الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰


۱۴۰۳/۰۷/۰۷

پیام تسلیت به مناسبت شهادت جناب سیدحسن نصرالله رضوان‌الله‌علیه دبیرکل شهید حزب‌الله لبنان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت مجاهد کبیر و پرچمدار مقاومت، حجت‌الاسلام سیدحسن نصرالله ضمن تبریک و تسلیت  شهادت رهبر کم نظیر حزب‌الله به سراسر جبهه مقاومت و امت اسلامی و اعلام پنج روز عزای عمومی در کشور، تأکید کردند: اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان سید عزیز مقاومت نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه، استحکام بیشتر خواهد یافت و ضربات جبهه مقاومت بر پیکر فرسوده و روبه زوال رژیم صهیونی کوبنده‌تر خواهد شد.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

انا لله و انا الیه راجعون

ملت عزیز ایران
امت بزرگ اسلامی

مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی، و رهبر مدبر سیاسی، جناب سید حسن نصرالله رضوان‌الله‌علیه، در حوادث دیشب لبنان به فیض شهادت نائل آمد و به ملکوت پرواز کرد. سید عزیز مقاومت پاداش دهها سال جهاد فی سبیل الله و دشواریهای آن را در خلال یک پیکار مقدس دریافت کرد. در حالی شهید شد که سرگرم طرّاحی برای دفاع از مردم بی‌پناه ضاحیه‌ی بیروت و خانه‌های ویران‌شده و عزیزان پرپرشده‌ی آنان بود، همچنانکه دهها سال برای دفاع از مردم ستمدیده‌ی فلسطین و شهر و روستای غصب‌شده و خانه‌های تخریب‌شده و عزیزان قتل‌عام‌شده‌ی آنان طرّاحی و تدبیر و جهاد کرده بود. فیض شهادت پس از اینهمه مجاهدت حق مسلّم او بود.

دنیای اسلام، شخصیتی باعظمت را؛ و جبهه‌ی مقاومت پرچمداری برجسته را، و حزب الله لبنان رهبری کم‌نظیر را از دست داد، ولی برکات تدبیر و جهاد چند ده ساله‌ی او هرگز از دست نخواهد رفت. اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه استحکام بیشتر خواهد یافت. ضربات جبهه‌ی مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی، بحول و قوه‌ی الهی کوبنده‌تر خواهد شد. ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است.

سیّد مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. خون شهید سید عباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سید حسن هم بر زمین نخواهد ماند.
 

اینجانب به پدر بزرگوار و همسر گرامیِ سید عزیز که پیش از او فرزندش سید هادی را نیز در راه خدا داده، و به فرزندان گرامیش و به خانواده‌های شهیدان این حادثه و به یکایک افراد حزب الله و به مردم عزیز و مقامات عالیه‌ی لبنان، و به سراسر جبهه‌ی مقاومت، و به مجموع امت اسلامی، شهادت نصرالله بزرگ و یاران شهیدش را تبریک و تسلیت عرض میکنم و در ایران اسلامی پنج روز عزای عمومی اعلام مینمایم. خداوند آنان را با اولیائش محشور فرماید.

والسلام علی عبادالله الصالحین
سیّدعلی خامنه‌ای        
۱۴۰۳/۷/۷             

 

 

برچسب‌ها: حزب الله لبنان؛ شهید سید حسن نصرالله؛ شهید هادی نصرالله؛ جبهه مقاومت؛

  • ۰۳/۰۷/۰۹
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۴۰)

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿الفتح: ٤﴾‏

لَّقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا ‎﴿الفتح: ١٨﴾‏

إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٦﴾‏

هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ ‎﴿الحشر: ٢﴾‏

إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَةُ بَعْدَ ذَٰلِکَ ظَهِیرٌ ‎﴿التحریم: ٤﴾‏

وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا کَذَٰلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَىٰ لِلْبَشَرِ ‎﴿المدثر: ٣١﴾‏

تِلْکَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَذَّبُوا مِن قَبْلُ کَذَٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ‎﴿الأعراف: ١٠١﴾‏

 

رژیم صهیونیستی دچار خطای محاسباتی شده؛ باید قدرت ملت به اینها فهمانده شود۶ /آبان/ ۱۴۰۳

https://www.leader.ir/fa/media/play/34702

 

خطای محاسباتی که رژیم صهیونیستی دچارش شده است را نه باید کوچک شمرد و نه باید بیش از حد مثل خودشان که فکر می کنند خیلی هم کار خوبی کرده اند، بزرگش کرد. خطای محاسباتی اینجا است که شما هر چقدر هم بدنبال محاسبات هسته ای بروید و سعی کنید فرض بفرمائید هسته ی اتم را بشکافید، باز هم به ذرات دیگری می رسید که آنها نیز خود احتیاج به شکافتی مجدد دارند. و این اساس نظریه های گروه ها در هندسه ی جبری و گروه های لی است که حالا گروه ها خود یک هسته یا کرنلی دارند که از آنها گروه های فاکتور را می توان تشکیل داد و همینطور هم اینها یک تناظری را در نظریه های گالوا و امثالهم با میدانها و هیئتها و بلکه فضاهای برداری و ماولهایی که روی میدانها و هیئتها شکل می گیرند، تشکیل می دهند. و این مسائل در جبرهای جابجایی خود یک تناظری را دارند با مسائل در هندسه ی جبری و ....

خطای محاسباتی اینجا است که اگر دانشمند هسته ای و بلکه رهبرانی در حد دبیر کل حزب الله و بلکه امام امت ای را که حتی در غیبت هم هست را حساب کردید که حذف کردید و بلکه شهر و حتی شهرها را هم با خاک یکسان کردید، آیا می توانید قلوب مومنین را هم همراه قلب زمینی افسرده کرده و به خدمت خود درآورید و هر چند که خود نیز توی کفرتان و نفاقتان و شرکتان دست و پا بزنید و ...؟ یعنی امر بر شما مشتبه نشده است که اصلا کدام الوهیت و بلکه الوهیت را هم خودتان تعیین می کنید و الا که الوهیتی هم نداریم و حتی برای تعیین هندسه ای که از درهمتنیدگی کلافهایی از نور خورشید و زمین هم حاصل می شود، حکمت الهی ای هم ماورای حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز یافت نمی شود؟ قرآن کریم می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿المائدة: ٥١﴾‏

وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُم بِذُنُوبِکُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ ‎﴿المائدة: ١٨﴾‏

الوهیت توحیدی را دریافتن قسمتی از مسئله ای است که شاگرد و بلکه استادش را هم گیر می اندازد که بخواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی در یکی از الفهای بینهایتی میل کنند و در عین حال به بیراهه هم نیافتند. مثلاً اگر این توحید را درنیافته است که آقایان خانمها ما فرزندان خدا هم نیستیم و بلکه بندگان خدائیم؛ خوب یحتمل اینجا وقتی جد اندر جد هم به او آموخته اند که بابا تو از پسران یا دختران خدایی و حالا قرار هم هست که از این ایده هایش دست بردارد. و حالا خر بیار و باقلا بار بزن، و اقل کم کاری است سخت برایش دیگر که بالاخره پس در بندگی خدا چطور هم می توان خدا را دریافت و حال آنکه قرار هم بر این بود که ما مثل عزیر و عیسی ابن مریم هم پسران و فرزندان او هم باشیم و ..... از آن طرف هم خطای محاسباتی صهیونیستها در اینجا است که ائمه ی مستضعفین بندگی خدا را چطور می توانند در خود مستضعفین نیز آنچنان نهادینه کنند که حتی بر استکبار نیز پیروز شوند و خود را از زیر طوغ استعمار و استثمار و استحمار نیز نجات دهند و ....

البته از ما که گذشت، ولی زبانمان هم مو درآورد که بابا ای مستضعفین عالم خودتان و ائمه ی خودتان هم باید کاری کنید و کاری کنیم که سلطنت علم را دریابیم چرا که العلم سلطان و من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه: علم سلطنت  و قدرت می آورد و هر که آنرا دریافت با آن حمله ور شد و هر که آنرا درنیافت به او حمله ور هم می شوند و ....

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=7711

دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر بدوم برسم به نماز جماعت. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

_________________________

إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ‎﴿آل عمران: ١٩﴾‏

و جمله «لبس الإسلام لبس الفرو مقلوبا» اشاره به نکته لطیفى است و آن اینکه حکّام ظالم و فاسق و فاجر سعى در نابودى اسلام و بى‌دین کردن مردم نمى‌کنند؛ بلکه براى رسیدن به منویّات شوم خود، اسلام را تحریف کرده، وارونه نشان مى‌دهند؛ درست مانند پوستینى که وارونه پوشیده شود و تاریخ حکومت‌هاى خودکامه- مخصوصا حکومت‌هاى بیدادگر بنى امیّه و بنى عبّاس- شاهد صدق این سخن است.

بدیهى است پوستین وارونه نه گرماى چندانى دارد و نه شکل و شباهتى به لباس انسانها؛ بلکه، انسان را به صورت حیوانى در مى‌آورد و ذکر این جمله بعد از ذکر مفاسد دیگر آن زمان ممکن است از قبیل ذکر عام بعد از خاص باشد؛ زیرا هنگامى که اسلام وارونه شود، دروغ به جاى راستى، فسوق به جاى عفاف مى‌نشیند؛ همچنین سایر ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها جا به جا مى‌شود.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 4، ص 548- 549

https://lib.eshia.ir/27571/4/548

 

آقای دکتر منوچهر متکی تشریف آورده بودند مسجد برای جلسه ی پرسش و پاسخ. مسئله ی طوفان الاقصی که مطرح شد که چطور هم طرحهای آمریکایی و صهیونی را به هم ریخته است با اینکه این همه جنایات 50000 پنجاه هزار مردم بی دفاع و این شهدای عزیز مثل اسماعیل هنیه و یحیی سنوار و سید حسن نصر الله و سید هاشم صفی الدین را شهید کرده اند که ننگی است برای بشریت. و واقعاً هم چنین است. بنده پرسیدم که چرا دنیای اسلام آنطور که باید و شاید الا برای گروه مقاومت نتوانست از فلسطینیان و مردم غزه دفاع کند، آنطور که آمریکا آمد پشت صهیونیستها ایستاد و رئیس جمهورش هم صراحتاً گفت که من نیز یک صهیونیست ام. ایشان پاسخ داد که آمریکا وقتی مصر در حال انقلاب شده بود و آن جمعیت را در اعتراضات دید، گفت که مبارک باید برود و مرسی آمد. ولی بعد دیگران به آمریکا اعتراض کردند چرا کار را خراب کردی و مبارک را در قفس محاکمه هم انداختی؟ ومبارک از قفس درآمد و خود مرسی هم رفت توی قفس! در جنگ سی و سه روزه هم صهیونیستها فکر می کردند که کار لبنان را می توانند تمام کنند، ولی شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید سید حسن نصر الله نگذاشتند و اجازه ندادند و بلکه صهیونیستها را شکست هم دادند.

سوال و جوابی هم در مورد FATF و برجام شد که ایشان در صدد جواب آنها برآمدند. بعد از سخنرانی ایشان، بنده سعی کردم که نشان دهم که مشکل اینها تا یک حد زیادی هم خود مائیم؛ ولی به بنده تذکر داده می شد که در مسجد را هم می خواهند ببندند و دیر است و لذا ایشان فرمودند برایم بنویس یا تلفنی هم بگو. البته این دقیقاً هم درست نیست که تقصیر خود ما است و نمی توان یک مسئله ی جزئی و خاص را هم مجردش کرد و عمومیتش بخشید. مثلاً بنده داشتم این را می گفتم به آقای متکی که چطور بیست دلار سوئیفت کردم برای اینکه عضو انجمن ریاضی آمریکا شوم، ولی سال بعد دیگر سوئیفت را به علت تحریمها هم قطع کردند؛ ولی بنده هنوز هم می توانم مقالات بولتن و نوتیسز Bullitin and Notices of AMS را از اینترنت بگیرم و دانلود کنم؛ ولی برای عضویت در انجمن ریاضی ایران هم خیلی کسی دلش نسوخته است که آیا این چیز مهمی است که عضو آن شوم یا نشوم و بلکه یک منتی هم در کار است که بالاخره عضویت در این انجمن برایت را فراهم هم می کنیم و ... (یک جورهایی ارتقاء به الفهای بنیهایت آیات اللهی درجات و مراتب بالاتر واقعاً هم یک دیدگاه توحیدی را نیاز دارد که ماورای دیدگاه فردی است و ...! ). ولی در مورد این حقیر معنا هم دارد. این مهم است که چطور مسئله را می توانید مجردش هم کنید. مادام کوری یک جایی در کتابخانه ی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در هیوارد (که حالا شده است East Bay) خواندم که می فرمود که وقتی می خواهی یک حرفی را بزنی، اینطور هم حساب کن که داری آنرا به فردی که مورد علاقه ات هم هست مثل یک دانشمند هم می گویی! یعنی این یک تجرید خوبی است که شما بتوانید با پرتونگاری اشعه ی ایکس در پزشکی چقدر کاربردهایی هم ایجاد کنید. ولی مسئله این است که این فقط یک فرد خاص نیست که شما می توانید به او کمک کنید که مثلاً پزشک دریابد چطور عکس رادیولوژی او می تواند به پزشک و مریض کمکها هم کند. این تجرید خوبی است دیگر. مثل همین است که بنده بخواهم از استکان نلبکیهای خودم خیلی تعریف کنم و حال آنکه بالاخره درست است که استکان نلبکیهای بنده هم شرط است، ولی بسیاری از دیگران هم استکان نلبیکهای خود را دارند دیگر.

همین تجرید را وقتی شما برمی گردید و می بینید که چطور خواجه نصیر الدین طوسی توانست به عنوان وزیر هولاکو در حمله مغول به ایران خدمت کند، عظمت کار او را هم درمی یابید! یعنی او توانست توحید و دیگر اصول دین را در حین حمله ی مغولها و وقتی دیگر آنقدر هم حکومتهای عباسی و دیگران پوستین اسلام را وارونه کرده بود که منقرض هم شود را آنچنان هم بوسیله ی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز تثبیت کند که به اسلام عزت و بلکه قدرت هم بخشید و .... این است که ارزش اش را دارد که انسان سعی کند توحید ناب محمدی را درک کند هر چند که آیا چقدر معنای آنرا تمام و کمال هم بفهمند؟! (از شعرهای خواجه است که:

کرد آفریدگار تعالی به فضل خویش،

چشمت به هفت پرده و سه آب منقسم

صلب و مشمیه و شبکه، زجاجیه و جلید، 

پس عنکبوت و بیض و عنب، قرن و ملتحم)

می فرماید: 

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ‎﴿٥١﴾ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ‎﴿القلم: ٥٢﴾‏

و اما همین هم می تواند اسلام را آنقدر تحت پوستینی وارونه هم واقع کند که فیلمش در آید که جناب پورفسور نورولوژیست نیز خودش مبتلا به شیزوفرنی است و خود را به بیمارستان روانی هم معرفی کند و بلکه اساتید دانشگاهی خودمان هم آیا از این است یا از چیزهای دیگری است الهم می گیرند که اسلام جمهوری اسلامی را هم در رسانه ی ملی حتی زیر سوال ببرند و .... یعنی گاهی فهم جبرهای فون نویمنی که به عنوان اپراتورهایی بر فضاهای هیلبرت هم عملگرا هستند حتی برای خود فون نویمن هم یحتمل به این سادگیها میسر نبوده است و بعدها توانسته اند مسئله را درست بپردازند و حتی به ذرات مدل استاندارد ذرات فیزیک هم کاربردی اش کنند و .... و لذا یحتمل اینجا بعضی اشکال هم کنند که مدل استاندارد ذرات فیزیک اصلا چه ربطی هم به اقتصاد و نظریه های اقتصادی می تواند داشته باشد؟ خوب، اینکه شما می توانید کالاهایی را هم بار بزنید و از این طرف زمین به آنطرفش با انواع وسائل نقلیه هم ببرید، ایا از دیدگاه های اقتصادی نمی توانند ذراتی فیزیکی هم در مقیاسهایی خاص خود بین مقیاسهای ریز کوانتومی و مقیاسهای درشت نجومی باشند که بلکه چه ربطی هم به حالا مقیاس پلانک داشته باشند و ...؟ التفات می فرمائید؟ تبصره ی 22 اینجا است که اقا یحتمل سرمایه داران هم مشکلاتی را دارند که خیلی از مسائل اقتصادی تقصیر آنها است، ولی خود نظریه های اقتصادی هم نمی توانند براحتی نشان دهند که چطور یک سرمایه داری می شود قارونی و ثروتمند سرمایه دار دیگری هم می شود خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف که همه ی ثروتش هم در راه خدا خرج می شود و بلکه باعث هم می شود همه ثروتها نیز در راه او خرج شوند هر چند که ثروتهای قارونی هم با خودش در زمین فرو روند و .... فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِینَ ‎﴿القصص: ٨١﴾‏ توحید ناب محمدی واقعاً در نوع بشر یک انقلاب عظیمی را ایجاد می کند که غیر قابل انکار است آنجایی که میل به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف حتی برای خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم مسلم می شود و همگان عظمت خدای سبحان را درک می توانند کنند و ....! صلوات مخصوصه بر حضرت صاحب الامر باد:

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی مؤلف گوید که این دعاى شریفى است و سزاوار است خواندن آن در آنجا مکرر و در غیر آن مکان و ما در باب اول ذکر کردیم این دعا را با اختلاف جزئى

واقعاً یک مسئله ی تعیین کننده ای در طوفان الاقصی نهفته است که مرز بین پیروزی امام حسین صلوات الله و سلامه علیه را در روز عاشورا در کربلا را آشکار می کند که اگر مسلمین به آن توحید ناب محمدی می رسیدند دیگر امامشان را تنها نمی گذاشتن و او را به حال خود رها نمی کردند و بلکه به هر قیمتی هم یاریش می کردند و .... ولی با پوستین وارونه ی اسلام آمریکایی هم نمی شود به توحید ناب محمدی رسیده و نیز بلکه با آن مسابقه هم داد؛ چرا که جای الفهای بینهایت آیات اللهی را جابجا و بلکه وارونه هم می کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و المستشهدین بین یدیه

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ‎﴿الفتح: ٤﴾‏

لَّقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا ‎﴿الفتح: ١٨﴾‏

إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٦﴾‏

هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ ‎﴿الحشر: ٢﴾‏

إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَةُ بَعْدَ ذَٰلِکَ ظَهِیرٌ ‎﴿التحریم: ٤﴾‏

وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا کَذَٰلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَىٰ لِلْبَشَرِ ‎﴿المدثر: ٣١﴾‏

تِلْکَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَذَّبُوا مِن قَبْلُ کَذَٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ‎﴿الأعراف: ١٠١﴾‏

 

رژیم صهیونیستی دچار خطای محاسباتی شده؛ باید قدرت ملت به اینها فهمانده شود۶ /آبان/ ۱۴۰۳

https://www.leader.ir/fa/media/play/34702

 

خطای محاسباتی که رژیم صهیونیستی دچارش شده است را نه باید کوچک شمرد و نه باید بیش از حد مثل خودشان که فکر می کنند خیلی هم کار خوبی کرده اند، بزرگش کرد. خطای محاسباتی اینجا است که شما هر چقدر هم بدنبال محاسبات هسته ای بروید و سعی کنید فرض بفرمائید هسته ی اتم را بشکافید، باز هم به ذرات دیگری می رسید که آنها نیز خود احتیاج به شکافتی مجدد دارند. و این اساس نظریه های گروه ها در هندسه ی جبری و گروه های لی است که حالا گروه ها خود یک هسته یا کرنلی دارند که از آنها گروه های فاکتور را می توان تشکیل داد و همینطور هم اینها یک تناظری را در نظریه های گالوا و امثالهم با میدانها و هیئتها و بلکه فضاهای برداری و ماولهایی که روی میدانها و هیئتها شکل می گیرند، تشکیل می دهند. و این مسائل در جبرهای جابجایی خود یک تناظری را دارند با مسائل در هندسه ی جبری و ....

خطای محاسباتی اینجا است که اگر دانشمند هسته ای و بلکه رهبرانی در حد دبیر کل حزب الله و بلکه امام امت ای را که حتی در غیبت هم هست را حساب کردید که حذف کردید و بلکه شهر و حتی شهرها را هم با خاک یکسان کردید، آیا می توانید قلوب مومنین را هم همراه قلب زمینی افسرده کرده و به خدمت خود درآورید و هر چند که خود نیز توی کفرتان و نفاقتان و شرکتان دست و پا بزنید و ...؟ یعنی امر بر شما مشتبه نشده است که اصلا کدام الوهیت و بلکه الوهیت را هم خودتان تعیین می کنید و الا که الوهیتی هم نداریم و حتی برای تعیین هندسه ای که از درهمتنیدگی کلافهایی از نور خورشید و زمین هم حاصل می شود، حکمت الهی ای هم ماورای حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز یافت نمی شود؟ قرآن کریم می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿المائدة: ٥١﴾‏

وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُم بِذُنُوبِکُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ ‎﴿المائدة: ١٨﴾‏

الوهیت توحیدی را دریافتن قسمتی از مسئله ای است که شاگرد و بلکه استادش را هم گیر می اندازد که بخواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی در یکی از الفهای بینهایتی میل کنند و در عین حال به بیراهه هم نیافتند. مثلاً اگر این توحید را درنیافته است که آقایان خانمها ما فرزندان خدا هم نیستیم و بلکه بندگان خدائیم؛ خوب یحتمل اینجا وقتی جد اندر جد هم به او آموخته اند که بابا تو از پسران یا دختران خدایی و حالا قرار هم هست که از این ایده هایش دست بردارد. و حالا خر بیار و باقلا بار بزن، و اقل کم کاری است سخت برایش دیگر که بالاخره پس در بندگی خدا چطور هم می توان خدا را دریافت و حال آنکه قرار هم بر این بود که ما مثل عزیر و عیسی ابن مریم هم پسران و فرزندان او هم باشیم و ..... از آن طرف هم خطای محاسباتی صهیونیستها در اینجا است که ائمه ی مستضعفین بندگی خدا را چطور می توانند در خود مستضعفین نیز آنچنان نهادینه کنند که حتی بر استکبار نیز پیروز شوند و خود را از زیر طوغ استعمار و استثمار و استحمار نیز نجات دهند و ....

البته از ما که گذشت، ولی زبانمان هم مو درآورد که بابا ای مستضعفین عالم خودتان و ائمه ی خودتان هم باید کاری کنید و کاری کنیم که سلطنت علم را دریابیم چرا که العلم سلطان و من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه: علم سلطنت  و قدرت می آورد و هر که آنرا دریافت با آن حمله ور شد و هر که آنرا درنیافت به او حمله ور هم می شوند و ....

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=7711

دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر بدوم برسم به نماز جماعت. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ‎﴿البلد: ٩﴾‏

 

8 و قال علیه السلام اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَیَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَیَسْمَعُ بِعَظْمٍ، وَیَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ.

امام علیه السلام فرمود:

از این انسان تعجب کنید که با یک قطعه پیه مى‌بیند، با قطعه گوشتى سخن مى‌گوید با استخوانى مى‌شنود و از شکافى تنفس مى‌کند! [1]

 

آن‌گاه امام دومین شگفتى وجود انسان را بیان مى‌فرماید که: «و (تعجب کنید 

که انسان) با قطعه گوشتى سخن مى‌گوید»؛

(وَیَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ)

. با این‌که سخن گفتن براى ما کار بسیار ساده‌اى به نظر مى‌رسد که حتى از کودکى با آن آشنا بوده‌ایم ولى اگر درست بیندیشیم کار بسیار پیچیده‌اى است. به هنگام اداى یک جمله زبان باید با سرعت روى مخارج متعدد حروف بچرخد و مخرج لازم را مثلا براى حرف «ز» انتخاب کند و بلافاصله به سراغ حرف «ب» برود و آنگاه آرام بگیرد و اجازه دهد حرف «الف» از فضاى دهان پخش شود بلافاصله روى مخرج «نون» قرار گیرد تا واژه زبان تلفظ شود. حال فکر کنید وراى خواندن یک مقاله یا بیان سخنرانى این زبان چه جوالانى باید در درون دهان داشته باشد که مسلسل‌وار جاى خود را تغییر دهد که اگر دیر بجنبد کلمه غلطى بر زبان جارى مى‌شود و جالب این است که چنان این جابجایى عادت انسان مى‌شود که گویى به صورت خودکار در آمده است و انسان مى‌تواند همه حوادث عالم هستى را با همین قطعه گوشت بسیار ساده ادا کند و این نکته نیز قابل توجه است که صدها یا هزاران زبان براى تکلم در دنیا وجود دارد و همگى با حرکات زبانشان مى‌توانند مقاصد خود را بیان کنند.

از آنجا که اگر این زبان دائماً تر و تازه نباشد نمى‌تواند چنین حرکات سریعى از خود نشان بدهد خداوند چشمه‌هایى جوشان در زیر زبان و دهان انسان قرار داده است که مرتباً بزاق از آن تراوش مى‌کند و زبان را نرم و فعال نگه مى‌دارد و دیده‌ایم به هنگام تشنگى شدید و کم شدن آب دهان انسان بسیار به زحمت سخن مى‌گوید.

نکته مهم در مسئله سخن گفتن این است که مطالبى را که انسان مى‌خواهد براى دیگران بیان کند نخست به صورت کلى در روح و مغزش حاضر مى‌شود و بعد کلمات را براى اداى آن انتخاب مى‌کند سپس به زبان فرمان مى‌دهد که با استفاده از مخارج حروف، کلمات را تنظیم کند و سپس جمله‌ها را آماده سازد تا

دیگران از مقاصد دورنى او آگاه شوند. حال فکر کنید یک کودک پنج ساله شیرین زبان هنگامى که مى‌خواهد سخن بگوید تمام این مراحل پیچیده و بسیار حساس را طى مى کند تا مقصود خود را به دیگران برساند. بزرگ است خدایى که چنین قدرتى به انسان و مخصوصاً به یک قطعه گوشت ساده در دهان او داده است.

پیام امام امیر المومنین، جلد 12، ص 71- 77

https://lib.eshia.ir/27571/12/76

 

بعضی یحتمل اشکال می فرمایند که آقایان خانمها ما اصلا لازم هم نداریم همیشه خیلی عقلایی و عقلانی هم فکر کنیم؛ مثلاً ممکن است کسی بخواهد دوستی بگیرد که بد اخلاق هم باشد، ولی آن دوست بد اخلاق دیگر را هم اتخاذ نکند و حتی دلیلی هم برای این کارش نداشته باشد. یا حتی کسی ممکن است برای اینکه از اضطراب خیره شدن در خورشید هم فرار کند، یحتمل حتی رو آورد به اینکه دیگران را نیز آزار دهد. و لذا آیا تحلیل اینکه ریشه ی این مردم آزاری هم کدام است را می توانید بیابید و بلکه درمان هم کنید؟!

مسئله ای که اینجا مهم است این است که آیا شما برای اینکه فرض بفرمایید زبان جدیدی را یاد بگیرید، آیا لازم هم هست که خود آن زبان را هم بدانید؟ یا حتی می توانید بطور مجرد هم راجع به آن یاد بگیرید و مثلاً تفاوتهای آن زبان را با زبانهای دیگری که از یک ریشه هم هستند را بررسی کنید و آنگاه بر حسب اینکه چه شباهتهایی و چه تفاوتهایی بین این زبانها یافت می شوند، آنگاه بیشتر هم راجع به آن زبان مورد بحث اولیه نیز یاد بگیرید. این مسئله خصوصاً در مورد زبانهای برنامه نویسی رایانه ای هم مورد توجه است! شما ممکن است راجع به زبانهای C ،C++ ،C# e.g. هم آیا هر کدام چقدر بدانید. ولی آیا چقدر هم راجع به تفاوتها و شباهتهای آنها نیز می دانید؟ مخصوصاً اگر در اینترنت بگردید، مطالبی در این موارد نیز می یابید. ولی یحتمل خود زبان C# را هم مثلاً هیچ گاه تصمیم بگیرید که همان بهتر که یاد هم نگیرم خیلی بهتر است! ولی خوب C++ را اگر یاد بگیریم خیلی هم بهتر می شود تا اینکه C# را هم بخواهیم یاد بگیریم. البته یک راهش هم این است که شروع کنید به نوشتن برنامههایی به هر یک از این زبانها و واقعاً هم وارد میدان برنامه نویسی شوید و با آنها دست و پنچه هم نرم کنید و ....

خوب، حالا شما اگر خود ماتماتیکا را هم بلد نباشید یا مثلاً آنرا در دسترس هم نداشته باشید، ولی بخواهید به ماتماتیکا هم برنامه حل معادلاتی را نیز بنویسید؛ خوب، اینجا چه می کنید؟ آیا اگر بجایش به زبان C++ هم بنویسید، کار بهتری است یا اینکه بخواهید آنرا به زبان Assembly نیز بنویسید یا حتی یحتمل بخواهید بجای اینکه معادلات را حل کنید، اول مسئله را هندسی و بلکه توپولوژیک و حتی (کو)همولوژیک اش فرموده و آنگاه حتی اصول هندسه ی جبری را هم از نو بدلایلی پایه ریزی کنید مثل گروتندیک یا مثل آلن کن مسئله را در هندسه ی ناجابجایی هم ریزش را دربیاورید و حتی تناظرش در نظریه ی ریسمان و مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه با ابرتقارنهایی بر حسب ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم بحث کنید. و آنگاه در نهایت ببینید آیا می توانید مسئله تان را حالا در الگوریتمی که قرار است به کدام زبان هم بنویسید هم حلش کنید.

بعضی اینجا یحتمل اشکال هم کنند که شما دارید یک میخی به باریکی سوزنی را انگار با یک پتکی می کوبید و حال آنکه یحتمل یک چکش کوچک یا مثلاً یک قند شکن هم می تواند کافی باشد. بعضی دیگر یحتمل اشکال کنند که نخیر؛ شما دارید این کار را هم نمی کنید، و بلکه دارید شهری را هم خراب می کنید؛ و چرا که یک گلوله ای هم بطرف شما شلیک شده است! آیا اینجا مسئله درست هم عنوان شده است و ایرادش وارد هم هست؟ مسئله اینجا این است که اگر شما فقط یک استکان نلبکی هم داشته باشید که می خواهید فرض بفرمائید بشوئید، خوب دیگر آن ساز و کارهایی مثل ماشین ظرق شوئی های بزرگ را هم احتیاج ندارید که آیا فقط حتی بتوان یک استکان نلبکی را هم در آنها گذاشت و کارتان را ساده هم کند. ولی اگر هر لحظه هزاران استکان نلبکی کثیف هم داشته باشید که احتیاج به شستن دارند، اینجا یحتمل همه بفرمایند که ماشین ظرف شویی هم می تواند به کمک ما بیاید. و مسئله را اتوماتیک هم حل کند و .... حتی یحتمل شما بخواهید از قاطیقوریاها هم کمک بگیرید. خوب دیگر چه بهتر؛ مسئله را قاطیغوریایی اش کنید و اگر توانستید مسئله را تبدیل به آب خوردن هم کنید که دیگر چه بهتر.

ولی مسئله ی توحیدی از این نوع هم نیست که حالا بفرمائید که چون ما خیلی هم توحید را نداریم یا نمی شناسیم یا میان ساختن کارتون شرک هم گیر کرده ایم، حالا فعلاً بیائیم مسئله ی ایالات متحده چند جهانی خود را تغییر هم داده و بر مبنای قائل شدن الوهیت در بعضی محلیتها و قائل شدن امام المستعضفین برای بعضی محله های دیگر نیز توحیدمان را حتی المقدور بحث و بررسی هم کنیم؛ این واقعاً هم بستگی دارد به اینکه شاگرد در توحیدش به کدام درجات و مراتبی از الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کرده ایم؟ آیا برای اینکه هندسه ی مسئله را هم درک کنیم، لازم است که بصورت کلافه کننده ای هم حتی نزدیک کوره ی آهنگری یا نانوایی به خورشید در حال گذار هم خیره شود و بخواهد روح مجرد خود را نیز در این حالات گذار از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی نیز مشاهده کند و عوارضی هم برایش به دلیل این خیرگی اش رخ ندهد؟ حالا بعضی یحتمل حتی بروند به دست و پای استاد خود یا حتی مادر زنشان نیز بیافتند که این بزرگان را شاگرد متوجه هم شده است که چطور باعث شده اند اینچنین مسائلی تجریدی سخت و پیچیده را هم دریابند و بلکه حلشان کنند. البته این به شرطی هم هست که استاد نیز شاکی نشود که بابا من خودم نزدیک بود از دست تو سر به بیابان هم بگذارم که چرا اینطور داری مرا اذیت هم می کنی و دست از سرم هم برنمی داری و .... و صد البته اگر شاگرد به این حد از فهم و شعور هم برسد خیلی خوب است چرا که در غیر این صورت بعضی بزرگان یحتمل اشکال هم کنند که همان بهتر که بعضی آنقدر هم بخاطر درگیریها و درهمتنیدگیهایی که با خودشان و دیگران گیر افتاده اند، حتی بویی از مسائل مجرد و الگوریتمها هم نبرند که آیا بالاخره بهتر است که امامی یا شاهی را که برای همه و همه نیز دارند تیکه می گیرند را نیز آنقدر فرق بین امام و شاه را بتوانند تشخیص دهند که حتی طیفهایی از امامان و شاهان و فراعنه را برای آنها در پیش رویشان هم ردیف کنند که ما این امام و شاه و فرعون شما را که می خواهید به ما قالب هم کنید و می فرمائید که دیگر نیست در جهان هم هست، خیلی بهترشان را الی ما شاء الله نیز داریم؛ و بلکه خودتان هم اینها را مقایسه شان کنید و بلکه متوجه هم شوید که حتی کمونیستها هم آیا چقدر بهتر از شما متوجه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی شده و حتی الگوریتمهای وارد شدن به حکمت الهی را از انواع طیفهای علوم طبیعی و تجربی هم می توانند درک کنند و ..... البته به شرطها و شروطها و شهادتین هم از شروطش است! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه المستشهدین بین یدیه

 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا ‎﴿النساء: ٥١﴾‏

 

( بحث روائی )

فی المجمع ، ذکر محمد بن کعب القرظی وغیره من أصحاب السیر قالوا : کان من

حدیث الخندق ـ أن نفرا من الیهود منهم سلام بن أبی الحقیق ـ وحیی بن أخطب فی جماعة من بنی النضیر ـ الذین أجلاهم رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله خرجوا حتى قدموا على قریش بمکة فدعوهم إلى حرب رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ وقالوا : إنا سنکون معکم علیهم حتى نستأصلهم.

فقالت لهم قریش : یا معشر الیهود إنکم أهل الکتاب الأول ـ فدیننا خیر أم دین محمد؟ قالوا : بل ـ دینکم خیر من دینه فأنتم أولى بالحق منه ـ فهم الذین أنزل الله فیهم « أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ ـ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلاً ـ إلى قوله ـ وَکَفى بِجَهَنَّمَ سَعِیراً » فسر قریشا ما قالوا ونشطوا لما دعوهم إلیه ـ فأجمعوا لذلک واتعدوا له.

ثم خرج أولئک النفر من الیهود حتى جاءوا غطفان ـ فدعوهم إلى حرب رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ وأخبروهم أنهم سیکونون علیه ـ وأن قریشا قد بایعوهم على ذلک فأجابوهم.

فخرجت قریش وقائدهم أبو سفیان بن حرب ، وخرجت غطفان وقائدها عیینة بن حصین بن حذیفة بن بدر ـ فی فزارة والحارث بن عوف فی بنی مرة ومسعر بن جبلة الأشجعی ـ فیمن تابعه من الأشجع وکتبوا إلى حلفائهم من بنی أسد ـ فأقبل طلیحة فیمن اتبعه من بنی أسد وهما حلیفان أسد وغطفان ـ وکتب قریش إلى رجال من بنی سلیم ـ فأقبل أبو الأعور السلمی فیمن اتبعه من بنی سلیم مددا لقریش.

المیزان فی تفسیر القرآن، جلد 16، ص 291- 292

https://lib.eshia.ir/12016/16/291

 

باب أنّه لا علم إلّا ما یؤخذ عن أهله

[المتن]

[116] 1. الکافی: عن الباقر (علیه السلام) فی قول اللّه تعالى: فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسٰانُ إِلىٰ طَعٰامِهِ [1] قال: «علمه الذی یأخذه عمّن یأخذه» [2].

* بیان

لمّا کان تفسیر الآیة ظاهرا لم یتعرّض له، و إنّما تعرّض لتأویلها، بل التحقیق أنّ کلا المعنیین مراد من اللفظ بإطلاق واحد، فإنّ الطعام یشمل طعام البدن و طعام الروح جمیعا، کما أنّ الإنسان یشمل البدن و الروح معا، فلا تأویل بل هما معنى واحد بلا تعدد، و بیانه أنّ المراد أنّ الانسان کما أنّه مأمور بأن ینظر إلى غذائه الجسمانی، لیعلم أنّه نزل من السّماء من عند اللّه تعالى بأن صبّ اللّه الماء صبّا، ثم شقّ الأرض شقّا إلى آخر الآیات، فکذلک مأمور بأن ینظر إلى غذائه الروحانی الذی هو العلم، لیعلم أنّه نزل من السماء من عند اللّه بأن صبّ اللّه الأمطار الوحی إلى أرض النبوّة و شجرة الرسالة و ینبوع الحکمة، فأخرج منها حبوب الحقائق و فواکه المعارف لیغتذی بها أرواح القابلین للتربیة، فقوله:

«علمه الذی یأخذه عمّن یأخذه» أی ینبغی له أن یأخذ علمه عن أهل بیت النبوّة- الذین هم مهابط الوحی و ینابیع الحکمة- الاخذین علومهم عن اللّه تعالى، حتى یصلح لأن یصیر غذاء لروحه، دون غیرهم ممّن لا رابطة بینه و بین اللّه من حیث الوحی و الإلهام.

الشافی، فیض کاشانی، جلد 1، ص 104

https://lib.eshia.ir/86521/1/104

 

یک مسئله ای که در روانشناسی داریم، مسئله ی دو قطبی است مثل افسردگی به همراه سرخوشی. مثلاً حتی گویا انجمن بین المللی دو قطبی هم داریم و می فرماید که مارگارت ترودو به این بیماری هم مبتلا بوده است. ولی یک وقت هم هست که این مسئله مربوط می شود به نه فقط روانشناسی و بلکه جامعه شناسی و سیاست و دیپلماسی و میدان و حتی جنگ دو کشور متخاصمی که یک طرف منتظرند تا ضربه ای بزنند و طرف دیگر هم در جوابشان منتظرند تا جوابشان را بدهند؛ و لذا یحتمل وضعیت اول مردم را دچار سرخوشی کند، و وضعیت دوم آنها را دچار افسردگی کند. البته آنهایی که دارند جهاد فی سبیل الله هم می کنند هیچ گاه دچار این دو قطبیها هم نمی شوند چرا که اطمینان هم دارند که یا شهادت یا پیروزی احدی الحسنین نصیبشان خواهد شد. یک وقت هست که طفلی در صانحه ای دچار حادثه ای و مریضی ای می شود و می میرد، ولی یک وقت هم هست که هزاران طفل و زن و مرد در بمباران بی وقفه ی جنگ هم کشته می شوند.

بنا بر این وقتی یک خورشید وجودی داریم که حتی خورشید و ماه و افلاک آسمانی هم حرکتشان در ظل و سایه ی وجودی این خورشیدهای دیگر است، چنین هندسه ای قدرتمند را یافتن است که علما و دانشمندان بدنبالش هم هستند. و این را ما می بینیم که در فلسفه ی قدما از قبیل فلاسفه یونان و هند و چین و مصر و ایران آیا چقدر دنبال می کرده اند. مثلاً دروزیها هم که به الوهیت الحاکم بامر الله قائلند، افکاری شبیه افکار نو افلاطونی یونانی و حتی هندی هم دارند. نکته ای که راجع به هاری کریشناها هست این است که اینها برای حضرت آدم هم الوهیت قائلند و بلکه متعقد هم هستند که او نزد ما است و این مائیم که او را می شناسیم و فراموش نکرده و از یاد هم نبرده ایم! البته یحتمل صهیونیستها هم می خواهند ادعا کنند که حضرت آدم نزد ما است و لا غیر که به این اندازه از شقاوت بر علیه فلسطینیان و بلکه لبنان هم افتاده اند.

یک نکته ای که در تسلط بر این فلسفه و هندسه و بلکه ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نهفته است این است که شاگرد نباید یا نمی تواند هم انتظار داشته باشد که از حالات خلاء بسمت الفهابی بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم به خودی خود میل کند بدون اینکه به اساتیدی هم احتیاج داشته باشد. این یک مسئله است، ولی مسئله ای دیگر هم این است که حالا اگر ما خیلی هم نتوانیم به روح القدس و روح مجرد نزدیک شویم و از جمله چرا که در نفس اماره بالسوء هم آیا چقدر شاگرد گیر کرده است و حتی بسمت نفس اماره بالحسن هم متمایل نمی شود، و اما این هم می تواند برای خودش معزلی شود که جوامع بشدت هم مدرک گرا و بلکه بدنبال کسب درآمد از طرق مدارک خود هم باشند. و آنگاه شاگرد بینوا هم سرگردان است که چطور خود را به جوامعی که حتی منابع و ثروتهای سرشارتری هم دارند که در راه علم نیز حاضرند خرج کنند. مسئله اینجا این است ه بالاخره این عرفان و حکمت الهی و فلسفه و هندسه ابزارهای کار خود را هم دارند و همینجوری بی هیچی هم نمی توان بدان قایم موشکی با حتی خیل عظیمی از شهیدان زنده هم دست یافت. 

مثلاً حتی در روانشناسی هم یحتمل این سوال مطرح شود که فرق بین سایکوز (psychosis) و نوروز (neurosis) هم کدام است (گویا نوروز را دنباله روهای مکتب فروید استفاده هم می کنند!)؟ اولاً که ویکیپدیا می گوید که نوروز آنچنان هم دیگر در روانشناسی مدرن بکار نمی رود و بلکه تاریخ مصرفش هم گذشته است. ولی بنظر بنده ی حقیر می رسید که یحتمل نوروز از آنجایی از لحاظ لغتی که به nerves برمی گردد، باید بیشتر سخت افزاری باشد تا سایکوز که یحتمل بیشتر هم نرم افزاری است. در صورتی که سایکوز برای انواع بیماریهای روان پریشی حاد یا مزمن هم استفاده می شود. ولی نکته اینجا هم هست که چه مواقعی مسئله از این نوع است که حتی در شروع جنگها با این مسئله نیز روبرو هستیم که یک دیوانه ای یک سنگی را می اندازد توی چاه که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند؛ و بلکه جوامعی و حتی جهان را هم مبتلا می کنند. در آنطرف طیفهای متقابل یحتمل دانشمندان و علما و فقها و عرفایی را می توان یافت که حتی با دست خالی و از هیچی هم جوامعی را می توانند نجات بخشند. ان شاء الله که معرفت به خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف جهان را امام زمانی هم کند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿یوسف: ٥٣﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۱۳

دیدار خانواده شهدای اخیر نیروی پدافند هوایی ارتش

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در دیدار خانواده‌های شهدای نیروی پدافند هوایی ارتش که در شرارت اخیر رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند، مقام این شهدا را عالی دانستند و گفتند: همه شهدا در جایگاه ممتاز و در جوار پروردگار از نعمت الهی برخوردار هستند اما شهادت این عزیزان به دلیل دفاع از کشور و ملت در مقابله مستقیم با رژیم صهیونیستی که خبیث‌ترین دشمن اسلام است، شهادت برجسته و مهمی است.

رهبر انقلاب همچنین برای خانواده‌های این شهدا صبر و آرامش دل مسئلت کردند و افزودند: اجر خانواده‌های شهدا از شهدا کمتر نیست.

در این دیدار خانواده‌های شهیدان حمزه جهاندیده، محمد مهدی شاهرخی‌فر، مهدی نقوی و سجاد منصوری حضور داشتند. این شهیدان از کارکنان نیروی پدافند هوایی ارتش بودند که بامداد شنبه ۵ آبان در راستای دفاع از حریم امنیت ایران، حین عملیات مقابله با پرتابه‌های رژیم جنایتکار صهیونی به مقام والای شهادت نائل شدند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58207

 

یک بحثی هست که آیا روح چیست و کدام است در رابطه با نفس آنچنان که می فرماید: 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الإسراء: ٨٥﴾‏

نکته اینجا این است که نفسی که نفس امارة بالسوء است یا امارة بالحسن، آیا بدو سوء ظن  می رود که عملی خلاف اخلاق انجام دهد یا حسن ظن می رود که عملی از روی اخلاق هم انجام دهد؟ می فرماید ... الا ما رحم ربی، و همچنین می فرماید قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا.

کتابی هست که استاد دانشگاه و روانپزشک و روانکاوی یعنی دکتر اروین یالوم نوشته است بنام خیره به خورشید نگریستن و خانم دکتر اورانوس قطبی نژاد آسمانی ترجمه فرموده اند و اتفاقاً برنامه ای تلویزیونی هم هست که در آپارات هم یافت می شود که کورش علیانی هم با ایشان در مورد کتاب مصاحبه می فرمایند که بنده ی حقیر هنوز همه ی آن را هم کاملاً ندیده ام. ولی اینجا یک نکته ای هست که مسئله ی روانکاوی و علم نفس و روانشناسی آنجایی که وارد مسائل منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی می شویم و لذا موقعیت خورشید را از این دیدگاه هندسی هم بررسی می کنیم نیز چیست؟ یعنی این ممکن است که شما نخواهید خیره شوید در خورشید، و خصوصاً برای مدتی طولانی؛ ولی به هر حال، نکته اینجا است که آیا شما مایل هم نیستید که هندسه ای را که نور خورشید و بلکه نور حتی همراه با ظلمات در زندگی و مرگ می تواند ایفا کند که آیا در نجوم و کیهانشناسی کجاها با سیاه چاله هایی هم روبرو می شویم و کجاها هم ستارگانی را داریم و هندسه ی آنها حتی در افقهایی که انواع رویه های این ظلمات و نور هم دارند کدامند و در حالات آفاقی و انفسی شان هم به چه صورتند؟

مثلاً آیا اینکه شما در این هندسه علاوه بر مقام عقلانی، مقام وحیانی را هم لحاظ بفرمائید یا خیر، مهم نیست؟ آیا مسئله عقل محض است، یا اینکه وحی هم یک قسمت مهمی از این هندسه است آنچنان که منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی را هم همان عقلایی بودن وحیانت به نبی اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم نیز تعیین می کند و مسئله ای مبنایی است و بلکه در آموزه های چهارده معصوم و اولیاء و علمای اسلام نیز امتداد می یابد. و لذا، اینکه روانشناس و روانکاو آیا چقدر هم می تواند بیماران خود را به هر علتی هم که مریض شده اند درمان کند و بلکه در بهبود او نیز اثر گذارد، اینجا ما با یک مسئله ای هم طرفیم که آیا خروج از ظلمات و وارد شدن بسمت نورانیتی همچون نورانیت خورشیدی که چند و چوند آن هم رعایت قوانین هندسی ای را هم می طلبد؛ آیا یحتمل ما را با خلائهایی هم روبرو نمی کند که پرش و جهش از درون و بلکه روی آنها بستگی به اینها هم دارد که آیا در چه فضاهایی نیز واقعیم و بلکه در این میان بسمت کدام الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز داریم میل می کنیم؟ یا آیا اصلا شروع هم کرده ایم که به این سمتهای آیات اللهی نیز میل کنیم یا خیر؟! و لذا یحتمل در این میان فواصلی که بین آیات اللهی رخ می دهند که آیا شاگرد و بلکه اجتماع را نیز بدان سمتها میل دهند، حتی دچار روانپریشیهایی هم شوند خصوصاً وقتی با برخورد فرهنگهای مختلف هم روبرو می شویم که آیا چقدر هم در روشهای درمانی روانکاوی و روانپریشی هم احتیاج دارند با هم منطبق گردند. بالاخره اینکه آیا با یک روانپریشی هم طرفیم که جانباز است یا در اثر مسائل روانشناسانه و جامعه شناسانه و امثالهم نیز دچار مشکلاتش شده است؛ آیا منبع روانپریشی هر چه که می خواهد باشد، نباید هم درمان شود؟!

بنده ی حقیر این را عرض کنم که امروز یعنی 13 آبان بعد از ظهر رفتم لانه ی جاسوسی به این خیال که هنوز کتابفروشی ای هم آنجا هست و می توانم کتاب ایستگاه خیابان روزولت را از آنجا بخرم و نگو مدتها است که دیگر کتابفروشی ای آنجا نیست و خلاصه تا خیابان فلسطین و جلوی دانشگاه هم رفتم ولی نگو اصلا کتاب نسجه هایش دیگر در بازار یافت نمی شود و خارج از چاپ هم شده است با اینکه تازه هم این کتاب را اعلام کرده اند که رونمایی شده است! بالای سیصد هزار تومان هم هست اگر تخفیقی هم در کار نباشد و دوباره تجدید چاپ هم شود و قیمتش هم بالا نرود؛ و با توجه به اینکه یک کلوچه بین 10 الی 20 هزار تومان هم در نوسان است یحتمل باید گفت خیلی هم قیمتش خوب است، هر چند که بعضی این کتابها را بتوانند چطور هم جورهای دیگری اینترنتی نیز بیابند با اینکه فکر هم نکنم در کتابخانه ی مدرسه ی شیعه هم یافت شود و ...! و در یکی دو تا از همین کتابفروشیها هم بود که ترجمه ی خیره شدن به خورشید را هم دیدم.

یک نکته ی دیگری که هست راجع به کتاب روح مجرد علامه طهرانی هم هست که آیا بالاخره حضرت ولی فقیه آنرا 7 و بلکه 8 بار هم خوانده اند یا خیر؛ هر چند که بالاخره بر منبر هم همین اعلان شود علاوه بر اینکه خواندن کتاب به عنوان کتابی آموزنده نیز توصیه شود.

نکته ی دیگر این است که دیشب بنده داشتم یک مصاحبه ای دیگر را نیز با ژان پیر سر توسط آلن کن به فرانسوی هم می دیدم که بدلیل فرانسه ی بنده هم یحتمل بهتر است حتی بیشتر از یک بار دیگر هم آنرا ببینم و بلکه اگر زیر نویس هم برای فیلم مصاحبه بگذارند، خیلی بهتر می شود. ولی مصاحبه غلط نکنم حول کتاب مکاتبات ژان پیر سر و آلکساندر گروتندیک هم می گردد. و این کتاب را تا آنجایی که بنده دیدم می شود همراه با ترجمه ی انگلیسی اش نیز دانلود کرد. و خوب، اگر اول کتاب را هم بخوانید و بعد مصاحبه را دوباره ببینید، یحتمل به فهم مطالب مصاحبه بهتر هم کمک می کند. این مکاتباتی است که بین سالهای 1955 الی 1965 بین آنها هم رد و بدل شده است که حتی بنده فقط پنج سال دوم آنرا وارد حیات زمینی و بلکه چقدر هم آیا حیات آسمانی ام نیز شده ام!

ولی نکته ای که بنده اینجا مایلم تاکید کنم این است که وارد آن حیاتی که یک ابدیتی را نیز در پیش دارد اینجا است که آیا در این حیات ابدی اصلا آنچه فلاسفه ای امثال خواجه نصیر طوسی و ملا صدرا در حکمت متعالیه اسفار عقلیه اربعه انجام دادند و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم مهم نیست؟ یا اینکه مسئله این است که فواصل و خلائهایی هم در این میان یحتمل رخ می دهند که آیا مسائل فلسفی چقدر هم بر مسائل تهاجمی و جهادی و مقاومتی بتوانند غلبه کنند و چقدر هم آیا حتی مسائل روحی روانی هم سرخورده از وادادگیهای مقاومتی ای گردند که اگر چنین نمی شد و از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی می توانستیم به حکمت الهی نیز برسیم، آنگاه حتی ما را به آن آیات اللهی غیر قابل دسترسی که در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم نیاز داریم آنقدر نزدیک می کردند که شاگر حتی بتواند نیز در جهت و سمت اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کرده و نزدیک و نزدیکتر هم شده و حتی هندسه ی خورشیدی را هم دریابیم و ....

البته بعضی یحتمل اینجا اشکال هم کنند که آیا اصلا شوخی ات هم با ما گرفته است که می فرمائید همراه وفا و ویتن هم خدمت حضرت ولی فقیه مد ظله العالی رسیده اید؟ البته بنده ی حقیر که اصلا یادم نمی آید چنین حرفی زده باشم؛ شتر دیدی، ندیدی! بله اتفاقاً گفتم که اگر بدلایلی خدمت ایشان هم می رسیدیم، یحتمل کار خوبی هم می بود؛ ولی خوب اینها هم که بیکار ننشسته اند ببینند بنده ی حقیر چه می گویم و همان را انجام هم دهند و بلکه نزد حضرت ولی فقیه یا حتی دیگر مراجع عظام تقلید و علماء هم تشریف بیاورند برویم و .... ولی یک وقت هم دیدید که حدس زتای ریمان را هم حل کردند و بلکه جایزه ی مصطفی را هم یک جورهایی دوباره نصیبشان توانستند بکنند. ببینید اینجا مسئله ی روح مجرد سید هاشم حداد هم کدام است که روحش آنچنان نیز مجرد گشته است و بلکه آیا مسئله فقط اخلاقی و بلکه totally disconnected spaces هم نیست، یا اینکه آیا ما به همکاریهایی که بتوانند ما را به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز حتی در کدام الفها نیز میل کنیم و همه چیز را در اختیار شاگردان و بلکه حتی دشمنان خود نیز قرار ندهیم؛ آیا نیاز به این احتیاجات نیز نداریم یا به آن درجات و مراتب لازم برای میل به آن آیات اللهی را هنوز نمی توانیم هم دریابیم و ...! روح مجرد که به خدا و رب و پروردگار وصل شد، حالا هر که هم می خواهد باشد که به الفهای آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه هم می تواند از شاگرد و دانشجو و طلبه هم در کدام الفهای بینهایت آیات اللهی هم میل کند و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دریابد؛ آیا اینجا دیگر دوست و دشمن هم داریم وقتی می فرماید و کفی بالله شهیدا یا می فرماید ان الله کان علی کل شیئی شهیدا و انت علی کل شیء شهیدا ...؟ مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا ‎﴿النساء: ٧٩﴾‏ لَّـٰکِنِ اللَّهُ یَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَیْکَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِکَةُ یَشْهَدُونَ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا ‎﴿النساء: ١٦٦﴾ ....‏  

و البته حالا یحتمل کلیپی از هاری کریشناها را هم بتوان یافت که بقول خودشان کرتان (kirtan) در کوچه ها و خیابانها می فرمایند و .... مسئله این است که توحید و حکمت الهی و بلکه منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم چه می فرماید و ...؟ بهتر است تا دیر وقت هم خیلی شب زنده داری برای غیر از خدا و پیغمبر محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و دعا و نماز شب و تلاوت قرآن و ... را هم خیلی عادتش نکنیم. لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ ‎﴿فصلت: ٣٠﴾‏

وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلًا مَّیْسُورًا ‎﴿الاسراء: ٢٨﴾‏

إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ ‎﴿فاطر: ٦﴾‏

وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿النور: ٤﴾‏

إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ‎﴿النور: ٢٣﴾‏

 

40 و قال علیه‌السلام لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ.

امام علیه السلام فرمود:

زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالى که قلب احمق پشت زبان اوست! [1]

پیام امام امیر المومنین، جلد 12، ص 267

https://lib.eshia.ir/27571/12/267

 

پنجم [حرز حضرت فاطمه علیها السلام]

سید بن طاوس در مهج الدعوات روایتى از سلمان نقل فرموده: که در آخرش مذکور است چیزى که حاصلش این است حضرت فاطمه علیها السلام آموخت به من کلامى که از حضرت رسول صلى الله علیه و آله آموخته بود و در وقت صبح و شام آن را میخواند و فرمود اگر میخواهى در دنیا هرگز تو را تب نگیرد مداومت کن بر آن و آن این است

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ اَلْأُمُورِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ وَ أَنْزَلَ اَلنُّورَ عَلَى اَلطُّورِ فِی کِتٰابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ  مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِیٍّ مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلطَّاهِرِینَ سلمان گفت چون از حضرت فاطمه علیها السلام آموختم آن را به خدا قسم به بیشتر از هزار نفر از اهل مکه و مدینه که مبتلا به تب بودند آموختم پس همه شفا یافتند باذن خداى تعالى

 

پیام درپی شهادت حجت‌الاسلام صباحی امام جمعه کازرون

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی شهادت عالم مقبول و محبوب، حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد صباحی امام جمعه کازرون را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با تأثر خبر شهادت امام جمعه‌ی محترم کازرون جناب حجةالاسلام حاج شیخ محمد صباحی رحمةالله‌علیه را دریافت کردم.

ایشان عالم محبوب و مقبول شهر، و برخوردار از حسن اخلاق و رفتار، و دارای روحیه‌ی مردمی معرفی شده‌اند و فقدان امثال ایشان تأسف‌انگیز است.

طبق اطلاع، جنایت بوسیله‌ی یک مجرم امنیتی صورت گرفته است. به خانواده‌ی گرامی و ارادتمندان و دوستان ایشان تسلیت عرض میکنم و علو درجات برای وی مسألت مینمایم.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۸/۸    

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=58140

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۱۲

دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

به رسم هر ساله در آستانه سیزدهم آبان‌ماه، روز دانش‌آموز و روز ملی مبارزه با استکبار، جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان سراسر کشور با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58182

 

بنده ی حقیر داشتم دیشب آخر وقت یادداشت روز روزنامه کیهان را بخوانم، گفتم یحتمل بد نباشد بعضی از کارهای ریچارد واگنر را هم گوش کنم ببینم چیست؟ یکی از کارهایش گروه کر عروسی bridal chorus است و دیگری Ride of the Valkyries می باشد. بنده ی حقیر بنظرم رسید که اگر ریچارد واگنر امروز می بود و می رفت لس آنجلس کنسرتی را رهبری کند، حتماً شهداد روحانی هم افتخار می کرد برود توی کنسرواتوارش فرض بفرمائید ویولنش را بنوازد، یا حتی در نواختن ویولنهایشان هم با هم مسابقه می دادند و .... عرض بنده ی حقیر این هم هست که نباید هم همه چیز را از دیدگاه مطلق یزیدی محض هم نگریست که حالا چرا بعضی اشکال هم کرده اند که واگنر ضد یهودی هم بوده است یا خیر، چرا که اینطوری که پیدا است آدمیزادها گویا هزار رنگ هم می توانند عوض کنند.

و همین هم هست که یحتمل باید خیلی هم توجه داشت که آنجایی که مسئله قایم با شک است یا همان قایم موشک، آیا کجاها است که شکاکتی است که برجسته می شود و کجاها است که موشکها و بمبها هستند که از توی انبارهایشان نیز بیرون کشیده می شوند و دعواها بالا گرفته و بر سر مردم بیگناه مستضعف هم ریخته می شوند که بقیه ی مستضعفین و بلکه ائمه ی آنها هم عقب نشینی کرده و همه و همه را نیز به غلط کردن اندازند. دلیلش این است که طرفی که گیر استکبار و مستکبرین و طواغیت و طاغوتهای زمانش هم گیر کرده است، باورش هم نمی شود که امام المستضعفین حتی امام او هم هست و بلکه هم او نیز همانی است که او را هدایت هم می کند به حضرت صاحب خلافت و ولایت.

مسئله این است که وقتی ما می خواهیم فرض بفرمایید از لحاظات مدل استادارد ذرات فیزیک و بلکه کیهانشناسی هم صفرهای تابع زتای ریمان و بلکه توابع ال (L- functions) را بیابیم، این درست است که یحتمل صفرهای تابع زتا می توانند مقادیر شاخص یک اپراتوری هم واقع شوند، ولی خوب یحتمل انواع آنسامبلهای آماری مختلفی را هم داریم که باید اپراتور مورد بحثش را هم یافت. مثل این است که این درست است که ما همه و همه بنی آدم نیز هستیم. 

https://arxiv.org/search/?query=Pair+Correlation+of+Zeros+of+Dirichlet+L-functions&searchtype=all&source=header

ولی آنگاه وقتی وحدت و کثرت هم در یکدیگر آمیخته شدند و بشریت دچار هفتاد و دو ملت هم شد، آنگاه هر ملتی هم خلافت خود را می طلبد و لا غیر! و لذا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی نیز وابسته به این می شود که آیا از کدام حالات خلاء نیز داریم به سمت کدام الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حتی در کدام الفهای بینهایت آیات اللهی هم داریم میل می کنیم و ....

مثل این است که پسر خاله به کلاه قرمزی بفرمایند که خوب عروسی برای ازدواجت هم گرفتی؟ و کلاه قرمزی بفرمایند که بله، ولی پدر بزرگتان که تشریف آوردند گروه کر ریچارد واگنر را نپسندیدند و مجلس را ترک فرمودند و حتی برای اینکه خیلیها دختر عمه را هم درست نمی دانستند که چرا ناورداها و سریهای گوپاکومار- وفا را هم می توانیم داشته باشیم که همان ناوردای گروموف- ویتن و بلکه زایبرگ- ویتن هم هست که گروه تاوبز هم خودشان را کشتند که اینها و خیلی معادلات ناوردایی دیگر و بلکه حدس هندسی لنگلندز را هم حتی BPS-BMS ای ثابت کنند، اشکال کرده اند که بابا چرا دختر عمه جان هم با لباس هندی تشریف آورده اند عروسی و .... پسر خاله جان هم اشکال کرده بوده اند که حالا شما مثل خاله سوسکه و آقا موشه اقل کم یک مجلس جشنی هم می گرفتید که ازدواج هم فرموده اید و حتی المقدور ولیمه ای هم می دادید، و حالا هر کس هم ناراحت شد و نشد، دیگر خودشان دانند؛ دیگر مردم که در جشن عروسی هم نمی افتند به جان هم و بلکه همدیگر را حتی از بمب باران هم گرفته تا سر نیزه و حتی چاقو برای پرتقال هم استفاده کرده که چرا تو اصلا عروسی هم گرفته ای یا نگرفته ای و من هم می خواهم چاقو و سر نیزه و بمب متعارف و اتم و هسته ای  و .... می خوام. یعنی خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم که تشریف بیاورند یحتمل در وسط انواع استدراجات جهنمی جاهلیت گیر خواهند کرد که اصلا چرا ما باید عدالت را هم آنطوری که همه و همه طالبش هستند نیز بیابند و نمی یابند و .... موضوع این است که دیگر با امام زمان عجل الله فرجه الشریف از این شوخیها را نداریم: 

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی مؤلف گوید که این دعاى شریفى است و سزاوار است خواندن آن در آنجا مکرر و در غیر آن مکان و ما در باب اول ذکر کردیم این دعا را با اختلاف جزئى

بعضی اینجا یحتمل اشکال کنند که ما نمی توانیم از لحاظ فلسفی وارد مباحث ذات حضرت حق هم شویم هر چند که آیا چقدر هم در اسماء و صفات خدا هم بتوان تدبر و تفکر هم کرد و همانطوری که امام خمینی قدس سره الشریف هم می فرمایند همانطوری که در عبادت نیز حصری هست، در استعانت هم حصری داریم. بالاخره شاگرد خودش هم باید متوجه شود که آیا اصول دین کدام است و چه شناختی از خودش و نفسش و روحش و خدایش و پیغمبرش و امامش و عدل و معاد هم دارد؟! یعنی مثلاً حالا اگر یک مرجع تقلیدی را هم یحتمل حاجیه خانمشان زورش زیاد بود و می گرفته می زده اش، آیا معنی اش این است که دیگر هیچ کدام از مقلدین این بنده خدا هم نروند و ازدواج هم نکنند؟!!!  و الا که الی ما شاء الله هم مسائل در زمینه های ریاضی فیزیک و حتی نجوم و کیهانشناسی حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز داریم و .... دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَىٰ مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَىٰ وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿المزمل: ٢٠﴾‏

 

( بیان )

آیة مبنیة على التخفیف فیما أمر به النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله فی صدر السورة من قیام اللیل والصلاة فیه ثم عمم الحکم لسائر المؤمنین بقوله : « إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ » الآیة.

ولسان الآیة هو التخفیف بما تیسر من القرآن من غیر نسخ لأصل الحکم السابق بالمنع عن قیام ثلثی اللیل أو نصفه أو ثلثه.

...

وفی الخصال ، عن أمیر المؤمنین علیه‌السلام فی حدیث الأربعمائة : أکثروا الاستغفار تجلبوا الرزق ، وقدموا ما استطعتم من عمل الخیر تجدوه غدا.

أقول : ذیله مأخوذ من قوله تعالى : « وَما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ هُوَ خَیْراً وَأَعْظَمَ أَجْراً ».

المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، جلد 20، 74- 78

https://lib.eshia.ir/12016/20/74

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۰۷

روایت یک خبرنگار | شهید امنیت

رسانه KHAMENEI.IR در «روایت یک خبرنگار» مروری بر دیدار خانواده‌های شهدای امنیت با رهبر انقلاب داشته است.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58124

وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذَٰلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ‎﴿التوبة: ٣٠﴾‏

 

یَا مَنِ اِسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفَاءٌ وَ طَاعَتُهُ غِنًى اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ اَلرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ اَلْبُکَاءُ یَا سَابِغَ اَلنِّعَمِ یَا دَافِعَ اَلنِّقَمِ یَا نُورَ اَلْمُسْتَوْحِشِینَ فِی اَلظُّلَمِ یَا عَالِماً لاَ یُعَلَّمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِفْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ اَلْأَئِمَّةِ اَلْمَیَامِینِ مِنْ آلِهِ [أَهْلِهِ] وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً [کَثِیراً]

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۰۹

نماهنگ | تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت»

تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت»، صبح امروز (چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳) طی مراسمی در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور نویسنده کتاب، کارشناسان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و جمعی از فعالان حادثه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، منتشر شد.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
 

بسمه‌تعالی

ـ این، گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه‌ی مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه‌ی جاسوسی در سال ۵۸ است.
این کتاب پُرکننده‌ی یکی از خلأهای رسانه‌ئی و تبلیغاتی ما است. ما به جنگ روایتها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکرده‌ایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان داده‌اند.
باید از نویسنده‌ی این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود بخاطر اقدام هشیارانه‌اش در این عرصه‌ی مهم. نثر کتاب روان و رسا و تحقیق و تحلیل‌های آن منطقی و صادقانه و قانع‌کننده است.

ـ نام انتخاب شده برای کتاب عالی است.

مهر ماه ۱۴۰۳

«ایستگاه خیابان روزوِلت» روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران به قلم محمد محبوبی است که در ۶۰۸ صفحه توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به چاپ رسیده است.

برچسب‌ها: تسخیر لانه جاسوسی؛ تقریظ‌های آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب‌ها؛ محمد محبوبی؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58146

 

بنده ی حقیر داشتم آرشیو را که برای اسم شینیچی موچیزوکی می گشتم، مقالات کرتی جوشی را هم می توان یافت که در اثبات حدس آ-ب-ث  (abc conjecture) کوشیده است. ولی جالبی مسئله اینجا است که به مقالاتی که از جمله اسم نویسندگانش Chaitanya هم هست می رسید. بعد اگر دنبال این اسم هم بگردید، قریب 610 مقاله را هم می یابید. مثلاً بعضی مقالات مربوط به اُپتیک را حتی همراه سانچز و چیتانیا کومار و مجید ابراهیمزاده نوشته اند:

https://arxiv.org/abs/2410.04994

یا مثلاً شما کریشنا چیتانیا را هم دارید. و بنده این را نمی دانم و نمی خواهم واردش هم شوم که آیا اینها در کدام دانشگاه ها هم هستند یا اهل کجایند.

ولی خوب، حالا ما معنای خدایی و خلیفة اللهی را هم داریم که این معنا حتی در پادشاهان و فراعنه هم یحتمل بتوان گفت که لفظی مشترک است، ولی آیا چقدر هم به تقابلهایی مثل حضرت یوسف نبی علی نبینا علیه السلام بیانجامد که عزیز مصر هم شد یا به تقابلهایی همچون حضرت موسی نبی علی نبینا علیه السلام یا حتی به تقابلهایی همچون خاتم النبیین و نبی  گرامی اسلام محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف، به هر حال مسئله یک عرفانی را می طلبد که آیا چقدر هم حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز ما را بدان بتواند رهنمون شود. البته یک راه مسئله هم برهان شهودی است که بر همه مسئله روشن می شود چرا که آفتاب آمد دلیل آفتاب!

ولی یک جا هم مسئله وقتی توحیدی است آنچنان که می فرماید:

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ‎﴿الفاتحة: ٥﴾‏

او را عبادت کن و از او استعانت بجو، ولی وقتی آیا در این مسئله تعلل و سفسطه هم کردیم آنچنان که مسئله تبدیل شد به نوسانات بین دو سوره های اخلاص و کافرون،

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ‎﴿١﴾‏ اللَّهُ الصَّمَدُ ‎﴿٢﴾‏ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ‎﴿٣﴾‏ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ‎﴿٤﴾‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ‎﴿١﴾‏ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ‎﴿٢﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٣﴾‏ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ‎﴿٤﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٥﴾‏ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ‎﴿٦﴾‏

یا آیا مسئله تهذیب و تنبیه و اشارات برای نفوسی هم هست که بین خلق و حق در نوسانات اند در اسفار اربعه و در قوسهای صعودی و نزولی هم حرکتهای در جوهرهای خود هم می فرمایند و بلکه جهاد اکبر و جهاد اصغر و حتی جهاد تبیین نیز می کنند؛ اینجا باید هم متوجه بود که از میان ائمه ای که خدا نوید هم داده است که بر مستضعفین منت گذارده است که آنها را ائمه و وارثین روی زمین کند، مسئله اش چیست؟ آیا مسئله جنگ 72 تن امام حسین صلوات الله و سلامه علیه در کربلا است یا هم او هم خود جنگ 72 ملت است یا ...؟! یا آیا مسئله آنطور که حافظ می فرماید است که سالها دل طلب جام جم از ما می کرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد یا ...! گاهی اوقات شاگردان از استاد یحتمل اگر به اندازه ی کافی صبر هم شود، جلو می زنند و خود استادان برجسته ای هم می شوند. ولی خوب، یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که نمی شود تا چیزی شد، بدویم بیت رهبری ببینیم مسئله را حتی در فرض بفرمائید فیلیپین هم چطور می شود حلش کرد. مقالات تام رودلیوس و ونکاتس چندراسکاران را هم گاهی خوب است نگاهی بیاندازید: 

https://arxiv.org/abs/2409.02161

و اگر ونکاتس چندراسکاران هم مقاله جدیدی در فیزیک انرژی بالا نداشت، مقاله وارون چندراسکاران را که مثلاً داریم:

https://arxiv.org/abs/2410.22584

گاهی اوقات بنظر می رسد که مسئله ی شهادت و شهید زنده از این نوع هم هست که شهید زنده به شاهد می فرماید ما رفتیم قایم با شک، می توانی بیا ما را پیدا هم کن؛ و لذا مسئله ی مهمی را هم داریم که آیا انسان در اینجور مواقع خیلی خوب هم شناخت خوبی از خدا و پیغمبر و امامش نیز داشته باشد. مثل این است که سلمان فارسی رضی الله عنه یا حتی این حقیر تب هم کرده باشیم، و بخواهیم دعای بسم الله النور را هم برای رفع آن حتی در حرمهای زیارتی و حرم ائمه ی اطهار هم با توجه هر چه بیشتر نیز بخوانیم؛ ولی گاهی اوقات نیز یحتمل احتیاج به تجویز پزشک هم هست که آقا جان خانم جان شما بهتر است یک تب بری چیزی هم در عین حال میل بفرمائید و ...! یَا مَنِ اِسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفَاءٌ وَ طَاعَتُهُ غِنًى اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ اَلرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ اَلْبُکَاءُ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

______________________________________

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ‎﴿الفاتحة: ٥﴾‏

 

تنبیه ادبى‌

در تفاسیر متداوله که دیدیم، یا از آنها نقل شده، «دین» را به معناى جزا و حساب دانسته‌اند و در کتب لغت نیز به این معنى ذکر شده و به قول شعراى عرب، استشهاد شده، مثل قول شاعر:

وَ اعْلَمْ بِانَّکَ ما تَدینُ تُدانُ؛ [3]

و قول منسوب به شهل بن ربیعة:

وَ لَم یَبْقَ سِوَى العُدْوانِ، دِنّاهُمْ کَما دانُوا؛ [4]

و گفته‌اند «دیّان» که از اسماى الهیّه است، نیز به همین معنى است؛ و شاید مراد از «دین»، شریعت حقّه باشد و چون در روز قیامت‌

آثار دین ظاهر گردد و حقایق دینیّه از پرده بیرون افتد، از این جهت آن روز را «روز دین» باید گفت؛ چنانچه امروز «روز دنیا» است، زیرا که روز ظهور آثار دنیاست و صورت حقیقیّه دین، ظاهر نیست و این شبیه قول خداى تعالى است که مى‌فرماید: وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ‌؛ [1] و آن ایّامى است که حق تعالى به قهر و سلطنت با قومى رفتار کند؛ و روز قیامت هم «یوم اللَّه» است و هم «یوم الدّین» است؛ زیرا که روز ظهور سلطنت الهیّه و روز بروز حقیقت دین خداست.

قوله تعالى: إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‌؛ بدان اى عزیز که چون بنده سالک در طریق معرفت، تمام محامد و مدایح را مختص به ذات مقدّس حق دانست و قبض و بسط وجود را از او دانست و ازمّه امور را در اول و آخر و مبدأ و منته به ید مالکیّت او دانست و توحید ذات و افعال در قلبش تجلّى نمود، حصر عبادت و استعانت را به حق کند و جمیع دار تحقّق را طوعاً و کرهاً خاضع ذات مقدّس بیند و در دار تحقّق قادرى نبیند تا اعانت را به او نسبت دهد؛ و اینکه بعضى از اهل ظاهر گفته‌اند حصر عبادت حقیقى است و حصر استعانت حقیقى نیست- زیرا که استعانت به غیر حق نیز مى‌شود؛ و در قرآن شریف نیز فرماید: تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‌؛ [2] و مى‌فرماید: اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ؛ [3] و نیز معلوم است بالضّرورة که سیره نبىّ اکرم و ائمّه هدى- علیهم السلام- و اصحاب آنها و مسلمین بر استعانت از غیر حق بوده، در غالب امور مباحه، مثل استعانت به دابّه و خادم و زوجه و رفیق و رسول و اجیر و غیر ذلک- کلامى است با اسلوب‌

اهل ظاهر؛ و اما کسى که از توحید فعلى حق تعالى اطلاع دارد و نظام وجود را صورت فاعلیّت حق تعالى مى‌بیند و لا مُؤَثِّرَ فى الوُجُود را یا برهاناً یا عیاناً یافته، با چشم بصیرت و قلب نورانى حصر استعانت را نیز حصر حقیقى داند و اعانت دیگر موجودات را صورت اعانت حق داند؛ و بنا به گفته اینها، اختصاص محامد به حق تعالى نیز وجهى ندارد؛ زیرا که براى دیگر موجودات- بنا بر این مسلک- تصرّفات و اختیارات و جمال و کمالى است که لایق مدح و حمدند؛ بلکه احیا و اماته و رزق و خلقْ دیگر امور مشترک بین حقّ و خلق است؛ و این امور در نظر اهل اللَّه شرک، و در روایات از این امور به شرک خفى تعبیر شده؛ چنانچه اداره انگشترى براى یاد ماندن چیزى، از شرک خفى محسوب شده است. [1] بالجمله، إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‌ از متفرّعات‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ‌ است، که اشاره به توحید حقیقى است و کسى که حقیقت توحید در قلب او جلوه ننموده و قلب را از مطلق شرک پاک ننموده، إِیَّاکَ نَعْبُدُ او حقیقت ندارد و حصر عبادت و استعانت را به حق نتواند نمود و خدابین و خداخواه نخواهد بود؛ و چون توحید در قلب جلوه نمود، به اندازه جلوه آن، از موجودات منصرف و به عزّ قدس حقّ متعلّق شود تا آنجا که مشاهده کند که به اسم اللَّه‌ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‌ واقع شود؛ و بعضى از حقایقِ‌

أَنْتَ کَما اثْنَیْتَ عَلى‌ نَفْسِک‌ [2]

در قلب تجلى کند.

تفسیر سوره حمد، امام خمینی قدس سره الشریف، ص 57

https://lib.eshia.ir/13440/1/57

 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار »

بخش ۱

در بیان اینکه صاحب جمال را خودنمائی موافق حکمت شرط‌ست و اشاره به تجلی اول بر وجه اتم و اکمل و پوشیدن اعیان ثابته کسوت تعین را و طلوع عشق از مطلع لاهوتی و تجلی به عالم ملکوتی و ناسوتی- نعم ماقال:

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (حافظ)

بر مصداق حدیث کنت کنزاً مخفیا فأحببت ان اعرف بر مذاق اهل توحید گوید:

کیست این پنهان مرا در جان و تن

کز زبان من همی گوید سخن؟

این که گوید از لب من راز کیست

بنگرید این صاحب آواز کیست؟

در من این‌سان خودنمایی می‌کند

ادعای آشنایی می‌کند

کیست این گویا و شنوا در تنم؟

باورم یارب نیاید کاین منم!

متصل‌تر با همه دوری به من

از نگه با چشم و از لب با سخن!

خوش پریشان با منش گفتارهاست

در پریشان گویی‌اش اسرارهاست

گوید او چون شاهدی صاحب جمال

حسن خود بیند به سر حد کمال

 

گنجینة الاسرار که از شعرهای عرفانی حماسی عاشورایی از عمان سامانی است، در یک برنامه ی تلویزیونی با اجرای آقای علیرضا مختارپور هم در آپارات موجود است.

و نکته ی دیگر اینکه آیه ی مبارکه ی ایاک نعبد و ایاک نستعین را توجه دارید که در نماز امام زمان عجل الله فرجه الشریف در هر رکعت 100 بار تکرار می فرمائید. بحثی که اینجا هست این است که شما مثلاً دعای بسم الله النور را می خوانید که از جمله هم یحتمل اگر کسی تب داشت، شفا پیدا کند. ولی همین را هم می توانید بقول معروف قرصش را نیز میل بفرمائید. علی القاعده، اگر قرص را بخورید، اثر قرص را هم بهتر درک کنید تا اینکه آیا اگر دعا را بخوانید هم چطور شود. ولی اینجا یک مسئله ی توکل و صبری را هم احتیاج داریم که حالا اگر فرض بفرمائید همیشه قرص را میل کرده اید، آیا هیچ وقت دیگر دعا را هم می خوانید و چرا که عادت به قرص هم کرده اید و دعا را هم کمتر می خوانید؟!

نکته ای که اینجا هست که حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مد ظله العالی هم می فرمایند این است که انسان به جایی برسد که مدام از منم، منم و منیت دم نزند و بلکه فقط خدا را هم بتواند در نظر بگیرد و لا غیر. همین را هم در تفسیر ایاک نعبد و ایاک نستعین، امام خمینی قدس سره الشریف نیز می فرمایند. خوب، شما اگر به خدا رسیدید، امام را هم در قلبتان یافته اید؛ دیگر حالا چقدر هم به امام زمان عجل الله فرجه الشریف نزدیک هستید یا دور هستید، آیا فرقی هم دارد؟! حالا فرض بفرمائید که امام ما دارد با ما مثل دیگر شهداء زنده هم قایم موشک نیز بازی می کند. چه اشکالی دارد؟ مسئله چیست؟ یکی از اسرار این مسئله یحتمل بتوان گفت که در خود اسرار نماز هم نهفته است که رابطه ی شما با امام جماعت هم کدام است؟ مثلاً اینجا در آیه ی 5 سوره قصص چرا صرفاً نمی فرماید و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم امام، و بلکه می فرماید و نجعلهم ائمه و نجعلهم الاوارثین. خوب، یک امام برای همه و همه بس نیست؟ سر تهذیب نفس اینجا است دیگر که آیا ما همه و همه و از جمله هم ائمه ی مستضعفین فی الارض می توانیم به امام خود هم برسیم یا خیر؟

و لذا، یکی از اسرار مسائل و قضایا هم همینجا است که می فرماید یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿آل عمران: ٢٠٠﴾‏ و چرا که همینطور هم می فرماید النکاح سنتی. و بنا بر این جایز هم نیست که ترک سنت هم کنیم برای اینکه ازدواج از سنتهای الهی و نبوی و علوی است. ولی خدای ناکرده اگر مثل آن قرص که اثرش را هم بهتر می شود دید، راه های دیگری که حلال هم هستند را یافت و دیگر دنبال ازدواج و خواستگاری هم نرفت، آنگاه باید هم دید که آیا کی بوده است که او را اینطور سیخش هم زده است که از ازدواج تا این حد هم زده شده است و دنبال دیگر راه ها هم رفته است؟! این دختر و پسر هم ندارد. آیا تجربه ی بدی داشته است؟ آیا تقصیر پدر و مادر است؟ آیا خواستگار سمجی در کار بوده است؟ یا اینکه گذشته ی از همه ی اینها، بالاخره یحتمل یک جایی یک قرصی هم پیدا کرده است که بجای دعا بهتر هم اثر کرده است و سر و ته قضایا را نیز به هم آورده است و والسلام نامه تمام! و اما شما با این همه، این مسئله را هم دارید که یادتان نباید برود که: ایاک نعبد و ایاک نستعین که حتی در نماز برای امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم داریم و جایز هم نیست که کسی ناامیدی به خود راه دهد و .... و لذا مسئله ی اینکه پاتایا ات را هم درست کن همین است که تو درست اش کن، خدا یحتمل یک شوهر خانم فیلیپینی خیلی خوبی- همانطوری که همسفر جمکران ما همسرشان را خطاب می فرمودند- یا بهتر هم بگوئیم کنیزان و حوریانی هم برایت از بهشت فرستادند! نمی شود بفرمائید که حالا به ما چه که اصلا پاتایا هم کجا است؟! خوب شما که شوهر خانم هم نمی خواهید و بلکه عروس خانم و حوریان بهشتی هم می پسندید، آیا مفسد فی الارض و امارة بالسوء هم که دیگر یقیناً نمی خواهید و بلکه امارة بالحسنه هم می خواهیم! یعنی دو کفه ی ترازویی که فالهمها فجورها و تقویها را وزن می کنند، حتی اگر یک قوه ی مقننه هم علاوه بر قوای مجریه و قضائیه داشته باشند که بتوانند بطور درونی هم قوانین لازمه اش را درست وضع کنند هم آیا چقدر بهتر می شد؛ بجای اینکه فقط مجریه و قضائیه هم داشت و با تحولات و زمانه هم در این صورت دیگر نمی توانست درست پیش برود چرا که قوانینش آیا چقدر هم عقب مانده و از دوره و زمانه ی خود به دور مانده می شدند و ...؟! فرض بفرمائید قوه مقننه کاری در مورد برجام نمی کرد و همینجوری رها شده میان زمین و آسمان ول می شد و ...! یا فرض کنید هنوز نفت هم ملی نشده بود؛ البته حالا هم که ملی شده است، چقدر واقعاً ملی هم شده است و سودش توی جیب ملت هم می رود و اثرش را می بینند یا اینکه همه و همه یحتمل قرصش را هم می خورند و ...؟!!! یحتمل خیلی دیر وقت است و بلکه قرصم را هم یادم رفته است بخورم و ...! 

https://arxiv.org/abs/1506.07992

https://arxiv.org/abs/1005.0230

https://arxiv.org/abs/math/0611060

https://arxiv.org/abs/2410.19611

آلن کن، زتا:

https://arxiv.org/abs/2310.18423

https://arxiv.org/abs/2402.13082

 

https://arxiv.org/search/?

query=riemann+hypothesis+montgomery&searchtype=all&abstracts=sh

ow&order=-announced_date_first&size=50

...

این مقالات را هم یحتمل بخواهید نگاهی بیاندازید. نکته ای که راجع به تابع زتای ریمان داریم این است که وقتی شما مسئله را برای میدانهای متناهی در نظر می گیرید، بر حسب انواع اعداد اول مختلف هم می توانید حساب کنید. ولی بعد می توانید همین اعداد اول را نیز حساب کنید که به میدانهای اعداد p-adic  نیز میل کنند؛ مسئله این است که حدس زتای ریمان برای هر یک از این میدانها چطور هم متناظر می شوند یا بلکه نمی شوند و حساب کتابشان هم کدام است؟ و حالا ما به بسطهای میدانهای گالوا و حتی غیر گالوامتناظرشان هم کاری نداریم. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ ‎﴿١﴾‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ‎﴿٢﴾‏ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ ‎﴿٣﴾‏ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ‎﴿٤﴾‏ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ‎﴿٥﴾‏ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ‎﴿٦﴾‏ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ‎﴿٧﴾‏

 

برای شادی روح شهداء و امام الشهداء خصوصاً سید حسن نصر الله و اسماعیل هنیه و یحیی سنوار و همه ی اهل قبور الفاتحة مع الصلوات

 

https://arxiv.org/abs/2407.20964

https://arxiv.org/abs/2409.01405

وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذَٰلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ‎﴿التوبة: ٣٠﴾‏

 

یَا مَنِ اِسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفَاءٌ وَ طَاعَتُهُ غِنًى اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ اَلرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ اَلْبُکَاءُ یَا سَابِغَ اَلنِّعَمِ یَا دَافِعَ اَلنِّقَمِ یَا نُورَ اَلْمُسْتَوْحِشِینَ فِی اَلظُّلَمِ یَا عَالِماً لاَ یُعَلَّمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِفْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ اَلْأَئِمَّةِ اَلْمَیَامِینِ مِنْ آلِهِ [أَهْلِهِ] وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً [کَثِیراً]

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۰۹

نماهنگ | تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت»

تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت»، صبح امروز (چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳) طی مراسمی در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور نویسنده کتاب، کارشناسان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و جمعی از فعالان حادثه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، منتشر شد.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
 

بسمه‌تعالی

ـ این، گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه‌ی مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه‌ی جاسوسی در سال ۵۸ است.
این کتاب پُرکننده‌ی یکی از خلأهای رسانه‌ئی و تبلیغاتی ما است. ما به جنگ روایتها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکرده‌ایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان داده‌اند.
باید از نویسنده‌ی این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود بخاطر اقدام هشیارانه‌اش در این عرصه‌ی مهم. نثر کتاب روان و رسا و تحقیق و تحلیل‌های آن منطقی و صادقانه و قانع‌کننده است.

ـ نام انتخاب شده برای کتاب عالی است.

مهر ماه ۱۴۰۳

«ایستگاه خیابان روزوِلت» روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران به قلم محمد محبوبی است که در ۶۰۸ صفحه توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به چاپ رسیده است.

برچسب‌ها: تسخیر لانه جاسوسی؛ تقریظ‌های آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب‌ها؛ محمد محبوبی؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58146

 

بنده ی حقیر داشتم آرشیو را که برای اسم شینیچی موچیزوکی می گشتم، مقالات کرتی جوشی را هم می توان یافت که در اثبات حدس آ-ب-ث  (abc conjecture) کوشیده است. ولی جالبی مسئله اینجا است که به مقالاتی که از جمله اسم نویسندگانش Chaitanya هم هست می رسید. بعد اگر دنبال این اسم هم بگردید، قریب 610 مقاله را هم می یابید. مثلاً بعضی مقالات مربوط به اُپتیک را حتی همراه سانچز و چیتانیا کومار و مجید ابراهیمزاده نوشته اند:

https://arxiv.org/abs/2410.04994

یا مثلاً شما کریشنا چیتانیا را هم دارید. و بنده این را نمی دانم و نمی خواهم واردش هم شوم که آیا اینها در کدام دانشگاه ها هم هستند یا اهل کجایند.

ولی خوب، حالا ما معنای خدایی و خلیفة اللهی را هم داریم که این معنا حتی در پادشاهان و فراعنه هم یحتمل بتوان گفت که لفظی مشترک است، ولی آیا چقدر هم به تقابلهایی مثل حضرت یوسف نبی علی نبینا علیه السلام بیانجامد که عزیز مصر هم شد یا به تقابلهایی همچون حضرت موسی نبی علی نبینا علیه السلام یا حتی به تقابلهایی همچون خاتم النبیین و نبی  گرامی اسلام محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف، به هر حال مسئله یک عرفانی را می طلبد که آیا چقدر هم حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز ما را بدان بتواند رهنمون شود. البته یک راه مسئله هم برهان شهودی است که بر همه مسئله روشن می شود چرا که آفتاب آمد دلیل آفتاب!

ولی یک جا هم مسئله وقتی توحیدی است آنچنان که می فرماید:

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ‎﴿الفاتحة: ٥﴾‏

او را عبادت کن و از او استعانت بجو، ولی وقتی آیا در این مسئله تعلل و سفسطه هم کردیم آنچنان که مسئله تبدیل شد به نوسانات بین دو سوره های اخلاص و کافرون،

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ‎﴿١﴾‏ اللَّهُ الصَّمَدُ ‎﴿٢﴾‏ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ‎﴿٣﴾‏ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ‎﴿٤﴾‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ‎﴿١﴾‏ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ‎﴿٢﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٣﴾‏ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ‎﴿٤﴾‏ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ‎﴿٥﴾‏ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ‎﴿٦﴾‏

یا آیا مسئله تهذیب و تنبیه و اشارات برای نفوسی هم هست که بین خلق و حق در نوسانات اند در اسفار اربعه و در قوسهای صعودی و نزولی هم حرکتهای در جوهرهای خود هم می فرمایند و بلکه جهاد اکبر و جهاد اصغر و حتی جهاد تبیین نیز می کنند؛ اینجا باید هم متوجه بود که از میان ائمه ای که خدا نوید هم داده است که بر مستضعفین منت گذارده است که آنها را ائمه و وارثین روی زمین کند، مسئله اش چیست؟ آیا مسئله جنگ 72 تن امام حسین صلوات الله و سلامه علیه در کربلا است یا هم او هم خود جنگ 72 ملت است یا ...؟! یا آیا مسئله آنطور که حافظ می فرماید است که سالها دل طلب جام جم از ما می کرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد یا ...! گاهی اوقات شاگردان از استاد یحتمل اگر به اندازه ی کافی صبر هم شود، جلو می زنند و خود استادان برجسته ای هم می شوند. ولی خوب، یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که نمی شود تا چیزی شد، بدویم بیت رهبری ببینیم مسئله را حتی در فرض بفرمائید فیلیپین هم چطور می شود حلش کرد. مقالات تام رودلیوس و ونکاتس چندراسکاران را هم گاهی خوب است نگاهی بیاندازید: 

https://arxiv.org/abs/2409.02161

و اگر ونکاتس چندراسکاران هم مقاله جدیدی در فیزیک انرژی بالا نداشت، مقاله وارون چندراسکاران را که مثلاً داریم:

https://arxiv.org/abs/2410.22584

گاهی اوقات بنظر می رسد که مسئله ی شهادت و شهید زنده از این نوع هم هست که شهید زنده به شاهد می فرماید ما رفتیم قایم با شک، می توانی بیا ما را پیدا هم کن؛ و لذا مسئله ی مهمی را هم داریم که آیا انسان در اینجور مواقع خیلی خوب هم شناخت خوبی از خدا و پیغمبر و امامش نیز داشته باشد. مثل این است که سلمان فارسی رضی الله عنه یا حتی این حقیر تب هم کرده باشیم، و بخواهیم دعای بسم الله النور را هم برای رفع آن حتی در حرمهای زیارتی و حرم ائمه ی اطهار هم با توجه هر چه بیشتر نیز بخوانیم؛ ولی گاهی اوقات نیز یحتمل احتیاج به تجویز پزشک هم هست که آقا جان خانم جان شما بهتر است یک تب بری چیزی هم در عین حال میل بفرمائید و ...! یَا مَنِ اِسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفَاءٌ وَ طَاعَتُهُ غِنًى اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ اَلرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ اَلْبُکَاءُ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ‎﴿الشرح: ٥﴾‏

إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ‎﴿الشرح: ٦﴾‏

 

پنجم [حرز حضرت فاطمه علیها السلام]

سید بن طاوس در مهج الدعوات روایتى از سلمان نقل فرموده: که در آخرش مذکور است چیزى که حاصلش این است حضرت فاطمه علیها السلام آموخت به من کلامى که از حضرت رسول صلى الله علیه و آله آموخته بود و در وقت صبح و شام آن را میخواند و فرمود اگر میخواهى در دنیا هرگز تو را تب نگیرد مداومت کن بر آن و آن این است

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ اَلْأُمُورِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ وَ أَنْزَلَ اَلنُّورَ عَلَى اَلطُّورِ فِی کِتٰابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ  مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِیٍّ مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلطَّاهِرِینَ سلمان گفت چون از حضرت فاطمه علیها السلام آموختم آن را به خدا قسم به بیشتر از هزار نفر از اهل مکه و مدینه که مبتلا به تب بودند آموختم پس همه شفا یافتند باذن خداى تعالى

 

بنده ی حقیر داشتم به بعضی درسهای اخیر حکمت وحیانی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مد ظله العالی در باب قضاء گوش می کردم، شما معمولاً می بینید که در درسهای این بزرگان و مثل آقای مکارم یا حتی از قبیل حضرت ولایت فقیه مد ظلهم العالی و بلکه شاگردانشان نیز خیلی وارد طول و تفسیر در عبارات طولانی نمی شوند و بلکه وقتی مثلاً می خواهند مثلاً یک آیه ای را تفسیر هم کنند؛ یک عبارت کوتاهی از قرآن یا نهج البلاغه یا ... را عنوان کرده و بعد همان را توضیحات بیشتری هم می دهند. مثلاً والجبن المنقضة: و ترس مایه نقصان است. یک مرتبه همه چیز را با هم بار شنونده نمی کنند که بیشتر هم گیجش کنند و هم باعث شوند که خسته اش کنند و یادش هم نماند مسئله چیست؟! و لذا فان مع العسر یسرا، و دوباره خدا در خود قرآن کریم هم همان عبارت اول را یک بار دیگر تاکید هم می فرماید و سرش را هم استاد می فرمایند.

ولی حالا اگر این بنده ی حقیر باشم، یحتمل بخواهم همین را بروم به کامران وفا و ادوارد ویتن و پیتر ویت و بلکه رافائل بوسو و شینچی موچیزوکی و تاکورا موچیزوکی و اینها عرض کنم که آقایان خانمها بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله النور بسم الله نور النور! خوب می فرمایند که چی؟ ما که خودمان هم می دانیم که بسم الله النور! بعد بفرمایید که نخیر، منظور به این است که شماها همه بلند شوید برویم بیت رهبری آنجا ببینیم بسم الله النور یعنی چه و بلکه چطور هم باید هر کسی برود پاتایا اش را درست کند؛ التفات می فرمائید؟ عرض بنده ی حقیر این است که اگر اینها حد اقل یکیشان تحمل نیاورد و برگشت به این بنده ی حقیر گفت که این نکبت یزیدی را ببین که دارد به ما یاد می دهد که چطور برویم پاتایا مان را هم درست کنیم؟ 

خوب آنوقت چه جوابش را می دهید؟ مسئله اینجا این است که اگر خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حتی اگر ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حکمت الهی را هم سر سوزنی قبول داشته باشند، یحتمل کاری هم نداشته باشد که بفرمائید بدویم برویم بیت رهبری ببینیم آنجا چه خبر است و شاگردها و طلبه ها هم دارند چه می کنند و در ضمن هر کس هم می تواند برود پاتایایش را درست کند! ولی حالا اگر یزید را هم بهتر از امام حسین صلوات الله و سلامه علیه قبول دارد، یحتمل شما هی به او بفرمائید برویم حسینیه یا حتی بفرمائید برویم نهار بخوریم؛ و حال آنکه اینها منتظرند از بس که یزیدی هم هستند هر کدام بریزند سر آن یکی یا همه بریزند سر هم و دمار از روزگار یکدیگر هم در بیاورند و چرا که هر کدام هم فکر می کند دیگری عجب نکبت یزیدی ای هم هست که دیگر رقیبی هم ندارد. و لذا هر کدام هم زودتر اسلحه اش را بکشد و فرزتر هم باشد که دیگری را از پا دربیاورد، مسئله اش حل است. حالا شما حساب هم بفرمائید که چند نفر بعد از این جنایات می ایستند و گریه می کنند و پشیمان هم می شوند که عجب غلطی و دیوانگی ای کردم که همه را به جان هم انداختم و اگر می دانستم چنین هم می شود؛ اصلا از این غلطها هم نمی کردم.

البته ریاضیدانها و دانشمندان مثل خیلی از آخوندهای مظلوم خودمان هم، و خصوصاً هم که دانشمندان هسته ای که طرف مستضعفین عالم هم باشند، که دیگر مظلومترین انسانهای روی کره ی خاکی اند و همه هم دوستشان دارند و فقط بعد از اینکه نکبتهای یزیدی همه بریزند به جان هم است که همه و همه متوجه شوند که بابا دیگر چرا دانشمندان هسته ای را هم دخلشان را خواستید بیاورید و همین کار را هم کردید؟! مشکل این است که طرف سعی هم می کند حرفش را برود به امامش هم بزند، و حالا آیا به گوش چه کسان دیگری هم برسد و چه ها که شود و چه ها که نشود و ...؟ بالاخره، این هم خودش مسئله ای است که بابا شاگرد عزیز، طلبه جان، برو پاتایای ات را هم درست کن! دیگر بر خوردن دارد؟ همه اش که کتاب و دفتر و بلکه اسفار اربعه و عرفان نظری و شهودی و اینها که نمی تواند باشد، یک وقتها هم باید پاچه ها را زد بالا رفت وسط گود و ...! و حالا نکتب یزیدی هم از چهار نفر بشنوید که دیگر عیبی ندارد برای اینکه بتوانید هم کلاس درستان را نیز رونق بخشید و بلکه شاگردان را هم سر کلاس بیاورید و حتی وادارشان هم کنید که به میدانهای عملی کار و حرفه رفته و امر به معروف و نهی از منکر هم الی ما شاء الله بفرمایند و .... والا شما به دانشمندان ریاضی فیزیکی هم بفرمائید بروید امر به معروف و نهی از منکر کنید، اصلا می فرمایند که این حرفها هم آیا کار ما است انچنان که ما هزار تا کار مهمتر که یکی اش هم حدس تابع زتای ریمان در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ای هم هست که همه ی قلوب زمینی و آسمانی را هم تسخیر کرده و بلکه انواع ابرتقارنهای ... ربع و نیم و تمام و .... چرخشی را هم طی می کنند؛ یکی دیگرش هم الکترودینامیک کوانتومی است که از کلش همین بسم الله نور را هم فهمیده ای؟! حالا بیا و به اینها ثابت هم کن که .... می فرمایند تو برو خودت این کارهای امر به معروف و نهی از منکرت را هم بکن و بلکه توانستی دنبال پستانک دیگری هم برای خودت باش که ما خودمان دنبال آیمک جدیدی هم بودیم که با طوفان الاقصی ات زدی همان را هم خرابش کردی و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَىٰ نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَىٰ وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ‎﴿النساء: ١٦٣﴾‏

لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَٰلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ‎﴿المائدة: ٧٨﴾‏

فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ‎﴿سبإ: ١٩﴾‏

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعة: ٥﴾‏

از نامه 14 و من وصیة له علیه السلام لعسکره قبل لقاء العدو بصفین‌ 

در دنیاى امروز سخن از حفظ ارزش‌ها در میدان جنگ، زیاد به میان مى‌آید؛ ولى بسیارى از سلاح‌ها جزء سلاح‌هاى ممنوعه شمرده مى‌شود و دستوراتى درباره عدم حمله به غیر نظامیان و رفتار انسانى با اسیران داده شده است؛ ولى همان گونه که بارها و بارها در تاریخ معاصر دیده‌ایم، به هنگام عمل هیچ یک از آنها به رسمیّت شناخته نمى‌شود. با سلاحهاى کشتار جمعى مانند بمب اتم و سلاحهاى شیمیایى گروه زیادى از انسانها را مى‌کشند و غیر نظامیان را به خاک و خون مى‌کشند واسیران جنگى را زیر بدترین شکنجه‌ها قرار مى‌دهند و مى‌توان‌

گفت اعمال اینها از اعمال کسانى که دم از ارزشها نمى‌زدند و مرتکب انواع خلافها مى‌شدند بدتر است، زیرا در سخن؛ از ارزشها حمایت کردن و در عمل مخالفت نمودن چیزى جز نفاق نیست و کسانى که چنین عمل مى‌کنند جزء منافقانند.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی، جلد 9، ص 189- 190

https://lib.eshia.ir/27571/9/189

از بخش ششم نامه 31 و من وصیة له علیه السلام للحسن بن علی علیهما السلام، کتبها إلیه «بحاضرین» عند انصرافه من صفین‌

امام علیه السلام در ادامه این سخن براى اینکه فرزندش نسبت به اندرزها و وصایاى او اهتمام به خرج دهد مى‌فرماید: «وصیتم را به خوبى درک کن و آن را سرسرى‌

مگیر»؛ (وَ تَفَهَّمْ وَصِیَّتِی، وَ لَا تَذْهَبَنَّ عَنْکَ صَفْحاً). [1]

سپس دلیلى براى آن ذکر مى‌کند و علوم و دانش‌ها را ضمن آن، به سه بخش تقسیم مى‌نماید و مى‌فرماید: «زیرا بهترین سخن دانشى است که سودمند باشد و بدان دانشى که نفع نبخشد در آن خیرى نیست و دانشى که (زیان‌بار است) سزاوار فراگرفتن نیست سودى نمى‌بخشد»؛ (فَإِنَّ خَیْرَ الْقَوْلِ مَا نَفَعَ، وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ، وَ لَا یُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا یَحِقُّ تَعَلُّمُهُ).

دانش‌هاى مفید، علومى است که انسان را در مسیر قرب الى اللَّه یارى مى‌بخشد خواه در زمینه اعتقادات باشد یا عبادات و اخلاق و ...، دنیاى او را به صورت آبرومند تأمین مى‌کند و از فقرى که مایه کفر و روسیاهى است رهایى مى‌بخشد.

علوم بیهوده دانش‌هایى است که نه خیر دنیا در آن است و نه خیر آخرت و گاه از آن براى سرگرمى و یا تفاخر استفاه مى‌شود؛ شبیه آنچه در حدیث معروف وارد شده که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله مردى را در مسجد دید که گروهى اطراف او را گرفته‌اند فرمود: این چیست؟ عرض کردند: این مرد علّامه است (و دانش فراوان دارد) پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: علّامه چیست؟ عرض کردند: این شخص آگاه‌ترین فرد به نسب‌هاى عرب و حوادث ایام جاهلیّت و اشعار آنهاست.

پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «ذَاکَ عِلْمٌ لَا یَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا یَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ؛ این علمى است که هر کس آن را نداند زیانى نمى‌کند و آن کس که آن را بداند سودى نمى‌برد» سپس افزود: «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ

وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ؛ علم تنها در سه چیز است: نشانه‌هاى روشن (در مسائل مربوط به خدا شناسى و مبدأ و معاد) و علم مربوط به احکام الهى و واجبات و علوم مربوط به امور اخلاقى و سنّت‌ها و مستحبات و غیر آن اضافى است». [1]

البتّه علوم و دانش‌هایى که به عمران و آبادى دنیاى مردم کمک مى‌کند و آنها را از فقر و بیمارى و مشکلات دیگر رهایى مى‌بخشد اینها نیز از علوم مفیدند، زیرا در واقع مقدمه‌اى براى آن سه گروه از علوم نافعند.

قسم سوم از علوم، علوم زیان‌بار است؛ مانند علم سحر و شعبده و علوم مربوط به تولید مواد حرام مانند شراب و مواد مخدر. در دنیاى امروز ما، این علوم فراوان‌تر از گذشته است؛ علومى که تهیّه وسائل کشتار جمعى را به بشر مى‌آموزد مانند بمب اتم، سلاح‌هاى مرگبار شیمیایى و امثال آن این گونه علوم آموختن و فرا گرفتنش از نظر اسلام حرام است، چرا که به عنوان مقدّمه حرام محسوب مى‌شود.

همان، جلد 9، ص 503- 505

https://lib.eshia.ir/27571/9/505

از توصیه دوم حکمت  82 و قال علیه‌السلام أُوصِیکُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَیْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَکَانَتْ لِذَلِکَ أَهْلًا: لَایَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلَّا رَبَّهُ، وَلَا یَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ، وَلَا یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَایَعْلَمُ‌أَنْ یَقُولَ: لَاأَعْلَمُ، وَلَا یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ یَعْلَمِ الشَّیْ‌ءَ أَنْ یَتَعَلَّمَهُ، وَعَلَیْکُمْ‌بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ، مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَلَا خَیْرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ، وَلَا فِی إِیمَانٍ لَاصَبْرَ مَعَهُ.

سپس امام علیه السلام دومین توصیه را بیان مى‌دارد و مى‌فرماید: «هیچ کس جز از گناه خود نترسد»؛

(وَلَا یَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ)

. دلیل آن روشن است چیزى که دشمن واقعى انسان است گناه اوست که او را در دنیا و آخرت به درد و رنج گرفتار مى‌کند. در حالى که اسباب هولناک این جهان حتى بمب اتم آخرین کارى که با انسان مى‌کند این است که حیات او را

مى‌گیرد. اگر این مسئله در راه رضاى خدا باشد به افتخار شهادت مى‌رسد که بزرگترین افتخار است.

همان، جلد 12، ص 492- 493

https://lib.eshia.ir/27571/12/492

 

از بخش اول خطبة 89: و من خطبة له علیه السّلام فى الرسول الأعظم صلّى الله علیه و آله و بلاغ الإمام عنه‌ 

 

نکته‌

جاهلیّت عصر ما!

توصیف امام علیه السّلام را از «عهد جاهلیّت» در این بخش از خطبه ملاحظه کردیم که چقدر گویا و رسا وضع آن زمان را بازگو فرموده و ما نسبتا به طور مبسوط در «جلد

اوّل» ذیل «خطبه دوم» و در «جلد دوم» ذیل خطبه «بیست و ششم» دورنمایى از عصر «جاهلیّت» را ترسیم کردیم و به راستى تا انسان در جزئیّات مربوط به زندگى عرب جاهلى- از نظر جنگ و صلح، دوستى و دشمنى، ارزشهاى اخلاقى، امر حکومت و مسایل اقتصادى و مخصوصا خرافات عجیبى که بر آنها حاکم بوده است- دقیق نشود، به عظمت کار پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله در هدایت این قوم واقف نخواهد شد.

نکته مهمّى را که در اینجا لازم به یادآورى مى‌دانیم این است که بسیارى از اصول «جاهلیّت» در اشکال مدرنى در عصر و زمان ما، متأسّفانه بر جوامع بشرى حاکم شده است.

در «عصر جاهلیّت» انسان ارزش واقعى نداشت، خون بى‌گناهان به آسانى ریخته مى‌شد، غارت اموال، کار روزانه بود، در عصر و زمان ما نیز مهمترین اصل، به چنگ آوردن در آمد بیشتر است، هر چند از طریق فروش سلاح‌هاى کشتار جمعى باشد، اموال مردم ضعیف دنیا، به وسیله غولهاى سرمایه‌دارى از طرق ظاهرا قانونى! و در واقع غارتگرى ربوده مى‌شود.

اگر در عصر «جاهلیّت» تعدادى از دختران زنده به گور شدند، در عصر و زمان ما سقط جنین- در پناه قانون- در بسیارى از کشورها انجام مى‌شود و هزاران هزار دختر و پسر، به گور فرستاده مى‌شوند، انسانهایى که در جنگ‌هاى جهانى اوّل و دوم به خاک و خون کشیده شدند، از تمام کشته‌هاى طول تاریخ بشریّت بیشتر بودند و کارى که دو بمب اتمى در شهرهاى «ژاپن» کرد، به تنهایى از تمام کشته‌هاى زمان «جاهلیّت» افزون‌تر بود! اگر در عصر «جاهلیّت» زنان آلوده، بر در خانه خود پرچم نصب مى‌کردند و به «ذوات الأعلام» معروف شدند، امروز نیز زنان فاسد در بسیارى از جراید دنیا، آگهى‌هایى مى‌دهند که مستقیما یا غیر مستقیم به سوى خود دعوت مى‌کنند، حتّى‌

زنان همسردار! و بسیارى از دولتها از آنها مالیات مى‌گیرند، به همین دلیل، آنان را تحت حمایت قانون قرار مى‌دهند.

فروش دختران و پسران خردسال، هنوز به شکل فجیعى در دنیا ادامه دارد و بسیارى از اروپایى‌ها و آمریکایى‌ها این کودکان را از مناطق محروم جهان، خریدارى کرده و در کشورهاى غربى به فروش مى‌رسانند که اخبار آن، در جرائد نیز منتشر مى‌شود.

قسمت مهمّى از ثروتهاى جهان، صرف تهیه جنگ‌افزارهاى هولناک مى‌شود که بیانگر عدم امنیّت در دنیاست.

مسائل اخلاقى به فراموشى سپرده شده و فساد، بسیارى از مناطق جهان را فرا گرفته است و اگر آمارها در تمام زمینه‌هاى بالا، جمع‌آورى شود، خواهیم دید که «جاهلیّت مدرن» به مراتب عمیق‌تر و گسترده‌تر و وحشتناک‌تر از «جاهلیّت عصر قدیم» است و شاید آیه 33 سوره «احزاب» ناظر به جاهلیّت عصر ماست و از آن پیشگویى مى‌کند، که خطاب به همسران پیامبر مى‌فرماید: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى‌»، همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید».

تعبیر به «جاهلیّت اولى» نشان مى‌دهد که «جاهلیّت دیگرى» در پیش است.

همان، جلد 3، ص 624- 626

https://lib.eshia.ir/27571/3/626

حکمت 58 و قال علیه‌السلام الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ.

امام علیه السلام فرمود:

مال و ثروت ماده اصلى همه شهوات است. [1]

 شرح و تفسیر ریشه اصلى شهوات‌

امام علیه السلام در این کلام کوتاه و پرمایه اشاره به نکته‌اى درباره رابطه ثروت با شهوت کرده مى‌فرماید: «مال و ثروت ماده اصلى همه شهوات است»؛

(الْمالُ مادَّةُ الشَّهَواتِ)

. بدیهى است که منظور از شهوت در اینجا هرگونه علاقه مفرط نفسانى و هوس‌آلود است. اعم از این‌که مربوط به شهوت جنسى باشد یا مقام یا تشریفات و زرق و برق دنیا و یا انتقام جویى و امثال آن.

این نکته نیز روشن است که براى رسیدن به خواسته‌هاى نفسانى و هوا و هوس‌ها مال نقش اصلى را بازى مى‌کند و هر قدر فزونى یابد خطر افتادن در شهوات بیشتر است.

اضافه بر این ثروت مایه غرور است و غرور ریشه اصلى بسیارى از گناهان، به علاوه مال هر چه بیشتر شود انسان را به خود مشغول‌تر مى‌سازد و طبعاً از یاد خدا و اطاعت حق باز مى‌دارد.

روى این جهات سه گانه مى‌توان به عمق کلام امام پى برد.

بدیهى است آنچه امام در این گفتار حکیمانه فرموده هشدارى است به غالب مردم که در فزونى مال نکوشند، زیرا خطرات زیادى را به دنبال دارد اما چنان نیست که هر ثروتمندى هواپرست و شهوت پرست باشد. این حکم کلى مانند

احکام دیگرى نظیر آن استثنائاتى دارد. گروه زیادى راه قارون را پیمودند و اموالشان مایه غرور و کفرشان شد، جمع اندکى نیز از مال براى رسیدن به مهم‌ترین طاعات الهى بهره گرفتند.

این معنا در آیات مربوط به قارون آمده است: « «وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِى الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَایُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ»؛ در آنچه خدا به تو داده سراى آخرت را بطلب و بهره خویش را از دنیا فراموش مکن و همان‌گونه که خدا به تو نیکى کرده (به بندگان خدا) نیکى کن وهرگز در جستجوى فساد در زمین مباش که خدا مفسدان را دوست ندارد». [1]

بر همین اساس است که در بسیارى از آیات قرآن از مال نکوهش شده و در بعضى از آیات از آن مدح و ستایش به عمل آمده و به عنوان خیر (نیکى) از آن یاد شده است.

در آیه 180 سوره «بقره» در مورد وصیت مى‌فرماید: « «انْ تَرَکَ خَیراً ...»؛ کسى که اموالى از خود به یادگار گذاشته است ...». و در آیه 8 سوره «عادیات» در مذمت بعضى از طغیانگران مى‌فرماید: « «وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ»؛ اموال را بسیار دوست دارند».

در روایات اسلامى نیز آثار این مذمت و مدح درباره اموال فراوان دیده مى‌شود که آوردن آنها ما را از شرح این کلام دور مى‌کند.

تنها به ذکر این روایات پرمعنا که از ابن عباس نقل شده و قاعدتاً آن را از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله یا امیرمؤمنان على علیه السلام شنیده است قناعت مى‌کنیم. او مى‌گوید:

«إنَّ أوَّلَ دِرْهَمٍ وَدینارٍ ضُرِبا فِی الْأرْضِ ... أنْ یُحِبُّوکُما؛

نخستین درهم و دینارى که سکه آن در زمین زده شد شیطان نگاهى به آنها افکند هنگامى که آن را دید

آنها را برگرفت و روى چشم خود گذارد سپس به سینه خود چسبانید آن‌گاه فریاد شادى کشید بار دیگر آن را به سینه خود چسبانید سپس خطاب به آنها گفت: شما نور چشمان من و میوه دل من هستید هرگاه بنى‌آدم شما را دوست دارند من به آن قانعم، هر چند بتى را پرستش نکنند (چه بتى بالاتر از شما) براى من همین بس که فرزندان آدم به شما عشق بورزند». [1]

کوتاه سخن آنکه مال ابزارى است مشترک مانند انرژى اتم که هم مى‌توان از آن بمب ویرانگر ساخت و هم به وسیله آن نیروى برق تولید کرد که دنیا را روشن سازد و کارخانه ها را به حرکت درآورد، هر چند این نیرو هنگامى که به دست ناصالحان بیفتد غالباً در جنبه‌هاى ویرانگر به کار گرفته مى‌شود.

***

همان، جلد 12، ص 361- 363

https://lib.eshia.ir/27571/12/363

 

۱۴۰۳/۰۸/۰۷

نماهنگ | جنایت و شرارت رژیم خبیث

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در قبال رژیم منحوس خبیث صهیونی، یک کوتاهی بزرگی در دنیا دارد انجام میگیرد. دولتها، ملّتها ــ بخصوص دولتها ــ مجامع جهانی مثل سازمان ملل و امثال اینها حقیقتاً دارند کوتاهی میکنند در مسئله‌ی مقابله‌ی با رژیم صهیونی. این کاری که رژیم در غزّه کرد و میکند، در لبنان کرد و میکند، از وحشیانه‌ترین جنایات جنگی است. جنگ البتّه چیز سختی است بلاشک، منتها جنگ هم یک قواعدی دارد، یک قوانینی دارد، یک حدودی دارد. این‌جور نیست که وقتی کسی با کسی میجنگد، همه‌ی این حدود را زیر پا لگد کند و له کند، آن‌چنان که این باند جنایت‌کار حاکم بر فلسطین اشغالی دارند میکنند. دنیا باید در مقابل اینها بِایستد، دولتها باید بِایستند، دولتهای اسلامی بالخصوص باید بِایستند. بحث بر سر این نیست که کمک بکنند یا نکنند؛ اینکه جزو برترین محرّمات است؛ اندک‌کمکی به این رژیم جزو زشت‌ترین و بزرگ‌ترین گناهان است؛ در اینکه شکّی نیست؛ نه، باید در مقابلش بِایستند که این جنایات را انجام ندهد.
یک ائتلاف جهانی باید به وجود بیاید ــ ائتلاف سیاسی، ائتلاف اقتصادی، اگر لازم شد ائتلاف نظامی ــ علیه رژیم خبیث صهیونیستی که وحشیانه‌ترین جنایات جنگی را دارد امروز انجام میدهد. خب، «جنایت جنگی» یکی از عناوین مجرمانه در عرف دنیای امروز است ؛ یعنی امروز در دنیا، جنایات جنگی محکوم است؛ نه‌اینکه فقط ما محکوم میکنیم؛ نه، همه‌ی دنیا، همه‌ی دادگاه‌های بین‌المللی ــ آنهایی که بحق تشکیل شده‌اند، آنهایی که نا‌بحق تشکیل شده‌اند ــ جنایت جنگی را محکوم میکنند. خب، دیگر جنایت جنگی از این بالاتر؟ ده هزار کودک کشته بشوند، ده هزار زن یا بیشتر به شهادت برسند؛ باید در مقابل آنها [ایستاد]. مطالبه‌ی ما از دنیا و دنیای اسلام بالخصوص، تشکیل یک ائتلاف جهانی است علیه رژیم صهیونیستی.» ۱۴۰۳/۰۸/۰۶

رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «جنایت و شرارت رژیم خبیث» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58125

 

تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» چهارشنبه ۹ آبان منتشر میشود

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اخیراً پس از مطالعه‌ی کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» که روایتی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با استفاده از اسناد به دست آمده از سفارت است، تقریظی نگاشته‌اند که روز چهارشنبه و در آستانه‌ی سالگرد ۱۳ آبان منتشر خواهد شد.

«ایستگاه خیابان روزوِلت» از کتاب‌های مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی است که زمستان ۱۴۰۲ روانه بازار نشر شده و به روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران پرداخته است. این کتاب با اشاره به فعالیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا در ایران پس از انقلاب، شرح جامعی از روابط ایران و آمریکا از روز تسخیر سفارت در آبان ۱۳۵۸ تا آزادی گروگان‌ها در دی ۱۳۵۹ ارائه داده و همچنین شماری از اسناد منتشرنشده سرویس اطلاعاتی آمریکا را برای نخستین بار منتشر کرده است.

رهبر انقلاب اسلامی در سال‌های اخیر بر آشنایی نسل جوان با اسناد لانه جاسوسی و گنجاندن این اسناد در کتاب‌های درسی تأکید داشته‌اند.

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=58120

 

بنده ی حقیر لغات: "بمب اتم" را در کتاب پیام امام امیر المومنین دیروز جستجو کردم که در بالا نیز آورده ام. یک سوالی که در این مورد هست این است که آیا بمب اتم و بمب هسته ای و بلکه علم به علومی که به این سلاحها منتهی هم می شوند به خودی خود مضر هستند یا خیر؟ مسئله این است که اگر بر علیه مردمی این بمبها استفاده شوند، این دیگر یقیناً بر آن مردم مضر است؛ آنچنان که هیچ قوم و مردمی هم مایل نیستند که به وضعیتی دوئلی هم با قومی دیگر دچار شوند که یک طرف به طرف دیگر بگوید هر وقت دوست داشتی اسلحه ات را بکش، و حال آنکه این اسلحه حتی و خصوصاً بمب اتم و بمب هسته ای هم باشد. و چرا که شهری و حتی کشوری را نیز آیا چقدر یحتمل با خاک هم یکسان می کند؛ بالاخره گفته اند یک بازی چیکن یا مرغ یا جوجه هم داریم ولی نه دیگر تا این حدود، که البته این هنوز از تبعات جنگهای نرم یا سرد هم هست. بنده نمی دانم داشتم چی را مطالعه می کردم در ویکیپدیا که در ذیل آن اشاره ای هم داشت به هوش ازدحامی swarm intelligence که آیا چقدر هم بتوان در مورد مسائل پیچیده غیر خطی هم با الهام از رفتارهای جمعی و ازدحامی حشرات و هوش مصنوعی هم مسائل را حلشان کرد!

ولی این سوال هنوز باقی می ماند که آیا حتی از طرق هوش مصنوعی نیز می توان به معزلاتی همچون مسئله ی حجاب و عفاف و حیا نیز پرداخت و وارد شد و بلکه آیا تا کجاها هم مرز و حدودش را می توان تعیین کرد، و از آنجا به بعد مسائلی انسانی نیز طرفیم؟ این مسئله در روانشناسی هم یک مسئله ی بسیار مهمی است که آیا اخلاقاً فرض بفرمایید شوک الکیتریکی دادن به بیمار هم یک وسیله ی درمانی صحیحی است که برای بیماران افسرده یا سکیتزوفرنی و ... یحتمل مفید هم واقع شود؟ مسئله این است که اگر بیمار کانه به یک جمود یا زندگی گیاهی و بلکه حیوانی هم مبتلا شده و باید هم کاری کرد که او را از این حالت بیرون هم آورد، آیا کاری که بتواند به او کمک کند هم جایز است یا اینکه همینطوری او را در همان حالت بهتر است رهایش هم کرد و کاریش هم نداشت و ...؟ یعنی متصور هم شوید که اگر ما زلزله و سیل و طوفان و آتشفشان هم داریم که اینها نیز انسان را یحتمل در بهت و حیرت فرو می برند، آیا دیگر خدای ناکرده یک شوک الکتریکی اگر بتواند به او کمک کند و او را از حالتش بیرون بپراند، این دیگر برای او جایز نیست؟ 

عرض بنده ی حقیر این است که اگر اینها را در طبیعت و حتی روانشناسی هم می بینیم که وارد شده اند، آیا همینها را نمی توان متصور شد که بمب اتم و بمب هسته ای نیز اگر بدست اهلش بیافتد یحتمل مفید هم می تواند واقع شود؛ ولی افسوس که معمولاً اینها اول نزد نا اهلش هم یحتمل بیافتند و اصولاً بشر از این نوع است که حتی اهلش هم بعد از مدتی یحتمل تبدیل شود به قومی نا اهل! و لذا سوال این است که بندگان خدا نیز آیا همیشه بندگان خدا باقی می مانند یا اینکه همینها نیز حتی بر علیه ائمه ی خود بشورند همانطوری که بر علیه امام حسین صلوات الله و سلامه علیه نیز شوریدند و کربلایی هم آفریده شد که و ما ادراک ما کربلا؟

و لذا بنده ی حقیر داشتم چند صفحه ی اولیه ی مقاله ی ذیل در مورد همولوژی فلوئر را دیشب می خواندم:

arXiv:2408.06619v2 [math.GT] 20 Aug 2024

یک نکته ای که در این مورد می فرماید این است که آیا ناورداهای توپولوژیک و از جمله ناورداهای همولوژی فلوئر چه چیزی را هم در مورد هندسه ی مسئله می توانند به ما یاد دهند؟ یعنی مثلاً اگر شما بدانید که در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک خود که حالا خیلی هم وارد مسائل ابرتقارنی و چرخشهای قلوب زمینی و آسمانی اش هم نمی شویم؛ واما به هر حال بدانیم که چند تا دسته هم می توان برای این استکان نلبکیها روی هم رفته و حتی هر کدام از استکان نلبکیها نیز گذاشت و بلکه برداشت، آیا این کمکی به حل مسائل ما نمی کند؟ حالا کاری هم نداریم که آیا مثلاً نقاط گویای واریته ای جبری یا بلکه یحتمل واریته ای آبلی را می خواهیم در هندسه ای هذلولوی پیدا کنیم یا اینکه هندسه مان بیضوی یا بلکه سهموی است. آیا هندسه اش تخت است یا انحناء هم دارد و ...؟ ولی اینجا بنظر این حقیر یک نکته ای قابل توجه است که یحتمل خوب هم هست از ماتیلده مارکولی یا حتی آلن کن نیز بپرسم چرا که اقل کم مارکولی می دانم که قبل از اینکه وارد هندسه ی ناجابجایی هم شود، به کوهمولوژی فلوئر هم پرداخته و بلکه کتابی هم در مورد نظریه و کوهمولوژی زایبرگ- ویتن دارد! نکته اینجا این است که اگر کسی با دقت بتواند وارد مسئله شود و بلکه ناورداهای فلوئر ای و ارتباطشان با دسته های استکان نلبکیها را بیابد، یحتمل ربط قضایای این کوهمولوژیها را با حدس تابع زتا نیز بتواند بیابد و لذا آنگاه مسئله ی یک میلیون دلاری را هم حل کرده است و .....

البته همانطوری که قبلاً هم گفته شده، مسئله این هم هست که شاگرد وقتی سعی دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند، متوجه هم باشد که در کدام الفهایی هم واقع شده است و به کدام الفهایی هم قرار است برسد قبل از اینکه بقول استادی الف اش تبدیل به دال هم نشود و بلکه قدش هم خمیده نگردد و ...! یعنی شما توجه بفرمایید که شما از روی اعداد اول هم می تواند توسط فرض بفرمایید ضرب اویلری، تابع زتای ریمان را هم شکل دهید که در الف_0 هم نهفته است. ولی بعد وارد الف_1 و آلف_2 و حتی الفهای بالاتر هم آیا چقدر می شوید و لذا از فضاهای هیلبرت وارد جبرهای فن نویمن ای و اپراتورهایی که روی فضاهای هیلبرت کار می کنند و ... هم می شوید. خوب، همینطوری که اپراتورهایی از توابعی از توابع ... را دارید در نظر می گیرید، به همی ترتیب هم آیا حدس تابع زتای ریمان ما پیچیدگیهایش بیشتر نشده و حتی مسائل الکترومغناطیسی حول فضاهای موجود در الفهای بالاتر و ترمیمهایی از مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه کمی تا حدودی ابرتقارن نیز پیچیده تر نمی گردند و .... و لذا مثلاً باید هم در روانشناسی و روانپزشکی یاد گرفت که آیا خدای ناکرده شوک الکتریکی هم چطور می تواند به بیمار کمکها کند و او را به صراط مستقیم نیز برگرداند؟ و اما این هم یک مسئله ی مهمی است که آیا بالاخره شما چقدر از ذرات را در مدل استاندارد ذرات فیزیک و حتی کیهانشناسی می توانید حول مرزهایی از هستی و نیستی به حرکت هم دربیاورید و حتی به ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حکمت الهی نیز کمک بفرمایید و ...! به عبارت دیگر آیا ظرفیت بشر امروزی که حتی کشورهایی اسلامی و بلکه افرادی درون جمهوری اسلامی و حتی در مدرسینی حوزوی در قم نیز نه تنها کما بیش طرف صهیونیها را می گیرند و بلکه با جسارت تمام هم جزایر سه گانه را نیز غلط زیادی کرده و مدعی می شوند و در کوه تفتان را هم 10 نفر از نیروهای انتظامی را تروریستهای داعشی ترور می کند و همینطوری که داری وسط شب می نویسی هم صهیونیها به تهران و ایران نیز حمله می کنند و حتی دانشجوی دندانپزشکی هم امام ما را زیر سوال می برد ..... آیا ظرفیت این بشر امروزی هم چقدر است و بلکه در کدام الفهای بینهایت آیات اللهی هم واقع شده ایم و مرزهای جهودی و نصاری را هم چقدر پیموده و وارد اسلام و علوم اسلامی هم شده ایم؟ آنچنان که می فرماید:

وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ‎﴿البقرة: ٩٦﴾‏

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾‏

نکته ای که اینجا نهفته است این است که دکتر مصدق درست است که توانست با کمک آیت الله کاشانی نفت را ملی کند، ولی آیا چقدر هم در حفظ یک نظام ملی توانست صلاحیت نشان دهد آنچنان که بتواند حکومتی ملی را هم حفظ کرده و مانع شود که بر علیه اش کودتایی نتواند رخ دهد و امثال آمریکا و انگلیس هم شاه را بتوانند برگردانند و ...؟ یقیناً که این صلاحیت را نداشت چرا که بر علیه اش کودتا شد و شاه را برگرداند. و لذا شاگردی که در حالات خلاء هم دارد دست و پا می زند و یحتمل خیلی هم میل دارد که از این حالات به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند، باید به یک یقینی هم رسیده باشد که آیا بالاخره چقدر شناخت از خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف خود رسیده ایم که بتوانیم هم او را نیز در دولت کریمه اش یاری کنیم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

رَبَّنَا إِنَّکَ جَامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لَّا رَیْبَ فِیهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ‎﴿آل عمران: ٩﴾‏

وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَىٰ بَل لِّلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَن لَّوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعًا وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّىٰ یَأْتِیَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ‎﴿الرعد: ٣١﴾‏

لَـٰکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ ‎﴿الزمر: ٢٠﴾‏

 

الحکمة 82 نصائح خالدة

وَقَالَ(علیه السلام) : أُوصِیکُمْ بِخَمْس لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَیْهَا آبَاطَ الاِْبِلِ لَکَانَتْ لِذلِکَ أَهْلا: لاَ یَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلاَّ رَبَّهُ، وَلاَ یَخَافَنَّ إِلاَّ ذَنْبَهُ، وَلاَ یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لاَ یَعْلَمُ أَنْ یَقُولَ: لاَ أَعْلَمُ، وَلاَ یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ یَعْلَمِ الشَّیْءَ أَنْ یَتَعَلَّمَهُ، وَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِْیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَلاَ خَیْرَ فِی جَسَد لاَ رَأْسَ مَعَهُ، وَلاَ فِی إِیمَان لاَ صَبْرَ مَعَهُ.

الحکمة 86 منزلة رأى الشیخ

وَقَالَ(علیه السلام): رَأْیُ الشَّیْخِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلاَمِ. وَرُوِیَ «مِنْ مَشْهَدِ الْغُلاَمِ».

نهج البلاغة، ترجمه محمد دشتی، ص 329

https://lib.eshia.ir/26580/1/329

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، جلد 12، ص 511- 512

https://lib.eshia.ir/27571/12/511

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، جلد 12، ص 489-  495

https://lib.eshia.ir/27571/12/489

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید خانواده‌های عزیز و معظّم و معزّز شهیدان امنیّت. حقّ بزرگ شهدای شما و خانواده‌هایشان، خود شما، پدرها و مادرها، همسرها، فرزندها بر ملّت ایران، حقیقتاً توصیف‌ناشدنی است. ان‌شاءالله که این جلسه‌ی ما که با حضور شما و با نفَس گرم این برادران منوّر شد، بتواند دلهای ما را بیشتر از پیش متوجّه کند به حقیقت لطف الهی و فضل الهی بر ملّت ایران.

ارزش «شهدای امنیّت» را چه جور میشود فهمید؟ از اهمّیّت و ارزش «امنیّت» میشود فهمید. وقتی ما تشخیص دادیم و فهمیدیم که امنیّت چقدر برای کشور مهم است، آن وقت برای حافظ امنیّت ــ چه از سازمان انتظامی باشد، چه از بسیج باشد، چه از دستگاه‌های اطّلاعاتی باشد؛ از هر جا ــ برای کسی که در این راه سینه سپر کرده است، اهمّیّت قائل میشویم و شهید این راه را جزو برترین شهدای راه حق به شمار می‌آوریم؛ واقع قضیّه هم همین است.

قطعاً یکی از برترین نیازهای هر کشوری، هر جامعه‌ای، امنیّت است. اگر امنیّت در جامعه نباشد، هیچ چیزی نیست؛ نه اقتصاد هست، نه علم هست، نه پیشرفت هست، نه خانواده هست. امنیّت، در واقع، زیربنای همه‌ی وسیله‌ها و راه‌های پیشرفت یک ملّت و یک کشور است؛ امنیّت این‌جور است. آرامش روانی جامعه ناشی از امنیّت است؛ امکان تحصیل و پیشرفت جوانان ناشی از امنیّت است؛ لذا نعمت بزرگ خدا است. شما ملاحظه کنید در قرآن کریم، رتبه‌ی امنیّت را این‌قدر خدای متعال بالا می‌آورد که به عنوان یک نعمت عظیم، یک منّت عظیم، آن را به مسلمانها یادآوری میکند: فَلیَعبُدوا رَبَّ هٰذَا البَیتِ * اَلَّذی اَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَ آمَنَهُم مِن خَوف؛(۱) یعنی خدایی را عبادت کنید که این نعمتهای بزرگ را به شما داده؛ به شما امنیّت داده، به شما امکان زندگی امن و ایمن مرحمت کرده. این، اهمّیّت امنیّت است. خب، اگر این‌قدر این موضوع مهم است، بنابراین اگر کسانی، فداکارانی، ازخودگذشتگانی، در این راه به شهادت برسند، جای تعجّب نیست؛ رتبه‌ی این شهیدان هم رتبه‌ی بسیار بالایی است.

هر جا امنیّت و حافظان امنیّت نباشند، شرارت هست؛ این قاعده‌ی کلّی است. لذاست که حوزه‌ی مأموریّت این جوانان عزیز ما که در بخشهای مختلف امنیّت ــ که اشاره کردم ــ مشغول فعّالیّتند، بسیار وسیع است. همه‌ی اینها مشمول این لطف الهی و تفضیل و موهبت پروردگار هستند که جزو برترین‌ها محسوب میشوند. یک نفر در مرز شرارت میکند، یکی در داخل خیابان شرارت میکند، یکی با راهزنی در خانه و مغازه‌ی این و‌ آن شرارت میکند، یکی با شایعه‌پراکنی شرارت میکند، یکی با ارتکاب قتل شرارت میکند، یکی با قاچاق موادّ مخدّر شرارت میکند یا با قاچاق سلاح شرارت میکند؛ اینها همه شرارت است؛ هر کسی در مقابل هر کدام از این شقوق و امثال اینها بِایستد، عنوان «حافظ امنیّت» و «پاسدار امنیّت» بر او صادق است و این افتخار بزرگ شامل حال او است. در همه‌ی این حوادث، این عزیزان هستند که سینه سپر میکنند و به پیشواز خطر میروند و کار میکنند.

...

خانواده‌های شهدای امنیّت افتخار کنند، سربلند باشند. جوانهای شما به شهادت رسیدند ــ البتّه مقامات عالی الهی را به دست آوردند ــ شما را داغدار کردند، دلهای شما، جانهای شما، عواطف شما به خاطر فقدان این عزیزان رنج دید‌، درست است، لکن افتخار کنید؛ اینها در راه خوبی حرکت کردند، در راه خوبی شهید شدند، برای کار مهمّی سینه سپر کردند و نتیجه‌ی تلاش اینها این است که کشور میتواند با امنیّت باشد؛ اگر اینها نباشند، اگر تأمین‌کنندگان و حافظان امنیّت نباشند، مشکلات فراوانی برای‌ آحاد ملّت ایران پیش می‌آید. همه‌ی ما بایستی قدرشان را بدانیم، شما هم افتخار کنید.

راجع به مسائل رژیم صهیونی خبیث، من دو نکته را به‌اختصار اشاره میکنم و عبور میکنم. اوّلاً در قبال رژیم منحوس خبیث صهیونی، یک کوتاهی بزرگی در دنیا دارد انجام میگیرد. دولتها، ملّتها ــ بخصوص دولتها ــ مجامع جهانی مثل سازمان ملل و امثال اینها حقیقتاً دارند کوتاهی میکنند در مسئله‌ی مقابله‌ی با رژیم صهیونی. این کاری که رژیم در غزّه کرد و میکند، در لبنان کرد و میکند، از وحشیانه‌ترین جنایات جنگی است. جنگ البتّه چیز سختی است بلاشک، منتها جنگ هم یک قواعدی دارد، یک قوانینی دارد، یک حدودی دارد. این‌جور نیست که وقتی کسی با کسی میجنگد، همه‌ی این حدود را زیر پا لگد کند و له کند، آن‌چنان که این باند جنایت‌کار حاکم بر فلسطین اشغالی دارند میکنند. دنیا باید در مقابل اینها بِایستد، دولتها باید بِایستند، دولتهای اسلامی بالخصوص باید بِایستند. بحث بر سر این نیست که کمک بکنند یا نکنند؛ اینکه جزو برترین محرّمات است؛ اندک‌کمکی به این رژیم جزو زشت‌ترین و بزرگ‌ترین گناهان است؛ در اینکه شکّی نیست؛ نه، باید در مقابلش بِایستند که این جنایات را انجام ندهد.

یک ائتلاف جهانی باید به وجود بیاید ــ ائتلاف سیاسی، ائتلاف اقتصادی، اگر لازم شد ائتلاف نظامی ــ علیه رژیم خبیث صهیونیستی که وحشیانه‌ترین جنایات جنگی را دارد امروز انجام میدهد. خب، «جنایت جنگی» یکی از عناوین مجرمانه در عرف دنیای امروز است ؛ یعنی امروز در دنیا، جنایات جنگی محکوم است؛ نه‌اینکه فقط ما محکوم میکنیم؛ نه، همه‌ی دنیا، همه‌ی دادگاه‌های بین‌المللی ــ آنهایی که بحق تشکیل شده‌اند، آنهایی که نا‌بحق تشکیل شده‌اند ــ جنایت جنگی را محکوم میکنند. خب، دیگر جنایت جنگی از این بالاتر؟ ده هزار کودک کشته بشوند، ده هزار زن یا بیشتر به شهادت برسند؛ باید در مقابل آنها [ایستاد]. مطالبه‌ی ما از دنیا و دنیای اسلام بالخصوص، تشکیل یک ائتلاف جهانی است علیه رژیم صهیونیستی.

مطلب دوّم مربوط به این حرکت شرورانه‌ای است که دو شب پیش اینجا انجام دادند.(۴) خب، یک غلطی کردند؛ خودشان هم البتّه بزرگنمایی میکنند. بزرگنمایی آنها غلط است، امّا توجه داشته باشید که کوچک‌انگاری آن هم غلط است؛ اینکه ما بگوییم نه، چیزی نبود، اهمّیّتی نداشت و مانند اینها، این هم غلط است. بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد؛ اینها نسبت به ایران دچار خطای محاسباتی‌اند؛ اینها ایران را نمی‌شناسند، جوانان ایران را نمی‌شناسند، ملّت ایران را نمی‌شناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده‌ی ملّت ایران را هنوز نتوانسته‌اند درست بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم. کیفیّت کار را مسئولین ما باید تشخیص بدهند و درست بفهمند و آنچه صلاح این کشور و این ملّت است، آن را انجام بدهند. [آنها] باید بدانند ملّت ایران کیست، جوانان ایران چگونه‌اند. خود این فکر، این انگیزه، این رشادت، این آمادگی‌ای که امروز در ملّت ایران وجود دارد، امنیّت‌ساز است؛ این را بایستی حفظ کنیم.

از خدای متعال میخواهیم ما را در راه حق، در راه اسلام، در راه امام بزرگوار ان‌شاءالله ثابت‌قدم بدارد و شما جوانهای عزیز را برای ما حفظ کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58113

 

 

بنده ی حقیر فکر می کنم که نه فقط دیپلماتها، و بلکه حتی دانشمندان حوزه و دانشگاه هم بهره ی کافی ببرند اگر به نمازهای جمعه تشریف بیاورند و همین بس که یحتمل آن شیخ پیری که بالای پله ها ایستاده و ندا برمی آورد را هم ملاقات کنند که: از چی می ترسی؟ بگو مرگ بر آمریکا!

 

سپس امام علیه السلام دومین توصیه را بیان مى‌دارد و مى‌فرماید: «هیچ کس جز از گناه خود نترسد»؛

(وَلَا یَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ)

. دلیل آن روشن است چیزى که دشمن واقعى انسان است گناه اوست که او را در دنیا و آخرت به درد و رنج گرفتار مى‌کند. در حالى که اسباب هولناک این جهان حتى بمب اتم آخرین کارى که با انسان مى‌کند این است که حیات او را

مى‌گیرد. اگر این مسئله در راه رضاى خدا باشد به افتخار شهادت مى‌رسد که بزرگترین افتخار است.

پیام امام امیر المومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 12، ص 492- 493

https://lib.eshia.ir/27571/12/492

 

اگر این هم کارآیی نداشت، اقل کم همه و همه ی جهانیان می توانند درسها بگیرند از نیروهای مقاومت اسلامی مردم حماس و غزه و فلسطین و لبنان که چطور مقابل دد منشیهای جنایات جنگی صهیونیستها با پشتیبانهای آمریکائیها تمام قد ایستاده اند و عقب نشینی که نمی کنند که هیچ و بلکه مسلماً هم یقیناً و بدون تردید معلوم شده است که اسرائیل باید از نقشه ی عالم و جهان محو شود و محو هم خواهد شد ان شاء الله. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

این مقالات را هم نگاهی بیاندازید:

chiral parity time reversal gravity:

https://arxiv.org/abs/1709.03860

https://arxiv.org/abs/1211.6442

https://arxiv.org/abs/hep-th/9612053

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَـٰکِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ‎﴿الإسراء: ٤٤﴾‏

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ‎﴿النور: ٤١﴾

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۰۲

«پنجره»ای به نامه دختر شهیدان کرباسی و عواضه به رهبر انقلاب

«پنجره» متفاوتی به نامه دختر شهیدان کرباسی و عواضه به رهبر انقلاب.

این دختر شهید در نامه خود خطاب به رهبر انقلاب نوشته است «برای پدر و مادر شهیدم دعا کنید» و از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخواست انگشتر، قرآن کریم، جانماز، مهر و تسبیح، دفتر و قلم، چادر و چفیه داشته است.

رهبر انقلاب: اینهایی که این زهرا خانم خواسته همه را به ایشان بدهید. هم سجاده من را بگیرید و انگشتر و قرآن و جانماز و... همه [اینها] دیگر، در جانماز هم باید یک مهر و تسبیح باشد.

رسانه KHAMENEI.IR در بسته تصویری «پنجره» از زاویه‌ی دیدی متفاوت، لحظاتی غیررسمی از آنچه در دیدارهای اقشار مختلف با رهبر انقلاب میگذرد را روایت میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58058

 

زهرا و رقیه و زینب و دوروتی در راه رفتن نزد جادوگر شهر اُز بودند که دوروتی گویا دندانش درد گرفته بود و یحتمل حتی آپسه هم کرده بوده است و در عین حال حول می شود که چطور از بقیه عقب نماند و لذا پایش لیز هم می خورد و سرش هم گیج می رود و می خورد زمین و دیگر نمی داند که آیا دارد خواب می بیند که طوفان شده است و جادوگر شهر اُز هم باعث این طوفان است، یا آن پسرک گاو چران است که دارد نی اش را هم می زند، یا بلکه همین جادوگر شهر اُز همان امام زمان عجل الله فرجه الشریف است یا حتی فرعون و شاهنشاه و حتی رئیس جمهوری هم یحتمل باشد! خلاصه دوروتی را بردند دندانپزشک و معلوم شد که با مواد خیلی خوبی هم دندانهایش را پر نکرده بوده اند و همان هم باعث عفونت و آپسه شده بوده و کار به جاهای باریک هم آنچنان کشیده بوده کانه یک طوفانی هم رخ داده است؛ و حالا زهرا و رقیه و زینب هم به دوروتی خانم هی می فرمایند دوروتی بیا سوار کشتی و سفینة النجاة امام حسین صلوات الله و سلامه علیه شو دیگر چرا که این طوفانش از آن طوفانهای معمولی هم نیستها! و حالا از آنها هم گفتن و از دوروتی هم که نخیر من باید بروم جادوگر شهر اُز را الا و لله پیدا کنم و چرا که به من گفته اند که فقط او است که می تواند کوه را بلند کرده و برود زیرش بایستد و هر چقدر هم که طوفان و سیل و گردباد و گرد آب شود و حتی خود کوه هم که آتشفشان کند، او آن زیر ایستاده و کوه را هم با یک دستش نگه داشته و با دست دیگرش هم دارد نی اش را می زند.

حالا زهر ا و رقیه و زینب هم مدام می فرمایند دوروتی جان بیا برویم حرم آنجا خود امام حسین علیه السلام نیز دارد قرآن می خواند، تو هم بیا برویم. دوروتی میان خواب و بیداری و عفونت و آپسه دندان و طوفان و سیل و جادوگر شهر اُز و ...، می شنود که انگار بر سر نی هم دارد یک ندایی از قرآن به او می رسد که فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ‎﴿الواقعة: ٨٣﴾‏، بابا اینقدر هم عفونت ات را درمان نکرده ای که رسیده است به گوش ات و حلق ات و بلکه دماغ , سینوسهایت را هم دچار پلیپ و عفوتهای طوفانی هم کرده؛ و همه ی اینها هم بخاطر این همه اینقدر هم دوست داری قند و شیرینی بخوری، قند، شیرینی، شیرینی، ...!

ولی یحتمل حتی دوروتی هم فهمیده که بالاخره نمی شود همه چیز را هم به جادوگر شهر اُز نسبت داد و همه ی کاسه کوزه ها را سر او شکست و حتی یک سر سوزن هم حساب نکرد که بالاخره شاهنشاه و فرعون هم داریم ولی حالا حضرت موسی و عیسی بن مریم علی نبینا علیهم السلام و حضرت خاتم النبیین محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را باید هم حساب کرد که بالاخره کدام به کدام است و بلکه حتی کوه هم داریم تا کوه دیگر! غیر از این است؟! یعنی فرعون حالا وقتی یک پسرکی هم هست خیلی تاکید نکند که انا ربکم الاعلی، ولی مسئله این است که آیا آن پسرک که با یک دستش هم کوه را بالای سرش نگه داشته است نیز کیست؟

وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَـٰکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿الأعراف: ١٤٣﴾‏

یعنی بالاخره آیا چنین چیزی هم داریم که یک پسر بچه ای هم بتواند به چنین قدرتی بخواست خدا برسد یا آنطور که بعضی ادعا هم می کنند آیا او همانطوری که فرعون هم ادعا می کرده است که انا ربکم الاعلی به همین ترتیب هم او نیز چنین ادعایش می شده است؟ یا بلکه مسئله از این نوع هم هست که یحتمل همین پسر بچه بعدها می شود حضرت موسی یا حضرت عیسی علی نبینا علیهم السلام یا حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم و حتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف. ولی یحتمل دوروتی هم اینجا با همه ی مشکلاتی که خود دارد اشکال کند که بابا این بنده ی خدای پسر بچه ی ما که نمی تواند در عین حال هم فرعون باشد و هم شاهنشاه و هم رئیس جمهور و هم حتی رسول و نبی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف؛ می شود؟! یعنی همین شاگرد و دانشجو و طلبه های خودمان را هم که در نظر بگیرید آیا تا کجا هم می توانند پیش روند در سعی و تلاشهایشان از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف تا آنچنان که کثرت علمای اسلام همه ی عالم را هم فرا گیرد و بلکه می فرماید ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏ 

مسئله این است که آیا آن پسر بچه یا حتی دختر بچه از همان اولی هم که به دنیا می آید آیا به آن درجه ای هم رسیده است که خود را دیگر نمی بیند و بلکه هر چه می بیند خدا است، یا اینکه آیا این خدا محوری رفته رفته هم در اثر علوم حضوری و حصولی در او می تواند ایجاد شود و به جایی برسد که انبیا و اولیاء خدا هم بدان رسیده اند؟ یا آیا این برای دوروتی بدتر از این بنده ی حقیر هم در بین خواب و بیداری و طوفان و حتی یحتمل انواع عفونتها هم خیلی میسر نباشد که متوجه مقامهای وحیانی و عقلانی و حتی دروس و دانشکده ی معقول و منقول هم شود؛ ولی خوب بالاخره آب دریا را گر نتوان کشید، یحتمل هم بتوان باندازه ی خود یک جورهایی هم چشید. مرد حلبی و شیر ترسو را که می توان برد نزد جادوگر شهر اُز بالای هتل سنت فرانسیس سان فرانسیسکو و حتی آنجا قسیسی را هم پیدا کرد که مامور کمک به نابینایان نیز هست و حتی با شما نوشیدنیشان را هم میل بفرمایند؛ و حالا خوب آیه ی مبارکه را هم آیا دوروتی وسط طوفان هم می داند که یهود کدام است و نصاری هم کدامند: 

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾‏

حالا بیا و در این میان به دوروتی هم یاد بده که چطور قرار است آن پسر بچه یک قدری هم نی اش را زمین بگذارد و ساندویچ ویراسورو اش را بردارد چرا که دست دیگرش هم گیر است؛ یعنی آیا اینجا تک دستی هم وارد مسئله می شود همانطوری که کوه را با یک دستش نیز بالای سرش نگه داشته است و حالا چقدر هم گرسنه اش می شود و بدست دیگرش ساندویچ ویراسورو نیز همراه پاریته و برگشت زمان آیا چقدر می افتد و ...؟

CPT:

https://arxiv.org/abs/2408.17406

https://arxiv.org/abs/2410.11938

https://arxiv.org/abs/2410.04975

https://arxiv.org/abs/2409.20176

Pandharipande:

https://arxiv.org/abs/2410.00118

https://arxiv.org/abs/2408.08718

یک مرتبه وسط خواب و بیداری یحتمل دوروتی متوجه شود که بجای اینکه برود نزد جادوگر شهر اُز، از مدرسه ی جادوگریهای هاری پاتر هم آیا چطور سر درآورده است و .... أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ‎﴿الکهف: ٩﴾‏ دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد  آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

1- فص حکمة إلهیة فی کلمة آدمیَّة «1»[4]

لما شاء الحق سبحانه من حیث أسماؤه الحسنى التی لا یبلغها الإحصاء أن یرى أعیانها[5] نَفْسَه فی أمرٍ آخر یکون له کالمرأة، فإنه یظهر له نفسه فی صورة

یعطیها المحل المنظور فیه مما لم یکن یظهر له من غیر وجود هذا المحل و لا تجلّیه له «2».

و قد کان الحق سبحانه [1] کله منه، ابتداؤه و انتهاؤه، «وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ»، کما ابتدأ منه. فاقتضى الأمرُ جلاء مرآة العالم، فکان آدم عینَ جلاء تلک المرآة (و کان) روح تلک الصورة، و کانت الملائکة من بعض قوى تلک الصورة التی هی صورة العالم المعبَّر عنه فی اصطلاح القوم «بالإنسان الکبیر».

فکانت الملائکة له کالقوى الروحانیة و الحسیة التی فی النشأة الإنسانیة. فکل قوة منها محجوبة بنفسها لا ترى أفضل من ذاتها، و أَنَّ فیها، فیما تزعم، الأهلیة لکل منصب عالٍ و منزلة رفیعة عند اللَّه، لما عندها من الجمعیة الإلهیة مما[2] الإلهی، و إلى جانب حقیقة الحقائق، و- فی النشأة الحاملة لهذه الأوصاف- إلى ما تقتضیه الطبیعة الکلیة التی حصرت قوابل العالم کله أعلاه و أسفله «4».

و هذا لا یعرفه عقل بطریق نظر فکری، بل هذا الفن من الإدراک لا یکون إلا عن کشف إلهی منه یُعرف ما أصل صور العالم القابلة لأرواحه. فسمِّی هذا المذکور إنساناً و خلیفة، فأما إنسانیته فلعموم نشأته و حصره [1].

فصوص الحکم، محی الدین ابن العربی، جلد 1، ص 48- 50

https://lib.eshia.ir/12537/1/49

 مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعه: ٥﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۵

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای کرمانشاه

من میگویم الان احتیاج کشور به این جوانها کمتر از روز جنگ نیست. امروز ما [به اینها] احتیاج داریم؛ چرا؟ برای خاطر اینکه جنگ دشمن آن روز یک جنگ سخت‌افزاریِ نمایان و آشکار بود، امروز یک جنگ ترکیبی است؛ هم جنبه‌ی سخت‌افزاری در آن هست، هم جنبه‌ی نرم‌افزاری در آن هست؛ هم جنگ جسمانی است، هم جنگ روانی است. امروز دشمن این‌جوری وارد میشود. هم جنگ با سلاح آتشین و مانند این حر‌فها است ــ آن وقتی که لازم بدانند ــ هم جنگ با سلاح فرهنگ است. امروز وضع کشور ما این‌جوری است. ما قوی هستیم؛ ما امروز نسبت به آن روز صد برابر قوی‌تر شدیم؛ در این تردید نکنید. ما امروز بحمدالله و به توفیق الهی از همه‌جهت قابل مقایسه‌ی با آن روز نیستیم.‌ آن روز دشمن به تهران ــ مرکز کشور ــ  موشک میزد، ما حدّاکثر میتوانستیم با توپ مثلاً ۱۵۵، مِن ‌باب مثال بصره را بزنیم، که البتّه نمیزدیم ــ چون جمعیّت بود،‌ مردم بودند، نمیزدیم ــ امروز این‌جوری نیست؛ امروز می‌بینید دیگر، وضع جور دیگر است. قوی‌تر شده‌ایم امّا توطئه‌های دشمن پیچیده‌تر شده؛ این مهم است. امروز صِرف اینکه ما در میدان جنگ نظامی حاضر باشیم و کار کنیم و تلاش کنیم و موشک بسازیم، کافی نیست. بله، ما در این زمینه‌ها پیشرفتهای خوبی کرده‌ایم، امّا این کافی نیست؛ ما باید روی دلهایمان، روی روحهایمان، روی زبانهایمان، روی جهت‌گیری‌هایمان کار کنیم.

خب، در مجموعه‌ی «مایی» که میگویم باید کار کنیم ــ «ما باید کار کنیم» ــ «ما» کیست؟ در این مجموعه‌ی «ما» که همه‌ی ملّت را شامل میشود، چه کسی از همه مؤثّرتر است؟ جوانها؛ جوانها مؤثّرترند. آن روز هم جوانها رفتند سینه سپر کردند. آیا جوان امروز آنچه را شما راجع به شهدا میدانید، از بن دندان میداند؟ این مهم است. یعنی آیا جوان امروز ما و نسل آینده‌ی ما به عمق این ارزش و اهمّیّتی که آن روز حضور شهید در میدان جنگ داشت و کاری که او کرد، امروز واقف است یا نه؟ آیا آن اخلاص را، آن گذشت را، آن اخلاق اسلامی را، آن رفتارهای منطبق با شریعت را که جوانهای ما آن روز در میدان جنگ داشتند، جوان امروز درست شناخته، دانسته، میداند یا نه؟ به این سؤالها شما باید جواب بدهید. این کنگره‌ها باید به این سؤالها جواب بدهد و اگر خلأیی هست، آن خلأ را پُر کند.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58064

 

یک نکته ای در این مسئله هست که آیا سفیدی قند یک چیزی است که مخصوص سفیدی است و هر چیز دیگری که سفید هم هست همان خاصیت را دارد یا اینکه این سفیدی را هر کسی هم ممکن است بر حسب ساختار بینایی خاص خودش یک جور دیگری ببیند؟ این یک سوالی است که بعد از درس تفسیر هم مطرح شد و سوال خوبی هم هست هر چند که ممکن هم هست که هر کسی بدان نیاندیشد و فکر نکند و صرفاً این را بگوید که بالاخره سفید، سفید است و سیاه هم سیاه است و از مسئله بگذرد! ولی آیا واقعاً هم اینطور است؟ یعنی یک جایی واقعاً هم مسئله اهمیت پیدا می کند که حالا اگر قند هم سفید است، آیا چرا قند سفید است؟ مثلاً اسحاق آسیموف می فرماید که در کارخانه ی قند، قند را نمی سازند و بلکه آنرا تحت یک سری فرآیندهایی مثلاً از نیشکر و چقندر قند تبدیلش می کنند به قند و شکری که ما اینچنین می شناسیمش! به عبارت دیگر قند را از طبیعت می گیریم آنچنان که باید نیشکر و چقندر قند هم کشت شوند و آنگاه از آنها قند طی فرآیندهایی تولید شود. خوب حالا یحتمل اینجا بعضی اشکال کنند که اگر لازم است که قند سفید شود و طی فرآیندهایی هم این کار انجام می پذیرد، خوب چرا ما از خود قند هم فاکتور نمی گیریم و بلکه همان فرآیندی را که لازم است که قند را سفید کند را اگر برای بدنمان هم لازم است؛ مستقیم استفاده نمی کنیم. یعنی همان سفید کننده ها را بجای اینکه به قند بزنیم، همانها را مثلاً شربتش کرده و خودمان مصرف کنیم بجای اینکه اول آنرا برای قند هم بکار بریم و بعد خودمان قند را مصرف کنیم؟!!!

یادتان باشد، چنین چیزی را معروف شده بود که کسی که حالا دوباره هم یحتمل خیلی مایل است دوباره از رئیس و روسای بعضی کشورها هم شود، وقتی کرونا رواج یافته بود گفت که به عنوان دارو می توان از ضد عفونی کننده که لابد منظورش امثال وایتکس هم هست را استفاده کرد. این را اگر جستجو کنید، دقیقاً خبرش را می یابید. عرض بنده ی حقیر این است که سفیدی و هر سفید کننده ای معنایش این نیست که خوب است و می تواند مفید هم واقع شود و ....

ولی اینجا مسئله فقط سفیدی قند نیست که منظور ما است، هر چند که قند هم سفید است. مثلاً به عبارتی آن روی مسئله می تواند این باشد که چرا چادر مشکی و نه چادر سفید است که بهترین حجاب است؟! چرا خوب است که دعا کنیم که همه ی خانمها چادر مشکی سر کنند و مسجد و نماز جمعه و اماکن مقدسه تشریف بیاورند؟ اینجا این سوال مطرح است که اصلا تو که اینطور داری تبلیغ هم می کنی، آیا اسفار هم بار حمار نمی زنی و حال آنکه خودت و خانواده ات هم آن کار دیگر می کنند؟ این مسئله یحتمل اگر بخواهید هندسی اش کنید و نشان دهید که چرا حتی حدس هندسی لنگلندز در برنامه لنگلندز هم مهم اینجا برایمان مهم است، بلکه چطور هم می توان مسئله را قاطیقوریایی اش کرد، ما را یک دور کاملی وارد دروس کوهمولوژی و حتی انگیزه ها هم کند. این یک وجه مسئله است، ولی آیا ممکن هم هست که مسئله را آنقدر هم تنزلش دهیم که تبدیل شود به اینکه بالاخره ما تپه ماهورهایی هم داریم که از جمله هم کوه طور سیناء و کوه دماوند و جبل عامل و امثالهم هم هستند. و حالا خوب چه اشکالی هم دارد که تپه هایی بنامهای صهیون یا گواردهانا را هم داریم؟ التفات می فرمایید؟ مسئله این است که اگر سفید، سفید است، خوب مسئله دیگر حل است. همه فهمیده ایم که سفید چیست دیگر. و حالا شما سفید را مثلاً بفرمایید به انگلیسی وایت white، و به فرانسه بفرمایید بلانش blanche، به آلمانی weiss، و به روسی بلیی

белый

 .... آیا فرض بفرمایید که کوه طور است که مهم است یا هر کوهی که بود هم بود؛ فرقی ندارد! ولی قرآن کریم می فرماید

وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُوا مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ‎﴿البقرة: ٦٣﴾‏

و حالا این به چه معنا هم هست که می فرماید کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم؟ همانطوری که در مورد تپه ی گوواردهانا می فرمایند که آنرا بالای سر گاوچرانها آن پسرک گاوچران با یک دستش نگه داشت و با دست دیگرش مشغول نواختن نی اش هم بود و خدا هم تا می توانست در عین حال باران داشت می فرستاد، و اینها هم همه و همه تا می توانستند می زدند و می رقصیدند و ...! و این تا آنجا هم بود که وقتی آن پسر تپه را دوباره روی زمین گذاشت و از زیرش آمدند بیرون، دختران گاوچران همه کانه دیوانه هم شده بودند که چرا دیگر با این پسر نمی توانند بزنند و برقصند و .... و از آن میان هم یکی رفته بود یک زنبور عسلی را پیدا کرده بود و به او می گفت که برو به آن پسرک بگو که کجا رفته ای و چطور دلم برای خودت و نی نواختنهایت تنگ هم شده است و حالا با زنبورها بگو و کی نگو و .... 

این است که اینجا این مسئله را دارید که آیا اینجا ممنوعیتی هم واقع می شود که آیا شما وارد منطقه ی ممنوعه ای هم شده اید یا خیر، آنچنان که یکی بصورت سلبی و دیگری بصورت ایجابی هم می فرمایند نشنو از نی چون حکایت می کند. و بلکه آیا این درست است که بالاخره بشنو از نی چون حکایت می کند؟ آیا غیر از این است که داستانهای مثنوی معنوی مولوی کلی درسها هم دارد که به ما یاد می تواند بدهد؟ یا مسئله این است که حالا آنرا هم درسها بگیرید ازش، ولی در عین حال این را هم بدان که در دیوان امام خمینی آمده است که نشنو از نی چون حکایت می کند، بشنو از دل چون روایت می کند. و لذا حالا مثلاً به نظر شماره ی 22 هم که رسیده ای، یحتمل یاد کتاب جوزف هلر تبصره 22 هم بیافتی که فیلم و مینی سریالش هم درآمده است و .... ولی اینجا بعضی یحتمل حتی اشکال هم کنند که بالاخره اینکه اشوک سن هم در فیزیک انرژی بالا در اخیرترین مقاله اش چه می فرماید را نیز نگاهی بیاندازیم یا خیر؟

https://arxiv.org/abs/2408.08851

و لذا آیا منطقه ی ممنوعه ای هم نداریم که آیا چرا و چطور است که سری بر سر نی هم دارد قرآن می خواند؟ و چرا سر را توی بغل بچه ای انداخته اند و بچه به عمه جانش هم می فرماید عمه بیا گمشده پیدا شده؟! چرا بچه ای را که از تشنگی مثل ماهی تلذذ می کند را من الاذن الی الاذن اینطور سیراب کرده اند؟ و اینها بطور جنون ادواری هم باید تکرار شوند؟ یا مسئله این هم هست که باید بجایی رسید که دوگانگی مسئله تا آنجا هم پیش می رود که آنچنان که در امواج الکترومغناطیسی هم الکتریسیسته و مغناطیسم بطور دوگانی و حتی قائم بر هم نیز ظاهرند، همانطور هم باید با دشمن غدار همیشه و در همه حال آماده هم باشی که تا آمد دست از پا خطا کرده و در همان آن که می خواهد بر علیه ات اقدام نابجا و نابخردانه ای کند، همانجا حسابش را برسی؛ مثل فیلمهای تگزاسی که در دوئلهایشان روبروی هم می ایستند و یکی به دیگری می گوید هر وقت دلت خواست هفت تیر ات را بکش. این دفعه بجای هفت تیر، سلاحها نگو هی گنده تر و مهیبتر و وحشتناکتر هم باید شوند که توی دل دشمن را بالکل هم خالی کند که دیگر غلط زیادی نکرده و سعی نکند دست از پا خطا کند! ولی به هر حال، این مسئله را هم هنوز در فلسفه و حکمت الهی داریم که سوال می شود پس چرا به من نگفتید که راه چیست و چاه کدام است که دست از پا هم خطا نکنم و بلکه از جهل خود نیز بتوانم بیرون بیایم و ...؟! و اینها این همه مستلزم انواع و اقسام اسفارهای متعدد و دستور العملهای مختلف برای انواع کارهایی که لازم است بشر همه ی آنها را نیز از صفر تا صدش را یاد بگیرد و بلکه حتی الف_0 الی الف_2 مسائل را هم شاگرد بتواند از حالات خلاء بدانها میل نموده و دست یابد و حتی تا اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ادامه داده و خسته نشده و خود و حتی دیگران را نیز در این راه یاری بفرماید و .... و اما یحتمل یک شاگردی هم اینجا  خیلی زرنگ باشد و به استادش اشکال کند و خرده هم بگیرد که استاد شما که این همه می فرمایید قند سفید را همه آیا سفید می بینند، پس چرا خیلی از خرماهایی هم که ما می بینیم از عسل هم یحتمل شیرینتر باشند، با این حال سیاه نیز هستند؟! چرا؟ یا حتی بفرمایند پس چرا بعضی خانمها هم بد حجاب نیز دیده می شوند با اینکه چادر مشکی هم می فرمایند بهترین حجاب است؟ و لذا ما در بنوویه امارتیه هم لازم است یحتمل شک کنیم و بلکه اصلا علوم هسته ای هم از همینجاها است که آغاز می گردند و ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی را هم داریم و ....!

و حالا مقالات دیگری و این مقاله ی آرجون باغچی، آریترا بنرجی، آیدا رسولیان، محمد مهدی شیخ جباری راجع به ریسمانها، ساندویچهای ویراسورو، و افقهای صفحات جهانی را نیز ببینید:

https://arxiv.org/abs/2409.16152

hep:

https://arxiv.org/abs/2410.18166

https://arxiv.org/abs/2410.18172

https://arxiv.org/abs/2410.18192

...

In search of "hyperbolic infinite rational points" one gets e.g.:

Bombieri-Lang conjecture:

https://arxiv.org/abs/2305.14789

https://arxiv.org/abs/2111.02440

https://arxiv.org/search/?query=hyperbolic+infinite+rational+points&searchtype=all&source=header

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

-------------------------------------

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿١﴾‏ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿٢﴾‏ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿٣﴾‏ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‎﴿٤﴾‏ لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ‎﴿٥﴾‏ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۚ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‎﴿٦﴾‏

لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿٢١﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ ‎﴿٢٢﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿٢٤﴾‏

یک نکته ای که در مورد بشنو از نی چون حکایت می کند یا حتی نشنو از نی چون حکایت می کند، اینجا است که آیا لازم هم نیست که از سری که بالای نی در حال خواندن قرآن هم هست بشنویم؟! آیا این همان هم نیست که می فرماید باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ التفات می فرمایید؟ عرض بنده ی حقیر این است که مسئله دیگر خیلی ساده شده و بلکه تنزل هم یافته است که العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه چرا که مسئله تبدیل می شود به سلطه جو و سلطه پذیر همانطوری که ترویج علم هم لازم است که از مراجع تقلید و حضرات آیات عظام به حتی حوزه و دانشگاه، یک ایمان راسخی را می طلبد که اگر صرفاً بخواهیم حتی از کافر و منافق و مشرک هم یاد بگیریم؛ مسئله کوهمولوژیکی را با درجاتی از قاطیغوریایی غیر ممکن می کند! و چرا؟ دلیلش این است که یک سناختی را می طلبد که نفس بتواند آنچنان هم خودش را بشناسد که به وجود مبارک واجب الوجود و ذات اقدس اله هم پی ببرد که بلکه مان منشاء نفس او هم او است! ولی تا زمانی که نفس آنچنان هم در کفرش مانده است که برایش غیر ممکن است بتواند آن خلاء لازم را باندازه ی کافی هم پر کند که از حالات خلاء بسمت الفهای بنیهایت آیات اللهی و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل و حرکتی هم نشان دهد، آیا می تواند هم به آن کرسی استادی هم برسد که حتی کافر و منافق و مشرک را هم بیاورد نزد او زانوی تلمذ بزند و ...؟! و لذا تقوی و ایمان، لازمه اش یک درجاتی هم از یقین را می طلبد که باید شاگرد بتواند آن مدارج عالیه را توسطشان طی کند تا حتی بالاخره به اجتهاد هم برسد یا خیر؟ این یک چیزی نیست که بفرمائید، خوب ما این را در حوزه هم داریم و بلکه در دانشگاه هم لازم نیست؛ و اگر شاگرد به استادش در دانشگاه هم باور نداشته باشد، آیا چطور می خواهد نزد او زانوی تلمذ بزند حتی اگر در دانشگاه های خارج هم باشد؟! زیبایی رابطه ی شاگردی و استادی اینجا است که آن عشق الهی که در این آیا چطور هم میان می شود همچون یک سرچشمه ی جوشانی کانه منشاء همه ی هستی و بلکه خود واجب الوجود هم هست، کاری می کند که دیگر معلوم نمی شود کیست که استاد است و کیست که شاگرد است؛ و لذا ما ام ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک را هم داریم که می فرمایند اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

Showing new listings for Friday, 25 October 2024

Total of 72 entries

Showing up to 2000 entries per page: fewer | more | all

New submissions (showing 25 of 25 entries)[1] arXiv:2410.18166 [pdfhtmlother]

Equivalence Relations on Vertex Operator Algebras, II: Witt Equivalence and Orbifolds

Sven MöllerBrandon C. Rayhaun

Comments: 63 pages, 15 figures, LaTeX

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Quantum Algebra (math.QA); Representation Theory (math.RT)

When can two strongly rational vertex operator algebras or 1+1d rational conformal field theories (RCFTs) be related by topological manipulations? For vertex operator algebras, the term "topological manipulations" refers to operations like passing to a conformal extension or restricting to a conformal subalgebra; for RCFTs, topological manipulations include operations like gauging (or orbifolding) a finite subpart of a generalized global symmetry or interpolating to a new theory via a topological line interface of finite quantum dimension.
Inspired by results in the theory of even lattices, and also the theory of tensor categories, we say that two strongly rational vertex operator algebras are Witt equivalent if their central charges agree and if their representation categories are Witt equivalent as modular tensor categories. Two RCFTs are said to be Witt equivalent if their central charges agree and if their associated 2+1d topological field theories can be separated by a topological surface. We argue that Witt equivalence is necessary for two theories to be related by topological manipulations. We conjecture that it is also sufficient, and give proofs in various special cases.
We relate this circle of ideas to the problem of classifying RCFTs, and to lore concerning deformation classes of quantum field theories. We use the notion of Witt equivalence to argue, assuming the conjectural classification of unitary, c=1 RCFTs, that all of the finite global symmetries of the SU(2)1 Wess-Zumino-Witten model are invertible. Finally, we sketch a "quantum Galois theory" for chiral CFTs, which generalizes prior mathematical literature by incorporating non-invertible symmetries; we illustrate this non-invertible Galois theory in the context of the monster CFT, for which we produce a Fibonacci symmetry.

[2] arXiv:2410.18172 [pdfhtmlother]

Holographic Generalised Gukov-Witten Defects

Pieter BomansLorenzo Tranchedone

Comments: 28 + 16 pages, 3 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

Spindle and disc solutions have received significant attention in recent literature. However, it is not entirely clear what these supergravity solutions represent in the dual SCFT. In this work we elucidate this issue by considering a different global completion of the spindle solution, focusing on a single conical defect. We argue that these solutions can be interpreted as the insertion of a single (generalised) Gukov-Witten defect in the bulk SCFT. We give compelling evidence for this claim by uplifting the solutions to type IIB supergravity and showing that the five-dimensional 12-BPS solutions uplifts to the bubbling surface operators solutions. Their less supersymmetric cousins give rise to a large class of holographic generalised Gukov-Witten surface operators for which we perform a detailed geometric analysis. To corroborate these claims we compute a variety of holographic observables such as the renormalised action, stress tensor one-point function and defect entanglement entropy. In addition, we extend the holographic inflow mechanism to account for bulk-to-defect inflow to study the symmetries and anomalies of the bulk and defect.

[3] arXiv:2410.18173 [pdfhtmlother]

Einstein gravity from a matrix integral -- Part I

Shota KomatsuAdrien MartinaJoão PenedonesAntoine VuignierXiang Zhao

Comments: 22 pages + appendices, 3 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We construct backreacted geometries dual to the supersymmetric mass deformation of the IKKT matrix model. They are Euclidean type IIB supergravity solutions given in terms of an electrostatic potential, having SO(7)×SO(3) isometry and 16 supersymmetries. Quantizing the fluxes, we find that the supergravity solutions are in one-to-one correspondence with fuzzy sphere vacua of the matrix model.

[4] arXiv:2410.18174 [pdfhtmlother]

A universal inequality on the unitary 2D CFT partition function

Indranil DeySridip PalJiaxin Qiao

Comments: 44 pages, 8 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Statistical Mechanics (cond-mat.stat-mech); Mathematical Physics (math-ph)

We prove the conjecture proposed by Hartman, Keller and Stoica [HKS14]: the grand-canonical free energy of a unitary 2D CFT with a sparse spectrum below the scaling dimension c12+ϵ and below the twist c12 is universal in the large c limit for all βLβR≠4π2.
The technique of the proof allows us to derive a one-parameter (with parameter α∈(0,1]) family of universal inequalities on the unitary 2D CFT partition function with general central charge c⩾0, using analytical modular bootstrap. We derive an iterative equation for the domain of validity of the inequality on the (βL,βR) plane. The infinite iteration of this equation gives the boundary of maximal-validity domain, which depends on the parameter α in the inequality.
In the c→∞ limit, with the additional assumption of a sparse spectrum below the scaling dimension c12+ϵ and the twist αc12 (with α∈(0,1] fixed), our inequality shows that the grand-canonical free energy exhibits a universal large c behavior in the maximal-validity domain. This domain, however, does not cover the entire (βL,βR) plane, except in the case of α=1. For α=1, this proves the conjecture proposed by [HKS14], and for α<1, it quantifies how sparseness in twist affects the regime of universality. Furthermore, this implies a precise lower bound on the temperature of near-extremal BTZ black holes, above which we can trust the black hole thermodynamics.

[5] arXiv:2410.18176 [pdfhtmlother]

The three-dimensional N=2 superfishnet theory

Moritz Kade

Comments: 33 pages, 3 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We propose a double-scaling limit of β-deformed ABJM theory in three-dimensional N=2 superspace, and a non-local deformation thereof. Due to the regular appearance of the theory's Feynman supergraphs, we refer to this superconformal and integrable theory as the superfishnet theory. We use techniques inspired by the integrability of bi-scalar fishnet theory and adapted to superspace to calculate the zero-mode-fixed thermodynamic free energy, the corresponding critical coupling, and the exact all-loop scaling dimensions of various operators. Furthermore, we confirm the results of the supersymmetric dynamical fishnet theory by applying our methods to four-dimensional N=1 superspace.

[6] arXiv:2410.18188 [pdfhtmlother]

Real Time Correlations and Complexified Horizons

Akhil Sivakumar

Comments: 40 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We construct black hole saddles dual to real-time/Schwinger-Keldysh (SK) path integrals with arbitrary splits of the thermal density matrix generalizing the holographic SK prescription in \cite{Glorioso:2018mmw}. Using a scalar probe on the AdS Schwarzschild black brane as an example, we demonstrate how KMS properties of the boundary correlators naturally derive from these geometries. As deforming the boundary time contour is equivalent to the action of half sided modular transformation, these saddles can be used to compute higher point modular transformed correlators using a well controlled bulk perturbation theory. An interesting relation between these saddles and the more familiar eternal geometries, and the respective generators of time translation on them is described. Inspired from recent discussions on algebras of observables in gravity, we motivate that classical ensembles of such geometries with different amount of modular transformations should be promoted to genuine configurations of the bulk geometry. In particular, this is argued to imply the existence of additional classical moduli in the boundary open EFT dual to the exterior dynamics, and via fluid gravity correspondence, in the fluctuating hydrodynamics of the boundary. Finally, a Lorentzian version of the Kontsevich-Segal conditions is verified for all these geometries.

[7] arXiv:2410.18192 [pdfhtmlother]

Discrete Max-Focusing

Raphael BoussoElisa Tabor

Comments: 35 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

The Quantum Focusing Conjecture (QFC) lies at the foundation of holo\-graphy and semiclassical gravity. The QFC implies the Bousso bound and the Quantum Null Energy Condition (QNEC). The QFC also ensures the consistency of the quantum extremal surface prescription and bulk reconstruction in AdS/CFT.
However, the central object in the QFC -- the expansion of lightrays -- is not defined at points where geodesics enter or leave a null congruence. Moreover, the expansion admits three inequivalent quantum extensions in terms of the conditional max, min, and von Neumann entropies.
Here we formulate a discrete notion of nonexpansion that can be evaluated even at non-smooth points. Moreover, we show that a single conjecture, the discrete \emph{max}-QFC, suffices for deriving the QNEC, the Bousso bound, and key properties of both max and min entanglement wedges. Continuous numerical values need not be assigned, nor are the von Neumann or min-versions of the quantum expansion needed. Both our new notion of nonexpansion, and also the properties of conditional max entropies, are inherently asymmetric and outward directed from the input wedge. Thus the framework we develop here reduces and clarifies the axiomatic structure of semiclassical gravity, eliminating redundancies and fixing ambiguities.
We also derive a new result: the strong subadditivity of the generalized smooth conditional max and min entropies of entanglement wedges.

[8] arXiv:2410.18211 [pdfhtmlother]

Mode-sum prescription for renormalized expectation values for a charged quantum scalar field on a charged black hole

Cormac BreenGeorge MontagnonPeter TaylorElizabeth Winstanley

Comments: 22 pages, 8 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

We present a new mode-sum prescription for the efficient computation of renormalized expectation values for a massive, charged, quantum scalar field propagating on a curved space-time background. Our method is applicable to any static, spherically-symmetric, four-dimensional space-time with a time-independent, background electrostatic potential and can be used to find the renormalized scalar condensate, current and stress-energy tensor. As an explicit example, we present a calculation of these quantities for a charged scalar field in the Hartle-Hawking state on a Reissner-Nordstrom black hole background.

[9] arXiv:2410.18257 [pdfhtmlother]

TT¯¯¯¯ deformations from AdS2 to dS2

Sergio E. Aguilar-GutierrezAndrew SveskoManus R. Visser

Comments: 35 pages + appendices, 11 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

We revisit the formalism of TT¯¯¯¯ deformations for quantum theories that are holographically dual to two-dimensional dilaton-gravity theories with Dirichlet boundary conditions. To better understand the microscopics of de Sitter space, we focus on deformations for which the dual bulk geometry flows from Anti-de Sitter to de Sitter space. We explore two distinct ways to achieve this: either through so-called centaur geometries that interpolate between AdS2 and dS2, or by a spherical dimensional reduction of TT¯¯¯¯+Λ2 theories that were proposed to give a microscopic interpretation of three-dimensional de Sitter entropy. We derive the microscopic energy spectrum, heat capacities, and deformed Cardy expressions for the thermodynamic entropy in the canonical and microcanonical ensembles for these two setups. In both setups a signature of the change from AdS to dS is that the heat capacity at a fixed deformation parameter of the boundary system changes sign, indicating the existence of a thermodynamically unstable de Sitter patch. Our findings provide important consistency conditions for holographic models of the dS2 static patch.

[10] arXiv:2410.18285 [pdfhtmlother]

BV Formalism and Partition Functions

Pietro Antonio GrassiOndrej Hulik

Comments: 26 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

The BV formalism is a well-established method for analyzing symmetries and quantization of field theories. In this paper we use the BV formalism to derive partition functions of gauge invariant operators up to equations of motions and their redundancies of selected theories. We discuss various interpretations of the results, some dualities and relation to first quantized models.

[11] arXiv:2410.18303 [pdfhtmlother]

T2 deformations in the double-scaled SYK model: Stretched horizon thermodynamics

Sergio E. Aguilar-Gutierrez

Comments: 6 pages + references, 3 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

It has been recently realized that the bulk dual of the double-scaled SYK (DSSYK) model has both positive and negative Ricci curvature and is described by a dilaton-gravity theory with a sin(Φ) potential arXiv:2404.03535. We study T2-deformations in the DSSYK model after performing the ensemble averaging to probe regions of positive and approximately constant curvature. The dual finite cutoff interpretation of the deformation allows us to place the DSSYK model in the stretched horizon of the bulk geometry, partially realizing a conjecture of Susskind arXix:2109.14104. We show that the energy spectrum and thermodynamic entropy are well-defined for a contour reaching these regions. Importantly, the system displays a phase transition from a thermodynamically stable to an unstable configuration by varying its microcanonical temperature; unless it is located on any of the stretched horizons, which is always unstable. The thermodynamic properties in this model display an enhanced growth as the system approaches the stretched horizon, and it scrambles information at a (hyper)-fast rate.

[12] arXiv:2410.18314 [pdfhtmlother]

Holographic Entanglement Entropy for Brane-World Higher Derivative Gravity

Rong-Xin MiaoZi-Bing Xie

Comments: 27 pages, 0 figure

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

Due to the splitting problem, it is difficult to derive the holographic entanglement entropy for general higher derivative gravity. Inspired by double holography and renormalized entanglement entropy, we develop a method to derive the generalized gravitational entropy for the brane-world higher derivative (BWHD) gravity. Remarkably, this approach is independent of the splitting problem. The so-called BWHD gravity is an effective theory on the brane, given by the counter terms of holographic renormalization. Interestingly, all solutions to Einstein gravity are also solutions to BWHD gravity. We first verify our approach can derive the correct results for curvature-squared gravity and then derive the holographic entanglement entropy for cubic BWHD gravity, which is the main result of this paper. We also derive the entropy of quartic BWHD gravity in flat space with constant extrinsic curvatures and perform several tests on our results. Finally, we briefly comment on our results.

[13] arXiv:2410.18476 [pdfhtmlother]

Futaki Invariants and Reflexive Polygons

Jiakang BaoEugene ChoiYang-Hui HeRak-Kyeong SeongShing-Tung Yau

Comments: 65 pages, 19 figures, 11 tables

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph); Algebraic Geometry (math.AG)

Futaki invariants of the classical moduli space of 4d N=1 supersymmetric gauge theories determine whether they have a conformal fixed point in the IR. We systematically compute the Futaki invariants for a large family of 4d N=1 supersymmetric gauge theories coming from D3-branes probing Calabi-Yau 3-fold singularities whose bases are Gorenstein Fano surfaces. In particular, we focus on the toric case where the Fano surfaces are given by the 16 reflexive convex polygons and the moduli spaces are given by the corresponding toric Calabi-Yau 3-folds. We study the distribution of and conjecture new bounds on the Futaki invariants with respect to various topological and geometric quantities. These include the minimum volume of the Sasaki-Einstein base manifolds as well as the Chern and Euler numbers of the toric Fano surfaces. Even though the moduli spaces for the family of theories studied are known to be K-stable, our work sheds new light on how the topological and geometric quantities restrict the Futaki invariants for a plethora of moduli spaces.

[14] arXiv:2410.18482 [pdfhtmlother]

T-Duality Constraints on Genus Corrections in Effective Actions

Mohammad R. Garousi

Comments: 8 pages, Latex file, no figure

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

It is well-established that the dimensional reduction of the classical effective action of string theory on a circle of arbitrary radius remains invariant under Buscher transformations. In this work, we extend this symmetry to higher-genus levels to constrain the loop corrections to the effective action. By leveraging the validity of Buscher rules for any genus of the world-sheet, we propose that this symmetry persists at the loop level, but only when the effective action is reduced on a self-dual circle.

[15] arXiv:2410.18525 [pdfhtmlother]

Planar decomposition of bipartite HOMFLY polynomials in symmetric representations

A. AnokhinaE. LaninaA. Morozov

Comments: 26 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph); Geometric Topology (math.GT); Representation Theory (math.RT)

We generalize the recently discovered planar decomposition (Kauffman bracket) for the HOMFLY polynomials of bipartite knot/link diagrams to (anti)symmetrically colored HOMFLY polynomials. Cabling destroys planarity, but it is restored after projection to (anti)symmetric representations. This allows to go beyond arborescent calculus, which so far produced the majority of results for colored polynomials. Technicalities include combinations of projectors, and these can be handled rigorously, without any guess-work -- what can be also useful for other considerations, where reliable quantization was so far unavailable. We explicitly provide simple examples of calculation of the HOMFLY polynomials in symmetric representations with the use of our planar technique. These examples reveal what we call the bipartite evolution and the bipartite decomposition of squares of R-matrices eigenvalues in the antiparallel channel.

[16] arXiv:2410.18575 [pdfhtmlother]

Topological 8d N=1 Gauge Theory: Novel Floer Homologies, and A∞-categories of Six, Five, and Four-Manifolds

Arif ErMeng-Chwan Tan

Comments: 82 pp

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Algebraic Geometry (math.AG); Differential Geometry (math.DG); Geometric Topology (math.GT); Symplectic Geometry (math.SG)

This work is a continuation of the program initiated in [arXiv:2311.18302]. We show how one can define novel gauge-theoretic (holomorphic) Floer homologies of seven, six, and five-manifolds, from the physics of a topologically-twisted 8d N=1 gauge theory on a Spin(7)-manifold via its supersymmetric quantum mechanics interpretation. They are associated with G2 instanton, Donaldson-Thomas, and Haydys-Witten configurations on the seven, six, and five-manifolds, respectively. We also show how one can define hyperkähler Floer homologies specified by hypercontact three-manifolds, and symplectic Floer homologies of instanton moduli spaces. In turn, this will allow us to derive Atiyah-Floer type dualities between the various gauge-theoretic Floer homologies and symplectic intersection Floer homologies of instanton moduli spaces. Via a 2d gauged Landau-Ginzburg model interpretation of the 8d theory, one can derive novel Fukaya-Seidel type A∞-categories that categorify Donaldson-Thomas, Haydys-Witten, and Vafa-Witten configurations on six, five, and four-manifolds, respectively, where an Atiyah-Floer type correspondence for the Donaldson-Thomas case can be established. Last but not least, topological invariance of the theory suggests a relation amongst these Floer homologies and Fukaya-Seidel type A∞-categories for certain Spin(7)-manifolds. Our work therefore furnishes purely physical proofs and generalizations of the conjectures by Donaldson-Thomas [2], Donaldson-Segal [3], Cherkis [4], Hohloch-Noetzel-Salamon [5], Salamon [6], Haydys [7], and Bousseau [8], and more.

[17] arXiv:2410.18649 [pdfhtmlother]

Thin-wall vacuum decay in the presence of a compact dimension meets the H0 and S8 tensions

Luis A. AnchordoquiIgnatios AntoniadisDaniele BielliAuttakit ChatrabhutiHiroshi Isono

Comments: 25 pages, 2 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

The proposal of a rapid sign-switching cosmological constant in the late universe, mirroring a transition from anti-de Sitter (AdS) to de Sitter (dS) space, has significantly improved the fit to observational data and provides a compelling framework for ameliorating major cosmological tensions, such as the H0 and S8 tensions. An attractive theoretical realisation that accommodates the AdS → dS transition relies on the Casimir forces of fields inhabiting the bulk of a 5-dimensional (5-dim) set up. Among the fields characterising the dark sector, there is a real scalar field ϕ endowed with a potential holding two local minima with very small difference in vacuum energy and bigger curvature (mass) of the lower one. Shortly after the false vacuum tunnels to its true vacuum state, ϕ becomes more massive and its contribution to the Casimir energy becomes exponentially suppressed. The tunneling process then changes the difference between the total number of fermionic and bosonic degrees of freedom contributing to the quantum corrections of the vacuum energy, yielding the AdS → dS transition. We investigate the properties of this theoretical realisation to validate its main hypothesis and characterise free parameters of the model. We adopt the Coleman-de Luccia formalism for calculating the transition probability within the thin-wall approximation. We show that the Euclidean bounce configuration that drives the transition between ϕ vacua has associated at least a sixth order potential. We also show that distinctive features of the required vacuum decay to accommodate the AdS → dS transition are inconsistent with a 5-dim non-compact description of the instanton, for which the bounce is O(5) symmetric, and instead call for a 5-dim instanton with a compact dimension, for which the bounce is O(4)×U(1) symmetric.

[18] arXiv:2410.18700 [pdfhtmlother]

A gauge-invariant measure for gauge fields on CP2

Antonina Maj

Comments: 8 pages, Talk given at the 27th International Conference in Quantum Chromodynamics (QCD24), Montpellier, July 2024

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We consider four-dimensional non-Abelian gauge theory living on a complex projective space CP2 as a way of gaining insights into (3+1)-dimensional QCD. In particular, we use a complex parametrization of gauge fields on which gauge transformations act homogeneously. This allows us to factor out the gauge degrees of freedom from the volume element leading to a manifestly gauge-invariant measure for the gauge-orbit space (the space of all gauge potentials modulo gauge transformations). The terms appearing in the measure that are of particular interest are mass-like terms for the gauge-invariant modes of the gauge fields. Since these mass terms come with dimensional parameters they are significant in the context of dimensional transmutation. Moreover, the existence of local gauge-invariant mass terms on CP2 could be related to Schwinger-Dyson calculations of the soft gluon mass. Finally, we argue that there is a kinematic regime in which the theory can be approximated by a 4d Wess-Zumino-Witten (WZW) theory. This result can be used to draw similarities between the mechanism of confinement in four and (2+1) dimensions.

[19] arXiv:2410.18729 [pdfhtmlother]

Spacetime Bananas with EOW Branes and Spins

Jia TianTengzhou LaiFarzad Omidi

Comments: 54 Pages, 8 Figures, 4 Appendices

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

In this work, we study and generalize the spacetime banana proposal for computing correlation functions of huge operators. First, we introduce time-like and space-like EOW branes into the proposal and demonstrate that: 1) a holographic dual of the one-point function in a BCFT can be obtained and its modified on-shell action reproduces the expected BCFT result; and 2) the GHY term on the stretched horizon can be replaced by the action of an EOW brane which wraps the horizon. Next, we discuss the two (one)-point function of huge spinning operators described by a rotating black hole in the bulk. We show that simply adding a GHY term on the stretched horizon is insufficient to reproduce the CFT results; instead, the appropriate modified action should be the micro-canonical action. Finally. we revisit the existing approaches for computing correlation functions using the gravity on-shell action of conical geometry or Ban~ados geometries. Surprisingly, we find that the on-shells actions of the Ban~ados geometries or the gravity solutions in the Fefferman-Graham gauge yield unexpected incorrect results.

[20] arXiv:2410.18754 [pdfhtmlother]

Benchmarking quantum chaos from geometric complexity

Arpan BhattacharyyaSuddhasattwa BrahmaSatyaki ChowdhuryXiancong Luo

Comments: 23 pages, 4 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Quantum Physics (quant-ph)

Recent studies have shown that there is a strong interplay between quantum complexity and quantum chaos. In this work, we consider a new method to study geometric complexity for interacting non-Gaussian quantum mechanical systems to benchmark the quantum chaos in a well-known oscillator model. In particular, we study the circuit complexity for the unitary time-evolution operator of a non-Gaussian bosonic quantum mechanical system. Our results indicate that, within some limitations, geometric complexity can indeed be a good indicator of quantum chaos.

[21] arXiv:2410.18771 [pdfhtmlother]

Fermion Casimir effect and magnetic Larkin-Ovchinnikov phases

Antonino FlachiMuneto NittaSatoshi TakadaRyosuke Yoshii

Comments: 6 pages, 5 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

This paper explores how magnetic fields affect the Casimir effect within the context of a simple quasi-1D interacting fermionic system. A novel phenomenon emerges, resulting from the interaction between external magnetic fields and boundary conditions, which alters the ground state in complex ways and leads to first-order phase transitions among various ground states, specifically inhomogeneous solutions with differing node counts. We calculate the Casimir force, which exhibits discontinuities (jumps) at the transition points between the different ground states.

[22] arXiv:2410.18781 [pdfhtmlother]

Holographic Boundary Conformal Field Theory within Horndeski Gravity

Fabiano F. SantosBehnam PourhassanEmmanuel N. SaridakisOleksii SokoliukAlexander BaranskyEmre Onur Kahya

Comments: 28 pages, 12 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We investigate entanglement islands and the Page curve in the framework of Horndeski gravity on a Karch-Randall braneworld background. In particular, treating the holographic boundary conformal field theory analytically we find that the Horndeski parameters significantly alter the behavior of the Page curve compared to standard general relativity, a feature caused by the nontrivial geometry induced by the Horndeski scalar field. Interestingly enough, the geometry far from the AdS limit plays a more significant role compared to previous studies. This suggests that Horndeski gravity introduces important modifications to the distribution of quantum information in the holographic model. Finally, we claim that holographic consistency can be used reversely to impose constraints on Horndeski gravity itself, providing a new tool for probing the validity of modified gravity theories.

[23] arXiv:2410.18812 [pdfother]

From SU(2) holonomies to holographic duality via tensor networks

Grzegorz CzelustaJakub Mielczarek

Comments: Article consists of 16 pages and 46 figures. Comments are welcome

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Quantum Physics (quant-ph)

Tensor networks provide a powerful tool for studying many-body quantum systems, particularly making quantum simulations more efficient. In this article, we construct a tensor network representation of the spin network states, which correspond to SU(2) gauge-invariant discrete field theories. Importantly, the spin network states play a central role in the Loop Quantum Gravity (LQG) approach to the Planck scale physics. Our focus is on the Ising-type spin networks, which provide a basic model of quantum space in LQG. It is shown that the tensor network approach improves the previously introduced methods of constructing quantum circuits for the Ising spin networks by reducing the number of qubits involved. It is also shown that the tensor network approach is convenient for implementing holographic states involving the bulk-boundary conjecture, which contributes to establishing a link between LQG and holographic duality.

[24] arXiv:2410.18853 [pdfhtmlother]

Holographic Weyl semimetals with dislocations

Vladimir JuričićOlivera MiskovicFrancisca Ramírez Carrasco

Comments: 53 pages, 4 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mesoscale and Nanoscale Physics (cond-mat.mes-hall); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

Weyl semimetals (WSMs) represent three-dimensional gapless topological states of matter characterized by the monopole-antimonopole pairs of the Abelian Berry curvature at the band-touching points in the momentum space. As a consequence, they display chiral anomalies that can be realized through a crystalline dislocation defect associated with the discrete lattice translational symmetry. Using the last two features of WSMs as our guiding principles, we construct a holographic WSM with dislocations by utilizing the (4+1)-dimensional Chern-Simons gravitational theory in anti-de Sitter spacetime. This theory encodes the chiral anomaly and incorporates torsion, thereby holographically capturing lattice dislocation defects. By explicitly solving the equations of motion employing the asymptotic expansion near the boundary, we show that such a theory at the (3+1)-dimensional spacetime boundary possesses axially-symmetric solutions that can be interpreted as holographic WSMs with dislocation defects at finite temperature, encoded through a black hole in the bulk gravity. Such solutions, at the same time, feature the chiral anomaly proportional to the Nieh-Yan invariant. Our results should therefore motivate future studies of the holographic topological phases by employing bulk gravitational Chern-Simons theories and establishing torsion as a holographic counterpart of crystalline dislocation defects.

[25] arXiv:2410.18887 [pdfhtmlother]

Thermodynamics of Kerr Effective Black Hole Geometries

Nelson Hernández RodríguezMaria J. Rodriguez

Comments: 6 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

We uncover the thermodynamical properties of a class of non-asymptotically flat geometries, referred here as the Kerr effective geometries, that realize the hidden symmetries of Kerr black hole spacetimes via Teukolsky's equation in the theory of linear gravitational perturbations. While the thermodynamic properties, such as entropy, remain the same as those of Kerr black holes, the asymptotic charges, as we will demonstrate, are different. In this new framework with the ambient flat asymptotic boundary removed, we derive the mass and angular momentum of the Kerr effective geometries using the regulated Komar integral and the Brown-York prescription. We also obtain explicit expressions for the corresponding gauge potentials and electric charges. By deriving the asymptotic charges, we demonstrate that both the first law of black hole mechanics and the Smarr law hold.

 مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعه: ٥﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۵

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای کرمانشاه

من میگویم الان احتیاج کشور به این جوانها کمتر از روز جنگ نیست. امروز ما [به اینها] احتیاج داریم؛ چرا؟ برای خاطر اینکه جنگ دشمن آن روز یک جنگ سخت‌افزاریِ نمایان و آشکار بود، امروز یک جنگ ترکیبی است؛ هم جنبه‌ی سخت‌افزاری در آن هست، هم جنبه‌ی نرم‌افزاری در آن هست؛ هم جنگ جسمانی است، هم جنگ روانی است. امروز دشمن این‌جوری وارد میشود. هم جنگ با سلاح آتشین و مانند این حر‌فها است ــ آن وقتی که لازم بدانند ــ هم جنگ با سلاح فرهنگ است. امروز وضع کشور ما این‌جوری است. ما قوی هستیم؛ ما امروز نسبت به آن روز صد برابر قوی‌تر شدیم؛ در این تردید نکنید. ما امروز بحمدالله و به توفیق الهی از همه‌جهت قابل مقایسه‌ی با آن روز نیستیم.‌ آن روز دشمن به تهران ــ مرکز کشور ــ  موشک میزد، ما حدّاکثر میتوانستیم با توپ مثلاً ۱۵۵، مِن ‌باب مثال بصره را بزنیم، که البتّه نمیزدیم ــ چون جمعیّت بود،‌ مردم بودند، نمیزدیم ــ امروز این‌جوری نیست؛ امروز می‌بینید دیگر، وضع جور دیگر است. قوی‌تر شده‌ایم امّا توطئه‌های دشمن پیچیده‌تر شده؛ این مهم است. امروز صِرف اینکه ما در میدان جنگ نظامی حاضر باشیم و کار کنیم و تلاش کنیم و موشک بسازیم، کافی نیست. بله، ما در این زمینه‌ها پیشرفتهای خوبی کرده‌ایم، امّا این کافی نیست؛ ما باید روی دلهایمان، روی روحهایمان، روی زبانهایمان، روی جهت‌گیری‌هایمان کار کنیم.

خب، در مجموعه‌ی «مایی» که میگویم باید کار کنیم ــ «ما باید کار کنیم» ــ «ما» کیست؟ در این مجموعه‌ی «ما» که همه‌ی ملّت را شامل میشود، چه کسی از همه مؤثّرتر است؟ جوانها؛ جوانها مؤثّرترند. آن روز هم جوانها رفتند سینه سپر کردند. آیا جوان امروز آنچه را شما راجع به شهدا میدانید، از بن دندان میداند؟ این مهم است. یعنی آیا جوان امروز ما و نسل آینده‌ی ما به عمق این ارزش و اهمّیّتی که آن روز حضور شهید در میدان جنگ داشت و کاری که او کرد، امروز واقف است یا نه؟ آیا آن اخلاص را، آن گذشت را، آن اخلاق اسلامی را، آن رفتارهای منطبق با شریعت را که جوانهای ما آن روز در میدان جنگ داشتند، جوان امروز درست شناخته، دانسته، میداند یا نه؟ به این سؤالها شما باید جواب بدهید. این کنگره‌ها باید به این سؤالها جواب بدهد و اگر خلأیی هست، آن خلأ را پُر کند.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58064

 

یک نکته ای در این مسئله هست که آیا سفیدی قند یک چیزی است که مخصوص سفیدی است و هر چیز دیگری که سفید هم هست همان خاصیت را دارد یا اینکه این سفیدی را هر کسی هم ممکن است بر حسب ساختار بینایی خاص خودش یک جور دیگری ببیند؟ این یک سوالی است که بعد از درس تفسیر هم مطرح شد و سوال خوبی هم هست هر چند که ممکن هم هست که هر کسی بدان نیاندیشد و فکر نکند و صرفاً این را بگوید که بالاخره سفید، سفید است و سیاه هم سیاه است و از مسئله بگذرد! ولی آیا واقعاً هم اینطور است؟ یعنی یک جایی واقعاً هم مسئله اهمیت پیدا می کند که حالا اگر قند هم سفید است، آیا چرا قند سفید است؟ مثلاً اسحاق آسیموف می فرماید که در کارخانه ی قند، قند را نمی سازند و بلکه آنرا تحت یک سری فرآیندهایی مثلاً از نیشکر و چقندر قند تبدیلش می کنند به قند و شکری که ما اینچنین می شناسیمش! به عبارت دیگر قند را از طبیعت می گیریم آنچنان که باید نیشکر و چقندر قند هم کشت شوند و آنگاه از آنها قند طی فرآیندهایی تولید شود. خوب حالا یحتمل اینجا بعضی اشکال کنند که اگر لازم است که قند سفید شود و طی فرآیندهایی هم این کار انجام می پذیرد، خوب چرا ما از خود قند هم فاکتور نمی گیریم و بلکه همان فرآیندی را که لازم است که قند را سفید کند را اگر برای بدنمان هم لازم است؛ مستقیم استفاده نمی کنیم. یعنی همان سفید کننده ها را بجای اینکه به قند بزنیم، همانها را مثلاً شربتش کرده و خودمان مصرف کنیم بجای اینکه اول آنرا برای قند هم بکار بریم و بعد خودمان قند را مصرف کنیم؟!!!

یادتان باشد، چنین چیزی را معروف شده بود که کسی که حالا دوباره هم یحتمل خیلی مایل است دوباره از رئیس و روسای بعضی کشورها هم شود، وقتی کرونا رواج یافته بود گفت که به عنوان دارو می توان از ضد عفونی کننده که لابد منظورش امثال وایتکس هم هست را استفاده کرد. این را اگر جستجو کنید، دقیقاً خبرش را می یابید. عرض بنده ی حقیر این است که سفیدی و هر سفید کننده ای معنایش این نیست که خوب است و می تواند مفید هم واقع شود و ....

ولی اینجا مسئله فقط سفیدی قند نیست که منظور ما است، هر چند که قند هم سفید است. مثلاً به عبارتی آن روی مسئله می تواند این باشد که چرا چادر مشکی و نه چادر سفید است که بهترین حجاب است؟! چرا خوب است که دعا کنیم که همه ی خانمها چادر مشکی سر کنند و مسجد و نماز جمعه و اماکن مقدسه تشریف بیاورند؟ اینجا این سوال مطرح است که اصلا تو که اینطور داری تبلیغ هم می کنی، آیا اسفار هم بار حمار نمی زنی و حال آنکه خودت و خانواده ات هم آن کار دیگر می کنند؟ این مسئله یحتمل اگر بخواهید هندسی اش کنید و نشان دهید که چرا حتی حدس هندسی لنگلندز در برنامه لنگلندز هم مهم اینجا برایمان مهم است، بلکه چطور هم می توان مسئله را قاطیقوریایی اش کرد، ما را یک دور کاملی وارد دروس کوهمولوژی و حتی انگیزه ها هم کند. این یک وجه مسئله است، ولی آیا ممکن هم هست که مسئله را آنقدر هم تنزلش دهیم که تبدیل شود به اینکه بالاخره ما تپه ماهورهایی هم داریم که از جمله هم کوه طور سیناء و کوه دماوند و جبل عامل و امثالهم هم هستند. و حالا خوب چه اشکالی هم دارد که تپه هایی بنامهای صهیون یا گواردهانا را هم داریم؟ التفات می فرمایید؟ مسئله این است که اگر سفید، سفید است، خوب مسئله دیگر حل است. همه فهمیده ایم که سفید چیست دیگر. و حالا شما سفید را مثلاً بفرمایید به انگلیسی وایت white، و به فرانسه بفرمایید بلانش blanche، به آلمانی weiss، و به روسی بلیی

белый

 .... آیا فرض بفرمایید که کوه طور است که مهم است یا هر کوهی که بود هم بود؛ فرقی ندارد! ولی قرآن کریم می فرماید

وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُوا مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ‎﴿البقرة: ٦٣﴾‏

و حالا این به چه معنا هم هست که می فرماید کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم؟ همانطوری که در مورد تپه ی گوواردهانا می فرمایند که آنرا بالای سر گاوچرانها آن پسرک گاوچران با یک دستش نگه داشت و با دست دیگرش مشغول نواختن نی اش هم بود و خدا هم تا می توانست در عین حال باران داشت می فرستاد، و اینها هم همه و همه تا می توانستند می زدند و می رقصیدند و ...! و این تا آنجا هم بود که وقتی آن پسر تپه را دوباره روی زمین گذاشت و از زیرش آمدند بیرون، دختران گاوچران همه کانه دیوانه هم شده بودند که چرا دیگر با این پسر نمی توانند بزنند و برقصند و .... و از آن میان هم یکی رفته بود یک زنبور عسلی را پیدا کرده بود و به او می گفت که برو به آن پسرک بگو که کجا رفته ای و چطور دلم برای خودت و نی نواختنهایت تنگ هم شده است و حالا با زنبورها بگو و کی نگو و .... 

این است که اینجا این مسئله را دارید که آیا اینجا ممنوعیتی هم واقع می شود که آیا شما وارد منطقه ی ممنوعه ای هم شده اید یا خیر، آنچنان که یکی بصورت سلبی و دیگری بصورت ایجابی هم می فرمایند نشنو از نی چون حکایت می کند. و بلکه آیا این درست است که بالاخره بشنو از نی چون حکایت می کند؟ آیا غیر از این است که داستانهای مثنوی معنوی مولوی کلی درسها هم دارد که به ما یاد می تواند بدهد؟ یا مسئله این است که حالا آنرا هم درسها بگیرید ازش، ولی در عین حال این را هم بدان که در دیوان امام خمینی آمده است که نشنو از نی چون حکایت می کند، بشنو از دل چون روایت می کند. و لذا حالا مثلاً به نظر شماره ی 22 هم که رسیده ای، یحتمل یاد کتاب جوزف هلر تبصره 22 هم بیافتی که فیلم و مینی سریالش هم درآمده است و .... ولی اینجا بعضی یحتمل حتی اشکال هم کنند که بالاخره اینکه اشوک سن هم در فیزیک انرژی بالا در اخیرترین مقاله اش چه می فرماید را نیز نگاهی بیاندازیم یا خیر؟

https://arxiv.org/abs/2408.08851

و لذا آیا منطقه ی ممنوعه ای هم نداریم که آیا چرا و چطور است که سری بر سر نی هم دارد قرآن می خواند؟ و چرا سر را توی بغل بچه ای انداخته اند و بچه به عمه جانش هم می فرماید عمه بیا گمشده پیدا شده؟! چرا بچه ای را که از تشنگی مثل ماهی تلذذ می کند را من الاذن الی الاذن اینطور سیراب کرده اند؟ و اینها بطور جنون ادواری هم باید تکرار شوند؟ یا مسئله این هم هست که باید بجایی رسید که دوگانگی مسئله تا آنجا هم پیش می رود که آنچنان که در امواج الکترومغناطیسی هم الکتریسیسته و مغناطیسم بطور دوگانی و حتی قائم بر هم نیز ظاهرند، همانطور هم باید با دشمن غدار همیشه و در همه حال آماده هم باشی که تا آمد دست از پا خطا کرده و در همان آن که می خواهد بر علیه ات اقدام نابجا و نابخردانه ای کند، همانجا حسابش را برسی؛ مثل فیلمهای تگزاسی که در دوئلهایشان روبروی هم می ایستند و یکی به دیگری می گوید هر وقت دلت خواست هفت تیر ات را بکش. این دفعه بجای هفت تیر، سلاحها نگو هی گنده تر و مهیبتر و وحشتناکتر هم باید شوند که توی دل دشمن را بالکل هم خالی کند که دیگر غلط زیادی نکرده و سعی نکند دست از پا خطا کند! ولی به هر حال، این مسئله را هم هنوز در فلسفه و حکمت الهی داریم که سوال می شود پس چرا به من نگفتید که راه چیست و چاه کدام است که دست از پا هم خطا نکنم و بلکه از جهل خود نیز بتوانم بیرون بیایم و ...؟! و اینها این همه مستلزم انواع و اقسام اسفارهای متعدد و دستور العملهای مختلف برای انواع کارهایی که لازم است بشر همه ی آنها را نیز از صفر تا صدش را یاد بگیرد و بلکه حتی الف_0 الی الف_2 مسائل را هم شاگرد بتواند از حالات خلاء بدانها میل نموده و دست یابد و حتی تا اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ادامه داده و خسته نشده و خود و حتی دیگران را نیز در این راه یاری بفرماید و .... و اما یحتمل یک شاگردی هم اینجا  خیلی زرنگ باشد و به استادش اشکال کند و خرده هم بگیرد که استاد شما که این همه می فرمایید قند سفید را همه آیا سفید می بینند، پس چرا خیلی از خرماهایی هم که ما می بینیم از عسل هم یحتمل شیرینتر باشند، با این حال سیاه نیز هستند؟! چرا؟ یا حتی بفرمایند پس چرا بعضی خانمها هم بد حجاب نیز دیده می شوند با اینکه چادر مشکی هم می فرمایند بهترین حجاب است؟ و لذا ما در بنوویه امارتیه هم لازم است یحتمل شک کنیم و بلکه اصلا علوم هسته ای هم از همینجاها است که آغاز می گردند و ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی را هم داریم و ....!

و حالا مقالات دیگری و این مقاله ی آرجون باغچی، آریترا بنرجی، آیدا رسولیان، محمد مهدی شیخ جباری راجع به ریسمانها، ساندویچهای ویراسورو، و افقهای صفحات جهانی را نیز ببینید:

https://arxiv.org/abs/2409.16152

hep:

https://arxiv.org/abs/2410.18166

https://arxiv.org/abs/2410.18172

https://arxiv.org/abs/2410.18192

...

In search of "hyperbolic infinite rational points" one gets e.g.:

Bombieri-Lang conjecture:

https://arxiv.org/abs/2305.14789

https://arxiv.org/abs/2111.02440

https://arxiv.org/search/?query=hyperbolic+infinite+rational+points&searchtype=all&source=header

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

وَمَن یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ‎﴿المائدة: ٥٦﴾‏

لَّا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولَـٰئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَـٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿المجادلة: ٢٢﴾‏


۱۴۰۳/۰۸/۰۳پیام رهبر انقلاب اسلامی درپی شهادت سید مجاهد رشید و فداکار جناب «سیدهاشم صفی‌الدین» رضوان‌الله‌علیه

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به جوانان عزیز جبهه مقاومت با تجلیل از شخصیت جناب «سیّدهاشم صفی‌الدین» رضوان‌الله‌علیه رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان تأکید کردند: امروز هم حزب‌الله قوی‌ترین مدافع لبنان و مستحکم‌ترین سپر در برابر طمع‌ورزی رژیم صهیونی است که از دیرباز تجزیه‌ی لبنان را هدف گرفته بوده است.

متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جوانان عزیز جبهه‌ی مقاومت

سید مجاهد رشید و فداکار، جناب سیدهاشم صفی‌الدین رضوان‌الله‌علیه به صف شهیدان مقاومت پیوست و ستاره‌ی درخشان دیگری، آسمان جهاد در راه قدس شریف را مزین کرد. او از برجسته‌ترین شخصیت‌های بزرگ حزب‌الله و یار و همراه همیشگی جناب سید حسن نصرالله بود. حزب‌الله با تدبیر و شجاعت رهبرانی چون او بود که باز هم توانست لبنان را از خطر تجزیه و فروپاشی مصون دارد و تهدید رژیم غاصب را که ارتش شقی و ظالم آن، گاه تا بیروت را لگد مال میکرد خنثی سازد. شهامت و فداکاری او و دیگر فرماندهان و مجاهدان محور نصرالله بود که خطر غصب و اشغال جنوب لیطانی و صور و دیگر شهرهای آن ناحیه و انضمام آن به فلسطین مغصوب و اشغال شده را از سر لبنان رفع کرد و جان و مال و آبروی ارزشمند حزب‌الله را در راه حفظ تمامیت ارضی آن کشور به میدان آورد، و رژیم صهیونی متجاوز و جنایتکار را ناکام گذاشت.

امروز رهبرانی چون نصرالله و صفی‌الدین به ظاهر در این نشئه حضور ندارند ولی روح و رهبری آنان در میدان حاضر است و از لبنان و مردم بی‌دفاع آن دفاع میکند. امروز هم حزب‌الله قوی‌ترین مدافع لبنان و مستحکم‌ترین سپر در برابر طمع ورزی رژیم صهیونی است که از دیرباز تجزیه‌ی لبنان را هدف گرفته بوده است. دشمن کوشش میکند نقش فداکارانه‌ی حزب‌الله برای لبنان را انکار کند. دلسوزان لبنان نگذارند این سخن باطل از حنجره‌ی آنان شنیده شود.

حزب‌الله زنده و روینده است و نقش تاریخی خود را ایفاء میکند. جمهوری اسلامی نیز مانند همیشه به مجاهدان قدس و مقاومت کنندگان در برابر اشغالگری باند جنایتکار غاصب فلسطین کمک خواهد کرد باذن الله.
 

اینجانب شهادت سید عزیزمان جناب صفی‌الدین را به خانواده‌ی گرامی و بستگان و همرزمانش در همه‌ی جبهه‌ی مقاومت تبریک و تسلیت عرض میکنم.

و السلام علی عبادالله الصالحین
سیّدعلی خامنه‌ای        
۱۴۰۳/۸/۳   

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=58075

 

1403/8/4

به منظور ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی صورت گرفت

حضور فرزندان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دفتر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس

به منظور ابلاغ پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان شهید یحیی السنوار، فرزندان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دفتر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس در تهران حضور یافتند.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=58081

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ‎﴿٦٨﴾‏ قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ ‎﴿الانبیاء: ٦٩﴾

 

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-

%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-

%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C-

%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-

%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-

%D9%86%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86-

%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D

B%8C-#_ftn21

 

این سوال مطرح است که آیا فلاسفه ای مثل سقراط و افلاطون و ارسطو همچون حضرت ابراهیم علیه السلام موحد بودند؟ حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مد ظله العالی می فرمایند که پیرو ادیان ابراهیمی هم بودند. و لذا این سوال هم مطرح است که آیا پیرو دین حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم بودند؟ نکته اینجا این است که اگر قرار است شاگرد اسفار را هم دنبال کند، و لذا چرا اسفار ملا صدرا را هم دنبال نکند بجای اینکه بدنبال فرض بفرمایید مباحث راضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و از جمله هم اثبات حدس برنامه هندسی لنگلندز و انواع کوهمولوژیها هم برود؟ و نکته ی مهمتر این است که آیا شاگرد بهتر نیست که در حکمت و دین هم نقد را بگیرد و به منظومه های انبیاء گذشتگان و حضرت خاتم الانبیاء و ائمه ی اطهار و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم استناد کند، بجای اینکه بخواهد حتی از همه ی اینها به یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم برسد؟ ولی قسمتی از مسئله هم برای شاگرد همینجا است که می خواهد از حالات خلاء بسمتت الفهای بینهایت آیات  اللهی میل کند تا امام زمانشان را هم یاری کنند و آیا همین هم منظور همه ی انبیاء و حتی فلاسفه ی موحد نبوده است و بلکه همه ی دعواها و کشمکشها و دعوتهای به قتال انچنان که می فرماید کتب علیکم القتال از همین جا هم نیست و ...؟ و الا که حالا از کافر و منافق و مشرک هم حکمت را می شود یاد گرفت و توصیه هم شده است؛ موضوع این است که وقتی مسئله بحرانی می شود که موحد را می خواهند از سیطره ی شاگردی خود خارج نکرده و بلکه اجازه ی استادی هم بدو ندهند و بلکه خود را استاد عالم و آدم هم فرض کنند و .... و این است که غیر ممکن است! دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر بدوم بلکه برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرح و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿الأنفال: ١٧﴾‏

 

ایران همدل

حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلی‌اش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.

رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۳/۷/۷ و ۱۴۰۳/۷/۴

https://irane-hamdel.khamenei.ir/

 

فرض بفرمایید شما حمله دار هستید برای سفر حرمین شریفین در حج و حتی به عتبات عالیات و دیگر اماکن زیارتی. یحتمل بعد از یک مدتی، شما خیلی هم کاری ندارید که هدفتان سفر به کدام مرکز زیارتی هم هست و بلکه کارتان ایجاب هم می کند که مردم را راضی نگاه دارید. هذف را تعیین می کنید، ولی حالا تیر تا کجا هم می رود و آیا حتی چقدر هم به هدف برسد؛ اینها را همه را واگذار می فرمایید به خدا!

این است که در رابطه با اپراتورهای هکه و کلافهای هیگز و فیبراسیونهای هیچین نیز خوب است یک برآورد جامعی از مسئله کرد تا یحتمل روابط آیشلر- شیمورا و بلکه حتی برنامه های لنگلندز را هم آیا شامل شود! گاهی اوقات مسائل وقتی قاطیقوریایی هم می شوند، تشیخص اینکه آیا از کدام قاطیقوریا داریم به کدام قاطیقوریایی دیگر می رویم یا حتی در همان قاطیقوریا داریم سیر و سفر هم می کنیم، مشکل می شود و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

_______________________________

۞ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوکًا لَّا یَقْدِرُ عَلَىٰ شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا ۖ هَلْ یَسْتَوُونَ ۚ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿النحل: ٧٥﴾‏

 

۱۴۰۳/۰۷/۳۰

نماهنگ | آیات الهی

تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پاییز آمد» همزمان با سالگرد سفر رهبر معظّم انقلاب به استان زنجان در مراسم «شانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» رونمایی شد.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت روایتی از سفر تاریخی رهبر انقلاب به استان زنجان در مهرماه سال ۱۳۸۲ را در نماهنگ «آیات الهی» مرور میکند.

 

 

۱۴۰۳/۰۸/۰۱

نماهنگ | مجتهد شجاع و همراه امام (ره)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «مرحوم آقای حاج آقا مصطفیٰ (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) دو جا حقیقتاً درخشید... کاملاً از نزدیک من ایشان را می‌شناختم. اوّلاً ایشان از لحاظ ذهن و استعداد علمی، جزو افراد کم‌نظیر بود... پسر کسی مثل امام خمینی [بود] -خب ایشان در قم معروف بودند؛ چه قبل از مرجعیّت، چه زمان مرجعیّت- [امّا] یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در حاج‌آقا مصطفیٰ نبود... و جنبه‌ی دیگر حاج‌آقا مصطفیٰ، شجاعت او بود؛ یعنی واقعاً اینکه امام فرمودند که امید آینده‌ی اسلام بود، این به‌خاطر جامعیّت این آدم بود.» ۱۳۹۶/۰۷/۳۰

رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب به مناسبت سالروز شهادت شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی، نماهنگ «مجتهد شجاع و همراه امام» را منتشر میکند.

 بیانات رهبر انقلاب که در این فیلم مشاهده میکنید:
آشنایی من با مرحوم آقای حاج آقا مصطفی آقای خمینی رحمةالله‌علیه از خیلی دیروقت هست... اهل معنویت و عبادت بود. اهل نماز شب بود... از لحاظ سیاسی، مرحوم حاج آقا مصطفی یک فرد فوق‌العاده بااستعدادی بود... ایشان عالم بود، فاضل بود، مجتهد بود یقیناً و مدرّس بود، درس هم ایشان فقط در مقولات منقول و فقه و اصول و اینها نمی‌گفت بلکه در معقول هم ایشان استاد بود... یک قسمت قبل از حوادث ۱۵ خرداد است که ایشان به عنوان یک شخصیت فاضل، باسواد، فهیم و باذکاوت در دستگاه امام بود... یک نقش دیگر ایشان از بعد از حادثه‌ی ۱۵ خرداد بود که ایشان راوی و شاهد نزدیک این حادثه بود... به‌هرحال ایشان در خدمت امام بود؛ یعنی جزو آن لحظات حساس زندگی امام محسوب میشود خاطره و یاد این عزیز. بعد هم که ایشان را تبعید کردند به ترکیه باز در خدمت امام بود و سالهای متمادی در خدمت امام ماند تا هنگام شهادت.۱۳۶۲/۰۷/۲۰

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=58023

 

بخش اوّل‌

ألحمد للّه الّذی لبس العزّ و الکبریاء؛ و اختارهما لنفسه دون خلقه، و جعلهما حمى و حرما على غیره، و اصطفاهما لجلاله. و جعل اللّعنة على من نازعه فیهما من عباده. ثمّ اختبر بذلک ملائکته المقرّبین، لیمیز المتواضعین منهم من المستکبرین، فقال سبحانه و هو العالم بمضمرات القلوب، و محجوبات الغیوب: «إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِیسَ» اعترضته الحمیّة فافتخر على آدم بخلقه، و تعصّب علیه لأصله. فعدوّ اللّه إمام المتعصّبین، و سلف المستکبرین، الّذی وضع أساس العصبیّة، و نازع اللّه رداء الجبریّة، و ادّرع لباس التّعزّز، و خلع قناع التّذلّل.

ألا ترون کیف صغّره اللّه بتکبّره، و وضعه بترفّعه، فجعله فی الدّنیا مدحورا، و أعدّ له فی الآخرة سعیرا؟!

ترجمه‌

حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که لباس عزّت و عظمت را بر خود پوشانده و این دو را ویژه خویش- نه مخلوقش- ساخته، و آن را حد و مرز و حرم میان خود و دیگران قرار داده و براى جلال خویش برگزیده است، لعن و نفرین را بر بندگانى که با او در این دو صفت به منازعه و ستیز برمى‌خیزند قرار داده (و آنها را از رحمتش دور ساخته است).

سپس بدین وسیله فرشتگان مقرّب خود را در بوته آزمایش قرار داد تا متواضعان آنها 

را از متکبران جدا سازد و با اینکه از همه آنچه در دلهاست باخبر و از اسرار نهان آگاه است، به آنها فرمود: «من بشرى از گل مى‌آفرینم آنگاه که آفرینش او را کامل کردم و از روح خود در او دمیدم همگى براى او سجده کنید»، فرشتگان همه بدون استثنا سجده کردند جز ابلیس که تعصب و نخوت او را فراگرفت و به جهت خلقتش (از آتش) بر آدم افتخار کرد و به سبب اصل و ریشه‌اش نسبت به آدم تعصب ورزید، از این‌رو این دشمن خدا، پیشواى متعصبان و سرسلسله مستکبران شد که اساس تعصب را بنا نهاد و با خداوند در رداى جبروتیش به ستیز برخاست و لباس بزرگى و تکبر بر تن نمود و پوشش تواضع و فروتنى را از تن درآورد.

آیا نمى‌بینید چگونه خداوند او را به سبب تکبّرش کوچک شمرد و بر اثر خود برتر بینى‌اش وى را پست و خوار گردانید و به همین جهت او را در دنیا طرد کرد و در آخرت آتش فروزان دوزخ را برایش آماده ساخت؟

پیام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 7، ص  355- 356 

https://lib.eshia.ir/27571/7/356

 

در دعای ندبه می فرماید: این الطالب بذحول الانبیاء و ابناء الانبیاء، این الطالب بدم المقتول بکربلاء. مسئله اینجا این است که وقتی ما اساتید و مدرسینی مثل انبیاء و خاتم الانبیاء محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم داریم، آیا دیگر امکان پذیر هم هست که بشریت برگردد به جاهلیت قبل از اسلام؟ قتل و غارت جان و مال مردم می شود آنقدر رواج یابد که دیگر حتی به جان و مال امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم رحم نشود؟ آیا اگر بنده خدایی حتی شهید هم که شد، ممکن است که نعوذ بالله آنقدر کسی قصی القلب شود که بگوید گور به گور شد، راحت شد؟! ولی این یحتمل از روی همان جاهلیت و بلکه استکباری هم هست که قبل و بعد از اسلام هم نمی شناسد و از مختصات تعصبات شیطان هم هست که به دستور خدا به حضرت آدم علی نبینا علیه السلام سجده نکرد.

می فرماید مشرکان بتهایی را می پرستند که مالک هیچ چیزی نیستند که در زمین و آسمانها بتواند به آنها روزی برساند و برایشان کاری کند. وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَیْئًا وَلَا یَسْتَطِیعُونَ ‎﴿النحل: ٧٣﴾ آیا این روزها بشر دچار چنین بت پرستیهایی دیوانه وار هم نشده است که حاضر است همه ی هم و غم خود را تا آنجا هم مصرف کند که دیگران را با ساخت انواع سلاحهای مخوف و مهیب نابود کرده و لذا خودش بشود همه کاره ی عالم، و چرا که قدرت استکباری جبری خدایی را هم اینطوری پیدا می کند؟ مسئله اینجا این است که یک جاهایی هم بشر گیر می کند که آیا آن درد زایمانی را که خودشان هم از قول حضرت مسیح علی نبینا علیه السلام می گویند که بشر دچار وبا و بیماری و کشت و کشتار می شود چرا که مسیح ابن مریم علی نبینا علیهم السلام را هم نفی می کند، آیا آنگاه قرار هم هست که حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف همراه حضرت مسیح ابن مریم از میان همین فجایع هم متولد شوند و مومنین خود را هم نجات دهند؟ بشری که از یک آب ریخته ای و منی یمنی هم خلق شده، چنین انتظاری را هم از خدا و پیغمبران و ائمه ی اطهار و نجات دهنده اش دارد؟

فرض بفرمایید که شاگردانی که خیلی هم سعی دارند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم میل کنند، هر کدام هم از الف_0 شروع کرده و به الف_1 و الف_2 آنقدر با هم سر کله هم می زنند که بالاخره روی هم در شش روز نیز آیا چقدر به اجتهاد هم رسیده؛ و دیگر روز هفتم نیز تصمیم می گیرند استراحت کنند. آیا همین کافی است که نه تنها مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه ابرتقارنهایی توپولوژیک و بلکه هندسی حتی در برنامه لنگلندز همراه با استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... قلوب زمینی و آسمانی را هم یافته و قاطیغوریاهایی لازم را هم ابداع کرده و حتی در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتر هم در صورت لزوم بالاخره به تولد نجات دهنده و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حضرت مسیح بن مریم علی نبینا علیهم السلام نیز نائل شوند؟ البته بعضیها که اینجا سفر حج هم زیاد رفته و برگشته اند، یحتمل اشکال هم بفرمایند که آیا شما دارید اظهار هم می فرمایید که حتی این بزرگواران نجات دهنده خود همسر نمی خواهند و ازدواج نکرده و بچه دار هم نشده اند و بلکه خود وسط درد زایمان دیگران هم غرق جنایات و فجایع و فسق و فجور بشریت شده اند و ....؟! 

حالا عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره کار خوبی هم هست که همراه حمله دارها شده و سفرهای متعددی هم به اماکن مقدسه ی زیارتی رفته و بلکه حتی ببینیم مسائل مربوطه ی از قبیل ذرات و حتی کلافهای هیگز و فیبراسیونهای هیچین و اپراتورهای هکه هم چطور در انواع نظریه ها مثل برنامه هندسی لنگلندز و حتی کوهمولوژیهایی مثل فلوئر-هیگارد و فلوئر- زایبرگ- ویتن و امثالهم با لحاظات هدفها و انگیزه های زیارتی و بلکه حتی سیاحتی نیز کاربردی می شوند و ... یعنی این کار خوبی هم می تواند باشد که در عین حال برای بچه ها و کودکان شهر بازیهایی هم ساخته شود و بلکه همانطوری که بعضیها از دهکده ی جهانی هم بحث می کنند، به همین صورت هم بتوان از شهر بازیهای جهانی نیز سخن به میان آورد برای کودکان و بچه ها و حتی نوجوانان و .... البته این را هم در روضه ها داریم که عمه بیا گمشده پیدا شده؛ و لذا همین را هم لحاظ بفرمایید! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿الأنفال: ١٧﴾‏

 

ایران همدل

حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلی‌اش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.

رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۳/۷/۷ و ۱۴۰۳/۷/۴

https://irane-hamdel.khamenei.ir/

 

فرض بفرمایید شما حمله دار هستید برای سفر حرمین شریفین در حج و حتی به عتبات عالیات و دیگر اماکن زیارتی. یحتمل بعد از یک مدتی، شما خیلی هم کاری ندارید که هدفتان سفر به کدام مرکز زیارتی هم هست و بلکه کارتان ایجاب هم می کند که مردم را راضی نگاه دارید. هذف را تعیین می کنید، ولی حالا تیر تا کجا هم می رود و آیا حتی چقدر هم به هدف برسد؛ اینها را همه را واگذار می فرمایید به خدا!

این است که در رابطه با اپراتورهای هکه و کلافهای هیگز و فیبراسیونهای هیچین نیز خوب است یک برآورد جامعی از مسئله کرد تا یحتمل روابط آیشلر- شیمورا و بلکه حتی برنامه های لنگلندز را هم آیا شامل شود! گاهی اوقات مسائل وقتی قاطیقوریایی هم می شوند، تشیخص اینکه آیا از کدام قاطیقوریا داریم به کدام قاطیقوریایی دیگر می رویم یا حتی در همان قاطیقوریا داریم سیر و سفر هم می کنیم، مشکل می شود و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا ‎﴿الفرقان: ٤٣﴾‏

أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یَهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ‎﴿الجاثیة: ٢٣﴾‏

 

 

نسخه قباله [خانه شریح قاضی] این است:

این ملکى است که بنده‌اى ذلیل از کسى که به اجبار در آستانه کوچ کردن (از این دنیا) است، خریدارى کرده خانه‌اى از خانه‌هاى سراى فریب و غرور، در محله فانى شوندگان، و در کوى هالکان، حدود چهارگانه این خانه چنین است:

حد اوّل به «اسباب آفات و بلاها» مى‌خورد و حد دوم به «عوامل مصائب» و حد سوم به «هوا و هوسهاى مهلک» و حد چهارم به «شیطان گمراه کننده» منتهى مى‌شود و درب خانه از همین جا باز مى‌گردد! این خانه رافریب خورده آرزوها از کسى که در سرآمد معین (و کوتاهى) از این جهان بیرون رانده مى‌شود، به مبلغ خروج از عزت قناعت، و دخول در ذلت حرص و دنیا پرستى و خوارى، خریدارى نموده است؛ هر گونه عیب و نقص و کشف و خلافى که در این معامله واقع شود و خسارتى به مشترى برسد بر عهده بیمارى بخش اجسام پادشاهان و گیرنده جان جباران و زایل کننده سلطنت فراعنه همچون کسرى‌، قیصر، تبّع و حمیر است. همچنین آنها که اموالى را گردآورى کردند و بر آن افزودند و بنا کردند و محکم ساختند، آراستند و زینت نمودند، اندوختند و نگهدارى کردند و به گمان خود براى فرزندان باقى گذاردند، اینها همان کسانى هستند که همگى به پاى حساب و محل ثواب و عقاب رانده مى‌شوند؛ در آن هنگام که فرمان داورى الهى صادر مى‌شود و بیهوده‌کاران در آنجا زیان مى‌بینند، و شاهد این سند عقل است آن گاه که از تحت تأثیر هوا و هوس خارج شود و از علایق دنیا به سلامت بگذرد.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 9، ص 47- 48 

https://lib.eshia.ir/27571/9/47

 

خداوندا! من، از آنها خسته شده‌ام و آنها نیز از من (که هماهنگى با نیّات شومشان ندارم) خسته شده‌اند. من، از آنان ملول گشته‌ام، و آنان نیز از من، ملول گشته‌اند، پس، به جاى آنان، افرادى بهتر، به من عنایت فرما! و به جاى من، شخص بدى را بر سر آنها مسلّط فرما. خداوندا! دل‌هاى آنها را (از غم و اندوه) ذوب کن آن گونه که نمک در آب ذوب مى‌شود! بدانید- به خدا سوگند- دوست داشتم به جاى شما، یک هزار مرد سوار از قبیله بنى فراس بن غنم (که شجاع و وفادارند) مى‌داشتم (سپس امام در وصف آنان به این شعر متمثّل مى‌شود).

هنالک، لو دعوت، أتاک منهم‌؛  فوارس مثل أرمیة الحمیم‌

اگر آنها را بخوانى، سوارانى مانند ابرهاى تابستانى، (سریع و تندرو) به سوى تو مى‌آیند.

سپس امام (خطبه را پایان داد) و از منبر فرود آمد.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، جلد 2، ص 95- 96

https://lib.eshia.ir/27571/2/96

 

بخش بیست و سوم‌

و إنّی لمن قوم لا تأخذهم فی اللّه لومة لائم، سیماهم سیما الصّدّیقین، و کلامهم کلام الأبرار، عمّار اللّیل و منار النّهار. متمسّکون بحبل القرآن، یحیون سنن اللّه و سنن رسوله؛ لا یستکبرون و لا یعلون، و لا یغلّون و لا یفسدون. قلوبهم فی الجنان، و أجسادهم فی العمل.

ترجمه‌

من از کسانى هستم که در راه خدا از هیچ ملامتى هراس ندارند، از کسانى که سیمایشان سیماى صدیقان و گفتارشان گفتار نیکان است. از کسانى که شبها را با عبادت آباد مى‌کنند و (در طریق هدایت مردم) روشنى‌بخش روزهایند، از کسانى که دست به ریسمان قرآن زده و سنّتهاى خدا و رسولش را احیا مى‌کنند، تکبّر نمى‌ورزند و برترى جویى ندارند، خیانت نمى‌کنند و فساد به راه نمى‌اندازند، دلهایشان در بهشت و بدنهایشان در میدان عمل است.

همان، جلد 7، ص 521

https://lib.eshia.ir/27571/7/521

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۲۹

نماهنگ | تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پاییز آمد»

در مراسم شانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در زنجان، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «پاییز آمد»، روایت زندگی خانم فخرالسادات موسوی و سردار شهید احمد یوسفی، فرمانده واحد مهندسی، رزمی سپاه ناحیه زنجان، منتشر شد.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
 

بسمه‌تعالی

- عشقی آتشین، عزمی پولادین، و ایمانی راستین چهره‌نگار زندگی این دو جوان است که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالت‌زده میکند و فاصله‌ی نجومی‌شان با این مجاهدان واقعی را آشکار میسازد.

آذر ۱۴۰۱

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=57943

 

نمی شود استکبار شیطانی را کنار گذاشت و حال آنکه به امامت هم اقتداء نکنی! بد جوری هم می افتی توی استکبار؛ ولی با این حال، همین استکبار را هم نمی خواهی و با آن شروع می کنی به جنگیدن حتی شده اگر در حد و حدود ریاضی یا فیزیکی هم باشد! رامانوجان را ماث جینیولوژی می فرماید که از شاگردان هاردی هم بوده است و این در حالی است که قبل از ملاقات هاردی، رامانوجان به نتایجی می رسد که همانها و دیگر نتایجش حتی با هاردی، او را تبدیل می کند به یک اسطوره ای در ریاضیات. البته اگر هاردی را ملاقات نمی کرد، یحتمل هیچ گاه کشف هم نمی شد که چه اعجوبه ای بوده است!

یحتمل هایدگر بر حسب صهیونی zion کتاب هستی و زمان das sein اش را ننوشت و بلکه به حزب نازی هم پیوست و بلکه متهم هم هست که راجع به هولوکاست نیز چیزی نگفت و اعتراضی هم نکرد، ولی فلسفه اش آیا چقدر هم به رابطه ی بین ممکن الوجودها و واجب الوجود نیز کمک کرده است همانطوری که فلسفه ی صهیونیستها نیز آیا چقدر چنین است؟ یعنی همان شقاوتی را که نازیها متهم اند که بر علیه یهودیها اعمال کرده اند را بدترش را یهودیها و صهیونیستها بر علیه فلسطینیان و مردم غزه و لبنان اعمال نمی کنند؟

بنده داشتم دنبال رابطه هم ارزی آیشلر- شیمورا می گشتم که اتفاقاً وینسنت لافورگ هم در مقاله اش در مورد اشتوکاها و پارامترازیساسیون لنگلندز جهانی استفاده می کند. مری جمسیون این را در رابطه با توابع زتا هم یک جورهایی استفاده می کند و ...:

https://arxiv.org/abs/1904.05731

https://arxiv.org/abs/2408.01348

https://arxiv.org/abs/1602.00752

ولی بنده یک ویدئویی خیلی جالب هم از سرج لنگ هم دیدم کانه رفته بود منبر در مسجدی و بقیه هم از سر و کولش بالا می رفتند و داشت راجع به آنالیز هذلولوزی و دیافنتاین بحث می کرد که البته گویا هذلولویت و از جمله خصوصاً هذلولویت کوبایاشی و برودی و ... هم بر منبرش یک جورهایی غلبه کرده بود:

https://www.math.stonybrook.edu/Videos/Einstein/24-19860430-Lang.html

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿آل عمران: ٢٠٠﴾‏

قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ‎﴿التوبة: ٢٤﴾‏

قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَن یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ ‎﴿التوبة: ٥٢﴾‏

قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَىٰ ‎﴿طه: ١٣٥﴾‏

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِینٍ ‎﴿المؤمنون: ٢٥﴾‏

قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ‎﴿الطور: ٣١﴾‏

 

15- سرانجام دین حق بر همه دنیا غالب خواهد شد

سرانجام، دنیا تسلیم دین حق خواهد گشت، چون این وعده خداوند است که‌(وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‌)[2]، علاوه بر اینکه نوع انسانى به آن فطرتى که در او به ودیعه سپرده‌اند طالب سعادت حقیقى خویش است، و سعادت حقیقى او این است که بر کرسى فرماندهى بر جسم و جان خویش مسلط شود، زمام حیات اجتماعیش را به دست خویش بگیرد، حظى که مى‌تواند از سلوک خود در دنیا و آخرت بگیرد، به دست آورد و این همانطور که توجه فرمودید همان اسلام و دین توحید است.

خواهید گفت: اگر فطرت بشر او را به سعادت حقیقى‌اش مى‌رساند، چرا تا کنون نرسانده، و چرا بشر در سیر انسانیتش به سوى آن سعادت و به سوى ارتقایش در اوج کمال دچار این همه انحراف گردیده؟ و بجاى رسیدنش به آن هدف روز به روز از آن هدف دورتر شده است؟.

در جواب مى‌گوئیم: این انحراف به خاطر بطلان حکم فطرت نیست بلکه حکم فطرت درست است لیکن بشریت در تشخیص سعادت واقعى‌اش دچار خطا گردیده و نتوانسته است حکم فطرت را بر مصداق واقعى‌اش تطبیق دهد، که در نتیجه مصداق موهوم را مصداق واقعى پنداشته است. و آن سعادت واقعى که صنع و ایجاد براى بشر در نظر گرفته و تعقیبش مى‌کند، بالآخره دیر یا زود محقق خواهد شد. تمام مطالب مذکور از آیات زیر به خوبى استفاده مى‌شود:(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ)[3]، و منظورش از نمى‌دانند این است که‌

بطور تفصیل نمى‌دانند، هر چند که فطرتشان علم اجمالى به آن دارد.

و سپس بعد از سه آیه مى‌فرماید:(لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ)[1] و بعد از شش آیه مى‌فرماید:(ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ)[2].

و نیز مى‌فرماید:(فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ، أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ، یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ)[3] و نیز مى‌فرماید:(وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ)[4] و نیز فرموده:(وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‌)[5]، پس این آیات و امثال آن به ما خبر مى‌دهد که (اولا: اسلام دین فطرت است، و ثانیا بشر به حکم فطرتش حرکت کرده، ولى در تطبیق با مصداق خطا رفته، و ثالثا) اسلام به زودى بطور کامل غلبه خواهد کرد، و بر سراسر گیتى حکومت خواهد نمود.

بنا بر این، دیگر جا ندارد که خواننده عزیز به این گفتار گوش دهد که بعضى گفته‌اند:

هر چند که اسلام چند صباحى بر دنیاى آن روز چیره گشت، و یکى از حلقه‌هاى زنجیره تاریخ شد، و در حلقه‌هاى دیگر بعد از خودش اثرها نهاد، و حتى تمدن عصر امروز هم چه دانسته و چه ندانسته بر آن تکیه داشت، لیکن این چیرگى و غلبه‌اش تام و کامل نبود، یعنى آن حکومتى که در فرضیه دین با همه موارد و صورتها و نتایجش فرض شده، تحقق نیافت چون چنین حکومتى قابل قبول طبع نوع انسانى نیست، و تا ابد هم نخواهد بود، و چنین فرضیه‌اى براى نمونه هم که شده در تمامى نوع بشر تحقق نیافت، تا تجربه شود، و بشر به صحت و امکان‌

وقوع آن وثوق و خوشبینى، پیدا کند .

دلیل اینکه گفتیم نباید به این سخنان گوش فرا داد همان است که توجه کردید، گفتیم اسلام به آن معنایى که مورد بحث است هدف نهایى نوع بشر و کمالى است که بشر با غریزه خود رو به سویش مى‌رود، چه اینکه به طور تفصیل توجه به این سیر خود داشته باشد و یا نداشته باشد، تجربه‌هاى پى در پى که در سایر انواع موجودات شده نیز این معنا را به طور قطع ثابت کرده که هر نوع از انواع موجودات در سیر تکاملى خود متوجه به سوى آن هدفى است که متناسب با خلقت و وجود او است و نظام خلقت او را به سوى آن هدف سوق مى‌دهد، انسان هم یک نوع از انواع موجودات است و از این قانون کلى مستثنا نیست.

و اما اینکه گفتند فرضیه اسلام بطور کامل حتى در برهه‌اى از زمان تحقق نیافت، و تجربه نشد تا الگو براى سایر زمانها بشود جوابش این است که کدامیک از ادیان و سنت‌ها و مسلک‌هاى جارى در مجتمعات انسانى در پیدایش و بقایش و در حکومت یافتنش متکى به تجربه قبلى بوده، تا حکومت یافتن اسلام محتاج به تجربه قبلى باشد؟، این شرایع و سنت‌هاى نوح و ابراهیم و موسى و عیسى است که مى‌بینیم بدون سابقه و تجربه قبلى ظهور کرد، و سپس در بین مردم جریان یافت، و همچنین روشهاى دیگر، چون کیش برهما و بودا و مانى و غیره، و حتى رژیم‌هاى تازه در آمد و سنت‌هاى مادى هم بعد از تجربه پیدا نشدند، این سنن دموکراتیک و کمونیست و رژیم‌هاى دیگر است که بدون تجربه قبلى پیدا شدند، و در جوامع مختلف انسانى به شکلهاى مختلف جریان یافتند.

آرى تنها عاملى که ظهور و رسوخ سنت‌هاى اجتماعى بدان نیازمند است، عزم قاطع آورنده و همت بلند و قلبى آن است قوى، که در راه رسیدن به هدفش دچار سستى و خستگى نگردد، و صرف اینکه روزگار گاهى از اوقات با رسیدن اشخاص به هدفشان مساعدت نمى‌کند، او را از تعقیب هدف باز ندارد، حال چه اینکه آورنده آن سنت پیامبر و از ناحیه خدا باشد، و چه اینکه فردى معمولى باشد چه اینکه آن هدف هدفى خدایى باشد و یا هدفى شیطانى.

ترجمه المیزان، جلد 4، ص 208- 210

https://lib.eshia.ir/50081/4/210

 

بنده ی حقیر می خواستم اینجا به تبعیت از حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی قدس سره وصیت کنم که همه ی نمازهای مرا دوباره برایم قضایش را به عمل آورند، چون این سوال مطرح است که بالاخره چقدر نمازت را نخوانده ای؛ و لذا بنده با توجه به از نمازهایم معلوم است بر این حقیر، خواستم عرض کنم که محض احتیاط هم که شده بالاخره باید همه ی نمازهایم را حتی المقدور برایم بعد از خودم دوباره به جا بیاورند تا اقل کم یک ثوابی هم به آن بنده خداهایی که این کار را خواهند کرد نیز برسد. نکته اینجا این است که ثوابش از همه بیشتر به خودم هم ان شاء الله برسد چرا که این نمازهایی که بنده از خودم می بینم که واقعاً هم باید دوباره درست و حسابی هم از اول سر خوانده شوند و ....

ولی اینجا یحتمل بعضی اشکال هم می کنند که حالا اینها را هم کاری نداریم، ولی تو چطور هم در این میان که شهید بعد از شهید هم داریم و از جمله شهید اسماعیل هنیه و شهید سید حسن نصر الله و شهید نیلفروشان و شهید یحیی سنوار و این همه شهیدانی که تو هم می خواهی به آنها بالاخره بپیوندی، و آنگاه چسبیده ای که جایزه ی ریاضی یک میلیون دلاری را هم هر طوری شده حلش کنی یا حتی خودت هم که بلد نیستی حلش کنی و بلکه توصیه هم می دهی که دیگران چطور حلش کنند؟ واقعاً هم آنگاه می خواهی که خانواده های شهداء پشت سرت یا حتی توی رویت هم چه به تو بگویند. البته مسئله این هم هست که واقعاً هم انسان وقتی با این شهداء عزیزی که قرآن کریم هم می فرماید که زنده اند سعی می کند زندگی کند، آنگاه عظمت شهادت را بهتر هم می فهمد آنچنان که در اذان و نماز هم می فرمایید اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله اشهد ان علی حجت الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعتهم و ارفع درجته

ولی عرض بنده ی حقیر این هم هست که بالاخره مسئله اینجا است که همینطوری که شاگرد سعی هم می کند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم هر چه بیشتر میل کند، خوب دیگران هم که همینطوری ساکت نمی نشینند تا روز قیامت ببینند که آیا شاگرد بالاخره یاد می گیرد چه کند یا خیر؟! مسئله این است که در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری که انسان و جوامع انسانی هم در آنها به سمت و سوی کمال سعی و تلاش هم می فرمایند؛ به همین ترتیب هم که پیش می رویم، همینطور هم یحتمل متوجه می شویم که حتی تعاریف توابع زتای ریمان نیز در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه متوالی، پیچیده تر و سختتر هم می شوند و آنگاه حل حدس ریمان نیز مشکلتر می گردد. و لذا اگر از این بنده ی حقیر هم بپرسید، بنده معتقدم که باید حتی جایزه را نیز سنگینتر کرده و بلکه از یک میلیون دلار به یک میلیارد دلار یا حتی بیشتر هم ارتقائش داد و .... چرا که کار بیشتری هم می برد دیگر. و صد البته هم آنهایی که تجربه ی بیشتری در این زمینه ها دارند نیز کانه مسئله و راه حلش را می خواهند قاپ بزنند و حلش کنند و چیزی برای دیگران هم باقی نگذارند، و بنابراین همه و همه نیز باید حواسشان جمع باشد که چه داریم می کنیم در حکمت الهی و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و .... مثل این است که یحتمل بعضی اشکال هم کنند که امام علی امیر المومنین علیه السلام چرا در نامه سوم نهج البلاغه نامه ای توبیخ آمیز هم به شریح قاضی نوشته است که خانه ای با 80 دینار هم خریده ای؟ آیا امام دارد با او شوخی هم می کند؟!!! یعنی خیلیها اشکال می فرمایند که بالاخره اگر قاضی هم خانه نتواند با پول خودش بخرد و خانه ی خودش را هم نداشته باشد که دیگر واویلا است چرا که هر کسی هم از راه برسد یحتمل بخواهد به او بگوید که خودم برایت خانه ی قشنگی هم می خرم؛ ففط تو کار ما را هم یک کمی راه بیانداز و .... تازه آخر سر هم یحتمل همین قاضی آیا نبوده که بالاخره فتوا می دهد که مثل اینکه امام حسین صلوات الله و سلامه علیه از دین خارج هم شده بوده است و فتوای قتل او را می دهد؟!  

 

نمونه هایى از متفرّدات منابع متأخّر

اکنون براى نمونه ، به شمارى از گزارش هایى که در منابع متأخّر آمده یا در زبان مرثیه سرایانْ شهرت یافته اند ، امّا در منابع اصلى دیده نمى شوند ، به طور اجمال ، اشاره مى کنیم :

1 . فتواى شُرَیح قاضى در باره امام حسین علیه السلام

در منابع اصلى ، نقش شُرَیح قاضى در ماجراى دستگیرى و شهادت هانى بن عروه بیان شده است ؛ [2] امّا آنچه شهرت یافته که وى ، فتواى قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرده ، تنها در منابع متأخّر (مانند : تذکرة الشهداء [3] که در قرن چهاردهم نگارش یافته) دیده مى شود .

دانشنامه امام حسین، محمدی ری شهری، جلد 8، ص 419

https://lib.eshia.ir/27254/8/419

ولی بطور مستندتر هم همانطوری که مرحوم ری شهری می فرمایند، نقش شریح قاضی در ماجرای دستگیری و شهادت هانی بن عروه بیان شده است:

https://lib.eshia.ir/27254/4/189

البته باز اینجا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که چرا با پروفسور دکتر چکینی هم کل کل می کنی که آنگاه مجبورت هم کند که بگویی آخوند و ملا هم همچین و همچنان؟! یعنی این تقصیر بنده هم نیست که پروفسور چکینی ادعا هم می کند که دن کیشوت را هم او نوشته است و حتی زده است روی دست نیکلاس بورباکی و انسان تراز را هم توانسته است در حتی خود پیغمبر اکرم نیز پیدا کند و بسیاری از ادعاهای دیگری را که دارد. بنده اول بنظرم هم رسید که دراد راست می گوید، ولی حالا کمی هم شک می کنم که نکند او دارد یک چیزهایی را هم از خودش سر هم می کند و عارف بالله خود را نیز به همه نشان می دهد و بلکه زده است روی دست صهیونیستهایی که خود را همه کاره ی خدا هم می نمایند. منافق همین است دیگر که سعی هم می کند آخوندها و ملاها را بیاندازد به جان شما و آنگاه شما را هم بیاندازد به جان آنها و از این وسط آب گل آلود هم ماهی بگیرد و .... این وسط جای امثال نواب صفوی ها هم خالی است که خوب بتواند حساب همه و همه و از جمله صهیونیستها را بکذارد کف دستشان! الا اینکه شهید سید حسن نصر الله و حزب الله لبنان و حماس و مقاومت اسلامی و .... هم کاری کردند کارستان تا نابودی صهیونیسم! البته این را هم باید توجه داشت که صهیونیها هم مثل ادعای هولوکاست شان باز هم با ادعاهای حاسبارایی و ... تا بتوانند مظلوم نمایی هم می کنند و حتی وارونه نمایی هم کنند که این مسلمانان هم هستند که با ما لجند و ما فقط داریم از خودمان دفاع هم می کنیم که این همه نزدیک 50000 زن و کودک و پیر و جوان را در فلسطین اشغالی هم کشته اند و کشورهایی مثل آمریکا و در اروپا مثل انگلیس و آلمان و غیره هم حتی آنها را پشتیبانی می کنند و .... و حال آنکه آیا غیر از این است که حزب الله لبنان و حماس دارند از حق خود هم دفاع می کنند و برای کمترین حداقلهای حقوق بشری هم می جنگند و با این همه صهیونیستها حق آنها را به تمام معنا هم دارند پایمال می کنند و ....؟ آیا صهیونیستها بویی از بشریت هم برده اند؟

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین علیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ‎﴿الصف: ٣﴾‏

عنه صلى الله علیه و آله : لا تُخَیِّبْ راجِیَکَ فَیَمقُتَکَ اللّه ُ و یُعادِیَکَ .[الأمالی للطوسی : 299/589.]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : کسى را که به تو امید بسته است ، نومید مگردان که به خشم و دشمنى خدا گرفتار مى آیى .

https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/22008318

2 - أمالی الطوسی: الفحام، عن المنصوری، عن عم أبیه، عن أبی الحسن الثالث علیه السلام عن آبائه علیهم السلام قال: قال النبی صلى الله علیه وآله: لا تخیب راجیک فیمقتک الله ویعادیک [2].

بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی جلد 72، ص 173

https://lib.eshia.ir/71860/72/173

 

25 ـ ومن خطبة له (علیه السلام)سیاسیة ، تاریخیة ، علمیة ، اجتماعیة

وقد تواترت علیه الأَخبار باستیلاءِ أَصحاب معاویة على البلاد، وقدم علیه عاملاه على الیمن، و هما عبید الله بن عباس و سعید بن نَمْرَان لما غلب علیهما بُسْرُ بن أَبی أَرْطَاة، فقام(صلى الله علیه وآله وسلم) على المنبر ضجراً بتثاقل أَصحابه عن الجهاد، ومخالفتهم له فی الرأْی، فقال:

1 . أسباب هزیمة اهل الکوفة

مَا هِیَ إِلاَّ الْکُوفَةُ، أَقْبِضُهَا وَأَبْسُطُهَا، إِنْ لَمْ تَکُونِی إِلاَّ أَنْتِ، تَهُبُّ أَعَاصِیرُکِ فَقبَّحَکِ اللهُ!

وتمثلّ(علیه السلام) بقول الشاعر :

لَعَمْرُ أَبِیکَ الْخَیْرِ یَا عَمْرُو إِنَّنِی *** عَلَى وَضَر مِنْ ذَا الاِْنَاءِ قَلِیل

ثُم قال(علیه السلام) : أُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الَْیمَنَ، وَإِنِّی وَاللهِ لاََظُنُّ أَنَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ سَیُدَ الُونَ مِنْکُمْ بِاجْتَِماعِهمْ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَتَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ، وَبِمَعْصِیَتِکُمْ إِمَامَکُمْ فِی الْحَقِّ، وَطَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِی الْبَاطِلِ، وَبِأَدَائِهِمُ الاَْمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَخِیَانَتِکُمْ، وَبِصَلاَحِهِمْ فِی بِلاَدِهِمْ وَفَسادِکُمْ. فَلَوِ ائْتَمَنْتُ أَحَدَکُمْ عَلَى قَعْب لَخَشِیْتُ أَنْ یَذْهَبَ بِعَلاَقَتِهِ.

2 . سحقاً للامّة الغادرة

اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَمَلُّونِی، وَسَئِمْتُهُمْ وَسَئِمُونِی، فَأَبْدِلْنِی بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ، وَأَبْدِلْهُمْ بِی شَرَّاً مِنِّی. اللَّهُمَّ مِثْ قُلُوبَهُمْ کَمَا یُمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ. أَمَا وَاللهِ لَوَدِدْتُ أَنَّ لِی بِکُمْ أَلْفَ فَارِس مِنْ بَنِی فِرَاسِ بْنِ غَنْم.

هُنَالِکَ ، لَوْ دَعَوْتَ ، أَتَاکَ مِنْهُمْ *** فَوَارِسُ مِثْلُ أَرْمِیَةِ الْحَمِیمِ

ثم نزل(علیه السلام) من المنبر ، أقول: الأرمیة جمع رَمیٍّ وهو السحاب، والحمیم ها هنا: وقت الصیف، وإنما خص الشاعر سحاب الصیف بالذکر لأنه أشد جفولا، وأسرع خُفوفاً، لأنه لا ماء فیه، وإنما یکون السحاب ثقیل السیر لامتلائه بالماء، وذلک لا یکون فی الأکثر إلا زمان الشتاء، وإنما أراد الشاعر وصفهم بالسرعة إذا دُعوا، والإغاثة إذا استغیثوا، والدلیل على ذلک قوله: «هنالک، لو دعوت، أتاک منهم...».

نهج البلاغه، سید رضی، محمد دشتی، ص 23- 24

https://lib.eshia.ir/26580/1/24

پیام امام امیر المومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، ص 77- 102 

https://lib.eshia.ir/27571/2/77

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۲۸

پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» تأکید کردند: جبهه مقاومت همانگونه که قبلاً با شهادت برجستگان خود از پیشروی باز نماند، با شهادت سنوار هم کمترین توقفی نخواهد داشت باذن‌الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه!

مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست.

او چهره‌ی‌ درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربه‌ی جبران‌ناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد..

کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایسته‌ی او نیست. فقدان او برای جبهه‌ی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.

ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه.

اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همه‌ی دلبستگان جهاد فی‌سبیل‌الله تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم.

والسّلام علی عباد الله الصّالحین
سیّدعلی خامنه‌ای        
۱۴۰۳/۷/۲۸

 

یک مسائلی در جنگ غزه و فلسطین و لبنان نهفته است که پیش زمینه اش در علوم و حکمت اسلامی و هندسه، ریاضی و فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی است که در حوزه و دانشگاه هم می توانند و باید هم متجلی شوند، ولی آیا چقدر هم چنین می شود. عرض بنده ی حقیر این است که این یک ابداع جدیدی هم نیست که در این مقالات پنجگانه اثبات حدس هندسی لانگلندز ذیل صرفاً آمده باشد که قبلاً حالا بگوییم اصلا یافت نمی شده است:

5... https://arxiv.org/abs/2409.09856

4... https://arxiv.org/abs/2409.08670

3... https://arxiv.org/abs/2409.07051

2... https://arxiv.org/abs/2405.03648

1... https://arxiv.org/abs/2405.03599

ولی عرض بنده این است که البته بعد از اینکه به شما اثبات شد که کار اینها درست بوده است، و آنطور که معلم در مدرسه آفرین، صد آفرین، یا هزار آفرین هم به شاگردان خود می دهند، آیا شما مثلاً به دنیس گیتزگوری جایزه ای هم مثل حتی آفرین هم می دهید؟! این را فرض بفرمایید در کارهایی از کلیفورد هنری تاوبز و دیگران قبلاً در مورد همریختی (کو)همولوژی زایبرگ- ویتن- فلوئر و همولوژی هیگارد- فلوئر می بینیم که در صدد اثبات آن است؛ و این هم خود یک اثبات دور و درازی است. ولی تاوبز در مورد معادلات کاپوستین- ویتن نیز بحث می کند

https://arxiv.org/abs/2102.04290

https://arxiv.org/abs/2008.09538

و همینطور همین اخیراً هم در مورد معادلات وفا- ویتن نیز مقالاتی دارد که اقل کم معادلات کاپوستین- ویتن که اصلا در تعابیر ابرتقارنی کاپوستین و ویتن از برنامه هندسی لنگلندز را هم شروع کرد. این است که به هر تقدیر، یک جاهایی دارند آیا چقدر هم در دانشگاه ها کار می کنند که آیا شما هم به آنها آفرین ندهید، بالاخره انگیزه های خود را هم دارند که این کارها را می کنند!

ولی یحتمل از این طرف در حوزه ها هم آیا بعضی چقدر بصیرت هم دارند که شاگردانی را که میل دارند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف سعی و تلاش کنند را چطور هم مشاهده می فرمایند. یعنی مسئله اینجا چیست که شهداء زنده ای هم هستند که حول و حوش همین حضرات آیات شکل می گیرند و به دوام زندگی خود هم ادامه می دهند یا خیر، آنچنان که بعضی یحتمل اشکال کنند که این ملاها و آخوندهای سالخورده ای را که حتی با هیکلهایی خیلی نحیف و ناتوان (و بلکه حالا حتی نه خیلی اینچنینی) هم دارند به کار خود ادامه می دهند را آیا چقدر خود دارند کارشان را بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم درست دارند انجام میدهند؟ خوب، به دانشگاهی که فرض بفرمائید از روسه رفته است فلسطین اشغالی و از آنجا هم آیا چقدر بین ایالات متحده آمریکا و فلسطین اشغالی تردد دارد را که خودشان آیا تشخیص بدهند که آفرین بدهند، هر چند که حالا ما هم آفرین هم ندهیم و بلکه "خیلی بد" هم بدهیم؛ و اما آیا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی را هم حتی وقتی دسته یا بند قدح هم که نباشد و بلکه دسته ی استکانها را هم بردند را کی باید جوابگو باشد و آنچنان که یکی در فسادش غرق شده است و دیگری هم فکر آبادی و آبادانی شهرها و دیار خود است؟! یعنی آیا اینجا مسئله چیست که در شعار ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند آنطور که در خطبه ی 25 هم امام علیه السلام مردم را مخاطب قرار می دهد؟ این یک مسئله است و مسئله ی دیگر این است که شمر و یزید زمانه را که منتظر امام نمی شوند بیاید سراغشان و بلکه خود امام را نشانه رفته و او را هدف قرار می دهند را می خواهید چه کنید؟!

نکته اینجا این است که شمر و یزید که حالیشان نیست که دارند چطور خودکشی هم می کنند و حالا هر چقدر هم که خودکشون کنند که ثابت شود طرف خلیفة الله هستند، و اما آیا اسلام هم آورده اند یا حتی به اسلامشان  هم پشت پا زده اند یا اصلا هیچ گاه اسلام هم نیاورده اند، و حالا دیگر چه رسد به اینکه ولایت را هم بخواهند درک کنند و بلکه آفرین هم بگیرند و ...؟! اینها مسائلی است که آیا حوزه و دانشگاه و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی آیا چقدر هم می تواند در جهت اثباتشان سعی و تلاش هم کند، هر چقدر هم که مشاهده گر بنظرش هم برسد که بابا بی خودی هم که نیست که ناتو هم وارد تحقیقات نظریه ی اعداد جبری و کوهمولوژی گالوا هم می شود و .... بالاخره یک انگیزه هایی هستند که یحتمل حتی تناظر بین ایده آلهای جبری و واریته های هندسی متناظر آنها و از جمله عمومیتهای گروتندیک ای توپولوژی زاریسکی را یحتمل بتواند به انگیزه هایی در ناتو هم بسط دهند همانطوری که نظریه ی گالوای کیهانی هم می تواند در فیزیک انرزی بالا کاربردی شود و ....! مسئله این است که بسته به اینکه در اسفار اربعه آیا سفرهایی صعودی و نزولی قلوب زمینی و آسمانی هم چطور شکل می گیرند، آنگاه آیا انسان را هم چطور از قید و بندهای طبیعت بتوانند نجات داده و او را وارد حکمت و علوم الهی هم کنند یا خیر! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

________________________________

 وَقَضَیْنَا إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا ‎﴿٤﴾‏ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ ۚ وَکَانَ وَعْدًا مَّفْعُولًا ‎﴿٥﴾‏ ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا ‎﴿٦﴾‏ إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ۚ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا ‎﴿الاسراء: ٧﴾‏

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾‏

 

خطیب نماز جمعه تهران:

شهید سنوار نماد پیروی از ارزش‌های اسلام است

وی اضافه کرد: در اندیشه ناب دینی، خصائصی که پیامبر اعظم(ص) برای مؤمن در تراز ذکر کردند، علم، عمل، وارستگی از گناه، اجتهاد، سعی، تلاش، خستگی‌ناپذیر، صبر، یقین، رضا به حکمت الهی است که این ویژگی‌ها هر انسانی را به نماد انسانی دارای ارزش‌های انسانی تبدیل می‌کند. وی یادآور شد: امروز شیخ حسن نصرالله‌ها، هنیه‌ها، سنوارها، نیلفروشان‌ها و دیگر مجاهدان، نماد ایستادگی برای رضایت حق هستند و این مجاهدت برای سعادت انسان و توسعه سعادت در جاده انسانی است. مبارزه با ظلم، ستم، بسط عدالت اجتماعی، دفاع از حقوق مظلومان و ستمدیدگان، رفعت به بندگان خود، هدایت و رستگاری از جمله محورهای مدرسه حکمت، عقلانیت و حکمت است.

https://kayhan.ir/fa/news/297806

بنده ی حقیر سعی کردم 10 خصلتی را که از قول پیامبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم را خطیب محترم نماز جمعه دیروز ذکر می فرمودند را با کمی جستجو در اینترنت بیابم، ولی با نگاهی سطحی آنرا نیافتم هر چند که یحتمل جلوی چشم ام هم بوده باشد! نکته ی دیگر اینکه بنده ی حقیر همان نظر قبلی دیشب را دوباره اینجا نیز کپی پیست کردم الا اینکه بجای پیام قبلی حضرت ولی فقیه مد ظله العالی، پیام ایشان در مورد یحیی سنوار را اینجا آوردم.

نکته ی دیگر این است که جبهه ی مقاومت در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی وقتی خبر از بسته شدن درهای آسمانی برسد، دیگر مردم فقط یک صیحه ای را می شنوند.

۞ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنزِلِینَ ‎﴿٢٨﴾‏ إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ‎﴿یس: ٢٩﴾‏

مسئله اینجا این است که شما اگر بمب اتمی را هم دارید ولی دچار بی فرهنگی هم شده اید، مقاومت بر علیه این مشکل حتی بدتر از جنگ سرد هسته ای است و همه ی سلاحههای ممکن را هم باید بر علیه اش بکار گرفت:

وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ‎﴿الأنفال: ٦٠﴾‏ 

مثلاً جسی ثالر با ابرکادبرا و هوش مصنوعی هم می رود به جنگ ماده و انرژی تاریک. و اما اینجا یک سوال یک میلیون دلاری حدس زتای ریمان هم هست که آیا در میان راه حل برنامه هندسی لنگلندز هم نمی باید نهفته باشد؟ یحتمل اگر کسی به اندازه ی کافی زرنگ بوده باشد و بلکه بتواند سریع مسئله را درک کند، و حتی از میان کارهای قبلی هندسه ی ناجابجایی نیز حدس زتای ریمان را حل کند و جایزه را از آن خود هم کند!

البته بعضی یحتمل اشکال هم کنند که این مسئله ربطی به هندسه هم ندارد، ولی آنجایی که در سوره ی کافرون هم می فرماید لکم دینکم ولی الدین، آیا برای آنهایی که حاضر هم نیستند پایشان را توی مسجاد بگذارند و بلکه حتی توی کفرشان هم مانده اند؛ آنگاه یک خطوط موازی همچون در هندسه ی اقلیدسی رخ نمی دهد که هیچ گاه متوجه نخواهند هم شد که چرا با عدم تقاطع خطوط آنها با خطوطی که در مساجد هم دنبال می شوند داریم. آنچنان که موازات کفر و ایمان  حتی در بینهایت چطور مواجه می شوند و تقاطع می کنند آنطور که آیا بهشت و چهنم هم با یکدیگر تقاطع می کنند الا اینکه یک وقت یحتمل یک جهنمی را بیاورند در بهشت، آنگاه بهشت را هم تبدیل به جهنم کند؛ و بلکه بهشتی ای را هم ببرند جهنم هر چقدر هم که فضول باشد و اشکال کند که چرا هیزمتان هم تر است، ولی باز هم جهنم را بتواند تبدیل به بهشت هم کند!

مسئله این هم هست که آیا شما به کدام شاه ای هم امید بسته اید؟ یک وقت هست که همه ی شاهان عالم هم خود همه و همه به شاهی نیز امید بسته اند که پناهشان هم دهد و بلکه به رفته گرها هم پناه می دهد. ولی آیا همه ی شاهان و توانمندان هم چنین اند و به گدایان و فقرا و مساکین و گمراهان هم می توانند یاری برسانند؟ بنده ی حقیر شنیده بودم که پروفسور چکینی ریاضی، هندسه دان، فیزیکدان حکیم الهی و متخصص حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی شاگرد می طلبد، هر چه رفتیم خدمت شاگردان آن حضرت که بالاخره آن حضرت که ما را نمی پذیرد و لذا لااقل شماها بالاخره سعی کنید یکی دو کلمه بلکه به ما از علم و حکمت بیکران ایشان به ما یاد بدهید. همه ی این شاگردان می ترسیدند نکند خللی در توپولوژی فضاهای برداری کاملاً غیر متصل مورد بحث پیش بیاید و آنها را از کارشان باز دارد. و بنابراین هیچ کدام حاضر نشدند یک کلمه بفرمایند با این حقیر یحتمل بنشیند و حتی یک استکان چای میل بفرمایند و .... بگذریم که می فرمایند امام زمان عجل الله فرجه الشریف به حضرت آیت الله العظمی مرعشی قدس سره الشریف وقتی ایشان را به چای دعوت کرده بوده اند، هم اشکال فرموده بوده اند که مثلاً ما به این کارها نمی پردازیم! یحتمل شاگردان دکتر پروفسور چکینی هم از آموزه های استادشان که از آمام زمان عجل الله فرجه الشریف هم فرموده بوده اند خبر داشته اند و ....

ولی اینجا یک مسئله ای هم رخ می دهد که فرض بفرمایید که شما رفته اید نماز جمعه و صدای خطیب محترم هم بیش از حد یواش است و شما به جوانی می فرمائید که خوب است کاری بکنی که صدا درست هم شود. و جوان هم بفرماید که من که کاره ای نیستم، ولی همان موقع هم صدا درست شود! یعنی نباید هم زودی متعجب شد که خوب من که کاره ای هم نیستم. یک وقت هست که خود شاه را هم می فرستند گوشه ای از باغ و می فرمایند که این بیل را هم بگیر دست ات و شروع کن به بیل زدن! و حال آنکه او شاه شاهان هم تشریف دارند و بلکه خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست. و لذا، یک وقت هست که مقام وحی غیر قابل دسترس از همگان است در منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی و خصوصاً هم یقیناً از دشمنان اسلام هم که غیر قابل دسترس است. و اما خوب اگر از جمله ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و مثلاً اطلس و سی ام اس در ال اچ سی و ... هم در دسترس همگان است، آیا این علوم قدرتی برای آنها ایجاد هم نمی کند که با آنها حمله ور هم شده و بلکه حتی بتوانند مقام وحی را نیز زیر سوال برده و حاشا کنند؟! عرض بنده ی حقیر این است که اگر کسی هندسه ی اقلیدسی و غیر اقلیدسی مثلاً ریمانی و ابرتقارن و نظریه ریسمان و رویه های ریمانی را هم خوب بررسی کند، متوجه می شود که گوشه ای از مقام وحی الهی خاتم النبیین را هم آیا چقدر وارد شده است چرا که همین بس که می فرماید انک لعلی خلق عظیم.

وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ ‎﴿القلم: ٤﴾‏

بنابراین شاگرد تراز از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم سعی و تلاش با صبر و حوصله و خستگی ناپذیری ادامه می دهد. همین را در نظر بگیرید که چطور است که آنالوگ تابع زتای ریمان در حدس ویل برای میدانهای متناهی، تابعی کسری با ضرایبی جبری است؛ ولی وقتی همین میدانها بسمت بینهایت میل کنند، آیا غیر از این است که با تابعی متعالی هم روبرو می شویم؛ و این مسئله چگونه هم می تواند در برنامه (هندسی) لنگلندز اشباع شود. و این در صورتی هم هست که حتی وقتی یک مومنی با خدایش مشغول راز و نیاز هم هست، آیا غیر از این است که درهای آسمان می توانند برویش گشوده شوند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل ولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و السابقین الی ارادته والمستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/abs/2408.03928

کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ‎﴿الصف: ٣﴾‏

 

عنه صلى الله علیه و آله : لا تُخَیِّبْ راجِیَکَ فَیَمقُتَکَ اللّه ُ و یُعادِیَکَ .[الأمالی للطوسی : 299/589.]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : کسى را که به تو امید بسته است ، نومید مگردان که به خشم و دشمنى خدا گرفتار مى آیى .

https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/22008318

2 - أمالی الطوسی: الفحام، عن المنصوری، عن عم أبیه، عن أبی الحسن الثالث علیه السلام عن آبائه علیهم السلام قال: قال النبی صلى الله علیه وآله: لا تخیب راجیک فیمقتک الله ویعادیک [2].

بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی جلد 72، ص 173

https://lib.eshia.ir/71860/72/173

 

25 ـ ومن خطبة له (علیه السلام)سیاسیة ، تاریخیة ، علمیة ، اجتماعیة

وقد تواترت علیه الأَخبار باستیلاءِ أَصحاب معاویة على البلاد، وقدم علیه عاملاه على الیمن، و هما عبید الله بن عباس و سعید بن نَمْرَان لما غلب علیهما بُسْرُ بن أَبی أَرْطَاة، فقام(صلى الله علیه وآله وسلم) على المنبر ضجراً بتثاقل أَصحابه عن الجهاد، ومخالفتهم له فی الرأْی، فقال:

1 . أسباب هزیمة اهل الکوفة

مَا هِیَ إِلاَّ الْکُوفَةُ، أَقْبِضُهَا وَأَبْسُطُهَا، إِنْ لَمْ تَکُونِی إِلاَّ أَنْتِ، تَهُبُّ أَعَاصِیرُکِ فَقبَّحَکِ اللهُ!

وتمثلّ(علیه السلام) بقول الشاعر :

لَعَمْرُ أَبِیکَ الْخَیْرِ یَا عَمْرُو إِنَّنِی *** عَلَى وَضَر مِنْ ذَا الاِْنَاءِ قَلِیل

ثُم قال(علیه السلام) : أُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الَْیمَنَ، وَإِنِّی وَاللهِ لاََظُنُّ أَنَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ سَیُدَ الُونَ مِنْکُمْ بِاجْتَِماعِهمْ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَتَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ، وَبِمَعْصِیَتِکُمْ إِمَامَکُمْ فِی الْحَقِّ، وَطَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِی الْبَاطِلِ، وَبِأَدَائِهِمُ الاَْمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَخِیَانَتِکُمْ، وَبِصَلاَحِهِمْ فِی بِلاَدِهِمْ وَفَسادِکُمْ. فَلَوِ ائْتَمَنْتُ أَحَدَکُمْ عَلَى قَعْب لَخَشِیْتُ أَنْ یَذْهَبَ بِعَلاَقَتِهِ.

2 . سحقاً للامّة الغادرة

اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَمَلُّونِی، وَسَئِمْتُهُمْ وَسَئِمُونِی، فَأَبْدِلْنِی بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ، وَأَبْدِلْهُمْ بِی شَرَّاً مِنِّی. اللَّهُمَّ مِثْ قُلُوبَهُمْ کَمَا یُمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ. أَمَا وَاللهِ لَوَدِدْتُ أَنَّ لِی بِکُمْ أَلْفَ فَارِس مِنْ بَنِی فِرَاسِ بْنِ غَنْم.

هُنَالِکَ ، لَوْ دَعَوْتَ ، أَتَاکَ مِنْهُمْ *** فَوَارِسُ مِثْلُ أَرْمِیَةِ الْحَمِیمِ

ثم نزل(علیه السلام) من المنبر ، أقول: الأرمیة جمع رَمیٍّ وهو السحاب، والحمیم ها هنا: وقت الصیف، وإنما خص الشاعر سحاب الصیف بالذکر لأنه أشد جفولا، وأسرع خُفوفاً، لأنه لا ماء فیه، وإنما یکون السحاب ثقیل السیر لامتلائه بالماء، وذلک لا یکون فی الأکثر إلا زمان الشتاء، وإنما أراد الشاعر وصفهم بالسرعة إذا دُعوا، والإغاثة إذا استغیثوا، والدلیل على ذلک قوله: «هنالک، لو دعوت، أتاک منهم...».

نهج البلاغه، سید رضی، محمد دشتی، ص 23- 24

https://lib.eshia.ir/26580/1/24

پیام امام امیر المومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، ص 77- 102 

https://lib.eshia.ir/27571/2/77

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۲۶

تجلیل رهبر معظم انقلاب از پایبندی و استقامت فرزند امام در خط امام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت مراسم تکریم سرکار خانم مصطفوی رئیس هیئت امناء جمعیت دفاع از ملّت فلسطین، از استقامت و پایبندی صبیه مکرم حضرت امام خمینی(ره) به خط و راه پیشوای عظیم‌الشأن تجلیل کردند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بزرگداشت و تکریم سرکار خانم مصطفوی، صبیه‌ی مکرّم حضرت امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران رضوان‌الله‌علیه، کاری شایسته و بسزا است.

این بانوی گرامی با توانمندی و استقامتی که از فرزندِ آن پدر عالیمقام انتظار میرود پایبندی خود را به خط امام و پیشوای عظیم‌الشأن راحل نشان دادند و در همان راه و همان جهت گام برداشتند؛ که یک نمونه‌ی آن تشکیل و هدایت انجمن دفاع از فلسطین است.

از خداوند متعال سلامت و دوام توفیقات این بانوی مکرّمه را مسألت میکنم.


سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۷/۲۴    


اجلاسیه بین‌المللی مجاهدان در غربت در پاسداشت مقام شهدای راه قدس شهید سیدحسن نصرالله، شهید اسماعیل هنیه و تکریم خادم قدس خانم دکتر مصطفوی صبیه مکرم حضرت امام خمینی و رئیس هیات امناء جمعیت دفاع از ملت فلسطین، ۲۶ مهرماه در حرم مطهر رضوی برگزار شده است.

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=57902

 

یک مسائلی در جنگ غزه و فلسطین و لبنان نهفته است که پیش زمینه اش در علوم و حکمت اسلامی و هندسه، ریاضی و فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی است که در حوزه و دانشگاه هم می توانند و باید هم متجلی شوند، ولی آیا چقدر هم چنین می شود. عرض بنده ی حقیر این است که این یک ابداع جدیدی هم نیست که در این مقالات پنجگانه اثبات حدس هندسی لانگلندز ذیل صرفاً آمده باشد که قبلاً حالا بگوییم اصلا یافت نمی شده است:

5... https://arxiv.org/abs/2409.09856

4... https://arxiv.org/abs/2409.08670

3... https://arxiv.org/abs/2409.07051

2... https://arxiv.org/abs/2405.03648

1... https://arxiv.org/abs/2405.03599

ولی عرض بنده این است که البته بعد از اینکه به شما اثبات شد که کار اینها درست بوده است، و آنطور که معلم در مدرسه آفرین، صد آفرین، یا هزار آفرین هم به شاگردان خود می دهند، آیا شما مثلاً به دنیس گیتزگوری جایزه ای هم مثل حتی آفرین هم می دهید؟! این را فرض بفرمایید در کارهایی از کلیفورد هنری تاوبز و دیگران قبلاً در مورد همریختی (کو)همولوژی زایبرگ- ویتن- فلوئر و همولوژی هیگارد- فلوئر می بینیم که در صدد اثبات آن است؛ و این هم خود یک اثبات دور و درازی است. ولی تاوبز در مورد معادلات کاپوستین- ویتن نیز بحث می کند

https://arxiv.org/abs/2102.04290

https://arxiv.org/abs/2008.09538

و همینطور همین اخیراً هم در مورد معادلات وفا- ویتن نیز مقالاتی دارد که اقل کم معادلات کاپوستین- ویتن که اصلا در تعابیر ابرتقارنی کاپوستین و ویتن از برنامه هندسی لنگلندز را هم شروع کرد. این است که به هر تقدیر، یک جاهایی دارند آیا چقدر هم در دانشگاه ها کار می کنند که آیا شما هم به آنها آفرین ندهید، بالاخره انگیزه های خود را هم دارند که این کارها را می کنند!

ولی یحتمل از این طرف در حوزه ها هم آیا بعضی چقدر بصیرت هم دارند که شاگردانی را که میل دارند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف سعی و تلاش کنند را چطور هم مشاهده می فرمایند. یعنی مسئله اینجا چیست که شهداء زنده ای هم هستند که حول و حوش همین حضرات آیات شکل می گیرند و به دوام زندگی خود هم ادامه می دهند یا خیر، آنچنان که بعضی یحتمل اشکال کنند که این ملاها و آخوندهای سالخورده ای را که حتی با هیکلهایی خیلی نحیف و ناتوان (و بلکه حالا حتی نه خیلی اینچنینی) هم دارند به کار خود ادامه می دهند را آیا چقدر خود دارند کارشان را بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم درست دارند انجام میدهند؟ خوب، به دانشگاهی که فرض بفرمائید از روسه رفته است فلسطین اشغالی و از آنجا هم آیا چقدر بین ایالات متحده آمریکا و فلسطین اشغالی تردد دارد را که خودشان آیا تشخیص بدهند که آفرین بدهند، هر چند که حالا ما هم آفرین هم ندهیم و بلکه "خیلی بد" هم بدهیم؛ و اما آیا ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی را هم حتی وقتی دسته یا بند قدح هم که نباشد و بلکه دسته ی استکانها را هم بردند را کی باید جوابگو باشد و آنچنان که یکی در فسادش غرق شده است و دیگری هم فکر آبادی و آبادانی شهرها و دیار خود است؟! یعنی آیا اینجا مسئله چیست که در شعار ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند آنطور که در خطبه ی 25 هم امام علیه السلام مردم را مخاطب قرار می دهد؟ این یک مسئله است و مسئله ی دیگر این است که شمر و یزید زمانه را که منتظر امام نمی شوند بیاید سراغشان و بلکه خود امام را نشانه رفته و او را هدف قرار می دهند را می خواهید چه کنید؟!

نکته اینجا این است که شمر و یزید که حالیشان نیست که دارند چطور خودکشی هم می کنند و حالا هر چقدر هم که خودکشون کنند که ثابت شود طرف خلیفة الله هستند، و اما آیا اسلام هم آورده اند یا حتی به اسلامشان  هم پشت پا زده اند یا اصلا هیچ گاه اسلام هم نیاورده اند، و حالا دیگر چه رسد به اینکه ولایت را هم بخواهند درک کنند و بلکه آفرین هم بگیرند و ...؟! اینها مسائلی است که آیا حوزه و دانشگاه و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی آیا چقدر هم می تواند در جهت اثباتشان سعی و تلاش هم کند، هر چقدر هم که مشاهده گر بنظرش هم برسد که بابا بی خودی هم که نیست که ناتو هم وارد تحقیقات نظریه ی اعداد جبری و کوهمولوژی گالوا هم می شود و .... بالاخره یک انگیزه هایی هستند که یحتمل حتی تناظر بین ایده آلهای جبری و واریته های هندسی متناظر آنها و از جمله عمومیتهای گروتندیک ای توپولوژی زاریسکی را یحتمل بتواند به انگیزه هایی در ناتو هم بسط دهند همانطوری که نظریه ی گالوای کیهانی هم می تواند در فیزیک انرزی بالا کاربردی شود و ....! مسئله این است که بسته به اینکه در اسفار اربعه آیا سفرهایی صعودی و نزولی قلوب زمینی و آسمانی هم چطور شکل می گیرند، آنگاه آیا انسان را هم چطور از قید و بندهای طبیعت بتوانند نجات داده و او را وارد حکمت و علوم الهی هم کنند یا خیر! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لَا یَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً ۚ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ‎﴿البقرة: ١٧١﴾‏

 

قوله تعالى : ومثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق بما لا یسمع إلا دعاء ونداء ،

المثل هو الکلام السائر والمثل هو الوصف کقوله تعالى : ( انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا ) الفرقان ـ ٩ ، والنعیق صوت الراعی لغنمه زجرا یقال : نعق الراعی بالغنم ینعق نعیقا إذا صاح بها زجرا ، والنداء مصدر نادى ینادی مناداه وهو أخص من الدعاء ففیه معنى الجهر بالصوت ونحوه بخلاف الدعاء ، والمعنى ـ والله أعلم ـ ومثلک فی دعاء الذین کفروا کمثل الذی ینعق من البهائم بما لا یسمع من نعیقه إلا دعاء ونداء ما ، فینزجر بمجرد قرع الصوت سمعه من غیر أن یعقل شیئا فهم صم لا یسمعون کلاما یفیدهم ، وبکم لا یتکلمون بما یفید معنى ، وعمى لا یبصرون شیئا فهم لا یعقلون شیئا لان الطرق المؤدیة إلى التعقل مسدودة علیهم.

ومن ذلک یظهر إن فی الکلام قلبا أو عنایة أخرى یعود إلیه فإن المثل بالذی ینعق بما لا یسمع إلا دعاء ونداء مثل الذی یدعوهم إلى الهدى لا مثل الکافرین المدعوین إلى الهدى إلا أن الاوصاف الثلاثة التی استنتج واستخرج من المثل وذکرت بعده ، وهی قوله : صم بکم عمى فهم لا یعقلون ، لما کانت أو صافا للذین کفروا لا لمن یدعوهم إلى الحق استوجب ذلک أن ینسب المثل إلى الذیکفروا لا إلى رسول الله تعالى فأنتج ما أشبه القلب.

https://lib.eshia.ir/12016/1/419

 

وفی المجمع عن الباقرفی قوله تعالى : ( ومثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق الآیة ) قال : أی مثلهم فی دعائک إیاهم إلى الایمان کمثل الناعق فی دعائه المنعوق به من البهائم التی لا تفهم وإنما تسمع الصوت

https://lib.eshia.ir/12016/1/421

 

(وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً) الخ کلمه (مثل)، هم به معناى جمله‌اى است که بر سر زبانها باشد، (از قبیل جمله معروف دخترم بتو میگویم عروسم تو بشنو) و هم به معناى وصف است، مانند آیه شریفه ((انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ، فَضَلُّوا، فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا)، ببین چه وصف‌ها برایت میکنند و چگونه گمراه شده‌اند که دیگر قدرت یافتن راهى ندارند)[1].

و کلمه (ینعق) از نعیق است که به معناى آن نهیبى است که چوپان به گوسفندان مى‌زند تا از گله دور نشوند، وقتى مى‌گویند: (نعق الراعى بالغنم، ینعق نعیقا، معنایش این است که چوپان براى جلوگیرى گوسفندان نهیب بر آنها زد).

و کلمه (نداء) مصدر (نادى ینادى- مناداة) است و این ماده از نظر معنا خصوصى‌تر از ماده- دعا- است، چون هر چند هر دو به معناى خواندن و صدا زدن است، ندا به معناى صدا زدن و خواندن با صداى بلند است، و معناى آیه- و خدا داناتر است- این است که مثل تو اى پیامبر در دعوت کفار، مثل آن چوپانى است که دام خود را نهیب میزند و مثلا مى‌گوید: (از رمه دور نشوید، که طعمه گرگ مى‌گردید)، ولى گوسفندان تنها صدایى از او میشنوند و به گله بر میگردند ولى‌

سخنان او را نمى‌فهمند)، کفار هم همین طور هستند، از فهم سخنان تو که همه بسود ایشان است کرند و چون حرف صحیحى که معناى درستى را افاده کند ندارند، پس لال هم هستند، و چون پیش پاى خود را نمى‌بینند، گویى کور هم هستند، پس کفار هیچ چیزى را نمیفهمند، چون همه راههاى فهم که با چشم است یا گوش و یا زبان، برویشان بسته شده است.

از اینجا روشن میشود که در کلام یا قلب بکار رفته یا عنایتى که باز برگشت آن به قلب است، چون مثل آن چوپانى که نهیب مى‌زند به گوسفندانى که بجز دعا و نداء نمى‌شنوند، مثل آن پیامبر است که کفار را بسوى هدایت دعوت میکند، نه مثل کفارى که بسوى هدایت دعوت میشوند، و لکن اوصاف سه‌گانه‌اى که از مثل استخراج کرد و بعد از تمام شدن مثل، نام آنها را برد، یعنى صم، بکم، عمى، اوصاف کفار بود نه اوصاف کسى که کفار را به حق دعوت مى‌کرد، و به همین جهت لازم بود مثل را براى کفار بزند و بفرماید (مثل کفارى که پیامبر، ایشان را بسوى هدایت میخواند، مثل گوسفندانى است که چوپان آنها را صدا میزند و آنها کر و لال و کور بى عقلند) پس با این بیان روشن شد که در آیه شریفه چیزى نظیر قلب (وارونه سخن گفتن) بکار رفته است.

https://lib.eshia.ir/50081/1/635

 

و در تفسیر مجمع البیان از امام باقر ع روایت کرده که در ذیل جمله:(وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا، کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ) الخ، فرموده: یعنى مثل کفار، در این که تو ایشان را بسوى ایمان مى‌خوانى، نظیر مثل چوپانى است که گله خود را صدا مى‌زند با اینکه گله فقط صداى او را مى‌شنود ولى سخنانش را نمیفهمد.[2]

https://lib.eshia.ir/50081/1/637

https://hawzah.net/fa/goharenab/View/44145

 

بعضی یحتمل اشکال کنند که اینکه می فرمایند در سوئد یا اروپا اول زن بعد بچه بعد سگ و آخر از همه مرد اهمیت دارد را خود خانمها ساخته اند و سر هم کرده اند و بعد هم به خورد آقایان داده اند و آنها هم قبول کرده اند! البته این یک حرف است، ولی مسئله ی مهمتر این است که وقتی مهاجرانی به این کشورهای اروپایی هم مهاجرت کنند، گفته می شود که حتی از خود اروپاییها هم تندروتر شده و بلکه بدتر هم عمل می کنند و مثلاً حتی آمار طلاق بین آنها بالاتر هم می رود! به عبارتی کلاغه می آید راه رفتن کبک را یاد بگیرد و راه رفتن خودش را هم فراموش می کند و یادش می رود. البته بنده این را هم یادم رفته بود عرض کنم که موشها را هم خوب است انسان لحاظ کند وقتی در دعواهای سگ و گربه ای هم دارد بحث می کند، چرا که یک وقتها هم هست که بقول عبید زاکانی موشها هم دیگر متوجه می شوند که گربه ادعای مسلمانی کرده و حال آنکه دارد پنج تا پنج تا هم موشها را خوردانا!

یک نکته ای که اینجا هست و حضرت علامه هم در مورد بکار بردن قلب یا وارونه گویی هم می فرمایند، این است که مثل کفار از نوعی است که صم بکم عمی یعنی کر و لال و کور هستند و بلکه مسئله حتی صرفاً از نوع ساعت ساز نابینا هم نیست که کافر معتقد باشد که هر چه هست و نیست هم همان طبیعت است که خود همچون ساعت سازی نابینا عمل می کند. و بلکه مسئله از این نوع است که بنظر این بنده ی حقیر اینجا قلبی و وراونه گویی هم رخ نداده است چرا که کافر مثل گوسفندی یا حیوانی است که ندای چوپان را می شنود، ولی نمی تواند تشخیص دهد که او دارد چه می گوید چرا که قلب و عقل او هم پذیرای سخن چوپانش نیست که بفرماید رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ‎﴿آل عمران: ١٩٣﴾‏. نه تنها نمی تواند ندا را درست بشنود و بلکه پاسخ هم نمی تواند بگوید و بلکه از حیوانات هم بدتر و پستتر می شود چرا که هم خودش و هم دیگران را نیز به گمراهی و فسق و فجور و حتی جنایات و ... می کشاند. اینجا مثل آن چوپان بنظر می رسد که خلط شده است که مثل پیامبر است و نه مثل کفاری که به هدایت دعوت شده اند؛ چرا که هویتاً مثل کفار مثل گوسفندانی است که ندای چوپان خود را ظاهراً می شنوند، ولی نه در حدی که بتوانند بفهمند چوپان دارد چه می گوید و بلکه آیا چقدر هم گوسفند وار سعی کنند ندای او را جواب هم دهند. مسئله این است که آیه می خواهد برساند که کفار نمی توانند مانند گوسفندان ندای چوپانشان را حتی درست درک کنند و آیا چقدر هم چوپان بتواند بفهماند که منظورش چیست، و کفار بلکه کر و لال و کور هم هستند. گوسفندان باز این قابلیت را دارند که بفهمند که یک چوپانی هست که بالای سرشان است، ولی کفار همینقدر هم این قابلیت را ندارند چرا که آن ندای قلبی را عقلشان به آنها منتقل نمی کند که چوپان دارد چه می گوید؛ ولی گوسفندان لااقل از روی طبیعت حیوانی و غریزیشان به ندای چوپانشان همان قدر هم جواب می دهند و این در حالی است که کافر همین قدر هم نمی تواند به ندای درونی و بیرونی نه فقط پیامبرش و بلکه نداها و صداهای دیگران را هم نمی تواند درست جواب دهد هر چند که آیا نداها و صداهای کافران همکیش اش را هم چقدر بپسندد یا حتی آنها را هم نپسندد که دارند او را فرا می خوانند؛ و لذا کر و لال و کور هم هست و بلکه از حیوان هم پستتر می شود و خودشان هم الی ما شاء الله می افتند به جان هم.

بنده ی حقیر در رکوع آخر نماز می شنیدم که امام جماعت کما بیش می فرمایند و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم که اتفاقاً توصیه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف است به آیت الله العظمی مرعشی نجفی. پرسیدم چه می فرمائید چرا که برایم ناآشنا و نامانوس بود؟ چند بار گفتند تا متوجه شدم چه می فرمایند! وترحم علی عجزنا واغثنا بحقهم. شما وقتی زبان جدیدی را بخواهید یاد بگیرید، ممکن است خیلی چیزهایی را که مردم دارند می گویند را نفهمید چه می فرمایند و باید دقت هم کنید تا بتوانید تشخیص دهید آیا لغات را چقدر هم می فهمید یا خیر. حالا یحتمل بعضی خیلی هم در یادگیری زبانهای جدید غیر از زبان مادری نخبه هم باشند و سریع یاد بگیرند و بعضی هم دیرتر یاد بگیرند. علامه هم در مورد آراء و عقاید مردم در مورد ریاضیات و طبیعیات و ماوراء الطبیعه و از آن طرف هم رفتارهای عملی که سر و کارش با خوب و بد است، بحثی دارند که قابل تامل است که آیا چه چیزهایی جزء جرافات هم هستند؟!

 

بحث اخلاقى و اجتماعى‌

[ (در باره رابطه عقائد و علوم با عمل و مسئله خرافه گرایى)]

آراء و عقایدى که انسان براى خود انتخاب مى‌کند، یا تنها افکارى نظرى است که مستقیما و بدون واسطه، هیچ ربطى به عمل ندارد، مانند ریاضیات و طبیعیات و علوم ما وراء الطبیعه و یا افکارى است عملى که سر و کارش مستقیما با عمل است، مانند مسائل مربوط به خوبى و بدى اعمال و اینکه چه عملى را باید کرد؟ و چه عملى را نباید کرد؟ در قسم اول راه تشخیص افکار صحیح از افکار و عقاید ناصحیح، تنها پیروى علم و یقینى است که از راه برهان و یا حس دست میدهد.

و در قسم دوم راه منحصر در تجربه است، یعنى آن عملى را صحیح بدانیم که ببینیم‌ سعادت انسان را تامین مى‌کند و یا حد اقل در تامین آن نافع است و آن عملى را باطل بدانیم، که ببینیم یا به شقاوت آدمى منجر میشود و یا در سعادتش مضر است و اما در قسم اول، اعتقاد به آنچه علم به حقانیتش نداریم، و در قسم دوم اعتقاد به آنچه نمى‌دانیم خیر است یا شر، چنین اعتقاداتى جزء خرافات است.

https://lib.eshia.ir/50081/1/637

 

مشکلی که اینجا هست این است که آیا حوزه و دانشگاه صرفاً دکانهایی هم هستند که زده شده اند برای اینکه مردم را جذب خود کنند و در این میان علم و حکمت هم هست و خرافات هم داریم، آنچنان که در تشخیص منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم یحتمل یک جاهایی مسئله ی هندسه ی معرفت دینی کارش به جایی بکشد که دیگر جهاد فی سبیل الله از آن حالات فلسفی و ریاضی و حکمت هم خارج شده و تبدیل هم شده است به نزاع و جنگهای تمام عیار در ضمن اینکه در میان دیگران، از میان حتی سرزمینهای اشغالی فلسطین هم گیتزگوری که شاگرد بایلینسون در دانشگاه تل آویو هم هست ندا می دهند حدس هندسی لنگلندز را هم حل کرده اند. البته اینجا شما مثلاً افراد دیگری را هم دارید که ذر این زمینه فعالند مثل نگو بائو چائو و وینسنت لافورگ و لورانت فورگز و پیتر شولتز و فریدون شهیدی و مهدی عسگری و بلکه دینکار راماکریشنان و .... ولی بنده سعی کردم شمارش کنم که صفحاتی که اینها می گویند مسئله را اثبات کردهاند هم چقدر است و دیدم مجموع صفحات مقالاتشان روی هم 

939 = 43+448+54+330+64

صفحه هم هست.

عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره یک جاهایی هم شاگرد باید اذعان کند که یک چیزهایی را مثل اینکه بلد نیست و باید هم یاد بگیرد و حالا هر چند که لازم هم هست که از حالات خلاء بتواند بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند. و همینطور هم آیا چقدر می تواند وارد مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم شود و مسائلش را حل و اثبات هم کند و .... ولی یک جاهایی هم باید قبلو کرد که مسئله یحتمل بد جوری هم دارد میل می کند بسمت غلبه ی بوزینگی و خوکی آنچنان که کانه وارد سیارات میمونها آنچنان که فیلمهایش را هم سالها پیش ساخته بوده اند هم آیا چقدر شده ایم.

وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿البقرة: ٦٥﴾‏

قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَـٰئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ ‎﴿المائدة: ٦٠﴾‏ 

وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿البقرة: ٦٥﴾‏

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ‎﴿النساء: ٤٧﴾‏

وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا ‎﴿النساء: ١٥٤﴾‏

وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ کَذَٰلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ‎﴿الأعراف: ١٦٣﴾‏

إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ‎﴿النحل: ١٢٤﴾‏

عرض بنده ی حقیر این است که مسئله ای که توصیه ی "وترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم" امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم به حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی دارند از جمله اینجا هم هست که یک وقت هست که ما داریم مسئله ای تاریخی را در مورد احقاق الحق و ازحاق الباطل را هم بررسی می کنیم و اما یک وقت هم هست که در وسط مسائل کشمکشهای حق و باطل هم واقع شده ایم و جنگهای تمام عیار دارند بر علیه اسلام در نقاط مختلف و از جمله هم در غزه و فلسطین و لبنان و یمن و ... نیز رخ می دهند و حتی از آنطرف هم آیا چقدر مسائل گره می خورند به مسائل هسته ای و حتی ترورهای دانشمندان هسته ای و .... جهاد فی سبیل الله و جهاد تبیین هم خیلی اوقات بر روی کاغذ و نوشتن اسفار با قلم حتی سختتر از جهاد در میدان جنگهای تن به تن هم هستند. شما باید طرف خیر محض هم باشید که از جمله هم صحابه و شهداء و اهل بیت پیغمبر اکرم و ائمه ی اطهار علیهم السلام نیز تشریف دارند و حالا چقدر هم بتوانید رزمندگان و جانبازان و شهداء و پیشکسوتان را هم راضی کنید که بابا من هم طرف شماها و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هستم دیگر! و اما آیا می توانید این را اثبات هم کنید و بلکه قابل اثبات هم هست؟! علی القاعده، باید هم قابل اثبات باشد چرا که این مسئله ی مهم هم هست که آیا دارید الفهای بینهایت آیات الله مراتب و درجات متعالیه را هم سیر صعودی می فرمایید یا اینکه در سیر نزولی هم واقع شده اید و در همه حال هم آیا دارید از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم میل می کنید یا خیر؟ نکته ی مهم اینجا است که یک وقت هست که شما دارید آزمایشات مریخیها را هم بررسی می فرمائید که آیا چقدر آهن و فولاد هم کم و زیاد دارند، ولی یک وقت هم هست که آزمایشات بعضی مراجع عظام تقلید و حتی یحتمل بنده نمی دانم شاید ولی فقیه مد ظلهم العالی هم نشان می دهند که اینها بعضی از آیتمهای آزمایشی آنها حتی از حدود نرمال هم خیلی خیلی پائینتر است و اما از راست قامتانی هم هستند که با شور و شوق هم اقامه ی نماز و دعا و عزاداری و جهاد تبیین و ... می کنند؛ و حالا شما توجه هم بفرمایید که چرا امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم باید توصیه بفرمایند که وترجم علی عجزنا و اغثنا بحقهم. و حالا توپخانه های دشمن هم که آیا قطع می شوند؟! و لذا مسئله ی اقتصاد جهانی اینجا هم هست که آیا این ذراتی که دارند حول و حوش جهان نیز توسط تجارت و بازرگانی چقدر می چرخند و می گردند و بلکه با هوش مصنوعی هم دیگر ذرات مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه چقدر ابرتقارن و ابرریسمان هم درجریان اند، بالاخره توپولوژی زریسکی (زاریسکی) هندسه ی جبری آنها هم آیا چقدر شامل منحنیها و رویه ها و دیگر خمینه ها و واریته های ابعاد بالاتری می شوند که ریسمانی و ابررریسمانی هم حتی برنامه هندسی لانگلندز را نیز به آنها تحمیل کرد. و از آنطرف هم مسائلش را به هندسه ی ناجابجایی ترجمه نمود و انشقاقها و انقطارها و طغیانهای جنگها و طوفانها و سیلها و آتشفشانها را هم مرز و بومهایشان را تعیین نمود و آنگاه به خرافات هم نیافتاد و اسلام را هم جهانی کرده و حکومت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم تثبیت نموده و .... شما اینجا یک مسئله ی ماوراء الطبیعه فلسفی و حکمت الهی دارید که ترجمه هم می شوند به ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی. و از آن طرف هم ما از جمله این مسائل را هم داریم که:

ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَىٰ قَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‎﴿الأنفال: ٥٣﴾‏

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ‎﴿الرعد: ١١﴾‏

 و اگر ما نجنبیم و شهید زنده نشویم و به خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا سلام الله علیها و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و خیر محض دولت کریمه اش را کمک و یاری نرسانیم، دیگران جای ما حتی شده بیافتند به جان هم و دمار از روزگار یکدیگر دربیاورند، به هر تقدیر کارشان را می کنند و .... و لذا ترجمان هندسی و ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی مسائل حکمت متعالیه هم به زحمتش نمی ارزد؟! البته این یک منتی هم به بشریت است که خدا خاتم الانبیاء را هم حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم قرار داد که همگان به دین اسلام ناب محمدی هم بگروند آنچنان که منزلت وحی و منزلت عقل و نقل در هندسه ی معرفت دینی را هم بدرستی درک کنند و بتوانند راه را از چاه هم تشخیص دهند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد وآل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

 

 

۱۴۰۱/۰۸/۱۴

نماهنگ | بانوی تربیت شده اهل‌بیت علیهم‌السلام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «این بانوی بزرگوار، این دختر جوانِ تربیت‌شده‌ی دامان اهل‌بیت پیغمبر، با حرکت خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهم‌السّلام) و عبور از شهرهای مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر در میان مردم و بعد رسیدن به این منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است که این شهر به عنوان پایگاه اصلی معارف اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در آن دوره‌ی ظلمانی و تاریکِ حکومت جباران بدرخشد و پایگاهی بشود که انوار علم و انوار معارف اهل‌بیت را به سراسر دنیای اسلام از شرق و غرب منتقل کند.» ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
ریحانه؛ بخش زن‌، خانواده و سبک زندگی رسانه KHAMENEI.IR در سالروز وفات حضرت فاطمه‌ی معصومه سلام‌الله علیها، لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در حرم مطهر حضرت معصومه در ۱۳ آذر سال ۱۳۷۴ را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=51271

 

Monumental Proof Settles Geometric Langlands Conjecture

https://www.quantamagazine.org/monumental-proof-settles-geometric-

langlands-conjecture-20240719/

 

بنده در چند کلمه عرض کنم که این مقاله ی مجله ی کوانتا می فرماید که طی مقالاتی حدس لنگلندز هندسی حل شده است، و جالب اینکه می فرماید این یک دستور العمل رزتا استون ای را هم دارد و حتی کرم چاله های بین نظریه ی اعداد و هندسه را هم غلط نکنم مطرح می کند. بنده این را زود عرض کنم چرا که دیر هم شده است که آنوقت که بنده ی حقیر می گویم باید استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی را حتی از راه های حالات BPS و جبرهای BMS و حالا حتی Bun_G نیز دنبال کرد، یحتمل بعضی اشکال هم کنند که بابا این حرفها دیگر چیست که می زنی؟! عرض بنده این است که این ادعای حل حدس لنگلندز را بگذارید پهلوی کار و مقاله ی پیتر شولتز و لورانت فارگز، آیا غیر از این است که کلی چیز هم یاد خواهید گرفت و بلکه حتی یقیناً هم می شوید یک ریسمانکار بتمام معنا؛ البته پشت کارتان در حکمت متعالیه اسفار صدرایی را هم نباید از دست بدهید. ولی الا سر نخهای مسئله را که آیا چطور به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم راه یابید آنچنان که متوجه هم باشید که کجاها است که با اخطارهایی روبرو خواهید شد که طوفان در پیش است و کجاها راهنمودهایی هم دارید که به الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم می توانید میل بفرمایید و .... این را هم عرض کنم که حتی از فیزیک نیوترینو هم یک وقت نکند که خسته شوید چرا که صبر هم می طلبد که بتوان از دیدگاه های الفهای بینهایت مراتب و درجات متعالیه نیز بتوان مسائل را بررسی و تحقیق هم کرد و .... بنده ی حقیر بدوم برسم به نماز جماعت. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۳

خطبه‌های نماز جمعه تهران

نحن الإیرانیّون قَد عرفنا منذُ زمنٍ بعیدٍ لبنانَ وفَضائِلَه، فقد أغدقَ عُلماءُ لبنانیّونَ من فیض علمهم على إیران فی العَهدین السّربِداری والصّفوِیّ خلال القرنِ الثامنِ والعاشرِ والحادی عَشرَ للهجرة، ومِنهُم محمّدُ بنِ مکّیٍّ العاملیُّ الشهید، وعلیُّ بنُ عَبدِالعَالِ الکَرکی، وزینُ الدینِ العامِلِیُّ الشهید، والحسینُ بنُ عبدِالصّمَدِ العَامِلِی، وابنُه بَهاءُ الدّینِ المَعروفُ بالشَّیخِ البَهائِیّ وغَیرُهُم مِن رِجالِ الدّینِ والعِلم.

ما ایرانی‌ها از زمانی دور با لبنان و امتیازهایش آشناییم؛ کسانی چون شهید محمّد بن مکّی عاملی، و علیّ بن عبدالعال کَرَکی، و شهید زین‌الدّین عاملی، و حسین بن عبدالصّمد عاملی، و پسرش محمّد بهاءالدّین، معروف به شیخ بهائی و غیر آنها از مردان علم  و دین، ایران را در دولتهای سربداران و صفوی در قرنهای هشتم و دهم و یازدهم هجری از برکات دانش سرشار خود بهره‌مند کرده‌اند.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57811#_ftn6

 

حکى الامام فخر الدین الرازی، فی أول السر المکتوم، قال: قال ثابت بن قرة فی الکحل: ذکر بعض الحکماء کحلا یقوی البصر إلى حیث یرى ما بعد عنه کأنه بین یدیه، قال:

و فعله بعض أهل بابل، فحکى أنه رأى جمیع الکواکب الثابتة و السیارة فی موضعها، و کان ینفذ بصره فی الأجسام الکثیفة، و کان یرى ما ورائها فامتحنته أنا و قسطا بن لوقا، و دخلنا بیتا و کتبنا کتابا و کان یقرأه علینا و یعرفنا أول سطره و آخره کأنه معنا، و کنا نأخذ القرطاس و نکتب، و بیننا جدار وثیق، فأخذ قرطاسا و نسخ ما کنا نکتبه کأنه ینظر فیما نکتبه.

...

إذا عرفت هذا فنقول: إنّ عند مقدم محمد «ص» کان العالم مملوا من الکفر و الشرک و الفسق، أما الیهود فکانوا من المذاهب الباطلة، فی التشبیه، و فی الافتراء على الأنبیاء، و فی تحریف التوراة، و قد بلغوا الغایة. و أما النصارى: فقد کانوا فی إثبات التثلیث، و تحریف‌

الانجیل، قد بلغوا الغایة. و أما المجوس فقد کانوا فی إثبات الإلهین و وقع المحاربة بینهما، و فی تحلیل نکاح الامهات و البنات، و قد بلغوا الغایة. و أما العرب فقد کانوا فی عبادة الأصنام، و فی النهب و الغارة و قد بلغت النهایة، و کانت الدنیا مملوءة من هذه الأباطیل‌ [1] فلما بعث اللّه محمدا «ص» ، و قام بدعوة الخلق إلى دین الحق، انقلبت الدنیا من الباطل إلى الحق، و من الکذب إلى الصدق، و من الظلم إلى النور، و بطلت هذه الکفریات، و زالت هذه الجهالات فی أکثر بلاد العالم، و فی وسط المعمورة و انطلقت (انطقت خ ل) الألسنة بتوحید اللّه، و استنارت العقول بمعرفة اللّه، و رجع الخلق من حب الدنیا إلى حب المولى بقدر الامکان، و إذا کان لا معنى للنبوة الا تکمیل الناقصین فی القوة النظریة و القوة العملیة، و رأینا أنّ هذا الأثر حصل بمقدم محمد «ص» أکمل و أکثرها مما ظهر بسبب مقدم موسى و عیسى علیهما السلام، علمنا أنه کان سید الأنبیاء و قدوة [2] الأصفیاء.

کشکول شیخ بهایی، جلد 2، ص 43- 44

https://lib.eshia.ir/86567/2/43

 

قال الصفدی: جماعة رزقوا السعادة، و لم یأت بعدهم من نالها: منهم علیّ بن أبی طالب «ع» فی القضاء، أبو عبیدة فی الأمانة، أبو ذر رضی اللّه عنه فی صدق اللهجة أبی بن کعب فی القرآن، زید بن ثابت فی الفرائض، ابن عباس رضی اللّه عنه فی تفسیر القرآن، الحسن البصری فی التذکیر، وهب بن منبه فی القصص، ابن سیرین فی التعبیر، نافع فی القراءة أبو حنیفة فی الفقه قیاسا، ابن إسحاق فی المغازی، مقاتل فی التأویل، الکلبی فی قصص القرآن ابن الکلبی الصغیر فی النسب. أبو الحسن المدائنی فی الأخبار، محمد بن جریر الطبری فی علوم الأثر، الخلیل فی العروض، فضیل بن عیاض فی العبادة، مالک بن أنس فی العلم الشافعی فی فقه الحدیث، أبو عبیدة فی الغریب، علی بن المدینی فی علل الحدیث، یحیى بن معین فی الرجال، أحمد بن حنبل فی السنة، البخاری فی نقد الصحیح، الجنید فی التصوف، محمد بن نصر المروزی فی الاختلاف، الجبائی فی الاعتزال، الأشعری فی الکلام، أبو القاسم الطبرانی فی العوالی، عبد الرزاق فی ارتحال الناس إلیه، ابن مندة فی سعة الرحلة، أبو بکر الخطیب فی سرعة الخطابة، سیبویه فی النحو، أبو الحسن البکری فی الکذب، أیاس فی التفرس، عبد الحمید فی الکتابة و الوفا، أبو مسلم الخراسانی فی علو الهمة و الجزم، الموصلی الندیم فی الغنى، ابو الفرج الأصفهانی صاحب الأغانی فی المحاضرة، أبو معشر فی النجوم، الرازی فی الطیب، الفضل بن یحیى فی الجود جعفر بن یحیى فی التوقیع، ابن زیدون فی سعة العبارة، ابن القریة فی البلاغة الجاحظ فی الأدب و البیان، الحریری فی المقامات، البدیع الهمدانی فی الحفظ، أبو نؤاس فی المطایبات و الهزل، ابن حجاج فی سخف الألفاظ، المتنبی فی الحکم و الأمثال شعرا، الزمخشری فی تعاطی العربیة، النسفی فی الجدل، جریر فی الهجاء الخبیث، حماد الراویة فی شعر العرب، معاویة فی الحلم، المأمون فی حب العفو، عمرو بن العاص فی الدهاء الولید فی شرب

الخمر، أبو موسى الأشعری فی سلامة الباطن، عطاء السلمی فی الخوف من اللّه، ابن النواب (البواب خ ل) فی الکتابة، القاضی الفاضل فی الترسل، العماد الکاتب فی الجناس، ابن الجوزی فی الوعظ، أشعب فی الطمع، أبو نصر الفارابی فی نقل کلام القدماء و معرفته و تفسیره، حنین بن إسحاق فی ترجمة الیونانی إلى العربی، ثابت بن قرة فی تهذیب ما نقل من الریاضی إلى العربی، ابن سینا فی الفلسفة و علوم الأوائل، الامام فخر الدین فی الاطلاع على العلوم، السیف الآمدی فی التحقیق، النصیر الطوسی فی المجسطی، ابن هیثم فی الریاضی، نجم الدین الکاشی (الکاتبی خ ل) فی المنطق، أبو علی المعری فی الاطلاع على اللغة، أبو العینا فی الاجوبة المسکتة، مزید فی البخل، القاضی احمد بن أبی داود فی المروة و حسن التقاضی، ابن المعتز فی التشبیه، ابن الرومی فی التطیر، الصولی فی الشطرنج، أبو محمد الغزالی فی الجمع بین المعقول و المنقول، أبو الولید بن الرشید فی تلخیص کتب الأقدمین الفلسفیة و الطبیة، محیی الدین بن عربی فی علم التصوف.

کشکل شیخ بهایی، جلد 2، ص 51- 52

https://lib.eshia.ir/86567/2/51

 

قال الصلاح الصفدی: و للتراجمة فی النقل طریقان: أحدهما طریق یوحنا بن البطریق و ابن الناعمة الحمصی و غیرهما، و هو أن ینظر إلى کل کلمة مفردة من الکلمات الیونانیة، و ما تدل علیه من المعانی، فیأتی بلفظة مفردة من الکلمات العربیة ترادفها فی الدلالة على ذلک المعنى فیثبتها و ینتقل إلى الاخرى کذلک حتى یأتی على جملة ما یرید تعریبه، و هذه الطریقة ردیة بوجهین:

أحدهما أنه لا یوجد فی الکلمات العربیة کلمات تقابل جمیع الکلمات الیونانیة، و لهذا وقع فی خلال هذا التعریب کثیر من الألفاظ الیونانیة على حالها.

الثانی أنّ خواص الترکیب و النسب الاسنادیة لا تطابق نظیرها من لغة اخرى دائما، و أیضا یقع الخلل من جهة استعمال المجازات و هی کثیرة فی جمیع اللغات.

الطریق الثانی فی التعریب طریق حنین بن إسحاق و الجوهری و غیرهما، و هو أن یأتی الجملة فیحصل معناها فی ذهنه و یعبر عنها من اللغة الاخرى بجملة تطابقها، سواء ساوت ألفاظها ام خالفتها، و هذا الطریق أجود و لهذا لم تحتج کتب حنین بن إسحاق إلى تهذیب الا فی العلوم الریاضیة لأنه لم یکن قیما بها، بخلاف کتب الطب و المنطق و الطبیعی و الالهی فان الذی عربه منها لم یحتج إلى الاصلاح، فأما اقلیدس فقد هذبه ثابت بن قرة الحرانی و کذلک المجسطی و المتوسطات بینهما.

ذکر الخطیب فی تاریخ بغداد أنّ یحیى بن أکثم ولی قضاء البصرة و سنه عشرون سنة فاستصغروه فقالوا کم سن القاضی؟قال: أنا أکبر من عتاب بن اسید الذی وجه به رسول اللّه «ص» قاضیا على أهل مکة یوم الفتح، و أنا أکبر من معاذ بن جبل الذی وجه به رسول اللّه «ص» قاضیا على أهل الیمن، و أنا أکبر من کعب بن سوید الذی وجه به عمر بن الخطاب قاضیا على البصرة فجعل جوابه احتجاجا علیه.

همان، ص 102

https://lib.eshia.ir/86567/2/102

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ‎﴿١﴾‏ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ‎﴿٢﴾‏

 

( بیان )

وردت الروایات من طرق أهل السنة أن الآیات نزلت فی قصة ابن أم مکتوم الأعمى دخل على النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله وعنده قوم من صنادید قریش یناجیهم فی أمر الإسلام فعبس النبی عنه فعاتبه الله تعالى بهذه الآیات وفی بعض الأخبار من طرق الشیعة إشارة إلى ذلک.

وفی بعض روایات الشیعة أن العابس المتولی رجل من بنی أمیة کان عند النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله فدخل علیه ابن أم مکتوم فعبس الرجل وقبض وجهه فنزلت الآیات : وسیوافیک تفصیل البحث عن ذلک فی البحث الروائی التالی إن شاء الله تعالى.

وکیف کان الأمر فغرض السورة عتاب من یقدم الأغنیاء والمترفین على الضعفاء والمساکین من المؤمنین فیرفع أهل الدنیا ویضع أهل الآخرة ثم ینجر الکلام إلى الإشارة إلى هوان أمر الإنسان فی خلقه وتناهیه فی الحاجة إلى تدبیر أمره وکفره مع ذلک بنعم ربه وتدبیره العظیم لأمره وتتخلص إلى ذکر بعثه وجزائه إنذارا والسورة مکیة بلا کلام.

قوله تعالى : « عَبَسَ وَتَوَلَّى » أی بسر وقبض وجهه وأعرض.

قوله تعالى : « أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى » تعلیل لما ذکر من العبوس بتقدیر لام التعلیل.

المیزان فی تفسیر القرآن، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 20، ص 199

https://lib.eshia.ir/12016/20/199

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

آمــــــده ام
آمــدم؛ ای شـــاه!
پنـــاهـم بده...
خطِ امـــانی، ز گنــــاهم بــده…
ای حَرمَت؛ ملجـاءِ درماندگان
دور مَــران، از در وُ راهم بده…

ای حَرمَت؛ ملجـاءِ درماندگان
دور مَـــران، از در وُ راهم بده…
لایقِ وصلِ تو که، من نیستـم…
لایقِ وصلِ تو که، من نیستــم…
اذن؛ به یک لحظه، نگاهم بده… رضـا جان…

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۳

فرازی از خطبه‌های نماز جمعه تهران

هذا الخطابُ موجّهٌ للأمّةِ الإسلامیّةِ جَمعاء، إلّا أنّهُ موجّهٌ بشکلٍ خَاصٍّ إلى الشّعبَینِ العَزیزَین اللُبنانیّ والفلسطینی. نحنُ جمیعًا مصابونَ ومَکلومونَ بِشهادة السیّدِ العزیز، إنّهُ لفِقدانٌ کبیر، ولقد أفجعَنا بکلِّ معنى الکلمة. غیرَ أنَّ عزاءَنا لا یَعنی الاکتئابَ والیأسَ والاضطراب، بل هو من سِنخ عزائِنا على سیّدِ الشهداءِ الحسین بن علیّ علیه السلام؛ یبعثُ الحیاة، ویُلهمُ الدّروس، ویوقدُ العزائم، ویضخّ الآمال.

مخاطب این خطبه همه‌ی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. ما همه در شهادت سیّد عزیز، مصیبت‌زده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیّدالشهدا حسین‌بن‌علی (علیهما السّلام) است؛ زنده‌کننده، و درس‌دهنده، و انگیزه‌بخش، و امیدآفرین است.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57811

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۲۱

نماهنگ | اتاق فرمان دشمن یکجاست

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «سیاست قرآن برای مسلمانها این است که ملّتهای مسلمان، گروه‌های مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند... نقطه‌ی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان اسلام است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقه‌افکنی است. ... من عرض میکنم دشمن ملّت ایران همان دشمن ملّت فلسطین است، همان دشمن ملّت لبنان است، همان دشمن ملّت عراق است، همان دشمن ملّت مصر است، دشمن ملّت سوریه است، دشمن ملّت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوه‌های دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمب‌های دوتُنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش میبرند، امّا اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور میگیرند... هر ملّتی اگر میخواهد مبتلای به محاصره‌ی فلج‌کننده‌ی دشمن نشود، باید از اوّل چشم را باز کند، بیدار باشد؛ وقتی دید دشمن سراغ یک ملّت دیگر رفت، خود را با آن ملّت مظلوم و زیر ستم شریک بداند، به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آنجا موفّق نشود... ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلال‌طلبی را، [کمربند] عزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزّه و لبنان، در همه‌ی کشورهای اسلامی و ملّتهای اسلامی محکم ببندیم.» ۱۴۰۳/۰۷/۱۳

رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «اتاق فرمان دشمن یکجاست» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=57886

 

همانطوری که عرض شد، بنده داشتم پیرایش ای از کشکول شیخ بهایی را می گشتم که در کشکول شیخ با ابوالحسن ثابت بن قره حرانی برخوردم که در ویکی فقه نیز یک بحث مفصلی راجع به ایشان دارد؛ و آنجا هم با بُرقلُس یا پروکلس می رسید آنچنان که می فرماید:

از نظر ابوسلیمان سجستانی [۲۳][۲۴] منزلت علمی ثابت در حدی است که می‌توان او را حد واسط یحیی نحوی و بُرُقْلُس دانست.

و در آثار ریاضی اش، قضیه ی منلائوس را نام می برد که می توانید در آرشیو دانشگاه کرنل هم آنرا بیابید:

https://arxiv.org/abs/1004.4180

https://arxiv.org/abs/0704.0350

که از جمله این دو مقاله هم در مورد ابرها و بلکه یافتن آهن در اسبهای تروا یا تروجانهای زوپیتر بحث می کند که حالا آیا چقدر هم منتهی شوند به سیلها و طوفانهای حتی جبران کننده ی کمبودهای فولادین مریخیها هم شوند که آیا در طبیعت آنها هم نهفته است یا خیر؟!

https://arxiv.org/abs/2407.11395

https://arxiv.org/abs/1404.3858

https://arxiv.org/search/?query=hesperian+flood&searchtype=all&abstracts=show&order=-announced_date_first&size=50

البته اینجا باز یک نکته ای باقی می ماند که در یک روز دیوانه واری که نه فرض بفرمایید به کارهای گروتندیک و نظریه های گالوای کیهانی هم ختم می شوند و بلکه به کوهمولوژی اسپنسر هم ختم شوند را بررسی بفرمایید، این یک مسئله ی مهمی هم می تواند باشد که بالاخره جتهای شبه-گروه ها در کدام قاطیقوریاهایی هم یحتمل دچار شقاقهایی شده آنچنان که از حالات سیستمهای فوق تخمینی به سیستمهای طوفانی غیر قابل کنترلی که کنترل ترازهای آنها هم بر ما پوشیده است، هم تبدیل شوند؟! (ما اینجا مخصوصاً هم وارد بحثهایی مثل نگاشتهای کودیرا-اسپنسر به عنوان ایزومورفیسمها یا یکریختیهای جبرهای فروبینیوس مثل arxiv:2409.07814 هم نشدیم!) حالا این مقالات را هم نگاهی بیاندازید:

https://arxiv.org/search/?query=pseudogroup+jet&searchtype=all&abstracts=show&order=-announced_date_first&size=50

البته بنده ی حقیر این را هم دوباره اشاره کنم که یک نسخه ای از کشکول هم در گنجور است، و چرا که بعضی یحتمل اشکال هم کنند که شما در کدام کشکول شیخ بهایی هم گشتید که "پیرایش" را هم یافتید، چرا که ما در کتابخانه مدرسه فقاهت که گشتیم که این را در الکشکول شیخ نتوانستیم بیابیم.

به هر حال،  حتی یحتمل بعضی اشکال هم کنند که اگر ما همه ی آثار شیخ احمد امین را هم مطالعه و بررسی کنیم آنطور که با مسائل جبر و اختیار و ایراداتی از شهید مطهری که بر او وارد است نیز آشنا شویم، باز هم وارد ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم آیا چقدر شویم و دیگر چه رسد به اینکه آیا توپولوژی زریسکی در هندسه ی جبری هم چطور ما را به توپولوژیهای استکان نلبکیهای مورد بحثمان رهنمون می شوند. موضوع اینجا این است که شما اگر "سرود خورشید" برقلس را هم رویش در صفحه ی ویکی فقه کلیک کنید، یحتمل شما را به صفحه ی "شمس" هم رهنمود کند، ولی یحتمل این سرود برقلس را در گوگل هم بگردید در جاهای دیگری یافت هم بفرمایید؛ و حالا کاری هم نداریم که در قنوت امام جماعت هم اگر فرمودند یا کریم و یا رحیم، منظور ایشان هاری کریشنا، هاری راما نیست همانطوری که در الهیات و قول به تعالی و علیت و صدور برقلس هم آیا موجودات قائم به حق، پرسش آن است که آیا قائل به قیام به صدوری اند یا حلولی؟ به هر تقدیر، آیا فرض بفرمایید اشباع ها ضمیر آنطور که مثلاً در مورد حضرت فاطمه زهرا صلوات الله و سلامه علیها را هم داریم، آیا انواع و طورهای دیگری هم هستند که فرض بفرمائید اشباعهای بوز-اینشتین هم رخ می دهند؟ البته اینجا یحتمل بعضی هم اشکال کنند که آیا با آمار بوز-اینشتین طرفیم یا آمار فرمی -دیرک یا حتی بولتزمن-ماکسول و ...؟!

پنجم [حرز حضرت فاطمه علیها السلام]

سید بن طاوس در مهج الدعوات روایتى از سلمان نقل فرموده: که در آخرش مذکور است چیزى که حاصلش این است حضرت فاطمه علیها السلام آموخت به من کلامى که از حضرت رسول صلى الله علیه و آله آموخته بود و در وقت صبح و شام آن را میخواند و فرمود اگر میخواهى در دنیا هرگز تو را تب نگیرد مداومت کن بر آن و آن این است

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورِ اَلنُّورِ بِسْمِ اَللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ اَلْأُمُورِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلنُّورَ مِنَ اَلنُّورِ وَ أَنْزَلَ اَلنُّورَ عَلَى اَلطُّورِ فِی کِتٰابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِیٍّ مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلطَّاهِرِینَ سلمان گفت چون از حضرت فاطمه علیها السلام آموختم آن را به خدا قسم به بیشتر از هزار نفر از اهل مکه و مدینه که مبتلا به تب بودند آموختم پس همه شفا یافتند باذن خداى تعالى

تا دیر نشده، یحتمل بهتر هم هست بروم کمی زودتر هم برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین فی قضاء حوائجه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ‎﴿١﴾‏ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ‎﴿٢﴾‏

 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

 

آمــــــده ام
آمــدم؛ ای شـــاه!
پنـــاهـم بده...
خطِ امـــانی، ز گنــــاهم بــده…
ای حَرمَت؛ ملجـاءِ درماندگان
دور مَــران، از در وُ راهم بده…

ای حَرمَت؛ ملجـاءِ درماندگان
دور مَـــران، از در وُ راهم بده…
لایقِ وصلِ تو که، من نیستـم…
لایقِ وصلِ تو که، من نیستــم…
اذن؛ به یک لحظه، نگاهم بده… رضـا جان…

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۳

فرازی از خطبه‌های نماز جمعه تهران

هذا الخطابُ موجّهٌ للأمّةِ الإسلامیّةِ جَمعاء، إلّا أنّهُ موجّهٌ بشکلٍ خَاصٍّ إلى الشّعبَینِ العَزیزَین اللُبنانیّ والفلسطینی. نحنُ جمیعًا مصابونَ ومَکلومونَ بِشهادة السیّدِ العزیز، إنّهُ لفِقدانٌ کبیر، ولقد أفجعَنا بکلِّ معنى الکلمة. غیرَ أنَّ عزاءَنا لا یَعنی الاکتئابَ والیأسَ والاضطراب، بل هو من سِنخ عزائِنا على سیّدِ الشهداءِ الحسین بن علیّ علیه السلام؛ یبعثُ الحیاة، ویُلهمُ الدّروس، ویوقدُ العزائم، ویضخّ الآمال.

مخاطب این خطبه همه‌ی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. ما همه در شهادت سیّد عزیز، مصیبت‌زده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیّدالشهدا حسین‌بن‌علی (علیهما السّلام) است؛ زنده‌کننده، و درس‌دهنده، و انگیزه‌بخش، و امیدآفرین است.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57811

 

یک چیزی که ریاضیات دارد این است که مسائل را از آن محتوای احساسی خود کاملاً می زداید؛ ولی آیا واقعاً هم چنین است؟! شاگرد حتی می تواند تمام احساسات خود را هم وارد محتوای قضایا و اثبات آنها و انواع مسائل مربوطه ی آنها هم کند. البته وقتی طلبه وارد ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم سعی کند شود، مسائل فقهی هم الی ما شاء الله او را از گذار از مرزهای فقهی حلال و حرام هم دیگر جایز نمی داند و بلکه مقید می شود که فقه و اصول آن را نیز بسیار رعایت کرده و حتی رعایت ساعت ساز نابینا را هم تا می تواند نماید.

و لذا فرض بفرمایید که شما می خواهید نظریه های تکینگی و شقاق و انفطار و بازیهای طوفانی شدید و بلکه مصباح و چراغ هدایت و کشتیهای نجات آنها را هم حالا اگر فقط در حدود میل از حالات خلاء بسمت پائینترین الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف مایل باشید، یحتمل اهالی کره ی مریخ یا بهرام هم حتی مایل شوند از حالات خلاء خود به سمت الفهای بنیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم میل کنند. و بلکه ساعت ساز نابینا را هم حتی شده به زور همراه خود سوار بر پهپادهای تک نفره ی خود بسمت کره ی زمین کنند که بالاخره آیا چه چیزهایی است که در آزمایشهایشان توانسته اند بیابند که لازم است از آن طرق جبرانش هم کنند. یحتمل متوجه هم شوند که آهن هم کم دارند، ولی از آنجایی که خون مریخیها آهنش یحتمل احتیاج به صیقل بیشتری هم داشته باشد؛ و لذا باید در صدد تبدیل آهن به فولاد هم قبل از تزریق آن کنند.

مسئله اینجا است که بعضی کشورها آنقدر هم بر واردات فولاد تعرفه گذاشته اند که دیگر یحتمل جا هم ندارد که فولاد را حتی برای سلامتیشان به مریخیها نیز اهداء کنند. و بعضی کشورها هم آنقدر فولادشان را تجاری کرده اند و در صنعت استفاده می کنند و حتی صادرات ماشین آلات صنعتی هم می کنند، که دیگر جا برای این کارها هم ندارند. بنده مانده ام که اگر مریخیها می خواستند بروند یک جایی روی کره ی زمین و فولاد مرغوب هم تهیه کرده و ببرند نزد پزشکان و حتی تزریقاتچیها و درمانگاه ها و بیمارستانها نیز به آنها تزریق کنند، کجا از این نوع طبابتها و پرستاران و خدمه را هم می توانستند به عنوان مراکز توریستی-درمانی بین سیاره ای و حتی یحتمل بین ستاره ای و سیاه چاله ای  هم بیابند و تفریحاتی هم داشته باشند؟! یعنی این هم خودش مسئله ای است که حالا مریخیها خودشان هم شناسایی کرده اند که طیف فولادشان در حدود مادون قرمز هم آیا افتاده است و باید درمانش هم کنند. و اما اگر بروند در کره و سیاره و حول و حوش ستاره هایی که فولادشان هم در طیفهای ماورای بنفش است بهتر است یا اینکه اگر بروند در طیفهای ستارگان مادون قرمز هم یحتمل حتی آنقدر از خود گذشتگی داشته باشند که فولادشان را به مریخیهای بینوا هم تزریق کنند؛ و چرا که از این فقدان و کمبود و استضعاف فولادی هم خود رنج برده اند و می توانند هم به دیگر مستضعفین عالم، و حالا گیریم که مریخیها هم که باشند نیز کمک کنند. و حالا چرا مریخیها خودشان سوار پهپادهای تکنفره هم شده و اتوماتیک از مبداء شان  به مقصدشان هم سفر می کنند، این یحتمل یک اسرار و رازهایی هم دارد که بهتر است برای کنترل تراز آنها نیز بیشتر به تبدیل مسئله به احتمالات حرکتهای براونی و فراکتالی و کسری و حتی ورود به ابعاد و اندازه های هاوسدورفی هندسه ی ناجابجایی در الفهای بالاتر نیز پرداخته شود.

البته اینجا بهتر هم هست که در کوهمولوژیهای مورد بحث را وقتی معادلات خود را داریم اپسیلون- دلتایی هم تغییر می دهیم، در کدام قاطیقوریاها هم قرار گرفته ایم که قاطی پاتی کردن مسئله ارتباطی هم پیدا می کند به گروه های کوهمولوژیک ما یا اینکه اگر قاطیقوریاها را نیز متغیر کنیم، تغییرات یا همان دفورماسیونهای مورد بحث ما آیا چقدر ما را وارد تکینگیهایی و ناهمگراییهایی از ابعاد بالاتر هم برده یا اینکه حتی تکینگیها و ناهمگراییها را هم حذف کرده و در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز همه ی توابع مورد بحث را هموار و حتی تخت هم می کنند و .... به عبارت دیگر کجاها هم یحتمل به علت شقاقهای اخلاقی و غیر اخلاقی و لزوم کنترل ترازهای پهپادهای تک نفره سوپر دو لوکس و حتی میل از این حالات خلاء بسمت حتی نیازمندیهای به سفرهای دسته جمعی همگانی سوار بر کشتی و سفینه و فلک مشحون، نیازمند به مصباح الهدی و سفینة النجاة حسینی هم هستیم آنچنان که می فرماید ان الحسین علیه السلام مصباح الهدی و سفینة النجاة. عمه بیا گمشده پیدا شده. 

یک مسئله ای که در طول زمان رخ می دهد این است که شکیات در مورد اینکه آیا فرض بفرمایید برقلیس چه چیزهایی گفته است یا نگفته است و بلکه منشاء چه بحثهای فلسفی ای هم بوده است، زیاد هم می شوند تا آنجا که آیا برقلیس همان پرکلیوس و ... هم هست یا خیر؟! ولی بعضی یحتمل اشکال هم کنند که این چه فایده ای هم دارد؟ مگر شما می خواهید به او جایزه ای مهم مثل جایزه ی فیزیک نوبل هم بدهید که نگرانید که او کیست و چه گفته است و ...؟! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/abs/1608.08187

https://arxiv.org/abs/1701.05102

https://arxiv.org/abs/1403.2025

https://arxiv.org/abs/2410.01765

https://arxiv.org/abs/2409.11306

https://arxiv.org/search/?query=steel+star&searchtype=all&source=header

https://arxiv.org/search/?query=thom+catastrophe&searchtype=all&source=header

https://arxiv.org/search/?query=activation+of+cloud+condensation+nuclei&searchtype=all&source=header

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ‎﴿١﴾‏ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ‎﴿عبس: ٢﴾‏

 

خطبه 156 نهج البلاغه

بخش پنجم‌

و قال: «یا علیّ، إنّ القوم سیفتنون بأموالهم، و یمنّون بدینهم على ربّهم، و یتمنّون رحمته، و یأمنون سطوته، و یستحلّون حرامه بالشّبهات الکاذبة، و الأهواء السّاهیة، فیستحلّون الخمر بالنّبیذ، و السّحت بالهدیّة، و الرّبا بالبیع» قلت: یا رسول اللّه، فبأىّ المنازل أنزلهم عند ذلک؟ أ بمنزلة ردّة، أم بمنزلة فتنة؟ فقال: «بمنزلة فتنة».

ترجمه‌

: (پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: اى على، مردم بعد از من با ثروتشان آزمایش مى‌شوند.

دیندار بودن را منّتى بر خدا قرار مى‌دهند و (با این که مرتکب گناهان بزرگى مى‌شوند) انتظار رحمت خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى‌بینند. حرام خدا را با شبهات دروغین و هوس‌هاى غفلت‌زا حلال مى‌شمارند. شراب را به نام «نبیذ»، و رشوه را به نام «هدیه» و ربا را به اسم «تجارت» حلال مى‌پندارند. عرض کردم: اى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله، در چنین شرایطى، این افراد را که داراى چنین صفاتى هستند در چه مرتبه‌اى قرار دهم؟ آیا کار آن‌ها به منزله ارتداد و بازگشت از دین است یا به منزله فتنه و انحراف از احکام خدا؟

فرمود: به منزله فتنه بدان (و با آنان همچون مسلمانان خطا کار رفتار کن).

*** پیام امام امیر المومنین علیه السلام، جلد 6، ص 155https://lib.eshia.ir/27571/6/155 عزت و عظمت امام حسن عسکری علیه‌السلام

به مناسبت فرارسیدن ایام سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بخشی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را پیرامون آن امام بزرگوار منتشر می‌کند.

 اعتراف مخالفان به فضل و شجاعت و استقامت امام حسن عسکری (علیه‌السلام)
امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیرمعتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختی‌ها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت. در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونه‌ها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتی با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ این میشود الگو؛ جوان احساس میکند یک نمونه‌ی عالی در مقابل چشم دارد. آن امام بزرگوار، جوادالائمه (علیه‌السّلام) است که در بیست و پنج سالگی شهید شده است؛ این امام عسکری (علیه‌الصّلاةوالسّلام) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.
بیانات در دیدار جمعی از مردم و خانواده شهدا و ایثارگران ۱۳۹۰/۱۲/۱۰

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=28518

 

بعضی یحتمل اشکال بفرمایند که تو آنقدر هم درگیر این مسئله بودی که ها ضمیر هم فتحه نمی گیرد که حتی می خواهی بنویسی حضرت فاطمة الزهرا علیها السلام هم بجایش اشتباهی علیه السلام هم می نویسی؛ غیر از این است که فتحه ی علیها هم اشباع شده است؟! یحتمل اگر زودتر و بلکه بموقع هم می فهمیدی، آنگاه به تو هم یک نشان فتح می دادند! خوب است انسان اساتیدی هم داشته باشد که بتوانند بی سوادی شاگردان مغرور و از خود راضیشان را هم خوب نمایان کند که چطوری هم قاطی زده اند.  یعنی این هم خودش آیا غیر از این است که آن ساعتچی نابینا در درونت آیا چقدر بتواند ندا بدهد که بابا، یک قدری بیشتر هم دقت کن و هر چیزی را هم همینطوری پشت سر هم نکن آنچنان که حرف هم حرف می آورد و .... 

وَأُخْرَىٰ لَمْ تَقْدِرُوا عَلَیْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرًا ‎﴿الفتح: ٢١﴾‏

ولی عرض بنده حتی این است که آیا آن فرد نابینای در سوره ی عبس یعنی عبد الله مکتوم هم همان ساعتچی نابینایی است که در حدیث حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیه یا حتی در حدیث عایشه مولوی بنام ضریر نابینا هم آمده است؟ یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که آیا در طبیعت هم حتی چقدر شما بتوانید آن ساعت ساز نابینا را بیابید و حتی از او چیزها هم یاد بگیرید و اما این هم که بخواهید بفرمایید که ضریر و عبد الله مکتوم هم هر دو یکی هستند و بلکه هر دوی آنها هم ساعت ساز نابینا است یحتمل دچار اشکالتان هم کند. البته نکته ای که اینجا نهفته است، این است که حتی یک ساعت ساز نابینا هم می تواند از حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم چیزها یاد بگیرد وقتی علاقه مند هم باشد که قرآن را بیاموزد؛ و اما از آن طرف هم شما هر چقدر سعی کنید که به یک ماشینی نیز قرآن بیاموزید که روح قرآن را هم نمی تواند درک کند؛ آیا می تواند بیاموزد؟

ولی هوش مصنوعی اینچنین نیست؛ بنده شنیدم که جایزه ی فیزیک نوبل به مختصصانی در هوش مصنوعی هم داده شده است بخاطر از جمله یادیگری عمیق و ماشینی و ...! این یک مسئله ی مهمی است که یکی از این اساتید هم در مغز گوگل کار می کرده است، ولی بعد می گوید که آنرا ترک هم کرده چرا که از سوء استفاده های هوش مصنوعی می خواسته مردم را بر حذر هم بدارد. نکته اینجا است که کسی که به مغز گوگل هم دسترسی دارد، متوجه می شود که همه ی کارکنان اینترنتی که با گوگل هم سر و کار دارند، آیا چطور هم مغز گوگلی را بکار می گیرند. یعنی آیا غیر از این است که مغز گوگل دارای یک فضایی می شود دوگانی که انواع آمارها را هم می تواند در اختیار داشته باشد که در سطوح جهانی هر چیزی که جستجوگرها می خواهند استفاده هم کنند را چیستند و چطورند و از چه راه هایی هم جستجو می کنند و به نتیجه هم می رسند.

و لذا حضرت ولی فقیه هم توضیح فرمودند که هوش مصنوعی تا مدتی دیگر طوری خواهد شد که اگر کسی بخواهد از آن استفاده هم کند، مثل آزانس انرژی اتمی اول باید مجوزهایی بگیرد که آیا چقدر هم اجازه دارد چنین کند؟ ولی آیا توجه هم کرده اید که مثلاً ما چقدر از ظرفیتهای هوش مصنوعی خودمان استفاده هم می کنیم و حتی زبانهای رایج در مملکت خودمان را هم و از جمله عربی و ترکی و کردی و فارسی و انواع لهجه های مختلف مثل بلوچی و گیلکی و مازندرانی و لری و ... را هم لغاتش را تا حالا چقدر بصورت لغت معنی حتی ارائه کرده ایم؟! البته یک وجه هوش مصنوعی هم همین کلیپهای چند دقیقه ای است که حتی در سایت حضرت ولی فقیه مد ظله العالی خامنه ای دات آی آر هم ارائه می شوند.

ولی نکته ای که اینجا هست که در باره اش دعواها بالا می گیرد این است که فرض بفرمائید تیک توک هم نرم افزاری را در اختیار عموم قرار داده بوده است که هر کسی مثلاً در آمریکا یا جاهای دیگر هم خواست می تواند کلیپهای خودش را بسازد و مثلاً موسیقی همراه با ویدئوهای خودش ار بسازد و ارائه هم دهد. خوب این خیلی خوب است دیگر؛ پس مشکل حتی کنگره ی آمریکا با این تیک توک چیست؟

مسئله این است که یک وقت هست که بنده ی حقیر است که می خواهد از نرم افزار قرآنی استفاده کند، و یک وقت دیگری است که متخصصان علوم تفسیر و قرآن کریم فرض بفرمایید می خواهند از نرم افزارهای تخصصی استفاده برند. و لذا حتی یک وقت است که شنونده ای هم می خواهد از قرآن کریم یا حتی موسیقی دیگری که موجود در بازار هم باشد، بخرد و گوش کند و استفاده ببرد. ولی آیا خودش هم می تواند موسیقی بسازد و مثل فرض بفرمایید یوهان سباسیتان باخ هم بلکه هدیه ای شاهانه نیز ارائه بدهد؟ یعنی آیا اگر همه وارد این بازار هم شوند قبل از اینکه بدانند دارند چه می کنند و کارهای خودشان را هم ارائه کنند، آیا بیشتر مسئله رو به ابتذال هم سوق پیدا می کند، یا سیاق کلام هم رو به تعالی می رود و برای مردم هم مفرح و لذت بخش هم هست؟ البته این هم که هوش مصنوعی این اجازه را به شما می دهد که فرض بفرمایید یک موسیقی معروفی را می توانید بنویسید و روی آن کار کنید و خود بشنوید و آنقدر هم صیقلش دهید که بطرز مطلوبی هم آیا شما را و بقیه ی مردم را نیز راضی کند، بجای اینکه موسیقی را مجبور هم باشید که فی البداهه بنوازید و همانجا هم ارائه دهید؛ این خود یک انقلابی هم هست که نه فقط در موسیقی می تواند ایجاد کند و بلکه طبعات مهمی هم در هوش مصنوعی و تولیدات نرم افزاری دارند و لذا انواع کتابخانه های نرم افزاری زبانهای شیء گرا را هم ارائه می دهند و ....  ولی حالا شما حساب هم کنید مغز گوگل را هم در اختیار داشته باشید! یک ساعت ساز نابینایی در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری را هم آیا  نخواهید داشت که بطور دوگانی هم دارد بر بینهایت ساعت سازهای نابینای در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه پائینتری هم آیا چقدر توان این را دارند که عمل و عملگراهایشان را محاسبات هم کنند و . ...

بعضی یحتمل اینجا اشکال هم کنند که خوب، مسئله ای نیست. حتی یحتمل ساعت ساز نابینا هم بخواهد از این نرم افزارها استفاده کرده و حتی بتواند بزند روی دست یوهان سباستیان باخ یا موسیقی سنتی ایرانی یا بلکه قاری قرآن خیلی معروفی هم بشود. مگر ساعت ساز نابینا برایش فرقی هم می کند که آیا یاد گیرنده فرض بفرمایید کارتون خواب هم هست یا خیلی هم بقول معروف سوپر دو لوکس است و بلکه در بالای شهر هم خیلی پولدار و مرفه نیز زندگی می کند؟ یعنی آیا نمی شود که یک بنده خدایی در گاراژ خانه شان شروع کند به ساختن نرم افزار داس برای رایانه های آی بی ام و موفق هم شود و یک مرتبه خودش را ببیند که شده است رئیس شرکت مایکروسافت و .... همه که از اول استاد و پروفسور و بلکه حجت الاسلام و آیت الله و ... بدنیا نیامده اند!

ولی نکته ای دیگر که اینجا نهفته است این است که این درست است که می فرماید خذ الحکمة من منافق و مشرک و حکمت از قلب منافق و مشرک در قلب مومن هم آرام می گیرد، ولی نه این هم که دیگر هر چه هست و نیست را در اختیار مشرک و منافق هم قرار دهیم و بلکه بعد هم برویم شاگردان آنها شویم و .... این است که روانشناسان و روانپزشکان حتی نسخه بعد از مرگ فلاسفه ای که احتیاج به رواندرمانی هم داشته اند را می نویسند که آیا چطور هم می توان آنها را درمان کرد، و بلکه درسها و کدهای هوش مصنوعی و یادیگری عمیق و ماشینی هم بصورت کتبی ارائه دهند، و حالا هر چقدر هم که اینها دچار مشکلات روحی و روانی برگشت ناپذیر هم شده بوده اند . اقل کم یحتمل این کار را می کنند که درسی بشود برای دیگران که همان خطاها را دوباره هم تکرار نکنند. این است که بنده ی حقیر نظرم این است که یحتمل این خود یک خطا است که اشکال بفرمایند که بعضی نظریه ی مرد دیوانه را و بلکه دار المجانین را مسئله اش را کلاً حل کرده اند و آتش اش هم زده اند و خاکسترش را هم باد داده اند و .... بنظر این بنده ی حقیر بهتر است اگر کسی باورش هم نمی شود که این مسائل بتوانند مفید واقع شوند، یک نگاهی دیگر به اینکه چرا و چطور هم ائمه ی اطهار به شهادت رسیده اند بیاندازند و درسها از آنها یاد بگیریم و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عته و المستشهدین بین یدیه

قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَن یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ ‎﴿التوبة: ٥٢﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۷

نماهنگ | حضرت عبدالعظیم؛ الگوی دانش، معنویت و جهاد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یک مطلب درباره‌ی جناب عبدالعظیم الحسنی است که من فقط به عنوان عرض ارادت به این بزرگوار لازم میدانم، در این سخنرانی مطرح بکنم، چون ما در زیر سایه‌ی این بزرگوار و در کنار این بقعه‌ی مقدس قرار داریم و تهران در حقیقت با همه‌ی عظمتش منور به نور این بقعه‌ی مبارکه است. این بزرگوار هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ علمی دارای مقام برجسته‌ای بوده است. این برای مردمی که در اینجا بخصوص زندگی می‌کنند، حائز اهمیت است. اما از جنبه‌ی علمی عبدالعظیم حسنی رضوان‌الله و سلام‌الله‌علیه یک محدث بزرگ و یک مؤلف بزرگ است. یعنی اول کسی شاید -تا آنجایی که برای ما تا کنون روشن و محرز است- اول کسی که خطب امیرالمومنین علیه‌الصّلاةوالسّلام را گردآوری کرده است در یک کتاب، جناب عبدالعظیم حسنی است. یعنی صد و پنجاه سال تقریباً قبل از تألیف نهج‌البلاغه به وسیله‌ی سیّد رضی این بزرگوار یک نهج‌البلاغه‌ای متشکل از خطب امیرالمؤمنین تألیف کرده است که این مقام علمی این بزرگوار را در امر دین روشن می‌کند. یک نکته‌ای را جوان‌های ما توجه بکنند میراث ارزشمند دینی در طول قرن‌ها که دست به دست از نسل‌ها به زمان امروز رسیده است حامل یک نکته مهم است و آن اینکه در تمدن اسلامی در تفکر اسلامی این سه چیز با یکدیگر همراهند اولاً دانش، دوم تقوا و معنویّت و سوم مبارزه و جهاد فی سبیل الله؛ لذا که همین نکته سوم هم درباره‌ی این بزرگوار است که به عنوان جهاد فی سبیل الله زندگی را میگذرانیده است. اگر مبارز نبود حکومت فاسد عباسی در آن زمان او را تعقیب نمیکرد. اگر پرچم عدالت‌خواهی در دست او نبود، بلاشک این مرد عالم از مُوطن خود که مدینه و حجاز است به ری و به این نقطه با آن زندگی دشواری که از او در روایات نقل شده است دچار نمیشد ونمی‌افتاد.»
بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ولادت حضرت عبدالعظیم، بیانات رهبر انقلاب درباره ایشان را، در نماهنگ «حضرت عبدالعظیم؛ الگوی دانش، معنویت و جهاد» منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=57869

 

١٦ ـ نوادر الرواندى : باسناده عن موسى بن جعفر علیهم السلام ، عن آبائه : قال : قال علی علیه السلام استأذن أعمى على فاطمة، فحجبته فقال رسول الله صل الله علیه و آله و سلم لها : لم حجبتیه وهو لایراک؟ فقالت: إن لم یکن یرانی فانی أراه وهو یشم الریح فقال رسول الله صل الله علیه و آله وسلم : أشهد أنک بضعة منی.

شخصی که نابینا بود از حضرت فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود، حضرت فاطمه اجازه داد ولی در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: چرا حجاب در بر نمودی در حالی که او تو را نمی دید؟ حضرت فاطمه گفت: اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم، و او بوی تن مرا نیز حس می کند. پیامبر فرمود: شهادت می دهم که تو پاره ای از وجود من هستی.

بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 43، ص 91

https://lib.eshia.ir/71860/43/91

https://hawzah.net/fa/Hadith/View/15981

 

أَمْرُ مُحَیِّصَةَ وَحُوَیِّصَةَ

(لَوْمُ حُوَیِّصَةَ لِأَخِیهِ مُحَیِّصَةَ لِقَتْلِهِ یَهُودِیًّا ثُمَّ إسْلَامُهُ) ،
قَالَ ابْنُ إسْحَاقَ: وَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: مَنْ ظَفَرْتُمْ بِهِ مِنْ رِجَالِ یَهُودَ فَاقْتُلُوهُ، فَوَثَبَ مُحَیِّصَةُ بْنُ مَسْعُودٍ- قَالَ ابْنُ هِشَامٍ: (مُحَیِّصَةُ) [1] ، وَیُقَالُ: مُحَیِّصَةُ بْنُ مَسْعُودِ بْنِ کَعْبِ بْنِ عَامِرِ بْنِ عَدِیِّ بْنِ مَجْدَعَةَ بْنِ حَارِثَةَ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ الْخَزْرَجِ بْنِ عَمْرِو بْنِ مَالِکِ بْنِ الْأَوْسِ- عَلَى ابْنِ سُنَیْنَةَ- قَالَ ابْنُ هِشَامٍ: وَیُقَالُ سُبَیْنَةُ [2]- رَجُلٌ مِنْ تُجَّارِ یَهُودَ، کَانَ یُلَابِسُهُمْ وَیُبَایِعُهُمْ فَقَتَلَهُ وَکَانَ حُوَیِّصَةُ بْنُ مَسْعُودٍ إذْ ذَاکَ لَمْ یُسْلِمْ، وَکَانَ أَسَنَّ مِنْ مُحَیِّصَةَ، فَلَمَّا قَتَلَهُ جَعَلَ حُوَیِّصَةَ یَضْرِبُهُ، وَیَقُولُ: أَیْ عَدُوَّ اللَّهِ، أَقَتَلْتَهُ، أَمَا وَاَللَّهِ لَرُبَّ شَحْمٍ فِی بَطْنِکَ مِنْ مَالِهِ. قَالَ مُحَیِّصَةُ، فَقُلْتُ: وَاَللَّهِ لَقَدْ أَمَرَنِی بِقَتْلِهِ مَنْ لَو أمرنى یقتلک لَضَرَبْتُ عُنُقک، قَالَ: فو الله إنْ کَانَ لِأَوَّلِ إسْلَامِ حویّصة قَالَ: آو للَّه لَوْ أَمَرَکَ مُحَمَّدٌ بِقَتْلِی لَقَتَلْتَنِی؟ قَالَ: نَعَمْ، وَاَللَّهِ لَوْ أَمَرَنِی بِضَرْبِ عُنُقِکَ لَضَرَبْتُهَا! قَالَ: وَاَللَّهِ إنَّ دِینًا بَلَغَ بِکَ هَذَا لَعَجَبٌ، فَأَسْلَمَ حُوَیِّصَةُ.

السیرة النبویة، ط دار المعرفة، ابن هشام الحمیری

https://lib.eshia.ir/44821/2/58

 

و با اینکه کاملًا درستى و صحت اسلام و مقررات قرآن را مى‌فهمیدند ولى عشق پول و طلا و لیره جلو سران یهود سدى بود از پذیرش اسلام و هم آهنگى با عموم مردم، در عین حالى که سرمایه‌داران بزرگ یهود که ملایان یهود در ردیف آنها بودند به سختى با اسلام مبارزه مى‌کردند کارگران و بینوایان یهود تا آنجا به اسلام علاقه پیدا کردند براى روشن شدن این موضوع داستان حویصه و محیصه بسیار قابل توجه است.

سیره ابن هشام ج 2 ص 63.

ابن اسحاق گوید: رسول خدا (ص) این دستور را صادر کرد که:

«بر هر کدام از رجال یهود دست یافتید او را بکشید» محیصة بن مسعود جهش کرد بر ابن سنینه و او را کشت- ابن هشام گوید ابن سنینه- و او مردى از بازرگانان یهود بود که با آنان آمیزش و معامله داشت، در این وقت هنوز حویصة بن مسعود برادر محیصه اسلام را نپذیرفته بود و بزرگتر از محیصه بود و چون محیصه، ابن سنینه را کشت حویصه او را کتک مى‌زد و به او مى‌گفت: اى دشمن خدا او را کشتى؟ به خدا چه بسیار پیه در شکم تو از مال او موجود است. محیصه در پاسخ او مى‌گفت: به خدا کسى دستور کشتن او را به من داده است که اگر دستور کشتن تو را هم به من بدهد گردن تو را مى‌زنم، گوید به خدا سرآغاز اسلام حویصه همین بود که به برادرش گفت: تو را به خدا اگر محمد دستور بدهد مرا بکشى خواهى کشت؟ در پاسخ او گفت: آرى به خدا اگر مرا مأمور کند گردنت را بزنم مى‌زنم، او گفت: به خدا دینى که تو را به این پایه رسانیده است شگفت آور است، آن را به حویصه اعلام کن.

اصول کافی، ترجمه شیخ محمد باقر کمره ای، جلد 3، ص 780- 781

https://lib.eshia.ir/12540/3/781

 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم »

بخش ۲۰ - امتحان کردن مصطفی علیه‌السلام عایشه را رضی الله عنها کی چه پنهان می‌شوی پنهان مشو که اعمی ترا نمی‌بیند تا پدید آید کی عایشه رضی الله عنها از ضمیر مصطفی علیه السلام واقف هست یا خود مقلد گفت ظاهرست

گفت پیغامبر برای امتحان

او نمی‌بیند ترا کم شو نهان

کرد اشارت عایشه با دستها

او نبیند من همی‌بینم ورا

غیرت عقل است بر خوبی روح

پر ز تشبیهات و تمثیل این نصوح

با چنین پنهانیی کین روح راست

عقل بر وی این چنین رشکین چراست

از که پنهان می‌کنی ای رشک‌خو

آنک پوشیدست نورش روی او

می‌رود بی‌روی‌پوش این آفتاب

فرط نور اوست رویش را نقاب

از که پنهان می‌کنی ای رشک‌ور

که آفتاب از وی نمی‌بیند اثر

رشک از آن افزون‌ترست اندر تنم

کز خودش خواهم که هم پنهان کنم

ز آتشِ رشکِ گران‌آهنگ، من

با دو چشم و گوشِ خود در جنگ، من

چون چنین رشکیستت ای جان و دل

پس دهان بر بند و گفتن را بهل

ترسم ار خامش کنم آن آفتاب

از سوی دیگر بدراند حجاب

در خموشی گفت ما اظهر شود

که ز منع آن میل افزون‌تر شود

گر بغرد بحر غره‌ش کف شود

جوش احببت بان اعرف شود

حرف گفتن بستن آن روزنست

عین اظهار سخن پوشیدنست

بلبلانه نعره زن در روی گل

تا کنی مشغولشان از بوی گل

تا به قل مشغول گردد گوششان

سوی روی گل نپرد هوششان

پیش این خورشید کو بس روشنیست

در حقیقت هر دلیلی ره‌زنیست

https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar6/sh20

 

یک مسئله ای هست که می تواند بحث داغی هم شود که آیا چطور هم ممکن است که ساعت ساز نابینا متوجه شود که بنده ی حقیر مثلاً دمپایی هم پایم پوشیده ام یا کفش و پوتین است؟ مثلاً ممکن است که دمپاییهایم را روی زمین می کشیده ام و لذا او متوجه هم شده است که این باید دمپایی باشد دیگر. از آن طرف هم فرض بفرمایید که شخص نابینایی که به دیدن حضرت رسول اکرم هم می رود و به گفته مولوی، ضریر، همین ساعت ساز نابینا هم بوده است؛ یعنی علاوه بر اینکه نابینا بوده، همینطور ساعت ساز هم بوده است. و حالا اگر حضرت فاطمه زهرا علیه السلام و جناب عایشه، همسر رسول الله صل الله علیه و آله و سلم، رضی الله عنه هم ساعتی داشته اند که احتیاج به تعمیر داشته باشد نیز می توانسته اند به او بدهند تا تعمیرش کند. یعنی اینجا یک بحث داغی دوباره یحتمل درگیر شود که آیا عایشه همسر پیغمبر بوده است که نابینا نزدش رسیده است یا اینکه حدیث مربوط به حضرت فاطمه زهرا، سیدة النساء العالمین علیه السلام هم هست، یا اینکه مسئله فرقی نمی کند که اگر هر خیر النساء دیگری در طول این قرون متمادی هم می بود، باز هم مسئله همین می بود! 

بعضی یحتمل حتی اشکال هم کنند که خوب حالا این هم درست؛ ولی مسئله ی ساعت ساز نابینا دیگر ربطی ندارد به اینکه بخواهیم به ترور سید حسن نصر الله توسط صهیونیستها هم آنرا یک طورهایی ربطش دهیم چرا که این مسئله و جنگ غزه و فلسطین و لبنان و کل منطقه که دیگر یک مسئله ی صرفاً ذهنی هم نیست که بگوییم تقصیر آدام کَش است که در روانشناسی اش اول گفته ساخت انسان، همانا مثل ساخت ماشین است و بعد هم حتی همین را هم حاشا کرده است! صهیونیستها با ماشین جنگی ای که آمریکایی هم در اختیارشان گذاشته اند و دارند مدیریتش هم می کنند، آیا چقدر جنایات را هم دارند همینطوری مرتکب می شوند؟ حالا بنده خدایی مثل ساعت ساز نابینا هم که این وسط گیر کرده است چه کند؟! الا اینکه این مسئله را اینطور عنوانش کردن یحتمل فرق می کند با آنکه بعضی نظریه هم می دهند که در طبیعت هم یک ساعت ساز نابینایی نهفته است که مثلاً در ویروسها و باکتریها و سلولهای بدن و هسته ی آنها یعنی DNA ها هم دخالت می کند و بلکه تنظیمات و مرتب کردن و نظم روح و جسم را نیز حساب کتاب می کند. و لذا بعضی یحتمل اینجا باز هم اشکال بفرمایند که چرا این ساعت ساز باید هم نابینا باشد. ولی حالا ما خیلی نمی خواهیم وارد این مبحث شویم، ولی این مسلم هم هست که قرآن کریم می فرماید خدا بر بندگانش بصیرت هم دارد و می بیند آنچه می کنند:

قُلْ أَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذَٰلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ‎﴿آل عمران: ١٥﴾‏

فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ‎﴿آل عمران: ٢٠﴾‏

فَسَتَذْکُرُونَ مَا أَقُولُ لَکُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ‎﴿غافر: ٤٤﴾‏

ولی نکته اینجا است که آیا همانطوری که ویروسها و باکتریها و سلولها و بلکه اتمها و ذرات کوانتومی زیر اتمی را هم آیا چقدر می توان تحت کنترل درآورد، آیا کنترل ترازی هم روی کشت و کشتارهایی که بی حساب فرض بفرمایید صهیونیستها دارند بر همه اعمال می کنند، وجود ندارد و آیا بشر اصولاً هر چقدر خواست کشت وکشتار کند، جایز است و بلکه امکان پذیر است؟! البته این هم یکی از مسلمات است که اگر اخلاق و ادب و معرفت و خدا و پیغمبران و ائمه ی اطهار را بشر کنار بگذارد و خودش را بکند همه کاره ی عالم و فرض بفرمایید هوش و زکاوتش را حتی در بانکداریهای کلان جهانی نیز آزمایش کند، یحتمل حتی ساعت ساز نابینا را هم دیگر قبول نداشته باشد و بلکه هر کاری هم دلش خواست می کند. و حالا بنده ی حقیر دمپایی هم پایم کنم یا کفشها و پوتینهای درست و حسابی و بلکه ماشینهای شاسی بلند هم داشته باشم، باز هم به ساعت ساز نابینا ربطی دارد!

البته بنده ی حقیر این مسئله ی محیصه و حویصه را سالها پیش، یحتمل بدون اینکه متوجه شوم حالا حدوداً شده است 10 سال پیش، در کتاب کامل التاریخ ابن اثیر که از کتابخانه ی عمومی هم گرفته بودم خواندم. و باید هم کتاب را پس می دادم و این همینطوری در ذهنم مانده بود که داستان چیست؟ چرا چنین است؟ بنده نگاه کردم دیدم این را در فروغ ابدیت اگر جستجو کنیم؛ نمی یابیم. ولی همانطوری که از متن داستان هم پیدا است و مترجم محترم هم بدان اشاره می کنند، محیصه و حویصه کارگران فقیری که برای یهودی کار می کرده اند، هم بوده اند حتی اگر خود قبل از اسلام آوردن یهودی هم نبوده اند آنچنان که برادرش به او اعتراض هم می کند که چه بسیار از شحم و پیه او که در شکم تو از مال او موجود است. همین مسئله را در مورد اسحاق رابین هم داریم که فردی یهودی او را در میدان شاهان بنی اسرائیل که حالا به میدان اسحاق رابین هم تغییر یافته، ترور می کند چرا که مخالف مذاکرات اسلو هم بوده است و اعتراضش به این بوده که چرا با فلسطینیان مذاکره کرده ای و .....

حالا اینجا بعضی یحتمل باز هم اشکال کنند که فروغ ابدیت حضرت آیت الله العظمی سبحانی مد ظله العالی را هم دیدی، و لذا عبقات الانوار میر سید حامد حسین کنتوری هندی را حالا همانقدریش را که در دسترس ات هست را هم می دیدی دیگر. ولی عرض بنده ی حقیر برای شاگردانی که میل هم دارند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم میل کنند، این است که همانطوری که مستحضرید کورت گودل در اثبات قضیه ی ناتمامی اش از قطری سازی کانتوری هم استفاده کرد. یعنی فرض بفرمایید که به شما اعداد طبیعی و اعداد صحیح و اعداد گویا و حتی اعداد جبری را هم تا آیت اللهی الف_0 داده اند. و حالا برای اینکه بخواهید ثابت هم کنید که تعداد ناشمارایی به اندازه ی الف_1 هم اعداد متعالی داریم، از همین روش قطری سازی کانتوری هم استفاده می فرمایید. و همینطوری که پیش می رود و از همین روش استفاده می کند برای اثبات قضیه ی ناتمامی اش. و لذا برای اینکه نشان دهید که علاوه بر اعداد جبری، اعداد متعالی هم داریم؛ همه ی اعداد جبری را در یک جدولی هر چند که بینهایت شمارا هم هستند لیست می فرمایید. و آنگاه بطور قطری هم فرض بفرمایید که اگر در مبنای دو هم هست اعدادتان، همینطوری که در جدولتان پیش می روید، بطور قطری رقم قطری را اگر 0 است، 1 کنید و اگر 1 است صفر کنید و الی غیر النهایه. و بدین ترتیب هم یک عدد دیگری خواهید داشت که در جدولتان یافت نخواهد شد و لذا غیر از همه ی اعداد جبری هم هست! و لذا یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که اگر شما بخواهید دم گوساله ای را به همه ی این حضرات اعداد متعالیه بزنید و ببینید که بالاخره کیست که قاتل او است، یحتمل دیگر گاو و گوساله ای روی زمین باقی نماند و چرا که تعداد ناشمارایی آیت اللهی یعنی  آلف_1 تا دم گاو و گوساله احتیاج دارید که حالا آیا بتوانید یک دم گاو را هم به چندین مقتول بزنید و بپا خیرد. و این در صورتی هم هست که اول از همه دشمن نرود سراغ خود حضرت موسی و دیگر پیامبران و ائمه ی اطهار و امثال آنها و همه را از پا درآورد که حتی این کار اثری هم داشته باشد. و الا که بصیرت و صبر و امید هم بسی احتیاج دارد برای اینکه متوجه شویم چطور یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم یاری کنیم برای بقیه ی ناتمامی انتظار منتظرانش و .... و لذا بسی هم کنترل تراز می خواهد در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و .. چرخشی قلوب زمینی و آسمانی مجموعه های سیاه چاله های نجومی و ستاره ای و سیاره ای و کهکشانی و بلکه کیهانی و ....

https://arxiv.org/search/?query=cosmic+galois&searchtype=all&source=header

https://arxiv.org/abs/2410.03938

https://arxiv.org/abs/2410.03876

https://arxiv.org/abs/2410.04399

https://arxiv.org/abs/hep-th/0411114

البته بنده ی حقیر بدلایلی علاقه مند هم شدم ببینم در سایت شعرای کلاسیک در گنجور، کدام شاعران هم از لغت: "پیرایش" استفاده می فرمایند. مثلاً کشکول بهایی، فیض کاشانی، صائب تبریزی، ... را هم داریم و بلکه نظامی گنجوی هم دو جا در اسکندرنامه این لغت را استفاده می کند و از جمله در جهانگردی اسکندر با دعوی پیغمبری، و همینطور در مناظره ی نقاشان رومی و چینی:

به پیرایش نامه خسروی

کهن سرو را باز دادم نوی

و لذا یحتمل خوب هم باشد که بعضی کوهمولوژیها را نیز بر حسب نگاشتهای فروبینیوس هم ببینیم چطور می شوند:

https://arxiv.org/search/?query=frobenius+cohomology&searchtype=all&source=header

https://arxiv.org/abs/2407.03395

https://arxiv.org/abs/2311.14881

https://arxiv.org/abs/2410.04705

https://arxiv.org/abs/2409.17970

دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿١﴾‏ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿٢﴾‏ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿٣﴾‏ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‎﴿٤﴾‏ لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ‎﴿٥﴾‏ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۚ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‎﴿الحدید: ٦﴾‏

لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿٢١﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ ‎﴿٢٢﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحشر: ٢٤﴾‏

 

وإن شئت أن تزید فی التعقیب فالأفضل أن ترجی الزیادة إلى الفراغ من نافلة المغرب [٥] ، ثم تنهض للنافلة وهی أربع رکعات بسلامین ، ویکره التکلم بین صلاة المغرب ونافلتها ، وتقرأ فی الرکعة الأولى من النافلة سورة (قل یا أیها الکافرون) ، وفی الثانیة التوحید ، وتقرأ فی الرکعتین الأخیرتین منها ما شئت ، وینبغی أن تقرأ فی الرکعة الثالثة سورة الحدید من أوّلها إلى : (علیم بذات الصدور) ، وفی الرابعة اَّخر سورة الحشر من : (لو أنزلنا هذاالقرآن) إلى اَّخر السورة [٦] ، ویجزی فی هذه النافلة کما فی سائر النوافل الاقتصار على الفاتحة وحدها وینبغی الجهر بالقراءة فیها کسائر نوافل اللیل.

فإذا فرغت من نافلة المغرب فلک أن تعقّب بما شئت من‌التعقیبات العامّة ، ثم تسجد سجدة الشکر على نحو ما مرّ ، وأدنى مایجزی فی سجدة الشکر أن تقول : شکراً شکراً شکراً [٧].

وروى الکلینی عن الصادق علیه‌السلام قال : إذا فرغت من صلاة المغرب فامسح جبینک بیدک وقل ثلاثا : بِسْمِ الله الَّذِی لا إلهَ إِلاّ هُوَ عالِمُ الغَیبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ، اللَّهُمَّ اذْهِبْ عَنِّی الهَمَّ وَالحُزْنَ [٨].

وینبغی أن تصلی صلاة الغفیلة وقد وصفناها فی کتاب (المفاتیح) وغیره ص ٦٠.

مفاتیح الجنان، آشیخ عباس قمی، ص 752

https://lib.eshia.ir/10505/1/752

 

نافله مغرب، دو نماز دو رکعتى است و بین آن دو نماز سخن مگو.شیخ فرموده: روایت شده: که در رکعت اول سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و در رکعت دوم سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» خوانده شود و در دو رکعت دیگر هر سوره‌ای را که بخواهد.و روایت شده: که امام هادى (علیه‌السّلام) در رکعت سوم [از آن چهار رکعت نماز نافله] سوره «حمد» و «آیات اول سوره حدید» تا «وَ هُوَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» و در رکعت چهارم «حمد» و «آیات آخر سوره حشر» از «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرآنَ» تا پایان سوره را می‌خواند.و مستحب است در سجده آخر نافله‌ها در هر شب و به‌ویژه در شب جمعه، «هفت مرتبه» خوانده شود:

پخش صوت: علی علیزاده

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ، وَاسْمِکَ الْعَظِیمِ، وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَأَنْ تَغْفِرَ لِى ذَنْبِىَ الْعَظِیمَ، إِنَّهُ لَایَغْفِرُ الْعَظِیمَ إِلّا الْعَظِیمُ.

خدایا از تو می‌خواهم به ذات بزرگ‌منش‌ات و نام نیرومندت و فرمانروایی دیرینه‌ات که بر محمد و خاندان او درود فرستی و بیامرزی گناه بزرگ مرا، چه گناه بزرگ را جز آمرزگاری بزرگ نمی‌آمرزد.و چون نافله را به پایان رساندی، هرچه می‌خواهی تعقیب بخوان و سپس «ده مرتبه» بگو:

مَا شَاءَ اللّهُ، لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ، أَسْتَغْفِرُ اللّهَ.

آنچه خدا بخواهد خواهد شد؛ هیچ نیرویی نیست مگر به خداوند، از خدا آمرزش می‌خواهم.

https://erfan.ir/mafatih745

 

مناجاة أمیر المؤمنین علیه‌السلام

اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلا بَنُونَ إِلاّ مَنْ أَتى الله بِقَلْبٍ سَلِیمٍ) [٢] وأَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ یَعضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ : یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً)[٣] ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ یُعْرَفُ المُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَالأقْدامِ)[٤] ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ لایَجْزِی وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلامَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ الله حَقُّ)[٥] ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ لایَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمْ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّار)[٦] وأَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَالأمْرُ یَوْمَئِذٍ للهِ)[٧] ، وَأَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ یَفِرُّ المَرءُ مِنْ أَخِیهِ وَاُمِّهِ وَأَبِیهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ لِکُلِّ امْرِیٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیه)[٨] ِ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ یَوَدُّ المُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ وَصاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ وَمَنْ فِی الأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجِیهِ کَلاًّ إِنَّها لَظى نَزَّاعَةً لِلْشَّوى)[٩]. مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المَوْلى وَأَنا العَبْدُ وَهَلْ یَرْحَمُ العَبْدُ إِلاّ المَوْلى ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المالِکُ وَأَنا المَمْلُوکُ وهَلْ یَرْحَمُ المَمْلُوکَ إِلاّ المالِکُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ العَزِیزُ وَأَنا الذَّلِیلَ وَهَلْ یَرْحَمُ الذَّلِیلَ إِلاّ العَزِیزُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الخالِقُ وَأَنا المَخْلُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَخْلُوقَ إِلاّ الخالِقُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ العَظِیمُ وَأَنا الحَقِیرُ وهَلْ یَرْحَمُ الحَقِیرُ إِلاّ العَظِیمُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ القَوِیُّ وَأَنا الضَّعِیفُ وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّعِیفَ إِلاّ القَوِیُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الغَنِیُّ وَأَنا الفَقِیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الفَقِیرَ إِلاّ الغَنِیُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المُعْطِی وَأَنا السَّائِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ السَّائِلُ إِلاّ المُعْطِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الحَیُّ وَأَنا المَیِّتُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَیِّتَ إِلاّ الحَیُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الباقِی وَأَنا الفانِی وَهَلْ یَرْحَمُ الفانِیَ إِلاّ الباقِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَأَنا الزَّائِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلاّ الدَّائِمُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَأَنا المَرْزُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَرْزُوقَ إِلاّ الرَّازِقُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الجَوادُ وَأَنا البَخِیلُ وهَلْ یَرْحَمُ البَّخِیلَ إِلاّ الجَوادُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المُعافِی وَأَنا المُبْتَلى وَهَلْ یَرْحَمُ المُبْتَلى إِلاّ المُعافِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الکَبِیرُ وَأَنا الصَّغِیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الصَّغِیرَ إِلاّ الکَبِیرُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الهادِی وَأَنا الضَّالُّ وهَلْ یَرْحَمُ الضَّالَ إِلاّ الهادِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الرَّحْمنُ وَأَنا المَرْحُومُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَرْحُومَ إِلاّ الرَّحْمنُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ السُّلْطانُ وَأَنا المُمْتَحَنُ وَهَلْ یَرْحَمُ المُمْتَحَنَ إِلاّ السُلْطانُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الدَّلِیلُ وَأَنا المُتَحَیِّرُ وَهَلْ یَرْحَمُ المُتَحَیِّرَ إِلاّ الدَّلِیلُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الغَفُورُ وَأَنا المُذْنِبُ وَهَلْ یَرْحَمُ المُذْنِبَ إِلاّ الغَفُورُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الغالِبُ وَأَنا المَغْلُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَغْلُوبَ إِلاّ الغالِبُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الرَّبُّ وَأَنا المَرْبُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَرْبُوبَ إِلاّ الرَّبُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المُتَکَبِّرُ وَأَنا الخاشِعُ وَهَلْ یَرْحَمُ الخاشِعَ إِلاّ المُتَکَبِّرُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ ارْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ وَارْضَ عَنِّی بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ یا ذا الجُودِ وَالاِحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالامْتِنانِ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمِینَ [١].

 

حکمت 179 نهج البلاغة:

وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ.

امام(علیه السلام) فرمود: این دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمت آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید.

راه تحصیل نشاط:
این کلام حکمت آمیز پیش از این نیز با همین عبارت و تفاوت بسیار مختصرى در کلمات قصار گذشت و نکته هاى فراوانى در آنجا ذکر کردیم و در اینجا مى توان نکات دیگرى بر آن افزود. امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اش راه به دست آوردن نشاط براى انجام کارهاى مهم زندگى را نشان داده مى فرماید: «این دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمت آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید»; (إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ).
این یک واقعیت است که روح و جسم هر دو بر اثر کارهاى مختلف خسته مى شوند. چرا؟ زیرا توان نیروى انسان محدود است و این محدودیت سبب خستگى جسم و جان مى گردد. اما خداى متعال که انسان را براى ادامه زندگى آفریده به وى قدرتى داده که مى تواند جوششى از درون ایجاد کند و این جوشش، نیرو و توان جدیدى براى کارهاى مجدد به او بدهد. براى این که این جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گیرد باید از وسایل تفریح استفاده کرد. تفریحات مادى و انواع ورزش ها، جسم را نیرو مى بخشد و تفریحات معنوى، لطیفه ها، مزاح ها، شعرهاى زیبا، داستان ها نشاط آور و لطائف الحکم خستگى روح را مى زداید و به انسان براى عبادت و اطاعت پروردگار و مدیریت کارهاى زندگى و تحقیق و کشف مطالب علمى نیرو مى دهد. از قدیم معمول بوده که در میان ساعات درس زنگ تفریح مى گذاشتند براى این که خستگى و ملالت را از دانش آموز و دانشجو بگیرند. در روایات اسلامى آمده است که از آداب مستحب سفر، مزاح کردن است; مزاحى دور از افراط و آلودگى به گناه. مرحوم علامه طباطبایى بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گوید:
وَأکْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا *** لَمْ یَسْخَطِ الرَّبَ وَلَمْ یَجْلِبْ أذَىً
در سفرها مزاح زیاد کن; مزاحى که سبب خشم خدا نشود و موجب آزار کسى نگردد.
این شعر برگرفته از حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است که مى فرماید: «شش چیز است که نشانه شخصیت انسان است سه چیز در حضر و سه چیز در سفر و آن سه چیز در سفر را به این صورت بیان فرمود: فَبَذْلُ الزّادِ وَحُسْنُ الْخُلْقِ وَالْمِزاحُ فِى غَیْرِ الْمَعاصی; بخشیدن بخشى از زاد و توشه به دیگران و حسن خلق و مزاح کردن به صورتى که موجب عصیانى نشود».(1)
این موضوع در مورد سفر تأکید شده زیرا سفرها غالباً آمیخته با خستگى هاى جسمى و روحى مخصوصاً در ایام گذشته است و این مزاح ها مى تواند خستگى ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد.
ناگفته پیداست که مزاح باید در حد اعتدال و خالى از افراط و بى بند و بارى و دور از اذیت و آزار دیگران و آنچه موجب خشم خداوند مى شود باشد.
«طرائف» همان گونه که سابقاً هم اشاره کردیم جمع «طریفة» به معناى هر چیز زیبا، دل انگیز و و شگفتى آور است و «حِکَم» جمع «حکمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراین «طرائف الحکم» به معناى نکته هاى لطیف و زیبا است خواه علمى باشد یا ادبى، در قالب شعر باشد یا به شکل نثر; ولى مى توان آن را به قرینه روایات و به اصطلاح از باب تنقیح مناط به هر گونه مزاح و سخنانى نشاط انگیز هرچند جنبه علمى نداشته باشد تعمیم و تسرى داد.
در حدیثى مى خوانیم: که گاه یک مرد عرب بیابانى خدمت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى رسید و هدیه اى براى آن حضرت مى آورد. سپس عرض مى کرد: «اى رسول خدا؟ أعْطِنا ثَمَنَ هَدِیَّتِنا; قیمت این هدیه را لطف کنید» پیغمبر با شنیدن این سخن مى خندید و گاه هنگامى که غمگین مى شد مى فرمود: «ما فَعَلَ الاْعْرابِىُ لَیْتَهُ أَتانا; آن مرد اعرابى کجاست اى کاش سراغ ما مى آمد».(2)
بار دیگر تأکید مى کنیم که نباید براى رفع خستگى آلوده گناه شد آنگونه که در دنیاى امروز معمول است که هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مى پسندند، بلکه باید تقوا و اعتدال را در آن رعایت کرد.
این سخن را با شعرى که ابن ابى الحدید در شرح این کلام حکمت آمیز مولا آورده پایان مى دهیم:
أفِدْ طَبْعَکَ الْمَکْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً *** تَجَمُّ وَعَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ
وَلکِنْ إذا أعْطَیْتَهُ ذکَ فَلْیَکُنْ *** بِمَقْدارِ ما یُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ
طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذیرد و به وسیله چیزى از مزاح آن را درمان کن.
ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مى ریزند. (که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مى کند)(3). (4)
*****
پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج 73، ص 113 .
(2). کافى، ج 2، ص 663 .
(3). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 19، ص 16 .
(4). سند گفتار حکیمانه: این گفتار حکیمانه از کلماتى است که در نهج البلاغه تکرار شده و قبلاً در حکمت 91 با تفاوت بسیار مختصرى گذشت و به بخشى از مصادر آن مانند روایت «جاحظ» در رساله نفى التشبیه و ابن عبد ربه در کتاب عقد الفرید اشاره کردیم. ولى مرحوم خطیب منابع دیگرى نیز براى این کلام حکمت آمیز در آنجا آورده که ما به علّت تلخیص ذکر نکردیم و در اینجا جبران مى کنیم; از جمله مرحوم کلینى در کافى همین معنا را با تفاوت مختصرى در الفاظ آورده است. اینها کسانى بودند که قبل از مرحوم سید رضى آن را نقل کرده بودند و بعد از سید رضى، قاضى قضاعى در دستور معالم الحکم و زمخشرى در ربیع الابرار با تفاوتى آورده است. محمد بن عبد الرحمان سخاوى نیز در کتاب الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ و نویرى در نهایة الارب و فتال نیشابورى در روضة الواعظین نقل کرده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 87)
https://ahlolbait.com/content/17899

 ۱۳ /مهر/ ۱۴۰۳فرازی از خطبه‌های رهبری معظم له در نماز جمعه تهران

* خطبه‌ی دوّم (عربی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّی و اسلّم علی حبیبه الرّسول الاعظم سیّدنا محمّدٍ المصطفی و آله الطّاهرین سیّما علیٍّ امیرالمؤمنین و حبیبته الزّهراء المرضیّة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّ‌بن‌الحسین زین‌العابدین و محمّدبن‌علیّ الباقر و جعفربن‌محمّدٍ الصّادق و موسی‌بن‌جعفرٍ الکاظم و علیّ‌بن‌موسی الرّضا و محمّد‌بن‌علیٍّ الجواد و علیّ‌بن‌محمّدٍ الهادی و الحسن‌بن‌علیّ الزّکیّ العسکریّ و الحجّة‌بن‌الحسن القائم المهدیّ صلوات الله علیهم اجمعین و اسلّم علی صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین و علی حماة المستضعفین و ولاة المؤمنین.

ارتأیتُ أن یکونَ تَکریمُ أخی وعزیزی ومَبعَثُ افتِخاری والشّخصیّةُ المحبوبةُ فی العالمِ الإسلامی، واللسانُ البلیغُ لشعوبِ المنطقة، ودُرّةُ لُبنانَ السّاطِعَةُ، سَماحَةُ السیّد حَسن نصرالله، رضوان الله تعالی علیه، فی صلاةِ جُمعةِ طَهران، وسأتطرّقُ أیضًا لبعضِ النّقاط.

هذا الخطابُ موجّهٌ للأمّةِ الإسلامیّةِ جَمعاء، إلّا أنّهُ موجّهٌ بشکلٍ خَاصٍّ إلی الشّعبَینِ العَزیزَین اللُبنانیّ والفلسطینی. نحنُ جمیعًا مصابونَ ومَکلومونَ بِشهادة السیّدِ العزیز، إنّهُ لفِقدانٌ کبیر، ولقد أفجعَنا بکلِّ معنی الکلمة. غیرَ أنَّ عزاءَنا لا یَعنی الاکتئابَ والیأسَ والاضطراب، بل هو من سِنخ عزائِنا علی سیّدِ الشهداءِ الحسین بن علیّ علیه السلام؛ یبعثُ الحیاة، ویُلهمُ الدّروس، ویوقدُ العزائم، ویضخّ الآمال.

لقد غادرَنا السیّد حسن نصرالله بجسده، لکنَّ شخصیّتَهُ الحقیقیّةَ؛ رُوحَهُ، ونَهجَهُ، وصوتَهُ الصّادحَ، سَتبقی حاضرةً فینا أبدًا. لقد کان الرایةَ الرفیعةَ للمقاومةَ فی وجه الشیاطین الجائرینَ والناهبین، وکان اللسانَ البلیغَ للمظلومینَ والمدافعَ الشّجاعَ عنهم، کما کانَ للمناضلینَ علی طریقِ الحقّ سندًا ومشجّعًا، لقَد تخطّی نطاقُ شعبیّته وتأثیرُهُ حدودَ لبنانَ وإیرانَ والبلدانَ العربیّة، وستُعزّزُ شهادَتُه الآن مدی هذا التأثیر.

إنّ أهمّ رسائلِهِ قولًا وعملًا، فی حیاتِهِ الدنیویّة، لکم یا شعبَ لبنانَ الوفیّ، کانت ألّا یساورَکُم یأسٌ واضطرابٌ بغیابِ شخصیّاتٍ بارزَةٍ مثلِ الإمام موسی الصدر والسیّد عبّاس الموسوی، وألّا یصیبَکُم تردیدٌ فی مسیرةِ نضالِکُم. ضاعِفوا مَساعیَکُم وقُدُراتِکُم، وعزّزوا تَلاحُمَکُم، وقاوموا العدوَّ المُعتَدی وأفشِلوهُ بتَرسیخِ إیمانِکُم وتوکّلِکُم.

أعزّائی، یا شعبَ لبنانَ الوفی، یا شبابَ حزبِ الله وحرکة أمل المُفعَمَ بالحماسَة! یا أبنائی، هذا أیضًا طلبُ سیّدنا الشهید الیوم من شعبه وجبهة المقاومة والأمّة الإسلامیّة جَمعاء....

۱۰) لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایه‌ی فخرم، چهره‌ی محبوب دنیای اسلام، و زبان گویای ملّتهای منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سیّدحسن نصرالله (رضوان الله علیه) در نماز جمعه‌ی تهران باشد، و تذکّراتی هم به عرض همه برسانم.


مخاطب این خطبه همه‌ی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. ما همه در شهادت سیّد عزیز، مصیبت‌زده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیّدالشهدا حسین‌بن‌علی (علیهما السّلام) است؛ زنده‌کننده، و درس‌دهنده، و انگیزه‌بخش، و امیدآفرین است.

سیّدحسن نصرالله جسمش از میان ما رفته ولی شخصیّت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود. او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایه‌ی دلگرمی و جرئت مبارزان و حق‌طلبان بود. گستره‌ی محبوبیّت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد.

مهم‌ترین پیام گفتاری و عملی او در حیات دنیایی‌اش برای شما ملّت وفادار لبنان این بود که با از دست دادن شخصیّت‌های برجسته‌ای چون امام موسیٰ صدر و سیّدعباس موسوی و دیگران، ناامید و پریشان نشوید؛ در مسیر مبارزه تردید نکنید؛ بر تلاش و توان خود بیفزایید؛ همبستگی خود را دوچندان کنید؛ در برابر دشمن متجاوز و متعرّض با تقویت ایمان و توکّل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید.

عزیزان من! ملّت باوفای لبنان! جوانان پُرشور حزب‌الله و امل! فرزندان من! امروز هم خواسته‌ی سیّد شهید ما از ملّتش، و از جبهه‌ی مقاومت، و از همه‌ی امّت اسلامی همین است....

https://www.leader.ir/fa/speech/27670

 

فصل 1

آشنایی با هدف روانشناسی 

...

اغلب کسانی که می شناسم، درباره ی روان شناسی نظر خاص خود را دارند.

من یک روان شناسم، خب این چه معنایی دارد؟ روان شناس کسی است که علم روان شناسی را می شناسد. و درباره اش مطالعه دارد؛ اما آیا این موضوع به همین جا ختم می شود؟ وقتی در تعطیلات با دوستان و اعضای خانواده دور هم جمع می شویم، متوجه می شوم که آن ها هرگز نمی دانند من برای امرار معاش زندگی چه می کنم.

بعضی از بیمارانم می گویند: "تنها کار شما حرف زدن است. نمی توانید برایم دارویی تجویز کنید؟" بعضی دیگر از دوستان برایم قدرت فوق طبیعی قائل اند و مرا یک ناجی می دانند. قصد من از نگارش کتاب حاضر، رفع سوء تفاهماتی در باره ی روان شناسی است.

روان شناسی چیست و چه معنایی دارد؟

وقتی مردم درباره ی موضوع روان شناسی فکر می کنند چه چیزهایی به ذهنشان خطور می کند؟ بستگی به این دارد که چه کسی سوال می کند. گاه تصور می کنم مهمان یک برنامه ی تلویزیونی هستم و حضار مرا با سوالاتی که نمی توانم به آن ها پاسخ بدهم بمباران می کنند. تپش قلب پیدا می کنم. بدنم خیس عرق می شود. از جا بلند می شوم تا شاید راه فراری پیدا کنم؛ اما فکرهایی به سرم می زند که مرا روی صندلی نگه می دارد. بعد تصور می کنم از حاضران در جلسه می پرسم به نظر آن ها روان شناسی چیست و چرا فکر می کنند که یک روان شناس می تواند به هر سوالی درباره روانشناسی پاسخ بدهد.

روانشناسی برای خنگولکها، آدام کش، برگردان مهدی قره چه داغی، ص 7

 

البته حالا کاری هم نداریم، ولی گذشته از فیلمهایی که ما قبلاً در موردش گفتیم جزو ده فیلم انتخابی کتاب روان شناسی برای خنگولکها است، یکی هم فیلم سکوت بره ها است؛ که بنده بصورت ذهنی که خواستم اسم فیلم را بخاطر بیارومش، اشتباهی نوشتم فریاد بره ها بجای سکوت بره ها! عرض بنده ی حقیر این است که صاحب کتاب روان شناسی برای خنگولکها همینطور هم در فصل یک اشاره می فرمایند که برای اینکه روانشناسی را که بر آن است که رفتار انسانها را توضیح دهد را بفهمیم، لازم هم هست که یک انسانی، یک شخصی را بسازیم همانطوری که یک ماشین را هم می سازیم با این تفاوت که حالا این یک ماشین زنده مهندسی شده با انواع اجزاء و ادوات خودش و بلکه ماروای آن هم هست. البته در آخرهای همین فصل در زیرفصل عملی کردن، صریحاً هم می گوید که 

روان شناسی مطالعه ی علمی رفتار و فرایندهای ذهنی انسان است. اگر نگران یا حیرت زده شده اید، باید بگویم من در کار ساختن انسان نیستم؛ اما اگر روی بخواهم چنین کاری انجام دهم، از اصول و طرح کلی این کار کاملاً اطلاع دارم.... هر یک از اجزای انسان، فرایندها و منابع کمکی، فصل یا بخشی از این کتاب را به خود اختصاص داده اند.

همان، ص 12

و ذیل آن می گوید که روان شناسی از دل فلسفه و زحمات فلاسفه و روانشاناسانی همچون ویلیام جیمز، ویلهلم وونت، ادوارد نورندیک، بی. اف. اسکینر، آلبرت باندورا، ژان پیاژه، فیلیپ زیمباردو، رابرت استرنبرگ، آلبرت الیس و بسیاری دیگر در 100 سال گذشته هم بیرون آمده است. ولی مسئله ای را که به عنوان مسئله ای روان شناسی هم به عنوان یک ماشین زنده عنوان می کند، آیا شما را به یاد هوش مصنوعی هم نمی اندازد؟! البته در سعی و خطاهایی که به عنوان ساختن یک انسان هم تلاش می کند، آیا تلاشها شامل ساختن داعش و حتی طالبان و القاعده و ... هم می شود؟ 

البته نکته ای که در مورد تصوراتش در اینکه رفته است تلویزیون و چطور هم می خواهد از آنجا فرار کند، آیا می تواند هم متصور شود که مناجات امیر المومنین هم چه در ذهن انسان تداعی آزادی را می کند آنچان که خدایی است که بالا سر این انسان هم واقع است که هر غلطی را از جمله اینکه در راه نماز جمعه پس کله ای هم به رفیقش بزند و بعد که معترض شدید، حتی بخواهد انگشتی و بلکه مالشی هم در میان ازدحام با شما داشته باشد و هیچ کس هم نفهمد که آش رشته شوری اش از کجا است؟! یعنی همان ظالم است که بصورت دوگانی هم دارد بر فضاهای هیلبرت ای و فن نویمن ای خودش عمل می کند و عملگراهایش را هم می سنجد و لذا حتی شمشیرش را هم از رو بسته است و بر حسب ادعای استفان والت دانشمند سیاسی شهیر آمریکایی دانشگاه هاروارد در فارین پالیسی نگران هم هست که نکند ایران یک وقتی دارد بمب اتم و بمب هسته ای هم می سازد و بلکه این کارش را جلو هم بیاندازد و .... این انسانی که برای خودش ساخته است، آیا بدجوری هم خر برش نداشته است که هم شهید عماد مغنیه را ترور می کند و هم شهید سلیمانی را و هم سید حسن نصر الله را و بلکه با کمک آمریکا ده ها هزار نفر زن و کودک و پیر و جوان را هم همه وهمه را بمباران می کند و غزه را کانه صاف و تخت کرده است و حالا آمده است سراغ لبنان؟ استفان والت می گوید که نتانیاهو دارد رل مسیحا دمی را هم اجرا می کند. و آیا این است مسیحا دمی؛ و البته همین هم هست بسبک جهودی و صهیونی که بدترین دشمن بشریت هستند و با خود حضرت مسیح علی نبینا محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم علیه السلام هم روبرو می شدند، با هم همینطوری ادعای مسیحا دمی را دوگانی خودشان برای خودشان مدعی می شدند و حال آنکه خبر هم ندارند که خود حضرت مسیح همراه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هنوز در آسمانها منتظر انتقامی هم هستند که همین صهیونیهای راست فراطی در الفهای بینهایت آیات اللهی پائینتر هم بنظرشان می رسد که بر سرش آورده اند؛ ولی در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات بالاتر هم خبر ندارند چقدر کوته نظرانه مسئله را بنظرشان رسیده است که بنفع خود تمام کرده اند و فیصله اش هم داده اند و ....! این تذهبون؟ حالا گیریم همسایه جانی، که حتی از بنده هم ادعایت بیشتر می شود که به شهدای زنده هم نزدیکی، جواب سلام این بنده ی حقیر هم نخواهی بدهی، یا حتی مرا هم گرفتی و انداختی توی ونهای گشتهای انتظامی اجتماعی؛ و فرض هم کن که کارت هم خیلی درست است. و بلکه حتی فرض کن که توانستی سایت خامنه ای دات آی آر را هم فیلتر کنی و حالا هنوز هم زورت نرسیده است که سایت رهبری دات آی آر را هم خیلی فیلتر کنی؛ ولی حالا یک جورهایی هم سوتی داده ای که فیلترشکن قدیمی این حقیر را هم چطوری بکار بیاندازی و بنده وارد سایت ایکس ایلان ماسک و بلکه از آنجا هم وارد سایت فارین پالیسی شده و حتی مقاله ی استفان والت را هم بتوانم بخوانم ومطالعه هم کنم؟ آدام کش هم اگر می بود حیرت زده و متعجب می شد که چطور این کارها را حتی بدون وارد شدن به صدا و سیما کسی توانسته است کند! و اما یک کمی هم فکر کن! آیا مقام وحی را هم توانسته ای حذف کنی و بلکه شهدای زنده را هم حذف کرده ای و خودت هم آنگاه می شوی همه کاره ی عالم و ...؟ دوباره به این آیات هم توجه کن:

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ‎﴿سبإ: ٤٦﴾‏

مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ‎﴿القلم: ٢﴾‏

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ‎﴿٥١﴾‏ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ‎﴿القلم: ٥٢﴾‏

....

دوباره هم حساب کن که آیات آخر سوره ی بقرة چه می فرماید:

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‎﴿٢٨٥﴾‏ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٢٨٦﴾‏

 و آنگاه دم بقره را هم بزن به آن کشته شده که از بستر مرگش برخیزد و قاتلش را نشان دهد:

 وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً ۖ قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا ۖ قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ‎﴿٦٧﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِیَ ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِکْرٌ عَوَانٌ بَیْنَ ذَٰلِکَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ ‎﴿٦٨﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ ‎﴿٦٩﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ‎﴿٧٠﴾‏ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِیَةَ فِیهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا کَادُوا یَفْعَلُونَ ‎﴿٧١﴾‏ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ ‎﴿البقرة: ٧٢﴾‏

آیا فرقی هم نمی کند که قاتل و مقتول کیست و بلکه آیا هر دو هم یک نفس واحد اند و بلکه معلم و استاد قرآن هم همه و همه یکی است و هم او هم شیخ طوسی است که استبصار را نوشته و بلکه هم او هم همان خواجه نصیر طوسی است و حتی ملا صدرا و علامه طباطبایی و حتی نواب صفوی و حتی همه ی حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم او است و بلکه خوب دیگر معلوم هم می شود که آدام کش و نتانیاهو هم که حتماً هم او است که سکوت بره ها هم او است! آیا  استفان والت دانشمند شهیر دانشگاه هاروارد علوم سیاست و آدام کَش روان شناس هم همان آدام کُش نتانیاهو است و هابیل و قابیل هر دو هم او است؟ و حالا امیر حسین خودمان را هم کاری نداریم، ولی لابد می فرمایید مهدی گلشنی هم آواره ی کوچه و خیابانها شده است و بدتر از این بنده ی حقیر هم ونهای گشت انتظامات اجتماعی هم باید بیایند ورش دارند ببرندش گرمخانه و ریش و سبیلش را هم برایش بتراشند که یک آب خنک بنوشد و کمی هم حالش جا بیاید چرا که زیادی هم آزاد شده است در تداعیهای آزادش و بلکه  احتیاج به محبوسیت و حبس (confinement) دارد برای اینکه بیش از حد هم انتقادهای ریاضی فیزیکی حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم می نماید و ...؟! طرف ساعت ساز نابینا را هم نمی فهمد یعنی چه و آنگاه آمده است به این حقیر ایراد می کند که مگر تو همانی نیستی که می گویی آمریکا هم بوده ای و حالا با دمپایی راه می افتی توی کوچه و بازار و ...؟ و رفته است شکایت هم کرده است علیه این بنده ی حقیر که لطف کنید بفرمایید این Bum دیگر مزاحم بنده نشود! ببینید، روز قیامت این است؟ از همه طرف شما را زیر سوال می برند و به در و پیکرتان هم مالیده می شود و بلکه توی پاچه تان هم می کنند و تو خیس عرق هم می شوی و بلکه پوشک ات را هم خیس کنی و حال آنکه نکیر و منکر هم انگار رفته ای جلوی تلویزیون در صدا و سیما و زیر سوالت هم می برند و الان است که ون گشت انتظامات اجتماعی دم در صدا و سیما بگیردت ببردت گرمخانه ای دار المجانینی، جایی، خوب حسابت را برسد و چرا که روان شناسی آدم کش را نخوانده، و نگاهی به جهان جواهر لعل نهرو را نخوانده، و بسیار کتابهای دیگر را هم نخوانده و ...، پریده ای وسط و آخر کتاب و سکوت بره ها را هم برگه اش را رو کرده ای و می خواهی با آن قمار هم کنی و ....  و چرا که نمی دانی هم که در محضر خدا چطور هم گناه نکنی، آنچنان که عالم هم محضر خدا است و در محضر خدا همه و همه نیز گناه نکنید! بنده ی حقیر یحتمل اینطور هم حساب می کنم که در دوران غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم واقعیم و بطور دوگانی نیز خودم شده ام همه کاره ی عالم و لذا می توانم پشت سر همه و همه نیز غیبت کنم و غافلم که یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ ‎﴿الحجرات: ١٢﴾‏

زشت است دیگر، بابا ساعت ساز نابینا را هم دیگر چه کار داری؛ بجای اینکه خودت بروی بصیرت هم کسب کنی و یک چیز درست و حسابی هم یاد بگیری و همه و همه را از این همسایگیهای سیاه چاله های نجومی هم آیا چقدر بیرون بیاوری؟ یعنی این هم خودش آیا سوال مهمی نیست که نظریه ی گالوای کیهانی هم آیا می تواند به نظریه ی گالوای کلاسیک که کمک کند هیچی؛ و بلکه می تواند به کیهانشناسی و هندسه ی ناجابجایی هم کلی کمک کند وحتی سیاه چاله های نجومی را که افقشان را هم گم کرده اند را اجازه ندهد که هر چه بیشتر وارد ظاهر و باطن سوراخ کرمها و چاله هرزها و حتی سیاه چاله های نجومی هم گم شوند و غیر قابل دسترس گشته و الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه را نیز برای همه و همه غیر قابل دسترس کرده و خواب خوش را بدلایلی و از جمله بی فرهنگیها و بی ادبیها و بی اخلاقیهای عجیب و غریب و حیرت آور از بشریت بربایند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه  والسابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/abs/2409.01405

https://arxiv.org/abs/2407.20964

https://arxiv.org/abs/2307.13161

https://arxiv.org/abs/2410.01851

....

_______________________

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

 

 

۱۳۸۷/۰۶/۲۵

گفتگوی شهید مطهری و آیت‌الله خامنه‌ای درباره مثنوی مولوی

یک بخش مهمی از شعر آئینی ما می‌تواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است. شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، مثنوی؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است.
‫بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان‬ ۱۳۸۷/۰۶/۲۵

https://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=22599

 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم »

بخش ۱۱۹ - شرح آن کور دوربین و آن کر تیزشنو و آن برهنه دراز دامن

کر اَمَل را دان که مرگ ما شنید

مرگ خود نشنید و نقل خود ندید

حرص نابیناست بیند مو به‌مو

عیب خلقان و بگوید کو به‌کو

عیب خود یک ذره چشم کور او

می‌نبیند گرچه هست او عیب‌جو

عور می‌ترسد که دامانش بُرند

دامن مرد برهنه چون درند

مَرد دنیا مفلس است و ترسناک

هیچ او را نیست، از دزدانش باک

او برهنه آمد و عریان رود

وز غم دزدش جگر خون می‌شود

وقت مرگش که بود صد نوحه بیش

خنده آید جانش را زین ترس خویش

آن زمان داند غنی کش نیست زر

هم ذکی داند که او بُد بی‌هنر

چون کنارِ کودکی پُر از سفال

کو بر آن لرزان بود چون ربِ مال

گر ستانی پاره‌ای گریان شود

پاره گر بازش دهی خندان شود

چون نباشد طفل را دانش دِثار

گریه و خنده‌ش ندارد اعتبار

محتشم چون عاریت را مِلک دید

پس بر آن مال دروغین می‌طپید

خواب می‌بیند که او را هست مال

ترسد از دزدی که برباید جوال

چون ز خوابش بر جهاند گوش‌کش

پس ز ترس خویش تسخر آیدش

همچنان لرزانی این عالِمان

که بودشان عقل و علم این جهان

از پی این عاقلان ذو فنون

گفت ایزد در نُبی، لا یعلمون

هر یکی ترسان ز دزدیِ کسی

خویشتن را علم پندارد بسی

گوید او که روزگارم می‌برند

خود ندارد روزگار سودمند

گوید از کارم بر آوردند خلق

غرق بی‌کاریست جانش تابه حلق

عور ترسان که منم دامن کشان

چون رهانم دامن از چنگالشان

صد هزاران فضل داند از علوم

جان خود را می‌نداند آن ظَلوم

داند او خاصیت هر جوهری

در بیان جوهر خود چون خری

که همی‌دانم یجوز و لایجوز

خود ندانی تو یجوزی یا عجوز

این روا و آن ناروا دانی ولیک

تو روا یا ناروایی بین تو نیک

قیمت هر کاله می‌دانی که چیست

قیمت خود را ندانی احمقیست

سعدها و نحسها دانسته‌ای

ننگری سعدی تو یا ناشسته‌ای

جان جمله علمها اینست این

که بدانی من کیم در یوم دین

آن اصول دین بدانستی ولیک

بنگر اندر اصل خود گر هست نیک

از اصولَینَت اصول خویش به

که بدانی اصل خود ای مرد مِه

 

مشکلی که با روانشناسی ای که انسان را مثل یک ماشین زنده ای که انواع اجزاء را هم دارا است و باید از روی آن رفتارهای انسان را هم شناخت، این نیست فقط که فرض بفرمائید مثلاً روح انسانی ارث برده شده از روح الله را هم کنار گذاشته است. و چرا؟ برای اینکه اگر بیمار اینقدر هم می دانست که دیگر مشکلی نمی داشت و نمی بایست نزد روان شناس و روان پزشک و متخصص و ... هم برود. مشکل این هم هست که روان شناسی و روان درمانی را می تواند حتی در مورد افرادی از قبیل یهودی، و بهائی و امثال علی محمد باب و عبد الوهاب و سلطنت طلب و مارکسیستها و کمونیستها و منافقینی مثل مجاهدین خلق و چریکهای فدائیان خلق و مشرکین و بت پرستان و حتی فراعنه هم اعمال کرده و بلکه نسخه های شفا بخش هم برای همه و همه بنویسد.

و اما حتی مقام پیغمبران و رسولان و نبیین و اولیاء و اوصیاء الهی و خصوصاً مقام وحیانی خاتم النبیین محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم را هم می تواند درک کند و توضیح دهد؟ مسئله ی مهم اینجا است که اگر صدایی را کسی در ذهنش و سرش بشنود هم معروف شده است که او مریضی روانپریش و بلکه شیزوفرنی هم هست. و لذا یحتمل حتی آیات شیطانی سلمان رشدی را هم درک می کند که دارد چه می گوید، ولی نمی تواند درک کند که چرا امام خمینی قدس سره الشریف فتوا هم دادند که او مهدور الدم است؛ چرا که انسانی را که به عنوان آدام کش ماشین زنده هم خلق کرده است، را می تواند رفتارش را بفهمد چون بر حسب آنچه خودش می خواهد هم او را ساخته است. ولی مقام وحی را و اسلام را و قرآن کریم را هم نمی خواهد بفهمد. شرمت باد ای شیطان لعنت شده که توی روی حق هم می نگری و آن را نفی می کنی و باطل را هم می پذیری و ....

و اما مقامهای علمی دانشمندانی، حتی اگر ملحد هم باشند، را که از فلسفه و علوم ریاضی و فیزیک و طبیعیات آکادمیک هم الهام بگیرند را در بست هم می پذیرد و نفی هم نمی کند و .... و حالا شما حساب کنید که خط مرزی بین وحدت حوزه و دانشگاه هم کجا است و اصلا مشکل را چطور هم باید حلش کرد و .... یک چرخشهایی در افلاک رخ می دهند همانطوری که چرخشهایی هم در قلوب زمینی و آسمانی هم رخ می دهند؛ والسلام و نامه تمام؟ ماشینهایی تو در تو هم هستند الی ما شاء الله؟ همین؟! خدا و مقام وحی و پیغمبر خدا و ائمه ی اطهار علیهم السلام و اهل بیت النبوة و بالاخره اصل دینت را دریاب و بلکه یا حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و یا حجة ابن الحسن العسگری، ادرکنی! عقل و هوش از سر انسان می پرد که در حیرت و تعجب می ماند که تکلیف جهاد فی سبیل الله و جهاد تبیین اینجا بالاخره چیست که این دانشمند نماها آیا حاضرند دار المجانین شان راتا کجاها هم امتداد داده و بلکه بندگان خدا را از روی نقاط ضعفها و نادانیهایشان وادار هم سازند که دست از عبادت خدا برداشته و به بردگی خودشان حتی از طرق هواهای نفسانی و شهواتشان هم بکشانند و از سعادتمندی هم محرومشان کنند و ....؟ مشکل این است که آن روان شناس و روان پزشک هم یحتمل می تواند به مریض خود کمک کند و مشاوره هم به او بدهد، ولی آیا آن حکیم الهی هم امروزه روز چقدر می تواند به مریضی که به او مراجعه کند نیز کمکی برساند و بلکه آیا مجبور هم نیست که او را ارجاع دهد به طبیب و متخصص مورد نظری که لازم هم دارد و .... باورها را در هم نشکسته اند، یعنی نتوانسته اند در هم بشکنند، و الا جمعه ی نصر نمناز جمعه ی بامامت حضرت ولی فقیه مد ظله العالی این همه مردم حضور نمی یافتند! مشکل شقاق بین حوزه و دانشگاه در سطوح جهانی است که رخ داده است و خصوصاً هم در ایران نیز بهتر از جاهای دیگر است یا خیر. ان شاء الله که بهتر است. آن اصول دین بدانستی ولیک، بنگر اندر اصل خود گر هست نیک. از اصولَینَت اصول خویش به، که بدانی اصل خود ای مرد مِه. می فرمایند که تو از یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف شو، و آنگاه امام زمان عجل الله فرجه الشریف خودش می آید سراغت و نه اینکه لازم باشد تو دنبالش بدوی و سعی کنی او را بیابی و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه  والسابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿١﴾‏ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ‎﴿٢﴾‏ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿٣﴾‏ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‎﴿٤﴾‏ لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ‎﴿٥﴾‏ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۚ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‎﴿الحدید: ٦﴾‏

لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿٢١﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ ‎﴿٢٢﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحشر: ٢٤﴾‏

 

وإن شئت أن تزید فی التعقیب فالأفضل أن ترجی الزیادة إلى الفراغ من نافلة المغرب [٥] ، ثم تنهض للنافلة وهی أربع رکعات بسلامین ، ویکره التکلم بین صلاة المغرب ونافلتها ، وتقرأ فی الرکعة الأولى من النافلة سورة (قل یا أیها الکافرون) ، وفی الثانیة التوحید ، وتقرأ فی الرکعتین الأخیرتین منها ما شئت ، وینبغی أن تقرأ فی الرکعة الثالثة سورة الحدید من أوّلها إلى : (علیم بذات الصدور) ، وفی الرابعة اَّخر سورة الحشر من : (لو أنزلنا هذاالقرآن) إلى اَّخر السورة [٦] ، ویجزی فی هذه النافلة کما فی سائر النوافل الاقتصار على الفاتحة وحدها وینبغی الجهر بالقراءة فیها کسائر نوافل اللیل.

فإذا فرغت من نافلة المغرب فلک أن تعقّب بما شئت من‌التعقیبات العامّة ، ثم تسجد سجدة الشکر على نحو ما مرّ ، وأدنى مایجزی فی سجدة الشکر أن تقول : شکراً شکراً شکراً [٧].

وروى الکلینی عن الصادق علیه‌السلام قال : إذا فرغت من صلاة المغرب فامسح جبینک بیدک وقل ثلاثا : بِسْمِ الله الَّذِی لا إلهَ إِلاّ هُوَ عالِمُ الغَیبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ، اللَّهُمَّ اذْهِبْ عَنِّی الهَمَّ وَالحُزْنَ [٨].

وینبغی أن تصلی صلاة الغفیلة وقد وصفناها فی کتاب (المفاتیح) وغیره ص ٦٠.

مفاتیح الجنان، آشیخ عباس قمی، ص 752

https://lib.eshia.ir/10505/1/752

 

نافله مغرب، دو نماز دو رکعتى است و بین آن دو نماز سخن مگو.شیخ فرموده: روایت شده: که در رکعت اول سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و در رکعت دوم سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» خوانده شود و در دو رکعت دیگر هر سوره‌ای را که بخواهد.و روایت شده: که امام هادى (علیه‌السّلام) در رکعت سوم [از آن چهار رکعت نماز نافله] سوره «حمد» و «آیات اول سوره حدید» تا «وَ هُوَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» و در رکعت چهارم «حمد» و «آیات آخر سوره حشر» از «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرآنَ» تا پایان سوره را می‌خواند.و مستحب است در سجده آخر نافله‌ها در هر شب و به‌ویژه در شب جمعه، «هفت مرتبه» خوانده شود:

پخش صوت: علی علیزاده

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ، وَاسْمِکَ الْعَظِیمِ، وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَأَنْ تَغْفِرَ لِى ذَنْبِىَ الْعَظِیمَ، إِنَّهُ لَایَغْفِرُ الْعَظِیمَ إِلّا الْعَظِیمُ.

خدایا از تو می‌خواهم به ذات بزرگ‌منش‌ات و نام نیرومندت و فرمانروایی دیرینه‌ات که بر محمد و خاندان او درود فرستی و بیامرزی گناه بزرگ مرا، چه گناه بزرگ را جز آمرزگاری بزرگ نمی‌آمرزد.و چون نافله را به پایان رساندی، هرچه می‌خواهی تعقیب بخوان و سپس «ده مرتبه» بگو:

مَا شَاءَ اللّهُ، لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ، أَسْتَغْفِرُ اللّهَ.

آنچه خدا بخواهد خواهد شد؛ هیچ نیرویی نیست مگر به خداوند، از خدا آمرزش می‌خواهم.

https://erfan.ir/mafatih745

 

مناجاة أمیر المؤمنین علیه‌السلام

اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلا بَنُونَ إِلاّ مَنْ أَتى الله بِقَلْبٍ سَلِیمٍ) [٢] وأَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ یَعضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ : یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً)[٣] ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ یُعْرَفُ المُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَالأقْدامِ)[٤] ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ لایَجْزِی وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلامَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ الله حَقُّ)[٥] ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ لایَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمْ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّار)[٦] وأَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَالأمْرُ یَوْمَئِذٍ للهِ)[٧] ، وَأَسْأَلُکَ الأمانَ (یَوْمَ یَفِرُّ المَرءُ مِنْ أَخِیهِ وَاُمِّهِ وَأَبِیهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ لِکُلِّ امْرِیٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیه)[٨] ِ، وَأَسْأَلُکَ الاَمانَ (یَوْمَ یَوَدُّ المُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ وَصاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ وَمَنْ فِی الأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجِیهِ کَلاًّ إِنَّها لَظى نَزَّاعَةً لِلْشَّوى)[٩]. مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المَوْلى وَأَنا العَبْدُ وَهَلْ یَرْحَمُ العَبْدُ إِلاّ المَوْلى ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المالِکُ وَأَنا المَمْلُوکُ وهَلْ یَرْحَمُ المَمْلُوکَ إِلاّ المالِکُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ العَزِیزُ وَأَنا الذَّلِیلَ وَهَلْ یَرْحَمُ الذَّلِیلَ إِلاّ العَزِیزُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الخالِقُ وَأَنا المَخْلُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَخْلُوقَ إِلاّ الخالِقُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ العَظِیمُ وَأَنا الحَقِیرُ وهَلْ یَرْحَمُ الحَقِیرُ إِلاّ العَظِیمُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ القَوِیُّ وَأَنا الضَّعِیفُ وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّعِیفَ إِلاّ القَوِیُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الغَنِیُّ وَأَنا الفَقِیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الفَقِیرَ إِلاّ الغَنِیُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المُعْطِی وَأَنا السَّائِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ السَّائِلُ إِلاّ المُعْطِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الحَیُّ وَأَنا المَیِّتُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَیِّتَ إِلاّ الحَیُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الباقِی وَأَنا الفانِی وَهَلْ یَرْحَمُ الفانِیَ إِلاّ الباقِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَأَنا الزَّائِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلاّ الدَّائِمُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَأَنا المَرْزُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَرْزُوقَ إِلاّ الرَّازِقُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الجَوادُ وَأَنا البَخِیلُ وهَلْ یَرْحَمُ البَّخِیلَ إِلاّ الجَوادُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المُعافِی وَأَنا المُبْتَلى وَهَلْ یَرْحَمُ المُبْتَلى إِلاّ المُعافِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الکَبِیرُ وَأَنا الصَّغِیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الصَّغِیرَ إِلاّ الکَبِیرُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الهادِی وَأَنا الضَّالُّ وهَلْ یَرْحَمُ الضَّالَ إِلاّ الهادِی ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الرَّحْمنُ وَأَنا المَرْحُومُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَرْحُومَ إِلاّ الرَّحْمنُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ السُّلْطانُ وَأَنا المُمْتَحَنُ وَهَلْ یَرْحَمُ المُمْتَحَنَ إِلاّ السُلْطانُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الدَّلِیلُ وَأَنا المُتَحَیِّرُ وَهَلْ یَرْحَمُ المُتَحَیِّرَ إِلاّ الدَّلِیلُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الغَفُورُ وَأَنا المُذْنِبُ وَهَلْ یَرْحَمُ المُذْنِبَ إِلاّ الغَفُورُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الغالِبُ وَأَنا المَغْلُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَغْلُوبَ إِلاّ الغالِبُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ الرَّبُّ وَأَنا المَرْبُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ المَرْبُوبَ إِلاّ الرَّبُّ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ أَنْتَ المُتَکَبِّرُ وَأَنا الخاشِعُ وَهَلْ یَرْحَمُ الخاشِعَ إِلاّ المُتَکَبِّرُ ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ ارْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ وَارْضَ عَنِّی بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ یا ذا الجُودِ وَالاِحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالامْتِنانِ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمِینَ [١].

 

حکمت 179 نهج البلاغة:

وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ.

امام(علیه السلام) فرمود: این دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمت آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید.

راه تحصیل نشاط:
این کلام حکمت آمیز پیش از این نیز با همین عبارت و تفاوت بسیار مختصرى در کلمات قصار گذشت و نکته هاى فراوانى در آنجا ذکر کردیم و در اینجا مى توان نکات دیگرى بر آن افزود. امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اش راه به دست آوردن نشاط براى انجام کارهاى مهم زندگى را نشان داده مى فرماید: «این دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمت آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید»; (إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ).
این یک واقعیت است که روح و جسم هر دو بر اثر کارهاى مختلف خسته مى شوند. چرا؟ زیرا توان نیروى انسان محدود است و این محدودیت سبب خستگى جسم و جان مى گردد. اما خداى متعال که انسان را براى ادامه زندگى آفریده به وى قدرتى داده که مى تواند جوششى از درون ایجاد کند و این جوشش، نیرو و توان جدیدى براى کارهاى مجدد به او بدهد. براى این که این جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گیرد باید از وسایل تفریح استفاده کرد. تفریحات مادى و انواع ورزش ها، جسم را نیرو مى بخشد و تفریحات معنوى، لطیفه ها، مزاح ها، شعرهاى زیبا، داستان ها نشاط آور و لطائف الحکم خستگى روح را مى زداید و به انسان براى عبادت و اطاعت پروردگار و مدیریت کارهاى زندگى و تحقیق و کشف مطالب علمى نیرو مى دهد. از قدیم معمول بوده که در میان ساعات درس زنگ تفریح مى گذاشتند براى این که خستگى و ملالت را از دانش آموز و دانشجو بگیرند. در روایات اسلامى آمده است که از آداب مستحب سفر، مزاح کردن است; مزاحى دور از افراط و آلودگى به گناه. مرحوم علامه طباطبایى بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گوید:
وَأکْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا *** لَمْ یَسْخَطِ الرَّبَ وَلَمْ یَجْلِبْ أذَىً
در سفرها مزاح زیاد کن; مزاحى که سبب خشم خدا نشود و موجب آزار کسى نگردد.
این شعر برگرفته از حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است که مى فرماید: «شش چیز است که نشانه شخصیت انسان است سه چیز در حضر و سه چیز در سفر و آن سه چیز در سفر را به این صورت بیان فرمود: فَبَذْلُ الزّادِ وَحُسْنُ الْخُلْقِ وَالْمِزاحُ فِى غَیْرِ الْمَعاصی; بخشیدن بخشى از زاد و توشه به دیگران و حسن خلق و مزاح کردن به صورتى که موجب عصیانى نشود».(1)
این موضوع در مورد سفر تأکید شده زیرا سفرها غالباً آمیخته با خستگى هاى جسمى و روحى مخصوصاً در ایام گذشته است و این مزاح ها مى تواند خستگى ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد.
ناگفته پیداست که مزاح باید در حد اعتدال و خالى از افراط و بى بند و بارى و دور از اذیت و آزار دیگران و آنچه موجب خشم خداوند مى شود باشد.
«طرائف» همان گونه که سابقاً هم اشاره کردیم جمع «طریفة» به معناى هر چیز زیبا، دل انگیز و و شگفتى آور است و «حِکَم» جمع «حکمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراین «طرائف الحکم» به معناى نکته هاى لطیف و زیبا است خواه علمى باشد یا ادبى، در قالب شعر باشد یا به شکل نثر; ولى مى توان آن را به قرینه روایات و به اصطلاح از باب تنقیح مناط به هر گونه مزاح و سخنانى نشاط انگیز هرچند جنبه علمى نداشته باشد تعمیم و تسرى داد.
در حدیثى مى خوانیم: که گاه یک مرد عرب بیابانى خدمت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى رسید و هدیه اى براى آن حضرت مى آورد. سپس عرض مى کرد: «اى رسول خدا؟ أعْطِنا ثَمَنَ هَدِیَّتِنا; قیمت این هدیه را لطف کنید» پیغمبر با شنیدن این سخن مى خندید و گاه هنگامى که غمگین مى شد مى فرمود: «ما فَعَلَ الاْعْرابِىُ لَیْتَهُ أَتانا; آن مرد اعرابى کجاست اى کاش سراغ ما مى آمد».(2)
بار دیگر تأکید مى کنیم که نباید براى رفع خستگى آلوده گناه شد آنگونه که در دنیاى امروز معمول است که هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مى پسندند، بلکه باید تقوا و اعتدال را در آن رعایت کرد.
این سخن را با شعرى که ابن ابى الحدید در شرح این کلام حکمت آمیز مولا آورده پایان مى دهیم:
أفِدْ طَبْعَکَ الْمَکْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً *** تَجَمُّ وَعَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ
وَلکِنْ إذا أعْطَیْتَهُ ذکَ فَلْیَکُنْ *** بِمَقْدارِ ما یُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ
طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذیرد و به وسیله چیزى از مزاح آن را درمان کن.
ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مى ریزند. (که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مى کند)(3). (4)
*****
پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج 73، ص 113 .
(2). کافى، ج 2، ص 663 .
(3). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 19، ص 16 .
(4). سند گفتار حکیمانه: این گفتار حکیمانه از کلماتى است که در نهج البلاغه تکرار شده و قبلاً در حکمت 91 با تفاوت بسیار مختصرى گذشت و به بخشى از مصادر آن مانند روایت «جاحظ» در رساله نفى التشبیه و ابن عبد ربه در کتاب عقد الفرید اشاره کردیم. ولى مرحوم خطیب منابع دیگرى نیز براى این کلام حکمت آمیز در آنجا آورده که ما به علّت تلخیص ذکر نکردیم و در اینجا جبران مى کنیم; از جمله مرحوم کلینى در کافى همین معنا را با تفاوت مختصرى در الفاظ آورده است. اینها کسانى بودند که قبل از مرحوم سید رضى آن را نقل کرده بودند و بعد از سید رضى، قاضى قضاعى در دستور معالم الحکم و زمخشرى در ربیع الابرار با تفاوتى آورده است. محمد بن عبد الرحمان سخاوى نیز در کتاب الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ و نویرى در نهایة الارب و فتال نیشابورى در روضة الواعظین نقل کرده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 87)
https://ahlolbait.com/content/17899

 ۱۳ /مهر/ ۱۴۰۳فرازی از خطبه‌های رهبری معظم له در نماز جمعه تهران

* خطبه‌ی دوّم (عربی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّی و اسلّم علی حبیبه الرّسول الاعظم سیّدنا محمّدٍ المصطفی و آله الطّاهرین سیّما علیٍّ امیرالمؤمنین و حبیبته الزّهراء المرضیّة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّ‌بن‌الحسین زین‌العابدین و محمّدبن‌علیّ الباقر و جعفربن‌محمّدٍ الصّادق و موسی‌بن‌جعفرٍ الکاظم و علیّ‌بن‌موسی الرّضا و محمّد‌بن‌علیٍّ الجواد و علیّ‌بن‌محمّدٍ الهادی و الحسن‌بن‌علیّ الزّکیّ العسکریّ و الحجّة‌بن‌الحسن القائم المهدیّ صلوات الله علیهم اجمعین و اسلّم علی صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین و علی حماة المستضعفین و ولاة المؤمنین.

ارتأیتُ أن یکونَ تَکریمُ أخی وعزیزی ومَبعَثُ افتِخاری والشّخصیّةُ المحبوبةُ فی العالمِ الإسلامی، واللسانُ البلیغُ لشعوبِ المنطقة، ودُرّةُ لُبنانَ السّاطِعَةُ، سَماحَةُ السیّد حَسن نصرالله، رضوان الله تعالی علیه، فی صلاةِ جُمعةِ طَهران، وسأتطرّقُ أیضًا لبعضِ النّقاط.

هذا الخطابُ موجّهٌ للأمّةِ الإسلامیّةِ جَمعاء، إلّا أنّهُ موجّهٌ بشکلٍ خَاصٍّ إلی الشّعبَینِ العَزیزَین اللُبنانیّ والفلسطینی. نحنُ جمیعًا مصابونَ ومَکلومونَ بِشهادة السیّدِ العزیز، إنّهُ لفِقدانٌ کبیر، ولقد أفجعَنا بکلِّ معنی الکلمة. غیرَ أنَّ عزاءَنا لا یَعنی الاکتئابَ والیأسَ والاضطراب، بل هو من سِنخ عزائِنا علی سیّدِ الشهداءِ الحسین بن علیّ علیه السلام؛ یبعثُ الحیاة، ویُلهمُ الدّروس، ویوقدُ العزائم، ویضخّ الآمال.

لقد غادرَنا السیّد حسن نصرالله بجسده، لکنَّ شخصیّتَهُ الحقیقیّةَ؛ رُوحَهُ، ونَهجَهُ، وصوتَهُ الصّادحَ، سَتبقی حاضرةً فینا أبدًا. لقد کان الرایةَ الرفیعةَ للمقاومةَ فی وجه الشیاطین الجائرینَ والناهبین، وکان اللسانَ البلیغَ للمظلومینَ والمدافعَ الشّجاعَ عنهم، کما کانَ للمناضلینَ علی طریقِ الحقّ سندًا ومشجّعًا، لقَد تخطّی نطاقُ شعبیّته وتأثیرُهُ حدودَ لبنانَ وإیرانَ والبلدانَ العربیّة، وستُعزّزُ شهادَتُه الآن مدی هذا التأثیر.

إنّ أهمّ رسائلِهِ قولًا وعملًا، فی حیاتِهِ الدنیویّة، لکم یا شعبَ لبنانَ الوفیّ، کانت ألّا یساورَکُم یأسٌ واضطرابٌ بغیابِ شخصیّاتٍ بارزَةٍ مثلِ الإمام موسی الصدر والسیّد عبّاس الموسوی، وألّا یصیبَکُم تردیدٌ فی مسیرةِ نضالِکُم. ضاعِفوا مَساعیَکُم وقُدُراتِکُم، وعزّزوا تَلاحُمَکُم، وقاوموا العدوَّ المُعتَدی وأفشِلوهُ بتَرسیخِ إیمانِکُم وتوکّلِکُم.

أعزّائی، یا شعبَ لبنانَ الوفی، یا شبابَ حزبِ الله وحرکة أمل المُفعَمَ بالحماسَة! یا أبنائی، هذا أیضًا طلبُ سیّدنا الشهید الیوم من شعبه وجبهة المقاومة والأمّة الإسلامیّة جَمعاء....

۱۰) لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایه‌ی فخرم، چهره‌ی محبوب دنیای اسلام، و زبان گویای ملّتهای منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سیّدحسن نصرالله (رضوان الله علیه) در نماز جمعه‌ی تهران باشد، و تذکّراتی هم به عرض همه برسانم.


مخاطب این خطبه همه‌ی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. ما همه در شهادت سیّد عزیز، مصیبت‌زده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیّدالشهدا حسین‌بن‌علی (علیهما السّلام) است؛ زنده‌کننده، و درس‌دهنده، و انگیزه‌بخش، و امیدآفرین است.

سیّدحسن نصرالله جسمش از میان ما رفته ولی شخصیّت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود. او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایه‌ی دلگرمی و جرئت مبارزان و حق‌طلبان بود. گستره‌ی محبوبیّت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد.

مهم‌ترین پیام گفتاری و عملی او در حیات دنیایی‌اش برای شما ملّت وفادار لبنان این بود که با از دست دادن شخصیّت‌های برجسته‌ای چون امام موسیٰ صدر و سیّدعباس موسوی و دیگران، ناامید و پریشان نشوید؛ در مسیر مبارزه تردید نکنید؛ بر تلاش و توان خود بیفزایید؛ همبستگی خود را دوچندان کنید؛ در برابر دشمن متجاوز و متعرّض با تقویت ایمان و توکّل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید.

عزیزان من! ملّت باوفای لبنان! جوانان پُرشور حزب‌الله و امل! فرزندان من! امروز هم خواسته‌ی سیّد شهید ما از ملّتش، و از جبهه‌ی مقاومت، و از همه‌ی امّت اسلامی همین است....

https://www.leader.ir/fa/speech/27670

 

فصل 1

آشنایی با هدف روانشناسی 

...

اغلب کسانی که می شناسم، درباره ی روان شناسی نظر خاص خود را دارند.

من یک روان شناسم، خب این چه معنایی دارد؟ روان شناس کسی است که علم روان شناسی را می شناسد. و درباره اش مطالعه دارد؛ اما آیا این موضوع به همین جا ختم می شود؟ وقتی در تعطیلات با دوستان و اعضای خانواده دور هم جمع می شویم، متوجه می شوم که آن ها هرگز نمی دانند من برای امرار معاش زندگی چه می کنم.

بعضی از بیمارانم می گویند: "تنها کار شما حرف زدن است. نمی توانید برایم دارویی تجویز کنید؟" بعضی دیگر از دوستان برایم قدرت فوق طبیعی قائل اند و مرا یک ناجی می دانند. قصد من از نگارش کتاب حاضر، رفع سوء تفاهماتی در باره ی روان شناسی است.

روان شناسی چیست و چه معنایی دارد؟

وقتی مردم درباره ی موضوع روان شناسی فکر می کنند چه چیزهایی به ذهنشان خطور می کند؟ بستگی به این دارد که چه کسی سوال می کند. گاه تصور می کنم مهمان یک برنامه ی تلویزیونی هستم و حضار مرا با سوالاتی که نمی توانم به آن ها پاسخ بدهم بمباران می کنند. تپش قلب پیدا می کنم. بدنم خیس عرق می شود. از جا بلند می شوم تا شاید راه فراری پیدا کنم؛ اما فکرهایی به سرم می زند که مرا روی صندلی نگه می دارد. بعد تصور می کنم از حاضران در جلسه می پرسم به نظر آن ها روان شناسی چیست و چرا فکر می کنند که یک روان شناس می تواند به هر سوالی درباره روانشناسی پاسخ بدهد.

روانشناسی برای خنگولکها، آدام کش، برگردان مهدی قره چه داغی، ص 7

 

البته حالا کاری هم نداریم، ولی گذشته از فیلمهایی که ما قبلاً در موردش گفتیم جزو ده فیلم انتخابی کتاب روان شناسی برای خنگولکها است، یکی هم فیلم سکوت بره ها است؛ که بنده بصورت ذهنی که خواستم اسم فیلم را بخاطر بیارومش، اشتباهی نوشتم فریاد بره ها بجای سکوت بره ها! عرض بنده ی حقیر این است که صاحب کتاب روان شناسی برای خنگولکها همینطور هم در فصل یک اشاره می فرمایند که برای اینکه روانشناسی را که بر آن است که رفتار انسانها را توضیح دهد را بفهمیم، لازم هم هست که یک انسانی، یک شخصی را بسازیم همانطوری که یک ماشین را هم می سازیم با این تفاوت که حالا این یک ماشین زنده مهندسی شده با انواع اجزاء و ادوات خودش و بلکه ماروای آن هم هست. البته در آخرهای همین فصل در زیرفصل عملی کردن، صریحاً هم می گوید که 

روان شناسی مطالعه ی علمی رفتار و فرایندهای ذهنی انسان است. اگر نگران یا حیرت زده شده اید، باید بگویم من در کار ساختن انسان نیستم؛ اما اگر روی بخواهم چنین کاری انجام دهم، از اصول و طرح کلی این کار کاملاً اطلاع دارم.... هر یک از اجزای انسان، فرایندها و منابع کمکی، فصل یا بخشی از این کتاب را به خود اختصاص داده اند.

همان، ص 12

و ذیل آن می گوید که روان شناسی از دل فلسفه و زحمات فلاسفه و روانشاناسانی همچون ویلیام جیمز، ویلهلم وونت، ادوارد نورندیک، بی. اف. اسکینر، آلبرت باندورا، ژان پیاژه، فیلیپ زیمباردو، رابرت استرنبرگ، آلبرت الیس و بسیاری دیگر در 100 سال گذشته هم بیرون آمده است. ولی مسئله ای را که به عنوان مسئله ای روان شناسی هم به عنوان یک ماشین زنده عنوان می کند، آیا شما را به یاد هوش مصنوعی هم نمی اندازد؟! البته در سعی و خطاهایی که به عنوان ساختن یک انسان هم تلاش می کند، آیا تلاشها شامل ساختن داعش و حتی طالبان و القاعده و ... هم می شود؟ 

البته نکته ای که در مورد تصوراتش در اینکه رفته است تلویزیون و چطور هم می خواهد از آنجا فرار کند، آیا می تواند هم متصور شود که مناجات امیر المومنین هم چه در ذهن انسان تداعی آزادی را می کند آنچان که خدایی است که بالا سر این انسان هم واقع است که هر غلطی را از جمله اینکه در راه نماز جمعه پس کله ای هم به رفیقش بزند و بعد که معترض شدید، حتی بخواهد انگشتی و بلکه مالشی هم در میان ازدحام با شما داشته باشد و هیچ کس هم نفهمد که آش رشته شوری اش از کجا است؟! یعنی همان ظالم است که بصورت دوگانی هم دارد بر فضاهای هیلبرت ای و فن نویمن ای خودش عمل می کند و عملگراهایش را هم می سنجد و لذا حتی شمشیرش را هم از رو بسته است و بر حسب ادعای استفان والت دانشمند سیاسی شهیر آمریکایی دانشگاه هاروارد در فارین پالیسی نگران هم هست که نکند ایران یک وقتی دارد بمب اتم و بمب هسته ای هم می سازد و بلکه این کارش را جلو هم بیاندازد و .... این انسانی که برای خودش ساخته است، آیا بدجوری هم خر برش نداشته است که هم شهید عماد مغنیه را ترور می کند و هم شهید سلیمانی را و هم سید حسن نصر الله را و بلکه با کمک آمریکا ده ها هزار نفر زن و کودک و پیر و جوان را هم همه وهمه را بمباران می کند و غزه را کانه صاف و تخت کرده است و حالا آمده است سراغ لبنان؟ استفان والت می گوید که نتانیاهو دارد رل مسیحا دمی را هم اجرا می کند. و آیا این است مسیحا دمی؛ و البته همین هم هست بسبک جهودی و صهیونی که بدترین دشمن بشریت هستند و با خود حضرت مسیح علی نبینا محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم علیه السلام هم روبرو می شدند، با هم همینطوری ادعای مسیحا دمی را دوگانی خودشان برای خودشان مدعی می شدند و حال آنکه خبر هم ندارند که خود حضرت مسیح همراه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هنوز در آسمانها منتظر انتقامی هم هستند که همین صهیونیهای راست فراطی در الفهای بینهایت آیات اللهی پائینتر هم بنظرشان می رسد که بر سرش آورده اند؛ ولی در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات بالاتر هم خبر ندارند چقدر کوته نظرانه مسئله را بنظرشان رسیده است که بنفع خود تمام کرده اند و فیصله اش هم داده اند و ....! این تذهبون؟ حالا گیریم همسایه جانی، که حتی از بنده هم ادعایت بیشتر می شود که به شهدای زنده هم نزدیکی، جواب سلام این بنده ی حقیر هم نخواهی بدهی، یا حتی مرا هم گرفتی و انداختی توی ونهای گشتهای انتظامی اجتماعی؛ و فرض هم کن که کارت هم خیلی درست است. و بلکه حتی فرض کن که توانستی سایت خامنه ای دات آی آر را هم فیلتر کنی و حالا هنوز هم زورت نرسیده است که سایت رهبری دات آی آر را هم خیلی فیلتر کنی؛ ولی حالا یک جورهایی هم سوتی داده ای که فیلترشکن قدیمی این حقیر را هم چطوری بکار بیاندازی و بنده وارد سایت ایکس ایلان ماسک و بلکه از آنجا هم وارد سایت فارین پالیسی شده و حتی مقاله ی استفان والت را هم بتوانم بخوانم ومطالعه هم کنم؟ آدام کش هم اگر می بود حیرت زده و متعجب می شد که چطور این کارها را حتی بدون وارد شدن به صدا و سیما کسی توانسته است کند! و اما یک کمی هم فکر کن! آیا مقام وحی را هم توانسته ای حذف کنی و بلکه شهدای زنده را هم حذف کرده ای و خودت هم آنگاه می شوی همه کاره ی عالم و ...؟ دوباره به این آیات هم توجه کن:

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ‎﴿سبإ: ٤٦﴾‏

مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ‎﴿القلم: ٢﴾‏

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ‎﴿٥١﴾‏ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ‎﴿القلم: ٥٢﴾‏

....

دوباره هم حساب کن که آیات آخر سوره ی بقرة چه می فرماید:

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ‎﴿٢٨٥﴾‏ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ‎﴿البقرة: ٢٨٦﴾‏

 و آنگاه دم بقره را هم بزن به آن کشته شده که از بستر مرگش برخیزد و قاتلش را نشان دهد:

 وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً ۖ قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا ۖ قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ‎﴿٦٧﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِیَ ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِکْرٌ عَوَانٌ بَیْنَ ذَٰلِکَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ ‎﴿٦٨﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ ‎﴿٦٩﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ‎﴿٧٠﴾‏ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِیَةَ فِیهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا کَادُوا یَفْعَلُونَ ‎﴿٧١﴾‏ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ ‎﴿البقرة: ٧٢﴾‏

آیا فرقی هم نمی کند که قاتل و مقتول کیست و بلکه آیا هر دو هم یک نفس واحد اند و بلکه معلم و استاد قرآن هم همه و همه یکی است و هم او هم شیخ طوسی است که استبصار را نوشته و بلکه هم او هم همان خواجه نصیر طوسی است و حتی ملا صدرا و علامه طباطبایی و حتی نواب صفوی و حتی همه ی حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم او است و بلکه خوب دیگر معلوم هم می شود که آدام کش و نتانیاهو هم که حتماً هم او است که سکوت بره ها هم او است! آیا  استفان والت دانشمند شهیر دانشگاه هاروارد علوم سیاست و آدام کَش روان شناس هم همان آدام کُش نتانیاهو است و هابیل و قابیل هر دو هم او است؟ و حالا امیر حسین خودمان را هم کاری نداریم، ولی لابد می فرمایید مهدی گلشنی هم آواره ی کوچه و خیابانها شده است و بدتر از این بنده ی حقیر هم ونهای گشت انتظامات اجتماعی هم باید بیایند ورش دارند ببرندش گرمخانه و ریش و سبیلش را هم برایش بتراشند که یک آب خنک بنوشد و کمی هم حالش جا بیاید چرا که زیادی هم آزاد شده است در تداعیهای آزادش و بلکه  احتیاج به محبوسیت و حبس (confinement) دارد برای اینکه بیش از حد هم انتقادهای ریاضی فیزیکی حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم می نماید و ...؟! طرف ساعت ساز نابینا را هم نمی فهمد یعنی چه و آنگاه آمده است به این حقیر ایراد می کند که مگر تو همانی نیستی که می گویی آمریکا هم بوده ای و حالا با دمپایی راه می افتی توی کوچه و بازار و ...؟ و رفته است شکایت هم کرده است علیه این بنده ی حقیر که لطف کنید بفرمایید این Bum دیگر مزاحم بنده نشود! ببینید، روز قیامت این است؟ از همه طرف شما را زیر سوال می برند و به در و پیکرتان هم مالیده می شود و بلکه توی پاچه تان هم می کنند و تو خیس عرق هم می شوی و بلکه پوشک ات را هم خیس کنی و حال آنکه نکیر و منکر هم انگار رفته ای جلوی تلویزیون در صدا و سیما و زیر سوالت هم می برند و الان است که ون گشت انتظامات اجتماعی دم در صدا و سیما بگیردت ببردت گرمخانه ای دار المجانینی، جایی، خوب حسابت را برسد و چرا که روان شناسی آدم کش را نخوانده، و نگاهی به جهان جواهر لعل نهرو را نخوانده، و بسیار کتابهای دیگر را هم نخوانده و ...، پریده ای وسط و آخر کتاب و سکوت بره ها را هم برگه اش را رو کرده ای و می خواهی با آن قمار هم کنی و ....  و چرا که نمی دانی هم که در محضر خدا چطور هم گناه نکنی، آنچنان که عالم هم محضر خدا است و در محضر خدا همه و همه نیز گناه نکنید! بنده ی حقیر یحتمل اینطور هم حساب می کنم که در دوران غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم واقعیم و بطور دوگانی نیز خودم شده ام همه کاره ی عالم و لذا می توانم پشت سر همه و همه نیز غیبت کنم و غافلم که یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ ‎﴿الحجرات: ١٢﴾‏

زشت است دیگر، بابا ساعت ساز نابینا را هم دیگر چه کار داری؛ بجای اینکه خودت بروی بصیرت هم کسب کنی و یک چیز درست و حسابی هم یاد بگیری و همه و همه را از این همسایگیهای سیاه چاله های نجومی هم آیا چقدر بیرون بیاوری؟ یعنی این هم خودش آیا سوال مهمی نیست که نظریه ی گالوای کیهانی هم آیا می تواند به نظریه ی گالوای کلاسیک که کمک کند هیچی؛ و بلکه می تواند به کیهانشناسی و هندسه ی ناجابجایی هم کلی کمک کند وحتی سیاه چاله های نجومی را که افقشان را هم گم کرده اند را اجازه ندهد که هر چه بیشتر وارد ظاهر و باطن سوراخ کرمها و چاله هرزها و حتی سیاه چاله های نجومی هم گم شوند و غیر قابل دسترس گشته و الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه را نیز برای همه و همه غیر قابل دسترس کرده و خواب خوش را بدلایلی و از جمله بی فرهنگیها و بی ادبیها و بی اخلاقیهای عجیب و غریب و حیرت آور از بشریت بربایند و .... دیر شد، دیر شد، بدوم بلکه برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه  والسابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/abs/2409.01405

https://arxiv.org/abs/2407.20964

https://arxiv.org/abs/2307.13161

https://arxiv.org/abs/2410.01851

....

لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿٢١﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ ‎﴿٢٢﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحشر: ٢٤﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۳

خطبه‌های رهبری مد ظله العالی در نماز جمعه تهران

مردم مقاوم لبنان و فلسطین! مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس! این شهادتها، این خونهای بر زمین‌ریخته، نهضت شما را سست نمیکند، [بلکه] استوارتر میکند. در ایران اسلامی در حدود سه ماه تابستانِ یک سال (سال ۱۳۶۰ هجری شمسی) چند ده شخصیّت برجسته و ممتاز ما ترور شدند که یکی از آنها شخصیّت بزرگی مثل سیّدمحمّد بهشتی بود، یکی رئیس‌جمهوری مثل رجائی و نخست‌وزیری مثل باهنر بود، علمائی از قبیل آیت‌الله مدنی و قدّوسی و هاشمی‌نژاد و امثال اینها بودند. اینها هر کدام در سطح ملّی یا محلّی از ستونهای انقلاب به شمار می‌آمدند و فقدانشان چیز آسانی نبود؛ ولی انقلاب متوقّف نشد، عقب‌نشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت.

امروز هم مقاومت در منطقه با این شهادتها عقب نخواهد نشست؛ مقاومت پیروز خواهد شد. مقاومت در غزّه چشم دنیا را خیره کرد؛ به اسلام عزّت بخشید. در غزّه، اسلام در برابر همه‌ی شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است. هیچ انسان آزاده‌ای نیست که بر این ایستادگی درود، و بر دشمن سفّاک و خون‌آشامش لعنت نفرستد.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57811

 

یک بحثی در تجوید هم هست که های ضمیر که فقط یا ضمه یا کسره و نه فتحه هم می گیرد، آیا اشباع شده است یا بلا اشباع! این را استاد یحتمل برایتان خیلی تند و روان هم بفرمایند؛ و شما هم یادتان برود که در کنار هر کدام از لغات بنویسید (الف)، یا (ب)  بر حسب اینکه آیا بترتیب اشباع شده است، یا بلا اشباع هم هست. مثلاً در آیات بالای سوره ی مبارکه ی حشر های آخر در لغت لرایتهُ اشباع شده است یا بلا اشباع هم هست؟ عرض بنده ی حقیر این است که مسئله یک ظاهری دارد و یک باطنی که هر چه شاگرد بیشتر به مسئله بپردازد، بهتر هم ظاهر و باطن مسئله را یحتمل درک کند.

و الا همینطور یحتمل ظاهراً شاگرد متوجه یک ارتباطی بین جبرهای گرشتنهابر و کوهمولوژیهای هوخشیلد هم شود، ولی آیا چقدر هم باطن قضایا را هم متوجه شود و بفهمد؟ و حالا یک وقت دیگر هم یحتمل شاگرد خودش بخواهد ارتباط بین حالات بی پی اس، و جبرهای بی ام اس را هم نیز برای خودش حساب کتاب کرده و صورت مسائل ای هم تشکیل داده و حتی مسائل و قضایایش را هم تحلیل و حل و ثابت کند. فرضاً کجاها شما امواج گرانشی از دو تاییهای سیاه چاله ای یا ستاره ای- سیاه چاله ای و ... هم دارید و بلکه کنترل تراز و همترازیهای دو تاییها و چند تاییها هم در انواع مسائل به کجاها ختم می شوند؟ مثلاً کجا هم حتی در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی آسمانی و زمینی هم آیا سیلوهایی با احتمال آسیبهایی قابل فهم یا حتی غیر قابل فهم نیز نهفته اند و بلکه نسخه ی درمان این آسیبها هم کدام است؟

مثلاً یک نکته هم این است که بالاخره کمتر معروف است که پروفسور مهدی گلشنی در IASBS  تشریف داشته باشند، ولی این هم مسئله ای نیست که حساب را بر این بگذاریم که به همین دلیل هم ثابت می شود که این مهدی گلشنی، یک مهدی گلشنی دیگری است! البته شما می توانید این را از کسی هم بپرسید. ولی گلشن راز شیخ محمود شبستری هم اینجا یحتمل گمراه کنند باشد که بخواهید از آن طریق مسئله را کنترل تراز و حتی همترازی هم بفرمایید که بالاخره آیا ایشان همان استاد معروف تشرریف دارند یا فرض بفرمایید شاگرد جدید کارشناسی ارشد و دکترا و فوق دکترا هم آیا تشریف دارند. و اما آیا اینکه ظاهر و باطن این مسئله هم چیست، خیلی به اصل مقاله و آنچه ارائه هم می دهد اهمیت هم می دهد؟ مقاله را اگر برایت مهم است، آنگاه یحتمل یک روزی هم با مهدی گلشنی مورد بحث ملاقاتی دوباره یا برای اولین بار هم داشته باشی و .... ظاهر و باطن مسئله آیا غیر از این است؟ بفرمایید، غیر از این است! ولی آنجایی که بحث از حضرت حق و واجب الوجود است که در حال آفرینش و خلقت موجودات و بلکه کل آسمانها و زمین هم هست، و در عین حال نیز خود را به شما ظاهر کند؛ اینجا مسئله را بعضی احتمال بدهند که غیر از ظاهر و باطن قضایا و مسائل مورد بحث ما است هر چند که شمه ای از ظاهر و باطن قضایا را هم درک کنیم که بالاخره آیا این عالَم فرض بفرمایید قدیم است یا حادث  و ....

نکته اینجا یحتمل از این قبیل هم هست که خوب حالا کوهمولوژی هوخشیلد را هم فهمیدیم، و اما محاسبات کوهمولوژیهای دوره ای بر حسب کوهمولوژیهای هوخشیلد و حتی جبرهای فون نویمن هم کدام است؟ و حالا فرض بفرمایید که نظریه گالوا و محاسبات گروه های گالوا بر حسب هر چند جمله ای که به شما بدهند را هم می توانید بیابید، و آنطور که ملانی وود محاسبات کوهن- لنسترا هم می کند را ظاهر و باطن یافتید، و اما حالا می توانید ظاهر قضایایش را به انگیزه ها و نظریه های گالوای کیهانی هم کاربردی کنید و حتی  آیا چقدر تناظرهایی هم بین آنها بیابید و ...؟ ظاهر و باطن، و غیب و شهود قضایا و مسائل را که در نظر بگیرید، آیا مسئله اینجا است که شاگرد مایل است از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات الله مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند؛ ولی هنوز به آن درجه از الفهای بینهایت غیر قابل دسترس هم نرسیده است؟ فرض بفرمایید که آیا حضرت حق و واجب الوجود هم حرکتی در جوهر خود از نوع کن فیکون می کند، و آنگاه شاگردان و ممکن الوجودها هم باید آنرا بفهمند که مسائل و قضایایش کدام است؟ یا اینکه حتی مسئله از نوع دیگری است که شاگردان و ممکن الوجودها نیز خود حرکتی در جوهر خود از آنها یا حتی از یکی از آنها هم سر می زند، و آنگاه حضرت حق و واجب الوجود هم در مقابل آن حرکت در جوهرش، خود حرکتی از روی حق هم در جوابش متناظر همان جواب به او و بلکه همه ی ممکن الوجودها در کمتر از چشم بهم زدنی از نوع کن فیکون و مثلاً صیحه ای آسمانی می دهد.

مثلاً در مورد توپولوژی مورد بحث بن بستها یا عدم بن بستها در یک همسایگی، یحتمل این هم خود مسئله ای است که آیا ساختار بلوکهای ساختمانی حول خطوط و نقطه چینها کدام است؟ فرض بفرمایید که خطوط هم باندهای روبانی شان پهن شده و جاده هایی را تشکیل می دهند یا حتی تبدیل به رویه های ریمانی در فضهای سه بعدی و بلکه چهار بعدی و ... نیز شوند. حالا یحتمل هم بعضی مسئله را از لحاظات تناظر با استکان نلبکیهایی توپولوژیک و ابرتقارنی در ایالات متحده چند جهانی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم مورد بررسی و تحقیق واقع بفرمایند. و اما یحتمل هم انگیزه هایی را بتوان با آنها متناظر نمود که آیا چطور در ساختارهای بلوکهای ساختمانی مورد بحث یحتمل گرافهای فاینمن با بینهایتهایی ناهمگرا هم داشته باشیم؟ مسئله این است که آیا این ناهمگراییها به این دلیل است که وقتی از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه را داریم که میل می شوند، الفهای بینهایت آیات اللهی مورد بحث را هم به اندازه ی کافی نتونسته ایم طی کنیم و به آیات اللهی های مراتب و درجات متعالیه کافی هم برسیم. و الا ناهمگراییها در الفهای بینهایت به اندازه ی کافی بالاتر مسئله مان را حل می کرد. مثلاً اگر می توانستیم همه ی اسفار اربعه را طی کنیم، ناهمگراییهای فاینمن در الفهای بینهایت آیات اللهی متعالیه را آیا غیر از این هم هست همه و همه را طی کرده ایم و ناهمگراییها هم بازبهنجارشی معقول در آیات اللهی های بالاتر خواهند داشت؟ ولی شاگرد که در ظاهر قضایا هم گیر کرده است، آیا چقدر حتی باطن قضایا را در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه قابل دسترس هم بتواند درک کند و دیگر چه رسد به آن شهدای زنده ای که در آیات اللهی غیر قابل دسترس هم نسبت به شاگرد واقع در انواع حالات خلاء ظاهری هم گیر کرده است و .... گفتنش ساده است، ولی معمولاً تا شاگرد بیاید اصل مسئله و راه حل آنرا هم ظاهر و باطنش را درک کند، مسئله را در ایالات متحده چند جهانی توپولوژیک لو داده و بلکه ناهمگرایهای فاینمن ای را هم نمی تواند از طرق بازبهنجارش یا اختلالاتی یا حتی غیر اختلالاتی نیز حل کند. و آنگاه در حیرت و مات و مبهوتی آیا چقدر هم باید بسر برد که بالاخره مسئله اش را چطور هم حل کند و بلکه به فردی مثل مهدی گلشنی هم گیر می دهد که آیا این همان او است یا ظاهر و باطن هم دیگری است و یحتمل بروم گلشن راز را هم بهتر مطالعه کنم و آنگاه حتی کنترل تراز و همترازیها را هم دریابم و .... اقل کم روانشناسی و روانکاوی و معرفت به علم نفس خود را هم آنچنان که من عرف نفسه عرف ربه را نمی تواند دریابد و مدام بین درهمتیندگیهای بین خود و دیگران هم آیا چقدر گیر می کند و نمی تواند خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار علیهم السلام را نیز بهشان معرفت پیدا کند و حتی استادی هم اختیار کند تا بلکه بهتر از طریق اساتیدش آنها را درک کند و .... و لذا دعا هم بفرمایید برای نفوسی که در این دار المجانینهای طبیعت آیا چقدر هم درهمتنیدگیهایی برایشان رخ داده است و ایجاد مشکلات برای خود کرده اند و گرفتار حبسهای طولانی مدت در زندانهای مخوف خود را کرده اند و .... البته این برای مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات هم کمتر رخ می دهد و بلکه با از خود گذشتگیهای شهداء زنده در تاریخ نیز دیگر مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و بلکه کل بشریت را هم از بند این سیاه چاله های نجومی و جبرها و هندسه هایشان نجات هم می دهند. گاهی اوقات آش آنقدر شور هم بوده که حتی خوانین هم متوجه آن شده اند، ولی آنگاه آشپز بیچاره را هم نشان کرده و برایش هفتتیر کشیده اند که کار کار تو است؛ خبر ندارد که همیشه طعم غذاها را بخاطر کور شدن ذائقه ی چشایی اش از دست داده بوده و حالا یک مرتبه چطور هم شده که شور و تلخ و بد مزه را این یک بار هم تونسته بچشه و حالا هم افتاده به چان آشپز باشی که چرا طعم غذا را خراب کرده ای! چرا بویش هم بد است؟ چرا حتی شکل و شمایلش هم به غذا نمی رود؟ هیچ وقت به اینها فکر نمی کرده است و اینها را احتمالات غیر قابل باور هم می دانسته است و لذا باورش هم نمی شده است که غذای خوب وقشنگ وپاکیزه و حلال هم داریم و ...! بنده بهتر است دیگر خیلی هم مته به خشخاش هم نگذارم وخیلی هم سعی نکنم از فیلترینگها همه و همه گذشته و حالا بنویس و کی ننویس. و الا یحتمل حتی سایت رهبری را هم همراه سایت خامنه ای دات آی آر دید فیلتر کردند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر اعوانه و النصاره و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی اَللَّهُمَّ لاَ تُمِتْنِی مِیتَةً جَاهِلِیَّةً وَ لاَ تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی اَللَّهُمَّ فَکَمَا هَدَیْتَنِی لِوِلاَیَةِ مَنْ فَرَضْتَ عَلَیَّ طَاعَتَهُ مِنْ وِلاَیَةِ وُلاَةِ أَمْرِکَ بَعْدَ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَتَّى وَالَیْتُ وُلاَةَ أَمْرِکَ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ وَ عَلِیّاً وَ مُحَمَّداً وَ جَعْفَراً وَ مُوسَى وَ عَلِیّاً وَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُجَّةَ اَلْقَائِمَ اَلْمَهْدِیَّ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ ...

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَـٰئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‎﴿التوبة: ٧١﴾‏

 

۱۳ /مهر/ ۱۴۰۳خطبه‌های نماز جمعه تهران

* خطبه اول

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علیٰ سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفیٰ محمّد و علیٰ آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین. اللهمّ انّی احمدک و استعینک و استغفرک و اتوکّل علیک. و السّلام علیٰ ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. قال الله تعالیٰ: وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَامُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ یُقیمونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتونَ الزَّکوةَ وَ یُطیعونَ اللهَ وَ رَسولَهُ اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ اللهُ اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ.(۲)

همه‌ی برادران و خواهران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی. در گفتارمان، در کردارمان مراقب باشیم از حدود الهی خارج نشویم؛ معنای تقوا این است.

در این آیه‌ای که تلاوت کردم، مسئله‌ی مهمّ پیوستگی مؤمنین با یکدیگر مطرح شده است که در تعبیرات قرآنی به این پیوند و این پیوستگی گفته میشود «ولایت»؛ ولایت مؤمنین با یکدیگر. این مطلب در چند آیه‌ی از قرآن آمده است. در این آیه نتیجه‌ی این ولایت و همبستگی را رحمت الهی معرفی میکند: اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ الله؛ یعنی اگر شما مسلمانان با یکدیگر پیوند و ارتباط و همکاری و همدلی داشته باشید، رحمت خداوند شامل حال شما میشود. بعد میفرماید: اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ آیه‌ی شریفه را با ذکر عزّت الهی و حکمت الهی پایان میدهد؛ شاید از این جهت که رحمت الهی در این مورد متناسب است با عزّت پروردگار و حکمت پروردگار؛ چون رحمت خداوند، انواع فضائل نازله‌ی از سوی پروردگار بر بندگان را شامل میشود؛ همه‌ی نعمتها، همه‌ی لطفها، همه‌ی حوادث زندگی رحمت الهی است؛ لکن در این آیه‌ی شریفه، این رحمت متناسب است با «عزّت» و «حکمت». عزّت الهی یعنی سیطره‌ی قدرت پروردگار بر همه‌ی عالم وجود؛ حکمت الهی یعنی استحکام و استواری همه‌ی قوانین آفرینش. شاید در این آیه خواسته‌اند ما را به این معنا توجّه بدهند که اگر مسلمانها با یکدیگر اتّحاد و اتّفاق داشته باشند، عزّت الهی و حکمت الهی پشت سر اینها است؛ میتوانند از قدرت بی‌پایان الهی استفاده کنند، میتوانند از مقتضای سنّت‌های پروردگار و قوانین الهی استفاده کنند.

خب، این ولایت یعنی چه؟ یعنی پیوند و همبستگی مسلمانان با یکدیگر؛ این شد سیاست قرآنی برای مسلمانها. سیاست قرآن برای مسلمانها این است که ملّتهای مسلمان، گروه‌های مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند و کأنّه وعده میدهد که اگر شما ملّتهای مسلمان این همبستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزّت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همه‌ی موانع غلبه پیدا میکنید، بر همه‌ی دشمنان پیروز میشوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همه‌ی قوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد؛ این، منطق قرآن و سیاست قرآن است.

نقطه‌ی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان اسلام است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقه‌افکنی است. این سیاست تفرقه‌افکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کرده‌اند، هنوز هم دست‌بردار نیستند و موجب میشوند که دلهای ملّتهای اسلامی نسبت به هم مکدّر بشود؛ امّا امروز ملّتها بیدار شده‌اند. امروز روزی است که امّت اسلامی میتواند بر این ترفند دشمنان اسلام و مسلمین فائق بیاید.

من عرض میکنم دشمن ملّت ایران همان دشمن ملّت فلسطین است، همان دشمن ملّت لبنان است، همان دشمن ملّت عراق است، همان دشمن ملّت مصر است، دشمن ملّت سوریه است، دشمن ملّت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوه‌های دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمب‌های دوتُنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش میبرند، امّا اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور میگیرند، از یک جا فرمان حمله‌ی به جمعیّت‌های مسلمان و ملّتهای مسلمان را دریافت میکنند. اگر این سیاست در یک کشور، موفّق شد، یعنی موجب سیطره‌ی بر یک کشور شد، وقتی خاطرشان از یک کشور آسوده شد، به سراغ کشور دیگر میروند. ملّتها نباید بگذارند....

https://www.leader.ir/fa/speech/27670

 

بنده ی حقیر دیشب داشتم نگاه می کردم دیدم ایتزاک رابین که گویا استاد ایتای عزیزی هم هست، مقالات جالبی هم در زمینه ی فیزیک ماده چگال دارد که اتفاقاً گویا مقالات اخیرش آنطور که از اسمشان هم پیدا است همراه همکاران هندی او است. نکته ای جالب قضیه این است که او حتی فیزیک ماده چگال را به DNA و بیولوژی و حتی تکامل داروینی و لامارکی هم کاربردی می کند:

https://arxiv.org/abs/1612.03567

https://arxiv.org/abs/cond-mat/0105116

https://arxiv.org/abs/1909.10319

https://arxiv.org/abs/2306.00735

نکته اینجا این است که آیا او مسئله ی اشباعی و چگالی مورد بحثی که در منطق سینایی اشارات و تنبیهات که از جامدات شروع می کند و تدریجاً هم به انسان می رسد را توانسته است تا چه حدودی هم درک کند؟

مثلاً حالا فرض هم بفرمایید که ما یک سیلوی کوچکی را هم می توانیم بسازیم، ولی آیا در عین حال هم می توانیم سیلوهای گندم لازم برای کل کشور را هم ساخته و ارائه دهیم؟ ولی مسئله ی انسانی آنجا هم وارد می شود که آیا چه موقعی ما تکنولوژی ساخت سیلو را می توانیم بررسی کنیم که مثلاً اگر از لحاظ اشباع و چگالی حتی گندم داخل سیلو باعث بالا رفتن بیش از حد و خطرناک تریگلیسیریدها هم شد، آیا آنگاه نسخه ی درمانی قضیه هم چیست؟ حالا یحتمل اینها هم سوال باشد که آیا این بالا رفتن تریگلیسیریدها باعث ایجاد اختلال در پانکراس و بلکه پانکراتیت هم هنوز شده است، یا بلکه علائم روشنی هم نداریم حتی برای اینکه آیا بیمار اصلا تریگلیسیریدش نرمال است یا خارج از نرمال است و ...؟ آیا بیمار الکل هم مصرف می کند؟ و اصولاً برای اینکه طیف ماده ی مورد بحثش را در طیف نرمال حفظ کند، آیا لازم است چه تغییراتی در زندگی اش بدهد؟

یک نکته ای که اینجا هست که اخیراً هم جامعه شناسان و بلکه حتی اقتصاددانان هم زیاد در موردش بحث می کنند، این است که حتی بنیان گذاران جمهوری اسلامی ایران نیز آیا کمونیست و مارکسیست بوده اند که حتی واضحترین لازمه ها و نشانه های سرمایه داری را هم از بین برده اند؟ نکته ای که اینجا هست این است که آیا پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام هم تبلیغ مارکسیسم را می کرده اند؟ عرض بنده ی حقیر این است که همانطوری که حتی صاحب جواهر و بلکه روانشناسان و روانکاوان هم بدان اشاره می کنند، دانشمندان و اساتید و بلکه شاگردان آنها نیز یحتمل آنقدر در مسائل و قضایای علمی قوطه ور شوند که حتی یادشان برود که بچه جان آیا لازم هم نیست که تو ازدواج هم کنی آنچنان که قوای جنسی شان هم تحلیل برود! و حالا دیگر چه برسد به اینکه دنبال درآمد و سرمایه هم له له بزنند؟ و این مسئله خصوصاً در علوم و حکمت الهی و حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم یحتمل مشهود شود، آنچنان که در کلبیون و رواقیون هم دیده شده است! ولی گاهی اوقات هم مسئله از نوع مسائل حضرت ایوب علیه السلام هم هست که شیطان به سراغش می آید و حتی به خاک سیاه هم می فرمایند که می نشیند، ولی دست از توحیدش بر نمی دارد! حالا حرف بنده ی حقیر این نیست که در این وقت تنگ وارد خیلی ریز قضایا و مسائل هم شوم. ولی مسئله این هم هست که خود چگالی و اشباع در مقیاسهای سلولی، می توانند باعث محبوسیت و حبسی شوند که نوع دیگری از confinement و حبس در نیروی قوی و مدل استاندارد ذرات فیزیک را می رساند و ....

البته مقاومت اسلامی لازم برای مقابله با صهیونیسم و اشباع ماشین جنگی حاکم بر منطقه توسط بیگانگان، یک از دین بیگانگی را هم مایل است در جوامع اسلامی نیز القاء کند که نتیجه اش مثلاً همین تظاهرات به بی حجابیها و حتی سگ بغل کردنهایی است که می بینیم. ولی مقاومت در مقابل این بیگانه و بیگانگی منطقه ای و محلی هم یک مقابله ای با ماشین جنگی ای را می طلبد که مورد بحث حوزوی و دانشگاهی هم می تواند باشد و بلکه حکمت الهی را هم می طلبد که آیا چقدر هم مسئله دقیقاً برمی گردد به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی؛ و حتی لازم هم هست که شاگرد از حالات خلاء به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و بلکه شناخت تام و تمام حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بپردازد. یک نکته ای که اینجا هست این است که صهیونیستها آنطور که آیات شریفه می گوید هم بنظر می رسد بر خلاف یهود، خیلی هم بدشان نمی آید که با مرگ ملاقات هم کنند خصوصاً اینکه فکر می کنند دست بالا را هم دارند و بلکه آمریکا هم بدجوری پشتشان ایستاده است و بلکه بر کل منطقه هم مسلط است: 

قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿٦﴾‏ وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‎﴿٧﴾‏ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿الجمعة: ٨﴾‏

ولی نکته ای که هست این است که آیا اینها بغیر از این است که ادعایشان این هم هست که به توحیدی ناب روح الله موسوی محمدی مهدوی هم رسیده اند که حتی مسلمانان هنوز بدان دست نیافته اند و بلکه خواهان آن هم هستند آنچنان که مسئله ی مجدل الشمس و حتی فرمانروایی خورشیدی را هم مطرح می کنند؟ و اما نکته اینجا است که آیا حتی مسائل اخلاقی از قبیل فسق و فساد فی الارض و اعتیاد و ... را هم جوابی قانع کننده برایش دارند یا بدتر فسادهای اخلاقی را هم حتی بدانها دامن می زنند و .... 

 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿المائدة: ٥١﴾‏

نکته ای که اینجا هست این است که یهود و نصاری هستند که باید متوجه شوند که اسلام بیاورند، و نه اینکه آنهایی که ایمان آوردند نیز آنها را از اولیاء خود حساب کنند. ولی اگر ما به ان درجه از توحید ناب روح الله موسوی محمدی مههدوی هم بتوانیم در سطوح جهانی برسیم که حکمت الهی بر همه ی امور بشری حاکم شود، آنگاه آیا مسئله هم حل نیست؟!

..._________

   اا

   ___

   ا   ا    

..._______

یحتمل بعضی اشکال هم کنند که اینجا جایش نیست که مسائل توپولوژیک و نظریه های گراف را نیز ارائه دهیم که آیا در توپولوژی گراف بالا که خطوط در حقیقت نماینده های رویه هایی ریمانی و بلکه جاده هایی هم هستند که چطور با هم تقاطع هم دارند؛ و سه نقطه هم نشانه ی پلی است بر روی رودخانه ای که کنار جاده ها در جریان است و ...! اما چون یحتمل ما همسایگیهایی را در محله نیز از دست بدهیم چرا که آیا ماشینها خیلی تند می توانند عبور و مرور هم کنند و ایجاد خطرهایی هم کنند، یا آیا بیش از حد هم ترافیک شود چرا که در صورت باز گذاشتن همه ی جاده ها و برداشتن همه ی بن بستها موجب بیش از حد شدن و اشباع و چگالی ترافیک هم می شود.  مسئله این است که آیا ما چطور هم کوچه و خیابانها و جاده ها را بلکه بن بست کرده و حتی از بن بست هم بیرون آوریم که همه ی همسایه ها هم راضی شده و بلکه همسایگی را هم ارتقاء دهند آنچنان که از همه ی دیگر همسایگیها خواهان زندگی در این همسایگی هم چگالی اش بیش از حد اشباع شود و ...؟!!! بعضی یحتمل پیشنهاد هم دهند که بهترین راه این است که کوچه ها و خیابانها را از همه طرف بن بست کرده و لذا همه می توانند فقط پای پیاده و حالا یحتمل حتی با خر و گاو و بلکه سگ و گربه و ... هم وارد کوچه شده، و لا غیر. البته بنده ی حقیر خودم این را می پسندم، ولی یحتمل خیلیها سریعاً هم شروع کنند به اعتراض که پس همسایه ها ماشینهایشان را کجا پارک کنند در این زندگیهای تمام ماشینی خودمان و .... اقل کم خوبی این راه حل این است که دیگر احتیاجی هم نیست که شهرداری زحمت بکشد و در کوچه ها و خیابانهای مورد بحث پیاده رو هم در این صورت احداث کند. البته ما مسئله را باز گذاشته و حتی اجازه ی استفاده از کتب و ماشین حساب و رایانه ها و دیگر ادوات و حتی انواع دوربینهای مهندسی و بلکه انواع دوربینهای میکروسکوپی آندوسکوپی و تلسکوپی ریز و درشت و ... را هم جایز می شماریم. البته این هم خوب است هشدار داده شود که کسی هم جایز نیست که یواشکی به نفع دلخواه خودش شبانه دور از چشم همگان هم مانعی را برداشته و از بن بست کوچه را در بیاورد یا بر عکس مانع هم ایجاد کرده و بن بست ایجاد کند! یحتمل خوب است جایزه ای هم برای کسی که مسئله را حل کند در نظر گرفته شود تا بلکه زودتر کسی آنرا حلش کند و همه و همه نیز بخوبی و خوشی داستان را فیصله اش هم دهند. این را هم حیفم می آید که عرض نکنم که بعضی یحتمل حتی توی مترو حتی وقتی دارند برای نماز جمعه پشت سر حضرت آقا هم می روند، به یک بنده خدایی دوستشان (!) پس کله ای بزنند، و وقتی به آنها اعتراض هم کنی که دارید چه می کنید؟ یحتمل متوجه هم شوی که وقتی از قطار پیاده شده که بسمت مصلا هم روید در آن ازدحام باز هم طرف وقت را غنیمت شمرده و هم او ...! یحتمل گاهی اوقات حتی ساخت یک سیلوی کوچولو نیز تکنولوژیهای پیچیده ای را می طلبد که بلکه اخلاقاً هم در دسترس همگان نباشد و محتاج بیرون آمدن از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نیز باشد؛ و الا ممکن هم هست که اشکال شود که حالا خوب هم هست گاهی اوقات بعضی اشکالات سیلوها زیر سیبیلی هم در روند و همه چیز زیر ذره بینها و میکروسکوپهای الکترونی و ... گذاشته نشوند. و الا یحتمل شاگرد هیچ گاه در سعی و تلاشهایش در جهت جهاد فی سبیل الله و رعایتهای حد و حدودهای الهی، به فهم کافی درجات و مراتب مقام وحی و حکمت الهی نیز نرسد. لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ٢١٦﴾‏

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٦﴾‏

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۱

بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی

یک عرصه‌ی مهمّ دیگر برای نقش‌آفرینی نخبگان، تشکیل اندیشکده‌ها است که البتّه جز با کمک دولت و پشتیبانی دولت، فعلاً در کشور ما امکان‌پذیر نیست؛ حالا ممکن است در آینده جور دیگری بشود، امّا در حال حاضر اگر ما بخواهیم اندیشکده‌های فعّال داشته باشیم، حتماً باید دولت کمک کند. این اندیشکده‌ها مجمع نخبگان هر رشته‌ای خواهد شد؛ این، آنها را دلگرم میکند، آنها را وادار به کار میکند. البتّه باز به نظر من حلقه‌ی وصل این اندیشکده‌ها با دستگاه‌های ذی‌ربط هم معاونت علمی رئیس‌جمهور است. البتّه باید دیوان‌سالاری‌ها حذف بشود. ما در زمینه‌های گوناگون، کاغذبازی و دیوان‌سالاری زیاد داریم؛ یک جاهایی مضر است امّا مهلک نیست؛ در رابطه‌ی با مزاج ظریف نخبگان، این کاغذبازی‌ها مهلک است و پشت در نگه داشتن‌ها و منتظر نگه داشتن‌ها واقعاً بکلّی [آنها را] از پا می‌اندازد. این هم این [مطلب]. به نظر من معاونت محترم علمی از انبوه سرمایه‌های انسانی و زبده باید حدّاکثر استفاده را بکند.

موضوع سوّم در باب وظیفه‌ی نخبگان. اوّلین سخن اینکه نخبه «مسئول» است. نخبه مثل همه‌ی آحاد جامعه است: کُلُّکُم‌ راعٍ‌ وَ کُلُّکُم‌ مَسئولٌ‌ عَن‌ رَعِیَّتِه؛(۲) شما هر جا هستید مسئولید. حالا یکی از عناصر مسئول در جامعه فرد نخبه است. فرد نخبه مسئولیّتش از آحاد متوسّط مردم بیشتر است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه از تفضّلات الهی بیشتر بهره‌مند شده؛ شما هر مقداری که از تفضّلات الهی بیشتر بهره‌مند میشوید، به همان اندازه مسئولیّتتان بیشتر میشود؛ [چون] قدرت پیدا میکنید، آبرو پیدا میکنید، علم پیدا میکنید، ثروت پیدا میکنید که اینها همه تفضّلات الهی است. ما بِکُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ اللَه؛(۳) اینها همه‌ از خدا است؛ پس مسئولیّت را افزایش میدهد. بنابراین اوّلین سخن، مسئله‌ی مسئول بودن نخبگان است.

....

ما باید تفوّق علمی داشته باشیم؛ ما دشمن داریم. دلایلی دارد که حالا جای بحثش اینجا در این جلسه نیست؛ یعنی همه‌ی کشورها، همه‌ی ملّتها، رقبایی، بدخواهانی، دشمنانی دارند، و ما بیشتر از خیلی از کشورهای دیگر. باید با تفوّق علمی بر آنها غلبه پیدا کنیم، کمااینکه اگر در جایی غلبه‌ای هم داشتیم، بر اثر همین تفوّق علمی و فنّاوری بوده. من اینجا یادداشت کرده‌ام که برتری علمی و فنّاوری گاهی میتواند دست دشمن را از ضربه وارد کردن به جمعیّت‌های بزرگی مثل غزّه و ضاحیه کوتاه کند. ما اگر چنانچه از لحاظ علمی مثلاً فرض بفرمایید در زمینه‌ی تسلیحات، از این [چیزی] که هستیم مبالغی جلوتر بودیم، یقیناً در اوضاع منطقه اثر میگذاشت، و میتوانست مانع از افروختن این آتشهای سوزنده‌ی دلها و جانها بشود یا آنها را خاموش کند. حرکت علمی، تفوّق علمی، یک چنین چیزهایی هم دارد.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57763

 

 

به منظور ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی صورت گرفتحضور جمعی فرزندان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دفتر حزب‌الله لبنان در تهران

فرزندان رهبر انقلاب اسلامی پیش از ظهر سه‌شنبه ۱۰ مهرماه با حضور در دفتر حزب‌الله لبنان در تهران و دیدار با آقای «عبدالله صفی‌الدین» نماینده این جنبش، ضمن ابلاغ تبریک و تسلیت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای حادثه عظیم شهادت دبیرکل حزب‌الله لبنان، مجاهد کبیر و پرچمدار مقاومت جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحسن نصرالله و یاران شهیدشان، به ارواح مطهر ایشان فاتحه و قرآن هدیه کردند.

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=57750

 

بنده ی حقیر می خواستم در مورد عزیزی هم همانطوری که گفتم، محبوسیت را عرض کنم که غلط نکنم یادم هم رفت. اگر عزیزی را با confinement جستجو بفرمایید، این هفت مقاله را به شما می دهد. بیشتر این مقالات در فیزیک حالت چگال است، و در ضمن پگاه، مریم، طاهره مونث اند و اما امین و سجاد هم مذکرند و بنده مانده بودم که آیا ایتای (Itay) هم از کدام جنس است که متوجه شدم مردی است که یحتمل اسرائیلی هم هست، ولی چون سایتهای اسرائیلی فیلتر هم هستند این روزها، دیگر بنده واردش نتوانستم شوم:

https://arxiv.org/abs/2211.02746

https://arxiv.org/abs/2109.01893

https://arxiv.org/abs/2106.00423

https://arxiv.org/abs/2012.05399

https://arxiv.org/abs/2009.10869

https://arxiv.org/abs/1610.09425

https://arxiv.org/abs/0901.0090

یک نکته ای را که حضرت ولی فقیه دیروز در جمع نخبگان ایراد فرمودند، این است که اگر ما به تفوق علمی رسیده بودیم یا برتری علمی و فناوری داشتیم؛ این گاهی می تواند دست دشمن را از ضربه وارد کردن به جمعیتهای بزرگ مثل غزه و ضاحیه کوتاه کند! این نتیجه ی این حرف است که العلم سلطان، فمن وجده صال به و من لم یجده صیل علیه؛ قدرت است دیگر، و هر که داردش و لذا می خاهد دیگران زیر سلطه اش باشند. وَ قَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ. (حکمت 5 نهج البلاغه)

ولی گاهی اوقات مسئله علم فقط این هم نیست که شما انبوهی از اسفار را دارید مدام پشت هم انباشت هم می فرمائید. حتی در ظاهر و باطن قضایا، یک علمی را می طلبد که بخواهیم گاوی را بر کول کسی گذاشته و هر روز از پله ها بالا و پایینش کند؛ اول از همه آیا خودش چه انگیزه ای هم از این کار دارد؟ ولی یحتمل اگر بخواهد به حتی سلطان و بلکه دانشمندی هم یاد دهد که کار تو نیز مستلزم تمرین و امتحان  سعی و خطا است، آیا چقدر هم بتواند بر حسب حکمت این کار را به او نشان دهد.

مثلاً یحتمل اگر توجه شود که هندسه ی آراکلوف را می توان یاد گرفت که چطور هم بر حسب کارهای روملی و بیکر به نظریه ی پتانسیل و جریانها نیز کاربردی کرد، آیا این کافی هم هست که همین را به کارهای وفا- چکوتی و نظریه ی کودیرا- اسپنسر هم کاربردی کرد یا کمی بیشتر هم کار می برد یا حتی زیادی هم داریم مثل پتک بر سر میخی می کوبیم؟ 

یا مثلاً می فرماید که کتب علیکم القتال، ولی آیا همینطور هم نمی فرماید که کتب علیکم الصیام یا کتب علیکم القصاص؟ نکته اینجا این است که در یک الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ای، یحتمل رحمت و مغفرت خدا بر سر همه ی افراد بشر هم گسترده شود، ولی آیا این لزوم هم هست که اول وارد قتال هم شد، و بعد سعی کرد به تفوق علمی و فناوری هم رسید، یا اینکه اول باید هم سعی کرد که به توحید ناب روح الله موسوی محمدی مهدوی هم رسید و آنگاه از آنجا نیز وقتی هر فردی نیز علم نفس و روانشناسی خود را با امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم توانست درست تنظیم کند، یحتمل بدتر از این بنده ی حقیر بنظرش نمی رسد که خدا یک پس گردنی هم زده است پس کله ام. و لذا حالا هم اویی را هم که مامورش کرده است که این پس گردنی را به این بنده ی حقیر هم بزند را باید تنبیه اش کرد. حالا هر چه بفرمایید که بابا، این بنده خدا حالا فرض بفرمائید که پروفسور مهدی گلشنی هم هست که با هاشمی رفسنجانی هم مقاله دارد و حالا ربطی هم به آن مهدی گلشنی دیگر و حتی راز گلشن و سید میر هاشم و بلکه کوه دماوند و آرارات نیز ندارد. و اما بالاخره، یک بار پس گردنی را خوردی، دو بار، هزار بار، ...، آیا نهایتاً دفعه ی دیگر متوجه هم می شوی که کار، کار خدا است و کار خودت نیست که سعی کنی با شیطان هم وارد کشتی شوی؟!!! یعنی یحتمل هوخشیلد و ناکایاما هم با هم مقاله داشته باشند، ولی آیا این هم که از کوهمولوژی هوخشیلد بر حسب هندسه ی ناجابجایی آلن کن بتوان عبور کرد به کوهمولوژی دوره ای و جبرهای اپراتوری فن نویمن و بلکه تحلیلهای در مدل استاندارد ذرات فیزیک؛ و همه ی اینها را هم از کوهمولوژی هوخشیلد در توپولوژی جبری استفاده کرده ایم و لا غیر؟! اینها یحتمل لازمه اش یک الفهای بینهایت مراتب و درجات متعالیه ای است که در حینی که داریم اینها را انجام می دهیم، آیا چقدر هم به آنها دست یافته ایم که آیا پس گردنیهای مورد بحث هم از کدام ناحیه خدا اعمال می فرمایند؟! مثل این است که پستانک را که از دست طفل بگیریم متوجه نشود که چرا هنوز دلش هوای همان پستانک را کرده است. و اما طفلی معصوم هم که پدرش را می طلبد را حالا بفرمائید که بابا جان، این یعنی چه که عمه بیا، گم شده پیدا شده! عمه حالا چه کند؟! حالا بنده ی حقیر هی عرض کنم آلن کن، هی عرض کنم ماتیلده مارکولی و .... امیری حسین و نعم الامیر. خاک توی سر این بنده ی حقیر هم کنند و بلکه خدا مرا بکشد، که پس گردنی هم دارد مسئله دیگر که با دار المجانین هم طرفی و خودت هم خبر نداری چه آشی برایت پخته اند با نیم وجب روغن رویش. نتکه اینجا این است که شما خیلی اوقات خبر هم ندارید ک پس گردنی آیا از کجا هم خواهد آمد، آیا از آسمان چندم هم می رسد، و آیا از اعماق دریا و اقیانوسها هم پس گردنی سونامی و طوفان و سیل و اینها را خواهیم داشت و .... مسئله ی اینکه شاگرد اساتید و علما و دانشمندان و مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مهربانی را هم داشته باشید که شاگرد بتواند در عین حالی که دارد روانشناسی خود را هم بهتر بهش معرفت می یابد و در طول راهش مدام هم یاد می گیرد، در عین حال نیز سعی دارد امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نیز بشناسد و الی ما شاء الله یاری کند. و لذا حتی وقتی شاگرد خود از سر نادانی اش هم پس گردنی دارد می زند و خودش را مثل بادکنک گنده هم می بیند، یحتمل هیچ وقت به نظرش هم نرسد که لا مذهب تو داری به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم سعی می کنی پس گردنی بزنی و بلکه او را آسیب هم برسانی و ...؟ و بعد هم اویی که مدعی هم هست و خودش هم توی دار المجانین مثل خودش گیر کرده است، حالا یک پس گردنی هم او سعی می کند حتی المقدور بلکه فقط هم لفظی به او بزند که بالاخره بفهمد که بابا چند بار گناه می کنی و توبه هم نمی کنی و خیلی هم با جرات و با جسارت حمله ور هم می شوی؟ ای شیطان با خود خدا هم درگیری؟ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۖ مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَىٰ ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَىٰ مِن ذَٰلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُوا ۖ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿٧﴾‏ بالاخره یک جایی هم دار المجانین است که وارد عمل می شود. این نیست که شما حساب کنید که من جراید و رسانه ها را خوب می خوانم و مثلاً مارقة الروم را در آورده ایم یا حتی کنترل تراز را هم مسئله اش را حل کرده ام. دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد، به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد. حالا یک امام حسین علیه السلام را داریم که امیر حسین و نعم الامیر. و اما یک مهربانی دیگری هم می خواهد که آن امیر حسین دیگر را هم آیا چقدر بتوان با چه هزینه ای هم درمانش کرد و .... خدا پس گردن کسی نمی زند، هر چه هست از خودتان و خودمان و اینکه به کمتر از خدا راضی هم می شویم، است؛ و اینکه بچه خدا را دریاب و سعی کن به متانت برسی!  مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ ۚ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا ‎﴿السناء: ٧٩﴾‏  

 لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‎﴿٢١﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ ‎﴿٢٢﴾‏ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿الحشر: ٢٤﴾‏

دیر شد، دیر شد، خیلی دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز را بلکه آخرهای سخنرانی را بهش برسم. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و المستشهدین بین یدیه

سورة الجمعة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‎﴿١﴾‏ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‎﴿٢﴾‏ وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‎﴿٣﴾‏ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ‎﴿٤﴾‏ مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿٥﴾‏ قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿٦﴾‏ وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‎﴿٧﴾‏ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿٨﴾‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‎﴿٩﴾‏ فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿١٠﴾‏ وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ‎﴿١١﴾‏

سورة المنافقون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ‎﴿١﴾‏ اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿٢﴾‏ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ‎﴿٣﴾‏ ۞ وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ‎﴿٤﴾‏ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ ‎﴿٥﴾‏ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ‎﴿٦﴾‏ هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنفَضُّوا ۗ وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ ‎﴿٧﴾‏ یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿٨﴾‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ ۚ وَمَن یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿٩﴾‏ وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُن مِّنَ الصَّالِحِینَ ‎﴿١٠﴾‏ وَلَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا ۚ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ‎﴿١١﴾‏
۱۴۰۳/۰۷/۱۱اقامه نماز جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب به همراه مراسم بزرگداشت پرچمدار مقاومت شهید سیدحسن نصرالله در مصلای امام خمینی تهران

 

مراسم بزرگداشت مجاهد فی سبیل‌الله و سیّد عزیز امت اسلامی، شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله و همراهان ایشان ازجمله سردار شهید نیل‌فروشان از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی روز جمعه ۱۳ مهرماه از ساعت ۱۰:۳۰ صبح در مصلای امام خمینی (ره) برگزار می‌شود.

در ادامه این مراسم و درپی شهادت مظلومانه پرچمدار مقاومت و آزادی قدس و فلسطین، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله و در آستانه اولین سالگرد حماسه طوفان‌الاقصی توسط رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین، نماز جمعه این هفته تهران روز جمعه ۱۳ مهرماه به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی در مصلای امام خمینی (ره) اقامه می‌شود.

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=57752

 

بنده ی حقیر یک بار سعادت داشتم در نماز جمعه ای پشت سر حضرت ولی فقیه، البته در بعضی خیابانهای اطراف دانشگاه ایستادم به نماز. بعد از نماز از شیخی که کنارم همان دور و برها به نماز ایستاده بودند هم پرسیدم چطور است که هم سوره های جمعه و هم منافقون خوانده می شود؟ فرمودند معمولاً سوره ی جمعه خوانده می شود، ولی سوره ی منافقون هم در رکعت دوم می تواند خوانده شود؛ و لذا ایشان سنگ تمام گذاشتند!

البته بنده ی حقیر یک چیزی هم راجع به محبوسیت می خواستم اضافه کنم که یادم رفت و آن در رابطه با کوهمولوژی و خصوصاً هم کوهمولوژی هوخشیلد است که بنده دیدم اتفاقاً محمود زینلیان هم مقالات متعددی در مورد دارد. نکته اینجا این است که یک وقت هست که یک تپه ای را دارید و یک وقت هم هست که کوهی را دارید؛ مثلاً می فرمایند که صهیون، یک تپه ای هم هست، همانطوری که حالا گواردهانا نیز آیا چقدر تپه است یا کوه؛ و آنگاه شاگرد یحتمل حتی نتیجه بگیرد که خوب حالا مگر کوه هایی مثل دماوند (ای کوه سپید پای در بند، ای گنبد گیتی ای دماوند!) و بلکه قله ی اورست و کوه های آلپ و راکی موانتین و حتی برجهای آسمان خراشهای مدرن  هم با اینها آیا چه فرقهایی دارند و بلکه کوهمولوژیکی نیز آیا اینها را نمی شود همه و همه را یکجا هم در ابعاد و مرزبندیهای مختلف هم مطالعه کرد و ...؟! البته این هم که کدام کوهمولوژیها برای کدام منظور هم بهترند و بلکه حتی ما را به توحید ناب موسوی روح اللهی محمدی مهدوی هم می رسانند نیز مسئله ای اصلی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی است. و لذا حالا این مقاله ی اخیر کارستن لوند پترسن و سعید ذاکری در مورد سیستمهای دینامیکی از دیدگاه توپولوژیک را هم بنگرید:

https://arxiv.org/abs/2309.01027

https://arxiv.org/abs/1205.7056

https://arxiv.org/abs/1106.1668

https://arxiv.org/abs/1011.6483

https://arxiv.org/abs/0905.2231

https://arxiv.org/abs/0807.3052

https://arxiv.org/abs/math/0605770

https://arxiv.org/abs/math/0404218

https://arxiv.org/abs/math/0309455

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

 وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً ۖ قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا ۖ قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ‎﴿٦٧﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِیَ ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِکْرٌ عَوَانٌ بَیْنَ ذَٰلِکَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ ‎﴿٦٨﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ ‎﴿٦٩﴾‏ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ‎﴿٧٠﴾‏ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِیَةَ فِیهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا کَادُوا یَفْعَلُونَ ‎﴿البقرة: ٧١﴾‏

 

اَللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ اَلْمَوْتُ اَلَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ اَلدَّاعِی فِی اَلْحَاضِرِ وَ اَلْبَادِی

 

١٠٥ ـ نى : ابن عقدة ، عن محمد بن المفضل ، وسعدان بن إسحاق ، وأحمد ابن الحسین بن عبدالملک ، ومحمد بن أحمد جمیعا ، عن ابن محبوب ، قال ، وقال الکلینی : علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، ومحمد بن یحیى ، عن ابن عیسى ، وعلی بن محمد وغیره ، عن سهل جمیعا ، عن ابن محبوب قال : وحدثنا عبدالواحد بن عبدالله عن أحمد بن محمد بن أبی یاسر ، عن أحمد بن هلیل ، عن عمروبن أبی المقدام ، عن جابر قال : قال أبوجعفر علیه السلام : یا جابر الزم الارض ولا تحرک یدا ولا رجلا حتى ترى علامات أذکرها لک إن أدرکتها.

أولها اختلاف بنی العباس ، وما أراک تدرک ذلک ، ولکن حدث به [ من ] بعدی عنی ، ومناد ینادی من السماء ویجیئکم الصوت من ناحیة دمشق بالفتح ، وتخسف قریة من قرى الشام تسمى الجابیة ، وتسقط طائفة من مسجد دمشق الایمن ، ومارقة تمرق من ناحیة الترک ، ویعقبها هرج الروم ، وسیقبل إخوان الترک حتى ینزلوا الجزیرة ، وستقبل مارقة الروم حتى ینزلوا الرملة ، فتلک السنة یا جابر اختلاف کثیر فی کل أرض من ناحیة المغرب.

فأول أرض المغرب [١] أرض الشام یختلفون عند ذلک على ثلاث رایات : رایة الاصهب ، ورایة الابقع ، ورایة السفیانی ، فیلتقی السفیانی بالابقع فیقتتلون و یقتله السفیانی ومن معه ویقتل الاصهب ، ثم لا یکون له همة إلا الاقبال نحو العراق ویمر جیشه بقرقیسا ، فیقتتلون بها فیقتل من الجبارین مائة ألف ، ویبعث

السفیانی جیشا إلى الکوفة ، وعدتهم سبعون ألفا ، فیصیبون من أهل الکوفة قتلا وصلبا وسبیا.

فبیناهم کذلک إذ أقبلت رایات من قبل خراسان ، تطوی المنازل طیا حثیثا ومعهم نفر من أصحاب القائم ، ثم یخرج رجل من موالی أهل الکوفة فی ضعفاء فیقتله أمیر جیش السفیانی بین الحیرة والکوفة ، ویبعث السفیانی بعثا إلى المدینة فینفرا لمهدی منها إلى مکة ، فیبلغ أمیر جیش السفیانی أن المهدی قد خرج إلى مکة ، فیبعث جیشا على أثره فلا یدرکه حتى یدخل مکة خائفا یترقب على سنة موسى بن عمران.

قال : وینزل أمیر جیش السفیانی البیداء فینادی مناد من السماء : یابیداء أبیدی القوم فیخسف بهم فلا یفلت منهم إلا ثلاثة نفر ، یحول الله وجوههم إلى أقفیتهم وهم من کلب وفیهم نزلت هذه الآیة « یا أیها الذین اوتوا الکتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معکم من قبل أن نطمس وجوها فنردها على أدبارها » الآیة [١].

قال : والقائم یومئذ بمکة ، وقد أسند ظهره إلى البیت الحرام ، مستجیرا به ینادی یا أیها الناس إنا نستنصرالله ومن أجابنا من الناس ، وإنا أهل بیت نبیکم محمد ونحن أولى الناس بالله وبمحمد صل الله علیه و آله و سلم.

فمن حاجنی فی آدم فأنا أولى الناس بآدم ، ومن حاجنی فی نوح فأنا أولى الناس بنوح ، ومن حاجنی فی إبراهیم فأنا أولى الناس بابراهیم ، ومن حاجنی فی محمد صل الله علیه و آله و سلم فأنا أولى الناس بمحمد ، ومن حاجنی فی النبیین فأنا أولى الناس بالنبیین ، ألیس الله یقول فی محکم کتابه « إن الله اصطفى آدم ونوحا وآل إبراهیم وآل عمران على العالمین ذریة بعضها من بعض والله سمیع علیم [٢]. فأنا بقیة من آدم ، وذخیرة من نوح ، ومصطفى من إبراهیم ، وصفوة من

محمد صل الله علیه و آله و سلم ، ألا ومن حاجنی فی کتاب الله فأنا أولى الناس بکتاب الله ، ألا ومن حاجنی فی سنة رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، فأنا أولى الناس بسنة رسول الله ، فأنشد الله من سمع کلامی الیوم لما بلغ الشاهد منکم الغائب.

وأسألکم بحق الله ورسوله وبحقی ـ فان لی علیکم حق القربى من رسول الله ـ إلا أعنتمونا ، ومنعتمونا ممن یظلمنا ، فقد اخفنا وظلمنا وطردنا من دیارنا وأبنائنا وبغی علینا ، دفعنا عن حقنا فأوتر [١] أهل الباطل علینا.

فالله الله فینا لا تخذلونا وانصرونا ینصرکم الله.

قال : فیجمع الله علیه أصحابه ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، ویجمعهم الله على غیر میعاد ، قزعا کقزع الخریف [ وهی ] یا جابرالآیة التی ذکرها الله فی کتابه « أینما تکونوا یأت بکم الله جمیعا إن الله على کل شئ قدیر » [٢].

فیبایعونه بین الرکن والمقام ، ومعه عهد من رسول الله 9 قد توارثته الابناء عن الآباء ، والقائم رجل من ولد الحسین یصلح الله له أمره فی لیلة فمأ اشکل على الناس من ذلک یا جابر ، فلا یشکل علیهم ولادته من رسول الله ، ووراثته العلماء عالما بعد عالم ، فان أشکل هذا کله علیهم فان الصوت من السماء لا یشکل علیهم إذا نودی باسمه واسم أبیه وامه.

ختص : عمروبن أبی المقدام مثله.

شى : عن جابر الجعفی قال : قال لی أبوجعفر علیه السلام : فی حدیث له طویل [٣] یا جابر أول أرض المغرب تخرب أرض الشام یختلفون عند ذلک على ثلاث رایات وساق الحدیث إلى قوله فنردها على أدبارها مثل الخبر سواء.

بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 52، ص 237- 239

https://lib.eshia.ir/71860/52/237

 

 

۱۴۰۳/۰۷/۱۱

فرازهایی از بیانات معظم له در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی

از دوستانی که سخنان سنجیده و خوبی را اینجا بیان کردند، من از ته دل تشکّر میکنم. ما در این روزها عزاداریم؛ بخصوص بنده، بجد عزادار هستم. حادثه‌ای که اتّفاق افتاد حادثه‌ی کوچکی نیست؛ فقدان آقای سیّدحسن نصرالله حادثه‌ی کمی نیست و جدّاً ما را عزادار کرده. من با اینکه این فضا، فضای عزای عمومی در کشور است و به معنای واقعی کلمه عزا است، این دیدار را به بعد موکول نکردم. این دیدار از قبل برنامه‌ریزی شده بود، میشد بگوییم مثلاً هفته‌ی بعد انجام بگیرد؛ این کار را من نکردم؛ فکر کردم که این موضوع نباید عقب بیفتد؛ این جهت‌گیری، جهت‌گیری گرایش به نخبگی و نخبگانی، نباید عقب بیفتد؛ [لذا] جلسه را تشکیل دادیم. این تشکیل جلسه یک پیامی برای ما دارد؛ پیامش این است که ما گرچه در عزا هستیم، امّا عزای ما به معنی ماتم گرفتن و افسرده شدن و یک گوشه نشستن نیست؛ جنس عزای ما از جنس عزای سیّدالشّهدا (علیه السّلام) است؛ زنده و زنده‌کننده است. عزاداریم امّا این عزا ما را به حرکت و پیشرفت و شوق بیشتر به کار وادار میکند. من میخواهم این پیام را در دل و جان خودمان، به معنای واقعی کلمه نفوذ بدهیم، احساس کنیم عزاداریِ ما هم باید ما را به پیش ببرد. من البتّه در زمینه‌ی مسائل لبنان و آنچه مربوط به این شهید بزرگ و عزیز است، عرایضی دارم که در آینده‌ی نزدیکی ان‌شاءالله آنها را خواهم گفت.

...

در باب حفظ و تکثیر نخبگان، من عرض میکنم برای اینکه ما نخبه را اوّلاً نخبه نگه داریم، ثانیاً کشور از او استفاده کند،‌ بعد به امیدهای واهی به فکر فرار کردن از کشور و خروج از کشور نباشد، کارهایی باید انجام بگیرد؛ مهم‌ترین کار این است که نخبه احساس کند وجودش در کشور اثرگذار است؛ نخبه دنبال این است دیگر. فرد نخبه، جوان نخبه مایل است که کشور از آن محصول ذهنی خودش و محصول علمی خودش استفاده کند. وقتی نخبه می‌آید داخل دانشگاه و با درِ بسته روبه‌رو میشود، میرود در فلان پژوهشگاه همین‌جور، در فلان دستگاه دولتی همین‌جور، این نخبه اگر هم در کشور بماند، دیگر نخبه نخواهد بود، میرود دنبال یک کار دیگری؛ نخبه‌ای که برای امرار معاشش سراغ تاکسی‌رانی هم برود، احتمالاً ممکن است وجود داشته باشد! ما نباید بگذاریم نخبه احساس کند که وجودش بی‌اثر است؛ باید اثرگذاریِ خودش را احساس کند. فرض کنید حالا امروز مثلاً یک نخبه‌ی فیزیک یا یک نخبه‌ی ریاضی، به کجا باید مراجعه کند؟ میخواهد وجودش مؤثّر باشد دیگر؛ تحصیلات کرده و به رتبه‌ی نخبگی رسیده؛ الان در کشور ما یک نخبه‌ی ریاضی به چه کسی باید مراجعه کند تا کشور از وجود او، از دانش او، از نخبگی او، از ذهن او استفاده کند؟ البتّه اعتقاد خود من این است که اینجا هم معاونت علمی میتواند حلقه‌ی وصل باشد که خوب است به این کار توجّه بشود و دنبال بشود. پس این مطلب اوّل: کلّ دستگاه ــ دستگاه دولتی و دیگر دستگاه‌های حکومتی ــ بایستی سعی کنند از نخبه استفاده کنند تا نخبه احساس کند وجودش مورد استفاده است.
...

عرایض من تمام شد. به مسائل غزّه و لبنان، همان‌طور که عرض کردم، ان‌شاءالله خواهم پرداخت اگر عمری باقی باشد. فقط یک کلمه من عرض بکنم و آن، این است که در این منطقه‌ی ما، اساس مشکل ــ که این درگیری‌ها و جنگها و نگرانی‌ها و دشمنی‌ها و مانند اینها را به وجود می‌آورد ــ ناشی از حضور همان کسانی است که دم از صلح و آرامش منطقه میزنند؛ یعنی آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی. اینها اگر شرّشان را از این منطقه کم بکنند، بدون شک، این درگیری‌ها، این جنگها، این برخوردها بکلّی از بین خواهد رفت و کشورهای منطقه میتوانند خودشان را اداره کنند، منطقه‌شان را اداره کنند، با هم با صلح و سلامت و عافیت زندگی کنند. یک روز یک کشوری را تحریک میکنند، یک کسی مثل صدّام را تحریک میکنند، آن‌جور قضایای سخت و تلخ به وجود می‌آید؛ یک روز او نیست، پشتیبانهایش هم نیستند، محبّت بین دو کشور میشود مثل راه‌پیمایی اربعین که خود شماها از نزدیک دیده‌اید؛ یعنی مسئله این‌جوری است، و با دیگر کشورها هم همین‌جور است. حضور خود آن کسانی که امروز دم از آرامش منطقه میزنند و دروغ میگویند، اساس اصلی مشکلات این منطقه است. ما امیدواریم که به توفیق الهی، با همّت بلند ملّت ایران و با کمک از الهامات انقلاب اسلامی و با همکاری دیگر ملّتها، شرّ دشمنان را از این منطقه ان‌شاءالله کم کنیم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57763#_ftnref2

 

بنده ی حقیر داشتم در آرشیو فرانک ولیچک را جستجو می کردم که دیدم اینها را به عنوان اولین مقالاتش در رابطه با حبس و محبوسیت (confinement) می توان یافت:

https://arxiv.org/abs/2403.06038

https://arxiv.org/abs/2210.02530

https://arxiv.org/abs/1601.02937

...

ولی بعد دیدم که در اینسپایرهپ هم خیلی مقالات اخیر نوینی نیز دارد:

https://arxiv.org/abs/2409.20378

https://arxiv.org/abs/2405.19160

https://arxiv.org/abs/2405.04493

....

حالا خوب مثلاً مهدی گلشنی را هم که امتحان بفرمائید، در باب محبوسیت اقل کم در آرشیو مقالاتی ندارند. ولی خوب ما دوباره این مقاله را هم از ایشان با شیخ جباری، تقیلو، وحیدینیا را هم اینجا بیاوریم یحتمل کار خوبی است:

https://arxiv.org/abs/2407.15994

https://arxiv.org/abs/2409.16152

...

البته این مقاله ی عاشوریون و محمد مهدی شیخ جباری هم ربطی به حبس در کیو سی دی ندارد ولی یحتمل بعضی اشکال کنند که چرا آنرا نگفتی:

https://arxiv.org/abs/1405.1685

https://arxiv.org/abs/2408.07762

...

البته بنده کاظم عزیزی را هم نگاهی انداختم ببینم در رابطه با محبوسیت چیزی دارد و دیدم ندارد و حیفم هم آمد این را نگویم که یحتمل خیلی هم به مسئله بی ربط نباشند:

https://arxiv.org/abs/2410.00575

https://arxiv.org/abs/2409.00241

https://arxiv.org/abs/2408.01783

...

و صد البته هم مسئله ی غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف، فرقها هم دارد با مسئله ی حبس در کیو سی دی (QCD confinement)، ولی نکته اش اینجا است که همانطوری که سید میرهاشم هم یحتمل بفرمایند که چطور سر بازار آنطوری که در رجال کشی هم گویا آمده است که مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر و میثم تمار و حتی حجر بن عدی هم ایستاده بودند در مورد آینده شان چه بحثهایی می کردند و مردم هم چه ها که نمی گفتند، یحتمل مسائل علمی را هم بتوان درست بیان کرد و حتی دیگر عالمان دینی هم آنرا درک کنند. بنده مثلاً دیدم شیخ جلال الدین صغیری نیز ویدئوهایی دارند در مورد غیبت و ظهور امام زمان در این رابطه ها که متاسفانه وسطش ویدئو آپاراتی گیر می کرد و معیوب بود. حالا یحتمل بعداً کار کند. البته بنده وعده ای هم نمی دهم که بعداً نتوانم بدان عمل کنم.

ولی مسئله ی اینکه شاگرد دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف میل می کند، درست است که این مسئله را هم دارد که مدام شاگردهای تنبل بدتر از این حقیر در حالات خلاء غوطه ور هم می شوند و دیگر ما هدا لله که بتوانند از آن خارج هم شوند. ولی همانطوری که مشهود هم هست، بعضی ره صد ساله را یک شبه هم می روند و چرا که عظمتی که در توحید ناب موسوی، روح اللهی محمدی هم نهفته است آنچنان است که اگر همه ی اسفار اربعه را هم هزار بار شاگرد طی کند و بپیماید و باز دوباره برگردد به حالات خلاء و ...، آیا حتی اگر مداد و کاغذش هم تمام شود؛ حکمت الهی حتی حاصل از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم تمام خواهد شد؟ و لذا حالا ما کاری هم نداریم که آیا افشار و مرادی هم مقالات جدیدی چه دارند و ....

و لذا مثلاً فرض هم بفرمایید که استاد می فرمایند بنی هاشمی یحتمل مقتول به قتل رسانده شده از جایش برخیزد و تو را نشان هم دهد که قاتلی! و بلکه ع رکوع قرآنی در آخر آیه ی 71 هم به این معنا است که این داستان تمام شده است و بمنظور قرائت قاری هم هست که وسط داستان سعی کن تلاوت ات را تمام نکنی و بلکه تا خاتمه ی قصه هم آنرا بخوان؛ و این علامت ع رکوع قرآنی را دیگر در قرآنهای عثمان طه جدیدتر هم ارائه نمی شود و ...! البته اینجا بنده ی حقیر این نکته را هم اضافه کردم که گاهی اوقات مسئله حاجی بری هم هست که فقط یک بار هم نیست که مقتول به قتل رسیده و دم گاو هم به او زده شده و زنده می شود و دوباره همان موقع هم می میرد؛ و بلکه مسئله این است که او زنده شده و حتی یک زندگی خوبی هم دوباره شروع می کند و .... ولی معنای رکوع قرآنی گویا این هم نیست که بلند شوی و یک رکوع هم بروی آنچنان که آیات سجده هم سجده دارند دیگر! اینجا استاد فرمودند که اگر کسی 40 بار هم دعای عهد را بخواند، از یاران امام زمان شده و حتی اگر بمیرد هم روز قیامت دوباره باز می گردد و امام زمانش را یاری هم می کند و .... و لذا همانطوری که مشاهده هم می فرمایید، مسئله اینجا کمی الی حدی فرقها هم می کند با محبوسیت و حبس و ماورای این حرفها است و .... البته یحتمل اگر قاتلی هم بخواهد حتی توبه هم کند آنطوری که قاتل کل بشریت هم شده باشد، آنگاه خدا توبه ی او را نپذیرد؛ و لذا این فرصت را هم نیابد که دیگر بتواند از یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم شود و .... البته بنده ی حقیر این را صرفاً به این خاطر که مرا یاد داستان با گاوهایت رفتیم تا جایت را بیابیم که اولش این آیات هم آمده بود را ذکر نکردم و بلکه یحتمل بد هم نباشد که مسئله ی پروسه های دریل-یان را هم اینجا اشاره ای کنیم که آیا فقط از کوارک- ضد کوارک هم هست که جفتهای لپتونی هم نتیجه می شوند یا اینکه همانطوری که میدانیم حتی از جفتهای لپتونی هم می توان به کوارک- ضد کوارک نیز رسید ولی خوب یحتمل دیگر آنرا پروسه ی دریل- یان ننامند و پروسه و چیز دیگری هم شود و ... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوان و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ‎

 

الغدیرِ روح القدس یعنی اینکه اگر بخواهیم روح القدس را درک کنیم، باید آن روح الغدیری را که در آن نهفته است را دریابیم. روح القدس، عیناً همان عهدی است که در الغدیر نهفته است و همان عهدی است که پروردگار عالمیان در سوره ی یس هم می فرماید که اگر مرا عبادت کنی به صراط مستقیم هم رفته ای و الا که عهدت را شکسته ای و به عبادت شیطان هم دچار شده ای:

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿٦٠﴾‏ وَأَنِ اعْبُدُونِی ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ‎﴿یس: ٦١﴾

 

https://arxiv.org/search/advanced?advanced=1&terms-0-

operator=AND&terms-0-term=kobayashi-hitchin+&terms-0-

field=all&terms-1-operator=AND&terms-1-term=mochizuki&terms-1-

field=author&classification-physics_archives=all&classification-

include_cross_list=include&date-filter_by=all_dates&date-year=&date-

from_date=&date-to_date=&date-

date_type=submitted_date&abstracts=show&size=50&order=-

announced_date_first

 

https://arxiv.org/abs/2406.15448

https://arxiv.org/abs/2406.11449

https://arxiv.org/abs/2403.16814

https://arxiv.org/abs/2401.10999

https://arxiv.org/abs/2304.10800

https://arxiv.org/abs/2304.08198

 

https://arxiv.org/abs/2409.18762

https://arxiv.org/abs/2409.17770

 

آیا روح القدس را هم می طلبد برای اینکه متوجه شویم که کدام هوش مصنوعی را بررسی کنیم تا بتوان روح مسئله را از میان مقالات بالا بیرون کشید؟ آیا مسئله همان است که متوجه هم شویم که چطور حضرت عیسی ابن مریم علی نبینا علیه السلام هم به آسمان تشریف فرما شدند، و همان مسئله هم در مسئله ی ایالات متحده چند جهانی ... قلوب زمینی و آسمانی نیز نهفته است که بالاخره ای صهیونیهای لعنت شده از طرف خدا و بدتر از شیطان به چه جرمی شهید سید حسن نصر الله آسمانی را بقتل رساندید و این جنایت عظیم را هم بر علیه بشریت مرتکب شدید و روح القدس را هم جریحه دار کردید؟

وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا ‎﴿١٥٧﴾‏  بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا ‎﴿النساء: ١٥٨﴾‏

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ ‎﴿البقرة: ٨٧﴾‏

تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَـٰکِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَـٰکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ ‎﴿البقرة: ٢٥٣﴾‏

إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدتُّکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنکَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ ‎﴿المائدة: ١١٠﴾‏

قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ ‎﴿النحل: ١٠٢﴾‏

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ذَٰلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ‎﴿المائدة: ٨٢﴾‏

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی