الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

1402/9/9

بسیج بزرگ‌ترین شبکه جهانی مقاومت

حضرت امام خمینی: بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌اند.
رهبر انقلاب اسلامی: جنبه‌ی‌فراملی و فرامرزی بسیج در بیان امام هست. امام تعبیر میکند هسته‌های مقاومت جهانی. بسیج ما نیست. بسیج خودشان است اما همان فرهنگ است. همان هسته‌های مقاومتی که امام بشارتش را داده بود، امروز در حال تعیین سرنوشت این منطقه‌اند. یک نمونه‌اش همین طوفان‌الاقصی است. ۱۴۰۲/۹/۸

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=54531

۱۴۰۳/۰۹/۰۵

کلیپ صوتی | جبهه مقاومت چندبرابر گسترش خواهد یافت

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «درباره‌ی این مسائل جاری لبنان و فلسطین و غزّه و مانند اینها که همه در جریان قضایا هستید و خبرها را می‌بینید و می‌شنوید و اطّلاع پیدا میکنید، دو نکته را بگویم. نکته‌ی اوّل این است که بمباران خانه‌های مردم پیروزی نیست؛ احمقها خیال نکنند چون خانه‌ی مردم را بمباران میکنند، چون بیمارستان را بمباران میکنند، چون اجتماعات مردم را بمباران میکنند، پس پیروز شدند؛ نه، هیچ‌کس در دنیا، این را پیروزی نمیداند؛ اینها پیروزی نیست. دشمن در غزّه پیروز نشده، دشمن در لبنان پیروز نشده؛ دشمن در غزّه و لبنان پیروز نخواهد شد. آن کاری که اینها کردند پیروزی نیست، جنایت جنگی است؛ خب حکم بازداشتش را صادر کردند، [امّا] کافی نیست؛ بایستی حکم اعدام نتانیاهو، حکم اعدام این سران جنایتکار صادر بشود. این نکته‌ی اوّل. نکته‌ی دوّم. جنایتهای رژیم صهیونیستی، هم در لبنان، هم در غزّه و فلسطین، عکس آنچه را آنها میخواهند ایجاد میکند، یعنی مقاومت را تقویت میکند و تشدید میکند؛ این هم یک قاعده‌ی کلّی است؛ این هیچ برو برگرد ندارد. جوان غیور فلسطینی، جوان غیور لبنانی میبیند که اگر در میدان مبارزه باشد خطر هست، اگر در میدان مبارزه هم نباشد باز هم خطر هست... خب برای این [فرد] دیگر راهی باقی نمیماند، میگوید بروم مبارزه کنم؛ او را وادار میکنید. این احمقها به دست خودشان جبهه‌ی مقاومت را دارند توسعه میدهند و تشدید میکنند... و بنده امروز دارم میگویم: امروز جبهه‌ی مقاومت هر اندازه گسترش دارد، فردا این گسترش چند برابر خواهد شد.» ۱۴۰۳/۰۹/۰۵

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=58404

  • ۰۳/۰۹/۰۶
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۴۷)

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ٢١٦﴾‏

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٦﴾‏

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ

 وَلَا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّىٰ یُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ ۗ وَلَا تُنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّىٰ یُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ ۗ أُولَٰئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ‎﴿البقرة: ٢٢١﴾

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَىٰ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلًا ‎﴿الإسراء: ٣٢﴾‏

 

قال رسول الله صل الله علیه و آله و سلم:

فاطمة (صلوات الله و سلامه علیها) مهجة قلبی

فاطمه جان و دل من است

 

ذکر صلوات بر آن حضرت عجل الله فرجه الشریف

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی 

 

نیایش چهاردهم [1]

اى خداوندى که از درد و رنج دادخواهان آگاهى.

اى خداوندى که در دادخواهیشان به گواهى گواهانت نیاز نیست.

اى خداوندى که ستمدیدگان را یاوریت نزدیک است و از ستمکاران جانبداریت دور.

تو مى‌دانى- اى خداوند من- که فلان فرزند فلان در حق من مرتکب چه کارهایى شده که تو خود از آن منع فرموده‌اى و او را در بى‌حرمتى به من چه اعمالى است که تو خود از آن نهى کرده‌اى. و این همه از سر مستى اوست به سبب نعمتى که تواش عنایت کرده‌اى و از بى‌باکى اوست در برابر کیفرى که تواش مقرر داشته‌اى.

بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و به نیروى خود آن را که بر من ستم مى‌کند یا دشمنى مى‌ورزد فرو گیر و به قدرت خود از تیزى سطوتش بکاه و به درماندگیهاى خود مشغولش نماى و در پیکار با آن که‌

به خلافش برخاسته است عاجزش گردان.

بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و خصم مرا رخصت مده که بر من ستم روا دارد. نیک یاریم کن که در برابرش پایدارى کنم و مرا از ارتکاب اعمالى چون اعمال او و گرفتار آمدن به حالتى چون حال او، نگه‌دار.

بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و در حال مرا بر ضد او چنان یاورى کن که خشم مرا فرو نشاند و انتقام من از او بستاند.

بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و به جاى آن ستم که آن ستمکار بر من روا داشته است تو عفو و بخشایش خود بر من ارزانى دار و به جاى سوء رفتار او رحمت خود بر من عطا فرماى، که هر مکروهى در برابر خشم تو ناچیز است و هر مصیبتى در برابر غضب تو سهل.

اى خداوند، آن سان که در دل من ستمدیدگى را نکوهیده داشته‌اى مرا نیز توفیق ده که به کس ستم نکنم.

اى خداوند، شکایت جز به تو به دیگر کس نبرم و از دیگرى جز تو داورى نجویم. هرگز مباد که چنین کنم. پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و دعاى مرا به اجابت پیوند و دادخواهى مرا با دگرگون ساختن ستمگر قرین فرماى.

اى خداوند، مرا به نومیدى از انصاف دادن خویش میازماى. و آن را که بر من ستم روا مى‌دارد آن چنان ایمن مگردان که کیفر تو از یاد ببرد، تا در ستم بر من پاى فشرده و بر حق من دست تطاول دراز کند. به زودى آن وعده که به ستمکاران داده‌اى در حق او روا دار و آن وعده اجابت که بیچارگان را داده‌اى در باره من به جاى آر.

اى خداوند، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا توفیق ده که هر چه بر من مقدّر نموده‌اى، خواه مرا سودمند افتد یا زیانمند، به آسانى‌

بپذیرم و به هر چه مرا داده‌اى یا از من گرفته‌اى خرسند گردان و به راست‌ترین راهها هدایتم نماى و به سالم‌ترین کاریم بر گمار.

اى خداوند، اگر خیر من در آن است که گرفتن حق من و انتقام من از آن کس که بر من ستم روا داشته است تا روز باز پسین- روزى که حق و باطل از یکدیگر جدا شوند و خصمان براى داورى در یک جاى گرد آیند- به تأخیر افتد، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا به نیتى صادق و صبر دایم مدد فرماى. و از امیال نکوهیده و آزمندى حریصان در پناه خود دار و پاداش نیکى را که براى من اندوخته‌اى و آن کیفر و عقاب را که براى خصم من مهیا ساخته‌اى در آینه دل من عیان کن و سبب خرسندى منش گردان، در برابر آنچه براى من مقدر ساخته‌اى و باعث اطمینان من است به آنچه براى من اختیار کرده‌اى.

آمین رب العالمین، انک ذو الفضل العظیم و انک على کل شی‌ء قدیر.

صحیفة سجادیه، ترجمه عبد المحمد آیتی، ص 93- 95

https://lib.eshia.ir/71764/1/93

 

نماهنگ معرفی | روایت «حسینیه معلی» از دیدار مداحان اهل بیت علیهم‌السلام

در سالروز ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها جمعی از مداحان اهل بیت‌علیهم‌السلام با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. «حسینیه معلی» در برنامه‌ای به روایت این دیدار پرداخته است.
این برنامه سه‌شنبه، ۱۱دی ماه، ساعت ۲۱:۲۰، همزمان از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه ۳ سیما پخش خواهد شد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58811

 

شما با هوش مصنوعی رایانه ای می توانید پی ببرید که چند بار کلمه ی روح (در 23 آیه و 26 دفعه) و بلکه کلمه ی روح الله (در 6 آیه) در قرآن کریم آمده است.

1. وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ ‎﴿البقرة: ٨٧﴾‏

2. تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَـٰکِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ ‎﴿البقرة: ٢٥٣﴾‏

3. یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انتَهُوا خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا ‎﴿النساء: ١٧١﴾‏

4. وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‎﴿المائدة: ٤٥﴾‏

5. إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ ‎﴿المائدة: ١١٠﴾‏

6. یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ‎﴿یوسف: ٨٧﴾‏

7. فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ‎﴿الحجر: ٢٩﴾‏

8. یُنَزِّلُ الْمَلَائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ ‎﴿النحل: ٢﴾‏

9. قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ ‎﴿النحل: ١٠٢﴾‏

10. وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الإسراء: ٨٥﴾‏

همانطوری که ملاحظه هم می فرمائید در مورد 4، لغت روح را فقط در قسمتی از لغتی دیگر "الجروح" داریم و نه خود کلمه ی "روح" را.

و لذا روح قضیه را هم فهمیدن در اینکه فرض بفرمائید متوجه مسئله باشید که یک سیاه چاله ی جمعیتی ای می تواند شکل گیری کند، مسئله ای است ماورای آمارهای رایانه ای. البته بنده ی حقیر یادم هست که آن ماری شیمل هم از صحیفه ی سجادیه را تمجید کرده بوده است و بلکه دعاهایی از آن را به آلمانی نیز ترجمه کرده است (در ویدئویی در آپارات همین را می گوید!)، و البته آنّا یا انّا به معنای مادر هم معنی می دهد که به فارسی هم منتقل شده است و جزو نامهایی برای زنان هم محسوب می شود. و عرض بنده ی حقبیر این است که در مسائل توحیدی، اینکه چطور به روح و روح الله و خدا و پیغمبر صل الله علیه و آله و سلم و حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها و ائمه ی اطهار علیهم السلام هم آیا چقدر می توان نزدیک شد و میل کرد و رسید نیز بستگی به استعدادهای مختلف دارد. مثل این است که مسئله ی سیاه چاله های جمعیتی را کسی اینطور طرح کند که حالا ما از لحاظات اقتصادی هم مشکل داریم، ولی آیا این واجب کفایی هم هست که هر که می تواند ازدواج کند، و هر کس هم که نمی تواند نیز چه کند؟ آیا می توان هم ادعا کرد که همانهایی که توانسته اند هم برای این واجب کفایت می کند و بقیه هم سعی کنند حالا حتی المقدور ازدواج کنند دیگر و .... عرض بنده ی حقیر این است که از لحاظات توحیدی، علت غایی اینجا چه چیزی و بلکه چه چیزهایی را دیکته هم می کند؟

حالا شما مثلاً این مقاله ی هپ را هم در مورد شرکتپذیرهای دلینیه در نظر بگیرید که چه ربطی هم می تواند به مقالات مهدیس قدرتی داشته باشد تا آنجایی که مربوط به معادلات کینژنیک-زامولودچیکوف و بلکه مدلهای WZW هم دارد؟

https://arxiv.org/abs/2412.17579

دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر فقط عرض کنم که کتاب توحید شهید مطهری واقعاً یک ساهکاری است بی نظیر حتی تا آنجایی که بنده مطالعه کرده ام و وقتی کتاب حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف حضرت آیت الله العظمی بهجت قدس سره را هم همزمان با آن مطالعه بفرمائید، متوجه می شوید که شاگردان آقای بهجت قدس سره واقعاً هم در آماده کردن کتاب زحمت کشیده اند. ولی آیا آنجایی هم که مثلاً می فرمایند شهید سید حسن نصر الله از حضرت آیت الله العظمی بهجت قدس سره در زمانی پرسیدند که آیا شما فرموده بوده اید که زمان ظهور سال دیگر است، حضرت استاد ناراحت هم شده بوده اند که اینها سایعات است. بنده نمی خواهم مقایسه کنم، ولی گاهی اوقات هم گفته می شود که مسلم بن عوسجه و میثم تمار و حبیب بن مظاهر هم سر بازار ایستاده بوده اند و راجع به اینکه تو اینطوری شهید می شوی، و دیگری می گفته که خوب تو هم اینطوری شهید خواهی شد و ...؛ و از این قبیل نیز با هم شوخی می کرده اند. عرض بنده ی حقیر این است که گاهی اوقات روح قضایا را هم درک کردن یحتمل برای ما مشکل است که در دریافتن علل غائی مسائل و قضایا از چه انواعی هم هستند و مثلاً یک جا مسئله این است که غیبت هم نکن، و یک جا هم مسئله این است که حجابت را هم حفظ کن بچه و یک جا هم حتی می فرماید لا تقربوا الزنا و ...! و لذا از جمله اینها را هم نگاهی بیاندازید:

https://arxiv.org/abs/1701.03552

https://arxiv.org/abs/1911.00378

https://arxiv.org/abs/hep-th/0504221

https://arxiv.org/abs/2412.13397

https://arxiv.org/abs/2307.13454

https://arxiv.org/abs/2209.04548

 

https://arxiv.org/abs/2302.12675

https://arxiv.org/abs/0907.3697

https://arxiv.org/abs/math-ph/0608053

 

https://arxiv.org/abs/2412.19894

گاهی اوقات، قسمتی از مسئله ی صرفه جویی در برق در این است که یک لامپ کمتری را مصرف کنیم. ولی گاهی اوقات هم لازم است که ببینیم آیا ما چقدر در مصرف می توانیم از ابررساناها نیز استفاده کنیم یا اقل کم بسمت ابررساناها آیا چقدر هم می شود میل کرد؟! یک وقت هست که خواستگار را رد می کنیم برای اینکه در زندان رفیقهای بد او را سیگاری و عرقخور و چاقوکش هم کرده اند و لذا درخواست کبریت هم کرده است، ولی گاهی هم هست که جناب خواستگار حراحی هم تشریف دارند که کبریت را هم برای گرم کردن چراغ بنزن و برای ضد عفونی کردن چاقوهای جراحی و ... هم احتیاج دارد و ....؛ این جناب خواستگار جراح و فرض بفرمائید مهندس را که دیگر زودی نمی خواهید رد کنید! و لذا یحتمل ابررساناهای مربوط به نظریه ی باردین-کوپر-شریفر را هم یحتمل بخواهیم سرچ کنیم:

https://arxiv.org/abs/2403.12515

https://arxiv.org/abs/2403.03025

https://arxiv.org/abs/2311.14914

https://arxiv.org/search/?

query=bcs+theory&searchtype=title&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

https://arxiv.org/abs/2412.06710

https://arxiv.org/abs/2411.11040

https://arxiv.org/abs/2410.13270

....

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ

 

ذکر صلوات بر آن حضرت عجل الله فرجه الشریف

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ‎﴿١﴾‏ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ‎﴿٢﴾‏ وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ‎﴿٣﴾‏ وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ ‎﴿٤﴾‏ وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ‎﴿٥﴾‏ إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ‎﴿المومنون: ٦﴾‏ 

وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿آل عمران: ١٠٤﴾‏

کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿آل عمران: ١١٠﴾‏

یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُولَـٰئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ ‎﴿آل عمران: ١١٤﴾‏

الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنزِلَ مَعَهُ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿الأعراف: ١٥٧﴾‏

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَـٰئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‎﴿التوبة: ٧١﴾‏

التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿التوبة: ١١٢﴾‏

الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ‎﴿الحج: ٤١﴾‏

یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ‎﴿لقمان: ١٧﴾‏

اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ‎﴿العنکبوت: ٤٥﴾‏

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ‎﴿البقرة: ٢١٩﴾‏

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿المائدة: ٩٠﴾‏

إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ‎﴿المائدة: ٩١﴾‏

مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِّن لَّبَنٍ لَّمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِیهَا مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ کَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ ‎﴿محمد: ١٥﴾‏

وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَیْکَةِ أُولَـٰئِکَ الْأَحْزَابُ ‎﴿ص: ١٣﴾‏

کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ‎﴿الحاقة: ٤﴾‏

 

رسانه

KHAMENEI.IR

همزمان با فرارسیدن پنجمین سالگرد آسمانی شدن سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی مجموعه کاملی از محتوای مرتبط با رهبرانقلاب و حاج قاسم سلیمانی را جهت استفاده و تولید محتوای هنری و استفاده پژوهشگران وعــلاقه‌مـندان مـنـتـــشر مـــی‌کـند.

https://farsi.khamenei.ir/ShahidSoleimani/

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۱۰

رئیس‌جمهور در گفتگو با رسانه KHAMENEI.IR به تشریح جلسه امروز خود با رهبر انقلاب پرداختدغدغه اصلی: تورم، کنترل قیمت‌ها و حل مشکل معیشت مردم

رئیس‌جمهور در گفتگو با رسانه KHAMENEI.IR به تشریح جلسه امروز خود با رهبر انقلاب پرداخت و افزود: می‌توانیم همه‌ی مشکلات و معضلات کشور را حل کنیم.
 
آقای دکتر مسعود پزشکیان عصر امروز در گفتگو با رسانه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌‌ای به تشریح جلسات منظم خود با رهبر انقلاب اسلامی و جزئیات جلسه امروز  پرداخت و مهم‌ترین دغدغه را تلاش برای حل مشکلات معیشتی مردم، رسیدگی به وضعیت کنترل قیمتها و فقرزدایی و ایجاد عدالت اجتماعی توصیف کرد....

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58809

 

کلنا عباسک یا سیده زینب علیها السلام

 

حضرت آیت الله العظمی بهجت قدس سره در مورد یقین به عنایات حضرت حجت هم می فرمایند؛ و به نظر این حقیر هم می رسد که از جمله مسائلی است قلبی و کار دل است که از روی فطرت هم هست آنچنان که در کتاب توحید نیز برای اثبات خدا، شهید مطهری از راه فطرت و راه دل که خصوصاً مخصوص عرفا هم هست، علاوه بر راه علمی و شبه فلسفی و بلکه  همینطور راههای فلسفی هم می فرماید. عرفان از روی فطرت عرفا را اگر از راههای علمی و شبه فلسفی و فلسفی حذف کنیم، یقیناً متوجه ایمان و دینمداری و خدا محوری نخواهیم شد که فرض بفرمائید از ضد و نقیضهایی که حاصل ذرات و پاد ذرات مادی و بلکه آنچه مادیون بین تز و آنتی تز و آنچه از آن به عنوان سنتز حاصل می شوند و به عنوان فرض بفرمائید مدل استاندارد ذرات فیزیک نیز به علم راه یافته اند. یعنی فرض بفرمائید که امر به معروف و نهی از منکر، دو امری نیستند که در دینمداری با هم ضدیت داشته باشند و بلکه هر دو در یک جهت پایداری در دینمداری و خدا محوری هم عمل می کنند.

واما اینکه اقتصاد مملکت چطور به این روز هم افتاده است که بنده ی حقیر دیروز دو کتاب خریدم که یکی از آنها دو برادر، شمس و جلال آل احمد 400000 ریال (جهل هزار تومان) بود، ولی دیگری یعنی حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف 5000000 ریال (پانصد هزار تومان) بود؛ هر دو صفحاتشان در یک حدود بودند و تازه آن ارزانتر صفحاتش هم مرغوبتر بود و دیگری ورقهایش کاهی است. این برایم هنوز باورکردنی نیست؛ دلیلش این بود که اولی چاپ قدیمی بود ولی موسسه ی نشر مربوطه هنوز آنرا به قیمت روی جلدش می فروخت. ولی دیگری چاپ جدید است و به قیمت روز! تورمهای عجیب و غریب نظم و قانون قیمت گذاری را یحتمل بتوان گفت یک جورهایی به هم زده است!

یک مسئله ی توحیدی که در بین ادیان داریم این است که یهود و نصاری با عنوان دنباله روهای حضرات موسی و عیسی ابن مریم علی نبینا علیهم السلام هم دارند در غزه و فلسطین و لبنان و سوریه هم ظلم می کنند و با بمبهای چند تنی هم افراد و مردم را می کشند؛ و لذا حتی آن علت غائی نظم توحیدی را هم به هم می زنند. این را از راه فطرت هم خیلی راحتتر می شود فهمید چرا که یهود و نصارا آیا می توانند اظهار بدارند که ما برای ملت خودمان هم داریم این کار را می کنیم و دیگران به ما مربوط نیستند؛ و این همان توحید هم هست؟ البته این آیا حاصل جنگی است که ناشی از توحیدی اجتناب ناپذیر هم هست و بلکه مربوطه به قوانین هندسه ای است که حاصل فرض بفرمائید کیهانشناسی و نوسانات ثابت هابل و a(t) هم می باشد و اگر از این قوانین هم تخطی شود، آنگاه جنگ و دیگر بلایای طبیعی نیز رخ خواهند داد و ...؟ امام علی امیر المومنین در مورد پایه چهارم ایمان یعنی جهاد می فرمایند:

«جهاد (نیز) چهار شاخه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، صدق و راستى در معرکه‌هاى نبرد، و دشمنى با فاسقان»؛ (وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَالصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِینَ)

پیام امیرالمومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم مد ظله العالی،  جلد 12، ص 202

https://lib.eshia.ir/27571/12/202

نکته اینجا این است که علت غائی توحیدی در حکومتهای معاویه و یزیدی پایمال می شوند و بلکه واقعه ی عظیم کربلای حسینی را هم شامل می شود و مانع حکومت و دولت کریمه ی حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف می گردند و بلکه سعی می کنند که راه های امر به معروف و نهی از منکر را هم ببندند و حتی ضد انقلابهای مخملی هم راه بیاندازند و همه و همه ی عالم را نیز با صهیونیسم حالا شده با هرج و مرج و حالا شده با استقرار یک استبداد همراه کنند و هندسه ی عدل الهی را نیز به هم بزنند. ولی نکته ی مهم اینجا است که به اسم شبه- دانشمندان هم حتی یحتمل بمبهای هسته ای هر چه وحشتناکتر هم راضی شوند که بسازند و به جنایات خود هم ادامه دهند، ولی آن فشاری و بلکه آن شوکهایی را که بر کره ی زمین با چنین سد کردنهای راه فطرت و راه دل عرفا حاصل می شود و همانا تبدیل به نفرین زمینی هم می شود که قلب زنده ی زمینی را هم می فشارد و در هم می شکند. این هندسه ی معیوب را ترمیم کردن را هم آیا چطور می توان از راه های منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی دنبال کرد وقتی شبه دانشمندان منشاء وحی الهی حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم را هم حتی غیر عقلایی فرض کنند و بلکه حتی شبه عالمان و شبه دانشمندان مسلمان را هم به خود جذب کنند و راه خود را هم جای علم جا بزنند و شاگرد سعی هم کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند و .... آیا این کار امکان پذیر و قابل دسترس هم هست و ...؟ اگر می شود که فبها، و اگر هم نمی شود که برویم یک دکان دیگری بلکه بزنیم! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٦٠﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۹

نماهنگ | این پیروزی نیست! شما شکست خوردید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «عنصر صهیونی تظاهر به پیروزی میکند، چهره‌ی آدمهای پیروز را به خودش میگیرد و می‌آید حرفهای گزاف میزند و رجزخوانی میکند. بدبخت! شما کجا پیروز شدید؟ در غزّه پیروز شدید؟ آدم، چهل و چند هزار نفر زن و بچّه و کودک را با بمب بکشد و نتواند یک دانه‌ از مقاصدی را که اوّل اعلام کرده، تحقّق ببخشد، پیروز است؟ شما حماس را نابود کردید؟ شما اسرای خودتان را در غزّه آزاد کردید؟ شما گفتید میخواهید حزب‌الله را از بین ببرید، شخصی مثل سیّدحسن نصرالله با آن عظمت را شهید کردید، توانستید حزب‌الله را از بین ببرید؟ حزب‌الله زنده است، مقاومت فلسطین زنده است، حماس زنده است، جهاد زنده است؛ شما پیروز نیستید، شما شکست خورده‌اید. بله، در سوریه جلوی شما باز بود، یک سرباز با یک تفنگ هم جلویتان نبود و توانستید چند کیلومتر با تانک و ابزارهای نظامی جلو بیایید، [امّا] این پیروزی نیست؛ مانعی در مقابل شما نبود، این پیروزی نیست. البتّه جوانهای غیورِ شجاعِ سوری هم بلاشک شما را از اینجا بیرون خواهند کرد.» ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
رسانه KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «این پیروزی نیست! شما شکست خوردید» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: رژیم صهیونیستی؛ حزب الله لبنان؛ شهید حجت الاسلام سید حسن نصرالله؛ سوریه؛ حوادث سوریه؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58799

 

 

۱۴۰۰/۱۰/۰۹

نماهنگ | فتنه تحریم‌ساز

در این نماهنگ به‌مناسبت سالروز حماسه مردمی ۹ دی بخش‌هایی از کتاب فتنه تغلب و تأثیر فتنه ۸۸ در وضع تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران مرور شده است. همچنین بخش‌هایی از صحبت‌های نمایندگان نامزدهای انتخابات۸۸ در دیدار ۱۳۸۸/۳/۲۶ با رهبر انقلاب برای نخستین‌بار در این نماهنگ منتشر شده است.

کتاب «فتنه تغلب» شامل پنج خرده‌روایت از فتنه ۸۸ است که بیانات و مواضع رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی این موضوع را تلخیص و تنظیم نموده و می‌تواند راهنمایی برای علاقه‌مندان به فهم دقیق‌تر منظومه‌ی فکری و عملکردی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی فتنه باشد.

کتاب صوتی فتنه تغلب را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
برچسب‌ها: تحریم اقتصادی؛ فتنه؛ فتنه ۸۸؛ نه دی 1388؛ فتنه تغلب؛ تحریم؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=49239

 

شاگرد وقتی فاتحة الکتاب را میخواند و قرائت می کند، بصیرت آیا پیدا می کند که از ب در بسم الله الرحمن الرحیم الی غیر المغضوب علیهم ولا الضالین آیات سبع مثانی سوره ی مبارکه فاتحة الکتاب سعی دارند او را بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نزدیک کرده و میل دهند؟ آیا غیر از این است که کتاب حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف حضرت آیت الله العظمی بهجت نیز این استاد و مرجع تقلید را نیز تسریع می کند که اهتمام به تشرف نزد امام زمان عجل الله فرجه الشریف داشتند و می فرمایند بارها هم چنین کردند و بلکه کتاب هر چه بیشتر هم سعی دارد راه رسیدن به امام زمان عجل الله فرجه الشریف را برای مومنین شرح کند و لذا می فرماید هم که با توبه ی از گناهان هم شروع کند هر کسی تا شیعه با این همه بلاها هم روبرو نشود و .... واقعاً هم انبوهی گناهان است که باعث می شود قاطیغوریایی کردن از اسلام به حتی دیگر ادیان توحیدی و بلکه نزد مشرکین و منافقین و کفار هم بنظرشان برسد که حتی امام زمان هم مثل حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم آنچان که در آیات شریفه و از جمله در آیه ی سوره ی فتح هم آمده است باورشان شود که معصومانی چون پیغمبر اکرم و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم گنهکاران اند! و البته این خدا است که گناهان را هم می بخشد: لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا (‎الفتح: ٢﴾‏ و لذا در میان همه ی اراجیفی هم که به هم بافته می شوند، تشخیص اینکه حکمت الهی و آنچه حتی کتاب الله نیز از زبان وحی می فرماید را کافر و مشرک و منافق حتی یحتمل شاگردی که سعی دارد از حالات خلاء اش بیرون آید نیز آیا چقدر بتواند از اراجیف تفکیک کند و بلکه آیا چقدر هم چرند و پرند مجرد در همولوژی و کوهمولوژی و قاطیغوریا را هم بتواند در هندسه ی جبری و توپولوژی جبری و بلکه در منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم تشخیص دهد که کدام به کدام است و ...؟ و لذا آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم خود راه های نزدیک شدن و میل بسمت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هر چه بیشتر به بشریت و مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و دیگران نشان می دهند و در قاطیغوریایی کردن مسائل مانع از گمراهیهای شاگرد و حتی اساتید دیگر هم می شوند و راه گشای مسائل و مشکلات می شوند و ....

و از جمله نیز اجمالاً اینجا بیان شود تا بعداً بهتر هم تبیین گردد که یحتمل شاگرد متوجه هم می شود که تتراکوارکهایی همچون bb^-cc^- :for example و امثالهم پیشینه ای ابرتقارنی دارند که حالا در نسل سوم کوارکها که بصورت تتراکوارک هم ظاهر می شوند آیا چقدر هم غیر عادی تلقی شوند و هندسه ای غنی نیز پشت آنها نهفته است که بصورت ابرتقارنی و ریسمانی و بلکه هندسه ی ناجابجایی و هندسه ی جبری نیز مسئله را در بر می گیرند و غنی ترش هم می سازند. به عنوان مثال رویه های K3 را در نظر بگیرید و بلکه خمینه های کالابی- یاو را هم حساب کنید و حتی مسئله را در مدلهای حد اقلی را هم در نظر آورید وقتی به ابعاد بالاتری هم می رویم و .... فعلاً بیش از این وارد تتراکوراکها و حتی یحتمل پنتاکوارکها هم نشویم و بقیه را بسپاریم برای بعد! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه

مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند(یادداشت روز)

دولت ترکیه از سال 1390/ 2011 که بحران امنیتی سوریه شروع شد تا امروز در این کشور نقش اساسی و منحصر به فرد ایفا کرده است و به نظر می‌آید این نقش امنیتی تا سال‌های آینده استمرار داشته باشد. دولت ترکیه در این دوره 15 ساله علاوه‌بر حمایت نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مالی از همه گروه‌های نظامی مخالف دولت سابق سوریه، بخش زیادی از شمال این کشور را به اشغال نظامی خود درآورده و اخیراً بر حجم آن افزوده است. ترکیه از سال 1393 ـ دو سال پس از آغاز بحران امنیتی سوریه ـ به بهانه مقابله با تهدیدات گروه‌های مسلح کردی علیه ترکیه در حالی که توانایی تهدید این کشور را نداشتند، به خاک سوریه تجاوز کرد و حاکمیت این کشور را زیر پا گذاشت. این در حالی بود که سوریه و ایران بارها به اطلاع مقامات آنکارا رسانده بودند که عدم تعرض گروه‌های مسلح کردی به خاک ترکیه را تضمین می‌کنند. کمااینکه در طول این 15 سال هیچ گزارشی مبنی بر تعرض کردهای سوریه به خاک ترکیه و حتی شلیک یک تیر به سمت آن منتشر نشده است. پس کاملاً پیداست که دولت ترکیه از آشوب‌های سوریه برای در دست گرفتن بخش‌هایی از سرزمین آن استفاده کرده است. گزارش‌ها بیانگر آن است که ارتش ترکیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه اقدام به راه‌اندازی دوره‌های آموزش زبان ترکی و جایگزین کردن لیر خود به جای پول رسمی سوریه کرده که از نیات ترکیه در اشغال دائمی سرزمین‌های سوریه و الحاق آن به ترکیه خبر می‌دهد. 
براساس اسناد و مدارک فراوانی که از حمایت گسترده و طولانی دولت ترکیه از گروه‌های شبه‌نظامی معارض دولت سوریه حکایت می‌کند و شامل حمایت همه‌جانبه از «جیش‌الحر»، «داعش»، «النصره» و در سال‌های اخیر از تحریرالشام و احرارالشام می‌شود، این دولت در همه جنایاتی که طی 15 سال اخیر علیه مردم سوریه اتفاق افتاده، سهم اساسی دارد. رجب طیب‌ اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در طول این 15 سال حتی حمایت رسمی از تروریست‌ها را مخفی نکرده و در مواقع مختلف از جمله در جریان برگزاری نشست‌های آستانه که از بهمن ماه 1395 شروع شد، به‌طور رسمی نمایندگی جریانات مسلح سوریه را به‌عهده داشته است. 
پس از آنکه دولت سوریه به همراه دوستان منطقه‌ای خود توانست بر تروریسم غلبه کرده و اکثر مناطق تحت اشغال تروریست‌ها را آزاد کند و در دهم دی ماه 1395 آتش‌بس برقرار نماید، نشست‌های آستانه با مشارکت ترکیه شروع شد. در این میان دولت ترکیه تلاش کرد تا مانع فروپاشی کامل گروه‌های مسلح معارض سوریه شود. به‌عنوان مثال در جریان نشست‌های آستانه، ترکیه تضمین داد که بدون نیاز به درگیری‌ نظامی، گروه‌های مسلح معارض در ادلب را خلع سلاح کرده و این استان را به دولت سوریه تسلیم می‌کند و برای این کار شش ماه زمان خواست اما در طول این مدت، دولت ترکیه امکانات نظامی و مالی بیشتری در اختیار تروریست‌ها قرار داد و با استمهال پی‌در‌پی، مانع بازگشت این منطقه به دولت سوریه شد. در طول این سال‌ها، ادلب عملاً به صورت یک استان تحت اداره ترکیه درآمد در حالی که پایگاه اصلی حضور تروریست‌ها بود. 
بر اساس اسناد، دولت ترکیه از اواسط 1398 درصدد برآمد تا طی یک برنامه دقیق چندلایه، الگوی ادلب را به کل سوریه سرایت دهد. این برنامه چندلایه شامل موارد زیر بود: 
1ـ دولت ترکیه درصدد برآمد که از ادلب یک سوریه کوچک و مینیاتوری‌ بسازد. بر این اساس گروه‌های مختلف شبه‌نظامی تروریست که تعداد آنان به 15 گروه می‌رسید را تحت یک چتر قرار داده و مانع ادامه درگیری‌های داخلی میان آنان شود. این در حالی بود که گروه النصره که بزرگ‌ترین گروه شبه‌نظامی سوری بود، رسماً در لیست تروریسم سازمان ملل قرار داشت و باید برچیده می‌شد. سرویس اطلاعاتی ترکیه که اداره ادلب و در واقع اداره گروه‌های تروریستی را برعهده داشت، النصره را وادار کرد تا با نام جدید فعالیت کند. براین اساس اکثر گروه‌های این «جبهه‌» ذیل نام جدید (تحریرالشام) قرار گرفتند و تحت فرماندهی یک قرارگاه مشترک درآمدند که بعدها به اتاق عملیات فتح‌المبین موسوم گردید.
سرویس اطلاعاتی ترکیه گروه جدید تحریرالشام را تحت آموزش‌های مختلف قرار داد. این آموزش‌ها شامل آموزش‌های نظامی، اطلاعاتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، رسانه‌ای و فن‌آوری می‌شد و واضح بود که ترکیه از این آموزش‌ها برای شکل دادن به یک دولت استفاده می‌کند. کمااینکه اندکی بعد در ادلب دولتی شکل گرفت که ریاست ظاهری آن با جولانی و ریاست واقعی آن با میت ترکیه بود. نخست‌وزیر این دولت «محمد البشیر» بود که امروز به عنوان نخست‌وزیر سوریه معرفی شده است. 
2ـ همزمان با این روند در ادلب، دولت ترکیه از ضعف اقتصادی «سوریه در تحریم» استفاده کرد و کار روی ارتش سوریه و منفعل کردن آن را شروع نمود. ترکیه با فربه‌‌سازی مالی تروریست‌های تحریرالشام و برقرار کردن ارتباطات میان آن‌ها و سطوحی از ارتش سوریه، جداسازی ارتش از نظام را دنبال کرد. در این زمان یعنی در فاصله‌ سال‌های 1399 تا 1403، اردوغان به فرماندهان و عناصر ارتش سوریه نشان داد که اگر از نظام جدا شوند می‌توانند به اندازه عناصر شبه‌نظامی تحریرالشام حقوق و مزایا دریافت کنند. در طول این سال‌ها حقوق و درآمد یک جوان عضو شاخه نظامی تحریرالشام حدود 14 برابر حقوق یک ژنرال در ارتش بشاراسد بود! فاصله 50 دلار تا 700 دلار حقوق ماهانه برای ارتشی که از 13 سال جنگ خسته است و افقی داخلی برای بهبود وضعیت ندارد، طبعاً وسوسه‌انگیز بود. در این میان اردوغان از بعضی از خطاهای دولت سوریه هم استفاده کرد و نفوذ خود در ارتش سوریه را وسعت داد. یکی از این خطاهای راهبردی سربازگیری از مخالفان دولت بود که این اواخر تعداد آنان از 30 هزار نفر فراتر رفت. دولت بشار اسد با این گمان غلط که سربازگیری از مخالفان، آنان را نسبت به سوریه دلبسته کرده و به رفع اختلافات منجر می‌شود، این امکان طلایی برای تسلط بر بخش‌های مختلف ارتش را در اختیار دولت ترکیه و سرویس اطلاعاتی آن قرار داد. در واقع روز هفتم آذر ماه که عملیات تحریرالشام علیه حلب شروع شد و سپس به سرعت به استان‌های دیگر سوریه رسید، ارتش عملاً از سوی ترکیه و تحریرالشام تسخیر شده بود. کمااینکه از همان روز هفتم آذر ماه درگیری در ارتش میان وفاداران به دولت سوریه و عوامل داخلی سرویس امنیتی ترکیه یعنی همین سربازان و عناصر جذب‌شده ارتش در گرفت و آن را متلاشی کرد. این در حالی بود که دولت سوریه به دلیل بار مالی، به کاهش شدید «نیروهای دفاع وطنی سوریه» که نقش اساسی در آزادسازی سوریه از سیطره گروه‌های تروریستی تحت‌الحمایه داشتند، اقدام نمود و عدد آنان را از حدود 120 هزار نفر به حدود 12 هزار نفر رساند و از سیستم نظامی به بخش خدماتی منتقل نمود و عدد نیروهای سپاه تحت امر «سرلشکر سهیل حسن» که نقش اول در مهار گروه‌های تروریستی داشت و وجود آنان لرزه بر اندام گروه‌های تروریستی می‌انداخت از حدود 30 هزار نفر به کمتر از 5000 نفر تقلیل داده بود. این یگان نیز در زمان حملات هفتم تا هجدهم آذر ماه دچار درگیری داخلی شد و عدد فعال آنان به حدود 500 نفر! کاهش یافت. این اشتباهات که توجیه مالی داشت، عملاً به فرش قرمز پیش پای سرویس ترکیه و گروه تحریرالشام تبدیل شد تا کل سوریه را بدون درگیری و با سرعت به تصرف درآورند. 
3ـ دولت ترکیه در حالی که دولت سوریه را به رسمیت نمی‌شناخت و بر براندازی آن اصرار داشت و برنامه‌های مختلفی را برای تحقق آن تنظیم کرده بود، تلاش کرد تا در جامعه تحت محاصره اقتصادی رسوخ کند و چهره خود را از یک دولت متخاصم به دولتی که درصدد بهبود وضعیت اقتصادی مردم این کشور است، تغییر دهد. سوریه بدون صادرات کشاورزی و واردات کالاهای اساسی قادر به ادامه حیات نبود. وقتی بحران امنیتی در سوریه شروع شد، این کشور تحت تحریم شدید غرب قرار گرفت و مرزهای ترکیه و اردن روی آن بسته شد. کشورهای عراق و لبنان هم که با سوریه هم‌مرز بودند خود درگیر بحران شدید امنیتی یا اقتصادی بودند و عملاً قادر به حمایت مالی از دولت دمشق نبودند. این هم در حالی بود که طولانی شدن جنگ در سوریه هزینه‌های این کشور را به ‌شدت افزایش داده بود و آمریکا، ترکیه و شبه‌نظامیان تروریست بر منابع اندک اقتصادی سوریه در شمال شرق این کشور تسلط پیدا کرده و دولت را از دستیابی به درآمدهای نفتی محروم کرده بودند. بدین‌صورت سوریه که در دهه اول حکومت بشار ـ 1379 تا 1390 ـ بهترین دوران اقتصادی خود را در مقایسه با دهه‌های پیش از آن تجربه کرده بود، به فلاکت افتاد که ترکیه در این دو موضوع ـ یعنی افزایش هزینه‌های دولت سوریه و به صفر رساندن درآمدهای آن‌ـ نقش اساسی داشت. 
در این میان آنکارا برای جداسازی مردم سوریه از دولت چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشت. دولت ترکیه به‌صورت مدیریت شده و محدود در بازار اقتصادی سوریه رسوخ کرد تا نشان دهد تنها کشوری است که غم مردم را می‌خورد و در صدد کمک به آنان برآمده است. حتماً شما هم بارها شنیده‌اید که چطور ایران که روابط راهبردی با دولت سوریه دارد از ترکیه که هیچ رابطه‌ای با دولت این کشور ندارد و در حال جنگ با آن است، سهم کمتری در بازار سوریه دارد. پاسخ به این سؤال در آن زمان دشوار بود و چون واقعیت روشن نبود، گفته می‌شد این از خاصیت تجارت محور بودن ترکیه در مقایسه با ایران است که به دلیل اتکاء به نفت، واردات محور می‌باشد. در حالی که گسیل کردن کنترل شده کالاهای غذایی ترکیه به بازار سوریه با هدف انتفاع اقتصادی ترکیه صورت نمی‌گرفت. نشانه آن هم این بود که مواد غذایی ترکیه با قیمتی بسیار کمتر از قیمتی که این کالاها در کشورهای دیگر به فروش می‌رسید، در سوریه عرضه می‌شد و این از یک هدف مهم غیراقتصادی خبر می‌داد. هدف دولت ترکیه اثرگذاری بر جامعه سوریه، جداسازی آن از دولت و سفیدسازی چهره ترکیه نزد مردم سوریه بود که به دلیل سوابق در دوره عثمانی و پس از آن، دشمن خود می‌دانستند. 
اما نقش ترکیه در سوریه در سال‌های پیش‌رو ضرورتاً تغییر می‌کند. ترکیه درصدد ایجاد یک دولت وابسته به خود در سوریه است و در عین حال به دلیل شکننده بودن اقتصاد آن، برداشتن بار دولتی که هم‌اینک به یک دهان باز تبدیل شده و به همه چیز احتیاج دارد، برای آنکارا به شدت دشوار است و بازگشت ذهنیت مردم سوریه از همسایه شمالی خود که اصرار دارد هم بخش‌هایی از سوریه را در اشغال داشته باشد و هم به ‌عنوان قیم آن ایفای نقش کند، چندان دور نیست.

سعدالله زارعی

https://kayhan.ir/fa/news/302629

مقامات ترکیه این توصیه را جدی بگیرند (یادداشت میهمان)

 طی چند روز اخیر، برخی از مقامات ترکیه در اقدامی کم‌­سابقه و تاسف‌بار، جمهوری اسلامی ایران را - به خیال خود  - نصیحت کرده‌اند که مراقب باشد با اقدامات جسورانه خود موجب عصبانیت صهیونیست­‌ها نشود!! مقامات دولت ترکیه می‌دانند و به وضوح دیده‌اند که جمهوری اسلامی ایران سالهاست با اقتدار مثال‌زدنی در مقابل رژیم وحشی و کودک‌کش صهیونیستی (تفاله بازمانده از صلیبیون) ایستاده است و معادلات منطقه و جهان را به نفع اسلام و سقوط صهیونیست‌ها تغییر داده است. پاسخ ما به دولت ترکیه و برخی دیگر از دولت‌های منطقه آن است که ایران مقتدر را با خود قیاس نکنند و هرگز انتظار نداشته باشند که ایران اسلامی نیز مانند آنها با رژیم جعلی و جنایتکار اسرائیل سر سازش داشته باشد. 

ما همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب (دامت برکاته) بارها فرموده‌­اند، بر این باوریم که کشورها در برابر تهاجم ناجوانمردانه­ صهیونیست­‌ها و حامیان سلطه­‌جوی غربی یا باید مقاومت را انتخاب کنند و یا تن به سازش دهند که دومی ذلت‌بار و پرهزینه و اولی عزت‌آفرین و بسیار کم هزینه‌تر از سازش است. این دو جریان همواره و از جمله، از زمان تاسیس رژیم منحوس اسرائیل تاکنون به صورت دو جریان موازی ادامه داشته است. خط مقابله از زمان مرحوم عزالدین قسام شروع شد و توسط جوانمرد بزرگ عرب مرحوم جمال عبدالناصر ادامه یافت و در مقابل، افرادی مانند شاه ایران، حکومت سعودی و شاه اردن در رأس سازشکاران عملاً جلوی عبدالناصر را گرفتند و سعی کردند که تلاش او را به نفع آمریکا و صهیونیست­‌ها به شکست بکشانند و مهم­‌ترین ضربه‌­ای که به ناصر وارد کردند، قتل‌عام فلسطینیانی بود که عمدتاً در ساحل غربی رود اردن ساکن بودند. در آن جنایت که توسط ملک حسین، داماد انگلیس­‌ها صورت گرفت، بیش از ۴۰۰۰ فلسطینی قتل­‌عام شده و به شهادت رسیدند و از سوری­‌ها که به پشتیبانی فلسطینیان برخاسته بودند ۶۰۰ نفر شهید شدند و این دو خط موازی همچنان ادامه داشت.

امّا، نبرد قهرمانانه‌ 7 اکتبر مقاومت جدی و بی­‌سابقه‌ای است که توسط نیروهای حماس و جهاد اسلامی در بیش از ۱۴ ماه شکل گرفته و ادامه دارد و این میزان مقاومت از سوی فلسطینیان در جنگ­‌های معاصر بی‌­سابقه است و به معجزه شباهت دارد. از سوی دیگر شدت حملات و جنایات جنگی صهیونیست­‌ها نیز در تاریخ نمونه‌ای ندارد.

 این نمونه­‌های ارزشمند اسلامی تفسیر عملی آیه­ شریفه­ 

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی الله بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضلُ اللَّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ» است و نکته­ بسیار مهم آن که این بار کشوری مقتدر و بزرگ چون جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور مقاومت پشتیبان گروه‌­ها و کشورهایی است که عزم راسخ در ایستادگی و مقاومت در برابر توسعه‌طلبان جهانی (به عنوان بازمانده‌های صلیبی‌­ها) و ولیده­ نامشروع آنها یعنی صهیونیست‌ها دارند.

در این میان حامیان حقیر استکبار جهانی و مبلغان بی‌هویت کفر و توسعه‌طلبی در جهان و منطقه، اصرار دارند طرفداران پاکباخته جمهوری اسلامی ایران در منطقه را نیروهای نیابتی معرفی کنند و این در حالی است که برخی از دولت‌های مرتجع و دست نشانده منطقه، مطیع بی‌چون و چرای قدرت‌های استکباری هستند و بی‌اجازه آنها آب نمی‌خورند. این دولت‌ها نه فقط نیروی نیابتی دشمنان اسلام، بلکه پادوهای بی‌اختیار اربابان خود می‌باشند.

جمهوری اسلامی ایران همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب به صراحت و با شجاعت اعلام فرموده‌اند از کمک به نیروهای مقاومت دریغ نمی‌کند و در حد امکان به مبارزین راه حق و اهتزاز اسلام یاری می‌رساند و از آن مهم­تر آن که جوانانش را به خط مقدم فرستاده تا با جوانان غیور منطقه اعم از سنی و شیعه در یک نقطه در مقابل دشمنان اسلام بایستند.

اما چند کلمه در مورد سوریه؛ 

کشور سوریه از زمان حاکمیت مرحوم حافظ اسد تا دوران حال 

(بشار اسد) به مدت ۵۰ سال در برابر صهیونیست­‌ها و حامیان آنها ایستاد؛

1- بعد از روی کار آمدن جمال عبدالناصر این دو کشور(که عملاً به نوعی جمهوری فدرال تبدیل شده بودند) در کنار هم ایستاده و تا درگذشت مرحوم ناصر به این کار ادامه دادند.

2-علی صبری و انور سادات از معاونان عبدالناصر بودند که علی صبری فردی مقاوم و هم رأی ناصر بود ولی غربی‌­ها روی سادات کار کردند و بعد از فوت ناصر در سپتامبر 1971 از طُرق مختلف و تبلیغات واهی او را خوشنام جلوه داده و جانشین میانه‌رو ناصر معرفی کردند و علی صبری را در رأس چپ­‌های مصری معرفی کرده و برعکس سادات علیه صبری تبلیغات منفی نمودند.

3-یک نمایش بسیار پیچیده توسط آمریکایی‌ها به نفع انور سادات روی پرده رفت به این ترتیب که در جنگ 1967 صهیونیست­‌ها کل صحرای سینا را تصرف کردند و دیواری بسیار بلند و عریض در کنار دریای احمر ایجاد نمودند که اشغال صحرای سینا قطعی شود، اّما مصریان در سال 1973 با طراحی و موافقت ضمنی آمریکایی­‌ها جنگی در رمضان (یوم کیپور) آغاز کردند و سوریه نیز، با وسایلی که فراهم کرده بود، برای کمک به مصر وارد جنگ شد و بخش‌­هایی از جولان را نیز باز پس گرفت، بعد از آن صهیونیست‌ها پیشروی کرده در کیلومتر 102 

قاهره مستقر شدند و از آن پس هیئت­‌های آمریکایی به ریاست سایروس ونس (وزیر خارجه سابق آمریکا) از قاهره به تل‌آویو رفت و آمد می‌کردند و در نهایت انور سادات و مناخم بگین در کمپ دیوید پیمان صلح امضا کردند که صحرای سینا به مصر بازگردد با این شرط که ارتش آن کشور اجازه‌ حمل سلاح سنگین در آن منطقه (صحرای سینا) را ندارد و 

دو طرف رابطه‌ای رسمی برقرار کردند و سفارت کشور جعلی اسرائیل در قاهره افتتاح شد.

بعد از این توطئه جایزه‌ صلح نوبل را به سران آن دو کشور دادند.

اما تنها کسی که شجاعانه ایستاد و قراردادی امضا نکرد مرحوم حافظ اسد بود و جبهه‌ الصمود و التصدی را پایه‌گذاری کرد و این جبهه متشکل از سوریه، لیبی، یمن جنوبی، الجزایر، حتی سودان در زمان (جعفر نُمیری) و ساف(سازمان آزادی بخش فلسطین) شد.

تا سال 1979 اصلی‌ترین کشوری که مقابل قرارداد کمپ دیوید ایستاده بود سوریه بود و در ایران نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دستور حضرت امام(ره)رابطه با مصر به دلیل خیانت انور سادات در 

کمپ دیوید قطع شد و از آن پس ایران به عنوان مقتدرترین کشور پرظرفیت اسلامی در کنار سوریه برای حفظ فلسطین قرار گرفت و تلاش نفس‌گیری در جهت کمک به آزادی فلسطین نمود، بعضی از افراد بی‌اطلاع می­‌گویند که کمک‌های ایران به سوریه یکجانبه بوده است. 

لکن باید همه بدانند که سوریه در زمان مرحوم حافظ اسد با وجود نیاز مادی شدیدی که به درآمد ارزی داشت، خط لوله‌ نفت عراق را که به صورت ترانزیت از سوریه عبور می‌کرد و بر روی هر بشکه حدود 3 دلار حق ترانزیت می‌گرفت و در روز یک میلیون بشکه از این خط ترانزیت می‌شد و شاهرگ حیاتی صدام بود را بدون درخواست ایران و برای کمک به ایران قطع کرد.

از سویی دیگر بنا به گفته­ رونالد دوما (وزیر خارجه اسبق فرانسه) در مصاحبه‌ای که بعداً منتشر شد، در سال 2009 بشار اسد خط لوله­ گاز قطر به ترکیه را نپذیرفت و اول به روسیه و سپس به ایران رفت و با شرکت گاز ایران یادداشت تفاهم امضا نمود که گاز ایران از طریق عراق به سوریه و از آنجا به روسیه صادر شود. 

ولی برتر و مهم‌تر این که سوریه یکی از اضلاع مقاومت بوده است و طرح استکباری اخیر علیه سوریه از این زاویه برنامه‌ریزی و به کار گرفته شده بود. ماجرای سقوط دولت اسد مصداق آیه شریفه 

«تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» است و این‌گونه فراز و نشیب‌ها و دست به دست شدن‌ها در مسیر تحولات بزرگی نظیر جهانگیر شدن اسلام و انقلاب و فروپاشی نظام سلطه، رخدادی بیرون از انتظار نبوده است 

و به یقین نه فقط پایان کار نیست بلکه بخشی از آغاز کار است. 

اکنون سفارش من به مقام‌های ترکیه آن است که به جای توصیه ایران به سازش، خود از راهی که در پیش گرفته‌اید بازگردید. شایسته نیست کشوری مانند ترکیه با ده‌ها میلیون مسلمان، در آوردگاه 

پیش روی به جای همراهی و همسوئی با جهان اسلام و ملت‌های مسلمان منطقه، راه سازش با رژیم وحشی و کودک‌کش صهیونیستی را پیش بگیرد.

https://kayhan.ir/fa/news/302550

 

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

 

نهم [دعاء سریع الإجابة]

کفعمى در بلد الامین دعایى مروى از حضرت امام موسى کاظم علیه السلام نقل کرده و فرموده عظیم الشأن و سریع الإجابة است و آن این است

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَطَعْتُکَ فِی أَحَبِّ اَلْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ اَلتَّوْحِیدُ وَ لَمْ أَعْصِکَ فِی أَبْغَضِ اَلْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ اَلْکُفْرُ فَاغْفِرْ لِی مَا بَیْنَهُمَا یَا مَنْ إِلَیْهِ مَفَرِّی آمِنِّی مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَیْکَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلْکَثِیرَ مِنْ مَعَاصِیکَ وَ اِقْبَلْ مِنِّی اَلْیَسِیرَ مِنْ طَاعَتِکَ یَا عُدَّتِی دُونَ اَلْعُدَدِ وَ یَا رَجَائِی وَ اَلْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ اَلسَّنَدَ وَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ اَللّٰهُ اَلصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مَنِ اِصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْوَحْدَانِیَّةِ اَلْکُبْرَى وَ اَلْمُحَمَّدِیَّةِ اَلْبَیْضَاءِ وَ اَلْعَلَوِیَّةِ اَلْعُلْیَا [اَلْعَلْیَاءِ] وَ بِجَمِیعِ مَا اِحْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِکَ وَ بِالاِسْمِ اَلَّذِی حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ فَلَمْ یَخْرُجْ مِنْکَ إِلاَّ إِلَیْکَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اُرْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لاَ أَحْتَسِبُ إِنَّکَ تَرْزُقُ مَنْ تَشٰاءُ بِغَیْرِ حِسٰابٍ پس حاجت خود را بطلب :

کلیات مفایتح الجنان، آشیخ عباس قمی، ص 114

https://lib.eshia.ir/10376/1/114

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۵

نماهنگ | فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد شد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «قواره‌ی مطلوب آمریکا برای کشورهای این منطقه یک دوگانه است: یا «استبداد» یا «هرج‌ومرج»؛ به تعبیر فرنگی: یا دیکتاتوری یا آنارشیسم. آمریکا برای این منطقه این دوگانه را در نظر دارد. ۱۴۰۳/۰۹/۰۵ در سوریه به اغتشاش منتهی شدند؛ هرج‌ومرج به وجود آوردند... حزب‌الله لبنان یک مجموعه‌ی شرافتمند قویِ محکمِ پولادینی است که از دل اغتشاشات لبنان در دهه‌ی ۶۰ بُروز کرد و سر برآورد. آنجا تمام منطقه را به هم ریخته بودند؛ با جنگهای داخلی، اغتشاشات، ناامنی؛ در وسط ناامنی و از دل تهدید، فرصت حزب‌الله به وجود آمد و سر برآورد... و من پیش‌بینی میکنم این حادثه، [یعنی] سر برآوردن یک مجموعه‌ی شرافتمند قوی در سوریه هم اتّفاق خواهد افتاد. جوان سوری چیزی برای از دست دادن ندارد؛ دانشگاهش ناامن است، مدرسه‌اش ناامن است، خانه‌اش ناامن است، خیابانش ناامن است، زندگی‌اش ناامن است؛ چه کار کند؟ بایستی با قوّت اراده در مقابل آن کسانی که این ناامنی را طرّاحی کرده‌اند و آن کسانی که اجرا کرده‌اند، بِایستد و ان‌شاءالله بر آنها فائق خواهد آمد. به لطف الهی، فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد بود.» ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
رسانه KHAMENEI.IR براساس پیش‌بینی اخیر رهبر انقلاب درباره شکل‌گیری یک مجموعه شرافتمند و قوی در سوریه از دل تهدیدهای جاری منطقه، نماهنگ «فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد شد» را منتشر میکند.

 بیانات رهبر انقلاب که در این فیلم مشاهده میکنید:
مسئله این‌جور نخواهد ماند... یک گروهی بیایند در دمشق یا جاهای دیگر، شادی کنند، برقصند، به خانه‌های مردم تعرّض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک بیاورد، توپ بیاورد، موضوع این‌جوری نمیماند؛ قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد امّا بر این وضع فائق خواهند آمد. همچنان که جوانان غیور عراق این کار را کردند؛ جوانان غیور عراق، با کمک و هدایت و فرماندهی و سازمان‌دهی شهید عزیز ما، توانستند دشمن را از کوچه و خیابان بیرون کنند، از خانه‌های خودشان بیرون کنند، وَالّا آمریکایی‌ها در عراق هم همین کارها را میکردند؛ درِ خانه‌ها را میشکستند، مرد صاحبخانه را جلوی زن و بچّه‌اش میخواباندند، با چکمه صورت او را فشار میدادند روی زمین! این اتّفاق در عراق هم افتاد، منتها ایستادند، مقاومت کردند، شهید عزیز ما هم همه‌ی امکانش را در این راه گذاشت. اینها هم همین کار را خواهند کرد. البتّه ممکن است زمان ببرد، طولانی بشود، امّا نتیجه حتمی و قطعی است.
۱۴۰۳/۰۹/۲۱

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58783

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۵

نماهنگ | جبهه ایمان و شرافت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در تبلیغات گوناگون ــ [چون] با جمهوری اسلامی طرفند دیگر ــ مرتّب میگویند که جمهوری اسلامی، نیروهای نیابتی خودش را در منطقه از دست داد؛ این هم یک غلط دیگر. جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد؛ یمن میجنگد، چون باایمان است؛ حزب‌الله میجنگد، [چون] قدرت ایمانی، او را به میدان میکشاند؛ حماس و جهاد میجنگند، چون عقیده‌شان آنها را به این کار وادار میکند. اینها نیابت از ما ندارند؛ ما اگر یک روزی بخواهیم اقدام بکنیم، احتیاج به نیروی نیابتی هم نداریم. مردان شرافتمند باایمانی در یمن، در عراق، در لبنان، در فلسطین و ان‌شاءالله در آینده‌ی نزدیک در سوریه، حضور دارند و حضور خواهند داشت، اینها دارند برای خودشان با ظلم، با جنایت مبارزه میکنند، با رژیم منحوسِ تحمیلیِ صهیونیستی مبارزه میکنند؛ ما هم مبارزه میکنیم و ان‌شاءالله این رژیم را از منطقه ازاله خواهیم کرد.» ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب درباره تحولات منطقه، نماهنگ «جبهه ایمان و شرافت» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58779

 

- چیزی که برای من اینجا جای تعجب بود در مورد نظریات اینشتین بود که‌ فرمودید راجع به بودا اظهار نظر کرده ولی درباره اسلام اظهار نظری نکرده و مثل اینکه هیچ اطلاعی نداشته و این فکر می‌کنم یک نقصی است 

توحید، استاد شهید مطهری، ص 48

https://lib.eshia.ir/50065/1/48

----------------------------------------- 

نظر قبلی بتاریخ:

۰۷ دی ۰۳ ، ۰۱:۴۸

در اول مقدمه ی کتاب توحید شهید مطهری، می فرماید:

کتاب حاضر مجموعه هفده جلسه بحث و انتقاد انجمن اسلامی پزشکان درباره‌ " توحید " در سالهای 46 و 47 می‌باشد که از نوار استخراج و پس از تنظیم‌ به صورت حاضر درآمده است .

و لذا سوالهایی از حضرت استاد پرسیده می شود و استاد جواب هم می فرمایند. البته به این وجهی که کتاب دیجیتالی و بلکه در هم و بر هم تنظیم شده است، برای خواننده یحتمل سخت هم هست که تشخیص دهد که سوال حاضرین در جلسه کجا است و سخنان استاد هم کدامند. ولی یک زیبایی در این سوال هست کانه دم خروس مسائلی را که اینشتین در این فصل از کتابش با عنوان "مذهب و علوم" مطرح می کند می زند بیرون، و بد جوری هم می زند بیرون که البته حضرت استاد شهید مطهری تفصیلی هم تا آخر این فصل کتاب یعنی در 5 الی 6 صفحه نیز جواب می فرمایند! این یک مسئله ی مهمی است که آیا اینشتین خودش هم می داند که چه مسلمانی است، یا او هم مثل دکتر شریعتی و سروش خیلی هم به مسلمانی اش واقف نیست؟! البته مسلمانیهای ما هم خود استاد می فرمایند و بنده هم هنوز همین را در مساجد و ... می شنوم که توحید یعنی همین که آن پیرزن نخ ریس به چرخ نخ ریسش نگاه می کند و می گوید که این چرخ را باید کسی باشد که بچرخاند دیگر؛ و لذا مسئله ی توحیدی که خدا هم هست که این چرخ عالم را می چرخاند نیز حل است دیگر! سوال می شود که آیا اینشتین چرا از بودا اظهار نظر می کند، ولی از اسلام چیزی نمی گوید؟ آیا مسئله این است که او بقصد هم این کار را می کند، یا مسئله ی توحیدی خود به خود همانطوری که پیرزن نخ ریس هم توحید را می فهمد، و لذا یهودی و مسلمان و دانشمند و نخبه هم ندارد؛ و بلکه همه و همه نیز میفهمند که مسئله چیست؟! و اما یک جایی هم مسئله واقعاً آنقدرها هم علمی می شود که خود دانشمندان هم تویش گیر می کنند که بالاخره بیگ بنگ و مهبانگ و بیگ کرانچ و مه رمب هم به چه معنا است و از لحاظات علمی چطور قابل بررسی هستند؟ همین را در نظر بگیرید که آیا بیگ بنگ و مهبانگ یک چیزی است که در آغاز آفرینش هم رخ داده است و حال آنکه آن جهانی که مدام هم حادث است و در حال کن فیکون است، آیا دیگر در آن بیگ بنگ و مهبانگ نقشی ندارد؟ و حتی دانشمند و مشاهده گری که اینچنین هم تئوریزه کرده است در چنین اتفاق مهیبی فقط مشاهده گر است و هیچ نقشی هم در آن ایفا نمی کند و چرا که ماورای تصور همگان هم هست؟! یا اینکه در روز قیامت هم که حتی رستاخیر رخ می دهد و همه ی مرده ها نیز زنده خواهند شد، و همه همه در آن روز بازخواست خواهند شد نیز حتی از مستضعفین عالم و ائمه ی آنها هم سوال خواهد شد که آیا در موقعی که بیگ بنگ مهبانگ و بلکه بیگ کرانج مه رمب رخ داد، شما هم در آن دخیل بودید یا اینکه بدلیل استضعافتان فقط استکبار هم آنرا بخورد شما داد و شما هم فقط مشاهده گر بودید و بس؟

بنظر این حقیر می رسد که یکی از مشکلاتی که حوزه و دانشگاه در وفاق و وحدتشان با هم دارند نیز همینجا است. التفات می فرمائید؟ شما حتی یک پزشک جراح قلب را در نظر بگیرید که حتی بعضی خود رئیس جمهور ما را هم زیر سوال می برند که در این مسئله هم شک هست که آیا ایشان جراح قلب تشریف دارند یا اینکه خیر؛ جراح عمومی ای هستند که آیا چقدر هم فوق تخصص قلب داشته باشند یا خیر؟! ولی اینجا حتی یک تنزل مسئله ای هم هست به اینکه اصلا استاد فلسفه ی ما، دکتر یئی Dr. Yee، در کالج هولی نیمز هم می فرمودند که بابا کار پزشکان همانا فرق زیادی هم با کار نجاری ندارد؛ آنطور که هر دو مهارتهایی و بلکه تخصصهایی هم هستند. البته اینجا نکته ای را که دکتر یئی مغفول هم باقی می گذارند این است که آیا شما حاضرید قلبتان را هم بروید بسپارید دست یک نجاری چرا که هر دو هم متخصص هستند دیگر و حالا کمی تخصصهایشان با هم متفاوت است؟!!!

ولی این واقعاً هم مسئله ی مهمی است، چرا که وقتی شما الگوریتم مسئله را یافتید که باید در حل مسئله چه کنید و انجام اش هم دادید و ساز و کارش را هم پیدا کردید؛ و حالا هر چقدر هم که می خواهد پیچیده باشد، خوب باشد. مثلاً متخصص جراحی می رود اروپا یا آمریکا یا ...، و بالاخره تخصص می یابد و برمی گردد مملکتش و دیگران را هم متخصص می کند و وسایل و راه کارهایش را هم وارد می کند دیگر. و لذا مسئله حل است دیگر. ولی آنجاهایی که حوزه و دانشگاه با هم مشکل دارند، از اینجاها هم شروع می شوند که بالاخره همانطوری که حضرت استاد شهید مطهری هم می فرمایند ما خودمان هم اینجا چه کاره ایم؟ آیا برای اینکه اروپا و آمریکا از ما جلوتر هم هستند در علم، ما دیگر عقب هم مانده ایم، یا اینکه شاگرد هم شاگرد است؛ و حتی استادش هم وقتی در مسئله ای گیر کرد، مثل همان شاگرد باید برود سعی کند ببیند مسئله را آیا چطور هم می شود حلش کرد و اینجا توحید و بلکه وحدت اسلامی مسئله ی مهمی هم خواهد بود. همانطوری که وحدت نیروها در مدل استاندارد ذرات فیزیک که به نیروهای قوی و ضعیف و الکترومغناطیسم وحدت می دهد بعلاوه ی گرانش هم بصورت علمی ریز و درشت مسائل را در گرانش کوانتومی دنبال می کند و سعی در حل آنها هم دارد. اساتید دانشگاهی که به اروپا و آمریکا هم می روند که در این زمینه ها هم تخصص بیابند، کانه دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند و برنمی گردند یا اگر هم برگردند، انگار از اروپاییها و آمریکائیها هم اروپایی تر و آمریکائی تر می شوند و دیگر بلکه خدا را هم بنده نیستند و .... مسئله این نیست که بابا دکتر حسابی که اصلا با اینشتین ملاقات نکرده بوده است و الکی عکس کورت گودل را هم جای او گذاشته اند و .... این صورت مسئله را پاک کردن نیست؟ که آیا بالاخره ما و بلکه کشورهای اسلامی هم خودمان چه کاره ایم؛ و علم و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه و حکمت الهی خودمان هم کو؟ بنده داشتم راجع به کِنِت ویلیام فورد می خواندم، از قضا هم ویکیپدیا نوشته بود که او یکی از استادانش در ام آی تی هم عبد السلام بوده است. و غلط نکنم معروف هم هست که عبد السلام هم به پاکستان برگشت تا همانجا کار کند، ولی دوام نیاورد و برگشت همان اروپا و مرکز تریست ایتالیا را هم آنجا به اسم او تاسیس کردند و .... امروزه حتی مسئله حادتر هم شده است به اینکه حتی از همان خانه تان هم می توانید با مراکز علمی جهان نیز تماس گرفته و الی ما شاء الله مقاله نوشته و کار علمی هم کنید. ولی آیا واقعاً هم دکتر پزشکیان هم که باشد، نخواهد گفت آیا در قبال چه چیزی است که داری این همه کارها را و برای چه کسی هم انجام می دهی؟ عرض بنده ی حقیر این است که در مقابله ی حوزه و دانشگاه، آیا حتی دانشگاهیان معترضی کانه اپوزیسیون هم شده اند، می دانند و می فهمند که مقاومت نیز یعنی چه؟ البته اینها را استاد شهید قبل از انقلاب در سالهای 47 و 48 هم نوشته اند و بلکه خود ایشان هم با مرحوم دکتر پروفسور حسابی عکس دارند و یقیناً بحث هم می کرده اند و ....

ولی نکته ای که در مقاومت اسلامی هم نهفته است اینجا است که بنده یک سوالی در منزل عمو هاشم مطرح کردم وقتی به عنوان عیادت جانبازان منزلشات رفتیم همان وقتی که خیلی هم از طوفان الاقصی نگذشته بود. جواب این سوال را امروز ما می توانیم بوضوح مشاهده کنیم که سلسله مراتب حوادث و اتفاقات و جنایات رژیم صهیونیستی به کمک آمریکا خود مسئله را روشن می کند. ولی آنروز برای بنده واقعاً هم سوال بود که بالاخره آنطور که آمریکا آمده بود و پشت صهیونیسم ایستاده بود و بلکه خود رئیس جمهور آمریکا هم می گفت که من هم یک صهیونیست هستم، آنگاه آیا ما هم در مقابلشان چقدر توانستیم  و توانسته ایم به مردم غزه و فلسطینیان و بلکه لبنان و حالا هم که اینطور فروپاشی سوریه کمک کنیم؟ ولی یک چیزی که برای این بنده ی حقیر خیلی جالب بود این بود که وقتی بنده این سوال را کردم، فرمودند که تو بنشین اینجا و برای ما از خودت هم بگو! و بنده هم یک چیزهایی گفتم. ولی این تنها جایی بود که از بنده سوال شد که بالاخره بگو ببینیم که تو کیستی و حرفت هم چیست؟! معمولاً و یحتمل هم باید بگویم که خوشبختانه، بنده اکثراً هر چا می روم شنونده ی خوبی هم هستم و کسی هم انتظار ندارد چیزی بگویم، چرا که یحتمل بقیه ی حرفها را هم راننده ی انیشتین می زند! ولی از شوخی هم گذشته، همینقدر بگویم که بنده در منزل عمو هاشم نیز جناب آقای کامران غضنفری، منتقد حجت الاسلام حسن روحانی، را هم آنجا ملاقات کردم. البته بنده نه عمو هاشم را و نه آقای غضنفری را همین یکی دو بار هم ملاقات کرده ام و بس. ولی همین یکی دو بار هم کافی است که متوجه شوید که آقایان شخصیتهای قوی ای دارند که می فرمایند طرفدار مستضعفین و بلکه شهداء هم هستند و .... البته ناگفته هم نماند که خیلی محترمانه هم به بنده ی حقیر ندا داده شد که اگر طرف استکبار سعی کنی بایستی و بلکه مستضعفین را هم فراموش کنی، حتی یک فاتحه هم برایت نمی خوانیم! و لذا این سوال مهمی هم هست که مستضعفین و امام المستضعفین چه منظوری از مقاومت اسلامی هم دارند و از جمله مسئله ی بیرون کردن آمریکا هم از منطقه کدام است و ...؟ و بلکه مسئله وحدت حوزه و دانشگاه هم چیست؟! سالها دل طلب جام جم از ما می کرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد! اینجا است که امام شهداء هم می فرمایند مشنو از نی چون حکایت می کند، بشنو از دل چون روایت می کند. یعنی اینکه قرآن کریم و مقاومت اسلامی هم مسائل را چطور قاطیغوریایی می فرمایند نیز از جمله مسائلی است که حوزه و دانشگاه را می تواند به تفکر و بلکه تفقه هم وادارد یا خیر؟! خدای ناکرده مسئله از این نوع هم نشود که ... لهم قلوب لا یفقهون بها: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَـٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‎﴿الأعراف: ١٧٩﴾‏ شما می شنوید که کدام حاکم عربی را هم می شناسید  که دیکتاتور نبوده است؟ و اما این هم یک مسئله ی دیگری است که بفرمایند که اصلا مگر دیکتاتوری هم بد است؟ یعنی مثلاً اگر شاه دیکتاتور بود، این عیب است؛ ولی اگر امام خمینی قدس سره الشریف و امام خامنه ای مد ظله العالی هم دیکتاتور بود، این عیبی ندارد؟! البته در این حرف، اقل کم اش این هم هست که یک مسائل زور آزماییهایی هم هستند که همانطوری که ملاحظه هم می فرمائید بین حضرت موسی علی نبینا علیه السلام و فرعون هم اجتناب ناپذیر است و هر چند که به زبان لین هم اگر می شد لعله یتذکر او یخشی که مسئله را تمام کرد که دیگر عالی می شد و ... ولی شهید طهرانی مقدم را هم داریم که آیا با چه انگیزه ای هم کار می کرد و بالاخره هم شهید شد؛ و اما تبعات اجتماعی کارهایش هم کدام است و ...؟ اینها را وقتی دارید در تئوریها و نظریه های فیزیک انرژی بالا هم کار می کنید که صرفاً نظری هم هستند و تا روز قیامت هم بنشینید کار کنید، تبعات اجتماعی آنها را یحتمل نفهمید؛ آنگاه آیا جزاء وفاقاً و ... جزاء من ربک عطاء حسابا را هم درک خواهید کرد و ...؟ و بقولی سوزش پس گردنیها را هم یحتمل حس خواهی کرد و ...؟! بچه بگیر بنشین ها را هم گوش می کنی؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

______________________________________

یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ‎﴿٧٣﴾‏ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿٧٤﴾

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ‎﴿سبإ: ٤٦﴾‏

لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٦٠﴾‏

 

قوله تعالى : « لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ » إلخ ، الانتهاء عن الشیء الامتناع والکف عنه ، والإرجاف إشاعة الباطل للاغتمام به وإلقاء الاضطراب بسببه ، والإغراء بالفعل التحریض علیه.

والمعنى : أقسم لئن لم یکف المنافقون والذین فی قلوبهم مرض عن الإفساد والذین یشیعون الأخبار الکاذبة فی المدینة لإلقاء الاضطراب بین المسلمین لنحرضنک علیهم ثم یجاورونک فی المدینة بسبب نفیهم عنها إلا زمانا قلیلا وهو ما بین صدور الأمر وفعلیة إجرائه.

المیزان فی تفسیر القرآن، جلد 16، ص 340

https://lib.eshia.ir/12016/16/340

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۸

نماهنگ | حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، الگوی قیام برای حق

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در همین مدّت کوتاهِ زندگی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) بعد از رسول اکرم ــ دو ماه، سه ماه، به اختلاف روایات ــ آنچه از این بزرگوار بارز شد، ظاهر شد، همه دیدند، برای همه‌ی بشر، نه‌فقط برای مسلمانها، میتواند الگو باشد. اینکه یک زن تنها، یک بانوی جوان، در برابر یک جمعیّت عظیم، یک قدرت، یک حکومت، قیام کند، از حق دفاع کند، شجاعت نشان بدهد، منطق او همه‌ی صاحبان منطق را مجاب کند، کار را نیمه‌کاره رها نکند و تا آخرین روزهای زندگی که زنهای مدینه می‌آیند عیادت این بزرگوار، همان حقایق را، همان مبانی محکم دین را بیان کند، این چیزی است که جز از شخصیّتِ برجسته‌ی ممتازِ یگانه‌ای مثل حضرت زهرا (سلام الله علیها) برنمی‌آید. لکن هر کدام از اینها الگو است: قیام برای حق، شجاعت، صراحت، قوّت استدلال، ایستادگی. این همان چیزی است که خدای متعال در قرآن فرموده است که «اَن‌ تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَ فُرادىٰ‌»؛ اگر دو نفر شدید، برای خدا در مقابل آنچه خلاف امر خدا است بِایستید و قیام کنید؛ اگر دو نفر هم نبودید، تک بودید، تنها بودید، باز هم قیام کنید. آن مصداق واقعیِ این آیه‌ی شریفه، فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است.» ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
«ریحانه»؛ بخش زن، خانواده و سبک زندگی رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، الگوی قیام برای حق» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: حضرت زهرا(سلام الله علیها)؛ حق؛ محصولات ریحانه (زن، خانواده و سبک زندگی)؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58790

 

کلنا عباسک یا سیده زینب علیها السلام

 

یک نویسنده ی روزنامه نگاری از قضا گویا اظهار داشته اند که بابا من از وقتی روی نیمکتهای کلاس سوم و چهارم بودم، این مذاکرات هسته ای را می شنیدم، الان هم که در دهه ی چهل سالگی هستم نیز ادامه دارد؛ پس این کی تمام می شود، آنچنان که بالاخره هر دوی ماراتن ای هم خط پایانی دارد و ...؟! البته این را هم می فرمایند که روزنامه نخوانید، یحتمل برای همین است که تحلیلهای اینچنینی را هم خواهید داشت. ولی این تحلیلی است که از لحاظات سیاسی هم خیلی می بینید که به انواع مختلف از مسائل هسته ای دنبال هم می شود و هر کسی هم برای خودشان تحلیلهایی دارند و ...! واما مسئهل اینجا این است که با همه ی این هیاهوها آیا ما هنوز حتی به خط شروع ماراتن هم رسیده ایم و بلکه پیش نیازهای آنرا هم گذرانده ایم تا وارد ماراتن شده و بلکه حتی به خط پایان هم انتظار داشته باشیم برسیم؟! سیاستمداران گاهی اگر بخواهیم خیلی هم خوش انصاف باشیم، مرغ را هم رنگ می کنند، و بجای بلبل می فروشند!

استاد شهید در کتاب توحید خود می فرمایند که این کتاب منصوب به اینشتین هم حتی بدتر از همین کتاب توحید دیجیتالی اشتباهاتی دارد و خیلی هم قابل فهم نیست، ولی با این حال از فصل "مذهب و علوم" آن نقل قول هم می فرمایند! غلط نکنم ترجمه ی این کتاب را بنده نیز یک جایی باید داشته باشم و یک روز خوب است بنشینم کتابهایم را زیر و رو کنم ببینم کجاست و مسئله اش دوباره چیست؟! ولی عرض بنده ی حقیر این است که همین مدل پاتی- سلام را در نظر بگیرید. حدود سالهای 1974 هم مقاله یپاتی سلام ارائه شده بوده و سلام هم که به رحمت خدا رفته است. خوب، اگر می خواستند بگویند که بابا چقدر از مدل پاتی سلام هم میفرمائید، خسته مان هم کردید ؛ بس کنید دیگر! آنگاه دیگر مقالاتی در آرشیو کرنل هم نمی یافتید که همین روزها هم از مدل پاتی سلام بگویند:

https://arxiv.org/abs/2410.09093

https://arxiv.org/abs/2409.16137

https://arxiv.org/abs/2409.09110

...

جان بائز و جان هوئرتا هم مقاله ای دارند در مورد جبرِ نظریه ی وحدت بزرگ  که در بولتن انجمن ریاضی آمریکا هم آمده است؛ و این مقاله را در مقاله ی ویکیپدیا راجع به مدل پاتی- سلام نام می برد:

https://arxiv.org/abs/0904.1556

ولی عرض بنده این است که خوب است برگردیم به سوال مطرحه که حضرت استاد شهید مطهری نیز در کتاب توحید خود می فرمایند که آیا بالاخره اینکه اینشتین از بودا می فرماید ولی از اسلام هم چیزی نمی گوید، یک نقصی است؟ این از لحاظ توحیدی واقعاً هم نمی تواند نقصی باشد، و بحث ما هم بر سر همین است. البته یک چیزی که استاد در مورد تفسیر الجواهر طنطاوی بر حسب علوم تجربی هم می فرمایند، شما اگر سعی کنید این را در کتابخانه ی مدرسه ی فقاهت هم بیابید همانطوری که بنده در کتابخانه ی شیعه و اهل سنت و حتی کتب تصویری شیعه و اهل سنت هم نگاه کردم و دیدم که چنین تفسیری را بنده که نتوانستم پیدا کنم! این یک چیز دیگری است که استاد شهید هم دارند می فرمایند که شما این روزها از آن نمی شنوید و بلکه نایاب هم هست که چنین بشنوید و حتی اگر کسی چنین هم کند یحتمل متهم شود که دارد به کارهای التقاطی هم دست می زند و ..... ولی به راستی هم حکمت الهی و اینکه بخواهیم از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی چطور به حکمت الهی هم برسیم، آنقدر مباحث گوناگونی در آنها نهفته است که یحتمل شاگرد و بلکه اساتیدش را هم گیج می کند و.... و لذا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که مرزهای بین نظریه های معقول و آنچه که یحتمل به آنها اراجیف و چرند و پرند هم اطلاق شود نیز تفکیکشان مشکلزا شوند! آنچنان که می فرمایند در مبحث همولوژی و قاطیغوریا هم مبحث چرندیات abstract nonsence مجرد را داریم! و همینطور اینکه در آیات الهی و آیات قرآن هم کجاها اسرائیلیات وارد شده اند و کجاها شبهات داریم و کجاها هم محکمات است، دقتهای مهمی هم برای کشف اسرارش را لازم دارند. مثلاً سرّ عصای حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم کدام است؟

یا مثلاً یک وقت هم هست که ما با اراذل و اوباش و حتی مثلاً هیپی گری و لااوبالیگری هم طرفیم، ولی یک وقت هم هست که طرف از روی ناچاری هم بی خانمان شده است و مجبور هم هست حتی در این هوای سرد گوشه ی خیابان و پیاده رو هم بخوابد! و لذا آیا هیچ کس هم نباید باشد که بتواند به او کمک کند هر چند که خودش هم اظهار بدارد که این که چیزی نیست؛ من در هوای سردتر از اینها هم حتی توی برف در همدان هم خوابیده ام و چیزی هم مرا نشده است! کمک نمی خواهند؟ سر و سامان نمی خواهند؟ تکلیف چیست؟ مثل کبریت فروش هانس کریستین اندرسون نشود که هر چه گفت کبریتهایم را بخرید، و هیچ کس نخرید و آخرش صبح که شد؛ دیدند خشک شده است از سرما و مرده است، هر چند که همه ی کبریتهایش را هم تا صبح مصرف کرده باشد!

عرض دیگر بنده راجع به بودائیسم و مسئله ی قاطیغوریایی آن که نه فقط اینشتین هم می پسندد از بودا بفرماید و بلکه الکساندر گروتندیک نیز به بودائیسم می فرمایند گرایشاتی داشته است. این یک مسئله است که همانطوری که مستحضرید بودائیسم و مثلاً اینکه چطور هم به نیروانا می توان رسید، یک گیرایی دارند که نه فقط هیپیهای آمریکا و حتی کارتونش بصورت ایکیو سان هم آنرا می پسندند و از صدا و سیما هم یک موقعی زیاد پخش می شد؛ و بلکه همانطور که مستحضرید، بودائیسم در ژاپن و چین هم دنبال می شده است و حتی معابد بودایی یحتمل هنوز هم که چین کمونیستی شده است آنجا وجود داشته باشند. همین دکتر یئی خودمان می فرمودند یک وقتی بعد از استقرار کمونیسم ایشان رفته بوده است چین و یک موبد بودایی را آنجا دیده بوده؛ و لذا همینطوری که اینها با هم روبرو می شوند، دکتر یئی شروع می کند به کف زدن همراه با لبخند، و بعد همین کار را هم موبد بودایی شروع می کند به تکرار آن آنچنان که برای هم کف می زده اند!

ولی عرض بنده ی حقیر این است که حالا بودائیسم که مورد علاقه ی اینشتین و بلکه گروتندیک هم چقدر بوده است، یک وجهی دارد که هندوها می فرمایند بودا یکی از فرمهای ویشنو هم هست و .... و اما، علاوه بر گروتندیک و اینشتین هم همانطوری که می دانید و مستحضرید؛ اوپنهایمر می فرمایند بمب اتم را از یک چیزهایی در بهاگاواد گیتا هم الهام گرفته بوده است! و بگذریم از اینکه همین را هم بعدها ادامه دادند تا رسیدند به بمبهای مخوفتر و با قدرت بیشتر ترمونیوکلیر هیدروژنی و .... و با این همه، مسائل حماسه ی کربلای حسینی امام حسین و یارانش صلوات الله و سلامه علیه هم از مسائل دیگری است که درس آموز برای همه ی ادیان و برای انسانیت و بشر دوستی هم هست و نهایت توحید ناب محمدی است. و لذا آیا چقدر هم در این جهت مسائلش قاطیغوریایی هم شده اند؟! لطفاً التفات هم بفرمائید. نکته اینجا این است که نهایت مسئله ی هسته ای، همین است که آیا امام زمان عجل الله فرجه الشریف چطور هم قرار است همراه حضرت عیسی علی نبینا علیه السلام نیز تشریف بیاورند روز جمعه ای و برای نماز هم با یکدیگر تعارفات داشته باشند و .... یحتمل بعضی اشکال کنند که اینها قبلاً هم اتفاق افتاده است آنچنان که در سوریه و لبنان و فلسطین هم این روزها رخ داده است، ولی حضرت واجب الوجود نیز این ممکن الوجودها را آیا به چه علتهایی هم بوده است که از ما پنهان داشته است و بلکه فقط هرج و مرج و استبداد ناشی از ظلم صهیونیسم و گروه های تروریستی سوریه را هم مشاهده می کنیم که دیگر این هم آیا شام آخر است یا شامهای دیگری هم در کار است که حضرت عیسی علی نبینا علیه السلام وقتی از آسمان به زمین تشریف فرما شده و در شام هم ظاهر شدند و با حواریون خود شان هم شام آخر را میل کردند و دوباره هم به آسمان بازگشتند! آن شام آخر دیگری هم هست و بلکه حالا کدام دفعه هم با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ملاقات خواهند کرد و .... والله اعلم! ولی مسئله یقیناً یک جاهایی هم دچار درهمتنیدگیهایی بین حضرات عیسی بن مریم علی نبینا علیه السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و یارانشان هم خواهند شد که روایات دیگری از منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی را هم یحتمل آیا چقدر نمایان بفرمایند و .... و لذا شاگرد خیلی هم باید سعی کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی میل کند وبلکه ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی را هم حتی در دو تاییهای سیاه چاله ای/ ستاره ای و سیاه چاله ای/ سیاه چاله ای نیز هر چه بیشتر دریابد و خود را به کشتی نجات حسینی هم برساند که ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة و ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره والمحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

 

نهم [دعاء سریع الإجابة]

کفعمى در بلد الامین دعایى مروى از حضرت امام موسى کاظم علیه السلام نقل کرده و فرموده عظیم الشأن و سریع الإجابة است و آن این است

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَطَعْتُکَ فِی أَحَبِّ اَلْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ اَلتَّوْحِیدُ وَ لَمْ أَعْصِکَ فِی أَبْغَضِ اَلْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ وَ هُوَ اَلْکُفْرُ فَاغْفِرْ لِی مَا بَیْنَهُمَا یَا مَنْ إِلَیْهِ مَفَرِّی آمِنِّی مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَیْکَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلْکَثِیرَ مِنْ مَعَاصِیکَ وَ اِقْبَلْ مِنِّی اَلْیَسِیرَ مِنْ طَاعَتِکَ یَا عُدَّتِی دُونَ اَلْعُدَدِ وَ یَا رَجَائِی وَ اَلْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ اَلسَّنَدَ وَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ اَللّٰهُ اَلصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مَنِ اِصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْوَحْدَانِیَّةِ اَلْکُبْرَى وَ اَلْمُحَمَّدِیَّةِ اَلْبَیْضَاءِ وَ اَلْعَلَوِیَّةِ اَلْعُلْیَا [اَلْعَلْیَاءِ] وَ بِجَمِیعِ مَا اِحْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِکَ وَ بِالاِسْمِ اَلَّذِی حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ فَلَمْ یَخْرُجْ مِنْکَ إِلاَّ إِلَیْکَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اُرْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لاَ أَحْتَسِبُ إِنَّکَ تَرْزُقُ مَنْ تَشٰاءُ بِغَیْرِ حِسٰابٍ پس حاجت خود را بطلب :

کلیات مفایتح الجنان، آشیخ عباس قمی، ص 114

https://lib.eshia.ir/10376/1/114

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۵

نماهنگ | فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد شد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «قواره‌ی مطلوب آمریکا برای کشورهای این منطقه یک دوگانه است: یا «استبداد» یا «هرج‌ومرج»؛ به تعبیر فرنگی: یا دیکتاتوری یا آنارشیسم. آمریکا برای این منطقه این دوگانه را در نظر دارد. ۱۴۰۳/۰۹/۰۵ در سوریه به اغتشاش منتهی شدند؛ هرج‌ومرج به وجود آوردند... حزب‌الله لبنان یک مجموعه‌ی شرافتمند قویِ محکمِ پولادینی است که از دل اغتشاشات لبنان در دهه‌ی ۶۰ بُروز کرد و سر برآورد. آنجا تمام منطقه را به هم ریخته بودند؛ با جنگهای داخلی، اغتشاشات، ناامنی؛ در وسط ناامنی و از دل تهدید، فرصت حزب‌الله به وجود آمد و سر برآورد... و من پیش‌بینی میکنم این حادثه، [یعنی] سر برآوردن یک مجموعه‌ی شرافتمند قوی در سوریه هم اتّفاق خواهد افتاد. جوان سوری چیزی برای از دست دادن ندارد؛ دانشگاهش ناامن است، مدرسه‌اش ناامن است، خانه‌اش ناامن است، خیابانش ناامن است، زندگی‌اش ناامن است؛ چه کار کند؟ بایستی با قوّت اراده در مقابل آن کسانی که این ناامنی را طرّاحی کرده‌اند و آن کسانی که اجرا کرده‌اند، بِایستد و ان‌شاءالله بر آنها فائق خواهد آمد. به لطف الهی، فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد بود.» ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
رسانه KHAMENEI.IR براساس پیش‌بینی اخیر رهبر انقلاب درباره شکل‌گیری یک مجموعه شرافتمند و قوی در سوریه از دل تهدیدهای جاری منطقه، نماهنگ «فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد شد» را منتشر میکند.

 بیانات رهبر انقلاب که در این فیلم مشاهده میکنید:
مسئله این‌جور نخواهد ماند... یک گروهی بیایند در دمشق یا جاهای دیگر، شادی کنند، برقصند، به خانه‌های مردم تعرّض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک بیاورد، توپ بیاورد، موضوع این‌جوری نمیماند؛ قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد امّا بر این وضع فائق خواهند آمد. همچنان که جوانان غیور عراق این کار را کردند؛ جوانان غیور عراق، با کمک و هدایت و فرماندهی و سازمان‌دهی شهید عزیز ما، توانستند دشمن را از کوچه و خیابان بیرون کنند، از خانه‌های خودشان بیرون کنند، وَالّا آمریکایی‌ها در عراق هم همین کارها را میکردند؛ درِ خانه‌ها را میشکستند، مرد صاحبخانه را جلوی زن و بچّه‌اش میخواباندند، با چکمه صورت او را فشار میدادند روی زمین! این اتّفاق در عراق هم افتاد، منتها ایستادند، مقاومت کردند، شهید عزیز ما هم همه‌ی امکانش را در این راه گذاشت. اینها هم همین کار را خواهند کرد. البتّه ممکن است زمان ببرد، طولانی بشود، امّا نتیجه حتمی و قطعی است.
۱۴۰۳/۰۹/۲۱

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58783

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۵

نماهنگ | جبهه ایمان و شرافت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در تبلیغات گوناگون ــ [چون] با جمهوری اسلامی طرفند دیگر ــ مرتّب میگویند که جمهوری اسلامی، نیروهای نیابتی خودش را در منطقه از دست داد؛ این هم یک غلط دیگر. جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد؛ یمن میجنگد، چون باایمان است؛ حزب‌الله میجنگد، [چون] قدرت ایمانی، او را به میدان میکشاند؛ حماس و جهاد میجنگند، چون عقیده‌شان آنها را به این کار وادار میکند. اینها نیابت از ما ندارند؛ ما اگر یک روزی بخواهیم اقدام بکنیم، احتیاج به نیروی نیابتی هم نداریم. مردان شرافتمند باایمانی در یمن، در عراق، در لبنان، در فلسطین و ان‌شاءالله در آینده‌ی نزدیک در سوریه، حضور دارند و حضور خواهند داشت، اینها دارند برای خودشان با ظلم، با جنایت مبارزه میکنند، با رژیم منحوسِ تحمیلیِ صهیونیستی مبارزه میکنند؛ ما هم مبارزه میکنیم و ان‌شاءالله این رژیم را از منطقه ازاله خواهیم کرد.» ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب درباره تحولات منطقه، نماهنگ «جبهه ایمان و شرافت» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58779

 

- چیزی که برای من اینجا جای تعجب بود در مورد نظریات اینشتین بود که‌ فرمودید راجع به بودا اظهار نظر کرده ولی درباره اسلام اظهار نظری نکرده و مثل اینکه هیچ اطلاعی نداشته و این فکر می‌کنم یک نقصی است 

توحید، استاد شهید مطهری، ص 48

https://lib.eshia.ir/50065/1/48

 

در اول مقدمه ی کتاب توحید، می فرماید:

کتاب حاضر مجموعه هفده جلسه بحث و انتقاد انجمن اسلامی پزشکان درباره‌ " توحید " در سالهای 46 و 47 می‌باشد که از نوار استخراج و پس از تنظیم‌ به صورت حاضر درآمده است .

و لذا سوالهایی از حضرت استاد پرسیده می شود و استاد جواب هم می فرمایند. البته به این وجهی که کتاب دیجیتالی و بلکه در هم و بر هم تنظیم شده است، برای خواننده یحتمل سخت هم هست که تشخیص دهد که سوال حاضرین کجا است و سخنان استاد هم کدامند. ولی یک زیبایی در این سوال هست کانه دم خروس مسائلی را که اینشتین در این فصل از کتابش با عنوان "مذهب و علوم" مطرح می کند می زند بیرون، و بد جوری هم می زند بیرون که البته حضرت استاد شهید مطهری تفصیلی هم تا آخر این فصل کتاب یعنی در 5 الی 6 صفحه نیز جواب می فرمایند! این یک مسئله ی مهمی است که آیا اینشتین خودش هم می داند که چه مسلمانی است، یا او هم مثل دکتر شریعتی و سروش خیلی هم به مسلمانی اش واقف نیست؟! البته مسلمانیهای ما هم خود استاد می فرمایند و بنده هم هنوز همین را در مساجد و ... می شنوم که توحید یعنی همین که آن پیرزن نخ ریس به چرخ نخ ریسش نگاه می کند و می گوید که این چرخ را باید کسی باشد که بچرخاند دیگر؛ و لذا مسئله ی توحیدی که خدا هم هست که این چرخ عالم را می چرخاند نیز حل است دیگر! سوال می شود که آیا اینشتین چرا از بودا اظهار نظر می کند، ولی از اسلام چیزی نمی گوید؟ آیا مسئله این است که او بقصد هم این کار را می کند، یا مسئله ی توحیدی خود به خود همانطوری که پیرزن نخ ریس هم توحید را می فهمد، و لذا یهودی و مسلمان و دانشمند و نخبه هم ندارد؛ و بلکه همه و همه نیز میفهمند که مسئله چیست؟! و اما یک جایی هم مسئله واقعاً آنقدرها هم علمی می شود که خود دانشمندان هم تویش گیر می کنند که بالاخره بیگ بنگ و مهبانگ و بیگ کرانچ و مه رمب هم به چه معنا است و از لحاظات علمی چطور قابل بررسی هستند؟ همین را در نظر بگیرید که آیا بیگ بنگ و مهبانگ یک چیزی است که در آغاز آفرینش هم رخ داده است و حال آنکه آن جهانی که مدام هم حادث است و در حال کن فیکون است، آیا دیگر در آن بیگ بنگ و مهبانگ نقشی ندارد؟ و حتی دانشمند و مشاهده گری که اینچنین هم تئوریزه کرده است در چنین اتفاق مهیبی فقط مشاهده گر است و هیچ نقشی هم در آن ایفا نمی کند و چرا که ماورای تصور همگان هم هست؟! یا اینکه در روز قیامت هم که حتی رستاخیر رخ می دهد و همه ی مرده ها نیز زنده خواهند شد، و همه همه در آن روز بازخواست خواهند شد نیز حتی از مستضعفین عالم و ائمه ی آنها هم سوال خواهد شد که آیا در موقعی که بیگ بنگ مهبانگ و بلکه بیگ کرانج مه رمب رخ داد، شما هم در آن دخیل بودید یا اینکه بدلیل استضعافتان فقط استکبار هم آنرا بخورد شما داد و شما هم فقط مشاهده گر بودید و بس؟

بنظر این حقیر می رسد که یکی از مشکلاتی که حوزه و دانشگاه در وفاق و وحدتشان با هم دارند نیز همینجا است. التفات می فرمائید؟ شما حتی یک پزشک جراح قلب را در نظر بگیرید که حتی بعضی خود رئیس جمهور ما را هم زیر سوال می برند که در این مسئله هم شک هست که آیا ایشان جراح قلب تشریف دارند یا اینکه خیر؛ جراح عمومی ای هستند که آیا چقدر هم فوق تخصص قلب داشته باشند یا خیر؟! ولی اینجا حتی یک تنزل مسئله ای هم هست به اینکه اصلا استاد فلسفه ی ما، دکتر یئی Dr. Yee، در کالج هولی نیمز هم می فرمودند که بابا کار پزشکان همانا فرق زیادی هم با کار نجاری ندارد؛ آنطور که هر دو مهارتهایی و بلکه تخصصهایی هم هستند. البته اینجا نکته ای را که دکتر یئی مغفول هم باقی می گذارند این است که آیا شما حاضرید قلبتان را هم بروید بسپارید دست یک نجاری چرا که هر دو هم متخصص هستند دیگر و حالا کمی تخصصهایشان با هم متفاوت است؟!!!

ولی این واقعاً هم مسئله ی مهمی است، چرا که وقتی شما الگوریتم مسئله را یافتید که باید در حل مسئله چه کنید و انجام اش هم دادید و ساز و کارش را هم پیدا کردید؛ و حالا هر چقدر هم که می خواهد پیچیده باشد، خوب باشد. مثلاً متخصص جراحی می رود اروپا یا آمریکا یا ...، و بالاخره تخصص می یابد و برمی گردد مملکتش و دیگران را هم متخصص می کند و وسایل و راه کارهایش را هم وارد می کند دیگر. و لذا مسئله حل است دیگر. ولی آنجاهایی که حوزه و دانشگاه با هم مشکل دارند، از اینجاها هم شروع می شوند که بالاخره همانطوری که حضرت استاد شهید مطهری هم می فرمایند ما خودمان هم اینجا چه کاره ایم؟ آیا برای اینکه اروپا و آمریکا از ما جلوتر هم هستند در علم، ما دیگر عقب هم مانده ایم، یا اینکه شاگرد هم شاگرد است؛ و حتی استادش هم وقتی در مسئله ای گیر کرد، مثل همان شاگرد باید برود سعی کند ببیند مسئله را آیا چطور هم می شود حلش کرد و اینجا توحید و بلکه وحدت اسلامی مسئله ی مهمی هم خواهد بود. همانطوری که وحدت نیروها در مدل استاندارد ذرات فیزیک که به نیروهای قوی و ضعیف و الکترومغناطیسم وحدت می دهد بعلاوه ی گرانش هم بصورت علمی ریز و درشت مسائل را در گرانش کوانتومی دنبال می کند و سعی در حل آنها هم دارد. اساتید دانشگاهی که به اروپا و آمریکا هم می روند که در این زمینه ها هم تخصص بیابند، کانه دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند و برنمی گردند یا اگر هم برگردند، انگار از اروپاییها و آمریکائیها هم اروپایی تر و آمریکائی تر می شوند و دیگر بلکه خدا را هم بنده نیستند و .... مسئله این نیست که بابا دکتر حسابی که اصلا با اینشتین ملاقات نکرده بوده است و الکی عکس کورت گودل را هم جای او گذاشته اند و .... این صورت مسئله را پاک کردن نیست؟ که آیا بالاخره ما و بلکه کشورهای اسلامی هم خودمان چه کاره ایم؛ و علم و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه و حکمت الهی خودمان هم کو؟ بنده داشتم راجع به کِنِت ویلیام فورد می خواندم، از قضا هم ویکیپدیا نوشته بود که او یکی از استادانش در ام آی تی هم عبد السلام بوده است. و غلط نکنم معروف هم هست که عبد السلام هم به پاکستان برگشت تا همانجا کار کند، ولی دوام نیاورد و برگشت همان اروپا و مرکز تریست ایتالیا را هم آنجا به اسم او تاسیس کردند و .... امروزه حتی مسئله حادتر هم شده است به اینکه حتی از همان خانه تان هم می توانید با مراکز علمی جهان نیز تماس گرفته و الی ما شاء الله مقاله نوشته و کار علمی هم کنید. ولی آیا واقعاً هم دکتر پزشکیان هم که باشد، نخواهد گفت آیا در قبال چه چیزی است که داری این همه کارها را و برای چه کسی هم انجام می دهی؟ عرض بنده ی حقیر این است که در مقابله ی حوزه و دانشگاه، آیا حتی دانشگاهیان معترضی کانه اپوزیسیون هم شده اند، می دانند و می فهمند که مقاومت نیز یعنی چه؟ البته اینها را استاد شهید قبل از انقلاب در سالهای 47 و 48 هم نوشته اند و بلکه خود ایشان هم با مرحوم دکتر پروفسور حسابی عکس دارند و یقیناً بحث هم می کرده اند و ....

ولی نکته ای که در مقاومت اسلامی هم نهفته است اینجا است که بنده یک سوالی در منزل عمو هاشم مطرح کردم وقتی به عنوان عیادت جانبازان منزلشات رفتیم همان وقتی که خیلی هم از طوفان الاقصی نگذشته بود. جواب این سوال را امروز ما می توانیم بوضوح مشاهده کنیم که سلسله مراتب حوادث و اتفاقات و جنایات رژیم صهیونیستی به کمک آمریکا خود مسئله را روشن می کند. ولی آنروز برای بنده واقعاً هم سوال بود که بالاخره آنطور که آمریکا آمده بود و پشت صهیونیسم ایستاده بود و بلکه خود رئیس جمهور آمریکا هم می گفت که من هم یک صهیونیست هستم، آنگاه آیا ما هم در مقابلشان چقدر توانستیم  و توانسته ایم به مردم غزه و فلسطینیان و بلکه لبنان و حالا هم که اینطور فروپاشی سوریه کمک کنیم؟ ولی یک چیزی که برای این بنده ی حقیر خیلی جالب بود این بود که وقتی بنده این سوال را کردم، فرمودند که تو بنشین اینجا و برای ما از خودت هم بگو! و بنده هم یک چیزهایی گفتم. ولی این تنها جایی بود که از بنده سوال شد که بالاخره بگو ببینیم که تو کیستی و حرفت هم چیست؟! معمولاً و یحتمل هم باید بگویم که خوشبختانه، بنده اکثراً هر چا می روم شنونده ی خوبی هم هستم و کسی هم انتظار ندارد چیزی بگویم، چرا که یحتمل بقیه ی حرفها را هم راننده ی انیشتین می زند! ولی از شوخی هم گذشته، همینقدر بگویم که بنده در منزل عمو هاشم نیز جناب آقای کامران غضنفری، منتقد حجت الاسلام حسن روحانی، را هم آنجا ملاقات کردم. البته بنده نه عمو هاشم را و نه آقای غضنفری را همین یکی دو بار هم ملاقات کرده ام و بس. ولی همین یکی دو بار هم کافی است که متوجه شوید که آقایان شخصیتهای قوی ای دارند که می فرمایند طرفدار مستضعفین و بلکه شهداء هم هستند و .... البته ناگفته هم نماند که خیلی محترمانه هم به بنده ی حقیر ندا داده شد که اگر طرف استکبار سعی کنی بایستی و بلکه مستضعفین را هم فراموش کنی، حتی یک فاتحه هم برایت نمی خوانیم! و لذا این سوال مهمی هم هست که مستضعفین و امام المستضعفین چه منظوری از مقاومت اسلامی هم دارند و از جمله مسئله ی بیرون کردن آمریکا هم از منطقه کدام است و ...؟ و بلکه مسئله وحدت حوزه و دانشگاه هم چیست؟! سالها دل طلب جام جم از ما می کرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد! اینجا است که امام شهداء هم می فرمایند مشنو از نی چون حکایت می کند، بشنو از دل چون روایت می کند. یعنی اینکه قرآن کریم و مقاومت اسلامی هم مسائل را چطور قاطیغوریایی می فرمایند نیز از جمله مسائلی است که حوزه و دانشگاه را می تواند به تفکر و بلکه تفقه هم وادارد یا خیر؟! خدای ناکرده مسئله از این نوع هم نشود که ... لهم قلوب لا یفقهون بها: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَـٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‎﴿الأعراف: ١٧٩﴾‏ شما می شنوید که کدام حاکم عربی را هم می شناسید  که دیکتاتور نبوده است؟ و اما این هم یک مسئله ی دیگری است که بفرمایند که اصلا مگر دیکتاتوری هم بد است؟ یعنی مثلاً اگر شاه دیکتاتور بود، این عیب است؛ ولی اگر امام خمینی قدس سره الشریف و امام خامنه ای مد ظله العالی هم دیکتاتور بود، این عیبی ندارد؟! البته در این حرف، اقل کم اش این هم هست که یک مسائل زور آزماییهایی هم هستند که همانطوری که ملاحظه هم می فرمائید بین حضرت موسی علی نبینا علیه السلام و فرعون هم اجتناب ناپذیر است و هر چند که به زبان لین هم اگر می شد لعله یتذکر او یخشی که مسئله را تمام کرد که دیگر عالی می شد و ... ولی شهید طهرانی مقدم را هم داریم که آیا با چه انگیزه ای هم کار می کرد و بالاخره هم شهید شد؛ و اما تبعات اجتماعی کارهایش هم کدام است و ...؟ اینها را وقتی دارید در تئوریها و نظریه های فیزیک انرژی بالا هم کار می کنید که صرفاً نظری هم هستند و تا روز قیامت هم بنشینید کار کنید، تبعات اجتماعی آنها را یحتمل نفهمید؛ آنگاه آیا جزاء وفاقاً و ... جزاء من ربک عطاء حسابا را هم درک خواهید کرد و ...؟ و بقولی سوزش پس گردنیها را هم یحتمل حس خواهی کرد و ...؟! بچه بگیر بنشین ها را هم گوش می کنی؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

وَإِذَا کُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِن وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن کَانَ بِکُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ کُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا ‎﴿النساء: ١٠٢﴾‏

وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَیْتُمُ الزَّکَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِی وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُکَفِّرَنَّ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَلَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ ‎﴿المائدة: ١٢﴾‏

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ ‎﴿هود: ١١٤﴾‏

أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ‎﴿الإسراء: ٧٨﴾‏

إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ‎﴿طه: ١٤﴾‏

اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ‎﴿العنکبوت: ٤٥﴾‏

یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ‎﴿لقمان: ١٧﴾‏

وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَىٰ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ‎﴿الأحزاب: ٣٣﴾‏

لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‎﴿البقرة: ١٧٧﴾‏

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ‎﴿البقرة: ٢٧٧﴾‏

وَالَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ‎﴿الأعراف: ١٧٠﴾‏

فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿التوبة: ٥﴾‏

فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَنُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ‎﴿التوبة: ١١﴾‏

إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ ‎﴿التوبة: ١٨﴾‏

وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولَـٰئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ‎﴿الرعد: ٢٢﴾‏

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ‎﴿الأنبیاء: ٧٣﴾‏

الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ‎﴿الحج: ٤١﴾‏

رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ‎﴿النور: ٣٧﴾‏

وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَن تَزَکَّىٰ فَإِنَّمَا یَتَزَکَّىٰ لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ ‎﴿فاطر: ١٨﴾‏

إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ ‎﴿فاطر: ٢٩﴾‏

 وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ‎﴿الشورى: ٣٨﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۵

پیام به سی‌ویکمین اجلاس سراسری نماز

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی به سی‌ویکمین اجلاس سراسری نماز، ضمن تقدیر از اقدامات مخلصانه‌ی حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، نمازگزاران را به اقامه نماز اوّل وقت و حفظ توجه و حضور قلب، برای اثرگذاری نماز در دل و جان و عمل فردی و اجتماعی آنان توصیه کردند و جوانان را بیش از سایرین مخاطب این سخن دانستند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

خدا را شکر که سلسله‌ی مبارک اجلاسهای نماز در طول سالیان ادامه یافت و این اقدام مخلصانه‌ی جناب آقای قرائتی (دامت افاضاته) برکت کرد و چنان که انتظار میرفت، ادامه یافت و امید است برکات آن همچنان ادامه داشته باشد.

توصیه‌ی موکّد اینجانب، اوّلاً اقامه‌ی نماز در اوّل وقت است، و ثانیاً سعی در حفظ توجّه و حضور قلب؛ نمازگزار بداند با مخاطبی سخن میگوید که مالک همه‌ی عالم وجود و ملِک روز رستاخیز است. نماز با این دو خصوصیّت در دل و جان نمازگزار و آنگاه در عمل فردی و اجتماعی او اثر میگذارد. جوانان بیش از دیگران مخاطب این توصیه‌اند. امید است توفیق الهی شامل حال آنان باشد.


والسّلام‌علیکم‌ورحمةالله
سیّدعلی خامنه‌ای   
۱۴۰۳/۱۰/۵    

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=58773

 

امام زمان در عصر محمدى صلى الله علیه و آله انسان کاملى است که جز در نبوت تشریعى و دیگر مناصب مستأثره ختمى , حائز میراث خاتم به نحو اتم است . و مشتمل بر علوم و احوال و مقامات او بطور اکمل است . و با بدن عنصرى در عالم طبیعى و سلسله زمان موجود است چنانکه لقب شریف صاحب الزمان بدان مشعر است , هر چند احکام نفس کلیه الهیه وى بر احکام بدن طبیعى او قاهر و نشأه عنصرى او مقهور روح مجرد کلى ولوى اوست . و از وى به قائم و حجة الله و خلیفة الله و قطب عالم امکان و واسطه فیض و به عناوین بسیار دیگر نیز تعبیر مى شود .

این چنین انسان که نامش مى برم *** من ز وصفش تا قیامت قاصرم

چنین کسى در این زمان سر آل محمد صلى الله علیه و آله امام مهدى هادى فاطمى هاشمى ابوالقاسم م ح م د نعم الخلف الصالح و در یک دانه امام حسن عسکرى علیه الصلوه و السلام است ان هذا لهو حق الیقین الحمدلله الذى هدانا لهذا و ما کنا لنهتدى لو لا ان هدانا الله .

https://lib.eshia.ir/10915/1/7

 

وعن محمد بن عبد الله بن جعفر الحمیری أنه قال: خرج التوقیع من الناحیة

المقدسة حرسها الله - بعد المسائل -:
بسم الله الرحمن الرحیم لا لأمره تعقلون، حکمة بالغة فما تغنی النذر عن قوم لا یؤمنون.
السلام علینا وعلى عباد الله الصالحین.
إذا أردتم التوجه بنا إلى الله وإلینا، فقولوا کما قال الله تعالى:
(سلام على آل یس) [1].
السلام علیک یا داعی الله وربانی آیاته.
السلام علیک یا باب الله ودیان دینه.
السلام علیک یا خلیفة الله وناصر خلقه.
السلام علیک یا حجة الله ودلیل إرادته.
السلام علیک یا تالی کتاب الله وترجمانه.
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه.
السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه ووکده.
السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه.
السلام علیک أیها العلم المنصوب، والعلم المصبوب، والغوث والرحمة الواسعة وعدا غیر مکذوب.
السلام علیک حین تقعد السلام علیک حین تقوم.
السلام علیک حین تقرأ وتبین.
السلام علیک حین تصلی وتقنت.
السلام علیک حین ترکع وتسجد.
السلام علیک حین تکبر وتهلل.
السلام علیک حین تحمد وتستغفر.
السلام علیک حین تمسی وتصبح.

السلام علیک فی اللیل إذا یغشى والنهار إذا تجلى.
السلام علیک أیها الإمام المأمون.
السلام علیک أیها المقدم المأمول.
السلام علیک بجوامع السلام.
أشهدک یا مولای أنی أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له، وأن محمدا عبده ورسوله لا حبیب إلا هو وأهله، وأشهد أن أمیر المؤمنین حجته، والحسن حجته، والحسین حجته، وعلی بن الحسین حجته، ومحمد بن علی حجته، وجعفر ابن محمد حجته، وموسى بن جعفر حجته، وعلی بن موسى حجته، ومحمد بن علی حجته، وعلی بن محمد حجته، والحسن بن علی حجته، وأشهد أنک حجة الله.
أنتم الأول والآخر، وأن رجعتکم حق لا شک فیها یوم لا ینفع نفسا إیمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فی إیمانها خیرا، وأن الموت حق، وأن ناکرا ونکیرا حق، وأشهد أن النشر والبعث حق، وأن الصراط والمرصاد حق، والمیزان والحساب حق، والجنة والنار حق، والوعد والوعید بهما حق.
یا مولای شقی من خالفکم وسعد من أطاعکم.
فاشهد على ما أشهدتک علیه، وأنا ولی لک برئ من عدوک، فالحق ما رضیتموه، والباطل ما سخطتموه، والمعروف ما أمرتم به. والمنکر ما نهیم عنه، فنفسی مؤمنة بالله وحده لا شریک له، وبرسوله، وبأمیر المؤمنین، وبأئمة المؤمنین وبکم یا مولای. أولکم وآخرکم، ونصرتی معدة لکم، فمودتی خالصة لکم آمین آمین.
الدعاء عقیب هذا القول:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم إنی أسألک أن تصلی على محمد نبی رحمتک، وکلمة نورک، وأن تملأ قلبی نور الیقین، وصدری نور الإیمان، وفکری نور الثبات، وعزمی نور العلم، وقوتی نور العمل، ولسانی نور الصدق، ودینی نور البصائر من عندک، وبصری نور الضیاء

...

فقلت له: فی الطبیعة الواحدة الناریة یتولد منها دابة بجلدها تمس الأیدی ثم یطرح ذلک الجلد على النار فتحرق الزهومات، فیبقى الجلد صحیحا، لأن الدابة خلقها الله على طبیعة النار والنار لا تحرق النار، والثلج أیضا تتولد فیه الدیدان وهو على طبیعة واحدة، والماء فی البحر على طبیعتین یتولد منه السموک .

والضفادع، والحیات، والسلاحف، وغیرها. وعنده لا یحصل الحیوان إلا بالأربع فهذا مناقض بهذا.
وأما المؤثر، أراد به: (الزحل).
فقلت له: ما قولک فی المؤثرات؟ أردت بذلک: أن المؤثرات کلهن عنده مؤثرات، فالمؤثر القدیم کیف یکون مؤثرا؟!
وأما النحسین، أراد بهما: أنهما من النجوم السیارة، إذا اجتمعا یخرج من بینهما سعد.
فقلت له: ما قولک فی السعدین؟ إذا اجتمعا خرج من بینهما نحس، هذا حکم أبطله الله تعالى، لیعلم الناظر أن الأحکام لا یتعلق بالمسخرات، لأن الشاهد یشهد أن (العسل والسکر) إذا اجتمعا لا یحصل منهما (الحنظل). (والعلقم والحنظل) إذا اجتمعا لا یحصل منهما (الدبس والسکر) هذا دلیل على بطلان قولهم.
وأما قولی ألا کل ملحد ملهد، أردت: أن کل مشرک ظالم، لأن فی اللغة:
ألحد الرجل إذ عدل من الدین، وألهد إذا ظلم، فعلم أبو العلاء ذلک وأخبرنی عن علمه بذلک، فقرأت: (یا بنی لا تشرک بالله الآیة).
وقیل: أن المعری لما خرج عن العراق سئل عن السید المرتضى (ره) فقال:
یا سائلی عنه لما جئت أسأله * ألا هو الرجل العاری من العار لو جئته لرأیت الناس فی رجل * والدهر فی ساعة والأرض فی دار احتجاجه قدس الله روحه فی التعظیم والتقدیم لأئمتنا علیهم السلام على سائر الورى ما عدا نبینا علیه السلام بطریقة لم یسبقه إلیها أحد ذکرها فی رسالة الموسومة بالرسالة الباهرة فی فضل العترة الطاهرة.
قال: ومما یدل أیضا على تقدیمهم وتعظیمهم على البشر: أن الله تعالى دلنا على أن المعرفة بهم کالمعرفة به تعالى، فی أنها: (إیمان وإسلام) وأن الجهل بهم والشک فیهم کالجهل به والشک فیه، فی أنه (کفر وخروج من الإیمان)

...

الاحتجاج، طبرسی، ص 315- 336 الی 340

https://lib.eshia.ir/15016/2/336

https://lib.eshia.ir/10412/2/492

 

یک نوع مسئله ی هندسیِ منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی نهفته است که غیر از آن است که در توحید شهید مطهری هم می فرماید از نوع احساسات و عرفان توحیدی است و بلکه علمی و فلسفی است تا چایی که مسائل آنقدر هم تجریدی و انتزاعی هم می شوند کانه از روی هندسه هم هست که باید همه چیز را دریافت و حالا گیریم که همه چیز هم تبدیل شود به خاک و دوباره هم از نوع باید احداث نیز شوند و ... بنده دوست دارم کتاب حضرت حجت حضرت آیت الله العظمی بهجت را هم بخوانم چرا که از این نوع است که شاگرد این فرصت را می یابد که نزد کسانی هم حضور یابد که به حضور امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی در زمان غیبت نیز رسیده اند؛ غیر از این است؟ و حالا شما حساب بفرمائید که حضور آن حضرت در دوران ظهورشان و در دولت کریمه ی ایشان چه حساب و کتابهایی هم دارد و شاگرد چطور هم می تواند سعادت داشته باشد که حضرتش را یاری برساند و .... دیر شد، دیر شد؛ بنده بدوم برسم به نماز جماعت لا اله الا الله اللهم صل علی محمد وآل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و انصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ‎﴿المائدة: ٥٤﴾‏

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَن یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ ‎﴿الحج: ١٨﴾‏

وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَٰلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ‎﴿یس: ٣٨﴾‏

وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ ‎﴿طه: ١٣٢﴾‏

 

[زیارت حضرت صاحب‌الأمر علیه السلام]

شیخ جلیل احمد بن ابى طالب طبرسى رحمة الله علیه در کتاب شریف احتجاج روایت کرده که: از ناحیه مقدسه بیرون آمد بسوى محمد حمیرى بعد از جواب از مسایلى که از آن حضرت سؤال کرده بود

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ لاَ لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لاَ مِنْ أَوْلِیَائِهِ تَقْبَلُوَن حِکْمَةٌ بٰالِغَةٌ فَمٰا تُغْنِ اَلنُّذُرُ [عَنْ قَوْمٍ لاٰ یُؤْمِنُونَ] اَلسَّلاَمُ عَلَیْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ اَلصَّالِحِینَ هرگاه خواستید توجه کنید به وسیله ما به سوى خداوند تبارک و تعالى و به سوى ما پس بگویید چنانکه خداى تعالى فرموده

سَلاَمٌ عَلَى آلِ یس اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اَللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اَللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اَللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اَللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اَللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ وَ أَطْرَافِ نَهَارِکَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اَللَّهِ فِی أَرْضِهِ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اَللَّهِ اَلَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اَللَّهِ اَلَّذِی ضَمِنَهُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْعَلَمُ اَلْمَنْصُوبُ وَ اَلْعِلْمُ اَلْمَصْبُوبُ وَ اَلْغَوْثُ وَ اَلرَّحْمَةُ اَلْوَاسِعَةُ وَعْداً غَیْرَ مَکْذُوبٍ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِی اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ فِی اَللَّیْلِ إِذٰا یَغْشىٰ وَ اَلنَّهٰارِ إِذٰا تَجَلّٰى اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْمَأْمُونُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْمُقَدَّمُ اَلْمَأْمُولُ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ اَلسَّلاَمِ أُشْهِدُکَ یَا مَوْلاَیَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَحْدَهُ لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لاَ حَبِیبَ إِلاَّ هُوَ وَ أَهْلُهُ وَ أُشْهِدُکَ یَا مَوْلاَیَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ وَ اَلْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ اَلْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّةُ اَللَّهِ أَنْتُمْ اَلْأَوَّلُ وَ اَلْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لاٰ رَیْبَ فِیهٰا یَوْمَ لاٰ یَنْفَعُ نَفْساً إِیمٰانُهٰا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمٰانِهٰا خَیْراً وَ أَنَّ اَلْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ نَاکِراً وَ نَکِیراً حَقٌّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ اَلنَّشْرَ حَقٌّ وَ اَلْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ اَلصِّرَاطَ حَقٌّ وَ اَلْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ اَلْمِیزَانَ حَقٌّ وَ اَلْحَشْرَ حَقٌّ وَ اَلْحِسَابَ حَقٌّ وَ اَلْجَنَّةَ وَ اَلنَّارَ حَقٌّ وَ اَلْوَعْدَ وَ اَلْوَعِیدَ بِهِمَا حَقٌّ یَا مَوْلاَیَ شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ وَ أَنَا وَلِیٌّ لَکَ بَرِیءٌ مِنْ عَدُوِّکَ فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ وَ اَلْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ وَ اَلْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ اَلْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِی مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ بِکُمْ یَا مَوْلاَیَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ نُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ وَ مَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ آمِینَ آمِینَ

 

گاهی اوقات و یحتمل حتی خیلی اوقات، ما زیارات اهل بیت نبوت را همینجوری می خوانیم و رد می شویم و آیا چقدر هم روی معانی آنها فکر می کنیم؟ مثلاً می فرماید:

أُشْهِدُکَ یَا مَوْلاَیَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَحْدَهُ لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لاَ حَبِیبَ إِلاَّ هُوَ وَ أَهْلُهُ

لا حبیب الا هو و اهله را در نظر بگیرید. این را چطور هم باید بین مردم و سیاه چاله های جمعیتی در مرزهای رویه های افقی ستارگان/سیاه چاله ها قاطیغوریایی کرد؟! نکته اینجا این است که در نزدیکی و در مخروطیهای نوری و در پس زمینه های ابر-ستارگانی همچون خورشید و بلکه در ذزاتی که خورشید را شکل می دهند، آیا افقی هم یافت می شود که خورشید بتواند سایه ی خودش را هم مشاهده کند، یا اصولاً خورشید به سبب ستاره بودنش هم نمی تواند سایه ای داشته باشد، مگر اینکه در مقیاسهایی گرانش کوانتومی و ریسمانی آیا بتوان اقل کم افق حالات خلاء این سایه های حاصل از ذرات تشکیل دهنده ی آنها را همچون سیاراتی حول ستارگان نیز یافت؟ و حالا در سطوح نوترونها و پرتونها و بلکه کوارکها و لپتونها و مزونها و الکترومغناطیسم و گرانش هم بلکه حل مسئله را دریافت و ...؟! یعنی آیا می توان هم مسئله ی توحیدی نبوی علوی امام زمانی را اینطور هم ترجمه کرد که آیا موجدین و در راس آنها امام زمان عجل الله فرجه الشریف خود می دانند که امام زمانشان هم کیست و بلکه خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز خودش، خودش را می شناسد یا مظاهری از غیب و شهادة اینجا نیز دخیلند؟ و بلکه دجالهایی که همه و همه نیز از ممکن الوجودهایی اند که آیا چقدر هم حتی به واجب الوجود توان آنرا دارند که  حتینزدیک شده و بلکه هم مملو از ادعاهای کذب اند، و ...، یا درخشندگی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست که نمی توانند و بلکه غیر ممکن هم هست او را مشاهده کنند و لذا وارد الفهای بینهایت آیات اللهی ای هم ممکن الوجودها می شوند که غیر قابل دسترس اش هم می کند! حالا یحتمل بتوانی یک شمه ای از مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة امام و شرح آنرا هم بکار گیری و کمکت هم کند؛ والله اعلم! یک وقت هست که شاگرد این توان را ندارد که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی وامام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کرده و نزدیک شود، ولی یک وقت هم هست که در صورت عدم درسگیری به اندازه ی کافی از حماسه ی حسینی آیا چقدر هم با عدم اسلام نیز روبرو می شویم و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

 

https://arxiv.org/abs/2412.18587

https://arxiv.org/abs/2412.16068

https://arxiv.org/abs/2412.13322

https://arxiv.org/abs/hep-ph/9802214

https://arxiv.org/abs/hep-ph/0010175v1

https://en.wikipedia.org/wiki/QCD_sum_rules

 

https://arxiv.org/abs/2411.02593

https://arxiv.org/abs/2409.07565

https://arxiv.org/abs/2405.05056

 

https://arxiv.org/abs/2411.19111

 

High Energy Physics - Lattice

See recent articles

Showing new listings for Wednesday, 25 December 2024

Total of 7 entries

Showing up to 2000 entries per page: fewer | more | all

New submissions (showing 2 of 2 entries)[1] arXiv:2412.18166 [pdfhtmlother]

Calculation of meson charge radii using model-independent method in the PACS10 configuration

Kohei SatoHiromasa WatanabeTakeshi Yamazaki for PACS Collaboration

Comments: 8 pages, 3 figures, Proceedings of the 41st International Symposium on Lattice Field Theory (Lattice 2024), July 28th - August 3rd, 2024, University of Liverpool, UK

Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat)

We report our preliminary results for the charge radii of π+ and K+ mesons with the PACS10 configuration generated at the physical point using the Iwasaki gauge action and Nf=2+1 stout-smeared nonperturbatively O(a) improved Wilson quark action, especially at 0.085 fm corresponding lattice size 1284. The charge radii are obtained from a model-independent method that directly calculates the first-order differential coefficient of the electromagnetic form factor and also from a traditional method that analyzes the form factor using a fit ansatz. We compare our preliminary results obtained by these methods with previous lattice calculations and experiments.

[2] arXiv:2412.18491 [pdfhtmlother]

Hadronic vacuum polarization for the muon g−2 from lattice QCD: Long-distance and full light-quark connected contribution

Alexei BazavovClaude W. BernardDavid A. ClarkeChristine DaviesCarleton DeTarAida X. El-KhadraElvira GámizSteven GottliebAnthony V. GrebeLeon HostetlerWilliam I. JayHwancheol JeongAndreas S. KronfeldShaun LahertJack LaihoG. Peter LepageMichael LynchAndrew T. LytleCraig McNeileEthan T. NeilCurtis T. PetersonJames N. SimoneJacob W. SitisonRuth S. Van de WaterAlejandro Vaquero

Comments: arXiv admin note: text overlap with arXiv:2411.09656

Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat)

We present results for the dominant light-quark connected contribution to the long-distance window (LD) of the hadronic vacuum polarization contribution (HVP) to the muon g−2 from lattice quantum chromodynamics (QCD). Specifically, with a new determination of the lattice scale on MILC's physical-mass HISQ ensembles, using the Ω− baryon mass, we obtain a result of all,LDμ(conn.)=401.2(2.3)stat(3.6)syst[4.3]total×10−10. In addition, following up on our recent work on the short- (SD) and intermediate-distance (W) windows, we report updated values for these quantities with this new scale-setting determination. Summing these individual window contributions enables a sub-percent precision determination of the light-quark-connected contribution to HVP of allμ(conn.)=656.2(1.9)stat(4.0)syst[4.4]total×10−10. Finally, as a consistency check, we verify that an independent analysis of the full contribution is in agreement with the sum of individual windows. We discuss our future plans for improvements of our HVP calculations to meet the target precision of the Fermilab g−2 experiment.

Cross submissions (showing 2 of 2 entries)[3] arXiv:2412.17932 (cross-list from hep-ph) [pdfhtmlother]

Improving ππ dispersive analyses and resonance determination with Forward Dispersion Relations

J.R. PeláezP. RabánJ. Ruiz de Elvira

Comments: 6 pages, 3 figures

Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); Nuclear Theory (nucl-th)

We present preliminary results of an improved pion-pion scattering dispersive analysis that includes: a refined treatment of inelasticities, the introduction of G-waves, the extension of Forward Dispersion Relations as constraints up to 1.6 GeV, and data description up to roughly 1.8 GeV. Additionally, we impose Roy-like dispersion relations. As a result, we obtain three reliable solutions corresponding to three different datasets. From the Forward Dispersion Relation output, we extract resonance pole parameters in a parameterization-independent way using continued fractions.

[4] arXiv:2412.18587 (cross-list from hep-ph) [pdfhtmlother]

The allowed baryon to baryon-meson strong transitions

A. R. OlamaeiS. RostamiK. Azizi

Comments: 4 Pages and 1 Table

Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Lattice (hep-lat)

We investigate the kinematically allowed baryon to baryon-meson strong transitions in all the light and heavy sectors. We consider only the ground state particles in the baryonic and mesonic channels. In the case of mesons, only the well-established pseudoscslar and vector nonets are involved. Using all the restrictions and conservation laws, a \texttt{mathematica}/ \texttt{python} code selects the allowed strong channels among many possible transitions. It is obtained that only five decay channels satisfy the required conditions that all the states are in their on-shell modes. Using the strong coupling constants defining these transitions, we estimate the strong width and beaching fraction at each channel, that may help ongoing experimental and theoretical investigations.

Replacement submissions (showing 3 of 3 entries)[5] arXiv:2003.01742 (replaced) [pdfhtmlother]

Looking through the QCD Conformal Window with Perturbation Theory

Lorenzo Di PietroMarco Serone

Comments: 38 pages, 11 figures, 2 tables. Fixed a typo in the non-perturbative contribution to the error. Plots revised, one more plot added. Main results essentially unchanged. Supersedes published version

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

We study the conformal window of QCD using perturbation theory, starting from the perturbative upper edge and going down as much as we can towards the strongly coupled regime. We do so by exploiting the available five-loop computation of the MS¯¯¯¯¯¯¯ β-function and employing Borel resummation techniques both for the ordinary perturbative series and for the Banks-Zaks conformal expansion. Large-nf results are also used. We argue that the perturbative series for the MS¯¯¯¯¯¯¯ β-function is most likely asymptotic and non-Borel resummable, yet Borel resummation techniques allow to improve on ordinary perturbation theory. We find substantial evidence that QCD with nf=12 flavours flows in the IR to a conformal field theory. Though the evidence is weaker, we find indications that also nf=11 might sit within the conformal window. We also compute the value of the mass anomalous dimension γ at the fixed point and compare it with the available lattice results. The conformal window might extend for lower values of nf, but our methods break down for nf<11, where we expect that non-perturbative effects become important. A similar analysis is performed in the Veneziano limit.

[6] arXiv:2407.00318 (replaced) [pdfhtmlother]

Landscape of QCD Vacuum

George Savvidy

Comments: 42 pages, 4 figures, new vacuum flat configuration solutions and the mechanism of the dynamical restoration of CP symmetry are added

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

We found new solutions of the sourceless Yang-Mills equation describing the superposition of chromomagnetic vortices of oppositely oriented magnetic fluxes. These gauge field configurations have constant energy densities and are separated by potential barriers forming a complicated landscape. It is suggested that the solutions describe the condensate of chromomagnetic vortices and represent a dual analog of the Cooper pairs condensate in a superconductor. In the presence of an Abelian field and in a particular limit the solutions reduce to flat connections of zero energy density and are forming a complicated potential landscape of the QCD vacuum. We calculated the potential barriers between superfluson flat configurations and the flat configurations with non-vanishing Chern-Pontryagin index. A tunnelling transition between these superfluxon flat configurations and the flat configurations with non-vanishing Chern-Pontryagin index will wash out the CP violating θ angle to zero, dynamically restoring CP symmetry.

[7] arXiv:2412.13450 (replaced) [pdfhtmlother]

Kernel methods for evolution of generalized parton distributions

A. FreeseD. AdamiakI. CloëtW. MelnitchoukJ.-W. QiuN. SatoM. Zaccheddu

Comments: 25 pages, 14 figures

Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); Nuclear Theory (nucl-th)

Generalized parton distributions (GPDs) characterize the 3-dimensional structure of hadrons, combining information about their internal quark and gluon longitudinal momentum distributions and transverse position within the hadron. The dependence of GPDs on the factorization scale Q2 allows one to connect hard exclusive processes involving GPDs at disparate energy and momentum scales, which is needed in global analyses of experimental data. In this work we explore how finite element methods can be used to construct fast and differentiable Q2 evolution codes for GPDs in momentum space, which can be used in a machine learning framework. We show numerical benchmarks of the methods' accuracy, including a comparison to an existing evolution code from PARTONS/APFEL++, and provide a repository where the code can be accessed.

وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَـٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ‎﴿الإسراء: ٣٦﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۲

فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی  در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام

در سالروز ولادت حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

تبریک عرض میکنم میلاد مسعود سیّده‌ی زنان عالم و برگزیده‌ی پیامبر خاتم، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را. امروز جلسه‌ی ما جلسه‌ی بسیار نورانی و معنوی و شیرینی بود؛ هم شما برادران و خواهران مستمع، هم اجراکنندگان و خوانندگان، حقّاً و انصافاً حال معنوی مورد نیاز این روزِ همه‌ی ما را تأمین کردید. خدا ان‌شاءالله حفظتان کند، تأییدتان کند. من یک جمله‌ی کوتاه عرض میکنم در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها)، یک جمله هم در مورد مسائل مربوط به مدّاحی و مدّاحان، و اشاره‌ای به مسائل روز عرض خواهم کرد.

خداوند متعال دو زن را نمونه قرار داده برای همه‌ی آحاد بشر از زن و مرد: «وَ ضَرَبَ اللَهُ مَثَلًا لِلَّذینَ آمَنُوا امرَاَتَ فِرعَون» و بعدش «وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمران»؛(۲) دو نفر زن هستند که خدای متعال این دو زن را نمونه و الگو برای همه‌ی بشریّت قرار داده، نه‌فقط برای زنها؛ برای زنها و مردها. روایتی از شیعه و سنّی از طرق مختلف نقل شده که پیغمبر فرمودند فضیلت زهرای من از آن دو زن، برتر و بالاتر است.(۳) اینکه گفته میشود اینها نمونه هستند، فقط فضیلت نیست ــ این را توجّه داشته باشید ــ الگو هم هستند، قلّه‌اند؛ ممکن است من و شما به آن قلّه نرسیم و حتماً هم نمیرسیم، امّا به سمت آن قلّه باید حرکت کنیم. در همین مدّت کوتاهِ زندگی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) بعد از رسول اکرم ــ دو ماه، سه ماه، به اختلاف روایات ــ آنچه از این بزرگوار بارز شد، ظاهر شد، همه دیدند، برای همه‌ی بشر، نه‌فقط برای مسلمانها، میتواند الگو باشد.

اینکه یک زن تنها، یک بانوی جوان، در برابر یک جمعیّت عظیم، یک قدرت، یک حکومت، قیام کند، از حق دفاع کند، شجاعت نشان بدهد، منطق او همه‌ی صاحبان منطق را مجاب کند، کار را نیمه‌کاره رها نکند و تا آخرین روزهای زندگی که زنهای مدینه می‌آیند عیادت این بزرگوار، همان حقایق را، همان مبانی محکم دین را بیان کند، این چیزی است که جز از شخصیّتِ برجسته‌ی ممتازِ یگانه‌ای مثل حضرت زهرا (سلام الله علیها) برنمی‌آید. لکن هر کدام از اینها الگو است: قیام برای حق، شجاعت، صراحت، قوّت استدلال، ایستادگی. این همان چیزی است که خدای متعال در قرآن فرموده است که «اَن‌ تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَ فُرادىٰ‌»؛(۴) اگر دو نفر شدید، برای خدا در مقابل آنچه خلاف امر خدا است بِایستید و قیام کنید؛ اگر دو نفر هم نبودید، تک بودید، تنها بودید، باز هم قیام کنید. آن مصداق واقعیِ این آیه‌ی شریفه، فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است.

یک روایتی را خوارزمی ــ که از علمای اهل سنّت است ــ نقل میکند؛ میگوید که «قالَ رَسولُ اللهِ صَلّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ یا سَلمان‌». حضرت این حرف را به سلمان گفتند ــ سلمان آن نفر اوّل است دیگر؛ درجه‌ی یک است ــ پیغمبر این [حرف] را به نزدیک‌ترین صحابی خودشان بیان کردند: حُبُّ‌ فاطِمَةَ یَنفَعُ فی مِائَةٍ مِنَ المَواطِن؛ دوستی فاطمه‌ی من صد جا به دردتان میخورد؛ یعنی صد جا بعد از مرحله‌ی این نشئه‌ی دنیوی؛ اَیسَرُ تِلکَ المَواطِنِ المَوتُ وَ القَبر؛(۵) این صد جایی که محبّت فاطمه به دردتان میخورد، آسان‌ترینش مرگ و قبر است. خیلی خب، این حدیث در مورد محبّت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها). در نگاه اوّل، معنای این حدیث این است که اگر شما به فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) محبّت داشته باشید، این فضیلت متعلّق به شما است؛ خب این درست هم هست؛ یعنی این معنا ایرادی ندارد. محبّت شما به فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) همین خصوصیّت را دارد که صد جا به دردتان میخورد؛ لکن وقتی دقّت میکنیم، یک معنای دیگری هم در کنار این معنا وجود دارد و آن، این است که «محبّت فاطمه‌ی زهرا به انسان» این فایده را دارد. این در تعبیرات فارسی ما هم معمول است؛ میگوید «دوستیِ فلانی به دردت میخورد»؛ یعنی چه؟ یعنی دوستی او با شما؛ خیلی خب، این مهم است، این سخت است. آن معنای اوّلی آسان است؛ هر کسی آن خورشید را ببیند، آن ماه فروزان را ببیند، آن ستاره‌های درخشان را ببیند، آن فضیلت‌ها را ببیند، محبّت پیدا میکند؛ امّا این دوّمی که او به شما محبّت پیدا کند، آن بخشِ مشکل است.

آنچه مناسب مجلس مدّاحان است، یک بخشی از همین حرف است: فاطمه‌ی زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) به کسی محبّت پیدا میکند که همان خصوصیّات را در زندگی الگو قرار بدهد که یکی از آن خصوصیّات، عبارت است از «تبیین». حضرت زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) از آن لحظه‌ی اوّل، شروع به تبیین کرد، حقایق را به رخ همه‌ی مستعمین و همه‌ی کسانی که نمیدانستند یا میدانستند و تغافل میکردند، یا میدانستند و از یادشان رفته بود، کشید. «تبیین» مهم‌ترین کار فاطمه‌ی زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) است.

«مدّاحی» پیروی از فاطمه‌ی زهرا است در تبیین. من اینجا در حاشیه بگویم که امروز برنامه‌هایی که این آقایان اجرا کردند، تبیین بود؛ یعنی در کنار ابراز عاطفه و ابراز عشق و محبّت به اهل‌بیت (علیهم ‌السّلام) حقایق را تبیین کردند، حقایق روز را بیان کردند. فاطمه‌ی زهرا هم حقایق روز را بیان کرد؛ مسائلی را که همان روز پیش آمده بود و مسائل روز بود بیان کرد. تبیین مسائل روز یک وظیفه‌ی بسیار مهم است. لذاست در روایتِ پیغمبر وارد شده است: اِنَّ المُؤمِنَ یُجاهِدُ بِسَیفِهِ وَ لِسانِه؛(۶) مؤمن جهاد میکند، گاهی با جان خودش، [یعنی] میرود جبهه، گاهی با شمشیر خودش، [یعنی] از سلاح استفاده میکند، و گاهی با زبان خودش. جهاد با زبان یکی از انواع مهمّ جهاد است و گاهی اوقات از جهاد با جان هم تأثیرش بیشتر است، اهمّیّتش بیشتر است. شما برادران مدّاح که در این جمع هستید و همه‌ی مداحان سرتاسر کشور مخاطب این سخن هستید: جهاد با زبان.

خب، ابزار این جهاد در اختیار شما است؛ شما یک هنر ترکیبی دارید. مدّاحی یک هنر ترکیبی است؛‌ هم قالب، هم محتوا، هر دو هنرند؛ هم لفظ هنر است، هم معنا هنر است. یعنی اینجا چندین هنر با یکدیگر همراه شده‌اند و مدّاحی را به وجود آورده‌اند؛ میخواهم قدر مدّاحی را بدانیم؛ هم ما بدانیم، هم خودشان بدانند. مدّاحی ترکیب چندین هنر است؛ هنر صدا، هنر آهنگ، هنر شعر، هنر مدیریّتِ جمعیّت ــ که خودش هنر بزرگی است ــ هنر چهره‌به‌چهره شدن با مردم. شما در فضای مجازی با مردم چهره‌به‌چهره نمیشوید امّا در مجلس واقعی، در عالم واقع شما با مردم حرف میزنید، چهره‌به‌چهره میشوید؛ خود این هم یک هنر مهم است. بنابراین مدّاحی یک رسانه‌ی تمام‌عیار است؛ چون یک رسانه است، پس میتواند ابزار تبیین باشد؛ ابزار مهمّ تبیین.

ما امروز به تبیین نیاز داریم. امروز، شبهه‌افکنی یکی از کارهای اساسی دشمن است. برنامه‌ریزی میکنند، حالا یک مقداری در خبرهای آشکار هست که شما هم می‌بینید، یک مقداری‌اش هم در خبرهای آشکار نیست که ما اطّلاع داریم. برنامه‌ریزی میکنند و پول خرج میکنند برای اینکه ذهنیّتها را منحرف کنند از حقیقت. چه کسی باید جواب بدهد؟ چه کسی بایستی این خطّ کج را مستقیم کند؟ چه کسی بایستی تبیین کند؟ شما جزو کسانی هستید که میتوانید این کار بزرگ را انجام بدهید.

اگر این حرکت مدّاحی شما آگاهی‌بخش باشد ــ اوّل آگاهی ــ بعد امیدآفرین باشد، [یعنی] مأیوس‌کننده نباشد، و هم حرکت‌دهنده باشد، آن وقت یک کار اساسی و بزرگ را شما انجام داده‌اید که با بسیاری از ابزارهای سخن گفتن و تبلیغ کردن، آن مقصود حاصل نمیشود. میتوانید مبارزه کنید با هراس‌افکنی دشمن ــ یکی از کارهای مهمّ دشمن، ترساندن است، هراس‌افکنی است ــ میتوانید مقابله کنید با اختلاف‌افکنی دشمن، میتوانید مقابله کنید با یأس‌آفرینی دشمن. ببینید! اینهایی که عرض میکنم، هر کدام یک عنصر اساسی است؛ احیای جامعه و همینهایی که شما اینجا گفتید که «ما از پا نمی‌نشینیم»، «ما پرچم اسلام را روی جولان به حرکت درمی‌آوریم»، «ما از مرقد مطهّر پاک شام دفاع میکنیم» و از این قبیل، متوقّف به اینها است؛ یعنی بایستی با هراس‌افکنی دشمن مبارزه کرد، با اختلاف‌افکنی دشمن مبارزه کرد، با یأس‌آفرینی دشمن مقابله کرد. ابزار عمده‌ی دشمن، ترساندن و هراس افکندن است. شما قوی هستید، او تبلیغ میکند ضعف شما را برای اینکه شما را بترساند؛ دست شما پُر است، او تبلیغ میکند که دست شما خالی است برای اینکه شما را مأیوس کند. به این نکات باید توجّه داشته باشید.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58760

 

دلیل اینکه شخصیت هر انسانی و بشری که توحیدِ نبویِ علویِ امام زمانی وارث ائمه ی اطهار علیهم السلام را دریابد، آنگاه شخصیت اش متبلور و اشباع هم می شود و بلکه روانشناسی و جامعه شناسی اش هم متبلور و اشباع می شود، همین مسائل و قضایایی است که استاد شهید مطهری از قول اینشتین در فصل "مذهب و علوم" کتابش هم می فرمایند کانه اینشتین یک مسلمان هم هست؛ و چرا که می فرمایند یک دانشمند درجه یک هم بوده. نکته ای که ما در مورد دکتر شریعتیِ جامعه شناس داریم هم همین است که شهید مطهری از ترجمه ی کتاب نیایش الکسیس کارل ایشان هم می فرمایند. و حالا مسئله ی توحیدی را بخواهیم درک کنیم، بعضی یحتمل اشکال هم بفرمایند که خوب پس چرا وقتی روانشناسی که حتی اهل نماز و مسجد هم هست، بخواهد در مسجد سخنرانی کند؛ آیا چرا رزومه اش هم زیر سوال می رود؟! چرا که شریعتی و سروش هم مشکل داشته اند، و لذا او هم باید رزومه اش را اول نشان دهد تا بلکه مورد تائید هم قرار گیرد و ...؟! یحتمل قسمتی مهم از مسئله دقیقاً این است که اگر نظر مساعد امام جماعت را هم نمی توانی جلب کنی و بلکه می دانی که نظر مساعدی هم ندارد؛ خوب، دیگر مسئله ات حل است و بهتر است که دیگر دوباره هم امتحانش نکنی و .... یعنی همانطوری که استاد شهید می فرمایند آیا این یک دوری است و بلکه بنده اضافه کنم که آیا یک دور باطلی هم هست که اگر مواظب نباشی، می افتی توی یک دور و لوپ بی نهایتی که برنامه ات را هم خراب کرده و بلکه آیا یحتمل به سخت افزارت هم صدمه بزند و ...؟ یعنی می شود این را گفت؟ فرض بفرمائید که حالا مسئله ی جذب میونی دیوتریوم را ماسکونی مطرح نکرده باشد و حالا اصلا از طرق جستجوی با عنوان هم با نویسنده های دیگری مطرح کرده باشند. آیا می توانید بفرمائید که اصلا اینها چون امام جماعت هم تائیدشان نمی فرمایند، و لذا یک خط قرمز هم می کشیم روی آنها چون ماسکونی هم قابل تائید امام ما نیست و ...؟ دور باطل و دور و لوپ بی نهایت هم سر جایش، ولی مسائل علمی و فلسفی و بلکه شبه فلسفی را هم آیا داریم یا نداریم؟! بالاخره یک دعوایی هم هست اینجا بین حتی شاگردی هم که مایل است آیا چقدر عمامه بر سرش استادش بگذارد و اهل علم و دانش و دانشگاهیان و .... یعنی شما در همین صدا و سیمای خودمان کم مناظره های دانشگاهیان از اقتصاددانان و جامعه شناسان و ... هم مشاهده نمی فرمائید که مثلاً بفرمایند خدای جمهوری اسلامی مشکل هم دارد؟ این برای این است که خیلی هم آزادی بیان است؟! یا یقیناً هم آزادی بیان است چرا که مثلاً داریم می رویم بسوی حتی رفع فیلترینگ واتساپ و گوگل پلی و .... و بلکه یحتمل هم مسئله این است که در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم کوهمولوژیهای حتی قاطیغوریایی شده ی فضا- زمانی را هم باید در نظر گرفت که چطوری هر کاری که هر کس می خواهد انجام دهد یحتمل میسر هم نباشند و بلکه سدهایی را هم داریم و حتی رفع سدهای آنها هم کدام است و ...؟ این یک نکته!

نکته ی دیگر مسئله ی نگاه است؛ که بچه جان، نگاهت را مواظب باش! حضرت حجت الاسلام قرآئتی در مورد آیه ی مبارکه می فرمایند جَزَاءً وِفَاقًا ‎﴿النبإ: ٢٦﴾‏ و ... عَطَاءً حِسَابًا ‎﴿النباء: ٣٦﴾ حالا دائیش را هم کاری نداریم! ولی آیا امیدی هم هست که بخواهیم تعیین کنیم بالاخره نگاه یا به تعبیر بنده ی حقیر زهرا و زینب، منگول و داون سیندروم هم هست‏؟ یعنی یک وقت هم نکند که به نگاه بربخورد که به او چرا گفته اند منگول و نه داون سیندروم؟ و چرا که بلکه به مغولها هم بر بخورد که این عبارت منگول را برای افرادی که با داون سیندروم دست و پنجه هم نرم می کنند، به صورتی تحقیر آمیز نیز استفاده می شود آنچنان که شبیه مغولها هم کمی هستند؟ آیا زهرا و زینب و نگاه و منگول و مغول و ... اینها همه از یک جا ریشه هم می گیرند؟ و حالا یک وقت یک جوری هم نگوئیم که تیری را که آرش کمانگیر هم می خواهد رها کند و از نوع و ما رمیت اذ رمیت هم هست را نیز آرش هم بگوش اش برسد و آنگاه دیگر نه از تونل آرش هم رد شود و نه دیگر حتی جرات کند یک نگاهی هم بیاندازد که بالاخره یک چیزی هم بگوئیم بلکه نگاه هم بهش برنخورد و .... و بنده ی حقیر هم با دلی امیدوار و قلبی آرام به شهداء و امام شهداء بپیوندم و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه. یعنی باز هم مسئله یک کوهمولوژیهایی را شامل است که آیا کجاها و در چه زمانهایی هم باید نگاه را سد کرد و کجا هم نگاه مهم نیز هست که خیلی مسئولیت پذیر هم مسئولیت اش به او گوشزد هم شود و ...! بعضی یحتمل اینجا اشکال هم بفرمایند که تو اصلا یک کلمه هم می توانی راجع به کوهمولوژیهای BRST نیز چیزی بگویی که ما هم از آن به زبان آدمیزاد چیزی بفهمیم؟! و الله اعلم! چه عرض کنم؟

نکته ای دیگر که بنظر بنده ی حقیر حتی برای هولوگرافی AdS/CFT در ابعاد مختلف هم مهم است، اینکه آیا بالاخره انواع فضا- زمان های ممکن فشرده است یا بلکه غیر فشرده ی نامتناهی هم هست و بلکه کدام فضا-زمانها را هم می شود غز حالات غیر فشرده نامتناهی نیز فشرده سازی کرد و بلکه حتی کلافها و شیفیفیکاسیونهای (sheafification) آنها را هم آیا چقدر بتوان از آن حالات غیر فشرده نامتناهی نیز تبدیل کرد به فشرده ی متناهی ...! یحتمل بعضی اینجا اشکال هم بفرمایند که دیگر در این مسائل هیچ انتهایی هم نیست اگر بخواهیم وارد این نوع بحثها هم شویم. ولی همین مسئله را هم در نظر بگیرید که در هندسه ی ناجابجایی یک سه تایی طیفی (A, H, D) را هم در نظر می گیریم که یک جایی هم در آن یک involution را هم در نظر می گیریم که آیا ارتباطش با مادولهای فردهلم و توابع زتای آنها هم اینجا کدام است و چیست؟ ولی مهمتر اینکه فضا-زمانهایی که ما داریم در نظر می گیریم آیا غیر فشرده ی غیر متناهی اند چرا که اصولاً توحید نبوی علوی امام زمانی از این نوع است که وجود مبارک واجب الوجود هم از این نوع است که هر چه به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم میل کرده و بلکه به الفهای بینهایت غیر قابل دسترس هم سعی کنیم که دسترسی پیدا کنیم، حالا بنده ی حقیر هم هست که شاگرد تنبلی هم باشم که یحتمل با پس گردنی هم از جلسه ی امتحان بیرونش کنند؛ ولی باز هم آن قسمت نامتناهی فضا-زمان است که در الفهای بینهایت مراتب و درجات متعالیه بالاتر و هر چه بالاتر هم هستند که مهم اند هنوز بدانها میل شوند و نزدیک شویم و .... یک نمایش و نمادی از این مسئله از این نوع یحتمل هست که آیا حضرت مسیح علی نبینا علیه السلام که از آسمان به زمین تشریف می آورند و همراه امام زمان عجل الله فرجه الشریف در روز جمعه ای تعارفات برای نماز جمعه هم دارند، آیا در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی حتی کجای زمین و کدام مصلایی هم این نماز برگزار می شود: آمریکا است یا ایران است یا جای دیگری هم هست؟ بعضی یحتمل اشکال هم کنند که خوب این که معلوم هم هست که مصلای امام خمینی هم هست دیگر! مسئله این است که آیا شما دارید حتی توحید را آنچنان که در قرآن کریم هم قاطیغوریایی شده، قاطیغوریایی می فرمائید، یا اینکه دارید پانداوا را در وسط جبهه ی کوروکشاترا هنگامی که کریشنا هم ارابه ران آرجونا است آنچنان هم که در بهاگاواد گیتا است قاطیغوریایی می فرمائید یا همه و همه ی جبهه های جنگی حق علیه باطل نیز یکی است که عصاره اش توحیدی قرآنی نبوی علوی امام زمانی است و حالا بودائئسم را هم خیلی کاری نداریم و .... بعضی دیگر یحتمل حتی اشکال هم بفرمایند که زیادی اینستاگرامی داری به مسئله نگاه هم می کنی و بلکه بهتر هم هست که دعای مطالعه را هم بیشتر در قنوت نمازت حتی بخوانی که رفع توهم هم برایت شود و درک نور فهم ات هم بالا رود و ...: 

دعای مطالعهو نیز در «خلاصة الاذکار» آمده است: که وقت مطالعه بخواند:

اللّٰهُمَّ أَخْرِجْنِی مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ، وَأَکرِمْنِی بِنُورِ الْفَهْمِ . اللّٰهُمَّ افْتَحْ عَلَیْنا أَبْوابَ رَحْمَتِکَ، وَانْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

خدایا، مرا بیرون آور از تاریکی‌های وهم و به نور فهم گرامی‌ام بدار، خدایا درهای رحمتت را به روی ما بگشا و خزانه‌های علومت را بر ما باز کن، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

https://erfan.ir/mafatih549

دیر شد، دیر شد، بدوم برسم به نماز! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وا فع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ‎﴿١﴾‏ اللَّهُ الصَّمَدُ ‎﴿٢﴾‏ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ‎﴿٣﴾‏ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ‎﴿٤﴾‏

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿الحدید: ٣﴾‏

وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ‎﴿البقرة: ١١٥﴾‏

فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا ۖ یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ ۚ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ‎﴿الشوری: ١١﴾

لَّا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ‎﴿الأنعام: ١٠٣﴾‏

أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ‎﴿الغاشیة: ١٧﴾‏

 

حضرت فاطمه علیهاالسلام : حُبِّبَ إلَىَّ من دُنیاکُم ثَلاثٌ : تِلاوَةُ کِتابِ اللّه ِ و النَّظَرُ فی وَجهِ رَسولِ اللّه ِ و الإنفاقُ فی سَبیلِ اللّه ِ ؛ [ . نهج الحیاة ، ح 164 .]

حضرت فاطمه علیهاالسلام :از دنیاى شما محبّت سه چیز در دل من نهاده شد : تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا و انفاق در راه خدا .

 

حدیث روز:

امام حسین علیه السلام:

یا بُنَىَّ اِیّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لایَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً اِلاَّ اللّه‏َ؛

فرزندم! بپرهـیز از سـتم بر کسى که غیر از خدا یاورى در مقابل تو ندارد.

اعیان الشیعة: ج۱، ص۶۲۰

https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/200674

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۲

فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام‏

نکته‌ی سوّم. در تبلیغات گوناگون ــ [چون] با جمهوری اسلامی طرفند دیگر ــ مرتّب میگویند که جمهوری اسلامی، نیروهای نیابتی خودش را در منطقه از دست داد؛ این هم یک غلط دیگر. جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد؛ یمن میجنگد، چون باایمان است؛ حزب‌الله میجنگد، [چون] قدرت ایمانی، او را به میدان میکشاند؛ حماس و جهاد میجنگند، چون عقیده‌شان آنها را به این کار وادار میکند. اینها نیابت از ما ندارند؛ ما اگر یک روزی بخواهیم اقدام بکنیم، احتیاج به نیروی نیابتی هم نداریم. مردان شرافتمند باایمانی در یمن، در عراق، در لبنان، در فلسطین و ان‌شاءالله در آینده‌ی نزدیک در سوریه، حضور دارند و حضور خواهند داشت، اینها دارند برای خودشان با ظلم، با جنایت مبارزه میکنند، با رژیم منحوسِ تحمیلیِ صهیونیستی مبارزه میکنند؛ ما هم مبارزه میکنیم و ان‌شاءالله این رژیم را از منطقه ازاله خواهیم کرد.

آنچه بنده عرض میکنم، بیان سیاسی نیست؛ حقایقی است که [ما] از نزدیک این حقایق را لمس کرده‌ایم. این را خوب است که شما بدانید:‌ حزب‌الله لبنان یک مجموعه‌ی شرافتمند قویِ محکمِ پولادینی است که از دل اغتشاشات لبنان در دهه‌ی ۶۰ بُروز کرد و سر برآورد. آنجا تمام منطقه را به هم ریخته بودند؛ با جنگهای داخلی، اغتشاشات، ناامنی؛ در وسط ناامنی و از دل تهدید، فرصت حزب‌الله به وجود آمد و سر برآورد. قبل از شهید عزیزمان سیّدحسن،‌ مرحوم سیّدعباس [موسوی] هم بود، دیگرانی هم بودند، آنها هم شهید شدند؛ شهادت آنها حزب‌الله را ضعیف نکرد، اگر نگوییم تقویت کرد. امروز هم همین‌جور است، فردا هم همین‌جور خواهد بود. از دل تهدیدها، فرصتها سر برمی‌آورند، اگر چنانچه ما متوجّه باشیم، احساس مسئولیّت کنیم، دنبال کنیم، آنچه را در دل ما است و بر زبان ما است، در هنگام عمل نشان بدهیم.

و من پیش‌بینی میکنم این حادثه، [یعنی] سر برآوردن یک مجموعه‌ی شرافتمند قوی در سوریه هم اتّفاق خواهد افتاد. جوان سوری چیزی برای از دست دادن ندارد؛ دانشگاهش ناامن است، مدرسه‌اش ناامن است، خانه‌اش ناامن است، خیابانش ناامن است، زندگی‌اش ناامن است؛ چه کار کند؟ بایستی با قوّت اراده در مقابل آن کسانی که این ناامنی را طرّاحی کرده‌اند و آن کسانی که اجرا کرده‌اند، بِایستد و ان‌شاءالله بر آنها فائق خواهد آمد. به لطف الهی، فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد بود.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58760

 

آن عرفان عالی‌ای که قرآن ذکر می‌کند : " « هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن »" [1] شما این تعبیر را هیچ جای دنیا [ حتی در ] همان‌ کتابهای . . . . که اینها دنبالش را گرفتند ، بودائیزم و این حرفها که‌ می‌گویند عالیترین این‌جور حرفها در آنجا پیدا می‌شود ، به این علو پیدا نمی‌کنید ، یا : " « فاینما تولوا فثم وجه‌الله »" [2] " « لیس کمثله شی‌ء »" [3] .

" « لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر »" [1] .
در عین اینکه اینها را در آن علو خودش بیان می‌کند ، در عین حال باز با یک آدم عامی دهاتی ، یک چوپان ، یک ساربان که دارد حرف می‌زند ، در آن‌ هم کاملا خداشناسی را با یک زبان ساده و عامیانه‌ای بیان می‌کند : " « ا فلا ینظرون الی الابل کیف خلقت »" [2] .
اهمیت قرآن به این است .

توجید، شهید مرتضی مطهری، ص 52- 53

https://lib.eshia.ir/50065/1/52

 

شهید مطهری چند جا همان اوایل کتاب توحید خود از اینشتین نقل قول می کند و از جمله حدوداً از ص 38 الی 44 که از مقاله ی اینشتین که فصلی از مجموعه مقالاتش است، بنام "مذهب و علوم" نقل قول هم می فرمایند. اینجا از قول اینشتین اشکال می فرمایند که می گوید انجیل بر خلاف مثلاً مزامیر داوود (علی نبینا علیه السلام)، یک خدایی را معرفی می کند که شخصی است و شکل انسانی هم دارد! این را شما در حکومتها و خصوصاً حکومتهای فرعونی هم می بینید که سعی می کنند نشان دهند که همه ی عالم از آنها سر چشمه می گیرد و بلکه یک وجه شخصی هم دارد! البته آنجایی که ما بخواهیم خدا را اثبات کنیم و به احساسات هم رجوع کنیم، خواهی نخواهی هم مسئله ای انسانی را پیش رو داریم و حالا هر چقدر هم سعی کنیم همه چیز را عرفانی هم کنیم و از در عرفان هم وارد شویم.

ولی اینجا یحتمل یک خلطی هم رخ می دهد که عارف و بلکه فیلسوف را سعی می کند یک انسان گوشه گیر و بلکه افسرده ای هم نشان دهد که از دنیا هم بریده تا توانسته توحید و خدا و پیغمبر و امامش را هم دریابد و بلکه دانشمندان علوم و حکمت و فلسفه هم همینطور هستند! بنده ی حقیر فکر می کنم این بدترین نوع در چاه انداختن برادری است آنچنان که با یوسف علی نبینا برادرانش کردند. ولی آنطور که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم اشاره می فرمایند، یک جاهایی هم اتفاقاً وقتی این سیاه چاله به اندازه ی کافی بزرگ می شود و بلکه نجومی هم شود، آنگاه یحتمل برادری که حتی در راس حکومت هم هست بخواهد با مردمش چنین کند و صحنه ی مقاومت را هم ترک کند. ولی مردمی که خود هم مجبورند از خودشان دفاع کنند و در مقابل دشمن راه های مقاومت را بیازمایند، اینها در ظرف زمان و مکان معینی هم قرار می گیرند که متناهی هم هست و با یک بشکنی نیز از زیر سلطه ی حکومتشان بیرون آمده و حالا خود باید یاد بگیرند چطور مقاومت کنند و کارشان آسانتر هم شده چرا که دیگر آن برادری را که آنها را در سیاه چاله هم می خواسته نگه دارد را نیز بالای سرشان ندارند. مثل این است که بنده مدام به خانواده ی خود عرض کنم که می خواهم من هم عمامه سرم بگذارم، ولی این کار را هم نکنم و کارها را از لحاظات حجاب و چادر مشکی هم خرابتر کنم! بقول معروف، مرگ یک دفعه و شیون هم یک دفعه دیگر.

این بیمارستانهای خصوصی و بیمارستانهای دولتی خودشان مثالهای خوبی برای شاگرد هم هستند. معمولاً وقتی یک آدم خیلی متکبری بدتر از این بنده ی حقیر می رود یک بیمارستان دولتی که در جای جای گوشه های راهروها هم یحتمل تخت گذاشته اند یا حتی روی کف راهروها هم بیمار دارد استراحت می کند، آن شخص متکبر حتی بیمار خود را هم سعی نکند بستری کند و بلکه پا به فرار هم می گذارد. ظاهر قضایا او را فراری هم می دهد و دیگر چه رسد به اینکه متوجه هم شود که باطن قضایا هم کدام است؟! ولی اویی که از سر ناچاری هم به آن بیمارستان آمده است، چاره ای دیگر هم دارد؟! نمی تواند به بیمارستانهای خصوصی آنچنانی هم که رود و .... 

و لذا شاگردی که سعی هم دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند، این نکات را هم خوب است در نظر داشته باشد که آیا ظرفهای زمان و مکان نیز متناهی هستند یا نامتناهی آنطور که شهید مطهری از قول اینشتین و موریس مترلینگ هم نقل قول می فرمایند. نکته اینجا این است که یحتمل موضوع اینجا فقط متناهی و نامتاهی بودن فضا-زمان نیست و بلکه مسئله را یحتمل می توان اینطور هم مطرح کرد که آیا توپولوژیهای فضا-زمان فشرده است یا غیر فشرده؟ اگر سیاه چاله ای غیر فشرده ی نامتناهی هم باشد و بلکه همین هم حالات خلائی را ترسیم کند که شاگرد می خواهد از آن بسمت انرژیهای بالاتر هم پرواز کند؛ یحتمل  تا ابد هم اینطور بنظرش برسد که بابا، این هم که نشد و نمی شود و نخواهد هم شد که این جناب دائی جان و عمو جان را هم بتوان کاریش کرد و بلکه او هم آیا چه بالاهایی که دیگر نیست که بر سر ما نخواهد آورد و ... و لذا آیا ما مثلاً دائیش را حالا چه کنیم؟! و مسئله اینجا هم ختم نمی شود، و بلکه یحتمل شاگردان ناخلف و تنبل کلاس هم آیا چقدر دست پیش را هم گرفته و شروع کنند به اینکه همین شاگردان رقیب خود را که خیلی هم درس خوان و نخبه هستند را نیز حتی المقدور به چهار میخ هم بکشند که اصلا به شماها چه؟ ما خودمان همه کاره ایم و همه چیز را هم خودمان بلدیم چه کنیم و به شماها هم مربوط نیست و این بنده خداهای نخبه را هم بخواهند ریز ریز و تکه تکه هم کنند. فیلمش را می خواهد به اسکار ببرد، ولی آیا قبل از اینکه این همه نیز به قاضی می رود حتی نیم نگاهی هم به کتاب آرمان عزیز، شهید آرمان علی وردی، نیز انداخته است که ببیند با او چطور هم رفتار شده است و با کدام وجدان برای این فیلمش جایزه هم می خواهد و ...؟ مثل این هم یحتمل بعضی اشکال کنند نیست که کلینیک دولتی که آن متکبر می رود هم یحتمل بخواهد حتی همه را متهم نیز کند که این هم شد کلینیک؟ و حیف من و بیمارم که شماها را مستفیذ هم کرده ایم که قدم به این باصطلاح کلینیک سر تا پا مخمصه تان گذاشته ایم و .... اینها همه فیلم و تصویر هم هست و ...؟! عرض بنده ی حقیر این است که یک جاهایی واقعاً هم مسئله آن احساسات عالی توحیدی است، ولی واقعاً هم این بدان معنا نیست که اینشتین اشکال هم کند که دیگر شخصیتها و انسانها در معرض آن وجود مبارک واجب الوجود توحیدی هم محو شده و از بین می روند و بلکه دیگر هیچ مفری و هیچ راه گریزی و حتی هیچ راه نجاتی هم برای میل به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز نداریم و ....

البته الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ای هم داریم که بصورتهای تحدید و تهدید نیز به درجات و مراتب متعالیه همه و همه هم منع می شوند که بالاخره آیا شما آن آیات اللهی در مراتب و درجات متعالیه ای که نهایتاً هم شهداء جهشی به خدای توحیدی ناب محمدی و ائمه ی اطهار و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نائل می آیند، می توان رسید یا حتی کسی باورش ه نمی شود که شهدای هسته ای هم در راه درستی قدم نهادند ولی آنجا هم بعضی حجابها را همانطوری که برای شهدای محراب نیز دریدند، برای آنها هم همین کار را کردند و .... یعنی این را یحتمل مجلس و قوه ی قضائیه و بلکه سران قوا هم باید تصمیم بگیرند که بالاخره حد یقب مسئله ی هسته ای کجا است هر چند که معاده ی عدم اشاعه علوم هسته ای هم مطرح است؟ یعنی آیا از آن طرف در فضا-زمان های غیر فشرده ی نامتناهی حتی گرانش کوانتومی و کیهانشناسی هم مسئله به کجا بسنده می شود چنانچه همه چیز با مهبانگی شروع شده و به big crunch هم ختم می شود آنچنان که برای به نابودی کشاندن همه چیز آیا کفار چند تا بمب هسته ای هم نیاز دارند؛ یکی اش هم کافی نیست، و بلکه چند تا چند تا هم چنگ چنگ می کنند و جنایات می کنند و بعد هم همان کفار و منافقین و مشرکین ادعای بهترین مسلمانی و اسلام را نیز خواهند کرد و حتی بیمارستانهای خصوصی و دولتی را همتخریب می کنند و ...؟ همانطوری هم که قرآن مجید مثلاً می فرماید سیروا فی الارض و انظروا کیف کان عاقبة المکذبین:

قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ‎﴿آل عمران: ١٣٧﴾‏

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ‎﴿الأنعام: ١١﴾‏

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ ‎﴿یوسف: ١٠٩﴾‏

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ‎﴿النحل: ٣٦﴾‏

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ ‎﴿الحج: ٤٦﴾‏

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ ‎﴿النمل: ٦٩﴾‏

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿العنکبوت: ٢٠﴾‏

أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَـٰکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‎﴿الروم: ٩﴾‏

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ ‎﴿الروم: ٤٢﴾‏

أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَکَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعْجِزَهُ مِن شَیْءٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ عَلِیمًا قَدِیرًا ‎﴿فاطر: ٤٤﴾‏

أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ کَانُوا مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِی الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا کَانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ ‎﴿غافر: ٢١﴾‏

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِی الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ ‎﴿غافر: ٨٢﴾‏

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلِلْکَافِرِینَ أَمْثَالُهَا ‎﴿محمد: ١٠﴾‏

مسئله این است که آیا چقدر هم راه آسمان برای قلوب آسمانی و حتی زمینی هم باز است در ظرفهای فضا-زمانی که در عین حال دارند به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی انقلابی هم می پردازند آنچنان که حضرت عیسی علی نبینا علیه السلام هم که قرار است از آسمان فرود تشریف بیاورند و به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ملحق شوند، آنگاه غیر از این است که قلوب زمینی و آسمانی انقلابی هم در زمینها و آسمانها آنها را همراهی نیز می فرمایند و ...؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته والمسشتهدین بین یدیه

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

 

بنده ی حقیر آمدم یک چیزی ذیل نظر قبل بنویسم، یک مرتبه همه چیز همراه همه ی صفحات هم پرید و رفت و حالا این وقت شب هم نمی دانم معلوم نیست که کدام کامیونها است که بوق گاوی می زنند. ولی الان دیدم 9 (گویا 17 مهر 1403) نفر در کلینیک و بیمارستان نگاه کور شده اند که اتفاقاً کمی قبلتر هم شنیده بودم. بنده رفتم آنجا برای ویزیت چشم پزشک، انگار رفته اید میدان می خواهید میوه بخرید و چطور با شما یحتمل چانه می زنند. خانم جوان صندوقدار می گفت اوپتومتریست هم می خواهی؛ عرض کردم خیر؛ و غلط زیادی کردم که آیا برای اوپتومتریست هم شارژ کردید؟ گفت چرا نمی خواهی؟ مثلاً گفتم چون فقط برای چک آپ آمده ام و ... یک مرتبه نه گذاشت  و نه برداشت و فرمودند من حنجره ام پاره شد از بس باهات حرف زدم، برو همچین کن و .... غلط نکنم این یک بیمارستان خصوصی هم باید باشد، ولی بنظرم رسید که از بیمارستانهای دولتی هم از لحاظ برخورد با بیمار بدتر است!

ناترازیها را گاهی نمی شود فقط انتظار هم داشت که با رجوع به روانپزشک و حتی مثلاً بیمارستانهایی از قبیل چهرازی سابق و امثال امین آباد کنونی هم حلش کرد. بلکه گاهی اوقات مسئله این هم هست که بقول عبید زاکانی، گربه هم مسلمان شده و دارد پنج تا پنج تا هم چنگ می زند و موشها را می بلعد، و حال آنکه اگر پنج تا پنج تا هم بود، خوب بود و نه حتی 50 تا 50 تا، یا 500 تا 500 تا، یا 5000 تا 5000 تا، و بلکه رسیده به حدود 50000 تا 50000 تا هم چنگ می زند و همه را می بلعد. بنده داشتم یک خاطراتی را از کِنِت ویلیام فورد، شاگرد ویلر، در حساب ویکیپدیا اش می خواندم، نوشته که اوپنهایمر بنظرش می رسیده که بمب-H یا همان بمب هیدروژنی یحتمل غیر اخلاقی و مثلاً غیر عملی هم باشد، تا اینکه بالاخره او همین که ویلر می خواسته سخنرانی اش را ارائه هم دهد متوجه فورد می شود که می زده به پنجره اش که نظرش جلب شود و دیاگرام گرافی را که شب و روز هم رویش کار کرده بوده را ویلر می گیرد و می زند به تخته سیاه و اوپنهایمر که نزد سخنرانی اش هم نشسته بوده، یک مرتبه تصمیم می گیرد که نه؛ مثل اینکه اینها بالاخره یک چیزی هم توی چنته شان دارند و ....

یعنی مسئله این است که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می فرمایند که  

 

در صدر اسلام، در جنگ اُحد، مسلمانها ضربه خوردند؛ شخصیّتی مثل حمزه سیّدالشّهدا به شهادت رسید؛ شخصیّتی مثل علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السّلام)، امیرالمؤمنین، سرتاپا مجروح شد؛ به خود شخص شخیص پیغمبر اکرم ضربه وارد شد؛ تعدادی شهید شدند؛ [وقتی] برگشتند مدینه، منافقین دیدند زمینه‌ی خوبی است برای وسوسه کردن، برای بهره‌برداری تبلیغاتی از این وضع، شروع کردند وسوسه کردن: اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم؛(۷) [گفتند] «همه علیه شما دست به دستِ هم داده‌اند، بترسید»؛ بنا کردند اینها را بیان کردن. خدای متعال به خاطر این قضیّه وحی نازل کرد؛ آیه‌ی قرآن [میفرماید:] «اِنَّما ذٰلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ اَولِیاءَهُ فَلا تَخافوهُم»؛(۸) این شیطان است که دوستان خودش را دارد میترساند، از آنها نترسید. مشت محکم قرآن بر دهان منافقین وسوسه‌کننده فرود آمد. امروز این «اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطان» را شما باید بگویید؛ اصحاب ادب و شعر و فکر بنشینند و فکر کنند؛ منطق قابل قبول و دلنشین برای مخاطب درست کنند در لباس شعر، با آهنگ مدّاحی، و در جایگاه معتبر مدّاحی‌گری و ستایشگری اهل‌بیت، آن را به مردم منتقل کنند. «اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ اَولِیاءَه».

امروز سرخطّ خبرهای منطقه‌ی ما مسائل سوریه است. من نمیخواهم تحلیل ‌بکنم. دیگران تحلیل کنند. من در این زمینه حرف دارم؛ چند نکته :

نکته‌ی اوّل. یک گروه اغتشاشگر با کمک دولتهای خارجی و با برنامه‌ریزی آنها و با نقشه‌ی آنها توانستند از ضعفهای درونی کشور سوریه استفاده کنند و کشور را به بی‌ثباتی بکشانند، به هرج‌ومرج بکشانند. من حدود دو سه هفته قبل در یک سخنرانی همین‌جا گفتم(۹) که برنامه‌ی آمریکا برای تسلّط بر کشورها یکی از دو چیز است: یا ایجاد یک حکومت فردیِ استبدادی، که بروند با او بسازند، حرف بزنند، منافع کشور را بین هم تقسیم کنند؛ اگر این نشد، هرج‌ومرج، اغتشاش. در سوریه به اغتشاش منتهی شدند؛ هرج‌ومرج به وجود آوردند. حالا آمریکایی‌ها، رژیم صهیونیستی و کسانی که با اینها همراهند، به خیال خودشان احساس پیروزی میکنند؛ اینها احساس میکنند به پیروزی رسیدند و [لذا] به گزافه‌گویی افتاده‌اند. خاصیّت اهل شیطان هم همین است که وقتی احساس میکنند پیروز شدند، اختیار زبانشان از دستشان خارج میشود، گزافه میگویند، حرف مفت میزنند. اینها امروز به حرف مفت افتاده‌اند. یک عنصر آمریکایی از مسئولین آمریکایی، جزو گزافه‌گویی‌هایش یکی این است که میگوید: «هر کسی در ایران اغتشاش کند، ما کمکش میکنیم»؛ مجموع حرفش این است؛ به این تصریح نمیکند امّا حرفش این است؛ در لفّافه بیان میکند امّا کاملاً روشن است که این را دارد میگوید. احمقها بوی کباب شنیده‌اند! نکته‌ی اوّل اینکه ملّت ایران هر کسی را که مزدوریِ آمریکا را در این زمینه قبول کند، در زیر گامهای محکم خود لگدمال خواهد کرد.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58760

 

جواب گزافه گوییهایی که منجر به چنگ چنگ کردن و بلعیدن همه چیز را، یکی اش هم این است که زیر گامهای محکم ملت ایران لگد مال خواهد شد، ولی یک مسئله ی قاطیغوریایی جواب گزافه گوئیها هم هست که بطور علمی هم حتی یحتمل دشمن می خواهد جا بزند و حق را ناحق کند و باطل را هم حق نشان دهد، و آنچنان که حتی قرآنها را هم سر نیزه ها کنند. این را قاطیغوریایی هم بصورت علمی جوابشان دادن، مسئله ای از مسائل ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز می تواند باشد که آیا چطور کوهمولوژیکی قلوب آسمانی و زمینی را هم با چرخشیهای ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی ایالات متحده چند جهانی قلقلک هم داد که بتوان ابر و باد و مه و خورشید و فلک و زمین و آسمان و دریا و کوه را هم حتی المقدور بکار گرفت تا تو نانی بکف آری و بغفلت هم نخوری و بلکه دچار گناه هم نشویم تا علماء اسلام هم نماز استسقاء اقامه کرده و خدا باران رحمتش را هم برای همه و همه نازل فرماید همانطوری که طوفان الاقصی هم برپا فرمود و بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا ‎﴿الفتح: ١﴾‏ وَأُخْرَىٰ تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الصف: ١٣﴾‏ و یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ ‎﴿محمد: ٧﴾‏ .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

667227763311988554003141527154...

 وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‎﴿١١﴾‏ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ ‎﴿التحریم: ١٢﴾‏

إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿آل عمران: ١٧٥﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۲

بیانات حضرت مقام رهبری و ولی فقیه مد ظله العالی در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام

خداوند متعال دو زن را نمونه قرار داده برای همه‌ی آحاد بشر از زن و مرد: «وَ ضَرَبَ اللَهُ مَثَلًا لِلَّذینَ آمَنُوا امرَاَتَ فِرعَون» و بعدش «وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمران»؛(۲) دو نفر زن هستند که خدای متعال این دو زن را نمونه و الگو برای همه‌ی بشریّت قرار داده، نه‌فقط برای زنها؛ برای زنها و مردها. روایتی از شیعه و سنّی از طرق مختلف نقل شده که پیغمبر فرمودند فضیلت زهرای من از آن دو زن، برتر و بالاتر است.(۳) اینکه گفته میشود اینها نمونه هستند، فقط فضیلت نیست ــ این را توجّه داشته باشید ــ الگو هم هستند، قلّه‌اند؛ ممکن است من و شما به آن قلّه نرسیم و حتماً هم نمیرسیم، امّا به سمت آن قلّه باید حرکت کنیم. در همین مدّت کوتاهِ زندگی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) بعد از رسول اکرم ــ دو ماه، سه ماه، به اختلاف روایات ــ آنچه از این بزرگوار بارز شد، ظاهر شد، همه دیدند، برای همه‌ی بشر، نه‌فقط برای مسلمانها، میتواند الگو باشد.

...

یک روایتی را خوارزمی ــ که از علمای اهل سنّت است ــ نقل میکند؛ میگوید که «قالَ رَسولُ اللهِ صَلّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ یا سَلمان‌». حضرت این حرف را به سلمان گفتند ــ سلمان آن نفر اوّل است دیگر؛ درجه‌ی یک است ــ پیغمبر این [حرف] را به نزدیک‌ترین صحابی خودشان بیان کردند: حُبُّ‌ فاطِمَةَ یَنفَعُ فی مِائَةٍ مِنَ المَواطِن؛ دوستی فاطمه‌ی من صد جا به دردتان میخورد؛ یعنی صد جا بعد از مرحله‌ی این نشئه‌ی دنیوی؛ اَیسَرُ تِلکَ المَواطِنِ المَوتُ وَ القَبر؛(۵) این صد جایی که محبّت فاطمه به دردتان میخورد، آسان‌ترینش مرگ و قبر است. خیلی خب، این حدیث در مورد محبّت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها). در نگاه اوّل، معنای این حدیث این است که اگر شما به فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) محبّت داشته باشید، این فضیلت متعلّق به شما است؛ خب این درست هم هست؛ یعنی این معنا ایرادی ندارد. محبّت شما به فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) همین خصوصیّت را دارد که صد جا به دردتان میخورد؛ لکن وقتی دقّت میکنیم، یک معنای دیگری هم در کنار این معنا وجود دارد و آن، این است که «محبّت فاطمه‌ی زهرا به انسان» این فایده را دارد. این در تعبیرات فارسی ما هم معمول است؛ میگوید «دوستیِ فلانی به دردت میخورد»؛ یعنی چه؟ یعنی دوستی او با شما؛ خیلی خب، این مهم است، این سخت است. آن معنای اوّلی آسان است؛ هر کسی آن خورشید را ببیند، آن ماه فروزان را ببیند، آن ستاره‌های درخشان را ببیند، آن فضیلت‌ها را ببیند، محبّت پیدا میکند؛ امّا این دوّمی که او به شما محبّت پیدا کند، آن بخشِ مشکل است.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58760#_ftnref3

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۷

بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان

و امّا در مورد مسئله‌ی زن. خب امروز در دنیا مسئله‌ی زنان از جنبه‌های مختلف مطرح است. هر مجموعه‌ای هر گوشه‌ای از دنیا با یک انگیزه‌ای، با یک جهت‌گیری‌ای درباره‌ی مسئله‌ی زن بحث میکنند و حرف میزنند. در این مسئله‌ی زن هم، سرمایه‌داران عالم و سیاستمداران عالم ــ که همان سیاستمداران هم متّکی به آن سرمایه‌دارانند ــ مثل همه‌ی مسائل سبْک زندگی دخالت میکنند. امروز و دیروز، سیاستمداران عالم و سرمایه‌داران عالم ــ همانهایی که منشأ استعمار در دنیا بودند ــ در همه‌ی مسائل مربوط به سبْک زندگی بشر دخالت میکنند؛ رسانه هم دارند ــ مؤثّرترین رسانه‌های دنیا در اختیار آنها است ــ و زبان رسانه را هم بلدند. انگیزه‌ی آنها، انگیزه‌ی دخالت سرمایه‌داران عالم و استعمارگران در مسئله‌ی زن، یک نگاه نظری و فلسفی نیست. این‌جور نیست که آنها یک نظریّه‌ی فلسفی‌ای در مورد زن دارند و میخواهند آن را ترویج کنند؛ نه، این نیست. یک احساس انسانی هم نیست؛ ‌این‌جور نیست که اینها احساس میکنند که زن در مواردی در دنیا ضعیف واقع شده، میخواهند حمایت کنند، احساسات انسانی‌شان به جوش می‌آید؛ نه، این هم نیست. انجام یک وظیفه‌ی اجتماعی و مردمی هم نیست؛ اینها انگیزه‌ی دخالت سیاستمداران و سرمایه‌داران نیست. انگیزه چیست؟ انگیزه، دست‌اندازی سیاسی و استعماری است. وارد میشوند برای اینکه مقدّمه‌ای باشد و پوششی باشد در جهت دست‌اندازی بیشتر، دخالت بیشتر، گسترش بیشتر منطقه‌ی نفوذ خودشان. این انگیزه‌ی در واقع جنایتکارانه را، انگیزه‌ی فسادانگیز را در زیر یک ظاهر فلسفی، در زیر یک ظاهر نظری، در زیر یک ظاهر انسان‌دوستانه پنهان میکنند. این، بی‌صداقتیِ غربی‌ها است؛ بی‌صداقتیِ سرمایه‌داران غربی است که امروز بر دنیا مسلّطند. این بی‌صداقتی، در قضایای مختلف دیده شده؛ همین بی‌صداقتی را، این دروغ‌گویی را، این ریاکاری را ما در مسائل گوناگونی، در عملکرد فعّالان سیاسی و اقتصادی غربی دیده‌ایم.

یک نمونه‌اش [اینکه] در حدود یک قرن پیش، مثلاً بحث آزادی زن و استقلال مالیِ زن را مطرح کردند، که زن استقلال مالی داشته باشد یا آزادی داشته باشد؛ ظاهر خوبی داشت امّا باطنش چه بود؟ باطنش این بود که  کارخانجاتشان احتیاج به کارگر داشت، کارگر مرد کافی نبود، میخواستند زنها را برای کارگری بیاورند، آن ‌هم با دستمزد کمتر از مردان؛ این باطن قضیّه بود. این بیشتر در اروپا و در مجموعه‌های غربی شکل گرفت؛ این فقط مخصوص آمریکا هم نبود. این را در زیر یک ظاهر و یک پوشش انسان‌دوستانه‌ای پنهان کردند، به عنوان اینکه زن استقلال مالی داشته باشد، آزادی داشته باشد، بتواند از خانه بیرون بیاید، بتواند کار کند؛ یعنی این بی‌صداقتی را آنجا هم بشریّت دید.

یک نمونه‌ی دیگر که البتّه ربطی به مسئله‌ی زن ندارد، مسئله‌ی آزادی بردگان در آمریکا است؛ در اواخر قرن نوزدهم ــ در حدود ۱۸۶۰ ــ آمریکایی‌ها [توسّط] آبراهام لینکلن که آن وقت رئیس‌جمهور آمریکا و از حزب جمهوری‌خواه بود، شعار آزادی بردگان را دادند؛ ظاهر قضیّه این بود که بردگان باید آزاد بشوند ــ کمک هم میکردند و بردگان را از جنوب به صورت قاچاق میبردند به طرف شمال آمریکا [چون] بین شمال و جنوب جنگ بود ــ امّا باطن قضیّه این نبود؛ باطن قضیّه این بود که جنوبی‌ها در کار کشاورزی بر کار مسلّط بودند، [آنجا] زمینهای کشاورزی بود و بردگان در این زمینها به صورت مجّانی کار میکردند؛ بَرده بودند، با [حقوق] بخور و نمیر. شمالی‌ها تازه به صنعت دست پیدا کرده بودند و احتیاج به کارگر داشتند؛ کارگر به اندازه‌ی لازم وجود نداشت، مایل بودند از این بردگان به عنوان کارگر در کارخانه‌شان استفاده کنند؛ راهش این بود که بگویند شماها آزادید، بیایید اینجا در کارخانه کار کنید! در واقع، از بردگی کشاورزی و مزرعه، آنها را به بردگی کارخانه کشاندند؛ باطن قضیّه این بود. این بی‌صداقتیِ غربی‌ها است.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58656

 

یک حدیثی داریم از حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها که می فرماید از دنیای شما سه چیز را می پسندم: یکی تلاوت قرآن، نگاه به چهره پیامبر خدا، و انفاق. یحتمل این سوال برای کسی مطرح شود که خوب، حالا که ما دیگر چهره پیامبر را در دسترسمان نداریم؛ ولی می فرمایند صورت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را داریم با اینکه ایشان در غیبت هم تشریف دارند، و برای همین هم کتاب حضرت حجت صلوات الله و سلامه علیه حضرت آیت الله بهجت خواندنی است! یک نهضتی هست که می فرماید من هم شهردارم. و یحتمل بنده عرضم این است که یحتمل نهضتهای دیگری هم هستند که من هم رئیس جمهورم، یا من هم نیروی انتظامی و بسیج و امثالهم هستم. مثال دیگرش این است که من هم حتی از یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف هستم، یا من هم شهید زنده ام! یحتمل اینجا اشکال شود که شما دیگر نمی توانید بفرمائید من هم خاتم النبیین هستم چرا که دیگر ختم نبوت، حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم هست؛ ولی نکته ای که اینجا نهفته است این است که در صلوات بر محمد و آل محمد داریم که اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته. یعنی هر چه اسلام در بین امت حضرت رسول اکرم و بلکه هر چه در کل عالم و بین افراد بشر گسترش یابد، درجات مسلمانان هم بسبب درجات حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم الی ما شاء الله ارتقاء می یابد. این است که هر چه به درجات مسلمانان هم افزوده شده و ارتقاء یابند، حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم در کشورهای اسلامی و حتی در کشورهای غیر مسلمان نیز محبوبیت افزونتری می یابند و اسلام هم بیشتر گسترش می یابد. و حالا هر چند که شیاطین هم بخواهند با شیطنتهایشان هرج و مرج نیز کنند چرا که مایلند از گسترش جهانی اسلام و حاکمیت جهانی حضرت ولی فقیه هم جلوگیری کنند؛ و لذا شیطنت هم می کنند و این کار را تا جایزه ی اسکار هم دنبال می کنند. در صورتی که می فرمایند مسئله ی زوجیت است که در اسلام مطرح است و باید بدان پرداخته شود و نه خلق اشیاء و ضد آنها، و از هر شیء ای و ضدش آنگاه شیء دیگری هم خلق شود آنطور که هگل و مارکس هم گفته اند و .... البته راه دیگرش این است که شما می توانید دنبال اخذ میون در دیوتریوم هم مثلاً باشید آنچنان که این مقاله هم می فرماید:

https://arxiv.org/abs/0912.1989

اینجا این سوال پیش می آید که خوب حالا الکترون و میون را یحتمل بتواند دیوتریوم اخذ کند، ولی آیا ذره ی لپتونی تاو یا همان تاوئون را هم می تواند اخذ کند یا خیر؟! خاصیتی که دیوتریوم نسبت به هیدروژن دارد این است که یک نوترون هم اضافه دارد. بنده ندیدم که این مسئله دقیقاً برای دیوتریوم و تاوئون هم مقاله ای داشته باشند، ولی تا دلتان بخواهد هم آزمایشات سرن مثل اطلس و سی ام اس و امثالهم را داریم که در رابطه با پروتون یا نورتون و تاوئون است. ولی در عین حال، B. Mosconi هم در رابطه با دیوئریوم چندین مقالات هم دارد.

نکته اینجا این است که یحتمل شاگرد نتوانید به درجات عالیه ای که او را از حالت خلاء بسمت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل می کند، آیا چقدر هم تا نیمه های راه برساند. ولی شاگرد بعد از یک مراحلی هم می تواند یقین کند که او وصل شده است از طرق شاگردی و دانشجویی و طلبگی اش به اساتیدش و از طریق اساتیدش م وصل شده است به حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف. و حالا می خواهد شهید هم شود در این راه که دیگر بهتر هم راه سعادت را یافته است.

ولی نکته ی دیگری که در مسائل هسته ای که به بمبهای مخرب هسته ای هم می انجامند، اینجا است که مسئله فقط این نیست که شاگرد بتواند به تکنولوژی فن آوری هسته ای حاصل از غنی سازی اورانیوم هم دست یابد، و بلکه حتی این روزها حتی بمبهای هیدروژنی هم داریم که دیگر آیا چقدر هم آن پیچیدگیهای عنصری مثل اورانیوم را هم داشته باشد، آنچنان که عنصر هیدروژن که از ابتدایی ترین عناصر جدول تناوبی هم هست، وقتی به انرژیهای ماورای حالات خلاء اش می رسد هم آیا در چه درجات و مراتبی از انرژی است که بمب هسته ای نیز حاصل می شود؟ مسئله اینجا این است که بالاخره از رسیدن به کمال زوجیت بین زن و مرد است که بشر به این درجات تخریبی هم رسیده است، یا روایات دیگری هم هست که بعضی از آنها حالا گفته شده اند و بعضها هم بعدها کشف خواهند شد. و صد البه، مسائل هسته ای جنبه های صلح آمیز فراوانی هم دارند که می توانند دنبال شوند و .... دیر شد و خیلی هم دیر شد، بنده بدوم بلکه برسم آخرهای نماز و دعا و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿آل عمران: ١٧٥﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۲

دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام با رهبر انقلابایشان با اشاره به سخنان چندی قبل خود مبنی بر برنامه دوگانه آمریکا برای کشورهای منطقه یعنی «مسلط کردن یک حکومت فردیِ مستبدِ سازشگر با سلطه» و اگر ممکن نبود، «ایجاد اغتشاش و هرج و مرج در آن کشور»، افزودند: برنامه آنها در سوریه به ایجاد اغتشاش و هرج و مرج منتهی شد و اکنون آمریکا، رژیم صهیونیستی و همراهان آنها با احساس پیروزی، همچون اصحاب شیطان دچار گزافه‌گویی و حرف مفت زدن شده‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنان یک مقام آمریکایی را با مضمونِ پنهانِ «کمک و حمایت از هر کسی که در ایران اغتشاش کند»، نمونه‌ای از گزافه‌گویی‌های دشمنان دانستند و افزودند:‌ احمق‌ها گویا بوی کباب شنیده‌اند اما ملت ایران هر کسی که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، زیر گام‌های خود لگدمال خواهد کرد.

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=58755

 

یک نکته ی خیلی عجیبی که در مورد شیطان داریم، این است که آنچنان هر چیزی را فیلتر می کند کانه شیطان بزرگ یعنی خود آمریکا است که دارد این کار را می کند. مثلاً سایت خود حضرت ولی فقیه مد ظله العالی، آقای خامنه ای را بنده نمی دانم کیست که در موبایل فیلتر می کند. حالا سایت الغدیر بنده ی حقیر در موبایلم فیلتر شود، بنده ی حقیر نزد خود می گویم که لابد یک چیزهای خیلی بی ارزشی هم در آن دیده شده است که مستحق فیلتر شدن هم هست. ولی سایت آقای خامنه ای را آیا آمریکا است که در موبال فیلتر هم می کند؟ بنده ی حقیر که اصلا سر در نمی آورم. همین یک سایت را هم که بخواهید سر بزنید، نمی شود! 

البته این را هم عرض کنم که دیروز بنده داشتم یک کمی بیش از صفحه ی اول کیهان را نگاهی می انداختم و دیدم که می گوید فیلم محمد رسولوف از طرف آلمان وارد کاندیداتوری برای جایزه ی اسکار هم شده است. خوب، همانطوری که می دانید فیلم هم یک وسیله ی هنری است که می تواند مخاطبان زیادی هم داشته باشد. ولی عرض بنده ی حقیر این است که این چنین چیزهایی را در ویکیپدیا می توانید راجعشان به فارسی یا انگلیسی الی ما شاء الله هم بخوانید و اصلا فیلتر هم نیستند. ولی خود روزنامه ی کیهان و کتابخانه ی مدرسه ی فقاهت و ... را فیلتر می کنند! آیا شما در اینها چه می یابید که فیلترشان هم می کنید؟ الا اینکه آمریکا و شیطان بزرگ، و نه حتی نیروهای نیابتی آنها هم هست، که فیلتر می کند. و این چیزها را شما بقول معروف زیر سبیلی در می کنید و بدانها توجه هم نمی کنید و کار خودتان را هم می کنید، و یک مرتبه هم یحتمل متوجه شوید که در کجا است که هرج و مرج و اغتشاشات هم رخ داده است. شما توجه کنید که طرف شیطان بزرگ چقدر هم پشتکار دارد که رفته است آلمان از آنجا فیلم ساخته و آنگاه فیلمش وارد جشنواره اسکار هم شده و از اغتشاشات چطور هم فیلم و تصویر بر علیه جمهوری اسلامی ساخته که خانواده را از درون دچار مشکل هم کند و ...! علناً دشمنی اش را نشان می دهد و فقط مشکلش فقط حجاب هم نیست. و بلکه خود شیطان هم هست دیگر! غیر از این است؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۷

فرازی از بیانات حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در دیدار اقشار مختلف بانوان

و امّا در مورد مسئله‌ی زن. خب امروز در دنیا مسئله‌ی زنان از جنبه‌های مختلف مطرح است. هر مجموعه‌ای هر گوشه‌ای از دنیا با یک انگیزه‌ای، با یک جهت‌گیری‌ای درباره‌ی مسئله‌ی زن بحث میکنند و حرف میزنند. در این مسئله‌ی زن هم، سرمایه‌داران عالم و سیاستمداران عالم ــ که همان سیاستمداران هم متّکی به آن سرمایه‌دارانند ــ مثل همه‌ی مسائل سبْک زندگی دخالت میکنند. امروز و دیروز، سیاستمداران عالم و سرمایه‌داران عالم ــ همانهایی که منشأ استعمار در دنیا بودند ــ در همه‌ی مسائل مربوط به سبْک زندگی بشر دخالت میکنند؛ رسانه هم دارند ــ مؤثّرترین رسانه‌های دنیا در اختیار آنها است ــ و زبان رسانه را هم بلدند. انگیزه‌ی آنها، انگیزه‌ی دخالت سرمایه‌داران عالم و استعمارگران در مسئله‌ی زن، یک نگاه نظری و فلسفی نیست. این‌جور نیست که آنها یک نظریّه‌ی فلسفی‌ای در مورد زن دارند و میخواهند آن را ترویج کنند؛ نه، این نیست. یک احساس انسانی هم نیست؛ ‌این‌جور نیست که اینها احساس میکنند که زن در مواردی در دنیا ضعیف واقع شده، میخواهند حمایت کنند، احساسات انسانی‌شان به جوش می‌آید؛ نه، این هم نیست. انجام یک وظیفه‌ی اجتماعی و مردمی هم نیست؛ اینها انگیزه‌ی دخالت سیاستمداران و سرمایه‌داران نیست. انگیزه چیست؟ انگیزه، دست‌اندازی سیاسی و استعماری است. وارد میشوند برای اینکه مقدّمه‌ای باشد و پوششی باشد در جهت دست‌اندازی بیشتر، دخالت بیشتر، گسترش بیشتر منطقه‌ی نفوذ خودشان. این انگیزه‌ی در واقع جنایتکارانه را، انگیزه‌ی فسادانگیز را در زیر یک ظاهر فلسفی، در زیر یک ظاهر نظری، در زیر یک ظاهر انسان‌دوستانه پنهان میکنند. این، بی‌صداقتیِ غربی‌ها است؛ بی‌صداقتیِ سرمایه‌داران غربی است که امروز بر دنیا مسلّطند. این بی‌صداقتی، در قضایای مختلف دیده شده؛ همین بی‌صداقتی را، این دروغ‌گویی را، این ریاکاری را ما در مسائل گوناگونی، در عملکرد فعّالان سیاسی و اقتصادی غربی دیده‌ایم.

یک نمونه‌اش [اینکه] در حدود یک قرن پیش، مثلاً بحث آزادی زن و استقلال مالیِ زن را مطرح کردند، که زن استقلال مالی داشته باشد یا آزادی داشته باشد؛ ظاهر خوبی داشت امّا باطنش چه بود؟ باطنش این بود که  کارخانجاتشان احتیاج به کارگر داشت، کارگر مرد کافی نبود، میخواستند زنها را برای کارگری بیاورند، آن ‌هم با دستمزد کمتر از مردان؛ این باطن قضیّه بود. این بیشتر در اروپا و در مجموعه‌های غربی شکل گرفت؛ این فقط مخصوص آمریکا هم نبود. این را در زیر یک ظاهر و یک پوشش انسان‌دوستانه‌ای پنهان کردند، به عنوان اینکه زن استقلال مالی داشته باشد، آزادی داشته باشد، بتواند از خانه بیرون بیاید، بتواند کار کند؛ یعنی این بی‌صداقتی را آنجا هم بشریّت دید.

یک نمونه‌ی دیگر که البتّه ربطی به مسئله‌ی زن ندارد، مسئله‌ی آزادی بردگان در آمریکا است؛ در اواخر قرن نوزدهم ــ در حدود ۱۸۶۰ ــ آمریکایی‌ها [توسّط] آبراهام لینکلن که آن وقت رئیس‌جمهور آمریکا و از حزب جمهوری‌خواه بود، شعار آزادی بردگان را دادند؛ ظاهر قضیّه این بود که بردگان باید آزاد بشوند ــ کمک هم میکردند و بردگان را از جنوب به صورت قاچاق میبردند به طرف شمال آمریکا [چون] بین شمال و جنوب جنگ بود ــ امّا باطن قضیّه این نبود؛ باطن قضیّه این بود که جنوبی‌ها در کار کشاورزی بر کار مسلّط بودند، [آنجا] زمینهای کشاورزی بود و بردگان در این زمینها به صورت مجّانی کار میکردند؛ بَرده بودند، با [حقوق] بخور و نمیر. شمالی‌ها تازه به صنعت دست پیدا کرده بودند و احتیاج به کارگر داشتند؛ کارگر به اندازه‌ی لازم وجود نداشت، مایل بودند از این بردگان به عنوان کارگر در کارخانه‌شان استفاده کنند؛ راهش این بود که بگویند شماها آزادید، بیایید اینجا در کارخانه کار کنید! در واقع، از بردگی کشاورزی و مزرعه، آنها را به بردگی کارخانه کشاندند؛ باطن قضیّه این بود. این بی‌صداقتیِ غربی‌ها است.

امروز هم همین‌جور است. در این جنجالهای موجود دنیا در زمینه‌ی زن، مسئله‌ی فمینیسم، مسئله‌ی حقوق زن، مسئله‌ی آزادی زنان و حقوق زنان، ظواهر کار است؛ پشت اینها سیاستهایی هست، انگیزه‌های ناسالمی وجود دارد. حالا [اینکه] آن انگیزه‌ها چیست، بعضی‌اش را امروز ما میدانیم، بعضی را هم بعداً خواهیم دانست، بعداً کشف خواهد شد؛ لکن انگیزه، انگیزه‌ی انسانی و بشری نیست. این بی‌صداقتی، امروز هم وجود دارد. انگیزه‌ها صرفاً سیاسی است، صرفاً استعماری است، وسیله‌ی نفوذ است که البتّه حالا بحث در این باره مربوط به این جلسه‌ی کنونی ما نیست.

خب حالا ما در قبال یک چنین وضعیّتی در دنیا هستیم که کسانی درباره‌ی مسئله‌ی مهمّ «زن» بحث میکنند، ولی صداقت ندارند در این بحث. ما به عنوان مسلمان، درباره‌ی مسئله‌ی «زن» میخواهیم حرف بزنیم، بحث کنیم، منطق ارائه بدهیم، بین خودمان آن منطق را جا بیندازیم و بر طبق آن منطق عمل کنیم. این وظیفه‌ی ما است و امروز باید این کار انجام بگیرد؛ البتّه از اوّل انقلاب باید انجام میگرفته و مبالغ زیادی هم کار شده، لکن کار را باید تمام کرد، باید کامل کرد. من چند نکته را در این زمینه عرض میکنم.

 

اگر ما بخواهیم یک منشوری از دیدگاه اسلام درباره‌ی زن تنظیم بکنیم که موادّی داشته باشد این منشور، به گمان من، اوّلین موضوعی که در این منشور باید بیاید مسئله‌ی «زوجیّت» است. یعنی چه؟ یعنی زن و مرد زوجند، مکمّل یکدیگرند، زن و مرد برای هم خلق شده‌اند. این در قرآن بصراحت بیان شده: وَ اللَهُ جَعَلَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً؛(۵) این خطابِ «جَعَلَ لَکُم» ــ برای شما قرار داد ــ خطاب به مردها نیست، خطاب به بشر است؛ زن و مرد. وَ اللَهُ جَعَلَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً؛ ای افراد بشر! خدا از جنس خود شما برای شما زوج قرار داده است. حالا «زوج» فقط به مرد گفته نمیشود؛ در قرآن، کلمه‌ی «زوج»، هم برای مرد به کار رفته، هم برای زن. من آیه‌اش را هم یادداشت کرده‌ام؛ [آیه‌ای] که «زوج» درباره‌ی «زن» به کار رفته: یا آدَمُ اسکُن اَنتَ وَ زَوجُکَ الجَنَّة؛(۶) زوج، اینجا درباره‌ی همسرِ زن هست؛ فردِ زن. در یک جای دیگری [میفرماید:] «قَد سَمِعَ اللَهُ قَولَ الَّتی‌ تُجادِلُکَ فی‌ زَوجِها»؛(۷) اینجا «زوج» درباره‌ی «مرد» به کار رفته. بنابراین، از جنس شما، زوج برای شما آفریدیم. البتّه این مخصوص بشر هم نیست. این را هم من در حاشیه‌ی بحث بگویم که البتّه باید اهلش این را دنبال کنند.

در اسلام، بنا بر نظریّه‌ی اسلام، بنای عالم خلقت و تاریخ بشر و تاریخ عالم بر تلائم(۸) و ازدواج و پیوند است؛ درست نقطه‌ی مقابل آنچه در دیالکتیک هِگِل و مارکس و مانند اینها وجود دارد که بنای عالم را بر تضاد میدانند. آنها میگویند شیئی به وجود می‌آید، ضدّ او به وجود می‌آید، از این تضاد یک شیء سوّمی به وجود می‌آید که باز برای آن هم ضدّی به وجود می‌آید تا آخر؛ تاریخ این‌جوری پیش میرود. اسلام میگوید نه، شیئی به وجود می‌آید، شیئی برای همراهی و ائتلاف با او به وجود می‌آید که از همراهی این دو،‌ از ائتلاف این دو، از زوجیّت این دو، شیء سوّمی به وجود می‌آید؛ تاریخ این‌جوری پیش میرود. که البتّه عرض کردم این را بایستی اهلش فکر کنند، دنبالش کنند، سررشته‌ای را بگیرند و پیش بروند ببینند به کجا میرسند؛ مسئله‌ی مهمّی است.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58656

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۱

کلیپ صوتی | فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها شگفتی عظیم عالم وجود

 

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) آنچه که من میتوانم عرض کنم این است که این بزرگوار، این بانوی جوان از شگفتی‌های آفرینش است... آنچه درباره‌ی این بزرگوار گفته شده از طرف پیغمبر یا دیگران مربوط به یک دختر ۱۷، ۱۸ ساله است. این بانوی جوان از لحاظ معنوی، رتبه‌ی هویّت ملکوتی و جبروتی به جایی برسد که خشم او موجب خشم خدا بشود، خشنودی او مایه‌ی خشنودی خدا بشود... «إنَّ اللَهَ یَغضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرضَى لِرِضَاهَا»... این جور نیستش که بگوییم این بنده‌ی بلند مرتبه هر جایی که خدا خشمگین است او هم خشمگین میشود؛ نه، عکس قضیّه است: هر جا او خشمگین بشود، خدا خشمگین میشود. عظمت را ببینید! در سختی‌ها، غمگسار پیغمبر، در جهاد همراه امیرالمؤمنین، در عبادت خیره‌کننده‌ی چشم فرشتگان، در سیاست سُراینده‌ی آن خطبه‌های فصیح و بلیغ و آتشین؛ ... تربیت کننده‌ی امام حسن، تربیت کننده‌ی حسین‌بن‌علی، تربیت کننده‌ی زینب؛ ببینید! این خصوصیات کنار هم که قرار میگیرد حقّاً و انصافاً یک شگفتی عظیم عالم وجود را به انسان نشان میدهد. کودکی او الگو است، جوانی او الگو است، ازدواج او الگو است، سیره‌ی زندگی او الگو است، همه‌ِی اینها برترین الگوهایی هستند که نشان دهنده‌ِی قلّه‌ی زن مسلمان محسوب میشوند، این قلّه است.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، کلیپ صوتی «فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها شگفتی عظیم عالم وجود» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: حضرت زهرا(سلام الله علیها)؛

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=58740

 

 

۱۴۰۳/۱۰/۰۱

نماهنگ | بانوی انقلابی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما در کشورمان... خوشبختانه شاهد رشد زنان مؤمن و دانا و فعّال، از اوّل انقلاب تا امروز بوده‌ایم... زنها که وارد میدان شدند، مردها ــ حتّی آن بی‌تفاوت‌ها ــ احساس کردند که باید وارد میدان بشوند... به یک معنا، انقلاب را زنها پیروز کردند... زن ایرانی توانست از هویّت کشور، فرهنگ کشور صیانت کند؛ توانست از سنّت‌های تاریخی و اصیل کشور صیانت کند؛ با متانت خودش، با حیای خودش، با عفّتی که به خرج داد... در حوادث بزرگ، زنان ما درخشیدند؛ در جنگ درخشیدند، در دفاع از حرم درخشیدند، در مبارزات سیاسی درخشیدند، در مراکز تحقیقاتی درخشیدند؛ در دانشگاه‌ها همین‌طور، در حوزه‌ها همین‌جور... بنابراین در دوران انقلاب، پیشرفت بانوان در کشور ما، پیشرفت بسیار خوبی است... امروز خوشبختانه همه‌ی اینها را داریم؛ منتها توجّه کنیم که دشمن هم بیکار نیست... دشمنان نظام جمهوری اسلامی خیلی زود فهمیدند که با شیوه‌های سخت‌افزاری نمیشود انقلاب را شکست داد... به عنوان دفاع از زن، به عنوان دفاع از جامعه‌ی زنان، به عنوان دفاع از یک گروه زن، به عنوان دفاع از یک زن؛ ‌به عنوان دفاع از یک زن در یک کشور اغتشاش راه می‌اندازند. از شیوه‌های نرم‌افزاری استفاده میکنند. دختران ما، بانوان ما، اساتید ما، دانشجویان ما،‌ همه‌ی جامعه‌ی زنان بایستی در این زمینه خودشان را موظّف بدانند.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
«ریحانه»؛ بخش زن، خانواده و سبک زندگی رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و روز زن، براساس این بخش از بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان، نماهنگ «بانوی انقلابی» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: زن؛ زن مسلمان ایرانی؛ نقش زنان در انقلاب اسلامی؛ حضور زنان در صحنه؛ نقش زنان در دفاع مقدس؛ محصولات ریحانه (زن، خانواده و سبک زندگی)؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58747

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۹

جهت | مادری افتخار است

پانزدهمین شماره‌ی «جهت» به بازخوانی تأکید اخیر رهبر انقلاب بر جایگاه والا و افتخار «مادری» در اسلام می‌پردازد.

بسته تصویری جهت، محصولی است از رسانه‌ی KHAMENEI.IR که به مرور تصویری دیدارها و بُرشی کوتاه از مهمترین نکته‌ها و توصیه‌های رهبر انقلاب می‌پردازد.

 بیانات رهبر انقلاب که در این فیلم مشاهده میکنید:
امروز من میبینم بعضی‌ها به تبع همان سیاستهایی که اشاره کردم ــ [یعنی] سیاستهای سرمایه‌داران و استعمارگران و بدخواهان جوامع مستقل، بخصوص جامعه‌ی ما ــ «مادری» را بد تصویر میکنند؛ اگر کسی بگوید فرزندآوری برای خانواده‌ها لازم است، طعنه میزنند، مسخره میکنند که «شما زن را برای بچّه میخواهید، برای فرزندآوری میخواهید». مادری یک افتخار است؛ اینکه شما یک موجودِ انسانی را با زحمت زیاد، چه در درون خودتان، چه در بیرون، در اوایل زندگی‌اش پرورش بدهید، زحماتش را تحمّل کنید، او را به عنوان یک انسان پرورش بدهید، افتخار کوچکی است؟ این خیلی بااهمّیّت است، خیلی باارزش است. برای همین هم هست که در اسلام، روی «مادر» تکیه شده. ۱۴۰۳/۰۹/۲۷

برچسب‌ها: زن؛ زن در اسلام؛ نقش مادری؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58674

 

شگفت انگیزی پدیده ی ابرستاره ی بی نظیر آفرینش، حضرت فاطمه زهرا صلوات الله و سلامه علیها، غیر قابل توصیف است. یعنی چطور است که مثلاً شاعر می خواهد کوه دماوند را توصیف کند و چند بیتی هم می گوید، ولی بعد پشیمان هم می شود و می گوید نی نی، تو نه اینجوری؛ و بلکه اینجور دیگری هم هستی و ...؟ عظمت کوه دماوند را هم می خواهد برساند که غیر قابل توصیف است دیگر؛ و حالا شما این عظمت شگفت انگیز را در حضرت زهرا هم سعی کنید متصور شوید که چگونه است؟

همین نکته که شاگرد بخواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند؛ همین مسئله را در نظر بگیرید که اینجا وقتی حضرت ولی فقیه می فرمایند که مسئله ی اسلامی که بنای عالم و تاریخ و بشریت را هم پیش می برد همانا مسئله ی زوجیت و تلائم و هماهنگی و همراهی و ازدواج و پیوند است و نه مسئله ی خلقت شیئی و بعد خلقت ضد آن شیئی که از این دو شیئی دیگر هم بوجود می آید که هگل و مارکس و امثالهم نیز مطرح کرده اند و .... از همین دیدگاه قاطیغوریایی هم بنگریم و نگاهی به حتی در مسائل و مشکلات مطرحه در خود سخنرانی حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم بیاندازیم، یحتمل بعضی اشکال کنند که مسئله ی زوجیت برای جوان در میان ابنوهی از مسائل دیگر گم خواهد شد، خصوصاً اینکه جوانان تجربه های چندانی هم در زندگی ندارند! و اما خود الگوهای خصوصیات زندگی حضرت فاطمة زهرا شهیده صلوات الله و سلامه علیها چیز شگفت انگیز دیگری را نشان می دهد و بتصویر می کشاند که راهنمای عظیم شهداء در طول اعصار است. و لذا، شاگرد نمی تواند اشکال هم کند که بنده آمدم از روی فیلم آلفرد هیچکاک هم یک امالی بنویسم، و اشتباهی بجای اینکه بنویسم عموی اش یا دائی اش، نوشته شد یا خوانده هم شد داعش و همین هم مرا و همه و همه را نیز به غلطها و اشتباهات ابدی انداخت و مثلاً هم نفهمیدم چطور سر از وسط داستانهای دن کیشوت و امثالهم نیز درآوردم و ...!!! شرح لمعه دمشقیه شهید اول و شهید ثانی و احقاق الحق و ازهاق الباطل قاضی نور الله شوشتری و آیت الله العظمی مرعشی نجفی و عبقات الانوار میر سید حامد حسین کنتوری و الغدیر علامه امینی و ...، همه و همه روایت از عظمت ماجرای تاریخی بشریت در منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم دارند، و آیتی از آیات الهی را در ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشهای قلوب آسمانی و زمینی در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک و کیهانشناسی آنها را هم نمایان می کنند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین الاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ‎﴿١﴾‏ مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ‎﴿٢﴾‏ سَیَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ‎﴿٣﴾‏ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ‎﴿٤﴾‏ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ ‎﴿٥﴾‏

وَجَاءُوا عَلَىٰ قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ‎﴿یوسف: ١٨﴾‏

قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللَّهُ أَن یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ‎﴿یوسف: ٨٣﴾‏

وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَٰلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‎﴿البقرة: ٢٢٨﴾‏

لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٦٠﴾‏

 

کلنا عباسک یا سیدة زینب علیه السلام

 

۱۴۰۳

امیرالمؤمنین نسبت به همه انسانها احساس دلسوزی دارند ‌


درباره‌ی احساس نسبت به انسانها؛ نه‌فقط نسبت به مسلمانها، نه‌فقط نسبت به پیروان خودش، نسبت به [همه‌ی] انسانها، ‌باز احساس او[امیرالمؤمنین] در اوج است. در نهج‌البلاغه چند مورد وجود دارد که من یک موردش را اینجا عرض میکنم. به ‌حضرت خبر دادند که اشرار و الوات شامی به شکل مسلّح می‌آیند در انبار و حمله میکنند به خانه‌های مردم و طلاها را از ‌دست و پای زنها بیرون میکشند، اینها را اذیّت میکنند، آزار میکنند؛ [وقتی] این خبر را به حضرت دادند، حضرت این‌جور ‌میفرماید: فَقَد بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کانَ یَدخُلُ عَلَى المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَى المُعاهَدَةِ فَیَنتَزِعُحِجلَها؛ ببینید! میگوید به من ‌خبر رسیده که اینها وارد خانه میشوند که در این خانه زن هست ــ یا زن مسلمان، یا زن غیر مسلمان ــ بعد که این را ‌میگوید، میفرماید: فَلَو اَنَّ امرَاً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا اَسَفاً ما کانَ بِهِ مَلوما؛ اگر مرد مسلمان از این حادثه، از این خبر، از ‌غصّه بمیرد، مورد ملامت نیست. احساس را می‌بینید! بی‌خیال بودن نسبت به آحاد جامعه، در نقطه‌ی مقابل این احساس ‌نسبت به تک‌تک آحاد جامعه، حتّی زن غیر مسلمان؛ میگوید اگر مرد مسلمان بمیرد از این غیرت، از این ناراحتی که الوات ‌و اشرار شامی وارد خانه بشوند و به زنان مسلمان [و غیر مسلمان] تعرّض بکنند، از غصّه اگر بمیرد، «ما کانَ بِهِ مَلوما» ‌نمیشود ملامتش کرد، «بَل کانَ بِهِ عِندی جَدیرا»(۱) شایسته است، سزاوار است که انسان از غصّه بمیرد؛ می‌بینید اوج ‌احساس را! احساس دلسوزی نسبت به آحاد مردم در یک چنین اوجی؛ این هم یک گوشه‌ی دیگری از شخصیّت ‌امیرالمؤمنین.‌۱۴۰۳/۰۴/۰۵

بیانات در دیدار مردمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در سالروز عید غدیر
حضرت علی (علیه‌السلام)شخصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
نهج‌البلاغه


۱ ) خطبه ۲۷ : از خطبه‏هاى آن حضرت است در نکوهش اصحاب از نرفتن به جهاد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِینَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُیِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ وَ سِیمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ . أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الْأَوْطَانُ وَ هَذَا أَخُو غَامِدٍ [وَ] قَدْ وَرَدَتْ خَیْلُهُ الْأَنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَکْرِیَّ وَ أَزَالَ خَیْلَکُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا وَ لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالِاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً فَیَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ فَقُبْحاً لَکُمْ وَ تَرَحاً حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یُرْمَى یُغَارُ عَلَیْکُمْ وَ لَا تُغِیرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ یُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیْظِ أَمْهِلْنَا یُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا یَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ کُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا کُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّیْفِ أَفَرُّ . یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَکُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَیْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِی طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَکِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ وَ لَکِنْ لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاعُ .
ترجمه:
پس از حمد خدا، جهاد درى است از درهاى بهشت، که خداوند آن را به روى اولیاء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهیزگارى، زره استوار، و سپر مطمئن خداست. هر کس آن را از باب بى‏اعتنایى ترک کند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نماید، و به ذلّت و خوارى و پستى گرفتار آید، بر دلش پرده‏هاى بى‏عقلى زده شود، و در برابر ضایع کردن جهاد حق از او گرفته شود، و محکوم به ذلت و خوارى، و محروم از انصاف گردد. بدانید که من شب و روز و نهان و آشکار، شما را به جنگ این قوم دعوت کردم، به شما گفتم که با اینان بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند، به خدا قسم هیچ ملّتى در خانه‏اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد. اما شما مسئولیت جهاد را به یکدیگر حواله کردید و به یارى یکدیگر بر نخاستید تا دشمن از هر سو بر شما تاخت، و شهرها را از دست شما گرفت. این مرد غامدى است که لشکرش به انبار وارد شد، حسّان بن حسّان بکرى را کشت، و مرز بانان شما را از جاى خود راند. به من خبر رسیده مهاجمى از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردن بند و گوشواره او را به یغما برده، و آن بینوا در برابر آن غارتگر جز کلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته، آن گاه این غارتگران‏ با غنیمت بسیار باز گشته، در حالى که یک نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسیده. اگر بعد از این حادثه مسلمانى از غصه بمیرد جاى ملامت نیست، بلکه مرگ او در نظر من شایسته است. عجبا عجبا به خدا سوگند که اجتماع اینان بر باطلشان، و پراکندگى شما از حقّتان دل را مى‏میراند، و باعث جلب غم و غصه است. رویتان زشت و قلبتان غرق غم باد که خود را هدف تیر دشمن قرار دادید، آنان شما را غارت کردند و شما چیزى به دست نیاوردید، جنگیدند ولى شما نجنگیدید، خدا را معصیت مى‏کنند و شما خشنودید. در تابستان شما را دعوت به جهاد آنان مى‏کنم گویید: هوا گرم است، مهلت ده تا گرما برود. و در زمستان شما را مى‏خوانم گویید: هوا سرد است، مهلت ده تا سرما بنشیند. همه این بهانه‏ها براى فرار از گرما و سرماست. شما که از گرما و سرما مى‏گریزید پس به خدا سوگند از شمشیر گریزان‏تر خواهید بود. اى نامردان مرد نما، دارندگان رؤیاهاى کودکانه، و عقلهایى به اندازه عقل زنان حجله نشین، اى کاش شما را ندیده بودم و نمى‏شناختم. به خدا قسم حاصل شناختن شما پشیمانى و غم و غصه است. خدا شما را بکشد، که دلم را پر از خون کردید، و سینه‏ام را مالامال خشم نمودید، و پى در پى جرعه اندوه به کامم ریختید، و تدبیرم را به نافرمانى و ترک یارى تباه کردید، تا جایى که قریش گفت: پسر ابو طالب شجاع است ولى دانش جنگیدن ندارد. خدا پدرانشان را جزا دهد، آیا هیچ کدام آنان کوشش و تجربه مرا در جنگ داشته و پیشقدمیش از من بیشتر بوده هنوز به سن بیست سالگى نرسیده بودم که آماده جنگ شدم، اکنون عمرم از شصت گذشته، ولى براى کسى که اطاعت نشود تدبیرى نیست‏

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?nhid=27&npt=9&nht=1

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۸

نماهنگ | کمر داعش اینگونه شکست

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «امیرالمؤمنین فرمود: ملّتی که در خانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود؛‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.  لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجسته‌ی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند، جوانهای خود آنها را، هم در عراق، هم در سوریه ــ اوّل در عراق، بعد در سوریه ــ سازمان‌دهی کردند، مسلّح کردند، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند و توانستند غلبه پیدا کنند.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب درباره تحولات اخیر منطقه، نماهنگ «کمر داعش اینگونه شکست» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58662

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۷

نماهنگ | خالی کردن توی دل مردم جرم است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یک عدّه‌ای البتّه همّتشان این است که توی دل مردم را خالی کنند؛ این نباید اتّفاق بیفتد؛ حالا بعضی در خارج این کار را میکنند؛ تلویزیون‌های خارجی، رادیوهای خارجی، روزنامه‌های خارجی به زبان فارسی با مردم حرف میزنند، جوری قضایا را تصویر میکنند که مردم را بترسانند، توی دل مردم را خالی کنند؛ حالا آن تکلیفش جور دیگر است و با آنها جور دیگری باید برخورد کرد امّا در داخل کسی نباید این کار را بکند. در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن توی دل مردم باشد، این جرم است و باید دنبال بشود.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «خالی کردن توی دل مردم جرم است» را منتشر میکند.

 بیانات رهبر انقلاب که در این نماهنگ مشاهده میکنید:
قرآن صریح در این معنا است: لَئِن لَم یَنتَهِ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی‌ قُلوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفونَ فِی المَدینَة؛... «مرجفون» یعنی کسانی که در دل مردم اضطراب ایجاد میکنند، ترس ایجاد میکنند؛ اگر چنانچه اینها از این کارشان دست برندارند، خدای متعال به پیغمبر میفرماید: لَنُغریَنَّکَ بِهِم‌؛ تو را مأمور میکنیم که به سراغ اینها بروی و مجازاتشان کنی. این‌قدر این مسئله‌ی امنیّت روانی مهم است. ۱۴۰۳/۰۸/۰۶

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58638

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۸

نماهنگ | حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «زن و مرد در محیط خانواده، نقشهای متفاوتی دارند؛ این دلیل برتری نیست. مثلاً هزینه‌ی خانواده، به عهده‌ی مرد است؛ [این] دلیل برتری نمیشود. فرزندآوری، به عهده‌ی زن است؛ این دلیل برتری نمیشود. اینها هر کدام یک امتیاز است؛ یک امتیازی است که [زن و مرد] دارند. حقوق زن و مرد بر این پایه‌ها محاسبه نمیشود؛ حقوق یکسانی دارند. این هم در قرآن هست: وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنّ‌. حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است؛ یعنی اگر از لحاظ حقوقی به خانواده نگاه کنیم، دو فردی که از لحاظ حقوقی یکسان هستند دارند با هم زندگی میکنند، یکدیگر را تکمیل میکنند. البتّه زن از لحاظ عاطفی، یک خصوصیّاتی دارد؛ پیغمبر در مورد زنان فرمود: اَلمَراَةَ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة؛ در داخل خانه، به زن مثل گل باید نگاه کرد. از گل باید مراقبت کرد، از طراوت او، از بوی خوش او فضا را باید معطّر کرد و استفاده کرد؛ این از لحاظ عاطفی است [امّا] از لحاظ حقوق یکسانند.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
«ریحانه»؛ بخش زن، خانواده و سبک زندگی رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اخیر اقشار مختلف بانوان، نماهنگ «حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58670

 

یک مسئله‌ی بسیار مهم، ارزش معنوی «مادری» است. مادری افتخار است. امروز من میبینم بعضی‌ها به تبع همان سیاستهایی که اشاره کردم ــ [یعنی] سیاستهای سرمایه‌داران و استعمارگران و بدخواهان جوامع مستقل، بخصوص جامعه‌ی ما ــ «مادری» را بد تصویر میکنند؛ اگر کسی بگوید فرزندآوری برای خانواده‌ها لازم است، طعنه میزنند، مسخره میکنند که «شما زن را برای بچّه میخواهید، برای فرزندآوری میخواهید». مادری یک افتخار است؛ اینکه شما یک موجودِ انسانی را با زحمت زیاد، چه در درون خودتان، چه در بیرون، در اوایل زندگی‌اش پرورش بدهید، زحماتش را تحمّل کنید، او را به عنوان یک انسان پرورش بدهید، افتخار کوچکی است؟ این خیلی بااهمّیّت است، خیلی باارزش است. برای همین هم هست که در اسلام، روی «مادر» تکیه شده.

از پیغمبر سؤال میشود «مَن اَبَرّ»؛ یک نفری آمده سؤال میکند: به چه کسی خوبی کنم، نیکی کنم، ترجیح دارد؟ فرمود «اُمَّک»؛ به مادرت. گفت «ثُمَّ»؛ بعدش به چه کسی؟ باز فرمود به مادرت. دفعه‌ی سوّم پرسید بعد به چه کسی؟ حضرت فرمود به مادرت. سه بار گفت به مادرت! گفت بعد به چه کسی؟ گفت بعد به پدرت؛(۱۳) یعنی پدر مرتبه‌ی چهارم است. یا یک نفر آمده بود میخواست برود جهاد ــ [البتّه] نیرو به قدر کافی وجود داشته در این داستان و در این قضیّه ــ  گفت مادرم راضی نیست، فرمودند خدمتِ مادرت را بکن، ثوابش از آن جهاد بیشتر است. (۱۴) البتّه عرض کردم این وقتی است که مَن‌بِهِ‌الکفایه وجود داشته باشد. مسئله‌ی «مادری» این است.

اینکه در روایت دارد که «اَلجَنَّةُ تَحتَ اَقدامِ الاُمَّهات»،(۱۵) «تَحتَ اَقدام» یک کنایه است، تعبیر کنایی است؛ «بهشت زیر پای مادر است» یعنی دم دست مادر است. شما بهشت میخواهید، بروید سراغ مادر؛ او بهشت را به شما خواهد داد. به او محبّت کنید، به او مهربانی کنید، به او خدمت کنید، از او اطاعت کنید، به او احترام کنید، او بهشت را به شما خواهد داد. این هم یک مادّه است.

...

یک کلمه راجع به مسئله‌ی منطقه بگویم. در منطقه با این حرکتی که در سوریه انجام گرفت و با جنایتهایی که رژیم صهیونیستی دارد انجام میدهد و جنایتهایی که آمریکا دارد انجام میدهد و کمکهایی که بعضی دیگر به اینها میکنند، خیال کردند که قضیّه‌ی مقاومت تمام شد؛ اینها سخت در اشتباهند. روح سیّدحسن نصرالله زنده است، روح سنوار زنده است؛ شهادت، اینها را از عرصه‌ی وجود بیرون نبُرد؛ جسم اینها رفت، روحشان باقی است، فکرشان باقی است، راهشان ادامه دارد. شما ببینید روزانه به غزّه دارد حمله میشود و شهید میگیرند، روزانه! باز هم ایستاده‌اند، باز هم مقاومت میکنند؛ لبنان مقاومت میکند. البتّه رژیم صهیونیستی به خیال خودش دارد خودش را از طریق سوریه آماده میکند که نیروهای حزب‌الله را به خیال خود محاصره کند و ریشه‌کن کند، امّا آن کسی که ریشه‌کن خواهد شد اسرائیل است. ما در کنار مبارزین فلسطین ایستاده‌ایم، در کنار مبارزان مجاهد فی‌سبیل‌اللهِ حزب‌الله ایستاده‌ایم و از اینها حمایت میکنیم؛ هر چه بتوانیم به اینها کمک میکنیم؛ و امیدواریم ان‌شاءالله اینها ببینند آن روزی را که دشمن خبیثشان در زیر پاهای آنها لگدمال میشود.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58656#_ftnref13

 

یک نکته ای که در مورد قاطیغوریایی کردن مسائل مطرح است این است که مسئله یک حد و حدودی هم دارد برای اینکه وارد هرج و مرج یا استبداد هم نشویم آنچنان که قانون هم باید رعایت شود؛ و اما با قاطیغوریایی کردن بیش از حد، یا بر عکس نه به اندازه ی کافی، مسائل قانونی مثل قتل و سرقت و مالیات و حتی مسائل مربوط به حجاب و عفاف هم مغفول می مانند. از آن طرف، عدل الهی را امثال ابو لهب زیر سوال می برند که با این همه زوری که دشمنان اسلام دارند هم آیا دیگر واجب الوجودی هم غیر از ساعتساز نابینا هم داریم؟ پس اگر داریم، کجا است؟ عدل الهی او پس کو؟ التفات می فرمائید؟ کم مانده ابو لهب ها و همسرانشان ادعا کنند که واجب الوجود آمده از نوره به عنوان داروی نظافت هم استفاده کند، و اشتباهی واجبی را خورده و مرده!

نکته ی عدل الهی و حکمت الهی اینجا این است که آیا این مغناطیسم عظیمی که کل عالم را به حرکت درمی آورد، خودش همینطوری خود به خودی آنچنان که ساعتساز نابینا در ژنتیک و علم وراثت و زیستشناسی هم یحتمل تئوریزه می کنند، عمل می کند و حتی یک هدف غائی ای هم وجود ندارد که فرض بفرمائید در قاطیغوریایی نمودن داستان خضر و حضرت موسی علی نبینا علیه السلام، نهفته است؟ حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم آیا چطور است که در مسائل اجرایی قوانین الهی در مقابل کارهای خضر گیر کرده است؟! و همینطور هم وقتی هر شاگردی دارد سعی می کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و  اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل کند، آیا چطور هم یحتمل همینطوری که خیر برادران ایمانی خود را هم بخواهد حتی وسط مسائل هابیلی و قابیلی، و بلکه برادران حضرت یوسف و حتی ابی لهب ها هم گیر کند. یعنی یک وقت هست که نفس برادران حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام هم آنها را دارد گول می زند و نمی دانند دارند با برادر خود هم چه می کنند، و یک وقت دیگر هم هست که عمویی همچون ابو لهب ای هم هست که نمی داند نفسش چطور او را واداشته است که دارد با همچون پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم هم چه می کند؛ ولی آیا نهایت قاطیغوریایی هم به اینجا ختم می شود که حتی امثال ابو لهب هایی هم از آن حالت عمویی خود بیرون آمده و حتی فرزندان و برادرزاده هایشان هم حالا مسلمان شده اند، ولی هنوز اینها عنادشان با اسلام تمامی ندارد و در کفرشان دارند غوطه هم می خورند و گناهنشان روی هم انباشته شده و آنها را به قعر جهنم هم می برد و ....؟ یک قاطیغوریای دیگری از حضرت خضر را در دعای کمیل هم می توان یافت:

یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلَ اَلْأَوَّلِینَ وَ یَا آخِرَ اَلْآخِرِینَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَهْتِکُ اَلْعِصَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلنِّقَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُغَیِّرُ اَلنِّعَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَحْبِسُ اَلدُّعَاءَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلْبَلاَءَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا

یعنی وقتی شما با یک معدن عظیمی را یافته اید که همچون ابرستاره ای هم پشت ستارگان دارد می درخشد آنچنان که در دعای مناجات شعبانیه هم آمده است و حضرت امام قدس سره هم بارها می فرمودند:

إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ اَلاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ اَلْقُلُوبِ حُجُبَ اَلنُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ اَلْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ 

آیا آنگاه دیگر حاضرید این ابرستاره و ابرخورشید را رها کرده و به کمتر از آن هم رضایت دهید آنچنان که شما را به انواع سیاه چاله هایی هم خواهد انداخت که آیا هیچ شاگردی هم چقدر توان آنرا داشته باشد که بتواند با محاسباتی خود را از آن رهایی هم بخشد؟ مسئله ی مستضعفین و امام المستضعفین هم یک چیز است که هم او است که می تواند بشریت را نجات هم دهد، و اما گیر کردن در مادیات هم چیز دیگری است که انحرافات از صراط مستقیم آنقدر هم او را به این سو و آن سو بکشاند که حتی از ترقه ها هم شروع نکند و بلکه سعی هم کند از بالاترین طبقات تسلیحات هسته ای هم وارد مسابقات تسلیحاتی هسته ای شود، آیا می تواند خود را به آن بالاترین طبقات و درجات و مراتب هستی هم برساند؟ و راهش هم این است یا همانهایی هم که سعی در این چنین کارهایی داشتند، بالاخره یک روزی تصمیم هم گرفتند این نوع مسابقات تسلیحاتی را کنار بگذارند و ...؟! و حالا مستضعفین عالم راه دیگری هم دارند که خود در کسب علم بکوشند و علم و حکمت را حتی در چین هم کسب کرده و بلکه از مهد الی لحد هم جویای علم باشند و .... لذا سعی هم کنند از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم به حکمت الهی برسند و امام زمان عجل الله فرجه الشری را هم در همه حال یاری کنند و ....

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی مؤلف گوید که این دعاى شریفى است و سزاوار است خواندن آن در آنجا مکرر و در غیر آن مکان و ما در باب اول ذکر کردیم این دعا را با اختلاف جزئى

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اَللَّهُمَّ اِجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ اَلذَّابِّینَ عَنْهُ وَ اَلْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ اَلْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ] وَ اَلْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ اَلسَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ اَلْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ

_______________________________

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ‎﴿١﴾‏ اللَّهُ الصَّمَدُ ‎﴿٢﴾‏ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ‎﴿٣﴾‏ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ‎﴿٤﴾‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ‎﴿١﴾‏ مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ‎﴿٢﴾‏ سَیَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ‎﴿٣﴾‏ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ‎﴿٤﴾‏ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ ‎﴿٥﴾‏

 

دیشب، بنده ی حقیر بعد از اینکه از وسطهای قسمت اول مریم مقدس  را دیدم، دو تا فیلم سینمایی ریچارد موتانز و سایه ی یک شک آلفرد هیچکاک را هم از صدا و سیما از وسطهایشان دیدم؛ یک حالت فیلمهای سه گانه ای هم پیدا کرده بود و تا پاسی از صبح هم ادامه یافت!

سایه ی یک شک (Shadow of a Doubt) یک حالت قاطیغوریایی شده ی ابولهبی ای هم داشت کانه انسان را یاد ان الله سریع الحساب هم می اندازد یا یاد مثلی که می فرماید تا می گویند: "ف"، زودی همه جواب می دهند فرحزاد! سایه ای از شک، یک فیلم ساسپنس ای (suspense) بود که آیا آقای دائی خود قاتلی است که خواهرزاده اش را هم خواهد کشت چرا که خیلی هم راجع به او می داند، یا خیر، یا بالاخره داستان چطور هم می شود؟! عرض بنده ی حقیر این بود که وقتی ابو لهب را قاطیغوریایی کنیم، از لحاظ روانشناسی کسی مایل هم نیست که خود را جای رل ابولهب یا برادران حضرت یوسف هم قرار دهد و بلکه می خواهد خود را جای رل حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم یا حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام هم قرار دهد. ولی وقتی نفس انسان، او را گول هم بزند و خود را اشتباهی هم جای قهرمان فیلم جا می زند و حال انکه کارهایش از روی گناهانش او را به کفر و شرک و نفاق هم انداخته است که آیا چقدر هم شبیه عموی پیغمبر شده ولی هنوز زیر بار حتی استغفار از گناهانش هم نمی رود که بلکه خدا او را ببخشد. بعد همین عدم شناخت شاگرد از خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف، او را وارد حالات خلائی هم نمی کند چرا که در روانشناسی خود هم دچار مشکلاتی می شود؟ و لذا همین کفر و شرک و نفاق هم به نسلهای بعدی او هم ادامه می یابد و آنجایی که یحتمل عمویش یا برادرانش را هم ابو لهب ای به حساب می آورد، غافل می شود که کار از کار گذشته و حالا خودش شده است عمویی که از ابولهب هم بدتر شده است و همینطوری کفر و نفاق و شرک هم هست که گرفتارش هستند و ...؟

نکته اینجا این است که آلفرد هیچکاک هم حتی در سایه یک شک متوجه مسئله ابولهب قاطیغوریایی آیا چقدر شده است و مسئله روانشناسانه و جامعه شناسانه را هم درک کرده است. ولی اینجا یک نکته ای هست در مسائل توحیدی و نبوی که ایمان و کفر را از هم جدا می کند آنچنان که دیگر شما جایز نیستید همینطوری بفرمائید که واجب الوجود واجبی را خورد و مرد، و همانطوری که حالا یحتمل شما جایز هم باشید که بفرمائید در هفت شهر عشق هم سی مرغ بالاخره آنقدر رفتند تا در قله ی قاف هم رسیدند به سیمرغ؛ چرا که داستان است دیگر. ولی مسئله یک جورهایی شدیداً هم دچار ناترازی می شود و بلکه شاگرد به شرک و کفر هم می افتد وقتی در انا فتحنا لک فتحاً مبینا، همین "ما" یا "نا" را هم تفسیر کند به اینکه خود مائییم دیگر و نه اینکه مسئله بندگی خدا و توحید نبوی و علوی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست! دلیلش هم این است که خوب ابو لهب هم عموی پیغمبر است ولی در عین حال هم آنقدر خودش و همسرش هم توی کفرشان مانده بوده اند و بلکه حضرت رسول را هم آزار و اذیت هم می کرده اند که تبت یدی ابی لهب و تب و امراته حمالة الحطب و ... هم از طرف خدا نازل شده است، و ایمان نبوی و کفر ابو لهب ای هم از هم جدا می شوند و این کار را خدا هم با نزول آیاتش می کند.

به عبارتی، حق و باطل را خدا توسط رسولش، محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم، هم از هم جدا می کند، و از اینجا است که شناخت خدا و پیغمبر و امام هم برای شاگرد مسئله ی جدا کننده ی حق از باطل هم می شود. ولی شاگردی که در حالات خلائی که مملو از کفرآلودگیهای ابو لهب ای و برادران حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام هم هستند گیر کرده باشد، آیا باز هم می تواند به آن ایمانهای خالص نبوی و علوی و فاطمی هم دست یافته و بلکه به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز میل کند؟ یا اینکه حتی آن قاطیغوریاییهای سیاه چاله ای نجومی ابو لهبی او را به قعر جهنم هم خواهند کشاند و چرا که حاضر هم هست که انبیاء و فرزندان انبیاء و ائمه ی اطهار علیهم السلام و حتی حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها را هم آنچنان که نفسش او را گول هم زده است به قتل هم برساند تا به زندگی ننگین خود هم تا روز قیامت ادامه دهد و ...؟ و لذا این می شود که از جمله سوالاتی از این قبیل هم مطرح می شود که آیا فلان شاه مثل رضا شاه هم بهتر بوده است یا بهمان رئیس جمهور مثل آتا ترک و ...، که حتی در زورگوییها و ظلمها و ترویج بی حجابیها و شقاوتها و بلکه فروختن کشورها و یک جا فروختن امت اسلامی به استعمار و استثمار و استبداد تحت سلطه ی ابرقدرتهای شیطانی جهانی از روی دست هم نیز مسابقه می داده اند که چطور هم رج بزنند و ...! کار عالم و سیاستش که بیافتد دست ظالمین مستبد و از جمله صهیونیستهای جهانی، مثل این است که فخر رازی هم می فرماید با آمدن سقیفه مسئله ی نفاق هم حل شد؛ خوب، بله نفاق حل شد، ولی چطوری هم حل شد. با کنار زدن امام علی امیر المومنین هم حل شد؟! الغدیر چه شد؟ آیا شاگرد که می خواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند، می تواند بفرماید که در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و .... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم ما هر چه کردیم قلوب آسمانی را هم دریابیم؛ مسائل هندسه ی زمینی و آسمانی را درنیافته و بلکه حتی در همان جلسه ی اول کیهانشناسی هم که به a(t) هم می پردازند، درست هم متوجه نشدیم که این چه ربطی دارد به ثابت هابل و کشمکشهای حول آن (Hubble tensions) و .... و لذا همینجاها هم گیر کرده ایم و داریم درجا هم می زنیم و .... و لذا منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی که حکمت الهی و حاکمیت عقل را هم می خواهد در عالم، جهانی هم کند؛ آیا می تواند هم خود را بشناسد، بدون اینکه خدا و پیغمبر و امامش را هم بشناسد آنچنان که می فرماید من عرف نفسه عرف ربه؟ دین و ایمان و مذهب و اسلام و همه و همه را بفروشد که کفر را جایگزینش کند و چرا که علم و حکمت اش را هم درست یاد نگرفته است چطور بیاموزد و نه هم که باید برود نزد کفار و منافقین تا علم و حکمتش را کامل هم کند، و بلکه همانها را هم دعوت کنند که آقایان ما اصلا همه چیزمان هم تعطیل است و لذا تشریف بیاورید خودتان هر کاری و بلکه هر غلطی دلتان خواست بکنید؟! و حتی بدتر از این هم بگوید که اصلا ما خودمان سکولار می شویم و پشت پا هم می زنیم به همه چیز و بلکه همینجوریها هم حوزه و دانشگاه است که وحدت می یابد و .... التفات هم می فرمائید که این چه داستانی است؟! آمده ای ابرویش را درست کنی، زده ای چشم اش را هم کور کرده ای و همینطوری الکی جیغ جیغ هم می کنی و .... اقل کم برو شکسپیر بخوان و نمایشنامه هایش را ببین، بلکه یک چیزی هم یاد گرفتی! و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ‎﴿١﴾‏ مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ‎﴿٢﴾‏ سَیَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ‎﴿٣﴾‏ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ‎﴿٤﴾‏ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ ‎﴿٥﴾‏

وَجَاءُوا عَلَىٰ قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ‎﴿یوسف: ١٨﴾‏

قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللَّهُ أَن یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ‎﴿یوسف: ٨٣﴾‏

وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَٰلِکَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‎﴿البقرة: ٢٢٨﴾‏

لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٦٠﴾‏

 

کلنا عباسک یا سیدة زینب علیه السلام

 

۱۴۰۳

امیرالمؤمنین نسبت به همه انسانها احساس دلسوزی دارند ‌


درباره‌ی احساس نسبت به انسانها؛ نه‌فقط نسبت به مسلمانها، نه‌فقط نسبت به پیروان خودش، نسبت به [همه‌ی] انسانها، ‌باز احساس او[امیرالمؤمنین] در اوج است. در نهج‌البلاغه چند مورد وجود دارد که من یک موردش را اینجا عرض میکنم. به ‌حضرت خبر دادند که اشرار و الوات شامی به شکل مسلّح می‌آیند در انبار و حمله میکنند به خانه‌های مردم و طلاها را از ‌دست و پای زنها بیرون میکشند، اینها را اذیّت میکنند، آزار میکنند؛ [وقتی] این خبر را به حضرت دادند، حضرت این‌جور ‌میفرماید: فَقَد بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کانَ یَدخُلُ عَلَى المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَى المُعاهَدَةِ فَیَنتَزِعُحِجلَها؛ ببینید! میگوید به من ‌خبر رسیده که اینها وارد خانه میشوند که در این خانه زن هست ــ یا زن مسلمان، یا زن غیر مسلمان ــ بعد که این را ‌میگوید، میفرماید: فَلَو اَنَّ امرَاً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا اَسَفاً ما کانَ بِهِ مَلوما؛ اگر مرد مسلمان از این حادثه، از این خبر، از ‌غصّه بمیرد، مورد ملامت نیست. احساس را می‌بینید! بی‌خیال بودن نسبت به آحاد جامعه، در نقطه‌ی مقابل این احساس ‌نسبت به تک‌تک آحاد جامعه، حتّی زن غیر مسلمان؛ میگوید اگر مرد مسلمان بمیرد از این غیرت، از این ناراحتی که الوات ‌و اشرار شامی وارد خانه بشوند و به زنان مسلمان [و غیر مسلمان] تعرّض بکنند، از غصّه اگر بمیرد، «ما کانَ بِهِ مَلوما» ‌نمیشود ملامتش کرد، «بَل کانَ بِهِ عِندی جَدیرا»(۱) شایسته است، سزاوار است که انسان از غصّه بمیرد؛ می‌بینید اوج ‌احساس را! احساس دلسوزی نسبت به آحاد مردم در یک چنین اوجی؛ این هم یک گوشه‌ی دیگری از شخصیّت ‌امیرالمؤمنین.‌۱۴۰۳/۰۴/۰۵

بیانات در دیدار مردمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در سالروز عید غدیر
حضرت علی (علیه‌السلام)شخصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
نهج‌البلاغه


۱ ) خطبه ۲۷ : از خطبه‏هاى آن حضرت است در نکوهش اصحاب از نرفتن به جهاد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِینَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُیِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ وَ سِیمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ . أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الْأَوْطَانُ وَ هَذَا أَخُو غَامِدٍ [وَ] قَدْ وَرَدَتْ خَیْلُهُ الْأَنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَکْرِیَّ وَ أَزَالَ خَیْلَکُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا وَ لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالِاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً فَیَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ فَقُبْحاً لَکُمْ وَ تَرَحاً حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یُرْمَى یُغَارُ عَلَیْکُمْ وَ لَا تُغِیرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ یُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیْظِ أَمْهِلْنَا یُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا یَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ کُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا کُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّیْفِ أَفَرُّ . یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَکُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَیْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِی طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَکِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ وَ لَکِنْ لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاعُ .
ترجمه:
پس از حمد خدا، جهاد درى است از درهاى بهشت، که خداوند آن را به روى اولیاء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهیزگارى، زره استوار، و سپر مطمئن خداست. هر کس آن را از باب بى‏اعتنایى ترک کند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نماید، و به ذلّت و خوارى و پستى گرفتار آید، بر دلش پرده‏هاى بى‏عقلى زده شود، و در برابر ضایع کردن جهاد حق از او گرفته شود، و محکوم به ذلت و خوارى، و محروم از انصاف گردد. بدانید که من شب و روز و نهان و آشکار، شما را به جنگ این قوم دعوت کردم، به شما گفتم که با اینان بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند، به خدا قسم هیچ ملّتى در خانه‏اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد. اما شما مسئولیت جهاد را به یکدیگر حواله کردید و به یارى یکدیگر بر نخاستید تا دشمن از هر سو بر شما تاخت، و شهرها را از دست شما گرفت. این مرد غامدى است که لشکرش به انبار وارد شد، حسّان بن حسّان بکرى را کشت، و مرز بانان شما را از جاى خود راند. به من خبر رسیده مهاجمى از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردن بند و گوشواره او را به یغما برده، و آن بینوا در برابر آن غارتگر جز کلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته، آن گاه این غارتگران‏ با غنیمت بسیار باز گشته، در حالى که یک نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسیده. اگر بعد از این حادثه مسلمانى از غصه بمیرد جاى ملامت نیست، بلکه مرگ او در نظر من شایسته است. عجبا عجبا به خدا سوگند که اجتماع اینان بر باطلشان، و پراکندگى شما از حقّتان دل را مى‏میراند، و باعث جلب غم و غصه است. رویتان زشت و قلبتان غرق غم باد که خود را هدف تیر دشمن قرار دادید، آنان شما را غارت کردند و شما چیزى به دست نیاوردید، جنگیدند ولى شما نجنگیدید، خدا را معصیت مى‏کنند و شما خشنودید. در تابستان شما را دعوت به جهاد آنان مى‏کنم گویید: هوا گرم است، مهلت ده تا گرما برود. و در زمستان شما را مى‏خوانم گویید: هوا سرد است، مهلت ده تا سرما بنشیند. همه این بهانه‏ها براى فرار از گرما و سرماست. شما که از گرما و سرما مى‏گریزید پس به خدا سوگند از شمشیر گریزان‏تر خواهید بود. اى نامردان مرد نما، دارندگان رؤیاهاى کودکانه، و عقلهایى به اندازه عقل زنان حجله نشین، اى کاش شما را ندیده بودم و نمى‏شناختم. به خدا قسم حاصل شناختن شما پشیمانى و غم و غصه است. خدا شما را بکشد، که دلم را پر از خون کردید، و سینه‏ام را مالامال خشم نمودید، و پى در پى جرعه اندوه به کامم ریختید، و تدبیرم را به نافرمانى و ترک یارى تباه کردید، تا جایى که قریش گفت: پسر ابو طالب شجاع است ولى دانش جنگیدن ندارد. خدا پدرانشان را جزا دهد، آیا هیچ کدام آنان کوشش و تجربه مرا در جنگ داشته و پیشقدمیش از من بیشتر بوده هنوز به سن بیست سالگى نرسیده بودم که آماده جنگ شدم، اکنون عمرم از شصت گذشته، ولى براى کسى که اطاعت نشود تدبیرى نیست‏

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?nhid=27&npt=9&nht=1

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۸

نماهنگ | کمر داعش اینگونه شکست

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «امیرالمؤمنین فرمود: ملّتی که در خانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود؛‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.  لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجسته‌ی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند، جوانهای خود آنها را، هم در عراق، هم در سوریه ــ اوّل در عراق، بعد در سوریه ــ سازمان‌دهی کردند، مسلّح کردند، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند و توانستند غلبه پیدا کنند.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب درباره تحولات اخیر منطقه، نماهنگ «کمر داعش اینگونه شکست» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58662

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۷

نماهنگ | خالی کردن توی دل مردم جرم است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یک عدّه‌ای البتّه همّتشان این است که توی دل مردم را خالی کنند؛ این نباید اتّفاق بیفتد؛ حالا بعضی در خارج این کار را میکنند؛ تلویزیون‌های خارجی، رادیوهای خارجی، روزنامه‌های خارجی به زبان فارسی با مردم حرف میزنند، جوری قضایا را تصویر میکنند که مردم را بترسانند، توی دل مردم را خالی کنند؛ حالا آن تکلیفش جور دیگر است و با آنها جور دیگری باید برخورد کرد امّا در داخل کسی نباید این کار را بکند. در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن توی دل مردم باشد، این جرم است و باید دنبال بشود.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «خالی کردن توی دل مردم جرم است» را منتشر میکند.

 بیانات رهبر انقلاب که در این نماهنگ مشاهده میکنید:
قرآن صریح در این معنا است: لَئِن لَم یَنتَهِ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی‌ قُلوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفونَ فِی المَدینَة؛... «مرجفون» یعنی کسانی که در دل مردم اضطراب ایجاد میکنند، ترس ایجاد میکنند؛ اگر چنانچه اینها از این کارشان دست برندارند، خدای متعال به پیغمبر میفرماید: لَنُغریَنَّکَ بِهِم‌؛ تو را مأمور میکنیم که به سراغ اینها بروی و مجازاتشان کنی. این‌قدر این مسئله‌ی امنیّت روانی مهم است. ۱۴۰۳/۰۸/۰۶

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58638

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۸

نماهنگ | حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «زن و مرد در محیط خانواده، نقشهای متفاوتی دارند؛ این دلیل برتری نیست. مثلاً هزینه‌ی خانواده، به عهده‌ی مرد است؛ [این] دلیل برتری نمیشود. فرزندآوری، به عهده‌ی زن است؛ این دلیل برتری نمیشود. اینها هر کدام یک امتیاز است؛ یک امتیازی است که [زن و مرد] دارند. حقوق زن و مرد بر این پایه‌ها محاسبه نمیشود؛ حقوق یکسانی دارند. این هم در قرآن هست: وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنّ‌. حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است؛ یعنی اگر از لحاظ حقوقی به خانواده نگاه کنیم، دو فردی که از لحاظ حقوقی یکسان هستند دارند با هم زندگی میکنند، یکدیگر را تکمیل میکنند. البتّه زن از لحاظ عاطفی، یک خصوصیّاتی دارد؛ پیغمبر در مورد زنان فرمود: اَلمَراَةَ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة؛ در داخل خانه، به زن مثل گل باید نگاه کرد. از گل باید مراقبت کرد، از طراوت او، از بوی خوش او فضا را باید معطّر کرد و استفاده کرد؛ این از لحاظ عاطفی است [امّا] از لحاظ حقوق یکسانند.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
«ریحانه»؛ بخش زن، خانواده و سبک زندگی رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اخیر اقشار مختلف بانوان، نماهنگ «حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58670

 

یک مسئله‌ی بسیار مهم، ارزش معنوی «مادری» است. مادری افتخار است. امروز من میبینم بعضی‌ها به تبع همان سیاستهایی که اشاره کردم ــ [یعنی] سیاستهای سرمایه‌داران و استعمارگران و بدخواهان جوامع مستقل، بخصوص جامعه‌ی ما ــ «مادری» را بد تصویر میکنند؛ اگر کسی بگوید فرزندآوری برای خانواده‌ها لازم است، طعنه میزنند، مسخره میکنند که «شما زن را برای بچّه میخواهید، برای فرزندآوری میخواهید». مادری یک افتخار است؛ اینکه شما یک موجودِ انسانی را با زحمت زیاد، چه در درون خودتان، چه در بیرون، در اوایل زندگی‌اش پرورش بدهید، زحماتش را تحمّل کنید، او را به عنوان یک انسان پرورش بدهید، افتخار کوچکی است؟ این خیلی بااهمّیّت است، خیلی باارزش است. برای همین هم هست که در اسلام، روی «مادر» تکیه شده.

از پیغمبر سؤال میشود «مَن اَبَرّ»؛ یک نفری آمده سؤال میکند: به چه کسی خوبی کنم، نیکی کنم، ترجیح دارد؟ فرمود «اُمَّک»؛ به مادرت. گفت «ثُمَّ»؛ بعدش به چه کسی؟ باز فرمود به مادرت. دفعه‌ی سوّم پرسید بعد به چه کسی؟ حضرت فرمود به مادرت. سه بار گفت به مادرت! گفت بعد به چه کسی؟ گفت بعد به پدرت؛(۱۳) یعنی پدر مرتبه‌ی چهارم است. یا یک نفر آمده بود میخواست برود جهاد ــ [البتّه] نیرو به قدر کافی وجود داشته در این داستان و در این قضیّه ــ  گفت مادرم راضی نیست، فرمودند خدمتِ مادرت را بکن، ثوابش از آن جهاد بیشتر است. (۱۴) البتّه عرض کردم این وقتی است که مَن‌بِهِ‌الکفایه وجود داشته باشد. مسئله‌ی «مادری» این است.

اینکه در روایت دارد که «اَلجَنَّةُ تَحتَ اَقدامِ الاُمَّهات»،(۱۵) «تَحتَ اَقدام» یک کنایه است، تعبیر کنایی است؛ «بهشت زیر پای مادر است» یعنی دم دست مادر است. شما بهشت میخواهید، بروید سراغ مادر؛ او بهشت را به شما خواهد داد. به او محبّت کنید، به او مهربانی کنید، به او خدمت کنید، از او اطاعت کنید، به او احترام کنید، او بهشت را به شما خواهد داد. این هم یک مادّه است.

...

یک کلمه راجع به مسئله‌ی منطقه بگویم. در منطقه با این حرکتی که در سوریه انجام گرفت و با جنایتهایی که رژیم صهیونیستی دارد انجام میدهد و جنایتهایی که آمریکا دارد انجام میدهد و کمکهایی که بعضی دیگر به اینها میکنند، خیال کردند که قضیّه‌ی مقاومت تمام شد؛ اینها سخت در اشتباهند. روح سیّدحسن نصرالله زنده است، روح سنوار زنده است؛ شهادت، اینها را از عرصه‌ی وجود بیرون نبُرد؛ جسم اینها رفت، روحشان باقی است، فکرشان باقی است، راهشان ادامه دارد. شما ببینید روزانه به غزّه دارد حمله میشود و شهید میگیرند، روزانه! باز هم ایستاده‌اند، باز هم مقاومت میکنند؛ لبنان مقاومت میکند. البتّه رژیم صهیونیستی به خیال خودش دارد خودش را از طریق سوریه آماده میکند که نیروهای حزب‌الله را به خیال خود محاصره کند و ریشه‌کن کند، امّا آن کسی که ریشه‌کن خواهد شد اسرائیل است. ما در کنار مبارزین فلسطین ایستاده‌ایم، در کنار مبارزان مجاهد فی‌سبیل‌اللهِ حزب‌الله ایستاده‌ایم و از اینها حمایت میکنیم؛ هر چه بتوانیم به اینها کمک میکنیم؛ و امیدواریم ان‌شاءالله اینها ببینند آن روزی را که دشمن خبیثشان در زیر پاهای آنها لگدمال میشود.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58656#_ftnref13

 

یک نکته ای که در مورد قاطیغوریایی کردن مسائل مطرح است این است که مسئله یک حد و حدودی هم دارد برای اینکه وارد هرج و مرج یا استبداد هم نشویم آنچنان که قانون هم باید رعایت شود؛ و اما با قاطیغوریایی کردن بیش از حد، یا بر عکس نه به اندازه ی کافی، مسائل قانونی مثل قتل و سرقت و مالیات و حتی مسائل مربوط به حجاب و عفاف هم مغفول می مانند. از آن طرف، عدل الهی را امثال ابو لهب زیر سوال می برند که با این همه زوری که دشمنان اسلام دارند هم آیا دیگر واجب الوجودی هم غیر از ساعتساز نابینا هم داریم؟ پس اگر داریم، کجا است؟ عدل الهی او پس کو؟ التفات می فرمائید؟ کم مانده ابو لهب ها و همسرانشان ادعا کنند که واجب الوجود آمده از نوره به عنوان داروی نظافت هم استفاده کند، و اشتباهی واجبی را خورده و مرده!

نکته ی عدل الهی و حکمت الهی اینجا این است که آیا این مغناطیسم عظیمی که کل عالم را به حرکت درمی آورد، خودش همینطوری خود به خودی آنچنان که ساعتساز نابینا در ژنتیک و علم وراثت و زیستشناسی هم یحتمل تئوریزه می کنند، عمل می کند و حتی یک هدف غائی ای هم وجود ندارد که فرض بفرمائید در قاطیغوریایی نمودن داستان خضر و حضرت موسی علی نبینا علیه السلام، نهفته است؟ حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم آیا چطور است که در مسائل اجرایی قوانین الهی در مقابل کارهای خضر گیر کرده است؟! و همینطور هم وقتی هر شاگردی دارد سعی می کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و  اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل کند، آیا چطور هم یحتمل همینطوری که خیر برادران ایمانی خود را هم بخواهد حتی وسط مسائل هابیلی و قابیلی، و بلکه برادران حضرت یوسف و حتی ابی لهب ها هم گیر کند. یعنی یک وقت هست که نفس برادران حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام هم آنها را دارد گول می زند و نمی دانند دارند با برادر خود هم چه می کنند، و یک وقت دیگر هم هست که عمویی همچون ابو لهب ای هم هست که نمی داند نفسش چطور او را واداشته است که دارد با همچون پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم هم چه می کند؛ ولی آیا نهایت قاطیغوریایی هم به اینجا ختم می شود که حتی امثال ابو لهب هایی هم از آن حالت عمویی خود بیرون آمده و حتی فرزندان و برادرزاده هایشان هم حالا مسلمان شده اند، ولی هنوز اینها عنادشان با اسلام تمامی ندارد و در کفرشان دارند غوطه هم می خورند و گناهنشان روی هم انباشته شده و آنها را به قعر جهنم هم می برد و ....؟ یک قاطیغوریای دیگری از حضرت خضر را در دعای کمیل هم می توان یافت:

یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلَ اَلْأَوَّلِینَ وَ یَا آخِرَ اَلْآخِرِینَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَهْتِکُ اَلْعِصَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلنِّقَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُغَیِّرُ اَلنِّعَمَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تَحْبِسُ اَلدُّعَاءَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی تُنْزِلُ اَلْبَلاَءَ اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا

یعنی وقتی شما با یک معدن عظیمی را یافته اید که همچون ابرستاره ای هم پشت ستارگان دارد می درخشد آنچنان که در دعای مناجات شعبانیه هم آمده است و حضرت امام قدس سره هم بارها می فرمودند:

إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ اَلاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ اَلْقُلُوبِ حُجُبَ اَلنُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ اَلْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ 

آیا آنگاه دیگر حاضرید این ابرستاره و ابرخورشید را رها کرده و به کمتر از آن هم رضایت دهید آنچنان که شما را به انواع سیاه چاله هایی هم خواهد انداخت که آیا هیچ شاگردی هم چقدر توان آنرا داشته باشد که بتواند با محاسباتی خود را از آن رهایی هم بخشد؟ مسئله ی مستضعفین و امام المستضعفین هم یک چیز است که هم او است که می تواند بشریت را نجات هم دهد، و اما گیر کردن در مادیات هم چیز دیگری است که انحرافات از صراط مستقیم آنقدر هم او را به این سو و آن سو بکشاند که حتی از ترقه ها هم شروع نکند و بلکه سعی هم کند از بالاترین طبقات تسلیحات هسته ای هم وارد مسابقات تسلیحاتی هسته ای شود، آیا می تواند خود را به آن بالاترین طبقات و درجات و مراتب هستی هم برساند؟ و راهش هم این است یا همانهایی هم که سعی در این چنین کارهایی داشتند، بالاخره یک روزی تصمیم هم گرفتند این نوع مسابقات تسلیحاتی را کنار بگذارند و ...؟! و حالا مستضعفین عالم راه دیگری هم دارند که خود در کسب علم بکوشند و علم و حکمت را حتی در چین هم کسب کرده و بلکه از مهد الی لحد هم جویای علم باشند و .... لذا سعی هم کنند از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم به حکمت الهی برسند و امام زمان عجل الله فرجه الشری را هم در همه حال یاری کنند و ....

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی مؤلف گوید که این دعاى شریفى است و سزاوار است خواندن آن در آنجا مکرر و در غیر آن مکان و ما در باب اول ذکر کردیم این دعا را با اختلاف جزئى

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اَللَّهُمَّ اِجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ اَلذَّابِّینَ عَنْهُ وَ اَلْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ اَلْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ] وَ اَلْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ اَلسَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ اَلْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ

وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٢٥٠﴾‏

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ‎﴿الأحزاب: ٧٢﴾‏

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعة: ٥﴾

 

اوصانی جبرئیل علیه السلام بالمراة

جبرئیل علیه السلام هموراه مرا درباره زنان سفارش می کرد

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۷

فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار اقشار مختلف بانوان

درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) آنچه من میتوانم عرض کنم، این است که این بزرگوار، این بانوی جوان از شگفتی‌های آفرینش است. اگر ابعاد وجودی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را انسان بتواند احصاء کند و ببیند، یقین میکند که این یک پدیده‌ی شگفت‌انگیزی است در آفرینش عالم؛ یک چنین موجودی [است]. دختر جوانی که در اوایل جوانی ــ یعنی ایشان طبق یک روایتی در هجده‌سالگی شهید شده‌اند، طبق یک روایت هم تا بیست سال و بیست‌ودو سال و مانند اینها هم گفته‌اند؛ به هر حال آنچه درباره‌ی این بزرگوار از طرف پیغمبر یا دیگران گفته شده، مربوط به یک دختر هفده هجده ساله است ــ از لحاظ معنوی و رتبه‌ی هویّت ملکوتی و جبروتی به جایی برسد که خشم او موجب خشم خدا بشود، خشنودی او مایه‌ی خشنودی خدا بشود. این روایت را، هم شیعه نقل کرده، هم سنّی‌ها نقل کرده‌اند؛ در روایت کتب شیعه این‌جور است که «اِنَّ اللهَ یَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ یَرضیٰ لِرِضاها»؛(۳) این عبارت کتابهای ما است. در کتب اهل سنّت، همین روایت خطاب پیغمبر به خود فاطمه‌ی زهرا است که پیغمبر به فاطمه فرمود: یا فاطِمَةُ! اِنَّ اللهَ لَیَغضَبُ لِغَضَبِکِ وَ یَرضیٰ لِرِضاک؛(۴) با خشنودی تو خدا خشنود میشود، با خشم تو خدا خشمگین میشود. خیلی چیز عجیبی است! این‌جور نیست که بگوییم این بنده‌ی بلند‌مرتبه هر جایی که خدا خشمگین است او هم خشمگین میشود؛ نه، عکس قضیّه است؛ هر جا او خشمگین بشود، خدا خشمگین میشود. عظمت را ببینید!

در سختی‌ها، غمگسار پیغمبر؛ در جهاد، همراه امیرالمؤمنین؛ در عبادت، خیره‌کننده‌ی چشم فرشتگان؛ در سیاست، سُراینده‌ی آن خطبه‌های فصیح و بلیغ و آتشین. در خطبه‌های فاطمه‌ی زهرا ــ چه آنچه در مسجد بیان کردند، در مقابل مهاجر و انصار، چه آنچه با زنان مدینه در میان گذاشتند ــ هم سیاست هست، هم معرفت هست، هم شکایت هست، هم منقبت [هست]؛ همه‌چیز ــ یک چیز فوق‌العاده‌ای است ــ آن هم در بهترین و عالی‌ترین الفاظ، شبیه خطبه‌های نهج‌البلاغه؛ تربیت‌کننده‌ی امام حسن، تربیت‌کننده‌ی حسین‌بن‌علی، تربیت‌کننده‌ی زینب؛ ببینید! این خصوصیّات کنار هم که قرار میگیرد، حقّاً و انصافاً یک شگفتی عظیمِ عالمِ وجود را به انسان نشان میدهد. کودکیِ او الگو است، جوانی او الگو است، ازدواج او الگو است، سیره‌ی زندگی او الگو است؛ همه‌ی اینها برترین الگوهایی هستند که نشان‌دهنده‌ی قلّه‌ی زن مسلمان محسوب میشوند؛ این قلّه است. اسلام، زنان مسلمان را، [همه‌ی] زنان را به سمت این قلّه دعوت میکند؛ درست است که همه نمیتوانند برسند، لکن میتوانند به آن سمت حرکت کنند. ضمناً این، زیباترین و شیواترین و گویاترین سخن درباره‌ی الگوی زن مسلمان است که حالا این خانمها تعبیر کردند به «الگوی سوّم». فاطمه‌ی زهرا یک الگو است. این چند کلمه‌ای در مورد حضرت صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها).

...

اگر ما بخواهیم یک منشوری از دیدگاه اسلام درباره‌ی زن تنظیم بکنیم که موادّی داشته باشد این منشور، به گمان من، اوّلین موضوعی که در این منشور باید بیاید مسئله‌ی «زوجیّت» است. یعنی چه؟ یعنی زن و مرد زوجند، مکمّل یکدیگرند، زن و مرد برای هم خلق شده‌اند. این در قرآن بصراحت بیان شده: وَ اللَهُ جَعَلَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً؛(۵) این خطابِ «جَعَلَ لَکُم» ــ برای شما قرار داد ــ خطاب به مردها نیست، خطاب به بشر است؛ زن و مرد. وَ اللَهُ جَعَلَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً؛ ای افراد بشر! خدا از جنس خود شما برای شما زوج قرار داده است. حالا «زوج» فقط به مرد گفته نمیشود؛ در قرآن، کلمه‌ی «زوج»، هم برای مرد به کار رفته، هم برای زن. من آیه‌اش را هم یادداشت کرده‌ام؛ [آیه‌ای] که «زوج» درباره‌ی «زن» به کار رفته: یا آدَمُ اسکُن اَنتَ وَ زَوجُکَ الجَنَّة؛(۶) زوج، اینجا درباره‌ی همسرِ زن هست؛ فردِ زن. در یک جای دیگری [میفرماید:] «قَد سَمِعَ اللَهُ قَولَ الَّتی‌ تُجادِلُکَ فی‌ زَوجِها»؛(۷) اینجا «زوج» درباره‌ی «مرد» به کار رفته. بنابراین، از جنس شما، زوج برای شما آفریدیم. البتّه این مخصوص بشر هم نیست. این را هم من در حاشیه‌ی بحث بگویم که البتّه باید اهلش این را دنبال کنند.

در اسلام، بنا بر نظریّه‌ی اسلام، بنای عالم خلقت و تاریخ بشر و تاریخ عالم بر تلائم(۸) و ازدواج و پیوند است؛ درست نقطه‌ی مقابل آنچه در دیالکتیک هِگِل و مارکس و مانند اینها وجود دارد که بنای عالم را بر تضاد میدانند. آنها میگویند شیئی به وجود می‌آید، ضدّ او به وجود می‌آید، از این تضاد یک شیء سوّمی به وجود می‌آید که باز برای آن هم ضدّی به وجود می‌آید تا آخر؛ تاریخ این‌جوری پیش میرود. اسلام میگوید نه، شیئی به وجود می‌آید، شیئی برای همراهی و ائتلاف با او به وجود می‌آید که از همراهی این دو،‌ از ائتلاف این دو، از زوجیّت این دو، شیء سوّمی به وجود می‌آید؛ تاریخ این‌جوری پیش میرود. که البتّه عرض کردم این را بایستی اهلش فکر کنند، دنبالش کنند، سررشته‌ای را بگیرند و پیش بروند ببینند به کجا میرسند؛ مسئله‌ی مهمّی است.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58656#_ftnref7

 

عرض شود که بنده از دیروز صبح دلم می خواست راجع به مسئله ی وحدت حوزه و دانشگاه هم چیزی بگویم، ولی نشد. ولی حالا فقط عرض کنم که این فقط یک مسئله ی ملی نیست و بلکه مملو از مسائل محلی و جهانی هم هست که همه ی ابعاد مسائل حکمت الهی و علوم انسانی و طبیعی و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را هم در برمی گیرد. و برای همین هم مسائل ریاضی فیزیکی خاص آن هم خیلی راحت می توانند قاطیغوریایی شوند که البته حالا این به چه معنا است، یک نمادش را ما در مسائل ریاضی فیزیک هسته ای یحتمل می توانیم جستجو کنیم. مثلاً بنده این مقاله ی خیلی اخیر قاطیغوریایی داوید گایوتو را همین چند روز پیش دیدم:

https://arxiv.org/abs/2411.00760

مثلاً یحتمل هر کسی یحتمل حضرت داوود را قبول هم داشته باشد که چطور بر جالوت غلبه کرد، ولی اینکه مسئله امروز هم چطور آیا به نفع اسلام قاطیغوریایی می شود، این یک مسئله ای است که مستلزم بحثهای دانشگاهی و حوزوی است که بالاخره همولوژی و کوهمولوژی مسئله هم کدام است و بلکه حتی به برنامه (هندسی) لنگلندز هم چطور مربوط است!

این را هم فقط بطور گذرا عرض کنم که این درست است که در دیالکتیک هگل و مارکس بنا را بر تضاد، و نه همچون اسلام که بنا را بر زوجیت مکمل و کامل شدن یکدیگر است، هم می گذارند. ولی این هم مشهود است که برای رسیدن به این معنویتی که ماورای دنیای مادی هم هست، همین را مثلاً در ریاضی فیزیک مدل استاندارد ذرات فیزیک و بلکه در فیزیک ذرات هم بررسی می فرمایند و در بسیاری از سخنان بانوانی که درجلسه ی بانوان در حضور حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم سخنرانی کردند مشهود بود که ما در فیزیک ذرات نمی توانیم فقط به ماده بسنده کنیم چرا که پاد- ماده هم داریم و بلکه مسئله بین ماده و پاد-ماده و انرژی ذرات مختلف، یک طیفی را هم از خلاء تا انرژیهای بالاتر پیدا می کنند که برای هر ذره ای هم این طیفها را آیا چقدر تحقیق و بررسی کرده اند و خواهند کرد و .... و لذا این مسئله از لحاظات روانشناسی و روانکاوی هم حائز اهمیت و بررسی می شود که در بین فرض بفرمائید لپتونها، ماده و پاد-ماده همچون الکترون- پوزیترون آیا چه وقتی وارد بازیهایی می توانند شوند کانه خدای ناکرده از نوع مصداق شعر گیلکی بشو بشو من تره نخواه، می شوند!

اینکه در مسائل توحیدی کجاها است که شاگرد همینطوری که سعی دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل کند، آیا چقدر هم متوجه این مسئله است که خود سایه ی حضرات آیات عظام هم از سایه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز نشات می گیرد و در دنبال کردن این سایه ها نیز آیا چقدر شاگرد می تواند خود را به یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز نزدیک کند؟ اینجا یحتمل مسئله ی مٌثٌل افلاطونی هم مطرح است که سایه ها چطور شاگرد را به ابرخورشید فاطمی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هدایت می کند و کجا هم آیا دارند او را به بیراهه های انحرافی گمراه کننده می کشانند و .... مسئله این است که نفس اماره می تواند آنقدر کسی را گول بزند که حتی پیغمبر اکرم را هم می شناسد و بلکه عموی او است، ولی در عین حال می فرماید: 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ‎﴿١﴾‏ مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ‎﴿٢﴾‏ سَیَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ‎﴿٣﴾‏ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ‎﴿٤﴾‏ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ ‎﴿٥﴾‏

آیا چنین چیزی ممکن است؟ آیا از واجبات هم هست که فهمیده شود؟ و بلکه مسئله با واجب الوجود و خدای سبحان و حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم هم چه نسبتی دارد و حتی یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که بالاخره این مسئله هم قاطیغوریایی نیز چطور می شود ...؟ ابی لهب و همسرش غلط نکنم کارشان به نفاق هم نکشید و بلکه از اول تا آخر هم آیا غیر از این است که در کفر و شرکشان هم گیر کرده بودند و به خدا و پیغمبرش محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم ایمان نیاوردند و ...؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک افرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿آل عمران: ١٣٩﴾‏

فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَن یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ ‎﴿محمد: ٣٥﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۵

مجموعه مستند «این ستاره‌ها»مستند «جاذبه»

رسانه KHAMENEI.IR در مستند «جاذبه»، روایتی از دیدارهای خانواده‌های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58618

 

30 و قال علیه‌السلام الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى‌ کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ.

امام علیه السلام مى‌فرماید:

(از مجازات الهى) برحذر باش، برحذر باش، به خدا سوگند آن قدر پرده‌پوشى کرده، که گویى آمرزیده است. [1]

شرح و تفسیر از پرده‌پوشى خداوند مغرور مباش‌

امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه‌اش به همه معصیت‌کاران هشدار مى‌دهد که از صبر الهى در مقابل معاصى‌شان مغرور نشوند. مى‌فرماید: « (از مجازات الهى) برحذر باش برحذر باش، به خدا سوگند آن‌قدر پرده‌پوشى کرده که گویى آمرزیده است»؛

(الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى‌ کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ)

. اشاره به این‌که یکى از صفات پروردگار، ستار العیوب بودن است. با رحمت واسعه‌اش گناهان پنهانى بندگان را افشا نمى‌کند تا آبروى آنها در نزد دوست و دشمن ریخته نشود شاید بیدار شوند به سوى خدا باز گردند و از گناهان خویش توبه کنند و دست بردارند. اما بسیار مى‌شود که افراد از این لطف و رحمت الهى سوء استفاده مى‌کنند و گمان دارند گناهى نکرده‌اند یا اگر گناهى مرتکب شده‌اند خداوند بدون توبه آنها را مشمول عفو خود قرار داده است.

امام علیه السلام در اینجا هشدار مى‌دهد که از این لطف و عنایت الهى مغرور نشوید به خصوص این‌که ممکن است این از قبیل نعمت‌هاى استدراجى باشد یعنى خداوند گروهى از گنهکاران را لایق عفو و بخشش نمى‌بیند؛ آنها را به حال خود رها مى‌کند تا مجازاتشان را به تأخیر بیندازد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و آنگاه به شدت آنها را گرفته و مجازات مى‌کند.

در ضمن این سخن درسى است براى بندگان که آنها هم ستار العیوب باشند

و به محض اطلاع از گناهان پنهانى کسى، به افشاگرى برنخیزند و آبرویش را نریزند و به او مجال اصلاح خویشتن و توبه دهند.

اضافه بر این کمتر کسى است که عیب و خطایى در پنهان نداشته باشد اگر باب افشاگرى گشوده شود، همگان نسبت به یکدیگر بى‌اعتماد مى‌شوند و سرمایه اصلى جامعه که اعتماد است از دست مى‌رود.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم مدظله العالی جلد 12، ص 185- 188

https://lib.eshia.ir/27571/12/185

...

شرح و تفسیر ارکان ایمان‌

امام علیه السلام در این کلام جامع، تفسیرى براى ایمان ذکر کرده که در هیچ منبع دیگرى به این گستردگى و وضوح دیده نمى‌شود؛ ایمان را فراتر از جنبه‌هاى عقیدتى، از جنبه‌هاى عملى و رفتارى نیز مورد توجه قرار داده است و تمام ریزه‌کارى‌ها و نکات دقیقى را که در تشکیل ایمان مؤثر است برشمرده است.

نخست ایمان را بر چهار پایه و هر یک از پایه‌ها را بر چهار پایه دیگر استوار دانسته که مجموعاً شانزده اصل از اصول ایمان (عقیدتى و عملى) را تشکیل مى‌دهد و به یقین اگر کسى بتواند این اصول شانزده‌گانه را در خود زنده کند در اوج قله ایمان قرار خواهد گرفت و چنین ایمانى است که مى‌تواند دنیا را به سوى امنیت و آرامش و عدل و داد رهبرى کند و انسان را به مقام قرب پروردگار و اوج افتخار انسانى برساند.

همان‌گونه که در ذیل این حدیث شریف خواهد آمد، امام براى کفر هم چهار ستون قائل شده است و همچنین براى شک و از کلام مرحوم سیّد رضى استفاده مى‌شود که این حدیث شریف داراى ذیل قابل ملاحظه‌اى بوده که سیّد رضى آن را از بیم طولانى شدن سخن حذف کرده و مطابق آنچه بعضى نقل کرده‌اند امام علیه السلام در ذیل، پایه‌هاى نفاق را نیز مشروحا بیان فرموده است.

همان‌گونه که در شرح مصدر این کلام حکمت‌آمیز آمد در این‌که سؤال کننده‌ ...

https://lib.eshia.ir/27571/12/193

 

یک نکته ای که در مورد تناظری بین بردارهای کیلینگ و همگنی و همسانگردی کیهانی بنظر می رسد که طبیعی است که بپرسیم این است که چقدر از بردارهای کیلینگ را در این جهت لازم داریم برای اینکه چنین کیهانی هم داشته باشیم؟! حداکثر بردارهای کیلینگ را که نمی طلبد! می طلبد؟! این را یحتمل خودتان بتوانید محاسبه کنید یا اینکه از روی کتاب هم بتوانید جوابش را بیابید؛ و البته مقالاتی هم در این زمینه می توانید بیابید که یحتمل شما را به ابعاد ماورای 4 بعد هم ببرد و بلکه وارد نظریه ی ریسمان و هندسه ی کهلری و ... هم کند.

ولی بعد یحتمل بخواهید مسئله تاثیر بردارهای کیلینگ را آنطور که در فضاهای چهار بعدی و خمینه ها مطرح است، همانطور هم در مورد جبرهای فون نویمن و بلکه هندسه ی ناجابجایی نیز ببینید چطور می شوند، وقتی دارید به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم سفر می کنید! و لذا مثلاً آیا شما تا کدام یک از الفهای بینهایت آیات اللهی هم توانسته اید پیشرفت کنید؟ بعضی اینجا اشکال می فرمایند که آیا شما اصلا توانسته اید حتی به مبانی بنیادی حجاب برتر هم رسیده و بلکه آنرا اثباتش هم کنید، یا حتی برای این کار هم احتیاج دارید که اول توحید را نیز اثبات کنید؟

یعنی مثلاً عرض بنده ی حقیر این است که برای اینکه در یک سیاه چاله ی جمعیتی هم گیر کرده ایم یا خیر، آیا لازم هم هست که متوجه شویم که چرا جمعیت مثل اینکه دارد پیر هم می شود و جوانها هم آیا چقدر رسیده اند به وضعیتهایی که از نوع باتومومیم ها و پاد-باتومومیوم ها را در بر می گیرند و حلا چقدر هم ذراتی مثل شگفتی و افسون هم این وسط دخیلند و ...؟ وجوه ایمانی توحیدی اینجا کجا است که حتی کیهانشناسی را هم در بر می گیرد و بطور همگن و همسانگرد کیهانی همه و همه چیز را هم درمی نوردد و ...؟ نکته یحتمل اینجا است که مثلاً حوزویون می فرمایند که ما جواب مسئله را خود دریافته ایم و نیازی به حرفهای دانشگاهیان در کیهانشناسی هم نداریم، و همین را هم یحتمل دانشگاهیان به حوزویون بفرمایند و حال آنکه آیا مسئله ی حجاب را مثلاً باید چطور و چه کسی هم حل کند که بلکه هم حوزویون و هم دانشگاهیان راضی بوده و حتی کسی جرات هم کند که از آخوندها و ملاها و خانواده هایشان نیز وصلت کنند؟! مردی، بیا جلو!!! دیر شد، دیر شد، بدوم نماز جماعت را دریابم. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

 

 

وَیَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ ۖ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْکَمَةٌ وَذُکِرَ فِیهَا الْقِتَالُ ۙ رَأَیْتَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ ۖ فَأَوْلَىٰ لَهُمْ ‎﴿محمد: ٢٠﴾‏ 

 

آسمان سوخت و از پا افتاد

زیر بار جگر داغ شما

و دل سخت زمین برده چهار

گل ماتم زده از باغ شما

***

کرم و لطف خدا می‌ریزد

از سر و روی در خانه‌تان

شمع‌تان پای علی می‌سوزد

و ملائک همه پروانه‌تان

***

روزها می‌گذرد می‌آیی

دیده را با غم دل خیس کنی

مادرانه وسط خاک بقیع

روضه علقمه تأسیس کنی

***

خیمه اشک زلالت جاری‌ست

می‌شود چند دهه یا سالی

جگر‌گریه من درد گرفت

پاشو از پای مزار خالی

***

موج برداشته چشمان تو از

آینه‌های ترک خورده غم

هیجده داغ دلت را بانو

کرده تصویر شکسته، مبهم

***

خوب شد چشم شما درک نکرد

تیر را بر سر مشک عباس

دست جا مانده و پلکی مجروح

سرخی حسرت اشک عباس

***

خوب شد چشم شما درک نکرد

که عمود آمد و وضعیت بد

و امامی که ز لب‌هاش چکید

بوسه بر قامت یک قطعه جسد

***

خوب شد چشم شما درک نکرد

سر دریا لب نی‌زار نشست

پسر فاطمه غارت شد و بعد

سینه احمد مختار شکست

***

خوب شد چشم شما درک نکرد

خواهری روضه گودال گرفت

جگر بی‌کفنش از سر نی

تا درِ عرش خدا بال گرفت

***

خوب شد چشم شما درک نکرد

خیمه گاهی که اسیری می‌رفت

دست‌ها طعمه زنجیر و یکی

طفل معصوم به پیری می‌رفت

***

خوب شد چشم شما... اما باز

غصه این همه مهتابت کرد

پیش عباس و برادرهایش

بیشتر داغ حسین آبت کرد

شعر از آقای روح الله عیوضی

https://kayhan.ir/fa/news/301704

 

ام البنین

«فاطمه کلابیه» معروف به «ام‌البنین»، همسر امام علی (علیه‌السلام) است. فرزندان او عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (علیهم‌السلام) هستند که هر چهار نفر در کربلا در رکاب امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیدند. مرقد ام‌البنین در قبرستان بقیع در مدینه قرار دارد.

ولادت و نسب

زمان ولادت فاطمه کلابیه مشخص نیست؛ برخی تولد او را حدود سال پنجم هجری دانسته‌اند.

پدر ام البنین «حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب»[۱] است. او مردی شجاع، دلیر، راستگو، دارای منطق قوی و اهل اکرام به میهمان بود. و مادرش «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب»[۲] می باشد.

ازدواج با علی علیه‌السلام

امام علی علیه السلام پس از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام، از برادر خود عقیل بن ابی طالب که در علم «اَنساب» معروف بود خواست که زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایش پسری شجاع و سوارکار به دنیا آورد.[۳]

عقیل در پاسخ آن حضرت گفت: «با فاطمه کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وی نیست»؛ و سپس در مورد جد مادری ام البنین، ابوبراء عامر بن مالک، که در آن روز از جهت دلاوری و شجاعت کم نظیر بود گفت: ابوبراء عامر بن مالک جد دوم فاطمه کلابیه از شجاعت در میان قبایل عرب بی نظیر است و کسی را شجاعتر از او جز تو نمی شناسم، از این رو او را بازی کننده با نیزه ها (مُلاعِبُ الأسِنَّة) می نامند.[۴]

با توجه به تولد نخستین فرزند ام البنین، یعنی حضرت عباس در سال ۲۶ قمری، و وجود ‌گزارش‌هایی درباره ازدواج حضرت علی با اُمامه -خواهر زاده حضرت فاطمه(س) بر پایه وصیت ایشان- به نظر می‌رسد ازدواج‌ ام البنین حدود سال ۲۵ قمری رخ داده باشد.

ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه السلام، چهار پسر به نام های عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان بود، که به دلیل داشتن همین پسران، او را «ام البنین»، یعنی مادر پسران می خواندند. این نام را خود او بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با امیرالمؤمنین علیه السلام، به ایشان پیشنهاد کرد، بدین خاطر که فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام با بردن نام او (فاطمه)، توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد.[۵]

فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیه السلام ادامه یافت.

پس از واقعه کربلا

مورخان می نویسند: پس از واقعه کربلا، بشیر در مدینه ام البنین را ملاقات می کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنین پس از دیدن وی می گوید: از حسین بن علی (علیه السلام) مرا خبر بده. بشیر می گوید: عباس را کشتند. ام البنین بازمی گوید: از حسین مرا خبر بده و به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او می دهد. ام البنین با صبر و بصیرتی بی نظیر می گوید: «یا بشیر اخبِرنی عن ابی عبداللّه الحسین علیه السلام؛ اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداءٌ لابی عبداللّه الحسین علیه السلام؛ ای بشیر خبر از (امام من) ابا عبداللّه الحسین بده فرزندان من و همه آن چه زیر این آسمان مینایی است فدای ابا عبدالله علیه السلام باد».

و آن‌گاه که بشیر خبر شهادت مولا و امام او، حسین بن علی علیه السلام را می دهد، آهی کشیده و با دنیایی از غم و اندوه می گوید: آه که بندهای(رگ‌های) قلبم را پاره‌پاره کردی.[۶]

آورده‌اند که حضرت زینب(س) پس از ورود به مدینه به دیدار ام البنین رفت و شهادت فرزندان ایشان را به او تعزیت گفت؛[۷] و این از جایگاه بلند ام البنین حکایت دارد.

سوگواری ام البنین برای فرزندان:

پس از خبر شهادت فرزندان ام البنین، ایشان هر روز با نوه‌اش عبیدالله (فرزند حضرت عباس) به قبرستان بقیع می‌رفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، می‌خواند و می‌گریست. اهل مدینه گرد ایشان جمع می‌شدند و با او در گریستن همنوا می‌شدند. حتی گفته‌اند مروان بن حکم نیز با آنان همراه می شد و می‌گریست.[۸] ایشان را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند.[۹] او در رثای حضرت عباس(ع) این اشعار را سروده بود و می‌خواند:

یا من رَاَی العباس کرّ *** علی جماهیر النقد

و وراه من ابـنـاء حیدر *** کل لیث ذی لبد

انبئتُ اَنّ ابنی اصیب *** برأسه مقطوع ید

ویلی علی شبلی اما *** ل براسه ضرب العمد

لو کان سیفک فی ید *** یک لما دنا منه احد[۱۰]

«‌ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله می‌کرد و فرزندان حضرت علی(ع) پشت سر او بودند. می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فروده آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد.»[۱۱]

وفات

وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام را ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ قمری ‌گزارش کرده‌اند.[۱۲] او در قبرستان بقیع در کنار امام حسن علیه السلام و فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شد.

سخن بزرگان درباره‌ ام‌البنین
  • شهید ثانی درباره حضرت ام ‌البنین(ع) می‌‌گوید: «ام ‌البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‌ها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتد. در روزهای عید، به احترام او به محضرش می‌رفتند و به ایشان ادای احترام می‌کردند.»[۱۳]
  • سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه می‌نگارد: «ام البنین(ع) شاعری خوش بیان و از خانواده‌ای اصیل و شجاع بود.»[۱۴]
  • سید عبدالرزاق موسوى مقرّم (م، ۱۳۹۱ ق) می‌گوید: «ام البنین از بانوان با فضیلت به شمار می‌رفت. وی حق اهل بیت را خوب می‌شناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت.»[۱۵]
  • سید محمود حسینی شاهرودی (م، ۱۳۹۴ ق) گوید: «من در مشکلات، صد مرتبه صلوات برای مادر حضرت ابوالفضل العباس(ع)، ام البنین(ع)، می‌فرستم و حاجت می‌گیرم.»[۱۶]
  • علی محمد علی دُخَیل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می‌‌نویسد: «عظمت این زن در آن‌جا آشکار می‌‌شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می‌‌دهند، به آن توجه نمی‌کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین(ع) می‌‌پرسد؛ گویی امام حسین(ع) فرزندِ اوست نه آنان.»[۱۷]
پانویس
  1. پرش به بالا↑ قمر بنی هاشم، عبدالرزاق المقرم، ص ۹.
  2. پرش به بالا↑ همان، ص ۱۰.
  3. پرش به بالا↑ قمر بنی هاشم، مقرم، ص ۱۵.
  4. پرش به بالا↑ تنقیح المقال، علامه مامقانی، ج ۳، ص ۷۰ با ترجمه.
  5. پرش به بالا↑ زندگی ام البنین، ص77
  6. پرش به بالا↑ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۷۰ و منتهی الآمال، حاج شیخ عباس قمی، ص ۲۲۶.
  7. پرش به بالا↑ عبدالرزاق موسوی مقرم، قمر بنی هاشم، ص۱۶.
  8. پرش به بالا↑ ابوالفرج اصفهانی، ص۸۵
  9. پرش به بالا↑ حسون، ص۴۹۶-۴۹۷.
  10. پرش به بالا↑ شبر، ادب الطف، ج۱، ص۷۱
  11. پرش به بالا↑ ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج ۳، ص۲۹۴ و تنقیح المقال، ج۳، ص۷۰
  12. پرش به بالا↑ ام البنین، دانشنامه حج و حرمین شریفین.
  13. پرش به بالا↑ ستاره درخشان مدینه؛ حضرت ام البنین، ص۷
  14. پرش به بالا↑ اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۸۹.
  15. پرش به بالا↑ مقرم،العباس(ع)، ص۱۸.
  16. پرش به بالا↑ چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، ج۱، ص۴۶۴.
  17. پرش به بالا↑ العباس(ع)، ص۱۸.
منابع
  • "ام البنین مادر مهتاب"، ن-طیبی، فرهنگ کوثر،‌ شماره ۲۱،‌ تیر ۱۳۷۷.
  • "ام البنین"، دانشنامه حج و حرمین شریفین.
  • "ام البنین علیهاالسلام؛ بانوی مردآفرین"، راحله عطایی، مجله گلبرگ، مرداد ۱۳۸۲، شماره ۴۱.

https://wiki.ahlolbait.com/ام_البنین

 

خودِ یکی از اجداد حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم، یعنی محمد بن عبد الله بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب، همانطوری که مستحضرید کلاب نام داشته اند، همانطوری که ام البنین علیه السلام نیز فاطمه کلابیه معروف بوده اند. معروف است که می فرمایند حضرت ام البنین بعد از واقعه ی کربلا می فرمودند: دیگر به من ام البنین مگوئید، ام البنین دیگر پسر ندارد!

یک مسئله ی ایمانی ای هست که حضرت امیر المومنین امام علی علیه السلام خود بیان می فرمایند که ایمان چهار رکن دارد: صبر، یقین، عدل، جهاد که همانطوری که مستحضرید شرحش در نهج البلاغه و یقیناً هم در پیام امیر المومنین نیز یافت می شود که ما اینجا نمی خواهیم بطور مشروح هم واردش شویم. مسئله این است که آن تروریست هم که حتی از زندانی مثل زندان فرض بفرمائید ابوغریب یا گوانتانامو بیرون می آید، و با پشتیبانی آمریکا سر دسته ی تروریستها هم می شود و تیر خلاص هم به دشمنانش می زند، در او هم اینچنین القا می کنند که تویی که طرفدار حقی و باید هم وارد جهاد شوی و ایمان داعشی ات را هم ثابت کنی. 

این یک وجه دیگری هم دارد که شاگرد و طلبه و دانشجو هم باید مراقبت کند که وقتی می خواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل می کند، به بیراهه هایی در حوزه و دانشگاه هم نیافتند که از تحدیدهای خلائی، زندانی، و محبوسیت به صفوف دشمنان اسلام هم خواسته یا ناخواسته بپیوندند و .... این یک مسئله است که شباهتی هم یحتمل هست بین داستایوفسکی و مامور انتظامی ای که به او تیر خلاص زده شده، و حتی خبرنگار مصاحبه کننده ی با او و پدرش و تیم پزشکی اش هم از آنها می پرسد که آیا او پارتی ای هم داشته است که اینچنین به زندگی برگردانده شده؟ یحتمل بتوان هم گفت که یک ایمان خدامحور خداباور و در عین حال خود باوری هم می طلبد که حتی آن طفل 13 ساله ای که حضرت آیت الله بهجت هم می فرمایند که از 13 سالگی هم معصوم بوده است نیز آنرا دارا است. و همین روحیه ی خودباوری و خداباوری هم هست که بسیجی را باعث می شود که بتواند الی ما شاء الله تا سر حدات شهادت در عرصه های غیب و شهادت هم راهش را ادامه دهد:

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَیَوْمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ‎﴿الأنعام: ٧٣﴾‏

یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُل لَّا تَعْتَذِرُوا لَن نُّؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِکُمْ وَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿التوبة: ٩٤﴾‏

وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿التوبة: ١٠٥﴾‏

عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ ‎﴿الرعد: ٩﴾‏

عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿المؤمنون: ٩٢﴾‏

ذَٰلِکَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ‎﴿السجدة: ٦﴾‏

قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ‎﴿الزمر: ٤٦﴾‏

هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِیمُ ‎﴿الحشر: ٢٢﴾‏

قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿الجمعة: ٨﴾‏

عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿التغابن: ١٨﴾‏

 

نکته ای که در عالم غیب و شهادت هست این است که دشمن شهادت شهدای اسلام را هم پای علم خودش نتواند بزند طوری که توی دل مردم را هم بتواند آنچنان خالی کند که مردم باورشان هم شود که علم نزد او است و لا غیر. و برای اینکه به این علم برسیم، باید هم برویم پای درسهای او زانو بزنیم چرا که علم و قدرت هم نزد او است، و الا که جنگ است و دعوا و مرافعه و .... میدان و دیپلماسی فقط قسمتی از این دعوا است و بلکه قبل از آن خود حوزه و دانشگاه هستند که باید آن خودباوری و خداباوری را در خود آنچنان تقویت هم کنند که گوی علم و حکمت را از همگان بربایند و عالمیان را به پای درسهای خود هم بکشانند. و اگر حوزه و دانشگاه ما این کار را نتوانند از جمله در ریاضی فیزیک وبلکه در اقتصادنا انجام دهند و اقتصادمان را هم از قویترین اقتصادهای جهان کنند، اتفاقی که می افتد این است که پای میز مذاکراتی که خود مجبور شده ایم به آن تن در دهیم هم الی ما شاء الله می خواهد تحریم کند و حتی تجارت و اقتصاد محلی و جهانی ما را هم خدشه دار کند و ....

البته اینجا باید هم توجه داشت که در گام دوم انقلاب اسلامی، حلقه های میانی به مثابه پیشران جامعه پردازی هم وجود دارند که مستلزم مطالعات درخور آن است که از جمله هم شامل مباحثی می شوند که جوزه و داشنگاه چطور هم می توانند در مباحث ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی حتی مشارکت کنند طوری که در مقابل علوم ریاضی فیزیکی حتی مسائلش آنچنان نیز قاطیغوریایی هم نشوند که بطور مبتذلی آنچنان بنمایند که آیا آن مستی که از خانه برون تاخته است و در حال جهاد هم گویا هست، بالاخره آیا این طرف با ما و اقتصاد و ریاضی فیزیک ما هم ایستاده است یا اینکه بیشتر هم دشمن است که دارد از آن بهره مند نیز می شود و بلکه موضعی منفعلانه هم هست که نه اینطرفی است و نه آنطرفی و .... حتی طلبه ی مومن حوزوی که یقیناً هم اظهار می دارد که طرف خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف دارند. این دانشجوی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم هست که آیا چقدر هم توانسته است وارد آبهای ناآ؛رام و پرتلاطم حتی طوفانی هم شده و بلکه آیا چه دستاوردهایی هم بتواند به ارمغان نیز بیاورد هر چند که بنظر هم برسد که وارد توپولوژیهای نظریه ی اعداد جبری هم شده است که کاملاً غیر متصل اند و کانه هر کسی هم دارد ساز خودش را می زند و بلکه همان ساز هم توصیه شده است که اگر ساز موسیقی را اصلا ننوازد خیلی بهتر هم هست؛ و لذا یحتمل گیج و منگ هم شود که بالاخره به کدام رهبری هم باید گوش فرا دهد که اصلا کنسرتی را هم نداریم که توسط آن رهبر هم اجرا شود؟ و لذا شاگرد یحتمل در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی خود را حیران هم بیابد آنجایی که با صحنه ای هم روبرو می شود که خواهر آیا چطور هم دارد گیسوانش را می کند وقتی می بیند که آیا دشمن بر سینه نشسته برادرش، دارد او را می چرخاند که از قفا هم .... و علی لعنت الله علی القوم الظالمین.

نکته ای که در کیهانشناسی از لحاظ همگنی و همسانگردی هم مطرح است این است که بقولی اگر ما مشاهده می کنیم که مثلاً در کره ی سماوی شمالی دب اکبر را نزدیک قطب شمالی این کره هم داریم ولی در کره ی جنوبی هم بجایش صورتهای فلکی دیگری هم دیده می شوند و لذا از جمله هم کره ی جنوبی و شمالی از چه لحاظات دیگری است که همگن و همسانگرد هستند تا جایی که کیهانشناسی هم به ما مربوط می شوند؟ چرا که مشاهدات اینچنینی با چشمان غیر مسلح که می فرمایند در جهات مختلف و از جمله هم در کره ی سماوی جنوبی و شمالی خیلی هم ستارگان و صورتهای فلکی آنها همگن و همسانگرد نیز نیستند؟ غیر از این است و هستند؟ مثلاً آیا پرتوهای گاما است که اینجا مطرح اند؟ یا پس زمینه ی ریزموجهای کیهانی اند؟ یا ...؟ البته نقشه هایی که در این زمینه ها تهیه هم می شوند، بسیار هم مورد بحثهای داغی همین امروزه روز هم هستند. و یحتمل همینها هم اگر شاگرد بیشتر در کلاس درس مکتبخونه ادامه هم دهد بر او خیلی بهتر هم روشن شود و .... البته اینها همه بشرطی هم هست که شاگرد در میان عالم غیب و شهادت هم یک مرتبه نپرد توی بغل دشمن و دیگر کاری کند که در حوزه و دانشگاه و همه و همه هم غیر قابل اعتماد شود و هر چند هم که از روی پررویی هم الی ما شاء الله هم بدتر از این حقیر بنویسد و تمام هم نشود که بالاخره ایمانش هم کدام است و نفاق و شرک و کفرش هم کدام است که اینچنین مست از خانه برون هم تاخته است و بلکه مستی اش هم از روی کدام نوع مستی است که مملو از عشق به خدا است یا بلکه مملو از لامذهبی و لااوبالی گری و .... حالا خودش هم هر چقدر نداند که دارد چه می کند، ولی بالاخره که یحتمل یک روزی هم در یک تونل کرم چاله ای مانندی بین دو سیاه چاله ای هم گیر کند که آیا بتواند درست هم تصمیم بگیرد که اگر در این جهت برود، به ابرستاره ای ابرخورشیدی هم می رسد که می تواند نجاتش دهد؛ و اگر در جهت دیگر هم برود، تا ابد در ظلمات ابرسیاه چاله ای گیر خواهد کرد که دیگر شانس بیرون آمدن از آن هم نخواهد داشت و .... این است که یک مراقبتی را هم می طلبد که بالاخره بسیجی طلبه و دانشجو و بلکه شاگرد هم دارد چطور قدمهایش را برمی دارد و مستحکم هم می کند تا ایمانش را قویتر هم کرده و با دشمنان کافر و مشرک و منافق هم بجنگد و احدی الحسنیین هم نصیبش شود و خود و دیگران را در کشتی نجات حسینی به ساحل امن و امان برساند آنچنان که ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة و .... و شاگرد از حالات خلاء بتواند نهایتاً امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم یاری برساند لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اَللَّهُمَّ أَرِنِی اَلطَّلْعَةَ اَلرَّشِیدَةَ وَ اَلْغُرَّةَ اَلْحَمِیدَةَ وَ اُکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اُسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اُشْدُدْ أَزْرَهُ اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

543213214231415271828182845904523536028747135

قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ‎﴿التوبة: ٢٤﴾‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ ‎﴿الممتحنة: ١﴾

 

۱۴۰۲/۱۰/۰۵

کلیپ صوتی | ام‌البنین(س)؛ مادر حماسه‌آفرین

 

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «مادری است که صورت چهار جوانش را که در کربلا شهید شده‌اند، در بقیع می‌کشد و نوحه‌سرایی می‌کند و حماسه می‌آفریند. همه‌اش اشک ریختن و تو سر زدن هم نیست - البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد - بلکه حماسه‌آفرینی است، افتخار به این جوانهاست. این یک عرصه‌ی خیلی خوبی است، که از اینگونه عرصه‌ها برای مصیبت خیلی باید استفاده کرد.» ۱۳۹۰/۰۳/۲۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، کلیپ صوتی «ام‌البنین(س)؛ مادر حماسه‌آفرین» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=54720

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۳

جهت | سم «غرور»، زهر «انفعال»

چهاردهمین شماره‌ی «جهت» به بازخوانی هشدار اخیر رهبر انقلاب درباره مراقبت از «غرور» در پیشرفتها و موفقیت‌ها و دوری از «انفعال» در ناکامی‌ها و مشکلات می‌پردازد.

بسته تصویری جهت، محصولی است از رسانه‌ی KHAMENEI.IR که به مرور تصویری دیدارها و بُرشی کوتاه از مهمترین نکته‌ها و توصیه‌های رهبر انقلاب می‌پردازد.

 بیانات رهبر انقلاب که در این فیلم مشاهده میکنید:
جبهه‌ی مقاومت نه از پیروزی‌ها مغرور باید بشود، نه از شکست‌ها مأیوس باید بشود... یک روز یک جریان بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است... آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار میگیریم، مغرور نشویم؛ چون غرور جهل می‌آورد و خود مغرور شدن، انسان را غافل میکند. وقتی که به فرود رسیدیم، یک جایی ناکام ماندیم، بایست افسرده و مأیوس و دل‌شکسته نشویم. جمهوری اسلامی، در این چهل و چند سال، با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده؛ حوادث بزرگ! جوانها آن روز را ندیدند... جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده امّا در این حوادث یک لحظه دچار انفعال نشده... در پیشرفتها و موفّقیّتها «غرور» سم است؛ در ناکامی‌ها و مشکلات «انفعال» زهر است؛ باید مراقب این دو باشیم. ۱۴۰۳/۰۹/۲۱

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58578

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۱

فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

خب، یک سؤالی اینجا مطرح میشود: آیا با این توصیفی که ما از مسائل سوریه کردیم، در این چند سال، در سوریه حضور داشتیم یا نه؟ خب همه میدانند که بله؛ شهدای دفاع از حرم نشان‌دهنده‌ی این است که ما حضور داشتیم. منتها چه جوری؟ این احتیاج دارد به توضیح. یک نکته‌ی مهم [این است] که حضور ما را همه میدانند، شهدا را همه تشییع کردند، امّا چند نکته هست که اغلب نمیدانند یا لااقل خیلی از جوانهای ما نمیدانند. ما به دولت سوریه کمک کردیم لکن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حسّاسی، دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد؛ این را اغلب اطّلاع ندارند. در بحبوحه‌ی جنگ، در بحبوحه‌ی دفاع مقدّس، آن وقتی که همه برای صدّام کار میکردند و علیه ما کار میکردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیین‌کننده‌ی بزرگی به نفع ما و علیه صدّام انجام داد؛ و آن، این بود که لوله‌ی نفتی را که نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت در کیسه‌ی صدّام، قطع کرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت این نفتی که برای صدّام است، جریان پیدا کند. چقدر نفت از اینجا میرفت؟ روزی یک میلیون بشکه. روزی یک میلیون بشکه نفت از این لوله میرفت به طرف مدیترانه. خود دولت سوریه هم از عبور این مسیر، به‌اصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت که از آن پول هم صرف‌‌نظر کرد. البتّه عوضش را از ما گرفت؛ یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بی‌عوض نگذاشت. [پس] اوّل آنها کمک کردند به ما. این یک.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58558

 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول »

بخش ۱۷۱ - بیان آنک فتح طلبیدن مصطفی صلی الله علیه و سلم مکه را و غیر مکه را جهت دوستی ملک دنیا نبود چون فرموده است الدنیا جیفة بلک بامر بود

جهد پیغامبر بفتح مکه هم

کی بود در حب دنیا متهم

آنک او از مخزن هفت آسمان

چشم و دل بر بست روز امتحان

از پی نظارهٔ او حور و جان

پر شده آفاق هر هفت آسمان

خویشتن آراسته از بهر او

خود ورا پروای غیر دوست کو

آنچنان پر گشته از اجلال حق

که درو هم ره نیابد آل حق

لا یسع فینا نبی مرسل

والملک و الروح ایضا فاعقلوا

گفت ما زاغیم همچون زاغ نه

مست صباغیم مست باغ نه

چونک مخزنهای افلاک و عقول

چون خسی آمد بر چشم رسول

پس چه باشد مکه و شام و عراق

که نماید او نبرد و اشتیاق

آن گمان بر وی ضمیر بد کند

کو قیاس از جهل و حرص خود کند

آبگینهٔ زرد چون سازی نقاب

زرد بینی جمله نور آفتاب

بشکن آن شیشهٔ کبود و زرد را

تا شناسی گرد را و مرد را

گرد فارس گرد سر افراشته

گرد را تو مرد حق پنداشته

گرد دید ابلیس و گفت این فرع طین

چون فزاید بر من آتش‌جبین

تا تو می‌بینی عزیزان را بشر

دانک میراث بلیسست آن نظر

گر نه فرزندی بلیسی ای عنید

پس به تو میراث آن سگ چون رسید

من نیم سگ شیر حقم حق‌پرست

شیر حق آنست کز صورت برست

شیر دنیا جوید اشکاری و برگ

شیر مولی جوید آزادی و مرگ

چونک اندر مرگ بیند صد وجود

همچو پروانه بسوزاند وجود

شد هوای مرگ طوق صادقان

که جهودان را بد این دم امتحان

در نبی فرمود کای قوم یهود

صادقان را مرگ باشد گنج و سود

همچنانک آرزوی سود هست

آرزوی مرگ بردن زان بهست

ای جهودان بهر ناموس کسان

بگذرانید این تمنا بر زبان

یک جهودی این قدر زهره نداشت

چون محمد این علم را بر فراشت

گفت اگر رانید این را بر زبان

یک یهودی خود نماند در جهان

پس یهودان مال بردند و خراج

که مکن رسوا تو ما را ای سراج

این سخن را نیست پایانی پدید

دست با من ده چو چشمت دوست دید

 

حافظ » غزلیات »

غزل شمارهٔ ۴۲۰

ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه؟

مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه؟

زلف در دست صبا، گوش به فرمان رقیب

این چنین با همه درساخته‌ای یعنی چه؟

شاهِ خوبانی و منظور گدایان شده‌ای

قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه؟

نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی

بازم از پای درانداخته‌ای یعنی چه؟

سخنت رمزِ دهان گفت و کمر سِرّ میان

وز میان تیغ به ما آخته‌ای یعنی چه؟

هر کس از مُهرهٔ مِهر تو به نقشی مشغول

عاقبت با همه کج باخته‌ای یعنی چه؟

حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار

خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه؟

 

بنده ی حقیر خیلی خلاصه عرض کنم که اگر شما در شعرهای حافظ، لغت "سگ" را جستجو بفرمائید؛ آنطور که بنده هم جستجو کردم، شعری نیافتم به در آن لغت سگ هم داشته باشد. ولی مولانا فقط در مثنوی معنوی هم کم لغت سگ را استفاده نکرده است. و همانطوری که مستحضرید، این مسئله را در مورد فتح مکه نیز بنوعی بکار می برد که:

گر نه فرزندی بلیسی ای عنید

پس به تو میراث آن سگ چون رسید

من نیم سگ شیر حقم حق‌پرست

شیر حق آنست کز صورت برست

این یک مسئله است که یحتمل ابوسفیان هم می رود چلوکبابی و کباب می خورد و بلکه حضرت ابراهیم هم برود چلوکبابی یا حتی خودش هم گوساله را بریانی کرده و کباب بخورد. ولی بالاخره، این کباب هم کجا و آن یکی هم کجا؟ یعنی می فرمایند که خدا می شود دست و پا و زبان مومن، ولی در عین حال نیز فرعون هم ادعای خدایی انا ربکم الاعلی می کند؛ و اما این کجا و آن کجا؟! 

موضوع این است که وقتی مسئله را غلط هم قاطیغوریایی اش کنیم، آنگاه حتی متوجه این مسئله هم نشویم که چطور حتی از یک قاطیغوریا هم به قاطیغوریای دیگری نگاشتی نداریم الا اینکه از یک قاطیغوریا به خودش داریم نگاشت می کنیم، ولی متوجه آن هم نیستیم. و لذا وقتی بحث عرفانی شراب و خم شراب و مست عشق خدایی هم می شویم، این یک مسئله است؛ ولی وقتی مسئله این هم هست که مسئله ی مست از خانه برون تاختن، آیا واقعاً هم طرف مست است و آیا چطور هم از خانه برون تاخته است؟ یا اینکه طرف مست  عشق خدایی است و از خانه هم بیرون زده است و در جهاد فی سبیل الله هم چطور تاخت و تاز کرده است؟ و ترک تازی هم کرده است؟ مسئله را یحتمل وقتی بمرور زمان بیش از حد قاطیغوریایی اش کنیم، آنگاه مسئله ی مستی در روز قیامت را دیگر متوجه نشویم که چطور تونلی یحتمل کرم چاله ای است که از یک سیاه چاله دارد بنده خدایی را و بلکه حتی کافری را هم به سیاه چاله ای دیگر انتقال می دهد و تله پورتاسیون موازی می کند و ...؟ مثلاً اینکه دروس کیهانشناسی را هم از خاک به داستایوفسکی بنامیم این خود یک مسئله ای است که قابل تامل هم هست که چرا؟

واما این هم مسئله ای دیگر است که بنده در شبکه خبر دیدم که چطور تروریستها در سیستان و بلوچستان به ماموران نیروی انتظامی ای تیرهای خلاص زده بوده اند، ولی یکی از این ماموران هم بطرز معجزه آسایی زنده می ماند و تیمهای پزشکی و جراجی او را از مرگ نجات هم می دهند. حالا یحتمل حتی داگلاس هوفشتاتر که گودل، اشر، باخ را هم نوشته است، اشکال کند که این اصلا چه ربطی دارد به ترجمه ی درست داستایوفسکی از یک زبان به زبانی دیگر؟! و لذا یحتمل این هم زیر سوال رود و اشکال هم شود که آیا این اصلا یک مسئله ی بنیادی است؟ که چه؟ که لزومی داشته باشد که زنها و بانوان حجاب را هم درست حفظ کنند آنچنان که می فرمایند: ای زن به تو از فاظمه اینگونه خطاب است، زیبنده ترین زینت زن حفظ حجاب است. تا اینکه بصورتی بنیادی هم همان کسانی که از بی حجابی زخم هم دیده اند، خود متوجه شوند که ای کاش بهتر هم می بود که حجاب را درست نیز حفظ می کردیم و حیا و عفت و غیرت را هم اهمیت می دادیم تا آنجا که حتی فرعون و شاه هم بصورتهایی بینادی ایراد کنند که حیا کنید دیگر؛ مگر نمی بینید که بی حجابیها چه بلاهایی را به سر همه می تواند بیاورد و ...؟ بنده بیشتر از این دیگر متصدع اوقات همگان نمی شوم از ترس اینکه مبادا اشکال هم شود که دارم بیش از حد مسائل را قاطیغوریایی اش می کنم و اصل مسئله را هم کاری می کنم که دیگر گم شود و گم هم شده است و .... مثل این می ماند که بفرمائید الا و لله که دیگر نمی شود نفرین زمین خلال آل احمد را کسی بخواند و بلکه دیگر هم نمی شود کسی در ایستگاه خیابان روزولت منتظر ماشین و اتوبوسی هم بایستد، ولی خوب از آن طرف هم الی ما شاء الله رسانه هایی ماهواره ای و اینترنتی را هم داریم که تبلیغ می کنند چطور هم چقدر و چقدر هر شاگردی را از حالات خلاء به بالاترین الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و ... هم می رسانند و بلکه همه ی قلوب زمینی را هم می توانند آناً قلوبی آسمانی در ایکی ثانیه تحویل همگان کنند کانه کن فیکون هم کرده اند و ...، عنایت می فرمائید؟ و اما دیگر کاری ندارند که چطور می شود که یک بسیجی می تواند با سالها جهاد فی سبیل الله و چهادهای اصغر و اکبر با دشمن خارجی و با نفس خود، حتی به خودباوری و خداباوری آنچنان هم برسد که حالا مثلاً مقام ریاست جمهوری هم دیگر یک امر سهل و آسانی در امور سیاستهای زمینی که به راحتی هم آسمانی نیستند، حتی جلوه و ظهور هم می یابند و .... کمونیسم و مارکسیسم و سوسیالیسم یک چیزهایی است، و اما بالاخره جامعه شناسی عادلانه و از روی عدالت هم برای خودش اصولی دارد که حتی سرمایه داری را هم رد کرده و می تواند سالک الی الله را به عرش اعلی هم برساند؛ ولی باز هم یحتمل بعضی اشکال کنند که این که در صورت رواقیون هم نیست و داری یک نظریه ای در نظریات کلب-رامون را هم بیان می فرمائید یا خیر ...؟ ناترازیهای اقتصادنا را چه می کنی؟ املاء که نمی نویسی که به ما و نا و ... هم هی ایراد کنی و ...؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

... وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ‎﴿٢﴾ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾‏

فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ‎﴿یوسف: ١٥﴾‏ 

 

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی مؤلف گوید که این دعاى شریفى است و سزاوار است خواندن آن در آنجا مکرر و در غیر آن مکان و ما در باب اول ذکر کردیم این دعا را با اختلاف جزئى

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۱

دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

هزاران نفر از اقشار مختلف مردم صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار درباره تحولات اخیر منطقه سخنرانی کردند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58553#111

 

فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

... در منطقه‌ی ما که یکی از مناطق حسّاس درجه‌ی یک دنیا است، امروز حوادثی در جریان است؛ هم این حوادث را باید درست فهمید، هم از این حوادث بایستی درس گرفت و عبرت گرفت. افکار عمومی کشور هم درگیر این مسائل است؛ سؤالاتی دارند، حرفهایی دارند، نظراتی دارند؛ لازم است ابهامها هم برطرف شود. من قصد ندارم تحلیل کنم قضایای سوریه را ــ تحلیل را دیگران میکنند ــ قصد من امروز «تبیین و ترسیم» است. منظورم از«تبیین» این است که آنچه واقع شده و احیاناً سعی میشود از چشمها مخفی بماند، تا آن جایی که ما می‌بینیم و میفهمیم بیان کنیم؛ «ترسیم» [هم] به این معنا است که در خلال عرایض امروز، وضع خودمان، حرکت خودمان، حرکت منطقه، آینده‌ی منطقه را طبق فهم خودمان ترسیم کنیم و نشان بدهیم. این، حاصل و خلاصه‌ی بحثهایی است که امروز ان‌شاءالله عرض خواهم کرد....

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58558

 

حافظ چو پادشاهت گهگاه می‌برد نام

رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهی

 

این یک مسئله است که شاگرد عزمش را هم حتی جزم کند که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند، و این یک مسئله ی دیگری هم هست که شیاطین بزرگ وکوچک انس و جن هم مدام دارند سعی می کنند که هر چقدر هم که شاگرد در سعی و تلاشهایش در این راه موفق می شود، باز هم توی دلش را خالی کنند. مثلاً فرض بفرمائید که در اقتصادنا، ما انواع ناترازیها را داریم و اما یک جاهایی "نا" به معنای "ما" است آنچنان که در اقتصادنا چنین است، ولی دیگر در ناترازیها که "نا" به معنای "ما" هم نیست وبلکه به معنای منفی کردن یا ضد کردن لغتی مثل تراز به ضدش یعنی ناترازی هم هست. و آنگاه مسئله را می توانید حتی بیشتر هم بشکافید که آیا این مشکل اقتصادی ناترازی، از بیماری هلندی است یا بیماری مصدق ای است آنچنان که در سوریه هم بعضی یحتمل اشکال کنند که دچار همان بیماری مصدقی نیز شدند و بالاخره کودتا اندر کودتاها علیه بشار اسد کار خودش را کرد؛ و صد البته هم مقام معظم رهبری مد ظله العالی می فرمایند همان جوانان سوریه هم مثل جوانان عراق سوریه را نجات داده و بلکه شکی هم نیست که به مقاومت هم پیوسته وحتی آمریکا را هم از منطقه بیرون کرده و صهیونیسم را هم در فلسطین نابود خواهند کرد. البته بنده معتقدم که مسئله ی سوریه دقیقاً هم بیماری مصدقی نیست، و بلکه فرقهای اساسی ای هم دارند؛ ولی به درستی که شباهتهایی هم دارند! و از این بابت ملت ایران و اصولاً مقاومت اسلامی ولایی توحیدی، نبوی، محمدی، علوی و امام زمانی هم باید مواظب چنین تله هایی باشند که چنین مقاومتهای انقلابی را دشمنان برنگردانند به ضد انقلابهایی کمونیستی و قئودالی و حتی شاهنشاهی و تروریستی و ....

یک نکته ای که انسان می تواند در همان درس اول کیهانشناسی هم درس بگیرد فقط این نکته هم نیست که چرا N(N+1)/2 بردارهای کیلینگ در بعد N هم خواهیم داشت؟ البته این را یک جورهایی در ماث استک اکسچنج بطرز ماهرانه ای هم ردیف کرده است و بیان کرده است که حالا یحتمل بعضی آنرا خالی از ایراد هم نبینند،هر چند که لب مطلب را هم بیان کرده باشد:

https://math.stackexchange.com/questions/3368692/prove-that-the-

max-number-of-killing-fields-is-nn1-2

مسئله ی دیگری را توجه شما را در کلاس درس کیهانشناسی به خود جلب می کند این است که آیا وقتی شما اسنپ شاتهایی از کیهان دارید می گیرید که بصورت 

t x M_t

جلوه می کنند که مختصات فضا را در M_t از مختصات زمان جدا می کنند، آیا این کار را مثل اینکه ما فرض بفرمائید از آسمان شب هم عکسهایی گوناگون هم تهیه کنیم و مورد مطالعه قرار دهیم است همانگونه نیز که ما مثلاً با موبال خود نیز می توانیم عکس بگیریم؟ حتی آیا عکسهایی و نقشه هایی هم هستند که با تلسکوپهای فضایی یا رادیو تلسکوپها یا پس زمینه ی ریزموجهای کیهانی یا ... هم استفاده می کنیم؟ یک سوال این است که آیا تا چه حد هم می توان در خمینه هایی که در کیهانشناسی بکار می روند مختصات فضا و زمان را نیز از هم جدا کرد آنچنان که یک لحظه ی کیهانی چقدر شبیه یک لحظه در زمان برای ماها نیز هست؟ مثلاً آیا طول عمر یک انسان هم کفاف می دهد که این یک لحظه ی کیهانی را نیز بتواند حتی به حساب هم بیاورد یا اینکه ماورای آن هم حتی می باشد؟ نکته اینجا این است که این درست است که جهان و کیهان حادث است و مدام هم در هر لحظه در حال احداث است، ولی آیا این لحظات کیهانی آنچنان که ما آیا چقدر هم قادریم که به زمین و آسمان، هر کسی به قدر وسع خودش، هم نگاهی بیاندازد؛ آیا کی تغییرات و تحولاتی هم در بقول معروف اسنپ شاتهای فضایی نسبت به زمان هم برایشان اتفاق می افتد؟ آیا آسمان همیشه هم همینطور بوده است، یا حافظه ی بشر هم آنقدر نیست که بتواند آنرا ضبطش کند و بلکه آیاتی از این تغییرات آسمانی و بلکه زمینی را هم ضبط و ثبت کند؟ و لذا اینجاها که دیگر مسئله ی توحیدی از عهده ی امانتداری او خارج می شود هم آیا رجوع می کند به خالق هستی و واجب الوجود آنچنانکه خود نیز از ممکن الوجودها است، یا اینکه همین قدر هم بلد نیست و یحتمل طغیان هم کرده و کار را خرابتر هم کرده و در ادعاهای پیشی گرفتن از یکدیگر که مملو از کفر شرک و نفاق هم هست حتی اگر بتواند همه ی عالم را هم تخریب کند و به آتش بکشد و به جهنم اندازد، باز هم هیچ ابایی ندارد؟ یعنی این از خواص نفسی است که امارة بالسوء است که حضرت یوسف علی نبینا محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم علیه السلام هم خود می فرمایند:

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿یوسف: ٥٣﴾‏

ولی همین نفس اماره بالسوء هم بود که برادران حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام را واداشت که یوسف را به چاه هم بیاندازند حتی بعد از اینکه قرار هم گذاشتند که او را بکشند، ولی بالاخره یکیشان هم گفت که او را نکشید وبلکه به چاه هم بیاندازید:

‏ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ‎﴿١٠﴾

و چنین هم کردند:

فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ‎﴿١٥﴾‏ 

عرض بنده ی حقیر این است که دوگانهای ضد و نقیضی که ایجاد می شود حتی واقعه ی عظیمی مثل الغدیر را هم از یاد مردم می برد و شد آنچنان که شد، و دیگر چه رسد به اینکه یوسفی را هم در چاه توسط برادرانش نیافکنند!

البته اینجا یحتمل تشخیص اینکه آیا نفس انسان چقدر هم او را واداشته است که حتی چاهی را که پیش رویش هم هست را بتواند مشاهده کند و بلکه توی آن هم نیافتد، همین قدر مسئله را هم با مشکل روبرو است و نفسش او را دوباره هم گول می زند که قرآن کریم مثلاً می فرماید به شراب و مشروبات الکلی هم هنگام نماز نزدیک نشو. و دیگر چه رسد به اینکه مشروب هم بخورد و آنگاه سوار ماشین هم شود و برود در تونلی و تصادف کند و همین تصادف هم موجب تصادفهایی دیگر شده و آتش همه ی تونل را هم بردارد!

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُکَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا وَإِن کُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ‎﴿النساء: ٤٣﴾‏

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُم بِسُکَارَىٰ وَلَـٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ‎﴿الحج: ٢﴾‏

به عبارتی، آیا غیر از این است که خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می خواهند به انسان یاد دهند که آن دیو و بلکه سگی را که آیا در چاه نفسش هم همینطوری دست و پا می زند و به او اجازه ی آدم شدن هم نمی دهد را چطور حتی بکُشد و چندین سطل آب هم از آن بکشد تا بلکه بتواند چاه نفسش را هم تطهیر کند و انسان شود. و الا که همان نفس سگی و دیو و دد و شیطان صفتش هم او را آیا تا کجاها هم وادار می کند که انچه خود است را به دیگران هم نسبت دهد و نه تنها خودش را از چاه نفس هم نتواند بیرون بکشد و بلکه حتی دیگرانی مثل یوسف پیامبر را هم در این چاه اندازد و گرفتارشان کند و حتی سیاه چاله هایی جمعیتی هم رخ دهند! و لذا میدانهای کلب-رامون را هم در نظریه ی ریسمان و کیو سی دی داریم و .... یحتمل بعضی اشکال هم کنند که کیهانشناسی ریسمانی این میدانهای کلب-رامون و بلکه یحتمل حتی خمینه های کهلر و کلبی-یاو خود مباحثی بیکران را می توانند ایجاد کنند کانه هر آن هم در حال شدن و کن فیکون است! و دیگر چه رسد به اینکه آیا خود مشاهده گرهایی که حتی محصول معادلات نسبیت عام هم می شوند، آیا هر کدام به اندازه ی اسنپ شاتی هم می توانند در کل کیهانشناسی هم عمل کرده و بلکه در هندسه ی ناجابجایی جبرهای فون نویمن و حتی توابع و عملگرهای الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری هم عمل کنند؟ عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل حرف و سخنها و دعواهای طلبگی که بین حوزه و دانشگاه هم آیا خدای ناکرده چقدر درگیری ایجاد کنند، آن طعم و لذتی را که در کسب علم و قدرت علمی که رخ می دهد را حتی در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی را از بین می برد و بلکه تلخش هم می کند و  .... ولی خوب دلیل هم دارد. و یک دلیلش هم این است که حکمت متعالیه ای را که قرار است به حکمت الهی هم ختم شود و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم نهایتاً یاری دهد را تا به عرش اعلی رسیدن و به کان قاب قوسین او ادنی را رسیدن هم یک چیز است، و بلکه آنگاه سعی در اینکه با ادعاهای کذب و با با زور و جنگ و هرج و مرج و استبداد و استعمار و استثمار و استحمار و شامورتی بازی و کشت و کشتار هم این را به خورد مردم قبولاندن نیز یک چیز دیگری است. بنده داشتم در تلویزیون دنبال سخنرانی حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می گشتم که صبح چهارشنبه هم کی آغاز می شود و بلکه یحتمل به صورت زنده هم نشانش بدهند آنطور که از قبل هم اعلانش کردند، هر چند که چنین هم نشد؛ ولی بعداً بنظرم رسید که چقدر هم خوب می شد که ای کاش خودم هم رفته بودم بیت رهبری مد ظله العالی آنجا از نزدیک سخنرانی را هم می شنیدم؛ سعادتش نبود! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

___________________________

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

 

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

این را یحتمل باید از روانشناسان و روانکاوان و روانپزشکان هم پرسید که آیا چه تبعات سوئی هم دارد که انسان نتواند آن دید و دد و سگ نفس و روان خود را بکشد یا رام کند و آن دیوها و ددها و سگها، هار هم شوند؛ و آنگاه بین سگ هار و سحر و جادوهای هاری پاتری هم همه چیز در نوسان هم شوند آنچنان که صهیونیسم و آمریکا و انگلیس هم هر چه سگ هار است ول دهد در میدانهای هاری پاتری لهو و لعب در منطقه و غیر آن و به خیالشان هم برسد که این سگهای هار گریبان خودشان را هم نمی گیرند و بلا سر خودشان هم نمی آورند علاوه بر اینکه مسلمانان را هم می خواهند مبتلا کنند و .... آن نفس اماره باسوءِ سگ درون خود را بکش که هار هم نشود و الا که شکلهای بیرونی هم یافته و جهنم فتنه های سگ و سگ کشی گرفتاریهای نفسانیت هم به پا کنند و .... حضرت نوح علی نبینا علیه السلام چقدر عمر کرد و آیا همان از لحاظ کیهانشناسی در رابطه با طوفان الاقصی و ظلمی که به فلسطینیان و مردم غزه و لبنان و سوریه و ...، و ظلمی که به خود حضرت بقیت الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف و ابرستاره های حول او هم می شود نیز چقدر شباهتها و تفاوتها از لحاظ همگنی و همسانگردی کیهانی هم دارد و ...؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

... وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ‎﴿٢﴾ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾‏

فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ‎﴿یوسف: ١٥﴾‏ 

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۱

دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

هزاران نفر از اقشار مختلف مردم صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار درباره تحولات اخیر منطقه سخنرانی کردند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58553#111

 

فرازی از بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

... در منطقه‌ی ما که یکی از مناطق حسّاس درجه‌ی یک دنیا است، امروز حوادثی در جریان است؛ هم این حوادث را باید درست فهمید، هم از این حوادث بایستی درس گرفت و عبرت گرفت. افکار عمومی کشور هم درگیر این مسائل است؛ سؤالاتی دارند، حرفهایی دارند، نظراتی دارند؛ لازم است ابهامها هم برطرف شود. من قصد ندارم تحلیل کنم قضایای سوریه را ــ تحلیل را دیگران میکنند ــ قصد من امروز «تبیین و ترسیم» است. منظورم از«تبیین» این است که آنچه واقع شده و احیاناً سعی میشود از چشمها مخفی بماند، تا آن جایی که ما می‌بینیم و میفهمیم بیان کنیم؛ «ترسیم» [هم] به این معنا است که در خلال عرایض امروز، وضع خودمان، حرکت خودمان، حرکت منطقه، آینده‌ی منطقه را طبق فهم خودمان ترسیم کنیم و نشان بدهیم. این، حاصل و خلاصه‌ی بحثهایی است که امروز ان‌شاءالله عرض خواهم کرد....

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58558

 

حافظ چو پادشاهت گهگاه می‌برد نام

رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهی

 

این یک مسئله است که شاگرد عزمش را هم حتی جزم کند که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند، و این یک مسئله ی دیگری هم هست که شیاطین بزرگ وکوچک انس و جن هم مدام دارند سعی می کنند که هر چقدر هم که شاگرد در سعی و تلاشهایش در این راه موفق می شود، باز هم توی دلش را خالی کنند. مثلاً فرض بفرمائید که در اقتصادنا، ما انواع ناترازیها را داریم و اما یک جاهایی "نا" به معنای "ما" است آنچنان که در اقتصادنا چنین است، ولی دیگر در ناترازیها که "نا" به معنای "ما" هم نیست وبلکه به معنای منفی کردن یا ضد کردن لغتی مثل تراز به ضدش یعنی ناترازی هم هست. و آنگاه مسئله را می توانید حتی بیشتر هم بشکافید که آیا این مشکل اقتصادی ناترازی، از بیماری هلندی است یا بیماری مصدق ای است آنچنان که در سوریه هم بعضی یحتمل اشکال کنند که دچار همان بیماری مصدقی نیز شدند و بالاخره کودتا اندر کودتاها علیه بشار اسد کار خودش را کرد؛ و صد البته هم مقام معظم رهبری مد ظله العالی می فرمایند همان جوانان سوریه هم مثل جوانان عراق سوریه را نجات داده و بلکه شکی هم نیست که به مقاومت هم پیوسته وحتی آمریکا را هم از منطقه بیرون کرده و صهیونیسم را هم در فلسطین نابود خواهند کرد. البته بنده معتقدم که مسئله ی سوریه دقیقاً هم بیماری مصدقی نیست، و بلکه فرقهای اساسی ای هم دارند؛ ولی به درستی که شباهتهایی هم دارند! و از این بابت ملت ایران و اصولاً مقاومت اسلامی ولایی توحیدی، نبوی، محمدی، علوی و امام زمانی هم باید مواظب چنین تله هایی باشند که چنین مقاومتهای انقلابی را دشمنان برنگردانند به ضد انقلابهایی کمونیستی و قئودالی و حتی شاهنشاهی و تروریستی و ....

یک نکته ای که انسان می تواند در همان درس اول کیهانشناسی هم درس بگیرد فقط این نکته هم نیست که چرا N(N+1)/2 بردارهای کیلینگ در بعد N هم خواهیم داشت؟ البته این را یک جورهایی در ماث استک اکسچنج بطرز ماهرانه ای هم ردیف کرده است و بیان کرده است که حالا یحتمل بعضی آنرا خالی از ایراد هم نبینند،هر چند که لب مطلب را هم بیان کرده باشد:

https://math.stackexchange.com/questions/3368692/prove-that-the-

max-number-of-killing-fields-is-nn1-2

مسئله ی دیگری را توجه شما را در کلاس درس کیهانشناسی به خود جلب می کند این است که آیا وقتی شما اسنپ شاتهایی از کیهان دارید می گیرید که بصورت 

t x M_t

جلوه می کنند که مختصات فضا را در M_t از مختصات زمان جدا می کنند، آیا این کار را مثل اینکه ما فرض بفرمائید از آسمان شب هم عکسهایی گوناگون هم تهیه کنیم و مورد مطالعه قرار دهیم است همانگونه نیز که ما مثلاً با موبال خود نیز می توانیم عکس بگیریم؟ حتی آیا عکسهایی و نقشه هایی هم هستند که با تلسکوپهای فضایی یا رادیو تلسکوپها یا پس زمینه ی ریزموجهای کیهانی یا ... هم استفاده می کنیم؟ یک سوال این است که آیا تا چه حد هم می توان در خمینه هایی که در کیهانشناسی بکار می روند مختصات فضا و زمان را نیز از هم جدا کرد آنچنان که یک لحظه ی کیهانی چقدر شبیه یک لحظه در زمان برای ماها نیز هست؟ مثلاً آیا طول عمر یک انسان هم کفاف می دهد که این یک لحظه ی کیهانی را نیز بتواند حتی به حساب هم بیاورد یا اینکه ماورای آن هم حتی می باشد؟ نکته اینجا این است که این درست است که جهان و کیهان حادث است و مدام هم در هر لحظه در حال احداث است، ولی آیا این لحظات کیهانی آنچنان که ما آیا چقدر هم قادریم که به زمین و آسمان، هر کسی به قدر وسع خودش، هم نگاهی بیاندازد؛ آیا کی تغییرات و تحولاتی هم در بقول معروف اسنپ شاتهای فضایی نسبت به زمان هم برایشان اتفاق می افتد؟ آیا آسمان همیشه هم همینطور بوده است، یا حافظه ی بشر هم آنقدر نیست که بتواند آنرا ضبطش کند و بلکه آیاتی از این تغییرات آسمانی و بلکه زمینی را هم ضبط و ثبت کند؟ و لذا اینجاها که دیگر مسئله ی توحیدی از عهده ی امانتداری او خارج می شود هم آیا رجوع می کند به خالق هستی و واجب الوجود آنچنانکه خود نیز از ممکن الوجودها است، یا اینکه همین قدر هم بلد نیست و یحتمل طغیان هم کرده و کار را خرابتر هم کرده و در ادعاهای پیشی گرفتن از یکدیگر که مملو از کفر شرک و نفاق هم هست حتی اگر بتواند همه ی عالم را هم تخریب کند و به آتش بکشد و به جهنم اندازد، باز هم هیچ ابایی ندارد؟ یعنی این از خواص نفسی است که امارة بالسوء است که حضرت یوسف علی نبینا محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم علیه السلام هم خود می فرمایند:

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿یوسف: ٥٣﴾‏

ولی همین نفس اماره بالسوء هم بود که برادران حضرت یوسف علی نبینا علیه السلام را واداشت که یوسف را به چاه هم بیاندازند حتی بعد از اینکه قرار هم گذاشتند که او را بکشند، ولی بالاخره یکیشان هم گفت که او را نکشید وبلکه به چاه هم بیاندازید:

‏ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ‎﴿١٠﴾

و چنین هم کردند:

فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ‎﴿١٥﴾‏ 

عرض بنده ی حقیر این است که دوگانهای ضد و نقیضی که ایجاد می شود حتی واقعه ی عظیمی مثل الغدیر را هم از یاد مردم می برد و شد آنچنان که شد، و دیگر چه رسد به اینکه یوسفی را هم در چاه توسط برادرانش نیافکنند!

البته اینجا یحتمل تشخیص اینکه آیا نفس انسان چقدر هم او را واداشته است که حتی چاهی را که پیش رویش هم هست را بتواند مشاهده کند و بلکه توی آن هم نیافتد، همین قدر مسئله را هم با مشکل روبرو است و نفسش او را دوباره هم گول می زند که قرآن کریم مثلاً می فرماید به شراب و مشروبات الکلی هم هنگام نماز نزدیک نشو. و دیگر چه رسد به اینکه مشروب هم بخورد و آنگاه سوار ماشین هم شود و برود در تونلی و تصادف کند و همین تصادف هم موجب تصادفهایی دیگر شده و آتش همه ی تونل را هم بردارد!

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُکَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا وَإِن کُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ‎﴿النساء: ٤٣﴾‏

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُم بِسُکَارَىٰ وَلَـٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ‎﴿الحج: ٢﴾‏

به عبارتی، آیا غیر از این است که خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می خواهند به انسان یاد دهند که آن دیو و بلکه سگی را که آیا در چاه نفسش هم همینطوری دست و پا می زند و به او اجازه ی آدم شدن هم نمی دهد را چطور حتی بکُشد و چندین سطل آب هم از آن بکشد تا بلکه بتواند چاه نفسش را هم تطهیر کند و انسان شود. و الا که همان نفس سگی و دیو و دد و شیطان صفتش هم او را آیا تا کجاها هم وادار می کند که انچه خود است را به دیگران هم نسبت دهد و نه تنها خودش را از چاه نفس هم نتواند بیرون بکشد و بلکه حتی دیگرانی مثل یوسف پیامبر را هم در این چاه اندازد و گرفتارشان کند و حتی سیاه چاله هایی جمعیتی هم رخ دهند! و لذا میدانهای کلب-رامون را هم در نظریه ی ریسمان و کیو سی دی داریم و .... یحتمل بعضی اشکال هم کنند که کیهانشناسی ریسمانی این میدانهای کلب-رامون و بلکه یحتمل حتی خمینه های کهلر و کلبی-یاو خود مباحثی بیکران را می توانند ایجاد کنند کانه هر آن هم در حال شدن و کن فیکون است! و دیگر چه رسد به اینکه آیا خود مشاهده گرهایی که حتی محصول معادلات نسبیت عام هم می شوند، آیا هر کدام به اندازه ی اسنپ شاتی هم می توانند در کل کیهانشناسی هم عمل کرده و بلکه در هندسه ی ناجابجایی جبرهای فون نویمن و حتی توابع و عملگرهای الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری هم عمل کنند؟ عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل حرف و سخنها و دعواهای طلبگی که بین حوزه و دانشگاه هم آیا خدای ناکرده چقدر درگیری ایجاد کنند، آن طعم و لذتی را که در کسب علم و قدرت علمی که رخ می دهد را حتی در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی را از بین می برد و بلکه تلخش هم می کند و  .... ولی خوب دلیل هم دارد. و یک دلیلش هم این است که حکمت متعالیه ای را که قرار است به حکمت الهی هم ختم شود و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم نهایتاً یاری دهد را تا به عرش اعلی رسیدن و به کان قاب قوسین او ادنی را رسیدن هم یک چیز است، و بلکه آنگاه سعی در اینکه با ادعاهای کذب و با با زور و جنگ و هرج و مرج و استبداد و استعمار و استثمار و استحمار و شامورتی بازی و کشت و کشتار هم این را به خورد مردم قبولاندن نیز یک چیز دیگری است. بنده داشتم در تلویزیون دنبال سخنرانی حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می گشتم که صبح چهارشنبه هم کی آغاز می شود و بلکه یحتمل به صورت زنده هم نشانش بدهند آنطور که از قبل هم اعلانش کردند، هر چند که چنین هم نشد؛ ولی بعداً بنظرم رسید که چقدر هم خوب می شد که ای کاش خودم هم رفته بودم بیت رهبری مد ظله العالی آنجا از نزدیک سخنرانی را هم می شنیدم؛ سعادتش نبود! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾‏

وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَـٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٤﴾‏

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٩﴾‏

 

ایران همدل

حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلی‌اش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.

رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۳/۷/۷ و ۱۴۰۳/۷/۴

https://irane-hamdel.khamenei.ir/

 

۱۴۰۳/۰۹/۲۱

دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

هزاران نفر از اقشار مختلف مردم صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار درباره تحولات اخیر منطقه سخنرانی کردند.
اخبار و تصاویر تکمیلی متعاقباً منتشر خواهد شد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58553

 

ترور یک دانشمند میکروبیولوژیست هسته ای در سوریه

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)؛ این منابع گزارش دادند ‌ساعاتی قبل گروهک های تروریستی وابسته به موساد اسرائیل، پروفسور زهرا الحمصیه، دانشمند برجسته جهان در زمینه میکروبیولوژی ذرات نانوگرافی را در سوریه به همراه 3 فرزند و شوهرش ترور کردند.

دیروز نیز دکتر «حمدی اسماعیل ندی» شیمیدان آلی توسط افراد ناشناس در خانه‌اش در دمشق ترور شد.

حمدی اسماعیل یک شیمیدان برجسته در زمینه تولید داروهای ارگانیک در صنعت داروسازی سوریه بود.

فعالان شبکه‌های اجتماعی درباره تکرار سناریو ترور دانشمندان هسته‌ای در عراق این بار در سوریه هشدار داده اند.

انتهای پیام /ی.ح/26

http://qodsna.com/fa/398046

 

ایران همدل به مقاومت مستضعفین جهان در مقابل باند جنایتکاران دنیا و خصوصاً آمریکا و صهیونیستها کمک کنیم و یاری برسانیم که حکم شرعی قطعی است که واجب است بر همگان به لبنان و غزه در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند. دولت سوریه لوله ی نفت صدام به مدیترانه را در بحبوحه ی جنگ با صدام را قطع کردند! دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم برسم به نماز جماعت. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿الفتح: ٤﴾‏

وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا ‎﴿الفتح: ٧﴾‏

 

یک مسئله ای در کیهانشناسی بحث می شود که بر حسب این مبنا است که فضا همگن و همسانگرد است؛ ولی آیا فضا تخت هم هست یا ...؟ مثلاً وقتی شما وارد یک تونلی می شوید که شما را می برد به وقتی که در وسط این تونل هم دارد آتش می بارد، شما نمی خواهید هر جا را نگاه می کنید هم چنین فضای همگن و همسانگردی را مشاهده کنید که از همه چا دارد آتش می بارد! و بلکه می خواهید از تونل هم همانطوری که صحیح و سالم هم وارد شده اید، همانطور هم صحیح و سالم نیز بیرون بیائید. و حالا یحتمل هم دارید فقط راجع به چنین اتفاقی در یک مقطعی از زمان نیز می خوانید که اتفاق هم افتاده است. این واقعه ی آتشزا در تونل کلدکات بنده یادم آمده بود که واقعاً هم سال 1982 اتفاق افتاد و ویکیپدیا هم شرحش می کند.

یک مسئله ی دیگر این است که ملکوت اعلی را از نور حضرت فاطمه ی زهرا روشن می شود. همگن و همسانگردی چنین مشاهده ای برای همه ی مشاهده گرها از چه قرار هم هست؟ مسئله ی دیگر این است که آیا این نور ملکوتی را اصلا مشاهده گر هم می تواند مشاهده کند، یا باید هم وارد یک تجارتی با خدا هم شود آنچنان که:  

رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ‎﴿النور: ٣٧﴾‏

إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ ‎﴿فاطر: ٢٩﴾‏

مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ‎﴿الأحزاب: ٢٣﴾‏

و حالا شما اگر وارد تونل آرش هم بشوید ولی نیری از کمانی هم رها نکنید، یحتمل هنوز با این پدیده هم مواجه شوید که وما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی

فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿الأنفال: ١٧﴾‏

بعضی یحتمل اشکال هم بفرمایند که کدام تیر و کدام لمبدا و کدام اپسیلون، وارد تونل شده اید و حالا قرار هم هست که خارج شوید دیگر؛ و مسئله حل است! بله؟! یا مثلاً آیا محاسبات اتصالها و ژئودسیها هم لزوماً چه ارتباطی با هم دارند آنچنان که آیا از یکی به دیگری هم می توان رسید و ...؟ و اگر در فضای چهار بعدی هم ده بردار کیلینگ داشته باشید، به تقارن حداکثری هم رسیده اید؛ و چرا؟! یحتمل در یک کلاس کیهانشناسی به همه ی این سوالها هم جواب نمی دهید و از خیلیهای آن هم همینطوری رد می شوید یا به عنوان تمرینهایی به شاگردها واگذارشان می فرمائید و .... حتی جلسه اول درس کیهانشناسی هم می تواند خیلی حرف داشته باشد. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

 

https://maktabkhooneh.org/course/%DA%A9%DB%8C%D9%87%D8%A

7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-from-dust-to-

dostoyevsky-mk388/#chapter

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِّنکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ‎﴿٢﴾‏ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾

 

وفی المجمع عن النبی صل الله علیه و آله و سلم إنه قرأها فقال مخرجا من شبهات الدنیا ومن غمرات الموت وشدائد یوم القیامة .

وعنه علیه السلام إنی لاعلم آیة لو اخذ بها الناس لکفتهم ومن یتق الله الایة فما زال یقولها ویعیدها وفی نهج البلاغة مخرجا من الفتن ونورا من الظلم .

تفسیر صافی، محسن فیض کاشانی، جلد 5، ص 188

https://lib.eshia.ir/13222/5/188


۱۴۰۳/۰۹/۱۸صبح چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳رهبر معظم انقلاب درباره تحولات منطقه سخنرانی خواهند کرد

 

هزاران نفر از اقشار مختلف مردم چهارشنبه ۲۱ آذرماه با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار درباره تحولات اخیر منطقه به سخنرانی خواهند پرداخت.

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=58544

 

۱۴۰۳/۰۹/۱۹

نماهنگ | بازی‌های روایت‌گر از میدان تا نمایشگر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «امروز در دنیا بازیهای رایانه‌ای یکی از ابزارهای انتقال پیام است؛ یعنی فقط بازی نیست. ... شرح حوادث و سرگذشت دوران جنگ تحمیلی‌شان یا احیاناً قبل و بعد آن را بیان کنند، به چه وسیله؟ به شکل بازیهای رایانه‌ای.
یا حکایتهای کوتاه... از لحظه‌ی شهادت فلان رفیقش در جبهه... این حکایت را وقتی... این جوان میخواند، در اعماق دلش اثر میگذارد... اگر این کارها انجام بگیرد و این روایت حوادث بزرگ گذشته بدرستی و با هوشمندی انجام بگیرد، خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد و کارها پیش خواهد رفت.» ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «بازی‌های روایت‌گر از میدان تا نمایشگر» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58546

 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات »

شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق

مادر موسی، چو موسی را به نیل

در فکند، از گفتهٔ رب جلیل

خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه

گفت کای فرزند خرد بی‌گناه

گر فراموشت کند لطف خدای

چون رهی زین کشتی بی ناخدای

گر نیارد ایزد پاکت بیاد

آب خاکت را دهد ناگه بباد

وحی آمد کاین چه فکر باطل است

رهرو ما اینک اندر منزل است

پردهٔ شک را برانداز از میان

تا ببینی سود کردی یا زیان

ما گرفتیم آنچه را انداختی

دست حق را دیدی و نشناختی ؟

در تو، تنها عشق و مهر مادری است

شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است

نیست بازی کار حق، خود را مباز

آنچه بردیم از تو، باز آریم باز

سطح آب از گاهوارش خوشتر است

دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است

رودها از خود نه طغیان میکنند

آنچه میگوئیم ما، آن میکنند

ما، به دریا حکم طوفان میدهیم

ما به سیل و موج فرمان میدهیم

نسبت نسیان بذات حق مده

بار کفر است این، بدوش خود منه

به که برگردی، بما بسپاریش

کی تو از ما دوست‌تر میداریَٖش

نقش هستی، نقشی از ایوان ماست

خاک و باد و آب، سرگردان ماست

قطره‌ای کز جویباری میرود

از پیِ انجام کاری میرود

ما بسی گم گشته، باز آورده‌ایم

ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم

میهمان ماست، هر کس بینواست

آشنا با ماست، چون بی آشناست

ما بخوانیم، ار چه ما را رد کنند

عیب پوشیها کنیم، ار بد کنند

سوزن ما دوخت، هر جا هر چه دوخت

زاتش ما سوخت، هر شمعی که سوخت

کشتئی زاسیب موجی هولناک

رفت وقتی سوی غرقاب هلاک

تند بادی، کرد سیرش را تباه

روزگار اهل کشتی شد سیاه

طاقتی در لنگر و سکان نماند

قُوَّتی در دست کشتیبان نماند

ناخدایان را کیاست اَندَکیست

ناخدای کشتی امکان یکیست

بندها را تار و پود، از هم گسیخت

موج، از هر جا که راهی یافت ریخت

هر چه بود از مال و مردم، آب برد

زان گروه رفته، طفلی ماند خرد

طفل مسکین، چون کبوتر پر گرفت

بحر را چون دامن مادر گرفت

موجش اول وهله، چون طومار کرد

تند باد اندیشهٔ پیکار کرد

بحر را گفتم دگر طوفان مکن

این بنای شوق را، ویران مکن

در میان مستمندان، فرق نیست

این غریق خرد، بهر غرق نیست

صخره را گفتم، مکن با او ستیز

قطره را گفتم، بدان جانب مریز

امر دادم باد را، کان شیرخوار

گیرد از دریا، گذارد در کنار

سنگ را گفتم بزیرش نرم شو

برف را گفتم، که آب گرم شو

صبح را گفتم، به رویش خنده کن

نور را گفتم، دلش را زنده کن

لاله را گفتم، که نزدیکش بروی

ژاله را گفتم، که رخسارش بشوی

خار را گفتم، که خَلخالَش مَکَن

مار را گفتم، که طفلک را مَزَن

رنج را گفتم، که صبرش اندک است

اشک را گفتم مکاهش ، کودک است

گرگ را گفتم، تن خُردَش مَدَر

دزد را گفتم، گلوبندش مَبَر

بخت را گفتم، جهانداریش ده

هوش را گفتم، که هشیاریش ده

تیرگیها را نمودم روشنی

ترسها را جمله کردم ایمنی

ایمنی دیدند و ناایمن شدند

دوستی کردم، مرا دشمن شدند

کارها کردند، اما پست و زشت

ساختند آئینه‌ها، اما ز خشت

تا که خود بشناختند از راه، چاه

چاهها کندند مردم را ، به راه

روشنیها خواستند، اما ز دود

قصرها افراشتند، اما به رود

قصه‌ها گفتند ، بی‌اصل و اساس

دزدها بگماشتند از بهر پاس

جامها لبریز کردند از فساد

رشته‌ها رشتند در دوک عناد

درسها خواندند، اما درس عار

اسبها راندند، اما بی‌فسار

دیوها کردند دربان و وکیل

در چه محضر، محضر حیِّ جلیل

سجده‌ها کردند بر هر سنگ و خاک

در چه معبد، معبد یزدان پاک

رهنمون گشتند در تیه ضَلال

توشه‌ها بردند از وَزر و وَبال

از تنور خودپسندی، شد بلند

شعلهٔ کردارهای ناپسند

وارهاندیم آن غریق بی‌نوا

تا رهید از مرگ، شد صید هویٰ

آخر، آن نور تجّلی دود شد

آن یتیم بی‌گنه، نِمرود شد

رزمجوئی کرد ، با چون من کسی

خواست یاری، از عقاب و کرکسی

کردمش با مهربانیها بزرگ

شد بزرگ و تیره دلتر شد ز گرگ

برق عُجْب، آتش بسی افروخته

وز شراری، خانمان‌ها سوخته

خواست تا لاف خداوندی زند

برج و باروی خدا را بشکند

رای بد زد، گشت پست و تیره رای

سرکشی کرد و ، فکندیمش ز پای

پَشّه‌ای را حکم فرمودم که ، خیز

خاکش اندر دیدهٔ خودبین بریز

تا نماند باد عُجْبَش در دُماغ

تیرگی را نام نگذارد چراغ

ما که دشمن را چنین میپروریم

دوستان را از نظر، چوُن میبریم ؟

آنکه با نِمرود، این احسان کند

ظلم، کی با موسیِ عمران کند

این سخن، پروین، نه از روی هویٰ ست

هر کجا نوری است، ز انوار خداست

 

مسائل نظریه ی قاطیغوریایی و بلکه  P <> NP را یحتمل به بهترین وجهی بتوان در مسئله ی سرطان شناسی جستجو کرد که آیا چقدر هم با چراغ خاموش هم از راه می رسد و مثل دیابت هم می ماند. یعنی این یک مسئله است که پزشکان بفرمایند که این طفل سرطان دارد، ولی وقتی به بیمارستان کرومول لندن مثلاً برده شود و دو تستهای مثبت گرفته شده و منتظر سومی که پدر نشسته است دست به دامان امام رضا علیه السلام می شود، یک مرتبه می بیند که پزشک معالج می گوید سومین آزمایش منفی است و دو دیگر آزمایش اول را هم که دوباره انجام می دهند منفی می شود و مسئله اش حل است. طفل سرطان ندارد و السلام نامه تمام. حتی مثلاً یک آنتی بیوتیکی یا مسکنی هم لازم ندارد!

بله، ولی همانطوری که گفتیم که فرض بفرمائید که قضیه ی آخر فرما را حالا می دانیم که حل شده است، آیا آنگاه بسطهای متناظر گروه های گالوای این معادلات روی هیئت اعداد صحیح هم با جوابهایی خاص نیز حل شده اند؟ آیا همه ی استکان نلبکیهای توپولوژیک و بلکه هندسی ناشی از مقرر کردن و بلکه زور کردن متریکی، یا انحنایی، یا اتصالی یا ... روی توپولوژی استکان نلبکیهای مورد دلخواه، هندسه ی توحیدی نبوی علوی امام زمانی را نتیجه می دهد؟ یعنی مثلاً سرطانی که چراغ خاموش هم می آید و سنبه اش هم الی ما شاء الله پر زور است را می شود به صرف اینکه همه ی پزشکان عالم گفته اند این مریض سرطان دارد و باید هم غده اش عمل شده و بیرون آورده شود، ولی یک پزشک هم که اتفاقاً مریض هم نزد فقط او رفته است می گوید بلکه هم سرطان نداشته باشد؛ آیا می شود به حرف او هم اعتماد کرد و سرطان را درمان هم نکرد؟! زلجننتسین یحتمل بگوید منشاء سرطان یک چیز است و یک جایی بدلیل استالینیزاسیون هم هست، ولی رئیس جمهوری سوریه که قبلاً هم در معرض سرطان بوده است و حالا دوباره هم برگشته بوده است هم یحتمل وقتی دید دامنه ی سرطان همه جا را هم فرا گرفته است، فرار کند و به روسیه هم پناه ببرد و چرا که از انتشار هرج و مرج سریع سرطانی هم به جایی که مصون از این غده سرطانی است هم پناه ببرد! التفات می فرمائید؟ الگوریتمهایی که مانع سرطان هم می شوند حتی یحتمل به جبرهای فون نویمن و هندسه ی ناجابجایی و کوهمولوژیهای سیکلیک و دوره ای حاصل از کوهمولوژی هوخشیلد و بلکه نظریه ی ریسمان نیز قویاً سرایت کرده اند. یعنی یحتمل برای شما تشخیص هم داده می شود که سرطان خیلی پرزور هم وارد شده است و احتیاج به درمان هم دارد، ولی در عین حال هم راههای جلوگیری از آن هم بدلیل سرایت بسیار سریع و بلکه پرشتاب آن همه چا گیر شده است و راههای درمانی آن هم بسته شده اند. مثل این است که سرطان با بمبهای یک تنی و دو تنی سنگرشکن حمله کنند، و شما بخواهید با ترقه های چهارشنبه سوری و کمی بهتر از اینها بسراغشان بروید. خوب، معلوم است که پزشکان به مریض و همراهانش می گویند که این بیمار را بهتر است دیگر اذیتش نکنید و راحتش بگذارید که به حال خودش هم باشد.

نکته ی بسیجی قضایا ولی اینجا است که این یک ترفند بسیار قوی دشمن هم هست که اتفاقاً آنچنان رخنه ی سرطانی ای هم در نیروهای مقاومت کند و بعضی بسیجیان و سپاهیان مقاومت را مبتلا کند که وقتی دیگران از بسیجیان و سپاهیان مقاومت هم این فرد مبتلا به سرطان را هم می بینند و مشاهده می کنند، خودشان هم پا به فرار بگذارند و توی دلشان هم خالی شود و بلکه دچار ضعف و افسردگی هم شوند که این دیگر چه غده سرطانی و مهتاب هیولایی ای هم بود که توانست اینطور هم به ما حمله کند و توی دل همه را خالی کرد و ...؟ و بلکه اظهار هم بدارند که بابا، ای کاش ما هم می فهمیدیم زودتر که سرطان داریم و فکر چاره هم می افتادیم و اینقدر دچار دردسر هم نمی شدیم؛ عجب چیز بدی هم هست این چراغ خاموش سرطان! چرا ما زودتر الگوریتمهای مقابله ی همه جانبه ی با آنها را نیز نیافتیم و بلکه اقتصادنا، یعنی اقتصادمان را هم به تبع آن درمان نمی کنیم و اقتصادی جهانی هم از این بابت نصیبمان نشود و .... البته این اهداف والا به منافقان هم نمی تواند برسد چرا که جزو ممکنات وجودی منافقین هم هست که به واجب الوجود هم کافرند و ...! آیا کسی که الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه را هم آیات شیطانی می فهمد و دیگرانی که از او هم دفاع می کنند و چشمش هم آیا چطور آسیب دیده دچار تراخم شیخ مرتضی انصاری هم شده؛ می شود گفت که تراخم هم تراخم است؟ و فرقی هم ندارد که بالاخره ساعتساز نابینا هم کدام است و بلکه بیمار هم بیمار است دیگر و فرقی ندارد؟ یعنی اگر شما برای مریضی هم بفرمائید همه یک سوره حمد همراه صلوات بخوانند، ولی خود مریض هم آیا حتی به توحید هم باور دارد یا خیر؛ می شود؟ بالاخره، انسان هم که هست، یا همان قدر هم درش شک است؟! دیر شد، دیر شد؛ بنده ی حقیر رفتم بلکه برسم به نماز جماعت! یحتمل خیلی دیر شد و بهتر است بروم امامزاده و آنجا اقامه ی نمازم را کنم؛ در مسجد را زودی می بندند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وافع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

861232628631135555434325131415...

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ ‎﴿هود: ٦٩﴾‏

 

( بیان )

تتضمن الآیات قصة بشرى إبراهیم علیه‌السلام بالولد ، وأنها کالتوطئة لما سیذکر بعده من قصة ذهاب الملائکة إلى لوط النبی علیه‌السلام لإهلاک قومه فإن تلک القصة ذیل هذه القصة وفی آخر قصة البشرى ما یتبین به وجه قصة الإهلاک وهو قوله : « إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ » الآیة.

قوله تعالى : « وَلَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ بِالْبُشْرى » إلى آخر الآیة البشرى هی البشارة ، والعجل ولد البقرة ، والحنیذ فعیل بمعنى المفعول أی المحنوذ وهو 

اللحم المشوی على حجارة محماة بالنار کما أن القدید هو المشوی على حجارة محماة بالشمس على ما ذکره بعض اللغویین ، وذکر بعضهم أنه المشوی الذی یقطر ماء وسمنا ، وقیل : هو مطلق المشوی ، وقوله تعالى فی سورة الذاریات فی القصة : « فَراغَ إِلى أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ » لا یخلو من تأیید ما للمعنى الثانی.

وقوله : « وَلَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ بِالْبُشْرى » معطوف على قوله سابقا : « وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ » قال فی المجمع ، : وإنما دخلت اللام لتأکید الخبر ومعنى قد هاهنا أن السامع لقصص الأنبیاء یتوقع قصة بعد قصة ، وقد للتوقع فجاءت لتؤذن أن السامع فی حال توقع. انتهى.

والرسل هم الملائکة المرسلون إلى إبراهیم للبشارة وإلى لوط لإهلاک قومه وقد اختلفت کلمات المفسرین فی عددهم مع القطع بکونهم فوق الاثنین لدلالة لفظ الجمع ـ الرسل ـ على ذلک ، وفی بعض الروایات عن أئمة أهل البیت علیه‌السلام أنهم کانوا أربعة من الملائکة الکرام ، وسیأتی نقلها إن شاء الله فی البحث الروائی.

والبشرى التی جاءت بها الرسل إبراهیم علیه‌السلام لم یذکر بلفظها فی القصة ، والتی ذکرت فیها منها هی البشارة لامرأته ، وإنما ذکرت بشارة إبراهیم نفسه فی غیر هذا المورد کسورتی الحجر والذاریات ، ولم یصرح فیهما باسم من بشر به إبراهیم أهو إسحاق أم إسماعیل علیه‌السلام أو أنهم بشروه بکلیهما؟ وظاهر سیاق القصة فی هذه السورة أنها البشارة بإسحاق ، وسیأتی البحث المستوفى عن ذلک فی آخر القصة.

وقوله : « قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ » أی تسالموا هم وإبراهیم فقالوا : سلاما أی سلمنا علیک سلاما ، وقال إبراهیم : سلام أی علیکم سلام.

والسلام الواقع فی تحیة إبراهیم علیه‌السلام نکرة ووقوعه نکرة فی مقام التحیة دلیل على أن المراد به الجنس أو أن له وصفا محذوفا للتفخیم ومزید التکریم والتقدیر : علیکم سلام زاک طیب أو ما فی معناه ، ولذا ذکر بعض المفسرین : أن رفع السلام أبلغ من نصبه فقد حیاهم بأحسن تحیتهم فبالغ فی إکرامهم ظنا منه أنهم ضیف.

وقوله : « فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ » أی ما أبطأ فی أن قدم إلیهم عجلا مشویا یقطر ماء وسمنا وأسرع فی ذلک.

المیزان فی تفسیر القرآن، جلد 10، ص 319- 321

https://lib.eshia.ir/12016/10/321

 

انا فتحنا لک فتحا مبینا. این یک مسئله است که ابوسفیان کباب خور بود و متعجب از اینکه چرا و چطور کسانی که فقط خرما هم آیا داشتند که بخورند، آیا چطور اینها توانستند مکه را هم فتح کنند و بر کباب خورها غلبه هم کنند. و این خود یک مسئله ی دیگری هم هست که آیا چطور رسل و فرشتگانی که به حضرت ابراهیم علیه السلام و همسرش بشارت دادند که بچه دار خواهی شد و بلکه قوم لوط را هم داریم می رویم که هلاک کنیم، آیا چطور هم شد که حتی به گوساله ی بریانی که برایشان حضرت ابراهیم دست هم نزدند تا آنچا که حضرت ابراهیم از آنها ترسید؟ بعضی یحتمل اشکال کنند که وقتی مسئله چندین بار هم قاطیغوریایی و بلکه کوانتیزاسیون هم شود، آنگاه یحتمل بنظر برسد که مگر کباب همان کباب هم نیست؟ و لذا چرا برای حضرت ابراهیم علیه السلام خوب است و بلکه برای مهمانانش هم گوساله بریانی می کند، ولی چطور است که برای ابوسفیان هم خوب نیست؟!

این سوال را نمی توان به سادگی جواب داد تا آنجا که یحتمل اشکال شود که آیا مگر می شود یک نمازگزاری با کلاه نمدی بعد از نماز فرض بفرمائید ظهر، بقچه اش را باز کند و شروع کند در همان صف اول نماز به خوردن نان و پنیرش؛ و وقتی به او اعتراض شود هم بگوید که امام جماعت تان وسط نماز فکرش رفت بدنبال خرش که آیا چطور آن را باید بفروشد و .... و امام جماعت هم همین را تائید کند که او دارد راست هم می گوید و ...! البته این کجا و اینکه بشارت دهنده های به حضرت ابراهیم علیه السلام، چهار فرشته های جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و کروبیل هم بوده باشند؟ مسئله این است که آیا همین فرشته ها هم همانهایی هستند که از طرق مسائل قاطیغوریایی شده نیز باید مسئله ی بشارت را نیز از میانش درک کرد و این خود از کارهای انبیاء و رسل هم هست که ملائکه را بتوانند ببینند و پیامشان را هم درک کنند و بلکه مسئله ماورای قاطیقوریا هم هست و ...؟! و لذا حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و مومنین هم توانستند مکه را حتی بدون خونریزی هم فتح کرده، انا فتحنا لک فتحا مبینا. و لذا همین سلطه ی اقتصادی در اقتصادنا نیز یک فتح توحیدی محمدی نبوی علوی است که آیا مومنین و مومنات و المسلمین و المسلمات هم چطور باورشان خواهد شد که اقتصادنا نیز همچون فتحنا در انا فتحنا لک فتحا مبینا، همان هندسه ای را می طلبد که در ایالات متحده چند جانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی نیز لازم است که ستاره ای را به ستاره ای دیگر آنچنان هم برساند که آیا چطور چرخشی هم در زندگی او ایجاد شده و او را با پوشش چادر مشکی مزین کرده و ستاره ی همسرش را هم مدافع حرمی است که به سردار سلیمانی و محسن حججی و بلکه یاران امام حسین صلوات الله و سلامه علیه هم ان شاء الله پیوسته اند، و مثل یک جفت ستاره ی دوتایی عبد اللهی مرتضایی محمودی غنچه وار می شکفند و تا ابد در آسمانها همچنان می درخشند ....

بعضی یحتمل اینجا اشکال کنند که نخیر؛ اینطور نمی شود و بلکه مسئله از این نوع است که شاگرد وقتی میل دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم میل کند، و لذا یحتمل مسائلی از قبیل ثابت کیهانی (لمبدای بزرگ) و ماده و انرژی تاریک و حالات خلاء صفر نیز مواجه شود. و حال آنکه ایا چقدر هم بتواند این حالات را در معادلات کیهانی ابرتقارنی هم حل کند و حال آنکه آیا چقدر هم مسائلی از قبیل حتی شتاب در تورم کیهانی هم مواجه ایم و ...؟ یعنی یحتمل بعضی اشکال هم کنند که آیا حتی شما می توانید این مسئله را الگوریتمی حلش هم کنید آنچنان که با حسابان لامبدای چرچ هم بتوانید ماشینهای تورینگ متناظر مسئله مان را نیز حل کنید؟

حالا حتی اگر مسئله ی حسابان لامبدای چرچ برای این مسئله هم حتی خیلی سخت است و بلکه برای یافتن جواب الگوریتمی یافتن گروه های گالوای متناظر معادلات چند جمله ای نیز هنوز سخت است، خوب حالا که قضیه ی آخر فرما را هم می دانیم که حل شده است، آیا حتی کدام گروه های گالوا را هم داریم که اگر توسط معادلات قضیه ی آخر فرما هم بسط یابند، و جوابهای الحاقی آنها نیز به هیئتهای اعداد صحیح ملحق شوند، انگاه آیا هندسه ی قضیه ی آخر فرمای برای این هیئتهای جدید هم چه شکلی پیدا خواهند کرد و بلکه چه جوابهای جدیدی هم خواهیم یافت و ...؟! آیا حتی این نوع مسائل را هم می توانیم ماشین تورینگش را حساب کرده و بلکه حسابان لامبدای الگوریتمهای انها را هم محاسبه کرده و حتی زبانهای برنامه نویسی ای را هم طراحی کنیم که معادلات ورودی input را به رایانه بدهیم و خروجی output نهایی آن هم جواب مسئله ی ما شود و ...؟! و لذا مسائل اقتصادنا را هم به مین ترتیب ماشینی حل کرده و بلکه از ساعتسازهای نابینای مسائل هم فاکتور بگیریم و احتیاجی به آنها نیز در دیدگاه های حکمت الهی توحیدی پیدا نکنیم و سرعت پروانه ها در پریدن از روی قطبهای تکینگیها هم به حدی برسند که حتی هرچ و مرجی هم ایجاد نشوند و بلکه شاگرد بتواند در چشم بر هم زدنی هم به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه مورد نظرش برسد و حتی در خدمت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ذوب شده باشد. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا ‎﴿الفتح: ١﴾‏

 

یحتمل یک راهی که بخواهیم عظمت نون (نا) را در انا فتحنا لک فتحاً مبینا را درک کنیم، همین است که متوجه باشیم که عظمت ما در فتحنا را آیا چطور هم می توان به ما در اقتصادنا در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی تله ترانسپورت هم کرد. یعنی این خود یک سوال موجهی هم بنظر می رسد که از اساتید دانشگاهی و حتی حوزوی سراسر دنیا هم پرسیده شود که بالاخره آیا شما چقدر هم شاگردان خود را ترقیب فرمودید که بر علیه جنایات جنگی رژیم صهیونی هم تظاهرات کنند. بعضی حتی اشکال هم کنند که دیگر این یک مسئله ی مهمی هم نیست که حالا دانشجویان در سوریه هم چنین تظاهراتی را کنند مخصوصاً حالا که دیگر بشار اسدی نیز در کار نیست؛ واما این هنوز در جبهه ی مقاومت اثری هم ندارد و همانطوری که قبلاً هم مدافعان حرم و مقاومت در سوریه را داشتیم، و لذا هنوز هم داریم. حالا چه دانشجویان آنجا هم تظاهرات بر علیه جنایات جنگی رژیم صهیونی هم انجام دهند یا حتی بشار اسد هم فرار کند یا .... همانطوری که میزان هرج و مرج کوانتومی را هم با سرعت پروانه ای و بلکه پرشهای قطبی pole-skipping و ... نیز می سنجند. و لذا تشویق به تظاهرات دانشجویی و حتی غیر دانشجویی و از جمله بعد از نماز جمعه هم مهم است و یک حسابی هم دارد. یحتمل بعضی بفرمایند که دانشجویان در هند و چین هم آیا چه انگیزه ای ممکن است داشته باشند برای این کار؟ این مسئله بسته به سیاستهای حکومتها و گرایشها و وابستگیهای آنها هم دارد. و بنا براین اینکه اقتصاد جهانی هم چقدر وابسته به اقتصاد اسلامی و اقتصادنا بستگی دارد، اقتصادهای محلی-جهانی را می تواند مورد انواع اختلالات و بلکه هرج و مرجهای اقتصادی و حتی تناظر آنها با تجارت جهانی و نظریه های گرانش کوانتومی هم داشته باشد.

https://arxiv.org/search/?query=pole-skipping+butterfly&searchtype=all&source=header

 

https://arxiv.org/search/?searchtype=author&query=Mashhoon%2C+B

و حالا گیریم که دانشجویان ما هم خیلی پرحرارت در تظاهرات مان شرکت نکنند و بی حال هم باشند. معنایش این نیست که دیگر توصیه هایی به دیگر اساتید و دانشجویان دیگر کشورها هم نباید کرد و چیزی هم نباید گفت و ....

یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ‎﴿القارعة: ٤﴾‏

البته بعضی هم یحتمل اینجا اشکال می فرمایند که برای اینکه ما بخواهیم نظریه ی ریسمان را هم کاربردی کنیم، باید بتوانیم فضاها را فشرده سازی هم کنیم. ولی مسئله اینجا است که آیا فضاهایی که مملو از زمین و آسمان هم هستند را می توان فشرده سازی کرد، هر چند که بتوان قلوب زمینی و آسمانی را هم آیا تا چه حدودی فشرده سازی نمود و .... حیلت رها کن عاشقا ... واندر دل آتش درآ، پروانه شو، پروانه شو! یک جاهایی که اقتصادنا با آن اقتصاد الهی مورد نظر در انا فتحنا لک فتحنا مبینا در تضاد و دوگانگی واقع شود، یحتمل ارتباط جوامع با اقتصاد ریز و کلان هم آیا چقدر وارد فازهای هرج و مرج شده و بلکه یکی خدا را هم زیر سوال ببرد و دیگری حتی متهم به کمونیسم کند و هنوز دیگران نیز مرفهین اشرافی جامعه را مسئول اسراف و افراط و تفریطها بدانند و بلکه آب لوله کشی درست و حسابی هم هنوز برای مردم فراهم نباشد و رسیدگی هم نشود و .... البته این یک دوگانی هم دارد که وقتی سلطه ی ابرقدرتها را هم نادیده بگیریم، انسان دچار خطا و اشتباهات محاسباتی حتی در اهداف اقتصادنا و ارتباطاتش با انا فتحنا لک فتحا مبینا هم می شود و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد وآل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه قی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِّنکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ‎﴿٢﴾‏ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾

 

وفی المجمع عن النبی صل الله علیه و آله و سلم إنه قرأها فقال مخرجا من شبهات الدنیا ومن غمرات الموت وشدائد یوم القیامة .

وعنه علیه السلام إنی لاعلم آیة لو اخذ بها الناس لکفتهم ومن یتق الله الایة فما زال یقولها ویعیدها وفی نهج البلاغة مخرجا من الفتن ونورا من الظلم .

تفسیر صافی، محسن فیض کاشانی، جلد 5، ص 188

https://lib.eshia.ir/13222/5/188

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۱۶

فاطمیه ۱۴۴۶آخرین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها

آخرین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمعی از محبان آل‌الله علیهم‌السلام در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.

در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین طباطبایی‌نژاد در سخنانی لازمه تمسک به سیره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را شناخت شیوه‌های دشمن دانست و به تببین روش‌های سلطه‌گران برای تسلط بر جوامع پرداخت.

همچنین آقای مهدی رسولی در رثای حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها به مرثیه‌سرایی و نوحه‌خوانی پرداخت.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58529

نماهنگ | دانشجویان؛ بازوهای اساسی نهضت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «دانشگاه‌های کشور، محیطهای دانشجوئی کشور، مرکز تحرک و فعالیت است و یکی از بازوهای اساسی نهضت در تمام طول این مدت - که این را ما از نزدیک هم خودمان شاهد بودیم؛ هم دوستانی که در کار نهضت و مبارزات بودند و هم همه این را تجربه کرده‌اند و آزموده‌اند... شروع این حرکت یا مقطع شناخته شده‌ی این حرکت، همین ۱۶ آذر است.جالب است توجه کنید که ۱۶ آذر در سال ۳۲ که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از ۲۸ مرداد اتفاق افتاده؛ یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه‌ی نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله‌ی دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود می‌آید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای ۲۸ مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا ۱۶ آذر در همه‌ی سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضد آمریکاست، دانشجوی ضد سلطه است... حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دورانهای مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه‌های حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند.» ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ۱۶ آذر، روز دانشجو، نماهنگ «دانشجویان؛ بازوهای اساسی نهضت» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58535

 

فصل ششم در فضیلت رضا و ذمّ سخط از طریق نقل‌

کافِی بِإسْنادِهِ عَنْ أبی‌عَبْدِاللَّهِ- عَلَیْهِ السَّلامُ- قالَ: «رَأْسُ طاعَةِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَالرِّضا عَنِ اللَّهِ فِیما أحَبَّ الْعَبْدُ أوْ کَرِهَ، وَلا یَرْضى عَبْدٌ عَنِ اللَّهِ فِیما أحَبَّ أوْ کَرِهَ، إلّاکانَ خَیْراً لَهُ فِیما أحَبَّ أوْ کَرِهَ» [1].

وَعَنْ أبی عَبْدِاللَّهِ- عَلَیْهِ السَّلامُ- قالَ: «إنَّ أعْلَمَ النّاسِ بِاللَّهِ أرْضاهُمْ بِقَضاءِ اللَّهِ تَعالى» [2].

وَعَنْهُ قالَ: «قالَ اللَّهُ تَعالى: عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ لا أصْرِفُهُ فِی شَیْ‌ءٍ إلّاجَعَلْتُهُ خَیْراً لَهُ،


[1] «اساس اطاعت از خداوند، صبر و رضایت از خداوند است در آنچه که بنده دوست دارد یا ناپسند. و هیچ بنده‌اى- در آن چیزهایى که دوست دارد یا ناپسند- راضى نمى‌شود از خدا، مگر آن‌که در آنها براى او خیرى باشد، هم در آنچه که دوست دارد و هم در آنچه که ناپسند دارد». (الکافی، ج 2، ص 60، «کتاب الإیمان و الکفر»، «باب الرضا بالقضاء»، حدیث 1)

[2] «همانا آگاه‌ترین مردم به خداوند، راضى‌ترین آنها به حکم و قضاى الهى است». (الکافی، ج 2، ص 60، «کتاب الإیمان و الکفر»، «باب الرضا بالقضاء»، حدیث 2)

 

فَلْیَرْضَ بِقَضائِی وَلْیَصْبِرْ عَلى بَلائِی وَلْیَشْکُرْ نَعْمائِی أکْتُبْهُ- یا مُحَمَّدُ- مِنَ الصِّدِّیقِینَ عِنْدِی» [1].

معلوم مى‌شود که مقام صدّیقین که از اعلا مراتب مقامات انسانیه است، به رضا و صبر و شکر حاصل شود، و معلوم است مقام رضا ارفع از آن دو مقام است.

وَعَنْهُ- عَلَیْهِ السَّلامُ- قالَ: «لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ- صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ- یَقُوْلُ لِشَیْ‌ءٍ قَدْ مَضى: لَوْ کانَ غَیْرُهُ!» [2].

وَقَدْ حُکِیَ عَنْ عَمّار- رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ- أنَّهُ قالَ فِی صفّین:

«اللّهُمَّ إنَّکَ تَعْلَمُ أنّی لَوْ أعْلَمُ أنَّ رِضاکَ فِی أنْ أقْذِفَ بِنَفْسِی هذا الْبَحْرَ لَفَعَلْتُ. اللّهُمَّ إنَّکَ تَعْلَمُ أنِّی لَوْ أعْلَمُ أنَّ رِضاکَ فی أنْ أضَعَ ظُبَةَ سَیْفِی فِی بَطْنِی ثُمَّ أنْحَنِیَ عَلَیْهِ حَتَّى یَخْرُجَ مِنْ ظَهْرِی لَفَعَلْتُ. اللّهُمَّ إنّی أعْلَمُ مِمّا عَلَّمْتَنِی أنَّی لا أعْمَلُ عَمَلًا الْیَوْمَ هذا هُوَ أرْضى لَکَ مِنْ جِهادِ هؤُلاءِ الْفاسِقینَ» [3].


[1] «خداوند تعالى‌ فرموده است: بنده مؤمنم را به کارى نمى‌گیرم مگر آن‌که آن‌را براى او خیر قرار مى‌دهم، پس او باید به قضاىِ من راضى باشد، و براى بلاىِ من صبر کند، و نعمت‌هاى مرا شکر گوید. اى مُحمّد او را نزد خود از صدّیقین خواهم نوشت». (الکافی، ج 2، ص 61، «کتاب الإیمان و الکفر»، «باب الرضا بالقضاء»، حدیث 6)

[2] «رسول خدا صلى الله علیه و آله براى چیزهایى که واقع نمى‌شد و یا گذشته بود، نمى‌گفتند: اى کاش طور دیگرى مى‌شد». (الکافی، ج 2، ص 63، «کتاب الإیمان و الکفر»، «باب الرضا بالقضاء»، حدیث 13)

[3] از عمّار بن یاسر- رضی اللَّه عنه- حکایت شده که در واقعه صفّین گفت: خدایا تو مى‌دانى که اگر من بدانم رضاى تو در این است که خود را به دریا افکنم، این کار را خواهم کرد. و خدایا تو مى‌دانى که اگر بدانم رضاى تو در این است که نوک شمشیر را در شکم خود فرو کنم سپس خم شوم تا از پُشتم خارج شود، این کار را خواهم کرد. خدایا از آنچه که به من تعلیم دادى آموختم و دانستم که من امروز کارى را که خوشایندتر باشد نزد تو از جهاد با این گروه فاسقین انجام نمى‌دهم. (بحار الأنوار، ج 32، ص 490)

 

و این مقام، مقام تحصیل رضاى حق است، و ممکن است غیر از مقام رضا باشد، و ممکن است مقام رضاى عبد یا فناى رضاى عبد در رضاى حق باشد.

و در حدیث، وارد است که حضرت موسى- على نبیّنا وآله وعلیه السلام- عرض کرد به خداى تعالى که به من ارائه بده محبوب‌ترین مخلوق خود را و عابدترین بندگان خود را. خداوند امرش فرمود که به‌سوى قریه‌اى رود که در ساحل دریا است، که در آن مکان که اسم برده شد، او را مى‌یابد.

چون به آن مکان رسید، برخورد به یک مرد زمین‌گیر داراى جذام و برصى که تسبیح مى‌کرد خداى تعالى را. حضرت موسى به جبرئیل گفت: کجا است آن مردى که از خداوند سؤال کردم به من ارائه دهد؟ جبرئیل گفت: یا کَلیمَ اللَّهِ! آن مرد همین است. فرمود: اى جبرئیل! من دوست داشتم که او را ببینم در صورتى که بسیار روزه و نماز به‌جا آورد. جبرئیل گفت: این شخص محبوب‌تر است پیش خدا و عابدتر است از بسیار روزه‌گیر و نمازکن. اکنون امر نمودم که چشمان او کور شود، گوش کن چه مى‌گوید! پس جبرئیل اشاره فرمود به چشم‌هاى او؛ پس فرو ریخت چشمان او به رخسارش.

چون چنین شد، گفت: خداوندا! مرا برخوردار فرمودى از چشمان تا هر وقت خواستى، و مسلوب فرمودى از من آنها را هر وقت خواستى، و باقى گذاشتى براى من در خودت طول امل، یا بارُّ یا وَصُولُ!

موسى- علیه السلام- به او فرمود: اى بنده خدا، من مردى هستم که دعایم‌

 

اجابت مى‌شود؛ اگر دوست داشته باشى دعا کنم خداوند اعضاى تو را به تو رد فرماید و علت‌هاى تو را شفا مرحمت کند. گفت: هیچ‌یک از اینان را که گفتى نمى‌خواهم. آنچه خداوند بخواهد براى من، پیش من محبوب‌تر است از آنچه خودم براى خودم مى‌خواهم.

پس موسى- علیه السلام- فرمود که شنیدم مى‌گفتى به حق تعالى: «یا بارّ یا وَصول». این «برّ» و «صله» چیست؟ گفت: در این شهر کسى نیست که او را بشناسد یا عبادت کند غیر از من. موسى تعجب فرمود و گفت: این شخص عابدترین اهل دنیا است‌ [1] انتهى.

آرى، آنان که از جذوه محبت الهى بهره دارند و از نور معارف، قلبشان متنوّر است، همیشه با حق دل‌خوش و با رضاى او مأنوسند. آنها مثل ما در ظلمت دنیا فرو نرفتند و از لذات و شهوات دار فانى منفعل نشدند. آنها شطر قلوبشان به حق و اسماء و صفات او مفتوح است و از دیگران دل خود را بسته و چشم خود را پوشیده‌اند.

عزیزا! خداى تعالى قضاى خود را اجرا خواهد فرمود؛ چه ما سخطناک باشیم به آن یا خوش‌بین و خشنود. تقدیرات الهیه بسته به خشنودى و سخط ما نیست. آنچه براى ما مى‌ماند از سخطناکى و غضب، نقص مقام و سلب درجات و سقوط از نظر اولیاء و ملکوتییّن و سلب ایمان از قلوب است؛ چنانچه در روایات است از حضرت صادق که: چگونه مؤمن، مؤمن مى‌باشد در صورتى که‌


[1] نفس المهموم، ص 571- 572؛ سفینة البحار، ج 3، ص 366، باب الرِّضا. مرحوم حاج شیخ عباس قمى این حدیث را از کتاب حدیقة الحکمة فی شرح الأربعین من الأحادیث النبویه، تألیف عبداللَّه بن حمزة بن سلیمان (551- 610) نقل کرده است.

 

سخطناک است از قسمتش، و تحقیر مى‌کند منزلت خویش را با آن‌که خداوند حاکم بر او است‌ [1].

و در روایت است که به حضرت صادق عرض شد: به چه چیز معلوم مى‌شود که مؤمن، مؤمن است؟ فرمود: به تسلیم از براى خدا و رضا به آنچه وارد شود بر او از سرور و سخط [2].

وَعَنْ أبِی جَعْفَرٍ- علیه السلام- قالَ: «أحَقُّ خَلْقِ اللَّهِ أنْ یُسَلِّمَ لِما قَضَى اللَّهُ- عَزَّ وَجَلَّ-. مَنْ عَرَفَ اللَّهَ تَعالى، وَمَنْ رَضِیَ بِالْقَضاءِ، أتَى عَلَیْهِ الْقَضاءُ وَعَظَّمَ اللَّهُ أجْرَهُ، وَمَنْ سَخِطَ الْقَضاءَ، مَضى عَلَیْهِ الْقَضاءُ وَأحْبَطَ اللَّهُ أجْرَهُ» [3].


[1] متن حدیث این است: عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: «لقی الحسن من علیّ علیهما السّلام عبد اللّه بن جعفر، فقال: یا عبد اللّه کیف یکون المؤمن مؤمنا و هو یسخط قسمه و یحقّر منزلته، و الحاکم علیه اللّه». (الکافی، ج 2، ص 62، «کتاب الإیمان و الکفر»، «باب الرضا بالقضاء»، حدیث 11)

[2] متن روایت چنین است: عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: قلت له: بأیّ شی‌ء یعلم المؤمن بأنّه مؤمن؟ قال: «بالتّسلیم للّه، و الرضا فیما ورد علیه من سرور أو سخط». (الکافی، ج 2، ص 62، «کتاب الإیمان و الکفر»، «باب الرضا بالقضاء»، حدیث 12)

[3] «شایسته‌ترین بندگان خدا، کسى است که به قضاى خداوند تسلیم باشد. کسى که خدا را شناخت و راضى به قضاى او شد، قضا بر او جارى شود و خداوند به او پاداش بزرگى دهد. و کسى که از قضاى الهى ناخشنود باشد، قضا بر وى جارى شود و خداوند پاداش او را تباه سازد». (الکافی، ج 2، ص 62، «کتاب الإیمان و الکفر»، «باب الرضا بالقضاء»، حدیث 9)

موسوعة امام خمینی (قدس سره الشریف) 49، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 182- 186

https://lib.eshia.ir/11161/1/182

 

بنده ی حقیر داشتم دنبال حدیث بالا می گشتم در چهل حدیث امام خمینی که در شرح جنود عقل و جهل هم هست، و وقت زیادی را از بنده گرفت و تا نرفتم در جنود عقل و جهل آنجا جستجو نکردم؛ هیچ اشاره ای به اینکه آن در کجا است، نیامد! بگذریم. سخنرانیهای حجج اسلام آقایان صدیقی و عالی و طباطبایی نژاد شنیدنی است، خصوصاً سخنان آقای طباطبایی نژاد که راجع به انواع استعمار کهن و نوین و فرانوین هم هست.

شهید مطهری در کتاب عدل الهی یک نکته ای را در مورد تراخمی بودن چشم آیت الله العظمی شیخ مرتضی انصاری می فرمایند در حینی که ایشان در شرف رسیدن به مرجع تقلیدی هم تشریف داشتند آنجایی که حضرت آیت الله گلپایگانی هم به شاگردانشان می فرمایند بهتر است ما برویم سر درس ایشان هم بنشینیم و استفاده ببریم و ...! یک وقتها هم هست که یحتمل یک سگی در چاهی افتاده و مرده است و یحتمل نمی توانند هم او را بیرون بکشند؛ می فرمایند اگر چند سطل آب از این چاه بکشند طوری که آب جریان پیدا کند، آنگاه می توان از آب چاه استفاده هم کرد.

۹ - سگ مرده در چاه

[ویرایش]


اگر سگى در چاه آب بیفتد و بمیرد، براى تطهیر آن چهل دلو آب کشیده مى‌شود و اگر نمیرد هفت دلو. کشیدن مقدار یاد شده بنابر قول مشهور متأخران، مستحب است.[۵۰][۵۱]

https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B3%DA%AF_(%D9%81%D9%82%D9%87

)#_%D8%B3%DA%AF%20%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%87%20

%D8%AF%D8%B1%20%DA%86%D8%A7%D9%87

حالا شما فرض بفرمائید که نه سیاه چاله ای نجومی فعلاً دارید، و نه چاه دارید که سگی در آن افتاده باشد و نه کسی هم چشمش تراخم گرفته است؛ ولی بلکه یحتمل هم هنوز در نشئة طبیعت، ساعتساز نابینا را دارید که آیا چطور هم قرار است به مسجد و حسینیه برای نماز و غیر آن هم برود و بیاید حتی آنچنان که طهارتش را هم حفظ کند؟! عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره نه هر کسی هم که چشمش تراخم گرفت، معنایش این است که انقریب است کانه از کسوت طلبگی و حتی مقامات پائینتر مثل آیت الله ای به مقام مرجع تقلیدی هم برسد. یعنی بیماریهای انبیاء و اولیاء هم به هر حال یحتمل حکمتی دارند که خدا آنها را مبتلا می کند تا آزمایش هم شوند و اما این هم نکته ی مهمی است که بالاخره اگر معلولی نیز از دانشمندان بزرگ ریاضی فیزیک بوده است نیز، آنگاه بتوان برای او وسائلی را برای سهولت رفع معلولیتش در کارهای علمی اش ایجاد کرد. و حالا اگر ما حتی بتوانیم او را هم به ایستگاه فضایی نیز برده و آنجا سعی کند بی وزنی یا کم وزنی حاصل از کم شدن میدان جاذبه ی زمین را تجربه کند، دیگر این یک چیزی است ماورای کمک به او در جهت رفع معلولیتهایش دیگر!

مثلاً یک وقت هست که شما با اسنپ هم دارید موتوری را برای آوردن غذا برای خودتان استفاده می کنید. یک وقت دیگر هست که ماشینی را اسنپی کرایه می کنید تا جایی بروید. یک وقت هست مینی بوسی یا اتوبوسی را می یابید که برایتان بصورت شاتل شما را به مقصد هم برساند. یک وقت دیگر هواپیما و بالگرد دارید که اسنپی برایتان کاری می کند و مثلاً بسته ای فرض بفرمائید پستی را از جایی به جایی می رساند. و در این روزها هم می بینیم که امکان اسنپهایی به ایستگاه های فضایی هم فراهم است. حالا می خواهد کسی معلول هم باشد یا نباشد.

و لذا، این یک مسئله ی مهمی است که آیا در مسائل علمی ریاضی فیزیکی حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حتی علوم اجتماعی، و رفع بیماریها، و بلکه حتی یافتن حجاب برتر برای بانوان و خانمها هم آیا ما به آن درجات عالی سعی کرده ایم برسیم که حجاب برتر را هم به عنوان چادر مشکی هم سعی کنیم متوجه اش شویم یا مثلاً در حدود اسنپهای موتوری هم بسنده می کنیم و فراتر نمی رویم. نفس انسان گاهی اوقات انسان را گول می زند همانطوری که حضرت زهرا در خطبه ی فدکیه هم می فرمایند از قرآن کریم فرمودند بل سولت لکم انفسکم آنچنان که در آیات سوره یوسف هم آمده است: 

وَجَاءُوا عَلَىٰ قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ‎﴿یوسف: ١٨﴾‏

قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللَّهُ أَن یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ‎﴿یوسف: ٨٣﴾‏

البته بنده ی حقیر نتوانستم آنرا در کتاب خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها با ترجمه حضرت آیت الله العظمی مکارم بیابم که چنین آمده باشد:  

https://lib.eshia.ir/10296/1/2

ولی در اینکه نفس انسان چطور انسان را گول می زند که آنچه خودش می خواهد ملکه ی ذهنش شده و بلکه دچار مشکلات روانشناسی هم شده و حتی امام خود را نیز نتواند درک کند چرا که خود را همه کاره ی عالم هم فرض می کند! و آنگاه با همان برادر ایمانی خود و خودباوری و خداباوری اش هم چه خواهد کرد و آیا چطور هم گناهانش او را به خودکشی بکشاند یا نوکر استکبار و استعمار و استبداد و ... هم بپیوندد و انواع فتنه ها و هرج و مرجها را هم حاضر شود تجربه کند و .... توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت، هندسه ای را هم تعریف می کند که بقول شهید مطهری در کتاب توحید در هر لحظه هم در حال حدوث است و مدام در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم داریم که خدای متعال مدام می فرماید: کن فیکون! و همه چیز بر طبق قدرت و اراده ی او است و هر چیزی نیز چه از قبیل ماده و چه از انرژی بر حرکت جوهری خود هندسه اش تعیین هم می شود و .... و لذا اینکه قلب زمین هم بر حسب این هندسه ی توحیدی چطور زنده می شود و در صورت عقب افتادن از چنین هندسه ای هم آیا چقدر می میرد، والله اعلم! دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز. لااله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء جوائجه والممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

Showing new listings for Friday, 6 December 2024

Total of 71 entries

Showing up to 2000 entries per page: fewer | more | all

New submissions (showing 18 of 18 entries)[1] arXiv:2412.03636 [pdfhtmlother]

Quantum Rods and Clock in a Gravitational Universe

Hao Geng

Comments: 5 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

Local operators are the basic observables in quantum field theory which encode the physics observed by a local experimentalist. However, when gravity is dynamical, diffeomorphism symmetries are gauged which apparently obstructs a sensible definition of local operators, as different locations in spacetime are connected by these gauged symmetries. This consideration brings in the puzzle of reconciling our empirical world with quantum gravity. Intuitively, this puzzle can be avoided using relatively defined observables when there exists a natural reference system such as a distribution of galaxies in our universe. Nevertheless, this intuition is classical as the rods and clock defined in this way may also have quantum fluctuations so it is not a priori clear if it can be realized in the quantum regime. In this letter, we provide an affirmative answer to this question. Interestingly, we notice that the quantum fluctuations of the reference system are in fact essential for the realization of the above intuition in the quantum regime.

[2] arXiv:2412.03639 [pdfhtmlother]

Magnetic Anti-de Sitter Wormholes as seeds for Higgs Inflation

Panos BetziosIoannis D. GialamasOlga Papadoulaki

Comments: 7+6 pages, 2 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

We show how certain types of magnetic asymptotically Anti-de Sitter Euclidean wormholes can catalyze the onset of inflation. These wormholes can be embedded as saddle point solutions of General Relativity coupled to the Standard Model, the inflaton being identified with the Higgs particle. Our scenario is based on the assumption that the quantum effective potential for the Higgs turns negative at a certain high energy window, in line with current measured values for the Higgs and Top quark masses. Within our proposal, we can estimate various parameters and physical quantities of interest, in consistency with current observational bounds.

[3] arXiv:2412.03640 [pdfhtmlother]

Finiteness and the Emergence of Dualities

Matilda DelgadoDamian van de HeisteegSanjay RamanEthan TorresCumrun VafaKai Xu

Comments: 52 pages, 1 figure

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Algebraic Geometry (math.AG); Differential Geometry (math.DG)

We argue that the finiteness of quantum gravity (QG) amplitudes in fully compactified theories (at least in supersymmetric cases) leads to a bottom-up prediction for the existence of non-trivial dualities. In particular, finiteness requires the moduli space of massless fields to be compactifiable, meaning that its volume must be finite or at least grow no faster than that of Euclidean space. Moreover, we relate the compactifiability of moduli spaces to the condition that the lattice of charged objects transform in a semisimple representation under the action of the duality group. These ideas are supported by a wide variety of string theory examples.

[4] arXiv:2412.03667 [pdfhtmlother]

Lie, Noether, Kosmann, and Diffeomorphism Anomalies Redux

Taeyeon KimPiljin Yi

Comments: 61 pages, no figure

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

The Noether procedure carries an inherent ambiguity due to the necessary local extension, no longer a symmetry, of the global symmetry. The gauging should fix the ambiguity once and for all, however, and, for translations, the general covariance demands us to use the Lie derivative. We argue that, with this alone and without any further tweaking, the Noether energy-momentum $\hat{\mathbbm{T}}$ must equal the symmetric counterpart, T, inevitably and show the equality explicitly for general tensors. For spinors, a subtlety with the Lie derivative itself enters the issue and leads us to the Kosmann lift, often unnoticed by the physics community, from which $T=\hat{\mathbbm{T}}$ again emerges straightforwardly and in a naturally symmetric form. Finally, we address how the same Kosmann lift affects the anomaly computations and show that the diffeomorphism anomaly from the seminal paper {\it must be halved} while the venerable anomaly polynomials themselves stand unaffected. We discuss the ramifications of these findings.

[5] arXiv:2412.03670 [pdfhtmlother]

The Diagonal Approximation for Holographic R\'{e}nyi Entropies

Geoff PeningtonPratik Rath

Comments: 4 pages, 1 figure

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Quantum Physics (quant-ph)

Recently Dong, Rath and Kudler-Flam proposed a modified cosmic brane prescription for computing the Rényi entropy Sα of a holographic system in the presence of multiple extremal surfaces. This prescription was found by assuming a diagonal approximation, where the Rényi entropy is computed after first measuring the areas of all extremal surfaces. We derive this diagonal approximation and show that it accurately computes Rényi entropies up to O(logG) corrections. For α<1, this allows us to derive the modified cosmic brane prescription, which differs from the original cosmic brane prescription at leading order in G. For α>1, it leads to the original cosmic brane prescription without needing to assume that replica symmetry is unbroken in the bulk.

[6] arXiv:2412.03683 [pdfhtmlother]

Evidence of a CP broken deconfined phase in 4D SU(2) Yang-Mills theory at θ=π from imaginary θ simulations

Mistuaki HirasawaMasazumi HondaAkira MatsumotoJun NishimuraAtis Yosprakob

Comments: 25 pages, 9 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

The spontaneous breaking of CP symmetry in 4D SU(N) pure Yang-Mills theory at θ=π has recently attracted much attention in the context of the higher-form symmetry and the 't Hooft anomaly matching condition. Here we use Monte Carlo simulations to study the N=2 case, which is interesting since it is the case opposite to the large-N limit, where explicit calculations are available. In order to circumvent the severe sign problem due to the θ term for real θ, we first obtain results at imaginary θ, where the sign problem is absent, and make an analytic continuation to real θ. We use the stout smearing in defining the θ term in the action to be used in our simulations. Thus we obtain the expectation value of the topological charge and the deconfining temperature at θ=π, and provide an evidence that the CP symmetry, which is spontaneously broken at low temperature, gets restored \emph{strictly above} the deconfining temperature. This conclusion is consistent with the anomaly matching condition and yet differs from the prediction in the large-N limit.

[7] arXiv:2412.03695 [pdfhtmlother]

Mixed 't Hooft Anomalies and the Witten Effect for AdS Black Holes

Matthew HeydemanChiara Toldo

Comments: 38 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

For a variety of BPS black holes in string theory, the supersymmetric index has provided a microscopic validation of the Bekenstein-Hawking formula. In the near-BPS limit, a gravitational path integral analysis previously revealed the semiclassical spectrum is modified, having a large extremal degeneracy (consistent with the index) and a mass gap up to a continuum of non-BPS black holes. Presently, we study examples in which these sharp features of the spectrum are altered due to the presence of anomalies in the form of ϑ-angle terms in the action. These may appear generally, but we focus on near-BPS dyonic AdS4 black holes in M-theory, dual to 3d N=2 SCFTs of Class R obtained by twisted compactification of N wrapped M5 branes. Due to the Witten effect, the dyonic black holes receive quantum corrections to their charges, and when ϑ=π one may find a mixed `t Hooft anomaly between the U(1)R and Z2 time reversal symmetries. Using results from N=2 JT supergravity, we find these effects result in a spectrum in which both the gap and index are reduced, and may even vanish. Surprisingly, for ϑ→π, neither the Bekenstein-Hawking formula nor the index correctly account for the extremal degeneracies.

[8] arXiv:2412.03697 [pdfhtmlother]

The spectrum of near-BPS Kerr-Newman black holes and the ABJM mass gap

Matthew HeydemanChiara Toldo

Comments: 30 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

Supersymmetric rotating 1/16-BPS black holes in AdS4×S7 are expected to capture the average degeneracy of BPS states in the dual ABJM superconformal theory for given fixed charges. This has been successfully demonstrated for the superconformal index using complexified black hole metrics, but a naive Gibbons-Hawking calculation of the actual degeneracies in the low temperature limit is invalid due to large quantum fluctuations of the near horizon AdS2 metric. We argue that in a particular mixed grand/canonical ensemble, these fluctuations of the near-BPS Kerr-Newman black holes are described by a version of the N=2 super-Schwarzian theory with SU(1,1|1) symmetry. Using this description as well as properties of ABJM, we recover the large N superconformal index and find a characteristic ``mass gap'' of order N−3/2 between the 1/16-BPS states and the lightest near BPS state. We further make a prediction for the operator dimension spectrum above the gap in the large N, low T limit. Our results are consistent with the Bekenstein-Hawking formula at large energies, random matrix theory at low energies, and the microscopic index.

[9] arXiv:2412.04122 [pdfhtmlother]

Bound of Casimir Effect by Holography

Rong-Xin Miao

Comments: 4+3 pages, 3 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Other Condensed Matter (cond-mat.other); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Quantum Physics (quant-ph)

Inspired by the Kovtun-Son-Starinet bound, we propose that holography impose a lower bound on the Casimir effect. For simplicity, we focus on the Casimir effect between parallel planes for 3d conformal field theories and briefly comment on the generalizations to other boundary shapes and higher dimensions. Remarkably, the ghost-free holographic models impose a universal lower bound of the Casimir effect. We verify the holographic bound by free theories, Ising model, and O(N) model with N=2,3 at critical points. Remarkably, the holographic bound is also obeyed by a general class of quantum field theories without conformal symmetries. It is interesting to find a field-theoretical proof or counterexample for the holographic bound of Casimir effect.

[10] arXiv:2412.04128 [pdfhtmlother]

Traversable wormhole for string, but not for particle

Hun JangMinkyoo KimHocheol LeeJeong-Hyuck Park

Comments: 6 pages with 2 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

We propose a Lorentzian wormhole geometry characterized by a closed string massless sector with nontrivial H-flux and a scalar dilaton. In the string frame, the dilaton exhibits a negative kinetic term, enabling the existence of the wormhole. The geometry consists of three distinct regions. The middle region contains the throat, and its boundaries with the other two regions form non-Riemannian two-spheres, where a fundamental string becomes chiral, akin to a non-relativistic string. While point-particle geodesics are complete within each region and non-traversable across regions, strings perceive the geometry differently, allowing a chiral string to traverse freely.

[11] arXiv:2412.04133 [pdfhtmlother]

Simulating matrix models with tensor networks

Enrico M. BrehmYibin GuoKarl JansenEnrico Rinaldi

Comments: 21 + 13 pages, 14 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); Quantum Physics (quant-ph)

Matrix models, as quantum mechanical systems without explicit spatial dependence, provide valuable insights into higher-dimensional gauge and gravitational theories, especially within the framework of string theory, where they can describe quantum black holes via the holographic principle. Simulating these models allows for exploration of their kinematic and dynamic properties, particularly in parameter regimes that are analytically intractable. In this study, we examine the potential of tensor network techniques for such simulations. Specifically, we construct ground states as matrix product states and analyse features such as their entanglement structure.

[12] arXiv:2412.04208 [pdfhtmlother]

Squashed 7-spheres, octonions and the swampland

Bengt E.W. Nilsson

Comments: 12 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

The entire eigenvalue spectrum of the operators on the squashed S7 that appear in the Freund-Rubin compactification of eleven-dimensional supergravity was recently derived in [1 - 4]. Here we give a brief account of this work which started with [1] where the complete spectrum of irreducible isometry representations of the fields in AdS4 was derived for the squashed S7 compactification. The operator spectra determine the mass spectrum of the fields in AdS4 and are important for the corresponding N=1 supermultiplet structure which appears in two versions depending on the choice of boundary conditions. By an orientation-flip on the squashed S7 we can also determine the spectrum of the corresponding non-supersymmetric theory, and, e.g., its spectrum of marginal operators on the boundary of AdS4 which may have some relevance for the AdS stability conjecture in the swampland program. The role of singletons is discussed and a possible new Higgsing phenomenon turning them into bulk fields is suggested. Details are here given primarily for 2-forms and comments are made on the key role of G2 and octonions for the structure of the operator equations and mode functions on the squashed S7. Some important features of these improved methods were obtained in Joel Karlsson's 2021 MSc thesis [5]. This is an extended version of the author's contribution to the proceedings of the conference ISQS28, Prague, Czech Republic, July 1 - 5, 2024.

[13] arXiv:2412.04270 [pdfhtmlother]

Dynamical edge modes in Maxwell theory from a BRST perspective, with an application to the Casimir energy

Fabrizio CanforaDavid DudalThomas OosthuyseLuigi RosaSebbe Stouten

Comments: 21 pages, 3 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

Recently, dynamical edge modes (DEM) in Maxwell theory have been constructed using a specific local boundary condition on the horizon. We discuss how to enforce this boundary condition on an infinite parallel plate in the QED vacuum by introducing Lagrange multiplier fields into the action. We carefully introduce appropriate boundary ghosts to maintain BRST invariance. Explicit correspondence of this BRST extended theory with the original DEM formulation is discussed, both directly, and through the correspondence between edge modes and Wilson lines attached to the boundary surface. We then use functional methods to calculate the Casimir energy for the first time with DEM boundary conditions imposed on two infinite parallel plates, both in generalized Coulomb and linear covariant gauge. Depending on the gauge, different fields are contributing, but, after correctly implementing the BRST symmetry, we retrieve the exact same Casimir energy as for two perfectly conducting parallel plates.

[14] arXiv:2412.04375 [pdfhtmlother]

Restricted Phase Space Thermodynamics of 4D Dyonic AdS Black Holes: Insights from Kaniadakis Statistics and Emergence of Superfluid λ-Phase Transition

Abhishek BaruahPrabwal Phukon

Comments: 13 pages, 39 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

We study the thermodynamics of 4D dyonic AdS black hole in the Kaniadakis statistics framework using the Restricted Phase Space (RPST) formalism. This framework provides a non-extensive extension of classical statistical mechanics, drawing inspiration from relativistic symmetries and presenting a fresh perspective on black hole thermodynamics. Our study analyzes how including Kaniadakis entropy modifies the phase transition of the dyonic black holes. We consider the central charge C and its conjugate chemical potential μ as the thermodynamic variable along with others except the pressure and volume. Due to the addition of the magnetic charge Q~m, the study of the phase transition becomes much richer by obtaining a non-equilibrium phase transition from an unstable small black hole to a stable large black hole along with the Van der Waals phase transition in the T−S processes. In the F−T plot, we get an extra Hawking-Page phase transition. Including the deformation parameter κ introduces an unstable (ultra-large BH) branch seen in almost all the plots. Turning off the magnetic charge flips the direction of the phase transition seen during its presence. We observe a novel phenomenon that is the superfluid λ phase transition in the mixed (Φ~e,Q~m) which is due to the additional Q~m inclusion. Also, in the plots varying κ match with the plot varying C which underlines some sort of correspondence in its meaning which is not possible to observe in Gibbs-Boltzmann statistics. As the entropy models change the homogeneity is not lost where mass is of the first order and the rest is zeroth order. Finally, the μ−C processes in quite similar across black hole systems and entropy formulation marking some kind of universality of this process.

[15] arXiv:2412.04381 [pdfhtmlother]

Transcendentality of Type II superstring amplitude at one-loop

Emiel ClaasenMehregan Doroudiani

Comments: 6 pages; Submission includes ancillary data file

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Number Theory (math.NT)

We calculate the four-graviton scattering amplitude in Type II superstring theory at one-loop up to seventh order in the low-energy expansion through the recently developed iterated integral formalism of Modular Graph Functions (MGFs). We propose a new assignment of transcendental weight to the numbers that appear in the amplitude, which leads to a violation of uniform transcendentality. Furthermore, the machinery of the novel method allows us to propose a general form of the amplitude, which suggests that the expansion is expressible in terms of single-valued multiple zeta values and logarithmic derivatives of the Riemann zeta function at positive and negative odd integers.

[16] arXiv:2412.04387 [pdfother]

On the 1/c expansion in 2d CFTs with degenerate operators

Agnese BissiNicola DondiAlessandro PiazzaTomas ReisMarco Serone

Comments: 32+28 pages, 13 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

We analytically determine the large central charge asymptotic expansion of the Virasoro conformal blocks entering in four-point functions with external degenerate operators on a sphere in 2d CFTs, and study its resurgence properties as a function of the conformal cross-ratio z. We focus on the cases of four heavy level-two (2,1) degenerate operators, and two (2,1) heavy degenerate ones plus two arbitrary light operators. The 1/c asymptotic series is Borel summable for generic values of z, but it jumps when a Stokes line is crossed. Starting from the 1/c series of the identity block, we show how a resurgent analysis allows us to completely determine the other Virasoro block and in fact to reconstruct the full correlator. We also show that forbidden singularities, known to exist in correlators with two heavy and two light operators, appear with four heavy operators as well. In both cases, they are turning points emanating Stokes lines, artefacts of the asymptotic expansion, and we show how they are non perturbatively resolved. More general correlators and implications for gravitational theories in AdS3 are briefly discussed. Our results are based on new asymptotic expansions for large parameters (a,b,c) of certain hypergeometric functions 2F1(a,b,c;z) which can be useful in general.

[17] arXiv:2412.04390 [pdfhtmlother]

Index and localization for type B superconformal mechanics on singular spaces

Joris RaeymaekersPaolo RossiCanberk Sanli

Comments: 47 pages, 2 figures, 3 appendices

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

Type B superconformal quantum mechanical sigma models are of physical interest as they arise in the description of D-brane bound states forming an AdS2 throat. In this work we discuss the applicability of localization methods to compute the superconformal index in these theories, despite the fact that their target spaces are generically singular. Similar in spirit to recent works on type A models, we propose to work on a suitably resolved target space to compute a regularized index. While this regularized index correctly captures the actual index unambiguously in models of physical interest, we do uncover a subtlety in more pathological examples. This occurs in situations where the supercharge is not essentially-selfadjoint, in which case the index becomes ambiguous and depends on the chosen selfadjoint extension. We also discuss the special class of models with Kähler target spaces, which can accommodate both type A and type B models, and show that the type B index is a particular limit of the type A index. For Calabi-Yau cones, the type B index coincides with the Hilbert series of the unresolved space.

[18] arXiv:2412.04428 [pdfother]

A Systematic Lagrangian Formulation for Quantum and Classical Gravity at High Energies

Ira Z. RothsteinMichael Saavedra

Comments: 45 pages, 8 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

We derive a systematic Lagrangian approach for quantum gravity in the super-Planckian limit where s≫M2pl≫t. The action can be used to calculate to arbitrary accuracy in the quantum and classical expansion parameters αQ=tM2pl and αC=stM4pl, respectively, for the scattering of massless particles. The perturbative series contains powers of log(s/t) which can be resummed using a rapidity renormalization group equation (RRGE) that follows from a factorization theorem which allows us to write the amplitude as a convolution of a soft and collinear jet functions. We prove that the soft function is composed of an infinite tower of operators which do not mix under rapidity renormalization. The running of the leading order (in G) operator leads to the graviton Regge trajectory while the next to leading operator running corresponds to the gravitational BFKL equation. For the former, we find agreement with one of the two results previously presented in the literature, while for the ladder our result agrees (up to regulator dependent pieces) with those of Lipatov. We find that the convolutive piece of the gravitational BFKL kernel is the square of that of QCD. The power counting simplifies considerably in the classical limit where we can use our formalism to extract logs at any order in the PM expansion. The leading log at any order in the PM expansion can be calculated without going beyond one loop. The log at (2N+1) order in the Post-Minkowskian expansion follows from calculating the one loop anomalous dimension for the N+1th order piece of the soft function and perturbatively solving the RRGE N−1 times. The factorization theorem implies that the classical logs which arise alternate between being real and imaginary in nature as N increases.

Cross submissions (showing 18 of 18 entries)[19] arXiv:2406.10577 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

Aspects of a novel nonlinear electrodynamics in flat spacetime and in a gravity-coupled scenario

Anjan Kar (Indian Institute of Technology Kharagpur, India)

Comments: 28 pages, 5 figures

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

A novel nonlinear electrodynamics (NLE) model with two dimensionful parameters is introduced and investigated. Our model obeys the Maxwellian limit and exhibits behaviour similar to the Born-Infeld Lagrangian in the weak field limit. It is shown that the electric field of a point charge in this model has a definite maximum value. Thus, the self-energy of the point charge is finite. The phenomenon of vacuum birefringence is found to occur in the presence of an external uniform electric field. Causality and unitarity conditions for all background electric fields hold, whereas, for magnetic fields, a restricted domain of validity is found. Moreover, a minimal coupling of Einstein's General Relativity (GR) with this NLE results in solutions of regular black holes or naked singularities, depending on whether the source is a nonlinear magnetic monopole or an electric charge, respectively.

[20] arXiv:2412.03647 (cross-list from hep-lat) [pdfhtmlother]

Gauge fields induced by curved spacetime on a lattice

Pasquale Marra

Comments: 9 pages, 2 figures

Subjects: High Energy Physics - Lattice (hep-lat); Mesoscale and Nanoscale Physics (cond-mat.mes-hall); Quantum Gases (cond-mat.quant-gas); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th); Quantum Physics (quant-ph)

I found an extended duality (triality) between Dirac fermions in periodic spacetime metrics, nonrelativistic fermions in gauge fields (e.g., Harper-Hofstadter model), and in periodic scalar fields on a lattice (e.g., Aubry-André model). This indicates an unexpected equivalence between spacetime metrics, gauge fields, and scalar fields on the lattice, which is understood as different physical representations of the same mathematical object, the quantum group Uq(sl2). This quantum group is generated by the exponentiation of two canonical conjugate operators, namely a linear combination of position and momentum (periodic spacetime metrics), the two components of the gauge invariant momentum (gauge fields), position and momentum (periodic scalar fields). Hence, on a lattice, Dirac fermions in a periodic spacetime metric are equivalent to nonrelativistic fermions in a periodic scalar field after a proper canonical transformation. The three lattice Hamiltonians (periodic spacetime metric, Harper-Hofstadter, and Aubry-André) share the same properties, namely fractal phase diagrams, self-similarity, topological invariants, flat bands, and topological quantized current in the incommensurate regimes.

[21] arXiv:2412.03654 (cross-list from quant-ph) [pdfhtmlother]

Entanglement asymmetry in periodically driven quantum systems

Tista BanerjeeSuchetan DasK. Sengupta

Comments: v1; 4 figs, 27 pages

Subjects: Quantum Physics (quant-ph); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); High Energy Physics - Theory (hep-th)

We study the dynamics of entanglement asymmetry in periodically driven quantum systems. Using a periodically driven XY chain as a model for a driven integrable quantum system, we provide semi-analytic results for the behavior of the dynamics of the entanglement asymmetry, ΔS, as a function of the drive frequency. Our analysis identifies special drive frequencies at which the driven XY chain exhibits dynamic symmetry restoration and displays quantum Mpemba effect over a long timescale; we identify an emergent approximate symmetry in its Floquet Hamiltonian which plays a crucial role for realization of both these phenomena. We follow these results by numerical computation of ΔS for the non-integrable driven Rydberg atom chain and obtain similar emergent-symmetry-induced symmetry restoration and quantum Mpemba effect in the prethermal regime for such a system. Finally, we provide an exact analytic computation of the entanglement asymmetry for a periodically driven conformal field theory (CFT) on a strip. Such a driven CFT, depending on the drive amplitude and frequency, exhibits two distinct phases, heating and non-heating, that are separated by a critical line. Our results show that for m cycles of a periodic drive with time period T, ΔS∼lnmT [ln(lnmT)] in the heating phase [on the critical line] for a generic CFT; in contrast, in the non-heating phase, ΔS displays small amplitude oscillations around it's initial value as a function of mT. We provide a phase diagram for the behavior of ΔS for such driven CFTs as a function of the drive frequency and amplitude.

[22] arXiv:2412.03712 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

Relativistic dissipative fluids in the trace-fixed particle frame: hyperbolicity, causality and stability

J. Félix SalazarAna Laura García-PercianteOlivier Sarbach

Comments: 10 pages, 2 figures

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Astrophysical Phenomena (astro-ph.HE); High Energy Physics - Theory (hep-th)

We propose a first-order theory of dissipative fluids in the trace-fixed particle frame, which is similar to Eckart's frame except that the temperature is determined by fixing the trace of the stress-energy tensor. Our theory is hyperbolic and causal provided a single inequality holds. For low wave numbers, the expected damped modes in the shear, acoustic, and heat diffusion channels are recovered. Stability of global equilibria with respect to all wave numbers is also analyzed. The conditions for hyperbolicity, causality and stability are satisfied for a simple gas of hard spheres or disks.

[23] arXiv:2412.03713 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

Relativistic dissipative fluids in the trace-fixed particle frame: strongly hyperbolic quasi-linear first-order evolution equations

J. Félix SalazarAna Laura García-PercianteOlivier Sarbach

Comments: 18 pages, no figures

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th); Analysis of PDEs (math.AP)

In this paper we derive a new first-order theory of dissipative fluids by adopting the trace-fixed particle frame. Whereas in a companion paper we show that this theory is hyperbolic, causal and stable at global equilibrium states, here we prove that the full nonlinear system of equations can be cast into a first-order quasilinear system which is strongly hyperbolic. By rewriting the system in first-order form, auxiliary constraints are introduced. However, we show that these constraints propagate, and thus our theory leads to a well-posed Cauchy problem.

[24] arXiv:2412.03762 (cross-list from hep-ph) [pdfother]

Extended Poincare Symmetry Dictates Massive Scattering Amplitudes

Yu-Han NiYi-Ning WangChao WuJiang-Hao Yu

Comments: 6 pages, with supplementary materials

Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)

We identify an extended Poincare symmetry ISO(2)×ISO(3,1) for on-shell massive scattering amplitudes, transforming under the U(2) Little group symmetry. Thus the one-particle state involves in both spin and transversality t (related to chirality), and the spin-spinors are extended to the spin-transverality spinors. The massive spin-s spinors with different transversality can be related by the SO(5,1) symmetry, although the U(2) Little group breaks the symmetry explicitly. The three-point massive amplitudes can be fully determined from the T± and m generators, diagrammatically denoted as the mass insertion and chirality flip, which provide correspondence between massless ultraviolet and massive chiral-eigenstate amplitudes. Thus the massless on-shell technique can be utilized to construct higher-point tree- and loop-level massive amplitudes.

[25] arXiv:2412.03840 (cross-list from quant-ph) [pdfhtmlother]

On the role of the unitary transformations in Bell inequalities

D.O.R. AzevedoF.M. GuedesM.S. GuimaraesI. RoditiS.P. SorellaA.F. Vieira

Comments: 15 pages, two figures

Subjects: Quantum Physics (quant-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

The role of the unitary transformations in the Bell-CHSH inequality is highlighted, in both Quantum Mechanics and relativistic Quantum Field Theory. In the former case, we discuss, through a few examples, how the violation of the Bell-CHSH inequality can be encoded into unitary transformations acting on a given reference set of Bell's observables. In the latter case, the Bell-CHSH inequality for a real massive scalar field in the vacuum state is considered. After introducing suitable bounded Hermitian operators, we show that using unitary transformations can significantly improve our previous numerical algorithm, leading to an increase in the size of the violation.

[26] arXiv:2412.03890 (cross-list from cond-mat.stat-mech) [pdfhtmlother]

Macroscopic arrow of time from multiscale perspectives

Mahendra K. Verma

Comments: To appear in EPL as a Perspective article

Subjects: Statistical Mechanics (cond-mat.stat-mech); High Energy Physics - Theory (hep-th); Chaotic Dynamics (nlin.CD); Fluid Dynamics (physics.flu-dyn); Plasma Physics (physics.plasm-ph)

Fundamental laws of physics are symmetric under time reversal (T) symmetry, but the T symmetry is strongly broken in the macroscopic world. In this Perspective, I review T symmetry breaking frameworks: \textit{second law of thermodynamics, multiscale energy transfer}, and \textit{open systems}. In driven dissipative nonequilibrium systems, including turbulence, the multiscale energy flux from large scales to small scales helps determine the arrow of time. In addition, open systems are often irreversible due to particle and energy exchanges between the system and the environment. Causality is another important factor that breaks the T symmetry.

[27] arXiv:2412.03902 (cross-list from hep-ph) [pdfhtmlother]

Eogenesis via the High-scale Electroweak Symmetry Restoration

Wei Chao

Comments: 7 pages, 1 figure

Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); High Energy Physics - Theory (hep-th)

In this paper, we propose a novel electron-assisted Baryogenesis scenario that does not require explicit B-L violation, which is essential for the traditional Leptogenesis mechanism. This scenario is based on the assumption of high-scale electroweak symmetry restoration, which implies that the electron Yukawa interaction, crucial for the mechanism, does not reach thermal equilibrium before the electroweak sphaleron process is quenched in the early universe. Primordial charge asymmetries for chiral electrons, which can be generated through various mechanisms such as axion inflation, the evaporation of primordial black holes, or the CP-asymmetric decays of a heavy Higgs doublet, serve as the initial condition for the amplification of the baryon asymmetry through transport equations. Right-handed electron asymmetry is almost irrelevant to the baryon asymmetry due to high-scale electroweak symmetry restoration, leading to both a non-zero baryon asymmetry and the electron asymmetry. We dub this mechanism as the Eogenesis.

[28] arXiv:2412.04135 (cross-list from gr-qc) [pdfother]

DHOST theories as disformal gravity: From black holes to radiative spacetimes

Jibril Ben Achour

Comments: Habilitation thesis - 160 pages - Manuscript presented for the french HDR diploma

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

This manuscript reviews the construction of exact solutions describing both (rotating) black holes and non-linear radiative spacetimes in the context of degenerate higher order scalar-tensor (DHOST) theories. We start be reviewing the structure of the DHOST theory space, the notion of degeneracy conditions and the stability of these degeneracy classes under disformal field redefinition (DFR). Then we discuss several key notions related to stationary and axi-symmetric black holes, and in particular the no-hair theorems derived in GR and in its scalar-tensor extensions. The rest of the chapters are devoted to the disformal solution generating map use to construct new hairy black holes solutions. A brief review of the rotating black holes solutions found so far in this context and a detailed description of the disformed Kerr black hole, we further comment on on-going efforts to construct rotating black hole solutions mimicking the closest the Kerr geometry. Then, we discuss how DFR affects the algebraic properties of a gravitational field and in particular its Petrov type. This provides a first systematic characterization of this effect, paving the road for constructing new solutions with a fixed Petrov type. Finally, we review more recent works aiming at characterizing the effect of a DFR on non-linear radiative geometries. We derive the general conditions for the generation of disformal tensorial gravitational wave and we study in detail a concrete example in DHOST gravity describing the new radiative effect induced by a time-dependent scalar monopoly in such higher-order theory. While most of the material presented here is a re-organized and augmented version of our published works, we have included new results and also new proposals to construct phenomenologically interesting solutions. This manuscript can be used as a review on the construction of exact solutions in DHOST gravity.

[29] arXiv:2412.04218 (cross-list from hep-ph) [pdfhtmlother]

Gravitational wave and dark matter from Axion-Higgs string

Yongtao JiaLigong Bian

Comments: 11 pages, 13 figures, comments welcome!

Subjects: High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); High Energy Physics - Theory (hep-th)

Axions have long been considered plausible candidates for dark matter. The axion dark matter emitted from cosmic strings after the Peccei-Quinn (PQ) symmetry breaking in the early Universe was extensively simulated. In this work, we study dark matter and gravitational waves through the lattice simulation of the Axion-Higgs string. We gave the dark matter overproduction and the Big Bang nucleosynthesis bounds on the axion decay constant fa and the axion mass ma for axion-like particles, and found that the predicted gravitational wave spectra cannot be probed by the dataset of the current pulsar timing array experiments.

[30] arXiv:2412.04241 (cross-list from math.NT) [pdfhtmlother]

The Habiro ring of a number field

Stavros GaroufalidisPeter ScholzeCampbell WheelerDon Zagier

Comments: 71 pages

Subjects: Number Theory (math.NT); High Energy Physics - Theory (hep-th); Geometric Topology (math.GT)

We introduce the Habiro ring of a number field K and modules over it graded by K3(K). Elements of these modules are collections of power series at each complex root of unity that arithmetically glue with each other after applying a Frobenius endomorphism, and after dividing at each prime by a collection of series that depends solely on an element of the Bloch group. We prove that the perturbative Chern-Simons invariants of knots and 3-manifolds are elements of these modules and identify these elements with expansions of certain admissible series of Kontsevich-Soibelman at roots of unity, suggesting that some Donaldson-Thomas invariants have arithmetic meaning and that some elements of the Habiro ring of a number field have enumerative meaning.

[31] arXiv:2412.04249 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

Approach to the separatrix with eccentric orbits

Guillaume LhostGeoffrey Compère

Comments: 37 pages, 11 figures

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

Eccentric binary compact mergers are prime targets of current and future gravitational wave observatories. In the small mass ratio expansion, post-adiabatic inspirals have been modeled up to the separatrix, where first-principle modeling currently ends. In this paper, we derive the analytic late time solution to the adiabatic inspiral in terms of self-force coefficients at the separatrix. We identify the role of the Lambert W−1 function as a key mathematical ingredient in the approach to the separatrix.

[32] arXiv:2412.04257 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

Dilaton-induced variations in Planck constant and speed of light

Hoang Ky Nguyen

Comments: 6 pages. No figure

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

We highlight a hidden aspect of scale-invariant actions that allow matter to couple with a dilaton field:  the dynamics of the dilaton can be used to induce variations in Planck's quantum of action ℏ and the speed of light c. This mechanism for generating variable ℏ and c in curved spacetimes offers novel insights into the origin of late-time cosmic acceleration, bypassing the need for dark energy.

[33] arXiv:2412.04283 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

General relativity and the double-zero eigenvalue

Spiros Cotsakis

Comments: 55 pages

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

For a given nonlinear system of dynamical equations, the set of all stable perturbations of the system, the versal unfolding, is fully determined by bifurcation theory. This leads to a complete depiction of all possible qualitatively different solutions and their metamorphoses into new topological forms, the versal families being dependent on a suitable number, the codimension, of independent parameters. In this paper, we introduce and elaborate on the idea that gravitational phenomena are bifurcation problems of finite codimension. We deploy gravitational bifurcations for five standard problems in general relativity, namely, the Friedmann models, the Oppenheimer-Snyder black hole, the issue of a focusing state associated with the evolution of congruences of causal geodesics in the context of cosmology and black holes, the crease flow on black hole event horizons, and the Friedmann-Lemaitre equations. We also comment on more general emerging aspects of the application of bifurcation theory to problems involving the gravitational interaction, and the possible relations between gravitational versal unfoldings and those of the Maxwell, Dirac, and Schrodinger equations.

[34] arXiv:2412.04329 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

New interpretation of the original charged BTZ black hole spacetime

Tomáš HaleBrayden R. HullDavid KubizňákRobert B. MannJana Menšíková

Comments: 8 pages

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)

In their seminal 1992 paper, Bañados, Teitelboim and Zanelli (BTZ) proposed a simple charged generalization of what is now known as the spinning BTZ black hole, the proposal being that a rotating metric can be supported by a `static vector' potential. While with such an ansatz the Einstein equations are satisfied, and the corresponding energy-momentum tensor is divergence-less, the Maxwell equations do not (due to the special degenerate form of the corresponding field strength) hold. More recently, Deshpande and Lunin have proposed a generalized `Einstein--Maxwell' system which yields analytic rotating black holes in all odd dimensions. In this paper, we show that the original charged BTZ solution can be re-interpreted as a solution of the Deshpande--Lunin theory. Moreover, as we shall explicitly illustrate on an example of regularized conformal electrodynamics, similar construction also works for any non-linear electrodynamics in 3-dimensions.

[35] arXiv:2412.04345 (cross-list from gr-qc) [pdfhtmlother]

Coordinate- and spacetime-independent quantum physics

V.A. EmelyanovD. Robertz

Subjects: General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th); Quantum Physics (quant-ph)

The concept of a particle is ambiguous in quantum field theory. It is generally agreed that particles depend not only on spacetime, but also on coordinates used to parametrise spacetime points. One of us has in contrast proposed a coordinate-frame-independent model of quantum particles within the framework of quantum field theory in curved spacetime. The aim of this article is to present a scalar-field-equation solution that is not only a zero-rank tensor under general coordinate transformations, but also common for anti-de-Sitter, de-Sitter, closed and open Einstein static universes. Moreover, it locally reduces to a Minkowski plane-wave solution and is non-perturbative in curvature. The former property makes it suitable for the standard applications of quantum theory in particle physics, while the latter allows then to gain insights into quantum physics in the strong-gravity regime.

[36] arXiv:2412.04437 (cross-list from math.SG) [pdfother]

Numerical invariants of normed matrix factorizations

May SelaJake P. Solomon

Comments: 82 pages, 1 figure

Subjects: Symplectic Geometry (math.SG); High Energy Physics - Theory (hep-th); Algebraic Geometry (math.AG)

We define a normed matrix factorization category and a notion of bounding cochains for objects of this category. We classify bounding cochains up to gauge equivalence for spherical objects and use this classification to define numerical invariants. These invariants are expected to correspond under mirror symmetry to the open Gromov-Witten invariants with only boundary constraints of Lagrangian rational cohomology spheres defined by the second author and Tukachinsky.
For each Delzant polytope, we construct a normed matrix factorization category. For Delzant polytopes satisfying a combinatorial relative spin condition, we construct an object of this category called the Dirac factorization. The Dirac factorization is expected to correspond under mirror symmetry to the Lagrangian submanifold given by the real locus of the toric symplectic manifold associated to the Delzant polytope. In the case of the n-simplex for n odd, we show that the Dirac factorization is spherical, mirroring the fact that RPn is a rational cohomology sphere. For n=1, we show the numerical invariants of the Dirac factorization coincide with the open Gromov-Witten invariants of RP1⊂CP1. For n=3 in low degrees, computer calculations verify that the numerical invariants of the Dirac factorization coincide with the open Gromov-Witten-Welschinger invariants of RP3⊂CP3. Although RPn is trivial in the Fukaya category of CPn over any field of characteristic zero, the above results can be seen as a manifestation of mirror symmetry over a Novikov ring.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۱۶

نماهنگ | سرمشق فاطمی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «عظمت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) را با هیچ انسانی، جز همان اهل‌بیت پیغمبر و خود رسول‌الله و اولادش نمیشود مقایسه کرد؛ مقام ایشان خیلی عظمت دارد... حدیثی است که هم شیعه نقل کرده، هم سنّی نقل کرده. آن [حدیث] این است که «اِنَّ اللَهَ لَیَغضَبُ‌ لِغَضَبِ‌ فَاطِمَةَ وَ یَرضىٰ لِرِضاها»؛ برای سَخَط و خشم فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) خدای متعال خشمگین میشود، و به خاطر خشنودی فاطمه‌ی زهرا خدای متعال خشنود میشود. معنایش این است که هر انسانی، هر مسلمانی، اگر بخواهد خدا را خشنود بکند، باید کاری بکند که فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) را خشنود کند. ۱۴۰۲/۱۰/۰۶
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت شهادت حضرت صدیقه‌ی کبری، فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها، نماهنگ «سرمشق فاطمی» را منتشر میکند.

 بیانات رهبر انقلاب که در این فیلم مشاهده میکنید:
این که از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: «فداها ابوها»، خودش یک نشانه است. این که در روایت دارد که وقتی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) وارد خانه‌ی پیغمبر می شد، یا آن جایی که پیغمبر نشسته بودند وارد می شد، «قام الیها» - حضرت پیش پای او بلند میشد؛ به طرف او میرفت - این یک نشانه است؛ اینها عظمت است. این که همه‌ی دنیای اسلام از آن روز تا امروز - شیعه و سنی فرقی ندارد - این بانوی بزرگوار را با چشم عظمت و جلالت نگاه می کنند، این هم خودش یکی از آن نشانه‌ها و علامتهاست... همه‌ی این عظمت ها مربوط به‌یک بانوی هجده ساله؛ یک دختر جوان است. ۱۳۸۳/۰۵/۱۷

همین خصوصیّاتی ‌که پیغمبر اکرم در بیانات متعدّد به‌مناسبت تمجید از فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌‌علیها) یا خدیجه‌ی کبرا یا به نحو کلّی درباره‌ی زن بیان کرده؛ این الگوی اسلامی است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۷

برچسب‌ها: زندگی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58520

وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ‎﴿الأنعام: ١٥٢﴾‏

وَإِلَىٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءَتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿الأعراف: ٨٥﴾‏

وَإِلَىٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ وَلَا تَنقُصُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُّحِیطٍ ‎﴿هود: ٨٤﴾‏

وَیَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿هود: ٨٥﴾‏

اللَّهُ الَّذِی أَنزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِیزَانَ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ ‎﴿الشورى: ١٧﴾‏

وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ‎﴿الرحمن: ٧﴾‏

أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ‎﴿الرحمن: ٨﴾‏

وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ‎﴿الرحمن: ٩﴾‏

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحدید: ٢٥﴾‏

 

فیلم کاملسخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین صدیقی۱۴ /آذر/ ۱۴۰۳

https://www.leader.ir/fa/media/play/34884?year=1403&type=0&page=2

 

یک مسئله ای که قاطیغوریایی می تواند شود و حتی در همه ی ادیان الهی مورد بحث است، همین است که فرض بفرمایید یک حجت الاسلام و المسلمین یا یک آیت اللهی می رود به دفترِ شرکت یک بنده خدایی، و مثلاً می بیند که اوضاع دفترش خیلی هم بر وفق شئونا اسلامی نیست و حالا یحتمل هم حجاب اسلامی خیلی هم درست رعایت نمی شود. و لذا وقتی آن بنده خدا می پرسد که نظر شما چیست، یحتمل آن بزرگوار خیلی هم مایل نباشد جوابش را بدهد؛ ولی نهایتاً هم می فرماید که بهتر است محیط کارت را طوری هم تنظیم کنی که برای خدا باشد که داری کاری انجام می دهی! و آن بنده خدا هم همین کار را کند و نتیجه ی خوبی هم ببیند تا آنجا که متوجه کارهایش باشد که دارد برای خدا هم انجام می دهد یا برای غیر خدا؛ و آنگاه کارهایی را هم که برای غیر خدا است را اصلا سعی کند حتی ذره ای هم انجام ندهد.

ولی یک جاهایی هم هست که باید کاری بر علیه امام جائر و ظالم کرد و حتی این کار را امام مسلمین هم قرار است که انجام دهد که فرض بفرمائید استکبار نتواند بلاد و کشورهای مسلمین را دچار دوگانهایی مثل هرج و مرج و استبداد هم کند؛ و حالا می خواهد چنین چیزی به قیمت شهادت امام حسین صلوات الله و سلامه علیه در کربلا و اسارت اهل بیت او هم باشد؛ هر چند که اگر مسلمین امامشان را هم یاری می کردند چنین نمی شد و بلکه الغدیر هم جور دیگری غیر از آنچه برای امیر المومنین و شهادت حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیهم واقع شد هم اتفاق می افتاد. اینجا این مسئله مطرح است که دولت و حکومت ولی عصر از نوعی هم نیست که استکبار و استعمار و استثمار بتواند بر آن مسلط هم شود، هر چند که آن امام جائر ظالم خیلی هم دلش بخواهد که چنین جلوه دهد که هر کسی تحت حکومت ما آزاد هم هست دین خود را داشته باشد و کاملاً هم دموکراسی است که هر انسانی آزاد هم باشد و بلکه اصلا اگر خواست دین هم نداشته باشد و ....

ولی یک چیزی هم خیلی روشن است که این مسئله ی قاطیغوریایی ریاضی که حالا آیا ما می توانیم یک عضر ینیورسال هم پیدا کنیم برای فرض بفرمائید گروه ها، یا هیئتها، یا فضاهای برداری، یا مادولها و حتی جبرها، و آیا این مسئله صرفاً مسئله ای ریاضی هم هست و اصلا به اخلاقیات و نهایتاً اینکه آیا این عضو یونیورسال برمی گردد به یک امام عادل دینمدار، یا امام جائر، ظالم، دیکتاتوری؟ و بلکه بین این دو امام عادل و جائر هم هیچ دوگانگی رخ نمی دهد که از آن حتی هرج و مرج و بلکه استبدادی هم بتوان متصور شد؟ و حالا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که خوب، حتی به خود حضرت رسول هم از روی توهین می گفتند اذن:

وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَّکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‎﴿التوبة: ٦١﴾‏

این را یحتمل نه فقط برای امام خمینی رحمت الله علیه هم بفرمایند که او هم ساده یا فرض بفرمائید دهاتی بود، و بلکه اصولاً برای هر ولایت فقیهی هم که هست یا از این به بعد خواهیم داشت نیز خواهند گفت که چنین است. ولی بالاخره حرف گوش کردن هم حالا شده سر کلاس درس هم که باشد، آیا می شود گفت که شاگرد خیلی نخبه است و لازم هم ندارد که حتی حرف استادش را گوش کند؟! بعضی از اساتید هندو را که ادیانشان توحیدی هم نیست را بنده می شناسم که حتی می فرمایند که حالا شاگرد یا فرض بفرمائید که مثلاً مقلد مرجع تقلید یا آنچه آنها می گویند برهما آچاریا خوب هم هست به حرفهای گوروی خود گوش دهد حتی اگر همه اش را هم نمی فهمد. منظور به این است که یحتمل بسبب استمرار در شنیدن درسها، بالاخره شاگرد متوجه مسائل هم شود. ولی یک جاهایی هم مسئله این است که حالا اگر بد حجابی در دفتر کار آن بنده خدا هست و با تذکر هم یحتمل درست می شود، این یک مسئله است. و اما اگر بدحجابی به دلیل فرض بفرمائید اسارت اهل بیت امام حسین و حضرت زینب صلوات الله و سلامه علیهم نیز هست، اینجا که دیگر مسئله این نیست که لازم باشد کسی به حضرت زینب هم امر به معروف و نهی از منکر کند که خانم چان این چه وضع حجابی هم هست و لذا لطف بفرمائید حجاب ات را هم درست کن دیگر. و این در حالی هم هست که دارند نزد یزید ملعون هم می روند و ....

البته اینجا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که حالا یحتمل برایت مهم هم هست که به درسهای اساتید خوب هم گوش دهی، ولی مسئله ی دیگر این است که آیا در جهت برقراری دین توحیدی هم داری این کار را می کنی؟ یا آیا حرفت این هم هست که من فقط در ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم به کارهای نیکولاس بورباکی کار دارم و اصلا هم کاری ندارم که 21 خلبان راجع به نیکولاس بورباکی هم چه دارد عرض کند و حالا می خواهد گروه راک باشد یا متال راک است یا چیست که بنده ی حقیر دقیقاً هم نمی دانم .... حالا بعضی نخبگان حتی اشکال هم کنند که حالا چرا فقط به موسیقی می خواهی گوش کنی که ببینی 21 خلبان هم دارند چه می گویند راجع به نیکولاس بورباکی، و بلکه گوگوش را هم گوش بده بلکه بالاخره فهمیدی درد گوشت هم آیا فقط به همان گوشت محدود می شود یا یحتمل به چشمت هم آیا بزند و گل مژه ات هم کند و .... تا تو هم باشی که دیگر موم توی گوش ات برای رفع مو استفاده نکنی که بلد هم نیستی داری چه غلطی می کنی و چرا که باباپنجعلی را هم یک سلمانی ای موهای گوش اش را در پایتخت موم زد و ...! اقل کم می خواهید کاری را قاطیغوریایی کنید، خوب است طریق مصرف اش را هم اول مطالعه کنید ببینید چه کار هم باید کرد و .... یعنی بیگدار هم به آب نزنید.

عرض بنده ی حقیر این است که اگر خواستید امام جائری هم شوید، یحتمل بهتر است قبل از اینکه متوجه شوید که وقت تان مثلاً به عنوان ریاست جمهوری هم دارد سر می آید، یک کارهایی نکنید و یک حرکتهایی انجام ندهید و یک حرفهایی هم نزنید که وقتی آن امام جائر بعدی هم خواست بشود رئیس جمهوری بعد، آنگاه حتی یک امام جائر و ظالم و دیکتاتوری هم بشود که حتی بدتر از همان امام جائر قبلی است و بلکه روی هر چه صهیونیست هم هست سفید کند! یعنی مسئله ی توحیدی اینجا یک چیز است، ولی مسئله ی شرور هم بالاخره باید در نظر گرفته شود یا خیر؟ منظور به این است که حکومة و دولة کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف که حکومتی جهانی است، دیگر خود به خود و با تعریفش هم نمی تواند حکومتی باشد که در آن دوگانی و دوقطبی بر مبنای خیر و شر هم نهفته باشد آنچنان که امام جائر و ظالمی هم مقابل او حتی به عنوان سفیانی هم ظاهر شود که انواع دوقطبیها و دوگانیها را هم بخواهد بر مسلمین مستولی کند و خود از آنها مصون هم بماند. چنین چیزی در دولة کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف اروحنا فداه اصلا متصور نیست برای اینکه همه ی سلاحها، گوش یعنی گوش، بر علیه او از کار می افتند چرا که بهترش را هم دارد، و بلکه همه ی سلاحها و از جمله علم و حکمت الهی هم در خدمت امام زمان حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا فداه هم واقع می شوند. بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

مسئله اینجا این است که ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را برای کدام امام هم آیا می خواهی استفاده کنیم؛ و بلکه این یک حماقت محض هم نیست که آنرا برای امام جائر ظالم هم استفاده کنیم؟ و لذا از این میان با چنین دوگانهایی و جنگهای نامتقارن و ناترازیهایی و از جمله هم ناترازیهای اقتصادی ای، آیا لازم هم نیست بیشتر به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمای و زمینی هم پرداخته و حتی قلوب آسمانی و زمینی را هم متوجه باشیم که با هم چطور یحتمل قاطیغوریایی می شوند و .... از جمله یک مسئله ای که در مورد قاطیغوریای کوخ نشینی و بلکه شهادت مادرمان حضرت فاطمة الزهرا علیها السلام هم داریم این است که امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه امام المستضعفین هم تشریف دارند، ولی با این حال ائمه ی اطهار علیهم السلام، امام کل بشریت هم تشریف دارند چرا که بر حسب حرکت جوهری توحیدی حتی طیفهای ماورای بنفش طبقات استکباری و اشرافی و مادون قرمز فقیر و مسکین و اسیر را هم در بر می گیرند: وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ‎﴿٨﴾ إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا ‎﴿الانسان: ٩﴾. خیلی هم دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز!‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

قَالُوا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ‎﴿الأعراف: ١٢٥﴾‏

قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ‎﴿الشعراء: ٥٠﴾‏

وَإِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ‎﴿الزخرف: ١٤﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۱۳

فاطمیه ۱۴۴۶دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها

دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با حضور رهبر انقلاب اسلامی و جمعی از محبان اهل‌بیت علیهم‌السلام در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین علی علیزاده در سخنانی با استناد به آیات و روایات، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را محور خاندان عصمت و طهارت علیهم‌السلام دانست و گفت: حضرت صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها در زمان خود، در مقابل هجمه‌هایی که نسبت به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و حضرت علی علیه‌السلام می‌شد ایستاد و مانع از تحریف دین اسلام و مکتب نبوی شد.
در این مراسم همچنین آقای میثم مطیعی در رثای حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها  مرثیه‌سرایی و نوحه‌خوانی کرد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58483

فرشته وحی درباره ایران امروز به فاطمه‌(س) چه گفته بود؟ (به جای گفت و شنود)

فردا با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها همزمان است. دختر گرانقدر رسول خدا‌(ص) و سیده و سرور همه زنان دنیا، از ازل تا به ابد. در آستانه سالروز شهادتش به سوگ می‌نشینیم و این ستون را به نقل بخشی از بیانات امام راحلمان -رضوان‌الله تعالی علیه- در وصف فاطمه عزیز‌(س)  اختصاص می‌دهیم؛

«من راجع به حضرت صدیقه سلام‌الله علیها خودم را قاصر می‌دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می‌کنم به یک روایت که در کافی شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) می‌فرماید: فاطمه سلام‌الله علیها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در این دنیا، و حزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین می‌آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می‌کرد و مسائلی از آینده نقل می‌کرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراوده‌ای بوده است، یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اوّل از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه‌ای که واقع می‌شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذرّیه او می‌رسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است... مسئله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می‌آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می‌خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است.

حتّی درباره ائمه هم من ندیده‌ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که برای حضرت زهرا سلام‌الله علیها است... یکی از مسائلی که گفته است راجع به مسائلی است که در عهد ذریه بلند‌پایه او حضرت صاحب سلام‌الله علیه است برای او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمی‌دانیم، ممکن است‌» (صحیفه امام ج ۲۰‌)‌.... «‌ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم، آن کوخ فاطمه زهرا سلام‌الله علیها است از این کوخ‌ها هم محقرتر بوده لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن‌قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخ‌نشینان در کوخ محقّر، در ناحیه معنویات آن‌قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتی‌ها هم به آن نمی‌رسد، و در جنبه‌های تربیتی آن قدر (بالا) بوده است که هرچه انسان می‌بیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست‌» (صحیفه امام ج ۱۷‌).

https://kayhan.ir/fa/news/301049

 

1403/09/14 

گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی درباره سیره فاطمیجایی که ولایت در خطر است باید جان را فدا کرد

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره لزوم سرمشق گرفتن از حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) می‌فرمایند: «در زندگی فاطمه‌ی زهرا باید دقیق شد، با نگاهی نو آن زندگی را شناخت، فهمید و به معنای واقعی کلمه آن را الگو قرار داد.» ۱۳۹۳/۱/۳۰
بخش فقه و معارف رسانه‌ی KHAMENEI.IR در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری، سیره فاطمی را به عنوان الگوی زندگی امروز و الگوی مقاومت اسلامی تبیین کرده است.
 
 الگوی فاطمی چه درس‌هایی برای امروز و مسئله جبهه‌ی مقاومت دارد؟
 الگوی فاطمی آن‌قدر محتوا دارد که توان بیان تمام ابعادش نیست. به تعبیر قرآن، او کوثر است؛ کوثر یعنی خیر فراوان. نباید خیر فراوان فاطمه را محدود به کثرت اولاد او دانست، گرچه این هم هست. حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) درس‌های فراوانی در هجده بهار عمر مبارکش به بشریت آموخت. درس خداباوری، خستگی‌ناپذیری در دفاع از دین، فدا شدن در راه دین و مقاومت در این مسیر. عزیزانی که اهل فقه هستند می‌دانند که در امر به معروف و نهی از منکر، «امن از ضرر» از شرایط است. اما فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آموخت آنجا که ولایت در خطر است، این شرط دیگر مطرح نیست، باید جان را فدا کرد تا خط گم نشود، تا مسیر گم نشود.

فاطمه (سلام‌الله‌علیها) دو چیز را یقیناً می‌دانست: ۱. می‌دانست که تحرکاتش در کوتاه‌مدت تأثیر ندارد؛ ۲. می‌دانست آن‌هایی که بر قدرت سوارند، از این سواری دست بر نخواهند داشت. برای اینکه این راه حمایت از ولایت و خط ولایت کور نشود، آیندگان باید بدانند که صراط مستقیم، صراط علی است. آیندگان باید بدانند که از این صراط باید حرکت کنند. این صراط، صراط حق است. همین‌جا می‌خواهم این واقعیت را بگویم، الگوی مقاومت در عصر ما، مقام معظّم رهبری آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای است. این بزرگ از آن گاه که از سال ۱۳۴۲ وارد مبارزه شدند، تا امروز یک ذره از این خط عدول نکرده‌اند. با امام و خط امام بوده‌اند و تاکنون نیز ادامه دارد. به این می‌گویند مقاومت جانانه و اقتدا به سیره‌ی فاطمی....

https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=58495

 

یک جاهایی هست که می فرمایند مسائل و قضایا یا حتی تفکر دچار تفکری التقاطی شده است. مثلاً یکی به نعل می کوبد، یکی به میخ! ولی یک جاهایی هم واقعاً آیا می شود گفت که حوزه خیلی خوب است و دیگر بهتر هم هست دانشگاه را فراموش اش کرد و رفت دنبال خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف تا بتوان حتی از الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه آیا چقدرش را هم گذشت و بلکه به آیات اللهی غیر قابل دسترس هم رسید و از آنجا هم آنگاه خواهیم توانست بر همه چیز مسلط شد و ... آنطرف افراط و تفریط هم این است که دانشگاهیان بفرمایند که بچسبیم به همین فلسفه ی خودمان و حال چقدر هما شده ماوراء الطبیعه، و دیگر به حکمت الهی و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم کاری نداریم؛ همین فلسفه و منطق را یاد بگیر، و بقیه اش پیش کش ات! یک چیزی را که حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی هم در طول درسهای تفسیر سوره فتح فرمودند این بود که برای یاد گرفتن ذات اقدس الهی ماورای صفات الهی، باید هم به نوافل پرداخت؛ و حالا بنده دقیقاً یادم نیست که کجا هم بود. ولی نکته ای که بنظر این حقیر می رسد این است که اصولاً شارد مبتدی وقتی شروع می کند به یادگیری حتی تا وقتی که آیا چقدر هم بتواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی حد اقل چند قدمی هم بردارد و هر چند هم که یک مربته دیدید در همان چند قدم هم ره صد ساله را یک شبه رفت، با این حال عرض بنده این است که یک مرتبه هم نماز شب خوان و همه ی نوافل را تکمیل کردن را هم شوق و ذوق اش در سرش پرورانده نمی شود و بلکه فرصت هم می خواهد! هر چند که می فرمایند اول از همان واجبات و فریضه هم شروع کن و آنگاه حتی به نوافل هم بپرداز تا شوق و ذوق رسیدن از ممکن الوجود به واجب الوجود را آیا انسان چقدر هم بتواند درک و بلکه یقین هم پیدا کند که راهش چیست و حساب و کتابش هم کدام است و ....

ولی خوب، شما مثلاً محمد گلشنی را هم دارید که کلوکیومی هم داشته است راجع به جعبه های سیاه ساهارون شلاه، و این مقاله از آنها و محسن عسگرزاده را هم مثلاً در این مورد یحتمل داریم:

https://arxiv.org/abs/2210.17210

و این مقالات دیگر شلاه و گلشنی و ... در منطق و نظریه ی گروه و ... را هم داریم:

https://arxiv.org/abs/2411.11577

https://arxiv.org/abs/2410.02485

https://arxiv.org/abs/2408.05605

https://arxiv.org/abs/2408.05605

https://arxiv.org/abs/2408.03201

https://arxiv.org/abs/2407.09279

 

https://arxiv.org/abs/2409.09697

https://arxiv.org/abs/2311.02322

حالا سوال این است که این مقالات در منطق ریاضی و نظریه گروه، چقدر هم به مسائلی مثل برنامه کوهن- لنسترا- مارتینت و مقالات ملانی ماچت وود ربط پیدا می کنند:

https://arxiv.org/abs/2210.06279

https://arxiv.org/abs/2210.08526

https://arxiv.org/abs/2301.09687

اتفاقاً در مورد نظریه ی قاطیقوریا هم مسئله ی یونیورسالیتی را هم شله و هم وود به نوعی مطرح می کنند که حالا آیا چقدر هم به هم ربط داشته باشند؛ شله جبرهای یونیورسال را هم در رابطه با گروه های آرتینی مطرح می کند: (https://arxiv.org/abs/2408.03201)

ولی یک وقتها هم دیدید حتی انگیزه های فاینمن و کارهای ماتیلده مارکولی و بلکه هندسه ی ناجابجایی آلن کن هم وارد شدند.

نکته ای که مهماً هم قابل توجه است این است که هندسه ی ناجابجایی مایعات و انواع لوله هایی که مایعات مثل آب در آنها در حال تردد هم هستند، یک وقتی معنا پیدا می کند که بالاخره باید آبی هم داشته باشیم که در لوله ها می تواند در جریان باشد. و لذا نزولات آسمانی هم اگر مثلاً به علت تغییرات آب و هوایی نباشند، اصولاً هندسه ی ناجابجایی حتی متناظر مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه ابرتقارنهایی و ...، آیا چقدر معنا دارد یا معنای خود را هم آیا چقدر بطور محلی یا جهانی از دست می دهد؟! از آن طرف هم مثلاً طوفان الاقصی یا حتی طوفان نوح علی نبینا علیه السلام را نیز داریم دیگر! یعنی این یک مسئله ی مهمی است در هندسه ی ناجابجایی حتی وقتی به الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلی و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم شاگرد الی ما شاء الله نیز میل کند و ...

البته در مسئله ی امر به معروف و نهی از منکر هم شما با این مسئله نیز روبرو هستید که آیا آمر به معروف و ناهی از منکر خودش هم مرده است و بلکه مرده ای متحرک هم هست و بلکه با این حال مایل هم هست که دیگران را نیز زنده کند و آیا چقدر هم در این کارش موفق شود؟! مثلاً یحتمل نظریه پردازان ساعتساز نابینا هم بفرمایند که اصلا طبیعتاً هم این ساعتساز نابینا مرده است و از خواص طبیعت هم است که چنین است! ولی یک وقت هم هست که یحتمل بفرمائید که خوب حالا یحتمل شما بتوانید هم به پزشک معالج کمک کنید اگر ابزارهایی از قبیل پرتونگاری ایکس یا ام آر آی یا سونوگرافی یا ... هم داشته باشد؛ و بلکه چقدر کمکهای خوبی هم می تواند مثلاً ابزارهای آندوسکوپی و امثالهم در جراحیها نیز داشته باشند و .... خوب، خیلی خوب است دیگر و یک دنیا کار هم اینجاها نهفته اند! خیلی دیر شد، خیلی دیر شد؛ بروم بلکه برسم به روضه و سخنرانی و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿الفتح: ٤﴾‏

وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا ‎﴿الفتح: ٧﴾‏

 

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۱۱

ترنم | و لله جنود السماوات و الارض

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در درجه‌ی اوّل بسیج یک «مکتب» است، یک «اندیشه» است، یک «تفکّر» است... بسیج بر روی خداباوری و خودباوری بنا شده... البتّه «خداباوری» که عرض میکنیم ــ چه در ابعاد فرد بسیجی، چه در ابعاد سازمان بسیج ــ وقتی که به وجود آمد و وجود داشت، این حقیقت که وعده‌ی الهی است، در مقابل چشم انسان تجلّی پیدا میکند... «وَ لِلهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَزیزاً حکیما»؛ «عزیز» یعنی موجودی که غلبه میکند و هرگز مغلوب نمیشود... همه‌ی این اجزای بی‌نهایت عالم وجود، لشکر خدایند؛ اگر ما بنده‌ی خدا باشیم، این لشکر میتواند به کمک ما بیاید؛ این از سنّت‌های الهی و سنّت‌های طبیعی است. البتّه فرماندهیِ این لشکر با ما نیست که هر وقت اراده کردیم، از این لشکر الهی استفاده کنیم؛ فرمانده خدا است؛ منتها این فرمانده، در شرایط خاص و با شرایط معیّن، وقتی که ما آماده باشیم، این را در اختیار ما میگذارد... اینها تعبیرات صریح قرآن کریم است: بَلیٰ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا وَ یَأتوکُم مِن فَورِهِم هٰذا یُمدِدکُم رَبُّکُم بِخَمسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِکَةِ مُسَوِّمین؛ اگر شما آماده باشید، ملائکه‌ی الهی هم به کمک شما می‌آیند. ما این کمکها را دیدیم؛ هم در دفاع مقدّس دیدیم، هم قبلش دیدیم، هم بعدش دیدیم، هم در میدان سیاسی دیدیم، هم در میدان جنگ نظامی دیدیم، هم در میدان علمی دیدیم کمکهای الهی را. کمک الهی را کجا میشود دید؟ آن جایی که کاری شما انجام میدهید که به خیال خودتان، به نظر خودتان ناممکن است امّا ممکن میشود، تحقّق پیدا میکند.» ۱۴۰۳/۰۹/۰۵
رسانه KHAMENEI.IR مجموعه آیات قرآنی در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را در قالب مجموعه ترنم به همراه تلاوت این آیات توسط قاریان بین‌المللی منتشر میکند.

 بیستمین شماره «ترنم» به اشاره رهبر انقلاب به آیه ۷ سوره فتح و آیه ۱۲۵ آل عمران به همراه تلاوت آقای محمدرضا عباسیان، قاری ممتاز کشوری اختصاص دارد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58462

 

آخر شب که می شود و خیلی چیزها را که باید علی الحساب بنویسید و ننوشته اید هم، آنگاه یک حالت فشرده ای هم رخ می دهد که آیا چقدر از آنچه را که می خواستید بازگو کنید را هم همه را بفرمائید! ولی بنده ی حقیر در چند سطر سعی ام را می کنم اینجا! و آن اینکه یک نکته ای هست در امر به معروف و نهی از منکر امام جائر که در کلام و حکمتی از امیر المومنین علیه السلام هم آمده است و ما یک قسمت زیادی از این پیام را در یکی از نظرات قبلی، یعنی نظری که تاریخ و ساعتش هم این است: 

۱۲ آذر ۰۳ ، ۱۷:۱۸

را آوردیم. خود حضرت امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه این امر به معروف و نهی از منکر را طی نامه هایی و از جمله هم نامه های 6 و 7 و 8 به معاویه گوشزد هم می فرمایند. همین کار را حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم با فرعون کرد و بلکه حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم به سلاطین و شاهان زمان خودش نامه نوشت و آنها را به اسلام دعوت هم کرد. و اوج این مسئله هم که در دعوت سید الشهداء امام حسین صلوات الله و سلامه علیه به اسلام است که تبدیل هم شد به کربلای معلا. ولی این نظر حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم هست که همه ی ائمه ی اطهار علیهم السلام هم در نظر داشتند که حکومت اسلامی مورد نظر ائمه اطهار علیهم السلام را مستقر کنند. و در عین حال، شهادت هم می بینیم که برای همه ی ائمه معصومین نیز داشته ایم. و اما چرا چادر خاکی حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها آنچنان که مگر نه این هم هست که اگر ممکن الوجود بخواهد نور ولایت را در واجب الوجود هم درک کند، تمسک به درگاه حضرت فاطمه زهرا را هم باید دریابد؛ ولی باز هم دیگر چادر خاکی چرا؟ در و دیوار چرا؟ می فرمایند و درست هم می فرمایند که آن حضرت، یعنی مادرمان، مادر کودکان مظلوم غزه و لبنان هم تشریف دارند. فرمانده چه وقت فرماندهی اش را که در اختیار رسولش و امامش هم هست، در اختیار ما می گذارد؟ عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که آیا ما بیکاریم که با امام جائر زورگوی کافر مشرک منافقی هم دربیافتیم که چه شود؟ یحتمل پیغمبر زرتشتیان یعنی همان زرتشت هم بفرمایند که هدایایی و از جمله هم گل نیلوفر آبی ای را هم تهیه کن و ببرش نزد شاهشناه آریامهر و سعی کن او را ارشادش هم کنی و راه و رسمهای دینمداری را هم یادش دهی و اول خودش را هم به راه بیاور و اینطوری هم دین خدا را به مردم هم ارائه بده! و از جمله مستضعفین عالم هم بهره مند می شوند دیگر. یعنی از بالا شروع کن و بیا تا پائین تا هر جا که وسع ات می کشد.

ولی این کاری هم نیست که پیغمبر اسلام، نبی اکرم، حضرت رسول الله، محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم انجام دادند و بلکه از مستضفعین هم شروع کرده و تا الی ما شاء الله تا عرش اعلی هم امتداد یافت و همه ی عالم را هم به دین مبین اسلام دعوت فرمودند و بلکه حکومت اسلامی را هم خود آن حضرت و بقیه ی مسلمانان تا سرحدات ممکن عالم تا به امروز و تا روز قیامت هم ادامه دادند. نکته ی توحیدی که در امر به معروف و نهی از منکر نهفته است و قاطیقوریایی هم می شود، اینجا است که آیا در نوع جبرهایی که دنبال می کنیم، آیا چقدر هم قادریم یک عضو اونیورسالی نیز برایش بیابیم که آنگاه بوسیله اش بتوان حد مستقیم و حد معکوس هم برایش شکل داد که آیا فلشها همه بسمت این عضو اونیورسال است یا از او هم نشات می گیرد و ...؟

ولی مسئله ای که رخ می دهد این است که وقتی توحید در جوامعی اسلامی یا حتی اهل کتاب هم کم رنگ می شود، مجبور هم می شود که مثلاً به ساعتساز نابینا هم رجوع کند. یعنی آنجایی که امر به معروف و نهی از منکر هم دیگر کار نمی کند چرا که توحید و نبوت و معاد و امامت و عدل را هم کما بیش کنار گذاشته است و بلکه امامش هم شده است یک امام جائری که بعد از امام جائر دیگری می آیند و می روند، دیگر آن نورانیت خورشید ولایت را هم نمی تواند ببیند یا حس کند؛ ساعتساز نابینا چنین است دیگر. ولی نکته ای که هست اینجا است که این طیفی از همین نورانیت را هم ساعتساز نابینای ما هم حس می کند، چرا که حتی خورشیدی که در عالم دنیا هم مشاهده می کنیم نیز از ترس همین ائمه ی جور و ظلم و از ترس غرق شدن در ظلمات، می دود پشت سر خورشید ولایت پناه گیرد؛  همین نورانیت است که مانع و حجاب دید عالمیان می شود که چطور هم بالاخره می توان از این حجب نورانی گذشت و به ولایت عظمای حضرت بقیت الله الاعظم نیز رسید؟

عرض بنده ی حقیر اینجا است که همه ی نورانیت آن حضرت از گوشه ی چادر حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها هم نشات می گیرد و منشائش همان خورشید ولایت وجودی حضرت زهرا علیه السلام هم هست. و حالا شما توجه هم بفرمائید که آن ائمه ی جور و ظلم چه جنایاتی هم می کنند که اینطور با حجاب و چادر مشکی هم دوست دارند مخالفت کنند و بلکه مسئله را از مرزهای یزیدی هم گذرانده اند و .... این است که می فرمایند: باز آ، هر آنکه هستی باز آ، گر گبر و کافر و بت پرستی باز آ! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِکُمْ فِسْقٌ ۗ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿المائدة: ٣﴾‏

 

ادعای فخر رازی بر نبود منافق بعد از پیامبر و استفاده علامه طباطبایی از آن
این‌جا فخر رازی می‌گوید که بعد از رحلت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ منافقی بر مذهب اهل سنّت باقی نمانده است،[25] درست هم هست! یک بیان نورانی حضرت امیر در نهج‌البلاغه دارد که آن بیان تا حدودی مبسوط است، ولی سیدنا الاستاد(رضوان الله علیه) این را در المیزان[26] خیلی بازتر کرده است و آن عصاره بیان این است که بخش قابل توجّهی از مردم صدر اسلام منافق بودند، به دلیل اینکه در جریان جنگ اُحُد بخشی از اینها شرکت نکردند، در «صلح حُدیبیه» شرکت نکردند و عدّه‌ای از اینها هم در جریان آن «لیلةُ التبوک» در کنار درّه ایستادند که شتر حضرت را بِرَمانند و حضرت را ترور کنند که موفق نشدند؛ همه این منافقینی که در این همه آیات هست، نشان می‌دهد که گروهی از مردم آن سرزمین در صدر اسلام منافق بودند که حتی حاضر شدند با بدترین بی‌شرمیِ اجتماعی، آن «إفک» را دامن بزنند و همسر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را متّهم کنند که از این رسوایی بدتر نبود! تا این‌جا هم حاضر شدند که آیه یازده به بعد سوره مبارکه «نور» در همین قصه «إفک» است،[27] پس هر کاری از دست اینها برآمد کردند؛ هم در جاسوسی نسبت به یهودی‌ها یا جاسوسی نسبت به مشرکین تا همین که حادثه‌ای پیش آمد، فوراً به طرف کفّار گرایش داشتند؛ اینها می‌گفتند که شاید اوضاع برگردد و نظام اسلامی شکست بخورد ما چرا آسیب ببینیم! این حرف بود: ﴿فَتَرَی الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَی أَن تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَی اللّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَی مَا أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ﴾؛[28] فرمود چرا حالا تا حادثه‌ای پیش آمد با مشرکین تماس می‌گیرید؟ اینها بودند! استدلال حضرت امیر(سلام الله علیه) این است که این گروه با پیغمبر نساختند و تا هر جا که مقدورشان بود اقدام کردند و بخش وسیعی از آیات مدنی هم درباره منافقین است، این اصل اوّل؛ بعد از رحلت حضرت و تبدیل غدیر به سقیفه، همه این کارشکنی‌ها برطرف شد و ما دیگر منافق در مدینه نداشتیم! فخر رازی هم در ذیل همین آیه می‌گوید که بعد از رحلت پیامبر روی مذهب اهل سنّت هیچ منافقی نبود، به حسب ظاهر هیچ کارشکنی نبود! آنها که با پیغمبر نساختند، با سقیفه ساختند! حضرت در نهج‌البلاغه با بیانی که سیدنا الاستاد توضیح می‌دهد، این است که یا باید بگوییم این جمعیت کثیر از منافقین دفعتاً مُردند، این که نیست! دفعتاً توبه کردند و مثل سلمان و اباذر شدند، این هم که نیست! با سقیفه و باند سقیفه‌ای‌ها ساختند «کما هو الحق»؛ با حکومت ساختند، با سقیفه ساختند و دیگر کارشکنی نمی‌کردند؛ مخصوصاً با عثمان و مانند اینها. این بیان حضرت در نهج‌البلاغه ذیل این جمله است که «النَّاسُ‏ مَعَ‏ الْمُلُوکِ‏ وَ الدُّنْیَا»؛[29] هر جا قدرت است یک عدّه زیادی هم راه می‌افتند دنبالش می‌روند! اینکه سعدی گفت: «النّاسُ عَلی دِینِ مُلُوکِهِم»[30] ریشه‌ آن در این جمله نورانی حضرت امیر است که «النَّاسُ‏ مَعَ‏ الْمُلُوکِ‏ وَ الدُّنْیَا». سیدنا الاستاد در المیزان این را خوب باز کردند که این همه منافقین کجا رفتند؟ فخر رازی هم اقرار دارد که بعد از رحلت حضرت ما منافق نداشتیم، منافق نداشتیم یعنی همه اینها دفعتاً مُردند؟ اینکه نیست! همه اینها دفعتاً برگشتند و مثل سلمان و اباذر شدند، این هم که نیست! همه اینها با سقیفه ساختند؟ بله حق است؛ لذا فرمود: «النَّاسُ‏ مَعَ‏ الْمُلُوکِ‏ وَ الدُّنْیَا».

بیان سیدالشهداء در ناپایداری مردم در امر دین
این بیان نورانی سیدالشهداء(سلام الله علیه) برای همه ما آزمون است، فرمود اکثری مردم این‌طور هستند: «النَّاسَ‏ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعْقٌ»،[31] چقدر این بیان شیرین است! «وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ»! خیلی‌ها دینشان دین آدامسی است! قبلاً «مَصطکی»[32] بود، الآن آدامس است؛ این آدامس مادامی که مختصر لذّت دارد، در فضای کام و دهان می‌گردد، وقتی به صورت یک پوست درآمده تُف می‌کنند و می‌اندازند دور. «النَّاسَ‏ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعْقٌ»، «لَعق» «ما تلعق به الالسن» است. «وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ‏ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُون»؛ اکثری و یا بسیاری از مردم اسلام آنها اسلام آدامسی است!

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8

%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-

%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-

06-1395/03/09-

 

این سوال مهمی است که بالاخره به سر منافقین چه آمد و چه شدند؟! آیا همه یک مرتبه غیبشان زد، مردند، ...؟ بنده ی حقیر بر حسب آنچه در پاورقی 25 آمده است در مفاتیح الغیب فخر رازی نتوانستم در آن چند کلمه این مطلب را پیدا کنم که بعد از سقیفه، دیگر منافقی نداشتیم! یحتمل یک لطایفی اینجا هم هست که باید با دقت بیشتری هم ملاحظه شود.

یک وقت هست مثلاً مسئله هوش مصنوعی است که فرض بفرمائید یک سایتهایی را دارید که برای هر توئیتی که زده می شود، آیا صد هزار نظر یا بیشتر هم فرستاده می شود. خوب، حالا شما هم یک نظری بفرستید؛ آیا آنگاه نظر شما در این میان گم می شود و دیگر کسی نمی تواند هم آنرا بیابد؟ یا اصلا کسی برایش مهم است که این نظر را بفرستید؟ التفات می فرمائید؟ شما در یک شبکه ای قرار دارید که می توانید هم نظر بفرستید و هم بنویسید و هم نظر دریافت کنید و .... حالا آیا این اصلا هوش مصنوعی است؟ آیا از اول تا آخر این سایت بوی تعفن هم می دهد؟ یا آیا واقعاً هم یک سایتی است کانه آسمانی که بوی گل و عنبر و عود و بوی بهشت هم می دهد و حتی مثل آب زلال چشمه ی زمزم گوارا و حیاتبخش هم هست. شما یحتمل اینجا بفرمائید که در فضای مجازی حقیقی که اینها را نمی توانید داشته باشید هر چند که می توانید به کل عالم هم علی الاصول و علی القاعده وصل شوید. واما بالاخره باز هم سوال اینجا است که آیا اصلا در ذهن خود هم نمی پرورانید که بلکه بنده ی حقیر یک وقتی هم توانستم به واجب الوجود هم یک جورهایی وصل شوم؟ و مثل مولوی که می گوید کسی از اصل او نمی پرسد، چرا دنبال همه چیز هم برویم الا اصل خود؟ هر کسی چون دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش! آیا این صحیح است که به یک شبکه ی لوله کشی آب شهری یا روستایی وصل باشیم، ولی ندانیم فرق بین لوله ی آب و فاضلاب هم کدام است؟ یعنی اینجا واقعاً هم یک هندسه ی ناجابجایی ای رخ می دهد که نمی توان جای لوله های آب و فاضلاب را هم با هم عوض کرد؛ غیر از این است؟ نعوذ بالله، می شود؟

حتی شما اگر بدانید که سازمان آب مشکل پیدا کرده است در اینکه بتواند آب را درست در خانه ی شما برساند، آیا سعی نمی کنید کاری کنید که مشکل را برطرف کنید؟ البته اگر مسئله با هوش مصنوعی هم حل شود آنچنان که لازم هم نباشد که بروید سازمان آب و بلکه به شبکه ی اینترنت وصل شوید و مسئله را گزارش داده و آنرا حلش کنید؛ و واقعاً هم مسئله حل شود. دیگر چه بهتر از این؟ فاضلاب هم همینطور است دیگر هر چند که یحتمل هنوز هم فاضلاب شهری هم درست شبکه نشده و بیشتر چاههای فاضلاب نیز هنوز داریم و ....

خوب، عرض بنده ی حقیر این است که حالا فرض بفرمائید که چادر مشکی را هم بخواهید رواج دهید. یحتمل همه بفرمایند که خوب تو کار خودت را بکن و به دیگران هم کاری نداشته باش دیگر. عرض بنده ی حقیر این است که مسئله چادر مشکی، مسئله ی چادر خاکی شده ی حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها هم هست که آیا چرا وصله هم دارد یا خیر؟! حالا بنده ی حقیر بخواهم این را از بهشت برین هم شروع کنم و تعریف کنم که خانم دختر جان و بلکه آقا پسر جان، چادر مشکی ات دلیلش این است که گوشه اش را رها نکنیها چرا که همان گوشه ای است که امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم سفت سفت چسبیده است؛ و بلکه اگر واجب الوجود را هم دنبالش می گردی، همانجا باید پیدایش کنی و لا غیر.

و لذا یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که آقا جان، اصلا مگر تو نمی گفتی که مسائل ما از نوع مسائل و قضایای ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم هست و بلکه حتماً حتماً هم باید از ریاضی فیزیک شروع کنیم؟ بله، دیگر؛ مسئله اینجا است که بالاخره شما باید حرفت را اثبات هم کنی؛ و چرا که مگر نظریه ی تکامیل داروین یا حتی همین ساعتسازهای نابینا را که در زیستشناسی هم مورد استفاده است را حتی با مهبانگ هم نمی خواهند گره بزنند و تکامل را هر چه بیشتر هم تاکید کنند؟ اثبات می خواهد دیگر. ولی موضوع این است که آیا چقدر هم شما می توانید هاری کریشنا را قانع کنید که بچه جان، مسلمان هم شو؛ توحید است که برایت فایده دارد و نه فرعونیت. یا اینکه او است که می تواند که شما را به راه خود بکشاند و راضیتان کند. و حالا گیریم که خیلی هم هوش مصنوعی و اینرنت و فضای مجازی و حتی فضای حقیقی را هم دارید و داشته باشید. چادر مشکی ات را هم بلد نیستی سر کنی؟! و آنوقت می خواهی امام زمانت را هم یاری کنی؟ همین است که آنوقت می فرمایند همان بهتر که گوشه ی صندوقخانه ات هم عبادت ات را بکن و حالا مسجد و نماز جمعه هم نیامدی، اشکالی هم ندارد؛ ولی اگر شروع کردی به این جاها رفتن، دیگر بهتر هم هست که ترکش نیز نکنی و .... عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره وفاق هم خوب است، ولی نه این هم که هندسه ی ناجابجایی را هم کنار بگذاریم حتی در مورد سیستمهای آب و فاضلاب شهری و چرا که بالاخره باید وفاق هم داشت. اول از همه یحتمل پزشکان و مسئولین بهداشت هم ایراد می کنند که در این نوع هندسه ی ناجابجایی دیگر وفاقی در کار نیست. در مسئله ی توحید، آنجایی که خدا می فرماید که به کمتر از خدا راضی نشوی یک وقتیها! آیا می شود هم گفت که خوب حالا وفاق است دیگر. شما راضی شوید، آیا او هم با شما راضی می شود که شرکش را کنار بگذارد و توحید را بپذیرد هر چند که کارتون شرک را هم همه و همه از روی وفاق هم بپسندند که یحتمل 2026 هم روی پرده برود و ...؟ و بلکه اصلا شما بفرمائید که خروشان و رام و حتی رامانوجان و جاناتان هم همه و همه خوب است که وفاق داشته باشند. بسیار عالی؛ ولی حماسه ی هندسی خورشید انقلاب و بلکه توپولوژی خورشیدی- زمینی مورد بحث در استکان- نلبکیهایمان را باید چه کنیم؟ الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه را که شاگرد هم قرار است از حالات خلاء بسمت آنها میل کند و تا الی ما شاء الله هم ادامه دارد را درسهایش را چه کنیم؟ آیا می شود گفت که اصلا چون حضرت استاد هر چه درس می فرمایند، کسی متوجه درسهایشان نمی شود؛ و لذا درسهایمان را هم تعطیل می کنیم و استاد را هم خیلی اذیت نمی کنیم، و السلام نامه تمام! بالاخره، امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم خودشان تشریف می آورند همه ی کارها را درست می کنند و .... یحتمل بعضی اشکال بفرمایند که بالاخره یک راهش هم این است که بی خیال شوی دیگر!!! بقول معروف، زیادی جوش نزنی؛ حالا بالاخره، الغدیر را همه یادشان می رود، یحتمل سقیفه ای یا چیز دیگری چایش می آید. بله؟! یا باید هم دشمن را دریافت، و آن وقتی که باید کاری می کردی؛ نکردی! حالا دیگر می خواهی چه کنی؟! عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره بابا جان چادرت را که می توانی درست سر کنی یا خیر؟! چشم چرونی هم نکنی! مستر هامفر را هم بپایی هر چقدر هم که او هم دارد تو را می پاید و .... آخر از همه نیز در میان این همه مقالات آیا اگر واقعاً هم توانستی نظریه ای بدهی، خب بده دیگر، بشرطی که نفرمایند که تو مستر هامفر سر خود هم مثل اینکه هستیها خیلی خیلی! ولی خودمانیم، چرخش بسمت چادر مشکی جهانی کیهانی هم یحتمل از نظریه های ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولو|ژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی هم آنجایی که حتی همه ی عالم را هم اسلام در بر گرفته است؛ مسئله اش حل هم هست دیگر. بله؟! یحتمل حتی بتوانیم یک همسر خوب هم برای رئیس جمهورمان پیدا کنیم. حتی یحتمل فکر کنم ایشان راضی هم شود که اگر چادری هم نباشد، به احترام آقای رئیس جمهور نیز چادری شود! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ‎﴿الأنفال: ٦٠﴾‏

فرمانده کل قوا در دیدار مسئولان و فرماندهان نیروی دریایی ارتش تاکید کردند:مهمترین وظیفه نیروهای مسلح: افزایش آمادگی و توان رزم

فرمانده معظم کل قوا در دیدار مسئولان و فرماندهان نیروی دریایی ارتش با گرامیداشت سالروز ۷ آذر ۱۳۵۹ و حماسه‌آفرینی ناوچه پیکان در مقابل دشمن بعثی که روز نیروی دریایی نام گرفته است، نیروی دریایی را در دنیای امروز نیرویی حیاتی و تعیین‌کننده خواندند و با تحسین فعالیت بخش‌های مختلف عملیاتی، اطلاعاتی، پشتیبانی، سازندگی و نوآوری در نیروی دریایی ارتش، گفتند: جهت‌گیری نیروهای مسلح به‌ویژه نیروی دریایی در همه فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها باید متمرکز بر افزایش آمادگی و توان رزم باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، افزایش توان رزمی را باعث پیشگیری از تهاجم دشمن دانستند و افزودند: مهمترین کار نیروهای مسلح پیشگیری از تهاجم است بنابراین باید به گونه‌ای عمل و توان رزمی کشور را در نگاه و رصد بدخواهان ایران برجسته کنید که به معنی واقعی احساس کنند هرگونه برخورد برای آنها هزینه سنگینی به دنبال خواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی، استمرار مأموریت‌های دریانوردی را ضروری برشمردند و گفتند: همچنان‌که پیش از این گفته شد می‌توان مأموریت چند ماهه ناوگروه ۸۶  و جزئیات آن را با زبان و ابزار هنر به افکار عمومی منتقل کرد.
در ابتدای این دیدار امیر دریادار ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های این نیرو در بخش‌های مختلف بیان کرد.

https://www.leader.ir/fa/content/27811

 

این دیدار مقام معظم رهبری مد ظله العالی و سخنرانیشان آنجا را بنده در سایت خامنه ای دات آی آر دیدم، ولی هر چه بعدا گشتم، دیگر پیدایش نمی دانم چرا نکردم! یحتمل یک مسئله ای که اینجا هست این است که آقایان، خانمها، همه و همه هم حتماً کاری کنید که کسی جرات نکند حتی به ایران چپ نگاه کند. و حالا بنده ی حقیر هم یحتمل برایم این مهم بوده باشد که از سخنان حضرت مقام معظم رهبری مد ظله العالی بالاخره خانواده نیز مهم است و خوب است که به آنها نیز حداً رسیدگی شود و .... ولی نکته ی اصلی یحتمل بعضی اشکال بفرمایند همان است که از دیدگاه نظامی و ارتشی و نیروی دریایی با تمام قوا از کشور دفاع شود و بلکه حتی کاربردهای نظامی به بخش خصوصی هم حتی المقدور و الی ما شاء الله عملیاتی شوند و ....

ولی یک نکته ای هم که بنده به ذهنم اخیراً رسیده است این است که مثلاً هاری کریشنا و آرش عربی اردهالی هم مقالاتی با هم دارند، ولی این نکته که شما بخواهید به صرف اینکه اینها مقالاتی دارند هم آنگاه به مثلاً هاری کریشنا ایمیل بنویسید و نظر خود را هم بفرمایید که چه و چه و چه. حالا یحتمل نظرتان خیلی هم خوب باشد. ولی موضوع این است که اصولاً در چه فضایی هم می خواهید این کار را کنید؟ این درست است که فضای مجازی خیلی هم می تواند حقیقی باشد، و اما اینکه هویت و ماهیت این حقیقت و مجاز هم مرزهایش در چه حدودی است، گاهی یحتمل بتوان گفت که خیلی هم روشن نیست؛ و لذا یک مقداری احتیاط هم احتیاج دارد! ممکن است بنده مثلاً بخواهم به ماتیلده مارکولی یا حوری کریستینا ترازی یا حتی ادوارد ویتن هم ایمیلی بنویسم، ولی آیا اینکه به کسی که نامه می نویسید هم بخواهد به شما جواب دهد هم یک مسئله ی دیگری است.  البته بنده فکر می کنم این ایمیل نوشتن کار خوبی هم هست اگر کسی بلد هم باشد واقعاً دارد چه کار می کند! اقل کم اش این است که شما دارید سعی می کنید که بفرمائید که گیرنده ی ایمیل هم یک روبات یا ماشین نیست؛ و حالا بگذریم از این هم که یحتمل این هم یک شرط است که فرستنده نیز روبات و ماشین نیست نیز خودش یک شرط است!!! یعنی شما یحتمل هم بدانید که بالاخره فرستنده هم کیست، ولی آیا گیرنده هم از کجا می داند و بلکه یقین هم می کند که او کیست؟! یک وقت هست که همه ی ایمیلها گیرنده هایش انسان هم هستند، و حالا یحتمل این وسطها یکی هم هست که روبات است، یا مثلاً به یک گلی یا درختی هم دارید نامه می نویسید. خوب این اشکالی که ندارد و حتی خیلی هم می تواند یحتمل گفت که تنواع ایجاد کند. و اما این هم خودش یک پدیده ی نوینی است که هر چه هست و نیست، همه و همه روبات باشند؛ و آنگاه فقط شما هم خود را فرض بفرمائید که دارید به یک مشته ماشین و روبات و بلکه هوش مصنوعی و اینها ایمیل می زنید و برایشان دست و پا هم می شکنید و وقت و عمر خود را هم هدر می دهید و .... یعنی فرض بفرمائید که شما با یک ساعت ساز نابینا هم طرفید، خوب این یک مسئله است. ولی اگر با هر که هم طرف شوید، متوجه شوید که این یکی هم باز یک ساعت ساز نابینای دیگری است که خیلی دور از ممکن الوجودها هم هست و حتی چه رسد به اینکه با خود واجب الوجود هم بخواهید تماس بگیرید و ساعت ساز نابینا هم در پیامی از قبل ضبط شده نیز خدمتتان عرض بفرمایند که مثل اینکه خیلی احساس کله گندگی هم می کنیها، ولی متاسفانه جناب رئیس فعلاً در دسترس نمی باشند. البته یحتمل هوش مصنوعی سازنده هم خیلی داریم. جوینده یابنده است دیگر. مسئله اینجا این است که یک تفکر متفاوتی هست بین تفکر بسیجی که از روی خودباوری و خداباوری و قربتاً الی الله کار می کند و سعی هم می کند امامش را دریابد؛ و تفکر فردگرایی که به سمت پوچی و هیچی و نهیلیسم هم میل می کند و امامش هم یا نمی شناسد یا می داند هم که او جائر و ظالم هم هست. حالا بنده ی حقیر می خواستم اینها را جای دیگری بطریق دیگری هم عرض کنم. ولی فعلاً دیگر یحتمل بهتر است بیش از این هم همینطوری فی البداهه نگویم! شهید مدرس رحمت الله علیه می فرماید سیاست ما عین دیانت ما است. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعونه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن صَیَاصِیهِمْ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا ‎﴿الاحزاب: ٢٦﴾

 

374 وَفِی کَلامٍ آخَرَ لَهُ یَجْرِی هَذَا الْمَجْرَى: فَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ لِلْمُنْکَرِ بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ، فَذلِکَ الْمُسْتَکْمِلُ لِخِصَالِ الْخَیْرِ؛

وَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِکُ بِیَدِهِ، فَذَلِکَ مُتَمَسِّکٌ بِخَصْلَتَیْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَیْرِ وَ مُضَیِّعٌ خَصْلَةً؛ وَ مِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِقَلْبِهِ وَالتَّارِکُ بِیَدِهِ وَلِسَانِهِ، فَذلِکَ الَّذِی ضَیَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَیْنِ مِنَ الثَّلاثِ وَ تَمَسَّکَ بِوَاحِدَةٍ، وَ مِنْهُمْ تَارِکٌ لِإِنْکَارِ الْمُنْکَرِ بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَیَدِهِ، فَذلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ. وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ، إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ. وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکَرِ لَایُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَ لَایُنْقِصَانِ مِنْ رِزْقٍ، وَ أَفْضَلُ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدِ إِمَامٍ جَائِرٍ.

امام علیه السلام‌ در گفتار دیگرى در همین زمینه‌ فرمود:

گروهى از مردم با دست و زبان و قلب به مبارزه با منکرات و انکار منکر برمى‌خیزند. آن‌ها تمام خصلت‌هاى نیک را به‌طور کامل در خود جمع کرده‌اند.

گروهى دیگر تنها با زبان و قلب به مبارزه برمى‌خیزند اما با دست کارى انجام نمى‌دهند آن‌ها به دو خصلت از خصلت‌هاى نیک تمسک جسته‌اند و یکى را ضایع کرده‌اند.

گروهى دیگر تنها با قلبشان نهى از منکر مى‌کنند (و از آن بیزارند) ولى مبارزه با دست و زبان را ترک مى‌گویند این گروه بهترین خصلت‌هاى از این سه را ترک گفته و تنها به یکى چنگ زده‌اند.

گروهى دیگر نه با زبان نهى از منکر مى‌کنند و نه با قلب و نه با دست، این‌ها (در حقیقت) مردگانى در میان زندگان هستند.

(بدانید) تمام اعمال نیک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر همچون آب دهان است در برابر دریایى عمیق و پهناور. امر به معروف و نهى از منکر نه مرگ کسى را نزدیک مى‌کند و نه از روزى کسى مى‌کاهد (و بدانید) از همه این‌ها مهمتر سخن حقى است که در برابر سلطان ستمگرى گفته شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع گردد). [1]

...

آنگاه امام علیه السلام در آخرین بخش از کلام نورانى خود به افراد ضعیف النفس هشدار مى‌دهد و مى‌فرماید: « (بدانید) امر به معروف و نهى از منکر نه مرگ کسى‌

را نزدیک مى‌کند و نه از روزى کسى مى‌کاهد (و بدانید) از همه این‌ها مهمتر سخن حقى است که در برابر پیشواى ستمگرى گفته مى‌شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع مى‌گردد»؛

(وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکَرِ لَایُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَ لَایُنْقِصَانِ مِنْ رِزْقٍ، وَ أَفْضَلُ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدِ إِمَامٍ جَائِرٍ)

. بسیارند کسانى که گمان مى‌کنند اگر به‌سراغ انجام این دو وظیفه بروند جانشان یا نانشان به خطر مى‌افتد در حالى که چنین نیست. خداوند حافظ جان و نان آن‌هاست و این تفکر، تفکرى است شرک‌آلود و بى‌گانه از حق.

جمله «وَ افْضَلُ مِنْ ذلِکَ کُلّهِ» حقیقت مهمى را بازگو مى‌کند و آن این‌که انسان باید شجاع باشد و در برابر ظالمان، بى‌اعتنا به خطراتى که ممکن است او را تهدید کند حق را بیان دارد و اى بسا بیان حق، آن‌ها را بیدار و یا حداقل شرمنده سازد و از انجام ظلم‌هایى بازدارد.

جالب این‌که ابن ابى الحدید در ذیل این جمله اشاره به داستان زید بن ارقم در برابر ابن زیاد یا یزید بن معاویه مى‌کند و مى‌گوید: مصداق این سخن روایتى است که مى‌گوید: زید بن ارقم، ابن زیاد- و گاه گفته شده یزید بن معاویه- را دید که با چوبدستى خود به دندان امام حسین علیه السلام مى‌زند در آن زمانى که سر آن حضرت را نزد او برده بودند. زید بن ارقم فریاد زد و گفت: چوب را بردار. بسیار دیدم که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله این دندان‌ها را مى‌بوسید. [1]

نمونه دیگر آن سخنى است که عبداللَّه بن عفیف ازدى در مسجد کوفه در برابر ابن زیاد گفت و سخنان او را درهم کوبید. هنگامى که ابن زیاد بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش براى قدرت‌نمایى به مسجد کوفه آمد و بر فراز منبر رفت و در برابر انبوه جمعیت، خدا را حمد کرد که پیروز شده و اهانت‌

شدیدى به حضرت سیدالشهدا علیه السلام کرد و آن حضرت را به دروغگویى نسبت داد، عبداللَّه بن عفیف ازدى (که چشمش نابینا بود) از میان جمعیت برخاست و فریاد زد:

«یا ابْنَ مَرْجانةَ! انّ الکذّابَ وَابنَ الکَذّابِ أنتَ و أبوکَ و مَنِ اسْتَعْمَلَکَ وأبوهُ یا عَدُوَّ اللَّهِ أتقتُلُونَ أولادَ النَّبِیّین وَتَتَکَلَّمونَ بِهذا الکَلامِ على مَنابِرِ المُسلِمین؟

؛ اى پسر مرجانه! دروغگو و فرزند دروغگو تویى و پدر توست و کسى که تو را بر این مسند نشانده و پدر اوست. اى دشمن خدا فرزندان پیامبران را به قتل مى‌رسانى و این سخن زشت را بر منبر مسلمانان مى‌گویى؟».

(قابل توجه این‌که او ابن زیاد را ابن زیاد خطاب نکرد بلکه به مادرش مرجانه نسبت داد تا آلوده بودن نسب او را با این سخن آشکار کند و در میان جمعیت رسوایش سازد). ابن زیاد که انتظار چنین سخنى را از هیچ‌کس نداشت خشمگین شد و گفت: گوینده این سخن کیست؟ عبداللَّه بن عفیف گفت: منم اى دشمن خدا! آیا خاندان پاکى را که خداوند آن‌ها را از هرگونه آلودگى پیراسته به قتل مى‌رسانى و مى‌پندارى مسلمانى؟ وا غوثاه؛ کجایند فرزندان مهاجر و انصار که از تو و از آن طغیانگر (یزید) نفرین شده فرزند نفرین شده توسط پیامبر صلى الله علیه و آله، انتقام بگیرند ....

به این ترتیب، عبداللَّه، بذر انقلاب بر ضد بنى‌امیه و خونخواهى امام حسین علیه السلام را در دل‌ها با سخنانش پاشید و هرچند سرانجام در این راه شهید شد ولى کار خود را کرد. [1]

مرحوم محقق شوشترى در شرح نهج‌البلاغه خود (بهج‌الصباغه) نمونه دیگرى ذکر مى‌کند و آن این‌که مروان دستور داد روز عید (فطر یا قربان) منبر را آماده کنند و قبل از اداى نماز عید شروع به خواندن خطبه کرد. مردى برخاست‌

و گفت: اى مروان تو مخالفت با سنّت پیغمبر صلى الله علیه و آله کردى. اوّلًا منبر را روز عید بیرون آوردى (در حالى که خطبه را باید ایستاده بخوانى نه نشسته بر منبر). ثانیاً خطبه نماز عید را قبل از نماز مى‌خوانى (در حالى که خطبه نماز عید، بعد از نماز است) ابوسعید در آن صحنه حاضر بود، پرسید: این مرد کیست؟ گفتند: فلان شخص، فرزند فلان شخص. گفت: بدانید این مرد وظیفه خود را انجام داد. من از پیامبر صلى الله علیه و آله شنیدم که فرمود: هرکس کار منکرى را ببیند اگر بتواند باید آن را با دست خود و عملًا تغییر دهد و اگر نتواند با زبان و اگر نتواند با قلب (متنفر از آن باشد) و این ضعیف‌ترین مرحله ایمان است. [1]

قابل توجه این‌که تغییر دادن زمان خطبه، از بعد از نماز عید به قبل از آن- به گفته ابوبکر کاشانى (نویسنده کتاب بدائع الصنائع و از فقهاى اهل سنت)- به این سبب بود که سخنان بى‌اساسى در خطبه‌هاى خود مى‌گفتند و مردم مى‌دانستند و براى خطبه آنها نمى‌نشستند. ناچار زمان آن را تغییر دادند. [2]

داستان معروف فرزدق و اشعار مشهورش درباره امام سجاد علیه السلام در برابر هشام بن عبدالملک در کنار خانه خدا نیز نمونه زنده و بارزى از این گفتار امام علیه السلام است. [3]

البته در ذیل این داستان آمده است که هشام سخت از این اشعار عصبانى شد و حقوق فرزدق را از بیت‌المال قطع کرد ولى امام سجاد علیه السلام آن را جبران فرمود.

و در نهایت اشعار فرزدق در تاریخ جاودان و ماندگار شد.

داستان‌هاى زیادى در تاریخ اسلام از این دست دیده مى‌شود. گرچه در بعضى از آن‌ها جان ناهى از منکر به خطر افتاد ولى این در موارد نادرى بود که با

کلیتى که امام امیرمؤمنان علیه السلام در این گفتار حکیمانه فرموده منافاتى ندارد زیرا همواره عمومات، استثنائاتى دارد.

نکته امر به معروف و نهى از منکر در تعلیمات اسلامى‌

درباره این دو فریضه اسلامى آیات فراوان و روایات بسیارى وارد گردیده و مقدار اهمیتى که به آن‌ها داده شده در هیچ موضوع دیگرى تا این حد دیده نمى‌شود.

قرآن مجید، امت اسلامى را بهترین امت‌ها شمرده و در تأیید آن نکاتى فرموده که نخستین آن مسئله امر به معروف و نهى از منکر و سپس ایمان به خداست. مى‌فرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ». [1]

در شش آیه قبل از آن دستور مؤکد دیگرى به‌صورت گروهى دراین‌باره مى‌دهد، مى‌فرماید: « «وَلْتَکُنْ مِّنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آن‌ها رستگاران‌اند». [2]

به این ترتیب، هم عنوان بهترین امت‌ها را داشتن و هم در گروه رستگاران بودن در سایه امر به معروف و نهى از منکر حاصل مى‌شود.

امام باقر علیه السلام نیز درباره اهمیت این دو وظیفه در حدیث معروفى مى‌فرماید:

«إِنَّ الأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْى عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الأَنْبِیاءِ وَ مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظالِمُ وَ تُعْمَرُ

الأَرْضُ وَ ینْتَصَفُ مِنَ الأَعْداءِ وَ یسْتَقِیمُ الأَمْرُ

؛ امر به معروف و نهى از منکر راه انبیا و طریق صالحان است، دو فریضه بزرگ الهى است که بقیه فرائض با آن‌ها برپا مى‌شود، و به وسیله این دو، راه‌ها امن مى‌گردد، و کسب و کار مردم حلال و حقوق افراد تأمین مى‌شود، و در سایه آن زمین‌ها آباد مى‌گردند، از دشمنان انتقام گرفته مى‌شود، و در پرتو آن همه کارها روبه‌راه مى‌گردد». [1]

براى اهمیت این دو فریضه الهى همین بس که از روایات استفاده مى‌شود شرط قبولى دعا انجام آن‌هاست. همانگونه که امیرمؤمنان علیه السلام در واپسین ساعات عمر در بستر شهادت فرمود:

«لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْى عَنِ الْمُنْکَرِ فَیوَلَّى عَلَیکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ‌

؛ امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلط مى‌شوند سپس هرچه دعا کنید مستجاب نمى‌گردد». [2]

آیه 63 سوره مائده علماى اهل کتاب را سخت نکوهش مى‌کند که براثر ترک امر به معروف و نهى از منکر، امت‌هاى آن‌ها آلوده انواع گناهان شدند و در پایان آیه مى‌گوید: چه زشت است کارى که آن‌ها انجام مى‌دادند: «لَوْلَا یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَکْلِهِمْ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ».

در خطبه قاصعه‌ [3] تعبیر تند دیگرى درباره تارکان امر به معروف و نهى از منکر دیده مى‌شود، مى‌فرماید:

«فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِى بَینَ أَیدِیکُمْ إِلَّا لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْى عَنِ الْمُنْکَرِ فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُکُوبِ الْمَعَاصِى، وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْکِ التَّنَاهِى‌

؛ خداوند سبحان مردم قرون پیشین را از رحمت خود دور نساخت جز به این سبب که امر به معروف و نهى از منکر را ترک کردند، لذا افراد نادان را به‌سبب گناه و دانایان را به‌علّت ترک نهى از منکر از رحمت خود دور ساخت».

فلسفه این اهمیت- همان‌گونه که در بالا اشاره شده- این است که قوانین الهى در صورتى لباس وجود به خود مى‌پوشد و اجرا مى‌گردد که نظارتى بر آن باشد و این نظارت در درجه اول همان نظارت عمومى از ناحیه امر به معروف و نهى از منکر است که اگر ترک شود اجراى احکام الهى یا متوقف مى‌شود و یا سست.

درباره اهمیت این دو فریضه بزرگ الهى و معناى معروف و منکر و مراحل امر و نهى و شرایط آن مى‌توان کتاب یا کتاب‌ها نوشت و در فقه اسلامى نیز در کنار مسئله جهاد، کتابى به عنوان کتاب الامر بالمعروف و النهى عن المنکر دیده مى‌شود. [1]

در این‌جا این سخن را با حدیث نابى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله که در کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسى آمده است پایان مى‌دهیم، فرمود:

«لَا یزَالُ النَّاسُ بِخَیرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى فَإِذَا لَمْ یفْعَلُوا ذَلِکَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَکَاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَمْ یکُنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِى الْأَرْضِ وَ لَافِى السَّمَاءِ

؛ مردم همواره در طریق خیر و سعادت‌اند تا زمانى که امر به معروف و نهى از منکر را انجام مى‌دهند و تعاون بر نیکى و تقوا مى‌نمایند.

زمانى که این‌ها ترک شود برکات الهى از آن‌ها قطع خواهد شد و بعضى بر بعض دیگر سلطه پیدا مى‌کنند و یاورى در زمین و آسمان نخواهند داشت». [2]

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، جلد 15، ص 111- 122

https://lib.eshia.ir/27571/15/111

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۱۱

نماهنگ | تفکر بن‌بست‌شکن

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بسیاری از جوانها در کشورهای مختلف به بن‌بست ذهنی میرسند و احساس بیهودگی میکنند. جوان است، آرمانی ندارد، هدفی ندارد... شما می‌شنوید و در آمارها میخوانید که در دنیا خودکشی زیاد میشود؛ به خاطر همین است... احساس میکند در مقابل موانع گوناگونی که در مقابلش هست ناتوان است، [لذا] این احساس ناتوانی او را به بن‌بست میکشاند. «تفکّر بسیجی» شکننده‌ی بن‌بست است. یکی از خصوصیّات تفکّر بسیجی و فرهنگ بسیجی این است: بن‌بست‌شکن است، اجازه نمیدهد که جوان به بن‌بست برسد؛ چرا؟ چون با این تعریفی که ما کردیم، اوّلاً به خودش اعتماد دارد، به توانایی‌های خودش اعتماد دارد... ثانیاً، مرعوب های‌وهوی سلطه‌گران نیست... ثالثاً، جوان بسیجی دارای آرمان است، دارای هدف است... هدف جوان بسیجی، «جامعه‌ی اسلامی» است و بعد از آن، «تمدّن اسلامی» است... هدف جوان بسیجی «استقرار عدالت» است... جوان بسیجی از مرگ هم که نمیترسد... در دفاع مقدّس می‌آمدند گریه میکردند، التماس میکردند که اجازه بدهید ما برویم... در دفاع از حرم همین‌جور بود. در دفاع از حرم چقدر جوانها به بنده نامه مینوشتند، بعضی‌ها ملاقات میکردند که آقا اجازه بدهید ما برویم... معتقد به شهادت است؛ معتقد است که اگر در این راه از دنیا رفت، در عالی‌ترین مقامات معنوی الهی جا خواهد گرفت؛ پس راه در مقابل او باز است؛ بن‌بست ندارد دیگر... به همین دلایل است که بسیجی ایرانی یقین دارد که سرانجام در یک روز، رژیم صهیونیستی را قطعاً از بین خواهد برد.» ۱۴۰۳/۰۹/۰۵

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58461

 وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ ۚ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ ‎﴿الحج: ٧٨﴾‏

 

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۲۱

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای استان اصفهان

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز و مجاهدان فی‌سبیل‌الله. بنده آن کسانی را که برای احیای یاد مجاهدان و شهدا کار میکنند، مجاهدان فی‌سبیل‌الله میدانم؛ یعنی خود این یک جهاد فی‌سبیل‌الله است. و سعی کنید که «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه»؛(۲) این جهاد را آن‌چنان که باید و شاید انجام بدهید.

اصفهان در همه‌ی نشانه‌های تمدّنی پیشگام بود؛ در علم، در صنعت، در هنر، در معماری، در عالِم‌پروری، در سلحشوری و در همه‌ی این چیزها؛ این مال تاریخ است. حوادث انقلاب نشان داد که اصفهان در مسئله‌ی فداکاری در راه خدا و جهاد فی‌سبیل‌الله هم پیشگام است؛ یعنی یک امتیاز بی‌نظیر و بی‌مثال بر امتیازات اصفهان، در انقلاب و در دفاع مقدّس افزوده شد.

شهدای بزرگی که در راه اسلام و در راه استقلال این کشور جان خودشان را فدا کردند، یک فهرست طولانی‌اند که [همان‌طور که ایشان] گفتند ده درصد همه‌ی شهدای کشور مال استان اصفهانند. استان اصفهان به لحاظ نسبت جمعیّتش، از همه‌ی استانهای کشور بیشتر شهید داده. خب اینها واقعیّاتی است. آنچه مهم است این است که این سلسله، این رشته ــ رشته‌ی فداکاری و رشته‌ی نورانی شهادت ــ از دوران قبل تا امروز در اصفهان ادامه دارد؛ یعنی یک روز ما شهید مدرّس را داریم، بعد در یک برهه‌ای مثلاً شهید بهشتی و امثال ایشان را داریم، بعد در یک برهه‌ای شهید خرّازی و شهید همّت و شهبازی و مانند اینها را داریم، بعد در یک برهه‌ای شهید کاظمی را داریم، بعد در یک برهه‌ای شهید زاهدی و نیلفروشان، یا همین چند شهیدی که شهید امنیّتند و این چند روز [به شهادت رسیدند] ــ که سه نفرشان اصفهانی بودند ــ را داریم؛ یعنی این رشته‌ی شهادت، مقطعی نیست که حالا ما مثلاً بگوییم خیلی خب، یک روز ۳۷۰ شهید را تشییع کردند،(۳) تمام شد رفت؛ نه، این نهادینه است در اصفهان؛ اینها مهم است. شما که یاد شهدا را گرامی میدارید، این نقاط را برجسته کنید، اینها را نشان بدهید. جوان امروز، نسل امروز، به اینها احتیاج دارد، باید بداند؛ اینها شناسنامه‌ی اصفهان است.

یک نکته‌ی مهم در باب اصفهان مسئله‌ی دین‌داری است؛ دین‌داری اصفهان. حالا من البتّه شاید قبلاً در بعضی از دیدارهای با مردم عزیز اصفهان گفته‌ام این را،(۴) بنده خودم در اصفهان شاهد بودم جلساتی را و اجتماعاتی را که معمولاً در هیچ جای کشور، از جمله مشهد خود ما نظیر آن را ما آن زمان نمیدیدیم ــ مال سالها قبل است؛ پنجاه سال، شصت سال پیش ــ از لحاظ گرایش مردم، توجّه مردم، مجالسِ لاینقطع از ماه رمضان تا محرّم، که ماه‌های عزاداری هم نبود؛ کجا؟ در تیمچه‌های بازار اصفهان. حالا اینها که چیزهای در واقع ابتدائی و تا حدودی سطحی است؛ دین‌داری مردم اصفهان را از فهرست بلند علمای اصفهان میشود شناخت. حالا شما مرحوم آسیّد ابوالحسن اصفهانی را اسم آوردید؛ خب بله، ایشان ملّای بزرگی بودند. اگر نگاه کنید در دوره‌ی اساتید خود آسیّد ابوالحسن اصفهانی (رضوان الله علیه) در اصفهان، این‌قدر علمای بزرگ در اصفهان در سطح استادِ مرحوم آسیّد ابوالحسن اصفهانی و میرزای نائینی که اینها همه طلبه‌ی اصفهانند، وجود دارد که انسان متحیّر میماند که این‌همه عالِم را چه جوری توصیف کند؛ از خود اصفهان، از نجف‌آباد اصفهان، از روستاهای گوناگون اصفهان، از نقاط دیگری [مانند] خوانسار که طایفه‌ی خوانساری‌ها که بزرگ‌ترینشان مرحوم آسیّد محمّدهاشم و دیگران [بودند] آمدند آنجا. یعنی عظمت مردم اصفهان، دین‌داری مردم اصفهان را از نامِ این فهرست طولانیِ علمای اصفهان میشود شناخت. اینها مال قرن ۱۰ و ۱۱ و مانند اینها نیست، زمان مجلسی و صفویّه نیست، مال همین قرن اخیر خود ما است. این دین‌داری مردم اصفهان!

خب، یک نکته‌ای اینجا وجود دارد؛ ما چرا روی دین‌داری مردم اصفهان تکیه میکنیم؟ آن نکته این است که اصفهان نشان میدهد که جریان تدیّن و تشرّع با جریان علم و صنعت و فرهنگ و تمدّن و امثال اینها درهم‌تنیده‌اند؛ نه‌فقط منافاتی با هم ندارند، بلکه اصلاً درهم‌تنیده هستند. این نمونه‌ای از تمدّن ایرانی ما است؛ تمدّن ایرانی که روزگاری در قلّه‌ی تمدّن بشری قرار داشته، از قدیم، از قبل از اسلام حتّی با دین همراه بوده، با تدیّن همراه بوده. اینکه بعضی تلاش میکنند، سعی میکنند که پیچ‌ومهره‌های مجموعه‌ی تمدّن ایرانی را بِزور از همدیگر باز کنند، بین دین و بین علم و صنعت و فرهنگ و هنر و مانند اینها فاصله بیندازند، این کار، هم غلط و خلاف واقع است، هم بیهوده است و امکان‌پذیر نیست. امروز هم بهترین جوانان ما در پیشرفته‌ترین مراکز علمی ما مشغول کارند؛ امروز هم این‌جوری است. در همین دوره‌ی خود ما برجسته‌ترین استعدادهای موجود کشور ما در خدمت پیشروترین حرکتهای علمی بودند. مرحوم دکتر چمران (رضوان ‌الله علیه) در بخشهای مربوط به علم و مانند اینها در همان دانشگاه‌های آمریکا که درس میخوانده ــ خودش برای من نقل میکرد ــ تا آن نقاط آخر که آمریکایی‌ها اجازه نمیدهند دانشجوی غیر آمریکایی به آنجاها برسد، ایشان پیش رفته بود؛ چه کسی بود؟ چمران؛ چمرانِ متدیّن، چمرانِ مجاهد، چمرانی که زن و بچّه‌اش را برمیدارد از آمریکا می‌آورد لبنان، در خدمت مبارزه؛ بعد هم حاضر است از زن و بچّه‌اش جدا بشود و بماند مبارزه کند و جهاد کند، که آخرش هم اجرش را میگیرد که شهادت باشد. یعنی این آمیختگی و درهم‌تنیدگی دین و نشانه‌های تمدّنی در تمدّن ایرانی، یک حقیقتی است، یک واقعیّتی است که غیر قابل انکار است و بیخودی تلاش میکنند [که جز این را نشان بدهند].

انصافاً تلاش ملّت ایران و جوانان ما و جانفشانی‌هایشان، مایه‌ی قوام و دوام جمهوری اسلامی شده تا امروز؛ بعد از این هم همین‌جور خواهد بود. اگر چنانچه این فداکاری‌ها نبود، جمهوری اسلامی امکان حیات و ادامه‌ی حیات پیدا نمیکرد. اگر هم یک چیزی به اسم جمهوری اسلامی میماند، امکان حفظ اصول و مبانی‌ برایش وجود نداشت؛ یک صورت بی‌معنایی میشد، مثل بعضی از جاهای دیگر. در دوره‌های مختلف، از اوّل انقلاب، از مبارزات انقلابی تا پیروزی انقلاب، تا مسائل گوناگون اوایل انقلاب، تا دوران دفاع مقدّس و بعد از آن تا امروز، در قضایای مختلف، این جوانان بودند که با جانفشانی خودشان توانستند نظام را حفظ کنند، قوام بدهند، دوام بدهند و ان‌شاءالله بعد از این هم همین[‌طور] خواهد بود؛ کمااینکه حرکت علمی و دینی ما هم دست آنها است.

آنچه من سفارش میکنم، در درجه‌ی اوّل این است که این کارهایی را که شما در این بزرگداشتها انجام میدهید، جوری انجام بدهید که اثربخش باشد. صِرف ساختن کتاب کافی نیست، صِرف ساختن فیلم کافی نیست؛ ممکن است یک فیلمی را زحمت بکشند بسازند، بیننده هم نداشته باشد، کسی نگاه نکند. فیلمی که کارگردانیِ خوب نداشته باشد، ساخت خوب نداشته باشد، مضمون خوب نداشته باشد، شیرین و زیبا نباشد، خب زحمت کشیدید، پول خرج کردید، کسی هم به این فیلم نگاه نمیکند! بروید سراغ بهترین کارگردان، بهترین سناریونویس، فیلمنامه‌نویس، بهترین پشتیبان و تهیه‌کننده؛ بروید سراغ اینها. به جای ده فیلم، دو فیلم بسازید، منتها دو فیلمی که وقتی پخش شد، همه بگویند که باز هم پخش کن؛ این خوب است. تا بتوانید شهید همّت را معرّفی کنید، شهید زاهدی را معرّفی کنید، شهید کاظمی را معرّفی کنید، شهید خرّازی و ردّانی‌پور را معرّفی کنید و دیگران و دیگران. کم نیستند؛ این‌قدر اسمهای شهدای برجسته‌ی اصفهان زیاد است که انسان هر چه میخواهد بگوید تمام نمیشود. این یک نکته است: دنبال اثربخشی باشید. جوری کتاب درست کنید که بعد از اینکه یک چاپش تمام شد، مشتری‌ها بیایند چاپ دوّم و چاپ سوّم را بخواهند، و همین‌طور تا آخر. و کارهای دیگری که انجام میدهید.

یک نکته‌ی دیگر این است که اثرسنجی کنید ــ که من این را به بعضی‌های دیگر هم که از یک شهر دیگری آمده بودند تذکّر دادم ــ یعنی وسیله‌ی رصد بگذارید؛ ببینید حالا این جوان شما بعد از آنکه این کارهای شما را دیده، رفتارش، سبک زندگی‌اش، لباس پوشیدنش، نماز جماعت رفتنش، هیئت رفتنش، با مسائل سیاسی روبه‌رو شدنش، با گذشته چه فرقی کرده. البتّه اینها زحمت دارد، خیلی مشکل است امّا باید بشود؛ یعنی آن وقتی این کار شما یک کار واقعیِ موثّرِ جان‌داری است و جهاد فی‌سبیل‌الله است که این نکات در آن حتماً رعایت بشود.

من پیشنهاد میکنم که خود واحدهای نظامی اصفهان هم در این قضیّه فعّال بشوند؛ حالا مثلاً واحدهای سپاه، لشکر امام حسین، لشکر نجف، یا تیپ قمر [بنی هاشم] ــ که حالا [البتّه] الان آن منطقه جزو اصفهان نیست؛ آن وقت ظاهراً به نظرم جزو اصفهان بود ــ یا مثلاً واحدهای ارتش، پایگاه هشتم [که] کم کار نداشته در این قضیّه، مرکز توپخانه در اصفهان و بقیّه‌ی مراکزی که وجود داشتند، اینها بنشینند شرح حوادث و سرگذشت دوران جنگ تحمیلی‌شان یا احیاناً قبل و بعد آن را بیان کنند، به چه وسیله؟ به شکل بازیهای رایانه‌ای. امروز در دنیا بازیهای رایانه‌ای یکی از ابزارهای انتقال پیام است؛ یعنی فقط بازی نیست. افرادِ بافکر می‌نشینند طرّاحی میکنند بازی جنگ بین ایران و خودشان را، و جوری طرّاحی میکنند که وقتی جوان آمریکایی، نوجوان آمریکایی نشست پای رایانه و این بازی را تماشا کرد، احساس قدرت بکند، احساس توانایی بکند، امیدوار بشود که ما در این مبارزه پیروز خواهیم شد. مثلاً باید این‌جوری حرکت کرد.

یا [بیان] حکایتهای کوتاه؛ اینکه مثلاً یک نفر یک خاطره‌ی ده سطری نقل میکند، از چه؟ از لحظه‌ی شهادت فلان رفیقش در جبهه؛ نه این آدمی که نقل میکند آدم معروفی است، نه آن کسی که از او نقل میشود آدم معروفی است، امّا این حکایت را وقتی که شما میخوانید، این جوان میخواند، در اعماق دلش اثر میگذارد؛ یعنی اینها هنرمند لازم [دارد]، اینها ورود هنرمندان را میطلبد.

به نظر من اگر این کارها انجام بگیرد و این روایت حوادث بزرگ گذشته بدرستی و با هوشمندی انجام بگیرد، خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد و کارها پیش خواهد رفت. و یاد این شهدا خودش احیاکننده و به‌وجودآورنده‌ی روحیّات برجسته و مجاهدت‌آمیز جوان امروز است. یعنی واقعاً زندگی شهید کاظمی تولیدکننده‌ی شهید حججی(۵) است؛ یعنی آن را وقتی که میخواند، این تولید میشود، این به وجود می‌آید. لذا بایست ان‌شاءالله دنبال کنید. خدا موفّقتان بدارد.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله

 

 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدیوسف طباطبائی‌نژاد (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و سرتیپ مجتبیٰ فدا (فرمانده سپاه صاحب‌الزّمان استان اصفهان و دبیرکلّ کنگره) گزارشهایی ارائه کردند.

 سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۷۸؛ «... در راه خدا چنان که حقّ جهاد [در راه] او است جهاد کنید ...»

 در روز بیست‌وپنجم آبان ۱۳۶۱، ۳۷۰ نفر از شهدای عملیات محرّم که مربوط به شهر اصفهان بودند، با حضور پُرشکوه مردم و بر روی دستان آنان تشییع شدند.

 ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم اصفهان (۱۴۰۱/۸/۲۸)

 شهید محسن حججی، از شهدای مدافع حرم که نیروهای داعش، پس از اسارت، او را به شهادت رساندند.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58421#_ftn1

 

در ممکن الوجود، حضوری از واجب الوجود بسبب وصل شدنش به ذات اقدس اله یحتمل حاصل شود که اگر شاگرد گوشه ی چادر وصله زده حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها را رها کند، اتصالش را با واجب الوجود هم آیا چقدر حتی با شهادت جانگداز آن حضرت هم گم می کند. و آیا چقدر هم شاگرد در سعی و تلاش اش از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل کند؟ این یک چرخشی را بین قلوب آسمانی و زمینی ایجاد می کند که نتیجه اش ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی است که آیا چقدر هم آن گوشه ی چادر حضرتش را دوباره می تواند بیابد حتی با توجه به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و تعریف چرخشهایی برای همه ی عناصر جدول تناوبی با استفاده از مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه چقدر ابرتقارنها و ابرریسمانها و .... یک توبه ای نصوح را می طلبد که گوشه ی چادر مادرمان را که در دستان امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست را بتوانیم دوباره آیا چقدر هم دریابیم و نجات هم پیدا کنیم!

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَـٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ ‎﴿الحج: ٧٨﴾‏

 

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۲۱

فرازی از بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای استان اصفهان

خب، یک نکته‌ای اینجا وجود دارد؛ ما چرا روی دین‌داری مردم اصفهان تکیه میکنیم؟ آن نکته این است که اصفهان نشان میدهد که جریان تدیّن و تشرّع با جریان علم و صنعت و فرهنگ و تمدّن و امثال اینها درهم‌تنیده‌اند؛ نه‌فقط منافاتی با هم ندارند، بلکه اصلاً درهم‌تنیده هستند. این نمونه‌ای از تمدّن ایرانی ما است؛ تمدّن ایرانی که روزگاری در قلّه‌ی تمدّن بشری قرار داشته، از قدیم، از قبل از اسلام حتّی با دین همراه بوده، با تدیّن همراه بوده. اینکه بعضی تلاش میکنند، سعی میکنند که پیچ‌ومهره‌های مجموعه‌ی تمدّن ایرانی را بِزور از همدیگر باز کنند، بین دین و بین علم و صنعت و فرهنگ و هنر و مانند اینها فاصله بیندازند، این کار، هم غلط و خلاف واقع است، هم بیهوده است و امکان‌پذیر نیست. امروز هم بهترین جوانان ما در پیشرفته‌ترین مراکز علمی ما مشغول کارند؛ امروز هم این‌جوری است. در همین دوره‌ی خود ما برجسته‌ترین استعدادهای موجود کشور ما در خدمت پیشروترین حرکتهای علمی بودند. مرحوم دکتر چمران (رضوان ‌الله علیه) در بخشهای مربوط به علم و مانند اینها در همان دانشگاه‌های آمریکا که درس میخوانده ــ خودش برای من نقل میکرد ــ تا آن نقاط آخر که آمریکایی‌ها اجازه نمیدهند دانشجوی غیر آمریکایی به آنجاها برسد، ایشان پیش رفته بود؛ چه کسی بود؟ چمران؛ چمرانِ متدیّن، چمرانِ مجاهد، چمرانی که زن و بچّه‌اش را برمیدارد از آمریکا می‌آورد لبنان، در خدمت مبارزه؛ بعد هم حاضر است از زن و بچّه‌اش جدا بشود و بماند مبارزه کند و جهاد کند، که آخرش هم اجرش را میگیرد که شهادت باشد. یعنی این آمیختگی و درهم‌تنیدگی دین و نشانه‌های تمدّنی در تمدّن ایرانی، یک حقیقتی است، یک واقعیّتی است که غیر قابل انکار است و بیخودی تلاش میکنند [که جز این را نشان بدهند].

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58421

 

یک نکته ای که در بسیج دانشگاهی و حوزوی وجود دارد این است کانه با هر دوی هیولاهای فلسفی و مانستر هم که گویی آیا چطور هم با یکدیگر درهمتنیدگی ایجاد کنند نیز روبرو هستیم که حالا مثلاً آیا چه مهتاب هیولایی هم بتوان از میان اینها استخراج هم کرد و ....! یعنی مسئله ی اینکه شهید چمران به برکلی تشریف برده و برمی گردند لبنان و آنگاه حتی ایران و شهید هم می شوند، این یک وجه قضایا است و وجه دیگرش این است که بسیاری از دانشجویان ما حتی بعد از انقلاب هم می روند آمریکا و آنگاه یا همانجا می مانند یا حتی برمی گردند ایران و استاد دانشگاه هم می شوند. ولی این نکته مغفول هم می ماند که آیا وفاداری این اساتید به غرب است یا شرق یا ایران یا ...؟ و این در صورتی است که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی نیز می فرمایند شهید چمران خودشان به ایشان گفتند که ایشان تا به آن نقاط آخر که حتی دانشجویان غیر آمریکایی را هم اجازه نمی دادند پیش بروند، هم پیش رفتند. ولی یحتمل این اشکال شود که پس چرا این خط را در ایران در دانشگاه ادامه ندادند؟ این یک نکته ی مهمی است دیگر، مهم نیست؟ مسئله یحتمل این هم هست که آن وجه علوم انسانی و اجتماعی و نظامی که ایشان دنبال کردند آیا کمتر از وجه دانشگاهی هم بوده است؟ این یک سری است که مثلاً در کارهای شهید حسن طهرانی مقدم هم نهفته است! نکته اینجا این است که آیا فاصله ای که بین ممکن الوجودها و واجب الوجود در فلسفه و حکمت هم نهفته است، و شاگرد برای اینکه از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم پیشروی می کند، آیا فقط هم حوزه و دانشگاه را پیش رو دارد یا کارها و شغلها و همانطور که اشاره می فرمایند فرهنگ و هنر و صنعت و تکنولوژی و ... هم در پیش روی همگان است. البته یک سری هم اینجا نهفته است که درجبهه های خط مقدم که از نوعی است که فرماندهان خود جلو می روند و دیگران را می فرمایند که بیا، آنطور که شهید سلیمانی هم تعریف می فرمودند و آنطور که آن شهید بزرگوار (شهید مهدی باکری هم به دوستش شهید کاظمی می فرماید بیا ببین اینجا چه خبر است، بهشت است! این کلیپ را هم ببینید:

https://www.aparat.com/v/w05d3f4

ولی نکته ای که مهمتر است این است که حتی در مسئله ای در ظاهر به سادگی حجاب هم آیا فرض بفرمائید که اگر دو سر افراط و تفریطهایی را که یکی بی حجابی محض و حتی موسیقی غنی ای که موزیسینهایش را هم از مکه می فرمایند وارد می کردند از یک سو داشته باشیم و از سوی دیگر هم فرض بفرمائید همه ی نسوان با حجاب چادر مشکی هم بیرون  از خانه بیایند و دیده شوند، آیا این مسئله ای که در سیدة النساء العالمین حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیه نهفته است فراموش می شود چرا که هر کسی هم یحتمل بر حسب سلیقه ی خودش ادعا کند که ما به درجات و مراتب بالاتری هم از ان حضرت رسیده ایم که دیگر امروزه روز آن مسئله ی حجاب به آن معنای صدر اسلام هم معنا ندارد و ما ماورای آن رفته ایم. یا آیا اگر همه ی بانوان و نسوان چادر مشکی هم سر کنند، آیا دیگر مسئله ی سیدة النساء العالمین به عنوان الگوی زن مسلمان را هم حل کرده ایم و تمام شده است و دیگر مسئله ی دیگری در الگوی زن مسلمان بر حسب سیدة النساء العالمین هم باقی نمی ماند و ....؟! عرض بنده ی حقیر این است که آن سری که حتی در شهادت آن حضرت نهفته است و الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ای که تا روز قیامت هم در این مسئله برای زنان و مردان به عنوان الگو در امور خلافت و ولایت نهفته است، یک اقیانوس بیکرانی از رحمت و عظمت را هم در بر دارد که منشاء بسیاری از الفهای بینهایت آیات الله ای است. البته بعضی اینجا اشکال هم کنند که بابا اینهایی که تو داری می گویی، همه اش یعنی کشک؛ همین فیلم سی سی اسپیسک، کاری، را که جایزه ی اسکار هم نصیبش شده را نگاه کنی نیز خیلی چیزها یاد میگیری که به عقل جن هم نمی رسیده است و بلکه خود فیلم جنگیر هم خیلی قشنگ است و یک هنری را نشان می دهد که بنده از لحاظ ترسناک بودنش به زیر 18 سال و حتی برای بعضی بالای 18 ساله ها نیز که دل نازکتر هم هستند پیشنهاد نمی کننم. عرض بنده ی حقیر این است که آیا مسئله تا چه حد هم این است که ما هنوز هم که هنوزه نتوانسته ایم به جهانیان بفهمانیم که حضرت فاطمة الزهرا سیدة النساء العالمین و بلکه حضرت زینب کبری و بی بی هیبت و نفیسه خاتون و دیگر زنان عظیم الشان اسلام تا به امروز کیستند؟ و چرا هم نتوانسته ایم؟

مسئله ی دیگر این است کانه اسراری هم در دانشگاه و دانشگاهیان هم نهفته است که وقتی بین حوزویان و حزب اللهی ها خود را در احاطه می بینند، یحتمل بنظرشان می رسد که بابا ما کجا و اینها کجا؟ ما در ریاضی فیزیکمان به یک جاهایی هم وصل شده ایم که دیگر اینها عقلشان به هیچ چی هم نمی رسد و بلد هم نیستند و الا مجبور هم نبودند بروند برجام سیاسی ای هم کنند که حتی سر دانشگاهیان را هم شیره بمالند و کلاه بگذارند و ...! مسئله ی بسیج علمی ریاضی فیزیکی اینجاها هم هست ها! یعنی عرض بنده ی حقیر این است که در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی یا همان اسپین ای قلوب آسمانی و زمینی هم آیا واقعاً چطور هم مثلاً اسپینهایی مثل اسپین ذرات و هادرونها و عناصر مختلف را اندازه هم می گیرید و مثلاً آیا انواع تاپونیوم یا باتومونیوم ها هم اسپینشان را چطور حساب می کنید؟ آیا اسپینشان را با هم جمع می زنید؟ این که سر به فلک می کشد؟ مثلاً چطور می فرماید که سدیم 23 اسپینش 3/2 یعنی 1.5 است؟ و بلکه اورانیوم هم آیا 7/2 است؟ و حال آنکه مگر قرار هم نبود که به اسپینهای بالاتر از 2 هم بر حسب قضیه ی واینبرگ- ویتن نرویم و نداشته باشیم. عرض بنده ی حقیر این است که آیا یک جاهایی دیگر مسئله غیر از این هم هست که از حالات فیزیک نظری خارج شده و وارد فیزیک آزمایشگاهی و کیو سی دی شبکه ای و اینها می شوند که پشتیبانیهای امثال ال اچ سی و کِک و آشکارکننده ها و شتابدهنده ها و اینها را هم دارند که ما خودمان هم نیازش را داریم و .... باز بسیج اینجاها است ها!

ولی وقتی شما می خواهید کوارکونیومهایی مثل t\bar{t} یا b\bar{b} همراه فرض بفرماید حتی  cc یا ss یا پاد-ذره های آنها را هم چهارتایی مطالعه کنید، یحتمل مثل برشدسکی-چکوتی-اوگوری-وفا (BCOV) با نظریه ی کودیرا- اسپینسر هم بیابید، این یک مسئله است، ولی یک وقت هم هست که مسئله از نوع  یافتن جواب با هندسه ی آرکلوف است. یک وقت هم هست که از BCOV هم فاکتور می گیریم ولی می خواهیم به نظریه ی کودیرا- اسپنسر از طریق هندسه ی آراکلوف هم بپردازیم و .... یعنی انواع بلوکهای ساختمانی را هم داریم بررسی می کنیم و ....

ولی نکته ی مهمتر اینجا است که آیا فرض بفرمائید که وقتی ما داریم اعداد اول وال-سان-سان یا همان فیبوناچی-ویفریچ را بررسی می کنیم، آیا وقتی مسئله ی قضیه ی آخر فرما که توسط آندره وایلز حل شد؛ دیگر مسئله تمام است و چیز دیگری باقی نمی ماند که بخواهیم حلش کنیم و همین اعداد اول وال سان سان هم بکارمان دیگر نمی آید؟ التفات می فرمایید؟ یعنی وایلز این قضیه ی اخر فرما را ثابت می کند، ولی قضیه ی موردل- ویل هم یحتمل بعضی اینجا اشکال کنند که بکار آید چرا که می فرماید حداکثر معادلات درگیر در قضیه ی آخر فرما، به تعداد متنهاهی جواب دارند و هر چند که اگر هیچ جوابی هم نداشته باشند؛ آنگاه باز هم بالاخره به تعدادی متنهای است دیگر. یعنی شما بطور ساختاری (constructive) نمی توانید با اثبات قضیه آخر فرما حتی با روش وایلز نشان دهید که این درست که جوابی غیر مبتذل هم ندارید، ولی آنچنان که جوابیهایی را هم آیا می توانید با الحاق ریشه هایی از واحد به میدانهای مورد بحث مثل میدان اعداد گویا الحاق کرده و آنگاه جوابهایی ماورای قضیه ی آخر فرما هم با کمک نظریه گالوا و توابع ال و برنامه لنگلندز و حتی ابرتقارنها و حتی هندسه ی ناجابجایی و ... هم بیابید. یعنی بابا یک کاری هم بکن دیگر! یعنی یک وقت هست که شما انواع دوگانهای ریسمانی را هم دارید که حتی اینها را در نهایت آیا متوجه هم شوید که چقدر همه شان از یک جا هم دارند نشات میگیرند. ولی یک وقت هم هست بلوکهای ساختمانی ای را هم دارید مثل ذره و پاد ذره هایی که در کوارکونیومها هم آمده اند مثل bb یا cc یا ss یا .... حالا بعضی را یحتمل بتوان به BCOv هم نسبت داد یا بلکه به برنامه هندسی لنگلندز کاپوستین- ویتن هم نسبت داد یا اینکه حتی کدام هم سی سی است و کدام هم بی بی است (و حالا نتانیاهو را هم کاری نداریم که هی ادعای بی بی، بی بی ای هم می کند و وارد سیاست و صیاصیهم هم اینجا نمی خواهیم شویم! وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن صَیَاصِیهِمْ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا ‎﴿الأحزاب: ٢٦﴾‏) حتی وقتی مسئله را به ترازی یا ناترازیهای مورد بحث ابرتقارنی وفا-ترازی هم می خواهیم از ناترازیها/ ترازیهای ریسمانی ابرتقارنی به ناترازی- ترازیهای اقتصادی هم کاربردی کنیم و حتی مسئله ی اینورس یعنی عکس اش را هم از اقتصاد به ریسمان و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز بیابیم و .... عرض بنده این است که عمق قضایا را وقتی خیلی سطحی از کنارشان بگذریم، آنگاه یحتمل هندسه ی ناجابجایی را هم بنظر برسد داریم تنزل می دهیم به جبرهای پستونکی یعنی SUCKER (special unitary [or even special linear] K-theoretic exponential real [or even complexified] algeras) والسلام نامه تمام. و چرا که مسائل را درست هم آیا چقدر محلی کرده ایم انچنان که به امامان و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم آنطور که شاگرد دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم میل می کند، آیا چقدر کاربردی کرده ایم مسائل را و .... و لذا، افق را هم افق سیاه چاله ای فرض کرده و بلکه وابستگیهای به غرب و شرق را هم حتی اساتیدمان چقدر بتوانند با فرهنگ بسیجی جبران کنند و .... این است که شاگردان بسیجی از اساتید دانشگاهی شان هم یحتمل بتوانند جلو بزنند! بگذریم. نهایتاً مسئله این هم هست که حماسه ی هندسه ی خورشیدی انقلابی را هم نمی توان همانطوری که شق القمر حضرت رسول را داریم، شق الشمس توپولوژیک و هندسی را هم نادیده گرفت و بلکه کات اند پیستهای و جراحیهای توپولوژیک و هندسی را هم به حساب نیاورد آنچنان که وقتی همه ی چیز رو به ظلمات هم دارد می گذارد و اوپالینگ رز هم رو به opacity گذاشته است، آیا ما بر حسب حماسه ی توحیدی هندسه ی خورشید انقلاب هم هنوز یک خورشید را خواهیم داشت یا اینکه مسله یحتمل هم تبدیل شود به خورشید استکباری و خورشید مستضعفین و مذاکره ی فی ما بین مثلاً 5+1 و .... مثلاً شما برای اینکه یک فهمی از مسئله ی جزایر سه گانه ی ایرانی نتب بزرگ و تنب کوچک و ابو موسی هم داشته باشید، حتماً نباید هم بروید آنجا زندگی کنید و ببینید اصلا چه خبر هم هست؛ آیا حتماً باید بروید آنجا و ارتباطاتی هم با انجا برقرار کنید؟ مگر اروپا و حتی چین هم که حرفهای زیادی دارند به جزایر سه گانه ایرانی هم رفته اند؟! یا همینجوری الکی فقط حرف زیادی هم می زنند و .... علی؟ اهه این که علی خودمون هم هست؟! علی تو مگه جزایر سه گانه نبودی یا رفته بودی اروپا گردش و بلکه برای کار؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافپة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

ساعت و تاریخ اصلی نظر قبل این است:

۰۹ آذر ۰۳ ، ۰۴:۱۹

ولی چون خارج از فرمت هم رفته بود و بنده متوجه اش نشدم، دوباره اصلاحش کردم و درستش را کپی پیست کردم! و لذا نظر اولی قبلی را پاکش خواهم کرد.

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
﴿إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَی نَفْسِهِ وَ مَن أَوْفَی بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً (۱۰) سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الأعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن یَمْلِکُ لَکُم مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرَادَ بِکُمْ ضَرّاً أَوْ أَرَادَ بِکُمْ نَفْعَاً بَلْ کَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً (۱۱) بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَن یَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلَی أَهْلِیهِمْ أَبَداً وَ زُیِّنَ ذلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ وَ ظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ کُنتُمْ قَوْماً بُوراً (۱۲) وَ مَن لَمْ یؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَعِیراً (۱۳) وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَ الأرْضِ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (۱٤) سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَی مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْکُمْ یُرِیدُونَ أَن یُبَدِّلُوا کَلاَمَ اللَّهِ قُل لَن تَتَّبِعُونَا کَذلِکُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ کَانُوا لاَ یَفْقَهُونَ إِلاّ قَلِیلاً (۱۵)﴾

 

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک


قصد عمره داشتن پیامبر در جریان حدیبیه و شواهد آن
این سوره مبارکهٴ «فتح» که در مدینه نازل شد، زمینهٴ آن فتح بزرگ را فراهم کرده است، یک؛ فتح مقدماتی در همان «صلح حُدیبیه»[1] بود، دو؛ در جریان «صلح حُدیبیه» وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از اوّل قصد عمره کرد نه قصد حج، چون ماه حج هنوز فرا نرسیده بود؛ چه اینکه حضرت سیدالشهداء(سلام الله علیه) هم قصد عمره داشت. اصلاً حسین بن علی(سلام الله علیه) قصد حج نکرده بود تا حج را به عمره تبدیل بکند! طبق روایات معتبره‌ای که در کتابِ حج ما هست، حضرت از همان اوّل قصد عمره مفرده داشت؛ ائمه(علیهم السلام) در کتاب حج این چنین فرمودند که حضرت از همان اوّل قصد عمره مفرده کرده بود.[2] وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه خود «هَدی» فراوانی را هم به همراه بردند، کسی که می‌خواهد جنگ بکند دیگر گوسفند و شتر به همراه نمی‌برد! از این معلوم می‎شود که حضرت از همان اوّل قصد عمره داشتند و قصد جنگ نداشتند، وقتی به «حُدیبیه» رسیدند آنها جلویشان را گرفتند که سفیری از دو طرف رفت و آمد کردند و بنا شد که آن سال حضرت برگردند، به مکّه نروند و سال بعد وارد مکّه شوند که فتح مکّه از همان وعدهٴ بعد شروع شد. در آن زمان زیر یک درخت، حضرت به دستور ذات اقدس الهی از اینها بیعت گرفته که تا هر جا شد اسلام را یاری کنند؛ حالا برخی‌ها متعتقدند که با ردّ و بدل شدن سفیر، کار را به صلح کشیده شد، دیگر بیعتی حاصل نشده است؛ اما بیعت «تحت الشّجرة»[3] به نظر بعضی واقع شده است....

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8

%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-

%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-

05-1395/03/08-

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۰۸

دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای استان اصفهان

متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت ۲۴ هزار شهید استان اصفهان که در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۳ برگزار شده بود، امروز در محل برگزاری همایش در اصفهان منتشر شد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58422

 

یک مسئله ی استمرار در شهادتی را حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می فرمایند که نه فقط در شهدایاصفهان هم هست و بلکه در جمهوری اسلامی هم داریم و حتی مثلاً شهید چمران هم چطور به آن درجات رفیع از همین دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که بنده هم مدتی بودم تا لبنان و وزیر جنگ در اوایل دفاع مقدس ادامه یافت تا شهید هم شدند. البته این مسئله را هم بنده عرض کنم تا یادم نرفته است که انچه بنده از قول حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در مورد رسیدگی به خانواده هم عرض کردم و حتی از معلم انگلیسی مان هم گفتم که چه می فرمودند، همین مسئله را صریحتر و عیناً همین حرف حضرت ولی فقیه مد ظله العالی را که سعی کنید زودتر به خانه و خانواده رفته  و به امور آنها هم رسیدگی کنید، همین را هم عیناً آقای حجت الاسلام و المسلمین آتشکار در بحثهای خانواده ای که در مسجد جامع قلهک یحتمل الان دیگر 10 الی 15 سالی است که می گذرد، عنوان کرده بودند؛ که مثلاً بر حسب همان وقتهایی که بچه بسیجی مجرد است و تا دیر وقت هم با دوستانش را صرف می کند، حتی بعد که از مجردی درآمد و ازدواج هم کرد آنگاه باز هم تا دیر وقت دنبال کارهای هیئت و وقت صرف کردن با دوستان و مسجد و هیئت و این و آن الی ما شاء الله نگذراند تا آنجایی که دیگر خانواده ی خود را هم بفراموشی بسپارد و ....

یک مسئله ی عظیمی که اینجا در مورد استمرار در شهادتها نهفته است، در مورد شهادت خود حضرت زهرا سلام الله علیها است که هسته ی مرکزی و سرچشمه ی همه ی شهادتهای دیگر هم هست. در مقابل این شهادتها و سرچشمه ی بی بدیل آنها، نکته ای که نهفته است اینجا است که چرا حضرت فاطمه ی زهرا صلوات الله و سلامه علیها همانطوری که می فرمایند حضرت نبی و رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله هم به حضرت زهرا و بلکه حضرت علی امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه هم فرمودند که صبر کنید. و این حتی یک دستور الهی در قرآن کریم هم است که باید صبر هم کنید و از جمله اینکه وتواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. پس چرا حضرت زهرا صبر نفرمودند آنطور که دستور هم بود و بلکه آیا خود را به شهادت هم دادند؟ یا چه شد که نتوانستند تا حتی بعد از شهادت امیر المومنین با آن همه خانه نشینیها و نفاقی که با شروع آلزهایمرها و فراموشیهای واقعه ی الغدیر هم رخ داد و تا شهادت ایشان در محراب هم ادامه یافت، صبر نکرده و دوام هم نیاورده و همان اولهایی که قرار هم بود امیر المومنین علیه السلام به خلافت رسیده و نگذاشتند امام به خلافت حقه اش برسد، همان وقت هم به شهادت رسید و شد آنچه که باید می شد؟

این یک سری هم دارد، که غیر از این سری است که بنده بخواهم مثلاً آدرس سایت جلسه ی 5 تفسیر سوره فتح حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی را هم کوتاه تر کنم و اینقدر طولانی هم نشود، چرا که بخواهم با این کار یک زیبایی را که در درج آدرس سایت هست را هم حفظ کنم و خیلی به طول و درازا هم نکشد، بنده که این سرش را نیافتم. و عرض بنده ی حقیر این است که سرش چنین نیست. سرش، حتی از آن نوع که دکتر شریعتی در فاطمه فاطمه است هم می فرمایند هم دقیقاً نیست. یعنی مسئله اینجا است که آنطور که خدا می فرمایند ک اگر حضرت فاطمه نبود، اصلا عالم را که خلق نمی کردم؛ هیچی، و بلکه حتی حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم و حضرت امام علی امیر المومنی صلوات الله و سلامه علیه را هم خلق نمی کردم. یعنی هسته ی اصلی همه ی عالم او است. ولی سوال اینجا است که آیا چنین گوهری را که سیدة النساء العالمیان است و سر همه ی عالم هم در آن نهفته است را اینطور نه اینکه بگوئیم کسی لو می دهد و بلکه عالمیان هم نمی توانند تدبیری بیاندیشند که اینطور به شهادت نرسد آنچنان که در تفسیر آیات شریفه جلسه 5 سوره فتح هم می فرمایند، منفاقین را خود حضرت نبی صل الله علیه و آله هم امر به خانه نشینی فرموند. و حال آنکه بعد از اینکه الغدیر را هم فراموش کرده و تا زمان قتل عثمان و حتی خلافت امیر المومنین بعد از عثمان، منافقان بنظر خودشان هم قالب شده بودند و سعی در خانه نشینی حضرت امیر المومنین داشته و بلکه متخلفین منافق به منبر هم رفته و آن حضرت را به حساب خودشان از روی تفقه هم لعن و نفرین می فرمودند و مردم را هم به همین کار تشویق می کردند همینطوری که امروز هم علناً خود حضرت ولی فقیه مد ظله العالی را با شدت و حدت به عدم مماشات با سلاطین اروپا و آمریکا متهم کرده و صراحتاً هم می گوید که اسرائیل صهیونی فقط خوب فهمید که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی مماشات پذیر نیست!

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿النساء: ١٤٢﴾‏

وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَـٰکِن کَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِیلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِینَ ‎﴿التوبة: ٤٦﴾‏

نکته اینجا این است که شاگردی که سعی دارد از حالات خلاء بسمت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف الی ما شاء الله هم میل کند، و از جمله هم حوزه و دانشگاه را هم داریم که اقل کم در عرف و اصل کار نیز چنین مایلند، باید این نکته ی کلیدی و اساسی مستمر و مستقر را هم دریابند که خود حضرت سیدة النساء العالمین زهرا مرضیه ی شهیده از جمله چنین شاگردانی هم تشریف دارند که همین پیام را به امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه و حتی حضرت نبی اکرم محمد مصطفی و حسنین و بقیه ی ائمه ی اطهار الی امام زمان عجل الله فرجه الشریف و مومنین و مومنات و المسلمین و مسلمات هم یقیناً رسانده اند که اینطور شهادتها هم تا روز قیامت هم ادامه دارد و .... فرق قضایا و مسائل در مورد این حضرات با بقیه ی مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و حتی بقیه ی افراد بشر و انسانها اینجا است که این شاگردان ساعی مکتب رسول الله صل الله علیه و آله و سلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام همه ی الفهای بینهایت آیات اللهی را هم طی کرده و یک مرتبه در حیات و مماتشان در نزد عرش خدای سبحان ارتزاق هم می فرمایند. و بقیه ی مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و دیگر افراد بشر و انسانها هم آیا چقدر بتوانند در کشمکشها و درهمتنیدگیهایی که بین دینا و آخرتشان هم چقدر گیر کرده اند و می کنند، به اهل بیت حضرت نبی و رسول اکرم محمد مصطفی نیز بپیوندند. و لذا سر اسفار اربعه ای که در این کشمکشها هم هر کسی سعی دارد خود را به حق هم جلوه داده و بگوید که این ما نیستیم که داریم خر هم بار می زنیم و بلکه یقینا هم مثل همانهایی که تورات را بار خر می زنند، همین است که می فرمایند این مائیم که به آن تفقه و علم و یقین حتی از عدم قطعیتهای گرانش کوانتومی و جبرهای اپراتوری فضاهای هیلبرت و حتی جبرها و ریاضی فیزیک الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز رسیده ایم و لا غیر. و حالا هر چه بگو بابا، والله بالله یک حکمت الهی هم هست که هنوز بدانها نرسیده ایم و نزد ائمه ی مستضعفین هم هست و خوب هم هست که تفقه کنی و آنها را دریابی حتی در حوزه و دانشگاه ات. این را نه فقط در منظور نامه ی گودل به فون نویمن هم می توان دریافت که همین را می خواهد بگوید و بلکه اینشتن هم همان را دریافته بوده است، ولی آیا چقدر هم اینها توانسته اند دریافتهای خود را صادقانه به نسلهای بعدی دانشمندان و از جمله هم دانشمندان هسته ای انتقال دهند تا از همان جنایاتی که در زمانشان رخ داده بوده است جلوگیری کنند و به درجات و مراتب الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بعدی الی ما شاء الله نیز سرایت نکنند. اینکه آیا این اصلا امکانپذیر هم هست، برمی گردد به هسته ی اصلی مسئله و یعنی به شهادت جانگداز حضرت سیدة النساء العالمین شهیده مضطهدة که ایشان در کجا و در کدام خمینه های فضا-زمان حماسه ی هندسی خورشید انقلاب هم  تشریف داشتند و بقیه ی عالم هم کجا و کدام خمینه های حتی ظلمانی سیاه چاله ای هم واقع بوده اند و می خواسته اند با کنار زدن سیدة النساء العالمین به نتیجه ی خود در طی الفهای بینهایت آیات اللهی الی خلیفة اللهی بدون ولایت امام علی امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه هم برسند؟ و به خیال خودشان هم چنین نیز کرده اند و خلافت و امامت آن حضرت را هم آیا حتی بنظر خودشان هم کنار زده اند، و حال آنکه فقط 11 جلد کتاب علامه امینی الغدیر را داریم و حالا کتب عبقات الانوار و احقاق الحق و ازهاق الباطل قاضی نور الله شوشتری و حتی شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و بسیاری کتب دیگر را هم کاری نداریم؛ همان خود قرآن کریم کلام الله را هم که در نظر بگیریم، مسئله ی خلافت و امامت در وجود مبارک حضرت زهرا خلاصه شده است اگر انسان در سوره های کوثر و التکاثر فقط تفکر و تفقه هم کند، متوجه می شود که اوجب واجبات کدام است در حفظ نظام توحید ناب محمدی علوی فاطمی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام انسان 250 ساله و امام المستضعفین حی و حاضر. و لذا می فرماید: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏ و می فرماید بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین که همان حرف عظیم امام صادق است که حضرت بقیت الله الاعظم همان حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف دارند که باید هم به این اسم خطاب شوند. و حالا واقعاً هم در میان این همه لهو لعب دم اسبیها و بی حجابیها و حتی بازیهای کامپیوتری و رایانه ای هم که حساب و کتاب بفرمائید، 

یک نکته ای که در مورد حضرت آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی نهفته است، همین بس که تحریر الوسله ی امام قدس سره را می فرمایند در واقع حواشی وسیلة النجاة آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی است:

 

مقدّمة الناشر

 

لقد کان لوسیلة النجاة التی ألّفها سماحة المرجع الدینی الأعلى السیّد أبوالحسن الأصفهانی قدس سره السهم الأوفر فی الساحة الشیعیة، لیس على‌ صعید المقلّدین فحسب، بل وحتّى‌ بین الکثیر من أعلامنا المحقّقین؛ نظراً لما تحلّى‌ به السیّد الأصفهانی؛ من علم واجتهاد وورع وسداد، ولما امتازت به «الوسیلة» من خصائص فریدة فی بابها، ولذا فقد اصطحبها إمامنا العلّامة- طاب ثراه- معه إلى‌ ترکیا أثناء إقامته الجبریة فیها مع «وسائل الشیعة» و «العروة الوثقى‌» وحواشیها.

وعلى الرغم من قصر المدّة التی قضاها الإمام هناک، إلّاأنّه تمکّن من تحریر «وسیلة النجاة» وتهذیبها وتکمیلها بشکل یتناسب مع فتاواه العملیة ومختاراته الفقهیة، فأصبح «تحریر الوسیلة» من أتقن الکتب فی بابه وأحسنها فی اسلوبه وإتقانه.

تحریر الوسیلة، امام سید روح الله خمینی قدس سره الشریف، مقدمه ناشر،جلد 1، ص 5

https://lib.eshia.ir/12409/1/5

 

تحریر الوسیله (کتاب)

کتاب «تحریر الوسیله» از تألیفات مرحوم امام خمینی ‏‏(م، ۱۳۶۸ ش) است که در آن اصطلاحات و نظریات دقیق فقهى با عباراتی ساده بیان شده است. این ‎‏کتاب، در واقع حاشیه و تعلیقه‌ای است بر کتاب «وسیلة النجاة» اثر‏‎ آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى (م، ۱۳۶۵ ق)....

سایت ویکیپدیا دانشنامه اسلامی اهل البیت، تحریر الوسیله

https://wiki.ahlolbait.com/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D8

%B1_%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%84%D9%

87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)

نکته ای که اینجا در مورد فتنه ها و نفاقها و شرکها و کفرهایی که در رسانه های داخلی و خارجی و خصوصاً بی حجابیهای تبلیغی بر علیه حجاب و چادر مشکی به عنوان بهترین حجاب هم ایجاد می شود، این است که کافر و مشرک و منافق هم بدلیل عدم تفقه و تفکر و تعلیم و تعلمش و حتی نداشتن یک مرجع تقلید اعلم، خود را آنقدر هم حق به جانب می یابد که این کارها را از روی جهالت هم صراحتاً عنوان می کند و خجالت هم نمی کشد که دارد چه می کند هر چقدر هم خودش را بخواهد بالاتر از شاگردانی که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم جا بزند و ..... در یک قدم می خواهد از همه جلو زده و جهالتش را پشت سر بگذارد و بر همه هم غلبه کند و لذا جای دوست و دشمن را هم گم کرده و کاری هم ندارد که چه جنایاتی را دارد مرتکب می شود چرا که بازار جهاد فی سبیل الله و شهادت هم داغ است و در این میان از روی نادانی اش حتی لوله ی تفنگش را هم بسمت خودی می گیرد و با غیر خودی هم می بندد و .... و آنجایی که سلاطین آمریکا و اروپا را هم داریم که اسلام را درجا حاشا کرده و خود تبلیغ و ادعای دینمداری و علم و دانش همراه بی حجاب و فسق و فجور و فحشاء و امر به منکر و نهی از معروف هم می کنند، آیا چه بر سر اسلام هم دارند می آورند؟ فطرتاً همه ی انسانها دین حنیف اسلام را می پسندند و انسان کامل را می خواهند؛ ولی صراط مستقیم حماسه ی هندسی خورشید انقلاب را که رها می کنند آیا غیر از این می شود که دارند اسفار بار خر هم می زنند؟! و حالا الی ما شاء الله هم که دعواهای طلبگی را داریم که بچه بسیجیها بصرف حزب اللهی بودنشان هم بدانها از همه بیشتر مبتلا هستند. و لذا می فرماید: لَّا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولَـٰئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَـٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿المجادلة: ٢٢﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عحل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
﴿إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَی نَفْسِهِ وَ مَن أَوْفَی بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً (۱۰) سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الأعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن یَمْلِکُ لَکُم مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرَادَ بِکُمْ ضَرّاً أَوْ أَرَادَ بِکُمْ نَفْعَاً بَلْ کَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً (۱۱) بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَن یَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلَی أَهْلِیهِمْ أَبَداً وَ زُیِّنَ ذلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ وَ ظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ کُنتُمْ قَوْماً بُوراً (۱۲) وَ مَن لَمْ یؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَعِیراً (۱۳) وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَ الأرْضِ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (۱٤) سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَی مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْکُمْ یُرِیدُونَ أَن یُبَدِّلُوا کَلاَمَ اللَّهِ قُل لَن تَتَّبِعُونَا کَذلِکُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ کَانُوا لاَ یَفْقَهُونَ إِلاّ قَلِیلاً (۱۵)﴾

 

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک


قصد عمره داشتن پیامبر در جریان حدیبیه و شواهد آن
این سوره مبارکهٴ «فتح» که در مدینه نازل شد، زمینهٴ آن فتح بزرگ را فراهم کرده است، یک؛ فتح مقدماتی در همان «صلح حُدیبیه»[1] بود، دو؛ در جریان «صلح حُدیبیه» وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از اوّل قصد عمره کرد نه قصد حج، چون ماه حج هنوز فرا نرسیده بود؛ چه اینکه حضرت سیدالشهداء(سلام الله علیه) هم قصد عمره داشت. اصلاً حسین بن علی(سلام الله علیه) قصد حج نکرده بود تا حج را به عمره تبدیل بکند! طبق روایات معتبره‌ای که در کتابِ حج ما هست، حضرت از همان اوّل قصد عمره مفرده داشت؛ ائمه(علیهم السلام) در کتاب حج این چنین فرمودند که حضرت از همان اوّل قصد عمره مفرده کرده بود.[2] وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه خود «هَدی» فراوانی را هم به همراه بردند، کسی که می‌خواهد جنگ بکند دیگر گوسفند و شتر به همراه نمی‌برد! از این معلوم می‎شود که حضرت از همان اوّل قصد عمره داشتند و قصد جنگ نداشتند، وقتی به «حُدیبیه» رسیدند آنها جلویشان را گرفتند که سفیری از دو طرف رفت و آمد کردند و بنا شد که آن سال حضرت برگردند، به مکّه نروند و سال بعد وارد مکّه شوند که فتح مکّه از همان وعدهٴ بعد شروع شد. در آن زمان زیر یک درخت، حضرت به دستور ذات اقدس الهی از اینها بیعت گرفته که تا هر جا شد اسلام را یاری کنند؛ حالا برخی‌ها متعتقدند که با ردّ و بدل شدن سفیر، کار را به صلح کشیده شد، دیگر بیعتی حاصل نشده است؛ اما بیعت «تحت الشّجرة»[3] به نظر بعضی واقع شده است....

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8

%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-

%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-

05-1395/03/08-

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۰۸

دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای استان اصفهان

متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت ۲۴ هزار شهید استان اصفهان که در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۳ برگزار شده بود، امروز در محل برگزاری همایش در اصفهان منتشر شد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58422

 

یک مسئله ی استمرار در شهادتی را حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می فرمایند که نه فقط در شهدایاصفهان هم هست و بلکه در جمهوری اسلامی هم داریم و حتی مثلاً شهید چمران هم چطور به آن درجات رفیع از همین دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که بنده هم مدتی بودم تا لبنان و وزیر جنگ در اوایل دفاع مقدس ادامه یافت تا شهید هم شدند. البته این مسئله را هم بنده عرض کنم تا یادم نرفته است که انچه بنده از قول حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در مورد رسیدگی به خانواده هم عرض کردم و حتی از معلم انگلیسی مان هم گفتم که چه می فرمودند، همین مسئله را صریحتر و عیناً همین حرف حضرت ولی فقیه مد ظله العالی را که سعی کنید زودتر به خانه و خانواده رفته  و به امور آنها هم رسیدگی کنید، همین را هم عیناً آقای حجت الاسلام و المسلمین آتشکار در بحثهای خانواده ای که در مسجد جامع قلهک یحتمل الان دیگر 10 الی 15 سالی است که می گذرد، عنوان کرده بودند؛ که مثلاً بر حسب همان وقتهایی که بچه بسیجی مجرد است و تا دیر وقت هم با دوستانش را صرف می کند، حتی بعد که از مجردی درآمد و ازدواج هم کرد آنگاه باز هم تا دیر وقت دنبال کارهای هیئت و وقت صرف کردن با دوستان و مسجد و هیئت و این و آن الی ما شاء الله نگذراند تا آنجایی که دیگر خانواده ی خود را هم بفراموشی بسپارد و ....

یک مسئله ی عظیمی که اینجا در مورد استمرار در شهادتها نهفته است، در مورد شهادت خود حضرت زهرا سلام الله علیها است که هسته ی مرکزی و سرچشمه ی همه ی شهادتهای دیگر هم هست. در مقابل این شهادتها و سرچشمه ی بی بدیل آنها، نکته ای که نهفته است اینجا است که چرا حضرت فاطمه ی زهرا صلوات الله و سلامه علیها همانطوری که می فرمایند حضرت نبی و رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله هم به حضرت زهرا و بلکه حضرت علی امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه هم فرمودند که صبر کنید. و این حتی یک دستور الهی در قرآن کریم هم است که باید صبر هم کنید و از جمله اینکه وتواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. پس چرا حضرت زهرا صبر نفرمودند آنطور که دستور هم بود و بلکه آیا خود را به شهادت هم دادند؟ یا چه شد که نتوانستند تا حتی بعد از شهادت امیر المومنین با آن همه خانه نشینیها و نفاقی که با شروع آلزهایمرها و فراموشیهای واقعه ی الغدیر هم رخ داد و تا شهادت ایشان در محراب هم ادامه یافت، صبر نکرده و دوام هم نیاورده و همان اولهایی که قرار هم بود امیر المومنین علیه السلام به خلافت رسیده و نگذاشتند امام به خلافت حقه اش برسد، همان وقت هم به شهادت رسید و شد آنچه که باید می شد؟

این یک سری هم دارد، که غیر از این سری است که بنده بخواهم مثلاً آدرس سایت جلسه ی 5 تفسیر سوره فتح حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی را هم کوتاه تر کنم و اینقدر طولانی هم نشود، چرا که بخواهم با این کار یک زیبایی را که در درج آدرس سایت هست را هم حفظ کنم و خیلی به طول و درازا هم نکشد، بنده که این سرش را نیافتم. و عرض بنده ی حقیر این است که سرش چنین نیست. سرش، حتی از آن نوع که دکتر شریعتی در فاطمه فاطمه است هم می فرمایند هم دقیقاً نیست. یعنی مسئله اینجا است که آنطور که خدا می فرمایند ک اگر حضرت فاطمه نبود، اصلا عالم را که خلق نمی کردم؛ هیچی، و بلکه حتی حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم و حضرت امام علی امیر المومنی صلوات الله و سلامه علیه را هم خلق نمی کردم. یعنی هسته ی اصلی همه ی عالم او است. ولی سوال اینجا است که آیا چنین گوهری را که سیدة النساء العالمیان است و سر همه ی عالم هم در آن نهفته است را اینطور نه اینکه بگوئیم کسی لو می دهد و بلکه عالمیان هم نمی توانند تدبیری بیاندیشند که اینطور به شهادت نرسد آنچنان که در تفسیر آیات شریفه جلسه 5 سوره فتح هم می فرمایند، منفاقین را خود حضرت نبی صل الله علیه و آله هم امر به خانه نشینی فرموند. و حال آنکه بعد از اینکه الغدیر را هم فراموش کرده و تا زمان قتل عثمان و حتی خلافت امیر المومنین بعد از عثمان، منافقان بنظر خودشان هم قالب شده بودند و سعی در خانه نشینی حضرت امیر المومنین داشته و بلکه متخلفین منافق به منبر هم رفته و آن حضرت را به حساب خودشان از روی تفقه هم لعن و نفرین می فرمودند و مردم را هم به همین کار تشویق می کردند همینطوری که امروز هم علناً خود حضرت ولی فقیه مد ظله العالی را با شدت و حدت به عدم مماشات با سلاطین اروپا و آمریکا متهم کرده و صراحتاً هم می گوید که اسرائیل صهیونی فقط خوب فهمید که حضرت ولی فقیه مد ظله العالی مماشات پذیر نیست!

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿النساء: ١٤٢﴾‏

وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَـٰکِن کَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِیلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِینَ ‎﴿التوبة: ٤٦﴾‏

نکته اینجا این است که شاگردی که سعی دارد از حالات خلاء بسمت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف الی ما شاء الله هم میل کند، و از جمله هم حوزه و دانشگاه را هم داریم که اقل کم در عرف و اصل کار نیز چنین مایلند، باید این نکته ی کلیدی و اساسی مستمر و مستقر را هم دریابند که خود حضرت سیدة النساء العالمین زهرا مرضیه ی شهیده از جمله چنین شاگردانی هم تشریف دارند که همین پیام را به امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه و حتی حضرت نبی اکرم محمد مصطفی و حسنین و بقیه ی ائمه ی اطهار الی امام زمان عجل الله فرجه الشریف و مومنین و مومنات و المسلمین و مسلمات هم یقیناً رسانده اند که اینطور شهادتها هم تا روز قیامت هم ادامه دارد و .... فرق قضایا و مسائل در مورد این حضرات با بقیه ی مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و حتی بقیه ی افراد بشر و انسانها اینجا است که این شاگردان ساعی مکتب رسول الله صل الله علیه و آله و سلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام همه ی الفهای بینهایت آیات اللهی را هم طی کرده و یک مرتبه در حیات و مماتشان در نزد عرش خدای سبحان ارتزاق هم می فرمایند. و بقیه ی مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و دیگر افراد بشر و انسانها هم آیا چقدر بتوانند در کشمکشها و درهمتنیدگیهایی که بین دینا و آخرتشان هم چقدر گیر کرده اند و می کنند، به اهل بیت حضرت نبی و رسول اکرم محمد مصطفی نیز بپیوندند. و لذا سر اسفار اربعه ای که در این کشمکشها هم هر کسی سعی دارد خود را به حق هم جلوه داده و بگوید که این ما نیستیم که داریم خر هم بار می زنیم و بلکه یقینا هم مثل همانهایی که تورات را بار خر می زنند، همین است که می فرمایند این مائیم که به آن تفقه و علم و یقین حتی از عدم قطعیتهای گرانش کوانتومی و جبرهای اپراتوری فضاهای هیلبرت و حتی جبرها و ریاضی فیزیک الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز رسیده ایم و لا غیر. و حالا هر چه بگو بابا، والله بالله یک حکمت الهی هم هست که هنوز بدانها نرسیده ایم و نزد ائمه ی مستضعفین هم هست و خوب هم هست که تفقه کنی و آنها را دریابی حتی در حوزه و دانشگاه ات. این را نه فقط در منظور نامه ی گودل به فون نویمن هم می توان دریافت که همین را می خواهد بگوید و بلکه اینشتن هم همان را دریافته بوده است، ولی آیا چقدر هم اینها توانسته اند دریافتهای خود را صادقانه به نسلهای بعدی دانشمندان و از جمله هم دانشمندان هسته ای انتقال دهند تا از همان جنایاتی که در زمانشان رخ داده بوده است جلوگیری کنند و به درجات و مراتب الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بعدی الی ما شاء الله نیز سرایت نکنند. اینکه آیا این اصلا امکانپذیر هم هست، برمی گردد به هسته ی اصلی مسئله و یعنی به شهادت جانگداز حضرت سیدة النساء العالمین شهیده مضطهدة که ایشان در کجا و در کدام خمینه های فضا-زمان حماسه ی هندسی خورشید انقلاب هم  تشریف داشتند و بقیه ی عالم هم کجا و کدام خمینه های حتی ظلمانی سیاه چاله ای هم واقع بوده اند و می خواسته اند با کنار زدن سیدة النساء العالمین به نتیجه ی خود در طی الفهای بینهایت آیات اللهی الی خلیفة اللهی بدون ولایت امام علی امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه هم برسند؟ و به خیال خودشان هم چنین نیز کرده اند و خلافت و امامت آن حضرت را هم آیا حتی بنظر خودشان هم کنار زده اند، و حال آنکه فقط 11 جلد کتاب علامه امینی الغدیر را داریم و حالا کتب عبقات الانوار و احقاق الحق و ازهاق الباطل قاضی نور الله شوشتری و حتی شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و بسیاری کتب دیگر را هم کاری نداریم؛ همان خود قرآن کریم کلام الله را هم که در نظر بگیریم، مسئله ی خلافت و امامت در وجود مبارک حضرت زهرا خلاصه شده است اگر انسان در سوره های کوثر و التکاثر فقط تفکر و تفقه هم کند، متوجه می شود که اوجب واجبات کدام است در حفظ نظام توحید ناب محمدی علوی فاطمی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام انسان 250 ساله و امام المستضعفین حی و حاضر. و لذا می فرماید: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏ و می فرماید بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین که همان حرف عظیم امام صادق است که حضرت بقیت الله الاعظم همان حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف دارند که باید هم به این اسم خطاب شوند. و حالا واقعاً هم در میان این همه لهو لعب دم اسبیها و بی حجابیها و حتی بازیهای کامپیوتری و رایانه ای هم که حساب و کتاب بفرمائید، 

یک نکته ای که در مورد حضرت آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی نهفته است، همین بس که تحریر الوسله ی امام قدس سره را می فرمایند در واقع حواشی وسیلة النجاة آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی است:

 

مقدّمة الناشر

 

لقد کان لوسیلة النجاة التی ألّفها سماحة المرجع الدینی الأعلى السیّد أبوالحسن الأصفهانی قدس سره السهم الأوفر فی الساحة الشیعیة، لیس على‌ صعید المقلّدین فحسب، بل وحتّى‌ بین الکثیر من أعلامنا المحقّقین؛ نظراً لما تحلّى‌ به السیّد الأصفهانی؛ من علم واجتهاد وورع وسداد، ولما امتازت به «الوسیلة» من خصائص فریدة فی بابها، ولذا فقد اصطحبها إمامنا العلّامة- طاب ثراه- معه إلى‌ ترکیا أثناء إقامته الجبریة فیها مع «وسائل الشیعة» و «العروة الوثقى‌» وحواشیها.

وعلى الرغم من قصر المدّة التی قضاها الإمام هناک، إلّاأنّه تمکّن من تحریر «وسیلة النجاة» وتهذیبها وتکمیلها بشکل یتناسب مع فتاواه العملیة ومختاراته الفقهیة، فأصبح «تحریر الوسیلة» من أتقن الکتب فی بابه وأحسنها فی اسلوبه وإتقانه.

تحریر الوسیلة، امام سید روح الله خمینی قدس سره الشریف، مقدمه ناشر،جلد 1، ص 5

https://lib.eshia.ir/12409/1/5

 

تحریر الوسیله (کتاب)

کتاب «تحریر الوسیله» از تألیفات مرحوم امام خمینی ‏‏(م، ۱۳۶۸ ش) است که در آن اصطلاحات و نظریات دقیق فقهى با عباراتی ساده بیان شده است. این ‎‏کتاب، در واقع حاشیه و تعلیقه‌ای است بر کتاب «وسیلة النجاة» اثر‏‎ آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى (م، ۱۳۶۵ ق)....

سایت ویکیپدیا دانشنامه اسلامی اهل البیت، تحریر الوسیله

https://wiki.ahlolbait.com/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%84%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)

نکته ای که اینجا در مورد فتنه ها و نفاقها و شرکها و کفرهایی که در رسانه های داخلی و خارجی و خصوصاً بی حجابیهای تبلیغی بر علیه حجاب و چادر مشکی به عنوان بهترین حجاب هم ایجاد می شود، این است که کافر و مشرک و منافق هم بدلیل عدم تفقه و تفکر و تعلیم و تعلمش و حتی نداشتن یک مرجع تقلید اعلم، خود را آنقدر هم حق به جانب می یابد که این کارها را از روی جهالت هم صراحتاً عنوان می کند و خجالت هم نمی کشد که دارد چه می کند هر چقدر هم خودش را بخواهد بالاتر از شاگردانی که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم جا بزند و ..... در یک قدم می خواهد از همه جلو زده و جهالتش را پشت سر بگذارد و بر همه هم غلبه کند و لذا جای دوست و دشمن را هم گم کرده و کاری هم ندارد که چه جنایاتی را دارد مرتکب می شود چرا که بازار جهاد فی سبیل الله و شهادت هم داغ است و در این میان از روی نادانی اش حتی لوله ی تفنگش را هم بسمت خودی می گیرد و با غیر خودی هم می بندد و .... و آنجایی که سلاطین آمریکا و اروپا را هم داریم که اسلام را درجا حاشا کرده و خود تبلیغ و ادعای دینمداری و علم و دانش همراه بی حجاب و فسق و فجور و فحشاء و امر به منکر و نهی از معروف هم می کنند، آیا چه بر سر اسلام هم دارند می آورند؟ فطرتاً همه ی انسانها دین حنیف اسلام را می پسندند و انسان کامل را می خواهند؛ ولی صراط مستقیم حماسه ی هندسی خورشید انقلاب را که رها می کنند آیا غیر از این می شود که دارند اسفار بار خر هم می زنند؟! و حالا الی ما شاء الله هم که دعواهای طلبگی را داریم که بچه بسیجیها بصرف حزب اللهی بودنشان هم بدانها از همه بیشتر مبتلا هستند. و لذا می فرماید: لَّا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولَـٰئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَـٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿المجادلة: ٢٢﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عحل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

ذَٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ ‎﴿الشورى: ٢٣﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۰۷

فرماندهان نیروی دریایی ارتش با رهبر انقلاب دیدار کردند

فرمانده معظم کل قوا در دیدار مسئولان و فرماندهان نیروی دریایی ارتش با گرامیداشت سالروز ۷ آذر ۱۳۵۹ و حماسه‌آفرینی ناوچه پیکان در مقابل دشمن بعثی که روز نیروی دریایی نام گرفته است، نیروی دریایی را در دنیای امروز نیرویی حیاتی و تعیین‌کننده خواندند و با تحسین فعالیت بخش‌های مختلف عملیاتی، اطلاعاتی، پشتیبانی، سازندگی و نوآوری در نیروی دریایی ارتش، گفتند: جهت‌گیری نیروهای مسلح به‌ویژه نیروی دریایی در همه فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها باید متمرکز بر افزایش آمادگی و توان رزم باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، افزایش توان رزمی را باعث پیشگیری از تهاجم دشمن دانستند و افزودند: مهمترین کار نیروهای مسلح پیشگیری از تهاجم است بنابراین باید به گونه‌ای عمل و توان رزمی کشور را در نگاه و رصد بدخواهان ایران برجسته کنید که به معنی واقعی احساس کنند هرگونه برخورد برای آنها هزینه سنگینی به دنبال خواهد داشت.

رهبر انقلاب اسلامی، استمرار مأموریت‌های دریانوردی را ضروری برشمردند و گفتند: همچنان‌که پیش از این گفته شد می‌توان مأموریت چند ماهه ناوگروه ۸۶  و جزئیات آن را با زبان و ابزار هنر به افکار عمومی منتقل کرد.

در ابتدای این دیدار امیر دریادار ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های این نیرو در بخش‌های مختلف بیان کرد.

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=58416

فیلم ویدئویی دیدار:

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58420

 

در فیلم ویدئویی دیدار با فرماندهان نیروی دریایی، حضرت ولی فقیه مد ظله العالی یک نکته ی خیلی مهمی را عنوان می فرمایند و آن اینکه به خانواده ها و از جمله به خانواده های خود رسیدگی کنید! این نکته خیلی مسئله ی مهمی است. بنده ی حقیر یادم هست که یک وقتی بارها می رفتم مزاحم یکی از رئیس و روسای یک ارگانی می شدم و می خواستم ایشان را ببینم. آخر سر منشی ایشان فرمودند که می دانی که چیست؟ ایشان را حتی خانواده اش هم نمی توانند ببینند و برای همین هم هست که اصلا وقت ندارند سرشان را هم مثلاً بخارانند و ...! بنده ی حقیر هم متوجه شدم که مثل اینکه مسئله جدی هم هست و واقعاً هم این بنده خدا انقدر کار دارد و سرش کار ریخته است که دیگر وقت ندارد ببیند همه چی می خواهند به او بگویند یا نگویند و ....

یک نکته ی مهمتری که هست اینی است که معلم انگلیسی مان آقای سعیدزاده وقتی دبیرستان می رفتیم به شاگردان می گفتند و بنده ی حقیر هنوز یادم هست. می فرمودند که مثلاً حاج آقای بازاری (یا حتی دکتر و مهندس هم که باشد مگر فرقی دارد؟!) فرزندش را می فرستد برود خارج، و آنگاه اصلا خبر ندارد که او آنجا دارد چه می کند؟ شازده پسر یا حتی شازده خانم می فرماید دارم درس می خوانم، و حالا از کجاها و چه وضعیتهایی هم سر در بیاورد و گرفتار چه دردسرهایی هم بشود، خدا عالم است! والدین در این مواقع اگر بخواهند هم به فرزندانشان یا همان خانواده شان رسیدگی هم کنند، آیا چقدر می توانند؟! کنترل از راه دور که نمی شود. باز اگر در خانواده باشند، یحتمل به بچه بفرمایند بچه جان بیا بنشین سر سفره غذایت را بخور! بچه جان، چادرت یادت نرود! بچه جان، ببین من خودم بسیجی خواستم شوم، نگذاشتند، این است که تو حتماً برو و به بسیج هم بپیوند!

ولی بنده ی حقیر می خواستم این نکته را راجع به اوجب واجبات هم عرض کنم که در نظر قبل هم حضرت استاد آیت الله العظمی جوادی آملی می فرمودند. یک وقت هست که کاری که حضرت رسول دارد انجام می دهد واجب است و در عین حال هم این سوال مطرح است که آیا این کار حتی از اوجب واجبات است؟ یک وقت دیگر هم مثلاً هست که حتی حضرت امام خمینی قدس سره الشریف می فرمایند حفظ نظام از اوجب واجبات است. یک جاهایی شوری لازم است. این یک مسئله ی خیلی مهم است که حتی در مورد حضرت رسول اکرم هم که معصوم هستند، شوری و مشورت لازم است. ولی آنگاه یک تصمیمی هم گرفته می شود که آیا بر حسب شوری و مشورت است یا آیا بر حسب وحی الهی است که بر پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم شده است یا .... دیگر نظر، نظر پیغمبر است.

و لذا شاگرد هم باید این مسئله را در نظر بگیرد که آیا برای اینکه از حالات خلاء بیرون آمده و بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم قرار است همه و همه میل کنیم و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مدد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم الی ما شاء الله دریابیم، آیا چقدر هم به توحید ناب محمدی علوی ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم نزدیک شده ایم. آیا چقدر هم حوزه و دانشگاه را فرض بفرمائید می توانیم دریابیم؟

یعنی یک مسئله این است که وضعیت حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم همان وضعیت حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم بوده است، ولی یک وقت هم هست که آیا حال که آن بزرگواران به عنوان پیغمبران خدا در میان ما هم نیستند، آیا قوم آنها و حتی قوم حضرت عیسی مسیح علی نبینا علیه السلام هم چقدر در کارهای خود صادق اند تا جایی که آیا چقدر هم حماسه ی هندسی خورشید انقلاب را هم می توان از روی صداقت آنها رقم زد؟ یحتمل اینجا بعضی اشکال هم کنند که خوب هر کسی به اندازه ی توان خود هم دارد سعی می کند به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه هم میل کند و هر چقدر هم می تواند بین او است و خدای او.

بله؛ ولی مسئله ی توحیدی اینجا است که فرض بفرمائید که بنده بخواهم قضیه ی آخر فرما را هم حل کنم، ولی هنوز هم ندانم که این مسئله حل شده است. و آنگاه بروم سراغ اعداد اول وال- سان- سان یا اعداد اول ویفریچ- فیبوناچی و آنگاه سعی کنم ببینم می توانم چنین اعداد اولی را پیدا کنم و از این راه به نتیجه برسم که یک مثال نقضی را برای قضیه ی آخر فرما هم یافته ام. و یحتمل تا روز قیامت هم نتوانم به نتیجه برسم، و چرا؟ چون آندره وایلز آن را ثابت کرد دیگر. التفات می فرمائید؟ آیا بنده ی حقیر می توانم عرض کنم که خوب چون من نمی دانستم که قضیه را حل کرده اند، و لذا اگر تا روز قیامت هم سر این مسئله گیر کنم؛ دیگر این تقصیر من نیست و از نادانی خودم هم نمی باشد و ....

یا یحتمل بعضی بیایند به این بنده ی حقیر اشکال هم کنند که بابا، اینی که می فرمائی پروتونها چهار تا بالا و نوترونها هم چهار تا پائین هستند که اصلا بالکل غلط است و اصلا پروتونها و نوترونها هم که چهار تا کوارک نیستند و بلکه سه تایی هایی هستند از دو کوارک بالا و یک کوارک پایین و بلکه دو کوارک پائین و یک کوارک بالا! ولی آنوقت تازه این اول قضایا و مسائل هم هست که حالا وقتی جرم این کوارکها را هم جمع می زنیم، باید جرم پروتون و نوترون را هم بگیریم دیگر؛ بله؟! نخیر، می فرمایند کلی گلوبالها و اینها هم هستند که حالا بیا و درستش هم کن که بالاخره اصلا پروتون و نوترون از کجا هم جرمش توسط این حضرات شکل می گیرد و همه ی دعواها هم از اینجاها است که آغاز می شود که حالا کیو سی دی شبکه ای و انواع آزمایشها و آزمایشگاه ها و شتابدهنده ها و آشکارسازها را هم داریم که بالاخره اینها جرمشان از کجاها هم می آیند؟ بله؟!

از آنطرف هم شما این مسئله را دارید که آیا شما بالاخره به آن بمب نهایی که می توانید بزنید توی فرق سر طرف و نه تنها دخل او را آورده و بلکه اصلا یک شهری را هم انحناهای فضا-زمان اش را تخت کنید و حساب همه را هم با او برسید را دارید یا ندارید و .... و اگر اینها را هم دارید که دیگر پس چرا با این همه بمبهای کمتر هم راه افتاده ایم به جان هم ریخته ایم که اینطور هم دخل هم را بیاوریم و انحناهای فضا-زمان ای را تختِ تخت اش هم کنیم آنچنان که انحناها را هر چوری که مقطعی هم اندازه بگیرید، صفرِ صفر هم شده باشد و بلکه جانها را هم همه و همه را فدا کرده باشند و .... یحتمل بعضی اشکال کنند که خوب، این که چیزی نیست. ما هم هنوز می توانیم در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم انحناهای همه ی استکان نلبکیهایشان را خُرد و خاک شیرشان کنیم و هیچ چیزی را برایشان باقی هم نگذاریم و خلاص! و مسئله بالاخره اینجوریها هم حل است و تمام هم می شود و .... این یک جبری دارد که بخواهید حماسه ی هندسی خورشید انقلاب را هم که بصورت محلی و جهانی هم باشد را بفهمیم و تا وقتی که همه ی مسائل جبر و مقابله را هم درک نکرده ایم، هنوز مسائل از همین قبیل است و بلکه هر چقدر هم سعی کنیم جرمهای پروتونی و نوترونی و بلکه از جمله تاثیر نیوتروینوهای خورشید را هم روی هندسه های مورد بحث خمینه ها و امواج گرانشی و ... بفهمیم، بالاخره کارها یک جاهایی گیر دارند. حتی وقتی شما به اپراتورها روی فضاهای هیلبرت و بلکه جبرهای فون نویمن و هندسه ی ناجابجایی هم میل می کنید و ماورای آنها به الفهای بالاتر هم حتی می رویم، مسائل هندسی و بلکه ریاضی فیزیکی آن، که مملو از عدم قطعیتهای هایزنبرگی و مکانیک و گرانش کوانتوم هم آمیخته است را آیا با توسل به معصوم هم می توان حل اش کرد آنجایی که مسئله فقط یزیدی هم نیست که بفرمائید که خوب حالا کربلا شد و لذا امام حسین و یارانش را هم این ظالمان شهید کردند. مسئله ی عدم قطعیت اینجا است که آیا اصلا ورود به اسلام هم می کنی؟ یا در عدم قطعیت اینکه آیا حضرت عیسی مسیح علی نبینا علیه السلام هم بالاخره چطور به آسمان رفت را هم هنوز شک دارید آنچنان که خدا در قرآن کریم صراحتاً هم می فرماید:

وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا ‎﴿النساء: ١٥٧﴾‏

و از این قبیل آیات هم کم در قرآن مجید نداریم که خدا پسر ندارد و دختر ندارد و اتخذوا الله ولدا و .... یا اینکه بر عکس هم حساب کتاب کرده و می فرمائید ناجی اسلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم، هم اویی است که ما خدمت شما عرض می کنیم و شماها اصلا ناجی خودتان را هم بلد نیستید تشخیص دهید و او را هم می کشید برای اینکه بگوئید ما خودمان بهتراز شماها هم بلدیم که او کیست و بلکه او کی هم نیست و ...! عجب، ما بلد نیستیم و شماها هم خیلی بلدید و بلکه خوب هم بلدید که با کی ببندید و با کی هم نبندید و ...؟ و در این مسائل هم هیچ عدم قطعیتی نیست و معلوم هم هست که معصوم کیست و غیر معصوم هم کدام است و مسئله کلاً هم حل شده است و السلام نامه تمام.

البته اینجا این مسئله ی پزشکی هم هست که حضرت آیت الله فاطمی نیا می فرمودند که یک وقتها هست که می روی نزد پزشک و خدمتتان می فرماید که این نسخه را می گیری و می بری داروخانه خوب توجه کن که چطور برایت می پیچد و دستور العمل اش هم کدام است. مثلاً این شربت را هم می نوشی، و این قرص را هم می خوری و این روغن را هم می مالی یا مثلاً در گوشت یا چشمت یا دماغت یا به پوست ات می مالی و حالا یحتمل هم این آمپول را هم باید روزی چند بار بزنی و .... حالا مثلاً اگر سرطان هم داشته باشی، که دیگر لازم هم هست که این شیمی درمانی ها را هم حتیماً یادت نرود انجام دهی و .... و الا که می دانید دیگر، اگر کمتر از آنچه که باید را انجام دهی و یه ذره که این دستور العملها را انجام دادی، آنگاه نزد خودت گفتی که خوب دیگه مسئله ام حل است و خوبِ خوب هم شدم و دیگر مشکلی هم ندارم. و غافل از اینکه بابا، بعضی مرضها را باید از ریشه هم درمان کرد و الا هی دوباره هم می آیند سراغت و آنگاه آیا چطور هم خدای ناکرده زودتر هم رو به موت شوی و دخلت را بیاورد. البته بنده ی حقیر یه مقداری هم پیاز داغش را بیشتر از مرحوم حضرت آیت الله فاطمی نیا رحمت الله علیه خدا بیامرز هم بیشتر کردم که مطلب خوب هم جا بیافتد.

اتفاقاً حالا هم حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مد ظله العالی و هم حضرت استاد فاطمی نیا رحمه الله می فرمودند که نماز شب اینطوری هم خیلی نیست که حالا هر وقت دلت خواست شب تا دیر وقت نمی خوابی و حالا دو تا رکعت نماز شب هم برای اینکه مثلاً کاری هم کرده باشی، نزد خودت می گویی که حالا بخوانم ببینم چطور هم می شود. البته این بزرگواران اینطوری نمی فرمودند و بلکه می فرمودند که نماز شب را بهتر است که قبل از نماز صبح همان وقتی که برای نماز صبح از خواب بلند شدی و حالا چقدر هم قبل از آن برای نماز شب می خواهی صرف کنی، آن وقت بخوانی. یعنی درستش از این نوع است. حالا سرش هم چیست؟ مسئله یحتمل از این نوع هم هست که حلوای لن ترانی، تا نخوری ندانی! ولی خوب، حالا بالاخره نماز صبح هم نمی توانی خیر سرت از خواب بلند شوی؟ حالا حتی قضایش را همراه هر چقدر از نمازهای شب و بلکه دیگر نمازهای قضایت را هم می توانی بخوان دیگر! انگیزه نداشته باشی، همین هم می شود که نمازت را هم سر وقت بدتر از این بنده ی حقیر حتی همراه جماعت هم اقامه نمی کنی و دیگر چه رسد به نمازهای قضایت را و .... دیر شد، دیر شد؛ بروم بدوم بلکه بالاخره برسم به دعای کمیل در مسجد و ...! بقول ننه آمنه ی ما که آن قدیمترها بچه که بودیم می فرمودند کافرستونه؛ مثل اینکه بی ربط هم نمی فرمودند! و حالا بعضی خوابها هم دیده اند که چطور چادر مشکیها را هم مفت و مجانی کاری کنند که دیگر خانمها بجایش موهایشان را دم اسبی هم کرده و یک روسری هم روی شانه هایشان نیاندازند و یا علی از تو مدد راه بیافتند توی کوچه و خیابانها و .... بنده ی حقیر اینها یادشان هم نیست که امام چطور می فرمودند من دولت تعیین می کنم و چه ها که شد و نشد؟ یا به مخیله شان هم خطور نمی کند که حتی انگلیس و آمریکا هم اسلام ناب محمدی علوی رسوخ کند و همه و همه ی جنس مونث هم سر تا پا پوشیده شوند و بلکه چادر مشکی هم سر کنند و آنگاه همین دم اسبیها خودشان را خجالت زده ی محض کنند؟ آیا ندیدند که در دانشگاه ها چطور هم برای فلسطین و غزه تظاهرات هم شد و .... تقصیر جنس مذکر و بلکه والدین هم هست که نمی گذارند اسلام کارخانه های آدم سازی اش را هم درست و حسابی هم راه بیاندازد و همه ی عالم را هم آدم کند و .... اول باید هم بقول معروف از خودمان شروع کنیم دیگر یا خیر. غلط نکنم تفکر هنوز از این نوع هم هست که بچه ها را می فرستیم نزد سلاطین آمریکا و اروپا، آنجا خودشان درست هم می شوند و بلکه آنها برایمان آدمشان می کنند و .... و برمی گردند اینجا می شوند شاه فرنگ اینستاگرامی و تلگرامی و ...! ان شاء الله که گربه است و بنده ی حقیر دیگر از این غلطهای زیادی نمی کنم و بی خودی هم سر همه و همه را درد نمی آورم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه والممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ‎﴿التکاثر: ٨﴾‏

 

۱۴۰۳/۰۹/۰۶

مثبت ۱۰۰ ثانیه | تحقیر ایران ضعیف

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «عزیزان من، برادران من، خواهران من، فرزندان من! ایران در طول سالهای طولانی، بخصوص در دوران قاجار و پهلوی تحقیر شد. انقلاب آمد ورق را برگرداند. بعد از جنگ جهانی اوّل، یک کنفرانسی در پاریس تشکیل شد که کشورهای متعدّدی در آن کنفرانس شرکت کردند برای تصمیم‌گیری درباره‌ی وضع دنیا. شرکت‌کنندگان کسانی بودند که در جنگ شرکت داشتند یا آسیب دیده بودند؛ ایران هم جزو آسیب‌دیدگان جنگ اوّل جهانی بود که یک هیئتی را فرستاد، [امّا] هیئت ایرانی را در کنفرانس پاریس راه ندادند. این‌جور تحقیر میکردند؛ ملّت ایران در یک دوره‌ای این‌جور تحقیر شده.» ۱۴۰۳/۰۹/۰۵

 پنجاه و هفتمین شماره «مثبت۱۰۰ثانیه» گزارشی از روایت تاریخی رهبر انقلاب درباره تحقیر فرستادگان قاجارها در کنفرانس پاریس بعد از جنگ جهانی اوّل است.

 آش نادیده گرفتن بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اوّل به حدی شور بود که انگلیسی‌ها قول داده بودند هر وقت درباره‌ی کشورهای غیرمتخاصم بحث کنند ایران هم حضور داشته باشد... و کنفرانس صلح پاریس که تا زمستان ۱۲۹۸ شمسی طول کشید همان زمان موعود بود. 

هیئت ایرانی راهی پاریس شد. مشاور الممالک وزیر امور خارجه و محمدعلی فروغی دو نفر از اعضای هیئت بودند. فرانسوی‌ها با هیئت ایرانی سرد برخورد کردند. انگلیسی‌ها هم که در داخل ایران دنبال امتیاز گرفتن از حکومت بودند در پاریس پیشنهاد کردند که دادرسی ایران در کنفرانس مطرح نشود، درخواستی که با موافقت آمریکایی‌ها همراه شد.

فروغی که بعدها در انتقال قدرت از قاجاریه به رضاخان و در به سلطنت رساندن محمدرضا پهلوی در شهریور ۱۳۲۰ هم نقش داشت در یادداشت‌هایش از بی‌توجهی به هیئت ایرانی شاکی می‌شود و می‌نویسد: «کسی هم تا به حال در پاریس به شأن ما اعتنایی نکرده است.» هیئت در پاریس حتی هزینه‌ی اقامت و خورد و خوراک هم نداشت. رسانه انگلیسی بی‌بی‌سی بعدها در گزارشی که درباره این موضوع نوشت این تیتر را زده بود: «چند ایرانی علاف در پاریس!»

نوع برخورد با ایران در کنفرانس صلح پاریس نه فقط همان موقع که تا سال‌ها بعد هم مایه‌ی تحقیر ایران شده بود.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58413

 

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (۸) لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً (۹) إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَی نَفْسِهِ وَ مَن أَوْفَی بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً (۱۰)

بعضی از برکات مقدماتی رسیدن به فتح مبین و ارتباط آن با مغفرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

سوره مبارکهٴ «فتح» که ـ ملاحظه فرمودید ـ در مدینه نازل شد، چندین بخش مهم را به همراه دارد: یکی مربوط به صدر این سوره است که مغفرت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را محصول آن فتح مُبین میداند؛ یکی هم جریان «صلح حُدیبیه»[1] است؛ دومی هم جریان «بیعة الرضوان»[2] است که همه بیعت کردند؛ سومی هم اینکه اینها زمینه بود برای آن پیروزی نهایی که فتح مکّه است و بعداً خواهد آمد. در صدر این سوره سخن از مغفرت حضرت به وسیله فتح مُبین است که فرمود: ﴿إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً ٭ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنْبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ،[3] این فتح مُبین برای مغفرت «ذَنب» است و روشن هم است که بین فتح و بین مغفرت تناسبی نیست. یک اشکال در این است که اصلاً معصوم «ذَنب» ندارد که آن مسئله کلامی است و یک صحبت در این است که بین این صدر و ذیل تناسب نیست؛ یعنی فتح مُبین نمی‌تواند دلیل مغفرت باشد، ولو آن شخص «ذَنب» داشته باشد! پس آن مسئله کلامی که «لَا ذَنْبَ بِالرَّسول» مطلب دیگر است؛ اما این مسئله تناسب بین سبب و مسبّب است که فرمود این سه فتح مُبین برای مغفرت است؛ در این‌جا وجوهی بیان شد که احیاناً بعضی از سؤال‌ها را هم به همراه داشت....

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8

%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-

%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-

04-1395/03/05-?

redirect=%2F%25D8%25A2%25D8%25B1%25D8%25B4%25DB%258

C%25D9%2588-

%25D8%25AF%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B3-

%25D8%25AA%25D9%2581%25D8%25B3%25DB%258C%25D8%25B

1%2F-%2Fcategories%2F384945#

 

https://arxiv.org/abs/2410.22439

https://arxiv.org/abs/2406.06759

 

یک نکته ای که با دیدنشان راجع به تتراکوارکها به ذهن تداعی می کند، این است که تترا یحتمل معنای سه و لذا سه کوارکی را انتقال می دهد، و حال آنکه اینجا مسئله راجع به چهار کوارکها است. یحتمل مسئله این هم هست که منظور از تتراکوارکها هرمهایی از چهار کوارکها در روئوس هرمها tetrahedrons هم هستند ...! دیر شد، دیر شد. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه والمستشهدین بین یدیه

___________________________________

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

 

ان الحسین صلوات الله و سلامه علیه مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

بنده ی حقیر فهرستوار به بعضی مقالاتی که صبحی سر زدم، اشاره کنم:

https://journals.aps.org/prd/abstract/10.1103/PhysRevD.15.267

https://arxiv.org/abs/hep-ex/0309032

https://journals.aps.org/prl/abstract/10.1103/PhysRevLett.38.195

https://journals.aps.org/prl/abstract/10.1103/PhysRevLett.91.262001

 

https://arxiv.org/search/?searchtype=author&query=Cecotti%2C+S

https://arxiv.org/abs/2409.03820

https://arxiv.org/abs/2407.09866

https://arxiv.org/abs/2404.16316

https://arxiv.org/abs/2312.02536

https://arxiv.org/abs/2304.04481

https://arxiv.org/abs/2212.09370

...

https://arxiv.org/abs/hep-th/9309140

 

برتری رتبهای پیامبر دال بر «دفع» بودن استغفار او

مطلب بعدی در جریان استغفار است؛ انبیا طبق آیه ﴿لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَی بَعْضٍ[17] متفاوت هستند، مُرسلین طبق ﴿تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ[18] متفاوت‌ هستند؛ اما هیچ وقت ممکن نیست که معصوم، واجبی را برای اوجب ترک کند که در بحث‌ها اصلاً این نیامده است! یک اهمّی را ترک بکند و به یک مهم مشغول باشد «فی ما یرجع الی الندب و الاستحباب»؛ چیزی که افضل است را انجام ندهد، برای اینکه مشغول به یک شیء فاضل است. سخن از واجب و اوجب نیست، بلکه سخن از فاضل و افضل است، نه واجب و اوجب! اوجب یعنی واجبِ مؤکّدتر، هرگز معصوم ترک نمی‌کند! بنابراین ممکن است که به یک کار راجح مستحبی مشغول باشد که با آن کار، مستحب برتر ترک بشود؛ البته آن هم یک سلسله همراهانی دارد که ترمیم می‌کند؛ عمده آن است که اینها درباره معصوم‌های متوسط و میانی راه دارد؛ اما وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که به تعبیر قرآن کریم ﴿أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ![19] ﴿أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ﴾ نه یعنی از نظر تاریخ، وگرنه هر پیغمبری نسبت به قوم خودش ﴿أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ است و خدای سبحان درباره هیچ پیغمبری سخن از ﴿أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ را به کار نبرده است! این ﴿أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ سخن از «سَبق» زمانی و تاریخی و امثال آن نیست، سخن از «سَبق» رُتبی است، موجودی که ﴿دَنَا فَتَدَلَّی[20] نصیب اوست و در بین همه انبیا او ﴿أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ است، سابقه ندارد و دلیلی هم نداریم که مثلاً حضرت افضلی را برای یک کار مهم ترک کرده باشد؛ لذا غالباً این استغفار به دفع برمی‌گردد، نه به رفع.

تفسیر سوره مبارکه الفتح، آیات 9-10

در حول و حوش شرح واجب و اوجب که واجبی را برای اوجب ترک کند، بنده ی حقیر یک عبارتی را هم شنیدم که فرمودند: گوش یعنی گوش! و خصوصاً هم اگر گوش احتیاج به درمان داشته باشد که یحتمل خوب هم هست که داروی مورد نیازش را نیز استفاده کند. و هیچ اشکالی هم ندارد؛ البته گاهی اوقات ورزش مثلاً زورخانه ای هم کار خیلی خوب و مفیدی است.

نکته اینجا این است که آیا مثلاً در تتراکوراکها، ما داریم از هندسه ی هرمی هم واقعاً استفاده می کنیم که هندسه ای می شود فضایی؟ یا اینکه هندسه ای هم هست که خطی است و بلکه در صفحه هم می تواند واقع گردد مثل فرض بفرمائید در صفحه ی مونیتور یا ...، یا اینکه خیر؛ اصلا هندسه ای است محصور به نقطه ای یا نقاطی که آیا حداکثر چقدر هم می توانند رزونانس نیز کنند و ... مثلاً نقاطی روی کره ای که نورانیت آن هندسه ای خورشیدی را هم تداعی می کند که به قلب تاریکی را هم تاریکیها و ظلمات هم می تواند رسوخ کرده و بدان روشنایی هم بتابد و باعث صیقلی آینه ی دلش هم شود، آیا همین نقاط هم هستند که در حماسه ی هندسه ی خورشید انقلاب نیز بر هرج و مرجاها و استبداد هم غلبه کرده و نورانیت توحیدی محمدی علوی ائمه ی اطهار علیهم السلام امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم در الا مودة فی القربی را مستقر می فرمایند و همه و همه عالم را نیز نورانیت می بخشند و .... و لذا مسائل کیهانشناسی نورانیت و نوره ی عبقات الانوار حماسی هندسی خورشید انقلاب هم کدام است؟ یعنی مثلاً اگر شبه-پروتونها و نوترونهایی از قبیل بالا بالا بالا و پائین پائین پائین و بلکه ملو از ذره ها و پاد ذره های آنها هم داشتیم، آیا در نسلهای بعدی هم همینها ایجاد ذرات مملو از سر و ته مثل باتمومیومها هم همان الگوها را می داشتند یا کنترلی هم لازم است که حتی اگر فرض بفرمائید ذرات خورشیدی هم داشتند از راه خود خارج می شدند آنها را آیا از طرق هندسی و ریاضی فیزیکی حتی المقدور به راه خود هم بتوان بازگرداند و ...! حتی خوب هم هست به بعضی بفرمائید: حاجیه خانم، خیلی معذرت می خواهم، معذرت می خواهم، ولی لطف هم بفرمائید یک روسری روی شانه تان هم بیاندازید که در صورت لزوم بی گدار هم به آب نزده و در صورت مشاهده ی نامحرم حتی روسری را و حالا اگر نه حتی چادر مشکی که خیلی هم بهتر است را هم بکشید روی سرتان، و لذا دچار مشکل هم نشوید و .... وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَٰلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ‎﴿یس: ٣٨﴾‏ وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ‎﴿الحجر: ٨٧﴾‏ والحمد لله رب العالمین لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

389383988331415...

ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ‎﴿التکاثر: ٨﴾‏

 

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۰۶

مثبت ۱۰۰ ثانیه | تحقیر ایران ضعیف

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «عزیزان من، برادران من، خواهران من، فرزندان من! ایران در طول سالهای طولانی، بخصوص در دوران قاجار و پهلوی تحقیر شد. انقلاب آمد ورق را برگرداند. بعد از جنگ جهانی اوّل، یک کنفرانسی در پاریس تشکیل شد که کشورهای متعدّدی در آن کنفرانس شرکت کردند برای تصمیم‌گیری درباره‌ی وضع دنیا. شرکت‌کنندگان کسانی بودند که در جنگ شرکت داشتند یا آسیب دیده بودند؛ ایران هم جزو آسیب‌دیدگان جنگ اوّل جهانی بود که یک هیئتی را فرستاد، [امّا] هیئت ایرانی را در کنفرانس پاریس راه ندادند. این‌جور تحقیر میکردند؛ ملّت ایران در یک دوره‌ای این‌جور تحقیر شده.» ۱۴۰۳/۰۹/۰۵

 پنجاه و هفتمین شماره «مثبت۱۰۰ثانیه» گزارشی از روایت تاریخی رهبر انقلاب درباره تحقیر فرستادگان قاجارها در کنفرانس پاریس بعد از جنگ جهانی اوّل است.

 آش نادیده گرفتن بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اوّل به حدی شور بود که انگلیسی‌ها قول داده بودند هر وقت درباره‌ی کشورهای غیرمتخاصم بحث کنند ایران هم حضور داشته باشد... و کنفرانس صلح پاریس که تا زمستان ۱۲۹۸ شمسی طول کشید همان زمان موعود بود. 

هیئت ایرانی راهی پاریس شد. مشاور الممالک وزیر امور خارجه و محمدعلی فروغی دو نفر از اعضای هیئت بودند. فرانسوی‌ها با هیئت ایرانی سرد برخورد کردند. انگلیسی‌ها هم که در داخل ایران دنبال امتیاز گرفتن از حکومت بودند در پاریس پیشنهاد کردند که دادرسی ایران در کنفرانس مطرح نشود، درخواستی که با موافقت آمریکایی‌ها همراه شد.

فروغی که بعدها در انتقال قدرت از قاجاریه به رضاخان و در به سلطنت رساندن محمدرضا پهلوی در شهریور ۱۳۲۰ هم نقش داشت در یادداشت‌هایش از بی‌توجهی به هیئت ایرانی شاکی می‌شود و می‌نویسد: «کسی هم تا به حال در پاریس به شأن ما اعتنایی نکرده است.» هیئت در پاریس حتی هزینه‌ی اقامت و خورد و خوراک هم نداشت. رسانه انگلیسی بی‌بی‌سی بعدها در گزارشی که درباره این موضوع نوشت این تیتر را زده بود: «چند ایرانی علاف در پاریس!»

نوع برخورد با ایران در کنفرانس صلح پاریس نه فقط همان موقع که تا سال‌ها بعد هم مایه‌ی تحقیر ایران شده بود.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58413

 

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (۸) لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً (۹) إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَی نَفْسِهِ وَ مَن أَوْفَی بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً (۱۰)

بعضی از برکات مقدماتی رسیدن به فتح مبین و ارتباط آن با مغفرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

سوره مبارکهٴ «فتح» که ـ ملاحظه فرمودید ـ در مدینه نازل شد، چندین بخش مهم را به همراه دارد: یکی مربوط به صدر این سوره است که مغفرت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را محصول آن فتح مُبین میداند؛ یکی هم جریان «صلح حُدیبیه»[1] است؛ دومی هم جریان «بیعة الرضوان»[2] است که همه بیعت کردند؛ سومی هم اینکه اینها زمینه بود برای آن پیروزی نهایی که فتح مکّه است و بعداً خواهد آمد. در صدر این سوره سخن از مغفرت حضرت به وسیله فتح مُبین است که فرمود: ﴿إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً ٭ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنْبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ،[3] این فتح مُبین برای مغفرت «ذَنب» است و روشن هم است که بین فتح و بین مغفرت تناسبی نیست. یک اشکال در این است که اصلاً معصوم «ذَنب» ندارد که آن مسئله کلامی است و یک صحبت در این است که بین این صدر و ذیل تناسب نیست؛ یعنی فتح مُبین نمی‌تواند دلیل مغفرت باشد، ولو آن شخص «ذَنب» داشته باشد! پس آن مسئله کلامی که «لَا ذَنْبَ بِالرَّسول» مطلب دیگر است؛ اما این مسئله تناسب بین سبب و مسبّب است که فرمود این سه فتح مُبین برای مغفرت است؛ در این‌جا وجوهی بیان شد که احیاناً بعضی از سؤال‌ها را هم به همراه داشت....

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8

%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-

%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-

04-1395/03/05-?

redirect=%2F%25D8%25A2%25D8%25B1%25D8%25B4%25DB%258

C%25D9%2588-

%25D8%25AF%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B3-

%25D8%25AA%25D9%2581%25D8%25B3%25DB%258C%25D8%25B

1%2F-%2Fcategories%2F384945#

 

https://arxiv.org/abs/2410.22439

https://arxiv.org/abs/2406.06759

 

یک نکته ای که با دیدنشان راجع به تتراکوارکها به ذهن تداعی می کند، این است که تترا یحتمل معنای سه و لذا سه کوارکی را انتقال می دهد، و حال آنکه اینجا مسئله راجع به چهار کوارکها است. یحتمل مسئله این هم هست که منظور از تتراکوارکها هرمهایی از چهار کوارکها در روئوس هرمها tetrahedrons هم هستند ...! دیر شد، دیر شد. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه والمستشهدین بین یدیه

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ...﴿هود: ٨٦﴾

 

374 وَفِی کَلامٍ آخَرَ لَهُ یَجْرِی هَذَا الْمَجْرَى: فَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ لِلْمُنْکَرِ بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ، فَذلِکَ الْمُسْتَکْمِلُ لِخِصَالِ الْخَیْرِ؛

وَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِکُ بِیَدِهِ، فَذَلِکَ مُتَمَسِّکٌ بِخَصْلَتَیْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَیْرِ وَ مُضَیِّعٌ خَصْلَةً؛ وَ مِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِقَلْبِهِ وَالتَّارِکُ بِیَدِهِ وَلِسَانِهِ، فَذلِکَ الَّذِی ضَیَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَیْنِ مِنَ الثَّلاثِ وَ تَمَسَّکَ بِوَاحِدَةٍ، وَ مِنْهُمْ تَارِکٌ لِإِنْکَارِ الْمُنْکَرِ بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَیَدِهِ، فَذلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ. وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ، إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ. وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکَرِ لَایُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَ لَایُنْقِصَانِ مِنْ رِزْقٍ، وَ أَفْضَلُ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدِ إِمَامٍ جَائِرٍ.

امام علیه السلام‌ در گفتار دیگرى در همین زمینه‌ فرمود:

گروهى از مردم با دست و زبان و قلب به مبارزه با منکرات و انکار منکر برمى‌خیزند. آن‌ها تمام خصلت‌هاى نیک را به‌طور کامل در خود جمع کرده‌اند.

گروهى دیگر تنها با زبان و قلب به مبارزه برمى‌خیزند اما با دست کارى انجام نمى‌دهند آن‌ها به دو خصلت از خصلت‌هاى نیک تمسک جسته‌اند و یکى را ضایع کرده‌اند.

گروهى دیگر تنها با قلبشان نهى از منکر مى‌کنند (و از آن بیزارند) ولى مبارزه با دست و زبان را ترک مى‌گویند این گروه بهترین خصلت‌هاى از این سه را ترک گفته و تنها به یکى چنگ زده‌اند.

گروهى دیگر نه با زبان نهى از منکر مى‌کنند و نه با قلب و نه با دست، این‌ها (در حقیقت) مردگانى در میان زندگان هستند.

(بدانید) تمام اعمال نیک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر همچون آب دهان است در برابر دریایى عمیق و پهناور. امر به معروف و نهى از منکر نه مرگ کسى را نزدیک مى‌کند و نه از روزى کسى مى‌کاهد (و بدانید) از همه این‌ها مهمتر سخن حقى است که در برابر سلطان ستمگرى گفته شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع گردد). [1]

پیام امام امیر المومنین، جلد 15، ص 111- 112

https://lib.eshia.ir/27571/15/111

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۰۵

بیانات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در دیدار بسیجیان

در زمینه‌ی سیاسی هم [همین‌طور]؛ این هم جزو چیزهایی است که تقویت بسیج است. بسیج بداند که قواره‌ی مطلوب آمریکا برای کشورهای این منطقه یک دوگانه است: یا «استبداد» یا «هرج‌ومرج»؛ به تعبیر فرنگی: یا دیکتاتوری یا آنارشیسم. آمریکا برای این منطقه این دوگانه را در نظر دارد. یک کشوری که مورد نظر آنها است، یا اینکه بایستی یک قدرت مستبدّی در رأس باشد که بتوانند با او ببندند، هر کاری میخواهند با او قرار بگذارند و او تسلیم آنها بشود؛ یا اگر این نشد، باید [آن] کشور هرج‌ومرج پیدا کند، زندگی بر مردم دشوار بشود. بسیج با هر دوی اینها باید مقابله کند؛ هم با ایجاد دیکتاتوری و استبداد، هم با ایجاد هرج‌ومرج و اغتشاش؛ هر کدام از این دو در کشور پیش بیاید، دست دشمن در کار است و [بسیج] باید در مقابلش بِایستد. خب، حالا اینها مسائل مربوط به بسیج بود که عرض کردیم. حرف درباره‌ی بسیج بیش از اینها است؛ این فعلاً مقداری [از حرفها بود].

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58403#_ftnref6

 

اگر کسی بداند که مقاومت بسیجی از بدو نهضت قیام امام خمینی قدس سره الشریف و حتی قبل از آن هم کدام است و این دوگانه ی استبداد و هرج و مرج که به عنوان قواره ی مطلوب آمریکا در منطقه را نیز بشناسد، بسیجی شاگرد خود امام خمینی، یعنی خود امام خامنه ای مد ظله العالی هم تشریف دارند. یک مسئله ای که در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد این بود که امپراطوری عثمانی هم فرو پاشید، و آنچنان هم فرو پاشید که از میان آن حکومتی علوی هم آنچنان که بعد از خلیفه ی سوم، امام علی امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه هم به خلافت رسید، در افق اسلام دیده نمی شد الا اینکه در روز قیامت هم حکومت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را داریم دیگر. ولی اهمیت این حرف حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم روشن می شود که انگلیس و آمریکا چطور هم یا هرج و مرج، یا استبداد را برای کشورهای منطقه می پسندند؛ و نه اینکه حکومتی توحیدی ناب محمدی علوی ائمه ی اطهار انسان 250 ساله ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم داشته باشیم که مطلوب حماسه ی هندسه ی خورشید انقلاب هم باشد. نمونه این هرج و مرج و استبداد که همه می دانند و اظهر من الشمس هم هست آنچنان که دیگر گفتن هم ندارد، همین حکومتی است که آمریکاییهای صهیونی با داعش هم درست کردند و تا امروز هم با ادامه ی همین هرج و مرج و استبداد صهیونی هم در غزه و فلسطین و لبنان دارند ادامه نیز می دهند و دلیل روشن طوفان الاقصی و مقاومت بسیجی لبنان هم هست و .... و در عرصه های اتمی و هسته ای هم منجر به شهادت باور نکردنی دانشمندان هسته ای نیز شده است.

اینجا یک سوالی مطرح است و آن اینکه این شهادتها، باور نکردنی است همانطوری که از جمله شهادت سید حسن نصر الله هم باور نکردنی است چرا که خود حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم خطاب به سید حسن نصر الله در کلیپی که اخیراً هم پخش شد می فرمایند که خدا با هیچ کس شوخی ندارند. ولی این مال آن وقتی هم هست که فرمانده ی جنود السماوات و الارض یعنی خدای سبحان  پشت کفر فرعونی سلاطینی همچون سلطانِ آمریکا و سلطانِ اروپا هم بدلایل نظریه های مثل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی را هم مکدر نکرده باشند آنچنان که حماسه ی هندسی خورشید انقلاب هم همین قلوب همه و همه مدعی شوند که در سیاه چاله های نجومی فرو رفته اند و لذا قهراً این احمقها نابودی خود را هم دارند بر حسب استدلال حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم رقم می زنند چرا که چاره ی دیگری هم برای شبکه ی مقاومت بسیج هم باقی نگذاشته اند و .... مسئله تبدیل می شود به یک دوگانه ی بسیجی مقاومتی احدی الحُسنیین یا شهادت یا پیروزی که یک دینامیک عظیم ارگودیک هم دارد. 

و لذا همین مسئله هم هست که وقتی با مسئله ای که مملو از لهو و لعبهای دنیوی است را در نظر می گیریم، شاگرد وقتی سعی هم دارد که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل می کند، مادامی که به آن درجات متعالیه آیات اللهی لازم هم هنوز نرسیده ایم که همه چیز یا در حالات صفر یا یک دینامیکی ارگودیک هم واقع شده است آنچنان که شاگردان خودشان با هم الی ما شاء الله هم یحتمل شوخی دارند و جدی شدن مسئله را تا وقتی که استادشان هم به آنها مسئله را گوشزد کند درنمی یابند. یا مثلاً شوخی شوخی یک وقت دیدید که درجات نفاق بین شاگردان تا آنجایی که هنوز به درجات و مراتب الفهای بینهایت آیات اللهی بالاتر هم نرسیده اند و عبور نکرده اند الی ما شاء الله هم ادامه می یابد تا حتی برسد به شهادت بزرگانی از این شهید آیت الله، یا آن شهید دانشمند هسته ای یا .... و حالا حتی مثلاً هی معلم و استاد و گشت ارشاد و همه و همه نیز بفرمایند یا چادر مشکی ات را سر می کنی، یا خودت می دانی و خدایت! مسئله را با شوخی هم برگذار می کند. این شوخ طبعی شاگردان هم هست در اینکه جدیت مسئله را در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتر هم مشاهده نکرده و بلکه حتی در لهو و لعبهای دنیوی هم راه را برای همین استبداد و هرج و مرجهای حتی کشورهای منطقه هم الی ما شاء الله باز می بینند و حتی سلاطین آمریکا و اروپا که همان سلطان انگلیس روباه پیر هم باشد را نیز به هیچی حساب می کنند و .... ولی موضوع حتی آمریکا هم همین است که با شوخ طبعی هم از یکی خودشان نیز گفته که در آمریکا ما هرج و مرج انقلابهای رنگوارنگ و ... هم نداریم چرا که آمریکا در واشنگتن سفارت ندارد، که البته مثل اینکه خیلی هم این حرفش خیراً ثابت شده است که صحت ندارد و همین هرج و مرجهایی را که برای دیگر کشورها هم می خواهند به خودشان هم سرایت کرده است و ان شاء الله بیشتر هم سرایت کند و خدا نسلشان را حتی خیلی زودتر از صهیونیستها هم ور بیاندازد که اینقدر بد هم برای دیگران در همه ی جهان نخواهند و همه ی ملتها را با سیاست روباه پیر تفرقه بیانداز و حکومت کن، به جان هم نیاندازند و ...! عمق مسئله را وقتی با سیاستهایی در ردیف معاویه ای و یزیدی هرج و مرجی و استبدادی هم طرفیم، یافتن؛ کارش را سختتر هم می کند. هیتلر هم می خواست رهبر همه ی جهان شود و هلموت هسه هم در اصول اولیه ی نظریه ی میدانهای کلاس مسائل رهبران conductors را که آن روز Furer هم می گفته اند که به هیتلر هم چنین خطاب می کرده اند را مطرح می کند: مثلاً در آرشیو این فرمول هسه را جستجو کنید که به آلمانی اش هم می شود: 

Führerdiskriminantenproduktformel  

conductor-discriminant formula

در زمینه ی نظریه ی میدان کلاس محلی و نظریه ی گالوا، قضیه ی هسه- عارف را هم داریم که البته در این زمینه ها هم استاد شدن و بلکه حتی یحتمل انگیزه های فاینمنی را هم به آنها کاربردی کردن یحتمل بعضی اشکال هم کنند که اصلا شوخی هم ندارد و ...! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ‎﴿الزخرف: ٥٤﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۹/۰۵

بیانات در دیدار بسیجیان

یکی از اوّلین کارهای استکبار جهانی، یعنی سلطه‌های جهانی، قدرتهای سلطه‌ی عالم برای تسلّط بر ملّتها این است که توانایی‌های آن ملّتها را انکار کنند، آن ملّتها را تحقیر کنند؛ این [حرف] هم در قرآن هست؛ در مورد فرعون [میگوید:] «فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَاَطاعوه»؛(۶) حالا او نجیب‌تر از سلاطین امروز دنیا بود؛ سلطانِ آمریکا، سلطانِ اروپا ــ اینها سلطانند دیگر ــ او نجیب‌تر از اینها بود. او فقط روی مردم خودش این کار را میکرد؛ اینها روی ملّتهای دیگر این کار را میکنند. فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَاَطاعوه؛ قوم خودش را خفیف کرد، تحقیر کرد، کوچک نشان داد، امتیازاتشان را انکار کرد: اَ لَیسَ لی مُلکُ مِصرَ وَ هذِهِ الاَنهارُ تَجری مِن تَحتی؛(۷) نتیجه‌اش این شد که این قوم دیدند که خب او بالاتر است، لذا از او اطاعت کردند. نقشه‌ی استعمار این است: تاریخ شما را انکار کنند، هویّت شما را انکار کنند، توانایی‌های شما را انکار کنند؛ وقتی شما میخواهید نفت کشور خودتان را که در اختیار انگلیس است ملّی کنید، عواملشان در داخل کشور بیایند سخنرانی کنند، بنویسند که «چه حرفها! ایرانی مگر میتواند پالایشگاه آبادان را اداره کند؟ ایرانی آفتابه‌ی گلی هم نمیتواند بسازد»! این‌جوری تحقیر کنند ملّتها را. بسیج، نقطه‌ی مقابل این است؛ بسیج، نقطه‌ی مقابل این تحقیر ملّی است. سلطه‌گران برای اینکه بتوانند تسلّط پیدا کنند، دست‌کاری میکنند باورهای ملّی را. یک ملّتی یک تاریخی دارد، یک اعتقادی دارد، یک بزرگانی دارد، یک باوری دارد؛ این را دستکاری میکنند، خراب میکنند، تحقیر میکنند.

عزیزان من، برادران من، خواهران من، فرزندان من! ایران در طول سالهای طولانی، بخصوص در دوران قاجار و پهلوی تحقیر شد. انقلاب آمد ورق را برگرداند. بعد از جنگ جهانی اوّل، یک کنفرانسی در پاریس تشکیل شد که کشورهای متعدّدی در آن کنفرانس شرکت کردند برای تصمیم‌گیری درباره‌ی وضع دنیا. شرکت‌کنندگان کسانی بودند که در جنگ شرکت داشتند یا آسیب دیده بودند؛ ایران هم جزو آسیب‌دیدگان جنگ اوّل جهانی بود که یک هیئتی را فرستاد، [امّا] هیئت ایرانی را در کنفرانس پاریس راه ندادند. این‌جور تحقیر میکردند؛ ملّت ایران در یک دوره‌ای این‌جور تحقیر شده. تفکّر بسیجی این حصار را میشکند؛ این سلاح نرم‌افزاریِ بسیار خطرناک را تفکّر بسیجی از اثر می‌اندازد. تفکّر بسیجی خودباوری میدهد. یک نوجوان، یک جوان احساس میکند حضور دارد، توانایی دارد؛ این خود‌باوری‌اش است، خداباوری‌اش را هم که عرض کردیم؛ میداند همه‌ی عالمِ وجود، لشکر خدا است: وَ للَهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الاَرض؛(۸) و اگر در راه خدا حرکت کند، این لشکر به کمکش می‌آید. امروز هم همین‌جور است، فردا هم همین‌جور است. بدون شک این روحیه‌ی بسیجی، این توانایی بسیجی، این حالت بسیجی که در کشور ما هست و خوشبختانه در تعدادی از کشورهای دیگر، در اعضای جبهه‌ی مقاومت این روحیه وجود دارد، قطعاً بر همه‌ی ‌سیاستهای آمریکا و غرب و استکبار و رژیم صهیونیستی غلبه پیدا خواهد کرد.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58403#_ftnref6

 

سلطانِ آمریکا و سلطانِ اروپا به خیال خودشان اصلا و ابدا هم ملت خودشان را تحقیر نمی کنند و از همه ی عالم هم مردم دیگر قومها می روند آنجا که آیا درس بیاموزند یا کسب و کار و تجارت هم راه بیاندازند و .... ولی شما یک کمی حتی عمیقتر به مسئله نگاه کنید که آن به اصطلاح سلاطین اروپایی که هنوز وقتی سلطان آمریکا خیلی هم اینطوری سلطان نشده بود، چه ها که نکردند؟ متوجه می شوید که حضرت مقام معظم رهبری فقط اشاره ای هم حتی به نوک آن کوه یخی که در مقابل کشتی در حال غرق شدن بوده است نیست نفرموده اند، آنجایی که می فرمایند هیئت ایرانی را به کنفرانس پاریس راه ندادند. اگر این مسئله مال 1919 باشد که می شود حدود 105 سال پیش و حدود سال 1298، این مال همان دورانی هم هست که سلسله ی قاجار داشت منقرض هم می شد و انگلیسها دیکتاتوری مثل رضا خان قلدر را هم آوردند سر کار و نصبش هم کردند! و حالا هم کار به جایی کشیده است که معلوم نیست آمریکا صهیونی تر است یا خود رژیم صهیونی که همان انگلیسها هم کمک کردند و ساختندش؛ و لذا نوه ی رضا قلدر می رود در صف دوم جلسه ی صهیونی هم می نشیند منتظر که ببیند کی همین باصطلاح سلاطین کارش را دلشان درد می گیرد که راه بیاندازند! عرض بنده ی حقیر خیلی وقت پیش هم همین بوده است که بابا، شماها که این دیکتاتورهای مستبد را اینقدر هم دوست دارید که کار همه ی مردم جهان را راه بیاندازند و از هرج و مرج هم در بیاورند، فقط برای همینکه از این دوگانگی که برای مردم منطقه ی غرب آسیا و حتی خودتان هم نسخه پیچیده اید، همین کار را برای خودتان هم بکنید. اول همین را برای خودتان انتخاب می کردید، بشود شاه آمریکا و شاه صهیونی خودتان، بعد اگر همه دیدند که خیلی هم خوب است؛ همه می دوند می آیند خدمتتان و آنگاه هر آن که خواستید هم فیلتر کنید بیاید خدمتتان. و لذا نه خودتان را تحقیر کنید و نه مردم تان را و نه این بنده خدای شاهنشاه آریامهرتان را.

اینجا فقط یک مسئله ای هم داریم در مورد بسیج که بزرگترین شبکه ی جهانی مقاومت هم هست. و آن این است که مقاومت خودجوشی را که از روی حماقت خودتان هم در خود باوری و خدا باوری بسیجیان خصوصاً در شبعه های فلسطین و غزه و حماس و لبنان ایجاد کرده اید، دیگر به شما این اجازه را نمی دهد که حتی شاهنشاه آریامهر و اینها را به عنوان سلطان صهیونی خودتان در فلسطین اشغالی هم نصب کنید و بلکه باید دمتان را هم روی کولتان گذاشته و بروید همان نزد سلطان آمریکا بلکه بتواند آنجا شاهنشاه آریامهرتان را نصب هم کند! این طرفها بسیج به شما این اجازه ها را نمی دهد. بی خودی دنبال تبلیغات رسانه هایی که مدام بر علیه جمهوری اسلامی ایران از طرف شماها لجن پراکنی می کنند و بوی تعفن شبکه های جهانی تان به همین رودخانه ی ما هم حتی سرایت کرده و بلکه بو گندش همه ی عالم را هم برداشته است، دلتان را صابون نزنید که فاضلاب همه ی عالم را هم دارید به کجاها سرازیر می کنید و ...! تزکیه و تهذیب و اعتماد به نفس و خود باوری و خدا باوری بسیج این اجازه را به بچه بسیجیها نمی دهد که بسیج، بزرگترین شبکه ی جهانی مقاومت مستضعفین جهان حتی راضی شوند که یک دیکتاتوری را بدتر از شاه و فرعون را بر سر مردم بدبخت خودتان هم نصب کنید و آنگاه بلا بر سر همه ی مردم جهان هم بیاورید و به خیال خودتان سر خودتان و خدا را هم دارید کلاه می گذارید یا سر بقیه ی جهانیان را بغیر از خودتان و .... (البته مستحضرید که این همان چیزی هم هست که خودتان یعنی یهودیان به حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم فرمودید که تو برو، اگر خوب بود ما هم پشت شما هستیم! قومی وقتی خدا نشناس شد، پیغمبرش را هم حاشا می کند دیگر؛ حالا می خواهد خدا هم باشد که آنها را توسط پیغمبرشان هم دارد امر می کند. می فرمایند تو برو و کشت و کشتار هم کن؛ ما اینجا نشسته ایم ولی پشت ات هم هستیم و پشتیبانی ات هم می کنیم و ...!

قَالُوا یَا مُوسَىٰ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُوا فِیهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ‎﴿المائدة: ٢٤﴾‏

اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ‎﴿طه: ٤٢﴾‏

) و چرا؟ برای اینکه توحید محمدی علوی و ائمه ی اطهار علیهم السلام و انسان 250 ساله و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دیگر هیچ کس نمی شناسد و همه ی عالم را هم در سیاه چاله های نجومی انداخته اید و هر غلطی هم دلتان خواست می توانید بکنید و بوی تعفن اش را هم همه ی عالم را برداشته است و ...؟ بر حسب وقایع اتفاقیه گذشته، اتفاقاً اشتباه هم نمی فرمائید که اگر زورتان می رسید که همه ی عالم را هم در تاریکیها و ظلمات و ظلم و جورهای خود فرو ببرید، لحظه ای درنگ نمی کردید. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ‎﴿الشعراء: ٢٢٧﴾‏ 

این امام علی امیر المومنین علیه السلام است که می فرماید جهاد امر به معروف و نهی از منکر هم کنید و الا بدان بر شما مسلط شده و خوبانتان هم از بین می روند و ...:

پایه چهارمِ ایمان: جهاد

سپس امام علیه السلام از چهارمین پایه ایمان یعنى جهاد دم مى‌زند و براى آن مانند سه پایه گذشته چهار شاخه ذکر مى‌کند و مى‌فرماید: «جهاد (نیز) چهار شاخه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، صدق و راستى در معرکه‌هاى نبرد، و دشمنى با فاسقان»؛

(وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَالصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِینَ)

. در واقع امام جهاد را به معناى وسیع کلمه تفسیر فرموده نه تنها جهاد نظامى در میدان جنگ با دشمنان که نتیجه همه آنها عظمت اسلام و مسلمانان و دفع شر کافران و فاسقان و منافقان است و به تعبیر دیگر امام به هر چهار محور جهاد:

جهاد با قلب، با زبان، با عمل و با اسلحه در میدان نبرد اشاره مى‌کند که جهادى است فراگیر و شامل تمام مصداق‌ها.

آن‌گاه آثار هر یک از این شاخه‌هاى چهارگانه را به روشنى برمى‌شمرد و مى‌فرماید: «آن‌کس که امر به معروف کند پشت مؤمنان را محکم ساخته»؛

(فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ)

. «و آن‌کس که نهى از منکر کند بینى کافران (منافقان) را به خاک مالیده»؛

(وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ). [1]

«و کسى که صادقه در میدان‌هاى نبرد با دشمن (و هرگونه مقابله با آنها) بایستد وظیفه خود را (در امر جهاد با دشمن) انجام داده است»؛

(وَمَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَى‌ مَا عَلَیْهِ)

. «و کسى که فاسقان را دشمن دارد و براى خدا خشم گیرد خدا نیز به خاطر او خشم مى‌کند (و او را در برابر دشمنان حفظ مى‌نماید و روز قیامت وى را خشنود مى‌سازد)»؛

(وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ)

پیام امام امیر المومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم مد ظله العالی، جلد 12، ص 202

https://lib.eshia.ir/27571/12/202

 

براى اهمیت این دو فریضه الهى همین بس که از روایات استفاده مى‌شود شرط قبولى دعا انجام آن‌هاست. همانگونه که امیرمؤمنان علیه السلام در واپسین ساعات عمر در بستر شهادت فرمود:

«لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْى عَنِ الْمُنْکَرِ فَیوَلَّى عَلَیکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ‌

؛ امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلط مى‌شوند سپس هرچه دعا کنید مستجاب نمى‌گردد». [2]

آیه 63 سوره مائده علماى اهل کتاب را سخت نکوهش مى‌کند که براثر ترک امر به معروف و نهى از منکر، امت‌هاى آن‌ها آلوده انواع گناهان شدند و در پایان آیه مى‌گوید: چه زشت است کارى که آن‌ها انجام مى‌دادند: «لَوْلَا یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَکْلِهِمْ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ».

در خطبه قاصعه‌ [3] تعبیر تند دیگرى درباره تارکان امر به معروف و نهى از منکر دیده مى‌شود، مى‌فرماید:

«فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِى بَینَ أَیدِیکُمْ إِلَّا لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْى عَنِ الْمُنْکَرِ فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُکُوبِ الْمَعَاصِى، وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْکِ التَّنَاهِى‌

؛ خداوند سبحان مردم قرون پیشین را از رحمت خود دور نساخت جز به این سبب که امر به معروف و نهى از منکر را ترک کردند، لذا افراد نادان را به‌سبب گناه و دانایان را به‌علّت ترک نهى از منکر از رحمت خود دور ساخت».

پیام امام امیر المومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی جلد 15، ص 121

https://lib.eshia.ir/27571/15/121

اینها را هم ببینید:

امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع)

چکیده:
«امر به معروف» و «نهی از منکر» دو فریضه بزرگ و دو فرع از فروع ده‌گانه دین مبین اسلام محسوب می‌شوند. گذشته از عنایت خاص قرآن کریم به این موضوع و نیز سیره‌ی نظری و عملی پیامبراکرم(ص) و دیگر اولیای دین، در نگاه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام امر به معروف و نهی از منکر جایگاه ممتاز و ویژه‌ای دارد. آن حضرت امر به معروف و نهی از منکر را عنایت دین، قوام شریعت و با فضیلت‌ترین اعمال بندگان خدا توصیف می‌نماید که حتی از جهاد در راه خداوند نیز بالاتر است. از دیدگاه آن حضرت این دو فریضه برکات فراوانی در جامعه اسلامی به دنبال دارد و در مقابل ترک آنها مستوجب نزول بلا و خطرات زیادی است. مراتب سه‌گانه امر و نهی(قلبی، لسانی، یدی) خصوصیات آمر و ناهی، رابطه امر به معروف و نهی از منکر با جهاد و اقامه حدود و نیز لزوم نصیحت کردن و نصحیت پذیرفتن، همچنین فضیلت امر و نهی عوام نسبت به خواص، و رعایا نسبت به حکام، از دیگر فرازهای بیانات علوی در تبیین جایگاه و ارزش امر به معروف و نهی از منکر است.

کلید واژه‌ها: امام علی(ع)، امر به معروف و نهی از منکر

https://farsi.khamenei.ir/others-article?id=19246

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم »

کوتاهی و مسامحه در امر به معروف و نهی از منکر

صفت پنجم: کوتاهی و مسامحه کردن در امر به معروف و نهی از منکر است و سبب آن یا ضعف نفس است، یا طمع مالی و آن از جمله مهلکات است و ضرر آن عام، و فساد، آن تام است، زیرا اگر بساط امر به معروف و نهی از منکر پیچیده شود، و اساس آن برچیده شود، آیات نبوت از میان مردم برطرف، و احکام دین و ملت ضایع و تلف می گردد و جهل و نادانی عالم را فرو می گیرد و ضلالت و گمراهی ظاهر می شود و آثار شریعت رب العالمین فراموش،و چراغ آیین سید المرسلین خاموش، فتنه و فساد شایع، و ولایت و اهل آنها نابود و ضایع می گردند و از این جهت است که می بینی و می شنوی که در هر روزگاری که قوی النفس دینداری که حکم او نافذ و جاری بود، از علمای صاحب دیانت، یا امرای صاحب سعادت از پی این کار دامن همت بر میان زد، و در راه دین و آئین از ملامت و سرزنش مردمان أندیشه نکرد، همه مردمان به طاعات و مبرات راغب، و تحصیل علم و عمل را طالب شدند و برکات از آسمان بر ایشان نازل، و خیر دنیا و آخرت ایشان را حاصل شد و در هر زمانی که عالم عاملی، یا سلطان عادلی همت بر این امر خطیر نگماشت، و این کار عظیم را سهل انگاشت، امر مردم فاسد، و بازار علم و عمل کاسته گشته مردم به لهو و لعب مشغول، و به هوا و هوس گرفتار، و خودسر شدند و یاد خدا و فکر روز جزا را فراموش، و از باده معاصی و ملاهی مست و مدهوش گشتند.

و به این سبب در آیات و اخبار، مذمت بسیار بر ترک امر به معروف و نهی از منکر شده خدای تعالی می فرماید: «لو لا ینهیهم الربانیون و الااحبار عن قولهم الإثم و أکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون» یعنی «چرا نهی نمی کنند علماء و دانایان، ایشان را از گفتار گناه و خوردن حرام؟ هر آینه بدکاری است آنچه می کنند» و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «هیچ قومی نیست که معصیت کنند و در میان ایشان کسی باشد که قدرت داشته باشد ایشان را منع کند و نکند، مگر بیم آن است که خدای تعالی فرو گیرد ایشان را به عذابی که از نزد او نازل می گردد» و نیز از آن سرور منقول است که فرمود: «باید البته امر به معروف و نهی از منکر نمایید و إلا بدان شما بر شما مسلط می شوند پس خوبان شما دست به دعا برمی دارند و دعای ایشان به درجه اجابت نمی رسد» و فرمود که «خدا عذاب نمی کند خواص را به گناه عوام، تا معاصی در میان ایشان ظاهر و هویدا گردد و خواص را قدرت بر انکار آنها باشد و انکار نکنند» و از حضرت امیرالمومنین علیه السلام منقول است که فرمود: «به درستی که کسانی که پیش از شما به هلاکت رسیدند بدان واسطه بود که مرتکب معاصی شدند، و علمای ایشان آنها را نهی نکردند، چون معصیت ایشان به طول انجامید عقوبات الهی بر ایشان نازل گردید» و فرمود که «امر به معروف و نهی از منکر، دو مخلوقند از خلقهای الهی، پس هر که یاری کند آنها را خدا او را عزیز کند و هر که ذلیل کند آنها را خدا او را ذلیل کند» و نیز از کلمات آن حضرت است که «هر که ترک کند انکار منکر را به دل و دست و زبان، او مرده ای است در میان زندگان» و فرمود که «رسول خدا ما را امر کرد که ملاقات کنیم با اهل معاصی با روهای درهم کشیده» و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که «خداوند عالم به شعیب نبی وحی فرستاد که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد، چهل هزار نفر بدان، و شصت هزار نفر از نیکان عرض کرد که پروردگارا نیکان را چرا؟ خطاب رسید: به جهت آنکه «مماشات و سهل انگاری با اهل معصیت کردند و به غضب من غضبناک نگشتند» و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که «پاکیزه نشد طایفه ای که از اقویای ایشان حق ضعفای ایشان گرفته نشد» و از آن حضرت مروی است که «خدای تعالی دو ملک را فرستاد به شهری که آن را با اهلش سرنگون سازند، چون به آنجا رسیدند، مردی را دیدند که خدا را می خواند و تضرع می کند و زاری می نماید یکی از آن دو ملک گفت: این مرد را نمی بینی؟ گفت: چرا و لیکن آنچه خدا فرموده به جا می آوریم آن یک گفت: من کاری نمی کنم تا پروردگار رجوع کنم و از او سوال کنم پس مراجعت کرد و عرض کرد: پروردگارا چون به این شهر رسیدیم فلان بنده تو را دیدیم که تو را می خواند و تضرع می کرد خدای تعالی فرمود: امری که کردم به جا آوردید، به درستی که آن مرد کسی است که هرگز در غیظ به جهت امر من متغیر نشده، یعنی در معاصی به غضب نیامده» و روزی آن حضرت به طایفه ای از اصحاب خود فرمودند که «بر من لازم است که بی گناهان شما را به گناهکاران مواخذه نمایم و چگونه لازم نباشد و حال اینکه از مردی از شما عمل قبیحی به شما می رسد و انکار بر او نمی کنید و از او دوری نمی نمائید و اذیت نمی رسانید او را تا آن را ترک کند» و فرمود که «البته بار خواهم کرد گناهان نادانان شما را بر علما و دانایان شما.

چه چیز باز می دارد شما را که چون از مردی از شما معصیتی به شما برسد به نزد او بیائید و او را سرزنش کنید و پند و نصیحت کنید؟ شخصی عرض کرد که قبول نمی کنند فرمود: از ایشان دوری کنید و از نشستن با ایشان اجتناب نمائید» و اخبار بسیار در منع از حاضر شدن در مجالس معصیت، وارد شده، در صورتی که نهی از آن، و دفع آن مقدور و ممکن نباشد.

و رسیده است که «اگر کسی در مجلس معصیت حاضر شود لعنت بر او نازل می شود» بنابراین، جایز نیست داخل شدن در خانه های ظلمه و فساق، در هنگامی که مشغول ظلمی یا فسقی باشند و همچنین جایز نیست حاضر شدن در مجامعی که در آنها معصیتی واقع می شود و آدمی قدرت بر دفع آن ندارد، زیرا که ملاحظه معاصی، بدون ضرورت جایز نیست و عذر اینکه من قدرت بر دفع آن ندارم مسموع نی و به این سبب بود که جمعی از پیشینیان، عزلت اختیار کرده و از مردم کناره گرفته و به این مضمون عمل می نمودند.

اگر در جهان از جهان رسته ای است

در از خلق بر خویشتن بسته ای است

و سبب عزلت ایشان این بود که مبادا در بازار و راه مجامع و عیدگاه ملاحظه عصیان پروردگار را نمایند و از دفع آن عاجز باشند.

و چون حال مسامحه در امر به معروف و نهی از منکر را دانستی، و فهمیدی که بر آن چه قدر مفاسد مترتب است، خواهی دانست که امر به معصیت و نهی از طاعت چه مفسده ای دارد و چه عقاب در مقابل آن است روزی حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «چگونه خواهید بود هرگاه زنان شما فاسد شوند؟ و جوانان شما فاسق گردند؟ و امر به معروف نکنید و نهی از منکر ننمائید؟ از روزی تعجب عرض کردند که همچنین وقتی خواهد بود؟ فرمود: بلی و بدتر از این، چگونه خواهید بود هرگاه معروف در نظر شما منکر باشد و منکر معروف؟»

و هر که تأمل کند در اخبار و آثار، و آگاه باشد بر تواریخ و حکایات پیشینیان، و بلاها و عقوباتی که به ایشان رسید، و مشاهده عصر خود را کند، و آنچه در آن حادث می شود ببیند از ابتلای مردمان بعد از شیوع معاصی، به بعضی آفات سماویه و ارضیه، یقین می کند که هر عقوبت آسمانی و زمینی، از: طاعون و وباء، و قحط و غلا، و کم شدن آب و باران، و تسلط اشرار و ظالمان، و قتل و غارت و زلزله و امثال اینها، به سبب ترک کردن مردمان است امر به معروف و نهی از منکر را.

https://ganjoor.net/naraghi/meraj/bab4/sh212

بعضی یحتمل بازار وارونه نمایی و پوستین اسلام را وارونه به تنش کردن را ملاحظه کنند، امواج گرانشی یا همان gravitational waves را هم بفرمایند که وقتی امواج گرانشی خیلی ارزان هم شود، همین هم می شود که دیگر باید به رمز ارزها هم رجوع کرده و تجارات بین المللی هم رواج یابند و قانونمند هم شوند. و درست هم هست که بالاخره هر چیزی قانونمندش خوب است. ولی نهایتاً هم مسئله حماسه ی هندسه ی خورشید انقلاب را هم نباید فراموش کرد که آیا بوی تعفن رودخانه های فاضلابی که از ظلمات نه حتی کرم چاله ای و چاله هرزی و بلکه هم سیاه چاله ای  نجومی، جهانی هم شده اند، مسئله ی حماسی هندسی خورشیدی انقلابی که هنوز هم سر جایش باقی است!

وَیَا قَوْمِ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِی أَن یُصِیبَکُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنکُم بِبَعِیدٍ ‎﴿هود: ٨٩﴾‏

کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ ‎﴿الشعراء: ١٦٠﴾‏

این مقالات راجع به جبرهای هکه و اصل هسه و رهبران conductors هسه و آرتین و اینها را هم نگاهی بیاندازید.

hasse principle

https://arxiv.org/abs/2411.14960

https://arxiv.org/abs/2411.02629

https://arxiv.org/abs/2410.12127

hecke

https://arxiv.org/abs/2411.16643

hasse conductor

https://arxiv.org/abs/2406.11479

....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی