الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰



متن بیانات | گزارش تصویری | صوت | فیلم          

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60365

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=60357

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=47976

 

۱۳۹۷/۱۲/۰۱

مستند «روایت رهبری»

مستند «روایت رهبری»، روایتی از وقایع مربوط به انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران است. این مستند در سه قسمت تهیه و تولید شده است و از اول اسفندماه ۱۳۹۷ از شبکه‌های «اول» و «مستند» سیما پخش شد.

خلاصه تک قسمتی این مستند را به‌مناسبت سی‌امین سالگرد ارتحال جان‌سوز حضرت امام خمینی رحمه‌الله از شبکه  اول و مستند سیما پخش میگردد.


روزها و ساعات پخش این مستند به شرح ذیل است:
* سه شنبه ۱۳ خرداد ۹۸: شبکه اول سیما ساعت ۲۳:۰۰
* تکرار، چهارشنبه ۱۴ خرداد: شبکه اول سیما ساعت ۱۵ و از شبکه مستند ساعت ۲۱:۱۵

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=41750

  • ۰۴/۰۳/۱۶
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۸)

یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ‎﴿یوسف: ٨٧﴾‏

 

8- الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْحَسَنِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الطَّیِّبِ الْمُثَنَّى یَعْقُوبُ بْنُ یَاسِرٍ قَالَ: کَانَ الْمُتَوَکِّلُ یَقُولُ وَیْحَکُمْ قَدْ أَعْیَانِی أَمْرُ ابْنِ الرِّضَا[1] أَبَى أَنْ یَشْرَبَ مَعِی أَوْ یُنَادِمَنِی أَوْ أَجِدَ مِنْهُ فُرْصَةً فِی هَذَا فَقَالُوا لَهُ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ مِنْهُ فَهَذَا أَخُوهُ مُوسَى قَصَّافٌ عَزَّافٌ‌[2]- یَأْکُلُ وَ یَشْرَبُ وَ یَتَعَشَّقُ قَالَ ابْعَثُوا إِلَیْهِ فَجِیئُوا بِهِ حَتَّى نُمَوِّهَ بِهِ عَلَى النَّاسِ وَ نَقُولَ ابْنُ الرِّضَا[3] فَکَتَبَ إِلَیْهِ وَ أُشْخِصَ مُکَرَّماً وَ تَلَقَّاهُ جَمِیعُ بَنِی هَاشِمٍ وَ الْقُوَّادُ وَ النَّاسُ عَلَى أَنَّهُ إِذَا وَافَى أَقْطَعَهُ قَطِیعَةً[4] وَ بَنَى لَهُ فِیهَا وَ حَوَّلَ الْخَمَّارِینَ وَ الْقِیَانَ إِلَیْهِ وَ وَصَلَهُ وَ بَرَّهُ وَ جَعَلَ لَهُ مَنْزِلًا سَرِیّاً[5] حَتَّى یَزُورَهُ هُوَ فِیهِ فَلَمَّا وَافَى مُوسَى تَلَقَّاهُ أَبُو الْحَسَنِ فِی قَنْطَرَةِ وَصِیفٍ وَ هُوَ مَوْضِعٌ تُتَلَقَّى فِیهِ الْقَادِمُونَ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ وَ وَفَّاهُ حَقَّهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ إِنَّ هَذَا الرَّجُلَ قَدْ أَحْضَرَکَ لِیَهْتِکَکَ وَ یَضَعَ مِنْکَ فَلَا تُقِرَّ لَهُ أَنَّکَ شَرِبْتَ نَبِیذاً قَطُّ فَقَالَ لَهُ مُوسَى فَإِذَا کَانَ دَعَانِی لِهَذَا فَمَا حِیلَتِی قَالَ فَلَا تَضَعْ مِنْ قَدْرِکَ وَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّمَا أَرَادَ هَتْکَکَ فَأَبَى عَلَیْهِ فَکَرَّرَ عَلَیْهِ فَلَمَّا رَأَى أَنَّهُ لَا یُجِیبُ قَالَ أَمَا إِنَّ هَذَا مَجْلِسٌ لَا تُجْمَعُ أَنْتَ وَ هُوَ عَلَیْهِ أَبَداً فَأَقَامَ ثَلَاثَ سِنِینَ یُبَکِّرُ کُلَّ یَوْمٍ فَیُقَالُ لَهُ قَدْ تَشَاغَلَ الْیَوْمَ فَرُحْ فَیَرُوحُ فَیُقَالُ قَدْ سَکِرَ فَبَکِّرْ فَیُبَکِّرُ فَیُقَالُ شَرِبَ دَوَاءً فَمَا زَالَ عَلَى هَذَا ثَلَاثَ سِنِینَ حَتَّى قُتِلَ الْمُتَوَکِّلُ وَ لَمْ یَجْتَمِعْ مَعَهُ عَلَیْهِ.

9- بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ أَخْبَرَنِی زَیْدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ قَالَ: مَرِضْتُ فَدَخَلَ الطَّبِیبُ عَلَیَّ لَیْلًا فَوَصَفَ لِی دَوَاءً بِلَیْلٍ آخُذُهُ کَذَا وَ کَذَا یَوْماً فَلَمْ یُمَکِّنِّی فَلَمْ یَخْرُجِ الطَّبِیبُ مِنَ الْبَابِ حَتَّى وَرَدَ عَلَیَّ نَصْرٌ بِقَارُورَةٍ فِیهَا ذَلِکَ الدَّوَاءُ بِعَیْنِهِ فَقَالَ لِی- أَبُو الْحَسَنِ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ خُذْ هَذَا الدَّوَاءَ کَذَا وَ کَذَا یَوْماً فَأَخَذْتُهُ فَشَرِبْتُهُ فَبَرَأْتُ:" قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ لِی زَیْدُ بْنُ عَلِیٍّ یَأْبَى الطَّاعِنُ أَیْنَ الْغُلَاةُ عَنْ هَذَا الْحَدِیثِ.


[1] أراد بابن الرضا أبا الحسن الثالث علیه السلام.

[2] کأنّه موسى و هو الملقب بالمبرقع.

و قصاف أی ندیم مقیم فی الاکل و الشرب، عزاف: لعاب بالملاهى کالعود و الطنبور.

[3] قوله: نقول ابن الرضا یعنى نسمى موسى بابن الرضا لیزعم الناس انه أبو الحسن علیه السلام.

[4] أی أعطاه ارضین ببغداد لیعمرها و یسکنها. و القیان جمع القینة و هی الجاریة المغنیة.

https://lib.eshia.ir/11005/1/502

8- یعقوب بن یاسر گوید: متوکل باطرافیانش میگفت: موضوع ابن الرضا (امام هادى علیه السلام)

مرا خسته و درمانده کرد. از میگسارى و همنشینى با من سرباز میزند و من نمیتوانم در این باره از او فرصتى بدست آورم (تا او را نزد مردم خفیف و سبک کنم و آلوده و گنهکار نشان دهم) آنها گفتند: اگر باو راه نمییابى، برادرش موسى (مبرقع) هست. او اهل ساز و آواز است، میخورد و مى‌آشامد و عشقبازى میکند، متوکل گفت، دنبالش بفرستید و او را بیاورید تا او را در نظر مردم بجاى ابن الرضا جا بزنیم و بگوئیم ابن الرضا همین است.

آنگاه باو نامه نوشت و با احترام حرکتش داد و تمام بنى هاشم و سرلشکران و مردم باستقبالش رفتند با این شرط که چون بسامره وارد شود، متوکل قطعه زمینى باو واگذارد و براى او در آنجا ساختمان کند و مى فروشان و آوازه‌خوانان را نزد او فرستد و با او احسان و خوشرفتارى کند و دستگاهى آراسته برایش آماده کند و خودش در آنجا بدیدار او رود.

چون موسى برسید، حضرت ابو الحسن (امام هادى علیه السلام) در محل پل وصیف که جاى ملاقات واردین بود. باو برخورد، بر او سلام کرد و حقش را ادا نمود. سپس فرمود: این مرد (متوکل) ترا احضار کرده تا آبرویت را ببرد و از ارزشت بکاهد، مبادا نزد او اقرار کنى که هیچ گاه شراب آشامیده‌ئى موسى گفت: اگر مرا بآن دعوت کند چاره‌ام چیست؟ فرمود: ارزش خودت را پائین نیاور و آن کار را مکن که او میخواهد رسوایت کند، موسى نپذیرفت و حضرت سخنش را تکرار فرمود، چون دید موسى اجابت نمیکند، فرمود: این (مجلسى که متوکل براى تو فکر کرده) مجلسى است که هرگز تو با او گردهم نیائید، موسى سه سال در آنجا بود، هر روز صبح میرفت، باو میگفتند، متوکل امروز کار دارد، شب بیا، شب مى‌آمد، میگفتند: مست است، صبح بیا، صبح مى‌آمد، میگفتند، دوا آشامیده، تا سه سال‌

بدین منوال گذشت و متوکل کشته شد و ممکن نشد با او انجمن کند.

9- زید بن على بن حسین بن زید گوید: من بیمار شدم و شبانه پزشکى براى معالجه‌ام آمد و دوایى برایم نسخه کرد که در شب بیاشامم و تا چند روز آن را داشته باشم، براى من ممکن نشد (که دوا را در آن شب تهیه کنم) هنوز پزشک از در بیرون نرفته بود، که نصر (خادم امام دهم علیه السلام) با شیشه‌اى که همان دوا در آن بود، وارد شد و گفت: حضرت ابو الحسن بتو سلام میرساند و میفرماید: این دوا را در این چند روز داشته باش، من آن را گرفتم و آشامیدم و بهبودى یافتم.

محمد بن على گوید: زید بن على بمن گفت: کسى که امام را سرزنش کند و طعنه زند (این روایت یا امامت و فضیلت ائمه را) نمیپذیرد (در صورتى که دلالت روشنى بر علم غیب امام دارد) کجایند غالیان در باره ائمه که این حدیث را بشنوند (و دلیل عقیده خود دانند که علم غیب ذاتى امامست، در صورتى که چنین نیست و آنها علم غیب را بالهام خدا میدانند).

الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 2، ص 428- 430

https://lib.eshia.ir/12541/2/428

 

قال الرضا علیه السلام: العهد فرض المسئول

عهد و پیمان امری است مسئولیت آور و مورد بازخواست خواهد بود

۲۱ /خرداد/ ۱۴۰۴رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی تبیین کردند:شأن و جایگاه بی‌نظیر مجلس شورای اسلامی، نمایندگان این جایگاه وزین را حفظ کنند

رهبر معظم انقلاب صبح امروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مجالس قانون‌گذاری دنیا را از لحاظ وزن حقوقی مشابه دانستند اما تأکید کردند: معیار اصلی قضاوت درباره مجالس جهان، وزن حقیقی یعنی «اهداف، جهت حرکت و مواضع» مجالس است که از این بُعد، جایگاه و شأن مجلس شورای اسلامی در جهان بی‌نظیر است و البته دوام و بقای این جایگاه وزین و پر شرافت، الزامات و بایدها و نبایدهایی دارد که نمایندگان مجلس باید به آنها متعهد باشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آغاز سخنانشان عید سعید غدیر را برای همه عالم اسلام حقیقتاً بزرگ و حاوی مضامین وسیع معرفت اسلامی خواندند و این روز خجسته و همچنین میلاد امام هادی را به ملت بزرگ و شریف ایران تبریک گفتند.
ایشان، شأن حقوقی مجالس قانون‌گذاری دنیا را مشابه یکدیگر و ناشی از شأن عظیم قانون دانستند و افزودند: قانون، شرط اساسی حیات اجتماعی بشر است و از لحاظ عقلایی، قوانینی که با خرد جمعی و به دست منتخبان یک ملت وضع می‌شوند، اعتبار و ارزش والاتری دارند.
رهبر انقلاب وزن حقیقی مجالس جهان را برخلاف وزن حقوقی آنها، متفاوت خواندند و گفتند: جایگاه و اعتبار مجلسی که «متکی بر دین و متشکل از انسان‌های متقی و پاکدست بوده و همّتش بر عدالت و حمایت از ضعفا و ایستادگی در مقابل زورگویان» استوار است، با جایگاه مجلسی که «از افراد لااُبالی تشکیل شده و کارش کمک به ظلم و تبعیض و فاصله طبقاتی و حمایت از جنایتکارانی مثل قاتلین غزه» است، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: با این ملاک و معیار اساسی، جایگاه مجلس شورای اسلامی و شأن نمایندگان منتخب ملت ایران در میان مجالس دنیا نظیر ندارد و به علت همین امتیازات است که امام(ره) مجلس را عصاره فضائل ملت می‌نامید.

ایشان با اشاره به عملکرد و گرایش‌های متفاوت سیاسی دوره‌های مختلف مجلس، گفتند: با وجود این، جایگاه برجسته و ممتازِ مجلس شورای اسلامی در مجموع با همه مجالس دنیا فرق می‌کند و احترام به آن جزو وظایف همگانی است.
رهبر انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی را مبنائاً، محل عبادت و «مسجدی برپاشده براساس تقوا» خواندند و افزودند: در پرتو طبیعت شریف و پاکیزه مجلس شورای اسلامی، هر فکر و کار و تلاش و قانون‌گذاری در آن نوعی عبادت است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در نکته‌ای مهم تأکید کردند: این شرافت و پاکیزگی و جایگاه بی‌همتا البته به خودی خود بقا و ادامه نمی‌یابد؛ بلکه باید آن را با عمل به الزامات و بایدها و نبایدها حفظ و اداره کرد که مسئولیت این امر بسیار مهم، برعهده نمایندگان مجلس است.
رهبر انقلاب با تبریک ریاست مجدد آقای قالیباف بر مجلس، به بیان بایدها و نبایدهای حفظ شأن حقیقی مجلس پرداختند و گفتند: نماینده باید خود را در مقابل خدا و قانون پاسخگو بداند و در پی جلب رضای پروردگار و تأمین مصالح کشور باشد و تسلیم تعارض منافع نشود.
ایشان با اشاره به اهمیت و اثرگذاری سخنان نمایندگان، آنها را به توجه به تأثیر سخنان و اقدامات خود در فضای عمومی و مراقبت از سوء استفاده از آن سخنان علیه کشور، نظام و منافع ملی فراخواندند و افزودند: سخنی که از منبر مجلس بیان می‌کنید باید امیدبخش و آرامش‌آفرین باشد که البته بر خلاف برهه‌ای در گذشته که از بلندگوی مجلس دعوا و اختلاف بیرون می‌آمد، امروز مجلس اختلاف‌برانگیز نیست و تا حدود زیادی آرامش‌بخش است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان نکته دیگری از الزامات حفظ شأن حقیقی مجلس با تأکید بر اینکه سخنان نمایندگان باید نشان‌دهنده عقلانیت و پایبندی به اصول انقلاب باشد، گفتند: خوش‌آمدن یا نیامدن دیگران در فلان گوشه دنیا نباید روی حرف ما اثرگذار باشد بلکه باید پایبندی به اصول و آرمانها در سخنان نمایندگان برجسته و نشانه عزم و اقتدار و اراده ملی باشد.
ایشان ایستادگی و صراحت بی‌بدیل ملت ایران در مقابل یاوه‌گویی‌ها و تحمیل‌گری قدرتهای بزرگ و حضور پر شور و انبوه مردم در مراسم سالگرد ارتحال امام بزرگوار و راهپیمایی ۲۲ بهمن -با وجود تبلیغات بی‌شمار علیه امام و انقلاب- را نشانه‌هایی آشکار از اقتدار و عزم جزم ملی برشمردند و افزودند: این اقتدار باید در مواضع نمایندگان و رد و قبول قوانین و اشخاص دیده شود که البته این خصوصیات تا حد زیادی در مجلس وجود دارد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه حفظ انسجام ملی امروز لازم‌تر از همیشه و طرح اختلافات «سلیقه‌ای و سیاسی و کاری» به شکل دعوا و یقه‌گیری زیان‌بارتر از هر زمانی است، افزودند: همچنانکه مکرر گفته‌ایم از کشور در مسائل اساسی باید صدای واحد بیرون بیاید و ملت و مجموعه سیاسی و مدیریتی کشور همچون ید واحده باشند.
ایشان هماهنگی و جلسات مشترک رؤسای قوا را زمینه‌ای مناسب برای حل مسائل کشور دانستند و افزودند: بر خلاف برخی دوره‌ها که از توصیه‌ها برای حل مسائل در جلسات و نکشاندن اختلافات به فضای عمومی استقبال خوبی نمی‌شد، امروز همگرایی نسبی بین قوا وجود دارد که باید با حفظ آن از جبهه‌بندی و تبدیل شدن بلندگوی مجلس به ابزار انعکاس اختلاف جلوگیری کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان برخی توصیه‌های مصداقی، همزمانی آغاز به کار مجلس دوازدهم با آغاز برنامه هفتم را فرصتی برای پیگیری مجدانه آن دانستند و با ابراز ناخرسندی از تحقق نیافتن مطلوب برنامه‌های سابق گفتند: میزان تحقق برنامه هفتم حداقل باید ۹۰ درصد باشد. البته اجرای بند بند برنامه احتیاج به قانون و مقررات دارد که باید این نیاز در مجلس تأمین شود.
ایشان با تأکید بر پیگیری مسئله مهم تنقیح قوانین، نمایندگان را به حضور فعال و همراه با آمادگی و مطالعه در جلسات صحن علنی و کمیسیون‌های مجلس توصیه کردند و گفتند: توصیه دیگر، همکاری با دولت است که یکی از انواع همکاری، پرهیز از مشغول کردن مسئولان دولتی با کثرت سؤال و احضار به مجلس است که این مسئله جزو شکایت‌های دولت‌های قبل و کنونی است.
رهبر انقلاب با تأکید بر حق مجلس در سؤال و احضار وزیران و یا تحقیق و تفحص از دستگاههای دولتی در موارد متکی به گزارش‌های رسمی و معتبر افزودند: در اقدامات نظارتی فقط به موارد ضروری و لازم اکتفا کنید.
ایشان دستکاری زیاد لوایح اقتصادی در مجلس را باعث از بین رفتن شاکله آنها دانستند و گفتند: شاکله لایحه بودجه نیز باید محفوظ بماند که این به معنی نادیده گرفتن حق مجلس در اصلاح ایرادهای لایحه دولت نیست اما شاکله آن حفظ شود و از وارد کردن منابع و درآمدهای غیرواقعی و غیرقابل تحقق در بودجه پرهیز شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان الزامی دیگر برای حفظ شأن برجسته مجلس شورای اسلامی با تأکید بر توصیه همیشگی مبنی بر ضرورت مشی انقلابی، خاطرنشان کردند: مجلس، مجلس انقلاب است اما انقلابی‌گری فقط سر و صدا کردن نیست و در فهم انقلابی‌گری مراقب باشید خطا صورت نگیرد.
ایشان انقلابی‌گری را حرکت در مسیر آرمان‌های انقلاب و جلوگیری از تخطی از آنها، شجاعت و صراحت در ابراز «درست، غیر اهانت‌آمیز و محترمانه» عقیده و دخالت ندادن مطلق اغراض شخصی و سلایق سیاسی در مسائل کاری خواندند و گفتند: همچنان‌که امام بزرگوار فرمودند، عالم محضر خدا است و با این نگاه باید در پی جلب رضای الهی باشیم و مواضع انقلاب را قاطعانه و با شجاعت بیان و در تصمیم‌گیری‌ها دنبال کنیم.
رهبر انقلاب، واکنش یکپارچه، قوی و محکم به اظهارات نابخردانه یا اتهام‌آمیز علیه جمهوری اسلامی را از دیگر وظایف نمایندگان و مصداقی از انقلابی‌گری برشمردند.
در ابتدای این دیدار آقای قالیباف رئیس مجلس دوازدهم به بیان مهمترین اقدامات منتخبان ملت در سال گذشته و برنامه‌های آتی قوه مقننه پرداخت و گفت: مبنای ما در همکاری مسئولانه با دولت، سیاست‌های کلی نظام و تلاش برای تحقق برنامه هفتم توسعه است.
آقای قالیباف نظارت مجلس بر حوزه «تنظیم بازار» را ابزار بهبود اداره کشور برشمرد و گفت: «تداوم اجرای طرح کالابرگ به منظور حفظ قدرت خرید»، «کنترل نرخ ارز و تأمین ارز تولید»، «حل مسئله ناترازی انرژی» و «چاره‌جویی برای کاهش فشار هزینه‌های مسکن»، ۴ کارویژه و اولویت مشترک دولت و مجلس برای حل مشکلات مردم است.
رئیس مجلس همچنین با اشاره اهمیت قانون اقدام راهبردی در صیانت از منافع ملی و حمایت مجلس از مواضع عزتمندانه دستگاه دیپلماسی کشور در جریان مذاکرات مسقط، گفت: «تصویب قانون مالیات بر سوداگری»، «تصویب کلیات طرح ملی هوش مصنوعی»، «تنقیح قوانین با بهره‌گیری از سامانه قانون یار و ابزارهای هوشمند»، «اصلاح قانون نظارت بر رفتار نمایندگان» و «ساماندهی هوشمند در حوزه بودجه‌ریزی و نظارت مالی کشور» از جمله اقدامات مجلس دوازدهم بوده است.
حسابرسی کامل دیوان محاسبات از شرکت‌های دولتی، حضور فعال نمایندگان در عرصه دیپلماسی پارلمانی و ارتباط مستمر و مستقیم با اقشار مختلف مردم در سراسر کشور از دیگر محورهای گزارش آقای قالیباف بود.

https://www.leader.ir/fa/content/28247

 

بنده ی حقیر فقط یک نکته ای را می خواستم عرض کنم که کتاب روح الله آقای هادی حکیمیان را به نه فقط جوانان پیشنهاد می کنم بخوانند و بلکه خصوصاً به ریاضی فیزیکی هایی که حتی در حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم تبحر دارند، یا حتی به اروپا و آمریکا و ... رفته و در ال اچ سی و تواترون و ابر کامیوکاند و ... کار و تحقیق و بررسیهای علمی کرده اند نیز پیشنهاد می کنم بخوانند. دیر شد، دیر شد، بنده ی حقیر رفتم نماز جماعت را بلکه دریابم. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

وَإِن نَّکَثُوا أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ ‎﴿التوبة: ١٢﴾‏

 

(وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ ...) از سیاق آیه استفاده مى‌شود که مراد غیر آن مشرکین است که در آیه قبلى دستور داد عهد و پیمانشان را بشکنید و فرمود: چون آنها تجاوزکارند و در هیچ مؤمنى قرابت و عهدى را رعایت نمى‌کنند، چون اگر منظور از آیه مورد بحث هم همانها مى‌بودند دیگر جا نداشت با اینکه در آنان نقض عهد را شرط کرده بفرماید: اگر عهد شکستند.

پس قطعا منظور در آیه مورد بحث قوم دیگرى است که با زمامدار مسلمانان عهدى داشته و آن را شکسته‌اند، و خداوند قسمهایشان را لغو دانسته و دستور مى‌دهد که با آنان کارزار کنید، و علاوه آنان را پیشوایان کفر نامیده چون نسبت به سایرین در کفر به آیات خدا سابقه‌دارترند، و سایرین از آنان یاد مى‌گیرند، لذا باید با همه آنان بجنگند بلکه بدین وسیله از عهدشکنى دست بردارند.

ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، جلد 9، ص 212

https://lib.eshia.ir/50081/9/212

خطبه بیست و هفتم و من خطبة له علیه السّلام و قد قالها یستنهض بها النّاس حین ورد خبر غزو الانبار بجیش معاویة فلم ینهضوا

. و فیها یذکر فضل الجهاد و یستنهض الناس و یذکر علمه بالحرب و یلقى علیهم التبعة لعدم طاعته.

امام، این خطبه را زمانى ایراد فرمود که خبر حمله لشکر معاویه به شهر (مرزى) انبار به آن حضرت رسید، ولى مردم براى جهاد حرکت نکردند.

امام علیه السّلام این خطبه را ایراد فرمود، فضیلت جهاد را در آن برمى‌شمرد و مردم را به قیام (در برابر غارتگران شام) تشویق مى‌کند، و نیز آگاهى خود را به فنون و مدیریت جنگ بیان مى‌دارد و مسئولیت را متوجه مردمى مى‌سازد که از وى اطاعت نکردند.

...

سپس امام علیه السّلام از میان جنایات اخو غامد و لشکر غارتگرش، انگشت روى نقطه حسّاس و بسیار دردناکى گذاشته و مى‌فرماید:

به من خبر رسیده است که یکى از آنها، به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمان دیگرى که در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بندها و گوشواره‌هاى آنان را از تنشان بیرون آورده است، در حالى که هیچ وسیله‌اى براى دفاع از خود، جز گریه و زارى و التماس نداشته‌اند! و لقد بلغنی أنّ الرّجل منهم کان یدخل على المرأة المسلمة، و الأخرى المعاهدة فینتزع حجلها [1] و قلبها [2] و قلائدها [3] و رعثها [4]، ما تمتنع منه إلّا بالاسترجاع و الاسترحام.

اشاره به این که احدى از مسلمانان آنجا به دفاع این زن مسلمان و زن غیر مسلمانى که در پناه اسلام بوده، برنخاسته است! گویى، خاک مرگ بر سر همه آنها پاشیده بوده‌اند که چنین ننگ آشکارى را براى خود پذیرفته‌اند، هم اموالشان به یغما رفته و هم نوامیسشان مورد تعرّض قرار گرفته و هم پناهندگانشان مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند.

این نکته قابل توجه است که واژه «استرجاع» در کلمات مفسران نهج البلاغه، به‌

 

دو معنا تفسیر شده: نخست به «گریه و زارى که توأم با هق‌هق و رفت و آمد صدا در گلو» است و دیگر گفتن کلمه‌ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» که معمولا در مصائب سخت که کارى از دست انسان ساخته نیست، گفته مى‌شود.

حضرت، سپس مى‌افزاید: «آنها بعد از این همه جنایات، با غنائم فراوانى به شهر و دیار خود بازگشته‌اند بى آن که حتّى یک نفر از آنان آسیب ببیند یا قطره خونى از آنها ریخته شود، ثمّ انصرفوا وافرین ما نال رجلا منهم کلم، [1] و لا أریق لهم دم.

و در نتیجه‌گیرى نهایى این جمله کوبنده را بیان مى‌فرماید که «اگر به خاطر این حادثه (بسیار دردناک) مسلمانى از شدت تأسف و اندوه بمیرد، ملامتى بر او نیست، بلکه به نظر من سزاوار است، (فلو أنّ امرأ مسلما مات من بعد هذا أسفا ما کان به ملوما، بل کان به عندی جدیرا).

امام علیه السّلام در این بیان گویا از مطلبى که اعماق او را مى‌سوزاند، پرده بر مى‌گیرد و آن این که چرا مسلمان با ایمان، آن قدر در برابر حوادث، سستى به خرج دهد که دشمن، بدون هیچ رادع و مانعى، به سرزمین او حمله کند اموال او را به غارت برد، حتى متعرّض نوامیس او شود و بدون کمترین ضایعات، با دست پر، به خانه خود برگردد؟! آرى هیچ مسلمان غیرتمندى نمى‌تواند چنین حادثه دردناکى را تحمّل کند و اگر کسى از غصه و اندوه بمیرد، جاى سرزنش نیست.

جالب این که تجاوز به حریم و گرفتن زینت آلات زنان مسلمان و غیر مسلمان و هتک احترام آنها در یک ردیف شمرده شده و این نشان مى‌دهد که اوّلا اسلام، تا چه حدّ براى نوامیس مردم اهمّیّت قائل است و ثانیا، تا چه اندازه خود را متعهد به دفاع از اقلیت‌هایى که در پناه اسلام زندگى مى‌کنند مى‌داند. به هر حال مقصود امام علیه السّلام بیان عمق فاجعه‌اى است که انجام شده است.

بدیهى است این سخن، ویژه دیروز و زمان‌هاى گذشته و حمله لشکر معاویه به‌


[1] کلم، به معناى «زخم و جراحت» است.

 

شهر انبار نبوده و نیست، بلکه یک قاعده کلّى است که در زندگى مسلمانان امروز و فردا نیز صادق است. گویى امام علیه السّلام مسلمانان امروز را که مورد تهاجم شرق و غرب غارتگر قرار گرفته و اموال و نوامیس‌شان را به خطر انداخته‌اند و در دفاع از خود در برابر این خونخواران و غارتگران، سستى به خرج مى‌دهند، مخاطب ساخته و همین سخنان را براى آنها بازگو مى‌کند که اگر مرد مسلمانى، از تجاوز دژخیمان به سرزمین‌هاى مقدّس اسلامى و تجاوز به قبله نخست آنها و غارت منابع و اموال و هتک نوامیس و اعراضشان، از اندوه و غصه بمیرد، در خور سرزنش نخواهد بود.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 2، ص 151

https://lib.eshia.ir/27571/2/151

علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که می‌تواند که به سر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

به دو چشم خون‌فشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت

چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

 

حیدر بابایه سلام

...

‫حیدربابا ، ننه قیزین گؤزلری‬

‫رخشنده نین شیرین-شیرین سؤزلری‬

‫ترکی دئدیم اوْخوسونلار اؤزلری‬

‫بیلسینلر کی ، آدام گئدر ، آد قالار‬

‫یاخشی-پیسدن آغیزدا بیر داد قالار‬

...

حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادی‬

‫سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادی‬

‫اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادی‬

‫هر کیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدی‬

‫افلاطوننان بیر قوری آد قالیبدی‬

 

این یک مسئله است که وقتی ائمه ی کفر و ظلم و جور بر دیاری قالبند، مومنان هنوز بتوانند دین خود را حفظ کرده و بلکه با کافر و ظالم و مشرک و منافق هم وارد جنگ و قتال شده و آنها را شکست داده و  از دیار خود بیرون کنند؛ و این نیز مسئله ای دیگر است که در مملکت اسلام هم مومنین و مومنات بتوانند مملکت خود را حفظ کرده و بلکه همه ی عالم را هم دعوت از پیروی از امام زمان عجل الله فرجه الشریف نمایند. این مسئله ای از مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی است، خصوصاً اگر شاگرد مایل هم هست که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند. و حالا اگر شاگرد لازم هم دانست و توانست برود مدرسه ی وارتون (Wharton school) دانشگاه پنسیلوانیا یا انستیتوسیون هوور برای انقلابها و جنگ و صلح و آیا چقدرها هم درسها یاد بگیرد اینجاها که دیگر فبها و چه بهتر آنچنان که می فرماید اطلبوا العلم ولو فی الصین. اتفاقاً رئیس این مدرسه ی وارتون هم خانمی است باسم اریکا اچ جیمز مثل خانم کاندولیزا رایس که رئیس انستیتوسیونن هوور هم تشریف دارند، و در ضمن می فرمایند ایلون ماسک و دونالد ترامپ هم از همین وارتون بوده است که فارغ التحصیل شده اند و میلیاردرهای زیادی هم بوده اند که از این مدسه فارغ التحصل شده اند و .... و لذا این اتفاقاً یحتمل بتواند برای تولید ثروت در جهت سرمایه گذاری برای تولید و حتی رفع تحریمهای اعمالی آمریکا علیه ایران هم کمک کند. و اتفاقاً مسئله ی هسته ای واقعی هم این است که آیا ما می توانیم هوش مصنوعی و برنامه هسته ای بومی ای را هم تولید کنیم که بزند روی دست دیگران در عرصه های بین الملی آنچنان که آنها را مجبور کند تشریف بیاورند شاگردان اساتید ایرانی و اسلامی شوند و .... صحنه ی مبارزه و مقاومت و مسابقه ی بین المللی را اینجا دریافتن هم مسئله ی مهمی است که حتی به ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم در عرصه ی جهانی بیانجامد.

ولی اینجا یک نکته ای هم هست که برمی گردد به تقویت و مقاومت فرهنگی ای که لازمه ی قیام لله و قیام برای یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف است. یعنی بعضی اینجا یحتمل اشکال هم کنند که آقا کجا بنده خدای شهریار از سیسی سنگدل هم می فرماید؟ و بلکه کجا هم از سیسی و جیگر و فوفول و شیرین و نوشین هم می فرماید؟ یعنی یحتمل اشکال هم شود که همانطوری که حافظ هم می فرماید: ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه، مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟ کی شهریار این حرفها را زده است؟ عرض بنده ی حقیر این است که شهریار دلسوخته ای که دغدغه ی یاری امام علی امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دارد، کانه دارد همان حرف امام خمینی قدس سره الشریف را هم می زند که: نشنو از نی چون حکایت می کند، بشنو از دل چون روایت می کند! و اشاراتی هم به بی فرهنگیهایی دارد که ما را از ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز دور می کند. و لذا این یک مسئله هم هست که بفرمائید که بابا این که اصلا مسئله ای نیست که حالا سیسی هم بوده یا هر کسی دیگری هم که کبوتر را برداشته و در رفته و الفرار!

و اما این هم مسئله ی دیگری است که حالا وزارت اطلاعت هم چطور حساب صهیونیستها را رسیده است. و اما این هم که مستر هامفر هم بفرمایند که چیزی گفته است شبیه اینکه حالا تو هم می توانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف شوی با اینکه غرق در بی فرهنگیهای خودت هم هستی؟ البته اینجا انسان بالنفس هم غرق در گناهان خود است و آیا چقدر هم حتی خبر داشته باشد که سر تا پا پر از گناهانش است، ولی این در قطرت انسانی هم هست که می طلبد که به کمال برسد و تکامل هم یابد و از شرور اعمال و نفوس اش هم دوری جوید. و نعوذ بالله، این در افراد شرور لعنت شده هم دیده می شود که حتی وقتی امام خود را هم بقتل می رسانند، باز هم مایلند رو به کمال و تکامل بروند و حتی از طلب خلیفة اللهی هم دست بردار نیستند.

و لذا، این یک مسئله ی مهمی هم هست که وقتی جهت مشاوره حتی می رویم نزد آقا یا حتی خانم روانکاو و روانشناس و روانپزشک، حتی المقدور اگر امکانش بود، یحتمل امام زمان عجل الله فرجه الشریف یا بلکه خود پیغمبر اکرم علیه السلام را هم سعی کنیم همراه داشته باشیم که مورد مشورت او هم واقع شویم. مثلاً اگر این سوال مطرح هم شد که آیا صدایی هم توی سرت می شنوی؟ و یحتمل منظور روانکاو در این است که آیا بدرستی هم بیمار شیزوفرنی است؟ یحتمل بهتر هم باشد که این سوال از حضرات روانپزشکان و روانشناسان و روانکاوان هم شود که آیا توجه کرده اید که جامعه چقدر هم بسمت فسق و فجوری رفته است که دیگر نمی توان هم بین منطق بر مبنای عقلانیت از یک سو و احساسات از سویی دیگر را هم تفکیک کرد و بلکه اینها نسبت به هم نیز دو شقه شده اند؛ و شما برای یافتن درمان این وضعیت اسفبار هم چه کرده اید و چقدر از رسول اکرم و اهل بیت مکرمش کمک هم جسته اید و ...؟! برای درمان الکلیسم و اعتیاد به مواد مخدر و قمار و لواط و فحشاء چه کرده اید؟! و حالا که بیمار با روانپریشی به تمام معنا هم نزد شما آمده است، چه می فرمائید؟ آیا می فرمائید برو پی کارت چرا که آن وقت که باید کاری می کردی و خودت را می ساختی و درست می کردی هم هیچ کار نکردی؟ و حالا دیگر می خواهی چه کنی؟!

البته اینجا سوال روانپزیش از طبیبش این هم می تواند باشد که آیا شما آن طبیب دواری هم هستی که در راس جامعه اش امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم واقع است و همه و همه را نیز بسمت خدا دعوت می کند، یا اینکه در راس کار هنوز هم امام جائر ظالمی و بلکه طاغوت و ائمه ی کفر هم هستند که دارند فرمانروایی می کنند و این همه معزلات فردی و اجتماعی که افراد جامعه هم دچارش می شوند به این دلیل است که حتی امام زمان خود را نمی شناسند و اشتباهی اش هم گرفته اند و گمراه هم شده اند و .... و حالا حضرت عالی به عنوان طبیب حاذقی که قرار است بیمارش را به بهترین وجهی هم درمان کند، برایش چه می کنید؟ یحتمل آرامبخشهایی هم برایش تجویز بفرمائید که حالش جا بیاید و دوباره بتواند روی پاهایش بایستد و بلکه به جامعه هم برگردد و دوباره سعی و تلاش اش را همچون دیگر سالکان الی الله هم امتحان کند تا بلکه بالاخره امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم بتواند دریابد و یاری اش کند و در رکاب او به شهادت هم برسد و .... و طبیب حاذق ننشسته باشد که دوباره و بلکه صد باره و هزار و یک باره هم زمین خوردن همراه با روانپریشیهای مریضش را که بخاطر جهلش سراغش آمده است را هم تحمل  کرده و درمانش هم کند و الی ما شاء الله به میدانش هم بفرستد و .... احتمال دیگر این است که آیا نکند حضرت عالی خودت هم از آن اطبائی هستی که حتی در گوش بیمارش هم می گوید کدام خدا؟ کدام پیغمبر؟ اینها همه اش کشک است! می خواهند سر ما را شیره هم بمالند، تو چرا عقلت را از دست داده ای و باور هم می کنی؟! التفات می فرمائید؟! بالاخره، فرقی هم ندارد که آیا در زمان طاغوت به سر می برید یا در زمان حکومت انسان 250 ساله ای که ما را به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم همه و همه می خواهند وصل کنند و به رستگاری بشر هم می اندیشند؟ به هر حال، در یک مقاطعی هم مسائل از این دست است که بالاخره هر آنکه آن طبیبت هم باشد، آیا مایل نیست که از رنج بردنت هم رهائیت دهد و درمانت کند؟ موضوع این است که مریضی یک مرتبه و دفعتاً هم یحتمل می آید، ولی خرده خرده هم آیا نهایتاً بهبودی حاصل شود؛ یا اینکه خیر مریضیهای فردی و اجتماعی جا خشک کرده است و ماندگار هم شده است و پوستین اسلام هم وارونه شده و حجابها هم وارونه برداشته می شوند و .... بَرَاءَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿التوبة: ١﴾‏

 و اتفاقاً بنده رفتم کتاب روح الله هادی حکیمیان را هم خردیم و شکایت هم کردم که چرا اینقدر گران است و حالا که فکر می کنم بنظرم می رسد که اگر صبر می کردم یحتمل بعضی جاها با تخفیف هم می شد خریدش و .... ولی این هم خود خوب است که حواشی ای را که حول این کتاب در مصاحبه ها و گفتگوها نیز گفت و شنود می شود را نیز ببینیم و بشنویم که خود کلی آموزنده هم هستند. مثلاً بهروز افخمی هم بنده شنیدم که در این مورد چیزی گفته اند که بنده هنوز نشنیده ام و دلم می خواهد بشنوم و بلکه ببینم! این را هم عرض کنم که یحتمل اهل فن در علوم و حکمت متوجه شوند که بالاخره یک علم و حکمتی چطور هم اشباع شده است و حالا حتی وارد مراحل هوش مصنوعی هم شده است و در مراحل بعدی هم به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری ارتقاء خواهند یافت؛ ولی خود شاگردی که در کوران مسائل و قضایا هم واقع شده است، یحتمل خیلی هم متوجه چند و چون قضایا نشود و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافِیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/search/?

query=magnetic+monopole+&searchtype=title&abstracts=show&order

=-announced_date_first&size=50

 

https://arxiv.org/search/?query=magnetic+monopole+yang-

mills&searchtype=all&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

 

  1. arXiv:2506.04872  [pdfpsother

     

    hep-th hep-ph

    On internal mechanical properties of Electroweak Magnetic Monopoles and their effects on stability

    Authors: K. FarakosG. KoutsoumbasNick E. MavromatosAlexandros Zarafonitis

    Abstract: By considering properties of the energy-momentum tensor of the electroweak magnetic monopole and its Born-Infeld extension, we attempt to make comments on the stability of these configurations. Specifically, we perform a study of the behaviour of the so-called internal force and pressure of these extended field-theoretic solitonic objects, which are derived from the energy-momentum tensor. Our met… ▽ More

    Submitted 5 June, 2025; originally announced June 2025.

    Comments: 45 pages revtex, 21 pdf figures incorporated

    Report number: KCL-PH-TH/2025-20

  2. arXiv:2505.23929  [pdfother

     

    hep-ex

    Search for Magnetic Monopoles with the Complete ANTARES Dataset

    Authors: A. AlbertS. AlvesM. AndréM. ArdidS. ArdidJ. -J. AubertJ. AublinB. BaretS. BasaY. BecheriniB. BelhormaF. BenfenatiV. BertinS. BiagiJ. BoumaazaM. BoutaM. C. BouwhuisH. BranzasR. BruijnJ. BrunnerJ. BustoB. CaiffiD. CalvoS. CampionA. Capone , et al. (115 additional authors not shown)

    Abstract: This study presents a novel search for magnetic monopoles using data collected over a 14 year period (2008-2022) by the ANTARES neutrino telescope. The interaction of magnetic monopoles with matter was modeled according to Kazama, Yang, and Goldhaber cross-section. Upper limits on the flux of magnetic monopoles are obtained for velocities both above and below the Cherenkov threshold. No events con… ▽ More

    Submitted 29 May, 2025; originally announced May 2025.

    Comments: 20 pages, 4 figures

  3. arXiv:2505.17029  [pdfother

     

    hep-th hep-ph

    Electromagnetic Field Momentum in Theoretical Magnetic Monopole-like Models

    Authors: Isaiah RuzDouglas Singleton

    Abstract: We show that some standard models of magnetic charge, the Banderet potential, the Dirac string potential, and the Wu-Yang fiber bundle approach, carry an electromagnetic field momentum in the presence of an electrostatic field. This electromagnetic field momentum suggests a violation of the center-of-energy theorem. We show that each of these monopole models also carry a hidden mechanical momentum… ▽ More

    Submitted 6 May, 2025; originally announced May 2025.

    Comments: 24 pages revTex, 3 figures, to be published in American Journal of Physics

  4. arXiv:2505.15301  [pdfpsother

     

    hep-th

    Singularities of Magnetic Monopoles for Dirac and 't Hooft-Polyakov Theories by Pre-potential Method

    Authors: Masakatsu Kenmoku

    Abstract: The magnetic monopole is one of the important problems in the early stage of universe as well as observations and experiments on Earth. We study the existence or non-existence of the Dirac and the 't Hooft-Polyakov magnetic monopole theories using the pre-potential , which is defined to derive the vector potential by the curl operation as… ▽ More

    Submitted 21 May, 2025; originally announced May 2025.

    Comments: 8 pages

  5. arXiv:2505.14811  [pdfpsother

     

    cond-mat.str-el

    Monopoles, Dirac strings and Magnetic Noise in Model Spin Ice

    Authors: A. Huster ZapkeP. C. W. Holdsworth

    Abstract: Using the Dirac string formalism for monopoles we expose an extensive analogy between magnetic monopole excitations in the dumbbell model of spin ice and those of the vacuum. In both cases the Dirac strings are defined in the space-time of monopole trajectories which are simulated in spin ice using transition graphs between initial and final configurations. The Stanford experiment for Dirac monopo… ▽ More

    Submitted 20 May, 2025; originally announced May 2025.

  6. arXiv:2505.11215  [pdfpsother

     

    hep-th

    Magnetic monopoles in Yang-Mills-Higgs theory with impurities

    Authors: D. BazeiaM. A. LiaoM. A. Marques

    Abstract: In this work, BPS models built from the coupling of Yang-Mills-Higgs Lagrangian to impurities are investigated. We first consider scalar impurities, which in the BPS limit generate monopoles similar to those obtained in a previously considered class of  or  models. We then focus on coupling with nonabelian impurities, defined as… ▽ More

    Submitted 16 May, 2025; originally announced May 2025.

    Comments: 32 pages, 6 figures

  7. arXiv:2503.18321  [pdfother

     

    hep-ph astro-ph.HE hep-th

    Magnetic Monopoles and Exotic States in 

    Authors: Thomas W. KephartQaisar Shafi

    Abstract: In the Pati-Salam gauge symmetry  (4-2-2, for short), the observed quarks and leptons of each family reside in the bi-fundamental representations  and . There exist, however, the fundamental representations ,  and  and their hermitian conjugates, which show the presence, in principle, of yet to be discovered… ▽ More

    Submitted 24 March, 2025; originally announced March 2025.

    Comments: 18pp, 2 figures

1. وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ ‎﴿البقرة: ٤٣﴾‏

2. وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنکُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿البقرة: ٨٣﴾‏

3. وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‎﴿البقرة: ١١٠﴾‏

4. أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَىٰ وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا ‎﴿النساء: ٧٧﴾‏

5. فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا ‎﴿النساء: ١٠٣﴾‏

6. وَأَنْ أَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ‎﴿الأنعام: ٧٢﴾‏

7. وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّآ لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿یونس: ٨٧﴾‏

8. وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَـٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ ‎﴿الحج: ٧٨﴾‏

9. وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ‎﴿النور: ٥٦﴾‏

10. مُنِیبِینَ إِلَیْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ‎﴿الروم: ٣١﴾‏

11. أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ‎﴿المجادلة: ١٣﴾‏

12. إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَىٰ مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَىٰ وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿المزمل: ٢٠﴾‏

 

خطبه پیامبر در غدیر خم‌

حمد و ثنا مخصوص خدا است. از او یاری می‌طلبیم و به او ایمان داریم و بر او توکل می‌کنیم. از بدی‌های خود و اعمال ناشایست خود به او پناه می‌بریم. خدایی که جز او هادی و راهنمایی نیست. هر کس را که هدایت نمود، گمراه کننده‌ای برای او نخواهد بود. گواهی می‌دهم که جز او معبودی نیست و محمد بنده و پیامبر او است.
هان ای مردم! نزدیک است من دعوت حق را لبیک بگویم و از میان شما بروم. من مسئولم و شما نیز مسئولید، درباره من چه فکر می‌کنید؟ در این موقع صدای جمعیت به تصدیق بلند شد و گفتند: ما گواهی می‌دهیم که تو رسالت خود را انجام دادی و کوشیدی، خدا تو را پاداش نیک دهد.
پیامبر فرمود: آیا گواهی می‌دهید که معبود جهان یکی است و محمد بنده خدا و پیامبر او است و بهشت و دوزخ و زندگی جاویدان در سرای دیگر جای تردید نیست؟ همگی گفتند: صحیح است و گواهی می‌دهیم.
سپس فرمود: مردم! من دو چیز نفیس و گران‌مایه در میان شما می‌گذارم، ببینیم چگونه با دو یادگار من رفتار می‌کنید؟ در این وقت یک نفر برخاست و با صدای بلند گفت: منظور از این دو چیز نفیس چیست؟ پیامبر فرمود: یکی کتاب خدا که یک

طرف آن در دست خدا و طرف دیگر آن در دست شما است و دیگری عترت و اهل بیت من. خداوند به من خبر داده که این دو یادگار، هرگز از هم جدا نخواهند شد.
هان ای مردم! بر قرآن و عترت من پیشی نگیرید و در عمل به هر دو، کوتاهی نورزید که هلاک می‌شوید.
در این لحظه دست علی را گرفت و آن قدر بلند کرد که سفیدی زیر بغل هر دو برای مردم نمایان گشت و او را به همه مردم معرفی نمود. سپس فرمود: سزاوارتر بر مؤمنان از خود آن‌ها کیست؟ همگی گفتند: خدا و پیامبر او داناترند. پیامبر فرمود:
خدا مولای من و من مولای مؤمنان هستم و من بر آن‌ها از خودشان اولی و سزاوارترم.
هان ای مردم! من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه، [1] اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه، و أحبّ من أحبّه، و أبغض من أبغضه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله، و أدر الحقّ معه حیث دار؛ هر کس را من مولایم، علی مولی او است. خداوندا! کسانی که علی را دوست دارند، آنان را دوست بدار و کسانی که او را دشمن بدارند، دشمن دار.
خدایا! یاران علی را یاری کن، دشمنان علی را خوار و ذلیل کن و او را محور حق قرار بده.

فروغ ابدیت، حضرت آیت الله العظمی شیخ جعفر سبحانی مد ظله العالی، ص 938- 939

https://lib.eshia.ir/11247/1/938

 

اینکه بالاخره ذره ی واحدی که برای مغناطیسم قرار است در نظر گرفته شود آنچنان که ذره ای برای الکتریسیته، یعنی الکترون، در نظر گرفته شده است، و این ذره ی مغناطیسی بالاخره به عنوان مونوپل کدام است و مقدارش چیست؟ این یک سوالی است که هنوز جواب داده نشده است. ولی شما وقتی این ذره را بین امام و ماموم در اقامه ی صلاة و نماز و خصوصاً نمازهای جمعه که نمازهای عظیمتری هم نسبت به دیگر نمازهای جماعت هستند را در نظر می گیرید و تبعاتی که از آنها هم ساتع می شوند، یحتمل مسئله را انسان متوجه شود که ماورای دوگانهایی است که مثل الکتریسیته- مغناطیسم است. این خصوصاً وقتی امام زمان عجل الله فرجه الشریف یا حتی نایب به حق ایشان به نماز می ایستند است که انسان را بیشتر وادار می کند که آن ذره ای که می توان ذره ی مونوپل هم باشد، در ماموم کدام است و در امام کدام است و تفاوتها و فواصل و گپها هم از کجاها تا کجا است و ....

این مسئله را در مقام وحی الهی هم وقتی در نظر بگیریم، متوجه می شویم که حتی در حکمت الهی و فلسفه و ریاضی و فیزیک و بلکه علوم طبیعی هم ارباب فن این علوم مایلند ادای الهاماتی را که خدا به پیامبرانش می کرده است را درآورند، ولی آنگاه یحتمل بعضی هم که ناسپاسند در این میان علناً نیز حاشا می کنند که وحی؟ و علوم وحیانی؟ حاشا و نخیر؛ که نداریم و بلکه پیامبران را اسکیتزوفرنی نیز می خوانند! منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی را هم حتی نمی فهمد، و آنگاه بی عقلیهای خودش را هم می خواهد یک جورهایی توجیه کند و لذا حتی وحی و علوم وحیانی را هم حاشا می کند! یحتمل بتوان گفت که یک دوگانی هست بین عقلانیت و بی عقلی که آیا چقدر از بی عقلیها هم می تواند از لحاظات روانشناسی و روانکاوی به حتی دیوانگی هم بیانجامد. ولی این یک مسئله ی دیگری است و هر کسی را هم بدان راه نیست که اصلا عقلانیتی که از منشاء وحی الهی و وحیانیت به رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و حفظ این منشاء وحیانیت توسط معصومین و اهل بینت عصمت و طهارت تا اینکه می رسد به امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز کدام است؟ البته این اشکال به شهریار هم هست و یحتمل حتی شهریار هم این اشکال را به ما اگر در حیات بودند می کردند که بابا، آن وقتی که یک کاری باید می کردی؛ نکردی؟ حالا دیگر سیسی را چی کارش داری؛ مثل این است که بنده هم بخواهم به سیسی مثل شهریار اشکال کنم که آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ سنگدل، سنگدل حالا که ... چرا؟ عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره آن سنگدل که شهریار می فرمود آمد سراغش، این بنده خدا سیسی که اصلا کبوتر را هم برداشت و در را هم بست و قهر کرد و دیگر هم پیدایش نشد و رفت که رفت و گفت سیسی و جیگر و فوفول و رخشنده و شیرین و نوشین و ننه قیزین و اینها هم ندارد و همه و همه تحریمت کرده اند و .... توجه می فرمائید؟ این است که می فرمایند بالاخره برو دست یک خری را بگیر و باهاش ازدواج کنها! و الا یحتمل تا روز قیامت هم تحریمت می کنند و می گذارندت سر کار و حالا می خواهد خود پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم باشد و ... والسلام نامه تمام! البته بعضیها زورشان برسد، می خواهند کل اسلام را هم تحریم کنند و بلکه مسلمانان را دچار انواعی از خود- تحریمی هم کنند و .... دیر شد، دیر شد، بنده بدوم بلکه برسم به نماز جماعت! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته 

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ٢٩﴾‏

 

نخستین برگ ورق مى خورد

نخستین برگ این فصل در لحظه اى ورق خورد که سرمبارک پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) بر سینه امام (علیه السلام) بود وروح او به ابدیت پیوست. حضرت على (علیه السلام)جریان این واقعه را در یکى از خطبه هاى تاریخى خود[1] چنین شرح مى دهد:

یاران پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) که حافظان تاریخ زندگى او هستند به خاطر دارند که من هرگز لحظه اى از خدا وپیامبر او سرپیچى نکرده ام. در جهاد با دشمن که قهرمانان فرار مى کردند وگام به عقب مى نهادند، از جان خویش در راه پیامبر خدا دریغ نکردم. رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم)جان سپرد در حالى که سرش بر سینه من بود وبر روى دست من جان از بدن او جدا شد ومن براى تبرّک دست برچهره ام کشیدم. آنگاه بدن او را غسل دادم وفرشتگان مرا یارى مى کردند. گروهى از فرشتگان فرود آمده گروهى بالا مى رفتندوهمهمه آنان که بر جسد پیامبر نماز مى خواندند مرتّب به گوش مى رسید; تا اینکه او را در آرامگاه خود نهادیم. هیچ کس در حال حیات ومرگ پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)از من به او سزاوارتر وشایسته تر نیست.

درگذشت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) گروهى را در سکوت فرو برد وگروهى دیگر را به تلاشهاى مرموز ومخفیانه وا داشت.

پس از رحلت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) نخستین واقعه اى که مسلمانان با آن روبرو شدند موضوع تکذیب وفات پیامبر از جانب عمر بود!او غوغایى در برابر خانه پیامبر برپا کرده بود وافرادى را که مى گفتند پیامبر فوت شده است تهدید مى کرد.هرچه عباس وابن امّ مکتوم آیاتى را که حاکى از امکان مرگ پیامبر بود تلاوت مى کردند مؤثّر نمى افتاد. تا اینکه دوست او ابوبکر که در بیرون مدینه به سر مى برد آمد وچون از ماجرا آگاه شد با خواندن آیه اى [2] که قبل از او دیگران نیز تلاوت کرده بودند عمر را


[1] نهج البلاغه عبده، خطبه 192:«لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفِظُونَ مِنْ أَصْحابِ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله وسلم)...».
[2] آیه 30 سوره زمر:(إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ)(=تو مى مى میرى ودیگران نیز مى میرند).

 

خاموش کرد!

هنگامى که حضرت على (علیه السلام) مشغول غسل پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) شد وگروهى از اصحاب او را کمک مى کردند ودر انتظار پایان یافتن غسل وکفن بودند وخود را براى خواندن نماز بر جسد مطهّر پیامبر آماده مى کردند جنجال سقیفه بنى ساعده به جهت انتخاب جانشین براى پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله وسلم) برپا شد.رشته کار در سقیفه در دست انصار بود، امّا وقتى ابوبکر وعمر وابوعبیده که از مهاجران بودند از برپایى چنین انجمنى آگاه شدند جسد پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) را که براى غسل آماده مى شد ترک کردند وبه انجمن انصار در سقیفه پیوستند وپس از جدالهاى لفظى واحیاناً زد وخورد ابوبکر با پنج رأى به عنوان خلیفه رسول اللّه انتخاب شد، در حالى که احدى از مهاجران، جز آن سه نفر، از انتخاب او آگاه نبودند.[1]

در این گیر ودار که امام(علیه السلام) مشغول تجهیز پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) بود وانجمن سقیفه نیز به کار خود مشغول بود، ابوسفیان که شمّ سیاسى نیرومندى داشت به منظور ایجاد اختلاف در میان مسلمانان در خانه حضرت على (علیه السلام) را زد وبه گفت:دستت را بده تا من با تو بیعت کنم ودست تو را به عنوان خلیفه مسلمانان بفشارم، که هرگاه من با تو بیعت کنم احدى از فرزندان عبد مناف با تو به مخالفت برنمى خیزد، واگر فرزندان عبد مناف با تو بیعت کنند کسى از قریش از بیعت تو تخلّف نمى کند وسرانجام همه عرب تو را به فرمانروایى مى پذیرند.ولى حضرت على (علیه السلام) سخن ابوسفیان را با بى اهمیتى تلقى کرد وچون از نیّت او آگاه بود فرمود:من فعلاً مشغول تجهیز پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)هستم.

همزمان با پیشنهاد ابوسفیان یا قبل آن، عباس نیز از حضرت على (علیه السلام) خواست که دست برادر زاده خود را به عنوان بیعت بفشارد، ولى آن حضرت از


[1] در باره تاریخچه سقیفه واینکه چگونه ابوبکر با پنج رأى روى کار آمد به کتاب رهبرى امّت و پیشوائى در اسلام تألیف هاى نگارنده مراجعه فرمایید. چون در آن دو کتاب پیرامون فاجعه سقیفه به طور گسترده سخن گفته ایم، در اینجا دامن سخن را کوتاه کردیم.

 

پذیرفتن پیشنهاد او نیز امتناع ورزید.

چیزى نگذشت که صداى تکبیر به گوش آنان رسید. حضرت على (علیه السلام) جریان را از عباس پرسید. عبّاس گفت:نگفتم که دیگران در اخذ بیعت بر تو سبقت مى جویند؟نگفتم که دستت را بده تا با تو بیعت کنم؟ ولى تو حاضر نشدى ودیگران بر تو سبقت جستند.

فروغ ولایت، آیت الله العظمی شیخ جعفر سبحانی مد ظله العالی، ص 149- 151

https://lib.eshia.ir/26672/1/149

 

بنده ی حقیر یک مسئله ای را در مورد قتل حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها را عرض کنم که اصولاً حتی جنایاتی که بر علیه پیغمبران و معصومین و ائمه ی اطهار علیهم السلام رخ داده اند، از سر جهل محض هم بوده اند؛ و لذا همین جهل هم هست که باید با آن جنگید و الا حتی پوستین اسلام هم وارونه خواهد شد همانطوری که خود حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام هم می فرمایند چنین هم شد! 

حالا یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که بابا تو چه کار هم داری که بخواهی گالری را یا برنج فروشی را یا کجا را برداری حسینیه ی ایران هم کنی؟ حالا یکی داد زده برنجش چیه؟ و اون یکی هم گفته است که برنجش محسنه! معنایش این نیست که هر برنج فروشی ای هم که بروی، برنج محسن داشته باشند که! اینی است که هست، حالا برو بگو اینها اصلا با سیدها هم لجند و من هم می روم توی حسینیه بست می نشینم و دیگر در نمی آیم تا اینکه اینها آدم شوند و .... آقا همان بنده خداهایی که برنج محسن را ه علم کرده بوده اند، اتفاقاً همانها یا همان همکارهایشان هم حسینیه ی ایران را علم کرده اند دیگر. دیگر این همه حرف و سخن ندارد که من اله می کنم و من بله می کنم و اینها! حسینیه درست کردن که همینطوری الکی الکی هم نیست!

ولی بنده فقط در چند کلمه هم عرض کنم که اتفاقاً بنده رفتم دیشب در انستیتوسیون هوور دانشگاه استانفورد چرا که رئیس اش هم کاندولیزا رایس است و بنده ی حقیر هم اتفاقاً داشتم راجع به ایشان بیشتر می خواندم که نگو از 15 سالگی هم حتی حرفه ای نیز پیانو می نواخته است و همانطوری که با یویو ما هم نواخته است. و نگو یک حرفهایی هم پشت سرش درآورده بوده اند که چرا ازدواج هم نکرده است و اینها. عرض بنده ی حقیر این هم هست که سردار سلیمانی هم فرموده بوده اند که کاندولیزا رایس گفته و بلکه آرن وال هم از انجیل نقل قول کرده است که این جنگها و بلایای طبیعی و حتی غیر طبیعی هم که به سر مردم می آید، بخاطر همین مسیح های کذاب و قلابی ای است که خودشان را جای حضرت مسیح علی نبینا علیه السلام هم جا می زنند و نه فقط منطقه ی ما را و بلکه همه ی عالم را دچار درد زایمانی اینچنینی هم می کنند! خوب، بابا ندوید دنبال این مسیح های دروغین قلابی دیگر که اقل کم منطقه را هم از درد زایمانش بیرون بیاورید، و بلکه بدتر از بنده هم همه ی مشکلات را نیاندازید به گردن سی سی و جیگر و فوفول بندگان خدا که آره، اینها هم از دوستان کودکی شهریار بوده اند. اینها کجا اصلا حول کوه حیدربابا هم که شده با رخشنده و ننه فیزین و اینها همبازی و آشنایی داشته اند؟ حالا یحتمل شهریار با کامبیز هم می رفته اند سبدی را پیدا می کرده اند که حصیری هم زیرش بگذارند و چطور کبوتر هم وقتی می آید دونهایش را بخورد حصیر را بکشند و کبوتر را بگیرند و .... و یک مرتبه سی سی هم این وسطها پیدایش می شود و اشکال می کند که این کبوتره مال منه و بگیر و ببند و این حرفها که به کسی هم کبوتر را نمی دهم و خداحافظ همگی و .... و حالا خر بیار و باقلا بار بزن!

البته بنده ی حقیر این را هم عرض کنم که تا آنجایی که به میدان هم مربوط می شود، بنده دنبال انستیتوسیون هوور و جواد ظریف هم سعی کردم بگردم و ببینم چی پیدا می شود که دیدم بله! ساگای جواد را هم توماس دونلی یک چیزهایی همراه فردوسی و اینها فرموده اند که وقتی آن خانم توپول هم آخر اپرا آمد خواند، دیگر یعنی اینکه اپرا تمام است؛ چرا که معمولاً توپولها هم صدایشان بیشتر به بم می زند و خیلی هم زیر نیست و معنایش در اپرا یحتمل این است که خانم توپوله رو هم ولش کرده اند که کار را تمام کند و ...!

Javad's Saga: Epic Poetry And The Iranian Nuclear Deal

https://www.hoover.org/research/javads-saga-epic-poetry-and-iranian-nuclear-deal

 

البته این مقاله اش هم قدیمی است و مربوط به زمان اوباما غلط نکنم باید باشد و لذا خوبی اش هم همین است که به روز نیز نمی باشد که بعدها راجع اش حرف دربیاورند که چرا اینها را گفتی و چرا غیر اینها را نگفتی و الکی جولان هایی هم بدهند که حتی بشار اسد هم بگذارد فرار کند! و لذا بنده ی حقیر عرضم این است که هر زمانی مقتضای حال خود را می طلبد دیگر که فرض بفرمائید که اگر قرار هم هست که پوستینها را وارونه هم تن اسلام نکنند و فایده ای هم داشته باشد، لازم است که درست هم آیه ی مبارکه ی سوره ی محمد صل الله علیه و ا]ل و سلم را تفسیر کنیم:

فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِکَ وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰکِن لِّیَبْلُوَ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿محمد: ٤﴾

یعنی اینکه بالاخره اگر با شمشیر هم برویم سراغ ایندیانا جونز، و حالا کاری هم نداریم که ایندیانا جونز هم نبوده است که در JFK رل جان اف کندی را بازی کرده است، یحتمل باید هم انتظار داشت که ایندیانا جونز هم هفت تیرش را از کمرش بکشد و یک گلوله بزند به شمشیربازی که خیلی هم دارد آرتیست بازی در می آورد و .... یعنی عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره مسئله اینها هم نمی شود که حالا رفته ایم در انستیتوسیون هوور دانشگاه هوور و آنجا مانده ایم از نظریه های میدان کوانتومی بیشتر بگوییم یا از هایپر رویه های سیسی حتی در مقالاتی مثل مقاله ی توماس رودلیوس هم بگوییم که اتفاقاً خیلی هم یحتمل مربوط نباشد به ناورداهای گوپاکومار-وفا، بالاخره یحتمل تا حدی نیز مربوط باشد:

https://arxiv.org/abs/2309.10024

عرض بنده ی حقیر این است که شاگرد وقتی دارد خیلی هم در مورد ثینک تانکها می اندیشد که بالاخره وقتی از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات الله مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل می کند، و حالا اصلا کاری هم نداریم که شهید حاج قاسم سلیمانی هم چی گفته است و چی نگفته است، یحتمل در عین حال لازم هم باشد که حتی ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و .... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی را هم خوب در نظر آوریم و بلکه مواضع کودکان غزه را هم در نظر بگیریم و حالا به سیسی و جیگر و فوفول و شوشو و اینها هم کاری نداریم و احساساتی هم خصوصاً بخاطر اینکه برنجش محسنه یا نه نیز نباید هم شد و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ ‎﴿ابراهیم: ٣٩﴾‏

فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ‎﴿الصافات: ١٠٢﴾‏

 

وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ‎﴿الصافات: ١٠٧﴾‏

 

الخامسة : زیارة الحُسَین علیه‌السلام فی عیدَی الفطر والأضحى

بسندٍ معتبرٍ عن الصادق علیه‌السلام قال : من زار قبر الحُسَین علیه‌السلام لیلة من ثلاث لیالٍ غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تأخر : لیلة الفطر ، ولیلة الأضحى ، ولیلة النصف من شعبان [١].

وفی روایة معتبرة عن موسى بن جعفر علیه‌السلام قال : ثلاث لیالٍ من زار فیها الحُسَین علیه‌السلام غفر له ما تقدم من ذنبه وما تأخر : لیلة النصف من شعبان ، ولیلة الثالث والعشرون من رمضان ، ولیلة العید أی لیلة عید الفطر [٢].

وعن الصادق علیه‌السلام قال : من زار الحُسَین بن علی علیه‌السلام لیلة النصف من شعبان ، ولیلة الفطر ، ولیلة عرفة فی سنة واحدة کتب الله له ألف حجة مبرورة وألف عمرة متقبَّلة ، وقضیت له ألف حاجة من حوائج الدنیا والآخِرة [٣].

وعن الباقر علیه‌السلام قال : من بات لیلة عرفة بأرض کربلاء وأقام بها حتى یُعَیِّد وینصرف وقاه الله شر سنته [٤].

واعلم أنّ العلماء قد أوردوا لهذین العیدین الشریفین زیارتین إحداهما مامضت من الزّیارة فی لیالی القدر والثانیة هی ما یلی والزیارة السابقة یزار بها على ما یظهر من کلماتهم فی یومی العیدین وهذه الزیارة تخص لیلتهما. قالوا : إذا أردت زیارته فی اللیلتین المذکورتین فقف على باب القبَّة الطاهرة وارْمِ بنظرک نحو القبر مستأذنا فقل :

یا مَوْلایَ یا أَبا عَبْدِ الله یا بْنَ رَسُولِ الله عَبْدُکَ وَابْنُ أَمَتِکَ الذَّلِیلُ بَیْنَ یَدَیْکَ وَالمُصَغَّرُ فِی عُلُوِّ قَدْرِکَ وَالمُعْتَرِفُ بِحَقِّکَ جأَکَ مُسْتَجِیراً بِکَ قاصِداً إِلى حَرَمِکَ مُتَوَجِّها إلى مَقامِکَ مُتَوَسِّلاً إِلى الله تَعالى بِکَ ، أَأَدْخُلُ یا مَوْلایَ أَأَدْخُلُ یا وَلِیَّ الله أَأَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ الله المُحْدِقِینَ بِهذا الحَرَمِ المُقِیمِینَ فِی هذا المَشْهَدِ. فإن خشع قلبک ودمعت عینک فادخل وقدم رجلک الیمنى على الیسرى وقل : بِسْمِ الله وَبِالله وَفِی سَبِیلِ الله وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ الله اللّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبارَکا وَأَنْتَ

خَیْرُ المُنْزِلِینَ. ثم قل : الله أَکْبَرُ کَبِیراً والحمدلله کثیراً وَسُبْحانَ الله بُکْرَةً وَأَصِیلاً وَالحَمْدُ للهِ الفَرْدِ الصَّمَدِ الماجِدِ الاَحَدِ المُتَفَضِّلِ المَنَّانِ المُتَطَوِّلِ الحَنَّانِ الَّذِی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِی زِیارَةَ مَوْلایَ بِإِحْسانِهِ وَلَمْ یَجْعَلْنِی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعاً وَلا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعاً بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ. ثم ادخل فإذا توسطت فقم حذاءالقبر بخضوع وبکاء وتضرُّع وقل :

السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ أَمِینِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسى کَلِیمِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِیسى رُوحِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌علیه‌وآله حَبِیبِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارث عَلِیٍّ حُجَّةِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهاالوَصِیُّ البَرُّ التَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ الله وَابْنَ ثارِهِ وَالوِتْرَ المَوْتُورِ ، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَآتَیْتَ الزَّکاةَ وَأَمَرْتَ بِالمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ المُنْکَرِ وَجاهَدْتَ فِی الله حَقَّ جِهادِهِ حَتّى اسْتُبِیحَ حَرَمُکَ وَقُتِلْتَ مَظْلُوماً.

ثم قم عند رأسه خاشعاً قلبک دامعة عینک ثم قل :

السَّلامُ عَلَیْکَ یا أبا عَبْدِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّینَ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ فاطِمَة‌َ الزَّهْراءِ [١] سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمِینَ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَطَلَ المُسْلِمِینَ یا مَوْلایَ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الاَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَالأَرحامِ المُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الجاهِلِیَّةُ بِأَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ [٢] مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِها ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعائِمِ الدِّینِ وَأَرْکانِ المُسْلِمینَ وَمَعْقِلِ المُؤْمِنِینَ ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ الإمام البَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ ، وَأَشْهَدُ أَنَّ الأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَأَعْلامِ الهُدى وَالعُرْوَةُ الوُثْقى وَالحُجَّةُ على أَهْلِ الدُّنْیا.

ثم انکب على القبر وقل : إِنّا للهِ وَإِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ یا مَوْلایَ ، أَنا مُوالٍ لِوَلِیِّکُمْ وَمُعادٍ لِعَدُوِّکُمْ وَأَنا بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَبِإِیّابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دِینِی وَخَواتِیمِ عَمَلِی ، وَقَلْبِی لِقَلبِکُمْ سِلْمٌ وَأَمْرِی لاَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ. یا مَوْلایَ أَتَیْتُکَ خائِفاً فَآمِنِّی وَأَتَیْتُکَ مُسْتَجِیراً فَأَجِرْنِی وَأَتَیْتُکَ فَقِیراً فَأَغْنِنِی ، سَیِّدِی وَمَوْلایَ أَنْتَ مَوْلایَ حُجَّةُ الله عَلى الخَلْقِ أَجْمَعِینَ آمَنْتُ بِسِرِّکُمْ وَعَلانِیَتِکُمْ وَبِظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ وَأَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ التَّالِیَ لِکِتابِ الله وَأَمِینُ الله الدَّاعِی إِلى الله بِالحِکْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الحَسَنَةِ ، لَعَنَ الله اُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَاُمَّةً قَتَلَتْکَ وَلَعَنَ الله اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ.

ثم صل عند الرأس رکعتین فإذا سلمت فقل : اللّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیْتُ وَلَکَ رَکَعْتُ وَلَکَ سَجَدْتُ وَحْدَکَ لاشَرِیکَ لَکَ فَإِنَّهُ لاتَجُوزُ الصَّلاةُ وَالرُّکُوعُ وَالسُّجُودُ إِلاّ لَکَ أَنْتَ الله الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ ، اللّهُمَّ [١] صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ [٢] السَّلامِ وَالتَّحِیَّةِ وارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلامَ ، اللّهُمَّ وَهاتانِ الرّکْعَتانِ هَدِیَّةٌ مِنِّی إِلى سَیِّدِی الحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما‌السلام ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِ وَتَقَبَّلْهُما مِنِّی وَأَجِرْنِی عَلَیْهِما أَفْضَلَ أَمَلِی وَرَجائِی فِیکَ وفِی وَلِیِّکَ یا وَلِیَّ المُؤْمِنِینَ.

ثم انکب على القبر وقبِّله وقل :

السَّلامُ عَلى الحُسَین بْنِ عَلِیٍّ المَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ العَبَراتِ وَأَسِیرِ الکُرُباتِ ، اللّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَصَفِیُّکَ الثَّائِرُ بِحَقِّکَ أَکْرَمْتَهُ بِکَرامَتِکَ وَخَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهادَةِ وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ وَقائِداً مِنَ القادَةِ وَأَکْرَمْتَهُ بِطِیبِ الوِلادَةِ وَأَعْطَیْتَهُ مَوارِیثَ الأَنْبِیاءِ وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً على خَلْقِکَ مِنَ الأَوْصِیاء ، فَأَعْذَرَ فِی الدُّعاءِ وَمَنَحَ النَّصِیحَةَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ حَتّى اسْتَنْقَذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَحَیْرَةِ [٣] الضَّلالَةِ ،

وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَباعَ حَظَّهُ مِنَ الآخِرةِ بِالاَدْنى وَتَرَدّى فِی هَواهُ وَأَسْخَطَکَ وَأَسْخَطَ نَبِیِّکَ وَأَطاعَ مِنْ عِبادِکَ أُولِی الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَوْزارِ المُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ ، فَجاهَدَهُمْ فِیکَ صابِراً مُحْتَسِباً مُقْبِلاً غَیْرَ مُدْبِرٍ لاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ حَتّى سُفِکَ فِی طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ ؛ اللّهُمَّ العَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِیماً.

ثم اعطف على علی بن الحسین علیه‌السلام وهو عند رجل الحُسَین علیه‌السلام وقل :

السَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ خاتَمِ النَّبِیِّینَ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَة نِساءِ العالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّها المَظْلُومُ الشَّهِیدُ ، بِأَبِی أَنْتَ وَاُمِّی عِشْتَ سَعِیداً وَقُتِلْتَ مَظْلُوما شَهِیداً.

ثم انحرف إلى قبور الشهداء رضوان الله علیهم وقل : السَّلامُ عَلَیْکُم أَیُّها الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِیدِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبى الدَّارِ ، بِأَبِی أَنْتُمْ وَاُمِّی فُزْتُمْ فَوْزاً عَظِیماً.

ثم امضِ إلى مشهد العباس بن علیٍّ علیه‌السلام وقف على ضریحه الشریف وقل :

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّها العَبْدُ الصَّالِحُ وَالصِّدّیقُ المُواسِی ، أَشْهَدُ أَنَّکَ آمَنْتَ بِالله وَنَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ الله وَدَعَوْتَ إِلى سَبِیلِ الله وَواسَیْتَ بِنَفْسِکَ ، فَعَلَیْکَ مِنَ الله أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلام. ثم انکب على القبر وقل : بِأَبِی أَنْتَ وَاُمِّی یا ناصِرَ دِینِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ الحُسَیْنِ الصِّدّیقِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ الحُسَیْنِ الشَّهِیدِ ، عَلَیْکَ مِنِّی ، السَّلامُ مابَقِیتُ وَبَقِیَ اللَیْلُ وَالنَّهارُ. ثم صلّ عند رأسه علیه‌السلام رکعتین وقل ما قلت عند راس الحُسَین علیه‌السلام أی ادع بدعاء : اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیْتُ ... الخ ص ٥٢٧.

ثم ارجع إلى مشهد الحُسَین علیه‌السلام وأقم عنده ما أحببت إِلاّ أنّه یستحب أن لا تجعله موضع

مبیتک فإذا أردت وداعه فقم عند الرأس وأنت تبکی وتقول :

السَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ وَلا سَئِمٍ ، فَإِنْ أَنْصَرِفُ فَلا عَنْ مَلالَةٍ وَإِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ الله الصَّابِرِینَ ، یا مَوْلایَ لاجَعَلَهُ الله آخِرَ العَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکَ وَرَزَقَنِی العَوْدَ إِلَیْکَ وَالمَقامَ فِی حَرَمِکَ وَالکَوْنَ فِی مَشْهَدِکَ آمِینَ یا رَبَّ العالَمِینَ. ثم قبِّله وأَمِرَّ علیه جمیع جسدک فإنّه أمان وحرز ، واخرج من عنده القهقرى ولاتوله دبرک وقل : السَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ المَقامِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا شَرِیکَ القُرْآنِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ الخِصامِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَة َالنَّجاةِ ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّیَ المُقِیمِینَ فِی هذا الحَرَمِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَبَداً مابَقِیتُ وَبَقِیَ اللَیْلُ وَالنَّهارُ. وقل : إِنّا للهِ وَإِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ إِلاّ بِالله العلِیِّ العَظِیمِ. ثم انصرف. وقال السید ابن طاووس ومحمد ابن المشهدی : فإذا فعلت ذلک کنت کمن زار الله فی عرشه [١].

۱۴۰۲/۰۴/۰۸

نماهنگ | قربانی شگفتی‌ساز

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «عید سعید قربان را -که یکی از خاطره‌های بزرگ تاریخی همه‌ی متدیّنین جهان است- تبریک عرض میکنم به ملّت عزیز ایران و به همه‌ی مسلمانان و به پیروان ادیان ابراهیمی... خاطره‌ی روز عید قربان، خاطره‌ی بزرگی است... حضرت ابراهیم مأمور میشود که نوجوان خودش را به دست خودش به قتل برساند -امر الهی است، آزمایش الهی است- آن هم فرزندی که سالهای متمادی از وجود او محروم بوده و در پیری اَلحَمدُ لِلَّهِ الَّذی وَهَبَ لی عَلَى الکِبَرِ إِسماعیلَ وَإِسحاق؛ خدای متعال این بچّه را به حضرت ابراهیم داده بود و خب پیدا است چقدر انسان به فرزندِ اواخر عمر و دوران پیری دلبسته است. به این فرزند که حالا «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ» -یک جوانی و یا نوجوانی شده- گفت میخواهم تو را به قتل برسانم، این دستور خدا است. آن جوان هم گفت: یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی‌ إِنْ شاءَ اللَهُ مِنَ الصَّابِرین. ببینید اینها حوادث عجیب تاریخ دین، تاریخ دین‌داری، تاریخ ایمان، تاریخ اسلام است. ما در گذشته‌ی خودمان، در سابقه‌ی دین‌داری خودمان اینها را داریم، که پدرِ پیر حاضر است جوان خودش را به دست خودش به خاطر دستور خداوند قربانی کند و جوان هم با کمال میل و طوع و رغبت میگوید: اِفْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی‌ إِنْ شاءَ اللَهُ مِنَ الصَّابِرین؛‌ خواهی دید که من تحمّل میکنم.» ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید سعید قربان نماهنگ «قربانی شگفتی‌ساز» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=53251

 

یک نکته ای که در مورد احساسات نهفته است، همین است که حضرت ولی فقیه می فرمایند که امام اجازه ندادند که احساسات بر عقلانیت غلبه کند و جهت انقلاب را از مسیر اصلی اش منحرف کند آنطوری که دیگر انقلابها هم منحرف شده بوده اند:

 

در اینجا من یک نکته‌ی لازم را عرض کنم و بعد از این نکته، مطلب اصلی مورد نظر خودم را عرض خواهم کرد. آن نکته این است که قیامهای اجتماعی، در همه جای دنیا، معمولاً به کمک احساسات شکل میگیرند. احساسات کمک میکند به اینکه قیامهای اجتماعی شکل بگیرد و پیروز بشود. اگر اندیشه‌ای و عقلانیّتی هم پشت سر این احساسات وجود داشته باشد، غالباً در لابه‌لای نظرات و اجتهادهای برخاسته‌ی از این احساسات، آن پشتوانه‌های عقلانی گم میشود، کم‌رنگ میشود؛ احساسات، خیلی اوقات، اهداف عقلانی قیامها را تحت تأثیر خود قرار میدهد. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که وقتی احساسات فروکش کرد، مسیر حرکتی که انقلاب برای آن به وجود آمده است عوض میشود؛ چون آن عقلانیّتی که پشت سر این قیام بود گم شده و کم‌اثر شده، لذا مسیر عوض میشود. نمونه‌های متعدّدی در تاریخ دارد؛ مثلاً انقلاب فرانسه در قرن هجدهم برای مبارزه‌ی با سلطنت یک خاندانی به وجود آمد ــ خاندان بوربون‌ها ــ بعد که انقلاب پیروز شد و حتّی پادشاه را و زنش را کشتند، احساسات گوناگون در بین مردم آن‌چنان فضا را در قبضه‌ی خودش گرفت که مردم یادشان رفت برای چه قیام کردند، برای چه مبارزه کردند و به میدان آمدند؛ بعد از حدود پانزده سال، سلطنت ناپلئون بر کشور فرانسه به وجود آمد و بعد از رفتن او هم همان خاندانی که انقلاب علیه آنها بود، همانها آمدند و حدود هفتاد سال یا هشتاد سال، فرانسه‌ای که با سلطنت جنگیده بود با سلطنت زندگی کرد؛ یعنی آن مبنای عقلانیِ پشت سر آن قیام و انقلاب بکلّی گم شد و از بین رفت؛ این را ما تقریباً در همه‌ی انقلابها یا در اغلب انقلابهای دنیا می‌بینیم.

حرف اصلی من این است که امام انقلاب اسلامی را در قبال این آفتِ نابودکننده حفظ کرد و مصونیّت داد. امام بزرگوار، با تدبیر الهی و با عقلانیّت برخاسته‌ی از ایمان به خدا و ایمان به غیب، کاری کرد که این آفت دامن انقلاب اسلامی را نگیرد؛ یعنی ایشان کاری کرد که احساسات ــ خب در انقلاب ما هم احساسات زیاد بود ــ نتواند مسیر اصلی و درست اوّلیّه‌ی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند.

امام چه کار کرد؟ مظهر عقلانیّت امام، آن عقلانیّتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، دو رکن اساسی بود: یک رکن «ولایت فقیه»، یک رکن «استقلال ملّی». من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمه‌ی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسب‌تر از «استقلال ملّی» وجود ندارد.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60365

 

این اشکال را بعضی حتی در منطق ریاضی هم می کنند که منطق ریاضی و مثلاً هوش مصنوعی دیگر با احساسات که ربطی ندارد و بلکه عقلانیت محض است؛ و لذا نباید هم اجازه داد که احساسات وارد ریاضیات و فرض بفرمائید ریاضی فیزیک و علوم طبیعی هم شوند و دیگر چه رسد به علوم و حکمت الهی که حتی ماوراء علوم طبیعی هم هستند! ولی اینجا یک نکته ای نهفته است که قابل تامل هم هست که اگر چنین است، پس چرا در قرآن کریم بارها هم خدا خود ایراد می گیرد که چطور از زبانهای مختلف هم به پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم توهین می فرموده اند که انک لمجنون، قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ‎﴿الشعراء: ٢٧﴾‏، وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ‎﴿الصافات: ٣٦﴾‏، معلّم مجنون، و قال ساحرٌ او مجنون، فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ‎﴿الطور: ٢٩﴾‏ وقالوا مجنون وازدجر، انه لمجنون:

وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ‎﴿الحجر: ٦﴾‏

قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ‎﴿الشعراء: ٢٧﴾‏

وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ‎﴿الصافات: ٣٦﴾‏

ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ‎﴿الدخان: ١٤﴾‏

فَتَوَلَّىٰ بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ‎﴿الذاریات: ٣٩﴾‏

کَذَٰلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ‎﴿الذاریات: ٥٢﴾‏

فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ‎﴿الطور: ٢٩﴾‏

کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ‎﴿القمر: ٩﴾‏

مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ‎﴿القلم: ٢﴾‏

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ‎﴿القلم: ٥١﴾‏

ولی در عین حال هم می فرماید:

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ‎﴿سبإ: ٤٦﴾‏

 

یعنی عرض بنده ی حقیر این است که با اینکه حتی به پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم هم توهین می شده است که تو مجنونی، این حرفها را سانسور نکرده اند در قرآن کریم که نکند به ساحت پیغمبر اکرم توهین شده است و این کار بدی هم بوده است و باعث مشکلات برای پیغمبر و حتی ائمه ی اطهار و حتی اسلام هم شود؟! یعنی عرض بنده ی حقیر این است که همین که مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات و بلکه هر انسانی هم این را بشنود که چطور به پیغمبر هم توهین می شده است، و چطور هم پیغمبر اکرم محمد صطفی صل الله علیه و آله و سلم از اخلاق عظیمی برخوردار هم بوده است که می فرماید: وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ ‎﴿القلم: ٤﴾‏ و اتفاقاً این را بعد از این هم در سوره ی مبارکه ی قلم می فرماید: که تو به لطف و رحمت پروردگارت هرگز دیوانه نیستی. (۲)  مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ‎﴿٢﴾‏. 

این یک خاصیت آموزشی عظیمی دارد که از جمله آیا نمی خواهد نشان دهد که پیغمبر اکرم چه اخلاق عظیمی هم داشته اند و چقدر هم بزرگوار بوده اند؟ عرض بنده ی حقیر این است که یحتمل بعضی اینجا اشکال هم کنند که کسی که این همه هم فکر شهادت است و مدام هم می فرماید که والمستشهدین بین یدیه، که دیگر برایش نباید هم مهم باشد که حالا دو تا پس گردنی هم به شوخی خورده باشد یا خیر، یا حتی یک لنگ و لگدی هم خورده یا دو تا حرفی هم شنیده است یا .... ولی عرض بنده همین هم هست که آقا این حرفها هم خیلی نیست و بلکه هر کی هر کی هم نیست که هر کسی از راه رسید هر چیزی دلش خواست بفرماید و بلکه هر کاری هم دلش خواست بکند و ...! حالا دلار و سکه هم که اینطوریها شده است و همه نیز از چشم همینهایی که مسجد می روند، می بینندش و بلکه جرات هم می کنند که ایراد کنند که دیگر مسجد هم برای چی می روی؟ یعنی چه؟ مگر می شود مسجد هم نرفت؟ مگر می شود عبادت خدا هم نکرد؟ هیچ کس هم نیست که بپرسد که بچه جان، تو چرا مسجد نمی روی، و تازه طلبگاری هم پیدا کرده ای که تو چرا مسجد می روی؟ خوب، همین طوریها هم می شود که یواش یواش همانهایی هم که بد حجاب و حتی بی حجاب نیز هستند هم جراتشان زیاد شده و شروع می کنند خودشان را به نمایش گذاشتن و آرتیست بازی درآوردن و اینها و .... و حالا نانواها و راننده های کامیون هم مشکلات دارند، ولی از آن طرف هم شما مگر غیر از این است که مارک کامیونکوفسکی را دارید که مقالاتش را با مقاله ی معروفش راجع به ویمپها و ماده تاریک ابرتقارنی نیز شروع کرد و همینطوری هم ادامه دارد:

https://arxiv.org/abs/2506.04334

https://arxiv.org/abs/2506.01956

https://arxiv.org/abs/2504.13996

...

https://arxiv.org/search/?

query=kamionkowski&searchtype=author&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

و بنده چقدر هم گشتم که این مقاله اش در مورد ویمپها را پیدا کردم و حالا این هم هست و بلکه غلط هم نکنم همین است:

Supersymmetric dark matter

Author links open overlay panelGerard Jungman a, Marc Kamionkowski b c, Kim Griest d

https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/0370157395000585

ولی یحتمل این مسائل را بخواهید به زبان حیدربابای شهریار هم ترجمه بفرمائید، یک ابیاتی را هم دارد که از ننه قزین و رخشنده و بلکه یحتمل شیرین و نوشین هم می فرمایند که یحتمل به عبری هم بخواهیم از ترکی سلیس ترجمه اش کنیم، می شود شعری راجع به سی سی و جیگر و فوفول و اینها. و یحتمل بعضی اینجا اشکال هم بفرمایند که بابا، سی سی و جیگر و فوفول و اینها اصلا چه ربطی هم دارند به جیدربابای شهریار؟ مسئله این است که حالا به زبان حیدر بابای شهریار هم نباشد، بالاخره کاندلاس هم آیا از هایپر رویه های سی سی کالابی-یاو اشتراک تمام هم فرموده اند یا خیر:

https://arxiv.org/abs/2007.15706

https://arxiv.org/abs/1709.01081

https://arxiv.org/abs/hep-th/9511230

که اتفاقاً اولین مقاله هم از طریق یادگیری ماشینی وارد مسئله گویا چطور هم می شود و .... آن وقت می فرمایند چرا بعضیها اسم فرزندشان را می گذارند تاو تکنو مکانیکوس ... و با رئیس جمهوری هم که مشاورش بوده اند هم می روند توی دعوا و مرافعه و بگیر و ببند و ....! والله اعلم! البته اینجا یک نکته ای که هست این است که بعضی یحتمل خیلی هم بنظرشان برسد که ثروتمندان نیز یک چیزی دارند که حاضرند همین حرفهای پشت سرشان را هم به جان بخرند که حتی حالات استکباری هم داشته باشند و آیا اصلا بفکر مستضعفین جهان هم هستند؟ نکته اینجا این است که آیا ثروتمندان هم در صفهای نماز مسلمانان با فقرا در یک صف می ایستند و با هم نماز می گزارند؟ یا اینکه مسئله این است که مسئله دچار دوگانهایی شده است که از نوع الکتریکی- مغناطیسی است که در عین حالی که با هم توامان هم هستند، و در عین حال هم هیچ گاهی به هم نمی رسند و بلکه بر هم عمود نیز هستند؟ و آیا نیروهای ضعیف و قوی و استکبار و مستضعفین هم همینطورند یا اینکه خیر، اینها هم دوگانهایی هستند که هر کدام بنظرشان می رسد که توحید؟ برو بابا، کدام توحید؟ و حال آنکه یقیناً یک وحدتی در نظریه ها هم هست حتی اگر نظیه پردازان گات و نظریه وحدت بزرگ هم ندانند که مسئله کدام است و چطور این وحدت میسر خواهد شد و .... یحتمل بد هم نباشد برای این کار نگاهی هم به کارهای اخیر کاظم عزیزی نیز بیاندازید که اتفاقاً بنظر هم می رسد خیلی تند و تند هم مقالاتش بیرون می آیند و ....  لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/abs/2505.22711

https://arxiv.org/search/?query=KM3-230213A&searchtype=all&source=header

https://www.km3net.org/km-3230213a-full-page/

https://arxiv.org/abs/2303.02205

https://arxiv.org/abs/2407.14461

https://arxiv.org/abs/2410.02112

https://arxiv.org/abs/2503.15593

وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿الأنعام: ١٦٥﴾‏

ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ مِن بَعْدِهِمْ لِنَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ‎﴿یونس: ١٤﴾‏

فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِی الْفُلْکِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِینَ ‎﴿یونس: ٧٣﴾‏

هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَن کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا ‎﴿فاطر: ٣٩﴾‏

الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ ‎﴿الزخرف: ٦٧﴾‏

أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿الأعراف: ٦٩﴾‏

وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿الأعراف: ٧٤﴾‏

أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَـٰهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ ‎﴿النمل: ٦٢﴾‏

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿البقرة: ٣٠﴾‏

یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ‎﴿ص: ٢٦﴾‏

 

۱۴۰۴/۰۳/۱۵

پیام به حجاج بیت‌الله الحرام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت موسم حج امسال، حجِ همراه با معرفت و درس‌های آن را علاج دردهای امروز دنیای اسلام برشمردند و با اشاره به جنایات و شقاوت‌های رژیم صهیونی در غزّه، مهمترین وظیفه دولت‌های اسلامی را مانع شدن از ادامه فاجعه بشری در غزه و فشار به آمریکا به‌عنوان حامی اصلی رژیم صهیونی برای توقف کمکها و حمایتها دانستند و از ملتها خواستند مطالبه‌گرِ عمل دولتها به این وظیفه باشند.

رهبر انقلاب در این پیام سفر حج را تمرین هجرت از زندگی معمول به زندگی توحیدی خواندند و با برشمردن اجزاء اصلی زندگی توحیدی، گفتند: آئین حج نمونه‌های نمادین زندگی توحیدی را در خود گردآورده و حج‌گزار را با آن آشنا و به آن دعوت می‌کند و باید این دعوت را شنید، آموخت و عزم خود را برای بکارگیری درس‌های آن استوار کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دنیای اسلام را بیش از همیشه نیازمند بکارگیری درس‌های حج دانستند و با اشاره به اینکه حج امسال دومین موسم حجی است که با جنایات رژیم صهیونی در غزه همزمان شده است، با طرح این سؤال که چه کسی باید در برابر این فاجعه بشری بایستد، افزودند: بی‌شک دولت‌های اسلامی نخستین مخاطب این تکلیف‌اند و ملتها مطالبه‌گرانِ عملِ دولت‌ها به آن هستند.

ایشان آمریکا را شریک قطعی جنایات رژیم صهیونی در غزه دانستند و تأکید کردند: دولت‌های مسلمان باید همه راه‌های کمک‌رسانی به رژیم صهیونی را مسدود کنند و دست جنایتکار را از ادامه رفتار شقاوت‌آمیز در غزه کوتاه سازند و مرتبطین آمریکا در منطقه نیز باید دولت مستکبر آمریکا را مجبور به توقف حمایت از رژیم صهیونی کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه مقاومت اعجاب‌انگیز مردم غزه، مسئله فلسطین را در رأس توجهات دنیای اسلام و همه آزادگان جهان قرار داده است، خاطر نشان کردند: لازم است سخنگویان و دارندگان جایگاه‌های اجتماعی، ملتها را آگاه و حساس و مطالبات مربوط به فلسطین را گسترده‌تر کنند و حجاج سعادتمند نیز پیروزی بر ستمگران صهیونی و حامیان آنها را از خدای متعال مسئلت کنند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی خیر خلق الله محمّدٍ المصطفی و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.


حج، آرزوی مؤمنان و عید مشتاقان و رزق معنوی سعادتمندان است، و اگر با معرفت به عمق رمزآلود آن همراه باشد، علاج دردهای عمده‌ی امّت اسلامی، بلکه همه‌ی بشریّت است.

سفر حج همانند دیگر سفرها نیست که برای تجارت یا گردشگری یا هدفهای گوناگون دیگر انجام میشوند و احیاناً در خلال آن، عبادتی یا کار نیکی هم صورت میگیرد؛ سفر حج تمرین هجرت از زندگیِ معمول به زندگی مطلوب است. زندگی مطلوب، زندگی توحیدی است که در آن، طوافِ دائم بر گِرد محور حق، سعیِ دائم در میانه‌ی قلّه‌های دشوار، رَمیِ دائم شیطان شریر، وقوف آمیخته با ذکر و ابتهال، اطعام فقیرِ زمینگیر و رهگذر، یکسان دیدنِ رنگ و نژاد و زبان و جغرافیای انسانها، و در همه حال آماده‌ی خدمت بودن و به خدا پناه بردن و پرچم دفاع از حق برافراشتن، اجزای اصلی و همیشگی است. آئین حج، نمونه‌های نمادین این زندگی را در خود گردآورده، و حج‌گزار را با آن آشنا و به آن دعوت میکند.

این دعوت را باید شنید؛ دل را و چشمِ ظاهر و باطن را باید گشود؛ باید آموخت و عزم خود را برای به‌کارگیری این درسها، استوار داشت. هر کس در حدّ توان میتواند گامی در این راه بردارد؛ و علما و روشنفکران و صاحبان مناصبِ سیاسی و جایگاه‌های اجتماعی، بیش از دیگران.

دنیای اسلام اکنون بیش از همیشه نیازمند به‌کارگیری این درسها است. اکنون این دوّمین موسم حجّی است که همزمان با فجایع غزّه و غرب آسیا برگزار میشود. باند صهیونیستِ جنایتکارِ حاکم بر فلسطین، با قساوتی بهت‌آور و شقاوت و شرارتی بی‌نظیر،‌ فاجعه‌ی غزّه را به نقطه‌ی باورنکردنی رسانده است. اکنون کودکان فلسطینی، فراتر از بمب و گلوله و موشک، با تشنگی و گرسنگی کشته میشوند؛ خانواده‌های داغدار عزیزان و جوانان و پدران و مادران، روزبه‌روز افزایش می‌یابد؛ چه کسی باید در برابر این فاجعه‌ی بشری بِایستد؟

بی‌شک دولتهای اسلامی، نخستین مخاطب این تکلیفند و ملّتها، مطالبه‌گرانِ عمل دولتها به آن. دولتهای مسلمان شاید در مسائل گوناگونی دچار اختلاف نظر سیاسی باشند، این نباید آنان را از اتّفاق نظر و همکاری در ماجرای سهمگین غزّه و دفاع از مظلوم‌ترین مجموعه‌ی بشری در جهانِ امروز باز دارد. دولتهای مسلمان باید همه‌ی راه‌های کمک‌رسانی به رژیم صهیونی را مسدود کنند و دست جنایتکار را از ادامه‌ی رفتار شقاوت‌آمیز در غزّه کوتاه سازند. آمریکا شریک قطعی جنایات رژیم صهیونی است؛ مرتبطین آمریکا در این منطقه و دیگر مناطق اسلامی، به ندای قرآن درباره‌ی دفاع از مظلوم گوش فرا دهند و دولت مستکبر آمریکا را مجبور به توقّف این رفتار ظالمانه کنند. آئین برائت در حج، گامی در این راه است.

مقاومت اعجاب‌انگیز مردم غزّه، مسئله‌ی فلسطین را در رأس توجّهات دنیای اسلام و همه‌ی آزادگان جهان  قرار داده است؛ از این فرصت باید استفاده کرد و به یاری این ملّت مظلوم شتافت. به رغم تلاش مستکبران و حامیان رژیم صهیونی برای فراموشیِ نام و یاد مسئله‌ی فلسطین، ذات شریر سردمداران این رژیم و سیاست احمقانه‌ی آنان، وضعیّتی پدید آورده که امروز نام فلسطین از همیشه درخشان‌تر، و نفرت عمومی از صهیونی‌ها و حامیانشان، از همیشه بیشتر است؛ و این فرصت مهمّی برای دنیای اسلام است.

سخنگویان و دارندگان جایگاه‌های اجتماعی، لازم است ملّتها را آگاه و حسّاس و مطالبات مربوط به فلسطین را گسترده‌تر کنند. شما حجّاج سعادتمند هم از فرصت دعا و یاری طلبیدن از خدای متعال در مراسم حج غفلت نورزید و پیروزی بر ستمگران صهیونی و حامیان آنها را از خدای متعال مسئلت کنید.

صلوات و سلام خدا بر پیامبر گرامی اسلام و خاندان مطهّر او، و سلام و درود بر حضرت مهدی بقیّة‌الله (عجّل الله ظهوره).
 

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
سیّدعلی خامنه‌ای         
۱۴۰۴/۳/۹

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=60331

 

۱۴۰۴/۰۳/۱۴

فرازی از بیانات در مراسم سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)

بنده هیچ نظام انقلابی را در دنیا در تاریخ این دو سه قرنِ انقلابها نمی‌شناسم که تا این اندازه در معرض توطئه و دشمنی و طرّاحی دشمنان قرار گرفته باشد. شما نگاه کنید ببینید از اوّل انقلاب، از تحریکات قومی و قومیّتها را تحریک کردن، تا مسلّح کردن گروه‌های چپ ــ گروه‌های چپ در ایران کم‌وبیش بودند؛ اینها را مسلّح کنند، در دانشگاه و جاهای دیگر اینها را بگنجانند، آماده‌‌ی برای حرکت علیه نظام ــ تا تحریک و پشتیبانی گرگ خونخواری مثل صدّام‌حسین که تحریکش کردند، وادارش کردند، تشویقش کردند که به مرزهای ما حمله کند، تا ترورهای هدفمند، ترور شهید مطهّری، ترور شهید بهشتی، ترور شهید مفتّح، ترور شهید رجائی، ترور شهدای محراب(۳) و همین‌طور ادامه پیدا کند تا ترور دانشمندان هسته‌ای، تا ترور جوانان فعّال انقلابی؛ ببینید، اینها مجموعه‌ی طرّاحی‌هایی است که علیه نظامِ برخاسته‌ی از انقلاب در ایران انجام گرفت. بعد هم تحریمهای همه‌جانبه، بعد هم حملات مستقیم مثل حمله‌ی آمریکایی‌ها به طبس و آن قضیّه‌ی معروف و معجز‌آسا(۴) یا حمله‌ی به هواپیمای مسافربری و اسقاط هواپیما(۵) و از این قبیل کارها؛ این کارها نسبت به نظام برآمده‌ی از انقلاب اسلامی، از اوّل انقلاب شروع شد و البتّه تا امروز هم ادامه دارد. انواع این طرحها و این توطئه‌ها از لحاظ تنوّع، از لحاظ شدّت عمل، از لحاظ مضمون خباثت‌آمیز آنها، به نظر من در هیچ انقلابی از این انقلابهای شناخته‌شده‌ی دنیا سابقه ندارد.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60365

 

بنده ی حقیر دارم دوباره به سخنرانی حضرت ولی فقیه حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مد ظله العالی گوش می دهم بلکه یحتمل لغت "خلاء" را در کلام آن حضرت بشنوم اگر اشتباه نکرده باشم! خوبی گوش کردن و توان انجام چنین کاری به سخنرانیهای ضبط شده، همین است که انسان خیلی هم سرگیچه نمی گیرد که آیا کجا بود که بنده چنین چیزی را شنیدم یا خیر؛ اصلا اشتباه کرده ام و چنین نبوده است! همانطور که گفتیم خلاء به یک معنا، می شود به معنای (vacuum) که مثلاً در جارو برقی از این خاصیت خلائی مکندگی استفاده می شود تا فرش و زمین و پرده و غیر آنرا، گرد و خاکهایش را مکیده و جارو کند. ولی مثلاً اخلّاء به معنای دوست و مودت است که از ریشه ی "خلل" است. ویکی فقه می فرماید:

اَخِلَّاء: 

(الْاَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ)[۱]

    
«اخلّاء» جمع‌ «خلیل» از مادّه‌ «خَلّة» به معنای مودت و دوستی است و ریشه اصلی آن‌ «خلل» (بر وزن شرف) به معنای فاصله میان دو جسم است؛ و از آنجا که محبت و دوستی در لابلای قلب انسان نفوذ می‌کند، این واژه در آن به کار رفته است.

https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A3%D9%8E%D8%AE%D9%90%D9%84%

D9%91%D8%A7%D8%A1_(%D9%84%D8%BA%D8%A7%D8%AA%E

2%80%8C%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86)

و اگر شما "خلاء" را در نرم افزارهای قرآنی مثل تنزیل جستجو بفرمائید، لغاتی مثل "خلائف" هم علاوه بر "اخلّاء" همراه آن می آید. و لذا بنده ی حقیر لغات "خلیفة" و "خلفاء" را نیز اضافه بر آن جستجو کردم، نه فقط بخاطر اینکه لغات دهان پر کنی هم هستند! و بلکه خلیفه الله و خلفای الهی نیز یک جلائی را بر روی زمین پر می کنند که همانا جایگزینی خدا بر روی زمین را پر می کند. البته در این کار یک عقلانیتی هم هست که حتی به هندسه ی زمین و زمان و فضا و آسمان هم احتیاج دارد و بستگی به این هم دارد که آیا این عقلانیت را بر حسب منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی و الهیات و علوم وحیانی و حکمت الهی و حکمت متعالیه و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی است؟ یا اینکه عقلانیتی است که بر حسب مادیگری هم هست و اصلا الهیات را هم نفی می کند و بلکه حالا بفرماید که نخیر؛ یحتمل یک ماوراء الطبیعه ای هم آیا چقدر داشته باشیم؟ بعضی مبنای عقلانیت را می فرمایند که این است که حالا کی مرده است که بداند آیا چقدر هم بعد از مرگ نیز زندگی دیگری و بلکه آخرتی هم داریم ماورای این زندی مادی ای که در این دنیا می بینیم؟

حتی بعضی یحتمل استقلال ملی را هم بر حسب عقلانیت بخواهند ترسیم کنند، یحتمل بفرمایند که دلیل اینکه ما می توانیم و ما باید هم بتوانیم، همین است که در صنعت و علوم دانشگاهی هم بتوانیم با دیگر دانشگاه های جهان وارد مسابقه شده و از همه جلو هم بزنیم چرا که ما هیچ چیزی هم از دیگران کم نداریم. مسائل مادی و حتی هسته ای را درست بررسی کردن از اینجا نشاءت می گیرد که مثلاً مسئله ی هندسی این نیست که هر کس هندسه نمی داند وارد آکادمی افلاطون نشود! و بلکه مسئله فقط این نیست که نباید مسائل حوزه و دانشگاه را التقاطی اش هم کرد، هر چند که حرف درستی هم هست. ولی شما ببینید که شهید مطهری وارد مسائل فلسفی هم می شدند و حتی مسائل فیزیکی را هم کماکان شده در کتاب توحید ایشان می بینید که بحث می شود. التقاط آنجا مسئله ای است که اصل مسائل را ندانیم و بخواهیم یاد بگیریم و ندانیم حکمت الهی کجا وارد می شود و هندسه ی مسائل کجا است و بلکه ریاضی فیزیک آنها هم کدام است، و آنگاه یک ملغمه ای از این علوم حوزوی و دانشگاهی سر هم کنیم و بخواهیم آنها را تحویل همگان دهیم. البته منظور به این نیست که این کار را بطور التقاطی فقط حوزویانی که می خواهند وارد دانشگاه هم شوند انجام می دهند و بلکه خود  دانشگاهیان هم آنچنان سعی می کنند که آنچه مایلند از روی حتی هوای نفس و شهوات را هم انجام دهند را بصورتهای علمی سر هم کنند و حتی جنایات خود را هم ذیل همین کارهایشان مشروعیت ببخشند. این را نمی گویند عقلانیت پایدار و این را نمی گویند عقلانیتی که از میانش امامت دین و مذهب الهی توحیدی محمدی علوی ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف بیرون بیاید. و حالا یحتمل خلفائی هم از این عقلانیتهای دیگری که حتی شامل استقلال ملی است حاصل شوند که البته همین را هم از لحاظات ملی برای دولت مشروع دکتر مصدق، آمریکا اجازه نداد و بر علیه اش کودتا کردند. و دیگر چه رسد به عقلانیتی که از دلش وحیانیت و امامت و بلکه امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم حاصل شود، توجه بفرمائید که چقدر هم خواسته اند بر علیه جمهوری اسلامی توطئه و فتنه هم کرده و حتی بر علیه برنامه هسته ای ایران هم فضولی می کنند و ....

شما ببینید که در کتابی مثل آداب نماز، امام خمینی قدس سره الشریف چطور مسائل را بر حسب احادیث و آیات قرآنی و حکمت الهی هم بحث می فرمایند. همین را هم یحتمل بعضی بخواهند اشکال کنند که آقا این کارها دیگر کدام است؟ مگر نماز خواندن این همه مسائل و حرفها و فکرها را هم نیاز دارد که بخواهیم وارد آداب و اسرار و انواع مسائلش کنیم که تازه علاوه بر آن مسائلی است که در توضیح المسائل آقایان هم مطرح می شوند؟ همین بایست و نمازت را بخوان و تعقیباتش را هم ادامه بده و سعی کن بالاخره خود را به نماز جماعت هم الی ما شاء الله برسانی و از نماز جماعت فیض هم ببری و استفاده هم کنی. این همه کارها را دیگر ندارد. ولی عرض بنده ی حقیر این است که اتفاقاً همینها را هم باید در نظر گرفت که فلسفه و حکمت خودش را دارد که باعث می شوند انسان بهتر حتی درک کند که فلسفه ی تحلیلی و بلکه فلسفه ی تحلیلی پشت مسائل ریاضی فیزیکی هم کدامها هستند و ...؟ و الا خوب، شما می روید نماز جماعت و اتفاقاً خیلی هم سعی کنید به حرفهای وعاظ و منبریهای محترم نیز گوش کنید. و اما آیا شهید مطهری کدام حرفها را داشتند که حتی قبل از انقلاب هم آنطور دانشجویان را به خود می توانستند جلب کنند و درسها بیاموزند و .... مثل این است که بفرمائید که ساندویچی و لوله کشی و سی سی و ویمپ و ماچو و سیاه چاله های نجومی و امثال اینها که دیگر نمی توانند به کیهانشناسی و اخترفیزیک و ریاضی فیزیک و فیزیک انرژیهای بالا و اینها ربطی هم داشته باشند؛ و حتی یحتمل همین بحثها که اینها دیگر چیست که می فرمائید؟ و اینکه مثلاً دیگر مسجد چرا این همه می روید، به سر و کله زدنهای فراوانی هم بیانجامند و بلکه کار حتی به حالا با پا و لنگ و لگدهایی هم علاوه بر برنامه (هندسی) لنگلندز هم بیانجامند و ... مسئله این است که حالا بعضی حتی اشکال هم کنند که خوب مگر چطور می شود که خانمها هم با موهای دمب اسبی تشریف بیاورند حول مرقد شهدای گمنام و برای کبوترها دون هم بپاشند و از جلوی مساجد امامزاده ها هم رد شوند و .... عرض بنده ی حقبر این است که بنده نمی دانم چرا هیچ کس اینطور هم سوال نمی فرماید که خوب حالا مگر چطور می شود این گالری نقاشی و کافی شاپ را هم برداریم حسینیه ی ایران اش کنیم؟! همه کارها را از آنطرف آبها هم می خواهند محاسبه کنند و آن هم چطوری؟ بابا آنور آبیها هم مسجد و حسینیه و امامزاده می خواهند و نیاز دارند یا خیر؟! همه اش که حتی ریاضی فیزیک و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیست! ولی خوب حالا اینها را هم داریم دیگر که حالا نگاهی به آنها نیز در خلوت خود یا حتی برای کنفرانسها و سمینارها و کلوکیوم ها نیز بیاندازید:

https://arxiv.org/abs/2505.19029

https://arxiv.org/abs/2505.01540

https://arxiv.org/abs/2504.04417

https://arxiv.org/abs/2504.01669

https://arxiv.org/abs/2503.09372

https://arxiv.org/abs/2503.09371

https://arxiv.org/abs/1105.6274

https://inspirehep.net/literature/902102

https://arxiv.org/abs/2503.15464

راستی، بنده ی حقیر که نتوانستم لغت "خلاء" را در سخنرانیهای حضرت آقا مد ظله العالی بشنوم و یحتمل اشتباه از این بنده ی حقیر است. ولی عرض بنده ی حقیر این است که وقتی شاگرد سعی هم دارد و خیلی هم سعی و تلاش می کند که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجعع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم پیشروی و میل کند، باید هم توجه داشته باشد که انگیزه های پایداری هم داشته باشد که مثلاً با فتح مکه و حتی فتح این قاره یا آن قاره هم یک مرتبه بنظرش نرسد که دیگر انگیزه های ما به هم نیز ریخته اند و دیگر انگیزه ی دیگری هم نمانده است که فتح الفتوح اش نکرده باشیم و بلکه کار تمام است. فتح الفتوح دلها همان است که حضرت آقا می فرمایند حضرت امام چطور به این فتح الفتوح عظیم هم دست یافتند و بلکه قلوب زمینی و آسمانی را هم همه و همه را در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی یکی بعد از دیگری با پایداری تمام فتح کردند و همه و همه را در جهاد فی سبیل الله و خدمت و یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف تا روز قیامت واقع کردند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ ‎﴿الزخرف: ٦٧﴾‏

و خداى تعالى آداب عبودیت را در قرائت به چهار رکن قائم فرموده:

رکن اوّل «تذکر» است که باید دربسم اللَّه الرحمن الرحیم حاصل شود؛ و عبد سالک تمام دار تحقّق را به نظر اسمى که فناى در مسمّا است نظر کند. و قلب را عادت دهد که در همه ذرّات ممکنات حق‌جو و حق‌خواه شود، و فطرت تعلّم اسمائى را، که در خمیره ذات او ثبت است به مقتضاى جامعیت نشئه و ظهور از حضرت اسم اللَّه الاعظم- که اشاره به آن است در قول خداى تعالى: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها»[416]- به مرتبه فعلیت و ظهور آورد. و این مقام، از خلوت با حق و شدّت تذکّر و تفکّر در شؤون الهیه حاصل شود، تا جایى رسد که قلب عبد حقّانى شود و در تمام زوایاى او اسمى جز از حق نباشد.

...

و در وسائل، سند به حضرت صادق رساند که فرمود: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: یَابْنَ آدَمَ اذْکُرْنی فی نَفْسِکَ، أَذْکُرْکَ فی نَفْسی. یَابْنَ آدَمَ اذْکُرْنی فی خَلأ، أَذْکُرْکَ فی خَلأٍ. یابْنَ آدَمَ اذْکُرْنی فی مَلأٍ أَذْکُرْکَ فی مَلأٍ خَیْرٍ مِنْ مَلَئِکَ. وَقَالَ: ما مِن عَبْدٍ ذَکَرَ اللَّهَ فی مَلأٍ مِنَ النّاسِ إلّاذَکَرَهُ اللَّهُ فی مَلأٍ مِنَ الْمَلائِکَة»[423].

 

رکن دوم «تحمید» است. و آن، در قول مصلّی: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‌» حاصل شود.

...

رکن سوم «تعظیم» است. و آن در «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌» حاصل شود. چون عبد سالک الى اللَّه در رکن «تحمید» محمدت را به حق تعالى منحصر کرد و از کثرات وجودیه سلب کمال و تحمید نمود، به افق وحدت نزدیک شود و چشم کثرت‌بینى او کم کم کور شود و صورت رحمانیت، که بسط وجود، و رحیمیت، که بسط کمال وجود است، بر قلب او تجلّى کند و حق را به دو اسم محیط جامع که کثرات، در آن مضمحل است توصیف کند؛ پس، به واسطه جلوه کمالى، قلب را هیبتِ حاصل از جمال دست دهد؛ پس، عظمت حق در قلب او جایگزین شود.

و این حال چون تمکین یافت، به رکن چهارم منتقل شود که آن، مقام «تقدیس» است که حقیقت تمجید است؛ و به عبارت دیگر؛ تفویض امر، الى اللَّه است. و آن، رؤیت مقام مالکیت و قاهریت حق، و فرو ریختن غبار کثرت، و شکستن بت‌هاى کعبه دل، و ظهور مالک بیتِ قلب، و تصرّف نمودن آن را بى‌مزاحم شیطانى است. و در این حال، به مقام خلوت رسد و بین بنده و حق حجابى نباشد و «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‌» در آن خلوت خاص و مجمع انس واقع شود. و از این جهت فرمود: «هذا بَیْنی وَبَیْنَ عَبْدی». و چون عنایت ازلى شامل حال او شود و او را به خود آرد، استقامت به این مقام و تمکین آن حضرت را خواهان شود بقوله: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌». ولهذا «اهْدِنَا» تفسیر شده به:

«ألْزِمْنا وَأدِمْنا وثَبِّتْنا»[424]. و این، براى آنان است که از حجاب بیرون آمده و به‌ مطلوب ازل رسیده‌اند. و اما امثال ما، اهل حجاب، باید هدایت را به همان معنى خود از حق تعالى طلب کنیم. و شاید بقیّه از این، در تفسیر سوره مبارکه «حمد» بیاید، ان شاء اللَّه تعالى.

https://lib.eshia.ir/11144/1/266

 

۱۴۰۴/۰۳/۱۴

فرازهایی از بیانات در مراسم سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)

...

امام چه کار کرد؟ مظهر عقلانیّت امام، آن عقلانیّتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، دو رکن اساسی بود: یک رکن «ولایت فقیه»، یک رکن «استقلال ملّی». من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمه‌ی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسب‌تر از «استقلال ملّی» وجود ندارد.

...

من اینها را گفتم برای اینکه ملّت عزیزمان تا حدودی در جریان مسئله قرار بگیرند؛ البتّه بیشتر باید توضیح بدهند. پاسخ ما به یاوه‌گویی‌های دولت پُرسروصدا و بی‌تدبیر آمریکا معلوم است؛ معلوم است ما چه جوابی میدهیم. یک روز ــ چند سال قبل از این ــ یکی از رؤسای جمهور آمریکا(۷) گفت من اگر بتوانم، پیچ‌ومهره‌های صنعت هسته‌ای ایران را باز میکنم و از بین میبرم! که البتّه اعتراف کرد که نمیتواند و از آن روز، پیچ‌ومهره‌های صنعت هسته‌ای ما بسیار محکم‌تر هم شده. او البتّه اقرار کرد که نمیتواند پیچ‌ومهره‌ها را باز کند؛ گفت نمیتوانم، اگر میتوانستم میکردم. اینهایی هم که امروز سر کارند ــ صهیونی و آمریکایی ــ اینها هم بدانند که در این مورد، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. البتّه قبل از این حرفها، قبل از این توضیحها، اوّلین مطلبی که ما در باب هسته‌ای به طرفهای آمریکایی و غیره میگوییم این است که شما چه‌کاره‌اید؟ چرا دخالت میکنید که ایران باید غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد؟ به شما چه؟ شما امکانات اتمی دارید، بمب اتم دارید، ویرانگری شدید دنیا در اختیار شما است، به شما چه که ملّت ایران غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد، صنعت هسته‌ای داشته باشد یا نداشته باشد؟ [ملّت ایران] یک ملّتی است که اختیارش دست خودش است؛ به شما ربطی ندارد؛ شما چه‌کاره‌اید؟ شما از چه موضع حقوقی‌ای این حرفها را میزنید؟ این مطلب ما است. این هم راجع به مسئله‌ی هسته‌ای.

آخرین حرف من مربوط به جنایات حیرت‌انگیز رژیم صهیونیستی در غزّه است؛ واقعاً حیرت‌انگیز است! انسان باورش نمی‌آمد که اینها این‌جور طرحهای جنایت‌آمیزی داشته باشند. ببینید، اینها یک بمب می‌انداختند و یک خانه یا دو خانه خراب میشد، مثلاً ده نفر یا پانزده نفر شهید میشدند؛ دیدند نه، این کم است؛ حالا چه کار میکنند؟ حالا یک مرکزی را درست میکنند به عنوان «تقسیم غذا» ــ چون موادّ غذائی که وارد غزّه نمیشود ــ مردم هجوم میبرند برای اینکه از آنجا غذا بگیرند و اینها با یک مسلسل، ده برابر آن چیزی را که با بمب از بین میبردند از بین میبرند! کشتن مردم برایشان گران تمام میشد، ارزانش کردند؛ باید بمب مصرف میکردند، حالا گلوله مصرف میکنند. این حیرت‌انگیز است؛ واقعاً این جنایت انسان را متحیّر میکند که انسان چقدر ممکن است پست و خبیث و شقی و شریر باشد که بتواند یک چنین کاری را بکند! البتّه آمریکا هم در این جنایت شریک است، دست آمریکا هم در این جنایات آلوده است؛ به همین دلیل هم هست که ما گفتیم، تکرار کردیم و اصرار میکنیم که آمریکا باید از این منطقه خارج بشود.

یک جمله هم مایلم به دولتهای اسلامی بگویم. دولتهای اسلامی امروز خیلی تکلیف دارند. میخواهم صریح به دولتها بگویم که امروز جای مجامله و ملاحظه‌کاری و بی‌طرفی نیست، امروز روز سکوت کردن نیست. اگر دولتی در میان دولتهای اسلامی به هر شکلی و به هر بهانه‌ای از رژیم صهیونی حمایت بکند ــ چه با عادّی‌سازی روابط، چه با بستن راه کمک به فلسطین، چه با توجیه جنایات صهیونیست‌ها ــ یقین بداند که ننگ ابدی بر پیشانی‌اش خواهد ماند. البتّه حساب اخروی هم هست، قیامت هم هست، جزای الهی هم هست که خیلی سخت است، خیلی سنگین است، پیش خدا نمیتوانند جواب بدهند، امّا فقط جزای اخروی نیست؛ در دنیا هم ملّتها این خیانت را فراموش نخواهند کرد. و دولتها بدانند با تکیه‌ی به رژیم صهیونیستی برای هیچ دولتی امنیّت به وجود نمی‌آید؛ امنیّت را نمیتوانند با تکیه‌ی به رژیم صهیونیستی به دست بیاورند؛ چون رژیم صهیونی به حکم قاطع الهی در حال فروپاشی است و ان‌شاءالله دیری نخواهد پایید.

پروردگارا! تفضّلات خودت را بر ملّت ایران روزبه‌روز افزایش بده؛ دشمنان ملّت ایران را سرکوب و منکوب بفرما. پروردگارا! اهداف و آرمانهای بلند امام بزرگوار را در میان ملّت ایران تحقّق ببخش؛ قلب مقدّس ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه) را از ما، از ملّت ایران، از همه‌ی خدمتگزاران راضی و خشنود بفرما؛ روح مطهّر امام بزرگوار را در اعلیٰ‌مراتب علّیّین و رضوان خودت قرار بده.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60365#_ftnref4

 

بنده ی حقیر دنبال لغت "خلاء" که فکر می کردم در سخنرانی حضرت ولی فقیه امام خامنه ای مد ظله العالی نیز آمده است، می گشتم؛ ولی با اینکه چند بار هم آنرا گوش کرده بودم، یادم نیست که کجایش است یا بلکه هم اشتباه کرده ام و در سخنرانی ایشان نباشد. البته اینجا یک مسئله ی احساساتی نیز وجود دارد که انسان را درگیر هم می کند همانطوری که انسان از جنایات صهیونیستها نیز دلش دردمند می شود، ولی یک مسئله ی عقلانیت هم اینجا هست که مسئله ی جهاد فی سبیل الله و جهاد تبیین و شهادت در راه خدا نیز بالاخره کدام است؟!

این مسئله را در مورد اینشتین هم دارید که بالاخره گفته می شود که او اظهار مسلمانی هم کرده بوده است، ولی نکته ای که هست این است که یک خلائی را داریم که شاگرد وقتی از حالات خلاء سعی دارد به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز الی ما شاء الله میل کند، این را خود امام خمینی قدس سره الشریف در آداب نماز نیز مطرح می فرمایند که بالاخره در رکن چهارم قرائت نماز هم بتهای کعبه دل آیا چقدر شکسته شوند و انسان در خلوت یا همان خلاء نمازش آیا چقدر هم بتواند با حضرت حق درست نمازش را تقسیم هم کند و .... گیر قضایا اینجا است که وقتی بتهای کعبه دل را سالک الی الله نتوانست حتی در نمازش هم بشکند و با خدایش خلوت کند، آنگاه هر چقدر هم شاگرد سعی کند که اقل کم به نفس خودش نشان دهد که دارد در سعی و تلاش اش از حالات خلائی که مملو از خالی بودن و انرژی نداشتن است بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه برود و حتی در نمازش هم با حضرت حق نیز خلوت کند، آیا چقدر هم سالک الی الله همچون مبتدیانی مثل ما در کارش موفق هم می شود؟ والله اعلم!

ولی آنگاه آن کافری هم که بدتر از این بنده ی حقیر دیگر توی کفرش بد جوری هم گیر کرده است و متوجه مسئله در مقابل مومنان و متقین واقعی هم شود کانه الان است که آبرویش هم بریزد و لو برود که چه کافر مشرک منافقی است، این است که یحتمل علاوه بر فحش و ناسزا چه جنایاتی هولناک را هم مرتکب شود وقتی شهوات خوراکیها و حوریان و قصور و برجها و باغاتی که من تحتها الانهار هم مبتلایش کرده باشند و .... نه معشوقها و صنمها و بتهای کعبه دلش را جرات می کند بزند بشکند و از خیرشان و بلکه شرشان هم بگذرد، و بلکه آیا چقدر هم همینها مبتلایش کرده باشند که در نمازش بتواند هم درست حواش و احساسات و عقلانیتش را هم با خود جمع و جور کند که آیا تو بالاخره در مقابل کیست که به نمازت ایستاده ای و مشغول عبادت حضرت حق هم شده ای؟! مسئله ی توحیدی هم همینجا است دیگر که سعی کن درست هم به تکامل و بلکه کمالاتی برسی که مملو از الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و ... است و حتی خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم الی ما شاء الله به شما می شناساند و در خدمت  و بندگی خدا هم واقع می شوند همه و همه ی بندگان خدا و .... البته حالا ما اینجا نمی خواهیم هم وارد این بحث شویم که بندگان خدا یهود و نصاری هم یحتمل چقدر آدمهای خوبی هستند همانطوری که اینشتین هم مسلمان شد، و بلکه این صهیونی ها هم هستند که خبیث اند؛ ولی این هم خود از نوبر عجایب است که حتی بعضی و بلکه اکثر رئیس جمهورهای آمریکا که خود مثلاً مسیحی هم ادعا می کنند هستند، چطور از صهیونیها دفاع کرده و بلکه اذعان هم می کنند که خود صهیونی هستند و .... مسئله آیا ایران و بلکه فلسطین است؟ یا اصلا اینها آنچنان هم توی کفرشان مانده اند که عارشان هم نمی آید که با اسلام نجات بخش بشریت و پرورش دهنده ی منجی عالم، حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف، دشمنی شان را هر چه توانستند هم نشان دهند با اینکه هیچ غلطی هم نمی توانند کنند؟ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی