ مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا وَ أَنْ یَنْصُرَ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بِیَدِهِ وَ قَلْبِهِ بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَإِنَّهُ جَلَّ اِسْمُهُ قَدْ تَکَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ وَ إِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَکْسِرَ مِنْ نَفْسِهِ عِنْدَ نَفْسَهُ مِنَ اَلشَّهَوَاتِ وَ یَنْزَعَهَا یَزَعَهَا عِنْدَ اَلْجَمَحَاتِ فَإِنَّ اَلنَّفْسَ أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ اَللَّهُ ثُمَّ اِعْلَمْ یَا مَالِکُ أَنِّی قَدْ وَجَّهْتُکَ إِلَى بِلاَدٍ قَدْ جَرَتْ عَلَیْهَا دُوَلٌ قَبْلَکَ مِنْ عَدْلٍ وَ جَوْرٍ وَ أَنَّ اَلنَّاسَ یَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورِکَ فِی مِثْلِ مَا کُنْتَ تَنْظُرُ فِیهِ مِنْ أُمُورِ اَلْوُلاَةِ قَبْلَکَ وَ یَقُولُونَ فِیکَ مَا کُنْتَ تَقُولُهُ تَقُولُ فِیهِمْ وَ إِنَّمَا یُسْتَدَلُّ عَلَى اَلصَّالِحِینَ بِمَا یُجْرِی اَللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِهِ فَلْیَکُنْ أَحَبَّ اَلذَّخَائِرِ إِلَیْکَ ذَخِیرَةُ اَلْعَمَلِ اَلصَّالِحِ فَامْلِکْ هَوَاکَ وَ شُحَّ بِنَفْسِکَ عَمَّا لاَ یَحِلُّ لَکَ فَإِنَّ اَلشُّحَّ بِالنَّفْسِ اَلْإِنْصَافُ مِنْهَا فِیمَا أَحَبَّتْ أَوْ کَرِهَتْ (1) -. نصرة الله بالید الجهاد بالسیف و بالقلب‌ الاعتقاد للحق و باللسان‌ قول الحق و الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر و قد تکفل‌ الله بنصرة من نصره‌ لأنه تعالى قال‌ وَ لَیَنْصُرَنَّ اَللََّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ (2) - [1] .

    و الجمحات منازعة النفس إلى شهواتها و مآربها و نزعها بکفها (3) - .

    ثم قال له قد کنت تسمع أخبار الولاة و تعیب قوما و تمدح قوما و سیقول الناس فی إمارتک الآن نحو ما کنت تقول فی الأمراء فاحذر أن تعاب و تذم کما کنت تعیب و تذم من یستحق الذم (4) - .

    ثم قال إنما یستدل على الصالحین‌ بما یکثر سماعه من ألسنة الناس بمدحهم و الثناء علیهم و کذلک یستدل على الفاسقین بمثل ذلک .

    و کان یقال ألسنة الرعیة أقلام الحق سبحانه إلى الملوک (5) - .

    ثم أمره أن یشح بنفسه و فسر له الشح ما هو فقال إن تنتصف منها فیما أحبت و کرهت أی لا تمکنها من الاسترسال فی الشهوات و کن أمیرا علیها و مسیطرا و قامعا لها من التهور و الانهماک .

    فإن قلت هذا معنى قوله فیما أحبت‌ فما معنى قوله و کرهت‌ قلت لأنها تکره الصلاة و الصوم و غیرهما من العبادات الشرعیة و من الواجبات العقلیة و کما یجب أن یکون الإنسان مهیمنا علیها فی طرف الفعل یجب أن یکون مهیمنا علیها فی طرف الترک وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ اَلرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ اَلْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اَللُّطْفَ بِهِمْ وَ لاَ تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی اَلدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی اَلْخَلْقِ یَفْرُطُ مِنْهُمُ اَلزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ اَلْعِلَلُ وَ یُؤْتَى عَلَى أَیْدِیهِمْ فِی اَلْعَمْدِ وَ اَلْخَطَإِ فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ مِثْلِ اَلَّذِی تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ یُعْطِیَکَ اَللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ فَإِنَّکَ فَوْقَهُمْ وَ وَالِی اَلْأَمْرِ عَلَیْکَ فَوْقَکَ وَ اَللَّهُ فَوْقَ مَنْ وَلاَّکَ وَ قَدِ اِسْتَکْفَاکَ أَمْرَهُمْ وَ اِبْتَلاَکَ بِهِمْ وَ لاَ تَنْصِبَنَّ نَفْسَکَ لِحَرْبِ اَللَّهِ فَإِنَّهُ لاَ یَدَیْ یَدَ لَکَ بِنِقْمَتِهِ وَ لاَ غِنَى بِکَ عَنْ عَفْوِهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ لاَ تَنْدَمَنَّ عَلَى عَفْوٍ وَ لاَ تَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَةٍ وَ لاَ تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ عَنْهَا مِنْهَا مَنْدُوحَةً وَ لاَ تَقُولَنَّ إِنِّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ فَإِنَّ ذَلِکَ إِدْغَالٌ فِی اَلْقَلْبِ وَ مَنْهَکَةٌ لِلدِّینِ وَ تَقَرُّبٌ مِنَ اَلْغِیَرِ وَ إِذَا أَحْدَثَ لَکَ مَا أَنْتَ فِیهِ مِنْ سُلْطَانِکَ أُبَّهَةً أَوْ مَخِیلَةً فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْکِ اَللَّهِ فَوْقَکَ وَ قُدْرَتِهِ مِنْکَ عَلَى مَا لاَ تَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ نَفْسِکَ فَإِنَّ ذَلِکَ یُطَامِنُ إِلَیْکَ مِنْ طِمَاحِکَ وَ یَکُفُّ عَنْکَ مِنْ غَرْبِکَ وَ یَفِی‌ءُ إِلَیْکَ بِمَا عَزَبَ عَنْکَ مِنْ عَقْلِکَ إِیَّاکَ وَ مُسَامَاةَ اَللَّهِ فِی عَظَمَتِهِ وَ اَلتَّشَبُّهَ بِهِ فِی جَبَرُوتِهِ فَإِنَّ اَللَّهَ یُذِلُّ کُلَّ جَبَّارٍ وَ یُهِینُ کُلَّ مُخْتَالٍ. أشعر قلبک الرحمة أی اجعلها کالشعار له و هو الثوب الملاصق للجسد (1) - قال لأن الرعیة إما أخوک فی الدین أو إنسان مثلک تقتضی رقة الجنسیة و طبع البشریة الرحمة له .

    قوله‌ و یؤتى على أیدیهم مثل قولک و یؤخذ على أیدیهم أی یهذبون و یثقفون یقال خذ على ید هذا السفیه و قد حجر الحاکم على فلان و أخذ على یده (2) - .

    ثم قال فنسبتهم إلیک کنسبتک إلى الله تعالى و کما تحب أن یصفح الله عنک ینبغی أن تصفح أنت عنهم (3) - .

    قوله لا تنصبن نفسک لحرب الله أی لا تبارزه بالمعاصی فإنه لا یدی لک بنقمته‌ اللام مقحمة و المراد الإضافة و نحوه قولهم لا أبا لک (4) - .

    قوله و لا تقولن إنی مؤمر أی لا تقل إنی أمیر و وال آمر بالشی‌ء فأطاع ....

    شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 7، ص 30- 33

    http://lib.eshia.ir/15335/17/30

     

    1397/12/17

    همرزمان حسین علیه‌السلام | مبارز علمی

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اینکه امام باقر «باقرالعلم» است، یعنی حقایق و مفاهیم اسلامی را که در قشری از دروغ و فریب و ریا و تحریف پیچیده شده بود، می‌شکافد و آن لبّ و مغز را می‌اندازد در کام مشتاقان حقیقت. این یک گوشه‌ی دیگری است از مبارزه‌ی ائمّه‌ی ما.»
    کتاب همرزمان حسین علیه‌السلام، ص۱۴۲
    پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به‌مناسبت سالروز میلاد حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام، لوح «مبارز علمی» را منتشر می‌کند.

    https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=41910

     

     

    ۱۴۰۲/۱۰/۲۱

    مثبت ۱۰۰ ثانیه | پهلوی‌های کودتاچی

     «پهلوی‌های کودتاچی» چهلمین شماره از مجموعه گزارش‌های مثبت ۱۰۰ ثانیه، مروری است کوتاه بر کودتاهایی که انگلیس و آمریکا رضاخان و پسرش را بیش از ۵۸ سال بر کشور ایران مسلط کردند.
     

    «مثبت ۱۰۰ ثانیه» عنوان بسته تصویری است که در صد ثانیه به کاوش در یک نکته مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در جریان دیدارها و سخنرانی‌ها می‌پردازد.

    برچسب‌ها: رضا شاه پهلوی؛ محمدرضا پهلوی؛ دخالت‌های آمریکا در ایران؛ دخالت‌های انگلیس در ایران؛ تاریخ دوران پهلوی؛ مثبت ۱۰۰ ثانیه؛

     

    امام جمعه موقت تهران؛اسامی بدهکاران به صندوق توسعه ملی منتشر شود/با طلب معوق صندوق می‌توان هشت پروژه در اندازه ستاره خلیج فارس احداث کرد
    • 22 دی 1402

    امام جمعه موقت تهران گفت: با تلاش مدیریت فعلی صندوق توسعه ملی و دولت حدود 5 میلیارد دلار از طلب این صندوق وصول شده اما 15 میلیارد دلار دیگر هنوز معوق است که جامعه انتظار دارد نام شرکت‌ها و نهادهای بدهکار در سایت صندوق توسعه ملی منتشر شود. اگر این 15 میلیارد دلار بدهی معوق پرداخت شود می‌توان با آن حدود هشت پروژه در اندازه ستاره خلیج فارس ایجاد کرد که نیمی از بنزین کشور را تولید می‌کند.

    به گزارش روابط عمومی صندوق توسعه ملی، حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدحسن ابوترابی‌فرد در خطبه‌های امروز نماز جمعه تهران اظهار کرد: (دریافت فایل صوتی) با توجه به اینکه در سیزدهمین سال تاسیس صندوق توسعه ملی هستیم و با توجه به نقش محوری که این صندوق می‌تواند در رشد بالا و پایدار تولید ناخالص داخلی، قطع وابستگی هزینه‌های جاری کشور به درآمدهای حاصل از نفت و گاز و نقش تعیین کننده‌ای که در ثبات اقتصادی کشور، مهار تورم و رشد تولید می‌تواند ایفا کند لازم است نکاتی را بیان می‌کنم.

    وی افزود: فلسفه تشکیل صندوق توسعه ملی به عنوان یک نهاد حکومتی، تغییر نگاه راهبردی به درآمدهای حاصل از نفت و گاز و تبدیل آن به منابع سرمایه‌های زاینده اقتصادی از طریق ایجاد صندوق توسعه ملی بود که در سال 1387 در بند 22 سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه توسط رهبری معظم و فرزانه انقلاب اسلامی ابلاغ گردید.

    ابوترابی‌فرد خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری راهی را برای هدایت بخشی از درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی به صندوقی برای رشد اقتصاد ملی در بخش خصوصی، تعاونی و بخش شرکتهای عمومی غیردولتی ترسیم کردند.

    امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه طبق قرارداد اولیه مقرر گردید سالیانه 20 درصد از عواید حاصل ازصادرات نفت و گاز به صندوق توسعه ملی واریز شود گفت: این رقم بعدا به 30 درصد تغییر کرد و نهایتا با پیش‌بینی افزایش 2 درصد در سال، امروز به حدود 42 درصد افزایش یافته است. یعنی اگر ما بخواهیم مطابق قانون عمل کنیم باید 42 درصد درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی را به صندوق توسعه ملی واگذار کنیم.

    وی تصریح کرد: متاسفانه این سهم 42 درصدی تقریبا در طول سالهای اخیر به حدود 10 درصد کاهش یافته است.

    ابوترابی‌فرد با اشاره به اینکه در طول 12 سال از عمر صندوق توسعه ملی حدود 150 میلیارد دلار منابع وارد صندوق شده است بیان کرد: در طول بیش از یک دهه گذشته از این منابع حدود 100 میلیارد دلار برای حل مشکلات دولتها در اختیار آنها قرار گرفته است. از این رقم 11 میلیارد دلار را دولت دهم برداشت کرده است. 64 میلیارد دلار توسط دولتهای یازدهم و دوازدهم برداشت شد و این موضوع، مهار تورم و رشد تولید که رهبری معظم انقلاب به عنوان مهمترین مساله امروز جامعه به آن اشاره کردند را با چالش روبه‌رو کرده است.

    امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: البته باید اشاره کنم یکی از اقدامات بسیار ارزشمند دولت سیزدهم و شخص ریاست محترم جمهوری اسلامی و مدیرعامل صندوق توسعه ملی در این دولت، شفاف‌سازی منابع صندوق بوده است. این شفاف‌سازی بدون تردید راه را برای استفاده شایسته از منابع در جهت رشد تولید هموار خواهد کرد. به گفته ابوترابی‌فرد در طول یک دهه گذشته حدود 36 میلیارد دلار تسهیلات ارزی توسط صندوق توسعه ملی به حوزه‌های بالادستی نفت و گاز، پالایشگاهها، صنعت و معدن، نیروگاه، پتروشیمی، حمل و نقل و صنایع غذایی پرداخت شده است. در نتیجه با این تسهیلات 364 طرح مهم اقتصادی تامین مالی گردیده که کار ارزشمندی است. وی تصریح کرد: اگر ما بتوانیم منابع صندوق را دقیقا در همان سیاستهای مدنظر رهبر معظم انقلاب یعنی پرداخت تسهیلات به بخش خصوصی، شرکتهای عمومی غیردولتی و تعاونی اختصاص دهیم مطمئنا راه برای رشد تولید و مهار تورم هموار خواهد شد.

    امام جمعه موقت تهران یادآور شد: آنچه در این حوزه بسیار مهم است اینکه از این 36 میلیارد دلاری که برای 364 طرح اختصاص داده شده در طول یک دهه گذشته بسیاری از این طرحها باید اقساط بدهی خود را به صندوق توسعه ملی پرداخت می‌کردند. بدهی آنها سررسید شده ولی برای پرداخت آن اقدام نکردند. ابوترابی‌فرد گفت: در دو سال گذشته مدیریت صندوق تسوعه ملی با حمایت دولت حدود 5 میلیارد دلار از بدهی‌های معوق دولت را دریافت و برای تادیه سایر دیون نقشه راهی را تعریف کرده است. وی با توصیه به بانک مرکزی برای استفاده از از همه ظرفیتش در جهت بازگشت تسهیلات پرداخت شده از سوی صندوق توسعه ملی گفت: بانک مرکزی با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد شرکتهایی که بدهی خود را تادیه نکردند وادار به پرداخت بدهی کند.

    https://www.ndf.ir/news-management/ID/3389

     

    BPS:

    BPS extremal black holes:

    https://arxiv.org/abs/2312.02286

    https://arxiv.org/abs/2311.09978

    https://arxiv.org/abs/2312.17126

    https://arxiv.org/abs/2401.03243

    https://arxiv.org/abs/2401.02792

    https://arxiv.org/abs/2401.01298

    https://arxiv.org/abs/2401.01254

     

    CP, CPT violations, CRT symmetry:

    https://arxiv.org/abs/2212.09038

    https://arxiv.org/abs/2401.05699

    https://arxiv.org/abs/2401.04137

    https://arxiv.org/abs/2312.17310

    1. arXiv:2305.06384  [pdfother

       

      hep-ph

      Neutrino CPT violation in the solar sector

      Authors: Gabriela BarenboimPablo Martínez-MiravéChristoph A. TernesMariam Tórtola

      Abstract: In this paper we place new bounds on CPT violation in the solar neutrino sector analyzing the results from solar experiments and KamLAND. We also discuss the sensitivity of the next-generation experiments DUNE and Hyper-Kamiokande, which will provide accurate measurements of the solar neutrino oscillation parameters. The joint analysis of both experiments will further improve the precision due to cancellations in the systematic uncertainties regarding the solar neutrino flux. In combination with the next-generation reactor experiment JUNO, the bound on CPT violation in the solar sector could be improved by one order of magnitude in comparison with current constraints. The distinguishability among CPT-violating neutrino oscillations and neutrino non-standard interactions in the solar sector is also addressed. △ Less

      Submitted 10 May, 2023; originally announced May 2023.

      Comments: 10 pages, 5 figures, 1 table

     

     

     

    1. math.NT math.AC

      Congruence modules in higher codimension and zeta lines in Galois cohomology

      Authors: Srikanth B. IyengarChandrashekhar B. KhareJeffrey ManningEric Urban

      Abstract: This work builds on earlier work of the first three authors where a notion of congruence modules in higher codimension is introduced. The main new results are a criterion for detecting regularity of local rings in terms of congruence modules, and a more refined version of a result tracking the change of congruence modules under deformation is proved. Number theoretic applications include the construction of canonical lines in certain Galois cohomology groups arising from adjoint motives of Hilbert modular forms. △ Less

      Submitted 21 November, 2023; originally announced November 2023.

      Comments: 22 pages

      MSC Class: 11F80 (primary); 11F33; 13D02 (secondary)

     

    New submissions for Fri, 12 Jan 24[1]  arXiv:2401.05483 [pdfpsother]

    NLSM ⊂ Tr(φ3)

    Nima Arkani-HamedQu CaoJin DongCarolina FigueiredoSong He

    Comments: 8 pages, 9 figures

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

    Scattering amplitudes for the simplest theory of colored scalar particles - the Tr(ϕ3) theory - have recently been the subject of active investigations. In this letter we describe an unanticipated wider implication of this work: the Tr(ϕ3) theory secretly contains Non-linear Sigma Model (NLSM) amplitudes to all loop orders. At tree level, the NLSM amplitudes are obtained from Tr(ϕ3) amplitudes by a unique shift of kinematic variables, guaranteeing the correct pole structure, factorization, and the Adler zero. Remarkably, essentially the same shifts for tree and loop kinematic variables of the planar Tr(ϕ3) integrand produce the planar loop integrand of the NLSM with correct poles and residues, exhibiting the Adler zero for the integrated amplitudes. Similar kinematic shifts produce certain infinite classes of mixed amplitudes of pions and Tr(ϕ3) scalars.

    [2]  arXiv:2401.05492 [pdfother]

    Observables from classical black hole scattering in Scalar-Tensor theory of gravity from worldline quantum field theory

    Arpan BhattacharyyaDebodirna GhoshSaptaswa GhoshSounak Pal

    Comments: 62 pages, 2 figures

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

    In this article, we compute the two observables, impulse and waveform, in a black hole scattering event for the Scalar-Tensor theory of gravity with a generic scalar potential using the techniques of Worldline Quantum Field Theory. We mainly investigate the corrections to the above mentioned observables due to the extra scalar degree of freedom. For the computation of impulse, we consider the most general scenario by making the scalar field massive and then show that each computed diagram has a smooth massless limit. We compute the waveform for scalar and graviton up to 2PM, taking the scalar as massless. Furthermore, we discuss if the scalar has mass and how the radiation integrals get more involved than the massless case. We also arrive at some analytical results using stationary phase approximation. Interestingly, we also show that the λ4φ4 interaction vertex does not contribute to the radiation by showing that the integral has no non-zero finite value.

    [3]  arXiv:2401.05575 [pdfother]

    Holography on the Quantum Disk

    Ahmed AlmheiriFedor K. Popov

    Comments: 39 pages

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

    Motivated by recent study of DSSYK and the non-commutative nature of its bulk dual, we review and analyze an example of a non-commutative spacetime known as the quantum disk proposed by L. Vaksman. The quantum disk is defined as the space whose isometries are generated by the quantum algebra Uq(su1,1). We review how this algebra is defined and its associated group SUq(1,1) that it generates, highlighting its non-trivial coproduct that sources bulk non-commutativity. We analyze the structure of holography on the quantum disk and study the imprint of non-commutativity on the putative boundary dual.

    [4]  arXiv:2401.05608 [pdfother]

    FeynGrav and Recent Progress in Computational Perturbative Quantum Gravity

    Boris N Latosh

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

    The article reviews recent progress in computational quantum gravity caused by the framework that efficiently computes Feynman's rules. The framework is implemented in the FeynGrav package, which extends the functionality of the widely used FeynCalc package. FeynGrav provides all the tools to study quantum gravitational effects within the standard model. We review the framework, provide the theoretical background for the efficient computation of Feynman rules, and present the proof of its completeness. We review the derivation of Feynman rules for general relativity, Horndeski gravity, Dirac fermions, Proca field, electromagnetic field, and SU(N) Yang-Mills model. We conclude with a discussion of the current state of the FeynGrav package and discuss its further development.

    [5]  arXiv:2401.05621 [pdfother]

    Superspin projection operators and off-shell higher-spin supermultiplets on Minkowski and anti-de Sitter superspace

    Daniel Hutchings

    Comments: PhD thesis, 301 pages. Based on arXiv:1905.12476arXiv:2011.14294arXiv:2101.05524 and arXiv:2107.12201

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

    This thesis is dedicated to the study of (super)spin projection operators and their applications on maximally symmetric (super)space backgrounds in three and four dimensions. On such backgrounds, the irreducible representations of the associated isometry (super)algebra may be realised on the space of tensor (super)fields satisfying certain differential constraints. The (super)spin projectors isolate the component of an unconstrained (super)field which furnishes the irreducible representation with maximal (super)spin. The explicit form of these (super)projectors are found in the following backgrounds: three-dimensional (3d) N-extended Minkowski superspace M3|2N; 3d (anti-)de Sitter space (A)dS3; 3d N=1 anti-de Sitter superspace AdS3|2; four-dimensional (4d) N=1 anti-de Sitter superspace AdS4|4; and 4d N=2 anti-de Sitter superspace AdS4|8. An array of novel applications are investigated, with an emphasis placed on the interplay between (super)projectors and (super)conformal higher-spin theory. Another major component of this thesis consists of a detailed study of massless higher-spin gauge models with N=2 AdS supersymmetry in three dimensions. We find that every known higher-spin theory with (1,1) AdS supersymmetry decomposes into a sum of two off-shell (1,0) supermultiplets which belong to three series of inequivalent higher-spin gauge models.

    [6]  arXiv:2401.05662 [pdfother]

    Integrability and non-invertible symmetries of projector spin chains

    Pramod PadmanabhanKun HaoVladimir Korepin

    Comments: 34 pages

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Statistical Mechanics (cond-mat.stat-mech); Mathematical Physics (math-ph)

    We show that nearest-neighbor spin chains composed of projectors to 2-qudit product states are integrable. The R-matrices (with a multidimensional spectral parameter) include additive as well as non-additive parameters. They satisfy the colored Yang-Baxter equation. The local terms of the resulting Hamiltonians exhaust projectors with all possible ranks for a 2-qudit space. The Hamiltonian can be Hermitian or not, with or without frustration. The ground state structures of the frustration-free qubit spin chains are analysed. These systems have either global or local non-invertible symmetries. In particular, the rank 1 case has two product ground states that break global non-invertible symmetries (analogous to the case of the two ferromagnetic states breaking the global Z2 symmetry of the XXX spin chain). The Bravyi-Gosset conditions for spectral gaps show that these systems are gapped. The associated Yang-Baxter algebra and the spectrum of the transfer matrix are also studied.

    [7]  arXiv:2401.05694 [pdfother]

    Factorization of Coupling Constants in Background Fields

    Cong Li

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

    Because of color confinement, hadrons are crucial when studying strong interactions. This paper focuses on the factorization of coupling constants of strong interactions within the hadronic background field. We discovered that the coupling constant within the background field is made up of two components: the gluon distribution function of the background field and a constant. This finding provides a foundational comprehension of coupling constants, which significantly contributes to our understanding of reaction processes and the perturbative nature of the theory.

    [8]  arXiv:2401.05733 [pdfother]

    Field theory expansions of string theory amplitudes

    Arnab Priya SahaAninda Sinha

    Comments: 10 pages, 6 figures

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

    It is commonly believed that string theory amplitudes cannot be expanded in terms of poles of all channels, thereby distinguishing them from the usual Feynman diagram expansion in quantum field theory. We present here new representations of the Euler-Beta function and string theory amplitudes which are analytic everywhere except at the poles but sum over poles in all channels, and, crucially, include contact diagrams, very much in the spirit of quantum field theory. This enables us to consider mass-level truncation, which preserves all the features of the original amplitude. By starting with such expansions for generalized Euler-Beta functions and demanding QFT like features, we single out the open string amplitude. Our considerations also lead to new field theory inspired representations of the Zeta function, which have very fast convergence. We demonstrate the difficulty in deforming away from the string amplitude and show that a class of such deformations can be potentially interesting when there is level truncation.

    [9]  arXiv:2401.05769 [pdfpsother]

    Fate of κ-Minkowski space-time in non relativistic (Galilean) and ultra-relativistic (Carrollian) regimes

    Deeponjit BoseAnwesha ChakrabortyBiswajit Chakraborty

    Comments: 21 pages

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Mathematical Physics (math-ph)

    Here, we present an algebraic and kinematical analysis of non-commutative κ-Minkowski spaces within Galilean (non-relativistic) and Carrollian (ultra-relativistic) regimes. Utilizing the theory of Wigner-In\"{o}nu contractions, we begin with a brief review of how one can apply these contractions to the well-known Poincar\'{e} algebra, yielding the corresponding Galilean (both massive and mass-less) and Carrollian algebras as c→∞ and c→0, respectively. Subsequently, we methodically apply these contractions to non-commutative κ-deformed spaces, revealing compelling insights into the interplay among the non-commutative parameters aμ (with |aν| being of the order of Planck length scale) and the speed of light c as it approaches both infinity and zero. Our exploration predicts a sort of "branching" of the non-commutative parameters aμ, leading to the emergence of a novel length scale and time scale in either limit. Furthermore, our investigation extends to the examination of curved momentum spaces and their geodesic distances in appropriate subspaces of the κ-deformed Newtonian and Carrollian space-times. We finally delve into the study of their deformed dispersion relations, arising from these deformed geodesic distances, providing a comprehensive understanding of the nature of these space-times.

    [10]  arXiv:2401.05814 [pdfother]

    Quantum chaos in presence of non-conformality

    Ashis SahaSunandan Gangopadhyay

    Comments: 28 pages, 12 figures, comments are welcome

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

    The behaviour of a chaotic system and its effect on existing quantum correlation has been holographically studied in presence of non-conformality. Keeping in mind the gauge/gravity duality framework, the non-conformality in the dual field theory has been introduced by considering a Liouville type dilaton potential for the gravitational theory. The resulting black brane solution is associated with a parameter η which represents the deviation from conformality. The parameters of chaos, namely, the Lyapunov exponent and butterfly velocity are computed by following the well-known shock wave analysis. The obtained results reveal that presence of non-conformality leads to suppression of the chaotic nature of a system. Further, for a particular value of the nonconformal parameter η, the system achieves Lyapunov stability resulting from the vanishing of both Lyapunov exponent and butterfly velocity. Interestingly, this particular value of η matches with the previously given upper bound of η. The effects of chaos and non-conformality on the existing correlation of a thermofield doublet state have been quantified by holographically computing the two-sided mutual information in both the presence and absence of the shock wave. Furthermore, the entanglement velocity is also computed and the effect of non-conformality on it have been observed. Finally, the obtained results of Lyapunov exponent and butterfly velocity have also been verified from the pole-skipping analysis.

    [11]  arXiv:2401.05867 [pdfpsother]

    Effects on neutrino propagation in space-time foam of D-branes revisited

    Chengyi LiBo-Qiang Ma

    Comments: 9 latex pages, no figure

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Astrophysical Phenomena (astro-ph.HE); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

    Neutrinos from the cosmos have proven to be ideal for probing the nature of space-time. Previous studies on high-energy events of IceCube suggested that some of these events might be gamma-ray burst neutrinos, with their speeds varying linearly with their energy, implying also the coexistence of subluminal and superluminal propagation. However, a recent reanalysis of the data, incorporating revised directional information, reveals stronger signals that neutrinos are actually being slowed down compared to previous suggestion of neutrino speed variation. Thus, it is worth discussing its implications for the brane/string inspired framework of space-time foam, which has been used to explain previous observations. We revisit effects on neutrino propagation from specific foam models within the framework, indicating that the implied violation of Lorentz invariance could necessarily cause the neutrino to decelerate. We therefore argue that this sort of model is in agreement with the updated phenomenological indication just mentioned. An extended analysis of the revised IceCube data will further test these observations and stringy quantum gravity.

    [12]  arXiv:2401.06097 [pdfother]

    Anomalous dispersion, superluminality and instabilities in two-flavour theories with local non-Hermitian mass mixing

    Maxim N. ChernodubPeter Millington

    Comments: 19 pages, 6 figures

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Other Condensed Matter (cond-mat.other); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

    Pseudo-Hermitian field theories possess a global continuous ``similarity'' symmetry, interconnecting the theories with the same physical particle content and an identical mass spectrum. In their regimes with real spectra, within this family of similarity transformations, there is a map from the non-Hermitian theory to its Hermitian similarity partner. We promote the similarity transformation to a local symmetry, which requires the introduction of a new vector similarity field as a connection in the similarity space of non-Hermitian theories. In the case of non-Hermitian two-flavour scalar or fermion mixing, and by virtue of a novel IR/UV mixing effect, the effect of inhomogeneous non-Hermiticity then reveals itself via anomalous dispersion, instabilities and superluminal group velocities at very high momenta, thus setting an upper bound on the particle momentum propagating through inhomogeneous backgrounds characterised by Lagrangians with non-Hermitian mass matrices. Such a non-Hermitian extension of the Standard Model of particle physics, encoded in a weak inhomogeneity of the non-Hermitian part of the fermion mass matrix, may nevertheless provide us with a low-energy particle spectrum consistent with experimentally observed properties.

    [13]  arXiv:2401.06099 [pdfother]

    Two loop five point integrals: light, heavy and large spin correlators

    Carlos BerciniBruno FernandesVasco Gonçalves

    Comments: 34 pages, 2 figures, 6 auxiliary files

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

    We evaluated all two loop conformal integrals appearing in five point correlation functions of protected operators of N=4 Super Yang-Mills in several kinematical regimes. Starting from the correlation function of the lightest operators of the theory, we were able to extract structure constants of up to two spinning operators for small and large values of polarizations and spin. We conjectured an universal all loop behaviour for the large spin small polarization structure constants and comment on the subtleties of analytically continuing it from finite to large spin. We also consider correlation functions of heavier operators that get factorized in the more fundamental object called decagon. We fixed this object at two loops in general kinematics and studied its physical properties under OPE and null limits.

    [14]  arXiv:2401.06114 [pdfother]

    Computing NMHV Gravity Amplitudes at Infinity

    Dawit BelaynehFreddy CachazoPablo Leon

    Comments: 24 pages, 4 figures, 1 table

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

    In this note we show how the solutions to the scattering equations in the NMHV sector fully decompose into subsectors in the z→∞ limit of a Risager deformation. Each subsector is characterized by the punctures that coalesce in the limit. This naturally decomposes the E(n−3,1) solutions into sets characterized by partitions of n−3 elements so that exactly one subset has more than one element. We present analytic expressions for the leading order of the solutions in an expansion around infinite z for any n. We also give a simple algorithm for numerically computing arbitrarily high orders in the same expansion. As a consequence, one has the ability to compute Yang-Mills and gravity amplitudes purely from this expansion around infinity. Moreover, we present a new analytic computation of the residue at infinity of the n=12 NMHV tree-level gravity amplitude which agrees with the results of Conde and Rajabi. In fact, we present the analytic form of the leading order in 1/z of the Cachazo-Skinner-Mason/CHY formula for graviton amplitudes for each subsector and to all multiplicity. As a byproduct of the all-order algorithm, one has access to the numerical value of the residue at infinity for any n and hence to the corrected CSW (or MHV) expansion for NMHV gravity amplitudes.

    [15]  arXiv:2401.06128 [pdfpsother]

    A SymTFT for Continuous Symmetries

    T. Daniel BrennanZhengdi Sun

    Comments: 42 pages, 16 figures

    Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Mathematical Physics (math-ph)

    Symmetry is a powerful tool for studying dynamics in QFT as they provide selection rules, constrain RG flows, and allow for simplified dynamics. Currently, our understanding is that the most general form of symmetry is described by categorical symmetries which can be realized via Symmetry TQFTs or ``SymTFTs." In this paper, we show how the framework of the SymTFT, which is understood for discrete symmetries (i.e. finite categorical symmetries), can be generalized to continuous symmetries. In addition to demonstrating how U(1) global symmetries can be incorporated into the paradigm of the SymTFT, we apply our formalism to construct the SymTFT for the Q/Z non-invertible chiral symmetry in 4d theories, demonstrate how symmetry fractionalization is realized SymTFTs, and conjecture the SymTFT for general continuous G(0) global symmetries.

     

    بعضی یحتمل ایراد کنند که مسئله ی حمام رفتن و غسل کردن یک چیزی نیست که بخواهی اینجا هم واردش کنی چرا که یحتمل بعضی لازم است که هر روز هم حمام یا دوش بگیرند ولی بعضی هم یحتمل همان هفته ای یک بار غسل روز جمعه را ترجیح می دهند. البته زمیستان و تابستان و تغییر فصلها هم یحتمل در سرما خوردگی و آنفلوآنزا گرفتن چرا که دوش و حمام گرفتن و بعد هم بیرون رفتن می تواند در زمستان چقدر هم مشکلزا شود. و اما یک وقتها هم هست که حتی رایانه و موبایل هم آنقدر خاک می خورد و تمیز نمی شوند که یحتمل احتیاج داشته باشند جاروبرقی یا بلکه با فشار باد هم نمیز شوند. و اما احکام غسل را یحتمل بهتر است در توضیح المسائلها نیز یافت. مسئله ی اخلاقی اینجا است که بهتر هم هست که حتی اگر خیلی هم ذهن درگیر انواع مسائل مختلف است و دنبال هر چه بیشتر کسب بصیرت هم هست، باز هم هر از گاهی مسائل را هر چه بیشتر هم رها کرده و بالاخره باری رفع بوی بد عرق بدن هم که شده حمام و دوشی هم بگیریم و .... مردم که گناه نکرده اند که شما یحتمل خیلی هم کامپیوترتان کار می کند و بوی عرق هم همه را یحتمل دارد اذیت می کند. البته این هم هست که اگر رفتید نماز جمعه و دیدید همه بدلیل ازدهام جمعیت دارند از عقب هم فشار می اورند، این مسئله را توجیه نفرمایید که خوب حالا که اینطور است من هم تلافی اش را با فشار به جلویی در بیاورم و .... نخیر؛ بلکه سعی بفرمایید فشار را تحمل هم کنید و مسئله را تبدیل به یک عادت هم نکنید که حالا فشار از عقب است و تقصیر ما هم نیست و اتوماتیک هم فشار از یکی به دیگری منتقل می شود و .... این کارها شایسته ی نماز و آن هم نماز جمعه نیست. حتی یحتمل بهتر هم هست که یک عبا و قبایی هم به دوش بیاندازید که معلوم نشود پاهایتان چقدر هم باز است وقتی به نماز ایستاده اید و بلکه رکوع و سجود هم می روید که اگر بیش از حد هم پاهایتان باز بود، دیگر آنگاه مورد ایراد هم واقع نشود و .... البته اگر هم نجف اشرف هم رفته بودید نماز جمعه یا همین مصلای خودمان و سئوال شد که چقدر ارز داری و در عین حال هم یک پیچشی را نگهبان حراست به دماغت داد یا یک نگهبان به چترت هم گیر داد ولی نگهبان دیگر هم گفت نمی خواهد چترت را تحویل دهی؛ دیگر دفعه ی دوم نرو بگو یادته به چترم هم گیر دادی؟ یادته به دماغم هم گیر داده بودی؟! بابا، بچه های مردم می روند شهید هم می شوند و اگر امثال سید احمد متوسلیان می خواست اینطور همه ی ریز و درشت درهمتنیدگیها را هم گیر بدهد که دیگر کار از کار می گذشت و مجبور می شد خودش هم هی عطر و ادکلن بزند که نکند حتی بوی عرق بدن دیگران را هم بگیرد هر چند که خودش هم همیشه خوش بو بوده است. البته معنای مسئله این هم نیست که آن بچه ی روستایی که با گاو و گوسفند را به صحرا بردن سر و کار دارد هم باید همیشه بوی خوش بدهد و تاپاله ی گاو و گوسفند را هم نادیده بگیرد و کاری نداشته باشد که کیست که تمیزش خواهد کرد و .... 

    کوانتیزاسیون اله بختکی- تصادفی (stochastic) پاریسی-وو را هم می خواستم بیشتر عرض کنم که دیگر یحتمل بهتر است بماند برای بعد. به هر حال، بصیرت یک اخلاقی هم می خواهد که لازم هم هست منتهی شود به نکته اخلاقی که النظافت من الایمان.

    قُلْ هَـٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿یوسف: ١٠٨﴾‏

    بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ‎﴿القیامة: ١٤﴾‏

    اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ‎﴿٢٥٥﴾‏ لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏ اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‎﴿البقرة: ٢٥٧﴾‏

     

    غزل امام خمینی(ره):

    «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
    چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم

    فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم
    همچو منصور خریدار سر دار شدم

    غم دلدار فکنده است به جانم، شررى
    که به جان آمدم و شهره بازار شدم

    درِ میخانه گشایید به‌رویم، شب و روز
    که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم

    جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
    خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم

    واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
    از دم رند مى‌آلوده مددکار شدم

    بگذارید که از بتکده یادى بکنم
    من که با دست بت میکده بیدار شدم»

    غزل مقام معظم رهبری در پاسخ به غزل حضرت امام(ره):

    «تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
    تو طبیب همه‌ای از چه تو بیمار شدی

    تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان
    دار منصور بریدی همه تن‌دار شدی

    عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
    ای که در قول و عمل شهره بازار شدی

    مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
    وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

    خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
    امت از گفته دربار تو هشیار شدی

    واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
    دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

    یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
    ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی»

    717784714122334

    بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٦﴾‏

    أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَىٰ ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَىٰ مِن ذَٰلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿المجادلة: ٧﴾‏
     

    دهم [هزار مرتبه لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ ]

    و نیز از آن حضرت مروى است که: کسى که بگوید در ماه رجب هزار مرتبه لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ بنویسد خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه و بنا فرماید براى او صد شهر در بهشت )

     

    ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف:

    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

    اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

    اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

    اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

     

     

    ۱۴۰۲/۱۰/۱۹

    بیانات در دیدار مردم قم

    یکی از مسائل، ایجاد اختلاف است؛ دوقطبی کردن مردم. ببینید، اختلاف دو جور است: یک وقت دو نفر با هم اختلاف سلیقه دارند، در فلان مسئله‌ی سیاسی، در فلان حُب و بغض؛ با همدیگر هم دوستند، رفیقند، با هم چایی میخورند، با هم سر سفره می‌نشینند، اختلاف نظر هم دارند؛ یک وقت [هم] هست اختلاف نظر جوری است که هر چیزی از یک طرف صادر بشود ــ هرچه میخواهد باشد: فکر، عمل، خوب، بد ــ از سوی این طرف دیگر محکوم است، از این هم هرچه صادر میشود از طرف او محکوم است؛ اسم این «دوقطبی» است. دوقطبی در جامعه ایجاد میکنند. هر کاری طرف مقابل بکند، این طرف او را محکوم میکند، ولو خوب باشد. اینها از کارهایی است که امروز مخالفین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران مشغولند.

    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54897

     

    سر مزار تو نشستن یا کریما
    لالایی میخونم برات مثله قدیما
    مثه قدیم ندیما

     

    نمیره یادم اون روزی
    که مریض شدی تب کردی
    تا که خوب شی همه جونم
    مادرو جون به لب کردی

     

    دل مادرتو راضی میکردی
    وقتی جلو چشام بازی میکردی

     

    یه روز غم رسیدو بابات پر کشیدو
    قد من خمیدو گلم قد کشید
    یه روزایی جنگ شد دلت میتپید

     

    شب و روز مناجات یه سنگر تو رویات
    میدیدی رفیقات شهید میشدن
    همه پیش چشمات شهید میشدن

     

    شهیدم ای همه عمر مادر
    شهیدم ای گل سرخ پر پر

     

    نامه نوشتی پسرم برای مادر
    نامه‌ت رسیده دست من دنیای مادر
    داری هوای مادر

     

    گفتی این دفعه برگردی دامادیتو میبینم
    برا دعای خوشبختیت سر سجاده میشینم

     

    روزا تسبیح کربلا تو دستم
    چقده چشم به راه تو نشستم

     

    نشستم دعا گوت تا اینکه یه تابوت
    با اون حرز بازوت آوردن برام
    شدم مات‌ و مبهوت دعا کن دعام

     

    تنت زار و خسته پلاکت شکسته
    با چشمای بسته رسیدی به‌ من
    ولی شکر عزیزم که داری کفن

     

    شهیدم خسته راهی مادر
    شهیدم ای گل سرخ پر پر
    شهیدم ای همه عمر مادر
    شهیدم ای گل سرخ پر پر

     

    https://www.leader.ir/fa/media/play/33100

     

    یک کتاب خیلی آموزنده ای دارند استاد شهید مطهری با عنوان جاذبه و دافعه ی علی. ولی یحتمل بعضی اینجا اشکال کنند که مگر می شود گفت که امام علی امیر المومنین علیه السلام هم دافعه دارد؟ همه اش جاذبه است؛ کجا جاذبه دارد؟! موضوع اینجا این است که آن نیروی مغناطیسی که امام علی امیر المومنین سلام الله و صلواته علیه به عنوان امام دارد است که آیا یحتمل یک قطب مثبت نیروی مغناطیسی است یا قطب منفی آن است که این نیرو را ایجاد هم کرده است؟! آیا اصلا یک قطبی به عنوان یک تک- قطبی است یا بلکه هم یک دو- قطبی است. عرض بنده ی حقیر این است که اگر بخواهیم این مسئله را از لحاظ ریاضی فیزیکی هم دنبال کنیم، یک مسئله ای است که یحتمل بتوان گفت که توانسته است نه فقط استاد علی اکبر دائمی را از اینور دنیا بکشاند آنور دنیا که بالاخره مونوپلهای مغناطیسی که پاول دیرک هم سالها پیش عنوان فرموده بوده اند نیز کدامند؟

    https://arxiv.org/abs/2211.02095

    البته این مقاله فقط در ذیل چکیده اش اشاره ای می کنند که چطور عمومیت یا بسط کارهایشان به همولوژی فلوئر مونوپل هم می تواند شباهتهایی رسمی نیز داشته باشد. نکته اینجا چیست؟ مسئله این است که همولوژیهای فلوئر مونوپل هم یک بابی را باز می کند در برمی گردد به همولوژیهای زایبرگ- ویتن و همولوژیهای هیگارد- فلوئر- ویتن و  که در موردش هم دفتر صد منی را می توان با کارهای کرونهایمر- مروکا و حتی کلیفورد تاوبز در کوهمولوژیهایشان یافت! 

    ولی همه ی اینها را هم که مطالعه بفرمایید، یحتمل باز این سوال باقی بماند که آقایان خانمها ما چطور هم قرار است الکترومغناطیسم را کوانتیزه کنیم که متوجه مسئله ی جاذبه و دافعه ی امام علی علیه السلام و بلکه تک- قطبی و دو- قطبی مغناطیسی یعنی ذراتی بنیادی که قرار هم هست مغناطیسم را مثل الکترونها نمایندگی هم کنند، متوجه شان هم شویم؟! آیا مسئله اصلا فیزیکی است یا ریاضی یا هر دو؟ عرض بنده ی حقیر این است که بقول یک استادی قبل از اینکه مثل خر توی گل گیر کنیم (!)، ما خوب هم هست که متوجه این مسئله هم شویم که در نظریه های کاتگوری یا همان قاطیقوریایی، شما یک عضوی هم دارید به اسم عضو اونیورسال جذاب یا دافعه بر حسب اینکه یا همه ی فلشها مورفیسمها بسمت او نشانه می روند یا برعکس همه ی فلشهای مورفیسمها از او هم کانه صادر می شوند. 

    باز یحتمل بعضی اشکال کنند که نشد؛ مسئله این نیست که هیچی و بلکه تو حتی نتوانستی مسئله را طوری هم برای همه هیجی کنی که حتی کلاس ششمیها هم آنرا بفهمند. البته این امکان پذیر است که هندسه ی اقلیدسی مسطحه ای را برای کلاس ششمیها هم بعد از  دو سه هزار سال ابداع آن درس گفت و همه هم بفهمند؛ ولی یک مسئله ی دیگری هم اینجا هست که بسیار هم قابل تامل است. و آن چیست؟ مسئله این است که شما وقتی سعی هم دارید که حتی شاگرد و دانشجو و طلبه توضیح هم دهید که از حالات خلاء چطور می توان بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه حتی میل کند، یحتمل بدون کمک حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی کارتان سخت هم شود که چطور بتوان او را به سمت اجتهاد هم هدایت کرد و بلکه آیا چقدر سربازی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم آنگاه بتوان درک کرد؟

    ولی گاهی هم یک مرتبه یحتمل از این اتفاقات بیافتند کانه می فرمایند: یا علی گفتیم و عشق آغاز شد! بنده داشتم می رفتم سخنرانی استاد جاویدان در مسجد امام خمینی قدس سره الشریف در بازار که نقل قولی را در مترو دیدم از کتاب نفرین زمین جلال آل احمد که داشت می گفت چه می شود که گاهی گویی طرف دارد زمین و زمان و دنیا و آخرت و همه و همه را با هم مقایسه می کند! زیر این گفته، عکس استاد دانشکده فلسفه دانشگاه تهران به عنوان یکی از زنان پر افتخار را انداخته بود و توضیحی هم زیرش نوشته بود. اتفاقاً همین ظهری بود انگار که داشتم همین را دوباره هم می گفتم که بنده مشاهده کردم که یک تضادهایی هست بین این نوشته ی جلال آل احمد و این استاد دانشکده فلسفه و زن و مرد جوانی که زن مو کوتاه بلوندی و مرد مو بلندی که موهایش را هم پشت سرش جمع کرده و معلوم هم بود که با هم اند و کنار بنده ی حقیر هم نشسته بودند. بنده هی می خواستم به اینها عرض کنم که ببینید که یک جورهایی آنچه آل احمد دارد می گوید با آنچه در تابلوی زیرش آمده است آیا چه تضاد و چه شباهتی هم دارد که حالا دقیقاً هم یادم دیگر نیست که آن تصویری که در ذهنم ایجاد شده بود هم کدام است؟! ولی یحتمل اگر دوباره آنرا ببینم یادم هم بیاید! ولی عرضم ظهری این بود که هر کاری کردم که این احساس یا نظر ذهنی خود را بتوانم به مرد جوان بغل دستی ام منتقل هم کنم، دلم نمی دانم چرا راضی هم نشد!

    ولی بعد که رفتم خانه، خانم نادیا مفتون را در گوگل هم جستجو کردم. بنده ی حقیر مانده بودم که مثل اینکه نگو آب در کوزه و ما تشنه لبانیم؟ یا اصلا مسئله چیست؟! استاد حسین نوری و استاد نادیا مفتون و فلسفه و فارابی و ابن سینا و حکمت متعالیه و سهروردی و حتی خیال هنری در فلسفه ی فارابی و دانشگاه حقوق ییل و دانشگاه ایندیانای آمریکا و .... و حالا از جمله اول از همه حتی این مقاله ی ایشان را هم هنوز بنده ی حقیر وقت نکرده ام نگاه کنم:

    https://jcrir.ut.ac.ir/article_78975.html?lang=fa

    ولی شما حتی وقتی به مقاله ی نتا انگلهارت و ونکاتسا چندراسکارا هم یک نگاهی بیاندازید:

    https://arxiv.org/abs/2207.09472

    یحتمل بیشتر هم حتی در فرمولهای ریاضی فیزیکی به خیالپردازیهای هنری که منظور فارابی است هم بهتر پی ببرید!

    ولی نکته ی قابل توجه اینجا است که در مسائل گرانشی ستارگان و سیاه چاله ها و دیگر اجرام سماوی و بلکه زمینی، آیا توجه هم کرده اید که دیگر مسئله ی دافعه ای هم نداریم و بلکه مسئله چطور هم می شود که صرفاً فقط جاذبه هم هست که یحتمل حتی کلاس ششمیها هم بفهمند. مسئله ی مهم ابرتقارنی اینجا این است که آیا شما برای فهم مسئله ی گرانشی آنطور که یحتمل بخواهید به کلاس ششمیها هم درس دهید یا حتی به گرانش کوانتومی ماورای نسبیت عام هم بخواهید بپردازید؛ ولی به هر حال هم آیا این کافی است که در هر نقطه ای از روی کره ی زمین یا حتی ماورای آن در فضا-زمان ماورای زمین دربرگیرنده ی ستارگان و دیگر سیاه چاله ها، آیا کافی هم هست که از شبکه ای از رایانه هایی شخصی هم استفاده کنید که شبکه های آنها هم تبدیل شوند به یک ابررایانه ای عظیم؟ یا اینکه خیر؛ واقعاً هم به یک ابررایانه ای هم احتیاج داریم که خارج از عهده ی رایانه های شخصی است و بلکه به بعضی افراد خبره در ابررایانه ها و ریاضی فیزیکهای پیشرفته گرانش کوانتومی و ... هم اینجا اجتیاج است؟!

    ولی نهایتاً هم آیا مسئله صرفاً همین است که شما برای حل مسئله احتیاج هم دارید که به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی ... ربع و نیم و تمام پهلوی ابرتقارنی هم بپردازیم و در جلسه ای برای حل مسئله هم توضیح المسائلی برای این قسمت از حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم سعی کنیم بیرون دهیم. البته اینجا یک نکته ای هم هست که علاوه بر اینکه آیا چقدر هم در بحث رویه های افقهای سیاه چاله ای که انسان سعی هم دارد از مرزهای رویه های دو بعدی اش به آنتروپی فضاهای مورد بحث آن هم پی ببرد؛ در عین حال، آیا چقدر هم کار می برد و انرژی هم لازم است تا بتوان هامیلتونی و لاگرانژی مسئله را هم کوانتیزه و به بحثش هم گذاشت آنچنان که ابرتقارنی بتوان بطور پیوسته و هموار هم مرتب از اسپینهای بالا به اسپینهای صفر رفته و برعکس هم از مثلاً گراویتونها به فوتونها برگشت و حتی ابرریسمانهای مسائل را هم مثل آب خوردن حلشان کرد و ...؟

    البته بعد از همه ی این کند و کاوها یحتمل علمای توحیدی اشکال هم بفرمایند که آیا آیه ی مبارکه ی ما رمیت اذ رمیت را هم تازگیها نخوانده ای که

    فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿الأنفال: ١٧﴾‏

    تو بودی تیر را زدی یا خدا زد؟ در مسائل توحیدی همیشه مسئله همین هم هست که بنده ی من! بندگی مرا هم یادت نرودها؛ تو نبودی که خرمشهرا را آزادش کردی و بلکه خدا خرمشهر را هم آزاد کرد همانطوری که جاذبه و دافعه هم همه و همه از خدا است و نه از تو و همانطوری می فرماید هم فزت و رب الکعبه! بگو لا اله الا الله؛ تفلحوا. الی ما شاء الله هم هر چه می توانی لا اله الا الله بگو خصوصاً هم در ماه مبارک رجب المرجب المکرم .... حالا بعضی هم یحتمل اینجا اشکال کنند که ولی دیگر بعد از اینکه توحید و لا اله الا الله را هم دریافتی، توبه هم کن و دست از سر امشاسپندان و ارتباطشان با سهروردی هم برمی داریها؛ ولی خوب، اگر تخیلات ات هم خوب کار می کنند و می توانی از اینها هم الهام بگیری و بلکه به آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه از این راه هم برسی که دیگر بسم الله!

    ولی عرض بنده ی حقیر اینجا این هم هست که یحتمل در مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام پهلوی هم دیگر تخیلات شما به آنجا نکشد که شاگرد و دانشجو و طلبه را به سمت الفهای متعالیه آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ای انقلابی اقتصادی انگیزه ای هم بکشانید که در آن حتی به داستانها و بلکه بازیها و فیلمهایی هم بپردازند که انبساطها و انقباضها معادلات حتی یک نانوسوتی را هم وارد اسپینهای ابرتقارنی کرده و بلکه معادلهای ارزی آنها را هم بصورت نانویی محاسبه کنیم. مثلاً همانطوری که ما یحتمل بخواهیم از فوتونها به گراویتوننها رفت و برگشتهای ابرتقارنی و ابرریسمانی کنیم، همانطور هم یحتمل بخواهیم از معادلات یک ریال مساوی 50000 الی 60000 دلار یا پوند هم بحث و مناظره کنیم. متاسفانه یا خوشبختانه یحتمل بعضی حتی تخیلاتشان در این حد هم کار نکند که بابا دست بردارید دیگر؛ همین یکی را کم داشتیم که شما فرمودید و لابد می خواهید بعدش هم بفرمایید که 

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ‎﴿المعارج: ١﴾‏

    نخیر؛ نمی شود! نداریم! بنده ی حقیر که عرضم این است که یحتمل بهتر هم هست که خیلی هم روی چشمهای خود در تاریکی فشار نیاورید که ببینید در موبایل یا رایانه تان در شب وقتی همه هم خوابند یواشکی جستجو کنید که تصویری را که دنبالش هم هستید را به ذهن آورید یا حتی برای دیگران هم به نمایش اش بگذارید یا .... بعضی اساتید طب و حتی چشم پزشکی یحتمل بفرمایند که ممکن است چشمان شما دچار سکته های چشمی هم شود و .... گاهی اوقات ما تخیلاتمان آنقدرها هم پیشرفته نیست که بتوان متصور هم شد که وقتی مثلاً بحث از هوش مصنوعی در زمینه های بصیرت و بینایی هم بحث می کنیم، آیا حتی اینجاها هم بحث سیاه چاله ها و افقهایشان به چه معنا هستند و .... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها. و آنگاه دوباره مطلوب است بیابید کوهمولوژی دوره ای مسئله را که: دوباره هم یا علی گفتیم و عشق آغاز شد ...! اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج

    بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

     

    ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف:

    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

    اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

    اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

    اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

     

     

    ۱۴۰۲/۱۰/۱۹

    بیانات در دیدار مردم قم

    یکی از مسائل، ایجاد اختلاف است؛ دوقطبی کردن مردم. ببینید، اختلاف دو جور است: یک وقت دو نفر با هم اختلاف سلیقه دارند، در فلان مسئله‌ی سیاسی، در فلان حُب و بغض؛ با همدیگر هم دوستند، رفیقند، با هم چایی میخورند، با هم سر سفره می‌نشینند، اختلاف نظر هم دارند؛ یک وقت [هم] هست اختلاف نظر جوری است که هر چیزی از یک طرف صادر بشود ــ هرچه میخواهد باشد: فکر، عمل، خوب، بد ــ از سوی این طرف دیگر محکوم است، از این هم هرچه صادر میشود از طرف او محکوم است؛ اسم این «دوقطبی» است. دوقطبی در جامعه ایجاد میکنند. هر کاری طرف مقابل بکند، این طرف او را محکوم میکند، ولو خوب باشد. اینها از کارهایی است که امروز مخالفین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران مشغولند.

    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54897

     

    راستش را بخواهید بنده ی حقیر باید این را صبح زود می گفتم؛ ولی چون حس می کنم اگر نگویم، درست خوابم نخواهد برد، همین حالا می گویم! مسئله ی دو قطبی هست که حضرت ولی فقیه مطرح می فرمایند، واقعاً هم متین است و بلکه بسیاری هم احتیاج به جهاد تبیین دارد. ایشان این مسئله را در مورد کشور خودمان مطرح می فرمایند، در صورتی که اوج مسئله هم مشاهده می شود که در مورد مقاومت در منطقه چطور حتی با کارهای خوب هم مخالفت می شود. شهید سلیمانی داعش را برچید و بساطش را جمع کرد، ولی با او تا سر حد شهادت هم مخالفت آنچنانی شد؛ دیگر دو قطبی از این بالاتر؟! فلسطین و غزه برای دفاع از خود ایستاده اند و مقاومت می کنند؛ و همینها را ببینید دشمن صهیونیستی چطور دارد سرکوب می کند و می کشند و جنایت می کنند و زن و بچه و جوان و پیر را هم شهید می کنند. به چه جرمی دارند این کار را می کنند؟ فلسطینیان چه جرمی مرتکب شده اند؟ جرمشان این است که دارند بر علیه صهیونیستهای غاصب ایستادگی و مقاومت می کنند. و این یک دو قطبی ممنوعه ای است که آمریکا و صهیونیستها می گویند همچین چیزی نداریم و نباید باشد و چنین حقی را فلسطینیان ندارند و شدیداً هم با هر چه توان دارند با آن مخالفت می کنند که حرفشان را به کرسی هم بنشانند. البته این نهایت دو قطبی زورگویی هم نیست که بگوییم دیگر این آخر خط است و بلکه آنطرف قضایا همان است که ان شاء الله فلسطینیان پیروز هم در مقابل صهیونیستها بیرون بیایند و بلکه در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری هم صهیونیستها شکست خورده و سرزمین فلسطین و قدس شریف از لوث صهیونیسم نجات هم یابد. یعنی دقیقاً یک ابرتقارنی رخ خواهد داد که فلسطین و قدس شریف را به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه ای قابل دسترسی خواهد کرد که دیگر غیر قابل دسترسی است توسط صهیونیستهای غاصب. 

    مسئله ی بی ححابی که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی نیز مثال می زنند که بعضی عالماً و تعمداً هم دست به بی حجابی می زنند از همین نوع دو قطبی است که مخصوصاً می خواهند با حجاب مخالفت کنند و بلکه یک دو قطبی دیگری هم از این زاویه باز کنند که بر علیه حجاب و محجبه اقدام کرده و بلکه با بی حجابیهای خود بر عموم مردم با حجاب و چادری هم غالب شوند. کلاً دوستی و رفاقت و با هم چای خوردن و سر یک سفره نشستن را کنار می گذارند و بلکه مخصوصاً هم همین یک کار خوب را هم که چادریها و محجبه ها می کنند را باهاش می روند توی دعوا. این هم آیا یک مورد دیگری از دو قطبیهای افراطی نیست؟! نمونه اش هم آن لختی و عریانی است که در فیلمهای قبل از انقلاب هنوز هم در موردش می توان کما بیش در سینمای ایران یافت و اینترنت هم از آن کماکان خبر می دهد.

    ولی یک دو قطبی ای هست که نهایت مخالفتهای بی جایی است که انواع مخالفان امام زمان عجل الله فرجه الشریف نسبت بدو روا می دارند! این دیگر در حقیقت یک ابر- دو قطبی جانانه ای است که اگر این دشمنانش او را بیابند، مثل گرگ می ریزند سرش و همچون کربلا در روز عاشورا که با حضرت ابا عبد الله امام حسین کردند می کنند. دلیل این ابر- دو قطبی حجتیونی که بدتر از صهیونیستها با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم رفتار می کنند، چیست؟! این اولاً یحتمل بتوان گفت که یک سلسه دلایل روانشناسانه هم دارد که یحتمل در روانشناسی آیا چقدر هم شناخته شده باشند! ولی از آن طرف هم یک دلایل متقنی هم دارند که برمی گردد به شناخت توحیدی خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف. یعنی چون حضور امام زمان عجل الله فرجه الشریف را حس می کند و بلکه قدرت خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار سلام الله علیهم اجمعین و امام حاضر و ظاهری را هم که با او مخالف است را درک می کند، و در عین حال به کمتر از توحید و حتی کمتر از اسلام هم در شرک و کفر و نفاقش گیر کرده است. و لذا نمی تواند هم بغضش و مخالفتش را با ابر دو قطبیهایش بر علیه امام زمان عجل الله فرجه الشریف پنهان هم کند، هر چند هم که آن حضرت مظهر همه ی خوبیهای خدایی است. مشکل فرعون و فرعونیت و شاهنشاهی هم اینجا است که نمی تواند توحیدی را که او را می تواند به شناخت امام زمانش برساند و حتی از طریق آن حضرت خدای توحیدی و رسول اکرم اسلام و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم بشناسد را دریابد. ولی جنون و دیوانگی و بهلولی را خوب هم می فهمد که چطور هم همدست شیطان و ابلیس هم شده و مردم را اغوا کند که حتی از توحید و نبوت و معاد و امامت و عدل اسلامی هم چشم پوشی کنند و به کمتر از خدا هم راضی شده و آنقدر توی سر و کله ی هم بزنند تا بمیرند. اینجا یک چیزی هست که می تواند مانع این لامذهبی ابر- دو قطبی و بلکه ابر- چند قطبی هم شود. و آیا فکر می کنید که آن چیست؟ یحتمل درست حدس زده باشید که کتاب الله و عترتی اهل بیتی به عنوان ثقلین که می تواند در همه ی الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم به عنوان عناصر ولایتمدار در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم بروز و ظهور کرده و حتی ما را در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام ... پهلوی یاری کرده و همراه بطنها و دهلیزهای زمینی و آسمانی دستمان را در دستهای پسر مادرمان حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها گذاشته و حتی اگر مردیم هم کفن پوش برگردیم و باز هم او را یاری کنیم و .... تا اینکه آن حضرت در مسجد الحرام پشت به کعبه آنچنان که همه ی اهل عالم هم بشنوند می فرمایند انا بقیت الله الاعظم انا صمصام المنتقم یا اهل العالم قتل جدی ابا عبد الله الحسین عطشانا! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

    مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٩٨﴾‏

    آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‎﴿البقرة: ٢٨٥﴾‏

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا ‎﴿النساء: ١٣٦﴾‏

    إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٦﴾‏

    قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ‎﴿الزمر: ٥٣﴾‏

    غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ ‎﴿غافر: ٣﴾‏

     

    اول [دعاى اَللَّهُمَّ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى]

    بخواند این دعا را که روایت شده هر که بخواند آن را در شب عرفه یا در شبهاى جمعه [جمع] خداوند بیامرزد او را

    اَللَّهُمَّ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى وَ مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَى وَ عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهَى کُلِّ حَاجَةٍ یَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَى اَلْعِبَادِ یَا کَرِیمَ اَلْعَفْوِ یَا حَسَنَ اَلتَّجَاوُزِ یَا جَوَادُ یَا مَنْ لاَ یُوَارِی مِنْهُ لَیْلٌ دَاجٍ وَ لاَ بَحْرٌ عَجَّاجٌ وَ لاَ سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لاَ ظُلَمٌ ذَاتُ اِرْتِتَاجٍ [اِرْتِیَاجٍ] یَا مَنِ اَلظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِیَاءٌ أَسْأَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ اَلْکَرِیمِ اَلَّذِی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی رَفَعْتَ بِهِ اَلسَّمَاوَاتِ بِلاَ عَمَدٍ وَ سَطَحْتَ بِهِ اَلْأَرْضَ عَلَى وَجْهِ مَاءٍ جَمَدٍ وَ بِاسْمِکَ اَلْمَخْزُونِ اَلْمَکْنُونِ اَلْمَکْتُوبِ اَلطَّاهِرِ اَلَّذِی إِذَا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَیْتَ وَ بِاسْمِکَ اَلسُّبُّوحِ اَلْقُدُّوسِ اَلْبُرْهَانِ اَلَّذِی هُوَ نُورٌ عَلَى کُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ مِنْ نُورٍ یُضِیءُ مِنْهُ کُلُّ نُورٍ إِذَا بَلَغَ اَلْأَرْضَ اِنْشَقَّتْ وَ إِذَا بَلَغَ اَلسَّمَاوَاتِ فُتِحَتْ وَ إِذَا بَلَغَ اَلْعَرْشَ اِهْتَزَّ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرَائِصُ مَلاَئِکَتِکَ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ جَمِیعِ اَلْمَلاَئِکَةِ وَ بِالاِسْمِ اَلَّذِی مَشَى بِهِ اَلْخِضْرُ عَلَى قُلَلِ [طَلَلِ] اَلْمَاءِ کَمَا مَشَى بِهِ عَلَى جَدَدِ اَلْأَرْضِ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی فَلَقْتَ بِهِ اَلْبَحْرَ لِمُوسَى وَ أَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَ قَوْمَهُ وَ أَنْجَیْتَ بِهِ: 

    مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ وَ مَنْ مَعَهُ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ مِنْ جَانِبِ اَلطُّورِ اَلْأَیْمَنِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً مِنْکَ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی بِهِ أَحْیَا عِیسَى بْنُ مَرْیَمَ اَلْمَوْتَى وَ تَکَلَّمَ فِی اَلْمَهْدِ صَبِیّاً وَ أَبْرَأَ اَلْأَکْمَهَ وَ اَلْأَبْرَصَ بِإِذْنِکَ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ حَمَلَةُ عَرْشِکَ وَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ حَبِیبُکَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَلاَئِکَتُکَ اَلْمُقَرَّبُونَ وَ أَنْبِیَاؤُکَ اَلْمُرْسَلُونَ وَ عِبَادُکَ اَلصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِینَ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ ذُو اَلنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغٰاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ [تَقْدِرَ] عَلَیْهِ فَنٰادىٰ فِی اَلظُّلُمٰاتِ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ نَجَّیْتَهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ کَذٰلِکَ تُنْجِی [نُنْجِی] اَلْمُؤْمِنِینَ وَ بِاسْمِکَ اَلْعَظِیمِ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ دَاوُدُ وَ خَرَّ لَکَ سَاجِداً فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَتْکَ بِهِ آسِیَةُ اِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ إِذْ قٰالَتْ رَبِّ اِبْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی اَلْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِینَ فَاسْتَجَبْتَ لَهَا دُعَاءَهَا وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ أَیُّوبُ إِذْ حَلَّ بِهِ اَلْبَلاَءُ فَعَافَیْتَهُ وَ آتَیْتَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ وَ ذِکْرىٰ لِلْعٰابِدِینَ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ یَعْقُوبُ فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ وَ قُرَّةَ عَیْنِهِ یُوسُفَ وَ جَمَعْتَ شَمْلَهُ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ سُلَیْمَانُ فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْکاً لاٰ یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّکَ أَنْتَ اَلْوَهّٰابُ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی سَخَّرْتَ بِهِ اَلْبُرَاقَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ إِذْ قَالَ تَعَالَى سُبْحٰانَ اَلَّذِی أَسْرىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ إِلَى اَلْمَسْجِدِ اَلْأَقْصَى وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَ اَلَّذِی سَخَّرَ لَنٰا هٰذٰا وَ مٰا کُنّٰا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنّٰا إِلىٰ رَبِّنٰا لَمُنْقَلِبُونَ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی تَنَزَّلَ بِهِ جَبْرَئِیلُ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَعَاکَ بِهِ آدَمُ فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ وَ أَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ اَلْقُرْآنِ اَلْعَظِیمِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ اَلنَّبِیِّینَ وَ بِحَقِّ إِبْرَاهِیمَ وَ بِحَقِّ فَصْلِکَ یَوْمَ اَلْقَضَاءِ وَ بِحَقِّ اَلْمَوَازِینِ إِذَا نُصِبَتْ وَ اَلصُّحُفِ إِذَا نُشِرَتْ وَ بِحَقِّ اَلْقَلَمِ وَ مَا جَرَى وَ اَللَّوْحِ وَ مَا أَحْصَى وَ بِحَقِّ اَلاِسْمِ اَلَّذِی کَتَبْتَهُ عَلَى سُرَادِقِ اَلْعَرْشِ قَبْلَ خَلْقِکَ اَلْخَلْقَ وَ اَلدُّنْیَا وَ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ أَشْهَدُ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَحْدَهُ لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلْمَخْزُونِ فِی خَزَائِنِکَ اَلَّذِی اِسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ اَلْغَیْبِ عِنْدَکَ لَمْ یَظْهَرْ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ لاَ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لاَ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لاَ عَبْدٌ مُصْطَفًى وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی شَقَقْتَ بِهِ اَلْبِحَارَ وَ قَامَتْ بِهِ اَلْجِبَالُ وَ اِخْتَلَفَ بِهِ اَللَّیْلُ وَ اَلنَّهَارُ وَ بِحَقِّ اَلسَّبْعِ اَلْمَثَانِی وَ اَلْقُرْآنِ اَلْعَظِیمِ وَ بِحَقِّ اَلْکِرَامِ اَلْکَاتِبِینَ وَ بِحَقِّ طه وَ یس وَ کهیعص وَ حم عسق وَ بِحَقِّ تَوْرَاةِ مُوسَى وَ إِنْجِیلِ عِیسَى وَ زَبُورِ دَاوُدَ وَ فُرْقَانِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ اَلرُّسُلِ وَ بِآهِیّاً شَرَاهِیّاً اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ تِلْکَ اَلْمُنَاجَاةِ اَلَّتِی کَانَتْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ فَوْقَ جَبَلِ طُورِ سَیْنَاءَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی عَلَّمْتَهُ مَلَکَ اَلْمَوْتِ لِقَبْضِ اَلْأَرْوَاحِ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی کُتِبَ عَلَى وَرَقِ اَلزَّیْتُونِ فَخَضَعَتِ اَلنِّیرَانُ لِتِلْکَ اَلْوَرَقَةِ فَقُلْتَ یَا نَارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاَماً وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی کَتَبْتَهُ عَلَى سُرَادِقِ اَلْمَجْدِ وَ اَلْکَرَامَةِ یَا مَنْ لاَ یُحْفِیهِ سَائِلٌ وَ لاَ یَنْقُصُهُ نَائِلٌ یَا مَنْ بِهِ یُسْتَغَاثُ وَ إِلَیْهِ یُلْجَأُ أَسْأَلُکَ بِمَعَاقِدِ اَلْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَ مُنْتَهَى اَلرَّحْمَةِ مِنْ کِتَابِکَ وَ بِاسْمِکَ اَلْأَعْظَمِ وَ جَدِّکَ اَلْأَعْلَى وَ کَلِمَاتِکَ اَلتَّامَّاتِ اَلْعُلَى اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلرِّیَاحِ وَ مَا ذَرَتْ وَ اَلسَّمَاءِ وَ مَا أَظَلَّتْ وَ اَلْأَرْضِ وَ مَا أَقَلَّتْ وَ اَلشَّیَاطِینِ وَ مَا أَضَلَّتْ وَ اَلْبِحَارِ وَ مَا جَرَتْ وَ بِحَقِّ کُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَیْکَ حَقٌّ وَ بِحَقِّ اَلْمَلاَئِکَةِ اَلْمُقَرَّبِینَ وَ اَلرَّوْحَانِیِّینَ وَ اَلْکَرُوبِیِّینَ وَ اَلْمُسَبِّحِینَ لَکَ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ لاَ یَفْتُرُونَ وَ بِحَقِّ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِکَ وَ بِحَقِّ کُلِّ وَلِیٍّ یُنَادِیکَ بَیْنَ اَلصَّفَا وَ اَلْمَرْوَةِ وَ تَسْتَجِیبُ لَهُ دُعَاءَهُ یَا مُجِیبُ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ اَلْأَسْمَاءِ وَ بِهَذِهِ اَلدَّعَوَاتِ أَنْ تَغْفِرَ لَنَا مَا قَدَّمْنَا وَ مَا أَخَّرْنَا وَ مَا أَسْرَرْنَا وَ مَا أَعْلَنَّا وَ مَا أَبْدَیْنَا وَ مَا أَخْفَیْنَا وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا إِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ یَا حَافِظَ کُلِّ غَرِیبٍ یَا مُونِسَ کُلِّ وَحِیدٍ یَا قُوَّةَ کُلِّ ضَعِیفٍ یَا نَاصِرَ کُلِّ مَظْلُومٍ یَا رَازِقَ کُلِّ مَحْرُومٍ یَا مُونِسَ کُلِّ مُسْتَوْحِشٍ یَا صَاحِبَ کُلِّ مُسَافِرٍ یَا عِمَادَ کُلِّ حَاضِرٍ یَا غَافِرَ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَةٍ یَا غِیَاثَ اَلْمُسْتَغِیثِینَ یَا صَرِیخَ اَلْمُسْتَصْرِخِینَ یَا کَاشِفَ کَرْبِ اَلْمَکْرُوبِینَ یَا فَارِجَ هَمِّ اَلْمَهْمُومِینَ یَا بَدِیعَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِینَ یَا مُنْتَهَى غَایَةِ اَلطَّالِبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ اَلْمُضْطَرِّینَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ یَا رَبَّ اَلْعَالَمِینَ یَا دَیَّانَ یَوْمِ اَلدِّینِ یَا أَجْوَدَ اَلْأَجْوَدِینَ یَا أَکْرَمَ اَلْأَکْرَمِینَ یَا أَسْمَعَ اَلسَّامِعِینَ یَا أَبْصَرَ اَلنَّاظِرِینَ یَا أَقْدَرَ اَلْقَادِرِینَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُغَیِّرُ اَلنِّعَمَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُورِثُ اَلنَّدَمَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُورِثُ اَلسَّقَمَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَهْتِکُ اَلْعِصَمَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَرُدُّ اَلدُّعَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَحْبِسُ قَطْرَ اَلسَّمَاءِ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُعَجِّلُ اَلْفَنَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَجْلِبُ اَلشَّقَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُظْلِمُ اَلْهَوَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَکْشِفُ اَلْغِطَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی لاَ یَغْفِرُهَا غَیْرُکَ یَا اَللَّهُ وَ اِحْمِلْ عَنِّی کُلَّ تَبِعَةٍ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ اِجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ یُسْراً وَ أَنْزِلْ یَقِینَکَ فِی صَدْرِی وَ رَجَاءَکَ فِی قَلْبِی حَتَّى لاَ أَرْجُوَ غَیْرَکَ اَللَّهُمَّ اِحْفَظْنِی وَ عَافِنِی فِی مَقَامِی وَ اِصْحَبْنِی فِی لَیْلِی وَ نَهَارِی وَ مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَ مِنْ خَلْفِی وَ عَنْ یَمِینِی وَ عَنْ شِمَالِی وَ مِنْ فَوْقِی وَ مِنْ تَحْتِی وَ یَسِّرْ لِیَ اَلسَّبِیلَ وَ أَحْسِنْ لِیَ اَلتَّیْسِیرَ وَ لاَ تَخْذُلْنِی فِی اَلْعَسِیرِ وَ اِهْدِنِی یَا خَیْرَ دَلِیلٍ وَ لاَ تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی فِی اَلْأُمُورِ وَ لَقِّنِی کُلَّ سُرُورٍ وَ اِقْلِبْنِی إِلَى أَهْلِی بِالْفَلاَحِ ....

     

    هفتم [دعاى اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَانَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ]

    علامه مجلسى در زاد المعاد فرموده کلینى و شیخ طوسى و دیگران به سند صحیح روایت کرده‌اند که حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود که: در ماه مبارک رمضان در اول سال یعنى روز اول ماه چنانچه علما فهمیده‌اند این دعا را بخوان و فرمود که هر که این دعا را از براى رضاى خدا و بى شائبه اغراض فاسده و ریا بخواند در آن سال به او نرسد فتنه و گمراهى و نه آفتى که ضرر رساند به دین او یا بدن او و حق تعالى او را حفظ کند از شر آنچه در آن سال واقع مى‌شود از بلاها و دعا این است

    اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی دَانَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ وَ بِرَحْمَتِکَ اَلَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعَظَمَتِکَ اَلَّتِی تَوَاضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْءٍ وَ بِعِزَّتِکَ اَلَّتِی قَهَرَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِقُوَّتِکَ اَلَّتِی خَضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْءٍ وَ بِجَبَرُوتِکَ اَلَّتِی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعِلْمِکَ اَلَّذِی أَحٰاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلاً قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ یَا بَاقِیاً بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ یَا اَللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُغَیِّرُ اَلنِّعَمَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلنِّقَمَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَقْطَعُ اَلرَّجَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُدِیلُ اَلْأَعْدَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَرُدُّ اَلدُّعَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی یُسْتَحَقُّ بِهَا نُزُولُ اَلْبَلاَءِ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ اَلسَّمَاءِ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَکْشِفُ اَلْغِطَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُعَجِّلُ اَلْفَنَاءَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُورِثُ اَلنَّدَمَ وَ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَهْتِکُ اَلْعِصَمَ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ اَلْحَصِینَةَ اَلَّتِی لاَ تُرَامُ وَ عَافِنِی مِنْ شَرِّ مَا أُحَاذِرُ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلسَّمٰاوٰاتِ اَلسَّبْعِ وَ رَبَّ اَلْأَرَضِینَ اَلسَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبَّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِیمِ وَ رَبَّ اَلسَّبْعِ اَلْمَثَانِی وَ اَلْقُرْآنِ اَلْعَظِیمِ وَ رَبَّ إِسْرَافِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ جَبْرَئِیلَ وَ رَبَّ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سَیِّدِ اَلْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمِ اَلنَّبِیِّینَ أَسْأَلُکَ بِکَ وَ بِمَا سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ یَا عَظِیمُ أَنْتَ اَلَّذِی تَمُنُّ بِالْعَظِیمِ وَ تَدْفَعُ کُلَّ مَحْذُورٍ وَ تُعْطِی کُلَّ جَزِیلٍ وَ تُضَاعِفُ [مِنَ] اَلْحَسَنَاتِ بِالْقَلِیلِ وَ بِالْکَثِیرِ وَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ یَا قَدِیرُ یَا اَللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَلْبِسْنِی فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ سِتْرَکَ وَ نَضِّرْ وَجْهِی بِنُورِکَ وَ أَحِبَّنِی بِمَحَبَّتِکَ وَ بَلِّغْنِی رِضْوَانَکَ وَ شَرِیفَ کَرَامَتِکَ وَ جَسِیمَ عَطِیَّتِکَ وَ أَعْطِنِی مِنْ خَیْرِ مَا عِنْدَکَ وَ مِنْ خَیْرِ مَا أَنْتَ مُعْطِیهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ وَ أَلْبِسْنِی مَعَ ذَلِکَ عَافِیَتَکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَى وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ یَا دَافِعَ مَا تَشَاءُ ...

     

    دعاى کمیل بن زیاد

    علیه الرحمة و آن از ادعیۀ معروفه است و علامۀ مجلسى رحمة الله علیه فرموده که آن بهترین دعاها است و آن دعاى خضر علیه السلام است حضرت امیر المؤمنین علیه السلام آن را تعلیم کمیل که از خواص اصحاب آن حضرت است فرموده در شبهاى نیمۀ شعبان و در هر شب جمعه خوانده مى‌شود و براى کفایت از شر اعدا و فتح باب رزق و آمرزش گناهان نافع است و شیخ و سید آن را نقل نموده‌اند و من آن را از مصباح المتهجد نقل مى‌کنم: و آن دعاى شریف این است

    اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ اَلَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِقُوَّتِکَ اَلَّتِی قَهَرْتَ بِهَا کُلَّ شَیْءٍ وَ خَضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْءٍ وَ ذَلَّ لَهَا کُلُّ شَیْءٍ وَ بِجَبَرُوتِکَ اَلَّتِی غَلَبْتَ بِهَا کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعِزَّتِکَ اَلَّتِی لاَ یَقُومُ لَهَا شَیْءٌ وَ بِعَظَمَتِکَ اَلَّتِی مَلَأَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِسُلْطَانِکَ اَلَّذِی عَلاَ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِوَجْهِکَ اَلْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ کُلِّ شَیْءٍ وَ بِأَسْمَائِکَ اَلَّتِی مَلَأَتْ [غَلَبَتْ] أَرْکَانَ کُلِّ شَیْءٍ وَ بِعِلْمِکَ اَلَّذِی أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ اَلَّذِی أَضَاءَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلَ اَلْأَوَّلِینَ وَ یَا آخِرَ اَلْآخِرِینَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَهْتِکُ اَلْعِصَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلنِّقَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُغَیِّرُ اَلنِّعَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَحْبِسُ اَلدُّعَاءَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلْبَلاَءَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا اَللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِذِکْرِکَ وَ أَسْتَشْفِعُ بِکَ إِلَى نَفْسِکَ وَ أَسْأَلُکَ بِجُودِکَ أَنْ تُدْنِیَنِی مِنْ قُرْبِکَ وَ أَنْ تُوزِعَنِی شُکْرَکَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِی ذِکْرَکَ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ أَنْ تُسَامِحَنِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجْعَلَنِی بِقِسْمِکَ رَاضِیاً قَانِعاً وَ فِی جَمِیعِ اَلْأَحْوَالِ مُتَوَاضِعاً اَللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مَنِ اِشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ أَنْزَلَ بِکَ عِنْدَ اَلشَّدَائِدِ حَاجَتَهُ وَ عَظُمَ فِیمَا عِنْدَکَ رَغْبَتُهُ اَللَّهُمَّ عَظُمَ سُلْطَانُکَ وَ عَلاَ مَکَانُکَ وَ خَفِیَ مَکْرُکَ وَ ظَهَرَ أَمْرُکَ وَ غَلَبَ قَهْرُکَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُکَ وَ لاَ یُمْکِنُ اَلْفِرَارُ مِنْ حُکُومَتِکَ اَللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِی غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِی سَاتِراً وَ لاَ لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِیَ اَلْقَبِیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِی وَ سَکَنْتُ إِلَى قَدِیمِ ذِکْرِکَ لِی وَ مَنِّکَ عَلَیَّ اَللَّهُمَّ مَوْلاَیَ کَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ وَ کَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ اَلْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ [أَمَلْتَهُ] وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَهُ وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ اَللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِی وَ أَفْرَطَ بِی سُوءُ حَالِی وَ قَصُرَتْ [قَصَّرَتْ] بِی أَعْمَالِی وَ قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی وَ حَبَسَنِی عَنْ نَفْعِی بُعْدُ أَمَلِی [آمَالِی] وَ خَدَعَتْنِی اَلدُّنْیَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِی بِجِنَایَتِهَا [بِخِیَانَتِهَا] وَ مِطَالِی یَا سَیِّدِی فَأَسْأَلُکَ بِعِزَّتِکَ أَنْ لاَ یَحْجُبَ عَنْکَ دُعَائِی سُوءُ عَمَلِی وَ فِعَالِی وَ لاَ تَفْضَحْنِی بِخَفِیِّ مَا اِطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ سِرِّی وَ لاَ تُعَاجِلْنِی بِالْعُقُوبَةِ عَلَى مَا عَمِلْتُهُ فِی خَلَوَاتِی مِنْ سُوءِ فِعْلِی وَ إِسَاءَتِی وَ دَوَامِ تَفْرِیطِی وَ جَهَالَتِی وَ کَثْرَةِ شَهَوَاتِی وَ غَفْلَتِی وَ کُنِ اَللَّهُمَّ بِعِزَّتِکَ لِی فِی کُلِّ اَلْأَحْوَالِ [فِی اَلْأَحْوَالِ کُلِّهَا] رَءُوفاً وَ عَلَیَّ فِی جَمِیعِ اَلْأُمُورِ عَطُوفاً....

     

     

    ۱۳۹۷/۱۰/۱۸

    نماهنگ | سردار رو سفید

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «لشکر هشت نجف که آقایان اسم آوردند، یکی از لشکرهای قَدَر در میدانهای دفاع هشت‌‌ساله بود و خود مرحوم شهید کاظمی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) واقعا یکی از آن فرماندهان برجسته بود. بنده در همان دوران جنگ رفتم خوزستان به مرکز لشکر نجف، [از] آنجا بازدید کردم؛ چیزهایی در آنجا دیدم که در کمتر لشکری آدم میتوانست آنها را مشاهده کند: آمادگی‌‌ها از یک‌سو، روحیه‌‌ی خیلی بالا از یک‌سو و نظم و ترتیب؛ نظم و ترتیبی که من در آن لشکر دیدم، در کمتر جایی انسان آن را مشاهده میکرد.» ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت نوزدهم دی‌ماه سالروز شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی، نماهنگ «سردار رو سفید» را منتشر می‌کند.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=41376

     

     

    ۱۴۰۲/۱۰/۲۰

    نماهنگ | نور اردهال

     رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ۲۷ جمادی‌الثانی، سالروز شهادت حضرت علی ابن ‌‌‌‌امام محمد باقر علیه‌السلام، روایت تصویری کوتاه از حضور رهبر انقلاب در بارگاه مطهر امام‌زادگان مشهد اردهال کاشان در تابستان ۱۳۹۵ را برای نخستین‌بار منتشر میکند.

    https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54902

     

    یک مسئله ی بسیار مهمی که در طهارت هست این است که بالاخره مواظب علائم طهارت خود هر کسی باشد آنچنان که در آیه ی مبارکه هم می فرماید:

    1. وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَىٰ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ‎﴿الأحزاب: ٣٣﴾‏

    طهارت و پاکی جسم و روح و گناه نکردن، یک ارتباطات تنگاتنگی هم می توانند نسبت به هم داشته باشند و لذا اینکه انسان متوجه هم باشد که کی جایز است به خانه ی خدا و مساجد و اماکن مقدسه و حسینیه ها هم با وضوء و طهارت هم برود می تواند از اهمیت مهمی هم برخوردار باشد. بالاخرره حتی اگر انسان زکام هم نباشد، یحتمل تشخیص اینکه کسی حتی خودش یا بلکه دیگران هم طهارت دارند یا ندارند در جمع نماز جماعات می تواند مشکلتر و حتی مشکلزا هم شود. و لذا می فرمایند که سعی بفرمایید هنگام رفتن به مساجد بوی خوش عطر هم استفاده کنید؛ و به همین خاطر هم هست که آیه ی مبارکه خدا از طرف رسول اکرم خطاب به اهل بیت خود می فرمایند در خانه ی خود هم به نماز و دعا و صلاة و زکات و اطاعت از خدا و رسول هم بپردازید تا گناهانتان پاک شده و طهارتتان هم تکمیل شود یطهرکم تطهیرا و .... 

    مسئله و نکته ی اخلاقی که در یک کلام هم به امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز برمی گردد و بلکه شاگرد و دانشجو و طلبه هم باید خیلی سعی کند وقتی از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل می کند این است که متوجه هم باشد که آیا در فضاهای دسیتر یا آنتی دسیتر یا از یک فضا به آن دیگر فضا آیا دارد ترانسفورم می کند یا در اختیارش هم هست که چنین کند یا خیر؟ و آیا این از لحاظ اخلاقی هم درست است که حتی با فشردن یک دگنه ای هم چنین کند یا باید از چنین کاری خودداری هم کند؟!

    البته بعضی یحتمل اینجا اشکال هم کنند که این فضاها که دیگر مسئله ای اخلاقی را در بر ندارند و بلکه به طهارت و عبادت و خدا و پیغمبر و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم مربوط نمی شوند و .... ولی مسئله اینجا است که برای اینکه خدمت امام هم برسیم است که وارد این فضاها می شویم یا اینکه از یک بازی چیکن هم بیرون آمده ایم و داریم وارد بازی دیگری هم می شویم یا یحتمل هم دیگران هستند که دارند این بازیها را می کنند و ما هم زده ایم کنار جاده و داریم تماشا هم می کنیم ببینیم چه خبرها یحتمل شده است و چه خبرها هم هست و چه ها هم خواهد شد و .... البته یحتمل این هم هست که همانطوری که خدا و ملائکه اش هم به حضرت رسول و اهل بیتش صلوات می فرستند و آیه ی مبارکه می فرماید شما مومنین هم همین کار را کنید حتی وقتی در حال کچای تماشای بازی چیکن هم شده اید و کجایش هم آیا به شهداء بپیوندید یا خیر؛ یا حتی در خانه هم مشغول استراحتید و .... و صد البته هم به یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم شتافتن؛ همانا، همین هم هست که به یاری حضرت اباعبد الله الحسین بشتابیم و اجازه هم ندهیم که جنایاتی در این حدود و ابعاد بر علیه مسلمین جهان هم در حال وقوع باشند و چرا که ای صهیونیستها غلط هم کرده اید که صهیونیست هستید و دیگر هم از این غلطهای زیادی نکنید که حتی از قبل هم انتقام سختی را در پیش هم دارید و .... ولی مسئله این هم هست که همینطوری الکی هم نیست که ما بدون یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف بخواهیم بپریم از همان اول برویم در خیمه ی اباعبد الله الحسین بی اینکه حتی شناختی از خدا و پیغمبر و امام خود هم داشته باشیم و .... دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز و دعا و ...!  لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

    وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ ‎﴿١٣٥﴾‏  أُولَٰئِکَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ‎﴿آل عمران: ١٣٦﴾‏

     

    وفی المجالس ، عن عبد الرحمن بن غنم الدوسی : أن قوله تعالى : ( وَالَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ) « إلخ » نزل فی بهلول النباش ، وکان ینبش القبور ـ فنبش قبر واحدة من بنات الأنصار ـ فأخرجها ونزع أکفانها ـ وکانت بیضاء جمیلة ـ فسول له الشیطان فزنى بها ثم ندم ـ فجاء إلى النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله فرده ، ثم اعتزل الناس وانقطع عنهم یتعبد ـ ویتبتل فی بعض جبال المدینة حتى قبل الله توبته ـ ونزل فیه القرآن.

    أقول : والروایة مفصلة نقلناها ملخصة ، ولو صحت الروایة لکانت سببا آخر لنزول الآیة غیر السبب الواحد الشامل لمجموع آیات القصة.

    وفی تفسیر العیاشی ، عن الباقر علیه‌السلام : فی قوله تعالى : ( وَلَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا ) الآیة ـ قال : الإصرار أن یذنب المذنب فلا یستغفر الله ـ ولا یحدث نفسه بتوبة فذلک الإصرار.

    وفی الدر المنثور ، أخرج أحمد عن أبی سعید الخدری عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله قال : قال إبلیس : یا رب وعزتک لا أزال أغوی بنی آدم ـ ما کانت أرواحهم فی أجسادهم ، فقال الله : وعزتی لا أزال أغفر لهم ما استغفرونی.

    وفی الکافی ، عن الصادق علیه‌السلام : لا صغیرة مع الإصرار ، ولا کبیرة مع الاستغفار.

    تفسیر المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 1، ص 385

    http://lib.eshia.ir/13222/1/382

     

    [136] اولئک جزاؤهم مغفرة من ربهم وجنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها ونعم أجر العاملین المغفرة والجنات.

    فی المجالس عن الصادق 7 قال لما نزلت هذه الآیة صعد ابلیس جبلا فصرخ بأعلى صوته بعفاریته فاجتمعوا إلیه فقالوا یا سیدنا لما دعوتنا قال نزلت هذه الآیة فمن لها فقام عفریت [1] من الشیاطین فقال أنا لها بکذا وکذا قال لست لها فقام آخر فقال مثل ذلک فقال لست لها فقال الوسواس الخناس أنا لها قال بماذا قال أعدهم وامنیهم حتى یواقعوا الخطیئة فإذا واقعوا الخطیئة انسیتهم الإستغفار فقال أنت لها فوکله بها إلى یوم القیامة.

    وعن عبد الرحمن بن غنم الدوسی [2] قال دخل معاذ فقال یا رسول الله ان بالباب شابا طریّ الجسد نقی اللون حسن الصورة یبکی على شبابه بکاء الثکلى على ولدها یرید الدخول علیک فقال النبی 6 ادخل علیّ الشاب یا معاذ فأدخله علیه فسلم فرد ثم قال ما یبکیک یا شاب قال کیف لا أبکی وقد رکبت ذنوبا ان أخذنی الله عز وجل ببعضها أدخلنی نار جهنم ولا أرانی إلا سیأخذنی بها ولا یغفر لی أبدا فقال رسول الله 6 هل أشرکت بالله شیئا قال أعوذ بالله من أن أشرک بربی شیئا قال أقتلت النفس التی حرم الله قال لا فقال النبی 6 یغفر الله لک ذنوبک وان کانت مثل الجبال الرواسی قال الشاب فانها أعظم من الجبال الرواسی فقال النبی 6 یغفر الله لک ذنوبک وإن کانت مثل الأراضی السبع وبحارها ورمالها وأشجارها وما فیها من الخلق قال الشاب فانها أعظم من الأرضیین السبع وبحارها ورمالها وأشجارها وما فیها من الخلق فقال النبی 6 یغفر الله لک ذنوبک وإن کانت ذنوبک مثل السموات ونجومها ومثل العرش والکرسی قال فانها أعظم من ذلک قال فنظر النبی 6 کهیئة الغضبان ثم قال ویحک یا شاب ذنوبک أعظم أم ربک فخرج الشاب لوجهه وهو یقول سبحان ربی ما من شیء أعظم من ربی ربی أعظم یا نبی الله من کل عظیم فقال النبی 6 فهل یغفر الذنب العظیم إلا الرب العظیم قال الشاب لا والله یا رسول الله ثم سکت الشاب فقال له النبی 6 ویحک یا شاب ألا تخبرنی بذنب واحد من ذنوبک قال بلى اخبرک انی کنت أنبش القبور سبع سنین أخرج الأموات وانزع الأکفان فماتت جاریة من بعض بنات الأنصار فلما حملت إلى قبرها ودفنت وانصرف عنها أهلها وجن علیهم اللیل أتیت قبرها فنبشتها ثم استخرجتها ونزعت ما کان علیها من أکفانها وترکتها مجردة على شفیر قبرها ومضیت منصرفا فأتانی الشیطان فأقبل یزینها لی ویقول أما ترى بطنها وبیاضها أما ترى ورکیها [1] فلم یزل یقول لی هذا حتى رجعت إلیها ولم أملک نفسی حتى جامعتها وترکتها مکانها فإذا أنا بصوت من ورائی یقول یا شاب ویل لک من دیان یوم الدین یوم یقفنی وإیاک کما ترکتنی عریانة فی عساکر الموتى ونزعتنی من حفیرتی وسلبتنی أکفانی وترکتنی أقوم جنبة إلى حسابی لشبابک من النار فما أظن أنی أشم ریح الجنة أبدا یا رسول الله فما ترى لی فقال النبی 6 تنح عنی یا فاسق انی أخاف أن أحترق بنارک فما أقربک من النار ثم لم یزل 6 یقول ویشیر إلیه حتى أمعن من بین یدیه فذهب فأتى المدینة فتزود منها ثم أتى بعض جبالها فتعبد فیها ولبس مسحا [1] وغل یدیه جمیعا إلى عنقه ونادى یا رب هذا عبدک بهلول [2] بین یدیک مغلول یا رب أنت الذی تعرفنی وزل منی ما تعلم سیدی یا رب إنی أصبحت من النادمین وأتیت نبیک تائبا فطردنی وزادنی خوفا فأسألک باسمک وجلالک وعظم سلطانک أن لا تخیب رجائی سیدی ولا تبطل دعائی ولا تقنّطنی من رحمتک فلم یزل یقول ذلک أربعین یوما ولیلة تبکی له السباع والوحوش فلما تمت له أربعون یوما ولیلة رفع یدیه إلى السماء وقال اللهم ما فعلت فی حاجتی ان کنت استجبت دعائی وغفرت لی خطیئتی فأوح إلى نبیک وان لم تستجب دعائی ولم تغفر لی خطیئتی وأردت عقوبتی فعجل بنار تحرقنی أو عقوبة فی الدنیا تهلکنی وخلصنی من فضیحة یوم القیامة فأنزل الله تعالى على نبیه والذین إذا فعلوا فاحشة یعنی الزنا أو ظلموا أنفسهم یعنی بارتکاب ذنب أعظم من الزنا وهو نبش القبور وأخذ الأکفان ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم یقول خافوا الله فعجلوا التوبة ومن یغفر الذنوب إلا الله یقول الله عز وجل أتاک عبدی یا محمد تائبا فطردته فأین یذهب وإلى من یقصد ومن یسأل أن یغفر له ذنبه غیری، ثم قال تعالى ولم یصروا على ما فعلوا وهم یعلمون یقول لم یقیموا على الزنا ونبش القبور وأخذ الأکفان أولئک جزاؤهم مغفرة من ربهم وجنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها ونعم أجر العاملین فلما نزلت هذه الآیة على رسول الله 6 خرج وهو یتلوها ویتبسم فقال لأصحابه من یدلنی على هذا الشاب التائب فقال معاذ یا رسول الله بلغنا أنه فی موضع کذا وکذا فمضى رسول الله بأصحابه حتى انتهوا إلى ذلک الجبل فصعدوا إلیه یطلبون الشاب فإذا هم بالشاب قائم بین صخرتین مغلولة یداه إلى عنقه قد اسود وجهه وتساقطت أشفار عینیه من البکاء وهو یقول سیدی قد أحسنت خلقی وأحسنت صورتی فلیت شعری ماذا ترید بی أفی النار تحرقنی أو فی جوارک تسکننی اللهم انک قد اکثرت الإحسان إلیّ فأنعمت علیّ فلیت شعری ماذا یکون آخر أمری إلى الجنة تزفنی [1] أم إلى النار تسوقنی اللهم ان خطیئتی أعظم من السموات والأرض ومن کرسیک الواسع وعرشک العظیم فلیت شعری تغفر لی خطیئتی أم تفضحنی بها یوم القیامة فلم یزل یقول: نحو هذا وهو یبکی ویحثو التراب على رأسه وقد أحاطت به السباع وصفت فوقه الطیر وهم یبکون لبکائه فدنا منه رسول الله 6 فأطلق یدیه من عنقه ونفض التراب عن رأسه وقال یا بهلول ابشر یا بهلول فانک عتیق الله من النار ثم قال 6 لأصحابه هکذا تدارکوا الذنوب کما تدارکها بهلول ثم تلا علیه ما أنزل الله عز وجل فیه وبشره بالجنة.

    تفسیر الصافی، شیخ محمد محسن فیض کاشانی، جلد 1، ص 382

    http://lib.eshia.ir/13222/1/382

     

     

    ۱۴۰۲/۱۰/۱۹

    بیانات در دیدار مردم قم

    این درس البتّه درس امیرالمؤمنین است. من یک عبارتی را یادداشت کرده‌ام از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)؛ ماها روی این جملات نهج‌البلاغه خیلی باید تکیه کنیم، از نهج‌البلاغه خیلی باید یاد بگیریم. این در فرمان امام به مالک اشتر است که به‌غلط به آن میگویند «عهدنامه»؛ عهدنامه نیست، فرمان حکومتی است؛ فرمان امام به مالک اشتر است. در آنجا خیلی حرف هست؛ یک دریا مروارید در این فرمان امام وجود دارد، یک تکّه‌اش این است که فرمود: وَ اِنَّما عِمادُ الدّینِ وَ جِماعُ المُسلِمینَ وَ العُدَّةُ لِلاَعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّة.(۴) «عِمادُ الدّین» یعنی تکیه‌گاه دین. شما جامعه‌ی اسلامی هستید؛ امیرالمؤمنین [این را] به ملّت خودش میفرماید، خطاب به ما هم هست. خیلی خب، جامعه‌ی اسلامی هستید، تکیه‌گاه اسلامتان امّتند، بدنه‌ی مردمند. «جِماعُ المُسلِمین» یعنی آن بدنه‌ی اصلی جامعه، بدنه‌ی اصلی این اجتماع مسلمانی. وَ العُدَّةُ لِلاَعداء؛ «عُدَّة» یعنی ذخیره‌ی روز مبادا؛ آن چیزی که نگه میداریم برای روز مبادا. وَ العُدَّةُ لِلاَعداء؛ این ذخیره‌ی در مقابل دشمن، چه کسانی هستند؟ اَلعامَّةُ مِنَ الاُمَّة؛ یعنی توده‌ی مردم. من یک وقتی چند سال قبل از این، یک تکّه‌هایی از این نامه را برای مسئولین مطرح کردم(۵) که آنجا حضرت مقایسه میکند بین خاصّه و عامّه؛ «خاصّه» یعنی نورچشمی‌ها، «عامّه» یعنی توده‌ی مردم. بیانات عجیبی درباره‌ی خاصّه ذکر میکند، بیانات عجیبی درباره‌ی عامّه ــ توده‌ی مردم ــ ذکر میکند. تکیه‌ی حضرت به این است که به توده‌ی مردم تکیه کنید. وقتی یک رئیس‌جمهوری با توده‌ی مردم اُنس میگیرد، حرف میزند، کار میکند، میرود در دل مردم، یک عدّه‌ای از آنجا بلند میشوند میگویند «این پوپولیسم است»! اهانت میکنند. نه، این مردم‌داری است؛ این نشان گرفتن نقطه‌ی اصلی است. توده‌ی مردم همه‌کاره‌اند. البتّه کیفیّت کار کردن با توده‌ی مردم یک هنر بزرگی است؛ آن به جای خود محفوظ.

    ...

    آن رژیمی که در بیست‌دوّم بهمن به دست مردم ایران ازاله شد و از این خاکِ پاک، از این کشورِ خدایی بیرون رانده شد، یک رژیم وابسته و کودتایی بود؛ یک عدّه‌ای امروز نمیخواهند این را بعد از چهل سال باور کنند. آمریکایی‌ها و دُوروبَری‌های آمریکایی‌ها و وابستگان به آمریکایی‌ها هم با ساده‌دلیِ تمام ــ عجیب است؛ سیاستمدارند، دیپلماتند، امّا در این قضیّه نهایت ساده‌اندیشی را دارند به کار میبرند! ــ با محاسبه‌ی غلط، دارند دوباره توجیه میکنند چهره‌ی رژیمی را که ۴۵ سال قبل، با لگدِ مردم از این کشور رانده شده و بیرون افتاده شده. [رژیم پهلوی] رژیمی وابسته و کودتایی بود. سال ۱۲۹۹ کودتای رضاخان به تحریک انگلیس‌ها و به کمک انگلیس‌ها انجام گرفت. بعد از سه چهار سال، به پادشاهی رسیدن رضاخان و تبدیل شدنش به رضاشاه به کمک انگلیس‌ها بود، به دست انگلیس‌ها بود. چند سال بعد، شروع استحاله‌ی فرهنگی ملّت ایران در تمدّن غربی، مثل کشف حجاب و مثل بستن حوزه‌ها و مثل تعطیل کردن عزاداری‌ها و مراسم دینی و نمازجماعت‌ها و مانند اینها، به وسیله‌ی عوامل نشان‌دار انگلیس‌ها در ایران در دُوروبَر رضاخان بود که من نمیخواهم اسم بیاورم؛ شخصیّت‌های سیاسی و فرهنگی معروفی که بعضی‌شان هنوز در بین مردم ما آن چهره‌ی واقعی‌شان روشن نیست، کتاب دارند، نوشته دارند؛ اطراف رضاخان، کارشان این بود که فرهنگ ملّت ایران را استحاله کنند و هضم کنند در فرهنگ غربی. مسئله‌ی کشف حجاب را با این چشم نگاه کنید؛ کار انگلیس‌ها بود. بعد، در سال ۱۳۲۰ که رضاخان از کشور اخراج شد، به سلطنت نشستن محمّدرضا به وسیله‌ی انگلیس‌ها بود؛ سفیر انگلستان مستقیماً در این کار دخالت داشت و اراده‌ی آنها بود. در سال ۳۲، بعد از اینکه محمّدرضا در برابر نهضت ملّی نفت طاقت نیاورد و از کشور فرار کرد، برگرداندنش با کودتا مشترکاً کار انگلیس‌ها و آمریکایی‌ها بود. بعد هم ادامه‌ی حکومت ننگین محمّدرضا تا بیست‌ودوّم بهمن سال ۱۳۵۷، به کمک آمریکایی‌ها بود. [رژیم پهلوی] یک حکومت این‌جوری بود؛ از شروع و وسط و اوّل و آخرش، دخالت انگلیس، دخالت آ‌مریکا، کمک انگلیس، کمک آمریکا، وابستگی به آنها و فروختن کشور به آنها بود؛ نه فقط فروختن سرمایه‌ی اقتصادی کشور، [بلکه] نفت ملّت را به آنها دادند، عزّت ملّت را هم به آنها دادند، دین ملّت را هم به آنها فروختند، شرف ملّت را هم به آنها فروختند؛ یک چنین رژیمی بود. ملّت ایران این رژیم را از کشور بیرون کرد؛ امام این هدف را در مقابل ملّت ایران گذاشت. خب، این سیاست راهبردی امام بزرگوار است: آوردن مردم وسط صحنه، سپردن پرچم مبارزه به دست مردم.

    ...

    ترساندن از قدرتها یکی از راه‌های بیرون بردن مردم از صحنه است؛ ترساندن از آمریکا، ترساندن از رژیم صهیونیستی، ترساندن از این و آن، در حالی که ملّت ایران نترسیدن از قدرتها را خودش تجربه کرده. ما اگر قرار بود از فلان قدرت بترسیم که حالا اصلاً جمهوری اسلامی‌ای وجود نداشت، جمهوری اسلامی‌ای نبود. امروز خیلی از قدرتهایی که داعیه‌ی تسلّط و خدایی بر این منطقه داشتند، از ملّت ایران میترسند.

    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54897#_ftnref5

     

    می فرمایند خدای سبحان همه گناهان را می بخشد، الا شرک؛ ولی بعد باز می فرمایند که خدا حتی شرک را هم می بخشد.

    غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ ‎﴿غافر: ٣﴾‏

    خوب، پس چرا باز شرک اینقدر بد است و خصوصاً ادعای خدایی نمودن آنطور که فراعنه و پادشاهان و ... هم ادعا می کنند مگر چه مشکلی هم دارد؟ آیا آن موقعی که خدا از روح خود در ما دمید، این معنا را نمی خواست در ما جلوه کند که از خدایی خود به ما دمیده است و بلکه منظورش این بوده که ما در عبودیت او است که می توانیم به خدا نزدیک شده و بلکه دعاهایمان از طریق عبودیت او است که مستجاب هم خواهد شد؟!

    جواب این سوال را البته خود پیغمبر اکرم می فرمایند و ما در هر نمازی هم تایید می کنیم که اشهد ان محمد عبده و رسوله. حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم، رسول الله و نبی الله هم عبد و بنده ی خدا است. البته در تفسیر همان آیات و بلکه بحث روایی از جمله آیه 145 سوره انعام هم در ترجمه المیزان می فرمایند که چطور پیغمبر اکرم با فقرایی مثل سلمان و ابوذر و عمار یاسر می نشسته است و حتی اشراف مکه هم ایراد می کرده اند که وقتی ما می آییم و با ما می ننشینی، دیگر اینها را بگو بروند! در صورتی که یحتمل بعضی اشکال هم کنند که مسئله ی خدایی اینجا است که انسان بفهمد چطور از فقر و فرض بفرمایید گدایی برسد به خواص و از جمله برسد به اشرافیت و بزرگی و عزت و مجد و قدرت و ... که همه و همه هم مخصوص خدا و رسول الله و مومنین هم هست؛ البته باز هم همین اشکال هست که چقدر از همینها هم حتی شامل حال حتی حضرت رسول الله و ائمه ی معصومین هم می شود؟! ولی مسئله اینجا است که این دروس را حضرت رسول الله و امیر المومنین و ائمه ی معصومین هم بما یاد می دهند که از بندگی خدا است که ما می توانیم به این صفات حسنه ی خدایی هم نزدیک شده و بلکه ملتی خدایی هم شویم!

    ولی نکته ای که در بخشایش گناهان هست که یحتمل بهلول نباش نبش قبر کن را هم با آن همه ی گناهانش، بالاخره خدا یحتمل ببخشد؛ در اینجا است که شما حتی این را در متن قرآن هم مشاهده می فرمایید که خیلی وارد ریز گناهان نمی شود آنطور که یحتمل در تفاسیر این کار صورت پذیرد. مثلاً نمی فرماید چرا رفتید جمکران هی اصرار هم می کنی که خوب مگر خواندن شعر بارون بارونه وقتی باران هم دارد می آید خوب چه اشکالی دارد؟ اینکه گناه نیست! البته بعضی یحتمل همین را هم تعمیمش دهند تا برسند به انواع دیگر گناهانی که عمومیت دارد بین جماعتهایی از مسلمین و بلکه غیر مسلمین. و نه فقط هم مخصوص خواص است! و اما حالا ببینید و توجه هم بفرمایید که حضرت صفات المسلمین را چطور هم در نهج البلاغه تعریف می فرمایند:

    2 . صفات المؤمنین

    وَاعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ الْمُؤْمِنِینَ أَفْضَلُهُمْ تَقْدِمَةً مِنْ نَفْسِهِ وَأَهْلِهِ وَمَالِهِ، فَإِنَّکَ مَا تُقَدِّمْ مِنْ خَیْر یَبْقَ لَکَ ذُخْرُهُ، وَمَا تُؤَخِّرْهُ یَکُنْ لِغَیْرِکَ خَیْرُهُ. وَاحْذَرْ صَحَابَةَ (مصاحبة) مَنْ یَفِیلُ رَأْیُهُ، وَیُنْکَرُ عَمَلُهُ، فَإِنَّ الصَّاحِبَ مُعْتَبَرٌ بِصَاحِبِهِ. وَاسْکُنِ الاَْمْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ، وَاحْذَرْ مَنَازِلَ الْغَفْلَةِ وَالْجَفَاءَ وَقِلَّةَ الاَْعْوَانِ عَلَى طَاعَةِ اللهِ. وَاقْصُرْ رَأْیَکَ عَلَى مَا یَعْنِیکَ. وَإِیَّاکَ وَمَقَاعِدَ (معاقد) الاَْسْوَاقِ، فَإِنَّهَا مَحَاضِرُ الشَّیْطَانِ، وَمَعَارِیضُ الْفِتَنِ. وَأَکْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیْهِ، فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّکْرِ، وَلاَ تُسَافِرْ فِی یَوْمِ جُمُعَة حَتَّى تَشْهَدَ الصَّلاَةَ إِلاَّ فَاصِلا فِی سَبِیلِ اللهِ، أَوْ فِی أَمْر تُعْذَرُ بِهِ. وَأَطِعِ اللهَ فِی جَمِیعِ أُمُورِکَ، فَإِنَّ طَاعَةَ اللهِ فَاضِلَةٌ عَلَى مَا سِوَاهَا.

    نهج البلاغه ترجمه دشتی، ص 313

    http://lib.eshia.ir/26580/1/313

     

    یعنی اصرار بر گناه مشکلزا است و بلکه یحتمل تبدیل هم شود به کفر و نفاق و شرک. مشکل شرک اینجا می شود که دیگر خدا دشمنان امثال حضرت فاطمه ی زهرا و امام حسین علیه السلام را آیا چگونه هم می تواند ببخشد؟ آیا اصلا چنین شرکی را می تواند هم ببخشد؟ یعنی آیا این گناهان را هم خدا می بخشد آنچنان که آیا گناه فرعون را هم که حتی ادعای خدایی هم می کرد و خدا را نمی شناخت هم می بخشد؟ آیا اصلا ممکن نیست که فراعنه ی مصر هم راه را اشتباهی رفته اند و بلکه آن فرعونی را هم که فرض بفرمایید یک گروه دیگری جای دیگری هم می گویند اگر کله ی خدا را می خواهید آن نزد ما است و لا غیر. حالا آیا این فراعنه دروغگو بوده اند و بلکه آن فرعون و پادشاه واقعی دیگر است که دارد راست می گوید و ما هنوز او را نیافته ایم چرا که هم او هم همان امام زمان عجل الله فرجه الشریف و فرمانروای مُلک دنیا و آخرت هم هست و ما از او خبر نداریم و ...!

    مسئله آیا اینجا این نیست که وقتی گناهکار مشرک هم شد، آنگاه خدا آن سعادت را از او می گیرد که بتواند نزد خدا طلب استغفار هم کند و بلکه اصلا دعاهایش هم مستجاب شود؟ اگر فرعون خدا است و بنده ی خدا هم نیست، آنگاه چطور هم می خواهد به خدا دعا کند؟ چطور هم می خواهد طلب استغفار کند؟ مثلاً اگر شما بفرمایید که خرمشهر را منِ فرض بفرمایید فرمانده آزاد کردم و خدا هم آزاد نکرد، یا نفرمایید ما رمیت اذ رمیت و ان الله رمی؛ آیا غیر از این است که مسئله آن نسبیت عمومیتی را که باید پیدا کند را نخواهد داشت و فقط هم مخصوص یحتمل بعضی خواص هم خواهد شد؟ البته در این مسائل همه و همه یک مشکل عظیمی که یحتمل رخ دهد این است که در میان عموم مردم هم که خدا با آنها است می تواند یک خاصه ای یافت شود که مثلاً در زمان حضرت رسول و نزول کتاب الله، به امیر المومنین هم اشاره دارد و خود نبی الله هم آن حضرت را برای جانشینی و خلیفة الله و من کنت مولاه فهذا علی مولاه، انتخاب می فرمایند آنچنان که در الغدیر هم چنین فرمودند. و حضرت زهرا سلام الله علیها هم به همین اشاره داشتند. ولی خود مسئله ی امامت امیر المومنین هم یک چیزی نیست که حتی بعضی خواص نیز بتوانند آنرا حاشا کنند و بلکه مسئله ی خلیفة اللهی در آن نهفته است! و همین مسئله را هم ما در مسئله ی پر کردن حالات خلاء برای شاگرد و دانشجو و طلبه داریم که یحتمل خیلی هم مایل است که به الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت ولی عصر امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد. ولی یحتمل گاهی اوقات حتی یک بنده ی خدایی که آیا چقدر هم عقب ماندگی ذهنی هم داشته باشد متوجه نشود که چرا پیامهایی در موبایلش هم از قوه ی قضائیه و پلیس فتا و حتی ای-سلامت و ای-بهداشت هم دریافت می کند که بالاخره یک جورهایی هم به خودت بیا و سعی کن بسمت خدا و یاد خدا هم میل کنی و متوجه و ملتفت الفهای بینهایت آیات اللهی هم شوی و بلکه هم دست از گناهانت هم بشویی و ...؛ و نه اینکه خود رسانه را هم خدا فرض کنی و شرکی دیگر هم به سرکهای ات بیافزایی و همینها هم موجب دوری از معرفت الله و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمانت گردند. و در فرعونیت خود تا لب گور هم درنیابی که خدا و ملائکه ای که به رسول الله و نبی الله هم صلوات می فرستند چه سری دارد که همان صلوات را هم به حضرت امام حسین نیز می فرستند و بلکه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم اگر بخواهی معرفت پیدا کنی، همین صلوات را که خدا و ملائکه اش برای حضرت نبی الله صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام هم می فرستند را تو هم بفرست دیگر؛ و بلکه یک صلوات محمدی هم بفرست. اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و السابقین ارادته والمستشهدین بین یدیه.

    فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ‎﴿الأنعام: ٤٥﴾‏

     

    ۱۳۷۰

    داعیه‌ امامت وحکومت؛ فصل تمایز ائمه (ع) با علمای زمانشان


    ما [روحانیون] در حرکت این قطار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، باید دایم سهیم باشیم. نمی‌شود عالم دینی خودش را کنار بکشد و بگوید به من ربطی ندارد. چه‌طور ربطی ندارد؟! حکومت دین، حکومت اسلام، به ما ربطی ندارد؟! اگر در گوشه‌یی از زوایای عالم که از ما هزاران فرسنگ فاصله داشت، حکومتی بر اساس دین تشکیل می‌شد، من و شما وظیفه داشتیم که به آن حکومت کمک کنیم.
    اقامه‌ی دین، وظیفه است. حاکمیت دین، هدف مهم همه‌ی ادیان است؛ «لیقوم النّاس بالقسط» . قیام به قسط، قیام به عدل و حاکمیت الهی، هدف بزرگ ادیان است. اصلًا ائمه‌ی ما (علیهم الصّلاة و السّلام) تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این بود که دنبال حاکمیت الهی بودند؛ و الّا اگر امام صادق و امام باقر (صلوات الله علیهما) یک‌گوشه می‌نشستند و چند نفر دور خودشان جمع می‌کردند و فقط یک مسأله‌ی شرعی می‌گفتند، کسی به آن‌ها کاری نداشت. خود امام صادق در یک حدیث می‌فرماید: «هذا أبو حنیفة له اصحاب و هذا الحسن البصری له اصحاب» ؛ ابو حنیفه اصحاب دارد، حسن بصری اصحاب دارد. پس، چرا به آن‌ها کاری ندارند؟ چون می‌دانند که آن حضرت داعیه‌ی امامت دارد؛ اما آن‌ها داعیه‌ی امامت نداشتند. ابو حنیفه داعیه‌ی امامت نداشت. این علمای معروف اهل سنت محدثان و فقهایشان داعیه‌ی امامت نداشتند. این‌ها امام زمان را که هارون، منصور و عبد الملک بود، قبول داشتند. می‌گویند وقتی سلیمان بن عبد الملک از دنیا رفت، کتب محمّد بن شهاب زهری را از خزانه‌ی او بیرون آوردند. امام زمانش سلیمان بن عبد الملک بود؛ برای او کتاب می‌نوشت. امام یعنی چه؟ امام یعنی رئیس دین و دنیا. او رئیس دین و دنیا بود. حتّی بااینکه به حسب ظاهر، هارون و بقیه‌ی خلفای جوری که بودند، درسی نخوانده بودند؛ چون آن‌ها وقت درس خواندن که نداشتند، شاهزاده و آقازاده بودند، مشغول پلو چلو خوردن و شکار و عیاشی و این حرفها بودند تا به خلافت می‌رسیدند؛ موقع خلافت هم جوان بودند، مثلًا هارون الرشید بیست و دوساله بود که به خلافت رسید؛ بعضیها بیست‌وپنج‌ساله یا سی‌ساله بودند و درسی نخوانده بودند؛ درعین‌حال همان عباد و زهادی که اسمهایشان را شنیده‌اید از قبیل عمروبن‌عبیدها و غیر ذلک وقتی‌که هارون با آن‌ها روبه‌رو می‌شد، اعتراف می‌کردند که هارون افقه از آن‌هاست! مالک در مدینه به‌وسیله‌ی استاندار مدینه سر قضیه‌یی کتک خورد؛ بعد خلیفه از او عذرخواهی فراوان کرد و برایش پول فرستاد. بعد از سفر مکه، به مدینه رفت و از او استمالت کرد. بعد با اصحاب ابو حنیفه که از لحاظ فقهی با مالک مخالف بودند شروع به بحث کرد و عقاید مالک را اثبات نمود. یعنی چه؟ یعنی مجتهد و فقیه بود؛ رئیس دین و دنیا بود. این‌ها ادعای امامت نداشتند؛ کسی که ادعای امامت داشت، او همین امام مظلوم و عزیز ما بود؛ امام صادق (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام)، امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام). آن‌ها این را می‌فهمیدند؛ یعنی واضح بود. البته گاهی در مقابل خلفا تقیه می‌کردند، اما معلوم بود که داعیه‌ی امامت داشتند. شیعیان آنان در همه جا تعبیر این معنا را می‌کردند. وقتی‌که می‌خواستند در مورد موسی بن جعفر (سلام‌الله‌علیه) سعایت کنند، تا هارون ایشان را به زندان ببرد، آن شخصی که پیش هارون آمد و سعایت کرد، گفت: «خلیفتان فی الارض موسی بن جعفر بالمدینة یجبی له الخراج و انت بالعراق یجبی لک الخراج» پرسید: آیا برای دو خلیفه خراج جمع می‌شود؟ هارون گفت: برای چه کسی غیر از من؟ گفت: از خراسان و هرات و جاهای مختلف، مردم خمس مالشان را پیش موسی بن جعفر می‌برند. پس درست توجه کنید، مسئله، مسأله‌ی داعیه‌ی خلافت و امامت بود. در راه این داعیه، ائمه‌ی ما کشته شدند، یا به زندان رفتند. امامت یعنی چه؟ آیا یعنی همین که مسئله بگویی، و دنیا را دیگری اداره کند؟ آیا معنای امامت در نظر شیعه و در نظر مسلمین، این است؟ هیچ مسلمانی این را قائل نیست؛ چطور من و شمای شیعه می‌توانیم به این معنا قائل باشیم؟ امام صادق دنبال امامت بود یعنی ریاست دین و دنیا منتها شرایط جور نمی‌آمد؛ اما ادعا که بود. برای خاطر همین ادعا هم آن بزرگواران را کشتند. پس، این معنای حاکمیت دین است که پیامبران برایش مجاهدت کردند، و ائمه برایش کشته شدند. حالا حاکمیت دین، در بلد و در وطن خود ما نه آن سر دنیا به وجود آمده است؛ آیا می‌شود یک نفر بگوید من دین‌دارم، من آخوندم، اما خودش را سرباز این دین نداند؟ مگر چنین چیزی می‌شود؟ هرکسی که ادعای دین‌داری کند و حاکمیتی را که بر مبنای دین است، از خود نداند و دفاع از آن را وظیفه‌ی خود نشمارد، دروغ می‌گوید. وقتی‌که می‌گوییم دروغ می‌گوید، یعنی اشتباه می‌کند و خلاف واقع می‌گوید؛ ولی نمی‌فهمد. بعضیها ملتفت نیستند، تشخیصشان چیز دیگر است و منکرند که این برنامه‌ها بر اساس دین است.۱۳۷۰/۰۵/۳۰

    بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان لرستان‌
    روحانی‌هاحاکمیت اسلامحاکمیت دینامامت و ولایتاقامه دینحضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام)سلیمان بن عبد الملکخلفای بنی‌عباسحضرت امام موسی کاظم (علیه‌السلام)دخالت روحانیون در حکومت دینیتاریخ عصر حضور ائمه اطهار (ع) و حادثه کربلا
    https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=3487

     

    ۱۳۷۷

    زمینه‌های فاجعه عاشورا در تحلیل دنیاطلبی خواص و عوام
    چه شد که در این پنجاه سال [بعد از رحلت پیامبر]، جامعه اسلامى از آن حالت به این حالت برگشت[که در روز عاشورا یک عده از امّت جدّش او را محاصره کنند و با این وضعیت فجیع، او و همه یاران و اصحاب و اهل بیتش را قتل‌عام کنند و زنانشان را اسیر بگیرند]؟ این اصل قضیه است، که متن تاریخ را هم بایستى در این‌جا نگاه کرد. البته بنایى که پیامبر گذاشته بود، بنایى نبود که به زودى خراب شود؛ لذا در اوایلِ بعد از رحلت پیامبر که شما نگاه مى‌کنید، همه چیز - غیر از همان مسأله وصایت - سرجاى خودش است: عدالتِ خوبى هست، ذکْرِ خوبى هست، عبودیّت خوبى هست. اگر کسى به ترکیب کلى جامعه اسلامى در آن سالهاى اوّل نگاه کند، مى‌بیند که على‌الظّاهر چیزى به قهقرا نرفته است. البته گاهى چیزهایى پیش مى‌آمد؛ اما ظواهر، همان پایه‌گذارى و شالوده‌ریزى پیامبر را نشان مى‌دهد. ولى این وضع باقى نمى‌ماند. هر چه بگذرد، جامعه اسلامى بتدریج به طرف ضعف و تهى‌شدن پیش مى‌رود.
    ببینید، نکته‌اى در سوره مبارکه حمد هست که من مکرّر در جلسات مختلف آن را عرض کرده‌ام. وقتى که انسان به پروردگار عالم عرض مى‌کند «اهدنا الصّراط المستقیم» - ما را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کن - بعد این صراط مستقیم را معنا مى‌کند: «صراط الّذین انعمت علیهم»؛ راه کسانى که به آنها نعمت دادى. خدا به خیلیها نعمت داده است؛ به بنى اسرائیل هم نعمت داده است: «یا بنى‌اسرائیل اذکروا نعمتى الّتى انعمت علیکم». نعمت الهى که مخصوص انبیا و صلحا و شهدا نیست: «فاولئک مع الّذین انعم‌اللَّه علیهم من النّبیّین والصّدّیقین والشّهداء والصّالحین». آنها هم نعمت داده شده‌اند؛ اما بنى‌اسرائیل هم نعمت داده شده‌اند. کسانى که نعمت داده شده‌اند، دوگونه‌اند: یک عدّه کسانى که وقتى نعمت الهى را دریافت کردند، نمى‌گذارند که خداى متعال بر آنها غضب کند و نمى‌گذارند گمراه شوند. اینها همانهایى هستند که شما مى‌گویید خدایا راه اینها را به ما هدایت کن. «غیرالمغضوب علیهم»، با تعبیر علمى و ادبیش، براى «الّذین انعمت علیهم» صفت است؛ که صفت «الّذین»، این است که «غیرالمغضوب علیهم و لاالضّالّین»؛ آن کسانى که مورد نعمت قرار گرفتند، اما دیگر مورد غضب قرار نگرفتند؛ «و لاالضّالّین»، گمراه هم نشدند.
    یک دسته هم کسانى هستند که خدا به آنها نعمت داد، اما نعمت خدا را تبدیل کردند و خراب نمودند. لذا مورد غضب قرار گرفتند؛ یا دنبال آنها راه افتادند، گمراه شدند. البته در روایات ما دارد که «المغضوب علیهم»، مراد یهودند، که این، بیان مصداق است؛ چون یهود تا زمان حضرت عیسى، با حضرت موسى و جانشینانش، عالماً و عامداً مبارزه کردند. «ضالّین»، نصارى‌ هستند؛ چون نصارى‌ گمراه شدند. وضع مسیحیّت این‌گونه بود که از اوّل گمراه شدند - یا لااقل اکثریتشان این‌طور بودند - اما مردم مسلمان نعمت پیدا کردند. این نعمت، به سمت «المغضوب علیهم» و «الضالّین» مى‌رفت؛ لذا وقتى که امام حسین علیه‌السّلام به شهادت رسید، در روایتى از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است که فرمود: «فلما ان قتل الحسین صلوات‌اللَّه‌علیه اشتدّ غضب اللَّه تعالى على اهل الارض»؛ وقتى که حسین علیه‌السّلام کشته شد، غضب خدا درباره مردم شدید شد. معصوم است دیگر. بنابراین، جامعه مورد نعمت الهى، به سمت غضب سیر مى‌کند؛ این سیر را باید دید. خیلى مهمّ است، خیلى سخت است، خیلى دقّت نظر لازم دارد.

    من حالا فقط چند مثال بیاورم. خواص و عوام، هر کدام وضعى پیدا کردند. حالا خواصى که گمراه شدند، شاید «مغضوب علیهم» باشند؛ عوام شاید «ضالّین» باشند. البته در کتابهاى تاریخ، پُر از مثال است. من از این‌جا به بعد، از تاریخ «ابن‌اثیر» نقل مى‌کنم؛ هیچ از مدارک شیعه نقل نمى‌کنم؛ حتى از مدارک مورّخان اهل سنّتى که روایتشان در نظر خود اهل سنّت، مورد تردید است - مثل ابن‌قتیبه - هم نقل نمى‌کنم. «ابن‌قتیبه دینورى» در کتاب «الامامة والسیّاسة»، چیزهاى عجیبى نقل مى‌کند که من همه آنها را کنار مى‌گذارم.
    وقتى آدم به کتاب «کامل التواریخ» ابن‌اثیر مى‌نگرد، حس مى‌کند که کتاب او داراى عصبیّت اموى و عثمانى است. البته احتمال مى‌دهم که به جهتى ملاحظه مى‌کرده است. در قضایاى «یوم الدّار» که جناب «عثمان» را مردم مصر و کوفه و بصره و مدینه و غیره کشتند، بعد از نقل روایات مختلف، مى‌گوید علّت این حادثه چیزهایى بود که من آنها را ذکر نمى‌کنم: «لعلل»؛ علّتهایى دارد که نمى‌خواهم بگویم. وقتى قضیه جناب «ابى‌ذر» را نقل مى‌کند و مى‌گوید معاویه جناب ابى‌ذر را سوار آن شتر بدون جهاز کرد و آن‌طور او را تا مدینه فرستاد و بعد هم به «ربذه» تبعید شد، مى‌نویسد چیزهایى اتّفاق افتاده است که من نمى‌توانم بنویسم. حالا یا این است که او واقعاً - به قول امروز ما - خودسانسورى داشته و یا این‌که تعصّب داشته است. بالاخره او نه شیعه است و نه هواى تشیّع دارد؛ فردى است که احتمالاً هواى اموى و عثمانى هم دارد. همه آنچه که من از حالا به بعد نقل مى‌کنم، از ابن‌اثیر است.
    چند مثال از خواص: خواص در این پنجاه سال چگونه شدند که کار به این‌جا رسید؟ من دقّت که مى‌کنم، مى‌بینم همه آن چهار چیز[ی که پیامبر جامعه را بر اساس آن خطوط ترسیم کرده بود] تکان خورد: هم عبودیّت، هم معرفت، هم عدالت، هم محبّت. این چند مثال را عرض مى‌کنم که عین تاریخ است.
    «سعیدبن عاص» یکى از بنى‌امیّه و قوم و خویش عثمان بود. بعد از «ولیدبن‌عقبةبن‌ابى‌معیط» - همان کسى که شما فیلمش را در سریال امام على دیدید؛ همان ماجراى کشتن جادوگر در حضور او - «سعیدبن عاص» روى کار آمد، تا کارهاى او را اصلاح کند. در مجلس او، فردى گفت که «مااجود طلحة؟»؛ «طلحةبن‌عبداللَّه»، چقدر جواد و بخشنده است؟ لابد پولى به کسى داده بود، یا به کسانى محبّتى کرده بود که او دانسته بود. «فقال سعید ان من له مثل النشاستج لحقیق ان یکون جوادا». یک مزرعه خیلى بزرگ به نام «نشاستج» در نزدیکى کوفه بوده است - شاید همین نشاسته خودمان هم از همین کلمه باشد - در نزدیکى کوفه، سرزمینهاى آباد و حاصلخیزى وجود داشته است که این مزرعه بزرگ کوفه، ملک طلحه صحابى پیامبر در مدینه بوده است. سعیدبن عاص گفت: کسى که چنین ملکى دارد، باید هم بخشنده باشد! «واللَّه لو ان لى مثله »اگر من مثل نشاستج را داشتم - «لاعاشکم اللَّه به عیشا رغداً»، گشایش مهمى در زندگى شما پدید مى‌آوردم؛ چیزى نیست که مى‌گویید او جواد است! حال شما این را با زهد زمان پیامبر و زهد اوایل بعد از رحلت پیامبر مقایسه کنید و ببینید که بزرگان و امرا و صحابه در آن چند سال، چگونه زندگى‌اى داشتند و به دنیا با چه چشمى نگاه مى‌کردند. حالا بعد از گذشت ده، پانزده سال، وضع به این‌جا رسیده است.
    نمونه بعدى، جناب «ابوموسى اشعرى» حاکم بصره بود؛ همین ابوموساى معروف حکمیّت. مردم مى‌خواستند به جهاد بروند، او بالاى منبر رفت و مردم را به جهاد تحریض کرد. در فضیلت جهاد و فداکارى، سخنها گفت. خیلى از مردم اسب نداشتند که سوار شوند بروند؛ هر کسى باید سوار اسب خودش مى‌شد و مى‌رفت. براى این‌که پیاده‌ها هم بروند، مبالغى هم درباره‌ى فضیلت جهادِ پیاده گفت؛ که آقا جهادِ پیاده چقدر فضیلت دارد، چقدر چنین است، چنان است! آن‌قدر دهان و نفسش در این سخن گرم بود که یک عدّه از آنهایى که اسب هم داشتند، گفتند ما هم پیاده مى‌رویم؛ اسب چیست! «فحملوا الى فرسهم»؛ به اسبهایشان حمله کردند، آنها را راندند و گفتند بروید، شما اسبها ما را از ثواب زیادى محروم مى‌کنید؛ ما مى‌خواهیم پیاده برویم بجنگیم تا به این ثوابها برسیم! عدّه‌اى هم بودند که یک خرده اهل تأمّل بیشترى بودند؛ گفتند صبر کنیم، عجله نکنیم، ببینیم حاکمى که این‌طور درباره جهاد پیاده حرف زد، خودش چگونه بیرون مى‌آید؟ ببینیم آیا در عمل هم مثل قولش هست، یا نه؛ بعد تصمیم مى‌گیریم که پیاده برویم یا سواره. این عین عبارت ابن‌اثیر است. او مى‌گوید: وقتى که ابوموسى از قصرش خارج شد، «اخرج ثقله من قصره على اربعین بغلاً»؛ اشیاى قیمتى که با خود داشت، سوار بر چهل استر با خودش خارج کرد و به طرف میدان جهاد رفت! آن روز بانک نبود و حکومتها هم اعتبارى نداشت. یک وقت دیدید که در وسط میدان جنگ، از خلیفه خبر رسید که شما از حکومت بصره عزل شده‌اید. این همه اشیاى قیمتى را که دیگر نمى‌تواند بیاید و از داخل قصر بردارد؛ راهش نمى‌دهند. هر جا مى‌رود، مجبور است با خودش ببرد. چهل استر، اشیاى قیمتى او بود، که سوار کرد و با خودش از قصر بیرون آورد و به طرف میدان جهاد برد! «فلمّا خرج تتعله بعنانه»؛ آنهایى که پیاده شده بودند، آمدند و زمام اسب جناب ابوموسى را گرفتند. «و قالو احملنا على بعض هذا الفضول»؛ ما را هم سوار همین زیادیها کن! اینها چیست که با خودت به میدان جنگ مى‌برى؟ ما پیاده مى‌رویم؛ ما را هم سوار کن. «وارغب فى المشى کما رغبتنا»؛ همان گونه که به ما گفتى پیاده راه بیفتید، خودت هم قدرى پیاده شو و پیاده راه برو. «فضرب القوم بسوطه»؛ تازیانه‌اش را کشید و به سر و صورت آنها زد و گفت بروید، بیخودى حرف مى‌زنید! «فترکوا دابة فمضى»، از اطرافش پراکنده و متفرّق شدند؛ اما البته تحمّل نکردند. به مدینه پیش جناب عثمان آمدند و شکایت کردند؛ او هم ابوموسى را عزل کرد. اما ابوموسى یکى از اصحاب پیامبر و یکى از خواص و یکى از بزرگان است؛ این وضع اوست!
    مثال سوم: «سعدبن ابى‌وقّاص» حاکم کوفه شد. او از بیت‌المال قرض کرد. در آن وقت، بیت‌المال دست حاکم نبود. یک نفر را براى حکومت و اداره امور مردم مى‌گذاشتند، یک نفر را هم رئیس دارایى مى‌گذاشتند که او مستقیم به خودِ خلیفه جواب مى‌داد. در کوفه، حاکم «سعدبن ابى‌وقّاص» بود؛ رئیس بیت‌المال، «عبداللَّه‌بن مسعود» که از صحابه خیلى بزرگ و عالى مقام محسوب مى‌شد. او از بیت‌المال مقدارى قرض کرد - حالا چند هزار دینار، نمى‌دانم - بعد هم ادا نکرد و نداد. «عبداللَّه‌بن‌مسعود» آمد مطالبه کرد؛ گفت پول بیت‌المال را بده. «سعدبن ابى‌وقّاص» گفت ندارم. بینشان حرف شد؛ بنا کردند با هم جار و جنجال کردن. جناب «هاشم‌بن عتبةبن‌ابى‌وقّاص» - که از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السّلام و مرد خیلى بزرگوارى بود - جلو آمد و گفت بد است، شما هر دو از اصحاب پیامبرید، مردم به شما نگاه مى‌کنند. جنجال نکنید؛ بروید قضیه را به گونه‌اى حل کنید. «عبداللَّه مسعود» که دید نشد، بیرون آمد. او به هر حال مرد امینى است. رفت عدّه‌اى از مردم را دید و گفت بروید این اموال را از داخل خانه‌اش بیرون بکشید - معلوم مى‌شود که اموال بوده است - به «سعد» خبر دادند؛ او هم یک عدّه دیگر را فرستاد و گفت بروید و نگذارید. به خاطر این که «سعدبن‌ابى‌وقّاص»، قرض خودش به بیت‌المال را نمى‌داد، جنجال بزرگى به وجود آمد. حالا «سعدبن ابى‌وقّاص» از اصحاب شوراست؛ در شوراى شش نفره، یکى از آنهاست؛ بعد از چند سال، کارش به این‌جا رسید. ابن‌اثیر مى‌گوید: «فکان اول مانزغ به بین اهل الکوفه»؛ این اوّل حادثه‌اى بود که در آن، بین مردم کوفه اختلاف شد؛ به خاطر این‌که یکى از خواص، در دنیاطلبى این‌طور پیش رفته است و از خود بى‌اختیارى نشان مى‌دهد!

    ماجراى دیگر: مسلمانان رفتند، افریقیه - یعنى همین منطقه تونس و مغرب - را فتح کردند و غنایم را بین مردم و نظامیان تقسیم نمودند. خمس غنایم را باید به مدینه بفرستند. در تاریخ ابن‌اثیر دارد که خمس زیادى بوده است. البته در این‌جایى که این را نقل مى‌کند، آن نیست؛ اما در جاى دیگرى که داستان همین فتح را مى‌گوید، خمس مفصلى بوده که به مدینه فرستاده‌اند. خمس که به مدینه رسید، «مروان بن حکم» آمد و گفت همه‌اش را به پانصدهزار درهم مى‌خرم؛ به او فروختند! پانصدهزار درهم، پول کمى نبود؛ ولى آن اموال، خیلى بیش از اینها ارزش داشت. یکى از مواردى که بعدها به خلیفه ایراد مى‌گرفتند، همین حادثه بود. البته خلیفه عذر مى‌آورد و مى‌گفت این رَحِم من است؛ من «صله رَحِم» مى‌کنم و چون وضع زندگیش هم خوب نیست، مى‌خواهم به او کمک کنم! بنابراین، خواص در مادیّات غرق شدند.

    ماجراى بعدى: «استعمل الولید بن عقبةبن‌ابى‌معیط على الکوفه»؛ «ولیدبن عقبة» را - همان ولیدى که باز شما او مى‌شناسیدش که حاکم کوفه بود - بعد از «سعدبن ابى وقّاص» به حکومت کوفه گذاشت. او هم از بنى‌امیّه و از خویشاوندان خلیفه بود. وقتى که وارد شد، همه تعجّب کردند؛ یعنى چه؟ آخر این آدم، آدمى است که حکومت به او بدهند؟! چون ولید، هم به حماقت معروف بود، هم به فساد! این ولید، همان کسى است که آیه‌ى شریفه «ان جاءکم فاسق بنبأ فتبیّنوا» درباره اوست. قرآن اسم او را «فاسق» گذاشته است؛ چون خبرى آورد و عدّه‌اى در خطر افتادند و بعد آیه آمد که «ان جاءکم فاسق بنبأ فتبیّنوا»؛ اگر فاسقى خبرى آورد، بروید به تحقیق بپردازید؛ به حرفش گوش نکنید. آن فاسق، همین «ولید» بود. این، متعلّق به زمان پیامبر است. معیارها و ارزشها و جابه‌جایى آدمها را ببینید! این آدمى که در زمان پیامبر، در قرآن به نام «فاسق» آمده بود و همان قرآن را هم مردم هر روز مى‌خواندند، در کوفه حاکم شده است! هم «سعدبن ابى وقّاص» و هم «عبداللَّه بن مسعود». هر دو تعجّب کردند! «عبداللَّه‌بن مسعود» وقتى چشمش به او افتاد، گفت من نمى‌دانم تو بعد از این که ما از مدینه آمدیم، آدم صالحى شدى یا نه! عبارتش این است: «ماادرى اصلحت بعدنا ام فسد النّاس»؛ تو صالح نشدى، مردم فاسد شدند که مثل تویى را به عنوان امیر به شهرى فرستادند! «سعدبن‌ابى‌وقّاص» هم تعجّب کرد؛ منتها از بُعد دیگرى. گفت: «اکست بعدنا ام حمقنا بعدک»؛ تو که آدم احمقى بودى، حالا آدم باهوشى شده‌اى، یا ما این‌قدر احمق شده‌ایم که تو بر ما ترجیح پیدا کرده‌اى؟! ولید در جوابش برگشت گفت: «لاتجز عنّ ابااسحق»؛ ناراحت نشو «سعدبن ابى وقّاص»، «کل ذلک لم یکن»؛ نه ما زیرک شده‌ایم، نه تو احمق شده‌اى؛ «وانّما هوالملک»؛ مسأله، مسأله پادشاهى است! - تبدیل حکومت الهى، خلافت و ولایت به پادشاهى، خودش داستان عجیبى است - «یتغدّاه قوم و یتعشاه اخرون»؛ یکى امروز متعلّق به اوست، یکى فردا متعلّق به اوست؛ دست به دست مى‌گردد. «سعدبن‌ابى‌وقّاص»، بالأخره صحابى پیامبر بود. این حرف براى او خیلى گوشخراش بود که مسأله، پادشاهى است. «فقال سعد: اراکم جعلتموها ملکاً»؛ گفت: مى‌بینیم که شما قضیه خلافت را به پادشاهى تبدیل کرده‌اید!

    یک وقت جناب عمر، به جناب سلمان گفت: «أملک انا ام خلیفه؟»؛ به نظر تو، من پادشاهم یا خلیفه؟ سلمان، شخص بزرگ و بسیار معتبرى بود؛ از صحابه عالى‌مقام بود؛ نظر و قضاوت او خیلى مهم بود. لذا عمر در زمان خلافت، به او این حرف را گفت. «قال له سلمان»، سلمان در جواب گفت: «ان انت جبیت من ارض المسلمین درهماً او اقلّ او اکثر»؛ اگر تو از اموال مردم یک درهم، یا کمتر از یک درهم، یا بیشتر از یک درهم بردارى، «و وضعته فى غیر حقّه»؛ نه این‌که براى خودت بردارى؛ در جایى که حقّ آن نیست، آن را بگذارى، «فانت ملک لا خلیفة»، در آن صورت تو پادشاه خواهى بود و دیگر خلیفه نیستى. او معیار را بیان کرد. در روایت «ابن اثیر» دارد که «فبکا عمر»؛ عمر گریه کرد. موعظه عجیبى است. مسأله، مسأله خلافت است. ولایت، یعنى حکومتى که همراه با محبّت، همراه با پیوستگى با مردم است، همراه با عاطفه نسبت به آحاد مردم است، فقط فرمانروایى و حکمرانى نیست؛ اما پادشاهى معنایش این نیست و به مردم کارى ندارد. پادشاه، یعنى حاکم و فرمانروا؛ هر کار خودش بخواهد، مى‌کند.

    اینها مال خواص بود. خواص در مدّت این چند سال، کارشان به این‌جا رسید. البته این مربوط به زمان «خلفاى راشدین» است که مواظب بودند، مقیّد بودند، اهمیت مى‌دادند، پیامبر را سالهاى متمادى درک کرده بودند، فریاد پیامبر هنوز در مدینه طنین‌انداز بود و کسى مثل على‌بن‌ابى‌طالب در آن جامعه حاضر بود. بعد که قضیه به شام منتقل شد، مسأله از این حرفها بسیار گذشت. این نمونه‌هاى کوچکى از خواص است. البته اگر کسى در همین تاریخ «ابن اثیر»، یا در بقیه تواریخِ معتبر در نزد همه برادران مسلمان ما جستجو کند، نه صدها نمونه که هزاران نمونه از این قبیل هست.

    طبیعى است که وقتى عدالت نباشد، وقتى عبودیّت خدا نباشد، جامعه پوک مى‌شود؛ آن وقت ذهنها هم خراب مى‌شود. یعنى در آن جامعه‌اى که مسأله ثروت‌اندوزى و گرایش به مال دنیا و دل بستن به حُطام دنیا به این‌جاها مى‌رسد، در آن جامعه کسى هم که براى مردم معارف مى‌گوید «کعب الاحبار» است؛ یهودى تازه مسلمانى که پیامبر را هم ندیده است! او در زمان پیامبر مسلمان نشده است، زمان ابى‌بکر هم مسلمان نشده است؛ زمان عمر مسلمان شد، و زمان عثمان هم از دنیا رفت! بعضى «کعب الاخبار» تلفّظ مى‌کنند که غلط است؛ «کعب الاحبار» درست است. احبار، جمع حبر است. حبر، یعنى عالمِ یهود. این کعب، قطب علماى یهود بود، که آمد مسلمان شد؛ بعد بنا کرد راجع به مسائل اسلامى حرف زدن! او در مجلس جناب عثمان نشسته بود که جناب ابى‌ذر وارد شد؛ چیزى گفت که ابى‌ذر عصبانى شد و گفت که تو حالا دارى براى ما از اسلام و احکام اسلامى سخن مى‌گویى؟! ما این احکام را خودمان از پیامبر شنیده‌ایم.

    وقتى معیارها از دست رفت، وقتى ارزشها ضعیف شد، وقتى ظواهر پوک شد، وقتى دنیاطلبى و مال‌دوستى بر انسانهایى حاکم شد که عمرى را با عظمت گذرانده و سالهایى را بى‌اعتنا به زخارف دنیا سپرى کرده بودند و توانسته بودند آن پرچم عظیم را بلند کنند، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف هم چنین کسى سررشته‌دار امور معارف الهى و اسلامى مى‌شود؛ کسى که تازه مسلمان است و هرچه خودش بفهمد، مى‌گوید؛ نه آنچه که اسلام گفته است؛ آن وقت بعضى مى‌خواهند حرف او را بر حرف مسلمانان سابقه‌دار مقدّم کنند!

    این مربوط به خواص است. آن وقت عوام هم که دنباله‌رو خواصند، وقتى خواص به سَمتى رفتند، دنبال آنها حرکت مى‌کنند. بزرگترین گناه انسانهاى ممتاز و برجسته، اگر انحرافى از آنها سر بزند، این است که انحرافشان موجب انحراف بسیارى از مردم مى‌شود. وقتى دیدند سدها شکست، وقتى دیدند کارها برخلاف آنچه که زبانها مى‌گویند، جریان دارد و برخلاف آنچه که از پیامبر نقل مى‌شود، رفتار مى‌گردد، آنها هم آن طرف حرکت مى‌کنند.

    و اما یک ماجرا هم از عامّه مردم: حاکم بصره به خلیفه در مدینه نامه نوشت مالیاتى که از شهرهاى مفتوح مى‌گیریم، بین مردم خودمان تقسیم مى‌کنیم؛ اما در بصره کم است، مردم زیاد شده‌اند؛ اجازه مى‌دهید که دو شهر اضافه کنیم؟ مردم کوفه که شنیدند حاکم بصره براى مردم خودش خراج دو شهر را از خلیفه گرفته است، سراغ حاکمشان آمدند. حاکمشان که بود؟ «عمّار بن یاسر»؛ مرد ارزشى، آن‌که مثل کوه، استوار ایستاده بود. البته از این قبیل هم بودند - کسانى که تکان نخورند - اما زیاد نبودند. پیش عمّار یاسر آمدند و گفتند تو هم براى ما این‌طور بخواه و دو شهر هم تو براى ما بگیر. عمّار گفت: من این کار را نمى‌کنم. بنا کردند به عمّار حمله کردن و بدگویى کردن. نامه نوشتند، بالاخره خلیفه او را عزل کرد!

    شبیه این ماجرا براى ابى‌ذر و دیگران هم اتّفاق افتاد. شاید خود «عبداللَّه‌بن‌مسعود» یکى از همین افراد بود. وقتى که رعایت این سررشته‌ها نشود، جامعه از لحاظ ارزشها پوک مى‌شود. عبرت، این‌جاست.

    عزیزان من! انسان این تحوّلات اجتماعى را دیر مى‌فهمد؛ باید مراقب بود. تقوا یعنى این. تقوا یعنى آن کسانى که حوزه حاکمیتشان شخص خودشان است، مواظب خودشان باشند. آن کسانى هم که حوزه حاکمیتشان از شخص خودشان وسیعتر است، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب دیگران باشند. آن کسانى که در رأسند، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب کلّ جامعه باشند که به سمت دنیاطلبى، به سمت دل بستن به زخارف دنیا و به سمت خودخواهى نروند. این معنایش آباد نکردن جامعه نیست؛ جامعه را آباد کنند و ثروتهاى فراوان به وجود آورند؛ اما براى شخص خودشان نخواهند؛ این بد است. هر کس بتواند جامعه اسلامى را ثروتمند کند و کارهاى بزرگى انجام دهد، ثواب بزرگى کرده است. این کسانى که بحمداللَّه توانستند در این چند سال کشور را بسازند، پرچم سازندگى را در این کشور بلند کنند، کارهاى بزرگى را انجام دهند، اینها کارهاى خیلى خوبى کرده‌اند؛ اینها دنیاطلبى نیست. دنیاطلبى آن است که کسى براى خود بخواهد؛ براى خود حرکت کند؛ از بیت‌المال یا غیر بیت‌المال، به فکر جمع کردن براى خود بیفتد؛ این بد است. باید مراقب باشیم. همه باید مراقب باشند که این‌طور نشود. اگر مراقبت نباشد، آن وقت جامعه همین‌طور بتدریج از ارزشها تهیدست مى‌شود و به نقطه‌اى مى‌رسد که فقط یک پوسته ظاهرى باقى مى‌ماند. ناگهان یک امتحان بزرگ پیش مى‌آید - امتحان قیام ابى‌عبداللَّه - آن وقت این جامعه در این امتحان مردود مى‌شود!

    گفتند به تو حکومت رى را مى‌خواهیم بدهیم. رىِ آن وقت، یک شهر بسیار بزرگ پُرفایده بود. حاکمیت هم مثل استاندارى امروز نبود. امروز استانداران ما یک مأمور ادارى هستند؛ حقوقى مى‌گیرند و همه‌اش زحمت مى‌کشند. آن زمان این‌گونه نبود. کسى که مى‌آمد حاکم شهرى مى‌شد، یعنى تمام منابع درآمد آن شهر در اختیارش بود؛ یک مقدار هم باید براى مرکز بفرستد، بقیه‌اش هم در اختیار خودش بود؛ هر کار مى‌خواست، مى‌توانست بکند؛ لذا خیلى برایشان اهمیت داشت. بعد گفتند اگر به جنگ حسین‌بن‌على نروى، از حاکمیت رى خبرى نیست. این‌جا یک آدم ارزشى، یک لحظه فکر نمى‌کند؛ مى‌گوید مرده‌شوى رى را ببرند؛ رى چیست؟ همه دنیا را هم به من بدهید، من به حسین‌بن‌على اخم هم نمى‌کنم؛ من به عزیز زهرا، چهره هم درهم نمى‌کشم؛ من بروم حسین‌بن‌على و فرزندانش را بکشم که مى‌خواهید به من رى بدهید؟! آدمى که ارزشى باشد، این‌طور است؛ اما وقتى که درون تهى است، وقتى که جامعه، جامعه دور از ارزشهاست، وقتى که آن خطوط اصلى در جامعه ضعیف شده است، دست و پا مى‌لغزد؛ حالا حدّاکثر یک شب هم فکر مى‌کند؛ خیلى حِدّت کردند، یک شب تا صبح مهلت گرفتند که فکر کنند! اگر یک سال هم فکر کرده بود، باز هم این تصمیم را گرفته بود. این، فکر کردنش ارزشى نداشت. یک شب فکر کرد، بالاخره گفت بله، من ملک رى را مى‌خواهم! البته خداى متعال همان را هم به او نداد. آن وقت عزیزان من! فاجعه کربلا پیش مى‌آید.۱۳۷۷/۰۲/۱۸

    بیانات در خطبه‌‌های نمازجمعه
    ابن اثیر جزریخواصطلحه بن عبیداللهابو موسی اشعریسعد بن ابی وقاصعبد الله ابن مسعودخلیفه سوماصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلمتاریخ حکومت خلفاعمارعوام و خواصدنیاگراییتحلیل حادثه عاشوراعمر بن سعدتاریخ عصر حضور ائمه اطهار (ع) و حادثه کربلاتاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی اللصراط مستقیم
    روایت تاریخی

    https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=3935

     

    بنده حقیر از این فیش 1370 بود که به فیش 1377 هم یک جورهایی رسیدم و بعد خود خطبه نماز جمعه حضرت آقا را هم در این رابطه گوش کردم. البته اینها پر از درس است. ولی یک سوالی را اینجا بنده ی حقیر می خواهم مطرح کنم که در مورد امام زمان عجل الله فرجه الشریف و ارتباط آن حضرت با هندسه ی بطنها و  دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی و بلکه ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام ... پهلوی را اگر در نظر بگیرید، هر چند که یقیناً حتی بتوان گفت همه ی ذرات عالم هم به امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف شهادت می دهند. ولی مسئله اینجا است که یک تفکر فرعونی هم هست که یحتمل در مقابل تفکر امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم قد علم می کند و بلکه این سوال هم مطرح می شود که آیا شما در حقیقت به دنبال فرعون که فرمانروای همه ی عالم هم می باشد، نیستید و اما چون نمی توانید بدان دست یابید و علمش را هم ندارید، به خدای توحیدی و نبوت حضرت نبی اکرم خاتم الانبیاء محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم بعد از همه ی انبیاء و ائمه ی اطهار علیهم السلام و نهایتاً هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بسنده می فرمایید؛ و همین هم هست که فرعونیت و فرعون را هم شرک و مشرک می خوانید. و لذا توحید کدام است و شرک کدام آنطور که بین پادشاهی و خلیفگی هم تفاوت قائلیم؟ آیا پادشاهی که عادل باشد همان خلیفة الله هم نمی شود؟ اینجا کمی هم باید مواظب بود چرا که اگر از یک هندو و بلکه هاری کریشنا هم یحتمل سوال شود که آیا کریشنا هم خلیفة الله است یا خیر؟ یحتمل او جواب دهد که نخیر؛ او همان خود فرعون و بلکه خود خدا است! این است که شما اینجا یک مسئله ی توحیدی را هم دارید که خدای توحیدی و پیغمبر و امام که بر توحید هم تاکید دارند چه فرقی اصلا با فرعون و فرعونیت هم دارند؟ چه مشکلی هم هست اگر بگوییم که بجای امام زمان عجل الله فرجه الشریف در بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی، همین فرعون اگر در قلوب همه و همه هم جا داشت و بلکه همه تبدیل می شدند به هر کدام یک فرعونی دیگر، چه مشکلی را ایجاد می کرد؟ مسئله، همان همان نمی شود؟

    در این رابطه سلسله آیاتی که آیه ی مبارکه 45 سوره انعام هم جزو آنها است در المیزان، یک بحث روایتی دارد راجع به قدر و قدریه که:

     

    [چند روایت در باره قدریه و توضیحى در مورد حدیث معروف: قدریه مجوس این امت است ]

    قمى در تفسیر خود مى‌گوید: حدیث کرد مرا احمد بن محمد و گفت حدیث کرد مرا جعفر بن محمد و گفت حدیث کرد براى ما کثیر بن عیاش از ابى الجارود و او از حضرت ابى جعفر (ع) که در تفسیر آیه‌(وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا صُمٌّ وَ بُکْمٌ) مى‌فرمود صم کر هستند از هدایت، بکم و لالند از اینکه به خیر لب بگشایند، فى الظلمات و در ظلمتهاى کفر قرار دارند،(مَنْ یَشَأِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَ مَنْ یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ) هر کس را خدا بخواهد گمراه مى‌کند و هر کس را بخواهد بر طریق مستقیمش وا مى‌دارد. و فرمود:

    این جمله رد بر قدریه از این امت است، که خداوند در روز قیامت با صابئین و نصارا و مجوس محشورشان مى‌کند. مى‌گویند:( رَبِّنا ما کُنَّا مُشْرِکِینَ‌)[1]- پروردگارا ما که از مشرکین نبودیم چطور با آنان محشور شدیم؟ خداى تعالى مى‌فرماید:( انْظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ‌)[2]- ببین چطور بر خود دروغ بسته و به بطلان افتراءاتى که مى‌زدند پى مى‌برند؟! .

    ...

    ما در مباحث قبلى مقدارى در باره قدر بحث نمودیم بعدا هم به طور مشروح در اطراف آن بحث خواهیم کرد- ان شاء اللَّه تعالى- از آنچه گذشت این معنى به دست آمد که جمع میان اینکه: قدر در کار نیست و میان اینکه براى آدمى مشیت و قدرت نیست جمع بین دو قول متنافى است، زیرا گفتن اینکه قدر در کار نیست ملازم است با قول به استقلال آدمى در مشیت و قدرت، و گفتن اینکه قدر هست، ملازم است با قول به نفى استقلال در مشیت و قدرت، با این حال چطور ممکن است کسى منکر قدر بوده و در عین حال منکر مشیت و اراده آدمیان هم باشد؟.

    بنا بر این، آن دو نسخه‌اى که جمع کرده بود بین قول به نفى قدر و انکار مشیت و قدرت از آدمیان صحیح نیست، و گویا کسانى که تفسیر مزبور را استنساخ کرده‌اند، عبارت اصلى را تحریف نموده و در اثر نفهمیدن معناى روایت عبارت لا قدر را درست نوشته و ما بقى را تغییر داده‌اند.

    ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد 7، ص 150- 152

    http://lib.eshia.ir/50081/7/150

     

    مسئله اینجا این است که مشیت و قدرت الهی چقدر هم می تواند منطبق با مشیت و قدرت آدمیان هم باشد و چقدر هم منطبق با آن نیست و بلکه آیا انسان از خود استقلالی هم دارد؟! و لذا مسئله ی فرعون و فرعونیت شرک آلود مملو است از اینکه قدرت و مشیت الهی همان قدرت فرعونی هم هست. و اما مسئله ی الوهیت الله احد الله صمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد توحیدی که مملو است از بندگی و عبودیت خدا حتی برای رسول الله و نبی اکرم اسلام محمد مصطفی صل الله علیه آله و سلم و ائمه ی معصومین علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف.

    مسئله ی التقاطی و بلکه تکنوکراتی(!) این است که ما ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را بجای اینکه سعی کنیم به آنچنان جهاد تبیینی برسیم که توحید و نبوت و معاد و امامت و عدل را هم ثابت کند، بجایش در جهت اشتباهی پادشاهی و فرعونی و حتی دیکتاتوری هم گیر کنیم چرا که اسلام و بلکه حتی اصول دین را هم درست برایمان جا نیافتاده است و بلکه در مسابقات فهم و درک و بلکه تولید مقالات ریاضی فیزیکی و از جمله همین مقالات فیزیک انرژی بالا شبکه ای و آزمایشی و نظری برایمان خیلی هم روشن نیست که آیا چطور می شود همه چیز را بسمت توحید سوق داد و از شرک هم روی گردان شد. بنظر بنده ی حقیر در این کار خودش یک جهاد تبیین کربلایی عظیمی نهفته است که همسنگ و حتی آیا چقدر هم مهمتر از جهاد تن به تن در جبهه های جنگ است. دیدگاه فرعونی است که انسان را به تکنولوژی ساخت و انداختن بمب اتم و هسته ای و دیگر انواع بمبها روی سر مردم  بیگناه هم سوق می دهد. و دیدگاه توحیدی آن است که مستضعفین عالم را هم از این فجایع و جنایات نجات هم دهد. و از جمله هم اجازه ندهد حتی صهیونیستها یا داعش این همه جنایات بر سر فلسطینیان بیاورند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

    إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ ۚ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الاحزاب: ٥٦﴾ [1]  arXiv:2401.02365 [pdfother]

    Towards the determination of the 3-dimensional structure of the proton using lattice QCD simulations

    Constantia Alexandrou (Univ. of Cyprus & The Cyprus inst.), Simone Bacchio (The Cyprus Inst.)

    Comments: 8 pages and 7 figures. Invited talk at the 16th edition of the "International Conference on Meson-Nucleon Physics and the Structure of the Nucleon" (MENU 2023), October 16-20, 2023, Institute for Nuclear Physics of the Johannes Gutenberg University of Mainz, Germany

    Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat); Nuclear Experiment (nucl-ex); Nuclear Theory (nucl-th)

    State-of-the-art lattice QCD simulations enable the evaluation of nucleon form factors and Mellin moments with controlled systematics, yielding results with unprecedented accuracy. At the same time, new theoretical approaches are allowing the direct computation of nucleon generalized parton distributions. We review recent lattice QCD results on these quantities that are paving the way for extracting a wealth of information on the 3-dimensional structure of the nucleon.

    Cross-lists for Fri, 5 Jan 24[2]  arXiv:2401.01930 (cross-list from quant-ph) [pdfother]

    Entanglement and confinement in lattice gauge theory tensor networks

    Johannes KnauteMatan FeuersteinErez Zohar

    Subjects: Quantum Physics (quant-ph); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Theory (hep-th)

    We develop a transfer operator approach for the calculation of Renyi entanglement entropies in arbitrary (i.e. Abelian and non-Abelian) pure lattice gauge theory projected entangled pair states in 2+1 dimensions. It is explicitly shown how the long-range behavior of these quantities gives rise to an entanglement area law in both the thermodynamic limit and in the continuum. We numerically demonstrate the applicability of our method to the Z2 lattice gauge theory and relate some entanglement properties to the confinement-deconfinement transition therein. It is argued on general grounds that Renyi entanglement entropies do not qualify as a complete probe of confinement or deconfinement properties in comparison to other genuine (nonlocal) observables.

    [3]  arXiv:2401.01942 (cross-list from quant-ph) [pdfother]

    Superselection-Resolved Entanglement in Lattice Gauge Theories: A Tensor Network Approach

    Noa FeldmanJohannes KnauteErez ZoharMoshe Goldstein

    Comments: 12 pages, 6 figures, comments are welcome

    Subjects: Quantum Physics (quant-ph); Statistical Mechanics (cond-mat.stat-mech); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); High Energy Physics - Lattice (hep-lat)

    Lattice gauge theories (LGT) play a central role in modern physics, providing insights into high-energy physics, condensed matter physics, and quantum computation. Due to the nontrivial structure of the Hilbert space of LGT systems, entanglement in such systems is tricky to define. However, when one limits themselves to superselection-resolved entanglement, that is, entanglement corresponding to specific gauge symmetry sectors (commonly denoted as superselection sectors), this problem disappears, and the entanglement becomes well-defined. The study of superselection-resolved entanglement is interesting in LGT for an additional reason: when the gauge symmetry is strictly obeyed, superselection-resolved entanglement becomes the only distillable contribution to the entanglement. In our work, we study the behavior of superselection-resolved entanglement in LGT systems. We employ a tensor network construction for gauge-invariant systems as defined by Zohar and Burrello (2016) and find that, in a vast range of cases, the leading term in superselection-resolved entanglement depends on the number of corners in the partition, that is, corner-law entanglement. To our knowledge, this is the first case of such a corner-law being observed in any lattice system.

    [4]  arXiv:2401.01962 (cross-list from quant-ph) [pdfother]

    Simulating Field Theories with Quantum Computers

    Muhammad AsaduzzamanSimon CatterallYannick MeuriceGoksu Can Toga

    Comments: 8 pages, 4 figures, 7 references

    Subjects: Quantum Physics (quant-ph); High Energy Physics - Lattice (hep-lat)

    In this study, we investigate Trotter evolution in the Gross-Neveu and hyperbolic Ising models in two spacetime dimensions, using quantum computers. We identify different sources of errors prevalent in various quantum processing units and discuss challenges to scale up the size of the computation. We present benchmark results obtained on a variety of platforms and employ a range of error mitigation techniques to address coherent and incoherent noise. By comparing these mitigated outcomes with exact diagonalization results and density matrix renormalization group calculations, we assess the effectiveness of our approaches. Moreover, we demonstrate the implementation of an out-of-time-ordered correlator (OTOC) protocol using IBM's quantum computers.

    Replacements for Fri, 5 Jan 24[5]  arXiv:2209.03968 (replaced) [pdfother]

    Standard Model Predictions for Rare K and B Decays without New Physics Infection

    Andrzej J. Buras

    Comments: V5: Modifications due to BELLE II result given in magenta color on pages 9, 16 and 18. New references added

    Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Lattice (hep-lat)

    [6]  arXiv:2305.19029 (replaced) [pdfother]

    Thermal QCD in a non-uniform magnetic background

    B. B. BrandtF. CuteriG. EndrődiG. MarkóL. SandboteA. D. M. Valois

    Comments: 24 pages, 15 figures

    Journal-ref: JHEP11(2023)229

    Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)

    [7]  arXiv:2308.03878 (replaced) [pdfother]

    Liouvillian Dynamics of the Open Schwinger Model: String Breaking and Kinetic Dissipation in a Thermal Medium

    Kyle LeeJames MulliganFelix RingerXiaojun Yao

    Comments: 24 pages, 16 figures; v2: added an appendix to explain the dependence of Liouvillian gaps on environment correlation functions and system sizes; v3: add references; v4: correct typos

    Journal-ref: Phys.Rev.D 108, 094518 (2023)

    Subjects: Quantum Physics (quant-ph); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Nuclear Theory (nucl-th)

    [8]  arXiv:2312.15118 (replaced) [pdfother]

    QCD equation of state in the presence of magnetic fields at low density

    S. BorsányiB. B. BrandtG. EndrődiJ. GuentherR. KaraA. D. M. Valois

    Comments: 8 pages, 6 figures, Lattice 2023 symposium

    Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat

      [6]  arXiv:2401.02007 [pdfpsother]

      Spinor-helicity representations of (A)dS4 particles of any mass

      Thomas BasileEuihun JoungKarapet MkrtchyanMatin Mojaza

      Comments: 25 pages

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      The spinor-helicity representations of massive and (partially-)massless particles in four dimensional (Anti-) de Sitter spacetime are studied within the framework of the dual pair correspondence. We show that the dual groups (aka "little groups") of the AdS and dS groups are respectively O(2N) and O∗(2N). For N=1, the generator of the dual algebra so(2)≅so∗(2)≅u(1) corresponds to the helicity operator, and the spinor-helicity representation describes massless particles in (A)dS4. For N=2, the dual algebra is composed of two ideals, s and mΛ. The former ideal s≅so(3) fixes the spin of the particle, while the mass is determined by the latter ideal mΛ, which is isomorphic to so(2,1), iso(2) or so(3) depending on the cosmological constant being positive, zero or negative. In the case of a positive cosmological constant, namely dS4, the spinor-helicity representation contains all massive particles corresponding to the principal series representations and the partially-massless particles corresponding to the discrete series representations leaving out only the light massive particles corresponding to the complementary series representations. The zero and negative cosmological constant cases, which had been addressed in earlier references, are also discussed briefly. Finally, we consider the multilinear form of helicity spinors invariant under (A)dS group, which can be served for the (A)dS counterpart of the scattering amplitude, and discuss technical differences and difficulties of the (A)dS cases compared to the flat spacetime case.

      [7]  arXiv:2401.02085 [pdfpsother]

      On Phase Transition of Two-Dimensional Topological Gravity

      Jian Zhou

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

      We show that one can use some renormalized coupling constants to compute the free energy and correlation functions at all critical points of the two-dimensional topological gravity in a uniform way. In particular, one can derive the critical exponents of the free energy and correlation functions at all critical points in a uniform way. Some concrete results for the case of (3,2)-model (pure gravity) and the (5,2)-model (Yang-Lee edge singularity coupled with gravity) are also presented.

      [8]  arXiv:2401.02211 [pdfother]

      Weak chaos and mixed dynamics in the string S-matrix

      Nikola SavićMihailo Čubrović

      Comments: 32 pages, 11 figures

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph); Chaotic Dynamics (nlin.CD)

      We investigate chaotic dynamics in tree-level S-matrices describing the scattering of tachyons and photons on highly excited open and closed bosonic strings, motivated by the string/black hole complementarity. The eigenphase spacing distribution and other indicators of quantum chaotic scattering suggest that the dynamics is only weakly chaotic, consisting of both regular/Poisson and chaotic/Wigner-Dyson processes. Only for special values of momenta and (for photon scattering) scattering angles do we find strong chaos of random matrix type. These special values correspond to a crossover between two regimes of scattering, dominated by short versus long partitions of the total occupation number of the highly excited string; they also maximize the information entropy of the S-matrix. The lack of strong chaos suggests that perturbative dynamics of highly excited strings can never describe the universal properties and maximal chaos of black hole horizons.

      [9]  arXiv:2401.02405 [pdfother]

      Sono\textcolor{red}{neutrino}escence: Neutrinos from Ringing Bubble of Sonoluminescence

      Rajesh KarmakarDebaprasad Maity

      Comments: 6 pages, 6 figures

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      Time dependent gravitational background is well known as a theoretical laboratory for quantum mechanical particle production. In this submission, we explore such production in a time dependent analog system. This is the follow up of our earlier study on the Sonoluminescence phenomenon which is modelled in terms of analog geometry coupled with the electromagnetic field exhibiting quantum production. In the same analog geometry, we studied neutrino production. Like the photons, we showed that such a system can also produce a repeated flux of neutrinos via the parametric resonance from a quantum vacuum. Our analysis seems to suggest that in the laboratory setup time dependent analog systems could be an interesting playground where phenomena of quantum mechanical particle production can be observed.

      Cross-lists for Fri, 5 Jan 24[10]  arXiv:2401.01930 (cross-list from quant-ph) [pdfother]

      Entanglement and confinement in lattice gauge theory tensor networks

      Johannes KnauteMatan FeuersteinErez Zohar

      Subjects: Quantum Physics (quant-ph); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      We develop a transfer operator approach for the calculation of Renyi entanglement entropies in arbitrary (i.e. Abelian and non-Abelian) pure lattice gauge theory projected entangled pair states in 2+1 dimensions. It is explicitly shown how the long-range behavior of these quantities gives rise to an entanglement area law in both the thermodynamic limit and in the continuum. We numerically demonstrate the applicability of our method to the Z2 lattice gauge theory and relate some entanglement properties to the confinement-deconfinement transition therein. It is argued on general grounds that Renyi entanglement entropies do not qualify as a complete probe of confinement or deconfinement properties in comparison to other genuine (nonlocal) observables.

      [11]  arXiv:2401.02221 (cross-list from astro-ph.CO) [pdfother]

      Gravitational lensing from clusters of galaxies to test Disformal Couplings Theories

      Saboura ZamaniVincenzo SalzanoDario Bettoni

      Comments: 13 pages, 2 tables, 4 figures. Comments are welcome

      Subjects: Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      In this study, we investigate the potential existence of a non-minimal coupling between dark matter and gravity using a compilation of galaxy clusters. We focus on the disformal scenario of a non-minimal model with an associated coupling length L. Within the Newtonian approximation, this model introduces a modification to the Poisson equation, characterized by a term proportional to L2∇2ρ, where ρ represents the density of the DM field. We have tested the model by examining strong and weak gravitational lensing data available for a selection of 19 high-mass galaxy clusters observed by the CLASH survey. We have employed a Markov Chain Monte Carlo code to explore the parameter space, and two different statistical approaches to analyse our results: a standard marginalisation and a profile distribution method. Notably, the profile distribution analysis helps out to bypass some volume-effects in the posterior distribution, and reveals lower Navarro--Frenk--White concentrations and masses in the non-minimal coupling model compared to general relativity case. We also found a nearly perfect correlation between the coupling constant L and the standard Navarro--Frenk--White scale parameter rs, hinting at a compelling link between these two lengths.

      [12]  arXiv:2401.02260 (cross-list from gr-qc) [pdfother]

      Phase space path integral approach to the kinetics of black hole phase transition

      Ran LiConghua LiuJin Wang

      Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Statistical Mechanics (cond-mat.stat-mech); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      We employ the approach of path integral in the phase space to study the kinetics of state switching associated with black hole phase transitions. Under the assumption that the state switching process of the black hole is described by the stochastic Langevin equation based on the free energy landscape, we derived the Martin-Siggia-Rose-Janssen-de Dominicis (MSRJD) functional and obtained the path integral expression of the transition probability. The MSRJD functional inherently represents the path integral in the phase space, allowing us to extract the effective Hamiltonian for the dynamics of state switching process. By solving the Hamiltonian equations of motion, we obtain the kinetic path in the phase space using an example of the RNAdS black hole. Furthermore, the dominant kinetic path within the configuration space is calculated. We also discuss the kinetic rate by using the functional formalism. Finally, we examine two further examples: Hawking-Page phase transition and Gauss-Bonnet black hole phase transition at the triple point. Our analysis demonstrates that, concerning the Hawking-Page phase transition, while a dominant kinetic path in the phase space from the large SAdS black hole to the thermal AdS space is present, there is no kinetic path for the inverse process. For the Gauss-Bonnet black hole phase transition at the triple point, the state switching processes between the small, the intermediate and the large Gauss-Bonnet black holes constitute a chemical reaction cycle.

      [13]  arXiv:2401.02345 (cross-list from math.OA) [pdfpsother]

      An entropy bound due to symmetries

      Roberto LongoVincenzo Morinelli

      Comments: Dedicated to Huzihiro Araki

      Subjects: Operator Algebras (math.OA); High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

      Let H be a local net of real Hilbert subspaces of a complex Hilbert space on the family of double cones of the spacetime Rd+1, covariant with respect to a positive energy, unitary representation U of the Poincar\'e group, with the Bisognano-Wichmann property for the wedge modular group. We set an upper bound on the local entropy SH(ϕ||C) of a vector in a region C that depends only on U and the PCT anti-unitary canonically associated with H. A similar result holds for local, M\"obius covariant nets of standard subspaces on the circle. We compute the entropy increase and illustrate this bound for the nets associated with the U(1)-current derivatives.

      [14]  arXiv:2401.02409 (cross-list from astro-ph.CO) [pdfother]

      Gravitational waves from dark domain walls

      Øyvind ChristiansenJulian AdamekFarbod HassaniDavid F. Mota

      Comments: 10 pages, 3 figures. Supplementary material and videos may be found this https URL The code is available this https URL

      Subjects: Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      For most of cosmic history, the evolution of our Universe has been governed by the physics of a 'dark sector', consisting of dark matter and dark energy, whose properties are only understood in a schematic way. The influence of these constituents is mediated exclusively by the force of gravity, meaning that insight into their nature must be gleaned from gravitational phenomena. The advent of gravitational-wave astronomy has revolutionised the field of black hole astrophysics, and opens a new window of discovery for cosmological sources. Relevant examples include topological defects, such as domain walls or cosmic strings, which are remnants of a phase transition. Here we present the first simulations of cosmic structure formation in which the dynamics of the dark sector introduces domain walls as a source of stochastic gravitational waves in the late Universe. We study in detail how the spectrum of gravitational waves is affected by the properties of the model, and extrapolate the results to scales relevant to the recent evidence for a stochastic gravitational wave background. Our relativistic implementation of the field dynamics paves the way for optimal use of the next generation of gravitational experiments to unravel the dark sector.

      [15]  arXiv:2401.02410 (cross-list from astro-ph.CO) [pdfother]

      asimulation: Domain formation and impact on observables in resolved cosmological simulations of the (a)symmetron

      Øyvind ChristiansenFarbod HassaniDavid F. Mota

      Comments: 28 pages, 27 figures. Supplementary material and videos may be found this https URL The code is available this https URL

      Subjects: Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      The symmetron is a dark energy and dark matter candidate that forms topological defects in the late-time universe and holds promise to resolve some of the cosmological tensions. We perform high resolution simulations of the dynamical and non-linear (a)symmetron using the recently developed relativistic N-body code asevolution. By extensively testing the temporal and spatial convergence of domain decompositioning and domain wall stability, we find criteria and physical intuition for the convergence. We apply the resolution criteria to run five high resolution, 12803 grids and 500 Mpc/h boxsize, simulations of the (a)symmetron and consider the behaviour of the scalar field and the domain walls in each scenario. We find the effect on the matter power spectra, the halo mass function and observables computed over the past lightcone of an observer such as the integrated Sachs-Wolfe and non-linear Rees-Sciama effect (ISW-RS) and the lensing, compared to LCDM. We show local oscillations of the fifth force strength and the formation of planar structures in the density field. The dynamics of the field is visualised in animations with high resolution in time. The simulation code is made publicly available.

      Replacements for Fri, 5 Jan 24[16]  arXiv:2002.10272 (replaced) [pdfpsother]

      On minimal entanglement wedge cross section for holographic entanglement negativity

      Jaydeep Kumar BasakVinay MalvimatHimanshu PariharBoudhayan PaulGautam Sengupta

      Comments: 27 pages, 5 figures, 2 appendices, v2: substantially revised

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [17]  arXiv:2206.15405 (replaced) [pdfother]

      Multivariate trace estimation in constant quantum depth

      Yihui QuekEneet KaurMark M. Wilde

      Comments: v3: 18 pages, 3 figures, accepted for publication in Quantum Journal

      Subjects: Quantum Physics (quant-ph); Data Structures and Algorithms (cs.DS); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [18]  arXiv:2301.10903 (replaced) [pdfother]

      Explorations in Scalar Fermion Theories: β-functions, Supersymmetry and Fixed Points

      Ian JackHugh OsbornTom Steudtner

      Comments: 76 pages, 3 external figures

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

      [19]  arXiv:2305.19029 (replaced) [pdfother]

      Thermal QCD in a non-uniform magnetic background

      B. B. BrandtF. CuteriG. EndrődiG. MarkóL. SandboteA. D. M. Valois

      Comments: 24 pages, 15 figures

      Journal-ref: JHEP11(2023)229

      Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [20]  arXiv:2306.00090 (replaced) [pdfother]

      The Källén-Lehmann representation in de Sitter spacetime

      Manuel LoparcoJoao PenedonesKamran Salehi VaziriZimo Sun

      Comments: 63 pages + appendices, 10 figures

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

      [21]  arXiv:2306.12379 (replaced) [pdfother]

      Fast QSC Solver: tool for systematic study of N=4 Super-Yang-Mills spectrum

      Nikolay GromovArpad HegedusJulius JuliusNika Sokolova

      Comments: 73 pages, 3 figures, 35 tables; v2: data updated, GitHub repository updated, references included, typos fixed

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [22]  arXiv:2307.01454 (replaced) [pdfother]

      Information retrieval from Hawking radiation in the non-isometric model of black hole interior: theory and quantum simulations

      Ran LiXuanhua WangKun ZhangJin Wang

      Comments: 47 pages

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Quantum Physics (quant-ph)

      [23]  arXiv:2307.02549 (replaced) [pdfother]

      Analog vacuum decay from vacuum initial conditions

      Alexander C. JenkinsJonathan BradenHiranya V. PeirisAndrew PontzenMatthew C. JohnsonSilke Weinfurtner

      Comments: 17 pages, 11 figures, matches version published in PRD

      Subjects: Quantum Gases (cond-mat.quant-gas); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [24]  arXiv:2308.14398 (replaced) [pdfother]

      Quantum Corrections to Higgs Inflation in Einstein-Cartan Gravity

      Minxi HeKohei KamadaKyohei Mukaida

      Comments: 32 pages, 4 figures, 3 appendices. Matched publication version

      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [25]  arXiv:2309.00602 (replaced) [pdfpsother]

      A Semi-classical Spacetime Region with Maximum Entropy

      Yuki Yokokura

      Comments: 16 pages, 5 figures. Added Appendix C, clarified logics in some paragraphs, fixed typos and added references

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Quantum Physics (quant-ph)

      [26]  arXiv:2309.01634 (replaced) [pdfother]

      Order parameter and spectral function in d-wave holographic superconductors

      Debabrata GhoraiTaewon YukSang-Jin Sin

      Comments: 20 pages, 10 figures, Updated version

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Superconductivity (cond-mat.supr-con); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

      [27]  arXiv:2309.06208 (replaced) [pdfpsother]

      Memory Effect of Gravitational Wave Pulses in PP-Wave Spacetimes

      Sucheta DattaSarbari Guha

      Comments: 11 pages, 8 figures

      Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [28]  arXiv:2310.00210 (replaced) [pdfother]

      Hartle-Hawking No-boundary Proposal and Hořava-Lifshitz Gravity

      Hiroki MatsuiShinji Mukohyama

      Comments: 19 pages, 16 figures, v2: final published version

      Journal-ref: Phys. Rev. D 109, 023504 (2024)

      Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [29]  arXiv:2311.09025 (replaced) [pdfother]

      Gravitational bremsstrahlung and the Fulling-Davies-Unruh thermal bath

      João P. B. BritoLuís C. B. CrispinoAtsushi Higuchi

      Comments: 14 pages, 1 figure

      Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [30]  arXiv:2311.11246 (replaced) [pdfother]

      Holography in Flat Spacetimes: the case for Carroll

      Arjun BagchiPrateksh DhivakarSudipta Dutta

      Comments: v2: 71 pages; an extra Witten diagram added as section 6.13

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [31]  arXiv:2311.18323 (replaced) [pdfother]

      Squashed quantum non-Markovianity: a measure of genuine quantum non-Markovianity in states

      Rajeev GangwarTanmoy PanditKaumudibikash GoswamiSiddhartha DasManabendra Nath Bera

      Comments: 12+6 pages, 2 figures

      Subjects: Quantum Physics (quant-ph); Other Condensed Matter (cond-mat.other); High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

      [32]  arXiv:2312.01879 (replaced) [pdfother]

      N=2 conformal supergravity in five dimensions

      Soumya AdhikariBindusar Sahoo

      Comments: 23 pages, Some errors in the citation and some minor typos corrected. Acknowledgments updated. New citations added. Minor errors fixed

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [33]  arXiv:2312.03358 (replaced) [pdfpsother]

      On Geometries and Monodromies for Branes of Codimension Two

      Tetsuji KimuraShin SasakiKenta Shiozawa

      Comments: 8 pages, version appeared in Phys. Lett. B

      Journal-ref: Phys. Lett. B 849 (2024) 138425

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [34]  arXiv:2312.06128 (replaced) [pdfother]

      On the Backreaction of Dirac Matter in JT Gravity and SYK Model

      Pak Hang Chris LauChen-Te MaJeff MuruganMasaki Tezuka

      Comments: 16 pages, 2 figures, 1 table, minor changes, reference added

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [35]  arXiv:2312.07801 (replaced) [pdfother]

      Motion of a rotating black hole in a homogeneous scalar field

      Valeri Frolov

      Comments: 12 pages 4 figures

      Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [36]  arXiv:2312.12266 (replaced) [pdfother]

      A String Theory for Two Dimensional Yang-Mills Theory I

      Ofer AharonySuman KunduTal Sheaffer

      Comments: 52 pages + appendices, 9 figures. A few comments and references added

      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      High Energy Physics - TheoryNew submissions
      Submissions received from Wed 3 Jan 24 to Thu 4 Jan 24, announced Fri, 5 Jan 24

      [ total of 36 entries: 1-36 ]
      [ showing up to 2000 entries per page: fewer | more ]

      New submissions for Fri, 5 Jan 24[1]  arXiv:2401.01897 [pdfother]
      Intersection Numbers, Polynomial Division and Relative Cohomology
      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

      We present a simplification of the recursive algorithm for the evaluation of intersection numbers for differential n-forms, by combining the advantages emerging from the choice of delta-forms as generators of relative twisted cohomology groups and the polynomial division technique, recently proposed in the literature. We show that delta-forms capture the leading behaviour of the intersection numbers in presence of evanescent analytic regulators, whose use is, therefore, bypassed. This simplified algorithm is applied to derive the complete decomposition of two-loop planar and non-planar Feynman integrals in terms of a master integral basis. More generally, it can be applied to derive relations among twisted period integrals, relevant for physics and mathematical studies.

      [2]  arXiv:2401.01920 [pdfother]
      General Relativity from Intersection Theory and Loop Integrals
      Comments: Master's thesis. Second Post-Minkowskian correction, twisted (co)-homology, intersection theory
      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

      The study investigates the gravitational scattering amplitude between two Schwarzschild black holes in a two to two interaction, focusing on the Second Post-Minkowskian correction (2 PM). Analyzing contributions from box and cross-box diagrams, the research interprets Feynman integrals as pairings between twisted co-cycles and cycles. The concept of twisted (co)-homology groups is introduced, leading to a master integral decomposition formula. The study successfully applies intersection theory to compute coefficients of the master integral basis, marking the first application of intersection theory in the quantum field theoretic description of gravity. The results align with existing literature on the 2PM correction.

      [3]  arXiv:2401.01924 [pdfpsother]
      On the Hilbert Space of Dyons
      Comments: 23 pages
      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

      We revisit the construction of the Hilbert space of non-relativistic particles moving in three spatial dimensions. This is given by the space of sections of a line bundle that can in general be topologically non-trivial. Such bundles are classified by a set of integers--one for each pair of particles--and arise physically when we describe the interactions of dyons, particles which carry both electric and magnetic charges. The choice of bundle fixes the representation of the Euclidean group carried by the Hilbert space. These representations are shown to recover the 'pairwise helicity' formalism recently discussed in the literature.

      [4]  arXiv:2401.01925 [pdfother]
      Non-perturbative de Sitter Jackiw-Teitelboim gravity
      Comments: 34+10 pages, 4 figures
      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

      With non-perturbative de Sitter gravity and holography in mind, we deduce the genus expansion of de Sitter Jackiw-Teitelboim (dS JT) gravity. We find that this simple model of quantum cosmology has an effective string coupling which is pure imaginary. This imaginary coupling gives rise to alternating signs in the genus expansion of the dS JT S-matrix, which as a result appears to be Borel-Le Roy resummable. We explain how dS JT gravity is dual to a formal matrix integral with, in a sense, a negative number of degrees of freedom.

      [5]  arXiv:2401.01939 [pdfother]
      The Standard Model from String Theory: What Have We Learned?
      Comments: 37 pages, 1 figure
      Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

      Amidst all candidates of physics beyond the Standard Model, string theory provides a unique proposal for incorporating gauge and gravitational interactions. In string theory, a four-dimensional theory that unifies quantum mechanics and gravity is obtained automatically if one posits that the additional dimensions predicted by the theory are small and curled up, a concept known as compactification. The gauge sector of the theory is specified by the topology and geometry of the extra dimensions, and the challenge is to reproduce all the features of the Standard Model of Particle Physics from them. We review the state-of-the-art in reproducing the Standard Model from string compactifications, together with the lessons drawn from this fascinating quest. We describe novel scenarios and mechanisms that string theory provides to address some of the Standard Model puzzles, as well as the most frequent signatures of new physics that could be detected in future experiments. We finally comment on recent developments that connect, in a rather unexpected way, the Standard Model with Quantum Gravity, and that may change our field theory notion of naturalness.

      [4]  arXiv:2401.02334 (cross-list from hep-ph) [pdfother]

      Probing New Physics in light of recent developments in b→cℓν transitions

      Tahira YasmeenIshtiaq AhmedSaba ShafaqMuhammad ArslanMuhammad Jamil Aslam

      Comments: 32 pages, 9 figures

      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex)

      At present, experimental studies of the semileptonic B− meson decays at BaBar, Belle and LHCb, especially for the observables associated with the b→c transitions, show the deviation from the Standard Model (SM) predictions, consequently, providing a handy tool to probe the possible new physics (NP). In this context, we have first revisited the impact of recently measurements of R(D(∗)) and R(Λc) on the parametric space of the NP scenarios. In addition, we have included the R(J/ψ) and the R(Xc) data in the analysis and found that their influence on the best-fit point and the parametric space is mild. Using the recent HFLAV data, after validating the well established sum rule of R(Λc), we derived the similar sum rule for R(J/ψ). Furthermore, we have modified the correlation among the different observables, giving us their interesting interdependence. Finally, to discriminate the various NP scenarios, we have plotted the different angular observables and their ratios for B→D∗τντ against the transfer momentum square (q2), using the 1σ and 2σ parametric space of considered NP scenarios. To see the clear influence of NP on the amplitude of the angular observables, we have also calculated their numerical values in different q2 bins and shown them through the bar plots. We hope their precise measurements will help to discriminate various NP scenarios.

      [5]  arXiv:2401.02391 (cross-list from hep-ph) [pdfother]

      Updated numerical study of transverse single-spin asymmetries in single-inclusive pion production from lepton-nucleon collisions

      Sophia FitzgibbonsMichel MaldaJacob MarshDaniel PitonyakPenn Smith

      Comments: 13 pages, 6 figures

      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); Nuclear Experiment (nucl-ex); Nuclear Theory (nucl-th)

      We revisit the analysis of transverse single-spin asymmetries AN in lepton-nucleon scattering where only a single pion is detected in the final state, ℓN↑→hX. This observable is the Electron-Ion Collider (EIC) analogue to AN in proton-proton collisions, p↑p→hX, that has been studied intensely for decades, especially at the Relativistic Heavy Ion Collider (RHIC). We incorporate new theoretical developments in the collinear twist-3 framework and utilize recent extractions of (Sivers-like and Collins-like) quark-gluon-quark correlators in the numerical computations. We compare our calculations to HERMES measurements as well as make predictions for Jefferson Lab, COMPASS, and EIC kinematics. We further explore the role of next-to-leading order (NLO) corrections to the (twist-2) unpolarized cross section (denominator of AN) and consider what can be deduced empirically about the potential numerical significance of the full NLO calculation of AN in this process. We consider sources of theoretical uncertainty in our predictions, which present potential opportunities then for future measurements to improve our understanding of AN and multi-parton correlations in hadrons.

      Replacements for Fri, 5 Jan 24[6]  arXiv:2209.03968 (replaced) [pdfother]

      Standard Model Predictions for Rare K and B Decays without New Physics Infection

      Andrzej J. Buras

      Comments: V5: Modifications due to BELLE II result given in magenta color on pages 9, 16 and 18. New references added

      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Lattice (hep-lat)

      [7]  arXiv:2304.08007 (replaced) [pdfother]

      Determination of high-energy hadronic interaction properties from observables of proton initiated extensive air showers

      Isabel Astrid GoosXavier BertouTanguy Pierog

      Subjects: High Energy Physics - Experiment (hep-ex)

      [8]  arXiv:2305.18037 (replaced) [pdfother]

      Search for non-resonant production of semi-visible jets using Run 2 data in ATLAS

      ATLAS Collaboration

      Comments: 35 pages in total, author list starting page 18, 6 figures, 2 tables. Published as Phys. Lett. B 848 (2024) 138324. All figures including auxiliary figures are available at this https URL

      Journal-ref: Phys. Lett. B 848 (2024) 138324

      Subjects: High Energy Physics - Experiment (hep-ex)

      [9]  arXiv:2305.19029 (replaced) [pdfother]

      Thermal QCD in a non-uniform magnetic background

      B. B. BrandtF. CuteriG. EndrődiG. MarkóL. SandboteA. D. M. Valois

      Comments: 24 pages, 15 figures

      Journal-ref: JHEP11(2023)229

      Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)

      [10]  arXiv:2308.16240 (replaced) [pdfpsother]

      Charmless B→PPP Decays: the Fully-Antisymmetric Final State

      Bhubanjyoti BhattacharyaMirjam Fines-NeuschildAndrea HouckMaxime ImbeaultAlexandre JeanDavid London

      Comments: 13 pages, 4 tables, minor typos corrected, to appear in Phys. Rev. D

      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex)

      [11]  arXiv:2309.14571 (replaced) [pdfpsother]

      Software Citation in HEP: Current State and Recommendations for the Future

      Matthew FeickertDaniel S. KatzMark S. NeubauerElizabeth Sexton-KennedyGraeme A. Stewart

      Comments: 7 pages, 2 listings. Contribution to the Proceedings of the 26th International Conference on Computing in High Energy and Nuclear Physics (CHEP 2023)

      Subjects: High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

      [12]  arXiv:2310.01486 (replaced) [pdfother]

      Flavor Fragmentation Function Factorization

      Andrew J. LarkoskiDuff Neill

      Comments: 38 pages + appendices, 1 figure; v2: JHEP version, some minor expansions of explanations

      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); Nuclear Experiment (nucl-ex); Nuclear Theory (nucl-th)

      [13]  arXiv:2401.00596 (replaced) [pdfother]

      Bulk medium properties of heavy-ion collisions at beam energy scan with a multistage hydrodynamic model

      Lipei Du

      Comments: v1: 15 pages, 12 figures; v2: figs. 2 and 4 slightly adjusted

      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); Nuclear Theory (nucl-th)

      فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ‎﴿٤٥﴾‏

       

      High Energy Physics - ExperimentNew submissions
      Submissions received from Wed 3 Jan 24 to Thu 4 Jan 24, announced Fri, 5 Jan 24

      [ total of 13 entries: 1-13 ]
      [ showing up to 2000 entries per page: fewer | more ]

      New submissions for Fri, 5 Jan 24[1]  arXiv:2401.02248 [pdfother]
      CALPAGAN: Calorimetry for Particles using GANs
      Subjects: High Energy Physics - Experiment (hep-ex)

      In this study, a novel approach is demonstrated for converting calorimeter images from fast simulations to those akin to comprehensive full simulations, utilizing conditional Generative Adversarial Networks (GANs). The concept of pix2pix is tailored for CALPAGAN, where images from fast simulations serve as the basis(condition) for generating outputs that closely resemble those from detailed simulations. The findings indicate a strong correlation between the generated images and those from full simulations, especially in terms of key observables like jet transverse momentum distribution, jet mass, jet subjettiness, and jet girth. Additionally, the paper explores the efficacy of this method and its intrinsic limitations. This research marks a significant step towards exploring more efficient simulation methodologies in High Energy Particle Physics.

      Cross-lists for Fri, 5 Jan 24[2]  arXiv:2401.01913 (cross-list from physics.ins-det) [pdfpsother]
      Development of the CMS Magnetic Field Map
      Comments: 12 pages, 7 figures, 1 equation, 32 references
      Journal-ref: Symmetry 15 (2023) 1030
      Subjects: Instrumentation and Detectors (physics.ins-det); High Energy Physics - Experiment (hep-ex)

      This article focuses on pioneering work on the performance of the three-dimensional (3D) magnetic field map in the entire volume of the Compact Muon Solenoid (CMS) detector at the Large Hadron Collider at CERN. In the CMS heterogeneous magnetic system, the magnetic flux is created by a superconducting solenoid coil enclosed in a steel flux-return yoke. To describe the CMS magnetic flux distribution, a system of the primitive 3D volumes containing the values of the magnetic flux density measured inside the superconducting coil inner volume and modelled outside the coil across a special mesh of reference nodes was developed. This system, called the CMS magnetic field map, follows the geometric features of the yoke and allows the interpolation of the magnetic flux density between the nodes to obtain the magnetic field values at any spatial point inside a cylinder of 18 m in diameter and 48 m in length, where all the CMS sub-detectors are located. The geometry of the volumes is described inside one 30{\deg} azimuthal sector of the CMS magnet. To obtain the values of the magnetic flux density components across the entire azimuth angle of the CMS detector, rotational symmetry is applied.

      [3]  arXiv:2401.01941 (cross-list from hep-ph) [pdfother]
      The DIS 1-Jettiness Event Shape at N3LL+O(α2s)
      Comments: 38 pages, 8 figures
      Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); Nuclear Theory (nucl-th)

      We present results for the τ1 and τ1a 1-Jettiness global event shape distributions, for Deep Inelastic Scattering (DIS), at the N3LL + O(α2s) level of accuracy. These event-shape distributions quantify and characterize the pattern of final state radiation in electron-nucleus collisions. They can be used as a probe of nuclear structure functions, nuclear medium effects in jet production, and for a precision extraction of the QCD strong coupling. The results presented here, along with the corresponding numerical codes, can be used for analyses with HERA data, in EIC simulation studies, and for eventual comparison with real EIC data.

      وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‎﴿الأعراف: ٤٤﴾‏

      وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أُولَـٰئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الْأَشْهَادُ هَـٰؤُلَاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‎﴿هود: ١٨﴾‏

       

      [الآثار الواردة فی العدل و الإنصاف‌]

      قوله ع‌ أو أجحف الوالی برعیته قد جاء من نظائره الکثیر جدا و قد ذکرنا فیما تقدم نکتا حسنة فی مدح العدل و الإنصاف و ذم الظلم و الإجحاف و 14- قال 14النبی ص زین الله السماء بثلاثة الشمس و القمر و الکواکب و زین الأرض بثلاثة العلماء و المطر و السلطان العادل. 17- و کان یقال إذا لم یعمر الملک ملکه بإنصاف الرعیة خرب ملکه بعصیان الرعیة . 17- و قیل لأنوشروان أی الجنن أوقى قال الدین قیل فأی العدد أقوى قال العدل .

      ...

      17- قال رجل لسلیمان بن عبد الملک و هو جالس للمظالم یا أمیر المؤمنین أ لم تسمع قول الله تعالى‌ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اَللََّهِ عَلَى اَلظََّالِمِینَ‌ [1] قال ما خطبک قال وکیلک اغتصبنی ضیعتی و ضمها إلى ضیعتک الفلانیة قال فإن ضیعتی لک و ضیعتک مردودة إلیک ثم کتب إلى الوکیل بذلک و بصرفه عن عمله .

      شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 11، ص 97- 99

      http://lib.eshia.ir/15335/11/99

       

      قوله‌ لم أر کالجنة نام طالبها یقول إن من أعجب العجائب من یؤمن بالجنة کیف یطلبها و ینام و من أعجب العجائب من یوقن بالنار کیف لا یهرب منها و ینام أی لا ینبغی أن ینام طالب هذه و لا الهارب من هذه .

      و قد فسر الرضی رحمه الله تعالى معنى قوله‌ و السبقة الجنة

      نبذ من أقوال الصالحین و الحکماء

      و نحن نورد فی هذا الفصل نکتا من مواعظ الصالحین یرحمهم الله تناسب هذا المأخذ فمما یؤثر عن أبی حازم الأعرج کان فی أیام بنی أمیة قوله لعمر بن عبد العزیز و قد قال له یا أبا حازم إنی أخاف الله مما قد دخلت فیه فقال لست أخاف علیک أن تخاف و إنما أخاف علیک ألا تخاف .

      ...

      دخل متظلم على سلیمان بن عبد الملک فقال یا أمیر المؤمنین اذکر یوم الأذان قال و ما یوم الأذان قال الیوم الذی قال تعالى فیه‌ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اَللََّهِ عَلَى اَلظََّالِمِینَ‌ [2] فبکى سلیمان و أزال ظلامته .

      شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 2، ص 93- 97

      http://lib.eshia.ir/15335/2/97

       

      سربازان راه روشن سلیمانی

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند؛ بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد... این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله.»
      پیام تسلیت درپی شهادت زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان؛ ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54827

       

      بنده ی حقیر اول از همه اینجا مایلم که یک مقاله ای وارده از حتی المقدور مقالات امروز در آرشیو فیزیک انرژی بالا هر چند که یکشنبه هم هست و بدلیل آخر هفته بودن یکشنبه ها و یحتمل تعطیلات سال نو میلادی را انتخاب کنیم:

      https://arxiv.org/list/hep-ex/new

      https://arxiv.org/list/hep-th/new

      اتفاقاً خیلی مقالات جالبی هم وارد شده اند که حالا بعداً هم بیشتر یک نگاهی بدانها خواهم انداخت. ولی نکته ای که هست این است که روشن هم هست که اگر مقالات مورد بحث را اینجا یا حتی جای دیگری هم وارد هم نکنید و بعداً بخواهید بدانها دسترسی داشته باشید، یحتمل با این حقیر موافقت کنید که با آدرسهای بالا که کماکان مربوط به آدرس روز هم هستند موفق نخواهید شد. مگر اینکه حافظه ی کمی تا خیلی خوبی هم داشته باشید و مقاله را بخاطرش هم بسپارید.

      ولی یک نکته ای دیگر هم هست در آیاتی که در اول نظر هم آمده اند و بلکه در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید هم آمده است. این آیه در متن خطبه ها و نامه ها و حکمتها و ... خود نهج البلاغه نیامده است و الا یحتمل جستجوی گوگلی آنرا ارائه هم می کرد. ولی این نکته هم خیلی قابل توجه یحتمل باشد برای طلبه ی تازه وارد بدتر از این حقیر که چرا ابن ابی الحدید در مبحث عدل و علما و حکما از سلیمان ابن عبدالملک هم می فرماید؟ یحتمل بعضی اشکال هم کنند که خوب اسمش رویش است که ابن ابی الحدید معتزلی است دیگر، ولی این در صورتی هم هست که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم خود نهج البلاغه ابن ابی الحدید را به عنوان مرجعی که از خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها و بلکه از منابعی که این خطبه را نقل کرده اند از قبیل عایشه ارائه می فرمایند. پس مسئله چیست؟ خود فیشهای حضرت آیت الله امام خامنه ای جواب مسئله را کماکان می دهند که ما اینجا نمی خواهیم عین فیشها را هم اینجا بیاوریم. ولی یک جا در فیشها مسئله ای مربوط به خود سلیمان ابن عبدالملک مطرح است و بعد در برچسبهای همان فیش هم می رسیم به خطبه ای عظیم آن حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در سال 1377 که یحتمل آیا در محرم و صفر هم هست و بحث عاشورای حسینی هم مطرح است! جهاد تبیین اینجا است که چطور شد که بعد از پنجاه سال جامعه ی اسلامی زمان پیغمبر و بعد از آن یک مرتبه رسید به جایی که آنقدر از درون پوک هم شد و بلکه ظاهری از اسلام هم دیگر باقی نماند که همین جامعه ی مسلمین آنطور فجیع امام حسین سلام الله علیه را ارباً اربا و شهید کردند و سرش بالای نیزه رفته و اهل بیتش اسیر شده و ...؟ در همین خطبه هم ایراد می شود که چطور به ایران اشکال می کنند که از تروریسم دفاع می کند در حالی که در فلسطین اشغالی صاحبخانه ی فلسطینی را که غاصبان صهیونیستی حقش را پایمال کرده اند و فقط به عنوان یک مثال با شیخ احمد یاسین هم آنطور رفتار کرده اند که زندان رفته و شکنجه شده و بر صورتش شلاق زده شده و ...، آنوقت ویکیپدیا می فرماید اصلا این شیخ خودش هم از قبل فلج بوده است. خوب، گیریم که خودش هم فلج شده بوده در 12 سالگی و بینایی اش هم ضعیف بوده است، ولی دیگر چرا او را با موشک هم حتی در مسجد مورد اصابت قرار داده و ترور کرده اید؟ چون رهبر حماس هم بوده است؟! برای همین هم مساجد و کلیساها و بیمارستانها و مدارس را در غزه و کرانه باختری و غیره در فلسطین موشک باران می کنید؟

      مسئله ی جابجایی عدل الهی و بلکه تفاوت خلیفگی و پادشاهی را هم سلمان فارسی در جواب عمر خطاب در همین خطبه حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می فرمایند که سلمان جواب داد که اگر درهمی را از جایش به ناحق این ور آنور کنی پادشاهی و اگر حق را حتی در جابجایی یک درهم هم رعایت کنی آنگاه خلیفه ای. یعنی مسئله اصلا این نیست که رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا بیاید بگوید من هم صهیونیستم و آنگاه مدعی هم یحتمل بخواهد شود که خیلی هم عادل است و او کجا و پادشاهی هم کجا؟!

      ولی حالا اصلا برای جهاد تبیین مسئله ی سلیمان بن عبد الملک که حاکم فلسطین هم اتفاقاً بوده است و چرا ابن ابی الحدید معتزلی از او هم می گوید، یحتمل بعضی اشکال هم کنند که خوب اگر دنبال مسئله ی هندسی هم در کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی بگردید، آنگاه حیزان هم شوید که پس هندسه ی مسئله کجا است؟! و اینجا در شرح ابن ابی الحدید هم مسئله همین است دیگر. یعنی به عبارت دیگر این درست است که شرحی را که فخر رازی بر اشارات و تنبیهات ابن سینا هم نوشته است را باز خواجه نصیر طوسی شرحی دیگر هم بر آن نوشته است، ولی سوال اینجا هم یحتمل هست که آیا شرحی هم بر شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی هم نوشته شده است که محکوم به  همان مشکل شرح فخر رازی بر اشارات و تنبیهات نیز نشود؟!

      موضوع دیگر این است که اگر ابن ابی الحدید یا همین سلیمان ابن عبد الملک را هم در گوگل جستجو کنید، اول متن انگلیسی ویکیپدیایی در نتایج جستجوها داده می شوند و بعد فارسی نتایج هم می آیند. و این همان گوگلی هم هست که صاحبانش عراق را هم هنوز اشغال کرده اند و حتی می گوید که سلیمان بن عبد الملک هم illigitimate یعنی نامشروع بوده است ولی بعد دیگر آنرا باز هم حتی در متن انگلیسی ویکیپدیا جستجو کنید هم نخواهید یافت! نکته ایننجا این است که آیا مسئله فقط از گمراهی و مورد غضب واقع شدن نصاری و یهود هم هست، یا یحتمل اصلا مسئله ی نامشروعیت یا ولد زنایی فرزندی را هم کارشان به جایی کشیده است که بدهم نمی دانند و بلکه نه فقط مورد غضب الهی و انبیاء بعد از حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم واقع شده اند که حتی همه ی انبیاء خود را هم یکجا حاضرند بین الظلوعین کشنه و سرکارشان هم بروند. جهاد تبیین روحانیت و مسلمانان همه و همه اینجا است که تبیین شود که داری چه می کنی؟ اسلام نمی آوری که اینچنین هم کنی و بلکه هنوز هم از داعش است که دفاع می کنی و کمکشان هم می کنی که مردم خودت را هم هر جوری دچار طغیان و طاغوت هم شدند، یک وقت نکند چیزی بگویی؟! در آپدی Upday خبری را دیدم که گویا در لندن هم بوده است که یک ستاره آرتیست همجنسگرا drag star به اسم ویوین می رود در صف مکدونالد ایستاده بوده که کسی او را می شناسد و یک مشت می کوبد توی صورتش و کارش به دادگاه هم کشیده بوده. بنده ی حقیر مانده بودم که این "درگ استار" یعنی چه؟ و تازه بعد از جستجوهایی گوگلی و ویکیپدیایی متوجه شدم مسئله چیست و بلکه معنی درگ استار هم یعنی چه و ...؟!!! بنده ی حقیر که بعد از این همه سالهای متمادی آشنایی با زبان انگلیسی یادم نمی آید چیزی به اسم "درگ استار" شنیده باشم و برایم تازگی داشت! یا این خیلی جدید است یا بنده یحقیر است که خیلی امل تشریف دارد و از آخرین مسائل مد و تفریحات سالم و ناسالم خبر ندارم. همان خدا را شکر که ادبیات بنده ی حقیر مال عهد بوق هم باشد! مثل این است که این اصطلاح برایت هنوز جا نیفتاده باشد که حتی همان ده ها پیش هم بود که بعضی شعرا یا خوانندگان کوچه بازاری غربی این مسئله را بابش هم کرده باشند که بجای اینکه می خواهد بگوید: من خوبم، بگوید: من بدم و ...! خوب، می خواهید جو بایدن نگوید من صهیونیستم و بلکه اینجور هم پشت جنایاتش بر علیه فلسطینیان بایستد؟!!! بقول حاج آقای معممی، می فرمایند آیا ترامپ را می خواهی مسلمان کنی؟ جواب ترامپ قمارباز فاسق را شهید سلیمانی هم داد. یحتمل بعضی اشکال هم کنند که جهاد تبیین را باید قبل از اینکه ترامپ و بایدن هم دست به جنایاتشان بزنند کرد یا خیر و بلکه هنوز هم فایده دارد؟ و چرا که مسئله، مسئله ی جهاد تبیین برای امام المستضعفین و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف و سربازانش هم هست و .... بگذریم یا امام زمان فضولی زیادی نباشد، خودت که می دانی که عرض بنده ی حقیر این است که اگر ایالات متحده استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را درست همه بدانها معرفت هم پیدا کنند، حتی امثال ترامپ و بایدن حتی آمریکای شیطان بزرگ هم به گفته ی امام خمینی قدس سره الشریف هیچ غلطی نمی توانند بکنند و مسئله حل است و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدِفِینَ ‎﴿الانفال: ٩﴾‏

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۱۴

      نماهنگ | ستاره‌های آسمان کویر

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بنده در طول سالها اُنس با کرمان و کرمانی‌ها، نقاط درخشانی را در این استان و در مردم این استان، بالعیان مشاهده کرده‌ام؛ شنیدنی نیست، دیدنی است، حس‌کردنی است. اگر بخواهیم در چند جمله از مهم‌ترینِ این ویژگی‌ها اسم بیاوریم، من باید عرض کنم که اوّلاً هویّت عمیق فرهنگی کرمان، ثانیاً نخبه‌پروری کرمان... نجابت اخلاقی و ایمان صادقانه‌ی مردم کرمان، و پیشگامی مردم کرمان در پیوستن به نهضت اسلامی و انقلابی... زمینه‌ی بُروز شخصیّت بزرگی مثل حاج قاسم سلیمانی اینها است... بله، یک قاسم سلیمانی کافی است که نه فقط استان کرمان، بلکه ملّت ایران به او افتخار کند و مباهات کند؛ این درست، امّا مطلب مهمّ دیگر در کنار این، آن است که آن زمینه‌ی فرهنگی‌ای که قاسم سلیمانی را تربیت میکند چیست؛ به این زمینه‌ی فرهنگی باید تکیه کرد. آن ایمان صادقانه، آن گذشتها، آن سلامت فکری و هدایت الهی‌ای که خدای متعال به مردمی عنایت میکند، زمینه‌های فرهنگی است. البتّه این زمینه‌ها همیشه هست، منتها وقتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، این ظرفیّتها بُروز پیدا نمیکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود می‌آید، آن‌وقت این شخصیّت‌ها یکی‌یکی ظهور میکنند، بُروز پیدا میکنند: آن، شهید حسین علم‌الهدیٰ است، آن شهید علی هاشمی است، آن شهید همّت است، آن شهید حاج قاسم سلیمانی است.» ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب درباره مردم کرمان، نماهنگ «ستاره‌های آسمان کویر» را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: کرمان؛ شهید حاج قاسم سلیمانی؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54824

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

      بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام

      در سالروز ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)(۱)

      بسم الله الرّحمن الرّحیم

      و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

      به نظرم جلسه تا همین‌جا کافی است؛ واقعاً حدّاکثرِ استفاده را کردیم، از شعر و از مضمون و از مدح و از آهنگ و از همه چیز. اوّلاً عید سعید ولادت صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) را تبریک عرض میکنم و خداوند را قسم میدهم به حرمت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) که معرفت ما را نسبت به این بزرگوار روزبه‌روز بیشتر کند؛ همچنین ولادت فرزندش امام بزرگوارمان که راه جهاد فاطمی را این بزرگوار بخوبی طی کرد و پیش رفت. روز شهادت عزیز ما حاج قاسم سلیمانی هم هست که ان‌شاءالله خدای متعال تفضّلاتی را که بر خاندان پیغمبر کرده است، بر روح این عزیز پیرو واقعی خاندان پیغمبر نازل کند، ما را هم به ایشان ملحق کند و از شفاعتشان برخوردار کند.

      من یک مطلبی را آماده کرده‌ام درباره‌ی مسئله‌ی «جهاد تبیین»؛ چرا؟ چون این جلسه متشکّل از کسانی است که میتوانند پیشروان «جهاد تبیین» باشند. جلسه‌ی مادحان اهل‌بیت و ستایشگران مکتب اهل‌بیت (علیهم السّلام) جلسه‌ی بیان تبیین مجاهدانه است. بحث من امروز این است؛ حالا هر مقداری که توانستیم و وقت بود.

      در میان خصوصیّات برجسته و ممتاز فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)، یکی از خصوصیّات بسیار برجسته «جهاد تبیین» فاطمه‌ی زهرا است. ایشان دو خطابه‌ی ممتاز و نامدار ایراد کردند که یکی از آن دو خطابه، خطابه‌ی معروف ایشان: «اَلحَمدُ لِلَّهِ عَلىٰ‌ ما اَنعَمَ وَ لَهُ‌ الشُّکرُ عَلىٰ ما اَلهَم»(۲) در جمع صحابه است که درباره‌ی این خطابه گفته شده که در ردیف بهترین خطبه‌های نهج‌البلاغه است ــ آن کسانی که اهل بلاغت و اهل فهمند، این‌جور گفته‌اند؛ مملو است از معارف و حقایق ــ یکی هم آن خطبه‌ی حضرت خطاب به زنان مهاجر و انصار است: «اَصبَحتُ وَ اللَهِ عائِفَةً لِدُنیاکُم قالِیَةً لِرِجالِکُم»(۳) یا «عائِفَةً لِدُنیاکُنَّ قَالِیَةً لِرِجالِکُنَّ»؛(۴) این دو خطابه «جهاد تبیین» فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) در مدّت کوتاهی بعد از رحلت پیغمبر است.

      درباره‌ی آن خطبه‌ای که در جمع صحابه بیان کردند، مرحوم مجلسی (رضوان الله علیه) طرق متعدّدی را، اسانید مختلفی را ذکر کرده؛ غیر از ایشان هم دیگران سندهای معتبر و مهمّی را بیان کرده‌اند. ابن‌ابی‌الحدید این خطبه را که نقل میکند، میگوید من از کتب شیعه و علمای شیعه نقل نمیکنم اینها را، از طرق اهل‌سنّت نقل میکنم؛(۵) ذکر میکند که از چه کسی نقل میکند این خطبه را و او شخص ثقه‌ای است و خصوصیّاتش را بیان میکند. آن کسانی که روایتِ این خطبه به آنها نقل میشود چند نفرند، از جمله جناب عایشه است؛ عایشه یکی از نقل‌کنندگان خطبه‌ی فدکیّه‌ی حضرت زهرا است. از جناب زیدبن‌علی (سلام الله علیه و علی ابیه) نقل شده است که من دیدم بزرگان آل ابی‌طالب این خطبه را از پدرانشان نقل میکردند، به فرزندانشان یاد میدادند، برای اینکه این خطبه در تاریخ بماند؛ عبارت ایشان این است: رَاَیتُ مَشایِخَ آلِ اَبی طالِبٍ یَروونَهُ عَن آبائِهِم وَ یُعَلِّمونَهُ اَبنائَهُم؛(۶) یعنی اعتبار این خطبه این‌جوری است، در این حد است. انتظام فکری و منطق قوی در این خطبه، از لحاظ مضمون، همراه شده با استحکام لفظی و زبان فاخر و با زیبایی‌های ادبی. تصوّرش را بکنید فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)، بانوی هجده‌ساله، بیست‌ساله، حدّاکثر بیست‌وپنج‌ساله، با آن مصائب، خطبه‌ای بیان میکند که بزرگان اهل بلاغت این‌جور با حیرت آن را تلقّی میکنند و به آن نگاه میکنند.

      در یک ‌چنین خطبه‌ای با این لفظ و معنا، حقایقی را که در نظرها نبود یا اگر بود، مورد غفلت بود، بیان میکند و روشن میکند. معارف زیادی در این خطبه هست، توحید هست، نبوّت هست، مسئله‌ی امامت و ولایت هست، مسئله‌ی عدالت هست؛ این سنّت را فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) بعد از پیغمبر پایه‌گذاری کرد، فرزندان ایشان و خاندان پیغمبر هم از ایشان پیروی کردند؛ خطبه‌های امیرالمؤمنین، خطبه‌ی امام حسین (علیه السّلام) خطاب به علما که خطبه‌ی تکان‌دهنده‌ی فوق‌العاده‌ای است ــ اَنتُم اَیَّتُهَا العِصابَةُ عِصابَةٌ بِالعِلمِ مَشهورَة ــ(۷) خطبه‌ی حضرت زینب در کوفه، خطبه‌ی امام سجّاد در شام، خطبه‌ی امام صادق در عرفات که «امامت» را معنا میکند ــ اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَسولَ اللَهِ کانَ هُوَ الاِمام ــ(۸) اینها همه دنباله‌ی سنّتی است که زهرای اطهر پایه‌گذاری کرده. این سنّت خطبه‌خوانی، تبیین حقایق، از اینجا شروع شد و ادامه پیدا کرد، تا آنجایی که ممکن بود؛ یک جاهایی هم ممکن نبود.

      بعد، به تبَع اهل‌بیت، زبان‌آوران ممتاز و برجسته‌ی پیرو اهل‌بیت هم این خط را دنبال کردند، تبیین حقایق کردند در زبان شعر؛ نه شعرای درجه‌ی دو و متوسّط، [بلکه] شعرای درجه‌ی یک. این شعرای معروفی که شما می‌شنوید اهل‌بیت را مدح کردند، شاعران درجه‌ی یک عرب در دوران خودشان هستند: فرزدق در زمان خودش شاعر درجه‌ی یک است، کُمیت اسدی شاعر درجه‌ی یک است، سیّد حمیَری شاعر ممتاز درجه‌ی یک است. دعبل خزاعی شاعر درجه‌ی یک است. ابوالفرج اصفهانی شرح‌حال این شعرا را که ذکر میکند ــ در کتابِ بیست‌وچندجلدیِ اغانی ــ به سیّد حمیَری که میرسد، چون سیّد حمیری خیلی روشن و صریح مخالفین اهل‌بیت را هجو کرده، میگوید من دلم میخواهد درباره‌ی این شاعر بزرگ حرف بزنم ــ چون [واقعاً ایشان] خیلی بزرگ است ــ منتها چون نسبت به بعضی از صحابه حرفهایی زده، ملاحظه میکنم و نمیگویم، مقداری میگویم؛ آن «مقدار» پنجاه صفحه است؛ بیش از همه‌ی شعرائی که در آنجا ذکر کرده! یعنی عظمت این شاعر در این حد است. اینها هستند کسانی که معارف اهل‌بیت را تبیین کردند؛ [کار] اینها فقط شعر گفتن نیست، تبیین معارف اهل‌بیت است. همه‌ی اینهایی که اسم آوردم و غیر از اینها ــ شاعران بزرگ دیگری هم هستند، برجسته‌هایشان اینها هستند ــ این را دنبال کردند. این مال تاریخ زمان ائمّه (علیهم السّلام) و اندکی بعد از ائمّه.

      در زمان ما، بزرگ‌ترین کسی که «جهاد تبیین» کرد امام راحل بود، و بزرگ‌ترین کاری که با «جهاد تبیین» انجام گرفت، کاری بود که امام بزرگوار ما انجام داد. امام راحل با «جهاد تبیین» کاری کرد که دیگران با هیچ وسیله‌ی سخت‌افزاری و نرم‌افزاریِ دیگری، نه میتوانستند بکنند، نه امیدش را داشتند که بکنند؛ امام با زبان و با منطق [این کار را کرد]؛ «جهاد تبیین» این است. [امام] از روز اوّل نهضت شروع کرد به حرف زدن، تا روزی که آمد اینجا در بهشت زهرا گفت من تو دهن این دولت میزنم و دولت تعیین میکنم؛(۹) همه با «جهاد تبیین» بود. با «جهاد تبیین» چه کار کرد؟ با «جهاد تبیین» حکومت دیرپای فاسد ننگین دیکتاتوری و مستبدّانه‌ی سلطنتی ارثی را ازاله کرد و حکومت مردم‌سالاری اسلامی و دینی را سر کار آورد؛ مسئله‌ی «جهاد تبیین» این است، اهمّیّتش این است. خب این درس فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است که در طول زمان ادامه پیدا کرد و رسید به امام بزرگوار.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54820#_ftnref1

       

      یک جهاد تبیین هست که می خواهد انسانها را به توحید و نبوت و امامت و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم راهنمایی کند؛ دعوای ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی اینجا است هر چند که و آخر دعوانا والحمد لله رب العالمین. مسئله ی التقاط و درگیری بلکه لزوم وحدت حوزه و دانشگاه هم از اینجاها است که برمی خیزد. حضرت آیت الله محمود محمدی عراقی در برنامه ی ماجرا همینطوری که بنده ی حقیر کانالها را می چرخاندم و در کانال چهار غلط نکنم بدان رسیدم در رابطه با استاد مصباح یزدی در رابطه با التقاط به کتاب خلقت انسان یدالله سحابی و کتاب خلقت انسان در قرآن اشاره فرمودند و اضافه کردند که بر حسب آموزه های قرآنی انسان حیوان نیست و بلکه خدای متعال فرموده است که نفخت فیه من روحی: 

      فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ‎﴿الحجر: ٢٩﴾‏

      فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ‎﴿ص: ٧٢﴾‏

      نکته ای که در توحید نهفته است اینجا است که برای اینکه انسان بتواند به حکمتی الهی که خدای متعال از روح خود هنگام خلقتش در او به ودیعه گذاشته است پی ببرد، احتیاج به توحید هم دارد که ادیان توحیدی و حتی غیر توحیدی نیز در تبیین آن سعی هم می کنند از هم سبقت بگیرند و از یکدیگر جلو بزنند و .... نکته ای که هست این است که انسان وقتی می خوابد، بنوعی باز می گردد به یک حیات کمابیش نباتی، و همینطور در خورد و خوراک و تولید مثل هم وجه اشتراکاتی با حیوانات دارد که در سوره ی انعام هم بدان اشاره شده است. و اما اینکه چطور هم بشر می تواند در فرض بفرمایید موسسه ی رویان تلاش کند که از روی تکثیر سلولی گوسفندی را تولید مثل کند، این یک علم و تکنولوژی و دامپزشکی و پزشکی را می طلبد که در رابطه با دلایل نازاییهای انسانی هم یحتمل می تواند کمک حال جامعه هم باشد. ولی اینکه به مسئله چطور هم نگاه می شود و بلکه دیدگاههایی فرعونی و حتی اصلاح نژادی نژادپرستانه هم در آن دخالت دارند، بستگی دارد به اینکه آیا با جامعه ای توحیدی هم طرفیم یا لااقل سعی در جهت رسیدن به این جامعه به عنوان جامعه ی آرمانی اش دارد تلاش می کند یا خیر. مشکل اینجا است که در ایالات متحده چند جهانی خصوصاً اینترنتی اطلاعاتی امروزی، خیلی راحت هم هست که جوامع غیر توحیدی هم دسترسی به اطلاعات توحیدی نیز پیدا کرده ولی مدعی هم شوند که اصلا کدام توحید؟! کی گفته ما اصلا توحید را هم قبول داریم! آنجایی که بعضی حتی نمی توانند بین فرقه گرایی و دینمداری را هم تشخیص دهند، اینجا است که آنقدر هم در رقابتهایش با توحید و نبوت و امامت رفته است توی دعوا و در عین حال همه چیز را هم حاشا می کند و بلکه خود هم یک جورهایی ادعای نبوت و امامت هم دارد می کند که دیگر یادش می رود در دانشگاه ها اساتید دانشگاه هم چطور همچون رابطه ی مراد و مریدان و شاگردان خود هم کارهای خود را هر چه بیشتر هم دنبال می کنند. ولی در عین حال نیز چون آن رابطه ی مرید و مرادی در حکمت الهی را هم متوجه نمی شوند، یحتمل حتی اصلا وارد حکمت الهی هم سعی نمی کنند شوند و ماورای طبیعیات و مادیات را هم نمی توانند درک کنند و هر چند که مسائل را یحتمل به زبانهای ریاضی فیزیکی نیز خلاصه و تنزل هم دهند و ....

      اینجا در تردد بین حوزه و دانشگاه، حوزوی یحتمل بتوان گفت یک جور و دانشگاهی هم یحتمل جوری دیگر چوب را برمی دارد و مریدان امام زمان عجل الله فرجه الشریف را دنبال می کنند چرا که هر کدام هم ادعاهای خود را دارند و ...! ولی مسئله ی توحیدی هم اینجا است که از یک جاهایی به آنطرفتر هم ابرتقارنهایی رخ می دهند که هر چند یحتمل شکست همین ابرتقارنها را هم داریم، ولی امام زمان عجل الله فرجه الشریف و سربازانش در جهاد تبیین بر علیه دشمن پیروز می شوند و غلبه می یابند و راه این کار را هم یاد می گیرند و بلکه دیگر هم نمی ترسند که توحید را جهانی کنند.

      بنده ی حقیر نمی دانم چطور بود که داشتم راجع به فیلمی در ویکیپدیا می خواندم که رسیدم به نامه ای مربوط به سالهای حدود 2012 از گونتر گراس که آلمان نباید هم به رژیم اشغالگر قدس زیردریایی با توانایی حمل کلاهکهای هسته ای که با آن بتواند ایران را تهدید هم کند را بدهد! در جوابش یک یهودی که می گوید در هولوکاست هم بوده است، Itamar Yaoz-Kest، یک جوابی داده بود به این مضمون که اگر ما قرار است تهدید و بلکه نابود هم شویم، همان بهتر که همه چیز روی زمین هم با ما نابود شود! یکی نیست به او بگوید اینقدر نگران نابودی خودت هستی از بس که ظالمی است که نمی توانی سرزمین فلسطینیان که بحق هم مال آنها است را به آنها برگردانی و این همه جنایات هم داری می کنی. نمی تواند درک کند که تویی که برای فلسطینیان تهدیدی و نه اینکه فلسطینیان باشند که تو را تهدید می کنند؛ مسئله ظالمیت و خوی فرعونی و نژادپرستانه ی تو است که داری به همه ی جهانیان هم نشان نمی دهی؛ به داستان فیلم طبل حلبی گونتر گراس یک معنای جدیدی داری می دهی هر چند که یحتمل 30 الی 40 سال پیش بود که آنرا دیدم و غلط نکنم کتابش را هم باید یک جایی داشته باشم! ایران را هم تازه تهدید می خواهد بکند؛ غلطهای زیادی!

      بگذریم، بنده داشتم استاد نتا انگلهارت را می دیدم که کیست: گاری هورویتز؛ که بفکرم هم رسید که آیا این هورویتز باید باشد یا بلکه هم یحتمل حورویتز است. غلط نکنم همان هورویتز است. گویا این هورویتز یک خانواده ی معروفی هم هست که خاخامهای زیادی هم دارد. ولی در ریاضیات و بلکه فیزیک هم به انواع قضایا برمی خورید به این اسم قضیه ی هورویتز که با انواع دیکته ها هم می آیند! مثلاً Horowitz, Hurwitz ... حتی حدس هورویتز-مایر را هم دارید:

      https://link.springer.com/article/10.1007/JHEP03(2017)104

      البته ناچاراً بعضی یحتمل اینجا اشاره هم کنند که بهتر است به واپاشیهای ذرات چارمونیوم هم اشاراتی شود که نه فقط در اطلس و سی ام اس و بلکه BESIII هم بررسی می شوند. بعضی یحتمل اشکال کنند که آیا بهتر نمی بود که اول خودمان این آزمایشات الکترون- پوزیترونی را انجام می دادیم و از نتایجش هم مطمئن می شدیم و آنگاه مقالاتش را منتشر می کردیم؟! آیا چاره ی دیگری برای این کار نداریم که به این مراکز و امثالهم برای ذراتی مثل شارمونیومها یا چارمونیومها هم متوسل شویم و بلکه صورت مسئله و حتی راه حل آنرا هم کلاً لو دهیم و ...؟! چارمونیوم! ساخت این نوع برخوردکننده ها و شتابدهنده ها و ... یحتمل از نوع آزمایشگاه هایی است که حکومتها و مثلاً وزارت نیرو و ... هم باید به آنها اهتمام ورزند و فقط مربوط به دانشگاه ها هم نیست. بنده یحتمل در اینترنت بتوانم به متصدی جی استور ایراد کنم که مقالات را درست نمی توانم بخوانم و لذا بگوید می خواهی به دانشگاهی هم وصل شوی؟ و به دانشگاه تهران هم وصلم کند! ولی بعید بنظرم می رسد که بخواهم به ال اچ سی یا BESIII بگویم که چطور است برای خودم یک برخورد کننده ی چارمونیوم هم درست کنم ببینم مسائل چیست و آنها هم بفرمایند می خواهی وصلت کنیم به ازمایشگاه های خودمان؟! خدا را چه دیدید! بی شوخی، شمش طلا که ازشان نخواستیم، چارمونیوم است! ولی بعضی دوزاریشان نمی افتد که بابا چرا یه کاری هم نمی کنی که بقیه سعی کنند یاد بگیرند چطور چارمونیوم و دیگر ذرات یحتمل تاریک را از تو یاد بگیرند چه کارشان هم کنند و بلکه از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل کرده و حتی مسائل مربوط به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را هم آنقدر آزمایشاتش را تکرار کنیم که دیگر مسائل فوت آب برایمان شوند و بلکه از طرق یادگیریهای ماشینی و هوش مصنوعی هم به پیشرفتهای چشمگیرتری دست یابیم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَـٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٤﴾‏

      وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٩﴾‏

       

      [الآثار الواردة فی العدل و الإنصاف‌]

      قوله ع‌ أو أجحف الوالی برعیته قد جاء من نظائره الکثیر جدا و قد ذکرنا فیما تقدم نکتا حسنة فی مدح العدل و الإنصاف و ذم الظلم و الإجحاف و 14- قال 14النبی ص زین الله السماء بثلاثة الشمس و القمر و الکواکب و زین الأرض بثلاثة العلماء و المطر و السلطان العادل. 17- و کان یقال إذا لم یعمر الملک ملکه بإنصاف الرعیة خرب ملکه بعصیان الرعیة . 17- و قیل لأنوشروان أی الجنن أوقى قال الدین قیل فأی العدد أقوى قال العدل .

      ...

      17- قال رجل لسلیمان بن عبد الملک و هو جالس للمظالم یا أمیر المؤمنین أ لم تسمع قول الله تعالى‌ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اَللََّهِ عَلَى اَلظََّالِمِینَ‌ [1] قال ما خطبک قال وکیلک اغتصبنی ضیعتی و ضمها إلى ضیعتک الفلانیة قال فإن ضیعتی لک و ضیعتک مردودة إلیک ثم کتب إلى الوکیل بذلک و بصرفه عن عمله .

      شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 11، ص 97- 99

      http://lib.eshia.ir/15335/11/99

       

      قوله‌ لم أر کالجنة نام طالبها یقول إن من أعجب العجائب من یؤمن بالجنة کیف یطلبها و ینام و من أعجب العجائب من یوقن بالنار کیف لا یهرب منها و ینام أی لا ینبغی أن ینام طالب هذه و لا الهارب من هذه .

      و قد فسر الرضی رحمه الله تعالى معنى قوله‌ و السبقة الجنة

      نبذ من أقوال الصالحین و الحکماء

      و نحن نورد فی هذا الفصل نکتا من مواعظ الصالحین یرحمهم الله تناسب هذا المأخذ فمما یؤثر عن أبی حازم الأعرج کان فی أیام بنی أمیة قوله لعمر بن عبد العزیز و قد قال له یا أبا حازم إنی أخاف الله مما قد دخلت فیه فقال لست أخاف علیک أن تخاف و إنما أخاف علیک ألا تخاف .

      ...

      دخل متظلم على سلیمان بن عبد الملک فقال یا أمیر المؤمنین اذکر یوم الأذان قال و ما یوم الأذان قال الیوم الذی قال تعالى فیه‌ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اَللََّهِ عَلَى اَلظََّالِمِینَ‌ [2] فبکى سلیمان و أزال ظلامته .

      شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 2، ص 93- 97

      http://lib.eshia.ir/15335/2/97

       

      در میان روایات و مسائل مربوط به عدلی که ملک باید نسبت به رعایایش هم رعایت کند در جلد 11، ابن ابی الحدید این را هم بیان می کند که:

      17- وجد فی خزانة بعض الأکاسرة سفط ففتح فوجد فیه حب الرمان کل حبة کالنواة الکبیرة من نوى المشمش و فی السفط رقعة فیها هذا حب رمان عملنا فی خراجه بالعدل

      بنده ی حقیر می خواستم این را عرض کنم که یک بنده خدایی بود که از اکاسسرة نبود ولی یحتمل بتوان هم گفت که در رزومه اش نوشته شده بود هم که کنیز فاطمه سلام الله علیها بود. یک وقتی که ما با او نشسته بودیم و نوه اش هم همراهش بود، برای ما تعریف می کرد که هر کس همه ی دانه های انار را میل کند، به بهشت می رود. و غلط نکنم این را می فرمایند که امام صادق علیه السلام هم فرموده اند و خود نیز هنگام میل کردن انار همین روش را سعی می کردند که پیش بگیرند آنچنان که دانه ای از انار نباشد که میل نکنند. ولی یک چیز دیگری هم ایشان این بار فرمودند که بنده هنوز هم یادم هست هر چند که یحتمل این مال 40 الی 50 سال پیش است. می فرمودند که مسابقه گذاشته بودند که کی می تواند بیشتر کره بخورد؛ و کسی که در این کار برنده شد، بعد از اینکه همه ی کره ها را خورد، روی کره ها هم خوب تا توانست انار هم خورد که یحتمل منظور به این است که اثر سوء این همه کره را خنثی هم کند.

      البته نکته ای که یحتمل پزشکان و بلکه ریاضی فیزیکیها هم اینجا اشکال کنند این است که فرض بفرمایید در اثر برخورد الکترون- پوزیترون، اولاً برخورد آنها را در چه انرژیهایی هم در نظر گرفته اید؟ ثانیاً آیا الکترونها و پوزیترونها بمقدار مساوی نیز با هم برخورد می کنند یا کمیت یکی بیشتر از دیگری هم هست؟ آیا چقدر هم نیوترینو تولید می شود؟ آیا کوارک هم تولید می شود؟ یا حتی مثلاً آیا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم در میانشان یافت می شوند همینطوری که داریم الکترونها و پوزیترونها را با هم برخورد هم می دهیم و ...؟ و یحتمل بتوان یک فیلم خوبی هم در این مورد ساخت که کمی هم به جهاد تبیین نیز کمک کند!

      البته اگر یحتمل شما فیلم شرایط مهرورزی شرلی مکلین را اول با خواهرزاده ببینید و قبلش هم فیلم ایرما خوشگله مکلین را با پدر دیده بوده اید و کمی بعد هم متوجه شوید که عزیزتان هم سرطان گرفته است، یحتمل اینها به هم ربطی هم نداشته باشند و بلکه کاملاً هم تصادفی این اتفاقات افتاده اند و .... جهاد تبین بر حسب فیلمهای ایرما خوشگله و شرایط مهرورزی و ...، یک چیز است و بر حسب ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی هم یحتمل چیز دیگری است. یک نکته ی توحیدی هم اینجا است که انسان بالاخره هم از حالات جامدات و نباتی و حیوانی الی انسانی آیا چقدر هم در شبانه روز و بلکه گذر ماه ها و سالها همینطوری که به خواب می رود و بیدار می شود هم تغییر حالات هم می دهد و یحتمل حتی آیا چقدر هم شاگرد و دانشجو و طلبه از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می تواند میل کند؟ مثلاً آیا آنطور که دکتر کنویشر پوسترش را نشان داد آیا در فیلم جی اف ک، این هاریسون فورد هم بوده است که جای جی اف کی بازی کرده بوده است یا کس دیگری هم یحتمل بوده؟! بعضی یحتمل جایز ندانند خیلی هم وارد جزئیات مسائل شویم و مثلاً بخواهیم تشخیص هم دهیم که مستضعفین چطور هم بر علیه استکبار جهانی می توانند با جهاد تبیین و قدرت نرم هم قیام کنند و به پا هم خیزند! استکبار جهانی که یقیناً چنین چیزی را نمی خواهد! این عمارتی که یحتمل بعضی هم به بنویه عمارتیه بشناسند همینطوری هم که ساخته نشده است تا بلکه گوهری تابان هم شود و بلکه خون دلها برایش هم خورده شده است و .... و حالا ببینید ما برای بوئیدن گل نسترن هم چه سفرها کرده ایم و بلکه چنین هم پرسید گل از نسرین چرا خندی در این غربت؟! گل از نسرین همی‌ پرسد که چون بودی در این غربت، همی‌ گوید خوشم زیرا خوشی‌ ها زان دیار آمد. بعد هم یحتمل پروانه ها نیز اشکال کنند پس این همه پروانه ها که به پرواز درآمده اند و از میان ما پر کشیدند و رفتند، اینها چه می شوند و اینها را چه کنیم ...؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

      وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَـٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٤﴾‏

      وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٩﴾‏

       

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درپی شهادت جمعی از زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان پیامی صادر کردند.
      متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است.

      بسم الله الرّحمن الرّحیم

      دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران،‌ بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند.

      ملت ایران عزادار شد و خانواده‌های زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن‌الله.

      اینجانب در عزای خانواده‌های مصیبت دیده با آنان همدل و همراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم.

      سیّدعلی خامنه‌ای
      ۱۴۰۲/۱۰/۱۳  

      https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=54815

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

       

      ( بیان )

      امتنان على النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله بإعطائه الکوثر وتطییب لنفسه الشریفة بأن شانئه هو الأبتر ، وهی أقصر سورة فی القرآن وقد اختلفت الروایات فی کون السورة مکیة أو مدنیة ، والظاهر أنها مکیة ، وذکر بعضهم أنها نزلت مرتین جمعا بین الروایات.

      قوله تعالى : « إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ » قال فی المجمع ، الکوثر فوعل وهو الشیء الذی من شأنه الکثرة ، والکوثر الخیر الکثیر ، انتهى.

      وقد اختلفت أقوالهم فی تفسیر الکوثر اختلافا عجیبا فقیل : هو الخیر الکثیر ، وقیل نهر فی الجنة ، وقیل : حوض النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله فی الجنة أو فی المحشر ، وقیل : أولاده وقیل : أصحابه وأشیاعه صلى‌الله‌علیه‌وآله إلى یوم القیامة ، وقیل : علماء أمته صلى‌الله‌علیه‌وآله ، وقیل القرآن وفضائله کثیرة ، وقیل النبوة وقیل : تیسیر القرآن وتخفیف الشرائع وقیل : الإسلام وقیل التوحید ، وقیل : العلم والحکمة ، وقیل : فضائله صلى‌الله‌علیه‌وآله ، وقیل المقام المحمود ، وقیل : هو نور قلبه صلى‌الله‌علیه‌وآله إلى غیر ذلک مما قیل ، وقد نقل عن بعضهم أنه أنهى الأقوال إلى ستة وعشرین.

      وقد استند فی القولین الأولین إلى بعض الروایات ، وباقی الأقوال لا تخلو من تحکم وکیفما کان فقوله فی آخر السورة : « إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ » وظاهر الأبتر هو المنقطع نسله وظاهر الجملة أنها من قبیل قصر القلب ـ أن کثرة ذریته صلى‌الله‌علیه‌وآله هی المرادة وحدها بالکوثر الذی أعطیه النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله أو المراد بها الخیر الکثیر وکثرة الذریة مرادة فی ضمن الخیر الکثیر ولو لا ذلک لکان تحقیق الکلام بقوله : « إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ » خالیا عن الفائدة.

      وقد استفاضت الروایات أن السورة إنما نزلت فیمن عابه صلى‌الله‌علیه‌وآله بالبتر بعد ما مات ابناه القاسم وعبد الله ، وبذلک یندفع ما قیل : إن مراد الشانئ بقوله : « الْأَبْتَرُ » المنقطع عن قومه أو المنقطع عن الخیر فرد الله علیه بأنه هو المنقطع من کل خیر.

      ولما فی قوله : « إِنَّا أَعْطَیْناکَ » من الامتنان علیه صلى‌الله‌علیه‌وآله جیء بلفظ المتکلم مع الغیر الدال على العظمة ، ولما فیه من تطییب نفسه الشریفة أکدت الجملة بإن وعبر بلفظ الإعطاء الظاهر فی التملیک.

      والجملة لا تخلو من دلالة على أن ولد فاطمة علیه‌السلام ذریته صلى‌الله‌علیه‌وآله ، وهذا فی نفسه من ملاحم القرآن الکریم فقد کثر الله تعالى نسله بعده کثرة لا یعادلهم فیها أی نسل آخر مع ما نزل علیهم من النوائب وأفنى جموعهم من المقاتل الذریعة.

      قوله تعالى : « فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ » ظاهر السیاق فی تفریع الأمر بالصلاة والنحر على الامتنان فی قوله : « إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ » إنه من شکر النعمة والمعنى إذا مننا علیک بإعطاء الکوثر فاشکر لهذه النعمة بالصلاة والنحر.

      والمراد بالنحر على ما رواه الفریقان عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله وعن علی علیه‌السلام وروته الشیعة عن الصادق علیه‌السلام وغیره من الأئمة هو رفع الیدین فی تکبیر الصلاة إلى النحر.

      وقیل : معنى الآیة صل لربک صلاة العید وانحر البدن ، وقیل : یعنی صل لربک واستو قائما عند رفع رأسک من الرکوع وقیل غیر ذلک.

      قوله تعالى : « إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ » الشانئ هو المبغض والأبتر من لا عقب له وهذا الشانئ هو العاص بن وائل.

      وقیل : المراد بالأبتر المنقطع عن الخیر أو المنقطع عن قومه ، وقد عرفت أن روایات سبب نزول السورة لا تلائمه وستجیء.

      ( بحث روائی )

      فی الدر المنثور ، أخرج البخاری وابن جریر والحاکم من طریق أبی بشر عن سعید بن جبیر عن ابن عباس أنه قال : الکوثر الخیر الذی أعطاه إیاه ـ قال أبو بشر قلت لسعید بن جبیر ـ فإن ناسا یزعمون أنه نهر فی الجنة ـ قال : النهر الذی فی الجنة من الخیر الذی أعطاه الله إیاه.

      وفیه ، أخرج ابن أبی حاتم والحاکم وابن مردویه والبیهقی فی سننه عن علی بن أبی طالب قال : لما نزلت هذه السورة على النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله « إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ » قال النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله لجبریل : ما هذه النحیرة التی أمرنی بها ربی؟ قال : إنها لیست بنحیرة ـ ولکن یأمرک إذا تحرمت للصلاة ـ أن ترفع یدیک إذا کبرت ـ وإذا رکعت وإذا رفعت رأسک من الرکوع ـ فإنها صلاتنا وصلاة الملائکة الذین فی السماوات السبع ، وأن لکل شیء زینة ـ وزینة الصلاة رفع الیدین عند کل تکبیرة.

      قال النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله : رفع الیدین من الاستکانة التی قال الله : « فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهِمْ وَما یَتَضَرَّعُونَ ».

      أقول : ورواه فی المجمع ، عن المقاتل عن الأصبغ بن نباتة عنه علیه‌السلام ثم قال : أورده الثعلبی والواحدی فی تفسیرهما ، وقال أیضا : إن جمیع عترته الطاهرة رووا عنه علیه‌السلام : أن معنى النحر رفع الیدین إلى النحر فی الصلاة.

      وفیه ، أخرج ابن جریر عن أبی جعفر فی قوله : « فَصَلِّ لِرَبِّکَ » قال : الصلاة « وَانْحَرْ » قال یرفع یدیه أول ما یکبر فی الافتتاح.

      وفیه ، أخرج ابن مردویه عن ابن عباس فی قوله : « فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ » قال : إن الله أوحى إلى رسوله ـ أن ارفع یدیک حذاء نحرک إذا کبرت للصلاة فذاک النحر.

      وفی المجمع ، فی الآیة عن عمر بن یزید قال سمعت أبا عبد الله علیه‌السلام یقول فی قوله « فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ » هو رفع یدیک حذاء وجهک.

      أقول : ثم قال : وروى عنه عبد الله بن سنان مثله ، وروی أیضا قریبا منه عن جمیل عنه علیه‌السلام.

      وفی الدر المنثور ، أخرج ابن سعد وابن عساکر من طریق الکلبی عن أبی صالح عن ابن عباس قال : کان أکبر ولد رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله القاسم ـ ثم زینب ثم عبد الله ثم أم کلثوم ثم فاطمة ثم رقیة ـ فمات القاسم وهو أول میت من ولده بمکة ـ ثم مات عبد الله ـ فقال العاص بن وائل السهمی قد انقطع نسله فهو أبتر ـ فأنزل الله « إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ».

      وفیه ، أخرج الزبیر بن بکار وابن عساکر عن جعفر بن محمد عن أبیه قال : توفی القاسم بن رسول الله بمکة ـ فمر رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله وهو آت من جنازته ـ على العاص بن وائل وابنه عمرو ـ فقال حین رأى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله : إنی لأشنؤه ـ فقال العاص بن وائل : لا جرم لقد أصبح أبتر ـ فأنزل الله « إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ».

      وفیه ، أخرج ابن أبی حاتم عن السدی قال : کانت قریش تقول ـ إذا مات ذکور الرجل ـ بتر فلان ـ فلما مات ولد النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ قال العاص بن وائل : بتر والأبتر الفرد.

      أقول : وفی بعض الآثار أن الشانئ هو الولید بن المغیرة ، وفی بعضها أبو جهل وفی بعضها عقبة بن أبی معیط ، وفی بعضها کعب بن الأشرف ، والمعتمد ما تقدم.

      ویؤیده ما فی الاحتجاج الطبرسی ، عن الحسن بن علی علیه‌السلام : فی حدیث یخاطب فیه عمرو بن العاصی : وأنک ولدت على فراش مشترک ـ فتحاکمت فیک رجال قریش منهم أبو سفیان بن حرب ـ والولید بن المغیرة وعثمان بن الحارث ـ والنضر بن الحارث بن کلدة والعاص بن وائل ـ کلهم یزعم أنک ابنه ـ فغلبهم علیک من بین قریش ألأمهم حسبا ـ وأخبثهم منصبا وأعظمهم بغیة.

      ثم قمت خطیبا وقلت : أنا شانئ محمد ـ وقال العاص بن وائل : إن محمدا رجل أبتر لا ولد له ـ قد مات انقطع ذکره ـ فأنزل الله تبارک وتعالى : « إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ » الحدیث.

      وفی تفسیر القمی : « إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ » قال : الکوثر نهر فی الجنة أعطى الله محمدا صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ عوضا عن ابنه إبراهیم.

      أقول : الخبر على إرساله وإضماره معارض لسائر الروایات وتفسیر الکوثر بنهر فی الجنة لا ینافی التفسیر بالخیر الکثیر کما تقدم فی خبر ابن جبیر.

      المیزان فی تفسیر القرآن، جلد 20، ص 373

      https://lib.eshia.ir/12016/20/373

       

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ‎﴿١﴾‏ حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ‎﴿٢﴾‏ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ‎﴿٣﴾‏ ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ‎﴿٤﴾‏ کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ‎﴿٥﴾‏ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ‎﴿٦﴾‏ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ‎﴿٧﴾‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ‎﴿٨﴾‏

       

      ( بیان )

      توبیخ شدید للناس على تلهیهم بالتکاثر فی الأموال والأولاد والأعضاء وغفلتهم عما وراءه من تبعة الخسران والعذاب ، وتهدید بأنهم سوف یعلمون ویرون ذلک ویسألون عن هذه النعم التی أوتوها لیشکروا فتلهوا بها وبدلوا نعمة الله کفرا.

      والسورة بما لها من السیاق تحتمل المکیة والمدنیة ، وسیأتی ما ورد فی سبب نزولها فی البحث الروائی إن شاء الله.

      قوله تعالى : « أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ » قال فی المفردات : اللهو ما یشغل الإنسان عما یعنیه ویهمه. قال ، ویقال : ألهاه کذا أی شغله عما هو أهم إلیه ، قال تعالى : « أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ » انتهى.

      وقال : والمکاثرة والتکاثر التباری فی کثرة المال والعز ، انتهى. وقال : المقبرة بکسر المیم ـ والمقبرة ـ بفتحها ـ موضع القبور وجمعها مقابر ، قال تعالى : « حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ » کنایة عن الموت ، انتهى.

      فالمعنى على ما یعطیه السیاق شغلکم التکاثر فی متاع الدنیا وزینتها والتسابق فی تکثیر العدة والعدة عما یهمکم وهو ذکر الله حتى لقیتم الموت فعمتکم الغفلة مدى حیاتکم.

      وقیل : المعنى شغلکم التباهی والتباری بکثرة الرجال بأن یقول هؤلاء : نحن أکثر رجالا ، وهؤلاء : نحن أکثر حتى إذا استوعبتم عدد الأحیاء صرتم إلى القبور فعددتم الأموات من رجالکم فتکاثرتم بأمواتکم.

      وهذا المعنى مبنی على ما ورد فی أسباب النزول أن قبیلتین من الأنصار تفاخرتا بالأحیاء ثم بالأموات ، وفی بعضها أن ذلک کان بمکة بین بنی عبد مناف وبنی سهم فنزلت السورة ، وسیأتی القصة فی البحث الروائی.

      قوله تعالى : « کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ » ردع عن اشتغالهم بما لا یهمهم عما یعنیهم وتخطئة لهم ، وقوله : « سَوْفَ تَعْلَمُونَ » تهدید معناه على ما یفیده المقام سوف تعلمون تبعة تلهیکم هذا وتعرفونها إذا انقطعتم عن الحیاة الدنیا.

      قوله تعالى : « ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ » تأکید للردع والتهدید السابقین ، وقیل : المراد بالأول علمهم بها عند الموت وبالثانی علمهم بها عند البعث.

      قوله تعالى : « کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ » ردع بعد ردع تأکیدا والیقین العلم الذی لا یداخله شک وریب.

      وقوله : « لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ » جواب لو محذوف والتقدیر لو تعلمون الأمر علم الیقین لشغلکم ما تعلمون عن التباهی والتفاخر بالکثرة ، وقوله : « لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ » استئناف فی الکلام ، واللام للقسم ، والمعنى أقسم لترون الجحیم التی جزاء هذا التلهی کذا فسروا.

      قالوا : ولا یجوز أن یکون قوله : « لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ » جواب لو الامتناعیة لأن الرؤیة محقق الوقوع وجوابها لا یکون کذلک.

      وهذا مبنی على أن یکون المراد رؤیة الجحیم یوم القیامة کما قال : « وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَرى » النازعات : ٣٦ وهو غیر مسلم بل الظاهر أن المراد رؤیتها قبل یوم القیامة رؤیة البصیرة وهی رؤیة القلب التی هی من آثار الیقین على ما یشیر إلیه ، قوله تعالى : « وَکَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ » الأنعام : ٧٥ ، وقد تقدم الکلام فیها ، وهذه الرؤیة القلبیة قبل یوم القیامة غیر محققة لهؤلاء المتلهین بل ممتنعة فی حقهم لامتناع الیقین علیهم.

      قوله تعالى : « ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقِینِ » المراد بعین الیقین نفسه ، والمعنى لترونها محض الیقین ، وهذه بمشاهدتها یوم القیامة ، ومن الدلیل علیه قوله بعد ذلک « ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » فالمراد بالرؤیة الأولى رؤیتها قبل یوم القیامة وبالثانیة رؤیتها یوم القیامة.

      وقیل : الأولى قبل الدخول فیها یوم القیامة والثانیة إذ دخلوها.

      وقیل : الأولى بالمعرفة والثانیة بالمشاهدة ، وقیل : المراد الرؤیة بعد الرؤیة إشارة إلى الاستمرار والخلود ، وقیل غیر ذلک وهی وجوه ضعیفة.

      قوله تعالى : « ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » ظاهر السیاق أن هذا الخطاب وکذلک الخطابات المتقدمة فی السورة للناس بما أن فیهم من اشتغل بنعمة ربه عن ربه فأنساه التکاثر فیها عن ذکر الله ، وما فی السورة من التوبیخ والتهدید متوجه إلى عامة الناس ظاهرا واقع على طائفة خاصة منهم حقیقة وهم الذین ألهاهم التکاثر.

      وکذا ظاهر السیاق أن المراد بالنعیم مطلقة وهو کل ما یصدق علیه أنه نعمة فالإنسان مسئول عن کل نعمة أنعم الله بها علیه.

      وذلک أن النعمة ـ وهی الأمر الذی یلائم المنعم علیه ویتضمن له نوعا من الخیر والنفع ـ إنما تکون نعمة بالنسبة إلى المنعم علیه إذا استعملها بحیث یسعد بها فینتفع وأما لو استعملها على خلاف ذلک کانت نقمة بالنسبة إلیه وإن کانت نعمة بالنظر إلى نفسها.

      وقد خلق الله تعالى الإنسان وجعل غایة خلقته التی هی سعادته ومنتهى کماله التقرب العبودی إلیه کما قال : « وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ » الذاریات ٥٦ وهی الولایة الإلهیة لعبده ، وقد هیأ الله سبحانه له کل ما یسعد وینتفع به فی سلوکه نحو الغایة التی خلق لها وهی النعم فأسبغ علیه نعمه ظاهرة وباطنة.

      فاستعمال هذه النعم على نحو یرتضیه الله وینتهی بالإنسان إلى غایته المطلوبة هو الطریق إلى بلوغ الغایة وهو الطاعة ، واستعمالها بالجمود علیها ونسیان ما وراءها غی وضلال وانقطاع عن الغایة وهو المعصیة ، وقد قضى سبحانه قضاء لا یرد ولا یبدل أن یرجع الإنسان إلیه فیسأله عن عمله فیحاسبه ویجزیه ، وعمله هو استعماله للنعم الإلهیة قال تعالى : « وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرى ثُمَّ یُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى وَأَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى » النجم : ٤٢ ، فالسؤال عن عمل العبد سؤال عن النعیم کیف استعمله أشکر النعمة أم کفر بها.

       

      ( بحث روائی )

      فی المجمع ، قیل : نزلت فی الیهود قالوا : نحن أکثر من بنی فلان ، وبنو فلان أکثر من بنی فلان ـ ألهاهم ذلک حتى ماتوا ضلالا : عن قتادة.

      وقیل : نزلت فی فخذ من الأنصار تفاخروا : عن أبی بریدة ، وقیل : نزلت فی حیین من قریش : بنی عبد مناف بن قصی ـ وبنی سهم بن عمر ـ وتکاثروا وعدوا أشرافهم ـ فکثرهم بنو عبد مناف. ثم قالوا : نعد موتانا حتى زاروا القبور ـ فعدوهم وقالوا : هذا قبر فلان وهذا قبر فلان ـ فکثرهم بنو سهم لأنهم کانوا أکثر عددا فی الجاهلیة : عن مقاتل والکلبی.

      وفی تفسیر البرهان ، عن البرقی عن أبیه عن ابن أبی عمیر عن هشام بن سالم عن أبی عبد الله علیه‌السلام فی قوله تعالى : « لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ » قال : المعاینة.

      أقول : الروایة تؤید ما قدمناه من المعنى.

      وفی تفسیر القمی ، بإسناده عن جمیل عن أبی عبد الله علیه‌السلام قال : قلت له : « لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » قال : تسأل هذه الأمة عما أنعم الله علیها برسوله ـ ثم بأهل بیته.

      وفی الکافی ، بإسناده عن أبی خالد الکابلی قال : دخلت على أبی جعفر علیه‌السلام فدعا بالغذاء فأکلت معه طعاما ـ ما أکلت طعاما أطیب منه قط ولا ألطف ـ فلما فرغنا من الطعام قال : یا أبا خالد کیف رأیت طعامک؟ أو قال : طعامنا؟ قلت : جعلت فداک ما أکلت طعاما أطیب منه قط ولا أنظف ـ ولکن ذکرت الآیة التی فی کتاب الله عز وجل « ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » فقال أبو جعفر علیه‌السلام : إنما یسألکم عما أنتم علیه من الحق.

      وفیه ، بإسناده عن أبی حمزة قال : کنا عند أبی عبد الله علیه‌السلام جماعة ـ فدعا بطعام ما لنا عهد بمثله لذاذة وطیبا ـ وأتینا بتمر تنظر فیه أوجهنا من صفائه وحسنه ـ فقال رجل : لتسألن عن هذا النعیم الذی تنعمتم به ـ عند ابن رسول الله ـ فقال أبو عبد الله إن الله عز وجل أکرم وأجل ـ أن یطعم طعاما فیسوغکموه ثم نسألکم عنه ـ إنما یسألکم عما أنعم علیکم بمحمد وآل محمد صلى‌الله‌علیه‌وآله.

      أقول : وهذا المعنى مروی عن أئمة أهل البیت علیه‌السلام بطرق أخرى وعبارات مختلفة وفی بعضها أن النعیم ولایتنا أهل البیت ، ویئول المعنى إلى ما قدمناه من عموم النعیم لکل نعمة أنعم الله بها بما أنها نعمة.

      بیان ذلک أن هذه النعم لو سئل عن شیء منها فلیست یسأل عنها بما أنها لحم أو خبز أو تمر أو ماء بارد أو أنها سمع أو بصر أو ید أو رجل مثلا وإنما یسأل عنها بما أنها نعمة خلقها الله للإنسان وأوقعها فی طریق کماله والحصول على التقرب العبودی کما تقدمت الإشارة إلیه وندبه إلى أن یستعملها شکرا لا کفرا.

      فالمسئول عنها هی النعمة بما أنها نعمة ، ومن المعلوم أن الدال على نعیمیة النعیم وکیفیة استعماله شکرا والمبین لذلک کله هو الدین الذی جاء به النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله ونصب لبیانه الأئمة من أهل بیته فالسؤال عن النعیم مرجعه السؤال عن العمل بالدین فی کل حرکة وسکون ومن المعلوم أیضا أن السؤال عن النعیم الذی هو الدین سؤال عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله والأئمة من بعده الذین افترض الله طاعتهم وأوجب اتباعهم فی السلوک إلى الله الذی طریقه استعمال النعم کما بینه الرسول والأئمة.

      وإلى کون السؤال عن النعیم سؤالا عن الدین یشیر ما فی روایة أبی خالد من قوله : « إنما یسألکم عما أنتم علیه من الحق ».

      وإلى کونه سؤالا عن النعیم الذی هو النبی وأهل بیته یشیر ما فی روایتی جمیل وأبی حمزة السابقتین من قوله : « یسأل هذه الأمة عما أنعم الله علیها برسوله ثم بأهل بیته » أو ما فی معناه ، وفی بعض الروایات : « النعیم هو رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ أنعم الله به على أهل العالم ـ فاستنقذهم من الضلالة » ، وفی بعضها : أن النعیم ولایتنا أهل البیت ، والمال واحد ومن ولایة أهل البیت افتراض طاعتهم واتباعهم فیما یسلکونه من طریق العبودیة.

      وفی المجمع ، وقیل : النعیم الصحة والفراغ : عن عکرمة ، ویعضده ما رواه ابن عباس عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله قال : نعمتان مغبون فیهما کثیر من الناس : الصحة والفراغ.

      وفیه ، وقیل : هو یعنی النعیم الأمن والصحة : عن عبد الله بن مسعود ومجاهد ، وروی ذلک عن أبی جعفر وأبی عبد الله علیه‌السلام.

      أقول : وفی روایات أخرى من طرق أهل السنة أن النعیم هو التمر والماء البارد وفی بعضها غیرهما ، وینبغی أن یحمل الجمیع على إیراد المثال.

      وفی الحدیث النبوی من طرقهم أیضا ، ثلاث لا یسأل عنها العبد : خرقة یواری بها عورته ـ أو کسرة یسد بها جوعته ـ أو بیت یکنه من الحر والبرد. الحدیث ، وینبغی أن یحمل على خفة الحساب فی الضروریات ونفی المناقشة فیه والله أعلم.

      المیزان فی تفسیر القرآن، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 20، ص 350- 355

      http://lib.eshia.ir/12016/20/350

       

      راستش را بخواهید بنده ی حقیر فعلاً این تفاسیر را از المیزان اینجا کپی پیست هم کردم تا بعد خدا بخواهد بخوانم! ولی سرطان هم یک نمادی دارد که زن و مرد هم نمی شناسد و بلکه محصور به قوم و قبیله ی خاصی هم نیست و ممکن است هر کسی را بر حسب آیا عوامل محیطی یا استرسی یا ارثی دچار کند. این از آن شیبهای تندی هم هست که شما مایل نیستید بعد از اینکه از آن گذشتید افرادی را که از آن عبور کرده اند را دچارش ببینید. بعضی یحتمل اشکال کنند که اگر کسی از این شیب تند هم گذشت که بتواند استاد دانشگاه استانفورد هم شود، حالا می خواهد دانشگاه استانفورد یک دانشگاه صهیونیستی هم باشد یا دانشگاهی اسلامی هم باشد؛ فرقی نمی کند مسئله اش چیست. دانشگاه تهران هم  که باشد یحتمل استاد این دانشگاه هم سرطان بگیرد. جوآن هیویت هم شون کارول همان اول کتاب ذره در پایان گیتی می فرماید سرطان سینه گرفته بوده است و فرض بفرمایید میرزاخانی هم در دانشگاه استانفورد سرطان گرفت. البته این را هم بنده ی حقیر عرض کنم که مرحوم خواهر این حقیر هم وقتی برای دیدن ماها به آمریکا آمد هم اتفاقاً یک سری هم به دکترها زد و از جمله پسر عموی پدرم. آنجا به او فرمودند که وقتی برگشتی ایران یک سری هم به دکترت بزن؛ و همان همان شد که متوجه شد سرطان دارد و مدام گرفتار شیمی درمانی بود. 

      بنده ی حقیر داشتم توی اینسپایرهپ دنبال لغت میرزاخانی می گشتم، دیدم نیما ارکانی حامد هم اولین مقاله ای است که آمد، ولی وقتی به چکیده ی مقاله می نگرید؛ نام او را نمی یابید و بلکه باید در پاورقی صفحه ی 6 متوجه مرجعی و بلکه مراجعی هم که به مقاله ی او ارجاع می دهد هم شوید.

      و اما این بنظر می رسد که یک جاهایی هم این مسئله ی سرطان یک جاهایی نیز بصورت یک غده ای هم ظاهر می شود که منشاء جنگ و خونریزی هم هست که یحتمل افراد متوجه هم نشوند که کم خونی آنها از کجا است که دارد سرچشمه هم می گیرد. همین مسئله ی فلسطین اشغالی را هم ملاحظه بفرمایید که دارد آنجا چه رخ می دهد و چه بلایی است که دارند بر سر فلسطینیان می آورند؟ سرطان یک معنایی بیرونی هم پیدا کرده است که نه فقط در درون بدن افراد هم نمایان می شود و بلکه مسئله ی اینکه صهیونیسم و اسلام چطور می توانند با هم در تضاد و جنگ بر علیه هم بقول معروف قدرت نمایی بخواهند بکنند؛ نماد سرطان همین صهیونیسم جهانی است که پنهانی و حتی آشکارا چه جنایاتی که مرتکب نمی شوند و .... 

      اینجا یک شیب تندی است که بعد از عبور از آن نمی خواهید متوجه اش شوید که چطور مستضعفین را جا گذاشته اید و دچار چه سرطانی هم شده اید و چرا که آیا امام المستضعفین و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نمی خواسته اید جا بگذارید و جا نگذاشته اید و بنظرتان هم نرسیده است که در این کارتان موفق هم شده اید و دیگر کار هم از کار گذشته است و کسی هم هیچ کاری نمی توند کند و...؟ خودمانیم، خدا همه ی مریضها را هم شفا دهد و سرطان را هم نصیب گرگ بیابان هم نکند، ولی آیا فکر هم نمی کنید که اقامه ی نماز هم در همه حالی، حتی در هنگامی که نمازگزار دچار بیماری و بلکه سرطان هم شده باشد؛ باز هم می تواند به او کمک کند و بلکه الا بذکر الله تطمئن القلوب؟ و لذا حتی المقدور هم نمازت را اقامه کن و بلکه به جماعت هم این کار را بکن و خیلی هم سعی کن که با حضور قلب و به امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نمازت را به پا داری و ایمان و یقینت را سفت و محکم هم کنی و ...! و بلکه خیلی هم مواظب باش که حول امامزاده و مرقد شهدای گمنام هم مادری را با فرزندش نیابی که شکایت کند از بورلی هیلز آمریکا آمده ام و به من می فرمایند سگت را هم اینجا نیاور که نجس است، ولی فرزندم به دلیل باصطلاح دانشجویان جوانی که درحال طغیان هم هستند نمی تواند سرسره و اله کلنگ و اینها را در پارک بازی هم کند و .... این بدتر است یا سگ نجس؟! گویا بعضی در جحودیشان می خواهند از صهیونیستها هم جلو بزنند و به امامزاده و مرقد شهدای گمنام هم رحم نمی کنند و ...! والا لعنت الله علی القوم الظالمین.

      وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‎﴿الأعراف: ٤٤﴾‏

      وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أُولَـٰئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الْأَشْهَادُ هَـٰؤُلَاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‎﴿هود: ١٨﴾‏

       

      https://arxiv.org/abs/2311.09284

      https://arxiv.org/abs/1911.11254

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

       

      عکسی که امام خمینی برای رهبر انقلاب امضا کردند

      عید بود و قرار بود از دست امام عیدی بگیرند. اینکه عیدی چه بود و عید، کدام عید بود آن قدرها اهمیتی نداشت؛ مرید آمده بود تا مرادش را ببیند و ساعتی را با او بگذراند.
      عکاسِ جمع اما از جمعِ مرید و مراد، از عیدی دادن و عیدی گرفتن شاگرد و استاد، عکس برداشته بود. الحق و الانصاف، عکس زیبایی هم از کار در آمده بود. هر دو لبخند بر لب داشتند و چشم‌هایشان از برق دوستی و مودت می‌درخشید.
      امام زیر عکس را امضا کرد. دستخط امام روی چشمان سیدعلی آقا جا داشت.
      عکس را قاب گرفتند. قاب عکس، هنوز روی دیوار خانه، پیش چشم اهل خانه است.
      بعضی عیدی‌ها برای همیشه می‌مانند.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=29877

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

       

      وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِی هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَکُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذَٰلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ‎﴿البقرة: ٦١﴾‏

      إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ‎﴿آل عمران: ٢١﴾‏

      ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ الْأَنبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذَٰلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ‎﴿آل عمران: ١١٢﴾‏

      لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلًا کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُوا وَفَرِیقًا یَقْتُلُونَ ‎﴿المائدة: ٧٠﴾‏

      وَإِذْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‎﴿الأعراف: ١٤١﴾‏

      وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِی أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‎﴿الأعراف: ١٥٠﴾‏

      إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ‎﴿التوبة: ١١١﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      یک تفاوتی یقیناً هم هست بین اینکه توانا بود هر که دانا بود، و توانا بود هر که با ما بود. یک فرقی عظیم هست بین اینکه هیچ کس را توی خودتان راه ندهید چرا که به این نتیجه هم رسیده ایم که هر که با ما است توانا است و نه اینکه هر که دانا است با ما است! همینطور وقتی با یک شیب تندی هم طرفیم که هر کسی نمی تواند از آن عبور کند و بلکه عده ای معدود هم از آن عبور می کنند و به بالا می رسیم، می فرمایند که این خطر را هم در نظر بگیرید که بله؛ شیب را هم عبور کرده ایم، ولی این را هم در نظر بگیرید که آیا مستضعفینی هم که جا مانده اند بهتر نمی بودند از اینهایی که حالا با آنها طرفید و گیرشان هم افتاده اید؟! مسئله این است که در توانایی و دانایی نکند نه فقط مستضعفین را و بلکه امام المستضعفین را هم می خواهید جا بگذارید؟! این یک گناه بزرگی است که دقیقاً امام حسین علیه السلام زیر بارش نمی رود و حادثه ی عاشورا در کربلا را رقم زد. و همان هم هست که نورانیت حضرت زهرا را حتی قبل از اینکه متولد شود خدا خود شاهد است که از ازل و بدو خلقت تا ابد هم  رقم زده است.

      نکته اینجا این است که حتی همان زن و مردی که در غرب و شرق هم در انظار عمومی یحتمل به گناه می افتند و بلکه یحتمل بوی خوش و نورانیت توحیدی را هم درک نکرده باشند و لذا دچار زنا و فحشاء و فسق و جنایات و حتی از قتل انبیاء هم نمی گذرند، همینها هم در دل خود دنبال همین نورانیت و بوی خوش توحیدی که از همین انبیاء و محمد مصطفی خاتم الانبیاء صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار  علیهم ا لسلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برمی خیزد، همین را خواستارند هر چند هم که به گمراهی محض هم کشانده شده اند. و لذا همان روانشناسان و جامعه شناسان جوامع بشری هم خواستار درمان این مسائل عظیم بشری و اجتماعی هستند. نکته ی توحیدی را یحتمل از این مثال هم بهتر بتوان متوجه شد که شما رفته اید حول خانه ی خدا و بیت الله الحرام هم دارید می گردید و حتی یحتمل وارد خانه ی خدا هم اجازه داده شوید بروید؛ ولی در عین حال، موبایل خود را هم روشن کرده اید و همه جا همراهتان دارد کار می کند و بلکه از آن استفاده هم می کنید. خوب، خوب است دیگر؛ غیر از این است؟ ولی نکته ی توحیدی هم اینجا است که آیا موبایل و رایانه ی شما حتی بیشتر هم دارد شما را متوجه کلمةٌ لا اله الا الله هم می کند حتی در درون بیت الله الحرام و بلکه نه فقط حول آن نیز؟ آیا متوجه آن منشاء نورانیت و بوی خوشی که می تواند از درون خانه ی خدا هم متوجه شما شود را درک می کنید یا حتی بدتر شما را از خدا و کلمة لا اله الا الله دورتر و دورتر هم دارد می کند و به بیراه و گمراهی هم می کشاند؟ و کجا؟ در خانه ی خدا و بیت الله الحرام! و کجا؟ در بین الحرمین حرمهای حضرات امام حسین و عباس سلام الله علیهم و کربلا و دیگر حرمهای شریف خدا و ائمه ی اطهار؟ همه ی اینها بخاطر چیست؟! برای این هم هست که پدر جان و مادر جان و خوهر جان و برادر جان و دختر جان و پسر جان، حتی در خانه ی خود هم بیشتر از همه به خدا نزدیک شو و خدا را دریاب. مسئله اینجا این است که آیا در قرآن کریم آیه ای را نداریم که بفرماید خدا شاهد است؟ این را بنده ی حقیر داشتم از استادی می پرسیدم و فرمانده ی بسیج که شاهد سوال بنده بود فرمودند نخیر! در قرآن کریم نداریم که خدا شاهد است مثل اینکه ما چطور قسم هم می خوریم که خدا شاهد است!!! یحتمل داشت شوخی می کرد! ولی نکته ی توحیدی اینجا است که کلمة لا اله الا الله و لا اله الا هو و سوره ی اخلاص و سوره ی توحید که می فرمایند اگر سه بار آنرا بخوانید و قرائت هم بفرمایید مثل یک ختم قرآن است را نداریم که می فرماید: 

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ‎﴿١﴾‏ اللَّهُ الصَّمَدُ ‎﴿٢﴾‏ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ‎﴿٣﴾‏ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ‎﴿٤﴾‏

      خوب، این چه چیز سختی هم هست که حتی حضرت موسی هم در آن آیا گیر کرده است که می فرماید خدایا خودت را به من نشان بده و خدا به کوه اشاره می کند که آنرا مشاهده کن و اگر دوام آوردی آنگاه می توانی مرا هم ببینی و اما آنگاه بی هوش هم می شود!

      وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَـٰکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الأعراف: ١٤٣﴾‏

      خدا شاهد است، و خدا شاهد است حتی وقتی حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم از حال و هوش رفت و هر واجب الوجودی هم حتی اگر بدنیا نیامده باشد یا بعد از مرگش هم مرده است، خدا شاهد و حاضر هم هست چرا که واجب الوجود است. زن و مردی که احتیاج به روان درمانی هم پیدا می کند چرا که آیا چقدر هم یحتمل متوجه شده است که لذات جسمانی و شهوانی و هوا و هوسهای نفسانی هم آنقدر شیطان برایش تبلیغ کرده است که بکن! خیلی هم خوب است؛ همه اش هم همین است و لا غیر. این یحتمل از یک لحاظاتی هم شانس آورده است که لااقل مریض شده است و بلکه وقتی مرضش درمان شد، بتواند حق مطلب را ادا کند و بسوی خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار علیهم السلام هم برگردد. ولی اویی که حتی به مقام خلیفة اللهی هم رسیده است ولی حتی بویی از انسانیت هم نبرده است که بتواند دریابد که بی شعور داری با انبیاء ات و ائمه ی اطهار و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف که حتی در قلب تو هم جا دارد و بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم چه غلطی می کنی؟ کرونا و طاغون و مرض و ویروس و باکتری هم کانه در او اثر ندارد و حتی قتل عامهایی را هم که مشاهده می کند بدتر او را دچار طغیانهای لامذهبی اش می کند. و نمی تواند دریابد که ای بیچاره ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم در کارند که کلمةٌ لا اله الا الله توحیدی و خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل ا لله فرجه الشریف را دریابی و به آن معدن عظمت و آن چشمه ی نورانیتی که حتی خورشید از آن نور خود را کسب می کند برسی. و اما افسوس که نمی تواند خدا و پیغمبر محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام را هم دریابد و بلکه تولد حضرت سیدة النساء العالمین، فاطمه زهرا سلام الله علیها را هم بالاخره هر جور می توانی دریاب دیگر. گاهی اوقات می خواهی یک چیزی را هم بنویسی که خیلی هم بنظرت می رسد که درست است. ولی این احتمال را هم نمی دهی که در عجب خود چطور گیر کرده ای و همینطوری می نویسی و دست بردار هم نیستی تا اینکه حتی صفحه هم می پرد و بلکه ریستارت هم می شود و ماورای آن حتی برق هم می رود و ...! بابا، مسئله چیست؟ یک کاری هم بکن! مسئله این است که عشق و شوق به یادگیری حتی در انبیاء هم آنقدر زیاد است که هوش و حواس را هم با خود می برد که چطور هم می توان شهادت داد که ما شاهد یک شاهد عظیمی هم بوده ایم و می خواهیم آنرا بیشتر هم حتی یاد بگیریم و فرقی هم نمی کند که چقدر موانع در این راه مزاحم ما هم شوند و .... و لذا خیلی هم به درسها و سخنرانیهای حضرت ولی فقیه مد ظله العالی و حضرات آیات عظام تقلید مد ظلهم العالی و علامه های انقلابی گوش دهید و درس یاد بگیرید و هر چند هم که موانع زیادی در راه داشته باشید. تا بالاخره متوجه هم شویم بلکه آن مایی که توانایی و دانایی هم می آورد و آن دیگرانی که از شیطان هم دارند درس می گیرند جبهه هایشان هم کدامند؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٩٨﴾‏

      آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‎﴿البقرة: ٢٨٥﴾‏

      یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا ‎﴿النساء: ١٣٦﴾‏

      إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٦﴾‏

       

      https://arxiv.org/abs/2311.03515

      https://arxiv.org/abs/2312.12420

      https://arxiv.org/abs/2311.05207

      https://arxiv.org/abs/2310.17536

       

      https://philosophy.stackexchange.com/questions/4522/is-there-any-

      evidence-that-plato-had-inscribed-above-his-academy-let-no-one-ign

      إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ‎﴿التوبة: ١١١﴾‏

      إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُن لِّلْخَائِنِینَ خَصِیمًا ‎﴿النساء: ١٠٥﴾‏

      فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ‎﴿المائدة: ١٣﴾‏

      وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَةً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ ‎﴿الأنفال: ٥٨﴾‏

      ذَٰلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ ‎﴿یوسف: ٥٢﴾‏

      یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ ‎﴿غافر: ١٩﴾‏

      لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿الحشر: ٢١﴾‏

      إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ‎﴿الأحزاب: ٧٢﴾‏

       

      راستی، آپارات مناظره ی شریعتمداری- هاشمی را پخش کرده است؛ و لذا بالاخره جوینده یابنده است هر چقدر هم که یحتمل درست نباشد که سایت کیهان خودش دارای این فیلم هم باشد! یک چیزی که خیلی برای این حقیر جالب بود این است که هر دوی مناظره کننده ها با آقای مهندس هاشمی، یعنی بهادری جهرمی و شریعتمداری این سوال را از او می پرسند که اگر شما بخواهید خواستگار برای دخترتان بیاید، در موردش پرس و جو نمی فرمایید؟! این سوال در مورد انتخابات و نظارت استصوابی شورای نگهبان شدیداً هم باردار است به آن معنا که در ایالات متحده هم مصطلح است که می فرمایند: This question is loaded، به یک معنا هم سوال برمی گردد به اینکه حضرت زهرا و حضرت علی علیهم السلام نیز چطور با هم ازدواج هم کردند. ولی به یک معنای دیگر هم نشان می دهد که این سوال مهمی هم هست که آیا پرس و جو در مورد خواستگار چقدر هم در پایداری ازدواج تاثیرگذار است و بلکه چقدر هم یحتمل از ازدواجها به چه دلایلی به طلاق می انجامد؟ البته به این سوال هم برمی گردد که این روزها اصلا والدین چقدر هم در ازدواج فرزندانشان واقعاً نقش هم ایفا می کنند یا خیر؟! 

      و بلکه همین مسئله ی پرس و جوی خواستگار برای عروس خانم آینده البته اگر اصلا کفوی برای ایشان یافت هم شود، چقدر و تا چه حد و اندازه هم متناظر نقش نظارت استصوابی 12 فقیه شورای نگهبان در انتخابات هم هست؟ البته بقول معروف روایات دیگری هم هست و بنده ی حقیر ناخودآگاه نمی دانم چرا یاد باغ وحش شیشه ای تنسی ویلیامز می افتم که در کالج به عنوان داستانهای کوتاه مورد مطالعه باید قرار می گرفتند! مشکل مسائل مربوط به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی فرض بفرمایید ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم از همین نوع مشکلات انتخاباتی یحتمل بعضی اشکال کنند که نشات می گیرد که بالاخره آیا منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی آیا ما را باید رهنمون هم کند به اینکه چطور جهاد تبین و جهاد اکبر و بلکه قتال هم کنیم در صحنه ی دفاع از فلسطین بر علیه صهیونیسم یا صرفاً هم به ریاضی فیزیک و هندسه ی مسئله هم بپردازیم در اینکه نظریه ی موانع و کوهمولوژی مسئله ی هندسی هم کدام است؟ آیا مسئله ما را یحتمل به تقارنهایی هندسی و بلکه ابرتقارنهایی ریاضی فیزیکی و شکست آنها هم کوهمولوژیکی هدایت می کند آنچنان که آیا یحتمل در بطنها و دهلیزهای زمینی سیل و زلزله و آتشفشان و حتی خشکسالی هم رخ دهند و کجاها هم در دو تاییهای سیاه چاله ای- ستاره ای آسمانی یحتمل بتوان سوراخ کرمهایی برای فرار از سمت سیاه چاله ای به سمت ستاره ای هم یافت و ارتباطات یو وی- آی آر این بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم کدامند و ...؟

      یحتمل بعضی اشکال کنند که عجب برت داشته است یا دل و جرات و بلکه جسارت ات هم بسمت خر برت داشتن میل کرده است که یحتمل بخواهی در بطنها و دهلیزهای راست و چپ هم (ابر)تقارنهایی را آیا چقدر واقعی هم بیابی که در طول زمان رخ دهند یا بلکه نباید هم رخ دهند. یعنی یحتمل مسئله از این نوع باشد که اگر مثلاً شما رشته کوههای هیمالایا را اطراف هند و چین دارید، آنگاه نظیر این رشته کوهها را در کدام قاره ی دیگری هم آیا می توان از روی منطق حتی ابرتقارنی کوهمولوژیک بلکه کیهانشناسانه هم جستجو کرد؟ آیا این کار دست هم هست؟ یا همان بهتر است که بعضی ریاست جمهوریها هم سرشان را به مسائلی مثل اینکه آیا بالاخره کی صهیونیست هم هست و کی نیست سرگرم هم کنند و بیشتر هم به جنایاتشان در فلسزین اشغالی ادامه دهند و .... یحتمل حتی اگر رشته کوههایی هم بعضی جاها یافت نشوند، برای خالی نبودن عریضه هم که شده آیا جایز است حتی بتوان رشته کوههایی مصنوعی هم بصورت ساختمانهایی بوجود آورد و بلکه به عنوان ابرتقارنهایی هندسی ریاضی فیزیکی و بلکه شکست آنها، دوباره خرابشان هم کرد و تبعات آنها را در کیهانشناسی و ... هم دنبال کرد و ....

      البته اینجا بنده ی حقیر یک نکته ای هم می خواستم در تناظر انتخابات با ریاضی فیزیک بحث کنم که ارتباطاتشان از این باب هم هست که یک انتخابات قوی برمی گردد به این هم که آیا ما چقدر هم در صنعت هواپیماسازیهای جنگی و مسافربری و حتی فضاپیما سازی و بلکه ارتباط آنها در نظریه های کیهانشاسانه هم می توان داشت از این لحاظات که آیا توانا بود هر که دانا بود یا اینکه توانا بود هر که با ما هم بود و ...؟ مسئله ی مهمی هم یحتمل هست که آیا ما چقدر هم می توانیم و چقدر هم مهم است که در مسائل علمی خود دیگران را هم همراه خود کنیم و بلکه در پیمودن از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف کافی هم هست که خود را متقاعد هم کنیم که امام زمان عجل الله فرجه الشریف در قلوب مومنین هم قابل درک و قابل یاری کردن است و چنین هم داریم می کنیم؟ هندسه ی قضایا هم از جمله در نسبیت عام هم البته مهم است دیگر آنچنان که فقط از لزوم این قضایا نبوده است که افلاطون هم بالای سر در آکادمی اش نوشته بوده کسی که هندسه نمی داند وارد نشود!

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه المستشهدین بین یدیه

       

      https://arxiv.org/abs/2312.13129

      https://arxiv.org/abs/2310.06029

      https://arxiv.org/abs/2310.00676

      https://arxiv.org/abs/2301.00791

      https://arxiv.org/abs/2309.04008

      https://arxiv.org/abs/2207.09513

      https://arxiv.org/abs/1702.06611

      https://arxiv.org/abs/2310.16184

      https://arxiv.org/abs/2310.13299

      https://arxiv.org/abs/1810.00856

      https://arxiv.org/abs/2308.09751

      https://arxiv.org/abs/2306.00055

      https://arxiv.org/abs/2312.11635

      https://arxiv.org/abs/2312.17702

      https://arxiv.org/abs/2106.11452

      https://arxiv.org/abs/2303.01662

      https://arxiv.org/abs/2305.10398

       

      فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ٢٧٩﴾‏

      إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‎﴿المائدة: ٣٣﴾‏

       

      ۱۴۰۱/۰۴/۰۱

      نماهنگ | مدافع حق مردم

      «مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد.» این پاسخ صریح و قاطعانه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مطالبه‌ی غیرقانونی «ابطال انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸» بود. رهبر انقلاب در تبیین این موضع خود خطاب به نمایندگان ستاد انتخاباتی کاندیداها تصریح کرده بودند: «ابطال یعنی زدن تو دهن مردم! چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؟ چنین چیزی مگر ممکن است؟» ۱۳۸۸/۳/۲۶

      در نگاه ایشان مسئله‌ی انتخابات و رأی مردم دارای ریشه و عقبه‌ی دینیِ مستحکم است: «افرادى گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربى گرفت و آن را قاطى کرد با تفکر اسلامى و شریعت اسلامى؛ نه... این جزو دین است.» ۱۳۹۳/۰۳/۱۴

      شیوه‌‌ی برخورد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با مطالبه‌ی غیرقانونی فتنه‌گران هم دقیقا برآمده از همین مبنا و در راستای صیانتِ از «رأی و حق مردم» بود: «رأی مردم هم به معنای واقعی کلمه حقّ‌النّاس است... رعایت این حقّ او واجب شرعی است... نتیجه‌ی آراء هم هرچه شد، بایستی به آن ملتزم بود؛ این هم حقّ‌النّاس است. اینکه ما در سال ۸۸ در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات باطل بشود ایستادیم، به‌خاطر همین بود که از حقّ‌النّاس دفاع کردیم. چهل میلیون [نفر] -بالاترین نصاب انتخابات- در سال ۸۸ در [دادن‌] آراء شرکت کردند. خب، یک نتیجه‌ای داد. هر کسی [هم‌] برنده‌ی این انتخابات میشد، ما همین‌جور می‌ایستادیم، دفاع میکردیم. بنده از حقّ‌النّاس دفاع کردم، از حقّ مردم دفاع کردم.» ۱۳۹۴/۰۶/۱۸

      با چنین چارچوبی بود که ایشان در خطبه‌ی نمازجمعه‌ی ۲۹ خرداد ۸۸ تأکید کرده بودند: «رأی مردم زینتی نیست. حق انتخاب حقیقتاً متعلق به مردم است... جمهوری اسلامی اهل خیانت در آراء مردم نیست.... امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت.» ۱۳۸۸/۰۳/۲۹

      رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ایام سالگرد نماز جمعه تاریخی ۲۹ خرداد و سالگرد موافقت رهبر انقلاب با رسیدگی به شکایت نامزدهای انتخاباتی ۸۸، نماهنگ «مدافع حق مردم» را منتشر می‌کند.

      بخش‌هایی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ انتخابات سال ۷۶ و درخواست برخی افراد برای ابطال نتیجه آن، موضوع ملایمت به خرج دادن با سران فتنه و همچنین پاسخ صریح ایشان به مطالبه‌ی غیرقانونیِ ابطال انتخابات برای اولین‌بار در این نماهنگ منتشر می‌شود.

      برچسب‌ها: انتخابات؛ انتخابات ریاست جمهوری؛ فتنه ۸۸؛ انتخابات سالم؛ خدشه در انتخابات؛ حضور پرشور و حداکثری در انتخابات؛ سلامت انتخابات؛ صیانت از رای مردم؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=50512

       

      در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی مثلاً ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی و حتی ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حتی حکمت الهی، یحتمل اینطور استدلال نشود که رای و حق مردم، حق الناس است و بلکه ناشی از حکم الهی است آنطور که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم می فرمایند. و صراحتاً هم فرموده اند که: 

      با چنین چارچوبی بود که ایشان در خطبه‌ی نمازجمعه‌ی ۲۹ خرداد ۸۸ تأکید کرده بودند: «رأی مردم زینتی نیست. حق انتخاب حقیقتاً متعلق به مردم است... جمهوری اسلامی اهل خیانت در آراء مردم نیست.... امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت.» ۱۳۸۸/۰۳/۲۹

       

      عرض بنده ی حقیر اینجا این است که حالا به ایالات متحده چند جهانی چه ربطی هم یحتمل داشته باشد که از حق مردمی هم دفاع کند یا بر علیه اش باشد و بلکه حکم الهی هم برایش در این مورد مهم باشد؟! این، مسئله ای هم هست که یحتمل بعضی اشکال هم کنند که ماورای حتی بحثهای هسته ای ایالات متحده ای چند جهانی فرض بفرمایید 5+1 هم هست. و این حتی یحتمل بعضی اشکال هم کنند که ماورای ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی است و به حکمت الهی هم برمی گردد که رای و حق مردم و حق الناس هم چطور به حکم الهی برمی گردد؟ البته بنده این را هم عرض کنم که نتوانستم قسمتی از مناظره ی شریعتمداری- هاشمی را که مربوط به شبکه خبر 2 هم می شد را مشاهده کنم الا اینکه در یوتیوب هم هست ولی متاسفانه فیلتر هم هست و وی پی ان این حقیر هم جز مواردی خاص و بلکه بی ارزش هم درست کار نمی کند! این است که یحتمل بعضی اشکال کنند که خوب این هم ایالات متحده چند جهانی اینترنتی به این خوبی و حالا ما هم چه کنیم که تو فیلتر شکنت کار هم نمی کند؟! مشکل از خودت هم هست.

      ولی عرض بنده ی حقیر هم همین است که اتفاقاً ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... قلوب زمینی و آسمانی هم خیلی مایل است که همین مسائل را هم از آنها سر در بیاورد و بدانها نیز بپردازد؛ حتی آنجاهایی که خود ما هم تویش گیر کرده و دچار انواع درهمتنیدگیهایی شده و داریم درجا هم آیا چقدر می زنیم. ولی یحتمل مسئله حکم الهی هم یحتمل این است که شاگرد و دانشجو و طلبه هم بتواند سعی کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چه بیشتر طی سلوک و طریق کند. خود امام علی امیر المومنین علیه السلام هم کانه عملاً همین راه را بما نشان می دهند که در الغدیر و بعد از آن هم چطور باید صبر کرد و بلکه چطور هم باید مبارزه کرد حتی وقتی کار به معاویه و یزید و ماورای آنها امویان و بنی عباس هم کشیده می شود و تا به امروز و بلکه تا روز قیامت هم ادامه دارد. بنده در رابطه با کوهمولوژیهای مورد بحث در این موارد باز یاد این دو آیه هم می افتم که می فرماید

      لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿الحشر: ٢١﴾‏

      إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ‎﴿الأحزاب: ٧٢﴾‏

      یعنی یحتمل انسان حتی یادش هم می رود که این امانتی را که به دستش سپرده شده است و اینقدر هم در حفظش در جهل و ظلم و فساد هم آیا چقدر بینهایت هم گیر کرده است، این اصلا چه امانتی است و بلکه باید هم با آن چه کرد و ...؟! مهندسی که در منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم لازم است هم کدام است؟ بطنها و دهلیزهای قلوبت هم کدامند و آیا از کدام سوراخ کرمها هم قرار است از یک بطن یا دهلیز به بطن و دهلیز قلوبی زمینی و آسمانی هم نقب زد و ...؟! بگذریم، یحتمل بهتر است کمی هم بعدها در این موارد بحث شوند. الا اینکه بنده ی حقیر از استادی سوال کردم که آیا آیه ای که خدا خود شاهد است را در قرآن کریم می شناسند؛ ایشان به آیه مبارکه 105 سوره ی توبه اشاره فرمودند که واقعاً هم آیه ی عظیمی است: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿١٠٥﴾‏ وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ‎﴿١٠٦﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

       

       

      Observation of χcJ→3(K+K−)

      https://arxiv.org/abs/2312.16405

      یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذَٰلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ وَیَعْمَلْ صَالِحًا یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ‎﴿التغابن: ٩﴾‏

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

      فرازهایی از بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان

      این جلسه به مناسبت نزدیکی ایّام ولادت صدّیقه‌ی کبریٰ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) تشکیل شده؛ من چند جمله در مورد ایشان عرض میکنم، بعد هم مطالبی را در مورد مسئله‌ی زن یادداشت کرده‌ام، به قدری که حالا وقت باقی مانده، مختصراً عرض میکنم.

      در مورد حضرت سیّدة نساء العالمین، سیّدة نساء اهل الجنّة ــ که درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) وارد شده ــ هر کدام از مطالبی که چه پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، چه امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)، چه بقیّه‌ی ائمّه درباره‌ی این بزرگوار گفته‌اند، همه شاهد عظمت غیر قابل اندازه‌گیری این بانوی عظیم‌الشّأن است؛ یعنی واقعاً عظمت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را با هیچ انسانی، جز همان اهل‌بیت پیغمبر و خود رسول‌الله و اولادش نمیشود مقایسه کرد؛ مقام ایشان خیلی عظمت دارد. من فقط یک حدیث را عرض میکنم که خب بارها شنیده‌اید؛ حدیثی است که هم شیعه نقل کرده، هم سنّی نقل کرده. آن [حدیث] این است که «اِنَّ اللَهَ لَیَغضَبُ‌ لِغَضَبِ‌ فَاطِمَةَ وَ یَرضىٰ لِرِضاها»؛(۳) برای سَخَط و خشم فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) خدای متعال خشمگین میشود، و به خاطر خشنودی فاطمه‌ی زهرا خدای متعال خشنود میشود. معنایش این است که هر انسانی، هر مسلمانی، اگر بخواهد خدا را خشنود بکند، باید کاری بکند که فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را خشنود کند. توصیه‌های آن بزرگوار، درسهای آن بزرگوار، جهت‌گیری آن بزرگوار، عواطف آن بزرگوار، اگر ملاحظه شد، رعایت شد، مراعات شد، خدای متعال خشنود میشود. بالاتر از این، واقعاً چه فضیلتی انسان میتواند فرض کند برای یک انسان، چه زن و چه مرد؟

      به نظر من، زن مسلمان الگویی بهتر از فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نمیتواند پیدا کند، [بلکه] هیچ زنی در دنیا نمیتواند الگویی بهتر از او پیدا کند. چه در دوران کودکی‌اش، چه در دوران نوجوانی‌اش، چه در دوران جوانی‌اش، چه در خانواده، چه رفتارش با پدر، با همسر، با فرزندان، با کارگر داخل خانه‌اش، چه رفتارش در عرصه‌ی اجتماع، در مسئله‌ی سیاست، در مسئله‌ی خلافت؛ یعنی همه‌ی اینها الگو است. و مهم این است که همه‌ی این عظمتها، همه‌ی این فعّالیّتها، همه‌ی این سرمشق‌ها، در یک عمر کوتاه انجام گرفته: حدّاکثر ۲۵ سال؛ سنّ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را از ۱۸ سال تا ۲۵ سال نقل کرده‌اند. این الگو است؛ دختران ما، زنان ما، بانوان عزیز جامعه‌ی اسلامی ما سعی کنند با همین روحیه، با همین انگیزه دنبال فاطمه‌ی زهرا حرکت کنند؛ هم در امر خانه‌داری، هم در امر فعّالیّت اجتماعی و سیاسی، هم در حکمت و دانش ــ که البتّه در مورد آن بزرگوار الهام الهی بود، در مورد ما و شما کسب‌کردنی است؛ شما که تلاش بکنید، البتّه الهام الهی هم کمک خواهد کرد ــ در همه‌ی بخشها آن بزرگوار را الگو قرار بدهید و قرار بدهیم و دنبال کنیم. این چند جمله راجع به آن بزرگوار.

      و امّا درباره‌ی مسئله‌ی «زن». خب، شماها بحمدالله همه دانا و تحصیل‌کرده و مطّلع از مسائل گوناگونی هستید که در اسلام در مسئله‌ی «زن» مطرح است؛ خیلی نیازی نیست که من بگویم، درعین‌حال چند جمله‌ای من عرض میکنم.

      در مسئله‌ی «زن»، هم بحث هویّت زنانه و هویّت زن، هم ارزشهای زن، هم حقوق زن، هم تکالیف زن، هم آزادی‌های زن، هم محدودیّتهای زن، هر کدام موضوع مسائل بسیار مهم و تعیین‌کننده است. امروز با نگاه کلّی که به دنیا نظر کنیم، [می‌بینیم] دو جهت‌گیری، دو رویکرد، در همه‌ی این زمینه‌ها وجود دارد: یک رویکرد، رویکرد رایج متداول غربی است که در کشورهای غیر غربی هم رواج پیدا کرده ــ در همه‌ی زمینه‌هایی که ذکر کردم ــ یک رویکرد هم رویکرد اسلامی است؛ این دو در مقابل هم قرار دارند، دو جریانند و هر کدام در پاسخ به این مسائل و سؤال در مورد این مسائل نظری دارند. [لذا] میتوان در همه‌ی این زمینه‌ها بحث کرد و به پاسخ رسید، منتها یک نکته‌ای در اینجا وجود دارد که این نکته به نظر من نکته‌ی قابل توجّهی است و آن، این است که نظام فرهنگی و تمدّنی غرب، در این مسائل حاضر به مباحثه نیست، از ورود در بحث و تحقیق فرار میکند. فرهنگ غربی، نظام غربی ــ نظام تمدّنی و نظام فرهنگی غربی ــ در مورد بسیاری از سؤالات در این زمینه‌ها جلو نمی‌آید که بحث بکند؛ مسئله را با جنجال و هوچی‌بازی و استفاده‌ی از هنر و سینما و زور و فضای مجازی و مانند اینها پیش میبرد؛ آن نظر خودش را، رویکرد خودش را ــ منطق که ندارند ــ با ابزارهای مختلفی که در اختیار دارد پیش میبرد؛ حاضر نیست بحث کند، حاضر نیست به سؤالها جواب بدهد. علّت هم این است که غرب هیچ منطقی ندارد؛ این رفتارِ روزبه‌روز بدتر و سخیف‌تری که امروز در زمینه‌ی مسائل زن، در غرب رایج است و به تبعِ غرب در بسیاری از کشورهای دیگر، هیچ منطقی پشت‌ سرش نیست؛ لذا وارد بحث نمیشوند، حاضر نیستند منطق ارائه کنند.

      چرا در محیط‌های غربی، روزبه‌روز بی‌مبالاتی زن در حفظ حرمت و شخصیّتِ زنانگیِ خودش بیشتر میشود و حرمت زن روزبه‌روز بیشتر شکسته میشود؟ چرا در مجالس رسمی‌ای که در اروپا و در آمریکا برگزار میشود، زن میتواند حتّی با پوشش نیمه‌عریان در این جلسات رسمی شرکت کند امّا مرد بایستی با لباس کامل، کراوات هم بزند یا پاپیون هم بزند و شرکت کند؟ چرا؟ چرا زن آن‌جور میتواند بیاید، [امّا] اگر چنانچه مرد در مجالس رسمی مثلاً فرض کنید با شلوارک بیاید، خلاف آداب عمل کرده؟ علّت چیست؟ زن با مینی‌ژوپ بیاید اشکال ندارد، امّا اگر لباس این [مرد] یک‌ خرده سبک باشد اشکال دارد؛ چرا؟ چرا در محیط‌های غربی روزبه‌روز فحشا و روسپی‌گری بیشتر دارد ترویج میشود؟ این اتّفاق دارد می‌افتد. چرا هم‌جنس‌بازی به‌ عنوان یک شیوه‌ی مترقّی شناخته میشود که اگر کسی انکار کرد، به ‌عنوان یک فکر عقب‌افتاده، یک شخص عقب‌افتاده، یک ملّت عقب‌افتاده تلقّی میشود؟ چرا؟ هم در محیط‌های سیاسی ترویج میشود، [هم در] محیط‌های اجتماعی ترویج میشود؛ رؤسای جمهور، مسئولان کشورها آن را ترویج میکنند و بعضی‌ها افتخار میکنند که ما این‌جوری هستیم! چرا؟ این چه منطقی دارد؟ چرا در محیط‌های بی‌مبالات غربی، مسائل جنسی سه‌جانبه یا چهارجانبه ــ طبق آمارهایی که خودشان میدهند و اطّلاعاتی که در اختیار ما هست و میدانیم؛ اطّلاعات پنهانی نیست، اطّلاعات آشکار است ــ روزبه‌روز افزایش پیدا میکند؟ همه‌ی چیزهایی که خانواده را منهدم میکند، روزبه‌روز در غرب دارد افزایش پیدا میکند. همه‌ی این چیزها منهدم‌کننده‌ی اساس خانواده است؛ آزادی جنسی و افراط در گسترش تعرّضات جنسی، خانواده را منهدم میکند. من چند سال قبل از این،(۴) از کتاب یکی از رؤسای جمهور آمریکا(۵) نقل کردم؛ آمارها به معنای واقعی کلمه وحشت‌زا است؛ آمار تعرّضات جنسی، آمار بی‌بندوباری‌ها. و تعرّض جنسی مجازات ندارد، مجازات نمیشوند، امّا حجاب مجازات دارد! یک رذلی، یک لاتی، یک زن باحجاب را آزار بدهد، بعد به دادگاه کشیده بشود، در دادگاه آن زن را چاقو بزند و بکُشد، این اشکالی ندارد!(۶) حالا مثلاً یک مدّتی زندانی به آن آدم رذل میدهند، امّا این مبارزه‌ی با حجاب و مقابله‌ی با حجاب مطلقاً به ‌عنوان یک کار زشت تقبیح نمیشود؛ چرا؟ اینها سؤالات بی‌جواب است، اینها را جواب نمیدهند، [چون] منطقی وجود ندارد. از یک ایرانی، مثلاً یک مسئول ایرانی که در فلان مجمع بزرگ اروپایی یا آمریکایی شرکت کرده، میپرسند آیا شما با هم‌جنس‌بازی موافقید، اگر بگوید نه، او را هُو میکنند! علّتش چیست؟ این چه منطقی دارد؟ پاسخی وجود ندارد؛ یعنی غرب برای رفتار خودش با مسئله‌ی «زن» و مسائل مربوط به زن و آن رفتاری که نسبت به جامعه‌ی زنان دارد انجام میگیرد، هیچ منطقی پشت سر کارهایش نیست و لذاست که از بحث، از گفتگو، از مباحثه در این زمینه‌ها فرار میکنند.

      عرض کردم که رویکرد خودشان را با ابزارها پیش میبرند، در این کارها هم قشنگ واردند: فیلم درست میکنند، کتاب مینویسند، مقاله مینویسند، پول میدهند، شخصیّت‌های هنری، فرهنگی و سیاسی و غیره را وادار میکنند که حرف بزنند؛ مراکز بین‌المللی را درست میکنند ــ مراکز مربوط به زنان ــ و این سازمانهای به‌اصطلاح بین‌المللی هر کشوری را که با رویکرد آنها مخالف باشد، نمره میدهند، داوری میکنند و در قعر جدول قرار میدهند.

      خب، حالا حرف در این زمینه‌ها زیاد است و بنده هم در این مقوله‌ها خیلی صحبت کرده‌ام. دیروز یک کتابی برای من آوردند که صحبتهایی بود که خود بنده کرده بودم، چاپ شده بود، ندیده بودم؛ نگاه کردم دیدم خیلی از حرفهایی که آماده کرده بودم و میخواستم امروز اینجا بگویم، در آن کتاب هست و قبلاً بارها گفته شده؛ در این زمینه‌ها زیاد صحبت کرده‌ایم. من در یک کلمه عرض میکنم که خلاصه‌ی حاصل و ملخّصِ سیاست و رویکرد تمدّن غربی در مبحث بسیار مهم و حیاتی «زن»، در دو عامل خلاصه میشود: «سودجویی» و «لذّت‌جویی» که حالا هر کدام یک شرحی دارد. راجع به همین «سودجویی» هم من یک وقتهایی صحبت کرده‌ام که حالا دیگر مجال نیست حرف بزنم. خب، این برخورد غرب در مسئله‌ی «زن» است.

      برخورد اسلام درست بعکس است؛ برخورد اسلام برخورد منطقی است، برخورد استدلالی است، بیان واضح و روشن است در این زمینه. مسئله‌ی «زن»، در اسلام، یکی از نقاط قوّت اسلام است؛ این را به شما عرض بکنم. بعضی خیال نکنند که ما درباره‌ی مسائل مربوط به زن باید بنشینیم پاسخگو باشیم؛ نه، اسلام در همه‌ی بخشهای مربوط به زن، منطق محکم و قوی و پشتوانه‌ی عقلانی دارد؛ چه آنجایی که مسئله‌ی جنسیّت را نفی میکند، چه آنجایی که مسئله‌ی جنسیّت را برجسته میکند، در همه‌ی اینها منطق وجود دارد....

      ...

      من در آخر صحبتم اشاره کنم به مسئله‌ی انتخابات. در این قضیّه‌ی انتخابات ــ که من چند روز قبل هم تأکید کردم روی این مسئله(۱۹) ــ شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید. مهم‌ترین نقش شما هم در داخل خانه است؛ مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینه‌ی انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند. زنها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند؛ [لذا] در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54745

       

       

      ۱۳۹۷/۱۰/۰۸

      نماهنگ | فتنه‌ تغلّب

      فتنه‌ی ۸۸ یک رخداد دوران‌ساز در تاریخ انقلاب اسلامی است که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت. از این رو دست یافتن به جزئیات بیشتر یا مرور تجربه‌های آن به شکل مستند و روایی، برای غنی‌سازی تحلیل‌ها نیز اهمیت فراوان دارد. از سوی دیگر، مسائل مربوط به فتنه‌ی ۸۸ در ذهن برخی اقشار و لایه‌های اجتماعی رسوب کرده و همچنان زنده است که باید به آن پاسخ داده شود؛ ضمن آنکه نسل‌های جوان‌تر بدون آنکه خود با بلوغ سیاسی در آن تجربه حضور داشته باشند، تحت هجوم القائات دشمنان دراین‌باره هستند. در چنین شرایطی است که هر چندوقت یک‌بار رهبر معظم انقلاب بر اساس اقتضاء به موضوع فتنه‌ی ۸۸ می‌پردازند و اجازه نمی‌دهند به‌کلی فراموش شود یا جای شاکی و متهم در رابطه با این امر، عوض شود.

      اکنون با گذشت حدود یک دهه از برگزاری حماسه‌ی ۴۰ میلیونی انتخابات دوره‌ی دهم ریاست جمهوری و رخدادهایی که به علت ایستادگی در برابر نتیجه‌ی آراء و روندهای قانونی، کام مردم را تلخ کرد، انتشارات مؤسسه‌ی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، کتاب «فتنه تغلّب» را که به روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه‌ی ۸۸ اختصاص دارد، منتشر کرده است. این کتاب شامل روایت‌هایی است از بیانات و اقدامات رهبر انقلاب در جریان فتنه‌ی ۸۸ که می‌تواند لایه‌هایی تازه از واقعیت را نمایان کرده و رسوبات ابهام و تردید دراین‌باره را از ذهن‌ها بزداید.

      «فتنه تغلب» شامل برخی سخنان منتشرنشده‌ی رهبر انقلاب است؛ از جمله در طلیعه‌ی کتاب که دیدگاهی کلان به موقعیت نظام اسلامی در برابر نظام سلطه عرضه می‌کند. همچنین روایت‌هایی از برخی سخنان و کنش‌های ایشان را در بر می‌گیرد که دیگران آن‌ها را بیان نموده‌اند؛ از جمله حجت‌الاسلام حمید پارسانیا شرحی از جلسه‌ی صمیمانه و گفت‌وگوهای صریح تعدادی از فضلای حوزه‌ی علمیه با رهبر انقلاب در اواخر تیرماه ۸۸ را ارائه نموده است.

      آقای حسن رحیم‌پور ازغدی، خطبه‌ی ۲۰ شهریور ۸۸ آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه‌ی تهران را که به دسته‌بندی مخالفان سیاسی و روش برخورد با آن‌ها مطابق سیره‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام اختصاص داشته، تحلیل کرده است.

      علاوه بر این دو مصاحبه، کتاب حاوی بخشی از خاطرات منتشرنشده‌ی دکتر علی آقامحمدی است که همراه با گروهی از دوستانش -که همگی مورد اعتماد مهندس موسوی بوده‌اند- در دو مقطع از سال ۸۸ به رایزنی برای رفع ابهامات و حل مناقشات پرداخته است؛ روندی که هم مورد توافق ارکان نظام مانند رهبر انقلاب و شورای نگهبان و هم مورد حمایت کسانی همچون مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی بوده است.

      آقایان محسنی اژه‌ای و سیدمهدی خاموشی نیز که گفت‌وگوهایی نزدیک و فشرده در چند برهه از سال ۸۸ با نامزدهای انتخابات داشتند، مذاکرات خود را در این کتاب تشریح نموده‌اند. روایت مذاکرات این دو تن که از دو موضع مختلف با سران معترض انجام شده، هم نشانگر زاویه‌ی دید آقایان موسوی و کروبی و هم نشانگر ریشه‌های تردیدها و تصمیم‌های ایشان است.

      یادداشتی بلند با عنوان «چرا؟» در ۱۶ بند به قلم آقای علیرضا شمیرانی، از دیگر مطالب این کتاب است. وی تلاش می‌کند تا با کنار هم قرار دادن سطور گفته و ناگفته‌ای از رخدادها و کنش - واکنش‌های سال ۸۸ که دربرگیرنده‌ی بیانات رهبر انقلاب در کنار اظهارات دیگرانی همچون مقامات مسئول کشور، برخی اعضای دفتر رهبری و چهره‌های سیاسی هوادار نامزدها است، مخاطب را با تبیینی استفهامی به تأمل درباره‌ی آنچه رخ داده، برانگیزد.

      بازخوانی زمینه‌ها و پیامدهای خطبه‌ی ۲۹ خرداد ۸۸ و روایت‌هایی از چند گفت‌وگوی رودرروی رهبر انقلاب اسلامی با برخی منتقدان عملکرد نظام در جریان فتنه‌ی ۸۸، بخش‌های دیگری از این کتاب به قلم آقایان مصطفی غفاری و حسین شهسواری است.

      بخش پیوست «فتنه تغلب» شامل پنج خرده‌روایت است که بیانات و مواضع رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی این موضوع را از یکم فروردین ۱۳۸۸ تاکنون تلخیص و تنظیم نموده و می‌تواند راهنمایی برای علاقه‌مندان به فهم دقیق‌تر منظومه‌ی فکری و عملکردی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی فتنه باشد.

      اما یکی از مهم‌ترین بخش‌های این کتاب، بازنشر متن کامل نشست رهبر معظم انقلاب با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که این روزها برخی رسانه‌ها آن را -که احتمالاً از نسخه‌ی پیش‌نویس کتاب برداشت شده- منتشر نموده‌اند. این موضوع با واکنش دستپاچه‌ی رسانه‌های بیگانه و حامی فتنه مواجه شد. آن‌ها نه‌فقط به تفسیر بلکه به روایت متن و حاشیه‌ی آن به‌زعم خود پرداختند؛ درحالی‌که با فرض صحت، هیچ کدام نفی‌کننده‌ی آنچه از مضامین صریح این دیدار منتشر شده، نیست.

      «فتنه تغلب» به کوشش آقای مصطفی غفاری گرد آمده و انتشارات انقلاب اسلامی (وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) آن را در ۴۶۰ صفحه به بهای ۳۲ هزار تومان روانه‌ی بازار کتاب نموده است.
       

      نماهنگ: نماهنگ | فتنه‌ تغلّب

      با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

       

      برچسب‌ها: فتنه ۸۸؛ فتنه تغلب؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=47053

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

      مثبت ۱۰۰ ثانیه | بسیج عمومی علیه اشغالگران انگلیسی

       «بسیج عمومی علیه اشغالگران انگلیسی» سی‌وهشتمین شماره از مجموعه گزارش‌های مثبت ۱۰۰ ثانیه و مروری است بر ماجرای پرچمی که ۱۱۰ سال قدمت دارد و سند مبارزه ضداستعماری علما و عشایر خوزستان و ایستادگی آنان در برابر اشغال خاک ایران توسط انگلیس در جنگ جهانی اول است.

      «مثبت ۱۰۰ ثانیه» عنوان بسته تصویری است که در صد ثانیه به کاوش در یک نکته مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در جریان دیدارها و سخنرانی‌ها می‌پردازد.

      برچسب‌ها: مثبت ۱۰۰ ثانیه؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54737

       

      روزنامه کیهان:

      در گفت‌وگوی ویژه خبری با موضوع انتخابات انجام شد

      مناظره داغ 2 ساعت و 17 دقیقه‌ای حسین شریعتمداری و محسن ‌هاشمی

      محسن ‌هاشمی در آغاز گفت: در فرمایشات مقام معظم رهبری، همگان برایشان روشن شده است که کشور احتیاج به یک انتخابات رقابتی و با مشارکت بالا دارد. مطمئناً یک مجلس متکثر و ملی کارآمد می‌تواند خیلی از مشکلات را حل کند. او افزود؛ باید حرکت جدی صورت بگیرد که دوباره انتخابات پرشوری داشته باشیم.
      رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: رهبر انقلاب در سال ۹۲ شعار سال را با عنوان حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی  نامگذاری کردند. سال ۹۱ آخرین سال دولتِ آقای احمدی‌نژاد بود، قیمت ارز هم رو به افزایش و تورم مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کرده بود و تورم از ۴۰ درصد گذشته بود، در نتیجه آن حماسه اقتصادی نتوانست شکل بگیرد؛ الآن هم نیاز داریم انتخابات پرشور مثل آن موقع داشته باشیم، اما متأسفانه پدرم حضور ندارد، اما باید برای انتخابات یک‌ حرکت جدی انجام شود.
      محسن ‌هاشمی همچنین تصریح کرد: به نظرم مخاطب رهبر انقلاب آن‌هایی هستند که نگاه‌شان نسبت به مقبولیت، انتخابات زینتی است. وی در بیان مصادیق چنین نگاهی، اظهار کرد: مثل تفکراتی مانند آقای مصباح یزدی و یا کسانیکه طرفدارانشان هستند، مثل پایداری‌ها.
      ضرورت حضور همه سلیقه‌های سیاسی و احزاب
      و جمعیت‌های معتقد به نظام
      شریعتمداری نیز با تاکید بر ضرورت حضور همه سلیقه‌های سیاسی و احزاب و جمعیت‌های معتقد به نظام در انتخابات و برگزاری انتخاباتی رقابتی و با مشارکت بالا، در پاسخ به محسن‌ هاشمی‌ گفت: قرار نیست و شایسته هم نیست که بدون سند حرف بزنیم. باید برای آنچه ادعا می‌کنیم سند بیاوریم، آقای محسن هاشمی درباره مرحوم علامه مصباح ادعا می‌کنند که نگاه ایشان به انتخابات زینتی بوده است! خُب برای این ادعا چه سندی دارید؟ هیچ سند و شاهد و قرینه‌ای برای آن ندارند و اما، بنده با توجه به اینکه در میان خبرها هستم با قاطعیت و ارائه سند عرض می‌کنم تنها کسی که در مورد انتخابات چنین نظری داشت، مرحوم آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی بود، که می‌گفت ما انتخابات را ولو با حداقلی انجام بدهیم تا کارمان پیش برود، تاکنون غیر از مرحوم ‌هاشمی هیچ کس دیگری را سراغ نداریم که چنین نظری داشته باشد. برای آن سند وجود دارد، اما دیگران را من ندیدم که چنین نظری داشته باشند.به آقای ‌هاشمی توصیه می‌کنم یادداشت‌های روزانه مرحوم پدرشان را مطالعه کنند.

      ...

      درباره مرحوم هاشمی طوری سخن می‌گوئید
      که انگار آن مرحوم مبنا و اساس انقلاب بوده‌اند
      شریعتمداری در ادامه خطاب به محسن ‌هاشمی گفت؛ من با مرحوم پدرتان خیلی بیشتر از شما نزدیک بوده و ارادت داشتم. چه قبل از انقلاب در دوران نوجوانی که از آن مرحوم برای جلساتمان دعوت می‌کردیم، چه در زندان رژیم شاه که شاهد مقاومت ایشان بودیم و چه در دوران ریاست مرحوم بر مجلس و ریاست جمهوری. ولی شما درباره مرحوم‌ هاشمی طوری سخن می‌گویید که انگار آن مرحوم مبنا و اساس انقلاب بوده‌اند و تمامی دیدگاه‌های ایشان در جهت رویش و پیشبرد انقلاب بوده است. بنده در این باره فقط به یک نکته اشاره می‌کنم مرحوم آیت‌الله ‌هاشمی می‌فرمودند دوران کنونی دوران گفتمان است و نه دوران موشک! خُب، اگر این دیدگاه ایشان به اجرا در آمده بود، امروز دشمنان نظام ده‌ها بار تمام ایران را شخم زده و از بین برده بودند.
      در ادامه این نشست سخن از مسائل اقتصادی و فرهنگی و مخصوصاً نقش تبلیغات در انتخابات به میان کشیده شد که محسن‌ هاشمی به شرایط نامطلوب اقتصادی و مخصوصاً گرانی‌ها اشاره کرد و آن را باعث نارضایتی مردم دانست. شریعتمداری ضمن تأیید این مشکلات گفت؛ متاسفانه بعضی‌ها آن‌طرف جوی می‌روند و علیه مشکلاتی که خودشان ایجاد کرده‌اند شعار داده و آن را به دولت کنونی نسبت می‌دهند. آقایان دولت را با ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسر بودجه، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی، ۵۵۰ هزار میلیارد تومان سررسید اوراق قرضه و ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی، چند هزار کارخانه و کارگاه تولیدی تعطیل شده و ده‌ها مشکل دیگر تحویل داده‌اند به طوری که دولت کنونی باید تا آخر سال 1405 همه ماه ۱۳ هزار میلیارد تومان برای پر کردن چاه این بدهی‌ها بپردازد. البته مقابله با گرانی یک ضرورت غیر قابل تردید است و انتظار می‌رود که مسئولان محترم با جدیت در پی رفع آن باشند.
      گفتنی است فیلم این مناظره در سایت اینترنتی کیهان در اختیار علاقه‌مندان قرار دارد.

      https://kayhan.ir/fa/news/280054

       

      یک معنای شاهد در واجب الوجود یافت می شود آنچنان که می فرمایند: عالم محضر خدا است، در محضر خدا گناه نکنید. این معنای واجب الوجودی شهادت در محضر خدا را می توان وقتی دست خدا نمایان می شود که ید الله فوق ایدیهم مشاهده کرد ولی وقتی آنچنان که قرآن کریم می فرماید بعضی بنظرشان می رسد ید الله مغلولة؛ و خودش را می خواهد همه کاره ی عالم هم ببیند. آنگاه هم هست که به گناه و بدتر از آن به جنایات هم می افتد. یک طرف می شود کمونیست و طرف دیگر هم می شود ضد کمونیست و الی ما شاء الله هم می افتند به جان هم! حالا شما سعی هم بفرمایید که از منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم برایشان بفرمایید.

      شما می توانید هنگامی که یک زن و مرد جوان در مترو کنار هم نشسته اند و  دارند کارهای خلاف عفت و حیا و اخلاق در حضور دیگران هم انجام می دهند، بلند شوید و ویدئوی آنها را با گوشیتان بگیرید بلکه اینها یحتمل هم خجالت بکشند! ولی آیا خود وجدان اینها و بقیه ی مردم، این اعمال را ضبط نمی کند و بلکه از این اعمال هم وجدان اجتماعی تاثیرپذیر نمی شود؟ تاثیر روانشناسی مسئله یک چیز است و تاثیر اجتماعی ان هم چیز دیگری است. یک شاهد و مشهودی هم داریم: وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ‎﴿البروج: ٣﴾‏. عالم محضر خدا است، در محضر خدا گناه نکنید!

      همینطور می فرماید ستارگان زینت آسمانها هستند: إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ‎﴿الصافات: ٦﴾‏ و اما آنجایی که می فرماید به آنچه مشرکان غیر از خدا می خوانند دشنام ندهد، همینطور هم می فرماید که اعمال هر قومی را برایشان زینت دادیم: وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿الأنعام: ١٠٨﴾‏. یعنی خیلی هم فکر می کنند که بهترین اعمال را دارند چرا که هنوز نتوانسته اند به آن دیدگاه های توحیدی برسند که غیر خدا را هم نخوانند و لذا فکر می کنند هر چه هست و نیست هم همانی است که خود می کنند هر چند هم که از روی شرک و کفر و نفاق باشد. و لذا کافی است که معانی لغت "زینت" را هم بررسی کنیم تا متوجه شویم که یحتمل از لحاظات حکمت الهی و فلسفی آیا چقدر هم اشکال دارد که انتخابات را یک زینت هم بدانیم. نکته این است که برای واجب الوجود انتخابات مردمی می تواند یک زینت هم باشد، ولی برای مردم و خصوصاً حکومت چه هر کسی انتخاب کند که رای بدهد و چه انتخاب کند رای ندهند، این نمی تواند صرفاً یک مسئله ی زینتی هم باشد. انتخابات رئیس جمهور و وکلای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان وابسته به رای مردم هم هست. و حتی انتخاب حضرت ولی فقیه نیز وابسه به رای مجلس خبرگان که اعضایش را مردم هم انتخاب می کنند، است. در این میان، آن نگاه توحیدی هم هست که از میان آرای مردمی که هر کدام یک ممکن الوجودی هم تشریف دارند، آیا چقدر هم می توان به توحید الهی دست یافت.

      البته بنده دوباره در مورد نگاه زینتی به یاد آن نکته ای که ابهامی را بین " انتگرال کنش" و "انتگرال انرژی" ممکن است ایجاد شود که مرحوم ولادیمیر آرنولد به جان میلنر هم ایراد کرده بوده است که بابا اینی که تو انرژی می گویی ریاضیدانها دویست سال است که به انتگرال کنش می شناسیم! و آنگاه میلنر هم جوابش را می دهد که چطور تعبیر انرژی را از آن می توان دریافت. این را در پیشگفتار کتاب نظریه ی مورس جان میلنر عنوان کرده است که آمازون دات کام هم کتابش را برای فروش گذاشته است از 55.00 الی 76.95 دلار ناقابل (معادل 2750000 الی 3847500 تومان)؛ که اتفاقاً این پیشگفتارش را هم بنده ی حقیر اقل کم توانستم نگاهی بیاندازم و همین مسئله را مشاهده هم کنم!

      https://www.amazon.com/Morse-Theory-Annals-Mathematic-Studies/dp/0691080089

      یحتمل خود کتاب را هم بتوان اینترنتی یپدا کرد، ولی یحتمل دیگر هم نتوان به اسنپ برای خرید روغن زیتون یا استیک حواله های رمز ارزهای اینترنتی هم فرستاد و مورد قبول هم واقع شود هر چقدر هکر خوبی و بلکه از نخبگان هوش مصنوعی هم باشد و ....! و چرا که با هوش مصنوعی هم آیا می شود استیک درست کرد؟ البته یک راهش هم این است که در بعضی روضه های امام حسین علیه السلام مثلاً بجای قیمه و چلو کباب، استیک و زیتون پرورده هم نذری بدهند. بعضی یحتمل اشکال بفرمایند که حالا در پرواز پروانه ها، اگر کسی دنبال گوساله ی سامری هم ندود و زیتون پرورده و استیک هم نخورد، نمی شود؟! بگذریم.

      مسئله ی دیگر واجب الوجود و شاهد و مشاهده گر و ممکن الوجودها اینجا این است که کی یحتمل در اثر گناه در محضر خدا هم ممکن الوجودهایی دست به جنایاتی هم بزنند که ناشی از این است که ید الله فوق ایدیهم واجب الوجود را نیز در نظر نگرفته و بلکه بنظرشان هم رسیده است که ید الله مغلوله و جنایات پشت جنایات و پرده دریها و رعایت نکردن حجابهای الهی تا آنجا که خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار را هم فراموش کنند و .... حالا هی بفرمایید بابا خدا و پیغمبر و امامت را دریاب. هوا و هوس و شهوت رانی و لامذهبی هم یحتمل بشود امام او که هر کار و جنایت فرعونی و شیطانی ابلیسی هم دلش خواست بکند. شاگردی و دانشجویی و طلبگی و بسیجی و درس و مدرسه و حوزه و دانشگاه و همه و همه را هم تعطیل کرده است. جناب هکر هم یک بمبی هکری هم یافته است که دیگر هیچ کس هم مثل آنرا ندارد و می خواهد یک جوری هم آنرا امتحان کند و استکبارش را هم به جهانیان به اثبات برساند و .... گاهی اوقات حتی بانکها هم مجبور می شوند بهترین هکرها را در استخدام خود دربیاورند که از جمله هم از راههای هک هوش مصنوعی آنها نیز بهره برند و بلکه یاد هم بگیرند چطوری این راهها را مسدود هم کنند و ...! این است که زن و مردی که دچار بی حیایی و بی عفتی در مترو هم شده اند و مثل آن هکرها دارند در مسائل اخلاقی نقب می زنند، باید هم توجه داشته باشند که یحتمل بی عفتی و بی حیایی و بد اخلاقیهای شیطانی و ابلیسی آنها می توانند مورد مطالعه ی دیگر افراد با عفت و با حیا در دروس اخلاق بزرگان هم قرار گیرد و بلکه مطالعه هم شود که خدا چطور می تواند خود یک پس گردنیهایی به این بی حیاها بزند که دیگر از این غلطها نکنند و حتی متوجه هم شوند که بچه حجابت را درست کن دیگر و مثل بچه ی آدم هم بگیر بنشین. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      ..........................

      زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ‎﴿البقرة: ٢١٢﴾‏

       

      نکته ای که اینجا در مسئله ی تقوی و ورع و ایمان نهفته، این است که در روز قیامت و یوم التغابن این واجب الوجود است که آیا پای ورقه ی ممکن الوجودی را امضاء کند و نه اینکه بنظر ممکن الوجود هم برسد که او است که می تواند پای ورقه ی واجب الوجود را امضاء کند. اینکه می فرمایند خیارات خصوصاً خیار غبن را مواظب باشید اگر در معاملات نوشتند، آیا تا چه حد هم می توان اختیار داشت که آن معامله را برگرداند یا خیر؛ یک مسئله اش در رابطه با واجب الوجود است که حواست را جمع هم کن داری چه معامله ای است که بین ممکن الوجود و واجب الوجود برقرار هم می کنی؟ اختیارات تو چقدر است و اختیارات او چقدر؟ فقه و اصول و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی که بتواند شاگرد و دانشجو و طلبه را از حالات خلاء به سمت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برساند یا اقل کم نزدیک و نزدیکتر هم کند تا آنجایی که مسائل استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را هم بتواند درست فرا گیرد همین است دیگر.

      75532223549123421415

      یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذَٰلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ وَیَعْمَلْ صَالِحًا یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ‎﴿التغابن: ٩﴾‏

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

      فرازهایی از بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان

      این جلسه به مناسبت نزدیکی ایّام ولادت صدّیقه‌ی کبریٰ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) تشکیل شده؛ من چند جمله در مورد ایشان عرض میکنم، بعد هم مطالبی را در مورد مسئله‌ی زن یادداشت کرده‌ام، به قدری که حالا وقت باقی مانده، مختصراً عرض میکنم.

      در مورد حضرت سیّدة نساء العالمین، سیّدة نساء اهل الجنّة ــ که درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) وارد شده ــ هر کدام از مطالبی که چه پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، چه امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)، چه بقیّه‌ی ائمّه درباره‌ی این بزرگوار گفته‌اند، همه شاهد عظمت غیر قابل اندازه‌گیری این بانوی عظیم‌الشّأن است؛ یعنی واقعاً عظمت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را با هیچ انسانی، جز همان اهل‌بیت پیغمبر و خود رسول‌الله و اولادش نمیشود مقایسه کرد؛ مقام ایشان خیلی عظمت دارد. من فقط یک حدیث را عرض میکنم که خب بارها شنیده‌اید؛ حدیثی است که هم شیعه نقل کرده، هم سنّی نقل کرده. آن [حدیث] این است که «اِنَّ اللَهَ لَیَغضَبُ‌ لِغَضَبِ‌ فَاطِمَةَ وَ یَرضىٰ لِرِضاها»؛(۳) برای سَخَط و خشم فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) خدای متعال خشمگین میشود، و به خاطر خشنودی فاطمه‌ی زهرا خدای متعال خشنود میشود. معنایش این است که هر انسانی، هر مسلمانی، اگر بخواهد خدا را خشنود بکند، باید کاری بکند که فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را خشنود کند. توصیه‌های آن بزرگوار، درسهای آن بزرگوار، جهت‌گیری آن بزرگوار، عواطف آن بزرگوار، اگر ملاحظه شد، رعایت شد، مراعات شد، خدای متعال خشنود میشود. بالاتر از این، واقعاً چه فضیلتی انسان میتواند فرض کند برای یک انسان، چه زن و چه مرد؟

      به نظر من، زن مسلمان الگویی بهتر از فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نمیتواند پیدا کند، [بلکه] هیچ زنی در دنیا نمیتواند الگویی بهتر از او پیدا کند. چه در دوران کودکی‌اش، چه در دوران نوجوانی‌اش، چه در دوران جوانی‌اش، چه در خانواده، چه رفتارش با پدر، با همسر، با فرزندان، با کارگر داخل خانه‌اش، چه رفتارش در عرصه‌ی اجتماع، در مسئله‌ی سیاست، در مسئله‌ی خلافت؛ یعنی همه‌ی اینها الگو است. و مهم این است که همه‌ی این عظمتها، همه‌ی این فعّالیّتها، همه‌ی این سرمشق‌ها، در یک عمر کوتاه انجام گرفته: حدّاکثر ۲۵ سال؛ سنّ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را از ۱۸ سال تا ۲۵ سال نقل کرده‌اند. این الگو است؛ دختران ما، زنان ما، بانوان عزیز جامعه‌ی اسلامی ما سعی کنند با همین روحیه، با همین انگیزه دنبال فاطمه‌ی زهرا حرکت کنند؛ هم در امر خانه‌داری، هم در امر فعّالیّت اجتماعی و سیاسی، هم در حکمت و دانش ــ که البتّه در مورد آن بزرگوار الهام الهی بود، در مورد ما و شما کسب‌کردنی است؛ شما که تلاش بکنید، البتّه الهام الهی هم کمک خواهد کرد ــ در همه‌ی بخشها آن بزرگوار را الگو قرار بدهید و قرار بدهیم و دنبال کنیم. این چند جمله راجع به آن بزرگوار.

      و امّا درباره‌ی مسئله‌ی «زن». خب، شماها بحمدالله همه دانا و تحصیل‌کرده و مطّلع از مسائل گوناگونی هستید که در اسلام در مسئله‌ی «زن» مطرح است؛ خیلی نیازی نیست که من بگویم، درعین‌حال چند جمله‌ای من عرض میکنم.

      در مسئله‌ی «زن»، هم بحث هویّت زنانه و هویّت زن، هم ارزشهای زن، هم حقوق زن، هم تکالیف زن، هم آزادی‌های زن، هم محدودیّتهای زن، هر کدام موضوع مسائل بسیار مهم و تعیین‌کننده است. امروز با نگاه کلّی که به دنیا نظر کنیم، [می‌بینیم] دو جهت‌گیری، دو رویکرد، در همه‌ی این زمینه‌ها وجود دارد: یک رویکرد، رویکرد رایج متداول غربی است که در کشورهای غیر غربی هم رواج پیدا کرده ــ در همه‌ی زمینه‌هایی که ذکر کردم ــ یک رویکرد هم رویکرد اسلامی است؛ این دو در مقابل هم قرار دارند، دو جریانند و هر کدام در پاسخ به این مسائل و سؤال در مورد این مسائل نظری دارند. [لذا] میتوان در همه‌ی این زمینه‌ها بحث کرد و به پاسخ رسید، منتها یک نکته‌ای در اینجا وجود دارد که این نکته به نظر من نکته‌ی قابل توجّهی است و آن، این است که نظام فرهنگی و تمدّنی غرب، در این مسائل حاضر به مباحثه نیست، از ورود در بحث و تحقیق فرار میکند. فرهنگ غربی، نظام غربی ــ نظام تمدّنی و نظام فرهنگی غربی ــ در مورد بسیاری از سؤالات در این زمینه‌ها جلو نمی‌آید که بحث بکند؛ مسئله را با جنجال و هوچی‌بازی و استفاده‌ی از هنر و سینما و زور و فضای مجازی و مانند اینها پیش میبرد؛ آن نظر خودش را، رویکرد خودش را ــ منطق که ندارند ــ با ابزارهای مختلفی که در اختیار دارد پیش میبرد؛ حاضر نیست بحث کند، حاضر نیست به سؤالها جواب بدهد. علّت هم این است که غرب هیچ منطقی ندارد؛ این رفتارِ روزبه‌روز بدتر و سخیف‌تری که امروز در زمینه‌ی مسائل زن، در غرب رایج است و به تبعِ غرب در بسیاری از کشورهای دیگر، هیچ منطقی پشت‌ سرش نیست؛ لذا وارد بحث نمیشوند، حاضر نیستند منطق ارائه کنند.

      چرا در محیط‌های غربی، روزبه‌روز بی‌مبالاتی زن در حفظ حرمت و شخصیّتِ زنانگیِ خودش بیشتر میشود و حرمت زن روزبه‌روز بیشتر شکسته میشود؟ چرا در مجالس رسمی‌ای که در اروپا و در آمریکا برگزار میشود، زن میتواند حتّی با پوشش نیمه‌عریان در این جلسات رسمی شرکت کند امّا مرد بایستی با لباس کامل، کراوات هم بزند یا پاپیون هم بزند و شرکت کند؟ چرا؟ چرا زن آن‌جور میتواند بیاید، [امّا] اگر چنانچه مرد در مجالس رسمی مثلاً فرض کنید با شلوارک بیاید، خلاف آداب عمل کرده؟ علّت چیست؟ زن با مینی‌ژوپ بیاید اشکال ندارد، امّا اگر لباس این [مرد] یک‌ خرده سبک باشد اشکال دارد؛ چرا؟ چرا در محیط‌های غربی روزبه‌روز فحشا و روسپی‌گری بیشتر دارد ترویج میشود؟ این اتّفاق دارد می‌افتد. چرا هم‌جنس‌بازی به‌ عنوان یک شیوه‌ی مترقّی شناخته میشود که اگر کسی انکار کرد، به ‌عنوان یک فکر عقب‌افتاده، یک شخص عقب‌افتاده، یک ملّت عقب‌افتاده تلقّی میشود؟ چرا؟ هم در محیط‌های سیاسی ترویج میشود، [هم در] محیط‌های اجتماعی ترویج میشود؛ رؤسای جمهور، مسئولان کشورها آن را ترویج میکنند و بعضی‌ها افتخار میکنند که ما این‌جوری هستیم! چرا؟ این چه منطقی دارد؟ چرا در محیط‌های بی‌مبالات غربی، مسائل جنسی سه‌جانبه یا چهارجانبه ــ طبق آمارهایی که خودشان میدهند و اطّلاعاتی که در اختیار ما هست و میدانیم؛ اطّلاعات پنهانی نیست، اطّلاعات آشکار است ــ روزبه‌روز افزایش پیدا میکند؟ همه‌ی چیزهایی که خانواده را منهدم میکند، روزبه‌روز در غرب دارد افزایش پیدا میکند. همه‌ی این چیزها منهدم‌کننده‌ی اساس خانواده است؛ آزادی جنسی و افراط در گسترش تعرّضات جنسی، خانواده را منهدم میکند. من چند سال قبل از این،(۴) از کتاب یکی از رؤسای جمهور آمریکا(۵) نقل کردم؛ آمارها به معنای واقعی کلمه وحشت‌زا است؛ آمار تعرّضات جنسی، آمار بی‌بندوباری‌ها. و تعرّض جنسی مجازات ندارد، مجازات نمیشوند، امّا حجاب مجازات دارد! یک رذلی، یک لاتی، یک زن باحجاب را آزار بدهد، بعد به دادگاه کشیده بشود، در دادگاه آن زن را چاقو بزند و بکُشد، این اشکالی ندارد!(۶) حالا مثلاً یک مدّتی زندانی به آن آدم رذل میدهند، امّا این مبارزه‌ی با حجاب و مقابله‌ی با حجاب مطلقاً به ‌عنوان یک کار زشت تقبیح نمیشود؛ چرا؟ اینها سؤالات بی‌جواب است، اینها را جواب نمیدهند، [چون] منطقی وجود ندارد. از یک ایرانی، مثلاً یک مسئول ایرانی که در فلان مجمع بزرگ اروپایی یا آمریکایی شرکت کرده، میپرسند آیا شما با هم‌جنس‌بازی موافقید، اگر بگوید نه، او را هُو میکنند! علّتش چیست؟ این چه منطقی دارد؟ پاسخی وجود ندارد؛ یعنی غرب برای رفتار خودش با مسئله‌ی «زن» و مسائل مربوط به زن و آن رفتاری که نسبت به جامعه‌ی زنان دارد انجام میگیرد، هیچ منطقی پشت سر کارهایش نیست و لذاست که از بحث، از گفتگو، از مباحثه در این زمینه‌ها فرار میکنند.

      عرض کردم که رویکرد خودشان را با ابزارها پیش میبرند، در این کارها هم قشنگ واردند: فیلم درست میکنند، کتاب مینویسند، مقاله مینویسند، پول میدهند، شخصیّت‌های هنری، فرهنگی و سیاسی و غیره را وادار میکنند که حرف بزنند؛ مراکز بین‌المللی را درست میکنند ــ مراکز مربوط به زنان ــ و این سازمانهای به‌اصطلاح بین‌المللی هر کشوری را که با رویکرد آنها مخالف باشد، نمره میدهند، داوری میکنند و در قعر جدول قرار میدهند.

      خب، حالا حرف در این زمینه‌ها زیاد است و بنده هم در این مقوله‌ها خیلی صحبت کرده‌ام. دیروز یک کتابی برای من آوردند که صحبتهایی بود که خود بنده کرده بودم، چاپ شده بود، ندیده بودم؛ نگاه کردم دیدم خیلی از حرفهایی که آماده کرده بودم و میخواستم امروز اینجا بگویم، در آن کتاب هست و قبلاً بارها گفته شده؛ در این زمینه‌ها زیاد صحبت کرده‌ایم. من در یک کلمه عرض میکنم که خلاصه‌ی حاصل و ملخّصِ سیاست و رویکرد تمدّن غربی در مبحث بسیار مهم و حیاتی «زن»، در دو عامل خلاصه میشود: «سودجویی» و «لذّت‌جویی» که حالا هر کدام یک شرحی دارد. راجع به همین «سودجویی» هم من یک وقتهایی صحبت کرده‌ام که حالا دیگر مجال نیست حرف بزنم. خب، این برخورد غرب در مسئله‌ی «زن» است.

      برخورد اسلام درست بعکس است؛ برخورد اسلام برخورد منطقی است، برخورد استدلالی است، بیان واضح و روشن است در این زمینه. مسئله‌ی «زن»، در اسلام، یکی از نقاط قوّت اسلام است؛ این را به شما عرض بکنم. بعضی خیال نکنند که ما درباره‌ی مسائل مربوط به زن باید بنشینیم پاسخگو باشیم؛ نه، اسلام در همه‌ی بخشهای مربوط به زن، منطق محکم و قوی و پشتوانه‌ی عقلانی دارد؛ چه آنجایی که مسئله‌ی جنسیّت را نفی میکند، چه آنجایی که مسئله‌ی جنسیّت را برجسته میکند، در همه‌ی اینها منطق وجود دارد....

      ...

      من در آخر صحبتم اشاره کنم به مسئله‌ی انتخابات. در این قضیّه‌ی انتخابات ــ که من چند روز قبل هم تأکید کردم روی این مسئله(۱۹) ــ شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید. مهم‌ترین نقش شما هم در داخل خانه است؛ مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینه‌ی انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند. زنها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند؛ [لذا] در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54745

       

       

      ۱۳۹۷/۱۰/۰۸

      نماهنگ | فتنه‌ تغلّب

      فتنه‌ی ۸۸ یک رخداد دوران‌ساز در تاریخ انقلاب اسلامی است که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت. از این رو دست یافتن به جزئیات بیشتر یا مرور تجربه‌های آن به شکل مستند و روایی، برای غنی‌سازی تحلیل‌ها نیز اهمیت فراوان دارد. از سوی دیگر، مسائل مربوط به فتنه‌ی ۸۸ در ذهن برخی اقشار و لایه‌های اجتماعی رسوب کرده و همچنان زنده است که باید به آن پاسخ داده شود؛ ضمن آنکه نسل‌های جوان‌تر بدون آنکه خود با بلوغ سیاسی در آن تجربه حضور داشته باشند، تحت هجوم القائات دشمنان دراین‌باره هستند. در چنین شرایطی است که هر چندوقت یک‌بار رهبر معظم انقلاب بر اساس اقتضاء به موضوع فتنه‌ی ۸۸ می‌پردازند و اجازه نمی‌دهند به‌کلی فراموش شود یا جای شاکی و متهم در رابطه با این امر، عوض شود.

      اکنون با گذشت حدود یک دهه از برگزاری حماسه‌ی ۴۰ میلیونی انتخابات دوره‌ی دهم ریاست جمهوری و رخدادهایی که به علت ایستادگی در برابر نتیجه‌ی آراء و روندهای قانونی، کام مردم را تلخ کرد، انتشارات مؤسسه‌ی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، کتاب «فتنه تغلّب» را که به روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه‌ی ۸۸ اختصاص دارد، منتشر کرده است. این کتاب شامل روایت‌هایی است از بیانات و اقدامات رهبر انقلاب در جریان فتنه‌ی ۸۸ که می‌تواند لایه‌هایی تازه از واقعیت را نمایان کرده و رسوبات ابهام و تردید دراین‌باره را از ذهن‌ها بزداید.

      «فتنه تغلب» شامل برخی سخنان منتشرنشده‌ی رهبر انقلاب است؛ از جمله در طلیعه‌ی کتاب که دیدگاهی کلان به موقعیت نظام اسلامی در برابر نظام سلطه عرضه می‌کند. همچنین روایت‌هایی از برخی سخنان و کنش‌های ایشان را در بر می‌گیرد که دیگران آن‌ها را بیان نموده‌اند؛ از جمله حجت‌الاسلام حمید پارسانیا شرحی از جلسه‌ی صمیمانه و گفت‌وگوهای صریح تعدادی از فضلای حوزه‌ی علمیه با رهبر انقلاب در اواخر تیرماه ۸۸ را ارائه نموده است.

      آقای حسن رحیم‌پور ازغدی، خطبه‌ی ۲۰ شهریور ۸۸ آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه‌ی تهران را که به دسته‌بندی مخالفان سیاسی و روش برخورد با آن‌ها مطابق سیره‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام اختصاص داشته، تحلیل کرده است.

      علاوه بر این دو مصاحبه، کتاب حاوی بخشی از خاطرات منتشرنشده‌ی دکتر علی آقامحمدی است که همراه با گروهی از دوستانش -که همگی مورد اعتماد مهندس موسوی بوده‌اند- در دو مقطع از سال ۸۸ به رایزنی برای رفع ابهامات و حل مناقشات پرداخته است؛ روندی که هم مورد توافق ارکان نظام مانند رهبر انقلاب و شورای نگهبان و هم مورد حمایت کسانی همچون مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی بوده است.

      آقایان محسنی اژه‌ای و سیدمهدی خاموشی نیز که گفت‌وگوهایی نزدیک و فشرده در چند برهه از سال ۸۸ با نامزدهای انتخابات داشتند، مذاکرات خود را در این کتاب تشریح نموده‌اند. روایت مذاکرات این دو تن که از دو موضع مختلف با سران معترض انجام شده، هم نشانگر زاویه‌ی دید آقایان موسوی و کروبی و هم نشانگر ریشه‌های تردیدها و تصمیم‌های ایشان است.

      یادداشتی بلند با عنوان «چرا؟» در ۱۶ بند به قلم آقای علیرضا شمیرانی، از دیگر مطالب این کتاب است. وی تلاش می‌کند تا با کنار هم قرار دادن سطور گفته و ناگفته‌ای از رخدادها و کنش - واکنش‌های سال ۸۸ که دربرگیرنده‌ی بیانات رهبر انقلاب در کنار اظهارات دیگرانی همچون مقامات مسئول کشور، برخی اعضای دفتر رهبری و چهره‌های سیاسی هوادار نامزدها است، مخاطب را با تبیینی استفهامی به تأمل درباره‌ی آنچه رخ داده، برانگیزد.

      بازخوانی زمینه‌ها و پیامدهای خطبه‌ی ۲۹ خرداد ۸۸ و روایت‌هایی از چند گفت‌وگوی رودرروی رهبر انقلاب اسلامی با برخی منتقدان عملکرد نظام در جریان فتنه‌ی ۸۸، بخش‌های دیگری از این کتاب به قلم آقایان مصطفی غفاری و حسین شهسواری است.

      بخش پیوست «فتنه تغلب» شامل پنج خرده‌روایت است که بیانات و مواضع رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی این موضوع را از یکم فروردین ۱۳۸۸ تاکنون تلخیص و تنظیم نموده و می‌تواند راهنمایی برای علاقه‌مندان به فهم دقیق‌تر منظومه‌ی فکری و عملکردی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی فتنه باشد.

      اما یکی از مهم‌ترین بخش‌های این کتاب، بازنشر متن کامل نشست رهبر معظم انقلاب با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که این روزها برخی رسانه‌ها آن را -که احتمالاً از نسخه‌ی پیش‌نویس کتاب برداشت شده- منتشر نموده‌اند. این موضوع با واکنش دستپاچه‌ی رسانه‌های بیگانه و حامی فتنه مواجه شد. آن‌ها نه‌فقط به تفسیر بلکه به روایت متن و حاشیه‌ی آن به‌زعم خود پرداختند؛ درحالی‌که با فرض صحت، هیچ کدام نفی‌کننده‌ی آنچه از مضامین صریح این دیدار منتشر شده، نیست.

      «فتنه تغلب» به کوشش آقای مصطفی غفاری گرد آمده و انتشارات انقلاب اسلامی (وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) آن را در ۴۶۰ صفحه به بهای ۳۲ هزار تومان روانه‌ی بازار کتاب نموده است.
       

      نماهنگ: نماهنگ | فتنه‌ تغلّب

      با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

       

      برچسب‌ها: فتنه ۸۸؛ فتنه تغلب؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=47053

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

      مثبت ۱۰۰ ثانیه | بسیج عمومی علیه اشغالگران انگلیسی

       «بسیج عمومی علیه اشغالگران انگلیسی» سی‌وهشتمین شماره از مجموعه گزارش‌های مثبت ۱۰۰ ثانیه و مروری است بر ماجرای پرچمی که ۱۱۰ سال قدمت دارد و سند مبارزه ضداستعماری علما و عشایر خوزستان و ایستادگی آنان در برابر اشغال خاک ایران توسط انگلیس در جنگ جهانی اول است.

      «مثبت ۱۰۰ ثانیه» عنوان بسته تصویری است که در صد ثانیه به کاوش در یک نکته مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در جریان دیدارها و سخنرانی‌ها می‌پردازد.

      برچسب‌ها: مثبت ۱۰۰ ثانیه؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54737

       

      روزنامه کیهان:

      در گفت‌وگوی ویژه خبری با موضوع انتخابات انجام شد

      مناظره داغ 2 ساعت و 17 دقیقه‌ای حسین شریعتمداری و محسن ‌هاشمی

      محسن ‌هاشمی در آغاز گفت: در فرمایشات مقام معظم رهبری، همگان برایشان روشن شده است که کشور احتیاج به یک انتخابات رقابتی و با مشارکت بالا دارد. مطمئناً یک مجلس متکثر و ملی کارآمد می‌تواند خیلی از مشکلات را حل کند. او افزود؛ باید حرکت جدی صورت بگیرد که دوباره انتخابات پرشوری داشته باشیم.
      رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: رهبر انقلاب در سال ۹۲ شعار سال را با عنوان حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی  نامگذاری کردند. سال ۹۱ آخرین سال دولتِ آقای احمدی‌نژاد بود، قیمت ارز هم رو به افزایش و تورم مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کرده بود و تورم از ۴۰ درصد گذشته بود، در نتیجه آن حماسه اقتصادی نتوانست شکل بگیرد؛ الآن هم نیاز داریم انتخابات پرشور مثل آن موقع داشته باشیم، اما متأسفانه پدرم حضور ندارد، اما باید برای انتخابات یک‌ حرکت جدی انجام شود.
      محسن ‌هاشمی همچنین تصریح کرد: به نظرم مخاطب رهبر انقلاب آن‌هایی هستند که نگاه‌شان نسبت به مقبولیت، انتخابات زینتی است. وی در بیان مصادیق چنین نگاهی، اظهار کرد: مثل تفکراتی مانند آقای مصباح یزدی و یا کسانیکه طرفدارانشان هستند، مثل پایداری‌ها.
      ضرورت حضور همه سلیقه‌های سیاسی و احزاب
      و جمعیت‌های معتقد به نظام
      شریعتمداری نیز با تاکید بر ضرورت حضور همه سلیقه‌های سیاسی و احزاب و جمعیت‌های معتقد به نظام در انتخابات و برگزاری انتخاباتی رقابتی و با مشارکت بالا، در پاسخ به محسن‌ هاشمی‌ گفت: قرار نیست و شایسته هم نیست که بدون سند حرف بزنیم. باید برای آنچه ادعا می‌کنیم سند بیاوریم، آقای محسن هاشمی درباره مرحوم علامه مصباح ادعا می‌کنند که نگاه ایشان به انتخابات زینتی بوده است! خُب برای این ادعا چه سندی دارید؟ هیچ سند و شاهد و قرینه‌ای برای آن ندارند و اما، بنده با توجه به اینکه در میان خبرها هستم با قاطعیت و ارائه سند عرض می‌کنم تنها کسی که در مورد انتخابات چنین نظری داشت، مرحوم آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی بود، که می‌گفت ما انتخابات را ولو با حداقلی انجام بدهیم تا کارمان پیش برود، تاکنون غیر از مرحوم ‌هاشمی هیچ کس دیگری را سراغ نداریم که چنین نظری داشته باشد. برای آن سند وجود دارد، اما دیگران را من ندیدم که چنین نظری داشته باشند.به آقای ‌هاشمی توصیه می‌کنم یادداشت‌های روزانه مرحوم پدرشان را مطالعه کنند.

      ...

      درباره مرحوم هاشمی طوری سخن می‌گوئید
      که انگار آن مرحوم مبنا و اساس انقلاب بوده‌اند
      شریعتمداری در ادامه خطاب به محسن ‌هاشمی گفت؛ من با مرحوم پدرتان خیلی بیشتر از شما نزدیک بوده و ارادت داشتم. چه قبل از انقلاب در دوران نوجوانی که از آن مرحوم برای جلساتمان دعوت می‌کردیم، چه در زندان رژیم شاه که شاهد مقاومت ایشان بودیم و چه در دوران ریاست مرحوم بر مجلس و ریاست جمهوری. ولی شما درباره مرحوم‌ هاشمی طوری سخن می‌گویید که انگار آن مرحوم مبنا و اساس انقلاب بوده‌اند و تمامی دیدگاه‌های ایشان در جهت رویش و پیشبرد انقلاب بوده است. بنده در این باره فقط به یک نکته اشاره می‌کنم مرحوم آیت‌الله ‌هاشمی می‌فرمودند دوران کنونی دوران گفتمان است و نه دوران موشک! خُب، اگر این دیدگاه ایشان به اجرا در آمده بود، امروز دشمنان نظام ده‌ها بار تمام ایران را شخم زده و از بین برده بودند.
      در ادامه این نشست سخن از مسائل اقتصادی و فرهنگی و مخصوصاً نقش تبلیغات در انتخابات به میان کشیده شد که محسن‌ هاشمی به شرایط نامطلوب اقتصادی و مخصوصاً گرانی‌ها اشاره کرد و آن را باعث نارضایتی مردم دانست. شریعتمداری ضمن تأیید این مشکلات گفت؛ متاسفانه بعضی‌ها آن‌طرف جوی می‌روند و علیه مشکلاتی که خودشان ایجاد کرده‌اند شعار داده و آن را به دولت کنونی نسبت می‌دهند. آقایان دولت را با ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسر بودجه، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی، ۵۵۰ هزار میلیارد تومان سررسید اوراق قرضه و ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی، چند هزار کارخانه و کارگاه تولیدی تعطیل شده و ده‌ها مشکل دیگر تحویل داده‌اند به طوری که دولت کنونی باید تا آخر سال 1405 همه ماه ۱۳ هزار میلیارد تومان برای پر کردن چاه این بدهی‌ها بپردازد. البته مقابله با گرانی یک ضرورت غیر قابل تردید است و انتظار می‌رود که مسئولان محترم با جدیت در پی رفع آن باشند.
      گفتنی است فیلم این مناظره در سایت اینترنتی کیهان در اختیار علاقه‌مندان قرار دارد.

      https://kayhan.ir/fa/news/280054

       

      یک معنای شاهد در واجب الوجود یافت می شود آنچنان که می فرمایند: عالم محضر خدا است، در محضر خدا گناه نکنید. این معنای واجب الوجودی شهادت در محضر خدا را می توان وقتی دست خدا نمایان می شود که ید الله فوق ایدیهم مشاهده کرد ولی وقتی آنچنان که قرآن کریم می فرماید بعضی بنظرشان می رسد ید الله مغلولة؛ و خودش را می خواهد همه کاره ی عالم هم ببیند. آنگاه هم هست که به گناه و بدتر از آن به جنایات هم می افتد. یک طرف می شود کمونیست و طرف دیگر هم می شود ضد کمونیست و الی ما شاء الله هم می افتند به جان هم! حالا شما سعی هم بفرمایید که از منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم برایشان بفرمایید.

      شما می توانید هنگامی که یک زن و مرد جوان در مترو کنار هم نشسته اند و  دارند کارهای خلاف عفت و حیا و اخلاق در حضور دیگران هم انجام می دهند، بلند شوید و ویدئوی آنها را با گوشیتان بگیرید بلکه اینها یحتمل هم خجالت بکشند! ولی آیا خود وجدان اینها و بقیه ی مردم، این اعمال را ضبط نمی کند و بلکه از این اعمال هم وجدان اجتماعی تاثیرپذیر نمی شود؟ تاثیر روانشناسی مسئله یک چیز است و تاثیر اجتماعی ان هم چیز دیگری است. یک شاهد و مشهودی هم داریم: وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ‎﴿البروج: ٣﴾‏. عالم محضر خدا است، در محضر خدا گناه نکنید!

      همینطور می فرماید ستارگان زینت آسمانها هستند: إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ‎﴿الصافات: ٦﴾‏ و اما آنجایی که می فرماید به آنچه مشرکان غیر از خدا می خوانند دشنام ندهد، همینطور هم می فرماید که اعمال هر قومی را برایشان زینت دادیم: وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿الأنعام: ١٠٨﴾‏. یعنی خیلی هم فکر می کنند که بهترین اعمال را دارند چرا که هنوز نتوانسته اند به آن دیدگاه های توحیدی برسند که غیر خدا را هم نخوانند و لذا فکر می کنند هر چه هست و نیست هم همانی است که خود می کنند هر چند هم که از روی شرک و کفر و نفاق باشد. و لذا کافی است که معانی لغت "زینت" را هم بررسی کنیم تا متوجه شویم که یحتمل از لحاظات حکمت الهی و فلسفی آیا چقدر هم اشکال دارد که انتخابات را یک زینت هم بدانیم. نکته این است که برای واجب الوجود انتخابات مردمی می تواند یک زینت هم باشد، ولی برای مردم و خصوصاً حکومت چه هر کسی انتخاب کند که رای بدهد و چه انتخاب کند رای ندهند، این نمی تواند صرفاً یک مسئله ی زینتی هم باشد. انتخابات رئیس جمهور و وکلای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان وابسته به رای مردم هم هست. و حتی انتخاب حضرت ولی فقیه نیز وابسه به رای مجلس خبرگان که اعضایش را مردم هم انتخاب می کنند، است. در این میان، آن نگاه توحیدی هم هست که از میان آرای مردمی که هر کدام یک ممکن الوجودی هم تشریف دارند، آیا چقدر هم می توان به توحید الهی دست یافت.

      البته بنده دوباره در مورد نگاه زینتی به یاد آن نکته ای که ابهامی را بین " انتگرال کنش" و "انتگرال انرژی" ممکن است ایجاد شود که مرحوم ولادیمیر آرنولد به جان میلنر هم ایراد کرده بوده است که بابا اینی که تو انرژی می گویی ریاضیدانها دویست سال است که به انتگرال کنش می شناسیم! و آنگاه میلنر هم جوابش را می دهد که چطور تعبیر انرژی را از آن می توان دریافت. این را در پیشگفتار کتاب نظریه ی مورس جان میلنر عنوان کرده است که آمازون دات کام هم کتابش را برای فروش گذاشته است از 55.00 الی 76.95 دلار ناقابل (معادل 2750000 الی 3847500 تومان)؛ که اتفاقاً این پیشگفتارش را هم بنده ی حقیر اقل کم توانستم نگاهی بیاندازم و همین مسئله را مشاهده هم کنم!

      https://www.amazon.com/Morse-Theory-Annals-Mathematic-Studies/dp/0691080089

      یحتمل خود کتاب را هم بتوان اینترنتی یپدا کرد، ولی یحتمل دیگر هم نتوان به اسنپ برای خرید روغن زیتون یا استیک حواله های رمز ارزهای اینترنتی هم فرستاد و مورد قبول هم واقع شود هر چقدر هکر خوبی و بلکه از نخبگان هوش مصنوعی هم باشد و ....! و چرا که با هوش مصنوعی هم آیا می شود استیک درست کرد؟ البته یک راهش هم این است که در بعضی روضه های امام حسین علیه السلام مثلاً بجای قیمه و چلو کباب، استیک و زیتون پرورده هم نذری بدهند. بعضی یحتمل اشکال بفرمایند که حالا در پرواز پروانه ها، اگر کسی دنبال گوساله ی سامری هم ندود و زیتون پرورده و استیک هم نخورد، نمی شود؟! بگذریم.

      مسئله ی دیگر واجب الوجود و شاهد و مشاهده گر و ممکن الوجودها اینجا این است که کی یحتمل در اثر گناه در محضر خدا هم ممکن الوجودهایی دست به جنایاتی هم بزنند که ناشی از این است که ید الله فوق ایدیهم واجب الوجود را نیز در نظر نگرفته و بلکه بنظرشان هم رسیده است که ید الله مغلوله و جنایات پشت جنایات و پرده دریها و رعایت نکردن حجابهای الهی تا آنجا که خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار را هم فراموش کنند و .... حالا هی بفرمایید بابا خدا و پیغمبر و امامت را دریاب. هوا و هوس و شهوت رانی و لامذهبی هم یحتمل بشود امام او که هر کار و جنایت فرعونی و شیطانی ابلیسی هم دلش خواست بکند. شاگردی و دانشجویی و طلبگی و بسیجی و درس و مدرسه و حوزه و دانشگاه و همه و همه را هم تعطیل کرده است. جناب هکر هم یک بمبی هکری هم یافته است که دیگر هیچ کس هم مثل آنرا ندارد و می خواهد یک جوری هم آنرا امتحان کند و استکبارش را هم به جهانیان به اثبات برساند و .... گاهی اوقات حتی بانکها هم مجبور می شوند بهترین هکرها را در استخدام خود دربیاورند که از جمله هم از راههای هک هوش مصنوعی آنها نیز بهره برند و بلکه یاد هم بگیرند چطوری این راهها را مسدود هم کنند و ...! این است که زن و مردی که دچار بی حیایی و بی عفتی در مترو هم شده اند و مثل آن هکرها دارند در مسائل اخلاقی نقب می زنند، باید هم توجه داشته باشند که یحتمل بی عفتی و بی حیایی و بد اخلاقیهای شیطانی و ابلیسی آنها می توانند مورد مطالعه ی دیگر افراد با عفت و با حیا در دروس اخلاق بزرگان هم قرار گیرد و بلکه مطالعه هم شود که خدا چطور می تواند خود یک پس گردنیهایی به این بی حیاها بزند که دیگر از این غلطها نکنند و حتی متوجه هم شوند که بچه حجابت را درست کن دیگر و مثل بچه ی آدم هم بگیر بنشین. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

      وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آیَةً لِّلْعَالَمِینَ ‎﴿الأنبیاء: ٩١﴾‏

      وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ ‎﴿التحریم: ١٢﴾‏

       

      9- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ‌ أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أَبَاکَ.

      الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 2، ص 159- 160

      http://lib.eshia.ir/11005/2/160

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

      فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار اقشار مختلف بانوان

      البتّه در همین زمینه‌های معنوی، یک جاهایی بالخصوص و به دلیل خاصّی، خدای متعال جنس زن را ترجیح داده؛ مثل همین آیه‌ای که تلاوت کردند: وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَون.(۱۰) در قضیّه‌ی حضرت موسیٰ، انسانهایی هستند که در رابطه‌ی با موسیٰ بخصوص نام برده شده‌اند و ذکرِ خاص شده‌اند؛ جناب هارون هست، حضرت خضر هست، آن رفیق و همراه حضرت موسیٰ هست؛ چند نفر هستند که به طور خاص در قرآن از آنها یاد شده، امّا در مورد هیچ‌ کدامشان این تعبیر به کار نرفته که الگو است؛ «مَثَل» یعنی نمونه و الگو. خدای متعال برای همه‌ی انسانهای مؤمن دو زن را الگو قرار داده؛ یکی زن فرعون است، یکی حضرت مریم است: وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتی اَحصَنَت فَرجَها.(۱۱) خب اینجا خدای متعال به دلیلی خود موسیٰ را به ‌عنوان مَثَل و نمونه‌ی مؤمنین ذکر نکرده، زن فرعون را ــ که نامادری حضرت موسیٰ است ــ ذکر کرده؛ خود حضرت عیسیٰ را ذکر نکرده، مادر او را ذکر کرده. این یک نوع ترجیح دادن و رجحان دادن زن است، به دلایلی، که دلیلش هم به نظر من روشن است؛ چون در جنس مرد، به خاطر شرایط مادّی و جسمانی‌ای که دارد و خصوصیّاتی که وجود دارد، یک حالت برتری‌طلبی‌ای هست؛ بخصوص در دورانی که قرآن نازل شده، این‌جوری بوده؛ خدای متعال میخواهد این را نفی کند: این حرفها چیست؟ چون مثلاً صدایش کلفت‌تر است، چون قدّش بلندتر است، چون چهارشانه‌تر است، ارزشش بیشتر است؟ نه، بایستی از همین زن، از این بانو پیروی کند و او را الگوی خودش قرار بدهد. یا در یک روایتی [هست که] یک مردی می‌آید پیش پیغمبر و عرض میکند: مَن اَبَرّ؛ بیشتر به چه کسی نیکی کنم؟ حضرت میفرماید: اُمَّک‌؛(۱۲) به مادرت. بعد میپرسد بعدش چه کسی؟ پیغمبر میفرماید بعدش هم مادرت؛ دفعه‌ی سوّم میپرسد خب حالا بعدش چه کسی؟ باز میگوید مادرت؛ یعنی سه بار پیغمبر مادر را میگوید. بعد آن پسر میپرسد بعدش چه کسی؟ میگوید بعد پدرت؛ یعنی مادر سه مرتبه جلوتر از پدر است. خب، این نشان‌دهنده‌ی جایگاه زن در خانواده است دیگر؛ این برای تأکید این معنا است. یعنی این را میخواهم بگویم که در سلوک معنوی، در عروج معنوی و الهی، در ارزشهای واقعی انسانی، جنسیّت هیچ‌گونه نقشی ندارد، مگر یک مواردی ترجیح یکی بر دیگری که این هم ترجیح زن بر مرد است؛ تا آنجایی که من دیده‌ام، غیر از این موردی را ندیده‌ام. اینجا آن جاهایی است که جنسیّت منتفی است.

      ...

      من در آخر صحبتم اشاره کنم به مسئله‌ی انتخابات. در این قضیّه‌ی انتخابات ــ که من چند روز قبل هم تأکید کردم روی این مسئله(۱۹) ــ شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید. مهم‌ترین نقش شما هم در داخل خانه است؛ مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینه‌ی انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند. زنها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند؛ [لذا] در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54745

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۰۷

      اقامه نماز بر پیکر سردار شهید سیدرضی موسوی

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (پنج‌شنبه) با حضور در کنار پیکر سردار شهید سید رضی موسوی و قرائت فاتحه، بر پیکر آن شهید سرافراز نماز اقامه کردند.

      رهبر انقلاب با تسلیت به خانواده شهید و قدردانی از جهاد خستگی ناپذیر شهید سیدرضی موسوی برای این شهید همنشینی با اوصیاء و اولیاء الهی و علو درجات مسئلت کردند.

       گفت‌وگوی رهبر انقلاب با خانواده شهید سید رضی موسوی:
      خدا ان‌شاءالله درجاتش را عالی کند. خوشا بحالش، یک عمر زحمت و تلاش، آخرش هم جایزه شهادت پروردگار عالم! شما در اجر ایشان شریک هستید.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54750

       

      یحتمل بعضی اشکال کنند که آیا معنای محصنات در آیات مبارکه ای که می فرماید التی احصنت فرجها اشاراتی هم داشته باشند یا خیر! به هر حال، مسئله ی استکبار ستیزی ائمه ی مستضعفین را خود قرآن کریم بعد از اینکه می فرماید فرعون چطور یحتمل حتی از سر استیصالش هم یذبح ابناءهم و یستحیی نساءهم در سوره ی مبارکه القصص: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿٤﴾. می فرماید ان فرعون علا فی الارض. فرعون برتری جویی و گردنکشی و تکبر هم می کرده است روی زمین و پسرانشان را می کشت (که مبادا به ظهور موسی علی نبینا علیه السلام هم قدرت یابند) و زنانشان را زنده می گذاشت یا بی حیایشان می کرد و به کنیزی می برد. این از سر استیصال اگر نباشد آیا از سر علم فرعون و فرعونیان هم بوده است که پسران بکشد و زنان را هم به کنیزی ببرد؟ البته امروزه که حتی بدتر هم می بینیم همان بنی اسرائیلی که در زمان فرعون مستضعف هم بوده است آنچنان هم به صهیونیسم افتاده است که حتی زنان و مردان و کودکان و مردم بی دفاع غزه و همه و همه را هم یکجا با بمبهایش می کشد. لابد این صهیونیستهایی که پشتشان هم رئیس جمهور آمریکا هم برای دفاع از آنها خودش هم صراحتاً اظهار به صهیونیست بودن می کند هم بعضی اشکال کنند که از سر استیصال نیست که دارند چنین جنایاتی را می کنند و بلکه علم دارند. البته مشکل علم استکباری هم همین است که مستضعفین را دون خود می دانند آنچنان که بنظرش هم می رسد که العلم سلطان، من وجده صال به و من لم یحده صیل علیه. یعنی علم و دانش، سلطنت و قدرت است؛ هر که یافتش با آن یورش برد و حمله می کند و پیروز هم شود، و هر که نیافتش، بر علیه اش حمله و مغلوب هم خواهد شد. لذا بعضی هنوز هم یحتمل اشکال می فرمایند: و لذا دیگر کدام استیصال؟ مستضعفین خودشان هم می بایستی می رفتند علم کسب می کردند و می یافتند که چطور بر علیه استکبار دوام آورده و مقاومت و استقامت هم کنند. می فرمایند این چیزی است که غیر از معرفی ائمه ی اطهار علیهم السلام است که در زیارت جامعه ی کبیره هم آمده است.

      یعنی مثلاً به چه معنا است که می فرماید ارحم من راس ماله الرجاء و سلاحه البکاء؟! یعنی چه که حضرت زهرا و حتی حضرت ام البنین سلام الله علیهما همه اش کانه یک جورهایی روضه های خانگی هم می گرفته و گریه هم می کرده اند؟ آیا گریه هم به عنوان سلاحشان می شده که استفاده شود؟ گریه دیگر کدام سلاحی است؟! سلاح مستضعفین بر علیه استکبار است؟!

      البته به یک عبارتی، با غرب می توان هم وارد استدلال نیز شد که این حضرت زهرا سلام الله علیها است که در غزه ایستاده است و سخنرانی هم می فرمایند آنچنان که گوشه ی چادر آن حضرت را هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز گرفته است. و این جنایات همه و همه برای این است که از سر استیصال و سر در گمی و گیج و ویجی هم دشمن حتی نمی تواند حضور آنها را مشاهده هم کند و بنظرش هم می رسد که هر کاری دلش می خواهد می تواند کند. این است که این یک هنری هم می خواهد که با توجه به استنادات علمی خود غربیها هم بتوان با آنها وارد استدلال شد که جنایاتشان چطور هم از سر استیصال است.

      یحتمل بعضی اشکال کنند که اگر کسی مقالات افرادی از زنان غربی و بلکه اسرائیلی مثل ماتیلده مارکولی، سوفی مورل، نتا انگلهارت، اوا سیلورستاین، و ... را هم مطالعه کند، این برای او مشهود هم می شود که برای دست یافتن به علم هر چقدر هم که از طرق سلبی و بلکه ابرسلبی هم باشد؛ نهایتاً داشتن کمالات علمی نزد زنان هم پسندیده شمرده می شود. ولی نکته اینجا است که آیا چقدر هم آنچنان که در حدیث کساء و زیارت جامعه ی کبیره هم حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها و ائمه ی اطهار علیهم السلام نیز معرفی شده اند، از طرق سلبی و ابرسلبی هم می توان به معرفت ایجابی ائمه ی اطهار نیز دست یافت یا بالاخره باید هم نزد آنها زانوی تلمذ زده و درسها آموخت و یاد گرفت و سعی کرد که به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب وئ درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلههم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی المقدور در بندگی خدا و یاری ائمه ی اطهار علیهم السلام نزدیک و نزدیکتر هم شد؟! و الا که مثل بازیهای مار پله بین طیفهای اضداد مختلف به بالا پرتاب شده و زمینها هم یحتمل خواهد خورد شاگرد بی نوا و مقصد خود را هم گم خواهد کرد و .... به هر حال کسب علم هم کار می برد و بلکه العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. و بلکه از سر استیصال هم نمی توان به علم دست یافت. تا یک جا پیش می رود، و بقیه ی گپها و فواصل اش را هم می خواهد با اینترپولیشن حتی زورکی یک جورهایی سر و ته مسائل را که درهمتنیدیگیها و گره هایش سر در گم هم شده اند کاسه کوزه ها را بر سر مستضعفین و حتی ائمه ی آنها هم خراب کنند. حالا ما کاری هم نداریم ولی اینجا آیا باز هم هنوز مظلومیت بینهایت حضرت فاطمه ی زهرا و امیر المومنین علیهم السلام روشن نشده است؟ بنده ی حقیر که عرضم این است که رشادتهای مردم غزه و یمن و دیگر مستضعفین عالم روشنگر همین مسئله هم هست که استکبار چطور هم می خواهد حق مستضعفین را هر چه بیشتر هم بینهایت پایمال کرده و بلکه الفهای بینهایت آیات اللهی را هم به نفع خود بپوشاند و حتی اظهار هم بدارد که انرژی هسته ای هم نزد ما است و نه شما و .... و چرا که هر که زورش بیشتر هم بود برنده است! و لعنت خدا هم بر ظالمین باد.  لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیةو النصر و الجعنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

      وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَٰلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‎﴿٢٢٨﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

       

      این جلسه به مناسبت نزدیکی ایّام ولادت صدّیقه‌ی کبریٰ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) تشکیل شده؛ من چند جمله در مورد ایشان عرض میکنم، بعد هم مطالبی را در مورد مسئله‌ی زن یادداشت کرده‌ام، به قدری که حالا وقت باقی مانده، مختصراً عرض میکنم.

      در مورد حضرت سیّدة نساء العالمین، سیّدة نساء اهل الجنّة ــ که درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) وارد شده ــ هر کدام از مطالبی که چه پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، چه امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)، چه بقیّه‌ی ائمّه درباره‌ی این بزرگوار گفته‌اند، همه شاهد عظمت غیر قابل اندازه‌گیری این بانوی عظیم‌الشّأن است؛ یعنی واقعاً عظمت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را با هیچ انسانی، جز همان اهل‌بیت پیغمبر و خود رسول‌الله و اولادش نمیشود مقایسه کرد؛ مقام ایشان خیلی عظمت دارد. من فقط یک حدیث را عرض میکنم که خب بارها شنیده‌اید؛ حدیثی است که هم شیعه نقل کرده، هم سنّی نقل کرده. آن [حدیث] این است که «اِنَّ اللَهَ لَیَغضَبُ‌ لِغَضَبِ‌ فَاطِمَةَ وَ یَرضىٰ لِرِضاها»؛(۳) برای سَخَط و خشم فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) خدای متعال خشمگین میشود، و به خاطر خشنودی فاطمه‌ی زهرا خدای متعال خشنود میشود. معنایش این است که هر انسانی، هر مسلمانی، اگر بخواهد خدا را خشنود بکند، باید کاری بکند که فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را خشنود کند. توصیه‌های آن بزرگوار، درسهای آن بزرگوار، جهت‌گیری آن بزرگوار، عواطف آن بزرگوار، اگر ملاحظه شد، رعایت شد، مراعات شد، خدای متعال خشنود میشود. بالاتر از این، واقعاً چه فضیلتی انسان میتواند فرض کند برای یک انسان، چه زن و چه مرد؟

      به نظر من، زن مسلمان الگویی بهتر از فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نمیتواند پیدا کند، [بلکه] هیچ زنی در دنیا نمیتواند الگویی بهتر از او پیدا کند. چه در دوران کودکی‌اش، چه در دوران نوجوانی‌اش، چه در دوران جوانی‌اش، چه در خانواده، چه رفتارش با پدر، با همسر، با فرزندان، با کارگر داخل خانه‌اش، چه رفتارش در عرصه‌ی اجتماع، در مسئله‌ی سیاست، در مسئله‌ی خلافت؛ یعنی همه‌ی اینها الگو است. و مهم این است که همه‌ی این عظمتها، همه‌ی این فعّالیّتها، همه‌ی این سرمشق‌ها، در یک عمر کوتاه انجام گرفته: حدّاکثر ۲۵ سال؛ سنّ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را از ۱۸ سال تا ۲۵ سال نقل کرده‌اند. این الگو است؛ دختران ما، زنان ما، بانوان عزیز جامعه‌ی اسلامی ما سعی کنند با همین روحیه، با همین انگیزه دنبال فاطمه‌ی زهرا حرکت کنند؛ هم در امر خانه‌داری، هم در امر فعّالیّت اجتماعی و سیاسی، هم در حکمت و دانش ــ که البتّه در مورد آن بزرگوار الهام الهی بود، در مورد ما و شما کسب‌کردنی است؛ شما که تلاش بکنید، البتّه الهام الهی هم کمک خواهد کرد ــ در همه‌ی بخشها آن بزرگوار را الگو قرار بدهید و قرار بدهیم و دنبال کنیم. این چند جمله راجع به آن بزرگوار.
      و امّا درباره‌ی مسئله‌ی «زن». خب، شماها بحمدالله همه دانا و تحصیل‌کرده و مطّلع از مسائل گوناگونی هستید که در اسلام در مسئله‌ی «زن» مطرح است؛ خیلی نیازی نیست که من بگویم، درعین‌حال چند جمله‌ای من عرض میکنم.

      در مسئله‌ی «زن»، هم بحث هویّت زنانه و هویّت زن، هم ارزشهای زن، هم حقوق زن، هم تکالیف زن، هم آزادی‌های زن، هم محدودیّتهای زن، هر کدام موضوع مسائل بسیار مهم و تعیین‌کننده است. امروز با نگاه کلّی که به دنیا نظر کنیم، [می‌بینیم] دو جهت‌گیری، دو رویکرد، در همه‌ی این زمینه‌ها وجود دارد: یک رویکرد، رویکرد رایج متداول غربی است که در کشورهای غیر غربی هم رواج پیدا کرده ــ در همه‌ی زمینه‌هایی که ذکر کردم ــ یک رویکرد هم رویکرد اسلامی است؛ این دو در مقابل هم قرار دارند، دو جریانند و هر کدام در پاسخ به این مسائل و سؤال در مورد این مسائل نظری دارند. [لذا] میتوان در همه‌ی این زمینه‌ها بحث کرد و به پاسخ رسید، منتها یک نکته‌ای در اینجا وجود دارد که این نکته به نظر من نکته‌ی قابل توجّهی است و آن، این است که نظام فرهنگی و تمدّنی غرب، در این مسائل حاضر به مباحثه نیست، از ورود در بحث و تحقیق فرار میکند. فرهنگ غربی، نظام غربی ــ نظام تمدّنی و نظام فرهنگی غربی ــ در مورد بسیاری از سؤالات در این زمینه‌ها جلو نمی‌آید که بحث بکند؛ مسئله را با جنجال و هوچی‌بازی و استفاده‌ی از هنر و سینما و زور و فضای مجازی و مانند اینها پیش میبرد؛ آن نظر خودش را، رویکرد خودش را ــ منطق که ندارند ــ با ابزارهای مختلفی که در اختیار دارد پیش میبرد؛ حاضر نیست بحث کند، حاضر نیست به سؤالها جواب بدهد. علّت هم این است که غرب هیچ منطقی ندارد؛ این رفتارِ روزبه‌روز بدتر و سخیف‌تری که امروز در زمینه‌ی مسائل زن، در غرب رایج است و به تبعِ غرب در بسیاری از کشورهای دیگر، هیچ منطقی پشت‌ سرش نیست؛ لذا وارد بحث نمیشوند، حاضر نیستند منطق ارائه کنند.

      چرا در محیط‌های غربی، روزبه‌روز بی‌مبالاتی زن در حفظ حرمت و شخصیّتِ زنانگیِ خودش بیشتر میشود و حرمت زن روزبه‌روز بیشتر شکسته میشود؟ چرا در مجالس رسمی‌ای که در اروپا و در آمریکا برگزار میشود، زن میتواند حتّی با پوشش نیمه‌عریان در این جلسات رسمی شرکت کند امّا مرد بایستی با لباس کامل، کراوات هم بزند یا پاپیون هم بزند و شرکت کند؟ چرا؟ چرا زن آن‌جور میتواند بیاید، [امّا] اگر چنانچه مرد در مجالس رسمی مثلاً فرض کنید با شلوارک بیاید، خلاف آداب عمل کرده؟ علّت چیست؟ زن با مینی‌ژوپ بیاید اشکال ندارد، امّا اگر لباس این [مرد] یک‌ خرده سبک باشد اشکال دارد؛ چرا؟ چرا در محیط‌های غربی روزبه‌روز فحشا و روسپی‌گری بیشتر دارد ترویج میشود؟ این اتّفاق دارد می‌افتد. چرا هم‌جنس‌بازی به‌ عنوان یک شیوه‌ی مترقّی شناخته میشود که اگر کسی انکار کرد، به ‌عنوان یک فکر عقب‌افتاده، یک شخص عقب‌افتاده، یک ملّت عقب‌افتاده تلقّی میشود؟ چرا؟ هم در محیط‌های سیاسی ترویج میشود، [هم در] محیط‌های اجتماعی ترویج میشود؛ رؤسای جمهور، مسئولان کشورها آن را ترویج میکنند و بعضی‌ها افتخار میکنند که ما این‌جوری هستیم! چرا؟ این چه منطقی دارد؟ چرا در محیط‌های بی‌مبالات غربی، مسائل جنسی سه‌جانبه یا چهارجانبه ــ طبق آمارهایی که خودشان میدهند و اطّلاعاتی که در اختیار ما هست و میدانیم؛ اطّلاعات پنهانی نیست، اطّلاعات آشکار است ــ روزبه‌روز افزایش پیدا میکند؟ همه‌ی چیزهایی که خانواده را منهدم میکند، روزبه‌روز در غرب دارد افزایش پیدا میکند. همه‌ی این چیزها منهدم‌کننده‌ی اساس خانواده است؛ آزادی جنسی و افراط در گسترش تعرّضات جنسی، خانواده را منهدم میکند. من چند سال قبل از این،(۴) از کتاب یکی از رؤسای جمهور آمریکا(۵) نقل کردم؛ آمارها به معنای واقعی کلمه وحشت‌زا است؛ آمار تعرّضات جنسی، آمار بی‌بندوباری‌ها. و تعرّض جنسی مجازات ندارد، مجازات نمیشوند، امّا حجاب مجازات دارد! یک رذلی، یک لاتی، یک زن باحجاب را آزار بدهد، بعد به دادگاه کشیده بشود، در دادگاه آن زن را چاقو بزند و بکُشد، این اشکالی ندارد!(۶) حالا مثلاً یک مدّتی زندانی به آن آدم رذل میدهند، امّا این مبارزه‌ی با حجاب و مقابله‌ی با حجاب مطلقاً به ‌عنوان یک کار زشت تقبیح نمیشود؛ چرا؟ اینها سؤالات بی‌جواب است، اینها را جواب نمیدهند، [چون] منطقی وجود ندارد. از یک ایرانی، مثلاً یک مسئول ایرانی که در فلان مجمع بزرگ اروپایی یا آمریکایی شرکت کرده، میپرسند آیا شما با هم‌جنس‌بازی موافقید، اگر بگوید نه، او را هُو میکنند! علّتش چیست؟ این چه منطقی دارد؟ پاسخی وجود ندارد؛ یعنی غرب برای رفتار خودش با مسئله‌ی «زن» و مسائل مربوط به زن و آن رفتاری که نسبت به جامعه‌ی زنان دارد انجام میگیرد، هیچ منطقی پشت سر کارهایش نیست و لذاست که از بحث، از گفتگو، از مباحثه در این زمینه‌ها فرار میکنند.

      عرض کردم که رویکرد خودشان را با ابزارها پیش میبرند، در این کارها هم قشنگ واردند: فیلم درست میکنند، کتاب مینویسند، مقاله مینویسند، پول میدهند، شخصیّت‌های هنری، فرهنگی و سیاسی و غیره را وادار میکنند که حرف بزنند؛ مراکز بین‌المللی را درست میکنند ــ مراکز مربوط به زنان ــ و این سازمانهای به‌اصطلاح بین‌المللی هر کشوری را که با رویکرد آنها مخالف باشد، نمره میدهند، داوری میکنند و در قعر جدول قرار میدهند.

      ...

      امّا در وظایف خانوادگی، البتّه نه؛ در وظایف مربوط به خانواده وظایف یکسان نیست، هر کدام یک نوع وظیفه‌ای دارند. امکانات، ظرفیّتهای جسمی، ظرفیّتهای روحی، به هر کدام یک وظیفه‌ای را محوّل میکند؛ اینجا جنسیّت نقش دارد. اینکه شعار «برابری جنسیّتی» به طور مطلق میدهند، غلط است. ‌برابری جنسیّتی در همه جا [معتبر] نیست؛ در یک جاهایی بله، برابری هست، امّا در یک جاهایی هم برابری نیست، و نمیتواند باشد. آنچه درست است «عدالت جنسیّتی» است؛ «عدالت جنسیّتی» در همه جا معتبر است. «عدالت» یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن. ساخت روحی زن، ساخت جسمی زن، ساخت عواطفی زن، اقتضای یک مسائلی را میکند. فرزند‌آوری، فرزندداری و دامانِ پرورشِ فرزند، کار زن است؛ از مرد این کار برنمی‌آید، و خدای متعال او را برای این کار خلق نکرده؛ او برای یک کار دیگر است؛‌ کار بیرون خانه، کار [رفع] مشکلات خانه. امّا در حقوق خانوادگی یکسانند: وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنَّ بِالمَعروف؛(۱۶) یعنی همان قدر که مرد در خانواده حق دارد، زن همان اندازه در خانواده حق دارد؛ این آیه‌ی قرآن است. پس در حقوق خانوادگی یکسان، امّا در وظایف خانوادگی نه. البتّه یک چیزهایی هست که بایستی در مورد زن بیشتر رعایت بشود که در صحبتهای این خانمها هم بعضی بود، من هم یادداشت کرده‌ام.

      [مثل] مسئله‌ی امنیّت زنان؛ امنیّت در درون خانواده. زن بایست در کنار مرد احساس آرامش کند، احساس امنیّت کند؛ چهاردیواری خانه محلّ آسایش و امنیّت است. اگر رفتار شوهر جوری باشد که زن را از این احساس امنیّت محروم کند،‌ زن احساس ناامنی کند، شوهر بددهنی کند یا بسیار بدتر و فجیع‌تر، دستش را به کار بیندازد، این مطلقاً قابل قبول نیست. راهش چیست؟ راهش قوانین سخت است؛ من بارها این را گفته‌ام.(۱۷) باید قوانین سختی [وضع شود]. اشاره‌ای کردند به قانونی که در مجلس هست؛ خب اینها حتماً باید دنبال بشود. ما هم سفارش میکنیم، شماها هم خودتان دنبال کنید. بایستی مجازات سختی متوجّه مردی بشود که در داخل خانه برای زن محیط ناامن به وجود می‌آورد؛ در بیرون خانه هم همین‌جور. این، یک مسئله.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54745#_ftnref16

       

      عرض شود که بنده ی حقیر دلم می خواست همه ی سخنرانی حضرت ولی فقیه را اینجا کپی پیست می کردم، و فقط به این مقدار هم که چنین کپی پیست شده است اکتفا نمی کردم. چرا که همه ی سخنان حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم پر مغز و شنیدنی و قابل استفاده برای بزرگ و کوچک و زن و مرد هم هست. خصوصاً هم مسئله ی انتخابات را هم ایشان خیلی تاکید می فرمایند که مسئله ی مهمی است و همه ی مردم هم باید در آن شرکت کنند.

      راستش بنده ی حقیر این روزها داشتم کتابی را مطالعه می کردم راجع به دفاع مقدس و انقلاب که قبلاً هم نیمه کاره آنرا خوانده بودم و می خواستم آنرا تمام کنم و همینطور هم شهادت سردار شهید سید رضی موسوی بدست صهیونیستهای جنایتکار هم رخ داد که حقیقتاً هم باورناکردنی است که چطور سبعیت و سبوعیت را به نهایت هم رسانده اند. اینجا باز بنده ی حقیر عرض کنم که این حضرت زهرا سلام الله علیها خودش است که تشریف برده اند به غزه و آنجا چطور شرح حال مردم غزه و فلسطین را به جهانیان مخابره می فرمایند. این یک مسئله ی عجیبی است که غیر قابل وصف است.

      بعضی یحتمل هم می فرمایند که باید در جهاد تبیین در ستایش جنگ نیز گفت آنچنان که این عنوان را یحتمل هم برگرفته از کتابی با عنوان مشابه در ستایش دیوانگی دزیدریوس اراسموس هم برگفته باشند. ولی نکته ی جهاد تبیین اینجا است که بتوان به آن درجه از روانشناسی و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم رسید که حکمت الهی در تقابل مقاومت مستضعفین بر علیه استکبار جهانی دوام و قوام هم یافته و بلکه طاغوت و استکبار را در هم نیز شکند. البته یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که مگر می شود استکبار جهانی ابرقدرتها را هم در هم شکست؟ و یحتمل برای آنها اشک تمساح هم بریزند و بلکه بفرمایند که بنده خداها بالاخره آنها هم انسان اند دیگر و گناه ندارند اگر آنها را در هم بشکنیم؟! و بلکه بدتر هم استدلال کنند که همین کارها را هم می کنید که از روی پرچمشان رد هم می شوید و بلکه بر علیه شان مقابله و مقاومت هم می کنید و همین هم باعث می شود که تبدیل به مستضعفین بر علیه استکبار جهانی هم شوید؛ و چرا زور الکی هم می زنید و بلکه نمک نشناسی هم می کنید و لذا اگر می بینید که نمی توانید آنها را شکست هم دهید، خوب لااقل سعی هم کنید که به آنها بپیوندید دیگر!

      یک غیر ممکنی ای که در مسائل مربوط به از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف از دیدگاه های مادی و طبیعیات هم داریم این است که شاهد و مشاهده گر آیا تا چه حدودی هم قادر است حتی الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه را شهادت هم دهد؟ آیا همچون آزمایشات فیزیک است که آزمایشگر می تواند مشاهدات خود را طوری هم برگزار کند که همه جای عالم هم قابل بازسازی است؟ یا شاهد آزمایشات و فتنه های ریاضی فیزیکی می تواند هم مشاهداتش را به همه ی جهانیان هم نشان دهد؟ یا اینکه یحتمل هم بعضی مشاهدات هم هست که شاهد و مشاهده گر نمی خواهد هم خود در میان این مشاهدات درگیر شده و بلکه فقط مایل است گزارش این مشاهدات را حتی از دیگران هم پنهان کند؟! یعنی آیا می شود که مشاهدت و فتنه هایی را هم داشته باشیم مثل درگیریها در جنگها که یک طرف هر چقدر هم سعی کند مشاهداتش را به طرف دیگر نشان دهد و اثبات کند که دارد جنایت هم می کند، آن طرف دیگر کانه کور و کر و لال هم شده است.

      مثل این است که شما بفرمایید که واقعاً هم یک ژنرالهایی را داریم در نظریه ی نسبیت عام که عمومیت داده شده ی نسبیت خاص هم هست. یعنی این کدام ژنرالها و بلکه سرداران هم هستند که از نسبیتهای خاص مایلیم به ننسبیت با این ژنرالها هم دست یابیم؟ بعضی یحتمل اشکال هم می فرمایند که یعنی چه؟! این ژنرالها که آن ژنرالها نیستند! مسئله اینجا ریاضی فیزیکی هم هست و اصلا ربطی به امورات نظامی هم ندارد؛ حالا یحتمل هم این کمی بنظر بی نظیر هم برسد که حتی دانشمندان اتمی و هسته ای هم ترور شوند! مثل این است که بخواهیم نظریه های وفا- ترازی یا وفا- ویتن یا زایبرگ- ویتن یا چندراسکار- ویتن را در گرانش کوانتومی و مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه چقدر از ابرتقارن هم متناظرشان کنیم با فرض بفرمایید فضاهای تایشمولری یا حتی اسم گذاری هم کنیم که اگر بخواهیم این نظریه ها را بهتر هم درک کنیم بهتر است به این نظریه های دیگر مثل این نظریه های شاهدی هم بپردازیم: نظریه های سلیمانی- ابومهدی یا عماد مغنیه- سید رضی موسوی یا حتی علی محمدی- شهریاری یا رضایی- احمدی روشن یا ....

      البته این نکته را هم یحتمل بعضی متذکر شوند که چون ما ایرانیها خیلی بین تلفظ الا و علی در زبان فارسی تفاوت هم قائل نمی شویم و لذا در نوشتن اینکه آیا علی بذکر الله تطمئن القلوب است یا واقعاً هم چرا باید الا بذکر الله تطمئن القلوب هم باشد یحتمل مشکل داشته باشیم! در صورتی که اینها یحتمل بعضی اشکال هم کنند که فقط صرف ساده عربی هم هستند و کاری ه اینها هم ندارد که حالا مثلاً ابررایانه تان درست کار می کند یا نمی کند و .... نمی شود که بفرمایید ابررایانه ام را از من گرفتند و بنده ی حقیر دیگر حتی فرق بین الا و علی را هم نمی دانم کدام به کدام است! آبرو ریزی هم حدی دارد دیگر. مثلاً شما باید به یک حدی از ابرتقارن هم برسید که خود به خود یای ولا الضالین را هم به اندازه ی کافی بکشید و درست ادا هم کنید و الا که در قرائت خود هم گیر می کنید دیگر؛ و اگر غیر از این هم می بود که همه و همه بدتر از بنده یحقیر هم می شدند امام جماعت و امام جمعه و .... این نیز بگذرد! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیةو النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

      مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ‎﴿الفاتحة: ٤﴾‏

      الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ‎﴿الرعد: ٢٨﴾‏

      مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٢٣﴾‏

      یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ‎﴿البقرة: ١٥٣﴾‏

      فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٩﴾‏

      وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ ‎﴿آل عمران: ١٤٦﴾‏

      وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ‎﴿الأنفال: ٤٦﴾‏

      الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنکُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفًا فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ‎﴿الأنفال: ٦٦﴾‏

      فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ‎﴿الصافات: ١٠٢﴾‏

      أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وَأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَـٰکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‎﴿التوبة: ٧٠﴾‏

      وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ‎﴿الحاقة: ٩﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

      ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

       

       

      ۱۴۰۲/۱۰/۰۲

      فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار مردم «کرمان» و «خوزستان»

      از یک جهت دیگر هم خوزستان یک استان ممتاز است و آن، این است که خونِ شهیدانِ همه‌ی استانهای کشور بر روی خاک خوزستان ریخته شده؛ این یعنی چه؟ یعنی خوزستان نماد همدلی و همبستگی همه‌ی ملّت ایران است. جوانها،‌ پیش‌‌قراولان، فداکاران، از همه‌ی نقاط کشور آمدند در آنجا، با ایمانشان و با انگیزه‌شان جنگیدند و جان خودشان را در راه اسلام و ایران و جمهوری اسلامی فدا کردند؛ خوزستان نماد همبستگی ملّت ایران شد. ما هرچه در طول تاریخ از قهرمانی‌های ملّت ایران شنیده بودیم ــ از فداکاری‌ها، از گذشتها، از ایستادگی‌ها ــ در دوران دفاع مقدّس به چشم خودمان در خوزستان مشاهده کردیم. بنابراین، خوزستان مظهر ویژگی‌های برجسته‌ی ملّت ایران شد. این درباره‌ی خوزستان؛ جوانهای عزیزمان این چند کلمه را همراه کنند با ده‌ها برابر یا صدها برابرِ این، از مناقبِ آن منطقه‌ی مهمّ کشور.

       

      و امّا کرمان. بنده در طول سالها اُنس با کرمان و کرمانی‌ها، نقاط درخشانی را در این استان و در مردم این استان، بالعیان مشاهده کرده‌ام؛ شنیدنی نیست، دیدنی است، حس‌کردنی است. اگر بخواهیم در چند جمله از مهم‌ترینِ این ویژگی‌ها اسم بیاوریم، من باید عرض کنم که اوّلاً هویّت عمیق فرهنگی کرمان، ثانیاً نخبه‌پروری کرمان ــ از خصوصیّات این استان پرورش نخبگان است ــ [همچنین] نجابت اخلاقی و ایمان صادقانه‌ی مردم کرمان، و پیشگامی مردم کرمان در پیوستن به نهضت اسلامی و انقلابی. بنده فراموش نمیکنم در سال ۴۲ در مدرسه‌ی معصومیّه‌ی کرمان ــ اگر این اسم درست یادم مانده باشد ــ این جوانها و نوجوان‌های کرمانی، مثل یک زنجیره، با عناصر مبارز و با طلّاب و فضلای مبارزی که در آنجا بودند، مرتّب می‌آمدند در این مدرسه و میرفتند، اعلامیّه میدادند، اعلامیّه میگرفتند، پیام میگرفتند، درس میگرفتند و میرفتند در سطح استان پخش میکردند. زمینه‌ی بُروز شخصیّت بزرگی مثل حاج قاسم سلیمانی اینها است. نخبه‌پروری و اتّصال و ارتباط با مفاهیم اسلامی برجسته و مبارزه‌ی در راه آنها خصوصیّت بزرگی است که بنده آن را به چشم در مردم کرمان مشاهده کرده‌ام.

      بله، یک قاسم سلیمانی کافی است که نه فقط استان کرمان، بلکه ملّت ایران به او افتخار کند و مباهات کند؛ این درست، امّا مطلب مهمّ دیگر در کنار این، آن است که آن زمینه‌ی فرهنگی‌ای که قاسم سلیمانی را تربیت میکند چیست؛ به این زمینه‌ی فرهنگی باید تکیه کرد. آن ایمان صادقانه، آن گذشتها، آن سلامت فکری و هدایت الهی‌ای که خدای متعال به مردمی عنایت میکند، زمینه‌های فرهنگی است. البتّه این زمینه‌ها همیشه هست، منتها وقتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، این ظرفیّتها بُروز پیدا نمیکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود می‌آید، آن‌وقت این شخصیّت‌ها یکی‌یکی ظهور میکنند، بُروز پیدا میکنند: آن، شهید حسین علم‌الهدیٰ است، آن شهید علی هاشمی است، آن شهید همّت است، آن شهید حاج قاسم سلیمانی است.

      ...

      امّا راجع به مسئله‌ی بین‌المللی و اسلامی غزّه. دو ماه و نیم از شروع حادثه‌ی غزّه دارد میگذرد. این حادثه یک پدیده‌ی بی‌نظیری در تاریخ اخیر دنیای اسلام است؛ در تاریخ اخیر ــ شاید در این یک قرن اخیر ــ ما دیگر شبیه این حادثه نداریم؛ حادثه‌ی فوق‌العاده‌ای است، حادثه‌ی بی‌نظیری است. چطور بی‌نظیر است؟ از دو سو، از دو سمت، این حادثه بی‌نظیر است. از سمت رژیم صهیونیستی این حادثه بی‌نظیر است؛ چرا؟ برای اینکه هرگز این‌جور سفّاکی، این‌جور جنایتگری، این‌جور خونخواری در این دوره‌ی تاریخی‌ای که اشاره کردم دیده نشده؛ این‌جور کودک‌کشی، این‌جور بمبِ سنگرشکن را روی سر بیماران بیمارستان‌ها انداختن، این‌جور بی‌رحمی‌، این‌جور خباثت، بی‌نظیر است و دیده نشده؛ این از طرف رژیم صهیونیستی. از طرف مقابل، از طرف مردم فلسطین و مبارزان فلسطینی [هم] این‌جور ایستادگی، این‌جور صبر، این‌جور مقاومت، این‌جور دشمن را دیوانه کردن دیده نشده. مردم غزّه، مبارزان غزّه، مثل صخره، مثل کوه، ایستاده‌اند؛ این چیز مهمّی است. آب نمیرسد، غذا نمیرسد، دارو نمیرسد، سوخت نمیرسد ــ آب نمیرسد! ــ [امّا] ایستاده‌اند و تسلیم نمیشوند؛ خیلی مهم است. همین تسلیم نشدن آنها را پیروز میکند، کمااینکه نشانه‌های پیروزی امروز دیده میشود. اِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرین؛(۵) خدا با صبرکنندگان است. رژیم صهیونیست، با آن‌همه تجهیزات، با آن‌همه امکانات، در مقابل مبارزان فلسطینی ــ که تقریباً میشود گفت تجهیزاتشان قابل مقایسه‌ی با تجهیزات رژیم صهیونیستی نیست ــ ناتوان مانده. شنیدید، بخشهای مهم و فعّالِ لشکرِ خودش را از میدان خارج کرد،(۶) چون دیده نمیتوانند کاری بکنند و فقط تلفات تحمّل میکنند؛ اینها مهم است، اینها پدیده‌های بی‌نظیری است.

      یک نکته‌ی اساسی این است که شکست رژیم صهیونیستی در این حادثه فقط شکست رژیم صهیونیستی نیست، شکست آمریکا است. امروز در دنیا هیچ‌کس تفاوتی میان رژیم صهیونیستی و آمریکا یا انگلیس نمیگذارد؛ همه میدانند که اینها یکی‌اند. آمریکا بیشرمانه قطعنامه‌ی شورای امنیّت را برای قطع بمباران و آتش‌بس وتو میکند!(۷) اینها با هم فرقی ندارند، اینها یکی‌اند. «وتو میکند» یعنی چه؟ یعنی همدستی میکند در ریختن بمب بر روی کودک و زن و بیمار و پیر و مردم بی‌دفاع. در این حادثه آبروی آمریکا رفت، نقاب از چهره‌ی تمدّن غربی افتاد. پیروزی بزرگ ملّت فلسطین در این است که غرب را،‌ آمریکا را، ادّعاهای دروغین حقوق بشری را بی‌آبرو کردند. امروز دیگر همه میدانند که این ظاهرسازی‌ها، اسم حقوق بشر و انسان و مانند اینها را بردن، باطنش چیست. چهره‌ی زشتِ هیولای منحوسِ آمریکا و انگلیس روشن شد، برای همه‌ی مردم دنیا آشکار شد. اسرائیل بدون آمریکا نمیتوانست دست به این سفّاکی بزند؛ اگر آمریکا موافق نبود، اسرائیل جرئت نمیکرد. رژیم صهیونیستی به پشت‌گرمیِ آمریکا بود که توانست این‌همه جنایت در طول مدّت دو ماه و نیم انجام بدهد؛ این را همه میدانند در دنیا.‌ آبروی آمریکا رفت؛ خود این بزرگ‌ترین موفّقیّت است؛ این بزرگ‌ترین پیروزی است برای جبهه‌ی حق و جبهه‌ی مقاومت. در میدان که نشانه‌های شکست این جنایت‌کاران دارد یکی پس از دیگری پدیدار میشود، در عرصه‌ی انسانی هم بکلّی شکست خوردند؛ این واقعیّتِ این صحنه است. ذات کاخ سفید برملا شد، باطن حکومت آمریکا و انگلیس آشکار شد.

      خب، امروز وظیفه چیست؟ کمک به مقاومت. هر کسی هر جور میتواند باید به مقاومت کمک کند. کمک به مقاومت وظیفه است، کمک به رژیم صهیونیستی جنایت و خیانت است. بعضی از دولتهای مسلمان متأسّفانه این جنایت را مرتکب میشوند، [امّا] بدانند که ملّتهای مسلمان این را فراموش نخواهند کرد. امروز وظیفه است که دولتهای مسلمان نگذارند کالا و نفت و سوخت و مانند اینها به رژیم صهیونیستی برسد، همچنان که او نمیگذارد آب به مردم غزّه برسد؛ این وظیفه‌ی دولتهای مسلمان است. وظیفه‌ی ملّتهای مسلمان [هم این] است که از دولتهای خودشان بخواهند هر گونه کمکی [به رژیم صهیونیستی] را قطع کنند، بلکه رابطه‌های خود را قطع کنند؛ اگر قادر نیستند رابطه‌ی خود را به طور دائم قطع کنند، لااقل به طور موقّت قطع کنند روابط خودشان را، فشار بگذارند روی این عنصر خبیث ظالم خونخوار سفّاک.

      می‌بینید امروز وجدان دنیا به درد آمده، احساس درد میکند. در آمریکا، در کشورهای اروپایی، مردم  به خیابانها می‌آیند؛ این شوخی نیست. شخصیّت‌های سیاسی در بعضی از این دولتها و کشورها به خاطر کمک دولتهایشان استعفا میکنند؛ رؤسای دانشگاه‌ها استعفا میکنند؛ دانشمندان، افراد سرشناس، انتقاد میکنند، اعتراض میکنند. وجدان دنیا به درد آمده، در عین ‌حال بعضی‌ها باز همان کمکها را دارند به این رژیم ظالم و سفّاک انجام میدهند.

      بنده عرض بکنم تردیدی نداشته باشید که پیروزی با جبهه‌ی حق است. تردیدی نداشته باشید که رژیم غاصب صهیونیستی یک روز از روی زمین ریشه‌کن خواهد شد و این ان‌شاءالله جزو آینده‌های حتمی است؛ بعون الله و قوّته و باذن الله و عزّته این کار خواهد شد و امیدواریم ان‌شاءالله شما جوانها آن روز را به چشم خودتان ببینید.

      والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54696#_ftnref2 

       

      یک نکته ای روحی و روانشناسانه هست در مورد پسر عمر بن سعد، حفص، و  برادرزاده ی مختار ثقفی که آیا آنطور که در مختارنامه هم نشان داد مادرش یا همان خواهر مختار، او را بقتل رساند یا خود مختار هم بوده است که چنین کرد؟ می فرمایند روایات تاریخی خلاف روایت سریالی مختارنامه را نشان می دهد که غلط است و بلکه خود مختار هم او را بقتل رسانده است. البته به روایتی هم ویکی حسین می فرماید حفص در روز عاشورا هم همراه پدرش بوده است و پدرش را به قتل امام حسین علیه السلام و اصحاب تحریک کرد.

      ولی اینجا مسئله این است که با اینکه پسر عمر بن سعد، خواهر زاده ی مختار هم بوده است؛ با این حال، او را بقتل هم می رساند؟ یعنی اینجا در این میان هیچ امیدی هم نبوده است که پسر عمر ابن سعد از راه پدرش هم برگردد و بلکه حتی حسینی هم شود. و این در حالی است که خواهر زاده ی مختار هم بوده است و خود مختار هم از لحاظ ژنتیک و نفوذ شخصیتی می توانسته است یحتمل رویش تاثیر داشته باشد. ولی اینقدر هم نتوانسته است اثری کند و این در حالی است که می بینیم حر بن یزید ریاحی از طرف یزید برمی گردد و از اصحاب امام حسین علیه السلام در روز عاشورا هم به شهادت می رسد.

      بنده ی حقیر صلاحیت ندارم از لحاظ تاریخی خیلی هم مسائل حول این وقایع را خیلی دقیق هم بشکافم و بلکه تجزیه و تحلیل هم کنم. ولی شاهد تاریخی وقایع کربلا در روز عاشور و وقایع بعد از آن حتی زمان مختار و مختارنامه هم نشان می دهد که اگر انسان درست دقت کند در مسائل ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز یک شهادتی برای مشاهده گر وقایع و قضایا و مسائل که، بی شباهت به کربلا هم نیست نهفته است. البته مسئله اینجا از یک لحاظ هم همین است که کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا! ولی این مسئله چطور است؟!

      فرض بفرمایید که ما مسئله ی موسیقی و حتی غناء را مثال بزنیم.  همانطوری که می دانید، غناء بر حسب فتوای علماء اسلام حرام است. و روایات زیادی هم در این زمینه آمده اند و حضرت ولی فقیه نیز کتابی در همین زمینه ی غناء دارند. ولی یک جایی که مسئله از غناء عبور می کند و مثلاً وارد سرودهای شورانگیز انقلابی که از اوایل انقلاب هم سروده شده اند یا مثل سلام فرمانده هم می شود، یک مرتبه کانه این سرودها یک شور و شوق و نشاط انقلابی هم می توانند در مردم ایجاد کنند. یعنی وقتی فرهنگ موسیقی و شعر از غناء و موسیقیهای مبتذل هم عبور می کنند و وارد موسیقی و شعر در خدمت انقلابی هم می شوند؛ ماهیت مسئله موسیقی یک مرتبه تغییر هم می کند. و بلکه شکل دیگری هم بخود می گیرد. همین مسئله را بیشتر هم در شعرهایی که در خدمت مداحان اهل بیت هم هستند مشاهده می کنیم. یعنی یک جاهایی مشاهده هم می شود که دیگر موسیقی آنقدر هم جامعه را می تواند به ابتذال بکاشند که مضراتش برای همه روشن هم هست. ولی یک جاهایی هم همین زبان موسیقایی را می بینیم که در خدمت انقلاب می تواند در آید. و اما حالا چقدر هم چنین می شود، باز مسئله ای دیگر است، کانه یک شکست ابرتقارنی رخ می دهد که ابتذال را ایجاد می کند و حال آنکه وقتی ابرتقارن درست اعمال هم شود، زبان موسیقایی ما را یحتمل حتی به فضاهای مجازی هوش مصنوعی نوینی هم برساند که در غیر آن صورت غیر قابل دسترس هم می بود. یحتمل مسئله شبیه این مسئله هم خیلی نباشد که بخواهید گوگلی به دانشگاه علم و صنعت پیونگ یانگ کره ی شمالی هم دست یابید و متوجه هم شوید که خیلی هم قابل دسترس نیست. ولی یحتمل بتوانید حتی از طریق ریسرچ گیت هم به مقالات نویسنده هایی که از این دانشگاه هستند، نیز دست یابید.

      و لذا مسئله ی کربلایی و بلکه عاشورایی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی اینجا هم هست که اگر بموقع نیز بتوان به اصحاب امام حسین علیه السلام یاری رساند آنچنان که صف آرایی در مقابل دشمن کارش به مختار ثقفی هم حتی لازم نباشد دیگر بکشد و بلکه امام حسین علیه السلام خودش آنقدر به یارانش افزوده هم شده اند که حتی مختار ثقفی هم خودش این توان را می یابد که به یاری امام حسین علیه السلام در روز عاشورا هم بپیوندد. آنگاه مسئله ی مورد نظر ما از لحاظ روانشناسی این دیدگاه را هم می یابد که حتی حفص بن عمر ابن سعد نیز همراه پدرش همچون حر بن یزید ریاحی جرات نمی کردند بر علیه امامشان قد علم کنند و لشکر یزید خود به خود شکست را متحمل می شد. علاوه بر این هم حتی پسر عمر ابن سعد نیز وضعیت روانی اش قابل درمان می بود چرا که دیگر عمر سعد هم مرتکب جنایاتش نمی شد و پسرش را هم مبتلا نمی کرد و او را وادار به سقوط و ابتذال همچون خودش نمی کرد.

      ولی خوب، مگر می شود هم انتقام امام کشی بدست افرادی که خدا را هم فراموش کرده اند را فراموش کرد؟ موضوع این است که یک عده ای همچون السابقون السابقون اولئک المقربون هستند در سوره ی واقعه قرآن وصفشان هم آمده است. یعنی بعضی جهشی هم نجبه می شوند و از سردمداران علم و حکمت الهی نیز می شوند و در راهش شهادت هم می دهند. ولی مسئله این هم هست که همیشه باید بتوان شاگرد و دانشجو و طلبه را نیز از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت ولی عصر امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم راهنمایی کرد. هر چند که راه های تشکیل ابرهایی که بر فراز استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی هم ایجاد می شوند یحتمل بینهایت باشند، ولی مسئله امید و توکل به خدا هم هست که نتیجه ی ان الله مع الصابرین نیز هست. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و الجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

      https://arxiv.org/abs/2311.01952

      https://arxiv.org/abs/2311.09478

      https://arxiv.org/abs/2210.01397

      https://arxiv.org/abs/hep-th/9802129

      علی بذکر الله تطمئن القلوب

      از  صبح صفحه گوگل کروم وبینار براوزر ام از کار افتاده بو روی ابررایانه ام. این است که گفتم بلکه یک کلمه با موبایلم بشه اختلاط کنم و به عرض برسانم که حتی اگر بشریت نیز در غزه دچار سقوط بینهایت شده. این نباید باعث شود دست ا ز مقاومت برداشت. حتی اگر اساتید هم خود دچار سقوط بینهایت شوند، شاگرد باید امید خود را به آسمان الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه  مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف دست بردارند. مشکل از شاگردانی مثا بنده حقیر است که خود را جای استاد هم جا زده از خر شیطان پایین بیا نیستند .... اللهم عجل لولیک الفرج

      هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿آل عمران: ٦﴾‏

      شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿آل عمران: ١٨﴾‏

       

      arXiv:2304.00679v2 [hep-th] 13 Apr 2023

      gradient  descent, machine learning:

      https://arxiv.org/abs/2306.00352

      https://arxiv.org/abs/2201.11137

      https://arxiv.org/abs/2205.07463

      https://arxiv.org/abs/2202.11632

      https://arxiv.org/abs/2201.01161

      https://arxiv.org/abs/2102.04540

      https://arxiv.org/abs/1712.05438

      ...

      number theoretic infinite descent:

      https://arxiv.org/abs/2008.10310

       

      stable homotopic infinite descent:

      https://arxiv.org/abs/1806.10892

       

      Descent constructions for central extensions of infinite dimensional Lie algebras:

      https://arxiv.org/abs/0711.3799

       

      وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ ‎﴿البقرة: ٢٠٥﴾‏

      مِنْ أَجْلِ ذَٰلِکَ کَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ‎﴿المائدة: ٣٢﴾‏

      إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‎﴿المائدة: ٣٣﴾‏

      وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿المائدة: ٦٤﴾‏

      وَالَّذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُن فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَفَسَادٌ کَبِیرٌ ‎﴿الأنفال: ٧٣﴾‏

      فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ ‎﴿هود: ١١٦﴾‏

      وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿القصص: ٧٧﴾‏

      تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ‎﴿القصص: ٨٣﴾‏

      ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ‎﴿الروم: ٤١﴾‏

      وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْیَدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَن یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسَادَ ‎﴿غافر: ٢٦﴾‏

      فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ‎﴿الفجر: ١٢﴾‏

      وَمِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لَّا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَائِمًا ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ‎﴿آل عمران: ٧٥﴾‏

      وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا ‎﴿النساء: ٢٠﴾‏

       

      گزارش خبری پیرامون شهید سمیر قنطار«در لباس مقاومت»

      گزارش خبری «در لباس مقاومت» نگاه کوتاهی داشته است به زندگی و شهادت سمیر قنطار مجاهد لبنانی که سال‌ها در زندان‌های رژیم صهیونیستی اسیر بود و بعد از آزادی تاریخی، در لباس مقاومت به شهادت رسید.
      در این گزارش، لحظاتی از دیدار سمیر قنطار با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی برای اولین بار منتشر شده است.

      برچسب‌ها: مقاومت؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54677

       

      یحتمل رئیس جمهور خودمان هم که نباشد که بفرمایند ما داریم فساد زدایی می کنیم و حال آنکه بعضی دارند فساد نمایی هم می کنند. ولی از آن طرف که حتماً رئیس جمهور آمریکا هم اشکال خواهند کرد که ما حتماً داریم با عوامل فساد هم می جنگیم و برای همین هم هست که دولتهای فاسد را تحریم نیز می کنیم دیگر. و بلکه برای همین هم هست که ایشان صهیونیست هم تشریف دارند که با فساد فلسطینیان هم کمک کنند که صهیونیستها بجنگند و مشکل را از میان بردارند. اصلا رئیس جمهور آمریکا حرفش هم همین است که اگر با فسادی روبرو هستیم و بگوییم همه ی فساد تقصیر فلسطینیان هم هست و جلوی فساد خود صهیونیستها را هم نگیریم، همین هم خیلی مشکلزا خواهد شد و بلکه رفته رفته هم یحتمل فسادش همه ی عالم را بردارد. ولی خوب، مسئله این هم هست که فعلاً بهتر است اجماع کنیم بر علیه فلسطینیان و فساد آنها را هم حل کنیم و بعدها حتماً هم به فساد خود نتانیاهو و دیگر صهیونیستها و امثالهم هم حتماً می رسیم و جلویشان را می گیریم.

      حرف رئیس جمهور آمریکا را می خواهم عرض کنم که آیا فسادی درش نیست؟! چرا بی خودی از ربع پهلوی هم دفاع می کند و بلکه نظام شاهنشاهی را هم می خواهد به ایران برگرداند و حال آنکه پرهای عقاب هم همان سال 57 ریختند و حالا چی بود که هک کرده است؟ گنجشک چی چی؟! صفهای بنزین را بی خودی اینطوری دور و دراز هم کرده است؟ الهکم اله واحد را آیا نظام فرعونی می تواند درک کند؟ البته که فرعون هم می گوید این موسی علی نبینا علیه السلام را بگیرید و بکشید که من می ترسم نکند یک وقت دینتان را از شما بگیرد و بلکه در روی زمین فسادی هم کندها! خودش و قومش هر چه فساد کنند، اشکالی ندارد، ولی از آن طرف یقیناً هم باید جلوی فساد موسی علی نبینا علیه السلام را هم جناب فرعون بگیرد دیگر! حضرت موسی علی نبینا علیه السلام می تواند مشکل بدی هم برای او شود.

      حالا ما اینها را کاری هم نداریم که رئیس جمهور ما چیست که می فرمایند و رئیس جمهور آمریکا هم چه می فرمایند. حرف ما این است که این بنده خدا ادوارد ویتن هم چه انگیزه ای دارد که این همه پشت هم چپ و راست مقاله بیرون می دهد؟ یحتمل فقط هم این نباشد که مقالاتش برای او اعتبارات بالاتری هم می آورند و بلکه بالاخره استاد کرسی فیزیک دانشگاه پرینستون هم هست دیگر. همینطوری که دست به قلم نمی برد و هر چه دم دستش آمد را روی کاغذ هم بیاورد.

      https://arxiv.org/abs/2309.12147

      یا اصلا بی خودی که کسی نمی رود بگردد ببیند این مسئله ی ابرسلبی بودن در مقاله ی بالا هم یعنی چه؟

      نه، ولی حال یحتمل بد هم نباشد که ببینیم این مقاله ی خود ادوارد ویتن هم چه می گوید یا حتی این مقاله ی دیگرش را اگر وقت اذان نمی بود! فساد مسئله را نمی توانید بیابید، اقل کم بدان اضافه هم نفرمایید دیگر!

      https://arxiv.org/abs/2308.03663

      https://arxiv.org/abs/2312.13258

      https://arxiv.org/abs/2312.13188

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      وَإِلَـٰهُکُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِیمُ ‎﴿البقرة: ١٦٣﴾‏

       

      با سلام خدمت خانم دکتر عزیز، قسمتی از فساد از اینجا است که شاگردی تنبل مثل این بنده ی حقیر بخواهد به استادش ایراد هم کند که بابا همه ی ایرادها هم از خود شما است که با اینکه به ریاست هم رسیده اید هنوز نمی دانید از ریاضی فیزیک چطور هم استفاده برده که فسادها را برطرف کرده و حتی اقتصاد را هم سر و سامان بخشید. نکته اینجا است که چنین اظهار نظرهایی یک حالت بازی چیکن هسته ای را پیدا می کند که منجر به قول معروف به تنزل بینهایت infinite descent غیر قابل جبران هم می شود! و لذا یک مرتبه می بینید که شاگرد سر جایش هم نشسته است و تکان هم نمی خورد ولی قیمت ماشین رنجروری هم شده است صد میلیون تومان ببخشید غلط از من است و بلکه صد میلیارد تومان، و قیمت استیک هم شده است چند میلیون تومان حتی در منوی اسنپی، یا قیمت ایمپلنت دندان .... یحتمل قسمتی از مسئله این است که بعضی بطور نجومی هم جهشهای کوانتومی می کنند و محاسبات انجام می فرمایند آنچنان که گرانش چرن- سیمونز و ریز حالات سیاه چاله های AdS را هم تا بیایید بفهمید چه شد، باز متوجه می شوید که همه و همه کانه تشریف برده اند به یک الف بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نری ماورای آنچه فرض بفرمایید بنده ی حقیر در آن واقع هم شده ام. و باز روز از نو و روزی هم از نو و .... البته این کارها خیلی هم توکل به خدا را نیاز دارند. الحمد لله رب العالمین مثل اینکه همه ی صفحات گوگل کروم ام سوت نشدند بروند کره ی ماه یا دیگر کهکشانها در سفرهایی نجومی که دیگر نشود آنها را بازیافت هم کرد. خیلی مخلصیم. البته یک بار هم گوءندر یعنی ارسالش کردم و یحتمل نرفت؛ این است که این هم برای بار دوم است! خیلی سلام برسانید به آقای دکتر! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه

      ----------------------------------------

       

      راستی بنده ی حقیر واقعاً هم متحیرم که چطور شده است که هم صفحات گوگل همه و همه سوت شدند رفتند کره ی ماه یا کرات دیگری درکهکشانهایی دیگر و با این حال نوشته ام هم بدون اینکه بنده ی حقیر ارسالش کرده باشم، ارسال و ضبط هم شده است. واقعاً یک دستهای غیبی هم در کار هستند که بنده ی حقیر از آنها خبر ندارم؛ جل الخالق. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      71224722359234531415...

      وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿النور: ٤﴾‏

      وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ ‎﴿النور: ٦﴾‏

      إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‎﴿النور: ٢٣﴾‏

      وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاءَ ذَٰلِکُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿النساء: ٢٤﴾‏

      الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلٌّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَکْفُرْ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‎﴿المائدة: ٥﴾‏

      سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ‎﴿فصلت: ٥٣﴾‏

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۲۷

      کلیپ صوتی | بزرگترین بانوی تاریخ بشر

       حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «فاطمه‌ی زهرا، صدیقه‌ی کبری (سلام الله علیها)، بزرگترین بانوی تاریخ بشر، افتخار اسلام، افتخار این دین و افتخار این امت است... زندگی آن بزرگوار مشحون است به مجاهدت؛ مثل یک سرباز فداکار در عرصه‌های مختلف، این بزرگوار حضور فعال و مؤثر دارد. از دوران کودکی در مکه، در شعب ابی‌طالب، در کمک‌رسانی و روحیه‌دهی به پدر بزرگوارش، تا همراهی با امیرالمؤمنین در مراحل دشوار زندگی در مدینه، در آن جنگها، در آن غربتها، در میان آن تهدیدها، در آن سختىِ زندگی مادی و فشارهای گوناگون... در همه‌ی این مراحل، این بزرگوار مشغول فعالیت است، مشغول تلاش است؛ یک حکیم مجاهد، یک عارف مجاهد... و همه‌ی این مجموعه‌ی ذیقیمت و بی‌نظیر، در یک عمر هجده ساله. یک دختر جوان هجده نوزده ساله، با این همه مقامات معنوی و اخلاقی و سجایای رفتاری، وجود یک چنین عنصری، یک چنین موجودی در هر جامعه‌ای، در هر تاریخی، در هر ملتی که باشد، مایه‌ی افتخار است.» ۱۳۸۹/۰۳/۱۳
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، کلیپ صوتی «بزرگترین بانوی تاریخ بشر» را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: حضرت زهرا(سلام الله علیها)؛

      https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=54667

       

      مروری بر بیانات رهبرانقلاب درباره شهید مفتح؛روحانی؛ فداکار؛ روشنفکر

       شهید محمد مفتح از روحانیون مبارز و روشنفکری بود که در جریان مبارزات انقلاب اسلامی به تبیین فکری نهضت مشغول بود. از خصوصیات ایشان آگاهی به نیازهای زمان و قدرت ارتباط گیری با نسل جوان و دانشجو بود. ایشان بعد از انقلاب، سرپرستی دانشکده الهیات دانشگاه تهران را عهده‌دار شد و در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ به دست گروه منحرف فرقان به شهادت رسید، به همین دلیل این روز را روز «وحدت حوزه و دانشگاه» نامیدند. به همین مناسبت بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی شهید مفتح را مرور می‌کند.

       از سال ۳۷ در قم با شهید مفتح آشنا شدم
      شهید مفتح یکی از مظاهر آن فرهنگی بود که اسلام را در مرحله‌ی عمل، به فردها و زاویه‌ها و خلوت‌ها محدود نمی‌کرد و در مرحله‌ی معرفت و تحصیل به حوزه‌ها و مسجدها، اسلام را با همان شؤون و همه‌جانبگی‌اش در اعتقاد و عمل، در معرفت و تحقق می‌فهمید و به دنبال او تلاش می‌کرد. بنده از وقتی رفتم قم و شهید مفتح را شناختم، که البته آن وقت ایشان جزو فضلا بودند، سال سی‌وهفت، من تازه از مشهد رفته بودم. یکی از چهره‌های فاضل و برجسته بود و یکی از روحانیون متجدد بود. یعنی جزو کسانی بود که معتقد بود، حوزه‌ی علمیه باید این حصاری را که به دور خودش کشیده، باز کند. هم راه بدهد، هم راه بیاید، هم بر ابعاد بینش جهانی خودش بیفزاید، دنیا را بشناسد، دانشها را، دانشمندها را، جریانها را، مسائل سیاسی را، مسائل فرهنگی نوین را، چیزهایی را که در میان آنها دشمنهای ما و دشمنی‌های ما و دوستها و دوستی‌های با ما را وجود دارند، اینها را بداند.
      بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح ۱۳۶۴/۰۹/۲۶

      ....

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44426

       

      در سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین عابدینی:

      https://www.leader.ir/fa/media/play/33026?year=1402&type=0&page=1

       

      در مورد جهاد تبیین یک صداقت بی نظیری است که غیر قابل انکار است. ولی در عین حال هم همین مسئله نشان می دهد که آنجایی که زیادی سختگیری هم شود، یا بیش از اندازه هم آسان گرفته شود و بلکه طریق اعتدال هم از دست برود، یحتمل همین خودش باعث می شود که مردم اعم از شیعه و سنی و بلکه کل بشریت هم به آنچنان خواب عمیقی هم فرو روند که دیگر بیرون آوردن آنها از این خواب به عالم یقظه هم کار هر کسی نیست. یعنی این شوخی بردار هم نیست که چرا در صلوات بر امام زمان عجل الله فرجه الشریف می فرماید و لا منبرا الا احرقه! آنجایی که حتی از امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم افرادی بسیار نکته سنج در پی آنند که بیشترین ایرادها را هم بگیرند و استخراج هم کنند، این امری شدنی هم هست. امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم وقتی در محضر یک سخنران درس اخلاق قرار گیرند که فرض بفرمایید دارد از درسهای دعای مکارم اخلاق هم می فرمایند، بالاخره بسیاری درسها در آن نهفته است که برای او نیز مفید است. اینجا یک امر توحیدی نهفته است که بالاخره عالم محضر خدا است و در محضر خدا هم گناه نکنید. و اما این فرق هم می کند با اینکه مخصوصاً هم بخواهیم حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم نزد همه و همه خراب کنیم. فرقش اینجا است که وقتی در محضر خدا و رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و امام زمان عجل الله فرجه الشریف یا نائب بحق امام زمان عجل الله فرجه الشریف بودیم و تشخیص هم ندادیم که چنین است؛ خوب آنوقت آسان هم می شود که همینطوری که دارد در خیابان می رود وسط فتنه ای مثل فتنه ی زن زندگی آزادی، یک مرتبه از پشت موتوری فریاد یا داد بزند مرگ بر دیکتاتور! دیکتاتور درونش را نمی شناسد و می خواهد بر علیه یکی و حالا هر کسی هم که باشد طغیان هم کند و لذا فریاد هم بر می آورد مرگ بر دیکتاتور. اخیراً صدا و سیما دوباره نشان می داد چطور خانم نماینده پارلمان اروپا هم در پشتیبانی فتنه ی زن زندگی آزادی آمده است جلوی دوربین در پارلمان اروپا و موهایش را با قیچی می چیند! غلط نکنم، بنده این را قبلاً ندیده بودم!

      این را در جوانان یحتمل در فیلم آمریکایی شورش بی دلیل جیمز دین سالها پیش بنمایش درآورده اند. گویا در این فیلم 1955 جیمز دین هم هست که در دو گروه گانگستری دو جوان را بر علیه هم قرار می دهند که به بازی چیکن هم با ماشینهایشان بپردازند که دو ماشین در جهتهای مخالف هم بسمت هم حرکت می کنند تا به هم برخورد کنند. و هر کس زودتر کناره گرفت، او است که ترسو و چیکن است. 

      In Rebel without a Cause James Dean's character must prove his courage by playing a dangerous game of Chicken. He and his opponent race stolen cars toward each other. Each driver must choose: to swerve or not to swerve. The first to swerve is labeled "chicken".

      ...

      We see the game of Chicken being played out in the real world all the time. Price wars and arms races are examples.

      http://www.cs.sjsu.edu/~pearce/modules/lectures/eco2/cooperation/pd/

      Chicken.htm#:~:text=In%20Rebel%20without%20a%20Cause,swerve

      %20is%20labeled%20%22chicken%22.

      موضوع این است که اگر هیچ کدام تصمیم نگیرند که زودتر کناره بگیرند و تا لحظه ی آخر هم بسمت هم ادامه دهند و با سرعت تمام هم با هم تصادف کنند، خوب فاجعه ای هم رخ خواهد داد دیگر. این را در مسابقات تسلیحاتی کشورها بر علیه هم نیز مشاهده می کنیم و بلکه دقیقاً در جنایات صهیونیستهای ظالمی که با پشتیبانی تسلیحاتی امریکا هم بمیدان آمده اند بر علیه فلسطینیان مظلومی که حداقل تسلیحات نظامی را هم دارا هستند دقیقاً قابل مشاهده است. حرف و سخن در این زمینه ی جهاد تبیین بسیار است ولی خوب خیلی هم دیر شد و غلط نکنم نماز مغرب را هم بجماعت خواندند و بنده ی حقیر جا ماندم و ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العاقیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

      ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر امام زمان عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

      ------------------------------------------

       

      1. وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿البقرة: ١٠٩﴾‏

      2. أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ‎﴿البقرة: ١٨٧﴾‏

      3. لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿البقرة: ٢٥٦﴾‏

      4. أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَـٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿البقرة: ٢٥٩﴾‏

      5. وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُونَ ‎﴿آل عمران: ١٨٧﴾‏

      6. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَعِندَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٌ کَذَٰلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا ‎﴿النساء: ٩٤﴾‏

      7. وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ‎﴿النساء: ١١٥﴾‏

      8. وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ وَلِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ ‎﴿الأنعام: ٥٥﴾‏

      9. وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‎﴿الأنعام: ٨٧﴾‏

      10. یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنظُرُونَ ‎﴿الأنفال: ٦﴾‏

      11. عَفَا اللَّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ ‎﴿التوبة: ٤٣﴾‏

      12. مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَن یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَىٰ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ‎﴿التوبة: ١١٣﴾‏

      13. وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ‎﴿التوبة: ١١٤﴾‏

      14. وَسَکَنتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ ‎﴿ابراهیم: ٤٥﴾‏

      15. بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿النحل: ٤٤﴾‏

      16. وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‎﴿النحل: ٦٤﴾‏

      17. أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَـٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا ‎﴿مریم: ٥٨﴾‏

      18. وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَد تَّبَیَّنَ لَکُم مِّن مَّسَاکِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ ‎﴿العنکبوت: ٣٨﴾‏

      19. فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ ‎﴿سبإ: ١٤﴾‏

      20. وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ‎﴿الصافات: ١١٧﴾‏

      21. فَإِن یَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن یَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِینَ ‎﴿فصلت: ٢٤﴾‏

      22. سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ‎﴿فصلت: ٥٣﴾‏

      23. إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ ‎﴿محمد: ٢٥﴾‏

      24. إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَىٰ لَن یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَسَیُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿محمد: ٣٢﴾‏

      25. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ ‎﴿الحجرات: ٦﴾‏

      26. کِرَامًا کَاتِبِینَ ‎﴿الإنفطار: ١١﴾‏

       

      این آیات بغیر از یحتمل سه چهار تای آنها مربطو می شود به تبیین. یک نکته ای که در مورد جهاد تبیین هست این است که مسئله ی جهادی را هم قرار است که تبیین کند دیگر که آقایان خانمها اصلا برای چیست که قرار هم هست که جهاد کنیم؟! مسئله چیست؟ مسئله از این نوع است که این درست است که همه ی ذرات عالم هم در تسبیح خدا در حال سجده هستند همانطوری که سنگها و سنگریزه ها هم تسبیح خدا می گویند. ولی نکته ای که هست اینجا است که اگر قرار باشد جهاد و از جمله هم جهاد تبیین را از میان برداریم، آنگاه نکته ای که باقی می ماند این است که چه بصورت مثنی فرادی و چه بصورت قومی و بلکه انسانی در کل اجتماعات بشری دیگر امر توحیدی تعطیل خواهد شد و بجایش هم آنچه می ماند هوا و شهوت پرستی و حتی مستهجنات جایگزینش می شود. یعنی آنجایی که نور و نورانیت هم مظهر خدا است آنچنان که با آمدن خورشید هم در فجر ظلمات رفته رفته جایش را به روشنایی و نورانیت هم می دهد. و اما همین نورانیت هم به عصارت ظلمات فسق و کفر و شرک و نفاق هم درمی آیند چرا که دیگر معنای جهاد فی سبیل الله را شیاطین ضایع کرده اند و مجاهدین فی سبیل الله را نعوذ بالله اگر اجازه یابند اسیر خود می کنند؛ و لذا دیگر به امر خدا هم باران نخواهد بارید و بلکه به امر استکبار شیطانی هم هست که بر حسب کدام مستهجنات هم باران و برف نیز خواهد آمد و هر چند که همه و همه نیز در خواب عمیقی هم فرو رفته و دیگر نتوانند به عالم یقظه برخیزند و قیام لله و الرسول و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم کنند. و چرا؟ چون شیطان صهیونیسم توانسته است همه و همه را به کمتر از توحید هم مبتلا کند بجای اینکه حتی به ندای درون خود هم گوش کنند که بچه جان بگیر بنشین و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف خود را هم هر چه بیشتر که شده نیز یاری کن و گول شیطان را هم نخور.

      مسئله تبدیل می شود به تکرار بازی چیکن بین اشرار تا سر حد مرگ. همین بازی را و بلکه بدتر از آن را در جنگ ویتنام هم می بینید که در فیلم شکارچی آهو یا گوزن با باصطلاح "رولت روسی" تکرار می شود تا آنجا که رنگ این بازیکن رولت هم مثل گچ سفید شده است و آخر هم خودش را در این بازی اش بکشتن می دهد. و همین بازی چیکن فیلم شورش بی دلیل را هم قبل از سکارچی آهو در فیلم گریس که همان ماده ی چربی است که بعضی بسرشان هم می مالند را بصورت یک فیلم موزیکال هم دوباره در سال 1978 نشان می دهند. و حالا در چند فیلم دیگر هم تکرار شده است و الله اعلم. ولی یک وجه قضیه هم آنطور که سایت دانشگاه سن حوزه می گوید در قیمت گذاریهایی است که سیر نجومی خود را طی می کنند کانه مردم و دولت دارند با هم در این کارشان چیکن بازی می کنند. این را به زیباترین وجهی هم در فیلم مری پاپینز نشان می دهد که چطوری بانکها از هم فروپاشی نیز می کنند چرا که همان فرزند آن بانکدار که مری پاپینز هم دایه اش هست حاضر نمی شود به توصیه های پدرش و بلکه رئیس بانک هم گوش کند و پولش را که می خواهد به پیرزن فقیر- فرض بفرمایید گندم فروش- هم بدهد تا برای کبوترهای کاتدرال پول قدیس گندم و ارزن فروش بدهد؛ و در این کشمکش بین پدرش و روسای بانک و این بچه، یک مرتبه یک حالت شورش و فتنه ای رخ می دهد که همه و همه بنظرشان می رسد که بانک دارد ورشکست شده و باید پولهایشان را از بانک هم بیرون بکشند. و واقعا هم بانک ورشکست می شود و .... و چرا؟ برای اینکه پدر و رئیس بانک می گویند پولت را بگذار توی بانک و پس انداز کن و پسر می گوید نخیر. بهتر است پولم را بدهم به پیرزن ارزن فروش برای کبوترها و .... و بالاخره هم پولش را نمی دهد به بانک و می دهد به پیرزن فقیر که برای کبوترها غذای خرده نان هم بخرد. این یک مسئله ی بازی چیکن دلپذیرتری هر چند که بدجوری هم هست که می تواند بانکهای صهیونیستی رباخوار کافر مشرک منافق را هم ورشکست کند و ... قربانش بروم، بانکهای خودمان که اصلا صهیونیستی نیستند و بلکه یک جورهای زیرکانه ای هم مدام به فکر مستضعفین هستند و مردم را یاری هم می کنند هر چند که این در حد و حدود قواره ی سر تا پا گناه این بنده ی حقیر هم نیست که چنین چیزی چطور هم ممکن است و .... لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعونه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

      -------------------------------------

      1. وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿البقرة: ١٠٩﴾‏

      2. أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ‎﴿البقرة: ١٨٧﴾‏

      3. لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿البقرة: ٢٥٦﴾‏

      4. أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَـٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿البقرة: ٢٥٩﴾‏

      5. وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُونَ ‎﴿آل عمران: ١٨٧﴾‏

      6. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَعِندَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٌ کَذَٰلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا ‎﴿النساء: ٩٤﴾‏

      7. وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ‎﴿النساء: ١١٥﴾‏

      8. وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ وَلِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ ‎﴿الأنعام: ٥٥﴾‏

      9. وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‎﴿الأنعام: ٨٧﴾‏

      10. یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنظُرُونَ ‎﴿الأنفال: ٦﴾‏

      11. عَفَا اللَّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ ‎﴿التوبة: ٤٣﴾‏

      12. مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَن یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَىٰ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ‎﴿التوبة: ١١٣﴾‏

      13. وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ‎﴿التوبة: ١١٤﴾‏

      14. وَسَکَنتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ ‎﴿ابراهیم: ٤٥﴾‏

      15. بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿النحل: ٤٤﴾‏

      16. وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‎﴿النحل: ٦٤﴾‏

      17. أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَـٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا ‎﴿مریم: ٥٨﴾‏

      18. وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَد تَّبَیَّنَ لَکُم مِّن مَّسَاکِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ ‎﴿العنکبوت: ٣٨﴾‏

      19. فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ ‎﴿سبإ: ١٤﴾‏

      20. وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ‎﴿الصافات: ١١٧﴾‏

      21. فَإِن یَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن یَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِینَ ‎﴿فصلت: ٢٤﴾‏

      22. سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ‎﴿فصلت: ٥٣﴾‏

      23. إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ ‎﴿محمد: ٢٥﴾‏

      24. إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَىٰ لَن یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَسَیُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿محمد: ٣٢﴾‏

      25. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ ‎﴿الحجرات: ٦﴾‏

      26. کِرَامًا کَاتِبِینَ ‎﴿الإنفطار: ١١﴾‏

       

      یاد خدا:

      شب تنهایی خوب

      گوش کن، دورترین مرغ جهان می‌خواند

      شب سلیس است وَ یکدست وَ باز

      شمعدانی‌ها و صدادارترین شاخه‌ی فصل

      ماه را می‌شنوند.

      پلکان جلو ساختمان

      در فانوس به دست و در اسراف نسیم

      گوش کن، جاده صدا می‌زند

      از دور قدم‌های تو را.

      چشم تو زینت تاریکی نیست

      پلک‌ها را بتکان، کفش به‌ پا کن و بیا

      و بیا تا جایی که

      پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

      و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

      و مزامیر شب‌اندام تو را

      مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند.

      پارسایی است در آنجا که تو را خواهد گفت:

      بهترین چیز رسیدن به نگاهی‌ست

      که از حادثه عشق تَر است.

      سهراب سپهری

       

      همانطور که ملاحظه می فرمایید آیات فوق بغیر از یحتمل سه چهار تای آنها که جستجوگر رایانه ای مثلاً تبین را نمی تواند از کاتبین تشخیص دهد که ربطی به هم ندارند و مثل لغت فتبینوا که از ریشه ی تبین هم هست؛ از این نوع نیست. بقیه مربوط به آیات تبین هم هستند. 

      بنده ی حقیر داشتم می نوشتم و می نوشتم که رسیدم به مری داستان مری پاپینز و اینکه چطور بانکی که پدر پسری که مری پاپینز هم دایه اش بود در این فیلم هم سقوط کرد و یک مربته نوشته ی من هم با همه ی دیگر صفحات گوگل کروم هم سقوط کردند. نکته این است البته که شما همیشه یک چیز جدیدی هم می توانید یاد بگیرید اگر درست دنبال کنید. حالا از لغت supercalafragelisticxpaladocious هم که بگذریم، لغت tuppence هم می فرمایند تغییر یافته ی همان two pence هم هست که پیرزن فقیر در فیلم برای خرده نانها هم طلب می کند و مری پاپینز هم به شعر درآورده است و می خواند. بگذریم! نوشته ام از دست رفت و پاک شد و حوصله ام هم رفته است که دوباره همان را هم الان بنویسم. یک خریتی در این کار بنظرم هم می رسد؛ یحتمل بعداً دوباره حالم سر جایش بیاید و بنویسم و خیال نکنم که در چه خیریتی هم گیر کرده ام! نکته اینجا هم هست که وقتی می بینید که در منوی اینترنتی رستورانها استیک را چند میلیون تومان قیمت می دهند، یک جورهایی احساس نخواهید کرد که دارد سرتان بدجوری هم کلاه می رود که مفتی و مجانی و حالا یحتمل هم حتی گاهی برای رضای خدا دارید قلم هم می زنید؟! یحتمل نباید هم دچار مغزهای بولتزمنی و گرفتاریهای رویه های رویمانی و بلکه فضاهای تایشمولری و حتی سیاه چاله هایی از نوع شوارتزشیلدی هم شد و عقب نشینی هم کرد هر چند که کل صفحه های گوگلی هم یک مرتبه غیبتشان بزند چرا که بالاخره باید هم توجه داشت که یحتمل یک ویراستار عظیمی هم بالادست شما نشسته است و دارد ویراستتان می کند همانطوری که یحتمل پایتونها را هم ثعبانها میل می فرمایند و ... یعنی یحتمل گاهی هم دارید با کسی شطرنج هم بازی می کنید که انتظارش را ندارید خیلی که او یک حرکت ناپلئونی هم می تواند به عنوان سورپریز بر علیه تان اعمال هم کند و .... خنده دار است، نه؟! مسئله توحید است که وقتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم قرار است که ذرات نوری و بلکه نورانیت بینهایت را از اسارت ظالمین استکباری درآورده و بلکه مستضعفین عالم را هم از آن بخوردار کند، آیا چقدر هم بتواند شاگرد و دانشجو و طلبه را در جهاد تبین از حالات خلاء ظلمانی بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم راهنمایی کند و خود هم از غیبت بدر آید و ...! بعضی یحتمل اشکال هم کنند که کار کار حضرت فیل هم هست و بس! نه دیگر دلم راستش راضی نمی شود به اینها و بلکه یحتمل حتی می خواهم بگویم که دیگر اینجا نخواهم نوشت و .... و الله اعلم! لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ‎﴿١﴾‏ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ‎﴿٢﴾‏ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ‎﴿٣﴾‏ تَرْمِیهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّیلٍ ‎﴿٤﴾‏ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَّأْکُولٍ ‎﴿٥﴾‏

      وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿النور: ٤﴾‏

      وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ ‎﴿النور: ٦﴾‏

      إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‎﴿النور: ٢٣﴾‏

      وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاءَ ذَٰلِکُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿النساء: ٢٤﴾‏

      الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلٌّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَکْفُرْ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‎﴿المائدة: ٥﴾‏

      سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ‎﴿فصلت: ٥٣﴾‏

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۲۷

      کلیپ صوتی | بزرگترین بانوی تاریخ بشر

       حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «فاطمه‌ی زهرا، صدیقه‌ی کبری (سلام الله علیها)، بزرگترین بانوی تاریخ بشر، افتخار اسلام، افتخار این دین و افتخار این امت است... زندگی آن بزرگوار مشحون است به مجاهدت؛ مثل یک سرباز فداکار در عرصه‌های مختلف، این بزرگوار حضور فعال و مؤثر دارد. از دوران کودکی در مکه، در شعب ابی‌طالب، در کمک‌رسانی و روحیه‌دهی به پدر بزرگوارش، تا همراهی با امیرالمؤمنین در مراحل دشوار زندگی در مدینه، در آن جنگها، در آن غربتها، در میان آن تهدیدها، در آن سختىِ زندگی مادی و فشارهای گوناگون... در همه‌ی این مراحل، این بزرگوار مشغول فعالیت است، مشغول تلاش است؛ یک حکیم مجاهد، یک عارف مجاهد... و همه‌ی این مجموعه‌ی ذیقیمت و بی‌نظیر، در یک عمر هجده ساله. یک دختر جوان هجده نوزده ساله، با این همه مقامات معنوی و اخلاقی و سجایای رفتاری، وجود یک چنین عنصری، یک چنین موجودی در هر جامعه‌ای، در هر تاریخی، در هر ملتی که باشد، مایه‌ی افتخار است.» ۱۳۸۹/۰۳/۱۳
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، کلیپ صوتی «بزرگترین بانوی تاریخ بشر» را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: حضرت زهرا(سلام الله علیها)؛

      https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=54667

       

      مروری بر بیانات رهبرانقلاب درباره شهید مفتح؛روحانی؛ فداکار؛ روشنفکر

       شهید محمد مفتح از روحانیون مبارز و روشنفکری بود که در جریان مبارزات انقلاب اسلامی به تبیین فکری نهضت مشغول بود. از خصوصیات ایشان آگاهی به نیازهای زمان و قدرت ارتباط گیری با نسل جوان و دانشجو بود. ایشان بعد از انقلاب، سرپرستی دانشکده الهیات دانشگاه تهران را عهده‌دار شد و در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ به دست گروه منحرف فرقان به شهادت رسید، به همین دلیل این روز را روز «وحدت حوزه و دانشگاه» نامیدند. به همین مناسبت بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی شهید مفتح را مرور می‌کند.

       از سال ۳۷ در قم با شهید مفتح آشنا شدم
      شهید مفتح یکی از مظاهر آن فرهنگی بود که اسلام را در مرحله‌ی عمل، به فردها و زاویه‌ها و خلوت‌ها محدود نمی‌کرد و در مرحله‌ی معرفت و تحصیل به حوزه‌ها و مسجدها، اسلام را با همان شؤون و همه‌جانبگی‌اش در اعتقاد و عمل، در معرفت و تحقق می‌فهمید و به دنبال او تلاش می‌کرد. بنده از وقتی رفتم قم و شهید مفتح را شناختم، که البته آن وقت ایشان جزو فضلا بودند، سال سی‌وهفت، من تازه از مشهد رفته بودم. یکی از چهره‌های فاضل و برجسته بود و یکی از روحانیون متجدد بود. یعنی جزو کسانی بود که معتقد بود، حوزه‌ی علمیه باید این حصاری را که به دور خودش کشیده، باز کند. هم راه بدهد، هم راه بیاید، هم بر ابعاد بینش جهانی خودش بیفزاید، دنیا را بشناسد، دانشها را، دانشمندها را، جریانها را، مسائل سیاسی را، مسائل فرهنگی نوین را، چیزهایی را که در میان آنها دشمنهای ما و دشمنی‌های ما و دوستها و دوستی‌های با ما را وجود دارند، اینها را بداند.
      بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح ۱۳۶۴/۰۹/۲۶

      ....

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44426

       

      در سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین عابدینی:

      https://www.leader.ir/fa/media/play/33026?year=1402&type=0&page=1

       

      در مورد جهاد تبیین یک صداقت بی نظیری است که غیر قابل انکار است. ولی در عین حال هم همین مسئله نشان می دهد که آنجایی که زیادی سختگیری هم شود، یا بیش از اندازه هم آسان گرفته شود و بلکه طریق اعتدال هم از دست برود، یحتمل همین خودش باعث می شود که مردم اعم از شیعه و سنی و بلکه کل بشریت هم به آنچنان خواب عمیقی هم فرو روند که دیگر بیرون آوردن آنها از این خواب به عالم یقظه هم کار هر کسی نیست. یعنی این شوخی بردار هم نیست که چرا در صلوات بر امام زمان عجل الله فرجه الشریف می فرماید و لا منبرا الا احرقه! آنجایی که حتی از امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم افرادی بسیار نکته سنج در پی آنند که بیشترین ایرادها را هم بگیرند و استخراج هم کنند، این امری شدنی هم هست. امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم وقتی در محضر یک سخنران درس اخلاق قرار گیرند که فرض بفرمایید دارد از درسهای دعای مکارم اخلاق هم می فرمایند، بالاخره بسیاری درسها در آن نهفته است که برای او نیز مفید است. اینجا یک امر توحیدی نهفته است که بالاخره عالم محضر خدا است و در محضر خدا هم گناه نکنید. و اما این فرق هم می کند با اینکه مخصوصاً هم بخواهیم حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم نزد همه و همه خراب کنیم. فرقش اینجا است که وقتی در محضر خدا و رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و امام زمان عجل الله فرجه الشریف یا نائب بحق امام زمان عجل الله فرجه الشریف بودیم و تشخیص هم ندادیم که چنین است؛ خوب آنوقت آسان هم می شود که همینطوری که دارد در خیابان می رود وسط فتنه ای مثل فتنه ی زن زندگی آزادی، یک مرتبه از پشت موتوری فریاد یا داد بزند مرگ بر دیکتاتور! دیکتاتور درونش را نمی شناسد و می خواهد بر علیه یکی و حالا هر کسی هم که باشد طغیان هم کند و لذا فریاد هم بر می آورد مرگ بر دیکتاتور. اخیراً صدا و سیما دوباره نشان می داد چطور خانم نماینده پارلمان اروپا هم در پشتیبانی فتنه ی زن زندگی آزادی آمده است جلوی دوربین در پارلمان اروپا و موهایش را با قیچی می چیند! غلط نکنم، بنده این را قبلاً ندیده بودم!

      این را در جوانان یحتمل در فیلم آمریکایی شورش بی دلیل جیمز دین سالها پیش بنمایش درآورده اند. گویا در این فیلم 1955 جیمز دین هم هست که در دو گروه گانگستری دو جوان را بر علیه هم قرار می دهند که به بازی چیکن هم با ماشینهایشان بپردازند که دو ماشین در جهتهای مخالف هم بسمت هم حرکت می کنند تا به هم برخورد کنند. و هر کس زودتر کناره گرفت، او است که ترسو و چیکن است. 

      In Rebel without a Cause James Dean's character must prove his courage by playing a dangerous game of Chicken. He and his opponent race stolen cars toward each other. Each driver must choose: to swerve or not to swerve. The first to swerve is labeled "chicken".

      ...

      We see the game of Chicken being played out in the real world all the time. Price wars and arms races are examples.

      http://www.cs.sjsu.edu/~pearce/modules/lectures/eco2/cooperation/pd/

      Chicken.htm#:~:text=In%20Rebel%20without%20a%20Cause,swerve

      %20is%20labeled%20%22chicken%22.

      موضوع این است که اگر هیچ کدام تصمیم نگیرند که زودتر کناره بگیرند و تا لحظه ی آخر هم بسمت هم ادامه دهند و با سرعت تمام هم با هم تصادف کنند، خوب فاجعه ای هم رخ خواهد داد دیگر. این را در مسابقات تسلیحاتی کشورها بر علیه هم نیز مشاهده می کنیم و بلکه دقیقاً در جنایات صهیونیستهای ظالمی که با پشتیبانی تسلیحاتی امریکا هم بمیدان آمده اند بر علیه فلسطینیان مظلومی که حداقل تسلیحات نظامی را هم دارا هستند دقیقاً قابل مشاهده است. حرف و سخن در این زمینه ی جهاد تبیین بسیار است ولی خوب خیلی هم دیر شد و غلط نکنم نماز مغرب را هم بجماعت خواندند و بنده ی حقیر جا ماندم و ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العاقیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

      ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر امام زمان عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

      ۱۴۰۲/۰۹/۲۷آخرین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها

      آخرین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54668

       

      ارغوانی چهره خورشید شد ...

      قاسم نبودی ببینی، قدس آزاد گشته ...

      وَلَقَدْ جَاءَکُمْ یُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِی شَکٍّ مِّمَّا جَاءَکُم بِهِ حَتَّىٰ إِذَا هَلَکَ قُلْتُمْ لَن یَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا کَذَٰلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ ‎﴿غافر: ٣٤﴾‏

       

      یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما

       

      143 باب العلة التی من أجلها سمیت فاطمة الزهراء (ع) زهراء

      1 أَبِی (رحمه الله) قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَعْقِلٍ القرمسینی [الْقِرْمِیسِینِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَیْدٍ الْجَزَرِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَى حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی

      2 أَبِی (رحمه الله) قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِی جَعْفَرُ بْنُ سَهْلٍ الصَّیْقَلُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الدَّارِمِیِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهُرْمُزَانِیِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَتِ الزَّهْرَاءُ (ع) زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا تَزْهَرُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) فِی النَّهَارِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بِالنُّورِ کَانَ یَزْهَرُ نُورُ وَجْهِهَا صَلَاةَ الْغَدَاةِ وَ النَّاسُ فِی فُرُشِهِمْ فَیَدْخُلُ بَیَاضُ ذَلِکَ النُّورِ إِلَى حُجُرَاتِهِمْ بِالْمَدِینَةِ فَتَبْیَضُّ حِیطَانُهُمْ فَیَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِکَ فَیَأْتُونَ النَّبِیَّ (ص) فَیَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَیُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ (ع) فَیَأْتُونَ مَنْزِلَهَا فَیَرَوْنَهَا قَاعِدَةً فِی مِحْرَابِهَا تُصَلِّی وَ النُّورُ یَسْطَعُ مِنْ مِحْرَابِهَا مِنْ وَجْهِهَا فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْهُ کَانَ مِنْ نُورِ فَاطِمَةَ فَإِذَا نَصَفَ النَّهَارُ وَ تَرَتَّبَتْ لِلصَّلَاةِ زَهَرَ وَجْهُهَا (ع) بِالصُّفْرَةِ فَتَدْخُلُ الصُّفْرَةُ حُجُرَاتِ النَّاسِ فَتَصْفَرُّ ثِیَابُهُمْ وَ أَلْوَانُهُمْ فَیَأْتُونَ النَّبِیَّ (ص) فَیَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَیُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ (ع) فَیَرَوْنَهَا قَائِمَةً فِی مِحْرَابِهَا وَ قَدْ زَهَرَ نُورُ وَجْهِهَا (ع) فَإِذَا کَانَ آخِرُ النَّهَارِ وَ غَرَبَتِ الشَّمْسُ احْمَرَّ وَجْهُ فَاطِمَةَ (ع) فَأَشْرَقَ وَجْهُهَا بِالْحُمْرَةِ فَرَحاً وَ شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَکَانَ یَدْخُلُ حُمْرَةُ وَجْهِهَا حُجُرَاتِ الْقَوْمِ وَ تَحْمَرُّ حِیطَانُهُمْ فَیَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِکَ وَ یَأْتُونَ النَّبِیَّ ص وَ یَسْأَلُونَهُ عَنْ ذَلِکَ فَیُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ فَیَرَوْنَهَا جَالِسَةً تُسَبِّحُ اللَّهَ وَ تُمَجِّدُهُ وَ نُورُ وَجْهِهَا یَزْهَرُ بِالْحُمْرَةِ فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْا کَانَ مِنْ نُورِ وَجْهِ فَاطِمَةَ (ع) فَلَمْ یَزَلْ ذَلِکَ النُّورُ فِی وَجْهِهَا حَتَّى وُلِدَ الْحُسَیْنُ (ع) فَهُوَ یَتَقَلَّبُ فِی وُجُوهِنَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فِی الْأَئِمَّةِ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ إِمَامٍ بَعْدَ إِمَامٍ

      3 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یَحْیَى الْجَلُودِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا الْجَوْهَرِیُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّیَتِ الزَّهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا کَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ

       

      علل الشرایع، شیخ صدوق رحمة الله علیه

      http://lib.eshia.ir/10107/1/179

       

      حدیث لَوْلاک حدیث قدسی که وجود پیامبر اسلام(ص) و اهل بیتش(ع) را به عنوان هدف آفرینش هستی معرفی می‌کند.

      تعبیر «لولاک لما خلقت الافلاک» با این‌که در منابع روایی متقدم شیعه به‌ویژه کتب اربعه نیامده، اما در منابع روایی متأخر، متون فقهی، تفسیری، کلامی و ... کاربرد زیادی داشته است. شبیه محتوای این حدیث در برخی از متون روایی متقدم شیعه و اهل سنت، با مضامینی متفاوت، گاه فقط درباره شخص پیامبر اسلام(ص) و گاه درباره پیامبر(ص) و اهل بیتش(ع) آمده است.

      در میان احادیث معروف به لولاک، حدیث «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» شهرت بیشتری در میان شیعه پیدا کرده است. این حدیث در جوامع روایی متقدم شیعه نیامده و برای اولین بار سید محمدحسن میرجهانی در کتاب جُنَّة العاصمة آن را با استناد به کتابی خطی به نام کشف اللئالی نوشته صالح بن عرندس حلی نقل کرده است.

      برخی با توجه به ضعف سند حدیث لولا فاطمه معتقدند بخش دوم و سوم این حدیث «لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» توسط غالیان به حدیث لولاک ملحق شده و مخالف قرآن، روایات و عقل است. در مقابل، بنا بر نظر افرادی چون آیت الله شبیری زنجانی اگرچه سند حدیث لولا فاطمه جعلی است، ولی مضمون آن قابل دفاع است؛ زیرا هدف از خلقت هدایت انسان‌هاست و معصومان نیز واسطه فیض در هدایت هستند، بنابراین می‌توان گفت که اگر اهل بیت(ع) نبودند عالم خلق نمی‌شد.

      جایگاه عبارت لولاک لما خلقت الافلاک

      فراز «لولاک لما خلقت الافلاک» در حدیث قدسی لولاک،[۱] که وجود رسول الله(ص) را هدف و انگیزه آفرینش هستی خوانده است،[۲] در متون فقهی، تفسیری، کلامی، عرفانی و ادبی کاربرد زیادی داشته است.[۳]

      در روایت لولاک اگرچه سخن از فقه یا احکام فقهی نیست؛ ولی برخی فقها برای تأیید برداشت‌های خود به صورت سلبی یا ایجابی، به این روایت استناد کرده‌اند.[۴] [یادداشت ۱]در کتب کلامی شیعه از این روایت برای اثبات برتری پیامبر اسلام(ص) و همچنین اهل بیت(ع) بر دیگر موجودات عالم بهره برده شده است.[۵] مفسران شیعه و اهل سنت نیز در تفسیر آیاتی که مرتبط با پیامبر اسلام(ص) یا بیان هدف از خلقت است، به این عبارت استناد کرده‌اند.[۶] در نوشته‌های عرفانی در بحث انسان کامل[۷] و در سروده‌های ادبی نیز این عبارت نمود زیادی داشته است؛ از جمله در این شعر مولانا:

      با محمد بود عشقِ پاک، جفت بهر عشق او را خدا لولاک گفتگر نبودی بهر عشق پاک را کی وجودی دادمی افلاک را[۸]متن حدیث

      متن حدیث لولاک در برخی از متون روایی شیعه و اهل سنت، با مضامین متفاوتی گاه فقط درباره شخص پیامبر اسلام(ص) و گاه درباره پیامبر و اهل بیتش(ع) آمده است:

      • ... وَ أَنْتَ خِیرَتِی مِنْ خَلْقِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْلَاک مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاک وَ لَا الدُّنْیا وَ لَا الْأَرْض...[۹]|ترجمه= و تو بهترین خلق من هستی. به عزت و جلالم قسم اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و نه دنیا و نه زمین را...
      • ... یا آدَمُ، إِنَّهُ لَأُحِبُّ الْخَلْقِ إِلَی ادْعُنِی بِحَقِّهِ فَقَدْ غَفَرْتُ لَک وَلَوْلَا مُحَمَّدٌ مَا خَلَقْتُک...[۱۰]|ترجمه=‌ای آدم همان او محبوب‌ترین خلق نزد من است مرا به حق او بخوان که به خاطر او تو را بخشیدم و اگر محمد نبود تو را خلق نمی‌کردم... [یادداشت ۲]
      • یا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْلَاک لَمَا خَلَقْتُ آدَمَ وَ لَوْ لَا عَلِی مَا خَلَقْتُ الْجَنَّة[۱۱]|ترجمه=ای محمد! به عزت و جلالم سوگند اگر تو نبودی آدم را نمی‌آفریدم و اگر علی نبود بهشت را خلق نمی‌کردم.
      • یا عَلِی لَوْ لَا نَحْنُ مَا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْض[۱۲]|ترجمه=ای علی اگر ما نبودیم خداوند آدم و حواء و بهشت و جهنم و آسمان و زمین را نمی‌آفرید.
      • یا أَحْمَدُ! لَوْلاک لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاک، وَ لَوْلا عَلِی لَما خَلَقْتُک، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکما[۱۳]|ترجمه=‌ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم.
      محتوای حدیث

      بر اساس احادیث لولاک، علت اصلی آفرینش هستی را وجود پیامبر اکرم(ص) و اهل بیتش معرفی کرده‌اند.[۱۴] در توضیح این احادیث بیشتر به آیات قرآن استناد شده است. بر این اساس گفته شده طبق آیات قرآن هدف از خلقت کل عالم، انسان و انجام بهترین عمل است[یادداشت ۳] که به بهترین شکل در وجود انسان کامل محقق خواهد شد؛ انسانی که از هرجهت بر تمامی موجودات و آسمان و زمین برتری دارد. انسان کامل نیز کسی نیست جز حضرت محمد(ص). به همین دلیل خداوند در حدیث لولاک او را علت خلقت تمامی آفرینش معرفی می‌کند.[۱۵] طبق این تحلیل خلقت تمام عالم مقدمه ظهور انسان به طور عام و انسان کامل (پیامبر اسلام(ص)) به طور خاص است.[۱۶]

      در تحلیل دیگری گفته شده طبق آیه ۵۶ سوره ذاریات «وَمَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ» هدف از خلقت جن و انس عبادت خداوند است و امکان عبادت صحیح یا عبادت کامل و اتم بدون وجود رهبر و پیشوا وجود نخواهد داشت؛ همچنین باید گفت طبق آیه سوم سوره مائده «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلامَ دِینًا»، کامل‌ترین نوع عبادت در دین اسلام صورت خواهد پذیرفت؛ به همین دلیل است که خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لولاک لما خلقت الافلاک».[۱۷] نکته دیگری که در این تحلیل بر آن تاکید شده این است که این حکمت خلقت جهان با رحلت پیامبر اکرم(ص) منقضی نخواهد شد و در وجود ائمه(ع) ادامه خواهد یافت.[۱۸]

      منبع حدیث

      حدیث لولاک با این عبارت «لولاک لما خلقت الافلاک» در هیچ‌کدام از منابع روایی متقدم شیعه به‌ویژه کتب اربعه نیامده و تنها در کتاب الانوار فی مولد النبی اثر ابوالحسن بکری بدون سند از امام علی(ع) روایت شده و به تبع او در برخی دیگر از کتب از جمله بحار الانوار نقل شده است.[۱۹] البته در علل الشرائع اثر شیخ صدوق روایتی هم‌مضمون این حدیث نقل شده است: «یَا عَلِیُّ لَوْ لَا نَحْنُ مَا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْض».‏[۲۰] با این حال محمد تقی مجلسی، پدر علامه مجلسی و از علمای شیعه در قرن یازدهم قمری، عبارت ««لولاک لما خلقت الافلاک» را متواتر دانسته است.[۲۱]

      برخی معتقدند وجود فراز «لولاک لما خلقت الافلاک» در کتب متاخر روایی شیعه به دلیل فرآیند نقل به معنا (بیان معنا و مفهوم روایت نه نص آن)[۲۲][یادداشت ۴] بوده و بر اساس برخی روایات با همین دورن‌مایه در منابع متقدم، وارد در کتب متاخر شده است.[۲۳]

      حدیث لولا فاطمه

      در میان احادیث معروف به لولاک، حدیث «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» شهرت بیشتری در میان شیعه پیدا کرده است.[۲۴] این حدیث در جوامع روایی متقدم و معتبر شیعه نیامده و برای اولین بار شخصی به نام طباطبایی میرجهانی اصفهانی، نویسنده کتاب جُنَّة العاصمة مدعی است که حدیث را در کتابی خطی به نام کشف اللئالی نوشته صالح بن عَرَندَس حلّی (م قرن ۹) دیده است. سندی که میرجهانی به آن تکیه کرده چنین است:

      «فی کتاب کشف اللئالی لصالح بن عبدالوهّاب بن العرندس، إنّه روی عن الشیخ إبراهیم بن الحسن الذرّاق،‌ عن الشیخ علیّ بن هلال الجزائری، عن الشیخ أحمد بن فهد الحلّی، عن الشیخ زین الدین علیّ بن الحسن الخازن الحائری، عن الشیخ أبی عبدالله محمّد بن مکّی الشهید، بطرقه المتصلة إلی أبی جعفر محمّد بن علیّ بن موسی بن بابویه القمّی، بطریقه إلی جابر بن یزید الجعفی، عن جابر بن عبدالله الأنصاری، عن رسول الله صلی الله علیه و آله، عن الله تبارک و تعالی، أنّه قال: یا احمد لولاک ... »[۲۵]

      آیت‌الله شبیری زنجانی سند حدیث لولا فاطمه را دارای اشکال [۲۶] و بلکه کاملا جعلی می‌داند چون ابن عرندس از کسی نقل می‌کند که مدت‌ها بعد از خودش به دنیا آمده است. [۲۷] با این حال او مضمون حدیث را با توجیهی قابل دفاع توصیف می‌کند. از نظر او چون هدف از خلقت هدایت انسان‌هاست و معصومان نیز واسطه فیض در هدایت هستند، بنابراین می‌توان گفت که اگر اهل بیت نبودند عالم خلق نمی‌شد.[۲۸] محمدعلی گرامی نیز چند نفر از راویان حدیث را مجهول معرفی می‌کند؛ ولی این نکته را عامل تکذیب حدیث نمی‌داند.[۲۹] به باور علامه طهرانی بر فرض صحیح بودن صدور حدیث آن را اشاره به حقیقت محمدیه[یادداشت ۵] دانسته و فاطمه زهرا (س) را تجلّی این حقیقت تمام برشمرده است.[۳۰]سید محمدحسن میرجهانی در کتاب کتاب جُنَّة العاصمة در توجیه روایت، جایگاه پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه(س) را در نظام هستی مانند جایگاه مغز و قلب و جگر دربدن انسان دانسته است که هر چند (در سلسله مراتبی که دارند) جایگاه مغز به عنوان فرمانده بالاتر از قلب است ولی قلب اگر خون رسانی نکند مغز هم کارایی ندارد و هم چنین قلب هر چند با لاتر از جگر است ولی اگر جگر نباشد قلب هم تأثیری ندارد و در نتیجه اگر فاطمه(س) به عنوان واسطه میان مقام نبوت و امامت وبه عنوان دختر پیامبر(ص) و همسر امیرالمؤمنین(ع) و مادر امامان(ع) نبود اثری از نبوت و امامت نبود. [۳۱]

      دیدگاه‌ها درباره حدیث لولا فاطمه

      برخی با توجه به ضعف سند حدیث لولا فاطمه معتقدند بخش دوم و سوم این حدیث «لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» توسط غالیان به حدیث لولاک ملحق شده و مخالف قرآن، روایات و عقل است؛ زیرا بر برتری علی(ع) بر پیامبر اسلام(ص) و همچنین برتری فاطمه(س) بر پیامبر و علی علیهما السلام اشاره دارد؛ در حالی که طبق اعتقادات شیعه پیامبر اسلام(ص) برترین مخلوق خداوند و وجود اهل بیت(ع) از نور آن حضرت است.[۳۲]

      در مقابل، به این نکته اشاره شده که اگر امامت و ولایت نبود نبوت هم پدید نمی‌آمد؛[۳۳] زیرا نبوت بیان قانون است و قانون بدون اجرا هیچ فایده‌ای ندارد و اجرای قانون نبوت با امامت امکان‌پذیر است؛ بنابراین امامت از نبوت مهم‌تر است. در ادامه این تحلیل به این نکته اشاره شده که طبق این تحلیل نباید گفت حضرت علی(ع) از پیامبر والاتر است؛ زیرا پیامبر اسلام(ص)‌ دو منصب نبوت و امامت را دارا بود و امام علی(ع) فقط منصب امامت را برعهده داشت. بر اساس این تحلیل امامان حافظان دین هستند و اگر پس از رحلت پیامبر امامت نبود دین به انحراف کشیده می‌شد؛ بنابراین دین خاتم از طریق امامت حفظ می‌شود و امامان به جز حضرت علی(ع) همه از فرزندان فاطمه(س) هستند.[۳۴]

      تک نگاری

      کتاب «حدیث لولا فاطمه» اثر محمد علی گرامی، از مراجع تقلید شیعه. در این کتاب نخست به بیان معنا و مفهوم حدیث و سپس به بررسی سند آن پرداخته است. در ادامه ضمن اثبات عصمت چهارده معصوم، مناقب حضرت زهرا(س) و خلافت بلافصل امام علی(ع) بیان شده است.[۳۵] گرامی با بهره‌گیری از آیات و روایات و مباحث فلسفی و کلامی به تبیین حدیث پرداخته است.[۳۶]

      پانویس
      1.  مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۲، ۲۸۶؛ فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۵۲؛ قندوزی، ینابع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴.
      2.  قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، مقدمه ج۱، ص۱۷.
      3.  خالدی، «بررسی سند و متن حدیث لولاک لما خلقت الافلاک»، ص۳۱۳.
      4.  منتظری، کتاب الخمس و الانفال، ۱۳۶۳ش، ص۳۵۹-۳۶۱؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۲۵ق، ص۵۳۷.
      5.  حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۵۰.
      6.  میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۴، ص۲۱۴.
      7.  آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۴۲۳.
      8.  مولوی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش ۱۱۵.
      9.  بکری، الانوار فی مولد النبی، ۱۴۱۱ق، ص۵؛ مجلسی،‌ بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۲۸.
      10.  حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۵۸۳، ح۴۲۲۸.
      11.  ابن طاووس، الیقین، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۶؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۴۰۰.
      12.  صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵.
      13.  میرجهانی، جنة العاصمة، ۱۳۸۴ش، ص۲۸۳و۲۸۴؛ بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۳؛ انصاری زنجانی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ۱۴۲۸ق، ج ۲۰، ص۵۱۶.
      14.  فاضل مسعودی، اسرار الفاطمیه، ۱۴۲۰ق، ص۲۳۳؛ گرامی، حدیث لولا فاطمه، ۱۳۸۵ش، ص۱۲.
      15.  طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ فاضل مسعودی، اسرار الفاطمیه، ۱۴۲۰ق، ص۲۳۳-۲۳۴.
      16.  گرامی، حدیث لولا فاطمه، ۱۳۸۵ش، ص۳۰-۳۱؛ آهی، «سر حدیث شریف لولاک لما خلقت الافلاک»، ص۲۲۹-۲۳۰.
      17.  فاضل مسعودی، اسرار الفاطمیه، ۱۴۲۰ق، ص۲۳۳-۲۳۴.
      18.  فاضل مسعودی، اسرار الفاطمیه، ۱۴۲۰ق، ص۲۳۳-۲۳۴.
      19.  خالدی، «بررسی سند و متن حدیث لولاک لما خلقت الافلاک»، ص۳۱۶-۳۱۷.
      20.  صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵.
      21.  مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۲۶ و ج۳، ص۵۲۲ و ج۸،‌ ص۶۷۳.
      22.  مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۲.
      23.  خالدی، «بررسی سند و متن حدیث لولاک لما خلقت الافلاک»، ص۳۱۷-۳۱۸.
      24.  امامی فر، «بررسی حدیث لولا فاطمه از دیدگاه فاطمه»، ص۲۴-۲۵.
      25.  میرجهانی، جنه العاصمه، ۱۳۸۴ش، ص۲۸۳-۲۸۴.
      26.  حضرت آیت‌الله شبیری زنجانی: انکار ظلم‌هایی که در حق حضرت فاطمه زهرا(س) شده درست نیست، سایت جماران.
      27.  شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۲، ص۶۸۵
      28.  حضرت آیت‌الله شبیری زنجانی: انکار ظلم‌هایی که در حق حضرت فاطمه زهرا(س) شده درست نیست، سایت جماران.
      29.  آیا روایت لولاک معتبر است، سایت راه برتر.
      30.  https://shahraranews.ir/fa/news/124371/
      31.  میرجهانی، جنّه العاصمه.
      32.  امامی فر، «بررسی حدیث لولا فاطمه از دیدگاه کلامی»، ص۲۴-۲۵ و ۳۰.
      33.  فاضل مسعودی، اسرار الفاطمیه، ۱۴۲۰ق، ص۲۳۳.
      34.  گرامی، درباره حدیث لولا، ۱۳۸۵ش، ص۳۷.
      35.  گرامی، حدیث لولا فاطمه، ۱۳۸۵ش، ص۹و۱۰.
      36.  گرامی، حدیث لولا فاطمه، ۱۳۸۵ش، ص۹.
      یادداشت
      1.  منتظری در کتاب الخمس در توجیه روایاتی که زمین و دنیا را ملک امامان دانسته می‌گوید: این مالکیت یا برای این است که آنان اولیاء امورند به اذن الله و یا بدین جهت است که مقامات عالیه آنان سبب شده که ثمره آفرینش باشند و این معنای حدیث «لو لاک لما خلقت الافلاک» است. کتاب الخمس، ج۱، ص۳۶۱.
      2.  به نقل علامه امینی برخی دیگر از علمای اهل سنت از جمله سبکی در شفاء السقام ص۱۲۰ و سمهودی در وفاء الوفاء ص۴ این حدیث را صحیح دانسته‌اند. (امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۴۳۵.)
      3.  آیات مورد استناد: ۱. سوره ملک آیه دوم: «لِیبْلُوَکمْ أَیکمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» و سوره لقمان، آیه ۲۰: «أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْض» است.
      4.  نقل به معنا از موضوعاتی است که در تاریخ پیدایش و گسترش حدیث بسیار موثر بوده و بسیاری از احادیث مشهور در میان مسلمانان نقل به معنا شده است. جواز نقل به معنا را هم مورد اجماع علمای شیعه و هم از بدیهیات عقلی دانسته‌اند.(اکبرنژاد، «نقل به معنا در حدیث، ابعاد و آثار،» ص۶۵.)
      5.  حقیقت محمدیه، اصطلاحی در مکتب عرفانی محی الدین عربی و به معنای تعین اول از ذات الهی که همان اسم اعظم و جامع اسماء حسنای حق است.
      منابع
      • اکبرنژاد، محمدتقی، «نقل به معنا در حدیث، ابعاد و آثار»، در فصلنامه فقه، شماره ۱۵، ۱۳۸۷ش.
      • امامی فر، علی، «بررسی حدیث لولا فاطمه از دیدگاه کلامی»، در فصلنامه پژوهش‌های اعتقادی کلامی، شماره۲۳، ۱۳۹۵ش.
      • آملی، حیدر بن علی، تفسیر المحیط الأعظم‏، محقق محسن موسوی تبریزی، قم، انتشارات نور علی، ۱۴۲۲ق.
      • امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۵م.
      • بکری، احمد بن عبدالله، الانوار فی مولد النبی صلی الله علیه و آله، قم، دار الشریف الرضی، ۱۴۱۱ق.
      • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۲۰ق.
      • حسینی میلانی، سید علی، نفحات الازهار، قم، مرکز نشر آلاء، ۱۴۱۴ق.
      • خالدی، احمد، «بررسی سند و متن حدیث لولاک لما خلقت الافلاک»، در دوفصلنامه حدیث پژوهی، شماره ۱۳، ۱۳۹۴ش.
      • سید ابن طاووس، علی بن موسی، الیقین باختصاص مولانا علی علیه السلام بامرة المومنین، نرم افزار جامع الاحادیث ۳.۵.
      • شبیری زنجانی، سید موسی، جرعه‌ای از دریا، ج۲، مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه، قم، ۱۳۹۰ش.
      • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، قم، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۶ق.
      • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
      • فاضل مسعودی، محمد، اسرار الفاطمیه، قم، انتشارات زائر، ۱۴۲۰ق.
      • فیض کاشانی، ملا محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امیرالمومنین، ۱۴۰۶ق.
      • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق طیب‏ موسوى جزایرى، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۳ش.
      • قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، بنابیع المودة لذوی القربی، قم، دار الاسوه، ۱۴۲۲ق.
      • گرامی، محمد علی، حدیث لولا فاطمه، قم، دفتر آیت الله العظمی محمد علی گرامی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
      • مجلسی، محمدباقر، مرآةالعقول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴ق.
      • مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه‏، قم، مؤسسه اسماعیلیان،‌ چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
      • مدیر شانه‌چی، کاظم، علم الحدیث، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۸۸ش.
      • مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب، ۱۴۲۵ق.
      • منتظری، حسینعلی، کتاب الخمس و الانفال، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
      • میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
      • میرجهانی، سید محمدحسن، جنة العاصمة، مشهد، بیت الزهراء، ۱۳۸۴ش.
      • انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸ق.
      • مجلسی، محمدباقر،‌ بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الاطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
      • حضرت آیت‌الله شبیری زنجانی: انکار ظلم‌هایی که در حق حضرت فاطمه زهرا(س) شده درست نیست، سایت جماران، تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۱/۱۴.
      • آیا روایت لولاک معتبر است، سایت راه برتر.
      پیوند به بیرون

      https://fa.wikishia.net/view/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D

      9%84%D9%88%D9%84%D8%A7%DA%A9

       

      استاد سید احمد طباطبایی از یک دیدگاه دیگری بحث می فرمودند راجع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمودند که در دعاها و زیارات آمده اند و بلکه در تاریخ یافت نمی شوند! این را در سایت ویکیپدیا می بینیم که اتفاقاً استاد هم همین مرجع سید حسن طباطبایی میرجهانی را ذکر فرمودند. و مسئله این است که سند روایت را بعضی دارای اشکال می دانند و در صورتی که در جاهای دیگر هم همین موضوع به انواع خاص دیگری تکرار می شود آنچنان که در حدیث حضر آدم علی نبینا علیه السلام در عیون اخبار الرضا هم آمده است. خلاصه ی نکته اینجا این است که اگر خدا را می خواهی بشناسی و بدو معرفت هم پیدا کنی، برو در خانه ی سیدة النساء العالمین حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را بزن. البته اگر سر نورانیت خورشید را ما هر چقدر هم سعی کنیم معرفت بدان بیابیم، آیا خواهیم توانست؛ به همین ترتیب هم سر نورانیت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها را هم خواهیم شناخت و بدان معرفت خواهیم یافت.

      https://arxiv.org/abs/2310.01921

      https://arxiv.org/abs/2303.14008

      https://arxiv.org/abs/2301.13241

       

      خوب، یحتمل بعضی اینجا اشکال می فرمایند که حالا اینها همه به سخنرانی بمناسبت "زنان در علم" در پژوهشگاه دانشهای بنیادی خانم کارمینا المُدوِر هم چه ربطی دارد که بنده ی حقیر هم سعادت داشتم از طریق زوم  شنونده اش باشم:


      Title: Architecting full-stack quantum computing systems in the NISQ era and beyond

      Carmen G. Almudever

      Technical University of Valencia, Spain

       این یک سوال مهمی است که یحتمل خیلی بیشتر از ارتباط گرانش کوانتومی و بلکه محاسبات کوانتومی را حتی از طریق برنامه ریزیهای پایتونی با استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم نشان دهد و بلکه حتی راهنماییهایی هم برای ما داشته باشند که حتی مسئله ی سخنرانی حضرت زهراء سلام الله علیها در زمینه ی فیزیک انرزِ بالا در غزه فلسطین زیر حملات صهیونیستها هم برای چیست؟! نکته ی دیگر اشاره ی حضرت زهرا و امیر المومنین علیهم السلام اینجا این است که مسئله ی لا من شیء از یک طرف و بلکه من لا شیء و من شیء ثنویت آیا چقدر هم ما را در فهم بهتر گروه ها و جبرهای لی و بلکه هندسه ی ناجابجایی نیز کمک می کند؟ یعنی یحتمل مسئله در منطق ریاضی الفهای آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه آنطور که باید برای ما جا نیافتد که چطور ممکن است بینهایت الفهایی هم داشته باشیم که از الف_0 شروع شده و تا الف_بینهایت هم ادامه می یابد و شاگرد و دانشجو و طلبه هم باید از خلاء بسمت این الفهای بینهایت آیات اللهی کار کرده و بلکه به اجتهاد و حضرات مراجع آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کنند. آیا هندسه ی ناجابجایی هم یک جورهایی میانبر می زند و به ما نشان هم می دهد که نورانیت زهرایی هم از کجا است؟!

      یحتمل یک مثالی اگر اشاره ای در مورد رصدخانه های اقتصادی و تحریمهای اقتصادی بتوان یافت، بهتر مسئله ی سنجش و قیاس را بتوان از طرق ایجابی و سلبی هم آیا تا چه حدودی هم حتی کوهمولوژیکی BRST یا دوره ای یا هوخشیلد حل و فصل هم کرد. یک جا مسئله این است که بین خدا و حضرت رسول اکرم این مسئله مطرح است که آیا حضرت رسول جایز است تحریمی را بر خود تحمیل کند چرا که خواست خدا است یا خیر. و اما یک جا هم مسئله استکباری است و بلکه استکبار است که می خواهد حتی از لحاظات تجاری نیز بر مستضعفین تحریمهایی اقتصادی را نیز تحمیل کند و کوهمولوژیهایی را هم برای ابداع سدهایی اقتصادی می سازد. مسئله اینجا همانا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی و کوهمولوژیهای آنها هم هست که در مقیاسهای گوناگون نیز باید بررسی شوند و از جمله هم مراکز تجارت جهانی و تحریمهای آنها نسبت به یکدیگر را نیز در بر می گیرند. و اما مسئله اینجا این هم هست که نگاه لا من شیء آیا مسئله را شامل ترحیمهایی از نوع فرض بفرمایید تحریم تجاری حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم نیز ممکن است کند هر چند که خدا هم آنرا تحریم نکرده باشد؟! و لذا مسئله ی کوهمولوژیک و سدها و تحریمهای اقتصادی کوانتومی نیز اینجا کدام اند؟

      البته این نیز خالی از لطف یحتمل نباشد که بنده ی حقیر می خواستم دنبال ثعبان بگردم و اتفاقاً لغت را یادم هم رفته بود و اشتباهی داشتم دنبال ذوءبان هم می گشتم و خیلی جوابهایی زیادی هم نمی یافتم. ولی یحتمل همه هم می دانند که ثعبان کدام است و ذوءبان هم کدام و بلکه پایتون هم کدام است! نکته اینجا این است که در زبانهای برنامه نویسی سطوح بالاتر از زبانهای صفر و یک ماشینی و مثلاً اسمبلی باید هم توجه داشت که سطوح مختلف زبانها در کامپایلرها برای حل چه مسئله ای هم دارند فرض بفرمایید از پایتون هم استفاده می برند؟ و آیا ذوءبان یا حتی ثعبان ای هم در بالادست پایتونها نهفته است یا خیر؟!!! حالا ما به هک کردن سیستمهای اینترنتی یا اینترانتی دیگر کشورها هم کاری نداریم! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره والسابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      وَلَقَدْ جَاءَکُمْ یُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِی شَکٍّ مِّمَّا جَاءَکُم بِهِ حَتَّىٰ إِذَا هَلَکَ قُلْتُمْ لَن یَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا کَذَٰلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ ‎﴿غافر: ٣٤﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      کشتند زهراء را، ام ابیها را

       

      تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ‌

      کسى مالى از خود بگذارد براى پدر و مادر و نزدیکان بطور شایسته وصیت‌

      بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ». [1] وَزَعَمْتُمْ‌

      کند، این حقى است بر پرهیزکاران». شما چنین پنداشتید که‌

      انْ لا حَظْوَةَ [2] لِی وَلا ارِثُ مِنْ ابِی؟

      من هیچ بهره و ارثى از پدرم ندارم؟

      وَلا رَحِمَ بَیْنَنا؟ افَخَصَّکُمُ اللَّهُ بِآیَةٍ اخْرَجَ‌

      و هیچ نسبت و خویشاوندى در میان ما نیست؟! آیا خداوند آیه‌اى مخصوص شما نازل کرده است‌

      مِنْها ابِی؟ امْ هَلْ تَقُولُونَ انَّ اهْلَ مِلَّتَیْنِ‌

      که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا مى‌گویید: پیروان دو مذهب‌

      لا یَتَوارَثانِ؟ اوَلَسْتُ انَا وَابِی مِنْ اهْلِ‌

      از یکدیگر ارث نمى‌برند، و من با پدرم‌

      مِلَّةٍ واحِدَةٍ امْ انْتُمْ اعْلَمُ بِخُصُوصِ‌ یک مذهب نداریم؟ یا این‌که شما به عام و خاص‌

      الْقُرآنِ وَعُمُومِهِ مِنْ ابِی وَابْنِ عَمِّی؟

      قرآن از پدرم و پسر عمویم آگاهترید؟

      فَدُونَکَها [1] مَخْطُومَةً [2] مَرْحُولَةً [3]،

      حال که چنین است پس بگیر آن- ارث مرا- که همچون مرکب آماده و مهار شده آماده بهره‌بردارى است و بر آن سوار شو،

      تَلْقاکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَنِعْمَ الْحَکَمُ اللَّهُ،

      ولى بدان در قیامت تو را دیدار مى‌کند و بازخواست مى‌نماییم، و در آن روز چه جالب است که داور خداست،

      وَالزَّعِیمُ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ)،

      و مدّعىِ تو محمّد صلى الله علیه و آله،

      وَالْمَوْعِدُ الْقِیامَةُ، وَعِنْدَ السّاعَةِ یَخْسَرُ

      و موعدِ داورى، رستاخیز، و در آن روز باطلان زیان‌

      خطبه حضرت زهراء سلام الله علیها، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، ص 37

      http://lib.eshia.ir/10296/1/37

       

      آیت الله جوادی آملی :بازگرداندن فدک به سادات تنها راه نجات سعودی‌ها از عذاب الهی است

      آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، با اشاره به فضائل حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) اظهار داشت: بیت وجود مبارک فاطمه زهرا(س) بیت توحید، تعلیم و تزکیه بود؛ یعنی همان کاری که ذات اقدس الهی وظیفه انبیا(ع)، مخصوصاً وجود مبارک حضرت قرار داد.

      یکی از مراجع تقلید شیعیان گفت: امروز اگر سعودی‌ها عاقل باشند و بخواهند از آتش نجات پیدا کنند، باید فدک را در اختیار سادات مدینه و مراجع سیّد قرار دهند.

       آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، با اشاره به فضائل حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) اظهار داشت: بیت وجود مبارک فاطمه زهرا(س) بیت توحید، تعلیم و تزکیه بود؛ یعنی همان کاری که ذات اقدس الهی وظیفه انبیا(ع)، مخصوصاً وجود مبارک حضرت قرار داد.

      وی افزود: وجود مبارک زهرا(سلام الله علیها) در عین خانه‌داری، ذکری که بر زبان مطهّرش جاری بود توحید بود و به امام حسن(علیه السلام) همین که به حرف آمد و به جایی رسید که کلماتی بفهمد، معالم توحید تعلیم دادند.

      استاد برجسته حوزه ادامه داد: اصرار صدیقه کبرا(سلام الله علیها) این بود که قرآنی زندگی کند؛ حالا آن مقاماتی که در آیه «تطهیر» و «مباهله» هست جای خود دارد.

      آیت الله جوادی آملی با اشاره به جایگاه رفیع حضرت فاطمه زهرا(س) از منظر آیه مباهله بیان داشت: علامه طباطبایی بیان بسیار لطیفی در مورد آیه «مباهله» دارد که بیان می‌داشت، اینها تنها همراهان پیغمبر(ص) نبودند؛ یعنی اینها همراهان پیغمبر نبودند که عاطفه‌برانگیز باشد؛ برای این که آیه‌ای که ذات اقدس الهی درباره مباهله نازل کرد این است که ﴿ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ﴾، نه این که ما به خدا می‌گوییم خدایا تو لعنت بفرست! بلکه ما این کار را می‌کنیم و لعنت خدا را بر کاذبین قرار می‌دهیم، پس جعل به دست ماست.

      این مفسر قرآن کریم ادامه داد: چه کسی چنین قدرتی دارد؟ یک وقت می‌گوییم خدایا عذابت را بر کافرین، کاذبین و مانند آن نازل کن که این دعاست، اما یک وقت خودِ ما عذاب الهی را بر دیگران تحمیل می‌کنیم؛ این آیه این را می‌خواهد بگوید، ما اهل بیت(ع) این کار را می‌کنیم.

      آیت الله جوادی آملی با بیان این مطلب که زندگی‌ ذات مقدس صدیقه کبرا(س) یک زندگی قرآنی بود، گفت: یک وقت کسی «سبحان الله» می‌گوید و ذکر می‌گوید تا ثواب ببرد، این یک عبادت است.

      وی بیان داشت: اما یک وقت در همین زندگی روزانه‌اش آیه  و حدیث را تفسیر می‌کند و فرزندش را با توحید آشنا می‌کند. بنابراین اگر به ما گفتند اُسوه شما این ذوات قدسی است؛ یعنی موحّدانه انسان زندگی کند و مواظب باشد که درون او سهم خود اوست تا بتواند این سهم را به صاحب‌سهم دهد

      این مرجع تقلید شیعیان در بخش  دیگری از سخنان خود به بازخوانی بیانات نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) در هنگام مراسم دفن حضرت فاطمه صدیقه و چرایی عدم بازپس گیری فدک در زمان خلافت حضرت امیر(ع) پرداخت و اظهار داشت: فدک باغی بود که در یکی از نبردها به وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مصالحه شده بود و حضرت هم فدک را به وجود مبارک صدیقه کبرا(سلام الله علیهما) بخشید و «نِحله» بود، برای اینکه دستشان باز باشد و فقرای مدینه مخصوصاً بنی‌هاشم را دریابند. بعد از رحلت حضرت، به بهانه‌های گوناگونی از دست حضرت گرفتند.

      وی افزود: امروز اگر سعودی‌ها عاقل باشند و بخواهند از آتش نجات پیدا کنند باید فدک را در اختیار سادات مدینه و مراجع سیّد قرار دهند که اولاد زهرا(س) آن‌جا را حوزه علمیه درست کنند و مکتب فاطمیه ترویج شود؛ اگر بخواهند از عذاب الهی نجات پیدا کنند، راهش این است.

      آیت الله جوادی آملی اذعان داشت: حضرت امیر(ع) که وقتی قدرت را در دست گرفتند، فرمودند: اگر هفت آسمان را به من بدهند و بخواهند از من که به یک مورچه ظلم کنم نمی‌کنم، ولی نتوانست فدک را استرداد کند و به اولاد فاطمه(س) برگرداند.

      وی گفت: فدک که برای حضرت امیر(ع) نبود که از حقّ خودش صرف‌نظر کند یا فدک برای ملت نبود تا بگوییم او ولیّ مسلمین است، فدک برای بچه‌های فاطمه(س) بود و حضرت امیر(ع) نتوانست آن را استردادکند.

      این مرجع تقلید به بخش‌هایی از خطبه فدکیه اشاره کرد و افزود: یکی از تلخ‌ترین جمله‌های خطبه فدکیه این است که حضرت رو کرد به اوّلی فرمود: «أَ تَرِثُ‏ أَبَاکَ‏ وَ لَا أَرِثُ أَبِی» چطور تو از پدرت ارث گرفتی و من از پدرم ارث نمی‌برم؟ آیا در قرآن آیه‌ای هست که تو می‌دانی و من نمی‌دانم؟ اینکه نیست, اگر می‌گویی انبیا ارث نداشتند که سلیمان‌بن‌داود, سلیمان پسر او بود دارد ﴿وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ﴾ تو چه می‌گویی که انبیا ارث نمی‌گذارند! مگر سلیمان پیغمبر نبود؟ مگر داود پیغمبر نبود؟ مگر این آیه در قرآن نیست که سلیمان از پدرش ارث برد؟ هر دو هم پیغمبر بودند، پیغمبر ارث نمی‌گذارد یعنی چه؟! مال زیاد نمی‌گذارند، اما همین مختصری که می‌گذارند ارث است.

      وی ادامه داد: آ‌ن جمله تلخ و سوزان این است که چون در اسلام اگر کسی مسلمان باشد و بعضی از فرزندان او ـ معاذ الله ـ مسلمان نباشند کافر از مسلمان ارث نمی‌برد فرمود: «هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَیْنِ لَا یَتَوَارَثَانِ» ما را مسلمان نمی‌دانید؟! «هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَیْنِ لَا یَتَوَارَثَانِ» آخر چرا ارث ما را نمی‌دهید؟! او که پیغمبر بود ارث داد، مگر اینکه ـ معاذ الله ـ ما را مسلمان ندانید «هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَیْنِ لَا یَتَوَارَثَانِ».

      https://www.cgie.org.ir/fa/news/10655

       

      یک مبحثی هست راجع به حضرت فاطمه ی زهراء علیه السلام که اگر حضرت علی امیر المومنین علیه السلام نبود، کفوی برای آن حضرت پیدا نمی شد! البته این مسئله تا حدودی وارونه هم بیان شده است آنچنان که وقتی ما می خواهیم از غیبت حضرت یوسف زهرا سلام الله علیهم نیز بگوییم، باز هم متوجه نمی شویم که آیا ما باید بدنبال یوسف زهراء است که بگردیم؟ یا حتی زهراءِ یوسف سلام الله علیها را هم نمی شناسیم و معرفت بدو نداریم و بلکه نمی توانیم هم این معرفت را به انواع دلایل و بلکه هم بدلایل روحی و روانی کسب کنیم آنچنان که متوجه مسئله هم نشده ایم که این یعنی چه که حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها خود انسان کامل هم تشریف دارند و از دامان او است که ائمه ی اطهار قیام می فرمایند و همسرش امیر المومنین علی ابن ابیطالب است و پدر بزرگوارش حضرت رسول گرامی اسلام محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم است و دخترش زینب کبری علیه السلام است!

      یک مسائل تطبیقی ای هستند که با هم وجه اشتراک هم پیدا می کنند حتی در ادیان مختلف غیر اسلامی و اسلامی، ولی این کجا و اینکه مسئله ی ملتین را مطرح کردن که دو ملت اسلام و کفر هم داشته باشیم که از جمله داعش و صهیونیسم هم چقدر با هم وجه اشتراک دارند و از جمله هم چطور صهیونیستها می خواهند فلسطینیان را کافر هم وانمود کرده و خود را مظلوم هم جلوه دهند تا آنجا که آن رئیس جمهور آمریکایی هم بگوید من هم صهیونیستم و آن دیگر رئیس جمهور هم اظهار دارد که اصلا ما خودمان هم داعش را درست کردیم و .... مطلوب است یافتن مقدار بی نظمی و آنتروپی ایالات متحده چند ملیتی و بلکه حتی چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و قلوب زمینی و آسمانی و حالات خلائی را که از آنها باید هم میل کرد بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

      ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ ‎﴿التحریم: ١٠﴾‏

       

      67 حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّیْسَابُورِیُّ الْعَطَّارُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ‌ قُلْتُ لِلرِّضَا(ع)یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنِ الشَّجَرَةِ الَّتِی أَکَلَ مِنْهَا آدَمُ وَ حَوَّاءُ مَا کَانَتْ فَقَدِ اخْتَلَفَ النَّاسُ فِیهَا فَمِنْهُمْ مَنْ یَرْوِی أَنَّهَا الْحِنْطَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَرْوِی أَنَّهَا الْعِنَبُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَرْوِی أَنَّهَا شَجَرَةُ الْحَسَدِ فَقَالَ(ع)کُلُّ ذَلِکَ حَقٌّ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى هَذِهِ الْوُجُوهِ عَلَى اخْتِلَافِهَا فَقَالَ یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَجَرَةَ الْجَنَّةِ تَحْمِلُ أَنْوَاعاً فَکَانَتْ شَجَرَةُ الْحِنْطَةِ وَ فِیهَا عِنَبٌ وَ لَیْسَتْ کَشَجَرَةِ الدُّنْیَا وَ إِنَّ آدَمَ(ع)لَمَّا أَکْرَمَهُ اللَّهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ بِإِسْجَادِ مَلَائِکَتِهِ وَ بِإِدْخَالِهِ الْجَنَّةَ قَالَ فِی نَفْسِهِ هَلْ خَلَقَ اللَّهُ بَشَراً أَفْضَلَ مِنِّی فَعَلِمَ اللَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ مَا وَقَعَ فِی نَفْسِهِ فَنَادَاهُ ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا آدَمُ وَ انْظُرْ إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَرَفَعَ آدَمُ رَأْسَهُ فَنَظَرَ إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَوَجَدَ عَلَیْهِ مَکْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ(ص)وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ(ع)أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَالَ آدَمُ(ع)یَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ هَؤُلَاءِ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ وَ هُمْ خَیْرٌ مِنْکَ وَ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِی وَ لَوْ لَا هُمْ مَا خَلَقْتُکَ وَ لَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ فَإِیَّاکَ أَنْ تَنْظُرَ إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الْحَسَدِ فَأُخْرِجَکَ عَنْ جِوَارِی فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الْحَسَدِ وَ تَمَنَّى مَنْزِلَتَهُمْ فَتَسَلَّطَ عَلَیْهِ الشَّیْطَانُ حَتَّى أَکَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی نُهِیَ عَنْهَا وَ تَسَلَّطَ عَلَى حَوَّاءَ لِنَظَرِهَا إِلَى فَاطِمَةَ(ع)بِعَیْنِ الْحَسَدِ حَتَّى أَکَلَتْ مِنَ الشَّجَرَةِ کَمَا أَکَلَ آدَمُ(ع)فَأَخْرَجَهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ جَنَّتِهِ فَأَهْبَطَهُمَا عَنْ جِوَارِهِ إِلَى الْأَرْضِ‌

      http://lib.eshia.ir/86808/1/307

       

      یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما

       

      آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست

      عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

       

      بعضی از شاگردان و دانشجویان و طلبه ها داشتند با چند تا طلبه های دیگری که از حوزه های طالبان تشریف آورده بودند حوزه ی علمه ی شیعیان و اتفاقاً شیعه هم شده بودند، بحث می کردند؛ و یکی از طالبان سابق فرمودند که این اشتباه هم هست که شما بفرمایید طالبان را اصلا آمریکاییها ساخته اند. این که نمی شود. مثل این است که بفرمایید مثلاً  هاری کریشناها را هم آمریکاییها ساخته اند. اینطوریها هم نیست! خلاصه این بحث بالا گرفت ولی ما اینجا نمی خواهیم هم وارد آن شویم.

      مسئله ی ما اینجا بیشتر در دو کلمه عرض کنم و خیلی طفره نروم که قبلاً دیر هم هست. مسئله این است که حضرت ولی عصر همچون پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب و حضرت فاطمه علیهم السلام برای همه ی اعصار بشری هستند که انسانها می توانند از آنها درسها بگیرند. ولی خوب، همان زندگی آنها نیز با اینکه مثل بقیه ی زندگیهای شاگرد و دانشجو و طلبه هم بنظر می رسد که مملو از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف ولی سرتاسر مملو از معجزات ملکوتی هم هست. ولی این از دیدگاه بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی محض و نه قلوب ملکوتی آسمانی هم قابل تحلیل نیست.

      مثلاً این بحث را می شود از یک دیدگاه ملکوتی وارد شد و جواب داد که اصلا کی گفته است که فرض بفرمایید حضرت نوح علی نبینا علیه السلام هم همسرش کافر بوده است، آنطور که یحتمل بعضی اشکال هم کنند که در تورات یا انجیل هم اصلا چنین چیزی نیامده است. موضوع این است که مگر می شود حضرت نوح همراه همسرش هم مستضعفین عالم را بر کشتی نجات سوار کند و از دست استکبار نجات هم داده و به ساحل امن هم برساند، ولی باز هم گیر همان همسر کافرش دوباره افتاده باشد؟! یعنی توانسته است مستضعفین را نجات داده ولی خودش باز هم گرفتار همان کفر زنش است؟! آیا چنین چیزی می شود؟ اینجا است که باید توجه هم داشت که این مسئله خیلی هم یحتمل درست نباشد که بشر فقط یک بار زندگی می کند و برای این کار هم وقت ندارد که یک بار تجربه کسب کند و بار دیگر هم از تجربه هایش استفاده برد. اگر همینطور بود، دیگر اظهار هم نمی شد که بابا برای چی است که خودت را تحریم هم کرده ای در صورتی که خدا این کار را برایت حلال هم کرده است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿التحریم: ١﴾‏ حالا این بماند که اصلا مسئله هم چیست چرا که ما نمی خواهیم وارد آن هم شویم؛ ولی بالاخره انسان ممکن است یک جور فکر کند، ولی امر الهی جور دیگری هم باشد!

      این را ما صراحتاً هم می بینیم این روزها که بعضی اصلا با اصل حجاب هم مشکل دارند هر چند که قانون حجاب هم داریم. مسئله اینجا چیست؟ یحتمل وقتی قانون اجبار کند که حجاب را باید رعایت کرد، همه و همه هم چنین کنند. ولی اگر همچون کشورهای غربی هم بی حجابی رواج داشته باشد، آنگاه زن با حجاب را هم حتی مجبورش کنند که لااقل چادرش را برداشته و با حجابی مثل مانتو و روسری هم در اجتماع حاضر شود.

      و اما حتی یحتمل استکبار صهیونیستی مستهجنات را هم در سطح جهانی ترویج کنند، ولی حتی همسر حضرت نوح علی نبیینا علیه السلام هم جرات نداشته باشد که حجابش را درست رعایت نکند چرا که سرویسهای اطلاعاتی تحت فرمان حضرت نوح نیز بدو چنین اجازه ای را ندهند! حالا نمی گوییم مجبورش هم می کنند که چادر سر کند، ولی یحتمل دیگر اجازه هم نداشته باشد که نیمه لخت کنار دریا هم برود چرا که بالاخره همسر حضرت نوح علی نبینا علیه السلام هم هست دیگر. عرض بنده یحقیر این است که یک سری باید نهفته باشد در مسئله ی ولایت حضرت زهرا و امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیهم که حتی مومنین از شیعیان ایشان را نیز اینطور وادار به رعایت تقوا و ورع و حجاب چادر و امثالهم نیز می کند و بلکه گوشه ی چادر حضرتزهرا را هم رها نمی کنند تا جایی که برای دفاع از آن حضرت و امام زمان عجل الله فرجه الشریف تا پای جان هم می ایستند و شهادت هم می دهند و .... بعضی یحتمل اینجا اشکال هم کنند که اصلا ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی به حضرت زهرا سلام الله علیها هم مربوط می شود؟ همه ی دعوا سر این است که آیا چطور هم باید بر ضد کفر و شرک و نفاق نیز تبلیغ کرده و بلکه بر علیه اش جهاد اکبر هم کرده و در صورتی که اصل ماجرا هم از اول تا آخر همین است دیگر. همه ی عالم را هم که بگردیم مثل حضرت زهرا سلام الله علیها سیدة النساء العالمین حوریة الانسیة را نمی توانیم پیدا کنیم. و لذا مسئله ی ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم اینجا است کانه خورشید پشت ابر مانده است؛ ولی عدم ظهور ایشان هم می تواند فجایعی را در جامعه های بشری ببار آورد که غیر قابل جبران است آنچنان که یحتمل ما را بجای توحید به آیات اللهی های غیر قابل دسترس هم دچار کند، و بلکه بجای اینکه مردم را از کفرشان دربیاورد بیشتر هم توی طاغوت و کفرشان بیاندازند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      الم ‎﴿١﴾‏ غُلِبَتِ الرُّومُ ‎﴿٢﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

      ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

       

      درباره‌ی تبریز و آذربایجان، سخن تمجیدآمیز کم نیست، ما هم در دیدارهای سالیانه‌ای که با شما داشته‌ایم، مکرّر در این زمینه صحبت کرده‌ایم. درباره‌ی شهیدان هم آنچه امروز در این جلسه امام‌جمعه‌ی محترم و فرمانده محترم سپاه گفتند، بسیار خوب و کامل بود؛ همه‌ی توصیه‌هایی را که ما میخواهیم عرض کنیم و معمولاً میگوییم، بحمدالله آقایان توجّه داشتند و خیلی‌هایش را اقدام کرده‌اید. من همین اندازه عرض بکنم که یکی از وظایف ما این است که متوجّه به «خود»، به «خودی خود»، باشیم. ملّت ایران هویّت خود را بایستی فراموش نکند؛ اگر هویّت خود را فراموش کرد، ضربه خواهد خورد، سیلی خواهد خورد، عقب خواهد ماند. خدای متعال برای کسانی که یاد او را فراموش کردند میفرماید: نَسُوا اللَهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم؛(۲) آنها خدا را فراموش کردند، خدا هم آنها را از خودشان غافل کرد و مبتلا به فراموشی از خودشان کرد. این نشان‌دهنده‌ی آن است که توجّه به خود، هویّت خود، خصوصیّات خود، برای شخص، برای هر ملّت، برای هر مجموعه یک امر لازمی است.

       

      منظور ما از این آیات مبارکه ی ذیل بیشتر غلبت الروم است؛ ولی در عین حال لغت غلبت را که جستجو بفرمایید، کماکان این آیات مبارکه ی سوره های بقره و مومنون را علاوه بر سوره روم نیز داریم:

      فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٩﴾‏

      قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ‎﴿المؤمنون: ١٠٦﴾‏

      غُلِبَتِ الرُّومُ ‎﴿الروم: ٢﴾‏

      رئیس جمهور آمریکا بنده در زیرنویسها می خواندم که وقتی بعد از طوفان الاقصی به فلسطین اشغالی رفته بوده به اسرائیلیهای صهیونیست گفته است که شما اشتباه ما را آنطور که در یازده سپتامبر کردیم، نکنید؛ یازده سپتامبر را طالبان و القاعده کردند یا بلکه طالبان و القاعده را هم خودتان درست کردید همانطوری که داعش را هم خودتان درست کردید؟ همه اش کار خودتان است که. چرا همه چیز را فراموش هم می کنید؟ بعد قریب به بیست سال هم به کشور افغانستان حمله کردید و اشغالش کردید و هر کار دلتان خواست هم کردید و آنگاه ول کردید کشور و مردمش را به حال خودشان و رفتید. حالا می گوید شما هم همین اشتباه ما را نکنید ای صهیونیستها و بلکه از ما هم یاد بگیرید! یکی نیست به این بابا بفرماید که پدر جان، حالا به افغانستان برای یازده سپتامبر حمله هم کردید؛ ولی دیگر با عراق چه کار داشتید که هنوز هم آنرا اشغال کرده اید؟! بمب اتمی داشت آنطور که به دروغ هم گفتید چنین است؟

      علاوه بر این، این مسئله ی مهم را هم در نظر بگیرید که سه رئیس دانشگاه های پنسیلوانیا و هاروارد و انستیتو تکنولوژی ماساچوست (ام آی تی) را هم کنگره آمریکا بازخواست کرده اند که نکند یک وقت ضد صهیونیست و ضد یهود هم باشند و بلکه گویا اقل کم رئیس دانشگاه پنسیلوانیا را وادار به بازنشستگی کرده اند. این یک مسئله ی مهمی است چرا که واقعاً هم بسیاری از اساتید دانشگاه های آمریکا یهودی هستند یا مثل همین رئیس جمهورشان هم حتی از یهودیان خیلی هم دفاع می کنند چرا که اصلا نانشان هم در همین است! یک عزیزی می فرمودند که این روءسای دانشگاه ها را که برای تفتیش عقاید و انگیزاسیون برده اند کنگره، بعد از اینکه بیرون آمده اند مثل گالیله که با پایش یک دایره کشید و اظهار داشت که بالاخره زمین گرد است؛ اینها هم خودشان می دانند که مشکل صهیونیزم از کجا است که دارد آب می خورد و اصل مسئله هم چیست. آیا با این گونه انگیزاسیونها بدنبال بیشتر بلا آوردن به سر فلسطینیان هم هستند؟ آیا دیگر بلایی هم هست که به سرشان نیاورده باشند؟

      ولی اینجا این مسئله هم مطرح است که بعضی یحتمل اشکال هم می فرمایند که خوب حالا اول رومیها از فارسها مثلاً شکست خورده اند و بعد هم دوباره بعد از چند سال فارسها از رومیها شکست می خورند. ولی مسئله چیست؟ اینها از دست هم عصبانی هم هستند و عصبیتشان را بر سر هم در می آورند؟ حالا فرض بفرمایید که بر رومیها و فارسها، عربها و مغولها و یونانیهای زمان اسکندر علاوه بر لشکر کشیها کوروش کبیر را هم حتی اضافه کنید که هر که هم از راه می رسد می خواهد عصبیت و عصبانیتش را بر سر دیگری درآورد و بلکه از حاشیه به متن هم بیاید و .... و تاریخ پر هم هست از این نوع عصبیتها. خوب، به ما چه؟ حتی بعضی تا آنجا هم اشکال می فرمایند که اصلا صهیونیسم و مظلومیت فلسطینیها هم به ما چه؟ شما حتی وقتی دارید شاهنامه ی فردوسی را هم که مطالعه می کنید، بعضی اشکال هم می فرمایند که اصلا تعریفها و تمجیدهایی را که بنظم هم حکیم ابوالقاسم فردوسی در مورد حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام در اول کتاب دارد را بعدها وارد کرده اند و جزو کتاب نیست! یکی نیست به اینها بفرماید که لابد اسامی ابوالقاسم یا حتی فردوسی را هم بعدها بر روی این حکیم گذاشته اند؟! یعنی بعضیها که در جحودی خودشان هم مانده اند را هر کاری کنید، همان حرف کفر خودشان را می زنند و بلکه از صهیونیستها هم بدترند! در توهماتشان گیر کرده اند ولی همه چیز را هم به شاهنشاه آریامهر نسبت می دهند و بلکه نهایتاً هم وانمود می کنند که خود او است که باید همین شاهنشاه آریامهر باشد هر چند که حقش را هم خورده اند و ....

      ولی واقعاً هم یک مسئله ی مهمی را داریم که بتوان در برابر خشم و غضب و عصبانیت دشمن هم آنچنان مقاومتی هم کرد که او غالب تهی کرده و وادار به عقب نشینی هم کند. مثلاً دکتر مصدق هم آیا توانست چنین کاری کند یا بر علیه اش آمریکا و انگلیس براحتی هم کودتا کردند و شاه برگشت؟! مسئله ی دیگر آن فرعونیتی هم هست که مدعی است فرعون ما واقعاً هم همان خود حضرت خدایی است که برای شما حتی قابل درک هم نیست چرا او واقعاً هم خدا است. مثلاً می فرماید لرد شیطانیا هم یک آواتاری است از حضرت فرعون همراه معشوقه ی معروفش که مظهر عشق و محبت همین حضرت فرعون و همین معروفترین معشوقه اش هم هستند؛ و لذا بلکه همین هم نشان می دهد که چطور حضرت آدم نیز نزد ما است؛ توهمات است دیگر! بله؟! یکی شاه پرست است و دیگری فرعون پرست؛ و حالا تو هم بیا و سعی کن به اینها توحید را بلکه توانستی بیاموز!

      نکته اینجا این است که مظهر آن محبت و بلکه حب و بغض توحیدی را خود حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب و ائمه ی معصومین علیهم السلام و بالاتر از همه خود حضرت زهرا سلام الله علیها به بشریت آموختند. هر چند هم که آیا نطفه ای هم بسته نشده بود و آن طفل معصوم هم سقط نشد؟ همانطوری که خبرش هم این روزها می رسد که چطور ظالمینی حین جنگها و غیر آنها کودکانی را به دیوار هم کوبیدند که نکند یک آیت اللهی یا حتی یک امام خمینی دیگری هم شود. این درست است که از کوزه همان تراود که در او است. ولی یک وقت هست که با اینکه حتی کوزه را پر از گلاب هم کرده ایم، لجنی که آنرا احاطه کرده است بر گلاب غلبه کرده و دیگر حتی گلاب هم در کوزه باقی نمی گذارد. یعنی یک وقت هست که اقیانوسی باتلاقی از لجن هم ممکن است در کوزه ی گلاب رخنه کند و محتوای آنرا از بین ببرد. ولی یک وقت دیگر هست که اینطور نیست. و بلکه در ظاهر است که بنظر می رسد که یک کوزه ای از گلاب هم داریم و این در حالی است که واقعاً این کوزه به یک اقیانوسی از گلاب هم متصل است که در مقابل حتی اقیانوسی از لجن هم اگر واقع شود بر آن غلبه می تواند کند. مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ‎﴿الرحمن: ١٩﴾‏. از این قبیل است که وقتی انبیاء و اولیاء دست به دعا بردارند که خدا مریضی را شفا دهد و بلکه حتی مرده ای را هم زنده کند، خدا دعای آنها را اجابت می کند چرا که آن نور الهی آنچنان هم بر مرده اثر می کند که حتی از خواب مرگ هم برمی خیزد. ولی اشتباهی که معمولاً رخ می دهد این است که یحتمل کوزه ای که فقط ظاهرش بنظر می رسد که بویی از گلاب آیا چطور هم بدان رسیده است، می خواهد خود را بجای اقیانوسی از گلاب هم جا زده و بلکه وانمود هم کند که می تواند اقیانوسی از لجن را هم بخشکاند؛ و. حال آنکه این شدنی هم نیست و فقط طرف دارد عوام فریبی هم می کند.

      مسئله را وقتی که ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را بخواهیم فرض بفرمایید به پزشکی هم کاربردی کنیم است که متوجه می شویم آیا واقعاً هم چقدر خورشید وجودی هم لازم است به آبهای دریاها و اقیانوسها تابیده تا حتی آبهای شور و تلخ را هم تبدیل به آبهای شیرین و گوارا و بلکه کوزه کوزه پر از گلابهای گوارا هم کند. معمولاً تشخیص شوری و تلخی از شیرینی و گوارایی آنقدر هم مشکلزا می شود که حتی پزشک را هم یحتمل به اشتباه می اندازد که آیا این غده های سرطانی هم از کجا آمده اند؟ و حالا یا باید چرک خشک کن و آنتی بیوتیکهای گوناگون باید تجویز شود، یا شیمی درمانی و رادیو داروهای قویتری هم لازم است یا حتی حراحی نیاز است و .... ولی خوب، آنجایی هم که می فرمایند بابا همه اش در ملکوت اعلا هم سیر نفرمایید که آنوقت وقتی پایین آمدید و سعی هم کردید که قلوب زمینی آلوده شده را نیز درمان کنید، حتی ریاضی فیزیک مسئله را هم دیگر نتوانید درک کنید و از بقیه ی عالم کمونیست و ضد کمونیست هم عقب مانده و بلکه باید بدوید درسها هم یاد بگیرید. می فرماید: یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ‎﴿یوسف: ٣٩﴾‏.

      و لذا یحتمل هم خوب است به مادولای رویه های ک3 نیز کمی بپردازیم و ببینیم این مقاله ی آنالز اف ماتماتیک نیز چه می فرماید:

      Compact moduli of K3 surfaces

      Pages 727-789 by Valery Alexeev, Philip Engel

      https://arxiv.org/abs/2101.12186

      https://arxiv.org/abs/2110.13834

      و نکته ی دیگر این است که یک صبری را هم مسئله نیازمند است که وقتی بحرینی را که مملو از آبهای شور و تلخ و حتی لجن آلود باتلاقی و شیرین و گوارا را داریم و نتوانستیم هم آنها را درست از هم جدا کنیم و بلکه منظریه ی مورد بحث را دریابیم، یک مرتبه دست به انواع تسلیحات نظامی و کشتار جمعی بمب و موشک هم نبرده که همه ی عالم را بمباران هم کنیم چرا که عصبیت و خشم دشمن هم چنین اقتضا می کند. الکترومغناطیسم نسبیتی و بلکه نسبیت عام مسئله را درست هم دریافتن که گرانش کوانتومی و حتی شبکه های تانسوری مربوط به هندسه ی مسئله را یافتن یحتمل کار هم می برد آنچنان که شاگرد و دانشجو و طلبه وسط کربلا هم ایستاده است و مایل هم هست از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند و حتی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی اش را هم با خود آورده است تا بلکه یک چای دبشی هم دورهمی با همه و همه بتوان نوشید و .... البته اگر طرف درست هم بتواند از مستی اش بدر آید. یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُم بِسُکَارَىٰ وَلَـٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ‎﴿الحج: ٢﴾ بالاخره هر کسی هم خیلی سعی کند خدا و پیغمبر و امامش را دریابد و بلکه خودس و همان بغل دستی اش را که خیلی هم دوستش دارد را هم ضایع نکند! بنده ی حقیر که می دانم مملو از گناهانم و حالا حالاها هر چه استغفار هم کنم، هنوز کم است. ما کجا و زیارتنامه های حضرت زهرا و ائمه ی اطهار علیهم السلام و دعاهایی مثل دعاهای کمیل و ابوحمزه ثمالی و مناجات خمس عشره و مناجات شعبانیه و مناجات حضرت امیر در کوفه و ... اینها کجا؟ خدا خودش از سر تقصیر بنده ی حقیر گنه کار سر تا پا تقصیر هم ان شاء الله بگذرد و عاقبت بخیری برای همه ی مسلمین و مسلمات باشد و دعاهای خیر آنها را مستجاب کند و کل بشریت را از دست این کافرین و مشرکین و منافقین بدتر از شمر و یزید هم نجات دهد و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      1. إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ‎﴿آل عمران: ١٩﴾‏

      2. وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‎﴿آل عمران: ٨٥﴾‏

      3. حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَٰلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿المائدة: ٣﴾‏

      4. فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کَذَٰلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ ‎﴿الأنعام: ١٢٥﴾‏

      5. یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ یَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن یَتُوبُوا یَکُ خَیْرًا لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ‎﴿التوبة: ٧٤﴾‏

      6. أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُولَـٰئِکَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‎﴿الزمر: ٢٢﴾‏

      7. یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُم بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿الحجرات: ١٧﴾‏

      8. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَىٰ إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الصف: ٧﴾‏

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۲۱نماهنگ | حقیقت یک رژیم نژادپرست

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «رژیم صهیونیستی مظهر تبعیض نژادی است. صهیونیست‌ها خودشان را نژاد برتری میدانند و آحاد بشر را ــ انواع و اقسام بشر را که غیر صهیونیست و غیر یهودی هستند ــ از نژاد پَست به حساب می‌آورند؛ برای همین است که وقتی مثلاً چند هزار کودک را در ظرف چند روز به قتل میرسانند، احساسِ ناراحتیِ وجدان نمیکنند و مثل این است که چند هزار حیوان را مثلاً‌ از بین برده‌اند! حقیقت صهیونیست‌ها این است... رئیس‌جمهور آمریکا، صدر اعظم آلمان، رئیس‌جمهور فرانسه، نخست‌وزیر انگلیس، از یک چنین موجودی و از یک چنین هویّتی دارند دفاع میکنند و به او کمک میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مسئله‌ی تبعیض نژادی که امروز یکی از مسائل مهمّ دنیا است و چشم بشر باز شده و تبعیض نژادی یکی از نفرت‌انگیزترین عقاید و گرایشها است، [ولی] ‌همه‌ی این آقایانِ معروف معتقد به تبعیض نژادی هستند و هیچ مخالفتی با تبعیض نژادی ندارند؛ وَالّا اگر مخالف بودند، این باید در عملکردشان در مورد قضیّه‌ی غزّه و فلسطین خودش را نشان میداد. مردم اروپا و مردم آمریکا و ملّتها باید تکلیف خودشان را با این وضعیّت روشن کنند، معلوم کنند که واقعاً آنها هم مثل سرانشان طرف‌دار تبعیض نژادی‌اند [یا نه]؛ اگر نیستند، موضع خودشان را مشخّص بکنند.» ۱۴۰۲/۰۸/۲۸
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «حقیقت یک رژیم نژادپرست» را منتشر میکند.

       بیانات رهبر انقلاب که در این فیلم مشاهده میکنید:
      «خلاصه‌ی این ماجرا آن است که یک کشور مستقل و دارای شناسنامه‌ی روشنِ تاریخی به نام «فلسطین»، بر اساس یک توطئه‌ی وحشتناک غربی با سردمداری انگلیس در دهه‌ی ۴۰ قرن بیستم، از ملت آن، غصب و به زور سلاح و کشتار و فریب، به جماعتی که عمدتاً از کشورهای اروپائی مهاجرت داده شده‌اند، واگذار گردیده است.» ۱۳۹۱/۰۶/۰۹

      «چرا؟ چون آن جماعتی که از اطراف دنیا جمع کردند، از یک نژادند؛ نژاد اسرائیلی، نژاد یهودی! یعنی یک حرکت نژادگرایانه زشت که هر جای دنیا به‌وسیله هر کسی در ابعاد کوچکتر از این پیش می‌آمد، مایه ننگ و سرافکندگی بود؛ اما این را در ابعاد یک کشور به‌وجود آوردند. چه کسی به‌وجود آورد؟ در حقیقت انگلیس؛ بعد هم آمریکا.» ۱۳۷۸/۱۰/۱۰

      «امّا دروغگویان مدّعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیّه‌ی اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این‌همه جنایت در فلسطین مُهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمیکنند بلکه به گرگ‌ خونخوار کمک هم میکنند.» ۱۴۰۱/۰۲/۰۹

      «صریحاً در رسانه‌هایشان اظهار تأسّف میکنند که این دفعه جنگ در خاورمیانه نیست، در اروپا است. یعنی اگر جنگ و خونریزی و برادرکشی در خاورمیانه ــ البتّه در مناطق به قول آنها خاورمیانه ــ و در اینجاها باشد اشکال ندارد [امّا] در اروپا که باشد اشکال دارد. این نژادپرستی به این وضوح، به این روشنی! صریحاً این جور حرف میزنند، صریحاً این جور اظهار میکنند.» ۱۴۰۱/۰۱/۰۱

      «این درس بزرگی است که در قضایای دنیای اسلام و در رأس آن قضیّه‌ی فلسطین، به این قدرتهای نژادپرست و معاند نمیتوان و نباید تکیه کرد؛ تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، میتوان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله‌ی فلسطین را حل کرد.» ۱۴۰۱/۰۲/۰۹

      برچسب‌ها: رژیم صهیونیستی؛ فلسطین؛ عملیات طوفان‌الاقصیٰ؛ غزه؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54606

       

      1402/9/20

      هدیه جنایتکار

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در قضیّه بعد از عملیات طوفان الأقصی، آمریکا شریک جرم قطعی جنایت‌کاران است؛  در این جنایت، دست آمریکا تا ‌مِرفق در خون مظلومان و کودکان و بیماران و زنها و مانند اینها داخل شده و آلوده است؛ آمریکا است که دارد مدیریّت میکند‌.‌.. اگر حمایت و پشتیبانی‌های تسلیحاتی آمریکا نبود، دولت فاسد جعلی دروغین رژیم صهیونیستی در همان هفته‌ی اوّل بعد از ‌عمیات طوفان الأقصی از بین رفته بود، بَرافتاده بود.‌‌» ۳ و ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، مجموعه لوح «هدیه جنایتکار» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54597

       

      بایدن: من یک صهیونیست هستم!

      https://www.mehrnews.com/news/5965614

       

      The Times of Israel

      'I am a Zionist,' says Biden at Hanukkah event, promises continued military assistance to Israel

       

      Fox News

      President Biden tells crowd 'I am a Zionist' at Hanukkah ceremony, condemns silence on antisemitism

       

      Politico

      'I'm a Zionist': Biden reaffirms support for Israel

       

      بایدن و آمریکاییها، تا بن دندان صهیونیستها را مسلح می کنند و تسلیحات نظامیشان می هند تا هر چه صهیونیستها خواستند جنایت کرده و بر سر فلسطینیها بیاورند؛ و آنگاه می گوید یک وقت نکند که یهودی ستیزی کسی کندها. دارد هر چه جنایت در عالم است دارد بر سر فلسطینیهای مظلوم می آورد، و آنگاه از یهودی ستیزی هم می ترساند! خود بایدن هم که صراحتاً اظهار می دارد صهیونیست است. توی کفرش مانده است و همه را هم می خواهد بکفر خودش بکشاند و همدست خودش کند و در قعر جهنم مثل خودش اندازد. کیف هم می کند! تو یک وقت مسلمان نشویها! که همه ی اسلام را هم به گند می کشانی. همه ی عصبیت ات را نگه دار که در جناح کفر و شرک و صهیونیسم بر دشمنت پیروز شوی، ولی تو را به علی هم اسلام نیاور یک وقت. بنده ی حقیر فکر می کردم مشکل از من است که غرق در گناهانم هستم و هستم؛ و لذا بلد نیستم به اسلام دعوت کنم. نه بابا؛ اینها اصلا آخرین دغدغه شان هم اسلام نیست و بلکه در شرک و کفر خود هم مرده اند؛ و آنگاه با اسلام هم می خواهند وارد دعوا شوند. بنده ی حقیر یک بار دیگر فکر کنم بهتر است ده صفحه ی مربوط به آیه ی مبارکه 186 سوره بقرة و روایات وارده اش را بخوانم

      وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ‎﴿البقرة: ١٨٦﴾‏

      که چطور می شود که دعا مستجاب نمی شود وقتی ممکن الوجودی دارد به واجب الوجود دعا می کند که دعایش را مستجاب کند. اجابت دعا وقتی است که دارید یک امر موجبه ای را و نه حتی یک امر سلبی را از واجب الوجود می طلبید. این چه کار دارد به اینکه ممکن الوجودهایی در شرک و نفاق و کفرشان مانده باشند و اصلا ندانند دعا به واجب الوجود هم یعنی چه و بلکه در ظلمات و سیاه چاله هایی هم که در آنها گیر کرده اند و برای دیگران ساخته اند، بیافتند از روی نژاد پرستی و ... به جان دیگران که این شمائید که واجب الوجود را نمی شناسید و بلکه بلد هم نیستید چطور به حضرت حق دعا هم کنید! باز هم دعا کنید، بلکه این جو بایدن بالاخره قبل از اینکه بمیرد از کفرش بیرون آمد و مثل ترامپ تا آخرش در صهیونیسم و یزیدیت خودش نماند. خدا لعنتشان کند که با این ریاست هایشان یک کشور و بلکه جهانی و حتی چندین چهان را هم مایلند که بکفر بکشانند اگر حتی همین فلسطینیهای مظلوم و مقاومت هم نبودند که جلویشان بایستند و ...! اتفاقاً یک فیلمی کلیپی یک دقیقه و سی و چهار ثانیه ای هم گذاشته بود شان کارول در بلاگش راجع به مکانیک کوانتوم و چند جهانی که درست هم پخش نمی شود و لذا نتوانستم ببینم. در این پستِ بلاگش هم هست:

      https://www.preposterousuniverse.com/blog/2023/11/27/new-course-

      the-many-hidden-worlds-of-quantum-mechanics/

      راستی یک نکته ای راجع به "هست" و "است" هست که نمی دانم چرا فکر می کنم بهتر است اگر می فرمایید: هم هست. بهتر است از اینکه بفرمایید: هم است! غیر از این است؟! لا اله الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

      وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ٣٠﴾‏

      وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾‏

       

      از سخنان معصومین گلچینی از سخنان گوهربار فاطمه اطهر(س):

      «شیعَتُنا مِنْ خِیارِ أهْلِ الْجَنَّةِ وَکُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالی اَوْلیائِنا وَ مُعادی أعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.»

      (بحارالانوار، ج 68، ص 155.)

      شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان که دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهائی که با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.

      https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/6777/81058

       

      202 ـ ومن کلام له (علیه السلام)سیاسی

      روی عنه أنه قاله عند دفن سیدة النساء فاطمة(علیها السلام)، کالمناجی به رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) عند قبره

      الشّکوى من ظلم الأمّة

      السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ عَنِّی، وَعَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ، وَالسَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بِکَ! قَلَّ، یَا رَسُولَ اللهِ، عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی، وَرَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی، إِلاَّ أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ، وَفَادِحِ مُصِیبَتِکَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ، وَفَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَصَدْرِی نَفْسُکَ. «فَإِنَّاللهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ». فَلَقَدْ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ، وَأُخِذَتِ الرَّهِینَةُ! أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ، وَأَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ یَخْتَارَ اللهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ بِهَا مُقِیمٌ. وَسَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ، وَاسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ; هذَا وَلَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ، وَلَمْ یَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ، وَالسَّلاَمُ عَلَیْکُمَا سَلاَمَ مُوَدِّع، لاَ قَال وَلاَ سَئِم، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَعَنْ مَلاَلَة، وَإِنْ أُقِمْ فَلاَعَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللهُ الصَّابِرِینَ.

      نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه محمد دشتی، ص 215

      http://lib.eshia.ir/26580/1/215

       

      بخش نخست توحید و صفات خداوند و هدف آفرینش‌

      «الْحَمْدُ للهِ عَلى ما انْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلى ما الْهَمَ وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَم ابْتَدَأها، وَ سُبُوغِ آلاء اسْداها، وَ تَمامِ مِنَن والاها!

      جَمَّ عَنِ الْاحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ امَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْادْراکِ ابَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لِاسْتِزادَتِها بِالشُّکْرِ لِاتِّصالِها وَ اسْتَحْمَدَ الَى الْخَلائِقِ بِاجْزالِها، وَ ثَنّى بِالنَّدْبِ الى امْثالِها.

      وَ اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شریکَ لَهُ، کَلِمَةً جَعَلَ الْاخْلاصَ تَأْویلَها وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ انارَ فِی الْفِکْرِ مَعْقُولَها.

      الْمُمْتَنِعُ مِنَ الْابْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْالْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاوْهامِ کَیْفِیَّتُهُ.

      ابْتَدَعَ الْاشْیاءَ لا مِنْ شَیْ‌ء کانَ قَبْلَها، وَ انْشَأَها بِلا احْتِذاءِ امْثِلَة امْتَثَلَها.

      زهرا علیه السلام برترین بانوی جهان، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، ص 151، 

      http://lib.eshia.ir/27588/1/151

       

      بَابُ جَوَامِعِ التَّوْحِیدِ

      1- مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى جَمِیعاً رَفَعَاهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‌ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع اسْتَنْهَضَ النَّاسَ فِی حَرْبِ مُعَاوِیَةَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ فَلَمَّا حَشَدَ النَّاسُ‌[1] قَامَ خَطِیباً فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی‌[2] لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ قُدْرَةٌ[3] بَانَ بِهَا مِنَ الْأَشْیَاءِ وَ بَانَتِ الْأَشْیَاءُ مِنْهُ فَلَیْسَتْ لَهُ صِفَةٌ تُنَالُ وَ لَا حَدٌّ تُضْرَبُ لَهُ فِیهِ الْأَمْثَالُ کَلَّ دُونَ صِفَاتِهِ‌[4] تَحْبِیرُ اللُّغَاتِ وَ ضَلَّ هُنَاکَ تَصَارِیفُ الصِّفَاتِ وَ حَارَ فِی مَلَکُوتِهِ‌[5] عَمِیقَاتُ مَذَاهِبِ التَّفْکِیرِ وَ انْقَطَعَ دُونَ الرُّسُوخِ فِی عِلْمِهِ جَوَامِعُ التَّفْسِیرِ وَ حَالَ دُونَ غَیْبِهِ الْمَکْنُونِ حُجُبٌ مِنَ الْغُیُوبِ‌[1] تَاهَتْ فِی أَدْنَى أَدَانِیهَا طَامِحَاتُ الْعُقُولِ فِی لَطِیفَاتِ الْأُمُورِ فَتَبَارَکَ اللَّهُ الَّذِی لَا یَبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ وَ تَعَالَى الَّذِی لَیْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَحْدُودٌ سُبْحَانَ الَّذِی لَیْسَ لَهُ أَوَّلٌ مُبْتَدَأٌ وَ لَا غَایَةٌ مُنْتَهًى وَ لَا آخِرٌ یَفْنَى سُبْحَانَهُ هُوَ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ وَ الْوَاصِفُونَ لَا یَبْلُغُونَ نَعْتَهُ وَ حَدَّ الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا عِنْدَ خَلْقِهِ إِبَانَةً لَهَا مِنْ شَبَهِهِ وَ إِبَانَةً لَهُ مِنْ شَبَهِهَا لَمْ یَحْلُلْ فِیهَا فَیُقَالَ هُوَ فِیهَا کَائِنٌ وَ لَمْ یَنْأَ عَنْهَا فَیُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْهَا فَیُقَالَ لَهُ أَیْنَ لَکِنَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَاطَ بِهَا عِلْمُهُ وَ أَتْقَنَهَا صُنْعُهُ وَ أَحْصَاهَا حِفْظُهُ لَمْ یَعْزُبْ عَنْهُ خَفِیَّاتُ غُیُوبِ الْهَوَاءِ وَ لَا غَوَامِضُ مَکْنُونِ ظُلَمِ الدُّجَى وَ لَا مَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى إِلَى الْأَرَضِینَ السُّفْلَى لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ مِنْهَا حَافِظٌ وَ رَقِیبٌ وَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ مِنْهَا بِشَیْ‌ءٍ مُحِیطٌ وَ الْمُحِیطُ بِمَا أَحَاطَ مِنْهَا الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَا یُغَیِّرُهُ صُرُوفُ الْأَزْمَانِ وَ لَا یَتَکَأَّدُهُ‌[2] صُنْعُ شَیْ‌ءٍ کَانَ إِنَّمَا قَالَ لِمَا شَاءَ کُنْ* فَکَانَ ابْتَدَعَ مَا خَلَقَ بِلَا مِثَالٍ سَبَقَ وَ لَا تَعَبٍ وَ لَا نَصَبٍ وَ کُلُّ صَانِعِ شَیْ‌ءٍ فَمِنْ شَیْ‌ءٍ صَنَعَ وَ اللَّهُ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ صَنَعَ مَا خَلَقَ وَ کُلُّ عَالِمٍ فَمِنْ بَعْدِ جَهْلٍ تَعَلَّمَ وَ اللَّهُ لَمْ یَجْهَلْ وَ لَمْ یَتَعَلَّمْ أَحَاطَ بِالْأَشْیَاءِ عِلْماً قَبْلَ کَوْنِهَا فَلَمْ یَزْدَدَ بِکَوْنِهَا عِلْماً عِلْمُهُ بِهَا قَبْلَ أَنْ یُکَوِّنَهَا کَعِلْمِهِ بَعْدَ تَکْوِینِهَا لَمْ یُکَوِّنْهَا لِتَشْدِیدِ سُلْطَانٍ وَ لَا خَوْفٍ مِنْ زَوَالٍ وَ لَا نُقْصَانٍ وَ لَا اسْتِعَانَةٍ عَلَى ضِدٍّ مُنَاوٍ وَ لَا نِدٍّ مُکَاثِرٍ وَ لَا شَرِیکٍ مُکَابِرٍ لَکِنْ خَلَائِقُ مَرْبُوبُونَ وَ عِبَادٌ دَاخِرُونَ‌[3] فَسُبْحَانَ الَّذِی لَا یَئُودُهُ خَلْقُ مَا ابْتَدَأَ وَ لَا تَدْبِیرُ مَا بَرَأَ وَ لَا مِنْ عَجْزٍ وَ لَا مِنْ فَتْرَةٍ بِمَا خَلَقَ اکْتَفَى عَلِمَ مَا خَلَقَ وَ خَلَقَ مَا عَلِمَ- لَا بِالتَّفْکِیرِ فِی عِلْمٍ حَادِثٍ أَصَابَ مَا خَلَقَ وَ لَا شُبْهَةٍ دَخَلَتْ عَلَیْهِ فِیمَا لَمْ یَخْلُقْ لَکِنْ قَضَاءٌ مُبْرَمٌ وَ عِلْمٌ مُحْکَمٌ وَ أَمْرٌ مُتْقَنٌ تَوَحَّدَ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ خَصَّ نَفْسَهُ بِالْوَحْدَانِیَّةِ وَ اسْتَخْلَصَ بِالْمَجْدِ وَ الثَّنَاءِ وَ تَفَرَّدَ بِالتَّوْحِیدِ وَ الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ وَ تَوَحَّدَ بِالتَّحْمِیدِ وَ تَمَجَّدَ بِالتَّمْجِیدِ وَ عَلَا عَنِ اتِّخَاذِ الْأَبْنَاءِ وَ تَطَهَّرَ وَ تَقَدَّسَ عَنْ مُلَامَسَةِ النِّسَاءِ وَ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ مُجَاوَرَةِ الشُّرَکَاءِ فَلَیْسَ لَهُ فِیمَا خَلَقَ ضِدٌّ وَ لَا لَهُ فِیمَا مَلَکَ نِدٌّ وَ لَمْ یَشْرَکْهُ فِی مُلْکِهِ أَحَدٌ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْمُبِیدُ لِلْأَبَدِ[1] وَ الْوَارِثُ لِلْأَمَدِ الَّذِی لَمْ یَزَلْ وَ لَا یَزَالُ وَحْدَانِیّاً أَزَلِیّاً قَبْلَ بَدْءِ الدُّهُورِ وَ بَعْدَ صُرُوفِ الْأُمُورِ الَّذِی لَا یَبِیدُ وَ لَا یَنْفَدُ بِذَلِکَ أَصِفُ رَبِّی فَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ عَظِیمٍ مَا أَعْظَمَهُ وَ مِنْ جَلِیلٍ مَا أَجَلَّهُ وَ مِنْ عَزِیزٍ مَا أَعَزَّهُ وَ تَعَالَى عَمَّا یَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً کَبِیراً.

      وَ هَذِهِ الْخُطْبَةُ مِنْ مَشْهُورَاتِ خُطَبِهِ ع حَتَّى لَقَدِ ابْتَذَلَهَا الْعَامَّةُ[2] وَ هِیَ کَافِیَةٌ لِمَنْ طَلَبَ عِلْمَ التَّوْحِیدِ إِذَا تَدَبَّرَهَا وَ فَهِمَ مَا فِیهَا فَلَوِ اجْتَمَعَ أَلْسِنَةُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَیْسَ فِیهَا لِسَانُ نَبِیٍّ عَلَى أَنْ یُبَیِّنُوا التَّوْحِیدَ بِمِثْلِ مَا أَتَى بِهِ بِأَبِی وَ أُمِّی مَا قَدَرُوا عَلَیْهِ وَ لَوْ لَا إِبَانَتُهُ ع مَا عَلِمَ النَّاسُ کَیْفَ یَسْلُکُونَ سَبِیلَ التَّوْحِیدِ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى قَوْلِهِ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ فَنَفَى بِقَوْلِهِ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَانَ مَعْنَى الْحُدُوثِ وَ کَیْفَ أَوْقَعَ عَلَى مَا أَحْدَثَهُ صِفَةَ الْخَلْقِ وَ الِاخْتِرَاعِ بِلَا أَصْلٍ وَ لَا مِثَالٍ نَفْیاً لِقَوْلِ مَنْ قَالَ إِنَّ الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا مُحْدَثَةٌ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَ إِبْطَالًا لِقَوْلِ الثَّنَوِیَّةِ الَّذِینَ زَعَمُوا أَنَّهُ لَا یُحْدِثُ شَیْئاً إِلَّا مِنْ أَصْلٍ وَ لَا یُدَبِّرُ إِلَّا بِاحْتِذَاءِ مِثَالٍ فَدَفَعَ ع بِقَوْلِهِ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ جَمِیعَ حُجَجِ الثَّنَوِیَّةِ وَ شُبَهِهِمْ لِأَنَّ أَکْثَرَ مَا یَعْتَمِدُ الثَّنَوِیَّةُ[3] فِی حُدُوثِ الْعَالَمِ أَنْ یَقُولُوا لَا یَخْلُو مِنْ أَنْ یَکُونَ الْخَالِقُ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ مِنْ شَیْ‌ءٍ أَوْ مِنْ لَا شَیْ‌ءٍ فَقَوْلُهُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ خَطَأٌ وَ قَوْلُهُمْ مِنْ لَا شَیْ‌ءٍ مُنَاقَضَةٌ وَ إِحَالَةٌ لِأَنَّ مِنْ تُوجِبُ شَیْئاً وَ لَا شَیْ‌ءٍ تَنْفِیهِ فَأَخْرَجَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع هَذِهِ اللَّفْظَةَ عَلَى أَبْلَغِ الْأَلْفَاظِ وَ أَصَحِّهَا فَقَالَ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ فَنَفَى مِنْ إِذْ کَانَتْ‌ تُوجِبُ شَیْئاً وَ نَفَى الشَّیْ‌ءَ إِذْ کَانَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ مَخْلُوقاً مُحْدَثاً لَا مِنْ أَصْلٍ أَحْدَثَهُ الْخَالِقُ کَمَا قَالَتِ الثَّنَوِیَّةُ إِنَّهُ خَلَقَ مِنْ أَصْلٍ قَدِیمٍ فَلَا یَکُونُ تَدْبِیرٌ إِلَّا بِاحْتِذَاءِ مِثَالٍ ثُمَّ قَوْلُهُ ع- لَیْسَتْ لَهُ صِفَةٌ تُنَالُ وَ لَا حَدٌّ تُضْرَبُ لَهُ فِیهِ الْأَمْثَالُ کَلَّ دُونَ صِفَاتِهِ تَحْبِیرُ اللُّغَاتِ فَنَفَى ع أَقَاوِیلَ الْمُشَبِّهَةِ حِینَ شَبَّهُوهُ بِالسَّبِیکَةِ وَ الْبِلَّوْرَةِ وَ غَیْرَ ذَلِکَ مِنْ أَقَاوِیلِهِمْ مِنَ الطُّولِ وَ الِاسْتِوَاءِ وَ قَوْلَهُمْ مَتَى مَا لَمْ تَعْقِدِ الْقُلُوبُ مِنْهُ عَلَى کَیْفِیَّةٍ وَ لَمْ تَرْجِعْ إِلَى إِثْبَاتِ هَیْئَةٍ لَمْ تَعْقِلْ شَیْئاً فَلَمْ تُثْبِتْ صَانِعاً فَفَسَّرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ وَاحِدٌ بِلَا کَیْفِیَّةٍ وَ أَنَّ الْقُلُوبَ تَعْرِفُهُ بِلَا تَصْوِیرٍ وَ لَا إِحَاطَةٍ ثُمَّ قَوْلُهُ ع الَّذِی لَا یَبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ وَ تَعَالَى الَّذِی لَیْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَحْدُودٌ ثُمَّ قَوْلُهُ ع لَمْ یَحْلُلْ فِی الْأَشْیَاءِ فَیُقَالَ هُوَ فِیهَا کَائِنٌ وَ لَمْ یَنْأَ عَنْهَا فَیُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ فَنَفَى ع بِهَاتَیْنِ الْکَلِمَتَیْنِ صِفَةَ الْأَعْرَاضِ وَ الْأَجْسَامِ لِأَنَّ مِنْ صِفَةِ الْأَجْسَامِ التَّبَاعُدَ وَ الْمُبَایَنَةَ وَ مِنْ صِفَةِ الْأَعْرَاضِ الْکَوْنَ فِی الْأَجْسَامِ بِالْحُلُولِ عَلَى غَیْرِ مُمَاسَّةٍ وَ مُبَایَنَةُ الْأَجْسَامِ عَلَى تَرَاخِی الْمَسَافَةِ ثُمَّ قَالَ ع لَکِنْ أَحَاطَ بِهَا عِلْمُهُ وَ أَتْقَنَهَا صُنْعُهُ أَیْ هُوَ فِی الْأَشْیَاءِ بِالْإِحَاطَةِ وَ التَّدْبِیرِ وَ عَلَى غَیْرِ مُلَامَسَةٍ.

      الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 1، ص 134

      http://lib.eshia.ir/11005/1/134

       

      باب کلیات توحید

      1-

      امام صادق (ع) فرمود: امیر المؤمنین (ع) براى مرتبه دوم مردم را بجنگ معاویه برانگیخت چون مردم انجمن گشتند بسخنرانى برخاست و فرمود: ستایش خداى راست که یگانه و یکتا و بى‌نیاز و تنهاست، بود او از چیزى نیست و آفرینشش از چیزى نبوده، تنها با قدرتى آفریده که بسبب آن از همه چیز جدا شده و همه چیز از او جدا گشته است، براى او صفتى که بدان توان رسید نباشد و حدى که براى آن مثل آورند نیست آرایش لغتها از توصیف او ناتوان و ستودنهاى گوناگون در آنجا گم گشته و حیران است: راههاى عمیق اندیشه نسبت بملکوت او سرگردان و تفاسیر جامع از نفوذ در علمش بریده گشته، پرده‌هاى ناپیدا نزد کنه پنهانش حایل شده و خردهاى تند رو نسبت بمطالب دقیق در نزدیکترین درجاتش گم گشته، پر برکت باد خدائى که دوربینى همتها باو نرسد و زیرکیهاى عمیق او را درنیابد، متعالى است آنکه وقت قابل شماره و عمر دراز و صفت محدود ندارد (عمر دراز براى کسى است که دورانش پایان داشته باشد) منزه باد آنچنان خدائى که نه آغازى دارد که از آن شروع شود و نه انجامى که بآن پایان یابد و نه آخرى که در آنجا نابود گردد. او منزه است، او چنانست که که خود را، وصف نموده وصف‌کنندگان بستایش او نرسند، همه چیز را هنگام آفرینش محدود ساخت تا از همانندى خودش (که محدود نیست) جدا باشند و او از همانندى آنها جدا باشد در چیزها درون نشده تا بتوان گفت در آنها جا دارد و از آنها دور نگشته تا بتوان گفت او از آنها بیگانه است و از آنها بر کنار نگشته تا توان گفت: در کجاست، ولى خداى سبحان علمش همه چیز را فرا گرفته و صنعش آنها را محکم ساخته و یادش آنها را شماره کرده، پنهانیهاى هواى ناپیدا (مانند امواج و برق و قواى ناقل صدا) و پوشیده‌هاى نهان تاریکى شب و آنچه در آسمانهاى بالا و زمینهاى پائین است از او نهان نیست، براى هر چیزى از جانب او نگهبان و گماشته‌ایست و چیزى نیست جز اینکه بچیز دیگر احاطه دارد و آنکه بهمه احاطه‌کنندگان احاطه دارد خداى یگانه یکتاى بى‌نیازیست که گردش زمان دگرگونش نسازد و ساختن هیچ چیز او را خسته نکند، فقط بآنچه خواهد گوید: باش موجود شود، آنچه را آفریده بدون نمونه قبلى و بدون رنج و تلاش اختراع نموده، هر کسى که چیزى سازد آن را از ماده‌اى سازد و خدا بى‌ماده ساخته است، هر دانشمندى پس از نادانى دانا گشته و خدا نادان نبوده و دانش نیاموخته علمش بهمه چیز پیش از بودن آنها احاطه کرده و از پیدایش آنها علمش افزون نگشته، علم او بآنها پیش از پدید آمدنشان چون علم اوست بآنها پس از پدید آوردنشان، چیزها را نیافریده تا سلطنتش استوار شود یا بیم نابودى و کاهشش برود یا در برابر مخالف ستیزه‌گر و همانند افزون طلب و انباز گردنکش کمک گیرد بلکه همه آفریدگان پروریده و بندگان سربزیرند.

      منزه باد خدائى که آفرینش آنچه اختراع کرده و سرپرستى آنچه آفریده برنجش نینداخته، از ناتوانى و خستگى نیست که بهمین قدر که آفریده اکتفا کرده (بلکه در آفرینش بیش از این مقدار حکمت و مصلحت ندیده) آنچه را آفریده دانسته و آنچه را بصلاح دانسته آفریده است در اثر اندیشه و علم پیداشده‌ئى نبوده که در آفرینش خطا نکرده، و آنچه را نیافریده بواسطه تردیدش نبوده بلکه آفرینش او قضاء و فرمانیست ناگسستنى و دانشى است محکم و فرمانیست استوار، بربوبیت یگانه گشته و خود را بیگانگى مخصوص گردانیده و بزرگوارى و ستایش را از آن خود کرده، بتوحید و بزرگى و نوربخشى یگانه گشته و بستایش یکتا شده و ببزرگوارى مخصوص است، از گرفتن فرزندان برتر است و از آمیزش زنان پاکیزه و مقدس است، از همسایگى انبازان عزیز و والاست در آنچه آفریده ضدى ندارد و در آنچه مالک شده همانندى ندارد؟ هیچ کس در ملک او شریک نگشته، یگانه و یکتا و بى‌نیاز است، نابودکننده همیشگى و جاى گزین پایان است (هر دراز عمرى را خدا نابود کند و خودش همیشه باقیست) آنکه همیشه بوده و همیشه باشد، یگانه است و ازلى پیش از آغاز روزگار بوده و پس از گذشت امور باشد، نابود نگردد، و تمام نشود، بدین گونه پروردگارم را میستایم، شایسته پرستشى جز خدا نیست شگفتا از بزرگى که چه بزرگست و از والائى که چقدر والاست و از عزیزى که چه اندازه عزیز است و از آنچه ستمگران در باره‌اش گویند بلندى بسیار دارد (ثقة الاسلام کلینى ره فرماید) این خطبه از خطبه‌هاى مشهور آن حضرتست و از زیادى شهرت عامه مردم آن را کوچک شمرده‌اند در صورتى که همین خطبه براى کسى که علم توحید جوید کافى‌ است اگر در آن بیندیشد و آن را بفهمد، زیرا اگر تمام جن و انس جز پیغمبران همزبان شوند که توحید را مانند آنچه آن حضرت- پدر و مادرم فدایش- فرموده بیان کنند نتوانند و اگر بیان آن حضرت علیه السلام نبود مردم نمیدانستند چگونه در راه توحید قدم بردارند، مگر نظر نمیکنى که میفرماید: او از چیزى بود نشده و آنچه بوده از چیزى نیافریده که با گفته «او از چیزى بود نشده» معنى حدوث و پدید شدن خدا را نفى کرده و نمى‌بینى که چگونه بر آنچه خدا پدید آورده صفت آفریدگى و اختراع بدون ماده و نمونه ثابت کرده است تا گفته کسانى را که گویند هر چیزى از چیز دیگر پدید آمده نفى کند و گفتار ثنویه (معتقدین بدو خدا) را که معتقدند خدا چیزى را بى‌ماده نیافریده و بدون نقشه‌گیرى ایجاد نکرده باطل کند، آن حضرت با جمله «و آنچه بوده از چیزى نیافریده» تمام ادله و اشکالات ثنویه را رد کرده، زیرا مهمتر دلیلى که ثنویه در حدوث عالم بآن تکیه دارند اینست که میگویند: از این بیرون نیست که خدا چیزها را یا از چیزى آفریده و یا از هیچ، از چیزى آفریدن را که قبول ندارید و باطل دانید و از هیچ آفریدن هم تناقض و محالست زیرا کلمه «من» چیزى را ثابت میکند و کلمه «لا شى‌ء» آن را نفى میکند ولى امیر المؤمنین علیه السلام این کلمه را برساترین و درست‌ترین تعبیر ادا نموده و فرموده است «آنچه بوده از چیزى نیافریده» (و بسیار فرقست بین از هیچ آفریده و از چیزى نیافریده) «من» را که دلالت بر اثبات چیزى میکند برداشته و چیزى را هم نفى کرده، زیرا آنچه را خدا آفریده و پدید آورده از مایه و ماده نیافریده است چنان که ثنویه گویند خدا چیزها را از ماده‌اى قدیم آفریده و تدبیر چیزى بدون نقشه‌گیرى ممکن نیست، سپس این جمله‌ آن حضرت علیه السلام را ملاحظه کن که میفرماید «براى او وصفى نیست که توان بدان رسید و حدى که برایش آورند نباشد، آرایش لغتها از توصیفش ناتوان است» با این جمله گفته مشبهه را باطل کرده است که گویند خدا مانند شمش و بلور است و گفته‌هاى دیگرى که درازى قامت و جایگزینى برایش ثابت کنند و نیز آنچه گویند که تا دلها کیفیتى از او درک نکنند و هیئتى ثابت نشود، چیزى تعقل نکنند و صانعى ثابت نشود؟ امیر المؤمنین علیه السلام تشریح فرمود که: او یگانه است بدون کیفیت و دلها باو معرفت دارد بدون تصویر و فرا گرفتن و باز بنگر گفتار آن حضرت را که؛ دور بینى همتها باو نرسد و زیرکیهاى عمیق او را در نیابد، متعالیست خدائى که وقت معدود و پایان دراز و وصف محدود ندارد» سپس گفتار آن حضرت که: «در چیزها درون نشده تا گویند در آنها جا دارد و از آنها دور نگشته تا گویند از آنها بر کنار است» که با این جمله دو صفت اعراض و اجسام را از خدا نفى کرده، زیرا صفت اجسام دورى و برکنارى از یک دیگر است و صفت اعراض بودن در اجسامست بطور درون شدن بى‌تماس و فاصله گرفتن و دورى از آنها (بطور مقوله وضع یا این) بعد از این فرمود، «ولى علمش بچیزها احاطه دارد و صنعش آنها را محکم ساخته» یعنى بودن او در چیزها بمعنى احاطه علم و تدبیر اوست بدون تماس جسمى.

      ترجمه کافی، سید جواد مصطفوی، جلد 1، ص 182- 186

      http://lib.eshia.ir/12541/1/182

       

      مقام علمی حضرت زهرا سلام الله علیها در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی

      پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس امروز خود (16 آذر 1401) با اشاره به ایام فاطمیه، اظهار داشتند: این ایام، ایام فاطمیه است که باید ذکر مصیبتی داشته باشیم، اما اولی در ذکر مصیبت اینها، بازگویی معارف اینها و فضائل علمی اینهاست.

      پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس امروز خود (16 آذر 1401) با اشاره به ایام فاطمیه، اظهار داشتند: این ایام، ایام فاطمیه است که باید ذکر مصیبتی داشته باشیم، اما اولی در ذکر مصیبت اینها، بازگویی معارف اینها و فضائل علمی اینهاست.

      معظم له سپس به ذکر حدیثی از کتاب شریف کافی پرداختند و ابراز داشتند: مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف کافی در جلد اول «بَابُ جَوَامِعِ التَّوْحِید» یک روایت مفصلی را از وجود مبارک حضرت امیر نقل می کند «وَ هَذِهِ الْخُطْبَةُ مِنْ مَشْهُورَاتِ خُطَبِهِ ع» این خطبه ای که از اول از اینجا شروع می شود که در جنگ با معاویه در دوره دوم وقتی مردم جمع شدند فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی لَا مِنْ شَیْ‏ءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْ‏ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ» این خطبه مفصل است، و اگر کسی بخواهد موحدانه بیندیشد، براهین را از همین می شود گرفت. بعد فرمایش مرحوم کلینی این است: اگر جن و انس جمع بشوند، پیغمبر در بین اینها نباشد، فقط موجودات عادی باشند، بشر باشد و جن، بخواهند مثل حضرت امیر(سلام الله علیه) درباره توحید سخن بگویند که پدر و مادرم فدای او «مَا قَدَرُوا عَلَیْهِ» ممکن نیست. و اگر حضرت گره را باز نمی کرد، این شبهه برای خیلی ها می ماند و زمین گیر می کرد.

      ایشان در تبیین مطلب اظهار داشتند: یک شبهه ای است که از دیرباز پیش ملحدان و منکران توحید بود و آن اینکه خدایی که شما می گویید موجود است از چیست؟ خدا یا «من شیء» است یا «من لا شیء». از دو طرف نقیض که بیرون نیست. اگر «من شیء» باشد پس قبل از خدا چیزی بود و خدا از آن خلق شد. اگر «من لا شیء» باشد، از عدم که چیزی خلق نمی شود. این مال  خود خدا. درباره خلقت: خدا جهان را «من شیء» خلق کرد؟ یعنی ذراتی بود این ذرات را خدا جمع کرد و به آن صورت داد؟ اگر «من لا شیء» کرد یعنی عدم را جمع کرد و از عدم عالم را ساخت، اینکه ممکن نیست. پس هم وجود خدا مسئله دارد هم خالقیت خدا! این شبهه از دیرزمان در ملحدان بود، مرحوم کلینی می فرماید این شبهه گلوگیر و نفسگیر را حضرت امیر با آن خطبه نورانی حل کرد که اگر انبیاء و اولیایی نباشند، کسی نمی تواند این جور حرف بزند.

      ایشان ادامه دادند: وجود مبارک حضرت امیر فرمود اصل تناقض را شما متوجه نشدید! نقیض «من شیء»، «من لا شیء» نیست، اینها هر دو موجبه هستند. نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است. حالا که فهمیدی سر را بلند کن تا بفهمی. اصلاً اصل تناقض را شما نفهمیدی، حالا جواب سؤال اول: خدا «من شیء» است یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء» است، چون هستی او عین ذات اوست. رفع نقیضین نشد. خدا «لا من شیء» است، نه «من لا شیء» تا شما بگویید که «من شیء» باشد اشکال دارد، «من لا شیء» باشد اشکال دارد. نخیر! پس درباره ذات اقدس الهی چون هستی او عین ذات اوست، «لا من شیء» است، از چیزی خلق نشد. اما درباره خلقت عالم؛ سؤال کردید که خدا آیا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «من لا شیء»؟ می گوییم: این سؤال غلط است! اصلاً شما نقیضین را متوجه نشدید. درست سؤال بکن. بگو: خدا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء». این مبدع است. خدا عالم را از چیزی خلق نکرد، نوآوری کرد. چون نوآوری کرد، «لا من شیء» است، نه «من لا شیء»!


      ایشان سپس به مقام علمی حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره کرده و بیان داشتند: این عظمت خطبه امیرالمومنین روشن شد، ولی آغاز خطبه فدکیه حضرت زهرا همین فرمایش است. 25 سال قبل از اینکه حضرت امیر این خطبه را بخواند. حالا دست مرحوم کلینی نرسیده بود به آن خطبه که بگوید حضرت زهرا چه بود!

      https://news.esra.ir/fa/w/844033

      https://www.aparat.com/v/GwCZk

       

      یک نکات منطقی و یعنی منطق ریاضی و نظریه ی مجموعه هایی در این مسئله که از حضرت امیر نقل می فرمایند نهفته است که آیا مسئله ی نقیض "من شیء"، می شود "من لا شیء" یا "لا من شیء" که به این آسانیها هم قابل حل نیست. مسئله مثلاً این است که آنجایی که می فرماید الله نور السماوات و الارض، آیا نور ذره یا فرض بفرمایید فوتون است یا موج است؟ همینطور هم سوال اینجا است که آیا امواج الکترومغناطیسی که نور هم جزو آنها است چقدر الکریکی است و چقدر مغناطیسی؟ همینطور سوال ساده تری را داریم که آیا نور طیفی از انواری است که به رنگهای مختلف هم می آیند یا خیر؟ یعنی شما اینجا فقط یک دوگان ثنویت هم فقط ندارید که یا این است یا آن که حتی نقیض هم نیز یحتمل نباشند، ولی بالاخره بصورت سلبی یا ایجابی هم آیا ثابت می شود که قضایای موجبه و سلبی مسائل هم کدامند. البته ما اینجا نمی خواهیم هم وارد قضایای ابرسلبی (superrigidity) در نظریه ی اپراتورها و جبرهای اپراتوری یا نظریه ی گروهها و ... هم شویم.

      ولی نکته ی توحیدی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی که اینجا رخ می دهد که کار را به ماورای تسلیحات متعارف حتی به تسلحیات اتمی و هسته ای هم می کشاند اینجا است که تصور توحیدی اینکه خدا لا من شیء کان است نه فقط برای غیر موجدین سخت است و بلکه برای موحدین هم آسان نیست. بالاخره یحتمل نور خدا را در مردانی از مردان خدا هم بتوان دید، ولی یحتمل وقتی فساد و تباهی بین همین مردان نمایان شود؛ دیگر همان قدر هم نتوان نور خدا را نزد افراد مشاهده کرد. و لذا مسئله این است که همین نور خدا چطور هم قرار است در حضرت صاحب الزمان آنچنان هم متجلی شود که در بطنها و دهلیزهای همه ی قلوب زمینی و آسمانی هم حتی متجلی شود و بلکه شاگرد ودانشجو و طلبه هم سعی کند از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند؟

      یک تناقضی ایجاد می شود وقتی فرض بفرمایید صهیونیسم یا آمریکا به یک عصبیتی غلط هم می رسد که یا از صدام حسین پشتیبانی می کند یا به جان افغانستانیها می افتد یا فلسطینیان را قتل عام می کند و بلکه کل منطقه ی غرب آسیا را هم به خاک و خون می کشاند چرا که به این بهانه و آیا بهانه های دیگری هم به منطقه حمله کرده است که او را دچار یازده سپتامبر هم کرده اند. ولی نمی گوید که آیا افغانستان شما را مبتلا کرد یا فلسطینیان یا لبنان یا عراق یا اینکه عصبیت شما از این است که به کذب هم ادعا می کنید که طرف خدا هستید و بلکه در کفر خود هم مانده اید و دشمنی خود با خدا را هم پنهان می کنید. و همین هم هست که از یک خر دجال بدنبال خر دجال دیگری می افتید تا اینکه در عصبیت خود غرق شده و بلکه مثل دیوانه ای آیا حتی تصمیم بگیرید انواع بمبهای خود را بر سر کی هم خالی کنید. در استکبار خود غرق هم شده اید چرا که مسئله ی توحیدی حضرت امیر و حضرت زهرا سلام الله علیهم را هم متوجه نمی شوید و بلکه می افتید بجان هر چه کافر جهنمی دیگر هم هست که همه و بلکه خود را هم نابود کنید. فرق مسئله ی توحیدی و الحاد و نهیلیسم و حتی اگزیستانسیالیسم فلسفی را درک کردن و به بالاترین درجات توحیدی رسیدن یحتمل وقتی طرف اسلام هم نیاورده است آنقدر هم می تواند مشکل شود که یحتمل هیچگاه از کفرش هم بیرون نیاید که آیا چطور هم ممکن است که خدا "لا من شیء کان" می تواند باشد و معنای توحیدی مسئله هم کدام است؟

      یعنی یک وقت هست که انقلابهایی را هم داریم چرا که عصبیت قومی را باید هم بالا برد که استکبار ظالم را بیرون کرد و مستضعفین را نیز از حاشیه به متن آورد. این کار را می بینیم که امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی دنبال کردند تا جمهوری اسلام تشکیل شد و امام خامنه ای حضرت ولی فقیه مد ظله العالی نیز دنبال می فرمایند تا پرچم را بدست امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بسپارند. ولی خونریزیهای ظالمانه و انواع فسادها و مقابله ی با آنها هم مثل تکینگیهایی زینی از یک طرف می توانند مشکلات جهنمی را بسمت طیفهای مادون قرمز کشانده که احتیاج به قطع شدگی قبل از میل به بینهایت هم دارند و بلکه مشکلات بهشتی شدن و بالا رفتن بینهایت انرژیها را هم در طیفهای ماورای بنفش نیز هر چه بیشتر احتیاج به بازبهنجارش داریم.

      نکته اینجا این است که اگر فرض بفرمایید که یک اسباب بازی داشته باشیم که در یک بقول معروف لوپ بینهایت بخواهیم توپی را گیر بیاندازیم آنچنان که توپی فولادی یحتمل مغناطیسی شده را از ارتفاعی درون یک دیسک قیقی مانند که وسطش هم سوراخ شده را رها کنیم تا در یک منحنی دوران خورده و توپ را بتواند دوباره پرتاب کند داخل دیسک. و لذا توپ دچار یک حلقه ی بینهایت لوپ مانند (loop) هم شود. مسئله این است که آیا سرعت و شتاب توپ می تواند به قدری هم برسد که دوباره به ارتفاع دیسک در اثر حرکت در منحنی هم برگردد، یا بلکه احتیاج به یک نیروی مغناطیسی و بلکه مگنتوهیدرودینامیکی هم دارد که او را مدد کرد و بیشتر هم ارتفاع بگیرد تا از ازتفاع قیفی هم جا نماند و حتی قبل از آن سقوط هم نکند! این را بنده ی حقیر خیلی اتفاقی هم در اینستاگرام دیدم که در سایت آقای م. دانشمند هم کلیپش را نشان می داد که اسباب بازی را هم می گفت ویلیام لو به عنوان یک قطعه ی هنری هم ساخته است که البته بنده این را دیگر در گوگل نتوانستم بیابم!

      به هر حال، کاری نداریم که این یک مسئله ی سیاه چاله ای هم می تواند باشد که آیا بر حسب کدام جرم و کدام تکانه برای توپ و بلکه کدام منحنی در یک فضای تقریباً دو بعدی و کدام نیروی مگنتوهیدرودینامیک هم آیا توپ می افتد توی یک لوپ بینهایت؟ البته اینجا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که شما چرا بجای توپ کرات سماوی را هم در نظر نمی گیرید که یحتمل تا یک جاهایی در مدار خود پیشرفت هم کنند ولی بقیه ی راهشان را هم یحتمل احتیاج داشته باشند بپرند و بلکه از گرانش کوانتومی هم نیاز باشد کمک بگیرند؟ یا حتی یحتمل شما بخواهید از بجای توپ ذرات آب را در نظر بگیرید که از سطح دریا و اقیانوس هم قرار است با نیروهایی که از تابش خورشید هم ناشی می شوند و مگنتوهیدرودینامیکی و بلکه الکتروهیدرودینامیکی نیز تبدیل به بخارهای آب شده و تولید ابرهایی هم کنند و آنگاه بر کوه و دشت روی زمین هم آیا چقدر برف و باران هم ببارند؟

      البته اینجا این سوال هم مطرح می شود که مسئله چطور هم می شود وقتی انسان دارد فکر می کند و بدلایلی از قبیل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکی توپولوژیک ابرتقارنی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم یحتمل ابرهایی بالای سر او ظاهر می شوند که آیا چقدر هم بصورت سخنرانیهایی از زبان او خارج شوند یا حتی بروی کاغذ هم بیایند. البته این خود مسئله ی دیگری هم هست که بالاخره آن ابرهایی که از مگنتوهیدرومغناطیسمی که منجر به بسته شدن نطفه ای همچون نطفه ی مبارک امام زمان عجل الله فرجه الشریف و بلکه ظهور آن حضرت هم می شود و بلکه شده است یا حتی دوباره هم خواهد شد نیز کدام است؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه


      ۱۴۰۲/۰۹/۲۰پیام تسلیت رهبر انقلاب به آیت‌الله وحید خراسانی

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت همسر آیت‌الله وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید را تسلیت گفتند.
      متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

      بسم الله الرّحمن الرّحیم

      حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ حسین وحید خراسانی دامت برکاتُه

      درگذشت متعلقه محترمه را به جناب عالی و دیگر بازماندگان و منسوبان آن مرحومه تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسئلت می‌نمایم.

      سیّدعلی خامنه‌ای
      ۲۰ آذر ۱۴۰۲   

      https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=54595

      وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ٣٠﴾‏

      وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾‏

       

      202 ـ ومن کلام له (علیه السلام)سیاسی

      روی عنه أنه قاله عند دفن سیدة النساء فاطمة(علیها السلام)، کالمناجی به رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) عند قبره

      الشّکوى من ظلم الأمّة

      السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ عَنِّی، وَعَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ، وَالسَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بِکَ! قَلَّ، یَا رَسُولَ اللهِ، عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی، وَرَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی، إِلاَّ أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ، وَفَادِحِ مُصِیبَتِکَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ، وَفَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَصَدْرِی نَفْسُکَ. «فَإِنَّاللهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ». فَلَقَدْ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ، وَأُخِذَتِ الرَّهِینَةُ! أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ، وَأَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ یَخْتَارَ اللهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ بِهَا مُقِیمٌ. وَسَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ، وَاسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ; هذَا وَلَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ، وَلَمْ یَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ، وَالسَّلاَمُ عَلَیْکُمَا سَلاَمَ مُوَدِّع، لاَ قَال وَلاَ سَئِم، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَعَنْ مَلاَلَة، وَإِنْ أُقِمْ فَلاَعَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللهُ الصَّابِرِینَ.

      نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه محمد دشتی، ص 215

      http://lib.eshia.ir/26580/1/215

       

      بخش نخست توحید و صفات خداوند و هدف آفرینش‌

      «الْحَمْدُ للهِ عَلى ما انْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلى ما الْهَمَ وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَم ابْتَدَأها، وَ سُبُوغِ آلاء اسْداها، وَ تَمامِ مِنَن والاها!

      جَمَّ عَنِ الْاحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ امَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْادْراکِ ابَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لِاسْتِزادَتِها بِالشُّکْرِ لِاتِّصالِها وَ اسْتَحْمَدَ الَى الْخَلائِقِ بِاجْزالِها، وَ ثَنّى بِالنَّدْبِ الى امْثالِها.

      وَ اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شریکَ لَهُ، کَلِمَةً جَعَلَ الْاخْلاصَ تَأْویلَها وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ انارَ فِی الْفِکْرِ مَعْقُولَها.

      الْمُمْتَنِعُ مِنَ الْابْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْالْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاوْهامِ کَیْفِیَّتُهُ.

      ابْتَدَعَ الْاشْیاءَ لا مِنْ شَیْ‌ء کانَ قَبْلَها، وَ انْشَأَها بِلا احْتِذاءِ امْثِلَة امْتَثَلَها.

      زهرا علیه السلام برترین بانوی جهان، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، ص 151، 

      http://lib.eshia.ir/27588/1/151

       

      بَابُ جَوَامِعِ التَّوْحِیدِ

      1- مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى جَمِیعاً رَفَعَاهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‌ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع اسْتَنْهَضَ النَّاسَ فِی حَرْبِ مُعَاوِیَةَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ فَلَمَّا حَشَدَ النَّاسُ‌[1] قَامَ خَطِیباً فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی‌[2] لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ قُدْرَةٌ[3] بَانَ بِهَا مِنَ الْأَشْیَاءِ وَ بَانَتِ الْأَشْیَاءُ مِنْهُ فَلَیْسَتْ لَهُ صِفَةٌ تُنَالُ وَ لَا حَدٌّ تُضْرَبُ لَهُ فِیهِ الْأَمْثَالُ کَلَّ دُونَ صِفَاتِهِ‌[4] تَحْبِیرُ اللُّغَاتِ وَ ضَلَّ هُنَاکَ تَصَارِیفُ الصِّفَاتِ وَ حَارَ فِی مَلَکُوتِهِ‌[5] عَمِیقَاتُ مَذَاهِبِ التَّفْکِیرِ وَ انْقَطَعَ دُونَ الرُّسُوخِ فِی عِلْمِهِ جَوَامِعُ التَّفْسِیرِ وَ حَالَ دُونَ غَیْبِهِ الْمَکْنُونِ حُجُبٌ مِنَ الْغُیُوبِ‌[1] تَاهَتْ فِی أَدْنَى أَدَانِیهَا طَامِحَاتُ الْعُقُولِ فِی لَطِیفَاتِ الْأُمُورِ فَتَبَارَکَ اللَّهُ الَّذِی لَا یَبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ وَ تَعَالَى الَّذِی لَیْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَحْدُودٌ سُبْحَانَ الَّذِی لَیْسَ لَهُ أَوَّلٌ مُبْتَدَأٌ وَ لَا غَایَةٌ مُنْتَهًى وَ لَا آخِرٌ یَفْنَى سُبْحَانَهُ هُوَ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ وَ الْوَاصِفُونَ لَا یَبْلُغُونَ نَعْتَهُ وَ حَدَّ الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا عِنْدَ خَلْقِهِ إِبَانَةً لَهَا مِنْ شَبَهِهِ وَ إِبَانَةً لَهُ مِنْ شَبَهِهَا لَمْ یَحْلُلْ فِیهَا فَیُقَالَ هُوَ فِیهَا کَائِنٌ وَ لَمْ یَنْأَ عَنْهَا فَیُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْهَا فَیُقَالَ لَهُ أَیْنَ لَکِنَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَاطَ بِهَا عِلْمُهُ وَ أَتْقَنَهَا صُنْعُهُ وَ أَحْصَاهَا حِفْظُهُ لَمْ یَعْزُبْ عَنْهُ خَفِیَّاتُ غُیُوبِ الْهَوَاءِ وَ لَا غَوَامِضُ مَکْنُونِ ظُلَمِ الدُّجَى وَ لَا مَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى إِلَى الْأَرَضِینَ السُّفْلَى لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ مِنْهَا حَافِظٌ وَ رَقِیبٌ وَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ مِنْهَا بِشَیْ‌ءٍ مُحِیطٌ وَ الْمُحِیطُ بِمَا أَحَاطَ مِنْهَا الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَا یُغَیِّرُهُ صُرُوفُ الْأَزْمَانِ وَ لَا یَتَکَأَّدُهُ‌[2] صُنْعُ شَیْ‌ءٍ کَانَ إِنَّمَا قَالَ لِمَا شَاءَ کُنْ* فَکَانَ ابْتَدَعَ مَا خَلَقَ بِلَا مِثَالٍ سَبَقَ وَ لَا تَعَبٍ وَ لَا نَصَبٍ وَ کُلُّ صَانِعِ شَیْ‌ءٍ فَمِنْ شَیْ‌ءٍ صَنَعَ وَ اللَّهُ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ صَنَعَ مَا خَلَقَ وَ کُلُّ عَالِمٍ فَمِنْ بَعْدِ جَهْلٍ تَعَلَّمَ وَ اللَّهُ لَمْ یَجْهَلْ وَ لَمْ یَتَعَلَّمْ أَحَاطَ بِالْأَشْیَاءِ عِلْماً قَبْلَ کَوْنِهَا فَلَمْ یَزْدَدَ بِکَوْنِهَا عِلْماً عِلْمُهُ بِهَا قَبْلَ أَنْ یُکَوِّنَهَا کَعِلْمِهِ بَعْدَ تَکْوِینِهَا لَمْ یُکَوِّنْهَا لِتَشْدِیدِ سُلْطَانٍ وَ لَا خَوْفٍ مِنْ زَوَالٍ وَ لَا نُقْصَانٍ وَ لَا اسْتِعَانَةٍ عَلَى ضِدٍّ مُنَاوٍ وَ لَا نِدٍّ مُکَاثِرٍ وَ لَا شَرِیکٍ مُکَابِرٍ لَکِنْ خَلَائِقُ مَرْبُوبُونَ وَ عِبَادٌ دَاخِرُونَ‌[3] فَسُبْحَانَ الَّذِی لَا یَئُودُهُ خَلْقُ مَا ابْتَدَأَ وَ لَا تَدْبِیرُ مَا بَرَأَ وَ لَا مِنْ عَجْزٍ وَ لَا مِنْ فَتْرَةٍ بِمَا خَلَقَ اکْتَفَى عَلِمَ مَا خَلَقَ وَ خَلَقَ مَا عَلِمَ- لَا بِالتَّفْکِیرِ فِی عِلْمٍ حَادِثٍ أَصَابَ مَا خَلَقَ وَ لَا شُبْهَةٍ دَخَلَتْ عَلَیْهِ فِیمَا لَمْ یَخْلُقْ لَکِنْ قَضَاءٌ مُبْرَمٌ وَ عِلْمٌ مُحْکَمٌ وَ أَمْرٌ مُتْقَنٌ تَوَحَّدَ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ خَصَّ نَفْسَهُ بِالْوَحْدَانِیَّةِ وَ اسْتَخْلَصَ بِالْمَجْدِ وَ الثَّنَاءِ وَ تَفَرَّدَ بِالتَّوْحِیدِ وَ الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ وَ تَوَحَّدَ بِالتَّحْمِیدِ وَ تَمَجَّدَ بِالتَّمْجِیدِ وَ عَلَا عَنِ اتِّخَاذِ الْأَبْنَاءِ وَ تَطَهَّرَ وَ تَقَدَّسَ عَنْ مُلَامَسَةِ النِّسَاءِ وَ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ مُجَاوَرَةِ الشُّرَکَاءِ فَلَیْسَ لَهُ فِیمَا خَلَقَ ضِدٌّ وَ لَا لَهُ فِیمَا مَلَکَ نِدٌّ وَ لَمْ یَشْرَکْهُ فِی مُلْکِهِ أَحَدٌ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْمُبِیدُ لِلْأَبَدِ[1] وَ الْوَارِثُ لِلْأَمَدِ الَّذِی لَمْ یَزَلْ وَ لَا یَزَالُ وَحْدَانِیّاً أَزَلِیّاً قَبْلَ بَدْءِ الدُّهُورِ وَ بَعْدَ صُرُوفِ الْأُمُورِ الَّذِی لَا یَبِیدُ وَ لَا یَنْفَدُ بِذَلِکَ أَصِفُ رَبِّی فَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ عَظِیمٍ مَا أَعْظَمَهُ وَ مِنْ جَلِیلٍ مَا أَجَلَّهُ وَ مِنْ عَزِیزٍ مَا أَعَزَّهُ وَ تَعَالَى عَمَّا یَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً کَبِیراً.

      وَ هَذِهِ الْخُطْبَةُ مِنْ مَشْهُورَاتِ خُطَبِهِ ع حَتَّى لَقَدِ ابْتَذَلَهَا الْعَامَّةُ[2] وَ هِیَ کَافِیَةٌ لِمَنْ طَلَبَ عِلْمَ التَّوْحِیدِ إِذَا تَدَبَّرَهَا وَ فَهِمَ مَا فِیهَا فَلَوِ اجْتَمَعَ أَلْسِنَةُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَیْسَ فِیهَا لِسَانُ نَبِیٍّ عَلَى أَنْ یُبَیِّنُوا التَّوْحِیدَ بِمِثْلِ مَا أَتَى بِهِ بِأَبِی وَ أُمِّی مَا قَدَرُوا عَلَیْهِ وَ لَوْ لَا إِبَانَتُهُ ع مَا عَلِمَ النَّاسُ کَیْفَ یَسْلُکُونَ سَبِیلَ التَّوْحِیدِ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى قَوْلِهِ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ فَنَفَى بِقَوْلِهِ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَانَ مَعْنَى الْحُدُوثِ وَ کَیْفَ أَوْقَعَ عَلَى مَا أَحْدَثَهُ صِفَةَ الْخَلْقِ وَ الِاخْتِرَاعِ بِلَا أَصْلٍ وَ لَا مِثَالٍ نَفْیاً لِقَوْلِ مَنْ قَالَ إِنَّ الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا مُحْدَثَةٌ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَ إِبْطَالًا لِقَوْلِ الثَّنَوِیَّةِ الَّذِینَ زَعَمُوا أَنَّهُ لَا یُحْدِثُ شَیْئاً إِلَّا مِنْ أَصْلٍ وَ لَا یُدَبِّرُ إِلَّا بِاحْتِذَاءِ مِثَالٍ فَدَفَعَ ع بِقَوْلِهِ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ جَمِیعَ حُجَجِ الثَّنَوِیَّةِ وَ شُبَهِهِمْ لِأَنَّ أَکْثَرَ مَا یَعْتَمِدُ الثَّنَوِیَّةُ[3] فِی حُدُوثِ الْعَالَمِ أَنْ یَقُولُوا لَا یَخْلُو مِنْ أَنْ یَکُونَ الْخَالِقُ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ مِنْ شَیْ‌ءٍ أَوْ مِنْ لَا شَیْ‌ءٍ فَقَوْلُهُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ خَطَأٌ وَ قَوْلُهُمْ مِنْ لَا شَیْ‌ءٍ مُنَاقَضَةٌ وَ إِحَالَةٌ لِأَنَّ مِنْ تُوجِبُ شَیْئاً وَ لَا شَیْ‌ءٍ تَنْفِیهِ فَأَخْرَجَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع هَذِهِ اللَّفْظَةَ عَلَى أَبْلَغِ الْأَلْفَاظِ وَ أَصَحِّهَا فَقَالَ لَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ فَنَفَى مِنْ إِذْ کَانَتْ‌ تُوجِبُ شَیْئاً وَ نَفَى الشَّیْ‌ءَ إِذْ کَانَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ مَخْلُوقاً مُحْدَثاً لَا مِنْ أَصْلٍ أَحْدَثَهُ الْخَالِقُ کَمَا قَالَتِ الثَّنَوِیَّةُ إِنَّهُ خَلَقَ مِنْ أَصْلٍ قَدِیمٍ فَلَا یَکُونُ تَدْبِیرٌ إِلَّا بِاحْتِذَاءِ مِثَالٍ ثُمَّ قَوْلُهُ ع- لَیْسَتْ لَهُ صِفَةٌ تُنَالُ وَ لَا حَدٌّ تُضْرَبُ لَهُ فِیهِ الْأَمْثَالُ کَلَّ دُونَ صِفَاتِهِ تَحْبِیرُ اللُّغَاتِ فَنَفَى ع أَقَاوِیلَ الْمُشَبِّهَةِ حِینَ شَبَّهُوهُ بِالسَّبِیکَةِ وَ الْبِلَّوْرَةِ وَ غَیْرَ ذَلِکَ مِنْ أَقَاوِیلِهِمْ مِنَ الطُّولِ وَ الِاسْتِوَاءِ وَ قَوْلَهُمْ مَتَى مَا لَمْ تَعْقِدِ الْقُلُوبُ مِنْهُ عَلَى کَیْفِیَّةٍ وَ لَمْ تَرْجِعْ إِلَى إِثْبَاتِ هَیْئَةٍ لَمْ تَعْقِلْ شَیْئاً فَلَمْ تُثْبِتْ صَانِعاً فَفَسَّرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ وَاحِدٌ بِلَا کَیْفِیَّةٍ وَ أَنَّ الْقُلُوبَ تَعْرِفُهُ بِلَا تَصْوِیرٍ وَ لَا إِحَاطَةٍ ثُمَّ قَوْلُهُ ع الَّذِی لَا یَبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ وَ تَعَالَى الَّذِی لَیْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَحْدُودٌ ثُمَّ قَوْلُهُ ع لَمْ یَحْلُلْ فِی الْأَشْیَاءِ فَیُقَالَ هُوَ فِیهَا کَائِنٌ وَ لَمْ یَنْأَ عَنْهَا فَیُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ فَنَفَى ع بِهَاتَیْنِ الْکَلِمَتَیْنِ صِفَةَ الْأَعْرَاضِ وَ الْأَجْسَامِ لِأَنَّ مِنْ صِفَةِ الْأَجْسَامِ التَّبَاعُدَ وَ الْمُبَایَنَةَ وَ مِنْ صِفَةِ الْأَعْرَاضِ الْکَوْنَ فِی الْأَجْسَامِ بِالْحُلُولِ عَلَى غَیْرِ مُمَاسَّةٍ وَ مُبَایَنَةُ الْأَجْسَامِ عَلَى تَرَاخِی الْمَسَافَةِ ثُمَّ قَالَ ع لَکِنْ أَحَاطَ بِهَا عِلْمُهُ وَ أَتْقَنَهَا صُنْعُهُ أَیْ هُوَ فِی الْأَشْیَاءِ بِالْإِحَاطَةِ وَ التَّدْبِیرِ وَ عَلَى غَیْرِ مُلَامَسَةٍ.

      الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 1، ص 134

      http://lib.eshia.ir/11005/1/134

       

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۸

      نماهنگ | فَهو حَسبُه

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بسیج بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ است... این فرهنگ چیست؟ فرهنگ بسیج مردمی بودن است، متعهّد بودن است، احساس مسئولیّت کردن است، در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در آینده‌ی کشور بی‌تفاوت نبودن است؛ فرهنگ بسیجی انقلابی بودن است، قدر انقلاب را دانستن و معنای انقلاب را دانستن است؛ فرهنگ بسیجی قانون‌گریز نبودن است، نظم‌ناپذیر نبودن است، هنجارشکن نبودن است؛ اینها فرهنگ بسیجی است.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۸

      برچسب‌ها: فرهنگ بسیجی؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54587

       

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۱

      نماهنگ | بازی سیاسی دوگانه

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما با مسئولانِ بین‌المللیِ ورزش خیلی حرف داریم، به آنها خیلی ایراد داریم؛ روزی باید به این ایرادها عادلانه رسیدگی بشود. امروز قدرتهای استعمارگر و استثمارگر و مستکبر، تقریباً پشت سر همه‌ی مراکز بین‌المللی ایستاده‌اند و مانع از بررسی عادلانه‌اند، امّا یک روز ان‌شاءالله نوبت بررسی عادلانه به این چیزها خواهد رسید. میگویند «ورزش سیاسی نیست»، امّا آن وقتی که احتیاج دارند ورزش را سیاسی کنند، به بدترین شکل ورزش را سیاسی میکنند. به یک بهانه‌ای یک کشور را از شرکت در همه‌ی آوردگاه‌های ورزشیِ بین‌المللی محروم میکنند؛ چرا؟ [چون] شما فلان جا جنگ کردید؛ امّا همانها پنج هزار کودک شهید را در غزّه ندیده میگیرند! اینجا ورزش نباید سیاسی بشود، امّا آنجا به طور واضح سیاسی میشود، اشکالی هم ندارد! یک کشور را به بهانه‌ی جنگ از مسابقات جهانی محروم میکنند، یک کشور را، یک دولت را بکلّی ندیده میگیرند؛ نه اینکه به ‌خاطر جنگ، [بلکه] به‌ خاطر جنایتهای جنگی و حتّی به‌ خاطر نسل‌کشی [هم] آن را از ورود در میدانها‌ی بین‌المللی محروم نمیکنند. از این قبیل هست دیگر؛ اینها متأسّفانه مشکلات بین‌المللی ورزش دنیا است؛ و مخاطب این حرفها هم مسئولان ورزش دنیا هستند؛ حالا رشوه‌ها بماند، فسادها بماند، ناداوری‌ها بماند، مافیاهای ورزشی دنیا بماند؛ یک روزی ان‌شاء‌الله باید به اینها رسیدگی بشود.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «بازی سیاسی دوگانه» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54547

       

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۳

      مثبت ۱۰۰ ثانیه | غرب و صهیونیسم علیه انتخابات

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما میگوییم نظر، نظر مردم است؛ آن دولتی که با آراء مردم فلسطین تشکیل شد، درباره‌ی مردمی که آنجا هستند و از کشورهای دیگر آمده‌اند تصمیم‌گیری خواهد کرد؛ ممکن است به همه‌ی آنها بگوید در فلسطین بمانید... ممکن هم هست بگویند نه، بعضی بروند یا همه بروند؛ اختیار با آنها است.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۸

      سی‌وپنجمین شماره از مجموعه گزارش‌های مثبت ۱۰۰ ثانیه، به این موضوع می‌پردازد که ایده رهبر معظم انقلاب برای حل مسئله فسلطین و برگزاری همه‌پرسی ملی در این سرزمین تبیین همان طرحی است که پیش از این توسط جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد ثبت شده است.

      «مثبت ۱۰۰ ثانیه» عنوان بسته تصویری است که در صد ثانیه به کاوش در یک نکته مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در جریان دیدارها و سخنرانی‌ها می‌پردازد.

       آنچه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هشتم آذرماه درباره تعیین وضعیت غیربومیان فلسطین توسط نظام سیاسی منتخب اکثریت فلسطینی‌ها گفتند موضوع جدیدی نبود بلکه عین طرحی است که پیش از این نیز توسط ایشان مطرح شده و حتی از جانب ایران در سازمان ملل متحد هم به ثبت رسیده است. متن این طرح در رسانه KHAMENEI.IR در دسترس است.

      طبق این طرح، اجرای همه‌پرسی در فلسطین شامل ۴ مرحله‌ است:
      ۱. بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین تاریخی خود
      ۲. برگزاری همه‌پرسی ملی در میان مردم فلسطین اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی که قبل از بیانیه‌ بالفور ساکن فلسطین بوده‌اند
      ٣. تشکیل نظام سیاسی مورد نظر اکثریت مردم فلسطین
      ۴. تصمیم‌گیری برای ساکنان غیربومی فلسطین توسط این نظام سیاسی

      طرح ایران برای حل مسئله فلسطین مبتنی بر اصل حق ملت‌ها برای تعیین سرنوشت‌ خودشان است.

      غرب نه فقط الان بلکه در همان سال‌های ۱۹۲۰ و شروع پروژه استعماری غصب سرزمین فلسطین و تشکیل رژیم صهیونیستی هم با این موضوع مخالف بود. انگلیس نه تنها برای تعیین سرنوشت فلسطین بلکه حتی برای تعیین شورای مشورتی حکومت قیمومیت هم تن به انتخابات ندادند. دلیلش واضح بود: برگزاری انتخابات برابر بود با شکست پروژه صهیونیسم!

      دلیل مخالفت الان غرب با انتخابات هم همین است. فلسطینی‌ها هیچ وقت ظلم و استعمار را انتخاب نمیکنند.

      برچسب‌ها: مثبت ۱۰۰ ثانیه؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54576

       

      مقام علمی حضرت زهرا سلام الله علیها در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی

      پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس امروز خود (16 آذر 1401) با اشاره به ایام فاطمیه، اظهار داشتند: این ایام، ایام فاطمیه است که باید ذکر مصیبتی داشته باشیم، اما اولی در ذکر مصیبت اینها، بازگویی معارف اینها و فضائل علمی اینهاست.

      پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس امروز خود (16 آذر 1401) با اشاره به ایام فاطمیه، اظهار داشتند: این ایام، ایام فاطمیه است که باید ذکر مصیبتی داشته باشیم، اما اولی در ذکر مصیبت اینها، بازگویی معارف اینها و فضائل علمی اینهاست.

      معظم له سپس به ذکر حدیثی از کتاب شریف کافی پرداختند و ابراز داشتند: مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف کافی در جلد اول «بَابُ جَوَامِعِ التَّوْحِید» یک روایت مفصلی را از وجود مبارک حضرت امیر نقل می کند «وَ هَذِهِ الْخُطْبَةُ مِنْ مَشْهُورَاتِ خُطَبِهِ ع» این خطبه ای که از اول از اینجا شروع می شود که در جنگ با معاویه در دوره دوم وقتی مردم جمع شدند فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی لَا مِنْ شَیْ‏ءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْ‏ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ» این خطبه مفصل است، و اگر کسی بخواهد موحدانه بیندیشد، براهین را از همین می شود گرفت. بعد فرمایش مرحوم کلینی این است: اگر جن و انس جمع بشوند، پیغمبر در بین اینها نباشد، فقط موجودات عادی باشند، بشر باشد و جن، بخواهند مثل حضرت امیر(سلام الله علیه) درباره توحید سخن بگویند که پدر و مادرم فدای او «مَا قَدَرُوا عَلَیْهِ» ممکن نیست. و اگر حضرت گره را باز نمی کرد، این شبهه برای خیلی ها می ماند و زمین گیر می کرد.

      ایشان در تبیین مطلب اظهار داشتند: یک شبهه ای است که از دیرباز پیش ملحدان و منکران توحید بود و آن اینکه خدایی که شما می گویید موجود است از چیست؟ خدا یا «من شیء» است یا «من لا شیء». از دو طرف نقیض که بیرون نیست. اگر «من شیء» باشد پس قبل از خدا چیزی بود و خدا از آن خلق شد. اگر «من لا شیء» باشد، از عدم که چیزی خلق نمی شود. این مال  خود خدا. درباره خلقت: خدا جهان را «من شیء» خلق کرد؟ یعنی ذراتی بود این ذرات را خدا جمع کرد و به آن صورت داد؟ اگر «من لا شیء» کرد یعنی عدم را جمع کرد و از عدم عالم را ساخت، اینکه ممکن نیست. پس هم وجود خدا مسئله دارد هم خالقیت خدا! این شبهه از دیرزمان در ملحدان بود، مرحوم کلینی می فرماید این شبهه گلوگیر و نفسگیر را حضرت امیر با آن خطبه نورانی حل کرد که اگر انبیاء و اولیایی نباشند، کسی نمی تواند این جور حرف بزند.

      ایشان ادامه دادند: وجود مبارک حضرت امیر فرمود اصل تناقض را شما متوجه نشدید! نقیض «من شیء»، «من لا شیء» نیست، اینها هر دو موجبه هستند. نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است. حالا که فهمیدی سر را بلند کن تا بفهمی. اصلاً اصل تناقض را شما نفهمیدی، حالا جواب سؤال اول: خدا «من شیء» است یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء» است، چون هستی او عین ذات اوست. رفع نقیضین نشد. خدا «لا من شیء» است، نه «من لا شیء» تا شما بگویید که «من شیء» باشد اشکال دارد، «من لا شیء» باشد اشکال دارد. نخیر! پس درباره ذات اقدس الهی چون هستی او عین ذات اوست، «لا من شیء» است، از چیزی خلق نشد. اما درباره خلقت عالم؛ سؤال کردید که خدا آیا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «من لا شیء»؟ می گوییم: این سؤال غلط است! اصلاً شما نقیضین را متوجه نشدید. درست سؤال بکن. بگو: خدا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء». این مبدع است. خدا عالم را از چیزی خلق نکرد، نوآوری کرد. چون نوآوری کرد، «لا من شیء» است، نه «من لا شیء»!


      ایشان سپس به مقام علمی حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره کرده و بیان داشتند: این عظمت خطبه امیرالمومنین روشن شد، ولی آغاز خطبه فدکیه حضرت زهرا همین فرمایش است. 25 سال قبل از اینکه حضرت امیر این خطبه را بخواند. حالا دست مرحوم کلینی نرسیده بود به آن خطبه که بگوید حضرت زهرا چه بود!

      https://news.esra.ir/fa/w/844033

      https://www.aparat.com/v/GwCZk

       

      مسئله ی توحیدی آنجایی که خدا به ملائکه می فرماید من در زمین خلیفه ای یعنی حضرت آدم علی نبینا محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم علیه السلام را خواهم گماشت، مطرح است این است که ملائکه از خدا می پرسند که آیا می خواهی کسانی را که روی زمین فساد می کنند و خونها بریزند را می خواهی بگماری و حال آنکه ما خود تو را تقدیس و تسبیح می کنیم؟ خداوند فرمودند من چیزی می دانم که شما نمی دانید! این مسئله ی خون و خونریزی هنوز باقی است چرا که مسئله ی توحیدی درست حل نشده است چرا که بعضی ادعا هم می فرمایند که خدا نزد ما است و بعد برای اینکه حرفشان را هم باثبات برسانند شروع می کنند به جنگ و خونریزی. نکته اینجا است که اگر جواب این جنگ و خونریزیها توسط مومنین و بلکه مسلمین داده نشود و بلکه مستضعفین هم بخاطرش حتی بیشتر هم مبتلا شوند، این یک ضرورت هم خواهد شد که همراه با تغییرات هندسی جغرافیایی سیاسی شدت ضرورت جنگ تشدید هم خواهد شد چرا که استکبار هر چه بیشتر هم تلاش خواهد کرد تا ادعاهای فرعونیت خود را نیز ثابت کند. البته اینکه سلاحهای کشتار جمعی مخوف و مخوف تر و هر چه خطرناکتر هم در اختیار دشمن بیافتد مسئله ای است که مقاومت هم می تواند خود را بدان مجهز کند. سلاحهای کشتار جمعی از قبیل بمبهای اتمی و هسته ای و امثالهم یک تسلیحاتی است که جرات و شجاعت را ثابت نمی کنند و بلکه جسارت نسبت به خدا و درجات جدایی از حکمت توحیدی را بالا برده و کفر و شرک و  نفاق را هم به اثبات می رسانند. وقتی استکباری که توحید را هم درک نمی کند، متوجه هم شود که ادعای استکبارش کذب است و چاره ای دیگر هم نبیند چز اینکه بکشد و دست به هر جنایتی هم بزند، مقاومت می خواهد. ولی مقاومتی که دست استکبار را هم رو کند و باعث شود او بدتر هم دست بجنایات بزند، این مسئله را هم می طلبد که استکبار به استضعاف خود هم اعتراف کند چرا که همان مستضعفین بر او غالب شده اند. مثل این است که مکانیسم بخار آب و تولید ابرها را بخواهیم به استکبار نسبت داده و توحید را حاشا کنیم؛ خوب این می شود از روی تفکری که مستضعفین را هم می خواهد دچار کند و استکبار هم همین را می خواهد. و اما آنجایی که استکبار خودش هم متوجه شود که دیگر نمی تواند سر مستضعفین را گول بمالد، این یحتمل یک قدمی است بسمت اینکه بسیج مستضعفین هم سعی کنند استکبار و استثمار و استعمار را شکست هم دهند و بلکه جنگ و خونریزی را هم با حتی قدرت توحیدی خاتمه دهند و استکبار را هم بالاخره بلکه مثل بچه ی آدم وادار به تسلیم کنند و .... و الا مسئله تنزل پیدا می کند به اینکه ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را که نتوان زیر کنترل توحیدی و نبوی و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف آورد که هیچ؛ و بلکه یحتمل دیگر شاگرد و دانشجو و طلبه حتی رغبت هم نکند یک استکان چای دبش خوشبو و خوش طعم هم با حضرت شیخ الرئیس السادات در کارخانه ی هواپیماسازی مسافربری خود هم میل کند و .... حالا شما هی اعتراض هم بفرمایید که بابا در کارخانه ی ما را هم چرا می خواهید ببندید؟ یحتمل اشکال هم شود که مثل اینکه توهم هم برت داشته است و بلکه کدام یک از کارخانه های متعدد از کارخانه های هواپیماسازی مسافربری ات را هم داری می گویی ...؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ‎﴿الأعراف: ١٠٧﴾‏

      فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَىٰ ‎﴿طه: ٢٠﴾‏

      وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَىٰ ‎﴿طه: ٦٩﴾

       فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ‎﴿الشعراء: ٣٢﴾‏

      فَأَلْقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ‎﴿الشعراء: ٤٥﴾‏

      وَأَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَىٰ أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّکَ مِنَ الْآمِنِینَ ‎﴿القصص: ٣١﴾‏

       

      و کانت فاطمة ع تنهج فی الصلاة من خیفة الله تعالى‌

      عدة الداعی، ابن فهد حلی، 151

      http://lib.eshia.ir/71576/1/151

      14 - حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق، قال: حدثنا أبو العباس أحمد ابن إسحاق المادری [1] بالبصرة فی رجب سنة ثمان عشرة وثالث مائة، قال: حدثنا أبو قلابة عبد الملک بن محمد، قال: حدثنا غانم بن الحسن السعدی، قال: حدثنا مسلم ابن خالد المکی، قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن أبیه (علیهما السلام)، عن جابر بن عبد الله الانصاری، عن علی بن أبی طالب (علیه السلام)، قال: قالت فاطمة (علیها السلام) لرسول الله (صلى الله علیه وآله): یا أبتاه، أین ألقاک یوم الموقف الاعظم، ویوم الاهوال، ویوم الفزع الاکبر؟ قال: یا فاطمة، عند باب الجنة، ومعی لواء الحمد، وأنا الشفیع لامتی إلى ربی. قالت: یا أبتاه، فإن لم ألقک هناک؟ قال: القینی على الحوض وأنا أسقی أمتی. قالت: یا أبتاه، فإن لم ألقک هناک؟ قال: القینی على الصراط وأنا قائم أقول: رب سلم أمتی، قالت: فإن لم ألقک هناک؟ قال: القینی وأنا عند المیزان أقول: رب سلم أمتی. قالت: فإن لم ألقک هناک؟ قال: القینی عند شفیر جهنم أمنع شررها ولهبها عن أمتی. فاستبشرت فاطمة بذلک (صلى الله علیها وعلى أبیها وبعلها وبنیها) [2].

      امالی شیخ صدوق، ص 349- 350

      http://lib.eshia.ir/15033/1/349

       

      یک الهیات ثبوتی و ایجابی داریم و یک الهیات سلبی. می فرمایند الهیات سلبی بر حسب قضایایی است که قضیه ی موجبه را نفی می کند. مثلاً این یک قضیه ی سلبی است که خدا با بنده اش شطرنج بازی نمی کند، ولی قضایای ایجابی بدنبال ثبوت قضایایی است که بتوان ثابت کرد که فرض بفرمایید خدا با بنده اش در چه مواقعی و چه حالاتی هم می تواند شطرنج بازی کند. مسئله ی توحیدی این است که لا اله الا الله، و لذا همه ی قضایای ایجابی را که خدایی و الهی غیر از الله یافت می شوند را سلب می کند. و از جمله در سوره ی توحید نیز اینکه لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد را متذکر می شود و بلکه صراحتاً هم فرعون و فرعونیت را قرآن کریم و اسلام نهی می کند. و از جمله این قضیه ی توحیدی را در خلقت حیوانات و انسان هم داریم که: وَمَا مِن دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ‎﴿الأنعام: ٣٨﴾‏.

      نکته ای که در قضیه ی سلبی نهفته است که آیا بنده ی خدا می تواند بنظرش برسد که در توانش هم هست که با خدا شطرنج هم بازی کند اینجا است که دیگر یحتمل معجزات الهی را نتواند درک کند که فرض بفرمایید عصای حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم چطور می تواند اژدها شود یا حتی دریا را هم برای عبور باز کند؟! یعنی به صرف اینکه در پشت پرده ای بنده ی حدا دارد با کسی شطرنج هم بازی می کند، معنایش این نمی شود که کسی که پشت پرده است همان خدا هم هست! ولی این چطور هم هست که یک جا مسئله سحر و جادو هم می شود و جایی دیگر و زمانی دیگر هم مسئله معجزه ای هم می شود؟

      این را ویلیام جیمز هم بیان می کند که وقتی باران می بارد، خدا دارد جماع می کند! در صورتی که این هم باز قضیه ی سلبی دیگری است که خدا که یک انسان یا حتی حیوانی هم نیست که چنین کند! ولی به هر حال، این را هم داریم که فی ما بین جنس ذکور و اناس از حیوانات و انسانهایی که مشاهده هم می شود جاذبه و مغناطیسم و بلکه الکترومغناطیسم حیوانی و انسانی رخ می دهد که منجر به تولید مثل هم می شود نیز در مقیاسهای کوچکتری الکترومغناطیسم و بلکه آن نورانیتی که فی ما بین خورشید و زمین و دریا و اقیانوس رخ می دهد که در اثرش ابرهای بارانزا هم تولید می شوند، آیا چقدر هم یک وجه اشتراکاتی هست. هر چند که یک جا مسئله مغناطیسم و جذابیت حیوانی و بلکه انسانی است و یک جای دیگری مسئله نورانیت الهی است که دارند رخ می دهند. یحتمل بتوان گفت که همین هم هست که شارع مقدس ازدواج را برای زن و مرد در انسانها هم وضع فرموده است و اجازه نمی دهد مثل حیوانات زندگی کنند.

      مسئله ی توحیدی عظیم اینجا است که آیا خلائی و اختلالاتی ایجاد و تولید نمی شوند وقتی مشرک و کافر و منافق هم در هندسه و ریاضی فیزیک نسبیت عام و گرانش کوانتومی هم بخواهند دخالت کنند که الا و لله این ما هم هستیم که می توانیم فرض بفرمایید مسئله ی مگنتوهیدرودینامیک و الکتروهیدرودینامیک ابرها را هم محاسبه و هدایت کنیم؟! مسئله ای که در بینهایتی سرعت نور هم نهفته است که بدان یک وجه پارادوکسی هم می دهد اینجا است که الکترومغناطیسمی که بین انسانها و حیوانات مشترک است و الکترومغناطیسم نورانیت الهی که در آیه ی مبارکه الله نور السماوات و الارض نهفته است از زمین تا آسمان تفاوت دارد! چیزی که از سیاه چاله های نجومی هم باید اطلاعاتش کسب شود و چنین کاری را غیر ممکن می کند همینجا است که الهیات دوتاییهای ستاره ای- سیاه چاله ای را تنزل می دهد به دوتاییها و بلکه تک سیاه چاله هایی که در آنها دوتاییها در هم آمیخته شده اند. و لذا دیگر کدام اطلاعاتی را هم انتظار دارید که از سیاه چاله ای اینچنینی استخراج هم کنیم؟ دیگر قابل تصور هم نیست که سختی مسئله از کجا دارد نشات می گیرد! یک جاهایی مسئله حیوانی و بلکه انسانی هم هست، ولی یک جاهایی هم باید از مرزهای حیوانی و حتی انسانی هم گذشته و به مرزهای نورانیت الهی هم عبور کرد. و الا حتی یحتمل مسئله وقتی خیلی هم وارونه شود، حتی قضایا بجای اینکه به مرزهای الهی هم سعود کنند؛ بجایش برعکس از مرزهای حیوانی هم عبور کرده و به مرزهای نباتی تنزل می کنند و ....

      مشکلی که در طوفان الاقصی رخ داده است اینجا است که آمریکایی که سعی هم دارد بر غرب آسیا تسلط پیدا کند و مقاومت اسلامی را هم حتی در فلسطین اشغالی کمک کند که صهیونیسم شکست دهد، صراحتاً هم دارد نشان می دهد چطور به ظالمیتی هم افتاده است که او را از انسانیت هم خارج کرده است و دارد جنایات هولناکی را هم با بمبارانهایش بر سر خانه های مردم بی دفاع غزه مرتکب می شود. و چنین چیزی را هیچ انسانی که کمترین بویی هم از انسانیت برده است نمی پذیرد. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ‎﴿الشعراء: ٢٢٧﴾‏

      https://arxiv.org/abs/2308.16226

      https://arxiv.org/abs/2105.09316

      https://arxiv.org/abs/2102.07774

      https://arxiv.org/abs/1912.00228

      در دعای جوشن صغیر بارها تکرار می شود که: فَلَکَ اَلْحَمْدُ یَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ یُغْلَبُ وَ ذِی أَنَاةٍ لاَ یَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْنِی لِنَعْمَائِکَ مِنَ اَلشَّاکِرِینَ وَ لِآلاَئِکَ مِنَ اَلذَّاکِرِینَ. هر کس که سعی کند ادای خداوند مقتدر لا یغلب را درآورد هم معنایش این نیست که هم او است؛ و بلکه یک ظالمی هم نیست که حتی از لحاظات روانشناسی هم قادر نیست در درونش نیز آن امامی را که قادر به هدایت او است را سعی کند هر چه بهتر هم بشناسد بجای اینکه نعوذ بالله او را بقتل هم برساند. باورش نمی شود که آن نفست، نفس اماره ات را هم بکش بجای اینکه مدام مرتکب جنایات هولناکتری هم می شوی! بالاخره ولی یک فرقی عظیم هم هست بین حرکت انتحاری و خودکشی و شهادت در راه خدا! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و المستشهدین بین یدیه

      اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ‎﴿طه: ٢٤﴾‏

      اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ‎﴿طه: ٤٣﴾‏

      اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ‎﴿النازعات: ١٧﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلیها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیه.

      شرح‏ نهج‏ البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۳۱۹

       

      قال ثم أقبلوا على سلب الحسین فأخذ قمیصه إسحاق بن حویة الحضرمی فلبسه فصار أبرص وامتعط شعره .
      وروى إنه وجد فی قمیصه مائة وبضع عشرة ما بین رمیة وطعنة سهم وضربة .
      وقال الصادق علیه السلام وجد فی الحسین علیه السلام ثلاث وثلاثون طعنة وأربع وثلاثون ضربة وأخذ سراویله بحر بن کعب التیمی ( لع ) فروى أنه صار زمنا مقعدا من رجلیه وأخذ عمامته أخنس بن مرثد بن علقمة الحضرمی وقیل جابر ابن یزید الأودی ( لع ) فاعتم بها فصار معتوها وأخذ نعلیه الأسود بن خالد ( لع ) وأخذ خاتمة بجدل بن سلیم الکلبی وقطع إصبعه علیه السلام مع الخاتم وهذا أخذه المختار فقطع یدیه ورجلیه وترکه یتشحط فی دمه حتى هلک . وأخذ قطیفة له علیه السلام کانت من خز قیس بن الأشعث وأخذ درعه البتراء عمر بن سعد فلما قتل عمر وهبها المختار لأبی عمرة قاتله ، وأخذ سیفه جمیع بن الخلق الأودی وقیل رجل من نبی تمیم یقال له أسود بن حنظلة وفى روایة ابن أبی سعد إنه أخذ سیفه الفلافس النهشلی وزاد محمد بن زکریا إنه وقع بعد ذلک إلى بنت حبیب بن بدیل وهذا السیف المنهوب المشهور لیس بذی الفقار فإن ذلک کان مذخورا ومصونا مع أمثاله من ذخائر النبوة والإمامة وقد نقل الرواة تصدیق ما قلناه وصورة ما حکیناه .

      اللهوف، سید ابن طاووس، 76- 77

      http://lib.eshia.ir/15097/1/77

       

      فقال الراوی : ثم أخرج النساء من الخیمة وأشعلوا فیها النار فخرجن حواسر مسلبات حافیات باکیات یمشین سبایا فی أسر الذلة وقلت بحق الله إلاما مررتم بنا على مصرع الحسین علیه السلام فلما نظر النسوة إلى القتلى صحن وضربن وجوههن قال فوالله لا أنسى زینب بنت علی علیه السلام تندب الحسین علیه السلام وتنادى بصوت حزین وقلت کئیب یا محمداه صلى علیک ملائکة السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الأعضاء وبناتک سبایا إلى الله المشتکى وإلى محمد المصطفى وإلى على المرتضى وإلى فاطمة الزهراء وإلى حمزة سید الشهداء یا محمداه هذا حسین بالعراء تسفى علیه الصبا قتیل أولاد البغایا وا حزناه ، وا کرباه ، الیوم مات جدی رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم یا أصحاب محمداه هؤلاء ذریة المصطفى یساقون سوق السبایا ، وفى روایة : یا محمداه بناتک سبایا وذریتک مقتلة تسفى علیهم ریح الصبا وهذا حسین محزوز الرأس من القفا مسلوب العمامة والرداء ، بابى من أضحى عسکره فی یوم الاثنین نهبا ، بأبی من فسطاطه مقطع العرى ، بأبی من لا غائب فیرتجى ولا جریح فیداوى ، بأبی من نفسی له الفداء ، بأبی المهموم حتى قضى ، بابى العطشان حتى مضى ، بابى من شیبته تقطر بالدماء ، بأبی من جده محمد المصطفى ، بأبی من جده رسول إله السماء ، بأبی من هو سبط نبی الهدى ، بأبی محمد المصطفى ، بأبی خدیجة الکبرى ، بأبی على المرتضى علیه السلام ، بأبی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین ، بأبی من ردت له الشمس وصلى .

      فال الراوی : فأبکت والله کل عدو وصدیق ثم إن سکینة اعتنقت جسد أبیها الحسین علیه السلام فاجتمعت عدة من الاعراب حتى جروها عنه .

      اللهوف، سید ابن طاووس، ص 78-79

      http://lib.eshia.ir/15097/1/78

       

      یک چیزهایی هست که تحصیل علوم مملو از استکبار و استعمار و استثمار را برای شاگرد و داتنشجو و طلبه علوم و حکمت الهی را سخت و حتی غیر ممکن می کند و بلکه به وجدان او این اجازه را نمی دهد که شاگردی اساتید استکباری را هم کند. در راس همه ی این مسائل توحید و بعد هم نبوت وامامت است. 

      شما یک لحظه توجه کنید که حتی شیطان و ابلیس هم این کار را نکرد که از علمی که حضرت آدم علیه السلام از آن برخوردار شده بود را سر باز زند؛ و بلکه از سجده ی به حضرت آدم علیه السلام سر باز زد! بعضی یحتمل اینجا اشکال کنند که آیا اینکه شیطان یا ابلیس از سجده ی به حضرت آدم علیه السلام بدستور خدا سر باز زد همانا سر باز زدن از علم او نیست؟ علمی که از روی حکمت الهی است را نمی توان از آن سر باز زد حتی اگر ابلیس و شیطان هم باشد هر چند که یحتمل بتواند با این حربه وارد شود که من از تو بهترم. یک وقت هست که از روی جادو و جنبل و علوم شیطانی است که کسی می خواهد ادعای علم و حکمت الهی کند و این در حالی است که به همه نیز دارد زور می گوید و ظلم می کند. ولی یک وقت هست که خیر؛ علوم و حکمت الهی را دریافته ایم و بر مبنای همان هم هست که داریم عمل می کنیم. کسی که دارد بر مبنای حکمت الهی عمل می کند، نمی تواند مدعی شود که من علم به تخریب عظیمی را دارم که همه ی عالم را هم می تونم به خاک و خون هم بکشم ولی تو هم نباید آنرا داشته باشی. و آنگاه خودش با انواع وسائل و عدوات جنگی کمتر و ضعیفتری هم بیافتد بسراغ مستضعفینی حتی از زن و کودک که حتی همانقدر هم نمی توانند از خود دفاع کنند و .... چرا شیاطینی که خدا را هم نمی شناسند، می توانند با دیگر شیاطین دچار درهمتنیدگی شده و آنچنان هم گَل هم بیافتند که جنایاتشان حد و نصاب هم نداشته باشد. ولی شیطان و ابلیسی که خدا را بشناسند و به علوم و حکمت الهی هم پی برده باشد، چنین کاری را نمی کند که این ننگ و لعنت شدگی را به جان بخرد که با خدا و پیغمبر اکرم صل الله علیه و اله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام توی جنگ هم برود. عرض بنده ی حقیر این است که این از خواص علم است که چنین است که شاگرد و دانشجو و طلبه را هم دعوت می کند از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد. تقوای الهی اینچنین مقامی دارد که مفسر گرانقدر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی حفظه الله در تفسیر آیه مبارکه می فرمایند که تقوای شما و لذا خود شما نیز در صورت داشتن تقوا هم به خدا می رسید:

      لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَـٰکِن یَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنکُمْ کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ ‎﴿الحج: ٣٧﴾‏

      مثل این است که بعضی اشکال کنند که این امکان پذیر نیست که بتوان با خود خدا به بازی شطرنج نشست، ولی اگر خدا بخواهد می تواند حتی خودش به شما بازی شطرنج هم یاد داده و با شما بازی هم کند چرا که خدا مثل هوش مصنوعی نیست که شعرها و بازیهای رایانه ای و از جمله شطرنج هم بازی کند و بلکه اصولاً اهل بازی هم نیست. ولی اگر بخواهد حتی می تواند با بنده اش شطرنج بازی هم کند. در این مورد مرحوم استاد فاطمی نیا می فرمودند که خالق این جهان بهتر است یا کسی که فرض بفرمایید شاهنامه یا مثنوی را خلق کرده است؟ گاهی اوقات یحتمل تایپیست آنقدر غرق نوشتن خود می شود که توجه نمی کند با چه سرعت بالایی هم دارد حروف را مثل حروفچینها کنار هم نیز می چیند و حتی بدان فکر هم نمی کند. به همین ترتیب هم بنده ی خدا یحتمل متوجه نشود خدا چقدر به او محبت هم دارد که در یک آیه ای به عنوان یک گنجی عظیمی هم هفت بار او را مخاطب خود قرار داده و بدو می فرماید: 

      وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ‎﴿البقرة: ١٨٦﴾‏

      ( بیان )

      قوله تعالى : وإذا سألک عبادی عنی فإنی قریب أجیب دعوة الداع إذا دعان ، أحسن بیان لما اشتمل علیه من المضمون وأرق اسلوب وأجمله فقد وضع أساسه على التکلم وحده دون الغیبة ونحوها ، وفیه دلالة على کمال العنایة ، بالامر ، ثم قوله : عبادی ، ولم یقل : الناس وما أشبهه یزید فی هذه العنایة ، ثم حذف الواسطة فی الجواب حیث قال : فإنی قریب ولم یقل : فقل إنه قریب ، ثم التأکید بإن ثم الاتیان بالصفة دون الفعل الدال على القرب لیدل على ثبوت القرب ودوامه ، ثم الدلالة على تجدد الاجابة واستمرارها حیث أتى بالفعل المضارع الدال علیهما ، ثم تقییده الجواب أعنی قوله : أجیب دعوة الداع بقوله : إذا دعان ، وهذا القید لا یزید على قوله : دعوة الداع المقید به شیئا بل هو عینه ، وفیه دلالة على أن دعوة الداع مجابة من غیر شرط وقید کقوله تعالى : ادعونی أستجب لکم ) المؤمن ـ ٦٠ ، فهذه سبع نکات فی الآیة تنبئ بالاهتمام فی أمر استجابة الدعاء والعنایة بها ، مع کون الآیة قد کرر فیها ـ على إیجازها ـ ضمیر المتکلم سبع مرات ، وهی الآیة الوحیدة فی القرآن على هذا الوصف.

      والدعاء والدعوة توجیه نظر المدعو نحو الداعی ، والسؤال جلب فائدة أو در من المسؤول یرفع به حاجة السائل بعد توجیه نظره ، فالسؤال بمنزلة الغایة من الدعاء وهو المعنى الجامع لجمیع موارد السؤال کالسؤال لرفع الجهل والسؤال بمعنى الحساب والسؤال بمعنى الاستدرار وغیره.

      ثم إن العبودیة کما مر سابقا هی المملوکیة ولا کل مملوکیة بل مملوکیة الانسان فالعبد هو من الانسان أو کل ذی عقل وشعور کما فی الملک المنسوب إلیه تعالى.

      وملکه تعالى یغایر ملک غیره مغایرة الجد مع الدعوى والحقیقة مع المجاز فإنه تعالى یملک عباده ملکا طلقا محیطا بهم لا یستقلون دونه فی أنفسهم ولا ما یتبع أنفسهم من الصفات والافعال وسایر ما ینسب إلیهم من الازواج والاولاد والمال والجاه وغیرها ، فکل ما یملکونه من جهة إضافته إلیهم بنحو من الانحاء کما فی قولنا : نفسه ، وبدنه ، وسمعه ، وبصره ، وفعله ، واثره ، وهى أقسام الملک بالطبع والحقیقة وقولنا : زوجه وماله وجاهه وحقه وهی أقسام الملک بالوضع والاعتبار ـ إنما یملکونه بإذنه تعالى فی استقرار النسبة بینهم وبین ما یملکون أیاما کان وتملیکه فالله عز اسمه ، هو الذی اضاف نفوسهم واعیانهم إلیهم ولو لم یشاء لم یضف فلم یکونوا من رأس ، وهو الذی جعل لهم السمع والابصار والافئدة ، وهو الذی خلق کل شیء وقدره تقدیرا.

      فهو سبحانه الحائل بین الشئ ونفسه ، وهو الحائل بین الشئ وبین کل ما یقارنه : من ولد أو زوج أو صدیق أو مال أو جاه أو حق فهو اقرب إلى خلقه من کل شئ مفروض فهو سبحانه قریب على الاطلاق کما قال تعالى : ( ونحن اقرب إلیه منکم ولکن لا تبصرون ) الواقعة ـ ٨٥ ، وقال تعالى : ( ونحن اقرب إلیه من حبل الورید ) ق ـ ١٦ ، وقال تعالى : ( ان الله یحول بین المرء وقلبه ) الانفال ـ ٢٤ ، والقلب هو النفس المدرکة.

      وبالجملة فملکه سبحانه لعباده ملکا حقیقیا وکونهم عبادا له هو الموجب لکونه تعالى قریبا منهم على الاطلاق واقرب إلیهم من کل شیء عند القیاس وهذا الملک الموجب لجواز کل تصرف شاء کیفما شاء من غیر دافع ولا مانع یقضی ان لله سبحانه ان یجیب ای دعاء دعى به احد من خلقه ویرفع بالاعطاء والتصرف حاجته التی سأله فیها فان الملک عام ، والسلطان والاحاطة واقعتان على جمیع التقادیر من غیر تقید بتقدیر دون تقدیر لا کما یقوله الیهود : ان الله لما خلق الاشیاء وقدر التقادیر تم الامر ، وخرج زمام التصرف الجدید من یده بما حتمه من القضاء ، فلا نسخ ولا بداء ولا استجابة لدعاء لان الامر مفروغ عنه ، ولا کما یقوله جماعة من هذه الامة : ان لا صنع لله فی افعال عباده وهم القدریة الذین سماهم رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مجوس هذه الامة فیما رواه الفریقان من قوله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم : القدریة مجوس هذه الامة.

      بل الملک لله سبحانه على الاطلاق ولا یملک شیء شیئا الا بتملیک منه سبحانه واذن فما شائه وملکه واذن فی وقوعه ، یقع ، وما لم یشأ ولم یملک ولم یأذن فیه لا یقع وان بذل فی طریق وقوعه کل جهد وعنایة ، قال تعالى : ( یا ایها الناس انتم الفقراء إلى الله والله هو الغنی ) الفاطر ـ ١٥.

      فقد تبین : ان قوله تعالى : وإذا سألک عبادی عنی فانی قریب أجیب دعوة الداع إذا دعان ، کما یشتمل على الحکم اعنی اجابة الدعاء کذلک یشتمل على علله فکون الداعین عبادا لله تعالى هو الموجب لقربه منهم ، وقربه منهم هو الموجب لاجابته المطلقة لدعائهم ، واطلاق الاجابة یستلزم اطلاق الدعاء فکل دعاء دعی به فانه مجیبه الا ان ههنا امرا وهو انه تعالى قید قوله : اجیب دعوة الداع بقوله إذا دعان ، وهذا القید غیر الزائد على نفس المقید بشیء یدل على اشتراط الحقیقة دون التجوز والشبه ، فان قولنا : اصغ إلى قول الناصح إذا نصحک أو اکرم العالم إذا کان عالما یدل على لزوم اتصافه بما یقتضیه حقیقة ، فالناصح إذا قصد النصح بقوله فهو الذی یجب الاصغاء إلى قوله والعالم إذا تحقق بعلمه وعمل بما علم کان هو الذی یجب إکرامه فقوله تعالى إذا دعان ، یدل على أن وعد الاجابة المطلقة ، إنما هو إذا کان الداعی داعیا بحسب الحقیقة مریدا بحسب العلم الفطری والغریزی مواطئا لسانه قلبه ، فإن حقیقة الدعاء والسؤال هو الذی یحمله القلب ویدعو به لسان الفطرة ، دون ما یأتی به اللسان الذی یدور کیفما أدیر صدقا أو کذبا جدا أو هزلا حقیقة أو مجازا ، ولذلک ترى أنه تعالى عد ما لا عمل للسان فیه سؤالا ، قال تعالى : ( وآتاکم من کل ما سألتموه وإن تعدوا نعمة الله لا تحصوها إن الانسان لظلوم کفار ) ابراهیم ـ ٣٤ ، فهم فیما لا یحصونها من النعم داعون سائلون ولم یسألوها بلسانهم الظاهر ، بل بلسان فقرهم واستحقاقهم لسانا فطریا وجودیا ، وقال تعالى : ( یسأله من فی السموات والارض کل یوم هو فی شأن ) الرحمن ـ ٢٩ ، ودلالته على ما ذکرنا أظهر وأوضح.

      فالسؤال الفطری من الله سبحانه لا یتخطى الاجابة ، فما لا یستجاب من الدعاء ولا یصادف الاجابة فقد فقد أحد امرین وهما اللذان ذکرهما بقوله : دعوة الداع إذا دعان.

      فإما أن یکون لم یتحقق هناک دعاء ، وانما التبس الامر على الداعی التباسا کان یدعو الانسان فیسأل ما لا یکون وهو جاهل بذلک أو ما لا یریده لو انکشف علیه حقیقة الامر مثل ان یدعو ویسأل شفاء المریض لا إحیاء المیت ، ولو کان استمکنه ودعا بحیاته کما کان یسأله الانبیاء لاعیدت حیاته ولکنه على یأس من ذلک ، أو یسأل ما لو علم بحقیقته لم یسأله فلا یستجاب له فیه.

      وإما أن السؤال متحقق لکن لا من الله وحده کمن یسأل الله حاجة من حوائجه وقلبه متعلق بالاسباب العادیة أو بامور وهمیة توهمها کافیة فی امره أو مؤثرة فی شأنه فلم یخلص الدعاء لله سبحانه فلم یسأل الله بالحقیقة فإن الله الذی یجیب الدعوات هو الذی لا شریک له فی أمره ، لا من یعمل بشرکة الاسباب والاوهام ، فهاتان الطائفتان من الدعاة السائلین لم یخلصوا الدعاء بالقلب وإن أخلصوه بلسانهم.

      فهذا ملخص القول فی الدعاء على ما تفیده الآیة ، وبه یظهر معانی سائر الآیات النازلة فی هذا الباب کقوله تعالى : قل ما یعبؤ بکم ربی لو لا دعائکم ) الفرقان ـ ٧٧ ، وقوله تعالى : قل أرایتم إن أتیکم عذاب الله بغتة أو أتتکم الساعة أغیر الله تدعون إن کنتم صادقین بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه إن شاء وتنسون ما کنتم تشرکون ) الانعام ـ ٤١ ، وقوله تعالى : قل من ینجیکم فی ظلمات البر والبحر تدعونه تضرعا وخفیة لئن أنجانا من هذه لنکونن من الشاکرین قل الله ینجیکم منها ومن کل کرب ثم أنتم تشرکون ) الانعام ـ ٦٤ ، فالآیات دالة على أن للانسان دعاء غریزیا وسؤالا فطریا یسأل به ربه ، غیر انه إذا کان فی رخاء ورفاه تعلقت نفسه بالاسباب فأشرکها لربه ، فالتبس علیه الامر وزعم أنه لا یدعو ربه ولا یسأل عنه ، مع انه لا یسأل غیره فإنه على الفطرة ولا تبدیل لخلق الله تعالى ، ولما وقع الشدة وطارت الاسباب عن تأثیرها وفقدت الشرکاء والشفعاء تبین له ان لا منجح لحاجته ولا مجیب لمسألته إلا الله ، فعاد إلى توحیده الفطری ونسی کل سبب من الاسباب ، ووجه وجهه نحو الرب الکریم فکشف شدته وقضى حاجته واظله بالرخاء ، ثم إذا تلبس به ثانیا عاد إلى ما کان علیه أولا من الشرک والنسیان.

      وکقوله تعالى : وقال ربکم ادعونی أستجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین ) المؤمن ـ ٦٠ ، والآیة تدعو إلى الدعاء وتعد بالاجابة وتزید على ذلک حیث تسمی الدعاء عبادة بقولها : عن عبادتی أی عن دعائی ، بل تجعل مطلق العبادة دعاء حیث انها تشتمل الوعید على ترک الدعاء بالنار والوعید بالنار انما هو على ترک العبادة رأسا لا على ترک بعض اقسامه دون بعض فأصل العبادة دعاء فافهم ذلک.

      وبذلک یظهر معنى آیات اخر من هذا الباب کقوله تعالى : فأدعوا الله مخلصین له الدین ) المؤمن ـ ١٤ ، وقوله تعالى : وادعوه خوفا وطمعا ان رحمة الله قریب من ) المحسنین الاعراف ـ ٥٦ ، وقوله تعالى : ویدعوننا رغبا ورهبا وکانوا لنا خاشعین ) الانبیاء ـ ٩٠ ، وقوله تعالى : ادعوا ربکم تضرعا وخفیة انه لا یحب المعتدین) الاعراف ـ ٥٥ ، وقوله تعالى : إذ نادى ربه نداء خفیا ، إلى قوله ، ولم أک بدعائک ربی شقیا ) مریم ـ ٤ ، وقوله تعالى : ویستجیب الذین آمنوا وعملوا الصالحات ویزیدهم من فضله ) الشورى ـ ٢٦ ، إلى غیر ذلک من الآیات المناسبة ، وهی تشتمل على ارکان الدعاء وآداب الداعی ، وعمدتها الاخلاص فی دعائه تعالى وهو مواطات القلب اللسان والانقطاع عن کل سبب دون الله والتعلق به تعالى ، ویلحق به الخوف والطمع والرغبة والرهبة والخشوع والتضرع والاصرار والذکر وصالح العمل والایمان وأدب الحضور وغیر ذلک مما تشتمل علیه الروایات.

      قوله تعالى : فلیستجیبوا لی ولیؤمنوا بی ، تفریع على ما یدل علیه الجملة السابقة علیه بالالتزام : ان الله تعالى قریب من عباده ، لا یحول بینه وبین دعائهم شیء ، وهو ذو عنایة بهم وبما یسئلونه منه ، فهو یدعوهم إلى دعائه ، وصفته هذه الصفة ، فلیستجیبوا له فی هذه الدعوة ، ولیقبلوا إلیه ، ولیؤمنوا به فی هذا النعت ، ولیوقنوا بأنه قریب مجیب لعلهم یرشدون فی دعائه.

      ( بحث روائی )

      عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فیما رواه الفریقان : الدعاء سلاح المؤمن ، وفی عدة الداعی فی الحدیث القدسی : یا موسى سلنی کل ما تحتاج إلیه حتى علف شاتک وملح عجینک.

      وفی المکارم عنه علیه‌السلام الدعاء افضل من قرائة القرآن لان الله عز وجل قال : ( قل ما یعبؤ بکم ربی لو لا دعائکم ) ، وروی ذلک عن الباقر والصادق علیهما‌السلام.

      وفی عدة الداعی فی روایة محمد بن عجلان عن محمد بن عبید الله بن علی بن الحسین عن ابن عمه الصادق عن آبائه عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قال : أوحى الله إلى بعض انبیائه فی بعض وحیه : وعزتی وجلالی لاقطعن امل کل آمل امل غیری بالایاس ولاکسونه ثوب المذلة فی الناس ولابعدنه من فرجی وفضلی ، ایأمل عبدی فی الشدائد غیری ، والشدائد بیدی ویرجو سوائی وأنا الغنی الجواد ، بیدی مفاتیح الابواب وهی مغلقة ، وبابی مفتوح لمن دعانی؟ الحدیث.

      وفی عدة الداعی ایضا عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قال : قال الله : ما من مخلوق یعتصم بمخلوق دونی الا قطعت اسباب السموات واسباب الارض من دونه فان سئلنی لم أعطه وان دعانی لم أجبه ، وما من مخلوق یعتصم بی دون خلقی الا ضمنت السموات والارض رزقه ، فإن دعانی اجبته وان سألنی اعطیته وان استغفرنی غفرت له.

      اقول : وما اشتمل علیه الحدیثان هو الاخلاص فی الدعاء ولیس إبطالا لسببیة الاسباب الوجودیة التی جعلها الله تعالى وسائل متوسطة بین الاشیاء وبین حوائجها الوجودیة لا عللا فیاضة مستقلة دون الله سبحانه ، وللانسان شعور باطنی بذلک فانه یشعر بفطرته ان لحاجته سببا معطیا لا یتخلف عنه فعله ، ویشعر ایضا ان کل ما یتوجه إلیه من الاسباب الظاهریة یمکن ان یتخلف عنه اثره فهو یشعر بأن المبدأ الذی یبتدئ عنه کل امر ، والرکن الذی یعتمد علیه ویرکن إلیه کل حاجة فی تحققها ووجودها غیر هذه الاسباب ولازم ذلک ان لا یرکن الرکون التام إلى شیء من هذه الاسباب بحیث ینقطع عن السبب الحقیقی ویعتصم بذلک السبب الظاهری ، والانسان ینتقل إلى هذه الحقیقة بأدنى توجه والتفات فإذا سئل أو طلب شیئا من حوائجه فوقع ما طلبه کشف ذلک انه سئل ربه واتصل حاجته ، التی شعر بها بشعوره الباطنی من طریق الاسباب إلى ربه فاستفاض منه ، وإذا طلب ذلک من سبب من الاسباب فلیس ذلک من شعور فطری باطنی وانما هو امر صوره له تخیله لعلل اوجبت هذا التخیل من غیر شعور باطنی بالحاجة ، وهذا من الموارد التی یخالف فیها الباطن الظاهر.

      ونظیر ذلک : ان الانسان کثیرا ما یحب شیئا ویهتم به حتى إذا وقع وجده ضارا بما هو أنفع منه واهم واحب فترک الاول وأخذ بالثانی ، وربما هرب من شیء حتى إذا صادفه وجده أنفع وخیرا مما کان یتحفظ به فأخذ الاول وترک الثانی ، فالصبی المریض إذا عرض علیه الدواء المر امتنع من شربه وأخذ بالبکاء وهو یرید الصحة ، فهو بشعوره الباطنی الفطری یسأل الصحه فیسأل الدواء وان کان بلسان قوله أو فعله یسأل خلافه ، فللانسان فی حیاته نظام بحسب الفهم الفطری والشعور الباطنی وله نظام آخر بحسب تخیله والنظام الفطری لا یقع فیه خطاء ولا فی سیره خبط ، واما النظام التخیلی فکثیرا ما یقع فیه الخطاء والسهو ، فربما سأل الانسان أو طلب بحسب الصورة الخیالیة شیئا ، وهو بهذا السؤال بعینه یسأل شیئا آخر أو خلافه ، فعلى هذا ینبغی أن یقرر معنى الاحادیث ، وهو اللائح من قول علی علیه‌السلام فیما سیأتی : أن العطیة على قدر النیة الحدیث.

      وفی عدة الداعی عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ادعوا الله وانتم موقنون بالاجابة.

      وفی الحدیث القدسی : أنا عند ظن عبدی بی ، فلا یظن بی إلا خیرا.

      اقول : وذلک ان الدعاء مع الیأس أو التردد یکشف عن عدم الؤال فی الحقیقة. کما مر ، وقد ورد المنع عن الدعاء بما لا یکون.

      وفی العدة أیضا عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم : إفزعوا إلى الله فی حوائجکم ، والجأوا إلیه فی ملماتکم ، وتضرعوا إلیه وادعوه ، فإن الدعاء مخ العبادة ، وما من مؤمن یدعو الله الا استجاب فإما أن یعجله له فی الدنیا أو یؤجل له فی الآخرة ، واما أن یکفر له من ذنوبه بقدر ما دعا ما لم یدع بمأثم.

      وفی نهج البلاغة : فی وصیة له علیه‌السلام لابنه الحسین علیه‌السلام : ثم جعل فی یدیک مفاتیح خزائنه بما اذن لک فیه من مسألته فمتى شئت استفتحت بالدعاء أبواب نعمه واستمطرت شئابیب رحمته ، فلا یقنطنک إبطاء إجابته ، فإن العطیة على قدر النیة ، وربما اخرت عنک الاجابة لیکون ذلک أعظم لاجر السائل ، واجزل لعطاء الامل ، وربما سألت الشئ فلا تؤتاه واوتیت خیرا منه عاجلا أو آجلا أو صرف عنک لما هو خیر لک ، فلرب أمر قد طلبته فیه هلاک دینک لو أوتیته ، فلتکن مسألتک فیما یبقى لک جماله ، وینفی عنک وباله ، والمال لا یبقى لک ولا تبقی له.

      اقول : قوله : فإن العطیة على قدر النیة یرید علیه‌السلام به : ان الاستجابة تطابق الدعوة فما سأله السائل منه تعالى على حسب ما عقد علیه حقیقة ضمیره وحمله ظهر قلبه هو الذی یؤتاه ، لا ما کشف عنه قوله وأظهره لفظه ، فإن اللفظ ربما لا یطابق المعنى المطلوب کل المطابقة کما مر بیانه فهی احسن جملة واجمع کلمة لبیان الارتباط بین المسأله والاجابة.

      وقد بین علیه‌السلام بها عدة من الموارد التی یتراءى فیها تخلف الاستجابة عن الدعوة ظاهرا کالابطاء فی الاجابة ، وتبدیل المسؤول عنه فی الدنیا بما هو خیر منه فی الدنیا ، أو بما هو خیر منه فی الآخرة ، أو صرفه إلى شیء آخر أصلح منه بحال السائل ، فإن السائل ربما یسأل النعمة الهنیئة ولو اوتیها على الفور لم تکن هنیئة وعلى الرغبة فتبطئ إجابتها لان السائل سأل النعمة الهنیئة فقد سأل الاجابة على بطؤ ، وکذلک المؤمن المهتم بأمر دینه لو سأل ما فیه هلاک دینه وهو لا یعلم بذلک و یزعم ان فیه سعادته وانما سعادته فی آخرته فقد سأل فی الحقیقة لآخرته لادنیاه فیستجاب لذلک فیها لا فی الدنیا.

      وفی عدة الداعی عن الباقر علیه‌السلام ما بسط عبد یده إلى الله عز وجل إلا استحیى الله أن یردها صفرا حتى یجعل فیها من فضله ورحمته ما یشاء ، فإذا دعا أحدکم فلا یرد یده حتى یمسح بها على رأسه ووجهه ، وفی خبر آخر على وجهه وصدره.

      اقول : وقد روی فی الدر المنثور ما یقرب من هذا المعنى عن عدة من الصحابة کسلمان ، وجابر ، وعبد الله بن عمر ، وأنس بن مالک ، وابن أبی مغیث عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فی ثمانی روایات ، وفی جمیعها رفع الیدین فی الدعاء فلا معنى لانکار بعضهم رفع الیدین بالدعاء معللا بأنه من التجسیم إذ رفع الیدین إلى السماء ایماء إلى أنه تعالى فیها ـ تعالى عن ذلک وتقدس.

      وهو قول فاسد ، فإن حقیقة جمیع العبادات البدنیة هی تنزیل المعنى القلبی والتوجه الباطنی إلى موطن الصورة ، وإظهار الحقائق المتعالیة عن المادة فی قالب التجسم ، کما هو ظاهر فی الصلوة والصوم والحج وغیر ذلک وأجزائها وشرائطها ، ولو لا ذلک لم یستقم أمر العبادة البدنیة ، ومنها الدعاء ، وهو تمثیل التوجه القلبی والمسألة الباطنیة بمثل السؤال الذی نعهده فیما بیننا من سؤال الفقیر المسکین الدانی من الغنی المتعزز العالی حیث یرفع یدیه بالبسط ، ویسأل حاجتة بالذلة والضراعة ، وقد روى الشیخ فی المجالس وألاخبار مسندا عن محمد وزید ابنی علی بن الحسین عن أبیهما عن جدهما الحسین علیه‌السلام عن النبی ، وفی عدة الداعی مرسلا أن رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کان یرفع یدیه إذا ابتهل ودعا کما یستطعم المسکین.

      وفی البحار عن علی علیه‌السلام أنه سمع رجلا یقول : اللهم إنی أعوذ بک من الفتنة ، قال علیه‌السلام : أراک تتعوذ من مالک وولدک ، یقول الله تعالى : ( إنما أموالکم وأولادکم فتنة ) ولکن قل : اللهم إنی أعوذ بک من مضلات الفتن.

      اقول : وهذاباب آخر فی تشخیص معنى اللفظ وله نظائر فی الروایات ، وفیها : أن الحق فی معنى کل لفظ هو الذی ورد منه فی کلامه ، ومن هذا الباب ما ورد فی الروایات فی تفسیرمعنى الجزء والکثیر وغیر ذلک.

       

      وفی عدة الداعی عن الصادق علیه‌السلام : إن الله لا یستجیب دعاء بظهر قلب ساه.

      وفی العدة أیضا عن علی علیه‌السلام لا یقبل الله دعاء قلب لاه.

      اقول : وفی هذا المعنى روایات أخر ، والسر فیه عدم تحقق حقیقة الدعاء والمسألة فی السهو واللهو.

      وفی دعوات الراوندی : فی التوراة یقول الله عز وجل للعبد : إنک متى ظللت تدعونی على عبد من عبیدی من اجل أنه ظلمک فلک من عبیدی من یدعو علیک من أجل أنک ظلمته فإن شئت أجبتک وأجبته فیک ، وإن شئت أخرتکما إلى یوم القیامة.

      اقول : وذلک أن من سأل شیئا لنفسه فقد رضی به ورضی بعین هذا الرضا بکل ما یماثله من جمیع الجهات ، فإذا دعا على من ظلمه بالانتقام فقد دعا علیه لاجل ظلمه فهو راض بالانتقام من الظالم ، وإذا کان هو نفسه ظالما لغیره فقد دعا على نفسه بعین ما دعا لنفسه فإن رضی بالانتقام عن نفسه ولن یرضی أبدا عوقب بما یریده على غیره ، وإن لم یرض بذلک لم یتحقق منه الدعاء حقیقة ، قال تعالى : ( ویدع الانسان بالشر دعائه بالخیر وکان الانسان عجولا ) الاسراء ـ ١١.

      وفی عدة الداعی : قال رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم لابی ذر : یا ابا ذر ألا اعلمک کلمات ینفعک الله عز وجل بهن؟ قلت بلى یا رسول الله ، قال صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم : احفظ الله یحفظک الله ، احفظ الله تجده امامک ، تعرف إلى الله فی الرخاء یعرفک فی الشدة ، وإذا سألت فاسأل الله ، وإذا استعنت فاستعن بالله ، فقد جرى القلم بما هو کائن إلى یوم القیامة ، ولو أن الخلق کلهم جهدوا على أن ینفعوک بما لم یکتبه الله لک ما قدروا علیه.

      اقول : قوله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تعرف إلى الله فی الرخاء یعرفک فی الشدة : یعنی : ادع الله فی الرخاء ولا تنسه حتى یستجیب دعائک فی الشدة ولا ینساک ، وذلک أن من نسی ربه فی الرخاء فقد أذعن باستقلال الاسباب فی الرخاء ، ثم إذا دعا ربه فی الشدة کان معنى عمله أنه یذعن بالربوبیة فی حال الشدة وعلى تقدیرها ، ولیس تعالى على هذه الصفة بل هو رب فی کل حال وعلى جمیع التقادیر ، فهو لم یدع ربه وقد ورد هذا المعنى فی بعض الروایات بلسان آخر ، ففی مکارم الاخلاق عن الصادق علیه‌السلام قال علیه‌السلام من تقدم فی الدعاء أستجیب له إذا نزل البلاء ، وقیل : صوت معروف ، ولم

       

      یحجب عن السماء ، ومن لم یتقدم فی الدعاء لم یستجب له إذا نزل البلاء وقالت الملائکة : ان ذا الصوت لا نعرفه الحدیث ، وهو المستفاد من اطلاق قوله تعالى : ( نسوا الله فنسیهم ) التوبة ـ ٦٧ ، ولا ینافی هذا ما ورد أن الدعاء لا یرد مع الانقطاع ، فإن مطلق الشدة غیر الانقطاع التام.

      وقوله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم : وإذا سئلت فأسال الله وإذا استعنت فاستعن بالله ، ارشاد إلى التعلق بالله فی السؤال والاستعانة بحسب الحقیقة فإن هذه الاسباب العادیة التی بین أیدینا انما سببیتها محدودة على ما قدر الله لها من الحد لا على ما یتراءى من استقلالها فی التأثیر بل لیس لها الا الطریقیة والوساطة فی الایصال ، والامر بید الله تعالى ، فإذن الواجب على العبد أن یتوجه فی حوائجه إلى جناب العزة وباب الکبریاء ولا یرکن إلى سبب بعد سبب ، وإن کان أبی الله ان یجری الامور الا بأسبابها وهذه دعوة إلى عدم الاعتماد على الاسباب الا بالله الذی أفاض علیها السببیة لا أنها هدایة إلى الغاء الاسباب والطلب من غیر السبب فهو طمع فیما لا مطمع فیه ، کیف والداعی یرید ما یسأله بالقلب ، ویسأل ما یریده باللسان ویستعین على ذلک بأرکان وجوده وکل ذلک اسباب؟

      واعتبر ذلک بالانسان حیث یفعل ما یفعل بأدواته البدنیة فیعطی ما یعطی بیده ویرى ما یرى ببصره ویسمع ما یسمع باذنه فمن یسأل ربه بإلغاء الاسباب کان کمن سأل الانسان أن یناوله شیئا من غیر ید أو ینظر إلیه من غیر عین أو یستمع من غیر أذن ، ومن رکن إلى سبب من دون الله سبحانه وتعالى کان کمن تعلق قلبه بید الانسان فی اعطائه أو بعینه فی نظرها أو باذنه فی سمعها وهو غافل معرض عن الانسان الفاعل بذلک فی الحقیقة فهو غافل مغفل ، ولیس ذلک تقییدا للقدرة الالهیة غیر المتناهیة ولا سلبا للاختیار الواجبی ، کما أن الانحصار الذی ذکرناه فی الانسان لا یوجب سلب القدرة والاختیار عنه ، لکون التحدید راجعا بالحقیقة إلى الفعل لا إلى الفاعل ، إذ من الضروری أن الانسان قادر على المناولة والرؤیة والسمع لکن المناولة لا یکون الابالید ، والرؤیة والسمع هما اللذان یکونان بالعین والاذن لا مطلقا ، کذلک الواجب تعالى قادر على الاطلاق غیر أن خصوصیة الفعل یتوقف على توسط الاسباب فزید مثلا وهو فعل لله هو الانسان الذی ولده فلان وفلانة فی زمان کذا ومکان کذا وعند وجود شرائط کذا وارتفاع موانع کذا ، لو تخلف واحد من هذه العلل

       

      والشرائط لم یکن هو هو ، فهو فی ایجاده یتوقف على تحقق جمیعها ، والمتوقف هو الفعل دون الفاعل فافهم ذلک.

      وقوله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم : فقد جرى القلم بما هو کائن إلى یوم القیامة ، تفریع على قوله : وإذا سألت فاسأل الله ، من قبیل تعقیب المعلول بالعلة فهو بیان علة قوله : وإذا سألت وسببه ، والمعنى أن الحوادث مکتوبة مقدرة من عند الله تعالى لا تأثیر لسبب من الاسباب فیها حقیقة ، فلا تسأل غیره تعالى ولا تستعن بغیره تعالى ، وأما هو تعالى : فسلطانه دائم وملکه ثابت ومشیته نافذة وکل یوم هو فی شأن ، ولذلک عقب الجملة بقوله : ولو أن الخلق کلهم جهدوا الخ.

      ومن أخبار الدعاء ما ورد عنهم مستفیضا : ان الدعاء من القدر.

      اقول : وفیه جواب ما استشکله الیهود وغیرهم على الدعاء : ان الحاجة المدعو لها اما ان تکون مقضیة مقدرة اولا ، وهی على الاول واجبة وعلى الثانی ممتنعة ، وعلى أی حال لا معنی لتأثیر الدعاء ، والجواب : أن فرض تقدیر وجود الشئ لا یوجب استغنائه عن اسباب وجوده ، والدعاء من اسباب وجود الشئ فمع الدعاء یتحقق سبب من أسباب الوجود فیتحقق المسبب عن سببه ، وهذا هو المراد بقولهم : ان الدعاء من القدر ، وفی هذا المعنى روایات اخر.

      ففی البحار عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم لایرد القضاء الا الدعاء.

      وعن الصادق علیه‌السلام : الدعاء یرد القضاء بعد ماأبرم ابراما.

      وعن أبی الحسن موسى علیه‌السلام : علیکم بالدعاء فإن الدعاء والطلب إلى الله عز وجل یرد البلاء ، وقد قدر وقضى فلم یبق الا امضائه فإذا دعی الله وسئل صرف البلاء صرفا.

      وعن الصادق علیه‌السلام ان الدعاء یرد القضاء المبرم وقد أبرم ابراما ـ فأکثر من الدعاء فإنه مفتاح کل رحمة ونجاح کل حاجة ولا ینال ما عند الله الا بالدعاء فإنه لیس من باب یکثر قرعه الا أوشک أن یفتح لصاحبه.

      اقول : وفیها اشارة إلى الاصرار وهو من محققات الدعاء ، فان کثرة الاتیان

       

      بالقصد یوجب صفائه.

      وعن اسماعیل بن همام عن أبی الحسن علیه‌السلام : دعوة العبد سرا دعوة واحدة تعدل سبعین دعوة علانیة.

      اقول : وفیها اشارة إلى اخفاء الدعاء واسراره فإنه أحفظ لاخلاص الطلب.

      وفی المکارم عن الصادق علیه‌السلام : لا یزال الدعاء محجوبا حتى یصلی على محمد وآل محمد

      وعن الصادق علیه‌السلام ایضا ، من قدم أربعین من المؤمنین ثم دعا أستجیب له.

      وعن الصادق علیه‌السلام أیضا ـ وقد قال لرجل من اصحابه أنی لاجد آیتین فی کتاب الله اطلبهما فلا اجدهما ـ قال : فقال : وماهما؟ قلت : ادعونی استجب لکم فندعوه فلا نرى اجابة ، قال افترى الله اخلف وعده؟ قلت : لا ، قال : فمه؟ قلت : لا ادری قال : لکنی أخبرک من أطاع الله فیما امر به ثم دعاه من جهه الدعاء اجابه ، قلت : وما جهة الدعاء؟ قال : تبدأ فتحمد الله وتمجده وتذکر نعمه علیک فتشکره ثم تصلی على محمد وآله ثم تذکر ذنوبک فتقر بها ، ثم تستغفر منها فهذه جهة الدعاء ، ثم قال : وما الآیة الاخرى؟ قلت : وما أنفقتم من شیء فهو یخلفه وأرانى أنفق ولا أرى خلفا ، قال : ا فترى الله اخلف وعده؟ قلت : لا ، قال : فمه؟ قلت : لا أدرى ، قال : لو أن أحدکم اکتسب المال من حله وانفق فی حقه لم ینفق درهما الا اخلف الله علیه.

      اقول : والوجه فی هذه الاحادیث الواردة فی آداب الدعاء ظاهرة فإنها تقرب العبد من حقیقة الدعاء والمسألة.

      وفی الدر المنثور عن ابن عمر ، قال : قال رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم : ان الله إذا اراد ان یستجیب لعبد اذن له فی الدعاء.

      وعن ابن عمر ایضاً عنه صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم من فتح له منکم باب الدعاء فتحت له ابواب الرحمة ، وفی روایة من فتح له فی الدعاء منکم فتحت له ابواب الجنة.

      اقول : وهذه المعنى مروی من طرق ائمة اهل البیت ایضا : من أعطی الدعاء أعطی الاجابة ، ومعناه واضح مما مر.

       

      وفی الدر المنثور أیضا عن معاذ بن جبل عن رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم : لو عرفتم الله حق معرفته لزالت لدعائکم الجبال.

      اقول : وذلک ان الجهل بمقام الحق وسلطان الربوبیة والرکون إلى الاسباب یوجب الاذعان بحقیقة التأثیر للاسباب وقصر المعلولات على عللها المعهودة واسبابها العادیة حتى ان الانسان ربما زال عن الاذعان بحقیقة التأثیر للاسباب لکن یبقى الاذعان بتعین الطرق ووساطة الاسباب المتوسطة فإنا نرى ان الحرکة والسیر یوجب الاقتراب من المقصد ثم إذا زال منا الاعتقاد بحقیقة تأثیر السیر فی الاقتراب اعتقدنا بان السیر واسطة والله سبحانه وتعالى هو المؤثر هناک لکن یبقى الاعتقاد بتعین الوساطة وانه لو لا السیر لم یکن قرب ولا اقتراب ، وبالجملة ان المسببات لا تتخلف عن اسبابها وان لم یکن للاسباب الا الوساطة دون التأثیر ، وهذا هو الذی لا یصدقه العلم بمقام الله سبحانه فإنه لا یلائم السلطنة التامة الالهیة ، وهذا التوهم هو الذی اوجب ان نعتقد استحالة تخلف المسببات عن اسبابها العادیة کالثقل والانجذاب عن الجسم ، والقرب عن الحرکة ، والشبع عن الاکل ، والرى عن الشرب ، وهکذا ، وقد مر فی البحث عن الاعجاز ان ناموس العلیة والمعلولیة ، وبعبارة أخرى توسط الاسباب بین الله سبحانه وبین مسبباتها حق لا مناص عنه لکنه لا یوجب قصر الحوادث على اسبابها العادیة بل البحث العقلی النظری ، والکتاب والسنة تثبت اصل التوسط وتبطل الانحصار ، نعم المحالات العقلیة لا مطمع فیها.

      إذا عرفت هذا علمت : ان العلم بالله یوجب الاذعان بان ما لیس بمحال ذاتی من کل ما تحیله العادة فإن الدعاء مستجاب فیه کما ان العمدة من معجزات الانبیاء راجعة إلى استجابة الدعوة.

      وفی تفسیر العیاشی عن الصادق علیه‌السلام : فی قوله تعالى : فلیستجیبوا لی ولیؤمنوا بی یعلمون انی اقدر ان أعطیهم ما یسألونی.

      وفی المجمع ، قال : وروی عن ابی عبد الله علیه‌السلام انه قال : ولیؤمنوا بی ای ولیتحققوا انی قادر على اعطائهم ما سألوه لعلهم یرشدون ، ای لعلهم یصیبون الحق ، أی یهتدون إلیه

      المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، جلد 2، ص 30- 40

      http://lib.eshia.ir/12016/2/30

      أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿یس: ٦٠﴾‏

      قوله تعالى : « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ » العهد الوصیة ، والمراد بعبادة الشیطان طاعته فیما یوسوس ویأمر به إذ لا طاعة إلا لله أو من أمر بطاعته ، وقد علل النهی عن طاعته بکونه عدوا مبینا لأن العدو لا یرید بعدوه خیرا.

      وقیل : المراد بعبادته عبادة الآلهة من دون الله وإنما نسبت إلى الشیطان لکونها بتسویله وتزیینه ، وهو تکلف من غیر موجب.

      وإنما وجه الخطاب إلى المجرمین بعنوان أنهم بنو آدم لأن عداوة الشیطان إنما نشبت أول ما نشبت بآدم حیث أمر أن یسجد له فأبى واستکبر فرجم ثم عاد ذریته بعداوته وأوعدهم کما حکاه الله تعالى إذ قال : « أَرَأَیْتَکَ هذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلاً » الإسراء : ـ ٦٢.

      وأما عهده تعالى ووصیته إلى بنی آدم أن لا یطیعوه فهو الذی وصاهم به بلسان رسله وأنبیائه وحذرهم عن اتباعه کقوله تعالى : « یا بَنِی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ » الأعراف : ـ ٢٧ : وقوله : « وَلا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ » الزخرف : ـ ٦٢.

      وقیل : المراد بالعهد عهده تعالى إلیهم فی عالم الذر حیث قال : « أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى ». وقد عرفت مما قدمناه فی تفسیر آیة الذر أن العهد الذی هناک هو بوجه عین العهد الذی وجه إلیهم فی الدنیا.

      قوله تعالى : « وَأَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ » عطف تفسیر لما سبقه ، وقد تقدم کلام فی معنى الصراط المستقیم فی تفسیر قوله : « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ » من سورة الفاتحة.

      http://lib.eshia.ir/12016/17/102

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿الأنفال: ١٧﴾‏

      فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ ۖ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ‎﴿٢٩﴾‏ قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ‎﴿٣٠﴾‏ وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا ‎﴿٣١﴾‏ وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ‎﴿٣٢﴾‏ وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ‎﴿٣٣﴾‏ ذَٰلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ‎﴿٣٤﴾‏ مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ ۖ سُبْحَانَهُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿٣٥﴾‏ وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ‎﴿٣٦﴾‏ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ ۖ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ ‎﴿٣٧﴾‏ أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا ۖ لَٰکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‎﴿مریم: ٣٨﴾‏

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۳دیدار رئیس جمهور کوبا با رهبر انقلاب

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای «میگل دیاز کانل» رئیس جمهور کوبا و هیئت همراه با اشاره به ظرفیت‌های فراوان سیاسی و اقتصادی دو کشور تأکید کردند: باید از این ظرفیت‌ها برای تشکیل یک اتحاد و ائتلاف میان کشورهایی که در قبال زورگویی‌های آمریکا و غربی‌ها دارای موضع یکسان هستند، استفاده شود.

      ایشان افزودند: این ائتلاف با تمرکز بر همکاری‌های اقتصادی، می‌تواند در مورد مسائل مهم جهانی هم‌چون موضوع فلسطین موضع‌گیری مشترک و تاثیرگذار داشته باشد.

      رهبر انقلاب اسلامی در خصوص مسائل فلسطین خاطرنشان کردند: موضوع فلسطین فقط مربوط به قضایای اخیر غزه و بمباران‌ها نیست زیرا مردم فلسطین درطول ۷۵ سال گذشته همواره تحت انواع شکنجه‌ها و رنج‌ها و کشتارها بوده‌اند اما اکنون فاجعه در غزه آنقدر بزرگ است که واقعیت برای افکار عمومی جهان برملا شده و امکان پنهان کردن آن وجود ندارد.

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مواضع رئیس جمهور کوبا درباره مسائل جهانی به‌خصوص موضوع فلسطین را همسو با مواضع جمهوری اسلامی خواندند و با اشاره به همکاری‌های دو کشور در مجامع بین‌المللی افزودند: باید روابط دو کشور در زمینه‌های مختلف ازجمله همکاری علمی، بیش از پیش تقویت شود و امیدواریم با توجه به اینکه دولت جناب آقای رئیسی، دولت «کار و فعالیت» است، تفاهم‌ها و توافق‌ها به پیش روند و به مرحله اجرا و اقدام برسند.

      ایشان همچنین با اشاره به دیدار ۲۲ سال پیش خود با آقای «فیدل کاسترو» رهبر فقید کوبا گفتند: انقلاب کوبا و شخصیت آقای کاسترو از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی همواره برای انقلابیون ایران جذابیت خاص داشت و دلیل آن هم صداقت در مواضع انقلابی وی بود.

      رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: «صداقت انقلابی»، «ایستادگی انقلابی» و «جدیت انقلابی»، وجه مشترک انقلاب کوبا و انقلاب اسلامی ایران است.

      در این دیدار که حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای «میگل دیاز کانل» رئیس جمهور کوبا ضمن ابراز خرسندی از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی، سخنان و مواضع ایشان را هم جهت با دغدغه‌ها و مواضع دولت کوبا دانست و گفت: روابط ایران و کوبا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مسیر صحیحی قرار داشته و در گفتگوهای خود در تهران تمام تلاش‌ها را برای تعمیق این روابط به‌ویژه در حوزه اقتصادی و تجاری متمرکز کردیم.

      رئیس جمهور کوبا با تأکید بر اینکه دو کشور می‌توانند در زمینه‌های مختلف به‌خصوص در مقابله با اقدامات مداخله‌ جویانه و تحریم‌های آمریکا و متحدانش مکمل یکدیگر باشند، افزود: ایران و کوبا هم‌چنین می‌توانند در همکاری‌های بین‌المللی، ارتباطات خود را بیش از پیش افزایش دهند و در مسائل مهم جهانی هم‌چون فلسطین تاثیرگذار باشند.

      آقای میگل دیاز کانل در مورد قضایای فلسطین و غزه گفت: آنچه که امروز در غزه اتفاق می‌افتد یک نسل‌کشی غیر قابل قبول است و سازمان‌های بین‌المللی چشمان خود را در برابر کشتار ده‌ها هزار نفر از مردم غزه که دو سوم آنها کودکان و زنان هستند، بسته‌اند و تعجب آور این است، کسانی که از جنگ اوکراین و روسیه و کشتار غیر نظامیان دائماً شکایت می‌کردند اکنون در برابر کشتار ده‌ها هزار نفر در غزه سکوت کرده‌اند و این نشان دهنده وضع بسیار بد جهان است.

      https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=54572

       

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۳

      نماهنگ | نهضت جنگل میرزاکوچک‌خان، یک واحد مینیاتوری از جمهوری اسلامی

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «مرحوم میرزا کوچک جنگلی یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را در رشت و در همان محدوده‌ی خاصّ خودش گیلان به‌وجود آورده بود.» ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
      رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ۱۱ آذرماه سالروز شهادت میرزا کوجک‌خان جنگلی، نماهنگ «نهضت جنگل میرزاکوچک‌خان، یک واحد مینیاتوری از جمهوری اسلامی» را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: میرزا کوچک خان جنگلی؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54569

       

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۱

      روایت یک خبرنگار | از مردم، برای مردم...

      رسانه KHAMENEI.IR در «روایت یک خبرنگار» مروری بر دیدار بسیجیان با رهبر انقلاب داشته است.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54557

       

      یک دیدگاه توحیدی عظیمی در قرآن مجید نهفته است که از جمله وقتی در آیه ی مبارکه 17 سوره انفال می فرماید ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی، خدا محوری توحیدی نمایان است. همین دیدگاه توحیدی را وقتی حضرت عیسی ابن مریم علی نبینا علیهم السلام بطور معجزه آسایی در مهد می فرماید انی عبد الله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا تکرار می شود. بر حسب انجیل متی آمده است که سه مغ نیز تولد حضرت عیسی مسیح علیه السلام  را بشارت می دهند و گویا برای آن حضرت هدایایی از قبیل زر و مر و کندر نیز می برند. ولی از دیدگاه توحیدی قرآن کریم، خود آن حضرت است که با اشاره ی مادرش حضرت مریم در مهد زبان به سخن می گشاید و خود را معرفی می کند: قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ‎﴿٣٠﴾‏ وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا ‎﴿٣١﴾‏ وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ‎﴿٣٢﴾‏ وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ‎﴿٣٣﴾‏ ذَٰلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ‎﴿٣٤﴾. مسئله ی دیدار سه مغ را نفی نمی فرماید، ولی درباره اش چیزی هم نمی فرماید و بلکه سکوت هم می کند. این دیدار سه مغ یحتمل در احادیث و روایات از پیغمبر و ائمه ی اطهار نیز وارد نشده باشد. این دیدگاه توحیدی مثل این است که امام خمینی قدس سره الشریف نیز فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد.

      و لذا دوگانهای مقاومت- تسلیم برای شاگرد و دانشجو و طلبه سعی و تلاش هم دارد که از حالات خلاء به سمت الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کنند، و بلکه همین کار را در سعی و تلاشهایش از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه حتی با در نظر گرفتن طیفهای مادون قرمز و ماورای بنفش در مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم در نظر میگیرد؛ دوگانها و اضداد دیگری هم که نمایان می شوند یحتمل اهمیتهای خاص و عامی هم پیدا می کنند که آیا شاگرد چقدر هم می تواند همه و همه را با هم جمع کرده و انتگرال گیری هم کند و.... مثلاً یحتمل بحث دو قطبیهای از قبیل دو قطبی نان- نور هم مطرح شود که آیا برای بصیرت یافتن یا حتی بصیرت را از دست دادن چقدر هم به دو قطبی نان- نور پرداختن و بلکه حتی روزه گرفتن هم نیاز است؟!

      یا حتی می توان به مسئله ی الکتروهیدرودینامیک به عنوان دوگانی برای مگنتوهیدرودینامیک هم پرداخت یا خیر؟!

      https://arxiv.org/abs/physics/0512200

      https://arxiv.org/abs/hep-th/9509023

      البته مگنتوهیدرودینامیک نسبیتی و الکترودینامیک و الکترومغناطیسم نسبیتی کوانتومی بسیار متدوالتر هم هستند وقتی داریم به انواع مقالات در این زمینه ها نیز می پردازیم! نکته ای که در مورد مگنتوهیدرودینامیک در فضاهای تانژانت و کوتانژانت داریم اینجا است که وقتی مسئله را در این فضاها بتوانیم درست بررسی کنیم، آنگاه یحتمل هم بتوان بطور نظری و تئوری، یک حسابانی را روی فضاهای تانسوری حاصل از این فضاهای تانژانت و کوتانژانت نیز بدست آورد و ....

      https://arxiv.org/abs/2312.01120

      https://arxiv.org/abs/2311.12363

      https://arxiv.org/abs/2311.10976

      https://arxiv.org/abs/2311.10695

      البته در رابطه با بلوکهای ساختمانی building blocks در میان دیگر مباحث ریاضی فیزیکی و بلکه رایانه ای و هوش مصنوعی و ..،، در مبحث فیزیک انرژی بالا بعضی مقالات را هم داریم که ما اینها را دستچین می کنیم:

      https://arxiv.org/abs/2302.01317

      https://arxiv.org/abs/1808.06529

      https://arxiv.org/abs/1808.05011

      https://arxiv.org/abs/1109.3365

      https://arxiv.org/abs/0805.0191

      https://arxiv.org/abs/math/0703586

      https://arxiv.org/abs/hep-th/0610070

      البته با در نظر گرفتن حاشیه و متن بر حسب عصبیت جامعه شناسی ابن خلدون، یحتمل وقتی عصبیت بیافتد در طیفهای جاهلیتی که متنیون استکباری بنظرشان برسد که دارند به حاشیه رفته و مجبورند با همان حاشیه مستضعف هم حتی وارد جنگ شوند، آنگاه یحتمل هم حتی بیافتند بجان بلوکهای ساختمانی که حتی مردم مستضعف هم در آنها سکنی گزیده اند و در صدد نابود کردن حاشیه های مستضعف و در متن استکباری نگه داشتن خود هم شوند. آیا این کاری نیست که آمریکا و اسرائیل صهیونیستی خیلی هم مایلند با مقاومت فلسطین و مسلمانان کنند؟! بنده ی حقیر مانده ام که آیا می توان عصبیت ابن خلدون مطرح شده در سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی در سخنرانی اسلام محمدیزم را به شبکه های عصبی ریاضی فیزیکی هم بسط داد یا خیر:

      استاد رحیم پور ازغدی، فریاد فاطمه ع؛ مرز "اسلام" با "محمدیزم" (تفکر بسیجی در تداوم "نهی از منکر" و انقلاب دائمی "امام و امت")

      هفته بسیج _ نشست (هنر "بسیجی" ماندن) _ تحلیل نظریه "ابن خلدون" در جامعه شناسی سیاسی _ ۱۳۹۳

      https://arxiv.org/search/?query=neural+network+hep&searchtype=all&source=header

      https://arxiv.org/abs/2311.13060

      https://arxiv.org/abs/2211.12770

      https://arxiv.org/abs/2305.12297

      https://arxiv.org/abs/2210.13869

      https://arxiv.org/abs/2312.02278

      https://arxiv.org/abs/2307.08593

      https://arxiv.org/abs/2306.09360

      https://arxiv.org/abs/2306.03918

      ...

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      Zum Paradoxon der Wärmeleitungstheorie

      Zeitschrift für Physik volume 198, pages329–344 (1967)Cite this article

      Abstract

      It is shown that the paradox ofFOURIER'S heat conduction theory (propagation of temperature disturbances with infinite velocity) is a consequence of an insufficient description of the thermodynamical state in nonequilibrium. Taking heat flow and flow of momentum as additional state variables and thoroughly investigating the equation of entropy balance, we derive an extended theory of thermodynamics of irreversible processes, which can be shown to remove the paradox of heat conduction theory for materials with appropriate equations of state. The velocity of temperature propagation is calculated explicitly for a one atomic ideal gas using an approximate solution of the Boltzmann equation.

      https://link.springer.com/article/10.1007/BF01326412

       

      Nonstationary irreversible thermodynamics: A causal relativistic theory

      Author links open overlay panelWerner Israel 

      Show moreAdd to Mendeley

      Share

      Cite

      https://doi.org/10.1016/0003-4916(76)90064-6Get rights and content

       

       

      Abstract

      Conventional theories of irreversible thermodynamics predict instantaneous propagation of thermal and viscous effects. This defect can be traced to the omission of terms quadratic in the heat flux and viscous stresses from the expression for the entropy 4-vector in terms of the fluxes of 4-momentum and material. By a systematic restoration of the quadratic terms, a generalized theory is formulated which is applicable to the description of transient irreversible effects and reconcilable with causality. Also discussed is the relativistic formulation of the second law of thermodynamics for the exchange of heat and matter between bodies with arbitrary relative velocities.

      https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/0003491676900646

       

      thermodynamics and kinetic theory

      Author links open overlay panelW. Israel a b , J.M. Stewart

      Show moreAdd to Mendeley

      Share

      Cite

      https://doi.org/10.1016/0003-4916(79)90130-1Get rights and content

       

       

      Abstract

      The paper develops, from both the phenomenological and kinetic points of view, a generalized formulation of irreversible thermodynamics applicable to the description of thermal phenomena in the presence of strong gravitational fields, fast rotation and rapid fluctuations. The coefficients in the generalized transport equations are evaluated explicitly for a relativistic quantum gas.

      https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/0003491679901301

      وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا ‎﴿الإسراء: ٣٤﴾‏

      وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَـٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ‎﴿الإسراء: ٣٦﴾‏

      لَّهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ خَالِدِینَ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ وَعْدًا مَّسْئُولًا ‎﴿الفرقان: ١٦﴾‏

      وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَکَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا ‎﴿الأحزاب: ١٥﴾‏

      وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ ‎﴿الصافات: ٢٤﴾‏

       

      [متن قبلی پست طوفان الاقصی، 24 مهر 1402]:

       

      أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّکَثُوا أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿التوبة: ١٣﴾‏

       

      ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

       

       رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنّی مَسؤولٌ و إنّکُم مسؤولُونَ .[کنز العمّال : 12911.]

      پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : من بازخواست مى شوم و شما نیز بازخواست مى شوید .

       عنه صلى الله علیه و آله : یا مَعاشِرَ قُرّاءِ القرآنِ، اِتَّقُوا اللّه َ عزّ و جلّ فیما حَمَلَکُم مِن کتابِهِ فإنّی مَسؤولٌ و إنّکُم مَسؤولُونَ ، إنّی مَسؤولٌ عن تَبلیغِ الرِّسالَةِ ، و أمّا أنتُم فَتُسألُونَ عمّا حُمِّلتُم مِن کتابِ اللّه ِ و سُنَّتی .[الکافی : 2/606/9.]

      پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اى جماعت قاریان قرآن! از خدا درباره [عمل به] کتابش که به دوش شما نهاده است، بترسید ؛ زیرا که هم من بازخواست مى شوم و هم شما؛ من درباره تبلیغ رسالت بازخواست مى شوم و شما درباره کتاب خدا و سنّت من که بر دوش گرفته اید بازخواست مى شوید .

       الإمامُ علیٌّ علیه السلام : اُوصِیکُم بتَقوَى اللّه ِ فیما أنتُم عنهُ مَسؤولُونَ و إلَیهِ تَصِیرُونَ ، فإنَّ اللّه َ تعالى یقولُ : «کُلُّ نَفْسٍ بما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ» .[المدّثّر : 38 .] و یقولُ : «و یُحَذِّرُکُم اللّه ُ نَفْسَهُ و إِلى اللّه ِ المَصِیرُ» .[آل عمران : 28 .]و یقولُ : «فَوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُم أَجمَعِینَ * عمّا کانوا یَعْمَلُونَ» .[الأمالی للمفید : 261/3 .]

      امام على علیه السلام : شما را درباره آنچه نسبت بدان بازخواست مى شوید و به سوى آن مى روید، به پروا داشتن از خدا سفارش مى کنم ؛ زیرا خداوند متعال مى فرماید : «هر کسى گروگانِ کار خود است» و مى فرماید : «خداوند شما را از خودش بر حذر مى دارد و بازگشت به سوى خداست» و مى فرماید : «سوگند به پروردگارت که از همه آنها درباره آنچه مى کرده اند، پرسش مى کنیم» .

       عنه علیه السلام : اِتَّقُوا اللّه َ فی عِبادِهِ و بِلادِهِ فإنّکُم مَسؤولُونَ حتّى عنِ البِقاعِ و البَهائمِ، أطِیعُوا اللّه َ و لا تَعصُوهُ .[نهج البلاغة : الخطبة 167.]

      امام على علیه السلام : از خدا بترسید درباره بندگان او و سرزمینهایش ؛ زیرا شما حتى نسبت به قطعه هاى زمین ها و چارپایان نیز باید پاسخگو باشید . از خدا اطاعت کنید و نافرمانى او نکنید .

       الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ـ فی الدعاءِ بعدَ صلاةِ یَومِ الغَدیرِ ـ : یا صادقَ الوَعدِ ، یا مَن لا یُخلِفُ المِیعادَ ، یا مَن هُو کُلَّ یَومٍ فی شَأنٍ ، أن أنعَمتَ عَلَینا بمُوالاةِ أولیائکَ المَسؤولِ عنها عِبادُکَ ، فإنَّکَ قلتَ و قَولُکَ الحَقُّ : «ثمّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِیمِ» .[التکاثر : 8 .]و قلتَ : «و قِفُوهُم إنَّهُم مَسْؤولُونَ» .[تهذیب الأحکام : 3/146/317 .]

      امام صادق علیه السلام ـ در دعاى بعد از نماز عید غدیر ـ گفت : اى آن که وعده اش راست است! اى کسى که خلف وعده نمى کند! اى آن که هر روز در کارى است! نعمتِ دوستى اولیاى خود را، که از بندگانت درباره آن بازخواست مى شود، به ما ارزانى داشتى . تو فرموده اى و فرموده تو راست است که : «سپس ، در آن روز از نعمتها بازخواست مى شوید» و نیز فرموده اى: «و نگه داریدشان، که از آنان پرسش شود».

      حدیث روز:

      امام علی علیه السلام:

      الدهرُ یَومانِ: فیَومٌ لَکَ و یَومٌ علَیکَ، فإذا کانَ لکَ فلا تَبطَرْ، و إذا کانَ عَلیکَ فلا تَحزَنْ، فَبِکِلَیهِما سَتُختَبَرُ؛

      روزگار دو روز است؛ روزى به کام تو و روزى به زیان تو. چون به کام تو بود، سرمست مشو و چون به زیان تو بود، غمناک مباش؛ زیرا هر دو مایه آزمایش توست.

      تحف العقول، ص۲۰۷

      https://www.hadithlib.com/rolls/view/2200136

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۲

      کلیپ صوتی | قله‌های بسیج

       حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بسیج یادگار گران‌بهای امام برای کشور است. امام آفریننده‌ی بسیج و پدر بسیج است؛ در عین حال، خود آن بزرگوار میگوید که من افتخار میکنم که یک بسیجی‌ام؛ شأن بسیج این است... امام درباره‌ی بسیج توصیفهای گوناگونی دارند... یک جا امام میگوید که «بسیج لشکر مخلص خدا است»... یک جای دیگر امام میگوید «بسیج مدرسه‌ی عشق است»... خب، این توصیفها لفّاظی نبود، صرفاً ایده‌پردازی هم نبود؛ همه واقعیّت داشتنِ اینها را دیدند، هم در میدان رزم، هم در میدان محبّت. همه به چشم دیدیم بسیج چه کار میکند... عزیزان من! شماها دوران جنگ را یادتان نیست، امّا آثار دوران جنگ بعضاً منتشر شده؛ اینها را بخوانید، ببینید چه کردند، چه جوری گذراندند، با چه نیّتی وارد شدند، با چه عزمی اقدام کردند، چه جوری رفتند؛ نقشهای تعیین‌کننده آفریدند. البتّه قلّه‌هایی هم داشتند؛ قلّه‌ی بسیج سلیمانی است، صیّاد شیرازی است، همّت است، بابایی است؛ قلّه‌ی بسیج شیرودی است، شهید همدانی است و صدها نفر امثال اینها، از این چهره‌هایی که یکی از اینها را انسان نمیتواند در مجموعه‌های مدوّنی که از وضع ملّتهای دنیا هست مشاهده کند؛ آن اخلاص، آن گذشت، آن شجاعت. این میدان رزم است؛ این را همه دیدند، این به چشم همه آمد. [در دفاع مقدّس،] شما میتوانید رزم بسیجی را مشاهده کنید؛ آنهایی که [بودند] از نزدیک دیدند. بعد هم در میدانهای بعدی؛ حالا شما دفاع مقدّس را ندیدید، امّا دفاع حرم را دیدید؛ میدانها و صحنه‌های دیگر هم بود، دیدید، مشاهده کردید که بسیج چه میکند. در میدان محبّت، خدمات مردمی بسیج در همه‌ی صحنه‌ها؛ در صحنه‌ی سازندگی، در صحنه‌ی سلامت، در بلایای طبیعی، در صحنه‌ی علم و پژوهش. شهید فخری‌زاده ــ که سالگرد شهادت او است ــ یک بسیجی بود؛ مرحوم کاظمی آشتیانی یک بسیجی بود؛ در صحنه‌ی علم، اینها مرزهای دانش را در کشور زیر و رو کردند؛ در میدان علم و دانش، بعضی‌هایشان از متوسّط مرزهای جهانی هم عبور کردند. در میدان تبیین و بصیرت‌بخشی کارهای مهمّی انجام گرفت. بنابراین، اینکه امام فرمود «لشکر مخلص خدا» و «مدرسه‌ی عشق»، در عرصه‌ی عمل، در روی زمین، نمونه‌هایش به ‌طور واضح و آشکار دیده شد، همه دیدیم.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۸
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، کلیپ صوتی «قله‌های بسیج» را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: بسیجی؛

       

      بنده ی حقیر هفته ی پیش که رفته بودم نماز جمعه دانشگاه تهران، یک ورقه ی تبلیغی برای عزاداریهای حضرت زهرا سلام الله علیها پخش می کردند که در دانشگاه برگزار می شد. روی این ورقه نوشته بود: "انکم مسئولون". یحتمل آنهایی که شاگرد و دانشجو و طلبه هستند و سالهای اولیه ی دبیرستان را هم گذرانده اند، مثلاً در عربی سال دهم انسانی این عبارت از آنجا برایشان آشنا هم باشد که "انی مسئول و انکم مسئولون" حدیثی است از کتاب کنز العمال و کافی شریف و بحار الانوار:

       

       

      ٩٢ ـ شى : عن أبی جمیلة المفضل بن صالح ، عن بعض أصحابه قال : خطب رسول الله (ص) یوم الجمعة بعد صلاة الظهر انصرف على الناس فقال : یا أیها الناس إنی قد نبأنی اللطیف الخبیر أنه لن یعمر من نبى إلا نصف عمر الذی یلیه ممن قبله وإنی لاظننی أوشک أن ادعى فاجیب وإنی مسئول وإنکم مسئولون ، فهل بلغتکم ، فماذا أنتم قائلون؟ قالوا : نشهد بأنک قد بلغت ونصحت وجاهدت ، فجزاک الله عنا خیرا ، قال : اللهم اشهد ، ثم قال : أیها الناس ألم تشهدوا أن لا إله إلا الله و أن محمدا عبده ورسوله ، وأن الجنة حق ، وأن النار حق ، وأن البعث حق من بعد الموت؟ قالوا : نعم ، قال : اللهم اشهد « ثم قال : یا أیها الناس إن الله مولای ، وأنا أولى بالمؤمنین من أنفسهم ، ألا من کنت مولاه فعلى مولاه ، اللهم وال من والاه. وعاد من عاداه ، ثم قال : أیها الناس إنی فرطکم وأنتم واردون على الحوض ، وحوضی عرضه ما بین بصرى وصنعاء[٢] فیه عدد النجوم قدحان من فضة ، ألا وإنی سائلکم حین تردون على عن الثقلین فانظروا کیف تخلفونی فیهما حتى تلقونی ، قالوا : وما الثقلان یا رسول الله؟ قال : الثقل الاکبر کتاب الله سبب طرفه بید الله[٣] وطرف فی أیدیکم فاستمسکوا به لا تضلوا ولا تذلوا ، ألا وعترتی أهل بیتی ، فإنه قد نبأنی اللطیف الخبیر أن لا یتفرقا حتى یلقیانی ، و سألت الله لهما ذلک فلاعطانیه فلا تسبقوهم فتهلکوا[١] ولا تعلموهم فهم أعلم منکم[٢].

      بحار الانوار، علامه محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، جلد 23، ص 41- 42

      http://lib.eshia.ir/71860/23/142

       

      (*) ٢ ـ وسئل القارونی ذات یوم عن قوله تعالى : « وقفوهم إنهم مسئولون [٤] » فقال : اقعد یا هذا الرجل ، فما هذا موضع هذه المسألة ، فقال له : لابد من تفسیر هذه الآیة ویؤدی [١] فیه الامانة ، فقال له : اعلم أنه إذا کان یوم القیامة تحشر الخلق حول الکرسی کل على طبقاتهم ، الانبیاء : والملائکة المقربون وسائر الاوصیاء : ، فیؤمر الخلق بالحساب ، فینادی الله عزوجل : وقفوهم إنهم مسئولون عن ولایة علی بن أبی طالب علیه السلام فقال له السائل : ومحمد صل الله علیه و آله و سلم یسأل عن ولایة علی بن أبی طالب علیه السلام؟ فقال له : نعم ومحمد یسأل عن ولایة علی بن أبی طالب علیه السلام [٢].

      بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 39، ص 228- 229

      http://lib.eshia.ir/71860/39/228

       

      و لذا با یک جستجو در قرآن معلوم هم می شود که عبارت "انکم مسئولون" در قرآن کریم نیامده است هر چند که "وفقوهم انهم مسئولون" در آیه مبارکه 24 سوره ی الصافات آمده است. اتفاقاً واقعاً هم خوب است تفسیر این آیه هم در تفاسیر دیده شود همانطوری که یحتمل خوب هم هست تفکهون را نیز در تفسیر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی نیز ببینیم: 

       

      در آیه بعد، براى تأکید روى این مسأله که انسان هیچ نقشى در مسأله نمو و رشد گیاهان جز افشاندن دانه ندارد، مى‌افزاید: «اگر ما بخواهیم، این زراعت را تبدیل به یک مشت کاه درهم کوبیده شده مى‌کنیم، به گونه‌اى که تعجب کنید»! «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ».
      آرى، مى‌توانیم تندباد سمومى بفرستیم که آن را قبل از بستن دانه‌ها خشک کرده درهم بشکند، یا آفتى بر آن مسلط کنیم که محصول را از بین ببرد، و نیز مى‌توانیم سیل ملخها را بر آن بفرستیم، و یا گوشه‌اى از یک صاعقه بزرگ را بر آن مسلط سازیم، به گونه‌اى که چیزى جز یک مشت کاه خشکیده از آن باقى نماند، و شما از مشاهده منظره آن در حیرت و ندامت فرو روید.
      آیا اگر زارع حقیقى شما بودید، این امور امکان داشت؟ پس بدانید همه این برکات از جاى دیگر است.
      «حُطام» از ماده «حطم» (بر وزن حتم) در اصل، به معنى «شکستن چیزى» است، و غالباً به شکستن اشیاء خشک مانند استخوان پوسیده، و یا ساقه‌هاى خشک گیاهان، اطلاق مى‌شود، و در اینجا منظور کاه است.
      این احتمال نیز داده شده است که، منظور از «حُطام» در اینجا پوسیدن تخمها در زیر زمین و عدم رویش آنها باشد. «1»
      «تَفَکَّهُون» از ماده «فاکهة» به معنى «میوه» است، سپس «فُکاهة» به مزاح و شوخى و گفتن لطیفه‌ها که میوه جلسات انس است اطلاق شده، ولى این ماده گاهى به معنى تعجب و حیرت نیز آمده، و آیه مورد بحث از این قبیل است.
      این احتمال نیز وجود دارد، همان گونه که انسان به هنگام «خشم» گاهى مى‌خندد، که نام آن را «خنده خشم» مى‌گذارند، در هنگام مصائب سخت و سنگین نیز به شوخى مى‌پردازد، بنابراین، منظور شوخى به خاطر مصیبت است.

      تفسیر نمونه، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، جلد 23، ص 260- 261

      http://lib.eshia.ir/27575/23/260

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

      یک معنای تطبیقی تاریخی هست در وجود مبارک امام زمان عجل الله فرجه الشریف که همین را می توان هم در نایب امام زمان حضرت ولی فقیه مد ظله العالی و بلکه در حضرات مراجع عظام تقلید مد ظلهم العالی نیز مشاهده کرد که ما را بر می گردانند به مشاهدات تطبیقی تاریخی حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه  و آله و سلم و ائمه ی معصومین و نهایتاً امام زمان عجل الله فرجه الشریف که چطور هم مثنی و فرادی قرار است کل عالم را هم به اسلام دعوت بفرمایند؟! امام زمان عجل الله فرجه الشریف چطور هم قرار است کل قاره های آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را به اسلام دعوت کنند همانطوری که مشرکین مکه هم اول حضرت ختمی مرتبت را وادار به هجرت کرده ولی بالاخره بعد از فتح مکه هم اسلام آوردند؟!

      موضوع اینجا است که مشرکین و منافقین و کافرین متوجه هم نیستند که چطور قلوبشان مرده هم هست که اصلا دغدغه ی اسلام آوردن هم حتی ندارند. بعضی یحتمل اشکال هم می کنند که اگزیستانسیالیزم ادعای وجودی را تایید می کند تا بلکه از ممکن الوجودها هم بتوان به واجب الوجود رسید. در صورتی که اگزیستانسیالیزم بدون اسلام چطور می تواند ممکن الوجودها را به واجب الوجود و توحید رهنمون هم شود. مشکل شطرنج بازی کردن اینجا است که شطرنج باز یحتمل خیلی هم بنظرش برسد که شطرنج باز خوبی است و آنگاه همین کارش را حتی سعی هم کند بسط و عمومیت هم بخشد تا اینکه نه تنها با کامپیوتر و رایانه هم بنشیند شطرنج بازی کند و بلکه حتی بفکرش هم برسد که خوب حالا چطور است که هوش مصنوعی را طوری هم بسطش دهیم که بلکه بتوان خدا را هم در بازی شطرنجمان شکست دهیم! یحتمل چنین شطرنج بازی خودش خیلی وقت هم هست که با رایانه ای در درجات مختلف سختی و آسانی هم شطرنج بازی نکرده است. و لذا یادش هم رفته است که همان رایانه هم می تواند چقدر سخت باشد شکست دادنش در شطرنج. این است که گاهی اوقات واقعاً هم لازم است به طرف بفرمایند بچه بگیر بنشین؛ مثل اینکه بدجوری هم توی کفرت مانده ای! بگذریم.

      یک مسئله ی دیگری که داریم این است که شما از لحاظات فلسفی خیلی هم در بند این نباشید که در مسائلی مثل مگنتوهیدرودینامیک (MHD)، کم متصل و بلکه پیوستگی هم کدام است آنچنان که فرض بفرمایید در هندسه هم کم متصل و پیوستگی خط و صفحه و امثالهم را هم فرض می گیریم یا اعداد را هم در حساب فرض می گیریم.  یحتمل حتی شما دیگر خیلی هم دنبال این نباشید که در محاسبات شما فرض بفرمایید پروتون آیا از چقدر کوارک و چقدر گلوئن هم تشکیل شده است ولی یحتمل مایل هم باشید که ببینید در دماهای بالا که مگنتوهیدرودینامیک هم واقع می شوند، چقدر هم گردابی و گردبادی vorticity هم داریم؟! ولی نکته اینجا این هم هست که وقتی شاگرد و دانشجو و طلبه خیلی هم سعی می کند از حالات خلاء بسمت الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه پیش رود، یحتمل درست هم هست که در نظر بگیرد که آیا ما با فضاهایی از بعد بینهایت مثل فضاهای باناخ یا هیلبرت هم هستند که طرفیم که آیا چقدر هم دوگانِ دوگانِ آن فضا باز هم خود آن فضا می شود؟ یا یحتمل هم تغییر مختصاتی را داشته باشیم که دیگر دوگان دوگان فضایی باناخ یا هیلبرت دوباره همان فضا هم نشود. و لذا وقتی دوبار هم دوگانی مثل مقاومت- تسلیم را هم به همان فضا اعمال کنیم، یحتمل با فضایی دیگر هم باشد که طرفیم و .... البته اینکه دوبار دوگانهایی میدانی را که در فیزیک انرژی بالا هم استفاده می کنیم دوباره خود همان میدان هم می شود یا خیر را می توان یحتمل با لغت self- duality در اینسپایر هپ و امثالهم نیز جستجو کرد. نکته این است که وقتی حتی فضایی با ابعاد متناهی هم داشته باشیم نیز یحتمل فضای دوگانش با خودش یکی نشود. این است که در نظریه های یانگ- میلز ایده ی ضد-خود-دوگانی anti-self-dual را هم علاوه بر خود-دوگانی داریم و ....

       

      https://arxiv.org/abs/2310.01874

      https://arxiv.org/abs/2205.08051v2

      https://arxiv.org/abs/2309.07003

      لَّا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَمَن یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ ‎﴿آل عمران: ٢٨﴾‏

       

       رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنّی مَسؤولٌ و إنّکُم مسؤولُونَ .[کنز العمّال : 12911.]

      پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : من بازخواست مى شوم و شما نیز بازخواست مى شوید .

       

       عنه صلى الله علیه و آله : یا مَعاشِرَ قُرّاءِ القرآنِ، اِتَّقُوا اللّه َ عزّ و جلّ فیما حَمَلَکُم مِن کتابِهِ فإنّی مَسؤولٌ و إنّکُم مَسؤولُونَ ، إنّی مَسؤولٌ عن تَبلیغِ الرِّسالَةِ ، و أمّا أنتُم فَتُسألُونَ عمّا حُمِّلتُم مِن کتابِ اللّه ِ و سُنَّتی .[الکافی : 2/606/9.]

      پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اى جماعت قاریان قرآن! از خدا درباره [عمل به] کتابش که به دوش شما نهاده است، بترسید ؛ زیرا که هم من بازخواست مى شوم و هم شما؛ من درباره تبلیغ رسالت بازخواست مى شوم و شما درباره کتاب خدا و سنّت من که بر دوش گرفته اید بازخواست مى شوید .

       

       الإمامُ علیٌّ علیه السلام : اُوصِیکُم بتَقوَى اللّه ِ فیما أنتُم عنهُ مَسؤولُونَ و إلَیهِ تَصِیرُونَ ، فإنَّ اللّه َ تعالى یقولُ : «کُلُّ نَفْسٍ بما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ» .[المدّثّر : 38 .] و یقولُ : «و یُحَذِّرُکُم اللّه ُ نَفْسَهُ و إِلى اللّه ِ المَصِیرُ» .[آل عمران : 28 .]و یقولُ : «فَوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُم أَجمَعِینَ * عمّا کانوا یَعْمَلُونَ» .[الأمالی للمفید : 261/3 .]

      امام على علیه السلام : شما را درباره آنچه نسبت بدان بازخواست مى شوید و به سوى آن مى روید، به پروا داشتن از خدا سفارش مى کنم ؛ زیرا خداوند متعال مى فرماید : «هر کسى گروگانِ کار خود است» و مى فرماید : «خداوند شما را از خودش بر حذر مى دارد و بازگشت به سوى خداست» و مى فرماید : «سوگند به پروردگارت که از همه آنها درباره آنچه مى کرده اند، پرسش مى کنیم» .

       

       عنه علیه السلام : اِتَّقُوا اللّه َ فی عِبادِهِ و بِلادِهِ فإنّکُم مَسؤولُونَ حتّى عنِ البِقاعِ و البَهائمِ، أطِیعُوا اللّه َ و لا تَعصُوهُ .[نهج البلاغة : الخطبة 167.]

      امام على علیه السلام : از خدا بترسید درباره بندگان او و سرزمینهایش ؛ زیرا شما حتى نسبت به قطعه هاى زمین ها و چارپایان نیز باید پاسخگو باشید . از خدا اطاعت کنید و نافرمانى او نکنید .

       

       الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ـ فی الدعاءِ بعدَ صلاةِ یَومِ الغَدیرِ ـ : یا صادقَ الوَعدِ ، یا مَن لا یُخلِفُ المِیعادَ ، یا مَن هُو کُلَّ یَومٍ فی شَأنٍ ، أن أنعَمتَ عَلَینا بمُوالاةِ أولیائکَ المَسؤولِ عنها عِبادُکَ ، فإنَّکَ قلتَ و قَولُکَ الحَقُّ : «ثمّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِیمِ» .[التکاثر : 8 .]و قلتَ : «و قِفُوهُم إنَّهُم مَسْؤولُونَ» .[تهذیب الأحکام : 3/146/317 .]

      امام صادق علیه السلام ـ در دعاى بعد از نماز عید غدیر ـ گفت : اى آن که وعده اش راست است! اى کسى که خلف وعده نمى کند! اى آن که هر روز در کارى است! نعمتِ دوستى اولیاى خود را، که از بندگانت درباره آن بازخواست مى شود، به ما ارزانى داشتى . تو فرموده اى و فرموده تو راست است که : «سپس ، در آن روز از نعمتها بازخواست مى شوید» و نیز فرموده اى: «و نگه داریدشان، که از آنان پرسش شود».

       

      حدیث روز:

      امام علی علیه السلام:

      الدهرُ یَومانِ: فیَومٌ لَکَ و یَومٌ علَیکَ، فإذا کانَ لکَ فلا تَبطَرْ، و إذا کانَ عَلیکَ فلا تَحزَنْ، فَبِکِلَیهِما سَتُختَبَرُ؛

      روزگار دو روز است؛ روزى به کام تو و روزى به زیان تو. چون به کام تو بود، سرمست مشو و چون به زیان تو بود، غمناک مباش؛ زیرا هر دو مایه آزمایش توست.

      تحف العقول، ص۲۰۷

      https://www.hadithlib.com/rolls/view/2200136

       

      می فرمایند که یک تفاسیر ایجابی و سلبی هستند در الهیات که وارد بحثهای فلسفی می شوند که ما نمی خواهیم اینجا در موردشان بحث کنیم. مثلاً اینکه شما آیا دو قطبیها و دوگانهایی را دارید یا ندارید یا چطور هم دارید که از آنها می توان به خدا هم رسید، یحتمل بتوان گفت بحثهای مفصلی است در الهیات ایجابی و سلبی و منظور بحث ما هم اینجا این نیست.

      ولی این هم که از توحید بخواهیم به نبوت برسیم و بلکه هم از توحید و نبوت نیز به امامت برسیم نیز متوجه می کند ما را که مثل اینکه در طول تاریخ از حضرت آدم تا حضرت خاتمی مرتبت محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم و الغدیر و امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام الی امام زمان عجل الله فرجه الشریف چرا این همه گویا بنظر هم می رسد که دین شاخه شاخه هم شده است و هر کسی به دینی دیگر  هم گرایش یافته است و ...؟ این مسئله ی تفکیکی سلبی و ایجابی اینجا ما را از اصل ماجرا یحتمل دور کند؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه فرض بفرمایید علامه امینی اگر می خواست کتاب الغدیر را فقط بر حسب روایات شیعی بنویسد، یحتمل دیگر برای اهل سنت خیلی هم جذابیت نمی داشت؛ و این در صورتی است که علامه عبد الحسین امینی یافته های خود را بر حسب منابع اهل سنت هم پایه گذاری فرموده اند و اینگونه الغدیر را سعی می فرمایند اثبات کنند. مناظره هایی از قبیل احقاق الحق و ازهاق الباطل و همینطور هم عبقات الانوار نیز بنظر می رسد کما بیش از این نوع اند. از منابع خود اهل سنت استفاده می فرمایند. هر چند که وقتی از طرق سلبی سعی در اثبات الغدیر و امامت شود، یحتمل این اشکال هم شود که از بحثهای ایجابی آنگاه آیا باز نمی مانیم و به اصل مطالب هم می توان رسید؟ مثلاً آیا از دقت در خود گفتار حضرات امیر المومنین و ائمه ی معصومین باز نمی مانیم؟

      این مشکل سلبی است که در آیه ی مبارکه ی 65 سوره ی واقعه لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ ‎﴿الواقعة: ٦٥﴾‏ هم نهفته است و اصولاً آنطور که ما بخواهیم از روی اضداد و انواع طیفهایی که در بر می گیرند هم خدا را بهتر بشناسیم. یک وقت دیدید که باصطلاح فیلسوف، اصلا خداشناسی را دربست هم کنار گذاشته است و بلکه وارد مفاهیم تز و آنتی تز کمونیستی و مارکسیستی هم شده است. و از آن طرف هم انسان یحتمل متحیر هم شود که در عالم کفر که حالا یا در چین کمونیست است یا در کره شمالی و بلکه کره جنوبی یا حتی در آمریکا است، آیا لازم است باز هم برای نماز شب از خواب برخیزد و بلکه همین را نیز یحتمل واداردش به عالم اسلام نیز عمومیتش بخشد. التفات می فرمایید؟ جهت دورانها را نمی توان از سمت کفر به سمت اسلام تغییر دارد و برعکسش کرد طوری که از سمت اسلام بسمت کفر هم شود! این نکته ای است که در فلسفه و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم لازم است رعایت شود. ولی آیا چنین هم رعایت می شود و بلکه مسئله ی دوگان مقاومت مستضعفین- تسلیم استکبار هم چیست؟

      مسئله ی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ابرریسمانی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را هم باید به همین ترتیب در نظر گرفت که چطور می توانند دچار دوگانهایی نظری و ذهنی و واقعی هم شوند که استعمار ظالمانه ی دوگانی استکبار بر مستضعفین را هم کدام دوران را دارد که موجب در هم شکستن ظلم استکبار و تسلیم او در مقابل مستضعفین هم شود. البته اینجا وقتی شرک و نفاق و کفر هم سعی داشته باشد انواع دورانها و دوگانها حتی بر حسب الفای بینهایت آیات اللهی را تحقیق و تفحث هم کند، این هم یک مسئله است که توحید را هم نمی شناسد و بلکه سعی اش هم بر حسب نظریه های وحدت بزرگ فیزیکی و امثالهم یحتمل باشد. و همین را هم آمریکا و صهیونیسم و کمونیسم هم خوب می خواهد دیگر! ولی برایش سناخت خدا و پیغمبر و امام هم آیا چقدر ممکن است و بلکه چقدر هم همه و همه ی عالم را نیز می خواهد همراه خود کند؟

      موضوع این است که از لحاظ تاریخی، مبارزه با استعمار چطور تغییر و تحول یافته است آنطور که انقلابهای کمونیستی روسیه و چین را هم علاوه بر تلاش برای آزادی هند از استعمار انگلیس و بلکه جنگ ویتنام را هم داریم. نکته ی توحیدی اینجا این است که آیا بشر چرا نتوانسته است به این نتیجه برسد که همه ی دردهایش را هم با اسلام ناب محمدی می توانسته است دوا کند؟ و چرا نتواتنسه است از کفرش هم بیرون بیاید؟ مسئله اینجا این است که اگر انسان اول بتواند خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را در قلبش هم بشناسد، یقیناً هم اسلام می آورد. مسئله ی اسلام آمریکایی این است که نمی گوید اسلام نیاور، و بلکه می گوید اسلام آمریکایی هم هر چه دلت خواست بیاور و هر چه هم دلت خواست به اسلامت بپرداز! ولی منِ آمریکایی هم اسلام نمی آورم و بلکه نه فقط طرفدار صهیونیسم و حتی خودم هم صهیونیست هم هستم!

      مسئله ی ریاضی فیزیکی اینجا اشکال پیدا می کند که هر کاری اش کنید، به یک توحید واحدی نمی توانید برسید چرا که یک جحودی در آن هم یافت می شود که اسلام را نمی پذیرد و بلکه از نوع استکباری ای است که سلطه پذیر و سلطه جو را هم می پسندد و نه توحید را. این است که انواع دوگانها را هم داریم که حالا آیا دوگانهایی را که بوسیله ی حرکتی در اثر روشن شدن نیروی الکترومغناطیسی و بلکه نیروهای ضعیف و قوی هم رخ می دهند، چقدر هم می توانند ابرهایی را به حرکت درآورند؟ این هم یحتمل از دوگانهایی است که ذهنیت ابری را هم به واقعیت بیانجامد یا خیر! 

      للشی‌ء غیر الکون فی الأعیان‌

      کون بنفسه لدى الأذهان‌

      للحکم ایجابا علی المعدوم

      و لانتزاع الشی‌ء ذی العموم

      شرح منظومه ملا هادی شبزواری

      http://lib.eshia.ir/71751/2/121

      بنده ی حقیر بنظرم می رسد که امام زمان عجل الله فرجه الشریف طوری بر قلوب کافر و منافق و مشرک هم قالب می شود که حتی آمریکا و انگلیس هم مجبور می شود اظهار کند که می خواهد اسلام بیاورد. حالا یحتمل با اینکه قلبش هم باو امر کند بچه اسلام بیاور دیگر ولی باز هم گوش نکند و دنبال انواع شیطانهای بزرگ و کوچک بدود که از آنها جلو هم بزند و بلکه حتی مسلمانان را هم از راه بدر کرده و با خود همراه کنند و .... و علی لعنت الله علی القوم الظالمین. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      احمد قصیر کیست؛شهیدی که «شارون» را بهت زده کرد/ سید حسن نصرالله چه کسی را «امیر استشهادیون» معرفی کرد +عکس و فیلم 

      وقتی صهیونیست‌ها خودشان را به ساختمان می‌رساندند تا از باران در امان بمانند، یک پژوی سفید رنگ هم به سمت آنها در حرکت بود. راننده، جوانی بود ۱۸ ساله، به نام احمد قصیر، از اهالی شهرستان دیر قانون النهر.

      https://www.mashreghnews.ir/news/797019

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۱

      نماهنگ | پرچمداران سرافرازی ملت

      رسانه KHAMENEI.IR در نماهنگ «پرچمداران سرافرازی ملت» مروری بر تشکر رهبر انقلاب از ورزشکاران و مدال‌آوران کشور به همراه قاب‌هایی دیدنی از حضور این قهرمانان در میادین بین‌المللی را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: ورزش؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54551

      مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعه: ٥﴾‏

      وَمَا مِن دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ‎﴿الأنعام: ٣٨﴾‏

      وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا ‎﴿الکهف: ٤٥﴾‏

       

       

      ۱۴۰۲/۰۹/۱۰

      مثبت ۱۰۰ ثانیه | بلوک مقاومت، محور نظم جدید جهان

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «طوفان‌الاقصیٰ علیه رژیم صهیونیستی است، امّا آمریکازدایی است؛ این حادثه‌ی تاریخ‌ساز توانست جدول سیاستهای آمریکا در این منطقه را به هم بریزد و ان‌شاءالله اگر این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۸

      سی‌وچهارمین شماره از مجموعه گزارش‌های مثبت ۱۰۰ ثانیه، به این می‌پردازد که عملیات طوفان الاقصی چگونه طرح‌های آمریکا برای منطقه غرب آسیا را محو کرده است.

      «مثبت ۱۰۰ ثانیه» عنوان بسته تصویری است که در صد ثانیه به کاوش در یک نکته مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در جریان دیدارها و سخنرانی‌ها می‌پردازد.

       اشاره رهبر انقلاب: «یک سیاستی را آمریکا از سالها پیش دنبال میکرد که همان سیاست سلطه‌ی بر منطقه بود، وسیله‌ی عمده‌ی این سیاست هم حمایت از رژیم صهیونیستی بود.

      هرچه بتواند او را قوی کند، دست‌وبال او را باز کند، دیگران را تشویق کند به اینکه با او ارتباط برقرار کنند.

      البتّه این سیاست قدیمی است، مال ده‌ها سال پیش است؛ از یکی دو دهه پیش، این سیاست را تشدید کردند، رفتند سراغ افغانستان، رفتند سراغ عراق و با اشغال اینها میخواستند تسلّط پیدا کنند، امّا نتوانستند.

      امروز سیاست و جهت‌گیری در این منطقه آمریکازدایی است.

      یکی از نشانه‌های واضح و بارزی که امروز جلوی چشمهاست، همین طوفان اقصیٰ است.

      بله، این طوفان‌الاقصیٰ علیه رژیم صهیونیستی است، امّا آمریکازدایی است؛ این حادثه‌ی تاریخ‌ساز. به معنای واقعی کلمه، حادثه‌ی طوفان‌الاقصیٰ یک حادثه‌ی تاریخ‌ساز بود؛ توانست جدول سیاستهای آمریکا در این منطقه را به هم بریزد و ان‌شاءالله اگر این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد.» ۱۴۰۲/۹/۸

       اما طوفان الاقصی چگونه جدول سیاست‌های آمریکا را بهم زد؟
      بایدن هم مسیر ترامپ را در پیش گرفته بود:
      آرام کردن فضای ضدصهیونیستی غرب آسیا خاموش کردن شعله‌ای بود که می‌توانست به خرمن منافع امریکا بیفتد.

      توافقنامه ابراهیم قرار بود آبی باشد بر این آتش. درظاهر همه چیز داشت طبق نقشه پیش‌ می‌رفت. امارات و بحرین برای صهیونیست‌ها سفارتخانه باز کردند.
      مراکش و سودان توی نوبت بودند.

      مهم‌ترین امتیاز اما قرار بود با عربستان سعودی ثبت شود به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کشورهای اسلامی و عربی.

      نتانیاهو در سازمان ملل نتوانست ذوق‌زدگی‌ش را از این موضوع پنهان کند و عادی شدن روابط با سعودی‌ها را یک پیشرفت تاریخی معرفی کرد.

      عادی‌سازی قرار بود بستر یک منفعت مهم را برای صهیونیست‌ها و حتی غرب فراهم آورد. هرمز و باب‌‌المندب دو منطقه خطر برای اقتصاد غرب بودند.
      دالان ترابری هند، امارات، عربستان، رژیم صهیونیستی و اتحادیه اروپا و امریکا با دور زدن این دو تنگه هم امن می‌شد، هم ایران و روسیه را از یک راهگذر مهم اقتصادی دنیا کنار می‌گذاشت.

      طوفان اقصی علاوه بر شکست غیرقابل ترمیم رژیم صهیونیستی، نه فقط همۀ این طرح‌ها را به‌هم ریخت بلکه نمایش بلوک جدیدی در هندسه قدرت و نظم نوین جهان بود از فلسطین تا ایران و یمن و عراق و لبنان که می‌خواهد سرنوشت منطقه را با دستان خودش رقم بزند:
      بلوک مقاومت!

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54539

       

      بسم الله الرحمن الرحیم

      اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

      یک معنایی در مسائل و درسهای اخلاقی مثل دعای مکارم اخلاق هست که مخاطبش هم کیست؟ یک وقت هست که امام علیه السلام هم دارد دعا می کند و مخاطبش هم خدا است. ولی یک وقت دیگر هم هست که دعای امام را دارند برای استفاده ی همه مخاطبانی که پای منبر هم نشسته اند نیز بر منبری پخش می کنند.

      و اما یک وقت هم هست که طرف رفته است منبر و دارد مستقیماً هم خود امام علیه السلام را مخاطب قرار می دهد و بلکه به او می خواهد درس اخلاق هم بدهد. البته می فرمایند خود پیغمبران و امامان هم یحتمل پای درس اساتید اخلاق می نشسته اند و درس الخلاق هم می آموخته اند. و لذا این هم جایز است. ولی مسائل دروس اخلاقی دیگر یک جاهایی بدجوری هم اشکال پیدا می کنند خصوصاً آنجاهایی که بصورت مجرد و انتزاعی هم بتوان طیفهای عظیمی را نیز مخاطب قرار داد ولی خود گوینده که چنین دکانهایی را هم باز کرده است به آنچه می گوید حتی باور هم نداشته باشد و .... این کار را می کند صرفاً بدین خاطر که تریبون افتاده است بدست او!

      یک مشکلی که مسائل ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی دارد هم همین است که مرز بین مسائل و دروس اخلاقی و مسائل ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی کجا است. از جمله اینکه کجا است که شاگرد و دانشجو و طلبه هم دارد سعی می کند از حالات خلاء هر چه بیشتر هم به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند؛ و بلکه کجا هم هست کانه دارند اسفار را هر چه بیشتر هم بار خر می زنند. بنده ی حقیر واقعاً هم دلم می خواست که به کسی ایمیل بزنم و با او مشورت هم کنم چرا که بنظر هم می رسد که مشورت کردن با دانشمندان هم می تواند کار خوب و مهمی هم باشد و مسئله فقط این هم نیست که شما اینجا با یک وضعیتی هم روبرو هستید که فرض بفرمایید چرا جی استور می تواند اعمال نفوذ کند و شما را به دانشگاه تهران هم وصل کند، ولی شما به عنوان یک شهروند ایرانی هم نمی توانید خودتان کاری کنید. یک وقتها هست که واقعاً هم جی استور بالاخره توانش یحتمل بیشتر است که بتواند شما را به دانشگاه تهران هم وصل کند! خوب باشد. و لذا اگر شما هم می توانید ایمیلی بنویسید که کمکی به مسئله کند، خوب کار خوبی هم هست دیگر. این کار را بکنید! موضوع این است که همان افتادن بیشتر توی همه چیز الا توحید و توی من دون الله الی ما شاء الله و اسفار بیشتری را خر بار زدن و ... هم مسائل نشود. گاهی اوقات مسائل سخت است دیگر!

      یک جحودی هم یحتمل در کار است که حتی اگر امام زمان عجل الله فرجه الشریف بیاید صاف جلوی او بایستد و همه ی عالم هم اعلان کنند که بابا منجی همه ی عالم هم او است، باز هم سر باز می زند و بلکه ماهیگیری روز شنبه هم می رود و ..... فرض بفرمایید که همه ی عالم هم بفرمایند بابا آقا روح الله یا حضرت ولی فقیه مد ظله العالی را هم دریاب؛ در جواب با کمال پررویی هم یحتمل می گوید ما هدا لله! و دلیلش هم همین اضدادی است که در انواع دو قطبیها نهفته اند که در طیفهای گوناگون هم انتزاعی و مجرد گشته اند. تز و آنتی تزها را هم خیلی خوب می فهمد؛ ولی اینها را بنفع بیرون آمدن از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی هم نمی خواهد استفاده کند و بلکه در همین اضداد هم می ماند و خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم نمی خواهد دریابد. و چرا؟ چون اصلا اسلام نمی خواهد بیاورد، چون حتی حضرت عیسی مسیح علی نبینا علیه السلام را هم باورش نمی شود. ولی اضداد را هم خوب درمی یابد.

      همین الکترونها و بلکه بوزونها و فرمیونها را در ابرهای خودمان هم در نظر بگیرید که حالا وقتی کل مطالب و مسائل را به مدل استاندارد ذرات فیزیک هم بسطش دهیم، مسائل پیچیده تری هم رخ می دهند. یعنی شما یحتمل متوجه هم شوید که از حرکت الکترونها بصورت درست در حتی یک میخ آهنی یا فولادی یحتمل می توانید یک مغناطیسمی هم ایجاد کنید. و از همین هم متوجه می توان شد که مکانیسم رعد و برق در ابرها هم یحتمل بی شباهت به همین مغناطیسی کردن میخمان نیست. و اما بالاخره این مسئله را هم داریم که آیا کی ابرها هم باندازه ی کافی مغناطیسی می شوند طوری که رعد و برق هم ممکن و امکان پذیر می شود یا اینکه اصلا یحتمل هم رعد و برقی رخ ندهند و فقط ابرها باندازه ی کافی اشباع هم شده و یک مرتبه یحتمل هم دیدیم که شروع کردن همین ابرها به باریدن. یک مسئله ی دیگر این هم می تواند باشد که بابا پس دیگر کی قرار است ابرها بیایند و شروع کنند به باریدن، بهار و پاییز هم آمدند و رفتند و از ابرها هم هنوز خیلی خبری نشده است! مسئله چیست؟ مکانیسم قضایا چگونه هم هست و بلکه حتی طوفانها و سیلها نیز یحتمل چطور شکل می گیرند؟ یعنی یک وقت هم هست که بوزونها و فرمیونهای هادرونی و باریونی هم آیا چقدر بصورت تحدید شده درمی آیند کانه در اسارت هم مانده اند. موضوع اینجا این است که مقاومت مسئله هم کجا است و بلکه مغناطیسم ابری هم چطور شکل می گیرد.

      این مسئله در انسانها هم هست که آیا بالاخره وقتی انسانها هم مایلند که از طرف کفر بسمت دین و دینمداری هم آمده و آنگاه به کمتر از مغناطیسم دینی و دینمداری هم راضی نمی شوند، آیا باز هم جایز است که فرض بفرمایید دختر خانم همینطوری که دراد در خیابان قدم هم می زند به ماشینی آنطرف خیابان هم دست تکان داده و آن پسر جوان هم که متوجه او شده است مثل شصت تیر خودش را برساند اینطرف خیابان ببیند مسئله چیست؟! حالا آن دور و برها بچه بسیجی ها هم یحتمل خبری ازشان نباشد. خوب، مسئله این است که یحتمل آقا پسر آنقدر هم حول شود که نداند چطور از  ماشینش پیاده شده و موبایلش هم از دستش بیافتد و بدود که به دختر خانم هم برسد و در نهایت هم متوجه شود که دختر خانم بفرمایند که خیلی ممنون آقا پسر؛ منظور من مثلاً شما نبودید و .... آیا مسئله اینجا مغناطیسم هم هست یا اینکه آقا پسر است ک می خواهد دختر خانم را سرش را گول بمالد یا اینکه حتی برعکس دختر خانم هم دارد سر آقا پسر را بدجوری هم گول می مالد و .... لیلی و مجنونی هم بالاخره یک حدی دارد دیگر.

      آن روی مسئله و دروس اخلاقی را الکترونی و مغناطیسی اش کردن این است که الکترونها بارشان یحتمل خیلی هم زیادتر و بیشتر شوند، ولی هر چه می کنید، مغناطیسمی رخ نمی دهد چرا که حرکتی درست از الکترونها هم ایجاد نمی شود که باعث الکترومغناطیسم مورد بحث هم شود. مثلاً گربه هم یحتمل متوجه می شود که موش برایش منفعتهایی هم دارد همانطوری که موش هم متوجه است که گربه برای او میتواند مضر هم باشد، ولی دیگر کسی بنظرش نمی رسد که یحتمل گربه مایل هم باشد که پنج تا پنج تا نیز چنگ بزند و موشها را یه هویی برباید و نوش جان کند؛ و حالا بقول عبید زاکانی یحتمل گربه هم به مسلمانی خیلی تظاهر نیز کند، ولی خوب موشها که قبول نمی کنند که مسلمانی هم همان مسلمانی گربه است. این است که مغناطیسم هم بالاخره یک حد و حدودی را دارد دیگر.

      و اما اینجا مسئله دوگان مقاومت- تسلیم هم هست که از مقاومت و بصیرت هم یحتمل آیا چقدر بدست می آید در عین حالی که یحتمل بعضی هم اینجا اشکال کنند که یحتمل میخ را هم بخواهیم با پتک بکوبیم، و پشه و بلکه تار بیت العنکبوت و عقرب و مار را هم کسی بخواهد با تانک و موشک از بین ببرد؛ ولی دیگر با موشکها و تانکها و جتها که نمی رویم سراغ از بین بردن ابرها و مِه ها و بخارهای آبها و ....! ولی یحتمل اگر یک دوگان دَوَرانی هم درست صورت پذیرد مانع حتی شکل گیری نه تنها حرکت الکترونها و بلکه مغناطیسم در ابرها هم شده و بلکه اصلا از شکلگیری خود ابرها هم جلوگیری شود. و اما موضوع اینجا این است که یحتمل یک حرکت دورانی جهانی و نه فقط محلی سازی هم حتی مقاومت و استقامت مستضعفین و نهایتاً تسلیم استکبار هم هست که همان طوفان الاقصی را نیز شکل می دهد هر چند که استکبار آنرا هیچ گاه هم نپذیرد و .... مسئله اینجا از این نوع نیست که مثل فیلمهای وسترن باشد که سرخ پوستها در مبارزه با کابویها می آیند یک ضرباتی هم بر آنها وارد می کنند ولی در نهایت توان دفع آنها را هم ندارند چرا که سرخ پوستها با تیر و کمان هستند و کابویها هم با هفت تیر و تفنگ و توپ و .... چرا نیست؟ برای اینکه مسئله آمریکازدایی از منطقه است همانطوری که استکبار و استعمار دیگر مناطق مملو از مستضعفین را هم می خواستند مبتلا کنند و نهایتاً هم بوسیله ی همان مستضعفین نیز بیرون رانده شدند و .... دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

      بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾

      فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‎﴿هود: ١١٢﴾‏

       

      فرض را بر این می گذاریم که اول بیانات دیروز مقام معظم رهبری مد ظله العالی را در جمع بسیجیان خوب گوش کرده ایم و آنگاه به این متن از تفسیر نور حضرت حجت الاسلام قرائتی بپردازیم:

       

      أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ «63» أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ «64» لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ «65»

      آیا آنچه را کشت مى‌کنید، دیده‌اید؟ آیا شما آن را مى‌رویانید یا ما رویاننده‌ایم؟ اگر بخواهیم آن را خار و خاشاک مى‌گردانیم، پس شما از روى تعجّب مى‌گویید:

      إِنَّا لَمُغْرَمُونَ «66» بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ «67»

      ما زیان دیده‌ایم. بلکه محروم و بدبختیم.

      جلد 9 - صفحه 436

      نکته ها

      «حطام» به معنى شکستن و خرد شدن و «تَفَکَّهُونَ» به معناى میوه خوردن، فکاهى گفتن و تعجب و پشیمانى آمده است. «مغرمون» از «غرامت» به معناى پرداخت خسارت و زیان دیدن است.

      اگر کمى دقّت کنیم، زمین، بدن انسان را به خاک تبدیل مى‌کند ولى بذر را به خاک تبدیل نمى‌کند. دانه درون زمین دو حرکت متضاد دارد، ساقه به سوى بالا و ریشه به سوى پایین مى‌رود. ریشه، مواد غذایى را جذب و ساقه، موانع خود را حتى اگر سفت باشد دفع مى‌کند.

      یک دانه به چند خوشه تبدیل مى‌شود و تولید مثل مى‌کند.

      هر نوع تغییر و تحوّلى در طبیعت، براى خداوند یکسان است. حیات یا مرگ موجودات، شیرینى یا تلخى آب، همه در نزد قدرت خداوند یکسان است. خَلَقْناکُمْ‌ ... قَدَّرْنا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ‌، نَحْنُ الزَّارِعُونَ‌ ... لَجَعَلْناهُ حُطاماً، تَشْرَبُونَ‌ ... جَعَلْناهُ أُجاجاً

      یکى از راه‌هاى خداشناسى، فرض خلاف وضع موجود است، چنانکه گفته‌اند: «تعرف الاشیاء باضدادها» یعنى با تصور ضدّ هر چیزى، جایگاه و اهمیّت آن چیز مشخص مى‌شود، مثلًا: اگر هر یک از شب یا روز طولانى شود، اگر آب‌ها به زمین فرو رود، اگر کشت‌ها همه خار شود، اگر آب‌ها تلخ شود و ... چه کسى مى‌تواند آن را به وضع موجود تبدیل کند؟

      آرى اگر انسان به این نکته توجّه داشته باشد که هر چه دارد، هر لحظه در معرض تغییر و نابودى است و به پیامدهاى از دست دادن آنها بیاندیشد، ارزش نعمت‌هاى موجود را بهتر درک خواهد کرد و به لطف و قدرت الهى بیشتر پى‌مى‌برد.

      پیام ها

      1- همان قدرتى که از یک دانه بذر، خوشه‌ها پدید مى‌آورد، مى‌تواند از تک سلّول انسان مرده‌اى دوباره او را زنده کند. «أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

      2- فعل و انفعالات طبیعى با اراده خداوند است. «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً»

      3- برخى انسان‌ها، تا محصولشان خار و خاشاک نشود و سرشان به سنگ نخورد، وجدانشان بیدار نمى‌شود. حُطاماً ... بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ‌

      تفسیر نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 437

      https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_65_%D8%B3%

      D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9

      %87#:~:text=%D8%AA%D9%81%D9%83%D9%87%D9%88%D9%8

      6%3A%20%D8%AA%D9%81%D9%83%D9%87%3A%20%D8%AE%D

      9%88%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%D9%81%D8%A7%D9%83%D

      9%87%D8%A9%D8%8C,%D9%8A%D9%83%D9%89%20%D8%A7%

      D8%B2%20%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%86%D9%89%20%D8%

      A7%D8%AE%D9%8A%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA.

       

      نکته ای که اینجا هست این است که می فرمایند مواظب دو قطبیها باشید و بلکه یکی به این فرد و دیگری به آن فرد به عنوان یک دو قطبی گرایش پیدا نکند آنطور که خصوصاً در فضای مجازی هم رواج پیدا کرده است. این مسئله یک چیز دیگری است از اینکه ما در عین حال دوگانها و تضادهایی هم داریم در جامعه و در طبیعت که لازم بشناخت آنها هم هست. البته آنجاهایی که کفر و دین و ایمان هم مطرح است شاگرد و دانشجو و طلبه ی مومن یحتمل هر چقدر هم که فیلمهای شرلوک هلمز جوان را هم دیده باشد، باز هم مایل نیست که از مرزهای دینی و ایمانی عبور کرده و وارد حیطه های کفر و شرک و نفاق هم شود. ولی به هر حال ما حتی دوگانهایی هم یحتمل داریم که حتی یک نظریه ی فیزیک انرژی پایین را هم متناظر نظریه ی دوگانش در فیزیک انرژی بالا می کنند. و لذا این هم یحتمل مسئله ی آسانی نباشد و بلکه مقاومت و استقامت چیزی است که در تفاسیر هم می فرمایند آن و "من تاب معک" آیه هم حضرت رسول ختمی مرتبت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم فرموده اند محاسن مرا سفید کرد. این یک چیز است که انسان خود استقامت و مقاومت هم کند و چیز دیگری است که همراهان را هم همچون خود به استقامت واداشت آنچنان که مخصوص حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم بوده است. و لذا استقامتی هم مورد پسند است که به دوگان مقاومت- تسلیم نیز بیانجامد. البته نه تسلیم به دشمن و بلکه واداشتن دشمن به تسلیم.

      به عنوان مثال، یکی از دوگانهای ابرتقارنی، ابرریسمانی، ابرگرانشی، سیاه چاله ای این است که فرض بفرمایید که ابرهای باران زا یحتمل به بارهای الکتریکی هم بارور شده اند و الانه است که رعد و برق هم بزند، ولی بالاخره یک بادی، یک حرکتی، چیزی هم لازم است که در اثر آن فرض بفرمایید الکترونها هم حرکت کرده و بلکه نیروی مغناطیسی و حتی نیروی الکترومغنطیسی را هم ایجاد کنند که در اثرش برقی هم تولید می شود و آنگاه رعدی هم رخ می دهد. یک دوگانی که این مسئله دارد این است که کل سیستمی را که ابرهای آسمانی در آن واقع شده اند را نیز بصورت محلی سازی شده یا حتی آیا این کل عالم هستی هم هست که دچار دورانی شده اس و لذا از همین بابت هم ابرها دچار حرکت شده و آنگاه رعد و برق و .... و لذا مسئله ی طوفان الاقصی هم مسئله ی محلی سازی و بلکه دوگانی استقامت و مقاومت و تسلیم اش اینجا است که آیا در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی، هر کدام از ایالات متحده چپ و راست مستضعفین و استکبار چطور هم باید مقاومت و استقامت کرده و بلکه تسلیم به آتش بس بلکه صلح پایدار هم شوند.

      البته اینجا بعضی یحتمل اشکال هم می کنند که در نظریه های گات وحدت نیروها در مورد شکلگیری و باران و رعد و برق ابرها، آیا مسئله نیروی قوی است یا نیروی ضعیف چرا که بوزونها و فرمیونها بیشتر هم مربوط به نیروی قوی است تا نیروی ضعیف و .... بنابر این چرا شما اصلا بوزونها و فرمیونها را هم مطرح می فرمایید و بلکه در کارهای خدا و پیغمبر و قرآن کریم و کتاب و دعا هم اینطور الحاد را وارد می کنید؟ البته این از لوازم ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم هست که باید هم منطق خودش را رعایت کند هر چند که باید مواظب هم بود که در یادگیری مطالب دچار وارد کردن لغاتی و مفاهیم و بلکه منطقی که موید شهوات و هوی و هوسهای فاسق و فاجر و ظالم هم شده است نشویم هر چند که حتی اینها هم تعابیر خاص خود را مایلند هر چه وارونه تر هم وارد کنند و جای حکمت متعالیه نیز جا بزنند و .... حکمت الهی چیز دیگری است!

      اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُم بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ ‎﴿الرعد: ٢﴾

      أَوْ کَصَیِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ١٩﴾‏

      وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَن یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ‎﴿الرعد: ١٣﴾‏

      نکته ی دیگر اینجا این است که پیغمبر اکرم با زنان هم بر حسب آیه آخر سوره ممتحنة بیعت فرمودند:

      یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَىٰ أَن لَّا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِقْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ ۙ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿الممتحنة: ١٢﴾‏

      و نکته ی دیگر در آیه مبارکه 10 سوره ممتحه هم نهفته است:

      یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءَکُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ ۖ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِهِنَّ ۖ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْکُفَّارِ ۖ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ ۖ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ أَن تَنکِحُوهُنَّ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ۚ وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْیَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ۚ ذَٰلِکُمْ حُکْمُ اللَّهِ ۖ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ‎﴿الممتحنة:١٠‏﴾‏

      و مسئله حتی این است که اگر زن کافری از طرف کفر به طرف اسلام هم آمد و اسلام هم آورد و خواست با مسلمانی هم ازدواج کند، آیا لازم هم هست که عده نگه دارد؟ می فرمایند که چون ازدواج او فسخ شده است، عده هم لازم نیست. البته این سوال مطرح است که یحتمل نطفه ای هم از شوهر قبلی اش در رحم او بسته شده باشد و آیا باز هم عده لازم نیست. موضوع این است که چون زن از طرف کفر به طرف اسلام آمده است و ازدواجش با شوهر کافرش هم فسخ شده است و مایل هم هست با مردی ازدواج کند، آیا همین کافی نیست- که حالا نطفه ای هم بسته شده است یا خیر- با این همه، این دو جایزند با هم ازدواج نیز کنند؟ سوای مسائل فقهی دیگر که از این آیه نتیجه هم می شود،  آیا غیر از این هم هست که این زن و شوهر مسلمان در مدرسه ی بسیج عشق هم می خواهند واقع شوند و سعادتمند هم هستند دیگر.

      و لذا یک دوران و چرخندگی هم هست که از طرف کفر به طرف اسلام صورت می پذیرد؛ و لذا چهت دوران هم مهم است. البته حدس کِر را هم داریم که آیا سیاه چاله های کِر فقط هم می توانند بوسیله ی جرم و تکانه ی دورانی شان هم تعیین شوند؛ یا تا چه میزانی هم این درست است؟ البته این هم که افرادی نورانی را هم داشته باشیم که بوسیله ی یحتابون بروح الله نیز با هم ارتباط برقرار کنند و همدیگر را هم دوست بدارند آنطور که حجت الاسلام یوسف ناصری در کتاب تطبیق تاریخ از روایتی از عبد الله بن شریک از قول امام باقر علیه السلام

      80 - بشارة المصطفى: بهذا الاسناد عن عبد الله بن محمد بن عبد الله بن دینار، عن أبیه عن أحمد بن سالم، عن محمد بن یحیى بن ضریس، عن محمد بن جعفر، عن نصر ابن مزاحم وابن أبی حماد، عن أبی داود عن عبد الله بن شریک، عن أبی جعفر علیه السلام قال: أقبل أبو بکر وعمر والزبیر و عبد الرحمن بن عوف جلسوا بفناء رسول الله صلى الله علیه وآله فخرج إلیهم النبی صلى الله علیه وآله: فجلس إلیهم فانقطع شسعه، فرمى بنعله إلی علی بن أبی طالب علیه السلام ثم قال: إن عن یمین الله عز وجل - أو عن یمین العرش - قوما منا على منابر من نور، وجوههم من نور، وثیابهم من نور، تغشى وجوههم أبصار الناظرین دونهم، قال أبو بکر: من هم یا رسول الله؟ فسکت، فقال الزبیر: من هم یا رسول الله؟ فسکت؟ فقال عبد الرحمن: من هم یا رسول الله؟ فسکت فقال علی علیه السلام: من هم یا رسول الله؟ فقال: هم قوم تحابوا بروح الله على غیر أنساب ولا أموال أولئک شیعتک وأنت إمامهم یا علی. [2].
      بیان: " بروح الله " أی برحمته أو بدینه وعلمه أو بخلفائه، والحاصل أن حبهم لله لا للاحساب والأموال والأنساب، وسائر الأمور الدنیویة.

      http://lib.eshia.ir/71860/65/139

      بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد ...، ص 139

      و بلکه از امام خامنه ای در تفسیر سوره مجادله ص 156 هم نقل می فرمایند را هم داریم. (تاریخ در زنجیر، ناصر یوسفی، حمید رضا بیگدلو، عصر صادق، 1402، ص 111- 112). به عنوان آخرین جمله این کتاب، به فرمانیش رهبر عظیم الشان انقلاب اشاره می کنیم، ایشان می گویند: "فلسطین کلید رمز آلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلامی است." (تاریخ در زنجیر، ص 139؛ آفتاب درمصاف، ص 634، بیانات مقام معظم رهبرری در سومین کنفرانس حمایت از حقوق مردم فلسطین (13851/25))

      یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ‎﴿یوسف: ٨٧﴾‏ 

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ‎﴿١﴾‏ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ‎﴿٢﴾‏ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ‎﴿٣﴾‏

      Black holes: on the universality of the Kerr hypothesis

      Authors: Carlos A. R. Herdeiro

      https://arxiv.org/abs/2204.05640

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه و المستشهدین بین یدیه

      298692543255324...

      أَوْ کَصَیِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ١٩﴾‏

      وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَن یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ‎﴿الرعد: ١٣﴾‏

      وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَىٰ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ‎﴿الأحزاب: ٣٣﴾‏

       

      الحکمة 472 الدعاء للمطر )وقال(علیه السلام) فی دعاء استسقى به : اللَّهُمَّ اسْقِنَا ذُلُلَ السَّحَابِ دُونَ صِعَابِهَا.

      و هذا من الکلام العجیب الفصاحة، وذلک أنه(علیه السلام) شبه السحاب ذوات الرعود والبوارق والریاح والصواعق بالإبل الصعاب التی تقمص برحالها وتقص برکبانها، وشبه السحاب خالیة من تلک الروائع بالإبل الذلل التی تحتلب طیعة وتقتعد مسمحة.

      نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 386

      http://lib.eshia.ir/26580/1/386

       

      2 . طُرُق معرفة اللّه

      لَمْ یُولَدْ سُبْحانَهُ فَیَکُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَکاً، وَلَمْ یَلِدْ فَیَکُونَ مَوْرُوثاً هَالِکاً. وَلَمْ یَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَلاَ زَمَانٌ، وَلَمْ یَتَعَاوَرْهُ زِیَادَةٌ وَلاَ نُقْصَانٌ، بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلاَمَاتِ التَّدْبِیرِ الْمُتْقَنِ، وَالْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ. فَمِنْ شَوَاهِدِ خَلْقِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ مُوَطَّدَات بِلاَ عَمَد، قَائِمَات بِلاَ سَنَد. دَعَاهُنَّ فَأَجَبْنَ طَائِعَات مُذْعِنَات، غَیْرَ مُتَلَکِّئَات وَلاَ مُبْطِئَات; وَلَوْلاَ إِقْرَارُهُنَّ لَهِ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَإِذْعَانُهُنَّ بِالطَّوَاعِیَةِ، لَمَا جَعَلَهُنَّ مَوْضِعاً لِعَرْشِهِ، وَلاَ مَسْکَناً لِمَلاَئکتِهِ، وَلاَ مَصْعَدَاً لِلْکَلِمِ الطَّیِّبِ وَالْعَمَلِ الصَّالِحِ مِنْ خَلْقِهِ. جَعَلَ نُجُومَهَا أَعْلاَماً یَسْتَدِلُّ بِهَا الْحَیْرَانُ فِی مُخْتَلِفِ فِجَاجِ الاَْقْطَارِ. لَمْ یَمْنَعْ ضَوْءَ نُورِهَا ادْلِهْمَامُ سُجُفِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ، وَلاَ اسْتَطَاعَتْ جَلاَبِیبُ سَوَادِ الْحَنَادِسِ أَنْ تَرُدَّ مَا شَاعَ فِی السَّمَاوَاتِ مِنْ تَلاَْلُؤِ نُورِ الْقَمَرِ. فَسُبْحَانَ مَنْ لاَ یَخْفَى عَلَیْهِ سَوَادُ غَسَق دَاج، وَلاَ لَیْل سَاج، فِی بِقَاعِ الاَْرَضِینَ الْمُتَطَأْطِئَاتِ، وَلاَ فِی یَفَاعِ السُّفْعِ الْمُتَجَاوِرَاتِ; وَمَا یَتَجَلْجَلُ بِهِ الرَّعْدُ فِی أُفُقِ السَّماءِ وَمَا تَلاَشَتْ عَنْهُ بُرُوقُ الْغَمَامِ، وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة تُزِیلُهَا عَنْ مَسْقَطِهَا عَوَاصِفُ الاَْنْوَاءِ[ 1 ] وَانْهِطَالُ السَّمَاءِ! وَیَعْلَمُ مَسْقَطَ الْقَطْرَةِ وَمَقَرَّهَا، وَمَسْحَبَ الذَّرَّةِ وَمَجَرَّهَا، وَمَا یَکْفِی الْبَعُوضَةَ مِنْ قُوتِهَا. وَمَا تَحْمِلُ الاُْنْثَى فِی بَطْنِهَا.

      ...

      5 . صفات الامام المهدى(علیه السلام)

      ومنها : قَدْ لَبِسَ لِلْحِکْمَةِ جُنَّتَهَا، وَأَخَذَهَا بِجَمِیعِ أَدَبِهَا، مِنَ الاِْقْبَالِ عَلَیْهَا، وَالْمَعْرِفَةِ بِهَا، وَالتَّفَرُّغِ لَهَا; فَهِیَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِی یَطْلُبُهَا، وَحَاجَتُهُ الَّتِی یَسْأَلُ عَنْهَا. فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الاِْسْلاَمُ، وَضَرَبَ بِعَسِیبِ ذَنَبِهِ، وَأَلْصَقَ الاَْرْضَ بِجِرَانِهِ، بَقِیَّةٌ مِنْ بَقَایَا حُجَّتِهِ، خَلِیفَةٌ مِنْ خَلاَئِفِ أَنْبِیَائِهِ.

      نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه محمد دشتی، ص 175

      http://lib.eshia.ir/26580/1/175

       

      (36) و کان مِن دعائِه علیه‌السلام اِذا نَظَرَ اِلَى السَّحابِ‌ وَ البرقِ وَ سَمِعَ صَوْتَ الرَّعْدِ
      «دعاهنگامى‌که به ابر و برق نظر مى‌کرد»


      اَللَّهُمَّ اِنَّ هذَیْنِ ایَتانِ مِنْ ایاتِکَ، وَ هذَیْنِ عَوْنانِ مِنْ
      خداوندا، همانا اینها دو نشانه از نشانه‌هاى تو، و دو خدمتگزار از

      اَعْوانِکَ، یَبْتَدِرانِ طاعَتَکَ بِرَحْمَةٍ نافِعَةٍ اَوْ نَقِمَةٍ ضآرَّةٍ،
      خدمتگزاران تو اند که در مقام فرمان بردنت به رحمتى سودمند یا عقوبتى زیان‌بخش

      فَلا تُمْطِرْنا بِهِما مَطَرَ السَّوْءِ، وَ لا تُلْبِسْنا بِهِما لِباسَ الْبَلآءِ.
      مى‌شتابند، پس به آندو باران عذاب بر ما مباران، و به آنها لباس بلا بر ما مپوشان.

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‌ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اَنْزِلْ عَلَیْنا نَفْعَ هذِهِ
      بار الها بر محمد و آلش درود فرست، و فایده و برکت این

      السَّحآئِبِ وَ بَرَکَتَها، وَ اصْرِفْ عَنّا اَذاها وَ مَضَرَّتَها، وَ
      ابرها را بر ما سرازیر کن، و آزار و زیانش را از ما بگردان، و به

      لاتُصِبْنا فیها بِافَةٍ، وَلاتُرْسِلْ عَلى‌ مَعایِشِنا عاهَةً. اَللَّهُمَّ وَاِنْ
      آن بر ما آفتى مرسان، و بر معیشتمان آسیبى نفرست. خداوندا اگر

       

      کُنْتَ بَعَثْتَها نِقْمَةً، وَ اَرْسَلْتَها سَخْطَةً، فَاِنّا نَسْتَجیرُکَ مِنْ
      این ابر را براى عقوبت برانگیخته‌اى، و از راه خشم فرستاده‌اى، پس ما از خشمت به

      غَضَبِکَ، وَ نَبْتَهِلُ اِلَیْکَ فى سُؤالِ عَفْوِکَ، فَمِلْ بِالْغَضَبِ
      تو پناه مى‌بریم، و براى درخواست عفوت به سویت زارى مى‌کنیم، پس غضبت را

      اِلَى الْمُشْرِکینَ، وَ اَدِرْرَحى‌ نَقِمَتِکَ عَلَى الْمُلْحِدینَ. اَللَّهُمَّ
      متوجه مشرکین ساز، و آسیاى عقوبتت را نسبت به ملحدان به گردش انداز. الهى

      اَذْهِبْ مَحْلَ بِلادِنا بِسُقْیاکَ، وَ اَخْرِجْ وَحَرَ صُدُورِنا بِرِزْقِکَ،
      خشکى سرزمین‌هاى ما را به سقایت خود برطرف کن، و وسوسه قلوبمان را به رزق خود بیرون فرما،

      وَ لاتَشْغَلْنا عَنْکَ بِغَیْرِکَ، وَ لاتَقْطَعْ عَنْ کآفَّتِنا مآدَّةَ بِرِّکَ،
      و ما را از خود به غیر خود سرگرم مکن، و منبع نیکى خود را از همه ما دور نکن،

      فَاِنَّ الْغَنِىَّ مَنْ اَغْنَیْتَ، وَ اِنَّ السّالِمَ مَنْ وَقَیْتَ، ما عِنْدَ اَحَدٍ
      چه آنکه بى‌نیاز کسى است که تواش بى‌نیاز کنى، و سالم کسى است که تواش نگاه دارى، و احدى را در

      دُونَکَ دِفاعٌ، وَ لا بِاَحَدٍ عَنْ سَطْوَتِکَ امْتِناعٌ، تَحْکُمُ بِما
      برابرت قدرت دفاع نیست، و کسى در برابر سطوتت مقاومت نتواند کرد، به هر چه

      شِئْتَ عَلى‌ مَنْ شِئْتَ، وَ تَقْضى بِما اَرَدْتَ فیمَنْ اَرَدْتَ.
      بخواهى بر هرکس - حکم مى‌رانى، و به آنچه اراده کنى در باره هر که اراده کنى فرمان مى‌دهى.

      فَلَکَ الْحَمْدُ عَلى‌ ما وَقَیْتَنا مِنَ الْبَلآءِ، وَ لَکَ الشُّکْرُ عَلى‌ ما
      پس سپاس تو را که ما را از بلا حفظ فرمودى، و شکر تو را بر

       

      خَوَّلْتَنا مِنْ النَّعْمآءِ، حَمْداً یُخَلِّفُ حَمْدَ الْحامِدینَ وَرآئَهُ،
      نعمتها که به ما مرحمت کردى، چنان حمدى که حمد حامدان را پشت سر گذارد،

      حَمْداً یَمْلَأُ اَرْضَهُ وَ سَمآئَهُ، اِنَّکَ الْمَنَّانُ بِجَسیمِ الْمِنَنِ،
      حمدى که آسمان و زمین را آکنده کند، که تویى مُنعم مواهب بزرگ،

      الْوَهّابُ لِعَظیمِ النِّعَمِ، الْقابِلُ یَسیرَ الْحَمْدِ، الشّاکِرُ قَلیلَ
      بخشنده نعمتهاى عظیم، قبول کننده سپاس ناچیز، و پذیرنده

      الشُّکْرِ، الْمُحْسِنُ الْمُجْمِلُ، ذُو الطَّوْلِ، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ،
      شکر اندک، نیکوکار خوشرفتار، و بخشنده فراوان، خدایى جز تو نیست، و بازگشت همگان

      اِلَیْکَ الْمَصِیرُ.
      به سوى توست.

      صحیفة سجادیه، ترجمه استاد حسین انصاریان، ص 189- 191

      http://lib.eshia.ir/10261/1/189


      ۱۳۹۸/۱۰/۰۹شرح حدیثی درباره آخرین گفتگوهای پیامبر اعظم(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س)

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه روز دوشنبه ۱۳۹۸/۱۰/۰۹ به بیان و شرح حدیثی درباره آخرین گفتگوهای پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله وسلم و حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها پرداختند.
      پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این شرح حدیث را منتشر منتشر میکند.

      بسم الله الرّحمن الرّحیم
      الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

      عَن عائِشَةَ بِنتِ طَلحَةَ عَن عائِشَةَ قالَت ما رَأَیتُ مِنَ النّاسِ اَحَداً اَشبَهَ کَلاماً وَ حَدیثاً بِرَسولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) مِن فاطِمَةَ. کانَت اِذا دَخَلَت عَلَیهِ رَحَّبَ بِها وَ قَبَّل یَدَیها وَ اَجلَسَها فی مَجلِسِهِ فَاِذا دَخَلَ عَلَیها قامَت اِلَیهِ فَرَحَّبَت بِهِ وَ قَبَّلَت یَدَیهِ وَ دَخَلَت عَلَیهِ فی مَرَضِهِ فَسارَّها فَبَکَت ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَت. فَقُلتُ کُنتُ اَریٰ لِهٰذِهِ فَضلاً عَلَی النِّساءِ فَاِذا هِیَ امرَأَةٌ مِنَ النِّساءِ فَبَینَما هِیَ تَبکیٰ اِذ ضَحِکَت. فَسَأَلتُها فَقالَت اِنّی اِذَن لَبَذِرَةٌ. فَلَمّا تُوَفِّیَ رَسولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) سَأَلتُها فَقالَت اِنَّهُ اَخبَرَنی اَنَّهُ یَموتُ فَبَکَیتُ ثُمَّ اَخبَرَنی اَنّی اَوَّلُ اَهلِهِ لُحوقاً بِهِ فَضَحِکتُ.(۱)
       
      عَن عائِشَةَ بِنتِ طَلحَة عَن عائِشَة قالَت ما رَأَیتُ مِنَ النّاسِ اَحَداً اَشبَهَ کَلاماً وَ حَدیثاً بِرَسولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) مِن فاطِمَة
      دختر جناب طلحه، به نام عایشه از زنهای معروف قریش بوده و [نقل میکند از] همسر محترم پیغمبر اکرم، که عایشه(۲) میگوید من ندیدم هیچ کس را که از حیث حرف زدن، از حیث صحبت کردن، شبیه باشد به پیغمبر به قدر جناب فاطمه (سلام‌الله علیها) -که این ایّام،(۳) مناسب با این بزرگوار است- حالا این روایت در مورد کلام و حدیث است؛ قبلها یک روایت دیگری من دیدم -آن هم از عایشه است- که در مورد راه رفتن و نگاه کردن و این خصوصیّات هم میگوید فاطمه (سلام‌الله علیها) اشبه‌النّاس به پیغمبر بود.

      کانَت اِذا دَخَلَت عَلَیهِ رَحَّبَ بِها
      بعد میگوید وقتی جناب فاطمه (سلام‌الله علیها) وارد بر منزل پیغمبر میشد، حضرت ترحیب میکردند، [یعنی] خوشامد میگفتند.

      وَ قَبَّل یَدَیها
      پیغمبر دست مبارک فاطمه‌ی زهرا را میبوسید.

      وَ اَجلَسَها فی مَجلِسِه
      او را در جای خودش می‌نشاند. احترامی که پیغمبر برای این دختر، این بانوی بزرگِ همه‌ی دورانهای بشر قائل بوده، در این حد است.

      فَاِذا دَخَلَ عَلَیها قامَت اِلَیهِ فَرَحَّبَت بِهِ وَ قَبَّلَت یَدَیه
      وقتی [هم که] پیغمبر وارد منزل او میشد، او بلند میشد، خوشامد میگفت، دست مبارک پیغمبر را میبوسید.

      وَ دَخَلَت عَلَیهِ فی مَرَضِه
      فاطمه در [دوران] مریضی پیغمبر، در بیماریِ آخرِ پیغمبر، بر او وارد شد.

      فَسارَّها فَبَکَت
      با پیغمبر درگوشی صحبت کردند. فاطمه (سلام‌الله علیها) گریه کرد.

      ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَت
      دوباره درگوشی با هم صحبت کردند، فاطمه (سلام‌الله علیها) لبخند زد و خندید.

      فَقُلتُ کُنتُ اَریٰ لِهٰذِهِ فَضلاً عَلَی النِّساء فَاِذا هِیَ امرَأَةٌ مِنَ النِّساء فَبَینَما هِیَ تَبکیٰ اِذ ضَحِکَت
      عایشه میگوید با خودم گفتم این چه حالتی است. من این خانم را برتر از دیگر زنها میدانستم. معلوم میشود که ایشان هم زنی مثل زنهای دیگر است. یک بار گریه میکند، یک بار خنده میکند.

      فَسَأَلتُها فَقالَت اِنّی اِذَن لَبَذِرَة
      رفتم خدمتش سؤال کردم که قضیّه چه بود. فرمود نمیگویم به تو؛ اگر بگویم، افشاکننده هستم  -به تعبیر رایج عوامانه‌ی ما، دهن‌لق مثلاً- حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) علّت این قضیّه را به من نگفت.

      فَلَمّا تُوَفِّیَ رَسولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) سَأَلتُها
      بعد از رحلت پیغمبر هم باز دوباره سؤال کردم از حضرت. آن وقت دیگر مانع برطرف شده؛ یعنی وقتی پیغمبر از دنیا رفته است، دیگر حالا این حرف [اگر] گفته بشود اشکالی ندارد.

      فَقالَت اِنَّهُ اَخبَرَنی اَنَّهُ یَموتُ فَبَکَیتُ
      فرمود: پیغمبر خبر از مردنِ خودش داد، این موجب گریه‌ی من شد.

      ثُمَّ اَخبَرَنی اَنّی اَوَّلُ اَهلِهِ لُحوقاً بِهِ فَضَحِکتُ
      بعد اطّلاع داد به من که من اوّلین کسی از خانواده‌ی او خواهم بود که به او ملحق خواهم شد، این خوشحال کرد من را و خندیدم.

       


      ۱) امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۴۰۰؛ «عایشه گوید: در میان مردم ندیدم که در گویش و گفتار کسی از فاطمه به رسول خدا شبیه‌تر باشد. وقتی او به نزد پیامبر می‌آمد، حضرت به او خوشامد میگفت و دستانش را میبوسید و در جای خودش می‌نشاند و وقتی پیامبر به نزد او میرفت، فاطمه برمی‌خاست و به ایشان خوشامد میگفت و دستانشان را میبوسید. فاطمه در بیماری پیامبر به نزد ایشان آمد و آن حضرت با او به نجوا سخن گفت و فاطمه گریست؛ سپس باز نجوا کرد و فاطمه خندید. نزد خودم گفتم من گمان میکردم که این زن بر دیگر زنان فضیلتی دارد و اکنون او را میبینم که چون زنان دیگر است، زیرا در میان گریه ناگاه میخندد. آن گاه در این باره از خودش پرسیدم، فرمود اکنون صلاح نیست که من جواب تو را بگویم. چون رسول خدا وفات کرد، در آن باره پرسیدم و او فرمود: ایشان به من خبر داد که در این بیماری وفات خواهد کرد، پس من گریستم؛ سپس فرمود من نخستین کسی از خاندان او هستم که به او خواهم پیوست، و من خندیدم.»

      ۲) عایشه بنت ابوبکر

      ۳) اشاره به ایّام شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44749

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۲۹

      نماهنگ | ۶ توصیه به بسیجیان

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «دشمنتان را بشناسید و اوّل هم بدانید دشمن کیست؛ دشمن را اشتباه نکنید. ثانیاً وقتی دشمن را شناختید که کیست، نقطه‌ضعف‌های دشمن را بشناسید، ناتوانی‌های دشمن را بشناسید. دشمن همیشه سعی میکند خودش را در نظر شما بزرگ و قوی جلوه بدهد. سعی کنید بشناسید دشمن در چه وضعیّتی است، چه ضعفهایی، چه نقطه‌ضعف‌هایی، چه ناتوانی‌هایی دارد. دشمن را بشناسید، نقشه‌های دشمن را بشناسید. خیلی‌ها در مقابل نقشه‌ی دشمن غافلگیر میشوند؛ [مراقب باشید] غافلگیر نشوید.» ۱۴۰۱/۰۹/۰۵
      رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن هفته بسیج براساس بیانات سال گذشته رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان، نماهنگ «۶ توصیه به بسیجیان» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=52158

       

      یحتمل علاوه بر آبهای اقیانوسها و دریاها، حتی بر آبهای باتلاقها و گندآبه ها هم خورشید بتابد تا ابرهایی را به حرکت درآورد تا جایی که فرض بفرمایید کوه ها مانع حرکت آنها هم شوند و بصورت ایستا در آسمان پدیدار گردند. می فرماید که وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی و تا آنجا که می فرماید: و اقمن الصلوة و اتین الزکاة و اطعن الله و رسوله و بالاخره می فرماید انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. آیا یک ابرتقارنی در ابرها و بارش آنها هم نهفته است که ذرات بوزونی و فرمیونی هم هر کدام یاران خود را دارند؟! ابرها بصورت فرمیونی هم ذرات باران را در خود نگه داری می کنند همانطوری که ذرات بوزونی را هم از سطوح آبهای روی دریاها و ... خورشید بخار کرده و حرکت می دهند به سوی ابرها و قطرات آب را در ابرها یطهرکم تطهیرا کرده و بالاخره آیا چطور هم بر زمین ببارند. آیا برق و رعدی هم بزند یا خیر؟ اول برق هم می زند و بعد آن صدای مهیب رعد است که در آسمان و زمین هم می پیچد. یحتمل بارهای الکتریکی در ابرها اشباع شده و بصورت صاعقه ای هم بر زمین بخورد. و بعد هم آیا در رقابت بین ذرات بوزونی و فرمیونی که کدام یک هم فرمیونی در ابرها باقی بماند و کدامها هم بوزونی بر زمین ببارد، ذرات ابر، همه و همه بر زمین و غیر زمین هم می بارند. آبهایی که یحتمل شور بودند، شیرین هم شده و از ابرها بارش می کنند و دیگر نمی توان هم تشخیص داد که کدامها بوزونی بوده و کدامها هم فرمیونی شده اند و ابرتقارنی همه و همه از ابرها با هم بارش می کنند. البته در حرکت ابرها و بارهای الکتریکی آنها، یحتمل یک مغناطیسمی در آنها ایجاذ هم می شود که در برقی که از آنها ناشی می شود هم بی ربط نمی باشد. و یحتمل هم از برخورد و حرکت همین ابرها با هم نیز هست که رعد را ایجاد هم می کند.

      یک جاهایی که با این هم که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار هم هستند تا تو نانی به کف آری و بغفلت نخوری، و بلکه سعی هم در جهت تلاشهای اهل بیت در یطهرکم تطهیرا هم کنی، مسئله نه تنها از روی اسلام و مسلمین و بلکه جهانیان را یطهرکم تطهیرا هم هست؛ ولی کفر و نفاق و شرک هم آنچنان سیل و طوفانهایی را هم بر پا می کنند که آیا چقدر هم کار به همچون طوفان الاقصی ای هم بکشد. یعنی طیفهای ماورای بنفش و مادون قرمز انرژیهای بالا و پایین را هم در محلی سازیهای ابرتقارنی ابرگرانشی می خواهیم فشرده سازی هم کنیم و بلکه مستضعفین جهان را هم از زیر طوق استکبار جهانی نجات دهیم. بسته به مقاومتی که برای این کار لازم است ممکن است ابعاد و وسعت طوفانها هم متفاوت باشند و بلکه خیلی وقتها هم حتی خشکسالیهای عجیب و غریبی هم رخ دهند و ....

      این مسئله ی مهمی هم هست که چقدر انرژی لازم است برای اینکه ذرات بوزونی را از دریاها و اقیانوسها حرکت داده و بسمت ابرها سوق دهد و چقدر انرژی هم لازم است که ذرات بوزونی و فرمیونی را در ابرها با هم نگه دارد و بلکه ابرتقارنی هم رخ دهد آنچنان که حتی در اثر کاهش دما ابرها شروع به بارش کرده و دیگر نتوان هم گفت که کدام ذرات هم بوزونی بوده و کدامها هم فرمیونی هستند. طوفان الاقصی مال وقتی است که ذرات بسیار هم مایلند بسمت یطهرکم تطهیرا هم روند و موانعی هم در شناخت کوهمولوژیک مسئله حتی پیچیدگیهای آن را هم بیش از حد می کند کانه همه ی کفر در مقابل همه ی ایمان شروع می کند به صف کشی و مانع از تطهیر ذرات ابرها هم می شوند. و این ذرات بوزونی و فرمیونی ابرها آنقدر هم در تطهیرشان کارشان ار ادامه می دهند تا بالاخره یحتمل موفق هم شوند که به بهترین وجهی پاک و پاکیزه هم شوند. ولی امان از گندآبها و باتلاقها و ... که مانع از این کار هم می شوند و مشکلات را صد جندان هم برای لیذهب عنکم الرجس هم می شوند و .... 

      اینجا است که فرق بین نخورده و خورده و چطور از نخورده می گیرد و به خورده هم می دهد همانا همچون مسئله ی اوپانیشادها هم می شود که چطور دو طوطی بر درختی نشسته اند و یکی تا می تواند دارد می خورد و دیگری فقط نگاه هم می کند و این را به روح بشری هم تشبیه می کند. مثل این است که نخورده پولش را برود بگذارد در بانک، ولی بانک قرار هم هست که هر وقت او خواست پولش را به او پس بدهد. حالا این همه هم نخورده داریم و این همه هم بانکهایی که آیا چقدر هم بخور بخور دارند! و لذا مسئله ی خمس و زکات هم از همینجا است که نشات می گیرد که هر چه هست و نیست را همه و همه را نیز خودت نخور و بلکه به دیگرانی هم که ندارند و مستضعف اند و فقیرند نیز بده. یا اگر نمی دهی، بالاخره خدا خودش خوب هم بلد است چطور ازت بگیرد و می گیرد هم. می فرمایند به اقوام گذشته بنگر و درس عبرت تاریخی هم بگیر. و اما مسئله ی حکمت الهی اینجا است که آیا چطور هم قرار است که شاگرد و دانشجو و طلبه از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی وحضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه و حتی جهشی هم یک مرتبه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم رسید و درسها هم گرفت و .... بعضی یحتمل اشکال هم کنند که پس ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و بلکه بلوکهای گرانشی و محلی سازیهایشان را هم چه کنیم. مسئله این است که آیا ما داریم بسمت پاکی و پاکیزگی هم می رویم یا بر عکس نمی دانیم هم چطور از باتلاقی که در آن گیر کرده ایم هم چطور بیرون بیاییم. مسئله ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم اینجا است که شاگرد و دانشجو و طلبه یحتمل فراموش هم می کند که الگویش کیست یا برای چی هم هست که اهل بیت عصمت و طهارت را هم باید الگو قرار داد و درسها هم گرفت. چرا سه مرتبه بفرمایید صل الله علیک یا ابا عبد الله انچنان که مثل زیارت حضرت ابا عبد الله هم می ماند که بسیجی شده و همراه بسیج مستضعفین هم امام المستضعفین را یاری کنی و نه اینکه سعی هم کنی کلاه دیگری را هم بهتر آنگاه برداری و بلکه دکان هم برای خودت بزنی و ...! اللهم عجل لولیک الفرج لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته

      وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ‎﴿الأنفال: ٦٠﴾‏

      وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ‎﴿محمد: ٢﴾‏

      فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَٰلِکَ وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَـٰکِن لِّیَبْلُوَ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿محمد: ٤﴾‏

      إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ ‎﴿البقرة: ٢٦﴾‏

      یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ‎﴿الحج: ٧٣﴾‏ 

      مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ‎﴿العنکبوت: ٤١﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      یک بحثی هست که میخ را با پتک کوبیدن درست نیست، و همینطور هم یک پشه را با تانک نمی کشند! ولی از آن طرف هم می فرماید آنقدر از دشمن بکشید و آنقدر هم اسیر بگیرید تا به غلط کردن هم بیافتند و .... نکته اینجا این است که خود حضرت رسول محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و بلکه امیر المونین علی بن ابیطالب علیه السلام هم در جنگها شرکت و فرماندهی هم می کرده اند؛ جنگ مسئله ی مهمی هم هست که بسیج و پاسدار و ارتشی و همه و همه را هم  می طلبد دیگر، بر خلاف آنچه بعضیها مایلند نشان دهند که ما به جنگ دیگر احتیاجی نداریم. ولی این مسائل اخیر در فلسطین اشغالی هم نشان داد که دفاع در مقابل دشمن چقدر هم مهم است. و اما نکته ای که اینجا نهفته است که دوگان اسفار و کتاب را بار خر زدن است، این مسئله است که هر چقدر هم که کتاب الله و آموزه های حضرت رسول و ائمه ی اطهار و معصومین هم تبیین شود و بلکه شبهه ها بر علیه حکمت و علوم الهی را برای شاگرد و دانشجو و طلبه روشنگری فرمایند، کافی هم نیست.

      این یک مسئله است که با تانک هم نباید سراغ پشه رفت، ولی اگر پشه هم پشه های مالاریا باشند؛ خیلی هم لازم است که از حشر و نشر آنها جلوگیری کرده و بلکه حتی واکسنهایی را هم بر علیه آنها حتی المقدور بتوان تهیه کرد تا مسئله اپیدمی هم نشود. و اگر این پشه ها و دیگر حشرات موذی هم در باتلاقهایی حشر و نمو هم می کنند، یحتمل حتی لازم هم باشد که آن باتلاقها را هم خشکانید. و اما لازم هم هست که برای نابودی حشرات موذی، طوری هم رفتار نکرد که حتی دیگر حشرات حتی زیبا هم صدمه نبینند. و اما گاهی اوقات هم یحتمل بنظر برسد که ما داریم با تانک هم یک پشه و بلکه یک ویروسی را سعی می کنیم نابود کنیم که یقیناً غیر ممکن هم بنظر می رسد. ولی از آن طرف هم خبر نداریم که اینها دقیقاً هم ویروس و پشه هم نیستند و بلکه انسانهایی هم هستند که باید قرنطینه هم شوند تا دیگران را هم مبتلا نکرده و دچار اپیدمی هم نکنند. البته گاهی اوقات هم محاسبات بنظر غلط هم می رسند چرا که حساب را بر این می گذاریم که برای کشتن پشه که نانک لازم نیست همانطوری که برای میخ هم پتک لازم نیست، ولی غافل هم هستیم که همان پشه هم می تواند به ضد تانک و بلکه خیلی بیشتر از آن نیز مسلح شود، ولی صدایش را هم در نمی آورد که آیا پیشرفته ترین سلاحهای ممکن را هم دارد یا خیر. حالا یک وقت هم البته هست که می فرمایند حق نداری هنگام احرام حتی پشه را هم بکشی!

      ولی اصل قضیه همین جا هم هست که دلیل اینکه ما ابرتقارن و محلی سازی و انواع کوهمولوژی برای موانع و رفع آنها را  هم داریم، این است که شاگرد و دانشجو و طلبه هم متوجه این مسائل درست شود که چطور هم می تواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چه بیشتر میل و پیشرفت هم کند. و بلکه استاد و معلم و سخنور بعد از عمری درس و بحث هم طوری منبر نرود که همه را بخواهد خر کند و بلکه همه هم از خریتش به ریشش بخندند ولی باز هم خودش را خیلی بزرگ هم بحساب بیاورد غافل از اینکه در خریتش در انواع باتلاقهاش هم دارد خر غلط می زند و حاضر هم نیست بیرون بیاید و دست از فراماسونری و شیطان پرستی اش هم بردارد و .... بالاخره هر سخنوری هم باید مراقب نه فقط شیطان خودش و بلکه دیگر شیاطین هم باشد که می خواهند او را بخدمت خود هم گیرند و در کفر و شرک و نفاق خود هم غرق شوند. یحتمل سر آرتور کونان دویل نویسنده ی داستانهای شرلوک هلمز هم که باشد، یحتمل همین را بگوید هر چند که خودش هم گرفتار انواع شیاطین هم شده باشد و ....

       

      https://arxiv.org/abs/2309.04094

      https://arxiv.org/abs/2305.18278

      سید مرتضی حسینی و یاران:

      https://arxiv.org/abs/2303.07365

      https://arxiv.org/abs/2209.09274

      https://arxiv.org/abs/1803.01863

      https://arxiv.org/abs/1010.2188

      https://arxiv.org/abs/2311.04367

      https://arxiv.org/abs/2304.04656

      https://arxiv.org/abs/0712.2824

      تَبَارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِیهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِیرًا ‎﴿الفرقان: ٦١﴾‏

      وَدَاعِیًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِیرًا ‎﴿الأحزاب: ٤٦﴾‏

      وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا ‎﴿نوح: ١٦﴾‏

      وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا ‎﴿النبإ: ١٣﴾‏

       

      أَفَرَأَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ‎﴿٦٣﴾‏ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ‎﴿٦٤﴾‏ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ ‎﴿٦٥﴾‏ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ‎﴿٦٦﴾‏ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ‎﴿الواقعة: ٦٧﴾‏

       

      قوله تعالى : « أَفَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ ـ إلى قوله ـ مَحْرُومُونَ » بعد ما ذکرهم بکیفیة خلق أنفسهم وتقدیر الموت بینهم تمهیدا للبعث والجزاء وکل ذلک من لوازم ربوبیته عد لهم أمورا ثلاثة من أهم ما یعیشون به فی الدنیا وهی الزرع الذی یقتاتون به والماء الذی یشربونه والنار التی یصطلون بها ویتوسلون بها إلى جمل من مآربهم ، وتثبت بذلک ربوبیته لهم فلیست الربوبیة إلا التدبیر عن ملک.

      فقال : « أَفَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ » الحرث العمل فی الأرض وإلقاء البذر علیها « أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ » أی تنبتونه وتنمونه حتى یبلغ الغایة ، وضمیر « تَزْرَعُونَهُ » للبذر أو الحرث المعلوم من المقام « أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ » المنبتون المنمون حتى یکمل زرعا « لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً » أی هشیما متکسرا متفتتا « فَظَلْتُمْ » أی فظللتم وصرتم « تَفَکَّهُونَ » أی تتعجبون مما أصیب به زرعکم وتتحدثون بما جرى قائلین « إِنَّا لَمُغْرَمُونَ » موقعون فی الغرامة والخسارة ذهب مالنا وضاع وقتنا وخاب سعینا « بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ » ممنوعون من الرزق والخیر.

      ولا منافاة بین نفی الزرع عنهم ونسبته إلیه تعالى وبین توسط عوامل وأسباب طبیعیة فی نبات الزرع ونموه فإن الکلام عائد فی تأثیر هذه الأسباب وصنعها ولیس نحو تأثیرها باقتضاء من ذاتها منقطعة عنه تعالى بل بجعله ووضعه وموهبته ، وکذا الکلام فی أسباب هذه الأسباب ، وینتهی الأمر إلى الله سبحانه وأن إلى ربک المنتهى.

      المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، جلد 19، ص 135

      http://lib.eshia.ir/12016/19/135

       

      [اثبات ربوبیت پروردگار با بر شمردن سه تا از مهمترین حوائج مردم: زراعت، آب و آتش‌]

      ( أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ‌) ...(مَحْرُومُونَ ) بعد از آنکه منکرین معاد را به کیفیت خلقتشان و تقدیر مرگ و میر در بینشان تذکر داد، و فرمود که: همه اینها مقدمه است براى معاد و جزا، و نیز همه اینها از لوازم ربوبیت خداى تعالى است، از این آیه به بعد شروع مى‌کند به شمردن سه تا از مهمترین حوایج زندگیشان: یکى مساله زراعتى است که با آن قوت خود را فراهم مى‌کنند، دوم آب است که آن را مى‌نوشند، و سوم آتش است که با آن گرم مى‌شوند و بسیارى از حوایج خود را به وسیله‌ آن فراهم مى‌سازند، و به این وسیله ربوبیت خود را براى آنان اثبات مى‌کند، پس ربوبیت چیزى، به جز تدبیر مالک امور ملک خود را نمى‌باشد.

      نخست مى‌فرماید:(أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ) کلمه حرث که مصدر فعل تحرثون است به معناى کار کردن در زمین یعنى شخم و پاشیدن بذر است.(أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ) آیا این شمایید که آن را مى‌رویانید و رشد مى‌دهید به حدى که دانه بدهد؟ (یا کار شما تنها افشاندن تخم است)، و ضمیر ها در جمله تزرعونه به بذر و یا به زراعت بر مى‌گردد، و در سابق کلمه بذر و نیز کلمه زراعت ذکر نشده بود، تا ضمیر به آن برگردد، ولى از زمینه کلام معلوم است (و این تنها در اینجا نیست که ضمیر به چیزى برگشته که در کلام نیامده، در قرآن کریم موارد نظیر آن بسیار است)(أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ)، و یا اینکه ما افشانده شما را مى‌رویانیم و نمو مى‌دهیم، تا به حدى که کامل شود، و دانه دهد،(لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً) و اگر نمى‌خواستیم شما را روزى دهیم، و زراعت را به ثمر برسانیم، مى‌توانستیم آن را گیاهى به درد نخور کرده، قبل از رسیدن به ثمر بخشکانیم، و با وزش بادها خرد و متلاشى کنیم، فظلتم آن وقت است که از سرنوشت خود تفکهون تعجب مى‌کردید، و از آفتى که به زراعتتان رسیده افسوس مى‌خوردید، و ماجرا را براى یکدیگر بازگو نموده مى‌گفتید:(إِنَّا لَمُغْرَمُونَ)، به راستى در غرامت و خسارت سنگینى واقع شدیم، مالمان از دست رفت، و وقتمان تلف شد، و زحماتمان هدر گشت،(بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ)، همه اینها به جهنم، این را چه کنیم که دیگر چیزى نداریم بخوریم، و یا بفروشیم و حوایج زندگى خود را فراهم سازیم.

      در اینجا این سؤال پیش مى‌آید که: چطور در این آیه زراعت را از مردم نفى کرده و به خدا نسبت داده، با اینکه دخالت مردم و اسباب طبیعى در رویش و نمو زرع قابل انکار نیست؟

      در پاسخ مى‌گوییم هم آن درست است، و هم این، و هیچ منافاتى در بین نیست، چون زمینه گفتار این نیست که بخواهد تاثیر عوامل طبیعى را انکار کند، بلکه مى‌خواهد بفرماید: آیا تاثیر این اسباب از خود آنها است و یا از خدا است؟ و اثبات کند که اگر اسباب طبیعى سببیت و تاثیرى دارند، خدا این موهبت را به آنها داده، و همچنین خود اسباب را خدا آفریده، و نیز اسباب و عواملى که این اسباب را پدید مى‌آورند، هم خودشان و هم اثرشان آفریده خدا هستند، و بالأخره سر نخ تمامى اثرها و مؤثرها به خدا منتهى مى‌گردد.

      ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد 19، ص 233- 234

      http://lib.eshia.ir/50081/19/234

       

      جلد هفتم‌

      (6) سوره انعام، مکى است و 165 آیه دارد

      [سوره الأنعام (6): آیات 1 تا 3]

      (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌)

      (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ (1) هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضى‌ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (2) وَ هُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَ جَهْرَکُمْ وَ یَعْلَمُ ما تَکْسِبُونَ (3))

      بیان آیات‌

      غرضى که این سوره در مقام ایفاى آن است همان توحید خداى تعالى است، البته توحید به معناى اعم و اینکه اجمالا براى انسان پروردگارى است که همان او پروردگار تمام‌ عالمیان است، از او است ابتداى هر چیز، و به سوى او است بازگشت و انتهاى هر چیز، پروردگارى که به منظور بشارت بندگان و انذار آنان پیغمبرانى فرستاد و در نتیجه بندگان مربوبش به سوى دین حق او هدایت شدند.

      این است اجمال آن چیزى که این سوره در مقام اثبات آن است، زیرا بیشتر آیاتش به صورت استدلال علیه مشرکین و مخالفین توحید و نبوت و معاد است، البته مشتمل بر اجمالى از وظایف شرعى و محرمات دینى نیز مى‌باشد.

      ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد7، ص 4

      http://lib.eshia.ir/50081/7/4

       

       وَمَا مِن دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُم ۚ مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْءٍ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ‎﴿٣٨﴾‏ وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ ۗ مَن یَشَإِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَمَن یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‎﴿الانعام: ٣٩﴾

       

      گفتارى پیرامون اجتماعات حیوانى‌

      این آیه خطابش به مردم است، و مى‌فرماید حیوانات زمینى و هوایى همه امت‌هایى هستند مثل شما مردم، و معلوم است که این شباهت تنها از این نظر نیست که آنها هم مانند مردم داراى کثرت و عددند، چون، جماعتى را به صرف کثرت و زیادى عدد، امت نمى‌گویند، بلکه وقتى به افراد کثیرى امت اطلاق مى‌شود که یک جهت جامعى این کثیر را متشکل و به صورت واحدى درآورده باشد، و همه یک هدف را در نظر داشته باشند حال چه آن هدف، هدف اجبارى باشد و چه اختیارى.

      هم چنان که از این نظر هم نیست که این حیوانات انواعى و هر نوعى براى خود امتى است که افرادش همه در نوع خاصى از زندگى و ارتزاق و نحوه مخصوصى از تناسل و تولید مثل و تهیه مسکن و سایر شؤون حیات مشترکند، زیرا اگر چه این مقدار اشتراک براى شباهت آنها به انسان کافى است، لیکن از اینکه در ذیل آیه فرمود:(ثُمَّ إِلى‌ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ) استفاده مى‌شود که مراد از این شباهت تنها شباهت در احتیاج به خوراک و جفت‌گیرى و تهیه مسکن‌

      نیست، بلکه در این بین، جهت اشتراک دیگرى هست که حیوانات را در مساله بازگشت به سوى خدا شبیه به انسان کرده است.

      [وجه اشتراکى که بین انسان و حیوانات دیگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حیوانات دیگر در مساله حشر و باز گشت به خدا مى‌باشد، داشتن شعور است‌]

      حال باید دید آن چیزى که در انسان ملاک حشر، و بازگشت به سوى خدا است چیست؟ هر چه باشد همان ملاک در حیوانات هم خواهد بود، و معلوم است که آن ملاک در انسان جز نوعى از زندگى ارادى و شعورى که راهى به سوى سعادت و راهى به سوى بدبختى، نشانش مى‌دهد، چیز دیگرى نیست، آرى، یک فرد از انسان ممکن است در طول زندگیش در دنیا به لذیذترین غذاها و موافق‌ترین ازدواجها و زیباترین منزلها برسد و در عین حال به خاطر ظلم و جورى که کرده سعادتمند در زندگى هم نباشد، و بر عکس ممکن است جمیع انواع بلاها و شدائد به او روى آورده باشد و او در عین حال به خاطر داشتن کمالات انسانى و نور عبودیت، خوش و سعادتمند بوده باشد.

      پس ملاک تنها همان داشتن شعور و یا به عبارت دیگر، فطرت انسانیت است که به کمک دعوت انبیا راه مشروعى از اعتقاد و عمل به رویش باز مى‌کند که اگر آن راه را سلوک نماید و مجتمع هم با او و راه و روش او موافقت کند در دنیا و آخرت سعادتمند مى‌شود، و اگر خودش به تنهایى و بدون همراهى و موافقت مجتمع آن راه را سلوک کند در آخرت سعادتمند مى‌شود، یا در دنیا و آخرت هر دو، و اگر آن راه را سلوک نکند بلکه از مقدارى از آن و یا از همه آن تخلف نماید، در دنیا و آخرت بدبخت مى‌شود.

      این آن سنتى است که فطرت هر انسانى آن را قبول داشته، و در دو کلمه خلاصه مى‌شود، و آن دو کلمه عبارتند از: 1- به کار خیر و اطاعت خدا وادار کردن، 2- از عمل بد و معصیت بازداشتن و یا بگو:

      1- به عدل و استقامت دعوت نمودن، 2- از ظلم و انحراف از حق نهى کردن. آرى هر انسانى به فطرت سلیم خود امورى را در باره خود و دیگران نیکو شمرده و آن را عدالت مى‌داند، و امورى دیگر را زشت دانسته آن را به خود و به دیگران ظلم مى‌شمارد، دین الهى هم این فطرت را در همین تشخیص اجمالیش تایید نموده و تفصیل عدالت و ظلم را برایش شرح مى‌دهد....

      ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد 7، ص 103

      http://lib.eshia.ir/50081/7/103

       

      بحث در کتاب انسان در عرف عرفان علامه حسن زاده آنجایی که از عرف منطق هم بحث به میان می آید که انسان را حیوان ناطق هم تعریف کنند، این مشکل را هم می تواند ایجاد کند که چطور هم الی ربهم یحشرون؟ آیا به عنوان یک حیوان هم محشور می شود یا بصورت انسان یا اینکه بلکه این توان را هم خواهد داشت که بصورت انسانی کامل هم الی ربهم محشور شود.

      بعضی یحتمل اینجا اشکال هم بفرمایند که تو نباید اینجا این را مطرح کنی چرا که غلط هم هست که معنایی غلط را به اسم دانشمندی هم ربط دهی. ولی بنده هنوز هم یادم هست که گادامر داشت با گویا دانشجویی ایرانی هم بحث می کرد که از او پرسید آیا شما در کتاب آسمانی تان ندارید که الذین هادوا مثلشان مثل حمار است که کتاب یا اسفار را بارشان هم بزنند چرا که به آنچه خود می گویند عمل نمی کنند؟! بنده پروفسرو بوخمویلر را که دیدم داشت سخنرانی می فرمودند، یاد این حرف گادامر افتادم. البته بوخ به آلمانی یعنی کتاب، ولی گویا مویلر به معنای miller است و نه مثلاً صاحب خر و قاطر: mule که لغطی انگلیسی هم هست!

      نکته اینجا این است که در فیزیک نیوترینو بحث می تواند از جمله بر سر این هم باشد که نیوترینوهای خورشیدی و اتمسفریک چطور یحتمل حتی خود در هندسه ی کره ی زمین هم می توانند دخیل باشند. این را جور دیگری، دیگر فیزیکدان هندی هم مدعی بود که توموگرافی زمین را توسط نیوترینوها می توان آیا چقدر هم تحقیق و بررسی هم کرد. ولی بحثی که اینجا هست که از لپتونها و خصوصاً نیوترینوهای حاصل از نیروی ضعیف و بلکه هم حاصل از واکنشهایی که در سطح خورشید در اثر نیروی قوی هم رخ می دهند، یک مسئله است. ولی تغییرات هندسی هم که در اثر انواع حالات ریز و درشت سیاه چاله های نجومی هم می توانند سیاه چاله ها را مبتلا کنند نیز یحتمل بحثی دیگر هم باشد که آیا چقدر دوباره هم با همین نیوترینوها و دیگر ذرات مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه آیا با چقدر هم ابرتقارنهایی بتوان بحثشان را حتی در کیهانشناسی و ماده تاریک و ویمپها الی ماچوها هم پی کشید و .... این را تا حدودی مثلاً اولیو Ullio هم در کنفرانس مطرح فرمودند:

      https://inspirehep.net/literature/2656244

      حالا یحتمل هم بعضی اشکال بفرمایند که اتفاقاً خوب هم هست که بتوان به آنتروپی و بی نظمیهای سیاه چاله ها و شمردن ریز حالات آنها نیز پرداخت آنطور که فرض بفرمایید سید مرتضی حسینی هم همین روزها دارد بدان می پردازد:

      https://physics.ipm.ac.ir/seminars/2023/25nov23/Minicourse.pdf

      https://arxiv.org/abs/1902.07176

      https://arxiv.org/abs/2309.04425

      https://inspirehep.net/literature/2666537

      https://inspirehep.net/literature/2154252

      کارهای علی سراج و از جمله این را هم بنگرید:

      https://inspirehep.net/literature/2714255

      ولی یکی از بزرگترین مسائلی که در کنفرانسهای فیزیک انرژی بالا می تواند مغفول هم بماند این است که چطور است که سخنرانیهای سیدة النساء العالمین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را چطور هم هست که کسی یحتمل حتی متوجه هم نمی شود و بلکه توجهی هم بدان نمی شود آنچنان که حتی مسئله ی حجاب هم دیگر خیلی در این زمینه ها بغلط متصور هم شوند که دیگر پیش پا افتاده شده است و نباید هم مطرح شود؟! اگر همه ی زنها هم جحابها را بردارند، آیا آن وقت به دختر شایسته جهان بر حسب یک ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی دیگری هم خواهند رسید و بلکه دیگر مسائل ایالات متحده چند جهانی توپولوژیک استکان نلبکیهای سیدة النساء العالمین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم مطرح نخواهند بود؟ یا حکمت الهی و توحیدی هم انسان و بلکه شاگردی را که از حالات خلاء حداقل سعی هم کند که به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند و نزدیک شود، آنگاه ایالات متحده سیدة النساء العالمین را هم اجباراً یا قهراً یا اخیتاراً هم باید سعی کند درک کند و بلکه از شرک و کفر و نفاق خود هم بگذرد. همانطوری که در آیه شریفه 5 سوره ی مبارکه منافقون و هم در آیه مبارکه 151 سوره ی انعام علاوه بر دیگر آیاتی که در آنها "تعالوا" هم آمده است می فرماید: 

      فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ‎﴿آل عمران: ٦١﴾‏

      قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ‎﴿آل عمران: ٦٤﴾‏

      وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَّاتَّبَعْنَاکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَکْتُمُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٧﴾‏

      وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنکَ صُدُودًا ‎﴿النساء: ٦١﴾‏

      وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ ‎﴿المائدة: ١٠٤﴾‏

      قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ‎﴿الأنعام: ١٥١﴾‏

      وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المنافقون: ٥﴾‏

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾‏

      وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿الحشر: ١٩﴾

      لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿الحشر: ٢١﴾‏

      وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَـٰکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الأعراف: ١٤٣﴾‏

       

      1402/9/1

      [نمایش تمام تصاویر]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر22ضربه فنی

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «رژیم صهیونیستی در حادثه‌ی «طوفان الاقصیٰ» ضربه‌فنی شد.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، مجموعه لوح «ضربه فنی» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54453

       

      در دعای برای امام زمان عجل الله فرجه الشریف در غیبت خطاب به خدا اول از همه می فرماید اللهم عرفنی نفسک ... و بعد همین طلب معرفت را هم خطاب به حضرت رسول و امام زمان عجل الله فرجه الشریف تکرار می فرماید: اللهم عرفنی رسولک ...، اللهم عرفنی حجتک .... تا آنجا که می فرماید اگر امام ام را نشناسم در جاهلیت خواهم مرد!

      یک نکات توحیدی عظیمی اینجا هست که مسئله فقط این نیست که من نفسم را بشناسم، و لذا از طریق اینکه آیا چقدر هم خودم بتوانم بشوم معالج و طبیب نفسانی خود آنگاه خدا را هم یحتمل بتوانم بشناسم. نخیر؛ می فرماید خدایا تو نفست را بمن بشناسان! در آیه ی مبارکه 19 سوره ی حشر نیز همینطور است که می فرماید آنهایی که خدا را فراموش کرده اند، خودشان را هم فراموش می کنند و بلکه فاسق هم هستند. و لذا اینکه گفته شود که حدیث قدسی من عرف نفسه عرف ربه همان "کنتراپازیتیو" در منطق همین آیه ی مبارکه است؛ دقیقاً هم اینطور نیست و بلکه شناخت نفس خود تا اینکه حتی انسان بتواند از نفسش هم به روح خود نیز شناخت پیدا کند یحتمل بتوان گفت از زمین تا آسمان تفاوت دارد و حالا دیگر چه رسد به اینکه انسان بخواهد از نفسش هم یک مرتبه به خدا نیز برسد. این اشکال، یک اشکالی هم نیست که مخصوص حتی انسانهای والا و فلاسفه و حکما هم باشد و بلکه شناخت خدا و اینکه مثلاً آیا چقدر هم می توان خدا را دید یا ندید هم مسئله ای است که امثال حضرت موسی علی نبینا علیه السلام را نیز از هوش می برد آنجایی که کوه جلوی چشمش متلاشی هم می شود و موسی از چنین درخواستی توبه هم می کند.

      یک نکته ی توحیدی در شناخت حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و شناخت حضرت امیر المومنین علی ابن ابی طالب و الغدیر و شناخت ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف فقط یافت نمی شود؛ و بلکه شناخت توحید را حتی می توان گفت در شناخت حضرت رسول اکرم و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف توامان است و شاگرد نکته سنج می تواند همه ی نکات توحیدی را از این طریق بیابد. ولی از آنجایی که شاگرد و دانشجو و طلبه هم سعی اش حتی یحتمل بینهایت هم در این است که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کرده و هر چه بیشتر هم پیشرفت کند، و اما آیا چقدر هم آیا بتواند در این راه مقاومت و پایداری هم کند؛ یحتمل هم در سیاه چاله های نجومی نیز بیافتد. این است که آن فراموشی خود را هم حاصل می کند. یحتمل شاگرد شناختی نصفه نیمه هم حتی به خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمانش هم حتی نیافته است، ولی یک مرتبه هم خودش را همه کاره ی عالم می پندارد و ادعاهای کذب هم می کند. یحتمل پیغمبرش جلوی چشمش هم ایستاده باشد، ولی می گوید او هنوز آن مسیح موعود هم نیست و بلکه هنوز پیغمبر آخر الزمان هم نیامده است و دیگر چه رسد به امام زمان عجل الله فرجه الشریف. و مسئله فقط این هم نیست که حالا بین الطلوعین یک ذره هم آیا چقدر خدا و پیغمبرش را هم فراموش کرده و بلکه آیا چطور هم متوهم شده. می فرماید اصلا دربست هم خدا و پیغمبرش را فراموش کرده و گذاشته است کنار و شروع هم کرده است به ادعاهای کذب و .... خوب، یک اینچنین شاگردی آیا دیگر دنبال شناخت خدا و پیغمبر و امامش هم هست؟ 

      اصولاً او از آنجایی که در کفرش هم مانده است و اینچنین هم خدا را فراموش کرده است، دیگر متوجه هم نمی شود که مقام وحی چیست و قرآن مجید هم مقامش کدام است، هر چند که یحتمل خودش هم خیلی سعی کند حتی منطقاً هم انواع مسائل سخت و آسان و کوچک و بزرگ انسانی و پزشکی و نجومی و ریاضی فیزیک و ... را هم حل کند و بلکه موفق هم باشد. یحتمل حتی بهترین روانشناسان و روانپزشکان و فیزیکدانها و شیمیستها و اقتصاددانها و ... هم باشد. حتی یحتمل در صدد هم باشد که فراموشی و آلزهایمر را هم درمان کند. ولی آیا می داند هم که خدا را نیز فراموش کرده است یا خیر؟! این یک جحودی است که برای بشریت هم غیر قابل ترمیم می شود. آنچنان هم دارد تخت گاز دنبال گوساله ی سامری تخت گاز می رود که هیچ کس هم به گرد پایش نمی رسد.

      این حدود بینهایتی را که ریاضی فیزیکدانها معمولاً در مسائل به عنوان حدهایی که بما انواع اشارات و تنبیهات را هم می نمایانند در مورد حدود بین متلاشی شدن کوه و از هوش رفتن حضرت موسی علی نبینا علیه السلام از یک طرف و در آنطرف حد دیگر مبتلا شدن انسانها به بیماری آلزهایمر و دیمنسیا یحتمل به شاگرد در سعی و تلاشهایش برای حرکت از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه تا حتی رسیدن به اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بسیار کمک کند. ولی این هم که آیا گره های کور هم کجایند که شاگرد اصلا کانه فراموش می کند گریه برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام و ... و بلکه دعای ندبه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برای چیست؟ مسئله همین است که طرف حتی کارش به جایی هم می رسد که یحتمل خودش را در آینه هم نگاه کند و نتواند بشناسد که او کیست و حتی متوجه هم نمی شود که خدا را نیز فراموش کرده است و ....؟ حالا هی به او بفرمایید که بچه حجابت کو؟ اصلا در قید و بند این حرفها هم دیگر نیست. بچه جان، توبه کن! بچه جان، شرک هم خیلی گناه بزرگی استها، مواظب باش! خدا را فراموش هم کرده است و نه اینکه فقط خودش را فراموش کرده باشد و بلکه در نظریه های مربوط به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی اش هم کم آورده باشد و بجای اینکه سیاه چاله های مربوط به ایالات متحده خودش را هم بخواهد حل کند، بلکه سعی هم می کند بقیه را هم همه و همه توی سیاه چاله های خودش بیاندازد و .... بگذریم. این قصه سر دراز هم دارد هر چند که شبها هم طولانی تر شده اند و بلکه تا صبح هم بنویسید؛ قصه تمام بشو نیست و بلکه خراشی سطحی هم حتی مسئله برنداشته باشد. مثل این است که بخواهید کره ی زمین را با نیوترینوها توموگرافی کنید و آنگاه یحتمل هم بخواهید مسئله را از طریق ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و قلوب زمینی و آسمانی هم آیا چقدر دنبال کنید. ولی حتی شاگرد نداند که آیا ایالات متحده اش چقدر هم دارد مرزهای اسلامی را گسترش می دهد یا محدود هم می کند و ...؟ خوبی بسیجی بودن هم همین است که لااقل کمتر بی گدار به آب می زنید و بلکه در جهت اسلام هم سعی می کنید قدمهایتان را تنظیم کنید و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَـٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ١٠٢﴾‏

      قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَىٰ أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ‎﴿الکهف: ٩٤﴾‏

      حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَدَبٍ یَنسِلُونَ ‎﴿الأنبیاء: ٩٦﴾‏

       

      وسط و بلکه همان اول سخنرانی دکتر پاراسوارام، یک مرتبه رایانه یاجوج و ماجوجی و بلکه هاروت و ماروتی و حتی پولترگایستی هم شد و بنده حقیر هم دیگر نفهمیدم آیا ایشان حجابش را هم رعایت کرده است یا خیر. و گفتم همان بهتر که نروم دوباره سر سخنرانی! چه عرض شود. والله اعلم. نمازم را اول تا قضا نشده گفتم بخوانم .... اول نماز. حتی اگر می توانید اول نمازهای قضا را بخوانید البته اگر نماز ادا را هم قضا نکنید و بلکه همیشه هم اول وقت نمازتان به جماعت  هم اقامه بفرمایید .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿٦﴾‏ وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‎﴿٧﴾‏ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿الجمعه: ٨﴾‏

       

      اَللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا اَلْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا اَلنِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ اَلدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ اَلْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ

       

      بگذارید ببینم بنده می توانم دوباره این را بنویسم! برای اینکه شاگرد و دانشجو و طلبه بتواند از جاهلیت خود بیرون بیاید و بلکه در جاهلیت هم نممیرد، خوب هم هست که بتواند با امام زمان عجل الله فرجه الشریف اول در قلب خود ارتباط بر قرار کند و برای این کار هم ارتباط توحیدی با قرآن کریم و خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام نیز لازم است. و یحتمل آنگاه بتوان به هندسه و کوهمولوژی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم پرداخت و حتی سعی هم کرد که دیگر ایالات متحده را هم درست نقدشان کرد هر چند که هیچ ایالات متحده ای هم نیست که دوست داشه باشد ایالات متحده اش بدجوری هم نقد شود .... البته یحتمل هم بتوان گفت که حداقل برای رسیدن به دولت کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم این است که بتوانی حرف قلبی ات را به آن حضرت بزنی؛ غیر از این است؟! و حالا مسئله ای هم نیست که هر چقدر هم قطعی و وصلی اینترنتی و غیر آن هم داشته باشی. یحتمل اینها بازتابهایی هم بنظر برسند از آنچه خودت با صدا و سیما نیز می کنی وقتی خیلی دارد چرندیات را پشت هم نیز می کند. موضوع این است که یحتمل انسان حتی وقتی خیلی هم سعی دارد مثل بچه آدم بگیرد یک گوشه ای بنشیند و حرف دیگران را گوش کند نیز متوجه نشود که چرا صدا یک مرتبه  mute یا قطع می شود و ...! و بنظرش می رسد که همه را دیگران هم هستند که بسرش آورده اند و .... یک عدد ممکن است نتواند کل عالم را از اول خلقت تا حالا تعریف هم کند، ولی یحتمل اگر این عدد، عددی متعالیه هم باشد؛ آنگاه کلی هم حساب کتاب داشته باشد که بالاخره این بینهایت دنباله ای از اعداد هم چه می تواند به انسان بگوید؟ مثلاً آیا دنباله ای متناهی یا حتی بینهایت از عدد پی را هم می توان در این عدد گنجاند یا این مسئله ای هم هست بی معنی و بلکه حتی تناظری هم بین این اعداد متعالی یافت نشوند و فقط اگر کمی در آن اختلال هم ایجاد کنیم، تبدیل شود به یک عدد گویا و ...؟! علی ای طوطی گویای اسرار .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      Dear Professor Ellis,

      I was listening to your lecture at IRChep 1402 yesterday and frankly I was trying to write about it in my weblog just right now that suddenly the entire collection of webpages of the web browser altogether vanished! So, I thought to do something different and instead write to you personally and even perhaps publish it in the webpage at the same time. Thus, you see that it wasn't exactly directly my intentions to write to you and disturb you. But, as an old student of mathematics and physics, I think that what from the lectures of yours, Paul Lasky and Ville Vaskonen can be implied is quite exciting regarding quantum gravity and gravitational waves. It also appears to be at the frontiers of experimental physics research.

      Nevertheless, as some of the other lecturers also seem to have pointed out, it might be quite paradoxical as to what exactly a black hole is. In particular, one may try to encounter the subtleties of the infrared triangle of gravitational memory effects, asymptotic symmetry and soft theorems. There is more than just a philosophical inquisition in raising certain questions within Isharat and Tanbihat of Avicenna as to why the student may try to get involved in such gravitational waves research and at the same time try to keep a memory of what has happened in the past. As I heard, a lonely professor was partially eaten by his dog after he died at home. Of course, there are also the struggles against manic, depressive, or even schizophrenic conditions that might inflict upon someone during one's lifetime, but it is another sadness too to hear about the frequencies of Alzheimer disease and even dementia among older professors such as Joseph Polchinski and James Hartle. It is courageous of them to see how they tried their recollections of their past events and their friends published. This is not what one expects of great scientists. Something definitely has gone wrong; where is the black hole in these cases? Is there a binary one or perhaps there is more to it?!

      Of course, what is happening right now in Palestine appears to be another indescribable black hole!

      Best wishes,

      Sayyed Hamid Banihashemi 

      Dear Professor Ellis,

      I was listening to your lecture at IRChep 1402 yesterday and frankly I was trying to write about it in my weblog just right now that suddenly the entire collection of webpages of the web browser altogether vanished! So, I thought to do something different and instead write to you personally and even perhaps publish it in the webpage at the same time. Thus, you see that it wasn't exactly directly my intentions to write to you and disturb you. But, as an old student of mathematics and physics, I think that what from the lectures of yours, Paul Lasky and Ville Vaskonen can be implied is quite exciting regarding quantum gravity and gravitational waves. It also appears to be at the frontiers of experimental physics research.

      Nevertheless, as some of the other lecturers also seem to have pointed out, it might be quite paradoxical as to what exactly a black hole is. In particular, one may try to encounter the subtleties of the infrared triangle of gravitational memory effects, asymptotic symmetry and soft theorems. There is more than just a philosophical inquisitivity in rasing certain questions within Isharat and Tanbihat of Avicenna as to why the student may try to get involved in such gravitational waves research and at the same time try to keep a memory of what has happened in the past. As I heard, a lonely professor was partially eaten by his dog after he died at home. Of course, there are also the struggles against manic, depressive, or even schizophrenic conditions that might inflict upon someone during one's lifetime, but it is another sadness too to hear about the frequencies of Alzheimer disease and even dementia among older professors such as Joseph Polchinski and James Hartle. It is courageous of them to see how they tried their recollections of their past events and their friends. This is not what one expects of great scientists. Something definitely has gone wrong; where is the black hole in these cases? Is there a binary one or perhaps there is more to it?!

      Of course, what is happening right now in Palestine appears to be another indescribable black hole!

      Best wishes,

      Sayyed Hamid Banihashemi 

      الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَـٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ‎﴿آل عمران: ١٩١﴾‏

       

      مسئله ی شرح خواجه نصیر الدین طوسی بر اشارات و تنبیهات ابن سینا مسئله ی مهمی است چرا که یحتمل شرح فخر رازی را بعضی اشکال کنند که خیلی هم طرفدارانی ندارد. در صورتی که به هر تقدیر او به عنوان یک متکلم اشارات را باید هم شرح و نقد کرده باشد. و مسئله ی این است که گاهی دیدگاه متکلمان است که غالبترند از دیدگاه فلاسفه. البته پشت خواجه نصیر هم به متکلمینی همچون علامه ی حلی هم می باید گرم باشد! اینجا مسئله ی صرفاً شیعه و سنی هم نیست که مطرح است.

      مسئله بیشتر از این نوع است که فرض بفرمایید در مثلث مادون قرمز اثر حافظه ی گرانشی، قضایای نرم، تقارنهای مجانبی مورد بحث حتی در کنفرانس فیزیک انرژی بالا توسط سلین زویکل و علی سراج، خصوصاً علی سراج اینطور بحث می کند که بجای یک سرعت ثابت فرض بفرمایید نوری، ما به دو سرعت هم می رسیم. ولی مسئله اینجا این است که آنجایی که ما فرض بفرمایید در کیهانشناسی هم داریم بحث می کنیم که خلقت کل عالم هم از چه نوعی بوده است و بلکه آیا عالم حادث است یا قدیم، آیا اینجا فقط یک سرعت یا دو سرعت هم داریم یا اینکه یحتمل سرعت نوری به بینهایت هم میل می کند. و همین هم هست که می فرمایند بین طلوعین مواظب باش بچه خوابت نبرد و بلکه برای نماز شب هم برخیز و دعا و انابه به درگاه الهی کن که یحتمل از همه بیشتر هم خود این حقیر محتاج روشنگری و درسهای اخلاقی در این زمینه هم هستم. ولی همانطور هم که گفته شد، چه در فلسفه و چه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و چه در حکمت الهی نیز نمی توان کسی را زورش کرد که برای نماز شب بلند شود و تا بین الطلوعین هم دعا و نماز و یا رب یا رب کند مگر اینکه خدا خودش به دلش بیاندازد. یعنی هر چقدر هم که شاگرد و دانشجو و طلبه هم بخواهیم به خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد، فایده ای هم ندارد که نظریه های کوهمولوژیک استکان نلبکیهای توپولوژیک  ابرتقارنی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی برای او هیجی کنید؛ خصوصاً اینکه گرفتار غفلتها و موانعی از قبیل علوم مبتلای به شیطان و ابلیس هم شده باشد که او را از توحید هم باز می دارد. انشقاقی که بین حکمت الهی و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم رخ می دهد و نظیر شرح خواجه نصیر بر اشارات و تنبیهات را هم می طلبد همین است. شاگرد و دانشجو و طلبه یحتمل خود گیر اساتیدی هم افتاده است که او را به هر سمتی هم می کشانند الا بسمت توحیدی که او را برساند بپای درسهای مبارک امام زمان عجل الله فرجه الشریف. 

      مسئله این نیست فقط که در میان درسهای DLCQ بارنیج، یک مرتبه صدا هم قطع شود و از درس باز بمانید. البته مهم هم هست که چنین نشود و خنده داری قضیه هم این است که بعضی هم یحتمل بفرمایند که نباید خودش را mute کند! و خوب راست هم می گوید دیگر. شوخی که نیست، هر چند که یک وقت هست خودت را داری mute  می کنی ولی یک وقت هم هست که داری دیگران را mute l می کنی؛ اینها دو تا مسئله اند! و بلکه مسئله این هم هست که همینطوری که شما خیلی هم یحتمل سعی داشته باشید DLCQ و بلکه مثلاً تناقضات پارادوکس فایروال را هم یاد بگیرید، در همان حال هم یحتمل در سطوح انرژیهای بالاتری آیا چقدر هم دارد کار می شود که سطوح کوانتیزاسیون DLCQ را نیز آیا چقدر به حالات خلاء آن تنزل دهند. مسئله این هم هست که آیا شاگرد و دانشجو و طلبه چقدر هم می تواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل و پیشروی کند.

      مسئله فقط این نیست که حتی از دکترا و بلکه مبارزات اجتماعی و سیاسی و حتی تسلیحاتی هم دانشجو بتواند استفاده کند تا اهداف شخصی و دنیوی خود را نیز پیش ببرد و بلکه چقدر هم می تواند به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم کمک کند. وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَـٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٤﴾‏ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٩﴾ حالا کاری هم نداریم، ولی‏ ویکی پدیا هم می فرماید رهبر پلنگهای سیاه که در اوکلند هم ترور شد نیز دکترایش را از دانشگاه سانتا کروز کالیفرینا هم گرفته بوده است و خود نیز گویا عکسش را در حال نشسته با اسلحه در دستانش نیز انداخته است. حالا کاری هم نداریم که آن حکومتها و جوامعی که افرادش را اینچنین هم مجبور می کنند تا اسلحه و سلاح هم در دست گیرند و بجنگند و حتی اگر دکترا هم داشته باشند و از ته دل هم بخواهند ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ابرریسمانی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را هم برای خود بیابند. و چرا؟ برای اینکه گوشه ی چادر حضرت زهرا سلام الله علیها را هم رها کرده اند و به بیراهه دارند می روند و .... گویا فرقی هم ندارد که طرف حوزوی هم باشد یا دانشگاهی وقتی به بیراهه هم دارد می رود و هیچ کس هم دیگر جلودارش نیست و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء جوائجه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه.

      ۞ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿٦٠﴾‏ وَأَنِ اعْبُدُونِی ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ‎﴿یس: ٦١﴾

      وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٣٤﴾‏

      وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ‎﴿الأعراف: ١١﴾‏

      إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ أَن یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ‎﴿الحجر: ٣١﴾‏

      قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلَّا تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ‎﴿الحجر: ٣٢﴾‏

      وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ‎﴿الإسراء: ٦١﴾‏

      وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا ‎﴿الکهف: ٥٠﴾‏

      وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ‎﴿طه: ١١٦﴾‏

      وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ‎﴿الشعراء: ٩٥﴾‏

      وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿سبإ: ٢٠﴾‏

      إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ‎﴿ص: ٧٤﴾‏

      قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ ‎﴿ص: ٧٥﴾‏

       

      ٣٨ ـ ویؤید ذلک ما رواه جابر بن عبدالله فی تفسیر قوله تعالى : « کنتم خیر امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف[١] » قال : قال رسول الله (ص) : أول ما خلق الله نوری ابتدعه من نوره واشتقه من جلال عظمته ، فأقبل یطوف بالقدرة حتى وصل إلى جلال العظمة فی ثمانین ألف سنة ، ثم سجد لله تعظیما ففتق منه نور علی 7 فکان نوری محیطا بالعظمة ونور علی محیطا بالقدرة ، ثم خلق العرش واللوح والشمس وضوء النهار ونور الابصار والعقل والمعرفة وأبصار العباد وأسماعهم وقلوبهم من نوری ونوری مشتق من نوره.

      فنحن الاولون ونحن الآخرون ونحن السابقون ونحن المسبحون ونحن الشافعون ونحن کلمة الله ، ونحن خاصة الله ، ونحن أحباء الله ، ونحن وجه الله ، ونحن جنب الله و نحن یمین الله ونحن امناء الله ، ونحن خزنة وحی الله وسدنة[٢] غیب الله ونحن معدن التنزیل ومعنى التأویل ، وفی أبیاتنا هبط جبرئیل ، ونحن محال قدس الله ، ونحن مصابیح الحکمة ونحن مفاتیح الرحمة ونحن ینابیع النعمة ونحن شرف الامة ، ونحن سادة الائمة ونحن نوامیس العصر وأحبار الدهر[١] ونحن سادة لعباد ونحن ساسة[٢] البلاد ونحن الکفاة والولاة والحماة والسقاة والرعاة وطریق النجاة ، ونحن السبیل والسلسبیل[٣] ، ونحن النهج القویم والطریق المستقیم.

      من آمن بنا آمن بالله ، ومن رد علینا رد على الله ، ومن شک فینا شک فی الله ، ومن عرفنا عرف الله ، ومن تولى عنا تولى عن الله ، ومن أطاعنا أطاع الله ، و نحن الوسیلة إلى الله والوصلة إلى رضوان الله ، ولنا العصمة والخلافة والهدایة ، و فینا النبوة والولایة والامامة ، ونحن معدن الحکمة وباب الرحمة وشجرة العصمة ، و نحن کلمة التقوى والمثل الاعلى والحجة العظمى والعروة الوثقى التی من تمسک یها نجا[٤].

      بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 25، ص 22- 23

      http://lib.eshia.ir/71860/25/22

       

      مَوْلاَیَ وَ سَیِّدِی وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ وَ قَدْ دَنَا یَوْمُهُ مِنْ حَتْفِهِ وَ أَحْدَقَ بِهِ مَلَکُ اَلْمَوْتِ فِی أَعْوَانِهِ یُعَالِجُ سَکَرَاتِ اَلْمَوْتِ وَ حِیَاضَهُ تَدُورُ عَیْنَاهُ یَمِیناً وَ شِمَالاً یَنْظُرُ إِلَى أَحِبَّائِهِ وَ أَوِدَّائِهِ وَ أَخِلاَّئِهِ قَدْ مُنِعَ مِنَ اَلْکَلاَمِ وَ حُجِبَ عَنِ اَلْخِطَابِ یَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ حَسْرَةً لاَ یَسْتَطِیعُ لَهَا ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً وَ أَنَا خِلْوٌ مِنْ ذَلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ فَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحَانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ یُغْلَبُ وَ ذِی أَنَاةٍ لاَ یَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْنِی لِنَعْمَائِکَ مِنَ اَلشَّاکِرِینَ وَ لِآلاَئِکَ مِنَ اَلذَّاکِرِینَ وَ اِرْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مَوْلاَیَ وَ سَیِّدِی وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ فِی مَضَایِقِ اَلْحُبُوسِ وَ اَلسُّجُونِ وَ کُرَبِهَا وَ ذُلِّهَا وَ حَدِیدِهَا یَتَدَاوَلُهُ أَعْوَانُهَا وَ زَبَانِیَتُهَا فَلاَ یَدْرِی أَیُّ حَالٍ یُفْعَلُ بِهِ وَ أَیُّ مُثْلَةٍ یُمَثَّلُ بِهِ فَهُوَ فِی ضُرٍّ مِنَ اَلْعَیْشِ وَ ضَنْکٍ مِنَ اَلْحَیَاةِ یَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ حَسْرَةً لاَ یَسْتَطِیعُ لَهَا ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً وَ أَنَا خِلْوٌ مِنْ ذَلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ فَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحَانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ یُغْلَبُ وَ ذِی أَنَاةٍ لاَ یَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْنِی لَکَ مِنَ اَلْعَابِدِینَ وَ لِنَعْمَائِکَ مِنَ اَلشَّاکِرِینَ وَ لِآلاَئِکَ مِنَ اَلذَّاکِرِینَ وَ اِرْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ قَدِ اِسْتَمَرَّ عَلَیْهِ اَلْقَضَاءُ وَ أَحْدَقَ بِهِ اَلْبَلاَءُ وَ فَارَقَ أَوِدَّاءَهُ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَخِلاَّءَهُ وَ أَمْسَى أَسِیراً حَقِیراً ذَلِیلاً فِی أَیْدِی اَلْکُفَّارِ وَ اَلْأَعْدَاءِ یَتَدَاوَلُونَهُ یَمِیناً وَ شِمَالاً قَدْ حُصِرَ فِی اَلْمَطَامِیرِ وَ ثُقِّلَ بِالْحَدِیدِ لاَ یَرَى شَیْئاً مِنْ ضِیَاءِ اَلدُّنْیَا وَ لاَ مِنْ رَوْحِهَا یَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ حَسْرَةً لاَ یَسْتَطِیعُ لَهَا ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً وَ أَنَا خِلْوٌ مِنْ ذَلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ فَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحَانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ یُغْلَبُ وَ ذِی أَنَاةٍ لاَ یَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْنِی لَکَ مِنَ اَلْعَابِدِینَ وَ لِنَعْمَائِکَ مِنَ اَلشَّاکِرِینَ وَ لِآلاَئِکَ مِنَ اَلذَّاکِرِینَ وَ اِرْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ وَ عِزَّتِکَ یَا کَرِیمُ لَأَطْلُبَنَّ مِمَّا لَدَیْکَ وَ لَأُلِحَّنَّ عَلَیْکَ [لَأُلِجَّنَّ إِلَیْکَ] وَ لَأَمُدَّنَّ یَدِی نَحْوَکَ مَعَ جُرْمِهَا إِلَیْکَ یَا رَبِّ فَبِمَنْ أَعُوذُ وَ بِمَنْ أَلُوذُ لاَ أَحَدَ لِی إِلاَّ أَنْتَ أَ فَتَرُدُّنِی وَ أَنْتَ مُعَوَّلِی وَ عَلَیْکَ مُتَّکَلِی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَى اَلسَّمَاءِ فَاسْتَقَلَّتْ وَ عَلَى اَلْأَرْضِ فَاسْتَقَرَّتْ وَ عَلَى اَلْجِبَالِ فَرَسَتْ وَ عَلَى اَللَّیْلِ فَأَظْلَمَ وَ عَلَى اَلنَّهَارِ فَاسْتَنَارَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِیَ لِی حَوَائِجِی کُلَّهَا وَ تَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی کُلَّهَا صَغِیرَهَا وَ کَبِیرَهَا وَ تُوَسِّعَ عَلَیَّ مِنَ اَلرِّزْقِ مَا تُبَلِّغُنِی بِهِ شَرَفَ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مَوْلاَیَ بِکَ اِسْتَعَنْتُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِنِّی وَ بِکَ اِسْتَجَرْتُ فَأَجِرْنِی وَ أَغْنِنِی بِطَاعَتِکَ عَنْ طَاعَةِ عِبَادِکَ وَ بِمَسْأَلَتِکَ عَنْ مَسْأَلَةِ خَلْقِکَ وَ اُنْقُلْنِی مِنْ ذُلِّ اَلْفَقْرِ إِلَى عِزِّ اَلْغِنَى وَ مِنْ ذُلِّ اَلْمَعَاصِی إِلَى عِزِّ اَلطَّاعَةِ فَقَدْ فَضَّلْتَنِی عَلَى کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِکَ جُوداً مِنْکَ وَ کَرَماً لاَ بِاسْتِحْقَاقٍ مِنِّی إِلَهِی فَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلَى ذَلِکَ کُلِّهِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْنِی لِنَعْمَائِکَ مِنَ اَلشَّاکِرِینَ وَ لِآلاَئِکَ مِنَ اَلذَّاکِرِینَ [وَ اِرْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ] پس به سجده برو و بگو

      سَجَدَ وَجْهِیَ اَلذَّلِیلُ لِوَجْهِکَ اَلْعَزِیزِ اَلْجَلِیلِ سَجَدَ وَجْهِیَ اَلْبَالِی اَلْفَانِی لِوَجْهِکَ اَلدَّائِمِ اَلْبَاقِی سَجَدَ وَجْهِیَ اَلْفَقِیرُ لِوَجْهِکَ اَلْغَنِیِّ اَلْکَبِیرِ سَجَدَ وَجْهِی وَ سَمْعِی وَ بَصَرِی وَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ جِلْدِی وَ عَظْمِی وَ مَا أَقَلَّتِ اَلْأَرْضُ مِنِّی لِلَّهِ رِبِّ اَلْعَالَمِینَ اَللَّهُمَّ عُدْ عَلَى جَهْلِی بِحِلْمِکَ وَ عَلَى فَقْرِی بِغِنَاکَ وَ عَلَى ذُلِّی بِعِزِّکَ وَ سُلْطَانِکَ وَ عَلَى ضَعْفِی بِقُوَّتِکَ وَ عَلَى خَوْفِی بِأَمْنِکَ وَ عَلَى ذُنُوبِی وَ خَطَایَایَ بِعَفْوِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَدْرَأُ بِکَ فِی نَحْرِ فُلاَنِ بْنِ فُلاَنٍ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّهِ فَاکْفِنِیهِ بِمَا کَفَیْتَ بِهِ أَنْبِیَاءَکَ وَ أَوْلِیَاءَکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ صَالِحِی عِبَادِکَ مِنْ فَرَاعِنَةِ خَلْقِکَ وَ طُغَاةِ عُدَاتِکَ وَ شَرِّ جَمِیعِ خَلْقِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ إِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ

       

      بنده ی حقیر گوشه ی چادر حضرت زهرا را نمی دانم چطور شد که رها کردم و رفتم کنفرانس اینترنتی از راه دور فیزیک انرژی بالا امروز! پل لسکی و ویل واسکونن و مریم تورتولا و روبرتو کاسادیو و علی ملاباشی و علی سراج را سعی کردم مثل بچه ی آدم گوش کنم!

      https://arxiv.org/abs/2302.11695

      https://arxiv.org/abs/2310.16683

      https://arxiv.org/abs/2304.06816

       

      ولی راستش کنفرانسهای اینترنتی یک حالتی دارند که یه هو ممکن است مثلاً کامپیوتر وسطش کلاً خاموش شود حالا بدلایلی. یا انگار که دارید امتحان GRE کامپیوتری می دهید و طریق استفاده آنرا هم آشنا نیستید. این است که یک مرتبه دیدید چقدر از وقت سخنرانیها رفت؛ یا صدا قطع است یا سرعت کامپیوتر و اینترنت کم است یا ...! بگذریم، ولی خودش یک حالت هفت خوان رستم گونه ای دارد. و سخنرانیها هم بسیار شنیدنی بودند هر چند که ویل استاد واسکونن را خیلی انگلیسی اش را نفهمیدم. معمولاً نتها و صوت سخنرانیها را هم همان موقع بارگذاری می کردند؛ ولی هنوز گویا چنین هم نشده است. البته در موقع آنتراک بنده رفتم نان بربری هم بخرم، وقتی برگشتم بجای اینکه بروم دنبال سخنرانی خانم استاد مریم تورتولا، اشتباهی رفتم سراغ سخنرانی بعدی استاد کاسادیو و حالا هی می گوید کد را وارد کن و بعد هم چون سخنرانی هنوز به اینجاها هم نرسیده است، گیر مسئله هم باز نمی شود و ...! استاد تورتولا را نمی دانم چطور جا انداختم و بالاخره از وسطهای صحبت ایشان رسیدم به سخنرانیشان و .... و حالا موشم هم هی این وسطها گیر می دهد و .... اصلا به ما انگار کنفرانس اینترنتی اینجوری هم نیامده. والله اعلم!

      بگذریم، حجت الاسلام مرتضی آقا طهرانی قرار بود مسجد سخنرانی بفرمایند که گویا در ترافیک گیر کرده بودند و بنده هم یادم رفته بود ایشان در آمریکا هم تحصیل کرده اند و دیدم در دانشگاهی در نیویورک تزشان راجع به شرح خواجه نصیر الدین طوسی اشارات تنبیهات ابن سینا است. یک مسئله ای که ذهن مرا مدتها هم درگیر کرده است این است که از مقایسه ی شروح فخر رازی و خواجه نصیر طوسی بر اشارات و تنبیهات ابن سینا یحتمل انسان خیلی چیزها دستگیرش می شود! ولی بنده ی حقیر خودم هیچ وقت فرصت هم نکرده ام این کار را بکنم. از آن طرف، همانطوری که امام جعفر صادق علیه السلام خود هم می فرمایند، یک اسراری در علم و حکمت هستند که نزد امام است و انسان با رفتن نزد غیر امام آنها را نمی تواند دریابد! مثل این می ماند که بخواهید بروید نزد امام زمان عجل الله فرجه الشریف، و آنگاه بروید نزد شیطان و بلکه ابلیس و از او بخواهید که شما را ببرد نزد امامتان؛ آیا این کار امکان پذیر است؟! مسئله اصلا خنده دار هم می شود.

      ولی نکته اینجا است که یحتمل در تحصیل علم و حکمت از طرق ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی ممکن هم هست که آنقدر هم تعلل شود که یک نخبه ی نابغه ای مثل اینشتین هم بیاید از همه جلو بزند! این است که می فرمایند اطلبوا العلم ولو فی الصین و علم و حکمت را حتی از کافر و منافق هم مومن باید سعی کند بیاموزد. و اما مسئله اینجا این هم هست که تا وقتی که انسان متوجه نشود که چطور هم می توان از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی به حکمت الهی هم رسید، یحتمل هم دیگر هیچ گاه از بغل کفر و نفاق و شرک هم بیرون نیاید و بلکه بر عکسش هم مدعی شود که برو بابا! اصلا کدام اسلام!!! چیزی که توحید را به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم شدیداً گره می زند همین است که چنین چیزی را اجازه نمی فرمایند آنطور که مقام آن حضرت کانه یک مقامی هم هست آسمانی. و این هم هست که مسئله یک مرتبه فرق می کند و قرار هم بر این بوده که اینطور نشود که از نخورده بگیری و بدهی به خورده و اما آنقدر هم همه و همه دوست دارند که از علم و حکمت حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم استفاده کنند و بلکه نزد او زانوی تلمذ هم بزنند که مسئله دقیقاً هم می شود اینکه از نخورده بگیر و بده به خورده. یعنی آن دریای علم و حکمت الهی که در امام زمان عجل الله فرجه الشریف است، آنچنان است که هر چقدر هم که از این دریا کسی خورده باشد، باز هم همه و همه دلشان اینطور می خواهد کانه نخورده هایی باشند که حتی هر چه دارند را هم از آنها بگیرند و بدهند به امام زمان عجل الله فرجه الشریف! یعنی چه؟ مگر این می شود؟ علم و حکمت الهی که کامل باشد، چنین هم می شود دیگر. این است که آن عشق به یادگیریر علوم و حکمت توحیدی را اینقدر شیرین هم می کند و عشق خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم در دل شاگرد و دانشجو و طلبه ی مومن متقی هم می اندازد و بلکه او را به بالاترین مقامات همچون آیت اللهی و علامه ای و فقیهی و حکیمی هم می رساند و همه ی الفهای بینهایت آیات اللهی را هم طی می فرمایند. البته بعضی هم یحتمل خیلی هم مایلند نشان دهند که آیالات متحده ی خود از همه ی ایالات متحده ی عالم بهتر هم هست، ولی برای این کار هم به نژاد پرستی بیافتند و هم از سر استکبارشان سعی هم کنند همه ی عالم را به بردگی و استعمار و استثمار خودشان هم بکشانند و چرا که دنیای ایالات متحده خود را هم از همه ی عالم آبادتر کنند. هسته ی نووی اسرار علوم و حکمت الهی را از خدا و پیغمبر و امامش درنیابد و بلکه توحید را هم قبول نداشته باشد و حتی آخرتش را هم به این دنیا بفروشد چرا که ایالات متحده اش را آباد کند. و حال آنکه حتی اصول ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی خود را هم درست و حسابی بلد نیست و الا این کارها را هم نمی کردند و به تبعیض نژادی و نسل کشی هم نمی افتادند و .... بابا، یک کاری بکن دیگر و لااقل جلوی نسل کشی فلسطینیها توسط صهیونیستها را هم یک جوری بگیر بگیرید؛ ای مسلمان، ای انسان! اگر دین نداری اقلا آزاذه باش، امام حسین علیه السلام می فرمایند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

      وَقَضَیْنَا إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا ‎﴿٤﴾‏ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ ۚ وَکَانَ وَعْدًا مَّفْعُولًا ‎﴿الاسراء: ٥﴾

      إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿٤﴾‏ وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

      وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَـٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‎﴿الأعراف: ١٧٩﴾‏

      أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا ‎﴿الفرقان: ٤٤﴾‏

       

      اَللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا اَلْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا اَلنِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ اَلدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ اَلْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ

       

      من یک جمله هم درباره‌ی مسائل جاری فلسطین عرض بکنم که آن هم مهم است. این قضایای جاری در غزّه خیلی حقایق پوشیده و مکتوم را برای مردم دنیا روشن کرد. یکی از این حقایق مکتوم این است که سران کشورهای معروف و معتبر غربی، با همه‌ی ادّعاهایی که میکنند، مطلقا با تبعیض نژادی مخالف نیستند، [بلکه] طرف‌دار تبعیض نژادی‌اند؛ چرا؟ به خاطر اینکه رژیم صهیونیستی مظهر تبعیض نژادی است. صهیونیست‌ها خودشان را نژاد برتری میدانند و آحاد بشر را ــ انواع و اقسام بشر را که غیر صهیونیست و غیر یهودی هستند ــ از نژاد پَست به حساب می‌آورند؛ برای همین است که وقتی مثلاً چند هزار کودک را در ظرف چند روز به قتل میرسانند، احساسِ ناراحتیِ وجدان نمیکنند و مثل این است که چند هزار حیوان را مثلاً‌ از بین برده‌اند! حقیقت صهیونیست‌ها این است. خب حالا رئیس‌جمهور آمریکا، صدر اعظم آلمان، رئیس‌جمهور فرانسه، نخست‌وزیر انگلیس، از یک چنین موجودی و از یک چنین هویّتی دارند دفاع میکنند و به او کمک میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مسئله‌ی تبعیض نژادی که امروز یکی از مسائل مهمّ دنیا است و چشم بشر باز شده و تبعیض نژادی یکی از نفرت‌انگیزترین عقاید و گرایشها است، [ولی] ‌همه‌ی این آقایانِ معروف معتقد به تبعیض نژادی هستند و هیچ مخالفتی با تبعیض نژادی ندارند؛ وَالّا اگر مخالف بودند، این باید در عملکردشان در مورد قضیّه‌ی غزّه و فلسطین خودش را نشان میداد. مردم اروپا و مردم آمریکا و ملّتها باید تکلیف خودشان را با این وضعیّت روشن کنند، معلوم کنند که واقعاً آنها هم مثل سرانشان طرف‌دار تبعیض نژادی‌اند [یا نه]؛ اگر نیستند، موضع خودشان را مشخّص بکنند. این یک نکته‌ است. 

      فرازی از بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی پس از بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۴۰۲/۰۸/۲۸

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54419#_ftnref2

       

      یک ضرب المثلی هست که می فرماید: از نخورده بگیر، بده به خورده! این مسئله وقتی ظالم حاکم است و از مظلوم می خواهد بکند و به ظالم بدهد، یحتمل باز کار هم کند همانطور که در همه ی حکومتهای ظلم و جور هم کار می کند. ولی در همین حکومتها هم در مورد امام زمان عجل الله فرجه الشریف کار نمی کند؛ یعنی نمی تواند از امام زمان عجل الله فرجه الشریف به عنوان یک مظلومی که نخورده هم تشریف دارند، بکند و بدهد به ظالم. از امام مستضعفین نمی تواند بکند و بدهد به استکبار!

      مقالات را راجع به پرفکتویدها نگاه می کردم که یحتمل بتوان گفت راجع به کامل نماها است همانطور که کلی مقالات هم راجع به انسان نماها در آرشیو مقالات کرنل داریم. مثلاً این مقالات را هم ببینید:

      https://arxiv.org/abs/2112.13265

      https://arxiv.org/abs/2210.08567

      بنده این را هم عرض کنم که آن زمانی که ما دانشجو بودیم که یحتمل بعضی باز هم اشکال کنند که مگر هنوز نیستی؟! بله ولی آن زمانی که جوانتر هم بودیم، می فرمودند که دانشجوی ریاضی خوب است چند تا زبانهای خارجی هم یاد بگیرد. البته امروزه روز یحتمل با این پدیده هایی از قبیل گوگل ترانسلیت و امثالهم، دانشجو ممکن است به این باور هم برسد که بهتر است به همان یک زبان مثل انگلیسی هم اکتفا کرده و وقت خود را در مورد زبانهای دیگری صرف نکنم! ولی خوب خود یادگیری زبانی دیگر مثل این است که دنیایی دیگر هم بروی شما باز می شود و نباید هم شاگرد و دانشجو و طلبه از آن غافل هم شود و ....

      ولی وقتی در بین روباتهایی انسان نما هم واقع شده اید که خود را خیلی هم به انسانها می توانند شبیه سازی کنند و بلکه از لحاظ کمال هم از مرزهای کمال نمایی گذشته و به مظهر کمال هم تبدیل شده اند، مسئله چه می شود؟ اینجا که دیگر این انسان نماهای کمال نمای کمالگرا که یحتمل نفهمند منظور چیست که وقتی می فرمایند الیوم اکملت لکم دینکم؛ این یعنی چه؟!

      آقا خوکه که نمی تواند انقلاب کند و بر کل عالم هم مسلط شود، حالا هر چند که به زیردستان خود هم چنین القا کند که همه ی عالم هم از آن او است! مسئله این است که یحتمل وقتی دانشمندان و حتی سفسطائیون در عالم دارند بین طیفهایی و از جمله سرد و بلکه خشک بلغمی آزمایشات کاندویی می فرمایند که بالاخره این کی هم هست که ما یحتمل به صفر مطلق هم برسیم، مسئله ی کمال و انسان در اشارات و تنبیهات لازم برای نوری که در همسایگیهای صفر مطلق هم لازم است تا روشن کند موجهای گرانشی لازم برای تابیدن به دوتاییهای سیاه چاله ای نجومی از کجا هم دارند سرچشمه می گیرند؛ در میان ریاضی- فیزیک آماری  آن سر چشمه هم بنظر برسد که گم شده است آنچنان که دو ذره ی هادرونی هم یحتمل با هم برخورد کرده و ازحاصل آنها آیا چه لپتونها و نیوترینوهایی هم حاصل شوند و چه درهمتنیدگیهایی را هم ایجاد کنند و درجات آنتروپی و بی نظمی و بلکه نظم آنها هم کدام است و ...! مثل این است که سوال شود آیا چرا هایدگر نازیها را هم تایید کرد با اینکه اگزیستانسیالیزم را هم آیا چقدر سعی کرد تبیین کند؛ آیا اصلا نازیها را هم تایید کرد یا نکرد. البته این سوال برمی گردد به اینکه آیا حکمت و علم می تواند هم در سینه ی کافر و منافق و مشرک هم بماند و بلکه لازم هم نیست که مومن از اینها همین علم و حکمت را هم فرا گیرد تا اینکه حکمت و علم بدست صاحبش یعنی صاحب الزمان هم برسد و ...؟   لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه والممتثلین لاوامره والمحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

      17569235123251022345....

      مجله  انتظار نوجوان  مهر ماه سال 1390 شماره 75 

      جواب انیشتین به صهیونیست ها

      انیشتین را همه می شناسیم. او نابغه ی فیزیک بود. با این که در یک خانواده ی یهودی به دنیا آمده بود، امّا هرگز با صهیونیست ها هم راهی نکرد و همیشه آن ها را عامل جنگ و خشونت می دانست. در زمان او هنوز دولت غاصب اسرائیل تشکیل نشده بود؛ امّا در همان زمان چند گروه صهیونیست به بی رحمانه ترین شکل فلسطینی ها را قتل عام می کردند تا سرزمین های آن ها را بگیرند. بی رحم ترین این گروه ها، گروه جنگجویان آزادی اسرائیل بودند که بعد از «آوراهام اشترن»، پایه گذار این گروه ها، به نام های "LEHI" یا «باند اشترن»، گانگسترهای خشن، نیز شناخته می شدند.

      بیشتر پول خشونت های این گروه توسط آمریکایی ها تأمین می شد. باند اشترن، پول جمع آوری شده را با نام جعلی موسوم به «دوستان آمریکایی جنگجویان آزادی اسرائیل» دریافت می کردند.

      در آن زمان عدّه ای از این تشکیلات خونخوار در بین یهودیان می چرخیدند و از آن ها برای نابودی فلسطینی ها کمک مالی جمع می کردند. از جمله شخصی به نام «شپارد ریفکین» که مدیر اجرایی بود، سراغ انیشتین آمد تا از او برای این گروه خونخوار کمک مالی بگیرد.

      در تاریخ دهم آوریل، یک روز پس از قتل عام اعراب در «دیر یاسین»، انیشتین در پاسخ به درخواست ریفکین، باند اشترن را تروریست و جنایت کاران گمراه نامید.

      انیشتین نامه ای به ریفکین نوشت که حالا یک نامه ی تاریخی است و چندی قبل در یک حراج به مبلغ ده میلیون تومان به شخصی فروخته شد. این نامه را مدیر اجرایی «یادبود دیر یاسین» خرید تا بخشی از آرشیو دیر یاسین باشد. صهیونیست ها در دیر یاسین با بی رحمانه ترین شکل، فلسطینی ها را قتل عام کردند. در این نامه که تصویری از آن را می بینید، انیشتین در چند جمله نوشته است:

      10 آوریل سال 1948

      آقای شپارد ریفکین

      مدیر اجرایی

      دوستان آمریکایی جنگجویان آزادی اسرائیل

      خیابان دوم، پلاک 149

      نیویورک

      آقای گرامی!

      زمانی که احتمال دارد یک فاجعه ی قطعی و واقعی برای ما در فلسطین اتفاق بیفتد، اوّلین مسئول این فاجعه، انگلیس و دوّمین پاسخ گوی این فاجعه، سازمان های تروریستی هستند که مقامات خود ما آن ها را به وجود آورده اند.

      من تمایلی به دیدن کسانی که با اشخاص جنایت کار و گمراه مرتبط هستند، ندارم.

      با احترام،

      آلبرت انیشتین.

      https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5793/7752/98641

       

      Description
      •  
      •  
      • Typed letter signed ("A. Einstein") to Mr. Shepard Rifkin, Executive Director, American Friends of the Fighters for the Freedom of Israel, New York, 10 April, 1948
      • paper, ink

      1 page (8 1/2 x 11 in.) signed "A. Einstein", in English, on personal stationary blind-stamped with Einstein's home address on Mercer Street, Princeton, N.J. Creases where previously folded, edges toned and with some small chips, some remnants of cello tape and resulting stains to verso, small repaired closed tear. With typed and annotated letter from Rifkin dated 4 March 2006, explaining the circumstances of the letter. 

      Provenance

      Sotheby's, lot 159, 21 June 2007

      Literature

      'Einstein Archives Online', 92-587

      Condition

      1 page (8 1/2 x 11 in.) signed "A. Einstein" in English, on personal stationary blind-stamped with Einstein's home address on Mercer Street, Princeton, N.J. Creases where previously folded, edges toned and with some small chips, some remnants of cello tape and resulting stains to verso, small repaired closed tear. With typed and annotated letter from Rifkin dated 4 March 2006, explaining the circumstances of the letter.
      The lot is sold in the condition it is in at the time of sale. The condition report is provided to assist you with assessing the condition of the lot and is for guidance only. Any reference to condition in the condition report for the lot does not amount to a full description of condition. The images of the lot form part of the condition report for the lot provided by Sotheby's. Certain images of the lot provided online may not accurately reflect the actual condition of the lot. In particular, the online images may represent colours and shades which are different to the lot's actual colour and shades. The condition report for the lot may make reference to particular imperfections of the lot but you should note that the lot may have other faults not expressly referred to in the condition report for the lot or shown in the online images of the lot. The condition report may not refer to all faults, restoration, alteration or adaptation because Sotheby's is not a professional conservator or restorer but rather the condition report is a statement of opinion genuinely held by Sotheby's. For that reason, Sotheby's condition report is not an alternative to taking your own professional advice regarding the condition of the lot.

      Catalogue Note

      Einstein condemns the Lohamei Herut Yisrael (Fighters for the Freedom of Israel).He writes, in full:

      "Dear Sir,

      "When a real and final catastrophe should befall us in Palestine the first responsible for it would be the British and the second responsible for it the Terrorist organizations build [sic] up from our own ranks. I am not willing to see anybody associated with those misled and criminal people.

      "Sincerely yours, Albert Einstein."

      According to the accompanying letter, the "American Friends of the Fighters for the Freedom of Israel" was formed for the purpose of promoting the anti-British ideas of the Stern Gang, and raising money in America to buy weapons to drive the British out of Palestine. Rifkin was appointed "executive director" or in Rifkin's words "what we call in American — the fall guy." He was asked by Benjamin Gepner, a commander visiting the United States, to ask Einstein for his help. This Rifkin did against his better judgement and the above letter is Einstein's response.

      https://www.sothebys.com/en/auctions/ecatalogue/2018/important-

      books-manuscripts-n09885/lot.244.html

      عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّىٰ سَلْسَبِیلًا ‎﴿الانسان: ١٨﴾‏

       

      ٣٨ ـ ویؤید ذلک ما رواه جابر بن عبدالله فی تفسیر قوله تعالى : « کنتم خیر امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف[١] » قال : قال رسول الله (ص) : أول ما خلق الله نوری ابتدعه من نوره واشتقه من جلال عظمته ، فأقبل یطوف بالقدرة حتى وصل إلى جلال العظمة فی ثمانین ألف سنة ، ثم سجد لله تعظیما ففتق منه نور علی 7 فکان نوری محیطا بالعظمة ونور علی محیطا بالقدرة ، ثم خلق العرش واللوح والشمس وضوء النهار ونور الابصار والعقل والمعرفة وأبصار العباد وأسماعهم وقلوبهم من نوری ونوری مشتق من نوره.

      فنحن الاولون ونحن الآخرون ونحن السابقون ونحن المسبحون ونحن الشافعون ونحن کلمة الله ، ونحن خاصة الله ، ونحن أحباء الله ، ونحن وجه الله ، ونحن جنب الله و نحن یمین الله ونحن امناء الله ، ونحن خزنة وحی الله وسدنة[٢] غیب الله ونحن معدن التنزیل ومعنى التأویل ، وفی أبیاتنا هبط جبرئیل ، ونحن محال قدس الله ، ونحن مصابیح الحکمة ونحن مفاتیح الرحمة ونحن ینابیع النعمة ونحن شرف الامة ، ونحن سادة الائمة ونحن نوامیس العصر وأحبار الدهر[١] ونحن سادة لعباد ونحن ساسة[٢] البلاد ونحن الکفاة والولاة والحماة والسقاة والرعاة وطریق النجاة ، ونحن السبیل والسلسبیل[٣] ، ونحن النهج القویم والطریق المستقیم.

      من آمن بنا آمن بالله ، ومن رد علینا رد على الله ، ومن شک فینا شک فی الله ، ومن عرفنا عرف الله ، ومن تولى عنا تولى عن الله ، ومن أطاعنا أطاع الله ، و نحن الوسیلة إلى الله والوصلة إلى رضوان الله ، ولنا العصمة والخلافة والهدایة ، و فینا النبوة والولایة والامامة ، ونحن معدن الحکمة وباب الرحمة وشجرة العصمة ، و نحن کلمة التقوى والمثل الاعلى والحجة العظمى والعروة الوثقى التی من تمسک یها نجا[٤].

      بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 25، ص 22- 23

      http://lib.eshia.ir/71860/25/22

      وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَىٰ ‎﴿النجم: ٤٩﴾‏

       

      (وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى‌) گویا مراد از شعرى ستاره شعراى یمانیه باشد که یکى از ستارگان ثابت و پر نورى است که در شرق آسمان به صورت جبارى آسمانى مى‌درخشد.

      مى‌گویند[3]: دو قبیله خزاعه و حمیر این ستاره را مى‌پرستیدند، و نیز یکى از کسانى که آن را مى‌پرستیده، ابو کبشه یکى از اجداد رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بوده، که البته جد مادرى آن جناب بوده، و مشرکین به این مناسبت رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم را پسر ابو کبشه مى‌نامیدند، چون گفتیم ابو کبشه با پرستش شعرى راه خود را از قوم خود جدا کرده بود.

      ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد 19، ص 80

      http://lib.eshia.ir/50081/19/80

       

      و در تفسیر قمى در ذیل آیه‌(وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى‌) از امام نقل کرده که فرموده:

      منظور از شعرى ستاره‌اى است که قریش و قومى از عرب آن را مى‌پرستیدند، ستاره‌اى است که در آخر شب طلوع مى‌کند[3].

      مؤلف: اینکه فرمود: در آخر شب طلوع مى‌کند تعریف آن ستاره از نظر زمان صدور این حدیث است که لا بد در تابستان بوده و گرنه این ستاره در تمامى سال و در تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز در جاى خود قرار دارد.

      ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد 19، ص 86

      http://lib.eshia.ir/50081/19/86

       

      5- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ وَ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ سِرّاً مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ عِلْماً مِنْ عِلْمِ اللَّهِ وَ اللَّهِ مَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ اللَّهِ مَا کَلَّفَ اللَّهُ ذَلِکَ أَحَداً غَیْرَنَا وَ لَا اسْتَعْبَدَ بِذَلِکَ أَحَداً غَیْرَنَا وَ إِنَّ عِنْدَنَا سِرّاً مِنْ سِرِّ اللَّهِ- وَ عِلْماً مِنْ عِلْمِ اللَّهِ أَمَرَنَا اللَّهُ بِتَبْلِیغِهِ فَبَلَّغْنَا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَمَرَنَا بِتَبْلِیغِهِ فَلَمْ نَجِدْ لَهُ مَوْضِعاً وَ لَا أَهْلًا وَ لَا حَمَّالَةً یَحْتَمِلُونَهُ حَتَّى خَلَقَ اللَّهُ لِذَلِکَ أَقْوَاماً خُلِقُوا مِنْ طِینَةٍ خُلِقَ مِنْهَا- مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ ذُرِّیَّتُهُ ع وَ مِنْ نُورٍ خَلَقَ اللَّهُ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ ذُرِّیَّتَهُ وَ صَنَعَهُمْ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ الَّتِی صَنَعَ مِنْهَا مُحَمَّداً وَ ذُرِّیَّتَهُ فَبَلَّغْنَا عَنِ اللَّهِ مَا أَمَرَنَا بِتَبْلِیغِهِ فَقَبِلُوهُ وَ احْتَمَلُوا ذَلِکَ فَبَلَغَهُمْ ذَلِکَ عَنَّا فَقَبِلُوهُ وَ احْتَمَلُوهُ وَ بَلَغَهُمْ ذِکْرُنَا فَمَالَتْ قُلُوبُهُمْ إِلَى مَعْرِفَتِنَا وَ حَدِیثِنَا فَلَوْ لَا أَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ هَذَا لَمَا کَانُوا کَذَلِکَ لَا وَ اللَّهِ مَا احْتَمَلُوهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ أَقْوَاماً لِجَهَنَّمَ وَ النَّارِ فَأَمَرَنَا أَنْ نُبَلِّغَهُمْ کَمَا بَلَّغْنَاهُمْ وَ اشْمَأَزُّوا مِنْ ذَلِکَ وَ نَفَرَتْ قُلُوبُهُمْ وَ رَدُّوهُ عَلَیْنَا وَ لَمْ یَحْتَمِلُوهُ وَ کَذَّبُوا بِهِ وَ قَالُوا ساحِرٌ کَذَّابٌ‌ فَ طَبَعَ اللَّهُ‌ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ‌ وَ أَنْسَاهُمْ ذَلِکَ ثُمَّ أَطْلَقَ اللَّهُ لِسَانَهُمْ بِبَعْضِ الْحَقِّ فَهُمْ یَنْطِقُونَ بِهِ وَ قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ لِیَکُونَ ذَلِکَ دَفْعاً عَنْ أَوْلِیَائِهِ وَ أَهْلِ طَاعَتِهِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ مَا عُبِدَ اللَّهُ فِی أَرْضِهِ فَأَمَرَنَا بِالْکَفِّ عَنْهُمْ وَ السَّتْرِ وَ الْکِتْمَانِ فَاکْتُمُوا عَمَّنْ أَمَرَ اللَّهُ بِالْکَفِّ عَنْهُ وَ اسْتُرُوا عَمَّنْ أَمَرَ اللَّهُ بِالسَّتْرِ وَ الْکِتْمَانِ عَنْهُ قَالَ ثُمَّ رَفَعَ یَدَهُ وَ بَکَى وَ قَالَ اللَّهُمَ‌ إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ‌ فَاجْعَلْ مَحْیَانَا مَحْیَاهُمْ وَ مَمَاتَنَا مَمَاتَهُمْ وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَیْهِمْ عَدُوّاً لَکَ فَتُفْجِعَنَا بِهِمْ فَإِنَّکَ إِنْ أَفْجَعْتَنَا بِهِمْ لَمْ تُعْبَدْ أَبَداً فِی أَرْضِکَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً.

      الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 1، ص 402

      https://lib.eshia.ir/11005/1/402

       

      بنده ی حقیر برای اولین بار همین چند روز پیش شنیدم که یکی از شیوخ آیات الله که حدود 17 الی 18 سال پیش به دیار باقی شتافته اند، امام زمان عجل الله فرجه الشریف را ملاقات فرموده بوده اند ولی فرموده اند تا ایشان در حیات هستند هم کسی از ایشان چنین چیزی را نقل قول نکند. سوال شد که یک حکایتی را در این زمینه از ایشان نقل قول بفرمایید؛ فرمودند که نمی شود چرا که هنوز هم مضمون آنچه فرموده اند قابل گفتن نیست!

      حالا بنده ی حقیر کاری به اینها ندارم، ولی می خواستم یک نکته ای را در مورد یک کلیپی که از حضرت آیت الله حاج شیخ حسین جمال الحق در آپارات هم شنیدم عرض کنم. این گویا در کتابی که برگرفته از سخنان ایشان هم هست نیز آمده است ولی بنده نتوانستم آنرا دانلود کنم:

      http://jamalolhagh.ir/libs/shlib/BookFiles/pdf/S2.pdf

      https://www.aparat.com/v/dS2hJ

       

      حضرت آیت الله جمال الحق رحمه الله می فرمایند که اینشتین در پاریس حین سخنرانیش فرموده است که ستاره ای نزدیک ستاره ی شعری هست که 9 سال نوری طول می کشد بدان برسیم و نه سال نور هم طول می کشد از آن برگردیم. البته امروزه روز هم می فرمایند که یحتمل ستاره ی شعری از یک دوتایی هم تشکیل شده است که دلیل چشمک زدنهایش همین است که این دوتایی دارند حول هم دوران می کنند و لذا دچار یک حالت کم و زیاد شدن نورش یا همان فرض بفرمایید چشمک زدن هم می شود. و انه هو رب الشعری. رب و خدای شعری هم هست که لایق پرستش توحیدی بندگان خدا است، ولی می فرمایند که حتی به پیغمبر هم پسر ابو کبشه می گفته اند چون ابو کشبه نیز راه خود را با پرستش شعری از قوم خود جدا کرده بود. مسئله ی توحیدی اینجا است که می فرماید همان رب و خدایی که تو را آفریده است، هم او هم هست که شعری و دیگر ستارگان را نیز آفریده است. و لذا خدای دیگری را هم مپرست؛ او است که خدای یکتا است. لا اله الا الله.

      مسئله ی شرک آلود اینجا است که وقتی یک شهری مملو از سیاه پوستان باشد و سهری دیگر در جوارش مملو از سفید پوستان باشد و اینها با اینکه در جوار هم نیز هستند؛ خیلی هم با هم از لحاظات اجتماعی هم که شده، آمیزش نمی کنند و بلکه سیاه پوستان هم مستضعف نگاه داشته شوند و سفید پوستان هم خود را برتر بپندارند. خوب، این فقط ابوجهل هم نیست که بلال حبشی را وادار می کند که دست از اسلامش بردارد. حالا بلال این مزیت را هم یافت که اسلام آورد. ولی اویی که اسلام نیاورده است و مجور هم شده است که به روش مشرکین هم زندگی کند، حالا هر چقدر هم که سعی کند از زیر طوق مستضعف نگه داشته شدن خود نجات یابد هم آیا می تواند؟ البته بعضی یحتمل اینجا اشکال هم کنند که مسیحیت هم از ادیان توحیدی است. بله ولی خوب توحید هم بالاخره مراتب و درجاتی دارد دیگر و نهایت و بالاترین درجات توحیدی هم نزد اسلام است.

      عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل اقوامی حتی در ایالات متحده آمریکا هم زندگی کنند و شاگرد و دانشجو و طلبه هایی از این اقوام خیلی هم بخواهند که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چه بیشتر پیشروی کنند، ولی چون با خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم خیلی و حتی یحتمل هیچ آشنایی هم ندارند آنگاه به گمراهی هم بیافتند. حالا یحتمل حتی بخواهند مبارزات مسلحانه هم کنند، ولی چون حکمت الهی توحیدی را هم نمی دانند با مشکلات روبرو شوند.

      و اما حالا شما توجه هم بفرمایید که کار چقدر هم وارونه شده است که صهیونیستهایی که اینطور ظالم هم هستند را نیز خود را از حامیان ایالات متحده آمریکا هم جا می زنند و آیالات متحده آمریکا هم خود را حامی صهیونیستها می داند و همه ی اینها هم متحد شده اند بر علیه فلسطینیان مظلوم. همینطوری دارند فلسطینیان را از زن و کودک و مرد می کشند و بمباران می کنند و بعد هم خود را جای مظلوم هم جا می زنند! این چطور ممکن است؟ به اینها گویا هیچ نوری از هیچ پیغمبری هم در طول تاریخ حتی نورانیت ستارگان و خورشید بر زمین هم نرسیده است؟ دوگانهای الکتریکی- مغناطیسی که از جمله هم در برنامه هندسی لنگلندز هم ترسیم شده است و بلکه در دوگانهای بیست وجهی و دوازده وجهی نیز یحتمل جور دیگری بتوان آنرا بر حسب گرانش کوانتومی نیز فرمولیزه کرد؛ اینها همه خود حکایت از علومی در ریاضی فیزیک هم دارند و بلکه یحتمل حتی بتوان بر حسب استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی نیز آنها را به حساب آورد. و اما بعضی گویا مسئله را وارونه هم می کنند که دوگانهای الکتریکی- مغناطیسی را هم حتی بر حسب یک قوه ی مغناطیسی حیوانی گرگ صفت و سبعیت و حیوانیت هم آنچنان مبتلایش کنند که شاگردی که مایل هم هست به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه برسد، حتی پشیمان هم شده و بگوید کدام الفهای بنیهایت آیات اللهی مرابت و درجات متعالیه؟! و بطور وحشیانه ای هم در حیوانیت و سبعیت گرفتار آید آنچنان که خود هم اذعان کند که این وضعیت رام شدنی هم نیست و بلکه احتیاج به از بین بردن این انسانهای حیوان نما هم داریم. این نوعی دوگان را دارد ایجاد می کند که آنچنان هم ظلمانی و گمراه کننده است که هم اویی که خود ظالم هم هست باید با نفس خود دست به گریبان شده و خود را یک جورهایی هم حتی از بین ببرد و از میان بردارد. و چرا؟! برای اینکه رحمی نسبت به مستضعفین هم ندارد و استکبارش هم بدو اجازه نمی دهد که خدا را دریابد و لذا یا دست به نابودی خود می زند یا همان مستضعفینی را که می خواهند از زیر طوق بردگی این استکبار جهانی هم آزاد شوند همراه خودش به بدترین وجهی هم مبتلا کرده است و .... شما ملاحظه بفرمایید که کی بوده است که با مذاکرات هسته ای هم مخالفت می کرده است و بلکه دانشمندان هسته ای ما را هم ترور می کرده است و ...؟! دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز! لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته.

      https://arxiv.org/abs/2311.09284

      https://arxiv.org/abs/2311.09289

      https://arxiv.org/abs/2311.09293

      https://arxiv.org/abs/2311.09295

      ...

      https://arxiv.org/abs/2311.10084

      https://arxiv.org/list/hep-th/new

      https://arxiv.org/abs/2307.09265

      https://arxiv.org/abs/0905.2947

      https://arxiv.org/abs/1812.10516

      https://arxiv.org/abs/2304.00027

      https://arxiv.org/abs/1612.06388

      https://arxiv.org/abs/2310.01484

      https://arxiv.org/abs/2302.04275

       

      https://meetings.ams.org/math/jmm2022/meetingapp.cgi/Paper/12241

      Tame geometry for Hodge Theory

       

      Thomas Warren Scanlon

      University of California, Berkeley

      أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿یس: ٦٠﴾‏

      یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَىٰ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ ‎﴿الصف: ١٤﴾‏

      وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ‎﴿البقرة: ٥٤﴾‏

       

      العلما باقون ما بقی الدهر

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۲۶

      گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره مرحوم علامه سیّدمحمدحسین طباطبائیفیلسوف متفکر

       پدیده‌‌ای کم‌نظیر در حوزه‌های علمیّه در طول قرنها

      مرحوم علّامه‌ی طباطبائی از پدیده‌های کم‌نظیر حوزه‌های علمیّه‌ی ما در طول قرنها است؛ انصافاً یک پدیده‌ی کم‌نظیری است. یک خصوصیّاتی در ایشان وجود دارد... که همه‌ی این خصوصیّات جزو فضایل ممتاز انسانی است؛ همه‌ی این خصوصیّاتی که تشکیل‌دهنده‌ی شخصیّت این مرد است، جزو فضایل ممتاز یک انسان است. این خصوصیّات مثلاً اینها است که حالا بعضی‌هایش را من نوشته‌ام: علم، پارسایی و پرهیزکاری، مَلَکات اخلاقی، ذوق و هنر، صفا و رفاقت ــ وفاداری و دوستی و رفاقت و مانند اینها ــ و بسیاری از خصوصیّات دیگری که حالا من لازم ندانستم اینجا بشمرم. مجموعه‌ی این خصوصیّات، تشکیل‌دهنده‌ی شخصیّت این مرد بزرگ است و هر کدام از این خصوصیّات یک فضیلتی از فضایل انسانی است. ۱۴۰۲/۰۸/۱۷

       

      فیلم مسیح دوست من است، ترجمه ی عنوان فیلم یهودا و مسیح سیاه پوست (Judas and the black Messiah) است که پنجشنبه شب از شبکه ی یک صدا و سیما هم پخش شد. یهودا از حواریون حضرت عیسی مسیح علی نبینا علیه السلام هم بود که حالا وارد جزئیات کارهایش نمی شویم که چطور هم به آن حضرت مسیح خیانت کرد!

      اگر ما یک چند جمله ای تصویری را از چندین بیست وجهی در نظر بگیریم که با پارامترها یا ناورداهایی هم متمایز شده اند که هر کدام هم متناظر یک معادله ی درجه ی پنج است، آنگاه یحتمل بازای هر پارامتری هم درجه ی معادله اقل کم یکی بالا می رود و مثلاً اگر درجه اش پنج است می شود شش! و اما خوب یحتمل هم شما اینجا بخواهید ژنتیک را هم وارد معادلات کنید که فرض بفرمایید اقوام مختلف را هم وارد معادلات کنید، یا حتی نوع حکومتهایی را هم که بر هر یک از اقوام حکومت می فرمایند را نیز وارد معادلات بفرمایید. نکته ای که در اینجا راجع به بیست وجهیها هم هست این است که هر کدام یک دوگانی دارند که همان دوازده وجهی منتظم هم هست که یحتمل بخواهیم یک چند جمله ای دوگانی را هم تشکیل دهیم که نماینده ی دوازده وجهی ها هستند و ....

      البته اینجا یک قله ای هم که در مسئله نهفته است که همه و همه نیز می خواهند بدان برسند، قله ی دولت کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست. و از آن طرف هم سفیانی را داریم دیگر. مسئله ی توحیدی که حکومتها و اقوام توحیدی را از حکومتها و اقوام غیر توحیدی هم جدا می کند اینجا است که همه و همه مایلند از طریق توحید هم به امام زمان عجل الله فرجه الشریف برسند و نه از راه هایی از قبیل شرک و نفاق و کفر و .... و لذا در بطنها و دهلیزهای قلوب همه هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف نهتفه است و بلکه مایل هم هستند که همچون حواریون از یاران او شوند. و اما آیا می شود هم که همه همچون یهودا از حواریون او شوند و بدو خیانت هم کنند یا اینکه خیر؛ همه و همه همچون خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حضرت عیسی مسیح علی نبینا علیه السلام نویدگرهای توحیدی و نبوی هم هستند برای جهانیان که اسلام را هم تبلیغ می فرمایند. و اما این هم که چطور همه چیز را شخم می زنند آنچنان کانه انقلابی هم رخ دهد که همه چیز را زیر و رو هم کند و بلکه از آسمان هم بر سر همه ی عالم سنگ ببارد چرا که درجات خیانتهایی که اتفاق هم می افتند و در حال وقوعند از نوعی شوند که بشر خود متحیر هم باشد که آیا با بمب اتم و بمب هسته ای هم باید کل عالم را شخم زد یا خیر؟! در این صورت، این یک خیانتی هم هست به امام زمان عجل الله فرجه الشریف و یک خیانتی هم به حضرت مسیح علی نبینا عیله السلام است که سیاه و سفید و قوم و ژن هم نمی شناسد دیگر و وقتش گذشته است که آیا چطور هم باید این بشریت را حتی از دست خیانتهای خودش نجاتش هم داد و بلکه وقت آن هم هست که خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف او را هر چه زودتر هم محاکمه اش کند و بسزای اعمال خیانتکارانه اش هم برساند و ...؟

      نکته اینجا است که با اینکه بیست وجهی ها و دوازده وجهی ها و چند جمله ایهای تصویری که انبوهی از این چند وجهیها را نیز نمایش می دهند، هندسه ی جبری و نظریه ی (ابر)ریسمان و (ابر)گرانش و مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه ابرتقارنهایی و هندسه ی ناجابجایی و ...، همه و همه هم آیا می توانند ما را به بازبهنجارشهایی برسانند که با توجه به طیفهای مادون قرمز و ماورای بنفش، حضرت مسیح علی نبینا علیه السلام را در یک نماز جمعه ای با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم همراه کرده و مشغول تعارفات خود برای نماز هم شوند و ...؟! لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته

      یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ ‎﴿محمد: ٧﴾‏
      ۱۳۵۹/۰۸/۲۶نامه به فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز برای عملیات آزادسازی سوسنگرد

       پس از وخامت اوضاع سوسنگرد و اشغال این شهر، در جلسه‌ای در اهواز با حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (نماینده‌ی امام خمینی در شورای عالی دفاع)، سرلشکر فلاحی (جانشین وقت ریاست ستاد مشترک)، سرلشکر ظهیرنژاد (فرمانده‌ وقت نیروی زمینی ارتش)، آقای غرضی (استاندار وقت خوزستان) و افراد دیگری، تصمیم به اجرای عملیات آزادسازی سوسنگرد گرفته شد و واحدهای نظامی شرکت‌کننده در عملیات نیز مشخص گردید.(۱)
      همان شب، آقای اشراقی داماد حضرت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، در مکالمه‌ی تلفنی با آیت‌الله خامنه‌ای، پیام امام را ابلاغ کرد: «تا فردا سوسنگرد باید آزاد شود.»
      اما چند ساعت مانده به شروع عملیات، به دستور بنی‌صدر، تیپ ۲ لشکر زرهی اهواز از شرکت در این عملیات منع گردید.
      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پس از اطلاع از دستور بنی‌صدر، در نامه‌ای خطاب به فرمانده آن لشگر (سرهنگ قاسمی) دستور دادند که طبق تصمیم قبلی، تیپ ۲ در عملیاتی که منجر به آزادسازی سوسنگرد شد، به موقع وارد شود. دکتر چمران دیگر نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع نیز در ذیل همین نامه بر ضرورت اقدام سریع و جلوگیری از اتلاف وقت بیشتر تاکید کرد.
      به مناسبت سالروز فتح سوسنگرد، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR نامه «دستور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز برای ورود به عملیات آزادسازی سوسنگرد»(۲) را منتشر می‌کند:‬

      شب دوشنبه ۵۹/۸/۲۶ ساعت ۰۱:۱۰
      سرکار سرهنگ قاسمی فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز
      با سلام
      شنیدم تیمسار ظهیرنژاد به شما تلفن کرده‌اند که تیپ ۲ فردا وارد عمل نشود مگر بنا به امر. و منظورشان امر آقای رئیس‌جمهور است. من این عدول از تصمیم عصر را قابل توجیه نمی‌دانم. این به‌معنای تعطیل یا به ناکامی کشاندن عملیات فردا است. استعداد دشمن چنان است که آن دو گروهان پیاده یارای کار درستی در برابر آن ندارند و اگر تیپ وارد عمل نشود در حقیقت تک انجام نگرفته است. صبح اگر برای تصمیم نهائی بخواهیم منتظر آمدن تیمسار ظهیرنژاد بمانیم وقت خواهد گذشت. جوانان ما در سوسنگرد حداکثر تا صبح مقاومت خواهند کرد و صبح زود اگر ما قدری بار دشمن را سبک نکنیم همه نابود خواهند شد و شهر کاملاً سقوط خواهد کرد. خلاصه اینکه به نظر و تشخیص ما کار باید به همان روال که عصر صحبت شد پیش برود و تیپ آماده باشد که صبح وارد عمل شود. در غیر این صورت مسئولیت سقوط سوسنگرد با هر کسی است که از این تصمیم عدول کرده است.
      سیدعلی خامنه‌ای


      متن نامه دکتر چمران:

      من رسماً اعلام جرم می‌کنم
      به‌نام نماینده‌ امام و نماینده شورای عالی دفاع از این همه اهمال و اتلاف وقت و به هدر رفتن خون جوانان شکایت دارم؛ چند روز است که فریاد می‌کشم تا بالاخره دیشب جوابی شنیده شد، امروز انتظار عمل داشتم، متأسفانه نشد، امروز صبح در حضور سرکار و سرهنگ شهبازی ایرادات و نظرات خود را گفتم، و شما فکر کردید و جواب دادید که فردا صبح زود انجام می‌شود و الان می‌بینم که می‌خواهند به تأخیر بیندازند و این یعنی مرگ ۵۰۰ جوان و سقوط سوسنگرد و حمیدیه و اهواز و من در این صورت همه شما را در مقابل خدا و خلق مسئول می‌دانم.
      دکتر چمران
       


      ۱) گفت‌وگو با امیر سرلشگر محمد سلیمی درباره آزادسازی سوسنگرد

      ۲) اشاره‌ی رهبر انقلاب به ماجرای این نامه در شب فتح سوسنگرد:
      در روز فتح سوسنگرد - چون میدانید سوسنگرد اشغال شده بود؛ بار اول فتح شد، دوباره اشغال شد؛ باز دفعه‌ی دوم حرکت شد و فتح شد - تلاش زیادی شد برای اینکه نیروهای ما - نیروهای ارتش، که آن وقت در اختیار بعضی دیگر بودند - بیایند و این حمله را سازماندهی کنند و قبول کنند که وارد این حمله بشوند. شبی که قرار بود فردای آن، این حمله از اهواز به سمت سوسنگرد انجام بگیرد، ساعت حدود یک بعد از نصف شب بود که خبر آوردند یکی از یگانهائی که قرار بوده توی این حمله سهیم باشد را خارج کرده‌اند. خب، این معنایش این بود که حمله یا انجام نگیرد یا بکلی ناموفق بشود. بنده یک یادداشتی نوشتم به فرمانده‌ی لشکری که در اهواز بود و مرحوم چمران هم زیرش نوشت - که اخیراً همان فرمانده‌ی محترم آمده بودند و عین آن نوشته‌ی ما را قاب کرده بودند و دادند به من؛ یادگار قریب سی ساله؛ الان آن کاغذ در اختیار ماست - و تا ساعت یک و خرده‌ای بعد از نصف شب ما با هم بودیم و تلاش میشد که این حمله، فردا حتماً انجام بگیرد.  ۱۳۸۹/۴/۲

      https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=27379

      أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ‎﴿الحج: ٣٩﴾

       

      قوله تعالى : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ » ظاهر السیاق أن المراد بقوله : « أُذِنَ » إنشاء الإذن دون الإخبار عن إذن سابق وإنما هو إذن فی القتال کما یدل علیه قوله : « لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ » إلخ ، ولذا بدل قوله : « الَّذِینَ آمَنُوا » من قوله : « لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ » لیدل على المأذون فیه.

      والقراءة الدائرة « یُقاتَلُونَ » بفتح التاء مبنیا للمفعول أی الذین یقاتلهم المشرکون لأنهم الذین أرادوا القتال وبدءوهم به ، والباء فی « بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا » للسببیة وفیه تعلیل الإذن فی القتال أی أذن لهم فیه بسبب أنهم ظلموا ، وأما ما هو الظلم فتفسیره قوله : « الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ » إلخ.

      وفی عدم التصریح بفاعل « أُذِنَ » تعظیم وتکبیر ونظیره ما فی قوله : « وَإِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ » من ذکر القدرة على النصر دون فعلیته فإن فیه إشارة إلى أنه مما لا یهتم به لأنه هین على من هو على کل شیء قدیر.

      والمعنى أذن ـ من جانب الله ـ للذین یقاتلهم المشرکون وهم المؤمنون بسبب أنهم ظلموا ـ من جانب المشرکین ـ وإن الله على نصرهم لقدیر ، وهو کنایة عن النصر.

      المیزان فی تفسیر القرآن، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 14،  ص 384 

      http://lib.eshia.ir/12016/14/384

       

      ( بحث روائی )

      فی المجمع ، روی عن الباقر علیه‌السلام أنه قال : لم یؤمر رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله بقتال ولا أذن له فیه ـ حتى نزل جبرئیل بهذه الآیة : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا » وقلده سیفا.

      وفیه : کان المشرکون یؤذون المسلمین. لا یزال یجیء مشجوج ومضروب إلى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ ویشکون ذلک إلى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله فیقول لهم : اصبروا فإنی لم أومر بالقتال حتى هاجر ـ فأنزل الله علیه هذه الآیة بالمدینة. وهی أول آیة نزلت فی القتال.

      أقول : وروى فی الدر المنثور ، عن جم غفیر من أرباب الجوامع ، عن ابن عباس وغیره : أنها أول آیة نزلت فی القتال. وما اشتمل علیه بعض هذه الروایات أنها نزلت فی المهاجرین من أصحاب النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله خاصة إن صحت الروایة فهو اجتهاد من الراوی لما مر أن الآیة مطلقة وأنه لا یعقل توجیه حکم القتال إلى أشخاص من الأمة بأعیانهم وهو حکم عام.

      المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 14، ص 395

      http://lib.eshia.ir/12016/14/395

       

      اَللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا اَلْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا اَلنِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ اَلدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ اَلْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ

       

      ۳ - آگاهی از علم بلایا و منایا

      کشی[۴۲] در روایتی که محمد بن عبدالله‌ بن مهران کرخی[۴۳]

       در سلسله سند آن آمده، خبری آورده دالّ بر این‌که حبیب از اخبار غیبی و سرانجام خویش آگاه بوده است.(خوئی سند روایت را ضعیف دانسته است.)[۴۴]


      حبیب به میثم می‌گوید: گویا مردی را می‌بینم که در الزرق خربزه می‌فروشد ... و در راه محبت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به دار آویخته می‌گردد؛ و بالای دار شکم او را پاره می‌کنند.
      میثم تمار نیز حبیب را از کیفیت شهادت وی در آینده آگاه ساخت و گفت: گویا مرد سرخ‌رویی را می‌بینم که گیسوانی دارد و در راه فرزند پیامبر (صلی‌الله علیه‌و‌آله‌و‌سلم) به شهادت می‌رسد.
      سر او را از تن جدا ساخته در کوفه می‌گردانند آن‌گاه از هم جدا شدند.
      در این هنگام رشید هجری از راه رسید و وقتی که از گفت‌و‌گوی آنان آگاه گشت، گفت: خدا رحمت کند میثم را، فراموش کرد بگوید که برای آورنده سر حبیب صد درهم بیشتر جایزه تعیین می‌کنند.
      فضیل‌ بن زبیر و دیگران که این گفت‌و‌گو را شنیده بودند، گویند: دیری نپایید که تمام آن‌چه این سه بزرگوار پیش‌ بینی کردند به وقوع پیوست: میثم -تمار- بر در خانه عمرو‌ بن حریث به دار آویخته شد، حبیب شهید گردید؛ و سر او را از تن جدا کردند و به کوفه آوردند.[۴۵]

      https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8_%D8%A8

      %D9%86_%D9%85%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1_%D8%A7

      %D8%B3%D8%AF%DB%8C

       

      وقتی اساساً به حکمت الهی توجه نشود و مثلاً آیا چقدر هم بتوان از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم بالاتر رفت، یحتمل بنظر برسد که آیات الهی را حتی کفار هم با اجماعشان می توانند تغییر دهند! مثلاً اگر یهودد و نصاری هم اجماع کنند، می شود آیه ی زیر را تغییر داد:

      لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾

      یا مثلاً این آیه ی دیگر را در نظر بگیرید:

      مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٢٣﴾‏

      آیا این آیه هم یحتمل تغییرپذیر است چرا که چنان که گفته شد ...؟!

      نکته ای که هست این است که یحتمل بخواهیم قله ای و بلکه قله هایی را در دولت کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم فرض بفرمایید به عنوان رئوس مجموعه ای از بیست وجهی هایی و بلکه در کوهمولوژیهای آنها در نظر بگیریم. و حتی یحتمل هم ده میلیارد یا بیست میلیارد از این بیست وجهیها هم داریم که می خواهیم با آنها هندسه ی خمینه ای را که بوسیله ی این کوهمولوژیها هم توپولوژی اش را بهتر می شناسیم را اندازه بگیریم. حالا حتی اگر مستقیماً هم نمی توانیم از این بیست وجهی ها استفاده کنیم، یحتمل اول باید فضای مورد نظر را کوانتیزه هم کنیم و بالاخره سعی کنیم ببینیم چه تقارنهایی در خود این بیست وجهیها نهفته اند که اگر از یکی به دیگری تغییر مختصات هم دهیم، فقط فرض بفرمایید یک تقارنی از نوع SL(2, K) که حالا اینجا K هم باید کدام میدان عددی باشد؟ از این نوع تقارنها اتفاق هم می افتند و بس؟ التفات می فرمایید؟!

      مسئله ی دیگر این است که این همه بیست وجهیهایی را هم داریم که در سراسر فضای خمینه ای و بلکه واریته ی تصویری ما کوهمولوژیکی هم پخش شده اند و حتی از قله هایی هم آیا چقدر توانسته اند صعود کنند یا یحتمل در کوهپایه های قله ها هم منتظرند تا آیا کی به صعود خود یحتمل دست یابند و ... خوب، مسئله این است که آیا همه ی این بیست وجهیها را می توان فرض بفرمایید در چند جمله ای هایی از درجه ی پنج همگن در حتی یک فضا تصویری هم گرد آورده و همه و همه را هم با هم جمع زده و یک معادله ی چند جمله ای درجه ی پنج همگن از آن میان که نماینده ی همه ی این بیست وجهی ها هم هست را بیرون کشید؟! یا اینکه خیر برای هر کدام هم یک پارامتر جداگانه ای همچون s, t, ... را احتیاج هم داریم که نشان دهد این بیست وجهی غیر از آن بیست وجهی دیگری است و ...؟!

      دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز. بنده فقط اینجا عرض هم کنم که اگر در آرشیو کرنل لغات quintic, K3 را با هم یا حتی با projective جستجو کنید، مقالات جالبی را هم می دهند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      5154553512

      وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ‎﴿البقرة: ١١٦﴾‏

      الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَـٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ‎﴿آل عمران: ١٩١﴾‏

      یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انتَهُوا خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا ‎﴿النساء: ١٧١﴾‏

      وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿یونس: ١٨﴾‏

      قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـٰذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿یونس: ٦٨﴾‏

      أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ‎﴿النور: ٤١﴾‏

      تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ‎﴿الشورى: ٥﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحدید: ١﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحشر: ١﴾‏

      هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحشر: ٢٤﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الصف: ١﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‎﴿الجمعة: ١﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿التغابن: ١﴾‏

      خاطره حاج آقا قرائتی از نماز شب خواندن در کره شمالی

      https://www.aparat.com/v/ILjqt

       

      حجت‌الاسلام قرائتی در ایام جوانی، سفری به کره شمالی داشت، نیمه‌های شب افکار پریشانی به سراغش می‌آید، برای همین تصمیم می‌گیرد نماز بخواند.
      رئیس ستاد اقامه نماز در یک برنامه زنده تلویزیونی به بیان خاطره‌ای از دوران جوانی‌اش درباره نماز شب خواندن در کره شمالی پرداخت.

      او در این باره می‌گوید: روزی به کره شمالی رفته بودم همینطور که خوابیده بودم غصه می‌خوردم؛ با خودم گفتم خدایا! بیست میلیون کمونیست، بیست میلیون کافر اینجا هستند، همه رزق تو را می‌خورند اما هیچ کس برای تو نماز نمی‌خواند. گفتم خدا چقدر غریب و مظلوم است...

       

      البته یک طنز تلخی و بلکه شیرینی هم می تواند باشد در این که نماز شب یک نفر حتی معمم هم آیا می تواند چه تاثیری در کل عالم داشته باشد در عین حالی که متوجه هم باشیم که همه ی عالم هم در زمین و زمان و آسمان از جامدات و مایعات و گازها و پرندگان و چرندگان و حیوانات و انسانها و همه و همه هم تسبیح گوی او هستند. ولی این مسئله یک دوگان جهادیِ تهاجمیِ توحیدی را هم می تواند داشته باشد که در قلب شاگرد و دانشجو و طلبه می تواند متجلی هم شود که وقتی به معرفت خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرج الشریف شناخت هر چه بیشتری هم پیدا کرد، یقین هم می کند که از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می شود پیشروی کرده و بلکه کل عالم را هم همراه خود کرد چرا که هر خودی خود به خودی و خواهی نخواهی هم همراه امام زمان عجل الله فرجه الشریف است. در حقیقت همین هم هست که امثال صهیونیستها و کمونیستها را نیز به مثلاً کمونیسم و مارکسیسم خود معتقد می کند چرا که فرض بفرمایید که امثال مارکس هم پشتکار خود را رها می کردند و به فلسفه باقی خود ادامه نمی دادند و رهایش می کردند چرا که فرض را هم بر این می گذاشتند که بابا کی است که به این فلسفه بافیهای من گوش کند و باورش هم کند و ادامه اش هم دهد و .... نه تنها این کارها را نمی کنند و بلکه برای بقای خود هم تا سر حد مرگ نیز می روند هر چند که به خدا هم هیچ عقیده ای ندارند و چه صهیونیست و چه کمونیست استکباری هر دو هم در استکبار خود غرق شده اند و نمی توانند از آن بیرون بیایند و بلکه حتی فکر کارگران زحمت کش جوامع خود نیز نیستند و چه رسد به اینکه فکر نجات بشریتی هم باشند که گرفتار خرافات مذهبی و غیر مذهبی هم افتاده است.

      ولی این روشن هم هست که وقتی جبهه ای جهادی هم شکل می گیرد، دیگر به این خیلی هم اندیشیده نمی شود که نماز شب هم برای چیست و بلکه آیا جهاد هم لازم است؟ البته پشت جبهه ممکن است اینطور شکاکیهایی رخ دهند ولی در خطوط مقدم اینچنین نیستند و همه به این فکرند که چطور می توان با جهاد هر چه بیشتر هم تکینگیهایی را که رخ داده اند را از میان هر طوری شده برداشت و .... البته این ممکن هم هست که کافر همه را به کیش خود هم پندارد، ولی نکته ای که هست این است که این جهان بر حسب باطل هم نیست که خلق شده باشد و بلکه بر حسب باطل و هیچ و پوچ هم نمی گردد هر چقدر هم که کفار و منافقین و مشرکین بخواهند این چنین وانمود هم کنند و ....

      و لذا بنده ی حقیر هم اینجا عرض کنم که همین کوهمولوژیهای خودمان را می توان تحقیق و بررسی هم کرد که بالاخره مثلاً جبرهای گرشتنهابر و کوهمولوژیهای دوره ای در هندسه ی ناجابجایی و انواع کوهمولوژیهای هوخشیلد و درام (De Rham) و انگیزه ای و کریستالاین و کسرهای عمومیت یافته ی شارپ- ذاکری و ... همه و همه چه ارتباطاتی با هم دارند؟! و آیا اینها همه محاسبه ی کوهمولوژیهای ک4 و ک5 را هم آسانتر می کنند و بلکه مسئله را به فرض بفرمایید راحتتر هم ی توان به واریته های شیمورا نیز بسط داد و .... یا اینکه مسئله این است که یک خطی را دنبال کنیم در این کوهمولوژیها و آنگاه یاد بگیریم چطور یکی را به دیگری هم تبدیل کنیم و بلکه یک حالات مکانیکی را هم اینها دارند که وقتی قواعدش را بلد شدیم، مسئله حل است و خیلی هم می توان سعی کرد که هر چه بیشتر نیز پیچیدگیهای موانعی را که در یادیگریهای از یک درجه و مرتبه به درجات و مراتب بالاتر هم بر حسب انواع ناورداهایی که یحتمل به فضاهای مختلف زیر نظر و بررسی و تحقیق داریم را گسترش داده و مسئله را از آن حالات ابتدایی که مورد بحث هم هستند را خارج کنیم و .... مثلاً شما فرمولهای برای کوهمولوژی فضایی دارید و بلکه کوهمولوژی فضاهای تانژانت و کوتانژانت و کلافها یا شیفها یا ... روی آن فضاها را هم دارید. مسئله این است که فرمولهایی هم داشته باشیم که پیچیدگیهای مورد بحث را ساده تر هم کنند. مثلاً ممکن است که مجموع برداری شتابهای گرانشی که در نقطه ای ایجاد می شود موجب بی وزنی هم شوند، ولی در عین حال هم  مجموع فشارهایی که بر حسب مجموع بردارهای گرانشی بر نقطه ای ایجاد می شوند یحتمل نه تنها دچار بی وزنی نشده و بلکه فشاری چندین و چند برابری فشار در اثر گرانش مثلاً زمین هم بر نقطه ای را ایجاد کنند که در چند لحظه فردی را که در آن نقطه تحت تاثیرش قرار می گیرد را چندین سال و بلکه چندین ده سال هم پیرتر کند و .... البته یحتمل یک دو قلو هم در معرض چنین میدان گرانشی قرار گیرد ولی یکی صد سال هم پیرتر شود ولی دیگری انگار نه انگار که پیر شده است. أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَـٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿البقرة: ٢٥٩﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِن تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿النساء: ١٠٤﴾‏

      فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ

       

      قوله تعالى : « وَلا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ » ، الوهن الضعف ، والابتغاء الطلب ، والألم مقابل اللذة ، وقوله « وَتَرْجُونَ مِنَ اللهِ ما لا یَرْجُونَ » حال من ضمیر الجمع الغائب ، والمعنى : أن حال الفریقین فی أن کلا منهما یألم واحد ، فلستم أسوأ حالا من أعدائکم ، بل أنتم أرفه منهم وأسعد حیث إن لکم رجاء الفتح والظفر والمغفرة من ربکم الذی هو ولیکم ، وأما أعداؤکم فلا مولى لهم ولا رجاء لهم من جانب یطیب نفوسهم ، وینشطهم فی عملهم. ویسوقهم إلى مبتغاهم ، وکان الله علیما بالمصالح ، حکیما متقنا فی أمره ونهیه.

      المیزان فی تفسیر القرآن، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 5، ص 63

      http://lib.eshia.ir/12016/5/63

       

      وفی تفسیر القمی ، فی قوله « وَلا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ » (الآیة) إنه معطوف على قوله فی سورة آل عمران « إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ». وقد ذکرنا هناک سبب نزول الآیة

      همان، ص 67

      http://lib.eshia.ir/12016/5/67

       

      (وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ ...) کلمه وهن به معناى ضعف است. و کلمه ابتغاء به معناى طلب، و کلمه الم به معناى درد و ناراحتى و به تعبیر کوتاه، مقابل لذت است.

      و جمله:(وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ) حال از ضمیر جمع غائبى است که در کلمه تهنوا نهفته است. و معناى جمله این است که: حال دو طایفه یعنى شما مسلمانان و طایفه کفار از نظر ناراحتى یکسان است. همانطور که شما ناراحت مى‌شوید آنها نیز مى‌شوند، و شما حال بدترى از حال دشمنان خود ندارید، بلکه شما مرفه‌تر و خوشبخت‌تر از کفارید. براى اینکه شما از ناحیه خدایتان امید فتح و ظفر و امید مغفرت دارید. براى اینکه او ولى مؤمنین است. و شما نیز از مؤمنین هستید. و اما دشمنان شما مولایى ندارند و امیدى که دلگرمشان کند از هیچ ناحیه‌اى ندارند. و در نتیجه در عمل خود نشاط ندارند و کسى نیست که رسیدن آنان به هدف را ضمانت بکند، و خداى تعالى داناى به مصالح است. و در امر و نهیى که مى‌کند حکیم است.

      ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، جلد 5، ص 101

      http://lib.eshia.ir/50081/5/101

       

      و در تفسیر قمى در ذیل آیه:(وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ ...) گفته است: این آیه عطف است بر آیه سوره آل عمران که مى‌فرماید:(إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ...)[1] و به آن نظر دارد[2] و ما در آنجا سبب نزول آیه را بیان کردیم.

      همان، ص 108

      http://lib.eshia.ir/50081/5/108

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      216 - قال علیه السلام: وحضرت امرأة عند الصدیقة فاطمة الزهراء علیها السلام فقالت:
      إن لی والدة ضعیفة، وقد لبس علیها فی أمر صلاتها شئ، وقد بعثتنی إلیک أسألک.
      فأجابتها فاطمة علیها السلام عن ذلک، ثم ثنت [1]، فأجابت، ثم ثلثت [فأجابت] إلى أن عشرت فأجابت، ثم خجلت من الکثرة، فقالت: لا أشق علیک یا بنت رسول الله.
      قالت فاطمة علیها السلام: هاتی وسلی عما بدا لک، أرأیت من اکترى یوما یصعد إلى سطح بحمل ثقیل، وکراؤه مائة ألف دینار، أیثقل علیه؟ فقالت: لا.
      فقالت: اکتریت أنا لکل مسألة بأکثر من ملء ما بین الثرى إلى العرش لؤلؤا فأحرى أن لا یثقل علی، سمعت أبی [رسول الله] صلى الله علیه وآله یقول:
      إن علماء شیعتنا یحشرون، فیخلع علیهم من خلع الکرامات على قدر کثرة علومهم، وجدهم فی إرشاد عباد الله، حتى یخلع على الواحد منهم ألف ألف خلعة [2] من نور.
      ثم ینادی منادی ربنا عز وجل: أیها الکافلون لأیتام آل محمد، الناعشون [3] لهم عند انقطاعهم عن آبائهم الذین هم أئمتهم، هؤلاء تلامذتکم والأیتام الذین کفلتموهم ونعشتموهم فاخلعوا علیهم [کما خلعتموهم] [4] خلع العلوم فی الدنیا.
      فیخلعون على کل واحد من أولئک الأیتام على قدر ما أخذوا عنهم من العلوم حتى أن فیهم - یعنی فی الأیتام - لمن یخلع علیه مائة ألف خلعة [5] وکذلک یخلع هؤلاء الأیتام على من تعلم منهم.
      ثم إن الله تعالى یقول: أعیدوا على هؤلاء العلماء الکافلین للأیتام حتى تتموا لهم خلعهم، وتضعفوها.
      فیتم لهم ما کان لهم قبل أن یخلعوا علیهم، ویضاعف لهم، وکذلک من بمرتبتهم [1] ممن یخلع علیه على مرتبتهم.
      وقالت فاطمة علیها السلام: یا أمة الله إن سلکا من تلک الخلع لافضل مما طلعت علیه الشمس [1] ألف ألف مرة، وما فضل [3] فإنه مشوب بالتنغیص [4] والکدر.

      تفسیر الامام العسگری، المنصوب الی امام العسگری، ص 340

      http://lib.eshia.ir/12008/1/340

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۲۴

      دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه طباطبائی

      بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه سیّد محمدحسین طباطبائی که در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۲ برگزار شده بود، صبح امروز (چهارشنبه) در محل برگزاری این همایش در قم منتشر شد.

      برچسب‌ها: علامه طباطبایی؛ فلسفه؛ فلسفه اسلامی؛ آثار علامه طباطبایی؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54374

       نماهنگ | ان وعد الله حق

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما شک نداریم که «اِنَّ وَعدَ اللَهِ حَق»‌؛ وعده‌ی الهی حق است. وَ لا یَستَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یوقِنون‌‌؛ اینهایی که به وعده‌ی الهی یقین ندارند، با منفی‌بافی‌های خودشان شما را باید متزلزل نکنند، سست نکنند. و ان‌شاءالله پیروزی نهایی و نه چندان دیر، با مردم فلسطین و فلسطین خواهد بود.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، کلیپ صوتی «اِنَّ وَعدَ اللهِ حَق» را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: غزه؛ فلسطین؛ پیروزی ملت فلسطین؛ اطمینان به وعده الهی؛ عملیات طوفان‌الاقصیٰ؛

       

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۱۷

      فرازهایی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه طباطبائی

      درباره‌ی خصوصیّت پارسایی و پرهیزکاری و تعبّد و ارادت ایشان به اهل‌بیت و این خصوصیّات این‌جوری ــ که خب زیاد گفته‌اند و شنیده‌ایم و همه میدانید، بنده نمیخواهم تکرار کنم ــ ایشان فوق‌العاده بود و واقعاً در این زمینه‌ها هم یک انسان برجسته و فوق‌العاده‌ای بود، واقعاً پارسا و پرهیزکار بود. لکن دو خصوصیّت از برجستگی‌های مرحوم آقای طباطبائی بنده را خیلی متوجّه خودش میکند و جذب میکند؛ یک خصوصیّت، جهادِ فکریِ کم‌نظیرِ آقای طباطبائی در بحبوحه‌ی تهاجم اندیشه‌های وارداتی و بیگانه است، در بحبوحه‌ی تهاجم به معنای واقعی کلمه. شاید آن کسانی که آن زمانها را درک نکرده‌اند، توجّه نداشته باشند که آن روز در محیط جوان کشور و محیط فکری کشور چه وضعیّتی وجود داشت؛ یک تهاجم به معنای واقعی کلمه وجود داشت؛ چه افکار وارداتی مکتبی و مسلکی مثل مارکسیسم، چه شبهه‌آفرینی‌ها؛ شبهه‌آفرینی‌هایی که این[جور] نبود که یک مکتب را بخواهند ارائه بکنند، [بلکه] شبهه درست میکردند؛ همین کاری که مرحوم آقای مطهّری (رضوان الله علیه) کمر به مقابله‌ی با آن بسته بود که کتابهای ایشان غالباً مواجهه‌ی با شبهات مطرح آن روزگار است. در بحبوحه‌ی این حوادث، مرحوم آقای طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) توانست یک پایگاه فکری مستحکم با آرایش تهاجمی به وجود بیاورد؛ یعنی آن کسانی که با افکار ایشان آشنا میشدند، موضعشان در مقابل مارکسیسم و در مقابل افکار گوناگون موضع تدافعی نبود، موضع تهاجمی بود که یک نمونه‌اش همین کتابهای آقای مطهّری (رضوان الله علیه) است که مشاهده میکنید. این پایگاه فکری را آقای طباطبائی به وجود آورد؛ هم با اصول فلسفه و هم با بیانات تفسیری که این تفسیر، دریایی از معارف سیاسی و اجتماعی است؛ غیر از مسائل معرفتی و مبانی فکری و حِکمی و امثال اینها و آن جنبه‌های خاصّ تفسیری که تبیین آیات است ــ که خب این کتاب در این زمینه‌ها کم‌نظیر است ــ این کتاب المیزان سرشار است از مسائل سیاسی و اجتماعی که آن زمان اصلاً این مسائل مطرح نبود، [امّا] امروز که انسان به این مسائل نگاه میکند، میبیند اینها امروز هم مسائلِ روزِ ما است؛ اینها در اختیار افراد قرار میگرفت. این پایگاه فکری تهاجمی را مرحوم آقای طباطبائی به وجود آورد؛ این، آن کاری است که به نظر من ماها باید این کار را از آقای طباطبائی یاد بگیریم: تشکیل پایگاه‌های فکری پُرکننده‌ی خلأ‌ها و دارای جنبه‌ی تهاجم، نه موضع انفعالی و تدافعی. این، یک خصوصیّت که برای من خیلی جذّاب است.

      خصوصیّت دوّم ایشان که آن هم به نظر من خیلی خصوصیّت برجسته و مهمّی است، این است که ایشان در عرصه‌ی معارف توحیدی و مفاهیم عرشی‌ای که به آنها در فکر رسیده بود، صرفاً به زایش فکری بسنده نکرد؛ در نفْس شریف خودش و قلب شریف خودش به آن حقایق و معارف متحقّق شد، عمل کرد به آنچه میدانست. به معنای واقعی کلمه، مرحوم آقای طباطبائی مصداق این آیه‌ی شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.(۸) آن «کَلِم طیّب» در وجود ایشان به معنای واقعی کلمه متحقّق شد. این خصوصیّات اخلاقی‌ای که از ایشان معروف است، تواضع فوق‌العاده، بی‌هوائی، اینها همه ناشی از آن معنا است. این حلم ایشان، این تواضع ایشان ناشی از تحقّق همان معانی و معارف عالیه در نفْس خود ایشان است. خودش را تربیت کرد، خودش را از این مدارج عالی انسانی و معرفتی توانست بالا بکشد و بالا ببرد؛ لذا بود که در بین مردم بود، ولیکن با خدا بود. واقعاً انسان در برخورد با ایشان احساس میکرد هیچ شخصیّتی برای خودش کأنّه قائل نبود. حلیم بود، برخوردش برخورد نرم بود. حتّی با کسانی که با ایشان محاجّه میکردند و مخاصمه میکردند، با حلم و بردباری برخورد میکرد و از آنها گذشت میکرد. ایشان بشدّت متواضع بود که گاهی اوقات تواضع ایشان مایه‌ی تعجّب بود. بنده یک خاطره‌ای را به آقایان عرض بکنم. مرحوم علّامه‌ی سمنانی(۹) (رضوان الله علیه) یک ملّای معمّری(۱۰) بود ساکن سمنان، مرد موجّه معروفی بود؛ ایشان آمد قم، علما میرفتند دیدن ایشان و رفت‌وآمد در منزل ایشان زیاد بود. یک روز من در حجره نشسته بودم، یکی از دوستان ما که ارادتمند به آقای طباطبائی بود و عاشق آقای طباطبائی بود، با هیجان وارد حجره شد و گفت «به حُسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد»؛(۱۱) گفتم قضیّه چیست، گفت منزل علّامه‌ی سمنانی بودیم، آقای خمینی هم بود، آقای طباطبائی هم بود، بعضی دیگر از آقایان هم بودند؛ آقای علّامه‌ی سمنانی رو کرد به آقای خمینی گفت که آقا! این تفسیر المیزان شما را ما مشاهده کردیم، خیلی خوب بود، خیلی عالی بود، واقعاً لذّت بردیم و شروع کرد تعریف از تفسیر المیزان، به خیالی که ایشان آقای طباطبائی است. آقای خمینی هم آدمی نبود که در این قضایا دستپاچه بشود، ساکت نشسته بود و حرفی نمیزد. آقای طباطبائی این طرف نشسته بود، رو کرد به آقای علّامه‌ی سمنانی، گفت آقا! طباطبائی بنده هستم، ایشان استاد من آقای خمینی است. گفت «به حُسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد»؛ یعنی به این خصوص تحت تأثیر قرار گرفته بود.

      یک جنبه‌ی دیگر، عمق علمی و فکری ایشان است. ایشان در همین علومی که حالا ما میدانیم و اطّلاع داریم، عمق [زیادی دارند]. اوّلاً در اصول صاحب‌مبنا است. حالا من در فقه از ایشان اثری ندیدم، امّا ایشان در اصول کاملاً صاحب‌مبنا است؛ یعنی حاشیه‌ی کفایه‌ی(۲) ایشان [این را] نشان میدهد. در فلسفه یک فیلسوف نو‌آور است؛ ایشان دستگاه فلسفی جدیدی را ارائه میکند که مظهرش همان اصول فلسفه و روش رئالیسم است، و بعد هم این دو کتابی که اخیراً(۳) ایشان نوشتند و منتشر کردند: بدایه(۴) و نهایه.(۵) در تفسیر، به نظر من یک مفسّر شگفتی‌ساز است؛ یعنی کسی تفسیر المیزان را نگاه کند، [میفهمد که] تفسیر المیزان به معنای واقعی کلمه یک تفسیر شگفت‌آور است، از لحاظ کثرت و تنوّع و عمق مطالب که حالا من بعداً یک اشاره‌ای به این خواهم کرد. این هم یک جنبه که مسئله‌ی عمق علمی و فکری ایشان است.

      ...

      درباره‌ی خصوصیّت پارسایی و پرهیزکاری و تعبّد و ارادت ایشان به اهل‌بیت و این خصوصیّات این‌جوری ــ که خب زیاد گفته‌اند و شنیده‌ایم و همه میدانید، بنده نمیخواهم تکرار کنم ــ ایشان فوق‌العاده بود و واقعاً در این زمینه‌ها هم یک انسان برجسته و فوق‌العاده‌ای بود، واقعاً پارسا و پرهیزکار بود. لکن دو خصوصیّت از برجستگی‌های مرحوم آقای طباطبائی بنده را خیلی متوجّه خودش میکند و جذب میکند؛ یک خصوصیّت، جهادِ فکریِ کم‌نظیرِ آقای طباطبائی در بحبوحه‌ی تهاجم اندیشه‌های وارداتی و بیگانه است، در بحبوحه‌ی تهاجم به معنای واقعی کلمه. شاید آن کسانی که آن زمانها را درک نکرده‌اند، توجّه نداشته باشند که آن روز در محیط جوان کشور و محیط فکری کشور چه وضعیّتی وجود داشت؛ یک تهاجم به معنای واقعی کلمه وجود داشت؛ چه افکار وارداتی مکتبی و مسلکی مثل مارکسیسم، چه شبهه‌آفرینی‌ها؛ شبهه‌آفرینی‌هایی که این[جور] نبود که یک مکتب را بخواهند ارائه بکنند، [بلکه] شبهه درست میکردند؛ همین کاری که مرحوم آقای مطهّری (رضوان الله علیه) کمر به مقابله‌ی با آن بسته بود که کتابهای ایشان غالباً مواجهه‌ی با شبهات مطرح آن روزگار است. در بحبوحه‌ی این حوادث، مرحوم آقای طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) توانست یک پایگاه فکری مستحکم با آرایش تهاجمی به وجود بیاورد؛ یعنی آن کسانی که با افکار ایشان آشنا میشدند، موضعشان در مقابل مارکسیسم و در مقابل افکار گوناگون موضع تدافعی نبود، موضع تهاجمی بود که یک نمونه‌اش همین کتابهای آقای مطهّری (رضوان الله علیه) است که مشاهده میکنید. این پایگاه فکری را آقای طباطبائی به وجود آورد؛ هم با اصول فلسفه و هم با بیانات تفسیری که این تفسیر، دریایی از معارف سیاسی و اجتماعی است؛ غیر از مسائل معرفتی و مبانی فکری و حِکمی و امثال اینها و آن جنبه‌های خاصّ تفسیری که تبیین آیات است ــ که خب این کتاب در این زمینه‌ها کم‌نظیر است ــ این کتاب المیزان سرشار است از مسائل سیاسی و اجتماعی که آن زمان اصلاً این مسائل مطرح نبود، [امّا] امروز که انسان به این مسائل نگاه میکند، میبیند اینها امروز هم مسائلِ روزِ ما است؛ اینها در اختیار افراد قرار میگرفت. این پایگاه فکری تهاجمی را مرحوم آقای طباطبائی به وجود آورد؛ این، آن کاری است که به نظر من ماها باید این کار را از آقای طباطبائی یاد بگیریم: تشکیل پایگاه‌های فکری پُرکننده‌ی خلأ‌ها و دارای جنبه‌ی تهاجم، نه موضع انفعالی و تدافعی. این، یک خصوصیّت که برای من خیلی جذّاب است.

      خصوصیّت دوّم ایشان که آن هم به نظر من خیلی خصوصیّت برجسته و مهمّی است، این است که ایشان در عرصه‌ی معارف توحیدی و مفاهیم عرشی‌ای که به آنها در فکر رسیده بود، صرفاً به زایش فکری بسنده نکرد؛ در نفْس شریف خودش و قلب شریف خودش به آن حقایق و معارف متحقّق شد، عمل کرد به آنچه میدانست. به معنای واقعی کلمه، مرحوم آقای طباطبائی مصداق این آیه‌ی شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه.(۸) آن «کَلِم طیّب» در وجود ایشان به معنای واقعی کلمه متحقّق شد. این خصوصیّات اخلاقی‌ای که از ایشان معروف است، تواضع فوق‌العاده، بی‌هوائی، اینها همه ناشی از آن معنا است. این حلم ایشان، این تواضع ایشان ناشی از تحقّق همان معانی و معارف عالیه در نفْس خود ایشان است. خودش را تربیت کرد، خودش را از این مدارج عالی انسانی و معرفتی توانست بالا بکشد و بالا ببرد؛ لذا بود که در بین مردم بود، ولیکن با خدا بود. واقعاً انسان در برخورد با ایشان احساس میکرد هیچ شخصیّتی برای خودش کأنّه قائل نبود. حلیم بود، برخوردش برخورد نرم بود. حتّی با کسانی که با ایشان محاجّه میکردند و مخاصمه میکردند، با حلم و بردباری برخورد میکرد و از آنها گذشت میکرد. ایشان بشدّت متواضع بود که گاهی اوقات تواضع ایشان مایه‌ی تعجّب بود. بنده یک خاطره‌ای را به آقایان عرض بکنم. مرحوم علّامه‌ی سمنانی(۹) (رضوان الله علیه) یک ملّای معمّری(۱۰) بود ساکن سمنان، مرد موجّه معروفی بود؛ ایشان آمد قم، علما میرفتند دیدن ایشان و رفت‌وآمد در منزل ایشان زیاد بود. یک روز من در حجره نشسته بودم، یکی از دوستان ما که ارادتمند به آقای طباطبائی بود و عاشق آقای طباطبائی بود، با هیجان وارد حجره شد و گفت «به حُسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد»؛(۱۱) گفتم قضیّه چیست، گفت منزل علّامه‌ی سمنانی بودیم، آقای خمینی هم بود، آقای طباطبائی هم بود، بعضی دیگر از آقایان هم بودند؛ آقای علّامه‌ی سمنانی رو کرد به آقای خمینی گفت که آقا! این تفسیر المیزان شما را ما مشاهده کردیم، خیلی خوب بود، خیلی عالی بود، واقعاً لذّت بردیم و شروع کرد تعریف از تفسیر المیزان، به خیالی که ایشان آقای طباطبائی است. آقای خمینی هم آدمی نبود که در این قضایا دستپاچه بشود، ساکت نشسته بود و حرفی نمیزد. آقای طباطبائی این طرف نشسته بود، رو کرد به آقای علّامه‌ی سمنانی، گفت آقا! طباطبائی بنده هستم، ایشان استاد من آقای خمینی است. گفت «به حُسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد»؛ یعنی به این خصوص تحت تأثیر قرار گرفته بود.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54370#_ftnref11

       

      بنده ی حقیر با نزدیک شدن ایام فاطمیه، داشتم دوباره مقدمه ی فرهنگ جامع سخنان حضرت فاطمه،  تالیف گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام، محمود شریفی، سید حسین سجادی تبار، بهاء الدین قهرمانی نژاد، ترجمه علی موءیدی، چاپ و نشر بین الملل، 1386، چاپ دوم 1389 را نگاهی می انداختم. توصیه می فرمایند کتب مرحوم محمد دشتی: نهج الحیاة، یا فرهنگ سخنان حضرت فاطمه، قم؛ و مسند فاطمة اثر السید حسین شیخ الاسلامی، قم انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1377 را مطالعه کرده و ارزیابی آن دو اثر را و جایگاه این اثر را نسبت به آنها به خوانندگان عزیز وا می گذارد. غلط نکنم این کتب را می شود از اینترنت هم دانلود کرد هر چند که اگر بتوان آنها را بصورت چاپی هم بخریم، یحتمل بیشتر مورد استفاده اند.

      و در ضمن برای استفاده ی سخنرانی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در غزه در کنگره ها و کنفرانسها و سمینارها و کلوکویومهای بین المللی فیزیک انرژی بالا هم بهتر می تواند مورد استفاده ی عموم و حتی خواص هم یحتمل قرار گیرد. این خیلی مسئله ی مهمی هم هست که کسی واقعاً هم بتواند قلبا و ایمانا متوجه مسائل فیزیک انرژی بالایی هم شود که مورد نظر حضرت صدیقه ی کبری است. و حالا آیا این چقدر هم امکان پذیر است، و الله اعلم. یعنی مسئله اینجا است که ما الی ما شاء الله ریاضی فیزیک را می توانیم وارد فیزیک انرژی بالا کنیم حالا چه ریسمانی و چه ابرتقارنی و ...، و از آن طرف هم فلسفه را داریم که الی ما شاء الله وسعت می تواند داشته باشد آنطوری که عشق به علم چقدر وسعت هم می تواند داشته باشد تا آنجا که اینها را بخواهیم با هم در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم جمع کنیم، باز هنوز کلی راه است تا برسیم به حکمت الهی.

      شما همین یک نکته را در نظر بگیرید که پشت سر سخنگوی حماس هنگام پخش اعلانیه اش در صدا و سیما هم نوشته است: فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ، که آیه ی 104 سوره مبارکه ی نساء هم هست. و لذا این سوال هم شدیداً مطرح است که چرا کار را به طوفان الاقصی هم کشانده اند تا جایی که صهیونیستها با حمایت تمام عیار آمریکاییها به جان کودکان و زنان هم به این وضع فجیعی که می بینیم افتاده اند و همینطور هم قلع و قمع دارند می کنند؟ فلسطینیها نه تنها کمونیست هم نیستند که مثل جنگ ویتنام یا حتی افغانستان ادعا هم شود که جلوی کمونیستها ایستاده اند و دارند بر علیه کمونیسم هم می جنگند. چرا دارند این کار را می کنند؟ چون فلسطینیان مسلمان هستند دارند این کار را می کنند، یا می خواهند بقیه ی مسلمانان هم حساب کار دستشان بیاید که مسئله در فلسطین هر طوری که بوده و هست و خواهد شد، همان را هم بسر بقیه ی مسلمانان می آورند؟! چرا و مسئله چیست؟ اگر همین فلسطینی که در فلسطین اینطور مبارزه می کند یا اینطور مرتب دارد بر سرش بمب ریخته می شود، برود ایالات متحده آمریکا؛ دیگر در محلی امن هم واقع شده است و بلکه می تواند مثل بقیه ی آمریکاییها هم انتظار داشته باشد که از حقوق شهروندی آنها بهره مند هم شود. پس مسئله در فلسطین اشغالی چیست؟! مسئله صراحتاً هم بنظر می رسد این باشد که صهیونیستها نمی گویند فلسطین را اشغال کرده اند و بلکه می گویند فلسطینیها هستند که اسرائیل را اشغال کرده اند و مزاحم اند؛ یعنی مسئله را دقیقاً هم وارونه کرده اند. فلسطینی را که صهیونیستها به اشغال خود درآورده اند را می گویند مال ما است و فلسطینیها باید آنرا تخیله کنند؛ و الا چرا این همه هم بمب بر سر آنها باید بریزند. انگلیسیها و حتی فرانسویها و آلمانیها هم مستقیما و غیر مستقیماً صهیونیستهای اسرائیلی را حمایتشان می کنند. و اما چرا؟ آیا جنگهای صلیبی بر ضد مسلمانان هم راه انداخته اند همانطوری که در ویتنام هم جنگ علیه کمونیسم مدعی شدند که راه انداخته اند و اما پیروز هم که نشدند و بلکه حتی به بسیاری از روایات خودشان شکست هم خوردند و ...؟ و چرا؟ فلسفه اش چیست؟ کجای کار عیب دارد؟ عمق مسئله چیست؟

      بعضی یحتمل ایراد هم کنند که عمق مسئله را نمی توان هم یافت همانطوری که هر چقدر هم به این مسئله بپردازیم که چرا غرب از سلمان رشدی و کتاب آیات شیطانی اش هم دفاع می کند، آیا می توان عمق مسئله را هم بین شرق و غرب و آنگاه اسلام عزیزِ لا شرقیة و لا غربیة حلش هم کرد؟ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿النور: ٣٥﴾‏. یک مشکلی در این میان هست که بنظر می رسد مشکل پسندیدن دیدگاه غیر توحیدی و شرک آلود و از روی کفر و نفاق با اسلام هم هست و نه مشکل با فرد یا افراد یا اقوام که آنگاه تنزل هم می کند به حدود این فرد یا این افراد یا این اقوام و .... و بعد آنرا تنزلش هم می دهند به مشکلاتی از قبیل تعارضهای کمونیسم/ ضد کمونیسم و امثالهم. ولی در مورد اسلام هم مسئله دقیقاً این است که او است که باید اسلام آورد و نمی آورد و توی کفرش مانده است و دست از شرک و نفاق و کفرش هم برنداشته و کلمه ی توحیدی لا اله الا الله را هم نمی پذیرد چرا که کفرش بدو این اجازه را نمی دهد و ....

      این مسئله را در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و از جمله هم فیزیک انرژی بالا خیلی خوب هم می توانیم مشاهده و حتی بیان هم کنیم آنجایی که شاگرد و دانشجو وطلبه خیلی هم سعی دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل و پیشروی هم کند. ولی آیا چقدر هم بتواند چنین کند و بلکه دچار درجا زدن هم نشود؟! حالا بنده ی حقیر قبل از اینکه وقت به اذان هم خیلی نزدیک شود و باز نتوان به اصل مطلب هم رسید، سعی کنم چند کلمه ای در این باب بحث کنم.

      بنده داشتم دنبال لغت کاستلنوو (Castelnouvo) در آرشیو دانشگاه کرنل هم می گشتم که اتفاقاً دیدم خیلی هم جوابهایی برای جستجو ندارد. ولی متوجه هم شدم که در میان نویسندگان مقالات که ایرانی هم بودند، بعضی هم شاگردان استاد حسین ذاکری هستند که شاگردان دکترای زیادی هم دارند که خود حالا اساتید برجسته ای هم شده اند. ویکیپدیای انگلیسی و حتی یحتمل هم فارسی می فرماید که ایشان از متبدئان یک مبحثی بوده اند با استادشان بنام کسرهای عمومیت یافته ی شارپ- ذاکری که حتی گویا حسابان خود را هم دارد هر چند که مبحثی جبری هم هست. نکته اینجا است که اینها برمی گردند به مادولهایی که خود به خودی مربوط هم می شوند به مباحث کوهمولوژی؛ و لذا همینطور هم این مبحث هندسی شده و از طرق کوهمولوژی به هندسه ی جبری و هندسه ی دیفرانسیل و همولوژی جبری و ... مربوط می شوند. یکی از شاگردان ایشان هم استاد محمد تقی دیبایی تشریف دارند که بنده ی حقیر پریشبها داشتم دنبال عنوان تز دکتری ایشان می گشتم که آیا در مقاله ای هم آمده است که رسیدم به این مقاله از ایشان که نگاهی گذرا هم بدان انداختم و خیلی هم جالب بنظر می رسد:

      Thesis title:  The Structure of Dualizing complex for a Ring which satisfies (S2)

      https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0022404999001607

      کارهای ایشان را بنده قبلاً هم با همکاریهای سیامک یاسمی دیده بودم.

      ولی به هر حال، خیلی هم راجع به کسرهای عمومیت یافته ی شارپ- ذاکری در آرشیو کرنل که هیچی نمی یابید و بلکه از آنطرف هم در اینترنت هم آیا چقدر بیابید؛ مثلاً:

      https://londmathsoc.onlinelibrary.wiley.com/doi/pdf/10.1112/jlms/s2-28.3.417

      که بنده ی حقیر صفحه ی اولش را یافتم، ولی یحتمل کل مقاله را هم بتوان یک جورهایی از اینترنت دانلود کرد!

      عرض بنده ی حقیر این است که گاهی در مبحثی که می خواهید دنبال کنید و بگردید و بیابید، بغیر از اینکه گپهایی نیز وجود دارند و بلکه با خلائهایی جدی هم برخورد می کنید که یحتمل گاهی هم اینها عمدی هستند و نمی شود از آنها آنطور که فیزیکدانها به مباحثی ریاضی بدون اثبات همه ی قضایا می گذرند هم گذشت و ...! البته اینجا یک مسئله ی بسیار جدیتری هم داریم وقتی مسئله را بخواهیم بین ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حکمت الهی هم دنبال کنیم و گپها و خلائها را نیز یک جورهایی پر کنیم. گاهی اوقات بنظر هم می رسد که یک نقطه ای هندسی را که دچار تکینگی است آنچنان هم می شود آگراندیسمانش کرد که یحتمل کل عالم هم در آن گم شود و انچنان که همه ی سوراخ کرمهای عالم هم بدان منتهی شوند و ...!

      ولی شما همین روال کوهمولوژیک و کاربردهای کسرهای ذاکری- شارپ کوهمولوژیک را یحتمل بخواهید به رویه های K3 نیز برای تمرین و دست گرمی هم کاربردی بفرمایید! و آنگاه از این تمرین هم که گذشتیم، می رسیم به رویه هایی که یک گرید یا درجه هم بالاتر می روند و درجه ی معادله را از چهار به پنج هم در فضای تصویری می رسانند و آنگاه می خواهیم کوهمولوژی این رویه ها را نیز بررسی کنیم که یحتمل بعضی اینها را رویه های K4 یا حتی K5 هم بنامند. البته معمولاً فیزیکدانها کاری که می کنند این است که خود را در گیر و دار درجات و گریدهایی مثل چهار و پنج و اینها نمی کنند و یک راست هم می روند سراغ حد مسئله وقتی درجات بسمت بینهایت هم میل می کند و .... ولی خوب، گاهی هم مسائل هندسه ی شمارشی که فیزیکدانها بدانها بپردازند دقیقاً از نوع کاندلاس- دلا اوسا- گرین- پارکز هم می شود که به همین رویه ها و بلکه خمینه های کالابی- یاو حالا بفرمایید K4 یا K5 هم می پردازند و منشاء همین هندسه های شمارشی (enumerative geometries) هم شده اند و ....

       عرض بنده یحقیر اینجا این است که یحتمل شاگرد و دانشجو و طلبه در این میان که دارد خیلی هم سعی می کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل و پیشروی هم کند، یک مرتبه خود را بیابد که آیا بالاخره بنده ی حقیر دارم چه می کنم؟ این است که مسئله ی مهمی هم هست که به سخنان حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در کنفرانس غزه فیزیک انرژی بالا  گوش کردن هم می تواند خیلی خیلی مهم نیز باشد و .... دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ ۖ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ ‎﴿سباء: ١٤﴾‏موریانه‌ها (یادداشت روز)

      جمعه 30 آگوست 2013 (8 شهریور 1392) «جان کری» وزیر خارجه وقت آمریکا در اتاق معاهدات وزارت امور خارجه ایالات متحده حاضر شد و با قرائت بیانیه‌ای حماسی «حمله نظامی آمریکا به سوریه» را وعده داد. «کری» و سایر مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا، آن روز در شرایطی به خانه خود برمی‌گشتند که مطمئن بودند طی دو روز آینده در تعطیلات آخر هفته، «باراک اوباما» دستور حمله را صادر خواهد کرد. این دستور اما هرگز صادر نشد؛ همان شب «اوباما» با وزیر خارجه‌اش تماس گرفت و «جان کری» در حالی که صبح به درخواست کاخ سفید علیه سوریه اعلان جنگ کرده بود، ناباورانه این جمله را از رئیسش شنید: «صبر می‌کنیم.»

      اوباما سعی کرد ماجرا را آبرومندانه جمع کند؛ فردای آن روز، او به‌ جای صدور فرمان اجرائی برای آغاز حمله، این تصمیم را به موافقت کنگره آمریکا موکول کرد در حالی که می‌دانست موافقتی در کار نخواهد بود. این یک بهانه‌تراشی قانونی برای انصراف از حمله بود در حالی که حقیقت ماجرا از زبان «ویلیام برنز»، قائم‌مقام وقت وزارت خارجه آمریکا چیز دیگری به نظر می‌رسید: «اوباما نگران گرفتار شدن در باتلاق دیگری در خاورمیانه بود.» حدس «برنز» درست بود. آن‌طور که یک سال بعد فاش شد؛ افسران ارشد ستاد مشترک ارتش آمریکا توانسته بودند با هشداری دقیقه نودی اوباما را نسبت به خطرات تصمیم ماجراجویانه‌اش آگاه کنند. آنها گفتند: «این طرح [حمله به سوریه] می‌تواند به جنگ وسیع‌تری در خاورمیانه منتهی شود.» این جمله کابوسی بود که 

      نه فقط آمریکا بلکه سایر متحدانش هم از آن فرار می‌کردند. نمایندگان مجلس انگلستان به عنوان متحد راهبردی و قدیمی آمریکا از ترس همین کابوس، اختیار اقدام نظامی را از «جیمز کامرون» نخست‌وزیر وقت این کشور سلب کردند و فرانسوی‌ها نیز از ترس همین شرایط 

      پا پس کشیدند. کابوس «گسترش درگیری در غرب آسیا» هنوز هم دست از سر آمریکا بر نمی‌دارد.

      تا قبل از 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) قرار بود آمریکا با تغییر نقش سنتی خود در غرب آسیا، رویکردی تازه را آغاز کند. عادی‌سازی 

      روابط کشورهای منطقه با اسرائیل، تشکیل ائتلاف‌های جدید بر همین مبنا و یکپارچه کردن منافع اقتصادی این کشورها با رژیم صهیونیستی از رهگذر مشارکت در پروژه‌های مشترک، از اجزای این رویکرد بود. تنها چند روز پیش از 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا در مقاله‌ای برای مجله

      «فارن افرز» نوشت: «این رویکرد قاعده‌مند، منابع را برای دیگر اولویت‌های جهانی آزاد می‌کند، خطر درگیری‌های جدید در خاورمیانه را کاهش می‌دهد و تضمین می‌کند که منافع ایالات متحده، به شکلی بسیار پایدارتر حفظ شده‌اند.» قرار بود آمریکا از درگیری‌اش در غرب آسیا با هدف تمرکز بیشتر بر شرق آسیا بکاهد و همزمان منافع خود را در این منطقه به واسطه جایگزینی نقش‌اش با رژیم صهیونیستی، کسب کند. 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) «حماس» بزرگ‌ترین چوب را لای چرخ

      سیاست خارجی آمریکا گذاشت. حالا ایالات متحده خود را در ابتدای نزاعی می‌بیند که فکر می‌کرد به انتها رسیده است و هراس از گسترش آن ذهن مقامات آمریکایی را بیش از هر چیز درگیر کرده است.

      تنها یک روز از 7 اکتبر گذشته بود که یک مقام ارشد آمریکایی به رویترز گفت: «هیچ نشانه‌ای مبنی بر دست داشتن ایران در حمله حماس به اسرائیل وجود ندارد.» روز بعد سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی نیز در اظهاراتی مشابه گفت: «ما هیچ مدرک یا مدارکی نداریم که 

      [نشان دهد] ایران پشت آن [عملیات طوفان‌الاقصی] بوده است.» اظهاراتی از این دست پیش از موضع‌گیری رسمی ایران و در اولین روزهای پس از درگیری، در سطوح مختلف مقامات آمریکایی و اسرائیلی به مراتب تکرار شد. آمریکا و اسرائیل عجله زیادی داشتند تا اعلام کنند ایران نقشی در عملیات حماس نداشته است. دلیل این عجله را شاید «سیمون تیسدال» بهتر از هر کس دیگری در یادداشتش برای گاردین گفته باشد: «ترس آنان این بود و می‌خواستند از رویارویی تمام‌عیار در آن مقطع بسیار دشوار اجتناب کنند.» وقتی اولین گلوله‌ها از سوریه و جنوب لبنان به مرزهای شمالی فلسطین اشغالی شلیک شد؛ 

      «جاش روگین» تحلیلگر روزنامه «واشنگتن‌پست» در مصاحبه با شبکه آمریکایی «ان.بی.سی»(NBC) گفت: «جبهه دوم [علیه] اسرائیل در حال فعال شدن است و این چیزی است که آمریکا به شدت از آن می‌ترسد و به همین خاطر هم هست که برای ترساندن ایران و حزب‌الله، ناو جنگی می‌فرستد.» تقریبا همین تحلیل را «نیویورک‌تایمز» در یادداشت مفصلی به قلم «پیتر بیکر»، خبرنگار ارشد کاخ سفید با عنوان «بایدن از ترس تشدید تنش، به دنبال بازدارندگی ایران و حزب‌الله است» ارائه کرد. دو هفته پس از شروع درگیری، «آکسیوس» به نقل از مقامات آمریکایی نوشت؛ ایالات متحده عامدانه سعی دارد تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه را کُند کند، زیرا واشنگتن برای مقابله با حملات احتمالی در دیگر جبهه‌ها آمادگی ندارد. فقط مقامات آمریکایی نبودند که از گسترش جبهه‌های درگیری می‌ترسیدند. در حالی که حزب‌الله لبنان سطح کنترل‌شده‌ای از تنش با ارتش رژیم صهیونیستی را آغاز کرده بود؛ «دان حالوتس»، رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی گفت: «فکر می‌کنم بزرگ‌ترین هدف در حال حاضر، آن است که وارد جنگ با لبنان در یک جبهه اضافی نشویم.» این توصیه‌ای بود که 

      «دانی یاتوم» رئیس سابق موساد نیز در گفت‌وگو با شبکه 13 رژیم صهیونیستی به مقامات این کشور گوشزد کرد: «عاقلانه نیست دو جبهه باز کنیم.» در گزارشی که روزنامه عبری «اسرائیل هیوم» از چالش‌های پیش‌روی رژیم صهیونیستی در شرایط حاضر تهیه کرده بود؛ اولین چالش برای اسرائیل، گسترش جبهه‌های درگیری بود. آنها در حالی که اراضی اشغالی از سوی گروه‌های مقاومت در لبنان، یمن، عراق و سوریه مورد هدف قرار می‌گرفت در گزارش خود نوشتند: «اسرائیل امروزه باید تلاش کند دامنه جنگ و درگیری به جبهه‌ها و میادین دیگر گسترش پیدا نکند... [ارتش اسرائیل] باید مانع گسترش دامنه درگیری‌ها به جبهه‌های مختلف شود تا بتواند بر روی غزه تمرکز داشته باشد.» 21 آبان وقتی حزب‌الله لبنان با به‌کارگیری تسلیحاتی سنگین‌تر، سطح درگیری را افزایش داد؛ بلافاصله «لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا در تماس تلفنی با وزیر جنگ اسرائیل از او خواست از اقداماتی که می‌تواند به جنگی فراگیر با حزب‌الله منجر شود، پرهیز کند. «گالانت» نیز به او اطمینان داد: «سیاست اسرائیل این است که جبهه دومی را با لبنان باز نکند.» ترس آمریکا و اسرائیل از «گسترش جبهه‌های درگیری» از میان مواضع مقامات و کارشناسان سیاست خارجی آنها کاملا آشکار است؛ هر چند آنها سعی کنند با رجزخوانی‌های سیاسی و نظامی ظاهر ماجرا را طور دیگری نشان دهند. احتمالا آنها هم به این پیش‌بینی «استفان والت»، نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه‌ هاروارد اعتقاد دارند که برای مجله «فارن پالیسی» نوشت: «[گسترش جنگ غزه به لبنان یا ایران] آمریکا و [متحدانش] را به وضعیت جدید و مرگبارتری سوق می‌دهد.»

      ایران و جبهه مقاومت نشان داده‌اند گسترش جنگ و جبهه‌های درگیری انتخاب آنها نیست بلکه نتیجه ناگزیر اقدامات اسرائیل و آمریکا در غزه است و البته آنکه از گسترش این درگیری نیز می‌ترسد ایران نیست بلکه آمریکاست. جریان غرب‌گرای داخلی به عنوان نیروهای نیابتی آمریکا در ایران این روزها سعی می‌کند با تحریف و وارونه‌نمایی، «ترس آمریکا» را «نگرانی ایران» جا بزند. سابقه آنها نشان می‌دهد همیشه از «ترس جنگ» پیشنهاد «خودکشی» داده‌اند و البته به گواهی تاریخ هرگز تحلیل آنها از «تهدید جنگ» نیز معتبر نبوده است. «جنگ‌هراسی» حربه آنها برای پیشبرد منافع آمریکا در ایران است. در حالی که آمریکا و اسرائیل جنگی تمام‌عیار را هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر در خاک فلسطین به راه انداخته‌اند، نیروهای نیابتی آنها جنگ دیگری را در داخل ایران اسلامی آغاز کرده‌اند. آنها با ایجاد شکاف و ترویج تحلیل‌های مخدوش و ایجاد محاسبات غلط، اراده‌ها را سست و به باورها حمله می‌کنند. آنها آفت هر ساختار محکم و مقاومی هستند و مثل موریانه‌ها از درون، سازه را تخریب می‌کنند.

      سید محمدعماد اعرابی

      https://kayhan.ir/fa/news/277189

      وَإِذْ نَجَّیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‎﴿البقرة: ٤٩﴾‏

      وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ‎﴿الأعراف: ١٢٧﴾‏

      وَإِذْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‎﴿الأعراف: ١٤١﴾‏

      وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنجَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‎﴿ابراهیم: ٦﴾‏

      فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْیُوا نِسَاءَهُمْ وَمَا کَیْدُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ ‎﴿غافر: ٢٥﴾‏

      إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ ‎﴿البقرة: ٢٦﴾‏

      إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿القصص: ٤﴾‏

      یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَـٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنکُمْ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَٰلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٣﴾‏

       

      ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

      شماره ۱۰جهت | جوان باید تحلیل داشته باشد

      دهمین شماره‌ی «جهت» به توصیه اخیر رهبر انقلاب به دانش‌آموزان درباره داشتن تحلیل اختصاص دارد.

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر اهمیت تحلیل داشتن جوانِ امروز درباره اصل انقلاب اسلامی، قضیّه‌ی دفاع مقدّس و دهه‌ی ۶۰ و حوادث گوناگونی که در دهه‌ی ۸۰ و ۹۰ اتّفاق افتاد تأکید دارند. یعنی جوانان باید بدانند و تشخیص بدهند که این حوادث چه بود، از کجا شروع شد، چه کسی پشت این حوادث بود، چه چیزی نتیجه‌ی این حادثه شد.

      بسته تصویری جهت، محصولی است از رسانه‌ی KHAMENEI.IR که به مرور تصویری دیدارها و بُرشی کوتاه از مهمترین نکته‌ها و توصیه‌های رهبر انقلاب می‌پردازد.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54365

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

      مروری بر روند تغییر موازنه قوا به نفع مقاومت فلسطینی

      اطلاع نگاشت | تغییر موازنه قدرت

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «موازنه‌ی قوا به نفع فلسطینی‌ها بشدّت تغییر کرده است؛ دشمن صهیونیست سال به سال ضعیف‌تر شده است.» ۱۴۰۰/۰۲/۱۷
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس، لوح «تغییر موازنه قدرت» را منتشر میکند.

      برچسب‌ها: مقاومت اسلامی فلسطین؛ فلسطین؛ نابودی رژیم صهیونیستی؛ عملیات طوفان‌الاقصیٰ؛ غزه؛

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54367

       

      یک مقاله ای از حجت الاسلام و المسلمین عزیزی را می خواندم راجع به بحثهای نگاه تحلیلی و نگاه نقطه ای از وقایع مختلف تاریخی و حتی انقلابی داشتن که در روزنامه ی کیهان هم مطرح شده بود:

      https://kayhan.ir/fa/news/276823

      اینجا یک نکته ای (نقطه ای!) هست که آیا شما چطور هم به نقطه نگاه می فرمایید؟ منظور به این است که در ابعاد مختلف که در هندسه به اشکال هندسی می نگریم، همین اشکال از نقاط گوناگونی تشکیل شده اند که یحتمل فرض بفرمایید شامل خطوط یا منحنیهایی می شوند، و بعد صفحه ها یا رویه هایی دو بعدی را شاملند، .... حالا اگر یکی از این ابعادی را که در نظر هم گرفته ایم، بعد زمان نیز باشد؛ آنگاه این شکل در ابعاد فضا-زمان مورد بحث که یحتمل حتی از ابعاد بینهایت فضاهای هیلبرتی هم باشند آیا چطور هم به حرکت درآیند و .... مثلاً در مبحث هندسه ی جبری بر اساس اسکیمها، شما یحتمل حتی اسکیمهای صفر بعدی را هم دارید که حالا آیا اینها چطور هم مجموعه هایی از نقاط هستند و فقط یک یا فرض بفرمایید سه چهار تا نقطه ی بخصوص هم نباشند و بلکه چقدر هم ماورای آنها هستند:

      https://arxiv.org/abs/2302.11903

      https://arxiv.org/abs/2207.09687

      https://arxiv.org/abs/2102.01056

      ...

      https://arxiv.org/search/?

      query=zero+dimensional+schemes&searchtype=title&abstracts=show&

      order=-announced_date_first&size=50

       

      مثلاً عبور از دیوار از نقاطی به عنوان یک اسکیم صفر بعدی چقدر هم می تواند مهم باشد در هندسه ی جبری و بلکه فیزیک انرژیهای بالا وقتی مثلاً داریم به مسائلی از نوع سوراخ کرمها هم می پردازیم؟! آیا می توانید یک شکلی را طوری هم دفرومه و تغییر شکل یافته بفرمایید که در مقطعی هم تبدیل شود به یک شکل یک بعدی منحنی- مانند و از آنجا همه ی شکل را هم بوسیله ی سوراخ کرمی بفرستید از یک سیاه چاله ای به سیاه چاله ای دیگر و .... بله؟!

      عرض بنده ی حقیر اینجا این است که همین آیات بالا در اول نظر را که در نظر بگیرید نکته ای که در همه ی این آیات نهفته است، مسئله ی لغات: "یستحیون" یا "یستحیی" است که نه بمعنای فقط زنده نگه داشتن و بلکه به معنای شرم و حیا را زدودن همراه با ذلت و خواری هم می تواند باشد. یعنی اینجا بعضی علما و گویا آنطور که بنده ی حقیر بر منبر هم شنیده ام از جمله حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می فرمایند ریشه ی "یستحیون" و "یستحیی" از ریشه ی حیا است. و مثلاً به این چکیده مقاله فصلنامه علمی مطالعات تفسیری، بهار 1402 بنگرید:

       

      بازپژوهی مفهوم عبارت قرآنی «وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ» و نقد برداشت‌های تفسیری از آنمسعود اقبالی، احمد امیدوار، مجید چهریدانشگاه علوم و معارف قرآن کریم چکیده:   (۲۳۷ مشاهده)بیشتر مفسران و مترجمان قرآن کریم، فعل «یَسْتَحْیُونَ» و دیگر صیغه‌های آن را در معنای فعل «یَستبقونَ» و با داشتن مفهوم طلب در باب استفعال، صرفاً در معنای «طلب زنده نگهداشتن» زنان تفسیر کرده‌اند، حال آنکه فهم معنای واژگانی آیات و نیز توجه به ریشه کلمه و سیاق آیات و همچنین بهره‌گیری از منابع تاریخی و روایی، معنایی جامع و کامل از فعل «یستَحیونَ» و مشتقات آن به‌دست می‌دهد که تک بُعد نگری در مفهوم این افعال را منتفی می‌داند. فعل «حَییَ» در باب استفعال در 6 آیه، ترسیم‌گر رفتار فرعونیان با بنی‌اسرائیل و کشتار بی‌رحمانه فرزندان آنهاست که در صیغه‌های مختلف و در قالب افعال: «یَسْتَحْیُونَ، اسْتَحْیُوا، نَسْتَحْیِی و یَسْتَحْیِی» به‌کار رفته که در همه این موارد، واژه «نساء» به‌عنوان معمول، بعد از آنها ذکر شده است. یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که معنای «طلبِ حیای زنان» و «تجاوز و هتک حرمت آنان»، به قصد یافتن نوزادان پسر، با مفهوم فعل «یَسْتَحْیُونَ» تناسب دارد. ضمن اینکه «تفتیش بدنی و مراقبت شدید از زنان باردار و پاره کردن شکم آنان»، با معنای «زنده نگه‌داشتن زنان به قصد خدمتکاری و کنیزی» از فعل «یَسْتَحْیُونَ»، نمی‌تواند گویای وضعیت سخت و عذاب‌آوری باشد که در آیات قرآن مجید با عبارت «یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ» از آن تعبیر شده است.

      شماره‌ی مقاله: ۱۰

      واژه‌های کلیدی: قرآن کریم، یَستَحیُونَ، زنده نگه‌داشتن، تفتیش بدنی، تجاوز.

      https://tafsir.maaref.ac.ir/article-1-2603-fa.html

       

      عرض بنده ی حقیر اینجا این است که متفقین و از جمله آمریکا و انگلیس وقتی در مقابل هیتلر قرار گرفتند و خواستند او را شکست دهند، در یک مقطعی آنقدر روی سر آنها بمب ریختند که بعد هم منجر به شکست آنها شد. غلط نکنم این را در رمانی هم در کتاب قصاب خانه ی شماره 5 یا جنگ صلیبی بچه ها بتصویر کشیده اند که نویسنده ی آمریکایی آن کورت وینگوت جونیور نیز در این واقعه یحتمل حضور داشته است و بلکه سلمان رشدی مهدور الدم نیز این کتاب را نقد کرده است. و اتفاقاً سلمان رشدی هم خود کتابی دیگر دارد به اسم کیشوت که گویا از دن کیشوت سروانتس هم الهام گرفته است.

      و از آن طرف هم نویسنده ای و بلکه فیلسوفی ایرانی بیژن عبد الکریمی هم دن کیشوتهای ایرانی را نوشته است که گویا چقدر هم کتابی ممنوع شده  باشد(؟) و بنده نقدی از آن را همین چند روزه داشتم از حسین محدثی گیلوایی هم می خواندم. 

      نکته ای که اینجا در نگاه نقطه ای و نگاه تحلیلی حتی وقتی مثلاً داریم یک کتاب تاریخی مثل نگاهی به تاریخ جهان نهرو را که کتابی است از دیدگاه غیر دینی و بلکه یحتمل هم بتوان گفت نگاه خاص یک سیاستمدار هندی به تاریخ جهان که دارد برای دخترش از زندان هم روایت می کند این است که تاریخ با گذر زمان می تواند طوری تغییر کند که جای ظالم و مظلوم کلاً با هم عوض شده باشد. یعنی فرض بفرمایید که بنی اسرائیل در داستان قرآنی حضرت موسی علی نبینا علیه السلام و فرعون که آنروز مظلوم هم واقع شده بوده اند، آیا همان داستان بنی اسرائیل امروزی است که ظالمیت خود در فلسطین اشغالی صهیونیستهای بنی اسرائیلی بر علیه فلسطینیان همه ی عالم هم دارند فریاد می زند است؟ همین نتانیاهو را در نظر بگیرید، آیا او اسرائیلی است یا آمریکایی؟ بنده ی حقیر که حتی یک ذره لهجه ی خارجی وقتی دارد انگلیسی حرف می زند نمی بینم و بلکه لهجه اش دقیقاً هم آمریکایی است و یحتمل سالها هم آنجا زندگی کرده است و بلکه متولد آمریکا هم باشد که البته ویکیپدیا می گوید متولد تل آویو است ولی در فیلادلفیا هم بزرگ شده و به دانشگاه انستیتو تکنولوژی ماساچوست MIT هم رفته و ...! و حالا عبری اش هم که یحتمل باید تکمیل هم باشد!

      در نگاه تقطه ای که حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی می خواهیم به مسائل نگاه کنیم و بلکه شاگرد و دانشجو و طلبه هم خیلی سعی دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف برود، این است که تحلیلهای درست یحتمل با یک لغزش کوچک یا بزرگ از دست تحلیلگر وقتی از نگاه نقطه ای می خواهد به نگاه تحلیلی برسد خدای ناکرده از دستش برود و بلکه حتی خدای ناکرده دچار گناه و گناه هایی هم شده و بجای اینکه جتی در جبهه ی خودی بر علیه دشمن هم بجنگد یک مرتبه دیدید رفته است آنطرف خط و دارد از جبهه ی دشمن بر علیه خودیهای خودمان هم می جنگد و .... شما فقط همین یک فقره را ببینید که ما چقدر هم در تاریخ مدعیان امام زمان های دروغین هم داشته ایم! یحتمل بعضی اشکال هم کنند که خوب مگر چه اشکالی هم دارد که امام زمان حالا مثل نتانیاهو ظالم نباشد ولی مثل او هم دو ملیتی و بلکه چند ملیتی مثلاً هندی- یا آمریکایی- یا انگلیسی- ایرانی و بلکه از سادات عرب هم باشد! خدا آخر عاقبت همه ی مسلمین و مسلمات و خصوصاً هم مومنین و مومنات را بخیر کند.

      البته این را هم نزدیک بود یادم برود عرض کنم که کتابی هم یحتمل داریم از دکتر کاظم جلالی که معروف است به مطالعه تطبیقی اصول مشروعیت حکومت اسلامی و حکومت‌ها بر مبنای نظریه تعارض اجتماعی. این نظریه ی تعارض اجتماعی (social conflict theory) اصلا چیست؟ یحتمل جوامع کاپیتالیستی بفرمایند این زائیده ی تفکر مارکس و کمونیسم هم هست که در نظریه های اجتماعی بجای اینکه سعی شود به اجماعی هم برسیم، بر عکس گفته هم شود که شما تعارض هم در اجتماعات دارید و این غیر قابل اجتناب است همانطوری که در ویکیپدیای انگلیسی صراحتاً هم می فرماید: مثلاً مالک و مستاجر هم می توانند یحتمل به تعارضاتی نیز برسند مثل باز پرداخت ودیعه ها و .... ولی یک وقتهایی هم هست که  مسئله از این حرفها خیلی هم فراتر می رود و بلکه مسئله دقیقاً هم نمی شود گفت که آیا خیلی کمونیستی است یا کاپیتالیستی؟ فرض بفرمایید که وقتی اپوزیسیونهای مختلف را هم جوامع کاپیتالیست می آیند پیشتبانی می کنند تا آنجایی که در ماهواره ها هم کانالهای خبری مجهز خود را دارند علاوه بر بی بی سی فارسی و صدای آمریکا و ایران اینترنشنال و ...، آیا اینها هم کمونیستی هستند؟ یا مسئله ی اینها از تعارض اجتماعی هم فراتر رفته است و مقصود و انگیزه شان هم براندازی نظام است؟ و چرا که بقای جوامع خود را هم در همین می بینند بجای اینکه دست از ظالمیت خود هم بردارند و حالا خیر سرشان از کافرشان هم دست برندارند و مسلمان هم نشوند چرا که اگر چنین هم کنند که همه ی اسلام را هم به نجاست بکشانند و .... البته یحتمل اگر یک امام زمان قلابی دروغینی هم ظاهر شود هم کمونیسم و هم کاپیتالیستها همه باز از او حمایت هم کنند که خیلی هم امام زمان خوبی نصیبتان شده است و خودتان هم نفهمیده اید چی گیرتان آمده بوده است و بلکه نگذاشتید ما هم یکی دو حرف از الفبایی را که در علم قرار است زمان آن حضرت تکمیل شود را هم درک کنیم و همه و همه را هم بی نصیب گذاشتید و .... سوال اینجا هم هست که آیا انتظار برای نماز جمعه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف که حتی حضرت عیسی علی نبینا علیه السلام هم پشت سر آن حضرت تشریف فرما شده و می ایستندد به نماز دن کیشوتیسم است؟ و کیست حتی که این دن کیشوتیسم را هم راه انداخته است و ...؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و الذابین عنه و المسارعین علیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      کد خبر: 18546  |  صفحه ۲ | سیاست روز  |  تاریخ: 21 آبان 1402


      بیانیه حسن روحانی بعد از ثبت نام در انتخابات خبرگان

      حسن روحانی پس از ثبت نام در انتخابات خبرگان، بیانیه ای منتشر کرد که در آن خواستار عبور از دو گانه «خانه» و «خیابان» شده است. در این بیانیه آمده است: خدمت یکایک شما سلام عرض می‌کنم و سپاسگزار مهربانی‌ها و قدرشناس بردباری‌هایتان هستم.
      بار دیگر در آستانه انتخابات مجلس خبرگان قرار داریم. واقعیت این است که این مجلس مهمترین نهاد انتخابی ایران برای سرنوشت‌سازترین انتخاب ملی است چرا که مطابق قانون اساسی:
      مقام رهبری به عنوان شخصیت اول کشور که دارای وظایف و اختیارات منحصر‌به‌فردی است از جمله: فرماندهی کل نیروهای مسلح، اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها، تعیین سیاست‌های کلی نظام و نصب و عزل عالی‌ترین مقامات کشور و لشگری؛ توسط همین مجلس انتخاب و تعیین می‌شود.
      من به عنوان کسی که بیشترین دوران عمر خود را به عنوان منتخب مردم در مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و ریاست‌جمهوری خدمت کرده‌ام، همچون همه شما در مقابل این انتخاب دشوار قرار دارم که سکوت و عدم مشارکت را برگزینم یا با علم به همه محدودیت‌ها، با عمل به وظیفه حضور و ضرورت عدم فاصله از نظام، حجت را بر خود و دیگران تمام کنم. در این مهم بسیار اندیشیدم و سرانجام دیدم که نمی‌توانم در این شرایط حساس ملی و منطقه‌ای، کنج عافیت و عزلت را بر میدان انتخاب و رقابت ترجیح دهم. وظیفه خود دانستم که با ثبت‌نام در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، حرکت در مسیری سخت و ناهموار را آغاز ‌نمایم.
      در ابتدای این مسیر از همه مجریان و ناران محترم انتظار دارم که به دور از حبّ و بغض‌های جناحی و با بی‌طرفی کامل نسبت به انجام وظایف قانونی خود اقدام نمایند. عبرت از تجربیات تلخ قبلی در جفا به برخی شخصیت‌ها باید چراغ راه این دوره از انتخابات باشد.
      اما ادامه مسیر در دستان شماست. اگر شما هم مانند من پس از سال‌ها تجربه تلخ و شیرین به این نتیجه رسیده‌اید که «ایران» سهم مشاع ایرانیان است و یکدست‌سازی و انحصارطلبی یکی از عوامل براندازی دو اصل مشروعیت و کارآمدی نظام ‌است و اگر باور دارید که ایستادگی در برابر زیاده‌خواهان، تلاشی ممکن برای بازگرداندن آینده به ایرانیان است، آنگاه با این انتخاب سرنوشت‌ساز روبرو خواهید بود که آیا - به عنوان عضوی از اکثریت واقعی جامعه - مایلید تا حد امکان در سرنوشت جمعی خود فعالانه مشارکت کنید یا اینکه تسلیم انفعال و یأس می‌شوید و آینده خود و فرزندانتان را به اقلیتی، مدعی اکثریت، واگذار می‌نمایید.
      ممکن است بخشی از جامعه روی بگرداند و ناامید باشد؛ اما رسالت اکثریت، بن‌بست‌شکنی است. برای بن‌بست‌شکنی باید از دوگانه‌ی خانه و خیابان فراتر رفت و به انتخاب‌های پیش رو اندیشید. خانه‌نشینی حتی به هنگام مظلوم واقع شدن، بازگشت به عقب است و خیابان‌گزینی حتی به وقت محق بودن، فراخواندنِ ناپایداری است.
      ویژگی شما مردم هوشمند، باورمندی به معجزه‌ی لحظه‌های سرنوشت‌ساز، و نقش‌آفرینی در نقاط عطف تاریخ است. قرار نیست که این ملت در حیاتی‌ترین تصمیمات خود سهیم نباشد. قرار نیست که عدم قطعیت، قطعی‌ترین توصیف آینده کشور باشد. رأی دادن ولو فقط به حداقل گزینه‌های مطلوب و ممکن، مطالبه‌ای مدنی با بلندترین صداست؛ که حتی گوش‌های ناشنوا را ناگزیر از شنیدن می‌کند.
      روحانی همچنین پس از ثبت نام در پاسخ به سوال تسنیم مبنی بر انتشار لیست در انتخابات پیش رو بیان داشت: فعلا بنای لیست خاصی ندارم ولی در انتخابات خبرگان معمولا حوزویان لیست‌هایی می‌دهند.
      وی افزود: درباره انتخابات مجلس هم برنامه خاصی برای لیست ندارم ولی همواره احزابی که با من در این یکی-دو ماه گذشته مشورت کردند، همواره بر ترغیب مردم سخن گفتم تا در انتخابات مجلس شرکت کنند و درباره مجلس خبرگان فعال باشند.

      https://ebtekarnews.com/18546

      7771177712

      بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

       

      این یک مسئله ی مهمی است که آیا حضرت بقیت الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف تشریف فرما می شوند و حالا فرض بفرمایید بغیر از عده ای معدود هم دیگر هیچ کس نمی فهمد که ایشان حضرت بقیت الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف هم تشریف داشته اند  و ارحم استکانتنا بعده و .... اَللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ اِرْحَمِ اِسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ

      و لذا بطور جدی هم مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبیکهای توپولوژیک ابرتقارنی و بلکه ابرریسمانی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی هم مطرح می شوند. و بلکه شاگرد و دانشجو و طلبه در سعی و تلاشهای خود از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم در این راستا بطور مبسوط لازم هم هست توجه به حضرت بقیت الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف نیز بفرمایند. و از جمله هم فیزیک انرژی بالا است که در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی مورد بحث و تحقیق همانطوری که قبلاً هم بحثش رفت حتی توسط سیدة النساء العالمین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و بلکه حضرت بقیت الله الاعظم در غزه و فلسطین هم هست.

      نکته اینجا این است که با همه ی مسائل فلسفی و حکمت متعالیه و بلکه حکمت الهی که مطرح است، چطور ممکن هم هست که جنایات و فجایعی که در غزه بعد از طوفان الاقصی هم در شرف وقوع است، واقعاً هم واقع شود؟ چطور ممکن است؟ چطور ممکن است که بشریت مدعی هم شود که به درسهایی از فیزیک انرژیهای بالا و فیزیک هسته ای هم دست یافته باشد و حتی تکنولوژی بمب اتم و هسته ای را هم داشته باشد؛ ولی آنگاه به این نوع جنایات فجیع هم دست بزند که به تمام معنا مخالف انسانیت است و بلکه هیچ حیوانی هم با همنوع خود آیا چنین رفتار می کند. این تنزل صهیونیسم و آمریکای پشتیبانش به پستترین مقامات حیوانی و بلکه بدتر از حیوانیت است. برای چه داری چنین می کنی؟ آیا به خیال خودت، یک مدل اسباب بازی جنگهای لامذهبی در فلسطین اشغالی هم گیر آورده ای و داری زهر چشم هم از همه ی عالم می گیری که هیچ کس جلو نیاید که ما این هستیم؟! بابا همه که تا حالا هزاران بار فهمیده اند که تو چه هستی؟ دست از جنایات ات بردار و بالاخره یک جورهایی هم آدم شو دیگر! اول همه ی منطقه را شخم زده ای و حالا دق و دلیهایت را دوباره داری بر سر فلسطینیها در می آوری ای ظالم؟! خدا لعنت ات کند؟! زودتر دست و پایت را از منطقه جمع هم کن و بگذار برو. کی می خواهی بفهمی، حریفت منم! لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

       

      https://arxiv.org/abs/2311.01558

      https://arxiv.org/abs/2310.04493

      https://arxiv.org/abs/2309.15722

      https://arxiv.org/abs/2311.04969

      https://arxiv.org/abs/2311.05207

      72559725487253672511...

      الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحج: ٤٠﴾‏

      مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحج: ٧٤﴾‏

       

      مَنْ جَارَ أَهْلَکَهُ جَوْرُهُ .

      غرر الحکم / ترجمه رسولی محلاتی ;  ج ۲  ص ۶۲

      . 174/5 کسى که ستم کند همان ستمش او را نابود سازد.

      https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/457937/translate?rownumber=1

       

       

      غرر الحکم و درر الکلم  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۱۶  

      أَجْوَرُ اَلنَّاسِ مَنْ عَدَّ جَوْرَهُ عَدْلاً مِنْهُ .

      غرر الحکم / ترجمه رسولی محلاتی ;  ج ۲  ص ۶۱

      . 474/2 2L ستمکارترین مردم کسى است که ستم خود را عدالت به حساب آورد.

      https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/453509/translate?rownumber=NaN

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۱۹

      گزارشی از دیدار شیخ احمدیاسین با رهبر انقلاببین سطور ایران مقاومت را رشید میخواهد

      ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۷؛ حماس یک نهال کوچک بود. هنوز یک دهه از بنیانگذاری‌اش نگذشته بود که شیخ احمد یاسین پدر معنوی و بنیانگذار حرکت مقاومت اسلامی فلسطین حماس در تهران مهمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شده بود.

      تقریباً هیچکدام از دولت‌های عربی و اسلامی رویش جدید مقاومت فلسطین را جدی نگرفته بودند. رهبر انقلاب اسلامی اما نظر دیگری داشتند و به شیخناالعزیز اینگونه گفتند:
      ما البته به شماها افتخار می‌کنیم و مایه‌ی عزّت اسلام می‌دانیم این حرکات اسلامی را. و امیدواریم بتوانیم که به شماها حقیقتاً کمک کنیم.

      و تا امروز ایران بر همان عهد پیشین مانده. عهدی که امام خمینی(ره) بنیانگذارش بودند: حمایت از همه‌ی مقاومت و رشد دادن آنها تا خودشان بتوانند مقدرات‌شان را رقم بزنند؛
      و اکنون میتوان ثمره شیرین این مقاومت‌ها و حمایت‌ها را در اقتدار مردم مظلوم فلسطین و به ظهور رسیدن ظرفیت‌های نهفته این ملت غیور دید...

      «بین سطور» عنوان گزارش‌های خبری‌ای است که براساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای روایتی از رویدادهای خبری روز ایران و جهان ارائه میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54353

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۱۸

      گوشه‌هایی از دیدار شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس با حضرت آیت‌الله خامنه‌اینماهنگ | در خط مقدم

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز شنبه دوازدهم اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۷ با آقای شیخ احمد یاسین رهبر حرکت مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و هیئت همراه دیدار و گفت‌وگو کردند.

       رسانه KHAMENEI.IR گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی و آقای شیخ احمد یاسین در این دیدار را برای نخستین‌بار منتشر میکند.

      گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی:
       من اعتقاد دارم که شما، آقای شیخ احمد یاسین و این برادران و برادرانی که در فلسطین دارند جهاد می‌کنند در خطّ مقدم جنگ اسلام با کفر و جنگ حق با باطل هستند.

       ما یک ساعت هم حکومت غاصبِ در سرزمین فلسطین و مملکت فلسطینی را قبول نکردیم و نخواهیم کرد.

       ما با صهیونیست‌ها، با حکومت غاصب، با آن زائده‌ی سرطانی‌ای که در سرزمین اسلامی کاشتند دشمنیم و با آن مبارزه خواهیم کرد.

       ما در آینده هیچ شکی نداریم. آنچه که مهم است برنامه‌ی عمل است تا بتوان این زمان را کوتاه کرد تا آنجایی که میشود.

       ما البته به شماها افتخار می‌کنیم و مایه‌ی عزّت اسلام می‌دانیم این حرکات اسلامی را. آنچه که جنابعالی بیان کردید من با دقت گوش کردم و آن را تماماً منطبق بر اصول اسلامی و احکام اسلامی و قرآنی مشاهده میکنم و بلاشک همین هم پیروز خواهد شد. و وعده‌ی خداوند راست است، حیثُ یقول: ولینصرن‌ الله‌ من‌ ینصره‌ ان‌الله‌ لقوی‌ عزیز.
       
      گزیده‌ای از سخنان جناب آقای شیخ احمد یاسین:
       أشکر لکم هذا اللقاء الطیب و هذه الساعات الطیبة التی أتیحت لی أن أزور  أرض الثورة الإسلامیة فی إیران. أشکر لهذا البلد قیادة و شعبا موقفه الحازم من القضیة الفلسطینیه.

       فأحنا نحتاج إلی دعم من أهلنا فی الوطن العربی و الإسلامی لنثبّت الخیار الإسلامی و نثبت الشعب الفلسطینی فی وجه  العدوان الصهیونی  الأمریکی إن‌شاءالله.

       لانفرط فی وطننا ولابذرة و لا بشبر واحد و سنبقی مجاهدین، فإما النصر و إما الشهادة إن‌شاءالله حتی یتحقق تحریر القدس و الأقصی قبلة المسلمین الأولی إن‌شاءالله تعالی.

       ترجمه سخنان آقای شیخ احمد یاسین: اولاً به خاطر این دیدار خوب و این ساعات خوبی که فرصت یافته‌ام در سرزمین انقلاب اسلامی در ایران از محضرتان سپاسگزارم. از موضع قاطعانه‌ی  رهبری و مردم این کشور در قبال آرمان فلسطین نیز سپاسگزارم.

      ما به حمایت مردم‌مان در کل سرزمینهای عربی و اسلامی نیاز داریم، تا بتوانیم خط اسلامی را تثبیت کنیم و به ملت فلسطین کمک نماییم تا در برابر تجاوزگری صهیونیستی ـ آمریکایی ان‌شاءالله راسخ و استوار ایستادگی کند.

      ما از یک ذره و یک وجب از خاک وطن‌مان چشم‌پوشی نمیکنیم. ما همچنان به صورت مجاهدانی باقی خواهیم ماند که ان‌شاءالله تعالی یا به پیروزی یا به شهادت میرسیم تا اینکه آزادی قدس و مسجد اقصی نخستین قبله‌ی مسلمانان تحقق یابد.

      برچسب‌ها: فلسطین؛ جبهه مقاومت فلسطین؛ شیخ احمد یاسین؛ پیروزی ملت فلسطین؛ نابودی رژیم صهیونیستی؛ عملیات طوفان‌الاقصیٰ؛

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54344

       

      روز نزدیک پیروزی

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ضربه‌ای که به رژیم صهیونیستی خورده جبران‌پذیر نیست؛ این را من اوّل هم گفتم، الان هم تأکید میکنم و تکرار میکنم...  رژیم صهیونیستی الان درمانده است، متحیّر است و نمیداند چه کار باید بکند... ما شک نداریم که «اِنَّ وَعدَ اللَهِ حَق»‌؛ وعده‌ی الهی حق است. وَ لا یَستَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یوقِنون‌‌؛ اینهایی که به وعده‌ی الهی یقین ندارند، با منفی‌بافی‌های خودشان شما را باید متزلزل نکنند، سست نکنند. و ان‌شاءالله پیروزی نهایی و نه چندان دیر، با مردم فلسطین و فلسطین خواهد بود.» ۱۴۰۲/۸/۱۰
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «روز نزدیک پیروزی» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54351

      لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ ‎﴿الحشر: ١٤﴾

       

      و کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً

      ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

       

      قوله تعالى : « لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمِیعاً إِلَّا فِی قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ » بیان لأثر رهبتهم وجبنهم جمیعا والمعنى : لا یقاتلکم بنو النضیر والمنافقون جمیعا بأن یبرزوا بل فی قرى حصینة محکمة أو من وراء جدر من غیر بروز. 

      وقوله : « بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ » أی هم فیما بینهم شدید البطش غیر أنهم إذا برزوا لحربکم وشاهدوکم یجبنون بما ألقى الله فی قلوبهم من الرعب.

      وقوله : « تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى » أی تظن أنهم مجتمعون فی ألفة واتحاد والحال أن قلوبهم متفرقة غیر متحدة وذلک أقوى عامل فی الخزی والخذلان. ذلک بأنهم قوم لا یعقلون ولو عقلوا لاتحدوا ووحدوا الکلمة.

      المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 19، ص 213

      http://lib.eshia.ir/12016/19/213

       

      (لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمِیعاً إِلَّا فِی قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ ...) این آیه شریفه هم اثر رهبت منافقین از مسلمین را بیان مى‌کند، و هم اثر بزدلى یهودیان را. مى‌فرماید: بنى النضیر و منافقین هر دو طایفه از جنگیدن با شما در فضاى باز خوددارى مى‌کنند، و جز در قلعه‌هاى محکم و یا از پس و پشت دیوارها با شما کارزار نمى‌کنند.

      (بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ)- یعنى شجاعت و دلاوریشان در بین خودشان شدید است، اما همین که با شما روبرو مى‌شوند خداى تعالى رعبى از شما به دلهایشان مى‌افکند، و در نتیجه از شما سخت مى‌ترسند.

      (تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى)- تو اى پیامبر! ایشان را متحد و متشکل مى‌بینى، و مى‌پندارى که با هم الفت و اتحاد دارند، ولى اینطور نیست، دلهایشان متفرق و پراکنده است، و همین عامل قوى براى خوارى و بیچارگى ایشان است. و علت آن پراکندگى هم این است که مردمى فاقد تعقلند، چون اگر تعقل مى‌داشتند متحد گشته آراى خود را یکى مى‌کردند.

      [تمثیل حال منافقین به شیطان که انسان را تا مرز کفر مى‌کشاند و سپس از او بیزارى مى‌جوید]

      (کَمَثَلِ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِیباً ذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ) کلمه وبال به معناى عاقبت بد است. و کلمه قریبا قائم مقام ظرف است، و به‌ همین جهت منصوب شده، یعنى در زمانى نزدیک .

      و جمله کمثل خبرى است که مبتداى آن حذف شده، تقدیرش مثلهم کمثل ... است. و معناى آیه این است که: مثل یهودیان بنى النضیر در عهدشکنى، و در اینکه منافقین وعده دروغى نصرت به آنان دادند، و سرانجام کارشان به جلاى وطن انجامید، مثل اقوامى است که در این نزدیکى‌ها قبل از ایشان بودند. و منظور از آن اقوام بنى قینقاع است که تیره دیگرى از یهودیان مدینه بودند، آنها هم بعد از جنگ بدر عهدشکنى کردند، و رسول خدا 6 از سرزمین مدینه بیرونشان کرد، و به سرزمین اذرعات فرستاد. منافقین به آنها هم نیرنگ زدند وعده داده بودند که در باره آنان با رسول خدا 6 صحبت مى‌کنند و نمى‌گذارند آن جناب بیرونشان کند. و بنى قینقاع فریب آنان را خورده سرانجام از مدینه بیرون شدند، و وبال کار خود را چشیدند، و در آخرت عذابى الیم دارند.

      بعضى از مفسرین‌[1] گفته‌اند: منظور از جمله‌(الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ) کفار مکه است که در جنگ بدر وبال کفر خود را چشیدند. ولى بیان قبلى با سیاق آیه بهتر مى‌سازد.

      به هر حال مثلى که در آیه شریفه زده شده براى قوم بنى النضیر است، نه براى منافقین، چون از سیاق این طور استفاده مى‌شود.

      (کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قالَ إِنِّی بَرِی‌ءٌ مِنْکَ ...) از ظاهر سیاق برمى‌آید که این مثل بیانگر حال منافقین باشد، که بنى النضیر را فریب داده، وعده نصرتشان دادند، و به آن عمل نکرده، در هنگام حاجت و سختى تنهایشان گذاشتند.

      و باز از ظاهر سیاق استفاده مى‌شود که منظور از شیطان، ابلیس، و منظور از انسان، آدم ابو البشر نیست، بلکه منظور از اولى جنس شیطان، و از دومى جنس آدمیان است که شیطان هر انسانى او را به سوى کفر دعوت نموده و براى اینکه دعوتش را بپذیرد متاعهاى زندگى دنیا را در نظرش زینت داده، و روگردانى از حق را با وعده‌هاى دروغى و آرزوهاى بیجا در نظر وى جلوه مى‌دهد، و او را گرفتار کفر مى‌سازد، به طورى که در طول عمر از کفر خود خرسندى هم مى‌کند تا آنکه نشانه‌هاى مردن یکى پس از دیگرى برسند، آن وقت به تدریج مى‌فهمد آرزوهایى که شیطانش در دلش افکنده سرابى بیش نبوده و یک عمر فریب آن‌ سراب را خورده، و با خیال بازى مى‌کرده، آن وقت همان شیطان خود را کنار کشیده، مى‌گوید: من از تو و رفتار تو بیزارم، و نه تنها به وعده‌هایش عمل نمى‌کند، بلکه این سوز را هم به او مى‌گذارد که‌(إِنِّی بَرِی‌ءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ).

      و کوتاه سخن آنکه: مثل منافقین در اینکه مردم بنى النضیر را به مخالفت با رسول خدا 6 واداشته، و وعده نصرتشان دادند، و سپس بى‌وفایى کرده، وعده خود را خلف نمودند، نظیر مثل شیطان است در اینکه انسان را به سوى کفر مى‌خواند، و با وعده‌هاى دروغى‌اش فریبش داده، به کفر وادارش مى‌کند. و در آخر از او بیزارى جسته، بعد از یک عمر کفر ورزیدن، در روزى که بسیار به کمک نیازمند است تنهایش مى‌گذارد.

      بعضى از مفسرین‌[1] گفته‌اند: مراد از آوردن این مثل، اشاره به داستان برصیصاى عابد است که شیطان زناى با زنى را در نظرش جلوه داد، و در آخرش به کفرش هم کشانید که داستانش در بحث روایتى آینده- ان شاء اللَّه تعالى- خواهد آمد.

      بعضى‌[2] دیگر گفته‌اند: منظور از این مثل که فرمود(کَمَثَلِ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِیباً) بیان حال کفار مکه در روز جنگ بدر است که نقل این قول در سابق هم گذشت. و مراد از کلمه انسان در این مثل ابو جهل است. و منظور از اینکه فرموده شیطان به او گفت کفر بورز همان داستانى است که خداى تعالى در این خصوص نقل نموده است:(وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّی جارٌ لَکُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَکَصَ عَلى‌ عَقِبَیْهِ وَ قالَ إِنِّی بَرِی‌ءٌ مِنْکُمْ إِنِّی أَرى‌ ما لا تَرَوْنَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ)[3].

      بنا بر این احتمال، گفتار شیطان که گفت‌(إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ) کلامى جدى بوده است، چون مى‌ترسیده همان فرشتگانى که در بدر نازل شده بودند تا مؤمنین را یارى کنند، او را عذاب کنند. و اما بنا بر دو وجه قبلى، گفتار مذکور جدى نبوده، بلکه نوعى استهزاء و خوار داشتن بوده است.

      ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد 19، ص 367- 369

      http://lib.eshia.ir/50081/19/367

       

      در نسخه ی ترجمه ی المیزان ای که بنده ی حقیر دارم، یک جمله ای توحیدی هم در آخر پاراگراف "تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی"  آمده است که بهتر هم با ترجمه ی عبارت عربی می خواند آنجایی که می فرماید: "ذلک بأنهم قوم لا یعقلون ولو عقلوا لاتحدوا ووحدوا الکلمة." هر چند که در نسخه ی کتابخانه ی شیعه الکترونیکی هم این عبارت افتاده است! و آن عبارت این است: (و در آخر سر از توحید اسلام در می آوردند). جای دیگری خدای سبحان از زبان حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام در قرآن کریم می فرمایند: یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ‎﴿یوسف: ٣٩﴾‏. همین تفرق هم بوده است که حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها و امیر المومنین علی بن ابیطالب و امام حسن و امام حسین سیدی الشباب اهل الجنة و بقیه ی ائمه ی اطهار  علیهم السلام را هم اینچنین که نمی بایستی را هم شهید کردند و در مورد امام حسین علیه السلام هم حتی آنطور ارباً اربا نمودند.

      و اما اینجا یک نکته ی توحیدی هم نهفته است که در ضرب المثلی از انگلیسها هم معروف است که تفرقه بیانداز و حکومت کن! این را در مورد فلسطین اشغالی امروز ما می بینیم که صهیونیستها و آمریکاییها تا کجا حاضرند حتی نزدیک به نسل کشی فلسطینیان هم به جنایات خود ادامه دهند، ولی حاضر هم نیستند که حقانیت توحیدی فلسطینیان و بلکه اسلام و مسلمین را هم بشناسند. و چرا؟ چون که مشرکند!

      بنده ی حقیر داشتم دیشب راجع به مهندس محمد رضا باهنر در ویکیپدیا می خواندم که رسیدم به ثمره هاشمی و بعد در ذیل ویکیپدیا چندین نفر هم از اعدامیهایی که در جمهوری اسلامی بدلایل مختلفی محکوم به اعدام هم شده بوده اند را می توانستید بیابید و راجع به آنها بخوانید!

      البته از آن سو هم فرض بفرمایید روح الله عجمیان و آرمان علی وردی را داریم که بیرحمانه هم شهید شدند. و بعد هم فرض بفرمایید شهید اسد الله پازوکی و شهید محمد حسین محمدخانی (شهادت: 1394/08/16) از دفاع مقدس را هم داریم.

       

      جمعه 27/5/1391 - 15:15 -0 تشکر516468

      فرمانده ای با اخلاص

      ساعت 2 نصف شب بود . پادگان دوکوهه

      خیر سرم داشتم میرفتم نماز شب بخونم

      رفتم سمت دست شویی برای تجدید وضو

      دیدم صدای خس خس میاد ...

      4 تا توالت از حدود 25 تا رو شسته بود

      رفته بود سراغ پنجمی ...

      کنجکاو شدم که این آدم مخلص کیه ...

      پشت دیواری قایم شدم

      اومد بیرون رو چند لحظه ای سرش رو گرفت رو به آسمان

      نور ماه افتاد رو صورتش

      تعجب کردم . باورم نمیشد

      اسدالله بود ...

      فرمانده گردان ...

      با یه دست داشت دست شویی هارو می شست

      تا سحردرگیر بودم با خودم

      فرمانده 2 تا گردان با یه دست داشت دست شویی های پادگان دوکوهه رو تمیز میکرد ...

      (شادی روح شهید اسدالله پازوکی صلوات)

      (راوی استاد حاج محمد اکرمی)

      https://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadID=516468&forumID=458

       

      نحوه ی شهادت شهید محمد حسین محمد خانی

      از آخرین باری که خانواده، حاج عمار را بدرقه کرده بودند ۹۸ روز می گذشت.
      صبح ۱۶ آبان سال ۱۳۹۴ قرار بود بچه ها در چارچوب عملیات محرم برای آزادسازی حلب به یک محدوده مثلثی شکل حمله کنند.
      پس از اینکه او و دوتن از همرزمانش در سرمای شدید ریف حلب وضو گرفته و نماز جماعت صبح را سه نفره به جا می آورند، حمله آغاز می شود. هنوز چند ده متر پیش نرفته بودند که آماج گلوله ها و تیرها از راه می رسد.
      محمدحسین جلوی همه بود، برای اینکه از وضعیت همرزمانش باخبر شود، همانطور به صورت نیم خیز، سرش را برمی گرداند که آنها را ببیند، در همین حال ترکشی به پشت سرش اصابت کرده و در اثر آن به شهادت می رسد.
      پیکر شهید محمدخانی در تالریخ هفدهم آبان در محله پدری اش یعنی مهرآباد تهران و در روز هجدهم آبان در محل سکونتش یعنی شهید شهرک شهید محلاتی زیر باران شدید و روی دوش دوستان و مردم شهید پرور تشییع گردید. نماز بر پیکر گلگون کفن او نیز در جوار پنج شهید گمنام این شهرک که یکی از پاتوق های او بود، اقامه شد.
      سرانجام محمدحسین محمدخانی یا حاج عمار حلب در قطعه ۵۳ بهشت زهرای تهران و در کنار عموی شهیدش به خاک سپرده شد.

      https://ssu.nahad.ir/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-

      %D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-

      %D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-

      %D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-

      %D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C

       

      مسئله یک جاهایی همان است که در بهاگاواد گیتا کریشنا در میدان جنگ به عنوان ارابه ران آرجونا به او هم می فرماید که حق نداری شک کنی که بجنگی؛ اتفاقاً بهاگاواد گیتا بهکتیودانتا سوامی را زمان ریاست جمهوری خاتمی بود که بنده دیدم به فارسی هم ترجمه شده است! جنگیدن مهم است، ولی آیا برای توحید هم هست که داریم می جنگیم یا دقیقاً برای شرک است. ولی این مسئله ی عدم توحید و بلکه گرایش به شرک که به قوم گرایی و به تفرق کشیدن و متفرق کردن مردم هم همه و همه را می کشاند و از حمله هم تکفیریها و داعش هم همه را و از جمله شیعه را نیز متهم به شرک می کنند، یک مسئله ای است که شما در درون خود آمریکاییها و بلکه خود ما ایرانیها هم می بینید. چطور؟ شما ببینید صهیونیستها و آمریکاییها چطور دارند در فلسطین اشغالی نسل کشی می کنند. این را هم می گویند که باید بمب اتم بر سر فلسطینیها انداخت. یحتمل همین تفکر هم بوده است که اوپنهایمر و آمریکاییها و بلکه انگلیسیها را در پروژه ی منهتن واداشت که بمب اتم را ساخته و حتی بر سر مردم در هیروشیما و ناکازاکی هم بیاندازند. و همین تفکر فرعونی و مشرکانه هم هست که می بینیم چه بر سر جیم جونز و خیلی از مریدانش که دسته جمعی به گایانا رفته و همانجا هم همه شان خودکشی کردند. و همین را دوباره در واقعه ی منصوب به فرقه ی داویدیان داوید کوروش هم ملاحظه می کنیم. و حالا اینکه کار چطوری هم به فسادی می کشد که به قتل شهردار ماسکونی توسط دن وایت هم می شود، باز مسئله ای دیگر است؟ و از آن طرف هم شما قتل همسر شهردار سابق تهران را توسط خود همسرش هم داریم و .... و حالا قتلهای زنجیره ای و بلکه قتل داریوش مهرجویی و همسرش هم چگونه بوده اند، نظریه های مختلفی در این زمینه ها هم داریم. و الله اعلم! یحتمل بعضی اشکال هم کنند که تفکر شرک الود و نفاق و کفر دشمنان خدا حتی وقتی شاگرد و دانشجو و طلبه سعی و تلاش وافی هم کرد که معرفت به خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم را دریابد و بلکه بسمت الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هر چه بیشتر میل کند را داریم؛ و لذا جهاد با دشمنان درونی و بیرونی خدا هم مدام لازم است. هر چند که یحتمل فعلاً ما فقط دو حرف از چندین حرف الفبا را هم بلدیم تا اینکه بالاخره امام زمان عجل الله فرجه الشریف خود هم تشریف فرما شده و همه و همه را از علوم و حکمت الهی هر چه بیشتر هم مستفیذ بفرمایند. مثل این است ک نظریه های گرانش و میدانهای کوانتومی و همدیسی را هم بر طبق نظریه های ریاضی فیزیکی باور داشته باشیم که آیا چه چیزهایی هم از بین بینهایت احتمالات و آمار می توانند ممکن باشند و ما را به ممکن الوجودهایی برسانند، و اما در میان این همه ممکن الوجودها هم به واجب الوجودی باورمان نشود! همه جا هم شاهد او هستیم، ولی ما شاء الله دیوار حاشا و عدم باور به توحید الهی که خیلی هم بلند است. و لذا در جدال بین دو قطبی کمونیسم و ضد کمونیسم هم مشاهده می شود که از طرق انواع استدلالهای از نوع برهان خلف هم یکی سعی می کند دیگری را نفی کند هر چند که یحتمل مشاهده هم شود که از لحاظات ریاضی فیزیکی همه ی دانشمندان ریاضی فیزیکی را هم توانسته باشیم دور هم جمع کنیم و مثلاً اداوارد ویتن و آلن کن و علی شمس الدین هم دنباله ی همان نظریه های پاتی- سلام را یحتمل دنبال می فرمایند و ....

      https://arxiv.org/abs/1904.12392

      https://arxiv.org/abs/1606.01189

      https://iopscience.iop.org/article/10.1088/1367-2630/ab9709/meta

      https://inspirehep.net/literature/302721

      https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/0370269382907286?via%3Dihub

      ....

      لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

      لَّا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿النساء: ٩٥﴾‏

      وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ ‎﴿العنکبوت: ٦﴾‏

      وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿العنکبوت: ٨﴾‏

       وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ‎﴿العنکبوت: ٦٩﴾‏

      وَإِن جَاهَدَاکَ عَلَىٰ أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿لقمان: ١٥﴾‏

      وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ ‎﴿محمد: ٣١﴾‏

      إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَـٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ‎﴿الحجرات: ١٥﴾‏

      تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‎﴿الصف: ١١﴾‏

      یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ‎﴿التحریم: ٩﴾‏

       

      أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُّشَیَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَـٰذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هَـٰذِهِ مِنْ عِندِکَ قُلْ کُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَالِ هَـٰؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا ‎﴿النساء: ٧٨﴾‏

      قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ ‎﴿الأنعام: ٦٥﴾‏

      وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ ‎﴿الأنعام: ٩٨﴾‏

      وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَـٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‎﴿الأعراف: ١٧٩﴾‏

      یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ ‎﴿الأنفال: ٦٥﴾‏

      فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَن یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ ‎﴿التوبة: ٨١﴾‏

      رَضُوا بِأَن یَکُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ‎﴿التوبة: ٨٧﴾‏

      وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ نَّظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ هَلْ یَرَاکُم مِّنْ أَحَدٍ ثُمَّ انصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ ‎﴿التوبة: ١٢٧﴾‏

      حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لَّا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلًا ‎﴿الکهف: ٩٣﴾‏

      سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْکُمْ یُرِیدُونَ أَن یُبَدِّلُوا کَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا کَذَٰلِکُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ کَانُوا لَا یَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الفتح: ١٥﴾‏

      لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِی صُدُورِهِم مِّنَ اللَّهِ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ ‎﴿الحشر: ١٣﴾‏

      ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ‎﴿المنافقون: ٣﴾‏

      هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ ‎﴿المنافقون: ٧﴾‏

      مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَکُمُ اللَّائِی تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِکُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِیَاءَکُمْ أَبْنَاءَکُمْ ذَٰلِکُمْ قَوْلُکُم بِأَفْوَاهِکُمْ وَاللَّهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ ‎﴿الأحزاب: ٤﴾‏

       

      قوله تعالى : « ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ » کنایة عن امتناع الجمع بین المتنافیین فی الاعتقاد فإن القلب الواحد أی النفس الواحدة لا یسع اعتقادین متنافیین ورأیین متناقضین فإن کان هناک متنافیان فهما لقلبین وما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه فالرجل الواحد لا یسعه أن یعتقد المتنافیین ویصدق بالمتناقضین وقوله : « فِی جَوْفِهِ » یفید زیادة التقریر کقوله : « وَلکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ » الحج : ٤٦.

      قیل : الجملة توطئة وتمهید کالتعلیل لما یتلوها من إلغاء أمر الظهار والتبنی فإن فی الظهار جعل الزوجة بمنزلة الأم وفی التبنی والدعاء جعل ولد الغیر ولدا لنفسه والجمع بین الزوجیة والأمومة وکذا الجمع بین بنوة الغیر وبنوة نفسه جمع بین المتنافیین ولا یجتمعان إلا فی قلبین وما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه.

      ولا یبعد أن تکون الجملة فی مقام التعلیل لقوله السابق : « لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَالْمُنافِقِینَ » « وَاتَّبِعْ ما یُوحى إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ » فإن طاعة الله وولایته وطاعة الکفار والمنافقین وولایتهم متنافیتان متباینتان کالتوحید والشرک لا یجتمعان فی القلب الواحد وما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه.

      المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 16، ص 274

      http://lib.eshia.ir/12016/16/274

       

      فرازهایی از حدیث کساء

      ثُمَّ أَتَیْتُ نَحْوَ الکِساءِ وَقُلْتُ : السَّلامُ عَلَیْکَ یا أبَتاُه یا رَسُولَ الله أَتَأْذَنُ لِی أَنْ أَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الکِساءِ؟ قالَ : وَعَلَیْکِ السَّلامُ یا بِنْتِی وَیابِضْعَتِی قَدْ أَذِنْتُ لَکِ فَدَخَلَتُ تَحْتَ الکِساءِ ، فَلَمّا اکْتَمَلْنا جَمِیعاً تَحْتَ الکِساءِ أَخَذَ أَبِی رَسُولَ الله بِطَرَفَی الکِساءِ وَأَوْمَأَ بِیَدِهِ الیُمْنى إِلى السَّماء وَقالَ : اللّهُمَّ إِنَّ هؤُلاءِ أَهْلُ بَیْتِی وَخاصَّتِی وَحامَّتِی لَحْمُهُمْ لَحْمِی وَدَمُهُمْ دَمِی یُؤْلِمُنِی مایُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنِی مایَحْزُنُهُمْ ، أَنا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ أَحَبَّهُمْ ، إِنَّهُمْ مِنِّی وَأَنا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَغُفْرانَکَ وَرِضْوانَکَ عَلَیَّ وَعَلَیْهِمْ ، وَأذْهِبْ عَنْهُمْ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِیراً. فَقالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ : یا مَلائِکَتِی وَیاسُکَّانَ سَماواتِی ، إِنِّی ما خَلَقْتُ سَّماء مَبْنِیَّةً وَلا أَرْضا مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنِیراً وَلا شَمْساً مُضِیئَةً وَلا فَلَکا یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرِی وَلا فُلْکا یَسْرِی إِلاّ فِی مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الخَمْسَةِ الَّذِینَ هُمْ تَحْتَ الکِساءِ. فَقالَ الأمِینُ جبْرائِیلَ : یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الکِساءِ؟ فَقالَ عَزَّوَجَلَ : هُمْ أَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ ، هُمْ : فاطِمَةُ وَأَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها. فَقالَ جَبْرائِیلُ : یا رَبِّ أَتَأْذَنُ لِی أَنْ أَهْبِطَ إِلى الاَرْضِ لاَکُوَنَ مَعَهُمْ سادِساً؟ فَقالَ اللّهُ : نَعَمْ ، قَدْ أَذِنْتُ لَکَ ، فَهَبَطَ الاَمِینُ جَبْرائِیلُ وَقالَ : السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ ، العَلِیُّ الاَعْلى یُقْرِؤکَ السَّلامُ وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّةِ وَالاِکْرامِ وَیَقُولَ لَکَ : وَعِزَّتِی وَجَلالِی إِنِّی ماخَلَقْتُ سَّماء مَبْنِیَّةً وَلا أَرْضا مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنِیراً وَلا شَمْساً مُضِیئَةً وَلا فَلَکا یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرِی وَلا فُلْکا یَسْرِی إِلاّ لاَجْلِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ. وَقَدْ أَذِنَ لِی أَنْ أَدْخُلَ مَعَکُمْ فَهَلْ تَأْذَنَ لِی یا رَسُولَ الله؟ فَقالَ رَسُولُ اللهِ [١] : عَلَیْکَ السَّلامُ یا أمِینَ وَحْیِ اللهِ ، إِنَّهُ نَعَمْ قَدْ أَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ جَبرائِیلَ مَعَنا تَحْتَ الکِساءِ. فَقالَ لاَبِی : إِنَّ الله قَدْ أَوْحى إِلَیْکُمْ یَقُولُ : (إِنَّما یُرِیدُ الله لِیُذْهِبَ عَنْکُم الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً)

       

      بنده ی حقیر راستش دلم می خواست فردا می نشستم یک بحث مفصلی را شروع می کردم راجع به سخنرانی حضرت فاطمة زهرا سلام الله علیها و پسر آن حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف در باب فیزیک انرژی بالا و ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک و ... ولی راستش را بخواهید تا فردا یحتمل نمی توانستم طاقت آورده و حرفم را نزنم! مسئله چیست؟ همین یک فقره از مسائل را در نظر بگیرید که شما مسئله ای نه فقط مربوط به بطنها و قلوب زمینی و سماوی را در میان استکان نلبکیهای توپولوژیک هم دارید و بلکه مسئله از نوع زمینی- دریایی هم می تواند باشد! همینقدر در نظر بگیرید که شما یحتمل رفته اید نزد دوستی که بیمار شده و آیا چقدر هم تیفوس گرفته و بلکه رودل هم کرده است و مایلید از او دیدن کرده و حتی یحتمل با او حتی الامکان چای هم بنوشید تا آیا چقدر هم حالش بهبود یابد. حالا مسئله این هم می تواند باشد که آیا چقدر از چای خود را هم مایلید از استکان به نلبکی هم ریخته و چقدر هم صبر کنید که خنکتر هم شده و بعد خود بنوشید یا یحتمل حتی برای بیماری که به عیادتش هم رفته اید و پهلوی شما هم دراز کشیده است و حالش هم خوب نیست نیز چایش را به همین ترتیب و بلکه یحتمل چندین بار هم از استکان به نلبکی و از نلبکی به استکان بریزید تا زودتر هم خنک شود و .... یحتمل مسائل استکان نلبکیهای توپولوژیک نجومی و کیهانشناسی هم از همین نوع باشند که آیا حتی یک استکان چای را در نلبکی ریختن هم چقدر کار داشته باشد که حالا آیا در اثر بخارهای استکان چای قبل از اینکه در نلبکی هم ریخته شود چقدر هم ابرهایی تولید شوند یا نشوند ....

      البته این یک وجه از وجوه قضایا هم می تواند باشد که عیادت بیمار را هم یحتمل همراه با بهبودی کند و عیادت کننده هم از بهبودی او خوشحال شود. ولی یک وجه از قضایا هم این است که عیادت بیمار آبروبر هم باشد چرا که آیا یحتمل خدای ناکرده حضرت زهرا سلام الله علیها هم حتی در میان سخنرانی فیزیک انرژی بالا در غزه حالش به هم بخورد و نتواند هم ادامه دهد. حالا آیا امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام هم متوجه شده اند که پهلوی حضرت هم شکسته است هنوز یا خیر! ولی فرض بفرمایید که بنده ی حقیر هم که خیلی مایل است و مدعی است که استکان نلبکیهای خودم را هم برای عیادت آن حضرت حتی ببرم نیز اجازه ی عیادت آن حضرت را نیز بالاخره یک جوری بگیرم. بنده ی حقیر عرضم این است که با چه رویی هم می خواهم به عیادت آن حضرت بروم و بلکه حتی چای هم آیا مایلم برای آن حضرت بریزم؟! حالا میزبان خوشرو است و میهمانش را می پذیرد، ولی آیا بنده ی حقیر هم نبوده است که دل آن حضرت را خون کرده ام؟! آیا اگر چای آن حضرت را برایش خنک هم کنیم و از استکان در نلبکی هم بریزیم، بیمار باز هم بهبود می یابد یا مسئله چیز دیگری است؟! آبروی از دست رفته ی میهمان و عیادت کننده را می خواهیم چطور بازیافت هم کنیم که اینقدر گیج و منگ استکان نلبکیهای توپولوژیکش است که فرق بین نوشیدن چای در مجلس خواستگاری و عروسی و عیادت بیمار و مجلس ختم را هم تشخیص نمی دهد و مسئله را حتی قوز بالا قوز هم می کند و ...؟! و چرا که بین دو قطبیها و بلکه چند قطبیهایی هم گیر کرده است که نمی داند اصلا نزد و پهلوی چه کسی هم نشسته است و مجموع سرخوشیها و افسردگی هایش هم از کجا است که دارند سرچشمه می گیرند و .... و لذا از درون خود هم نمی تواند بیرون آمده و درست تشخیص هم دهد که آیا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی حتی تک قطبی برای بطنها و قلوب زمینی و سماوی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی او به چه کاری هم برای او می آیند و چه دردی از او را هم دوا می توانند کنند و .... حالا امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تا روز قیامت یک کلمه نیز نفرمایند و بلکه حتی یک یا دو حرف از حروف الفبا را هم صدایش را در نیاورند. تو برای اینکه روح خدا را دریابی چه می کنی؟ حتی از روح خدا هم سوال می کنی؟ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الإسراء: ٨٥﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

      1114622135

      لَّا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿النساء: ٩٥﴾‏

       

      سخنرانی سید حسن نصرالله، روز جمعه:

      https://telewebion.com/episode/0x973ef5e

       

      N=2 supersymmetric dynamics for pedestrians, Yuji Tachikawa

      https://arxiv.org/abs/1312.2684

      Kodaira–Spencer Theory of Gravity and
      Exact Results for Quantum String Amplitudes
      M. Bershadsky, S. Cecotti, H. Ooguri and C. Vafa

      arXiv:hep-th/9309140v1 27 Sep 1993

       

      یک وقت هست که مسائل ناورداهای BCOV را بر حسب نظریه ی کودیرا- اسپنسر می خواهیم بیابیم. و حتی یحتمل هم می خواهیم از هندسه ی آراکلوف هم استفاده بریم. خوب این اگر بشود، خوب هم هست دیگر. ولی یک وقت هم هست که ناهنجاریهای مورد بحث آیا طوری هست که بتواند ناورداهای توپولوژیک را بر حسب نظریه ی کودیرا- اسپنسر حفظ کنند یا اینکه خیر؛ این ناهنجاریها هیچ ربطی هم به حفظ ناورداهای توپولوژیک بر حسب نظریه ی کودیرا- اسپنسر حتی کوانتومی هم ندارند چرا که تناظر بین ناهنجاری و ناوردای توپولوژیک هم یحتمل در اثر گذار به کوانتیزاسیون و عبور از یک الف بینهایت به الفی بالاتر از دست رفته است و قابل بازیافت هم نباشد و .... مثل این است که یک مرتبه ما بجای ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی، علاوه بر اینکه بینهایت هم استکان نلبکیهایی داشته باشیم، هر کدام از استکان نلبکیها هم آیا بینهایت دسته هر کدام داشته باشند و .... و حالا کدام بطن و دهلیز هم متناظر کدام استکان نلبکیها و بلکه کدام دسته ها هم می شوند و ...، آیا حساب کتابها از دست همه هم در می روند و ناهنجاریها را هم نمی توان کنترل کرد و ...؟ مثلاً آیا کسی در این میان می تواند مدعی شود که من استکان نلبکی ام را به کسی دیگر نمی دهم و فقط مال خودم است و بس؟! و الله اعلم. البته وقتی استکان نلبکیها را در مقیاسهای نجومی بسنجیم، یحتمل آنجا همه توافق هم کنند که مدار سیاره ای حول ستاره ای را نیز کسی نمی تواند ادعا کند که از آن او است و لا غیر؛ هر چند هم که استکان نلبکی اش را به کسی هم ندهد؟ البته حتی اینجاها هم وقتی با مدارهای زمین حول خورشید سر و کار داریم، یحتمل بعضی اشکال کنند که در بعضی مقایسهای کوچک و بزرگ این امکان هم هست که استکان نلبکیهای توپولوژیک گاهی قاتی پاتی هم می شوند و بلکه درگیریهایی هم پیش بیایند که این استکان نلبکی من است یا آن دیگری هم مال من است و بلکه کارها یحتمل بالا هم بگیرند و .... لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته

      ... وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلَٰهًا وَاحِدًا ۖ لَّا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿٣١﴾‏ یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ‎﴿التوبة: ٣٢﴾‏

       

      وقوله : « وَما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا هُوَ » جملة حالیة أی اتخذوا لهم أربابا والحال هذه.

      وفی الکلام دلالة أولا : على أن الاتخاذ بالربوبیة بواسطة الطاعة کالاتخاذ بها بواسطة العبادة فالطاعة إذا کانت بالاستقلال کانت عبادة ، ولازم ذلک أن الرب الذی هو المطاع من غیر قید وشرط وعلى نحو الاستقلال إله ، فإن الإله هو المعبود الذی من حقه أن یعبد ، یدل على ذلک کله قوله تعالى : « وَما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً » حیث بدل الرب بالإله ، وکان مقتضى الظاهر أن یقال وما أمروا إلا لیتخذوا ربا واحدا فالاتخاذ للربوبیة بواسطة الطاعة المطلقة عبادة ، واتخاذ الرب معبودا اتخاذ له إلها فافهم ذلک.

      وثانیا : على أن الدعوة إلى عبادة الله وحده فیما وقع من کلامه تعالى کقوله تعالى : « لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ » الأنبیاء : ـ ٢٥ وقوله : « فَلا تَدْعُ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ » الشعراء : ـ ٢١٣ وأمثال ذلک کما أرید بها قصر العبادة بمعناها المتعارف فیه تعالى کذلک أرید قصر الطاعة فیه تعالى ، وذلک أنه تعالى لم یؤاخذهم فی طاعتهم لأحبارهم ورهبانهم إلا بقوله عز من قائل : « وَما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا هُوَ ».

      وعلى هذا المعنى یدل قوله تعالى : « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَأَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ » یس ـ ٦١ ، وهذا باب ینفتح منه ألف باب.

      وفی قوله : « لا إِلهَ إِلَّا هُوَ » تتمیم لکلمة التوحید التی یتضمنها قوله : « وَما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً » فإن کثیرا من عبدة الأصنام کانوا یعتقدون بوجود آلهة کثیرة ، وهم مع ذلک لا یخصون بالعبادة إلا واحدا منها فعبادة إله واحد لا یتم به التوحید إلا مع القول بأنه لا إله إلا هو.

      وقد جمع تعالى بین العبادتین مع الإشارة إلى مغایرة ما بینهما وأن قصر العبادة بکلا معنییها علیه تعالى هو معنى الإسلام له سبحانه الذی لا مفر منه للإنسان ؛ فیما أمر به نبیه صلى‌الله‌علیه‌وآله من دعوة أهل الکتاب بقوله : « قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللهَ وَلا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ » آل عمران : ـ ٦٤.

      وقوله تعالى فی ذیل الآیة : « سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ » تنزیه له تعالى عما یتضمنه قولهم بربوبیة الأحبار والرهبان ، وقولهم بربوبیة المسیح علیه‌السلام من الشرک.

      والآیة بمنزلة البیان التعلیلی لقوله تعالى فی أول الآیات : « الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَلا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ » فإن اتخاذ إله أو آلهة دون الله سبحانه لا یجامع الإیمان بالله ، ولا الإیمان بیوم لا ملک فیه إلا لله.

      قوله تعالى : « یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ » إلى آخر الآیة ، الإطفاء إخماد النار أو النور ، والباء فی قوله : « بِأَفْواهِهِمْ » للآلة أو السببیة.

      وإنما ذکر الأفواه لأن النفخ الذی یتوسل به إلى إخماد الأنوار والسرج یکون بالأفواه ، قال فی المجمع ، : وهذا من عجیب البیان مع ما فیه من تصغیر شأنهم وتضعیف کیدهم لأن الفم یؤثر فی الأنوار الضعیفة دون الأقباس العظیمة. انتهى.

      وقال فی الکشاف : ، مثل حالهم فی طلبهم أن یبطلوا نبوة محمد صلى‌الله‌علیه‌وآله بالتکذیب بحال من یرید أن ینفخ فی نور عظیم منبث فی الآفاق یرید الله أن یزیده ، ویبلغه الغایة القصوى فی الإشراق والإضاءة لیطفئه بنفخة ویطمسه. انتهى ، والآیة إشارة إلى حال الدعوة الإسلامیة ، وما یریده منه الکافرون ، وفیها وعد جمیل بأن الله سیتم نوره.

      المیزان، علامه طباطبایی، جلد 9، ص 245- 247

      http://lib.eshia.ir/12016/9/247

       

      [اطاعت بدون قید و شرط و بالاستقلال همان عبادت و پرستش است و مختص به خداى سبحان مى‌باشد]

      (وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا هُوَ) این جمله، جمله‌اى است حالیه، و معنایش این است که یهود و نصارى براى خود رب‌هایى اتخاذ کردند، در حالى که مامور نبودند مگر به اینکه خدا را بپرستند.

      و این کلام، دلالت بر چند مطلب دارد، اول اینکه همانطورى که عبادت هر چیز مساوى با اعتقاد به ربوبیت او است، همچنین اطاعت بدون قید و شرط هر چیز نیز مساوى با رب دانستن آن چیز است، پس طاعت هم وقتى بطور استقلال باشد خود، عبادت و پرستش است و لازمه این معنا این است که شخص مطاع را بدون قید و شرط و بنحو استقلال اله بدانیم، زیرا اله آن کسى است که سزاوار عبادت باشد، و جمله مورد بحث بر همه اینها دلالت دارد، زیرا با اینکه ظاهر کلام اقتضاء داشت که بفرماید: و ما امروا الا لیتخذوا ربا واحدا بجاى رب کلمه اله را بکار برد، تا بفهماند اتخاذ رب بوسیله اطاعت بدون قید و شرط، خود عبادت است، و رب را معبود گرفتن همان اله گرفتن است، چون اله به معناى معبود است- دقت فرمائید.

      دوم اینکه هر جا در کلام مجید به عبادت خداى واحد دعوت کرده و مثلا فرموده:(لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ)[1] و یا فرموده:(فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ)[2] و امثال آن، همانطورى که مرادش عبادت نکردن غیر خدا به معناى متعارف در عبادت خدا است، همچنین مقصودش نهى از اطاعت غیر او نیز هست، زیرا در آیه مورد بحث مى‌بینیم وقتى مى‌خواهد یهود و نصارى را در اطاعت بدون قید و شرط احبار و رهبان خود مؤاخذه نماید، مى‌فرماید: و حال آنکه مامور نبودند مگر بعبادت معبودى واحد، که جز او معبودى نیست .

      و بر همین معنا دلالت مى‌کند آیه شریفه‌(أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ ...)[3] زیرا مقصود از عبادت شیطان اطاعت او است، و این بحث، بظاهر یک بحث است لیکن هزار بحث از آن منشعب مى‌شود.

      جمله‌(لا إِلهَ إِلَّا هُوَ) کلمه توحیدى را که جمله‌(وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً) متضمن بود تتمیم مى‌کند، چه بسیارى از بت‌پرستان با اینکه معتقد بوجود آلهه بسیارى بودند، لیکن در عین حال یک اله را مى‌پرستیدند. بنا بر این گفتن اینکه جز اله واحدى را نپرستید، کافى نیست و توحید را نمى‌رساند، و باید اضافه کرد آن الهى را باید پرستید که جز او الهى نیست.

      این دو معنا از عبادت را خداى تعالى در آیه‌(قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى‌ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ)[1] جمع نموده، و اضافه کرده است که باید عبادت را بهر دو معنایش به خداى تعالى اختصاص داد، و اختصاص دادن آن به خدا همان اسلام و تسلیم در برابر اوست که هیچ انسانى از آن مفرى ندارد.

      (سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ) این جمله تقدیس و تنزیه خداى تعالى است از شرک و نواقصى که اعتقاد به ربوبیت احبار و رهبان، و همچنین ربوبیت مسیح مستلزم آنست.

      آیه مورد بحث بمنزله بیان علت مطلبى است که در اولین آیه از آیات مورد بحث یعنى آیه‌(الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ) بیان شده بود، زیرا گرفتن اله و یا آلهه بجاى خداى سبحان، با ایمان به او و ایمان به روز جزا که در آن ملکى جز ملک خدا نیست جمع نمى‌شود.

      [لطافت تعبیر از حال اهل کتاب به:(یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ)]

      (یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ ...) کلمه اطفاء به معناى خاموش کردن آتش و یا نور است، و حرف باء در کلمه بافواههم براى آلت و یا سببیت است.

      و اگر فرموده: با دهن‌هایشان براى این است که معمولا چراغ را با دهن خاموش مى‌کنند. در مجمع البیان در این باره گفته است: این تعبیر از تعبیرات عجیب است، زیرا با همه کوتاهیش هم مطلب را رسانده، و هم شان اهل کتاب را تحقیر و نقشه‌هاى آنان را کور و ضعیف معرفى کرده است، چون دهن‌ها تنها حریف خاموش کردن چراغ‌ها و نورهاى ضعیفند، نه نورهاى بزرگ همچون آفتاب، و نورهاى بزرگتر از آن‌[2].

      زمخشرى نیز در تفسیر کشاف خود گفته: این آیه حال اهل کتاب را در باطل کردن نبوت خاتم الانبیاء بوسیله تکذیب مثل زده به حال کسى که مى‌خواهد نور عظیمى را که همه آفاق را فرا گرفته، و خدا هم اراده کرده که روز به روز پرتوش بیشتر شود تا در اشراق و پرتو افکنى به نهایت درجه برسد، با فوت دهنش خاموش کند [1] و ما اضافه مى‌کنیم این معنا را که آیه شریفه هم حال دعوت اسلامى را بیان مى‌کند، و آن را نورى عالم آرا معرفى مى‌نماید، و هم اینکه وعده و نوید مى‌دهد به اینکه خداى تعالى بزودى نور خود را به حد کمالش مى‌رساند.

      ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، جلد 9، ص 327- 329

      http://lib.eshia.ir/50081/9/327

       

      بعضی یحتمل واقعاً هم بنظرشان می رسد که نور خدا را می شود با فوت دهانشان خاموش کرد که البته اگر نور چراغ نفتی ای فیتیله ای ... بود یحتمل می شد، ولی آیا نور خورشید را هم می تواند با فوت دهانش خاموش کند؟! البته اینجا بعضی یحتمل اشکال هم می کنند که مسئله این است که طرف توی سیاه چاله ای نجومی هم یحتمل گیر کرده است و لذا بنظرش هم برسد که بله می شود نور خدا را با فوت دهان هم خاموش کرد و اگر هم نتوان بلکه بعد از اینکه قریب جنایتی در حدود 10000 نفر هم کردیم، حالا تهدید هم می کنیم یک بمب اتم هم بعد از فوت دهانمان می زنیم و یحتمل نور خدا را هم خاموش اش می کنیم. و این در حالی است که بمب اتم در غزه زیر گوش خودش هم نیست و بلکه به خودش هم هیچ ضرر و تشعشعی نخواهد رساند؟ علاوه بر این، بمب اتم را روی سر مردم بی دفاع هم می ریزی؟ این هم هنرت است دیگر که اگر این همه بمبهایی که داری می ریزی بر سر مردم بی دفاع غزه کار نکرد، آنگاه بمب اتم هم بزنی؟!

      اصولاً انسان موجودی است ضعیف؛ حالا هر چقدر هم که همین انسان خیلی زور بازو و هیکلی و حتی ابزار آلاتی قوی هم داشته باشد؛ در مقابل خدای قوی قدرتمند سبحان یقیناً هم ضعیف است. این است که در سجده ی آخر نماز معمولاً یحتمل بفرمایند یا رفیع، یا جمیل، یا لطیف، یا قوی، ارحم عبدک الضعیف! همانطوری که در مناجات امیر المومنین نیز آمده است: مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ اَلْقَوِیُّ وَ أَنَا اَلضَّعِیفُ وَ هَلْ یَرْحَمُ اَلضَّعِیفَ إِلاَّ اَلْقَوِیُّ.

      ولی مسئله اینجا است که وقتی همین موجود ضعیف رفت دنبال اینکه خدای قوی خود را و پیغمبر اکرم محمد مصطفی خاتم النبیین صل الله علیه و آله و سلم را و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم بشناسد، و علم و حکمت الهی را هم کسب کند؛ خوب، علم سلطان است و سلطنت و قدرت هم می آورد دیگر و هر کس آنرا کسب کرد هم با آن حمله ور  و پیروز می شود و هر کس هم علم را کسب نکرد هم بدو حمله ور شده و مغلوب خواهد شد. العلم سلطان، من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. نکته ای که اینجا قابل تامل است این است که اگر این کسب کننده ی علمی حتی شیطان و کافر و مشرک و منافق هم باشد، تقصیر از مسلمانان است که از مسابقه ی عقب هم مانده است و خود را گرفتار شیطان هم کرده است و بلکه باید در استخدام شیطان فراماسونری هم آیا چقدر دربیاید چرا که علمی را هم دارد که می گوید تو نداری و ....

      نکته ی توحیدی علمی نیز همینجا است که حواست نباشد، کلاهت را برمی دارند. حتی شده امام سجاد هم در دعای مکارم اخلاق می فرمایند:

      اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَتِّعْنِی بِهُدىً صالِحٍ لا اسْتَبْدِلُ بِهِ وَطَرِیقَةِ حَقٍّ لا أَزِیغُ عَنْها وَنِیَّةِ رُشْدٍ لا أَشُکُّ فِیها ، وَعَمِّرْنِی ما کانَ عُمْرِی بِذْلَةً فِی طاعَتِکَ فَإِذا کانَ عُمْرِی مَرْتَعاً لِلْشَّیْطانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إلى أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ

      همه ی مسائل مربوط به منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی از اینجا سرچشمه می گیرند که هندسه ی معرفت دینی را در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی در وحدت نیروها هم دریابیم. فرض بفرمایید که شما این کار را با یک ذره و دو ذره و حتی چهار ذره و هشت ذره و شانزده ذره هم نتوانید انجام دهید، و اما حالا با 32 ذره هم می توانید ابرتقارنی و ابرریسمانی از مدل استاندارد ذرات فیزیک به وحدت نیروها هم برسید و گرانش و الکترومغناطیسم و نیروهای قوی و ضعیف را هم در مدل خود بگنجانید یا خیر؟!

      مسئله ی توحیدی سخنرانی حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها همراه پسر آن حضرت در نوار غزه هم اینجا است که یک وقت هست که شما اطمینان هم دارید که نیروهایی استکباری هم در مقابل نیروهای قوی و ضعیف قد علم نکرده اند و بلکه از این طریق هم هست که دانشمندان در فیزیک انرژی بالا مایلند کنفرانسها و سمینارها و کلوکیومهایی را نیز برگزار کنند. و حالا یحتمل هم نیروهایی استکباری نیز مطرحند که آیا چقدر هم سیاه چاله هایی را نیز تشکیل دهند که موانعی را برای سخنرانیهای کنفرانسها ایجاد کرده و بلکه حتی آنجا هم بخواهند با فوتهای خود نور خدا را نیز خاموش کنند و .... ولی عرض بنده ی حقیر این است که آیا اگر خدا بخواهد حتی همین مدعیان سیاه چاله ای را نیز نمی تواند از هندسه و صفحه ی روزگار هم محو کند؟ نمی تواند زلزله ای، سیلی، آتشفشانی هم بفرستد که همه را نابود هم کند، ولی این شیاطین هم خوب بلدند فوت کنند و نور خدا را هم خاموش کنند؟! این است که می فرمایند از آیه ی مبارکه ی سوره یس: الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان بظاهر یک بحث است که از آن هزار بحث منشعب می شود. همینطوری که از آسمان توحید فیزیک انرژی بالا پایین آمدیم، فیزیک انرژی پایین و گرانش را هم آیا چقدر دستهای شرک آلود نیز آلوده کنند. و اما امان از وقتی که آسمان توحید فیزیک انرژی بالا هم بیافتد دست غیر موحدینی که بخواهند حتی در نه فقط امور اسلام و مسلمین هم رخنه کنند و بلکه مدعی هم شوند که توحید نزد ما است و نه مسلمانان! و لذا مسلمانان هم باید بیایند اسلام و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را هم از ما یاد بگیرند. و حالا حکمت الهی هم مال خودتان و نخواستیم! حالا شما هی بفرمایید پدرت خوب مادرت خوب، توحید را آمده ای از مسلمانان هم یاد گرفته ای و بدان حتی عمل هم نمی کنی؛ و آنگاه تازه می فرمایی بیا توحیدت را هم من بهت یاد بدهم؟! و چرا؟ چون فیزیک انرژی بالا را هم بلد نیستی و درست و حسابی هم یاد نگرفته ای و ....

      مسئله همین است که ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکی توپولوژیک را مستقیم نمی تواند واردش شود و بلکه شاگرد و دانشجو و طلبه را هم برای اینکه از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم مایل کند، یحتمل حتی از اینستنتانها و نظریه ی ریسمان و حتی نظریه های کودیرا- اسپنسر و کالابی- یاو و چرن- سیمونز هم استفاده کند. یا یحتمل هم  از از جبرهای گرشتنهابر در فرمالیسم باتالین- ویلکویسکی یا کوهمولوژی هوخشیلد و کوهمولوژی دوره ای در هندسه ی ناجابجایی هم بهره بریم.... ولی این هم که کجا یک ابرتقارنهایی حاصل می شوند و کجاها هم با شکست ابرتقارنی روبرو خواهیم شد و بلکه ذرات هیگز نیز چطور وارد صحنه می شوند نیز قسمتی از مسائل هستند دیگر .... اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج لا اله الا الله

       

      فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ ‎﴿الروم: ٦٠﴾‏

      و کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً

       

      ذکر صلوات بر آن حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۱۲، قسمت ۳۱مثبت ۱۰۰ ثانیه | تروریست‌های برچسبزن!

       رهبر انقلاب در دیدار اخیر دانش‌آموزان و دانشجویان در آستانه ۱۳ آبان: «از جمله‌ی بی‌شرمی‌های واقعی‌ای که امروز سیاستمداران غربی و رسانه‌ای‌های غربی دارند نشان میدهند، این است که مبارزین فلسطینی را میگویند «تروریست». کسی که از خانه‌ی خودش دفاع میکند تروریست است؟ کسی که از میهن خودش دارد دفاع میکند تروریست است؟ آن روزی که آلمانی‌ها در جنگ جهانی دوّم آمدند پاریس را گرفتند و پاریسی‌ها با آلمانی‌ها مبارزه میکردند، مبارزین فرانسوی تروریست بودند؟ چطور آنها مبارزند، مایه‌ی افتخار فرانسه‌اند، آن‌وقت جوان حماس و جهاد اسلامی تروریست است؟ بی‌شرم‌ها!» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54290

       

      ایرنا نوشت: اشرف القدره روز پنج‌شنبه اعلام کرد که شمار شهدای این باریکه به ۹ هزار و ۶۱ نفر از جمله سه هزار و ۷۶۰ کودک و ۲ هزار و ۳۲۶ زن رسیده و آخرین امار مجروحان نیز ۳۲ هزار نفر است.

      سخنگوی وزارت بهداشت غزه گفت: همچنین نسبت به یک فاجعه بهداشتی قریب الوقوع در اثر توقف فعالیت ژنراتور برق بیمارستان اندونزی غزه هشدار می‌دهیم.

      وی افزود: از همه طرف‌ها می‌خواهیم مسیر ایمنی را برای ورود فوری کمک‌های پزشکی به غزه فراهم کنند.

      نیروهای مقاومت فلسطین روز شنبه ۱۵ مهرماه برابر با هفتم اکتبر ۲۰۲۳ عملیات غافلگیر کننده‌ای با نام «طوفان الاقصی» را از غزه (جنوب فلسطین) علیه مواضع تل آویو آغاز کردند.

      رژیم صهیونیستی برای تلافی و جبران شکست خود و توقف عملیات مقاومت، تمام گذرگاه‌های نوار غزه را بسته و در حال بمباران این منطقه است.

      حمایت غرب از رژیم اسرائیل به بهانه دفاع از خود، در عمل چراغ سبز و مجوزی برای این رژیم در ادامه کشتار بی‌رحمانه کودکان و زنان فلسطینی است.

      https://www.parsine.com/fa/news/849940

       

      حتی عنوان کردن سخنرانی توحیدی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کنفرانس فیزیک انرژی بالا مگر چه اشکالی دارد که آیا همه و همه نیز درکش کنند یا خیر؟! یک جایی امام جماعت مجبور است که با مامومینی که پشت سرش می ایستند بحث و موعظه کرده و بلکه حتی برود توی دعواهای طلبگی و استاد و شاگردی که بندگی خدا را به همه گوشزد هم کند. خوب، این خوب است دیگر و بلکه مردم را برای آماده شدن جهاد بر علیه کفار و حتی جهاد اکبر با نفس هم آماده می کند. شما حتی می بینید که مقام معظم رهبری و حضرت ولی فقیه هم در ایام محرم و صفر خود می نشینند و به سخنرانیها و عزاداریها گوش می دهند.

      اما یک جاهایی هست که درجات و مراتب شرک و کفر و نفاقی که امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم در همان بینابین مبتلا کرده اند آنقدر زیاد است که مسئله از درجات و مراتب تهوع آوری هم می گذرد و بلکه غیر قابل توصیف هم می شود. این درست است که انسان می تواند اشرف مخلوقات هم باشد، ولی در عین حال هم همین انسان آیا چقدر هم می تواند از یک موجودی که حتی از یک حیوان ناطق هم پستتر شده است بیشتر تنزل کند و به قعر جهنم برسد. صرف اینکه انسان می تواند اشرف مخلوقات هم باشد، کافی نیست که او را از کفر و شرک نفاقش هم نجات دهد و اصل مسئله بلکه این است که آیا انسان چقدر هم توانسته است خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله وسلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم حتی بشناسد و بلکه به اسرار توحیدی هم پی ببرد؟

      توحید را می شود در مباحث ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه صرفاً ریاضی فیزیکی هم توصیف کرده و نظریه های گوناگونی را هم بر آن پایه بیان کرد. مثلاً همین مسئله را در نظر بگیرید که موانع و اُبستاکسیونهای کوهمولوژیک که در حسابان ناشی از فیزیک انرژی بالای سخنرانی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حاصل می شوند هم کدامند و بلکه کدام سیاه چاله ها هم از عدم درک مسئله رخ می دهند؟ و این در حالی هم هست که پسر فاطمه سلام الله علیهم نیز ساکت پشت سر آن حضرت ایستاده اند و هیچ نمی فرمایند؛ مسئله چیست؟!

      یک وقت هست که شما می خواهید تاریخ جهان را از درون زندانی هم بررسی کنید و بلکه کتابی هم در این مورد می نویسید در حالی که کشور شما هم به اسارت استکبار و استعمارگران نیز رفته است. و بعد این وقتی به فارسی ترجمه هم که شد، باز یحتمل آیا چقدر سلیقه های شخصی مترجم هم درش تاثیر گذاشته باشد؛ و الله اعلم. ولی موضوع اینجا است که آیا در این کتاب حتی بویی از توحید و بویی از عبقات الانوار هم حس می شود؟ حالا فرض بفرمایید که اگر فردی هندو کتاب را نوشته باشد، بر حسب تفکرات هندوئیسم خود هم کتاب را تنظیم می کند و به تاریخ جهان هم می نگرد؛ و اگر فرض بفرمایید که چینی کمونیست هم باشد، باز از دیدگاه چینی کمونیستی خود به تاریخ جهان نگاهی آیا چقدر هم بیاندازد. پس اینجا توحید چه می شود؟

      خوب، بعضی یحتمل اینجا اشکال کنند که مسئله ی فیزیک انرژیهای بالا هم همینجا است دیگر که اگر کسی بدنبال توحید هم بود و حتی اگر کمونیست هم باشد، آنگاه یحتمل با سعی و تلاش فراوان بتواند نظریه های وحدت بزرگ (Grand Unification Theories, GUT) چهار نیروی قوی و ضعیف و الکترومغناطیسم و گرانش را بیابد و به کل عالم و بلکه اقل کم به دنیای پیرامون خود هم کاربردیشان کند.

      و اما این سوال همیشه باقی هم می ماند که در مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه ابرتقارنهایی، آیا مقیاسهایی هم می توان داشت که ذرات فیزیکی که بین ماچوها و ویمپها هم واقعند شامل درهمتنیدگیها و درهم آمیختگیهایی از سنگ و بتن و آهن و حتی پوست و استخوان و گوشت و قلبهایی زیر آوارها له شده هم باشند؟ خوب، این را که بعد از حمله های بمبارانهای مستقیم مناطق مسکونی توسط نیروهای استکباری در منطقه هم صراحتاً می توان دید؛ ولی آیا چرا هم چنین است؟ یعنی یک وقت هست که می فرمایید مسئله زلزله است یا آتشفشان یا سیل است؛ ولی بمباران مردم مظلوم هم دیگر چرا؟

      مثلاً فرض بفرمایید که کمونیسم حمله کرد به افغانستان، بعد ضد کمونیسم سعی کرد به افغانها کمک هم کند. بعد از وسط این کمکها یک مرتبه یک اتفاقی هم افتاد موسوم به یازده سپتامبر که کل منطقه را هم مبتلا کرد و بلکه بیست سال هم به اشغال افغانستان انجامید. و بعد هم افغانها را رها کردند و رفتند. بنده ی حقیر داشتم راجع به هیو ئن تسانگ که جستجو می کردم، دیدم ویکی فقه صفحه ای هم دارد در مورد خانه های جنوب و جنوب شرق آسیا و افغانها و از مراجع و کتبی که جزو رفرانسها بودند، این کتاب هم بود:

      Afghanistan: Mulla, Marx and Mujahid, by Eden Nabi and Ralph H Magnus

       

      یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که ما هنوز به لنگ و لگدهایی که ناشی از بیش از حد توی سر و کله زدنهای استکباری و بلکه مقاومتهای استکبار ستیزی هم باشند را دست نیافته ایم و نمی توانیم هم به کنه مسائل توحیدی نیز پی ببریم که مثلاً اوپانیشادها هم می خواهند چه بفرمایند؟ یا حتی آموزه های لرد شیتانیا، آواتار طلایی نوشته ی ابه چرنده بهکتودنتا سوامی پرابهوپدا، استاد و گوروی همین هاری کریشناها نیز که می فرماید لرد چیتانیا آواتار رادها- کریشنا است که حدود 500 سال پیش هم ظاهر شد؛ منظورش چیست؟! توحیدی هم اینجا یافت می شود؟! یا اینها همه گرفتار کفر و شرک و نفاق دیگران هم هستند که فرض بفرمایید حتی برای اینکه بت پرستیشان را هم توجیه کنند می روند می چسبانند خودشان را به یک ایالات متحده دیگری مثل انگلیس یا آمریکا یا حتی اسرائیل صهیونیست که در حال انجام جنایات بی سابقه علیه فلسطین و غزه هم هست. 

      و لذا، یک چیزهایی واقعاً هم تهوع آور است، ولی این هم که بعضی از حضرات و علمای سررشته داران هم در این بلبشو علیه اسلام از کوچک و بزرگ گرفته و سعی کنند خود را امام زمان نیز جلوه دهند و حال آنکه قرار هم بر این بوده است که آن حضرت را هر چه بیشتر هم یاری کنند؛ حقیقت را بالکل هم آیا حاشا نخواهند کرد و مخالف سخنرانی حضرت فاطمه زهرا سیدة النساء العالمین سلام الله علیها همراه پسرش در غزه و فلسطین اشغالی هم نخواهند بود؟ آیا همینها هم نیستند که می فرمایند حق با فلسطینیها نیست و بهتر است دست از مقاومت هم بردارند چرا که توان و قدرت جهاد و جنگیدن با صهیونیسم و آمریکای پشتیبان آن را هم ندارند و بلکه اسلام و مسلمین را هم خوار و ذلیل می پسندند و زندگی یزیدی و سگ بازی و ... را هم به حسینی بودن ترجیح می دهند و ...؟ هیهات منا الذلة ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.

      هندسه ی توحید فیزیک طیفهای انرژیهای بالا را با توحید فیزیک طیفهای انرژیهای پایین را با هم جمع کردن و بلکه مقاومت و غلبه ی مستضعفین بر استکبار و کفار و مشرکین و منافقین قسمتی از مسئله ی سخنرانیهای کنفرانسها و کلوکیومها و سمینارها فیزیک انرژی بالای حضرت فاطمه زهرا سیدة النساء العالمین سلام الله علیها است که آیا بالاخره ایها الناس کیست که امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست و باید هم باشد و باید هم تا پای جان یاریش کرد و تکلیف میدانهای ابررساناهای ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی را هم روشن نمود و .... موضوع این است که یک جایی بالاخره با خدایت خلوت می کنی و بلکه تویی و خدایت (و کانه تا ابدیت هم آنگاه وقت داری!)؛ آیا چه جوابی داری آنجا به حضرت حق هم بگویی؟! بابا، یک کاری هم بکن دیگر ای ناسپاس کنود. إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ ‎﴿العادیات: ٦﴾‏ لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ ‎﴿الروم: ٦٠﴾‏

       

      1398/8/13 

      قطع رشته آخر

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «قضیه‌ی لانه جاسوسی، این آخرین رشته‌ی ارتباط ممکن را بین انقلاب و آمریکا برید و قطع کرد. این، خدمت بزرگ و ذی‌قیمت را به انقلاب ما کرد.» ۱۳۷۲/۸/۱۲
      پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، لوح «قطع رشته آخر» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=43906

       

      1400/8/13

      روایتی از آغاز تا پایان ۴۴۴روز افتخار

      روز تحقیر استکبار

      «جوانان امام بزرگوار ما، جوانان پیرو خطّ امام، رفتند این جاسوس‌خانه‌ی آمریکا را فتح کردند؛ آمریکایی‌ها را دست‌بسته و چشم‌بسته اسیر خودشان کردند؛ موسی‌ این‌دفعه فرعون را این‌جور شکست داد.» ۱۳۹۴/۰۶/۱۸

      آن روز جوانان و دانشجویان حقیقت و هویّت سفارت آمریکا را کشف کردند و اسم سفارت را گذاشتند لانه‌ی جاسوسی. کسی فکرش را نمیکرد سال‌ها بعد، اسم سفارتخانه‌های آمریکا حتی در کشورهای اروپایی هم به لانه‌ی جاسوسی مشهور شود. جوانهای ما چند دهه از تقویم تاریخ دنیا جلو بودند.
      پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، به مناسبت سالروز تسخیر سفارت ایالات متحده آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، تصاویر منتشرنشده و دیدنی از ۴۴۴روز خشم انقلابی ملت ایران علیه ابرقدرت دسیسه‌گر را منتشر می‌کند.
      پیش از این نیز مجموعه‌ای از تصاویر تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با عنوان «سیلی جوانان ایرانی به آمریکا» منتشر شده بود.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=48957

       

      1395/8/11

      روایتی تصویری از تظاهرات خونین ۱۳ آبان ۵۷

      انتقام‌کِشی به‌خاطر امام

      هنگامی که آسفالت‌های خیابان انقلاب رنگ خونشان را می‌گرفت -خون دانش‌آموزهای درسِ شاه نیاموخته را-، غبار اندوه و خشم مبارزه، آمیخته می‌شد با احساسی از حیرت و اعجاب؛ اعجاب از آنکه چگونه ۱۵ سال پیش در همین روز، همین روزِ سیزدهم آبانِ تاریخ‌ساز، امامشان را به هوای نابودی و فراموشی، تبعید کردند و حالا، فرزندانش از مدرسه فرار کرده‌اند تا به قیمت خون نشان دهند دروغ است اینکه از دل برود هر آنکه از دیده برفت. عکس‌های امام در دستانشان بود اما به چشم قلب، او را می‌دیدند که چند روز بعد، بر منبرِ روییده از خونهای آنها، می‌نشیند و توی دهان دولت می‌زند.
      مجموعه‌ی تصویری «انتقام‌کِشی به‌خاطر امام»* گزارشی است ناب از تصاویری جاودانه از حماسه‌ی بزرگ سیزدهم آبان ۱۳۵۷. در آستانه این روز بزرگ، پایگاه اطلاع‌رسانی KAHMENEI.IR این تصاویر را پیشکش مخاطبان گرامی خود می‌کند.  

      *«توی همین خیابانهای تهران. وقتی این نوجوانها و جوانها توی میدان آمدند و فریاد چهارده سال قبل امام را در فضا انعکاس دادند، جلادان مزدور آمریکا از اینها انتقام گرفتند؛ روی اینها آتش گشودند، خون اینها روی اسفالت خیابانهای تهران ریخت و آن را رنگین کرد.» ۱۳۸۹/۸/۱۲

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34785

       

      می فرمایند علامه محمد حسین طباطبایی اعلی الله مقامه ریاضیات هم می دانست؛ و یقیناً هم استاد فلسفه بود و بلکه دروس بدایة و نهایة الحکمة علاوه بر تقریراتشان بر اسفار اربعه ملا صدرا معروف هم هستند. ولی در اول کتاب تفسیر المیزان هم می فرمایند: کتاب علمی، فنی، فلسفی، ادبی، تاریخی، روایی، اجتماعی، حدیث، یفسر القرآن بالقرآن. یعنی فلسفه را در خدمت تفسیر قرآن هم گرفته اند و حالا یحتمل از قرآن هم بلکه به تفاسیر فلسفی نیز دست یافته باشند. این مسئله را بنده عرض می کنم برای اینکه وقتی در بین راه جاده ای در حال ساخت هم واقع شده ایم که می خواهد بین ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حکمت الهی هم تردد کند، مسئله ی مهمی هم هست که در میان راه و ما بین مادیات و امور دنیوی و ... گم نشد و بلکه نیت و قصد و هدف رسیدن به حکمت الهی را هم درست در نظر داشت.

      در این رابطه هم نمی توان به اندازه ی کافی بر توحید تاکید کرد و چرا که دیگران همین توحید را از ما حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی قاپ می زنند و بهتر از خودمان به عناوینی از قبیل تکنولوژی و صنعت و دانش بنیان و حتی علم و حکمت هم تحویلمان می دهند آنچنان که آنگاه شاگرد و دانشجو و طلبه که از حالات خلاء هم مایل است بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم خیلی میل کند، باید هم برود در دانشگاه های غرب و شرق نیز شاگردی کند و یاد بگیرد که بالاخره توحید هم یعنی چه؟

      بعضی اینجا یحتمل اشکال هم کنند که دیگر توحید را که همه می دانند یعنی چه و بلکه دیگر مسئله ی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام ... پهلوی اسپین بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی را هم نمی خواهد اگر بخواهیم به توحید ناب محمدی هم بپردازیم. نمی خواهد؟ آیا ما می دانیم در قلب خود دارد حتی از لحاظات فیزیولوژیکی هم چه می گذرد و بلکه آیا بطنها و دهلیزها و رگهای آنها هم درست کار می کنند؟ آیا آنژیو لازم نداریم و ...؟ ولی حالا مسئله این هم باشد که از یک بطن یا دهلیز یحتمل خبر داریم ولی آیا از بطن و دهلیز دیگری که در مجاورتش هم هست نیز چقدر خبر داریم که با هم هماهنگ هم هستند و دارند درست هم کار می کنند؟ یعنی اگر قلوب را به عنوان خمینه هایی هم در نظر آوریم، آیا چقدر هم می خواهیم در عملکرد آنها ریز شویم یا عملکرد محلی آنها را در رابطه با کل خمینه هم بررسی و تحقیق کنیم؟ 

      البته اینجا یحتمل توحید یک دیدگاهی دارد که مربوط به انرژیهای پایین هم باشد و بلکه توحیدی را هم نیاز داریم که مربوط است به فیزیک انرژیهای بالا که سخنران محترم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همراه پسر آن حضرت علیه السلام هم قرار است بدان بپردازند. ولی نکته اینجا است که این مسئله ی توحیدی فیزیک انرژیهای بالا هم آیا فقط روی قلوب زمینی و سماوی هم کار می کند یا فیزیکی هم هست که واجب الوجود و خداوند رحمان هم این نکات توحیدی را فرض بفرمایید بر قلب مبارک حضرت فاطمه سیدة النساء العالمین سلام الله علیها هم الهام می فرمایند؛ همه کس مثل این بنده ی حقیر ضعیف مسکین مستکین که این اسرار توحیدی را درک هم نمی توانند کنند. و لذا اگر سالک الی الله به کمتر از توحید هم راضی شود هیچ گاه متوجه مسئله نخواهد شد که اصلا توحید مسئله اش چیست و ارتباطش با خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم کدام است و بلکه همان بهتر هم که برود در دانشگاه های غرب و شرق هم تحصیل کرده و علم و فلسفه و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم آیا چقدر بتواند بیاموزد و .... مثلاً مدل استاندارد ذرات فیزیک و نظریه ی ریسمان و هندسه ی ناجابجایی و امثالهم هم زیاد داریم، علوم اسلامی و بلکه حکمت الهی کجا است؟! دیر شد، دیر شد؛ بنده ی حقیر رفتم نماز! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد وآل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      «إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ»

      «وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُون‌»

      وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا ‎﴿النساء: ١٢٢﴾‏

      وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‎﴿الأعراف: ٤٤﴾‏

      إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ‎﴿التوبة: ١١١﴾‏

      إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ ‎﴿یونس: ٤﴾‏

      أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿یونس: ٥٥﴾‏

      وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنفُسَکُم مَّا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُم بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‎﴿ابراهیم: ٢٢﴾‏

      وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَا یَبْعَثُ اللَّهُ مَن یَمُوتُ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿النحل: ٣٨﴾‏

      وَکَذَٰلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِم بُنْیَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا ‎﴿الکهف: ٢١﴾‏

      فَرَدَدْنَاهُ إِلَىٰ أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿القصص: ١٣﴾‏

      فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ ‎﴿الروم: ٦٠﴾‏

      یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَاخْشَوْا یَوْمًا لَّا یَجْزِی وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَیْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ‎﴿لقمان: ٣٣﴾‏

      یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ‎﴿فاطر: ٥﴾‏

      فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ ‎﴿غافر: ٥٥﴾‏

      فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ ‎﴿غافر: ٧٧﴾‏

      وَإِذَا قِیلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَیْبَ فِیهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِی مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ ‎﴿الجاثیة: ٣٢﴾‏

      وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَّکُمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ‎﴿الأحقاف: ١٧﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ ‎﴿الممتحنة: ١﴾‏

       

      صبح پیروزی نزدیک است

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما شک نداریم «إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ» وعده‌ الهی حق است «وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُون‌» اینهایی که یقین به وعده‌ی الهی ندارند با منفی بافی‌های خودشان شما را باید متزلزل نکنند، سست نکنند و ان‌شاءاللّه پیروزی نهایی و نچندان دیر با مردم فلسطین و فلسطین خواهد بود.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
      «ریحانه»؛ بخش زن، خانواده و سبک زندگی رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «صبح پیروزی نزدیک است» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54276

       

      اگر به فلسطین کمک نکنید...

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «از دنیای اسلام توقّع بیشتری هست. دولتهای مسلمان باید بدانند که اگر امروز به فلسطین کمک نکنند، دشمنِ فلسطین را که دشمن اسلام و دشمن انسانیّت است تقویت کرده‌اند و فردا همین خطر، خودشان را تهدید خواهد کرد.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «اگر به فلسطین کمک نکنید...» را منتشر میکند.
      [لوح متحرک]

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54278

       

      اطلاع‌نگاشت | آمریکا و رژیم صهیونیستی؛ از مدیریت جنایت تا شراکت در جرم!

      رسانه KHAMENEI.IR در اطلاع‌نگاشت زیر نگاهی به نقش‌آفرینی آمریکا در جنایات رژیم صهیونیستی پس از شکست ترمیم‌ناپذیر در عملیات طوفان الاقصی داشته است.

      https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54279

       

      یک بحثی هست اول کتابی راجع به تاریخ جهان که هیو ئن تسانگ جویای علم و حکمت آنطور که مدعی است به عقل کلی هم رسیده است، یحتمل دارد خالی هم می بندد؛ و بلکه همه چیز را هم نمی داند طوری که اگر صفحات مسی هم بشکمش نمی بست، شکمش از شدت جمع شدن همه ی علمش می ترکید! و لذا آیا مسئله این است که علم و حکمت الهی را نمی توان متصور هم شد که در شخصی همچون پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم جمع شود؟ اینجا یک نکته ای هست که چرا با ادعای حکیم بودن هیو ئن تسانگ یحتمل کسی بخواهد مخالفت کند؟ آیا مسئله از لحاظ فلسفه ی هند مثلاً این است که فعلاً ما با این آواتار کار نداریم و بلکه مسئله آن آواتار دیگری است که در این عصر مورد بحث است؛ و بلکه نه اینکه اصلا علم و حکمت را نمی شود هم در حکیمی و علمائی که در کارشان خیلی هم سررشته دار هستند نیز جمع کرد؟!

      مثلاً مسئله ی ژنتیک و نیوترینوهای مدل استاندارد ذرات فیزیک ممکن هم هست که خیلی راحت هم تنزل کند به یوژنیک(eugenics) و بلکه پاکسازی ژنها با حذف افراد ناباب که حالا آیا کیست که این نابابی را هم قرار است تشخیص دهد؟ این خود بماند چرا که و الله اعلم! مسئله ی توحیدی اسلامی انیجا است که قرار بر این هم هست که از حکمت الهی و کلام خدا به ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم برسیم و آنگاه به علم ژنتیک هم بپردازیم؛ و نه اینکه نژادهایی را که بعضی ظالمین هم بنظرشان می رسد که نزاد برترند حفظ کرده و بقیه ی نژادها را هم یا حذف کرده یا همچون حیوانات هم در خدمت خود بگیرند. نظامهای جمهوری همچون جمهوری افلاطون که مدعی است باید نظام حاکمه اش بر حسب علم و حکمت هم بر مردم حکومت کنند، نظام حکومتی انسان بر حیوان نمی تواند باشد. و بلکه مسئله ی حکومت جمهوری باید بر حسب توحید الهی هم باشد که همه ی خلق را نیز بسمت حق هم خواهی نخواهی فرا می خواند و حکماء و علمای سررشته داری الهی موظف هم هستند آنقدر فقه و حکمت و علوم الهی را در سطوح مختلف جهان هم رواج دهند که حکومت و دولة کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ظهور یافته و نمایان شود. و از جمله نیز ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز متبلور شده ظرف و ماتریسهای نیوترینوهای علم و حکمت در مدل استاندارد ذرات فیزیک به کمال خود هم برسند. مسئله این است که تا آن کمال را در شخص پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نتوان متصور شد که امکان پذیر است، این ظرف علم توحیدی هم پر نمی شود و از همه ی ژنهای زنوم انسانی هم در این ظرف علمی وار نمی شوند و مشارکت نمی توانند کرد، و اما بعضی یحتمل اشکال هم کنند که حالا مگر فرعون یا شاهنشاه یا کمتر از توحید و کمتر از خدا را باور داشتن و اصلا توحید و نبوت و معاد و حتی اسلام را هم باور نداشتن مگر چه اشکالی دارد؟! موضوع این است که علم و حکمت را قرار هم هست که در ظرف اسلام توحیدی محمدی هم جمع کنیم و الا که ادعاهای ریاضی فیزیکی حتی الحادی هم کم یافت نمی شوند که مدعی عالمان دهری هم دارند که هیچ خدا بنده ای را هم لایق همنشینی خود نمی دانند و .... یعنی می بینیم که علنا هم بر علیه اسلام شمشیر می بندند و وارد میدان هم می شوند و ادعاهای برتری نژادی هم می کنند. و چرا؟ چون اسلام و مسلمانان را مظلوم هم گیر آورده اند؟! 

      یا مسئله این هم هست که تا شاگرد و دانشجو و طلبه بخواهد از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شود، آیا یادش هم می رود که از همان اول هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف در قلب او هم جای داشته است و بلکه ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی تا عرش اعلاء از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و اسفار اربعه متناظر آنرا نیز می توان ابرتقارنی و ابرریسمانی آنچنان هم پایه ریزی کرد که همه و همه نیز به امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز گره می خورند و درهمتنیدگی ایجاد می کنند و متبلور هم می شوند و .... و اما همه ی اینها هم نیست الا به برکت صلوات بر حضرت سیدة النساء العالمین. اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاظ به علمک که سر چشمه ی همه ی علم و حکمت الهی در همه ی عالم هم از او است. و الا که هر قومی هم به اندزه ی فهم و شعور خود از سرچشمه های علم و حکمت آیا چقدر هم لبریز شوند هر چند که این سرچشمه های علمی و حکمت ریشه های توحیدی هم نداشته باشند و .... موضوع این است که اگر شاگرد و دانشجو و طلبه علم و حکمت الهی را هم اگر طلب می کند، غایت و نهایتش نزد امام زمان عجل الله فرجه الشریف است و راه یافتنش هم از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست. و از راه هایی همچون توهم کمال انسانی را در شاهنشاهی و فرعونی و شرک و نفاق و کفر و نژاد پرستی و قوم گرایی هم پنداشتن، کسی نمی تواند به علم و حکمت الهی توحیدی هم راه یابد و حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم درک کند و .... البته بنده ی حقیر این حرفهای گنده گنده را یحتمل بتوانم برای بچه ها بزنم و بلکه قصه هایی از تاریخ جهان هم بدان اضافه کنم، ولی خوب یحتمل واقعیت را بازگو کردن هم چیز دیگری باشد و همین هم هست که انسانها را به بیراهه می کشاند و از مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و نائب امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز باز می دارد و بلکه ماتریسها و ظروف نیوترینویی علم را هم در جهت مخالف از صدور مومنین می اندازد توی بغل مشرک و منافق و کافر و .... کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

       

      ژنتیک و نیوترینوها:

      https://arxiv.org/abs/2211.06393

      https://arxiv.org/abs/2112.03246

      ...

      https://arxiv.org/search/?query=neutrino+genetics&searchtype=all&source=header

       

      ماتریسها و ژنتیک:

      https://arxiv.org/abs/2310.16113

      https://arxiv.org/abs/2310.15069

      https://arxiv.org/search/?query=genetic+matrix&searchtype=all&source=header

      وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ ‎﴿الأعراف: ٨٤﴾‏

      وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنذَرِینَ ‎﴿الشعراء: ١٧٣﴾‏

      وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنذَرِینَ ‎﴿النمل: ٥٨﴾‏

       

      آیا مسئله ی توحیدی و خدا و پیغمبری و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف، و بلکه اینکه جای کفر و اسلام هم تا آنجا جابجا شوند که کافر دارد ادعای خدایی می کند اینجا نیست که نه فقط بلوکهایی ساختمانی از همسایگیهایی با خاک یکسان شده و هندسه ی منطقه ای کلاً تغییر هم یابند و بلکه به شهرها و کشورهایی اسلامی هم حمله شده و همچون سوریه و حالا نوار غزه و ... آنقدر هم بمباران شوند که تصاویر کشت و کشتارها و ویرانیهایش حولناک و تکاندهنده هم هستند؟! آیا اینها دل هر انسانی را بدرد نمی آورد؟ ای بشری که بدتر از فرعون شده و ظالم و کافر و مشرک و منافق و کنود شده ای، خدا لعنت ات کند؛ به کجا داری می روی و چه بلایی داری بر سر خود می آوری و ...؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

      إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ ۚ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿الاحزاب: ٥٦﴾

      کَذَٰلِکَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ ‎﴿الدخان: ٥٤﴾‏

      مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ ‎﴿الطور: ٢٠﴾‏

      وَحُورٌ عِینٌ ‎﴿الواقعة: ٢٢﴾‏

       

      و کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً

      ۱۳۷۲

      معنای دشمنی با ظالم و یاری مظلوم


      آن‌وقت امام علی علیه‌السّلام می‌فرماید: «و کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً.»(۱)خصم ظالم باشید. «خصم»، غیر از «دشمن» است. یک وقت کسی دشمن ظالم است؛ یعنی از ظالم بدش می‌آید و دشمن اوست. این، کافی نیست. «خصم او باش»، یعنی «مدّعی‌اش باش.» خصم یعنی «دشمنی که مدّعی است»، «دشمنی که گریبان ظالم را را می‌گیرد و او را رها نمی‌کند. بشریت بعد از امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، تا امروز، به سبب نگرفتن گریبان ستمکاران، بدبخت و روسیاه شد. اگر دستهای با ایمان، گریبان ظالمان و ستمکاران را می‌گرفتند، ظلم در دنیا این‌قدر پیش نمی‌رفت؛ بلکه از بن برمی‌افتاد. امیرالمؤمنین این را می‌خواهد: «کونا للظّالم خصماً.» خصم ظالم باش. در دنیا، هرجا ظلم هست و ظالمی هست، تو که این‌جا هستی، خود را خصمش بدان. نمی‌گوییم «اکنون راه بیفت؛ و از این سوی دنیا به آن سوی دنیا برو و گریبان ظالم را بگیر.» می‌گوییم «حتماً خصومت خودت را نشان بده. هروقت و هرجا فرصتی دست داد، خصم او باش و گریبانش را بگیر.» یک وقت انسان نمی‌تواند نزدیک ظالم برود و ابراز خصومت نماید؛ لذا از راه دور، مخاصمه می‌کند. ببینید امروز، به خاطر عمل‌نکردن به همین یک کلمه وصیت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، در دنیا چه منجلابی ایجاد شده است و بشریت چه بدبختیهایی دارد! ببینید ملتها و بخصوص مسلمانان چه مظلومیتی دارند! اگر به همین یک وصیت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام عمل می‌شد، امروز بسیاری از ظلمها و مصیبتهایِ ناشی از ظلمها، وجود نمی‌داشت.«و للمظلوم عوناً.» هرجا مظلومی هست، به او کمک کن. نمی‌گوید «طرفدارش باش». نه! باید کمکش کنی. هرچه می‌توانی و به هرنحو که می‌توانی.۱۳۷۲/۱۲/۱۳

      بیانات در خطبه‌های نمازجمعه
      ظلمدفاع از مظلوم
      نهج‌البلاغه


      ۱ ) نامه ۴۷ :از وصیت‏هاى آن حضرت است به حسن و حسین علیهما السّلام وقتى که ابن ملجم لعنة اللّه علیه به او ضربت زد
      أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِیَا الدُّنْیَا وَ إِنْ بَغَتْکُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِیَ عَنْکُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا ( صلى الله علیه وآله ) یَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیرَانِکُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِیَّةُ نَبِیِّکُمْ مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ . ثُمَّ قَالَ‏ : یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِیَنَّکُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِینَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِی إِلَّا قَاتِلِی انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله علیه وآله ) یَقُولُ إِیَّاکُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْکَلْبِ الْعَقُورِ .
      ترجمه:
      شما را به تقواى الهى سفارش مى‏نمایم، و اینکه دنیا را مجویید گرچه دنیا شما را بجوید، و بر آنچه از دنیا از دستتان رفته متأسّف نباشید. حق بگویید، و براى ثواب الهى بکوشید. دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید. شما و همه فرزندان و خاندانم و هر که این وصیتم به او مى‏رسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بین مردم سفارش مى‏کنم، چرا که از جد شما (صلّى اللّه علیه و آله) شنیدم مى‏فرمود: «اصلاح ذات البین از عموم نماز و روزه بهتر است». خدا را خدا را در باره یتیمان، آنان را گاهى سیر و گاهى گرسنه مگذارید، مباد که در کنار شما تباه شوند. خدا را خدا را در رابطه با همسایگان، که مورد سفارش پیامبر شمایند، پیوسته به آنان سفارش داشت تا جایى که گمان بردیم میراث برشان خواهد ساخت خدا را خدا را در باره قرآن، نیاید که دیگران در عمل به آن از شما پیشى جویند. خدا را خدا را در باره نماز، که نماز عمود دین شماست. خدا را خدا را در باره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستید آنجا را خالى مگذارید، که اگر خالى گذاشته شود از کیفر حق مهلت نیابید. خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا. بر شما باد به پیوند با هم و بخشش مال به یکدیگر، و بپرهیزید از دورى و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منکر را وانگذارید، که بد کارانتان‏ بر شما مسلّط شوند، آن گاه دعا کنید و به اجابت نرسد. سپس فرمود: اى فرزندان عبد المطلب، نیابم شما را که به بهانه کشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتید و گویید: امیر المؤمنین کشته شد، امیر المؤمنین کشته شد معلومتان باد که فقط قاتلم باید قصاص شود. ملاحظه نمایید هرگاه من از این ضربت او از دنیا رفتم تنها او را یک ضربت بزنید، و گوش و بینى و اعضاى او را قطع مکنید، که من از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم مى‏فرمود: «از مثله کردن دورى کنید هر چند در باره سگ گاز گیرنده باشد»

      https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1298&p=3

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۱۰

      بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

      خب، حرف من این است: من میگویم شما جوانِ امروز باید از قضایای مختلف تحلیل داشته باشید؛ صِرف احساسات کافی نیست. حالا من منظور خودم را از این حرف شرح میدهم. شما باید از اصل انقلاب اسلامی تحلیل داشته باشید؛ از قضیّه‌ی دفاع مقدّس، جنگ هشت‌ساله، باید تحلیل داشته باشید؛ از قضایای گوناگونی که در دهه‌ی ۶۰ اتّفاق افتاد همین‌جور؛ از واگرایی‌هایی که در دهه‌ی ۷۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ از حوادث گوناگونی که در دهه‌ی ۸۰ و ۹۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ یعنی بدانید و تشخیص بدهید که این حادثه چه بود، از کجا شروع شد، چه کسی پشت این حادثه بود، چه چیزی نتیجه‌ی این حادثه شد؛ اینها تحلیل است.

      ...

      خب، اوّل‌کاری که به دست رضاشاه کردند [این بود که] روحانیّت را منکوب کردند، ملّت را مرعوب کردند. ملّت را بشدّت مرعوب کردند؛ آن‌جوری که پدرمادرهای ما و بزرگ‌ترهای ما برای ما نقل کردند، در زمان رضاشاه کسی جرئت نَفَس ‌کشیدن نداشت؛ در اتاق خلوت هم کسی جرئت نداشت از رضاشاه انتقاد کند؛ در اتاق خلوت، بین دو سه نفر افراد خانواده هم کسی جرئت نداشت! این‌قدر ملّت را مرعوب کرده بود. علما را خانه‌نشین کرد، عمامه‌ها را از سرهایشان برداشت، حوزه‌های علمیّه را تعطیل کرد، با احکام دینی مثل حجاب هم علناً مخالفت کرد و آن کاری را که انگلیس‌ها مایل بودند در ایران انجام بگیرد، یعنی تصرّف منابع مالی و اقتصادی، همه را انجام داد؛ هر کار آنها میخواستند انجام داد. البتّه اینجا من اشاره کنم که یک عدّه روشنفکران غرب‌زده یا وابسته‌ی به غرب ــ همه وابسته نبودند؛ یک عدّه‌ای‌شان هم وابسته نبودند، لکن غرب‌زده بودند، مبهوت غرب بودند ــ در رنگ و روغن زدن به حکومت رضاخان نقش داشتند؛ آنها هم پیش خدا مؤاخَذند؛ آن روشنفکرانی هم که نمیخواهم اسم بیاورم، در جنایت به ملّت ایران با رضاشاه شریکند؛ این هم هست.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54271#_ftnref4

       

      بعضی یحتمل اشکال بفرمایند که این بابا چقدر آدم لجوجی است که وقتی مثلاً مقام معظم رهبری و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می فرمایند و تاکید هم می کنند که صرف احساسات کافی نیست، باز هم می خواهد بر روی احساسات و عواطف هم تاکید کند! ولی عرض بنده ی حقیر این است که چه می شود که به اسم خدا و پیغمبر هم که نباشد و بلکه از روی قوم گرایی و صهیونیسم نیز طرف پا روی احساساتش می گذارد و آنقدر شقی هم می شود که آنچنان می کند که ما می بینیم با فلسطینیان دارند می کنند و بلکه نفرتش را نسبت به کل ملسمانان و اسلام هم نمی تواند پنهان کند؟ این صهیونیسم را انگلیس و آمریکا هم می اندازند جلو و خودشان هم پشتش می ایستند تا هر کاری دلش خواست بکند. چطور این کار را می کنند و احساسات و عواطف انسانی را اینطور هم زیر پا می گذارند؟

      یک جاهایی هست که مسئله ریاضی فیزیک است و بلکه هم ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی است که قرار هم هست به حکمت الهی بیانجامد. یک جاهایی هم هست که مسئله منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی است که همانا قرار است باز به حکمت الهی از همان راه های ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی بیانجامد؛ یا اینکه خیر، اصلا از همان اول هم از حکمت الهی و خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار هم شروع می کند و سعی در تبیین هندسه ی معرفت دینی هم دارد. ولی جاهایی که درگیریهایی بین خطوط دین و کفر هم رخ می دهند، لزوم جهاد و جنگ و قتال را از همان زمان خود پیغعمبر اکرم می بینیم که شروع می شوند و تا حالا و بلکه تا روز قیامت هم ادامه می یابند. نکته اینجا این است که وقتی دین را از اسلام و توحید و فقهی که در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و هندسه ی عالم هم مستقیم و غیر مستقیم بطور انتزاعی و مجرد سعی کردند بعضی تنزل دهند و با کفر و شرک و نفاق هم درآمیخته اش کنند، مرزهای حتی بین انسانیت و حیوانیت را هم محو می کنند. 

      این است که صهیونیسم اصلا بویی از انسانیت نبرده است و بتمام معنا هم آنرا نشان می دهد، ولی در عین حال هم همه ی عالم را حیواناتی در خدمت خود هم می داند. بتمام معنا ظالم است؛ ولی چون خود را از همه برتر هم می بیند و بلکه خدا را هم نزد خود فرض می کند، ظالمیتش را با تمام توان سعی می کند بر دیگران تحمیل هم کند به اسم خدا و پیغمبری که دیگر بدلایل ظلمش هم نمی شناسد و بلکه برتری قومی و نژادی هم تحمیل کند.

      این در صورتی است که اسلام چه می گوید؟ می گوید کمونیست نشو و بلکه اسلام هم هست که حق است؛ و لذا دست از باطلت هم بردار. و این است که اسلام سعی دارد بر دل و دین مردم غلبه هم کند و حتی کفار را هم شکست دهد. اسلام بیاور، و مسلمان هم شو! قولوا لا اله الا الله تفلحوا.

      یک خانم یهودی هست که خودش هم می گوید اگنستیک است یعنی خدا را هم قبول ندارد، ولی گویا راجع به حضرت محمد صل الله علیه و آله هم کتاب نوشته است و در برنامه ی تد تالک هم راجع به خواندن قرآن سخنرانی ای دارد! در این تد تالک نظراتش را راجع به حوریهای بهشتی هم می فرماید. عرض بنده ی حقیر این است که حتی این زن یهودی اگنستیک هم می خواهد راجع به حوریهای بهشتی نظرش را بیان کند هر چند که باورش هم نشود که حوریهای بهشتی کدامند و بلکه کلاً هم اسلام را قبول نداشته باشد و فقط قرآن را به عنوان یک غیر مسلمان هم سعی کرده است بخواند و راجعش با مسخره بازیهای جهودی خاص خودش هم سخنرانی کند.

      یعنی عرض بنده ی حقیر این است که اگر فقط بهشت و جهنم را هم در نظر بگیریم که در بهشتش چطور حور العین بهشتی هم داریم و در تحتش هم نهرهایی جاری است؛ خوب، آیا آنگاه چه مرد و چه زن هم باشد، نباید مواظبت هم کرد که به جهنم هم نیافتاده و جهنمی هم نشود؟! کنفرانس و سمینار و کلوکیوم فیزیک انرژیهای بالای مارتیسهای نیوترینو و ژنیتک توسط سیدة النساء العالمین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و همراه پسرش در مکانی در فلسطین اشغالی اینجا است که اهمیت خود را هم نشان می دهد که مسئله ی حوری و ملائکة بهشتی فقط یک خواب و خیال و توهم واهی نیست و بلکه واقعیتی است که در سیدة النساء العالمین هم بوقوع پیوسته است و دوباره و دوباره و ... هم بوقوع پیوسته و خواهد پیوست.

      مسئله ی ارتباطات عقل و احساسات و عواطف آنقدر هم مهم است که وقتی با انواع اختلالات روانی هم توامان شوند، یحتمل دیگر غیر قابل درمان نیز گردند؛ و لذا اگر از بیمار روانی یحتمل سوال کنید که آیا حور العین را باورت می شود؟ یحتمل مات و مبهوت هم بماند که دیگر حور العین و ملائکة هم کدامند؟ مثل این است که برادران حضرت یوسف نسبت به پدر خود می فرمایند که او است که در ضلالت و گمراهی است چرا که یبش از حد هم به یوسف علی نبینا علیه السلام علاقه مند است.  إِذْ قَالُوا لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِینَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‎﴿٨﴾. یعنی وقتی احساسات و عواطف و بلکه عقل هم ضایع شد، بیمار روانی بعید نیست که بجای اینکه دنبال حور العین در بهشت هم باشد و بلکه خود بهشتی هم شود، بجایش حتی اگر یک بد کاره ای یا مردی هم خیلی خودش را بزک کند هم بتواند بجای حور العین خود را قالب کند و بلکه قصد قتل برادر خود را هم کرده یا توی چاه اش بیاندازد! و حالا این چطور هم می شود که خدا می خواهد حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام هم از ته چاه بیرون آمده و عزیز مصر هم شده و برادرانش هم نزد او آمده بفرمایند: فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ‎﴿یوسف: ٨٨﴾.

      مسئله ی یوسف زهرا سلام الله علیها از امام حسین سلام الله علیه نشات می گیرد که ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة که غیر ممکن است غیر از این هم باشد که نسبت به ظالم خصم دارد و مدعی است، و مظلوم را هم یاری می کند در عین حالی که ندا هم سر می دهد هل من ناصر ینصرنی. مسئله ی عواطف و احساساتی که دچار روانپریشی همراه زوال عقل هم شد اینجا است که در عین حالی که عقلش را هم گمراه و ضایع کرده است، دیگری و حتی پدرش و والدینش را هم مقصر می بیند که گمراه و در ضلالت است. حور العین بهشتی را هم باورش نمی شود، ولی به پست فطرتی و رذلی هم افتاده است. این است که در شک و تردیدهایش هم هیچ گاه نمی تواند احساسات و عواطفش را در قالبهای شرعی و فقهی ازدواج هم درآورده و تشکیل خانواده هم دهد و بلکه صله ی رحم هم کند و .... بجایش ملغمه ای از انحرافات و گناهان و بیماریهای روانی را در همه القاء می کند. و لذا اهمیت اینکه انسان چرا باید هم سعی کند به شاگردی و دانشجویی و طلبگی هم پرداخته و از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چه بیشتر میل کرده و خدا و پیغمبرش را هم درک کند و بهشتی هم شود و حتی ابرتقارنها و ابرریسمانهای ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی را هم در هندسه ی معرفت دینی دریابد هر چه بیشتر هم آشکار می شود و .... چرا که الاسلام یعلو و لا یعلی علیه، ولی بالاخره برای یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم یک کاری بکن دیگر! یک شرکت دانش بنیان بخواهی راه اندازی بکنی، چقدر کار می برد؟ یک کمپانی معظم قول پیکر بین المللی بخواهی راه اندازی بکنی، چقدر زحمت دارد؟ و حال آنکه اینها که از کارهای کما بیش مادی هم یحتمل هستند و انگاه آیا بین اسفار اربعه و بلکه بین ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی و حکمت الهی و بین حق و خلق او تردد کردن و کاربردی اش نمودن هم کار نمی برد. بابا ای مسلمان، یک کاری هم بکن! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

      بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ‎﴿١﴾‏ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ‎﴿٢﴾‏ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ‎﴿٣﴾‏ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ ‎﴿٤﴾‏ سَلَامٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ ‎﴿٥﴾‏

      یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُم بِسُکَارَىٰ وَلَٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ‎﴿الحج: ٢﴾‏

      ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‎﴿البقرة: ٧٤﴾‏

      وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ کُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿البقرة: ٦٠﴾‏

      هَـٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِّن نَّارٍ یُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِیمُ ‎﴿الحج: ١٩﴾‏

      فِی الْحَمِیمِ ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ ‎﴿غافر: ٧٢﴾‏

      کَغَلْیِ الْحَمِیمِ ‎﴿الدخان: ٤٦﴾‏

      ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِیمِ ‎﴿الدخان: ٤٨﴾‏

      فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ ‎﴿الواقعة: ٥٤﴾‏

       

      غلط نکنم یک وقتی سالها پیش هم بود که در اخبار یا اینترنت بود که از کره ی ماه سنگهایی آورده بوده اند که در موزه ای یا جایی نگه داری هم می شوند که این در ایالات متحده آمریکا هم بود. بنده ایمیلی به آنها زدم که یکی از این سنگها را برای مدرسه ی دخترم بدهید که ببینند! البته همانطوری که یحتمل حدس می زنید، جوابی هم یادم نمی آید داده باشند.

      ولی این یک حساب جداگانه ای هم دارد از اینکه چوب و سنگ و بتن و آجر و بمبهای مهیب هم بر سر از جمله مردم بی دفاع و مظلوم غزه هم ببارد. اینها که سنگهایی از کره ی ماه و بلکه شهاب سنگ هم نیستند که مثل فرض بفرمایید شهاب سنگ هیلی هر چقدر است؟ مثل اینکه هر 75 سال هم است که برمی گردد؟! اینها را استکبار ظالم است که بر سر مستضعفینی می خواهد تحمیل کند یا اینکه حتی یحتمل مستضعفین هم یک وقت دیدید یاد گرفتند در مقابلش مقابله ی به مثل هم کرده و همان بلا را و بلکه بدترش را هم بر سر همان استکبار بیاورند. به هر حال، یحتمل وقتی از کمی دورتر دارید به مسائل می نگرید، متوجه هم نشوید که دقیقاً چی به چی است و کیست که ظالم است و کی است که مظلوم واقع شده است، ولی دیگر یک جاهایی مسئله اظهر من الشمس می شود.

      و لذا تکلیف چیست؟ یک جاهایی قرآن کریم و شارع مقدس می فرماید ازدواج و صله ی رحم کنید. شراب نخورید، قمار نکنید، ربا نخورید، زنا نکنید، همجنسگرایی نکنید، امر به معروف و نهی از منکر کنید. یک جا هم هست که می فرماید خدا ابرها و آب را از آسمان بر روی زمین هم می فرستد. و لذا وقتی شکر خدا را نکردیم و بلکه دلها هم سنگ شدند، آنگاه بجای فرستادن آب از آسمان، خدا دلهای مردم را هم سخت می تواند کند آنچنان که بجای فرستادن آب از آسمان آنگاه باید هم آب حمیم بر سر مردم ببارد. و این آب حمیم چیست؟ آیا آن شربتها و دوا درمانهایی هم می تواند باشد که هنگام وبا و طاعون و این جور اپیدمیها هم بر سر مردم می آیند و بخورد همگان هم بصورت آب حمیم کمابیش باید داده شوند؟ یا مثل کارخانه ی کُلُری است که باید در اول شهر ساخته شود تا حتی دلها و روده های همه ی اهل شهر را هم شستشو دهند؛ ولی نتواند هم چنین کند و رسوباتی هم بصورت دلی مملو از انواع سنگها در آن باقی بماند. آیا ممکن هم هست که این ابهام هم باقی بماند که بالاخره این سنگهای بدتر از آب حمیم از آسمان هم هستند که دارند بر سر همه می بارند یا اینکه خیر؛ اینها از درون هم هستند که دارند منفجر می شوند و بر سر همه هم همچون آب حمیم می بارند، و منشاء آب حمیم هم بالاخره کجا است که این جور هم کافر را مبتلا می کند؟! 

      یک تفاوتی هم هست بین عملیات انتحاری و استشهادی که برای رضای خدا هم صورت می پذیرد که در راس همه ی آنها هم سید الشهداء امام حسین علیه السلام است و خودکشی. در خودکشی که گناه کبیره هم هست هیچ نیتی برای رضای خدا هم وجود ندارد الا یحتمل از روی توهم و تخیلات پوچ. مسئله ی شهادت و آن هم شهادت امامی همچون امام حسین علیه السلام، چیز دیگری است که از دلش انفجار نوری است که خدا و پیغمبر صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم دوباره و دوباره رجعت می فرمایند و همه و همه کن فیکون با هم به عرصه ی ظهور و وجود تشریف فرما می شوند. و نه دیگر اینکه استکبار دوباره هم جرات کند بر مستضعفین عالم غلبه ی ظالمانه کند. و بلکه اسلام هم نهایتاً پیروز عالم است. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

      وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا وَکَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الروم: ٤٧﴾‏أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿یس: ٦٠﴾‏فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ‎﴿الشمس: ٨﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      صحنه‌ای دردناک از وحشت کودک فلسطینی در غزه+ ویدیو

       

      https://fa.alalam.ir/news/6728023

       

      همانطوری که مستحضرید، این ویدئو را بنده ی حقیر در چند نظر قبل کپی پیست کرده بودم. ولی یحتمل آنقدر هم خودم از این صحنه ی این طفل فلسطینی شوکه شده بودم که متوجه این مسئله نبودم که توضیحی همراه آدرس URL/http ویدئو نفرستاده ام. شما ببینید این بی رحمها با این بچه ی فلسطینی چه کرده اند؟ همین را هم می خواهند، مات و مبهوت! انسان را هم مات و مبهوت می کند که آقا بالاخره سناریو چیست؟ منظور از این همه ظالمیت صهیونیسم چیست؟ چرا این کار را داری می کنی؟

      در این مسئله یک امر خیلی مهمی هم نهفته است که استکبار می خواهد با مستضعفین چه کند؟! همین را می خواهد، و این هنر عظیم مستضعفین فلسطینی است که با مال و جان و خانواده ی خود همه را گذاشته اند وسط و ایستاده اند به جهاد و در نیمروزی هم طوفان الاقصی را به پا کرده اند.

      نکته ای که در هوش مصننوعی artificial intelligence نهفته است هم همینجا است که ممکن است انسان مثل این طفل معصوم همینطوری مات و مبهوت شود که خوب حالا این عالم خودش دارد می گردد و بدتر از آن هم اینکه فیزیک انرژی بالا و انرژی پایین را هم داریم که در حالات نیروهای قوی و ضعیف آیا چقدر هم بتوان آنها را در طیفهای آی آر مادون قرمز و یو وی ماورای بنفش هم فشرده سازی کرد و حالا در گوشه ای و بلکه گوشه هایی از عالم هم برای خودشان طوفانهایی بپا می شوند و از جمله هم حالا طوفان حضرت نوح را هم داریم و بلکه هم حتی چراغ هدایت و کشتی نجات امام حسین علیه السلام و یارانش را هم داریم دیگر؛ بله ولی سهم ما هم این وسط در میان همه ی این طوفانهای واقعی و بلکه یحتمل هم طوفان بازیهای از روی هوش مصنوعی و بلکه مخلوط و ملغمه ای و ترکیباتی از همه ی اینها  هم چیست؟! ما کجای کار هم در میان ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه حکمت الهی ایستاده ایم؟ و بلکه شاگرد و دانشجو و طلبه هم که خیلی مایل است از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل کرده و الی ما شاء الله هم امام اش را یاری کند و در سربازی او هم عمرش را بدهد و حتی اگر هم در این میانها مرد و آن حضرت را درک نکرد دوباره بازگردد و کفن پوش در این راه تا روز قیامت بمیرد و زنده شود و .... آیا ما در این راه هستیم؟ یا بدتر از بنده ی حقیر هم فقط می نویسم و حواسم هم نیست که چطور مات و مبهوت شده ام آنچنان که این طفل معصوم هم یک چیزی دارد که اینچنین شده است و اما بالاخره تو چه هم داری که اینطور مات و مبهوتش شده ای؟ بابا یک کاری بکن!

      مسئله ی طوفان الاقصی و عظمت کارشان اینجا است که چنین چیزی را بایستی در حوزه و دانشگاه هم تنظیم می کردیم آنچنان که علم و حکمت را حتی شده از دل و فکر و عقل و صدر کافر و مشرک و منافق هم شده قاپ زده و این کار را می کردیم و مستضعفین را از استضعاف علمی شان هم در می آوردیم و استکبار را هم سر جایشان می نشاندیم. و اما این کدام استکبار است؟ این همان استکباری صهیونیستی است که حتی یازده سپتامبر را هم حالا با چه حیله ها و کیدها و مکرهایی هم راه می اندازد و از آن طریق هم به کل منطقه با داعش و ... حمله می کند و شخم می زند و بزور هم هنوز نمی خواهد بیرون رود چرا که جا خشک کرده است. بابا گورت را گم کن برو دیگر تا همه نریخته اند سرت له ات نکرده اند. چقدر هم رویت زیاد است؟! رو که نیست، سنگ پای قزوین است!

      حالا بعضی یحتمل هم اشکال می کنند که اصلا همه اش هم تقصیر تو است که هی در فلسطین اشغالی هم می خواهی حتی کنفرانس و سمینار و کلوکیوم هم بگذاری که همه ی عالم هم به سخنرانیهای حکمت آموز حضرت فاطمه ی زهرا و پسر فاطمه سلام الله علیهم نیز ویدئویی گوش داده و مستفیذ هم شوند. و بلد هم نیستی اصلا چه بکنی! نه تبلیغات بلدی و نه بودجه اش را داری و نه علمش را داری و نه ایالات متحده اش را داری و نه حتی رحم و مروتش را هم داری که یک نفر را بخودت جلب کنی که بیاید پای حرفهایت بالاخره بنشیند یا او را یواشکی بکشی یک کناری و بگویی بابا این! و حرفت را هم بفهمد و کارت هم راه بیافتد و السلام نامه تمام! مات و مبهوت آخر تا به کی؟! ولی یک نکته ای هم اینجا هست که غیر از فیلمهای اکشنی است که این روزها در غزه و فلسطین اشغالی هم صورت واقعیت بخود گرفته است.

      و آن این است که مسائل ریاضی فیزیکی تئوری و علوم و حکمت الهی حوزوی و دانشگاهی معمولاً از این نوع نیستند که بفرمایید رعد و برق، یا حتی طوفان! و یک مرتبه هم کن فیکون شود و بطور تسلسلی هم حتی هی مثلاً سی مرغ بشود سیمرغ مثل هفت شهر عشق عطار و عاشقان خدا هم خدایی شوند و بلقاء الله بپیوندند! یحتمل می شود و بنده ی حقیر هم بلد نیستم، ولی عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره شامورتی بازی که نیست! هر کسی اگر در کارخانه ی هواپیماسازی مسافربری و بلکه فضاپیما سازی هم کار نکرده باشد و فقط پروژه اش را دارد یک گوشه اش را می گیرد تا بلکه به نتیجه هم برسند، می داند که کار سختی است دیگر که هم سخت افزار دارد و هم نرم افزار و حتی یک مرتبه هم دیدید مسئله شد طوفان الاقصی و خیلی بدتر از آن هم و .... خوب، اینجا باید هم چه کرد؟ باز هم مات و مبهوت؟! مهربانی و رحم و مروت کجا است؟! یعنی یک حسابی هم باید داشته باشد که بتوان از ایالات متحده چند جهانی توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی هم بقول آلهاندرو ایبارّا همه ی ذرات مدل استاندارد فیزیک را ریخت توی یک ابرتقارنی ماتریسی از نیوترینوها و دیگر لپتونها و کوارکها و زی و دابلیو و ...، و از دل این ماتریس هم یک مرتبه یک اینستنتانهایی را یافت که ما را به نظریه های وحدت بزرگی هم رهنمون می شوند که یه هو هم هر خدا بنده ای متوجه می شود که یعنی چه که ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة و دلش هم می سوزد که چرا یک کاری زودتر نمی تواند بکند و پشت گوش هم می اندازد و ... معادلات هم کدامند و حساب و کتابها و بلکه حسابان مورد بحث و کوهمولوژیهای لازم برای عبور از مرزهای فضاهای ابعاد مختلف هم کدامند و .... آیا بالاخره هم می توانیم یک ایالات متحده ای را خودمان برای خودمان بسازیم که جلوی ایالات متحده آمریکا هم بتواند قشنگ بایستد و یک تنه هم مثل شهید حاج قاسم سلیمانی بفرماید من حریفتم! و بلکه این کار را نه فقط در میدان و بلکه در پای میز مذاکرات دیپلماتیک هم باید می کرد و نتوانست حرفش را بکرسی هم بنشاند که حالا مسئله را هم طوفانی اش کرده است دیگر. حالا باز بعضی یحتمل اشکال هم می کنند که بابا باز لابد می خواهی بروی سراغ مسائل شیخ الرئیس السادات! خوب، بله دیگر؛ مسئله داریم یا نداریم؟! این همه بی حجابی و بلکه بی حیاییهایی که تا سر حد مرگ هم حاضر نیست توبه کند، آخر برای چه است؟ ایالات متحده استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنی و دهلیزی قلوب زمینی و سماوی و بلکه ناورداهای آنها و غشاء های آنها و ابعاد مختلف فضاهای آنها و نظریه ی ریسمان و ام و اف و ... را برای شیخ الرئیس السادات هم هی باید گفت و باید قوی هم شد تا بتواند هم به مستضعفین عالم هم کمکها برسانند و .... شما این کار را بکن و برای خدا هم بکن، و آنگاه مطمئن باش که حتی ایالات متحده شمری و یزیدی هم بزانو در می آید و می فهمد که دارد غلط زیادی می کند و ...

      البته هنوز هم مات و مبهوت نباش اینقدر که همین را هم برایت ایالات متحده ی پهلویِ رقیبت هم بیاید برایت انجام دهد و مثلاً بگذارد برایت توی آرشیو دانشگاه کرنل و بروی جستجویش کنی و مقالات و کتب آنها را هم بیابی ...! حالا یحتمل بعضی دیگر حتی بفرمایند که ما بلکه یک قدم هم آنطرفتر از سایت حضرت مرجع تقلید خود و بلکه حضرت ولی فقیه هم نمی رویم! البته هوش مصنوعی خیلی خوبی هم می شود دیگر اینجوری. ولی یحتمل یک کارهای دیگری هم مسئله تا آنجایی که مربوط شود به شیخ الرئیس السادات و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف و ائمه ی اطهار و پیغمبر و خدا و مردم و کل عالم و بالاخره یک از خود گذشتگیهای جانانه ای که کار اینطوری هم بدست صهیونیستهای ظالم و پشتیبانهای ظالمتر از خودشان و از جمله هم آمریکا نیافتد. عرض بنده بالاخره این است که ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی کار هم می برد و همه اش هم نمی توان بسنده کرد به اینکه بفرمایید برنجش چیه؟ حمیییییییییییییییید؟ برنجش بالاخره محسنه! آگهی اش دیگر قدیمی شده و بچه های دهه ی نودی و دهه های بالاتر بعدی یحتمل هم دیگر ندانند و نفهمند دارید چه می فرمایید! مثل اینکه بعضی یحتمل قبل از انقلاب هم می گفتند که روغن قو، به به به! روغن قو به به به! کلید دار، تو قوطی و تو دبه، راستی رقیب نداره. بعد خودشان می رفتند روغن زیتون می خریدند می خوردند و کیفش را هم می بردند و کاری هم نداشتند کی است که مستضعف و بی خانمان مثل مراد برقی یا حتی خانه دار مثل خانه ی قمر خانم است، و کی هم هست که مستکبر است و .... اگر آب و روغن را توانستید درست قاطی و میکسش کنید طوری که یک دقیقه ی دیگرش باز از هم سوا نشوند، مستضعف و مستکبر را هم می توانید. مات و مبهوت! بمیرم برای این طفل معصوم فلسطینی وحشت زده در غزه! خدا لعنتتان کند ای صهیونیستهای ظالم؛ خدا بکشدتان. محو و نابود شوید و همه ی عالم از دستتان خلاص شوند ان شاء الله هر چه زودتر خودتان بدست خودتان نابود شوید. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا وَکَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الروم: ٤٧﴾‏أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿یس: ٦٠﴾‏فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ‎﴿الشمس: ٨﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

      در ادامه ی بحث کنفرانس و سمینار و کلکیوم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که گفتیم بطور ویدئویی هم پخش خواهد شد، این مسئله هم باقی است که با مسئله ی حجاب نیز باید چطور برخورد کرد هر چند که مکان آن هم در فلسطین اشغالی پنهانی باشد. نکته اینجا است که حتی یحتمل سیدة النساء العالمین با آسیه همسر فرعون و حضرت مریم و حضرت خدیجه و حضرت زینب علیهم السلام و حتی همراه همسران حضرات نوح و لوط هم باشند. ولی آیا غیر از این هم می تواند باشد که از پس پرده ای و بلکه پرده هایی هم هستند که آیا چقدر هم بتوان سخنرانیهای حضرت زهرا روحی فداها را هم درک کرد؟ مسئله ی اینجا است که آیا ایالات متحده ی چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ابرریسمانی ...، ربع، نیم، تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی حتی وقتی دور تسلسلی در دست عاشقان هم افتد می تواند ماتریسهای نیوترینویی را از نظریه ی ام هم استخراج کند بدون اینکه وارد دوتاییهای سیاه چاله ای نیز شود؟ یا اینکه خیر؛ همیشه هم برخوردهای ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی چنین اجازه ای را به نیوترینوها و ماتریسهایشان نمی دهد حتی اگر ما خیلی هم سعی کنیم حول و حوش همان مدل استاندارد ذرات فیزیک با ابرتقارنهای مینیمال هم باقی بمانیم با اینکه دور تسلسل عاشقان توحیدی و وحدت نیروها هم بدست ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک خودمان هم افتاده باشد و ...!

      قسمتی از مسئله این است که وقتی ما وحدت نیروها را هم داشته باشیم ولی توحید را هم هنوز درست نتوانیم درک کنیم، حتی وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیه هم یحتمل نتواند چندان کمکی به فهم سخنرانیهای آن حضرت بفرمایند. همانطور که صله ی رحم هم نتواند کمکی کند. ولی یحتمل بعضی اشکال کنند که فهرستی از مقالات ماتریسهای نیوترینویی هم یحتمل مفید باشند. این است که ما چند تا را اینجا فهرست می کنیم:

      https://arxiv.org/abs/1004.4226

      https://arxiv.org/abs/1009.0829

      https://arxiv.org/abs/2303.17007

      https://arxiv.org/abs/0712.3759

      https://arxiv.org/abs/2107.12893

      https://arxiv.org/abs/2310.10749

      https://arxiv.org/abs/2308.08546

      https://arxiv.org/abs/1402.2096

      https://arxiv.org/abs/hep-ph/0405095

      ....

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا وَکَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الروم: ٤٧﴾‏أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿یس: ٦٠﴾‏فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ‎﴿الشمس: ٨﴾‏

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

       

      اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۰۷

      نماهنگ معرفی | مستند آرمان روح‌الله

      مستند «آرمان روح‌الله» روایتی است از دیدار خانواده‌های شهیدان آرمان علی‌وردی و روح‌الله عجمیان با رهبر انقلاب که نسخه کامل آن در آینده در KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54243

       

       

      ۱۴۰۲/۰۸/۰۷

      قسمت ۳۰مثبت ۱۰۰ ثانیه | وحشت غرب از پایان صهیونیسم

       رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندکاران کنگره شهدای لرستان با اشاره به تعیین کننده بودن ضربه رزمندگان فلسطینی به رژیم اشغالگر در عملیات طوفان الاقصی تأکید کردند: «ضربه‌ای که در این حادثه، در این حمله‌ی رزمندگان فلسطینی به رژیم غاصب وارد شد، یک ضربه‌ی تعیین‌کننده است... اینکه شما مشاهده میکنید که رئیس‌جمهور آمریکا، رؤسای کشورهای ظالم و شرور [از قبیل] انگلیس، فرانسه و آلمان، پی‌درپی خودشان را میرسانند آنجا، برای چیست؟ چون می‌بینند دارد متلاشی میشود، می‌بینند دارد نابود میشود؛ این را میفهمند، [لذا] خودشان را میرسانند که از نابودی جلوگیری کنند. اگر خطر تلاشی و نابودی رژیم غاصب را تهدید نمیکرد، این اشرار عالم خودشان را محتاج نمیدیدند که مرتّب پشت سر هم بیایند آنجا اظهار همبستگی کنند؛ این نشان‌دهنده‌ی آن است که ضربه، ضربه‌ی بسیار محکم و تعیین‌کننده‌ای بوده.» ۱۴۰۲/۰۸/۰۳

      «وحشت غرب از پایان صهیونیسم» سی‌امین شماره از بسته تصویری مثبت صد ثانیه است که به وحشت دولتهای شرور آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از نابودی رژیم صهیونیستی و سفر به سرزمین‌های اشغالی در پی عملیات طوفان‌الاقصی پرداخته است.
       

      https://arxiv.org/list/hep-th/new:

      https://arxiv.org/abs/2310.16876

      https://arxiv.org/abs/2310.16887

      https://arxiv.org/abs/2310.16899

      https://arxiv.org/abs/2310.16988

      https://arxiv.org/abs/2310.16994

      https://arxiv.org/abs/2310.17000

      https://arxiv.org/abs/2310.17059

      https://arxiv.org/abs/2310.17536

      https://arxiv.org/abs/2310.17000

      https://arxiv.org/abs/2310.17092

      https://arxiv.org/abs/2310.17358

      https://arxiv.org/abs/2310.17447

      https://arxiv.org/abs/2310.17457

      https://arxiv.org/abs/2310.17486

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

      یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُم بِسُکَارَىٰ وَلَٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ‎﴿الحج: ٢﴾‏ 

      آن روز که آن هنگامه بزرگ را مشاهده کنید خواهید دید که هر زن شیرده طفل خود را (از هول) فراموش کند و هر آبستن بار رحم را بیفکند، و مردم را (از وحشت آن روز) بی‌خود و مست بنگری در صورتی که مست نیستند و لیکن عذاب خدا سخت است. (۲)

       وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَىٰ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ‎﴿الأحزاب: ٣٣﴾‏

      لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ ‎﴿الحشر: ١٤﴾

       

      577- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ وَ النَّوْفَلِیِّ وَ غَیْرِهِمَا یَرْفَعُونَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا یَتَدَاوَى مِنَ الزُّکَامِ وَ یَقُولُ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذَامِ فَإِذَا أَصَابَهُ الزُّکَامُ قَمَعَهُ.

      578- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ الزُّکَامُ جُنْدٌ مِنْ جُنُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَبْعَثُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الدَّاءِ فَیُزِیلُهُ.

      579- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ وُلْدِ آدَمَ إِلَّا وَ فِیهِ عِرْقَانِ عِرْقٌ فِی رَأْسِهِ یُهَیِّجُ الْجُذَامَ وَ عِرْقٌ فِی بَدَنِهِ یُهَیِّجُ الْبَرَصَ فَإِذَا هَاجَ الْعِرْقُ الَّذِی فِی الرَّأْسِ سَلَّطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ الزُّکَامَ حَتَّى یَسِیلَ مَا فِیهِ مِنَ الدَّاءِ وَ إِذَا هَاجَ الْعِرْقُ الَّذِی فِی‌ الْجَسَدِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ الدَّمَامِیلَ حَتَّى یَسِیلَ مَا فِیهِ مِنَ الدَّاءِ فَإِذَا رَأَى أَحَدُکُمْ بِهِ زُکَاماً وَ دَمَامِیلَ فَلْیَحْمَدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْعَافِیَةِ وَ قَالَ الزُّکَامُ فُضُولٌ فِی الرَّأْسِ.

      روضة الکافی، جلد 8، ص 382- 393

      http://lib.eshia.ir/11005/8/382

       

      ذکر صلوات بر آن حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

       

      وفیه :

      أوّلاً : فی « أهل البیت » فی الآیة شخص النبیّ صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ، ولا ریب فی أفضلیّته المطلقة.

      وثانیاً : فی « أهل البیت » فی الآیة فاطمة الزهراء ، وقد اعترف غیر واحد من أعلام القوم بأفضلیّتها من أبی بکر :

      فقد ذکر العلاّمة المناوی بشرح الحدیث المتّفق علیه بین المسلمین :

      « فاطمة بضعة منّی فمن أغضبها أغضبنی » : « استدلّ به السهیلی [١] على أنّ من سبّها کفر ، لأنّه یغضبه ، وأنّها أفضل من الشیخین ».

      وقال : « قال الشریف السمهودی : ومعلوم أنّ أولادها بضعة منها ، فیکونون بواسطتها بضعة منه ، ومن ثَمَّ لمّا رأت أُمّ الفضل فی النوم أنّ بضعةً منه وضعت فی حجرها ، أوّلَها رسول الله صلّى الله علیه وسلّم بأنْ تلد فاطمة غلاماً فیوضع فی حجرها ، فولدت الحسن فوضع فی حجرها. فکلّ من یشاهَد الآن من ذرّیّتها بضعة من تلک البضعة وإنْ تعدّدت الوسائط ، ومن تأمّل ذلک انبعث من قلبه داعی الإجلال لهم وتجنّب بغضهم على أیّ حالٍ کانوا علیه.

      قال ابن حجر : وفیه تحریم أذى من یتأذّى المصطفى صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بتأذّیه ، فکلّ من وقع منه فی حقّ فاطمة شیء فتأذّت به فالنبی صلى علیه وآله وسلّم یتأذى ، بشهادة هذا الخبر ، ولا شئ أعظم من إدخال الأذى علیها من قبل وُلْدها ، ولهذا عرف بالاستقراء معاجلة من تعاطى ذلک بالعقوبة


      [١] عبدالرحمن بن عبدالله ، العلاّمة الأندلسی ، الحافظ العلم ، صاحب التصانیف ، برع فی العربیة واللغات والأخبار والأثر ، وتصدّر للإفادة ، من أشهر مؤلّفاته : الروض الأنف ـ شرح « السیرة النبویة » لابن هشام ـ توفی سنة ٥٨١ ، له ترجمة فی : مرآة الجنان ٣ / ٤٢٢ ، النجوم الزاهرة ٦ / ١٠١ ، العبر ٣ / ٨٢ ، الکامل فی التاریخ ٩ / ١٧٢.

      النفحات الازهار فی عبقات الانوار، جلد 20، ص 104

      http://lib.eshia.ir/27895/20/104

       

      مسئله ی جذام و زکام را آیت الله تبریزیان اینجا در "درس طب در روایات" بحث فرموده اند:

      https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabrizian/teb/94/941204/

      این یک حسابی دارد که می فرمایند زکام جند الله است و نباید سریع با داروهایی شبیه انتی بیوتیک هم خوب شوند و بلکه باید بدن و سر و قوای ایمنی آنها  بقول معروف ایمیون سیستم بدن بتواند با مقاومت زکام و سرماخوردگی را رفع کند و از جذام و برص هم پیشگیری کند. البته این اگر همراه با ناپرهیزیها و بلکه گناهان دیگری هم باشد، یحتمل نه تنها درمان نشده و بلکه عامل همین دمامیل و دملهایی از قبیل پولیپهای بینی و کولن و بلکه تیفوس و تیفوئید و ... هم شوند. ولی نمی شود هم همیشه طب مدرن را هاشا کرده و بلکه حتی واکسیناسونها مثلاً بر علیه کرونا و انواع دیگر آنفلوانزا را هم انجام نداده و بلکه حاشا هم کرد تا اپیدمیهای مرگبار جهانی هم شوند. نکته ی مهم اینجا است که چرخه ی سرماخوردگی و زکام می تواند هم حاد شود و هم مزمن طوری که دیگر حس بویایی آیا چطور هم برگردد یا حتی برنگردد!

      و اما یحتمل در اثر استرس و اضطراب وحی می توان به یک حالت اغماء یا برحاء که در هنگام وحی مستقیم از طرف خدا و بعلت ثقل و سنگینی وحی رسول اکرم را مبتلا می کرد و بعضی هم از سر غرض آنرا صرع می نامند ه اند. البته بنظر می رسد که همین اضطراب و استرس هم می تواند انسان را به حالاتی که شبیه صرع هم هست دچار کند که این یقیناً از طرف شبه اساتیدی که خود را عالم دهر و بلکه خدا یا پیغمبر و امام دروغین هم می پندارند نیز خیلی راحت می تواند برای دنباله روان و مریدانشان خیلی راحت هم رخ دهد و گمراهشان هم کند. اینها حتی سناریوهایی شیطانی و جنایت کارانه را هم می توانند ترتیب دهند که هر انسانی را هم متاثر کند. حتی معجزاتی را هم ممکن است ترتیب دهند کانه انسان کری هم یک مرتبه شفا یابد هر چند که او یک خانمی هم باشد که مردی هم اجازه ندارد او را لمس کند که حتی برای اینکه توجه اش را هم جلب کند برغم اینکه نمی دانسته است هم که او کر است! بنده ی حقیر خود شاهد بودم که این یک بار در معبد هاری کریشنا برای کسی رخ داد که او را دچار شبه صرعی هم کرد که البته خوانندگان وبلاگ یحتمل قبلاً هم از او در این مورد شنیده اند! 

      البته یک سناریوهایی هم هستند که در ورضه ها و حتی تعزیه ها بتصویر کشیده می شوند و توجه مومنین و مومنات را هم بخود جلب می کنند. بنده می خواهم ببینم آیا می توانم یک چنین روضه ای را هم بازگو کنم؟ فرض بر این است که حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها سیدة النساء العالمین روز قیامت هم شده است و همراه فرزندش یابن الزهرا امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم به غزه رفته است و در مکانی پنهانی و امن نیز می خواهد برای جهانیان یک کنفرانس ویدئویی نیز تشکیل دهد و علماء و دانشمندان حوزویان و داتنشگاهیان جهان را هم دعوت می کنند که در کنفرانس شرکت کنند هر چند که یحتمل هم بوزینگان و خوکها هم مانع آن شوند. و اینها هم در میان قتال و جهاد است با کفار و مشرکین و منافقین و استکبار و استعمار جهانی.

      حالا برای مثلاً دانشمندان فیزیک انرژی بالا یا روانشناسان و روانکاوان عظیم جهان و مفسرین قرآن و راویان حدیث و فلاسفه و حکما و مراجع تقلید و حتی حضرت ولی فقیه و بلکه شاگردان و دانشجویان و طلبه های آنها  و ... همه و همه هم حضرت چه می خواهد بفرماید آنچنان که آمده است اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک. امر به معروف و نهی از منکر هم بفرمایند که ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است، زیبنده ترین زینت زن حفظ حجاب است. خانمها لطف کنید اینقدر به کشته سازیهای رسانه های معاند هم گوش ندهید و بهترین حجاب که همان چادر مشکی هم هست را انتخابک کنید. البته اینجا خود یک حجاب زخیمی هم هست که در میان جنگ و خونریزی می خواهد چنین چیزی را حاشا هم کند و بلکه همه ی تقصیرها را هم بر سر مسلمانان و مسلمین و عقب ماندگیهای آنها جلوه دهد که آزادی زنان را هم حاشا کرده و برگشته اند به قرون وسطی و حال آنکه این خود هستند که در جاهلیتشان گیر کرده اند و توبه هم حاضر نیستند کنند!

      دیگر چه خواهند فرمود؟ نهایت سعی خود را هم کنید که صله ی رحم کنید و بلکه قطع رحم و سقط جنین هم نفرمایید و با هم مهربانی هم بفرمایید و بالاتر از همه هم سعی کنید نسبت به خدا و پیغمبر و امام خود هم معرفت پیدا کنید و در جاهلیت نمیرید. و این در صورتی است که قرآن کریم هم می فرماید در روز قیامت هم مادر فرزند شیرخوارش را هم رها کرده و فرار می کند، البته یک جا هم یک وقت دیدید که می ایستد و جهاد و مبارزه هم می فرماید و حتی یحتمل هم دنده اش نیز می شکند و فرزندش هم سقط می شود و شهید هم می شود! و لذا مسئله همان اشداء علی الکفار و رحماء بینهم مومنین است دیگر. بوی خوش کوثر بهشتی را هم بخواهیم از عبقات الانوار فی امامت ائمة الاطهار حس کنیم مسئله همین است که بتوان ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و بلکه ابرریسمانی ... و ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی را هم همراه نه فقط چپ و راست (و بلکه کوارکهای بالا و پایین و شگفتی و جذابیت و سر و ته) خودی و غیر خودی استکباری و مستضعفین جهانی را هم درک کنیم و نه استکبار و بلکه مستضعفین را هم یاری دهیم. بعضی فکر می کنند که مستضعفین را هم یاری دهیم یعنی اینکه زنها را از طریق زن زندگی آزادی و شعارهای ضد جمهور اسلامی هم به کشف حجاب و بلکه لخت و عوری و بی حیایی و شهوات جاهلی وهوای نفس و فسق و فجور و قمار و شراب و الکلیسم هم تشویق کنند. استکباری و شیطان بزرگی هم در کار نیست که با تحریمهایش می خواهد اقتصاد جمهوری اسلامی را نیز خورد و له و ویران هم کند چرا که کافر همه را نیز به چشم خود پندارد و تنها یک ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوزیک ابرتقارنی را هم برای کل عالم می پسندد. و هدفش هم همین است که نه امام بشناسی و نه سیدة النساء العالمین و نه عبقات الانوار فی امامة ائمة الاطهار علیهم السلام! همین نیوترینوها را نیروی ضعیف در نظر بگیرید که برای خودش عالمی هم دارد. حکمت آن نیست که اهل کتاب اسفار را بار خر بزنند و خود ادعای اولیاء اللهی کنند در حالی که دروغ هم گفته و هیچ گاه نیز حاضر نیستند حتی بعد از هزار سال عمر هم بمیرند و نزد خدا بروند و فقط از پشت دیوارهای زخیم و برج و باروهای محصورشان هم با شما می خواهند بجنگند و حکمت خود را بعضی نسبت به بعضی دیگر با به رخ کشیدن ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک  خود برخ جهانیان کشیده و توازن قدرت را هم بنفع خود بشمارند و حتی شده دنیا را هم همراه عملیات شیطانی شیاطین و شیطان بزرگ به خاک و خون هر چه بیشتر هم بکشند. و لذا ابتلای آنفلوانزا و دیابت را نیز تنزل داده اند به کودکان شیرخوار و مسئله ای حاد و بلکه مزمن جهانی. آیا آنگاه می توان با ضمادی هم پای دیابتی یا بیماران پروانه ای را نیز بسادگی درمان کرد آنگاه که مسئله تبدیل شده است به چرخه ای از تزریق انسولین و بالا رفتن بیش از حد قند خون و دوباره گرفتن قند خون و آیا تزریق انسولین یا نوش جان کردن قندی از جمله سر کشیدن شیشه ی نوشابه و نه از انواع قند میوه ها و فراکتوز و لاکتوز و گلوکز سالم طبیعی و .... روزه هم که برای دیابتی و بلکه مریضهایی که دکتر هم بر خلافش تجویز می کند می فرمایند سم است و جزو نبایدهای عالم است و دیگر چه رسد به کمک به مستضعفین عالم و از جمله هم به همین مستضعفین خانواده ی خود که همین دور و بر و پهلوی خودمان هم هستند. همین هم می شود که یه هو دیدید پدر بزرگ از عشق به عتیقجات هم رفت با فرح دینا هم معامله کرد و به فرزندان و نوه هایش هم گفت اگر بردمتان کاخ گلستان و دیدید چه عتیقه هایی آنجا است یک مرتبه نفرمایید که اینها مال آقا جونم هم هستندها؛ البته هیچ کس هم خبر نداشت که انقلاب شود و عتیقه ها بیافتد دست بچه باغبانها و رعیتهایی روستایی که خود از مستضعفی هم بدر آمده و شده اند همه کاره ی عالم. و حالا مسئله را بعضی وارونه هم کنند که بچه باغبانها هم کیف می کنند که با عتیقجات خانه های اربابشان کلی هم می توانند بازی کنند و خیلی هم از عتیقه های کاخ گلستان و دیگر موزه ها بهتر هم هستند. یک بنده خدایی که که می آید و می خواهد فیلسوفانه تهورهای تهوع آور جامعه ای را به خودشان نشان دهد باز می فرمایند چرا. خوب است سیدة النساء العالمین را هم کنار گذاشته و کاری نداشته باشیم و هر چه ناتو بوزینه و خوک هم هست را حتی به عنوان دانشمند و اولیاء خود نیز بپذیریم و نوکر و برده ی آنها هم شویم و حتی فرهنگ خود را هم که نشان می دهد چطور سالک الی الله از خلاء می تواند بیرون آمده را نیز حاشا کنیم؟ خودت هیچی نداری با ایالات متحده آمریکا و صهیونیستها هم وارد جهاد اکبر و اصغر هم شوی و اسلام و توحید را جهانی هم کنی و نبوت و امامت را هم در معاد و عدل الهی را هم دریابی؟ جیغ جیغ کردن خوک در حال سر بریدن است که خوب است؟ نباید هم به مستضعفین جهان کمک هم کرد و بر علیه مستکبرین ایستاد و مقاومت هم کرد؟ نباید سعی هم کرد که در فیزیک انرژیهای بالا و طیف ماورای بنفش و مکانیک سماوی، فیزیک انرژیهای پایین و طیفهای مادون قرمز گرانش و ژئوفیزیک و زمین شناسی را هم دریافت و بلکه دو سر این طیفها  فشرده سازی اش هم کرد؟ نباید در جهادی جانانه توازن و تعادل مقاومتی مستضعفین بر علیه مستکبرین را هم برقرار کرد و بلکه اسرائیل صهیونیستی را هم محو کرد و ...؟

      البته بعضی یحتمل اشکال هم کنند که این پیرمرد دوباره به اغماء و خواب هم رفته است و در خوابش دارد ملاحظه هم می کند که در عالم یقظة روضه ی رضوان سیدة النساء العالمین را هم دارد برای عالمیان در کنفرانس ویدوئی از غزه در مکانی پنهانی دور از دسترس دشمن هم شروع کرده است و لازم هم هست که او را از خواب خوشش بیدار کرده که مواظب هم باش سرت زیادی توی ابرها نگردد و یک مرتبه پایت گیر کند به سنگ و زمین بخوری و کوزه ی شیرت هم بشکند و رشته ی تخیلات و توهمات ات هم همه و همه از هم بپاشند و .... در صورتی که این نیست و بلکه ایمان و امید آفرینی امام خمینی و امام خامنه ای حضرات ولی فقیه هم است که به ما جرات پرواز داده است که از زمین خوردن و حتی مردن و بلکه شهید شدن در راه اسلام و مسلمین هم نترسیم و اگر حتی از اسب هم زمین خوردیم و بلکه دچار انواع درهمتنیدیگها هم شدیم، بلند شده و دوباره قصد میدان جهاد هم کنیم و ...! و این روضه ی حضرت فاطمه ی زهرا سیدة النساء العالمین حتی برای دانشمندان فیزیک انرژیهای بالا در شناساندان امامت حضرت امیر المونین علی بن ابیطالب هم تمامی ندارد و تا روز قیامت هم ادامه دارد حتی اگر آب دریاها تمام شود و درختان هم قلم شوند تا کلام خدا را توسط امامش بخواهیم تکمیل کنیم و هنوز کلام خدا تمام نخواهد شد! طوفان الاقصی یک جنگ ترکیباتی عظیمی است که دشمن استکباری را از روی استیصال هم به زانو درآورده است و وادار به بمباران خانه های مردم غیر نظامی هم کرده است و زن و مرد و پیر و جوان را هم بمباران می کند و به خاک و خون هم می کشد و غلط زیادی هم می کند و به پشت وانه ی چه؟ پشتوانه ی ایالات متحده آمریکا و حال آنکه این همه هم از ایالات متحده چند جهانی استکان نلبیکهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی هم برای همه بطور تخصصی ریاضی فیزیکی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم می فرماید و معلوم هم نیست کی آدم هم شود و از حیوانیت و پست تر از حیوانیت خود نیز بیرون آید و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة النصر و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و السابقین الی ارادته و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

      https://fa.alalam.ir/news/6728023/%D8%B5%D8%AD%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9-%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%BA%D8%B2%D9%87-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%88

      مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ‎﴿الرحمن: ٧٦﴾‏

      وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِیمٍ ‎﴿المطففین: ٢٧﴾‏

      وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا ‎﴿الفجر: ٢٢﴾‏

       

      [مراد از آمدن پروردگار در قیامت‌(وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ ...)]

      (وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا) در این جمله نسبت آمدن به خداى تعالى داده، و این تعبیر از متشابهات است که آیه‌(لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ءٌ)[1]، و آیاتى که خواص قیامت را ذکر مى‌کند، و مثلا مى‌فرماید آن روز همه سبب‌ها از کار مى‌افتد، و همه حجابها کنار مى‌رود، و بر همه مکشوف مى‌شود که خدا حق مبین است، این متشابه را تفسیر مى‌کند، و تشابه آن را بر طرف مى‌سازند.

      روایاتى هم که مى‌گوید منظور از آمدن خدا آمدن امر خدا است، و قرآن هم مى‌فرماید:(وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ)[2] همه در مقام رفع این تشابه است.

      و به وجهى، مؤید اینکه گفتیم منظور از آمدن خدا این است که در آن روز با از کار افتادن اسباب، همه‌کاره خود خدا بدون هیچ واسطه است، آیه زیر است که مى‌فرماید:(هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ)[3] چون اگر این آیه ضمیمه شود به آیه زیر که مى‌فرماید:(هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ)[4] چنین به دست مى‌آید که منظور از آمدن خدا در آیه سوره بقره آمدن امر خدا است، که در آیه سوره نحل آمده. پس معلوم شد در آیه مورد بحث مضافى حذف شده، و تقدیر آیه جاء امر ربک است، و یا نسبت آمدن به خدا دادن در آیه شریفه از باب مجاز عقلى است، و اما بحث در باره آمدن ملائکه و اینکه آمدنشان صف به صف است، نظیر بحثى است که در سابق گذشت.

      ترجمه المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 20، ص 475

      http://lib.eshia.ir/50081/20/475

       

       

      روح خدا در غزه (یادداشت روز)

      تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۱

      بهار 1323 (1944 میلادی) هنوز جنگ جهانی دوم در جریان بود و تقریبا 3 سال از اشغال ایران توسط قوای متفقین می‌گذشت. عوارض قحطی ناشی از جنگ و اشغالِ کشور همچنان در جامعه ایران قابل مشاهده بود تا جایی که ژنرال «پاتریک هرلی»، مشاور «فرانکلین روزولت»، رئیس‌جمهور وقت آمریکا که همان روزها به تازگی از ایران به آمریکا بازگشته بود در گزارش خود نوشت: «اجساد [قربانیان] را در معابر دیده و صدای زنان و کودکانی که بر سر آنها شیون و زاری می‌کردند، شنیده است.» «آن کی. اس. لمبتون» یکی از کارکنان سفارت انگلستان همان سال (1944 میلادی) مشاهداتش هنگام سفر از تهران به بوشهر را این‌طور می‌نویسد: «فقر مردم در طول جاده و به‌طور کلی، مرا تکان داد... بیشتر پیران نحیف بودند و شکم‌های اطفال ورم کرده بود... بیماری‌های چشمی رایج بودند. همه جا پر از گدا بود. مردم ژنده‌پوش بودند؛ بسیاری از آنها تقریباً برهنه بودند.» بیماری‌هایی چون مالاریا و تیفوس در اثر شرایط ناشی از جنگ در ایران همه‌گیر شده بود. 3 دسامبر 1943
      (11 آذر 1322) اداره خدمات راهبردی آمریکا درباره شرایط مشهد گزارش کرد: «تیفوس شایع شده است... دکترها پیش‌بینی می‌کنند از آنجا که بخش بزرگی از مردم نمی‌توانند لباس و غذای کافی تهیه کنند یا اینکه سوخت مورد نیاز خود را بخرند، زمستان امسال در این منطقه عده بسیاری بمیرند.» این اداره 8 فوریه 1944 (18 بهمن 1322) گزارش دیگری از شرایط تبریز تهیه کرد و نوشت: «تیفوس در تبریز رو به افزایش است... امکانات بیمارستانی وجود ندارد.» از تهران تا بوشهر و از تبریز تا مشهد رنج و درد مردم در شهرها گزارش می‌شد و ناگفته پیدا بود مناطق محروم روستایی شرایطی به مراتب بدتر دارند. طبق برآوردهای آماری در سال‌های اشغال ایران توسط متفقین طی جنگ دوم جهانی چیزی حدود 3 تا 4 میلیون ایرانی در اثر قحطی و عوارض آن کشته شدند که مسئولیت آن مستقیما متوجه قوای اشغالگر بود. آقا روح‌الله آن زمان چهل و دو ساله بود که 15 اردیبهشت 1323
      (5 می‌1944) در اولین پیامش به ملت ایران، مردم را به قیام برای خدا دعوت کرد: «قیام براى خداست که خاتم‌النبیین(ص) را یک‌تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت‌ها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنى رساند. خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده.» آقا روح‌الله در شب افسردگی و یأس، چراغ امید را روشن کرد و راهنما شد. در حالی که آن روزها تقریبا هیچ‌کس پایانی برای وضعیت فلاکت‌بار ایران قائل نبود، او امیدوارانه مردم را به مسیر انبیاء فرامی‌خواند و نوید فردایی روشن می‌داد.
      15 اردیبهشت 1340 اولین کسی که به «علی امینی» خبر داد «محمدرضا پهلوی» می‌خواهد پس از استعفای «جعفر شریف‌امامی»، او را به نخست‌وزیری انتخاب کند؛ «مئیر عزری» نماینده رژیم صهیونیستی در ایران بود. رویدادی که نشان می‌داد عوامل اسرائیل طی دوران پهلوی در مراکز قدرت، نفوذ و حضوری جدی دارند. چهاردهم آذر همان سال «داود بن‌گوریون» به عنوان نخستین رئیس ‌رژیم صهیونیستی به ایران سفر کرد و مورد استقبال «علی امینی» قرار گرفت. پس از او و در سال‌های بعد، «لوی اشکول»، «گلدا مایر»، «اسحاق رابین» و «مناخیم بگین»، دیگر روئسای رژیم صهیونیستی نیز به ایران سفر کردند. روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دوران «محمدرضا پهلوی» اگرچه غیرعلنی اما کاملا درهم‌تنیده و گسترده بود. از سال 1336 ایران با اسرائیل قرارداد فروش نفت به ازای هر بشکه 30.1 دلار امضا کرد که قیمتی بسیار پایین‌تر از بازارهای جهانی وقت بود. طی دو دهه بعد، ایران بزرگ‌ترین تأمین‌کننده نفت اسرائیل شد تا جایی که در سال 1354 (1975میلادی) و به دنبال پیمان متارکه مصر و اسرائیل در صحرای سینا، ایران تضمین داد که نیازهای نفتی اسرائیل را تأمین کند. آن‌طور که سال 2019 در اسناد از طبقه‌بندی خارج شده وزارت خارجه رژیم صهیونیستی فاش شد، رژیم پهلوی در برخی سال‌ها «تنها تامین‌کننده نفت رژیم صهیونیستی در جهان» بوده است. روابط رژیم پهلوی و اسرائیل فراتر از مناسبات دوجانبه، مانند تقدیم کشور ایران به اسرائیل بود! دی‌ماه 1342 رژیم پهلوی
      طی قراردادی 6 ساله اکثر زمین‌های مرغوب کشاورزی ایران در دشت قزوین را در اختیار اسرائیل گذاشت. علاوه‌بر محصولات کشاورزی، انبوهی از کالاهای دیگر ساخت رژیم صهیونیستی نیز با تعرفه‌های گمرکی ناچیز و یا بدون هیچ تعرفه گمرکی وارد ایران می‌شد. تجارت‌ ایران‌ و اسرائیل‌ در مدت‌ 12 سال‌ از سال‌ 1340 تا 1352، 8/7 میلیارد ریال‌ کسری‌ موازنه‌ داشت. تنها از سال 1349 تا 1353 صادرات اسرائیل به ایران تقریبا
      سه برابر شد و از 22 میلیون دلار به 63 میلیون دلار رسید. این مناسبات یکطرفه، در حوزه نظامی و امنیتی با شدت بیشتری وجود داشت و غالب مقامات نظامی و امنیتی رژیم پهلوی زیر سیطره اسرائیل بودند. «بنیامین بیت ‌هلّحمی» در کتاب «ارتباط اسرائیل»، وابسته نظامی رژیم صهیونیستی در ایران و فضای حاکم بر دفتر کار او را این‌گونه توصیف می‌کند: «او به مقامات عالی‌رتبه ایرانی دسترسی داشت. میهمانان اسرائیلی او مسلماً حیرت می‌کردند از اینکه می‌دیدند، ژنرال‌های ارتش ایران، صبورانه در راهروی دفتر کار وی انتظار می‌کشند، تا طی دیدار کوتاهی با او، از وی بخواهند نزد رئیس‌ستاد [ارتش شاهنشاهی] و یا حتی «شاه» وساطت و یا شفاعت آنها را بکند.» وقتی 14 فروردین 1357 «یعقوب نیمرودی» (مأمور امنیتی کارکشته اسرائیلی که آن زمان بازنشسته شده بود) قصد خارج کردن مخفیانه آثار باستانی ایران به مقصد اسرائیل را داشت؛ نماینده موساد با لحنی آمرانه به ریاست اداره کل هشتم ساواک گفت: «شخصی‌ به‌ نام‌ یعقوب‌ نیمرودی... امروز می‌خواهد پیش‌ ما (به‌ اسرائیل) بیاید و با خودش‌ چیزهایی‌ دارد که‌ ما نمی‌خواهیم‌ با آنها به‌ این‌ طرف‌ و آن‌ طرف‌ بگردد. کاری‌ کنید که‌ او راحت‌ از تهران‌ خارج‌ شود.»
      28 آذر 1343 «عباس آرام»، وزیر خارجه رژیم پهلوی به «آبا ابن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی گفت: «هیچ کشور دیگری وجود ندارد که روابط ایران با آن این‌قدر نزدیک باشد.» او راست می‌گفت؛ شاید حتی رابطه آمریکا با رژیم پهلوی نیز در برخی موارد به پای رابطه اسرائیل نمی‌رسید. روزنامه ‌هاآرتص همان سال‌ها در این زمینه طی گزارشی نوشت: «یک‌ بازدید چند روزه‌ از ایران‌ کافی‌ است‌ تا انسان‌ به‌ موقعیت‌ عجیب‌ اسرائیل‌ در آن‌ کشور پی‌ ببرد.»
      آن روزها چه کسی فکر می‌کرد ایرانی که تا این اندازه در خدمت اسرائیل است یک روز به تنها کابوس این رژیم تبدیل شود! روزگار
      اما چرخید و چرخید و چرخید تا «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی خطاب به «مارک لوین» مجری شبکه فاکس‌نیوز آمریکا بگوید: «می‌خواهی هر سه کابوس من را بدانی!؟ ایران، ایران، ایران.» مسلما هیچ‌کس تصور چنین گردش روزگاری را نداشت ولی دست‌کم یک نفر بود که چنین آینده‌ای را دور از ذهن نمی‌دانست؛ همان کسی که در اوج اشغال ایران توسط قوای متفقین وعده پیروزی بر آنها را داد.
      آقا روح‌الله خمینی 19 مهر 1347 در اوج روابط صمیمانه ایران و اسرائیل و در حالی که برخی حکام عرب ساز سازش با اسرائیل را کوک می‌کردند، امیدوارانه به نماینده جنبش‌الفتح فلسطین گفت: «بر شماست[مبارزان فلسطینی] که براى خونخواهى و زدودن لکه ننگ[اسرائیل] به خط آتش روى آورید و به یارى خداوند به پیروزى درخشانى که در انتظار شما است دست یابید و به مؤمنان آزاده بشارت دهید که خداوند پشتیبان هر اراده مردانه و حق‌طلبانه است‏.» شاید مقامات امنیتی رژیم پهلوی و اسرائیل و حتی اکثر ناظران سیاسی وقت، این اظهارات را «خیالات غیرواقعی
      یک پیرمرد در تبعید» ارزیابی می‌کردند اما نشانه‌ای از تردید در سخنان امام خمینی(ره) نبود. او از همان روزهای اول تشکیل رژیم صهیونیستی در 1327 (1948 میلادی)، خواستار محو آن از جغرافیای جهان شده و تا پیروزی انقلاب اسلامی همیشه این خواسته را تکرار کرده بود. 20 آبان 1357 به روزنامه لبنانی النهار گفت: «ما از سال‌هاى بسیار قبل، همیشه راجع به اسرائیل و غاصب بودن آن صحبت کرده‌ایم. همیشه بناى ما این است که در کنار برادران فلسطینى خود بایستیم و هر وقت هم قدرت‏ پیدا کنیم، همان طورى که آنها از حق‌شان دفاع مى‏کنند، ما هم مثل برادر با آنها همدوش و همرزم خواهیم بود. بیت المقدس باید به مسلمین برگردد [و] اسرائیلى‏ها غاصبند.» این وعده‌ای صادق بود. انقلاب خمینی(ره) همه را با ملت فلسطین همدوش و همرزم و همدرد کرد.
      راستی آن زمان چه کسی فکر می‌کرد نوجوانانی که در غزه و کرانه باختری دستان کوچک‌شان را پر از سنگ می‌کردند تا به سمت خودروها و ‌تانک‌های رژیم اشغالگر قدس پرتاب کنند؛ تبدیل به فرماندهانی کارآزموده شوند که با انجام عملیاتی بی‌نظیر، حصار امنیتی یک میلیارد دلاری رژیم صهیونیستی را بشکنند و با وارد کردن تلفاتی بیش از تمامی جنگ‌های اعراب به اشغالگران قدس؛ هیمنه ارتش تا دندان مسلح آنها را درهم بکوبند؟
      سید محمدعماد اعرابی

      https://kayhan.ir/fa/news/275733

       

      در باب منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی و اصولاً ارتباط عقل و احساسات یحتمل بعضی اشکال کنند که عقل ربطی به احساسات هم ندارد. و مثلاً اگر کسی زکام هم بود، می تواند هنوز از عقلش استفاده هم ببرد. ولی مسئله اینجا است که اگر عاقلی که بویایی اش را هم را هم از دست داده بخواهد از حتی از عبقات الانوار فی امامة ائمة الاطهار علیهم السلام و بوی خوش گلها در امامت ائمه ی اطهار علیهم السلام هم استفاده برد آنگاه آیا متوجه هم می شود که از بوی متعفن باتلاقی که در آن گیر کرده است چطور هم برسد به بوی خوش عبقات الانوار امامت ائمه ی اطهار. به عبارت دیگر آیا اینجا حس بویایی برای به کار انداختن عقلی هم که بتواند این بوی خوش را ببوید هم مهم نیست؟ و اگر عاقلی که زکام شده است یک مرتبه بر حسب درمانی یا اتفاقی خاص توانست حس بویایی اش را دریابد، آیا برای او فرقی هم می کند که او در باتلاقی متعفن هم باشد که بویش یحتمل انسان را خفه هم کند، یا حتی بوی متعفن مستراج و خلاء را هم حس یک مرتبه احساس کند یا بوی باغی از گلهای خوشبو را هم دریابد؟! فرقی نمی کند؟ البته یحتمل فرد زکام خوشحال هم شود که بالاخره توانسته است حس بویایی اش را حالا هر جا که هست، دریابد. ولی بالاخره بوی خوش و بوی ناخوش حتی باتلاقی متعفن هم داریم دیگر که حتی با آن بتوان بوی خوش عبقات الانوار فی امامة ائمة الاطهار علیه السلام هم دریافت. البته اینجا سوال این هم هست که فردی عاقل ولی مثلاً زکام یا نابینا یا کر و لال هم یحتمل می تواند عبقات الانوار را دریابد یا خیر؟ جواب این است که البته، ولی کارش یحتمل خیلی سختتر هم شود.

      مثلاً اگر راجع به کلیندومایسین بخواهید یاد بگیرید، یحتمل هم برسید به کلوستردیوم دیفیسیل که احتمال آنرا در موارد بستری بیمارستانی (و حتی درمانهای تزریقاتی خودمانی)  چهار برابر هم کند. آنگاه اگر برویم کلوتسردیوم دیفیسیل را هم مطالعه کنیم، در یک مورد درمانهایش دیل فیسال میکروبیوتا ترانسپلنتیشن می فرماید که دارویی از مدفوع فردی سالم را به بیمار متبلا به این باکتری تجویز می کنند که بخورد، داروهایی مثل Vowst یا Rebyota. البته بعضی هنوز هم اشکال کنند که مگر می شود بر حسب تجویز امام جعفر صادق علیه السلام هم بول شتر برای تنگی نفس نیز تجویز کرد و بلکه این حدیث توجیهی هم نیست برای اینکه فیسال میکروبیوتا ترانسپلنتیشن راه درست درمان هم باشد و ...؟!

      ولی به هر حال، این نشان هم می دهد که مرز بین شاگردی و دانشجویی و طلبگی و استادی هم می تواند خیلی مسئله دار باشد که آیا آن طبیب دوار تجویزش بر حسب استادی اش هم درست است یا خیر؟!

      و اما یک وقت هم مسئله این است که خوب، حالا مستاجر سمج ظالمی مثل صهیونیسم هم مدت اجاره اش بالاجبار هم تمام شده است ولی همه ی استکبار هم پشتش ایستاده است و از او دفاع می کنند. خوب، آیا می توان هم مدعی شد که در اصل مالک و موجر فلسطینی هم باید نسبت به مستاجرش حتی اینجا هم حتی نه اگر خیلی و اقلاً  کمی تا حدی هم رئوف و مهربان باشد چرا که نکند همه ی اینها بخاطر همین هم هست که صهیونیسم خیلی هم عاقل است ولی بوی تعفنی هم که در آن گیر کرده است باعث زکامی او شده  و باتلاقش را تشخص هم نمی دهد و بلکه همه ی ظلم و جور و ستمش هم که حتی ایالات متحده هم از او دفاع می کند بخاطر همین است که فلسطینیها خیلی هم به امور ایالات متحده ی چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی  و بلکه ابرریسمانی... ربع  و نیم و تمام و ... پهلوی اسپینی بطنی و دهیلیزی قلوب زمینی و سماوی آشنا نبوده اند و حال آنکه صهیونیستها و ایالات متحده ی آمریکا اقل کم خیلی مدعی هم هستند که در این موارد و امور خیلی خیلی هم واردند، و برای همین هم از دور وایساده اند و همینطور هم بر سر زنان و کودکان و مردم غیر نظامی هم بمباران کرده تا آنجا که بمبارانشان در طول سالیان هم گفته می شود به حدود بمب اتم هیروشیما رسیده است؟ لعنت خدا بر این ظالمان شمری و یزیدی، مرگتان باد که چقدر استکباری کافر مشرکید و با اسلام و مسلمین و خصوصاً با فلسطینینان سر عناد دارند تا آنجا که گویا بایدن هم دوباره حرف زمان سناتوری اش را تکرار کرده و گفته که اگر رژیم اسرائیل صهیونیستی وجود خارجی هم نداشت ما می بایستی خودمان در تاسیسش تلاش می کردیم؛ اینها نانشان در تاسیس چنین اسرائیلیاتی هم است:

      https://www.irna.ir/news/85269794

      https://www.mehrnews.com/news/5915535

      https://fa.alalam.ir/news/6728298

      حالا به عاقلی و جنونشان هم کاری نداریم که آیا حتی زکام هم هستند و بوی تعفن باتلاقیشان را هم حسن نمی توانند کنند، ولی سوال اینجا هم هست که آیا اینها یک سر سوزن هم مایلند به عبقات الانوار فی امامة ائمة الاطهار میر سید حامد حسین اللکنهوی نیز پی ببرند و یاد یگیرند و استفاده هم ببرند که آیا حدیث ثقلین یا حدیث سفینة یا دیگر احادیث راجعب به ائمه ی اطهار علیهم السلام هم چه می فرمایند و بلکه اختلافات در این احادیث هم کجاها است و ...؟ و بلکه مسئله هم چیست در خوشبویی چنین باغی از گلهای خوشبو و ترجیح همان گیر کردن در باتلاق متعفن و نه عبور از مرزهای آن به همچون باغیهایی خوشبو و خوش منظریه؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه.

      وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا وَکَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الروم: ٤٧﴾‏

      إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿البقرة: ١٧٣﴾‏

      حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَٰلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿المائدة: ٣﴾‏

      قُل لَّا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَن یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿الأنعام: ١٤٥﴾‏

      إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿النحل: ١١٥﴾‏

      وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿البقرة: ٦٥﴾‏

      قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَـٰئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ ‎﴿المائدة: ٦٠﴾‏

      فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿الأعراف: ١٦٦﴾‏

       

      یک مقاله ای دارد همین هفته ای اخیر، روزنامه ی کیهان راجع به جنگ جهانی دوم و قحطی و ... که بع تعبیر بنده ی حقیر و از زبان امام حمینی قدس سره الشریف هم می فرماید وقتی مسلمین خودشان نتوانستند از خودشان دفاع کنند؛ وضعیت همین می شود. به عبارت دیگر وقتی میمونها از منبر بالا رفتند و اسلام را مبتلا کردند، چه انتظاری هم می تواتید داشته باشید؟! آنچه صهیونیستهای اسرائیلی با همکاری آمریکاییها دارند به سر فلسطینیها می آورند، آیا غیر از این است که میمونها و خوکها هم در فلسطین اشغالی بر مردم مظلوم فلسطین غالب شده اند و آنچه که تاخت و تاز هم هست دارند انجام می دهند؟ وقتی توی باتلاق انداخته باشند همه را و مسلمانان را هم کف باتلاق قرار دهند، آیا چه می شود و تکلیف چیست؟ روشنفکری می شود اینکه بیاید سرش را از باتلاق آیا چقدر هم بیرون کند و آنگاه چند قلپ هم از آن آب باتلاقی هم آیا چقدر نوش جان کند، و یک مرتبه انگار که یک چراغی فکرش را روشن کرده باشد و روشنفکری و .... میمونها و خوکها آیا به او اجازه هم می دهند بتواند به تلفن و بلکه موبایل قرمزی که مخصوص اورژانس هم برای تماس با رئیس روسای باتلاقی است تماس هم بگیرد و خیلی مستفیذ هم شود و ... آیا می تواند هم از این دیوار ضخیم باتلاقی گذشته و خود را به منظریه ای هم برساند که ماورای باتلاقها است؟ آیا می تواند از مرزهای شاگردی و دانشجویی و طلبگی هم گذشته و خود استاد هم شده و منبر هم رود قبل از اینکه عفونتهای باتلاقی همه ی وجودش را هم فرا گیرد؟! بعضی یحتمل اینجا اشکال هم کنند که برای این مسئله لازم هم هست که فیزیک هسته ای را بتوان به شیمی مولوکولی و بلکه زیست سناسی مولوکولی هم کاربردی کرده و انواع ژنهای انسانی را هم تشخیص داد و .... و اما آیا همین دانشمندان که در پی تحقیقات ژنوم انسانی هم هستند آیا چقدر هم می توانند به حالا ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم حالا هیچی و ولی حتی به منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی و نهایتاً هم به حکمت الهی نیز راه یابند؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

      وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا ‎﴿النساء: ١٥٩﴾‏

       

      چرا قرآن کریم می‌فرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان می‌آورند؟

      پرسش

      چرا قرآن کریم می‌فرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان می‌آورند؟

      پاسخ اجمالی

      آیه‌ای در سوره نساء وجود دارد؛ با این عنوان که هیچ فردى از اهل کتاب نیست، مگر آن‌که قبل از مرگ به عیسى(ع) ایمان مى‏آورد و عیسى در قیامت علیه آنان گواه خواهد بود.

      در تفسیر این آیه دو نظریه وجود دارد. برای آگاهی از این نظریات به پاسخ تفصیلی مراجعه کنید.

      پاسخ تفصیلی

      آیه‌ای در قرآن کریم وجود دارد؛ با این عنوان که تمام اهل کتاب پیش از مرگ، به عیسی(ع) ایمان می‌آورند: «و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر این‌که پیش از مرگش به او [حضرت مسیح‏] ایمان می‌آورد و روز قیامت، بر آنها گواه خواهد بود».[1] این آیه توضیحاتی دارد که در ادامه خواهد آمد.

      احادیث ذیل این آیه بسیار و در عین حال متفاوت بوده و در جهات مختلف بیان شده‌اند، در این‌جا دو حدیث را که هر یک بر مبنایی دلالت دارد، ذکر می‌کنیم:

      1. پیامبر اکرم(ص) خطاب به علی(ع) فرمود: «همانا تو مانند عیسی بن مریم هستی که خداوند در مورد او آورده: «وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً»؛ همانا هیچ انسانی که بر عیسی دروغ بسته (منظور اهل کتاب هستند که هر یک در مورد حضرت عیسی گفتارهای نابجایی دارند) نمی‌میرد، مگر این‌که قبل از مرگ به او ایمان می‌آورد و در مورد او حق را می‌گوید که البته این گفتار در آن زمان نفعی نمی‌رساند، همانا تو نیز به مانند او هستی که دشمنت نمی‌میرد، مگر این‌که حق را در مورد تو می‌گوید و به ولایتت اقرار می‌کند که البته این نیز نفعی به آنها نمی‌رساند ...».[2]

      2. على بن ابراهیم قمّی ذیل آیه «وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ» از شهر بن حوشب روایت کرده: حجاج بن یوسف به من گفت که در قرآن آیه‌ای است که مرا حیران کرده، گفتم: آن کدام است؟ این آیه را بیان کرد و گفت: به خدا قسم من یهودى و نصرانى بسیاری را اعدام کردم ولی ندیدم که لب‌های آنها حرکت نماید و اظهار ایمان کنند. گفتم: مراد از آیه این نیست. پس مراد چیست؟ گفتم: حضرت عیسى(ع) قبل از قیامت به زمین فرود می‌آید و پشت سر مهدی(عج) نماز می‌گذارد و هیچ یهودى و نصرانى باقی نمی‌ماند، مگر آن‌که به او ایمان می‌آورند. واى بر تو! از کجا این سخن را می‌گویى و از کجا آورده‌ای؟ گفتم این معنا را محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب (امام باقر ع) به من خبر داده است. گفت: به خدا قسم! این خبر را از سر چشمه پاکیزه و صاف گرفته‌ای».[3]

      حال با توجه به این اختلاف در روایات، در تفسیر آیه نیز دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد:

      1. هر یک از اهل کتاب پیش از مرگ(هنگام مرگ) به عیسى(ع) ایمان مى‏آورد و یقین مى‏کند که او فقط یک پیامبر بود، نه خدا یا پسر خدا یا یکى از سه خدا یا ... و این کشف، در زمان مشاهده مرگ و مکشوف شدن حقایق است؛ لذا اقرار به این ایمان سودی نخواهد داشت؛ زیرا ایمان در حال اختیار نبوده است.[4]

      2. ظهور عیسی(ع) به همراه منجی از جمله مطالب مورد پذیرش در اسلام است، وقتی که ایشان به همراه منجی ظهور می‌کند، حقایق مکشوف شده و همگان از جمله اهل کتاب به حقیقت پی‌می‌برند. بنابراین، منظور از اهل کتاب در آیه مورد بحث، اهل کتابی است که هنگام نزول حضرت عیسی از آسمان زنده هستند و با دیدن عیسی(ع)، همه به او و واقعیات پیرامون او ایمان می‌آورند. [5]

      گفتنی است که برگشت ضمیر «قَبْلَ مَوْتِهِ» در هر دو نظریه متفاوت می‌شود. به این بیان که اگر نظریه اول را پذیرفته شود و گفته شود اهل کتاب هنگام مرگ، ایمان به عیسی می‌آورند، باید ضمیر را به مضمون اول آیه که تک تک اهل کتاب باشند برگشت داد. اما اگر نظریه دوم را بپذیریم و بگوییم که هریک از اهل کتاب در زمان نزول عیسی از آسمان، به او ایمان می‌آورند، باید ضمیر «قَبْلَ مَوْتِهِ» را به عیسی برگشت داد.[6]

      البته در برخی از کتاب‌ها، معنای آیه را، ایمان به پیامبر(ص) معنا کرده‌اند.[7]

      اینها تفاسیر و احتمالاتی بود که در ذیل آیه مطرح شده و هر کدام قابلیت دقت و بررسی بیشتر را دارا است.

      https://www.islamquest.net/fa/archive/fa23646

       

      از دیدگاه توحیدی این سوال مطرح می شود که آیا هر مسلمان مومنی هم خلیفة الله است؟! و چطور هم می شود که امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حضرت عیسی علی نبینا علیه السلام را نیز دریابد آنچنان که حتی حضرت عیسی مسیح نیز در تعارفات نماز جمعه ای تشریف بیاورند بالاخره پشت سر امام زمان عجل الله فرجه الشریف به نماز بایستند. آیا فلسطینیان خود نشان نداده اند که با مقاومتی که علیه صهیونیستها تا پای جان هم می ایستند، خلیفة الله هستند؟ یا آیا هنوز خیلی هم مانده است که ما بتوانیم خلیفة الله را دریابیم آنچنان که امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم همراه حضرت عیسی بن مریم علیه السلام پشت سر آن حضرت تشریف بیاورند نماز جمعه در روز قیامت همه و همه به نماز هم بایستیم و بلکه نزد این حضرات زانوی تلمذ هم بزنیم. و لذا این سوال هم مطرح می شود که آیا از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حتی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ... ربع  و نیم و تمام پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی هم می توان به حکمت الهی رسید؟ یا اینکه راه آسانتری هم هست که مستقیماً ما را به حکمت الهی رهنمایی می کند و خیلی هم این نکات ریز و درشت فلسفی و حکمت متعالیه را هم لازم نداریم و ....

      https://arxiv.org/abs/2306.07039

      بعضی اساتید فن فیزیک انرژی بالا یحتمل اینجا اشکال هم می کنند که تو اصلا صلاحیت این حرفها را هم نداری که وارد بحثهای حوزوی و دانشگاهی هم شوی چرا که داری از روی ابسترکتها و چکیده های مقالات هم وارد بحثهای کلی و جزئی می شوی که روحت هم از محتوای مقالات خبر ندارند و همینطوری الکی از خودت یک چیزهای دروکنی و هی حرف پشت حرف هم می سازی. بنده ی حقیر مانده ام اینها که خودشان خیلی هم قشنگ مقالات پشت مقالات می نویسند آیا از آسمان هم به آنها وحی می شود که هر چقدر هم در آنها دقیق شوید، باز هم صلاحیت آنرا نمی یابید که نقدشان کنید چرا که خودشان هم با مقالاتشان از آسمان برای همه افتاده اند روی زمین همه را مستفیذ کنند. بنده ی حقیر که نوکر همه ی اساتید حوزه و دانشگاه هستم و این جور اشکالات را به آنها حتی وارد هم نمی دانم.... البته باز مسئله این هم هست که صورت مسئله را پاک نکنیم و بلکه متوجه هم باشیم که اصلا مسئله نیز چیست؟! و الا یک وقت دیدید که بدتر از این بنده ی حقیر هم همه و همه ی حوزویان و دانشگاهیان الی ما شاء الله هم همه دویدند دنبال اهل کتاب از این کنفرانس به آن سمینار به آن کلوکیوم در دانشگاه های غرب و شرق بلکه بتوانند نکته ی ناب و مهمی را هم دریابند و به علمشان هم بیافزایند و حتی در مسائل مربوط به کمونیسم و ضد کمونیسم هم یاریشان کنند و بالاخره آن کوک آخر را هم بقول آیت الله میلانی بزنند و ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ‎﴿الحج: ٣٩﴾‏

       

      قوله تعالى : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ » ظاهر السیاق أن المراد بقوله : « أُذِنَ » إنشاء الإذن دون الإخبار عن إذن سابق وإنما هو إذن فی القتال کما یدل علیه قوله : « لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ » إلخ ، ولذا بدل قوله : « الَّذِینَ آمَنُوا » من قوله : « لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ » لیدل على المأذون فیه.

      والقراءة الدائرة « یُقاتَلُونَ » بفتح التاء مبنیا للمفعول أی الذین یقاتلهم المشرکون لأنهم الذین أرادوا القتال وبدءوهم به ، والباء فی « بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا » للسببیة وفیه تعلیل الإذن فی القتال أی أذن لهم فیه بسبب أنهم ظلموا ، وأما ما هو الظلم فتفسیره قوله : « الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ » إلخ.

      وفی عدم التصریح بفاعل « أُذِنَ » تعظیم وتکبیر ونظیره ما فی قوله : « وَإِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ » من ذکر القدرة على النصر دون فعلیته فإن فیه إشارة إلى أنه مما لا یهتم به لأنه هین على من هو على کل شیء قدیر.

      والمعنى أذن ـ من جانب الله ـ للذین یقاتلهم المشرکون وهم المؤمنون بسبب أنهم ظلموا ـ من جانب المشرکین ـ وإن الله على نصرهم لقدیر ، وهو کنایة عن النصر.

      المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، جلد 14، ص 384

      http://lib.eshia.ir/12016/14/384

       

      ( بحث روائی )

      فی المجمع ، روی عن الباقر علیه‌السلام أنه قال : لم یؤمر رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله بقتال ولا أذن له فیه ـ حتى نزل جبرئیل بهذه الآیة : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا » وقلده سیفا.

      وفیه : کان المشرکون یؤذون المسلمین. لا یزال یجیء مشجوج ومضروب إلى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ ویشکون ذلک إلى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله فیقول لهم : اصبروا فإنی لم أومر بالقتال حتى هاجر ـ فأنزل الله علیه هذه الآیة بالمدینة. وهی أول آیة نزلت فی القتال.

      أقول : وروى فی الدر المنثور ، عن جم غفیر من أرباب الجوامع ، عن ابن عباس وغیره : أنها أول آیة نزلت فی القتال. وما اشتمل علیه بعض هذه الروایات أنها نزلت فی المهاجرین من أصحاب النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله خاصة إن صحت الروایة فهو اجتهاد من الراوی لما مر أن الآیة مطلقة وأنه لا یعقل توجیه حکم القتال إلى أشخاص من الأمة بأعیانهم وهو حکم عام.

      المیزان، علامه طباطبایی، جلد 14، ص 395

      http://lib.eshia.ir/12016/14/395

       

      حضرت آقا می فرمایند در عملیات طوفان الاقصی صهیونیستها شکست ترمیم ناپذیر خوردند در روز 15 مهر. این بحث بآسانی می تواند درگیرد که کجای این کار شکست ترمیم ناپذیر است و حال آنکه صهیونیستها در جواب فلسطینیان همینطور دارند زن و کودک و پیر و جوان را هم بمباران می کنند و انتقام هم می گیرند؛ و بلکه حالا هم اگر به همین ترتیب جنگ خاتمه یابد و این همه هم کشته، آیا باز هم شکست غیر قابل ترمیم است؟ مسئله چیست؟! شکست غیر قابل ترمیم کجا است؟ می فرمایند که نباید هم احساساتی و هیجانزده شد و بلکه باید هم از سر هدفگذاری خلل ناپذیر نیز آنچنان که سید حسن نصر الله هم فرموده اند، باید انتقام شهیدان سلیمانی و ابو مهدی را گرفت که نیروهای ایالات متحده آمریکا را هم از منطقه اخراج کنیم.

      البته اینجا یحتمل یک روایات دیگری هم داریم که شیطان وقتی میدان می یابد که بتواند جلوی انبیاء و اولیاء هم عرض اندام کند و خودی هم نشان دهد و از جمله هم حضرت آدم علیه السلام را حتی در مقام خلیفة اللهی هم از راه بدر کند و وادار به بیرون شدن از بهشت و جنت او هم شود. ولی اهل ایمان را حتی شیطان بزرگ هم آنچنان که دوستدارانش را می ترساند نمی تواند بترساند. إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿آل عمران: ١٧٥﴾‏. مسئله فقط شهادت طلبی هم نیست که دل و جرات هم می دهد به مومنین و مجاهدین فی سبیل الله و بلکه مسئله ی عشق به خدا هم هست که حکمت و علم را آنچنان هم در دل مومنین می تواند زنده کند که آنها را از صدور منافقین و کفار و مشرکین هم قاپ می زنند و در صدور مومنین هم آرام می پذیرند. و لذا سر اینکه چطور شد که در شهر شام که فتنه افتاد پسران وزیر و وکیل ناقص عقل فرار کردند به گدایی در روستاها، و روستائیان آنگاه خود شدند وزیر و وکیل و بلکه شیخ الرئیس السادات را، حتی یحتمل خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی هم دقیقاً نتوانند بفهمند؟! وقتی افتاد فتنه‌ای در شام، هر کس از گوشه‌ای فرا رفتند. روستازادگان دانشمند، به وزیری پادشا رفتند. پسران وزیر ناقص عقل، به گدایی به روستا رفتند.

      نکته اینجا است که ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای زمینی و سماوی، گروه های دوگانی هم پیدا می کنند که بر روی بطنها و دهلیزهای قلوب مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات هم عمل می کنند و آنگاه همینها بر روی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبیکهای توپولوژیک هم ابرتقارنی و ابرریسمانی انواع پهلوی بطنی و دهلیزی نیز عمل کرده و به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف اقل کم از طرق میل به خارج شدن از حالات خلاء شاگرد و دانشجو و  طلبه در انواع تسلسل هم می افتند. بقول حافظ ساقیا در گردش ساغر تعلل تا بچند، دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش. و اما یک شهیدان زنده و عاشقان دلسوخته ای را هم داریم که اینها یک شبه ره صد ساله را هم رفته و پروانه وار هم در آتش می روند حتی بدون اینکه خدا برایشان همچون برای حضرت ابراهیم علیه السلام هم بخواهد قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ ‎﴿الأنبیاء: ٦٩﴾. یا حتی صبر هم ندارند که ببینند اثر لایدنفراست نیز چطور عمل می کند که آتش را سرد و سلامت هم برایشان گرداند! همه ی عالم می آیند حول این پروانه ها زانوی تلمذ هم می زنند تا درسهایی حتی از فیزیک انرژی بالا هم بیاموزند و بلکه نظریه های ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی را هم بدان کاربردی کنند و شیخ الرئیس السادات را هم هر چه بیشتر حتی المقدور درک بفرمایند و .... اینها هر چه بیشتر هم یاد گرفته اند و بلکه یاد هم می دهند چطور از حالات خلاء مستیها و شهوات دنیوی هم بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه نیز الی ما شاء الله پیش رفته و ... و نزد خدا و پیغمبر محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم زانوی تلمذ بزنند و از دور تسلسل ساغر ساقی هم الی ما شاء الله شربت شهادت هم بنوشند و هوشیارتر هم شوند و ....

      و لذا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که دوگانهایی را هم داریم بین ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام ... پهلوی بطنی و دهلیزی قلوب زمینی و سماوی و نشاندن فانکتورهایی از حالات خلاء به سمت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حتی شاگردان و دانشجویان و طلبه هایی هم که شیطان بزرگ را هم درس می دهند و بلکه دورهای تسلسلی متناظر دیگری را هم ایجاد می کنند و ...! و اما راه حل بیرون آمدن از افتادن در دورهای تسلسل باطل مستی پهلوی شیطان بزرگ هم یحتمل بعضی اشکال کنند که همین است و بس که نهایتاً خدمت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم رسیده و ایشان خود در دورهای تسلسلی خاص خود خدمت همه و همه نیز برسند و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      ------------------------------------

      اینکه چطور شیطان بزرگی را که بر کل عالم هم می خواهد با ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک خود غلبه هم یابد را بیاوریم سر کلاس ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم بنشانیم چرا که از حالات خلاء بسمت الفهای آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کرده و بلکه حکمت الهی را هم درک کرده ایم، علاوه بر دورهای تسلسلی ایجاد یک تقابلهایی را هم می کنند که انواع ریسیپراسوتیها و تقابلها را هم یحتمل دربر می گیرند و بلکه ما را به برنامه لنگلندز و حتی گروه های سلمر هم رهنمون شوند و ....

      https://arxiv.org/abs/2309.01871

      https://arxiv.org/abs/2210.02013

      https://arxiv.org/abs/2207.01310

      ...

      أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ‎﴿الحج: ٣٩﴾‏

       

      قوله تعالى : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ » ظاهر السیاق أن المراد بقوله : « أُذِنَ » إنشاء الإذن دون الإخبار عن إذن سابق وإنما هو إذن فی القتال کما یدل علیه قوله : « لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ » إلخ ، ولذا بدل قوله : « الَّذِینَ آمَنُوا » من قوله : « لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ » لیدل على المأذون فیه.

      والقراءة الدائرة « یُقاتَلُونَ » بفتح التاء مبنیا للمفعول أی الذین یقاتلهم المشرکون لأنهم الذین أرادوا القتال وبدءوهم به ، والباء فی « بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا » للسببیة وفیه تعلیل الإذن فی القتال أی أذن لهم فیه بسبب أنهم ظلموا ، وأما ما هو الظلم فتفسیره قوله : « الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ » إلخ.

      وفی عدم التصریح بفاعل « أُذِنَ » تعظیم وتکبیر ونظیره ما فی قوله : « وَإِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ » من ذکر القدرة على النصر دون فعلیته فإن فیه إشارة إلى أنه مما لا یهتم به لأنه هین على من هو على کل شیء قدیر.

      والمعنى أذن ـ من جانب الله ـ للذین یقاتلهم المشرکون وهم المؤمنون بسبب أنهم ظلموا ـ من جانب المشرکین ـ وإن الله على نصرهم لقدیر ، وهو کنایة عن النصر.

      المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، جلد 14، ص 384

      http://lib.eshia.ir/12016/14/384

       

      ( بحث روائی )

      فی المجمع ، روی عن الباقر علیه‌السلام أنه قال : لم یؤمر رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله بقتال ولا أذن له فیه ـ حتى نزل جبرئیل بهذه الآیة : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا » وقلده سیفا.

      وفیه : کان المشرکون یؤذون المسلمین. لا یزال یجیء مشجوج ومضروب إلى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ ویشکون ذلک إلى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله فیقول لهم : اصبروا فإنی لم أومر بالقتال حتى هاجر ـ فأنزل الله علیه هذه الآیة بالمدینة. وهی أول آیة نزلت فی القتال.

      أقول : وروى فی الدر المنثور ، عن جم غفیر من أرباب الجوامع ، عن ابن عباس وغیره : أنها أول آیة نزلت فی القتال. وما اشتمل علیه بعض هذه الروایات أنها نزلت فی المهاجرین من أصحاب النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله خاصة إن صحت الروایة فهو اجتهاد من الراوی لما مر أن الآیة مطلقة وأنه لا یعقل توجیه حکم القتال إلى أشخاص من الأمة بأعیانهم وهو حکم عام.

      المیزان، علامه طباطبایی، جلد 14، ص 395

      http://lib.eshia.ir/12016/14/395

       

      حضرت آقا می فرمایند در عملیات طوفان الاقصی صهیونیستها شکست ترمیم ناپذیر خوردند در روز 15 مهر. این بحث بآسانی می تواند درگیرد که کجای این کار شکست ترمیم ناپذیر است و حال آنکه صهیونیستها در جواب فلسطینیان همینطور دارند زن و کودک و پیر و جوان را هم بمباران می کنند و انتقام هم می گیرند؛ و بلکه حالا هم اگر به همین ترتیب جنگ خاتمه یابد و این همه هم کشته، آیا باز هم شکست غیر قابل ترمیم است؟ مسئله چیست؟! شکست غیر قابل ترمیم کجا است؟ می فرمایند که نباید هم احساساتی و هیجانزده شد و بلکه باید هم از سر هدفگذاری خلل ناپذیر نیز آنچنان که سید حسن نصر الله هم فرموده اند، باید انتقام شهیدان سلیمانی و ابو مهدی را گرفت که نیروهای ایالات متحده آمریکا را هم از منطقه اخراج کنیم.

      البته اینجا یحتمل یک روایات دیگری هم داریم که شیطان وقتی میدان می یابد که بتواند جلوی انبیاء و اولیاء هم عرض اندام کند و خودی هم نشان دهد و از جمله هم حضرت آدم علیه السلام را حتی در مقام خلیفة اللهی هم از راه بدر کند و وادار به بیرون شدن از بهشت و جنت او هم شود. ولی اهل ایمان را حتی شیطان بزرگ هم آنچنان که دوستدارانش را می ترساند نمی تواند بترساند. إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿آل عمران: ١٧٥﴾‏. مسئله فقط شهادت طلبی هم نیست که دل و جرات هم می دهد به مومنین و مجاهدین فی سبیل الله و بلکه مسئله ی عشق به خدا هم هست که حکمت و علم را آنچنان هم در دل مومنین می تواند زنده کند که آنها را از صدور منافقین و کفار و مشرکین هم قاپ می زنند و در صدور مومنین هم آرام می پذیرند. و لذا سر اینکه چطور شد که در شهر شام که فتنه افتاد پسران وزیر و وکیل ناقص عقل فرار کردند به گدایی در روستاها، و روستائیان آنگاه خود شدند وزیر و وکیل و بلکه شیخ الرئیس السادات را، حتی یحتمل خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی هم دقیقاً نتوانند بفهمند؟! وقتی افتاد فتنه‌ای در شام، هر کس از گوشه‌ای فرا رفتند. روستازادگان دانشمند، به وزیری پادشا رفتند. پسران وزیر ناقص عقل، به گدایی به روستا رفتند.

      نکته اینجا است که ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای زمینی و سماوی، گروه های دوگانی هم پیدا می کنند که بر روی بطنها و دهلیزهای قلوب مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات هم عمل می کنند و آنگاه همینها بر روی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبیکهای توپولوژیک هم ابرتقارنی و ابرریسمانی انواع پهلوی بطنی و دهلیزی نیز عمل کرده و به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف اقل کم از طرق میل به خارج شدن از حالات خلاء شاگرد و دانشجو و  طلبه در انواع تسلسل هم می افتند. بقول حافظ ساقیا در گردش ساغر تعلل تا بچند، دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش. و اما یک شهیدان زنده و عاشقان دلسوخته ای را هم داریم که اینها یک شبه ره صد ساله را هم رفته و پروانه وار هم در آتش می روند حتی بدون اینکه خدا برایشان همچون برای حضرت ابراهیم علیه السلام هم بخواهد قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ ‎﴿الأنبیاء: ٦٩﴾. یا حتی صبر هم ندارند که ببینند اثر لایدنفراست نیز چطور عمل می کند که آتش را سرد و سلامت هم برایشان گرداند! همه ی عالم می آیند حول این پروانه ها زانوی تلمذ هم می زنند تا درسهایی حتی از فیزیک انرژی بالا هم بیاموزند و بلکه نظریه های ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی را هم بدان کاربردی کنند و شیخ الرئیس السادات را هم هر چه بیشتر حتی المقدور درک بفرمایند و .... اینها هر چه بیشتر هم یاد گرفته اند و بلکه یاد هم می دهند چطور از حالات خلاء مستیها و شهوات دنیوی هم بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه نیز الی ما شاء الله پیش رفته و ... و نزد خدا و پیغمبر محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم زانوی تلمذ بزنند و از دور تسلسل ساغر ساقی هم الی ما شاء الله شربت شهادت هم بنوشند و هوشیارتر هم شوند و ....

      و لذا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که دوگانهایی را هم داریم بین ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ربع و نیم و تمام ... پهلوی بطنی و دهلیزی قلوب زمینی و سماوی و نشاندن فانکتورهایی از حالات خلاء به سمت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حتی شاگردان و دانشجویان و طلبه هایی هم که شیطان بزرگ را هم درس می دهند و بلکه دورهای تسلسلی متناظر دیگری را هم ایجاد می کنند و ...! و اما راه حل بیرون آمدن از افتادن در دورهای تسلسل باطل مستی پهلوی شیطان بزرگ هم یحتمل بعضی اشکال کنند که همین است و بس که نهایتاً خدمت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم رسیده و ایشان خود در دورهای تسلسلی خاص خود خدمت همه و همه نیز برسند و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ ‎﴿الانبیاء: ٦٩﴾‏ 

       

      https://en.wikipedia.org/wiki/Jennifer_Balakrishnan

      https://arxiv.org/search/math?searchtype=author&query=Balakrishnan%2C+J+S

      https://people.math.harvard.edu/~mazur/

      https://arxiv.org/search/math?searchtype=author&query=Mazur,+B

      https://arxiv.org/abs/2304.14161

      https://arxiv.org/abs/1110.6331v1

       

      https://math.berkeley.edu/~ogus/

      https://arxiv.org/search/?query=arthur+ogus&searchtype=all&source=header

       

      Vafa- Witten, Laanglands ...

      https://arxiv.org/abs/2203.17115

       

      .... dual Langlands Selmer group

       https://arxiv.org/search/?query=selmer+langlands&searchtype=all&source=header

       

      بعضی یحتمل اشکال هم می فرمایند که علمی که از شیطان بزرگ هم آموخته شود، شیطانی است و لذا باید هم از آن بیزاری و دوری جست تا بتوان از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم به حکمت الهی رسید. نکته اینجا است که آیا همین علم نیز می خواهد از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم در فضاها و گروه هایی دوگان میل کنند و برسند حتی اگر خودشان هم خیلی بدان اشراق نداشته باشند؟! البته این خطر هم هست که وقتی علم را از شیطان بزرگ نیز در درهمتنیدگیهایی می طلبید، یک وقت هم دیدید که بجای اینکه شما نزد او تلمذ کنید؛ یحتمل هم حتی او است که در شیطنتهای شاگرد و دانشجو و طلبه نیز دارد دنبالشان می دود و بلکه ازشان فرار هم می کند و ...! و لذا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی را هم باید خیلی مراقب بود که نظریه های میدانهای کوانتومی/ میدانهای همدیسی آنها از چه قرارند و بلکه فضاهای استشهادی/ انتحاری دوگانی آنها هم کدامند و .... بی خودی چای دم نکشیده به حضرت شیخ الرئیس السادات هم تعارف نکنیم. لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

      87876314152718357721...

      تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَـٰکِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ‎﴿الإسراء: ٤٤﴾‏

       

      اتفاقاً خودآموزهای آپاراتی و یوتیوبی (که البته فیلتر هم شده، و بنده ی حقیر هم پیشنهاد نمی کنم فیلترشکن استفاده کنید!) مختلفی هم داریم که مخصوص انواع تبدیلهای دستگاه های دیجیتال به انواع دستگاه های آنالوگ هم می باشند. یحتمل یک باکسهایی هستند که برای این کارها هم تهیه شده اند. البته در عمل آیا چقدر هم باید دنبال اینها بدوید تا پیدایشان کنید یا نکنید، بنده ی حقیر باز خیلی هم وارد نیستم. یک وقت دیدید که یک فروشگاه خیلی بزرگ اینترنتی هم مثل شرکت آمازون هم اینها را ارائه می دهند، ولی آیا شرکت مشابه ایرانی اش هم موجود است؟ ریز شدن در مسائل می توانند خیلی هم هزینه بر باشد ولی یحتمل سودهایی هم دارند که بعضی مثل آمازون واردش شده اند!!! کتاب کجا و مبدلهای آنالوگ به دیجیتال، و دیجیتال به آنالوگ کجا؟ ولی یحتمل بنده ی حقیر شنیده ام بعضی حتی با خود آمازون هم در ایران شریک شده اند و کار می کنند. همین را هم جستجو کنید کم مطلب نمی آید و ... و الله اعلم! اتفاقاً بنده ی حقیر داشتم راجع به این مسائل در یک روزنامه ی اقتصادی می خواندم که رسیدم به اینکه چرا شرکت بوئینگ نیز ترجیح داد با ایران کار نکند و به ایران هواپیما نفروشد. تو را به علی ببینید که ما اینجا توی دفتر کار خود نشسته ایم و این همه هم خون دل می خوریم که کارخانه ی هواپیماسازی و فضاپیماسازی خود را تکمیل کنیم و بعضیها چطور فکر این هستند که بوئینگ را وارد رقابت با ما هم کنند؛ انسان دیگر نمی داند چه باید بگوید. همین اتاق فکر برای کارخانه را هم از ما می خواهند بگیرند و کار دست ما بدهند و .... یقیناً ما خیلی کارها هم در پیش رو داریم که با شرکتهای تازه دانش بنیان می توان بسیاری کارها را نیز پیش برد؛ همین است دیگر که ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ما را می خواهند هم ضعیف کرده و ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی خودشان را هم حتی شده از طرق ضعیف ستاره ای هم قویتر کرده و دوگان اندر دوگان زده و بمقصد برسند و ما را هم پشت سر بگذارند و از همه و همه نیز پیشی بگیرند؛ و آنوقت نمی گویند که آیا بوئینگ هم به فلسطینیها نیز انواع هواپیماهای مسافربری و جت و پهپاد و ... هم می دهد. باز بفرمایید ما ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی خودمان را هم نمی خواهیم و همین که جایزه ی مصطفی را به هر کسی شده از دانشگاه هاروارد هم که باشد بدهیم کافی است دیگر و .... ای مسلمان، این کوهمولوژیهای گروموف- ویتن را انسان نمی داند دریابد یا تناظر کوهمولوژیهای زایبرگ- ویتن و هیگارد- فلوئر- ویتن را یا حتی تناظرهای ناورداهای گوپاکومار- وفا و گروموف- ویتن و دانالودسون- توماس و .... همین می شود که اینها را دربست به عنوان جعبه هایی هم به ما می دهند برای مبدل کردن یکی به دیگری و حالا آیا ما چقدر هم بلدیم که اگر در این مبدلها را هم باز کردیم و دیدیم تویشان چیست؟ آیا چیزی هم سر در بیاوریم یا خیر؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۹
      ها أَنتُم أُولاءِ تُحِبّونَهُم وَلا یُحِبّونَکُم وَتُؤمِنونَ بِالکِتابِ کُلِّهِ وَإِذا لَقوکُم قالوا آمَنّا وَإِذا خَلَوا عَضّوا عَلَیکُمُ الأَنامِلَ مِنَ الغَیظِ ۚ قُل موتوا بِغَیظِکُم ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ﴿۱۱۹﴾
      شما کسانی هستید که آنها را دوست می‌دارید؛ امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالی که شما به همه کتابهای آسمانی ایمان دارید (و آنها به کتاب آسمانی شما ایمان ندارند). هنگامی که شما را ملاقات می‌کنند، (به دروغ) می‌گویند: «ایمان آورده‌ایم!» امّا هنگامی که تنها می‌شوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می‌گزند! بگو: «با همین خشمی که دارید بمیرید! خدا از (اسرار) درون سینه‌ها آگاه است.»

       

      لزوم تقویت قدرت دفاعی کشور بر اساس عقل و شرع


      ما دشمن داریم، باید جهت دفاعی‌مان را [قوی کنیم]؛ عقل حکم میکند، شرع هم میگوید: وَ اَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل.(۱) «مَا استَطَعتُم» یعنی تا آنجایی که میتوانید، هر چه میتوانید؛ ما هم همین را گوش کردیم؛ هر چه میتوانیم قوّه‌ی دفاعی کشور را ان‌شاءالله تقویت میکنیم... همین پیشرفتها است که دشمن را عصبانی میکند، ‌دشمن را خشمگین میکند. قرآن فرمود: قُل موتوا بِغَیظِکُم‌؛(۲) همین را مرحوم شهید بزرگوارمان [بهشتی] ترجمه کرد [و گفت]: «از این عصبانیت بمیر»! این ترجمه‌ی آیه‌ی قرآن است: موتوا بِغَیظِکُم. دشمن عصبانی میشود، ناراحت میشود؛ کارهایشان کارهای عصبی است، حرفهایشان حرفهای عصبی است. هر چیزی که ایران را قوی کند آنها را ناراحت میکند؛ چرا؟ چون میدانند که اگر ایران قوی شد، توطئه‌ی علیه ایران ناکارآمد خواهد شد؛ لذا نمیخواهند ایران قوی بشود. هر چیزی که ما را قوی کند آنها را عصبی میکند،‌ ناراحت میکند.۱۴۰۱/۱۱/۲۶

      بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی
      توانمندی دفاعی کشورایران قوی
      قرآن

       

      نفوذ گسترده‌ی جمهوری اسلامی درمنطقه


      یکی از چیزهایی که برای تشکّلها به نظر من خیلی لازم است و خوب است، فهم وضع کنونی کشور است. وضع کشور، منظور فقط وضع داخلی و مشکلات موجود و همین مطالبی که گفتند - مسائل مربوط به روستاها، عدالت‌خواهی، اقتصاد مقاومتی، مشکلاتی که هست، مشکلات مدیریّتی، مدیریّت جهادی و مانند اینها - نیست؛ اینها البتّه جزئی از واقعیّتها است. چند واقعیّت مهم دیگر وجود دارد: برادرها، خواهرها، عزیزان من، توجّه کنید! ... یکی از واقعیّتها این است: نفوذ گسترده‌ی جمهوری اسلامی. من به این رؤسای جمهور محترممان، هم به رئیس جمهور محترم فعلی، هم به قبلی‌ها - که به همه‌ی آنها هم احترام میگذارم، به همه‌ی آنها هم کمک میکنم، و از همه‌ی آنها و از هر رئیس جمهوری که مردم انتخاب کنند و بیاید سر کار، پشتیبانی میکنم - همیشه گفته‌ام؛ گفته‌ام: شما امروز به هر کشور اسلامی بروید، مردم آن منطقه اگر آزاد باشند و اجازه داده بشود و شماها بخواهید بروید بینشان، از شما استقبالی خواهند کرد که از سران کشور خودشان چنین استقبالی نمیکنند. نفوذ یعنی این دیگر؛ نفوذ یعنی این.

      از لجِ این نفوذ، صد روز است دارند یمن را میکوبند؛ چون میگویند شما در یمن نفوذ دارید. خب ما در یمن چه کار کردیم؟ اسلحه بردیم یمن؟ لشکرکشی کردیم به یمن؟ آنها از کشورهای دیگر مزدور انتخاب میکنند، دلار نفتی بهشان میدهند، لباس ارتشیِ سعودی را بهشان میپوشانند، می‌آورند میدهند دمِ چَکِ انصارالله! آنها دارند دخالت میکنند، ما چه دخالتی در [یمن داریم].

      خب، نفوذ، نفوذ خدادادی است. مگر میشود [این را کاری کرد]؟ فرض کنید امام بزرگوار ما اینجا می‌نشست حرف میزد، حرفش را همین‌طور دهن‌به‌دهن میبردند مثلاً در اقصای آفریقا یا در اقصای آسیا؛ آنچنان نفوذ میکرد که آدمِ ساکنِ فلان کشور دوردست آفریقایی یا آسیایی، اسم بچّه‌اش را میگذاشت روح‌الله. نفوذ یعنی این؛ بدون اینکه یک صفحه کاغذ برای این معنا مایه گذاشته شده باشد. خب، وقتی حرف نفوذ پیدا کرد، وقتی حرف حرف درستی بود، از دل برآمد بر دلها نشست، خب با آن کاری نمیشود کرد؛ قُل موتوا بِغَیظِکُم؛ (۱) خب، تو نمیتوانی، به قول مرحوم شهید بهشتی - که از قول ایشان نقل کردند که گفت - از عصبانیّت بمیر! خب، چه کار کنیم؛ این یکی از واقعیّتها است. این یکی از واقعیّتهای جمهوری اسلامی است؛ اینها را توجّه داشته باشید؛ یعنی همه‌اش با نگاه منفی نگاه نکنید.۱۳۹۴/۰۴/۲۰

      بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان
      اثرات انقلاب اسلامیمسئله‌ یمنتشکل‌های دانشجوییخشم دشمن
      قرآن

       

      عصبانیت دشمن از حرکت عظیم و پر افتخار مردم در ۲۲ بهمن


      امروز این‌جور شده و همین دشمنان را عصبانى میکند. آنها امیدوار بودند در داخل جمهورى اسلامى، این چراغ بتدریج کم‌نور بشود و خاموش بشود؛ چه برسد به اینکه در دنیا روزبه‌روز مشتعل‌تر بشود. امروز می‌بینند در داخل و خارج کشور، چراغ فضایل اسلامى و جهاد با شیطانها و شیطان بزرگ و حرکت به سمت ارزشهاى الهى و اسلامى، روزبه‌روز فروزان‌تر میشود.
      این حرکت عظیم و پُرافتخار بیست‌ودوّم بهمنِ امسال دشمنان را سوزاند. مژده باد به ملّت بزرگ ما که با این حرکت هوشیارانه‌ی خودشان توانستند دشمن را دچار درد و غیظ کنند! قُل موتوا بِغَیظِکُم.(۱) این غیظ در دل دشمنان، با حرکت انقلابى ملّت ما به وجود آمد. و این ملّت، ملّت آگاهى است. حرکتى که بر دوش این‌چنین ملّتى باشد، تمام‌شدنى نیست.۱۳۶۸/۱۲/۱۰

      بیانات در دیدار جمعى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و کمیته‌ی انقلاب اسلامى
      خشم دشمنراهپیمایی ۲۲ بهمنحضور مردم در صحنه
      قرآن

      https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?sid=3&npt=7&aya=119

       

      این را بنده ی حقیر قبلاً هم عرض کرده ام که فرض بفرمایید که نظریه ی اعداد جبری چه ربطی هم دارد به فیزیک انرژی بالا یا حتی ناتو؟ ولی می بینیم که همین کتاب نظریه ی اعداد جبری آندره ویل در پیشگفتارش می فرماید که کتاب کاستل- فرولیش که توسط ناتو هم تهیه شده را می فرماید مکمل همین کتابش است چرا که بر حسب کوهمولوژیهای گالوایی هم تنظیم شده است. و حتی می فرماید که خوب است فصلهایی از کتابش را که بر حسب کوهمولوژی هم نیستند را شاگرد برای تمرین هم که شده تبدیلش کند به مسائل و قضایایی در کوهمولوژی و بعد آنها را شاگرد خودش در این فرمولیزاسیونها ثابت هم کند! اتفاقاً سرژ لنگ نیز در کتاب جبرش به همولوژی که می رسد، می فرماید خوب هم هست که یک کتابی راجع به همولوژی را برداشته و همه ی قضایایش را خودش هم بدون نگاه کردن به اثبات کتاب، ثابت نیز کند. آخر سر هم می گوید که استینراد نظریه ی قاطیقوریایی عمومی را ابتذال مجرد یا انتزاعی (abstract nonesense) هم نامیده است! ولی ما حتی می بینیم که برنامه ای مثل برنامه ی لنگلندز که کمابیش به همین نظریه ی اعداد جبری هم مربوط است نیز وارد مباحث فیزیک انرژی بالا هم بخاطر از جمله هم گروه های دوگان لنگلندز نیز شده اند. 

      خوب، یحتمل بعضی هم اشکال بفرمایند که مسئله، همان مسئله ی دم کشیدن چای خودمان هم هست دیگر. البته این یک حسابهایی دیگر هم دارد که مربوط می شود به اینکه کیست که دارد چه مسئله ای را نیز بیان می کند. یک وقت هست که مقام معظم رهبری است که از حکایت لوله هنگ هم می فرمایند که در قضیه ی ملی شدن صنعت نفت هم عنوان شده بوده است؛ و حالا امروزه روز هم همین را ما در مورد فیزیک و انرژی هسته ای و حتی قضایای برجام و مذاکرات و ... نیز داریم. بنده ی حقیر بنظرم می رسد که این یک مسئله ی بسیار مهمی می تواند باشد که مسئله نه فقط لوله هنگ ساختن و بلکه ورود پیر مرد خنزر پنزری بوف کور صادق هدایت را هم داریم که یحتمل بعضی هم ربطش دهند به شوالیه گریهای دن کیشوتی که دیگر زمانش هم مدتهای مدید است که گذشته است. و اما این مسئله از لحاظی هم برمی گردد به حدث و قدم عالم. یعنی چه؟ یعنی اینکه مثلاً وقتی شما می خواهید تلویزیون بخرید و در بازار دیگر از نوع آنالوگ آنرا ندارند و بلکه همه مدلها دیجیتالی هم شده اند، یحتمل اگر شما نوع آنالوگ را هم بخرید دیگر نتوانید حتی ریسیور تلویزیونی را هم بدان متصل کنید. و چرا که آیا بتوان نوع آنالوگ تلویزیون را هم به ریسیورهایی که مخصوص تلویزیونهای دیجیتالی است نیز متصل کرد. حالا این را بنده نمی دانم چرا که از حوزه ی علمی بنده ی حقیر هم خارج است. ولی یقیناً هم اگر دنبال بلندگوهای تلویزیون دیجیتال خود هم بگردید که آنها را از بازار بخرید، یحتمل دیگر آنها را نیابید. یعنی سرعت از دور خارج شدن کالاها بقدری بالا می روند که فروشنده های خنزر پنزری اتفاقاً خیلی هم رونق می گیرند چرا که وسائل دست دوم هم در بازار زیاد یافت می شوند که مشتریهای خوبی هم می توانند داشته باشند. همین قدر بس که توجه کنیم که چه موبایلهای آخرین مدلی را که یحتمل حتی در بازارهای دست دوم هم بتوانید بیابید چرا که هر ساله مدلهای جدیدتر و جدیدتر هم به بازار می آیند و آنگاه مدلهای قدیمی هم از رونق می افتند و حتی یحتمل دور هم انداخته شوند. یعنی چطور است که لوله هنگ آنقدرها هم دیگر این روزها حتی یافت نمی شوند ولی قدیمها نیز بوده اند. همینطور هم بلندگوها نیز یحتمل یافت نشوند، ولی اگر کمی فنی باشید هم یحتمل بتوانید از بلندگوهای غیر داخلی و بلکه خارج از تلویزیون هم آنرا مجهز کنید.

      مسئله ی مجهز کردن علم خود به نظریه ی اعداد جبری نیز همینطور است که اعداد کلاسهایی را هم دارید که می توانید آنها را برای انواع مسائل نیز کاربردی کنید حالا یحتمل بخواهید مسئله را بر حسب کهنگی و نویی یا میزان دست دومی کالاها هم آنها را کلاسه کنید و .... ولی مثلاً می فرمایند که بر حسب هر گروه آبلی هم می توان یک عدد کلاس هم برایش یافت که در این مقاله ی لوتر کلابورن 1966 بر حسب ویکیپدیا هم آمده است:

      doi: 10.2140 /pjm. 1966.18. 219

      ولی یک جاهایی مسئله نه تنها ملی می شود و بلکه تبدیل هم می شود به مسابقه های جهانی در فیزیک انرژی بالا که چه چیزی را چطور بتوان بعنوان ناورداهایی و درجاتی و مراتبی هم مورد کاربرد واقع کرد و از آنها بهره برداری هم نمود. البته این مسئله نه فقط در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه از راه های طیفهای مادون قرمز و ماورای بنفش ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارن ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام پهلوی نیز می توانند کاربرد داشته باشند. و بلکه گروه های دوگان آنها را هم بتوان یافت. و بلکه بعضی هم یحتمل تبعشان چنین نیست که با شاگرد و دانشجو طلبه ای که خیلی هم مایل است از حالات خلاء هر چه برق آساتر و لذا حتی مافوق صوت و بلکه مافوق نور(!) هم بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کنند؛ با این بنده خداها آیا می شود کسی تبعشان هم نسازد و بلکه مجبور هم بود که به گروه های دوگانی و از جمله هم گروه های دوگانی لنگلندزی نیز رجوع کرد و ...؟ مثلاً همین مسئله را هم در نظر بگیرید که مسئله را می توان به ایران باستان هم یک جورهایی ربطش داد که حالا بنده ی حقیر نمی دانم چطور؛ ولی یحتمل هم این را بتوان در مثلاً زند و هومن یسن نیز یک جورهایی یافت و بلکه تعبیر کرد و آنگاه نظریه های ابرتقارنهای ربع و نیم و تمام پهلوی را هم نه تنها با ربع و نیم و تمام بهار آزادی یا امامی جایگزین هم نکرد و بلکه مسئله را حتی خشایارشاهی هخامنشی هم بخواهند تعبیر کنند و ...! خوب، این هم دوگانهای خودش را دارد دیگر که یحتمل هر کاری هم کنید که زیر بار بروند که بابا مسئله مربوط هم هستها به بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و آسمانی و بلکه منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی را هم خوب است چندین بار حتی بخوانی. و روابط متقابل ایران و اسلام شهید مطهری را هم خوب است انسان بداند و به حدث و قدم و نظم و ترتیبهای تقدم و تاخر فلسفی مسائل نیز بپردازد. البته نکته ی تاسفبار اینجا هم هست که و استاد شهید مرتضی مطهری و ما ادراک استاد شهید مرتضی مطهری؟ سیدنا الاستاد علامه محمد حسین طباطبایی و ما ادراک سیدنا الاستاذ علامه محمد حسین طباطبایی. ان الله و ملائکته یصلون علی نبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما

      شما حتی ببینید دشمن یزید و شمر زمانه چطور با مسلمانان مظلوم فلسطینی رفتار می کند و بلکه مردم بی دفاع غزه را نیز کشت و کشتار می کند. همه ی عالم هم فریاد برآورند که ای ظالم داری چه می کنی؟! صم بکم عمی و کور و کر و لال هم هست و در غیضش مرده است یا بلکه باید هم در همین عصبانیت و غیضش بمیرد. بجای اینکه اسلام بیاوری و مسلمان هم شوی که ان شاء الله در کفرت هم بمیری، باز هم مسلمانان را اذیت و آزار و قتل و غارت می کنی؟! ان شاء الله هر چه زودتر امام زمان عجل الله فرجه الشریف خودش حسابتان را برسد. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿البقرة: ١٣٥﴾‏

      أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ کَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‎﴿البقرة: ١٤٠﴾‏

      مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَـٰکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿آل عمران: ٦٧﴾‏

      قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿آل عمران: ٩٥﴾‏

      قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿الأنعام: ١٦١﴾‏

      أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وَأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَـٰکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‎﴿التوبة: ٧٠﴾‏

      وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ‎﴿التوبة: ١١٤﴾‏

      وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَن نُّشْرِکَ بِاللَّهِ مِن شَیْءٍ ذَٰلِکَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ ‎﴿یوسف: ٣٨﴾‏

      ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿النحل: ١٢٣﴾‏

      وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا إِنَّا مُهْلِکُو أَهْلِ هَـٰذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَهَا کَانُوا ظَالِمِینَ ‎﴿العنکبوت: ٣١﴾‏

      قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‎﴿الممتحنة: ٤﴾‏

       

      مسلمانی فقط به اسم نیست و اینکه کسی مسلمان هم بدنیا آمده باشد. پس چرا می فرمایند که اینشتین مسلمان بود؟ بنده این نکته را مورد توجه ام آمده است که اینشتین آیا غیر از این بود که در حین جنگ جهانی اول و  دوم در اروپا بود و در همین حین هم به آمریکا مهاجرت کرد؟ آیا او صرفاً یک یهودی بود؟ این اروپایی هم هست که بقول خود یهودیان نیز یهودی ستیز بودند، خصوصاً آلمانهایی که یهودیان از دستشان بد جوری هم فراری بودند.

      مسئله ی علم و اینکه العلم سلطان، من وحده صال به و من لم یجده صیل علیه و العلم راس خیر کله، اینجا است که آیا او در علم فیزیک آنقدر با نظریات نسبیت خاص و عام اش توانست پیشرفت کند که صاحب نظر هم باشد و استاد کرسی در دانشگاه پرینستون هم شود؟ البته او بنیان گذار این رشته ها در فیزیک هم بود و اسم او هم بر آنها مزین شده اند. اتفاقاً مقالات زیادی هم در این زمینه ها دارد. ولی در اروپا آیا چقدر صاحب کرسی دانشگاهی هم شد؟!

      عرض بنده ی حقیر اینجا این است که آیا او یک عشقی به علم نداشت که در فیزیک او متجلی هم شد؟ ولی مشکل اینجا است که آیا این عشق به علم در وسط آن همه جنگهای جهانی و خانمان سوز، به حکمت الهی هم رسید و انجامید و هنوز هم ادامه دارد و بلکه ما آیا توانسته ایم به یک عشق الهی هم دست یابیم و آنچنان هم عاشق خدا شویم که حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دریابیم؟ یا اینکه بر عکس، همین عشق به علم هم می تواند آنچنان مستی و نخوت و عجبی را هم ایجاد کند که همانا مستی عشق به علمی هم هست که وارد الهیات هم نتوانسته است شود. و بلکه وامانده است. در تعقیبات نماز عصر آمده است که:

      اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لاَ تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لاَ یَخْشَعُ وَ مِنْ عِلْمٍ لاَ یَنْفَعُ وَ مِنْ صَلاَةٍ لاَ تُرْفَعُ وَ مِنْ دُعَاءٍ لاَ یُسْمَعُ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ اَلْیُسْرَ بَعْدَ اَلْعُسْرِ وَ اَلْفَرَجَ بَعْدَ اَلْکَرْبِ وَ اَلرَّخَاءَ بَعْدَ اَلشِّدَّةِ اَللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ

      در خطبه ی شقشقیه حضرت امیر المونین علی بن ابیطالب علیه السلام یک درد دلی گویا می فرمایند که بعد وقتی ابن عباس از آن حضرت می طلبد که سخنانش را ادامه دهد، می فرمایند 

       

      (در آخر این خطبه حضرت بابن عبّاس فرموده: یا ابن عبّاس تلک شقشقة هدرت ثمَّ قرّت، شقشقه در لغت مانند شش گوسفند است که شتر در وقت هیجان و نفس زدن آنرا از دهان بیرون مى‌ آورد و در زیر گلو صدا می کند و در اوّلین مرتبه بیننده آنرا با زبان اشتباه مى ‌نماید، امیر المؤمنین در جواب ابن عبّاس فرمود:

      شکایت کردن از سه خلیفه در اینجا که از روى ظلم و ستم بر من تقدّم جستند از جهت هیجان و بشوق هدایت خلق بود که گفته شد، گویا شقشقه شتر صدا کرد و در جاى خود باز ایستاد یعنى هر وقت و همیشه از این قبیل سخنان گفته نمى‌شود)...

      نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه مرحوم فیض الاسلام اصفهانی، جلد 1، ص 46 

      http://lib.eshia.ir/11479/1/46 

       

      یک جاهایی هست که انسان حساب و کتابش در حدودی نیست که بتواند بر حسبش یک حسابانی را هم شکل و فرم دهد و فقط آنچه در دل دارد را بیان می کند و می گذرد. و حالا آیا آن زاد المسافری را که انسان بجای می گذارد هم کدام است؟ آیا توانسته است هم ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی خود را نیز آنطور که باید و شاید هم حتی با ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی هم طوری شکل دهد که شاگرد و دانشجو و طلبه هم بتواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کنند و جهشی و اولترا فیلتری و اولترا نتی هم بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه پیشرفت کرده و نهایتاً هم نزد امام زمان عجل الله فرجه الشریف زانوی تلمذ بزنند و ...؟ بالاخره آیا اگر کسی هم از راه رسید و فرمود که بهتر است هر چه زودتر مسائل مربوط به شیخ الرئیس السادات را هم حل کنید و تحویل دهید؛ آیا باید هم بتوانیم کاری کنیم یا اینکه همینطوری سر جایمان درجا هم بزنیم و دست روی دست هم گذاشته و هیچ کاری هم نکنیم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      25. وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُولَـٰئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ‎﴿الحجرات: ٧﴾‏

       

       

      ۱۳۷۰/۰۸/۲۲

      بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار جمعی از پرستاران

      بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
       به همه‌‌ى برادران و خواهران عزیز، ولادت زینب کبریٰ، بانوى بزرگ اسلام را تبریک عرض میکنم و به همه‌‌ى شما برادران و خواهران خیرمقدم میگویم.

       یک جمله‌‌ى کوتاه در باب ارزش خدمت پرستاران به‌‌مناسبت روز پرستار عرض میکنم و آن، این است که همه موظّفیم آن انسانهاى فداکار و پُرعاطفه و دلسوزى را که از بیماران در مراحل دشوار بیمارى با عمل انسانىِ پرستارىِ خود مواظبت و حمایت میکنند، به‌‌عنوان احترام به یک ارزش انسانى والا قدردانى کنیم. پرستارى، حرفه‌اى انسانى و اسلامى است و [باید] جامعه و کشورى مثل ما که سرشار از عواطف گوناگون است و نقش عواطف در این جامعه همواره نقش برجسته‌‌اى بوده است، به این حرکت عاطفى بزرگ که داراى مبناى عقلانى و فکرى راسخى هم هست، به چشم احترام بنگریم.

       پرستاران هم - چه زن و چه مرد - قدر خودشان را بدانند، این حرفه را مقدّس بشمرند. هر حرکت انسانى یک پرستار براى بیمار، یک حسنه است؛ کمکى است به انسانى محتاج کمک، آن ‌هم در شرایطى حسّاس. و پرستارى در کنار طبابت و هم‌وزن طبابت است.

       و امّا ولادت حضرت زینب کبریٰ (علیها سلام) ایجاب میکند ما دایره‌ى بحث را بخصوص در شرایط کنونى بشریّت وسیع‌تر قرار بدهیم. زینب کبریٰ یک زن است، یک زن بزرگ! عظمتى که این زن بزرگ در چشم ملّتهاى اسلامى دارد از چیست؟ نمیشود گفت به‌خاطر این است که دختر علىّ‌بن‌ابیطالب است یا خواهر حسین‌بن‌على و حسن‌بن‌على (علیهم‌ السّلام) است. نسبت‌ها هرگز نمیتوانند یک چنین عظمتى را خلق کنند. همه‌ی ائمّه‌‌ى ما دخترهایى داشتند، مادرهایى داشتند، خواهرهایى داشتند. کو یک نفر مثل زینب کبریٰ؟ ارزش و عظمت زینب کبریٰ به‌خاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، او را این‌جور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى را بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین (علیه‌ السّلام) هم نباشد، عظمت پیدا میکند؛ بخش عمده‌ى این عظمت از اینجا است. اوّلاً موقعیّت را شناخت؛ هم موقعیّت قبل از رفتن امام حسین (علیه‌ السّلام) به کربلا، هم موقعیّت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیّت حوادث کُشنده‌ى بعد از شهادت امام حسین را، و طبق هر موقعیّتى یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت.

       قبل از حرکت به کربلا، بزرگانى مثل ابن‌‌عبّاس و ابن‌‌جعفر و چهره‌‌هاى نامدار صدر اسلام که ادّعاى فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگى داشتند، گیج شدند، نفهمیدند چه‌کار باید بکنند. زینب کبریٰ گیج نشد، فهمید که باید این راه را برود که امامِ خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه اینکه نمی‌فهمید راه سختى است؛ او بهتر از دیگران حس میکرد. او یک زن بود، زنى که از شوهرش و از خانواده‌‌اش جدا میشود براى مأموریّت و به همین دلیل هم بود که بچّه‌‌هاى خردسال خود و نوباوگان خود را هم با خود برد. حس میکرد که حادثه چگونه است. در آن ساعتهاى بحرانى که قویترین انسانها نمیتوانند بفهمند که چه باید کرد، او فهمید و امام خود را پشتیبانى کرد و او را تجهیز کرد براى شهید شدن. بعد از شهادت حسین‌‌بن‌‌على هم که دنیا ظلمانى شد، دلها و جانها و آفاق عالم تاریک شد، این زن بزرگ یک نورى شد و درخشید. زینب به جایى رسید که فقط والاترین انسانهاى تاریخ بشریّت یعنى پیغمبران میتوانند به آنجا برسند.

       مادر او، فاطمه‌‌ى زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) هم زن دیگرى بود که مقامش از زینب کبریٰ هم بالاتر بود. اینها زنهاى الگو و نمونه‌‌ى اسلامند. زن امروزِ دنیا الگو میخواهد. اگر الگوى او زینب باشد و فاطمه‌‌ى زهرا باشد، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیارى در درک موقعیّتها، انتخاب بهترین کارها - ولو با فداکارى همراه باشد - و ایستادن پاى همه چیز براى انجام تکلیف بزرگى که بر دوش انسانها خدا گذاشته است. این زنى ‌که الگویش فاطمه‌‌ى زهرا باشد یا زینب کبرىٰ (علیهما السّلام) باشد، این است. اگر زن به فکر تجمّلات و خوش‌گذرانیها و هوسهاى زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بی‌بنیاد و بی‌ریشه باشد، آن راه را نمیتواند برود. باید این وابستگی‌ها را که مثل تارعنکبوت است بر پاى یک انسان رهرو، از خود دور کند تا بتواند آن راه را برود. کمااینکه زن ایرانى در دوران انقلاب همین کار را کرد، در دوران جنگ همین کار را کرد و انتظار این است که در همه‌‌ى دوران انقلاب همین کار را بکند. امّا الگوى زن ایرانى در این راه همانى است که گفته شد؛ زینب الگو است.

       زینب، زنى نبود که از علم و معرفت بی‌بهره باشد؛ بالاترین علمها و برترین و صافی‌ترین معرفتها در دست او بود. همان سکینه‌‌ى کبرایى که شما اسمش را شنیده‌اید در کربلا - دختر امام - و برادرزاده و شاگرد زینب است - کسانى که اهل کتابند نگاه کنند - در همه‌‌ى تاریخ اسلام تا امروز یکى از مشعل‌هاى معرفت عربى است. کسانى که حتّى زینب را و پدر زینب را و پدر سکینه را قبول نداشتند و ندارند، اعتراف میکنند که سکینه (علیها سلام) یک مشعل معرفت و دانش است.

       این راه را رفتن به معناى دور شدن از دانش و معرفت و بینش جهانى و روشنفکرى و معلومات و آداب نیست؛ اینها وراى آنها است. زن اسلامى زنى است که راه را درست میرود، هدف را درست تشخیص میدهد و در این راه حاضر به فداکارى است؛ و چنین زنى عظمت میآفریند؛ همچنان‌ که زنان ایران عظمت آفریدند.

       اینها تعارف نیست؛ اگر زنها به انقلاب نپیوسته بودند، انقلاب پیروز نمیشد؛ جوانها از خانه‌‌ها براى پیوستن به صفوف انقلاب بیرون نمی‌آمدند؛ مادرهایشان نمیگذاشتند؛ حدّاقل آنها را تشویق نمیکردند. اگر زنها دل در گرو انقلاب نداشتند، مردها این‌جور آزادانه در صفوف انقلاب جان‌فشانى نمیکردند. نقش زن، هم به‌‌طور مستقیم، هم به‌‌طور غیر مستقیم در انقلاب یک نقش برجسته است و مجموعاً نقش اوّل است؛ در جنگ هم همین‌جور. بنده با خانواده‌‌هاى معظّم شهدا، دیدار و نشست و برخاست زیادى داشته‌‌ام. در کمتر خانواده‌‌ى شهیدى است که روحیه‌‌ى مادر از روحیه‌‌ى پدر بالاتر نباشد؛ اغلب خانواده‌‌ها، روحیه‌‌ى مادر شهید از روحیه‌‌ى پدر شهید بالاتر است. این یک چیز فوق‌‌العاده است. این، نقش زنان مؤمن را در این انقلاب نشان میدهد؛ زنانى که ایستادند براى پیروزى انقلاب، براى پیشرفت مقاصد انقلاب و همه‌ چیز را فدا کردند براى اهداف و آرمانهاى الهى و اسلامى خود. این نقشِ درست است براى زن. امّا آنچه الگوى غربى و اروپایى است، نقطه‌‌ى مقابل این است؛ این دو با هم جمع‌شدنى نیست.

       در الگوى اروپایى زن، مسئله این نیست که آنها میخواهند زن عالم باشد امّا اسلام نمیخواهد زن عالم باشد، یا آنها میخواهند زن در مناصب اجتماعى و صحنه‌‌ى اجتماعى باشد، اسلام نمیخواهد؛ قضیّه این نیست. اسلام زنهاى عالمه‌‌ى بزرگ پرورش داده است؛ امروز هم در جامعه‌‌ى ما مشاهده کنید که متخصّصین زن، دانشمندان زن، پزشکان زن، محقّقین زن، هنرمندان بزرگ زن کم نیستند؛ ارزش‌‌آفرینند. انسانهاى صاحب فکر و مکتب در بین اینها هست. در صحنه‌‌ى سیاسى همین‌جور، در قواى مجریّه و مقنّنه همین‌جور؛ در همه‌‌ى بخشهاى کشور، حضور زنان حضور فعّالى است. بحث بین ما و بین تفکّر و ارزش‌گذارى اسلامى و غربى بر سر اینها نیست؛ بحث بر سر چیز دیگرى است. الگوى غربىِ امروزِ اروپایى، برخاسته و زاییده‌ از الگوى باستانى رومى و یونانى آنها است. آن روز هم این‌جور بود که زن وسیله‌‌اى براى تکیّف(۲) و التذاذ مرد بود، همه چیز تحت‌ الشّعاع این بود؛ امروز هم این را میخواهند؛ حرف اصلى غربیها این است.

       آنها با چه چیزِ زن مسلمان، بیشتر دشمنند؟ باحجاب او؛ آنها با حجاب دشمنند. با این چادر شما، با حجاب صحیح و متقن شما از همه‌چیز بیشتر دشمنند. چرا؟ چون فرهنگ آنها این را قبول ندارد. اروپاییها این‌جور هستند؛ آنها میگویند هرچه ما فهمیده‌ایم، دنیا باید از ما تقلید کند. جاهلیّت خودشان را بر معرفت عالم مایلند که غلبه بدهند. آنها میخواهند زن به سبک اروپایى - که عبارت است از سبک مُد و مصرف و آرایش در انظار عموم - و ملعبه قرار دادن مسائل جنسى بین دو جنس و این چیزها را در جامعه به‌وسیله‌ى زنان رواج بدهند. هر جا با این هدفگیرىِ غربیها مخالفت بشود، فریادشان بلند میشود. کم‌طاقت هم هستند؛ کمترین مخالفتى با مبانى پذیرفته‌ى خودشان را همین مدّعیان غربى تحمّل نمیکنند.
      همه‌ جاى دنیا را هم توانسته‌اند تحت تأثیر قرار بدهند مگر محیط‌هاى اسلامى واقعى را. شما در دنیاى فقیر آفریقا و آمریکاى لاتین و شرق آسیا و هر جایى که جوامعى هستند که مراجعه کنید و ببینید، خواهید دید آنجا هم توانسته‌اند همان الگوهاى خودشان - همان‌جور آرایش کردن، همان‌جور مصرف کردن، همان‌جور ملعبه شدن زن - را رواج بدهند. تنها جایى که تیر اینها به نشان نخورد، محیط‌هاى اسلامى است و مظهر آنها، جامعه‌ى بزرگ اسلامى جمهورى اسلامى؛ لذاست که بشدّت با این مبارزه میکنند.

       [شما] زنهاى ما باید بدانید که امروز شما سنگربان ارزشهاى اسلامى هستید در مقابل وضع جاهلى دنیاى غرب؛ شما هستید که از این حصار مستحکم فرهنگ اسلامى دارید محافظت میکنید. زن باید پرورش اسلامى پیدا بکند؛ در علم، در فرهنگ، در سیاست و در همه چیز؛ در میدانهاى اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و همه‌ جا برود و پیشتاز باشد، امّا در مسائل شهوانى و جنسى، ملعبه‌‌ى دست این و آن نشود؛ این حرف ما است.

       یک حفاظ و حجابى وجود دارد بین زن و مرد در مکتب اسلام. این به معناى این نیست که زنها یک عالم جداگانه‌اى دارند غیر از عالم مردها؛ نه، در جامعه با هم زندگى میکنند، در محیط کار با هم زندگى میکنند، همه‌ جا با هم سروکار دارند، مشکلات اجتماعى را زنها و مردها با هم حل میکنند، زنها و مردها با هم جنگ میکنند و کردند، خانواده را با هم اداره میکنند و فرزندان را پرورش میدهند، امّا آن حفاظ و حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده حتماً حفظ میشود. این، آن نکته‌ى اصلى است در الگوسازى اسلامى. اگر این نکته رعایت نشود، همان ابتذالى که امروز غرب دچار آن است پیش میآید؛ اگر این نکته رعایت نشود، زن از پیشتازى در حرکت به سمت ارزشها که در ایران اسلامى دیده شد، باز خواهد ماند. آن نکته را هم غربیها با تمام توان مایلند رسوخ بدهند در هر جایى و نسبت به هر کسى به نحوى.

       به اعتقاد بنده گرایش به سمت مُدگرایى در زنان و تجمّل‌گرایى و تازه‌طلبى و افراط در کار آرایش و نمایش در مقابل مردان، یکى از بزرگ‌ترین عوامل انحراف جامعه و انحراف زنان ما است. در مقابل اینها خانمها بایستى مقاومت کنند.

       آنها براى اینکه از زن آن‌چنان موجودى که مورد نظر خودشان هست به ‌وجود بیاورند، محتاج این هستند که دائماً مُد درست کنند و چشمها و دلها و ذهنها را به همین چیزهاى ظاهرى و کوته‌نظرانه مشغول کنند. کسى که به این چیزها مشغول شد، به ارزشهاى واقعى کِى خواهد رسید؟ مجال پیدا نمیکند برسد. زنى که در فکر باشد از خود وسیله‌‌اى براى جلب نظر مردها بسازد، کِى فرصت این را پیدا خواهد کرد که به طهارت اخلاقى فکر کند و بیندیشد؟ مگر ممکن است چنین چیزى؟ آنها این را میخواهند؛ آنها نسبت به زنهاى جوامع دنیاى سوّم مایل نیستند زن داراى فکر روشنى باشد، آرمان‌خواه باشد و خودش دنبال هدفهاى بزرگ حرکت کند و شوهر و پسر خود را هم حرکت بدهد؛ این را مایل نیستند. زنهاى جوان در جامعه‌‌ى ما باید خیلى مراقب باشند تا این کمند ناپیداى بسیار خطرناک فرهنگ و تفکّر غربى را بشناسند، از آن پرهیز کنند و جامعه‌‌ی زنان را از آن جدا کنند و برحذر بدارند.

       امروز این راهى که ملّت اسلام و ملّت بزرگ و شجاع ایران بخصوص، در پیش گرفته است - راه تحقّق آرمانهاى اسلامى - راه نجات انسانها است، راه دفع ظلم است، راه شکستن بتهاى زر و زور و قدرت در دنیا است؛ این راه را بایستى درست شناخت، آن را بایستى پاسدارى کرد، از آن باید حراست و حفاظت کرد؛ [لذا] احتیاج به اراده‌‌هاى قوى هست، به دلهاى محکم، به ظرفیّتهاى بالا، و این جز با تربیت الهى و اسلامى مرد ما و زن ما امکان‌پذیر نیست و صلاح زنان در جامعه به دنبال خود صلاح مردان را هم میآورد. نقش زنان در این مورد جزو نقشهاى برجسته و شاید نقش اوّل است.

       از خداوند متعال مسئلت میکنیم که همه‌ى شما خواهران و برادران را مشمول لطف و رحمت خود و هدایت خود قرار بدهد و زنان و مردان جامعه‌‌ى ما را جزو بهترین بندگانش و مورد رضاى ولیّعصر (ارواحنا فداه) قرار بدهد.
      والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته

       

      ۱) در این دیدار، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکى، گروهى از بانوان طلبه و اعضاى جامعه‌‌ى زینب (س)، شرکت‌کنندگان در کنگره‌ی جوانان هلال احمر، شرکت‌کنندگان در سمینار ثبت احوال، جمعی از دانش‌آموزان، اعضای ستاد فرهنگی مسلمانان شوروی و اعضای ستاد بزرگداشت دهه‌ی فجر حضور داشتند.

      ۲) لذّت جویی

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2511

      ۱۴۰۲/۰۷/۲۶نماهنگ | مردم عصبانی‌اند

      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در قضیّه‌ی فلسطین، آنچه جلوی چشم همه‌ی دنیا است جنایتِ نسل‌کشیِ رژیمِ غاصب است؛ این را همه‌ی دنیا دارند مشاهده میکنند... مراکز پُرجمعیّت را انتخاب میکنند و میزنند... بمبارانها باید فوراً قطع بشود. ملّتهای مسلمان عصبانی‌اند، جدّاً عصبانی‌اند؛ نشانه‌هایش را شما دارید می‌بینید: اجتماعات گروه‌های مردم، نه فقط در کشورهای اسلامی، [بلکه] در لس‌آنجلس، در هلند، در فرانسه، در کشورهای اروپایی؛ در کشورهای غربی، مردم اجتماعات میکنند ــ مسلمان و غیر مسلمان ــ در کشورهای اسلامی هم که روشن است. مردم عصبانی‌اند. اگر چنانچه این جنایت ادامه پیدا کند، مسلمانها بی‌تاب میشوند، نیروهای مقاومت بی‌تاب میشوند، دیگر کسی جلوی اینها را نمیتواند بگیرد؛ این را بدانند. [بعد،] از کسانی توقّع نکنند که «نگذارید فلان گروه، فلان کار را بکند»؛ کسی نمیتواند جلوی اینها را بگیرد وقتی بی‌تاب شدند؛ این یک واقعیّتی است که وجود دارد. البتّه رژیم صهیونیستی هر کار هم بکند، جبران شکست مفتضحانه‌ای را که در این قضیّه خورد نخواهد توانست بکند.» ۱۴۰۲/۰۷/۲۵
      رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «مردم عصبانی‌اند» را منتشر میکند.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54149

       

       

      ۱۴۰۲/۰۷/۲۶

      قسمت ۲۹مثبت ۱۰۰ ثانیه | نسل‌کشی کسب و کار صهیونیست‌هاست

       رهبر انقلاب روز گذشته با اشاره به جنایات اخیر صهیونیست‌ها در غزه: «در قضیّه‌ی فلسطین، آنچه جلوی چشم همه‌ی دنیا است جنایتِ نسل‌کشیِ رژیمِ غاصب است...اینها باید محاکمه بشوند؛ دولتِ غاصبِ رژیمِ صهیونیستیِ امروز قطعاً باید محاکمه بشود.» ۱۴۰۲/۰۷/۲۵
      «نسل‌کشی کسب و کار صهیونیست‌هاست» بیست و نهمین شماره از بسته تصویری مثبت صد ثانیه است که مرور اجمالی بر کارنامه نسل‌کشی رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ تاکنون داشته است؛ کارنامه سیاهی که اینها تنها بخشی از آن محسوب می‌شود:
      سال ۲۰۲۳ بیش از ۳ هزار شهید تا این لحظه
      سال ۲۰۱۴ بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ نفر
      سال ۲۰۰۸ بیش از ۱۳۰۰ نفر
      جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ بیش از ۲ هزار نفر
      سال ۲۰۰۵ حدود ۵ هزار نفر
      سال ۱۹۹۷ بیش از ۳ هزار نفر
      سال ۱۹۸۲ جنگ اول لبنان بیش از ۳۰ هزار نفر
      جنگهای ۱۹۴۸ بیش از ۱۰ هزار نفر
      و...

      «مثبت ۱۰۰ ثانیه» عنوان بسته تصویری است که در صد ثانیه به کاوش در یک نکته مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در جریان دیدارها و سخنرانی‌ها می‌پردازد.

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54157

      یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُم بِسُکَارَىٰ وَلَٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ‎﴿الحج: ٢﴾‏ 

      فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِکَ وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰکِن لِّیَبْلُوَ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿محمد: ٤﴾

       

      العِلمُ سُلطانٌ ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، ومَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیهِ

      العلم راس الخیر کله و الجهل راس الشر کله

       

      Αριθμον,εξοχον,σοφισματων 
      Αισχ, Προμ, Δεσμ

       

      حباب را چو فِتَد بادِ نخوت اندر سر

      کلاه داریَش اندر سرِ شراب رود

       

      بنده سعی داشتم راجع به این عبارات که اول پیشگفتار یا فوروارد کتاب نظریه اعداد بنیادی آندره ویل آمده است بحثی کنم، و یحتمل بعضی اشکال هم کنند که اشتباه هم بحث کردی که مسئله جا افتادن شراب و مستی را هم پیش کشیدی که چطور قرآن کریم هم می فرماید که چطور مردم را می بینی که مست اند و در عین حال مست هم نیستند. نکته ای که بنده حقیر این چند روزه خیلی جاها سعی داشتم متوجه شوم و بلکه جوابش را بیابم که آیا ما ایرانیان و بلکه مسلمانان فلسطین و فلسطینیان را تنها نگذاشته ایم؛ آنطور که صهیونیستها هم ایالات متحده آمریکا را پشتشان بهش گرم است ولی با اینکه فلسطینیان طوفان الاقصی را هم بر پا کرده اند، با این حال دست تنها هم مانده اند در مقابل همه ی جنایاتی که بر آنها تحمیل شده است. البته بنده ی حقیر فکر می کنم که واقعاً هم فلسطینیان می توانستند خود یک تنه حساب صهیونیستها را آنچنان هم در همان طوفان الاقصی اولیه برسند که دیگر نتوانند از این غلطهای زیادی هم کنند. نه اینکه بخواهیم عرض کنم که تقصیر خودشان است؛ ولی به هر حال، هر چقدر هم ایران آنها را تجهیز کرده باشد که بتوانند از خود دفاع هم کنند. حق آنها خیلی بیشتر از اینها است که اینجور ظالمانه مورد حمله های ددمنشانه قرار گیرند.

      ولی به هر حال، ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک همراه ابرتقارنهای ... و ربع و نیم و تمام ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی را اگر حتی صرفاً برای صرف چای هم استفاده بفرمایید، باید بالاخره اجازه هم دهید که چای اول دم بکشد تا آماده هم شود برای صرف آن! و اما اگر مسئله ی علمی را که قرار است از آن بدین وسائل هم استفاده بفرمایید، اجازه هم دهید که خوب دم بکشد و آنگاه هم استفاده شود. مسئله اش اینجا است که آیا آنگاه برای مصارف حکمت الهی هم استفاده خواهند شد یا اینکه حتی جدای از اینکه در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم داریم بحثش را می کنیم، برای مصارف شیطانی هم مورد استفاده اند؟ نکته اینجا است که این غیر ممکن است که بتوان به حکمت الهی هم رسید آنگاه که اصلا نظریه های ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی ... ربع و نیم و تمام ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی دلیلی هم نمی بینند که پا را حتی یک قدم هم فراتر از حتی ریاضی فیزیک هم بنهند و دیگر چه رسد به اینکه وارد مسائل مربوط به حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی بسمت حکمت الهی هم قدم بردارند. یعنی کانه دارید چای در این استکان نلبکیهای توپولوژیک هم سعی می کنید دم کنید و حالا چقدر هم حتی وارد مهتاب هیولایی هم حتی شده اید؛ و الله اعلم! چاره چیست؟ چطور می توان شاگرد و دانشجو و طلبه را هم از حالات خلاء بسمت الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هدایت کرد، بدون اینکه بخواهیم وارد کربلای کشت و کشتار و اسارت زنان و کودکان و پیر و جوان هم شویم؟

      این همان مستی است که از کسب علم هم ناشی می شود که آیا مردم مست اند در حالی که متوجه می شوید نخیر؛ انگار مثل اینکه خیلی هم مست نیستندها! البته بعضی از سر سنگدلیشان هم می فرمایند که این درد زایمانی هم هست که منطقه دچارش هم شده است. ولی بنده ی حقیر این را هم عرض کنم که شما ملاحظه هم می فرمایید که در جواب نظریه های پیمانه ای یانگ- میلیز اینستنتانهای ADHM آیته- درینفلد- هیچین- منین را داریم. و پریروزها هم بنده داشتم دنبال شاگرد ایرانی ولادیمیر درینفلد یعنی مسعود کامگرپور هم می گشتم که خود یک دانشجوی دکترا یعنی نیکولاس بریجر هم دارد و رساله ی کارشناسی ارشدی هم نوشته است که بنده فکر می کردم رساله ی دکترایش است. ولی بعد که خواستم ابسترکت آنرا اینجا در نظرات کپی پیست کنم متوجه هم شدم که رساله ی کارشناسی ارشد است. یحتمل رساله ی خوبی هم باشد. عرض بنده ی حقیر این است که به هر حال در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی و ابرریسمانی، آیا خود این رساله هم یک اینستنتانی است از انواع ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک؛ همانطوری که در کانال قرآن هم همین روزها استاد بزرگواری هم داشت از پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکترا هم در زمینه های قرآن و حدیث هم می فرمودند. یعنی یحتمل اینها هم آیا چقدر اینستنتانهایی هستند از همین نوع و ...؟! یا اینکه آیا ما اینجا داریم خیلی هم زیاده روی می کنیم در نظریه های ایالات متحده چند جهانی استکاتن نلبکیهای توپولوژیک خود حتی همراه مسائل مربوط به شیخ الرئیس السادات خودمان؟!

      اتفاقاً نکته ی مورد بحث ما اینجا این است که در زمینه های هل دادن مسائل دانش بنیان بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب  درجات متعالیه آیا چقدر هم اجبار هست که بسمت هوش مصنوعی و تجرید و انتزاعی کردن و بلکه یادگیریهای ماشینی و شبکه های عصبی و روباتیکز و ... هم پیشرفت کنیم؟! بالاخره، آیا لازم هم هست که دست خدا را در همه ی کارها بتوان دید و حتی یک لحظه و یک چشم بر هم زدن هم سعی کرد که خدا ما را به حال خود نگذارد یا اینکه به هر حال هم این عالم عظیم زمین و ماه و خورشید و سماوات ستارگان و منظومه های آنها و کهکشانها و کیهانشناسی هم خواهی نخواهی در این عالم در حال گردش است و خدا به امور همه ی آنها هم می رسد و ما و از جمله بنده ی حقیر را نیز به عنوان ذره ای از دیگر ذرات کل عالم همراه خود می برد.

      همین مسئله ی سعی در دارا بودن صفات الهی را هم در نظر آورید که حتی اگر یک صفت را هم انسان سعی کند دارا شود مثل الرحیم، آیا چطور هم سعادتمند شود؟ تفاوت در رحمیت واجب الوجود، خدای سبحان، الله جل جلاله را حساب آورید که چطور رحیم و مهربان است نسبت به همه ی بندگانش؛ و آنگاه رحیمی و مهربانی بندگان خدا را هم در نظر بگیرید که آیا دامنه ی مهربانی هر بنده ای از بندگان خدا هم آیا چقدر می تواند در حتی بندگان دیگر هم بازتاب داشته باشد. و آنگاه آیا رحیمی و مهربانی بندگان خدا و از جمله هم پیغمبر اکرم هم که در تشهد می فرماید اشهد ان محمد عبده و رسوله نیز نسبت به دیگر بندگان خدا و مومنین هم چقدر است؟ و حتی نسبت مهربانی بنده ای کافر یا مومن هم نسبت به بنده ای دیگر چطور می شود؟ و این در حالی هم هست که قرآن کریم بیش از یک بار هشدار هم می دهد که با کافران ننشینید و معاشرت هم نکنید؟ و لذا، رحیمی و مهربانی مومن هم چطور می شود اینجا و بلکه حتی می فرماید با کفار و مشرکین قتال و جهاد هم کنید. و اما آیا خدای سبحان و حضرت واجب الوجود خود حتی نسبت به کفار و مشرکین و حتی منافقین هم مهربانی نمی کند و رحیم هم نیست؟ و حالا حتی کریمی او را هم فعلاً اینجا کاری نداریم. مثلاً حتی حضرت واجب الوجود نسبت به ممکن الوجودهایی مثل همین هاری کریشناهای پابرهنه ی آواره ی کوچه ها و خیابانهای خودمان هم که ورد زبانشان همین هاری کریشنا هاری راما است و بلکه به همین صهیونیستها و انگلیسیها و آمریکاییهای ایالات متحده شان نیز مهربان نیست و بدانها هر کدام در حد و حدود خودشان هم رحم نمی کند؟! البته اینجا یک مسئله ی توحیدی هم نهفته است که نشان می دهد چرا اینقدر توحید مهم است و از اصول اصلی نظام اسلامی است و اول از  همه نیز برای قبول اسلام باید در شهادتین برای مسلمان شدن بفرمایند اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد صلوات الله علیه رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله تا آنجا که مظهر توحید و نبوت و معاد و امامت و عدل هم می شود وجود مبارک امام زمان عجل الله فرجه الشریفی که با وجود بزرگواری و کمال آن حضرت هم می توان به وجود واجب الوجود هم پی برد و .... ولی وقتی توحید و نبوت و امامت را هم بشریت سعی نکرد دریابد و در کفرش هم ماند یحتمل به این نتیجه هم برسد که حتی از بمبها و سلاحهای کشتار جمعی و حتی هسته ای هم بر علیه یکدیگر استفاده کند و لوازم نابودی خود را هم هر چه بیشتر فراهم کند و ... هیچ کس هم نیست به او بگوید ای بیشعور داری چه می کنی؟! افلا یعقلون (تعقلون)؟ افلا تتفکرون؟ (افلا) یفقهون؟ ....

      بنده ی حقیر گفتم نکند بعضی اینجا اشکال کنند که چرا یک مسئله ای هم در مورد همولوژیهای هوخشیلد در باب پرفکتویدها هم چیزی نمی فرمایید و لذا:

      https://arxiv.org/abs/2310.11183

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

      الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ ‎﴿الفاتحة: ٣﴾‏

      فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ‎﴿المؤمنون: ١١٦﴾‏

      ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ ‎﴿الدخان: ٤٩﴾‏

      یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ ‎﴿الإنفطار: ٦﴾‏


      July/August 2023 (Volume 32, Number 7)

      Jim Hartle, 1939-2023

      Giant of quantum cosmology dies at 83

      By Daniel Garisto | June 15

      https://www.aps.org/publications/apsnews/202307/hartle.cfm

      لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ ‎﴿الحشر: ١٤﴾

       

      ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

       

      فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی

      نکته‌ی بعدی درباره‌ی این شیوه‌ی عملیّاتیِ رایجی است که چند بار هم بنده درباره‌ی آن صحبت کرده‌ام و آن، مسئله‌ی مقالات علمی است. بنده در این زمینه تا حالا دو سه مرتبه بحث کرده‌ام.(۷) من تصوّر میکردم تذکّراتی که قبلاً‌ داده شده کفایت کرده، یعنی کار را درست کرده، [امّا] شنیدم این‌جور نیست. مقاله‌ی علمی را شرط ارتقاء هیئت علمی قرار دادن، به نظر من هیچ منطقی ندارد؛ یعنی واقعاً انسان نمیتواند این را هضم بکند. بنده در اینکه ما در مسابقه‌ی علمی دنیا باید سهیم باشیم، شریک باشیم، شرکت کنیم، تردیدی ندارم، حتماً این کار باید انجام بگیرد؛ امّا اینکه ما همه‌ی اساتید خودمان را و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های کشور خودمان را موظّف کنیم که اگر میخواهید ارتقاء پیدا کنید، باید بروید پیش فلان مجلّه‌ی معروف دنیا یا مرکز علمی دنیا امتحان بدهید ــ مقاله‌نویسی یعنی این دیگر؛ یعنی مشخّص بشود رتبه‌ی علمی شما از نظر فلان مرکز چه رتبه‌ای است ــ من این را منطقی نمیبینم. بله، مقاله‌نویسی خوب است؛ اینکه تعدادی از اساتید مبرّز کشور در رشته‌های خاصّ خودشان تحقیقات بکنند، مقالاتِ استنادیِ قابلِ توجّه در مطبوعات معتبر دنیا و مراکز علمی دنیا منتشر کنند، بنده با این کاملاً موافقم، این کار باید انجام بگیرد؛ امّا اینکه ما شرط ارتقاء را مقاله قرار بدهیم، یعنی این را تعمیم بدهیم به کلّ [اساتید]، این به نظر من کار منطقی‌ای نیست. البتّه مقاله‌های خوب میتوانند شهرت و اعتبار علمی کشور را بالا ببرند؛ این هست. باید راه‌های مناسبی پیدا بشود و دستگاه‌های مدیریّت علمی کشور راه‌هایی را [پیدا کنند] برای اینکه این شهرت و اعتبار علمی کشور در رتبه‌بندی‌های جهانی تنزّل نکند.

      من در مورد مقاله‌ها و پایان‌نامه‌ها بارها عرض کرده‌ام(۸) که هدف مقالات علمی، مقالات پژوهشی و پایان‌نامه‌ها باید کمک به مسائل کشور باشد؛ هدف اصلی این است. فراموش نکنیم این نکته‌ای را که چند لحظه پیش گفتم: حضور در مسابقات علمی جهانی لازم است، امّا هدف واقعی این است که ما با این مقالات، با این پژوهش علمی، مشکلی از مشکلات کشور را حل کنیم. همین مسائلی که الان اینجا گفته شد و مطرح شد ــ مسئله‌ی محیط زیست، مسئله‌ی طبّ سنّتی، مسئله‌ی خودرو ــ اینها خب مسائل کشور است و صدها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ اگر بخواهیم از طریق علم، با روش علمی و عالمانه این مسائل را حل کنیم، احتیاج به همین مقالات و پژوهشها است؛ پس باید مقالات ما، پایان‌نامه‌های دانشجویان ما، ناظر به این مشکلات باشد که آنها را حل کند. واقعاً همه‌ی زمینه‌ها، از بهداشت و سلامت، مسکن، امنیّت، تا تغذیه، خانواده، محیط زیست، تا اصلاح ساختارهای حکومتی ــ اصلاح ساختارهای حکومتی! این یکی از موضوعات است ــ تا ارتباطات بین‌الملل، میدانی است برای کار علمی؛ کارهای علمی، تحقیقات علمی، این‌جور باشد. ما پابند نباشیم به کارهای روزنامه‌ای ــ به تعبیر فرنگی «ژورنالیستی» ــ که یک نفری بردارد در یک روزنامه‌ای یک مقاله‌ای مثلاً درباره‌ی ارتباطات بین‌الملل، درباره‌ی مسائل سیاسی و مانند اینها بنویسد؛ به اینها متّکی نباشیم؛ کار علمی درستی انجام بگیرد.

      نکته‌ی آخر در این باب، وظیفه‌ی مسئولان است. خب خوشبختانه اینجا آقایان وزرا و معاون محترم رئیس‌جمهور و مسئولان مختلف حضور دارند. آن چیزی که من میتوانم به طور خلاصه در این باب عرض کنم این است: مسئولین باید کاری کنند که نخبه احساس کند مفید است، احساس مفید بودن بکند. یکی از علل همین مهاجرتها و رفتن‌هایی که حالا مطرح است در دهنها و روزنامه‌ها ــ و بعضی‌ها هم یک‌ خرده مبالغه‌آمیز حرف میزنند در این زمینه ــ این است که این نخبه احساس میکند که اینجا کاری ندارد. بنده در تذکّرات قبلی گفته‌ام(۹) یک فرد نخبه دو توقّع از دستگاه مدیریّت کشور دارد:‌ یکی اینکه یک اشتغالی داشته باشد، مشغول باشد، کار کند، دوّم اینکه امکان تداوم مطالعات و تحصیلات داشته باشد. یکی از چیزهایی که جاذبه‌ی بیرون رفتن نخبه‌ها است این است که آنجاها امکان تحقیقات و پیشرفتها و مانند اینها وجود دارد؛ این امکان را و اشتغال را اینجا برایشان فراهم بکنیم. من امروز میخواهم بگویم [اگر] توقّع نخبه را خلاصه کنیم، میشود اینکه نخبه میخواهد احساس کند که در کشور مفید است.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54139#_ftnref6

       

      کلمة الله جل جلاله، خداوند رحمان صفات بسیاری هم دارد که از جمله رحمان، رحیم، کریم، ... است. می فرمایند که اگر فردی یکی از این صفات را بتواند دارا شود مثل رحیم، آنگاه سعادتمند هم می شود آنچنانکه خوب است مردم نسبت به هم رحم هم داشته باشند. و اما خوب، همانطوری که ما خدای سبحان و صفات او و حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و ائمه ی اطهار علیهم السلام را هم داریم، از جمله جعفر کذاب و همسر لوط و همسر نوح و قارون پسر خاله ی حضرت موسی را هم داریم. بنده ی حقیر رفته بودم ختم یکی از برادران مومنی که خدا رحمتش کند، یک بار نشسته بودیم در مسجد یحتمل حدود 20 سال پیش بوده باشد که برای همه چای در استکان نلبکیهایی هم آوردند. و جوانی که داشت نماز می خواند بعد از نمازش فرمود که این جای برای کیست که مخصوص او هم کنار گذاشته بودیم تا نمازش تمام شود. و ما گفتیم که مثلاً مال حضرت عالی است. و ایشان در جواب فرمودند که من چای نمی نوشم. این برادر مومن ما- که بعدها فهمیدیم که جانباز هم تشریف داشتند- فرمودند که من چای را می نوشم! و اینطور سر صحبتها با این بزرگوار باز هم شد. حالا بنده ی حقیر نمی خواهم اینجا وارد اینکه بحث چه بود و چه شد هم شوم. ولی عرض بنده ی حقیر این است که گاهی می فرمایند یک پیری، یک آدم با تجربه ای، می تواند آنچیزی را که در خشت ببیند، همان را جوان نمی تواند حتی در آینه هم مشاهده کند!

      حکایت رژیم صهیونیستی اشغالگر قدس و فلسطین را هم در نظر بگیرید که خود را همه کاره ی فلسطینیان و بلکه همه ی عالم هم می داند، ولی می خواهد با این بمبارانهای مهیبش نسل فلسطینیان را هم از بین ببرد. فلسطینیان در طوفان الاقصی از حقوق خود سعی کردند دفاع کنند، و حالا ایالات متحده و انگلیس هم  علناً آمده اند پشت صهونیستها ایستاده اند که تو هر کاری هم دلت خواست بکن که بر فلسطینیان پیروز هم شوی و ما هم کمکت می کنیم. انگار فلسطینیان خود هیچ ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکی توپولوژیکی هم ندارند که بیاید پشتشان بایستد که نگذارد اینها هر غلطی هم خواستند بکنند. مسئله این است که طوفان الاقصی که سهل است، اگر خدا برایشان طاعون و وبا و هر چه بلا است به سرشان هم بیاورد، باز هم از رو نمی روند و حتی معنای بندگی خدا را هم در فرعونیتهای استعماری و استثماری و استکباریشان نمی توانند درک کنند و بلکه با بمبهای یک تُنی هم به مردم از کودک و زن و جوان و پیر بی دفاع غزه حمله می کنند و بیمارستانها را هم تخریب می کنند. و لذا بعضی یحتمل اشکال هم کنند که پس ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک مردم بی دفاع غزه هم کجا است؟ صل الله علیک یا ابا عبد الله صل الله علیک یا ابا عبد الله صل الله علیک یا ابا عبد الله.

      یحتمل بعضی اینجا اشکال کنند که بابا چرا حضرت آقا می فرمایند صرف نوشتن مقالات را نباید مبنای ارتقاء استاد قرار داد و بلکه مسئله در نوشتن مقالات فقط ارتقاء استاد هم نیست. و بلکه حتی اساتید فن آیا نمی نشینند کتب عدیده ای هم می نویسند که مبنای علومی مثل ریاض و فیزیک و ریاضی فیزیک هم قرار می گیرد؟ و بغیر از اینها، بودجه های کلانی هم برای این نوع تحقیقات اختصاص می گیرند که مبنای تحقیقات جهانی هم واقع می شوند و بلکه حتی جناحهای مختلف ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک و ابرتقارنهای ... ربع و نیم و تمام و ... دو نیم پهلوی هم هر کدام باید در تحقیقات علمی و عملی خود بسی سعی و تلاشها هم کرده تا آیا بتوانند یا نتواتنند هم از پیشرفتهای هر کدام از ایالات متحده چند جهانی خود دفاع هم کنند. نکته اینجا است که شما فرض بفرمایید که بانکی می آید حتی ساخت و گرداندن یک مرکز تجاری را هم آیا چقدر فایننس و بودجه اش را تقبل هم می کند و بعد هم ورشکسته شود هر چند که مرکز تجاری هم ساخته شده است. در صورتی که اگر همان مرکز تجاری کارش خوب می گرفت، یحتمل حتی می توانست وامهایی را که از بانک هم گرفته اند برای ساخت و نگهداریش را هم پس بدهد. خوب، اشکالی هم که می شود این است که آیا این علمی که می فرمایند: العلم سلطان و العلم راس خیر کله، ارزش چنین سرمایه گذاریهایی و بلکه خیلی بیشتر از اینها را ندارد؟ حالا هر چند هم که ریاضی فیزیکی هم باشد که نه فقط در حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم کاربردی می تواند شود و بلکه هر ایالات متحده ای چند جهانی استکان نلبکی توپولوژیک هم که اصولش را یاد بگیرد می تواند وارد گودِ تحقیقات  و پژوهشهای علمی هم شده و از همه و همه نیز پیشی بگیرد.

      نکته ای که جوان در آینه آیا ببیند یا نبیند، ولی همان را پیر در خشت هم می تواند ببیند نه فقط هم اینجا است که حرف هر کسی را گوش ندهیم که زودی هم گفت ما حتی بلد نیستیم لوله هنگ هم بسازیم؛ و بلکه مسئله این هم هست که آیا این علم را برای چه انگیزه و هدف و نیتی هم می خواهی؟ یعنی آیا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ات را هم می خواهی قوی کنی و بلکه روی انواع فضاهای تابعی  و بلکه اپراتوری خاص هم بطور ضعیف امتحان کرده و دوگانهای انتگرالی آنها را هم بدست آوری، برای آنکه بیشتر هم به فسق و فجور و فحشاء و قمار و مشروبات الکلی و مستهجنات و حتی کشت و کشتارهای فجیع حتی با دست یافتن به سلاحهای هسته ای هم بدست آوری؟! یا اینکه خیر؛ قصد و نیت و هدف این است که شاگرد و دانشجو و طلبه از حالات خلاء هم بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم آنچنان پیشرفت هم کنند که سربازان گمنام امام زمان عجل الله فرجه الشریف حتی به هیچ فاسق و فرعونی هم اجازه ندهند دست از پا خطا کرده و بلکه همه و همه را نیز هلاک کنند و همه ی سلاحهای بزرگ و کوچک کشتار جمعی آنها را هم از کار بیاندازند و منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی را با نظریه های میدان کوانتومی و نظریه های ریسمان و ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک و ابرتقارنهای ... و ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی هم تکمیل بفرمایند. و لذا یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که پس مسائل مربوط به شیخ الرئیس السادات هم که قرار بود بحث و بلکه حل و فصل هم شوند چطور می شوند و اینکه آیا ما نظریه ی ام و بلکه آنزالمهای ماتریسی تصادفی را هم اینجا احتیاج نداریم و ...؟! عرض بنده ی حقیر هم همین است که آنچه پیر در خشت می بیند را آیا جوان حتی در آینه هم چطور می تواند تجزیه و تحلیل بفرمایند؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ‎﴿١﴾‏ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ‎﴿٢﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٣﴾‏ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ‎﴿٤﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٥﴾‏ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ‎﴿٦﴾‏

       

      وَ مَا أَخَذَ اَللَّهُ عَلَى اَلْعُلَمَاءِ أَلاَّ یُقِرُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لاَ سَغَبِ مَظْلُومٍ.

      وَ سَکَنَتِ الْأَرْضُ مَدْحُوَّةً فِی لُجَّةِ تَیَّارِهِ، وَرَدَّتْ مِنْ نَخْوَةِ بَأْوِهِ وَ اعْتِلَائِهِ، وَ شُمُوخِ أَنْفِهِ وَ سُمُوّ غُلَوَائِهِ، وَ کَعَمَتْهُ عَلَى کِظَّةِ جَرْیَتِهِ، فَهَمَدَ بَعْدَ نَزَقَاتِهِ، وَ لَبَدَ بَعْدَ زَیَفَانِ وَ ثَبَاتِهِ.

      7 . المسؤولیّات الاجتماعیّة

      أَمَا وَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْلاَ حُضُورُ الْحَاضِرِ، وَقِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَمَا أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلاَّ یُقَارُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِم، وَلاَ سَغَبِ مَظْلُوم، لاََلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا، وَلَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا، وَلاََلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْز!

      قالوا: وقام إلیه رجل من أَهل السواد عند بلوغه إلى هذا الموضع من خطبته، فناوله کتاباً ] قیل: إن فیه مسائل کان یرید الإجابة عنها [، قأَقبل ینظر فیه ] فلما فرغ من قراءته [قال له ابن عباس : یا أمیر المؤمنین، لَوِ اطَّرَدَتْ خُطْبَتُکَ مِنْ حَیْثُ أَفْضَیْتَ!.

      فَقَالَ: هَیْهَاتَ یَابْنَ عَبَّاس! تِلْکَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ!

      قال ابن عباس: فوالله ما أَسفت على کلام قط کأسفی على هذا الکلام أَلاَّ یکون أَمیرالمؤمنین(علیه السلام) بلغ منه حیث أَراد. قوله (علیه السلام)«کراکب الصعبة إن أشنق لها خرم، وإن أسلس لها تقحم» یرید أنه إذا شدد علیها فی جذب الزمام وهی تنازعه رأسها خرم أنفها، وإن أرخى لها شیئاً مع صعوبتها تقحمت به فلم یملکها; یقال: أشنق الناقة، إذا جذب رأسها بالزمام فرفعه، وشنقها، أیضاً: ذکر ذلک ابن السکیت فی «إصلاح المنطق»، وإنما قال: «أشنق لها» ولم یقل «أشنقها» لأنها جعله فی مقابلة قوله «أسلس لها» فکأنه (علیه السلام) قال: إن رفع لها رأسها بمعنى أمسکه علیها بالزمام.

      نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 10- 11

      http://lib.eshia.ir/26580/1/11

      4 . العبرة من الماضین

      أَلَسْتُمْ فِی مَسَاکِنِ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ أَطْوَلَ أَعْمَاراً، وَأَبْقَى آثَاراً، وَأَبْعَدَ آمَالا، وَأَعَدَّ عَدِیداً، وَ أَکْثَفَ (اکثر) جُنُوداً! تَعَبَّدُوا لِلدُّنْیَا أَیَّ تَعَبُّد، وَآثَرُوهَا أَیَّ إِیثَار، ثُمَّ ظَعَنُوا عَنْهَا بِغَیْرِ زَاد مُبَلِّغ وَلاَ ظَهْر قَاطِع. فَهَلْ بَلَغَکُمْ أَنَّ الدُّنْیَا سَخَتْ لَهُمْ نَفْساً بِِفِدْیَة، أَوْ أَعَانَتْهُمْ بِمَعُونَة، أَوْ أَحْسَنَتْ لَهُمْ صُحْبَةً! بَلْ أَرْهَقَتْهُمْ بِالقَوَادِحِ، وَأَوْهَقَتْهُمْ (أوهنتهم) بِالْقَوَارِعِ، وَضَعْضَعَتْهُمْ بِالنَّوَائِبِ، وَ عَفَّرَتْهُمْ لِلْمَنَاخِرِ، وَوَطِئَتْهُمْ بِالْمَنَاسِمِ، وَأَعَانَتْ عَلَیْهِمْ «رَیْبَ الْمَنُونِ». فَقَدْ رَأَیْتُمْ تَنَکُّرَهَا (شکرها) لِمَنْ دَانَ لَهَا، وَآثَرَهَا وَأَخْلَدَ إِلَیْهَا، حِینَ ظَعَنُوا عَنْهَا لِفِرَاقِ الاَْبَدِ. وَهَلْ زَوَّدَتْهُمْ إِلاَّ السَّغَبَ، أَوْ أَحَلَّتْهُمْ إِلاَّ الضَّنْکَ، أَوْ نَوَّرَتْ لَهُمْ إِلاَّ الظُّلْمَةَ، أَوْ أَعْقَبَتْهُمْ إِلاَّ النَّدَامَةَ!

      نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 103

      http://lib.eshia.ir/26580/1/103

      9 . کیفیّة خلق الارض

      کَبَسَ الاَْرْضَ عَلَى مَوْرِ أَمْوَاج مُسْتَفْحِلَة، وَلُجَجِ بِحَارزَ اخِرَة، تَلْتَطِمُ أَوَاذِیُّ أَمْوَاجِهَا، وَتَصْطَفِقُ مُتَقَاذِفَاتُ أَثْبَاجِهَا، وَتَرْغُو زَبَداً کَالْفُحُولِ عِنْدَ هِیَاجِهَا. فَخَضَعَ جِمَاحُ الْمَاءِ الْمُتَلاَطِمِ لِثِقَلِ حَمْلِهَا، وَسَکَنَ هَیْجُ ارْتِمَائِهِ إِذْ وَطِئَتْهُ بِکَلْکَلِهَا، وَذَلَّ (ظلّ) مُسْتَخْذِیاً، إِذْ تَمَعَّکَتْ عَلَیْهِ بِکَوَاهِلِهَا، فَأَصْبَحَ بَعْدَ اصْطِخَابِ أَمْوَاجِهِ، سَاجِیاً مَقْهُوراً، وَفِی حَکَمَةِ الذُّلِّ مُنْقَاداً أَسِیراً. وَ سَکَنَتِ الاَْرْضُ مَدْحُوَّةً فِی لُجَّةِ تَیَّارِهِ، وَرَدَّتْ مِن نَخْوَةِ بَأْوِهِ وَاعْتِلاَئِهِ، وَشُمُوخِ أَنْفِهِ وَسُمُوِّ (سموف) غُلَوَائِهِ، وَکَعَمَتْهُ عَلَى کِظَّةِ جَرْیَتِهِ، فَهَمَدَ بَعْدَ نَزَقَاتِهِ، وَلَبَدَ بَعْدَ زَیَفَانِ وَثَبَاتِهِ. فَلَمَّا سَکَنَ هَیْجُ الْمَاءِ مِنْ تَحْتِ أَکْنَافِهَا، وَحَمْلِ شَوَاهِقِ الْجِبَالِ الشُّمَّخِ الْبُذَّخِ عَلَى أَکْتَافِهَا، فَجَّرَ یَنَابِیعَ الْعُیُونِ مِن عَرَانِینِ أُنُوفِهَا، وَفَرَّقَهَا فِی سُهُوبِ بِیدِهَا وَأَخَادِیدِهَا، وَعَدَّلَ حَرَکَاتِهَا بالرَّاسِیَاتِ مِنْ جَلاَمِیدِهَا، وَذَوَاتِ الشَّنَاخِیبِ الشُّمِّ (الصُّم) مِنْ صَیَاخِیدِهَا، فَسَکَنَتْ مِنَ الْمَیَدَانِ لِرُسُوبِ الْجِبَالِ فِی قِطَعِ أَدِیمِهَا، وَتَغَلْغُلِهَا مُتَسَرِّبَةً فِی جَوْبَاتِ خَیَاشِیمِهَا، وَرُکُوبِهَا أَعْنَاقَ سُهُولِ الاَْرَضِینَ وَجَرَاثِیمِهَا. 

      نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 77

      http://lib.eshia.ir/26580/1/77

       

      بعضی یحتمل اشکال بفرمایند که مگر دانشمندان مرده اند که استکبار صهیونیستی اینچنین هم دارد در فلسطین اشغالی تاخت و تاز هم می کند؟ بنده ی حقیر نمی دانم چه باید جواب هم داد؛ و الله اعلم! ولی یحتمل هم خوب است که برای تمرینهایی در مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک و (ابر-)گرانش کوانتومی هم به این مقالات ادوارد ویتن و دیگران هم بپردازیم: 

      https://arxiv.org/abs/2308.03663

      https://arxiv.org/abs/2305.19438

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ‎﴿١﴾‏ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ‎﴿٢﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٣﴾‏ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ‎﴿٤﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٥﴾‏ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ‎﴿٦﴾‏

       

      بعضی اساتید نکته سنج یحتمل اشکال هم بفرمایند که بی حرکت شدن موش ات مربوط نمی شود به پستی که گفته ای و بلکه یحتمل مربوط به پست دیگری هم هست که اینجا است و گویا جای عکس و تصویر یحتمل عوض هم شده است:

      https://s-h-banihashemi.blog.ir/1402/07/23/Sheikh_Zakzaki

      [متن قبلی پست طوفان الاقصی، 24 مهر 1402]:

       

      أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّکَثُوا أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿التوبة: ١٣﴾‏

       

      ذکر صلوات بر آن حضرت

      :

      اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

      اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

      اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

      اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

       

      یک حالت خنده داری هم دارد که دنبال لغات housdorff و ultrafilter در آرشیو دانشگاه کرنل می گردید و حتی این یک مقاله ی شِلاه و بارتوتشینسکی را هم نمی دهد مگر اینکه این لغات را در گوگل هم سرچ کنید:

      https://arxiv.org/abs/math/0311064

      و در ضمن اگر ultranet خالی را هم که در آرشیو سرچ کنید که اصلا هیچ مقاله ای نمی آید! در صورتی که اولترانتها ژنرالیزاسیونهای اولترافیلترها هم هستند. و اینکه اصلا یک کلمه هم راجع به آنها در آرشیو کرنل یافت نشوند، بنده ی حقیر نمی دانم یعنی چه؟! به هر حال، یحتمل می دانید که این اولترانتها و اولترافیلترها در توپولوژی عمومی هم کاربردهای زیادی دارند و لذا اتفاقاً این هم می تواند برای شاگرد و دانشجو و طلبه که خیلی هم مایل است از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چه بیشتر میل کند، تمرینهای خوبی هم باشد که نظیر مثالهایی اولترانتی را که در مقالات آرشیو کرنل در مورد اولترافیلترها هم یافت می شوند را برای خودش دانشجو کار کند و بدست هم آورد و .... حتی یحتمل تمرین بهتری هم باشد که مسئله را بسطش دهد به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک در انواع طیفهای مادون قرمز- آی آر و ماورای بنفش- یو وی .... مثلاً 

       

      https://arxiv.org/abs/2309.03405

      https://arxiv.org/abs/2306.02086

      https://arxiv.org/search/?

      query=ultrafilter+topology&searchtype=all&source=header

      https://arxiv.org/abs/2310.02749

      https://arxiv.org/abs/2309.09199

      https://arxiv.org/search/?query=ultrafilter&searchtype=all&source=header

      --------------------------

      از یک دیدگاه مسائل مربوط به اولترافیلترها در مباحثی مثل ترکیبات و منطق ریاضی مربوط می شوند و از دیدگاهی دیگر به تحلیل تابعی فانکشنال آنالیز، و جبرهای اپراتوری مربوطند که آنگاه وارد حیطه ی هندسه ی ناجابجایی هم می شویم. مثلاً فریمهای گابور را هم در این رابطه در این مقاله داریم که اتفاقاً ماتیلده مارکولی هم آنها را در نظر می گیرد:

      رادو بالان، زف لانداو:

      https://arxiv.org/abs/math/0612038

      واسیلیکی لیونتو، ماتیلده مارکولی:

      https://arxiv.org/abs/2309.04094

      ولی نکته ای که اینجا هست ورود الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و امام زمان عجل الله فرجه الشریف به مسائل هم هست که وقتی از یک آیت اللهی به آیت اللهی بالاتری می رویم و نهایتاً هم به اجتهاد و هم به امام زمان عجل الله فرجه الشریف چقدر و چطور هم نزدیک می شویم و حال آنکه اصولاً هم بشر غرق در گناهان خود است؛ آنگاه آیا چقدر هم یحتمل طوفانهایی و از جمله مثلاً طوفان الاقصی هم می توانند رخ دهند؟

      نکته ی مهم اینجا این است که شاگرد و دانشجو و طلبه ی سالک الی الله  سعی هم کند یاد بگیرد چطور به حالات روانی و روحی خود روانشناسانه هم آشنا شود همینطوری که سعی هم دارد به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب  متعالیه نیز میل کرده و بلکه به مسائلی از نوع شیخ الرئیس السادات و ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنهای انواع ... ربع و نیم و تمام و ... دو و نیم و ... پهلوی بطنی و دهلیزی قلوب زمینی و سماوی نظریه های ریسمان و کیهانشناسی هم ورود کند و حتی از سربازان امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ان شاء الله گردد و .... ظاهر قضایا را که مثلاً می نگریم شاعر توجه هم می کند که 

      یک چند ز کودکی به استاد شدیم

      یک چند ز استادی خود شاد شدیم

      پایان سخن ز من شنو ای بینا

      از خاک برآمدیم و بر باد شدیم.

      ولی آیا در مراتب و درجات متعالیه هم توجه می شود که دارد در حقیقت چه سوالی می کند و چه جوابی در حکمت الهی و از طرف خدای تبارک و تعالیِ واجب الوجود و نبی مکرم اسلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می شنود؟

      وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَن یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ‎﴿یس: ٧٨﴾‏

      لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اِجْعَلْنِا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ و شیعته وَ اَلذَّابِّینَ عَنْهُ وَ اَلْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ اَلْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ] وَ اَلْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ اَلسَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ اَلْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ

      أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ‎﴿١٤﴾‏ یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ‎﴿١٥﴾‏ أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ‎﴿البلد: ١٦﴾

      وَ مَا أَخَذَ اَللَّهُ عَلَى اَلْعُلَمَاءِ أَلاَّ یُقِرُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لاَ سَغَبِ مَظْلُومٍ

       

      وَ سَکَنَتِ الْأَرْضُ مَدْحُوَّةً فِی لُجَّةِ تَیَّارِهِ، وَرَدَّتْ مِنْ نَخْوَةِ بَأْوِهِ وَ اعْتِلَائِهِ، وَ شُمُوخِ أَنْفِهِ وَ سُمُوّ غُلَوَائِهِ، وَ کَعَمَتْهُ عَلَى کِظَّةِ جَرْیَتِهِ، فَهَمَدَ بَعْدَ نَزَقَاتِهِ، وَ لَبَدَ بَعْدَ زَیَفَانِ وَ ثَبَاتِهِ.

       

      فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی

      نکته‌ی بعدی درباره‌ی این شیوه‌ی عملیّاتیِ رایجی است که چند بار هم بنده درباره‌ی آن صحبت کرده‌ام و آن، مسئله‌ی مقالات علمی است. بنده در این زمینه تا حالا دو سه مرتبه بحث کرده‌ام.(۷) من تصوّر میکردم تذکّراتی که قبلاً‌ داده شده کفایت کرده، یعنی کار را درست کرده، [امّا] شنیدم این‌جور نیست. مقاله‌ی علمی را شرط ارتقاء هیئت علمی قرار دادن، به نظر من هیچ منطقی ندارد؛ یعنی واقعاً انسان نمیتواند این را هضم بکند. بنده در اینکه ما در مسابقه‌ی علمی دنیا باید سهیم باشیم، شریک باشیم، شرکت کنیم، تردیدی ندارم، حتماً این کار باید انجام بگیرد؛ امّا اینکه ما همه‌ی اساتید خودمان را و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های کشور خودمان را موظّف کنیم که اگر میخواهید ارتقاء پیدا کنید، باید بروید پیش فلان مجلّه‌ی معروف دنیا یا مرکز علمی دنیا امتحان بدهید ــ مقاله‌نویسی یعنی این دیگر؛ یعنی مشخّص بشود رتبه‌ی علمی شما از نظر فلان مرکز چه رتبه‌ای است ــ من این را منطقی نمیبینم. بله، مقاله‌نویسی خوب است؛ اینکه تعدادی از اساتید مبرّز کشور در رشته‌های خاصّ خودشان تحقیقات بکنند، مقالاتِ استنادیِ قابلِ توجّه در مطبوعات معتبر دنیا و مراکز علمی دنیا منتشر کنند، بنده با این کاملاً موافقم، این کار باید انجام بگیرد؛ امّا اینکه ما شرط ارتقاء را مقاله قرار بدهیم، یعنی این را تعمیم بدهیم به کلّ [اساتید]، این به نظر من کار منطقی‌ای نیست. البتّه مقاله‌های خوب میتوانند شهرت و اعتبار علمی کشور را بالا ببرند؛ این هست. باید راه‌های مناسبی پیدا بشود و دستگاه‌های مدیریّت علمی کشور راه‌هایی را [پیدا کنند] برای اینکه این شهرت و اعتبار علمی کشور در رتبه‌بندی‌های جهانی تنزّل نکند.

      من در مورد مقاله‌ها و پایان‌نامه‌ها بارها عرض کرده‌ام(۸) که هدف مقالات علمی، مقالات پژوهشی و پایان‌نامه‌ها باید کمک به مسائل کشور باشد؛ هدف اصلی این است. فراموش نکنیم این نکته‌ای را که چند لحظه پیش گفتم: حضور در مسابقات علمی جهانی لازم است، امّا هدف واقعی این است که ما با این مقالات، با این پژوهش علمی، مشکلی از مشکلات کشور را حل کنیم. همین مسائلی که الان اینجا گفته شد و مطرح شد ــ مسئله‌ی محیط زیست، مسئله‌ی طبّ سنّتی، مسئله‌ی خودرو ــ اینها خب مسائل کشور است و صدها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ اگر بخواهیم از طریق علم، با روش علمی و عالمانه این مسائل را حل کنیم، احتیاج به همین مقالات و پژوهشها است؛ پس باید مقالات ما، پایان‌نامه‌های دانشجویان ما، ناظر به این مشکلات باشد که آنها را حل کند. واقعاً همه‌ی زمینه‌ها، از بهداشت و سلامت، مسکن، امنیّت، تا تغذیه، خانواده، محیط زیست، تا اصلاح ساختارهای حکومتی ــ اصلاح ساختارهای حکومتی! این یکی از موضوعات است ــ تا ارتباطات بین‌الملل، میدانی است برای کار علمی؛ کارهای علمی، تحقیقات علمی، این‌جور باشد. ما پابند نباشیم به کارهای روزنامه‌ای ــ به تعبیر فرنگی «ژورنالیستی» ــ که یک نفری بردارد در یک روزنامه‌ای یک مقاله‌ای مثلاً درباره‌ی ارتباطات بین‌الملل، درباره‌ی مسائل سیاسی و مانند اینها بنویسد؛ به اینها متّکی نباشیم؛ کار علمی درستی انجام بگیرد.

      نکته‌ی آخر در این باب، وظیفه‌ی مسئولان است. خب خوشبختانه اینجا آقایان وزرا و معاون محترم رئیس‌جمهور و مسئولان مختلف حضور دارند. آن چیزی که من میتوانم به طور خلاصه در این باب عرض کنم این است: مسئولین باید کاری کنند که نخبه احساس کند مفید است، احساس مفید بودن بکند. یکی از علل همین مهاجرتها و رفتن‌هایی که حالا مطرح است در دهنها و روزنامه‌ها ــ و بعضی‌ها هم یک‌ خرده مبالغه‌آمیز حرف میزنند در این زمینه ــ این است که این نخبه احساس میکند که اینجا کاری ندارد. بنده در تذکّرات قبلی گفته‌ام(۹) یک فرد نخبه دو توقّع از دستگاه مدیریّت کشور دارد:‌ یکی اینکه یک اشتغالی داشته باشد، مشغول باشد، کار کند، دوّم اینکه امکان تداوم مطالعات و تحصیلات داشته باشد. یکی از چیزهایی که جاذبه‌ی بیرون رفتن نخبه‌ها است این است که آنجاها امکان تحقیقات و پیشرفتها و مانند اینها وجود دارد؛ این امکان را و اشتغال را اینجا برایشان فراهم بکنیم. من امروز میخواهم بگویم [اگر] توقّع نخبه را خلاصه کنیم، میشود اینکه نخبه میخواهد احساس کند که در کشور مفید است.

      https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54139#_ftnref6

       

      یک نکته ای که در مورد بحثهای نخبگان و جوابهای حضرت رهبری بود و در فرازهای بالا هم بدان اشاراتی رفته است، این است که شما واقعاً هم آیا اولترافیلترها یا اولترانتهایی دارید که بطور جهشی هم چندین الفهای بینهایت آیات اللهی را یحتمل طی می کنند و آن آینده نگری را نیز دارند که حتی مدام در نزد امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم زانوی تلمذ زده و همچون شهیدان زنده نزد خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار هم دارند ارتزاق می فرمایند؟! و لذا مدام هم دارند یحتمل حتی در گوشه ی دفتری در کارخانه ی هواپیماسازی برای خود برنامه ریزی و طراحیهای نسلهای بعدی هواپیماها و فضاپیماها و بلکه اتاق کنترل ترافیک هوایی فرودگاه ها و پرتاب ماهواره ها و سازمان هوا- فضا و ... را هم و حتی اتاق بورسهای این کمپانیها و شرکتها و اقتصاد آنها را هم طراحی می کنند. حالا یحتمل بعضی اشکال کنند که مگر می شود جهشی از همه و همه ی الفهای آیات اللهی هم عبور کرده و نزد خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم مستقر شده و انگاه طراحیها و برنامه ریزیهای خود را هم حتی گوشه ی دفتر کارخانه های خود نیز تجربه کرد؟ مسئله ی نجف اشرف و کربلای معلی و راهپیمایی اربعین از نجف تا کربلا و انواع طوفانها و بلکه طوفان الاقصی و حماسه ی حسینی و حماس هم همینجا است دیگر که بقول حاج آقای امام جماعتمان نمی شود که امتحان نداده به کلاسهای بالاتر هم انتظار داشته باشی بروی و فرض بفرمایید که از محضر اساتید حضرت مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم بیرون نیامده جهشی بپری سر کلاس درس امام زمان عجل الله فرجه الشریف. نکته اینجا است که ولی از سر کلاس درس اخلاق امام زمان عجل الله فرجه الشریف می توان پرید بسر درس کلاس علماء عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و از آنها استفاده هم برد! و لذا این از مختصات ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک و انواع ابرتقارنها و ابرریسمانهای بطنها و دهلیزهای ... و ربع و نیم و تمام و ... پهلوی قلوب زمینی و سماوی هم هست که مبنا را هم باید در حکمت الهی و بلکه حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی علم هم قرار داد چرا که العلم راس الخیر کله و الجهل راس الشر کله و لذا همین هم هست که باعث می شود بعضی نخبگان ما آنچنان هم غرق در علم می شوند که دیگر نمی دانند آیا این علم در خدمت آنها است یا در خدمت بیگانگانی هم هست که بلکه آنها را هم مایلند به بردگی خود بکشانند. یعنی مسئله این است که آیا علم است که دارد بر شما غلبه می کند یا شمائید که بر علم غلبه دارید؟ مسائل ارتباط حکمت الهی و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم از این نوع است کانه سالک الی الله همچون چاهی است که به یک اقیانوسی از رحمت هم آیا چقدر توانسته است متصل شده و از آن بهره برداری هم کند؟ حالا یحتمل بعضی حتی چاه هم مثال نزده و بلکه سوراخ کرمها یا حتی سیاه چاله هایی را نیز مثال بزنند که آیا افقش هم کدام است و بلکه با کدام ستاره هایی هم آیا تشکیل دوتاییهایی را داده اند و .... 

      البته آنهایی که ادعاهای کذب شرک آلود خدایی و پیغمبری و امامت هم سر تا پایشان را فرا گرفته است، همه ی عالم را هم می خواهند با خود همراه کرده و بللکه مبنای همه ی ظلماتشان در سیاه چاله هایشان را هم مستهجنات اینترنتی و ماهواره ایشان قرار می دهند که حجاب؟ کدام حجاب؟ مگر غیر از این است که انسان و از جمله زن هم آزاد است؟ و همین را هم مجوز خود قرار می دهند برای کشت و کشتارهای ظالمانه ی حتی زنان و کودکان چرا که در کفرشان خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم نمی توانند با چشم دل هم مشاهده کنند و یا در تحجر خود گیر کرده اند و یا در کفر و شرک و نفاق حاصل بین کمونیسم و ضد کمونیسم و گم کردن راه خود در فراگیری نکات ناب اقتصادی اسلامی و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و .... اتفاقاً بنده یحقیر هم گفتم نکند از روی تحجر هم باشد اگر اینجا عرض کنم که چرا باز موشم جرات هم یافت که همراه درهمتنیدیگیهایی کوانتومی هم گیر بدهد وقتی بنده ی حقیر می خواستم تغییر کوچکی هم در متن و عکس اصل همین پست بدهم؛ و یحتمل بتوانید به عنوان تمرین، این تفاوت خیلی کوچک را هم با متن اصلی بیابید! هر چند که بنده حقیر شما را به این نوع از دقتهای شرلوک هلمزی و موسیو پوارویی بیش از حد نکته سنجانه هم دعوت نمی کنم، حالا یحتمل بعضی سایتهای دیگر مثل وردپرس حتی خیلی هم بیشتر از اینها درهمتنیدیگیهایی را ایجاد کنند که مثلاً اصلا کی به تو گفته لاگرانژی مدل استاندارد ذرات فیزیک را هم اینجا کپی کنی؟! اینها اصلا به تو هم چه؟! و لذا هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم که حالا بن بست هم شده است آیا خیلی هم بهتر است یا یحتمل هم جور دیگری باز شود و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

      وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ‎﴿البقرة: ٩٦﴾‏

      لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾‏

       

       

      ۱۴۰۲/۰۷/۲۵

      گزیده بیانات | دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی

      https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=54131

       

      این رفتاری را که صهیونیستها در فلسطین اشغالی و خصوصاً نوار غزه از خود نشان می دهند و آمریکاییها نیز از آن دفاع می کنند، آیا حتی ذره ای هم نمایانگر این است که به یک منجی عالم بشریت نیز کوچکترین اعتقادی دارند یا اینکه خود را منجی کل بشریت هم می شناسند و باور دارند که منجی خود آنها هستند و دشمناشان هم فلسطینیان هستند. صراحتاً یوآو گالانت وزیر دفاع رژیم صهیونیستی دشمن را حیوانهای انسان نما خوانده است. دیشب یک کارشناس مسائل سیاسی در شبکه ی خبر داشت عرض می کرد که کتابی را نتانیاهو نوشته است بنام مکان تحت الشمس که آیا ترجمه ی عربی کتاب

      A Place among the nations, 1993

      https://www.amazon.com/Place-Among-Nations-Benjamin-

      Netanyahu/dp/0553089749

      باشد. این کتاب  در صورتی که گفته می شود این کتاب جایی زیر نور خورشید 25 سال پیش نوشته شده آنطور که شبکه ی العالم نیز می فرماید:

      https://fa.alalam.ir/news/4709296 

      که در آنجا سالها قبل توضیح هم داده است که چطور می خواهد فلسطینیان را از فلسطین اشغالی هم پاکسازی کند. فلسطین متعلق به فلسطینیان است و او آمده است و آنرا اشغال هم کرده است و حالا می خواهد فلسطینیان را هم از آن پاکسازی کند؟ بنده ی حقیر غلط نکنم این کتابش را از روی کتاب با گاوهایت رفتیم تا جامونو بیابیم که هیچ وقت هم چاپ نشدِ بنده ی حقیر هم جعل کرده بوده است این متقلب انسان نما.

      ولی نکته ی قابل توجه اینجا است که شاگرد و دانشجو و طلبه که بدتر از این بنده ی حقیر هنوز هم از حالات خلاء خیلی هم سعی دارد به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چه بیشتر نزدیک شود، باید هم توجه داشته باشد که حدس عمومی گودل که آیا بین آیات اللهی پی در پی آیات اللهی دیگری هم یافت می شوند که به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کنند و غیر از این آیات اللهی مورد مشاهده ی همگان هم هست؟ یا هر چه هست و نیست هم همین آیات اللهی هستند که فرض بفرمایید بین کمونیسم و ضد کمونیسم و علوم طبیعی و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه حکمت الهی هم نهفته اند؟! مثلاً فرض بفرمایید که آیا نباید هم حجاب اسلامی را نیز رعایت کرد و بلکه آیا آیات اللهی دیگری هم بین بی حجابیها نهفته اند؟! یا مثلاً یحتمل آیا می شود از آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ی دیگری نیز به روانشناسی و روانپزشکی و روانکاوی خیلی بهتری هم دست یافت که ما را خیلی بهتر هم به حکمت الهی میل دهند و از آنجا هم بتوانیم هم خیلی بهتر به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... پهلوی بطنها و دهلیزهای قلوب زمینی و سماوی و حتی موجودات فرازمینی E T نیز پی ببریم و ...؟!  دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز. لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

      وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ‎﴿البقرة: ٩٦﴾‏

      لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾‏

       

      در ایلینوی

      صهیونیست آمریکایی سر کودک 6 ساله فلسطینی را جلوی چشم مادرش بُرید

       

       

       

      سرویس خارجی-

      در جنایتی هولناک یک صهیونیست آمریکایی سرکودک 6 ساله فلسطینی –آمریکایی را جلوی چشمان مادرش برید و مادر را هم با شعار «مسلمانان باید بمیرند» به شدت زخمی کرد!

      طی 10 روزی که از جنگ غزه می‌گذرد تمامی مقامات و رسانه‌های آمریکایی در حمایت از رژیم کودک‌کش صهیونیستی به خط شده‌اند و هم این که این گزارش را می‌خوانید شماری از نمایندگان کنگره آمریکا در فلسطین ‌اشغالی هستند، بلینکن وزیر خارجه آمریکا هم دیروز برای دومین بار در طول 10 روز گذشته وارد تل‌آویو شد برخی گمانه‌زنی‌ها حاکی است بایدن نیز برای اعلام حمایت بی‌چون و چرای آمریکا از رژیم صهیونیستی قرار است به فلسطین ‌اشغالی برود. از سوی دیگر طی روزهای اخیر مقامات و رسانه‌های آمریکایی برای مظلوم‌نمایی بیشتر و جلب ترحم برای صهیونیست‌ها انتشار دروغ‌های شاخ‌دار درباره کودک‌کشی نیروهای حماس در غزه نسبت به حملات «افراط‌گرایان مسلمان» به «یهودی‌های آمریکایی» هشدار داده‌اند. اما روز شنبه این صهیونیست‌های آمریکایی طرفدار رژیم کودک‌کش اسرائیل بودند که جنایتی هولناک را رقم زده و یک کودک فلسطینی- آمریکایی را تنها به جرم مسلمان بودن و فلسطینی بودن سر بریدند و اگر بگوییم این کودک قربانی دروغ‌هایی است که بایدن چند روز قبل در اظهاراتی درباره قتل کودکان اسرائیلی ترویج داد و سپس کاخ سفید این ادعاها را پس گرفت ادعای گزافی مطرح نکرده‌ایم. سی‌ان‌ان و چند خبرنگار اسرائیلی نیز کشتن کودکان اسرائیلی به وسیله نیروهای حماس را دروغ خواندند و گفتند مدرکی برای این عمل وجود ندارد. بایدن که فریب نتانیاهو و تصاویر ساخته شده‌اش به وسیله هوش مصنوعی را خورد، اکنون در قبال جنایت قتل این کودک مسئول است و باید پاسخگوی آن باشد.

      قتل با 26 ضربه چاقو

      بر اساس گزارش رسانه‌های آمریک یک کودک ۶ ساله فلسطینی در شهر شیکاگوی ایالت «ایلینوی» آمریکا هدف ۲۶ ضربه چاقوی یک صهیونیست‌ تندرو قرار گرفت و سر از تنش جدا و مادر این کودک نیز به شدت مجروح شد. «جوزف زوبای» 71 ساله در طرفداری از رژیم صهیونیستی و با انگیزه «نفرت از مسلمانان» این جنایت را مرتکب شده است. مادر 32 ساله این کودک نیز به ضرب چاقو به شدت زخمی شده و در بیمارستان است.هر دو قربانی به بیمارستان منتقل شدند اما پسر بچه کمی بعد از رسیدن به بیمارستان جان داده است.

      به گزارش ایرنا به نقل از شبکه الجزیره قطر، پلیس آمریکا اعلام کرد قاتل به دلیل مسلمان بودن خانواده و رخدادهای جاری غزه این جنایت را انجام داده‌ است. شورای روابط اسلامی آمریکایی نیز در این باره اعلام کرد که قاتل جنایتکار در حین ارتکاب جنایت شعارهای ضد فلسطینی و ضد اسلامی سر داده است. این شورا خواستار توقف اسلام‌ستیزی و فلسطینی‌ستیزی در میان سیاستمداران و رسانه‌های آمریکا شد. براساس این گزاش این صهیونیست جنایتکار این کودک معصوم ۶ ساله را هدف ۲۶ ضربه چاقو قرار می‌دهد و به قلب و همچنین سر و گردن او ضربه زده است. سؤالی که مطرح می‌شود این است که اگر این اتفاق برای کودکی یهودی در «فلسطین» یا در هر جای دیگر افتاده بود، سیاستمداران و رسانه‌های غربی چه واکنشی از خود نشان می‌دادند. بی‌بی‌سی فارسی برای این جنایت هولناک تیتر زده است «‌صاحبخانه‌ای در شیکاگو پسر 6 ساله مستاجر مسلمانش را کشت» گویی مسئله اصلی در این جا صاحبخانه یا مستاجر بودن قاتل و مقتول بوده است.

      باید بمیرید!

      دفتر کلانتر «ویل کانتی» در شیکاگو در بیانیه‌ای اعلام کرد که «کارآگاهان توانستند تشخیص دهند که هر دو قربانی این حمله وحشیانه، به دلیل مسلمان بودن و درگیری‌های خاورمیانه که شامل حماس و اسرائیلی‌ها می‌شود، هدف مظنون قرار گرفتند» پلیس آمریکا اطلاعات بیشتری ارائه نکرد، اما گفت که «علی‌رغم اینکه مظنون حرفی به کارآگاهان نزده، نیروها توانستند اطلاعات کافی را از طریق مصاحبه و شواهد جمع‌آوری کنند» تا او را به ارتکاب دو فقره جنایت مرتبط با نفرت متهم کنند. به گفته کلانتر ویل کانتی، مادر کودک همزمان با حمله «جوزف زوبا»، مهاجم ۷۱ ساله، ضمن مقابله با او، با فوریت‌های پلیس تماس گرفت و حادثه را گزارش کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، در هنگام کالبد شکافی، یک چاقوی نظامی دندانه‌دار با تیغه ۱۵ سانتی‌متری از شکم کودک خارج شده است. به گزارش یورونیوز رئیس ‌دفتر «شورای روابط آمریکایی- اسلامی» در شیکاگو به خبرنگاران گفت که ضارب در خانه قربانیان را زده و ابتدا سعی کرده بود مادر کودک را خفه کند؛ وی هنگام حمله به این زن گفته بود: «شما مسلمانانید و باید بمیرید.» به دنبال این تراژدی جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا نیز مجبور به واکنش شد و در بیانیه‌ای گفت: «خانواده مسلمان فلسطینی این کودک به دنبال چیزی که همه ما به دنبال آن هستیم، به آمریکا آمد؛ پناهگاهی برای زندگی، یادگیری و دعا در صلح. این اقدام وحشتناک نفرت‌پراکنی در آمریکا جایی ندارد. ما به این خانواده و به جوامع فلسطینی، عرب و مسلمان آمریکایی تسلیت می‌گوییم و از جمله برای بهبودی مادر این خانواده دعا می‌کنیم.» 

      https://kayhan.ir/fa/news/275086

      ارسال نظر

      ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
      شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
      <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
      تجدید کد امنیتی