الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

 

یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ‎﴿الاحزاب: ٣٢﴾

[32] یا نساء النبی لستن کأحد من النساء إن اتقیتن الله فلا تخضعن بالقول قیل فلا تجبن بقولکن خاضعا لینا مثل قول المریبات فیطمع الذی فی قلبه مرض فجور وقلن قولا معروفا حسنا بعیدا عن الریبة.

تفسیر صافی، محسین فیض کاشانی، جلد 4، ص 186

https://lib.eshia.ir/13222/4/186

1 ـ من خطبة له (علیه السلام)عقائدیة، علمیة ، تاریخیة ، سیاسیة

(یذکر فیها ابتداء خلق السّماء و الارض و خلق آدم(علیه السلام))

1 . عجز الانسان عن معرفة اللّه

اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لاَ یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ، وَلاَ یُحْصِی نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ، وَلاَ یُؤَدِّی حَقَّهُ الُْمجْتَهِدُونَ (الجاهدون)، اَلَّذِی لاَ یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ، وَلاَ یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ، اَلَّذِی لَیْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ، وَلاَ نَعْتٌ مَوْجُودٌ، وَلاَ وَقْتٌ مَعْدُودٌ، وَلاَ أَجَلٌ مَمْدُودٌ . فَطَرَ الْخَلائِقَ بِقُدْرَتِهِ، وَنَشَرَ الرِّیَاحَ بِرَحْمَتِهِ، وَوَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَیَدَانَ أَرْضِهِ.

...

4 ـ ومن خطبة له (علیه السلام)عقائدیة، سیاسیة

ویقال: إنه خطبها بعد قتل طلحة والزبیر

خصائص اهل البیت(علیهم السلام)

بِنَا اهْتَدَیْتُمْ فِی الظَّلْمَاءِ، وَتَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْیَاءِ، وَبِنَا أَفْجَرْتُمْ (انفجرتم) عَنِ السِّرَارِ. وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ یَفْقَهِ (یسمع) الْوَاعِیَةَ، وَکَیْفَ یُرَاعِی النَّبْأَةَ مَنْ أَصَمَّتْهُ الصَّیْحَةُ؟ رُبِطَ جَنَانٌ لَمْ یُفَارِقْهُ الْخَفَقَانُ. مَا زِلْتُ أَنْتَظِرُ بِکُمْ عَوَاقِبَ الْغَدْرِ، وَأَتَوَسَّمُکُمْ بِحِلْیَةِ الْمُغْتَرِّینَ، حَتَّى سَتَرَنِی عَنْکُمْ جِلْبَابُ الدِّینِ، وَبَصَّرَنِیکُمْ صِدْقُ النِّیَّةِ. أَقَمْتُ لَکُمْ عَلَى سَنَنِ الْحَقِّ فِی جَوَادِّ الْمَضَلَّةِ، حَیْثُ تَلْتَقُونَ وَلا دَلِیلَ، وَتَحْتَفِرُونَ وَلا تُمِیهُونَ. الْیَوْمَ أُنْطِقُ لَکُمُ الْعَجْمَاءَ ذاتَ الْبَیَانِ! عَزَبَ (غرب) رَأْیُ امْرِىء تَخَلَّفَ عَنِّی! مَا شَکَکْتُ فِی الْحَقِّ مُذْأُ رِیتُهُ! لَمْ یُوجِسْ مُوسَى(علیه السلام) خِیفَةً عَلَى نَفْسِهِ[ 1 ]، بَلْ أَشْفَقَ مِن غَلَبَةِ الْجُهَّالِ وَدُوَلِ الضَّلالِ! الْیَوْمَ تَوَاقَفْنَا عَلَى سَبیلِ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ. مَنْ وَثِقَ بِمَاء لَمْ یَظْمَأْ!

 


[1] (فَاوْجَسَ فى نَفْسِهِ خِیفَةً موسى)، 70 طه .

 

5 ـ ومن خطبة له (علیه السلام)سیاسیة ، عقائدیة

لما قبض رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) و خاطبه العباس وأبو سفیان ابن حرب فی أن یبایعا له بالخلافة[ 1 ]

1 . طرق الوقایة من الفتن

أَیُّها النَّاسُ، شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ، وَعَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ، وَضَعُوا تِیْجَانَ الْمُفَاخَرَةِ. أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاح، أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَراحَ. هـذَا مَاءٌ آجِنٌ، وَلُقْمَةٌ یَغَصُّ بِهَا آکِلُهَا.

وَمُجْتَنِى الَّثمَرَةِ لِغَیْرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کَالزَّارِعِ بِغَیرِ أَرْضِهِ.

2 . حکمة السّکوت

فَإنْ أَقُلْ یَقُولُوا: حَرَصَ عَلَى الْمُلْکِ، وَإِنْ أَسْکُتْ یَقُولُوا: جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ! هَیْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَیَّا وَالَّتِی! وَاللهِ لاَبْنُ أَبِی طَالِب آنَسُ بالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْیِ أُمِّهِ، بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَکْنُونِ عِلْم لَوْ بُحْتُ بِهِ لاَضْطَرَبْتُمُ اضْطِرَابَ الاَْرْشِیَةِ فِی الطَّوِىِّ الْبَعِیدَةِ !


[1] قال ابوسفیان لِعَلىّ (علیه السلام) : اُبْسُط یَدَکَ اُبایِعُکَ.

نهج البلاغه، ترجمه مرحوم محمد دشتی، ص 2، ص 11- 12

https://lib.eshia.ir/26580/1/11

 

بخش اوّل‌

1- و من خطبة له علیه السّلام یذکر فیها ابتداء خلق السّماء و الارض و خلق آدم و فیها ذکر الحجّ و تحتوى على حمد اللّه و خلق العالم و خلق الملائکة و اختیار الانبیاء و مبعث النّبی و القرآن و الأحکام الشّرعیّة:

الحمد للّه الّذى لا یبلغ مدحته القائلون و لا یحصی نعماءه العادّون و لا یؤدّی حقّه المجتهدون. الّذى لا یدرکه بعد الهمم و لا یناله غوص الفطن، الّذى لیس لصفته حدّ محدود، و لا نعت موجود، و لا وقت معدود، و لا اجل ممدود، فطر الخلائق بقدرته و نشر الرّیاح برحمته و وتّد بالصّخور میدان أرضه.

ترجمه‌

از خطبه‌هاى آن حضرت که در آن از آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم سخن مى‌گوید و در آن اشاره‌اى به فریضه حج نیز شده است.

ستایش مخصوص خداوندى است که ستایشگران هرگز به مدح و ثناى او نمى‌رسند و حسابگران (زبردست) هرگز نعمتهایش را شماره نمى‌کنند و تلاشگران هرگز قادر به اداى حقّ او نیستند. همان خدایى که افکار بلند و ژرف‌اندیش، کنه ذاتش را درک نکند و غوّاصان هوشمند (دریاى علوم و دانشها) دسترسى به کمال هستى‌اش پیدا ننمایند، همان کسى که براى صفاتش حدّى نیست و توصیفى براى بیان اوصافش وجود ندارد و نه وقت معیّنى و نه سرآمد مشخصى براى ذات پاک اوست. مخلوقات را با

قدرتش آفرید و بادها را با رحمتش به حرکت در آورد و گسترش داد و لرزش و اضطراب زمین را به وسیله کوهها آرام ساخت.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 1 ص 71-  72

https://lib.eshia.ir/27571/1/71

بخش اوّل‌

بنا اهتدیتم فى الظّلماء، و تسنّمتم ذروة العلیاء، و بنا افجرتم عن السّرار. وقر سمع لم یفقه الواعیة، و کیف یراعى النّباة من اصمّته الصّیحة؟ ربط جنان لم یفارقه الخفقان.

ترجمه‌

به وسیله ما در تاریکیها (ى جهل و گمراهى) هدایت یافتید و به کمک ما به اوج ترقّى رسیدید و در پرتو شعاع ما (خاندان پیامبر- ص-) صبح سعادت شما درخشیدن گرفت و تاریکیها پایان یافت، کر باد! گوشى که نداى پند و اندرز را نشنود و چگونه، کسى که صیحه و فریاد، او را «کر» کرده است مى‌تواند صداى ملایم (مرا) بشنود؟ (آن کس که فرمان خدا و پیامبر را زیر پا گذارده، آیا فرمان مرا پذیرا مى‌شود؟) و مطمئن باد! قلبى که از خوف خدا جدایى نپذیرد (و آماده پذیرش حق باشد).

...

بخش دوّم‌

ما زلت انتظر بکم عواقب الغدر، و اتوسّمکم بحلیة المغترّین، حتّى سترنى عنکم جلباب الدّین، و بصّرنیکم صدق النّیّة. اقمت لکم على سنن الحقّ فى جوادّ المضلّة، حیث تلتقون و لا دلیل، و تحتفرون و لا تمیهون.

ترجمه‌

من همواره منتظر عواقب پیمان‌شکنى شما بودم و نشانه فریب خوردگان را در شما مى‌دیدم ولى به خاطر استتار شما در لباس دین بود که از شما چشم پوشیدم (و راز شما را افشا نکردم) در حالى که صفاى دل، مرا از درون شما آگاهى مى‌داد (و از نیرنگهاى شما آگاه بودم). من در کنار جادّه‌هاى گمراه کننده ایستادم تا شما را به طریق حق رهنمون شوم، در آن هنگام که گرد هم جمع مى‌شدید و راهنمایى نداشتید و تشنه رهبر شایسته‌اى بودید و براى پیدا کردن این آب حیات تلاش مى‌کردید و به جایى نمى‌رسیدید.

...

بخش سوّم‌

الیوم انطق لکم العجماء ذات البیان! عزب رأى امرى‌ء تخلّف عنّى! ما شککت فى الحقّ مذ اریته! لم یوجس موسى علیه السّلام خیفة على نفسه، بل اشفق من غلبة الجهّال و دول الضّلال! الیوم تواقفنا على سبیل الحقّ و الباطل. من وثق بماء لم یظمأ.

ترجمه‌

من امروز حوادث عبرت‌انگیز تاریخ را که خاموش است و براى اهل معرفت گویاست براى شما به سخن در مى‌آورم تا حقایق را فاش کنم، آن کس که از دستورات من تخلّف کند، از حق دور گشته است، (چرا که) از زمانى که حق را به من نشان داده‌اند هرگز در آن تردید نکرده‌ام (و نگرانى من هرگز به خاطر خودم نبوده بلکه به خاطر این بود که مبادا مردم گمراه شوند همان گونه که) موسى (ع) هرگز احساس ترس نسبت به خودش نکرد بلکه از این مى‌ترسید که جاهلان و دولتهاى ضلالت غلبه کنند و مردم را به گمراهى کشند، امروز ما و شما بر سر دو راهى حق و باطل قرار گرفته‌ایم (ما به سوى حق مى‌رویم و شما به راه باطل، چشم باز کنید و در کار خود تجدید نظر نمائید) کسى که اطمینان به آب داشته باشد تشنه نمى‌شود (و تشنگى‌هاى کاذب او را آزار نمى‌دهد، همچنین کسى که رهبر و راهنماى مطمئنّى دارد در دام شک و وسوسه‌هاى شیطان نمى‌افتد)

...

خطبه پنجم و من خطبة له علیه السّلام لما قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و خاطبه العباس و ابو سفیان بن حرب فى ان یبایعا له بالخلافة

(و ذلک بعد ان تمت البیعة لابى بکر فى السقیفة و فیها ینهى عن الفتنة و یبیّن عن خلقه و علمه) «هنگامى که «رسول خدا» (ص) رحلت فرمود، «عباس» و «ابو سفیان» به «على» (ع) عرض کردند که آماده‌اند با او براى خلافت بیعت کنند» (و این در زمانى بود که بیعت در «سقیفه» براى «ابو بکر» پایان یافته بود- حضرت نپذیرفت- و این خطبه را ایراد کرد و در آن، نهى از فتنه و آشوب مى‌کند و از روحیه و آگاهیهاى خود پرده بر مى‌دارد)». [1]

...

بخش اوّل‌

ایّها النّاس شقّوا امواج الفتن بسفن النّجاة، و عرّجوا عن طریق المنافرة، وضعوا تیجان المفاخرة. افلح من نهض بجناح، او استسلم فاراح. هذا ماء آجن، و لقمة یغصّ بها آکلها. و مجتنى الثّمرة لغیر وقت ایناعها کالزّارع بغیر ارضه.

ترجمه‌

اى مردم! امواج فتنه‌ها را با کشتیهاى نجات بشکافید و از راه اختلاف و پراکندگى و دشمنى کنار آیید و تاجهاى تفاخر و برترى جویى را از سر بنهید! آن کس که با داشتن بال و پر (یار و یاور) قیام کند یا در صورت نداشتن نیروى کافى، راه مسالمت پیش گیرد و راحت شود رستگار شده است. این (زمامدارى بر مردم) آبى متعفّن و لقمه‌اى گلوگیر است (و اگر فرمان الهى نباشد تن به آن در نمى‌دهم)! (این را نیز بدانید) کسى که میوه را پیش از رسیدن بچیند همانند کسى است که بذر را در زمین نامناسب، همچون کویر و شوره زار بپاشد (که سرمایه و نیروى خود را تلف کرده و نتیجه‌اى عاید وى نمى‌شود!)

...

بخش دوّم‌

فان اقل یقولوا: حرص على الملک، و ان اسکت یقولوا: جزع من الموت! هیهات بعد اللّتیّا و الّتى! و اللّه لابن ابى طالب آنس بالموت من الطّفل بثدى امّه، بل اندمجت على مکنون علم لو بحت به لاضطربتم اضطراب الارشیة فى الطّوىّ البعیدة.

ترجمه‌

اگر (در باره خلافت و شایستگیهایم و وضعیّت پیامبر در این زمینه نسبت به من) سخن بگویم مى‌گویند: او نسبت به حکومت بر مردم حریص است! و اگر سکوت کنم مى‌گویند:

از مرگ مى‌ترسد! عجیب است بعد از آن همه حوادث گوناگون (آن همه رشادتهایى که در غزوات اسلامى از من دیده یا شنیده‌اند چگونه ممکن است مرا به ترس از مرگ نسبت دهند) به خدا سوگند انس و علاقه فرزند ابو طالب به مرگ و شهادت از علاقه طفل شیرخوار به پستان مادرش بیشتر است! (من اگر سکوت مى‌کنم) به خاطر آن است که اسرارى در درون دارم که اگر آنها را اظهار کنم شما همچون طنابها در چاههاى عمیق به لرزه در مى‌آیید! ...

پیام امام امیر المومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 1، ص 413- 449

https://lib.eshia.ir/27571/1/413

 

۱۴۰۴/۰۱/۲۹

«خط دیدار» وزیر دفاع عربستان و تقدیم پیام پادشاه این کشور

رسانه KHAMENEI.IR در بسته تصویری «خط دیدار»، سرفصل‌های بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار وزیر دفاع عربستان و تقدیم پیام پادشاه این کشور را مرور میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=60020

 

یک مسئله ای که در مورد حجاب است، این است که در مورد همسران پیامبر اکرم می فرماید:

یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ مَن یَأْتِ مِنکُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ ۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا ‎﴿الاحزاب: ٣٠﴾‏

[30] یا نساء النبی من یأت منکن بفاحشة مبینة ظاهر قبحها یضاعف لها العذاب ضعفین ضعفی عذاب غیرهن أی مثلیه لأن الذنب منهن أقبح وقرء یضعف بتشدید العین وبالنون ونصب العذاب وکان ذلک على الله یسیرا لا یمنعه عن التضعیف کونهن نساء النبی وکیف وهو سببه.

القمی عن الصادق علیه السلام قال الفاحشة الخروج بالسیف.

تفسیر صافی، محسن فیض کاشانی، جلد 4، ص 186

https://lib.eshia.ir/13222/4/186

مسئله اینجا این است که اگر پیغمبر اکرم هم مشکلی دارد با زنان یا حتی دختر و فرزند خود، یا باید آنرا خود و همسران و فرزندانش حل کنند، یا مشکل به جامعه کشیده می شود و بلکه خدا خودش جزای کارهایشان و گناهانشان را می دهد.

و لذا نمی توان گفت که اگر مدیر مدرسه ای در دوره ی راهنمایی، خوب است ولی آیا همان مدیر چرا در دوره ی دبیرستان نتوانسته است شاگردانش را به نماز جماعت هم در مدرسه ترغیب کند؛ همه اش تقصیر همان مدیر است و بلکه یحتمل هم مشکل بزرگتر با خود خانواده های شاگردان و حتی اجتماع هم هست. حالا همین مدیر آیا اگر در دوره ی طاغوت هم بود و بلکه اگر جناب آقای طاهری هم تشریف می آوردند و با بنده حقیر هم روبرویشان می کردند، یحتمل می فرمودند که همان بهتر که پرونده ات را می زدم زیر بغلت و می رفتی دنبال کارت!

عرض بنده ی حقیر این است که حتی اگر کسی دچار فسق و فجور هم شده است و بلکه بر علیه خدا و پیغمبر و ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم شمشیر کشیده است، هم او هم دوست ندارد که اعتراف کند که چنین کرده است و بلکه دلش می خواهد به آیات قرآن کریم که خدا همه ی گناهان را هم می بخشد؛ رجوع کرده و واقعاً هم انتظار داشته باشد که خدا او را ببخشد، هر چند که بندگان خدا نیز او را نبخشند. و لذا مثلاً می فرماید: 

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ ‎﴿الأعراف: ٨٠﴾‏

لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا ‎﴿الفتح: ٢﴾‏ 

یا می فرماید:

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ‎﴿الزمر: ٥٣﴾‏

یا می فرماید:

وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ ‎﴿الضحی: ٥﴾

ولی نکته اینجا هم هست که آیا خدا کسی را که غرق در فسق و فجور هم هست و بلکه کافر حربی ای هم هست که بر علیه اسلام هم شمشیر می کشد را نیز می بخشد، هر چند که دست هیچ مسلمانی هم به او نرسد و در عالم طاغوتی خود هم هست که دارد زندگی می کند؟! مسئله اینجا این است که بالاخره اگر او هم می خواهد آدم شود، بهتر است که دست از فسق و فجورش بکشد و درست و حسابی هم آدم شود!

یحتمل اینجا اشکال هم شود که مگر همین هیپیهایی که در آمریکا هم در جوانی دنبال هیپی گری می روند و اصلا از اجتماع هم می برند، مگر چه اشکالی هم دارد؟ نکته اینجا این است که این معروف هم هست که یحتمل همین هیپیها بعدها خیلی هم حتی فوکول و کراواتی هم دوباره شده و از عالم هیپی گری توبه هم کنند و کار و بار درست و حسابی ای هم برای خودشان به هم بزنند و به این هیپیهایی که اینطور توبه هم کرده اند غلط نکنم می فرمایند یاپی ها (Yuppie). البته یحتمل بعضی اشکال هم کنند که اینها با هیپیها فرقها دارند و بلکه آن دیگریها که Yippies هستند منظور به آنها است و نه Yuppies .... ولی عرض بنده ی حقیر اینجا است که حتی در کشورهای طاغوتی نیز یک تغییر و تحولی لازم است که از هیپی گری یک جورهایی بیرون یبایند و کارها را راست و درست کنند.

این را ما در ایران هم داریم و همه آنرا کمابیش مشاهده هم کرده اند که ما خواهران زینب را داشته ایم که مثلاً نسبت به بد حجابها و بی حجابها می توانستند برخورد کنند و حتی بد حجابها و بی حجابها را به مسئولین گشت ارشاد هم می سپاردند. نکته اینجا این است که وقتی بد حجابی و بی حجابی یک معزل اجتماعی در جمهوری اسلامی هم شود، آنگاه بانوانی را هم خواهیم یافت که برای برخورد با این معزل اجتماعی حتی داوطلب هم می شوند؛ و لذا خواهران زینب را هم داریم. این یک مسئله ی شوخی ای نیست که کار آنقدر هم خراب شود که آنگاه باید هم خواهران زینب و گشت ارشاد را خبر کنند که کار را درستش هم کنند و ....

ولی این مسئله ی ظاهری حجاب، یک مسئله ای است از تکینگیهایی که در سطوح اجتماعی و خانوادگی و فردی و بلکه فقهی و پزشکی و روانپزشکی و روانشناسی هم اتفاق می افتد و یک مسئله ی شوخی برداری هم نیست که می تواند آنقدر بغرنج هم شود که جنبه هایی مهبانگی (بیگ بنگی) در نوع خود را هم به خود می گیرد. این نوع از مهبانگها از نوعی هم هستند که شما فقط مسائلی از انواع بمبهای هسته ای را هم ندارید که جوامع را به خطر می اندزند و بلکه تکینگیهایی هستند که از درون هم افراد باید درمان شوند تا بتوانند به زندگی اجتماعی انسانی هم ادامه دهند. و حالا همین اپیدمیهایی مثل کرونا هم در نوع خود مسائلی است که دیدیم که اصلا شوخی بردار هم نیستند و ....

نکته ی مهمی که در کتبی مثل احقاق الحق و ازهاق الباطل قاضی نور الله شوشتری در 34 جلد و الغدیر علامه امینی در 11 جلد و عبقات الانوار میر سید حامد حسین کنتوری در حدود 100 جلد نهفته است، این است که در فضائل ائمه ی اطهار هم هست، هر چند که آیا چقدر هم در جواب کسانی است که ائمه ی اطهار را هم زیر سوال می برده اند و بلکه توهین می کرده اند. و این نویسندگان و پژوهشگران در جوابشان طوری هم جواب می دهند که همه فضیلتهای ائمه ی اطهار را هم نمایان می کنند و بلکه این کار را از زبان خودشان و از لابلای نوشته های خودشان هم استخراج کرده و انجام هم می دهند و .... نکته اینجا است که مدیر مدرسه ای که ادعای خلیفة اللهی هم دارد و بر علیه امام حسین که در حقیقت او است که مدیر مدرسه است شمشیر کشیده است را یحتمل در کربلا نتوان حق او را بر علیه یزید نمایان کرد، ولی معنایش این هم نیست که دیگر برای همیشه هم این حق پایمال شده است. همین مسئله را در دفاع از حق امیر المومنین امام علی صلوات الله و سلامه علیه نیز داریم و یقیناً این احقاق حقها و ازهاق باطلها برای ائمه ی اطهار علیهم السلام از خصوصیات امام زمان عجل الله فرجه الشریف در دولت کریمه ی آن حضرت هم هست و .... لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

  • ۰۴/۰۱/۳۱
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۶)

High Energy Physics - Theory

See recent articles

Showing new listings for Monday, 21 April 2025

Total of 33 entries

Showing up to 2000 entries per page: fewer | more | all

New submissions (showing 8 of 8 entries)[1] arXiv:2504.13244 [pdfhtmlother]

Comparing top-down and bottom-up holographic defects and boundaries

William HarveyKristan JensenTakahiro Uzu

Comments: 43 pages, 13 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

In this work we consider domain walls and end-of-the-world branes in AdS/CFT, holographically dual to codimension-one conformal defects and conformal boundaries respectively. In this setting there is an analogue of the ``bulk point'' singularity in boundary correlation functions, which we use to compare top-down and bottom-up constructions of these systems. For example, for a range of parameters the D3/D5 boundary CFT cannot be imitated by a tensionful end-of-the-world brane coupled to Einstein gravity, and in another range it can be modeled with a negative tension brane. Along the way we compute the central charge b for the M2/M5 boundary CFT.

[2] arXiv:2504.13256 [pdfhtmlother]

Superheavy Dark Matter from the String Theory Axiverse

Siyang LingAndrew J. LongEvan McDonoughAlex Hayes

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

We propose heavy axions as a natural superheavy dark matter candidate in string theory, with the relic density of dark matter originating in quantum fluctuations during cosmic inflation. String Theory is well known for the possibility of having tens to hundreds of axion-like particles -- the axiverse. Moduli stabilization generates high-scale masses for many of these, placing them naturally in the superheavy regime of particle physics. We consider moduli stabilization in the KKLT framework, featuring a single volume modulus and C4 axion, and a fiducial inflation model minimally coupled to the volume modulus. We demonstrate that both the volume modulus and the axion can be abundantly produced through gravitational particle production. The former is unstable and readily decays to Standard Model particles while the latter (the axion) can be stable and survives to constitute the present day dark matter.

[3] arXiv:2504.13260 [pdfhtmlother]

A species scale-driven breakdown of effective field theory in time-dependent string backgrounds

Alek BedroyaHayden LeePaul Steinhardt

Comments: 29 pages, 4 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

We present a novel way in which effective field theory (EFT) can break down in cosmological string backgrounds depending on the behavior of the quantum gravity cutoff in infinite distance limits, known as the species scale Λs. Namely, EFT can break down if the species scale Λs falls off so rapidly as the Friedmann-Robertson-Walker (FRW) scale factor grows from some initial value ai to some final value af that the physical momentum of an initial Hubble-sized perturbation ∼H−1i grows to exceed the species scale. For EFT to remain valid, a new condition Hiaiaf≪Λs,f must hold, which is distinct from Trans-Planckian conditions discussed in the literature. Using the universal relation ∇mm⋅∇ΛsΛs=1d−2 in the infinite distance limits of moduli space where m is the mass scale of the lightest tower and ∇ measures variations with respect to the canonical metric on moduli space, we show that spatially flat FRW solutions in the string landscape violate this condition or at best marginally satisfy it. However, we find that sufficiently large negative spatial curvature always avoids a breakdown. To avoid EFT breakdown, we derive an upper bound on the duration of quasi-de Sitter expansion that classically evolves to decelerated expansion. Our bound is proportional to the Trans-Planckian Censorship Conjecture (TCC) bound, with the advantage that it applies to any FRW solution in the string landscape. Finally, we distinguish EFT breakdown from TCC violation, the latter being a quantum gravity constraint rather than an EFT limitation. Perhaps our most surprising finding is that in any flat FRW solution that develops a weakly coupled string at future infinity the EFT inevitably breaks down.

[4] arXiv:2504.13635 [pdfhtmlother]

Analytic approaches to anisotropic holographic superfluids in asymptotically hyperscaing viloation geometry

Gitae KimYeong Seok ChoiJae-Hyuk Oh

Comments: 1+31 pages and 1 table

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We explore anisotropic holographic superfluidity and find analytic solutions near critical point where superfluid/normalfluid phase transition appears in a holographic dual fluid system. In arXiv:hep-th/1109.4592, the authors obtained such an analytic solution in 5-dimensional Einstein-SU(2)Yang-Mills system, and it is asymptotically AdS5. What is more in this note is that we get analytic solutions near the critical point in 3- and 4- dimensional Einstein-Scalar-U(1)×SU(2)Yang-Mills systems, which become asymptotically hyperscaling violation geometry. We also get leading order back reactions to the background geometry, which clearly show spatial anisotropy of the bulk geometry. To explore the properties of the spacetime, we compute holographic entanglement entropy and confirm that the superfluid/normalfluid phase transition must occur at the critical point.

[5] arXiv:2504.13651 [pdfhtmlother]

Two faces of N=7,8 superconformal mechanics

Sergey KrivonosArmen Nersessian

Comments: 13 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

Two variants of N=7 superconformal mechanics with manifest so(7) and su(2)×su(2) R-symmetries possessing exceptional G(3) dynamical symmetry are presented. To construct these G(3) theories, we developed two new versions of covariant embedding of the exceptional g2 algebra into the so(7) algebra and then the embedding of so(7) into so(8). As a result, two N=8 superconformal mechanics with the OSp(8|2) and F(4) superconformal algebras and N=7,G(3) superconformal mechanics were constructed in a uniform way. The constants of the octonion multiplication play a key role in the construction of superconformal mechanics with manifest so(7) symmetry.

[6] arXiv:2504.13738 [pdfhtmlother]

High Energy String Theory and the Celestial Sphere

Xavier KervynStephan Stieberger

Comments: 28 pages, LaTeX, 2 figs

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)

We elaborate on a string world-sheet connection to flat space-time holography. More specifically, in the high energy (zero tension) limit of tree-level string scattering in flat backgrounds the underlying string world-sheets can be related to the celestial sphere, with the saddle points of the high energy string description representing points on the celestial sphere. We show that this picture continues to hold at all subleading orders in the quantum fluctuations around this classical configuration. As a consequence there is a dual description of the high energy limit of string theory as the large energy expansion on the celestial sphere organized by (light) higher spin modes. This approach points to an intrinsic construction of celestial conformal field theory (CFT) by relating it to a (free) world-sheet CFT of string theory. We also elaborate on the high energy representations of tree-level open and closed string amplitudes and work out their subleading corrections. Their number theoretic properties and relevance as amplitudes of tensionless strings are discussed.

[7] arXiv:2504.13739 [pdfhtmlother]

Modular Hamiltonian of holographic time band states

Xin-Xiang JuBo-Hao LiuYa-Wen SunYang Zhao

Comments: 22 pages, 6 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

A holographic time band is a causal incomplete boundary spacetime subregion whose causal wedge is a causal complete bulk spacetime subregion. In an AdS3 spacetime with a specifically modified IR geometry, its causal wedge coincides with its entanglement wedge, which suggests the existence of a local modular Hamiltonian for the holographic time band state. In this work, we construct the local modular Hamiltonian for holographic time bands using two independent methods: from the quantum information properties of the time band state and from the construction of consistent geometric modular flows. Both methods lead to the same unique result of the local modular Hamiltonian, reflecting the intrinsic property of the time band state. The entanglement first law has also been checked to hold for the simplest time band state. This is a substantial addition to the known holographic subsystems with a local modular Hamiltonian, beyond the few cases previously identified.

[8] arXiv:2504.13831 [pdfhtmlother]

On Refined Vogel's universality

Liudmila BishlerAndrei Mironov

Comments: 8 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph); Combinatorics (math.CO)

In accordance with P. Vogel, a set of algebra structures in Chern-Simons theory can be made universal, independent of a particular family of simple Lie algebras. In particular, this means that various quantities in the adjoint representations of these simple Lie algebras such as dimensions and quantum dimensions, Racah coefficients, etc. are simple rational functions of two parameters on Vogel's plane, giving three lines associated with sl, so/sp and exceptional algebras correspondingly. By analyzing the partition function of refined of Chern-Simons theory, it was suggested earlier that the refinement may preserve the universality for simply laced algebras. Here we support this conjecture by analysing the Macdonald dimensions, i.e. values of Macdonald polynomials at qρ, where ρ is the Weyl vector: there is a universality formula that describes these dimensions for the simply laced algebras as a function on the Vogel's plane.

arXiv:1611.09815  [pdfother

 

math.QA math-ph math.DG

The term a_4 in the heat kernel expansion of noncommutative tori

Authors: Alain ConnesFarzad Fathizadeh

Abstract: We consider the Laplacian associated with a general metric in the canonical conformal structure of the noncommutative two torus, and calculate a local expression for the term a_4 that appears in its corresponding small-time heat kernel expansion. The final formula involves one variable functions and lengthy two, three and four variable functions of the modular automorphism of the state that encode… ▽ More

Submitted 29 November, 2016; originally announced November 2016.

Comments: Preliminary version, 134 pages, 21 figures

MSC Class: 46L87; 58B34; 35K05; 53C21

 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ ۖ فَآمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَت طَّائِفَةٌ ۖ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَىٰ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ ‎﴿الصف: ١٤﴾‏

[14] یا أیها الذین آمنوا کونوا أنصار الله وقرئ بالتنوین واللام کما قال عیسى بن مریم للحواریین من أنصاری إلى الله أی من جندی متوجها إلى نصرة الله والحواریون أصفیاؤه وقد سبق تفسیر الحواری فی سورة آل عمران قال الحواریون نحن أنصار الله فآمنت طائفة من بنى إسرائیل وکفرت طائفة فأیدنا الذین آمنوا على عدوهم فأصبحوا ظاهرین فصاروا غالبین .

فی ثواب الاعمال والمجمع عن الباقر علیه السلام من قرأ سورة الصف وادمن قراءتها فی فرائضه ونوافله صفه الله مع ملائکته وأنبیائه المرسلین صلوات الله علیهم اجمعین .

کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلًّا لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَىٰ نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‎﴿آل عمران: ٩٣﴾‏

[93] کل الطعام ای المطعومّات کان حِلا لبنی إسرائیل کان اکلها حلالالهم والحل مصدر نعت به إلا ما حرم إسرائیل یعقوب على نفسه من قبل أن تنزل التوراة.

فی الکافی والعیاشی: عن الصادق 7 ان اسرائیل کان إذا أکل من لحم الابل هّیج علیه وجع الخاصرة فحرم على نفسه لحم الابل وذلک قبل أن تنزل التوراة فلما نزلت التوراة لم یحرمه ولم یأکله.

أقول: یعنی لم یحرّمه موسى ولم یأکله أو لم تحرمه التوراة ولم تؤکله ای اهمل ولم یندب إلى أکله من التأکیل.

والقمی ان یعقوب کان یصیبه عرق النساء فحرم على نفسه لحم الجمل فقالت الیهود الجمل محرم فی التوراة فقال الله عز وجل لهم قل فأتوا بالتوراة فاتلوها ان کنتم صادقین إنما حرم هذا اسرائیل على نفسه ولم یحرمه على الناس. ومحصّل المعنى أن المطاعم کلها لم تزل حلالا لبنی اسرائیل من قبل انزال التوراة وتحریم ما حرم علیهم منها لظلمهم وبغیهم لم یحرم منها شیء قبل ذلک غیر المطعوم الذی حرمه اسرائیل على نفسه وهذا رد على الیهود حیث أرادوا براءة ساحتهم مما نطق به القرآن من تحریم الطیبات علیهم لبغیهم وظلمهم فی قوله ذلک جزیناهم ببغیهم. وقوله فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات أحلت لهم فقالوا لسنا بأول من حرمت علیه وقد کانت محرمة على نوح وابراهیم ومن بعده من بنی اسرائیل إلى ان انتهى التحریم الینا فکذبهم الله. قل فأتوا بالتوراة فاتلوها إن کنتم صادقین أمر بمحاجتهم بکتابهم وتبکیتهم بما فیه حتى یتبین أنه تحریم حادث بسبب ظلمهم وبغیهم لا تحریم قدیم کما زعموا فلم یجسروا على اخراج التوراة فبهتوا.

تفسیر الصافی ط- لبنان، محسن فیض کاشانی، جلد 5، ص 171 و جلد 1، ص 355

https://lib.eshia.ir/13222/5/171 

https://lib.eshia.ir/13222/1/355

 

بنده ی حقیر که سایت فیزیک انرژی بالای IPM آپارات را نگاهی می انداختم، بطور گذرا دو چیز توجه ام را جلب کرد که البته طبق خیلی اوقات هم آپارات گیر داشت و درست کار نمی کرد و کیفیت صدا و تصویر هم آنطور که باید نبود. یحتمل هم مسئله پهنای باند باشد و .... به هر حال، یکی، آموزش نرم افزار xAct در 13 سخنرانی بود. و دیگری ویدئویی بود که عنوانش همین عنوان مقاله ی تد جاکوبسون هم بود:

29. arXiv:1505.04753  [pdfother

 

gr-qc hep-th

 

doi10.1103/PhysRevLett.116.201101

Entanglement Equilibrium and the Einstein Equation

Authors: Ted Jacobson

Abstract: A link between the semiclassical Einstein equation and a maximal vacuum entanglement hypothesis is established. The hypothesis asserts that entanglement entropy in small geodesic balls is maximized at fixed volume in a locally maximally symmetric vacuum state of geometry and quantum fields. A qualitative argument suggests that the Einstein equation implies validity of the hypothesis. A more precis… ▽ More

Submitted 25 June, 2016; v1 submitted 18 May, 2015; originally announced May 2015.

Comments: 8 pages; v2: reorganized and rewritten; figure added; v3: reorganized; assumed conjecture weakened; noted that the derivation holds only for first order variations of the quantum field vacuum; v4: published version; introduction rewritten; results of arXiv:1601.00528 and arXiv:1602.01380 required that curvature of maximally symmetric local reference spacetime depend on the ball radius

Journal ref: Phys. Rev. Lett. 116, 201101 (2016)

 

نکته ای که در چت جی پی تی هست، اینجا است که فرض بفرمائید که در مقاله ای از فتحی زاده و آلن کن که به محاسبات a_4 هم می پردازند، به یک مشکلاتی هم برخورد می کنند که نشان می دهد که محاسباتشان یک جاهایی اشکال هم دارد. خوب، آنها می توانند محاسبات را به چت جی پی تی هم ارائه دهند و آنگاه این نرم افزار دیگر برایشان یحتمل مشکلش را آیا چقدر هم حل کند! یا مقالات دیگری هم برخورد می فرمائید که محاسبات طولانی متحیر العقولی را انجام می دهند، و لذا یک جاهایی هم باز یحتمل به مشکلاتی برخورد می کنند که در آنها گیر کرده اند. دوباره، چه کنیم و چه نکنیم؟ مسئله می شود باز چی؟ چت جی پی تی! حالا فرض بفرمائید که مسئله فقط کیفی هم باشد و بلکه کمی هم نباشد. باز هم چی؟ چت جی پی تی! اقل کم، علی القاعده مسئله اینطوریها حل می شود دیگر.

ولی یک نکته اینجا برای شاگردی که سعی هم دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف الی ما شاء الله نیز میل کند، این است که نهضتهای نرم افزاری که در الف_n ها بطور متوالی هم رخ می دهند الی ما شاء الله طوری که بطور نرم افزاری هم همانطوری که قبلاً هم اشاره شد، مرز بالایی کرانداری ندارد و خود بینهایت است آنجایی که بقدرت لایزال الهی وصل شده است. همانطور هم چنین قدرت لایزالی آیا غیر از این است که باید هم در کارزارهای مهبانگی پی در پی لزوماً هم یک تناظر سخت افزاری داشته باشد تا حتی قدرت نرم افزاری الهی هم بتواند متناظر قدرت سخت افزاری کارزار مهبانگ، تکینگی کلکیوم ای مورد بحث الهی را در کرانهایی از دوگانهای نرم افزاری و سخت افزاری UV و IR ماورای بنفش و مادون قرمز و در توانهای محاسباتی بشری هم حلشان کنند تا آنجا که پایتخت جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم تثبیت بفرمایند. البته اینجا یک چت جی پی تی را داریم که پایتختش غالب هم هست ولی پایتخت دیگری را هم داریم که با همه ی تلاشهایش باز هم پایتختش مغلوب است و بلکه کانه دارند اسفار را بار خر هم می زنند بر حسب اینکه این امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست که پایتختش را در همه ی عالم، عالمان دین و علوم الهی و فلسفه و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی از راههای دور می پیمایند تا بلکه بتوانند با او اقل کم مثلاً چت جی پی تی هم کنند یا خیر.

یک نکته ای که در رابطه با اسفار را بار خر زدن آنچنان که آیه ی مبارکه می فرماید:

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‎﴿الجمعة: ٥﴾‏

اینجا است که اسفار اربعه ملا صدرا را هم داریم که شوخی بردار هم نیست و مهمتر از آن اینکه در دیدار سعدیه ی شیراز حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در تاریخ  1387/02/14، بنده یادم هست که یک حرف سطحی ای را راجع به سعدی نمی دانم کجا بود نوشتیم. 

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=60034

و آنگاه همان موقعها متوجه هم شدم حضرت ولی فقیه مد ظله العالی در سعدی حضور یافتند. دیوان سعدی و از جمله گلستان و بوستانش را یحتمل اگر سر سری هم بخوانیم و رد شویم یا فقط یکی دو گل از آنرا بخواهیم بچینیم، بدتر از این بنده ی حقیر متوجه اهمیت کار او هم نشویم. و لذا، اینجا دو مسئله هم هست. یکی اینکه شما بدلیل سر سری بودن است که مسئله را نفهمیده اید و بنظرتان رسیده است که اسفار را بار خر زده اند. و دیگری این است که واقعاً هم مسئله از این قرار است که دارند اسفار را بار خر می زنند. و لذا، یحتمل اساتید فن خیلی هم اشکال بفرمایند که آنهایی که اهل فن هم نیستند و بلکه فقط اهل بخیه اند و مثل پالان دوزها خود را قاتی خیاطها کرده و نزد شاه رسیده اند، اینها دیگر حق اظهار نظر هم ندارند. اقل کم، باید هم نرم افزار و سخت افزار بینهایت الهی را بفهمد و درک کند، تا بتواند هم به کرانهایی از طیفهای یو وی و آی آر مورد بحث نهضتهای نرم افزاری هم برسند یا خیر؟! و بعد هم که هر کسی لیاقتش را هم ندارد که حتی سر کلاس درسهای این نرم افزارها هم بنشیند و بلکه حتی از آنها بهره مند هم شود و علاوه بر آن چت جی پی تی هم بتواند کند و .... سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز، مرده آن است که نامش به نکویی نبرند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ‎﴿یوسف: ٨٧﴾

الا ای یوسف مصری، که کردت سلطنت مغرور

پدر را باز پرس آخر، کجا شد مهر فرزندی؟

[87] یا بَنِیّ اذهبوا فتحسسوا من یوسف وأخیه تفحصوا من حالهما وتطلبوا خبرهما ولا تیأسوا من روح الله لا تقنطوا من فرجه وتنفیسه ورحمته إنه لا ییأس من روح الله إلا القوم الکافرون لأن المؤمن من الله على خیر یرجوه عند البلاء ویشکره فی الرخاء .

فی الکافی والعلل والعیاشی والقمی عن الباقر علیه السلام إنه سئل أن یعقوب حین قال لولده اذهبوا فتحسسوا من یوسف أکان علم أنه حی وقد فارقه منذ عشرین سنة وذهبت عیناه من الحزن قال نعم علم أنه حی قیل وکیف علم قال أنه دعا فی السحر أن یهبط علیه ملک الموت فهبط علیه ترابال وهو ملک الموت فقال له ترابال ما حاجتک یا یعقوب قال أخبرنی عن الأرواح تقبضها مجتمعة أو متفرقة فقال بل متفرقة روحا روحا قال فمر بک روح یوسف قال لا فعند ذلک علم أنه حی فقال لولده اذهبوا فتحسسوا من یوسف وأخیه .

وفی الأکمال عن الصادق علیه السلام مثله باختصار وفی الخرایج عنه علیه السلام إن اعرابیا اشترى من یوسف طعاما فقال له إذا مررت بوادی کذا فناد یا

یعقوب فإنه یخرج إلیک شیخ فقل له إنی رأیت رجلا بمصر یقرؤک السلام ویقول إن ودیعتک عند الله محفوظة لن تضیع فلما بلغه الأعرابی خر یعقوب مغشیا علیه فلما أفاق قال هل لک من حاجة قال لی إبنة عم وهی زوجتی لم تلد فدعا له فرزق منها أربعة أبطن فی کل بطن اثنین .

وفی الأکمال مثله بأبسط منه وقال فإنه سیخرج إلیک رجل عظیم جمیل وسیم وقال فی آخره فکان یعقوب یعلم أن یوسف حی لم یمت وأن الله سیظهره له بعد غیبته وکان یقول لبنیه إنی أعلم من الله ما لا تعلمون وکان أبناؤه وأهله وأقرباؤه یفّندونه على ذکر یوسف .

تفسیر الصافی، محسن فیض کاشانی ط لبنان، جلد 3، ص 39- 40

https://lib.eshia.ir/13222/3/39

 

 وقتی «نسیم» دست‌به‌قلم شد
این علاقه در ایام طلبگی و بعد از درس خارج، ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد. دیوان اشعار شعرا معمولاً جزو منابع مطالعاتی‌اش بود و حتی در این ایام خودش دست به کار شد: «زمانی که کلمه‌ها و ترکیب‌های موزون، مصرع و بیت شدند و به قلم او رسیدند، نام «نسیم» را برای سروده‌های خود برگزید.
دلم قرار نمی‌گیرد از فغان بی تو
سپندوار زکف داده‌ام عنان بی تو
این بیت از نخستین سروده‌های اوست؛ ۱۳۳۶ ش یا ۱۳۳۵ش.» (۲)

اما علاقه و اشتیاق سید‌علی ماجرایی جدی‌تر از این چند بیت داشت: او «علاوه بر تخلصِ نسیم، لقب «ضیاء الدین» را هم برای خودش انتخاب کرده بود. در پشت عکس خود، یادگاری به یک دوست، در ۱۳۳۵ش چنین نوشت: «هو العزیز. این عکس ناقابل را به رفیق مکرم و برادر معظم جناب آقای سیدهادی خسروشاهی تقدیم می‌نمایم تا از خاطر عاطر محو نشوم. احقر، ضیاء‌الدین حسینی خامنه‌ای» (۳)

دفترچه‌ای داشت که غزل‌های ناب و بیت‌های خاص و زیبا را در آن یادداشت می‌کرد. یک دفتر جداگانه هم برای نوشتن حدیث‌های موردعلاقه‌اش تهیه کرده بود.

انس او با شعر موجب شد که شمار دفترچه‌هایش بالا برود. «سفینه غزل» محل یادداشت شعرهای سیدعلی بود. غزل‌ها و تک‌بیت‌های مورد علاقه‌اش را از شاعران دور و نزدیک در آن می‌نوشت و زیرش تاریخ می‌گذاشت. این تاریخ‌ها تا ۱۳۶۳ نزدیک به‌هم هستند، اما از آن سال به بعد دور از هم‌اند.

پشت جلد کتاب‌های درسی‌اش هم همیشه از بیت‌های شعر پُر بود؛ هر وقت از درس خسته می‌شد، آن‌ها را می‌خواند و انرژی می‌گرفت. بعضی از بیت‌ها را که خیلی دوست داشت، می‌داد خوش‌خط بنویسند و بعد آن را به دیوار اتاقش می‌زد تا همیشه جلوی چشمش باشد: «در مدرسه حجتیه قم دو بیت از شعرهای حافظ را زینت حجره‌اش کرد:
صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتشی این زرق در دفتر نمی‌گیرد
درین بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی» (۴)

1404/02/01 

به مناسبت اول اردیبهشت‌ماه سالروز گرامی‌داشت سعدی شیرازیتا غزل‌ نمی‌خواندم‌، نمی‌خوابیدم

این علاقه تا اندازه‌ای بود که اواسط‌ طلبگی‌ دوران‌ مشهد بدون حافظ، خواب به چشمانش نمی‌آمد: «اوقاتی‌ بود که‌ من‌ شب‌ها تا یک‌ غزل‌ دو غزل‌ از حافظ‌ نمی‌خواندم‌ نمی‌خوابیدم‌. تعجب‌ هم‌ می‌کنید؛ اما جز تعجب‌ چاره‌ای‌ نیست‌ تعجب‌ کنید. واقعیت‌ است‌ شب‌ها تا غزل‌ نمی‌خواندم‌ از حافظ،‌ نمی‌خوابیدم. یک‌ مدتی‌ به‌ سعدی‌ خیلی‌ علاقه‌مند شده‌ بودم‌ مرتب‌ اشعار سعدی‌ را می‌خواندم‌». (۵)

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=60041#_ftnref5

 

اتفاقاً بنده فکر می کردم سوم اردیبهشت هم هست که کنفرانس فیزیک انرژیهای بالا در پژوهشگاه بنیادی هم داریم و نگو همین امروز هم بوده است؛ و خوب، یحتمل خیلی هم عیبی ندارد چرا که اولاً بنده که ثبت نام نکرده بوده ام و بعد هم که یحتمل حتی بتوان ضبط این کنفرانس را در آپارات مشاهده هم کرد! و حالا خوب هم هست که کنفرانس فیزیک انرژیهای بالای غزه هم امروز نبوده است و بلکه بهتر هم هست خودم آنرا هر چه زودتر هم ارگانیزه کرده و بلکه هر چه زودتر هم به ریز و درشت مسائل و سخنرانی های مدعوینش بپردازیم و .... و لذا حتماً هم سری به آرشیو کرنل زده و بلکه آخرین مقالات فیزیک انرژی بالا را نیز نگاهی انداخته و بلکه هر چه بهتر هم بررسیشان بفرمائید؛ و حالا بنده یحتمل در نظرات بعد لیستی از آنها را برای مراجعتهای بعدی ارائه دهم و ....

و اما یحتمل اینجا بعضی هم اشکال بفرمایند که مگر می شود که فقط از دیدگاه نرم افزاری هم وارد فیزیک انرژیهای بالا شده و بلکه مسائل سخت افزاری مسائل عدیده ی آنرا هم در نظر نگرفت، و حتی این چنین چیزی وقتی مخصوصاً کارزارهای مهبانگی را نیز در نظر می آوریم. آنگاه یک گولزنکی بیش هم خواهند بود یا خیر؟! بنده یک چیزی را در این مورد عرض کنم که وقتی ما خیابان بوشهر که آخرش هم ورودی پادگان عشرت آباد آن زمان و پادگان ولی عصر امروزی، بودیم؛ هر چند وقت یک باری هم شاهد رژه رفتنهای سربازان به مناسبتهای مختلف و حتی همراه با گروه مارش آنها هم بودیم! ولی امروزه هم یقیناً همینها را داریم، هر چند که بنده ی حقیر دیگر در خیابان بوشهر نیستم. اتفاقاً از اهل کتاب هم چند همسایه در آن زمان دور و بر ما بودند. بگذریم، عرض بنده این است که در مقابل امروزه شما می بینید که ویدئوهایی هم داریم مثل سرود سلام فرمانده!

«عشق جانم امام زمانم، دنیا بدون تو معنایی نداره، عشق روزگارم، وقتی که تو باشی، دنیامون بهاره، سلام فرمانده، سلام از این نسل غیور جامانده، سلام فرمانده، سیدعلی دههٔ نودی‌هاشو فراخوانده، عهد می‌بندم روزی لازمت بشم، عهد می‌بندم حاج قاسمت بشم …»

البته یحتمل اینجا بعضیها اشکال هم کنند که بعضی سربازان لشکر صهیونی که بقول شهید مطهری در تفسیر آیه ی مبارکه ی آیت الکرسی و بلکه آیه ی لا اکراه فی الدین هم بطور غریزی و طبیعی و ناخواسته بدنبال دشمن صهیونی هم می دوند و حتی دم از آزادی هم می زنند، غافلند که دارند به عنوان لشکر دشمن هم چه می کنند. و اینها حتی اگر حول خانه ی خود که هیچی و بلکه حول خانه ی خدا هم لخت و عور بگردند، چرا که مثلاً به آنها گفته شود حالا که لباس احرام ندارید؛ و لذا باید هم لخت شوید و حول خانه ی خدا بگردید. همین کار را هم خواهند کرد. غافلند که گیر چه شیاطین و شیطانپرستهایی هم افتاده اند و همه و همه نیز دارند آنها را بسمت جاهلیت بدتر از قبل از ظهور اسلام هم می برند و .... و لذا خواهران زینب هم آیا چقدر بتوانند آنها را کمک کنند؟ اقل کم، برادر بزرگتر حضرت یوسف (علی نبینا علیه السلام) به برادرانش گفت که من که اینجا می مانم و شما بروید نزد پدر و ببینید باید چه کرد:

فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا قَالَ کَبِیرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاکُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیْکُم مَّوْثِقًا مِّنَ اللَّهِ وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِی یُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّىٰ یَأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ یَحْکُمَ اللَّهُ لِی وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ‎﴿یوسف: ٨٠﴾‏

و نهایتاً با همه ی ندانم کاریهایشان برادران یوسف (علی نبینا علیه السلام) بالاخره توانستند خود را نجات داده و حتی پدرشان هم برایشان دعا کرد:

قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ‎﴿٩٨﴾‏

و حتی وقتی نزد حضرت یوسف رسیدند و نمی دانستند که او برادشان است ولی بالاخره نزد عزیز مصر هم که می دانستند رسیده اند و از عزیز مصر درخواست هم کردند که پیمانه شان را پر هم دهد و بر قدر احسانت بر ما بیافزا و از ما به صدقه دستگیری کن (فاوف لنا الکیل و تصدق علینا):

فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ‎﴿یوسف: ٨٨﴾‏

نکته اینجا این است که آیا آنهایی که با خواهران زینب هم روبرو می شوند، همین گونه اند که حتی براداران حضرت یوسف (علی نبینا علیه السلام) آنچنان هم بودند؟ یا بعضی حتی یحتمل اشکال هم می کنند که زینب کدام است؟ این زینب و خواهرانش که آن زینب کبری علیه السلام تشریف ندارند، و اینها کجا و ماها هم کجائیم؟ در مورد آن زینب کبری خیلی هم می فرمایند:

زینب، زینب، زینب، کوه وفا زینب

زینب، زینب، زینب، کنز حیا زینب،

زینب، زینب، زینب، غرق بلا زینب،

غم قهرمانی، زهرا نشانی ....

حتی بی خبران هم می دانند که خواهران زینب هم خودشان می فرمایند که ما کجا و حضرت زینب کبری و لقب خواهران زینب کجا؟ و حتی هر چند که هر کسی که اسمش را زینب نام نهادند که هم او نیز نیست و حضرت زینب کبرا صلوات الله و سلامه علیه هم نمی شود؛ ولی خدا را چه دیدید؟ یحتمل در میان خواهران زینب هم نه تنها یکی پیدا شد که بسیار هم از مومنات و بسیار هم از زنان متقی و با تقوا و سرآمد همه ی زنان عالم بود چرا که شنیده است هم که این زنان خواهران زینب هم قرار است چه کار عظیمی را کنند. و هم آنها نیز به همین خواهران زینب پیوسته اند. و معنایی جدید هم به ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی  قلوب آسمانی و زمینی هم داده و بلکه همه ی پایتختهای جهان را هم بقول معروف کپی پیست کرده اند به پایتخت امام زمان عجل الله فرجه الشریف و .... تو را به علی، قدرت نرم افزاری و سخت افزاری خدای متعال و واجب الوجود را ملاحظه بفرمائید که چطور هم مثلاً می فرماید ید الله فوق ایدیهم:

إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَّکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ‎﴿الفتح: ١٠﴾‏

همانا مؤمنانی که (در حدیبیّه) با تو بیعت می‌کنند به حقیقت با خدا بیعت می‌کنند (چون تو خلیفه خدایی و همانا دست تو) دست خداست بالای دست آنها، پس از آن هر که نقض بیعت کند بر زیان و هلاک خویش به حقیقت اقدام کرده و هر که به عهدی که با خدا بسته است وفا کند به زودی خدا به او پاداش بزرگ عطا خواهد کرد. (۱۰) ترجمه الهی قمشه ای

التفات می فرمائید که مومنانی که با حضرت رسول اکرم هم بیعت می کند، به حقیقت با خدا بیعت می کند، یعنی اینکه بشریت و ممکن الوجودها در میان خود خلیفة اللهی هم یافته است که می تواند در صورت دست دادن با پیغمبر اکرم، محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم، با خدایی که دستش بالای دست همه و همه است هم بیعت کرده است و با واجب الوجود خدای مطلق یک رنگ هم دست داده است. و لذا رنگ خدایی هم می توانند بگیرند همین ممکن الوجودها دیگر؛ و بلکه کارشان حتی سختتر هم می شود که مواظب هم باش که همین رنگ خدایی را حالا که بنده ی خوب خدا شده ای و رنگ خدا و صبغة الله هم گرفته ای، یک کاری نکنی که دوباره ممکن الوجودی شوی که دچار دورنگیهایی هم شده است. و لذا حضرت روح الله هم که باشد، مواظب هم است که اگر کسی از اعضای خانواده اش راهش را به هر دلیلی حتی سر سوزنی هم کج کرده است؛ حتی بیشتر هم از او مراقبت کند که به هر چه بیشتر هم به راه برگردد و بلکه دیگران را هم هدایت کند و حتی المقدور درس عبرتی هم شود برای همه و همه که تهذیب نفس کن و مراقبت کن و به مکارم اخلاق بپرداز و مواظب شیاطین هم باش و .... مراقبت و تهذیب نفس از مختصات شاگردی است که می خواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند و حتی بقیه ی دور و بریهایش را هم به راه آورد و همه و همه به سفرهای زمینی و آسمانی هم الی ما شاء الله بپردازند و قلوبشان را هر چه بیتشتر هم آسمانی کنند و ... یک مسئله ی ابراهیمی عظیمی گویا اینجا نهفته است! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ ‎﴿الواقعة: ٦٨﴾‏

 

به تعبیر دیگر او هستى مطلق است و هیچ قید و شرطى ندارد و اگر قید و شرط و حدّ محدودى به ذاتش راه یابد مرکّب خواهد بود و مى‌دانیم که هر موجود مرکّبى ممکن الوجود است نه واجب الوجود. بنا بر این واجب الوجود ذاتى است نامحدود در تمام جهات و به همین دلیل یکتا و یگانه و بى‌نظیر و بى‌مانند است زیرا دو وجود نامحدود از هر جهت، غیر ممکن است چرا که دوگانگى باعث محدودیّت هر دو مى‌شود این یک، فاقد وجود دیگرى است و آن هم فاقد وجود این. (دقّت کنید) پس از اشاره‌اى که در جمله‌هاى سابق به صفات جمال و جلال خدا (صفات ثبوتى و سلبى) آمد، به گوشه‌اى از صفات فعل پروردگار اشاره کرده مى‌فرماید:

«مخلوقات را با قدرتش آفرید و بادها را با رحمتش به حرکت در آورد و گسترش داد و لرزش و اضطراب زمین را به وسیله کوهها بر طرف ساخت» (فطر [2] الخلائق بقدرته‌


[1] «اجل» به معناى سرآمد و سررسید هر چیزى است، خواه در مورد عمر انسان باشد یا اشیاى دیگر، یا سررسید قراردادها و بدهى‌ها.

[2] «فطر» از مادّه «فطر» (بر وزن سطر) به گفته «راغب» در «مفردات» در اصل به معناى شکافتن چیزى از طول است و لذا خوردن روزه را افطار مى‌گویند گویى حالت روزه با آن شکافته مى‌شود. این واژه به معناى آفرینش و ایجاد و ابداع چیزى نیز آمده گویى پرده عدم شکافته مى‌شود و به عالم وجود گام مى‌نهد.

 

و نشر الرّیاح برحمته و وتّد [1] بالصّخور [2] میدان‌ [3] أرضه).

تعبیرات بالا هر کدام ناظر به یک یا چند آیه قرآنى است: جمله‌ «فطر الخلائق بقدرته» ناظر است به آیه‌ «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» که در چندین سوره قرآن آمده‌ [4] و جمله‌ «نشر الرّیاح برحمته» ناظر است به آیه‌ «وَ هُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ» [5]، او کسى است که بادها را بشارت دهنده در پیشاپیش (باران) رحمتش فرستاد)».

جمله سوّم اشاره دارد به آیه شریفه‌ «وَ أَلْقى‌ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ»، در زمین کوههاى افکند تا شما را نلرزاند». [6] با توجّه به آنچه در معنى «فطر» گفته شد، آفرینش را تشبیه به شکافتن پرده ظلمانى عدم کرده، پرده‌اى که یکپارچه و منسجم و خالى از هر گونه شکاف است، ولى قدرت بى‌پایان حق آن را مى‌شکافد و مخلوقات را از آن بیرون مى‌فرستد و این چیزى است که جز از قدرت او ساخته نیست.

دانشمندان، امروز در این مسأله اتّفاق نظر دارند که محال است ما بتوانیم چیزى از عدم به وجود آوریم، یا از وجود به دیار عدم بفرستیم، آنچه در قدرت ماست همان تغییر شکل موجودات است و بس!


[1] «وتّد» از مادّه «وتد» (بر وزن وقت) به معناى ثابت کردن چیزى است و لذا به میخ که در اشیاء ثابت مى‌شود و آنها را نیز ثبات مى‌بخشد «وتد» (بر وزن سبد) و گاه «وتد» (بر وزن وقت) مى‌گویند.

[2] «صخور» جمع صخرة به گفته «لسان العرب» به معناى سنگ بزرگ و سخت است.

[3] «میدان» از مادّه «مید» (بر وزن صید) است که به معناى تحرّک و اضطراب است و «میدان» (بر وزن ضربان) نیز به همین معنى است و «میدان» (بر وزن حیران) به معناى فضاى وسیع است و جمع آن میادین مى‌باشد.

[4] سوره یوسف، آیه 101- سوره ابراهیم، آیه 100- سوره فاطر، آیه 35 و ...

[5] سوره اعراف، آیه 57.

[6] سوره نحل، آیه 15.

پیام امام امیرالمومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 1، ص 77- 78

https://lib.eshia.ir/27571/1/78

۱۴۰۴/۰۱/۳۰نماهنگ | دنیای اسلام حرکتی بکند

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در قضایای غزّه، واقعاً این باند تبهکار که بر فلسطین حکومت میکنند، از حد گذرانده‌اند تبهکاری را؛ واقعاً از حد گذرانده‌اند! بنده هیچ به یاد ندارم، سراغ ندارم این‌جور حرکتی را که متعمّدانه و با هدف‌گیری خاص، مظلومین را، کودکان را، مریضها را، خبرنگارها را، بیمارستان‌ها را، آمبولانس‌ها را بزنند؛ یعنی واقعاً این خیلی چیز عجیبی است، این خیلی شقاوت فوق‌العاده‌ای میخواهد که این باند و این گروه تبهکارِ خبیث [از آن] برخوردارند!
به نظر من دنیای اسلام باید یک حرکتی بکند، یک کاری باید بکند. بایستی با یک هماهنگی خوبی ــ چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ سیاسی، چه در صورت لزوم از لحاظ عملیّاتی ــ دنیای اسلام مجتمعاً روی این مسئله فکر کنند و کار کنند. البتّه آنها منتظر تازیانه‌ی خدا هم باید باشند؛ یعنی این‌جور ظلم کردن، پاسخِ خداییِ سختی خواهد داشت ــ در این تردیدی نیست ــ ولی این [پاسخ الهی]، وظیفه‌ی مردم را، وظیفه‌ی ما را، وظیفه‌ی دولتها را کم نمیکند. خدای متعال کار خودش را میکند، ما هم باید وظیفه‌ی خودمان را انجام بدهیم.» ۱۴۰۴/۰۱/۲۶
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «دنیای اسلام حرکتی بکند» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: غزه؛ فلسطین؛ جنایات اسرائیل؛ جهان اسلام؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=60027

 

۱۴۰۴/۰۱/۳۱

نماهنگ | چند نکته درباره مذاکرات عمان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یک جمله راجع به این گفتگوهای عمان عرض بکنیم. من این نکته را میخواهم بگویم که این گفتگوها، یکی از ده‌ها کار وزارت خارجه است؛ یعنی وزارت خارجه ده‌ها کار دارد که یکی‌اش هم این گفتگوهای عمان و این مسائلی است که حالا اخیراً مطرح شده. سعی کنید مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید؛ این تأکید من است. اشتباهی که در برجام کردیم، اینجا تکرار نشود. آنجا ما همه‌چیزمان را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات؛ یعنی کشور را شرطی کردیم. خب سرمایه‌گذار وقتی که کار کشور منوط به مذاکره باشد، سرمایه‌گذاری نمیکند دیگر؛ معلوم است؛ میگوید ببینیم عاقبت مذاکرات به کجا میرسد. این مذاکرات هم یک کاری است، یک حرفی است، یکی از کارهای چندین‌گانه‌ی وزارت خارجه است که دارد انجام میدهد. کشور هم کار خودش را در بخشهای مختلف باید بکند: بخش صنعت، بخش کشاورزی، بخشهای گوناگون خدماتی، بخش فرهنگ، بخشهای سازندگی، موضوعات خاصّی که تعریف خاصّی برایش شده... اینها را با جدّیّت دنبال کنید؛ اینها اصلاً هیچ ارتباطی ندارد به این گفتگوهای جاری‌ای که در عمان شروع شده... ضمناً، به این گفتگوها هم نه به صورت افراطی خوش‌بین باشیم، نه به صورت افراطی بدبین باشیم؛ این هم بالاخره یک کاری است،‌ یک حرکتی است، تصمیم‌گیری شده، دارد اجرا میشود و در این قدمهای اوّل هم خوب حرکت شده، خوب اجرا شده، بعد از این هم بایستی کاملاً با دقّت دنبال بشود ــ خطوط قرمز مشخّص است؛ برای طرف مقابل هم مشخّص است، برای ما هم مشخّص است ــ و مذاکرات به شکل خوب دنبال بشود. ممکن است به نتیجه برسد، ممکن است نرسد؛ نه خیلی خوش‌بینیم، نه خیلی بدبینیم. البتّه به طرف مقابل خیلی بدبینیم، طرف مقابل را قبول نداریم، می‌شناسیم طرف مقابل را، امّا به توانایی‌های خودمان خوش‌بین هستیم، میدانیم که ما خیلی کارها میتوانیم انجام بدهیم، شیوه‌های خوبی بلد هستیم.» ۱۴۰۴/۰۱/۲۶
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «چند نکته درباره مذاکرات عمان» را منتشر میکند.

برچسب‌ها: مذاکرات هسته‌ای؛ برجام؛ عمان؛ تجربه برجام؛ مذاکره ایران و آمریکا؛ شرطی نکردن اقتصاد کشور؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=60025

 

۱۴۰۴/۰۱/۳۱

مثبت ۱۰۰ ثانیه | همان تاکید همیشگی

 هفتاد و پنجمین شماره «مثبت۱۰۰ثانیه» گزارشی کوتاهی است از دیدار اخیر فرستاده ویژه پادشاه عربستان با رهبر انقلاب و بازخوانی موضع همیشگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در دیدار ۲۸ سال پیش با امیرعبدالله ولیعهد وقت عربستان نیز بیان شده بود: «ارتباط میان جمهوری اسلامی و عربستان برای هردو کشور مفید خواهد بود.»

 آذرماه ۱۳۷۶؛ تهران؛ ولیعهد وقت عربستان سعودی و پادشاه سال‌های بعد این کشور، مهمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شده بود. یخ رابطه دو کشور بزرگ جهان اسلام، پس از مخاصمات دهه ۶۰ باز شده و سعودی‌ها در سیاست‌هایشان نسبت به ایران، دچار چرخش شده بودند.

مقامات ایرانی متقابلاً این سیاست‌ها را با آغوش باز پذیرا شدند. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار ملک عبدالله، روابط ایران و عربستان را شامل برکات زیادی برای دنیای اسلام دانستند که در عین حال دشمنان زیادی هم دارد. دو دیدار سال ۱۳۷۸ و دیدار ۱۳۸۵ با مقامات سعودی هم دوباره مشحون از همین تأکیدها بود.

حالا ۲۸ سال بعد از دیدار ملک‌عبدالله با حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای و پس از مخاصمات چند سال اخیر، سعودی‌ها دوباره سیاست‌های خود را نسبت به ایران تغییر داده‌اند و فرستاده ویژه ملک سلمان برای تقدیم پیام وی، عازم تهران و دیدار با رهبر انقلاب اسلامی شده بود. موضع ایران اما همان موضع ۲۸ سال قبل است: «سال‌ها پیش همین جا که شما نشسته‌اید عمویتان ملک عبدالله نشسته بود؛ من به او گفتم: ارتباط صمیمی با عربستان را به سود خود می‌دانیم. اگر شما هم آن را به سود خودتان می‌دانید ارتباطات می‌تواند مستحکم شود... گسترش روابط میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان دشمنانی دارد. باید بر این انگیزه‌های خصمانه فائق آمد و ما در این خصوص آماده هستیم.» ۱۴۰۴/۰۱/۲۷

برچسب‌ها: مثبت ۱۰۰ ثانیه؛

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=60032

 

یک نکته ای که در مورد دو قطبیهایی مثل روانپریشیهای سرخوشی- افسردگی داریم، این است که اینها یک وضعیتهای روانی کمی و کیفی است که می تواند از لحاظات کمی و کیفی در افراد مختلف روانپریش مختلف هم جلوه کنند. یحتمل در یکی سرخوشی بیشتر باشد و دیگری افسردگی اش بیشتر باشد. و اما اگر این دو قطبی بسمت تک قطبیهای روانپریش هم میل کنند که یا بیش از حد افسردگی رخ دهد یا بیش از حد سرخوشی هم باشد ولی قطب دیگر هم وجود خارجی نداشته باشد، دیگر این را دو قطبی افسردگی فاز مانی نمی فرمایند و بلکه یحتمل بشود افسردگی تک قطبی و .... نکته اینجا این است که کجا است که در بیمار چنین چیزی بروز می کند و بلکه در ممکن الوجودی یحتمل واجب هم شود که بیماری اش را درمان هم کند؟! یعنی یک وقتها هست که روی بیمار اسم هم می گذارند که الا و لله که تو دچار بیماری دو قطبی افسردگی فاز مانی هم هستی. و حالا خر بیاور و باقلا هم بار بزن! مثل این است که بفرمایند که این سیاه چاله ی نجومی را هم داریم که اگر خواستی مال خودت؛ و اما حالا چطور هم می خواهی از آن بیرون آیی نیز دیگر خود دانی و ...!

البته لزوماً همه ی دوگانگیها و دو قطبیها نیز بد نیستند آنچنان که در سوره ی التین قرآن کریم نیز می فرماید:

بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ‎﴿التین: ١﴾‏ 

یا در سوره ی مبارکه ی انسان هم می فرماید:

إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ‎﴿الانسان: ٥﴾‏

وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا ‎﴿الانسان: ١٧﴾‏

انجیر و زیتون را با هم می فرماید که اولی خوب گرم است و زیتون هم یحتمل همراه انجیر، برای مزاجهای یبوستی مصارف درمانی داشته باشند. و اما حالا آیا چقدر از انجیر و چقدر هم از زیتون باید بیمار مصرف کند؟ این یحتمل به مزاج بیمار دارد و یحتمل بهتر ه هست که نظر طبیب را نیز از لحاظات کمی و کیفی پرسید.

همینطور هم کافور بسیار سرد هم هست در حالی که زنجبیل بسیار گرم است. و حالا آیا اینها را باید هم با هم استفاده کرد، یا اینکه گاهی اوقات بهتر است زنجبیل استفاده کند و گاهی اوقات هم بهتر است کافور استفاده کند و مصارف هر یک از لحاظات کمی و کیفی هم کدام است؟ باز بهتر است با عطار یا بهتر از آن با طبیب حازقی هم برای کم و کیف قضایایش  مشورت کرد.

نکته اینجا این هم هست که برای اینکه در مسائل الهیات توحیدی دچار دوگانگی و بلکه دو رنگی هم نشویم چرا که نمی توان دو خدا هم داشت آنچنان که در آیه ی شریفه هم می فرماید:

صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ‎﴿البقرة: ١٣٨﴾‏

و لذا مسئله اینجا این است که کی ممکن الوجودها رنگ خدایی می توانند به خود بگیرند؟! یعنی می فرمایند هر موجود مرکبی، ممکن الوجود است و نه واجب الوجود. ولی این مسئله کی اتفاق هم می افتد که ممکن الوجودها به خود رنگ خدایی حتی در بندگی و عبادت او به خود بگیرند و مثلاً بنده ی خدا کی مومن و متقی می شود و از همه نیز آیا چقدر جلو می زند آنچنان که می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ‎﴿الحجرات: ١٣﴾‏ 

این یک مسئله ی سختی است، آنچنان هم که در مورد قوم لوط می بینیم که خدا حضرت لوط علی نبینا علیه السلام را هم نجات می دهد، ولی قوم او را حتی همراه همسرش نیز عذاب می کند.

قَالُوا یَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَن یَصِلُوا إِلَیْکَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصِیبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ ‎﴿هود: ٨١﴾‏

نکته اینجا این است که پیغمبران و رسل الهی و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف درست است که ممکن الوجودهایی هستند هچون دیگر ممکن الوجودها، ولی آنچنان هم با واجب الوجود می توانند در تماس شوند و ارتباط برقرار کنند که آنگاه دیگر ممکن الوجودهایی که باید به سخن و حرف آنها گوش فرا دهند و تابع آنها گردند، بدتر طغیان هم می کنند و حتی می خواهند آنها را به قتل هم برسانند:

ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ الْأَنبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذَٰلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ‎﴿آل عمران: ١١٢﴾‏

و لذا مسئله این است که همان جنین هم آیا چه وقتی حتی تبدیل می شود به یک ممکن الوجودی؟ آیا اگر پدر و مادر فقط علم به این می یافتند که ما یحتمل در آینده یک ممکن الوجودی را در پیش خواهیم داشت، آنگاه همانجا نیز همین ممکن الوجود پا به عرصه ی وجود هم گذاشته است؟ یا اینکه در روز قیامت هم هست که معلوم می شود حتی هر ممکن الوجودی چقدر انسانیت خود را نیز حفظ کرده است، یا خیر و بلکه به حیوانیت و پستتر از حیوانیت هم نیافتاده است و ...؟ و بنابراین، این مسئله که آیا هر انسانی بتواند به مقام خلیفة اللهی هم چقدر دست یابد و بلکه خلیفة الله و ولی الله و امام زمان عجل الله فرجه الشریف در زمان خود را یاری هم برساند، این یک مسئله ای است برای شاگرد که می تواند هم به استقراء بیافتد که آیا شاگرد چقدر هم می تواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم پیش برود و الی ما شاء الله هم میل کند. ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم که جای خود را دارند.

و لذا، این سوال هم مطرح است که شاگرد چقدر هم توانسته است قلبش چه کمی و چه کیفی را آسمانی کند در حینی که فرض بفرمائید اسفار اربعه را هم دارد می پیماید و دوباره برگردد و دیگر شاگردان و همکلاسیهایش را نیز همراه خود کرده و همه و همه ی قلوب زمینی را هم آسمانی کند و .... نکته اینجا این است که آیا هر چه از مبداء به مقصد هم سعی کنید از طریق گوگل و ویز (Ways) و حتی نشان هم روی زمین سفرها کرده و حتی به آسمانها هم یحتمل بتوانید از طریق نرم افزارهایی به نقاطی دور دست روی زمین سفر کنید، ولی آیا چقدر هم آنگاه خود و قلبتان آسمانی هم می شود؟! و بلکه آیا همین نرم افزارها چقدر هم به شما در این راهتان کمک می کنند یا آیا شما هم هستید که دارید به آنها کمک می کنید که از طریق هوش مصنوعی آیا چقدر هم مسلمان شوند یا خیر؟! به هر حال و به هر تقدیر، آیا بدون داشتن سخت افزاری و فقط هم از طرق نرم افزاری و بلکه از راه های فلسفی و ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی و حکمت الهی نیز چقدر می توان به منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی نیز دست یافت که قلب شاگرد را آسمانی هم کرد. و حالا بعضی حتی اشکال هم کنند که دیگر وارد سیاست هم بهتر است وقتی با من حرف می زنی، نشوی؛ ولی خوب، سیاست هم در این بین خیلی دخیل است دیگر! 

نکته اینجا این است که حتی اگر از طرق نرم افزاری محض نیز وارد قضایا شوید، نمی توان مسئله ی مهبانگ و بلکه کارزارهای مهبانگی را هم حذف کرد. مثلاً یک وقت هست که در یک پایتختی و بلکه چندین پایتخت هم شما شهاب سنگ هم دارید، واما یک وقت هم هست که آیا این شهاب سنگها در اثر سال سائل بعذاب واقع است؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ‎﴿المعارج: ١﴾‏

یا بدلایل استراق سمع است؟ یا چیست؟

إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ ‎﴿الحجر: ١٨﴾‏

إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا سَآتِیکُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ ‎﴿النمل: ٧﴾‏

إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ‎﴿الصافات: ١٠﴾‏

وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ‎﴿الجن: ٩﴾‏

 

و لذا، این مسئله هم مطرح است که وقتی شاگرد مایل است که حتی نرم افزاری هم نزد شهدایی همچون سید حسن نصر الله، سید هاشم صفی الدین، شهید قاسم سلیمانی، شهید زین الدین و شهید یحیی سنوار هم برود، و بلکه در عین حال هم یک کنفرانس فیزیک انرژیهای بالای خوبی هم در غزه برگزار کند، آیا همین کنفرانسهای خودمان در همین دور و بر هم کفایت می کند یا کنفرانسی جداگانه هم مطرح است و بلکه آدرسش هم جدا است؟ نکته ایجا این است که خود به خودی وقتی کنفرانسی در فیزیک انرژیهای بالا هم در طیفهای UV ماورای بنفش هم برگزار شود، همین کنفرانس در عین حال مباحثی را نیز بطور دوگان در فیزیک انرژیهای پائین IR مادون قرمز مثل جاذبه زمین و بلکه گرانش را هم می تواند شامل شود؛ و بلکه انواع دوگانهای دیگری مثل دوگانهای ریسمانی و امثالهم را هم داریم و ... که شاگرد باید هم اینها را یاد بگیرد چطور با هم حتی بطور معقول نیز جمع کند. می فرمائید خیر؛ خودتان یک نگاهی به این مسائل در آخرین مقالات فیزیک انرژیهای بالا آرشیو کرنل بیاندازید و .... و تازه ما خیلی هم وارد سخت افزارها اینجا نشده ایم که بالاخره آیا چقدر هم دل بعضیها سنگ هم شود در حینی که شاگرد خیلی هم سعی دارد آیا چقدر مراتب و درجات متعالیه الفهای بینهایت آیات اللهی اسفار اربعه را هم بپیماید و .... لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه والسابقین الی ارادته و المسشتهدین بین یدیه

وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ‎﴿الأنفال: ٦٠﴾‏

 

۱۴۰۴/۰۱/۲۹

نماهنگ | ارتش عزیز انقلابی

حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای: «من از روز اوّل انقلاب در ارتش بودم؛ تقریباً از همان روزهای اوّل انقلاب، من در ارتش بودم، در بخشهای مختلف ارتش رفت‌وآمد داشتم... امروز ارتش ما ــ ارتش جمهوری اسلامی ــ بمراتب از آن روزهای اوّل انقلابی‌تر است، از روزهای هیجان مؤمن‌تر است، معتقدتر است، آماده‌تر است؛ هر چه گذشته، ارتش خالص‌تر شده. آنها آن روز جانشان را کف دستشان گرفتند؛ آن جوانهایی که آمدند مدرسه‌ی علوی خدمت امام سلام دادند... بعد از آن هم ارتش جانش را کف دستش گرفت. در قضیّه‌ی توطئه‌ی تجزیه‌ی کشور ــ میدانید دیگر؛ توطئه‌ی تجزیه در غرب کشور، در شرق کشور، در شمال کشور ــ ارتش حضور پیدا کرد، سختی هم زیاد کشید، فدایی هم زیاد داد، امّا ایستاد.  در قضیّه‌ی دفاع مقدّس [هم] همین جور... ارتش ایستاد، کنار مردم ایستاد، با جوانمردی ایستاد، با ازخودگذشتگی ایستاد. و هر جا هم لازم بوده، ارتش نقش آفریده؛ بعد از دفاع مقدّس هم همین جور [بوده]. هر وقت لازم بوده، هر جا لازم بوده، ارتش نقش‌آفرینی کرده... امروز ارتش «عزیز» است... مورد اعتماد است... امروز ارتش با مردم و در کنار مردم است، جزو مردم است. در همه‌ی حوادثی که مردم حضور دارند، انسان ارتش را میبیند که آنجا حضور دارد.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ۲۹ فروردین و روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، نماهنگ «ارتش عزیز انقلابی» را منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=60013

 

یک مسئله ای که در کارزار مهبانگی رخ می دهد، همین است که آیا روز قیامت فقط یک روز است؟ یا بلکه یحتمل این هم هست که روز پنجاه هزار سال است؟ یا یحتمل این هم هست که برای یاران و همرزمان امام حسین علیه السلام در کربلا و غیر کربلا هم چطور است و برای دشمنان او هم چطور است، و بلکه چطور هم باید باشد حالا اگر خیلی هم آنطوری که هر کسی دلش می خواهد اینطوری یا آنطوری باشد ولی نیست! سوال مهمتر این است که آیا دقیقاً در کیهانشناسی باید هم در نظر داشت که فقط یک مهبانگ هم بوده است که در اول خلقت رخ داده است و یحتمل هم یک مهبانگ دیگری است که در پایان خلقت رخ خواهد داد معروف به بیگ کرانچ، یا خیر آیا از کدام مرتبه و درجات آیات اللهی هم هست که بینهایت از این بیگ بنگها و بیگ کرانچها را خواهیم داشت تا در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی، شاگرد باید هم در نظر بگیرد که بالاخره آیا چطور هم باید از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند و ...؟ والسلام نامه تمام! بله؟!

یک مسئله ی ساده اش اینجا در مورد میکروبیولوژی و بیولوژی مولوکولی و فیزیولوژِ و اناتومی و ژنتیک و مسائلی از قبیل نازایی است که یحتمل همانطوری که علامه طباطبایی قدس سره الشریف می فرمایند آیا زن و شوهر آنقدر هم با یکدیگر وارد رقابتهای گوناگون زندگی شوند که از جمله هم مثلاً آیا کیست که سرتر هم هست و می تواند آیا در لقاء اسپرم و تخمک دختردار شوند یا پسردار؟ که اصلا هر کدام در مسابقاتشان یادشان هم می رود که آیا ما لقاء طبیعی ای را در نظر داشتیم که قرار بود نطفه ای و جنینی هم شکل بگیرد از این لقاء یا اینکه نخیر؛ لقاء مصنوعی هم قرار است باشد چرا که دیگر آن دیگری هم معلوم نیست آیا چرا کار نمی کند یا می کند؟ ولی گفته شده است که در لقاء مصنوعی هم بشر علمش به آن حد نیز رسیده است که می تواند تشخیص دهد که باید در آزمایشگاه چطور این لقاء را انجام هم داد تا بتوان حتی جنس فرزند را هم تعیین کرد! ولی نکته ی مهم اینجا است که آیا اگر در آزمایشگاه می توان چنین کرد که بقول معروف یک مسئله ای به این سادگی است که آیا شیر است یا خط؟ یحتمل شاگردان این روزها ندانند اصلا شیر یا خط یعنی چه چرا که اصلا این روزها سکه ای هم در دسترس مردم خیلی نیست و بلکه منسوخ هم شده است برای اینکه هر چه هست اسکناس است و حتی آن هم دارد منسوخ می شود و بشر حتی وارد پولهای کارتی و خودپردازها و کارت به کارت و ... اینها هم شده است و اسکناسها هم دارند از دور خارج می شوند و .... و لذا یحتل وقتی در استقراء به این نتیجه هم شاگرد می رسد که بابا دیگر کدام سکه و اسکناس؟ یک مرتبه یحتمل همه یادشان هم بیاید که نه بابا، مثل اینکه طلا و سکه هنوز هم ارزشمند هستند و ...!

ولی عرض بنده ی حقیر این است که همین مسئله 0 و 1، صفر و یکی که آیا بالاخره شیر است یا خط که سکه ای که به هوا می رود را حدس زده و حساب و کتاب کنید که آیا چقدر هم می تواند احتمال داشته باشد که پسردار شد یا دختردار؟ یک مرتبه حتی وقتی خود همان دختر خانم یا آقا پسری که مایل هم هستند خیلی ازدواج کنند ولی همه ی عوامل ژنیتیکی و فردی و خانوادگی و اجتماعی و جهانی و بلکه جنگ و کارزارهای مهبانگی را هم همه و همه را ارزیابی می کنند، آیا چقدر هم تصمیم بگیرند که اصلا بهتر است که پایتخت خودمان را هم فراموش کرده و برویم به یک پایتخت دیگری که آیا حالا چقدر هم بهتر است یا نیست! و اصلا مسئله ی ازدواج و فرزندآوری و همه و همه را هم دربست کنار بگذارند و یا علی از تو مدد! قرآن کریم هم که خود بارها می فرماید سیروا فی الارض. و لذا مسئله حل است؟! بنده داشتم در اینترنت می گشتم و دیدم که خانم دکتر پگاه کرامتی متخصص زنان و نازایی هم در این موارد و از جمله تعیین جنس فرزند مطالب خوبی را به تشخیص ابتدایی این حقیر به انگلسی در سایتشان گذاشته اند که مثلاً روش PDG هم کدام است و .... 

ولی نکته ی مهمتر اینجا است که آیا شاگرد چقدر هم میتواند احترام اساتید خود را نیز نگه دارد هر چند که آیا او مسلمان است مثل عبد السلام و دارد فرض بفرمائید با ادوارد ویتن هم در حضور دیگر اساتید نیز بحث می کند؟ یا مثلاً آیا بنده ی حقیر است که دلم می خواهد با مرحوم خانم دکتر بدیع الزمان قریب هم راجع به ایرانشناسی بحث کنم چرا که بنده یحقیر هم اگر ایشان شاگرد هنینگ بوده اند، بنده نیز شاگردی شاگرد هنینگ، یعنی شوارتز، را کمی کرده بوده ام. یا یک بار هم داشتم از پیاده روی جلوی ساختمان اوانز رد می شدم و دیدم که اوئن چمبرلین، برنده ی جایزه ی نوبل، مثل جان تیت هم یکی از این کراواتهای مخصوص تگزاسیها را زده است و دارد با یک دختر خانم اورینتالی نیز صحبت می فرمایند. و بنده ی حقیر هم رفتم جلو و خواستم اظهار فضل کنم و چیزی به عرض برسانم. جالا دوچرخه ای دست دوم را هم که از دیگری قرض کرده بودم را یک جایی باید پارک می کردم و قفل هم نداشتم به آن بزنم، و لذا دزد همان را برد و مجبور هم شدم 100 دلار بابتش بپردازم و این هم بماند! خلاصه صبر کردم حرف این استاد که یحتمل با شاگردشان هم بود تمام شد. بنده کمی آمدم اظهار فضل هم کردم که مسائل بنده ی حقیر از جمله هم این است که بین دو قطبی افسردگی و سرخوشی هم آیا چقدر گیر کرده ام. ایشان هم با خونسردی تمام گوش فرمودند و آخرش هم گفتند که موفق باشی. ولی عرض بنده ی حقیر این است که همین کلاسی را که با استاد شوارتز داشتم را نمی دانم چطور اصلا دانشکده ایرانشناسی را هم منتقلش کرده بودند به ساختمان اوانز که مربوط هم بود به ریاضی و آمار و امثالهم. و لذا می توانستید جزوه های رستم و اسفندیار را هم از اساتید ایرانی و بلکه شاگردانشان هم در آنجا تهیه کنید و .... یک آبروریزی برای شاگرد همینجا هم هست که روانشناسان و اساتید فن محترم خیلی هم اشکال بفرمایند که این شاگرد خیلی هم تشخیص داده است که انقریب که دارد بلا سرش می آید و شروع کرده است مثل خوک جیغ جیغ کردن و .... و این دیگر یک آبروریزی هم نمی شود هم گفت صرفاً مثلاً از نوع دروغین حل معادلات اینشتین- اسمولوچفسکی است و بلکه یحتمل حتی ممکن است که مسئله ای مهبانگی از نوع لختگیهای خونی مرگبار هم شود و حالا گیریم که وارد کارزارهای مهبانگی هم شاگرد خیلی هنوز وارد هم نشده باشد و ....  

و لذا عرض بنده ی حقیر این است که کار آسانی هم هست که بنده ی حقیر هم مدعی شوم که بنده نیز اهل بخیه ام و خود را قاطی بقیه ی خیاطها جا بزنم و خدمت شاه و سلطان هم همه و همه برسیم. و اما مسئله ی فرهیختگی و استادی که بتواند بین دو فرهنگ مختلف و بلکه دو پایتخت حتی آنچنان هم غلبه کند که پایتخت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نیز برای همیشه نیز تثبیت کند، آیا چقدر کار یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف است و آیا چقدر هم کار خود آن حضرت است؟! هزار نکته باریکتر از مو اینجا است، نه هر که سر تراشید قلندری داند! لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الی فی قضاء حوائجه و المستشهدین بین یدیه

اَللَّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ وَ مُدَّ فِی عُمْرِهِ وَ زَیِّنِ اَلْأَرْضَ بِطُولِ بَقَائِهِ اَللَّهُمَّ اِکْفِهِ بَغْیَ اَلْحَاسِدِینَ وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ اَلْکَائِدِینَ وَ اُزْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ اَلظَّالِمِینَ وَ خَلِّصْهُ مِنْ أَیْدِی اَلْجَبَّارِینَ اَللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ رَعِیَّتِهِ وَ خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ عَدُوِّهِ وَ جَمِیعِ أَهْلِ اَلدُّنْیَا مَا تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ بَلِّغْهُ أَفْضَلَ مَا أَمَّلَهُ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ

فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی مؤلف گوید که این دعاى شریفى است و سزاوار است خواندن آن در آنجا مکرر و در غیر آن مکان و ما در باب اول ذکر کردیم این دعا را با اختلاف جزئى

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِنَاتِ وَ اَلْمُسْلِمِینَ وَ اَلْمُسْلِمَاتِ

اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ

اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ

وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ​

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی