الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

19 دی

 

 

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

 

۱۴۰۳/۱۰/۱۹

بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار مردم قم

درس سوّم این است که ما وقتی به قضایای قم نگاه میکنیم، میفهمیم که باید خودمان را، افکارمان را، افکار عمومی را در قبال تبلیغات دشمن مصونیّت ببخشیم ــ این جزو درسهای نوزدهم دی است ــ همچنان که آن روز ذهن قمی‌ها مصونیّت پیدا کرده بود. چرا؟ مقاله منتشر کردند، امام را متّهم کردند، بدگویی کردند؛ هدفشان چه بود؟ اینها که بر همه‌چیز مسلّط بودند؛ هزاران نفر از طرف‌داران امام زیر شکنجه بودند، در زندانها بودند، در تبعیدها بودند؛ دیگر مقاله چرا؟ آنها به یک حقیقتی دست پیدا کرده بودند که امروز هم وجود دارد؛ آنها فهمیده بودند که غلبه‌ی بر یک ملّت فقط با ابزارهای سخت‌افزاری ممکن نیست، ابزارهای نرم‌افزاری هم لازم است. آنها چیست؟ تبلیغ کردن، توجیه کردن، تبیین کردن. اینکه بنده این‌همه روی «تبیین» تکیه میکنم [به همین خاطر است]. میخواستند دل مردم را نسبت به امام بزرگوار سرد کنند. چند هزار نفر از طرف‌داران امام اینجا در زندان و در تبعید و زیر فشار و کتک و همه‌چیز، امّا این کافی نبود؛ باید کاری میکردند که آن ذوالفقاری را که از کنار قبر امیرالمؤمنین، این دلها را برمی‌آشفت و این حرکت عظیم را به وجود می‌آورد، از بین ببرند؛ [یعنی] زبان مبارک امام بزرگوارمان. اینجا سختگیری میکردند، یک پیام یا یک اطّلاعیّه از امام می‌آمد، دلهای افسرده دوباره امیدوار میشد، خستگی آدمهای خسته برطرف میشد، میدان مبارزه گرم‌تر میشد. قیام قمی‌ها این نقشه را باطل کرد.

...

امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاه‌های تبلیغاتی ما،‌ برای دستگاه‌های فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعّالان فضای مجازی ما، این است که پرده‌ی توهّم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند. این کاری است که آن روز قمی‌ها کردند؛ آن روز این ابزار را از دست دشمن گرفتند، شکستند؛ کاری کردند که او دیگر نتواند اصلاً ادامه بدهد. این درس سوّم.
...

نکته‌ی دوّم؛ یکی از خواسته‌های استکبار به طور کلّی ــ از جمله در رأسِ استکبار، دولت آمریکا ــ از مسئولان همه‌ی کشورها، از جمله از مسئولان جمهوری اسلامی این است که وقتی راجع به مسائل گوناگون کشور فکر میکنند، طرّاحی میکنند، نقشه‌کشی میکنند، یک نگاهی هم به منافع آمریکا داشته باشند، ملاحظه‌ی آمریکا را هم بکنند؛ این درخواست آنها است. ما که خب مستقیم ارتباطی نداریم [امّا] از طُرق مختلف این را به مسئولان ما تفهیم میکنند. در این سالهای متمادی ما نمونه‌های متعدّدش را دیدیم که بیایند واسطه بشوند در فلان قضیّه‌ی اقتصادی، فلان قضیّه‌ی فرهنگی، فلان مسئله‌ی سیاست خارجی، که شما  که میخواهید این کار را بکنید، این را تغییر بدهید، به این نحوه عمل کنید که آمریکا هم یک سودی ببرد؛ این یکی از خواسته‌های آمریکا است! من عرض میکنم این تهدیدِ مردم‌سالاری است؛ اگر مسئولان کشور ما در هر دوره‌‌ای به این توقّع بیجای آمریکایی‌ها گوش فرابدهند، مردم‌سالاری کشور و جمهوریّت کشور را تهدید کرده‌اند. چرا؟ برای خاطر اینکه مردم به ما رأی دادند، ما را سر کار آوردند، برای اینکه برای منافع آنها کار بکنیم؛ نه‌اینکه منافع آمریکا را مورد نظر قرار بدهیم.

...

مسئله‌ی بعد، مسئله‌ی «امید» است؛ امید. ما بایستی به هدایت الهی امیدوار باشیم، به کمک الهی امیدوار باشیم، به نیرویی که خدا به ملّتها داده امیدوار باشیم. درست نقطه‌ی مقابل آن کاری که دشمن میخواهد بکند که امید را از دل جوانهای ما خارج کند، آنها را مأیوس کند، همه‌ی کسانی که در زمینه‌های تبلیغاتی مخاطبی دارند، میتوانند حرف بزنند، زبان گویایی دارند، یکی از بزرگ‌ترین و اوّلی‌ترین اهدافشان بایستی این باشد که امید را در دلها زنده کنند و حرف ناامیدکننده بر زبان جاری نکنند. این کاری بود که امام بزرگوار خیلی به آن توجّه داشت. شما ملاحظه کنید در همین قضیّه‌ی نوزدهم دی، روز نوزدهم دی این حادثه اتّفاق افتاد، مردم قم قیام کردند و قیام قم سرکوب شد؛ مردم را زخمی کردند، شهید کردند، خیابانها را خونین کردند؛ این مال نوزدهم دی است. پیام امام بزرگوار، در دوّم بهمن ــ یعنی دوازده روز بعدش ــ از نجف آمد؛ در پیام امام این عبارت هست که من یادداشت کرده‌ام: «من به ملّت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه‌ی قوی و شجاعت بی‌مانند، نوید پیروزی میدهم.»(۳) مردم در خیابانهای قم سرکوب شدند؛ چه کسی گمان پیروزی میبَرد؟ امام میگوید من به شما نوید پیروزی میدهم! امام بشارت میدهد که شما با این کارتان، با این حرکتتان، ایران را زیرورو کردید، سیاست جهانی را تغییر دادید. این، نوید پیروزی امام است.

...

مطلب آخری که میخواهم عرض کنم این است که حوادث گوناگون ــ چه حوادث ما، چه حوادث منطقه مثل حوادث سوریه ــ نباید مسئله‌ی فلسطین را در یادها کم‌رنگ کند. مایه‌ی اصلی مقاومت، مقاومت در مقابل حرکتِ خباثت‌آلودِ رژیم صهیونی است. مقاومت این است. مقاومت زنده است و باید زنده بماند و باید روزبه‌روز قوی‌تر بشود و ما از مقاومت حمایت میکنیم؛ از مقاومت در غزّه، از مقاومت در کرانه‌ی باختری، از مقاومت در لبنان، از مقاومت در یمن. ما از هر نقطه‌ای که در مقابل حرکت خباثت‌آلود رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند و مقاومت کنند، حمایت میکنیم.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58928

  • ۰۳/۱۰/۲۰
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۱۲)

مَن کَانَ یَظُنُّ أَن لَّن یَنصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ ‎﴿الحج: ١٥﴾‏تفسیر سوره حج جلسه 9 (1389/11/24)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿مَن کَانَ یَظُنُّ أَن لَّن یَنصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَی السَّماءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ ﴿15﴾ وَکَذلِکَ أَنزَلْنَاهُ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یُرِیدُ ﴿16﴾ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَاری وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ ﴿17﴾

غضب مشرکین در برابر نصرت الهی به پیامبر(ص)

در این سورهٴ مبارکهٴ «حج» آیاتی دربارهٴ توحید, آیاتی دربارهٴ نبوّت و آیاتی دربارهٴ معاد گذشت. طبق برخی از روایات، وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) فرمود ذات اقدس الهی او را یاری می‌کند در دنیا و در آخرت [که] گاهی آن ناصر هم در روایات مشخص شده است که وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) است که در کنزالدقائق هم آمده است[1] و این باعث خشم و غضب عدّه‌ای شد و ـ به اصطلاح ـ غِیظ کردند [لذا] آیه نازل شد که اگر کسی فکر می‌کند [و] گمان می‌کند که خداوند پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نمی‌دهد و عصبانی است، این غضب و خشم خود را می‌تواند با انتحار, با حلق‌آویز کردن [و مانند] اینها حل کند، ببیند مشکلش با اینها حل می‌شود یا نه. بالأخره شما از دست چه کسی به ستوه آمدید؟! این ارادهٴ ذات اقدس الهی است که دین خود و پیامبر خود و ائمهٴ جانشینِ پیامبر را حفظ کند، شما اگر غیظ کردید عصبانی شدید چه کار از دستتان برمی‌آید؟! شما اگر دست به خودکشی هم بزنید سودی ندارد. این وجه رایجی است که بسیاری از مفسّران این راه را پذیرفتند....

https://javadi.esra.ir/fa/w/haj-08-1?redirect=%2F%25D8%25A2%25D8%25B1%25D8%25B4%25DB%258C%25D9%2588-%25D8%25AF%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B3-%25D8%25AA%25D9%2581%25D8%25B3%25DB%258C%25D8%25B1%2F-%2Fcategories%2F4780969%3Fp_r_p_resetCur%3Dtrue%26p_r_p_categoryId%3D4780969


۱۴۰۳/۱۰/۱۰بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره شهدای کاشان

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

برادران عزیز، خواهران عزیز! خیلی خوش ‌آمدید؛ مخصوصاً خانواده‌های محترم شهیدان و بخصوص مادران شهدا و این بانوی گرامی(۲) که مادر چهار شهیدند. آقای منصوری(۳) را هم که سالها بود زیارت نکرده بودیم؛ [بنده] ایشان را از دوره‌ی دانشجویی‌شان که مشغول مبارزه بودند، می‌شناسم.

کاشان یک شهر برجسته است؛ حالا منهای آنچه در دوره‌ی ما اتّفاق افتاد ــ که حالا اشاره خواهم کرد ــ در طول تاریخ هم کاشان حقّاً و انصافاً برجستگی دارد: عالِم‌پرور است، شاعرپرور است، فقیه‌پرور است، ریاضی[دان]‌پرور است، مبارزپرور است، هنرپرور است؛ شخصیّت‌های برجسته‌ی بزرگی [دارد] و یک شهر عجیبی است. همین فرشی که در کاشان بافته میشود، از لحاظ نگاه هنری، یک هنر بسیار بزرگ و بسیار باارزش است؛ ما قدر این هنرهای زیرِ پاافتاده و پیشِ پاافتاده‌ی خودمان را نمیدانیم. شخصیّت‌های برجسته‌ای [از این شهر] برخاستند که خب شماها آنها را می‌شناسید و میدانید و معروفند، و اسمشان در تاریخ همه‌جا ثبت است.

در دوره‌ی نزدیک به ما، [یعنی] تقریباً دوره‌ی معاصر ما، شخصیّت‌هایی هستند که با استعمار مبارزه کردند ــ که این فرق میکند با مبارزه‌ی با حکومت داخلی ــ مِن‌جمله پدر مرحوم آیت‌الله کاشانی، مرحوم آسیّدمصطفیٰ کاشانی که ایشان از بزرگان علمای نجف بودند. وقتی که انگلیس‌ها در پایان جنگ [جهانی] اوّل آمدند و در واقع منطقه را چند کشور اروپایی بین خودشان تقسیم کردند و آمدند طرف ایران، اینها به فتوای مرحوم آسیّدمحمّدکاظم یزدی، از نجف آمدند در منطقه‌ی اهواز و منطقه‌ی جنوب عراق و غرب ایران و جنوب غربی ایران، مبارزه‌ی تن‌به‌تن کردند؛ هم مرحوم آسیّدمصطفیٰ کاشانی، هم پسر ایشان مرحوم آسیّدابوالقاسم کاشانی که آیت‌الله کاشانی معروف ما این دوّمی است. بعد هم مبارزات اینها ادامه پیدا کرد. این اهمّیّت دارد؛ اینکه یک انسانی، یک انسان باشخصیّتی، زندگی خودش را وقف کند برای مبارزه‌ی با زور، با ظلم، با تجاوزطلبی، خیلی برای یک ملّت مهم و باارزش است؛ قدرش را باید دانست. حالا بعضی‌ها به مرحوم آیت‌الله کاشانی به خاطر یک اختلاف نظرات سیاسی اعتراض میکنند؛ دیگر توجّه ندارند که این مرد کسی است که ده‌ها سال با کمال شجاعت، با انگلیس‌ها مبارزه کرد.

در زمان رضاشاه که همه‌ی نفَسها در سینه‌ها حبس بود، مرحوم کاشانی مبارزه کرد؛ در آن زمان مبارزه کرد. امام )رضوان الله علیه( یک بار در یک جلسه‌ی خصوصی که ما داشتیم، گفتند که من هیچ کس را به شجاعت آقای کاشانی ندیدم. توجّه کنید! این حرف را چه کسی میزند؟ امامی که خودش مظهر رشادت و شجاعت است. این را خودم از ایشان مستقیم شنیدم؛ دیگر راوی وسط نیست. گفتند من هیچ کس را به شجاعت آقای کاشانی ندیدم. بعد سه قضیّه نقل کردند از شجاعت مرحوم آقای کاشانی که حالا آن قضایا را من نقل نمیکنم. این[طور] است. در آن محلّ تاریخی، ما رفتیم آنجا، زندانی را که آقای کاشانی آنجا بوده دیدیم. آن سلّولی را که آقای کاشانی ــ البتّه مدّت کوتاهی ــ در آن سلّول زندانی بوده، به ما نشان دادند. قضیّه‌ای را آنجا نقل کردند که در آن سلّولی که راحت نمیشد نشست، مأمور میرود پیش او و بنا میکند نصیحت کردن. آقای کاشانی یک پاسخی به او میدهد که نشانه‌ی کمال جرئت و شجاعت و نترسی و دلِ قرص و محکم این مرد است. و همین‌طور بقیّه‌ی کسانی که در این راه بوده‌اند؛ شخصیّت‌های برجسته.

از جهات مختلفی کاشان انصافاً برجستگی دارد؛ یکی‌اش‌ مسئله‌ی مبارزات است، یکی‌‌اش مسئله‌ی علم و هنر است، یکی‌اش مسئله‌ی توجّه به اهل‌بیت (علیهم ‌السّلام) است که در زمان جوانی ما مجالس کاشان معروف بود همه‌جا که کاشانی‌ها مجالس روضه و توسّل و توجّه دارند؛ و مانند اینها.

خب، در آزمایش بسیار مهمّ دفاع مقدّس و بعد از آن در بعضی از حوادث دیگر، کاشانی‌ها خوب حرکت کردند، خوب گذشته‌ی خودشان را تجدید کردند و نشان دادند که یک طبیعت مستمرّ تاریخی‌ای در این منطقه وجود دارد که در گذشته و امروز انسانهایی را با این خصوصیّات پرورش میدهد. لذا شما شهدای برجسته‌ای دارید، شهدای باسابقه‌ای دارید، شهید دوران اوّل مبارزات دارید که این در کمتر شهری از شهرهای ایران وجود دارد؛ شهدای میدان جنگ دارید، پشتیبانی‌های فوق‌العاده و کم‌نظیر دارید که انسان را واقعاً تحت تأثیر قرار میدهد. فرض بفرمایید چند نفر بانو می‌نشینند یک قالیِ باارزشی میبافند، می‌آیند تقدیم میکنند به جبهه که این را یک جایی من خواندم که این قالی را آن کسانی که گرفته بودند از این بانوی آورنده‌ی قالی، میگویند ما این را نمیتوانیم به قیمت بفروشیم، [بلکه] این را باید به ارزش معنوی‌اش بفروشیم. میروند به قیمت گرانی این را میفروشند و یک پشتیبانی فوق‌العاده باارزشی از چندین لشکر به وسیله‌ی همین یک قالی انجام میگیرد! و کارهای فراوانی که انجام دادند. خب همه‌ی اینها ارزشهای مردمی برای مردم کاشان است.

شما حالا میخواهید بزرگداشت بگیرید برای شهدا؛ این مطالبی که آقا بیان کردند، اینها همه کارهای خوب و لازمی است؛ کارهای هنری،  کتاب‌نویسی، خاطره‌نویسی و بقیّه‌ی چیزهایی که وجود دارد، اینها همه‌ کارهای لازمی است، کارهای خوبی است.

بنده در دیدار با برگزارکنندگان این بزرگداشتها توصیه‌هایی کرده‌ام که یا شنیده‌اید یا میتوانید دسترسی پیدا کنید؛ نمیخواهم تکرار کنم آنها را. یک نکته را میخواهم بگویم و آن، این است که هنر این شهدا فقط این نبود که جانشان را کف دست گذاشتند و رفتند به میدان جنگ؛ خب، در حال خطر، خیلی از افراد ــ البتّه برجستگان ــ این کار را میکنند. وقتی خطری تهدید میکند دین را، میهن را، ملّیّت را،‌ عزّت یک کشور را، کسانی جانشان را کف دستشان میگذارند و میروند و میجنگند. یک نکته‌ اینجا مهم است و آن، این است که همراه این کار، خُلقیّات و رفتارهایی را انسان مشاهده میکند که این رفتارها قابل تبیین است؛ یعنی قابل دست دادن به(۴) ملّتها است. [مثلاً] گذشتها؛ این جوانی که رفته آنجا مثلاً فرض بفرمایید یک چیز باارزشی همراهش است، رفیقش به آن احتیاج دارد، بدون هیچ ‌گونه ملاحظه‌ای این را به رفیقش میدهد؛ گذشت میکند. عبادتها؛ یک جوان کم‌سنّ مثلاً تازه به بلوغ رسیده‌ای که این‌قدر گناهی هم هنوز در پرونده‌ی او نیست، آن‌چنان در مقابل پروردگار تضرّع میکند و توسّل و توبه و استغاثه و استغفار میکند که انسان تعجّب میکند؛ یعنی از افرادی در سنین ماها اصلاً  یک چنین حالتی، یک چنین استغاثه‌ای، یک چنین توجّهی برنمی‌آید، اصلاً ممکن نمیشود آنچه از دل روشن و پاک آن جوان صادر میشود. یا فرض بفرمایید که احترامی که اینها به شعارهای مقدّس نظام جمهوری اسلامی میکردند که حالا همین مطلبی که ایشان گفتند که به دخترش سفارش میکند که اوّلین مطلبی که به بچّه یاد میدهی، این باشد که یک شعار مربوط به انقلاب را، مربوط به اسلام را یاد میدهد.

اینها را باید حفظ کرد، اینها را باید ضبط کرد، اینها را باید نشان داد. این در نام‌گذاریِ یک کوچه یا خیابان به نام شهید به دست نمی‌آید. این با یک کار هنری امکان‌پذیر است؛ انتقال این روحیّات و این خصوصیّات اخلاقی، صرفاً با کارهای هنری امکان‌پذیر است. شما در یک فیلم یا در یک مثلاً فرض کنید که شعر خوب یا در یک نقّاشی خوب، میتوانید نشان بدهید گذشت را؛ میتوانید نشان بدهید خشوعِ در مقابل پرودگار را؛ [میتوانید] خشوع یک رزمنده را نشان بدهید؛ یا غیرت او را نشان بدهید. اینها به درد یک ملّت [میخورد]. اینها برای یک ملّت نیاز همیشگی و حتمی است. ما خب روی منبرها میگوییم به مردم؛ راجع به تقوا میگوییم، راجع به گذشت میگوییم، راجع به توسّل و توجّه و انابه و استغفار میگوییم؛ امّا اینها حرف است، اینها گفتن است؛ گفتن با عمل کردن خیلی فرق دارد. او عمل میکند؛ شما آن عمل را منعکس کنید؛ نشان بدهید که او در عمل این‌جور حرکت کرد، این‌جور رفتار کرد.

یکی از چیزهایی که به نظر بنده خیلی مهم است و بایستی در عمل، در کار هنری نشان داده بشود، همین صبری است که این مادران شهدا کردند. این شوخی نیست که انسان یک جوانی را، یک فرزندی را پرورش بدهد، با خون دل، با چه زحمتی به ثمر برساند، به جوانی برساند، بعد این را در راه خدا بدهد؛ یکی، دو تا، سه تا، چهار تا. اینها چیزهایی است که فقط به زبان آسان گفته میشود، در عمل، در واقعیّت اصلاً قابل توصیف نیست؛ یعنی واقعاً قابل توصیف نیست و نمیشود اهمّیّت این را توصیف کرد. امّا صبر این بانو را میشود نشان داد؛ شکر این بانو را میشود نشان داد؛ تحمّلی که او در مقابل این حادثه‌ی مهم و بزرگ انجام داده، این را میشود نشان داد؛ اینها میشود درس. اینها را بایستی شما نشان بدهید. چه جوری میشود نشان داد؟ صرفاً با کار هنری.

بحمدالله شما کاشانی‌ها از لحاظ هنرمند هم غنی هستید، افراد هنری دارید که میتوانند کارهایی را انجام بدهند. و ان‌شاء‌الله این کار را بکنید و پیش بروید. و به مردم عزیز کاشان هم سلام بنده را برسانید. ما کاشان را همیشه از دیرزمان، چه به خاطر علمائش، چه به خاطر شهدائش، چه به خاطر کارهای هنری‌اش، به چشم یک منطقه‌ی برجسته شناخته‌ایم و دیده‌ایم. امیدواریم ان‌شاء‌الله که همیشه روسفید باشید و پیش خدای متعال مقام والا داشته باشید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 

 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدسعید حسینی (نماینده‌ی ولیّ ‌فقیه و امام جمعه‌ی کاشان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و سرهنگ کریم اکبری قمصری (فرمانده ناحیه‌ی مقاومت بسیج کاشان و دبیر کنگره) مطالبی بیان کردند.

 خانم کبریٰ حسین‌زاده (مادر شهیدان بارفروش)

 آقای جواد منصوری (اوّلین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)

 استفاده برای، ممکن شدن برای

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59038

 

گزارش خبری تحلیلی کیهان

از سفیدشویی ترامپ تا حمله به رقبای داخلی پرده‌ای از نمایش ظریف در داووس

سرویس سیاسی-

ظریف در گفت‌وگویی در اجلاس سالانه 

مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس، با تکرار رویه اشتباه خود، بار دیگر مسائل داخلی کشور را در نشستی بین‌المللی مطرح کرد.

محمدجواد ظریف، در شرایطی که مبتنی بر قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، به شکل غیرقانونی در منصب معاون راهبردی رئیس‌جمهور مشغول به فعالیت است، بار دیگر سخنانی خارج از عرف را به زبان آورده و فرصتی دیگر را برای سوءاستفاده بیگانگان فراهم ساخته است.

ظریف این‌بار نیز با تکرار رویه اشتباه و تأمل‌برانگیز بیست ساله خود، در اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس در گفت‌وگوی خود با فرید زکریا برنامه‌ساز و تحلیلگر سیاست خارجی، مجددا مسائل داخلی را به دستاویزی برای حمله به رقبای خود در نشستی بین‌المللی بدل ساخت.

حمله به سیاستمداران داخلی

 در رسانه‌های زنجیره‌ای 

و بلندگوی مدعیان اصلاحات سانسور شد

ظریف در این گفت‎‌وگو با فرید زکریا اظهار می‌دارد: «برخی از جریان‌های مخالف تلاش کرده‌اند پرونده‌هایی علیه من تشکیل دهند تا مرا از سمت فعلی‌ام برکنار کنند. یکی از این ادعاها، تابعیت فرزندانم است که در زمان دانشجویی من در آمریکا متولد شدند و تابعیت آمریکایی دارند. این مسئله کاملاً در چارچوب قوانین بوده و نقضی صورت نگرفته است.»

وی در این بخش که اگر تندروها در ایران مسئولیت داشتند، من هم اکنون نمی‌توانستم آزادانه در خیابان‌های تهران قدم بزنم.

محمدجواد ظریف همچنین در قسمت دیگری از این گفت‌وگو با نام بردن از سعید جلیلی رقیب انتخاباتی پزشکیان در انتخابات اخیر و با حمله به وی در نشستی بین‌المللی اظهار می‌دارد: «اگر امروز به جای مسعود پزشکیان، سعید جلیلی را به عنوان رئیس‌جمهوری داشتیم، ممکن بود جنگ بزرگی در منطقه در جریان باشد.»

این قسمت از سخنان ظریف نیز در رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاحات و همچنین رسانه‌های دولتی تحت مدیریت مدعیان اصلاحات همچون ایرنا سانسور شد. 

گردن‌کشی در مقابل قانون

 این بار در نشستی بین‌المللی

ظریف در قسمتی از این گفت‌وگو در جواب سؤال مداخله‌گرایانه فرید زکریا درباره موضوع انتصاب غیرقانونی وی به مقام معاونت راهبردی رئیس‌جمهور اظهار می‌دارد: «افرادی که کمپین‌هایی را علیه من راه می‌اندازند.... اعتقاد دارند که انتصاب من نقض قانون است. این تفسیر آنهاست و ما تفسیر متفاوتی داریم»

وی بدون اشاره به نظر مجلس شورای اسلامی و موضع‌گیری صریح قالیباف، ریاست مجلس دوازدهم درباره نقض صریح قانون به واسطه انتصاب غیر قانونی خود به عنوان معاون راهبردی رئیس‌جمهور، از تفسیر متفاوت خود و دولتمردان فعلی درباره قانون سخن به میان می‌آورد.

جدای از اینکه اساسا وی در مقام و جایگاهی قرار ندارد که تفسیری از قانون را ارائه دهد و جدای از اینکه ادامه فعالیت وی در این منصب، دهن‌کجی آشکار به اصل حاکمیت قانون و تفکیک قوا به شمار می‌آید، عجیب‌تر اینکه این گردن کشی در برابر قانون این‌بار در برابر انظار بین‌المللی صورت می‌گیرد.

متر برجامی ظریف در هر موضوع

ظریف همچنین در بخش دیگری از این گفت‌وگو اظهار داشت: « به من یک مورد ارائه دهید که مقاومت برای منافع ایران عمل کرده باشد. آنها همیشه برای اهداف خود کار کرده‌اند، حتی به قیمت ضرر ما. آنها ‌هرگز دستورات ما را اجرا نکردند. ما از هفتم اکتبر اطلاعی نداشتیم... ما قرار بود در ۹ اکتبر با آمریکایی‌ها درباره احیای برجام دیدار داشته باشیم که این عملیات آن را تضعیف و نابود کرد.»

به نظر می‌رسد در ذهنیت ظریف، برجام معیاری است که حتی آخرت افراد را نیز باید با آن سنجید. وی در این قسمت از سخنان خود گرچه اشاراتی به مقاومت قهرمانانه مردم فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیست‌ها داشته است ولی این‌بار مقاومت قهرمانانه مردم فلسطین و لبنان را آماج حملات خود قرار داده است.

این قسمت از سخنان ظریف نیز در قریب به اتفاق رسانه‌های زنجیره‌ای و رسانه‌های دولتی دولت چهاردهم پوشش نیافته است.

سفیدشویی ترامپ 

پرده‌ای دیگر از مواضع ظریف

ظریف علاوه‌بر این در قسمتی از پاسخ خود به سؤال فرید زکریا درباره مقاله اخیر خود در فارن افرز و در توضیح این گزاره «که ممکن است در دوران ترامپ فرصتی برای یک توافق با ایران وجود داشته باشد» اظهار داشت: «اجازه دهید یک تسلسل زمانی به شما بدهم. جان بولتون در فوریه ۲۰۱۷ به پاریس رفت. در آن زمان، او مشاور امنیت ملی ترامپ بود. او در مقاله‌ای که فکر می‌کنم اواخر ۲۰۱۶ نوشته بود، طرحی برای خروج ترامپ از برجام ارائه داده بود. در فوریه ۲۰۱۷، او به پاریس رفت و در گردهمایی سازمان (منافقین) سخنرانی کرد. فکر می‌کنم اظهارنامه مالیاتی او نشان می‌دهد که بابت این سخنرانی پول دریافت کرده است. در آن سخنرانی گفت که سال آینده این زمان را در تهران جشن خواهیم گرفت. او در‌آوریل به ‌عنوان مشاور امنیت ملی منصوب شد،پمپئو در ۲۶‌ آوریل به ‌عنوان وزیر امور خارجه تأیید شد. او در ۲۸‌آوریل به اسرائیل رفت و از نتانیاهو خواست آن نمایش درباره اسنادی که از ایران به‌دست آورده بودند را ارائه دهد. ترامپ در ۸ می‌از برجام خارج شد. اگر به این تسلسل وقایع نگاه کنید، متوجه می‌شوید که برنامه‌ریزی دقیقی پشت آن بود.من از آنچه شنیده‌ام و از افراد مختلف می‌دانم، به این نتیجه رسیده‌ام که آنها ترامپ را به دو چیز متقاعد کرده بودند: اول اینکه ایران در حال فروپاشی است و خروج ناگهانی از برجام می‌تواند آخرین میخ بر تابوت ایران باشد. دوم اینکه با ارائه آن اسناد جعلی که نتانیاهو نشان داد، حمایت بین‌المللی از ایالات متحده و اسرائیل برای خروج از برجام جلب خواهد شد. هر دو فرضیه مشاوران ترامپ، نه خود ترامپ کاملاً اشتباه بود. امیدوارم این‌بار، ترامپ جدی‌تر، متمرکزتر و واقع‌بینانه‌تر عمل کند. او بولتون را کنار گذاشت. او برایان هوک را کنار گذاشت. پمپئو را کنار گذاشت.»

ظریف که پیش از این بی‌اطلاعی، نابلدی و ناآگاهی خود نسبت به ساختار تصمیم‌گیری و سیاست آمریکا را در دوران برجام و در زمان جدال توئیتری با تام کاتن نشان داده بود و در شرایطی که طیف برجامی در دوران دولت روحانی، ترامپ را مزاحم برجام می‌نامیدند، این بار اقدام به سفیدشویی از ترامپ کرده است.

او در حال سفیدشویی از کسی است که یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌های ممکن را با ترور و به شهادت رساندن شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی

 رقم زد.

داستان بی‌پایان سهل‌اندیشی

وی پیش از این نیز در کوران انتخابات 1384، در گفت‌وگویی با محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، با پیش کشیدن موضوع انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری در آن زمان، مسائل داخلی کشور را در مقابل بیگانگان به زبان آورد.

ظریف در دیدار و گفت‌و‌گوی غیررسمی با محمد البرادعی، رئیس اسبق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات خود با طرف‌های غربی گفت: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری(سال ۸۴) از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آنها موفقیتی در این گفت‌و‌گوها نمی‌بینند، از طرفی آنها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.»

وی برای بار دیگر در زمان پایان دولت دهم و آغاز دولت یازدهم نیز با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی فیسبوک، با حمله به مواضع ضد صهیونیستی رئیس‌جمهور نهم و دهم در آن زمان، بار دیگر مسائل و اختلافات میان سیاستمداران در داخل کشور را به دستاویزی در صحنه بین‌المللی بدل ساخت. 

اظهارات عجیب ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا (۲۶ شهریور ۱۳۹۳) که با لحنی ملتمسانه عنوان شده بود، نمونه‌ای دیگر از پرداختن ظریف به مسائل داخلی در تریبونی بین‌المللی است؛ وی در این نشست اظهار داشت: «ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن، تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی برگزار می‌‌شود، به این عملکرد ما پاسخ دهند.»

وی در همین گفت‌وگو در اظهاراتی همراه با ناراحتی از اقدام رئیس‌جمهور وقت ایران در دولت نهم در کنار گذاشتن وی از ساختار سیاست خارجی کشور اظهار می‌دارد: «وقتی قبلاً در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌‌هایی کردیم و تلاش‌‌های ما از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس ‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شده‌ام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که می‌‌خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند».

مرداد 94 حدود یک‌سال پس از این اظهارات نسنجیده، جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا در شورای روابط خارجی آمریکا گفت:«دوستان! اگر به توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطی‌ها در ایران می‌فرستیم. چه کسی می‌داند در این صورت انتخابات (مجلس) چه می‌شود اما روحانی و ظریف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند، به نظرم به دردسر جدی می‌افتند.» 

مرداد 95 حدود دو سال پس از این پالس غلط نیز جان برنان، رئیس ‌پیشین سازمان سیا گفت: 

«توافق هسته‌ای رئیس‌جمهور روحانی را که از دید ما بین عناصر فعال در ایران بسیار میانه‌روتر به شمار می‌آید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانه‌روها رقابت وجود دارد... نگرانی من این است که خب بسیاری از ایرانی‌ها انتظار داشتند با آزاد شدن دارایی‌های این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود.»

نگاهی به این سخنان و مواضع ظریف، نشانگر این است که وی پس از گذشت بیست سال نمی‌خواهد یا نمی‌تواند از رویکرد و روش اشتباه خود در بیان مسائل داخلی در مقابل بیگانگان دست بکشد.

اظهارات اخیر محمدجواد ظریف در مجمع جهانی اقتصاد و دیگر نشست‌های بین‌المللی بار دیگر نشان‌دهنده روند اشتباه و پر از چالش او در مواجهه با مسائل داخلی ایران در عرصه بین‌المللی است. او نه‌تنها در گذشته بلکه در دوران‌های مختلف، از زمانی که در مسئولیت‌های حساس دولت قرار داشت، مسائل داخلی کشور را در قالب اظهاراتی به دستاویزی برای نقد سیاست‌های داخلی و حمله به رقبا تبدیل کرده است. این رفتارهای ظریف به‌ویژه در زمان‌هایی که روابط ایران با دیگر کشورها حساس و پیچیده بوده، به بیگانگان فرصتی داده است تا از اختلافات داخلی ایران بهره‌برداری کنند.

این‌گونه اظهارنظرها علاوه‌بر ایجاد شکاف داخلی، در عرصه بین‌المللی نیز باعث می‌شود که ایران نتواند سیاست‌های خود را با یکپارچگی و انسجام پیش ببرد. علاوه‌بر این، ادعاهای ظریف در مورد تفسیر متفاوت خود از قانون و رفتارهای غیرقانونی‌اش، نشان‌دهنده‌ گردن‌کشی در برابر اصول حاکمیتی و قانون مصوب کشور است. این نوع اقدامات که حتی در نشست‌های بین‌المللی مطرح می‌شوند، به نظر می‌رسد که هدفی جز تضعیف حاکمیت قانونی و ایجاد بحران در داخل کشور ندارند.

در نهایت، این روند تکراری ظریف که مسائل داخلی کشور را به سوژه‌ای برای حمله به دیگر مسئولان و رقبای داخلی تبدیل می‌کند، نه‌تنها به منافع ملی آسیب می‌زند، بلکه تصویر کشور را در عرصه بین‌المللی نیز خدشه‌دار می‌کند.

https://kayhan.ir/fa/news/304422

 

به مستور‌ان مگو اسرارِ مستی

حدیثِ جان مگو با نقشِ دیوار

حکمِ مستوری و مستی همه بر خاتِمَت است

کس ندانست که آخِر به چه حالت برود

 

صحیفه سجادیه


امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همه‌ی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود
در ادامه‌ی روایت میفرماید: «قال موسی یا رب فما لمن صنع ذا؟ فاوحی الله الیه یا موسی اما الزاهدون فی الدنیا ففی الجنه و اما البکائون من خشیتی ففی الرفیع الاعلی لایشارکهم فیه احد». این رتبه‌ی عالی، مخصوص این کسانی است که دل رقیق آنها، دل حساس آنها در مقابل ذکر الهی به خشوع درمیاد و این خشوع، چشم آنها را می گریاند. «و اما الورعون عن معاصی فانی افتش الناس و لا افتشهم»؛ اغماض الهی، غمض عین الهی از بعضی از لغزشها و کوتاهی‌هایی که قهرا انسان از آنها برکنار نیست. این حدیث سندش هم معتبر است؛ «عن ابی ابی عمیر عن رجل من اصحابه». مراسیل ابن ابی‌عمیر در حکم مسانید است.
فرمودند و درست هم همین است که وقتی طلبه وارد حوزه و این صراط میشود، با شوق و رغبت به معنویت و روحانیت به معنای واقعی کلمه است - در این شکی نیست - سالها هم در این راه ما راه رفتیم، حرکت کردیم، درس خواندیم، نفس کشیدیم؛ اما در عین حال بایستی به خدای متعال پناه برد، بایستی از خدا کمک خواست، باید از او توفیق طلبید؛ بدون توفیق الهی، کار خیلی مشکل است. امام سجاد (علیه الصلوة و السلام) در دعای صحیفه‌ی سجادیه عرض می کند: «هذا مقام من استحیا لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک». این چه حالتی است این چه وضعی است که امام سجاد عرض میکند من شرمنده هستم؟۱۳۸۹/۰۸/۰۲

بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم
صحیفه سجادیه
فیش موضوعی

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=26418&nt=2&year=1389&tid=1335

 

گویا بیشتر نسخه های حافظ و از جمله نسخه ی محمد قزوینی و قاسم غنی، دارند: "حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است" و نه اینکه حکم مستوری و مستی همه بر بر عاقبت است." و لذا بنده داشتم این را جستجو می کردم که به فیشهای سایت حضرت ولی فقیه و رهبری مد ظله العالی خامنه ای دات آی آر رسیدم. این بیت از حافظ را در اول کتاب داستان زندگی شیهد زین الدین، مستوری، هم صادق کرمیار آورده است و عاقبت و نه خاتمت هم استفاده کرده است که البته بنده باید هم مثل کتاب نامیرا از همین نویسنده یک روز بنشینم و از اول تا به آخر بخوانم. یک وقتی هست که شما در مباحث پاتو-روانکاوی و پاتو-جامعه شناسی چاره ای ندارید که صبر کنید تا فاجعه ای رخ دهد و آنگاه مجبورید به فکر درمان و چاره هایی هم برآیید.

و بارزترین مثالش هم همین است که همه یحتمل بگویند که یعنی چه که خدا می فرماید إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا ‎﴿الفتح: ١﴾‏ ، یا حتی می فرماید گناه گذشته و آینده ات را هم خدا ببخشد:  لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا ‎﴿الفتح: ٢﴾‏. یعنی چه مگر پیغمبر اکرم صل الله علیه وم آله و سلم هم با عصمت و معصومیتی که دارد هم گناه می کند، یا اینکه از دیدگاه مشرکین است که گناه می کند و آنرا هم می بخشد؟! مسئله این است که موضوع می تواند طوری هم قاطیغوریایی شود که بین ادیان مختلف و بلکه بین مسلمانان مختلف هم  مسئله ی گناهِ گناهکاران درست توجه نشود. و لذا همین را هم یحتمل می توانید در مورد: نوید پیروزی بفرمائید که حضرت امام فرمودند: «من به ملّت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه‌ی قوی و شجاعت بی‌مانند، نوید پیروزی میدهم.»(۳). یحتمل همه کس هم که حتی نمی دانستند حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در آن فضای اختناق طاغوتی که بوده است و بلکه قبل از انقلاب و حتی بعد از انقلاب هم که همه آن حضرت را شناختنند، همین مسئله ی مستی و مستوری و عاقبت بخیری را هر کسی یک جوری تعبیر کند و حتی بنظرش هم برسد که نکند به مستوران ما بیائیم اسرار مستی خودمان را هم بگوئیم و حال آنکه اینها حتی بیش از نقش دیواری هم نباشد آنچنان که می فرماید نشنو از نی چون حکایت می کند، بشنو از دل چون روایت می کند. و حال از در خانه بیرون می آئید، می بینید زن و مرد در بغل هم هستند؛ و نمی دانید به کدام هم بفرمائدید مواظب باش گولت نزنه. ولی آیا نباید هم به آن بی حیاها گفت که اگر پدرت الان اینجا بود و می دید داری چه می کنی؟ چه داشتی به او بگویی؟ مستی؟ یا اسرار مستی را هم نمی دانی که اینطور بر تو مستور هم هست؟ و پرده ها را می خواهی بدری و مست شهوت هم از خانه برون تاخته ای و گیج و منگی؟! نکند فکر کرده ای جلوی در خانه ی ما هم آرتیست بازی در بیاوری، یک چیزی هم خیلی نصیبت نیز خواهد شد؟

و حالا اینها که خوب است، مسئله ی قاطیغوریایی اینجا هم هست که دیگری آنقدرها هم مست و گولخورده هم هست که علت فاعلی و مفعولی را هم با علت غائی تشخیص نمی دهد که بچه جان، تا حالا هر چقدر هم که گول خورده ای و سرت کلاه گذاشته اند؛ بالاخره ببین مرجع تقلیدت هم کیست و  از او سعی هم کن که تبعیت کنی و آخر و عاقبت خودت را هم بخیر کنی. نه اینکه خودت هم گول خورده ای و یک عالمی را هم دنبال خودت راه بیاندازی و سعی هم کنی که همه و همه را هم مثل خودت گمراه کنی و چرا که ساعتساز نابینا هم به تو چنین گفته است که مسئله از اول تا آخر هم فقط بوف کوری بیش نیست و لذا همه ی حرفها هم منجر می شود به اینکه طناب و افسار و سبب را هم پاره کنی و هر کاری هم دلت خواست انجام دهی و انتحار و خودکشون هم کنی و .... آیا حتی عقل هم به تو این را می گوید که پاتو-روانکاوی و پاتو-جامعه شناسی نیز به بن بست رسیده است و همه چیز هم در انتحار و خودکشی خلاصه شده است جرا که الان هم هست که بمب را بیاندازند بر سرت و همه را نابود هم کنند؟ یا اینکه شاگرد در انواع خلائهایی هم که گیر کرده است و سعی هم دارد به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف حتی از مراحل مثلاً غنی سازی اورانیوم و  ساخت بمبهای هسته ای هم بشر گذشته است هر چند که بدلایل هنوز نرسیدن به مراحل عالی توحیدی برگشته است به کمتر از سلاحهای هسته ای و دوباره مرتکب جنایات هم می شود و ....

و لذا، برای فهم بهتر ذراتی امثال  bbcss, voass, bbc, voa, ...،، لازم هم هست که نه فقط این ذرات را در نظر گرفته و بلکه انواع مستوری اسرار مستی را هم واقعاً خوب است دانشمندان تحقیق کنند که وقتی در سه نسل پرده های توهم باقی می مانند چطور هم بطور حتی دوره ای یحتمل کربلاها و ماورای کربلاها و فجایع تاریخی می توانند تکرار شوند. و حالا شما از همه جا بی خبر، مدام بفرمائید آقایان خانمها خیلی خوب است و بهتر هم هست که همان جچاب برتر چادر مشکی را هم هر چه بیشتر استفاده کنید و آنگاه کو گوش شنوا و .... یک جوانی را رفته بودم داروخانه که دیدم موهایش را تا کمرش بلند کرده بود و بلکه گردنش هم همزمان یک صلیب و یک علامت فروهر هم انداخته بود؛ بنده حدسم این است که نه زرتشتی هم بوده است و نه مسیحی و بلکه اینها را به عنوان سمبلهایی هم فقط استفاده می کند و خیلی هم نمی داند که چی به چی است؟! حالا تویی که مسلمانی، آیا مسجد هم می روی با بسیجیان بنشینی گوش کنی ببینی حاج آقا بر منبر چه می فرمایند و حدیث و تفسیر هم گوش کنی؟ همین دیشب می فرمودند که ابان بن تغلب خدمت امام صادق علیه السلام هم رسیدند و گفتند دیه ی یک انگشت چقدر است؟ فرمودند 10 شتر. گفت دیه ی دو و سه و چهار انگشت هم چقدر است؟ فرمودند 20 و 30 و دوباره همان 20 شتر است. و این را بر منبر هم نفرمودند که سرش چیست ولی به ابان ابن تغلب فرمودند که نباید حکم الهی را با عقلت هم قیاس کنی چرا که مسئله با قیاس و عقل به تنهایی هم حل نمی شود. و مسئله سرش این هم هست که این حکم دیه ها برای دیه ی زن است که اگر دیه از یک سوم دیه ی کامل (صد شتر برای 10 انگشت) برای مرد بگذرد، آنگاه دیه ی زن نصف می شود و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و انصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه والذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ‎﴿الفرقان: ٥٦﴾‏

 

گاهی اوقات اینطور بنظر می رسد که یک وقتهایی هستند که یک حرفی را هزار و بلکه بینهایت جور می توان زد. مثالش آلن کن است کانه همین کار را می کند؛ مثالش این مقاله ی او است:
https://arxiv.org/abs/2501.06560
دلیل اینکه شما در هوش مصنوعی یا هر مبحث دیگری اجازه دهید که مسائل و حال آنها در آن مبحث اشباع شوند همین است که فرض بفرمائید که مادام کوری در یافتن پرتو ایکس یک خدمتی کرد به بشریت، ولی حالا می بینید که سی تی اسکن و حتی ام آر آی و حتی سونوگرافی هم چطور در خدمت بشریت قرار گرفته اند و هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی و امثالهم چقدر می توانند مباحث را توسعه هم دهند. همین موبایلها را در نظر بگیرید که آیا کسی تصورش را می کرد که هر بنده خدایی را که می بینید، یک موبایل هم دستش باشد و دارد آن را در مترو و خیابان و این ور و آن ور زیر و رو می کند؟ آیا می توانید بفرمائید که خوب، حالا دیگر هوش مصنوعی اشباع شده است و دیگر لازم نیست این همه افراد بروند در آن درس بخوانند و دانشجو شوند چرا که دیگر کار در این زمینه نخواهند یافت و  ...؟
ولی یک مسئله ی جدیتری که در مورد حسینیه ی کاخ سفید داریم این است که آن علت غایی را نمی توان از اول هم در مسائل توحیدی خیلی نیز عنوان کرد و آنچه که هدف و آرمان هم هست را از همان اول گذاشت جلوی رویمان و مدام روی آن تاکید کرد که الا و لله که همین است که من می گویم و بلکه همانطوریکه من هم می گویم است. آیا کسی می توانست بگوید که کاخ سعد آباد یا کاخ نیاوران است که حسینیه خواهد شد بجای اینکه حسینیه ی جماران یا حالا هم حسینیه امام خمینی، حسینیه بوده اند و هستند و .... دلیل اینکه شهید مطهری در کتاب توحیدشان (که از نوع سوالهایی که مطرح هم می فرمایند معلوم است که ذهنی پرسشگر در حد یک فیلسوف درجه یک هم دارند) به علم و شبه علم و فلسفه و کلام و حکمت می پردازند هم همین است که این به شما یک دیدگاه شهودی ای را می دهد که به فلسفه ی قدما و از جمله هم به کارهای خود شهید مطهری رحمه الله و امام خمینی قدس سره هم بپردازیم و یک مرتبه بی گدار به آب نزنیم و نپریم به علت و سبب غایی حسینیه کاخ سفید و .... مثلاً آیا اول باید کاخ سبز معاویه و شامات را حسابش را درست کرد و حسینیه زد و بلکه به غزه و فلسطین هم بیشتر پرداخت و دیگر جاهای عالم را هم حسینیه ها زد؟ یا حتی اول باید قبل از مسائل قلوب زمینی به قلوب آسمانی و نجوم هم پرداخت و حتی به سراغ حسینیه ها در دانشگاه ها و دانشجویان از جمله اروپایی و حتی آمریکایی هم رفت و .... ولی خانم دکتر خودمانیم با اینکه خیلی مخلصیم، گاهی اوقات از اپوزیسیون هم اپوزیسیونتر می شویدها! نمی گذارید ما بیشتر از حالات خلاء حود همچون دیگر شاگردان بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف پرداخته و حتی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم بیشتر بپردازیم و ... خیلی چارکیم! دیر شد، دیر شد، بنده بدوم برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‎﴿الحدید: ٤﴾‏

آقای پزشکیان  و لایه پنهان جنگ (یادداشت روز)

 

۱- هر کس کمترین آشنایی با تاریخ غرب آسیا داشته باشد، می‌داند که این منطقه به عنوان قلب تمدن و تجارت و منابع طبیعی و انسانی و موقعیت راهبردی، در دو قرن اخیر هرگز از طمع‌ورزی و جنگ‌افروزی ابرقدرت‌ها مصون نمانده است. بنابراین خام‌اندیشی است که کسی خیال کند با انکار واقعیت این جنگ تحمیلی، می‌تواند صلح و آرامش برقرار کند. واژه «جنگ» اما به تنهایی برای بازنمایی واقعیت کافی نیست. جنگ نظامی با همه اهمیت، آخرین حلقه از واقعیت جاری در منطقه بوده است. همواره حرف اول را در جنگ ترکیبی انگلیس و آمریکا (و صهیونیسم بین‌الملل)، نفوذ و شکاف‌افکنی و به تحلیل بردن منابع قدرت‌ساز زده است. آنها دهه‌ها شبکه‌سازی کردند، افرادی را در طبقات مختلف به خدمت گرفتند، میان ملت‌ها به نام ناسیونالیسم شکاف انداختند (در حالی که خود جبهه واحد فراملیتی بودند) و به تجزیه قدرت‌هایی مانند ایران و عثمانی پرداختند. ملت‌های منطقه جنگ را انتخاب نکرده‌اند، بلکه جنگ دائما به شکل‌های گوناگون به آنها تحمیل شده و مقاومت هم با همه تحولاتش از ناسیونالیسم و سوسیالیسم به اسلامی، نتیجه طبیعی این روند بوده است. آنها که مقاومت را سرزنش می‌کنند و دم از مسالمت با تحمیل‌کنندگان جنگی ۱۵۰ ساله می‌زنند، دانسته یا ندانسته، در نقشه دشمن نقش‌آفرینی می‌کنند.

۲- نفوذ، خطرناک‌ترین لایه جنگ است. بسا قلعه‌ها که در برابر ضربات سنگین فرو نریخت و استوار ماند، اما درِ آن، به دست عناصر خائن و نفوذی به روی دشمن گشوده شد. به نظر شما چرا باید مجله وابسته به یک روزنامه اقتصادی غربگرا، سه روز پس از ترور شهید هنیه در تهران و ضرورت انتقام ایران، رئیس‌جمهور منتخب را در حالی که پرچمی سفید و پاره را بالا برده، تصویر کند؟ این همان نشریه‌ای است با وجود نارضایتی مردم و تولیدکنندگان، از گران‌سازی ارز و خودرو (ایجاد تورم) دفاع کرد و نام مهار تورم را سرکوب قیمت‌ها گذاشت. چرا باید یک نشریه اقتصادی در صفحه نخست خود، لباس عمو نوروز بر تن ترامپ کند؟ یا در شماره دیگری‌، تنها راه نجات اقتصاد را مذاکره با آمریکا معرفی نماید؟ یا موفقیت‌های اقتصادی دولت شهید رئیسی را تراژدی بنامد؟

۳- تاریخ به تعبیر سعدی، «جاسوس هم‌کاسه» کم سراغ ندارد. فرومایگانی که با صاحب‌منصبان اظهار همراهی نموده، اما در زمان مناسب، همان‌ها را کتف‌بسته تحویل دشمن داده‌اند. اثبات وجود نفوذ و خیانت، کار اطلاعاتی پیچیده‌ای نمی‌خواهد. اگر کشمیری و کلاهی، اقدام به بمب‌گذاری در دفتر نخست‌وزیری یا حزب جمهوری اسلامی نمی‌کردند، چه کسی خبر داشت که نفوذی هستند؟ اگر وزیر ارشاد دولت مدعی اصلاحات، سال ۱۳۸۸ در لندن (زیر سایه دولت خبیث انگلیس) «اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور» را تشکیل نمی‌داد و دعوت به آشوب نمی‌کرد، چند نفر باور می‌کردند که امثال او در نقشه MI6 و CIA نقش‌آفرینی می‌کنند؟ اگر معاون وزیر ارشاد همان دولت، نقاب از چهره نمی‌انداخت و ننگ سردبیری شبکه صهیونیستی اینترنشنال را به جان نمی‌خرید، چند نفر می‌دانستند که مدیر سابق روزنامه زنجیره‌ای «آفتاب امروز»، جاسوس انگلیس و اسرائیل بوده؟ ایضا معاون اسبق وزیر دفاع در دولت خاتمی، که به جرم جاسوسی بازداشت و پس از محاکمه اعدام شد.

۴- «عابد- ت» عضو سابق دفتر تحکیم و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر، ۵ تیر ۱۳۹۲ ‌در مصاحبه با وبسایت «اخبار روز» موضوعی را باز گفت که با تحرکات قبل و بعد افراطیون نسبت به آقایان خاتمی و روحانی (و امروز آقای پزشکیان) مطابقت می‌کند: «اصلاح‌‌طلبان سیاست دوگانه‌ای را مقابل حسن روحانی در پیش گرفته‌‌اند. دست از سر او برنمی‌‌دارند، مگر مطمئن شوند چیزی به آنها نمی‌‌ماسد. آنها به روحانی مثل ساندیسی نگاه می‌کنند که تا زمانی که آخرین قطره ممکن در او را میک نزنند، لوله ساندیس را از آن بیرون نخواهند کشید. احتمالاً باید چند نوبت هم حباب و هوای خالی مکیده شود تا مطمئن شوند که دیگر نمی‌‌توانند استفاده‌ای کنند. بعد همان کاری را که با ‌هاشمی رفسنجانی کردند، با او می ‌کنند. آنها از یک طرف باید به روحانی بچسبند، چون تنها شانس بقا و حیات‌شان است... از طرف دیگر مطمئن هستند که بخش‌‌هایی از جامعه که از ترس رقیب، یا بر مبنای انتظارات به روحانی رأی داده‌اند؛ به‌زودی از فضای احساسی خارج شده و کم‌کم بازار انتقاد و اعلام برائت داغ خواهد شد. اصلاح‌طلبان می‌خواهند از روحانی نهایت استفاده را بکنند، اما جوابگوی کارنامه او نباشند. برای همین به چشم ساندیس به او نگاه می‌ کنند».

۵- عضو تشکل دانشجوی شبه‌اصلاح‌طلب دانشجویی، بیراه نمی‌گفت. همان‌ها که از خاتمی در سال ۱۳۷۶ قدّیس ساختند، بعدها او را هو کردند و خواستار استعفا و یا عبور از خاتمی شدند. همچنین، پس از اینکه آخرین سوءاستتفاده‌ها را از دولت روحانی انجام دادند، ضرورت استعفای او را پیش کشیدند؛ چرا که بارها اذعان کرده بودند دولت روحانی از اواخر سال ۱۳۹۴ و با برجام تمام شده و دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارد. به همین علت، «عباس- ع» (محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان / عضو بعدی شورای راهبردی کابینه چهاردهم) ۶ مهر ۱۳۹۹، خواستار استعفای روحانی شد و همین خواسته بر جای تیتر اول روزنامه اعتماد (متعلق به رئیس فعلی شورای اطلاع‌رسانی دولت) نشست. فشار برای استعفا، تصادفا همزمان با فشار دولت ترامپ و سردرگمی دولت روحانی در تله برجام بود. عجیب‌تر اینکه همزمان، مهره‌های غرب در لبنان و عراق نیز برای استعفای دولت مستقر و بی‌ثبات‌سازی این دو کشور فشار می‌آوردند. شهریورماه همان سال، (چند هفته قبل از تیتر روزنامه اعتماد)، نشریه زنجیره‌ای صدا، بخش دیگری از بازی شبکه نفوذ را به اجرا گذاشته و با اشاره به تحقیر رئیس‌جمهور صربستان از سوی ترامپ نوشته بود: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره‌‌کننده می‌پسندد، این است: همچون برّه‌‌ای در مذبح و برده‌‌ای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده در مقابل همتای آمریکایی نشسته؛ اگر منافع چنین اقتضایی کند، باید این اقدام را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟»! آنها بی‌تعارف می‌خواستند آقای روحانی را کتف بسته، مقابل ترامپ بنشانند، اما ناکام ماندند. همان‌ها اگر بتوانند، به آقای پزشکیان هم رحم نمی‌کنند.

۶- جنگ زد و خورد، و فراز و نشیب دارد. اما تاریخ ثابت کرده که پیروزی و عزت ملت‌ها، در مقاومت است، نه ضعف نشان دادن 

و تسلیم شدن. به فلسطین نگاه کنید. خام شدن با وعده دشمن، سرزمین یک ملت را از آنان ربود و آوارگی و ناامنی را تحمیل کرد. اما در غزه، نه فقط صهیونیست‌های جنایتکار بلکه آمریکای ابرقدرت، با مردمی محاصره شده در شهری ۳۶۰ کیلومتر مربعی (تقریبا به اندازه مساحت مشهد و تبریز) جنگیدند و پس از ۱۵ ماه، حماسه‌ای رقم خورد که به گزارش رادیو اسرائیل موجب شده تعدادی از وزرای صهیونیست، برخی از حاضران و دبیر هیئت دولت در جلسه تصویب توافق آتش‌بس‌گریه کنند و وزیر امنیت داخلی و برخی وزرای دیگر کابینه ائتلافی استعفا دهند. این اعترافات صهیونیست‌ها و محافل غربی هم خواندنی است: «منوشه امیر مدیر رادیو اسرائیل: هیچ‌ یک از اهدافی که نتانیاهو در جنگ به دنبال آن بود، محقق نشده و این، یک پیروزی برای حماس و شکستی بزرگ برای اسرائیل است». «نیر کیپنیس، وبسایت واللا: کابوس شکست برای سال‌ها در ذهن همه اسرائیلی‌ها باقی خواهد ماند». « ژنرال گیورا آیلند: حماس به پیروزی رسید و اسرائیل شکست فجیعی خورد. جنگ غزه، یک شکست بزرگ است، زیرا به اهداف خود نرسید». «ژنرال گادی شمنی: دولت اسرائیل در جنگ، شکست خورده ظاهر شده، زیرا فاقد برنامه راهبردی روشن در مورد اهداف جنگ و ابزارهای دستیابی به آن است. این نه‌تنها نتیجه شکست نظامی، بلکه نتیجه شکست رهبری است». «فریاد یوسی یهوشوا، تحلیلگر شبکه عبری i24: اسرائیل شکست خورد؛ ارتش بزرگ ما با تمام امکانات، نتوانست پس از ۱۵ ماه پیروز شود! سخت در اشتباه است، هر کس که فکر کند ترامپ می‌تواند معجزه کند. او هم نمی‌تواند، چون حماس همان غزه، و غزه همان حماس است». 

«روزنامه معاریو: پس از ۱۵ ماه، برای همه روشن شد که جنگ غزه، یک رسوایی راهبردی بدون دستاورد است. حماس، ما را دچار فرسایش کرده‌ است». «کانال ۱۴ تلویزیون اسرائیل: چه کسی باور می‌کرد که یک سال‌ونیم پس از حمله‌ هفت اکتبر، در برابر عامل آن تعظیم کرده و همه چیز را تسلیم او کنیم». «دیوید هرست سردبیر میدل ایست آی: این بزرگ‌ترین شکست برای اسرائیل است، تل ‌آویو چاره‌ای جز پذیرش توافقی تلخ را نداشت و این، سرآغازی بر کابوس‌‌های اسرائیل است».

۷- عدم رعایت تناسب در مدیریت توانمندی‌ها و ابزار‌ها، موجب برساختن تصویری کاریکاتوری و معیوب از مدیریت می‌شود. اصل در برابر دشمنی دشمنان، شناخت منابع قدرت و گسترش توانمندی‌هاست، و نه اصرار بر اظهار ضعف و ناتوانی و تکرار التماس‌گونه واژه مذاکره. دوستانی دلسوز برای رئیس‌جمهور محترم نیستند، آنها که اصرار دارند دولت را ناتوان از اجرای برنامه اقتصادی درونزا و گسترش دیپلماسی نشان دهند و بنابراین در تله مذاکره دوباره با طرف عهدشکن برجام بیندازند. این، همان جریان آلوده‌ای است که موفقیت‌های بزرگ دولت شهید رئیسی در احیای رشد اقتصادی بالای ۵ درصد، سه برابر کردن صادرات نفت و افزایش صادرات غیرنفتی، واردات واکسن، الحاق به پیمان‌های ضد تحریمی، احیای ۸ هزار کارخانه تعطیل یا نیمه‌تعطیل، انجام طرح‌های بزرگ آب و گاز و برق و پالایشگاه و پتروشیمی و راه و...، بدون برجام و FATF را کتمان یا حتی تحریف می‌کند. 

۸- گفته‌اند جنگ، خدعه و فربیب است. طرفین در هیچ یک از ابعاد جنگ، دست خود را رو نمی‌کنند؛ چنان که حکیم بلندآوازه، سعدی علیه‌الرحمه می‌گوید: «به تدبیر جنگ بداندیش کوش- مصالح بیندیش و نیت بپوش/ منه در میان، راز با هر کسی- که جاسوس هم‌کاسه دیدم بسی/ سکندر که با شرقیان حرب داشت

- درِ خیمه گویند در غرب داشت/ چو بهمن به زابلسِتان خواست شد- چپ آوازه افکند و از راست شد/ اگر جز تو داند که عزم تو چیست- بر آن رای و دانش بباید ‌گریست» . اما ما دیپلمات ارشدی را سراغ داریم که یازده سال قبل، همزمان با آماده شدن برای مذاکره، به غلط گفت «آمریکا با یک بمبش می‌‌تواند تمام سیستم‌‌های نظامی ما را از کار بیندازد»(!) و تیر خلاص را به توان چانه‌زنی در مذاکرات زد. او همین چند ماه قبل هم بر خلاف واقعیت غلبه ایران بر تحریم‌ها ادعا کرد: «گفتند ما یاد دادیم که چگونه فروش نفت زیاد بشود. نه خیر وقتی آقای بایدن آمد، سیاستش این شد که پیچ تحریم‌ها را شُل بکند. اجازه بدهید آقای ترامپ دوباره برگردد، آن وقت ببینیم که دوستان 

چه می‌کنند»!

۹- دولت‌های گوناگون آمریکا تا آنجا که می‌توانستند در این ۴۵ سال نقشه کشیدند و ضربه زدند و هر بار گفتند کار ایران چند ماه دیگر تمام است. اما کودتای نظامی، گسیل گروهک‌های مزدور، جنگ تحمیلی، ترور سازمان‌یافته، و تحریم‌های فلج‌کننده و فشار حداکثری، هیچ‌کدام نتوانست انقلاب اسلامی را از بالندگی باز دارد. بنابراین نباید اسیر و مرعوب عملیات فریب نیابتی دشمن شد. گزافه‌گویی برخی عناصر منفعل در حالی است که نشریه آمریکایی فارین پالیسی دو هفته قبل گزارش داد: «ترامپ قبلا یک‌بار در راهبرد فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است. نظریه «مرد دیوانه» او در برابر ایران کارایی ندارد، چرا که دستش برای ایران رو شده است. ترامپ از «نظریه مرد دیوانه» استفاده کرد تا خود را غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک جلوه دهد. اما آیا این رویکرد توانست ایران را وادار به تغییر رفتار کند، یا صرفاً به تشدید بحران منجر شد؟ ترامپ با خروج از توافق، فشار حداکثری را آغاز کرد و امیدوار بود که بتواند ایران را وادار به پذیرش توافقی سختگیرانه‌‌تر کند. به گفته جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی‌، ترامپ معتقد بود که ایران در برابر فشارها سر تعظیم فرود خواهد آورد. اما ایران نه‌تنها تسلیم نشد، بلکه نشان داد که فشار حداکثری نتیجه معکوس داشته است».

محمد ایمانی

https://kayhan.ir/fa/news/304173

هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‎﴿الحدید: ٤﴾‏

 

بنده ی حقیر داشتم بعد از کپی پیست اول نامه مالک اشتر نهج البلاغه سعی می کردم به جناب آقای دکتر پزشکیان عرض کنم که ایشان کمی ما را از این نامه هم نصیحت بفرمایند که چطور شد که در مصاحبه شان با شبکه ان بی سی آمریکا شهید حاج قاسم سلیمانی را یادشان رفت و بلکه اصلا چرا به این چنین مصاحبه ای با چنین استکباری تن در دادند که این سوالهای خفتبار را از ایشان بپرسند. و داشتم از شهید نواب صفوی و مصاحبه ی حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در سال 63 که در سایت ایشان هم این روزها آمده است می گفتم که شاه چطور شهید نواب را اعدام کرد با اینکه علماء اسلام هم سعی کردند او را از اعدام نجات دهند. ولی حالا ترامپ به عنوان رئیس جمهور مملکتی دیگر شهید سلیمان را ترور کرده است، و حالا باز خبرنگار ان بی سی هم آمده است سوال کند که آیا این مائیم که می خواهیم ترامپ را ترور کنیم؟ کی چه کسی را ترور کرده است؟ و کیست که دارد باز هم متهم می کند؟ ما شاء الله رو که نیست، سنگ پای قزوین است! جناب آقای دکتر پزشکیان خیلی خواهش می کنم ما را کمی نصیحت بفرمائید از نهج البلاغه و نامه مالک اشتر. بگذریم، ولی بنده ی حقیر اگر جای دکتر پزشکیان بودم و می دیدم دارد این جور سوالها را حتی از سر استکبار هم می پرسد وسط مصاحبه پا می شدم می رفتم و مصاحبه را قطع می کردم و بلکه اجازه ی پخش اش را هم نمی دادم. آبروی یک ملت را می خواهد به بازی بگیرد و .... و بگذریم که آنچه داشتم می نوشتم هم یه هو نمی دانم چطور شد که پاک هم شد و .... با تشکر. البته مقالات و از جمله یادداشتهای روز امروز کیهان به مسائل جدیتر هم اشاره می کنند که بنده خیلی هم وارد نیستم و سر در نمی آورم و .... ولی بنده ی حقیر شبها هم خوابم نمی برد اگر هیچ چیز هم نمی گفتم چرا که یحتمل بعد از چهار یا هشت سال دیگر هم یک بنده خدایی باز می آمد می گفت که کار کار نفوذیها است و بلکه خود دکتر پزشکیان هم نفوذی است مثل روحانی و خاتمی و .... بابا یک کاری بکن!!! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَن یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ ‎﴿التوبة: ٥٢﴾‏

مَن کَانَ یَظُنُّ أَن لَّن یَنصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ ‎﴿الحج: ١٥﴾‏

 

ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

6- امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: مبغوض‌ترین مردم نزد خدا دو نفرند: 1- مردیکه خدا او

را بخودش واگذاشته از راه راست منحرف گشته، دلباخته سخن بدعت شده، از نماز و روزه هم دم میزند، مردمى بوسیله او بفتنه افتاده‌اند، راه هدایت پیشینیانش را گم کرده و در زندگى و پس از مرگش گمراه‌کننده پیروانش گشته، باربر خطاهاى دیگرى شده و در گرو خطاى خویش است.

2- مردیکه نادانى را در میان مردم نادان قماش خود قرار داده، اسیر تاریکیهاى فتنه گشته، انسان نماها او را عالم گویند در صورتى که یک روز تمام را صرف علم نکرده، صبح زود برخاسته و آنچه را که کمش از زیادش بهتر است (مال دنیا یا علوم بیفائده) فراوان خواسته چون از آب گندیده سیر شد و مطالب بیفائده را انباشته کرد، بین مردم بر کرسى قضاوت نشست و متعهد شد که آنچه بر دیگران مشکل بوده حل کند، اگر با نظر قاضى پیشینش مخالفت میکند اطمینان ندارد که قاضى پس از او حکم او را نقض نکند چنان که او با قاضى پیشین کرد، اگر با مطالب پیچیده و مشکلى مواجه شود ترهاتى از نظر خویش براى آن بافته و آماده میکند و حکم قطعى میدهد شبهه‌بافى او مثل تار بافتن عنکبوتست، خودش نمیداند درست رفته یا خطا کرده، گمان نکند در آنچه او منکر است دانشى وجود داشته باشد و جز معتقدات خویش روش درستى سراغ ندارد، اگر چیزى را بچیزى قیاس کند (و بخطا هم رود) نظر خویش را تکذیب نکند و اگر مطلبى بر او تاریک باشد براى جهلى که در خود سراغ دارد آن را پنهان میکند تا نگویند نمیداند سپس گستاخى کند و حکم دهد اوست کلید تاریکیها (که در نادانى بر مردم گشاید) شبها ترا مرتکب شود، در نادانیها کورکورانه گام بردارد، از آنچه نداند پوزش نطلبد

تا سالم ماند و در علم ریشه‌دار و قاطع نیست تا بهره برد. روایات را در هم میشکند همچنان که باد گیاه خشکیده را، میراثهاى بنا حق رفته از او گریانند، و خونهاى بناحق ریخته از او نالان، زناشوئى حرام بحکم او حلال گردد، و زناشوئى حلال حرام شود، براى جوابدادن بمسائلى که نزدش مى‌آید سرشار نیست و اهلیت ریاستى را که بواسطه داشتن علم حق ادعا میکند ندارد.

توضیح فرق میان این دو نفر اینست که اولى در اصول دین خرابکارى کند و بدعت گذارد و دومى مقام قضاء و فتوى را بناحق غصب کند.

ترجمه اصول کافی شیخ کلینی، سید جواد مصطفوی، جلد 1، ص 70- 73

https://lib.eshia.ir/12541/1/71

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۲۹

پیام درپی شهادت دو تن از قضات برجسته قوه قضائیه، حجج‌اسلام رازینی و مقیسه

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی، شهادت دو تن از قضات برجسته قوه‌ی قضائیه، حجج‌اسلام آقایان رازینی و مقیسه را تبریک و تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

شهادت عالِم مجاهد جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی رازینی و همکار ایشان قاضی شجاع جناب آقای حاج شیخ محمد مقیسه رضوان‌الله‌علیهما را به بازماندگان مکّرم ایشان تبریک و فقدان آنان را تسلیت عرض میکنم.

شهید رازینی در گذشته نیز در معرض سوء قصد بدخواهان قرار گرفته و سالها رنج جانبازی را تحمل کرده بودند. دو برادر گرامی ایشان قبلاً به شهادت رسیده‌اند.

رحمت و رضوان خدا بر همه‌ی آنان و بر خانواده‌های باگذشت و صبورشان باد.


سیّدعلی خامنه‌ای
۲۹دی ۱۴۰۳  


حجت‌الاسلام والمسلمین رازینی رئیس شعبه ۳۹ و حجت‌الاسلام والمسلمین مقیسه رئیس شعبه ۵۳ دیوان‌عالی کشور بودند که ظهر امروز شنبه ۲۹دی ۱۴۰۳ به شهادت رسیدند.
شهید رازینی، در دی ماه سال ۱۳۷۷ نیز که در سمت رئیس کل دادگستری استان تهران مشغول به خدمت بود، مورد سوء قصد تروریست‌ها قرار گرفته بود.

برچسب‌ها: قوه قضائیه‏؛ شهید حجت‌الاسلام والمسلمین علی رازینی؛ شهید حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مقیسه؛

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=59007

 

یک چیزی را که شاگرد باید هم یاد بگیرد در جهتگیریهای چپ و راست ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی و بلکه از حالات خلاء هم بسی سعی کند به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم مدام حتی المقدور میل کند، این اتفاقات اخیری است که در غزه و فلسطین و لبنان و سوریه و یمن رخ داد و به آتش بس در غزه منجر شده است. عقب نشینی هم نکنید، دشمن بی رحمانه هم تا بتواند می خواهد حمله کند و دیگر چه رسد به اینکه کسی بی جهت هم بنظرش برسد که یک قدم هم که شده در میدان یا دیپلماسی عقب نشینی کند و ....

اگر نیترینوها را به استعاره همچون شاگردانی که یحتمل هنوز به اجتهاد هم نرسیده باشند فرض بگیریم و بلکه دست چپشان را هم از دست راستشان درست تشخیص نمی دهند، و حالا آیا در جهل مرکب هم نمانده باشند و یحتمل می داند که نمی داند و سعی هم می کند کما بیش یاد بگیرد و خر خود را لنگ لنگان به مقصد برساند، آیا انواع این شاگردان که پای درسهای خورشید خلافت و ولایت نشسته اند بتوانند نیوترینوهای چپ دستی هم بشوند ولی آیا می توانند هم نیوترینوهای راست دست هم شوند؟ آیا می توانند کرسی استادی را هم قاپ بزنند یا بلکه آنطور که حدیث می گوید حتی اگر استاد هم شوند، ازدواج حلال را هم حرام و ازدواج حرام را نیز حلال می کنند و .... و حالا اگر اسلام ناب محمدی را هم تبدیل به اسلام آمریکایی نخواهند کنند که دیگر باید هم خیلی خوشحال بود که چطور بدویم برویم شاگرد وفا و ویتن هم شویم که بلکه یحتمل هم نه تنها کازینوها و مقارخانه ها و مشروب فروشیها و بارها و کاباره دانسینگها و پاتایاها و اشاعه مستهجنات را هم خودشان یاد بگیرند چطور جمع کنند و از دارالمجنانینی که درش گیر کرده اند و همه ی عالم را هم با آن می خواهند مبتلا کنند، با رجوع به اسلام ناب محمدی هم بیرون آیند و بلکه کاج سفید را هم حسینیه برای حضرت امام حسین و قمر بنی هاشم کنیم و .... و الا که باید هم منتظر نفوذ و رخنه ی پاتوروانکاویها و پاتوجامعه شناسیهای کاذب یهودی و صهیونی حتی در گوشه و کنارهای ممالک اسلام ناب محمدی هم بود چرا که مردم را از دینشان با ترفندهای یهودی-مسحیی- صهیونی ناامید هم بخواهند کنند.

بنده یکی، دو نکته را هم در مورد توحید شهید مطهری عرض کنم. یکی اینکه بحثی فلسفی را که در مورد اینرسیا و گرانش و حرکتهای طبعی و قسری از دیدگاه قدما در آخر مباحث دو فصل خلقت 1 و 2 می فرمایند خیلی شهودی است آنچنان که اگر همه ی مباحث گرانش کوانتومی مدرن و موانع و عوائق کوهمولوژیک مربوطه اش را مطالعه کنید، چنین چیزی را نیابید! ولی نکته ای که هست این است که در کارهای دانشمندان غربی مدرن، این مقوله ها را بطور سیستماتیک آنقدر کاوش کرده اند که کسی نداند فکر می کند که دیگر مقوله هایش اشباع هم شده اند و دیگر کاری دیگر هم نمی شود کرد. در صورتی که شما حساب هم کنید که مثلاً زنبورکهایی را هم در تونلهای زیرزمینی ای خوابانده اید که آیا اینها بصورت کشتی یا زیردریایی یا هواپیما یا حتی کامیونهایی هم می توانند از این تونلها خارج شده و زمین و هو ا و دریا و زیردریاها را هم تسخیر کنند و ...! ولی نکته ی مهمتر این است که اگر همینها را به عنوان ذراتی در مقیاسهای کمی بزرگتر از ذرات هادرونی بزرگ هم حول همین تونلها اجازه می دادیم که در حرکت واقع شوند و زنجیره وار هم بچرخند، آیا مهندسی این تونلها و چرخش این ذرات برای ما چه تاثیراتی را هم می تواتنستند داشته باشند بجای اینکه همین زنبورکها را فقط در تونلها می خواباندیم؟!

نکته ی دیگر این است که حالا بنده ی حقیر راجع به قرار دادن رادیکال 1- روی محور اعداد حقیقی هم گفتم که بگردیم ببینیم جایش کجا می تواند باشد، و حالا حساب هم کنیدکه حتی همین محور اعداد حقیقی می تواند از هر اپسیلونی هم که حساب کنید در صفحه ی اعداد مختلط به خطی که از مبداء 0 هم می گذرد و سعی کنیم بینهایت با دوران یک قائمه ای محور ایگرگها هم به محور اعداد حقیقی ایکس نیز نزدیک شود؛ انگاه آیا چقدر هم می توانیم رادیکال 1- را به عدد 1- نیز نزدیک کنیم و .... ولی شهید مطهری هم یک نکته ی جالبی را عنوان می کنند که آیا اگر مثلاً عدد پنج را از بین 4 و 6 برمی داشتیم و می گذاستیم بین پانزده و هفده یعنی بجای شانزده؛ آیا باز هم این عدد 5 همان عدد پنج خودمان می بود یا دیگر پنج نیست و بلکه شانزده است! نمونه اش را در تنظیم کانالهای تلویزیونی ما داریم که بجای اینکه کانال 5 که معمولاً کانال تهران هم هست در کانال 5 باشد، بجایش در کانال 20 است و کانال 20 که کانال تسنیم هم هست در جای کانال 5 هم جا گرفته است و طنزیم را هم می توانید در این کانال تسنیم ببینید وبلکه خیلی هم سعی نکنید کانالهایتان را طنزیم کنید و ...! البته بعضی هم یحتمل اشکال کنند که حتی بهتر است نون را در لفظ "شانزده" بردارید و آنگاه یحتمل حتی شازده ی بدست آمده را هم تبدیل کنید به شازده احتجابی که می خواهید چطور هم از شر جنونهایش هم نجاتش داده و بلکه از شازدگی به ولیعهدی و سلطنتش هم برسانید بجای اینکه ترویج حجاب و عفاف و غیرت و انسانیت و دیگر آموزه های عالی حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی را هم کنند. و اما خوب، مواظب هم باشید که خودتان توی دارالمجانین گیر نکنید و .... دیوانگی و خودکشون از روی کفر و الحاد و لا مذهبی و ... کجا و شهادت حتی در راه جهاد تبیین و جهاد فی سبیل الله و نوکری حضرت زهرای مرضیه و امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیهم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حضرات آیات عظام و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی کجا و ...؟

یحتمل با کمک مقالات ذیل بتوانید تناظر حتی برنامه هندسی لنگلندز را با VOA-bbcss بهتر هم پیدا بفرمائید و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

 

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=59015

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=59003

https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=58957

https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=58960

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=59001

مقاله ی گرانش سه بعدی ویتن و مانستر: 

https://arxiv.org/abs/0706.3359

https://arxiv.org/abs/1807.07210

https://arxiv.org/abs/1811.00806

https://arxiv.org/search/?query=witten+voa&searchtype=all&source=header

https://arxiv.org/search/?query=vafa+voa&searchtype=all&source=header

https://arxiv.org/search/?query=witten+moonshine&searchtype=all&source=header

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿الحشر: ١٩﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۲۷

توئیت رسانه KHAMENEI.IR در پی اعلام آتش‌بس در غزه

در پی اعلام آتش‌بس در غزه، حساب‌های رسانه KHAMENEI.IR در شبکه‌های اجتماعی، جمله‌ای از رهبر معظم انقلاب اسلامی را به زبان‌های مختلف منتشر کردند که متن آن به شرح زیر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: امروز دنیا فهمید که صبر مردم غزه و ایستادگی مقاومت فلسطینی، رژیم صهیونیستی را وادار به عقب‌نشینی کرده است. در کتابها خواهند نوشت که روزی، جماعتی صهیونیست، با فجیع‌ترین جنایات، هزاران زن و کودک را کشتند و در آخر شکست خوردند.

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=58992

 

 

۱۳۶۳/۱۰/۲۲

گفتگو با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شخصیت شهید نواب صفوی

برچسب‌ها: شهید سید مجتبی نواب صفوی؛ شهدای فدائیان اسلام؛ خاطرات رهبری؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=32008

 

۱۳۹۴/۱۰/۲۶

طلیعه پیروزی

 

پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالگرد فرار شاه از ایران در ۲۶ دی‌ماه سال ۱۳۵۷ کلیپ صوتی «طلیعه پیروزی» را منتشر می‌کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این کلیپ صوتی با نگاهی گذرا به دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی، مقاطعی ذلت‌بار از حکومت پهلوی را برمی‌شمارند.


 سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید:
 
 [در شهریور ۱۳۲۰] رضا خان به وسیله‌ی حامیان قبلی خود از سلطنت عزل شد و از ایران بیرون رفت. محمد رضا را بر سر کار آوردند؛ با قرار تسلیم محض در مقابل انگلیسی‌ها! هر کاری آن‌ها می‌خواستند، انجام می‌داد؛ دیگر احتیاج به استعمار نبود! وقتی‌که یک خائن ایرانی حاضر است در مقابل کمک بیگانه، بر ملت ایران سلطنت و حکومت کند و خواسته‌ی آن بیگانه را در ایران اعمال نماید، دیگر چه لزومی دارد زحمت استعمار را به خودشان بدهند!؟ این کار را کردند.
دیدار مردم قم‌ ۱۳۷۹/۰۷/۱۴ 
 
 در اوایل رفتن رضاخان که هنوز تکلیف سلطنت در ایران درست معلوم نشده بود، سفیر انگلیس در تهران به کسی که از طرف محمدرضا به او مراجعه کرده بود که تکلیف خودش را بداند، می‌گوید که چون بر طبق اطلاعات ما، محمدرضا به رادیو برلین گوش می‌کند و پیشرفتهای آلمان را روی نقشه پی می‌گیرد، پس مورد اعتماد ما نیست. آن شخص، خبر را به محمدرضا می‌دهد. او هم گوش کردن به رادیو برلین را ترک می‌کند و کنار می‌گذارد! آن وقت سفیر انگلیس می‌گوید: «حالا دیگر عیبی ندارد؛ می‌شود او را به سلطنت انتخاب کرد.» رژیم و دولتی که در راس آن کسی قرار دارد که تا این حد به یک سفارت بیگانه وابسته است که آنها برای سلطنت او شرطهای حقیر و ذلت‌آوری از این قبیل معین می‌کنند و او هم آن شرطها را می‌پذیرد و عمل می‌کند تا آنها او را به سلطنت برسانند، معلوم است که چقدر به بیرون از این مرزها و به قدرتهای خارجی وابسته است.
سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) ۱۳۷۴/۰۳/۱۴
 
 بعد از آنکه حکومت مصدق را [در مرداد سال ۱۳۳۲] سرنگون کردند البته قبلا مرحوم آیت‌الله کاشانی را با ترفندهای خودشان منزوی کردند، کنار زدند و با بی‌تدبیری‌هایی که انجام گرفت کنار گذاشتند باز سر کار آمدند و وارد ایران شدند و توانستند با نفوذ خود، با ایادی خود، با فعالیت خود، کودتای ۲۸ مرداد را به وجود آورند و محمد رضا را که از ایران فرار کرده بود، به ایران برگردانند. بیست و پنج سال بعد از آن، حکومت دیکتاتوری سیاه پهلوی ادامه پیدا کرد.
دیدار مردم قم‌ ۱۳۷۹/۰۷/۱۴
 
 [یک خصوصیّت] این رژیم خبیث، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاى جنسى بگیرید که مبتلابه تقریباً همه‌ى دربارى‌ها و دوروبرى‌ها و مانند اینها بود که دیگر حالا داستانهایش شرم‌آور است. آن روز خیلى از آحاد مردم هم میدانستند، اگرچه جرأت نمیکردند بر زبان بیاورند. گاهى از قلم خارجى‌ها درمیرفت، چیزهایى را میگفتند فساد جنسى، فساد مالى، نه فقط در سطوح متوسّط که هر وقتى ممکن است پیش بیاید؛ نخیر، در عالى‌ترین سطوح کشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبرى‌هایش، بالاترین فسادهاى مالى، بزرگ‌ترین رشوه‌ها، بدترین دست‌اندازى‌ها، خباثت‌آلودترین فشارها بر منابع مالى ملّت به‌وجود مى‌آمد. براى خودشان ثروت درست میکردند به قیمت فقیر کردن مردم و بیچاره کردن مردم. فساد، فساد جنسى، فساد مالى، اعتیاد، ترویج اعتیاد و ترویج موادّ مخدّر صنعتى به‌وسیله‌ى عناصر اصلى حکومت آن روز در ایران به‌وجود آمد و اتّفاق افتاد.
بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
 
 استعمارگران از قرنهای شانزده و هفده که وارد سرزمینهای شرق - از جمله سرزمینهای اسلامی - شدند، برای اینکه بتوانند کاملاً کمند اسارت را به دست و پای این ملتها ببندند و آنها را اسیر خود بکنند، شروع کردند آنها را نسبت به گذشته‌ی خود، نسبت به داشته‌های خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین کردن. اینها عبرت‌آموز است؛ کار به جائی رسید که در زمان اوائل مشروطیت در این کشور، یک روشنفکر گفت: ایرانی باید از سر تا به پا فرنگی بشود! یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشته‌اش را و مفاخرش را کنار بگذارد و فراموش بکند، اما فرهنگ غربی، آداب غربی، رسوم غربی، تفکر غربی و روش و منش غربی را بپذیرد! اینجور اعلان کردند. این فریاد مذلت‌بار را در کشور ما آن کسانی که به دین پشت کرده بودند، سر دادند. معلوم است؛ وقتی یک کشوری همه چیز خود را از دست داد و از درون تهی شد، استعمار انگلیس براحتی میتواند بر همه چیز او - نفت او، ارتش او، دارائی او، دستگاه سیاسی او - تسلط پیدا کند؛ کار در دوران پهلوی به جائی رسیده بود که شاه خائن برای اینکه فلان کس را بعنوان نخست‌وزیر معین بکند، مجبور بود با سفیر انگلیس - و بعدها با سفیر آمریکا - در میان بگذارد و در واقع از او استجازه کند و اجازه بگیرد. این تاریخ دردبار گذشته‌ی ماست. این ضد عزت ملی است. حکومتهای دیکتاتوری وابسته و فاسد، ملت ایران را از اریکه‌ی عزت فرود آوردند؛ نه علم او را توسعه دادند، نه دنیای او را درست کردند، بلکه آخرتش را هم از او گرفتند و لباس اسارت بر او پوشاندند. انقلاب اسلامی در مقابل یک چنین وضعیتی قیام کرد. در مقابل یک چنین مصیبت بزرگی انقلاب اسلامی و امام بزرگوار ایستاد و ملت ایران خون خود را در این راه نثار کرد و به پیروزی رسید.
 وقتی یک چنین روحیه‌ای در میان مردمی حاکم شد، دستگاه سیاسی آن کشور و آن ملت هم به طور طبیعی نوکرمآب میشود: در مقابل مردم خود مثل سگ درنده و گرگ خونخوار، اما در مقابل دشمنان مثل بره‌ی رام؛ «اسد علىّ و فی الحروب نعامة». همان رضاخانی که بخصوص در نیمه‌ی دوم سلطنتش آنجور با مردم خود با خشونت رفتار کرده بود - که مردم جرئت نفس کشیدن نداشتند؛ توی خانه‌های خودشان پدر به فرزند و فرزند به پدر اعتماد نمیکرد - در مقابل یک پیغام ساده‌ی انگلیسیها که گفتند «باید از سلطنت کناره بگیری»، مثل موشِ مرده از سلطنت کناره گرفت و از کشور خارج شد! همین طور محمد رضای پهلوی؛ محمد رضای پهلوی در سالهای دهه‌ی چهل و دهه‌ی پنجاه شدیدترین فشارها را بر این ملت و بر مبارزان و بر آزادیخواهان - خشن؛ بدون اندک ملاحظه‌ای از مردم - وارد کرد؛ اما همین آدم در مقابل سفیر آمریکا و سفیر انگلیس خشوع و خضوع میکرد و از آنها حرف میشنفت! ناراحت هم بود، اما مجبور بود. این حکومت یک ملتی است که از عزت ملی محروم است.
دیدار مردم کردستان ۱۳۸۸/۰۲/۲۲
 
 روزی که محمّدرضا از ایران فرار کرد، در واقع رژیم پادشاهی از بین رفته بود. او دید ماندنش دیگر فایده‌ای ندارد. لذا مجسّمه‌ای از فرد بیچاره بدبختِ بدنامی که بدنامتر هم شد، درست کردند تا چند روزی رژیمِ در آستانه انحلالِ کامل را نگه دارند. او سی، چهل روز بر سرِ کار ماند، تا این‌که امام آمد و با یک اشاره دستِ ایشان، همه چیز روی هم ریخت. نظام پادشاهی در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامی بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامی و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند.
خطبه‌های نماز جمعه ۱۳۷۳/۱۱/۱۴

برچسب‌ها: محمدرضا پهلوی؛ پیروزی انقلاب اسلامی 57؛ مبارزه با رژیم پهلوی؛ عملکرد حکومت پهلوی؛ تاریخ دوران پهلوی؛

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=28699

 

 

۱۳۹۸/۰۶/۲۹

زینب یا غریبة...

مرثیه خاطره‌انگیز عراقی که در دیدار موکب‌داران اربعین با رهبر انقلاب اسلامی جمع‌خوانی شد.

۱۳۹۸/۰۶/۲۷

نماهنگ: زینب یا غریبة...

برچسب‌ها: اربعین حسینی؛ روضه‌خوانی؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=43505

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۲۶

مثبت ۱۰۰ ثانیه | همه چیز در خدمت سرمایه

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «این بی‌بندوباری‌هایی هم که امروز در غرب وجود دارد، همیشه نبوده؛ اینها مال [عصر] جدید است؛ شاید دو قرن پیش، سه قرن پیش. انسان وقتی میخواند بعضی از کتابها را، بعضی از رمان‌های مربوط به قرن ۱۸ را، قرن ۱۹ را و توصیف زن اروپایی را انسان آنجا مشاهده میکند، میبیند ملاحظات زیادی وجود داشته که امروز آن ملاحظات در بین غربی‌ها نیست.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۷

 شصت و یکمین شماره «مثبت۱۰۰ثانیه» گزارشی است از روایت اخیر رهبر انقلاب درباره نگاه ابزاری سرمایه‌داری غربی به مسئله زن.

 مقایسه‌ی نقاشی‌ها و پیکره‌هایی که تا همین سه چهار قرن قبل در غرب، زن را سوژه‌ی خود قرار داده‌اند با نقاشی‌ها، عکس‌ها و تصاویری که امروز سراغ این موضوع می‌روند خیلی معنادار است. در آثار سه چهار قرن گذشته، پوشیدگی زن خیلی مشهود است، موضوعی که البته هرقدر به عصر مدرن نزدیک‌تر شده، آب رفته.

کار به جایی رسیده که در قرن ۲۱ اعضای تیم زنان یکی از کشورهای اروپایی تک به تک جریمه می‌شوند، به‌جرم استفاده از لباسی که نسبت به قبلی فقط یک ذره پوشیده‌تر است! هدف چرخاندن چرخ سرمایه است به هر قیمتی ولو اینکه خود زن نخواهد ابزاری باشد در خدمت این ماجرا.

ویل دورانت فیلسوف و مورخ آمریکایی با مقایسه وضعیت امروز و دیروز زن در غرب می‌نویسد: «این واژگونی سریع عادات و رسوم محترم‌تر و قدیمتر از تاریخ مسیحیت را چگونه تحلیل کنیم؟ زنان کارگران ارزانترى بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش سنگین‌قیمت ترجیح مى‌دادند. یک قرن پیش در انگلستان کار پیدا کردن بر مردان دشوار بود. اما اعلانها از آنان می‌خواست که زنان و کودکان خود را به کارخانه‌ها بفرستند. کارفرمایان باید در اندیشه‌ی سود و سهام خود باشند و نباید خاطر خود را با اخلاق و رسوم حکومت‌ها آشفته سازند.»

برچسب‌ها: زن؛ زن در غرب؛ حقوق زنان در غرب؛ مثبت ۱۰۰ ثانیه؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58988

 

مجموعه مستند «این ستاره‌ها»مستند | لشکر زینبی

مستند «لشکر زینبی» گوشه‌ای از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانواده‌ی معزز شهدای مدافع حرم در ۵ سال گذشته را به تصویر کشیده است.

برچسب‌ها: حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ خانواده شهدا؛ شهدای مدافع حرم؛ دیدار با خانواده شهدا؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=47711

 

1. وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ‎﴿مریم: ٣٩﴾‏

2. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ ‎﴿الأنبیاء: ١﴾‏

3. وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَـٰذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ ‎﴿الأنبیاء: ٩٧﴾‏

4. وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَىٰ حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَـٰذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَـٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَیْهِ قَالَ هَـٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ ‎﴿القصص: ١٥﴾‏

5. لَّقَدْ کُنتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَـٰذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ ‎﴿ق: ٢٢﴾‏

 

شاه که فرار کرد، خیلیها هم فرار کردند با او، خصوصاً اگر همسر آمریکایی هم داشتند که حتی یک فیلمی هم ساختند راجع به این مضمون یعنی: بدون دخترم هرگز! حالا اگر از بعضی هم بپرسید که تو دیگر چرا می گویی که فرار کرده ای؟ تو که کاری نکرده بوده ای که بخواهی فرار هم کنی. یحتمل بفرمایند که سفارت آمریکا را هم گرفتند دیگر. ناترازیها را بنده نمی خواهم عرض کننم و خیلی موشکافی هم کنم. ولی مسئله اینجا این است که بعضی یحتمل بفرمایند که دو جمله ای که یکی کنتراپوزیتیو دیگری هم هست که یکی حدیث قدسی است:

من عرف نفسه، عرف ربه؛

و دیگری که در قرآن کریم هم آمده است که: 

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿الحشر: ١٩﴾‏

این دو جمله دقیقاً هم عین یکدیگر نیستند هر چند منطقاً از نوع گزاره های منطق و منطق ریاضی است که یک معنا را تداعی می کنند:

p ==> q

q==>~p~

یعنی آنجایی که شما توحید و نبوت و امام را دارید، آیا همانا همان است که به هر حال توحید و نبوت را هم داشته باشیم ولی نه امام را داشته باشیم و بلکه بجایش شاه را هم داشته باشیم؟! این، یکی از مصادیقی است که در حدیث کافی شریف، از قول امیر المومنین علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه هم می فرماید که قیاس آن فقیه و قاضی فاسد چطور حتی ازدواج حلال را هم حرام کرده و بلکه ازدواج حرام را نیز حلال می کند و ...! آیا حضور زنده ی شهید قاسم سلیمانی همانا همان است که یحتمل بتوان با آمریکا هم بدون حضور او  مذاکره کرد، هر چند که عند ربهم یرزقون هم هست و انتقامش را هم خدا خودش خواهد گرفت! مقاومت اسلامی هم همانطوری که حضرت ولی فقیه از قول نواب صفوی می فرمایند آیا با علوم هسته ای نزد آمریکا و شاگردی مسلمانان نزد آنها همانا همان است که خودمان هم به اندازه ی کافی در سطح جهانی به علوم هسته ای اشراق داشته باشیم؟ می شود گفت که حالا علم، علم است دیگر، فرقی ندارد که ایرانی باشد یا آمریکایی؟ آیا آمریکاییها حتی حاضرند از علمشان به ما هم چیزی یاد دهند یا ما خودمان هم باید علم بیاموزیم و آدم هم شویم. پریروزها داشتم از جلوی فرهنگسرایی رد می شدم، و کتابی از انتشارات جمکران راجع به عیسی اسلام در مورد داستانهایی از حضرت علی در آن بود و اولین داستان آن مربوط بود به دعای حضرت آدم علی نبینا علیه السلام وقتی خدا توبه ی او را هم پذیرفت:

فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ‎﴿البقرة: ٣٧﴾‏

پرسیدند آن کلمات کدام بوده است؟ فرمود: محمد، علی، فاطمة، حسن، حسین علیهم السلام

اللهم یا حمید بحق محمد

اللهم یا عالی بحق علی

اللهم یا فاطر بحق فاطمة

اللهم یا محسن بحق الحسن

اللهم یا قدیم الاحسان، بحق الحسین علیه السلام

اللهم بحق حجتک المهدی عجل الله فرجه الشریف

مسئله ی حدوث و قدوم خلقت در این است که آیا ذراتی که در پشت حضرت آدم علی نبینا علیه السلام به عنوان ذریه ی او هم جا دارند، بدون اسلام آوردن بنی آدم هم می توانند توبه کنند و آنگاه مسائل مدل استاندارد ذرات فیزیک و از جمله هم حدس تابع زتای ریمان را هم می توانند حل کنند همانطوری که قضیه ی آخر فرما نیز بالاخره هر جوری بوده هم حل شد و ...؟ و حالا اتحاد ایران ضد هسته ای را هم گویا همانهایی که از رئیس جمهوری آمریکا در کمپین اش پشتیبانی کرده اند، همانها هم پشتیبانی می کنند. و همانطوری که می دانید هم حالا پنج کاناله هم باتمونیومهایی از قبیل bbcss, bbccs, voass, ... و غیره را هم داریم که آیا شاگرد برای اینکه از حالات خلاء بسمت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله هم میل کند، یحتمل همین شاگرد اشکال هم کند که کی گفته است که وی- او - آ VOA هم خودشان ذراتی هستند از مثلاً انواع باتمونیومها و .... نکته اینجا است که تناظر بین جبرهای اپراتوری رئوسی VOA و باتمونیومها و مهتاب هیولایی و voass ها، آیا نمی توانند این ذرات را تشکیل هم دهند و ....

بگذریم. یحتمل بعضی اشکال کنند که تو همان بهتر است بروی سراغ وفا و ویتن چرا که آنها هم پاتایایشان را درست کرده اند و در پاتولوژیهای انواع پاتو-روانکاوی و پاتو-جامعه شناسی هم سعی دارند حتی با هوش مصنوعی نیز از همه پیشی بگیرند و هوشیاری و بیداری را نیز حتی در بیمارستانهای چهرازی و مهرگان هم که نباشند، بالاخره حتی بهترش را هم جاهای دیگر حاضرند بسازند و ابرتقارنی هم به اینستنتانها و ریسمانها و هندسه ی ناجابجایی و ... هم در آشکارسازها و شتابدهنده ها و برخوردکننده های هادرونی بزرگ و غیره نیز بپردازند و .... و هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم که آیا جهتگیریهای گرافها و توپولوژی آنها کدام است و بلکه اصلا جهت پذیر هم هستند یا خیر و .... کوچه ها و خیابانها پیاده رو هم می خواهند در جهتگیریهایشان یا ...؟ بنده نمی دانم چطور است که هنوز هیچی ننوشته، مسئله حتی تبدیل هم می شود به اینکه آیا ماشینها و دوچرخه ها و موتورها و همه و همه نیز باید از سمت راست خود حرکت هم کنند یا از سمت چپ یا اینکه حتی خود حضرت آدم را هم باید داخل آدم حساب کرد یا خیلی خود شیفته و شیزوفرنی هم هست و خودش هم خبر ندارد و .... حالا حذفش هم کردیم، مگر چه می شود؟!!! بالاخره بنی آدم خودشان یک کارهایی یاد می گیرند و انجامشان هم می دهند و .... أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿یس: ٦٠﴾‏ می دانی اصلا چطور ذرات ات را تولید هم کنی؟ خوب، بکن دیگر! ایران هم هسته ای نباشد، ولی تو نیز هسته ای بودن را دوست هم داری دیگر و ...! یحتمل حتی زهر مار هم ذرات مفیدی داشته باشد که در داروسازی خیلی هم بکار آیند. و حالا تلخ و بلکه خیلی هم تلخ است؟ و لذا، همراه یک قاشق شکر چطور است؟! شیزوفرنی و آلزهایمری را حذفشان نمی کنند و بلکه سعی هم می کنند چطور درمانشان کنند، هر چند که فیلمشان را هم مثل یک ذهن زیبا نیز بسازند و .... ببینید از نشاة طبیعی به نشاة الهی حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم وارد نشدن و در همان دار طبیعت هم در جا زدن کارها را به کجاها می کشانند و چطور بیمار را گرفتار سر در گمی هم می کنند تا آنجا که دین و ایمان و همه چیزش را هم از دست می دهد و خودش و خدایش را هم فراموش می کند. استغفر الله ربی و اتوب الیه. خدایا ما را از شر بیماریهای روحی و روانی و جسمی نجات بده. اللهم اشف کل مریض. یا من اسمه دوا و ذکره شفاء. خیلی دیر هم شد و وقت هم گذشت. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ 

 

ذکر صلوات بر حضرت ولی عصر:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ

 

نماهنگ | پدر امت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «این روزها مصادف است با عید مبارک ولادت امیر مؤمنان (سلام اللّه علیه) که پدر امت بود. مردم ما روز سیزدهم رجب را «روز پدر» نامیده‌اند. امام بزرگوار ما در حق این ملت و در حق این کشور پدری کرد. پدر امت، یعنی مظهر مهربانی و رحمت و مظهر اقتدار و صلابت و شخصیت؛ استحکام شخصیت پدرانه، در کنار محبت و مهربانىِ پدرانه. علاوه‌ی بر اینها، امام پدر جنبش اسلامىِ امروز در دنیای اسلام است.»
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در ایّام ولادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، نماهنگ «پدر امت» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: عزت ملی؛ حضرت امام علی (علیه‌السلام)؛ امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)؛ برخورد پدرانه؛ مراسم سالگرد رحلت امام خمینی؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=47401

 

۱۴۰۳/۱۰/۲۵

نماهنگ | امیرالمؤمنین علیه‌السلام بزرگمرد آفرینش

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «هر کسی که علی بن ابی‌طالب (علیه الصّلاة و السّلام) را ولو از دور بشناسد، یقیناً در یادبود روز ولادت این بزرگمرد آفرینش احساس شادمانی میکند... مقام امیرالمؤمنین در نزد خداوند متعال در سایه‌ی مجاهدت، عبادت، تلاش و فداکاری برای آن بزرگوار به دست آمده است... پیغمبر اکرم به خداوند متعال عرض میکند: پروردگارا! همان طوری که موسای پیغمبر از تو درخواست کرد که برای او وزیری قرار بدهی، شریکی قرار بدهی که در کارها به او کمک کند و همراه او باشد و بازوی توانای او باشد، من هم از تو درخواست میکنم که علی را وزیر من و شریک من و بازوی توانای من قرار بدهی... امیرالمؤمنین مثال عالی تربیت اسلامی است. هم دوران سربازی و مجاهدت را گذرانده است، هم دوران غربت را گذرانده است، هم دوران حکومت و زمامداری را گذرانده است. هر کدام از اینها مشتمل بر درسهای فراوانی برای امت اسلام است که اگر ما امروز به این درسها عمل بکنیم، صراط مستقیمِ هدایت و تکامل و تعالی در مقابل ما باز خواهد شد.» ۱۳۸۸/۰۴/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سیزدهم رجب سالروز ولادت حضرت علی علیه‌السلام، نماهنگ «امیرالمؤمنین علیه‌السلام بزرگمرد آفرینش» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: حضرت موسی‏(علی نبینا و اله و علیه السلام)؛ حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)؛ حضرت امام علی (علیه‌السلام)؛ شخصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ زندگی امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58984

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۲۴

تازه‌ترین توصیه رهبر انقلاب اسلامی به معتکفان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای استفاده از فرصت ایام‌البیض ماه رجب به تمام مشتاقان مراسم معنوی اعتکاف امسال توصیه‌ای داشتند که رسانه KHAMENEI.IR آن را منتشر میکند:
«در حال اعتکاف سعی کنند نماز را با حضور قلب بخوانند.» ۱۴۰۳/۱۰/۱۹

برچسب‌ها: حضور قلب؛ اعتکاف؛

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=58973

علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که می‌تواند که به سر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

به دو چشم خون‌فشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت

چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

 

رشگم آید که تو حیدر بابا
بوسی آن دست که خود دست خداست

راستان دست چپ از وی بوسند
که خدا بوسد از او دست راست

در امامت به نماز جمعه
صد هزارش بخدا دست دعاست

من بیان هنرم، یک دل و بس
او عیان هنر از سر تا پاست

او شب و روز برای اسلام
پای پویا و زبان گویاست

او چه بازوی قوی و محکم
با امامی که ره و رهبر ماست

شهریارا سری افراز به عرش
کو نگاهیش به (حیدربابا) ست

وی همچنین در شعر دیگری که برای مقام معظم رهبری سروده می‌گوید:

تنها ای غریو تو ارغنون دلم

سطوت خطبه‌ات ستون دلم

خطبه‌های نماز جمعه تو

نقشه حمله با قشون دلم

چشم از نقش تو نگارین است

می‌نگارد مگر بخون دلم

عقل من پاره می‌کند زنجیر

که به سر می‌زند جنون دلم

من هم از آن فن و فنون دانم

که جنون زاید از فنون دلم

کلماتت چو تیشه فرهاد

می‌شکافند بیستون دلم

وز مواعظ که می‌کنی آنگاه

صبر میزاید از سکون دلم

انقلاب من از تو اسلامی است

که حریفی به چند و چون دلم

بازوان امام آنکه دگر

بی قرین است در قرون دلم

چشم امیدی و چراغ نوید

هم شکوهی و هم شکون دلم

در رکوع و سجود خامنه‌ای

من هم از دور سرنگون دلم

خاصه وقت قنوت او کز غیب

دست‌ها می‌شود ستون دلم

او به یک دست و من هزاران دست

با وی افشانم از بطون دلم

عرشیان می‌کنند صف به نماز

از درون دل و برون دلم

پیرم از چرخ واژگون و علیل

بشنو از بخت واژگون دلم

چون کمانی خمیده ایم لیکن

تیرآهی است در کمون دلم

طوطی عشقم و زبان از بر

جمله ماکان و ما یکون دلم

در ترازوی سنجشم مگذار

ای کم عشق تو فزون دلم

«شهریارم» لسان حافظ غیب

شعر هم شانی از شئون دلم

 

این آیات ذیل معروف است که در مورد حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالبَ، حضرت فاطمه زهرا و حسنین صلوات الله و سلامه علیهم هنگامی که مریضی به آنها روی آورده بود است که سه روزه گرفتند و هر روز یتیمی یا اسیری یا فقیری در خانه ی آنها را زد و همان نانشان را هم به آنها بخشیدند:

إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ‎﴿٥﴾‏ عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا ‎﴿٦﴾‏ یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ‎﴿٧﴾‏ وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ‎﴿٨﴾‏ إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا ‎﴿٩﴾‏ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ‎﴿١٠﴾‏ فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَٰلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ‎﴿١١﴾‏ وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا ‎﴿١٢﴾‏

 

وفیه ، أخرج ابن مردویه عن ابن عباس فی قوله تعالى : « وَیُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ » الآیة ـ قال : نزلت هذه الآیة فی علی بن أبی طالب ـ وفاطمة بنت رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله.

أقول : الآیة تشارک سائر آیات صدر السورة مما تقدم علیها أو تأخر عنها فی سیاق واحد متصل فنزولها فیهما علیه‌السلام لا ینفک نزولها جمیعا بالمدینة.

وفی الکشاف : وعن ابن عباس : أن الحسن والحسین مرضا ـ فعادهما رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله فی ناس معه فقالوا : یا أبا الحسن لو نذرت على ولدک ( ولدیک ظ ) فنذر علی وفاطمة وفضة جاریة لهما ـ إن برءا مما بهما أن یصوموا ثلاثة أیام ـ فشفیا وما معهم شیء.

فاستقرض علی من شمعون الخیبری الیهودی ـ ثلاث أصوع من شعیر فطحنت فاطمة صاعا ـ واختبزت خمسة أقراص على عددهم ـ فوضعوها بین أیدیهم لیفطروا فوقف علیهم سائل وقال : السلام علیکم أهل بیت محمد ـ مسکین من مساکین المسلمین ـ أطعمونی أطعمکم الله من موائد الجنة ـ فآثروه وباتوا لم یذوقوا إلا الماء وأصبحوا صیاما.

فلما أمسوا ووضعوا الطعام بین أیدیهم ـ وقف علیهم یتیم فآثروه ، ووقف علیهم أسیر فی الثالثة ففعلوا مثل ذلک.

فلما أصبحوا أخذ علی بید الحسن والحسین ـ وأقبلوا إلى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ فلما أبصرهم وهم یرتعشون کالفراخ من شدة الجوع ـ قال : ما أشد ما یسوءنی ما أرى بکم ـ فانطلق معهم فرأى فاطمة فی محرابها ـ قد التصق ظهرها [١] ببطنها وغارت عیناها ـ فساءه ذلک فنزل جبریل وقال : خذها یا محمد ـ هنأک الله فی أهل بیتک فأقرأه السورة.

...

وفیه ، عن أبی حمزة الثمالی فی تفسیره قال : حدثنی الحسن بن الحسن أبو عبد الله بن الحسن : أنها مدنیة نزلت فی علی وفاطمة السورة کلها.

وفی تفسیر القمی ، عن أبیه عن عبد الله بن میمون عن أبی عبد الله علیه‌السلام قال : کان عند فاطمة علیه‌السلام شعیر فجعلوه عصیدة [١] فلما أنضجوها ووضعوها بین أیدیهم جاء مسکین فقال : مسکین رحمکم الله فقام علی علیه‌السلام فأعطاه ثلثا ـ فلم یلبث أن جاء یتیم فقال : الیتیم رحمکم الله ـ فقام علی علیه‌السلام فأعطاه الثلث ثم جاء أسیر فقال : الأسیر رحمکم الله فأعطاه علی علیه‌السلام الثلث ـ وما ذاقوها فأنزل الله سبحانه الآیات فیهم ـ وهی جاریة فی کل مؤمن فعل ذلک لله عز وجل.

...

وفی الاحتجاج ، عن علی علیه‌السلام : فی حدیث یقول فیه للقوم بعد موت عمر بن الخطاب : نشدتکم بالله هل فیکم أحد نزل فیه وفی ولده « إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً » إلى آخر السورة غیری؟ قالوا : لا.

وفی کتاب الخصال ، فی احتجاج علی على أبی بکر قال : أنشدک بالله أنا صاحب الآیة ـ « یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً » أم أنت؟ قال : بل أنت.

المیزان، علامه طباطبایی، جلد 20، ص 132- 134

https://lib.eshia.ir/12016/20/132

 

و لذا عرض بنده ی حقیر در چند دقیقه ای که تا اذان مانده است این است که آنجایی که در حکمت 417 نهج البلاغه شرایط استغفار را به کسی که از روی غفلت هم اسغفر الله می گوید، می فرمایند این است که خود امام و حضرت فاطمه و حسنین این حکمت را تجربه هم کرده اند و چشیده اند.

ولی مسئله آنجایی که پدر امت اسلامی حضرت امام خمینی می فرمایند من به امت هشیاری و بیداری نوید پیروزی می دهیم:

«من به ملّت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه‌ی قوی و شجاعت بی‌مانند، نوید پیروزی میدهم.»(۳) 

 صحیفه‌ی امام، ج ۳، ص ۳۱۶؛ پیام به ملّت ایران به مناسبت قیام نوزدهم دی مردم قم و نوید پیروزی (۱۳۵۶/۱۱/۲)‌

بعضی یحتمل اشکال هم شود و بلکه شاگرد هم همین اشکال برایش رخ دهد که اینجا دیگر کدام نوید را ایشان داشته است می داده است وقتی که با خود شیطان هم طرف بوده اند که مردم قم نیز حتی وقتی قیام کرده اند، آنرا سرکوب هم کرده بوده اند؟! نویدش کجا است؟ و این در صورتی است که آقا مصطفی را هم بطرز مشکوکی به شهادت رسانده بوده اند. و لذا اینجا هم یک مسئله ای رخ می دهد انگار که این نوید پیروزی آیا هماننند همان انا فتحا لک فتحا مبینا نیست؟! یعنی در دل فتنه و بلکه اغفالی که برای پیغمبر یا امام رخ می دهد هم خدا خودش نوید فتح مبین و نوید پیروزی را هم می دهد انا فتحنا لک فتحا مبینا. شیطان و همدستان او ادعای پیروزی هم می کنند ولی خدا و رسول و امامش هم پیروزند. این کار شیاطین کوچک و بزرگ هم هست که توی دل مومنین و مومنات را خالی کرده و بلکه ناامیدشان هم کنند.

همین را در حل حدس  تابع زتای ریمان و بلکه مطالعه ی منظره ی ریسمان شبه- کریستالاین هم باید در نظر داشت که آیا اصلا شما کجا با کریستالانها طرفید و کجاها هم با شبه-کریستالاینها روبرو هستید و ....

https://arxiv.org/abs/2406.00129

نکته در اینجا است که در صفحه ی مختلط و کره ی ریمانی، آیا چرا اینقدر هم مهم است که همه ی صفرهای تابع زتا روی خط 1/2 هم واقع شوند؟ توجه بفرمائید که وقتی ما رادیکال 1- را از خط اعداد حقیقی هم خارج کرده و به محور ایگرگ منتقل می کنیم و آنگاه صفرهای موهومی تابع زتا را هم جستجو می کنیم، جذر اعداد منفی نیز متقل می شوند به صفحه ی اعداد مختلط و بلکه صفرهای تابع زتا هم وقتی برای تابع مقدار 1/2 را برگزیده ام نیز در مقابل تابعی قرار گرفته ایم کانه همه ی جذرهای اعداد مثبت را نیز با هم داریم جمع می زنیم و بلکه به صفحه ی اعداد مختلط هم بسطش داده ایم و ..... و لذا صفرهای موهومی تابع زتا نیز یک ارتباطی تنگاتنگ با رادیکال 1- پیدا می کنند که آیا حالا چرا همه ی آنها باید روی خط 1/2 نیز باشد؟ و الله اعلم! ولی نظیر جذرهای اعداد مثبت که در نیم خط از صفر تا بینهایت اعداد حقیقی جا می گیرند را در نیم خط اعداد منفی حقیقی با احتساب رادیکال 1- آیا چطور هم می توان جا داد وقتی این رادیکال نمی تواند خود مساوی 1- هم باشد آنچنان که رادیکال 1، همان عدد یک 1 هم هست دیگر؛ و لذا پس چه عددی هم آیا می باشد؟ آیا می شود آنرا یک قائمه هم به عقب در صحفه ی اعداد مختلط برگرداند و آنرا i هم نامید و .... البته مسئله اینجا هم هست که اعداد صفحه ی اعداد مختلط هم خصوصیات خاصی را پیدا می کنند که یحتمل همه ی این خصوصیات هم برنمی گردند به اینکه حالا آیا مهتاب هیولائی مانستری هم آیا چطور وارد بحث تناظر با ریسمانهای شبه-کریستالاین هم شده و بلکه آیا به کودیرا و حتی نسل سوم مدل ذرات بنیادی و باتمومیومهای پنج کاناله امثال bbccs و bbcss و voass و جبرهای اپراتوری رئوس و وجوه محلی و جهانی یا اینترنشنال آنها هم چطور ربط پیدا می کنند و ...؟ والله اعلم! دیر شد، دیر شد، و خیلی هم دیر شد، بنده ی حقیر رفتم بلکه برسم به نماز جماعت و دعا و مناجات و غیره در ایام البیض!

 

هشتم [دعاى یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ]

سید بن طاوس روایت کرده از محمد بن ذکوان که معروف به سجاد است براى آنکه آن‌قدر سجده کرد و گریست در سجود که نابینا شد گفت: عرض کردم به حضرت صادق علیه السلام فداى تو شوم این ماه رجب است تعلیم بنما مرا دعایى در آن که حق تعالى مرا به آن نفع بخشد حضرت فرمود بنویس بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ بگو در هر روز از رجب در صبح و شام در عقب نمازهاى روز و شب

یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ [مِنْ] کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی اَلْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ اَلدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ اَلْآخِرَةِ وَ اِصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ اَلدُّنْیَا وَ [جَمِیعَ] شَرِّ اَلْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ راوى گفت پس گرفت حضرت محاسن شریف خود را در پنجه چپ خود و خواند این دعا را به حال التجا و تضرع به حرکت دادن انگشت سبابه دست راست پس گفت بعد از این

یَا ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِکْرَامِ یَا ذَا اَلنَّعْمَاءِ وَ اَلْجُودِ یَا ذَا اَلْمَنِّ وَ اَلطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى اَلنَّارِ

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

 

6- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ‌ رَفَعَهُ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَرَجُلَیْنِ رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ مَشْعُوفٌ‌[1] بِکَلَامِ بِدْعَةٍ قَدْ لَهِجَ بِالصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ ضَالٌّ عَنْ هَدْیِ مَنْ کَانَ قَبْلَهُ‌[2] مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَى بِهِ فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ حَمَّالٌ خَطَایَا غَیْرِهِ رَهْنٌ بِخَطِیئَتِهِ وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلًا فِی جُهَّالِ النَّاسِ عَانٍ‌[3] بِأَغْبَاشِ الْفِتْنَةِ قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَ لَمْ یَغْنَ‌[4] فِیهِ یَوْماً سَالِماً بَکَّرَ[5] فَاسْتَکْثَرَ مَا قَلَّ مِنْهُ خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ حَتَّى إِذَا ارْتَوَى مِنْ آجِنٍ‌[6] وَ اکْتَنَزَ مِنْ غَیْرِ طَائِلٍ‌[7] جَلَسَ بَیْنَ النَّاسِ قَاضِیاً ضَامِناً لِتَخْلِیصِ مَا الْتَبَسَ عَلَى غَیْرِهِ وَ إِنْ خَالَفَ قَاضِیاً سَبَقَهُ لَمْ یَأْمَنْ أَنْ یَنْقُضَ حُکْمَهُ مَنْ یَأْتِی بَعْدَهُ کَفِعْلِهِ بِمَنْ کَانَ قَبْلَهُ وَ إِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى الْمُبْهَمَاتِ الْمُعْضِلَاتِ هَیَّأَ لَهَا حَشْواً مِنْ رَأْیِهِ ثُمَّ قَطَعَ بِهِ فَهُوَ مِنْ لَبْسِ الشُّبُهَاتِ فِی مِثْلِ غَزْلِ الْعَنْکَبُوتِ لَا یَدْرِی أَصَابَ أَمْ أَخْطَأَ لَا یَحْسَبُ الْعِلْمَ فِی شَیْ‌ءٍ مِمَّا أَنْکَرَ وَ لَا یَرَى أَنَّ وَرَاءَ مَا بَلَغَ فِیهِ مَذْهَباً إِنْ قَاسَ شَیْئاً بِشَیْ‌ءٍ لَمْ یُکَذِّبْ نَظَرَهُ وَ إِنْ أَظْلَمَ عَلَیْهِ أَمْرٌ اکْتَتَمَ بِهِ لِمَا یَعْلَمُ مِنْ جَهْلِ نَفْسِهِ لِکَیْلَا یُقَالَ لَهُ لَا یَعْلَمُ ثُمَّ جَسَرَ فَقَضَى فَهُوَ مِفْتَاحُ عَشَوَاتٍ‌[8] رَکَّابُ شُبُهَاتٍ خَبَّاطُ جَهَالاتٍ لَا یَعْتَذِرُ مِمَّا لَا یَعْلَمُ فَیَسْلَمَ وَ لَا یَعَضُّ فِی الْعِلْمِ بِضِرْسٍ قَاطِعٍ فَیَغْنَمَ یَذْرِی الرِّوَایَاتِ ذَرْوَ الرِّیحِ الْهَشِیمَ‌[9]- تَبْکِی مِنْهُ الْمَوَارِیثُ وَ تَصْرُخُ مِنْهُ الدِّمَاءُ یُسْتَحَلُّ بِقَضَائِهِ الْفَرْجُ الْحَرَامُ وَ یُحَرَّمُ بِقَضَائِهِ الْفَرْجُ الْحَلَالُ لَا مَلِی‌ءٌ بِإِصْدَارِ مَا عَلَیْهِ وَرَدَ[1] وَ لَا هُوَ أَهْلٌ لِمَا مِنْهُ فَرَطَ مِنِ ادِّعَائِهِ عِلْمَ الْحَقِّ.

18- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مَیَّاحٍ‌[1] عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ إِبْلِیسَ قَاسَ نَفْسَهُ بِآدَمَ فَقَالَ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ وَ لَوْ قَاسَ الْجَوْهَرَ الَّذِی خَلَقَ اللَّهُ مِنْهُ آدَمَ بِالنَّارِ کَانَ ذَلِکَ أَکْثَرَ نُوراً وَ ضِیَاءً مِنَ النَّارِ.

الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 1، ص 54- 58

https://lib.eshia.ir/11005/1/56

 

 

۱۳۹۷/۰۱/۱۰

امیرالمؤمنین علیه‌السلام، مرجع رهروان حقیقت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «تمام ارزشها و صفاتی که انسان -چه به‌عنوان انسان مؤمن به اسلام، چه به‌عنوان انسان مؤمن به هر دینی، و چه به‌عنوان انسان بی‌اعتقاد به هر دینی؛ هرجور انسانی- به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّ‌بن‌ابی‌طالب جمع است؛ یعنی علیّ‌بن‌ابی‌طالب (سلام‌الله‌علیه) شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید. افرادی از اهل سنّت که درباره‌ی فضائل امیرالمؤمنین در طول سالهای متمادی نوشته‌اند بسیارند؛ جورج جرداق مسیحی،آن کتاب پنج جلدی را نوشته؛ یک مسیحی درباره‌ی امیرالمؤمنین سالها قبل عاشقانه کتاب مینویسد. همین شخصیّت آمد اینجا پیش من و راجع به کتابش صحبت شد، گفت من از دوران نوجوانی با نهج‌البلاغه آشنا شدم، نهج‌البلاغه مرا به شخصیّت علیّ‌بن‌ابی‌طالب هدایت کرد؛ این کتاب را نوشت: الامام‌ علی صوت العدالة الانسانیّة. کسی که اصلاً دین هم نداشته باشد -یعنی به هیچ دینی معتقد نباشد- وقتی شخصیّت امیرالمؤمنین را بشناسد، در مقابل او خضوع میکند، تعظیم میکند.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سیزدهم رجب، سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نماهنگ «مرجع رهروان حقیقت» را منتشر می‌کند.

برچسب‌ها: حضرت امام علی (علیه‌السلام)؛ جورج جرداق؛ شخصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ زندگی امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ صفات امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ میلاد امام علی علیه السلام؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=47402

 

یک نکته ای که در یافتن ذراتی که از طرق VOA و bbc ماواری تتراکوارکها و حتی در کانالهای پنج تایی در نسلهای سوم حاصل می شوند، داریم؛ این است که ذرات شگفتی s را هم وارد محاسبات می شوند یا خیر؟ مثلاً ذرات جدیذی bbcss VOAss یا حتی مسئله را اینترنشنال اش هم چطور کردن خود مسائلی است که آیا ذرات bbc چطور نظایری هم در ذراتی ایجاد می کنند که در نظایر ذراتی که از مدلهای VOA نیز نتیجه می شوند حاصل می شوند و آنگاه مسئله را سوپرلومینار هم کنیم، یا اینکه خیر؛ مسئله را اول سوپرلومینار هم کنیم تا جایی که حداکثر سرعت نوری که می تواند به سرعت نور بینهایت هم را نتیجه دهند را بیابیم و حول عالم گشته و بالاخره ذرات جدید مورد بحث را هم همراه نیوترینوهای آنها یحتمل کشف کنیم و حتی المقدور مسئله را هم حتی در فضاهای هیلبرت و جبرهای فون نویمن و بلکه الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز هر چه بیشتر نیز ساندویچی اش کنیم.

ولی اینجا یک نکته ای هم هست این است که اگر ما می خواستیم بر خلاف آنچه هم معمول است، عدد موهومی رادیکال 1- یا همان i را در اعداد حقیقی طوری هم جا دهیم که بطور طبیعی نیز نظم پذیر شوند، آنرا کجا هم می بایستی قرار دهیم تا شاگرد را درست و حسابی هم بتواند به الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل دهد؟ همانطوری که بنده متوجه هم شدم که طب سیسیل یحتمل هنوز ویرایش 2025 اش در نیامده است و بلکه ویرایش 27 ام آن در سال 2023 هم آخرین ویرایش اش است و بلکه حالا طب هندرسون و نه اندرسون را هم داریم که البته ویرایش اول سیسیل هم 1927 غلط نکنم بوده است. و لذا کیهان حسین شریعتمداری هم اینجا مورد بحث است که آیا اگر بتوان رادیکال 1- را در اعداد حقیقی هم جا داد و بجای صفحه ی اعداد مختلط، فقط خط اعداد مختلط را هم می داشتیم، آیا دیگر آنگاه لازم هم می بود که از کیهانشناسی ریسمانی و نظریه ی ام و اف و بلکه بر مبنای رویه های ریمانی حتی به انگیزه های فیانمنی و انتگرالهای راهی و امثالهم نیز بسنده کنیم و دیگر وارد جبرهای فون نویمن و حتی هندسه ی ناجابجایی هم نشده چرا که یحتمل بلکه بتوان با تنزل فقط یک بعد از صفحه ی اعداد مختلط به خط اعداد حقیقی، آنگاه بهتر بویی برد که شاگرد چطور هم می تواند قادر شود از حالات خلاء بسمت الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند.

در این زمینه یحتمل بی فایده هم نباشد که این واقعه هم گوشزد شود که در درس قرآن حضرت آیت الله مدنی، شاگردی اصرار هم داشت که عیسی ابن مریم را که یکی از نقاط مریم پاک شده بوده است را همان عیسی ابن مربم بخواند، و آنگاه که حضرت آیت الله مدنی هم فرموده بوده اند که این عیسی ابن مریم است و نه عیسی ابن مربم. شاگرد باز هم اصرار داشته است که نخیر همان عیسی ابن مربم است چرا که کتاب من همین عیسی ابن مربم را هم نوشته است و لا غیر و من به کتابهای دیگر هم کاری ندارم چه نوشته اند. کتاب خودم شرط است. البته بعضی اینجا حتی پیاز داغش را دوست دارند داغتر هم کنند و بفرمایند که شاگرد حتی فرموده بوده است که اگر حاضری نقطه ی ب بسم الله را هم بیاوری زیر مربم بگذاری و مربم را تبدیل به مریم هم کنی، بنده حرفت را باور می کنم و الا که خیر. استاد در جوابشان یحتمل هم بفرمایند که نخیر؛ شما هر چور دلت خواست بخوان اگر می خواهی در جهل خودت هم بمانی، ولی اگر می خواهی یاد بگیری که بدان هر نقطه ای هم متعلق به جای خودش است و نظم خودش را هم دارد و نمی شود یک نقطه را از زیر ب بسم الله برداشت و زیر دیگر نقطه ی عیسی ابن مربم هم گذاشت که بالاخره شما آیا یحتمل هم یاد بگیری که عیسی ابن مریم کدام است و عیسی ابن مربم هم کدام و .... و حالا دیگر خدا نکند که شاگردت یک پیر مردی هم باشد که گوش اش هم که سنگین شده است که هیچی و بلکه چشم اش هم خیلی مثل جوانیهایش نبیند و نقطه ها را هم پس و پیش دریابد و .... عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره نظم اعداد حقیقی آیا چطور هم مشکلدار خواهند شد اگر بتوان یک بعد هم تنزل داد مسئله را برای اینکه می خواهیم رادیکال 1- را در خط اعداد حقیقی هم جا دهیم و بلکه کل اعداد حاصله ی جبری و متعالیه و ... را روی همین خط اعداد حقیقی هم منظم کنیم. البته اگر کسی این کار را  بتواند بکند که یحتمل باید جایزه ی خوبی هم به او داد چرا که همانطوری که می دانید اعداد مختلط روی صفحه و بلکه کره ی ریمانی هم نظم پذیر نیست! ولی یحتمل بعضی هم اشکال کنند که آقا اگر می شد که تا حالا هیچ کس نبود متوجه شود که مسئله چیست و تو تنهایی هم خودت اینها را کشف می کنی و به هیچ کس هم نمی گویی؟ یعنی سر خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عچل الله فرجه الشریف هم آنقدر شلوغ است که هیچ کس دیگر را نمی پذیرند و فقط تو رفته ای نزد حالا حتی یکی از الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتر و بعد هم برگشته ای که رادیکال 1- را هم درست و حسابی سر جایش بنشانی و زودتر از بقیه هم به نوکری حتی حضرت ولی فقیه مد ظله العالی برسی و بلکه ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی را هم بطور همزمان آیا سوپرلومیناری یا حتی زیر سوپرلومیناری هم حلشان کنی بگذاری همه را سرجایشان و السلام نامه تمام؟! نکته اینجا این است که بالاخره همانطوری که قبلاً هم بحثش رفته است ما همانطوری که پاتوبیولوژی هم داریم، همانطوری هم پاتوروانکاوی نیز داریم که  حالا آیا چه فضاهایی از الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری را هم نیاز داریم که بتوان در این الفها بالا پائین هم رفته و درست و درمان هم به پاتوروانکاویهای مورد بحث پرداخت و بلکه هندسه ی پاتوروانکوی در جوامع مختلف را نیز در بر گرفته و آنگاه در طیفهای لازمی در یو وی و آی آر نیز بتوان بطور موثر به وحدت نیروهایی هم رسید که ما را به وجدتهای محلی/جهانی لازم هم سوق داده و توحید خلفت را هم نه تنها فقط در زندانهای زنان و حتی مردان هم جستجو کرده و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز خود از غیبت به درجه ی ظهور رسیده و در نوکری حضرت ولی فقیه مد ظله العالی نیز به دیدار امام زمان عجل الله فرجه الشریف و خورشید وجود امکان هم برسیم و .... خیلی دیر شد. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه
 

https://arxiv.org/abs/2002.04035

https://arxiv.org/abs/2312.02768

https://arxiv.org/abs/2408.07597

https://arxiv.org/abs/2412.13349

https://arxiv.org/abs/2412.12436

https://arxiv.org/abs/2412.12905

https://arxiv.org/abs/2412.18587

وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ ‎﴿هود: ٧٨﴾‏

 ۞ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿النور: ٣٥﴾

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُم بِسُکَارَىٰ وَلَـٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ‎﴿الحج: ٢﴾‏

 فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِکَ وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰکِن لِّیَبْلُوَ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿محمد: ٤﴾‏

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿الحشر: ١٩﴾‏ 

کلنا عباسک یا سیدة زینب علیها السلام

 

۱۳۸۹/۱۱/۰۶

حضور رهبر انقلاب در منزل شهید علی‌محمدی

رهبر معظم انقلاب اسلامی، پنج‌شنبه شب گذشته (سی‌ام دی‌ماه)، با حضور در منزل شهید دکتر مسعود علی‌محمدی و شهید دکتر مجید شهریاری، با خانواده‌های این دانشمندان شهید دیدار کردند. آنچه مشاهده می‌کنید فیلم حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در منزل شهید دکتر علی‌محمدی است. [حاشیه]


[خدا] ان‌شاءالله شماها را حفظ کند، فرزندانتان را حفظ کند و خدا ان‌شاءالله روح شهید عزیزمان شهید دکتر علی محمدی را با پیغمبر محشور کند. با اولیائش محشور کند.
 همسر شهید علی محمدی: ان‌شاءالله.

من عقیده‌ام این است که امثال ایشان و دکتر شهریاری و اینهایی که از دنیای علم به وادی شهادت وارد شدند علاوه بر همه‌ی برکاتی که دیگر شهدا دارند اینها یک امتیاز دارند. و آن اینکه به محیط علمی ما آبرو بخشیدند. یعنی نشان دادند که محیط دانش کشور -آن هم این دانشهای پیشرفته‌ای که اینها دنبال می‌کردند- به وسیله‌ی چه کسانی دارد اداره می‌شود. یک روزی بود که محیط‌های علمی ما تأثیرگذارانش کسانی بودند که نه به این ملت اعتقاد داشتند، نه به دین این ملت اعتقاد داشتند، نه به شرف این ملت اعتقاد داشتند. امروز برترین قلّه‌های علمی کشور و تحقیقی کشور دارد به‌وسیله‌ی کسانی اداره می‌شود و تولید می‌شود -نه اینکه اداره می‌شود- دارد می‌روید به وسیله‌ی کسانی که در اعداد شهدای ما قرار می‌گیرند. یعنی بالاترین رتبه‌ی از ارزشهای معنوی را به دست می‌آورند. مثل همین شهید علی‌محمدی و شهید شهریاری و امثال اینها.

بنابراین شهادت این جور دانشمندها آبرو بخشید به محیط علمی ما. علاوه بر اینکه هر شهیدی آبرو می‌بخشد به ملتش. و هر شهیدی آبرو می‌بخشد به خانواده‌اش. شما خودتان و دیگر بازماندگان صبر کردید، تحمّل کردید، زبان به شکوه و گِله و اینها باز نکردید. با اینکه مصیبت، مصیبت سختی است. این را آدم می‌داند که چقدر سخت است این مصیبت. در عین حال شما تحمّل کردید صبر کردید. این صبر برای شما یک افتخار بزرگ است، جلب رحمت الهی [است.]
 همسر شهید علی محمدی: سلامت باشید.

آقا که پسرتان هستند، خانم چی؟
 همسر شهید علی محمدی: بله، دخترم هستند.

دخترتان هستند، همین دو تا فرزند را دارید؟
 همسر شهید علی محمدی: بله بله همین دو تا.

خدا ان‌شاءالله هر دوی آنها را به شما ببخشد.
 همسر شهید علی محمدی: سلامت باشید.

و ان‌شاءالله موفق باشید. خب خانم شما بگویید برایمان ببیینم؛ از دکتر بگویید، از خودتان بگویید.
 همسر شهید علی محمدی: سلامت باشید خیلی زحمت کشیدید حاج آقا. واقعاً خیلی خوشحالمان کردید، خیلی لطف بزرگی کردید در حق‌مان زحمت کشیدید. قدم گذاشتید در منزل ما. این لطف بزرگی بود که خداوند نصیب ما کرد. والله من هر چه از دکتر هم بگویم کم گفتم. این قدر ایشان پرتلاش بودند این قدر مسئولیت‌پذیر بودند که خدا می‌داند.

چند سالش بود دکتر؟
 همسر شهید علی محمدی: ۵۰ سالش بود. ۵۰ سالش بود. در طول بیست و هفت سالی که من با ایشان زندگی کردم باور کنید لحظه‌ای را به بطالت ندیدم بگذراند. لحظه‌ای را، حتی در سفرهایی که می‌رفتیم حتی من یادم است ماه عسل رفته بودیم ایشان کتابهای درسی‌شان را با خودشان آورده بودند.

دانشجو بود آن وقت؟
 همسر شهید علی محمدی: آن زمان موقع تعطیلی دانشگاه‌ها بود، زمانی بود که انقلاب فرهنگی شده بود ولی خود ایشان این قدر علاقه داشتند یادم است درس کوانتوم را خودش از قبل شروع کرده بود به خواندن. هنوز درسش را ارائه نکرده، یعنی دانشگاه که تعطیل بود ارائه هم نشده بود. کتابش را رفته بود از اساتیدش پرسیده بود که چه کتابهایی تدریس می‌شود خودش گرفته بود و می‌خواند. بعد دیگر نه که در ستاد انقلاب فرهنگی بودند دکترهایی که آنجا بودند از ایشان کمک می‌گرفتند.

عجب!
 همسر شهید علی محمدی: من یادم است زمان لیسانس‌شان مثلاً استادها می‌گفتند پنج تا مسئله را حل بکنید ایشان تمام مسئله‌های آن فصل را حل می‌کرد. یعنی شب تا صبح نمی‌خوابید، واقعاً شب تا صبح نمی‌خوابید. خیلی کم سفر می‌رفت،‌ خیلی کم تفریح برای خودش درست می‌کرد و واقعاً  تمام وقتش را برای مملکت گذاشت.

رحمت خدا بر ایشان، درجات‌شان ان‌شاءالله عالی باد. 
 همسر شهید علی محمدی: ان‌شاءالله.

این شخصیت‌های این‌جوری یقیناً پیش خدای متعال مراتب و درجات بلندی دارند. دلیلش هم -ما چون غیب را که نمی‌بینیم اما استدلال وجود دارد- دلیلش شهادت است. خود شهادت. چون شهادت را یعنی کشته شدن در راه یک آرمان بلند و الهی به وسیله‌ی دشمنان این آرمان، این شهادت. این را به هر کسی نمی‌دهند. این من بارها گفتم این یک پاداش است. این یک حادثه‌ی طبیعی معمولی نیست این یک پاداش است. این پاداش را به کسانی می‌دهند که مستحق این پاداش باشند. خود این نشان می‌دهد که این شخصیت کاری کرده که مستحق این پاداش شده و حالا همان طور که گفتم اینها آبرو شدند برای کشور، برای انقلاب. برای علم و محیط علمی اینها آبرو شدند. ان‌شاءالله که بعد از این هم این رشته‌ی کار جریان پیدا کند. 

 همسر شهید علی محمدی: یعنی از زمانی که دکتر شهریاری این اتفاق برایشان افتاد خب ما واقعاً رابطه‌مان نزدیک بود می‌شناختمش آن را از نزدیک که چه مرد واقعاً بزرگی بودند. برای من خیلی سخت بود یعنی برای من تکرار سال گذشته شد.

در مورد این شهادت و امثال این شهادت تسلای اول همان است که گفتم اجر الهی و پاداش الهی و اینها. روایت دارد که شهید، کسی که شهید میشود در راه خدا به مجردی که می‌افتد زمین، حالا آن وقت مثلاً در میدان جنگ از اسب می‌افتادند. حالا یک‌جور دیگر، همین به مجرد اینکه به خاطر ضربه‌ی دشمن زمین می‌افتد قبل از آنی که از دنیا برود یعنی هنوز در این نشئه است ملائکه می‌آیند دور و برش -فرشتگان الهی- و می‌بیند او فرشتگان را. این خیلی چیز مهمی است. که هنوز در همین نشئه با چشم مادی فرشتگان الهی را می‌بیند و آنها به او مژده می‌دهند و خدای متعال همه‌ی گناهانش را می‌بخشد. هر گناهی و تقصیری کرده باشد خدای متعال می‌بخشد. البته غیر از حق‌الناس که حالا خب حق‌الناس بحث دیگری است. این ببینید این بزرگترین تسلی این است.

بعد از این تسلای دیگری هم برای شماها وجود دارد و آن قدردانی مردم است. شما دیدید مردم چه قدردانی کردند، چه پارسال چه امسال. سر قضیه‌ی سالگرد ایشان چه قدردانی، رسانه‌ها، مردم، اجتماعات. این هم تسلاست.
  همسر شهید علی محمدی: واقعاً برای ما باعث افتخار بود بله.

اینها هم تسلاست. خدا ان‌شاءالله شماها را محفوظ بدارد باقی بدارد.   

همسر شهید علی محمدی:سلامت باشید.

ان‌شاءالله درجات آن شهید عزیز را روز به روز بیشتر کند. اهل کجا بودند ایشان؟ 
 همسر شهید علی محمدی: ایشان پدرشان اهل کن بودند. بعد مادرشان هم تهرانی الاصل بودند. البته خودشان همیشه به شوخی به ایشان می‌گفتم اهل کجایی می‌گفت انتهای همت. خیلی اهل شوخی بود.

بله الان همت رسیده به کن دیگر!
همسر شهید علی محمدی: خیلی اهل شوخی و اینها بودند خیلی خوش اخلاق بودند. خیلی خوش اخلاق بودند. یعنی در هر جمعی که بود واقعاً همه‌ی آن جمع فقط گوششان به ایشان بود که بشنوند و واقعاً آن جمع را شلوغ می‌کرد. ایشان از آن موقعی که واقعاً از خانه‌ی ما رفته خانه‌مان ساکت شده دیگر. یعنی یک سکوت عجیبی...

خدا ان‌شاءالله عوض به شما می‌دهد. عوض‌های خدای متعال همه‌اش از جنس عوض‌های آن دنیایی نیست. ان‌شاءالله همین جا به همه‌تان عوض خواهد داد. ان‌شاءالله پسرتان، دخترتان اینها مایه‌ی روشنی چشم شما خواهند شد ان‌شاءالله.
  همسر شهید علی محمدی: ان‌شاءالله.

البته اینها هم خیلی بایستی قدر شما را بدانند. و قدر این شهادت را.   
 همسر شهید علی محمدی: بله بله.

باید بدانند این خیلی افتخار بزرگی است این را برای خودتان نگه دارید حفظ کنید. ان‌شاءالله خدای متعال به همه‌تان اجر بدهد. قرآن بدهید من یک مطلبی بنویسم.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=10907

 

۱۴۰۳/۱۰/۱۹

فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار مردم قم

... از لحاظ فرهنگی؛ گسترش فساد و ابتذال، دوری روزافزون از ارزشهای اخلاقی و دینی و مذهبی، ترویج فرهنگ غربی، ترویج بی‌حیائی به طور روزافزون در کشور، حتّی بیش از کشورهای اروپایی، که آن روز قضاوت کسانی از خودهایشان در مطبوعات ما همین بود که اینجا وضع زنهای کشور در پوشش و لباس و حجاب و حیا و مانند اینها از کشورهای اروپایی بدتر است! این هم وضع فرهنگی....

مسئله‌ی بعد، مسئله‌ی «امید» است؛ امید. ما بایستی به هدایت الهی امیدوار باشیم، به کمک الهی امیدوار باشیم، به نیرویی که خدا به ملّتها داده امیدوار باشیم. درست نقطه‌ی مقابل آن کاری که دشمن میخواهد بکند که امید را از دل جوانهای ما خارج کند، آنها را مأیوس کند، همه‌ی کسانی که در زمینه‌های تبلیغاتی مخاطبی دارند، میتوانند حرف بزنند، زبان گویایی دارند، یکی از بزرگ‌ترین و اوّلی‌ترین اهدافشان بایستی این باشد که امید را در دلها زنده کنند و حرف ناامیدکننده بر زبان جاری نکنند. این کاری بود که امام بزرگوار خیلی به آن توجّه داشت. شما ملاحظه کنید در همین قضیّه‌ی نوزدهم دی، روز نوزدهم دی این حادثه اتّفاق افتاد، مردم قم قیام کردند و قیام قم سرکوب شد؛ مردم را زخمی کردند، شهید کردند، خیابانها را خونین کردند؛ این مال نوزدهم دی است. پیام امام بزرگوار، در دوّم بهمن ــ یعنی دوازده روز بعدش ــ از نجف آمد؛ در پیام امام این عبارت هست که من یادداشت کرده‌ام: «من به ملّت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه‌ی قوی و شجاعت بی‌مانند، نوید پیروزی میدهم.»(۳) مردم در خیابانهای قم سرکوب شدند؛ چه کسی گمان پیروزی میبَرد؟ امام میگوید من به شما نوید پیروزی میدهم! امام بشارت میدهد که شما با این کارتان، با این حرکتتان، ایران را زیرورو کردید، سیاست جهانی را تغییر دادید. این، نوید پیروزی امام است.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58928

 

نوید پیروزی امام به ملت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه ی قوی و شجاعت بی مانند، یک شاگرد هوشیار و بیدار را هم می طلبد که حتی شاگرد درگیر مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هر چه بیشتر سعی هم کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله نیز میل کند.

و بلکه شاگرد باید هم هر چه بیشتر متوجه سوره ی فتح و انا فتحنا لک فتحاً مبینا و دعای توسل و بلکه دعای چهاردهم صحیفه ی سجادیه هم گردد و حتی مردم مظلوم غزه و فلسطین و لبنان و سوریه را هم درست و حسابی دریابد. البته بعضی یحتمل اشکال هم کنند که مسئله بلکه این هم هست که چطور باید آن طبیب الهی نیز حتی با سیخ داغ آماده ی داغ کردن نیز ابزار جراحی را آماده در دست داشته باشد علاوه بر اینکه نبض بیمار را هم می گیرد و علاوه بر اینها با حتی فرزندان و والدین و خانواده ی خود هم علاوه بر مشرکین و منافقین و کافرون برود توی رینگ بوکس و کشتی و حالا گیریم هم کشت و کشتار، تا آنجا و آن زمان که نوید پیروزی هم جهانی شود. البته آنطور که می فرمایند هم نظامی عروضی فرموده اند و هم مولوی در مثنوی معنوی جور دیگری هم داستان نبض گرفتن بیمار را نیز چطور بیان فرموده اند، شباهتها واقعاً هم زیاد است ولی عروضی هم مشکل بیمارش را که از جنس مذکری است که هر دو خاله زاده های قابوس و با یکدیگر مثلاً دختر خاله و پسر خاله هم هستند، می فرماید ولی مولوی آنرا در مورد کنیزکی هم بیان می فرمایند که غلط نکنم شاه می خواهد با او ازدواج کرده ولی کنیزک عاشق دیگری هم هست و .... 

البته این مسئله هم شوخی بردار نیست که آیا با دخترتان هم هست که دارید توی رینگ بوکس می روید یا بلکه هم او پسرتان هم یحتمل باشد که می خواهد با شما کشتی بگیرد و بلکه کشت و کشتار هم کنید و بلکه همینطوری هم کار را بکشانید به نجات مردم مظلوم غزه و فلسطین و لبنان و دیگر مستضعفین جهان و ...! این مسئله فقط دلیلش این نیست که موضوع مملو از فساد و فسق و فجور است که چنین والدینی و فرزندانی و خواهر و برادرانی و ... هم به جان هم افتاده اند و حتی بلد هم نیستند که چطور با هم رفتار کنند و اساس خانواده را نمی فهمند و محیط خانواده را هم با رینگ کشتی کج هم اشتباه گرفته اند. مسئله یحتمل این هم هست که یک وقت هست که پارتی جشن تولدی است و بالاخره دیگران هم رقص و آواز و سر و صدا را تحمل می کنند. و یک وقت هم هست که مسئله دعای کمیل با صدای سرسام آور بلند است که در مسجد دارد برگذار می شود و آن را هم مردم تحمل می کنند. البته بعضی یحتمل اشکال هم کنند که اینها دیگر رقیب کنسرت فیل کالینز و پیتر گابریل هم قبل از اینکه از جنسیس جدا شود نیستند و نمی توانند هم با اینها رقابت هم کنند آنچنان که جوانان حاضر در کنسرت هر چه خواستند مست هم کنند و بلکه مواد مخدر هم مثلاً قاچاقی نیز استفاده نمایند و .... یحتمل امام و فرض بفرمائید آقای کافی که تحمل این کنسرتها را که دیگر ندارند و بلکه دعای ندبه را هم یحتمل صدایش را تا ته بلند نکنند و حتی در دسته های عزاداری محرم و صفر هم طبلهای عظیمش را بفرمایند با تمام قدرت نکوبند و حتی صدای بلندگوها را هم آرامتر بفرمایند و .... بالاخره درست هم هست که مسنترها گوششان یحتمل سنگین هم شده باشد، ولی بالاخره آنطور که در جوانان هم آن شور و شوق و مستی جوانی هست در جوانان دیروزی هم یحتمل خیلی یافت نشود و حتی تحملش را هم نداشته باشند و هر چند که به روی خودشان هم خیلی نیاورند که آن شور و شوق و مستی جوانی هم که حتی مست از خانه برون تاخته ای یا حتی در همان خانه هم مست و لاابالی کنسرت و پارتی گرفته ای را هم کاری ندارند که یعنی چه و .... بالاخره از یک شب جمعه و یک دعای کمیل با صدای تا آخر بلند هم که هزار شب نمی شود و حالا هر چند که یحتمل حتی نبض کار هم دستتان بیاید و ....

ولی عرض بنده ی حقیر این است که با قیاس و رای و بدعتی که احادیثش ذیل همین عناوین هم در کافی شریف شیخ کلینی نیز آمده است، یک نکته ای در مورد الهامات را باید هم متوجه شد که حالا یحتمل شما این مسئله را هم دارید که صریحاً هم از ائمه یاطهار می فرمایند که الا و لله که ای فرض بفرمائید ابو حنیفه قیاس نکن! و چرا که این کار، کار شیطان هم بوده است که خود را با حضرت آدم علی نبینا علیه و علیهم السلام هم مقایسه کرد و گفت که او از خاک است و من از آتش ام. ولی اگر آن نوری را که در آدم بود با آتش خود مقایسه می کرد، می فهمید که مقایسه اش غلط هم هست. البته این احادیث آنقدر هم آموزنده اند که بنده دلم می خواست اینجا آنها را همه و همه را نیز بازگو می کردم. ولی نکته این است که آن نوری که از درون هم قرار است برای علما و دیگر افراد مردم از درون هم الهاماتشان و وحیانیتشان را حالا آیا مثل یک لامپ 20 واتی یا 30 واتی یا 100 واتی و حتی همچون خومرشید هم روشن کنند، و اما کار افتاد هم به قیاس و بلکه خود شیطان هم به امور مسلط شد؛ خوب انگاه مسئله از این قرار هم می شود که نورٌ علی نور مورد نظر آیا چقدر هم برگردد به مسائلی از این نوع که چهار نیروهای ضعیف و قوی و الکترومغناطیسم و گرانش هم باید وحدت یابند؟ و حالا آیا این مائیم که شیطان را باید بیاوریم سر کلاسهایمان و آدمش کنیم، یا اینکه بالاخره حتی شیطان در کار قیاسش آنقدر هم از آدمیزادها پیشی نیز گرفته است که می فرماید حالا نوبت من هم هست که امثال تو بیائید سر کلاسهای من نیز بنشینید؛ و حالا داعش درست کردنش را هم کاری نداریم، و بلکه زیر میز مذاکرات هم زدن که دیگر برایش مثل آب خوردن شده و کیهانِ حسین شریعتمداری و خوانندگانش هم همه و همه حفظ شده اند که برجام و FATF و اینها هم به درد خود شیطان بزرگ هم نمی خورد و دیگر چه برسد به اینکه سر ما را همینجوریها هم بخواهند شیره بمالند و ....

البته نبض کار را هم از زمان شهادت شهید علیمحمدی و کارهایش روی مدل WZW و WZNW نیز باید در نظر داشت که از طرقی مثل معادلات کنیژنیک- زامولودچیکوف غلط نکنم هم خیلی وارد نمی شد، ولی اخیراً مدلهای گاودین توسط دیوید گایوتو و ادوارد ویتن و دیگران هم وارد گود شده اند و از جمله هم این مقالات گایوتو و ویتن و دیگران را هم داریم:

https://arxiv.org/abs/2010.07325

https://arxiv.org/abs/2003.06694

https://arxiv.org/abs/1106.4789

نکته اینجا این است که بعضی یحتمل اشکال هم می کنند بجای اینکه بنض ات را بدهی دست این و آن یا حتی با هر کسی هم وارد رینگ بوکس شوی نیز باندازه ی کافی صبر کن تا بتوانی درست و حسابی هم تهذیب نفس کنی و در عین حال هم همه چیز بصورت اتوماتون قاطیغوریایی شده و آنگاه خود طبیب الهی هم خواهد آمد و نبض هر شاگردی را هم خواهد گرفت و شاگردانش را نیز به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله در آسمانها میل خواهد داد و خودش هم دستشان را در دستان حوریها و پریهای بهشتی خواهد گذاشت و عقدهایشان را هم در آسمانها خواهند بست و .... این است که الکی کز نکنید و گوشه ی عزلت هم اختیار نفرمائید و جوانان را هم ناامید نکنید که حالا مهر را چه کنیم و جهاز چه شود و اقتصاد چرا اینجوری است و آیا ما در آندلس هم هستیم یا در جمهوری اسلامی و بلکه جهت و جهت یابیمان را هم گم کرده ایم و .... نکته این است که آیا حالا که فرض بفرمائید برسیم به جبرهای فون نویمن و آیت اللهی الف_2، آیا ماورای انواع جبرهای اپراتوری روی فضاهای هیلبرت و هندسه ی ناجابجایی، در الفهای بعدی قرار هم هست که کدام جبرها هم این جبرهای اپراتوری را در بر گیرند و بسط دهند و ما را حتی به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه الی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم چطور خواهند رساند و الگوریتمش هم کدام است یا اینکه کمی نیز احتیاج است که نه تنها طبیب الهی هم سیخ داغ خود را استفاده کرده و بلکه باید هم نزد طبیب و پزشکان جراح متخصص اعلم و حتی طب سنتی هم رفت تا اول حساب کار درست دست شاگرد بیاید و بعد سعی هم کند آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بسمت امام زمان عجل الله فرجه الشری را هم میل کند و .... و لذا رینگ بوکس و کشتی هم که دیگر اقل کم نیز عقل حکم می کند که شاگرد بتواند خود را برای حتی جهادهای مختلف بهره مندش کنند و آمادگی رزمندگی اش را هم بالا ببرند و .... گاهی اوقات یک لگد یا یک پس گردنی استاد اسپورت و ورزشهای کاراته و جودو و کشتی و بوکس در میدان جهادی می تواند کاری کند که هزار سال موعظه ی حضرت نوح علی نبینا علیه السلام نیز کارآیی ندارد. البته این بشرطی هم هست که خود اساتید فن هم نیافتند به جان هم با مشت و لگد و حتی کشت و کشتار که آنگاه شاگردان هم از آنها یاد گرفته و همان اساتید را هم با مشت و لگد و ... خوب بنشانند سر جایشان و دخل همه را همان نسلهای بعد نیز بیاورند و حتی زور والدینشان هم به آنها نرسد و .... هاشیموتو در ایکیوسان هم یحتمل در همان قسمت اولش برای همین می فرماید من کجا می خواستم خودکشی هم کنم؟! داشتم فکر می کردم چطور قرضهایم را بدهم، پام لیز خورد افتادم توی رودخونه و ...! خودکشی و هاریگیری و کاماکازی و کمربند انتحاری و ... کدام است؟ استغفر الله! البته اینجا طیفهای بین طبیبهای الهی آسمانی و اطباء زمینی را هم اگر کسی سعی کند با مدیریت صحیح تراز بینشان وفاقی ایجاد کند نیز خیلی خوب می شود که بالاخره چقدر مسئله نهج البلاغه آسمانی است و چقدر هم گیر کار چاقوی جراحی است و طب سیسیل 2025 بین زمین و آسمان است و کجا هم وارد بدعت و رای و قیاس و انواع التقاطها شاگرد شده است و بلکه روی شیطان را هم سفید کرده است و ...! برنجش نیز ذوالفقار هم هست پاتایای اش را هم درست کرده است و زده است روی دست ویتن و وفا و ....! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

۞ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿النور: ٣٥﴾‏

 

انسان ۲۵۰ ساله | امام جواد علیه‌السلام؛ دشمن نفاق

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «درس بزرگ امام جواد به ما این است که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار، باید همت کنیم که هوشیاری ‌مردم را برای مقابله‌ی با این قدرتها برانگیزیم. امام جواد صلواةالله‌علیه همت بر این کار گماشتند که ماسک تزویر و ریا را از چهره‌ی مأمون کنار بزنند و موفق شدند.» ۱۳۵۹/۷/۱۸

برچسب‌ها: امام جواد (علیه‌السلام)؛ خلفای بنی‌عباس؛ آمادگی برابر دشمن؛ آمادگی مردم؛ بیداری؛ ریا؛ انسان ۲۵۰ ساله؛

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=22603

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۱۹

دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای «محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق با قدردانی از اقدامات خوب آقای السودانی در جهت آبادانی و امنیت گفتند: عراق هر مقدار که آبادتر و همراه با امنیت بیشتر باشد به نفع جمهوری اسلامی ایران نیز خواهد بود.

ایشان با اشاره به ارتباط خوب میان دولت و ملت عراق، وحدت و انسجام میان مذاهب و قومیت‌های مختلف عراق را بسیار ضروری و مهم برشمردند و خطاب به آقای السودانی افزودند: همان‌گونه که جنابعالی تصریح کردید، حشدالشعبی نیز یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت در عراق است که باید در جهت حفظ و تقویت بیش از پیش آن اهتمام داشت.

رهبر انقلاب اسلامی حضور نیروهای اشغالگر آمریکایی در عراق را غیرقانونی و برخلاف منافع مردم و دولت عراق خواندند و تاکید کردند: قرائن و شواهد حاکی از تلاش آمریکایی‌ها برای تثبیت و گسترش حضور خود در عراق است که باید در مقابل این اشغالگری با جدیت ایستاد.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به تحولات منطقه به‌ویژه شرایط سوریه تأکید کردند: نقش دولت‌های بیگانه در این قضایا کاملاً مشهود است.

در این دیدار که آقای پزشکیان رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای «شیاع السودانی» نخست وزیر عراق با ابراز خرسندی از مذاکرات خود در تهران اظهار امیدواری کرد این مذاکرات و توافق‌های انجام شده در تهران، روابط دو کشور را بیش از پیش گسترش و تعمیق دهد.

نخست وزیر عراق، «مردم»، «حشد الشعبی»، «وحدت و انسجام ملی» و «مرجعیت» را از مؤلفه‌های قدرت در عراق برشمرد و با اشاره به تجاوزگری‌های رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان تأکید کرد: موضع اصولی عراق حمایت از مردم غزه و لبنان و مقاومت در منطقه بوده است.

آقای السودانی همچنین با اشاره به تحولات سوریه و نقش بیگانگان در این تحولات، خاطرنشان کرد: موضع عراق همواره حمایت از اراده مردم سوریه و حفظ استقلال و تمامیت ارضی این کشور و تشکیل حکومتی فراگیر بوده است.

برچسب‌ها: عراق؛

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=58925

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۲۹

نماهنگ | مثل لوتی‌های قدیمی

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «مجید بربری» روایت نویسنده کتاب و پدر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی از تحول او را در نماهنگ «مثل لوتی‌های قدیمی» منتشر میکند.

 همزمان با ۳۰ آبان، روز «قهرمان ملّی» و سالگرد پیروزی جبهه مقاومت و پایان سیطره‌ی داعش، مؤسسه‌ی پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی، «رویداد ملّی قهرمان» و هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت را همراه با انتشار تقریظ‌های حضرت آیت‌الله العظمی‌خامنه‌ای بر سه کتاب مربوط به شهدای جبهه مقاومت با عناوین «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز» برگزار خواهد کرد.

برچسب‌ها: تقریظ‌های آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب‌ها؛ شهدای مدافع حرم؛ شهید مجید قربانخانی؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58359

 

این اصل فرضیه و مدعاست . آیا چنین چیزی وجود دارد یا ندارد ؟ قهرا این را از خود علما باید پرسید ، از کسانی که کارشان همیشه پژوهشهای علمی‌ بوده است . این از مطالبی است که علمای قدیم قبول داشته‌اند و مورد قبول‌ علمای جدید هم - که کم و بیش دیده‌ایم و مطالعه کرده‌ایم - هست . اما از علمای قدیم ، حالا ما نمی‌خواهیم شاهد بیاوریم ولی در کلمات آنها این‌ مطلب زیاد است . بوعلی سینا در کلمات خودش زیاد این حرف را دارد ، در شفا ، اشارات ، دانشنامه علایی دارد و حتی او در تفسیر این آیه قرآن : " « الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح فی‌ زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری یوقد من شجره مبارکة زیتونة لا شرقیة و لا غربیة یکاد زیتها یضیی‌ء و لو لم تمسسه نار ». . " . [1] این قسمت‌ اخیر : " « یکاد زیتها یضیی و لو لم تمسسه نار »" را حمل به این موضوع‌ می‌کند . این آیه از آیات خیلی مشکل قرآن است . قدر مسلم هم این است که‌ این آیه همین موضوع هدایت را بیان می‌کند . از قدیم مفسرین راجع به این‌ تمثیل قرآنی که راجع به چیست ، بیاناتی کرده‌اند و عده زیادی این تمثیل‌ را برای نفس انسانی از نظر استعداد هدایت‌گیری دانسته‌اند . روغن باید خوب روشن بشود ،

فتیله‌ای باشد و روشن بشود تا نور بدهد . در آخر آیه می‌فرماید این روغنی‌ که برای تمثیل ذکر شده چنان روغنی است که بدون اینکه شراره‌ای ، آتشی از خارج به آن برسد خود به خود می‌خواهد روشنایی بدهد . بعضی مفسرین می‌گویند که این ، اشاره به یک عده از نفوس است که آنها چنان آمادگی علم‌گیری‌ دارند که بدون آنکه معلمی ، مقدماتی دخالت داشته باشد ، گاهی یک برقی‌ در آنها پیدا می‌شود .

توحید، استاد شهید مطهری، ص 139

https://lib.eshia.ir/50065/1/139

 

داستان معروفی است که در چهار مقاله عروضی آمده ، داستان آن بیمار روحی که مولوی هم آن را در مثنوی آورده است ، البته او شرح عرفانی به‌ مطلب داده ، اسم طبیب غیبی آورده است . [ داستان این است ] : بوعلی سینا از سلطان محمود فرار کرده بود ، مخفی هم بود و خودش را معرفی نمی‌کرد ، آمده بود در گرگان که مقر قابوس و شمگیر بود . در آنجا مخفیانه به صورت یک آدم گمنامی مطبی باز کرده بود . ولی کم کم‌ معالجاتش او را معروف و مشهور کرد

همین‌قدر مشهور شد که یک جوانی پیدا شده که خیلی خوب معالجه می‌کند . خواهرزاده قابوس بیمار می‌شود و تمام اطبای درجه اول آن وقت می‌آیند و از معالجه بیماری او عاجز می‌مانند . آخر کار یک کسی می‌گوید یک طبیب جوانی‌ آمده است ، او را حاضر کنید . او را حاضر می‌کنند . وقتی بوعلی مطالعه‌ می‌کند ، احساس می‌کند که این بیماری جسمانی او ناشی از یک حالت روانی و روحی است ، این را حدس می‌زند . دستور می‌دهد که اتاق را خلوت کنند و یک کسی که شهر را بلد باشد بیاید . بوعلی نبض بیمار را در دست می‌گیرد و اسم مناطق را می‌برد ، بعد اسم شهرها را می‌برد تا به اسم این شهر می‌رسد ، می‌بیند نبضش تکان می‌خورد و یک حالت غیر عادی پیدا می‌کند . بعد می‌گوید در این شهر محله‌ها را بشمرید ، محله‌ها را می‌شمارند ، به نام یک‌ محله که می‌رسند ، نبضش بیشتر تکان می‌خورد ، تا به خانه‌ها و تا به یک‌ شخص می‌رسد ، می‌فهمد که او عاشق است و بعد ، از همان [ راه ] معالجه‌اش‌ می‌کند . داستانها در اینجا زیاد است . به هر حال این موضوع را درباب مسائل روحی کشف کرده و فهمیده‌اند که‌ درمانهای مادی و جسمانی صد درصد نمی‌تواند برای این طور بیماریها مفید باشد ، و احیانا بعضی از بیماریهاست که بدون اینکه هیچ ضایعه‌ای در عضو و اعصاب پیدا شود ، بیماری رخ می‌دهد . حتی می‌گویند خود بیماری تدبیری است‌ از شعور باطن ، حقه‌ای است که شعور باطن می‌زند ، چطور ؟ انسان دچار یک‌ ناراحتی و یک غصه و اندوه عجیب می‌شود که او را دارد خرد می‌کند و اگر این غصه بماند او از میان می‌رود . یک وقت او مجنون و دیوانه می‌شود . بعد که دیوانه شد ، راحت می‌شود ، چرا راحت می‌شود ؟ چون آنچه که او را آزار می‌داد ، در عالم جنون آن را آماده شده می‌بیند ، مثلا عاشق یک کسی‌ بوده که به او نرسیده است ، بعد که جنون پیدا می‌کند ، همیشه در عالم‌ خیالش به آن معشوق و محبوب خودش می‌رسد ، راحت می‌شود ، یا مثلا کسی از [ نزدیکانش ] مرده است ، بعد در عالم جنون همیشه با او محشور است . و می‌گویند این یک تدبیری است از روان ناخودآگاه برای نجات دادن این آدم‌ که ممکن است بدون اینکه هیچ ضایعه عصبی و مغزی در او پیدا شده باشد ، این جنون برای او رخ داده باشد .

توحید، استاد شهید مطهری، ص 145- 146

https://lib.eshia.ir/50065/1/146

 

کلنا عباسک یا سیده زینب علیها السلام

 

یک مسئله ی اخلاص توحیدی هست که یحتمل بتوان آنرا در فیلمی مثل اوشین و حتی کارتونی مثل ایکیوسان هم ملاحظه کرد. (راستی بنده یادم افتاد که کارتن خواب را کارتون خواب نوشته ام!) ولی نکته ی قاطیغوریایی اینجا است که آیا شاگرد توانسته است آن اخلاص توحیدی خود را آنقدر هم خالص کند که بتواند برسد به حدودی که همین اخلاص توحیدی اش را می تواند از سرچشمه ی زلال امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم اخذ کند یا کمتر هم او را می شناسد و بیشتر هم سرگردان در انواع فیلمها و کتب و روایات و داستانهایی دیگری هم هست؟ مسئله ی یافتن همسر ترازی که کفو همدیگر هم باشند نیز همین است که آیا از اوشین و حتی کارتون یکیوسان هم الهام می گیری یا همین هم در اخلاص توحیدی و بلکه رابطه ی مخلصانه ی محض اخلاصی ات نسبت به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم سرچشمه می گیری و هدایت گری می شوی و بلکه ذره ای شرک و کفر و نفاق هم در تو یافت نمی شود و خودت می توانی همه ی ناترازیهایت با همسرت را مرتفع هم کنی و بلکه مثل زهرا و علی علیهم السلام الی ما شاء الله برای هم فداکاری هم می فرمائید و ....  

گاهی اوقات این نکته زیر سوال هم می رود که چرا اصلا این قدر ما اهمیت می دهیم که حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه مرحب و عمرو ابن عبدود را خوب حسابشان را رسید؟ البته این یک چیزی است که ما فقط اهمیت نمی دهیم و بلکه همه ی عالم اهمیت آنرا می دانند؛ و مسئله فقط این هم نیست که اینها آمدند سر کوچه ی امیر المومنین علیه السلام به عربده کشی و هیچ کس هم جرات نداشت جوابشان را بدهد و حضرت علی علیه السلام مدام هم به حضرت رسول محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم نیز فرمودند اجازه دهید حسابشان را برسم تا اینکه بالاخره حضرت اجازه فرمودند و حسابشان را هم رسید. و بلکه مسئله ی عظیمتر این هم هست که اخلاص توحیدی کاری را که آن حضرت انجام داد نیز حتی طبق روایت مثنوی مولوی نیز فقط برای رضای خدا بود که سر از تن عمرو ابن عبدود نیز جدا کرد با اینکه او به حضرتش توهین هم کرد. حضرت صبر کرد تا بر اعصابش مسلط شده و بعد جوابش را بدهد. یعنی حتی در جنگ تن به تن آن حضرت هم مسئله از این نوع نیست که یک جلیقه ی انتحاری را تنت کن و آنگاه ضامنش را هم بکش و خودت و دشمنت را هم بکش و راحت کن. جهت اخلاص توحیدی مثل روز روشن است. و شاگرد مدام دارد به آن سمت علت غایی هم حرکت می کند تا اینکه هر چه بیشتر هم از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند. و حالا ما فعلاً با ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... هم فعلاً کاری نداریم واردشان نمی شویم!

بنده متاسفانه متوجه هم شدم که استاد دکتر سید عبادالله محمودیان هم دار فانی را وداع گفته اند؛ خدا رحمتش کند. برادر این حقیر هم همین روزها از دنیا رفت؛ خدا او را هم رحمتش کند!

دکتر عبادالله محمودیان
۱۳۲۲-۱۴۰۳

دکتر سید عبادالله محمودیان، استاد بازنشستهٔ ریاضیات، روز ۸ دی ۱۴۰۳، در تهران درگذشت. متنی که در ادامه آمده، در شمارهٔ ۸۷ نشریهٔ اخبار پژوهشگاه دانش‌های بنیادی منتشر شده است.

پژوهشگاه دانش‌های بنیادی از این حادثهٔ ناگوار متاثر است و به جامعهٔ علمی کشور و خانوادهٔ محترم ایشان تسلیت عرض می‌کند.

دانلود مقاله (pdf)


دکتر عبادالله محمودیان، استاد ریاضیات در دانشکدۀ علوم ریاضیِ دانشگاه صنعتی شریف، در زمستان ۱۳۹۶ بازنشسته شد. وی در زمرۀ آن عده از دانشگاهیانی است که علی‌رغم مشکلات سال‌های اولیۀ پس از انقلاب و امکان تدریس در خارج از ایران، برخلاف بسیاری دیگر، کشور را ترک نکرد و طی چند دهه، فعالیت بسیار پرباری در همۀ جوانب کار علمی و دانشگاهی داشته است: تدریس در مقاطع مختلف، پژوهش، هدایت دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری، عضویت در کمیته‌های ملی المپیاد ریاضی و کامپیوتر، ایفای نقش در مدیریت‌های دانشگاهی، فعالیت مؤثر در مدیریت انجمن ریاضی ایران، عضویت در هیئت تحریریۀ چند مجلۀ ریاضی، داوری مقاله برای مجلات ریاضیات معتبر بین‌المللی، و انتشار چند کتاب مربوط به ریاضیات به فارسی و انگلیسی.

سید عبادالله محمودیان، متولد اردیبهشت ۱۳۲۲ در زنجان، پس از اخذ دیپلم متوسطه در آن شهر (۱۳۴۱)، دورۀ کارشناسی را در دانشگاه تهران (۱۳۴۴)، کارشناسی ارشد را در دانشگاه شیراز (۱۳۴۸)، و دکتری ریاضیات را در دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا (۱۳۵۴) گذراند. وی بیش از نیم‌ قرن سابقۀ تدریس در دانشگاه‌های داخل و خارج دارد و از سال ۱۳۶۲ در دانشگاه صنعتی شریف مشغول کار بوده است. دانشجویان محمودیان همواره از او به عنوان استادی دلسوز، متبحر، و الهامبخش یاد می‌کنند. یکی از ویژگی‌های شخصیت محمودیان، علاقۀ او به پرورش استعدادهای جوان در سطح دبیرستان است. وی سال‌ها در آموزش دانش‌آموزان المپیادی مشارکت فعال داشت. از جملۀ این دانش‌آموزان، مریم میرزاخانی بود که محمودیان از او دعوت کرد برای ادامۀ تحقیق در مسئله‌ای دربارۀ تجزیۀ گراف‌های سه‌بخشی کامل در دانشگاه حضور یابد. این تحقیق به مقالۀ مشترکی انجامید که اولین دستاورد مهم در تجزیۀ این گونه گراف‌ها به دورهای 5تایی است.

استاد محمودیان از پیشروان و مروّجان ریاضیات گسسته در ایران است. در زمینۀ آموزش، وی از اولین کسانی بود که تدریس «ترکیبیات» را در دانشگاه‌های ایران باب کرد. در پژوهش نیز از پیشگامان بود. در اولین سال‌های پس از انقلاب و در شرایط دشوار جنگ و تعطیلی دانشگاه‌ها، هسته‌ای تحقیقاتی مرکب از دکتر محمودیان و دکتر غلامرضا خسروشاهی و عده‌ای همکار جوانتر از جمله فرخ وطن و شاهین آجودانی نمینی، برای اولین بار در داخل کشور به تحقیق در زمینۀ ترکیبیات پرداخت. محمودیان پس از تأسیس مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات (پژوهشگاه دانش‌های بنیادی فعلی) سال‌ها پژوهشگر ارشد و مسئول یکی از هسته‌های ترکیبیات پژوهشگاه بود. وی در طول دورۀ کاری خود با انتشار دهها مقالۀ پژوهشی در مباحث تخصصی خود (نظریۀ گراف‌ها و طرح‌های ترکیبیاتی) و هدایت تعداد زیادی دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد سهم شایان توجهی در پیشبرد این مباحث در ایران داشته است.

استاد محمودیان به پاس خدمات آموزشی و پژوهشی‌اش جوایز و عناوینی از نهادهای علمی کشور دریافت کرده است که در اینجا، به ترتیب معکوس زمانی، به آنها اشاره می‌کنیم: استاد برجستۀ کشور (جایزۀ طباطبایی، ۱۳۹۰)، چهرۀ ماندگار ریاضی ایران (۱۳۸۹)، جایزۀ بین‌المللی خوارزمی برای پژوهش بنیادی (۱۳۸۲)، استاد نمونۀ کشور (۱۳۸۲)، پژوهشگر نمونۀ دانشگاه صنعتی شریف (۱۳۸۱)، عضویت در فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران (از ۱۳۸۰)، استاد نمونۀ دانشگاه صنعتی شریف (۱۳۶۹ و ۱۳۷۶).

دکتر عبادالله محمودیان، الگوی شایستۀ یک شخصیت علمی و دانشگاهی است: مدرسی توانا، پژوهشگری موفق، راهنما و مشوق دلسوزی برای پژوهشگران جوان، و چهره‌ای کارآمد در مدیریت اجتماع علمی و دانشگاهی.

https://ipm.ac.ir/fa/ViewNewsInfo.jsp?NTID=3156

https://arxiv.org/abs/2308.10872

https://arxiv.org/abs/2308.10725

https://arxiv.org/abs/2004.02750

https://arxiv.org/abs/2412.15781

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا ‎﴿الفتح: ١﴾‏

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ‎﴿البقرة: ٥٤﴾‏

وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِیَارِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا ‎﴿النساء: ٦٦﴾‏

 

147- از سخنان امام به کمیل بن زیاد نخعى‌

کمیل بن زیاد مى‌گوید: امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام دست مرا گرفت و مرا به سوى قبرستان کوفه برد، هنگامى که به صحرا رسیدیم آه پردردى کشید و فرمود:

اى کمیل بن زیاد این دلها همانند ظرفهاست، که بهترین آنها ظرفى است که حفظ و نگهداریش بیشتر باشد، بنابراین آنچه را براى تو مى‌گویم از من حفظ کن.

مردم سه گروهند: اوّل علماى الهى، دوّم دانش طلبانى که در راه نجات دنبال تحصیل علمند و سوّم احمقان بى سر و پا که دنبال هر صدایى مى‌دوند و با هر بادى حرکت مى‌کنند! همانها که با نور علم روشن نشده‌اند و به ستون محکمى پناه نبرده‌اند.

اى کمیل! علم بهتر از مال است: علم تو را پاسدارى مى‌کند ولى تو باید مال را حفظ کنى، مال با انفاق کم مى‌شود ولى علم با انفاق افزون مى‌گردد؛ دست پروردگان مال به مجرّد زوال مال از بین مى‌روند؛ (ولى شاگردان علم پایدارند).

اى کمیل بن زیاد! شناخت علم، آیینى است که با آن جزا داده مى‌شود، به وسیله آن انسان در دوران حیات اطاعت فرمان خدا مى‌کند، و بعد از وفات نام نیک از او مى‌ماند و علم حاکم است و مال محکوم!

اى کمیل! ثروت اندوزان مرده‌اند، در حالى که ظاهراً در صف زندگانند؛ ولى دانشمندان تا دنیا برقرار است زنده‌اند، خود آنها از میان مردم بیرون رفته‌اند، ولى چهره آنان در آیینه دلها نقش شده است.

(بدان) در این‌جا علم فراوانى است،- با دستش اشاره به سینه مبارکش کرد- اگر افراد لایقى مى‌یافتم، به آنها تعلیم مى‌دادم. آرى، تنها کسى را مى‌یابم که زود درک مى‌کند ولى (از نظر تقوا) قابل اطمینان نیست! دین را وسیله دنیا قرار مى‌دهد

و از نعمت خدا بر ضدّ بندگانش استفاده مى‌کند و از دلایل الهى بر ضدّ اولیاى حق کمک مى‌گیرد.

یا کسى که مطیع حاملان حق است امّا بصیرتى ندارد، با نخستین شبهه و ایراد، شک در دل او پیدا مى‌شود، بدان نه این به درد مى‌خورد و نه آن.

یا کسى که اسیر لذّت است و در چنگال شهوات گرفتار است، و یا کسى که حریص به جمع و ذخیره مال است، اینها از رهبران دین نیستند و شبیه‌ترین موجودات به آنها چهار پایان هستند که براى چرا رها شده‌اند! آرى این چنین علم با مرگ حاملانش مى‌میرد (چون افرادى را که لایق آن باشند نمى‌یابند که به آنان تعلیم دهند).

آرى؛ هرگز روى زمین خالى نمى‌شود از کسى که به حجّت الهى قیام کند، خواه ظاهر باشد و آشکار و یا ترسان و پنهان! تا دلایل الهى و نشانه هاى روشن او باطل نگردد، ولى آنها چند نفرند و کجا هستند؟

به خدا سوگند آنها تعدادشان کم و قدر و مقامشان نزد خدا بسیار است.

خداوند به واسطه آنها حجّتها و دلایلش را حفظ مى‌کند تا به افرادى که نظیر آنها هستند بسپارند و بذر آن را در قلب افرادى شبیه خود بیفشانند.

علم و دانش با حقیقت و بصیرت به آنها روى آورده و روح یقین را لمس کرده‌اند و آنچه دنیا پرستان هوسباز مشکل مى‌شمرند، بر آنها آسان است.

آنها به آنچه جاهلان از آن وحشت دارند انس گرفته‌اند، در دنیا با بدنهایى زندگى مى‌کنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند دارد.

آنها خلفاى الهى در زمینند و دعوت کنندگان به دین خدا.

آه، آه، چقدر اشتیاق دیدار آنها را دارم. اى کمیل (همین قدر کافى است) هر وقت مى‌خواهى باز گرد!

نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، ص 772- 773

https://lib.eshia.ir/10336/1/773

 

417- کسى در حضور امام علیه السلام از روى غفلت و بى خبرى گفت استغفراللّه امام فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا مى‌دانى استغفار یعنى چه؟ استغفار مقام بلند مرتبگان است و آن یک کلمه است، امّا شش معنا و مرحله دارد: نخست پشیمانى از گذشته، دوّم تصمیم بر ترک همیشگى در آینده، سوّم این که حقوقى را که از مردم ضایع کرده‌اى به آنها بازگردانى، بطورى که هنگام ملاقات پروردگار حقّى بر تو نباشد، چهارم این که هر واجبى که از تو فوت شده، حقّ آن را به جاى آورى (قضا کنى)، پنجم آن که گوشتهایى که در اثر حرام بر اندامت روییده، با اندوه بر گناه آب کنى تا چیزى از آن باقى نماند و گوشت تازه به جاى آن بروید، و ششم آن که به همان اندازه که شیرینى معصیت و گناه را چشیدى زحمت طاعت را نیز بچشى، پس از انجام این مراحل مى‌گویى: «اسْتَغْفِرُاللّه».

نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، ص 841

https://lib.eshia.ir/10336/1/841

 

بعضی یحتمل اینجا اشکال می کنند که مسئله ی قاطیغوریایی (category) به جناب آقای حسین شریعتمداری نیز دری وری می گوید یا نمی گوید، هم این وسط چه ربطی می تواند داشته باشد. نه ببینید که مسئله اینجا این است که یحتمل بعضی باز اصلا اشکال بفرمایند که توحید و بلکه اخلاص در توحید هم چه ربطی می تواند داشته باشد به فرض بفرمائید مسائلی که ذیل سه فصل هدایت مباحثی را نیز استاد شهید مطهری بحث می فرمایند و از جمله هم رویا؟! مثلاً یحتمل طرف رفته بوده است تشییع جنازه برادرش و گورکن هم شاکی بوده است که چرا این همه گل آورده اند ولی به او هم انعام ناچیزی داده اند و می فرماید این گلها را هم ببرید و برگردانید خانه تان؛ و گور هم که سه طبقه بوده باعث شده است که طرف ترس برش دارد که چه گوری است که این برادرش را دارند واردش هم می کنند؟ و آنگاه گلها را هم با برادرش قاطغوریایی کرده است و همه و همه را نیز با حسین شریعتمداری که اتفاقاً برادرش هم خیلی اهل شریعت و نماز و دعا و خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بوده است؛ همه و همه را اینطوری هم قاطیغوریایی کرده است دیگر. و الا که بنده خدا جناب آقای حسین شریعتمداری که خدای ناکرده گناهی ندارند. و مسئله هم این نیست که ما بخواهیم کتاب توحید شهید مطهری را که 50- 60 سال هم از آن می گذرد و تمام زیر و زبرش را هم اساتید فن درآورده اند و هدایت الهی را هم از میان حرفهای ایشان با امید فراوان بیرون کشیده اند، حالا ما بیائیم با روانکاوی و اصول تعبیر خواب و اینها به اخلاص توحیدی دوباره هم کاربردی کنیم؟!

ولی واقعاً هم اینجا مسئله فقط توحیدی  و بلکه اخلاص توحیدی نیست که از ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم بخواهیم ببینیم چطور سرچشمه می گیرد و آنگاه آنرا دوباره به توحید هم کاربردی اش کنیم و بلکه یک امر عظیمی هم داریم در آنچه که مولا امیر المومنین هم در حکمت 417 در مورد استغفر الله نیز می فرمایند. این مسئله ای که می فرمایند آنچنان که در احادیث هم آمده است امام صادق فرموده اند که در روز قیامت ندا می رسد که این الرجبیون؟ کجایند رجبیونی که استغفار هم کنند. یک رحم و مروتی را می طلبد اینکه کسی هم بخواهد به خودش و خانواده اش مهربانی کند، ولی این هم که به یهود می فرماید در قرآن کریم که خودتان را بکشید هم یعنی چه؟ آیا غیر از این است که رینگ کشتی هم داریم که کشتیگیرها می توانند با هم کشتی هم بگیرند؟ خوب، یک معنای مسئله هم یحتمل این است که بروید توی رینگ کشتی و با هم کشتی نیز بگیرید. با هم مسابقه ی تیراندازی بدهید. رزمایشهای انتظامی و نظامی و ارتشی و نیروی هوایی هم داشته باشید. خانوادتاً هم وارد این نوع رزمایشها نیز شوید و حتی سعی کنید همدیگر را تا سر حد مرگ هم بکشید! ولی خوب، ادای کشتن هم می شود درآورد؟ و آنگاه نکشت؟ یک مسئله ی اسپورتی هم داریم دیگر که خودی است که دارد با خودی تمرین هم می کند یا خیر؛ خود دشمن هم هست؟ یک حزب است که با حزب دیگر رفته است توی دعوا و حالا دارند همدیگر را تخریب هم می کنند و .... و آیا اینها کار را بکجا هم بکشانند و امید همه را نیز ناامید کنند یا بالاخره کار به یک جاهای خوبی هم برسد.

عرض بنده ی حقیر این است که یک جایی ولی در این کارها کار می کشد به اینکه طرف باید هم بگوید استغفر الله! ولی نمی داند هم که چطور بگوید استغفر الله! یعنی واقعاً هم گوشتهایش همه آب شده اند و شده است پوست و استخوان! و حالا باید هم دوباره کاری کند که از اول نیز گوشتی که از حلال هم هست فیمابین پوست و استخوانش هم برگردد و همه ی دیگر کارهای لازم را برای گفتن نهایتاً استغفر الله هم بگوید. ولی باز هم نمی گوید. یعنی این یک مسئله است که فرض بفرمائید که دندانی چرک کرده باشد و دچار عفونت هم شده است و باید برود درمانش هم کند. یا فرض بفرمائید که دیابت هم گرفته است چرا که پوست و استخوان هم شده است؟! ولی یک وقتهایی هم هست که در اثر ناپرهیزیهایی که انجام داده است نیز باید برود نزد دکتر برای اینکه بلد هم نیست که بالاخره آیا ما مشکلمان با جسم و جسد خودمان هم کدام است که چه موقعی دچار افت قند خون در بدن هم شده ایم یا اینکه برعکس هم دچار قند بیش از حد بالا هم هستیم؟ بابا، بالاخره برو توی رینگ بوکسی، رینگ کشتی ای، محاسبه کن ببین زورت به بغل دستی ات می رسد خاکش کنی؟ خوب، بکن! آخرش چه می شود؟ قندت بیش از حد هم افتاده است پائین و گیر کرده ای که آیا ما باید چه کنیم؟ و غش می کنی وسط رینگ بوکس و رینگ کشتی دیگر! مسئله حل است! غیر از این است؟ این همه مسئله کش و قوس هم دارد؟ و مثلاً این همه فکر کردن هم دارد که بابا انسولین بزن، قند خونت را بگیر، دکتر برو، آزمایش بده، و .... بزن توی گوش اش، خلاص اش کن، بیاندازش زمین راحتش کن دیگر. این همه هفتتیر و تفنگ و بلکه سرنیزه و شمشیر و توپ و تانک و حتی انواع بمبهای بزرگ و کوچک هم نیاز است؟! آخر یک کاری هم بکن! التفات می فرمائید؟

قایغوریایی کردن مسئله با حسین شریعتمداری هم گاهی این مشکلات را دارد که آقا اصلا مسئله حضرت آقا و نمایند ی ایشان در کیهان نیز نیست و بلکه اصلا مسئله چیز دیگری هم هست یا خیر؟ اصل مسئله ی نرم افزاری اینجا است که بالاخره آیا چند لایه هایی داریم بین لایه های مختلف سخت افزاری و نرم افزاری که فرض بفرمائید مملو از تلویزیون و موبایل و اینترنت و ماهواره و انواع رسانه هایی هم هستند که مقالات و دیگر انواع رسانه های مدرن داخلی و خارجی را هم تشکیل می دهند که حتی روحانیت را هم بی جهت می خواهند هدف توهینهای خود همانطوری که با امام هم همین کار را کردند و .... قاطیغوریایی های مسئله را آیا وقتی جهت فلشها را هم عوض می فرمائید، چه می شود؟ مثلاً آیا کی حد مستقیم و کی حد معکوس (direct and inverse limits) را در همولوژی و بلکه کوهمولوژی هم داریم که منجر به یک شیئ اونیورسال یا جهانی هم می شود و ...؟ یعنی یک مسئله هم هست که طرف رفته است با گور برادرش هم مواجه شده است و وحشت برش داشته است که این گورهای چندین و چند طبقه هم چقدر گودالی و گود هم هست، ولی یک وقت هم هست که همینطوری پشت هم نیز گور است که حتی دسته جمعی نیز دفن می کنند که زودتر ضد افونی هم شده و مشکل عفونت هم ایجاد نکند و ...! و اما یک وقت هم هست که گورهای علما و بلکه ائمه ی اطهار را هم حتی در کربلا نیز داریم که مثلاً مشاهده هم می شود که در اربعین حسینی چه حماسه هایی را هم ایجاد می کنند که از جمله هم نشانه های مومن همین زیارت اربعین است و .... مسئله ی کارتون خوابی همین هم هست که آقا چان، شما را همینطوری پرت ات نمی کنند توی یک گوری و آنگاه رهایت هم می کنند به امید خدا که دیگر رفتی که رفتی تا ابدیتی که از آن جهنم هم دیگر خبری کسی نمی گیرد و حتی خود جهنمی ها هم با خودشان کاری ندارند و .... نرم افزار قضایا از اینجا هم شروع می شود که سخت افزار و نرم افزار را هم یک جورهایی با هم باید هماهنگ کنید که بتواند رایانه را بکار اندازد و لذا فرض بفرمائید کد مورد بحث را هم فرستاده و حتی واتساپ دار هم شوید و مثلاً بفرمائید حوری جان تویی؟ کریستینا جان خودتی؟ یا حتی عباسکم کجایی آنچنان که در یک چشم بر هم زدن هم بتوان با عباس تماس گرفت و ...؟ ولی حالا اگر سخت افزار و نرم افزار هم خدایی ناکرده هماهنگ نباشند، یحتمل همه را یک وقت دیدید وسط اسفل السافلین هم گیر دادند و آنگاه چه خبرهایی که از این میان نیز بیرون نیایند و .... ببینید برادران ایمانی اینجا هم در نرم افزارها و سخت افزارها نیز می توانند بکمک شما بیایند دیگر و همه و همه ی ناترازیها را هم برطرف کنند و .... اللهم اغفر للمومنین و المومنات. نماز هدایت والدین برای فرزندان بخوان، دعا کن، قرآن بخوان، خوب است؟ یا چطور است؟ بلدی چه کنی؟ این همه دعاهای ریز و درشت و از جمله در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و مکارم اخلاق داریم؟ هان، چطور است؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا ‎﴿الکهف: ٦٥﴾‏

 

10 - عیون أخبار الرضا (ع): بالاسناد إلى دارم، عن الرضا عن آبائه علیهم السلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله: ما أخلص عبد الله عز وجل أربعین صباحا إلا جرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه [1].

بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 67، ص 242

https://lib.eshia.ir/71860/67/242

 

الحکمة 147

قال کمیل بن زیاد: أخذ بیدی أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب(علیه السلام)، فأخرجنی إلى الجبّان، فلما أصحر تنفس الصّعَداء، ثم قال:

وقال(علیه السلام): یَا کُمَیْلُ بْنَ زِیَاد، إِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ، فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَکَ:

1 . أصناف النّاس

النَّاسُ ثَلاَثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ، وَمُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاة، وَهَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِق (صائح)، یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیح، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ، وَلَمْ یَلْجَؤُوا إِلَى رُکْن وَثِیق.

2. فضل العلم

یَا کُمَیْلُ، الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ، الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَأَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ. وَالْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَالْعِلْمُ یَزْکُو عَلَى الاِْنْفَاقِ، وَصَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ. یَا کُمَیْلُ بْنَ زِیَاد، مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِینٌ یُدَانُ بِهِ، بِهِ یَکْسِبُ الاِْنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی حَیَاتِهِ، وَجَمِیلَ الاُْحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ. وَالْعِلْمُ حَاکِمٌ، وَالْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ.

3 . فضل العلماء

یَا کُمَیْلُ، هَلَکَ خُزَّانُ الاَْمْوَالِ وَهُمْ أَحْیَاءٌ، وَالْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِیَ الدَّهْرُ: أَعْیَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ، وَ أَمْثَالُهُمْ فِی الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ.

4 . أصناف المتعلّمین

هَا إِنَّ هاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً (وَأَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ) لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً! بَلَى أَصَبْتُ لَقِناً غَیْرَ مَأْمُون عَلَیْهِ، مُسْتَعْمِلا آلَةَ الدِّینِ لِلدُّنْیَا، وَمُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ اللهِ عَلَى عِبَادِهِ، وَبِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِیَائِهِ; أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ، لاَ بَصِیرَةَ لَهُ فِی أَحْنَائِهِ (احیائه)، یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِی قَلْبِهِ لاَِوَّلِ عَارِض مِنْ شُبْهَة.

أَلاَ لاَذَا وَلاَ ذَاکَ! أَوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ، سَلِسَ الْقِیَادِ لِلشَّهْوَةِ، أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَالاِْدِّخَارِ، لَیْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّینِ فِی شَیْء، أَقْرَبُ شَیْء شَبَهاً بِهِمَا الاَْنْعَامُ السَّائِمَةُ! کَذلِکَ یَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِیهِ.

5 . خصائص الامام

اللَّهُمَّ بَلَى! لاَ تَخْلُو الاَْرْضُ مِنْ قَائِم لِلّهِ بِحُجَّة، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، وَإِمَّا خَائِفاً (حافیاً) مَغْمُوراً، لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَبَیِّنَاتُهُ. وَکَمْ ذَا وَأَیْنَ أُولئِکَ؟ أُولئِکَ ـ وَاللهِ ـ الاَْقَلُّونَ عَدَداً، وَالاَْعْظَمُونَ عِنْدَ اللهِ قَدْراً. یَحْفَظُ اللهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَبَیِّنَاتِهِ، حَتَّى یُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ، وَیَزْرَعُوهَا فِی قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ. هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِیقَةِ الْبَصِیرَةِ، وَبَاشَرُوا رُوحَ الْیَقِینِ، وَاسْتَلاَنُوا مَا اسْتَعْوَرَهُ الْمُتْرَفُونَ، وَأَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ. وَصَحِبُوا الدُّنْیَا بِأَبْدَان أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالَْمحَلِّ الاَْعْلَى.

أُولئِکَ خُلَفَاءُ اللهِ فِی أَرْضِهِ، وَالدُّعَاةُ إِلَى دِینِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِمْ! انْصَرِفْ یَا کُمَیْلُ إِذَا شِئْتَ.

نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 339- 340

https://lib.eshia.ir/26580/1/340

 

" الهام " در عالم اسلام

در عالم اسلام هم همین دو روش وجود داشته است . غیر از فلاسفه اشراقی ، عرفا شدیدا دنبال این راه می‌روند و آن را تأیید می‌کنند . ما حالا به حرف‌ آنها کار نداریم . می‌خواهیم ببینیم آیا در قرآن و حدیث مطلبی در این‌ زمینه‌ها هست که ممکن است کسی علمی داشته باشد که آن علم ، علم اشراقی‌ باشد نه علم کسبی و تجسسی ؟ یک اصطلاحی اخیرا شایع شده است ، می‌گویند " علم لدنی " . " علم لدنی " یعنی چه ؟ کلمه " لدنی " یعنی چه ؟ این‌ اصطلاح از آن آیه قرآن که در داستان موسی و عبد صالح است [ گرفته شده‌ است ] . در آنجا دارد موسی با رفیق خودش که راه افتادند بروند

 

دنبال آن عبد صالح ، " « فوجدا عبدا من عبادنا اتیناه [ رحمة من عندنا و علمناه ] من لدنا علما »" [1] بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که ما از نزد خودمان به او علم آموخته بودیم ، یعنی علمی که داشت علمی بود که‌ از ما گرفته بود . از این کلمه " لدنا " بعدها اصطلاح علم لدنی پیش‌ آمده است . علم لدنی یعنی علمی که منشأش تجسسات ظاهری بشری یا قیاسات‌ و استدلالات و آزمایشها نباشد ، فقط خداوند افاضه کرده باشد .
حدیثی از پیغمبر اکرم ( ص ) هست که می‌فرماید : " « من اخلص لله‌ اربعین صباحا جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه » " [2] اگر کسی‌ چهل صباح اخلاص بورزد ، مخلص بشود برای خدا ، یعنی تمام هواهای نفسانی و محرکات و بواعث نفسانی را از خودش دور کند ، به طوری که چهل شبانه‌روز مصداق قول ابراهیم باشد : " « ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب‌ العالمین »" [3] ، حرکت کند برای خدا ، ساکن شود برای خدا ، حرف‌ بزند برای خدا ، بخوابد برای خدا ، غذا بخورد برای خدا ، تمام حرکات و سکناتش جنبه الهی پیدا کند " « جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه » " چشمه‌هایی از حکمت از دلش بر زبانش جاری می‌شوند ، جوششی از باطنش‌ به ظاهرش پیدا می‌شود .
امیرالمؤمنین ( علیه‌السلام ) در نهج‌البلاغه ، آنجا که می‌فرماید : کمیل ! مردم بر سه قسم هستند : عالم ربانی ، متعلم ، همج رعاع ، بعد شکایت‌ می‌کند که : من پیدا نمی‌کنم افراد صالح و لایقی که هم اخلاقا صالح باشند هم‌ استعداد ، که من آنچه می‌دانم به آنها بگویم ، بعد می‌فرماید : " « کذلک‌ یموت العلم بموت حاملیه » " . این‌طور است که علم می‌میرد ، حامل علم‌ که مرد و نبود ، دیگر علم مرده است .
در آخر می‌گوید : بله ، در عین حال هیچ وقت زمین خالی نمی‌ماند : " « اللهم بلی ، لا تخلوا الارض من قائم لله بحجة : اما ظاهرا مشهورا و اما خائفا مغمورا » " تا آنجا که می‌فرماید : " « هجم بهم العلم علی حقیقة البصیره و باشروا روح الیقین واستلانوا ما استوعره المترفون و انسوا بما استوحش منه الجاهلون » " [4] اینها افرادی هستند که علم به آنها هجوم‌ آورده است ، علم به سوی آنها آمده و آن حقیقت بصیرت و بینش را پیدا کرده‌اند .

 


[1] کهف / . 65 [2] بحارالانوار ، ج / 70 ص 242 ، با اندکی اختلاف . [3] انعام / . 162 [4] نهج‌البلاغه ، حکمت . 147

 

در آثار دینی و مذهبی راجع به علم اشراقی و الهامی زیاد داریم و مخصوصا [ درباره ] رابطه آن با پاکی نفس انسان که هر اندازه نفس انسان پاکتر باشد ، بهره بیشتری از این طور الهامات و اشراقات می‌تواند داشته باشد . به هر حال خواستیم عرض کنیم که این مطلب نه تنها یک حرفی است که‌ فلاسفه و علمای قدیم و جدید زده‌اند ، بلکه مورد تأیید اسلام هم هست : اسلام‌ هم قبول دارد که پاره‌ای از علمها هست که الهامات و اشراقات است .

توحید، شهید مرتضی مطهری، ص 142- 144

https://lib.eshia.ir/50065/1/143

 

یک وقت هست که شما یک خانواده ای که کارتون خواب هم هستند را در نظر می گیرید که یحتمل با هم و با دیگران هم به کتک کاری و فحش و بد و بیراهه هم می افتند، ولی هنوز امید هم دارند که همانطوری که به ابن سینا و بلکه به نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و ائمه ی اطهار علیهم السلام هم آیا چطور نیز الهام می شده است که در بعضی مثل یک لامپ 25 شمعی یا 100 شمعی است و آنچه در پیغمبر و نبی (آن که سراسر وجودش را وحی و الهام گرفته است) هست مثل یک نور خورشید یا فلان ستاره ی دیگر است. یحتمل بعضی اشکال کنند که موضوع این نیست که آیا طرف کارتون خواب است یا غیر کارتون خواب؛ و بلکه مسئله این است که آیا اینها از مستضعفین مومنی هم هستند که باور و حتی امید به الهامات الهی نیز دارند یا این که خیر از مستکبرینی هم هستند که حتی به آنها هم الهامات ریاضی و علمی و فلسفی و الهی مهمی نیز می تواند بشود. مثل این است که بنده ی حقیر سوال کنم که بالاخره مدل WZW و WZNW چیست؟ اینها را مثلاً از جمله هم شهید دکتر مسعود علیمحمدی نیز رویش کار کرده و بلکه مقالاتی هم در موردشان دارد و بلکه لورنتس ابرهارت هم ویدئوهایی دارند. حالا ما نمی گوئیم که روشهای فلسفه ی ارسطویی و افلاطونی هم چه تفاوتهایی با هم داشته اند؟! یا مثلاً آیا کلافهای هیچین و هیگز نیز مسئله شان کدام است و بلکه به ذرات هیگز مدل استاندارد فیزیک هم آیا حسابشان را می خواهید بررسی کنید یا بلکه با اینها هم حتی فعلاً کاری ندارید و ....

عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره اینها از آسمان که به شما الهام و وحی هم نمی شوند، و بلکه حتی یحتمل باید برای فهم آنها یکی دو تا بزنید توی سر کتابها و مقالات و حتی امروزه روز ویدئوها و ... و بعد تازه آیا چند تا هم بزنید توی سر خود تا مسائلش را که یحتمل همین الان هم کهنه شده باشند را نیز درک کنید و آیا آنگاه چیزی هم بتوانید بدانها بیافزائید و .... مثلاً حالا یافته اید که آب بغیر نه از هیدروژن و دو کسیژن و بلکه از دو هیدروژن و یک اکسیژن، و چقدر هم می تواند دو دوتریوم و یک اکسیژن نیز که کمی آب سنگین تر هم هست، باشد؛ و از آن طرف هم همانطوری که مستحضرید که همه می دانند که چطور غنی سازی اورانیوم را هم داریم این روزها و .... بله؟ خوب، بابا عرض بنده ی حقیر این است که یه ذره هم حالا بیائیم این دیگر عناصر را نیز غنی سازی کنیم و بلکه یک چیزهای مفیدی هم آنجاها یافتیم همانطوری که در کشاورزی هم دانش هسته ای غیر از این است که می فرمایند چقدر هم مفید است و ...؟! همه چیز که هیدروژن و دئوتریوم و اورانیوم و اینها نیست و بلکه هر ذره ای را هم وقتی از حالات خلائش حساب کنید الی حالات انرژیهای بالاتر آنها را، خودش کلی کار می برد که ببینیم اصلا مسئله چی به چی است و همینطوری الکی که نیست که بنده بیایم اله بختکی هم برای خودم آزمایشگاه فیزیک هسته ای راه بیاندازم و موفق هم شوم. و حالا خیلی هم که مدل WZW هم بدانم!

بنده یک مثالی بزنم راجع به مسئله ی آندلس که آیا وضعیت قبل از انقلاب هم چقدر بدتر از آن بود و بلکه حالا خود آندلس هم را که در نظر بگیرید، همین مسائل مطرحه ی حضرت ولی فقیه در مورد 19 دی نیز در موردش می توان همان بحثها و جهاد تبیین را کرد یا خیر؟! یعنی آیا شاگرد همیشه برای اثبات جهاد تبیین اش غیر از این است که و اینکه از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم در نظر آورد و بلکه حتی ایالات متحده چند جهانی و از جمله هم آندلس را نیز حساب کند و حتی به استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم پرداخته و حالا کارتون خوابها را هم به حساب آورد دیگر و .... و لذا، این خیلی حرف پرت و پلایی هم نیست که در نهایتهایی که در نظر می گیریم یک سرش آندلس است و یک سرش هم انقلاب اسلامی و بلکه چمهوری اسلامی ایران هم هست، این هم در نظر آورده شود که آیا واقعاً هم از دیدگاه چه کسانی است که حرفهای این بنده خدا و بقولی عبد صالح حسین شریعتمداری و کیهانشناسی اش نیز چقدر پرت و پلا است یا اینکه خیر؛ آندلس و انقلاب اسلامی هم ندارد و بلکه بطور مطلق هم حرفهای حسین شریعتمداری همه و همه نیز الهامات درجه یک خوبی هم هستند و حالا کاری هم نداریم آیا چقدر هم اشراقی اند و چقدر هم مشائی و بلکه از نوع دیگری هم هستند و .... عرض بنده ی حقیر این است که آیا مگر کار غلطی هم هست که بتوان حتی سخنان حضرت ولی فقیه و رهبری مد ظله العالی را هم بطور محلی و جهانی قاطیغوریایی نیز کرد، بلکه خیلی هم کار خوبی است اگر انسان بلد هم باشد که دارد چه می کند! موضوع این است که جهت فلشهای همولوژی را درست دریابیم که آندلس را هم انقلابی کنیم و نه اینکه بر عکس جمهوری اسلامی را هم آندلسی کنیم!!! و خوب این هم که جزو الهامات واضحات و صالحاتی هم هست که همه می دانند و بعضی هم یحتمل حتی اشکال کنند که آیا دیگر اینها گفتن هم دارد؟

مسئله اینجا این است که آقا جان، حالا فرض بفرمائید که کانادا هم شد ایالتی از ایالات چندم ایاات متحده آمریکا. عرض بنده ی حقیر اینجا این است که بابا دیگر اگر با هم دعوا هم دارید که آیا حضرت مسیح بن مریم علی نبینا علیهم السلام هم چطور به روی زمین از آسمان نیز برگردند و با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی تعارفات عدیده ای نیز داشته باشند؛ خوب دیگر بچه جان سردار شهید سلیمانی و شهید اسماعیل هنیه و شهید سید حسن نصر الله و شهید یحیی سنوار را چه کارش داشته اید؟ آیا فکر کردید اگر اینها را هم شهید کنید، حضرت مسیح ابن مریم علی نبینا علیهم السلام نیز تشریف می آورند سمت حالات خلاء شما و نه سمت همین شهیدان ما و بلکه امام شهداء و امام زمان عجل الله فرجه الشریف ما و دیگر تعارفات هم بیننا و بینهم نخواهیم داشت و ...؟ انسان البته جهاد تبیین را با کسی باید در نظر بگیرد که حرف حساب هم سرش شود، ولی اینهایی که از سر استکبارشان همه ی عالم خودشان را هم حاضرند با یکدیگر به عنوان فراعنه ی کوچک و بزرگ هم بروند توی دعوا؛ آیا اگر طبر را بیاندازید گردن فرعون بزرگ، آنگاه حتی به همان فرعونهای کوچکتر از خودش هم رحم می کند یا می افتند به جان هم و دمار از روزگار هم در می آورند و ...؟! کارتون خوابهای بینوا که یقیناً هم از این کارها نمی کنند و چنین جنایاتی را مرتکب نمی شوند که صهیونیستها و همدستانشان در حال انجامش هم هستند و .... کارتون خوابها چه گناهی هم کرده اند؟! و بیچاره حسین شریعتمداری هم چه کند که میان آندلسیها و انقلابیون اسلامی نیز گیر کرده است و بلکه بدتر از بنده ی حقیر هم نمی داند چطوری مسائلش را درست و حسابی و بنفع انقلابیون اسلامی نیز قاطیغوریایی کند. ادای قاطیغوریاییها را که نمی شود درآورد و مدعی هم شد که به من هم الهاماتی شده است و بلکه برگشت به آینده را نیز از روی حسین شریعتمداری ساخته اند و ...! الهامات نمی شود، خوب نشود، بالاخره ارسطویی و ریاضی فیزیکی هم آیا نباید جستجو کرد و دنبال نمود و .... حسین شریعتمداری خوبی اش این است که خوب هم کارش را بلد است که آندلس را هم حتی چطور انقلابی اسلامی کند و .... ولی خوب، عرض بنده ی حقیر این است که همه ی حرفهایش هم که حسابی نیست و بلکه دری وری هم کم نمی گوید و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمستشهدین بین یدیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی