الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

 

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحج: ٤٠﴾‏

۱۴۰۴/۰۴/۲۵

دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

رئیس و مسئولان ارشد قوه قضائیه صبح امروز چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=60700

  • ۰۴/۰۴/۲۶
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۷)

﴿٢٤٤﴾‏ مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً ۚ وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ‎﴿البقرة: ٢٤٥﴾‏

 أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ ۚ وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً ۖ فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٦٩﴾‏

 لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ ‎﴿الغاشیة: ٢٢﴾‏

3 . التجنّب من الغرور و الأنانیّة

إِیَّاکَ وَمُسَامَاةَ اللهِ فِی عَظَمَتِهِ، وَالتَّشَبُّهَ بِهِ فِی جَبَرُوتِهِ، فَإِنَّ اللهَ یُذِلُّ کُلَّ جَبَّار، وَیُهِینُ کُلَّ مُخْتَال. أَنْصِفِ اللهَ وَأَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَمِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَمَنْ لَکَ فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ، فَإِنَّکَ إِلاَّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ! وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ، وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَکَانَ لِلّهِ حَرْباً حَتَّى یَنْزِعَ أَوْ یَتُوبَ. وَلَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللهِ وَتَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَى ظُلْم، فَإِنَّ اللهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ (المظلومین)، وَهُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ.

نهج البلاغه، ترجمه مرحوم محمد دشتی، نامه 53 حضرت علیه السلام به مالک اشتر، ص 291- 292

https://lib.eshia.ir/26580/1/291

1402/4/30

پی‌نما

مجموعه نقش روایت | روز کاشانی

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ۳۰ تیرماه، روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ماجرای ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و قیام مردم علیه حکومت تحمیلى شاه که قوام‌السلطنه را نخست‌وزیر کرده بود را در قالب داستان مصور «روز کاشانی» منتشر میکند.
رهبر انقلاب اسلامی:«حادثه‌ى سى‌ام تیر مورد یک تحریف بزرگ تاریخى قرار گرفته است. این روز در حقیقت باید روز کاشانى اسم پیدا مى‌کرد.» ۱۳۶۳/۰۴/۲۹
 متن کامل این روایت را از اینجا بخوانید
 نقش روایت عنوان داستان‌های مصور روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از وقایع و حوادث گوناگون است که به مرور در KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
[نسخه شبکه اجتماعی]

برچسب‌ها: آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی؛ محمد مصدق؛ قیام سی تیر؛

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=53394

 

ما کالج یا دانشگاه هلی نیمز (Holy Names University)- همانطوری که امروزه هم می نامندش- که می رفتم، یک همشاگردی داشتیم که اسمش لارس بود؛ اتفاقاً خودش هم می گفت که ناراحتی صرع هم دارد. او یک موقعی به بنده ی حقیر فرمودند که پروفسور گرونباوم در دانشکده ریاضی دانشگاه برکلی- که همسر دکتر گرونباوم که استاد شیمی ما در هولی نیمز هم تشریف داشتند و برزیلی هم بودند- کارهایی هم در ضمینه ی تحقیقات در مورد سی تی اسکن کرده اند. این را اگر سعی کنید در اینترنت بیابید، هوش مصنوعی می گوید که کارهای گرونباوم مربوط بوده است به فهم تصاویر دو و سه بعدی از تصاویر (projections) انتگرالهای خطی. بعضی یحتمل اشکال کنند که خوب؛ حالا درست، ولی همین هم یعنی چه؟! ولی عرض بنده ی حقیر چیز دیگری است.  سالها بعد که غلط نکنم بنده دیگر دانشگاه هولی نیمز هم نمی رفتم، لارس را در یکی از خیابانهای اوکلند کالیفرنیا دیدم. می فرمودند که به او پیشنهاد شده است که برود عراق که در آن زمان هم با ایران در جنگ بود و بنده حالا نمی دانم می خواست آنجا آیا به طرفداری صدام چه غلطی هم بکند! و می گفت برایش هم مهم نیست که حالا از لحاظ اخلاقی آیا کار درستی است یا نه؛ و همین را هم ببینید داشت به بنده که ایرانی بودم هم می گفت که آیا وجدانش را صاف و صوف کند و بلکه شب هم بهتر بتواند بخوابد، یا چی؟! اتفاقاً در همین حینی که ما داشتیم صحبت هم می کردیم دکتر بن شومن (1923- 2016) که خدا بیامرز روانپزشک هم تشریف داشتند و یهودی هم بودند هم خیلی تصادفی از ماشینش که همانجاها هم پارک کرده بود بیاده شد و با هم سلام و علیک هم کردیم و .... 

ولی عرض بنده ی حقیر این است که دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در هیوارد هم که بودم همین واقعه با دانشجویی دیگر هم رخ داد که می گفت می خواهد برود در کدام کمپانیهای تحقیقاتی یا اسلحه سازی هم کار کند و باز او هم می گفت برایش هم مهم نیست. امروزه دانشگاه هیوارد را می گویند California state university, East Bay، چون هیوارد طرف شرقی خلیج سان فرانسیسکو هم واقع است. البته این مسائل ربطی به عناصری مثل آمریکیوم یا لارنسیوم یا برکلیوم نیز ندارد. ولی این هم به فرنسیوم ربطی ندارد که بنده در خوابگاه همین دانشگاه هم درخواست دادم که با یک غیر آمریکایی هم هم اتاقی شوم، و از قضا یک فرانسوی هم از آب و گل درآمد که حالا بنده حتی اسم این حضرت آقا را هم یادم نمی آید. ولی یک دفعه هم برای همین حضرت آقا از شانس بنده ی حقیر در مجله ای که برایش از فرانسه هم می فرستادند داشت می خواند که نگو ایران دست بالاتر را در دفاع مقدس پیدا کرده است. و بنده دیدم که این یک مرتبه هم آتیشی شد که اگر چنین شود، او خودش خواهد رفت و به علیه ایران اقدام هم خواهد کرد! بنده هم که دیدم این بابا مثل اینکه آتیش اش خیلی تند شده، گفتم برو هر غلطی دلت خواست بکن! حالا او بعداً امد معذرت هم خواست! ولی عرض بنده باز این است که اینها هم به عنصر فرنسیوم و بلکه کوریم نیز ربطی خیلی ندارد. البته از کوریم هم بوده است که پرتونگاری با پرتو ایکس را هم داریم و بلکه سی تی اسکن هم از همین پرتو ایکس است که دستگاهش تولید شده است و ....

و اما شما هنوز هم می بینید که جنبه های نظامی ای را داریم که آیا با این عناصر و بلکه طرق دیگری هم در کل منطقه دارد زورآزمایی می شود و آیا به کجاها هم ختم شود و ...؟! اینجاها است که بنده ی حقیر عرضم این است که امام زمانیوم هم عنصر بسیار مهمی است که باید همه و همه ی مسلمانان حتی مکیوم و میدینیوم و حجازیوم و یمنیوم و اُردنیوم و سودانیوم و هندیوم و مسکویوم و اوکراینوم و باکویم و استانبولیوم و تبریزیوم و ترکیوم و هراتیوم و افغانیوم و چینیوم و .... و  با آن در تماس مفرطی هم باشند تا متوجه کل مسائل هم بهتر شویم. یعنی مسئله صرفاً این هم نیست که شاگرد می خواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم با آیا چقدر استکان نلبکیهای توپولوژیک هم پیشرفت کرده و بلکه حتی با کمکهای سی تی اسکنی و ام آر آی هم به قلوب آسمانی و زمینی رخنه هایی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی هم داشته باشد! و بلکه این لازم هم هست که شاگرد و بلکه اساتید فن نه فقط از پائین و حالات خلاء هم شروع کرده و بلکه حتی المقدور از بالاترین حد اعلی هم بتوانند به مسائل بنگرند و تجزیه و تجلیلش هم کنند که حتی همه ی عناصر و بلکه مادون و ماورای آنها را هم می توان در سیرهای انفسی و آفاقی از عرش اعلی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم با یاری آن حضرت نتیجه گرفت. اگر غیر از این هم می بود، دیگر ما احتیاجی هم به هندسه ی ناجابجای و مدل استاندارد ذرات فیزیک و ابرتقارنها و ابرریسمان و ... هم نداشتیم که حتی مسائل را از تحت ذرات هسته ای و ذراتی که تشکیل دهنده های اجزاء اتمها مثل کوارکها و لپتونها و باریونها و هادرونها و مزونها و ...  هم هستند شروع کنیم و .... یک انسجامی هم در مسئله داریم که آیا چقدر هم حالا فواصل و گپهایی در میانشان خللهایی ایجاد کرده اند و باعث شده اند که بین یک کل منسجم و ذراتی که آنها را تشکیل می دهند حتی بصورتهای محلی و نه جهانی هم خللی کوانتومی و زمینی و آسمانی و نجومی نیز ایجاد شوند و .... بعضی اینجا یحتمل اشکال هم کنند که اگر کوریم هم خیلی خوب است که آنگاه چرا این همه هم هشدار در موردش داریم که کوریم حالات سرطانی هم می تواند بخاطر رادیواکتیویته اش تولید کند و بلکه ذرات آلفایی را که منتشر هم می کند، یحتمل در استخوانها و گوشت و پوست و اینها هم جمع شوند و باعث سرطان گردند و حالا اگر مستقیم یا غیر مستقیم هم موجب کوری نگردند و بلکه محققی که با آن هم کار می کند چطور شود که خدای ناکرده کور محشور نشود! و چرا؟!

عرض بنده ی حقیر همین است که بالاخره فی ما بین عناصری مثل کاشانیوم و مصدقیوم و حتی شاهیوم هم آیا کار بکجاها کشید که ملی شدن صنعت نفت نیز منجر به کودتای 28 مرداد 32 شده و بلکه آیا چقدر هم از راه هایی که شاگرد را به یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم منجر می شوند، منحرف کرد! و چه درسهایی هم می توان از تاریخ آموجت و بلکه آیا چقدر هم حتی داریم در جهت کسب علمی پیش می رویم که ما را متوجه کند العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه؟! و اما در حین درگیریها و کشت و کشتارهای از قبیل سی تیز اینکه آیا کیست که با علم حمله ور هم می شود و صال به، و کیست که به او حمله ور هم می شود و صیل علیه، اگر ملت و مردم سال 1357 متوجه هم نمی شدند که چطور انقلاب اسلامی می تواند به جمهوری اسلامی ایران هم ختم شود و تا ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حکومت و دولة کریمه ی آن حضرت هم ادامه خواهد داشت، و حضرات ولایت فقیه هم چطور باید مملکت را اداره کرده و تحویل امام زمان عجل الله فرجه الشریف بفرمایند، آنگاه امروز هم آیا چقدر مقاومت اسلامی جهانی را هم که نوید ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم می دهد را داریم و چقدر هم باید از تاریخ هنوز درسها بگیریم و حتی حضرت ولایت فقیه مد ظلهم العالی را نیز سعی کنیم بهتر بشناسیم و به آن حضرت یاری هم برسانیم و .... اتفاقاً در مورد درمان کوری هم یحتمل جالب توجه است که به انگلیسی به درمان کیور cure هم گفته می شود و ...!

 وَمَن کَانَ فِی هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِیلًا ‎﴿الاسراء: ٧٢﴾

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ ‎﴿طه: ١٢٤﴾‏ 

راستی بنده یحتمل یادم هم رفت که در بحث در مورد اسراف این را هم ذکر کنم که در آیه ی سوره اسراء آمده است مبذران و مسرفان از اخوان شیاطین هم هستند و همه و همه نیز می دانیم که شیطان به پروردگارش چطور کافر هم است و کفران نعمت پروردگارش را هم می کند:

إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا ‎﴿الإسراء: ٢٧﴾‏

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/abs/2507.12229

https://arxiv.org/abs/2507.04577

https://arxiv.org/abs/2506.17888

http://arxiv.org/search/?

query=topology+cup&searchtype=all&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

3 . التجنّب من الغرور و الأنانیّة

إِیَّاکَ وَمُسَامَاةَ اللهِ فِی عَظَمَتِهِ، وَالتَّشَبُّهَ بِهِ فِی جَبَرُوتِهِ، فَإِنَّ اللهَ یُذِلُّ کُلَّ جَبَّار، وَیُهِینُ کُلَّ مُخْتَال. أَنْصِفِ اللهَ وَأَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَمِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَمَنْ لَکَ فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ، فَإِنَّکَ إِلاَّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ! وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ، وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَکَانَ لِلّهِ حَرْباً حَتَّى یَنْزِعَ أَوْ یَتُوبَ. وَلَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللهِ وَتَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَى ظُلْم، فَإِنَّ اللهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ (المظلومین)، وَهُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ.

نهج البلاغه، ترجمه مرحوم محمد دشتی، نامه 53 حضرت علیه السلام به مالک اشتر، ص 291- 292

https://lib.eshia.ir/26580/1/291

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ‎﴿سبإ: ٤٦﴾‏

وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ‎﴿الحجر: ٦﴾‏

قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ‎﴿الشعراء: ٢٧﴾‏

وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ‎﴿الصافات: ٣٦﴾‏

ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ‎﴿الدخان: ١٤﴾‏

فَتَوَلَّىٰ بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ‎﴿الذاریات: ٣٩﴾‏

کَذَٰلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ‎﴿الذاریات: ٥٢﴾‏

فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ‎﴿الطور: ٢٩﴾‏

کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ‎﴿القمر: ٩﴾‏

مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ‎﴿القلم: ٢﴾‏

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ‎﴿٥١﴾‏‏ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ‎﴿القلم: ٥٢﴾‏

1404/4/24

با رمز یاحسین(ع) پیروز شدیم

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اگر حادثه کربلا و اسوه‌گیری از آن نبود، انقلاب اسلامی ایران پیروز نمیشد.» ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ایام محرم الحرام ۱۴۴۷، لوح «با رمز یاحسین(ع) پیروز شدیم» را منتشر میکند.
[تصویر حساب کاربری] [دریافت نشان با رمز یا حسین(ع) پیروز شدیم]

برچسب‌ها: انقلاب اسلامی؛ حضرت امام حسین(علیه السلام)؛ ماه محرم؛

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=60688

1404/4/25

وقتی ضربه محکم باشد!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما در جنگ محکم وارد شدیم؛ دلیل واضحش این است که رژیم صهیونیستی که طرف مقابل جنگ بود، مجبور شد به آمریکا متوسّل بشود. اگر خم نشده بود، اگر به زمین نچسبیده بود، اگر احتیاج نداشت، اگر قادر بود از خودش دفاع کند، این‌جور متوسّل به آمریکا نمیشد. به آمریکا متوسّل شد؛ یعنی دید از عهده‌ی جمهوری اسلامی برنمی‌آید. در مورد آمریکا هم همین‌جور؛ آمریکا هم که حمله کرد، ضربه‌ی متقابل ما به آمریکا ضربه‌ی خیلی حسّاسی بود...» ۱۴۰۴/۰۴/۲۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «وقتی ضربه محکم باشد!» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=60712

 

شاگردی که به یقین هم نرسیده است که چطور می شود از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم پیشرفت کرد و بلکه جمهوری اسلامی ایران را هم وصلش کرد به خلیفة اللهی و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر روی زمین، همین مشکل را چقدر هم در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ...  چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم برخورد کند. یعنی فرض بفرمائید که شما انواع برخورد کننده ها و آشکارسازها و شتابدهنده ها را هم حول جهان دارید؛ خوب، حالا اینها را برای اینکه برای تدبر و تفقه در انفس و آفاق هم هم بخواهیم تحقیق و بررسی کنیم نیز آیا یک جمهوری اسلامی ایرانی جهانی هم احتیاج دارید که در رئوس آن هم مسئولینی باشند که بقول افلاطون فیلسوف- سیاستمداران عادلی هم تشریف دارند.

سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ‎﴿فصلت: ٥٣﴾‏

سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْکُمْ یُرِیدُونَ أَن یُبَدِّلُوا کَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا کَذَٰلِکُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ کَانُوا لَا یَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِیلًا ‎﴿الفتح: ١٥﴾‏

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

والا که یقیناً هم الگو می شود الگوی کربلا. یک حرف خیلی عظیمی را هم سید ابن طاووس بعد از نقل قولی از سید مرتضی علم الهدی در لهوف می فرمایند که اگر برای خاطر قرآن و سنت هم نبود، اصلا ما لباس سرور و خوشی هم به تن می کردیم که واقعاً این شهداء در خوشیهایشان چه کار عظیمی هم کردند:

... فما أخصهم بوصف السید المرتضى علم الهدى ، رضوا الله علیه وقد مدح من أشرنا إلیه فقال :
نفوس على الرمضاء مهملة * وأنفس فی جوار الله یقربها کأن قاصدها بالضر نافعها * وإن قاتلها بالسیف محییها ولولا امتثال أمر السنة والکتاب ، فی لبس شعار الجزع والمصاب ، لأجل ما طمس من اعلام الهدایة ، وأسس من أرکان الغوایة ، وتأسفا على ما فاتنا من السعادة ، وتلفها على امتثال تلک الشهادة ، وإلا کنا قد لبسنا لتلک النعمة الکبرى أثواب المسرة والبشرى .
وحیث فی الجزع رضا لسلطان المعاد وغرض لأبرار العباد ، فها نحن قد لبسنا سربال الجزوع وأنسنا بإرسال الدموع . وقلنا للعیون جودی بتواتر البکاء وللقلوب جدی جدثوا کل النساء ، فإن ودائع الرسول صلى علیه واله وسلم الرؤوف أبیحت یوم الطفوف ، ورسوم وصیته بحرمه وأبنائه طمست بأیدی أممه وأعدائه ....

اللهوف فی قتلی الطفوف، سید ابن طاووس، ص 6- 7

https://lib.eshia.ir/15097/1/6

ترجمه عباس عزیزی: چه نیکوست وصفی که سید مرتضی علم الهدی (رضوان الله علییه) فرموده و دوستان خدا را که ما به آنها اشاره نمودیم، ستوده و این چنین سروده که:

"جسم پاک ایشان بر روی خاک گرم کربلا افتاده بود، در حالی که جان شریفشان در جوار قرب الهی میهمان بود.

گویی آنان که قصد ضرر رساندن به آنها را داشتند، به آنها سود رسانیدند و قاتلین آنها به وسیله شمشیر، آنها را زنده نمودند."

و اگر در به تن نمودن لباس عزا و مصیبت جزع و مصیبت زدگی در مورد از بین رفتن نشانه های هدایت و بنیان نهادن ارکان گمراهی و اندوه از فوت سعادتی که از ما شده و آه سوزان بر این شهادت، هدف ما فرمانبرداری از دستور سنت و قرآن نبود، هر آینه ما در برابر این نعمت بزرگ جامه های سرور و شادی می پوشیدیم؛ اما از آن جایی که در ناله و جزع بر این مصیبت، رضایت صاحب روز جزا حاصل می شود و بندگان نیکوکار خدا در این کار غرضی دارند، بنابراین ما نیز لباس گریه پوشیدیم و با ریختن اشکهایمان انس گرفتیم و به دیدگان خود گفتیم: همواره بگریید.

و به دلهایمان گفتیم: همانند زنان فرزند مرده در ناله بکوشید؛ زیرا خون های امانت های پیامبر رئوف صل الله علیه و آله و سلم هنگام روز نبرد ظهر عاشورا مباح شمرده شد و آثار وصیت آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم در مورد حرم و فرزندانش به دست دشمنان پیامبر از میان رفت.

 

و حالا آب را بر روی امام حسین علیه السلام بستید، و راه را بر حضرت ابوالفضل العباس هم سد کردید که آب بیاورد، و اما دیگر وقتی آن حضرت، حضرت علی اصغر را هم بر سر دست می گیرد و طلب آب می کند هم آیا باید با تیر سه شعبه نیز جواب آن حضرت را داد؟!

فارتفعت أصوات النساء بالعویل فتقدم إلى باب الخیمة وقال لزینب : ناولینی ولدى الصغیر حتى أودعه ، فأخذه وأومأ إلیه لیقبله فرماه حرملة بن الکاهل الأسدی ( لع ) بسهم فوقع فی نحره فذبحه فقال لزینب :
خذیه ثم تلقى الدم بکفیه فلما امتلأتا رمى بالدم نحو السماء ثم قال هون على ما نزل بی إنه بعین الله قال الباقر علیه السلام : فلم یسقط من ذلک الدم قطرة إلى الأرض .

https://lib.eshia.ir/15097/1/69

وروى أبو طاهر محمد بن الحسن الترسی فی کتاب معالم الدین قال : قال أبو عبد الله علیه السلام لما کان من أمر الحسین علیه السلام ما کان ضجت الملائکة إلى الله بالبکاء وقالت : یا رب هذا الحسین علیه السلام صفیک وابن بنت نبیک ، قال فأقام الله ظل القائم علیه السلام وقال بهذا أنتقم لهذا .

https://lib.eshia.ir/15097/1/74

 

یحتمل بعضی اینجا اشکال هم می فرمایند که شما چرا اصلا این همه بجای اینکه بروید سراغ عناصری مثل ارومیوم و تبریزیوم و طهرانیوم و شیرازیوم و خوزستانیوم و سیستانیوم و آملیوم و اینها، یک راست هم می روید سراغ اینکه ما ملت امام حسینیم و سردار شهید حاج قاسم سلیمانیوم؟ همین هم هست که یک مرتبه شما مسئله ی ایرانیوم را درست نمی فهمید که بالاخره وقتی دارید با اروانیوم هم کار می کنید، پلوتونیوم و لارنسیوم و برکلیوم و آمریکیوم هم داریم. در ضمن، بنده متوجه هم شدم که نمی دانم از کجا بود که در بنده اینطور هم القا شد که آمریکانیوم درست است و نه آمریکیوم. حالا خیلی هم فرقی ندارد، قشون شکست خورده ی آمریکیوم باشد یا آمریکانیوم و صهیونیوم و .... بعضی حتی به بنده اشکال هم کردند که غشون نیست و قشون است؛ و درست هم می فرمایند و .... و لذا حالا کاری هم نداریم ولی سوره ی صاد هم را اینجا یک نگاهی بیاندازید و بلکه اینکه کجا هم در قرآن کریم است که یک لغتی هم با صاد نوشته شده و هم با سین؟! ولی اشکالی هم که می شود، درست است که بالاخره اول به این عناصری مثل کاشانیوم و اصفهانیوم و اینها هم بپردازید و بعد سعی کنید بروید سراغ عناصری که آیا چقدر هم رادیواکتیو هستند مثل ایزوتوپهایی از فرنسیوم و تکنتیوم و .... درست است، ولی این هم یک مرتبه درست است که مسئله، مسئله ی امام حسین علیه السلام هم هست که آنچنان هم اولویت دارد که انتقامش هم بدست امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میسر است. یعنی مسئله ای را هم داریم که مملو از حکمت الهی و حکمت متعالیه و بلکه ریاضی فیزیک نظریه های حمیدی مجیدی فقهی است که شوخی بردار هم نیست.

یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که حالا کتابهایی مثل کتب نوحا یووال را هم دارید از قبیل انسان خردمند و انسان خداگونه و حالا خودش هم آیا چقدر وارسته است یا چقدر انحرافاتی دارد را هم کاری نداریم. و الا که عرض بنده ی حقیر این است که خوب، شما حتی بجای اینکه بروید فیلم اُپنهایمر را هم ببینید، بهتر هم نمی بود که حتی فیلم کریشنا وریندا ویهاری را هم می دیدید که در آپارات هم آمده است؟ البته این را هم عرض کنم که اگر آخوند آمریکنیوم هاری کریشنای خودمان تریویکرام هم بود که می دید شما دارید از این فیلمهای خنده دار مانندی که حالات لهو و لعب هم آیا چقدر دارند، یحتمل می آمد ویدئو یا مثلاً موبایل را هم از دستتان می گرفت و می گفت این غلطها آخر چیست که می کنی؟ هر چیزی که اسمش را کریشنا هم گذاشتند که معنایش این نیست که خوب است! یک جوانی بود که از دهاتشان بلند شده بود آمده بود شهر که حالا چطور کار و زندگی اش را در شهر هم آزمایش کند و آیا ازدواج کند و آیا چه شود، دیگر بنده خیلی همه ی فیلم را هم ندیدم و زیرنویسها هم سریع رد می شدند و زبان اصلی هم که هندی بود و .....

یعنی عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل در مسائل ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم بسیاری ریزه کاریهایی باشند که به انفس و آفاق نیز برمی گردند، ولی هر چیز شرک آلودی را هم که نمی شود وارد مسائل ریاضی فیزیکی کرد و بلکه توحید نبوی محمد علوی ائمه ی اطهار انسان 250 ساله امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دیگر نمی شود جزو دیگر مسائل ریاضی فیزیکی وارد کرده و آنگاه حتی حکمت متعالیه و حکمت الهی را هم بخواهیم از آن نتیجه بگیریم؛ یعنی خنده دار هم می شود سوای اینکه یحتمل نویسنده ی مقالات آرشیو نیز آیا از چه مسلکی باشند. ولی این خنده دار تر هم هست که آیا چطور هر کسی هم روی عقاید و تفکرات و رسم و رسومهای خود نیز می خواهد پافشاری هم کرده و بلکه رسم و رسومات دیگری را هم نادیده بگیرد و حتی به آنها حمله ور هم شده آنچنان که کانه بشریت در یک بیگانگی عجیبی هم در اصل خود فرو رفته است چرا که توحید ناب نبوی علوی ائمه ی اطهار امام زمان علج الله فرجه الشریف را هم نمی تواند درک کند و در عین حال همه چیز را هم می خواهد با شوخی و خنده کدخدا منشانه هم حل کرده و از بقیه ی قضایا هم فاکتور بگیرد و .... این است که دوستیها هم می شوند دوستیهای خاله خرسه ای و بلکه حتی والدین و فرزندان هم نمی دانند با هم چطور رفتار کنند و کجا است که انسانها بالغ هم می شوند و صاحب رفتارهای عاقلانه و صاحب فکر هم می گردند و ....! این است که یحتمل بعضی اشکال هم کنند که ما دانشمندان هسته ای مان و دانشمندان دانشگاهی مان را می اندازیم توی بغل غرب و شرق؛ و این در حالی است که آیا همینها هم چقدر دارند دانشمندانمان را به عنوان ماهیگیری برای خودشان هم می نگرند و آیا کاری هم دارند که اصلا چطور شهید می شوند؟! و این در حالی است که وقتی قرار است که از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم به حکمت الهی ارتقاء یافته و حتی متوجه گریه و اشک بر امام حسین علیه السلام هم شوند، آیا چقدر هم متوجه شده و بلکه باید هم گفت که باز این چه شورش است که در خلق عالم است، باز این چه ناله و چه سوز و چه ماتم است؟ ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه المستشهدین بین یدیه

 

1404/4/24

با رمز یاحسین(ع) پیروز شدیم

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اگر حادثه کربلا و اسوه‌گیری از آن نبود، انقلاب اسلامی ایران پیروز نمیشد.» ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ایام محرم الحرام ۱۴۴۷، لوح «با رمز یاحسین(ع) پیروز شدیم» را منتشر میکند.
[تصویر حساب کاربری] [دریافت نشان با رمز یا حسین(ع) پیروز شدیم]

برچسب‌ها: انقلاب اسلامی؛ حضرت امام حسین(علیه السلام)؛ ماه محرم؛

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=60688

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٨﴾‏

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ ‎﴿هود: ٨٦﴾‏

فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ ‎﴿هود: ١١٦﴾‏

 

۱۴۰۳/۰۴/۰۵

بیانات در دیدار مردمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در سالروز عید غدیر

در مورد هوشیاری در مقابل دشمن، باز در اوج است. این هم باز از نهج‌البلاغه من یک جمله عرض کنم؛ میفرماید که: «وَاللهِ لا اَکونُ کَاضَّبُعِ تَنامُ عَلی طولِ اللَدم»؛(۱۵) خلاصه‌ی معنایش این است: «من آدمی نیستم که با لالایی دشمن خوابم ببرد.» خیلی‌ها با لبخند دشمن خاطرشان جمع میشود که دیگر خطری نیست؛ اگر دشمن لالایی بدهد، خوابشان میبرد! امیرالمؤمنین میفرماید که «وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه»؛(۱۶) اگر تو خوابت برد، معلوم نیست دشمن هم خوابش برده باشد، او بیدار است. نوازش دشمن و لالایی دشمن موجب نمیشود من به خواب بروم؛ یعنی این هوشیاری در مقابل دشمن در اوج است.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=56789#_ftnref15

خطبه ششم و من کلام له علیه السّلام لمّا اشیر علیه بالّا یتبع طلحة و الزبیر و لا یرصد لهما القتال‌

و فیه یبین عن صفته بأنه علیه السّلام لا یخدع این خطبه در زمانى از امام (ع) صادر شد که بعضى به آن حضرت پیشنهاد کردند طلحه و زبیر را دنبال نکند [1] و آماده نبرد با آنان نشود، در این سخن، امام این ویژگى خود را که هرگز فریب نمى‌خورد و غافلگیر نمى‌شود بیان مى‌دارد.

خطبه در یک نگاه‌

هنگامى که «طلحه» و «زبیر» پیمان‌شکنى کردند و با «عایشه» به «بصره» آمدند و آنجا را در زیر سلطه خود قرار دادند، بعضى معتقد بودند که امام با آنها درگیر نشود، آنها را به حال خود رها سازد و پایه‌هاى خلافت را محکم کند، چیزى نمى‌گذرد که آنان تسلیم مى‌شوند.

امام در آغاز این کلام با صراحت مى‌گوید که این یک اشتباه بزرگ است و من‌


[1] در این که چه کسى چنین پیشنهادى را کرد در میان مفسّران گفتگوست. مرحوم «شیخ مفید» در کتاب «الجمل» این پیشنهاد را به «اسامة بن زید» نسبت مى‌دهد که در حالى که بعضى از مورّخان و شارحان غیر شیعه آن را به امام حسن (ع) نسبت داده‌اند ولى روشن است که این روایت با آن روابطى که میان امام مجتبى (ع) و پدرش و مجموعه خاندان وجود داشته تناسبى ندارد. این احتمال نیز وجود دارد که پیشنهاد را نه یک نفر بلکه گروهى از عافیت‌طلبان ناآگاه و بى‌خبر داده باشند.

 

هرگز دست روى دست نمى‌گذارم تا دشمن نیرومند شود و مرا غافلگیر کند! سپس در جمله دیگرى تصمیم قاطع خود را در جنگ با آنان با استفاده از نیروى وفادارش بیان مى‌کند و تصریح مى‌فرماید که این روش من تا پایان عمر خواهد بود.

سرانجام در آخرین جمله به این حقیقت اشاره مى‌کند که این مخالفتها تازگى ندارد از آن روز که پیامبر اسلام (ص) رحلت فرمود این مخالفتها شروع شد و هنوز ادامه دارد.

و اللّه لا اکون کالضّبع تنام على طول اللّدم، حتّى یصل الیها طالبها، و یختلها راصدها، و لکنّى اضرب بالمقبل الى الحقّ المدبر عنه، و بالسّامع المطیع العاصی المریب ابدا، حتّى یأتی علىّ یومى. فو اللّه ما زلت مدفوعا عن حقّى، مستاثرا علیّ، منذ قبض اللّه نبیّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم حتّى یوم النّاس هذا [1].

ترجمه‌

به خدا سوگند من همچون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم (در برابر لانه‌اش) به خواب مى‌رود تا صیّاد به او مى‌رسد و دشمنى که در کمین اوست غافلگیرش مى‌کند (ولى من غافلگیر نمى‌شوم)، بلکه (با هوشیارى تمام، مراقب مخالفان هستم) و با شمشیر برنده هوادارن حقّ، بر کسانى که به حق پشت کرده‌اند مى‌کوبم و با دستیارى فرمانبرداران مطیع با عاصیان ناباور مى‌جنگم، و این روش همیشگى من است تا روزى‌


[1] مؤلّف کتاب «مصادر نهج البلاغه» به مدارک دیگرى اشاره مى‌کند که این خطبه را نقل کرده‌اند، از جمله: «تاریخ طبرى»، «امالى شیخ طوسى»، «صحاح اللّغة» و «غریب الحدیث» نوشته «ابو عبید القاسم بن سلام».

 

که زندگى‌ام پایان گیرد! به خدا سوگند! از زمان وفات پیامبر تا امروز همواره از حقّم بازداشته شده‌ام و دیگران را که هرگز همسان من نبودند بر من مقدّم داشته‌اند!

شرح و تفسیر

در برابر دشمن نباید غافلگیر شد!

امام در پاسخ کسانى که پیشنهاد عدم تعقیب «طلحه» و «زبیر» پیمان‌شکن را مى‌کردند، مى‌فرماید: «به خدا سوگند من همچون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم (در برابر لانه‌اش) به خواب مى‌رود تا صیّاد به او مى‌رسد و دشمنى که در کمین اوست غافلگیرش مى‌کند!» (و اللّه لا اکون کالضّبع‌ [1] تنام على طول اللّدم‌ [2]، حتّى یصل الیها طالبها، و یختلها [3] راصدها [4]).

این ضرب المثل از آنجا پیدا شده است که معروف است کفتار حیوان ابلهى است و به آسانى مى‌توان او را شکار کرد، به این ترتیب که صیّاد آهسته با ته پاى خود یا قطعه سنگ یا چوبدستى به در لانه کفتار مى‌زند و او به خواب مى‌رود


[1] «ضبع» (بر وزن سبع) به معنى کفتار است و گاه سال قحطى را ضبع مى‌نامند به خاطر این که همه چیز را مى‌خورد و از بین مى‌برد.

[2] «لدم» به گفته بسیارى از ارباب لغت به معناى کوبیدن سنگ یا چیز دیگر بر زمین است، با صدایى که شدید نباشد. طبیعى است چنین صدایى اگر به طور مکرّر واقع شود مى‌تواند خواب‌آور بوده باشد.

[3] «یختلها» از ماده «ختل» بر وزن ختم به معناى خدعه و نیرنگ است و «مخاتله» به معناى راه رفتن آهسته به سوى صید به طورى که فرار نکند آمده است.

[4] «راصد» از مادّه «رصد» به معناى مراقبت کردن و در کمین نشستن است و لذا به مراقبت کردن «منجّمان» نسبت به ستارگان «رصد» گفته مى‌شود و محل آن را رصدخانه مى‌نامند.

 

سپس او را به راحتى صید مى‌کند.

در این جا افسانه‌هایى نیز ساخته شده، از جمله این که صیّاد آرام و آهسته مى‌گوید: اى کفتار! در خانه‌ات آرام گیر و بخواب و این سخن را چند بار تکرار مى‌کند. او هم به انتهاى لانه‌اش مى‌رود و مى‌خوابد و مى‌گوید: کفتار در خانه نیست، کفتار خوابیده است. سپس در خواب فرو مى‌رود و صیّاد وارد لانه او مى‌شود و با طناب مى‌بندد و بیرون مى‌برد و به همین جهت کسانى را که در برابر دشمن به راحتى غافلگیر مى‌شوند به کفتار تشبیه مى‌کنند.

واقعیّتهاى تاریخى آن زمان نشان مى‌دهد که پیشنهاد عدم تعقیب «طلحه» و «زبیر» بسیار ساده‌لوحانه بود، چرا که نقشه این بود که آنها «بصره» و سپس «کوفه» را در اختیار خود بگیرند و «معاویه» با آنها بیعت کند و در «شام» از مردم نیز براى آنان بیعت بگیرد و به این ترتیب بخشهاى عمده جهان اسلام در اختیار جاه‌طلبان پیمان‌شکن قرار گیرد و تنها مدینه در دست «على» (ع) بماند.

آنها با تکیه بر شعار خونخواهى «عثمان» روز به روز مردم را به هیجان بیشتر فرا مى‌خواندند و تدریجا این شعار که قاتل «عثمان»، «على» (ع) است را در میان مردم پخش مى‌کردند و مردم ناآگاه را بر ضدّ امام مى‌شوراندند.

واضح است که اگر «امیر مؤمنان على» (ع) با سرعت، ابتکار عمل را در دست نمى‌گرفت نقشه منافقان به زودى عملى مى‌شد و همان گونه که مى‌دانید با آن سرعت عمل که امام در پیش گرفت نخستین توطئه و تلاش جدایى طلبان را در نطفه خاموش ساخت و به آسانى «بصره» و «کوفه» و تمام عراق را نجات داد و اگر برنامه امام در مورد ظالمان «شام» با مخالفت بعضى از یاران ناآگاه روبرو نمى‌شد به خوبى «شام» نیز از شرّ ظالمان نجات مى‌یافت و پاکسازى مى‌شد و جهان اسلام یکپارچه در اختیار آن حضرت قرار مى‌گرفت، ولى متأسفانه- همان گونه که در ذیل خطبه «شقشقیّه» بیان شد- جهل و ناآگاهى و لجاجت در برابر فریب و نیرنگ‌

 

دشمن، کار خود را کرد و جنگ با «شامیان» در آستانه پیروزى کامل، متوقّف گشت.

سپس در ادامه این سخن امام به نکته دیگرى مى‌پردازد که گفتار اوّلش را با آن تکمیل مى‌کند، مى‌فرماید: «من نه تنها غافلگیر نمى‌شوم بلکه با هوشیارى تمام مراقب مخالفان هستم و ابتکار عمل را از دست نمى‌دهم و با شمشیر برنده هواداران حق، بر کسانى که به حق پشت کرده‌اند نبرد مى‌کنم و با دستیارى فرمانبرداران مطیع با عاصیان ناباور مى‌جنگم، و این روش همیشگى من است تا روزى که زندگى‌ام پایان گیرد!» (و لکنّى اضرب بالمقبل الى الحقّ المدبر عنه، و بالسّامع المطیع العاصی المریب ابدا، حتّى یأتی علىّ یومى).

بدیهى است در یک جامعه، همواره همه مردم طالب حق نیستند، گروهى بى‌ایمان یا سست ایمان و هواپرست و جاه‌طلب وجود دارند که وجود یک پیشواى عالم و عادل را مزاحم منافع نامشروع خود مى‌بینند و دست به تحریکات مى‌زنند و از حربه‌هاى فریب و نیرنگ و دروغ و تهمت و شایعه‌پراکنى بهره مى‌گیرند. پیشوایان آگاه و بیدار باید به این گونه افراد مهلت ندهند همانند یک عضو فاسد سرطانى، آنها را از پیکر جامعه جدا سازند و نابود کنند، و در صورتى که خطرشان شدید نباشد آنها را محدود کنند، و همیشه هواداران حق و مطیعان گوش بر فرمان، سلاح برنده‌اى براى درهم کوبیدن این گروهند.

امام (ع) در سوّمین و آخرین نکته از سخن خود اضافه مى‌کند که این کارشکنیها براى من تازگى ندارد: «به خدا سوگند از زمان وفات پیامبر (ص) تا امروز همواره از حقّم بازداشته شده‌ام و دیگران را بر من مقدّم داشته‌اند!» (فو اللّه ما زلت مدفوعا عن حقّى، مستاثرا علیّ، منذ قبض اللّه نبیّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم حتّى یوم النّاس هذا) اشاره به این که کار «طلحه» و «زبیر» یک مسئله تازه نیست، حلقه‌اى است از یک جریان مستمر، که از روز وفات پیامبر شروع شد و هنوز هم ادامه دارد.

 

تعبیر به «مدفوعا» و «مستأثرا» اشاره به مقاومتى است که دشمن پیوسته در مقابل امام (ع) داشته و او را عقب مى‌زده و دیگران را بر وى مقدّم مى‌نموده است چرا که تحمّل عدل و داد او را نمى‌کرده و یا نسبت به فضایل او رشک مى‌ورزیده است.

تعبیر به‌ (حتّى یوم النّاس هذا)- با توجه به اضافه روز به مردم- ممکن است اشاره به این باشد که آن روز که تنها بودم حقّم را گرفتند و امروز هم که مردم با اصرار تمام با من بیعت کرده‌اند باز گروهى به مخالفت پرداخته‌اند، در حالى که اگر بر مسند خلافت ظاهرى هم بنشینم باز حقّ من برتر و بالاتر از اینهاست! قابل توجّه این که در کلامى از «امیر مؤمنان على» (ع) که مرحوم «شیخ مفید» در «ارشاد» آورده است چنین مى‌خوانیم:

«هذا طلحة و الزّبیر لیسا من اهل النّبوّة و لا من ذرّیّة الرّسول (ص) حین رایا انّ اللّه قد ردّ علینا حقّنا بعد اعصر فلم یصبرا حولا واحدا و لا شهرا کاملا حتّى وثبا على دأب الماضین قبلهما لیذهبا بحقّی و یفرّقا جماعة المسلمین عنّی، این «طلحه» و «زبیر» با این که نه از خاندان نبوّتند و نه از فرزندان رسول خدا (ص)، هنگامى که دیدند خداوند حقّ ما را بعد از سالها به ما باز گردانده حتّى یک سال، بلکه یک ماه کامل صبر نکردند! و برخاستند و همان روش گذشتگان را در پیش گرفتند که حقّ مرا از میان ببرند و جماعت مسلمین را از گرد من پراکنده سازند»!. [1]

نکته پیام به همه مسؤولان‌

امام (ع) در این گفتار تاریخى خود درسى به همه زمامداران بیدار و با ایمان و مسئولین کشورهاى اسلامى داده است که براى مقابله با خطرات دشمن، گاه‌


[1] «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 243، طبع «انتشارات علمیه اسلامیه».

 

روزها، بلکه ساعتها و لحظه‌ها سرنوشت ساز است. نباید فرصت را به سادگى از دست بدهند و تسلیم پیشنهادهاى سست عافیت‌طلبان گردند.

امام (ع) افرادى را که این لحظات حسّاس را از دست مى‌دهند تشبیه به «کفتار» کرده است. این تشبیه از چند جهت قابل توجّه است:

«کفتار» حضور دشمن را احساس مى‌کند ولى با زمزمه‌هاى او به خواب مى‌رود، خوابى که منتهى به اسارت و مرگ او مى‌شود.

«کفتار» در خانه و لانه خود شکار مى‌شود.

«کفتار» حتّى بدون کمترین مقاومت در چنگال دشمن گرفتار مى‌گردد و به دام مى‌افتد.

کسانى که فرصتهاى زودگذر را با خوش‌باوریها یا ضعف و سستى یا تردید و تأمّل از دست مى‌دهند نیز همچون کفتارند، به خواب مى‌روند و در خانه و لانه خود به دام مى‌افتند و مقاومتى از خود نشان نمى‌دهند.

این سخن بدان معنى نیست که بى‌مطالعه یا بدون مشورت و در نظر گرفتن تمام جوانب کار اقدام کنند، بلکه باید با مشاورانى شجاع و هوشیار، مسائل را بررسى کرد و پیش از فوت وقت اقدام نمود.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، ص 451- 452

https://lib.eshia.ir/27571/1/451

 

یک دعوایی که در فیلم اُپنهایمر در سطح اگر به محاکمه کشیدن او هم نگوئیم بوده است و بلکه به سنا یا کنگره کشیدن او و زیر سوال بردن لو دادن اسرار بمب اتمی به شوروی سابق است، اینجا است که آیا در کاری که او و همکارانش هم کردند حکمتهای الهی هم وجود دارند؟ یعنی فرض بفرمائید که اگر ما عنصر آمریکانیوم را امروزه روز در جدول تناوبی عناصر داریم، اگر به همین ترتیب هم ژاپنیوم و بلکه آلمانیوم را هم داشتیم؛ همینها هم همین کاری را می کردند که عنصر لس آلاموسیوم نیز انجام می دادند؛ و فرقش تنها در این است که آمریکانیومها زودتر به بمب دست یافتند و مثلاً ژاپونیومها و آلمانیومها نتوانستند چنین کنند. آیا مسئله در همین خلاصه می شود؟!

یقیناً شاگردی که در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه بالاتری هم واقع است آنچنان که به اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم الی ما شاء الله می خواهد میل کند و مجبور هم هست که به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم بپردازد، بر سر یک دوراهی ای دشوار هم گیر می کند که آیا اسراری را که در لس آلاموسیوم نهفته است را برملا کند یا خیر؟ حالا لس آلاموسیوم نباشد، و بلکه با فضاهای کالابی-یاو اشتراکی تمام سیسی cicy هم که باشد، ایالات متحده چند جهانی اش کدام می شود؟ یعنی از یک طرف مثلاً فلسطینیوم و لبنانیوم و سوریوم و یمنیوم و ایرانیوم و عمانیوم  را بصورت گروه مقاومت داریم، و از طرف دیگر هم صهیونیوم و آمریکانیوم و ... را داریم که هر کدام نیز تلاش می کنند عناصر خود را در جدول تناوبی عناصر جهانی کرده بر ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم غلبه کنند و .... نکته این است که آیا لس آلاموسیوم اُپنهایمر هم اینجا نیز کار می کند و بلکه مسائل مشابه کرونا را هم می تواند حلش کند؟ و این در حالی است که برای رسیدن به حکمت الهی نیز احتیاج به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجعع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم داریم که کارهای امثال لس آلاموسیوم را نیز در الفهای بالاتر نیز هر چقدر هم که اندازه شان صفر باشد را تحقیق و بررسی هم کنند. و الا که یک مشته کفتار هم به جان هم بیافتند و پدر هم را نیز دربیاورند، آیا این هم شاگرد را به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هدایت کرده و بلکه او را در حکمت الهی و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی مستقر می کند و بلکه فلسطینیوم را هم در جدول عناصر تناوبی تثبیت کرده و حتی نسل کشی فلسطینیان را هم جلوگیری می کند؟ التفات می فرمائید؟ مسئله این است که فلسطینیوم حتی بدون لس آلاموسیوم و بلکه با دست خالی هم توانست جلوی صهیونیوم در 7 اکتبر قد علم کند و تا به امروز هم به مبارزه اش ادامه دهد و مقاومت اسلامی هم تمام قد از او پشتیبانی می کند، هر چند که او با گوشت و پوست و استخوان خود هم حس می کند که چطور هم بر علیه صهیونیوم بجنگد، و هر چند که خود فلسطینویم هم جایگاهش را در بین دیگر عناصر اسلامی و غیر اسلامی نداند و دقیقاً نتواند تشخیص هم دهد. اینجا شاگردی که سخت بر سر دوراهی  هم گیر کرده باید چه کند؟ یعنی یک عناصری را دارید که فکر کار خود هم هستند که حالا ما کارمان را در لس آلاموسیوم هم انجام می دهیم و بعد می رویم سر خانه زندگی خودمان هر جایی که هست! و اما حتی اگر اُپنهایمر و ادوارد تلر را هم داشته باشید که عناصری مثل فرنسیوم و آمریکانیوم و اورانیوم و هیدروژن را هم بتوانند در معجونهایی از قبیل مهتاب هیولایی طوری استفاده کنند که اُپنهایمریوم و تلریوم و فاینمنیوم هم به جدول تناوبی اضافه شوند، آیا هنوز گیر درهمتنیدگیهای اُپنهایمریوم حل می شود؟ آیا ژاپنیوم و بلکه فسطینیوم هم به این درهمتنیدگیهای سیاه چاله ای رضایت می دهند؟ و حتی ما توانسته ایم بالاخره به حکمت الهی هم نزدیک شویم چرا که به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه ای هم رسیده ایم که سطوح پائینتر الفهای بینهایت آیات اللهی نمی توانند به عناصری مثل ایرانیوم دست یابند که همه ی عناصر دیگر را هم نتیجه دهند و ....؟

نکته اینجا این است که العلم سلطان و من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه، و اما آیا حاضر هم هستید که علمتان را در اختیار عناصری مثل آمریکانیوم و صهیویوم هم گذاشته که بر علیه تان استفاده هم می کنند و حتی می خواهد شما را به الفهای بینهایت آیات اللهی پائینتر هم زور کنند و خود در الفهای بالاتر آیات اللهی هم صرفاً به تعیّش و خوش گذرانی بپردازند و حتی حکمت الهی را هم به نفع خود تصاحب کنند و ...؟ بدی علمی که در حدود شاگردی هم بماند و استادش هم هر کاری دلش خواست بکند چرا که می گوید حکمت الهی و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی خود منم؛ بدیش همین است دیگر! یک گردن کلفتهایی در حکومت می آیند امثال اُپنهامر را کارهایش را به نفع خود هم قبضه می کنند و هر کاری هم دلشان خواست می کنند و آنگاه شما مثل اُپنهایمر هی برو بگو بابا این کار من هم بوده که تو قبضه اش کرده ای! خود آن مسئولینی که باید مسئول هم می بودند، نبوده اند و بلکه در نهایت هم فرموده اند که ما بالاخره یک امکاناتی را هم بدست آورده ایم و گفتیم اینها را برای مردم و بلکه رضای خدا هم استفاده کنیم. فرض بفرمائید که بطری نوشابه هم تولید می کند؛ و خط تولیدش را دارد! مسئله این است که آن دانشی را که دارید را در اختیار چه کسی می گذارید. یک دستگاه خط تولید بطری نوشابه یحتمل با یک اپراتور می تواند شبانه روزی هم کار کند و کسب درآمد کند. دستگاه را می خرید و شروع می کنید به کار.

و اما قدرت علمی از این نوع هم نیست چرا که این مسئله ی مهمی است که شما خط تولید علمی تان را در دست چه کسی هم قرار می دهید و او می خواهد با آن چه کند؟ همین مسئله را در حکمت الهی هم دارید و همین هم هست که مشرکین و منافقین و کافران تهمت می زنند که معلَّم مجنون: ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ‎﴿الدخان: ١٤﴾‏. یعنی از پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم رو می گردانند و می گویند این یک مجنونی است که یادش هم داده اند! دلیلش این است که آن حکمت الهی و علم نبوی که به ائمه ی اطهار و اولیاء و اوصیاء هم به ارث می رسد را نمی خواهند ترویج یابد و بلکه خیلی هم مایل اند که نزد خود نگه دارند چرا که چنین علمی است که مادر معاهده ی عدم گسترش سلاحهای هسته ای و ارتقای همکاری زمینه های صلح آمیز است و این را مشرکین و منافقین و کافران یقیناً نمی خواهند که مومنین موجد مسلمان هم داشته باشند و گردش به شوری هم بنشینند و .... و لذا آمریکانیوم و صهیونیوم هم حرف  و غلط زیادی می خواهد کند و بگوید که لس آلاموسیوم فقط کار من است و دیگر هیچ کس هم غلط از این گنده تر نمی تواند کند و .... دلیلش هم همین است که ژاپنیوم و آلمانیوم هم هر چه من بگویم، حرفی روی حرف من نمی زنند. بله، ولی این بدبختها دوزاریشان هم نمی افتد که بین آمریکانیوم و صهیونیوم هم هر غلطی می کنند، همه می گویند بکن؛ و اما خودشان آیا هنوز پی به این مسئله نبرده اند که هر چه اسفار بار خر زده اند و بلکه هر چقدر هم مثل خر توی گل گیر کرده اند، ککشان هم نمی گزد؟! و آنگاه همه ی عالم را هم می خواهند دعوت کنند که ببینید همین خریت است که خیام هم گفته است دیگر که چقدر چقدرها هم خوب است و کیف دنیا است! حالا خیام هم توی حالات خلائی که گیر کرده بوده است یحتمل گفته باشد که وضعیت آخر من خوبم، تو خوبی نیز در رابطه با والد، بالغ، کودک بهترین است؛ و اما نه اینکه دیگر همه ی عالم را هم بخواهی به خریت و حتی گاو مقدس هم دعوت کنی و همه و همه نیز بفرمایند راست می گویند و همین است که آمریکانیوم و صهیونیوم نیز می فرمایند و الا یحتمل راه را برای رسیدن به الفهای بینهایت آیات اللهی هم از حالات خلاء سد خواهند کرد و کار دیگر از بیخ و بن هم عیب می کند و .... یک معلم مجنون گیر آورده ایم، اگر دست از سرش برداریم، دیگر کار خیلی خراب هم می شود؛ خوب شما معلوم است که خودتان را همه کاره ی عالم هم فرض می کنید. ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة. اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک. بله، ولی قرار هم بر این است که آن حکمت الهی و علم نبوی علوی ائمه ی اطهار امام زما عجل الله فرجه الشریف را هم بیابیم که در الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب پائینتر و تنزل یافته اس در طبیعت هم علوم هسته ای را نتیجه می دهند و لا غیر! و حالا مسئولین محترم در مورد لس آلاموسیوم هم اصلا کاری نداریم، و اما بالاخره خودت هم یک کاری هم بکن و بعد برو سر میز مذاکره با ایالات متحده چند جهانی آمریکانیوم و صهیونیوم که می گوید کدخدا و همه کاره ی عالم است! البته یحتمل قصور از این بنده ی حقیر هم هست که از کارهای مسئولین هم سر در نمی آورم و فضولیهای زیادی هم می کنم و نه در حوزه و نه در دانشگاه هم نه سر پیازم و نه ته پیاز و ...! بنده اگر خیلی زرنگ باشم، باید هم مواظب باشم که همین بچه بسیجیهای ما بعد از چندین و چند سالها و بلکه ده ها، ما را سر کار نگذارند که حالا بیا بالاخره اسمت را می نویسیم. بدی اینهایی که فکر می کنند همه را می توانند با یک کلمه و یک حرفی بگذارند سر کار هم همین است دیگر؛ در همان قدم اول هم سر می خورند و زمین می خورند و حالا بیا اینها را از روی زمین هم بلندشان کن و ...! نیت ات و انگیزه ات هم شرط است که آیا اصلا نیت درست و حسابی هم کرده ای یا خیر! و الا سنگ گنده هم علامت نزدن است که مثلاً برویم شیطان بزرگ را بزنیم زمین و حال آنکه اصلا گیر کرده ای که خودت چه شیطان بزرگی هم هستی و خبر هم نداری و .... ولی بقول حضرت امام خمینی قدس سره الشریف آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. حضرت ولی فقیه می فرمایند هم دیپلماسی و هم میدان و دستمان هم خوب پر است؛ بالاخره مذاکرات هم لازم است دیگر. لا اله الا الله الله اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه والمسارعین فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته والمستشهدین بین یدیه

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحج: ٤٠﴾‏

 

۱۴۰۴/۰۴/۲۵

بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

 
الحمد لله ‌رب‌ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله ‌الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین (عجّل‌ الله ‌تعالی ‌فرجه ‌الشّریف)

خیلی خوش ‌آمدید برادران عزیز، و امیدواریم این جلسه اگرچه به دلایل مشخّص با تأخیر انجام شد، ولیکن ان‌شاءالله جلسه‌ی مفید و مؤثّری، هم برای قوّه‌ی قضائیّه و هم برای کشور بوده باشد؛ ان‌شاءالله. و تشکّر میکنیم از یکایک عناصری که در قوّه‌ی قضائیّه مشغول کار هستند، [مشغول] تلاش هستند؛ از رئیس محترم قوّه تا بقیّه‌ی عناصر فعّال در سراسر قوّه.

آنچه جناب آقای محسنی به عنوان اقداماتِ انجام‌گرفته بیان کردند، البتّه خیلی خرسندکننده و خوب است. توصیه‌ی من این است که همیشه در کنار اقداماتی که انجام گرفته، اقداماتی که انجام نگرفته و باید انجام میگرفت را ملاحظه کنید؛ یعنی یک تناسبی بین اینها همیشه برقرار کنید. گاهی انسان صد مورد کار خوب انجام داده و خوشحال است از اینکه صد کار خوب انجام گرفته؛ وقتی دقّت میکند، میبیند دویست کار خوب باید انجام میداد که آن دویست کار را انجام نداده، این خوشحالی یک مقداری کم میشود. البتّه من به هیچ وجه ادّعا نمیکنم که وضع در سال گذشته در قوّه‌ی قضائیّه این بوده؛ نه، کارهای خیلی فراوانی شده، ما هم گزارش را داریم و درست است، لکن همیشه این را در نظر داشته باشید که نسبت کارهای انجام‌گرفته را با کارهای انجام‌نگرفته‌ای که باید انجام میگرفت، ملاحظه کنید.

در مورد قوّه‌ی قضائیّه بنده هر سال مفصّلاً مطالعه میکردم و مفصّل هم صحبت کرده‌ام. به نظر خودم همه‌ی حرفهایی که درباره‌ی قوّه‌ی قضائیّه باید گفته بشود و رعایت آنها توصیه بشود به قوّه‌ی قضائیّه، گفته شده و مکرّر عرض کرده‌ایم؛ هر چه بگوییم تکراری است. دو نکته را فقط من میخواهم ذکر کنم، بعد بپردازم به یک مسئله‌ی دیگری.

نکته‌ی اوّل همین مسئله‌ی پیگیری قوّه‌ی قضائیّه در محاکم حقوقی ــ چه محاکم حقوقی داخلی، چه محاکم حقوقی بین‌المللی ــ درباره‌ی رسیدگی به این جنایات اخیری است که انجام گرفته؛ این از آن کارهای بسیار لازم و بسیار مهم است. ما در خیلی از قضایای قبلی در سالهای گذشته باید این کار را میکردیم و کوتاهی کردیم؛ این دفعه کوتاهی نکنیم. اگر پیگیری این موضوع و مراجعه‌ی به دادگاه‌های بین‌المللی و حقوقی و همچنین دادگاه‌های داخلی، بیست سال هم طول بکشد، اشکال ندارد؛ باید این کار دنبال بشود. بایستی یقه‌ی جنایت‌کار گرفته بشود. بالاخره ممکن است یک دادگاه بین‌المللی را انسان متّهم کند و واقع هم همین باشد که وابسته باشد به فلان قدرت؛ خیلی خب، یک روز این‌جور است، یک روز هم نیست؛ یک روز هم می‌بینید یک قاضی‌ای آنجا پیدا میشود که قاضی مستقلّی است. این نکته‌ی اوّل که این قضیّه را خیلی جدّی بگیرید، خیلی با قوّت، با هوشیاری کامل، با ملاحظه‌ی همه‌ی جوانب، ان‌شاءالله ملاحظه کنید.

موضوع دوّم، این است که محصول همه‌ی سفارشها به قوّه‌ی قضائیّه یک کلمه است، و آن اینکه مردم به قوّه‌ی قضائیّه اعتماد کنند؛ همین. بنده بارها در این جلسه گفته‌ام، ما باید کاری کنیم که اگر کسی در هر گوشه‌ی کشور ــ در یک روستا، در یک شهر دوردست ــ مورد تعدّی و ظلم قرار گرفت، بگوید «میروم سراغ قوّه‌ی قضائیّه، میروم دادگستری»! یعنی باید این حالت به وجود بیاید که همه احساس کنند وقتی پایشان به دادگستری رسید، مشکلشان حل میشود؛ یک اعتمادِ این‌جوری باید به وجود بیاید. این خیلی کار مشکلی است، کار سختی است. البتّه در اغلب قضایای حقوقی و جزائی یک طرف راضی است، یک طرف ناراضی است؛ امّا همان طرفی هم که ناراضی است، وقتی دید که کار دارد با قانون، با درستکاری، با دقّت انجام میگیرد، در دلش کار را قبول دارد ولو از آنچه اتّفاق افتاده راضی نباشد؛ سعی کنید این حالت پیش بیاید؛ مردم اعتماد پیدا کنند، اعتقاد پیدا کنند که قوّه‌ی قضائیّه [به مشکلشان] میرسد.

یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به این قضیّه، مبارزه‌ی با فساد است؛ در درجه‌ی اوّل فساد در درون قوّه ــ که در این زمینه من با رئیس محترم، جناب آقای محسنی مکرّر صحبت کرده‌ام، ایشان هم کارهایی کرده‌اند؛ با رؤسای قبلی هم همین‌جور ــ [بعد هم] در بیرون قوّه؛ مبارزه‌ی با فساد در مردم امید ایجاد میکند، اعتماد ایجاد میکند. این هم این [نکته ]. این دو مطلبی که راجع به قوّه‌ی قضائیّه میخواستیم عرض کنیم.

و امّا ملّت ایران در این جنگ تحمیلیِ اخیر کار بزرگی انجام داد؛ این کارِ بزرگ از جنس عملیّات نبود؛ از جنس اراده بود، از جنس عزم بود، از جنس اعتماد به نفْس بود. اینکه یک ملّت، یک کشور، یک نیروی نظامی در یک کشور، در خودش این اعتماد به نفْس را ملاحظه کند که آماده است با قدرت آمریکا و سگ زنجیری‌اش در منطقه [یعنی] رژیم صهیونی، سینه‌به‌سینه و روبه‌رو بشود، نفْس این اراده، نفْس این اعتماد به نفْس، یک ارزش بسیاربسیار مهمّی است. یک روزی بود ــ هم قبل از ما، هم زمان جوانی‌های ما قبل از انقلاب ــ که اسم آمریکا افراد را میترساند؛ چه برسد به مواجهه‌ و مقابله‌ی با او؛ چه مقابله‌ی زبانی، چه مقابله‌ی عملی. در این خاطراتی که از طرف عوامل رژیم قبلی نوشته شده و بعد از سالها پخش شده، مکرّر این هست که مسئولین بالای کشور از یک کار آمریکا ناراحت بودند ــ [مثلاً] سر قضیّه‌ی نفت، سر قضیّه‌ی مسائل گوناگون ناراحت بودند و اوقاتشان تلخ بود ــ امّا میگفتند هیچ چیزی نگویید؛ جرئت نمیکردند که حتّی در خفا، در جلسه‌ی خصوصی اعتراض کنند و حرف بزنند.

حالا همان ملّت به اینجا رسیده که مستقیم می‌ایستد سینه به سینه‌ی این قدرت، از او نمیترسد بلکه او را میترساند و آنچه هم از دستش برمی‌آید، از لحاظ عملیّاتی انجام میدهد که این مسئله‌ی عملیّات، مطلب دوّم است؛ مسئله‌ی اوّل همان روحیه است، همان ایستادگی است. این اراده‌ی ملّی، این همّت ملّی، همان چیزی است که این کشور را سربلند خواهد کرد؛ این همان چیزی است که ایران را ایران بزرگی خواهد کرد که بنده گفتم پنجاه سال بعد باید این‌جوری باشد؛ این اراده همان عامل اصلی‌ای است که میتواند ایران را به آنجا برساند.

بنده عرض میکنم آنچه حالا همه باید بدانند ــ هم دوستان ما بدانند، هم دشمنان ما بدانند، هم خود ملّت ایران بدانند که میدانند ــ این است که ملّت ایران در هیچ میدانی به صورت طرف ضعیف ظاهر نخواهد شد. چون ما همه‌ی ابزارهای لازم را داریم؛ هم منطق داریم، هم نیرو داریم. ما هم در میدان دیپلماسی، هم در میدان نظامی ان‌شاءالله به توفیق الهی هر وقت وارد بشویم، با دست پُر وارد خواهیم شد. البتّه جنگ، زدن و خوردن دارد؛ معلوم است. در جنگ، هم زدن هست، هم خوردن هست؛ نمیشود توقّع داشت که در جنگ حادثه‌ای پیش نیاید؛ ولیکن دستمان بحمدالله پُر است؛ هم در زمینه‌ی دیپلماسی دستمان پُر است، هم در زمینه‌ی نظامی به توفیق الهی.

البتّه در این قضیّه‌ی مهمّی که پیش آمد، در این حادثه‌ی اخیر، ما از جنگ استقبال نکردیم؛ این را همه بدانند. بله، ما رژیم صهیونیستی را سرطان میدانیم، رژیم آمریکا را هم به خاطر پشتیبانی از او، جنایت‌کار میدانیم، امّا ما از جنگ استقبال نکردیم، ما به پیشواز جنگ نرفتیم؛ ولی وقتی دشمن حمله کرد، پاسخ ما کوبنده بود. این را باید همه توجّه داشته باشند، بدانند؛ چون این مطلب مسلّمی است که دشمن میخواهد تشکیک کند در این. ما در جنگ محکم وارد شدیم؛ دلیلش هم این است، یعنی دلیل واضحش این است که رژیم صهیونیستی که طرف مقابل جنگ بود، مجبور شد به آمریکا متوسّل بشود. اگر خم نشده بود، اگر به زمین نچسبیده بود، اگر احتیاج نداشت، اگر قادر بود از خودش دفاع کند، این‌جور متوسّل به آمریکا نمیشد. به آمریکا متوسّل شد؛ یعنی دید از عهده‌ی جمهوری اسلامی برنمی‌آید. البتّه این مربوط به رژیم صهیونیستی است، در مورد آمریکا هم همین‌جور؛ آمریکا هم که حمله کرد، ضربه‌ی متقابل ما به آمریکا ضربه‌ی خیلی حسّاسی بود؛ حالا ان‌شاءالله مقداری میگذرد، چند ماه یا چند سال [بعد]، سانسورها برطرف میشود، بعد معلوم میشود ایران چه کار کرده. آن مرکزی که مورد تهاجم ایران قرار گرفت، مرکز فوق‌العاده حسّاس آمریکا در این منطقه بود. ضربه، ضربه‌ی بزرگی بود، البتّه از این بزرگ‌تر هم میتوان ضربه به آمریکا و به دیگران وارد کرد؛ ان‌شاءالله. خب، این حالا مربوط به عملیّات و به این چیزها بود.

یک نقطه‌ی دیگر در این حادثه وجود دارد که بسیار مهم است، و آن، نقطه‌ی ملّی است؛ غیر از جنبه‌ی سازمانی و نظامی و اطّلاعاتی و امنیّتی و غیره، آنچه در این حادثه اتّفاق افتاد، «امر ملّی» بود. آن کسانی که حمله کردند، با خودشان این‌جور محاسبه کرده بودند ــ واقعاً این‌جور محاسبه کرده بودند، این جزو کارهایی بود که نشسته بودند، نقشه کشیده بودند ــ که وقتی به ایران حمله کردیم، به مراکز حسّاس ایران حمله کردیم، یک تعدادی شخصیّت‌ها را از دست حکومت ایران، نظام اسلامی گرفتیم، طبعاً نظام ضعیف خواهد شد، اینجا است که هسته‌های خفته‌ی منافق و سلطنت‌طلب و مزدور و اراذل و اوباش و مانند اینها، فعّال خواهند شد. او با خودش این‌جور حساب کرد که آن کسانی که دلار میگیرند تا ماشین هم‌میهن خودشان را آتش بزنند، فعّال خواهند شد. [این افراد] هستند دیگر، در جامعه وجود دارند، منتها وقتی یک دستگاه قدرتمندانه مشغول کار است، اینها خاموشند؛ وقتی به خیال طرف مقابل، دستگاه ضعیف شد، اینها فعّال میشوند و می‌آیند وسط جامعه، مردم را تحریک میکنند و تا آنجایی که بتوانند افراد را میکشانند به خیابانها و خلاصه مسئله‌ی نظام را تمام میکنند و حل میکنند. این خواب خوشی بود که این حضرات دیده بودند.

واقعیّت چه شد؟ واقعیّت عکس این شد، درست نقطه‌ی مقابل این شد؛ حمله‌ی دشمن نشان داد که خیلی از محاسباتی که بعضی‌ها، چه در زمینه‌های سیاسی و امثال اینها انجام میدهند، محاسبات درستی نیست. چهره‌ی دشمن آشکار شد، هدفهای پنهان دشمن که هیچ وقت نمیگذارند در اظهاراتشان ظاهر بشود، تا حدود زیادی روشن شد؛ هشت ماه، نُه ماه، می‌نشینند نقشه میکشند برای یک اقدام، برای یک حرکت نظامی، و افراد خیال میکنند که نه، خبری نیست و چیزی نیست؛ آحاد مردم فهمیدند این‌جوری نیست. خداوند نقشه‌ی آنها را باطل کرد، این نقشه را خدای متعال باطل کرد؛ مردم را به پشتیبانی دولت، به پشتیبانی نظام وارد میدان کرد. مردم وارد میدان شدند امّا درست در نقطه‌ی مقابل آن جهتی که دشمن محاسبه کرده بود و نقشه کشیده بود؛ در جهت حمایت از نظام، در جهت پشتیبانی جانی و مالی. در تلویزیون، اظهارات افراد مختلف را مشاهده کردید دیگر، که با ظاهرهای گوناگون، چهره‌های گوناگون، لباسهای گوناگون که هیچ به نظر هم نمی‌آید اینها حاضر باشند این‌جور فداکارانه حرف بزنند؛ البتّه حرف با عمل فاصله دارد امّا خود نفْس حرف زدن، آن انگیزه‌ای که موجب میشود انسان حرف بزند، وجود دارد؛ این خیلی مهم است. کسی باور نمیکرد و شد و اتّفاق افتاد. این افراد، همه با جهت‌گیری‌های سیاسی گوناگون، با جهت‌گیری‌های سیاسیِ گاهی متقابل، با وزن مذهبی کاملاً متفاوت، در کنار هم ایستادند و این وحدت بزرگ را، این اتّحاد عظیم ملّی را به وجود آوردند.

حرف من این است که این را حفظ کنید؛ همه این را نگه دارند؛ روزنامه‌نگار یک جور، قاضی یک جور، مسئول دولتی یک جور، روحانی یک جور، امام جمعه یک جور. هر کسی یک وظیفه‌ای دارد در قبال این حالت؛ این را نگه دارند. این با اختلاف سلیقه‌ی سیاسی منافات ندارد، با اختلاف وزن مذهبی منافات ندارد. این، در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است؛ دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.

البتّه یک کارهایی لازم است، یک کارهای مضر است. «تبیین» لازم است؛ رفع مغالطه‌هایی که گاهی انجام میگیرد لازم است؛ امّا ایرادهای غیر لازم را به میان کشیدن و درباره‌اش بحث کردن و بر روی مسائل کوچک جنجال کردن، مضر است؛ اینها با هم فرق دارد. همان ابطال مغالطه‌ای هم که عرض کردیم، آن را هم با انواع مختلفی میشود انجام داد؛ با آن بهترین شکلش باید آن را انجام بدهند که مشکلی برای کشور به وجود نیاید.

وفاداری به نظام در زبان، در اظهار، چیز لازم و مفیدی است؛ هم لازم است، هم مفید است. یا همه، سیاستهای کلّی نظام را در همین زمینه‌ی مورد بحث تأیید کنند و حمایت کنند و مورد قبول قرار بدهند، این لازم است امّا اینکه یک اختلاف‌نظرهایی که وجود دارد بین افراد، اینها را غلیظ کنند که این مال فلان جناح است، این مال فلان جناح است، این حرفش این‌جوری است، نه، این مضر است. بنابراین یک کار، لازم است، یک کار، مضر است؛ ما اینها را از همدیگر باید تفکیک کنیم.

شور و هیجان عمومی مردم لازم است. امروز ملّت ایران یک شور و هیجانی دارد، بخصوص جوانها شور و هیجان دارند؛ این چیز خیلی خوبی است، این چیز خیلی لازمی است، امّا بی‌صبری مضر است. اینکه بی‌صبری کنند، دائم پا به زمین بکوبند که آقا چرا نشد، چرا نکردید، چرا اقدام نشد و مانند اینها، این مضر است. یعنی بدانیم که کدام کار، کار درستی است، کدام کار، کار مضرّی است. بنابراین، اینها مطالب و توصیه‌هایی است که من عرض میکنم.

آخرین توصیه‌ای که من میخواهم عرض بکنم، این است که دستگاه‌های مسئول که امروز بحمدالله مشغول کار هستند، چه دستگاه‌های مسئول در عرصه‌ی نظامی، چه دستگاه‌های مسئول در عرصه‌ی دیپلماسی ــ هر دو ــ که به شکل درست و با جهت‌گیری درست، هر دو لازم است، بایستی با قوّت کار خودشان را انجام بدهند، منتها جهت‌گیری‌ها را توجّه کنند. بخصوص در عرصه‌ی دیپلماسی جهت‌گیری خیلی مهم است؛ جهت‌گیری‌ها کاملاً‌ مراعات بشود، دقّت بشود، کار بشود و انجام بگیرد ان‌شاء‌الله.

ممکن است کسی در یک قضیّه‌ی مربوط به نظامی یا دیپلماسی یا غیره به یک مسئولی اعتراض داشته باشد، ما نمیگوییم اعتراض را نگویند؛ چرا، منتها اوّلاً‌ لحنی که برای بیان اعتراض و بیان انتقاد انتخاب میشود لحن قابل قبولی باشد؛ ثانیاً بعد از تحقیق باشد، بعد از اطّلاع‌یابی باشد. گاهی اوقات در روزنامه‌ها و بعضی جاهای دیگر، یک چیزهایی را من میبینم، بعضی یک حرفهایی میزنند، اعتراضهایی میکنند که ناشی از بی‌اطّلاعی است، نمیدانند چه کار انجام گرفته یا چه کار باید انجام میگرفته و نشده و مثلاً [باید] انجام بگیرد؛ ناشی از بی‌اطّلاعی است. اطلاع درست به دست بیاورند و با لحن مناسب نظراتشان را ابراز کنند. آن مسئولین هم با قوّت تمام، با روحیه‌ی کامل ان‌شاء‌الله به کارهای خودشان ادامه بدهند. و همه‌وهمه بدانند که [طبق] همین آیه‌ای که این آقا(۲) الان تلاوت کردند: لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن‌ یَنصُرُه،(۳) خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده که ملّت ایران حتماً پیروز خواهد شد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 

 

 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای (رئیس قوّه‌ی قضائیّه) گزارشی ارائه کرد.

 آقای علیرضا سبحانی

 سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۴۰

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60706

 

1404/4/25

إن معی ربی...

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «جمهوری اسلامی با اتّکاء به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد. اگر کسی به تقلید از روحیّه‌های ضعیف بنی‌اسرائیل میگوید که «اِنّا لَمُدرَکون» -حالا به ما میرسند و پدر ما را در می‌آورند- ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض میکنیم که «کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین».» ۱۳۹۵/۰۹/۰۳
رسانه KHAMENEI.IR تصویری از نقش انگشتری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار امروز ۲۵ تیر ۱۴۰۴ را منتشر می‌کند.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=60710

 

بنده ی حقیر دنبال یک حدیثی می گشتم که بر منبر هم شنیدم که شیطان تا سه چیز را در بنی آدم و انسانها می بیند، از آنها ناامید نمی شود و یکی از اینها هم اسراف بود و دو دیگر را فراموش کرده ام چه بودند و هر چه هم گشتم؛ پیدایش نکردم. و وقتی می گشتم به یک حدیثی را بحار الانوار هم برخوردم که راجع به دعاهای روز جمعه از جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، سید ابن طاووس هم بود: بحار الانوار، جلد 87، ص 54- 60

https://lib.eshia.ir/71860/87/54

https://lib.eshia.ir/71539/1/346

... وَ أَخَذْتُ الْآخِرِینَ وَ أَخَذْتُ الْقَائِمِینَ وَ أَخَذْتُ الْقَاعِدِینَ تَغْشَى أَبْصَارَهُمْ ظُلْمَةٌ وَ تُرْسِلُ السَّمَاءُ عَلَیْهِمْ لَهَباً وَ الْأَرْضُ شُهُباً فَأَغْشَیْنٰاهُمْ فَهُمْ لٰا یُبْصِرُونَ اللَّهُ یَرْعَانِی وَ یُقَوِّینِی عَلَى الْخَلْقِ بِنُورِ اللَّهِ أَسْتَبْصِرُ وَ بِقُوَّةِ اللَّهِ الْقُدُّوسِ أَسْتَعِینُ اللَّهَ یُعْطِینِی وَ اللَّهُ الْمَلِکُ الْجَبَّارُ یَرْفَعُنِی عَلَى أَجْنِحَةِ الْکَرُوبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الصَّافِّینَ وَ الْمُسَبِّحِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو وَ أَنْتَ اللَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْکَوَاکِبِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهاً مُقَدَّساً أَنْتَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْوَاسِعَةُ رَحْمَتُهُ الْخَالِقُ کُرْسِیَّ عَظَمَتِهِ الْعَزِیزُ الْعَظِیمُ الْجَلِیلُ تَبَارَکَ اسْمُ اللَّهِ مَلِکُ الْمُلُوکِ تَکُونُ أَسْمَاؤُکَ هَذِهِ لِی عَضُداً وَ نَصْراً وَ فَتْحاً وَ هَیْبَةً وَ نُوراً وَ عَظَمَةً أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی وَ تَکُونُ‌ ...

که حتی کعب الاحبار هم از منابع این حدیث است و ....

یک نکته ای از بسیاری نکاتی که شما در دعا و تفسیر قرآن کریم و حدیث و فقه و اصول فقه هم داریم، اینجا است که شما وارد مرزهای الهیات و حکمت الهی و حکمت متعالیه و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی ای هم می شوید که شاگرد را می تواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز میل کند آنچنان که حتی برای محققین و اساتید ریاضی فیزیکدانهای آزمایشگاه لس آلاموس هم مفید است که بطور طبیعی هم میل کنند به این جهت که از اهل بسیج مساجد هم بهره برند. یعنی یک جاهایی شما مسائلی را دارید که آیا چقدر هم در آزمایشگاه لس آلاموس مثلاً به رادیوداروها و بلکه دیگر مباحث هم برمی گردند:

https://arxiv.org/abs/2506.13948

https://arxiv.org/abs/2507.08886

https://arxiv.org/abs/2505.21705

ولی یک جاهایی هم مسئله را می توان از دیدگاه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی که ما را آیا چقدر هم از کنار مرزهای مباحث مطرحه در لس آلاموس می گذراند، عبور داده بلکه ما را در قعر مباحث فقهی و تفسیری و حدیثی هم سوق می دهند که آیا چقدر هم در هر صورتی که هست ما را نهایتاً به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می توانند نزدیک کنند؟! یحتمل اگر مسائل فقهی را هم بهتر بدانیم، ما را سریعتر هم در راه رسیدن از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه آیات اللهی حتی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و اجتهاد و ... هم سوق می دهند؛ و اگر همین مسائل فقهی را هم ندانیم، یحتمل حتی ما را به بی راهه هایی که آیا سر از کدام سیاه چاله هایی نیز درخواهند آورد هم بکشانند چرا که شاگرد از جهل مرکب خود هم نمی تواند بیرون آید.

مثلاً یحتمل اگر فیلم اُپنهایمر را هم قبلاً ندیده بودید، و حالا آیا چقدر هم راجع به لس آلاموس شنیده باشید، آنگاه حتی یحتمل ندانید هم که پروفسور لاورن انسل مایرز هم در سمینارهای لس آلاموس شرکت کرده اند و یحتمل راجع به اپیدمیهایی مثل سارس و کرونا هم بحث کرده اند. و اما چون مقاله ای هم در بولتن انجمن ریاضی آمریکا هم دشته اند، یحتمل نظر شما را هم جلب کنند که ایمیلی نیز به او بنویسید؛ و حالا آیا نوشته اید یا ننوشته اید هم سر جای خود مطرح است.

https://arxiv.org/abs/2506.16410

Meyers, L.A. (2007) Contact network epidemiology: Bond percolation

applied to infectious disease prediction

and control. Bulletin of the American Mathematical Society 44: 63-86.

 

https://www.santafe.edu/news-center/news/2019-ulam-lectures-lauren-

ancel-meyers-preventing-next-pandemic

و غلط نکنم بنده مقاله ای هم از ایشان بود که دیدم که از لس آلاموس هم نام می برد که همان حدود 10 الی 12 یا 13 سال پیش هم بود. و حالا بعضی اشکال هم کنند که یحتمل شما ایمیلی هم به ایشان نوشته باشید، ولی دیگر معنا هم ندارد که نامه ای عاشقانه ی ریاضیانه هم به ایشان ایمیل کنید و این را هم اضافه کنید که مسئله ای است غیر اخلاقی اگر کسی چنین هم کند. ولی نکته اینجا این است که مجموع مقالاتی را که در آن شماره ی بولتن آمده بود که همراه کارهای لگدستون-پینتز-ییلدریم هم بودند که بی ربط به اعداد اول دوقلو هم نبودند و بنده آن روزها یک شور و شوقی هم داشتم که همین که مقاله ی مایرز را هم دیدم؛ یک مرتبه کانه شور و شوقی عاشقانه به معنای ریاضی آن هم زد پس کله ام! و حالا دیگر کاری هم نداشتم که آیا این کار اخلاقی است؟ غیر اخلاقی است؟ و .... یحتمل قسمتی از مسئله هم همین بوده است که با مسائل فقهی و قرآنی و حدیثی و تفسیری نیز خیلی آنچنانی آشنا هم نبوده و بلکه یحتمل بتوان گفت اصلا هم آشنا نبوده ام؛ و بلکه فقط از روی غریزه هم یک چیزی سر هم کردم و نوشتم و ایمیلش کردم. و حال آنکه این کجا و مسئله ی شاگردی که می خواهد به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید وحضرت ولی فقیه مد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند؛ از کجاها تا کجا است؟ البته همین هم که جسارت کرده و چنین کارهایی را انسان بخواهد بازگو کند که مثلاً آیا چقدر هم وارد و بلکه خارج از فضاهای کالابی-یاو سیسی هم شده و حتی مقالات تام رودلیوس و حوری کریستینا ترازی را هم همراه مقالات وفا و ویتن نیز هر چه بهتر بتواند تجزیه و تحلیل هم کند؛ و آیا چقدر هم همه ی اینها اخلاقی است و کجاها هم از مرزهای اخلاقی عبور و عدول هم شده اند؟ والله اعلم!

ولی بنده ی حقیر عرضم همین است که وارد مرزهای حکمت الهی هم شدن و در آن مستقر گردیدن و دیگر از آن مرزها هم عبور نکردن و به اجتهاد هم رسیدن آنچنان که جهشی نیز امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نیز الی ما شاء الله یاری کردن نیز کارها می برد و مراقبتها و چله نشینیها و به اربعین حسینی در کربلاها رفتن و بسیاری کارهای دیگر حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز احتیاج دارد و .... و الا که سر از کدام ظلمات و جهل مرکب هم آیا کسی درآورد و شیطان هم او را به کجاها بکشاند، خدا آخر و عاقبت همه ی ماها را هم با این شیاطین بزرگ و کوچگ درون و بیرون ما بخیر هم کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

------------------------------------

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

این یک مسئله هم هست که شما فقط مثلاً شهر آزمایشگاهی لس آلاموس را هم به بسیج مساجد ملحق کنید، ولی این هم یک مسئله ی دیگری است که شما بتوانید کل عالم را نیز به بسیج جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف ملحق کنید و مستضعفین جهان را هم از مقام مصباح هدایة الی خلیفة اللهی و ولایة امیر المومنین علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه الی ما شاء الله نزدیک هم کنید آنچنان که آلمانیوم و ژاپونیوم هم همراه برهمکنشهایشان با آمریکانیوم در گذشته و حال فقط الگویی از غشون شکست خورده ی همچون جنگ احد برای ما الگو نشوند و بلکه روایت فتحی که می فرماید انا فتحنا لک فتحا مبینا را نیز الگوی سوره ی مبارکه ی فتح و دعای توسل و دعای چهاردهم صحیفه ی سجادیه نیز بدانیم و الگوی ایرانیوم ای استخراج عناصر طبیعت از ایرانیوم را با توکل به خدای متعال و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم از خدای مستعان طلب کنیم! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابنین عنه و المستشهدین بین یدیه

---------------------------

راستی بنده مسئله را نسبت به کووید 19 که حساب کردم آنگاه شد 12 الی 13 سال پیش و الا که می شود 17-18-19 سال پیش!

و در ضمن یحتمل هم در ویرایشهای مختلف از فارسی تا انگلیسی فیلم اپنهایمر نیز مسئله ی راه رفتن اینشتین و گودل نیز در همه ی ویرایشهایش هست، ولی فیلمش آنقدر طولانی هم بود که از حوصله ی شما خارج می شود ببینید کدام به کدام است؛ و بنده که بنظرم رسید زیرنوسهای فارسی هم خیلی خوب نبودند. و صد البته هم یحتمل ویرایشهایی از الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم داریم که هر چند مثل این است که از نقطه به خط به صفحه به فضا به فضازمان به ... هم میل کنیم و بلکه در الفهای پائینتر هم متوجه نباشیم که نسبت به الفهای بالاتر اندازه ای بیش از صفر هم نداریم، ولی در عین حال حتی یحتمل کعب الاحبار هم بعضی از این  الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ای را که از روی لیبرالیسم و آزادیهای ولنگ و واز هم هستند را تائید نکنند و مسائل فقهی و حجابی و کنار رفتن حجابهای ظلمانی و نورانی برای شاگرد هم در طول ایام به سادگی یحتمل رخ ندهند؛ و بلکه ظلمات جهل هم بخاطر همین کنار رفتن پرده های علمی جاهلانه هر چه غلیظتر هم شوند و بلکه حیوانیتها و پستتر از حیوانیتها هم اضافه گردند و اسلام عزیز را هم محاصره نمایند و حتی قلب امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم به درد آورند و .... خدا آن روز را نیاورد و اسلام و مسلمین را پیروز گرداند و صهیونیسم را هم نابود کند! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابنین عنه و المستشهدین بین یدیه

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحج: ٤٠﴾‏

 

۱۴۰۴/۰۴/۲۵

بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

 
الحمد لله ‌رب‌ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله ‌الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین (عجّل‌ الله ‌تعالی ‌فرجه ‌الشّریف)

خیلی خوش ‌آمدید برادران عزیز، و امیدواریم این جلسه اگرچه به دلایل مشخّص با تأخیر انجام شد، ولیکن ان‌شاءالله جلسه‌ی مفید و مؤثّری، هم برای قوّه‌ی قضائیّه و هم برای کشور بوده باشد؛ ان‌شاءالله. و تشکّر میکنیم از یکایک عناصری که در قوّه‌ی قضائیّه مشغول کار هستند، [مشغول] تلاش هستند؛ از رئیس محترم قوّه تا بقیّه‌ی عناصر فعّال در سراسر قوّه.

آنچه جناب آقای محسنی به عنوان اقداماتِ انجام‌گرفته بیان کردند، البتّه خیلی خرسندکننده و خوب است. توصیه‌ی من این است که همیشه در کنار اقداماتی که انجام گرفته، اقداماتی که انجام نگرفته و باید انجام میگرفت را ملاحظه کنید؛ یعنی یک تناسبی بین اینها همیشه برقرار کنید. گاهی انسان صد مورد کار خوب انجام داده و خوشحال است از اینکه صد کار خوب انجام گرفته؛ وقتی دقّت میکند، میبیند دویست کار خوب باید انجام میداد که آن دویست کار را انجام نداده، این خوشحالی یک مقداری کم میشود. البتّه من به هیچ وجه ادّعا نمیکنم که وضع در سال گذشته در قوّه‌ی قضائیّه این بوده؛ نه، کارهای خیلی فراوانی شده، ما هم گزارش را داریم و درست است، لکن همیشه این را در نظر داشته باشید که نسبت کارهای انجام‌گرفته را با کارهای انجام‌نگرفته‌ای که باید انجام میگرفت، ملاحظه کنید.

در مورد قوّه‌ی قضائیّه بنده هر سال مفصّلاً مطالعه میکردم و مفصّل هم صحبت کرده‌ام. به نظر خودم همه‌ی حرفهایی که درباره‌ی قوّه‌ی قضائیّه باید گفته بشود و رعایت آنها توصیه بشود به قوّه‌ی قضائیّه، گفته شده و مکرّر عرض کرده‌ایم؛ هر چه بگوییم تکراری است. دو نکته را فقط من میخواهم ذکر کنم، بعد بپردازم به یک مسئله‌ی دیگری.

نکته‌ی اوّل همین مسئله‌ی پیگیری قوّه‌ی قضائیّه در محاکم حقوقی ــ چه محاکم حقوقی داخلی، چه محاکم حقوقی بین‌المللی ــ درباره‌ی رسیدگی به این جنایات اخیری است که انجام گرفته؛ این از آن کارهای بسیار لازم و بسیار مهم است. ما در خیلی از قضایای قبلی در سالهای گذشته باید این کار را میکردیم و کوتاهی کردیم؛ این دفعه کوتاهی نکنیم. اگر پیگیری این موضوع و مراجعه‌ی به دادگاه‌های بین‌المللی و حقوقی و همچنین دادگاه‌های داخلی، بیست سال هم طول بکشد، اشکال ندارد؛ باید این کار دنبال بشود. بایستی یقه‌ی جنایت‌کار گرفته بشود. بالاخره ممکن است یک دادگاه بین‌المللی را انسان متّهم کند و واقع هم همین باشد که وابسته باشد به فلان قدرت؛ خیلی خب، یک روز این‌جور است، یک روز هم نیست؛ یک روز هم می‌بینید یک قاضی‌ای آنجا پیدا میشود که قاضی مستقلّی است. این نکته‌ی اوّل که این قضیّه را خیلی جدّی بگیرید، خیلی با قوّت، با هوشیاری کامل، با ملاحظه‌ی همه‌ی جوانب، ان‌شاءالله ملاحظه کنید.

موضوع دوّم، این است که محصول همه‌ی سفارشها به قوّه‌ی قضائیّه یک کلمه است، و آن اینکه مردم به قوّه‌ی قضائیّه اعتماد کنند؛ همین. بنده بارها در این جلسه گفته‌ام، ما باید کاری کنیم که اگر کسی در هر گوشه‌ی کشور ــ در یک روستا، در یک شهر دوردست ــ مورد تعدّی و ظلم قرار گرفت، بگوید «میروم سراغ قوّه‌ی قضائیّه، میروم دادگستری»! یعنی باید این حالت به وجود بیاید که همه احساس کنند وقتی پایشان به دادگستری رسید، مشکلشان حل میشود؛ یک اعتمادِ این‌جوری باید به وجود بیاید. این خیلی کار مشکلی است، کار سختی است. البتّه در اغلب قضایای حقوقی و جزائی یک طرف راضی است، یک طرف ناراضی است؛ امّا همان طرفی هم که ناراضی است، وقتی دید که کار دارد با قانون، با درستکاری، با دقّت انجام میگیرد، در دلش کار را قبول دارد ولو از آنچه اتّفاق افتاده راضی نباشد؛ سعی کنید این حالت پیش بیاید؛ مردم اعتماد پیدا کنند، اعتقاد پیدا کنند که قوّه‌ی قضائیّه [به مشکلشان] میرسد.

یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به این قضیّه، مبارزه‌ی با فساد است؛ در درجه‌ی اوّل فساد در درون قوّه ــ که در این زمینه من با رئیس محترم، جناب آقای محسنی مکرّر صحبت کرده‌ام، ایشان هم کارهایی کرده‌اند؛ با رؤسای قبلی هم همین‌جور ــ [بعد هم] در بیرون قوّه؛ مبارزه‌ی با فساد در مردم امید ایجاد میکند، اعتماد ایجاد میکند. این هم این [نکته ]. این دو مطلبی که راجع به قوّه‌ی قضائیّه میخواستیم عرض کنیم.

و امّا ملّت ایران در این جنگ تحمیلیِ اخیر کار بزرگی انجام داد؛ این کارِ بزرگ از جنس عملیّات نبود؛ از جنس اراده بود، از جنس عزم بود، از جنس اعتماد به نفْس بود. اینکه یک ملّت، یک کشور، یک نیروی نظامی در یک کشور، در خودش این اعتماد به نفْس را ملاحظه کند که آماده است با قدرت آمریکا و سگ زنجیری‌اش در منطقه [یعنی] رژیم صهیونی، سینه‌به‌سینه و روبه‌رو بشود، نفْس این اراده، نفْس این اعتماد به نفْس، یک ارزش بسیاربسیار مهمّی است. یک روزی بود ــ هم قبل از ما، هم زمان جوانی‌های ما قبل از انقلاب ــ که اسم آمریکا افراد را میترساند؛ چه برسد به مواجهه‌ و مقابله‌ی با او؛ چه مقابله‌ی زبانی، چه مقابله‌ی عملی. در این خاطراتی که از طرف عوامل رژیم قبلی نوشته شده و بعد از سالها پخش شده، مکرّر این هست که مسئولین بالای کشور از یک کار آمریکا ناراحت بودند ــ [مثلاً] سر قضیّه‌ی نفت، سر قضیّه‌ی مسائل گوناگون ناراحت بودند و اوقاتشان تلخ بود ــ امّا میگفتند هیچ چیزی نگویید؛ جرئت نمیکردند که حتّی در خفا، در جلسه‌ی خصوصی اعتراض کنند و حرف بزنند.

حالا همان ملّت به اینجا رسیده که مستقیم می‌ایستد سینه به سینه‌ی این قدرت، از او نمیترسد بلکه او را میترساند و آنچه هم از دستش برمی‌آید، از لحاظ عملیّاتی انجام میدهد که این مسئله‌ی عملیّات، مطلب دوّم است؛ مسئله‌ی اوّل همان روحیه است، همان ایستادگی است. این اراده‌ی ملّی، این همّت ملّی، همان چیزی است که این کشور را سربلند خواهد کرد؛ این همان چیزی است که ایران را ایران بزرگی خواهد کرد که بنده گفتم پنجاه سال بعد باید این‌جوری باشد؛ این اراده همان عامل اصلی‌ای است که میتواند ایران را به آنجا برساند.

بنده عرض میکنم آنچه حالا همه باید بدانند ــ هم دوستان ما بدانند، هم دشمنان ما بدانند، هم خود ملّت ایران بدانند که میدانند ــ این است که ملّت ایران در هیچ میدانی به صورت طرف ضعیف ظاهر نخواهد شد. چون ما همه‌ی ابزارهای لازم را داریم؛ هم منطق داریم، هم نیرو داریم. ما هم در میدان دیپلماسی، هم در میدان نظامی ان‌شاءالله به توفیق الهی هر وقت وارد بشویم، با دست پُر وارد خواهیم شد. البتّه جنگ، زدن و خوردن دارد؛ معلوم است. در جنگ، هم زدن هست، هم خوردن هست؛ نمیشود توقّع داشت که در جنگ حادثه‌ای پیش نیاید؛ ولیکن دستمان بحمدالله پُر است؛ هم در زمینه‌ی دیپلماسی دستمان پُر است، هم در زمینه‌ی نظامی به توفیق الهی.

البتّه در این قضیّه‌ی مهمّی که پیش آمد، در این حادثه‌ی اخیر، ما از جنگ استقبال نکردیم؛ این را همه بدانند. بله، ما رژیم صهیونیستی را سرطان میدانیم، رژیم آمریکا را هم به خاطر پشتیبانی از او، جنایت‌کار میدانیم، امّا ما از جنگ استقبال نکردیم، ما به پیشواز جنگ نرفتیم؛ ولی وقتی دشمن حمله کرد، پاسخ ما کوبنده بود. این را باید همه توجّه داشته باشند، بدانند؛ چون این مطلب مسلّمی است که دشمن میخواهد تشکیک کند در این. ما در جنگ محکم وارد شدیم؛ دلیلش هم این است، یعنی دلیل واضحش این است که رژیم صهیونیستی که طرف مقابل جنگ بود، مجبور شد به آمریکا متوسّل بشود. اگر خم نشده بود، اگر به زمین نچسبیده بود، اگر احتیاج نداشت، اگر قادر بود از خودش دفاع کند، این‌جور متوسّل به آمریکا نمیشد. به آمریکا متوسّل شد؛ یعنی دید از عهده‌ی جمهوری اسلامی برنمی‌آید. البتّه این مربوط به رژیم صهیونیستی است، در مورد آمریکا هم همین‌جور؛ آمریکا هم که حمله کرد، ضربه‌ی متقابل ما به آمریکا ضربه‌ی خیلی حسّاسی بود؛ حالا ان‌شاءالله مقداری میگذرد، چند ماه یا چند سال [بعد]، سانسورها برطرف میشود، بعد معلوم میشود ایران چه کار کرده. آن مرکزی که مورد تهاجم ایران قرار گرفت، مرکز فوق‌العاده حسّاس آمریکا در این منطقه بود. ضربه، ضربه‌ی بزرگی بود، البتّه از این بزرگ‌تر هم میتوان ضربه به آمریکا و به دیگران وارد کرد؛ ان‌شاءالله. خب، این حالا مربوط به عملیّات و به این چیزها بود.

یک نقطه‌ی دیگر در این حادثه وجود دارد که بسیار مهم است، و آن، نقطه‌ی ملّی است؛ غیر از جنبه‌ی سازمانی و نظامی و اطّلاعاتی و امنیّتی و غیره، آنچه در این حادثه اتّفاق افتاد، «امر ملّی» بود. آن کسانی که حمله کردند، با خودشان این‌جور محاسبه کرده بودند ــ واقعاً این‌جور محاسبه کرده بودند، این جزو کارهایی بود که نشسته بودند، نقشه کشیده بودند ــ که وقتی به ایران حمله کردیم، به مراکز حسّاس ایران حمله کردیم، یک تعدادی شخصیّت‌ها را از دست حکومت ایران، نظام اسلامی گرفتیم، طبعاً نظام ضعیف خواهد شد، اینجا است که هسته‌های خفته‌ی منافق و سلطنت‌طلب و مزدور و اراذل و اوباش و مانند اینها، فعّال خواهند شد. او با خودش این‌جور حساب کرد که آن کسانی که دلار میگیرند تا ماشین هم‌میهن خودشان را آتش بزنند، فعّال خواهند شد. [این افراد] هستند دیگر، در جامعه وجود دارند، منتها وقتی یک دستگاه قدرتمندانه مشغول کار است، اینها خاموشند؛ وقتی به خیال طرف مقابل، دستگاه ضعیف شد، اینها فعّال میشوند و می‌آیند وسط جامعه، مردم را تحریک میکنند و تا آنجایی که بتوانند افراد را میکشانند به خیابانها و خلاصه مسئله‌ی نظام را تمام میکنند و حل میکنند. این خواب خوشی بود که این حضرات دیده بودند.

واقعیّت چه شد؟ واقعیّت عکس این شد، درست نقطه‌ی مقابل این شد؛ حمله‌ی دشمن نشان داد که خیلی از محاسباتی که بعضی‌ها، چه در زمینه‌های سیاسی و امثال اینها انجام میدهند، محاسبات درستی نیست. چهره‌ی دشمن آشکار شد، هدفهای پنهان دشمن که هیچ وقت نمیگذارند در اظهاراتشان ظاهر بشود، تا حدود زیادی روشن شد؛ هشت ماه، نُه ماه، می‌نشینند نقشه میکشند برای یک اقدام، برای یک حرکت نظامی، و افراد خیال میکنند که نه، خبری نیست و چیزی نیست؛ آحاد مردم فهمیدند این‌جوری نیست. خداوند نقشه‌ی آنها را باطل کرد، این نقشه را خدای متعال باطل کرد؛ مردم را به پشتیبانی دولت، به پشتیبانی نظام وارد میدان کرد. مردم وارد میدان شدند امّا درست در نقطه‌ی مقابل آن جهتی که دشمن محاسبه کرده بود و نقشه کشیده بود؛ در جهت حمایت از نظام، در جهت پشتیبانی جانی و مالی. در تلویزیون، اظهارات افراد مختلف را مشاهده کردید دیگر، که با ظاهرهای گوناگون، چهره‌های گوناگون، لباسهای گوناگون که هیچ به نظر هم نمی‌آید اینها حاضر باشند این‌جور فداکارانه حرف بزنند؛ البتّه حرف با عمل فاصله دارد امّا خود نفْس حرف زدن، آن انگیزه‌ای که موجب میشود انسان حرف بزند، وجود دارد؛ این خیلی مهم است. کسی باور نمیکرد و شد و اتّفاق افتاد. این افراد، همه با جهت‌گیری‌های سیاسی گوناگون، با جهت‌گیری‌های سیاسیِ گاهی متقابل، با وزن مذهبی کاملاً متفاوت، در کنار هم ایستادند و این وحدت بزرگ را، این اتّحاد عظیم ملّی را به وجود آوردند.

حرف من این است که این را حفظ کنید؛ همه این را نگه دارند؛ روزنامه‌نگار یک جور، قاضی یک جور، مسئول دولتی یک جور، روحانی یک جور، امام جمعه یک جور. هر کسی یک وظیفه‌ای دارد در قبال این حالت؛ این را نگه دارند. این با اختلاف سلیقه‌ی سیاسی منافات ندارد، با اختلاف وزن مذهبی منافات ندارد. این، در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است؛ دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.

البتّه یک کارهایی لازم است، یک کارهای مضر است. «تبیین» لازم است؛ رفع مغالطه‌هایی که گاهی انجام میگیرد لازم است؛ امّا ایرادهای غیر لازم را به میان کشیدن و درباره‌اش بحث کردن و بر روی مسائل کوچک جنجال کردن، مضر است؛ اینها با هم فرق دارد. همان ابطال مغالطه‌ای هم که عرض کردیم، آن را هم با انواع مختلفی میشود انجام داد؛ با آن بهترین شکلش باید آن را انجام بدهند که مشکلی برای کشور به وجود نیاید.

وفاداری به نظام در زبان، در اظهار، چیز لازم و مفیدی است؛ هم لازم است، هم مفید است. یا همه، سیاستهای کلّی نظام را در همین زمینه‌ی مورد بحث تأیید کنند و حمایت کنند و مورد قبول قرار بدهند، این لازم است امّا اینکه یک اختلاف‌نظرهایی که وجود دارد بین افراد، اینها را غلیظ کنند که این مال فلان جناح است، این مال فلان جناح است، این حرفش این‌جوری است، نه، این مضر است. بنابراین یک کار، لازم است، یک کار، مضر است؛ ما اینها را از همدیگر باید تفکیک کنیم.

شور و هیجان عمومی مردم لازم است. امروز ملّت ایران یک شور و هیجانی دارد، بخصوص جوانها شور و هیجان دارند؛ این چیز خیلی خوبی است، این چیز خیلی لازمی است، امّا بی‌صبری مضر است. اینکه بی‌صبری کنند، دائم پا به زمین بکوبند که آقا چرا نشد، چرا نکردید، چرا اقدام نشد و مانند اینها، این مضر است. یعنی بدانیم که کدام کار، کار درستی است، کدام کار، کار مضرّی است. بنابراین، اینها مطالب و توصیه‌هایی است که من عرض میکنم.

آخرین توصیه‌ای که من میخواهم عرض بکنم، این است که دستگاه‌های مسئول که امروز بحمدالله مشغول کار هستند، چه دستگاه‌های مسئول در عرصه‌ی نظامی، چه دستگاه‌های مسئول در عرصه‌ی دیپلماسی ــ هر دو ــ که به شکل درست و با جهت‌گیری درست، هر دو لازم است، بایستی با قوّت کار خودشان را انجام بدهند، منتها جهت‌گیری‌ها را توجّه کنند. بخصوص در عرصه‌ی دیپلماسی جهت‌گیری خیلی مهم است؛ جهت‌گیری‌ها کاملاً‌ مراعات بشود، دقّت بشود، کار بشود و انجام بگیرد ان‌شاء‌الله.

ممکن است کسی در یک قضیّه‌ی مربوط به نظامی یا دیپلماسی یا غیره به یک مسئولی اعتراض داشته باشد، ما نمیگوییم اعتراض را نگویند؛ چرا، منتها اوّلاً‌ لحنی که برای بیان اعتراض و بیان انتقاد انتخاب میشود لحن قابل قبولی باشد؛ ثانیاً بعد از تحقیق باشد، بعد از اطّلاع‌یابی باشد. گاهی اوقات در روزنامه‌ها و بعضی جاهای دیگر، یک چیزهایی را من میبینم، بعضی یک حرفهایی میزنند، اعتراضهایی میکنند که ناشی از بی‌اطّلاعی است، نمیدانند چه کار انجام گرفته یا چه کار باید انجام میگرفته و نشده و مثلاً [باید] انجام بگیرد؛ ناشی از بی‌اطّلاعی است. اطلاع درست به دست بیاورند و با لحن مناسب نظراتشان را ابراز کنند. آن مسئولین هم با قوّت تمام، با روحیه‌ی کامل ان‌شاء‌الله به کارهای خودشان ادامه بدهند. و همه‌وهمه بدانند که [طبق] همین آیه‌ای که این آقا(۲) الان تلاوت کردند: لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن‌ یَنصُرُه،(۳) خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده که ملّت ایران حتماً پیروز خواهد شد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 

 

 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای (رئیس قوّه‌ی قضائیّه) گزارشی ارائه کرد.

 آقای علیرضا سبحانی

 سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۴۰

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60706

 

1404/4/25

إن معی ربی...

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «جمهوری اسلامی با اتّکاء به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد. اگر کسی به تقلید از روحیّه‌های ضعیف بنی‌اسرائیل میگوید که «اِنّا لَمُدرَکون» -حالا به ما میرسند و پدر ما را در می‌آورند- ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض میکنیم که «کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین».» ۱۳۹۵/۰۹/۰۳
رسانه KHAMENEI.IR تصویری از نقش انگشتری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار امروز ۲۵ تیر ۱۴۰۴ را منتشر می‌کند.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=60710

 

بنده ی حقیر دنبال یک حدیثی می گشتم که بر منبر هم شنیدم که شیطان تا سه چیز را در بنی آدم و انسانها می بیند، از آنها ناامید نمی شود و یکی از اینها هم اسراف بود و دو دیگر را فراموش کرده ام چه بودند و هر چه هم گشتم؛ پیدایش نکردم. و وقتی می گشتم به یک حدیثی را بحار الانوار هم برخوردم که راجع به دعاهای روز جمعه از جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، سید ابن طاووس هم بود: بحار الانوار، جلد 87، ص 54- 60

https://lib.eshia.ir/71860/87/54

https://lib.eshia.ir/71539/1/346

... وَ أَخَذْتُ الْآخِرِینَ وَ أَخَذْتُ الْقَائِمِینَ وَ أَخَذْتُ الْقَاعِدِینَ تَغْشَى أَبْصَارَهُمْ ظُلْمَةٌ وَ تُرْسِلُ السَّمَاءُ عَلَیْهِمْ لَهَباً وَ الْأَرْضُ شُهُباً فَأَغْشَیْنٰاهُمْ فَهُمْ لٰا یُبْصِرُونَ اللَّهُ یَرْعَانِی وَ یُقَوِّینِی عَلَى الْخَلْقِ بِنُورِ اللَّهِ أَسْتَبْصِرُ وَ بِقُوَّةِ اللَّهِ الْقُدُّوسِ أَسْتَعِینُ اللَّهَ یُعْطِینِی وَ اللَّهُ الْمَلِکُ الْجَبَّارُ یَرْفَعُنِی عَلَى أَجْنِحَةِ الْکَرُوبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الصَّافِّینَ وَ الْمُسَبِّحِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو وَ أَنْتَ اللَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْکَوَاکِبِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهاً مُقَدَّساً أَنْتَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْوَاسِعَةُ رَحْمَتُهُ الْخَالِقُ کُرْسِیَّ عَظَمَتِهِ الْعَزِیزُ الْعَظِیمُ الْجَلِیلُ تَبَارَکَ اسْمُ اللَّهِ مَلِکُ الْمُلُوکِ تَکُونُ أَسْمَاؤُکَ هَذِهِ لِی عَضُداً وَ نَصْراً وَ فَتْحاً وَ هَیْبَةً وَ نُوراً وَ عَظَمَةً أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی وَ تَکُونُ‌ ...

که حتی کعب الاحبار هم از منابع این حدیث است و ....

یک نکته ای از بسیاری نکاتی که شما در دعا و تفسیر قرآن کریم و حدیث و فقه و اصول فقه هم داریم، اینجا است که شما وارد مرزهای الهیات و حکمت الهی و حکمت متعالیه و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی ای هم می شوید که شاگرد را می تواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز میل کند آنچنان که حتی برای محققین و اساتید ریاضی فیزیکدانهای آزمایشگاه لس آلاموس هم مفید است که بطور طبیعی هم میل کنند به این جهت که از اهل بسیج مساجد هم بهره برند. یعنی یک جاهایی شما مسائلی را دارید که آیا چقدر هم در آزمایشگاه لس آلاموس مثلاً به رادیوداروها و بلکه دیگر مباحث هم برمی گردند:

https://arxiv.org/abs/2506.13948

https://arxiv.org/abs/2507.08886

https://arxiv.org/abs/2505.21705

ولی یک جاهایی هم مسئله را می توان از دیدگاه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی که ما را آیا چقدر هم از کنار مرزهای مباحث مطرحه در لس آلاموس می گذراند، عبور داده بلکه ما را در قعر مباحث فقهی و تفسیری و حدیثی هم سوق می دهند که آیا چقدر هم در هر صورتی که هست ما را نهایتاً به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می توانند نزدیک کنند؟! یحتمل اگر مسائل فقهی را هم بهتر بدانیم، ما را سریعتر هم در راه رسیدن از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه آیات اللهی حتی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و اجتهاد و ... هم سوق می دهند؛ و اگر همین مسائل فقهی را هم ندانیم، یحتمل حتی ما را به بی راهه هایی که آیا سر از کدام سیاه چاله هایی نیز درخواهند آورد هم بکشانند چرا که شاگرد از جهل مرکب خود هم نمی تواند بیرون آید.

مثلاً یحتمل اگر فیلم اُپنهایمر را هم قبلاً ندیده بودید، و حالا آیا چقدر هم راجع به لس آلاموس شنیده باشید، آنگاه حتی یحتمل ندانید هم که پروفسور لاورن انسل مایرز هم در سمینارهای لس آلاموس شرکت کرده اند و یحتمل راجع به اپیدمیهایی مثل سارس و کرونا هم بحث کرده اند. و اما چون مقاله ای هم در بولتن انجمن ریاضی آمریکا هم دشته اند، یحتمل نظر شما را هم جلب کنند که ایمیلی نیز به او بنویسید؛ و حالا آیا نوشته اید یا ننوشته اید هم سر جای خود مطرح است.

https://arxiv.org/abs/2506.16410

Meyers, L.A. (2007) Contact network epidemiology: Bond percolation

applied to infectious disease prediction

and control. Bulletin of the American Mathematical Society 44: 63-86.

 

https://www.santafe.edu/news-center/news/2019-ulam-lectures-lauren-

ancel-meyers-preventing-next-pandemic

و غلط نکنم بنده مقاله ای هم از ایشان بود که دیدم که از لس آلاموس هم نام می برد که همان حدود 10 الی 12 یا 13 سال پیش هم بود. و حالا بعضی اشکال هم کنند که یحتمل شما ایمیلی هم به ایشان نوشته باشید، ولی دیگر معنا هم ندارد که نامه ای عاشقانه ی ریاضیانه هم به ایشان ایمیل کنید و این را هم اضافه کنید که مسئله ای است غیر اخلاقی اگر کسی چنین هم کند. ولی نکته اینجا این است که مجموع مقالاتی را که در آن شماره ی بولتن آمده بود که همراه کارهای لگدستون-پینتز-ییلدریم هم بودند که بی ربط به اعداد اول دوقلو هم نبودند و بنده آن روزها یک شور و شوقی هم داشتم که همین که مقاله ی مایرز را هم دیدم؛ یک مرتبه کانه شور و شوقی عاشقانه به معنای ریاضی آن هم زد پس کله ام! و حالا دیگر کاری هم نداشتم که آیا این کار اخلاقی است؟ غیر اخلاقی است؟ و .... یحتمل قسمتی از مسئله هم همین بوده است که با مسائل فقهی و قرآنی و حدیثی و تفسیری نیز خیلی آنچنانی آشنا هم نبوده و بلکه یحتمل بتوان گفت اصلا هم آشنا نبوده ام؛ و بلکه فقط از روی غریزه هم یک چیزی سر هم کردم و نوشتم و ایمیلش کردم. و حال آنکه این کجا و مسئله ی شاگردی که می خواهد به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید وحضرت ولی فقیه مد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند؛ از کجاها تا کجا است؟ البته همین هم که جسارت کرده و چنین کارهایی را انسان بخواهد بازگو کند که مثلاً آیا چقدر هم وارد و بلکه خارج از فضاهای کالابی-یاو سیسی هم شده و حتی مقالات تام رودلیوس و حوری کریستینا ترازی را هم همراه مقالات وفا و ویتن نیز هر چه بهتر بتواند تجزیه و تحلیل هم کند؛ و آیا چقدر هم همه ی اینها اخلاقی است و کجاها هم از مرزهای اخلاقی عبور و عدول هم شده اند؟ والله اعلم!

ولی بنده ی حقیر عرضم همین است که وارد مرزهای حکمت الهی هم شدن و در آن مستقر گردیدن و دیگر از آن مرزها هم عبور نکردن و به اجتهاد هم رسیدن آنچنان که جهشی نیز امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نیز الی ما شاء الله یاری کردن نیز کارها می برد و مراقبتها و چله نشینیها و به اربعین حسینی در کربلاها رفتن و بسیاری کارهای دیگر حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز احتیاج دارد و .... و الا که سر از کدام ظلمات و جهل مرکب هم آیا کسی درآورد و شیطان هم او را به کجاها بکشاند، خدا آخر و عاقبت همه ی ماها را هم با این شیاطین بزرگ و کوچگ درون و بیرون ما بخیر هم کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

------------------------------------

وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ‎﴿القصص: ٥﴾‏

این یک مسئله هم هست که شما فقط مثلاً شهر آزمایشگاهی لس آلاموس را هم به بسیج مساجد ملحق کنید، ولی این هم یک مسئله ی دیگری است که شما بتوانید کل عالم را نیز به بسیج جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف ملحق کنید و مستضعفین جهان را هم از مقام مصباح هدایة الی خلیفة اللهی و ولایة امیر المومنین علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه الی ما شاء الله نزدیک هم کنید آنچنان که آلمانیوم و ژاپونیوم هم همراه برهمکنشهایشان با آمریکانیوم در گذشته و حال فقط الگویی از غشون شکست خورده ی همچون جنگ احد برای ما الگو نشوند و بلکه روایت فتحی که می فرماید انا فتحنا لک فتحا مبینا را نیز الگوی سوره ی مبارکه ی فتح و دعای توسل و دعای چهاردهم صحیفه ی سجادیه نیز بدانیم و الگوی ایرانیوم ای استخراج عناصر طبیعت از ایرانیوم را با توکل به خدای متعال و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم از خدای مستعان طلب کنیم! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابنین عنه و المستشهدین بین یدیه

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحج: ٤٠﴾‏

 

۱۴۰۴/۰۴/۲۵

بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

 
الحمد لله ‌رب‌ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله ‌الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین (عجّل‌ الله ‌تعالی ‌فرجه ‌الشّریف)

خیلی خوش ‌آمدید برادران عزیز، و امیدواریم این جلسه اگرچه به دلایل مشخّص با تأخیر انجام شد، ولیکن ان‌شاءالله جلسه‌ی مفید و مؤثّری، هم برای قوّه‌ی قضائیّه و هم برای کشور بوده باشد؛ ان‌شاءالله. و تشکّر میکنیم از یکایک عناصری که در قوّه‌ی قضائیّه مشغول کار هستند، [مشغول] تلاش هستند؛ از رئیس محترم قوّه تا بقیّه‌ی عناصر فعّال در سراسر قوّه.

آنچه جناب آقای محسنی به عنوان اقداماتِ انجام‌گرفته بیان کردند، البتّه خیلی خرسندکننده و خوب است. توصیه‌ی من این است که همیشه در کنار اقداماتی که انجام گرفته، اقداماتی که انجام نگرفته و باید انجام میگرفت را ملاحظه کنید؛ یعنی یک تناسبی بین اینها همیشه برقرار کنید. گاهی انسان صد مورد کار خوب انجام داده و خوشحال است از اینکه صد کار خوب انجام گرفته؛ وقتی دقّت میکند، میبیند دویست کار خوب باید انجام میداد که آن دویست کار را انجام نداده، این خوشحالی یک مقداری کم میشود. البتّه من به هیچ وجه ادّعا نمیکنم که وضع در سال گذشته در قوّه‌ی قضائیّه این بوده؛ نه، کارهای خیلی فراوانی شده، ما هم گزارش را داریم و درست است، لکن همیشه این را در نظر داشته باشید که نسبت کارهای انجام‌گرفته را با کارهای انجام‌نگرفته‌ای که باید انجام میگرفت، ملاحظه کنید.

در مورد قوّه‌ی قضائیّه بنده هر سال مفصّلاً مطالعه میکردم و مفصّل هم صحبت کرده‌ام. به نظر خودم همه‌ی حرفهایی که درباره‌ی قوّه‌ی قضائیّه باید گفته بشود و رعایت آنها توصیه بشود به قوّه‌ی قضائیّه، گفته شده و مکرّر عرض کرده‌ایم؛ هر چه بگوییم تکراری است. دو نکته را فقط من میخواهم ذکر کنم، بعد بپردازم به یک مسئله‌ی دیگری.

نکته‌ی اوّل همین مسئله‌ی پیگیری قوّه‌ی قضائیّه در محاکم حقوقی ــ چه محاکم حقوقی داخلی، چه محاکم حقوقی بین‌المللی ــ درباره‌ی رسیدگی به این جنایات اخیری است که انجام گرفته؛ این از آن کارهای بسیار لازم و بسیار مهم است. ما در خیلی از قضایای قبلی در سالهای گذشته باید این کار را میکردیم و کوتاهی کردیم؛ این دفعه کوتاهی نکنیم. اگر پیگیری این موضوع و مراجعه‌ی به دادگاه‌های بین‌المللی و حقوقی و همچنین دادگاه‌های داخلی، بیست سال هم طول بکشد، اشکال ندارد؛ باید این کار دنبال بشود. بایستی یقه‌ی جنایت‌کار گرفته بشود. بالاخره ممکن است یک دادگاه بین‌المللی را انسان متّهم کند و واقع هم همین باشد که وابسته باشد به فلان قدرت؛ خیلی خب، یک روز این‌جور است، یک روز هم نیست؛ یک روز هم می‌بینید یک قاضی‌ای آنجا پیدا میشود که قاضی مستقلّی است. این نکته‌ی اوّل که این قضیّه را خیلی جدّی بگیرید، خیلی با قوّت، با هوشیاری کامل، با ملاحظه‌ی همه‌ی جوانب، ان‌شاءالله ملاحظه کنید.

موضوع دوّم، این است که محصول همه‌ی سفارشها به قوّه‌ی قضائیّه یک کلمه است، و آن اینکه مردم به قوّه‌ی قضائیّه اعتماد کنند؛ همین. بنده بارها در این جلسه گفته‌ام، ما باید کاری کنیم که اگر کسی در هر گوشه‌ی کشور ــ در یک روستا، در یک شهر دوردست ــ مورد تعدّی و ظلم قرار گرفت، بگوید «میروم سراغ قوّه‌ی قضائیّه، میروم دادگستری»! یعنی باید این حالت به وجود بیاید که همه احساس کنند وقتی پایشان به دادگستری رسید، مشکلشان حل میشود؛ یک اعتمادِ این‌جوری باید به وجود بیاید. این خیلی کار مشکلی است، کار سختی است. البتّه در اغلب قضایای حقوقی و جزائی یک طرف راضی است، یک طرف ناراضی است؛ امّا همان طرفی هم که ناراضی است، وقتی دید که کار دارد با قانون، با درستکاری، با دقّت انجام میگیرد، در دلش کار را قبول دارد ولو از آنچه اتّفاق افتاده راضی نباشد؛ سعی کنید این حالت پیش بیاید؛ مردم اعتماد پیدا کنند، اعتقاد پیدا کنند که قوّه‌ی قضائیّه [به مشکلشان] میرسد.

یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به این قضیّه، مبارزه‌ی با فساد است؛ در درجه‌ی اوّل فساد در درون قوّه ــ که در این زمینه من با رئیس محترم، جناب آقای محسنی مکرّر صحبت کرده‌ام، ایشان هم کارهایی کرده‌اند؛ با رؤسای قبلی هم همین‌جور ــ [بعد هم] در بیرون قوّه؛ مبارزه‌ی با فساد در مردم امید ایجاد میکند، اعتماد ایجاد میکند. این هم این [نکته ]. این دو مطلبی که راجع به قوّه‌ی قضائیّه میخواستیم عرض کنیم.

و امّا ملّت ایران در این جنگ تحمیلیِ اخیر کار بزرگی انجام داد؛ این کارِ بزرگ از جنس عملیّات نبود؛ از جنس اراده بود، از جنس عزم بود، از جنس اعتماد به نفْس بود. اینکه یک ملّت، یک کشور، یک نیروی نظامی در یک کشور، در خودش این اعتماد به نفْس را ملاحظه کند که آماده است با قدرت آمریکا و سگ زنجیری‌اش در منطقه [یعنی] رژیم صهیونی، سینه‌به‌سینه و روبه‌رو بشود، نفْس این اراده، نفْس این اعتماد به نفْس، یک ارزش بسیاربسیار مهمّی است. یک روزی بود ــ هم قبل از ما، هم زمان جوانی‌های ما قبل از انقلاب ــ که اسم آمریکا افراد را میترساند؛ چه برسد به مواجهه‌ و مقابله‌ی با او؛ چه مقابله‌ی زبانی، چه مقابله‌ی عملی. در این خاطراتی که از طرف عوامل رژیم قبلی نوشته شده و بعد از سالها پخش شده، مکرّر این هست که مسئولین بالای کشور از یک کار آمریکا ناراحت بودند ــ [مثلاً] سر قضیّه‌ی نفت، سر قضیّه‌ی مسائل گوناگون ناراحت بودند و اوقاتشان تلخ بود ــ امّا میگفتند هیچ چیزی نگویید؛ جرئت نمیکردند که حتّی در خفا، در جلسه‌ی خصوصی اعتراض کنند و حرف بزنند.

حالا همان ملّت به اینجا رسیده که مستقیم می‌ایستد سینه به سینه‌ی این قدرت، از او نمیترسد بلکه او را میترساند و آنچه هم از دستش برمی‌آید، از لحاظ عملیّاتی انجام میدهد که این مسئله‌ی عملیّات، مطلب دوّم است؛ مسئله‌ی اوّل همان روحیه است، همان ایستادگی است. این اراده‌ی ملّی، این همّت ملّی، همان چیزی است که این کشور را سربلند خواهد کرد؛ این همان چیزی است که ایران را ایران بزرگی خواهد کرد که بنده گفتم پنجاه سال بعد باید این‌جوری باشد؛ این اراده همان عامل اصلی‌ای است که میتواند ایران را به آنجا برساند.

بنده عرض میکنم آنچه حالا همه باید بدانند ــ هم دوستان ما بدانند، هم دشمنان ما بدانند، هم خود ملّت ایران بدانند که میدانند ــ این است که ملّت ایران در هیچ میدانی به صورت طرف ضعیف ظاهر نخواهد شد. چون ما همه‌ی ابزارهای لازم را داریم؛ هم منطق داریم، هم نیرو داریم. ما هم در میدان دیپلماسی، هم در میدان نظامی ان‌شاءالله به توفیق الهی هر وقت وارد بشویم، با دست پُر وارد خواهیم شد. البتّه جنگ، زدن و خوردن دارد؛ معلوم است. در جنگ، هم زدن هست، هم خوردن هست؛ نمیشود توقّع داشت که در جنگ حادثه‌ای پیش نیاید؛ ولیکن دستمان بحمدالله پُر است؛ هم در زمینه‌ی دیپلماسی دستمان پُر است، هم در زمینه‌ی نظامی به توفیق الهی.

البتّه در این قضیّه‌ی مهمّی که پیش آمد، در این حادثه‌ی اخیر، ما از جنگ استقبال نکردیم؛ این را همه بدانند. بله، ما رژیم صهیونیستی را سرطان میدانیم، رژیم آمریکا را هم به خاطر پشتیبانی از او، جنایت‌کار میدانیم، امّا ما از جنگ استقبال نکردیم، ما به پیشواز جنگ نرفتیم؛ ولی وقتی دشمن حمله کرد، پاسخ ما کوبنده بود. این را باید همه توجّه داشته باشند، بدانند؛ چون این مطلب مسلّمی است که دشمن میخواهد تشکیک کند در این. ما در جنگ محکم وارد شدیم؛ دلیلش هم این است، یعنی دلیل واضحش این است که رژیم صهیونیستی که طرف مقابل جنگ بود، مجبور شد به آمریکا متوسّل بشود. اگر خم نشده بود، اگر به زمین نچسبیده بود، اگر احتیاج نداشت، اگر قادر بود از خودش دفاع کند، این‌جور متوسّل به آمریکا نمیشد. به آمریکا متوسّل شد؛ یعنی دید از عهده‌ی جمهوری اسلامی برنمی‌آید. البتّه این مربوط به رژیم صهیونیستی است، در مورد آمریکا هم همین‌جور؛ آمریکا هم که حمله کرد، ضربه‌ی متقابل ما به آمریکا ضربه‌ی خیلی حسّاسی بود؛ حالا ان‌شاءالله مقداری میگذرد، چند ماه یا چند سال [بعد]، سانسورها برطرف میشود، بعد معلوم میشود ایران چه کار کرده. آن مرکزی که مورد تهاجم ایران قرار گرفت، مرکز فوق‌العاده حسّاس آمریکا در این منطقه بود. ضربه، ضربه‌ی بزرگی بود، البتّه از این بزرگ‌تر هم میتوان ضربه به آمریکا و به دیگران وارد کرد؛ ان‌شاءالله. خب، این حالا مربوط به عملیّات و به این چیزها بود.

یک نقطه‌ی دیگر در این حادثه وجود دارد که بسیار مهم است، و آن، نقطه‌ی ملّی است؛ غیر از جنبه‌ی سازمانی و نظامی و اطّلاعاتی و امنیّتی و غیره، آنچه در این حادثه اتّفاق افتاد، «امر ملّی» بود. آن کسانی که حمله کردند، با خودشان این‌جور محاسبه کرده بودند ــ واقعاً این‌جور محاسبه کرده بودند، این جزو کارهایی بود که نشسته بودند، نقشه کشیده بودند ــ که وقتی به ایران حمله کردیم، به مراکز حسّاس ایران حمله کردیم، یک تعدادی شخصیّت‌ها را از دست حکومت ایران، نظام اسلامی گرفتیم، طبعاً نظام ضعیف خواهد شد، اینجا است که هسته‌های خفته‌ی منافق و سلطنت‌طلب و مزدور و اراذل و اوباش و مانند اینها، فعّال خواهند شد. او با خودش این‌جور حساب کرد که آن کسانی که دلار میگیرند تا ماشین هم‌میهن خودشان را آتش بزنند، فعّال خواهند شد. [این افراد] هستند دیگر، در جامعه وجود دارند، منتها وقتی یک دستگاه قدرتمندانه مشغول کار است، اینها خاموشند؛ وقتی به خیال طرف مقابل، دستگاه ضعیف شد، اینها فعّال میشوند و می‌آیند وسط جامعه، مردم را تحریک میکنند و تا آنجایی که بتوانند افراد را میکشانند به خیابانها و خلاصه مسئله‌ی نظام را تمام میکنند و حل میکنند. این خواب خوشی بود که این حضرات دیده بودند.

واقعیّت چه شد؟ واقعیّت عکس این شد، درست نقطه‌ی مقابل این شد؛ حمله‌ی دشمن نشان داد که خیلی از محاسباتی که بعضی‌ها، چه در زمینه‌های سیاسی و امثال اینها انجام میدهند، محاسبات درستی نیست. چهره‌ی دشمن آشکار شد، هدفهای پنهان دشمن که هیچ وقت نمیگذارند در اظهاراتشان ظاهر بشود، تا حدود زیادی روشن شد؛ هشت ماه، نُه ماه، می‌نشینند نقشه میکشند برای یک اقدام، برای یک حرکت نظامی، و افراد خیال میکنند که نه، خبری نیست و چیزی نیست؛ آحاد مردم فهمیدند این‌جوری نیست. خداوند نقشه‌ی آنها را باطل کرد، این نقشه را خدای متعال باطل کرد؛ مردم را به پشتیبانی دولت، به پشتیبانی نظام وارد میدان کرد. مردم وارد میدان شدند امّا درست در نقطه‌ی مقابل آن جهتی که دشمن محاسبه کرده بود و نقشه کشیده بود؛ در جهت حمایت از نظام، در جهت پشتیبانی جانی و مالی. در تلویزیون، اظهارات افراد مختلف را مشاهده کردید دیگر، که با ظاهرهای گوناگون، چهره‌های گوناگون، لباسهای گوناگون که هیچ به نظر هم نمی‌آید اینها حاضر باشند این‌جور فداکارانه حرف بزنند؛ البتّه حرف با عمل فاصله دارد امّا خود نفْس حرف زدن، آن انگیزه‌ای که موجب میشود انسان حرف بزند، وجود دارد؛ این خیلی مهم است. کسی باور نمیکرد و شد و اتّفاق افتاد. این افراد، همه با جهت‌گیری‌های سیاسی گوناگون، با جهت‌گیری‌های سیاسیِ گاهی متقابل، با وزن مذهبی کاملاً متفاوت، در کنار هم ایستادند و این وحدت بزرگ را، این اتّحاد عظیم ملّی را به وجود آوردند.

حرف من این است که این را حفظ کنید؛ همه این را نگه دارند؛ روزنامه‌نگار یک جور، قاضی یک جور، مسئول دولتی یک جور، روحانی یک جور، امام جمعه یک جور. هر کسی یک وظیفه‌ای دارد در قبال این حالت؛ این را نگه دارند. این با اختلاف سلیقه‌ی سیاسی منافات ندارد، با اختلاف وزن مذهبی منافات ندارد. این، در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است؛ دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.

البتّه یک کارهایی لازم است، یک کارهای مضر است. «تبیین» لازم است؛ رفع مغالطه‌هایی که گاهی انجام میگیرد لازم است؛ امّا ایرادهای غیر لازم را به میان کشیدن و درباره‌اش بحث کردن و بر روی مسائل کوچک جنجال کردن، مضر است؛ اینها با هم فرق دارد. همان ابطال مغالطه‌ای هم که عرض کردیم، آن را هم با انواع مختلفی میشود انجام داد؛ با آن بهترین شکلش باید آن را انجام بدهند که مشکلی برای کشور به وجود نیاید.

وفاداری به نظام در زبان، در اظهار، چیز لازم و مفیدی است؛ هم لازم است، هم مفید است. یا همه، سیاستهای کلّی نظام را در همین زمینه‌ی مورد بحث تأیید کنند و حمایت کنند و مورد قبول قرار بدهند، این لازم است امّا اینکه یک اختلاف‌نظرهایی که وجود دارد بین افراد، اینها را غلیظ کنند که این مال فلان جناح است، این مال فلان جناح است، این حرفش این‌جوری است، نه، این مضر است. بنابراین یک کار، لازم است، یک کار، مضر است؛ ما اینها را از همدیگر باید تفکیک کنیم.

شور و هیجان عمومی مردم لازم است. امروز ملّت ایران یک شور و هیجانی دارد، بخصوص جوانها شور و هیجان دارند؛ این چیز خیلی خوبی است، این چیز خیلی لازمی است، امّا بی‌صبری مضر است. اینکه بی‌صبری کنند، دائم پا به زمین بکوبند که آقا چرا نشد، چرا نکردید، چرا اقدام نشد و مانند اینها، این مضر است. یعنی بدانیم که کدام کار، کار درستی است، کدام کار، کار مضرّی است. بنابراین، اینها مطالب و توصیه‌هایی است که من عرض میکنم.

آخرین توصیه‌ای که من میخواهم عرض بکنم، این است که دستگاه‌های مسئول که امروز بحمدالله مشغول کار هستند، چه دستگاه‌های مسئول در عرصه‌ی نظامی، چه دستگاه‌های مسئول در عرصه‌ی دیپلماسی ــ هر دو ــ که به شکل درست و با جهت‌گیری درست، هر دو لازم است، بایستی با قوّت کار خودشان را انجام بدهند، منتها جهت‌گیری‌ها را توجّه کنند. بخصوص در عرصه‌ی دیپلماسی جهت‌گیری خیلی مهم است؛ جهت‌گیری‌ها کاملاً‌ مراعات بشود، دقّت بشود، کار بشود و انجام بگیرد ان‌شاء‌الله.

ممکن است کسی در یک قضیّه‌ی مربوط به نظامی یا دیپلماسی یا غیره به یک مسئولی اعتراض داشته باشد، ما نمیگوییم اعتراض را نگویند؛ چرا، منتها اوّلاً‌ لحنی که برای بیان اعتراض و بیان انتقاد انتخاب میشود لحن قابل قبولی باشد؛ ثانیاً بعد از تحقیق باشد، بعد از اطّلاع‌یابی باشد. گاهی اوقات در روزنامه‌ها و بعضی جاهای دیگر، یک چیزهایی را من میبینم، بعضی یک حرفهایی میزنند، اعتراضهایی میکنند که ناشی از بی‌اطّلاعی است، نمیدانند چه کار انجام گرفته یا چه کار باید انجام میگرفته و نشده و مثلاً [باید] انجام بگیرد؛ ناشی از بی‌اطّلاعی است. اطلاع درست به دست بیاورند و با لحن مناسب نظراتشان را ابراز کنند. آن مسئولین هم با قوّت تمام، با روحیه‌ی کامل ان‌شاء‌الله به کارهای خودشان ادامه بدهند. و همه‌وهمه بدانند که [طبق] همین آیه‌ای که این آقا(۲) الان تلاوت کردند: لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن‌ یَنصُرُه،(۳) خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده که ملّت ایران حتماً پیروز خواهد شد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 

 

 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای (رئیس قوّه‌ی قضائیّه) گزارشی ارائه کرد.

 آقای علیرضا سبحانی

 سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۴۰

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60706

 

1404/4/25

إن معی ربی...

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «جمهوری اسلامی با اتّکاء به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد. اگر کسی به تقلید از روحیّه‌های ضعیف بنی‌اسرائیل میگوید که «اِنّا لَمُدرَکون» -حالا به ما میرسند و پدر ما را در می‌آورند- ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض میکنیم که «کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین».» ۱۳۹۵/۰۹/۰۳
رسانه KHAMENEI.IR تصویری از نقش انگشتری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار امروز ۲۵ تیر ۱۴۰۴ را منتشر می‌کند.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=60710

 

بنده ی حقیر دنبال یک حدیثی می گشتم که بر منبر هم شنیدم که شیطان تا سه چیز را در بنی آدم و انسانها می بیند، از آنها ناامید نمی شود و یکی از اینها هم اسراف بود و دو دیگر را فراموش کرده ام چه بودند و هر چه هم گشتم؛ پیدایش نکردم. و وقتی می گشتم به یک حدیثی را بحار الانوار هم برخوردم که راجع به دعاهای روز جمعه از جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، سید ابن طاووس هم بود: بحار الانوار، جلد 87، ص 54- 60

https://lib.eshia.ir/71860/87/54

https://lib.eshia.ir/71539/1/346

... وَ أَخَذْتُ الْآخِرِینَ وَ أَخَذْتُ الْقَائِمِینَ وَ أَخَذْتُ الْقَاعِدِینَ تَغْشَى أَبْصَارَهُمْ ظُلْمَةٌ وَ تُرْسِلُ السَّمَاءُ عَلَیْهِمْ لَهَباً وَ الْأَرْضُ شُهُباً فَأَغْشَیْنٰاهُمْ فَهُمْ لٰا یُبْصِرُونَ اللَّهُ یَرْعَانِی وَ یُقَوِّینِی عَلَى الْخَلْقِ بِنُورِ اللَّهِ أَسْتَبْصِرُ وَ بِقُوَّةِ اللَّهِ الْقُدُّوسِ أَسْتَعِینُ اللَّهَ یُعْطِینِی وَ اللَّهُ الْمَلِکُ الْجَبَّارُ یَرْفَعُنِی عَلَى أَجْنِحَةِ الْکَرُوبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الصَّافِّینَ وَ الْمُسَبِّحِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو وَ أَنْتَ اللَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْکَوَاکِبِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهَ الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ لَکَ اللَّهُ أَدْعُو إِلَهاً مُقَدَّساً أَنْتَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْوَاسِعَةُ رَحْمَتُهُ الْخَالِقُ کُرْسِیَّ عَظَمَتِهِ الْعَزِیزُ الْعَظِیمُ الْجَلِیلُ تَبَارَکَ اسْمُ اللَّهِ مَلِکُ الْمُلُوکِ تَکُونُ أَسْمَاؤُکَ هَذِهِ لِی عَضُداً وَ نَصْراً وَ فَتْحاً وَ هَیْبَةً وَ نُوراً وَ عَظَمَةً أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی وَ تَکُونُ‌ ...

که حتی کعب الاحبار هم از منابع این حدیث است و ....

یک نکته ای از بسیاری نکاتی که شما در دعا و تفسیر قرآن کریم و حدیث و فقه و اصول فقه هم داریم، اینجا است که شما وارد مرزهای الهیات و حکمت الهی و حکمت متعالیه و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی ای هم می شوید که شاگرد را می تواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز میل کند آنچنان که حتی برای محققین و اساتید ریاضی فیزیکدانهای آزمایشگاه لس آلاموس هم مفید است که بطور طبیعی هم میل کنند به این جهت که از اهل بسیج مساجد هم بهره برند. یعنی یک جاهایی شما مسائلی را دارید که آیا چقدر هم در آزمایشگاه لس آلاموس مثلاً به رادیوداروها و بلکه دیگر مباحث هم برمی گردند:

https://arxiv.org/abs/2506.13948

https://arxiv.org/abs/2507.08886

https://arxiv.org/abs/2505.21705

ولی یک جاهایی هم مسئله را می توان از دیدگاه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی که ما را آیا چقدر هم از کنار مرزهای مباحث مطرحه در لس آلاموس می گذراند، عبور داده بلکه ما را در قعر مباحث فقهی و تفسیری و حدیثی هم سوق می دهند که آیا چقدر هم در هر صورتی که هست ما را نهایتاً به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می توانند نزدیک کنند؟! یحتمل اگر مسائل فقهی را هم بهتر بدانیم، ما را سریعتر هم در راه رسیدن از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه آیات اللهی حتی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و اجتهاد و ... هم سوق می دهند؛ و اگر همین مسائل فقهی را هم ندانیم، یحتمل حتی ما را به بی راهه هایی که آیا سر از کدام سیاه چاله هایی نیز درخواهند آورد هم بکشانند چرا که شاگرد از جهل مرکب خود هم نمی تواند بیرون آید.

مثلاً یحتمل اگر فیلم اُپنهایمر را هم قبلاً ندیده بودید، و حالا آیا چقدر هم راجع به لس آلاموس شنیده باشید، آنگاه حتی یحتمل ندانید هم که پروفسور لاورن انسل مایرز هم در سمینارهای لس آلاموس شرکت کرده اند و یحتمل راجع به اپیدمیهایی مثل سارس و کرونا هم بحث کرده اند. و اما چون مقاله ای هم در بولتن انجمن ریاضی آمریکا هم دشته اند، یحتمل نظر شما را هم جلب کنند که ایمیلی نیز به او بنویسید؛ و حالا آیا نوشته اید یا ننوشته اید هم سر جای خود مطرح است.

https://arxiv.org/abs/2506.16410

Meyers, L.A. (2007) Contact network epidemiology: Bond percolation

applied to infectious disease prediction

and control. Bulletin of the American Mathematical Society 44: 63-86.

 

https://www.santafe.edu/news-center/news/2019-ulam-lectures-lauren-

ancel-meyers-preventing-next-pandemic

و غلط نکنم بنده مقاله ای هم از ایشان بود که دیدم که از لس آلاموس هم نام می برد که همان حدود 10 الی 12 یا 13 سال پیش هم بود. و حالا بعضی اشکال هم کنند که یحتمل شما ایمیلی هم به ایشان نوشته باشید، ولی دیگر معنا هم ندارد که نامه ای عاشقانه ی ریاضیانه هم به ایشان ایمیل کنید و این را هم اضافه کنید که مسئله ای است غیر اخلاقی اگر کسی چنین هم کند. ولی نکته اینجا این است که مجموع مقالاتی را که در آن شماره ی بولتن آمده بود که همراه کارهای لگدستون-پینتز-ییلدریم هم بودند که بی ربط به اعداد اول دوقلو هم نبودند و بنده آن روزها یک شور و شوقی هم داشتم که همین که مقاله ی مایرز را هم دیدم؛ یک مرتبه کانه شور و شوقی عاشقانه به معنای ریاضی آن هم زد پس کله ام! و حالا دیگر کاری هم نداشتم که آیا این کار اخلاقی است؟ غیر اخلاقی است؟ و .... یحتمل قسمتی از مسئله هم همین بوده است که با مسائل فقهی و قرآنی و حدیثی و تفسیری نیز خیلی آنچنانی آشنا هم نبوده و بلکه یحتمل بتوان گفت اصلا هم آشنا نبوده ام؛ و بلکه فقط از روی غریزه هم یک چیزی سر هم کردم و نوشتم و ایمیلش کردم. و حال آنکه این کجا و مسئله ی شاگردی که می خواهد به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید وحضرت ولی فقیه مد ظله العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند؛ از کجاها تا کجا است؟ البته همین هم که جسارت کرده و چنین کارهایی را انسان بخواهد بازگو کند که مثلاً آیا چقدر هم وارد و بلکه خارج از فضاهای کالابی-یاو سیسی هم شده و حتی مقالات تام رودلیوس و حوری کریستینا ترازی را هم همراه مقالات وفا و ویتن نیز هر چه بهتر بتواند تجزیه و تحلیل هم کند؛ و آیا چقدر هم همه ی اینها اخلاقی است و کجاها هم از مرزهای اخلاقی عبور و عدول هم شده اند؟ والله اعلم!

ولی بنده ی حقیر عرضم همین است که وارد مرزهای حکمت الهی هم شدن و در آن مستقر گردیدن و دیگر از آن مرزها هم عبور نکردن و به اجتهاد هم رسیدن آنچنان که جهشی نیز امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نیز الی ما شاء الله یاری کردن نیز کارها می برد و مراقبتها و چله نشینیها و به اربعین حسینی در کربلاها رفتن و بسیاری کارهای دیگر حتی در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز احتیاج دارد و .... و الا که سر از کدام ظلمات و جهل مرکب هم آیا کسی درآورد و شیطان هم او را به کجاها بکشاند، خدا آخر و عاقبت همه ی ماها را هم با این شیاطین بزرگ و کوچگ درون و بیرون ما بخیر هم کند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ‎﴿١﴾‏ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ‎﴿٣﴾‏

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‎﴿الحج: ٤٠﴾‏

وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ ‎﴿ابراهیم: ٢٦﴾‏

وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ ‎﴿ابراهیم: ٢٦﴾‏

اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‎﴿البقرة: ٢٥٧﴾‏

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ‎﴿٣٥﴾‏ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ‎﴿٣٦﴾‏ رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ‎﴿٣٧﴾‏ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ‎﴿٣٨﴾‏ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ ۗ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ ‎﴿٣٩﴾‏ أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ۚ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا ۗ وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ‎﴿٤٠﴾‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ ۖ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ‎﴿٤١﴾‏ وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ ‎﴿٤٢﴾‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِیهَا مِن بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ وَیَصْرِفُهُ عَن مَّن یَشَاءُ ۖ یَکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ ‎﴿٤٣﴾‏

 

إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ إِلَهِی فَلَکَ اَلْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لاَ یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی اَلنَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ ...

إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ اَلاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ اَلْقُلُوبِ حُجُبَ اَلنُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ اَلْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ إِلَهِی وَ اِجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لاَحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلاَلِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْراً إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ اَلْإِیَاسِ وَ لاَ اِنْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ إِلَهِی إِنْ کَانَتِ اَلْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی اَلذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی اَلْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی اَلْغَفْلَةُ عَنِ اَلاِسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی اَلْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلاَئِکَ إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَى اَلنَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَى اَلْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لاَ یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لاَ یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لاَ یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ اَلْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خَائِفاً مُرَاقِباً یَا ذَا اَلْجَلاٰلِ وَ اَلْإِکْرٰامِ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ اَلطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً و این از مناجاتهاى جلیل القدر ائمة علیهم السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت که حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب است

 

اینکه ما امام علی ابن ابیطالب امیر المومنین علیه السلام را داریم که تربیت شده ی طبیب دوار یعنی رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم تشریف دارند و خود نیز آنچنان طبیبی دواری هم تشریف دارند که در دعای مناجات شعبانیه هم می فرمایند و اگر مرا وارد آتش هم کنی، به اهلش اعلام هم می کنم چقدر دوست ات دارم: ... وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی اَلنَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ .... این خیلی دعای عجیبی هم هست که در مناجات شعبانیه هم آمده است ولی همین کار را عملاً امام حسین علیه السلام در کربلای معلی در حالی که حضرت زینب صلوات الله و سلامه علیه هم در تل زینبیه ایستاده بودند به انجام رساندند.

بنده سریع می خواهم عرض کنم چرا که زودی باید برسم به نماز جماعت، ولی عرضم این است که دیروز و امروز بالاخره همانطوری که از چند وقت پیش هم می خواستم بالاخره  فیلم اُپنهایمر را دیدم. این فیلم که به فارسی هم دوبله شده است و بلکه ویرایشهای مختلفی هم دارد که حتی در ویرایشی نزدیک سه ساعته نیز اینشتن همراه کورت گودل نیز با اپنهایمر در باغی و نزدیک برکه ای ملاقات می کنند و .... مسئله ای که اینجا بنده می خواهم عرض کنم راجع به ایرانیوم و اورانیوم این است که همانطوری که بارها هم گفته ایم که چطور یحتمل شاگرد مایل هم هست که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند و بلکه با انواع مشکلات هم یحتمل روبرو می شود. همینطور هم قبلاً نیز عرض شده است که در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم این مسئله را داریم که آیا چطور حتی در یک احتمالاتی که تقریباً اندازه اش صفر هم هست آیا شاگرد با نابودی جهان است که دارد مواجه می شود یا اینکه نهایتاً هم در همین احتمالات که تقریباً اندازه اش صفر هم هست از الفهای بینهایت آیات اللهی ای به الفهای بینهایت درجات و مراتب بالاتری هم رسیده است و حتی می تواند علیسانی هم دست آنهایی را که در الفهای بینهایت درجات و مراتب پائینتر هم واقع شده اند را گرفته و همراه خود به درجات و مراتب آیات اللهی برتری هم برساند و به امیر المومنین و ائمه ی اطهار علیهم السلام و انسان 250 ساله و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم لب حوض کوثر حتی در حوزه های علمیه ی قم و دیگر شهرها و کشورهای عالم و دانشگاه ها نیز میل کند. و عرض بنده ی حقیر این هم هست که اگر در زمان اُپنهایمر بسیج مردمی ر مساحد هم داشتیم و می توانست به بسیج و سپاهی هم بپیوندد که این همه برکات هم دارد و بلکه در جهات دفاع از مملکت جمهوری اسلامی هم کار می کند؛ حتی همان موقع هم بجای کار کردن روی اورانیوم ، یحتمل متوجه می شدند که این ایرانیوم است که باید رویش کار کرد تا بتوان درست و درمان هم زاپنیوم و آمریکانیوم و فرسنیوم و انگلیسیوم و فلسطینیوم و لبنانیوم و سوریوم و ... را هم همه و همه را درست و حسابی هم از محاسبات هندسه ی اراکلوف پی تایی هم که شده استخراج هم کرده و آنگاه نشانش داد به اساتید فن مثل اینشتن که تاییدشان هم کننند و آنها هم یقیناض تائیدش می کردند. و دیگر در جهت رفت و برگشت جوشش و شکافت هسته ای مسئله هم خللی رخ نمی دهد که آیا مثلاً از فلسطینیوم و ایرانیوم به ژاپنیوم و آلمانیوم و آمریکانیوم، یا در جهت عکسش داریم می رویم یا مثلاً از هیدروژن به اورانیوم یا از اورانیوم به هیدروژن است که داریم جوشش و شکافت هسته ای می کنیم و انرژیهای حاصله دریافت شده و از دست رفته هم کدام ند و ...؟! ایرانیوم را در گسست و شکافت دیگر عناصر جدول تناوبی و از جمله اورانیوم و پلوتونیوم شکافت و جوشش هسته ای هم کنیم، آیا چقدر هم می توان به همه ی عناصر جدول تناوبی نیز دست یافته و بلکه حتی طبیب دوار را هم یافت که بچه جان ام آر آی ات را هم مواظب باش که بی عیب و نقص هم درآید و یک عکس خوب یادگاری هم بتوانیم با هم بگیریم و ...! راستی برای پیش کسوتها هم این یک نویدی جدید است که می توانند به بسیج مساجد خود برای نام نویسی هم مراجعه بفرمایند و ان شاء الله اسمشان را هم خواهند نوشت! حالا رابرت اپنهایمر را یحتمل نخواهند بنویسند و بلکه ادوارد تلر را حتماً اسمش را خواهند نوشت؛ و حالا باز هم وسط کار موش بکشید که نه آقا مگر می شود و .... دیر شد، دیر شد، بنده بدوم برسم به نماز جماعت. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابنین عنه و المستشهدین بین یدیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی