کنترل تراز حکمت الهی در رای به دکتر جلیلی

وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾‏ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَـٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿الزمر: ١٨﴾‏

 

 

 

۱۴۰۳/۰۴/۱۱

نماهنگ | پرچمدار نجات منطقه

 

 روایت رهبر انقلاب از نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در تعلیم نرم‌افزار مقاومت در منطقه و شکست دادن طرح بزرگ آمریکا موسوم به خاورمیانه‌ی جدید
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره‌ بین‌المللی شهدای مقاومت و مدافع حرم: «خاورمیانه‌ی جدید یعنی سلطه‌ی مطلق آمریکا، هم در عراق،‌ هم در سوریه، به نام دین امّا به کام اسرائیل و آمریکا و فشار روی جمهوری اسلامی از دو طرف... حرکت مدافعان حرم، منطقه را از یک خطر و شرّ بزرگ نجات داده است.» ۱۴۰۳/۳/۳۰
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «پرچمدار نجات منطقه» را منتشر میکند.

 بیانات رهبر انقلاب که در این نماهنگ میبینید:
شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد؛ اینها ادّعا نیست، اینها چیزهایی است که اثبات‌شده است... ۱۳۹۹/۰۹/۲۶

یک نمونه از تدبیر و شجاعت او که این را دشمنانِ او خوب میدانند -شاید بعضی از دوستان ندانند- این بود که او به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همه‌ی نقشه‌های نامشروع آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا را خنثی کند... ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

گفتند شش‌ کشور هست که قبل از ایران بایستی حکومتهای این شش کشور را ما ساقط کنیم، تسلّط بر اینها پیدا کنیم؛ این شش‌ کشور که ساقط شدند، ایران ضعیف میشود؛ آن‌ وقت میشود به ایران هم حمله کرد... ایران چه کار کرد؟ جمهوری اسلامی چه کار کرد؟ جمهوری اسلامی در شمال آفریقا مطلقاً ورود پیدا نکرد... نخواستیم وارد بشویم و وارد نشدیم. امّا در این سه کشور، یعنی کشور عراق و کشور سوریه و کشور لبنان، سیاست ایران در آنجاها کارکرد پیدا کرد. ما به آن صورت حضور نظامی نداشتیم، امّا آنجا کار انجام گرفت؛ کار بزرگ، کار مهم. نتیجه‌ی این کار چه شد؟ شکست آمریکا در این سه کشور... امروز هسته‌های مقاومت در عراق، در قضیّه‌ی فلسطین وارد میشوند و دولت عراق با قدرت موضع میگیرد؛ یعنی آن چیزی که آمریکایی‌ها اسمش را گذاشته بودند «خاورمیانه‌ی جدید»، ۱۸۰ درجه با این چیزی که امروز هست تفاوت دارد. آنها میخواستند عراق را یکجا ببلعند و نتوانستند، نشد. آنها میخواستند سوریه را قبضه کنند، عوامل نیابتی خودشان را به اسم «داعش» و «جبهةالنّصرة» و از این حرفها انداختند به جان دولت سوریه، حدود ده سال هم مدام تزریق کردند، پشتیبانی کردند، پول دادند، امکانات دادند، نشد. ۱۴۰۱/۰۹/۰۵

در مورد لبنان، آمریکایی‌ها مایلند لبنان را از مهم‌ترین عامل استقلال لبنان -یعنی نیروی مقاومت و حزب‌الله- محروم کنند تا لبنان بی دفاع در مقابل اسرائیل قرار بگیرد که بیاید تا خود بیروت را بگیرد؛ کما اینکه قبلها و سالهای قبل آمدند... ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

حزب‌الله بعد از جنگ ۳۳ روزه، بیش از ۱۰ برابر گذشته قوی‌تر شد... ۱۴۰۲/۰۹/۰۸

قدرت مقاومت محاسبه آنها را بهم زد و نشان داد  آمریکایی‌ها نه تنها نمی‌توانند بر منطقه مسلط شوند بلکه حتی نمی‌توانند در منطقه بمانند و ناچارند منطقه را تخلیه کنند. ۱۴۰۳/۰۱/۰۱

آمریکایی‌ها سعی داشتند قضیه‌ی فلسطین را به فراموشی بسپارند و کاری کنند که فلسطینی‌ها در حالت ضعف قرار گیرند تا جرئت مبارزه نداشته باشند اما این مرد بزرگ، دست فلسطینی‌ها را پُر کرد... ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

شما امروز ببینید موقعیّت فلسطین با بیست سال پیش چقدر تفاوت کرده! بیست سال پیش فلسطین چه بود، امروز چیست؛ حماس بیست سال پیش چه بود، امروز چیست... حادثه‌ی طوفان‌الاقصیٰ یک حادثه‌ی تاریخ‌ساز بود؛ توانست جدول سیاستهای آمریکا در این منطقه را به هم بریزد و ان‌شاءالله [اگر] این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد... ۱۴۰۲/۰۹/۰۸

نقشه‌ی اینها، توطئه‌ی اینها با نیروی عظیم و کارآمد جمهوری اسلامی خنثی شد که مظهر و پرچم این نیروی عظیم، شخصی بود به نام حاج قاسم سلیمانی... ۱۴۰۱/۰۹/۰۵

در واقع ایشان نرم‌افزارِ مقاومت را و الگوی مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد، به ملّتها سرایت داد، در ملّتها رایج کرد؛ اینها خب نقشهای خیلی مهم و بسیار حسّاسی است؛ لذاست که ایشان به معنای واقعی کلمه، یک شخصیّت برجسته و یک چهره‌ی قهرمانیِ اسلامی است. ۱۳۹۹/۰۹/۲۶

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=56854

 

یحتمل به شخص بنده ی حقیر هم اشکال شود که چرا تو خودت رای می دهی ولی حتی زن و بچه ات هم رای نمی دهند؟! این یک سوال مهمی هم هست که واقعاً هم شما نمی توانید کسی را زورش کنید که چرا رای می دهد یا نمی دهد! ولی در مناظره ی اخیر خوب هم عنوان شد که همه ی مسائل هم باید مورد توجه قرار گیرند و نه فقط یک قسمتی از مسائل را فقط بیان کنیم و بقیه را نگوییم یا یک قسمتی را بگوییم و بقیه را پشت گوش هم بیاندازیم! قسمتی از مسئله این است که شهید مطهری می فرمایند که تا وقتی که شاگردی و طلبه ای و حتی حجت الاسلام و المسلمینی هنوز به اجتهاد نرسیده اید و بلکه مرجع تقلید هم نشده است، حرفش خیلی هم یحتمل خریدار نداشته باشد، ولی وقتی مرجع تقلید شد، یک مرتبه کانه یک ابرتقارنی رخ می دهد که هم وجوهات نقدی به او روی می آورد و هم حرفش خریدار پیدا می کند و هم نهایتاً مرجع تقلید هم می شود دیگر و یعنی اینکه خیلیها هم از او تقلید خواهند کرد. و اما تا وقتی شاگرد است که اینچنین نیست و بلکه یحتمل خانواده اش هم به او بگویند که ای بابا تو هم که چرا اینقدر بی عرضه از آب درآمدی و حتی مرجع تقلید هم نمی توانی شوی! و لذا مسئله فرقها هم دارد با اینکه اینها نمی خواهند به تو احترام هم کنند یا تو خانواده ات را هم احترام نمی کنی یا .... و صد البته این فرقها هم دارد با اینکه همسران و فرزندان هم لوط و نوح علی نبینا علیهم السلام هم کافر از آب درآمدند و بلکه بیشتر یک حالات اله کلنگی ای هم می تواند رخ دهد که مثلاً در خود خانواده هم می فرمایند: برو بابا، هنر نزد ایرانیان است و بس، که شیر ژیان را هم ندارند به کس! حالا هی بفرمایید که بابا مملکت ات است، بالاخره رای هم بده دیگر! دلش می خواهد کار خودش را هم کند که البته در همین مسائل اگر انسان خوب هم دقت کند، یک سری حکمتهای الهی نیز نهفته اند و بلکه با اینچنین اله کلنگهایی نیز اصلا کسی عارش هم نمی آید که خیلی راحت در دنیای سیاست کار خودش را هم پیش ببرد و همینها را هم دستک نکنند. حالا شاگرد و دانشجو و طلبه هم هست و  خیلی هم حالات خلائی که بیش از اندازه هم مایل است بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف الی ما شاء الله و همراه تصوف و عرفان هم میل کند. و لذا یک رائجه ی وجودی هم از اعیان ثابته برمی خیزد که استاد جلال الدین آشتیانی هم در مقدمه ی مصباح الهدایه امام خمینی قدس سره می فرمایند:

در مقام بیان این مطلب مهم موجود در مسفورات ارباب عرفان که الأعیان الثابتة ما شمّت رائحة الوجود و لم تشمّ. و این اصل مسلم که سنخ وجود متحقق بالذات است، و تقریر آن که به چه نحو مى‌توان قبول کرد که الأعیان الثابتة وجودات خاصة علمیة. اشاراتى و تنبیهاتى لازم است.

مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة، امام خمینی قدس سره، مقدمه استاد آشتیانی، ص 36

http://lib.eshia.ir/11165/0/36

چرا در مورد اعثان الثابته می فرمایند ما شمّت رائحة الوجود و لم تشمّ؟ خوب، اگر این رائجه ی وجودی یافت می شود، آیا نمی شود آنرا بو کشید و فهمید و احساس هم کرد؟ آیا می فرمایند اصلا بو نکش چرا که ابدا بویش را نخواهی فهمید و خودت را هم خسته نکن؟ یا می فرمایند کار هر کسی نیست؟ یا اینکه اصلا مسئله هم چیست؟ گیر مسئله و بلکه آن درهمتنیدگی اش هم کجا است؟

ببینید بنده ی حقیر یک بار هم قبلاً یک جاهایی می باید نوشته باشم راجع اش که حالا دقیقاً هم یادم نیست کجا؟ هانومت سوامی و راسا راجا داس از طرف هاری کریشناها می روند یک مصاحبه ای می کنند با فریتیوف کاپرا، صاحب کتاب معروف تائوی فیزیک. منظور به این است که چطور قرار است فلسفه هایی از غرب و شرق با هم برخورد هم داشته باشند که از جمله هم یک فلسفه اش همین فلسفه ی علم در فیزیک است! حالا اینها در حین  مصاحبه چه ها که به هم نمی فرمایند را کاری ندارم و یادم هم درست نیست و نتوانستم هم آنرا در اینترنت بیابم. ولی کاپرا یک چیزی را می گوید که هنوز بنده در خاطرم هست و آن این است که می فرماید یک چیزی در فلسفه ی شرق هست که می خواهد با فرض بفرمایید حتی یک کلمه نیز مسئله را حل کند یا مثلاً شخص را درمان کند و حالا اگر نخواهد او را سحر و جادو هم کنند! عرض بنده ی حقیر این است که این فقط مختص شرق هم نیست و وقتی غرب هم این را از شرق یاد گرفت، هم او هم بدش نمی آید چنین بتواند کند و اتفاقاً خیلی هم دوست خواهد داشت چنین قدرتی فرض بفرمایید در اسم اعظم را هم بیابد. نکته اینجا است که اگر رائجه ی وجود را شاگرد نتوانست ببوید، یحتمل اشکال هم شود که حالا دیگر لازم هم نیست که طبیب بیاید دماغ او را هم خوب بچلاند تا بلکه نهایتاً هم بتواند بو را حس کند؛ ولی نکته اینجا است که اگر چرک و عفونت را هم طبیب خواست از دماغش بچراند، یحتمل این کار لازم هم هست و بی خودی هم این کارها را که نمی کنند! 

و اما عرض بنده ی حقیر اینجا است که این مال وقتی است که انسان توانسته باشد به حکمت الهی هم برسد و به کمتر از آن هم راضی نشود. و الا مسئله ای که رخ می دهد این خواهد شد که هر چه بدود دنبال اینکه کسب علم کند و بلکه انواع تکنولوژی و علوم دیگر را هم بیاموزد، و هر چقدر هم که برایش له له بزند، اویی که مدعی است که نه تنها علم نزد ما است و بلکه حکمت الهی و حتی خدا هم نزد ما است، دیگر ولش نخواهد کرد و دست از سرش بر نخواهد داشت، تا ابد می شود بنده ی او! 

مسئله مثل این است که بنده ی حقیر عرض کنم که خوب حالا کنترل ترازهایی در گرانش کوانتومی را هم اگر بخواهیم بیابیم، باید همانا رجوع کنیم به نیکولاس بورباکی در این مبحث که همانا حوری کریستینا ترازی هم تشریف دارند. حالا یحتمل بعضی فریاد هم بزنند که بابا این بنده خدا حوری خانم هم که مثل بورباکی اسمش مستعار نیست که بخواهی مثل او با او هم رفتار کنی که! یعنی شما حساب هم کنید که ما یک روانپزشکی را داشتیم که از دوستان خانوادگی ما هم تشریف داشتند یعنی دکتر مسعود افضلی. و امیدوار هم هستم که بدین وسیله سلام این بنده ی حقیر هم به ایشان برسد. عرض بنده ی حقیر این است که اتفاقاً ایشان یک بار که داشتم می رفتم سان فرانسیسکو، فرمودند که سلام مرا هم به دکتر شهلا چهرازی که از همکلاسان ایشان هم تشریف داشتند برسان. خلاصه ما هم تلفن زدیم و گفتیم که می خواهیم سلام ایشان را برسانیم، و ایشان هم در جواب فرمودند که همینجوری که نمی توانی سلام برسانی، اگر می خواهی باید وقت بگیری و بیایی اینجا سلام دکتر افضلی را هم خواستی حالا برسان. و بنده ی حقیر هم اتفاقاً خوب شد حرف ایشان را گوش کردم و دیدم که چقدر هم خوب شد که از ایشان وقت گرفتم و رفتم خدمتشان و سلام دکتر افضلی را هم به ایشان رساندم. عرض بنده ی حقیر این است که حالا کنترل ترازها را در طیفهای یو وی و آی آر هم کسی بخواهد متوجه شود، حالا اشکالی هم ندارد که کنترل ترازهای کوانتومی حوری کریستینا ترازی را هم بالاخره سیعی کند ببیند چیست؟ یحتمل بهترین راهش هم همین است که از همانا همین نظریه های خودمان یعنی همین ایالات متحده چند جهانی استکان نلبیکهای توپولوژیک ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم شروع کند. و آنگاه سعی هم کند که نهایتاً از حالات خلاء هم بسیار به سمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله نزدیک هم شود.

ولی نکته ای که در آرمانها و انگیزه های شاگردی از حتی کراواتیها و بلکه عمامه ایها هم نهفته است اینجا است که در همه حال هم سعی کند آرمان و انگیزه اش خدا و پیغمبر و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم باشد و او را هم دریابد. حکمت الهی را دریابد و به علومی کمتر از آن هم راضی نشود. و الا که پیغمبر اکرم حضرت رسول الله الاعظم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم می فرمایند اطلبوا العلم من المهد الی اللحد. حالا علم را یافتی و عمامه را هم سرت گذاشتی، تناقضی هم ندارد که بلکه یک بنده خدایی که کراوات هم می زند را نیز قلب مریضش را درمان کنی و حتی دعایی و حمد شفائی به خرماهایی هم خوانده و به او بدهی. حالا بنده ی حقیر کافر هم نزدت آمد و توانستی او را با تخصصهای پزشکی ات درمان کنی، اقل کم مثل خانم دکتر چهرازی که سلام دکتر افضلی را هم به او رساندیم، جواب سلام ما را هم که می توانی بدهی یا خیر! حالا حق ویزیت را هم بگیر! نه اینکه برویم بیمارستان قلب خیابان کارگر و بخوابانندت ضربان قلبت و مثلاً فشارت را بخواهند بگیرند. و بعد بفرمایند که نه بابا، مثل اینکه دستگاه خراب بود و نزدیک بود آمپول اشتباهی بهت بزنیم و اگر زده بودیم هم مرده بودی!!! خیلی شانس آوردی نکشتیمت. بابا دستتان هم درد نکند ما هنوز زنده ایم مثل اینکه و خودمان هم خبر نداریم. آنوقت می فرمایند که رولت روسی هم همه اش الکی است که طرف دمش را بگذارد روی کولش و بگوید: الفرار، ما این بیمه و بیمارستان و دوا و درمانتان را هم نخواستیم. ارزانی و مال خودتان! برو همان خرمایت را بخور برایت بهتر هم هست! به تو از این کارها نیامده بیایی بیمارستان و اینها و .... اسکیتزوفرنی ات هم ان شاء الله خوب بودی، بهتر هم می شی! همان یک صفحه از الالفین علامه حلی را بخوانیم برای هفت پشتمان هم کافی است. حالا بنده ی حقیر این را در نظرات هم می آورم.