الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿60﴾

 

السادسة مناجاة الشاکرین (مناجات خمس عشرة حضرت سجاد علیه السلام)

:

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ إِلَهِی أَذْهَلَنِی عَنْ إِقَامَةِ شُکْرِکَ تَتَابُعُ طَوْلِکَ وَ أَعْجَزَنِی عَنْ إِحْصَاءِ ثَنَائِکَ فَیْضُ فَضْلِکَ وَ شَغَلَنِی عَنْ ذِکْرِ مَحَامِدِکَ تَرَادُفُ عَوَائِدِکَ وَ أَعْیَانِی عَنْ نَشْرِ عَوَارِفِکَ تَوَالِی أَیَادِیکَ وَ هَذَا مَقَامُ مَنِ اِعْتَرَفَ بِسُبُوغِ اَلنَّعْمَاءِ وَ قَابَلَهَا بِالتَّقْصِیرِ وَ شَهِدَ عَلَى نَفْسِهِ بِالْإِهْمَالِ وَ اَلتَّضْیِیعِ وَ أَنْتَ اَلرَّءُوفُ اَلرَّحِیمُ اَلْبَرُّ اَلْکَرِیمُ اَلَّذِی لاَ یُخَیِّبُ قَاصِدِیهِ وَ لاَ یَطْرُدُ عَنْ فِنَائِهِ آمِلِیهِ بِسَاحَتِکَ تَحُطُّ رِحَالُ اَلرَّاجِینَ وَ بِعَرْصَتِکَ تَقِفُ آمَالُ اَلْمُسْتَرْفِدِینَ فَلاَ تُقَابِلْ آمَالَنَا بِالتَّخْیِیبِ وَ اَلْإِیَاسِ وَ لاَ تُلْبِسْنَا سِرْبَالَ اَلْقُنُوطِ وَ اَلْإِبْلاَسِ إِلَهِی تَصَاغَرَ عِنْدَ تَعَاظُمِ آلاَئِکَ شُکْرِی وَ تَضَاءَلَ فِی جَنْبِ إِکْرَامِکَ إِیَّایَ ثَنَائِی وَ نَشْرِی جَلَّلَتْنِی نِعَمُکَ مِنْ أَنْوَارِ اَلْإِیمَانِ حُلَلاً وَ ضَرَبَتْ عَلَیَّ لَطَائِفُ بِرِّکَ مِنَ اَلْعِزِّ کِلَلاً وَ قَلَّدَتْنِی مِنَنُکَ قَلاَئِدَ لاَ تُحَلُّ وَ طَوَّقَتْنِی أَطْوَاقاً لاَ تُفَلُّ فَآلاَؤُکَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسَانِی عَنْ إِحْصَائِهَا وَ نَعْمَاؤُکَ کَثِیرَةٌ قَصُرَ فَهْمِی عَنْ إِدْرَاکِهَا فَضْلاً عَنِ اِسْتِقْصَائِهَا فَکَیْفَ لِی بِتَحْصِیلِ اَلشُّکْرِ وَ شُکْرِی إِیَّاکَ یَفْتَقِرُ إِلَى شُکْرٍ فَکُلَّمَا قُلْتُ لَکَ اَلْحَمْدُ وَجَبَ عَلَیَّ لِذَلِکَ أَنْ أَقُولَ لَکَ اَلْحَمْدُ إِلَهِی فَکَمَا غَذَّیْتَنَا بِلُطْفِکَ وَ رَبَّیْتَنَا بِصُنْعِکَ فَتَمِّمْ عَلَیْنَا سَوَابِغَ اَلنِّعَمِ وَ اِدْفَعْ عَنَّا مَکَارِهَ اَلنِّقَمِ وَ آتِنَا مِنْ حُظُوظِ اَلدَّارَیْنِ أَرْفَعَهَا وَ أَجَلَّهَا عَاجِلاً وَ آجِلاً وَ لَکَ اَلْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ بَلاَئِکَ وَ سُبُوغِ نَعْمَائِکَ حَمْداً یُوَافِقُ رِضَاکَ وَ یَمْتَرِی اَلْعَظِیمَ مِنْ بِرِّکَ وَ نَدَاکَ یَا عَظِیمُ یَا کَرِیمُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَبَلِّغْ بِإِیمانِی أَکْمَلَ الاِیمانِ وَاجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الیَقِینِ وَانْتَهِ بِنِیَّتِی إِلى أَحْسَنِ النِّیَّاتِ وَبِعَمَلِی إِلى أَحْسَنِ الاَعْمالِ ، اللّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتِی وَصَحِّحْ بِما عِنْدَکَ یَقِینِی وَاسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ ما فَسَدَ مِنِّی

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

بسیار خرسندم و خدا را شاکرم که بعد از یک تعطیلی نسبتاً طولانی در دیدار حضوری با شما جوانان عزیز و دانش‌آموختگان و سردوشی‌بگیران، امسال در این روز این توفیق مجدّداً دست داد. ورود چند هزار جوان به نیروهای مسلّح یک مژده است، یک بشارت است که هر سال تکرار میشود. چه جوانهایی که دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌ها هستند و درجه‌ی افسری میگیرند و وارد میشوند، مشغول کار میشوند، چه کسانی که وارد دانشگاه میشوند و سردوشی میگیرند و مشغول تحصیل میشوند، هر کدام به نحوی روحیه‌ی جدیدی را به نیروهای مسلّح تزریق میکنند. این ورود جوانها دارای پیام نوسازی و استحکام است؛ جوانها هر جا که وارد میشوند، در هر مجموعه‌ای، در هر سازمانی که وارد بشوند، در واقع پیام استحکام و نوسازی آن مرکز را با خود همراه دارند. حضور جوانان ایرانی در همه‌ی زمینه‌ها امیدآفرین است؛ یعنی در بخشهای گوناگون علمی، اقتصادی، سیاسی، تشکیلاتی، نظامی و غیره، هر جا جوانها وارد میشوند، با خودشان مژده‌ی امید و نوسازی و نوآوری را به همراه می‌آورند.


امروز یک جریان تبلیغاتی گمراه‌کننده‌ای وجود دارد که میخواهد عکس این را تبلیغ بکند؛ همّت این جریان تبلیغاتی این است که وانمود کند جوان ایرانی از ارزشها گسسته است و به آینده ناامید است و احساس مسئولیّت نمیکند؛ این را یک جریان تبلیغاتی دارند بشدّت دنبال میکنند. این، عکس واقعیّت است؛ درست نقطه‌ی مقابل واقعیّت موجود در کشور ما است. نسل جوان ما در همه‌ی عرصه‌ها و میدانها تا امروز دارای حرکت درخشنده بوده است، در آینده هم ان‌شاءالله همین‌ جور خواهد بود: چه در دفاع از میهن، چه در دفاع از امنیّت، چه در کمک به جبهه‌ی مقاومت در کلّ منطقه ــ در همین حرکت عظیم و مقدّس دفاع از حرم ــ چه در خدمات اجتماعی، چه در پیشرفتهای علمی ــ که شما که نگاه میکنید، پیشرفتهای علمی در هر نقطه‌ای در واقع بر دوش جوانها است و آنها هستند که پیشران این حرکتند ــ چه در همه‌ی آئینهای مذهبی، این راه‌پیمایی اربعین ــ چه میلیون‌ها جوان ایرانی که رفتند و راه نجف تا کربلا را طی کردند و چه میلیون‌ها جوانی که در خود کشور، در شهرها، به عنوان اربعین، به عنوان دورافتادگان از آن سرمنزلِ بشارت و معنویّت راه‌پیمایی کردند ــ چه در میدان تولید و ابتکار که خبرهای آن را در تلویزیون مشاهده میکنید که هر روزی در یک بخشی از بخشهای تولید کشور و صنعت کشور یک حرکت جدیدی را جوانهای ما دارند ارائه میدهند، چه در مقابله‌ی با بیماری همه‌گیر و چه در نهضت کمک مؤمنانه، چه در جهاد فرهنگی، چه در امداد به مناسبت حوادث طبیعی، سیل و زلزله و امثال اینها؛ در همه‌ جا که شما نگاه میکنید، حضور جوانان را به صورت پُررنگ می‌بینید. این جوان نمیتواند ناامید باشد، این جوان نمیتواند گسسته‌ی از ارزشها باشد، این جوان یک نیروی خستگی‌ناپذیر در وسط جبهه است و البتّه جوانان انقلابی و باایمان در همه‌ی این موارد پیشتاز بودند. این وضع جوانها است.

خب، با این نگاه اگر حضور شما را ــ که در این دانشگاه امام حسن مجتبیٰ اجتماع کرده‌اید و در دانشگاه‌های دیگر دارند می‌شنوند این سخن را ــ مشاهده کنیم، حضور شما و ورود شما در نیروهای مسلّح یک ثروت بزرگ است؛ حضور شما یک ثروت بزرگ است، البتّه در کنار تجربه‌ی پیش‌کسوتان و دانشِ فرماندهان.

تقویت نیروهای مسلّح تقویت کشور است. یکی از ستونهای محکم در تقویت کشور، نیروهای مسلّح هستند. البتّه تقویت کشور فقط به نیروی مسلّح وابسته نیست؛ ستونهای محکم دیگری هم هستند: پیشرفت علمی مایه‌ی پیشرفت کشور است؛ ایمان عمومی مردم و رسوخ ایمان در دلها مایه‌ی استحکام ملّی است؛ حکومت برخاسته‌ی از مردم و متّکی به مردم مایه‌ی سربلندی یک کشور است؛ همه‌ی اینها هست، لکن حضور نیروهای مسلّح و قدرت نظامی هم یک وسیله‌ی مهمّی برای تقویت بنیه‌ی کشور است. این عوامل گوناگون میتوانند کشور را از آسیب‌ها و دشمنی‌ها حفظ کنند و حراست کنند. البتّه این مال همه‌ی کشورها است، مخصوص کشور ما نیست؛ همه‌ی کشورها احتیاج دارند به این ابزارهای استحکام، لکن در کشوری مثل کشور ما که با دشمنان قلدر و زورگو مثل آمریکا و امثال آنها روبه‌رو است، این اهمّیّت بیشتری دارد؛ لذا قدرت دفاعی باید تقویت بشود.

این را من همیشه گفته‌ام، باز هم تکرار میکنم: قدرت دفاعی باید تقویت بشود. بخشی از سوی بیرون نیروهای مسلّح، بخشی از سوی درون نیروهای مسلّح؛‌ من به این دوّمی میپردازم. مسئولان نیروهای مسلّح باید راهکارهای نو و روزآمد را برای تقویت نیروهای مسلّح در پیش بگیرند که از جمله‌ی آنها هوشمندسازی در آموزشها و در ابزارهای نظامی است که بحمدالله در نیروهای مسلّح ما شروع شده، لکن میدان کار هنوز خیلی باز است. امروز هوشمندسازیِ تمامِ حرکاتِ نیروهای مسلّح از جمله ابزارهای نظامی، سلاح و حتّی مهمّات یکی از مسائل مهم است. یا پیشرفتهای پژوهشی و علمی در نیروهای مسلّح که این، تقویت نیروهای مسلّح است. یا طرّاحی بازی‌های پیچیده‌ی جنگ ترکیبی. امروز جنگهای دنیا جنگهای ترکیبی است. میدانید؛ جنگ سخت و جنگ نرم و جنگ فکری و جنگ فرهنگی و جنگ با سلاحهای گوناگون و جنگ شناختی و امثال اینها با همدیگر مایه‌ی تهاجم به یک ملّت یا یک کشور است. بازی‌های جنگ بایستی بتواند همه‌ی این لایه‌ها را با شیوه‌های نو، با شیوه‌های روزآمد، ان‌شاء‌الله تأمین کند.

خب، مسئولیّت اصلی نیروهای مسلّح چیست؟ حراست از امنیّت ملّی؛ این، آن چیزی است که شما جوانها که تازه وارد این راه شده‌اید، باید به آن ببالید، باید افتخار کنید، سربلند باشید. مسئولیّت نیروهای مسلّح، مسئولیّت امنیّت عمومی کشور است. «امنیّت» یعنی چه؟ امنیّت زیرساخت همه‌ی ابعاد زندگی یک جامعه است، یک زیرساخت عمومی است؛ از مسائل شخصی بگیرید، تا مسائل اجتماعی، تا مسائل عمومی، تا مسائل خارجی؛ امنیّت زیرساخت همه‌ی اینها است. در مسائل شخصی، معنای امنیّت این است که شما شب بتوانی با خیال راحت در خانه‌ی خودت بخوابی، صبح بتوانی با خیال راحت و بدون دغدغه فرزندت را به مدرسه بفرستی، بتوانی به محلّ کسب و کار بروی، بتوانی بدون دغدغه به نماز جمعه بروی. ببینید، به آن کشورهایی نگاه کنید که این بی‌دغدغگی را ندارند در هیچ کدام از این مراحل؛ نه شب با خیال راحت میتوانند بخوابند، نه روز میتوانند سر کار بروند، نه میتوانند با خیال راحت به تماشای بازی‌های ورزشی بروند، نه میتوانند به نماز جمعه بروند، نه میتوانند به مسافرت بروند. مخصوص کشورهای کوچک هم نیست؛ در کشورهای بزرگ، از همه بدتر آمریکا، در رستوران امنیّت نیست، در دانشگاه امنیّت نیست، در مدرسه‌ی کودکان امنیّت نیست، در فروشگاه امنیّت نیست. «امنیّت» در مسائل شخصی یعنی این؛ یعنی شما بتوانید خودتان، فرزندانتان، خانواده‌تان با احساس امنیّت زندگی کنید؛ کارتان، کسبتان، مسافرتتان، تفریحتان همراه با امنیّت باشد.

در مسائل عمومی‌تر، در دانشگاه یا حوزه‌ی علمیّه یا پژوهشکده یا اندیشکده؛ بتوانید بنشینید فکر کنید، کار کنید، تحقیق کنید، مطالعه کنید؛ بدون امنیّت نمیشود. امنیّت اگر نبود، این پیشرفتها حاصل نمیشد؛ هر جایی که پیشرفتی حاصل شده است به برکت وجود امنیّت بوده است؛ بدون امنیّت، کار دشوار میشود، سخت میشود. تا سرمایه‌گذاری اقتصادی؛ [اگر] بخواهید برای پیشرفت اقتصادی کشور سرمایه‌گذاری کنید، بدون امنیّت نمیشود؛ ترانزیت بدون امنیّت نمیشود، تولید بدون امنیّت نمیشود؛ امنیّت زیرساخت همه‌ی این چیزها است.

خب سازمانهای مسلّح، تأمین‌کننده‌ی این نیاز همیشگی و همه‌جایی برای کشور و برای عموم مردم جامعه هستند؛ این، کم افتخاری نیست. ارتش یک جور، سپاه یک جور، سازمان انتظامی یک جور، بسیج یک جور، هر کدام به نحوی تأمین‌کننده‌ی امنیّت هستند. آن کسی که به پاسگاه پلیس حمله میکند، [دارد] به امنیّت کشور حمله میکند؛ آن که به پایگاه بسیج حمله میکند، دارد به امنیّت کشور حمله میکند؛ آن که در اظهارات، در سخنرانی، در گفتگوها ارتش را یا سپاه را مورد طعن قرار میدهد، به امنیّت کشور دارد اهانت میکند. تضعیف سازمانهای نیروهای مسلّح، تضعیف امنیّت کشور است. تضعیف پلیس به معنای تقویت مجرمین است. پلیس موظّف است در مقابل مجرم بِایستد، امنیّت آحاد مردم را تأمین کند. آن کسی که به پلیس حمله میکند، در واقع مردم را بی‌دفاع میگذارد در مقابل مجرمین، در مقابل اراذل و اوباش، در مقابل دزد، در مقابل زورگیر. امتیاز بزرگ کشور ما این است که امنیّتی که داریم، امنیّت درون‌زا است. فرق دارد که یک کشوری، یک ملّتی، از درون خود، با نیروهای خود، با قدرت خود، با اندیشه و فکر خود برای خودش امنیّت ایجاد کند، یا یکی از بیرون بیاید بگوید من برای شما امنیّت ایجاد میکنم، شما را حفظ میکنم؛ مثل کسی که از گاوِ شیردهِ خودش حراست میکند؛ خیلی با هم فرق دارند. امنیّت ما درون‌زا است. ما به هیچ کس برای امنیّت خودمان متّکی نیستیم. ما با نیروی خداداد، به لطف الهی، به توفیق پروردگار، به پشتیبانی ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه)، به پشتیبانی ملّت، با ایستادگی مسئولان نیروهای مسلّح، این امنیّت را توانسته‌ایم به وجود بیاوریم و حفظ کنیم. آن که به نیروی خارجی متّکی است، همان نیروی خارجی او را در روز مبادا وا خواهد گذاشت؛ نه میتواند و نه میخواهد از او حراست کند و حفاظت کند. خب، این جملاتی درباره‌ی مسائل نیروهای مسلّح؛ اینها را به یاد داشته باشید؛ افتخار کنید، دنبال این حرکت کنید، کارتان را کاری مطابق رضای خدا بدانید و برای خدا این کار را دنبال کنید.

و امّا چند جمله درباره‌ی حوادث اخیر. اوّلین چیزی که من میخواهم بگویم، این است که در این حوادثِ چند روز اخیر، بیش از همه به سازمان انتظامی کشور ظلم شد، به بسیج ظلم شد، به ملّت ایران ظلم شد؛ ظلم کردند. البتّه ملّت در این حادثه هم مثل حوادث دیگر کاملاً قوی ظاهر شد؛ مثل همیشه، مثل گذشته؛ در آینده هم همین جور خواهد بود. در آینده هم هر جا دشمنان بخواهند اختلالی ایجاد کنند، آن که بیش از همه سینه سپر میکند و بیش از همه اثر میگذارد، ملّت شجاع و مؤمن ایران است؛ وارد میدان میشوند؛ و وارد میدان شدند. بله، ملّت ایران، مظلوم است امّا قوی است؛ مثل امیرالمؤمنین، مثل مولای متّقیان، سرور خودش علی (علیه ‌السّلام) که قوی‌ترین بود و مظلوم‌ترین.

...

یک نکته‌ی دیگر این است که در همان اوّل کار، بعضی از خواص، حالا ناشی از دلسوزی ــ دلشان سوخت ــ بدون تحقیق اطّلاعیّه دادند، بیانیّه دادند، حرف زدند، اظهاراتی کردند ــ البتّه تحقیق‌نکرده ــ بعضی‌هایشان سازمان انتظامی کشور را متّهم کردند، پلیس را متّهم کردند، بعضی‌شان مجموعه‌ی نظام را متّهم کردند؛ هر کسی یک جوری یک حرکتی کرد. خب حالا حساب این جدا است، لکن بعد از آنکه دیدند قضیّه چیست، بعد از آنکه فهمیدند در نتیجه‌ی حرفهای آنها همراه با برنامه‌ریزی دشمن چه اتّفاقی در خیابان و در مسیر عمومی مردم می‌افتد، بایستی آن کار خودشان را جبران میکردند؛ باید موضع بگیرند، باید صریحاً اعلام کنند که با‌ آنچه اتّفاق افتاده مخالفند، بایستی تفهیم کنند که با برنامه‌ی دشمنان خارجی مخالفند. باطن قضیّه معلوم شد. وقتی شما می‌بینید که عنصرِ سیاسیِ آمریکایی این قضایا را به دیوار برلین تشبیه میکند، خب باید بفهمید که غرض چیست؛ باید بفهمید که مسئله، مسئله‌ی دلسوزی برای یک دختر جوان نیست؛ این را باید میفهمیدید؛ اگر نفهمیدید، بفهمید؛ اگر فهمیدید، باید موضع اعلام بکنید. این هم یک نکته.

برخی چهره‌های ورزشی و هنری هم موضع‌گیری‌هایی کردند؛ به نظر بنده هیچ اهمّیّت ندارد؛ روی این نباید حسّاسیّت به خرج داد. جامعه‌ی ورزشی ما جامعه‌ی سالمی است، جامعه‌ی هنری ما هم جامعه‌ی سالمی است. عناصر مؤمن، علاقه‌مند، باشرف، در این جامعه‌ی ورزشی و هنری کم نیستند، زیادند؛ حالا چهار نفر هم یک حرفی میزنند؛ حرف آنها ارزشی ندارد. اینکه حالا آیا عناوین مجرمانه بر حرف آنها تطبیق میکند یا نه، به عهده‌ی قوّه‌ی قضائیّه است، امّا از لحاظ نگاه عمومی هیچ اهمّیّتی و ارزشی ندارد و جامعه‌ی هنری ما و ورزشی ما با این گونه حرکتها، با این رفتارهای دشمن‌شادکن، آلوده نخواهد شد.

آخرین عرض من درود فراوان بر شهدای انتظامی، بر شهدای نیروهای مسلّح، بر شهدای مدافع امنیّت، بر شهدای اخیر و بر همه‌ی شهدای راه حق است.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

بیانات در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح

https://www.leader.ir/fa/speech/26050

 

بنده ی حقیر داشتم در مورد بینظمیها و نظم و آنتروپی و دیوار کشدینهایی هم می گفتم که از همین مرزهای بین بینظمی و نظم ناشی می شوند که یحتمل از یک نقطه ای هم آغاز می شوند و آنگاه گسترش هم می توانند یابند که از یک سو به شیطان پرستی می توانند منتهی شوند و از سوی دیگر می توانند به نهایتِ الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و حضرات مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بیانجامد آنجاهایی که حتی شاگرد و دانشجو و طلبه می خواهند از حالات خلائی که پاییتنرین مشخصه ها و آیگن ولیوهای فضاهای هیلبرت را در بر دارند و فضاهایی اوپراتورهایی هم روی آنها کار می کنند که یک طرف یحتمل سالک الی الله را از مرزهای بهستی هم جدا می کند و در طرف دیگر هم او را از مرزهای جهنمی می تواند جدا کند. ولی وسط کار یک مرتبه ارتباطم با وبلاگ قطع شد و دیگر نشد ادامه هم دهم و .... و حالا دوباره دارم سعی می کنم!

مثالش را بنده از حجت الاسلام و المسلمین عزیزی یاد می کنم که همین روزهای سه شنبه وقتی می دیدند که دعای توسل خوانده نمی شود یا به هر دلیل که حالا خواننده هم نمی شد، می فرمودند دعای خمس عشرة حضرت سجاد را بخوانید و معلوم هم بود که بدان عقیده دارند. عرض بنده به زهد و تقدس هم هست که چیست؟! ایشان اتفاقاً در روانشناسی هم خیلی ماهر بودند و یک دفعه مسائل مربوط به وضعیت آخر من خوبم تو خوبی را خیلی زیبا داشتند در مسجد شرح هم می کردند. و لذا وقتی با مناجات خمس عشرة بیشتر هم آشنا می شویم متوجه می شویم که از مناجات تابئین برای توبه کنندگان شروع می کند و به بالاترین درجات و مراتب مناجات هم آهسته آهسته انسان را می رساند. ولی اگر یحتمل یک مرتبه وسط مناجات شروع کنیم به مناجات ششم را خواندن و پرداختن به ریزه کاریهای درون این مناجات خاص، یحتمل خیلی هم متوجه نمی شویم که بابا این مناجات عظیم آخر چه ربطی هم دارد به آیه ی مبارکه ی 60 سوره ی یس. و داشتم اینها را می گفتم که یک مرتبه قطع شد. یحتمل زیادی خودم داشتم از ریزه کاریهای مسائل می گفتم و مسئله را غلط هم داشتم کوانتومی اش می کردم که بیشتر رو به جهنم باشد تا رو به بهشت بطور آنتروپیک چند جهانی که به جهان اسلام عالمگیر هم می انجامد و .... عرض بنده ی حقیر این است که یک گره اصلی همین دسترسی به مقالات ریاضی فیزیکی هم هست که بنده بدانها حالا هم که دست یافته ام و حالا هم که بهتر است آن امنیت فکری را آیا دوباره کی بیابم که بدانها بپردازم و .... بدوم بروم برسم به نماز جماعت که دیر شد، دیر شد! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

  • ۰۱/۰۷/۱۲
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۲۴)

وَهُوَ الَّذِی یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ ۚ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿٢٧﴾‏ ضَرَبَ لَکُم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِکُمْ ۖ هَل لَّکُم مِّن مَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن شُرَکَاءَ فِی مَا رَزَقْنَاکُمْ فَأَنتُمْ فِیهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ کَخِیفَتِکُمْ أَنفُسَکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‎﴿٢٨﴾‏ بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ ۖ فَمَن یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ‎﴿٢٩﴾‏ فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ ۞ مُنِیبِینَ إِلَیْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿٣١﴾‏ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا ۖ کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ‎﴿٣٢﴾‏ وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ ‎﴿٣٣﴾‏ لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ ۚ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‎﴿٣٤﴾‏ أَمْ أَنزَلْنَا عَلَیْهِمْ سُلْطَانًا فَهُوَ یَتَکَلَّمُ بِمَا کَانُوا بِهِ یُشْرِکُونَ ‎﴿٣٥﴾‏ وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا ۖ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ ‎﴿٣٦﴾‏ أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‎﴿٣٧﴾‏ فَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿٣٨﴾‏ وَمَا آتَیْتُم مِّن رِّبًا لِّیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُو عِندَ اللَّهِ ۖ وَمَا آتَیْتُم مِّن زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ‎﴿٣٩﴾‏ سوره مبارکه الروم

 

( بیان )

لما انساق الاحتجاج على الوحدانیة والمعاد من طریق عد الآیات الدالة على ذلک بقوله : « وَمِنْ آیاتِهِ » إلى قوله : « وَلَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَالْأَرْضِ » الآیة ، وهو من صفات الفعل غیر سیاق الاحتجاج بالآیات إلى سیاق الاحتجاج بصفاته الفعلیة وأوردها إلى آخر السورة فی أربعة فصول یورد فی کل فصل شیئا من صفات الفعل المستوجبة للوحدانیة والمعاد وهی قوله : « وَهُوَ الَّذِی یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ » إلخ ، وقوله : « اللهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ » إلخ ، وقوله : « اللهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ » إلخ ، وقوله : « اللهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ » إلخ.

وإنما لم یبدأ الفصل الأول باسم الجلالة کما بدأ به فی الفصول الأخر لسبق ذکره فی الآیة السابقة علیه المتصلة به أعنی قوله : « وَلَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ » الذی هو کالبرزخ المتوسط بین السیاقین ، فقوله : « وَهُوَ الَّذِی یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ » فصل فی صورة الوصل.

 

المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 16، ص 172

http://lib.eshia.ir/12016/16/172

 

یا اهل العالم، قتل الحسین عطشانا

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

امّا انتظار از نخبه؛ ما از شما انتظاراتی هم داریم. من سعی میکنم اگر بشود ان‌شاءالله کوتاه عرض بکنیم. اوّلین انتظار این است که ظرفیّت برتری را که خدای متعال به شما داده ــ که این ظرفیّت، ظرفیّتِ شخصیِ شما است ــ تبدیل کنید به ظرفیّت ملّی. بحمدالله این مطلب در بیانات شماها بود که بایستی نخبه این تواناییِ شخصی را تبدیل کند به توانایی ملّی؛ یعنی چه؟ یعنی این توانایی را در خدمت حلّ مسائل کشور قرار بدهد. ما خیلی مسائل داریم؛ حالا شما اینجا چند موردش را گفتید، معدن را گفتید، حمل و نقل را گفتید، فضا را گفتید؛ اینها مسائل مهمّ کشور است؛ نخبگی را صرف کنید در این موارد. متأسّفانه بعضی این کار را نمیکنند؛ بعضی از نخبه‌ها ــ یعنی [افراد] دارای استعداد؛ حالا با توضیحی که دادیم، شاید تعبیر «نخبه» برایشان درست نباشد ــ در اینجا رشد میکنند، وقتی نوبت ثمردهی میرسد، میروند میوه‌شان را به دیگری میدهند؛ گاهی هم آن دیگری دشمن است، به دشمن میدهند؛ گاهی میروند میشوند پیچ و مهره‌ی استکبار جهانی برای تصرّف ملّتها و دشمنی با ملّتها، میشوند ابزار او، میشوند پیچ و مهره‌ی او؛ بعضی این جوری هستند. خب اینها ناشکری میکنند؛ و البتّه خیر هم نمی‌بینند در آخر؛ به نظرم اینهایی که این جور پشت کنند به مردم خودشان، خیر نمی‌بینند. نخبه باید کنار مردم خودش بماند. نمیگویم مهاجرت نکند، درس نخواند، به فلان دانشگاه برتر یا فلان مرکز نرود؛ نه، برود امّا برای مردمش برود، برود برای اینکه برگردد اینجا برای کشورش کار کند، نرود برای اینکه برای او ابزار و مهره بشود. خب، این بسیار مطلب مهمّی است؛ نخبگان ما باید در محضر وجدان خودشان و در محضر خدا این مسئله را حل کنند.

...

یکی از موارد حمایت این است که چه نخبه‌ای که در ایران درس خوانده، چه نخبه‌ای که در خارج درس خوانده و آمده ایران ــ داریم از این قبیل، کم هم نداریم نخبه‌هایی که در خارج درس خوانده‌اند و به جایی رسیده‌اند و حالا آمده‌اند ایران ــ دو توقّع دارند؛ این دو توقّع را برآورده کنیم برایشان: یک توقّعشان اشتغالِ مناسب با دانششان است؛ یک توقّعشان امکان ادامه‌ی تحقیقات است؛ ارتباط با مراکز علمی دنیا؛ این دو توقّعِ نخبه‌های ما است، توقّع زیادی نیست. بنده اطّلاع دارم که نخبه‌ای میخواهد در هیئت علمی دانشگاه وارد بشود، [ولی] با انواع و اقسام ترفندها جلویش را میگیرند و نمیگذارند؛ چرا؟ چرا از این نخبه استفاده نمیکنید؟ بعضی از نخبه‌های ما ــ نخبه‌های برجسته ــ بیرون درس خوانده‌اند، آمده‌اند اینجا به امیدی که بتوانند کار کنند، [امّا] بر اثر همین رفتارها برگشته‌اند رفته‌اند! دیده‌اند اینجا نمیشود زندگی کرد. خب من چه توقّعی بکنم از این جوان؟ باید حمایت کرد. در این زمینه هر چه خرج کنیم، این هزینه نیست، سرمایه‌گذاری است. وزرای محترم حتماً در این زمینه کار کنند، تلاش کنند. نگذارید نخبه از دانشگاه مأیوس بشود؛ حالا حدّاقلّش این است که بتواند در دانشگاه وارد بشود، جایگاهی پیدا کند. بعضی‌ها سنگ نخبه را به سینه میزنند، مرتّب میگویند نخبه‌ها نخبه‌ها، امّا در عمل نخبه را مأیوس میکنند، ناامید میکنند، مانع‌تراشی میکنند. به نظر من در مورد ارتباط با مراکز علمی دنیا هم وزارت خارجه میتواند فعّال باشد، میتواند کمک حسابی بکند.

 

بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی، 
۱۴۰۱/۰۷/۲۷

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51184

 

یک بحثی علیحده را دارند صاحب المیزان در مورد فطرت دینی در رابطه با آیه ی مبارکه 30 سوره روم فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ که همانطوری که فرض بفرمایید گردو در غایتش وقتی در زمین کاشته می شود از پوستش بیرون زده و نهایتاً تبدیل می شود به یک درخت گردوی تنومند، انسان هم فطرتاً همینطور غایتی دارد که همه ی قوانین و مقررات اجتماعی باید بسمت آن فطرت و غایت هم باشد. فرض بفرمایید که اگر به نخبگان توجه نشد و اینها رفتند در کشورهای دیگری و بلکه حتی جوایزی در حد جایزه نوبل در ریاضیات و امثالهم هم بردند، خوب این خیلی خوب می شود اگر دوباره برگردند و شاگردانی و دانشجویانی هم در ایران تربیت کنند که در سطوح بین المللی اساتیدی نخبه و برجسته هم باشند. و نه اینکه دیده شود که برجستگی آنها باعث هم شود که به کشورشان هم پشت کنند و جوانان مملکت خود را نیز دیگر نتوانند جذب این علوم کنند هر چقدر هم که خود برجسته و نخبه باشند. این یک ضعفی است که همکاری بین المللی هم می خواهد که بتواند شاگرد و استاد را از دو طرف هم جلب یکدیگر کند و نه فقط اینطور باشد که استاد ایرانی مقیم خارج بخواهد شاگرد را در ایران هم جلب کرده و به خارج ببرد و بلکه اساتید ایرانی باید هم بتوانند شاگردان و دانشجویان دیگر کشورها را نیز در مراکز و پژوهشگاه های بین المللی خودمان جلب کنند.

اینجا یک گپ و فاصله ای می تواند ایجاد شود بین حکمت الهی و حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی که یحتمل بتوان از همه ساده تر در مورد فیزیک انرژی بالا هم توضیحش داد آنجایی که آیه ی مبارکه می فرماید إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ ۚ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ‎﴿٥٦﴾! وقتی شاگرد و دانشجو و طلبه دارد با کتابهایش و اساتیدش سر و کله هم می زند که از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد، یحتمل آنچنان که حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام هم وزیر و وصی و وارث حضرت رسول اکرم محمد مصطفی تشریف داشتند ولی متوجه هم خیلی نمی بودند که در گیر و دار این سر و کله زدنها با کفار و منافقین و مشرکین و جهاد فی سبیل الله دقیقاً هم چطور به اجتهاد و حکمت الهی می توان رسید یا چطور هم یحتمل نمی توان رسید و بلکه فطرتاً حضرت رسول الله و نبی الله را یاری هم می کرد و در غایتش هم به امامت امیر المومنین انجامید. این از خاصیتهای داشتن استاد و بلکه شاگردانی اعظم و برجسته هم هست که حتی در انرژیهای خیلی خیلی بالا هم خود خدا و ملائکه به حضرت نبی اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم صلوات می فرستند و لذا در آیه ی مبارکه به یا ایها الذین مومنون هم امر می کند که شما هم حالا صلوات بفرستید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته.

کار کمی هم نیست صلوات فرستادن به رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم آنچنان که خدا و اهل آسمانها و ملائکه نیز بر او صلوات می فرستند. ولی بموقعش هم یحتمل برای خیلیها روشن هم نباشد که بالاخره بر سر سوزنی هم چند تا ملائکه یا سیاه چاله را هم می توان جمع کرد؟ یکی؟ دو تا؟ بینهایت؟ بینهایت از کدام الفهای بینهایت هم؟ یعنی هم تعداد ملائکه بر ما مجهول است و هم تعداد سیاه چاله هایی که یحتمل بر سر سوزنی هم می توان آنها را جمع کرده و بلکه حتی درهمتنیدگیهایی را نیز با یکدگیر ایجاد می کنند؟ یعنی یحتمل به ابلیس هم حتی خدا بفرماید تو چرا صلوات وقتی گفتم صلوات بفرست نفرستادی؟ و حالا یحتمل سوای سجده کردن هم در جواب حتی صلوات فرستادن هم بگوید من از او بهترم چرا که مرا از آتش آفریدی و او را از گلی بد بو! قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ‎﴿الأعراف: ١٢﴾‏ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ‎﴿ص: ٧٦﴾‏

این شیطان و شیطانپرستی است که نمی گذارد و اجازه هم نمی دهد که انسان متوجه شود که چرا اینقدر دوست دارد دیگری را هم به بردگی بکشد و حال آنکه آنقدر ضعیف هم هست که نمی تواند میکروب و ویروسی را هم که بر بدن خود او غلبه می کند را دفع کند الا اینکه باید هم برود دنبال دوا و درمانش که یک وقت حتی سرماخوردگی و آنفلوانزا هم کار دستش ندهد و بلکه دو تا آمپول تقویتی یا آنتی بیوتیک یا ... هم یحتمل کمکش کند. یعنی انسان گرفتار شیاطین و شیطانپرستی نمی تواند حتی متوجه شود که چطور شد که حتی بدنش را انداخته است به بردگی ای که جایز نیست از او این همه بار اضافی هم بکشد یا بر عکس دچار فشلی و تنبلی هم شده است؛ و بلکه در عین حال می خواهد آیا در واقعیت یا آیا در وهم و خیال هم حتی شده با توسل به استکبار و استعمار جهانی تک قطبی مغناطیسی هندسی جهانی را هم از آن خود کند.

و لذا آیا بدون شناخت و معرفت از خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می تواند تک قطبیهای مغناطیسی کوانتومی را هم دریابد و از آنها به تک قطبی مغناطیسی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد؟ خوب، حالا شما چه فضایی خیلی کوچک هم لازم است تا بخواهیم از آن فضا هم شروع کنیم تا برسیم به این تک قطبیهای مغناطیسی جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف؟ آیا فضایی باندازه ی یک سر سوزن هم لازم و بلکه کافی هم هست یا بلکه چطور هم باید این فضای خیلی کوچک کوانتومی را هم بسطش داد به کل عالم و ماورای سیاه چاله ها همانطوری که خدا و ملائکه اش هم بحضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم و اهل بیت آن حضرت نیز صلوات می فرستند؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج

 

سُبْحٰانَ اَللّٰهِ کُلَّمَا سَبَّحَ اَللَّهَ شَیْءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اَللَّهُ أَنْ یُسَبَّحَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلاَلِهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ کُلَّمَا حَمِدَ اَللَّهَ شَیْءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اَللَّهُ أَنْ یُحْمَدَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلاَلِهِ وَ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ کُلَّمَا هَلَّلَ اَللَّهَ شَیْءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اَللَّهُ أَنْ یُهَلَّلَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلاَلِهِ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ کُلَّمَا کَبَّرَ اَللَّهَ شَیْءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اَللَّهُ أَنْ یُکَبَّرَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلاَلِهِ سُبْحٰانَ اَللّٰهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ وَ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى کُلِّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَ بِهَا عَلَیَّ وَ عَلَى کُلِّ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مِمَّنْ کَانَ أَوْ یَکُونُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ مَا أَرْجُو وَ خَیْرِ مَا لاَ أَرْجُو وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا لاَ أَحْذَرُ

وَهُوَ الَّذِی یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ ۚ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿٢٧﴾‏ ضَرَبَ لَکُم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِکُمْ ۖ هَل لَّکُم مِّن مَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن شُرَکَاءَ فِی مَا رَزَقْنَاکُمْ فَأَنتُمْ فِیهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ کَخِیفَتِکُمْ أَنفُسَکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‎﴿٢٨﴾ سوره مبارکه الروم

 

یا اهل العالم، قتل الحسین عطشانا

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

خصوصاً آیه 28 سوره مبارکه روم دقیقاً نشان می دهد که چرا در اسلام نمی توان سلطه گر و سلطه پذیر آنچنان که ارباب هم می خواهند بر برده هایشان سلطه داشته باشند و دارند. اسلام و قرآن کریم چنین چیزی را نمی آموزد و نمی آموزاند! ولی این هم که چطور استکبار و استعمار سلطه گر را باید با حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه حکمت الهی شکست هم داد همانطوری که شاگرد و دانشجو و طلبه مایل است از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نزدیک شده و یاریشان هم کنند؛ این هم خود چیزی دیگر است که از جمله هم ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة. یعنی نکته اینجا است که حتی یاران امام حسین علیه السلام هم آیا هر چه سعی کنند که آن حضرت را در نهایت هم یاری کنند مسئله از این نوع نیست که آیا مایلید برای رسیدن به ایستگاه بهشت سوار اتوبوس شماره 313 یا حتی 712 هم شوید یا اتوبوس 911 را هم ترجیح می دهید؟ ولی خوب همیشه هم باید حجاب اسلامی را رعایت کامل هم کرد!

نکته اینجا این است که شاگرد و دانشجو و طلبه است که باید سعی هم کند که به امامش یاری برساند و بلکه از سربازان امام شود و الا امام که به یاری او احتیاجی ندارد؛ یا دارد؟ سختی این سوال از آنجا هم شروع می شود که سالک الی الله متوجه شود که کی آیا او توانسته است از بندگی غیر خدا بیرون آمده و بلکه بنده ی خدا هم شود؟ و لذا مسئله اینجا این است که بین مومنین و مومنات و امامِ مومنین و مومنات هم یک رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد که غیر قابل تفکیک است و یکی بدون دیگری معنا پیدا هم نمی کند. ولی نکته اینجا هم هست که آیا در فرض اینکه ما توانسته ایم از بندگی غیر خدا بیرون آمده و بندگان خدا هم شویم آنچنان هم که استکبار و استعمار سلطه گر را هم کنار زده باشیم و بندگان خدا شویم هم آیا چقدر کار کرده ایم و صدق و صداقت داریم و خلاصه آیا چقدر هم آدم شده ایم؟!

مثلاً اگر مسائل فیزیک انرژی بالا را هم حل کرده و بلکه تک قطبیهای مغناطیسی را هم پیدا کنیم، آیا تک قطبی مغناطیسی را در هندسه ی جهانی را هم یافته ایم و بلکه در هم تنیدگیهایش را هم حل کرده ایم؟ یا اینکه آیا می توانیم هم کت بسته به عنوان استکبار جهانی تحویلش  هم دهیم و بلکه آنگاه خود هم بشویم تک قطبی مغناطیسی هندسه ی جهانی و نه فقط جواب کوهمولوژیکی مسئله را بیابیم و بلکه یک روش سازنده ای هم برای یافتن آن داشته باشیم؟! یک چیزی در حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی داریم که اگر ما را به حکمت الهی هم خدا هدایت کند، می توانیم بگوییم که این را داریم! ولی چیزی را که موجب عنایت الهی است را جمعه دیدم در دعای سمات خیلی قشنگ عنوان کرده است که الهی افعل بی ما انت اهله و لا تفعل بی ما انا اهله 

اللَّهُمَّ بِحَقِّ هذا الدُّعاءِ ، وَبِحَقِّ هذِهِ الاَسَّماء الَّتِی لایَعْلَمُ تَفْسِیرَها وَلا یَعْلَمُ باطِنَها غَیْرُکَ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِی ما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ بِی ما أَنا أَهْلُهُ وَاغْفِرْ لِی مِنْ ذُنُوبِی ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تَأَخَّرَ وَوَسِعْ عَلَیَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ ، وَاکْفِنِی مَؤُونَةَ إِنْسانِ سَوٍْ وَجارِ سَوءٍ وَقَرِینِ سَوءٍ وَسُلْطانِ سوءٍ ، إِنَّکَ عَلى ما تَشاءُ قَدِیرٌ وَبِکُلِّ شَیٍْ عَلِیمٌ آمِینَ رَبَّ العالَمِینَ.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

 

قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ‎﴿التوبة: ٢٤﴾

وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿البقرة: ١٣٥﴾‏

مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَـٰکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿آل عمران: ٦٧﴾‏

قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿آل عمران: ٩٥﴾‏

وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا ‎﴿النساء: ١٢٥﴾‏

قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿الأنعام: ١٦١﴾‏

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿النحل: ١٢٠﴾‏

ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿النحل: ١٢٣﴾‏

مَّا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَّقْدُورًا ‎﴿الأحزاب: ٣٨﴾‏

سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٦٢﴾‏

اسْتِکْبَارًا فِی الْأَرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا ‎﴿فاطر: ٤٣﴾‏

فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْکَافِرُونَ ‎﴿غافر: ٨٥﴾‏

سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا ‎﴿الفتح: ٢٣﴾‏

 

یا اهل العالم، قتل الحسین عطشانا

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

آن آنات و لحظاتی را که شاگرد و دانشجو و طلبه واقعاً هم از حالات خلاء بیرون آمده و بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل می کند، این آنات و لحظات می توانند واقعاً هم همراه با هدایت الهی برای شاگرد و دانشجو و طلبه باشند. و این در صورتی هم هست که سالک الی الله واقعاً و یقیناً هم بتواند تشخیص دهد که لب حوض کوثر است که پس از میل به آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه، خدا و پیغمبر و حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حضرت فاطمه ی زهرا و ائمه ی معصومین علیهم السلام همه و همه بانتظار او هم نشسته اند تا به آنها ملحق هم شود، یا وسط مجلس شراب و فسق و فجور یزیدی و یزیدیان هم گیر کرده است که حوضی پر از چرک و کثافات و نجاسات را هم آنچنان تزیین کرده اند زشتی آنها ر هم بپوشانند و آنرا بهتر از حوض کوثر هم جلوه دهند و بلکه همان حوض کوثر را هم نعوذ بالله می خواهند که آلوده کنند. دانشمندان و نخبگان یحتمل خود با هدایت الهی هم به آن آنات و لحظاتی که انسان را به علم و حکمت الهی و خدا خیلی هم نزدیک می کند نیز دست می یابند؛ ولی این دوره ای و سیکلی که آنها را آنچنان هم می تواند مبتلا کند که در اثر ضعفی است که از جان خود مایه هم گذاشته اند تا بقرب الهی هم برسند نیز آیا چقدر جبران پذیر است؟ آیا این دیگر از روی عادات و بلکه اعتیادهایی هم شده است که جناب دانشمندان و نخبگان هم مبتلای به آنفولانزا و سرماخوردگی ویروسی و میکروبی هم شده و آنگاه باید هم دوا و درمان کرده و رفع عفونت و ویروس کنند؟ و بلکه باید هم خوب واکسن آنفولانزا را هم می زدند؟! نکته اینجا است که اگر بیش از حد هم سالک الی الله هم که نباشد و بلکه نخبه و دانشمند هم که نباشد و حتی هر فرد عادی ای که باشد، وقتی بیش از حد هم چنین مبتلا شود، یحتمل سیستم ایمنی بدن خود را اول از همه دارد هک می کند آنچنان که دیگر بدن نمی کشد تا تحمل دوا و درمانها را دوام آورده و بلکه دچار فرض بفرمایید حمله ی نابجا به سیستمی ایمنی خاصی درونی در بدن هم می شود و او را بدتر هم مبتلا می کند و .... و لذا این دیگر می شود ماورای یک سرماخوردگی ساده که با یک قرص سرماخوردگی هم درمان می شود و .... 

مثلش چنین هم هست که حوض کوثر را با نه فقط چاله هرز و بلکه با سیاه چاله ای نجومی هم دارد اشتباه می کند و هر چه بیشتر هم پیش می رود، می بیند که بدتر هم مبتلا شده است و بیشتر هم گیر مجالس شرابخواری یزید و یزیدیان هم افتاده است و راه نجاتی هم ندارد! هیهات من الذلة ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة هر چند هم که یا اهل العالم، قتل الحسین عطشانا ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما یا دائِمَ الفَضْلِ عَلى البَرِیَّةِ ، یا باسِطَ الیَّدِیْنِ بِالعَطِیَّةِ ، یا صاحِبَ المَواهِبِ السَّنِیَّةِ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ خَیْرِ الوَرى سَجِیَّةً ، وَاغْفِرْ لَنا یا ذا العَلى فِی هِذِهِ العَشِیَّةِ اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج

مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿التغابن: ١١﴾‏

 

قتل الحسین عطشانا

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

خب، انبوه پژوهشگاه‌هایی که در کشور هستند؛ اندیشکده‌، پژوهشکده، پژوهشگاه. فراوان در خیلی جاهای کشور اینها هستند. این توسعه‌ی علم در کشور خیلی چیز باارزشی است. این زمینه‌ی نخبه‌پروری است؛ از زمینه‌های نخبه‌پروری، یکی این است. البتّه باید تشکّر کنیم از خود دانشگاهی‌ها؛ دانشگاهی‌های ما نگذاشتند که ما محتاج غربی‌ها بمانیم. چون وقتی که یک کشوری دانشگاه دارد [ولی] استاد ندارد، یکی از چیزهایی که به ذهن میرسد این است که خب برویم از بیرون استاد بیاوریم؛ [لکن] دانشگاهی‌های ما اجازه ندادند؛ استاد تربیت کردند. الان شاید صدی نود استادهای امروز، نسلشان تربیت‌شده‌‌های اساتید دانشگاه خودمان هستند؛ کار کردند، تلاش کردند. خب، جمهوری اسلامی دانشگاه را گسترش‌یافته میخواست، توانا میخواست، و این بحمدالله انجام گرفت، دانشگاه هم از این فرصت تاریخی استفاده کرد و خودش را توسعه داد. این یک مطلب.

امّا آن عنصر سوّم: دو عنصر را گفتم، گفتم یک عنصر سوّمی وجود دارد؛ آن عنصر سوّم برای نخبه بودن و نخبه شدن و نخبه شمرده شدن چیست؟ آن عبارت است از هدایت و توفیق الهی. بدون تردید برای اینکه شما نخبه بشوید و نخبه شمرده بشوید، احتیاج دارید به توفیق الهی و به هدایت الهی. صِرف اینکه کسی استعداد داشته باشد و این استعداد را به کار ببرد، آدم را نخبه نمیکند. ممکن است یک کسی، آدم بسیار باهوشی و زرنگی [باشد]، این زرنگی را، این هوش را برای اختلاس به کار ببرد! مگر نمیبرند؟ یا برای دزدی [به کار ببرد]؛ این نخبه است؟ نه، این دزد است؛ این اختلاسگر است؛ این نخبه نیست. نخبه آن کسی است که به معنای واقعی کلمه برگزیده باشد؛ نخبه یعنی منتخب؛ نخبه یعنی برگزیده و ممتاز. این دزد زرنگ که انواع قفلهای گوناگون و پیچیده‌ی خودرو را میتواند باز کند، خودرو را بدزدد و ببرد، این انسان ممتازی است؟ نه، این دزد است؛ این نخبه نیست. نخبه آن کسی است که این حرکت را با توفیق الهی دنبال کند و با هدایت الهی پیش برود.

خب، من حالا این مسئله‌ی دزد و اختلاسگر را یک مقداری توسعه بدهم؛ من میگویم آن کسی که در دانش فیزیک نابغه میشود و بمب اتم درست میکند، این به نظر ما نخبه نیست. آن کسی که از دانش شیمی استفاده میکند، گاز خردل و گازهای شیمیایی درست میکند که انسانهایی را تا آخر عمر گرفتار میکند، این نخبه نیست. آن کسی که با پیشرفت در ریاضیّات و مثلاً مهندسی‌های پیشرفته میتواند فضا را تصرّف کند ــ هم فضای خیلی بالا را، هم فضای زندگی مردم را ــ یعنی شما داخل خانه‌تان هم که دارید حرف میزنید، خاطرتان جمع نیست که یک گوش بیگانه‌ای دارد حرف شما را می‌شنود؛ نه فقط گوشی همراه، نه، طُرق دیگر هم وجود دارد. این نخبه نیست؛ این که این ‌جور از دانش سوء استفاده میکند، نخبه نیست.

...

آنچه به نظر من در این زمینه ما بایستی نگاه کنیم، این است که ببینیم تحلیلمان از اوضاع چیست؛ تحلیلِ درست کنیم. دو نظامِ تحلیلی وجود دارد: یک نظام تحلیلی این است که کار در مقابل هنجارهای همه‌گیر جهانی بی‌فایده است؛ فایده‌ای ندارد. یک هنجارهای بین‌المللی وجود دارد، دولتها بر اساس این هنجارها شکل گرفته‌اند، قدرت گرفته‌اند؛ آمریکای مقتدر و ثروتمند بر اساس این هنجارها [شکل گرفته]، اروپا همین ‌جور، دیگران همین ‌جور؛ در مقابل این هنجارها بی‌خود نَایستید؛ از بین میروید. این یک تحلیل. [فقط] امروز هم این را نمیگویند؛ همین طور که عرض کردم، چهل سال است همین حرفها را مرتّب دارند میگویند. آن وقت آن کسانی که این تحلیل را میکنند، دیگران را متوهّم تصوّر میکنند! میگویند اینها دچار توهّمند ــ مثلاً بنده‌ی حقیر؛ در رأسشان خود من ــ [میگویند] اینها دچار توهّمند خیال میکنند دارد کار پیش [میرود]. این یک تحلیل.

یک تحلیل هم نه، تحلیل واقع‌بینانه است. این تحلیل، واقعیّات را میبیند؛ نه فقط واقعیّات خوب را، [بلکه] واقعیّات بد را هم میبیند. ما هرگز نقاط منفی را انکار نکرده‌ایم. بنده در ملاقاتهای مسئولان، در این جلساتی که ماه رمضان‌ها هست که همه‌ی آنها را [دعوت میکنیم]، بیشترین نقاط ضعف را تذکّر میدهم؛ در جلسات خصوصی خیلی بیشتر. و توجّه به این نقاط ضعف وجود دارد، نه اینکه نیست؛‌ من بارها گفته‌ام ما عقبیم؛ در این شکّی نیست، امّا آن طرف قضیّه این است که ما از انتهای قافله، یک حرکت پُرشتابی را شروع کرده‌ایم حالا به نزدیکهای جلو رسیده‌ایم؛ این یک واقعیّت است. هنوز به آن جلو نرسیده‌ایم امّا خیلی پیش رفته‌ایم، باز هم پیش خواهیم رفت. ما در مسائل گوناگون کشور پیشرفت کرده‌ایم؛ در دانش پیشرفت کرده‌ایم، در مدیریّتها پیشرفت کرده‌ایم؛ ضعفها هست؛ بعضی از مسئولین ما،‌ بعضی از دولتهای ما کوتاهی‌هایی داشته‌اند؛ اینها وجود دارد امّا حرکت، حرکت انقلاب است، پیشرفت انقلاب است.

 

بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی، ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51184#_ftnref9

 

این چه اتفاقی است که می افتد که امام حسین علیه السلام و یارانش را در یک نیمروز بقتل می رسانند و خانواده اش را هم اسیر می کنند؟ و قتل الحسین عطشانا! بقول امروزیها یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که امام حسین علیه السلام برای همیشه ی تاریخ سیستم یزیدی و یزیدیان را توانست انچنان هم هک کند که دیگر دوباره کسی همچون او نتواند چنین ادعای فرعونیتی را کند منم که خلیفة الله هستم و نه امام حسین علیه السلام! البته عمرو ابن عاص هم قبل از یزید ادعاهایی داشته است که توانست با قرآن بر سر نیزه کردن و اینکه ما هم مثل شما مسلمانیم حضرت امیر المومنین و همه و همه را فریب هم دهد.

نکته ی بسیار مهم انیجا است که کیست که فواره های حوض کوثر را می خواهد بدزدد؟ یک وقت هست که مسئله حوض کوثر در بهشت است که حضرت فاطمه زهرا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی و ائمه ی اطهار هم آنجا منتظر مومنین و مومنات هستند، و یک وقت هم هست که حوضی است همین دور و برها هم بلکه رقص نور فواره ها را هم دارند نمایش می دهند که در نهایت زیبایی هم دارد انجام می شود. ولی مسئله این است که همچین که فواره ها و رقص نور و موسیقی رنگ دنیوی به خود گرفتند، دیگر آن مسئله ای که در شهادت امام حسین علیه السلام در کربلا دارد کانه همه ی فواره های عالم را همراه موزیسینها و رقص نور هم جمع کنیم که واقعه ی کربلا را دوباره بیافرینند، شهادت امام حسین علیه السلام که نباید هم آنچنان که باید می شد و اما هم چنین شد، غیر ممکن است بشود. و لذا مسئله هم چیست؟

قسمتی از مسئله این هم هست که آیا حتی فرض بفرمایید جایز است یک سیستم بانکی بین المللی الکترونیکی رایانه ای را هک کرد و بلکه از آن هم دزدید؟ امروزه روز اگر کسی بتواند سیستمی بانکی را اینچنین هم هک کند و حتی از پیش هم اعلام کند که من این کار را خواهم کرد، از کسانی که او را استخدام هم خواهند کرد خود آن بانک است! دلیلش هم این است که او بدرجه ای از نخبگی هم رسیده است که فرض بفرمایید نه فقط معاویه آدمی حاضر است او را دستیار خودش کند. او فقط نشان هم داده است که می تواند سیستم را هک کند حالا یا سیستم هم سیستمی بانکی است یا سیستمی است مخصوص نخبگانِ علمی یا .... مشکلی که خصوصاً امروزه روز شاگرد و دانشجو و طلبه با مسئله ی حتی اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امامت و بلکه شخص امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم وجود دارد همین است که وقتی فضا غبار آلود هم هست و باید هم مثل شتر بچه ای بود که نه می تواند شیر دهد و نه سواری و چرا که برای خیلیها فرق بین حتی دزد و امام هم روشن نیست، باید چه کرد؟ آیا در یک آنات و لحظاتی می توان تصمیم گرفت که منشاء گرانش یا میکروب از کجا است و حتی مسئله را نیز آنچنان حلش کرد که ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة؟ یا حتی معلوم هم نیست که آیا بانک است که دارد حساب بانکی شما را خالی می کند و بنفع خودش استفاده هم می برد یا شمایید که دارید سیستم را هک هم می کنید؟ و الا که خوب، این شما و این سیستم بانکی؛ بسم الله! بفرمایید سیستم را هک کنید! یا بفرمایید حتی یک هدیه ی شاهانه ای هم بعنوان موسیقی متن یک رقص فواره ای نیز ارائه بفرمایید که تقدیم هم شده باشد به امام حسین علیه السلام یا حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف! و اما موضوع اینجا این هم هست که آیا شما واقعاً هم دارید به عنوان یک نخبه ای این کار را می کنید و بلکه دانسته و آگاه هم از طرف خدا هدایت شده اید؟ یا اینکه معلوم هم نیست که دارید در جهت خدا این کار را می کنید و بلکه استکبار و استعمار و شیاطین و شیطانپرستان هم مدام نشسته اند استراق سمع هم دارند از شما می کنند که متوجه شوند اگر لازم باشد همه و همه را یک جا با سلاحهای مخوف کشتار جمعی نابود هم کنند؟! یعنی دگمه ی نابود کننده ای را که شیاطین هم یحتمل بفشارند آیا دست امام مسلمین است یا خیر هنوز هم دست همان استعمار و استکباری هم هست که باید هم از چنگش درآورد؛ و لذا بین مسلمین و مسلمات و مومنین و مومنات و دیگران هم این بازیها تا روز قیامت آیا ادامه هم دارد؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

12839314159265359

وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ (٢١٤) وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ (٢١٥) فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ (٢١٦) سوره مبارکه الشعراء

 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة  النجاة

قتل الحسین عطشانا

 

قوله تعالى : « وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ » فی مجمع البیان : ، عشیرة الرجل قرابته سموا بذلک لأنه یعاشرهم وهم یعاشرونه انتهى. وخص عشیرته وقرابته الأقربین بالذکر بعد نهی نفسه عن الشرک وإنذاره تنبیها على أنه لا استثناء فی الدعوة الدینیة ولا مداهنة ولا مساهلة کما هو معهود فی السنن الملوکیة فلا فرق فی تعلق الإنذار بین النبی وأمته ولا بین الأقارب والأجانب ، فالجمیع عبید والله مولاهم.

قوله تعالى : « وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ » أی اشتغل بالمؤمنین بک واجمعهم وضمهم إلیک بالرأفة والرحمة کما یجمع الطیر أفراخه إلیه بخفض جناحه لها ، وهذا من الاستعارة بالکنایة تقدم نظیره فی قوله : « وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ » الحجر : ٨٨.

والمراد بالاتباع الطاعة بقرینة قوله فی الآیة التالیة : « فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ » فملخص معنى الآیتین : إن آمنوا بک واتبعوک فاجمعهم إلیک بالرأفة واشتغل بهم بالتربیة وإن عصوک فتبرأ من عملهم.

 

المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 15، ص 328- 329

http://lib.eshia.ir/12016/15/328

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

روایت است که کل ارض کربلا کل یوم عاشورا آنچنان که می فرماید السلام علیک یا ثار الله وابن ثاره و الوتر الموتور. و در کتاب فروغ ولایت آیت الله العظمی سبحانی حفظه الله در ذیل عنوان اولین یاور و ذیل آیه ی مبارکه 214 سوره شریفه الشعراء آمده است که حضرت علی علیه السلام چطور تا سه بار بلند شد در بین قریش آنجا که هیچ کس دیگری هم بلند نشد که نشان دهد که او برادر و وزیر و وصی و وارث و بلکه خلیفه بعد از پیغمبر است:

http://lib.eshia.ir/26672/1/40

 

یک بحثی یحتمل هست که می فرماید امام زمان عجل الله فرجه الشریف وقتی ظهور فرمایند، در مکه ی مکرمه و بلکه در حال طواف کعبه هم می فرمایند یا اهل العالم، قتل الحسین عطشانا. چرا این مسئله ی مهمی است و حال آنکه همینطور هم می فرماید کل یوم عاشورا کل ارض کربلا و ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة و بلکه هم می فرمایند هر که هوس کرب و بلا دارد بسم الله. و لذا چه معنا هم دارد که از زبان مبارک امام زمان هم حتماً آیا باید جاری شود که یا اهل العالم قتل الحسین عطشانا؟ تا بلکه بالاخره اهل العالم هم متوجه شوند که یا اهل العالم قتل الحسین عطشانا و سقای کربلا قمر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام را هم کشتند و ویرانه ده نازلی بالام جان ورده دینجلدی، بو دختر شیرین بیان جان وئرده دینجلدی. و آیا فاطمه بنت غلامحسین هم برحمت خدا رفته است؟ یا مسئله از این نوع هم هست که رفته و فاطمه مادر سادات هم  لب حوض کوثرند و منتظر که رقص نور و فواره هایش را هم مشاهده کنند هر چند که معلوم هم نیست کدام شیطانپرستهایی فواره ها را نیز بریده اند و از رقص نور و فواره های همزمان در حوض کوثر هم جلوگیری کرده اند؟ و حال آنکه امام حسین علیه السلام بی سر و مادرش زهرا هم خود منتظرند لب حوض کوثر که رقص نور و فواره ها را هم به مشاهده بنشینند و حال آنکه معلوم هم نیست که کیست که فواره ها را بریده و دزدیده و کجا هم برده است. و همه ی اینها نه آن هم که فقط برای این باشد که یا اهل العالم قتل الحسین علیه السلام عطشانا! نه فقط برای این است ک ان الحسین علیه السلام مصباح الهدی و سفینة النجاة. و نه به این خاطر حدیث قدسی است که یا احمد لو لاک لما خلقت الافلاک: یـا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما...

البته بعضی یحتمل اینجا اشکال هم بفرمایند که مگر از لحاظات حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه حکمت الهی هم رقص نور همراه با فواره ها در حوض کوثر هم داریم؟ و لابد اگر داریم که باید همراه موسیقی هم باشد که در شرع اسلام هم جایز نیست! و برای همین هم فواره ها را بریده اند و دور انداخته اند و .... عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره حتی اگر موسیقی و رقص نور و فواره ها هم در اسلام جایز نباشد که اقل کم فواره که دیگر جایز است و نباید آنها را کند و برید و انداختشان دور و .... مثل این است که بفرمایید چرا در فیلم حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم هم موسیقی متن فیلم نیز داریم! و الله اعلم! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ‎﴿بنی اسرائیل: ١﴾‏

عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ ۚ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا ‎﴿بنی اسرائیل: ٨﴾‏

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

انتشار اسم و تصویر و فیلم شبکه جاسوسی اسرائیل در مالزی

انتشار اسم و تصویر و فیلم شبکه جاسوسی اسرائیل در مالزی 2

دولت مالزی اسامی و تصاویر و فیلم هایی از شبکه جاسوسی اسرائیل در این کشور را منتشر کرد.

 

 

به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، تصویر منتشر شده از اعضای شبکه جاسوسی موساد در مالزی که سرویس‌های امنیتی این کشور موفق به بازداشت تمامی آن‌ها شده و این شبکه را منهدم کردند. در میان بازداشت شدگان یک زن هم دیده می‌شود. اسامی بازداشت شدگان به این ترتیب است:

 

نیداراهایو زینال، ایدی کوم سید، نوراکمال حسن، دودی جنیدی، تنکو عارف بونجسو تنکو حمید، نزیری مصطفى، فیزل هاردی محمد عیسى، اقدام عبد الرحیس، سفیان سالی، حاتم محمد فوزی، رایبافی عدنان.

 

صبح امروز رسانه ها ی مالزی گزارش دادند که دولت مالزی موفق شد تا نیروهای جاسوسی موساد در مالزی را که یک فلسطینی از اهالی غزه را در کوالالامپور مالزی ربوده بودند را شناسایی و پیش از هر اقدامی آنها را بازداشت و فلسطینی ربوده شده را آزاد کرد.

 

موساد شبکه جاسوسی رژیم تروریستی اسرائیل است که یکی از مهمترین ماموریت هایش شناسایی، ربایش و یا ترور فلسطینیان و یا هر شخصی است که تهدیدی بالفعل و یا بالقوه برای حیات اسرائیل محسوب  می شود و حیطه ماموریتش را به همه کشورهای جهان تسری داده است. اعم از آنها که با وی رابطه دارند و یا هم پیمان آن محسوب می شوند و نیز آن کشورهایی که هیچ نوع رابطه ای با اسرائیل ندارند.

 

رژیم صهیونیستی در اول اردیبهشت سال 1397 نیز یکی از برجسته ترین دانشمندان فلسطینی که بر اساس اعلامیه جنبش حماس از اعضاء این جنبش بوده است را ترور کرده بود و ین اقدام دومین اقدام علنی شده موساد در مالزی پس از آن به شمار می رود.

 

روز شنبه اول اردیبشهت سال 1397 رسانه های مالزی به نقل از دولت مالزی اعلام کردند که دو مرد سوار بر موتور سیکلت ۱۰ گلوله به سمت فادی البطش، دانشمند فلسطینی، و استاد دانشگاه در مالزی شلیک کرده و او را ترور کردند.

 

شبکه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی  نیز همان روز با اعلام خبر ترور فادی البطش تاکید کرد که وی مهندسی برق و کارشناس تولید هواپیماهای بدون سرنشین بود.

 

تاریخ انتشار: 1401/7/26 | شناسه مطلب: 371569

http://qodsna.com/fa/371569

------------------------------------

 

عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ ۚ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا ‎﴿بنی اسرائیل: ٨﴾‏

 

در حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه در حکمت الهی یک نکته ای که نهفته است این است که وقتی حالات خلاء فضاهای هیلبرت و اپراتورهای فضاهای فن نویمن شاگرد و دانشجو و طلبه را که دارد سعی هم می کند به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف یقین هم دارد که بنتیجه ی علمی و حکیمانه ای نیز خواهد رسید. یک قسمت مسئله این است که علمی را که ما داریم را بتوانیم از حالات خلاء فضاهای هیلبرت و بلکه اپراتورهایی که روی آنها کار می کنند و حتی جبرهای فن نویمن برسانیم به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه ای که علم ما، ما را به این نتیجه هم برساند که عسی ربکم ان یرحمکم وان عدتم عدنا وجعلنا جهنم للکافرین حصیرا. خوب، این یعنی چه؟ این یعنی که حکمت و علم الهی نیز چنین می فرماید که یک علم مشترکی هم وجود دارد هر چند که دو طرف متخاصم در دو طرف معادلات هم صف کشیده اند که هر دو هم می توانند از علوم و حکمت الهی بهره مند شوند بر حسب اینکه مشروطیت توحیدی و نبوت و معاد و امامت وعدل الهی در مشروعیت کار خود را بتوانند تجزیه و تحلیل درست هم کنند و بلکه به درجات و مراتب متعالیه ی الفهای بینهایت آیات اللهی حوزوی و حالا فرض هم بفرمایید دانشگاهی نیز نائل آیند و نه اینکه در جهت مخالف آیات اللهی تنزل هم نموده و به قعر انواع چاله هرزها و سیاه چاله های نجومی درجات و مراتب نزولی را هم طی کنند! مثلاً اگر داریم آفریقا را بین آمریکای جنوبی و قاره ای نوین در حال ساخت هم متشکل از امتداد استرالیا تا ... ویتنام و مالیزی و اندونزی و هند و سنگاپور و ژاپن و هنگ کنگ و تایوان و ... هم اله کلنگش می کنیم و بر حسب مدل استاندارد ذرات فیزیک و گرانش کوانتومی و ابرتقارن و ریسمان و نظریه ی ام و ... هم عمل می کنیم. حالا آیا اغتشاشات و آشوبها و بلکه جاسوسی و تروریسم را هم یک جورهایی می اندازیم وسط همه ی معادلات همانطوری که داریم نظریه های ریاضی فیزیکی حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه حکمت الهی را هم بررسی و تحقیق می کرده و حالات خلاء و حتی حالات انرژیهای بالاتر ذرات مورد نظر را نیز بر حسب انتگرالهای راهی و انگیزه ها و دیاگرامهای فاینمن و امثالهم را هم آیا آماری و آیا یقینی نیز بررسی و تحقیق می کنیم؟! و لذا، عسی ان یرحمکم ربکم وان عدتم عدنا وجعلنا جهنم للکافرین حصیرا! یعنی چه؟ آیا میخی را هم داریم به غلط با پتک می کوبیم؟ یا واقعاً هم اینجا پتکی احتیاج نیز هست که بتواند میخ متناسب با پتک سنگین حتی مکانیکی را هم در جای خود فرو برد. و لذا یک وقت هست که در مدل استاندارد ذرات فیزیک هم ذره ی هیگز در مقیاس خود جرمش معلوم است، ولی یک وقت دیگری جرم ذره ی هیگز خیلی هم معلوم نیست که آیا ذره ی هیگز نرم هم هست یا یحتمل هم ذره ای سخت است؛ و بلکه مسئله اصلا توپولوژیکی است و به اندازه ی کافی هم هندسی نشده است که متوجه کند همه و همه را که جرم ذره ی هیگز هم چقدر باید باشد چرا که هندسه ی مسئله هم معلوم نیست هنوز که بتوان فرض بفرمایید متریکی روی فضا گذاشت و فواصل را هم روشن کرد بلکه جرم ذرات را هم تعیین کرد و ...؟ 

بعضی یحتمل اینجا حتی اشکال هم کنند که آنطور که مادهوا هم عدد پی را تخمین می زند و از کسرهای مسلسلی هم استفاده می کند خیلی درست نمی باشد چرا که کسر مسلسلی اش هم کسری است که بطور تناوبی بین دو عدد متناوباً تغییر می کند الی غیر النهایه. اینجا این کسر بنظر این حقیر می رسد که نمی تواند خیلی ماورای یک عدد گویا هم باشد آنچنان که دو رقم اعشاری را متناوباً الی غیر النهایه هم در نماد اعشاری اش بنویسیم. این نمی تواند کمک زیادی هم به اینکه عدد پی عددی است متعالی هم کند که حتی بصورت جبری هم نمی توان آنرا نمایش داد و چه رسد بصورت عددی اعشاری متناوب! و اما خوب یحتمل هم توانسته است تخمین خوبی هم برای عدد پی یک جورهایی پیدا هم کند و ..... چه عرض کنم؟! البته اینجا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که اگر بجای روغن گیاهی، دنبه هم استفاده کنید بهتر هم بتوانید عدد پی را تخمین هم بزنید که یحتمل متوجه می شویم که ربطی اصلا به مسئله ی ما ندارد و بی ربط هم هست!

به عبارت دیگر، این سوال مستقیم از امام خود یا حتی کس دیگری هم پرسیده شود که آیا تو بالاخره خدای خود را هم دیده ای و اگر دیده ای لطف کن ذره ای از آن را هم به ما نشان بده! نکته اینجا است که اگر از کس دیگری این سوال شود که یحتمل هم طرف دچار شرک محض شود؛ ولی حتی اگر از امام هم چنین سوال جسورانه ای شود، یحتمل حتی امام نیز به او نشان دهد که بابا بالاخره متوجه شرک ات کنم و توی دریا ات هم بیاندازم یا اینکه خودت متوجه خواهی شد که توی کارت چطور هم گیر کرده ای؟ فرض بفرمایید که شما متوجه هم شده اید که امام جماعت گاهی سیگار هم دستش دیده شدده است و از آن عکس هم برداشته اند؛ ولی آیا این بدان معنا هم هست که شما می توانید او را زیر سوال ببرید که به به امام و سیگار؟! یا حتی این کار امامتان شما را هم تشویق کند که الا و لله هم مجوز یافته اید که سیگار هم بکشید؟! شما چه می دانید که داستان عکس و سیگار دست امامتان هم کدام است که شما را خدای ناکرده به اشتباه هم بیاندازد که خوب پس من هم می توانم سیگار بکشم! یک وقت از این کارها نکنیدها! خجالت دارد و آبروریزی هم می آورد! مثل این است که بفرمایید آن شهید دیگر که بیشتر دردش هم آمده است، و لذا بد هم نیست که یک نیشگون یا لگدی هم بهت بزنم ببینم آیا تو هم حتی بلکه یک ذره ای دردت می آید یا اینکه کلاً هم بی رگی؟! بعضی یحتمل اینجا اشکال هم می کنند که یک فرقهایی هم هست بین شهید در راه جهاد فی سبیل الله و اراذل و اوباش ای که تا توانسته شرارت هم کرده است تا بالاخره در بستر مرگش هم چطور بدرک واصل شده است و حال آنکه توبه هم نکرده است. خوب این یعنی چه که می فرماید  عزیز علیه ما عنتم حریض علیکم بالمومنین روف رحیم. بابا به خودت رحم کن و توبه هم کن و دست از شرک و کفر و نفاقت هم بردار و مومن شو و به دیگر مومنین و مومنات هم رحم کن و کمک کن و یاری هم برسان تا بلکه به جهاد فی سبیل الله هم برسی ان شاء الله. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

643669314159265359

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ‎﴿بنی اسرائیل: ١﴾‏

عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ ۚ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا ‎﴿بنی اسرائیل: ٨﴾‏

 

یکی از جاهایی که تونل زمان مطرح می شود در اول سوره الاسراء قرآن کریم است که خداوند بنده اش رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و از آنجا به عرش اعلی سیر می دهد. سبحان الذی اسراء من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی ... و دوباره هم باید گفت که مسئله ی مشروعیت و مشروطیت هم در آیه ی 8 شریفه همین سوره مبارکه توسط خود خدا هم مطرح می شود بعد از اینکه به بنی اسرائیل یادآوری هم می شود که دوبار دچار علوّ کبیر شدید و جزایش را دیدید، و لذا اگر از راه توبه بازگردید ما هم به عقوبت و مجازات شما برمی گردیم و جهنم را زندان کافران قرار داده ایم! قرآن کریم حتی می فرماید که عسی ربکم ان یرحمکم؛ می فرماید امید است خدا به شما باز مهربان گردد (در صورتی که توبه کرده و صالح شوید). ولی کو؟ شما چنین چیزی در فلسطین اشغالی می بینید؟ یا اینکه همانا غده ی سرطانی اش را می خواهد به کل اسلام هم سرایت دهد و فقط فلسطین اشغالی را هم مبتلا نکند! برای خودش مشروعیت فرض می کند و بلکه هیچ مشروطیتی را هم نمی پذیرد! دلیلش هم همان است که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در مورد تک قطبی استکبار جهانی فرمودند که صهیونیسم و استکبار جهانی خود را تک قطبی حاکم بر کل عالم می پندارد و همین صهیونیسمها را به عنوان غده سرطانی وسط مسلمین پرتاب کرده است تا هر کشوری را بنوبه ی خود مبتلا کند؛ یمن را یک جور، و سوریه و لبینان و افغانستان و عراق و مصر و عربستان و فلسطین و ایران و پاکستان و هند و مالزی و اندونزی و دیگر کشورهای اسلامی را هر کدام را یک جورهایی مبتلا کند. حتی اروپا و استرالیا و آمریکای جنوبی و چین و ژاپن و کره جنوبی و شمالی و روسیه را هم می خواهد هر کدام را یک جورهایی تحت نظام تک قطبی جهانی خود درآورده و مبتلا کند.

در صورتی که همانطوری که گفتیم و فرموده اند، مسئله مشروعیت و مشروطیت بر مبنای وحدت اسلامیِ قطب عالم وجود و وجود مبارک امام زمان عجل الله فرجه الشریف و دولة کریمه و حکومت عادله ی او است که شیطان بزرگ و صهیونیسم و استکبار جهانی مانع آن و مانع همه ی خوبیها هم هست. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

هَـٰذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ ‎﴿آل عمران: ١٣٨﴾‏

وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ ‎﴿النحل: ٨٩﴾‏

وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا ‎﴿الإسراء: ٢٤﴾‏

عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ‎﴿الرحمن: ٤﴾‏

ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ‎﴿القیامة: ١٩﴾‏

 

 

یحتمل یک وجه جهاد تبیین در همین است که خوب حالا چرا وضعیت کتابخانه های ما و درسترسی بمقالات علمی و امثالهم همین است که هست؟! یعنی بعضی اصلا دوست هم دارند که مسئله را همینطوری ابتر هم که شده رهایش کنند و به کنه آن سعی هم نکنند پی ببرند و کانه هیچ کس هم این کار را نخواهد کرد. در صورتی اصلا هم چنین نیست! حتی فرض بفرمایید که یحتمل بعضی خدمت شما بفرمایند که بابا برو فیزیکت را بهتر هم مطالعه کن، آیا ما تونل زمان نداریم؟! خوب، یک وجه همین سوراخ کرمها همین تونل زمان و سفر در زمان هم می توانند باشند دیگر! نمی توانند؟! مثلاً راجع به ماشین زمان و سوراخ کرم در آرشیو جستجو بفرمایید! یک وجه دیگر این مسئله همان طی الارض است! مثلاً فرض بفرمایید که می فرمایند 70 مرتبه استغفار کن، آیات اول سوره حدید، سوره طه، آیات آخر سوره حشر را بخوانید، و بعد دستتان را بدهید دست یک بنده خدایی مثل مرحوم آیت الله بهلول و یک مرتبه اگر دیدید در کربلا و نجف و بلکه سامرا و کاظمین هم هستید، تعجب نفرمایید! این را هم در اینترنت جستجو بفرمایید!

ولی یک جا هم مسئله هندسه ی جابجایی و هندسه ی ناجابجایی است که کدام یک است که منظور است؟ و چرا که براکت لی دو بردار لی آیا صفر است و آیا 00 بینهایت هم هست و آیا مقداری است بین این دو؟! بالاخره آیا در یک جهت ماشین زمان هم نداریم که همه و همه نیز از کودکی و شیرخوارگی تا پیری هم پیر می شوند؟ ولی این هم هنوز سوال مهمی است که آیا سرعتهایی بالاتر از سرعت نور هم داریم یا نداریم؟! آیا بالاخره در حالاتی فیزیکی هم داریم که برکت دو بردار لی بینهایت هم می شوند و این به چه معنا هم می شود و ....؟! بگذریم!

مسئله ی جهاد تبیین اینجا است که تک قطبیهای مغناطیسی را همانطوری که کوهمولوژیکی هم دنبال می شوند همانطور هم هندسی نیز دنبال کنیم تا برسیم به تک قطبیهای جهانی و بلکه نهایتاً هم برسیم به قطب عالم وجود و جود مبارک امام زمان عجل الله فرجه الشریف حتی شده از حالات خلاء های شاگردی و دانشجویی و طلبگی و اجتهاد هم در جهت حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی! این مقالات و از جمله مقاله ی کوجی هاشیموتو را هم بنگرید:

https://arxiv.org/abs/1509.04676

https://arxiv.org/abs/1609.04406

https://arxiv.org/abs/2108.00984

https://arxiv.org/abs/2206.13878

https://arxiv.org/abs/1410.8858

https://arxiv.org/abs/2210.06875

https://arxiv.org/abs/2210.06857

https://arxiv.org/abs/2207.13819

 

یک نکته ای که اینجا در مورد کیو سی دی و همچنین کیو سی دی شبکه ای موجود است این است که ما خیلی هم وارد نیستیم که حتی جرم هسته های اتمی چطور از اجزائشان مثل کوارکها و گلوئنها و ... و هادرونها و مزونها و باریونها شکل می گیرند و مایلیم بیشتر راجع به آنها بدانیم! این به هندسه ی جهانی که حول ما شکل هم می گیرد و از جمله هندسه ی تک قطبیها نیز کمک می کند همانطوری که به مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه با ابرتقارنهایی هم می تواند کمک کند. مثلاً اینکه جایگاه و بلکه جرم ذره ی هیگز هم در این میان کدام است و ...؟! بعضی یحتمل اشکال هم بفرمایند که شما نمی توانید از ذرات هیگز هم جهشی بپرید به هندسه ی جبری و نظریه ی هاج کلافهای هیگز و مورفیزمهای هیچین و .... ولی نکته اینجا هم هست که کاربرد عملی اینها را هم در درمان غدد سرطانی مثل سرطان لمفی هوچکین هم یحتمل بیابید و ....! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا ‎﴿الأحزاب: ٢١﴾‏

لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ‎﴿التوبة: ١٢٨﴾‏

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

یک جایی یا جاهایی هم هست که خدا به ملائکه اش می گوید به حضرت آدم علیه السلام سجده کنید و همه سجده می کنند الا ابلیس. البته یک جاهای دیگری هم هست که این شیطان است که حتی خود حضرت آدم علیه السلام را باعث می شود که از بهشت رانده شود و به روی زمین هبوط کند و بلکه شیطان می گوید و از خدا درخواست هم می کند که به من مهلت بده تا همه ی آدمیان را تا می توانم گول هم بزنم! مسئله مقام خلیفة اللهی حضرت آدم است اینجا. شما این را می بینید که حضرت رسول هم اعلان نمی کند که بعد از او خلیفة الله کیست تا عید غدیر و وافعه ی غدیر. ولی بعد که پیغمبر هم رحلت می کند، کانه همه یادشان رفته است که حضرت رسول چه فرمودند. و همه دنبال این هستند که کی باید خلیفه شود الا اینکه این امیر المومنین علیه السلام هم هست که خلیفة  الله است حتی بر حسب واقعه ی الغدیر. و بعد این تا دوازده امام همام نیز ادامه پیدا می کند تا به امروز که پرچم اسلام هم باید برسد به دست امام زمان عجل الله فرجه الشریف. حالا ما خیلی هم نمی خواهیم وارد این مسائل شویم اینجا که خیلی هم مهم هستند.

عرض بنده ی حقیر راجع به خودم است که چطور هم مدام باید با انواع شیاطین سر و کله هم بزنیم و آخرش هم انسان می گوید بابا صد رجمت به همان جناب شیطان بزرگ آمریکا که همین خودیهای خودمان و بلکه ایرانیها دست حتی شیطان بزرگ را هم از پشت بسته اند. این را در مسجد می روید می بینید که از بزرگ تا کوچک همه خوب هم بلدند. در حوزه که بنده ی حقیر هنوز خیلی پایم باز نشده است الا چند جلسه ای که در محضر اساتیدی در مسجد اعظم سالها پیش در یک روز حضور داشتم. و خود داستان عجیبی است که بماند برای بعد! ولی در دانشگاه ها و پژوهشگاه دانشهای بنیادی بیشتر هم سعی داشته ام حضور داشته باشم و از جمله سر کلاسهای اساتیدی هم حتی نشسته ام و خیلی هم سعی کرده ام که بتوانم از کتابخانه ها آن وقتی که برای استفاده از کتابخانه از این نوع بود که می بایستی در کتابخانه حضور فیزیکی هم داشته باشید. عرض بنده این است که همینقدر هم تقاضای زیادی گویا در ایران محسوب می شود! حتی کتابخانه های عمومی هم خیلی روی خوشی به کسی گویا نشان ندهند که آیا کتابی را که مایلید بخوانید را دارند یا ندارند و حتی دو جلد از اصل المیزان را هم اگر داشته باشند، فقط یک جلدش را می دهند. یعنی این مسئله گویی جزو فرهنگ ما است که خیلی هم مواظب است که نکند یک وقت یک چیز زیادی را که نباید ارائه دهد را بیخودی به کسی بدهد. بابا، کتاب است و کسی می خواهد بده دیگر! 

و حالا خدا نکند که دیگر مقالات الکترونیکی است که حالا کلی هم بالای آنها پول خرج می شود که خریداری شوند و باید هم به روز باشند تا قابل استفاده هم باشند. ولی آنقدر هم استفاده ی از آنها برای عموم مشکل است که علاقه مند به آن بهتر است فراموش کند که چنین حقی دارد. و اصولاً گویا شیطان آنقدر هم قوی در این موارد عمل می کند که انسان را وادار می کند آنچنان که حضرت ایوب را همه چیزش را گرفت و به خاک سیاه هم نشاندش ولی از خدا دست برنداشت همانطور هم انسان را می خواهد وادار کند که بابا تو اصلا حقی نداری و مسئله فقط حق استفاده از کتابخانه هم نیست و ...! همین بنشین جلوی اینترنت و ببین چه می توانی کنی و همین! این یک چیز خیلی خیلی خنده داری است ولی واقعاً هم اینکه این شیطان کدام شیطان است؟ می بینید که واقعاً هم که نکند آمریکا که بنده خدا خیلی هم دارد سنگ تمام می گذارد که بهترین مقالات را حتی قبل از اینکه در ژورنالها هم وارد شوند در آرشیو کرنل خیلی هم دست اول ارائه شده اند و دیگر چه می خواهید؟ گیر قضایا فقط از این آشوبها و فتنه های خودمان هم نیست و بلکه گیر قضایا در این هم هست که می بینید دارید از برجهای دوقلو سر کلاس موسسه و درس مقدماتی برای شاگردان انگلیسی خودمان هم می گویید، و یک مرتبه متوجه هم می شوید که رئیس جمهور آمریکا هم سر کلاس همین درسها برای بچه های دبستانی گویا بوده است و کانه برجهای دوقلوی تجارت جهانی هم یک مرتبه معلوم نیست چه جوری فرو ریخت و دود شد رفت هوا آنچنان که در فیلمهای سینمایی هم اتفاق می افتد و ....! حالا مطلوب است بیابید شیطان را! یحتمل از آخوند مسجد ما هم بپرسید بی ربط نگوید که شیطان بزرگ خودتی! بابا پس آن شیطان بزرگ را که حضرت امام خمینی ره می فرمودند هر چه فریاد دارید سر او بزنید و آمریکا شیطان بزرگ است. بالاخره هست یا نیست یا بلکه بنده ی حقیر است! ولی خودمانیم حتی یک جاهایی گویا جمهوری اسلامی ایران هم حاضر است پای یک میز مذاکرات با شیطان بزرگ بنشیند و با او مذاکره کند تا بلکه تحریمها را بردارد هر چند که بر نمی دارد که هیچ و بلکه مدام هم فشار و تحریمها را می خواهد اضافه هم کند.

ولی به هر حال، عرض بنده ی حقیر اینجا این است که وقتی حتی یک درجه هم از مقام خلیفة اللهی پایینتر می آییم گویا جایز است همه توی سر و کله ی هم بزنند و بازار شیطان و شیطنتها و بلکه حتی شیطانپرستیها هم خیلی داغ می شود. ولی خوب خیلی هم حواستان باشد که اگر خیلی هم دیدید که همه و همه دارند تظاهر می کنند که مظهر توحیدند و شیطان و شیطانپرستاتن هم اصلا به حلقه ی آنها راه ندارد، و با این همه همه اش هم دارند متهمت می کنند که تویی که شیطانی و خودشان هم هستند که خیلی اهل خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف اند و دیگر در همه ی دنیا هم بگردی مثل آنها نیست و از همه هم بهترند، مطمئن شوید که دارند دروغ می گویند و در دروغشان هم شک نکنید. برای اینکه این تها راهی است که می خواهد بوسیله ی آن ثابت هم کند که انا خیر منه! ولی هیچ نکته ی اشتراکی هم حتی اگر صد سال هم با آنها به نماز بایستی نمی یابی کانه همشه هم با آنها غریبه بوده ای و هستی و خواهی بود. این از خواص شیطان است. این را در آمریکاییها هم خیی می بینید که چنین اند. و اما هر چقدر هم انسان سعادت پیدا کند که بتواند به خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نزدیک شود و بلکه به آن مقام خلیفة اللهی هم نزدیک شود هر چند که حتی یک درجه با آن فاصله هم داشته باشد، کم کاری نکرده است بشرطی که از مقام خود هم نیافتد و بلکه سقوط نکند و ...! یکی از دروس الغدیر و بلکه کربلا این است که انسان می تواند بدجوری بدنبال مقام خلیفة اللهی دویدن سقوط هم کند، و این نزاع و دعوا بدنیال نه فقط خلیفة اللهی که حتی انواع پست و مقامها هم تمامی ندارد تا آنجا که بعضی دیگر هم از آن طرف بام می افتند و اصلا تارک دنیا می شوند و کانه زندگی صوفی گری یا بقول امروزیها حتی هیپی گری و ... سوق پیدا می کنند و ....

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٣٤﴾‏

وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ‎﴿الأعراف: ١١﴾‏

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ‎﴿الإسراء: ٦١﴾‏

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا ‎﴿الکهف: ٥٠﴾‏

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ‎﴿طه: ١١٦﴾‏

 

قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ‎﴿الأعراف: ١٢﴾‏

قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ‎﴿ص: ٧٦﴾‏

خب حالا این رنجهای امّت اسلامی در زمان کنونی ناشی از چیست؟ چرا ملّتهای مسلمان این ‌قدر از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فشارهای سیاسی، از لحاظ ایجاد جنگ و جنگهای داخلی و تسلّط و تصرّف و استعمار و استعمار نو و امثال اینها دچار رنجند؟ علّت این رنج کشیدن و در موضع رنج کشیدن قرار داشتن مسلمانها چیست؟ علل فراوانی دارد، علّتهای متعدّدی دارد. عقب‌ماندگی علمی یکی از علل آن است؛ تن دادن به تسلّط استعمارگران یکی از علل آن است. علل متعدّدی دارد که حالا در این زمینه افرادی که اهل سیاستند، اهل تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و مانند اینها هستند در این زمینه‌ها کار کرده‌اند، هزاران مقاله نوشته شده، لکن یکی از عوامل که شاید مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین عوامل باشد، تفرّق مسلمین است. ما قدر خودمان را نمیدانیم، قدر یکدیگر را نمیدانیم؛ اشکال بزرگِ کار ما این است؛ از هم جداییم، متفرّقیم.

...

خب، ما باید واقعاً به این فکر کنیم؛ به این مسئله‌ی «اتّحاد بین مسلمین» فکر کنیم؛ امروز دشمن درست نقطه‌ی مقابل این را میخواهد. یک بذرِ فاسدِ سلّولِ سرطانی‌ای را در این منطقه به وجود آوردند به نام رژیم صهیونیستی که اینجا پایگاهِ غربِ دشمنِ اسلام باشد؛ چون آن روز دولت وسیع عثمانی را متفرّق کردند، نابود کردند، به چندین کشور تقسیم کردند، یک پایگاهی هم باید اینجا میداشتند که بتوانند دائماً تصرّف کنند، نگذارند در این منطقه مقاصد عالی حاصل بشود؛ این پایگاه همین فلسطین مظلوم بود که آوردند این صهیونیست‌های خبیث و فاسد و قاتل و بی‌رحم را اینجا مستقر کردند، یک حکومت جعلی تشکیل دادند، یک ملّت جعلی درست کردند برای این کار. خب، مسلمانها هم متوجّه بودند؛ حالا [دشمنها] دارند کاری میکنند که این وجود مضر، این سلّولِ سرطانیِ رشدیافته، از عنوان «دشمنی» خارج بشود و بیشتر بین کشورهای منطقه را اختلاف بیندازد. همه جا دارند تصرّف میکنند؛ این عادّی‌سازی‌ها یکی از بزرگ‌ترین خیانتهایی است که به اسلام و مسلمین دارد میشود؛ ایجاد افتراق، ایجاد اختلاف. دشمن این جور است دیگر؛ دشمن دائم مشغول است.

ما باید از روز ولادت، این جور استفاده‌ای بکنیم: لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَهِ اُسوَةٌ حَسَنَة؛ و رسول‌الله را هم که عرض کردیم وضعش این جوری است. و لذاست که ما در جمهوری اسلامی این روز را روز عید قرار دادیم، روز وحدت قرار دادیم؛ یعنی از دوازدهم ربیع‌الاوّل که روایت اهل سنّت برای ولادت پیغمبر است تا هفدهم ربیع‌الاوّل که روایت شیعه است، بین این دو را ما یک هفته‌ی جشنی قرار دادیم، و اسمش را هم گذاشتیم «هفته‌ی وحدت». خب کار خوبی بود، امّا بایستی [این شعار] تحقّق پیدا کند، باید برویم به سمت عملی شدنِ این.

خب شما ممکن است بگویید «ما که رؤسای این کشورها نیستیم»؛ بله، رؤسا انگیزه‌های دیگری دارند، انگیزه‌های سیاسی دارند، مقاصد دیگری دارند، لکن روشنفکران، علما، نویسندگان، شعرا، فرزانگان یک کشور، نخبگان یک کشور و خواص میتوانند فضا را متفاوت کنند با آنچه دشمن میخواهد؛ فضا که متفاوت شد، رسیدن به این نتیجه سهل‌تر خواهد شد.

حالا وحدت یعنی چه؟ مراد از وحدت قطعاً وحدت مذهبی نیست؛ یعنی اینکه این به مذهب آن دربیاید، آن به مذهب این دربیاید، یک مذهب [باشد]؛ نه، این قطعاً مراد نیست. وحدت جغرافیایی هم نیست؛ مثل آن چیزی که در دهه‌های شصت میلادی و هفتاد میلادی، بعضی از کشورهای عربی با هم اتّحاد پیدا کردند و اعلام کردند یکی هستند، که نشد و نمیشود و امکان ندارد؛ مراد این هم نیست. مراد از وحدت، وحدت در حفظ منافعِ امّت اسلامی است. اوّل تشخیص بدهیم منافع امّت اسلامی کجا است، در چیست، بعد در این زمینه ملّتها با هم توافق کنند. دولتها هم اگر چنانچه ان‌شاء‌الله به این راه هدایت بشوند، خدا دلهایشان را به این سمت بکشاند، در جهت منافع امّت اسلامی توافق کنند؛ ببینند امّت اسلامی امروز به چه احتیاج دارد، با چه کسی باید دشمنی کرد، با چه کسی بایستی چه جوری دشمنی کرد، با چه کسی باید دوستی کرد و چه جوری دوستی کرد؛  این جهت‌گیری‌ها را در ضمن گفتگوها و مذاکرات، به توافق برسند و در این جهت حرکت کنند. مراد این است: اشتراک عمل در برابر نقشه‌های استکبار.

...

یک نقطه‌ی اساسی اینجا وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد و آن، این است که امروز، هر روز بیشتر روشن میشود که هندسه‌ی سیاسیِ عالم و سطح دنیا در حال تغییر است؛ امروز روزبه‌روز بیشتر واضح میشود که نقشه‌ی سیاسی دنیا در حال تغییر است. آن مسئله‌ی یک‌قطبی بودن و زورگویی کردن یک قدرت ــ یا دو قدرت؛ فرق نمیکند ــ بر کشورها و بر ملّتها و مانند اینها، مشروعیّت خودش را از دست داده؛ یعنی ملّتها بیدار شده‌اند. نظام تک‌قطبی مطرود شده است و بتدریج دارد مطرودتر میشود. شما امروز در دنیا زیاد می‌شنوید این حرف را از زبان سیاستمدارهای درجه‌ی‌ یک دنیا که نظام تک‌‌قطبی را قبول نداریم. نظام تک‌قطبی یعنی چه؟ یعنی اینکه مثلاً فرض کنید آمریکا بنشیند برای عراق یا برای سوریه یا برای ایران یا برای لبنان یا برای فلان [کشور] طرّاحی کند که «باید این کار را بکنید، باید این بشود، باید این نشود»؛ گاهی بگوید، گاهی هم نگوید، امّا عمل کند. امروز این جوری است؛ طرّاحی میکنند برای کشورها و بسیج میکنند نیروهایشان را.
 

خب نقشه دارند؛ استکبار نقشه دارد. [امّا] این دارد تغییر میکند؛ تدریجاً این حالت تسلّطی که استکبار جهانی بر کشورها و بر ملّتها و بر مناطق گوناگون داشته، دارد تغییر میکند؛ درست مثل تغییری که در دوران نهضتهای ضدّاستعماری در میانه‌ی قرن ۲۰ اتّفاق افتاد که مکرّر پشت سر هم کشورها قیام کردند علیه استعمار مستقیم ــ در آسیا یک جور، در آفریقا یک جور، در آمریکای لاتین یک جور ــ که نقشه‌ی سیاسی دنیا یک تغییر عمده‌ای در آن روز کرد، امروز هم یک تغییر عمده‌ای دارد میکند. این حرکت زیرپوستی و آرامِ سلطه‌گرانه‌ی استکبار جهانی علیه ملّتها، دارد بتدریج مشروعیّت خودش را به طور واضح از دست میدهد از نظر ملّتها؛ از اوّل که مشروع نبوده، لکن ملّتها نظرشان دارد نسبت به این روشن میشود. خب وضع جدیدی پیش خواهد آمد، دنیای جدیدی به وجود خواهد آمد. ممکن است ما نتوانیم دقیقاً حدس بزنیم که این دنیای جدید چه شکلی است، لکن مطمئنّیم که بتدریج در طول سالها دنیای جدیدی دارد تشکیل میشود. خب جایگاه امّت اسلامی در این دنیای جدید کجا است؟ این سؤال مهمّی است

امّت اسلامی [یعنی] بیش از یک و نیم میلیارد نفوس انسانی با این تاریخ عظیم و مشعشع علمی ما ــ خب بله، ما چند قرن اخیر از لحاظ علمی سقوط کردیم، امّا قبل از آن، اوج قلّه‌ی علم متعلّق به ما مسلمانها بوده دیگر؛ این میراث ما است؛ این در اختیار ما است ــ با داشتن ثروتهای طبیعی، با داشتن ثروتهای انسانی، با داشتن انگیزه‌های نو برای تجدّد؛ جایگاه این دنیای اسلام و امّت اسلامی با این خصوصیّات کجا است؟ در این دنیای جدیدی که دارد به وجود می‌آید، ما کجا قرار خواهیم گرفت؟ نقطه‌ی توقّف ما و نقطه‌ی حضور ما کجا است؟ این خیلی مهم است؛ این مسئله‌ای است که باید امّت اسلامی برایش فکر کند. این حوادثی که در دنیای غرب، در اروپا دارد پیش می‌آید، این حوادث عادّی نیست؛ اینها نشان‌دهنده‌ی یک تغییرات عمده است.
...

خب ما تا حالا تلاش کرده‌ایم؛ ما همه‌ی آنچه در توان داشتیم، تا الان در همین زمینه به کار برده‌ایم، بعد از این هم به کار خواهیم برد. ما از برادران فلسطینی که همه اهل سنّتند، از همه جهت حمایت کرده‌ایم؛ از لحاظ سیاسی و از جهات عملی حمایت کرده‌ایم، بعد از این هم حمایت خواهیم کرد. برای ما فرق نمیکند؛ اینجا آنچه برای ما مهم است، حرکت اسلامی و نظام [اسلامی] است. این جبهه‌ی مقاومتی که امروز بحمدالله در دنیای اسلام تشکیل شده، مورد حمایت ما است، از آن حمایت میکنیم، تا آن مقداری که میتوانیم؛ هر چه قدرت داریم، از اینها حمایت خواهیم کرد، باز هم میکنیم، قبل از این هم کرده‌ایم.

 

بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، ۱۴۰۱/۰۷/۲۲

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51151#_ftnref9

 

مقام معظم رهبری و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در این سخنرانی نکات بسیار مهمی را عنوان می فرمایند و از جمله اینکه ما صاحب علم هستیم همانطوری که یک موقعی بوده ایم هر چند که وقفه ای چند قرنی هم در این عرصه ی علمی افتاده است! در حقیقت اینکه استکبار می تواند به مسلمانان اینطور زور بگوید و بلکه حتی آنها را با خیانت هم وادار کند که با استکبار همراه شوند همین ادعای برتری علمی ای است که مسلمانان را مجبور می کند هر چه استکبار می گوید بگویند خب تو درست می گویی! برای اینکه او آن برتری علمی را دارد و مسلمانان ندارند. این در حقیقت همان چیزی است که به او مشروعیت هم می دهد که نظام تک قطبی خود را بر حسب آن هم بنا کند و حتی غده ی سرطانی خود را هم بیاورد وسط مسلمین در فلسطین اشغالی بیاندازد و انواع جنایات را هم آنجا مرتکب شود. و اما هیچ کس هم نمی آید از او بپرسد که پس مشروطیت تو کجا است ای استکبار لامذهب؟ ولی اگر شیخ فضل الله نوری آدمی را حتی به دارش هم بکشند، هنوز که هنوزه این سوال برای بعضی و یحتمل خیلیها هم مطرح هست که او بوده است که تقصیر کار است چرا که مشروعیت بی مشروعیت؛ ولی چیزی که هست همه و همه هم فقط باید مشروطیت می بوده باشد و بس!!! التفات می فرمایید؟ حتی آیا یک نفر هم نبوده است بگوید که درست این حرفی که می زنید درست؛ و اما آیا این حرف شیخ فضل الله نوری اینقدر برای شما ثقیل هم بوده است که نمی شده است آنرا تحملش کنید و بلکه باید او را به دار هم می کشیده اید؟ و بدتر این همه آقایان علما و روحانیون کجا بوده اند که اعتراض هم بفرمایند که ای خلق الله دارید چه می فرمایید؟ آیا فکر هم نمی کنید که دارید راه را اشتباه می روید؟ کو گوش شنوا؟ هنوز آقای دکتر می آید در صدا و سیما از شیخ فضل الله نوری و مشروعیت و فرق حکم و فرمان می فرمایند آنچنان که هنوز هم زمان قاجار است و فرمان هم فرمان استبدادی شاهنشاهی است. یعنی دایره ی بحث وقتی محدود شد به استبدادی که در درون کشور دارد اعمال می شود چرا که فرض بفرمایید ناصر الدین شاه یا کلاً قاچار و حتی پهلوی هم مشکل دارند، و لذا دیگر این سوال مطرح نمی شود که  پس این وسط مشروعیت چه می شود؟ خوب آنگاه می خواهید آن نظامهای مدعی تک قطبی جهانی استکباری هم با هم رقابت نکنند که نظام را حتی براندازی هم کنند هر چند که غلط زیادی هم می کنند؟! موضوع این است که استکبار و حتی کمونیسم آنقدر هم زرنگ هست که به مشروعیتش می خواهد یک مشروعیت الهی هم ببخشد و بلکه خود را جای خدا هم جا بزند و این کار را هم می کند با اینکه دیگر کمونیسم که خدا را قبول ندارند ولی می خواهد هم بگوید که بابا اینها که نمی فهمند! و اما امروزه می بینیم که همین نظام تک قطبی استکبار جهانی حتی سر کمونیسم را هم می خواهد چه جوریها تا می تواند هم شیره بمالد و خلاصه بدجوری هم خر تو خرش کرده اند!

شما ببینید که چقدر همین نظامهای تک قطبی مایلند که علم را تا می توانند در اختیار جوانان ما قرار دهند تا بتوانند آنها را بسمت خود هر چه بیشتر هم جلب کرده و حتی المپیادیهای ما را برداشته ببرند نزد خود و شده استاد دانشگاه هم بشوند همانجاها! و حالا یحتمل از اسم این حقیر حتی خبر هم نداشته باشند که سید آیا اسم اول بنده ی حقیر است یا چیست آنطور که نوشته می شود سید حمید بنی هاشمی حالا شده به انگلیسی؟ به این کارها کاری ندارند و بلکه سید و غیر سید که نمی شناسند هیچی و حتی با سیدها نیز آنطور که غیر سید را تحویل بگیرند تحول نمی گیرند برای اینکه یحتمل نکند مشروعیت نظام تک قطبی آنها را بتوانند زیر سوال هم ببرند. و لذا ما ملاحظه هم می کنیم که در دانشگاه ها حتی تک قطبیهای مغناطیسی خیلی هم مهم هستند که اصلا آیا وجود هم دارند یا خیر؟! و واقعاً هم سوال مهمی است و بلکه از لحاظات کوهمولوژیکی بحث مفصلی هم در موردشان هست که بنده اینجا نمی خواهم واردش شوم. ولی حالا اینکه نظام تک قطبی جهانی مشروعی هم داریم یا خیر نیز جای خود را دارد که استکبار جهانی حق خود هم می داند؟ و همانطور که در سخنرانی هم آمده است، اینجا حق مسلمانان در مسائل علیم هم کدام است و اینکه مسئله هم مسئله ی اسلام و تشیع و بلکه مسئله ی شخص امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست! تک قطبی او است اگر قرار است تک قطبی جهانی باشد که از لحاظ جهانی هم  مشروعیت دارد! اگر چنین نمی بود اصلا علم معنایی نداشت که استکبار بتواند آنرا بر ما مسلمانان اینطور هم تحمیل کند و آنگاه ما خودمان هم از آن هیچ سهمی نبریم؟ مسئله چیست؟ مسئله این است که ما نه تنها امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نمی شناسیم و بلکه اختلافاتی را که با حضرت ولی فقیه نیز داریم را نمی دانیم که اصلا برای چیست و بلکه حتی یحتمل او را هم نعوذ بالله ظالم فرض می گیریم! به ما ظلم می شود و این درست هم هست و اما فرض را بر این می گیریم که او است که دارد به ما ظلم می کند و چرا که ظالم اصلی را که استکبار استت و نظام تک قطبی را طوری هم می خواهد جا بیاندازد که دیگر کسی بر آن نتواند هیچ ایرادی هم بگیرد، او را ظالم نمی بیند. و یحتمل مکتب کپنهاگ را هم برایش دلیل بیاورد. بابا کوتاه بیا دیگر!

با نظام صهیونیست غاصب حاضر است سازش کند، ولی ایران را که به مقاومت فلسطین و مقاومت منطقه ای کمک می کند می خواهد هم کمک کند که براندازد. و اما مشروعیت علمی از اینجا هم سرچشمه می گیرد که همین فلسطینی اگر برود آمریکا و تحصیل هم کند و بلکه استاد دانشگاه هم شود، دیگر کاریش ندارد حتی اگر برگردد و مثل ادوارد سعید چهار تا سنگ هم بهش از دور پرتاب کند! و لذا عرض بنده ی حقیر این است که واقعاً هم آن نقطه ای که در وحدت اسلامی نهفته است اول رسیدن به آن حسی است که برتری علمی است که آن مشروعیت واقعی را ایجاد هم می کند که بتواند استکبار را به عنوان تک قطبی جهانی کنار زده و آنگاه خود حقش را هم با همان مشروعیت علمی جهانی که هر چه بیشتر هم باید بدنبالش بود کسب کند و بلکه اقل کم مشروعیت علمی منطقه ای اسلامی را برای حتی هر کشوری برای خودش هم گره ها و درهمتندیگیهایش را بگشاید و حل کند ان شاء الله و .... العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. بنده ی حقیر که حالا اصلا هیچی ولی حوری کریستینا طرازی یا مهدیس قدرتی هر کدام در کره یا آمریکا کارهای علمی کنند بر حسب ارزشش مهم است و لذا اگر یک بعدی یا 6 بعدی یا 10 بعدی ابرتقارنی و ابرریسمانی و بلکه نظریه ی ام هم باشد کار بستگی به این هم دارد که این معنا را چقدر هم درست به حتی خود و بلکه دیگران آیا منتقل هم می کنند؟! البته بنده ی حقیر هم در جایگاهی نیستم که بخواهم کارهای آنها را علمی قضاوت هم کنم! ولی صورت مسئله را هم پاک نمی کند ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا ‎﴿الأحزاب: ٢١﴾‏

وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ ‎﴿القلم: ٤﴾‏

أَفَتَطْمَعُونَ أَن یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ٧٥﴾‏

وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ﴿العنکبوت: 43﴾

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعه: ٥﴾‏

 

اَللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ اِرْحَمِ اِسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ

 

ما معمولاً وقتی بخواهیم خیلی سطحی مسائلی مثل اثر کوانتومی هال یا ارتباط آن با هندسه ی ناجابجایی یا ابرتقارن را بیابیم، یحتمل درست مفاهیم برایمان جا نیافتد. همینطور وقتی دارید چای را در نعلبکی استکانتان حتی وقتی نعلبکی را روی سر استکان گذاشته و وارونه هم کرده می نوشید، خیلی توجه نکنید که درگیر چه حالات توپولوژیکحی یحتمل شویم همینطوری که ذره ذره دستمان را از روی استکان بر می داریم تا لبه ی آن که با نعلبکی کیپ هم شده است چای را اجازه ی عبور توی نعلبکی هم دهد. موضوع این هم هست که در دماهای کمی نزدیک یا پایینتر از صفر یحتمل حتی استکان نعلبکی هم با هم بشکند. و یحتمل در دماهای کمی بالاتر از دمای جوش آب و چای هم یحتمل متوجه شویم که چایی دیگر در کار نیست و بلکه همه بخار هم شده است بعد از مدتی بسته به اینکه چقدر هم دما بالا است. البته اینجا وضعیت یو وی  UV و آی آر IR مسئله خیلی ساده انگارانه است. ولی یحتمل کمی هم تخیلات قوی می طلبد برای اینکه بخواهیم این را به رویه های ریمانی از جنسهای بالاتر هم نسبت دهیم.

فرض بفرمایید که ما نمی خواهیم هم به رویه های ریمانی تا جنس 9 و بالاتر هم دست یابیم و انواع ابزارهایی را هم که لازم است تا چنین شود را در اختایر داریم یا همگانی هم می کنیم. و اما سوال اینجا است که وقتی خواستیم آنگاه بعد از گذار زمانی هم دوباره به رویه های ریمانی جنس 9 یا حتی بالاتر هم برسیم، آیا باز هم همه و همه توانش را داریم؟! یحتمل بعضی اشکال بفرمایند که یک استکان چایی دو تا و حتی سه تا را هر کسی می تواند میل کند، و اما 9 تا استکان چایی را هم می شود میل کرد؟ این یحتمل یک هنری هم می خواهد و بلکه یحتمل در میهمانیها و بلکه عزاداریهای امام حسین علیه السلام خیلی بیشتر از آن را هم حتی موکبهای حسینی به مردم تعارفت می کنند و همه و همه هم میل می فرمایند. و خوب این که دیگر آسان است! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد  آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

https://arxiv.org/abs/1910.05022

https://arxiv.org/abs/1910.07369

https://arxiv.org/abs/0711.2036

https://arxiv.org/abs/cond-mat/0502356

https://arxiv.org/abs/math/9911103

....

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‎﴿١﴾‏ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‎﴿٢﴾‏ وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿٣﴾‏ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ‎﴿٤﴾‏ مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿٥﴾‏ قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿٦﴾‏ وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‎﴿٧﴾‏ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‎﴿٩﴾‏ فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿١٠﴾‏ وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ‎﴿١١﴾‏

 

یک نکته ی مهمی که در قرآن نهفته هم نیست و آشکارا بیان می شود، در مورد اهل کتاب یعنی یهود و نصاری است که اذعان می دارد که اینها به اسلام و خدا و پیغمبرش ایمان نخواهند آورد. هر چند که باز هم خطاب به اهل کتاب می فرماید لااقل سعی کنید مشترکات بین اسلام و دینتان را رعایت کنید. در این فتنه ای که باعث شد حتی با بی شرمی تمام چادر از سر خانمها هم بکشند، و بلکه خیلیها هم روسریهایشان را از حتی قبلش برداشته اند، این یک چیزی را نشان می دهد که در کتاب 1968 کورلانسکی هم آمده است که در آمریکا وقتی هیپیها اعتراض ضد جنگ ویتنام می کردند چه شد؟ و خصوصاً در فصلی که مربوط به زنان است قابل توجه است که چه می گوید؟

این می خواهد بگوید که زنان آزادی و حق رای هم دارند، ولی بجای اینکه این آزادی زنان را ارتقاء دهد به یک انسان آزاده ای که قادر است خود زندگی خود را انتخاب کند، برعکس او را تنزل هم می دهد به همردیفان سیاهان و رنگین پوستان و حتی همجنسگرایان و همجنسبازان هم قرار می دهد؛ یعنی اینطوری آزاد است! برهنگی و عریانی را آنگاه با انواع مدهای لباسهای عجیب و غریب هم بیان زنان رواج می دهد. یعنی این یک سیاه چاله ی نجومی ای هم هست که ته آن هم معلوم نیست کجا است؟ و بردگی بر حسب برتری سفید پوستان و بر حسب جنسیت و برای لذت معدوی از افراد هم بیداد می کند! مقام معظم رهبری یک بار بنده ی حقیر یادم هست که از زبان جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا می فرمودند که چقدر زنانی که به عنوان برده های جنسی هستند را وارد آمریکا می کنند.

حالا نکته اینجا این است که بنده وقتی حدود 30 سال پیش از آمریکا به ایران برگشتم، نتایجی را که بدانها فکر می کردم رسیده ام را خیلی مختصر نوشتم و سعی هم کردم منتشرش کنم که البته رسما هم جایی منتشر نشده است! همین آرشیو دانشگاه کرنل که بنده ی حقیر تقریباً مطمئن هم هستم که منشائی کاملاً صهیونیستی هم دارد یا ژورنال فیزیک هسته ای B آنرا منتشرش نکردند. ولی نکته ی قابل توجه راجع آرشیو دانشگاه کرنل اینجا هم هست که مقالاتش را رایگان هم در آختیار همه قرار می گذارد تا هر کس می تواند با آنها کار و تحقیق هم کند. یعنی اینجا شما حتی لازم هم نیست که با هیچ کس در تماس باشید تا بتوانید از این مقالات سودی(!) جسته و بلکه استفاده ای هم ببرید. و خوب، این دیگر بنظر هم می رسد که ایده آل است دیگر، چرا که شمایید و قابلیتهای علمی شما الی ما شاء الله!

فقط اینجا یک اشکالی که هست این است که بعضی آخرین مقالاتی که مثلاً در ژورنالهایی مثل آنالز اف ماتماتیک ارائه می شوند، اینها را در آرسیو نمی گذارند. و اگر در شماره های قدیمی تر این ژورنالها باشند هم که اصلا در آرشیو آن زمان دیگر نبوده است. و لذا سایتهای دیگری داریم که از جمله هم همین جی استور است که آنها را ارائه هم می دهد و اگر به موسسه ای هم وصل باشید که می توانید آنها را حتی دانلود هم کنید. همین هم بود که منشاء آی لا یو شد که ربطی هم به گرانش لاولاک  ندارد که پر طول و تفصیل هم هست و تعبیر ترمودینامیکی هم دارد که در آرشیو اگر جستجو و سرچ بفرمایید فراوان است ولی برای نمونه این مقاله را هم بنگرید:

 

https://arxiv.org/abs/2208.10177

https://arxiv.org/abs/2111.14828

 

ولی به هر حال، این نکته ی مهمی هم هست که گاهی اوقات در یک مسئله ای آنقدر هم سخت گرفته می شود که طرف مقابل بنظر می رسد نرمش نشان داده است. نکته اینجا است که در رابطه با سایتی مثل جی استور هر چقدر هم بنده مدعی شوم که به عنوان یک شهروند ایرانی که مالیات هم می دهد حق دارم از کتابخانه های الکترونیکی ایران استفاده کنم، این کار را فقط یک مسئول سایتی مثل جی استور هم می تواند انجام دهد که شما را پیشنهاد دهد مثلاً به دانشگاه تهران که بتوانید مقالات مورد نظرتان را از این سایت دانلود هم کنید. ولی این کار در خود ایران امکان پذیر نیست!!! چرا که سیستم بوروکراسی ما هنوز نسبت به سیستمهای الکترونیکی حتی بین المللی آنقدر عقب است که این اجازه را به فرد نمی دهد که خودش بتواند کاری را که مایل است را انجام هم دهد. البته قسمتی از مسئله هم علم به این است که اصلا چه می خواهید و چطور هم می توانید آنرا بدست آورید. بنده وقتی از مشکلات فردی ام و برجام و ... برای مسوئل جی استور گفتم اصلا فکر هم نمی کردم که او واقعاً بتواند کاری برایم بکند ولی با کمال ناباوری دیدم که خیر! مثل اینکه واقعاً هم کاری کرده است! دستش درد نکند! گاهی اوقات طرف مقابل هم اگر برای ما کاری کند، یحتمل باز هم به خودمان نیاییم که بابا مثل اینکه یک جاهایی کار بدجوری هم لنگ می زند. چطور است که ما این همه سال داریم سر جایمان درجا هم می زنیم و هیچ کس هم نیست بگوید خرت به چند است ولی یک مرتبه این بابا می تواند مسئله ات را هم حل کند؟ آیا این فقط یک هویجی هم بوده است که در میان همه ی چماقها به ما نشان داده شده است و زیادی هم به هیجان آمده ایم؟ یا اینکه این طرف قضیه هم بین خودمان مشکل هم داریم که بابا بالاخره با این همه پیشرفتهای علمی و تکنولوژی بالاخره یک کاری هم یکن. بردگی و بیگاری کشیدن که دیگر شاخ و دم ندارد! یعنی اگر این کار را آمریکا می کرد، خوب انسان می گفت که از آمریکا که بهتر از این انتظار نمی رود؛ ولی دیگر ایران چرا؟ آیا ایران هم یعنی بدتر از آمریکا باید باشد؟ بنظر می رسد که سیاسیون ما تا آنجا که می توانند خودشان مسائل را سیاسی و برجامی در سطوح بین الملل حل می کنند و کاری هم ندارند که بقیه چه می کنند و کیفشان را هم خودشان می برند و انتظار دارند بقیه هم همه به به و چه چه کنند که چیست؟ که با آمریکا فرض بفرمایید داریم مذاکره می کنیم ولی چطوری؟ ... و لذا این است که شالک الی الله یحتمل در این میانها یادش هم می رود که قرار هم بر این بوده است که از حالات خلاء شاگردی و دانشجویی و طلبگی برسد به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حتی آنها را تا می تواند ه یاری کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَن یُصِیبَکُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ ﴿التوبة: 52﴾

 

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِینَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمْلَةَ الْبَلَاءُ وَ دُیِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ وَ سِیمَ الْخَسْفُ وَ مُنِعَ الْنِّصْفُ أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الْأَوْطَانُ

وَ هَذَا أَخُو غَامِدٍ وَ قَدْ وَرَدَتْ خَیْلُهُ الْأَنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَکْرِیَّ وَ أَزَالَ خَیْلَکُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا وَ لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رِعَاثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالِاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ

فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً فَیَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ اجْتِمَاعُ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقُکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ فَقُبْحاً لَکُمْ وَ تَرَحاً حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یُرْمَى یُغَارُ عَلَیْکُمْ وَ لَا تُغِیرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ یُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الْحَرِّ

قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیْظِ أَمْهِلْنَا یُسَبِّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا یَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ کُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا کُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّیْفِ أَفَرُّ یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ‌

الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ مَعْرِفَةٌ وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَکُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى قَالَتْ قُرَیْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِی طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَکِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ وَ لَکِنْ لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاعُ .

27 - از خطبه‌هاى آن حضرت علیه السّلام است (که در اواخر عمر شریفش فرموده و اصحاب خود را از جهاد نکردن با معاویه توبیخ و سرزنش مى‌نماید):

(1) پس از ستایش خداوند و درود بر رسول اکرم، جهاد (کارزار با مخالفین دین) درى است از درهاى بهشت که خداوند آنرا بر وى خواصّ دوستان خود گشوده، و لباس تقوى و پرهیزکارى است (اهل تقوى را از شرّ مخالفین حفظ میکند مانند لباس سرما و گرما را) و زره محکم حقّ تعالى و سپر قوىّ اوست (براى نگاه‌دارى اهل تقوى از اسلحه دشمنان) (2) پس هر که از آن دورى کرده آنرا ترک کند خداوند جامه ذلّت و خوارى و رداى بلاء و گرفتارى باو مى‌پوشاند و بر اثر این حقارت و پستى زبون و بیچاره میشود، و چون خداوند رحمت خود را از دل او برداشته به بى‌خردى مبتلى گردد (در کار خویش حیران و سرگردان ماند) و بسبب نرفتن جهاد و اهمیّت ندادن باین امر مهمّ از راه حقّ دور شده در راه باطل قدم مى‌گذارد و به نکبت و بیچارگى گرفتار گردیده، از عدل و انصاف محروم میشود (ستمکار بر او تسلّط پیدا نموده با او به بى انصافى رفتار خواهد کرد). (3) آگاه باشید من شما را به جنگیدن (معاویه و تابعین او) شب و روز و نهان و آشکار دعوت نموده گفتم پیش از آنکه آنها بجنگ شما بیایند شما به جنگشان بروید، (4) سوگند بخدا هرگز با قومى در میان خانه (دیار) ایشان جنگ نشده مگر آنکه ذلیل و مغلوب گشته‌اند، پس شما وظیفه خود را بیکدیگر حواله نمودید (هر یک از شما توقّع داشته دیگرى به وظیفه خود عمل کند) و همدیگر را خوار مى‌ساختید تا اینکه (دشمن غلبه پیدا نمود و) از هر طرف اموال شما غارت گردید و دیار شما از تصرّفتان بیرون رفت، (5) و این برادر غامد (سفیان ابن عوف از قبیله بنى غامد) است که (بامر معاویه) با سواران خود بشهر انبار (یکى از شهرهاى قدیم عراق و واقع در سمت شرقّى فرات) وارد گردیده، و حسّان ابن حسّان بکرى (والى و حاکم آنجا) را کشت و سواران شما را از حدود آن شهر دور گردانید، (6) و بمن خبر رسیده که یکى از لشگریان ایشان بر یک زن مسلمان و یک زن کافره ذمیّه داخل مى‌شده و خلخال و دست بند و گردن بندها و گوشواره‌هاى او را مى‌کنده، و آن زن نمى‌توانسته از او ممانعت کند مگر آنکه صدا به گریه و زارى بلند نموده از خویشان خود کمک بطلبد، (7) پس دشمنان (از این کارزار) با غنیمت و دارائى بسیار باز گشتند در صورتیکه بیک نفر از آنها زخمى نرسید و خونى از آنها ریخته نشد، (8) اگر مرد مسلمانى از شنیدن این واقعه از حزن و اندوه بمیرد، بر او ملامت نیست، بلکه به نزد من هم به مردن سزاوار است، (9) اى بسا جاى حیرت و شگفتى است! سوگند بخدا اجتماع ایشان (معاویه و همراهان او) بر کار نادرست خودشان و تفرقه و اختلاف شما از کار حقّ و درست خودتان دل را مى‌میراند و غمّ و اندوه را جلب مى‌نماید، پس روهاى شما زشت و دلهاى‌تان غمین گردد هنگامیکه در آماج تیر آنها قرار گرفته‌اید: (دشمن بسوى شما تیر مى‌اندازد و شما از روى بى‌حمیّتى و تفرقه و اختلافى که دارید سینه خود را هدف قرار داده خاموش نشسته‌اید) مال شما را بیغما مى‌برند و شما غارت نمى‌کنید، و با شما جنگ میکنند و شما جنگ نمى‌نمائید، و خداوند را معصیت میکنند و شما راضى هستید، (10) وقتى که بشما در ایّام تابستان امر کردم که بجنگ ایشان بروید گفتید اکنون هوا گرم است ما را مهلت ده تا سورت گرما شکسته شود، و چون در ایّام زمستان شما را بجنگ با آنها امر کردم گفتید در این روزها هوا بسیار سرد است بما مهلت ده چندان که سرما برطرف گردد، شما که این همه عذر و بهانه از جهت فرار از گرما و سرما مى‌آورید پس سوگند بخدا (در میدان جنگ) از شمشیر زودتر فرار خواهید نمود، (11) اى نامردهایى که آثار مردانگى در شما نیست، واى کسانیکه عقل شما مانند عقل بچّه‌ها و زنهاى تازه به حجله رفته است، اى کاش من شما را نمى‌دیدم و نمى‌شناختم که سوگند بخدا نتیجه شناختن‌ شما پشیمانى و غمّ و اندوه مى‌باشد، (12) خدا شما را بکشد که دل مرا بسیار چرکین کرده سینه‌ام را از خشم آکندید، و در هر نفس پى در پى غمّ و اندوه بمن خوراندید، (13) و بسبب نافرمانى و بى اعتنائى بمن رأى و تدبیرم را فاسد و تباه ساختید تا اینکه قریش گفتند پسر ابى طالب مرد دلیرى است، و لیکن علم جنگ کردن ندارد، خدا پدرانشان را بیامرزد! (که در گفتار خود فکر و تأمّل نکردند) آیا هیچیک از آنان ممارست و جدّیت مرا در جنگ داشته و پیش قدمى و ایستادگى او بیشتر از من بوده؟ (14) هنوز بسنّ بیست سالگى نرسیده بودم که آماده جنگ گردیدم و اکنون زیاده از شصت سال از عمرم مى‌گذرد (که همیشه رأى و تدبیر من در جنگها صائب بوده) و لیکن رأى تدبیر ندارد کسیکه فرمانش را نمى‌برند و پیروى از احکامش نمى‌نمایند.

------------------------------------

 

وقتی مسئله آنتروپیک نظم و بینظمی را داریم بررسی می کنیم، این یک مسئله ی مهمی است که بتوانیم مرز بین گرما و سرمایی را که از لحاظ قابل تحمل بودن می رود در خارج از محدوده های یو وی ماورای بنفش و آی آر مادون قرمز را درست هم بشنایم و الا همین هم باعث می شود که متوجه نشویم که از جمله وبازدگی هم هست که مشکلی است که اجازه نمی دهد حتی امام علی امیر المومنین را هم یاری کنند و یاری کنیم. این یک چیز دیگری است که همه و همه بفرمایند ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند! تشخیص اینکه حتی در بدن انسان گرمی و سردی هر نقطه ای هم می تواند چه تبعاتی را داشته باشد یک مسئله ای است که اگر همه کس متوجه هم می شد دیگر احتیاجی به پزشکی مدرن و طب سنتی و ... هم نداشتیم. هر کسی که نمی شود حضرت علی بن ابیطالب امیر المومنین که هم بر مزاج خود مسلط باشد و هم دشمن خارجی را درست بشناسد و هم حتی بتواند همه را همراه خود کند که حتی آن حضرت هم از دست اهل کوفه می نالیده است و لعن و نفرینشان می کرده است و .... ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند! بله ولی خوب اگر مشکل سلامت هم داریم، خیلی سعنی نکنیم عرض اندام هم طوری کنیم که دیگران را هم یحتمل مبتلا کنیم و حال آنکه کار زیادی هم از دستمان آیا بربیاید .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿١٩١﴾‏ 

 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

یک وقت هست که بحث بر سر این است که سکان کشتی نجات آنچنان که دست امام حسین علیه السلام بوده است آنجا که می فرماید ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة همانطور هم دست امام زمان عجل الله فرجه الشریف است، یک وقتهایی مسئله یحتمل بنظر برسد که در حالات خلاء شاگردی و دانشجویی و طلبگی می توان آنچنان هم تنزلش داد به حالات ساده ای که حتی بر سر دوراهی آیا باید این راه را انتخاب هم کنید آیا آن راه دیگر را. از جمله هم همین مسئله است که آیا کدام مسئله مشروعیت است یا مشروطیت؟ و خوب، این سوال هم که معمولاً ساده است جواب دادنش که امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم که در غیبت تشریف دارند و لذا مسئله تنزل هم پیدا می کند به مشروطیت!

البته بعضی یحتمل اینجا اشکال هم می فرمایند که  آیا همین سوال اگر حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ظهور بفرمایند و سکان کشتی نجات را خود هم در دست بگیرند، آنگاه باز هم مسئله ی مشروعیت و مشروطیت حل است یا اینکه آنجا هم باز همین مسئله را بلکه جدی تر هم داریم؟! و چرا که امام زمان عجل الله فرجه الشریف که دیگر یک دیکتاتور ظالمی هم نیستند که بخواهیم برایشان حتی مشروطیت هم قائل شویم یا مشروعیت ایشان را زیر سوال هم بریم؛ ولی بالاخره اینطور هم نخواهد بود که همه و همه ی عالم هم از اول تا آخر منتظرند ببینند آن حضرت چه حکم می فرمایند و بقیه هم همان کار را کنند. مگر در مورد انسان 250 ساله از پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم تا حضرت زهرا سلام الله علیه تا ائمه ی اطهار تا امام زمان عجل الله فرجه الشریف تا به امروز و تا روز قیامت همینطور هم بوده است؟ اینکه همین مسئله ی مشروعیت و مشروطیت چه سری است بین خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و الله اعلم، ولی همانطور که گفته شد شاگرد و دانشجو و طلبه هم وقتی از حالات خلاء بتواند حتی به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شده و حتی متوجه هم شد که چطور بر کشتی نجات هم سوار شده و امام زمانش را یاری هم کند، رابطه ی امام با شاگردانش همانا خیلی هم یحتمل معلوم نمی گردد که کیست که دارد کی را شامل مشروطیت کرده و کیست که به کی دارد مشروعیت هم می بخشد آنطور که مشروعیت و مشروطیت سینه به سینه هم حفظ می شود و ...!

البته مسئله شباهت زیادی یحتمل گفته شود که ندارد با اینکه آیا کفایت هم می کند که بجای مکانیک کوانتوم فضاهای هیلبرتی و اپراتورهایی که روی این فضاها کار می کنند بتوانیم آنطور که جرارد هوفت هم می فرمایند اتوماتون سلولاری حتی متناهی هم استفاده کنیم و تحت کنترلش بگیریم حتی وقتی می خواهیم با مدل استاندارد ذرات فیزیک و گرانش و وحدت نیروها هم کار کنیم؟ ولی به هر حال این هم که سکاندار کشتی به یک حرکتی یا حتی تغییر حرکتی هم تصمیم بگیرد، یک تبعاتی هم خواهد داشت که شرط لازم و کافی برای آن می تواند آیا چقدر هم بطور محلی یا با کل عالم درهمتنیدگیهایی ایجاد نیز کند یا خیر؟ آیا می تواند آرامش را برای کشتی نجات هم به ارمغان بیاورد یا اینکه نماینده ی معاد هم شود در روز قیامت چرا که تکینگی (هایی) را که روی کلافبندی ابرخمینه ای همراه ابرتقارنهایی هم ایجاد می کند برای لااقل خود سالک الی الله یحتمل هم غیر قابل جبران باشد. البته یحتمل اینجا بعضی اشکال هم می کنند که اینها یعنی چه؟! به هر حال یحتمل قسمتی از مسئله هم همین است که امتداد مشروعیت و مشروطیت را تا کجا هم در فضا زمان می توان امتداد داد و نهایتاً هم سوار کشتی نجات امام زمان عجل الله فرجه الشریف شد؟! نکته اینجا است که می فرمایند تا روز قیامت ان الحسین علیه السلام مصباح الهدی و سفینة النجاة و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد  تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

 

این مقاله هوفت و دیگر مقالاتش را هم نگاهی بیاندازید:

https://arxiv.org/abs/1405.1548

فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً وَآتَتْ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِکِّینًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَـٰذَا بَشَرًا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا مَلَکٌ کَرِیمٌ ‎﴿یوسف: ٣١﴾‏

 

والسادس : إعطاء ما النافیة حکم لیس فى الإعمال ، وهى لغة أهل الحجاز نحو (ما هذا بَشَراً) وإعطاء لیس حکم ما فى الإهمال عند انتقاض النفى بإلّا کقولهم «لیس الطّیب إلّا المسک» وهى لغة بنى تمیم.

 

مغنی اللبیب، جلد 2، ص 383

http://lib.eshia.ir/10498/2/363

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

یک بحثی هست بین مشروعه و مشروطه که از زمان انقلاب مشروطیت تا حالا ادامه دارد که استدلال هم می شود که بالاخره وقتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف در غیبت هم تشریف دارند، مشروعه چطور هم قرار است اتفاق بیافتد؟! آیا چنین مشروعه ای حتی بقولی اخلاقی هم هست یا اینکه بر عکس به تکفیر و دیکتاتوری ای هم می انجامد که اتفاقاً دلیل وقوع انقلاب مشروطه و بلکه نفع مشروعه هم شد! نکته اینجا این است که در ارتباط فردی هر انسانی با امام زمان عجل الله فرجه الشریف لزوماً احتیاجی هم به مشروعه یا مشروطه داریم یا خیر؟ یک وقت هست که فرض بفرمایید مسئله این است که حجاب الزامی است و قانون است، و لذا این قانون هم باید رعایت شود حتی اگر زنی از اقلیتهای دینی هم باشد. و یک وقت دیگر اهمالی هم رخ داده است و واقعه ی تلخی هم بدان سبب زوی داده است. آیا اینجا اخلاق می فرماید چون این واقعه ی تلخ هم رخ داده است و لذا اسلام و فقه و حتی حجاب را م تعطیل کنیم جایزیم؟ و بلکه دیگر اسم چادر را ه نباید آورد چرا که حتی فرهنگ و اخلاق حجاب روسری را هم نتوانسته ایم اعمال کنیم؟!

نکته ی دیگر این است که آنجاهایی که حتی حجاب اسلامی هم رعایت نمی شوند آیا باز هم باید حتی اسم چادر و بلکه حجاب را هم دیگر نیاورد؟ یا اینکه این هم ممکن است که حتی ملیکا خاتون یا نرگس خاتونی هم در همان جاها یافت شود که همسر امام و مادر امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف دارند؟! و هر چند هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف در غیبت صغرا و کبری هم تشریف داشته باشند. یعنی یحتمل در یک مکانهایی حتی نیمه عریانی و حتی شبه عریانی هم بر علیه قانون آنجا نباشد و بلکه همین هم مردم پسند باشد. ولی آیا انگاه معنایش این است که دیگر هیچ کس هم نباید اظهار بدارد که چادر را هم می پسندد چرا که در میان همه ی این عریانیها و نیمه عریانیها نیز لااقل بطور فردی حجاب و چادر را ترجیح می دهد و لذا مایل هم هست حتی المقدور اسلام نیز بیاورد و بلکه به کشورهای اسلامی هم مهاجرت کند و .... خوب، آیا این فرد نخواهد گفت که شما اخلاق اسلامی را سر سوزنی هم رعایت نکردید آنجایی که می توانستید پذیرای چنین محجبه ای هم باشید و این کار را هم نکردید. آیا این حداقل اخلاق اسلامی هم نیست؟!

نکته اینجا این است که آیا این اخلاق اسلامی هم هست که تا آنجا از احکام اسلامی هم عقب نشینی شود که حتی سید و سادات هم گفته شود هیچ فرقی با شیخی ندارند و چه رسد به اینکه دیگر حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم حالا که در عصر غیبت هستیم اجازه ی هیچ ارتباط قلبی با ان حضرت را کسی تحمل نکند و بلکه حتی خود آن حضرت را هم نفی کنند چرا که مشروعیت در زمان غیبت هم دیکتاتوری می آورد و بلکه مشروطیت را هم خدشه دار می کند و .....

در حقیقت این نوع تفکر باعث می شود که توحید و نبوت و معاد را انسان بخواهد نه فقط نصفه نیمه هم قبول کند و بلکه چون مجالس شرابخواری هم بعضی مایلند داشته باشند، معنایش این هم می شود که حالا ما چه کار هم داریم که آیا یزید است که مجلس شرابخواری هم راه انداخته است یا غیر یزید هم هست؟! و واقعاً هم خودمانیم، این دیگر چه مشروطیتی هم می شود که یزید و یزیدیان هم در راسش باشند؟

البته بعضی اینجا اشکال هم می کنند که شیطان خودتی و باید هم آن شیطان نفست را بکشی تا به آن اخلاق مورد نظر هم بتوانی طوری برسی که مانع از ایجاد روانپریشیهایی هم کنند که ناشی از رعایت نکردن اخلاق و خلق و خوی اسلامی هم هستند. ولی خوب جاده ی در حال ساخت نکته اش اینجا است که برای رسیدن به این اخلاق آیا ما دعای توسل و توسل به امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم در بین راه لازم نداریم که هم حضرتش ما را یاری کند و هم ما آن حضرت را یاری کنیم تا آنجا که به خود حضرتش در راس حکومت هم برسیم؟! البته بعضی هم از آن طرف بوم می افتند که حالا ما به راس حکومت هم برسیم و بلکه اگر آن حضرت هم در غیبت تشریف دارند یحتمل خیلی هم مایل نباشند که خود را به زحمت انداخته و در راس حکومت هم تشریف داشته باشند و لذا بهتر هم هست تا آن زمان خودمان برای خودمان لااقل کاری کنیم که از دنیا و آخرتمان هم عقب نمانیم! یحتمل اهمال از بنده ی حقیر است که خیلی هم به کارهای مرحوم آیت الله نائینی آشنا نیستم و بلکه اصولاً با کارهای فقها هم کمتر آشنایم و حتی کارهای حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی ام هم که می دانید برمی گردد به برنج محسن و اینکه آیا در نظریه های حمیدی مجیدی نظر حمید را هم می توان یافت یا خیر و ...! یعنی عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل در کارهای مربوط به زنان هم اینکه آیا فرض بفرمایید زنان آتش نشان هم چقدر از حقوق خود می توانند دفاع کنند هم مهم است. آیا فقها به این مسائل حقوقی زنان آتش نشان هم اندیشیده اند؟ یا مسئله فقط این هم نیست که بفرمایید این هم زنان مهماندار و زنان آتش نشان یا حتی زنان اتوبوس ران و تاکسی ران و اسنپ که می خواستید! و بلکه چرا زن خلبان و ناخدا و فضانورد هم نداشته باشیم؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

وَعَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْکَافِرُونَ هَـٰذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ ‎﴿ص: ٤﴾‏

إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ ‎﴿غافر: ٢٤﴾‏

وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَکُم بِالْبَیِّنَاتِ مِن رَّبِّکُمْ وَإِن یَکُ کَاذِبًا فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَإِن یَکُ صَادِقًا یُصِبْکُم بَعْضُ الَّذِی یَعِدُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ ‎﴿غافر: ٢٨﴾‏

أَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ‎﴿القمر: ٢٥﴾‏

سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ‎﴿القمر: ٢٦﴾‏

وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کِذَّابًا ‎﴿النبإ: ٢٨﴾‏

لَّا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا کِذَّابًا ‎﴿النبإ: ٣٥﴾‏

 

 

والسادس : إعطاء ما النافیة حکم لیس فى الإعمال ، وهى لغة أهل الحجاز نحو (ما هذا بَشَراً) وإعطاء لیس حکم ما فى الإهمال عند انتقاض النفى بإلّا کقولهم «لیس الطّیب إلّا المسک» وهى لغة بنى تمیم.

 

مغنی اللبیب، جلد 2، ص 383

http://lib.eshia.ir/10498/2/363

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

ما اینجا نمی خواهیم به جبرهای فروبینیوس قاطیغوریایی و میدانهای کوانتومی توپولوژیک و بلکه میدانهای همدیسی گویا نیز بپردازیم، ولی نکته ای که به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف از حالات خلاء شاگردی و دانشجویی و طلبگی هم می انجامند را باید توجه داشت که از لحاظ منطق ریاضی آیا می توان با الگوریتمهای گودلی یا ماشینهای تورینگ و بلکه هوش مصنوعی هم بدانها دست یافت؟ مثلاً اگر رقابتی و بلکه وحدتی هم بین حوزه و دانشگاه قرار است عنوان شود، آیا می توان بقول معروف وحدتی هم بین "امام" حوزه و "امام" دانشگاه ایجاد کرد؟ یا به عبارت دیگر آیا می توان دروغ بودن ادعای امامت را با یک دروغ بزرگتری که کذب امامت مدعی را ثابت هم می کند همچون دروغهای بزرگ گوبلزی. یا از حکمت الهی حتی وارد عرصه ی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم شده و گروه های لی هیولایی و بلکه ارتباطشان با مهتاب هیولایی را نیز حتی قاطیغوریایی و ماورای آن به جبرهای فروبینیوس حاصل از آنها نیز پرداخت؟ و آنگاه حتی سعی هم کرد که مسئله را در هندسه ی ناجابجایی نیز دید به چه صورتی جلوه می کند؟

موضوع این است که یک رفت و برگشت بین حوزه و دانشگاه یحتمل باعث هم می شود که مسائلی که ادعای آنها خیلی هم معلوم نیست که از روی کذابیت است یا واقعاً هم راست است را اگر بخواهیم بررسی کنیم، اصل مسئله ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف خصوصاً آنجاهایی که سالک الی الله دارد از حالات خلاء نیز وارد الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم می شود، در صورتی که اصل مسئله هم برای همه و همه روشن مثل اظهر من الشمس هم هست وقتی از مرزهای ایمان و یقین و نظم به ماورای ظن و وهم و شک و بی نظمی هم وارد شدیم دیگر خیلی هم روشن نباشد که کذاب کیست و دروغ مسئله هم کجا بوده است و بلکه ادعای دروغ استادی دانشگاهش را هم می خواهد به حوزویان غالب کند و مدعیان دروغین امامت را هم می خواهد واقعی جلوه دهد و ....؟ و همه ی اینها بخاطر این است که در بعضی موارد نمی شود کذب یا راست بودن یک خبری را نزد قومی که حتی خدا و پیغمبری و امامت حضرت رسول و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نفی می کنند به اثبات رساند! و اما از طریق حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز می توان ریاضی فیزیک مسائل را آنجایی که طبیعت هم خود از نوع آزمایشگاهی است برای حکمت الهی و حتی حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی در رابطه با توحید و نبوت و امامت و معاد در نظر آورد و حتی المقدور آنجایی که اثبات شدنی است مسئله ریاضی فیزیکی را اثباتش هم کرد و ..... البته آنجاهایی که جبرهای فروبینیوس را بخواهیم آنچنان که اپیدمی و وبازدگی و تیفوس و حصبه و آنفولانزا و ... را از هم مرزهایشان را تفکیک هم کرد؛ و لذا به هر کدام هم آنتروپی خاص آن (آنچنان که یو وی است یا آی آر یا ...) را نسبت هم داد یحتمل مشکلزا خواهد شد چرا که بعضی از اینها با بعضی دیگر نقاط اشتراک هم دارند و .... اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لااله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج

1. وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٨﴾‏

2. ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذَٰلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ ‎﴿التوبة: ٢٦﴾‏

3. إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَىٰ وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‎﴿التوبة: ٤٠﴾‏

4. هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿الفتح: ٤﴾‏

5. لَّقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا ‎﴿الفتح: ١٨﴾‏

6. إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٦﴾‏

 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

قتل الحسین عطشانا

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، یک مسئله ی اتمی و هسته ای نهفته است در این اغتشاشات و آشوبهایی که فعلاً ما را اینطور هم گرفتار کرده است و آن این هم هست که ما باید به هسته ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسیم از میان همه ی حالات خلائهایی که برای شاگرد و دانشجو و طلبه ها نیز ایجاد می شوند که می خواهد به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسیم. حجابهایی که با لغت حجاب در آیات قرآنی بیان شده اند که در نظر قبل هم ذکرشان آمد مستقیماً هم مربوط به حجاب زنان یا بدحجابی آنها نیست، ولی این یک عشقی را هم می طلبد که انسان بتواند آنچنان هم به امام زمانش برسد و همه ی آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه را جهشی آنچنان طی کند که بتواند برسد به این مسئله که حجاب و آن هم چادر است که باید حتی برای آمریکا هم تبلیغ شود. و چرا که حجاب چادر بهترین نوع حجاب هم برای دختران و بانوان و زنان است و اگر واقعاً هم شعار زن آزادی زندگی را کسی بطلبد، والاترین درجه ی آن حفظ حجاب از طریق چادر هم هست آنچنان که می فرمایند

ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است،

زیبنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.

بنده دارم کتاب 1968 سالی که جهان را تکان داد، مارک کورلانسکی، ترجمه هوشنگ جیرانی را می خوانم که بیشتر هم راجع به تظاهرات ضد جنگ ویتنام است و یک فصل هم راجع به تظاهرات و اعتراضات زنان دارد. یک جا مسابقات ملکه ی زیبایی یا بقول ما مسابقه ی دختر شایسته را آنچنان می خواهد تقبیح هم کند که تشبیهش می کند به تاجگذاری بر سر یک گوسفند و "زننده بودن یک لبخند" دختر شایسته را به عنوان سرفصل این قسمت از کتاب که به اعتراضات و آشوب زنان می پردازد انتخاب کرده است. و می گوید چطور یپیها لوازم آرایشی و سینه بندها و (در مورد آشوبهای ما روسریها) را می ریخته اند در زباله دانی همانطوری که بعضی اینجا روسریها را هم می فرمایند که آتش می زنند و ....

در آخر کتاب، از فضانورد آمریکایی مایکل کالنیز می گوید که چه احساسی داشته است که همه نیز در او با این احساساتش مشترک هم بوده اند زمانی که به گردش در ماه پرداخت در حالی که هم تیمی هایش هم فرود آمده بودند:

من جدا اعتقاد دارم اگر رهبران سیاسی جهان می توانستند سیاره شان را از فاصله ای، بگویم 100 هزار مایلی ببینند، دیدگاه آنها می توانست به کلی تغییر کند. تمام این مرزهای مهم، محو و این سر و صداهای شلوغ خاموش می شدند. این جهان بسیار کوچک به چرخش خود ادامه می دهد، بی س و صدا زیر مجموعهه هایش را نادیده می گیرد، یک جبهه واحد ارائه می کند که برای درک یکسان و مراقبت از همنوع خود فریاد می زند. زمین باید همان گونه دیده شود که هست؛ آبی و سفید، نه سرمایه دار و نه کمونیست؛ آبی و سفید، نه پولدار یا فقیر؛ آبی و سفید، نه حسود یا حاسد. 

و بعد هم می گوید که این سال 1968 چونان پایان یافت که مسافر دانته سرانجام از دوزخ بیرون آمد و به ستاره ها خیره شد:

برای بازگشت از آن به جهان روشنایی، 

من و راهنمایم به درون آن دهلیز پنهان ره سپردیم

و در ادامه آن راه، به استراحت نیاندیشیدیم جز صعود:

او نخست، سپپس من- تا آ« که 

از درون دریچه ای دوار دیدم که ظاهر شد

پاره ای چیزهای زیبا که آسمان به بار نشسته است

جایی که پیش تر در آن بودیم، و یک بار دیگر به نظاره ستاره ها نشستیم،

دانته دوزخ

1968 کورلانسکی

وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا ‎﴿النساء: ١٥٩﴾‏ و هیچ کس از اهل کتاب نیست جز آنکه پیش از مرگ به وی (عیسی) ایمان خواهد آورد و در روز قیامت او بر آنان گواه خواهد بود؛ (۱۵۹) ترجمه الهی قمشه ای. و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش [که لحظه روشن شدن حقایق است] به مسیح ایمان می آورد [که او فرستاده خدا، بنده او و مژده دهنده به ظهور پیامبر اسلام است، ولی ایمان در آن لحظه سودبخش نیست] و مسیح روز قیامت بر [عقاید و اعمال] آنان گواه است. (۱۵۹) ترجمه انصاریان

وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا ۖ قَالُوا نَعَمْ ۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‎﴿٤٤﴾‏ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْآخِرَةِ کَافِرُونَ ‎﴿٤٥﴾‏ وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَیْکُمْ ۚ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ ‎﴿٤٦﴾‏ ۞ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‎﴿٤٧﴾‏ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا یَعْرِفُونَهُم بِسِیمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنکُمْ جَمْعُکُمْ وَمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿٤٨﴾‏ أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لَا یَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ۚ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ‎﴿٤٩﴾‏ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَیْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ ‎﴿٥٠﴾‏ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا ۚ فَالْیَوْمَ نَنسَاهُمْ کَمَا نَسُوا لِقَاءَ یَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ ‎﴿٥١﴾‏ سوره مبارکه الاعراف

این از نکات منطق ریاضی است که الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه را چطور هم هر قومی تعبیر می کنند و می توانند به اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسند آنچنان که ریاضی فیزیک حکمت  متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حکمت الهی نیز بدان اشاره دارد هر چند که حتی کمونیستها نیز می توانند تا مقامهای ریاضی فیزیکی و فلسفی را نیز الی ما شاء الله حتی المقدور بپیمایند و بلکه سفرهای به کره ی ماه و حتی دیگر سیارات و ستارگان و کهکشانها را هم متصور شوند. و لذا موضوع اینجا هم هست که هر کسی بتواند از جمله گاو شیرده خود را نیز مراقبت کرده و اجازه هم ندهد دیگران بدان دست درازی کنند آنچنان که بتواند هم به آن آرامش و سکینه ی لازم برای حفاظت و امنیت ملک و داراییهای خود نیز دست یابد. و الا خوب حالا فرض بفرمایید که اخبار ساعت 9 شبکه 1 صدا و سیما را هم بعضی یحتمل حتی برای چند لحظه هم هک کنند و تصویر نامربوطی هم نمایش دهند و جسارت را به حدی هم برسانند که دامنه ی اغتشاشات را بدتر از سالهای 78 و 88 و 98 هم کنند و .... مسئله این است که انقلاب را بسپاریم به صاحب اصلیش یعنی امام زمان عجل الله فرجه الشریف و تا آن زمان نایب بحقش حضرت ولی فقیه مد ظله العالی سکان امور را در دست داشته باشند و .... موضوع فقط این نیست که یک زیرمجموعه ای که اندازه اش هم صفر است را انتخاب کنیم وآنگاه ایراد هم کنیم که توجه بفرمایید که چرا فلان مسئول یا فلان آیت الله دخترش یا نوه اش بی حجاب یا بد حجاب شد و بلکه هم رفت آنطرفهای آب و بلکه مسئله این است که بتوان آنچنان اسلام را هم تبلیغش کرد که نه تنها حجاب اسلامی و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم از میانش ظهور بفرمایند و جهانیان را نیز همه و همه را مسلمان کنند و حکمت الهی و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را هم فقط منحصر به صدا و سیما نیز نکنند که آیا حمید را پیدا کنیم که ببینیم برنجش محسن است یا .... و اما چرا ویرانه ده نازلی بالام جان ورده دینجلدی، بو دختر شیرین بیان جان وئرده دینجلدی؟ چرا جشنهای هفته وحدت و تولد حضرت رسول ماه ربیع الاول را هم وصلش کرده ایم به محرم و صفر و ...؟ برای اینکه دامنه ی فرعونیت و شاهنشاهی و انا ربکم الاعلی و بلکه دیکتاتوری از روی کذابیت را هم باید خیلی مواظب بود.

942-: إنّما أنا بشر و إنّکم تختصمون إلیّ،فلعلّ بعضکم أن یکون الحن بحجّته من بعض فأقضی له على نحو ما أسمع فمن قضیت له بحقّ مسلم فإنّما هی قطعة من النّار فلیأخذها أو یترکها.

من انسانى هستم و شما دعاوى خود را پیش من مى‌آورید شاید بعضى از شما دلایل خود را بهتر از دیگرى بیان کند و من مطابق مسموعات خود بنفع او قضاوت کنم هر کس بموجب قضاوت من حق مسلمانى را تصرف کند پاره‌اى از آتش را به دست خود آورده است خواهد نگهدارد و خواهد رها کند.

نهج الفصاحة، ترجمه ی ابوالقاسم پاینده، ص 345

https://lib.eshia.ir/10374/1/345

 لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و اجعلنا من المستشهدین بین یدیه

1. وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ ‎﴿الأعراف: ٤٦﴾‏

2. وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا ‎﴿الإسراء: ٤٥﴾‏

3. فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ‎﴿مریم: ١٧﴾‏

4. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَـٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنکُمْ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَٰلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمًا ‎﴿الأحزاب: ٥٣﴾‏

5. فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَن ذِکْرِ رَبِّی حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ‎﴿ص: ٣٢﴾‏

6. وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ وَفِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَیْنِنَا وَبَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ‎﴿فصلت: ٥﴾‏

7. وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ‎﴿الشورى: ٥١﴾‏

 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

دیشب متوجه شدم که تنزیل دات نت دوباره رفع فیلتر شده است و خوب موقعی هم رفع فیلتر شده چرا که حالا آیات حجاب را هم راحت می توانید همه و همه را از وبسایت بگیرید. حالا بنده ی حقیر باز از روی حدس و گمان و وهم می گویم که این سایت آمریکایی است ولی خوب بعضی یحتمل بفرمایند که خوب باشد؛ آمریکایی هم باشد. مگر مشکلش چیست؟ از آنچه کتابخانه ی ای-شیعه ارائه هم می دهد که بهتر است دیگر. ولی نکته اینجا است که هر کدام این آیات الهی را می توان یحتمل حتی کتابی راجعش نوشت؛ یعنی اینقدر هم پر محتوا هستند. ولی بگذریم! امروز بعد از نماز ظهر می فرمودند که سر چهاراه ما خوب شلوغ هم شده بوده است و بنده رفتم روزنامه ها را نگاهی بیاندازم، دیدم بله؛ حتی گاز اشک آور هم دارند می زنند واز این طرف بوق و بدحجابی و ... و از آن طرف هم موتورهای پلیس و گارد ضد شورش و ....

یک نکته ای که اینجا هست این است که مرحوم حجت الاسلام و المسلمین محمدی نیز در درسهای روانشناسیشان در مورد وضعیت آخر و من خوبم تو خوبی می فرمودند. ظاهر قضایا یحتمل این است که معمولاً والد حتی درونی انسان هم او را سرزنش می کند که بالاخره آیا حاضری کودکت را درست هم کنی یا خیر؟ و آیا بالاخره بالغ هم می شوی یا حتی قادر هم هستی که بالغ شوی یا خیر؟ اینها از لحاظ روانشناسی سوالات مهمی هم هستند که در صورتی که به آنها درست هم پاسخ داده نشوند و آنگاه فرد دچار روانپریشی هم شوند، یحتمل حتی مسائل بطور اجتماعی نیز بروز کنند و مشکلات روانی تبدیل به مشکلات اجتماعی حاد یا حتی مزمن غیر قابل جبران هم شوند.

در این نوع برخوردها، می فرمایند که وضعیت آخر یا همان وضعیت من خوبم و تو خوبی نیز همان وضعیت ایده آلی است که از روی بلوغ هم هست که والد و کودک درون به آن درجه از بلوغ هم رسیده اند که می توانند تشخیص دهند که این والد نیست که مشکل است یا بر عکس این کودک نیست که باید مورد شماتت و تنبیه قرار گیرد و بلکه یک تفاهمی در بین است که متوجه امر من خوبم و تو خوبی هم می کند دو طرف را. و اما روانپریشیها و مشکلات اجتماعی از آن جایی شروع می شوند که دیگر کانه کار از کار گذشته است و دو طرف دعوا دیگر حاضر هم نیستند که با هم مذاکراتی هم داشته باشند و چه رسد به اینکه بفرمایند من خوبم و تو خوبی یا من او کی ام و تو هم او کی ای! (I'm ok, you're ok). این را بنده ی حقیر دیده بودم که مسائل اینگونه ی روانشناسانی را در صدا و سیما هم تشریف می آورند و مطرح می فرمایند، ولی همین را از زبان یک روحانی یعنی مرحوم حجت الاسلام محمدی در مسجد هم شنیدن برایم یک لطف خاصی داشت و خیلی بدل هم می نشست. خدا رحمت کند آن مرحوم را که خیلی هم با زبان مهربانانه ای نیز همه چیز را مطرح می فرمودند.

ولی نکته ی قابل توجه و بسیار مهم اینجا هم هست که مسئله جایی بحرانی هم می شود که فرض بفرمایید حضرت امام حسین علیه السلام یا حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بخواهند در مقابل یک فردی که یحتمل بدتر از یزید هم باشد قرار بگیرند. اینجا اصلا غیر ممکن است که امام به او بفرمایند من خوبم و تو هم خوبی و بلکه دقیقاً از دیدگاه امامت موظف هم هستند که بفرمایند تو نه تنها خوب نیستی و بلکه باید هم خودت را درست کنی! و همین هم شروع مشکلات است دیگر! برای اینکه او گیر والدی بوده است که به هر دلیلی اصلا او را تربیت هم نکرده است و حالا هم احساس می کند که گیر امامش هم افتاده است که باید او را تربیتش کند و بلکه تربیت پذیر هم نیست و لذا شورش و اغتشاش هم می کند و .... یک وقت دیدید عدم شناخت و معرفت خدا و پیغمبر و معاد و عدل الهی و ائمه ی اطهار و خصوصاً امام زمان عجل الله فرجه الشریف در صحنه های بین المللی کار را حتی کشید به جنگها و رودررویی های قدرتهای اتمی و هسته ای و ....

ولی اینکه بالاخره نخبگان و حتی دانشمندان و علماء حوزه و دانشگاه و بلکه شاگردان و دانشجویان و طلبه ها هم در میان این بلبشوها و ناامنیها و مشکلات اجتماعی و ...، یاد هم بگیرند که چطور کارهای خود را از روی منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی نیز چطور دنبال کنند و کاتگوریها یا همان قاطیغوریاهای مختلف را با هم قاطی هم نکنند، این خود یک شناختی از آشوبها و بحرانهای محلی و جهانی را هم می طلبد که می توانند تعیین کننده ی آنتروپیک مرزهای نظم و بی نظمی از هم نیز باشند. یحتمل بعضی اینجا اشکال هم می کنند که شما جایز هم نیستید که بیش از حد نیز احساساتی شوید آنجایی که باید روی مسائل نشاندن جبرهای فن نویمن در فاکتورهای تیپ II_1 هم می بودید و مسئله را درست هم در می یافتید و کلی هم مسئله صرف شد که همان مقالاتش را نیز دانلود بفرمایید و حالا بجایش درگیر این همه کارهای جانبی دیگری هم شده اید که معلوم نیست از کجا هم سر در خواهند آورد و .... و لذا بعضی یحتمل در تحلیل رفتار متقابل روانشناسانه هم اشکال کنند که شما کافی می بود به همان من خوبم تو خوبی اکتفا هم کرده و زیاده روی هم نمی فرمودید که آی لاو یو و این حرفهای نامربوط و ....! چه عرض کنم؟ یک وقتهای جلوی فوران احساسات را هم هر کاری کنید نمی شود گرفت که بالاخره مشکل از کجا است؟ یعنی شما توجه هم بفرمایید که ویلیام جیمز هم اگر می بود یحتمل اشکال می کرد که بابا نوشتن از روی جیغ کشیدن خوکی که دارند سر می برندش هم حدی دارد و نمی توان خیلی هم بدان استناد کرد و دیگر بس است و تمامش هم کنید و .... و اما از آن طرف هم علمی که از روی یقین است و فقط با ماتریسهای تصادفی هم نمی توان آنها را توصیفشان کرد نیز از این نوع دیگر حرفهای ویلیام جیمز نیز نیستند که بفرماید حالا ما علم یقینی را کنار می گذاریم و بجایش می پردازیم به این نوع از علم یقینی دیگری که همه چیز را با هوی و هوسهای یزیدی نیز جایگزین می کند و .... خوب، در این صورت معلوم هم هست که حجابهای علمی را چطور هم بعضی می خواهند کنار نیز بزنند و مسائل را برای خودشان بالمرّة هم حلش کنند و بشوند همه کاره ی عالم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و ا لنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه

 

وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ ﴿الاعراف: 46﴾

وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿النجم: 28﴾
فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿النجم: 29﴾

 

اختلافها

ثلاث آیات «مِنَ اَلْحَقِّ شَیْئاً» کوفی «عَنْ مَنْ تَوَلََّى» شامی «اَلْحَیََاةَ اَلدُّنْیََا» غیر شامی.

 

مجمع البیان، شیخ طبرسی، جلد 9، ص 258

http://lib.eshia.ir/86854/9/258

 

اختلاف در سوره:

در سه مورد اختلاف است در (مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً) [1]
بنظر کوفیان وقف شده است. بنظر شامی در (عَنْ مَنْ تَوَلَّی) وقف شده است، و غیر شامی در (الْحَیاةَ الدُّنْیا) وقف کرده است.

 

ترجمه محمد بیستونی،  مجمع البیان شیخ طبرسی، جلد 23، ص 370

http://lib.eshia.ir/10266/23/370

 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی پر است از انواع مسائلی که می توانند عمری وقت انسان را پر هم کنند. همین مسئله ی اختلافهایی که در قرائت آیات سوره مبارکه النجم هم می فرماید را در نظر بگیرید! شما در برخورد اول با متن عربی یحتمل حتی متوجه نشوید که اختلافی که کتاب دارد می فرماید در چیست که کوفی و شامی و غیر شامی هم اختلافهایی دارند و اما در چی است که اختلاف هم دارند؟! خط و خطاطی است؟ یا مکی و مدنی بودن آن است؟ یا بلکه قرائت هم هست همانطوریکه ترجمه ی فارسی هم بدان اشاره دارد!

یعنی یک جا مسئله علم است و جایی دیگر هم مسئله جهلی است که  سالک الی الله هم باید باندازه ی کافی جستجو هم کند تا برسد به آن علم! و تازه بعد از اینکه به آن علم هم رسیدید، یحتمل هنوز باز هم بفرمایید که خوب ما حالا به این علم هم رسیدیم و اما ثم ما ذا؟ یعنی باز هم حالا این یعنی چه؟ حالا قرائتها متفاوت هم هستند و اما در معنا هم چه تغییراتی خواهند کرد این تفاوتهای در معناها؟ یحتمل اینها را هم بعضی از مفسرین برای ما حتی هیجی هم بفرمایند و قشنگتر هم توضیحات مبسوط دهند و .... ولی این سعی و خطایی که انسان هم می تواند با جستجو کردن و رسیدن به جواب مسئله تا کنه مطالب هم پیش برود و کند و کاو کند هم خود چیز دیگری است که حوصله ی خود را هم می طلبد.

البته در مسائل ریاضی فیزیکی موضوعات از نوع دیگری هم هست ولی همان حجابی که در بین علم و جهل را هم داریم که می تواند در کتب تفسیری و ترجمه و قرآنی راه گشا هم باشند همانها را می توان در کتب و مقالات ریاضی فیزیکی هم یافت. مثلاً فرض بفرمایید که ما داریم دنبال یک شباهتهایی بین کارهای حوری کریستینا ترازی از یک طرف و مهدیس قدرتی از طرف دیگر هم می گردیم که هر دو نیز کما بیش در نظریه ریسمان و ابرتقارن و امثالهم نیز کار می کنند.

یک وقت هست که مسئله ی حجاب بین بهشت و جهنم مسئله است که آیا طرف فرض بفرمایید که در جبهه ی حق دارد شمشیر می زند یا در جبهه ی باطل هم هست هر چند که هنوز در برزخی هم واقع شده است که معلوم هم نیست که آیا خیلی جهنمی خواهد بود یا خیلی بهشتی و بلکه یحتمل هم همچون حر بن یزید ریاحی از یک طرف یعنی یزیدی بودن هم به طرف دیگر یعنی حسینی بودن هم برود هر چند که اول در جبهه ی مقابل هم داشته می جنگیده است. این است که بعضی اینجا اشکال هم می کنند که خیلی هم نباید به جبهه ها در آن حالات برزخی شان اشاره هم کرد و گفت که چرا او فرض بفرمایید اینقدر صهیونیست یا حتی آمریکایی- صهیونیست هم هست و بلکه یحتمل هم او دانشمندی است که خیلی هم اهل علم است و این جنبه ی علمی او بر جنبه ی صهیونیستی- آمریکایی او هم غلبه دارد و ....

موضوع اینجا این است که یک وقت هست ما از علمی داریم صحبت می کنیم که از روی یقین هم هست و اما یک وقت هم هست که علم ما از روی ظن و وهم و بلکه حتی جهل و غفلت هم هست که داریم با سعی و خطا هم تلاش می کنیم به علم برسیم! مسئله ی عبور از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم یک چیز است. و اما اینجا شما اگر حتی تشریف بردید به نماز جماعت که حتماً هم خواهش بنده ی حقیر این است که لطف بفرمایید تشریف ببرید تا جوان هم هستید و اگر امتحان هم نکرده اید امتحان کنید. چرا که یحتمل بنظرتان برسد که تا امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف نیاورند و امام معصوم هم ظهور نفرمایند، آنگاه لزومی هم ندارد که به نماز جمعه برویم. بنده ی حقیر همین یک مورد را عرض می کنم که اگر مدام در یک مکانی بمایند و تحرکتان به صفر هم برسد و خیلی هم نماز و روزه های یومیه و بلکه قضای خود را جبران هم نفرمایید، چه می شود؟ اتفاقی که می تواند بیافتد این است که حتی یک لیوان آب هم که بیش از حد میل بفرماید، آنگاه یحتمل هم وسط نماز مجبور شود برود دستشویی برای تخلیه! و اشکالی هم ندارد و حتماًّ هم خوب است برود چرا که اگر هم نرود که دیگر بدتر هم خواهد شد و بلکه خودش و همه جا را نیز به نجاست هم خواهد کشید. و همانطوری هم که می دانید نماز بدون طهارت هم که اصلا جایز نیست! یحتمل پروستات هم در این مسئله دخیل است و می تواند آنرا تشدید هم کند و .... و لذا تا جوان م یتواند خوب است برود نماز جمعه و حالا خوب فوتبال هم اگر خواست همانجا بازی کند که دیگر چه بهتر؛ نوجوان و جوان اگر فوتبال بازی نکند چه کند؟! التفات می فرمایید؟!

و لذا، یک وقت هست که مسائل در حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی از نوع پدیدارشناسی و بلکه روانشناسی هم هست که خوب حالا نوع مسئله در ابرتقارنها هم کدام است؟ یا نظریه ی ریسمان هم کدام می شود؟ یا وحدت نیروها هم آیا بصورت ماتریسهای تصادفی است که داریم بررسی می کنیم و بلکه گرانش مادون قرمز را با نیروهای حتی ماورای بنفش هم می خواهیم تنظیم کنیم؟ یا حتی مسئله از نوع فقهی هم خیلی نیست که اتفاقاً خیلی هم یقینی نیست که بالاخره آیا شکل پروانه ای را که داریم می یابیم با لم پروانه در جبر هم مرتبط است؟ یا خیر، مسئله مربوط به کیو سی دی ویتنی هم هست یا ...؟ یا خیر، مسئله صرفاً به احکام فقهی برمی گردد که آیا در ازدواج یک زوج چه چیزهایی هم نهفته است که می توانند مسائل فقهی ازدواج جوانان را سهولت هم بخشند. بعضی اتفاقاً خیلی راحت هم هستند در اینکه می فرمایند دختر را شوهر بده دیگر یا پسرت را زن بده! خوب، بله! ولی چطور؟ آن هم در این امروزه روزی که یکی می فرماید زن زندگی آزادی و دیگری می فرماید اینها به قد و قایفه ی شما هم نمی آید و .... یکی می فرماید مسائل ر از حد و حدودش هم گذارنیده اید و دیگری هم می فرماید که غارتگر بیت المالی را پیدا کرده ایم و حالا باید دیگری را هم جایگزینش کنیم که جای او کارش را تحویل هم بگیرد و اگر مثلاً او قرض الحسنه ی قلابی هم بوده است، بجایش این یکی یحتمل بانک خوبی هم حالا خواهد بود و .... لطفاً التفات هم بفرمایید!

بعضی یحتمل اینجا اشکال هم می کنند که اگر خیلی هم به مسائلی که در سطوح جهانی نیز بحث می کنند که کل عالم و کیهانشناسی را در بر می گیرند، آنگاه این امکان هم هست که مسائل مربوط به روستاهای خودمان را هم فراموش کرده و بلکه دچار نفرین زمین محلی هم شویم هر چند هم که خیلی هم از قلب زمینی و حتی قلب آسمانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز دور نباشیم که با ریتم قلب خودمان هم سعی می کنیم هماهنگش کنیم و .... یحتمل بعضی حجاب را هم نمی توانند کنار بزنند چرا که در بطن فتنه هایی که واقع هم شده اند، وقتی امیر المومنین چشم فتنه را هم درآورد دیگر فرصتی هم برای آنها باقی نمی گذارد که در برزخی که دچار فتنه هم شده اند سربلند از امتحانات الهی بیرون بیایند و .... سالها دل طلب جام جم از ما می کرد، و اما از دل امام زمان عجل الله فرجه الشریف و سربازان او هم در قلب زمینی هیچ خبری نداشت. به عبارت دیگر این درست است که در پدیدارشناسی مسائل داریم سعی هم می کنیم که از حالات خلاء شاگردی و دانشجویی و طلبگی به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم برسیم و اما خیلی هم معلوم نیست که بدتر هم به حالات خلاء سیاه چاله ای هم برگردیم و مدام هم دنبال سوراخ کرمهایی بگردیم که حالا آیا چطور هم از سیاه چاله هایی با چه دقتی در تخمینهای خود از عدد پی هم بتوانیم برگردیم و .... نکته اینجا است که وقتی خیلی داریم ریز می شویم در اینکه آیا در مقیاسهای ده بتوان منهای بیست الی سی چه اتفاقاتی هم می توانند بیافتند و در عین حال هم در مقیاسهای توانهای نجومی نیز داریم کار می کنیم، آیا پدیدارشناسی کافی از مسائل را هم دارا هستیم که حالات خلاء را بتوانیم طوری کنترل هم کنیم که بتوانیم به الفهای بنیهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و حتی اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شویم و بلکه همه و همه را یاریشان هم کنیم؟! یا لااقل گذشته از حالات خلائی و واکیوم که در آن گیر هم کرده است سالک الی الله، حتی تا به نماز جمعه هم برسد بیست دفعه مجبور نباشد دستشویی و خلا هم برود! و بلکه لازم هم باشد که پوشک مثل بچه ها بپوشد که خودش را نجس هم نکند و ...! گاهی دسترسی به دستشویی اینقدرها هم مهم است دیگر و بعضی یحتمل اشکال هم کنند که هیچ ربطی هم به (آ) دی اس/ سی اف تی نیز ندارد! بگذریم! اللهم عجل لولیک الفرج لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته.

وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ ﴿الاعراف: 46﴾

فَکَذَّبُوهُ فَأَنجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُواْ قَوْمًا عَمِینَ ﴿الاعراف: 64﴾
 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

یک حجابی داریم که بعضی یحتمل اشکال هم می فرمایند که تحدید کننده است بدین معنا که دست و پا گیر هم هست و این را مثلاً ما در کیو سی دی هم داریم QCD confinement. و اما این یک حجابی هم هست که وقتی بطور مجانبی هم اثر می کند تحدید برداشته شده و بلکه تبدیل به عدم تحدید هم می شود! نکته ی قابل تحقیق در رابطه با مسئله ی حجاب و تحدید/ عدم تحدید، ارتباط آن با اپراتورهای خلقت/ نابودی و جفتهای qq^\bar است که یحتمل حتی ماورای ریاضی فیزیک مسئله باید هم در حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه در حکمت الهی نیز آنها را بررسی کرد. مسئله این هم هست که چطور از حالات خلاء این مسائل می توان به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شده و مسائل را با توکل به خدا حلشان هم کرد. اینجا یحتمل درهمتندیگیهایی را داریم که بعضی یحتمل اشکال کنند که آیات اللهی همان کاردینالیته ها هم هستند و مسئله از راه منطق ریاضی هم باید حل شود و بعضی دیگر یحتمل اشکال کنند که مسئله با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم گره خورده است و دیگران هنوز اشکال کنند که مسئله را کمونیستها هم می تونند حلش کنند و بعضی دیگران و از جمله صهیونیستها هنوز اشکال کنند که این را فقط ما بلدیم چطور حلش کنیم ولی هر چند که اگر حضرت مسیح علی نبینا علیه السلام هم از آسمان تشریف فرما شوند و حتی با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم در نماز جمعه تعارفات فرموده و سعی هم بفرمایند آنرا حتی با وحدت نیروها نیز حل فرموده نیز از همه بهتر است و ....  لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ وَلَکِن کَانَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿ق: 27﴾

 

یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا اَلزَّکِیُّ اَلْعَسْکَرِیُّ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ یَا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلاَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اِسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اَللَّهِ و قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اَللَّهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اَللَّهِ یَا وَصِیَّ اَلْحَسَنِ وَ اَلْخَلَفَ اَلْحُجَّةَ أَیُّهَا اَلْقَائِمُ اَلْمُنْتَظَرُ اَلْمَهْدِیُّ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ یَا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلاَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اِسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اَللَّهِ و قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اَللَّهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اَللَّهِ 

 

ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

این مسئله ای را که بوضع خنده داری هم اشکال می کنند که بدل امام خامنه ای و حضرت ولی فقیه است و نه خود آقای خامنه ای مد ظله العالی، یک مسئله ای است که بر می گردد به مسئله ی امامت و نبوت و توحید و بلکه حتی معاد و عدل و از آن طرف هم بی شرک و کفر و نفاقی که ادعای خلیفة اللهی حتی فرعونی انا ربکم الاعلی ای را هم دارد. مسئله ی امنیت اینجا است که اهمیت هم پیدا می کند که متوجه هم باید بود که سربازان اسلام بموقعش همه و همه نیز حاضرند به جبهه ها رفته و به عنوان سربازان امام زمان عجل الله فرجه الشریف شربت شهادت بنوشند و در راه اسلام شهید هم شوند و مطمئن هم هستند که هر کدام از این سربازهای امام زمان جانشین و بدل خدا روی زمین و بلکه حتی خلیفة الله فی ارضین است. و اما از آن طرف هم آنهایی که می خواهند بگویند که خدا مرده است، باور ندارند که خدا روی زمین جانشینی و خلیفة اللهی و امامی هم دارد و بیشتر و بلکه نهایتاً هم مایلند که روانشناسی پوچگرایی و لذت طلبی و بلکه لامذهبی را هم رواج دهند.

بنده نمی خواهم و یحتمل هم چن کتابها و مقالاتش را خیلی هم در دسترس ندارم نمی توانم صریحاً به انگیزه های فاینمن بپردازم، ولی نکته ای که در مورد گروه های گالوای کیهانی هم هست اینجا همین است که امنیتی را که ما در نظریه های هسته ای و از جمله الکترو- ضعیف و قوی و گرانش و مدل استاندارد ذرات فیزیک و ابرتقارن و ...  هم دنبال می کنیم موضوعیتی دارد که به چند جهانیت هم حتی المقدور وحدتی ببخشد که لازم است. یعنی آنجایی که جهان دارد بسمت وحدت می رود ما آن روانشناسی و امنیت لازم را داشته باشیم که حتی بتوانیم به کتابخانه هایی که احتیاج داریم هم دسترسی داشته باشیم که متوجه شویم وحدت جهانی کوانتومی نیروها تا کجا از حالات خلاء به الفهای بینهایت آیات اللهی مرابت و درجات متعالیه  هم امکان پذیر است؟!

این موضوع یک چیزی نیست که با یک منطق ابتدایی قابل حل باشد چرا که فرض بفرمایید که اگر بنده یک جمله ای را از کتاب المیزان پیدا کنم و آنرا نفی کنم و سعی کنم گفته ام را اثبات کنم، این ممکن است در جای خود همانطوری که خود علامه هم می فرماید که در جای خود پایه ای داشته باشد، ولی مسئله این است که نه حرف علامه را رد می کند چرا که وقتی در کل المیزان می نگریم می بینیم که نظم خاص خود را دارد، و نه آن وحدت جهانی کوانتومی را به اثبات می رساند که حتی از گفته ی حضرت ولی فقیه هم به اثبات می رسد. یحتمل فقط یک اشاره ای است بسمت اینکه باید هم امنیتی را که از میان کشمکشهای موجود بین زورگوییهای صهیونیسم جهانی نسبت به دنیای اسلام وارد می شود خیلی هم مواظبت و مراقبت کرد. و الا که عرض بنده ی حقیر هنوز هم همین است که آنجایی که بنده دارم دنبال کتابی یحتمل بیست سال درجا می زنم و یک آمریکایی هم می تواند با ایمیلی به مسئله کمک کند، این واقعاً هم یک آی لاو یو به عنوان فوران احساسات هم ندارد؟!

در مورد امام زمان عجل الله فرجه الشریف می فرمایند با یک گل نرگس بهار نمی شود، ولی ما گل نرگسی داریم که جهان را گلستان هم می کند! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقَیرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا ﴿النساء: 135﴾

 أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿المائدة: 8﴾

 


یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا ءَامِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ الْکِتَبِ الَّذِى نَزَّلَ عَلى رَسولِهِ وَ الْکتَبِ الَّذِى أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَ مَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسلِهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ فَقَدْ ضلَّ ضلَلا بَعِیداً(النساء: 136)
 

مقصود

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ: در باره این جمله سه قول است:
1- ای کسانی که بوسیله اقرار بخدا و رسول، ایمان ظاهری آورده‌اید، در باطن نیز ایمان بیاورید تا ظاهر و باطن شما با هم موافق باشند. این معنی صحیح و مورد اعتماد است. خطاب متوجه منافقانی است که بر خلاف عقیده باطنی خود سخن می‌گفتند- وَ الْکِتابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلی رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ: ای مردمی که بظاهر ایمان آورده‌اید باطناً نیز بخدا و رسول و قرآن و کتابهای آسمانی پیشین ایمان بیاورید.
2- خطاب، در حقیقت متوجه مؤمنان است و مقصود کسانی است که ظاهراً و باطناً ایمان آورده‌اند و منظور این است که: در آینده نیز بر این ایمان استوار بمانید و از آن جدا مشوید. این قول از حسن و مختار جبایی است. وی گوید: ایمان- که به معنای تصدیق است- باقی نمی‌ماند، بلکه دوام آن به این است که انسان در همه حال، آن را تجدید کند.
3- خطاب، به اهل کتاب است. آنها امر شده‌اند که به پیامبر اسلام و قرآن ایمان  آوردند، همانطوری بکتاب‌های آسمانی پیشین ایمان آورده‌اند. منظور از کتابهای آسمانی پیشین، توارت و انجیل است که با ایشان بود. اینکه به آنها دستور می‌دهد که آن کتابها را تصدیق کنند، اگر چه بآنها تصدیق داشتند، بخاطر یکی از دو جهت است:
1- در تورات و انجیل صفات پیامبر گرامی اسلام ذکر و سفارش شده است که او را تصدیق نمایند پس اگر کسی تصدیق پیامبر اسلام و قرآن نکند. تصدیق تورات و انجیل نیز نکرده است زیرا تکذیب قرآن، تکذیب تورات و انجیل است.
2- خداوند متعال، ایشان را مامور کرده است که به محمد و قرآن و انجیل اقرار کنند و لازمه چنین اقراری، اقرار به نبوت و رسالت حضرت عیسی (ع) است. مؤید آن روایتی است که از ابن عباس نقل شده که: این آیه در باره مؤمنان اهل کتاب: عبد اللَّه بن سلام و اسد بن کعب و اسید بن کعب و ثعلبة بن قیس و خواهر زاده عبد اللَّه بن سلام و یامین بن یامین که از بزرگان اهل کتاب هستند، نازل شده است. اینان به پیامبر اسلام عرض کردند: ما به تو و کتاب تو و موسی و تورات و عزیز ایمان می‌آوریم و به کتابها و پیامبران دیگر کفر می‌ورزیم، از اینرو به آنان گفته شد: ایمان بیاورید به خدا و ...
و آنها بر طبق امر خدا ایمان آوردند.
وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ: کسی که منکر خدا شود یا او را شبیه خلق شناسد یا امر و نهیش را اطاعت نکند و ملائکه را منکر شود یا مثل آنان که آنها را دختران خدا خواندند، در مقامی پست قرار دهد و منکر کتب آسمانی و پیامبران خدا و روز قیامت شود.
فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِیداً: از حق دور شده و از راه راست فاصله گرفته است.
حسن گوید: گمراهی بعید آن است که قابل ائتلاف نباشد و مقصود این است که:
آنکه بمحمد کفر بورزد و نبوتش را منکر شود، گویی همه دین را منکر شده است زیرا ایمان هیچکس صحیح نیست، مگر بوسیله ایمان به پیامبر گرامی اسلام و قرآن در حقیقت این آیه تهدیدی است برای اهل کتاب و اعلامی است به آنها در خصوص اینکه اقرار آنها به یکتایی خدا و فرشتگان و کتب آسمانی و پیامبران، بدون اقرار برسالت حضرت محمد ص، نتیجه‌ای برای آنها ندارد و وجود و عدم آن یکسان است.

 

مجمع البیان، 

http://lib.eshia.ir/10266/6/93

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 5 صفحه : .18

آیات 147 - 136 سوره نساء
یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا ءَامِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ الْکِتَبِ الَّذِى نَزَّلَ عَلى رَسولِهِ وَ الْکتَبِ الَّذِى أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَ مَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسلِهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ فَقَدْ ضلَّ ضلَلا بَعِیداً(136)...
 

ترجمه آیات

هان اى کسانى که بطور اجمال ایمان آورده اید، بطور تفصیل به خدا و رسول او و کتابهائى که قبل از او نازل کرده ، ایمان آورید و کسى که به خداو فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و به روز جزا کفر بورزد، در ضلال افتاده است ، ضلالتى دور از طریق حق .(136)
کسانى که ایمان آوردند و باز کافر شدند، آنگاه دوباره ایمان آورده ، باز کافر شده اند و این نوبت کفرشان زیادتر شد، خدا در صدد آمرزش آنان نیست و بنا ندارد به هیچ راهى (هر چند کوره راه ) هدایتشان کند .(137)
منافقان را نوید بده که عذابى الم انگیز دارند .(138)
آنانکه به عوض مومنان ، منافقان را دوست خود مى گیرند از این کار چه مى جویند؟ اگر عزت مى طلبند، بدانند که عزت همه اش از آن خدا است .(139)
(یکى از مظاهر عزتش همین است که در سوره انعام آیه 168) این معنا را بر شما نازل کرد که هر گاه شنیدید به آیات خدا کفر ورزیده مى شود و به آن استهزاء مى کنند با آنان منشینید تا به سخنى دیگر بپردازند و گر نه شما نیز مثل آنها خواهید بود و بدانید که خدا کافران و منافقان را در جهنم فراهم خواهد آورد .(140)
همان منافقان که در انتظار فرصتند تا اگر فتحى از ناحیه خدا نصیب شما شود خود را از شما دانسته ، مى گویند: مگر مابا شما نبودیم و اگر نصیب کافران شود به آنان مى گویند: مگر نبود که ما رهنمودهاى خود را به شما قبولاندیم و نمى گذاشتیم به دین مؤ منین بگروید، ولى خدا در قیامت بین شما حکم خواهد کرد و خدا تا ابد اجازه نداده که کافران کمترین تسلطى بر مومنان داشته باشند .(141)
منافقان با خدا نیرنگ مى کنند در حالى که او فریب دهنده آنها است (که نمى گذارد به راه حق برسند) علامت آنان این است که چون به نماز مى ایستند با ملال مى ایستند و چون در انظار مردم نماز مى خوانند ریا مى کنند و خدا را جز اندکى یاد نکنند .(142)
میان دو گروه مومن و کافر سرگردانند، نه با آن گروهند و نه با این گروه و هر کس که خدا گمراهش کند براى او راهى نمى یابى .(143)
شما که مومنید به جاى مؤ منین کافران را دوست خود مگیرید، مگر مى خواهید علیه خود براى خدا دلیلى روشن پدید آرید؟.(144)
منافقان در طبقه زیرین جهنمند وهرگز برایشان یاورى نخواهى یافت .(145)
مگر آنها که توبه کرده و به اصلاح خود گرایند و به خدا متوسل شده و دین خویش را براى خدا خالص کرده اند، آنان قرین مومنانند و خدا مومنان را پاداشى بزرگ خواهد داد.(146)
اگر شکر خدا را بجاى آرید و به او ایمان بیاورید، خدا را با عذاب شما چه کار؟ که خدا حقگزار و دانا است .(147)

 

بیان آیات

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا ءَامِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ الْکِتَبِ الَّذِى نَزَّلَ عَلى رَسولِهِ ...
در این آیه شریفه مؤ منین را با اینکه ایمان آورده اند دستور مى دهد براى بار دوم ایمان بیاورند و اینکه گفتیم براى بار دوم ایمان بیاورند به خاطر دو قرینه بود، قرینه اول اینکه متعلق ایمان دوم را بطور تفصیل شرح مى دهد و مى فرماید: به خدا و رسول او و کتاب او ایمان بیاورید ... و قرینه دوم این است که تهدید کرده که اگر به تک تک این جزئیات و تفاصیل ایمان نیاورید به ضلالتى بعید گمراه شده اید، پس معلوم مى شود که مراد از ایمان اول ایمان بطور اجمال و سر بسته و در بسته است و مراد از ایمان دوم ، ایمان به تفاصیلى است که در آیه بیان نموده

معناى جمله (( یا ایها الذین آمنوا آمنوا )) و اقوالى که در این مورد گفته شده است
و حاصل مضمون آیه این است که مؤ منین باید ایمان سربسته و اجمالى خود را بر تک تک این جزئیات بگسترند، براى اینکه این جزئیات معارفى هستند که به یکدیگر مرتبط و وابسته اند و هر یک مستلزم بقیه است .
پس خداى سبحان که معبودى به جز او نیست ، داراى اسماء حسنا و صفات علیائى است و همین خود باعث آن شده ، که خلائقى خلق کند و آنها را به سوى آنچه مایه رشد آنان و سعادتشان است ارشاد و هدایت کند و سپس همه آنها را که نسلا بعد نسل مى میرند در روز جزا یک جا مبعوث نموده و به سزاى اعمالشان برساند و این غرض وقتى حاصل مى شود که رسولانى مبشر و بیم رسان مبعوث نموده ، کتابهائى با آنان نازل کند تا آن رسولان به وسیله آن کتب در بین مردم در آنچه اختلاف مى کنند حکم کنند و نیز در آن کتب معارف مبدا و معاد و اصول شرایع و احکام را براى خلق بیان کند.
پس ایمان به یکى از آن حقایق و معارف تمام نمى شود مگر با ایمان به همه آن معارف ، بدون اینکه یکى از آنها استثناء شده و در نتیجه به بعضى از آنها ایمان بیاورند و به بعضى دیگر کفر بورزند که اگر چنین کنند در حقیقت به همه کفر ورزیده اند، چیزى که هست اگر علنى باشد، کافر و اگر باطنى باشد، منافق خواهند بود.
و یکى از مصادیق نفاق این است که مومنى که اظهار ایمان مى کند روش ‌ و مسیرى را پیش بگیرد که در آخر منتهى شود به رد بعضى از آن معارف و احکام ، مثلا از مجتمع مؤ منین کنار بکشد و به طرف مجتمع کفار نزدیک گردد و آنها را دوست خود بگیرد و خرده گیرى هائى که آنان به دین و اهل ایمان دارند تصدیق کند و یا اعتراض و استهزائى که آنان نسبت به حق و اهل حق دارند بپذیرد و به همین جهت بوده که خداى تعالى بعد از این آیه متعرض حال منافقین شده و آنان را به عذاب الیم تهدید کرده است .

این معنائى که ما براى آیه مورد بحث کردیم ، معنائى است که ظاهر آیه بدان حکم مى کند و درست ترین معنا و موجه ترین وجوهى است که براى آیه ذکر کرده اند، از آن جمله بعضى از مفسرین گفته اند: مراد از جمله : (( یا ایها الذین آمنوا آمنوا... )) این است که (( هان اى کسانى که در ظاهر ایمان آورده و به خدا و رسول او اقرار کرده اید، در باطن نیز اقرار کنید تا ظاهر شما با باطنتان موافق باشد.
بعضى دیگر گفته اند: معناى جمله : (( آمنوا - ایمان بیاورید )) ، (( اثبتوا على ایمانکم )) است یعنى هان اى کسانى که ایمان آورده اید بر ایمان خود استوار و پاى بر جا بمانید و دست از ایمان بر ندارید.
بعضى دیگر گفته اند: اصلا خطاب در این آیه متوجه مسلمین نیست تا اشکال شود چه معنا دارد که به دارندگان ایمان بفرماید: ایمان بیاورید بلکه خطاب متوجه مؤ منین از یهود و نصارا است و معناى آیه این است که : (( هان اى کسان ى که به تورات و انجیل و آورندگان آند و ایمان دارید، به خدا و رسول او یعنى خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله ) و نیز به کتابى که بر آن جناب نازل شده یعنى قرآن کریم ایمان بیاورید.
و این وجوهى که ملاحظه فرمودید هر چند در جاى خود صحیح است و لیکن قرائن کلامیه دلالت بر خلاف آن دارد و از همه این وجوه بى پایه تر، وجه اخیر است .
وَ مَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسلِهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ فَقَدْ ضلَّ ضلَلا بَعِیداً
از آنجا که قسمت اول آیه شریفه که مى فرمود: (( یا ایها الذین آمنوا آمنوا...من قبل )) ، دعوت به این بود که بین همه جزئیات معارف که ذکر شده جمع کنند و به همه ایمان بیاورند به این دلیل ادعائى که اجزاى این مجموعه که نامش اسلام است همه به هم مربوط است و ممکن نیست یکى از دیگر اجزاء جدا شود، بدین جهت تفصیل دوم - که همین جمله مورد بحث است - معناى تردید را به خود گرفته ، اینطور مى فهماند که هر کس به مجموع این مجموعه ایمان نیاورد به گمراهى بعیدى گمراه شده ، چه اینکه به خدا کفر بورزد یا به ملائکه او و یا به کتب او و یا به رسل او و یا به روز جزا، هر کس به یکى از اینها کفر بورزد کافر است و به گمراهى بعیدى گمراه شده .

پس مراد از (( واو )) عاطفه که چهار بار در آیه تکرار شده ، (( واو )) جمع نیست تا در نتیجه همه نامبرده ها، موضوع واحدى براى حکمى واحد بشوند، یعنى محکوم به حکم کفر کسى باشد که به همه این چهار چیز کفر بورزد و اما اگر به یکى از اینها ایمان و به سه تاى دیگر کافر باشد کافر نیست ، نه ، بلکه (( واو )) در اینجا به معناى (( اءو )) است و در حقیقت آیه در معناى این است که فرموده باشد: (( ومن یکفر بالله او ملائکته او کتبه او رسله او بیوم الاخر فقد ضل ضلالا بعیدا )) ، چون آیات قرآنى ناطق است بر اینکه هر کس به یکى از این معارف کفر بورزد - هر چند که به بقیه ایمان داشته باشد - کافر است .

توبه و مغفرت الهى ؛ طبعا و عادتا شامل کسانى که براى بار دوم به کفر بگروندنمى شود
إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ءَامَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْراً لَّمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لهَُمْ وَ لا لِیهْدِیهُمْ سبِیلا
این آیه شریفه اگر به تنهائى و بریده از ما قبل و ما بعدش ملاحظه شود دلالت مى کند بر کیفرى که خداى تعالى مرتدین را در صورتى که ارتداد آنها تکرار شود با آن کیفر مى دهد و تکرار ارتداد به این است که بعد از آنکه به اسلام ایمان آوردند بار دیگر کفر بورزند، سپس براى بار دوم ایمان بیاورند و بعد از آن دوباره کافر شوند و این بار کفر خود را زیادتر کنند، خداى سبحان در این آیه اینگونه افراد را که چنین وضعى دارند تهدید کرده ، به اینکه دیگر آنان را نخواهد آمرزید و به سوى راه هدایت نخواهد کرد به این معنا که امید نمى رود رحمتى که از خدا متوقع است شامل حال آنان بگردد زیرا استقرار بر ایمان ندارند و امر خدا را ملعبه اى براى بازى و سرگرمى خود قرار دادند و کسى که حالش چنین حالى است طبعا ثبات قدمى بر ایمان جدى و ایمانى که از آنان قبول شود ندارند، آرى به حسب طبع چنینند، هر چند که اگر ایمان جدى بیاورند مغفرت و هدایت خداى تعالى شامل حالشان مى شود، چون توبه کردن یعنى ایمان واقعى آوردن چیزى نیست که خداى تعالى آن را در هیچ حالى قبول نکند.
آرى خداى تعالى وعده داده که چنین توبه اى را قبول کند و ما در سابق یعنى در تفسیر آیه شریفه : (( انما التوبة على الله ... )) در جلد چهارم این کتاب پیرامون آن بحث کردیم .
پس اگر در این آیه شریفه حکم کرده به اینکه از رحمت و مغفرت خدا محرومند، حکمى است که بر حسب جریان طبع و عادت و به ملاحظه آن صادر فرموده ، نه اینکه خواسته باشد بفرماید: از میان اینگونه افراد حتى یک نفر هم مستثناء نیست و بطور ندرت هم فردى از این طائفه پیدا نمى شود که موفق به ایمان صحیح و استقامت در برابر آن گردد، همچنانکه این معنا یعنى استثناء پذیرى مطلب از آیه زیر نیز استفاده مى شود، توجه فرمائید: (( کیف یهدى الله قوما کفروا بعد ایمانهم و شهدوا ان الرسول حق و جاءهم البینات و الله لا یهدى القوم الظالمین ...الا الذین تابوا من بعد ذلک و اصلحوا فان الله غفور رحیم ، ان الذین کفروا بعد ایمانهم ثم ازدادوا کفرا لن تقبل توبتهم و اولئک هم الضالون )) ....

 

المیزان، علامه طباطبایی، جلد 5، ص 179- 185

http://lib.eshia.ir/50081/5/183

 

بنده ی حقیر فکر می کنم اگر مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی امروزه حضور داشتند اینچنین نمی فرمودند:

و این وجوهى که ملاحظه فرمودید هر چند در جاى خود صحیح است و لیکن قرائن کلامیه دلالت بر خلاف آن دارد و از همه این وجوه بى پایه تر، وجه اخیر است . (المیزان، جلد 5، ص 183)

که می فرماید آیه در مورد یهود و نصارا آمده است در جای خود صحیح است و لیکن قرائن کلامیه دلالت بر خلاف آن دارد و از همه این وجوه بی پیاه تر، وجه آخیر است که یعنی همین معنا که یهود و نصارا هستند که باید ایمان بیاورند و بلکه مسلمان هم شوند و ... این را می فرمایند که از همه این وجوه بی پیاه تر است!!! شاهدش اینکه اگر امروز می بودند غیر از این را می فرمودند چیزهایی است که در سخنرانی مقام معظام رهبری مد ظله العالی صراحتاً بیان شده است که چطور یهود و نصارا نه تنها به اسلام ایمان نمی خواهند بیاورند و بلکه بر عکس در کفرشان هم مانده اند که حتی با اسلام هم تا می توانند مخالفت کرده و بلکه مسلمانان را هم به راه کفرآلود خودشان بکشند و از راه راست دور کرده و فتنه بعد از فتنه کنند و حتی سلطنت شاهنشاهی بدتر از فرعونی که دست نشانده ی آنها هم بوده است را برگردانند و یک دور باطلی را ایجاد کنند که مسلمانان در آن بیافتند و خود از آب گل آلود ماهی گرفته و حق و باطل را در هم آمیخته و بلکه در میان شرک و کفر و نفاق هم ادعاهای انا ربکم الاعلی ای شاهنشاهی و فرعونیتشان را ادامه هم دهند و .... اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ۚ وَمَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا (النساء: 136)

 

المعنى‌

«یََا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللََّهِ وَ رَسُولِهِ» قیل فیه ثلاثة أقوال (أحدها) و هو الصحیح المعتمد علیه أن معناه یا أیها الذین آمنوا فی الظاهر بالإقرار بالله و رسوله آمنوا فی الباطن لیوافق باطنکم ظاهرکم و یکون الخطاب للمنافقین الذین کانوا یظهرون خلاف ما یبطنون «وَ اَلْکِتََابِ اَلَّذِی نَزَّلَ عَلى‌ََ رَسُولِهِ» و هو القرآن «وَ اَلْکِتََابِ اَلَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ» هو التوراة و الإنجیل عن الزجاج و غیره (و ثانیها) أن یکون الخطاب للمؤمنین على الحقیقة ظاهرا و باطنا فیکون معناه أثبتوا على هذا الإیمان فی المستقبل و داوموا علیه و لا تنتقلوا عنه عن الحسن و اختاره الجبائی قال لأن الإیمان الذی هو التصدیق لا یبقى و إنما یستمر بأن یجدده الإنسان حالا بعد حال (و ثالثها) إن الخطاب لأهل الکتاب أمروابأن یؤمنوا بالنبی و الکتاب الذی أنزل علیه کما آمنوا بما معهم من الکتب و یکون قوله «وَ اَلْکِتََابِ اَلَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ» إشارة إلى ما معهم من التوراة و الإنجیل و یکون وجه أمرهم بالتصدیق بهما و إن کانوا مصدقین بهما أحد أمرین إما أن یکون لأن التوراة و الإنجیل فیهما صفات نبینا و تصدیقه و تصحیح نبوته فمن لم یصدقه و لم یصدق القرآن لا یکون مصدقا بهما لأن فی تکذیبه تکذیب التوراة و الإنجیل و أما أن یکون الله تعالى أمرهم بالإقرار بمحمد (ص) و بالقرآن و بالکتاب الذی أنزل من قبله و هو الإنجیل و ذلک لا یصح إلا بالإقرار بعیسى أیضا و هو نبی مرسل و یعضد هذا الوجه ما روی عن عبد الله بن عباس أنه قال إن الآیة نزلت فی مؤمنی أهل‌ (1) - الکتاب عبد الله بن سلام و أسد و أسید ابنی کعب و ثعلبة بن قیس و ابن أخت عبد الله بن سلام و یامین بن یامین و هؤلاء من کبار أهل الکتاب قالوا نؤمن بک و بکتابک و بموسى و بالتوراة و عزیر و نکفر بما سواه من الکتب و بمن سواهم من الرسل فقیل لهم بل آمنوا بالله و رسوله الآیة فآمنوا کما أمرهم الله «وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللََّهِ» أی یجحده أو یشبهه بخلقه أو یرد أمره و نهیه «وَ مَلاََئِکَتِهِ» أی ینفیهم أو ینزلهم منزلة لا یلیق بهم کما قالوا أنهم بنات الله «وَ کُتُبِهِ» فیجحدها «وَ رُسُلِهِ» فینکرهم «وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ» أی یوم القیامة «فَقَدْ ضَلَّ ضَلاََلاً بَعِیداً» أی ذهب عن الحق و بعد قصد السبیل ذهابا بعیدا و قال الحسن الضلال البعید هو ما لا ائتلاف له و المعنى أن من کفر بمحمد و جحد نبوته فکأنه جحد جمیع ذلک لأنه لا یصح إیمان أحد من الخلق بشی‌ء مما أمر الله به بالإیمان به و بما أنزل الله علیه و فی هذا تهدید لأهل الکتاب و إعلام لهم‌إن إقرارهم بالله و وحدانیته و ملائکته و کتبه و رسله و الیوم الآخر لا ینفعهم مع جحدهم نبوة محمد (ص) و یکون وجوده و عدمه سواء.

 

مجمع البیان، شیخ طبرسی، جلد 3، ص 191- 192

http://lib.eshia.ir/86854/3/191

 

( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَالْکِتابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ یَکْفُرْ بِاللهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِیداً ـ١٣٦. إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَمْ یَکُنِ اللهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلا لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلاً ـ١٣٧. بَشِّرِ الْمُنافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً ـ١٣٨. الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً ـ١٣٩. وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللهِ یُکْفَرُ بِها وَیُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللهَ جامِعُ الْمُنافِقِینَ وَالْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً ـ١٤٠. الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللهِ قالُوا أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَإِنْ کانَ لِلْکافِرِینَ نَصِیبٌ قالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَاللهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَلَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً ـ١٤١. إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللهَ وَهُوَ خادِعُهُمْ وَإِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى یُراؤُنَ النَّاسَ وَلا یَذْکُرُونَ اللهَ إِلاَّ قَلِیلاً ـ١٤٢. مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى هؤُلاءِ وَلا إِلى هؤُلاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً ـ١٤٣. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبِیناً ـ١٤٤. إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً ـ١٤٥. إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْراً عَظِیماً ـ١٤٦. ما یَفْعَلُ اللهُ بِعَذابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَکانَ اللهُ شاکِراً عَلِیماً ـ١٤٧.)

 

( بیان )

قوله تعالى : « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ » ، أمر المؤمنین بالإیمان ثانیا بقرینة التفصیل فی متعلق الإیمان الثانی أعنی قوله « بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتابِ » (إلخ) وأیضا بقرینة الإیعاد والتهدید على ترک الإیمان بکل واحد من هذا التفاصیل إنما هو أمر ببسط المؤمنین إجمال إیمانهم على تفاصیل هذه الحقائق فإنها معارف مرتبطة بعضها ببعض ، مستلزمة بعضها ببعض ، فالله سبحانه لا إله إلا هو له الأسماء الحسنى والصفات العلیا ، وهی الموجبة لأن یخلق خلقا ویهدیهم إلى ما یرشدهم ویسعدهم ثم یبعثهم لیوم الجزاء ، ولا یتم ذلک إلا بإرسال رسل مبشرین ومنذرین ، وإنزال کتب تحکم بینهم فیما اختلفوا فیه ، وتبین لهم معارف المبدأ والمعاد ، وأصول الشرائع والأحکام.

فالإیمان بواحد من حقائق هذه المعارف لا یتم إلا مع الإیمان بجمیعها من غیر استثناء ، والرد لبعضها مع الأخذ ببعض آخر کفر لو أظهر ، ونفاق لو کتم وأخفى ، ومن النفاق أن یتخذ المؤمن مسیرا ینتهی به إلى رد بعض ذلک ، کأن یفارق مجتمع المؤمنین ویتقرب إلى مجتمع الکفار ویوالیهم ، ویصدقهم فی بعض ما یرمون به الإیمان وأهله ، أو یعترضوا أو یستهزءون به الحق وخاصته ، ولذلک عقب تعالى هذه الآیة بالتعرض لحال المنافقین ووعیدهم بالعذاب الألیم.

وما ذکرناه من المعنى هو الذی یقضی به ظاهر الآیة وهو أوجه مما ذکره بعض المفسرین أن المراد بقوله « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا » ، : یا أیها الذین آمنوا فی الظاهر بالإقرار بالله ورسوله آمنوا فی الباطن لیوافق ظاهرکم باطنکم. وکذا ما ذکره بعضهم أن معنى « آمَنُوا » اثبتوا على إیمانکم ، وکذا ما ذکره آخرون أن الخطاب لمؤمنی أهل الکتاب أی یا أیها الذین آمنوا من أهل الکتاب آمنوا بالله ورسوله والکتاب الذی نزل على رسوله وهو القرآن.

وهذه المعانی وإن کانت فی نفسها صحیحة لکن القرائن الکلامیة ناهضة على خلافها ، وأردأ الوجوه آخرها.

قوله تعالى : « وَمَنْ یَکْفُرْ بِاللهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِیداً » لما کان الشطر الأول من الآیة أعنی قوله « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا ـ إلى قوله ـ مِنْ قَبْلُ » دعوة إلى الجمع بین جمیع ما ذکر فیه بدعوى أن أجزاء هذا المجموع مرتبطة غیر مفارق بعضها بعضا کان هذا التفصیل ثانیا فی معنى التردید والمعنى : ومن یکفر بالله أو ملائکته أو کتبه أو رسله أو الیوم الآخر أی من یکفر بشیء من أجزاء الإیمان فقد ضل ضلالا بعیدا.

ولیس المراد بالعطف بالواو الجمع فی الحکم لیتم الجمیع موضوعا واحدا له حکم واحد بمعنى أن الکفر بالمجموع من حیث إنه مجموع ضلال بعید دون الکفر بالبعض دون البعض. على أن الآیات القرآنیة ناطقة بکفر من کفر بکل واحد مما ذکر فی الآیة على وجه التفصیل....

 

المیزان، جلد 5، ص 110- 113

http://lib.eshia.ir/12016/5/110

 

بعضی یحتمل اشکال کنند که اینجا وقتی قرآن کریم اشاره دارد به آیه مبارکه یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ۚ وَمَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا (النساء: 136) همان است که در آیه مبارکه ی سوره ی جمعه هم بدان اشاره دارد که مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿5﴾.

و مِثل این است که یک عمری نمازگزار برود پشت سر امام جماعت یا امام جمعه ای نماز بگزارد و آخر سر هم بگوید که عجب غلطی کردم که متوجه هم شدم خودم چه خری بودم که پشت سر یک خر دیگری به عنوان امام جماعت و بلکه امام جمعه رفتم ایستادم به نماز  و هر چه کردم انگار که داشتند خر بار می زدند؛ و لذا می فرماید که نکن این کار را و بلکه یا ایها الذین امَنوا امِنوا. لا اله الا الله اللم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج

به اندازه آب خوردنی ما را نمی‌خواهند! (حکایت اهل راز)

 

 

مرحوم حاج محمدعلی فشندی نقل می‌کرد: در مسجد جمکران قم اعمال را بجا آورده، با همسرم می‌آمدم. دیدم آقایی نورانی داخل صحن شد و قصد دارد به طرف مسجد برود. با خودم گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان، از راه رسیده و تشنه است. ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد؛ پس از آن که ظرف آب را پس داد، گفتم: «آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید، تا امر فرجش نزدیک شود». فرمود: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی‌خواهند. اگر بخواهند، دعا می‌کنند و فرج ما می‌رسد». این را فرمود و تا نگاه کردم آقا را ندیدم. فهمیدم وجود اقدس امام زمان(عج) را زیارت کردم و حضرتش امر به دعا کرده است.

* آیت‌الله ناصری، مجله خُلُق 

بهمن و اسفندماه سال 1390، شماره 27

81699996181526314159265359

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی