الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

توحید

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿1﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿2﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿3﴾ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿4﴾

 

چرا بوی خوش ائمه ی اطهار را استشمام کردن را ما اینقدر تاکید می کنیم، و این در صورتی است که فرض بفرمایید وقتی محرم می شوید استفاده ی از بوی خوش علاوه بر چیزها و کارهای دیگری هم بر شما جایز نیست تا اینکه دوباره از احرام بدرآیید؟! دوباره صورت مسئله را بخواهیم عرض کنیم، موضوع این است که آیا اصلا حس بویایی هم کار می کند یا بلکه از کار هم افتاده است؛ یعنی این نیز خود قسمتی از مسئله هم هست؟

از طرفی، این می تواند یک مثالی هم باشد برای توحید و نبوت و بلکه امامت که بالاخره وقتی شما از توحید دارید بحث می فرمایید، به کدام نبوت و امامت هم استناد می فرمایید؟ یا آیا بالاخره توحید هم توحید است. مثلاً وقتی در اسلام از توحید سخن به میان می آید، منظور عبادت خدای یکتا و یکتاپرستی هم مطرح است. ولی آیا theism هم معنای توحیدی دارد یا باید هم گفت که monotheism تا معنای درست هم منتقل شود؟ در اسلام البته وقتی مسئله ای توحیدی مطرح می شود، خود به خود شرک هم نفی می شود آنچنان که می فرماید قل هو الله احد. و اما خوب وقتی در قرآن کریم از رویاروییهای حضرت موسی علی نبینا علیه السلام و فرعون هم سخن به میان می آید، بحث توحیدی منتقل شده است به لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد آنچنان که فرعون هم دارد دعوت می شود که ای فرعون تو خدا نیستی و بلکه خدای حضرت موسی علی نبینا علیه السلام را هم بپرست؛ و نه اینکه حالا خوب monotheism را هم داریم ولی کدام مونوثایسم؟ همانی که فرعون می گوید انا ربکم الاعلی؛ نخیر این را نداریم!

و بلکه جن و انس هم جمع شوند و بخواهند از بین خود خدایی را انتخاب کنند نیز راه را بخطا رفته اند، و چرا که لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد. این مبنای آن چیزی است که به نه فقط هم به شیطان سنگ می زنیم و رمی جمرات سه گانه را داریم، و بلکه حتی لازم شمرده هم می شود که مرگ بر شیطان بزرگ هم بگوییم. چرا که شیطان بزرگ به انواع و اقسام جن و انس هم می تواند نزد شما ظاهر هم شود و بخواهد شما را اغوا هم کند همانطور که بصورت نفس اماره نیز می تواند ظاهر شود.

نمونه اش این است که ممکن است مسجد جن که می روید، بالاخره هر چقدر هم که حس استشمام شما مختل شده باشد ولی بتوانید بوی متعفن را وقتی به دستشویی مسجد می روید حس کنید. معنای آن چنین نیست که پس خوب حالا دیگر بفرمایید همان بهتر می بود که اصلا همان حس بویایی را هم نداشتیم. یعنی فرض بفرمایید که تشک در منا برای همه به اندازه ی کافی نیست؛ آیا معنای آن چنین هم می شود که پس حالا که همه تشک ندارند و لذا همه ی تشکها را برای همه جمع کنیم و همه روی فرش و زیر انداز و امثالهم هم بخوابند و ..؟! و حالا یکی دو شب این کار را کردید و تشکها را جمع کردید ولی آیا باید هم برای همیشه جمعش کرد و گفت والسلام علی تشک برای همیشه؟! یعنی اگر رفتید مسجد جن و یک قوزی هم به قوزتان اضافه شد که حالا بوی بد متعفن را می توانید هم حس کنید، آیا معنایش این هم می شود که دیگر نمی شود این قوز بالا قوز را هم برداشت و بلکه بوی خوش را هم استشمام کرد؟! البته این را هم عرض کنم که دیروز که داشتم کامنت و نظر آخر پست قبلی را در سرزمین وحی هم می نوشتم، یک مرتبه نمی دانم هم چطور شد که واقعاً این سایت آرشیو و مقاله ی مالداسنا در راس مقالاتی از فیزیک انرژی بالا هم ظاهر شد!!! بنده هم دیدم مقاله ی خوبی بنظر می رسد و آدرسش را برای رفرانس و مراجع احتمالی بعدی نوشتم. ولی یحتمل بعضی هم اشکال کنند که خوب حالا کار خدا هم بوده است که مقاله ظاهر شده است نزد شما دیگر؛ یا حتی کار شیاطین انس و جن هم بوده است؛ و به هر حال، اینقدر گفتن و جر و بحث هم ندارد که حالا کی چی گفته و کی چی نگفته است. البته نفحات الازهار فی عبقات الانوار را هم داریم دیگر! اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته.

 

 

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

سرزمین وحی

إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ ‎﴿آل عمران: ٩٦﴾‏

 

قوله تعالى : (إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ ) إلى آخر الآیة ، البیت معروف ؛ والمراد بوضع البیت للناس وضعه لعبادتهم وهو أن یجعلوه ذریعة یتوسل به إلى عبادة الله سبحانه ، ویستعان به فیها بأن یعبد الله فیه ، وبقصده والمسیر إلیه وغیر ذلک ؛ والدلیل على ذلک ما یشتمل علیه الکلام من کونه مبارکاً وهدى للعالمین وغیر ذلک ، ویشعر به التعبیر عن الکعبة بالذی ببکة فإن فیه تلویحاً إلى ازدحام الناس عنده فی الطواف والصلوة وغیرهما من العبادات والمناسک ، وأما کونه أول بیت بنی على الأرض ووضع لینتفع به الناس فلا دلالة على ذلک من جهة اللفظ.

والمراد ببکة أرض البیت سمیت بکة لازدحام الناس فیها ، وربما قیل إن بکة هی مکة ، وإنه من تبدیل المیم باء کما فی قولهم : لازم ولازب وراتم وراتب ونحو ذلک ، وقیل : هو اسم للحرم ، وقیل : المسجد ، وقیل : المطاف.

والمبارکة مفاعلة من البرکة وهی الخیر الکثیر ، فالمبارکة إفاضة الخیر الکثیر علیه وجعله فیه ، وهی وإن کانت تشمل البرکات الدنیویة والأخرویة ، إلا أن ظاهر مقابلتها مع قوله : هدىً للعالمین أن المراد بها إفاضة البرکات الدنیویة وعمدتها وفور الأرزاق وتوفر الهمم والدواعی إلى عمرانه بالحج إلیه والحضور عنده والاحترام له وإکرامه فیؤول المعنى إلى ما یتضمنه قوله تعالى فی دعوة إبراهیم : (رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ) إبراهیم ـ ٣٧.

وکونه هدىً هو إرائته للناس سعادة آخرتهم ، وإیصاله إیاهم إلى الکرامة والقرب والزلفى بما وضعه الله للعبادة ، وبما شرّع عنده من أقسام الطاعات والنسک ، ولم یزل منذ بناه إبراهیم مقصداً للقاصدین ومعبداً للعابدین.

وقد دل القرآن على أن الحج شرع أول ما شرع فی زمن إبراهیم علیه‌السلام بعد الفراغ من بنائه ، قال تعالى : (وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ) البقرة ـ ١٢٥ ، وقال : خطاباً لإبراهیم : (وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ) الحج ـ ٢٧ ، والآیة کما ترى تدل على أن هذا الأذان والدعوة سیقابل بتلبیة عامة من الناس الأقربین والأبعدین من العشائر والقبائل.

ودل أیضاً على أن هذا الشعار الإلهی کان على استقراره ومعروفیته فی زمن شعیب عند الناس کما حکاه الله عنه فی قوله لموسى علیهما‌السلام : (إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِندِکَ) القصص ـ ٢٧ ، فقد أراد بالحج السنة ولیس إلا لکون السنین تعد بالحج لتکررها بتکرره.

وکذا فی دعوة إبراهیم علیه‌السلام شیء کثیر یدل على کون البیت لم یزل معموراً بالعبادة آیة فی الهدایة ( راجع سورة إبراهیم ).

وکان عرب الجاهلیة یعظمونه ویأتون بالحج بعنوان أنه من شرع إبراهیم ، وقد ذکر التاریخ أن سائر الناس أیضاً کانوا یعظمونه ، وهذا فی نفسه نوع من الهدایة لما فیه من التوجه إلى الله سبحانه وذکره ، وأما بعد ظهور الإسلام فالأمر أوضح ، وقد ملأ ذکره مشارق الأرض ومغاربها ، وهو یعرض نفسه لأفهام الناس وقلوبهم بنفسه وبذکره ، وفی عبادات المسلمین وطاعاتهم وقیامهم وقعودهم ومذابحهم وسائر شؤونهم.

فهو هدى بجمیع مراتب الهدایة آخذة من الخطور الذهنی إلى الانقطاع التام الذی : (لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ) من عباد الله المخلصین على أنه یهدی عالم المسلمین إلى سعادتهم الدنیویة التی هی وحدة الکلمة وائتلاف الامة وشهادة منافعهم ، ویهدی عالم غیرهم بإیقاظهم وتنبیههم إلى ثمرات هذه الوحدة وائتلاف القوى المختلفة المتشتتة.

ومن هنا یظهر أولاً : أنه هدى إلى سعادة الدنیا والآخرة کما أنه هدى بجمیع مراتب الهدایة ، فالهدایة مطلقة.

وثانیاً : أنه هدى للعالمین لا لعالم خاص وجماعة مخصوصة کآل إبراهیم أو العرب أو المسلمین وذلک لما فیه من سعة الهدایة.

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿فصلت: 30﴾

 

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رئیس‌جمهوری ونزوئلا و هیئت همراه:

تجربه ایران و ونزوئلا نشان داد تنها راه پیروزی دربرابر فشارهای آمریکا مقاومت است

 

دیدار رییس‌جمهوری ونزوئلا و هیئت همراه

دیدار رییس‌جمهوری ونزوئلا و هیئت همراه

دیدار رییس‌جمهوری ونزوئلا و هیئت همراه

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (شنبه) در دیدار آقای نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا و هیئت همراه با اشاره به ایستادگی دو کشور ایران و ونزوئلا در مقابل فشارهای سنگین و جنگ ترکیبی امریکا، تأکید کردند: تجربه موفقیت آمیز دو کشور نشان داد تنها راه مقابله با این فشارها مقاومت و ایستادگی است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به پیروزی دولت و ملت ونزوئلا در مبارزه‌ای سخت با امریکا و جنگ ترکیبی و همه جانبه‌ای که بر ضد ونزوئلا به راه انداخته شده بود خطاب به آقای مادورو گفتند: مقاومت جنابعالی و ملت ونزوئلا بسیار با ارزش است زیرا قدر و منزلت و لیاقت یک ملت و کشور و رهبران آن کشور را ارتقا می‌دهد و امروز قاعدتاً نگاه امریکا به ونزوئلا متفاوت از گذشته است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به پیشرفتها و ابتکارهای علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر افزودند: این گام‌های بلند در شرایطی برداشته شده است که سنگین‌ترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها و فشارها بر ملت ایران تحمیل شد و امریکایی‌ها خودشان نام آن را «فشار حداکثری» گذاشتند.
ایشان تأکید کردند: مقاومت ملت ایران باعث شکست سیاست فشار حداکثری شد، به‌گونه‌ای که یکی از مسئولان برجسته سیاسی امریکا چندی پیش تعبیر «شکست مفتضحانه» را به‌کار بُرد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: نتیجه‌ای که می‌توان از ایستادگی و موفقیت دو ملت ایران و ونزوئلا گرفت، این است که تنها راه علاج در مقابل فشارها، ایستادگی و مقاومت است ضمن آنکه باید همکاری‌ها و ارتباطات میان جمهوری اسلامی ایران و دولت بولیواری ونزوئلا بیش از پیش مستحکم و نزدیک شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استقبال از امضای سند همکاری ۲۰ ساله میان ایران و ونزوئلا گفتند: لازمه همکاری‌های بلندمدت پیگیری توافقات و به سرانجام رساندن آنها است.
ایشان با اشاره به همکاری‌های صمیمانه ایران و ونزوئلا، خاطرنشان کردند: دو کشور با هیچ کشوری اینگونه روابط نزدیک ندارند و جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که در مواقع خطر، خطر می‌کند و دست دوستان خود را می‌گیرد.
رهبر انقلاب همچنین از مواضع ضدصهیونیستی آقای مادورو تجلیل کردند و گفتند: موضع‌گیری‌های چندی قبل جنابعالی علیه رژیم صهیونیستی بسیار درست و شجاعانه بود.
در این دیدار که آقای رئیسی رئیس‌جمهور کشورمان نیز حضور داشت، رئیس جمهور ونزوئلا از حمایت‌های ایران در مبارزه سخت ملت ونزوئلا با امریکا قدردانی کرد و گفت: شما در هنگامی که شرایط ونزوئلا بسیار سخت بود و هیچ کشوری کمک نمی‌کرد به یاری ما آمدید و کمک کردید تا از آن شرایط خارج شویم.
رئیس‌جمهور ونزوئلا با تشریح شرایط سخت اقتصادی این کشور در سالهای اخیر افزود: همان‌طور که جنابعالی گفتید امریکایی‌ها یک جنگ تدریجی و چند بُعدی را علیه کشور ما آغاز کردند ولی ما توانستیم با ایستادگی و استفاده از فرصت‌هایی که تحریم‌ها در اختیار ما قرار داد، مقابله همه‌جانبه را با تهاجم آمریکا آغاز کنیم و اکنون شرایط ونزوئلا بهتر از چند سال قبل است.
آقای مادورو همچنین با اشاره به مذاکرات خود در تهران و امضای سند همکاری افزود: ما در حال طراحی یک نقشه‌راه دقیق برای همکاری با ایران در زمینه‌های مختلف به‌ویژه در بخش علم و فناوری هستیم.
رئیس‌جمهور ونزوئلا همچنین با تأکید بر اینکه کشورش موضوع فلسطین را یک موضوع مقدس بشری می‌داند، گفت: به علت همین اعتقاد، رژیم صهیونیستی از طریق موساد در حال توطئه مستمر بر ضد ونزوئلا است.

 

https://www.leader.ir/fa/content/25826

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

 ۞ جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَائِدَ ۚ ذَٰلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿المائده: ٩٧﴾‏

 

قوله تعالى : « جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلائِدَ » ظاهر تعلیق الکلام بالکعبة ثم بیانه بالبیت بأنه بیت حرام ، وکذا توصیف الشهر بالحرام ثم ذکر الهدی والقلائد اللذین یرتبط شأنهما بحرمة البیت ، کل ذلک یدل على أن الملاک فیما یبین الله سبحانه فی هذه الآیة من الأمر إنما هو الحرمة.

والقیام ما یقوم به الشیء ، قال الراغب : والقیام والقوام اسم لما یقوم به الشیء أی یثبت کالعماد والسناد لما یعمد ویسند به کقوله : « وَلا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللهُ لَکُمْ قِیاماً » أی جعلها مما یمسککم ، وقوله : « جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ » أی قواما لهم یقوم به معاشهم ومعادهم ، قال الأصم : قائما لا ینسخ ، وقرئ : قیما بمعنى قیاما ، انتهى.

فیرجع معنى قوله : « جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ » إلى أنه تعالى جعل الکعبة بیتا حراما احترمه ، وجعل بعض الشهور حراما ، ووصل بینهما حکما کالحج فی ذی الحجة الحرام ، وجعل هناک أمورا تناسب الحرمة کالهدی والقلائد کل ذلک لتعتمد علیه حیاة الناس الاجتماعیة السعیدة.

فإنه جعل البیت الحرام قبلة یوجه إلیه الناس وجوههم فی صلواتهم ویوجهون إلیه ذبائحهم وأمواتهم ، ویحترمونه فی سیئ حالاتهم ، فیتوحد بذلک جمعهم ، ویجتمع به شملهم ، ویحیى ویدوم به دینهم ، ویحجون إلیه من مختلف الأقطار وأقاصی الآفاق فیشهدون منافع لهم ، ویسلکون به طرق العبودیة.

 

المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 6، ص 140-141

http://lib.eshia.ir/12016/6/141

 

 

بیانات حضرت مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار کارگزاران حج

 

قرآن کریم درباره‌ی حج در یک جمله‌ی کوتاه تقریباً همه‌ی حکمت حج را بیان کرده که اگر چنانچه ما بتوانیم فکر کنیم، استفاده کنیم از بیانات معصومین، از تدبّر در قرآن، از این یک کلمه خیلی چیزها میشود فهمید. در همین سوره‌ی مائده میفرماید: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛(۵) [البتّه] فقط کعبه هم نیست دیگر؛ بعد [دارد] شهرالحرام، هَدْی و قلائد و امثال اینها ــ که مجموعه‌ی حج را میخواهد بیان کند، نه خصوص کعبه‌ی شریف را ــ همه‌ی اینها برای چیست؟ قیاماً للنّاس است. «قیام» در اینجا به معنای مصدری نیست. قیام را اهل لغت و اهل تفسیر معنا کرده‌اند و میگویند قیام در اینجا به معنای "ما یَقومُ به‌ الشّیء" است؛ [یعنی] ستون؛ یک بنائی تکیه به یک ستون میکند؛ به این میگویند "قیام"؛ آن ستون، قیام است. اینجا خدای متعال میگوید که حج، ستون زندگی بشر است؛ این خیلی مهم است. "قیاماً‌ للنّاس" است؛ مال ناس است؛ مال من و شما و این و آن، چند نفر، تعداد یک نسل، یک جمعیّت، یک مجموعه نیست؛ مال ناس است، مال بشریّت است، قیام است برای بشر. این کلمه‌ی «قیام» دوبار در قرآن به کار رفته؛ دو مرتبه این کلمه‌ی قیام در قرآن به کار برده شده: یکی درباره‌ی ثروت ملّی است: لا تُؤتُوا السُّفَهاءَ اَموالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَهُ لَکُم قیاما؛(۶) این فقط اینجا است. اموال را، مال را در جامعه، ثروت را خدای متعال وسیله‌ی قیام جامعه قرار داده، و واقعش هم همین است دیگر؛ بدون مال و بدون ثروت که جامعه نمیتواند حرکت بکند. نیاز به ثروت و مال دارد؛ از لحاظ جنبه‌ی مادّی، بشر احتیاج به آن دارد. یکی هم اینجا است: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛ اینجا هم قیام است.

خب، اینجا قیام فقط جنبه‌ی مادّی ندارد، البتّه جنبه‌ی مادّی هم دارد: لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛(۷) آن منافع، شامل منافع مادّی هم هست امّا بیش از این، منافع معنوی است، منافع رفتاری است، منافع اخلاقی است، یاد دادنِ سبْک زندگی است؛ حج این است. آنچه شما در حج ــ یعنی در همین اعمال حج، مجموع اعمال حج ــ انجام میدهید، در مجموع به  شما، یعنی به نسلهای پی‌درپی و متّصل به هم تعلیم میدهد که بایستی ارکان زندگی‌شان را چه ‌جوری انتخاب کنند؛ یک جا حرکت است، یک جا سکون است، یک جا پرهیز است، [یک جا] هم تعلیم همزیستی است.

 یکی از مهم‌ترین مسائلی که در حج هست، «همزیستی» است. افرادی که با هم هیچ آشنایی‌ای ندارند، با فرهنگهای مختلف، از جاهای مختلف، رنگ مختلف، زبان مختلف اینجا با همدیگر باید همزیستی کنند. فَلا رَفَثَ وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدالَ فِی الحَجّ؛(۸) یعنی هیچ حق ندارید با هم درگیری پیدا کنید، مشکل پیدا کنید؛ همزیستی [باید کنید]؛ می‌بینید؟ یک قلم، همین همزیستی است. الان مشکلات بشر ــ نه فقط مشکلات مسلمانها ــ در دنیا از چیست؟ از این است که همزیستی بلد نیستند؛ به همدیگر زور میگویند، از همدیگر بدگویی میکنند، جای همدیگر را تنگ میکنند، به همدیگر ضربه میزنند. حج همزیستی را یاد میدهد؛ در یک برهه‌ی محدودی یک نمونه‌ای از همزیستی را به شما نشان میدهد، میگوید این ‌جوری باید زندگی کنید.

یک نمونه‌ی دیگر، تعلیم «ساده‌زیستی» است. اِحرام، مظهر ساده‌زیستی است دیگر؛ یعنی هیچ لباس زیادی در احرام وجود ندارد؛ فقط همین که بدن شما را بپوشاند؛ این ساده‌زیستی است. واجب نیست که شما در همه‌ی زندگی این‌ جوری [لباس] بپوشید و با احرام زندگی کنید؛ نه، امّا میخواهد بگوید که این کار را یاد بگیرید؛ یاد بگیرید که میشود ساده‌زیستی کرد و باید ساده‌زیستی را ترویج کرد. این هم باز مثل همان موضوع قبلی [یعنی] همزیستی است. اگر شما نگاه کنید، بسیاری از بدبختی‌ها و مشکلات عالم به‌ خاطر این زیاده‌خواهی‌ها و اشرافی‌گری‌ها و تجمّل‌پرستی‌ها و مانند اینها است؛ بخش عظیمی از ثروت عالم دارد صرف این چیزها میشود؛ [البتّه] در همه جا، حالا در کشور ما هم متأسّفانه همین ‌جور ــ در جاهای دیگر ده‌ها برابر، صدها برابر دارد صرف این چیزها میشود ــ [امّا] اینجا موظّفید به ساده‌زیستی؛ یعنی خصوصیّت حج این است که وقتی میخواهد تعلیم بدهد، این ‌جوری تعلیم میدهد؛ یعنی باید شما این چند روز را این‌ جور ساده‌زیستی داشته باشید. این هم یک تعلیم است، سبک زندگی است.

...

یک نکته‌ی دیگر، تمرینِ «استفاده نکردن از چیزهایی که دم دست شما است». بعضی از ما این جوری هستیم؛ بالاخره یک ملاحظاتی داریم، به مال کسی دست نمیزنیم و مانند اینها، ولیکن گاهی اوقات یک چیزی در اختیار ما قرار میگیرد ــ بیت‌المال است دیگر؛ در اختیار ما قرار میگیرد ــ یک توجیهی درست میکنیم، از این بیت‌المال یک چیزی به یک نحوی و با یک توجیهی برمیداریم؛ یک چیزی در اختیارمان قرار گرفته، قبلاً که در اختیارمان نبود این کار را نمیکردیم. این یکی از بلیّات است؛ این یکی از بلیّات زندگی بشر است که وقتی چیزی در دسترس او قرار گرفت، اجتناب از آن و مقابله‌ی با هوای نفْس در مورد آن برایش مشکل میشود؛ مثل قضایای گوناگون، مثلاً فرض کنید ارتباط با نامحرم، مسائل جنسی و امثال اینها. یک چیزی در اختیار شما قرار میگیرد، باید بلد بشوید حالا که در اختیار شما است، به معنای این نیست که این مباح است؛ این را قرآن به ما یاد میدهد در حج: یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لَیَبلُوَنَّکُمُ اللهُ بِشَیءٍ مِنَ الصَّیدِ تَنالُهُ اَیدیکُم وَ رِماحُکُم؛ (۹) در ایّام حج، چون صیدِ بَرّی(۱۰) محرّم است، حیوانات راحت می‌آیند در اختیار؛ میدانند شکار نمیشوند، می‌آیند در اختیار شما قرار میگیرند؛ این آهو را یا بز کوهی را اگر میخواستید در حال عادی شکار کنید، خیلی کار زحمت‌داری بود، امّا حالا نه؛ حالا دست شما هم به او میرسد، نیزه‌ی شما هم به او میرسد، [امّا] باید اجتناب بکنید. لَیَبلُوَنَّکُمُ الله؛ خدای متعال شما را آزمایش میکند، بِشَیءٍ مِنَ الصَّید؛ با یک جور صید کردن، شکار کردن. البتّه بحث، سر شکار غیر محرّم است؛ بعضی از انواع شکار اصلاً در حال عادی حرام است، امّا این مال آن شکاری است که در حال عادی حرام نیست، در حال احرام در حج حرام است. خدا به این وسیله شماها را امتحان میکند؛ یعنی تمرین کردنِ اینکه شما یاد بگیرید وقتی یک چیزی در اختیارتان قرار گرفت، به صرف اینکه کسی ملتفت نیست، متوجّه نیست، دست به طرف آن دراز نکنید. البتّه اینها نمونه‌ها است؛ از این قبیل فراوان است.
...

یک مطلب دیگر، مسئله‌ی اتّحاد است؛ اتّحاد. حج، مظهر اتّحاد امّت اسلامی است؛ سعی کنید این اتّحاد به هم نخورد؛ سعی کنید این اتّحاد به هم نخورد. ائمّه (علیهم‌ السّلام) میرفتند در نماز جماعتِ پیش‌نمازی که در مسجدالحرام نماز میخواند شرکت میکردند؛ امام صادق میرفت شرکت میکرد؛ تعمّد داشت که شرکت کند و ببینند. این برای چیست؟ چرا ما این حرفها را یادمان میرود؟ مدام صد بار تکرار میکنیم، [امّا] باز یکی از آن طرف صدایش بلند میشود راجع به مسئله‌ی شیعه و سنّی و اختلافات و شکافها؛ چرا این کار را میکنند؟ چرا به سود دشمن کار میکنند؟ نمیدانند که انگلیس‌ها هنرشان ایجاد اختلاف است و یکی از گسلها و شکافهایی که همیشه انگلیس‌ها استفاده کرده‌اند، شکاف بین شیعه و سنّی بوده. یواش‌یواش دیگران هم یاد گرفته‌اند و حالا شما در این اندیشکده‌های آمریکا ــ اندیشکده‌های سیاسی و امثال اینها ــ ملاحظه میکنید در تحلیل‌هایی که میکنند؛ [میگویند:] فلان افراد شیعه‌اند، فلان جاها شیعه‌اند، فلان جاها سنّی‌اند؛ به آنها هم رسیده شیعه و سنّی. نکنید! نکنند! برادرانه با هم زندگی کنید. بله، اختلاف ‌نظر هست، در اعتقادات هم اختلاف ‌نظر هست، در عقاید هم هست امّا اشتراک نظر هم هست؛ ما این همه مشترکات داریم؛ این همه موارد اشتراک داریم؛ اینها را بکلّی ندیده بگیریم برویم سراغ اختلافات؟ نگذارید! نگذارید! امام (رضوان‌ الله ‌علیه) ممنوع کردند نماز جماعت را در داخل کاروانها. ‌آن وقت گفتند «نکنید». بروید آنجا نماز بخوانید، بروید در مسجد نماز بخوانید. این برای همان اتّحاد است. این اتّحاد را هر چه میتوانید بیشتر کنید.

...

یک مسئله،‌ مسئله‌ی صهیونیست‌ها است؛ یعنی امروز بلای صهیونیسم برای دنیای اسلام، بلای نقد و فوری و دمِ دستی است. همیشه بلا بوده‌اند، حتّی قبل از تشکیل دولت جعلی رژیم صهیونیستی؛ آن وقت هم سرمایه‌دارهای صهیونیستی در دنیا بلا برای جان همه بودند امّا الان هم برای بخصوص دنیای اسلام بلا است. این را باید افشا کرد، باید گفت؛ حالا به هر شکلی که بلدید، به هر شکلی که میتوانید. این کسانی و این دولتهایی ــ دولتهای عربی ــ که با صهیونیست‌ها با همدیگر دست دادند و مصافحه کردند و روبوسی کردند و جلسه گذاشتند، هیچ سودی نخواهند برد از این کار؛ هیچ؛ جز ضرر برایشان چیز دیگری ندارد. اوّلاً ملّتهایشان مخالفند؛ عرب و غیر عرب؛ حالا بنده گفتم عربها، غیر عربها هم بعضی‌هایشان همین کار را کردند. ملّتهایشان مخالفند، اینها می‌نشینند آنجا با همدیگر قهوه میخورند، ملّتهایشان آن پایین علیه آنها مشت گره میکنند و شعار میدهند. پس این به ضررشان است. بعلاوه رژیم صهیونیستی اینها را میمکد، اینها را استثمار میکند، اینها ملتفت نیستند، نمیفهمند؛ البتّه بعد از چندی خواهند فهمید که امیدواریم [آن زمان] دیر نشده باشد. اینها باید افشا بشود. تنها چیزی که این دولتها را وادار میکند [به این کار]، خواست آمریکا است؛ میخواهند بر طبق خواست آمریکا عمل کنند؛ چون دل آمریکا میخواهد، میخواهند عمل کنند؛ چون فشار آمریکا است، میخواهند عمل کنند؛ فقط همین است وَالّا واقعاً هیچ فایده‌ای برای آنها ندارد.

 

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50419#_ftn5

 

قتل الحسین عطشانا

دیو چو بیرون رود، فرشته درآید!

 

این یک سرود معروفی است که در بدو انقلاب هم سروده شده است که وقتی شاه رفت و امام خمینی به ایران هم تشریف فرما شدند می فرماید دیو چو بیرون رود فرشته درآید. حالا خیلی چیز عجیبی است که بقول حضرت ولی فقیه مد ظله العلی در مراسم چهارده و پانزده خرداد در حرم امام خمینی قدس سره الشریف بعد از بیش از هشتاد تا شش ماه هایی که می فرمایند نظام جمهوری اسلامی رفتنی است دشمن آمده است همین سرود را وارونه هم کرده است که دیو چو بیرون رود فرشته درآید یعنی اینکه جمهوری اسلامی هم قرار است برود و پسر همان شاه هم برگردد! خیلی راحت هم آمده است جای دیو و فرشته را با هم عوض کرده است و خودش را کرده است فرشته ی نجات و بقیه را هم در جمهوری اسلامی ایران همه و همه را محکوم کرده است. البته او تنها هم نیست در این کار ارتجاعی اش و بلکه از صهیونیسم و آمریکا و حتی دیگر انواع منافقین هم کمک می گیرده و به او کمک رسانی هم می شود.

نکته اینجا این است که این فرشته ی نجات با چه سلاحی هم دارد پیش می آید و حمله هم می کند؟ آیا غیر از این است که مثل همان صهیونیسم رفته است پشت انواع سلاحهای آمریکایی هم قایم شده است و برای شاهنشاهی و فرعونیت خودش هم تبلیغ هم می کند و حتی حالا آمریکا  وقیحانه هم اعلان می کند که  همه ی گزینه ها و از جمله گزینه ی نظامی هم روی میز است؟! یعنی یک مسئله ی زمینی اینجا موجود است که دعوا بر سر کسب سرحدات سرزمینهایی است که می توان هم تصاحب کرد همانطوری که آمریکا هم تصاحب شدنی بوده است و هنوز هم هست.

ولی نکته ی مهمتری که اینجا نهفته است وقتی شاگرد و دانشجو و طلبه دارد از بینهایت حالات خلاء هایی صفری هم به الفهای بینهایت آیات اللهی حرکت می کند و سعی هم دارد به اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حتی امام زمان عجل  الله فرجه الشریف هم برسد، آن همزیستی و ساده زیستی و اجتناب از تجملات و تزیینات و بوی خوش و ادکلن و بلکه رعایت سفت و سخت حرام و حلال و ... می توانند آنقدر او را با مردم هم درگیر کند که مگر نمی دانید قتل الحسین عطشانا؟ مگر نمی دانید که دیو چو بیرون رود فرشته درآید؟ و یک وقت دیدید که جای دیو و فرشته را هم عوض کردند و امام حسین و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم یادشان رفت که چه و چه و چه ها که زحمتها دارد تا از یک سری الفهای بنیهایت آیات اللهی به یک سری دیگری از الفهای بینهایت آیات اللهی هم نه فقط از یک نسل به نسلی دیگر هم برسیم و بلکه لحظه به لحظه هم کارها داریم و فرض بفرمایید که حتی آن وارثینی که خرجهای امام حسین علیه السلام را باید برای آن حضرت هم خرج کنند هم آیا  آن ضمانی که متوجه شان هم هست را درک می کنند؟ انسان گریه اش می گیرد که چطور هم قتل الحسین علیه السلام عطشانا و اسبها را هم نعل زدند و بر بدن مبارک او راندند؛ یا امام زمان عجل الله فرجه الشریف! این الطالب بدم المقتول بکربلا؛ مسئله این هم هست که سلاحهای هسته ای بیجان را نمی توان به عنوان تهدیدهایی بجای فرشته ی نجات نشاند و انتظار هم داشت که ما را به شناخت و معرفت خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسانند و این ما دون منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم هست. حالا غیر از این هم هست که این بنده ی حقیر روسیاه با چه رویی هم جرات می کنم بروم سفر حج؟ حتی آقا کلاغه هم که می خواهد برود سراغ آشغالها و دلی از عزا دربیاورد، یک خیزی از روی سر این حقیر هم برمی دارد که زودتر به آشغالهایش برسد؛ خوب حالا ولش کن و دیگر نرو از همان آشغالهایی هم که دور خودش ولو کرده است کیشش کن و بلکه اجازه بده یک دلی هم از عزا دربیاورد! حالا اتفاقاً یک خیزی هم از روی سر تو برداشته است و پریده است؛ معنایش این نیست که حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام می خواهد خوابی را برای رفقای زندانی اش تعبیر کند که: یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُکُمَا فَیَسْقِی رَبَّهُ خَمْرًا ۖ وَأَمَّا الْآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیْرُ مِن رَّأْسِهِ ۚ قُضِیَ الْأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیَانِ ‎﴿٤١﴾. یحتمل بیشتر هم مثل این است که جناب خواستگار پرجرات پر حرارت خیلی هم که داغ شده است و ادعایش هم می شود که از همه ی خواستگارهای دیگر هم بهتر است و عروس خانم یحتمل با همه ی این تفاصیل دلش را هم برده است ولی در عین حال آنچنان محکم هم می زند روی میز کانه الان است که میز از وسط  دو نصف هم شود و می فرماید یا چهار تا با هم یا هیچی!!! یک مسئله ی درونی ای هست برای شاگرد و دانشجو و طلبه که از حالات بینهایت خلاء های صفری بتواند هم بیرون بیاید و دلش را متوجه خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نماید و آنگاه با کمال ولایتمداری هم دریابد که دیو چو بیرون رود فرشته درآید! استغفر الله و اتوب الیه خدایا از گناهان ما درگذر! اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر شیعته و انصاره و اعونه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء جوائجه و المستشهدین بین یدیه

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

حزب الله

لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿غافر: ٥٧﴾‏

 

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اینکه می‌بینید فلان مدّعی روشنفکری مثلاً فرض بفرمایید در مورد حزب‌اللهِ لبنان یا سیّدحسن‌نصرالله... ابراز شبهه میکند، این بر اثر نشناختن محیط است... خوشبینانه‌اش این است که نمیداند در منطقه چه خبر است، نمیداند سیّدحسن‌ نصرالله یعنی چه، حزب‌الله یعنی چه، ارتباطش با ایران چه تأثیراتی در سرنوشت کشور و سرنوشت انقلاب دارد.» بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان ۱۳۹۵/۰۴/۱۲

 

 

در باتلاق یا منظریه نظریه ی ریسمان و بلکه در ابرتقارنها، مسئله صرفاً این هم نمی تواند باشد که آیا ما با مفهومی فیزیکی هم روبرو هستیم یا آن معنای فیزیکی هم فرض بفرمایید در باتلاقی فرو رفته و گم شده است. این ممکن است که قسمتی از مسئله هم باشد، ولی همانطوری که مستحضرید مثلاً تناظری هم یافت شده است بین ابرتقارنها و برنامه های لنگلندز که بیشتر هم مفاهیمی هستند ریاضی و بلکه هندسی- تحلیلی و در نظریه های اعداد (جبری)! و لذا بعضی یحتمل اشکال هم کنند که چطور ممکن است معانی ای که صرفاً ریاضی هم هستند و بلکه خیلی هم جنبه های فیزیکی ندارند را ما بیاییم از آنها تعابیری منظریه ی ریسمانی یا ابرتقارنی هم کنیم؟

بنظر این بنده ی حقیر نکته اینجا این است که در حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و بلکه حتی حکمت الهی شاگرد و دانشجو و طلبه چقدر هم می تواند خود را از صفر طلبگی بالا کشیده و به الفهای بینهایتهای آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نزدیک کرده و به اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم یاری و کمک نموده یا برسند یا اقل کم در آن جهت حتی وقتی مداحی اهل بیت عصمت و طهارت پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام را هم که می فرمایند چقدر هم بصورتهای هندسی و بلکه ریاضی فیزیکی هم میل بفرمایند. یا اینکه مثلاً از ریاضی فیزیک هم شاگرد و دانشجو یحتمل حتی نمی داند چطور پیشرفت هم کرده و بسمت حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی یا حکمت الهی هم پیش رود. یعنی این هم یک حرف دیگری است که حکمت الهی و وحیانی هم در منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی حتی از عرش اعلاء هم یک هندسه و بلکه ریاضی فیزیکی را برای شاگرد و حتی استاد و سالک الی الله طوری تعیین می کند که در خور خود از لحاظ فلسفی و بلکه حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی او را بسته به اینکه چطور از بالا به پایین یا از پایین به بالا در حال حرکت هم هست، بهره مند هم می فرمایند. یعنی اساس مسئله هم انیجا همین است که همینطوری که در گوشه ی کارخانه ی هواپیماسازی مسافربری خود هم نشسته اید، حتی سفینه ی نجاتی را که در حال ساخت آن هم هستید از لحاظات ریاضی فیزیکی و کیهانشناسی و نسبیت خاص و عام و گرانشی و مدل استاندارد ذرات فیزیک و ... چطور هم مشاهده می فرمایید و بلکه تفاوت مشاهدات یک مشاهده گر هم با مشاهده گر دیگری چطور یحتمل در خمهای خمینه های فضا-زمان ای ما حتی روی یک خمینه ی واحد وقتی از نقطه ای به نقطه ای دیگر انتقال یابیم تاثیراتی را می گذارند و تغییراتی را در نظریه های گرانش کوانتومی مربوطه ی آنها ایجاد هم می کنند؟ مثلاً این خود یک بحثی دیگر هم هست که سفینه ی نجات دست ما نیست که بسازیم و خودش اصلا از قبل ساخته شده است و ما کافی هم هست که به کیهانشناسی و اخترفیزیک و گرانش کوانتومی و بلکه گرانش کلاسیک همه و همه ی این نظریات ریاضی فیزیکی هم بپردازیم و یاد بگیریم و پیش رویم؛ بر خلاف اینکه بفرمایید کل کیهان هم از سفینه ی نجاتی که ما در حال ساختش هم هستیم مدام در حال تاثیرپذیری هم هست و .... ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوادئجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿15﴾

 

شرح سرگذشت مادر شهید «معماریان» در« بخوان و تنها گریه کن»

شهید محمد معماریان

 

بنده ی حقیر فقط چند کلمه دلم می خواهد اینجا عرض کنم! و آن اینکه بنده ی حقیر کتاب تنها گریه کن را قرض کردم و کمی از آن را خواندم. بعد نیمه تمام که کتاب را برگرداندم آنگاه دوباره آنرا تهیه هم کردم و کمی بیشتر از آن را هم خواندم و لذا همه ی داستان را هم نخواندم. ولی همینقدر از داستان را که شما بخوانید حالا یحتمل هم بعضی بفرمایند که این تویی که اینطوری و نه ما، ولی بشدت تحت تاثیر قهرمان داستان یعنی همان روایتهای زندگی مادر شهید محمد معماریان خانم اشرف سادات منتظری هم  قرار می گیرید. یک حالات معجزه آسایی در کتاب هست که غیر قابل وصف است و باید خود کتاب را خواند. ولی یک مثال معروفش هم این است که امام رضا علیه السلام هم چطورها شفا می دهد! 

انسان دلش می خواهد از روزمرّگی زندگی اش و حتی از همین نوشتنهای کما بیش دم دستی که اینجا نقل می کنیم دست برداشته و یک کارهای عظیمی را برای خدا و پیغمبر و ائمه ی معصومین علیهم السلام انجام دهد. ولی حیران هم می شود که باید چه کند؟! حیران می شود که انگار بنده ی حقیر قبلاً یک جایی این قهرمان داستان را دیده ام و بلکه از نزدیک هم می شناسم! حیران می شوید که هر چه بیشتر هم می خواهید برای او کاری کنید و خدمتی هم بدو برسانید، درعجز خود غرق شده و بلکه بزرگواری این قهرمان و درسهایش است که حتی برای بشریت هم حرفها دارند و بدو خدمتهایی هم می رسانند که در وادی ماوراء الطبیعه است و بلکه نه خیلی هم با امور طبیعی سر و کار دارند! یک امر خدایی و بلکه خلیفة اللهی در آن هم هست کانه در مقاومت ضد آن شیطان درون و بلکه برون را انسان دلش می خواهد آنچنان تحت تاثیر خود قرار داده و با تمام قوا حتی با آن شیطان بزرگ مبارزه کند و از خود براند و شکستش هم دهد و حتی به تمام معنا در خدمت خدا هم درآید و به احدی الحسنیین یعنی یا پیروزی یا شهادت هم برسد یا لااقل هر جور شده به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه  اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حتی حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز نائل آمده یا حتی هر چه بیشتر و زودتر هم به آن سمت میل کند. صرف نوشتن دیگر راضیت نمی کند! اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ﴿الاسراء: 44﴾

 

یک خبری هست در اخبار و سایتها که در دانشگاه مریلند آمریکا قلب خوکی را به انسانی پیوند هم زده اند. لابد سر خوک را هم نبریده اند و بلکه یحتمل هم بیهوشش کرده اند و قلبش را بعد از اینکه تغییرات ژنتیکی هم در آن ایجاد کرده اند توانسته اند از بدن خوک بیرون آورده و در بدن انسانی هم بگذارند. این در مجله ی نیچر هم آمده است. بنده فکر کنم سالها قبل مثلاً یحتمل 20 الی 30 سال قبل هم بحث بر سر این بود که قلبی مصنوعی را برای فردی کار گذاشته بودند یا آیا قلب گاوی یا گوساله ای را هم برایش کار گذاشته بودند که تا چند روز هم بعدش زنده مانده بود.

حالا بنده نمی دانم هم بلکه بتوان حتی از قلب خر یا کره خری هم برای ترانسپلنت حتی استفاده کرد!

اینها از لحاظات علمی می توانند واقعاً هم پیشرفتهایی باشند که بشر را به راههای جدیدی هم برسانند که قبلاً پیش پایش گسترده هم نبوده اند. بنده دوباره این را تاکید هم کنم که مثلاً همین امر انسولین را در نظر بگیرید که از انسولینهای گاوی و خوکی هم شروع کردند و بعد توانستند آنرا برسانند به انسولینهایی که بیشتر شبیه به انسولین انسانی هم هست که گویا از E Coli هم با تغییراتی ژنتیکی در مایه ی خمیر نان هم می گیرند.

ولی علاوه بر مسائل طبیعی امراض و بیماریها یک جنبه ی ماورء الطبیعی هم هست که فرض بفرمایید که می فرمایند اگر حمد را هفتاد مرتبه حتی بر مرده هم بخوانید اگر زنده شد تعجب نکنید. یا مثلاً دستور می فرمایند که مثلاً یک نماز خاصی مثل نماز حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم را هم بخوانی خوب است. ولی در هر دو جهت هم اگر دانشمندان دارند دنبال علل طبیعی امراض و راه حلهای آنها هم می گردند یا دعاها و نمازها و استغاثه هایی هم از روی ایمان خود مریض یا اطرافیانش هم می کنند، اینجا باید هم توجه داشت که اگر قرار باشد که در یک طیفهایی یکی از این راه ها کار کند و دیگری کارآیی هم نداشته باشد، آنگاه مسئله می تواند هم حتی حادتر شده و بلکه مشکل را صد چندان هم کند.

مثلاً اگر می فرمایند این عمل جراحی را باید هم انجام دهی، و انجام ندهی؛ آیا کار درستی است؟ این است که امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام می فرمایند این دنیا از آب دماغ بز هم کم ارزشتر است! گاهی شیطان همان کاری را که باید انجام دهی را برایت شاخ و برگش هم می دهد و وادارت هم می کند که قبول کنی که کار درست هم همانی است که او می گوید و لا غیر. و بعد هم که انجام دادی به ریشت می خندد که دیدی چطور سرت را کلاه هم گذاشتم؟! دلیلش این هم می تواند باشد که در جنبه های طبیعی مسئله بیش از حد داری در طیفهای مختلف همه ی فرکانسها را می پیمایی ولی متوجه هم نیستی که مسئله چطور هم می تواند دلایلی ماوراء الطبیعی هم داشته باشد چرا که غرق در طبیعت هم شده ای و بلکه به ماوراء الطبیعه و خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هر چقدر ایمان داشته باشی، باز هم می ترسی آنرا بزبان بیاوری و رفته ای سر کار. این را وقتی در قرآن کریم هم می خوانید و تدبر می کنید اگر حتی کمی توجه بفرمایید متوجه می شوید که در مواردی خدا دارد به پیغمبرش می فرماید که این کار را نکن! و مثلاً از مردم نترس و بلکه از خدا بترس! اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته.

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿الرعد: 24﴾

 

اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ وَ عَلَى اَلْأَرْوَاحِ اَلَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اَللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اَللَّیْلُ وَ اَلنَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ اَلْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ [لِزِیَارَتِکَ] اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ [وَ عَلَى أَوْلاَدِ اَلْحُسَیْنِ] وَ عَلَى أَصْحَابِ اَلْحُسَیْنِ

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿یس: 61﴾

  • سید حمید بنی هاشمی
  • ۰
  • ۰

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الْقَارِعَةُ ﴿1﴾ مَا الْقَارِعَةُ ﴿2﴾ وَ مَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿3﴾ یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿4﴾
وَ تَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿5﴾ فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ ﴿6﴾ فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ ﴿7﴾ وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ ﴿8﴾ فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ ﴿9﴾ وَ مَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ ﴿10﴾ نَارٌ حَامِیَةٌ ﴿11﴾

  • سید حمید بنی هاشمی