وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ ۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ ۚ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا ﴿٥٠﴾ ۞ مَّا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا ﴿الکهف: ٥١﴾
لَّا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ ۚ أُولَٰئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ ۖ وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ أُولَٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿المجادلة: ٢٢﴾
فرازی از گفتار امام کاظم علیه السلام با هارون الرشید
هارون گفت: به درستى که زندقه در [عالم] اسلام بسیار شده و این زنادقه که گزارشهایى از ایشان به ما رسیده از وابستگان شما هستند. زندیق در نزد شما اهل بیت، چه کسى است؟
امام علیه السلام فرمود: زندیق کسى است که خدا و رسولش را انکار کند و آنانند که با خدا و رسولش دشمنى مىورزند. خداوند فرمود: «قومى را نیابى که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند [و] کسانى را که با خدا و رسولش مخالفت کردهاند- هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند- دوست بدارند ... تا پایان آیه» [مجادله (58)، آیه 22] و اینان همان بىدینان هستند که از یکتاپرستى به بىدینى روى گرداندهاند. پس هارون گفت:
مرا از نخستین کسى که بىدین و زندیق شد آگاه کن. امام موسى علیه السلام فرمود: نخستین کسى که در آسمان بىدین و زندیق شد ابلیس لعنت شده بود که گردن فرازى کرد و بر برگزیده و همراز خدا، آدم علیه السلام بالید و آن لعنت شده گفت: «من از او بهترم. مرا از آتش آفریدى و او را از گل آفریدى». [اعراف (7)، آیه 12] پس از فرمان پروردگارش سرپیچى کرد و بىدین شد و بىدینى تا فرا رسیدن روز رستاخیز در نسل او به ارث باقى ماند.
هارون گفت: آیا ابلیس داراى نسل است؟ امام علیه السلام فرمود: آرى، آیا سخن خداوند را نشنیدهاى که «... جز ابلیس که از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچى کرد. آیا [با این حال] او و نسلش را به جاى من دوستان خود مىگیرید و حال آن که آنان دشمن شمایند و چه بد جانشینانى براى ستمگرانند* [من] آنان را نه در آفرینش آسمانها و زمین به شهادت طلبیدم و نه در آفرینش خودشان و من آن نیستم که گمراهگران را همکار خود بگیرم». [کهف (18)، آیه 50 و 51] به خاطر اینکه آنان نسل آدم را با سخنان آراسته و دروغهایشان گمراه مىکنند و [در ظاهر] به لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ شهادت مىدهند همان طور که خداوند در فرمایش خویش آنان را توصیف نموده است: «و اگر از آنها بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟ مسلّما خواهند گفت: «خدا». بگو: «ستایش از آن خداست» ولى بیشترشان نمىدانند». [لقمان (31)، آیه 25] یعنى آنان این سخن را جز به تلقین و عادت و به زبان نگویند و هر آن کس که آگاهى [و اعتقاد] ندارند هر چند [به یکتاپرستى] گواهى دهد دو دل و حسود و دشمن است و به همین سبب، عرب گوید: «آن کس که چیزى را نداند با آن دشمنى کند و آن کس که به آن دست نیابد بر آن عیب گیرد و از آن روى گردان شود» زیرا او نادان و ناآگاه است.
تحف العقول ابن شعبه حرانی، ص 739- 741
https://lib.eshia.ir/12722/1/741
فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی بخش خصوصی
...
عرایض فراوانی در زمینهی مسائل بخش خصوصی بنده دارم که سالهای قبل گفتهام و مایل نیستم تکرار کنم. مهم همین است که دستگاههای دولتی به بخش خصوصی کمک کنند. بخش خصوصی احساس کند که پشتش گرم است به کمکهای دولتی؛ احساس کند که مانعتراشی نمیشود و کارش روان و سهل است. دیروز در این نمایشگاه، یک نفر از آقایان به من گفت که سال گذشته من به شما گفتم که برای مجوّز فلان تأسیس مثلاً، سه سال ما را معطّل کردهاند. پارسال این را به من گفت، من هم روز بعدش، مثل امروز، سخنرانی داشتم اینجا، همین را مطرح کردم. گفتم: خب چرا سه سال معطّل میکنید؟ کاری که میتواند در ظرف ده روز، حدّاکثر یک ماه انجام بگیرد، چرا سه سال معطّل میشود؟ حل کنید برود. این آقا دیروز گفت: سه سالِ پارسال با امسال شده چهار سال! یعنی در این یک سال هم انجام ندادهاند. خب این را باید حل کرد دیگر؛ [اینطور] نمیشود که. من واقعاً شرمنده شدم. باید اینها را حل کرد. حرف زیاد است؛ حرف میزنیم، میگوییم، تکرار میکنیم، تأکید میکنیم، [ولی] باید عمل کنیم؛ اِنَّ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات.(۸) ایمان، لازم است امّا در کنارش عمل صالح هم لازم است. این مال مقامات اخروی و دنیوی و دین و شرع و شریعت است، [ولی] در کارهای زندگی هم همینجور است. باور به یک حقیقت لازم است؛ [یعنی] اینکه شما باور کنید که باید به بخش خصوصی کمک کرد، این، لازم است و بدون این باور کار پیش نمیرود، امّا این باور کافی نیست؛ در کنارش بایستی عمل صالح هم باشد؛ ایمان و عمل صالح. این عرایض امروز ما در مورد مسئلهی این جلسه.
راجع به غزّه یک کلمه عرض کنم. گفتیم مقاومت زنده است و زنده خواهد ماند؛(۹) غزّه پیروز شد. مقاومت نشان داد که زنده خواهد ماند. آنچه در مقابل چشم دنیا دارد اتّفاق میافتد، شبیه افسانه است. واقعاً اگر در تاریخ، ما میخواندیم، خدشه میکردیم، باور نمیکردیم که یک دستگاه جنگی عظیمی مثل آمریکا به کمک یک دولت ظالم خونخواری مثل رژیم صهیونی بیاید، این رژیم آنقدر سفّاک و بیرحم باشد که از کشتن پانزده هزار کودک در ظرف حدود یک سال و چند ماه اِباء نداشته باشد، آن قدرت هم آنقدر بیاعتنای به مفاهیم انسانی و بشری باشد که به این رژیم سفّاک بمبهای سنگرشکن بدهد تا خانهی آن کودکها و بیمارستانی را که در آنجا بستری هستند بمباران کند؛ این اگر در تاریخ بود مطمئنّاً باور نمیکردیم، میگفتیم لابد یک گوشهای از آن یک اشکالی داشته.
امروز مقابل چشم ما این اتّفاق افتاد؛ یعنی آمریکا همهی امکاناتش را به رژیم صهیونی داد ــ که اگر نمیداد، رژیم صهیونی در همان هفتههای اوّل به زانو درمیآمد ــ اینها هم یک سال و سه ماه هر چه توانستند جنایت کردند؛ بیمارستان، مسجد، کلیسا، خانه، بازار، محلّ اجتماعات، هر جا دستشان رسید را زدند؛ در کجا؟ در یک قطعه زمین کوچک مثل غزّه؛ در یک قطعه زمین کوچک مثل غزّه! هر چه توانستند جنایت کردند؛ هدفی هم معیّن کردند؛ آن رئیس رژیم صهیونی ــ آن روسیاهِ بدبخت(۱۰)ــ گفت که میخواهیم حماس را نابود کنیم و باید نابود بشود؛ و اینها حتّی نقشهی ادارهی بعد از جنگ غزّه را هم کشیدند! تا این حد مطمئن بودند. حالا همان رژیم صهیونی ظالم و سفّاک آمده با همان حماس که میخواسته نابودش کند، سر میز مذاکره نشسته و شرایط او را قبول کرده برای اینکه آتشبس تحقّق پیدا کند؛ یعنی آنچه اتّفاق میافتد، این است. اینکه میگوییم مقاومت زنده است یعنی این. اینکه میگوییم: «وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیّاً وَ لا نَصیرا»(۱۱) یعنی این. فقط مال آن زمان هم نیست، چون بعدش میگوید: سُنَّةَ اللَهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَهِ تَبدیلاً؛(۱۲) این سنّت الهی است؛ باید اینها پیروز میشدند و شدند. هر جا از طرف بندگان خوب خدا مقاومت باشد، پیروزی در آنجا حتمی است. آن متوهّمِ خیالباف اعلام کرد که ایران ضعیف شده؛ آینده نشان خواهد داد چه کسی ضعیف شده. صدّام هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده حمله را شروع کرد. ریگان هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده آن کمکهای آنچنانی را به رژیم صدّام انجام داد؛ آنها و دهها متوهّم دیگر به درک واصل شدند و رژیم [جمهوری] اسلامی روزبهروز رشد پیدا کرد؛ من به شما عرض میکنم به فضل الهی این تجربه این بار هم تکرار خواهد شد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59052#_ftnref8
نکته ای که در نظم جهانی و ساعتساز و بلکه روباتساز نابینا نهفته است اینجا است که آیا این ساعتساز یا روبات ساز فقط حکم یک عروسکسازی را هم دارد که وقتی این عروسکها کوکشان تمام شد یا خراب شد، آیا چقدر بتواند تعمیرشان هم کند یا بلکه لازم هم هست که دیگر بیاندازدشان دور؟ یا آیا در غیر این صورت، خدا یک روحی هم در انسان دمیده است و لذا لازم هم می آید که به پاتو-روانکاوی و پاتو-جامعه شناسی و پاتو-جهانبینی و پاتو-کیهانشناسی نیز بیشتر و بهتر هم پرداخت و بلکه سعی هم کرد که متوجه شد که در اهدنا الصراط المستقیم نیز صراط مستقیم را چطور از آسیبسناسیهای پاتولوژیک مصونیت بخشید و هر چه بیشتر هم به راههای خداشناسانه ناب محمدی علوی امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز شاگرد پی ببرد و زمینه را هم برای دولت کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف آماده کرد. مسئله ی حسینیه امام حسین صلوات الله و سلامه علیه در واشنگتن دی سی هم همین است که آیا وقتی حسینیه را در بحرانی ترین نقطه هم احداث و تاسیس می فرمائید، آیا بعد راحتتر هم نخواهد بود که حسینیه های بعدی را در فرض بفرمائید کربلای معلی هم تاسیس کنید؟ بعضی یحتمل اشکال بفرمایند که دیگر کربلای معلی که خودش مرکز حرم امام حسین و حضرت عباس علیهم السلام هم هست و لذا آنگاه یک هندسه ی جابجایی را هم داریم که آیا چطور هم بتوان در دمشق و قدس شریف و ... نیز حسینیه هایی را تاسیس کرد که مملو از سینه زنهای امام حسین علیه السلام و یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف دارند. و سیامک ابن پیمان خسروی و بلکه بیژن ای که در داستان بیژن و منیژه از چاه هم توسط رستم بیرون آمده است، و آرش و فرشید و هایده، و بقیه ی دست و پا و کمر شکسته ها و کفن پوشهای دیگران، همه و همه نیز همراه بقیه ی مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و شهدای اسلام به حسینیه ی معلی ایران پیوسته و سینه زنان نزد امام زمان عجل الله فرجه الشریف می رسند. دیر شد، دیر شد، بدوم برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه والمستشهدین بین یدیه
- ۰۳/۱۱/۰۷
مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَـٰکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴿الأحزاب: ٤٠﴾
24- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ کَرَّامٍ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبِی حُبّاً لَکَ وَ خَشْیَةً مِنْکَ وَ تَصْدِیقاً وَ إِیمَاناً بِکَ وَ فَرَقاً مِنْکَ[1] وَ شَوْقاً إِلَیْکَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ لِقَاءَکَ وَ اجْعَلْ لِی فِی لِقَائِکَ خَیْرَ الرَّحْمَةِ وَ الْبَرَکَةِ وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ* وَ لَا تُؤَخِّرْنِی[2] مَعَ الْأَشْرَارِ وَ أَلْحِقْنِی بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِی مَعَ صَالِحِ مَنْ بَقِیَ وَ خُذْ بِی سَبِیلَ الصَّالِحِینَ وَ أَعِنِّی عَلَى نَفْسِی بِمَا تُعِینُ بِهِ الصَّالِحِینَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ أَسْأَلُکَ إِیمَاناً لَا أَجَلَ لَهُ دُونَ لِقَائِکَ تُحْیِینِی وَ تُمِیتُنِی عَلَیْهِ وَ تَبْعَثُنِی عَلَیْهِ إِذَا بَعَثْتَنِی وَ ابْرَأْ قَلْبِی مِنَ الرِّیَاءِ وَ السُّمْعَةِ وَ الشَّکِّ فِی دِینِکَ اللَّهُمَّ أَعْطِنِی نَصْراً فِی دِینِکَ وَ قُوَّةً فِی عِبَادَتِکَ وَ فَهْماً فِی خَلْقِکَ[3] وَ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ بَیِّضْ وَجْهِی بِنُورِکَ وَ اجْعَلْ رَغْبَتِی فِیمَا عِنْدَکَ وَ تَوَفَّنِی فِی سَبِیلِکَ عَلَى مِلَّتِکَ وَ مِلَّةِ رَسُولِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَ الْهَرَمِ وَ الْجُبْنِ وَ الْبُخْلِ وَ الْغَفْلَةِ وَ الْقَسْوَةِ وَ الْفَتْرَةِ وَ الْمَسْکَنَةِ وَ أَعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لَا یَخْشَعُ وَ مِنْ دُعَاءٍ لَا یُسْمَعُ وَ مِنْ صَلَاةٍ لَا تَنْفَعُ وَ أُعِیذُ بِکَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ ذُرِّیَّتِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا یُجِیرُنِی مِنْکَ أَحَدٌ وَ لَا أَجِدُ مِنْ دُونِکَ مُلْتَحَداً فَلَا تَخْذُلْنِی وَ لَا تُرْدِنِی فِی هَلَکَةٍ وَ لَا تُرِدْنِی بِعَذَابٍ أَسْأَلُکَ الثَّبَاتَ عَلَى دِینِکَ وَ التَّصْدِیقَ بِکِتَابِکَ وَ اتِّبَاعَ رَسُولِکَ اللَّهُمَّ اذْکُرْنِی بِرَحْمَتِکَ وَ لَا تَذْکُرْنِی بِخَطِیئَتِی وَ تَقَبَّلْ مِنِّی وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ إِنِّی إِلَیْکَ رَاغِبٌ اللَّهُمَّ اجْعَلْ ثَوَابَ مَنْطِقِی وَ ثَوَابَ مَجْلِسِی رِضَاکَ عَنِّی وَ اجْعَلْ عَمَلِی وَ دُعَائِی خَالِصاً لَکَ وَ اجْعَلْ ثَوَابِیَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَ اجْمَعْ لِی جَمِیعَ مَا سَأَلْتُکَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ إِنِّی إِلَیْکَ رَاغِبٌ اللَّهُمَّ غَارَتِ النُّجُومُ وَ نَامَتِ الْعُیُونُ وَ أَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا یُوَارِی مِنْکَ لَیْلٌ سَاجٍ وَ لَا سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لَا أَرْضٌ ذَاتُ مِهَادٍ[4]- وَ لَا بَحْرٌ لُجِّیٌ[1] وَ لَا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ تُدْلِجُ الرَّحْمَةَ عَلَى مَنْ تَشَاءُ مِنْ خَلْقِکَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ أَشْهَدُ بِمَا شَهِدْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِکَ وَ شَهِدَتْ مَلَائِکَتُکَ وَ أُولُو الْعِلْمِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ وَ مَنْ لَمْ یَشْهَدْ بِمَا شَهِدْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِکَ وَ شَهِدَتْ مَلَائِکَتُکَ وَ أُولُو الْعِلْمِ فَاکْتُبْ شَهَادَتِی مَکَانَ شَهَادَتِهِمْ اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْکَ السَّلَامُ أَسْأَلُکَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ أَنْ تَفُکَّ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ.
الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 2، ص 585- 588
https://lib.eshia.ir/11005/2/585
حکمِ مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخِر به چه حالت برود
۱۴۰۳/۱۱/۰۹
فرازهایی از بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامیامروز مخاطب این حرف، خود ما دولتهای مسلمان و ملّتهای مسلمان هستیم؛ همهی ما مخاطبیم. باید بدانیم اگر در دنیا چیزی مطالبه میکنیم یا امید به لطف الهی در آخرت بستهایم، باید به مفهوم بعثت و مقتضای بعثت و حرکت بعثت متشبّث بشویم. مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَمیعًا؛(۱۲) عزّت آنجا است. عزّت یعنی کسی دارای حالتی باشد که هیچ عامل بیگانهای نتواند بر روی او اثر سوء بگذارد؛ این عزّت است. اِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا.(۱۳) نه دشمن، نه عوامل گوناگون فکری، روحی، خارجی، جسمانی، روحانی ــ همهجور ــ نمیتوانند اثر بگذارند وقتی که عزّت وجود داشته باشد. یا در آیهی شریفه[ی دیگری میفرماید]: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛(۱۴) اگر ایمان باشد، شما برترین هستید، بالاترین هستید.
خب، کارکرد عقل را امروز ما در دنیا مشاهده کنیم و عقل را به کار بیندازیم؛ اگر عقل را به کار بیندازیم، میتوانیم خیلی از مفاهیم عالم را بفهمیم. در دعا [هست که] «اَللَهُمَّ اَعطِنی نَصراً فی دینِکَ وَ قُوَّةً فی عِبادَتِکَ وَ فَهماً فی خَلقِک»؛(۱۵) درک واقعیّات جامعهی بشری؛ این [واقعیّات] را درک بکنیم. ما به عنوان جمهوری اسلامی، به عنوان ایران اسلامی، به عنوان مسئولان سیاسی یک کشور بزرگ و مهم ــ کشور عزیز ما یک کشور واقعاً استثنائی است از جهات گوناگون ــ باید توجّه بکنیم و بفهمیم این حقایقی را که در عالم وجود دارد.
استعمارِ قدرتهای ظالم، در درجهی اوّل و در مرحلهی اوّل، از غارت منابع شروع کرد. شما [اگر] بخوانید تاریخ استعمار را، اوّلین چیزی که اینها هدف قرار دادند و دنبال کردند، منابع طبیعی بود؛ در مرحلهی اوّل از اینجا شروع کردند؛ این یک مرحله است. مرحلهی بعدی، تخریب فرهنگهای اصیل ملّتها بود. داستان تلخی است این داستان؛ یعنی شرح این مطلب از آن چیزهایی است که واقعاً گریهآور است که اینها چه کردند با ملّتها و با تمدّنها! در همین آفریقایی که شما ملاحظه میکنید، تمدّنهایی وجود داشته، فرهنگهای اصیلی وجود داشته؛ اینها آمدند وارد شدند همهچیز را به هم ریختند، همهچیز را خراب کردند، تخریب کردند و در واقع، اینجا هم غارت کردند؛ غارت فرهنگی. و در مرحلهی بعدی، چشم به هویّت ملّی و دینی ملّتها دوختند تا آن را تحت تصرّف بگیرند.
ما امروز دچار هر سه مرحلهی استعماریم. امروز هم دستگاههای قدرت زورمند شیطانی عالم، هم به منابع طبیعی کشورها و ملّتها چشم دارند و نظر سوء دارند، هم به فرهنگ اصیل آنها، هم به هویّت ملّی و اسلامی آنها نظر دارند و درصدد تخریب اینها، درصدد تصرّف اینها هستند. البتّه همه یک جور نیستند؛ در رأس اینها آمریکا است. امروز آن توصیفی که ما برای استعمار و استکبار میکنیم، مصداق اتمّش دولت آمریکا است که زیر نفوذ قدرتمندان مالی دنیا است؛ یعنی امروز قدرتمندان درجهی یک مالی دنیا بر تعدادی از حکومتهای غربی ــ که از جملهی آنها و شاید هم بیشترین آنها دولت آمریکا است ــ مسلّطند؛ به تعبیر رایج خودشان، کارتلها و تراستها و امثال اینها مسلّطند و نقشهی هر سه مرحلهی استعمار را اینها دارند میکشند. اینکه میبینید هر روزی یک سوغات تازهی عملی در زمینههای بشری، در زمینههای جنسی، در زمینههای مالی، پیدرپی بُروز میکند، ناشی از این است؛ [یعنی] همین تغییر هویّت ملّتها، تغییر مصالح ملّتها و کشاندن آنها به سمت خودشان.
قرآن توصیف روشنی دارد: [میفرماید:] «وَدّوا مَا عَنِتُّم»؛ هر چیزی که شما را دچار مشکل میکند، دشمنان شما، کفّار، و کسانی که تابع شیطان هستند و شیطانی حرکت میکنند، آن را دوست میدارند. «قَد بَدَتِ البَغضاءُ مِن اَفواهِهِم وَما تُخفی صُدورُهُم اَکبَر»؛(۱۶) دشمنی در زبانشان هم پیدا است؛ حرف هم که میزنند، نطق هم که میکنند، دشمنیشان را نشان میدهند؛ حرکت هم که میکنند، دشمنی را نشان میدهند، امّا آنچه در دلشان هست بیشتر است؛ آنچه دشمنی آنها را [ایجاد میکند]. گاهی اوقات، در یک مواردی این دشمنیها ظاهر میشود؛ یعنی یک جاهایی همان ضمایر خصمانهی خبیث در مواردی خودشان را نشان میدهند. مثلاً فرض کنید در کنگرهی آمریکا برای تکّهتکّه شدن هزاران کودک، نمایندگان بلند میشوند، برای قاتل کف میزنند و تشویقش میکنند! این همان «وَما تُخفی صُدورُهُم اَکبَر» است که اینجا ظاهر میشود، اینجا [خودش را] نشان میدهد. چندین هزار کودک را تکّهتکّه کنند، بعد بیایند اینجا مورد تشویق قرار بگیرند! یا کاپیتان ناو وینسنس آمریکا بزند یک هواپیمای مسافربری را با حدود سیصد مسافر سرنگون کند و همهی سرنشینان را هلاک کند، بعد به او مدال تشویقی بدهند.(۱۷) این «ما تُخفی صُدورُهُم» اینجا ظاهر میشود، اینجا نشان میدهد خودش را. اینها همیشه پشت لبخندهای دیپلماسی پنهان است؛ پشت لبخندهای دیپلماسی، اینجور دشمنیها، اینجور کینهها، این باطن خبیث، پنهان است. چشمانمان را باز کنیم: وَ فَهماً فی خَلقِک. چشمانمان را باز کنیم؛ «تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّة»(۱۸) نباشیم. حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم، با چه کسی معامله میکنیم، با چه کسی داریم حرف میزنیم؛ این را بدانیم. انسان وقتی که طرف خودش را شناخت، ممکن است معامله هم بکند امّا میفهمد که چه کار باید بکند. باید بشناسیم، بدانیم.
به نظر من در دورهی کنونی ما، این جریان مقاومت، این حرکت مقاومت، یک رشحهای از همان بعثت است. مقاومت که از ایران اسلامی آغاز شد، بیدار کرد ملّتهای مسلمان را؛ بعضی از ملّتهای مسلمان را به صحنه آورد؛ ملّتهای مسلمان را عموماً بیدار کرد و وجدانهای بسیاری از غیر مسلمانها را هم بیدار کرد. نظام سلطه شناخته شد، شناسانده شد. بسیاری از ملّتها، نظام سلطه را نمیشناختند.
شما نگاه کنید به غزّه! غزّهی منطقهی محدودِ کوچک، رژیم صهیونیستیِ تا دندان مسلّح و دارای پشتیبانی کامل آمریکا را به زانو درآورد؛ غزّه رژیم صهیونیستی را به زانو درآورد! این شوخی است؟ این همان رشحهای از بعثت است؛ این همان ایمان و عقل است؛ این همان تلاوت آیات قرآن است؛ این دل بستن به خدا است؛ این همان اعتقاد به «اِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» است. حزباللهِ سرافراز خسارتی در حدّ فقدان شخصیّتی مثل سیّدحسن نصرالله میبیند؛ این شوخی نیست! ما مگر چند انسان بزرگ در دنیا در قدّوقوارهی سیّدحسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه) ــ این شهید بزرگوار ــ داریم؟ یک چنین شخصیّتی از بین حزبالله رفت؛ دشمن و دوست خیال میکردند حزبالله تمام شد؛ حزبالله نشان داد که نهفقط تمام نشده، در یک مواردی انگیزهاش بیشتر هم شده و توانست در مقابل رژیم صهیونیستی بِایستد؛ این همان [رشحهی بعثت] است. این مال مسلمانها بود.
در غیر مسلمانها وجدانها تکان خورد. آماری که به من دادند، در حدود ۳۰ هزار تظاهرات ضدّ صهیونیستی، ۳۰ هزار تظاهرات ضدّ صهیونیستی در ۶۱۹ شهر جهان در طول این مدّت به راه افتاد! مردم بیدار شدند؛ وجدانها بیدار شد؛ این مقاومت است؛ این مقاومت رشحهای از بعثت است. در خود آمریکا عدّهای جمع شدند ــ که آمریکایی بودند ــ گفتند: «مرگ بر آمریکا»؛ در خود آمریکا! این همان تحوّل ادراکی است؛ این همان چیزی است که انبیای عظام به آن همّت گماشتند، و بزرگترین و مهمترین و شگفتانگیزترین نوع آن را رسول مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در زمان خود و تا آخر دنیا به وجود آورد، و امروز مقاومت هم دارد آن را نشان میدهد. بنابراین حواسمان به این حقایق باشد و این آیهی قرآن را فراموش نکنیم که «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین».
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، آقای دکتر مسعود پزشکیان (رئیسجمهور) مطالبی بیان کرد.
(۲ سورهی یس، بخشی از آیهی ۶۸؛ «... آیا نمىاندیشند؟»
(۳ از جمله، سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۴۲؛ «... باشد که بیندیشید.»
(۴ از جمله، سورهی اعراف، آیهی ۱۷۶؛ «... شاید که آنان بیندیشند.»
(۵ از جمله، سورهی نساء، آیهی ۸۲؛ «آیا در [معانى] قرآن نمىاندیشند؟ ...»
(۶ سورهی ملک، بخشی از آیهی ۱۰؛ «و گویند: «اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقّل کرده بودیم ...»
(۷ سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۵۹؛ «... اى قوم من! خدا را بپرستید که براى شما معبودى جز او نیست، من از عذاب روزى سترگ بر شما بیمناکم.»
(۸ سورهی شعراء، از جمله آیهی ۱۰۸؛ «از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید»
(۹ نهجالبلاغه، خطبهی اوّل؛ «[پس پیامبران خود را برانگیخت] و یکی پس از دیگری فرستاد تا عهد خداشناسی را که در فطرت آدمی بود باز طلب کنند، و نعمت از یاد رفته را باز به یاد آورند، و با مدد حجّت و برهان، آنان را به راه آورند و گنجینههای دانش پنهانی را برون آرند.»
(۱۰ سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۷؛ «... خدا نورشان را بُرد و در میان تاریکیهایی که نمیبینند رهایشان کرد.»
(۱۱ سورهی قصص، آیهی ۴۹؛ «قُل فَأتوا بِکِتابٍ مِن عِندِ اللَهِ هُوَ اَهدى مِنهُما اَتَّبِعهُ»
(۱۲ سورهی فاطر، بخشی از آیهی ۱۰؛ «هر کس سربلندى مىخواهد، سربلندى یکسره از آنِ خدا است ...»
(۱۳ سورهی یونس، بخشی از آیهی ۶۵؛ «... عزّت، همه از آنِ خدا است. ...»
(۱۴ سورهی آلعمران، آیهی ۱۳۹؛ «و اگر مؤمنید، سستى مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید.»
(۱۵ کافی، ج ۲، ص ۵۸۶
(۱۶ سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۱۸؛ «... آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنى از لحن و سخنشان آشکار است؛ و آنچه سینههایشان نهان مىدارد، بزرگتر است ...»
(۱۷ در دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷ هواپیماى مسافرى جمهورى اسلامى که از بندرعبّاس عازم دُبى بود، هدف موشک ناو جنگى وینسنس آمریکا در خلیج فارس قرار گرفت و ۲۹٠ مسافر آن ــ از جمله ۶۶ کودک و ۵۳ زن ــ شهید شدند. پس از چندى، دولت آمریکا به «ویلیام راجرز»، فرمانده ناو وینسنس، نشان شجاعت اعطا کرد!
(۱۸ سورهی ممتحنه، بخشی از آیهی ۱؛ «... [شما] پنهانى با آنان رابطه دوستى برقرار مىکنید ...»
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59153#_ftnref1
بنده ی حقیر واتسآپ ام را وصل نکردم چرا که کدی را باید اس ام اس می کردند که گیر کرده بود و بعد انگار گیرش یک جورهایی هم برطرف شد، ولی بنده دیگر از دل و دماغ هم افتاده بودم و نخواستم وصل شوم و ...! ولی همینطوری هم داشتم توی خیابان جلوی فرهنگسرایی می رفتم که بهم یک جورهایی هم واتسآپ شد که بیا و این کتاب مستوری را هم مردانگی کن و بخر؛ و بنده هم نمی دانم چطور شد که خریدم! و آنگاه یک بنده خدای دیگری هم فرمودند که برادر عباس که غیر از برادرِ فرزانه است و اتفاقاً پدر سیامک و بیژن هم تشریف دارند و همسر کریستین خانم جواب واتسآپش را بده چرا که دیگر بقیه ی خواهر برادرها غیر از آنهایی که ایمانی اند هم رفته اند و همین یکی تنی را هم فعلاً داریم که خدا نگه اش هم دارد! ایشان در حین صحبت هم فرمودند که شانزده ساعت مثلاً از 9 شب تا 1 بعد از ظهر فقط آب درمانی کن اگر خواستی رژیم هم بگیری و ... بنده بعد اتفاقی هم حرف استاد شهید مطهری را در کتاب توحید در مورد جابجایی یا بلکه ناجابجایی اعداد 5 و 16 هم دیدم و بلکه یادم هم رفته بود که اتفاقاً در قرآن هم 16 مرتبه "حمید" آمده است و اگر کان الله غنیا حمیدا سوره نساء 131 را هم حساب کنیم که حتی 17 مرتبه می شود و .... ولی همین آیات الهی در این معنا که در مورد واجب الوجود 16 الی 17 مرتبه هم می فرماید مثلاً الله ... حمید، و لذا چه ارتباطی هم بین واجب الوجود و ممکن الوجود اینجا برقرار می شود را هم داریم، که آیا مثلاً این صفت حمیدی همانطوری که صفت عزیزی واجب الوجود نیز تا چه حدودی می تواند برای ممکن الوجودها قابل دسترسی هم باشد و تا چه حدودی هم یحتمل قابل دسترس نیست؟! تا چه حدودی یحتمل در جامعه قابل دسترسی می شود و تا چه حدودی یحتمل هم در آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتر که حتی الان در جامعه نیز برای هیچ ممکن الوجودی قابل دسترسی هم نیست آیا قابل دسترس خواهد شد و .... هوش مصنوعی و بلکه اتوماتون ها هم به مسئله کمک می کنند و حتی یحتمل باید کارهایی را گروهی هم کرد تا به نتیجه رسید و ...؟! آیا استادی و بلکه مرجع تقلیدی که اعلم هم تشریف دارند در این میان ملاک است؟
اینجا یک نکته ای قابل تذکر هم هست که در مصباح الهدایة الی خلافة و الولایة نیز این مسئله مطرح است که آیا فاصله ی خلافت و ولایت در فرض بفرمائید نبوت و امامت نیز چقدر می تواند باشد آنچنان که چطور هم هست که برای بعضی یحتمل حتی بدتر از این حقیر هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف در غیبت است و بلکه برای عموم مردم دنیا هم ایشان در غیبت تشریف دارند دیگر، و این در حالی است که این سوال هم آیا درست است که مطرح شود که آیا فاصله ی واجب الوجود و خدای یکتای توحیدی الله جل جلاله و حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم نیز آنطور که می فرماید کان قاب قوسین او ادنی آیا برای همه ی حالات و در همه ی ازمنه هم قابل تصور است؟
سوال دیگر این است که اگر ما 16 آیه ی دیگری را آنچنان که در سخنرانی حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم غلط نکنم اقل کم 16 آیه را فرموده اند، آیا می توان اینها را به عنوان ابرسارژهایی هم متصور شد که در اتوماتون سخنرانی حضرت ولی مد ظله العالی هم چطور مسائل را روشن می کنند و بلکه در افراد مختلف و ممکن الوجودها نیز این اتوماتون در هر کدام آیا چقدر متجلی می شوند و ...؟ کدام آیات کدام تاثیرات را در افراد بشر می گذارند؟ و مسئله ی دیگر این است که در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم آیا فقه چرا مهم است و بلکه همین که در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی به تنهایی هم فکر کنیم، فقه هم خود به خودی نمی آید و آن روح فقهی مسائل را نمی توانیم دریابیم؟ همین سوال را هم در مورد خود حضرات مراجع تقلید و حضرت ولایت فقیه مد ظلهم العالی داریم که بالاخره در مسئله ی حکومت حالا یا خلافت یا ریاست جمهوری و حتی بلکه شاهنشاهی، نقش مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم کدام است؟ آیا خلافت یا ریاست جمهوری و شاهنشاهی برای خود امام کافی نیست و چرا نمی توان مسئله را با مثلاً خلافت فشرده سازی هم کرد بشرطی که امام هم باشد که به خلافت می رسد و لا غیر و ...؟
عرض بنده یحقیر این است که بسیاری مسائل فقهی هستند که قابل جابجایی نیستند، ولی در مسائلی مثل جبرهای چند جمله ایها نیز ما با جبرهای جابجایی مواجه ایم. مثلاً هر همسری را نمی شود اختیار کرد یا معاملات در بیع هم قوانین خاص خود را نیز دارند. ولی یک مرتبه یحتمل بشر متوجه شود که یک مسئله ی توحیدی آنچنان هم در میان دیگر مسائل فرعی شرک و کفر و نفاق هم دفن شده است که اصلا کانه روح توحیدی مسئله هم گم شده است و همین هم هست که فرض بفرمائید حتی مانع رشد 8 درصدی اقتصادی است و بلکه اگر آن روح توحیدی را بتوان همچون گنجی و دفینه ای از میان همه ی مسائل قاطیغوریایی و کوهمولوژیک و انگیزه ها بازیافت، ولی مسائل جابجایی و بلکه ناجابجایی در خلافتها و ولایتها نیز چه تاثیری در منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی و بلکه جابجاییها و ناجابجاییهای عقل و ایمان با کفر و شرک و نفاق هم خواهند داشت و ...؟ خوب معلوم هم می شود که یک مرتبه رشد اقتصادی جهشی حتی یحتمل به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتر حتی نجومی و بلکه ماورای آن تا عرش اعلی و ... نیز البته به شرط جهش تولید با مشارکت مردم صعود کند! یعنی مسئله را اگر از آن حالات خلاء روباتیک محض که ما را همچون اتوماتون سخنرانی مورد بحث حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم نتواند به آن روح مداومتی بعثتی نائل کند، آیا چقدر هم تکامل انسان عقب می افتد آنچنان که می فرمایند یا اللهم یا حمید بحق محمد، اللهم یا عالی بحق علی، اللهم یا فاطر بحق فاطمه، اللهم یا محسن بحق الحسن، اللهم یا قدیم الاحسان بحق الحسین، اللهم بحق حجتک المهدی یا صاحب الزمان! یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که حتی ترتیب در این اسماء دعای حضرت آدم هم مهم است و نمی شود به دلخواه این اسماء را جابجا کرد و .... البته می فرمایند یک حدیثی را که از یک امام است را چقدر هم یحتمل میتوان به امام دیگری نیز نسبتش داد و .... ولی خوب، یک وقتها هم می خواهید یک کسی را در آرشیو کرنل هم که جستجو کنید، قات می زند و می گوید rate exceeded .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه و المستشهدین بین یدیه