الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

915. از حماد بن عیسی (که از اصحاب اجماع است و طریق روایت به او نیز صحیح است) روایت کرده اند که گفت: روزی امام صادق علیه السلام بمن فرمود: ای حماد آیا نماز کردن میدانی؟ گوید: گفتم: ای سرورم من کتاب حریز را که درباره نماز نوشته است از حفظ دارم، گوید: آنحضرت فرمود: باکی نیست یا مهم نیست (که همه آن را از بر داشته باشی چون ممکن است همه آنرا از حفظ بدانی اما نماز کردن صحیح را ندانی) برخیر و نماز بخوان تا ببینم، روای گوید: در برابر آنحضرت برخاستم و در حالیکه رو به قبله داشتم تکبیره الاحرام گفتم و آغاز نماز کردم و رکوع و سجود بجا آوردم پس از اینکه آنحضرت نماز مرا ملاحظه کرد فرمود: ای حماد تو نماز خواندن را نمی دانی، چقدر زشت است برای شخص که شصت یا هفتاد سال از سن او بگذرد و در عین حال یک نماز را با رعایت همه آداب و شرائط آن بجا نیاروده یا نتواند بجای آورد.... (من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق ترجمه محمد جواد غفاری باب  در چگونگی خواندن نماز از آغاز آن تا پایان آن، صص 461-2)

در اخبار است که شیخ نمر باقر النمر را آل سعود جرات کرده است که اعدام کند. خدا لعنت کند آل سعود  و وهابیت را که به همدستی هم موفق شده اند هر جنایتی را که دلشان می خواهد انجام دهند ولی خلیفه اللهی و دینمداری که اصلا یک سر سوزن هم سر در نمی آورند و نمی دانند یعنی چه؟ حتی از فرعونیت هم سر در می آوردند خوب بود. تنها چیزی که از آن سر در می آورند جنایت است و کشتارهای فجیع در یمن و سوریه و عراق و حتی حرم امن الهی را هم حرمتش را حفظ نکردند و آن فاجعه منی را برای حاجیان باعث شدند. اینها حتی از صدام حسین هم یحتمل در قساوت قلب بدترند. می فرمایند که یک روحانی شیعه را اعدام کرده اند. و به چه دلیل؟ بدلیل اینکه اعتراض کرده است که با شیعیان عربستان سعودی بدرفتاری کرده اند؟ جواب اعتراض به ظلمی که بر آنها وارد می شده قتل است از دیدگاه آل سعود و وهابیت! او بطور مسالمت آمیز اعتراض کرده است و آنها با اعدام جوابش را داده اند. این است آن فاجعه و لا الضالینی که از سر هم کردن یک دین دلبخواهی وهابیت و یک خلیفه اللهی آل سعودی دلبخواهی بدتر از آن زاده می شود. اینها کارشان بمراتب بدتر از آن گمراهانی است که مردم را به اسم دین می بردند کشورهای آمریکای جنوبی از آمریکا و آنها را وادار به خودکشی دسته جمعی می کردند. این دیگر چه هیولای بی شاخ و دمی است خدا عالم است.

امروز ایمیلم را چک کردم. دیدم یک تزی از دانشکده ریاضی دانشگاه علامه طباطبایی برای این بنده حقیر فرستاده اند. و فرستنده نیز علی یونسی نام دارد. فقط این باصطلاح تز که بنده خبر ندارم چیست و بازش هم نکرده ام و نخواهم کرد، پیوست و فرستاده شده است. و هیچ نوشته ای نیز در ایمیل نیست. همین یک تز پیوست شده و ایمیل شده. آن وقتی که ما دانشجوی محاسبات عددی بودیم و از کتاب اورتگا در برنامه ریزیهای خطی موازی و برداری درس داده می شد، یک استادی داشتیم که یک روز مرا در دفترش خواست که راجع به حل تمرینها با این حقیر صحبت کند. یکی از مشکلاتی که داشت این بود که می گفت این چیزی که هی می نویسی s. t. (که مخفف such that است) یعنی چه؟ بنده گفتم که همه می دانند این یعنی چه، تو چطور نمی دانی؟ به هر حال، یک چیز دیگری هم این استاد ما می گفت. یحتمل بشوخی هم می فرمودند که این فیزیکدانها واقعاً نمی دانند دارند چه می کنند. یک ابررایانه های عظیمی را در اختیار دارند که نمی دانند باید با آنها چه کرد. یحتمل او داشت راجع به این ابررایانه ها در لابراتوارهایی مثل ال بی ال و امثالهم صحبت می کرد که شاید هم رفته بود و خودش دیده بوده است.

حالا چه عرض کنم. بنده هم نتوانستم آن تز را که برای این بنده حقیر از آسمان رسیده بود باز نکنم. یک تز 114 صفحه ای است در مبحث ریاضی مالی و با عنوان بهینه سازی سبد میانگین-... بتاریخ همین پاییز 94. علی یونسی هم نه نویسنده تز است نه استاد مشاور نه استاد راهنما. ولی استاد راهنما هم دکتر شکوفه بنی هاشمی است که بنده ایشان را هم نمی شناسم و حتی نمی توانم بگویم که آیا چنین شخصیتی در دانشکده ریاضی علامه طباطبایی وجود دارد یا خیر! یحتمل که وجود دارد. دنیای غریبی شده است. لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

  • ۹۴/۱۰/۱۳
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۵)

ببخشید همانطور که مستحضرید آیه اول و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین آیه سوره مبارکه الانبیاء است.

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ ﴿١٠٧ سوره مبارکه الاعراف

امروز بنده خیلی دلم می خواست بروم مسجد برای نماز مغرب و اعشاء. دلیلش هم این بود که یک آیه ای را از سوره الاعراف امام جماعت محترم بعد از قرائت قرآن شرح دادند که فرمودند یکی از دلایلی که پیامبر اعظم رحمتٌ للعالمین است همین آیه است. و بنده فقط گوش می دادم به قرآن و کتاب دستم نبود و هر چند که ایشان آیه را نیز فرمودند ولی بنده باز نمی دانم چرا یادم نماند! این است که امروز خیلی دلم می خواست بروم و بپرسم که این آیه کدام است. به هر حال ایشان فرمودند که قبل از اسلام انسانها امکان داشت که مسخ شوند و به شکلهای دیگری از حیوانات همچون میمون و بوزینه و بلکه پستتر از حیوانات درآیند همانطور که آیاتی از سوره اعراف نیز بدان اشاره دارد.  فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ﴿١٦٦ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿١٧٩ سوره مبارکه الاعراف. بعد از اسلام، اگر هم کسی گناهی مرتکب شود، می تواند توبه کند و از مسج شدن جلوگیری نماید. سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع ائمه جمعه را بنده شنیدم. و علاوه بر این، عربستان سعودی نیز در اخبار آمده است که قطع رابطه کرده است با ایران بدلیل اینکه گفته است چرا بسفارتش حمله شده است و ایران را هم از قضا تروریست خوانده. بنده حقیر یک مسئله ای را عرض کنم در رابطه با نماز جمعه که قال رسول الله من کان یومن بالله و یوم الاخره فعلیه الجمعه یوم الجمعه. [56 -قال عبد الحمید بن أبی الحدید فی شرح نهج البلاغة: لما سوى رسول الله صلى الله علیه وآله الصفوف بأحد قام فخطب الناس فقال: أیها الناس أوصیکم بما أوصانی به الله فی کتابه من العمل بطاعته، والتناهی عن محارمه، وساق الخطبة إلى أن قال: ومن کان یؤمن بالله والیوم الآخر فعلیه بالجمعة یوم الجمعة إلا صبیا أو امرأة أو مریضا أو عبدا مملوکا، ومن استغنى بلهو أو تجارة استغنى الله عنه، والله غنی حمید الخبر.
بیان: قال فی النهایة: استغنى الله عنه أی أطرحه الله، ورمى به من عینه فعل من استغنى عن الشئ فلم یلتفت إلیه، وقیل جزاه جزاء استغنائه عنها کقوله تعالى: (نسوا الله فنسیهم). (بحار الانوار جلد 86 صص 211-212)  (http://lib.eshia.ir/71860/86/211)] اجتماع نماز جمعه خیلی اجتماع مهمی است چرا که دو خطبه ای که در نماز جمعه ایراد می شود در حقیقت بجای دو رکعت از چهار رکعت نمازی است که در نماز ظهر ایراد می شود و لذا نماز جمعه سوای خطبه های ایراد شده دو رکعت است. این است که نماز جمعه جنبه عبادی سیاسی دارد. و اما یک نفوذی وجود دارد که با آن در نماز جمعه مقابله و مقاومت می شود. و آن اجتماعات دیگری است که از باستان در میادین ورزشی مردم حضور می یافتند و امروزه گروه های موسیقی نیز در پارکها و غرب و بخصوص آمریکا حضور می یابند و گردهمایی می کنند. این در حقیقت مثل یک طغیانی است که جوانان برای فرار و بلکه همان طغیان و سرکشی از فشارهای اجتماعی دیگر به این فضای پرهیاهوی مستانه همراه با مواد مخدر رجوع می کنند تا بلکه خود را از آن همه مشکلات و عقده های اجتماعی یک جوری خالی کنند. البته این یک رقیبی برای نماز جمعه نیست که دعوت به اخلاق و ادب و اقامه نماز می نماید و بلکه یک اضمحلال و استحاله ای است که در روبروی امام جماعت واقع است که چطور جوانان را به نماز جمعه و نه این دست از سرکشیها و طغیانها دعوت کنیم. خلاصه کلام اینکه راه آدم شدن کدام است؟ الهی یا حمید بحق محمد. یعنی شما نمی توانید امام جمعه را به یک چنین مجلس و گردهمایی از مردم که برای گروه موسیقی ای بلیط خریده اند دعوت کنید که در عین حال مردم را در خطبه هایش به دینمداری و نماز و خدا و پیغمبر دعوت کند. آیا این امام جمعه است که نتوانسته کارش را درست انجام دهد و مردم و جوانان را به نماز جمعه دعوت کند یا اینکه شیاطین هستند که برنده شده اند و جوانان را از نماز جمعه باز داشته اند و آنها را اغوا کرده اند؟ بعضی یحتمل اشکال کنند که اینجا که غرب نیست و ما که غربی نیستیم که چنین شود و حال آنکه قبل از انقلاب ما امثال چنین مشکلاتی را بیشتر علنی داشتیم و یحتمل امروزه نیز خطر آن وجود دارد. یک دلیلی که غربیها جوانانشان به اسلام داعشی جلب می شوند همین دست از مشکلات است که از هاری کریشناهای آواره در خیابانها غرب و کنسرتهای موسیقی که به سبک خود دعوت به آدمیت می کنند بیشتر سر در می آورند تا از دعوت واقعی اسلام. البته ما اجتماعات عظیم مردمی را در سفرهای پاپ رهبر کاتولیکها به کشورهای مسیحی را هم داریم. و اما یکی از بزرگترین اجتماعات اسلامی نیز می تواند نماز جمعه در مراسم حج در مکه مکرمه باشد که ان شاء الله امام زمان عجل الله فرجه الشریف دعوت می فرمایند به اسلامی که نه از سر توبه ظاهری از همه و همه ی گناهان و طغیانها و سرکشیهای بشری و بعد سعی در آدم شدن مثل فرار از عقده ها و مشکلات داشته باشد و بلکه توبه نصوح و راستین و برائت از مشرکین را شامل باشد و حماسه حسینی را تبلیغ کند و یزیدیان را لعنت نماید و علم و دانش و اخلاق و ادب را پرورش دهد. اللهم کن لولیک حجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هده الساعه و فی کل ساعه ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاًو عیناً حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.

بنظر می رسد که دنیای علم و لذا نظریه حمیدی مجیدی مشکلات خاص خود را دارد که برای خود کربلایی است. همین مسئله ستارگان و خورشید را در نظر یگیرید و توجه کنید که گروه های مدل استاندارد کدامند و نظریه های مربوطه دیگر و از جمله نظریه های زایبرگ-ویتن و فلوئر-هیگارد و منوپلها و تکقطبیها و وحدت نیروها و بطور عمومی تر ریاضی-فیزیک حرفش چیست و الهیات لب کلامش کدام است. و سعی بفرمایید یک نظریه حمیدی مجیدی که از مرزهای دانش فراتر می رود را ایجاد کنید. قد افلح من تزکی. 14 سوره مبارکه الاعلی و قد افلح من زکاها. 9 سوره مبارکه الشمس. یکی از این مشکلات همین بس که اصلا از صحرای کربلا وا بمانی و روز عاشورا را در نیابی و به یاری امامت نشتابی. لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه. و ادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.

"«زوال استراتژی» دقیق‌ترین عنوانی است که می‌توان به زنجیره هماهنگ جنایت و قساوت از غرب آسیا تا غرب آفریقا داد." یادداشت روز روزنامه کیهان که باعث شد یک اشکال املایی خود را درست کنم که اهل ادب یحتمل بدان واقفند هر چند که قابل ندانند به غلطهای این حقیر چندان بپردازند!

یک مسله ای هست راجع به حضرت آیت الله العظمی امام روح الله الموسوی الخمینی که مسئله اخیر قتل شیخ باقر نمر النمر آن را واضحتر هم می کند. عنوان این مسئله کار سختی است چرا که فقط یک مسئله منطقی نیست که انسان آنرا از لحاظ ریاضی و منطقی بررسی کند و بلکه یک مسئله ای است الهی. و آن اینکه نهضت امام خمینی را می فرمایند که برگرفته از نهضت حسینی است. ولی یحتمل بعضی ایراد کنند که امام حسین علیه السلام خودشان در راس نهضت و حماسه حسینی به کربلا تشریف فرما شدند و شهید گشتند ولی در مورد امام خمینی مسئله جور دیگری شد. این چطور می شود؟ همین مسئله را ما در مورد پیامبر هم داریم و می توانیم بپرسیم که ایشان نیز همچون امام حسین علیه السلام آنطور فجیعانه شهید نشدند و به مرگ طبیعی از دنیا رفتند ولی آیا غیر از این است که رسول خدا و نیز امیرالمومنین نیز در حکم بالاترین شهیدان اسلام هستند که بر حضرت رسول کتاب وحی نیز نازل شد؟ مسئله این است که صبر بر مصیبت از خود مصیبت می تواند خیلی سختتر باشد وقتی که این مصیبت بر کسی یا گروهی وارد می شود که دارند بواقع در راه حق قدم برمی دارند و فقط ادای اسلام را در نمی آورند. و الا چطور می شود که کسی ببیند یارانش و فرزندانش همینطور دارند کشته می شوند و می میرند و صبر کند و غصه نخورد و خم به ابرو نیاورد؟ مسئله این است که یک امر الهی ای هست که غیر از فتنه است. فتنه را یحتمل بتوان تشبیه کرد به اینکه ما در آزمایشگاهی داریم آزمایش فیزیک و شیمی انجام می دهیم و آیا این کار را درست انجام دهیم یا نتوانیم درست انجام دهیم. ولی همینطوری هم یک شیمیدان یا فیزیکدان آزمایشات مختلفی را انجام می دهد و از آن طرف یک پزشک کمی فراتر رفته و حتی از نتایج شیمیدان و فیزیکدان و ریاضیدان نیز استفاده کرده و داروهای گیاهی و شیمیایی تجویز کرده و عملهای جراحی انجام می دهد تا انسانها را از سلامت بهتری برخوردار کند. و اما خود فیزیکدان و شیمیدان و ریاضیدان و پزشک و آخوند و روحانی و رئیس جمهور و خلیفه و سلطان نیز مورد فتنه قرار می گیرند. و اما امر الهی در اینجا است که این یک فهمی را می طلبد که یحتمل خیلی هم سخت نباشد فهمش که خود امام حسین علیه السلام مورد فتنه قرار نگرفت و بلکه کاری که آن حضرت انجام داد تماماً جنبه الهی و اخروی داشت و نه جنبه دنیوی. و این است که کار را برای انسانهای دنیوی که ان شاء الله میل به آخرت نیز دارند مثل این بنده حقیر سخت می کند و متوجه مسئله نمی شویم. یک مثال دیگری هست که مربوط می شود به ستاره های دوتایی که بنده از استادی پرسیدم و اینجا با کمی تغییر خواهم آورد.

There is a question about double stars. From the view point of a far away observer, you calculated the luminosity and h_{\mu}{\nu}(r, t) which is apparently, if I am not wrong, the correction to the flat Minkowski metric of the gravitational waves contributions. The point is how are we to distinguish the distinction between a double star and a single star from tensor h which are functions of solely r and t and not of e.g. y, i.e. of the distance between the two variable stars.
There is another interesting view point of the problem from the view point of an observer on the far away double stars observing our solar system, and let us say, can only somehow observe the sun and the moon as the earthly observer too can so observe them. In this situation, she or he will have another correction to the Minkowski metric tensor h" as a function of t and r also. Here though, the question becomes quite interesting whether she is able to recognize that she has only one star and possibly a moon which reflects to some degrees the light from the star namely the sun.
A question also arises as to the nature of the Ricci and Riemann curvature of space-time according to the two observers with respect to h and h" given that one is be able to compactify this spacetime and thus make h and h" somehow match too although they are far away from each other and have no ideas what the other one might be doing except for their respective observations of their own and the other's possible (double) star(s)!
مسئله ای که اینجا برای مشاهده گر می تواند اتفاق بیافتد این است که یک اختلاف فاحشی هست بین ستارگان دور دستی که او به مشاهده آنها نشسته است و ستاره ای که مستقیماً در نزدیکی اوست. مثلاً مشاهده گر زمینی خورشید و ماه را در طول روز می بیند که در این میان نور خورشید بر نور همه ستارگان دیگر غلبه می کند. و از طرفی نیز نوری که از ستاره های دوتایی یا ستاره واحدی که از دور دست به او می رسد به نحوی است که یحتمل بتوان تعداد فوتونهایی را که به ما می رسد را شمرد هر چند که تعداد آنها زیاد هم باشند. ولی آیا می توان تعداد فوتونهایی را که در طول روز آفتابی یا حتی کما بیش ابری که تا حدی هم آسمان باز شود و آفتاب بتابد به مشاهده گر، را شمرد؟ آیا قابل شمارش است تعداد این فوتونها به مشاهده گر زمینی از خورشی؟ به عبارت دیگر، درخشندگی و لومیناسیتی ستارگان شب را می توان اندازه گرفت، ولی درخشندگی خورشید در طول روز را هم می توان اندازه گرفت؟ البته اینجا مسائل سختتر می شوند وقتی در نظر بگیریم که مشاهده گر کجای کره زمین واقع است و در چه وقت از روز دارد خورشید را نظاره می کند و چه فصلی از سال است و آلودگیها و از جمله آلودگیهای نوری و هوا چقدر است و امثالهم. خوب، پس اینکه محاسبه خمهای ریچی و ریمان چطور می شوند برای مشاهده گرهای مختلف و ستارگان مختلف محلی و دوردست می توانند سوالهای مهمی گردند که در یافتن هندسه درست فضا-زمان می تواند موثر واقع شود. و از جمله مسائل خمها و انحناها اینکه سایه شاخص هنگام اذان ظهر در مکه لااقل در یک وقتی از سال حذف می شود و این لزوماً مثلاً برای تهران اتفاق نیافتد.  لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
راستی، این یک تز کارشناسی ارشد هم است. یحتمل خیلی زحمت کشیده است آن بنده خدایی که 114 صفحه تز کارشناسی ارشد نوشته است. و یحتمل تز دکترایش هم خودش یک کتاب دیگری شود. خدا نصیب کند. این کارها از دست هر کسی ساخته نیست. البته بنده نه از مبحث چیزی سر در می اروم و نه از تز. و نمی توانم عرض کنم تا چه حد مطالبش اوریجینال یا خوب است. ان شاء الله که خیر است. لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی