الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

پیام تسلیت در پی درگذشت شهادت‌گونه حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی رئیس‌جمهور و همراهانش

 

پیام تسلیت در پی درگذشت شهادت‌گونه رئیس‌جمهور و همراهانش

اعلام ۵ روز عزای عمومی از سوی رهبر انقلاب اسلامی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت شهادت‌گونه حجت‌الاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور اسلامی ایران، دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، حجت‌الاسلام‌والمسلمین آل‌هاشم نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان شرقی، دکتر رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و همراهان گرامی ایشان در سانحه هوایی را تسلیت گفتند.

متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم
انا لله و انا الیه راجعون

با اندوه و تاسف فراوان خبر تلخِ درگذشتِ شهادت گونه‌ی عالم مجاهد، رئیس جمهور مردمی و با کفایت و پرتلاش، خادم‌الرضا علیه السلام جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید ابراهیم رئیسی و همراهان گرامی ایشان رضوان الله علیهم را دریافت کردم.
این حادثه‌ی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمت‌رسانی اتفاق افتاد؛ همه‌ی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بی‌وقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.
رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثه‌ی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.
در این حادثه‌ی سنگین شخصیتهای برجسته‌ئی مانند حجةالاسلام آل هاشم امام جمعه‌ی محبوب و معتبر تبریز، جناب آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجه‌ی مجاهد و فعال، جناب آقای مالک رحمتی استاندار انقلابی و متدین آذربایجان شرقی و گروه پروازی و دیگر همراهان نیز به رحمت الهی پیوستند.
اینجانب پنج روز عزای عمومی اعلام میکنم و به ملت عزیز ایران تسلیت میگویم. جناب آقای مخبر طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی در مقام مدیریت قوه‌ی مجریه قرار میگیرد و موظف است به همراهی رؤسای قوای مقنّنه و قضائیه ترتیبی دهند که ظرف حداکثر پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود.
در پایان تسلیت صمیمی خود را به مادر گرامی جناب آقای رئیسی و همسر فاضل و بزرگوار ایشان و دیگر بازماندگان رئیس جمهور و خانواده‌های محترم همراهان بویژه والد ماجد جناب آقای آل هاشم معروض میدارم و صبر و تسلای آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را مسألت میکنم.

سیّدعلی خامنه‌ای
۴۰۳/۲/۳۱

  • ۰۳/۰۲/۳۱
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۲)

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٦﴾‏

وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَـٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٤﴾‏

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٩﴾‏

وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ ‎﴿القصص: ٧﴾‏

 

به کتابخانه «مدرسه فقاهت» خوش آمدید؛
دارای 7572 عنوان کتاب در 17375 جلد
«درگذشتِ شهادت گونه‌ی رئیس‌جمهور خدوم، و همراهان ایشان را تسلیت عرض می‌کنیم.»

 

 

۱۴۰۳/۰۳/۰۲

دیدار آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس

آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و هیأت همراه، پیش از ظهر امروز در دیدار رهبر انقلاب اسلامی مراتب تسلیت و تعزیت خود را به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و همچنین به ملت و دولت ایران اعلام کردند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار با تشکر از ابراز همدردی ملت فلسطین به‌ویژه مردم غزه، متقابلاً شهادت فرزندان آقای هنیه را تبریک و تسلیت گفتند و از صبر رئیس دفتر سیاسی حماس تمجید کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به مقاومت فوق‌العاده مردم غزه که موجب تعجب جهانیان شده است، گفتند: چه کسی باور می‌کرد که روزی در دانشگاه‌های آمریکا به نفع فلسطین شعار داده و پرچم فلسطین برافراشته شود و چه کسی باور می‌کرد که روزی در ژاپن و در تظاهرات به نفع فلسطین، به زبان فارسی شعار «مرگ بر اسرائیل» سر داده شود.

ایشان تأکید کردند: در آینده نیز ممکن است در مورد قضیه فلسطین حوادثی اتفاق بیفتد که امروز باور کردنی نیستند.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیات قرآنی که درباره تحقق دو وعده خداوند به مادر حضرت موسی(ع) است، افزودند: اکنون نیز وعده اول خداوند درباره مردم فلسطین محقق شده و آن، همان غلبه مردم غزه که گروهی کوچک هستند در مقابل گروه بزرگ و قدرتمندِ آمریکا، ناتو، انگلیس و برخی کشورهای دیگر است. برهمین اساس وعده دوم یعنی محو رژیم صهیونیستی نیز قابل تحقق است و به لطف الهی آن روزی که فلسطین از «بحر» تا «نهر» تشکیل شود، فرا خواهد رسید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: آقای مخبر که بر اساس قانون اساسی مسئولیت امور اجرایی کشور را برعهده دارد سیاست‌ها و جهتگیری‌های رئیس جمهور فقید را درباره فلسطین، با همان انگیزه و روحیه ادامه خواهد داد.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=56465

 

... حضرة الذات، و حضرة الصفات و الأسماء و هی حضرة الألوهیة، و حضرة الأفعال و هی حضرة الربوبیة، ثم حضرة المثال و الخیال، ثم حضرة الحس و المشاهدة، و إلا نزل منها مثال و صورة للأعلى فالأعلى عالم الغیب المطلق، أی غیب الغیوب و إلا نزل عالم الشهادة فهو آخر الحضرات، فکل ما فیه مثال لما فی عالم المثال، و کل ما فی عالم المثال صورة شأن من شئون الربوبیة، و کل ما فی الحضرة الربوبیة من الشؤون فهو مقتضى اسم من أسماء الله و صورة صفة من صفات الله، و کل صفة وجه للذات تبرز بها فی کون من الأکون‌

فکل ما یظهر فی الحس صورة لمعنى غیبى، و وجه من وجوه الحق برزه، و العلم بذلک هو الکشف المعنوی، فمن أوتى ذلک فی کل ما یرى و یسمع و یعقل فقد أوتى خیرا کثیرا، و قد أشار إلیه علیه الصلاة و السلام فی قوله «الناس نیام» فکل ما یجرى علیهم فهو صورة لمعنى مما عند الله و مثال لحقیقة من الحقائق الغیبیة، و کان علیه الصلاة و السلام یشهد الحق فی کل ما یرى و یدرک بل لا یغیب عن شهوده، کما قال علیه الصلاة و السلام «اللهم إنى أسألک لذة النظر إلى وجهک الکریم» فصرح بشهود وجهه تعالى، و أنه فان فی شهوده فلا لذة له لفنائه و حیرته فیه، فسأل لذة الشهود بالبقاء بعد الفناء، و الفرق بعد الجمع لوجدان لذة الشهود و هی مرتبة أعلى من الشهود، و الفناء بالشهود هو الموت الحقیقی المشار إلیه بالهلاک فی قوله- کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ- و البقاء بعد الفناء هو الانتباه الحقیقی، فکل ما یرى إلى الرسول فی حال یقظته فهو من قبیل ما یرى فی النوم و إن اختلفت الأحوال، فإن هذا فی الحس و ذلک فی الخیال، و لکنها من حیث إن کلا منهما مثال و صورة لمعنى حقیقى سواه، و فی بعض النسخ: و کل ما یرى فی حال النوم.

...

(و قال یوسف علیه و السلام- إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی ساجِدِینَ- فرأى إخوته فی صورة الکواکب، و رأى أباه و خالته فی صورة الشمس و القمر، هذا من جهة یوسف، و لو کان من جهة المرئی لکان ظهور إخوته فی صورة الکواکب، و ظهور أبیه و خالته فی صورة الشمس، و القمر مرادا لهم، فلما لم یکن لهم علم بما رآه کان الإدراک من یوسف فی خزانة خیاله، و علم ذلک یعقوب حین قصها علیه فقال- یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلى‌ إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْداً- ثم برأ أبناءه عن ذلک الکید و ألحقه بالشیطان، و لیس إلا عین الکید فقال- إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ- أی ظاهر العداوة) و علم یعقوب أن ذلک اختصاص من عند الله لیوسف و اجتباء له من بین إخوته، و أن اقتصاصها علیهم یوجب حسدهم علیه و قصدهم إیاه بالسوء فنهاه عن ذلک، و إنما نسب الکید إلى الشیطان و برأ أبناءه عنه مکرا لیوسف و کیدا له فی تزکیته عن سوء الظن بهم، و تربیته و ترشیحه للنبوة التی یغرسها فیه، فإن النبوة لا بد لها من‌ سلامة الصدر و صفاء القلب و نقاء الباطن، و تذکر ما ذکره فی فص نوح: أن الدعوة مکر بالمدعو، و قد علم أن الکید من أحوال أعیانهم الثابتة و کذا طاعة الشیطان، و الفعل فی الأصل إنما هو من الله....

فصوص الحکم، عبد الرزاق کاشانی، ص 135

http://lib.eshia.ir/10962/1/135

 

الفصل الأول فی الوجود و أنه هو الحق‌

إشارة إلى بعض المراتب الکلیة و اصطلاحات الطائفة فیها

[1] حقیقة الوجود إذا اخذت بشرط أن لا یکون معها شی‌ء، فهی المسماة عند القوم بالمرتبة الأحدیة المستهلکة جمیع الأسماء و الصفات فیها، وتسمى جمع الجمع و حقیقة الحقائق و العماء أیضا.

[شرح فصوص الحکم: 22؛ و (ط- الحجری) ص 11]

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین‌

[1] قوله: «حقیقة الوجود ...» إلى آخره.

اعلم: أنه لیس أخذ حقیقة الوجود بشرط لا أ و لا بشرط شی‌ء، أو غیرهما من الاعتبارات الواردة علیها، کما هو ظاهر عبارة المصنف؛ فإن الاعتبار و الأخذ و اللحاظ و غیرها من أمثالها، من لواحق الما هیات و الطبائع، ولا یتمشى‌ فی حقیقة الوجود. بل ما هو المصطلح عند أهل الله لیس إلانتیجة مشاهداتهم و التجلیات الواردة على قلوبهم.

و بعبارة اخرى: هذا الاصطلاحات إما نقشة تجلیات الحق على الأسماء و الأعیان و الأکوان، أو تجلیاته على قلوب أهل الله و أصحاب القلوب و مشاهداتهم إیاه.

فیقال: إن الوجود إما أن یتجلى بالتجلی الغیبی الأحدی المستهلک فیه کل الأسماء و الصفات، و هذا التجلی یکون بالاسم المستأثر و الحرف الثالث و السبعین من الاسم الأعظم، فهو مقام بشرط اللائیة، ففی هذا المقام له اسم، إلا أنه مستأثر فی علم غیبه. و هذا التجلی هو التجلی الغیبی الأحدی بالوجهة الغیبیة للفیض الأقدس. و أما الذات من حیث هی، فلا یتجلى فی مرآة من المرائی، ولا یشاهدها سالک من أهل الله و لا مشاهد من أصحاب القلوب و الأولیاء. فهی غیب لا بمعنى الغیب الأحدی، بل لا اسم لها و لا رسم و لا إشارة إلیها و لا طمع لأحد فیها: «عنقا شکار کس نشود دائم [دام] باز گیر» [1] [[1] دیوان حافظ: 76، غزل 9.].

و إما أن یتجلى بأحدیة جمع جمیع حقائق الأسماء و الصفات، فهو مقام اسم الله الأعظم رب الإنسان الکامل. والتجلی العلمی بطریق الکثرة الأسمائیة الجامعة لجمیع الکثرات الأسمائیة هو مقام الواحدیة. وقس على ذلک جمیع ما ذکر فی هذا المقام.

^^^^^^^^

موسوعة الامام الخمینی 45 [تعلیقات علی فصوص الحکم و تعلیقات علی مصباح الانس]، جلد 1، ص 5- 6

http://lib.eshia.ir/11157/1/6

 

این بعید نیست که در ختم عزیزی خطیب محترم بفرمایند: الناس نیام و اذا ماتوا انتبهوا. ولی این هم مسئله ای دیگر است که شما در گوشه ی دفتر کارخانه ی هواپیماسازی مسافربری و بلکه فضاپیماها نشسته اید و دارید کارتان را می کنید، و بحث به اینجا هم بکشد که بالاخره آیا گورو شیمورا و بلکه تاداشی ناکایاما و گرهارد هوخشیلد و بلکه جوزف لیولویل و اواریست گالوا هم می دانستند که آیا چقدر ممکن است روی هواپیماها و جتهایی بمبهایی از چه انواعی هم کار گذاشت یا خیر آنچنان که کینگ کنگ هم سوار آنها شده و حالا برو و کی نرو؟! یعنی شما می توانید هم متصور شوید که حالا بمبهای اتمی هم بوده اند که شهرهایی را نیز با خاک یکسان کرده اند. و اما حالا چرا هم هنوز که هنوزه باید شهرهایی را با بمبهایی که حتی وزنشان به یک تُن هم می رسند روی سر مردم ریخته شوند، آنچنان که حتی اعتراضات پروفسورها و دانشجویان آمریکایی و اروپایی را هم الی ما شاء الله بدنبال داشته است و بلکه دستگیری و زندانیهای آنها را از رسانه ها مشاهده می کنیم؟

ولی به هر تقدیر برای اینکه شاگرد و دانشجو و طلبه هم بتوانند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز الی ما شاء الله میل کنند، و بلکه از اشتباهات خود در یادگیری درسهای ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشهای قلوب زمینی و آسمانی هم درسها بگیرند، یحتمل این هم خودش مسئله ای است که آیا چقدر هم از یک خواب وارد خوابی دیگر و از بیداری ای چقدر وارد بیداری ای دیگر داریم می شویم. و مثلاً آیا چطور هم می توانیم حتی مسائل ریاضی فیزیکی حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی خود را نیز حل کنیم. یحتمل خوب هم هست نگاهی به این مقالات بیاندازیم:

Hochschild, Nakayama, Frobenius:

https://arxiv.org/abs/1610.01229

https://arxiv.org/abs/1405.5325

...

Hochschild, Liouville

https://arxiv.org/abs/q-alg/9709043

https://arxiv.org/abs/1001.4593

https://arxiv.org/abs/1304.7312

https://arxiv.org/abs/1712.09126

https://arxiv.org/abs/2304.03014

karen Ulenbeck, mathematics, Physics:

https://arxiv.org/abs/math/9307227

https://arxiv.org/abs/math/9404229

https://arxiv.org/abs/2205.08970

https://arxiv.org/abs/2304.01160

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته  وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابیین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المسارعین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٦﴾‏

 

فص حکمة إلهیة فی کلمة آدمیة

و المراد بقوله:" أعیانها" یجوز أن یکون الأعیان الثابتة التی هی صور حقائق الأسماء الإلهیة فی الحضرة العلمیة، ویجوز أن یکون نفس تلک الأسماء التی هی أرباب الأعیان و الما هیات الکونیة، [38] ویجوز أن یکون تلک الأعیان الأعیان الخارجیة.

[شرح فصوص الحکم: 328؛ و (ط- الحجری) ص 61]

[38] قوله: «ویجوز أن یکون تلک الأعیان».

لا یجوز أن یکون المراد بالأعیان الأعیان الخارجیة و لا الأعیان الثابتة؛ فإن غایة الخلقة و التجلی لا تکون غیر الذات و الأسماء، وأیضا الأعیان هی المرآة للتجلیات لا عینها. و هذا موافق للحدیث القدسی:

«کنت کنزا مخفیا فأحببت أن اعرف» [1]

؛ أی‌أحببت أن اعرف ذاتی بمقام الکنزیة التی هی مقام الواحدیة التی فیها الکثرة الأسمائیة المختفیة، «فخلقت الخلق لکی» أتجلى من الحضرة

الأسمائیة إلى الأعیان الخلقیة و «اعرف» نفسی فی المرائی التفصیلیة.

^^^^^^^^

قوله:" بین ما یرجع من ذلک [39] إلى الجناب الإلهی، وإلى جانب حقیقة الحقائق، وفی النشأة الحاملة لهذه الأوصاف إلى ما یقتضیه الطبیعة الکلیة".

[شرح فصوص الحکم: 342؛ و (ط- الحجری) ص 68]

[39] قوله: «إلى الجناب الإلهی»؛ أی‌إن زعم القوى لنفسها الجمعیة الإلهیة ناش:

إما من ظهور الحضرة الإلهیة الأسمائیة فیها بمقامها الجمعیة الإلهیة و أحدیة الجمع الاستهلاکی؛ فإن کل موجود من هذا الوجه له الجمعیة. و أما ما ذکره الشارح من «الوجه الخاص» فهو مختص بالمقام الأحدی، کما قال تعالى: «ما مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها [1].

و إما من ظهور حضرة حقیقة الحقائق الجامعة لجمیع الحقائق فیها. وحقیقة الحقائق عبارة عن التجلی العینی القیومی بالمقام الجمعی الأحدی الاستهلاکی.

و هذا هو مقصود الشیخ من «الجوهر» فی کتاب «إن شاء الدوائر» [2] لا ما ذکره الشارح، کما لا یخفى على من اطلع على اصطلاحهم فی الجوهر و العرض.

و إما من ظهور الطبیعة الکلیة فیها و حظها منها، والطبیعة الکلیة مظهر حضرة

القابل المربوط بالفیض الأقدس فی المقام الجمعی.

ثم اعلم: أن الجمعیة الإلهیة من هذه الوجوه، ومن الوجه الأحدی غیر المذکور فی الکتاب لیست میزان الخلافة الإلهیة و المنصب العالی؛ فإن هذه لکل موجود دان أو عال، والتی هی میزان الخلافة و الولایة ما یکون بالطریق المستقیم، وظهور الکثرات الأسمائی على میزان الاعتدال، ولیس المقام مقام شرح الحال. والقوى لما حجبت عن ذلک المقام زعمت ما زعمت.

^^^^^^^^

[40] وقال أبوابکر- رض-: «العجز عن درک الإدراک إدراک».

[شرح فصوص الحکم: 346؛ و (ط- الحجری) ص 70]

[40] قوله: «وقال أبو بکر».

أقول: لیس العجز عن درک الإدراک إدراکا، بل إدراک العجز الکذائی إدراک، کما یقال: غایة عرفان أهل المعرفة إدراک العجز عنها. ولعله سمع شیئا و لم یحفظه، فقال ما قال.

^^^^^^^^

تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، جلد 1، امام خمینی قدس سره، ص 45- 48

http://lib.eshia.ir/11157/1/45

 

1- فص حکمة إلهیة فی کلمة آدمیَّة «1»[4]

لما شاء الحق سبحانه من حیث أسماؤه الحسنى التی لا یبلغها الإحصاء أن یرى أعیانها[5] نَفْسَه فی أمرٍ آخر یکون له کالمرأة، فإنه یظهر له نفسه فی صورة یعطیها المحل المنظور فیه مما لم یکن یظهر له من غیر وجود هذا المحل و لا تجلّیه له «2».

و قد کان الحق سبحانه [1] کله منه، ابتداؤه و انتهاؤه، «وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ»، کما ابتدأ منه. فاقتضى الأمرُ جلاء مرآة العالم، فکان آدم عینَ جلاء تلک المرآة (و کان) روح تلک الصورة، و کانت الملائکة من بعض قوى تلک الصورة التی هی صورة العالم المعبَّر عنه فی اصطلاح القوم «بالإنسان الکبیر».

فکانت الملائکة له کالقوى الروحانیة و الحسیة التی فی النشأة الإنسانیة. فکل قوة منها محجوبة بنفسها لا ترى أفضل من ذاتها، و أَنَّ فیها، فیما تزعم، الأهلیة لکل منصب عالٍ و منزلة رفیعة عند اللَّه، لما عندها من الجمعیة الإلهیة مما[2] الإلهی، و إلى جانب حقیقة الحقائق، و- فی النشأة الحاملة لهذه الأوصاف- إلى ما تقتضیه الطبیعة الکلیة التی حصرت قوابل العالم کله أعلاه و أسفله «4».

و هذا لا یعرفه عقل بطریق نظر فکری، بل هذا الفن من الإدراک لا یکون إلا عن کشف إلهی منه یُعرف ما أصل صور العالم القابلة لأرواحه. فسمِّی هذا المذکور

إنساناً و خلیفة، فأما إنسانیته فلعموم نشأته و حصره [1].

فهو الإنسان الحادث الأزلی و النش ء الدائم الأبدی، و الکلمة الفاصلة الجامعة «6»، قیام [2] الخلیفة، و لا وقفت مع ما تقتضیه حضرة الحق من العبادة الذاتیة، فإنه ما یعرف أحد من الحق إلا ما تعطیه ذاتُهُ، و لیس للملائکة جمعیة آدم، و لا وقفت مع الأسماء الإلهیة

التی تخصها، و سبحت الحق بها و قدسته، و ما علمت أن للَّه أسماءً ما وصل علمها إلیها، فما سبحته بها و لا قدَّسته تقدیس آدم «8»[1]. فغلب علیها ما ذکرناه، و حکم علیها هذا الحال فقالت من حیث النشأة: «أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها»؟ و لیس إلا النزاع و هو عین ما وقع منهم. فما قالوه فی حق آدم هو عین ما هم فیه مع الحق. فلو لا أن نشأتهم تعطی ذلک ما قالوا فی حق آدم ما قالوه و هم لا یشعرون. فلو عرفوا نفوسهم لعلموا، و لو علموا لعُصِمُوا. ثم لم یقفوا مع التجریح حتى زادوا فی الدعوى بما هم علیه من التسبیح و التقدیس. و عند آدم من الأسماء الإلهیة ما لم تکن الملائکة علیها، فما سبحت ربها بها و لا قدسته عنها تقدیس آدم و تسبیحه.

فصوص الحکم، محی الدین ابن العربی،  جلد1، ص 48- 51

http://lib.eshia.ir/12537/1/51

 

بعضی کتب هستند که خوب است در دسترس هم باشند، خصوصاً وقتی دارید تعلیقاتی شارح محترم بر کتاب را هم می خوانید. حالا یحتمل هم بعضی اوقات هستند که شما می دانید که کتابی هم داریم که معروف است به فصوص الحکم، و بلکه شرح مقدمه ی قیصری بر فصوص الحکم را که فرض بفرمایید استاد آشتیانی هم نوشته اند را می خواهید مطالعه کنید. خوب، باز اگر خود فصوص الحکمی را که در اختیار امام خمینی قدس سره یا استاد آشتیانی هم بوده است را در اختیار نداشته باشید، و همینطوری بخواهید شروع کنید این کتاب را مثل یک رمان هم کانه بخوانید، یحتمل اصل مطلب را هم درک نفرمایید و بلکه یک حالت عجزی هم در ادراک مسائل برای خواننده ایجاد هم شود. این است که دسترسی به یک شاگردی یا حتی استادی در این زمینه ها که قبلاً با این مسائل آشنا است و در کارش هم یحتمل خیلی خبره هم شده است، آیا مسئله ی مهمی نیست؟! مثل این است که استاد خدمت شما بفرمایند که همسر حضرت موسی علی نبینا علیه السلام هم یک جورهایی مشکلدار شده بوده است. خوب، یحتمل همین هم باعث شود بدوید بروید ببینید مشکلش چه بوده است دیگر؟! و بعد شروع می کنید به جستجو و می بینید که مثل اینکه چنین مشکلاتی هم بوده است. البته بنده نمی دانم این در تورات هم آمده است یا اینکه یحتمل حتی مثل کفر همسر نوح و همسر لوط نیز مسئله را حاشا می فرمایند! و الله اعلم!

ولی یک وقت هم هست که شاگرد و دانشجو و طلبه یحتمل در محاسبات اینکه از کدام حالات خلاء هم می خواهد بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و به اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند، دچار اشتباهاتی می شود. و چرا که در الف_0 یا الف_1 یا ... هست که می خواهد فصوص الحکم یا حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را چقدر هم بتواند به زبان مدل استاندارد ذرات فیزیک طوری هم ترجمه کند که جرم هسته ی اتم مثل پرتون را هم بر حسب محاسباتش در کیهانشناسی و نجوم کوانتومی نیز محاسبه ای پایدار هم کند. و یحتمل اشاره ای هم در این میان به خانم پرفسور بفرمایند که مسئله آیا چیست؟ آیا در االفهای درجات و مراتب متعالیه و بالاتر هم جرم ذرات مدل استاندارد باز هم یحتمل تجزیه و شکافته شده و خود تبدیل به اجزائی کوانتومی دیگر هم می شوند یا تعداد نسلها را باید افزود یا جرم دار شدن نیوترینوها و اله کلنگیشان و بلکه استریل شدن آنها هم مطرح اند و ...؟

ولی یک وقت هم هست که می فرمایند نفس خود را بکشید و نه اینکه قتل عمد هم انجام دهید چرا که نفس اماره را که امر به کارهای زشت می کند را هم باید کشت. یعنی اینجا مسئله این است که نمی شود هم ادعای آدم شدن کرد و هم کارهای زشت نیز انجام داد؛ آدم شدن طرف اینطوری بدجوری زیر سوال می رود ماورای اینکه ملائکه هم گفتند که بابا اینکه دارد فساد می کند و خونریزی.

وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ‎﴿البقرة: ٥٤﴾‏

وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِیَارِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا ‎﴿النساء: ٦٦﴾‏

ولی یک جایی هست که دیگر حتی شیطان هم به غلط کردن می افتد و متوجه می شود که غلط زیادی کرده است و باید هم توبه کند، ولی خوب تنها کاری که در سرکشیهایش می تواند کند همین است که می گوید لاغونهم اجمعین، هر چند که از نزد خدای سبحان هم رانده شده است! این است که یک وقت می خواهید ایمیل هم بزنید، یحتمل خیلی هم طاقچه بالا بگذارد که فعلاً اشکالاتی در ایمیل زدن رخ داده است و بلکه بعداً هم سعی اش کن. یا اینکه فرض بفرمایید دنبال آیا یک طوطی یا بلبلی هم در اتاقی می گردید، و یحتمل متوجه هم شوید که نمی توانید آنرا در این اتاق پیدا کنید. و اما معنایش هم این نیست که اگر به سایت دیگری سر بزنید و سعی کنید که همان طوطی و بلبل را هم آنجا بیابید، آن سایت هم آنرا ندارد. البته باید هم مواظب بود که اگر خواست روز شنبه حتی وسط طوفان الاقصی هم تور بیاندازد و ماهیگیری کند، خوب حسابش را برسیم که دیگر از این کارها هم بنظرش نرسد می تواند حالا این سایت نشد و آن سایت دیگر هم انجامش دهد و بلکه پشت دستش را هم داغ کند که دیگر غلط زیادی هم نخواهد کرد و ....

یعنی مثلاً یک وقت هم هست که شما می فرمایید که خوب هم هست قبل از اینکه شهید مطهری یا شهید دیگری هم شهید شود، بهتر است که ما خودمان بیائیم خودمان را هم شهید کنیم که دیگر اقل کم شهادت آن شهید بزرگوار را هم نبینیم. غافل از اینکه بعضی شهداء مثل شهید سلیمانی عزیز، حتی شهید زنده هم هستند و این مائیم که توی کارمان گیر هم کرده ایم. و بلکه 

وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَـٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ ‎﴿البقرة: ١٥٤﴾‏

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ‎﴿آل عمران: ١٦٩﴾‏

دل بنده ی حقیر است که مرده است و نفسم هم مرا به کارهای زشت می خواند و احکام فقهی و شرعی ام را هم درست بلد نیستم و ...، خوب آنگاه یحتمل اگر بی حجابی را هم مشاهده کنم برایم مهم نباشد و عادی هم شده باشد و امر به معروف و نهی از منکر هم نکنم یا حتی خانمهای با حجاب را هم امر به منکر و نهی از معروف کنم و سوت و هورا و دست هم برایشان بزنم و به به و چه چه هم کنم؛ غافل از اینکه ای لا مذهب، غیرت و حیاء ات کو؟ نمی دانی که: عالم محضر خدا است و در محضر خدا معصیت نکنید! و تازه غیبت هم می کنم که دیدی؟ حسابش را هم رسیدم و خودش هم نفهمید چطوری و ...! مسئله این است که حکومت داری هم یک چیز است و بلکه انتقاد از پادشاهی و حکومت داری و ریاست جمهوری نیز مسئله ای دیگر است که کار هر کسی هم نیست. خدا رحمت کند آیت الله ابراهیم رئیسی خستگی ناپذیر عزیز و دکتر امیر عبد اللهیان و دیگر عزیزان همراهشان را؛ و تبریک و تسلیت می گویم به برادران و خواهران ایمانی و مومن و متقی! و خدا از سر تقصیرهای این بنده ی حقیر بگذرد آنچنان که در آخرت شهداء این بنده ی حقیر را بخاطر گناهان و خطیئات ام لعنت هم نکنند. بنده ی حقیر که اذعان می کنم در جهل مرکب خود مانده ام و بلکه دچار عجز هم شده ام در ادراک این هم ایثار و فداکاریها و شهادتهای این عزیزان بزرگوار.  

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی