الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَـٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿المنافقون: ٨﴾‏

‫عبدالله جوادی آملی - ویکی شیعه‬‎

۱۴۰۳/۱۲/۰۵

پیام به مناسبت مراسم تشییع مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله و شهید سیدهاشم صفی‌الدین

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت برگزاری مراسم تشییع و تدفین مجاهد کبیر شهید سیّدحسن نصرالله و همچنین سیّدهاشم صفیّ‌الدّین با تجلیل از این دو شهید بزرگ مقاومت، تأکید کردند: دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار، تمام‌شدنی نیست و تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد یافت.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قال الله عزّ و جل: وَ لِلّٰهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤمِنینَ وَ لٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمون.(۱)

مجاهد کبیر و زعیم پیشتاز مقاومت در منطقه، حضرت سیّدحسن نصرالله (اعلی الله مقامه)، اکنون در اوج عزّت است. بدن پاک او در سرزمین جهاد فی‌سبیل‌الله به خاک سپرده میشود، ولی روح و راه او هر روز سرافرازتر از پیش جلوه خواهد کرد ان‌شاءالله، و راه را به رهروان نشان خواهد داد.

دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار، تمام‌شدنی نیست و تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد یافت باذن‌الله.

نام نیک و چهره‌ی نورانی جناب سیّدهاشم صفیّ‌الدّین (رضوان الله علیه) نیز ستاره‌ی درخشان تاریخ این منطقه است. او یاور نزدیک و جزء جدانشدنی رهبری مقاومت در لبنان بود.

سلام خدا و بندگان صالحش بر این دو مجاهد سرافراز و بر دیگر مبارزان شجاع و فداکار که در برهه‌ی اخیر به شهادت رسیدند، و بر همه‌ی شهدای اسلام. و سلام ویژه‌ی من به شما فرزندان عزیزم، جوانان سلحشور لبنان.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۱۲/۳    


 سوره‌ی منافقون، بخشی از آیه‌ی ۸؛ «... و[لی] عزّت از آنِ خدا و از آنِ پیامبرِ او و از آنِ مؤمنان است، لیکن این دورویان نمیدانند.»

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=59429

 

۱۴۰۳/۱۲/۰۶

دیدار دست‌اندرکاران برگزاری همایش بین‌المللی تفسیر تسنیم

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری همایش بین‌المللی تفسیر تسنیم که در تاریخ ۴ اسفند ۱۴۰۳ برگزار شده بود، صبح امروز در محل برگزاری این همایش در قم منتشر شد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=59467

 

فکر کنم خبر تشییع جنازه ی رایانه ی این حقیر هم همین روزها برسد چرا که نمی دانم چرا همانطوری که قبلترها هم چندین بار اتفاق می افتاده است، باز هم یک مرتبه خودش خود به خودی خاموش شده و از کار می افتد؛ ان شاء الله که خیر است! ولی برای همین هم بنده سعی می کنم خیلی سریع حرفم را بزنم.

یک مسئله ی هوش مصنوعی ای هست که یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که اینها که دیگر به محمد و نیرو و اینها ربطی ندارند! ولی بعضی یحتمل هم بفرمایند که هر چیزی را جاهلات به مزاح می گیرند و می خواهند جاهلانه هم از کنارش بگذرند.؛ ولی این یکی مسئله ای نیست که بتوان با آن چنین کاری هم کرد. مثلاً شما ChatGPT و Google Gemini را در نظر بگیرید که استاد محمد نیرو هم که بنده اخیراً ایشان را نه فقط در گوگل هم ملاقات کردم را در نظر بگیرید. چیزهایی که ایشان در مورد این مقولات و هوش مصنوعی می فرمایند اصلا شوخی بردار نیست. یعنی اگر انقلابی را که در یافتن مسیریابها و سهولتی را که در یافتن آدرسها برای مردم ایجاد می کنند را نسبت به علامات چاده ای قبل از اینکه این مسیریابهای ماهواره ای بیرون بیایند و مثلاً احتیاج به نقشه های مختلف و ... را در نظر بگیرید. آنگه متوجه می شوید که چقدر این انقلاب عجیب و غریب است، هر چند که مثل آب خوردن هم این روزها در اختیار همه ی رانندگان محترم از اسنپچ و تاکسی گرفته تا هر ماشین و موتورسوار و دوچرخه سوار و بلکه عابر پیاده ای هم قرار دارد و می تواند بسهولت از آن استفاده هم ببرد و ....

همین مسئله را شما در مورد ترجمه ی از یک زبان به زبانی دیگر هم دارید. مثلاً همین ترکی یا کردی یا حتی عربی خودمان و بلکه انواع لهجه هایی را که در نقاط مختلف عالم در کشورهای کوچک و بزرگ داریم را در نظر بگیرید. این خود می تواند یک پروژه ی هوش مصنوعی مفصلی باشد برای هر کدام از این زبانها که به عنوان مثال شما همین انگلیسی خودمان را هم دارید که فرض بفرمائید یک لغتی مثل pituitary- که یک غذه ای است زیر مغز و همتراز بینی در بدن- را تایپ می کنید، و در همان اول کار اطلاعات خوبی به شما می دهد. ولی آیا این را در هر نقطه ای از دنیا برای زبانهای دیگر هم دارید؟! التفات می فرمائید؟

نکته ای که اینجا هست این است که حالا بنده همینقدر را تا رایانه خاموش نشده ارسال کنم!!!

------------------------------------------------

نکته ای که اینجا هست این است که بنده ی حقیر داشتم این مسئله را به یک استادی که یک کتاب تفسیری را به ما نشان می دادند گفتم که می خواستند این کتاب را منتشر کنند ولی بودجه ی کافی برای این کار را هم نداشتند. بنده گفتم چرا شما بنظرتان نمی رسد که این را در اینترنت در اختیار مردم بگذارید. این کار رایگان است و عایدی ای برای کسی که سالها برای این کار زحمت کشیده است ندارد. ولی حتی در مورد تفسیر 80 جلدی تسنیم هم بنده فکر می کنم که این کار مهم است که در کتابخانه های الکترونیکی اینترنتی در اختیار عموم قرار گیرند چرا که بالاخره وقتی شما یک تفسیر 80 جلدی را می خواهید بخرید، اگر قبلاً هم محتوای آنرا دیده باشید و اینکه واقعاً هم یک نسخه ی نفیسی را دارید می خرید؛ آیا این اطمینان بهتری به شما نمی دهد؟ این حداقل مسئله است. ولی خوب، بالاخره هیچ کس هم نمی خواهد دسترنجش را رایگان در اختیار دیگران هم قرار دهد، الا اینکه چنین چیزی را به این صورت در اختیار مثلاً کتابخانه ی ای-شیعه قرار دادن، آنچنان که پیام امام امیر المومنین هم چنین است، این خودش یک مزیت عظیمی است برای افرادی که می خواهند با محتوای آن آشنا شوند. و آنگاه هوش مصنوعی را به آن کاربردی کردن نیز خودش یک عمری کار می برد.

یعنی بعضی یحتمل بدتر از این بندده ی حقیر بنظرشان برسد که امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هر چقدر دنبالش گشتیم، نتوانستیم پیدایش کنیم. ولی وقتی به یک عالم ربانی برسیم، ایشان یحتمل با تعجب هم اظهار بدارند که ای جاهل، تو چقدر هم در جهلت داری دست و پا می زنی و بلکه متوجه هم نمی شوی که این همه شهداء که رفتند و در راه اسلام و نایب امام زمان و بلکه خود امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم شهادت دادند، اینها امامشان را درنیافتند؟ و تو دریافتی و هیچ کس دیگر هم درنیافته است؟ ولی واقعاً هم عرض بنده ی حقیر این است که در حیطه های نظامی در مورد این مسائل کار کردن و بلکه شهید شدن خود یک مسائل عظیمی را ایجاد می کنند، ولی همانطوری هم که مستحضرید در حیطه ی اجتیماعی هم حتی در این سطوح که بالاخره چطور می توان هوش مصنوعی را بسیار هم الی ما شاء الله ارتقاء داد؟ الی ما شاء الله کار هست! 

این را بنده ی حقیر از دوستی که متاسفانه همین روزها هم خبر فوت ایشان را شنیدم، یعنی مرحوم دکتر محمد رضا مختارزاده، و راستش بسیار هم متاثر شدم یاد گرفتم. یادم هست که آن زمانها خیلی هم هنوز اینترنت مُد نشده بود و بلکه هنوز یک چیزهایی مثل ویندوز 95 و اینها خیلی چیزهای لوکسی هم بودند و ... ایشان در آن زمان سعی داشتند چند تا رایانه را با هم شبکه کنند و از جمله مثلاً با یونیکس هم سعی می کردند کار کنند. یادم هست که وقتی دو تا رایانه را به هم وصل شد و بلکه شبکه شدند، یک اتفاق جدیدی بود که رخ داده بود، ولی اینها را تنهایی هم انجام می دادند و خیلی هم با صبر و حوصله! یادم هست که یک نسخه ای از یونیکس یا لونیکس یا هر چه که بود را پیدا کرده بودند، ولی حدود یک سال بعد هم ایشان فرمودند که خوب حالا این بالاخره پاسوردی هم باید داشته باشد؛ ببینیم پاسوردش را هم بلکه بتوانیم پیدا کنیم!!!

حالا شما حساب هم بفرمائید که بخواهید مردم را هم با انواع شبکه هایی که امروزه خیلی هم داریم، بخواهیم با هم شبکه شان کنیم؛ و لذا آیا هوش مصنوعی هم چقدر احتیاج داریم که مثلاً یک جاهلی هم مثل این حقیر را بالاخره نشان دهیم که متوجه جهلت هم هستی که بتوانی بالاخره پای درس اساتیدی که تو را می توانند از جهلت در بیاورند هم بنشینی و استفاده هم ببری؟ و حالا ما وارد بحثهایی هم خیلی نمی شویم که شاگرد یحتمل بخواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه  مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم آیا چقدر میل کند و .... ولی این هم خودش یک دنیایی را می تواند به روی شما بگشاید که مثلاً اگر می خواهید ترکی را هم یاد بگیرید، اول بروید ترکی استانبولی را به انگلیسی ترجمه کنید و از انگلیسی و فارسی هم به ترکسی استانبولی ترجمه کنید، و آنگاه یحتمل دنبال ترجمه ی ترکی استانبولی به ترکی همین ترک زبانهای خودمان مثل ترکی آذری و زنجانی و همدانی و حتی اصفهانی و بلکه ترکمن و ازبک و اویغور اینها هم بپردازید. 

نکته اینجا یحتمل فقط این نیست که بروید ببینید که آیا وقتی دارید لغت rate exceeded را در آرشیو جستجو می فرمائید، چقدر نتیجه به شما برمی گرداند: 1298 نتیجه داریم! و بلکه قسمت دیگری از مسئله  که مهمتر هم هست این است که آیا مثلاً اگر شما دارید مسیریابی را برای هوش مصنوعی طراحی هم می کنید، آیا می توانید بهتر آنی که در بازار هم هست را ارائه دهید؟ یا اینکه این طراحی شما یحتمل زیادی هم under-rated است؟ یا حتی امکان هم دارد که بیش از حد هم over-rated شده باشد آنچنان که باعث پیغام rate exceeded هم برای شما شود و گیر قضایا را هم برای شما نتواند باز کند! یعنی یک وقت هست که دارید یک کاری را انجام هم می دهید و بلکه کار خود را آنقدر بزرگ هم فرض گرفته اید که یحتمل اشکال هم کنید که بنده ی حقیر حتی یک قرون هم برایش چیزی نمی خواهم دریافت کنم، یا برعکس اش هم یحتمل انتظار هم دارید که به اندازه ی میلیاردها تومان یا دلار هم برایش دریافت بفرمائید؟ آیا مبنای کار اینها است؟ یا این است که استاد و آقا معلم هم چطور وقت و انرژی و نیروی خود را در این راه صرف می کند تا هر چه بیشتر شاگردانش هم از حالات خلاء درآمده و بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم میل کنند و .... مثل اینکه خیلی هم برق رایانه قطع نشد تا حالا، ولی محض احتیاط هم که شده همینجا تمامش کنیم تا بلکه وارد حالات خلاء و بلکه سیاه چاله ای هم دچار نشویم و فقط این را هم اضافه کنم که این یک مسئله است که عرض شود که هر کسی یک ستاره ای مخصوص خودش در آسمان شب و بلکه حتی روز هم دارد؛ ولی این یک مسئله ی دیگری هم هست که بفرمایند نخیر؛ یک شبکه ای از انسانها هم هستند که وقتی حتی قرار است نابود هم شوند، این ستاره یعنی ستاره ی طارق در روز قیامت نمایان هم می شود و .... یحتمل اگر شما خیلی هم مایل باشید که در مورد  نظریه ی میدان کلاس و نظریه ی گالوا هم بدانید، خوشحال هم می شوید راجع به کارهای آرش رستگار هم بشنوید و حتی یاد هم بگیرید و مثلاً

deformation of outer representations of Galois groups  

https://arxiv.org/abs/math/0610012

https://arxiv.org/abs/1506.01956

....

ولی یک چیزی هم که می ماند این است که به یک حالات دن کیشوت واری همینطوری هر چیزی را جستجو بفرمایند. مثلاً بنده ی حقیر داشتم دنبال نویسنده ی کتاب سفرهای گالیور هم می گشتم که فهمیدم از ویکیپدیا جاناتان سویفت است؛ و چقدر هم آثارش زیاد است. ولی یک چیزی هم که جالب توجه است این است که در انگلیس، شما متوجه می شوید که اینها یک دین مسیحی برای خودشان دارند که یحتمل به دلایلی بر مبنای خدا شاه میهن هم هست که برای این بنده ی حقیر خودم جالب است که این کار را از چه زمانی انجام داده اند و از کی شروع شده است و یحتمل از کلیسای کاتولیک جدا شده اند، هر چند که این اختلاف بین ایرلندیها و انگلیسیها هم شدت و ضعفهایی را ایجاد می کند و .... همین کارها را هم می کنند که یک مرتبه متوجه می شوید چطور هم از صهیونیسم دفاع می کنند و بلکه آنها را چطور هم همه و همه را کوچ داده اند وسط جغرافیای مسلمانها و حتی حالاها هم بجای آنها ایالات متحده هم کارهای صهیونیسم را دنبال می کنند و بلکه از چنگ انگلیسیها هم آیا چقدر خارج شده است و یحتمل هم باید چاره ای اندیشید که بالاخره با ایالات متحده چند جهانی استکان نلبیکهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی مسائل را بیش از حد هم over-rated or under-rated exceeding تخمین نزنیم و درست و حسابی هم حلش کنیم و حتی دیدگاههایی جهانی هم ارائه دهیم که هوش مصنوعی هم بهتر راه بیافتد و دختر و پسرها هم بهتر راغب شوند بر حسب شرع مقدس اسلام با هم ازدواج کنند و ...! یحتمل اینجا بعضی از علماء اشکال هم بفرمایند که مگر تو خودت آدم نیستی که همه اش هم بفکر دختر و پسرهای جوانی که با هم ازدواج کنند و مگر ازدواج فقط مال جوانها است و پیر و میان سال هم دیگر نمی شود ازدواج کنند؟! و خوب راست هم می گویند دیگر؛ و. اما مسئله تقوای الهی هم هست که می فرماید:  وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ‎﴿٢﴾‏ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾‏  لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته الهلم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

  • ۰۳/۱۲/۰۸
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۹)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ‎﴿١﴾‏ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ‎﴿٢﴾‏ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ‎﴿٣﴾‏ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ‎﴿٤﴾‏ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ‎﴿٥﴾‏ وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ‎﴿٦﴾‏ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ‎﴿٧﴾‏ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ‎﴿٨﴾‏ قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ‎﴿٩﴾‏ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ‎﴿١٠﴾‏ کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ‎﴿١١﴾‏ إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا ‎﴿١٢﴾‏ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ‎﴿١٣﴾‏ فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ‎﴿١٤﴾‏ وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ‎﴿الشمس: ١٥﴾‏

وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءَتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‎﴿الأعراف: ٧٣﴾‏

وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُّجِیبٌ ‎﴿هود: ٦١﴾‏

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِیقَانِ یَخْتَصِمُونَ ‎﴿النمل: ٤٥﴾‏

 

۱۴۰۳/۱۲/۱۲

بیانات حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در محفل انس با قرآن کریم

در اوّلین روز از ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶(۱)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خدای متعال را بر تشکیل مجدّد این جلسه و دیدار و شنیدار شیرین و زیبایی که این جلسه برای این حقیر دارد سپاسگزارم. و همچنین حمد میکنم خدا را، شکر میکنم خدای متعال را بر افزایش مستمرّ قرآن‌خوانان. امروز چشم ما و گوش ما روشن شد، حقیقتاً لذّت بردیم از تلاوتهایی که انجام گرفت؛ از شهرهای مختلف، در سنین مختلف، با شیوه‌های مختلف، و همه قرآنی و همه تلاوتگر. از دیدن آقای روحانی‌نژاد(۲) هم خیلی خوشحال شدم؛ بعد از چهل و چند سال، دوباره صدای ایشان را شنیدیم؛ ایشان صدای فوق‌العاده‌ای داشتند آن وقت در دوره‌ی جوانی‌شان، در آن سنینی که ایشان شاگرد آقای مختاری(۳) بودند ــ خدا رحمت کند مرحوم آقای مختاری را ــ و آن صدای کذائی[شان]؛ الحمدلله. تبریک عرض میکنم ورود ماه مبارک رمضان را که حقیقتاً برای مؤمنین و قدرشناسان عید بزرگی است؛ از خدای متعال میخواهیم که این ماه رمضان را به معنای واقعی کلمه برای همه‌ی ملّت ایران، برای همه‌ی شماها عید کند و مبارک کند.

آنچه به نظر بنده مهم است، این است که ما بتوانیم جامعه را ــ جامعه‌ی خودمان را در درجه‌ی اوّل ــ از سرچشمه‌ی تمام‌نشدنی قرآن سیراب کنیم. ما به این احتیاج داریم، بشدّت هم محتاجیم. هم در زندگی فردی‌مان، زندگی شخصی‌مان، اخلاقمان، رفتارمان، سلوکمان اشکالاتی وجود دارد که با قرآن برطرف میشود، هم در زندگی جمعی‌مان که در زندگی جمعی هم، یک بخشی ارتباطات درون جامعه است ــ ارتباطاتمان با هم، همکاری‌هایمان، تعاملمان، محبّتهای طرفینی‌مان ــ یک بخشی هم مربوط به مواجهه‌ی با بیرون از جامعه است؛ اینها مسائل ما است. در همه‌ی اینها، هم در مسائل شخصی، هم در مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای، و هم در مسائل اجتماعیِ مربوط به بیرون جامعه، در همه‌ی اینها ما ابتلائاتی داریم که این ابتلائات با قرآن برطرف میشود؛ قرآن میتواند ما را در این زمینه راهنمایی کند و دست ما را بگیرد.

حالا در زمینه‌ی ارتباط با بیرون جامعه، امروز ملّت ایران مواجه است با یک جبهه‌ی وسیعی از قدرتمداران کافر یا منافق؛ این[جور] است. [ما] با ملّتها مشکلی نداریم. ملّتها با همدیگر یا برادرند، یا اگر هم بیگانه هستند کاری به هم ندارند. آن که کار به کار کشورها و ملّتها دارد، قدرتمدارانند. ما امروز جزو آن کشورهایی هستیم که با یک جبهه‌ی وسیعی از این قدرتمداران مواجهیم؛ چگونه با اینها رفتار بکنیم؟ قرآن متضمّن چگونگی رفتار با اینها است: در چه مرحله با اینها حرف بزنیم؟ در چه مرحله دستِ همکاری بدهیم؟ در چه مرحله مشت به دهان اینها بکوبیم؟ در چه مرحله شمشیر بکشیم؟ همه‌ی اینها در قرآن مشخّص است.

در زمینه‌ی مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای ــ مسائل ارتباطات ــ خب میدانید از نظر اسلام در تشکیل جامعه‌ی اسلامی، بعد از توحید و معارف و ارتباط با خدا، مهم‌ترین مسئله عدالت است، عدالت اجتماعی است. پیغمبران بعد از توحید، به هیچ چیز به قدر عدالت دعوت نکردند. ما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی مشکلاتی داریم، راه‌حلّش در قرآن است. در زمینه‌ی شخصی خودمان، احوال شخصی خودمان دچار امراض اخلاقی و روحی هستیم؛ نه‌فقط ما، همه‌ی بشریّت امروز دچار این امراض روحانی و اخلاقی و معنوی هستند؛ دچار حسدند، دچار بخلند، دچار سوءظنّند، دچار تنبلی‌اند، دچار هواپرستی‌اند، دچار خودخواهی‌اند، دچار ترجیح منافع خود بر منافع جمعند؛ اینها هست؛ اینها در بین ما هم هست؛ ما هم جامعه‌ی اسلامی هستیم. در یک جاهایی پیشرفتهایی هم کرده‌ایم امّا در عین حال از این بیماری‌ها هم داریم؛ علاجش در قرآن است. اگر تلاوت قرآن درست انجام بگیرد ــ که حالا مختصری یک اشاره‌ای خواهم کرد ــ تلاوت انجام بگیرد و استماع انجام بگیرد، این امراض برطرف میشود.

قرآن، هم علاج را به ما میگوید ــ درست توجّه کنید ــ هم علاج را به ما میگوید و راه را به ما نشان میدهد، هم در ما انگیزه ایجاد میکند؛ این مهم است. خیلی‌ها هستند راه را بلدند [امّا] انگیزه در آنها نیست و دستگاه‌های فکری و اخلاقی قادر نیستند در اینها انگیزه به وجود بیاورند؛ قرآن انگیزه به وجود می‌آورد. وقتی قرآن را خوب تلاوت کنند و خوب استماع کنیم و خوب در آن دقّت کنیم، آن ‌وقت این نتایج بزرگ برای ما حاصل خواهد شد، این بیماری‌ها برطرف خواهد شد. خود قرآن این را متذکّر شده: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه؛ تلاوت؛ آیات را تلاوت میکند. نتیجه‌ی تلاوت آیات چه میشود؟ وَ یُزَکّیهِم؛ این آیات را که تلاوت میکند، اینها موجب تزکیه است. تزکیه یعنی چه؟ یعنی شفای روح و دل؛ این معنای تزکیه است. دل انسان، روح انسان، جان انسان از آن بیماری‌هایی که به بعضی‌اش اشاره کردم، شفا پیدا میکند؛ این میشود تزکیه؛ قرآن این کار را میکند، تلاوت قرآن، تزکیه ایجاد میکند. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛ کتاب را به آنها تعلیم میدهد. کتاب چیست؟ کتاب عبارت است از آن قواره‌ی زندگی فردی و اجتماعی؛ آنچه خدای متعال اسم آن را در تعبیرات قرآنی و دینی گذاشته‌اند «حق». کتاب یعنی قواره‌ی کلّی زندگی فردی و اجتماعی؛ شکل زندگی اجتماعی و فردی، مجموعه‌ای است که «کتاب» متضمّن آن است، مبیّن آن است، عبارةٌاُخرای آن است. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛(۴) حکمت چیست؟ معارف، شناخت حقایق عالم وجود؛ که حقایق عالم وجود را انسان بشناسد؛ تلاوت کتاب، اینها را به ما یاد بدهد.

یَتلوا عَلَیهِم؛ پیغمبر قرآن را بر مردم تلاوت میکند، برای اینکه این چند کار انجام بگیرد: «تزکیه، تعلیم کتاب، تعلیم حکمت». شما چه کار میکنید؟ شما قرّاء همان کار پیغمبر را میکنید؛ شما هم تلاوت میکنید. کار تلاوت، کار پیامبرانه است؛ تلاوت قرآن این‌قدر اهمّیّت دارد؛ اینکه شما بتوانید مفاهیم قرآنی را به مسلّمات فکری آحاد مردم تبدیل کنید. هزاران عنوان و سرفصل مهم در قرآن وجود دارد؛ مثلاً فرض بفرمایید «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»(۵) یا «خُذِ العَفو»(۶) یا «اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیرا»؛(۷) همه‌ی اینها  عناوین و سرفصل‌ها است. یکی از وظایف و یکی از کارکردهای تلاوت شما ــ اگر درست انجام بگیرد ــ این است که این مفاهیم را تبدیل میکند به مسلّمات فکری جامعه؛ برای جامعه جا می‌افتد که باید قیام به قسط کرد؛ باید ذکر خدا کرد: اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً؛ باید در بین برادران عفو کرد: خُذِ العَفو؛ باید «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ الله»؛(۸) و بقیّه‌ی مفاهیمی که در قرآن وجود دارد. این مبالغه نیست: هزاران عنوان و مطلب و سرفصل در قرآن وجود دارد که اینها میتواند تبدیل بشود به معارف فکریِ عامّه‌ی مردم و عموم مردم؛ چه چیزی این کار را میکند؟ تلاوت خوب. [آن وقت] سواد قرآنی مردم بالا میرود و آن‌جوری فکر میکنند که قرآن دستور داده. 

معمولاً انسان هر جور که فکر میکند، همان‌جور حرکت میکند و راه میرود. بنابراین، تلاوت قرآن و قرائت قرآن و این کاری که شما میکنید، یک چنین اهمّیّتی دارد، یک چنین معجزه‌ای میکند، یک چنین کار بزرگی را انجام میدهد؛ امّا با رعایت آداب تلاوت؛ شرطش این است. این، آن چیزی است که تکلیف شما را سنگین میکند؛ باید آداب تلاوت را مراعات کنید.

اوّلین ادب این است که وقتی تلاوت میکنید قرآن را ــ چه خودتان در خانه، یا در بین جمع در اینجا و هر جای دیگر ــ بدانید که در حضور خدا هستید، دارید کلام او را بر ما میخوانید؛ توجّه داشته باشید که در حضور خداوند، دارید گفته‌ی او را به ما میرسانید، حرف او را به ما میرسانید. این یک احساسی به شما میدهد؛ این خیلی مهم است. اوّل این است.

قرآن را با توجّه به معنا بخوانید. من امروز دیدم بعضی از برادران این را خوب رعایت کردند و این تلاوتهایی که انجام گرفت، با توجّه به معنا بود. گاهی اوقات توجّه به معنا نیست، تلاوت اثر نمیگذارد. توجّه به معنا که داشته باشید و بدانید که چه حقیقتی دارد از حنجره‌ی شما خارج میشود ــ توجّه به معنا یعنی این ــ این اثر میگذارد. ممکن است کسی عرب‌زبان باشد و عربی زبان مادری‌اش باشد، امّا توجّه نداشته باشد که چه دارد میگوید؛ یعنی این مهم است که بدانیم چه داریم میگوییم؛ توجّه به معنا یعنی این.

و با ترتیل بخوانید قرآن را. ترتیل البتّه امروز در اصطلاح رایج بین ماها همین تلاوتهایی است که در این جلسات قرآنی، چند نفر می‌نشینند ترتیل میخوانند، میگویند ما ترتیل میخوانیم؛ ترتیل این نیست. [اینکه میفرماید] «وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلًا»،(۹) ترتیل به معنای این است که قرآن را با فهم، با تدبّر، با مکث [بخوانیم]: وَ قُرآناً فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلیٰ مُکث؛(۱۰) ترتیل این است. ترتیل یک امر معنوی است. بدانید که چه کار دارید میکنید، چه دارید میخوانید، چه دارید تحویل طرف مقابل میدهید و با چه قالبی دارید آن را تحویل میدهید؛ این هم مهم است که حالا به این هم شاید اشاره بکنم. ترتیل این است. البتّه به شیوه‌ی متعارفی که حالا در بین قرّاء معروف و کسانی که در قرائت کتاب نوشته‌اند [رایج است]، تلاوت قرآن یا به صورت «تحقیق» است یا به صورت «تدویر» است یا به صورت حَدر یا «تحدیر» است. تدویر همان حدّ وسط است، همان که ما امروز به آن میگوییم ترتیل؛ اسم علمی و فنّیِ این، تدویر است؛ بالاتر از این، تحقیق است که همین تلاوتهایی است که شما میکنید؛ پایین‌تر از آن، حَدر یا تحدیر است که تند خواندن و بسرعت خواندن قرآن است. اگر قرآن با ترتیل خوانده بشود ــ به همین معنایی که عرض کردیم، نه به آن معنایی که رایج است ــ آن اثر را خواهد گذاشت. حالا من اینجا داخل پرانتز بگویم که قرآن خواندن به همین شکل تدویر که ما به آن میگوییم ترتیل، خیلی کار مهمّی است، خیلی کار جالبی است. اینکه الان رایج شده در همه‌ی کشور، در مشهد، در قم، در جمکران، در خوزستان در اهواز، در طبس، در همه‌جا میخوانند قرآن را که در تلویزیون پخش میکنند، این کار خیلی باارزشی است، کار خیلی خوبی است. شاید من نتوانم آن شادی و خرسندی فوق‌العاده‌ی خودم را تصویر کنم برای شما، آن وقتی که میبینم قرّاء مختلف و گوناگون می‌آیند می‌نشینند قرآن را میخوانند، هم تجویدی، هم با وقف و ابتداء صحیح، هم با مخارج حروف زیبا و صحیح؛ این خیلی فوق‌العاده است، این خیلی خوب است؛ این هر چه بیشتر رواج پیدا کند خوب است. علی‌ایّ‌حال، بنابراین ترتیلِ به آن معنایی که عرض کردیم، آن شرط تأثیرگذاری تلاوت ما است.

نکته‌ی سوّم، هدف قاری در تلاوت اوّلاً عبارت باشد از بهره‌مندی خودش. شما که قرآن میخوانید، در درجه‌‌ی اوّل در نظر بگیرید که خودتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی بعد مخاطبتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی سوّم آرایش‌های لازم قالبی و لفظی را متناسب با قرآن ارائه بدهید؛ این آرایشها، اینهایی که میخوانند، صداهای خوب، اصوات زیبا و شیوه‌های خوبی که میخوانند، عیبی ندارد. که خب خوشبختانه من میبینم در بین قرّاء خودمان، کسانی که حالا در تلویزیون یا این‌جوری پخش میشود که ما احیاناً مشاهده میکنیم، خیلی‌شان تلاوتهایشان، لحنهایشان، لحنهای تقلیدی نیست؛ لحنهایی است که خودشان ابتدائاً این لحن را دارند ابداع میکنند. قدیمها ــ اوایل انقلاب ــ قرّاء ما بایستی از یکی از این قرّاء معروف مصری تقلید میکردند؛ یا از عبدالباسط، یا از مصطفیٰ اسماعیل و منشاوی و امثال اینها؛ امروز میبینم نه، [این‌جور نیست.] البتّه تقلید هم اشکالی ندارد؛ یعنی کسانی که از یک صوتی تقلید میکنند و لحن یک قاری خوبی را تکرار میکنند و فرامیگیرند و آن را تقلید میکنند، این اشکالی ندارد، این هیچ عیبی ندارد؛ امّا امروز در کشورمان بحمداللٰه قراءمان خودشان ابداع لحن میکنند؛ انسان این را در بعضی از قرّاء مشاهده میکند. خب پس بنابراین اگر چنانچه شما هدفتان در درجه‌ی اوّل خودتان باشد، که خودتان تحت تأثیر قرار بگیرید، در درجه‌ی بعد هدف این باشد که مخاطب تحت تأثیر قرار بگیرد ــ اگر این شد ــ آن وقت آن مستمع شما هم خشوع پیدا میکند. خشوع مستمع در مقابل قرآن، ناشی از نوع تلاوت شما است؛ شما وقتی خوب تلاوت میکنید ــ «خوب» به همین معنایی که عرض کردم ــ دل مستمعتان را خاشع میکنید. این خشوع خیلی چیز باارزش و مهمّی است؛ حالت ذکر پیدا میشود؛ اُذکُرُوا اللٰهَ ذِکرًا کَثیرًا * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلاً؛(۱۱) این تسبیح و این ذکر و این خشوعی که بر اثر تلاوت در دل شما به وجود می‌آید، این خیلی چیز باارزشی است، ما به این احتیاج داریم.

البتّه یک مسئله در کشور ما و کشورهای غیر عرب، مسئله‌ی ‌فهم معانی است، که این مشکل را باید یک جوری حل کنیم؛ این جزو مشکلاتی است که ما مبتلا هستیم. حالا امروز خوشبختانه خیلی فرق کرده؛ قرّاء ما که میخوانند، آدم میفهمد که توجّه دارند به معانی، معانی را میفهمند و دارند حرف میزنند با انسان. در اوایل انقلاب این‌جور نبود؛ تلاوت میکردند، معنایش را هم نمیفهمیدند؛ نتیجه این میشد که  در کیفیّت خواندن، در قواره‌ی خواندن، در وقف و ابتداء و امثال اینها، خیلی اشکال به وجود می‌آمد. امروز بحمدالله خوب است، منتها باید این عمومیّت پیدا کند؛ یعنی باید مستمع شما هم وقتی که قرآن را می‌شنود، بفهمد شما چه میگویید؛ ولو فی‌الجمله متوجّه بشود که شما چه میگویید. این احتیاج دارد به کار، کارش هم به عهده‌ی آموزش‌وپرورش و سازمان تبلیغات و دستگاه‌های قرآنی است که به کار قرآن اشتغال دارند. اینها بنشینند فکر کنند شیوه‌هایی را حقیقتاً پیدا کنند. البتّه یکی از راه‌ها نوشتن ترجمه است که مینویسند و خوب است؛ راه‌های دیگری هم وجود دارد که بایستی بگردند و آنها را کشف کنند. این سیرتِ قاری بود، دلِ قاری بود؛ گفتیم قاری با شرایطش باید قرآن بخواند.

صورت قاری هم مهم است؛ اوّلاً حالت اهل صلاح در قاری باشد. اوّل انقلاب هر قاری‌ای که از فلان کشور میخواست بیاید اینجا، یکی از شرط‌هایی که ما گفته بودیم باید با او بشود، این است که ریش بگذارد؛ چون آنها تراشیدن ریش را حرام نمیدانند، میتراشند ریش را؛ آخوند است، امّا ریش‌تراش است. شرط میکردیم که تهران که می‌آیید، ممنوع است؛ همه‌شان قبول کردند؛ یعنی من یادم نمی‌آید موردی را که [قبول نکرده باشد]. قاری‌های متعدّدی آمدند؛ قرّاء معروف، به‌اصطلاح قرّاء نامدارِ امروزِ که غالباً هم از دنیا رفته‌اند، اینها همه ریش گذاشتند؛ هیچ کدامشان هم در آنجایی که میخواندند و جاهای دیگر و کشورهای دیگر، ریش نداشتند، اینجا ریش داشتند. این اهل صلاح بودن خیلی مهم است. قاری خود ما این را باید رعایت بکند. چون محاسن، شکل اهل صلاح است، شکل صالحین است؛ این را قاری حتماً رعایت کند؛ بخصوص آن قاری‌ای که در تلویزیون یا در مجامع عمومی یا در مسجد و جای دیگر میخواهد بخواند.

مسئله‌ی لباس هم همین‌جور است. من به یکی از دوستانی که در مسافرتها میرفتند، خب در کشورهای مختلف، از قرّاء ما استقبال میشود، خیلی تحسین میکنند و استقبال میکنند؛ بعضی از قرّاء ما لباس آنها را میپوشند؛ گفتم چرا؟ چرا لباس آنها را میپوشید؟ شما ایرانی هستید؛ همین کت و ‌شلوار خودتان را بپوشید؛ حدّاکثر این است که مثلاً یک عبا بر دوش بیندازید. یا کلاه آنها را سرشان میگذارند، لباس آنها را تنشان میکنند؛ یا لباس فلان قاریِ مصری را که حالا آن هم خودش محلّ حرف است، مثلاً تنش میکند! چه لزومی دارد؟ این ظواهر را حفظ کنید؛ [یعنی] امتیاز ایرانی بودن.

یک مسئله هم در این صورت قرائت، نپرداختن به الحان حرام است. توجّه داشته باشید؛ من آن جلسه‌ی گذشته، به نظرم سال گذشته بود(۱۲) که اسم آوردم از بعضی از قرّاء؛ گفتند این [شخصی که] شما اسم آوردید طرف‌دار زیاد دارد؛ خب بله میدانیم طرف‌دار زیاد دارد؛ ما خودمان هم از خواندنش خوشمان می‌آید منتها گاهی اوقات خواندن او جوری است که انسان میبیند مثلاً فرض بفرمایید که با خواندن فلان خواننده‌ی مصری هیچ تفاوتی ندارد؛ مثل همان است، همانها را دارد میخواند. خب، این الحانِ قرآنی نیست؛ لحن قرآنی لحن دیگری است، منافات هم ندارد با خوب‌خوانی. الان همین شماها که اینجا خواندید، همین قرّاء خوب ما و کسانی که خوب‌تر از اینها میخوانند، الحان بسیار خوبی دارند، خوب هم میخوانند، زیبا هم هست، شیرین هم هست، انسان دلش میخواهد گوش بدهد، حرام هم نیست؛ بنابراین، میشود از الحان حرام اجتناب کرد.

عرض کردیم تقلید در شیوه‌ی تلاوت عیب ندارد، ولیکن اینکه ما تلاش کنیم و جشنواره بگذاریم برای تربیت مقلّد، این را من حقیقتاً نفهمیدم؛ نمیدانم این ابتکار کجا است که مثلاً حالا ما بنشینیم یاد بدهیم که اگر میخواهید مثل شیخ مصطفیٰ اسماعیل بخوانید، باید اینجایش را این‌جوری بخوانید! من نمیفهمم این یاد دادن چه لزومی دارد؛ حالا خودش یاد گرفت، خیلی خوب است، عیب ندارد. ضمناً نوارهای مصطفیٰ اسماعیل را در مشهد، اوّل بنده آوردم؛ یعنی سفارش کردم از کشورهای عربی آوردند پخش کردیم. مصطفیٰ اسماعیل را نمی‌شناختند در مشهد. [یعنی] من علاقه‌مندم به خواندن او و تلاوت او، امّا اینکه ما بیاییم به بچّه‌مان یاد بدهیم بگوییم تو بیا از او تقلید کن یا از منشاوی یا احمد شبیب یا از آن دیگری، این به نظر من یک کاری نیست که خیلی منطقی باشد.

یک نکته این است که دستگاه‌های مختلفی متولّی مسئله‌ی قرآنند و با قرآن سروکار دارند؛ وزارت ارشاد با قرآن سروکار دارد، سازمان تبلیغات سروکار دارد، اوقاف سروکار دارد، صداوسیما سروکار دارد، دستگاه‌های مختلف دیگر هم هستند، آحاد مردم و گروه‌های مردمی هم سروکار دارند؛ خب اینها هم‌افزایی کنند. راه هم‌افزایی‌اش هم این است که این شورای عالی قرآن که تشکیل شده، سیاست‌گذاری میکند؛ این سیاست‌گذاری‌ها را مورد توجّه قرار بدهند؛ این کار مهمّی است، کار مفیدی است؛ یعنی جوری باشد که در سراسر کشور، کار قرآنی که پیش میرود، با توجّه به جهات مختلف و مسائل مختلف [باشد]. من دیدم بعضی از اساتید قرآن مذاکراتی کرده بودند ــ که آقایان در اختیار من گذاشتند بعضی‌اش را ــ مطالب مهمّی، مطالب قابل توجّهی از مسائل قرآنی را، مسائل تلاوت را اینها در میان گذاشتند، به آن توجّه داشتند، روی آن تکیه کردند، اهتمام ورزیدند؛ خب اینها مورد استفاده قرار بگیرد. بخصوص، صداوسیما باید از تولیدات فاخر قرآنی استقبال کند؛ یعنی بایستی واقعاً پشتیبانی کند. ما واقعاً در زمینه‌ی تلاوت قرآن، الان تولیدات خیلی خوبی داریم، تولیدات برجسته‌ای داریم؛ از اینها استفاده بشود و مردم استفاده کنند.

خوشبختانه پیشرفت کشور ما از لحاظ قرآن یک پیشرفت سریع و به نسبت کشورهای دیگری که ما می‌بینیم، بمراتب سریع‌تر بوده؛ یعنی در کشوری که قرآن در آن مهجور بود، تلاوت قرآن محدود بود و در شهرهای بزرگ، دو جلسه، سه جلسه یا پنج جلسه‌ی قرآن بود و حدّاکثر مثلاً شش هفت قاری قرآن وجود داشتند که قرآن را خوب میخواندند، تجویدی میخواندند، امروز خوشبختانه در سراسر کشور، حتّی در شهرهای کوچک و شاید در بعضی از روستاها قرّاء خوبی هستند، قرّاء برجسته‌ای هستند که تلاوت میکنند. خب اینها برجستگی ما است و نمیتوانند ادّعا کنند که جمهوری اسلامی از لحاظ قرآنی نتوانسته کار بکند؛ نه، بحمدالله خیلی خوب کار شده و بیشتر از این هم باید کار بشود. منتها این نکاتی که عرض کردم، باید مورد توجّه قرار بگیرد؛ یعنی عمده این است که چشمه‌ی معنوی قرآن سرازیر بشود به افکار مردم، به دلهای مردم و در نتیجه به عملهای ما مردم سرازیر بشود؛ عمده این است. خداوند ان‌شاءالله این توفیق را به شماها و همه‌ی ما عنایت کند.

مجدّداً از همه‌ی شماها تشکّر میکنم. از تشکیل‌دهندگان این جلسه تشکّر میکنم. از مجری محترم(۱۳) که خیلی خوب جلسه را اجرا کردند تشکّر میکنم. از یکایک کسانی که تلاوت کردند یا برنامه اجرا کردند تشکّر میکنم. ان‌شاءالله همه‌ی شما موفّق باشید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
 در ابتدای این دیدار، تعدادی از قاریان و گروه‌های قرآنی به تلاوت قرآن و اجرای برنامه پرداختند.

 آقای جواد روحانی‌نژاد

 آقای علی مختاری امیرمجدی

 سوره‌ی جمعه، بخشی از آیه‌ی ۲

 سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «... با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند ...»

 سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۹۹؛ «گذشت پیشه کن ...»

 سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۴۱؛ «... خدا را یاد کنید؛ یادى بسیار.»

 سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۴

 سوره‌ی مزّمّل، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «... و قرآن را شمرده‌شمرده بخوان.»

(۱۰ سوره‌ی اسراء، آیه‌ی ۱۰۶؛ «و قرآنى [باعظمت را] بخش‌بخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را به‌آرامى بر مردم بخوانى، و آن را بتدریج نازل کردیم.»

(۱۱ سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۴۱ و آیه‌ی ۴۲؛ «... خدا را یاد کنید، یادی بسیار؛ و صبح و شام او را به پاکی بستایید.»

(۱۲ بیانات در جمع قاریان قرآن کریم، در اوّلین روز ماه مبارک رمضان (۱۴۰۲/۱۲/۲۲)

(۱۳ آقای مجید یراقبافان

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59569#_ftnref3

 

بنده ی حقیر همه ی بیانات حضرت ولی فقیه مد ظله العالی را کپی پیست کردم چرا که همه اش راجع به قرآن و تلاوت و همه اش هم آموزنده است، خصوصاً آنجایی که صورت قاری هم مهم است که شکل اهل صلاح و صالحین باشد، آنچنان که ریش داشته باشد و ریش تراش نباشد، لباس اش هم مهم است، و الحانی را هم که استفاده می کند اهل صلاح بوده و نیز الحان فلان خواننده مصری نباشد.

البته یحتمل اینجا بعضی اشکال هم کنند که اگر انسان الحان خواننده های مصری و غیر مصری را هم نداند، هیچگاه بلکه متوجه هم نشود که این کدام الحان است که قاری دارد تقلید می کند! و بلکه مثل ایئ است که چون کسی فحش بلد نیست و کسی به او فحش بدهد؛ و آنگاه طرف که نمی داند دارد چه می گوید هم در جوابش بگوید خیلی ممنون، دست ات درد نکند، تشکرات از دختران و پسران ایرانی و حتی دختران و پسران مصری که اینقدر لطف دارید و به قرآن کریم هم در حال خدمت وافر و کافی و شافی و ... هستید!

همین مسئله را شما در سوره ی الشمس می بینید که به چه مهارت و زیبایی الهی ای تکرار شده است که قوم ثمود چطور حضرت صالح علی نبینا علیه السلام و رسول الله خود را چطور هم تکذیب کردند و دچار بلای آسمانی هم شدند. یعنی یک مسئله ی قاطیغوریا ایی اینجا نهفته است که این تکذیب پیغمبران الهی دوباره و دوباره و هزار باره هم رخ می دهد و حتی می رسد به  پیغمبر اکرم و خاتم النبیین، محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام تا جایی که دامنگیر امام حسین علیه صلاة  و السلام و علی اصغر و علی اکبر صلوات الله و سلامه عالیهم هم می شود و تا ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم در روز حساب و روز قیامت ادامه دارد و هر چه بیشتر هم شدت می گیرد و .... یکی از دلایل مهم توحیدی اش هم این است که شاگردی که علی الابد هم مایل است حتی اطلبوا العلم من المهد الی اللحد و بلکه مایل است هم میل کند از حالات خلاء الی ما شاء الله بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی و مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف. بله، ولی آیا چقدر هم در درگیریهای با انواع شیاطین انس و جن هم بتواند به آن آسمان اعلی توحیدی مطلق و محض هم نزدیک شود با توجه به آن هم الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه که در پیش پای او نهفته است و باید از همه ی آنها هم عبور کرده و به آن اسمان اعلی توحیدی هم نزدیک شود. رسالت حسینیه ی علی اصغر و علی اکبر علیه الصلوات الله و السلامه چنین کار خطیری است که مسئله ی ناترازیها را هم آنچنان بتواند تراز کند که اثری حتی از پاتو-کیهانشناسی و پاتو-روانکاوی باقی نماند و درمان شده و معادلاتش همه و همه حل شوند؛ و آنچنان که اگر سفرهای اسفار اربعه در حکمت متعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه تمامی داشته باشند، آسیب شناسیهای ناشی از حکمت الهی هم تمامی خواهند داشت و حکیم الهی از رنج و سختیهای سفرهایش آسوده خواهد شد، و بلکه راحت هم آنگاه می تواند به ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز پرداخته و حتی همه و همه ی مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی را هم یکجا با هم حل کرده و از بقیه ی مسائل هم فارغ شود و دیگر به الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب مانده ی دیگر که در راه مانده اند نیز قارغ شود.بنده بخواهم مثال ساده ای بزنم مثل این است که بنده ی حقیر عرض کنم خوب چون حالا دیگر اگر بخواهم مقالات فون نومن را که یک وقتی از جی-استور دانلود کردم را یادم رفت که حفظشان کنم و حالا هم دیگر دسترسی به دانلود از جی استور ندارم چرا که دانشگاه تهران هم لینکش را برداشته است و حالا آیا دوباره اگر با جتی جی استور هم تماس بگیرم، مسئله اش حل می شود و ...؛ و لذا، دیگر بهتر است پشت سرم همنگاه نکنم و به جی استور هم سری نزنم که آیا چقدر هم می شود مقالات را حتی بدون دانلود و بلکه آنلاین هم مطالعه کرد و .... این درست است که مسئله یک پشتکاری می خواهد، ولی در عین حال هم از یک الفی به الف پائینتری یحتمل می توان تنزل هم یافت و بلکه حالا آیا چقدر هم وارد خلاء های الفهای الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بالاتری هم شده ایم و حالا دیگر پشت سرت را هم دیگر نگاه نکنی بهتر است؟ و حالا قاطیغوریای مسئله را هم کاری نداریم و .... این، آن نگاه توحیدی نیست، و بلکه آن نگاه توحیدی جهشی هم انسان را از حالات خلاء بسمت آسمانهای توحیدی آنچنان هم می برد که در مورد پیغمبر اکرم می فرماید: فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَىٰ ‎﴿النجم: ٩﴾‏. درآن نزدیکها است که حتی شقیترینها را هم به توحید الهی و حکمتهای عظیم نهفته در آن دعوت می فرمایند. آنچنان که می فرماید اتقوا الله، اتقوا الله، اوصیکم بتقوی الله، اوصیکم بتقوی الله و ...

... وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ‎﴿٢﴾‏ ‏ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ‎﴿الطلاق: ٣﴾

بَابُ خُطَبِ النِّکَاحِ‌

1- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ جَمَاعَةً مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ فِی إِمَارَةِ عُثْمَانَ اجْتَمَعُوا فِی مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی یَوْمِ جُمُعَةٍ وَ هُمْ یُرِیدُونَ أَنْ یُزَوِّجُوا رَجُلًا مِنْهُمْ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع قَرِیبٌ مِنْهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ هَلْ لَکُمْ أَنْ نُخْجِلَ عَلِیّاً السَّاعَةَ نَسْأَلُهُ أَنْ یَخْطُبَ بِنَا وَ نَتَکَلَّمُ فَإِنَّهُ یَخْجَلُ وَ یَعْیَا بِالْکَلَامِ‌[1] فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ فَقَالُوا یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّا نُرِیدُ أَنْ نُزَوِّجَ فُلَاناً فُلَانَةَ وَ نَحْنُ نُرِیدُ أَنْ تَخْطُبَ بِنَا فَقَالَ فَهَلْ تَنْتَظِرُونَ أَحَداً فَقَالُوا لَا فَوَ اللَّهِ مَا لَبِثَ حَتَّى قَالَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُخْتَصِّ بِالتَّوْحِیدِ الْمُتَقَدِّمِ بِالْوَعِیدِ الْفَعَّالِ لِمَا یُرِیدُ الْمُحْتَجِبِ بِالنُّورِ دُونَ خَلْقِهِ ذِی الْأُفُقِ الطَّامِحِ وَ الْعِزِّ الشَّامِخِ وَ الْمُلْکِ الْبَاذِخِ الْمَعْبُودِ بِالْآلَاءِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَحْمَدُهُ عَلَى حُسْنِ الْبَلَاءِ وَ فَضْلِ الْعَطَاءِ وَ سَوَابِغِ النَّعْمَاءِ وَ عَلَى مَا یَدْفَعُ رَبُّنَا مِنَ الْبَلَاءِ حَمْداً یَسْتَهِلُّ لَهُ الْعِبَادُ وَ یَنْمُو بِهِ الْبِلَادُ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ لَمْ یَکُنْ شَیْ‌ءٌ قَبْلَهُ وَ لَا یَکُونُ شَیْ‌ءٌ بَعْدَهُ‌[2] وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اصْطَفَاهُ بِالتَّفْضِیلِ وَ هَدَى بِهِ مِنَ التَّضْلِیلِ اخْتَصَّهُ لِنَفْسِهِ وَ بَعَثَهُ إِلَى خَلْقِهِ بِرِسَالاتِهِ وَ بِکَلَامِهِ یَدْعُوهُمْ إِلَى عِبَادَتِهِ وَ تَوْحِیدِهِ وَ الْإِقْرَارِ بِرُبُوبِیَّتِهِ وَ التَّصْدِیقِ بِنَبِیِّهِ ص بَعَثَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ صَدْفٍ عَنِ الْحَقِ‌[3] وَ جَهَالَةٍ بِالرَّبِّ وَ کُفْرٍ بِالْبَعْثِ وَ الْوَعِیدِ فَبَلَّغَ رِسَالاتِهِ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِهِ وَ نَصَحَ لِأُمَّتِهِ وَ عَبَدَهُ حَتَّى أَتَاهُ الْیَقِینُ- صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ کَثِیراً


[1] العى: العجز و عدم الاهتداء لوجه المراد و عدم اطاقة احکامه.( فى)

[2] الطامح و الشامخ و الباذخ: العالى و الکبیر متقاربة المعانی. و فی بعض النسخ الطامخ- بالخاء- من طمخ انفه إذا تکبر. و الاستهلال: الفرح و الصیاح أی یعرفون اصواتهم بذلک.

[3] الصدف: الاعراض.

 

أُوصِیکُمْ وَ نَفْسِی بِتَقْوَى اللَّهِ الْعَظِیمِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ جَعَلَ لِلْمُتَّقِینَ الْمَخْرَجَ مِمَّا یَکْرَهُونَ وَ الرِّزْقَ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُونَ فَتَنَجَّزُوا مِنَ اللَّهِ مَوْعُودَهُ وَ اطْلُبُوا مَا عِنْدَهُ بِطَاعَتِهِ وَ الْعَمَلِ بِمَحَابِّهِ فَإِنَّهُ لَا یُدْرَکُ الْخَیْرُ إِلَّا بِهِ وَ لَا یُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلَّا بِطَاعَتِهِ وَ لَا تُکْلَانَ فِیمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَّا عَلَیْهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ أَبْرَمَ الْأُمُورَ وَ أَمْضَاهَا عَلَى مَقَادِیرِهَا فَهِیَ غَیْرُ مُتَنَاهِیَةٍ عَنْ مَجَارِیهَا دُونَ بُلُوغِ غَایَاتِهَا فِیمَا قَدَّرَ وَ قَضَى مِنْ ذَلِکَ وَ قَدْ کَانَ فِیمَا قَدَّرَ وَ قَضَى مِنْ أَمْرِهِ الْمَحْتُومِ وَ قَضَایَاهُ الْمُبْرَمَةِ مَا قَدْ تَشَعَّبَتْ بِهِ الْأَخْلَافُ‌[1] وَ جَرَتْ بِهِ الْأَسْبَابُ وَ قَضَى مِنْ تَنَاهِی الْقَضَایَا بِنَا وَ بِکُمْ إِلَى حُضُورِ هَذَا الْمَجْلِسِ الَّذِی خَصَّنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ لِلَّذِی کَانَ مِنْ تَذَکُّرِنَا آلَاءَهُ وَ حُسْنَ بَلَائِهِ وَ تَظَاهُرَ نَعْمَائِهِ فَنَسْأَلُ اللَّهَ لَنَا وَ لَکُمْ بَرَکَةَ مَا جَمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ عَلَیْهِ وَ سَاقَنَا وَ إِیَّاکُمْ إِلَیْهِ ثُمَّ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ ذَکَرَ فُلَانَةَ بِنْتَ فُلَانٍ وَ هُوَ فِی الْحَسَبِ مَنْ قَدْ عَرَفْتُمُوهُ وَ فِی النَّسَبِ مَنْ لَا تَجْهَلُونَهُ وَ قَدْ بَذَلَ لَهَا مِنَ الصَّدَاقِ مَا قَدْ عَرَفْتُمُوهُ فَرُدُّوا خَیْراً تُحْمَدُوا عَلَیْهِ وَ تُنْسَبُوا إِلَیْهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ.

الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 5، ص 369-370

https://lib.eshia.ir/11005/5/370

5- أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یُطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یَأْخُذُ بِقَوْلِیَ السَّلَامَ وَ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَیْطِ وَ الْمِخْیَطِ[1]- صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی ع أَنَّ الرَّجُلَ کَانَ یَکُونُ فِی الْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ ع فَیَکُونُ زَیْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیْهِ وَصَایَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِیثِ.


[1] الخیط: السلک و المخیط: الابرة.

https://lib.eshia.ir/11005/2/636

3- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْکُوفِیُّ وَ هُوَ الْعَاصِمِیُّ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ الصَّوَّافِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یُوصِی أَصْحَابَهُ وَ یَقُولُ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا غِبْطَةُ الطَّالِبِ الرَّاجِی وَ ثِقَةُ الْهَارِبِ اللَّاجِی وَ اسْتَشْعِرُوا التَّقْوَى شِعَاراً بَاطِناً وَ اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً خَالِصاً- تَحْیَوْا بِهِ أَفْضَلَ الْحَیَاةِ وَ تَسْلُکُوا بِهِ طَرِیقَ النَّجَاةِ- انْظُرُوا فِی الدُّنْیَا نَظَرَ الزَّاهِدِ الْمُفَارِقِ لَهَا فَإِنَّهَا تُزِیلُ الثَّاوِیَ‌[1] السَّاکِنَ وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الْآمِنَ- لَا یُرْجَى مِنْهَا مَا تَوَلَّى فَأَدْبَرَ وَ لَا یُدْرَى مَا هُوَ آتٍ مِنْهَا فَیُنْتَظَرَ وُصِلَ الْبَلَاءُ مِنْهَا بِالرَّخَاءِ وَ الْبَقَاءُ مِنْهَا إِلَى فَنَاءٍ فَسُرُورُهَا مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ وَ الْبَقَاءُ فِیهَا إِلَى الضَّعْفِ وَ الْوَهْنِ فَهِیَ کَرَوْضَةٍ اعْتَمَّ مَرْعَاهَا[2] وَ أَعْجَبَتْ مَنْ یَرَاهَا- عَذْبٌ شُرْبُهَا طَیِّبٌ تُرْبُهَا تَمُجُّ عُرُوقُهَا الثَّرَى‌[3] وَ تَنْطُفُ فُرُوعُهَا النَّدَى حَتَّى إِذَا بَلَغَ الْعُشْبُ إِبَّانَهُ وَ اسْتَوَى بَنَانُهُ‌[4] هَاجَتْ رِیحٌ تَحُتُّ الْوَرَقَ وَ تُفَرِّقُ مَا اتَّسَقَ فَأَصْبَحَتْ کَمَا قَالَ اللَّهُ- هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ‌ وَ کانَ اللَّهُ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ مُقْتَدِراً[5] انْظُرُوا فِی الدُّنْیَا فِی کَثْرَةِ مَا یُعْجِبُکُمْ وَ قِلَّةِ مَا یَنْفَعُکُمْ.

https://lib.eshia.ir/11005/8/17

3- أَحْمَدُ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْمَلِکِ بْنُ أَبِی الْحَارِثِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِهَذِهِ الْخُطْبَةِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ أَحْمَدُهُ وَ أَسْتَعِینُهُ وَ أَسْتَغْفِرُهُ وَ أَسْتَهْدِیهِ وَ أُومِنُ بِهِ وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ‌ بِالْهُدى‌ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ* دَلِیلًا عَلَیْهِ وَ دَاعِیاً إِلَیْهِ فَهَدَمَ أَرْکَانَ الْکُفْرِ وَ أَنَارَ مَصَابِیحَ الْإِیمَانِ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یَکُنْ سَبِیلُ الرَّشَادِ سَبِیلَهُ وَ نُورُ التَّقْوَى دَلِیلَهُ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یُخْطِئِ السَّدَادَ کُلَّهُ وَ لَنْ یَضُرَّ إِلَّا نَفْسَهُ أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَصِیَّةَ مَنْ نَاصَحَ وَ مَوْعِظَةَ مَنْ أَبْلَغَ وَ اجْتَهَدَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الْإِسْلَامَ صِرَاطاً مُنِیرَ الْأَعْلَامِ مُشْرِقَ الْمَنَارِ فِیهِ تَأْتَلِفُ الْقُلُوبُ وَ عَلَیْهِ تَآخَى الْإِخْوَانُ وَ الَّذِی بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ مِنْ ذَلِکَ ثَابِتٌ وُدُّهُ وَ قَدِیمٌ عَهْدُهُ مَعْرِفَةٌ مِنْ کُلٍّ لِکُلٍّ لِجَمِیعِ الَّذِی نَحْنُ عَلَیْهِ یَغْفِرُ اللَّهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

https://lib.eshia.ir/11005/5/371

6- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَى الْحَلَبِیِّ عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع‌ فِی خُطْبَةِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ الْخُطْبَةُ الْأُولَى- الْحَمْدُ لِلَّهِ نَحْمَدُهُ وَ نَسْتَعِینُهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ وَ نَسْتَهْدِیهِ وَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا وَ مِنْ سَیِّئَاتِ أَعْمَالِنَا مَنْ یَهْدِی اللَّهُ فَلَا مُضِلَّ لَهُ وَ مَنْ یُضْلِلْ‌ فَلا هادِیَ لَهُ‌ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ انْتَجَبَهُ لِوَلَایَتِهِ وَ اخْتَصَّهُ بِرِسَالَتِهِ وَ أَکْرَمَهُ بِالنُّبُوَّةِ أَمِیناً عَلَى غَیْبِهِ وَ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أُخَوِّفُکُمْ مِنْ عِقَابِهِ فَإِنَّ اللَّهَ یُنْجِی مَنِ اتَّقَاهُ‌ بِمَفازَتِهِمْ‌ لا یَمَسُّهُمُ‌ السُّوءُ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‌ وَ یُکْرِمُ مَنْ خَافَهُ یَقِیهِمْ شَرَّ مَا خَافُوا وَ یُلَقِّیهِمْ‌ نَضْرَةً وَ سُرُوراً وَ أُرَغِّبُکُمْ فِی کَرَامَةِ اللَّهِ الدَّائِمَةِ وَ أُخَوِّفُکُمْ عِقَابَهُ الَّذِی لَا انْقِطَاعَ لَهُ وَ لَا نَجَاةَ لِمَنِ اسْتَوْجَبَهُ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الدُّنْیَا وَ لَا تَرْکَنُوا إِلَیْهَا فَإِنَّهَا دَارُ غُرُورٍ کَتَبَ اللَّهُ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَهْلِهَا الْفَنَاءَ فَتَزَوَّدُوا مِنْهَا الَّذِی أَکْرَمَکُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ التَّقْوَى وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَإِنَّهُ لَا یَصِلُ إِلَى اللَّهِ مِنْ أَعْمَالِ الْعِبَادِ إِلَّا مَا خَلَصَ مِنْهَا وَ لَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ إِلَّا مِنَ الْمُتَّقِینَ وَ قَدْ أَخْبَرَکُمُ اللَّهُ عَنْ مَنَازِلِ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً وَ عَنْ مَنَازِلِ مَنْ کَفَرَ وَ عَمِلَ فِی غَیْرِ سَبِیلِهِ وَ قَالَ‌ ذلِکَ‌ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ‌ وَ ذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ. وَ ما نُؤَخِّرُهُ‌ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ. یَوْمَ یَأْتِ‌ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ‌ إِلَّا بِإِذْنِهِ‌ فَمِنْهُمْ شَقِیٌ‌ وَ سَعِیدٌ. فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ. خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ‌ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ‌ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ. وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ[1] نَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی جَمَعَنَا لِهَذَا الْجَمْعِ أَنْ یُبَارِکَ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا وَ أَنْ یَرْحَمَنَا جَمِیعاً إِنَّهُ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ-


[1] هود من آیة 103 إلى 108. و الزفیر أول نهیق الحمار و شبهه و الشهیق آخره فالزفیر من الصدر و الشهیق من الحلق. و« غَیْرَ مَجْذُوذٍ» أى غیر مقطوع یقال: جذذت و جددت ای قطعت.

 

إِنَّ کِتَابَ اللَّهِ أَصْدَقُ الْحَدِیثِ وَ أَحْسَنُ الْقِصَصِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ‌[1] فَاسْمَعُوا طَاعَةَ اللَّهِ وَ أَنْصِتُوا ابْتِغَاءَ رَحْمَتِهِ ثُمَّ اقْرَأْ سُورَةً مِنَ الْقُرْآنِ وَ ادْعُ رَبَّکَ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِیِّ ص وَ ادْعُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ تَجْلِسُ قَدْرَ مَا تَمَکَّنُ هُنَیْهَةً ثُمَّ تَقُومُ فَتَقُولُ- الْحَمْدُ لِلَّهِ نَحْمَدُهُ وَ نَسْتَعِینُهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ وَ نَسْتَهْدِیهِ وَ نُؤْمِنُ بِهِ وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ وَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا وَ مِنْ سَیِّئَاتِ أَعْمَالِنَا مَنْ یَهْدِی اللَّهُ فَلَا مُضِلَّ لَهُ وَ مَنْ یُضْلِلْ‌ فَلا هادِیَ لَهُ‌ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ‌ بِالْهُدى‌ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ* وَ جَعَلَهُ‌ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ‌ بَشِیراً وَ نَذِیراً* وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ رَشَدَ وَ مَنْ یَعْصِهِمَا فَقَدْ غَوَى أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی یَنْفَعُ بِطَاعَتِهِ مَنْ أَطَاعَهُ وَ الَّذِی یَضُرُّ بِمَعْصِیَتِهِ مَنْ عَصَاهُ الَّذِی إِلَیْهِ مَعَادُکُمْ وَ عَلَیْهِ حِسَابُکُمْ فَإِنَّ التَّقْوَى وَصِیَّةُ اللَّهِ فِیکُمْ وَ فِی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ إِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ غَنِیًّا حَمِیداً[2] انْتَفِعُوا بِمَوْعِظَةِ اللَّهِ وَ الْزَمُوا کِتَابَهُ فَإِنَّهُ أَبْلَغُ الْمَوْعِظَةِ وَ خَیْرُ الْأُمُورِ فِی الْمَعَادِ عَاقِبَةً وَ لَقَدِ اتَّخَذَ اللَّهُ الْحُجَّةَ فَلَا یَهْلِکُ مَنْ هَلَکَ إِلَّا عَنْ بَیِّنَةٍ وَ لَا یَحْیَى مَنْ حَیَّ إِلَّا عَنْ بَیِّنَةٍ وَ قَدْ بَلَّغَ رَسُولُ اللَّهِ ص الَّذِی أُرْسِلَ بِهِ فَالْزَمُوا وَصِیَّتَهُ وَ مَا تَرَکَ فِیکُمْ مِنْ بَعْدِهِ مِنَ الثَّقَلَیْنِ- کِتَابِ اللَّهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ اللَّذَیْنِ لَا یَضِلُّ مَنْ تَمَسَّکَ بِهِمَا وَ لَا یَهْتَدِی مَنْ تَرَکَهُمَا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ وَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ثُمَّ تُسَمِّی الْأَئِمَّةَ حَتَّى تَنْتَهِیَ إِلَى صَاحِبِکَ ثُمَّ تَقُولُ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسِیراً وَ انْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ حَتَّى لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ-


[1] الأعراف: 203.

[2] النساء: 130.

 

اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ فِی سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ مَا حَمَّلْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَعَرِّفْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَعَلِّمْنَاهُ ثُمَّ یَدْعُو اللَّهَ عَلَى عَدُوِّهِ وَ یَسْأَلُ لِنَفْسِهِ وَ أَصْحَابِهِ ثُمَّ یَرْفَعُونَ أَیْدِیَهُمْ فَیَسْأَلُونَ اللَّهَ حَوَائِجَهُمْ کُلَّهَا حَتَّى إِذَا فَرَغَ مِنْ ذَلِکَ قَالَ اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ یَکُونُ آخِرَ کَلَامِهِ أَنْ یَقُولَ‌ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‌ وَ یَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ‌ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَذَکَّرَ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرى‌ ثُمَّ یَنْزِلُ‌[1].

https://lib.eshia.ir/11005/3/424

194- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَوْ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ ذَکَرَ هَذِهِ الْخُطْبَةَ- لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع یَوْمَ الْجُمُعَةِ الْحَمْدُ لِلَّهِ أَهْلِ الْحَمْدِ وَ وَلِیِّهِ وَ مُنْتَهَى الْحَمْدِ وَ مَحَلِّهِ الْبَدِی‌ءِ الْبَدِیعِ الْأَجَلِّ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ الْمُتَوَحِّدِ بِالْکِبْرِیَاءِ وَ الْمُتَفَرِّدِ بِالْآلَاءِ الْقَاهِرِ بِعِزِّهِ وَ الْمُسَلِّطِ بِقَهْرِهِ الْمُمْتَنِعِ بِقُوَّتِهِ الْمُهَیْمِنِ بِقُدْرَتِهِ وَ الْمُتَعَالِی فَوْقَ کُلِّ شَیْ‌ءٍ بِجَبَرُوتِهِ الْمَحْمُودِ بِامْتِنَانِهِ وَ بِإِحْسَانِهِ الْمُتَفَضِّلِ بِعَطَائِهِ وَ جَزِیلِ فَوَائِدِهِ الْمُوَسِّعِ بِرِزْقِهِ الْمُسْبِغِ بِنِعَمِهِ- نَحْمَدُهُ عَلَى آلَائِهِ وَ تَظَاهُرِ نَعْمَائِهِ حَمْداً یَزِنُ عَظَمَةَ جَلَالِهِ وَ یَمْلَأُ قَدْرَ آلَائِهِ وَ کِبْرِیَائِهِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ الَّذِی کَانَ فِی أَوَّلِیَّتِهِ مُتَقَادِماً وَ فِی دَیْمُومِیَّتِهِ مُتَسَیْطِراً[3]- خَضَعَ الْخَلَائِقُ لِوَحْدَانِیَّتِهِ وَ رُبُوبِیَّتِهِ وَ قَدِیمِ أَزَلِیَّتِهِ وَ دَانُوا لِدَوَامِ أَبَدِیَّتِهِ‌[4] وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ خِیَرَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ وَ اصْطَفَاهُ لِوَحْیِهِ وَ ائْتَمَنَهُ عَلَى سِرِّهِ وَ ارْتَضَاهُ لِخَلْقِهِ وَ انْتَدَبَهُ لِعَظِیمِ أَمْرِهِ وَ لِضِیَاءِ مَعَالِمِ دِینِهِ وَ مَنَاهِجِ سَبِیلِهِ-


[1] الاوصال: المفاصل.

[2] فی الوافی زاد[ و إن أحسن طول عمره‌].

[3] أی هو فی دوامه مسلط على جمیع خلقه.

[4] أی أقروا و اذعنوا بدوام أبدیته أو أطاعوا و خضعوا و ذلوا لکونه دائم الابدیّة.( آت)

 

وَ مِفْتَاحِ وَحْیِهِ وَ سَبَباً لِبَابِ رَحْمَتِهِ ابْتَعَثَهُ عَلَى حِینِ‌ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ‌ وَ هَدْأَةٍ مِنَ الْعِلْمِ‌[1] وَ اخْتِلَافٍ مِنَ الْمِلَلِ وَ ضَلَالٍ عَنِ الْحَقِّ وَ جَهَالَةٍ بِالرَّبِّ وَ کُفْرٍ بِالْبَعْثِ وَ الْوَعْدِ أَرْسَلَهُ إِلَى النَّاسِ أَجْمَعِینَ‌ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ‌ بِکِتَابٍ کَرِیمٍ قَدْ فَضَّلَهُ وَ فَصَّلَهُ وَ بَیَّنَهُ وَ أَوْضَحَهُ وَ أَعَزَّهُ وَ حَفِظَهُ مِنْ أَنْ یَأْتِیَهُ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ‌ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ‌ حَمِیدٍ ضَرَبَ لِلنَّاسِ فِیهِ الْأَمْثَالَ وَ صَرَّفَ فِیهِ الْآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَعْقِلُونَ أَحَلَّ فِیهِ الْحَلَالَ وَ حَرَّمَ فِیهِ الْحَرَامَ وَ شَرَعَ فِیهِ الدِّینَ لِعِبَادِهِ عُذْراً وَ نُذْراً لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ‌ وَ یَکُونَ بَلَاغاً لِقَوْمٍ عابِدِینَ‌ فَبَلَّغَ رِسَالَتَهُ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِهِ وَ عَبَدَهُ حَتَّى أَتَاهُ الْیَقِینُ صَلَّى اللَّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ أُوصِی نَفْسِی بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی ابْتَدَأَ الْأُمُورَ بِعِلْمِهِ وَ إِلَیْهِ یَصِیرُ غَداً مِیعَادُهَا وَ بِیَدِهِ فَنَاؤُهَا وَ فَنَاؤُکُمْ وَ تَصَرُّمُ أَیَّامِکُمْ وَ فَنَاءُ آجَالِکُمْ وَ انْقِطَاعُ مُدَّتِکُمْ فَکَأَنْ قَدْ زَالَتْ عَنْ قَلِیلٍ عَنَّا وَ عَنْکُمْ کَمَا زَالَتْ عَمَّنْ کَانَ قَبْلَکُمْ- فَاجْعَلُوا عِبَادَ اللَّهِ اجْتِهَادَکُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا التَّزَوُّدَ مِنْ یَوْمِهَا الْقَصِیرِ لِیَوْمِ الْآخِرَةِ الطَّوِیلِ- فَإِنَّهَا دَارُ عَمَلٍ وَ الْآخِرَةَ دَارُ الْقَرَارِ وَ الْجَزَاءِ فَتَجَافَوْا عَنْهَا فَإِنَّ الْمُغْتَرَّ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا لَنْ تَعْدُوَ الدُّنْیَا إِذَا تَنَاهَتْ إِلَیْهَا أُمْنِیَّةُ أَهْلِ الرَّغْبَةِ فِیهَا الْمُحِبِّینَ لَهَا الْمُطْمَئِنِّینَ إِلَیْهَا الْمَفْتُونِینَ بِهَا أَنْ تَکُونَ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ‌[2] الْآیَةَ مَعَ أَنَّهُ لَمْ یُصِبِ امْرُؤٌ مِنْکُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَبْرَةً إِلَّا أَوْرَثَتْهُ عَبْرَةً وَ لَا یُصْبِحُ فِیهَا فِی جَنَاحٍ آمِنٍ إِلَّا وَ هُوَ یَخَافُ فِیهَا نُزُولَ جَائِحَةٍ[3] أَوْ تَغَیُّرَ نِعْمَةٍ أَوْ زَوَالَ عَافِیَةٍ مَعَ أَنَّ الْمَوْتَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ وَ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفَ بَیْنَ یَدَیِ الْحَکَمِ الْعَدْلِ تُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا عَمِلَتْ- لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى‌ فَاتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ ذِکْرُهُ وَ سَارِعُوا إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ وَ الْعَمَلِ بِطَاعَتِهِ وَ التَّقَرُّبِ إِلَیْهِ بِکُلِّ مَا فِیهِ الرِّضَا فَإِنَّهُ‌ قَرِیبٌ مُجِیبٌ‌ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِمَّنْ یَعْمَلُ بِمَحَابِّهِ وَ یَجْتَنِبُ سَخَطَهُ-


[1] الهدأة- بفتح الهاء و سکون الدال-: السکون عن الحرکات.( آت)

[2] یونس: 24.

[3] الجائحة: الآفة التی تهلک الثمار و الأموال. و کل مصیبة عظیمة.

 

ثُمَّ إِنَّ أَحْسَنَ الْقَصَصِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ وَ أَنْفَعَ التَّذَکُّرِ کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ‌[1] أَسْتَعِیذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‌ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِ‌ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ[2] إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً[3] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَحَنَّنْ‌[4] عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلِّمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ تَحَنَّنْتَ وَ سَلَّمْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِیلَةَ وَ الشَّرَفَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ الْکَرِیمَةَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ أَعْظَمَ الْخَلَائِقِ کُلِّهِمْ شَرَفاً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَقْرَبَهُمْ مِنْکَ مَقْعَداً وَ أَوْجَهَهُمْ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ جَاهاً وَ أَفْضَلَهُمْ عِنْدَکَ مَنْزِلَةً وَ نَصِیباً اللَّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً أَشْرَفَ الْمَقَامِ وَ حِبَاءَ السَّلَامِ‌[5] وَ شَفَاعَةَ الْإِسْلَامِ اللَّهُمَّ وَ أَلْحِقْنَا بِهِ غَیْرَ خَزَایَا وَ لَا نَاکِبِینَ‌[6] وَ لَا نَادِمِینَ وَ لَا مُبَدِّلِینَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ ثُمَّ جَلَسَ قَلِیلًا ثُمَّ قَامَ فَقَالَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ أَحَقَّ مَنْ خُشِیَ وَ حُمِدَ وَ أَفْضَلَ مَنِ اتُّقِیَ وَ عُبِدَ وَ أَوْلَى مَنْ عُظِّمَ وَ مُجِّدَ نَحْمَدُهُ لِعَظِیمِ غَنَائِهِ وَ جَزِیلِ عَطَائِهِ وَ تَظَاهُرِ نَعْمَائِهِ وَ حُسْنِ بَلَائِهِ وَ نُؤْمِنُ بِهُدَاهُ الَّذِی لَا یَخْبُو ضِیَاؤُهُ وَ لَا یَتَمَهَّدُ سَنَاؤُهُ‌[7] وَ لَا یُوهَنُ عُرَاهُ وَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُوءِ کُلِّ الرَّیْبِ‌[8] وَ ظُلَمِ الْفِتَنِ وَ نَسْتَغْفِرُهُ مِنْ مَکَاسِبِ الذُّنُوبِ وَ نَسْتَعْصِمُهُ مِنْ مَسَاوِی الْأَعْمَالِ وَ مَکَارِهِ الْآمَالِ‌


[1] الأعراف: 203.

[2] العصر: 1 إلى 3.

[3] الأحزاب: 56.

[4] التحنّن: الترحم.

[5] الحباء: العطاء أی أعطه عطیة سلامتک بأن یکون سالما عن جمیع ما یوجب نقصا أو خزیا.( آت)

[6] فی بعض النسخ‌[ و لا ناکثین‌].

[7] فی بعض النسخ‌[ لا یهد] و السنا مقصورا ضوء البرق و ممدودا: الرفعة.

[8] أی من شر کل شک و شبهة یعترى فی الدین.( آت)

 

وَ الْهُجُومِ فِی الْأَهْوَالِ وَ مُشَارَکَةِ أَهْلِ الرَّیْبِ‌[1] وَ الرِّضَا بِمَا یَعْمَلُ الْفُجَّارُ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَنَا وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ الَّذِینَ تَوَفَّیْتَهُمْ عَلَى دِینِکَ وَ مِلَّةِ نَبِیِّکَ ص اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ حَسَنَاتِهِمْ وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ أَدْخِلْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةَ وَ الْمَغْفِرَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَ اغْفِرْ لِلْأَحْیَاءِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ الَّذِینَ وَحَّدُوکَ وَ صَدَّقُوا رَسُولَکَ وَ تَمَسَّکُوا بِدِینِکَ وَ عَمِلُوا بِفَرَائِضِکَ وَ اقْتَدَوْا بِنَبِیِّکَ وَ سَنُّوا سُنَّتَکَ وَ أَحَلُّوا حَلَالَکَ وَ حَرَّمُوا حَرَامَکَ وَ خَافُوا عِقَابَکَ وَ رَجَوْا ثَوَابَکَ وَ وَالَوْا أَوْلِیَاءَکَ وَ عَادَوْا أَعْدَاءَکَ اللَّهُمَّ اقْبَلْ حَسَنَاتِهِمْ وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ أَدْخِلْهُمْ‌ بِرَحْمَتِکَ فِی عِبادِکَ الصَّالِحِینَ‌ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ.

https://lib.eshia.ir/11005/8/173

این هفت احادیث اوصیکم بتقوی الله همه از کتاب کافی شریف است.

البته بنده ی حقیر چند مقاله هم راجع به کانتور و جبرهای فون نویمن می خواستم عرض کنم که حالا چطور به فاکتورهای تیپهای مختلف مربوط اند، و آنگاه شما کیو سی دی و هندسه ی ناجابجایی و مقالات شمس الدین را هم دارید، و بلکه هم فاکتورهای فرم ذرات ته و دیگر ذرات را نیز داریم. حالا آیا اینها اصلا چه ربطی هم به سیستمهای بُست-کن دارند یا ندارند، یحتمل موضوع این است که مسائل را چطور هم می خواهید قاطیغوریایی بفرمائید و ....؟ و الله اعلم!

Bost-Connes sysetems:

https://arxiv.org/abs/math/0512138

 

https://arxiv.org/search/?query=bost-

connes&searchtype=all&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

form factor, von Neumann

https://arxiv.org/abs/2412.16795

https://arxiv.org/abs/2412.15549

https://arxiv.org/abs/2109.00372

https://arxiv.org/abs/2103.08492

https://arxiv.org/abs/2105.13982

...

https://arxiv.org/search/?

query=form+factors+von+neumann&searchtype=all&source=header

 

Cantor noncommutative geometry

https://arxiv.org/search/?

query=noncommutative+geometry+cantor&searchtype=all&abstracts=s

how&order=-announced_date_first&size=50

 

Cantor von Neumann

https://arxiv.org/search/?query=cantor+von+neumann&searchtype=all&source=header

 

Ali Chamseddine:

https://arxiv.org/abs/2409.07536

https://arxiv.org/abs/2409.04375

https://arxiv.org/abs/2311.00406

https://arxiv.org/abs/2305.00197

https://arxiv.org/abs/2302.03712

https://arxiv.org/abs/2207.10901

...

https://arxiv.org/search/?

query=chamseddine%2C+ali&searchtype=all&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

High Energy Physics - Theory

See recent articles

Showing new listings for Friday, 28 February 2025

Total of 57 entries

Showing up to 2000 entries per page: fewer | more | all

New submissions (showing 13 of 13 entries)[1] arXiv:2502.19466 [pdfhtmlother]

Multipartite Entanglement Structure of Fibered Link States

Vijay BalasubramanianCharlie Cummings

Comments: 47 pages, 14 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); Quantum Physics (quant-ph)

We study the patterns of multipartite entanglement in Chern-Simons theory with compact gauge group G and level k for states defined by the path integral on "link complements", i.e., compact manifolds whose boundaries consist of n topologically linked tori. We focus on link complements which can be described topologically as fibrations over a Seifert surface. We show that the entanglement structure of such fibered link complement states is controlled by a topological invariant, the monodromy of the fibration. Thus, the entanglement structure of a Chern-Simons link state is not simply a function of the link, but also of the background manifold in which the link is embedded. In particular, we show that any link possesses an embedding into some background that leads to GHZ-like entanglement. Furthermore, we demonstrate that all fibered links with periodic monodromy have GHZ-like entanglement, i.e., a partial trace on any link component produces a separable state.

[2] arXiv:2502.19468 [pdfhtmlother]

String islands, discrete theta angles and the 6D N=(1,1) string landscape

Zihni Kaan BaykaraHéctor Parra De FreitasHouri-Christina Tarazi

Comments: 39 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

The complete classification of the landscape of 6D N=(1,1) string vacua remains an open problem. In this work we prove a classification theorem for 6D N=(1,1) asymmetric orbifolds utilizing a correspondence with orbifolds of chiral 2D SCFTs with c=24 (or c=12). Interestingly, this class of theories can give rise to 6D vacua in which the only massless degrees of freedom reside in the gravity multiplet, with no moduli other than the dilaton, thus corresponding to truly isolated vacua, called string islands. It is expected that there exist five new type II islands with as-yet-unknown constructions. In this work we construct them all using asymmetric Zn-orbifolds of Type II on T4 with n=5,8,10,12. We show that the cases n=5,8 admit non-trivial discrete theta angles which have important consequences for both the string and particle charge lattices. In fact they provide examples of BPS-incompleteness and the strongest failure of the lattice weak gravity conjecture. Our work is expected to finalize our understanding of all perturbative 6D N=(1,1) theories.

[3] arXiv:2502.19477 [pdfhtmlother]

Causality Bounds on the Primordial Power Spectrum

Mariana Carrillo GonzálezSebastián Céspedes

Comments: 28 pages + appendices, 14 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO)

Effective field theories (EFTs) parametrize our ignorance of the underlying UV theory through their Wilson coefficients. However, not all values of these coefficients are consistent with fundamental physical principles. In this paper, we explore the consequences of imposing causal propagation on the comoving curvature perturbation in the EFT of inflation, particularly its impact on the primordial power spectrum and the effective sound speed ceffs. We investigate scenarios where ceffs undergoes a transition, remaining consistent with CMB constraints at early times but later experiencing a drastic change, becoming highly subluminal. Such scenarios allow the primordial power spectrum to grow at small scales, potentially leading to the formation of primordial black holes or the generation of scalar-induced gravitational waves. We find the generic feature that in a causal theory, luminal sound speeds imply a free theory, effectively constraining the dynamics. Additionally, we obtain that when considering natural values for the Wilson coefficients, maintaining the validity of the EFT and the weakly coupled regime, and enforcing causal propagation of the EFT modes, the power spectrum cannot increase drastically. This imposes significant constraints on the parameter space of models aiming to produce such features.

[4] arXiv:2502.19485 [pdfhtmlother]

Local Quenches from a Krylov Perspective

Pawel CaputaGiuseppe Di Giulio

Comments: 61 pages, 12 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Statistical Mechanics (cond-mat.stat-mech); Quantum Physics (quant-ph)

In this work, we investigate local quench dynamics in two-dimensional conformal field theories using Krylov space methods. We derive Lanczos coefficients, spread complexity, and Krylov entropies for local joining and splitting quenches in theories on an infinite line, a circle, a finite interval, and at finite temperature. We examine how these quantities depend on the central charge of the underlying conformal field theory and find that both spread complexity and Krylov entropy are proportional to it. Interestingly, Krylov entropies evolve logarithmically with time, mirroring standard entanglement entropies, making them useful for extracting the central charge. In the large central charge limit, using holography, we establish a connection between the rate of spread complexity and the proper momentum of the tip of the end-of-the world brane, which probes the bulk analogously to a point particle. Our results further demonstrate that spread complexity and Krylov entropies are powerful tools for probing non-equilibrium dynamics of interacting quantum systems.

[5] arXiv:2502.19547 [pdfother]

Codimension one defects in free scalar field theory

Seolhwa KimPer KrausZhengdi Sun

Comments: 62 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We study various aspects of codimension one defects in free scalar field theory, with particular emphasis on line defects in two-dimensions. These defects are generically non-conformal, but include conformal and topological defects as special cases. Our analysis is based on the interplay between two complementary descriptions, the first involving matching conditions imposed on fields and their derivatives across the defect, and the second on the resummation of perturbation theory in terms of renormalized defect couplings. Using either description as appropriate we compute a variety of observables: correlators of fields in the presence of such defects; the defect anomalous dimension; multiple defects and their fusion; canonical quantization and instabilities; ring shaped defects with application to the g-theorem and the entanglement entropy of accelerating defects; defects on the torus and Cardy formulas for the asymptotic density of states of the defect Hilbert space; and quenches produced by spacelike defects. The simplicity of the model allows for explicit computation of all these quantities, and provides a starting point for more complicated theories involving interactions.

[6] arXiv:2502.19616 [pdfhtmlother]

Applications of de Sitter Causality Conditions

Daniel McLoughlinRachel A Rosen

Comments: 5 pages, no figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

We find explicit de Sitter shockwave solutions in arbitrary spacetime dimensions. We use these to determine the dimensional-dependent "stretching" of the de Sitter Penrose diagram in the presence of a shock or black hole. This stretching sets the scale at which superluminalities in de Sitter can be considered resolvable. We then consider an RFF coupling for a spin-1 particle and a Gauss-Bonnet coupling for a spin-2 particle and analyze these in terms of our proposed de Sitter causality criteria. We briefly discuss the connections between our results and corresponding results in anti de Sitter spacetime.

[7] arXiv:2502.20064 [pdfhtmlother]

Radially symmetric scalar field solutions in the presence of cuscuton term

D. BazeiaM.A. MarquesR. MenezesM. Paganelly

Comments: 7 pages, 3 figures; to appear in EPJC

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

In this work, we investigate radially symmetric solutions in arbitrary dimensions in scalar field models in the presence of the cuscuton term. We introduce a first-order formalism compatible with the equation of motion which supports field configurations engendering minimum energy and show that the cuscuton term does not induce instabilities in the solutions. To illustrate the general results, we study two distinct classes of models and present analytical solutions and the corresponding energy densities.

[8] arXiv:2502.20251 [pdfhtmlother]

Homotopy Manin Theories: Generalising Third-Way, Yang-Mills and Integrable Sigma Models

Alex S. ArvanitakisLeron BorstenDimitri KanakarisHyungrok Kim

Comments: 24 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

Manin theories are a class of non-topological deformations of Chern-Simons theories that naturally realise the third-way mechanism and furthermore admit localisation despite not being supersymmetric in the usual sense. In this paper, we extend this construction to higher dimensions, thereby producing a large class of examples of third-way-type theories. Furthermore, the construction naturally yields Yang-Baxter integrable deformations of the principal chiral model as well as gravitational models various dimensions.

[9] arXiv:2502.20267 [pdfother]

Model spaces as constrained Hamiltonian systems: I. Application to SU(2)

Glenn BarnichThomas Smoes

Comments: 59 pages LaTeX file

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

Motivated by group-theoretical questions that arise in the context of asymptotic symmetries in gravity, we study model spaces and their quantization from the viewpoint of constrained Hamiltonian systems. More precisely, we propose a definition of a model space for a generic Lie group G as a suitable second class constrained system associated to the cotangent bundle T∗G. Before turning to the non-compact infinite-dimensional groups relevant in the gravitational setting, we work out all details in the simplest case of SU(2). Besides recovering well-known results on the quantum theory of angular momentum from a unified perspective, the analysis sheds some light on the definition and properties of spin-weighted/monopole spherical harmonics.

[10] arXiv:2502.20310 [pdfhtmlother]

Dual Non-Lorentzian Backgrounds for Matrix Theories

Chris D. A. BlairJohannes LahnsteinerNiels A. ObersZiqi Yan

Comments: 42 pages + appendices

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We study properties of non-Lorentzian geometries arising from BPS decoupling limits of string theory that are central to matrix theory and the AdS/CFT correspondence. We focus on duality transformations between ten-dimensional non-Lorentzian geometries coupled to matrix theory on D-branes. We demonstrate that T- and S-duality transformations exhibit novel asymmetric properties: depending not only on the choice of transformation but also on the value of the background fields, the codimension of the foliation structure of the dual non-Lorentzian background may be different or the same. This duality asymmetry underlies features observed in the study of non-commutativity and Morita equivalence in matrix and gauge theory. Finally, we show how the holographic correspondence involving non-commutative Yang-Mills fits into our framework, from which we further obtain novel holographic examples with non-Lorentzian bulk geometries.

[11] arXiv:2502.20328 [pdfhtmlother]

Probing non-equilibrium steady states of the Klein-Gordon field with Unruh-DeWitt detectors

Albert Georg PasseggerRainer Verch

Comments: 36 pages, several figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Statistical Mechanics (cond-mat.stat-mech); Mathematical Physics (math-ph); Quantum Physics (quant-ph)

We calculate the transition rate of an Unruh-DeWitt detector coupled to a non-equilibrium steady state (NESS) of a free massless scalar field on four-dimensional Minkowski spacetime. The NESS arises from bringing two semi-infinite heat baths into thermal contact along a hypersurface. The detector couples linearly to the field by a monopole interaction, and it moves inertially along the axis of the NESS heat flow. We contrast the resulting transition rates with the case of a detector that is coupled to an inertial thermal equilibrium state. The results illustrate that the monopole does not properly couple to the heat flow, resulting in the detector to merely register kinematical effects. Hence dynamical features of the NESS are hidden from this detector model.

[12] arXiv:2502.20372 [pdfhtmlother]

Positivity of the Veneziano Amplitude in Ten Dimensions

Gareth Mansfield

Comments: 20 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

The Veneziano amplitude describing the tree-level scattering of four open superstrings is expected to be consistent with unitarity in ten spacetime dimensions. While this follows indirectly from the no-ghost theorem, a direct proof at the level of the amplitude has only been found for D≤6. In this note, we close this gap by providing a complete proof for the partial-wave positivity of the Veneziano amplitude in D≤10, derived directly from its definition in terms of the Euler beta function. We also demonstrate that this proof can be modified to show positivity of a wider family of amplitudes relevant to the S-matrix bootstrap.

[13] arXiv:2502.20397 [pdfhtmlother]

Mechanics on flag manifolds

Andrew Kuzovchikov

Comments: 7 pages, prepared as a contribution to `SQS-24'

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph); Differential Geometry (math.DG)

We study the connection between SU(n) spin chains and one-dimensional sigma models on flag manifolds. Using this connection, we calculate the spectrum of the Laplace-Beltrami operator and geodesics for a particular class of metrics on CP1 and F3, which is a manifold of complete flags in C3.

  1. arXiv:2411.19155  [pdfother

     

    hep-th

    Finite Landscape of 6d N=(1,0) Supergravity

    Authors: Hee-Cheol KimCumrun VafaKai Xu

    Abstract: We present a bottom-up argument showing that the number of massless fields in six-dimensional quantum gravitational theories with eight supercharges is uniformly bounded. Specifically, we show that the number of tensor multiplets is bounded by T≤193, and the rank of the gauge group is restricted to r(V)≤480. Given that F-theory compactifications on elliptic CY 3-folds are a subset, this provides a bound on the Hodge numbers of elliptic CY 3-folds: h1,1(CY3)≤491, h1,1(Base)≤194 which are saturated by special elliptic CY 3-folds. This establishes that our bounds are sharp and also provides further evidence for the string lamppost principle. These results are derived by a comprehensive examination of the boundaries of the tensor moduli branch, showing that any consistent supergravity theory with T≠0 must include a BPS string in its spectrum corresponding to a "little string theory" (LST) or a critical heterotic string. From this tensor branch analysis, we establish a containment relationship between SCFTs and LSTs embedded within a gravitational theory. Combined with the classification of 6d SCFTs and LSTs, this then leads to the above bounds. Together with previous works, this establishes the finiteness of the supergravity landscape for d≥6. △ Less

    Submitted 19 December, 2024; v1 submitted 28 November, 2024; originally announced November 2024.

    Comments: 42 pages, 1 figure; v2 : minor edits, typos fixed, references added

  1. arXiv:2502.09599  [pdfother

     

    hep-th

    A unique coupling of the massive spin-2 field to supergravity

    Authors: Guillaume BossardGabriele CasagrandeEmilian DudasAdrien Loty

    Abstract: We show that the coupling of a massive spin-2 field to undeformed N=1 supergravity in four dimensions is unique, leading to a specific non-minimal coupling to the Riemann tensor. The massive spin-2 coupling reproduces the one of an oscillator mode in open string theory, while the massive spin-1 coupling includes a higher-derivative term that is expected to violate causality in the background of a gravitational shock wave. We argue that the resolution of causality and the unitarity bound in the Regge limit require the introduction of infinitely many higher-spin fields similar to the Regge trajectories in string theory, therefore providing an argument in favour of the string lamppost principle with minimal supersymmetry in four dimensions. To obtain this result, we construct the general stress-energy tensor multiplet for the massive spin-2 multiplet with N=1 supersymmetry. △ Less

    Submitted 13 February, 2025; originally announced February 2025.

    Comments: 24 pages

    Report number: CPHT-RR002-012025

وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ کُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿البقرة: ٦٠﴾‏

وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿المائدة: ٦٤﴾‏

وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿الأعراف: ٧٤﴾‏

وَیَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿هود: ٨٥﴾‏

قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَىٰ أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ‎﴿الکهف: ٩٤﴾‏

وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿الشعراء: ١٨٣﴾‏

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿القصص: ٤﴾‏

وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ‎﴿القصص: ٧٧﴾‏

وَإِلَىٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‎﴿العنکبوت: ٣٦﴾‏

أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ‎﴿ص: ٢٨﴾‏

1403/12/5

گزارش تصویری شش

محل تدفین پیکر مطهر سیدالشهدای جبهه مقاومت شهید سیدحسن نصرالله

تصویر رسانه KHAMENEI.IR از محل تدفین پیکر مطهر سیدالشهدای جبهه مقاومت شهید سیدحسن نصرالله، متبرک به پرچم حرم مطهر حضرت رضا علیه‌السلام.
جمعی از خادمان حرم مطهر رضوی دقایقی پیش با حضور در محل تدفین سیدالشهدای مقاومت شهید سیدحسن نصرالله، مقبره دبیرکل فقید حزب‌الله را با پرچم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام متبرک کردند. این مراسم با مرثیه‌خوانی ذاکران اهل‌بیت علیهم‌السلام همراه بود.
مجموعه گزارش‌های KHAMENEI.IR از حال و هوای بیروت در روزهای منتهی به تشییع شهیدان سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفی‌الدین را دنبال کنید.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=59420

1403/12/9

دیدار و گفت‌وگوی هیئت نمایندگان رهبر انقلاب با جمعی از جنگ‌زدگان سوری مستقر در لبنان

حجت‌الاسلام اختری عضو هیئت نمایندگان رهبر انقلاب اسلامی اعزامی به مراسم تشییع رهبران شهید حزب‌الله، صبح امروز در اردوگاه پیشاهنگی شهید سیدعباس موسوی لبنان حضور یافته و با جمعی از جنگ‌زدگان سوری مستقر در این اردوگاه دیدار و گفت‌وگو کردند.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=59531

 

۱۴۰۳/۱۲/۱۰

گزارش استهلال ماه رمضان المبارک ۱۴۴۶ ه‌.ق

الف- مشخصات نجومی هلال در شامگاه جمعه ۱۰ اسفند ماه ۱۴۰۳ (۲۹ شعبان المعظم ۱۴۴۶)
۱. زمان مقارنه ماه و خورشید: ساعت ۴ و ۱۶ دقیقه روز جمعه ۱۰ اسفند ۱۴۰۳
۲. زمان غروب خورشید: ساعت ۱۷:۵۸
۳. زمان غروب ماه: ساعت ۱۸:۳۱
۴. ارتفاع ماه: ۵.۵ درجه
۵. مدت مکث ماه بعد از غروب خورشید: ۳۳ دقیقه
۶. سن ماه: ۱۴ ساعت و ۴۳ دقیقه
۷. فاصله زاویه ای ماه و خورشید: ۶.۹ درجه

ب ـ پیش‌بینی تقاویم و نظر کارشناسان رؤیت هلال
تقویم رسمی کشور مستخرج مرکز تقویم وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، و کارشناسان رؤیت هلال، پیش‌بینی کرده‌اند هلال ماه مبارک رمضان در غروب روز جمعه در کشور قابل رؤیت نیست. بنابراین ماه شعبان ۳۰ روزه بوده و اول ماه رمضان ۱۴۴۶ روز یکشنبه ۱۲ اسفندماه خواهد بود.

ج ـ گزارش‌های رسیده
در همین راستا ستادهای استهلال و گروه‌های رصدی در سراسرکشور به همراه تجهیزات رصدی درغروب روز جمعه اقدام به استهلال نمودند که نتیجه آن به قرار ذیل است.

۱. مناطقی که هوا صاف بود و هلال رؤیت نشد:
استان یزد: یزد، میبد، اردکان
استان خراسان شمالی: بجنورد
استان خوزستان: خرمشهر، دزفول
استان چهار محال و بختیاری: بروجن
استان اردبیل: اردبیل( روستای گولی)
استان اصفهان: گردنه خروسگلو ۳ گروه
استان خراسان رضوی: نیشابور، قوچان، خواف
استان ایلام: ایلام، آبدانان، مهران، دهلران، ایوان غرب
استان مرکزی: اراک، دلیجان، تفرش، محلات، خمین، ساوه

۲. مناطقی که هوا غالباً غبارآلود و یا ابری بود و هلال رؤیت نشد:
استان خراسان رضوی: مشهد گروه طلاب، درگز، طرقبه، گلبهار، تربت حیدریه، سبزوار، تایباد، فیروزه، برداسکن
استان تهران: پرند، برج روضوان، مسجد امام هادی (ع)، شهرری، فرهنگسرای بهمن
استان سیستان و بلوچستان: زابل، سراوان، نیک شهر، چابهار
استان خراسان جنوبی: بیرجند، سه قلعه، طبس، خضری
استان بوشهر: ارتفاعات باغ تاج دشتستان، پارک مرجان
استان خوزستان: ، اهواز(کمی غبار)، لالی
استان هرمزگان: بندرلنگه، رودان
استان آذربایجان شرقی: تبریز
استان گیلان: رصدخانه رشت
استان قم: قم، پردیسان
استان گلستان: گرگان
استان البرز: فردیس
استان شیراز: لامرد
استان زنجان: زنجان
استان اردبیل: اردبیل

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=59538

 

یک مسئله ای را که در مورد مفسدین فی الارض داریم، این است که همان خود مفسدین فی الارض هم وقتی فهمیدند که فساد و فسق و فحشاء و دزدی و جنایات و بی دینی و لا مذهبی و اراذل و اوباسی و ... چقدر بد است، خودشان هم بر علیه همین مفسدین فی الارض قیام می کنند و بپا برمی خیزند. این است که یک مسئله ی خیلی مهمی را داریم که وقتی در نهایت مفسد فی الارض بودن دیگر گیر کرده است و نمی تواند از آن بیرون آید را به خودش نشان دهیم که چطور مصداق یک بیگانه ی به تمام معنایی هم شده است که خودش هم خودش را نفی می کند، و هر چند که هم او نیز آنقدر مفسد فی الارض ای خود را پرورش داده است که همه ی عالم را نیز بوی تعفن اش را برداشته است. یعنی یک جایی هست که فقیه و مفسر و حکیم محترم سعی وافری هم دارد که توحیدی را که در میان انواع مشرکان جاهل و نادان و بی فرهنگی که از مفاهیم اسلامی هم بیگانه شده اند و کانه همه ی عالم را هم فرا گرفته است و مانع ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست را به همه ی عالمیان و جهانیان هم نشان دهد و بنمایاند.

ولی یحتمل یک پسر شجاع و زبلی هم در این میان سر می رسد و می فرماید بی کاری که خودت را این همه خسته هم کنی که حکمت و توحید الهی را به یک مشته آدمهای زبان نفهم که حتی ساعتساز نابینا هم نمی تواند درستشان کند و بلکه سوسک و عقرب و مار هم بهتر از آنها خدا را درمی یابند، توحید و فقه و اصول و بلکه ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی میخواهی بیاموزی و سرشان تازه منت هم بگذاری؟! مثل این است که طرف بیاید دستش را بگذارد روی نیزه های یک نرده ای و بگوید اگر خیلی مردی بزن روی دست من! و او هم تا می آید بزند، دستش را بکشد و دست ضارب هم اصابت کند به نیزه ها و خون فوران بزند. و تازه وقتی در صدد انتقام هم برآید، دستش را بگذارد روی دماغش و بگوید حالا اگر خیلی مردی بزن! و طرف هم بزند دماغش را خورد و خاک شیرش کند و ....

یعنی بعضی اینجا اشکال هم می فرمایند که اینکه خودکشی محض است که مقاومت بخواهد بر علیه جنایتکاری مقاومت کند که انواع و اقسام بمبهای ریز و درشت آندرریتد و اورریتد را هم دارد و مدام هم می سازد و به روزش می کند! و تازه همه ی اینها هم را که ما از طریق السابقون السابقون از همه و همه سبقت هم بگیریم و اجازه هم ندهیم هیچکس به ما برسد، باز هم آیا به آن بمب مطلقی خواهیم رسید که دشمن می گوید یک وقت غلط زیادی نکنی و سراغ آن برویها که هر چه دیدی هم از چشم خودت دیده ای و .... و لذا یحتمل بعضی اشکال هم بفرمایند که پس آن بمب مطلق که نظیر گروه گالوای مطلق هم باشد نیز کدام می شود؟ و چرا پس ما بدان نمی رسیم؟ مسئله اینجا این است که شاگرد هم یحتمل در همین تله گیر کند که هر چه می خواهد از حالات خلاء بیرون آمده و بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نظریه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم یحتمل متوجه می شود که در همان جبرهای فون نویمن و جبرهای باناخ و بلکه فضاهای هیلبرت و ... هم بدجوری گیر کرده است و هیچ راه رهایی هم برای او به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ی بعدی که الی ما شاء الله هم داریم را پیدا نمی تواند بکند! و لذا یحتمل حتی بر حسب اینکه نوجوانان و جوانان هم خیلی ممکن است جلوی آینه بایستند و مدام با خود کلنجار هم بروند که دیگر فردا حتماً باید بروم دماغم را هم عمل کنم و از دست زشتی و بدقواره ای آن خلاص هم شوم! به همین ترتیب هم یحتمل چنین شاگردی هیچ وقت پی نبرد که بابا جان، حالا عمل جراحی دماغت پیش کش ات؛ چرا حتی یک قرص سرماخوردگی ای، یک آنتی بیوتیکی، چیزی را که اگر دکتر برایت تجویز کند و حالت را جا بیاورد را هم احمال کرده و لذا سرماخوردگی ات را هم تبدیل می کنی به آنفلوآنزا و یک وقت حتی خدایی ناکرده کار دست خودت می دهی و ... یعنی عرض بنده ی حقیر این است که حالا اگر یک جراح خیلی ماهری هم پیدا شود که با یک ضربه ی شمشیر بتواند بینی مریض را سر جایش بیاورد ولی در عین حال هم به او نگوید که چه جراحی است و بلکه از نقطه نظر یک دشمنی که در سپاه متقابل هم دارد می جنگد، وارد میدان شود؛ تکلیف مریض چیست؟ حالا شما حساب کنید که این مریض بیچاره هم وقتی فرض بفرمائید که شمشیر هم نصیبش نشد و دماغش را هدف قرار نداد و بلکه صاف و پوست کنده هم یک مرتبه یک ترکشی از آسمان آمد خورد به دماغش و آن را از جا کند. خوب بعضی یحتمل اشکال هم بفرمایند که کجای کاری؟ کلی از مسائل بیمارستان و بیمه و خرجهای دوا و دکتر و همه و همه را هم یک جا حل کرده است و یه هو مسئله اش را حل کرده است گذاشته است سر جایش دیگر.

بنده ی حقیر عرضم این است که وقتی مسئله خیلی هم دچار اکسیدنس از نوع اورریتد و آندرریتد گوناپون هم شود که خیلی حالات رنگارنگ هم به خود بگیرد، یحتمل حالا شما بیائید به آن جوان هم حالی کنید که بچه جان بیا و دست از سر این دماغت هم بردار و یک دفعه هم برو جبهه و برای دین ات، برای وطنت، یا حتی برای آن شرف و غیرت ات که یحتمل به نامزدت هم بی احترامی شده است و تو را به دوئل دعوت کرده اند تا سر حد مرگ هم وارد حرب و جنگ با دشمنت شو و از فساد فی الارض هم جلوگیری کن و نگذار با خودت هم بیگانه شوی و بلکه خودت را هم نجات بده و خودت و خدایت را هم دریاب! یحتمل جوان خودش را مثل هیپیها هم درست کند و در جواب اظهار هم بدارد که بله؟ من خودم بیگانه ی آلبر کامو را هم ده بار خوانده ام و حالا تو آمده ای می خواهی به من یاد بدهی که چطور نسبت به خودم بیگانه شده ام و بلکه حتی می خواهی اصول من خوبم، تو خوبی وضعیت آخر را هم یادم بدهی و حال آنکه وضعیت کودک-والد از نوع من بدم، تو هم از من بدتری را هم نمی دانی و ....؟ برو، برو خدا خیرت بدهد، بلکه برو انواع آسیب شناسیها و از جمله هم پاتو-زیستشناسی و پاتو پاتو-روانکاوی و پاتو-جهانشناسی و پاتو-کیهانشناسی ات را هم درست کن. اصلا برو ببین اگر فهمیدی چرا نوکهای پرندگانی مثل توکن ها (tiucans) ایقدر هم بزرگ و گنده است؟ خود ساعتساز نابینا هم بیاید نمی تواند آنرا با یک شمشیر و حتی ترکشهایی درستشان کند! همین است که هستند دیگر. اصلا به ما چه که چرا نوک توکنها اینقدر دراز است یا نیست؟ یا چرا بلبلها هم اینطوری مثل توکنها نوکشان دراز نیست و .... اصلا هر وقت توحید تو توانست این عجایب عالم را بیاید برای من درست و درمان توضیح دهد، آنوقت من هم همان موقع می دوم می روم جبهه های مقاومت حق علی باطل و ایمان علیه کفر تا سر حد مرگ و ماورای آن هم می جنگم. خود امام جعفر صادق علیه الصلوات و السلام هم اگر تشریف بیاورند فلکه صادقیه بخواهند به این خلق الله بفرمایند که بابا یه ذره هم بیائید برویم جبهه های حق علیه باطل خوب بجنگیم و دشمن را از پا دربیاوریم. یحتمل یک پسر شجاع و زبلی هم تشریف بیاورند خدمت ایشان مثل همین قوم یهود کهبه حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هر چه دلشان میخواست می گفتند، به آن حضرت هم بفرمایند اول خودت برو توی تنور؛ اگر چیزیت نشد، ما هم می رویم و بلکه میلیون میلیون دنبالت از همه ی عالم و نه فقط از خراسان هم می آئیم و حساب هر چه صهیونیست و آمریکائی است هم فقط با همین ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم می رسیم! عرض بنده ی حقیر این است که با هر چیزی هم نمی شود از طریق اثبات با برهان خلف نیز وارد شد. یعنی مثلاً فرض بفرمائید که می خواهید ثابت کنید ما قدرت تخریبی الی ما شاء الله دلبخواهی هم داریم. و چون گروه گالوای مطلق آن را هم مستقیم نمی توانیم ثابت کنیم و بلکه انگیزه های فانینمن اش را هم نمی توانیم مستقیم محاسبه کنیم، و لذا اول فرض می کنیم که این قدرت تخریبی را اصلا و ابدا هم نداریم. و بعد اگر دیدیم کسی هم قانع نشد، آنگاه ثابت هم می کنیم که خیلی هم داریم! خوب اگر دشمن آمد و گفت نه بابا؟ اگر خیلی راست می گویی و می توانی، ثابت هم کن دیگر و الا که دمار از روزگارت درمی آورم و ...! بهتر است اینجا بتوانی هم ثابت کنی و مسئله ی شهادت ات فقط مسئله ی خودکشون محظ هم نباشد و بلکه بتوانی دشمتن را هم از پا دربیاوری و الی ما شاء الله هم مقاومت کنی و بلکه توحید و نبوت و امامت و عدل را هم به او ثابت کنی هر چند که وسط قیامت محض مطلق هم الی ما شاء الله گیر کرده ای و .... ولایت مطلقه ی فقیه اینجاها هم هست که بکارت می آید دیگر که حالا هر چقدر هم که بقیه حساب کنند که امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هنوز ظهور نفرموده اند و بچه بگیر بنشین و کذب هم نگو و کذاب هم نشو، بالاخره نایب امام زمان حفظه الله را که داریم و حرفش هم که الی ما شاء الله همه و همه نیز می دانند که چقدر برش هم دارد. این است که بهتر هم هست که بنده ی حقیر و بلکه هر کسی هم سعی کند خودش، خودش را آدم کند همانطوری که اواریست گالوا هم نظریه ی گالوا را در آن سن جوانی توانست پایه گذاری کند و هر چند که یحتمل هم نمی دانست که کارهایش حتی ممکن است به انگیزه های فاینمن هم بکشد و بلکه هنوز هم خیلیها ندانند که آیا مسائل شرینیواسا رامانوجان که اخر مجموعه ی آثارش هست، آیا هنوز هم حل نشده اند یا بالاخره همه و همه بعد از گذشت بیش از صد سال هم حل شده اند و .... البته بنده ی حقیر عرضم این هم هست که واقعاً ما مردم خیلی خوبی هم داریم که درست است که آن زمان دکتر مصدق را هم با اینکه نفت را ملی کرد، تحمل نیاوردند و بلکه بر علیه اش هم آمریکائیها و انگلیسیها کودتا کردند، ولی حالا در مورد مسائل هسته ای هم این همه ایستاده اند و بلکه مقاومت اسلامی هم با تمام توانش جلوی زورگویان ابرقدرتی استکباری مقاومت می کند و دوام آورده ایم و خط حزب الله را که به کتابمان عمل می کنیم و حرف و عملمان هم یکی است را از خط صهیونیسم که به کتابش عمل نمی کند و حرف و عملش هم دو تا است را جدا کرده ایم، آنچنان که آیه مبارکه هم می فرماید:

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعة: ٥﴾‏

البته بنده یک اشکالی هم می خواستم بگیرم به برنامه بررسی استیضاح وزیر اقتصاد که بابا چرا زودی می گوئید مسئله ترامپ است و وصلش می کنید به آمریکا که از آن طرف هم اشکال شود که چرا هر چیزی را می اندازید گردن ترامپ و آمریکا و ...؟ ترامپ کیست؟ آمریکا کیست؟ کار خودتان را بکنید، و اجازه ندهید این همه بی محلیها به کارهایی که خود ما می کنیم؛ ما را از کارهای خودمان عقب هم بیاندازد و مملکت را تعطیل کند. خودت که برای خودت می توانی کارهایت را راست و درست کنی و .... یعنی هر کسی هم چنین باشد که بچه بگیر بنشین و بلکه کار خودت را هم بکن! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

22172191195631415

۲۷۱۸۲۸۱۸۲۸۴۵۹۰۴۵۲۳۵۳۶۰۲۸۷۴۷۱۳۵۲۶۶۲۴۹۷۷۵۷۲۴۷۰۹

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ‎﴿١﴾‏ 

... تحقق الشهرة ، بل لعل المحقق خلافها ، وعدم معلومیة کون ذلک منه على صفة الغناء ، بل ربما ادعی أن الحداء قسیم للغناء ، بشهادة العرف وحینئذ یکون خارجا عن الموضوع ، لا عن الحکم ولا بأس به.

کما أن ما حکی عن بعضهم من استثناء مراثی الحسین علیه‌السلام إن أرید به الخروج عن الموضوع باعتبار اندراجه فی النوح الذی ستعرف جوازه ، فلا إشکال فیه ، وإلا کان ممنوعا لعدم الدلیل الصالح وکونه معینا على البکاء المرغب فیه طاعة لله بمعصیته ، ودعوى استمرار السیرة علیه ممنوعة ، کما هو واضح ، نعم لا بأس بالهلهولة على الظاهر لکونها صوتا من غیر لفظ ، والغناء من الألفاظ وأما التردید المسمى بالحوراب فی عرفنا فربما ظهر من بعض مشایخنا معلومیة حلیته فی حال الحرب ، وحث الرجال على القتال المحلل ».

نعم قال : الحزم اجتنابه ، واجتناب الرقص والهلهولة فی غیر ذلک بل لعله یحرم فعله ، لأنه من اللهو والباطل ، والحازم یتجنب الشبهات خصوصا عند اشتباه الموضوعات » وفیه أنه مع فرض عدم اندراجه فی الغناء یمکن فرضه فیما لا یدخل فی اللعب واللهو ، أما مع فرض اندراجه فیه فیشکل جوازه فیه ، فضلا عن غیره من الأحوال لإطلاق أدلة النهی بل قد اقترنت بمؤکدات تقتضی إرادة جمیع الأفراد على وجه أظهر دلالة من العموم اللغوی فتأمل جیدا والله العالم.

ومنه معونة الظالمین بما یحرم ، کما عن المقنعة والمراسم والإرشاد ، ولعل المراد به بقرینة ذکر الظالمین ما یحرم من الظلم ، فیوافق عنوان الأکثر معونة الظالمین فی الظلم ، بل قد یدعى انصرافه أیضا ممن أطلق أیضا ، کالمحکی عن النهایة لکن فیه أن ذلک غیر مختص بالظالمین ضرورة حرمة إعانة کل عاص على معصیته ، واحتمال‌ ....

جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جلد 22، ص 51

https://lib.eshia.ir/10088/22/51

تفسیر سوره واقعه جلسه 1 (1396/09/22)

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

﴿إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ (۱) لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ (۲) خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ (۳) إِذَا رُجَّتِ الأرْضُ رَجّاً (٤) وَ بُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً (۵) فَکَانَتْ هَبَاءً مُّنبَثّاً (۶) وَ کُنتُمْ أَزْوَاجاً ثَلاَثَةً (۷) فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ (۸) وَ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ (۹) وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (۱۰) أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ (۱۱) فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ (۱۲) ثُلَّةٌ مِنَ الأوَّلِینَ (۱۳) وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ (۱٤) عَلَی سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ (۱۵) مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ (۱۶) یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ (۱۷) بِأَکْوَابٍ وَ أَبَارِیقَ وَ کَأْسٍ مِن مَعِینٍ (۱۸) لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَ لاَ یُنزِفُونَ (۱۹) وَ فَاکِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ (۲۰) وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُون‏ (21) وَ حُورٌ عِینٌ (۲۲) کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ (۲۳) جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (۲٤)﴾

یک سؤال در تتمه سوره مبارکه «الرحمن» مانده بود که ما این جنّتان را همان تثنیه بدانیم. بیان شد که تثنیه گاهی در مقابل مفرد است گاهی در مقابل جمع، ولی اگر منظور از جنّتان همان تثنیه باشد باید پیام خاصی داشته باشد....

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8

%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-

%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-

%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-1-1396/09/22-?

redirect=%2F%25D8%25A2%25D8%25B1%25D8%25B4%25DB%258

C%25D9%2588-

%25D8%25AF%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B3-

%25D8%25AA%25D9%2581%25D8%25B3%25DB%258C%25D8%25B

1%2F-%2Fcategories%2F384837#_ftnref41

 

تفسیر سوره واقعه جلسه 14 (1396/10/12)

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ (۷٤) فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ (۷۵) وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ (۷۶) إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ (۷۷) فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ (۷۸) لَا یَمَسُّهُ إِلاّ الْمُطَهَّرُونَ (۷۹) تَنزِیلٌ مِن رَبِّ الْعَالَمِینَ (۸۰) أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُدْهِنُونَ (۸۱) وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ (۸۲)

بعد از اینکه در سوره مبارکه که در مکه نازل شد، خطوط کلّی معاد را بیان کردند و فرمودند انسان منتقل می‌شود از داری به داری و مرگ به معنای تخلّل عدم بین متحرِّک و هدف نیست، انسانی که قافله است و حرکت می‌کند در یک گودال عدم فرو برود معدوم بشود دوباره در معاد سر از هستی دربیاورد، این طور نیست، بلکه این مسیر متّصل است و انتقال از عالمی به عالم دیگر است: «وَ لَکِنَّکُمْ تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إِلَی دَار»[1] پس عدمی در کار نیست، فوتی در کار نیست ﴿فَلاَ فَوْتَ﴾،[2] برخی از آثار معاد را هم ذکر کردند، فرمودند پس به نام ذات اقدس الهی تسبیح بکنید؛ یعنی این نام را تنزیه کنید یا خدا را تنزیه کنید به وسیله نام او؟ «سبح الله باسم ربّک» یا نه، ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ‏﴾[3] که این اسم به اعتبار مسمّیٰ از قداستی برخوردار است؟ در قرآن کریم فرمود همه آسمان و زمین مسبّح حق‌اند، تسبیح‌گوی او آسمانی‌ها هستند و زمین و در سوره «اسراء» هم به نحو موجبه کلیه فرمود همه موجودات مسبّح حق‌اند: ﴿إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ﴾،[4] در آن‎جا مشخص شد که تسبیح خدا با تحمید او همراه است. ﴿إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ﴾، چرا تسبیح خدا با تحمید او همراه است؟ برای اینکه انسان در همه امور نیازمند است اوّلاً، باید به کسی مراجعه کند که بی‌نیاز باشد، ثانیاً، زیرا اگر او هم نیازمند باشد؛ مثل همین شخص محتاج به شخص دیگر است. این از بیانات نورانی امام سجاد(سلام الله علیه ) است در صحیفه سجادیه که فرمود نیاز فقیر به فقیر «سفاهةٌ»[5] این همان برهان تسلسل است؛ منتها به صورت دعا درآمده. فرمود احتیاج فقیر به فقیر «مضلّة و سفاهة»، این بی‌عقلی است؛ منتها حالا اصطلاح فلسفی داخلش نیست. این فرق نمی‌کند ما به آسمان و زمین مراجعه کنیم، به فرشته‌ها مراجعه کنیم، به شمس و قمر مراجعه کنیم. این از بیانات نورانی امام سجاد در صحیفه است که مسئله احتیاج فقیر به فقیر «سفاهة و مضلّة» این بی‌عقلی است، برای اینکه او هم محتاج است، به غیر خدا نمی‌شود تکیه کرد. حالا اصطلاح فلسفی که این می‌شود دور یا تسلسل، این حرف‌ها در این فرمایشات نیست، ولی همان استحاله دور و تسلسل است. فرمود «الف» محتاج است «باء» محتاج است، «الف» به «باء» اگر تکیه کند این سفاهت است، برای اینکه «باء» هم مثل اوست. براهینی هم که اقامه می‌کنند نیازی به تسلسل نیست، این بحث‌های عقلی که از آیات و روایت برمی‌آید، اوّل خدا را ثابت می‌کنند بعد تسلسل را باطل می‌کنند. اما آن بحث‌های مدرسه‌ای و آکادمی و اینها آنها با بطلان تسلسل می‌خواهند خدا را ثابت کنند. یک فقیر سؤال می‌کند که مشکل مرا چه کسی حلّ می‌کند؟ اگر کسی بگوید فلان غنی مشکل شما را حلّ می‌کند این شخص می‌گوید جواب مرا ندادی، می‌گویم من نیازمندم نیازمند مشکلش را چه کسی حلّ می‌کند؟ او هم که مثل نیازمند است. نه اینکه نقل کلام در او بکنیم بگوییم مشکل او را چه کسی حلّ کرد تا شما به یک غنی دیگری ارجاع بدهید تا بشود تسلسل که بگوییم تسلسل محال است. در راهنمایی‌های دینی این شخص می‌گوید من جوابم را نگرفتم انسان که موجود فقیر است و هستی او مال او نیست چه کسی به او هستی داد؟ او اگر بگوید پدرش مادرش و اینها، این می‌گوید من جوابم را نگرفتم، او هم که مثل من است. نه اینکه بگوید بسیار خوب! حالا نقل کلام در پدر و مادر می‌کنیم آنها را چه کسی آفرید تا بگوید پدر و مادر او، تا بشود تسلسل، تا به زحمت تسلسل را باطل کنیم، این طور نیست. قرآن فرمود: ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ﴾،[6] نه اینکه فقیر هستید به کسی که آن شخص سرانجام به الله می‌رسد که این بشود تسلسل و تسلسل محال است سرانجام الله محال است! ما این راه طولانی را طی بکنیم به سرسلسله برسیم «و هو الله»، این چنین نیست. همین جا که این انسان را یا موجود دیگر را بررسی می‌کنیم همین جا به ﴿هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ﴾[7] پی می‌بریم، چرا؟ برای اینکه این فقیر است، اینکه فرمود: ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ﴾، «الانسان فقیرٌ»، مثل «الماء حارٌّ» است که عرض مفارق باشد که گاهی هست و گاهی نیست؟ یقیناً این طور نیست، برای اینکه حرارت گاهی برای آب هست گاهی برای آب نیست؛ اما فقر و نیاز ذاتی عین ذاتی انسان است، چون کسی که هستی ندارد از چه کسی می‌خواهد بگیرد؟ سخن از فقر مالی که نیست. این شیء هستی ندارد هستی را از چه کسی می‌گیرد؟ پس اگر گفتیم «الانسان فقیرٌ» نظیر «الماء حارٌّ» نیست که بشود عرض مفارق و نظیر «الاربعة زوجٌ» هم نیست که بشود عرض لازم، زیرا عرض در مرتبه معروض نیست، زوجیت جزء کِیف است و اربعه کمّ است و قابل تقسیم. زوجیت که قابل تقسیم نیست. آن زوج است که تقسیم می‌شود، ولی زوجیت کیفیتی است که قائم به کمّیت است. این زوجیت لازمه ذات اربعه است و هیچ لازمی در مقام ملزوم نیست. پس اربعه در مقام ذات کمّ است نه زوج است نه فرد. صفت زوجیت، وصفِ لازم اوست، این دو مرحله.

مرحله سوم وقتی خدا می‌فرماید: ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ﴾، «الانسان فقیرٌ»، مثل «الانسان ناطقٌ»، «الانسان حیوانٌ» است یا از این دقیق‌تر؟ چون ماهیت امر اعتباری است و اصیل نیست، «الانسان فقیرٌ» به منزله «الانسان حیوانٌ» یا «الانسان ناطقٌ» نیست که ذاتی باب ایساغوجی به اصطلاح، ذاتی باب کلیات خمس، ذاتی به معنی ماهیت باشد، این سه مرحله. مرحله چهارم این است که ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ﴾، اگر گفتیم «الانسان فقیرٌ»، مثل این است که بگوییم «الانسان موجودٌ». این هستی، هستی فقیر است. هستی فقیر الا و لابد قراردادی که نیست به یک غنی متّکی است. حالا شما بگویید به پدر و مادر او! پدر و مادر او هم که مثل همه فقیر هستند.

پس یک وقت است که انسان نقل کلام می‌کند، این نیاز به تسلسل دارد؛ اما نقل کلام نمی‌کند، می‌گوید شما جواب مرا ندادید، شما به یک فقیر دیگری ارجاع دادید. ما نقل کلام در او نمی‌کنیم که بشود تسلسل. می‌گوید او هم مثل همین زید است، مثل همین فقیر است. چه کسی این فقیر را ایجاد کرد؟ لذا این بیان نورانی امام سجاد(سلام الله علیه) دارد که نیاز فقیری به فقیری «سفاهةٌ» بی‌عقلی است یعنی همین! نه بی‌عقلی یعنی سفاهتِ عقل عملی که انسان گاهی کار سفیهانه انجام می‌دهد، از این قبیل نیست، برای عقل نظری است؛ یعنی این برهان نیست این عقل نیست. شما یک نیازمندی را به یک نیازمند دیگر می‌خواهید مرتبط کنید، از دو تا نفی که اثبات به دست نمی‌آید، «سفاهةٌ و مضلة»، خیلی این بیان بلند است! ....

https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8

%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-

%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-

%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-14-1396/10/12-?

redirect=%2F%25D8%25A2%25D8%25B1%25D8%25B4%25DB%258

C%25D9%2588-

%25D8%25AF%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B3-

%25D8%25AA%25D9%2581%25D8%25B3%25DB%258C%25D8%25B

1%2F-%2Fcategories%2F384837

 

یک وقت هست که شما نرخ ارزی دارید که همیشه ثابت است و نه اور-ریتد و نه آندرریتد می شود و بلکه ظاهراً تراز هم هست، ولی یک وقت هم هست که نرخ ارزی دارید که ظاهراً ناتراز است و همیشه هم طوری آندرریتد  است که باید اورریتد هم شود. و لذا مدام مدام هم نرخ ارز در حال افزایش و نه کاهش است و نه ثبات هم دارد. قبل از انقلاب و زمان طاغوت اتفاقاً همیشه هم می فرمایند کبریت یک قرون و مثلاً خودکار بیک هم 5 یا نمی دانم 10 ریال بود. ولی اشرافی همیشه اشرافی بود، و کارگر و حتی ملا هم همیشه فقیر بود. ولی بازاری و کارمند دولت هم که طبقه ی متوسط بودند، وضعشان باصطلاح خوب بود و کماکان زیر خط مطلق فقر نبودند. کارمند دولت و مهندس و دکتر و بازاری، فقیر هم نبودند. شما هر چقدر هم اگر می خواستید بفرمائید که یا ایها الناس انتم الفقرا الی الله، آیا آنگاه آن غنی حمید را می توانستید پیدا کنید که می فرمایند الله هو الغنی الحمید؟

یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ‎﴿فاطر: ١٥﴾‏

بله، پولدار همیشه پولدار بود و فقیر هم همیشه فقیر بود، ولی آیا آن اعتصموا بحبل الله جمیعا را داشتید که اعتصام به آن علی حکیم توحیدی بلند مرتبه ای حاصل هم شود آنچنان که از بالا هم طبقه به طبقه برجش بسازد و پائین بیاید و همه و همه را وصل کند و اعتصام هم یابند؛ یا اینکه خود طبقه ی اشرافی هم مشکل کار بودند با اینکه نرخ ارز هم خیلی ثابت و تراز هم بود؟ ولی حالاها چی؟ هم اورریتد و هم آندرریتد اکسیدد داریم کانه می خواهیم به یک گروه گالوای مطلقی هم برسیم که مملو از مبنای دو تایی صفر و یکی هم هست که حالا مسئله که هندسی شود هی شما می خواهید ثابت هم کنید که دو بعلاوه دو می شود چهار، ولی باز می بینید که نخیر می شود پنج! و وقتی این را گروه گالوا را روی یک بسط جبری اعدادی که خود بسط جبری از همین گروه های بتوان مبنای دو هستند می رسانید، می بینید که بابا هندسه اش یحتمل آیا چقدر هم تا ثریا نیز کج می رود و میل می کند؟ الا اینکه هندسه ای را در نظر می گیرید که هندسه ی شهید زنده است و اورریتد و آندرریتد اکسیدد هم ندارد و بلکه تا ثریا هم صراطش صراط مستقیم تراز توحیدی است! یعنی آنجاهایی که حتی در خمینه تان می خواهید به تغییر مختصات از یک چارت به چارت دیگری را بررسی کنید و معادلات PDE مورد بحثتان مطرح می شوند و شهداء زنده هم مطرح اند، صراط مستقیم معادلات از حالات خلاء شاگرد بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم سوق و میل می کنند. و چرا که

وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَـٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٤﴾‏

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٩﴾‏

و لذا یحتمل مردم اگر گنج قارون را هم که ملاحظه کنند، می فرمایند که ای کاش ما هم مثل قارون بودیم و حال آنکه

إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ‎﴿القصص: ٧٦﴾‏

فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ ‎﴿القصص: ٧٩﴾‏

وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ ‎﴿٨٠﴾‏ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِینَ ‎﴿٨١﴾‏ وَأَصْبَحَ الَّذِینَ تَمَنَّوْا مَکَانَهُ بِالْأَمْسِ یَقُولُونَ وَیْکَأَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ ۖ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا لَخَسَفَ بِنَا ۖ وَیْکَأَنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ‎﴿٨٢﴾‏ تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ‎﴿٨٣﴾‏ مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿القصص: ٨٤﴾‏

وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُم مُّوسَىٰ بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ ‎﴿العنکبوت: ٣٩﴾‏

إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ ‎﴿غافر: ٢٤﴾‏

اشرافیت است، ولی دیگر مراجع عظام تقلید و ولایت مطلقه ی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را که از طرق توحیدی شاگرد را از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مرابت و ذرجات متعالیه و اجتهاد هم اعتصام می بخشند و الی ما شاء الله میل می کنند را کوهمولوژی اش را بلد نیستند، هر چند که خیلی هم گروه گالوای مطلق هندسی را مادولهایش را محاسبه کرده و همه و همه را قاطیغوریایی فانکتوریال هم کنیم، و اما آیا چقدر هم وقتی حکمت الهی را نیز می خواهیم از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های جمیدی مجیدی فقهی نتیجه بگیریم، موفق هم می شویم؟ حکمت الهی را هم داریم؟ مثل این است که بفرمائید شهداء زنده را هم داریم، ولی اصلا ریت اوراکسیدد هم دروغ است و بلکه نیست و نداریم و .... می شود؟ کوهمولوژی دو بعلاوه دو می شود چهار و نه پنج را هم بیابید که برای کدام گروه های گالوا و بلکه کوهمولوژیهای گالوا می شود و برای کدامها هم نمی شود و آنگاه معادلات PDE متناظر هندسه ی ریمانی و بلکه جبری مسئله کوهمولوژی را نیز بیابید و بلکه حتی مسئله را به کوهمولوژی دیفرانسیل گروه های ویراسورو یا هایزنبرگ هم کاربردی بفرمائید و یحتمل هم بخواهید انگیزه ها و هندسه ی ناجابجایی سیستمهای بوست-کن را هم دریابید و ...؟ دیگر ما نخواستیم مسئله را به برنامه هندسی لنگلندز هم کش اش بدهیم و .... یحتمل بعضی اشکال کنند که اینجوری خیلی هم داری یکی به میخ می کوبی و یکی هم به نعل و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد وآل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه

4655912889314156376555555

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‎﴿١﴾‏ 

 

نصرالله؛ درخت پرثمر مکتب روح‌الله(یادداشت روز)

 

سید حسن نصرالله از استثنایی‌ترین روحانی‌هایی بود که در مکتب 
امام خمینی(ره) و در ادامه آن در مکتب رهبر معظم انقلاب تربیت یافت و تکامل پیدا کرد. تا چند روز پیش باور نداشتیم که او از میان ما رفته است و تا قبل از اینکه جسم پاکش به خاک سپرده شود منتظر بودیم ققنوس‌وار از خاکستر ضاحیه سر برآورد و با همان طمأنینه همیشگی و خنده‌های زیبا پشت تریبون بایستد و چشمان ما خیره به صفحه تلویزیون و گوشهایمان ششدانگ به سخنرانی‌های او جمع باشد و حتی پلک نزنیم تا مبادا لحظه‌ای از دیدن آن چهره با صلابت 
جا بمانیم. ولی افسوس که روز یکشنبه همه این آرزوها را همراه با تشییع پیکر مطهرش به باد صبا سپردیم و به چشم‌، دل، گوش خود نوید بازگشت او به همراه مولایمان امام زمان (عج) در ظهور را دادیم. سید مظلوم و حامی کودکان غزه‌، ما را تاب زمان طولانی نیست‌، به شرافتت قسم ‌ای عزت دهنده دین خدا و شرف مقاومت‌، چشم انتظارمان مگذار و حالا که پیش مولایمان عزت و اعتباری داری از حضرتش بخواه تا با ظهورش دیدارمان هرچه زودتر تازه گردد. دیگر باور کردیم که رفتی و یقین داریم که باز می‌گردی!
شهید سید حسن نصرالله الگوی روحانیت عصر ما بود. همان الگویی که پیر خوش‌ضمیر جماران در منشور روحانیت خود در سوم اسفند 1367 جماعتی از جنس او را برای نسل امروز و نسل‌های آینده به درستی به تصویر کشیده بودند. شهید نصرالله بیش از 40 سال همچون سدی محکم و نفوذناپذیر در برابر جنایتکاران صهیونیستی ایستاد. او مصداق بارز آیه 30 سوره مبارکه فصلّت بود که می‌فرماید: «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقـموا تتنزل علیهم الملـئکة الاتخافوا و لاتحزنوا و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون.» «در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود می‌آیند (و می‌گویند)‌ هان بیم مدارید و غمگین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید.» این وعده الهی برای شهید نصرالله و یاران وفادار او محقق شد و با تشییع بی‌نظیری که در بیروت انجام شد همه آنها که در مراسم تشییع حاضر شدند و دهها میلیون نفری که به دلیل محدودیت از این حضور محروم بودند و در مساجد، حسینیه‌ها و تکیه‌ها همزمان با مراسم تشییع برای سید مقاومت در جای جای این کره خاکی همراه با ملائکه و فرشتگان اشک ریختند، مهر تایید بر40 سال زندگی سراسر مبارزه و عزت‌آفرین این سید الهی زدند. این روزها حجم زیادی از مطالب رسانه‌ها به دلنوشته برای سید مقاومت اختصاص یافته است که درخور توجه و تقدیر است اما از این نکته نباید غافل بود که شهید نصرالله شاگرد مکتبی است که حضرت روح الله بنای آن را گذاشت و در منشور روحانیت که از قضا سالگرد صدور آن‌، تقارن با مراسم تشییع این روحانی الهی بود‌، درسی برای شناخت روحانیون واقعی است.
اگر بخواهیم یک تعریف و توصیف از شخصیت شهید نصرالله به عنوان روحانی شاخص و در تراز اسلام ارائه دهیم آن تعریف این است که؛ شهید نصرالله، شاخص، الگو و مصداق اتم و اکمل از جریان روحانیت اصیل، ربّانی و تراز در منظومه اسلام ناب محمدی (ص) است. جریان اصیلی که امام خمینی (‌ره) به خوبی آن را در «پیام منشور روحانیت» تبیین فرموده بودند. 
روزهای ابتدائی اسفند 1403، در کنار برگزاری آئین باشکوه تشییع پیکرهای دو سید شهید مقاومت، سید حسن نصرالله و سید‌هاشم صفی‌الدین، در حافظه تاریخی انقلاب اسلامی، یادآور یکی از پیام‌های تاریخی امام راحل در موضوع بسیار مهم جریان‌شناسی روحانیت معاصر است. امام (ره‌) در این پیام که به پیام منشور روحانیت شهرت یافت، دو خط و جریان از روحانیت را به طور شفاف و متمایز تبیین کردند. خط اول، روحانیت ربّانی، متعهد و وارسته که پرچمدار اسلام ناب محمدی(ص) و مبارزه با طاغوت‌ها و مستکبرین است. و خط دوم، که اندک و کم‌شمارند، یا اسیر تحجّرند یا گرفتار تجدد، اما هر دو، دو روی یک سکه‌اند.
 و اما جایگاه سید مقاومت را در کجای منشور روحانیت حضرت امام(ره) می‌توانیم جست‌وجو کنیم. با هم مرور می‌کنیم:
1-امام راحل در پیام منشور روحانیت خود که در واپسین ماه‌های عمر با برکتشان صادر کردند در تبیین عظمت جایگاه الهی روحانیون متعهدی نظیر شهید سید حسن نصرالله نوشتند: «... سلام بر حماسه‌سازان همیشه‌ جاوید روحانیت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشته‌اند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیات‌شان گوهر شب‌چراغ ساخته‌اند. افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد، رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبک‌بالان به میهمانی عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور سروده‌اند. سلام بر آنان که تا کشف حقیقت تفقه به پیش تاختند و برای قوم و ملت خود منذران صادقی شدند که بند‌بند حدیث صداقت‌شان را قطرات خون و قطعات پاره‌پاره پیکرشان گواهی کرده است و حقاً از روحانیت راستین اسلام و تشیع جز این انتظاری نمی‌رود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم خود، اولین قربانی‌ها را بدهد و مُهر ختام دفترش شهادت باشد. آنان که حلقه ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزه‌ها و روحانیت را درک کرده‌اند در خَلسه حضورشان آرزویی جز شهادت ندیده‌اند و آنان از عطایای حضرت حق در میهمانی خلوص و تقرب جز عطیه شهادت نخواسته‌اند». 
چه زیبا امام عزیز ما سرنوشت و عاقبت سید مقاومت را دیده بودند. سیدی که جزو آن دسته روحانیونی بودند که فرزند 18 ساله خود را در راه آزادی مناطق جنوب لبنان در سال 1997 یعنی سه سال قبل از آزاد سازی جنوب لبنان از دست دژخیمان رژیم صهیونیستی قربانی کرده بود و مُهر ختام دفتر خود را نیز در مِهر 1403 با شهادت خویش به دست رژیم جنایتکار صهیونیستی آن ‌هم نه با یک بمب، بلکه با 85 تن بمب‌های سنگرشکن بست تا درماندگی و سبعیت چنین رژیمی را برای همیشه در حافظه تاریخ ثبت کرده باشد.
2-امام راحل، در تبیین جایگاه و نقش مکتبی و جریانی روحانیون اصیلی نظیر شهید سید حسن نصرالله در ابعاد سیاسی و اجتماعی در منشور روحانیت چنین مرقوم می‌فرمایند: «صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه‌گاه محرومان بوده است.... آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارت‌ها و تلخی‌هایی را متحمل شده‌اند و همراه با تحمل اسارت‌ها و تبعیدها، زندان‌ها و اذیت و آزارها و زخم زبان‌ها، شهدای گران‌قدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نموده‌اند...». 
شهید نصرالله در طول 32 سال رهبری خویش هیچ شبی را راحت نخوابید و از همان عنفوان جوانی که در سن 21 سالگی با حکم حضرت روح الله دبیرکلی حزب‌الله را برعهده گرفت، در دو جبهه می‌جنگید. یکی در جبهه داخل با مخالفینی که می‌خواستند با دمیدن بر اختلافات بین شیعه‌، سنی و مسیحی‌، آتش جنگ‌های داخلی را برافروخته و لبنان را گرفتار جنگ‌های داخلی کنند و همزمان با خلع سلاح حزب‌الله‌، ابزار مقابله با دشمن بیرونی را از این حزب‌الله سلب کنند و از سوی دیگر‌، در مقابله با دشمن صهیونیستی لحظه‌ای آرامش نداشتند. زندگی او سراسر مبارزه بود. گواه این سخن، خروج صهیونیست‌ها از جنوب لبنان در سال 2000‌، جنگ 33 روزه و شکست خفت بار آنها در سال 2006 و ایستادن تا پای جان برای مردم مظلوم غزه از مهر 2023 تا لحظه‌ای که از این دنیای خاکی در مهر 2024 پر کشید و دهها میلیون نفر را در سراسر جهان و منطقه عزادار خویش کرد.
3- اکنون با چنین مراسم تشییع بی‌نظیری که تاکنون در هیچ یک از جوامع عرب مصداقی نداشته است‌،گستره‌ محبوبیت و تأثیرگذاری شهید سیدحسن نصرالله از لبنان، ایران و ‌کشورهای عربی فراتر رفته  و اکنون شهادت او این اثرگذاری را در کل جهان افزایش داده است. امام راحل(ره) در پیام منشور روحانیت، راز این محبوبیت الهی را چنین تبیین می‌کنند: «آن‌ها با زهد و تقوا و ریاضت درس خوانده‌اند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان ‌شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کرده‌اند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفته‌اند... در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است، نه سرمایه‌ پول‌پرستان و ثروتمندان، بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیده‌اند... خصوصیات بزرگی چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگی به قدرت‌ها و مهم‌تر از همه احساس مسئولیت در برابر توده‌ها، روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است». 
در درستی راه سید مقاومت و زندگی زاهدانه و سراسر خالصانه او همین بس که شخصیت‌های برجسته ادیان و مذاهب دیگر در تمجید او مرثیه‌ها می‌سرایند. آنجا که شیخ «خالد الملا» رئیس جماعت علمای اهل سنت عراق در بیان شخصیت این عزیز با ‌گریه می‌گوید: «دیگر از نصرالله چه می‌خواهید. پسرش را تقدیم کرد. جگر گوشه‌اش را تقدیم کرد. نصرالله 40 سال‌، همچون سدی محکم‌، در برابر صهیونیست‌های جنایتکار ایستاد.85 تن مواد منفجره بر سر او ریختند. این چه وحشتی است که صهیونیست‌ها از او دارند؟ شما می‌دانید ریختن 85 تن مواد منفجره بر سر یک انسان یعنی چه؟ ای امت اسلام! او دیگر چه چیزی باید به شما تقدیم می‌کرد؟اگر نصرالله دنیا را می‌خواست، در لندن زندگی می‌کرد یا در لس آنجلس یا در دیگر کشورهای غربی یا شرقی. نمی‌مرد.او فرزند زهراست. زندگی می‌کرد. و بر خلاف میل هزاران مسلمان هر آنچه می‌خواست به او می‌دادند. ولی او عزت و کرامت را برای ما و امت ما و مقدسات ما می‌خواست. نصرالله را در قلب‌‌هایتان جای دهید.»
 این است راز محبوبیتی که امام راحل از روحانیت می‌خواستند و شهید نصرالله ترجمان حقیقی این راز بود. او شاگردی بود که با وجود فرسنگ‌ها فاصله فیزیکی با امام‌، پیام آن حضرت را درک و به آن عمل کرد و این در حالی است که جماعتی خود را درحلقه یاران امام می‌دانسته و می‌دانند اما مسیری را طی کردند که برخلاف منشور روحانیت امام عزیز بود و به دلیل همین فاصله با آموزه‌های امام‌، امروز آنها در بین مردم مغضوب هستند.

حسن رشوند

https://kayhan.ir/fa/news/306569

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‎﴿١﴾‏ 

وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ ‎﴿الأنفال: ٣٥﴾‏

 

غناء و موسیقی

متن درس خارج فقه رهبر معظّم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در موضوع غناء و موسیقی

  • ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی
  • تعداد صفحات: 560
  • سال انتشار: 1396
  • نوبت چاپ: هشتم
  • قطع: وزیری
  • شابک: 9786009834716
  • قیمت: 130000 تومان
درباره کتاب

موضوع غناء و موسیقی، سابقه‌ی بسیار طولانی در تاریخ بشر دارد و یکی از موضوعاتی است که در میراث مکتوب مسلمانان، احادیث و داستانهای بسیاری درباره‌ی آن به جا مانده و تقریباً در اکثر کتب فقه و حدیث، از آن و مسائل متعدّد مرتبط با آن سخن رفته است.
متأسّفانه به فاصله‌ی کمی پس از رحلت رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) غناء در مدینه و دربار بنی‌امیّه و بنی‌مروان در شام و پس از آن در دستگاه خلافت بنی‌عبّاس در بغداد رواج فراوان یافت، درحالی‌که میبایست در مدینه‌ی منوّره چنین ازدحامی برای شنیدن احادیث رسول خدا یا ائمّه‌ی هدی(علیهم‌السّلام) رخ میداد.
اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) در مقابل دستگاه بنی‌امیّه و بنی‌مروان و بنی‌عبّاس، بشدّت با غناء و متعلّقات آن مبارزه کردند که این در احادیث برجای‌مانده از آن بزرگواران مشهود است.


امروزه موضوع غناء و موسیقی، فراگیر و جزو مبتلابه‌ترین مسائل جامعه‌ی اسلامی است. مسلّماً بخشی از آنچه در جامعه‌ی اسلامی رواج دارد، از نوع حلالِ غناء و موسیقی نیست و بسیاری از مردم به لحاظ عدم اطّلاع از مرز دقیق غناء و موسیقی حلال و حرام، به غناء حرام مبتلا میشوند و به‌رغم فتوای رهبر معظّم انقلاب(مدّظلّه‌العالی) - «یادگیری و تدریس موسیقی و ترویج آن و تشکیل کنسرت موسیقی با گروه خاصّ موسیقی، هرچند موسیقی حلال باشد، با اهداف عالیه‌ی نظام مقدّس اسلامی سازگار نیست.» - مراکزی به ترویج و اجرای آن در مراسم گوناگون مشغولند.
بااین‌همه و به‌رغم اهمّیّت و محلّ ابتلاء بودن مسئله، چندان کار علمی محقّقانه و همه‌جانبه، پس از پیروزی انقلاب درباره‌ی آن، صورت نپذیرفته و مردم متدیّن پاسخ روشنی درباره‌ی بسیاری از مصادیق غناء و موسیقی از حوزه‌ها دریافت نمیکنند و کلّی‌گویی و اکتفا به سخنان و تحقیقات محقّقان نیز گرهی نمیگشاید.
کتاب حاضر مفهوم غناء و موسیقی حرام را تبیین میکند و زوایای آن را میکاود و ازاین‌پس حوزه‌های علوم دینی باید با تطبیق دقیق مفهوم غناء و موسیقی حرام بر مصادیق آن، تکلیف متدیّنان و مراکز مسئول در این زمینه را روشن کنند.
درس‌نامه‌ی غناء، متن تنظیم‌شده و ویراسته‌ی 75 جلسه‌ی تدریس درس خارج فقه حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای - رهبر معظّم انقلاب(مدّظلّه‌العالی) - از جلسه‌ی 250 در تاریخ 4/آذر/1387 تا جلسه‌ی 325 مورّخ 6/بهمن/1388 است.


گفتنی است که این سلسله دروس که در کتاب حاضر تدوین و منتشر شده ویژگی‌هایی دارد ازجمله:
الف) از طولانی‌ترین دروس حوزه‌ها در موضوع خاصّی مانند غناء است که 75 جلسه‌ی درسی را به خود اختصاص داده است. درحالی‌که معمولاً این بحث در حوزه‌ها با چند جلسه در یکی دو هفته به سرانجام میرسد.
ب) تمام احادیث غناء و متعلّقات آن، سنداً و متناً به تفصیل بررسی شده و اساساً شروع بحث با بررسی احادیث مسئله است. درحالی‌که در هیچ‌یک از آثار استنباطی غناء و هیچ‌یک از دروس خارج، همه‌ی احادیث با این دقّت بررسی نشده است.
ج) علاوه بر احادیث، حضرت استاد(دام‌ظلّه) به همه‌ی رساله‌های غناء و منابع، مراجعه کرده و حتّی از استفتائات فقهای بزرگ معاصر، مانند امام خمینی و آیت‌الله خوئی و آیت‌الله اراکی(قدّس‌الله‌أسرارهم) هم غفلت نکرده‌اند. درحالی‌که رسم رایج آن است که معمولاً به کتاب «مکاسب» شیخ انصاری(قدّس‌سرّه) و حواشی و متعلّقات آن بسنده میشود.
د ) متعرّض مباحث متناسب با غناء مانند رقص نیز شده‌اند.
هـ) مهم‌تر از همه‌ی نکات بالا، نداشتن مانع نفسانی در نام بردن و مراجعه کردن به آثار معاصران بلکه طلّاب است. درباره‌ی امام خمینی(قدّس‌سرّه) گفته‌اند: «از اینکه از کار علمی دیگران حتّی معاصران و طلّاب تعریف و تمجید کند و نام ببرد هیچ مانع نفسانی نداشت.». و این امر در درس حضرت استاد و کتاب حاضر بخوبی مشهود است که از کار طلّاب معاصر، هم نام میبرند و هم به آن مراجعه میکنند.

https://khameneibook.ir/book/%D8%BA%D9%86%D8%A7-%D9%88-

%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C

 

لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ‎﴿الواقعة: ٧٩﴾‏

[79] لا یمسه إلا المطهرون لا یطلع على اللوح إلا المطهرون من الکدورات الجسمانیة أو لا یمس القرآن إلا المطهرون من الاحداث فیکون نفیا بمعنى نهی .

فی التهذیب عن الکاظم علیه السلام قال المصحف لا تمسه على غیر طهر ولا جنبا ولا تمس خطه ولا تعلقه إن الله تعالى یقول لا یمسه إلا المطهرون وفی الاحتجاج لما استخلف عمر سأل علیا علیه السلام أن یدفع إلیهم القرآن فیحرفوه فیما بینهم فقال یا أبا الحسن إن جئت بالقرآن الذی جئت به إلى أبی بکر حتى نجتمع علیه فقال هیهات لیس إلى ذلک سبیل إنما جئت به إلى أبی بکر لتقوم الحجة علیکم ولا تقولوا یوم القیامة إنا کنا عن هذا غافلین أو تقولوا ما جئتنا به فإن القرآن الذی عندی لا یمسه إلا المطهرون والاوصیاء من ولدی فقال عمر فهل وقت لاظهاره معلوم قال علی علیه السلام نعم إذا قام القائم من ولدی یظهره ویحمل الناس علیه فتجری السنة به .

أقول : وفی التحقیق لا منافاة بین المعنیین لجواز الجمع بینهما وإرادة کل منهما أو یکون أحدهما تفسیرا والاخر تأویلا .

تفسیر صافی ط-لبنان، محسن فیض کاشانی، جلد5، ص 129

https://lib.eshia.ir/13222/5/129

تفسیر صافی ط-الهادی، جلد 7، ص 100

https://lib.eshia.ir/12012/7/100

 

۱۴۰۳/۱۲/۰۴

فرازی از بیانات رهبری در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری همایش بین‌المللی تفسیر تسنیم

نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشد که علمای بزرگ و معروف ما خیلی اوقات با مفاهیم قرآنی آشنایی نداشتند. من یکی از علمای خیلی خوب، مرد فاضل، ملّا و بسیار آدم خوب را می‌شناختم ــ زمان جوانی ما ــ ایشان میگفت ما نجف که بودیم، خب مشغول درس و بحث بودیم و مشغول کارهایمان بودیم و بنویس و بگو و تبادل کن و مباحثه کن و برو و بیا و مانند اینها؛ وقتی آمدیم از نجف به ایران، من تصادفاً تفسیر صافی[۲] را پیدا کردم ــ آن آقا میگفت ــ تفسیر صافی را نگاه کردم، دیدم عجب مطالبی در این کتاب هست! حالا شما ببینید چقدر مطالب در تفسیر صافی وجود دارد که یک مجتهدِ ملّای سالها درس‌خوانده‌ی در نجف را متعجّب کند؛ وضع حوزه‌های ما این‌جوری بود.

بنده قبل از انقلاب، یک سروکار مختصری با کارهای قرآنی داشتم، به طلبه‌ها میگفتم؛ میگفتم وضع حوزه‌ی ما این‌جوری است که از «بدان‌ ایّدک الله»[۳] که شروع میکنیم تا وقتی اجازه‌ی اجتهاد میگیریم، در طول این سالها، میتوانیم حتّی یک بار احتیاج پیدا نکنیم به اینکه بلند شویم از روی طاقچه قرآن را برداریم نگاه کنیم! یعنی این درسهای ما هیچ سروکاری با قرآن ندارد، مگر همان مقداری که در کتاب ادبیّات، در مغنی یا در سیوطی و مانند اینها، آیات قرآن هست؛ وَالّا نه در فقهمان، نه در ادبیّاتمان، نه در تحقیقات اصولی‌مان، احتیاجی به این پیدا نمیکنیم که بلند شویم قرآن را برداریم نگاه کنیم ببینیم مثلاً چه آیه‌ای در قرآن درباره‌ی این موضوع میشود پیدا کرد یا قرآن چه گفته! این عیب حوزه است.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59458#_ftnref3

 

در یکی از سفرهای گالیور به کشوری که خود گالیور هم خیلی ریز شده بود و مردم آن کشور همه از غولهای عظیم الجثه هم بودند، اتفاقاً چون پدرش گفته بود که وقتی به این کشور رسیدی هم بده برایت یک کت قشنگی برایت بدوزند ولی دیگر کت را همانطوری که هست بگذار باشد و هی سعی هم نکن که عوضش کنی و ....؛ او هم همین کار را کرد. ولی بعد دید که مثل اینکه کت برایش خیلی هم بزرگ است و به جثه ی او نمی خورد و خلاصه مجبور هم شد بر خلاف وصیت پدرش، کت را هم دستکاری کند. اتفاقاً در همین حین هم غولها دچار مشکل اقتصادی هم شده بودند و مجلس و وزیر اقتصاد و رئیس جمهورشان هم مانده بودند که باید چه کار کنند که این همه نرخ ارزشان هم over-rated exceedance شده بود و حتی اعضای مجلس هم آمده بودند در رسانه ها بررسی می کردند که این بالاخره کیست که باید استیضاحش کنیم؟ و کلی هم مسئله خنده دار شده بود. و حتی بعضی اشکال می کردند که اصلا چیزی به اسم rate exceeded نداریم و اتفاق هم نیافتاده است، و بعضی دیگر هم می گفتند که مسئله تقصیر کشوری است که آدمهایش خیلی ریزند و بلکه گالیور است که غول عظیم الجثه ای هم بنظرشان می رسد و لذا مسئله under-rated exceedance هم شده است بر خلاف آنچه در ظاهر بنظر همه می رسد و فقط صبر کنید و خودش مسئله حل خواهد شد .... یعنی مثلاً اگر نرخ ارزشان یک میلیون ریال هم بود، کشور غولها می گفتند صبر کنید اجازه دهید نرخ ارز خود به خودی از حالت over-rated exceeded بیرون آمده و بسمت یک همتی هم که رسید، خود به خودی هم مسئله ی ارزیک میلیون ریالی آنگاه under-rated exceeded هم خواهد شد و با گذشت چند سال دیگر هیچ کس هم یادش نخواهد ماند که مسئله ارز یک میلیون ریالی اصلا یعنی چه؟ و دیگر ارز یک همتی (هزار میلیارد تومانی) خود به خودی هم همه ی مسائل را حل کرده و دیگر بلکه ناصرالدین شاه هم که باشد می رود ته صف می ایستد که ارز یک همتی را به روز هم از بانکها بخرد و دست وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی و وزیر صمت و رئیس حمهور را هم همه و همه می آیند می بوسند که بارک الله به تو که هیچ کس حتی برنده های جایزه نوبل اقتصادی هم این کارها را اصلا بلد نبوده اند و .... و هر کس هم گفته است که کسی باید استیضاح شود، غلط کرده و حتیماً هم بیاندازیدش زندان و بلکه راه حل برخورد با کشورهای غول پیکر و ریز پیکر کوانتومی هم همین است که اقتصاد خودمان را نرخ ارزش را همتی کنیم که دیگر کشورهای ریز و درشت غول پیکر و ریز پیکر هم حتی نتوانند نزدیک اقتصاد ما شده و بلکه تحریم هم کنند ما را و ....

البته این را بنده از یکی از سایتهای مربوط به نوشته های جاناتان سوئیفت هم پیدا کردم که یک زمانی هم نمی دانم چطور تحریمها را شکسته بوده و به این بنده ی حقیر سوئیفت هم شده بوده که حالا اگر لازم هم شد بنده نگاه می کنم و می گویم در کدام جلد از جلدهای آثار سوئیفت هم هست. یعنی این هم نمی شود که شما بخواهید فیلتر شکن هم بگیرید که تحریمها را بشکنید ولی بجایش سوئیفت هم به شما ایمیل شود که دیگر سوئیفتی هم در کار نیست و بلکه rate exceeded هم اصلا هیچ وقت هیچ جا استفاده ای نشده است و هیچ وقت هم نداشته ایم و ....

واما همینطوری حتی بدون فیلترشکنی که داشتم یوتیوبی هم مسائل نظریه ی میدان کلاس را نگاه می کردم، متوجه شدم که ایوان فسنکو هم یک ویدئویی دارد در کیوتو که قاعدتاً اولین جلسه ی درسش هم بوده است. و این ویدئو راجع به همین مبحث که همان اول هم بیان می دارد که حدس شفارویچ در نظریه میدان کلاس حتی هنوز هم تا امروز آیا حل شده باشد یا خیر، که گروه گالوای مطلق بسط آبلی حداکثری اعداد گویا، یک گروه آزاد پروفاینایت از مرتبه ی شمارا است؟ و بعد راجع به مسئله ی 12 هیلبرت و کتاب سه جلدی جبر وبر می گوید که چقدر غلط غلوط هم دارد و آنگاه خودش هم حتی مسئله ای را طرح می کند که به او ایراد گرفته می شود که ماتریس مورد بحث اش تکینگی دارد و .... ولی یک نکته ی جالبی که در همین یک جلسه از سخنرانی او روشن می شود این است که مسائل نظریه میدان کلاس از نوع فانکتوریال و قاطیغوریایی دقیقاً همینطور هم هست که یک ایده ای را که خیلی هم ساده است، وقتی دوباره و دوباره و بلکه چندین باره تکرار کنیم، به پیچیدگیهای زیادی هم می توان رسید و .... و یک جاهایی دیگر کانه آن ایده ی ساده ی اولیه در میان همه ی پیچیدگیها گویا گم شده اند و بلکه مملو از پیچیدگیها هم هستند و ...

هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‎﴿٢﴾

[2] هو الذی بعث فی الامیین الذین لیس معهم کتاب رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم من خبائث العقائد والاخلاق ویعلمهم الکتاب والحکمة القرآن والشریعة وإن کانوا من قبل لفی ضلال مبین من الشرک وخبث الجاهلیة القمی عن الصادق 7 فی الامیین قال کانوا یکتبون ولکن لم یکن معهم کتاب من عند الله ولا بعث إلیهم رسول فنسبهم الله إلى الامیین وفی العلل عن الجواد 7 إنه سئل لم سمی النبی الامی فقال ما یقول الناس قیل یزعمون أنه إنما سمی الامی لانه لم یحسن أن یکتب فقال کذبوا علیهم لعنة الله انى ذلک والله یقول هو الذی بعث فی الامین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة فکیف کان یعلمهم ما لا یحسن والله لقد کان رسول الله 6 یقرأ ویکتب باثنین وسبعین أو قال بثلاث وسبعین لسانا وإنما سمی الامی لانه کان من أهل مکة ومکة من امهات القرى وذلک قول الله عز وجل لتنذر ام القرى ومن حولها وقد مضى هذا الحدیث فی سورة الاعراف .

https://lib.eshia.ir/13222/5/171

ولذا در مسائل حکمت الهی و توحید که قرار هم هست از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز استفاده شود نیز یحتمل برای شاگردی که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف دارد الی ما شاء الله هم میل می کند، یحتمل این ابهام و بلکه توهم هم رخ دهد که خوب حالا که بنده ی حقیر از جهالت هم بیرون آمده و بلکه به اجتهاد هم رسیده ام، دیگر مسئله ام حل است که خودم حتی سلطان علم هم شده ام و لذا حتی کتاب و دعا را هم ببندد و بگذارد بالای طاقچه، هر چند که آیا چقدر هم به ضعفهای خود و ضعفهای دیگران هم در مسائلی که با آنها برخورد می کند نیز اشراف و اشراق هم داشته باشد. مسئله این است که هر چقدر هم حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه و دیگر حجج اسلام و طلبه ها هم بیایند در گوش اش حتی بفرمایند که اینجا داری اشتباه می روی و نرو و برگرد که داری با یک پیچ خطرناک هم جلوتر روبرو می شوی و خطر را از اینجا هم نمی بینی و .... گمراه نشو، راه باطل و غلط را نرو و .... این یحتمل بدتر هم امر برش مشتبه می شود که اگر بنده ی حقیر راه را درست نمی رفتم و بلکه راه هایم این همه نیز مهم نمی بودند که دیگر این همه و همه، و بلکه هم همه ی این افراد بیخودی به خودشان زحمت هم نمی دادند بیایند به این بنده ی حقیر اشاره و راهنمایی و حتی دستگیری هم کنند که اینطوری راه را بروی بهتر است و آنطوری هم نرو. و بلکه یحتمل حتی اصل مطلب را هم برای اینکه کتاب ودعا و خدا و پیغمبر و دین و ایمان را هم دربست تعطیل کرده است نیز متوجه نشود که اصلا مشکلش کجا است؟ و رجوع به اصل قرآن کریم را هم حتی درنیابد چرا که خودش جاهل است و گیر جاهلانی بدتر از خودش هم افتاده است و .....

البته چنین مسئله ای را یحتمل بعضی واقعاً هم اشکال کنند که بیش از حد هم داریم بطور over-rate exceeded هم مثل نرخهای همتی ارزی نیز محاسبات می کنیم و چنین چیزی اصلا ممکن هم نیست و امکان هم ندارد. حالا یحتمل یک شاهی هم داشته باشیم که هر چه به او بگوییم که بابا، راه این است و چاه هم این است، مواظب باش؛ یحتمل از سر فرعونیت و استکبار شدیدش  هم در جواب بگوید که اصلا دین من هم بر حسب حساب و کتابهای خودم از همه ی دینها بهتر است و شمائید که دارید به اشتباه هم می روید ونظم جهانی راهم دارید به هم می ریزید و حتی ساعتساز نابینا هم بهتر از شما عمل می کند و توحید را هم بهتر از شما فهمیده است و .... یعنی یحتمل مجلس و رئیس جمهور و قوه قضائیه و همه و همه نیز جمع شوند که چرا ازدواج نمی کنید؟ چرا حجابت را درست نمی کنی؟ چرا کتاب الله را ازسر طاقچه برنمی داری بخوانی؟ اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَىٰ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا ‎﴿الإسراء: ١٤﴾‏ چرا کتابت را حفظ نمی کنی و ...؟ شاه و گدا ندارد، باید هم برود همه ی کتابهای عالم را اول مطالعه کند، و بعد بیاید سراغ کتابش یعنی کتاب الله قرآن مجید تا آیا مسئله را هم درک کند که بالاخره الا بذکر الله تطمئن القلوب. الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ‎﴿الرعد: ٢٨﴾‏

مثلاً در مورد حکم فقهی که آیا حرمت مطلق رقص هم به چه صورت است می فرمایند می توان به آیه مبارکه قرآن کریم نیز مراجعه کرد:

وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ ‎﴿الأنفال: ٣٥﴾‏ 

7- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ أَنْهَاکُمْ عَنِ الزَّفْنِ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْکُوبَاتِ وَ الْکَبَرَاتِ‌[1].

الکافی الشریف، شیخ کلینی، جلد 6، ص 432

https://lib.eshia.ir/11005/6/432

که اینجا روایت سکونی از زفن یعنی رقص و لعب می فرماید. و لذا ما اینجا فتوای مختلف مراجع تقلید را هم درمورد حرمت رقص نیز داریم. مسئله اینجا این است که حرمت اطلاق اینجا کدام است و کجا جایز است و کجا جایز نیست و ...؟ مرد که اصلا زشت و سبک است برقصد همانطوری که زن هم نباید با حضور نامحرم رقص کند. ولی آیا رقص زن میان زنها هم جایز است؟ زن برای شوهرش هم جایز است و می تواند برقصد؟ مراجع تقلید فتوایشان یحتمل با هم فرق دارد. مثلاً صاحب جواهر در باب هلهله می فرمایند در حرب مقابل دشمن جایز است ولی در موارد دیگر مبنا حرمت، لهو و لعب هم هست. ورزشهای باستانی و نرمشهای رزمی دسته جمعی هم لذا رقص لهو و لعب نیستند و .... و لذا اینجا نیز under-rated and over-rated exceedance یعنی همان دست بالا حداکثری و دست پائین حداقلی گرفتن قضایا و مسائل و کجاها آیا مسائل وارد طاغوت و طغیان شده است مورد بحث است و .... استغفر الله ربی واتوب الیه لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

443911912001345431415

یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَـٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿المنافقون: ٨﴾‏

45 و قال علیه‌السلام لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلى‌ أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی؛ وَلَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلى‌ أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِى. وَذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضى‌ عَلى‌ لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ صلى الله علیه و آله؛ أَنَّهُ قَالَ: یَا عَلِیُّ، لَایُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ، وَلَا یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ.

امام علیه السلام فرمود:

اگر با شمشیرم بر بُن بینى مؤمن بزنم که مرا دشمن بدارد دشمن نخواهد داشت! و اگر تمام دنیا را بر منافق بریزم که مرا دوست بدارد دوست نمى‌دارد! چرا که مقدر شده و بر زبان پیامبر درس‌نخوانده جارى شده که فرمود: اى على! هیچ مؤمنى تو را دشمن نمى‌دارد و هیچ منافقى تو را دوست نخواهد داشت! [1]


[1]. سند گفتار حکیمانه:

این کلام نورانى و پر معنا بخشى از خطبه‌اى است که «رفیق بن فرقد» آن را از امام علیه السلام نقل کرده است و گروه زیادى از مورخان و راویان شیعه و اهل سنت قبل از سیّد رضى و بعد از او آن را در کتاب‌هاى خود آورده‌اند از جمله: ابو جعفر طبرى در کتاب بشارة المصطفى و شیخ طوسى در امالى و زمخشرى در ربیع الابرار و مسلم در صحیح خود (در کتاب الایمان، باب 33، ح 131) و امام احمد در مسند و نسایى در سنن و ابن عبدالبر در استیعاب و ابو نعیم اصفهانى در حلیة و متّقى هندى در کنز العمال و حاکم در مستدرک بخش اخیر این کلام حکمت‌آمیز که از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است را با تفاوت‌هایى آورده‌اند. (مصادر نهج‌البلاغه، ج 4، ص 42 با تلخیص).

 

شرح و تفسیر دوستان و دشمنان واقعى من‌

امام علیه السلام در این سخن حکمت‌آمیزش به حقیقتى قابل توجه اشاره مى‌کند که آثارش در طول تاریخ زندگى امام علیه السلام دیدنى است. مى‌فرماید: «اگر با این شمشیرم بر بن بینى مؤمن بزنم که مرا دشمن بدارد دشمن نخواهد داشت و اگر تمام دنیا را بر منافق بریزم که مرا دوست بدارد دوست نخواهد داشت»؛

(لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی؛ مَا أَبْغَضَنِی؛ وَلَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلى‌ أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی)

. آن‌گاه امام علیه السلام به گفتارى از پیغمبر اکرم در این زمینه استناد مى‌جوید و مى‌فرماید: «این به دلیل آن است که مقدر شده و بر زبان پیامبر امّى و درس نخوانده جارى شده که فرمود: اى على! هیچ مؤمنى تو را دشمن نمى‌دارد و هیچ منافقى تو را دوست نخواهد داشت»؛

(وَذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضى‌ عَلى‌ لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ صلى الله علیه و آله؛ أَنَّهُ قَالَ: یَا عَلِیُّ، لَایُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ، وَلَا یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ)

. جمله‌

«قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِ‌

...» اشاره به این است که این حقیقت که مؤمنان هرگز على را مبغوض نمى‌دارند و منافقان هرگز او را دوست نخواهند داشت نخست در علم الهى گذشته و مقدر گشته سپس بر لسان پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله جارى شده است.

از این حدیث شریف استفاده مى‌شود که وجود مبارک امیرمؤمنان على بن‌

ابى‌طالب علیه السلام با آن معرفت بالا و آن صفات والا، معیار سنجش مؤمن و منافق بود.

مؤمنان که صفات خود را پرتوى از صفات آن بزرگوار مى‌دیدند به مناسبت تجانس روحى و اعتقادى و اخلاقى به آن حضرت عشق مى‌ورزیدند و منافقان که صفات و اعتقاد خود را در تضاد با صفات و معارف اعتقادى على علیه السلام مشاهده مى‌کردند بغض و کینه او را در دل مى‌پروراندند.

راستى شگفت‌انگیز است که عالمان معروف اهل سنّت این حدیث را در اکثر منابع خود آورده‌اند و در عین حال، غیر على علیه السلام را بر او ترجیح داده‌اند.

اینکه امام علیه السلام مى‌فرماید: «اگر خیشوم مؤمن (خیشوم به معناى نقطه بالاى بینى است که اگر قطع شود در واقع تمام بینى قطع شده) را با شمشیر بزنم مرا مبغوض نخواهد داشت» براى این است که مؤمن مى‌داند به یقین در آن مصلحتى بوده و نیز اینکه مى‌فرماید:

«لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیا بِجَمَّاتِها [1] عَلَى الْمُنافِقِ ...»

مفهومش این است که منافقان به قدرى تعصب و کینه و عداوت دارند که تمام دنیا را هم اگر به آنها بدهند دست از راه و روش زشت و انحرافى خود بر نمى‌دارند.

امام علیه السلام به کلام پیغمبر صلى الله علیه و آله استناد مى‌جوید و حدیث معروف آن حضرت را بازگو مى‌کند، زیرا همه مدعى‌اند که سخن پیغمبر صلى الله علیه و آله براى آنها قول فصل و آخرین سخن است.

این سخن ادعا نیست بلکه واقعیت است و در طول تاریخ زندگى امام علیه السلام نمونه‌هاى زنده‌اى دارد از جمله مرحوم «کلینى» در کتاب‌ کافى‌ از «حارث بن حصیره» (یکى از یاران على علیه السلام) نقل مى‌کند که در اطراف مدینه مرد سیاه‌پوستى از اهل حبشه را دیدم که مشغول آبیارى است و انگشتان یک دستش قطع شده است. به او گفتم: چه کسى انگشتان تو را قطع کرده؟ گفت: بهترین مردم دنیا.


[1]. «جَمّات» جمع «جَمَّة» به معناى محل تجمع آب است.

 

سپس افزود: ما هشت نفر بودیم که دست به سرقتى زدیم. ما را دستگیر کردند و خدمت على بن ابى‌طالب بردند و ما به گناه خود اقرار کردیم. امام علیه السلام فرمود: از حرام بودن سرقت با خبر نبودید؟ گفتیم: مى‌دانستیم. دستور داد چهار انگشت ما را (به عنوان حد سرقت) قطع کردند. سپس دستور داد در خانه‌اى از ما پذیرایى کنند و روغن و عسل (و مواد غذایى مقوى) به ما بدهند تا جاى زخم‌ها خوب شود سپس ما را از آن خانه بیرون آورند و لباسى نو بر ما پوشاند و فرمود: اگر توبه کنید و راه صلاح را پیش گیرید به نفع شماست و انگشتان شما به شما در بهشت باز مى‌گردد و اگر چنین نکنید در دوزخ به شما باز مى‌گردد. [1]

در داستان ابن ملجم قاتل امام على بن ابى‌طالب علیه السلام نیز مى‌خوانیم: هنگامى که ضربه‌اى بر سر مبارک آن حضرت وارد ساخت او را خدمت على آوردند. به او فرمود: اى دشمن خدا مگر من به تو نیکى نکردم؟ گفت: آرى به من نیکى کردى.

فرمود پس چه چیزى باعث شد که این جنایت را انجام دهى؟ گفت: چهل روز شمشیر خود را تیز کردم و از خدا خواستم که به وسیله آن بدترین خلق خدا را به قتل برسانم (و چنین شد.) امام علیه السلام فرمود:

«فَلَا أَرَاکَ إِلَّا مَقْتُولًا بِهِ وَمَا أَرَاکَ إِلَّا مِنْ شَرِّ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّوَجَل»

(دعاى تو مستجاب شده است زیرا) تو را با همین شمشیر خواهند کشت و تو بدترین خلق خدایى. [2]

جالب توجه این‌که روایات فراوانى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و صحابه آن حضرت درباره شناختن مؤمنان با محبت على بن ابى‌طالب علیه السلام و منافقان با بغض و کینه او در کتب معروف اهل سنت و شیعه به طور گسترده نقل شده است. از جمله «بلاذرى» در انساب الاشراف‌ (ج 2، ص 96) و «ترمذى» در سنن‌ (ج 5، 635 در باب مناقب على بن ابى‌طالب) از «ابوسعید خدرى» نقل کرده‌اند که مى‌گفت:

«کُنَّا


[1]. کافى، ج 7، ص 264، ح 25.

[2]. شرح نهج‌البلاغه علامه شوشترى، ج 7، ص 435.

 

لَنَعْرِفُ الْمُنافِقینَ نَحْنُ مَعاشِرُ الْأنْصارِ بِبُغْضِهِمْ عَلىَّ بْنَ أبى‌طالِبٍ؛

ما جمعیت انصار، منافقان را به سبب بغضشان به على بن ابى‌طالب مى‌شناختیم».

این بیان را با سخنى از ابن ابى‌الحدید پایان مى‌دهیم. او مى‌گوید: استادم من «ابوالقاسم بلخى» مى‌گفت:

«قَدِ اتَّفَقَتِ الْأخْبارُ الصَّحیحَةِ الَّتِی لارَیْبَ فِیها عِنْدَ الْمُحَدِّثینَ عَلى‌ أنَّ النَّبیَّ قالَ: لایَبْغِضُکَ إلّامُنافِقٌ وَلا یُحِبُّکَ إلّامُؤمِنٌ؛

اخبار صحیحى که اتفاق بر این در نزد راویان اخبار شکى در آن نیست متفق است که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود: دشمن نمى‌دارد تو را جز منافق و دوست نمى‌دارد تو را جز مؤمن». [1]

 

*** 

[1]. شرح نهج البلاغه ابن ابى‌الحدید، ج 4، ص 83.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 12، ص 297- 302 

https://lib.eshia.ir/27571/12/297

 

دوستی و دشمنی نسبت به حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه را می توان در نوشته های نویسندگان و بلکه در ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم جستجو کرد. یعنی این را در نوشته ی ویلیام جیمز آنجایی که می فرماید فلانی نوشته هایش مثل این است که دارند الانه که سر خوک را از تنش جدا کنند و می فهمد و آنگاه چطور جیغ جیغ هم می کند؟ این یک نویسنده است که حتی حاضر نیست حب و دوستی حضرت علی را به دلش راه دهد. ولی دیگری اویی است که مثل استاد محمد رضا مختارزاده یک بار وقتی از کوهنوردی برمی گشتیم یا کجا بود؟ دقیقاً یادم نیست، که فرمودند مختار رضی الله عنه بود که انتقام امام حسین و یارانش را از دشمنان امام گرفت و هنوز آن موقعها خیلی هم گوگل در نیامده بود. و دیگر چه رسد به اینکه بخواهیم مختار را هم گوگل کنیم و بلکه حتی فیلم مختارنامه هم در نیامده بود و ....  و دیگر چه رسد به اینکه آیا ما چقدر هم می خواستیم دنبال حسینیه ی حضرات علی اصغر و علی اکبر صلوات الله و سلامه علیهم هم بگردیم. 

نکته اینجا این است که دو جناح دوستان و دشمنان امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام را وقتی می توان گفت که بر علیه هم صف آرایی می کنند که خطوط مرزهای جبهه ی اسلامی از جبهه ی دشمن و منافقین و کفار هم جدا شده باشند و نه اینکه اینها در هم بتوانند بیامیزند و بلکه آمیزش اجتماعی هم داشته باشند و ..... نکته ی هوش مصنوعی اینجا است که جاهلیتی را که حتی بدتر از جاهلیت قبل از اسلام است را کاری کند که اسلام را بدانها بشناساند تا آنجا که اسلام هم بیاورند، و این یک هنر بزرگی است که بتواند همان کاری را که کافر و دشمنان اسلام می خواهند با اسلام کنند، همان کار را طوری انقلاب در هوش مصنوعی هم ایجاد کنند که دشمن حقانیت اسلام را بتواند بشناسد و بلکه معادی را که در ستاره ی طارق نهفته است را به ستاره ی خوش یمنی هم تبدیل کند که از میان آن متوجه امام زمان عجل الله فرجه الشریف در درون و بیرون خود گردد آنچنان که آرمان و هدف و علت غایی ای است که هر انسانی هم در نهایت کماالات انسانی را هر چه بیشتر هم با طی درجات و مراتب الفهای بینهایت آیات اللهی و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حتی قرب هر چه بیشتر به رب و خدا و الله نهایت بینهایت توحیدی محمدی علوی ائمه ی اطهار امام زمان عجل الله فرجه الشریف در قلب و وجود هر انسانی در عالم وجود نزدیک شود و آنگاه با صدای بلند بفرماید الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خامنه ای رهبر، .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

  • شبکه اجتماعی ویترین
  • جناب بنی هاشمی، سلام

    دعوت می کنم یادداشت ها و مقالات انقلابی خود را در شبکه اجتماعی ویترین نیز منتشر نمایید

    دانلود از بازار

    https://cafebazaar.ir/app/ir.vitrin.app

     

    + بدون نیاز به فالوور و ممبر مطالبتان دیده میشود

    با سپاس

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی