الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

 

خطبه‌های نماز عید فطر

در مصلای امام خمینی (ره)(۱)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین. الحمد لله الّذی خلق السّماوات و الارض و جعل الظّلمات و النّور ثمّ الّذین کفروا بربّهم یعدلون. احمده و استعینه و استنصره و اطلب منه التّوفیق و استغفره و اتوب الیه و اصلّی و اسلّم علی حبیبه و نجبیه سیّد خلقه سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم به همه‌ی حضّار محترم در این نماز، به همه‌ی ملّت ایران، به همه‌ی امّت اسلامی؛ همچنین تبریک عرض میکنم نوروز را، سال جدید را و همچنین دوازدهم فروردین، روز جمهوری اسلامی ایران را که عید بزرگ ملّت ایران است.

امسال هم ماه رمضان سپری شد و ملّت عزیز ما این تجربه‌ی الهیِ گران‌قدر را بحمدالله بخوبی گذراندند. ماه رمضان یک پدیده‌ی توحیدی است؛ یعنی دلها را و انسانها را به خدای متعال نزدیک میکند. ماه رمضان عرصه‌ی تقرّب به خدا است، محلّ وعده‌ی تجدید حیات معنوی است؛ یعنی خداوند متعال با تشریع روزه‌ی ماه رمضان یک فرصتی به من و شما داده است که در طول یک سال، یک ماهِ تمام این فرصت را داشته باشیم که دلهای خودمان را شست‌وشو بدهیم، خودمان را تطهیر کنیم و اگر بتوانیم، خودمان را از آلایشها بیرون بیاوریم و توحیدی کنیم. روزه‌ی ماه رمضان، اُنس با قرآن در ماه رمضان، لیلةالقدر ماه رمضان، توسّلات و تضرّعات و دعاها در ماه رمضان، همه‌ی اینها انسان‌ساز است. ماه رمضان، حقّاً و انصافاً یکی از بزرگ‌ترین نعمتهای الهی است. هر کس به هر اندازه‌ای آداب ماه رمضان را مراعات کند و عمل کند، به همان اندازه دل او و جان او و باطن او ساخته میشود، توحیدی میشود. خداوند فرمود: لَعَلَّکُم تَتَّقون؛(۲) این ماه رمضان برای تقوا است، برای متّقی شدن دل و جان انسان است.

امسال بحمدالله ماه رمضان غنی و سرشار از معنویّتی داشتیم؛ در این ماه رمضان رواج قرآن به طور روشنی محسوس بود؛ تلاوت قرآن، جزءخوانی قرآن، تأمّل در آیات قرآن؛ رواج انفاق و سفره‌های افطار در مساجد، در حرمها، در خیابانها، در مراکز عمومی؛ حضور در مجالس دعا، حضور پُرشور، حضور متراکم ــ بخصوص جوانها ــ در مجالس دعا و مناجات و تضرّع و توسّل، امسال بحمدالله در ماه رمضانی که گذشت کاملاً محسوس بود؛ همه‌ی قشرها با همه‌ی ظواهر در این مراسم شرکت کردند، بهره بردند، دعا کردند، با خدای متعال حرف زدند، از خدا خواستند، به خدای متعال توکّل کردند، بهره‌ی زیادی بردند؛ «هنیئاً لارباب النّعیم نعیمهم»؛(۳) آن کسانی که بهره بردند، ان‌شاءالله از این بهره‌ی ماه رمضان در طول سال استفاده کنند و دل را پاکیزه نگه دارند و تا ماه رمضان آینده این معنویّت را حفظ کنند، ان‌شاءالله ماه رمضانِ بعد یک درجه بالاتر و پیش‌تر خواهند رفت.

ختم ماه رمضان هم به این راه‌پیمایی پُرشور و پُرمعنا انجام گرفت؛ مردم ــ ملّت ایران ــ در جمعه‌ی آخر ماه رمضان حرکت عظیمی را انجام دادند و مطالب زیادی از این اجتماع عظیم مردم به دنیا منعکس شد؛ آنهایی که باید بفهمند، آنهایی که باید بشناسند ملّت ایران را، خیلی پیامها را از این اجتماع عظیمِ شما مردم عزیز در تهران، در شهرهای گوناگون ــ بزرگ و کوچک ــ [دریافت کردند و] مردم توانستند این پیام را برسانند و کار بسیار مهمّی انجام گرفت. رشد قلبی همراه با تلاش سیاسی و تحرّک ایمانی، دستاورد این ماه رمضانی بود که گذشت؛ این را حفظ کنیم.
امروز روز عید است؛ از خدای متعال در این روز مبارک بخواهید به شما کمک کند تا ان‌شاءالله بتوانید این دستاوردهای ارزشمند را برای خودتان، برای کشورتان، برای آینده‌تان محفوظ بدارید.
بِسمِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ  *قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ  اَللهُ الصَّمَدُ * لَم یَلِد وَلَم یولَد * وَ لَم  یَکُن  لَهُ کُفُوًا  اَحَدٌ.(۴)

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما علیّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّ‌بن‌الحسین زین‌العابدین و محمّدبن‌علیّ باقر علم الاوّلین و الآخرین و جعفر‌بن‌محمّد الصّادق و موسی‌بن‌جعفر الکاظم و علیّ‌بن‌موسی‌ الرّضا و محمّد‌بن‌علیّ الجواد و علیّ‌بن‌محمّد الهادی و الحسن‌بن‌علیّ الزّکیّ العسکریّ و الحجّة القائم المهدیّ صلوات الله علیهم اجمعین و السّلام علی ائمّة المؤمنین و هداة المستضعفین.

در این خطبه‌ی دوّم، یک روی دیگر از این ماه رمضانی که گذشت را عرض میکنم. شیرینی‌های ماه رمضان را ملّت ایران و ملّتهای دیگر چشیدند، لکن تلخی این ماه رمضان هم کام همه‌ی روزه‌داران دنیای اسلام را تلخ کرد و آن عبارت بود از حوادث خونین غزّه و لبنان و فلسطین. باز هم نسل‌کشی، باز هم کودک‌کشی، باز هم حمایت آمریکا از شرارتهای رژیم صهیونی غاصب فاسد، باز هم کمک به شرارتهای این دسته‌ی آدم‌کش و تروریست که امروز فلسطین را غصب کرده‌اند و بر فلسطین و مردم فلسطین حکومت میکنند؛ به اینها کمک کردند، از اینها حمایت کردند.

در اظهارات سیاسی‌ای که غربی‌ها میکنند، مکرّر شنیده‌اید که از نیروهای نیابتی اسم می‌آورند؛ ملّتهای شجاع منطقه، جوانان غیور منطقه را به نیابتی بودن متّهم میکنند. من میخواهم بگویم در این منطقه فقط یک نیروی نیابتی وجود دارد و آن، رژیم صهیونی غاصب فاسد است. رژیم صهیونیستی به نیابت از استعمارگران آتش‌افروزی میکند، نسل‌کشی میکند، جنایت میکند؛ اگر دستش برسد به کشورهای دیگر تجاوز میکند، همچنان که امروز دارد به سوریه تجاوز میکند. وارد خاک سوریه میشود تا چند کیلومتری دمشق هم پیش آمده؛ این کار را به نیابت استعمارگرها میکند؛ همان کسانی که بعد از جنگ جهانی دست گذاشتند روی این منطقه و این منطقه را به این شکل درآوردند؛ حالا رژیم صهیونیستی به نیابت از آنها دارد کار آنها را دنبال میکند و تکمیل میکند.

در اظهارات استعمارگران، همین کسانی که با پولشان، با رسانه‌شان، بر دنیا حکومت میکنند، بر کشورها حکومت میکنند، تروریسم به عنوان یک جنایت محسوب میشود و از تروریسم به عنوان یک جنایت نام برده میشود، امّا [اقدامات] تروریستی برای این رژیم خبیث جنایت‌کار یک امر جایز و مباحی است! دیگران اگر از حقّ خودشان هم دفاع کنند، از خاک خودشان هم دفاع کنند، به آنها میگویند تروریست، امّا رژیم خبیث صهیونیستی صریحاً نسل‌کشی میکند، کودک‌کشی میکند، جمعیّت زیادی را میزند، بخصوص اشخاص را ترور میکند و میگوید هم که من ترور کردم، امّا چشمان استعمارگران غربی روی اینها بسته است، به او لبخند هم میزنند، کمک هم میکنند، از او حمایت هم میکنند. از سالها پیش، غیر از کشتارهای جمعی در شهرها و روستاهای فلسطین که رژیم صهیونیستی از همان اوایل شروع کرد و تا حالا ادامه دارد، علاوه‌ی بر آن، یکی از کارهای رایج آنها ترور شخصیّت‌ها است، ترور آدمها است؛ «ابوجهاد»(۵) را در تونس ترور میکنند، «فتحی شقاقی»(۶) را در قبرس ترور میکنند، «احمد یاسین»(۷) را در غزّه ترور میکنند، «عماد مغنیه»(۸) را در سوریه ترور میکنند، تعداد زیادی از دانشمندان عراقی را در بغداد ترور میکنند ــ بعد از آنکه بیست سال قبل، آمریکا وارد عراق شد ــ شهدای دانشمند هسته‌ای را در تهران ترور میکنند؛ کارشان، حرکتشان، حرکتِ تروریستیِ واضح است و آمریکا حمایت میکند، تعدادی از دولتهای غربی حمایت میکنند، بقیّه هم تماشا میکنند و نگاه میکنند. در همین برهه‌ی اخیر، در کمتر از دو سال، حدود بیست هزار کودک را رژیم صهیونیستی شهید کرد و پدرها و مادرهای آنها را داغدار کرد، [امّا] کسانی که شعار حقوق بشر میدهند دارند تماشا میکنند و هیچ گونه حرکتی در مقابلشان انجام نمیدهند. ملّتهای دنیا عصبانی‌اند، ناراحتند، تا آنجایی که اطّلاع دارند؛ ملّتهای دنیا از بسیاری از مسائل و جنایات اطّلاع ندارند. اینکه می‌بینید در خیابانهای اروپا و حتّی آمریکا علیه رژیم صهیونیستی شعار میدهند، به خاطر اطّلاعات محدود آنها است؛ [اگر] اطّلاعات بیشتری داشته باشند، بیشتر از این هم [اعتراض] میکنند.

نتیجه‌ی این حرفهایی که عرض میکنم، این است که این گروه تبهکار باید از فلسطین ریشه‌کن بشود و به حول و قوّه‌ی الهی ریشه‌کن هم خواهد شد. در اینجا تلاش برای این کار و در راه این کار، یک وظیفه است؛ هم وظیفه‌ی دینی است، هم وظیفه‌ی اخلاقی و وظیفه‌ی انسانی است. همه وظیفه دارند در این راه کار کنند، تلاش کنند، برای اینکه این موجود شریر را، این موجود جنایت‌کار را از این منطقه حذف کنند.

همه بدانند! مواضع ما همان مواضعی است که بود، دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی هم همان است که بود. تهدید میکنند که شرارت خواهند کرد. البتّه ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمیدهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، امّا اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ی متقابلِ محکم خواهند خورد. و اگر به فکر این باشند که در داخل کشور فتنه راه بیندازند، مثل بعضی از سالهای قبل که راه انداختند، جوابشان را خود ملّت ایران خواهند داد، همچنان که در گذشته دادند. خداوند شما را موفّق و مؤیّد بدارد.

بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ * وَ العَصرِ   اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ   اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(۹)

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته


 خطبه‌های این نماز در مصلّای امام خمینی (ره) تهران ایراد گردید.

 سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۸۳

 این نعمت  بر صاحبان نعمت گوارا باد.

 سوره‌ی اخلاص؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو: "او خدایى است یکتا؛ خداى صمد؛ نه کَس را زاده، نه زاییده از کَس، و او را هیچ همتایى نباشد."»

 از بنیان‌گذاران جنبش فتح فلسطین، که در فروردین ۱۳۶۷ به دست عوامل رژیم صهیونیستی ترور شد.

 دبیرکلّ جنبش جهاد اسلامی فلسطین، که در آبان ۱۳۷۴ به شهادت رسید.

 بنیان‌گذار جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، که در فروردین ۱۳۸۳ به شهادت رسید.

 از فرماندهان عالی‌رتبه‌ی حزب‌الله لبنان، که در بهمن ۱۳۸۶ به شهادت رسید.

 سوره‌ی عصر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. سوگند به عصرِ [غلبه‌ی حق بر باطل] که واقعاً انسان دستخوشِ زیان است؛ مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‌اند.»

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59903

  • ۰۴/۰۱/۱۳
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۱۰)

وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـٰکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‎﴿الأعراف: ١٦٠﴾‏

 

41 باب استسقاء المأمون بالرضا(ع)و ما أراه الله عز و جل من القدرة فی الاستجابة له و فی إهلاک من أنکر دلالته فی ذلک‌

1 حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْمُفَسِّرُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا یُوسُفُ‌

بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَیَّارٍ عَنْ أَبَوَیْهِمَا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ(ع)أَنَّ الرِّضَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى(ع)لَمَّا جَعَلَهُ الْمَأْمُونُ وَلِیَّ عَهْدِهِ احْتُبِسَ الْمَطَرُ فَجَعَلَ بَعْضُ حَاشِیَةِ الْمَأْمُونِ وَ الْمُتَعَصِّبِینَ عَلَى الرِّضَا یَقُولُونَ انْظُرُوا لَمَّا جَاءَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى(ع)وَ صَارَ وَلِیَّ عَهِدْنَا فَحَبَسَ اللَّهُ عَنَّا الْمَطَرَ وَ اتَّصَلَ ذَلِکَ بِالْمَأْمُونِ فَاشْتَدَّ عَلَیْهِ فَقَالَ لِلرِّضَا(ع)قَدِ احْتُبِسَ الْمَطَرُ فَلَوْ دَعَوْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُمْطِرَ النَّاسَ فَقَالَ الرِّضَا(ع)نَعَمْ قَالَ فَمَتَى تَفْعَلُ ذَلِکَ وَ کَانَ ذَلِکَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ قَالَ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص)أَتَانِی الْبَارِحَةَ فِی مَنَامِی وَ مَعَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ(ع)وَ قَالَ یَا بُنَیَّ انْتَظِرْ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ فَابْرُزْ إِلَى الصَّحْرَاءِ وَ اسْتَسْقِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَیَسْقِیهِمْ وَ أَخْبِرْهُمْ بِمَا یُرِیکَ اللَّهُ مِمَّا لَا یَعْلَمُونَ مِنْ حَالِهِمْ لِیَزْدَادَ عِلْمُهُمْ بِفَضْلِکَ وَ مَکَانِکَ مِنْ رَبِّکَ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ غَدَا إِلَى الصَّحْرَاءِ وَ خَرَجَ الْخَلَائِقُ یَنْظُرُونَ فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ یَا رَبِّ أَنْتَ عَظَّمْتَ حَقَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَتَوَسَّلُوا بِنَا کَمَا أَمَرْتَ وَ أَمَّلُوا فَضْلَکَ وَ رَحْمَتَکَ وَ تَوَقَّعُوا إِحْسَانَکَ وَ نِعْمَتَکَ فَاسِقِهِمْ سَقْیاً نَافِعاً عَامّاً غَیْرَ رَائِثٍ وَ لَا ضَائِرٍ وَ لْیَکُنْ ابْتِدَاءُ مَطَرِهِمْ بَعْدَ انْصِرَافِهِمْ مِنْ مَشْهَدِهِمْ هَذَا إِلَى مَنَازِلِهِمْ وَ مَقَارِّهِمْ قَالَ فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَقَدْ نَسَجَتِ الرِّیَاحُ فِی الْهَوَاءِ الْغُیُومَ وَ أَرْعَدَتْ وَ أَبْرَقَتْ وَ تَحَرَّکَ النَّاسُ کَأَنَّهُمْ یُرِیدُونَ التَّنَحِّیَ عَنِ الْمَطَرِ فَقَالَ الرِّضَا(ع)عَلَى رِسْلِکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ فَلَیْسَ هَذَا الْغَیْمُ لَکُمْ إِنَّمَا هُوَ لِأَهْلِ بَلَدِ کَذَا فَمَضَتِ السَّحَابَةُ وَ عَبَرَتْ ثُمَّ جَاءَتْ سَحَابَةٌ أُخْرَى تَشْتَمِلُ عَلَى رَعْدٍ وَ بَرْقٍ فَتَحَرَّکُوا فَقَالَ عَلَى رِسْلِکُمْ فَمَا هَذِهِ لَکُمْ إِنَّمَا هِیَ لِأَهْلِ بَلَدِ کَذَا فَمَا زَالَتْ حَتَّى جَاءَتْ عَشْرُ سَحَابَةٍ وَ عَبَرَتْ وَ یَقُولُ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا(ع)فِی کُلِّ وَاحِدَةٍ عَلَى رِسْلِکُمْ لَیْسَتْ هَذِهِ لَکُمْ إِنَّمَا هِیَ لِأَهْلِ بَلَدِ کَذَا ثُمَّ أَقْبَلَتْ سَحَابَةُ حَادِیَةَ عَشَرَ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ هَذِهِ سَحَابَةٌ بَعَثَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَکُمْ فَاشْکُرُوا اللَّهَ عَلَى تَفَضُّلِهِ عَلَیْکُمْ وَ قُومُوا إِلَى مَقَارِّکُمْ وَ مَنَازِلِکُمْ فَإِنَّهَا مسامة [مُسَامِتَةٌ لَکُمْ وَ ...

...

الْأَسَدَانِ یَقُولَانِ أَ تَأْذَنُ لَنَا أَنْ نُلْحِقَهُ بِصَاحِبِهِ الَّذِی أَفْنَیْنَاهُ قَالَ لَا فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَدْبِیراً هُوَ مُمْضِیهِ فَقَالا مَا ذَا تَأْمُرُنَا قَالَ عُودَا إِلَى مَقَرِّکُمَا کَمَا کُنْتُمَا فَصَارَا إِلَى الْمَسْنَدِ وَ صَارَا صُورَتَیْنِ کَمَا کَانَتَا فَقَالَ الْمَأْمُونُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَفَانِی شَرَّ حُمَیْدِ بْنِ مِهْرَانَ یَعْنِی الرَّجُلَ الْمُفْتَرَسَ ثُمَّ قَالَ لِلرِّضَا(ع)یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَذَا الْأَمْرُ لِجَدِّکُمْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)ثُمَّ لَکُمْ فَلَوْ شِئْتَ لَنَزَلْتُ عَنْهُ لَکَ فَقَالَ الرِّضَا(ع)لَوْ شِئْتُ لَمَا نَاظَرْتُکَ وَ لَمْ أَسْأَلْکَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ أَعْطَانِی مِنْ طَاعَةِ سَائِرِ خَلْقِهِ مِثْلَ مَا رَأَیْتَ مِنْ طَاعَةِ هَاتَیْنِ الصُّورَتَیْنِ إِلَّا جُهَّالَ بَنِی آدَمَ فَإِنَّهُمْ وَ إِنْ خَسِرُوا حُظُوظَهُمْ فَلِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَدْبِیرٌ وَ قَدْ أَمَرَنِی بِتَرْکِ الِاعْتِرَاضِ عَلَیْکَ وَ إِظْهَارِ مَا أَظْهَرْتَهُ مِنَ الْعَمَلِ مِنْ تَحْتِ یَدِکَ کَمَا أُمِرَ یُوسُفُ بِالْعَمَلِ مِنْ تَحْتِ یَدِ فِرْعَوْنِ مِصْرِ قَالَ فَمَا زَالَ الْمَأْمُونُ ضَئِیلًا فِی نَفْسِهِ إِلَى أَنْ قَضَى فِی عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(ع)مَا قَضَى‌

عیون اخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق، جلد 2، ص 167- 172

https://lib.eshia.ir/86808/2/167

باب 41 طلب باران حضرت- بدرخواست مأمون- و نشاندادن قدرتهاى الهى در اجابت دعاى او و هلاکت و رسوائى مخالفان و منکران شخصیّت او 7‌

1- محمّد بن قاسم مفسّر بسند مذکور در متن از امام عسکرىّ از پدرش از جدّش از علىّ بن موسى علیهم السّلام روایت کرده گفت: چون مأمون علىّ بن موسى علیهما السّلام را ولیعهد خویش قرار داد مدّتى باران نیامد. بعض از اطرافیان مأمون و مخالفین حضرت رضا 7 شروع بیاوه گوئى کرده گفتند: این از شومى علىّ بن‌

موسى است، از زمانى که وى باین سرزمین قدم نهاده باران از آسمان نباریده و خداوند از فرستادن باران دریغ فرموده، این خبر بمأمون رسید و بر او گران آمد، نزد حضرت آمده تقاضا کرد که ایشان نماز استسقاء (طلب باران) بخواند و گفت: اى کاش (حضرت) دعا میکرد و خداوند باران میفرستاد، امام علیه السلام فرمود: بسیار خوب، مأمون سؤال کرد: در چه روز- و آن روز روز جمعه بود- این کار را انجام میدهى؟ امام فرمود: روز دوشنبه، چون من جدّم رسول خدا صل الله علیه و آل و سلم را در خواب دیدم که جدّم امیر مؤمنان علىّ علیه السلام با او بود، بمن فرمود:

پسر جانم تا روز دوشنبه صبر کن آنگاه بصحرا رو و از خداوند طلب باران کن، خداوند متعال براى مردم باران خواهد فرستاد. و به آنان خبر ده آنچه را خداوند عزیز بتو بنمایاند که مردم بدان آگاه نیستند از موقعیّت وجود تو در میان آنان، تا تو را بشناسند و علمشان در باره تو زیاد شود، و بفضل و مقام و اعتبار تو در نزد خداوند عز و جلّ آگاه گردند. چون روز دوشنبه رسید حضرت روى بصحرا نهاد، و مردمان جمله بیرون آمدند و همه مینگریستند، آن جناب بمنبر رفت و حمد و ثناى الهى را بجا آورد، و آنگاه گفت: اى پروردگار من توئى که حقّ ما

اهل بیت را عظیم مقرر داشتى، تا مردم بامر تو دست بدامن ما شوند و از ما یارى طلبند، و امیدوار کرم تو باشند و رحمتت را بجویند و به احسان تو چشم دوزند، و بخششت را طلبند، پس سیراب کن ایشان را ببارانى پر سود، فراگیر، بى‌وقفه و بى‌درنگ، و بى‌ضرر و زیان. ابتدایش پس از بازگشتن ایشان از این صحرا بمنازلشان و قرارگاههایشان باشد! راوى گفت: قسم به آن کس که محمّد صل الله علیه و آله و سلم را بحقّ به نبوّت مبعوث کرد: ناگاه بادها وزیدن گرفت و (بدین سبب) ابرها بوجود آورد و آسمان برعد و برق افتاد، و مردم به جنبش افتادند، گویا قصد گریز از باران داشتند. حضرت رضا علیه السلام فرمود: اى مردم آرام باشید، صفوف را بهم نزنید این ابرها از آن شما نیست بسوى فلان بلد میروند، ابرها همه رفتند و نباریدند، سپس ابرى دیگر آمد که شامل رعد و برق بود، باز مردم از جا حرکت کردند امام فرمود: بر جاى خود آرام باشید، این ابر نیز براى شما نیست بفلان بلد میرود و براى اهل آنجا میبارد، و پیوسته ابرها آمدند و رفتند تا ده قطعه ابر، و حضرت علیه السلام هر کدام را میگفت: این مربوط بشما نیست، این از آن اهل فلان شهر است شما حرکت نکنید و بر جاى خود آرام بمانید و آشوب‌

نکنید، تا اینکه براى بار یازدهم ابرى پدید آمد، در این بار امام فرمود: این ابر را خداوند عزّ و جلّ بسوى شما برانگیخته پس او را بجهت تفضّلى که بر شما کرده است سپاس گوئید، اکنون برخیزید و بقرارگاهها و منزلهاى خود بروید، و این ابر بالاى سر شما است و نمیبارد تا بخانه و منازل خود برسید آنگاه باریدن میگیرد، و آن مقدار بر شما خیر میبارد که شایسته کرم خداوندى است، و سزاوار شأن و جلال اوست. این بگفت و از منبر بزیر آمد، و مردم بازگشتند، و ابر همچنان بود و نمى‌بارید تا همگان نزدیک منازل خود شدند، آنگاه بشدّت شروع بباریدن نمود، و رودها و استخرها و گودالها و صحراها را همگى آب فرا گرفت، و مردم شروع کردند به تبریک و تهنیت گفتن به فرزند رسول خدا 6 بسبب کرامتى که خداوند عزّ و جلّ بدو مرحمت فرموده است، و میگفتند:

گوارا باد او را این کرامت! آنگاه حضرت میان جمعیّت آمدند و مردم بسیارى حاضر شدند، آنگاه فرمود: ایّها النّاس! از خدا بترسید و نعمت‌هاى او را قدر بدانید و بنافرمانى کردن، نعمتها را از خود گریزان ننمائید، بلکه (نعم الهى) را بطاعت و بندگى و شکرگزارى بر آنها و بر عطایاى پى در پى خداوندى، دائمى و همیشگى‌ ...

...

داد، گفتند: پس ما چه کنیم؟ فرمود: بجاى خود باز گردید، و همچنان که بودید بشوید، آن دو شیر بسوى تخت بازگشته بهمان صورت اوّلیه به صورت شیر بر آن نقش شدند.

مأمون گفت: سپاس خداى را که مرا از شرّ حمید بن مهران کفایت فرمود (مرادش آن مرد نابود شده بود.)، آنگاه رو بحضرت رضا علیه السلام کرده عرضکرد:

یا ابن رسول اللَّه! این امر خلافت و امارت از آن جدّ شما- رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم- بوده و پس از وى براى شما فرزندان میباشد، اگر میخواهید من بنفع شما از این مقام کناره گیرم و آن را بشما بسپارم؟ حضرت فرمود: اگر چنین چیزى میخواستم تو را مهلت نمى‌دادم و از تو تمنّا و خواهش نمى‌کردم، بلکه از خداى خود میخواستم، زیرا خداوند اطاعت سایر مخلوقات خود را بما عطا فرموده، چنان که دیدى از آن دو نقش شیر، و این جماعتى از جهّال و عقب افتادگان بنى آدمند که سرکشى مى‌کنند، و اینان اگر چه در بهره خود زیان کرده‌اند، ولى خداوند تعالى را در این عمل مصلحتى است، و مرا امر فرموده که اعتراضى بر تو نداشته باشم، و آنچه تو اظهار کنى من در اختیار تو باشم، چنان که یوسف را تحت فرمان فرعون مصر قرار داد.

راوى گوید: پس از این ماجرا مأمون پیوسته اظهار کوچکى و حقارت در نزد حضرت رضا علیه السلام مینمود، تا اینکه بالاخره انجام داد در باره آن حضرت کارى را که میخواست انجام دهد.

مترجم گوید: «باید دانست که معجزات و کرامات امرى است مسلّم، و صریح قرآن بدان ناطق است و منکرى در میان خداپرستان ندارد مگر اندکى که خود را روشن فکر میدانند، ولى معجزه از انبیاء الهى و اولیاء بحق و بلکه از افراد برجسته و مقربان درگاه الهى (تنها) باذن پروردگار صادر مى‌شود، و اصل معجزه و کرامت آن عملى است که دیگران از اتیان بمثل آن عاجزند، و لازم هم نیست کسى که کرامت از او صادر مى‌شود معصوم باشد، آیه شریفه میفرماید: قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ‌ یعنى: (خطاب به حضرت سلیمان) من قبل از اینکه از مجلس برخیزى (تخت ملکه صبا را) نزد تو حاضر مى‌کنم. قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ‌ (یعنى) من بکمتر از یک چشم بهم زدنت آن (تخت) را در نزد تو مى‌آورم.

این خود کرامتى است که در آن روزگار بلکه در این روزگار هم براى کسى امکان ندارد، ولى باید متوجّه این امر بود که معجزه شرائطى دارد:

اوّل اینکه معجزه انبیاء- علیهم السّلام- براى اثبات نبوّت ایشانست و آیه بیّنه است، و در مقام تحدّى است، نه هر وقت و هر جا و هر چند که بدون آن حقّ بر طرف مقابل ثابت شده باشد. دوم اینکه: معجزات بصورتى نیست که آنچه هست نابود کند بلکه بعکس مثلا: درخت خشک شده را سبز مى‌کند، یا مرده را زنده مى‌کند، یا بز از شیر رفته را شیر از پستانش جارى مى‌نماید، یا مریض را شفا میدهد، یا آتش را گلستان میکند، یا چشمه خشک شده و بى‌آب را جوشان و نابع مینماید، نه اینکه نابود

نابودکننده باشد، مانند آن شخص که چاه پر آب را با انداختن آب دهان در آن خشک کند.

و مطلب دیگر اینکه امامان اهل بیت علیهم السّلام مقامشان مقام شامخ رهبرى و امامت و ولایت است و کارشان هدایت و انسان سازى است، که اگر ولایت و خلافت در دست آنان افتد جهان را از ظلم و تعدّى پاک و عدل را جارى و نفوس را برشد مقدّر خود میرسانند، بدین معنى که نوعى وضع جامعه را سر و سامان میدهند و روشهائى را اتّخاذ میکنند که افراد جامعه در کمال امنیّت و رفاه زندگانى را ادامه دهند و با کوشش خود هر چه در قدرت و استعداد نفوسشان نهفته است همه بمرحله رشد و بمنصّه ظهور رسد، و هیچ گونه استعداد رشدى، ضایع نماند، این شأن امام است، نه آنکه امام براى معجزه نمودن و کارهاى جزئى مثل شفاى بیمارى که طبیب در معالجه‌اش وامانده، یا شفاى کور و کر آفریده شده باشد، و مأموریّت و خاصیّت وجودیش همین باشد و بس، نه، این چنین تصوّرى دور از حقیقت است، و مقام امام بالاتر از این امور جزئى است بلکه چنان که خود حضرت رضا علیه السلام فرمود:

«الامام امین اللَّه فی ارضه، و حجّته على عباده، و خلیفته فی بلاده»

و در باره امامت فرمود:

«إنّ الامامة زمام الدّین و نظام المسلمین و صلاح الدّنیا و عزّ المؤمنین، إنّ الامامة اسّ الاسلام النّامى، و فرعه السّامى، بالامام تمام الصّلاة و الزّکاة و الصّیام و الحجّ و الجهاد»

(همانا امامت زمام دین است، و مایه نظام مسلمانان، و سبب سامان یافتن دنیایشان و موجب عزّت مؤمنانست، امامت اساس اسلام پیشرو و برازنده است، شاخه بلند و رفیع آنست، و نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد، و افزونى اموال مسلمین همه و همه وابسته به امام و امامت او است)

«و الامام کالشّمس الطّالعة المجلّلة بنورها للعالم و هى فی الافق بحیث لا تنالها الأیدى»

(امام چون خورشید جهانتاب است که نور و فروغش سراسر جهان را فرا مى‌گیرد، خود در افق اعلائى است که کسى را قدرت رسیدن بدرجه او نیست).

اکنون که این مطلب روشن شد باید توجه داشت که چون این افراد را از پست حسّاس خود کنار زدند، و کسانى که قابلیّت این مقام را نداشتند روى کار آمدند و هر چه توانستند بر ایشان و طرفدارانشان تنگ گرفتند

«فقتل من قتل و سبى من سبى و جرى القضاء لهم بما یرجى له حسن المثوبة»

فضائل آنان را کتمان کردند و مردم را هر چه توانستند از ایشان راندند و خفقانى بوجود آوردند که ناگفتنى است! در این حال و وضعیّت جماعتى (جهت تبلیغ) ناچار شدند که حقائقى را بصورت رمان ذکر کنند تا شاید خفتگان بیدار شوند، و از این رمانها در قرن سوم و چهارم بلکه پنجم بسیار نوشته شده و البته اصلى داشته لکن آن را بصورت داستان نقل کرده‌اند و از این جهت نمى‌توان آن را روایت دانست و بدان احتجاج کرد، زیرا مطالب تخیّلى را هم در بر دارد، و امام مظهر صفات جمالیّه حقّ، و از مقرّبترین مردم به مقام عفو و رحمت خداوند میباشد و بآسانى بخشم نمى‌آید و چنانچه بخشم هم آید آنچه خداوند دستور داده عمل مى‌کند، و هرگز از فرمان الهى تجاوز نمى‌نماید، کشتن آن فردى جایز است که خداوند او را مهدور الدّم گفته باشد و امام آن مردک افسانه‌اى را با جسارتى که بحضرت کرد و احترام امام را رعایت ننمود او را بکشتن نمى‌دهد، چون در دین جدّش حکمى براى کشتن چنین فردى نیست و لو خودش بخواهد، بلکه خداوند به جدّش فرمود: «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ‌» یعنى‌

ببخش بدون عتاب، چنان که حضرت رضا علیه السلام خود معنى نموده، پس این گونه مطالبى که در این داستان ذکر شده همه مطابق فهم سازنده داستان است نه آنکه از معصومى علیه السلام باشد. و اساسا در باره مفسّر جرجانى که این داستان را نقل کرده است علّامه حلّى (ره) در خلاصة الرّجال فرموده است وى ضعیف و کذّاب است و از دو تن مجهول روایاتى دارد و احادیث منکرى در تفسیرش آورده است.

و غرض از طول کلام که چندان مناسبتى هم با این داستان نداشت مجملا این بود که ساحت ائمه معصومین- علیهم السّلام- را از این گونه داستانها پاک سازم، و مقام جانشینان بحقّ پیامبر علیهم السّلام اجلّ از این مطالب میباشد، و السلام علینا و على عباد اللَّه الصّالحین».

عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ترجمه علی اکبر غفاری، ص 383- 398

https://lib.eshia.ir/12732/2/383

 

نماهنگ | شهید صدر؛ نابغه علمی و انقلابی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شهید صدر بی‌شک‌ یک‌ نابغه‌ و یک‌ ستاره‌ درخشان‌ بود. از جنبه‌ علمی، جامعیت‌ و تحقیق‌ و نوآوری‌ و شجاعت‌ علمی‌ را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه‌ و در هر آنچه‌ با این‌ دانشها ارتباط می‌یابد در زمره‌ بنیانگذاران‌ و صاحبان‌ مکتب‌ محسوب‌ می‌شد.» ۱۳۷۹/۱۰/۲۹
رسانه‌ی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز شهادت شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر، در ۱۹ فروردین‌ماه ۱۳۵۹، روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از زندگی شهید صدر و ویژگی‌های این شهید والامقام را به همراه فیلمی از  دیدار خانواده شهید صدر با رهبر انقلاب اسلامی در نماهنگ «نابغه علمی و انقلابی» منتشر میکند.

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=59956

 

۱۴۰۴/۰۱/۱۹

مروری بر بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره شهید صدرنابغه علمی و انقلابی

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شهید صدر بی‌شک‌ یک‌ نابغه‌ و یک‌ ستاره‌ درخشان‌ بود. از جنبه‌ علمی، جامعیت‌ و تحقیق‌ و نوآوری‌ و شجاعت‌ علمی‌ را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه‌ و در هر آنچه‌ با این‌ دانشها ارتباط می‌یابد در زمره‌ بنیانگذاران‌ و صاحبان‌ مکتب‌ محسوب‌ می‌شد.» ۱۳۷۹/۱۰/۲۹
رسانه‌ی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز شهادت شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر، در ۱۹ فروردین‌ماه ۱۳۵۹، روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از زندگی شهید صدر و ویژگی‌های این شهید والامقام را مرور کرده است.
 
 مرحوم آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر «یکی از چهره‌های برجسته‌ی جهان اسلام بود.» ۱۳۶۶/۰۱/۲۱ «در میان‌ چهره‌های‌ برجسته‌ی‌ حوزه‌های‌ علمیه‌ در دهه‌های‌ اخیر مرحوم‌ آیت‌الله‌ شهید سید محمدباقر صدر (قدس‌ الله‌ روحه) یکی‌ از ممتازترین‌ و شگفت‌ انگیزترین‌ آنهاست.» ۱۳۷۹/۱۰/۲۹ ایشان «صرفاً یک روحانی نبود، یک مجتهد فقط نبود، بلکه یک امیدی بود برای آینده‌ی اسلام و بخصوص برای آینده‌ی عراق و ملت عراق.» ۱۳۶۶/۰۱/۲۱ از ویژگی‌های کم‌نظیر ایشان این بود که «فقاهت اسلامی را با اندیشه‌ی جدید و نوآوری در مسائل و با شجاعت و با دیانت و تقوا همراه داشت.» ۱۳۶۶/۰۱/۲۱ لذا «از جنبه‌ علمی، جامعیت‌ و تحقیق‌ و نوآوری‌ و شجاعت‌ علمی‌ را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه‌ و در هر آنچه‌ با این‌ دانشها ارتباط می‌یابد در زمره‌ بنیانگذاران‌ و صاحبان‌ مکتب‌ محسوب‌ می‌شد.» ۱۳۷۹/۱۰/۲۹ و از سوی دیگر «سیّدمحمّدباقر صدر نمودار یک متفکّر اسلامی به معنای درست کلمه بود؛ او کسی بود که اندیشه‌ی اسلامی را در مقابل ایدئولوژی‌های وارداتی غرب و شرق، با سینه‌ی برافراشته‌ای در مقابل جوانهای جوینده و خواهنده نگاه داشت.» ۱۳۵۹/۲/۵ بنابراین «هر مجمع‌ علمی‌ حق‌ دارد که‌ به‌ فرآورده‌ی‌ انسانی‌ بزرگی‌ چون‌ این‌ عالم‌ بزرگوار به‌ خود ببالد. او بی‌شک‌ یک‌ نابغه‌ و یک‌ ستاره‌ درخشان‌ بود.» ۱۳۷۹/۱۰/۲۹ ایشان «یک شخصیّت جامع‌الاطراف و استثنائی بود.» ۱۳۶۳/۱/۱۹

....

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59955

 

عرض ما اینجا این است که دو مسئله را عنوان کنیم که یکی نماز استسقاء و طلب باران است که در حدیثی در عیون اخبار الرضا علیه السلام شیخ صدوق هم آمده است، و دیگری مسئله ی ژنتیک و هدایت انبیاء و ائمه ی معصومین علیهم السلام و خلافت و ولایت است. 

مسئله ی اول این است که آیا مسئله ی باران باریدن از لحاظات ریاضی فیزیکی محض است که اتفاق می افتد و مربوط به ریاضی فیزیک مسئله است که در دست ریاضیدانها و فیزیکدانها هم باید حل شود، یا بلکه امری الهی هم هست که حالا اگر حتی بر حسب نماز استسقاء هم اتفاق نیافتد، آیا غیر از این است که به امر خلیفة الله و ولی خدا هم اتفاق می افتد؟

مسئله ی دوم این است که ژنتیک فرض بفرمائید مثلاً چقدر در چپ دست یا راست دست بودن افراد هم دخیل است و امری است وراثتی و بلکه محیط و بلکه جبر هم آیا چقدر می تواند در آن تاثیر داشته باشد. یعنی حتی ممکن است که کسی چپ دست باشد، ولی خانواده اش یا خودش یا دیگران او را به دلایلی هم ممکن است زورش کنند که با دست راستش بنویسد. البته این را خیلی در مورد رنگ پوست نمی توان گفت که کسی رنگ پوستش سیاه یا سفید است، و یحتمل با جبر و زورش هم بخواهند القاء کنند که رنگ پوستت بهتر هم هست که از یک رنگ دیگری می بود و این کار را هم واقعاً بتوانند بکنند و ...! یا یک امر ساده تری مثل اینکه آیا ژنی که قرار است نطفه اش بسته شود، از جنس مونس است یا مذکر را هم داریم که آیا این خود چقدر هم مسئله ای است حل شده امروزه روز؟!  البته اینکه خلیفة اللهی هم از یک ژنی باشد و بخواهند زورش کنند که این امر از ژن دیگری اتفاق بیافتد هم یک امری است که یحتمل بعضی اشکال بفرمایند که مخصوص امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هست و در دستان آن حضرت است که شکل می گیرد و ...! ولی به هر حال، هدایت انبیاء و خاتم النبیین محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را داریم که آیا چقدر هم بوسیله ی مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و اولیاء الهی و مربیان تربیتی اجتماعی هم به افراد جامعه می توانند منتقل شوند و درسها بگیرند و بالا بروند و شاگرد را از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و بالاخص امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هدایت کنند.

البته این مسائل را یحتمل توپولوژیستها خیلی اشکال هم کنند که اتفاقاً همین جاها است که توپولوژی در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژِیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی نیز بکار می آیند دیگر. حالا مثلاً شما وقتی می خواهید کتری و قوری را هم برای چای استفاده کنید و استکان نلبکیها را هم آماده کرده اید، بالاخره یک آبدارچی هم دارید که مواظب است که کی کتری آبش جوش می آید و باید چای را هم دم کند و استکان نلبکیها را هر کدام از چای پر کند و به مردم هر کدام هم تعارف کند و .... خوب، این که دیگر چیزی نیست در این همه مسائلی که در میان ایالات متحده چند جهانی ریز و درشت از کوانتومی تا نجومی و ... هم داریم. البته اینکه کجا هم همه ی اینها دارند در جهت آموزه های الهی انبیاء و اولیاء الهی بکار بسته می شوند و بلکه کجا هم همه و همه باید مواظبت کنند که بر علیه آموزه های الهی و مخالفت با آنها بکار بسته نشوند، یقیناً یک هوشمندی و بیداری را می طلبد ماورای هوش مصنوعی! و الا چرا این همه خون شهدای مظلوم عزیزتر از جان هم باید ریخته می شده اند و شوند؟! خیلی دیر شد، بنده ی حقیر بروم بلکه برسم به کمی از آخرهای دعای کمیل و نماز و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿الحج: ۴۰﴾

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿یس: ۶۰﴾

 

۱۴۰۲/۰۳/۲۴

نماهنگ | ایران قوی با صنعت هسته‌ای پیشرفته

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اگر شما ایران قوی میخواهید، هر کسی ایران را دوست دارد، هر کسی جمهوری اسلامی را دوست دارد، هر کسی ملّت را دوست دارد و قوّت این کشور را میطلبد، بایستی به این بخش از تلاش و فعّالیّت علمی و تحقیقاتی و صنعتی و کاری‌ای که اینجا انجام میگیرد اهمّیّت بدهد و برایش اعتبار قائل بشود.» ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «ایران قوی با صنعت هسته‌ای پیشرفته» را منتشر میکند.

نماهنگ: نماهنگ | ایران قوی با صنعت هسته‌ای پیشرفته

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=53125

 

یک خطر بزرگی که در رابطه با شیطانپرستی و فراماسونری هست، این است که دیگر فقط مسئله این نیست که شما با یک سری شیطنتهای فرض بفرمائید بچه های شیطانی هم طرفید و مسئولیت هم دارید که آیا اینها را چطور هم تربیت کنید! عرض بنده این نیست که مسئله فقط هوش مصنوعی هم هست که دیگر احتیاجی هم نیست که شاگرد برود نزد اساتیدی زانوی تلمذ هم بزند و بطور کلاسیک هم در کلاسهای درس حاضر شده و درس بیاموزد. مسئله این هم نیست که دیگر نیازی هم نیست که شاگرد این احتیاج را در خود ببیند که باید از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله نیز میل کند. و بلکه مسئله کمابیش این هم هست که همانطوری که اسلام تکه تکه شده را شیطانپرستان می طلبند محلی سازی کرده و حتی از آن اسلام ناب محمدی علوی ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و پایتخت جهانی آن حضرت نیز جدا کرده و برای هر تکه ای هم لژی شیطانی قرار دهند که مسئولیت گرداندن منطقه ی خودش را دارا باشد. این است که صهیونیستها می گویند برای ما فرقی هم ندارد که آیا طاغوت و کفر قبل از اسلام است که دارد بر منطقه و کشوری حکمرانی می کند یا آیا حکومتی اسلامی هم هست که سر کار است و بلکه آخوندها هم هستند که لژ شیطانپرستان را دارند هدایت هم می کنند و .... صهیونیستها می گویند این مائیم که همه کاره ی عالم هستیم و حالا شما هر غلطی دلتان خواست بکنید.

نکته اینجا این است که مسئله ی شیطان فردی است که قرار بود به فردی دیگر که خدا هم دستور فرمود به او سجده کن، و این کار را نکرد. یا اینکه قومی و منطقه ای و حتی قاره ای و ... است که باز هم خدا می فرماید همه باید به این فرد سجده کنند و بلکه باید پشت سر این فرد هم باید سجده کنید، و باز هم سر باز زده می شود. و حتی آنقدر هم کفار در کارهای خود غرق می شوند که حتی اسلام هم نمی آورند و مشغول شیطنتهای خود الی ما شاء شیطان هم می مانند و در قعر کارهای خود فرو می روند و ....

این است که حالا شما خیلی هم اعتراض بفرمائید که آقایان خانمها مواظب باشید که خانمها حجابشان را رعایت هم بفرمایند! بچه جان، چادر مشکی ات را هم سرت کنی، بهتر از همه است و بلکه بهترین نوع حجاب هم همین چادر مشکی است! بچه جان، داری چه غلطی می کنی که آمده ای پارک و داری در جوار مرقد شهدای گمنام و امامزاده و مسجد نیز ورقِ قمار بازی هم می کنید و ...؟! فکر می کنی دیگر خیلی شیطان شده ای و جرات ات را هم داری آزمایش می کنی؟! بچه جان، نکن از این کارها و بلکه جرات ات را در فهم و درک و یادگیری علوم اسلامی بکار ببند و اصول دینت را دریاب و توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت خود را هم الی ما شاء الله یاد بگیر و بالا برو! بچه جان، اینقدر شیطنت هم الی ما شاء الشیطان بزرگ نیز نکن و خودت و دیگران را هم به دردسرهایی نکشان که دیگر راه برگشتی هم از لحاظات محلی و جهانی نداشته باشی و همه و همه ی بشریت را هم بیاندازی توی جهنم بخاطر ندانم کاریهای خودت و ...! و لذا جهاد تبیین و جهاد فی سبیل الله کن و بلکه حتی به ایالات متحده چند جهانی استکان نلکبیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... و ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم الی ما شاء الله بپرداز و سعی کن همه و همه را نیز بکتاب آسمانی قرآن کریم دعوت کرده و خود نیز آسمانی شو و همچون شهیدی زنده امام زمانت را هم دریاب! این یک مسئله است که حالا نرم افزار اینترنتی تان از کار بیافتد یا عکسها درست نشان داده نشوند یا ...، ولی این هم مسئله ای دیگر است که می فرماید از آن روزی بترسید که دیگر بیع و تجارتی در آن روز هم ندارید و ...: 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لَّا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‎﴿البقرة: ٢٥٤﴾‏

قُل لِّعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لَّا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خِلَالٌ ‎﴿ابراهیم: ٣١﴾‏

و حالا توجه هم بفرمائید که این پاکمردان هم کدامند:

رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ‎﴿النور: ٣٧﴾‏

لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا ‎﴿النساء: ٥٦﴾‏

اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ ذَٰلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَن یَشَاءُ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‎﴿الزمر: ٢٣﴾‏

حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿فصلت: ٢٠﴾‏

وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَیْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ‎﴿فصلت: ٢١﴾‏

فَإِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ ‎﴿٥٢﴾‏ وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْیِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ‎﴿الروم: ٥٣﴾‏ 

( باب )

* ( جوامع مناقبه صلوات الله علیه ، وفیه کثیر من النصوص ) *

١ ـ ج : قال سلیم بن قیس : حدثنی سلمان والمقداد وحدثنیه بعد ذلک أبوذر ثم سمعته من علی بن أبی طالب علیه السلام قالوا : إن رجلا فاخر علی بن أبی طالب علیه السلام ، فقال رسول الله لما سمع به لعلی علیه السلام : فاخر العرب ، فأنت فیهم أکرمهم ابن عم ، وأکرمهم صهرا ، وأکرمهم نفسا ، وأکرمهم زوجة ، وأکرمهم أخا ، وأکرمهم عما ، وأکرمهم ولدا ، وأعظمهم حلما ، وأکثرهم علما ، وأقدمهم سلما ، وأعظمهم عناء بنفسک ومالک ، وأنت أقرأهم لکتاب الله ، وأعلمهم بسنتی ، و أشجعهم لقاء ، وأجودهم کفا ، وأزهدهم فی الدنیا ، وأشدهم اجتهادا ، وأحسنهم خلقا ، وأصدقهم لسانا ، وأحبهم إلى الله وإلی ، وستبقى بعدی ثلاثین سنة تعبدالله وتصبر على ظلم قریش لک ، ثم تجاهدهم فی سبیل الله إذا وجدت أعوانا ، فتقاتل على تأویل القرآن کما قاتلت معی على تنزیله ، ثم تقتل شهیدا تخضب لحیتک من دم رأسک ، قاتلک یعدل عاقر الناقة فی البغض إلى الله والبعد منه [١].

٢ ـ ج : قال سلیم به قیس : سأل رجل علی بن أبی طالب علیه السلام فقال له و أنا أسمع : أخبرنی بأفضل منقبة لک ، قال : ما أنزل الله فی کتابه ، قال : وما أنزل فیک؟ قال : « أفمن » « کان على بینة من ربه ویتلوه شاهد منه [٢] » قال : أنا الشاهد من رسول الله صل الله علیه و آله و سلم وقوله : « ویقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفى بالله شهیدا بینى وبینکم ومن عنده علم الکتاب [٣] » إیای عنى بمن عنده علم الکتاب فلم یدع

شیئا أنزله الله فیه إلا ذکره ، مثل قوله : « إنما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة ویؤتون الزکوة وهم راکعون [١] » وقوله : « أطیعوا الله و أطیعوا الرسول واولی الامر منکم [٢] » وغیر ذلک قال : قلت : فأخبرنی بأفضل منقبة لک من رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، فقال : نصبه إیای یوم غدیر خم فقام لی بالولایة بأمر الله عزوجل ، وقوله : « أنت منی بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبی بعدی » وسافرت مع رسول الله صل الله علیه و آله و سلم لیس له خادم غیری ، وکان له لحاف لیس له لحاف غیره ومعه عائشة وکان رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ینام بینی وبین عائشة لیس علینا ثلاثتنا لحاف غیره ، فإذا قام إلى صلاة اللیل یحط بیده اللحاف من وسطه بینی وبین عائشة حتى یمس اللحاف الفرش الذی تحتنا ، فأخذتنی الحمى لیلة فأسهرتنی ، فسهر رسول الله صل الله علیه وآله و سلم لسهری فبات لیلة بینی وبین مصلاه ، یصلی ما قدرله ثم یأتینی ویسألنی وینظر إلی فلم یزل ذلک دأبه حتى أصبح ، فلما صلى بأصحابه الغداة قال : اللهم اشف علیا وعافه فإنه أسهرنی اللیلة مما به ، ثم قال رسول الله صل الله علیه وآله و سلم بمسمع من أصحابه : ابشر یا علی ، قلت : بشرک الله بخیر یا رسول الله وجعلنی فداک ، قال : إنی لم أسأل الله اللیلة شیئا إلا أعطانیه ولم أسأله لنفسی شیئا إلا سألت لک مثله ، وإنی دعوت الله أن یواخی بینی وبینک ففعل ، وسألته أن یجعلک ولی کل مؤمن ومؤمنة ففعل [٣] ، فقال رجلان أحدهما لصاحبه : أرأیت ما سأل؟ فو الله لصاع من تمر خیر مما سأل ، ولو کان سأل ربه أن ینزل علیه ملکا یعینه على عدوه أو ینزل علیه کنزا ینفعه و أصحابه فإن بهم حاجة کان خیرا مما سأل! وما دعا علیا قط إلى خیر إلا استجیب له [٤].

بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 40، ص 1- 2

https://lib.eshia.ir/71860/40/1

1388/01/18

نامه‌ی شهید آوینی به آیت‌الله خامنه‌ای

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم
خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر(عج) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای أیدکم‌الله تعالی بتأییداته ‌الخالصه.
سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.

امتثال امر، فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمی‌گذارد لذا حقیر مستقیماً با استمداد از فضل بی‌منتهای رب‌العالمین وارد در اصل مطلب می‌شوم بعد از عرض این مختصر که:

ما با حضرتعالی به‌عنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کرده‌ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم؛ همان‌گونه که پیش از این درباره‌ی امام امت(ره) بوده‌ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری که پیش از این داشته‌اند‌.‌ خدا شاهد است که این سخن از سر کمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانه‌های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل‌الله عشق می‌ورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه‌ی‌ خشک و بی‌روح. این سخن یک فرد نیست؛‌ دست جماعتی عظیم است که به‌سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند.‌ بسیارند کسانی که می‌دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده،‌ که مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما.
کمترین مطیع شما
سید مرتضی آوینی

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=6216

 

۱۳۹۵/۰۴/۲۳

اگر دنیای اسلام علیه تخریب‌کنندگان بقیع قیام نمی‌کرد، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران می‌کردند

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ با اشاره به مسئله‌ی تخریب مزار جناب حجربن‌عدی، صحابی بزرگوار پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، مسببان این امر را کسانی دانستند که گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم‌السلام) را در بقیع ویران کردند، و فرمودند: «آن روز که در دنیای اسلام، از شبه‌قاره‌ی هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت میکردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران میکردند، با خاک یکسان میکردند.» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ۸ شوال، سالروز تخریب بقاع متبرکه‌ی بقیع در سال ۱۳۴۴.ق توسط وهابیون، گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در این باره را بازنشر می‌کند.


تلخی دیگری(۱) که وجود دارد، این است که در میان مجموعه‌ی مسلمانان و امت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقب‌مانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره‌های نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است. اینها همان کسانی هستند که گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم‌السّلام) را در بقیع ویران کردند. آن روز که در دنیای اسلام، از شبه‌قاره‌ی هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت میکردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران میکردند، با خاک یکسان میکردند. ببینید چه فکر باطلی، چه روحیه‌ی پلیدی، چه انسانهای بداندیشی، احترام به بزرگان را اینجوری بخواهند نقض کنند و هتک کنند و این را جزو وظائف دینی بشمرند! در آن وقتی که اینها بقیع را ویران کردند، این را بدانید؛ سرتاسر دنیای اسلام علیه اینها اعتراض کرد. عرض کردم؛ از شرق جغرافیای اسلام -از هند- تا غرب جغرافیای اسلام، علیه اینها بسیج شدند.

اینها به عنوان اینکه این کارها پرستش است، این اقدامهای خبیث را میکنند! رفتن سر قبر یک انسانی و طلب رحمت کردن برای او از خدای متعال، و طلب رحمت کردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی، شرک است؟ شرک این است که انسان بشود ابزار دست سیاستهای اینتلیجنس انگلیس و سی. آی. ای آمریکا و با این اعمال، دل مسلمانان را غمدار کند، آزرده کند. اینها اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمیدانند، احترام به بزرگان را شرک میدانند! خود این، یک مصیبتی است. جریان تکفیرىِ خبیث که امروز در دنیای اسلام به برکت برخی از منابع مادی، متأسفانه پول و امکانات هم در اختیار دارند، یکی از مصائب اسلام است.


۱) در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲، گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» از مخالفین مسلح حاضر در جنگ‌ها و درگیری‌های سوریه اعلام نمود: مقبره‌ی حجربن عدی به نماد شرک به خدا تبدیل شده بود و به همین علت افراد مسلح وابسته به ارتش آزاد آن را ویران کرده‌اند.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33778

1388/01/18

گفتاری از آیت الله جوادی آملی در مورد شهید آوینی

سلاله‌ی‌ سلسله‌ی‌ سادات‌

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی

روایت‌ فتح‌ را با درایت‌ شهادت‌ آمیختن و هنر تصویر را با ظفر تحقیق‌ هماهنگ‌ ساختن و دو قوس‌ نزول‌ و صعود را با منحنی‌ تام‌ هنر اسلامی‌ دور زدن و معقول‌ را با عبور از بستر خیال، محسوس‌ کردن و محسوس‌ را با گذر از گذرگاه‌ تخیل، معقول‌ نمودن و تجرد تام‌ عقلی‌ را در کسوت‌ خیال‌ کشیدن و از آن‌جا به‌ جامه‌ی‌ حس‌ درآوردن‌ و سپس‌ از پیراهن‌ حس‌ پیراستن‌ و کسوت‌ خیال‌ را تخلیه‌ نمودن‌ و به‌ بارگاه‌ تجرّد کامل‌ عقلی‌ رسیدن‌ و رساندن‌ و در لفافه‌ی‌ هنر، سه‌ عالم‌ عقل‌ و مثال‌ و طبیعت‌ را به‌ هم‌ مرتبط‌ جلوه‌ دادن و کاروان‌ دلباخته‌ی جمال‌ محبوب‌ را از تنگنای‌ طبیعت‌ به‌درآوردن‌ و از منزل‌ مثال‌ رهایی‌ بخشیدن‌ و به‌ حرم‌ امن‌ عقل‌ رساندن‌ که‌ عناصر اصلی‌ هنر اسلامی‌ را تشکیل‌ می‌دهند، در سلاله‌ی‌ سلسله‌‌ی سادات‌ و دوده‌ی‌ شجره‌ی‌ طوبای‌ شهادت‌ یعنی‌ شهید سعید سیدمرتضی‌ آوینی(ره) و دیگر هنرمندان‌ متعهد دینی‌ تبلور یافت‌ و می‌یابد.
 

هنر سواری‌ دلیر که‌ روی‌ میدان‌ از او        چو کاغذ از کلک او ز لعل‌ گیرد نشان‌
 

مهم‌ترین‌ شاخص‌ هنر اسلامی‌ همانا توان‌ ترسیم‌ معقول‌ در کسوت‌ محسوس‌ و قدرت‌ تصویر غیب‌ در جامه‌ی‌ شهادت‌ است.

هنرهای‌ غیراسلامی‌ چون‌ جایی‌ در جهان‌ معقول‌ و ملکوت‌ ندارند و از عقل‌ منفصل‌ بی‌بهره‌ و از مثال‌ منفصل‌ بی‌نصیبند و فقط‌ از وهم‌ وخیال‌ متصل‌ استمداد می‌کنند، هرگز مایه‌ی‌ عقلی‌ نداشته‌ و ره‌آورد غیبی‌ ندارند؛ زیرا مکتبی‌ که‌ ماده‌ را اصیل‌ می‌داند و موجود غیرمادی‌ را خرافه‌ می‌پندارد و تشنه‌ی‌ تجرّد و غیب‌ را افسانه‌ تلقی‌ می‌کند، هیچ‌گاه‌ پیامی‌ از عالم‌ عقل‌ و غیب‌ ندارد و هرگز هدفی‌ جز وهم‌ و خیال‌ نخواهد داشت.

اوج‌ عروج‌ یک انسان‌ از دیدگاه‌ هنرمند مادی‌ همانا مقام‌ مثال‌ متصل‌ وهمِ‌ به‌ هم‌ آمیخته‌ است‌ و آن‌جا که‌ سخن‌ از نام‌ و نان‌ و وام‌ و دانه‌ نباشد، هنرمند مادی‌ را راهی‌ نیست‌ و آن‌جا که‌ از تشویق‌ و تقدیر و ثنا و سپاس‌ و یادنامه‌ و مانند آن‌ اثری‌ نباشد، هنرور مادی‌ را باری‌ نخواهد بود؛ زیرا قلمرو پرواز هنرپرداز مادی‌ همانا منطقه‌ی‌ بسته‌ی خیال‌ و مدار محدود وهم‌ است.

ولی‌ مکتب‌ الهی‌ که‌ عوالم‌ سه‌‌گانه‌ی‌ طبیعت‌ و مثال‌ و عقل‌ را اثبات‌ می‌نماید و هر کدامِ آن‌ها را مظهر نامی‌ از نام‌های‌ جلال‌ و جمال‌ الهی‌ می‌داند و برای‌ عروج‌ انسان‌ ملکوتی‌ مرزی‌ قائل‌ نیست‌ و لقاء‌اللّه‌ را که‌ هماره‌ بیکران‌ بوده‌ و هست‌ و خواهد بود، مائده‌ و مأ‌دُبه‌ی‌ سالک صالح‌ و عارف‌ واصل‌ و شاهد عاشق‌ می‌داند، بحر تیار و دریای‌ مواج‌ هنرورزی‌ را فراسوی‌ هنرمند اسلامی‌ قرار می‌دهد تا پیام‌های‌ گوناگون‌ را که‌ از هاتف‌ عقل‌ و منادی‌ غیب‌ از ورای حجاب‌های‌ نوری‌ و ظلمانی‌ دریافت‌ کرده‌ است‌ به‌ قلمرو مثال‌ منفصل‌ درآورده‌ و از آن‌ پایگاه‌ به‌ مرحله‌ی‌ وهم‌ و خیال‌ تنزل‌ داده،‌ سپس‌ به‌ منصّه‌ی‌ حسّ و صحنه‌ی‌ صورت نازل‌ نماید تا بادیه‌نشینان‌ تشنه‌ی‌ حس‌ را بر بال‌های‌ ظریف‌ هنر نشانده‌ و از خاکدان‌ طبیعت‌ به‌ دامنه‌ی‌ مثال‌ و خیال‌ رسانده‌ و از آن‌جا به‌ قلّه‌ی‌ رفیع‌ عقل‌ و مقام‌ منیع‌ غیب‌ واصل‌ کند، تا از زبان‌ مولای‌ غیب‌ و شهادت، نغمه‌ی‌ دل‌انگیز "... فادخلی‌ فی‌ عبادی‌ و ادخلی‌ جنتی" را با گوشی‌ بشنود که‌ در سایه‌ی‌ قرب‌ نوافل‌ فراهم‌ کرده‌ و با روحی‌ درک کند که‌ با ولای‌ جمع‌ فضایل‌ به‌‌دست‌ آمده‌ است؛‌ تا روشن‌ گردد که‌ سیر از زمین‌ طبیعی‌ به‌ سپهر مادی‌ نتیجه‌ی‌ هنر ماده‌ است،‌ ولی‌ سلوک از طبیعت‌ به‌ مثال‌ و از آن‌جا به‌ عقل‌- و خلاصه‌ جهان‌ را از عقل‌ شروع‌ کردن‌ و به‌ عاقل‌ ختم‌ نمودن‌- محصول‌ هنر الهی‌ است‌ که‌ اسلام‌ داعیه‌ی‌ آن‌ را داشته‌ و هماره‌ تربیت‌‌یافتگانی‌ جامع‌ را ارائه‌ کرده‌ و می‌کند و هیچ‌ هنری‌ به‌ از این‌ نیست‌ که‌ انسان‌ کامل‌ جامع‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود دو سر خط‌ حلقه‌ی‌ هستی‌ را به‌ هم‌ بپیوندد و صعود و نزولی‌ را که‌ خود پیموده‌ است، در قالب‌ هنر عرضه‌ کند تا سالکان‌ هنردوست‌ را به‌ همراه‌ هنرپروری‌ خویش‌ به‌ منطقه‌ی‌ وسیع‌ آفرینش‌ آگاه‌ کند و فطرت‌ جمال‌دوست‌ و جلال‌نواز آنان‌ را از انس‌ با گِل‌رخان‌ خاک‌آلود طبیعت‌ و نوازندگان‌ غبارین‌ ماده‌ و سرایندگان‌ ژولیده‌ی‌ زمین‌ و خوانندگان‌ گردگرفته‌ی‌ بستر غبراء برهاند و به‌ جمال‌ بی‌زوال‌ ماورای طبیعت‌ و جلال‌ بی‌مثال‌ معنی‌ و کمال‌ بی‌وبال‌ عقل‌ و غیب‌ و نوای‌ دلپذیر و روح‌انگیز مولای‌ هر عبد صالحی‌ برساند؛ تا معلوم‌ شود که‌ طواف‌ در مدار بتکده‌ و میکده‌ و عشرتکده‌ و بالاخره‌ طبیعتکده، شایسته‌ی‌ انسان‌ هنرجو و کمال‌دوست‌ نیست،‌ بلکه‌ هنر در بازشناسی‌ مجدد عالم‌ و آدم‌ و جهان‌ را وسیع‌تر از منظر محدود طبیعیون‌ شناختن‌ و انسان‌ را همتای‌ فرشتگان‌ بلکه‌ بالاتر دیدن‌ است؛ و راه‌ نیل‌ به‌ این‌ هدف‌ سامی از عقبه‌های‌ کئود گذشتن‌ و میدان‌های‌ مین‌ را با ایثار نفیس‌ و بذل‌ نفس‌ پشت‌ سر گذاشتن‌ و برای‌ همه‌ی‌ راهیان‌ کوی‌ هنر و سوی‌ ظفر ره‌آوردی‌ چون‌ ره‌‌توشه‌ی شهید فقید سیدمرتضی‌ آوینی(ره) آوردن‌ است. و جامه‌ی‌ رسای‌ هنر و پوشش‌ پرنیانی‌ هنرپروری‌ جز بر اندام‌ کامل‌ جامع‌ سالکانی‌ چون‌ شهیدان‌ شاهد برازنده‌ نیست‌ و قبای‌ اطلس‌ هنر جز برای‌ قامت‌‌ راست‌‌قامتان‌ تاریخ‌ و شیفتگان‌ خدمت‌ نه‌ تشنگان‌ قدرت‌، زیبنده‌ نخواهد بود.

برتن‌ ناقصان، قبای‌ کمال‌ به‌ طراز هنر ندوخته‌اند
گرچه‌ قرآن‌ کریم‌ که‌ کلام‌ خدای‌ بی‌چون است‌، معارفی‌ والاتر از شهود عارفان‌ و فهم‌ حکیمان‌ و درک فقیهان‌ و اندیشه‌ی‌ متکمان‌ و باور محدثان‌ و یافته‌های‌ مورخان‌ و صدها فرزانه‌ی‌ خردمند دیگر دارد- زیرا مجلای‌ متکلم‌ نامتناهی،‌ هر آینه‌ کلامی‌ نامحدود خواهد بود؛ چنان‌که‌ درجات‌ بهشت‌ موعود، نامحدود به‌ عدد آیات‌ قرآن‌ کریم‌ می‌باشد و به‌ قاریان‌ آگاه‌ به‌ معانی‌ و آشنای‌ به‌ احکام‌ و حِکَم‌ قرآن‌ گفته‌ می‌شود: "بخوان‌ و بالا برو" و خواننده‌ی‌ رسمی‌ بهشتیان‌ داوود پیامبر است- لیکن‌ اثر بارز و شاخص‌ هنری‌ آن‌ همانا در این‌ است‌ که‌ از رهگذر فصاحت‌ و کوی‌ بلاغت‌ که‌ چهره‌ی‌ خاص‌ هنر سمعی‌ است‌ لطایف‌ بلند عالم‌ لاهوت‌ را در پرده‌ی‌ استبرقی‌ عقل‌ پیچیده‌، آنگاه‌ در جامه‌ی‌ پرنیانی‌ مثال‌ و خیال‌ و وهم‌ پوشانده،‌ سپس‌ در کسوت‌ حریری‌ آیه‌ و سوره‌ ارائه‌ نموده‌، در این‌ حال‌ جهانیان‌ را به‌ تماشای‌ آن‌ فراخوانده‌ و به‌ تحدی‌ و مبارزه‌ دعوت‌ کرده‌ و عجز همگان‌ را در ساحت‌ قدس‌ هنر ادبی‌ خویش‌ آشکار کرده‌ و قبل‌ از قیام‌ قیامت‌ کوس‌ "لِمَنِ‌ المُلک" سر داده‌ و پاسخ‌ اعتراف‌آمیز و عجزآلود "للّه‌ الواحدِ القهّار" را از همگان‌ دریافت‌ می‌نماید.

آنچه‌ سبعه‌ی‌ معلقه‌ را به‌ زیر می‌کشد، هنر ادبی‌ قرآن‌ است‌ و آنچه‌ دیوار کعبه‌ را از لوث‌ معلقات‌ سبع‌ تطهیر می‌کند، هنر است؛ چه‌ این‌که‌ آنچه‌ بتکده‌ را از بت‌ها پاک می‌سازد، تبر است‌ که‌ یکی‌ به‌ دست‌ حضرت‌ ابراهیم‌ بت‌شکن‌ خلیل‌‌الرحمن‌ انجام‌ می‌شود و دیگری‌ به‌ زبان‌ حضرت‌ محمد بن‌ عبداللّه‌ حبیب‌ اللّه‌ منادی: "أنا أفصحُ‌ من‌ نَطَقَ‌ بالضّاد" صورت‌ می‌پذیرد؛ و سِرّ کامیابی‌ هنر قرآنی‌ و ناکامی‌ هنر مزعوم‌ و فائل‌ جاهلی‌ آنست‌ که‌ هنر موهوم‌ جاهلی‌ از مرز سجع‌ و قلمرو قافیه‌ و منطقه‌ی‌ عروض‌ و میدان‌ تشبیب‌ و غزل‌ و صحنه‌ی‌ قصیده‌ی‌ خرافی‌ و محدوده‌ی‌ خیال‌ و مثال‌ متصل‌ فراتر نرفت،‌ ولی‌ هنر ادبی‌ و معقول‌ الهی‌- چنان‌که‌ قبلاً اشاره‌ شد- مراحل‌ سه‌‌گانه‌ی‌ عالم‌ امکانی‌ را در صعود و نزول‌ بدون‌ طفره‌ و فتور پیموده‌ و به‌ خاکیان‌ْ توان‌ جهش‌ به‌ عالم‌ فرشتگان‌ داد و هرگونه‌ خیال‌پردازی‌ موهوم‌ را محکوم‌ کرد و هیچ‌گاه‌ از حق‌ نگذشت‌ و از باطل‌ سراب‌گونه‌ مدد نگرفت و با ظهورش‌ نه‌ مجالی‌ برای‌ جاهلیت‌ کهن‌ ماند و نه‌ موقعیتی‌ برای‌ جاهلیت‌ جدید: "قل‌ جاءَ الحقُ‌ و ما یُبدِء‌ الباطل‌ و ما یعید"


هنر نظر به‌ سراپای‌ او اگر افکند     ز پای‌ تا سر او جملگی هنر بیند
 

هنرمند قرآنی‌ همان‌ فرزانه‌ی‌ جهان‌بینی‌ است‌ که‌ هرگز به‌ مکتب‌های‌ الحادی‌ اعتنایی‌ ندارد و به‌ ره‌آورد بی‌مایه‌ی‌ مکتب‌های‌ مادی‌ چشم‌ نمی‌دوزد و عشق‌ ممدوح‌ هنری‌ و محمود ادبی‌ را با شهوات‌ مشئوم‌ و مذموم‌ بی‌هنری‌ اشتباه‌ نمی‌کند و ساکنان‌ کوی‌ عفاف‌ را به‌ بدحجابی‌ یا بی‌حجابی‌ که‌ نفی‌ عفاف‌ را به‌ همراه‌ دارد، دعوت‌ نمی‌نماید و مرغ‌ باغ‌ ملکوت‌ را با نغمه‌ی‌ سرد ناسوتیان‌ سرگرم‌ نمی‌کند و فرهنگ‌ برائت‌ از طبیعت‌ و نزاهت‌ از ماده‌ را با آهنگ‌ ناموزون‌ خاکیان‌ از یاد نمی‌برد و سرانجام‌ تسلیم‌ بی‌هنر نادان‌ نمی‌شود.

هنرمند کی‌ زیر نادان‌ نشیند     که‌ بالای‌ سرطان‌ نشسته‌ است‌ جوزا
 

یعنی‌ در چهره‌‌ی گنبد مینا ستاره‌هایی‌ که‌ شکل‌ خرچنگ‌ و سرطان‌ است،‌ بعد از ستاره‌هایی‌ که‌ شکل‌ جوزا و گوسفند سیاه‌- که‌ در آن‌ نقاط‌ سفیدی‌ است‌- واقع‌ شده‌ است. غرض‌ آن‌که‌ هنر صادق‌ را از کاذب‌ جدا کردن کار هنرمند الهی است؛ همان‌طور که تشخیص تشنگی صادق از کاذب به‌عهده‌ی‌ پزشکِ معالج بیمارِ مجروح‌ است‌ و همان‌طوری‌ که‌ تمییز صبح‌ صادق‌ از کاذب‌ به‌‌عهده‌‌ی اخترشناس‌ ماهر است‌ و همان‌طور که‌ تبیین‌ اشک صادق‌ و تفکیک آن‌ از گریه‌ی‌ کاذبِ مدعیان‌ باطل،‌ به‌عهده‌ی‌ داوران‌ ورزیده‌ و قاضیان‌ مجرب‌ است. آری‌ امتیاز هنر صادق‌ از کاذب‌ نیز در اختیار متخصصان‌ هنر الهی‌ است‌ که‌ حق‌ را از باطل‌ و آب‌ را از سراب‌ جدا می‌کنند و در پرتو تعلیم‌ روح‌نواز قرآنی، پاک را از ناپاک تمایز می‌بخشند: "لِیَمیز اللّه‌ الخبیثَ‌ من‌ الطیّب".

نکته‌ای‌ که‌ عنایت‌ به‌ آن‌ برای‌ همه‌ی‌ ادیبانِ هنردوست‌ و هنرمندان‌ ادب‌پرور سودمند است، همانا این‌ است‌ که: گرچه‌ غالب‌ هنرهای‌ پیروان‌ "بودا" و "برهمن" در جامه‌ی‌ تجسیم‌ و مجسمه‌های‌ بی‌روح‌ خلاصه‌ می‌شود و نیز اکثر هنرهای‌ حامیان‌ مسیح‌ و پیروان‌ عیسی‌(ع) در کسوت‌ سنگ‌تراشی‌ و پیکرهای‌ بی‌جان‌ خاتمه‌ می‌پذیرد، لیکن‌ بخش‌ مهم‌ هنرِ پیروان‌ قرآن‌ و حامیانِ اعجاز کلامی‌ آن‌ در ترسیم، تصویر، تمثیل، تشبیه‌های‌ سمعی‌ و بصری‌ و بدون‌ تجسیم متبلور می‌شود که‌ پیام‌ خاصّ‌ خود را به‌ همراه‌ دارد تا همگان‌ ضمن‌ بهره‌وری‌ از هنر قرآن، در دریای‌ مواج‌ آن‌ غوص‌ کنند؛ بدون‌ آن‌که‌ غرق‌ شوند و از شنای‌ در آن‌ آبِ حیات‌ لذت‌ ببرند، بدون‌ آن‌که‌ گرفتار خفگی‌ شوند. اگر هنرمندی‌ از رهگذر صوت‌ حسَن‌ و نغمه‌ی‌ غم‌زدا یا تصویر و ترسیم‌ و تمثیل‌ روح‌پرور، پیامی‌ به گوش‌ منتظران‌ ندای‌ غیب‌ برساند و از کنگره‌ی‌ عرش، صفیر آشنایی‌ به‌ سمع‌ مشتاقان‌ کوی‌ وصال‌ واصل‌ کند و در نتیجه‌ گروهی‌ را در دامن‌ شرع‌ مقدّس‌ به‌ واجب‌ و مستحب‌ تربیت‌ کرده‌ و از حرام‌ و مکروه‌ رهایی‌ بخشد، همانا هنرپرور اسلامی‌ است.

آنچه‌ در این‌ متن‌ کوتاه‌ تنظیم‌ شد، عبارت‌ است‌ از:
1) تبیین‌ خطوط‌ اصلی‌ هنر اسلامی‌ و جدایی‌ آن‌ از هنر غیراسلامی.
2) تبلور هنر ادبی‌ اسلام‌ در قرآن‌ و سرّ پیروزی‌ هنر اسلامی‌ بر هنر جاهلی.
3) امتیاز اساسی‌ هنر تجسیم‌ پیروان‌ بودا و برهمن‌ از یک سو و پیروان‌ مسیح‌(ع) از سوی‌ دیگر با هنر اصیل‌ اسلامی‌ که‌ منزه‌ از بوی‌ بودایی‌ و تثلیث‌ ترسایی‌ است،‌ بل‌ توحید ناب‌ است.
4) تعریف‌ هنرمند اسلامی‌ و جدایی‌ آن‌ از هنرپیشه‌ی‌ غیراسلامی.
5) هنرمندان‌ شهید، جانباز، آزاده‌ و بالاخره‌ شیفته‌ی‌ نظام‌ اسلامی‌ و مستقل‌ و خودکفا، جامع‌ هنر و ظفرند و هنر شهادت‌ را شاهدِ هنرمندی‌ خویش‌ قرار داده‌اند که: آفتاب‌ آمد دلیل‌ آفتاب...
6) تقدیر و سپاس‌ از همه‌ی‌ عزیزان‌ هنرپرور اعم‌ از رفته‌ها و مانده‌ها که‌ هنر انسان‌ و اسلام‌شناسی‌ را مایه‌ی‌ غوص‌ در دریای‌ جمال‌ و جلال‌ هنر قرار داده‌ و بدون‌ غرق‌ و مردود شدن‌ به‌ عمق‌ آن‌ رفته‌ و گوهرهای‌ گران‌سنگ‌ معرفت‌ و تربیت‌ و وفاداری‌ به‌ نظام‌ و امام‌ راحل‌(ره) را به‌ ارمغان‌ آورده‌ و همگان‌ را به‌ آرمان‌های‌ اسلامی‌ فراخوانده‌ و می‌خوانند. به‌ امید رشد هنر اسلامی‌ و پرورش‌ هنرمندان‌ متعهد.

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=6220

 

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید »

شمارهٔ ۱ - در یکتاپرستی و ستایش حضرت خاتم الانبیاء

جوشن صورت برون کن در صف مردان درآ

دل طلب کز دار ملک دل توان شد پادشا

تا تو خود را پای بستی باد داری در دو دست

خاک بر خود پاش کز خود هیچ نگشاید تو را

با تو قرب قاب قوسین آنگه افتد عشق را

کز صفات خود به بعد المشرقین افتی جدا

آن خویشی، چند گوئی آن اویم آن او

باش تا او گوید ای جان آن مائی آن ما

نیست عاشق گشتن الا بودنش پروانه وار

اولش قرب و میانه سوختن، آخر فنا

لاف یک رنگی مزن تا از صفت چون آینه

از درون سو تیرگی داری و بیرون سو صفا

آتشین داری زبان و دل سیاهی چون چراغ

گرد خود گردی از آن تردامنی چون آسیا

رخت از این گنبد برون بر، گر حیاتی بایدت

زان که تا در گنبدی با مردگانی هم وطا

نفس عیسی جست خواهی راه کن سوی فلک

نقش عیسی در نگارستان راهب کن رها

بر گذر زین تنگنای ظلمت اینک روشنی

درگذر زین خشک سال آفت اینک مرحبا

بر در فقر آی تا پیش آیدت سرهنگ عشق

گوید ای صاحب خراج هر دو گیتی اندر آ

شرب عزلت ساختی از سر ببر باد هوس

باغ وحدت یافتی از بن بکن بیخ هوا

با قطار خوک در بیت المقدس پا منه

با سپاه پیل بر درگاه بیت الله میا

سر بنه کاینجا سری را صد سر آید در عوض

بلکه بر سر هر سری را صد کلاه آید عطا

هر چه جز نور السموات از خدائی عزل کن

گر تو را مشکوة دل روشن شد از مصباح لا

چون رسیدی بر در لاصدر الا جوی از آنک

کعبه را هم دید باید چون رسیدی در منا

ور تو اعمی بوده‌ای بر دوش احمد دار دست

کاندر این ره قائد تو مصطفی به مصطفا

اوست مختار خدا و چرخ و ارواح و حواس

زان گرفتند از وجودش منت بی‌منتها

هشت خلد و هفت چرخ و شش جهات و پنج حس

چار ارکان و سه ارواح و دو کون از یک خدا

چون مرا در نعت چون اویی رود چندین سخن

از جهان بر چون منی تا کی رود چندین جفا

 

در نقل قول از پیام امام امیر المومنین علیه السلام که در نظر قبل آمده بود، یک ارجاعی به جلد 40 بحار الانوار، ص 116 آمده بود که مناقب حضرت امام علی امیر المومنین علیه السلام را در حدیثی مفصل ذکر کرده است، بنده دیدم مثل اینکه کل جلد 40 به انواع مختلف در باب احادیثی است در مورد امیر المومنین علیه السلام و بلکه از اول کتاب جلد 40 الی ص 116 نیز در باب مناقب امیر المومنین هم هست. این حدیث از ابن داب است که در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی مقاله ای راجع به او است و دقیقاً هم می گوید که این حدیث در صفحات 97- 116 بحار الانوار مجلسی آمده است:

https://www.cgie.org.ir/fa/article/223080

١١٧ ـ ختص : حدثنا عبیدالله [٤] ، عن أحمد بن علی بن الحسن بن شاذان ، عن محمد بن علی بن الفضل بن عامر الکوفی ، عن الحسین بن محمد بن الفرزدق [٥] عن محمد بن علی بن عمرویه ، عن الحسن بن موسى ، عن علی بن أسباط ، عن غیر واحد من أصحاب ابن دأب [٦] قال : لقیت الناس یتحدثون أن العرب کانت تقول : إن یبعث الله

فینا نبیا یکون فی بعض أصحابه سبعون خصلة من مکارم الدنیا والآخرة ، فنظروا و فتشوا هل یجتمع عشر خصال فی واحد فضلا عن سبعین ، فلم یجدوا خصالا مجتمعة للدین والدنیا ، ووجدوا عشر خصال مجتمعة فی الدنیا ولیس فی الدین منها شئ ووجدوا زهیر بن حباب الکلبی ووجدوه شاعرا طبیبا فارسا منجما شریفا أیدا کاهنا قائفا عائفا راجزا ، [١] وذکروا أنه عاش ثلاثمائة سنة ، وأبلى أربعة لحم.

قال ابن دأب : ثم نظروا وفتشوا فی العرب وکان الناظر فی ذلک أهل النظر فلم یجتمع فی أحد خصال مجموعة للدین والدنیا بالاضطرار على ما أحبوا و کرهوا إلا فی علی بن أبی طالب 7 فحسدوه علیها حسدا أنغل القلوب [٢] وأحبط الاعمال ، وکان أحق الناس وأولاهم بذلک ، إذهدم الله عزوجل به بیوت المشرکین ونصر به الرسول ، واعتز به الدین فی قتله من قتل من المشرکین فی مغازی النبی 9.

قال ابن دأب : فقلنالهم : وما هذه الخصال؟ قالوا : المواساة للرسول 9 وبذل نفسه دونه ، والحفیظة ، ودفع الضیم عنه ، والتصدیق للرسول بالوعد ، و الزهد ، وترک الامل ، والحیاء ، والکرم ، والبلاغة فی الخطب ، والرئاسة ، والحلم والعلم ، والقضاء بالفصل ، والشجاعة ، وترک الفرج عند الظفر ، وترک إظهار المرح وترک الخدیعة والمکر والغدر ، وترک المثلة وهو یقدر علیها ، والرغبة الخالصة إلى الله ، وإطعام الطعام على حبه ، وهوان ما ظفر به من الدنیا علیه ، وترکه أن یفضل نفسه وولده على أحد من رعیته ، وطعمه [٣] أدنى ماتأکل الرعیة ، ولباسه

أدنى ما یلبس أحد من المسلمین ، وقسمه بالسویة ، وعدله فی الرعیة ، والصرامة [١] فی حربه وقد خذله الناس فکان [٢] فی خذل الناس وذهابهم عنه بمنزلة اجتماعهم علیه طاعة لله وانتهاء إلى أمره والحفظ وهو الذی تسمیه العرب العقل حتى سمی أذنا واعیة ، والسماحة ، وبث الحکمة ، واستخراج الکلمة ، والابلاغ فی الموعظة وحاجة الناس إلیه إذا حضر حتى لا یؤخذ إلا بقوله ، وانفلاق ما فی الارض [٣] على الناس حتى یستخرجه ، والدفع عن المظلوم ، وإغاثة الملهوف ، والمروءة ، و عفة البطن والفرج ، وإصلاح المال بیده لیستغنی به عن مال غیره ، وترک الوهن و الاستکانة ، وترک الشکایة فی موضع ألم الجراحة ، وکتمان ما وجد فی جسده من الجراحات من قرنه إلى قدمه وکانت ألف جراحة فی سبیل الله ، والامر بالمعروف والنهی عن المنکر ، وإقامة الحدود ولو على نفسه ، وترک الکتمان فیما لله فیه الرضى على ولده ، وإقرار الناس بما نزل به القرآن من فضائله ، وما یحدث الناس عن رسول الله 9 من مناقبه واجتماعهم على أنه لم یرد على رسول الله 9 کلمة قط ، ولم یرتعد [٤] فرائصه فی موضع بعثه فیه قط ، و شهادة الذین کانوا فی أیامه أنه وترفیهم [٥] ، وظلف نفسه عن دنیاهم [٦] ، ولم یرز شیئا فی أحکامهم [٧] ، وزکاء القلب ، وقوة الصدر عند ما حکمت الخوارج علیه ، و هرب کل من کان فی المسجد وبقی على المنبر وحده ، وما یحدث الناس أن الطیر بکت علیه ، وما روی عن ابن شهاب الزهری أن حجارة أرض بیت المقدس قلبت عند قتله فوجد تحتهادم عبیط ، والامر العظیم حتى تکلمت به الرهبان وقالوا فیه ودعاؤه الناس إلى أن یسألونه عن کل فتنة تضل مائة أو تهدی مائة ، وما روى الناس ....

بحار الانوار، جلد 40، ص 97- 116

https://lib.eshia.ir/71860/40/97

در ضمن در امتداد بحث "منطقهم الصواب" در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، علاوه بر پیام امام امیر المومنین، ابن ابی الحدید به مزایای لباسهم الاقتصاد و سکوت و صمت زبان و اقتصاد در منطق و همچنین آفات زبان نیز بحث می فرمایند که از اینجا هم شروع می شود:

فصل فی فضل الصمت و الاقتصاد فی المنطق‌

و اعلم أن القول فی خطر الکلام و فضل الصمت و فضل الاقتصار فی المنطق وسیع جدا و قد ذکرنا منه طرفا فیما تقدم و نذکر الآن منه طرفا آخر ....

https://lib.eshia.ir/15335/10/136

نکته ای که مورد بحث هم هست در رساندن شاگردی که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف مایل است که هر چه بیشتر هم میل کند، اینجا است که ادبیات عظیمی را در جهت خلافت و ولایت حضرات رسول گرامی محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و امام علی امیر المومنین علیه السلام داریم که بسیار هم قابل تامل است و منابعی است برای یادگیری مصباح الهدایة الی خلافة و الولایة تا راه خود را شاگرد پیدا کند که چطور هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف را دریابد و در خدمتش باشد. و بلکه به شاگرد کمک هم می کند که چطور پایتختهای جهانی عالم با پایتخت دولت کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم در ارتباط اند و باید هم چنین باشند و .... ولی نکته ای که از همه مهمتر هم هست این است که همه ی این منطقهای پرصواب پرهیزکارانه در جهت توحیدی نبوی علوی ائمه ی اطهار امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم باید باشد آنچنان که گوشزد هم شده است که هنر نیز باید در خدمت اسلام قرار گیرد تا شاگرد هم بتواند واقعاً به درک منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی برسد و هنر اسلامی توحیدی را متبلور کند و نه اینکه به هنرهایی بپردازد که مملو از مادیات و هنرهای غیر اسلامی است و چرا که اسلام است که علو دارد بر همه چیز و نه اینکه همه چیز بر اسلام علو داشته باشد: الاسلام یعلو و لا یعلی علیه و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

______________________________________

بنده یادم رفت این را هم عرض کنم که اگر انسان در خود قرآن کریم هم تفکر و تدبر کند، متوجه می شود که اگر بدون در نظر گرفتن امر توحیدی، به آیات کریمه ی قرآن توجه کند؛ آنگاه اصل مطالب را درنمی یابد. مثلاً اینکه در مورد کوری و کری و لالی و بلکه تشبیه کفار به مردگان قرآن کریم بحث می فرماید، به همین دلیل است که توجه مومن و متقی پرهیزکار را به همین اصول توحیدی جلب کند و الا مسئله این نیست و نمی تواند باشد که نقصهایی در انسان همچون نابینایی یا عدم توانایی در صحبت کردن یا کر بودن هم چیزهایی هستند که مانع از این شوند که مومنینی و منقینی و پرهیزکارانی با این نقصها هم جایز نیستند؛ و اتفاقاً همین عزیزان یحتمل حتی بهتر هم به مسائل توحیدی پی ببرند و بیشتر در امور الهی بتوانند تفکر کنند تا کسانی که ظاهراً خیلی هم سلامت بنظر می رسند. این را خصوصاً در جانبازان هم می توان مشاهده کرد که از صبر و شکیبایی بیشتری هم در سیر و سلوک خود بسمت خدا و امور الهی برخوردارند. و الا حتی جای دیگری در سوره ی مبارکه عبس می فرماید عبس و تولی و آیا باز چطور است که به توحید هم تذکر می دهد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ‎﴿١﴾‏ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ‎﴿٢﴾‏ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّىٰ ‎﴿٣﴾‏ أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّکْرَىٰ ‎﴿٤﴾‏ أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ ‎﴿٥﴾‏ فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّىٰ ‎﴿٦﴾‏ وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّىٰ ‎﴿٧﴾‏ وَأَمَّا مَن جَاءَکَ یَسْعَىٰ ‎﴿٨﴾‏ وَهُوَ یَخْشَىٰ ‎﴿٩﴾‏ فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّىٰ ‎﴿١٠﴾‏ کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ ‎﴿١١﴾‏ فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ ‎﴿١٢﴾‏ فِی صُحُفٍ مُّکَرَّمَةٍ ‎﴿١٣﴾‏ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ‎﴿١٤﴾‏ بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ‎﴿١٥﴾‏ کِرَامٍ بَرَرَةٍ ‎﴿١٦﴾‏ قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ‎﴿١٧﴾‏ مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ‎﴿١٨﴾‏ مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ‎﴿١٩﴾‏ ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ‎﴿٢٠﴾‏ ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ‎﴿٢١﴾‏ ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشَرَهُ ‎﴿٢٢﴾‏ کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ‎﴿٢٣﴾‏ فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ ‎﴿٢٤﴾‏ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ‎﴿٢٦﴾‏ فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ‎﴿٢٧﴾‏ وَعِنَبًا وَقَضْبًا ‎﴿٢٨﴾‏ وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ‎﴿٢٩﴾‏ وَحَدَائِقَ غُلْبًا ‎﴿٣٠﴾‏ وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ‎﴿٣١﴾‏ مَّتَاعًا لَّکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ‎﴿٣٢﴾‏ فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ‎﴿٣٣﴾‏ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ‎﴿٣٤﴾‏ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ‎﴿٣٥﴾‏ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ‎﴿٣٦﴾‏ لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ‎﴿٣٧﴾‏ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ‎﴿٣٨﴾‏ ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ‎﴿٣٩﴾‏ وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ‎﴿٤٠﴾‏ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ‎﴿٤١﴾‏ أُولَٰئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ‎﴿٤٢﴾‏

( بیان )

وردت الروایات من طرق أهل السنة أن الآیات نزلت فی قصة ابن أم مکتوم الأعمى دخل على النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله وعنده قوم من صنادید قریش یناجیهم فی أمر الإسلام فعبس النبی عنه فعاتبه الله تعالى بهذه الآیات وفی بعض الأخبار من طرق الشیعة إشارة إلى ذلک.

وفی بعض روایات الشیعة أن العابس المتولی رجل من بنی أمیة کان عند النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله فدخل علیه ابن أم مکتوم فعبس الرجل وقبض وجهه فنزلت الآیات : وسیوافیک تفصیل البحث عن ذلک فی البحث الروائی التالی إن شاء الله تعالى.

وکیف کان الأمر فغرض السورة عتاب من یقدم الأغنیاء والمترفین على الضعفاء والمساکین من المؤمنین فیرفع أهل الدنیا ویضع أهل الآخرة ثم ینجر الکلام إلى الإشارة إلى هوان أمر الإنسان فی خلقه وتناهیه فی الحاجة إلى تدبیر أمره وکفره مع ذلک بنعم ربه وتدبیره العظیم لأمره وتتخلص إلى ذکر بعثه وجزائه إنذارا والسورة مکیة بلا کلام.

...

( بحث روائی )

فی المجمع ، قیل : نزلت الآیات فی عبد الله بن أم مکتوم ـ وهو عبد الله بن شریح بن مالک بن ربیعة الفهری ـ من بنی عامر بن لؤی.

وذلک أنه أتى رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله ـ وهو یناجی عتبة بن ربیعة وأبا جهل بن هشام ـ والعباس بن عبد المطلب وأبیا ـ وأمیة بن خلف یدعوهم إلى الله ویرجو إسلامهم ـ فقال : یا رسول الله أقرئنی ـ وعلمنی مما علمک الله ـ فجعل ینادیه ویکرر النداء ـ ولا یدری أنه مشتغل مقبل على غیره ـ حتى ظهرت الکراهة فی وجه رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله لقطعه کلامه ـ وقال فی نفسه : یقول هؤلاء الصنادید ـ إنما أتباعه العمیان والعبید فأعرض عنه ـ وأقبل على القوم الذین کان یکلمهم فنزلت الآیات.

وکان رسول الله بعد ذلک یکرمه ، وإذا رآه قال : مرحبا بمن عاتبنی فیه ربی ، ویقول له : هل لک من حاجة؟ واستخلفه على المدینة مرتین فی غزوتین.

أقول : روى السیوطی فی الدر المنثور القصة عن عائشة وأنس وابن عباس على اختلاف یسیر وما أورده الطبرسی محصل الروایات.

ولیست الآیات ظاهرة الدلالة على أن المراد بها هو النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله بل خبر محض لم یصرح بالمخبر عنه بل فیها ما یدل على أن المعنى بها غیره لأن العبوس لیس من صفات النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله مع الأعداء المباینین فضلا عن المؤمنین المسترشدین. ثم الوصف بأنه یتصدى للأغنیاء ویتلهى عن الفقراء لا یشبه أخلاقه الکریمة کما عن المرتضى رحمه الله.

وقد عظم الله خلقه صلى‌الله‌علیه‌وآله إذ قال ـ وهو قبل نزول هذه السورة ـ : « وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ » والآیة واقعة فی سورة « ن » التی اتفقت الروایات المبینة لترتیب نزول السور على أنها نزلت بعد سورة اقرأ باسم ربک ، فکیف یعقل أن یعظم الله خلقه فی أول بعثته ویطلق القول فی ذلک ثم یعود فیعاتبه على بعض ما ظهر من أعماله الخلقیة ویذمه بمثل التصدی للأغنیاء وإن کفروا والتلهی عن الفقراء وإن آمنوا واسترشدوا.

وقال تعالى أیضا : « وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ » الشعراء : ٢١٥ فأمره بخفض الجناح للمؤمنین والسورة من السور المکیة والآیة فی سیاق قوله : « وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ » النازل فی أوائل الدعوة.

وکذا قوله : « لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَلا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ » الحجر : ٨٨ وفی سیاق الآیة قوله : « فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ » الحجر : ٩٤ النازل فی أول الدعوة العلنیة فکیف یتصور منه صلى‌الله‌علیه‌وآله العبوس والإعراض عن المؤمنین وقد أمر باحترام إیمانهم وخفض الجناح وأن لا یمد عینیه إلى دنیا أهل الدنیا.

على أن قبح ترجیح غنى الغنی ـ ولیس ملاکا لشیء من الفضل ـ على کمال الفقیر وصلاحه بالعبوس والإعراض عن الفقیر والإقبال على الغنی لغناه قبح عقلی مناف لکریم الخلق الإنسانی لا یحتاج فی لزوم التجنب عنه إلى نهی لفظی.

وبهذا وما تقدمه یظهر الجواب عما قیل : إن الله سبحانه لم ینهه صلى‌الله‌علیه‌وآله عن هذا الفعل إلا فی هذا الوقت فلا یکون معصیة منه إلا بعده وأما قبل النهی فلا.

وذلک أن دعوى أنه تعالى لم ینهه إلا فی هذا الوقت تحکم ممنوع ، ولو سلم فالعقل حاکم بقبحه ومعه ینافی صدوره کریم الخلق وقد عظم الله خلقه صلى‌الله‌علیه‌وآله قبل ذلک إذ قال : « وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ » وأطلق القول ، والخلق ملکة لا تتخلف عن الفعل المناسب لها.

وعن الصادق علیه‌السلام ـ على ما فی المجمع ـ أنها نزلت فی رجل من بنی أمیة ـ کان عند النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله فجاء ابن أم مکتوم ـ فلما رآه تقذر منه وجمع نفسه وعبس ـ وأعرض بوجهه عنه ـ فحکى الله سبحانه ذلک وأنکره علیه.

وفی المجمع ، وروی عن الصادق علیه‌السلام أنه قال : کان رسول الله صلى‌الله‌علیه‌وآله إذا رأى عبد الله بن أم مکتوم قال : مرحبا مرحبا والله لا یعاتبنی الله فیک أبدا ، وکان یصنع به من اللطف ـ حتى کان یکف عن النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله مما یفعل به.

أقول : الکلام فیه کالکلام فیما تقدمه ، ومعنى قوله : حتى أنه کان یکف « إلخ » أنه کان یکف عن الحضور عند النبی صلى‌الله‌علیه‌وآله لکثرة صنیعه صلى‌الله‌علیه‌وآله به انفعالا منه وخجلا.

* * *

المیزان فی تفسیر القرآن، علامه محمد حسین طباطبایی، جلد 20، ص 199، 202- 203

https://lib.eshia.ir/12016/20/199

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا ‎﴿النساء: ٥٦﴾‏

اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ ذَٰلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَن یَشَاءُ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‎﴿الزمر: ٢٣﴾‏

حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‎﴿فصلت: ٢٠﴾‏

وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَیْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ‎﴿فصلت: ٢١﴾‏

فَإِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ ‎﴿٥٢﴾‏ وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْیِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ‎﴿الروم: ٥٣﴾‏ 

( باب )

* ( جوامع مناقبه صلوات الله علیه ، وفیه کثیر من النصوص ) *

١ ـ ج : قال سلیم بن قیس : حدثنی سلمان والمقداد وحدثنیه بعد ذلک أبوذر ثم سمعته من علی بن أبی طالب علیه السلام قالوا : إن رجلا فاخر علی بن أبی طالب علیه السلام ، فقال رسول الله لما سمع به لعلی علیه السلام : فاخر العرب ، فأنت فیهم أکرمهم ابن عم ، وأکرمهم صهرا ، وأکرمهم نفسا ، وأکرمهم زوجة ، وأکرمهم أخا ، وأکرمهم عما ، وأکرمهم ولدا ، وأعظمهم حلما ، وأکثرهم علما ، وأقدمهم سلما ، وأعظمهم عناء بنفسک ومالک ، وأنت أقرأهم لکتاب الله ، وأعلمهم بسنتی ، و أشجعهم لقاء ، وأجودهم کفا ، وأزهدهم فی الدنیا ، وأشدهم اجتهادا ، وأحسنهم خلقا ، وأصدقهم لسانا ، وأحبهم إلى الله وإلی ، وستبقى بعدی ثلاثین سنة تعبدالله وتصبر على ظلم قریش لک ، ثم تجاهدهم فی سبیل الله إذا وجدت أعوانا ، فتقاتل على تأویل القرآن کما قاتلت معی على تنزیله ، ثم تقتل شهیدا تخضب لحیتک من دم رأسک ، قاتلک یعدل عاقر الناقة فی البغض إلى الله والبعد منه [١].

٢ ـ ج : قال سلیم به قیس : سأل رجل علی بن أبی طالب علیه السلام فقال له و أنا أسمع : أخبرنی بأفضل منقبة لک ، قال : ما أنزل الله فی کتابه ، قال : وما أنزل فیک؟ قال : « أفمن » « کان على بینة من ربه ویتلوه شاهد منه [٢] » قال : أنا الشاهد من رسول الله صل الله علیه و آله و سلم وقوله : « ویقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفى بالله شهیدا بینى وبینکم ومن عنده علم الکتاب [٣] » إیای عنى بمن عنده علم الکتاب فلم یدع

شیئا أنزله الله فیه إلا ذکره ، مثل قوله : « إنما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة ویؤتون الزکوة وهم راکعون [١] » وقوله : « أطیعوا الله و أطیعوا الرسول واولی الامر منکم [٢] » وغیر ذلک قال : قلت : فأخبرنی بأفضل منقبة لک من رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ، فقال : نصبه إیای یوم غدیر خم فقام لی بالولایة بأمر الله عزوجل ، وقوله : « أنت منی بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبی بعدی » وسافرت مع رسول الله صل الله علیه و آله و سلم لیس له خادم غیری ، وکان له لحاف لیس له لحاف غیره ومعه عائشة وکان رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ینام بینی وبین عائشة لیس علینا ثلاثتنا لحاف غیره ، فإذا قام إلى صلاة اللیل یحط بیده اللحاف من وسطه بینی وبین عائشة حتى یمس اللحاف الفرش الذی تحتنا ، فأخذتنی الحمى لیلة فأسهرتنی ، فسهر رسول الله صل الله علیه وآله و سلم لسهری فبات لیلة بینی وبین مصلاه ، یصلی ما قدرله ثم یأتینی ویسألنی وینظر إلی فلم یزل ذلک دأبه حتى أصبح ، فلما صلى بأصحابه الغداة قال : اللهم اشف علیا وعافه فإنه أسهرنی اللیلة مما به ، ثم قال رسول الله صل الله علیه وآله و سلم بمسمع من أصحابه : ابشر یا علی ، قلت : بشرک الله بخیر یا رسول الله وجعلنی فداک ، قال : إنی لم أسأل الله اللیلة شیئا إلا أعطانیه ولم أسأله لنفسی شیئا إلا سألت لک مثله ، وإنی دعوت الله أن یواخی بینی وبینک ففعل ، وسألته أن یجعلک ولی کل مؤمن ومؤمنة ففعل [٣] ، فقال رجلان أحدهما لصاحبه : أرأیت ما سأل؟ فو الله لصاع من تمر خیر مما سأل ، ولو کان سأل ربه أن ینزل علیه ملکا یعینه على عدوه أو ینزل علیه کنزا ینفعه و أصحابه فإن بهم حاجة کان خیرا مما سأل! وما دعا علیا قط إلى خیر إلا استجیب له [٤].

بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی، جلد 40، ص 1- 2

https://lib.eshia.ir/71860/40/1

1388/01/18

نامه‌ی شهید آوینی به آیت‌الله خامنه‌ای

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم
خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر(عج) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای أیدکم‌الله تعالی بتأییداته ‌الخالصه.
سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.

امتثال امر، فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمی‌گذارد لذا حقیر مستقیماً با استمداد از فضل بی‌منتهای رب‌العالمین وارد در اصل مطلب می‌شوم بعد از عرض این مختصر که:

ما با حضرتعالی به‌عنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کرده‌ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم؛ همان‌گونه که پیش از این درباره‌ی امام امت(ره) بوده‌ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری که پیش از این داشته‌اند‌.‌ خدا شاهد است که این سخن از سر کمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانه‌های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل‌الله عشق می‌ورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه‌ی‌ خشک و بی‌روح. این سخن یک فرد نیست؛‌ دست جماعتی عظیم است که به‌سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند.‌ بسیارند کسانی که می‌دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده،‌ که مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما.
کمترین مطیع شما
سید مرتضی آوینی

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=6216

 

۱۳۹۵/۰۴/۲۳

اگر دنیای اسلام علیه تخریب‌کنندگان بقیع قیام نمی‌کرد، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران می‌کردند

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ با اشاره به مسئله‌ی تخریب مزار جناب حجربن‌عدی، صحابی بزرگوار پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، مسببان این امر را کسانی دانستند که گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم‌السلام) را در بقیع ویران کردند، و فرمودند: «آن روز که در دنیای اسلام، از شبه‌قاره‌ی هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت میکردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران میکردند، با خاک یکسان میکردند.» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ۸ شوال، سالروز تخریب بقاع متبرکه‌ی بقیع در سال ۱۳۴۴.ق توسط وهابیون، گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در این باره را بازنشر می‌کند.


تلخی دیگری(۱) که وجود دارد، این است که در میان مجموعه‌ی مسلمانان و امت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقب‌مانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره‌های نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است. اینها همان کسانی هستند که گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم‌السّلام) را در بقیع ویران کردند. آن روز که در دنیای اسلام، از شبه‌قاره‌ی هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت میکردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران میکردند، با خاک یکسان میکردند. ببینید چه فکر باطلی، چه روحیه‌ی پلیدی، چه انسانهای بداندیشی، احترام به بزرگان را اینجوری بخواهند نقض کنند و هتک کنند و این را جزو وظائف دینی بشمرند! در آن وقتی که اینها بقیع را ویران کردند، این را بدانید؛ سرتاسر دنیای اسلام علیه اینها اعتراض کرد. عرض کردم؛ از شرق جغرافیای اسلام -از هند- تا غرب جغرافیای اسلام، علیه اینها بسیج شدند.

اینها به عنوان اینکه این کارها پرستش است، این اقدامهای خبیث را میکنند! رفتن سر قبر یک انسانی و طلب رحمت کردن برای او از خدای متعال، و طلب رحمت کردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی، شرک است؟ شرک این است که انسان بشود ابزار دست سیاستهای اینتلیجنس انگلیس و سی. آی. ای آمریکا و با این اعمال، دل مسلمانان را غمدار کند، آزرده کند. اینها اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمیدانند، احترام به بزرگان را شرک میدانند! خود این، یک مصیبتی است. جریان تکفیرىِ خبیث که امروز در دنیای اسلام به برکت برخی از منابع مادی، متأسفانه پول و امکانات هم در اختیار دارند، یکی از مصائب اسلام است.


۱) در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲، گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» از مخالفین مسلح حاضر در جنگ‌ها و درگیری‌های سوریه اعلام نمود: مقبره‌ی حجربن عدی به نماد شرک به خدا تبدیل شده بود و به همین علت افراد مسلح وابسته به ارتش آزاد آن را ویران کرده‌اند.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33778

1388/01/18

گفتاری از آیت الله جوادی آملی در مورد شهید آوینی

سلاله‌ی‌ سلسله‌ی‌ سادات‌

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی

روایت‌ فتح‌ را با درایت‌ شهادت‌ آمیختن و هنر تصویر را با ظفر تحقیق‌ هماهنگ‌ ساختن و دو قوس‌ نزول‌ و صعود را با منحنی‌ تام‌ هنر اسلامی‌ دور زدن و معقول‌ را با عبور از بستر خیال، محسوس‌ کردن و محسوس‌ را با گذر از گذرگاه‌ تخیل، معقول‌ نمودن و تجرد تام‌ عقلی‌ را در کسوت‌ خیال‌ کشیدن و از آن‌جا به‌ جامه‌ی‌ حس‌ درآوردن‌ و سپس‌ از پیراهن‌ حس‌ پیراستن‌ و کسوت‌ خیال‌ را تخلیه‌ نمودن‌ و به‌ بارگاه‌ تجرّد کامل‌ عقلی‌ رسیدن‌ و رساندن‌ و در لفافه‌ی‌ هنر، سه‌ عالم‌ عقل‌ و مثال‌ و طبیعت‌ را به‌ هم‌ مرتبط‌ جلوه‌ دادن و کاروان‌ دلباخته‌ی جمال‌ محبوب‌ را از تنگنای‌ طبیعت‌ به‌درآوردن‌ و از منزل‌ مثال‌ رهایی‌ بخشیدن‌ و به‌ حرم‌ امن‌ عقل‌ رساندن‌ که‌ عناصر اصلی‌ هنر اسلامی‌ را تشکیل‌ می‌دهند، در سلاله‌ی‌ سلسله‌‌ی سادات‌ و دوده‌ی‌ شجره‌ی‌ طوبای‌ شهادت‌ یعنی‌ شهید سعید سیدمرتضی‌ آوینی(ره) و دیگر هنرمندان‌ متعهد دینی‌ تبلور یافت‌ و می‌یابد.
 

هنر سواری‌ دلیر که‌ روی‌ میدان‌ از او        چو کاغذ از کلک او ز لعل‌ گیرد نشان‌
 

مهم‌ترین‌ شاخص‌ هنر اسلامی‌ همانا توان‌ ترسیم‌ معقول‌ در کسوت‌ محسوس‌ و قدرت‌ تصویر غیب‌ در جامه‌ی‌ شهادت‌ است.

هنرهای‌ غیراسلامی‌ چون‌ جایی‌ در جهان‌ معقول‌ و ملکوت‌ ندارند و از عقل‌ منفصل‌ بی‌بهره‌ و از مثال‌ منفصل‌ بی‌نصیبند و فقط‌ از وهم‌ وخیال‌ متصل‌ استمداد می‌کنند، هرگز مایه‌ی‌ عقلی‌ نداشته‌ و ره‌آورد غیبی‌ ندارند؛ زیرا مکتبی‌ که‌ ماده‌ را اصیل‌ می‌داند و موجود غیرمادی‌ را خرافه‌ می‌پندارد و تشنه‌ی‌ تجرّد و غیب‌ را افسانه‌ تلقی‌ می‌کند، هیچ‌گاه‌ پیامی‌ از عالم‌ عقل‌ و غیب‌ ندارد و هرگز هدفی‌ جز وهم‌ و خیال‌ نخواهد داشت.

اوج‌ عروج‌ یک انسان‌ از دیدگاه‌ هنرمند مادی‌ همانا مقام‌ مثال‌ متصل‌ وهمِ‌ به‌ هم‌ آمیخته‌ است‌ و آن‌جا که‌ سخن‌ از نام‌ و نان‌ و وام‌ و دانه‌ نباشد، هنرمند مادی‌ را راهی‌ نیست‌ و آن‌جا که‌ از تشویق‌ و تقدیر و ثنا و سپاس‌ و یادنامه‌ و مانند آن‌ اثری‌ نباشد، هنرور مادی‌ را باری‌ نخواهد بود؛ زیرا قلمرو پرواز هنرپرداز مادی‌ همانا منطقه‌ی‌ بسته‌ی خیال‌ و مدار محدود وهم‌ است.

ولی‌ مکتب‌ الهی‌ که‌ عوالم‌ سه‌‌گانه‌ی‌ طبیعت‌ و مثال‌ و عقل‌ را اثبات‌ می‌نماید و هر کدامِ آن‌ها را مظهر نامی‌ از نام‌های‌ جلال‌ و جمال‌ الهی‌ می‌داند و برای‌ عروج‌ انسان‌ ملکوتی‌ مرزی‌ قائل‌ نیست‌ و لقاء‌اللّه‌ را که‌ هماره‌ بیکران‌ بوده‌ و هست‌ و خواهد بود، مائده‌ و مأ‌دُبه‌ی‌ سالک صالح‌ و عارف‌ واصل‌ و شاهد عاشق‌ می‌داند، بحر تیار و دریای‌ مواج‌ هنرورزی‌ را فراسوی‌ هنرمند اسلامی‌ قرار می‌دهد تا پیام‌های‌ گوناگون‌ را که‌ از هاتف‌ عقل‌ و منادی‌ غیب‌ از ورای حجاب‌های‌ نوری‌ و ظلمانی‌ دریافت‌ کرده‌ است‌ به‌ قلمرو مثال‌ منفصل‌ درآورده‌ و از آن‌ پایگاه‌ به‌ مرحله‌ی‌ وهم‌ و خیال‌ تنزل‌ داده،‌ سپس‌ به‌ منصّه‌ی‌ حسّ و صحنه‌ی‌ صورت نازل‌ نماید تا بادیه‌نشینان‌ تشنه‌ی‌ حس‌ را بر بال‌های‌ ظریف‌ هنر نشانده‌ و از خاکدان‌ طبیعت‌ به‌ دامنه‌ی‌ مثال‌ و خیال‌ رسانده‌ و از آن‌جا به‌ قلّه‌ی‌ رفیع‌ عقل‌ و مقام‌ منیع‌ غیب‌ واصل‌ کند، تا از زبان‌ مولای‌ غیب‌ و شهادت، نغمه‌ی‌ دل‌انگیز "... فادخلی‌ فی‌ عبادی‌ و ادخلی‌ جنتی" را با گوشی‌ بشنود که‌ در سایه‌ی‌ قرب‌ نوافل‌ فراهم‌ کرده‌ و با روحی‌ درک کند که‌ با ولای‌ جمع‌ فضایل‌ به‌‌دست‌ آمده‌ است؛‌ تا روشن‌ گردد که‌ سیر از زمین‌ طبیعی‌ به‌ سپهر مادی‌ نتیجه‌ی‌ هنر ماده‌ است،‌ ولی‌ سلوک از طبیعت‌ به‌ مثال‌ و از آن‌جا به‌ عقل‌- و خلاصه‌ جهان‌ را از عقل‌ شروع‌ کردن‌ و به‌ عاقل‌ ختم‌ نمودن‌- محصول‌ هنر الهی‌ است‌ که‌ اسلام‌ داعیه‌ی‌ آن‌ را داشته‌ و هماره‌ تربیت‌‌یافتگانی‌ جامع‌ را ارائه‌ کرده‌ و می‌کند و هیچ‌ هنری‌ به‌ از این‌ نیست‌ که‌ انسان‌ کامل‌ جامع‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود دو سر خط‌ حلقه‌ی‌ هستی‌ را به‌ هم‌ بپیوندد و صعود و نزولی‌ را که‌ خود پیموده‌ است، در قالب‌ هنر عرضه‌ کند تا سالکان‌ هنردوست‌ را به‌ همراه‌ هنرپروری‌ خویش‌ به‌ منطقه‌ی‌ وسیع‌ آفرینش‌ آگاه‌ کند و فطرت‌ جمال‌دوست‌ و جلال‌نواز آنان‌ را از انس‌ با گِل‌رخان‌ خاک‌آلود طبیعت‌ و نوازندگان‌ غبارین‌ ماده‌ و سرایندگان‌ ژولیده‌ی‌ زمین‌ و خوانندگان‌ گردگرفته‌ی‌ بستر غبراء برهاند و به‌ جمال‌ بی‌زوال‌ ماورای طبیعت‌ و جلال‌ بی‌مثال‌ معنی‌ و کمال‌ بی‌وبال‌ عقل‌ و غیب‌ و نوای‌ دلپذیر و روح‌انگیز مولای‌ هر عبد صالحی‌ برساند؛ تا معلوم‌ شود که‌ طواف‌ در مدار بتکده‌ و میکده‌ و عشرتکده‌ و بالاخره‌ طبیعتکده، شایسته‌ی‌ انسان‌ هنرجو و کمال‌دوست‌ نیست،‌ بلکه‌ هنر در بازشناسی‌ مجدد عالم‌ و آدم‌ و جهان‌ را وسیع‌تر از منظر محدود طبیعیون‌ شناختن‌ و انسان‌ را همتای‌ فرشتگان‌ بلکه‌ بالاتر دیدن‌ است؛ و راه‌ نیل‌ به‌ این‌ هدف‌ سامی از عقبه‌های‌ کئود گذشتن‌ و میدان‌های‌ مین‌ را با ایثار نفیس‌ و بذل‌ نفس‌ پشت‌ سر گذاشتن‌ و برای‌ همه‌ی‌ راهیان‌ کوی‌ هنر و سوی‌ ظفر ره‌آوردی‌ چون‌ ره‌‌توشه‌ی شهید فقید سیدمرتضی‌ آوینی(ره) آوردن‌ است. و جامه‌ی‌ رسای‌ هنر و پوشش‌ پرنیانی‌ هنرپروری‌ جز بر اندام‌ کامل‌ جامع‌ سالکانی‌ چون‌ شهیدان‌ شاهد برازنده‌ نیست‌ و قبای‌ اطلس‌ هنر جز برای‌ قامت‌‌ راست‌‌قامتان‌ تاریخ‌ و شیفتگان‌ خدمت‌ نه‌ تشنگان‌ قدرت‌، زیبنده‌ نخواهد بود.

برتن‌ ناقصان، قبای‌ کمال‌ به‌ طراز هنر ندوخته‌اند
گرچه‌ قرآن‌ کریم‌ که‌ کلام‌ خدای‌ بی‌چون است‌، معارفی‌ والاتر از شهود عارفان‌ و فهم‌ حکیمان‌ و درک فقیهان‌ و اندیشه‌ی‌ متکمان‌ و باور محدثان‌ و یافته‌های‌ مورخان‌ و صدها فرزانه‌ی‌ خردمند دیگر دارد- زیرا مجلای‌ متکلم‌ نامتناهی،‌ هر آینه‌ کلامی‌ نامحدود خواهد بود؛ چنان‌که‌ درجات‌ بهشت‌ موعود، نامحدود به‌ عدد آیات‌ قرآن‌ کریم‌ می‌باشد و به‌ قاریان‌ آگاه‌ به‌ معانی‌ و آشنای‌ به‌ احکام‌ و حِکَم‌ قرآن‌ گفته‌ می‌شود: "بخوان‌ و بالا برو" و خواننده‌ی‌ رسمی‌ بهشتیان‌ داوود پیامبر است- لیکن‌ اثر بارز و شاخص‌ هنری‌ آن‌ همانا در این‌ است‌ که‌ از رهگذر فصاحت‌ و کوی‌ بلاغت‌ که‌ چهره‌ی‌ خاص‌ هنر سمعی‌ است‌ لطایف‌ بلند عالم‌ لاهوت‌ را در پرده‌ی‌ استبرقی‌ عقل‌ پیچیده‌، آنگاه‌ در جامه‌ی‌ پرنیانی‌ مثال‌ و خیال‌ و وهم‌ پوشانده،‌ سپس‌ در کسوت‌ حریری‌ آیه‌ و سوره‌ ارائه‌ نموده‌، در این‌ حال‌ جهانیان‌ را به‌ تماشای‌ آن‌ فراخوانده‌ و به‌ تحدی‌ و مبارزه‌ دعوت‌ کرده‌ و عجز همگان‌ را در ساحت‌ قدس‌ هنر ادبی‌ خویش‌ آشکار کرده‌ و قبل‌ از قیام‌ قیامت‌ کوس‌ "لِمَنِ‌ المُلک" سر داده‌ و پاسخ‌ اعتراف‌آمیز و عجزآلود "للّه‌ الواحدِ القهّار" را از همگان‌ دریافت‌ می‌نماید.

آنچه‌ سبعه‌ی‌ معلقه‌ را به‌ زیر می‌کشد، هنر ادبی‌ قرآن‌ است‌ و آنچه‌ دیوار کعبه‌ را از لوث‌ معلقات‌ سبع‌ تطهیر می‌کند، هنر است؛ چه‌ این‌که‌ آنچه‌ بتکده‌ را از بت‌ها پاک می‌سازد، تبر است‌ که‌ یکی‌ به‌ دست‌ حضرت‌ ابراهیم‌ بت‌شکن‌ خلیل‌‌الرحمن‌ انجام‌ می‌شود و دیگری‌ به‌ زبان‌ حضرت‌ محمد بن‌ عبداللّه‌ حبیب‌ اللّه‌ منادی: "أنا أفصحُ‌ من‌ نَطَقَ‌ بالضّاد" صورت‌ می‌پذیرد؛ و سِرّ کامیابی‌ هنر قرآنی‌ و ناکامی‌ هنر مزعوم‌ و فائل‌ جاهلی‌ آنست‌ که‌ هنر موهوم‌ جاهلی‌ از مرز سجع‌ و قلمرو قافیه‌ و منطقه‌ی‌ عروض‌ و میدان‌ تشبیب‌ و غزل‌ و صحنه‌ی‌ قصیده‌ی‌ خرافی‌ و محدوده‌ی‌ خیال‌ و مثال‌ متصل‌ فراتر نرفت،‌ ولی‌ هنر ادبی‌ و معقول‌ الهی‌- چنان‌که‌ قبلاً اشاره‌ شد- مراحل‌ سه‌‌گانه‌ی‌ عالم‌ امکانی‌ را در صعود و نزول‌ بدون‌ طفره‌ و فتور پیموده‌ و به‌ خاکیان‌ْ توان‌ جهش‌ به‌ عالم‌ فرشتگان‌ داد و هرگونه‌ خیال‌پردازی‌ موهوم‌ را محکوم‌ کرد و هیچ‌گاه‌ از حق‌ نگذشت‌ و از باطل‌ سراب‌گونه‌ مدد نگرفت و با ظهورش‌ نه‌ مجالی‌ برای‌ جاهلیت‌ کهن‌ ماند و نه‌ موقعیتی‌ برای‌ جاهلیت‌ جدید: "قل‌ جاءَ الحقُ‌ و ما یُبدِء‌ الباطل‌ و ما یعید"


هنر نظر به‌ سراپای‌ او اگر افکند     ز پای‌ تا سر او جملگی هنر بیند
 

هنرمند قرآنی‌ همان‌ فرزانه‌ی‌ جهان‌بینی‌ است‌ که‌ هرگز به‌ مکتب‌های‌ الحادی‌ اعتنایی‌ ندارد و به‌ ره‌آورد بی‌مایه‌ی‌ مکتب‌های‌ مادی‌ چشم‌ نمی‌دوزد و عشق‌ ممدوح‌ هنری‌ و محمود ادبی‌ را با شهوات‌ مشئوم‌ و مذموم‌ بی‌هنری‌ اشتباه‌ نمی‌کند و ساکنان‌ کوی‌ عفاف‌ را به‌ بدحجابی‌ یا بی‌حجابی‌ که‌ نفی‌ عفاف‌ را به‌ همراه‌ دارد، دعوت‌ نمی‌نماید و مرغ‌ باغ‌ ملکوت‌ را با نغمه‌ی‌ سرد ناسوتیان‌ سرگرم‌ نمی‌کند و فرهنگ‌ برائت‌ از طبیعت‌ و نزاهت‌ از ماده‌ را با آهنگ‌ ناموزون‌ خاکیان‌ از یاد نمی‌برد و سرانجام‌ تسلیم‌ بی‌هنر نادان‌ نمی‌شود.

هنرمند کی‌ زیر نادان‌ نشیند     که‌ بالای‌ سرطان‌ نشسته‌ است‌ جوزا
 

یعنی‌ در چهره‌‌ی گنبد مینا ستاره‌هایی‌ که‌ شکل‌ خرچنگ‌ و سرطان‌ است،‌ بعد از ستاره‌هایی‌ که‌ شکل‌ جوزا و گوسفند سیاه‌- که‌ در آن‌ نقاط‌ سفیدی‌ است‌- واقع‌ شده‌ است. غرض‌ آن‌که‌ هنر صادق‌ را از کاذب‌ جدا کردن کار هنرمند الهی است؛ همان‌طور که تشخیص تشنگی صادق از کاذب به‌عهده‌ی‌ پزشکِ معالج بیمارِ مجروح‌ است‌ و همان‌طوری‌ که‌ تمییز صبح‌ صادق‌ از کاذب‌ به‌‌عهده‌‌ی اخترشناس‌ ماهر است‌ و همان‌طور که‌ تبیین‌ اشک صادق‌ و تفکیک آن‌ از گریه‌ی‌ کاذبِ مدعیان‌ باطل،‌ به‌عهده‌ی‌ داوران‌ ورزیده‌ و قاضیان‌ مجرب‌ است. آری‌ امتیاز هنر صادق‌ از کاذب‌ نیز در اختیار متخصصان‌ هنر الهی‌ است‌ که‌ حق‌ را از باطل‌ و آب‌ را از سراب‌ جدا می‌کنند و در پرتو تعلیم‌ روح‌نواز قرآنی، پاک را از ناپاک تمایز می‌بخشند: "لِیَمیز اللّه‌ الخبیثَ‌ من‌ الطیّب".

نکته‌ای‌ که‌ عنایت‌ به‌ آن‌ برای‌ همه‌ی‌ ادیبانِ هنردوست‌ و هنرمندان‌ ادب‌پرور سودمند است، همانا این‌ است‌ که: گرچه‌ غالب‌ هنرهای‌ پیروان‌ "بودا" و "برهمن" در جامه‌ی‌ تجسیم‌ و مجسمه‌های‌ بی‌روح‌ خلاصه‌ می‌شود و نیز اکثر هنرهای‌ حامیان‌ مسیح‌ و پیروان‌ عیسی‌(ع) در کسوت‌ سنگ‌تراشی‌ و پیکرهای‌ بی‌جان‌ خاتمه‌ می‌پذیرد، لیکن‌ بخش‌ مهم‌ هنرِ پیروان‌ قرآن‌ و حامیانِ اعجاز کلامی‌ آن‌ در ترسیم، تصویر، تمثیل، تشبیه‌های‌ سمعی‌ و بصری‌ و بدون‌ تجسیم متبلور می‌شود که‌ پیام‌ خاصّ‌ خود را به‌ همراه‌ دارد تا همگان‌ ضمن‌ بهره‌وری‌ از هنر قرآن، در دریای‌ مواج‌ آن‌ غوص‌ کنند؛ بدون‌ آن‌که‌ غرق‌ شوند و از شنای‌ در آن‌ آبِ حیات‌ لذت‌ ببرند، بدون‌ آن‌که‌ گرفتار خفگی‌ شوند. اگر هنرمندی‌ از رهگذر صوت‌ حسَن‌ و نغمه‌ی‌ غم‌زدا یا تصویر و ترسیم‌ و تمثیل‌ روح‌پرور، پیامی‌ به گوش‌ منتظران‌ ندای‌ غیب‌ برساند و از کنگره‌ی‌ عرش، صفیر آشنایی‌ به‌ سمع‌ مشتاقان‌ کوی‌ وصال‌ واصل‌ کند و در نتیجه‌ گروهی‌ را در دامن‌ شرع‌ مقدّس‌ به‌ واجب‌ و مستحب‌ تربیت‌ کرده‌ و از حرام‌ و مکروه‌ رهایی‌ بخشد، همانا هنرپرور اسلامی‌ است.

آنچه‌ در این‌ متن‌ کوتاه‌ تنظیم‌ شد، عبارت‌ است‌ از:
1) تبیین‌ خطوط‌ اصلی‌ هنر اسلامی‌ و جدایی‌ آن‌ از هنر غیراسلامی.
2) تبلور هنر ادبی‌ اسلام‌ در قرآن‌ و سرّ پیروزی‌ هنر اسلامی‌ بر هنر جاهلی.
3) امتیاز اساسی‌ هنر تجسیم‌ پیروان‌ بودا و برهمن‌ از یک سو و پیروان‌ مسیح‌(ع) از سوی‌ دیگر با هنر اصیل‌ اسلامی‌ که‌ منزه‌ از بوی‌ بودایی‌ و تثلیث‌ ترسایی‌ است،‌ بل‌ توحید ناب‌ است.
4) تعریف‌ هنرمند اسلامی‌ و جدایی‌ آن‌ از هنرپیشه‌ی‌ غیراسلامی.
5) هنرمندان‌ شهید، جانباز، آزاده‌ و بالاخره‌ شیفته‌ی‌ نظام‌ اسلامی‌ و مستقل‌ و خودکفا، جامع‌ هنر و ظفرند و هنر شهادت‌ را شاهدِ هنرمندی‌ خویش‌ قرار داده‌اند که: آفتاب‌ آمد دلیل‌ آفتاب...
6) تقدیر و سپاس‌ از همه‌ی‌ عزیزان‌ هنرپرور اعم‌ از رفته‌ها و مانده‌ها که‌ هنر انسان‌ و اسلام‌شناسی‌ را مایه‌ی‌ غوص‌ در دریای‌ جمال‌ و جلال‌ هنر قرار داده‌ و بدون‌ غرق‌ و مردود شدن‌ به‌ عمق‌ آن‌ رفته‌ و گوهرهای‌ گران‌سنگ‌ معرفت‌ و تربیت‌ و وفاداری‌ به‌ نظام‌ و امام‌ راحل‌(ره) را به‌ ارمغان‌ آورده‌ و همگان‌ را به‌ آرمان‌های‌ اسلامی‌ فراخوانده‌ و می‌خوانند. به‌ امید رشد هنر اسلامی‌ و پرورش‌ هنرمندان‌ متعهد.

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=6220

 

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید »

شمارهٔ ۱ - در یکتاپرستی و ستایش حضرت خاتم الانبیاء

جوشن صورت برون کن در صف مردان درآ

دل طلب کز دار ملک دل توان شد پادشا

تا تو خود را پای بستی باد داری در دو دست

خاک بر خود پاش کز خود هیچ نگشاید تو را

با تو قرب قاب قوسین آنگه افتد عشق را

کز صفات خود به بعد المشرقین افتی جدا

آن خویشی، چند گوئی آن اویم آن او

باش تا او گوید ای جان آن مائی آن ما

نیست عاشق گشتن الا بودنش پروانه وار

اولش قرب و میانه سوختن، آخر فنا

لاف یک رنگی مزن تا از صفت چون آینه

از درون سو تیرگی داری و بیرون سو صفا

آتشین داری زبان و دل سیاهی چون چراغ

گرد خود گردی از آن تردامنی چون آسیا

رخت از این گنبد برون بر، گر حیاتی بایدت

زان که تا در گنبدی با مردگانی هم وطا

نفس عیسی جست خواهی راه کن سوی فلک

نقش عیسی در نگارستان راهب کن رها

بر گذر زین تنگنای ظلمت اینک روشنی

درگذر زین خشک سال آفت اینک مرحبا

بر در فقر آی تا پیش آیدت سرهنگ عشق

گوید ای صاحب خراج هر دو گیتی اندر آ

شرب عزلت ساختی از سر ببر باد هوس

باغ وحدت یافتی از بن بکن بیخ هوا

با قطار خوک در بیت المقدس پا منه

با سپاه پیل بر درگاه بیت الله میا

سر بنه کاینجا سری را صد سر آید در عوض

بلکه بر سر هر سری را صد کلاه آید عطا

هر چه جز نور السموات از خدائی عزل کن

گر تو را مشکوة دل روشن شد از مصباح لا

چون رسیدی بر در لاصدر الا جوی از آنک

کعبه را هم دید باید چون رسیدی در منا

ور تو اعمی بوده‌ای بر دوش احمد دار دست

کاندر این ره قائد تو مصطفی به مصطفا

اوست مختار خدا و چرخ و ارواح و حواس

زان گرفتند از وجودش منت بی‌منتها

هشت خلد و هفت چرخ و شش جهات و پنج حس

چار ارکان و سه ارواح و دو کون از یک خدا

چون مرا در نعت چون اویی رود چندین سخن

از جهان بر چون منی تا کی رود چندین جفا

 

در نقل قول از پیام امام امیر المومنین علیه السلام که در نظر قبل آمده بود، یک ارجاعی به جلد 40 بحار الانوار، ص 116 آمده بود که مناقب حضرت امام علی امیر المومنین علیه السلام را در حدیثی مفصل ذکر کرده است، بنده دیدم مثل اینکه کل جلد 40 به انواع مختلف در باب احادیثی است در مورد امیر المومنین علیه السلام و بلکه از اول کتاب جلد 40 الی ص 116 نیز در باب مناقب امیر المومنین هم هست. این حدیث از ابن داب است که در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی مقاله ای راجع به او است و دقیقاً هم می گوید که این حدیث در صفحات 97- 116 بحار الانوار مجلسی آمده است:

https://www.cgie.org.ir/fa/article/223080

١١٧ ـ ختص : حدثنا عبیدالله [٤] ، عن أحمد بن علی بن الحسن بن شاذان ، عن محمد بن علی بن الفضل بن عامر الکوفی ، عن الحسین بن محمد بن الفرزدق [٥] عن محمد بن علی بن عمرویه ، عن الحسن بن موسى ، عن علی بن أسباط ، عن غیر واحد من أصحاب ابن دأب [٦] قال : لقیت الناس یتحدثون أن العرب کانت تقول : إن یبعث الله

فینا نبیا یکون فی بعض أصحابه سبعون خصلة من مکارم الدنیا والآخرة ، فنظروا و فتشوا هل یجتمع عشر خصال فی واحد فضلا عن سبعین ، فلم یجدوا خصالا مجتمعة للدین والدنیا ، ووجدوا عشر خصال مجتمعة فی الدنیا ولیس فی الدین منها شئ ووجدوا زهیر بن حباب الکلبی ووجدوه شاعرا طبیبا فارسا منجما شریفا أیدا کاهنا قائفا عائفا راجزا ، [١] وذکروا أنه عاش ثلاثمائة سنة ، وأبلى أربعة لحم.

قال ابن دأب : ثم نظروا وفتشوا فی العرب وکان الناظر فی ذلک أهل النظر فلم یجتمع فی أحد خصال مجموعة للدین والدنیا بالاضطرار على ما أحبوا و کرهوا إلا فی علی بن أبی طالب 7 فحسدوه علیها حسدا أنغل القلوب [٢] وأحبط الاعمال ، وکان أحق الناس وأولاهم بذلک ، إذهدم الله عزوجل به بیوت المشرکین ونصر به الرسول ، واعتز به الدین فی قتله من قتل من المشرکین فی مغازی النبی 9.

قال ابن دأب : فقلنالهم : وما هذه الخصال؟ قالوا : المواساة للرسول 9 وبذل نفسه دونه ، والحفیظة ، ودفع الضیم عنه ، والتصدیق للرسول بالوعد ، و الزهد ، وترک الامل ، والحیاء ، والکرم ، والبلاغة فی الخطب ، والرئاسة ، والحلم والعلم ، والقضاء بالفصل ، والشجاعة ، وترک الفرج عند الظفر ، وترک إظهار المرح وترک الخدیعة والمکر والغدر ، وترک المثلة وهو یقدر علیها ، والرغبة الخالصة إلى الله ، وإطعام الطعام على حبه ، وهوان ما ظفر به من الدنیا علیه ، وترکه أن یفضل نفسه وولده على أحد من رعیته ، وطعمه [٣] أدنى ماتأکل الرعیة ، ولباسه

أدنى ما یلبس أحد من المسلمین ، وقسمه بالسویة ، وعدله فی الرعیة ، والصرامة [١] فی حربه وقد خذله الناس فکان [٢] فی خذل الناس وذهابهم عنه بمنزلة اجتماعهم علیه طاعة لله وانتهاء إلى أمره والحفظ وهو الذی تسمیه العرب العقل حتى سمی أذنا واعیة ، والسماحة ، وبث الحکمة ، واستخراج الکلمة ، والابلاغ فی الموعظة وحاجة الناس إلیه إذا حضر حتى لا یؤخذ إلا بقوله ، وانفلاق ما فی الارض [٣] على الناس حتى یستخرجه ، والدفع عن المظلوم ، وإغاثة الملهوف ، والمروءة ، و عفة البطن والفرج ، وإصلاح المال بیده لیستغنی به عن مال غیره ، وترک الوهن و الاستکانة ، وترک الشکایة فی موضع ألم الجراحة ، وکتمان ما وجد فی جسده من الجراحات من قرنه إلى قدمه وکانت ألف جراحة فی سبیل الله ، والامر بالمعروف والنهی عن المنکر ، وإقامة الحدود ولو على نفسه ، وترک الکتمان فیما لله فیه الرضى على ولده ، وإقرار الناس بما نزل به القرآن من فضائله ، وما یحدث الناس عن رسول الله 9 من مناقبه واجتماعهم على أنه لم یرد على رسول الله 9 کلمة قط ، ولم یرتعد [٤] فرائصه فی موضع بعثه فیه قط ، و شهادة الذین کانوا فی أیامه أنه وترفیهم [٥] ، وظلف نفسه عن دنیاهم [٦] ، ولم یرز شیئا فی أحکامهم [٧] ، وزکاء القلب ، وقوة الصدر عند ما حکمت الخوارج علیه ، و هرب کل من کان فی المسجد وبقی على المنبر وحده ، وما یحدث الناس أن الطیر بکت علیه ، وما روی عن ابن شهاب الزهری أن حجارة أرض بیت المقدس قلبت عند قتله فوجد تحتهادم عبیط ، والامر العظیم حتى تکلمت به الرهبان وقالوا فیه ودعاؤه الناس إلى أن یسألونه عن کل فتنة تضل مائة أو تهدی مائة ، وما روى الناس ....

بحار الانوار، جلد 40، ص 97- 116

https://lib.eshia.ir/71860/40/97

در ضمن در امتداد بحث "منطقهم الصواب" در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، علاوه بر پیام امام امیر المومنین، ابن ابی الحدید به مزایای لباسهم الاقتصاد و سکوت و صمت زبان و اقتصاد در منطق و همچنین آفات زبان نیز بحث می فرمایند که از اینجا هم شروع می شود:

فصل فی فضل الصمت و الاقتصاد فی المنطق‌

و اعلم أن القول فی خطر الکلام و فضل الصمت و فضل الاقتصار فی المنطق وسیع جدا و قد ذکرنا منه طرفا فیما تقدم و نذکر الآن منه طرفا آخر ....

https://lib.eshia.ir/15335/10/136

نکته ای که مورد بحث هم هست در رساندن شاگردی که از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف مایل است که هر چه بیشتر هم میل کند، اینجا است که ادبیات عظیمی را در جهت خلافت و ولایت حضرات رسول گرامی محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و امام علی امیر المومنین علیه السلام داریم که بسیار هم قابل تامل است و منابعی است برای یادگیری مصباح الهدایة الی خلافة و الولایة تا راه خود را شاگرد پیدا کند که چطور هم امام زمان عجل الله فرجه الشریف را دریابد و در خدمتش باشد. و بلکه به شاگرد کمک هم می کند که چطور پایتختهای جهانی عالم با پایتخت دولت کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم در ارتباط اند و باید هم چنین باشند و .... ولی نکته ای که از همه مهمتر هم هست این است که همه ی این منطقهای پرصواب پرهیزکارانه در جهت توحیدی نبوی علوی ائمه ی اطهار امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم باید باشد آنچنان که گوشزد هم شده است که هنر نیز باید در خدمت اسلام قرار گیرد تا شاگرد هم بتواند واقعاً به درک منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی برسد و هنر اسلامی توحیدی را متبلور کند و نه اینکه به هنرهایی بپردازد که مملو از مادیات و هنرهای غیر اسلامی است و چرا که اسلام است که علو دارد بر همه چیز و نه اینکه همه چیز بر اسلام علو داشته باشد: الاسلام یعلو و لا یعلی علیه و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ‎﴿المعارج: ١﴾‏

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَّمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلًا ‎﴿النساء: ١٣٧﴾‏

إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ ‎﴿یونس: ٤﴾‏

ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ‎﴿المنافقون: ٣﴾‏

 

236 و قال علیه‌السلام وَاللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِی عَیْنِی مِنْ عِرَاقِ خِنْزِیرٍ فِی یَدِ مَجْذُومٍ.

امام علیه السلام فرمود:

به خدا سوگند این دنیاى شما در نظر من از استخوان خنزیرى که در دست شخص جذامى باشد پست‌تر است! [1]


[1]. سند گفتار حکیمانه:

مطابق نقل کتاب مصادر، صدوق این گفتار حکیمانه را با اضافات روشنى در امالى در ضمن خطبه‌اى نقل کرده است و در غررالحکم با کمى تفاوت آمده است و همچنین در کتاب غرر الخصائص الواضحة (تألیف محمد بن ابراهیم الوطواط)، بنابراین این کلام نورانى قبل از رضى و بعد از او از امام امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده و تفاوت در الفاظ، ضررى به وحدت معنا نمى‌زند. (مصادر نهج‌البلاغه، ج 4، ص 187).

 

شرح و تفسیر پستى دنیا در نظر امام علیه السلام‌

امام علیه السلام در این کلام حکیمانه شدت تنفر خود را از زرق و برق دنیا بیان کرده مى‌فرماید: «به خدا سوگند این دنیاى شما در نظر من از استخوان خنزیرى که در دست شخص جذامى باشد پست‌تر است»؛

(وَ اللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِی عَیْنِی مِنْ عِرَاقِ خِنْزِیرٍ فِی یَدِ مَجْذُومٍ)

. «عِراق» با کسره و ضمه عین، جمع «عَرق» (بر وزن فرق) به معناى استخوانى است که گوشت آن را کنده باشند.

امام علیه السلام با این تشبیه که بیان فرموده رساترین تعبیر را در مورد تنفرش از زرق و برق دنیا ذکر کرده است. استخوان بى‌گوشت ارزشى ندارد به ویژه اگر استخوان حیوان نجس العین مانند خنزیر باشد و مخصوصاً اگر در دست انسان بیمار مبتلا به جذام باشد که همه از وى فرار مى‌کنند! سوگندى که در آغاز این سخن آمده و تعبیر به «دنیاکم» (دنیاى شما) مطلب را روشن‌تر مى‌سازد.

ابن ابى‌الحدید در شرح این کلام مى‌گوید: به جانم سوگند که حضرت در این گفتارش صادق و همیشه صدق و راستى پیشه وى بود و کسى که در سیره و روش زندگى او در آن زمان که در مقام ولایت ظاهرى بود و آن زمان که در کنار، قرار داشت بنگرد صحت این کلام را درمى‌یابد (چرا که او در هر دو حالت در نهایت بى‌اعتنایى به دنیا بود). [1]


[1]. شرح نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحدید، ج 19، ص 67.

 

امام علیه السلام در طول کلماتى که از نهج البلاغه از آن حضرت نقل شده بى‌اعتنایى خود را به مقامات دنیوى و مواهب آن با تعبیرات مختلفى بیان کرده که هر کدام از دیگرى گویاتر و فصیح‌تر است.

در خطبه «شقشقیه» چنین بیان فرمود:

«وَلَأَلْفَیْتُمْ دُنْیاکُمْ هذِهِ أَزْهَدَ عِنْدی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ» [1]

(اگر براى احقاق حقوق مظلومان نبود مهار ناقه خلافت را بر پشتش مى‌افکندم و رهایش مى‌ساختم و در آن هنگام) در مى‌یافتید که ارزش این دنیاى شما در نظر من از آب بینى بز کمتر است.

در خطبه 224 آمده است که مى‌فرماید:

«وَإنَّ دُنْیاکُمْ عِنْدی لَأهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فی فَمِ جَرادَةٍ تَقْضَمُها

؛ این دنیاى (پر زرق و برق) شما در نظر من از برگ جویده‌اى که در دهان ملخى باشد خوارتر و بى‌ارزش‌تر است.

در مقدمه خطبه 33 خواندیم که ابن عباس مى‌گوید: در منطقه «ذى‌قار» خدمت امام علیه السلام رسیدم در حالى که پارگى کفش خود را مى‌دوخت، حضرت رو به من کرد و گفت: قیمت این کفش چقدر است؟ من عرض کردم: قیمتى ندارد.

فرمود:

«وَاللَّهِ لَهِىَ أحَبُّ الَىَّ مِنْ إمْرَتِکُمْ إلّاأنْ أُقیمَ حَقّاً أوْ أدْفَعْ باطِلًا

؛ به خدا قسم این کفش بى‌ارزش در نظر من محبوب‌تر از فرمانروایى بر شماست مگر این‌که با این حکومت حقى را به پا دارم یا باطلى را دفع کنم». [2]

تعبیرات دیگرى از این قبیل هست که همه حاکى از بى‌اعتنایى و عدم وابستگى آن امام بزرگوار به مواهب مادى دنیاست.

مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار حدیث بسیار مشروحى درباره فضایل امیرمؤمنان على علیه السلام نقل کرده که در پایان آن به حوادث ایام شهادت آن حضرت‌اشاره شده است؛ وى نقل مى‌کند: «یک روز پیش از آنکه امام علیه السلام به شهادت‌


[1]. نهج‌البلاغه، خطبه 3 معروف به شقشقیه.

[2]. همان، خطبه 33.

 

برسد مردم به عیادت آن حضرت آمدند و این در حالتى بود که حقوق آنها را از بیت المال پرداخته بود و چیزى از دنیاى آنها را براى خود انتخاب نکرده بود

«وَلَمْ یَتَناوَلُ مِنْ بَیْتِ مالِ الْمُسْلِمینَ ما یُساوی عِقالًا وَلَمْ یَأْکُلْ مِنْ مالِ نَفْسِهِ إلّا قَدْرَ الْبُلْغَةِ

؛ و در حالى بود که از بیت المال مسلمانان حتى به اندازه یک عقال (پایبند) شتر براى خود بر نداشته بود و از اموالى که خودش (با زحمت فراوان) فراهم مى‌ساخت تنها به اندازه ضرورت استفاده مى‌کرد». و همه حاضران گواهى دادند که دورترین مردم از آن حضرت همچون نزدیک‌ترین مردم به آن حضرت بود (و هیچ‌گونه تفاوتى در میان نزدیکان و افراد دور یا بیگانه نمى‌گذاشت)». [1]

این نشان مى‌دهد که اگر امیرمؤمنان سخنى درباره دنیا مى‌گوید عملش نیز کاملًا با آن هماهنگ است.

 

***

 


[1]. بحارالانوار، ج 40، ص 116.

پیام امام امیر المومنین، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 13، ص 793- 797

https://lib.eshia.ir/27571/13/793

 

یک نکته ای که در مورد نیوترینوهای راست دست داریم، این است که ایمان به امام زمان عجل الله فرجه الشریف و نواب بحق آن حضرت از نوعی است که همانطوری که قرآن کریم هم می فرماید نمی تواند مثل ایمانی باشد که ایمان آورده و دوباره کافر شده و دوباره ایمان آورده و دوباره به کفر گرائیده و به کفرش هم هر چقدر می خواهد بیافزاید و .... یعنی یک ذره نیوترینوی راست دست است، بعد چپ دست می شود، دوباره راست دست است، دوباره چپ دست می شود، و .... مسئله اینجا این است که در بین ظلمات و نوری که بین دوتایی های ستاره ای- ستاره ای و ستاره ای سیاه چاله ای و سیاه چاله ای سیاه چاله ای می توان متصور شد، آیا می توان هم متصور شد که ستاره ای داریم که سیاراتش چقدر هم در ظلمات درهمتنیده شده اند؟ یا اینکه در بین دوتایی هایی یا چند تایی هایی ستاره ای- سیاره ای، منظومه های ستاره ای و سیاره ای نیز داریم که همین سیارات هم از نوعی هستند که با ستاره ای که حولش در گردش هم هستند نورانیت واحدی را تشکیل می دهند که در میان ظلمات هم نورشان برجسته است. یعنی یحتمل مشاهده گر روی ستاره نتواند تشخیص دهد که نورانیتی هم آیا از سیارات به او می رسد یا اینکه در ظلمات هم درهمتنیدگی برایش ایجاد شده است و گرفتار گشته است و بلکه نیوترینوهای راست دستی هم نداریم که بتواند مشاهده گر هم مشاهده کند چرا که حجابی از نورانیت هم بین آنها حائل گشته است؟ و همینطور هم مشاهده گرهای روی سیارات نیز بنظرشان می رسد که فقط نیوترینوهای چپ دست است که از ستاره ای همچون خورشید به سیاره شان همچون زمین می رسد و بلکه نیوترینوهای راست دست هم نمی توان داشت و مشاهده کرد. و لذا آن نور واحدی را که بین ستارگان و سیاراتشان و بلکه قمرهایی که حول سیارات در گردش اند را یحتمل بعلت درهمتنیدگیهای محلی بین سیارات و ستارگان نتوان بصورت جهانی نیز مشاهده کرد آنچنان که هم نیوترینوهای چپ دست و هم راست دست در آن واحد هم داشته باشیم و .... و چرا که حجابهای نوارنی مانع از این مشاهدات می شوند.

حالا شما سعی بفرمائید که اثبات بفرمائید و مدام هم بفرمائید که چادر مشکی هم بهترین حجاب است برای بانوان و نسوان. مسائل فقهی مربوط به بانوان و نسوان خود یک حساب و کتابهایی هم دارند که بسیار پیچیده و دقیق و ظریف هم می توانند باشند، در عین حالی که جذابیت خاصی هم دارند. مثلاً آیا عقد زن و شوهر را در آسمانها که می بندند، آیا این عقد ازدواج از زمانی که اطفال هم بدنیا می آیند شکل می گیرد یا بلکه حتی قبل از آن هم ممکن است یا اینکه یحتمل هم بعد از اینها است که اتفاق می افتد یا ....

ولی مسائلی هم اینجا مطرح هستند در رابطه با نیوترینوهای راست دست که برمی گردند به مسائل توحیدی نبوی محمدی علوی ائمه اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف در رابطه با یافتن نیوترینوهای راست دست  و سر اینکه چرا اینها یافت نمی شوند؛ و همانطوری که قبلاً هم گفته شد، مسئله این است که وقتی به کمتر از توحید ناب محمدی علوی ائمه ی اطهار امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بشریت قانع شود، آیا مجموع انتگرالهای راهی و دیاگرامها و گرافهای فاینمن مدل استاندارد ذرات فیزیک بعلاوه گرانش و همراه ابرتقارنهایی می توانند ما را به الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هدایت کنند؟ یا بدلایلی استکباری و فسق و فجور و ظلم ابرقدرتهایی که آیا چقدر هم به ابرتقارنهایی قائلند، بشریت را به بمبهای اتمی و هسته ای و ... هم مبتلا کرده و بلکه بشریت وادار می شود به انواع مسابقات تسلیحاتی و جنایاتی بی سابقه هم دست زنند و .... وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ‎﴿الشعراء: ٢٢٧﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المستشهدین بین یدیه

 

https://arxiv.org/abs/2405.20436

https://arxiv.org/abs/2209.10781

 

https://arxiv.org/search/?

query=qubit+neutrino&searchtype=all&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

 

https://arxiv.org/search/?query=D-

Wave+Advantage+Quantum+Annealer&searchtype=all&abstracts=show

&order=-announced_date_first&size=50

 

https://www.dwavequantum.com/solutions-and-products/systems/

High Energy Physics - Theory

See recent articles

Showing new listings for Monday, 7 April 2025

Total of 47 entries

Showing up to 2000 entries per page: fewer | more | all

New submissions (showing 10 of 10 entries)[1] arXiv:2504.02849 [pdfhtmlother]

Discrete Symmetries in the Chiral Fermion Formalism

I. P-CastroJ. L. Díaz-CruzA. Pérez-Lorenzana

Comments: 14 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

In this paper, we present a revision of the discrete symmetries (C, P, T, CP, and CPT) within an approach that treats 2-component Weyl spinors as the fundamental building blocks. In particular, we show that we can define transformations for CP, T, and CPT without exchanging the right-handed and left-handed representative components that form a Dirac spinor, as is done in the traditional Dirac formalism. Then, we discuss some salient aspects of the discrete symmetries within quantum field theory (QFT). Besides the generic discussion, we also consider aspects arising within specific renormalizable theories, such as Quantum Electrodynamics (QED) and Yang-Mills (YM) theory. With the above, in addition to presenting a good introduction for non-experts, we establish how to use the chiral fermion formalism to study discrete symmetries in the context of QFT.

[2] arXiv:2504.02934 [pdfhtmlother]

(Quadratically) Refined Discrete Anomaly Cancellation

Markus DieriglMichelangelo Tartaglia

Comments: 30 pages + appendix + bibliography

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

In this work we study the cancellation of non-perturbative anomalies of gravitational theories with gauge group Zk in six dimensions. These subtle anomalies require a classification of deformation classes of manifolds with discrete gauge bundles known as bordism groups. The consistency of the theory demands a cancellation of the fermion anomalies, which can be done by the transformation properties of 2-form fields in the theory. Since the 2-forms in six dimensions are themselves chiral, their formulation needs subtle topological information encoded in a so-called quadratic refinement. A matching between the fermionic anomalies and the defining properties of the quadratic refinement, lead to strong consistency constraints on the charged fermion spectrum. We explicitly determine these consistency conditions for the case of a single chiral 2-form and various discrete gauge groups. Since we provide a model-independent formulation, these restrictions hold universally for theories of this type.

[3] arXiv:2504.02942 [pdfhtmlother]

Non-associative Algebras of Cubic Matrices and their Gauge Theories

Ralph BlumenhagenAntonia ParaskevopoulouThomas Raml

Comments: 25 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

Motivated by M-theory, we define a new type of non-associative algebra involving usual and cubic matrices at the same time. The resulting algebra can be regarded as a two-term truncated L∞ algebra giving rise to a fundamental identity between the two- and the three-bracket. We provide a simple class of concrete examples of such algebras based on the structure constants of a Lie algebra. Connecting to previous results on higher structures, we generalize the construction of Yang-Mills theories, topological BF theory and generalized IKKT models and point out some appearing issues.

[4] arXiv:2504.03231 [pdfhtmlother]

On Spinning Particles, their Partition Functions and Picture Changing Operators

Eugenia BoffoPietro Antonio GrassiOndřej HulíkIvo Sachs

Comments: 25 pages, comments are welcome!

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

We compute the partition function for the N=1 spinning particle, including pictures and the large Hilbert space, and show that it counts the dimension of the BRST cohomology in two- and four-dimensional target space. We also construct a quadratic action in the target space. Furthermore, we find a consistent interaction as a derived bracket based on the associative product of world line fields, leading to an interacting theory of multiforms in space-time. Finally, we comment on the equivalence of the multiform theory with a Dirac fermion. We also identify the chiral anomaly of the latter with a Hodge anomaly for the multiform theory, which manifests itself as a deformation of the gauge fixing.

[5] arXiv:2504.03269 [pdfhtmlother]

Loop corrections to the four-fermion interaction

A.T. BorlakovD.I. Kazakov

Comments: 17 pages, 10 figs, Latex

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th)

We consider the ff to ff scattering amplitudes for the a massless four-fermion interaction model in four dimensions. The loop corrections up to the three-loop level are calculated within the spin-helicity formalism using the Weyl spinors. We find out that there are two independent spinor structures that appear in all orders of perturbation theory that can be separated when calculating the diagrams. Our aim is to calculate the leading divergences within the dimensional regularization. To check the validity of our calculations, we use the recurrence relations that connect the leading divergences in the subsequent orders of perturbation theory. We left the derivation of these relations and further analysis of the consequences for another publication for the sake of clarity of the current presentation.

[6] arXiv:2504.03378 [pdfhtmlother]

Revisiting noncommutative spacetimes from the relative locality principle

J.J. Relancio

Comments: 18 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

Relativistic deformed kinematics leads to a loss of the absolute locality of interactions. In previous studies, some models of noncommutative spacetimes in a two-particle system that implements locality were considered. In this work, we present a characterization of the Poisson-Lie algebras formed by the noncommutative space-time coordinates of a multi-particle system and Lorentz generators as a possible restriction on these models. The relativistic deformed kinematics derived from these algebras are also discussed. Finally, we show its connection with cotangent bundle geometries.

[7] arXiv:2504.03391 [pdfhtmlother]

On the emergence of an almost-commutative spectral triple from a geometric construction on a configuration space

Johannes AastrupJesper M. Grimstrup

Comments: 20 pages

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)

We show that the structure of an almost-commutative spectral triple emerges in a semi-classical limit from a geometric construction on a configuration space of gauge connections. The geometric construction resembles that of a spectral triple with a Dirac operator on the configuration space that interacts with the so-called HD-algebra, which is an algebra of operator-valued functions on the configuration space, and which is generated by parallel-transports along flows of vector-fields on the underlying manifold. In a semi-classical limit the HD-algebra produces an almost-commutative algebra where the finite factor depends on the representation of the HD-algebra and on the point in the configuration space over which the semi-classical state is localized. Interestingly, we find that the Hilbert space, in which the almost-commutative algebra acts, comes with a double fermionic structure that resembles the fermionic doubling found in the noncommutative formulation of the standard model. Finally, the emerging almost-commutative algebra interacts with a spatial Dirac operator that emerges in the semi-classical limit. This interaction involves both factors of the almost-commutative algebra.

[8] arXiv:2504.03437 [pdfhtmlother]

Tunneling with physics-informed RG flows in the anharmonic oscillator

Alfio BonannoFriederike IhssenJan M. Pawlowski

Comments: 15 pages, 12 figures

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)

We solve the anharmonic oscillator with physics-informed renormalisation group (PIRG) flows, with an emphasis on the weak coupling regime with its instanton-dominated tunnelling processes. We show that the instanton physics behind the exponential decay of the energy gap is already covered in the first order of the derivative expansion of the PIRG. The crucial new ingredients in the present analysis are the use of the ground state expansion within PIRG flows, as well as precision numerics based on Galerkin methods. Our result ainst=1.910(2) for the decay constant is in quantitative agreement with the analytic one, ainst=1.886 with a deviation of 1%. This illustrates very impressively the capacity of the PIRG for fully capturing non-perturbative physics already in relatively simple approximations.

[9] arXiv:2504.03452 [pdfhtmlother]

Entanglement and local holography in quantum gravity

Gabriel Wong

Comments: Extended Version of an essay submitted to the gravity research foundation

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); Mathematical Physics (math-ph); Quantum Physics (quant-ph)

The It from Qubit paradigm proposes that gravitational spacetimes emerge from quantum entanglement. So far, the main evidence for this involves holographic dualities, where the entangled qubits live in a dual nongravitational theory. In this essay, we argue that string theory provides the mechanism to define these entangled qubits in the bulk gravitating theory. This involves a local form of geometric transition, which is the stringy mechanism that underlies \emph{local} holography. We illustrate how this works in the A model topological string,

[10] arXiv:2504.03614 [pdfhtmlother]

Higgsing Transitions from Topological Field Theory & Non-Invertible Symmetry in Chern-Simons Matter Theories

Clay CordovaDiego García-SepúlvedaKantaro Ohmori

Comments: 22 pages, 4 figures, 8 tables

Subjects: High Energy Physics - Theory (hep-th); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el)

Non-invertible one-form symmetries are naturally realized in (2+1)d topological quantum field theories. In this work, we consider the potential realization of such symmetries in (2+1)d conformal field theories, investigating whether gapless systems can exhibit similar symmetry structures. To that end, we discuss transitions between topological field theories in (2+1)d which are driven by the Higgs mechanism in Chern-Simons matter theories. Such transitions can be modeled mesoscopically by filling spacetime with a lattice-shaped domain wall network separating the two topological phases. Along the domain walls are coset conformal field theories describing gapless chiral modes trapped by a locally vanishing scalar mass. In this presentation, the one-form symmetries of the transition point can be deduced by using anyon condensation to track lines through the domain wall network. Using this framework, we discuss a variety of concrete examples of non-invertible one-form symmetry in fixed-point theories. For instance, SU(k)2 Chern-Simons theory coupled to a scalar in the symmetric tensor representation produces a transition from an SU(k)2 phase to an SO(k)4 phase and has non-invertible one-form symmetry PSU(2)−k at the fixed point. We also discuss theories with Spin(2N) and E7 gauge groups manifesting other patterns of non-invertible one-form symmetry. In many of our examples, the non-invertible one-form symmetry is not a modular invariant TQFT on its own and thus is an intrinsic part of the fixed-point dynamics.

 

https://arxiv.org/abs/2504.02829

[Submitted on 3 Apr 2025]

Bubbles in a box: Eliminating edge nucleation in cold-atom simulators of vacuum decay

Alexander C. JenkinsHiranya V. PeirisAndrew Pontzen

The decay of metastable 'false vacuum' states via bubble nucleation plays a crucial role in many cosmological scenarios. Cold-atom analog experiments will soon provide the first empirical probes of this process, with potentially far-reaching implications for early-Universe cosmology and high-energy physics. However, an inevitable difference between these analog systems and the early Universe is that the former have a boundary. We show, using a combination of Euclidean calculations and real-time lattice simulations, that these boundaries generically cause rapid bubble nucleation on the edge of the experiment, obscuring the bulk nucleation that is relevant for cosmology. We demonstrate that implementing a high-density 'trench' region at the boundary completely eliminates this problem, and recovers the desired cosmological behavior. Our findings are relevant for ongoing efforts to probe vacuum decay in the laboratory, providing a practical solution to a key experimental obstacle.
Comments:13 pages, 6 figures, comments welcomeSubjects:Quantum Gases (cond-mat.quant-gas); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02829 [cond-mat.quant-gas] (or arXiv:2504.02829v1 [cond-mat.quant-gas] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02829

[Submitted on 3 Apr 2025]

Quantum maximally symmetric space-times

Pedro MeertAndrea GiustiRoberto Casadio

We show that 4-dimensional maximally symmetric spacetimes can be obtained from a coherent state quantisation of gravity, always resulting in geometries that approach the Minkowski vacuum exponentially away from the radius of curvature. A possible connection with the central charge in the AdS/CFT correspondence is also noted.
Subjects:General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02786 [gr-qc] (or arXiv:2504.02786v1 [gr-qc] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02786

Focus to learn more

rate exceeded!!!!!

https://arxiv.org/abs/2504.02772

[Submitted on 3 Apr 2025]

Interpreting gravitational fields of Topologically Massive Gravity using geodesic deviation

Matus PapajcikJiri Podolsky

We study relative motion of nearby test particles in Topologically Massive Gravity (TMG) in three spacetime dimensions, using the equation of geodesic deviation. We show that, in a suitable reference frame, the influence of any gravitational field can be decomposed into transverse, longitudinal, and Newtonian components, which are directly related to the Cotton scalars of the Newman-Penrose-type. In particular, we prove that Cotton type N spacetimes exhibit a purely transverse gravitational effect on test particles, and can thus be reasonably interpreted as specific gravitational waves with a single polarization mode in TMG. The influence of the cosmological constant manifests itself as an isotropic effect. We also discuss the physical interpretation of spacetimes of specific algebraic types, as well as the influence of various matter fields, namely pure radiation, perfect fluid, and electromagnetic field. As an example, we provide an explicit analysis of TN-waves and pp-waves in three-dimensional TMG.
Comments:26 pages, 2 figures, 1 tableSubjects:General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02772 [gr-qc] (or arXiv:2504.02772v1 [gr-qc] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02772

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Is the CMB revealing signs of pre-inflationary physics?

Suddhasattwa BrahmaJaime Calderón-Figueroa

Given the latest observational constraints coming from the joint analyses of the Atacama Cosmology Telescope, the Planck Satellite and other missions, we point out the possibility of reconciling fundamental particle-physics models of inflation with data by considering non-Bunch-Davies initial conditions for primordial density perturbations.
Comments:9 pagesSubjects:Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02746 [astro-ph.CO] (or arXiv:2504.02746v1 [astro-ph.CO] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02746

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Symmetry protected topological wire in a topological vacuum

Subrata PachhalAdhip Agarwala

Symmetry-protected topological phases host gapless modes at their boundary with a featureless environment of the same dimension or a trivial vacuum. In this study, we explore their behavior in a higher-dimensional environment, which itself is non-trivial - a topological vacuum. In particular, we embed a one-dimensional topological wire within a two-dimensional Chern insulator, allowing the zero-dimensional edge modes of the wire to interplay with the surrounding chiral boundary states created by the environment. In contrast to a trivial vacuum, we show depending on the nature of low energy modes, the topology of the environment selectively influences the topological phase transitions of the wire. Interestingly, such selectivity leads to scenarios where the environment trivializes the wire and even induces topological character in an otherwise trivial phase - an example of `proximity-induced topology'. Using both numerical and analytical approaches, we establish the general framework of such embedding and uncover the role of symmetries in shaping the fate of low-energy theories. Our findings will provide a deeper understanding of heterostructural topological systems, paving the way for their experimental exploration.
Comments:24 pages, 13 figures, 4 tablesSubjects:Mesoscale and Nanoscale Physics (cond-mat.mes-hall); Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02745 [cond-mat.mes-hall] (or arXiv:2504.02745v1 [cond-mat.mes-hall] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02745

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Parity violation as enforced symmetry breaking in 3D fermionic topological order

Shang-Qiang NingYang QiChenjie WangZheng-Cheng Gu

Symmetry can be intrinsically broken in topological phases due to inherent incompatibilities, a phenomenon known as enforced symmetry breaking (ESB) in the framework of topological order. In our previous work, we developed a systematic framework to understand ESB within 2D invertible topological order. Meanwhile, the origin of parity violation in the Standard Model remains one of the most profound mysteries in physics, with no clear explanation to date. In this study, we explore the ESB of parity symmetry by three-dimensional fermionic topological order (fTO), offering potential insights into the origins of parity violation. As the simplest example, here we consider an fTO related to the intrinsic interacting fermionic SPT phase protected by Zf2×Z2×Z8 symmetry in three dimensions. We show that time-reversal symmetry (TRS) with T2=1 on physical fermions is incompatible with such fTO; then, through the so-called crystalline equivalence principle, we show that the parity symmetry is also incompatible with it. In comparison, conventional TRS with T2=Pf remains compatible to this fTO. We also discuss a general framework to study the ESB phenomenon for 3D fTO.
Comments:5+4 pages, 1 figure and 3+1 tables. Comment and suggestion are welcomeSubjects:Strongly Correlated Electrons (cond-mat.str-el); Superconductivity (cond-mat.supr-con); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02736 [cond-mat.str-el] (or arXiv:2504.02736v1 [cond-mat.str-el] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02736

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Complex Langevin Simulations of Supersymmetric Theories

Anosh JosephArpith Kumar

This review explores the Complex Langevin Method (CLM), a stochastic quantization technique designed to address the sign problem in quantum field theories with complex actions. Beginning with foundational principles, the review examines the applications of CLM across a range of models, including zero- and two-dimensional systems, supersymmetric quantum mechanics, and the IKKT matrix model, a candidate for non-perturbative string theory. Key advancements, such as stabilization techniques and mass deformations, are highlighted as solutions to challenges like numerical instability and singular drift terms. The review emphasizes the capacity of CLM to simulate complex systems and reveal non-perturbative phenomena, positioning it as a powerful tool for exploring quantum field theory and string theory. Future directions, including higher-dimensional applications and benchmarking against quantum simulations, underscore the potential of CLM to advance both theoretical understanding and computational methodologies.
Comments:Review article, 109 pages, 22 figures, based on arXiv:1908.04153arXiv:2011.08107arXiv:2201.12001arXiv:2209.10494arXiv:2308.03607, and arXiv:2309.03330Subjects:High Energy Physics - Lattice (hep-lat); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02660 [hep-lat] (or arXiv:2504.02660v1 [hep-lat] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02660

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

One-loop correction to primordial tensor modes during radiation era

Markus B. FröbDražen GlavanPaolo MedaIgnacy Sawicki

The ability to infer properties of primordial inflation relies on the conservation of the superhorizon perturbations between their exit during inflation, and their re-entry during radiation era. Any considerable departure from this property would require reinterpreting the data. This is why it is important to understand how superhorizon perturbations interact with the thermal plasma driving the radiation dominated Universe. We model the plasma by free photons in a thermal state and compute the one-loop correction to the power spectrum of primordial tensor perturbations. This correction grows in time and is not suppressed by any small parameter. While one-loop result is not reliable because it invalidates perturbation theory, it signals potentially interesting effects that should be investigated further.
Comments:20 pages, 2 figuresSubjects:Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02609 [astro-ph.CO] (or arXiv:2504.02609v1 [astro-ph.CO] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02609

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Gravitational Wave with Domain Wall Dominance

Sungwoo HongSung Mook LeeQiuyue Liang

Domain walls (DWs) can be produced when a discrete symmetry is spontaneously broken, and long-lived DWs can dominate the energy density of the universe. In this work, we explore the possibility that a "domain wall dominant (DWD)" phase existed in the early universe and ended with DW decay. During the DWD phase, the universe undergoes a power-law accelerated expansion of the scale factor and exhibits temporal superhorizon evolution of the relevant frequency modes. We show that this can lead to distinct features imprinted on the stochastic gravitational wave (GW) background. Our findings provide a comprehensive framework for evaluating GW emission associated with DWD, leading to distinguishable long-lived DW-induced GWs from other cosmological sources, with significant implications for future GW observatories.
Comments:15 pages, 4 figuresSubjects:Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)Report number:CERN-TH-2025-070Cite as:arXiv:2504.02462 [astro-ph.CO] (or arXiv:2504.02462v1 [astro-ph.CO] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02462

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Rigorous results for timelike Liouville field theory

Sourav Chatterjee

Liouville field theory has long been a cornerstone of two-dimensional quantum field theory and quantum gravity, which has attracted much recent attention in the mathematics literature. Timelike Liouville field theory is a version of Liouville field theory where the kinetic term in the action appears with a negative sign, which makes it closer to a theory of quantum gravity than ordinary (spacelike) Liouville field theory. Making sense of this "wrong sign" requires a theory of Gaussian random variables with negative variance. Such a theory is developed in this paper, and is used to prove the timelike DOZZ formula for the 3-point correlation function when the parameters satisfy the so-called "charge neutrality condition". Expressions are derived also for the k-point correlation functions for all k≥3, and it is shown that these functions approach the correct semiclassical limits as the coupling constant is sent to zero.
Comments:86 pagesSubjects:Probability (math.PR); High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)MSC classes:81T40, 17B69, 81T20Cite as:arXiv:2504.02348 [math.PR] (or arXiv:2504.02348v1 [math.PR] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02348

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

An exact five dimensional Weyl-Geometry Gauss-Bonnet Black Hole

Sebastian BahamondeMáximo Bañados

We present a new exact black hole solution of a 5-dimensional Weyl-geometry Gauss-Bonnet theory of gravity. The Euclidean sector defines a fully regular metric coupled to the Weyl vector field. The Euclidean action and entropy are computed, with the latter following the simple A/4 form plus a term linear in the horizon radius, characteristic of Gauss-Bonnet couplings.
Comments:9 pagesSubjects:General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02230 [gr-qc] (or arXiv:2504.02230v1 [gr-qc] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02230

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Braided Majorana qubits as a minimal setting for Topological Quantum Computation?

Francesco Toppan

I point out that a possible minimal setting to realize Kitaev's proposal of a Topological Quantum Computation which offers topological protection from decoherence could in principle be realized by braided Majorana qubits. Majorana qubits and their braiding were introduced in Nucl. Phys. B 980, 115834 (2022) and further analyzed in J. Phys. A: Math. Theor. 57, 435203 (2024). Braided Majorana qubits implement a Gentile-type parastatistics with at most s−1 excited states accommodated in a multiparticle sector (the integer s=2,3,4,… labels quantum group reps at roots of unity). It is argued that braided Majorana qubits could play, for topological quantum computers, the same role as standard bits for ordinary computers and as qubits for "ordinary" quantum computers.
Comments:14 pages; based on the invited talk at the EISA Workshop on Noncommutative models, Corfu, Sept. 2024Subjects:Quantum Physics (quant-ph); Mesoscale and Nanoscale Physics (cond-mat.mes-hall); High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)Report number:CBPF-NF-002/25Cite as:arXiv:2504.02125 [quant-ph] (or arXiv:2504.02125v1 [quant-ph] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02125

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

F-Term Hybrid Inflation and SUSY Breaking

C. Pallis

We consider F-term hybrid inflation and supersymmetry breaking in the context of a model which largely respects a global U(1) R symmetry. The Kaehler potential parameterizes the Kaehler manifold with an enhanced U(1)_Rx(SU(1,1)/U(1)) symmetry, where the scalar curvature of the second factor is determined by the achievement of a supersymmetry-breaking de Sitter vacuum without ugly tuning. The magnitude of the emergent soft tadpole term for the inflaton can be adjusted in the range (1.2-460) TeV -- increasing with the dimensionality of the representation of the waterfall fields -- so that the inflationary observables are in agreement with the observational requirements. The mass scale of the supersymmetric partners turns out to lie in the region (0.09-253) PeV which is compatible with high-scale supersymmetry and the results of LHC on the Higgs boson mass. The mu parameter can be generated by conveniently applying the Giudice-Masiero mechanism and assures the out-of-equilibrium decay of the R saxion at a low reheat temperature Trh<163 GeV.
Comments:Prepared for the Proceedings of the Workshop on the Standard Model and Beyond, Corfu Summer Institute 2024Subjects:High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02121 [hep-ph] (or arXiv:2504.02121v1 [hep-ph] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02121

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Small Instantons and the Post-Inflationary QCD Axion in a Special Product GUT

Shihwen HorYuichiro NakaiMotoo SuzukiJunxuan Xu

We present a new framework of grand unification that is equipped with an axion solution to the strong CP problem without a domain wall problem when the Peccei-Quinn (PQ) symmetry is spontaneously broken after inflation. Our grand unified theory (GUT) is based on a symmetry breaking pattern, SU(10)×SU(5)1→SU(5)V⊃SU(3)C×SU(2)L×U(1)Y, where SU(5)1 and a special embedding of SU(5)2⊂SU(10) are broken to a diagonal subgroup SU(5)V. The model contains a vector-like pair of PQ-charged fermions that transform as (anti-)fundamental representations under SU(10), so that the domain wall number is one. However, after the GUT symmetry breaking, the number of vector-like pairs of PQ-charged colored fermions is larger than one, which seems to encounter the domain wall problem. This apparent inconsistency is resolved by small instanton effects on the axion potential which operate as a PQ-violating bias term and allow the decay of domain walls. We propose a domain-wall-free UV completion for an IR model where the domain wall number appears larger than one. The model gives a prediction for a dark matter axion window, which is different from that of the ordinary post-inflationary QCD axion with domain wall number one.
Comments:13 pages, 3 figuresSubjects:High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02033 [hep-ph] (or arXiv:2504.02033v1 [hep-ph] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02033

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Probing axion-like particles with multimessenger observations of neutron star mergers

Francesca LecceAlessandro LellaGiuseppe LucenteVimal VijayanAndreas BausweinMaurizio GiannottiAlessandro Mirizzi

Axion-like particles (ALPs) can be copiously produced in binary neutron star (BNS) mergers through nucleon-nucleon bremsstrahlung if the ALP-nucleon couplings gaN are sizable. Furthermore, the ALP-photon coupling gaγ may trigger conversions of ultralight ALPs into photons in the magnetic fields of the merger remnant and of the Milky Way. This effect would lead to a potentially observable short gamma-ray signal, in coincidence with the gravitational-wave signal produced during the merging process. This event could be detected through multi-messenger observation of BNS mergers employing the synergy between gravitational-wave detectors and gamma-ray telescopes. Here, we study the sensitivity of current and proposed MeV gamma-ray experiments to detect such a signal. We find that the proposed instruments can reach a sensitivity down to gaγ≳few×10−13GeV−1 for ma≲10−9 eV, comparable with the SN 1987A limit.
Comments:18 pages, 6 figuresSubjects:High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Astrophysical Phenomena (astro-ph.HE); High Energy Physics - Theory (hep-th)Report number:BARI-TH/773-25Cite as:arXiv:2504.02032 [hep-ph] (or arXiv:2504.02032v1 [hep-ph] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02032

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Self Consistent Thermal Resummation: A Case Study of the Phase Transition in 2HDM

Pedro BittarSubhojit RoyCarlos E.M. Wagner

An accurate description of the scalar potential at finite temperature is crucial for studying cosmological first-order phase transitions (FOPT) in the early Universe. At finite temperatures, a precise treatment of thermal resummations is essential, as bosonic fields encounter significant infrared issues that can compromise standard perturbative approaches. The Partial Dressing (or the tadpole resummation) method provides a self consistent resummation of higher order corrections, allowing the computation of thermal masses and the effective potential including the proper Boltzmann suppression factors and without relying on any high-temperature approximation. We systematically compare the Partial dressing resummation scheme results with the Parwani and Arnold Espinosa (AE) ones to investigate the thermal phase transition dynamics in the Two-Higgs-Doublet Model (2HDM). Our findings reveal that different resummation prescriptions can significantly alter the nature of the phase transition within the same region of parameter space, confirming the differences that have already been noticed between the Parwani and AE schemes. Notably, the more refined resummation prescription, the Partial Dressing scheme, does not support symmetry non-restoration in 2HDM at high temperatures observed using the AE prescription. Furthermore, we quantify the uncertainties in the stochastic gravitational wave (GW) spectrum from an FOPT due to variations in resummation methods, illustrating their role in shaping theoretical predictions for upcoming GW experiments. Finally, we discuss the capability of the High-Luminosity LHC and proposed GW experiments to probe the FOEWPT-favored region of the parameter space.
Comments:57 pages, 11 figures, 4 tablesSubjects:High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Experiment (hep-ex); High Energy Physics - Theory (hep-th)Report number:EFI-25-3Cite as:arXiv:2504.02024 [hep-ph] (or arXiv:2504.02024v1 [hep-ph] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02024

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Bounds on the Gell-Mann--Low functions in quantum electrodynamics and in the Wess-Zumino model

N.V.Krasnikov

We derive bounds |dψ(α)dα|≤1, d(dψ(α)dαψ(α))dα≤1 on the GL (Gell-Mann--Low) function ψ(α) from the Kallen-Lehmann dispersion representation in quantum electrodynamics. We also derive analogous bounds for the GL function in the Wess-Zumino model. The implications of the obtained inequalities are discussed. In particular, we obtain bounds on coupling constants in dark photon model and in dark matter model with vector (B−L) messenger.
Comments:12 pagesSubjects:High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph); High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.01514 [hep-ph] (or arXiv:2504.01514v1 [hep-ph] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.01514

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

The early universe is ACT-ing warm

Arjun BereraSuddhasattwa BrahmaZizang QiuRudnei O. RamosGabriel S. Rodrigues

The recently released data from the Atacama Cosmology Telescope (ACT) confirms that the primordial scalar spectrum is extremely flat. This, together with current upper bounds on the tensor-to-scalar ratio, implies that the simplest models of inflation coming from particle physics (for instance, a minimally-coupled scalar with monomial potentials) need additional ingredients in order to make them compatible with observations. Instead of invoking arbitrary new couplings or new interactions that are not protected symmetries, we argue that dissipation of the inflaton field with the radiation bath should be added as a new physical principle. Accordingly, we show that warm inflation provides the correct paradigm to explain the current observations, given very natural choices of dissipative terms.
Comments:6 pagesSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th); Cosmology and Nongalactic Astrophysics (astro-ph.CO); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)Cite as:arXiv:2504.02655 [hep-th] (or arXiv:2504.02655v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02655

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Black Holes, Moduli Stabilisation and the Swampland

Matilda DelgadoSébastien ReymondThomas Van Riet

In theories with moduli, extremal black holes behave such that for generic initial conditions, the distance traveled by the scalars from infinity to the horizon can grow with the size of the black hole. This, in turn, implies that larger black holes can probe more of the UV ingredients of the theory, in contrast with (naive) EFT expectations. We relate this discrepancy to the lack of cosmological moduli stabilisation. Indeed, for would-be scale-separated string vacua with parametrically heavy stabilised scalars -- dubbed \emph{rigid} compactifications -- one recovers the EFT intuition where only small black holes probe the UV. We make this explicit in a toy model and then turn to top-down models and construct near-horizon solutions in IIA scale-separated compactifications with stabilised moduli. In these top-down models we still observe large field variations for large black holes which can be traced back to the absence of parametrically heavy moduli. We are led to speculate that needing UV physics to allow for non-local effects near the horizon of large black holes is at odds with having a rigid compactification, hinting to the possibility that such compactifications are in the Swampland.
Comments:18 pages, 1 figure, 3 appendicesSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th)Report number:MPP-2025-62Cite as:arXiv:2504.02645 [hep-th] (or arXiv:2504.02645v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02645

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Unified Equation for Massless Spin Particles and New Spin Coefficient Definitions

Zhong-Heng Li

We introduce a new definition for the spin coefficients ρ, μ, τ, and π, which are defined as the directional derivatives of the logarithm of a generating function along the null tetrad (lμ, nμ, mμ, m¯μ), respectively. This is the first discovery that these spin coefficients are interconnected through a generating function. Using the newly defined spin coefficients, we find that the field equations for massless particles with spins 0, 1/2, 1, 3/2, and 2 in arbitrary black hole spacetimes can be described by a single unified equation. This finding is particularly surprising, as unifying these field equations is already a significant challenge in flat spacetime, let alone in the intricate spacetime around black holes. Consequently, this work will inevitably prompt a re-examination of the shared characteristics among various types of particles in black hole spacetimes. Meanwhile, we verify the correctness of the new definition for the spin coefficients, and provide the explicit form of the unified equation for nearly all known black hole backgrounds. This lays a solid foundation for studying the behavior of massless spin particles in any black hole background.
Comments:24 pagesSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)Cite as:arXiv:2504.02592 [hep-th] (or arXiv:2504.02592v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02592

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Generating Function of Loop Reduction by Baikov Representation

Chang HuWen-Di LiXiang Li

In this work, we study the computation of reduction coefficients for multi loop Feynman integrals using generating functions constructed within the Baikov representation. Compared with traditional Feynman rules, the Baikov formalism offers a more structured and transparent framework, especially well suited for analyzing the reduction problem. We emphasize that, in a variety of nontrivial cases including several one loop and selected multi loop examples the generating functions can be explicitly computed in closed form, often involving hypergeometric or elementary functions. These analytic expressions signifi cantly simplify the determination of reduction coefficients and enhance their interpretability. The results demonstrate the practicality and potential of this approach, suggesting that the use of generating functions within the Baikov representation can serve as a powerful and flexible tool in modern Feynman integral reduction, even though its full scope for generic multi-loop topologies remains to be explored.
Comments:42 pages, 5 figuresSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02573 [hep-th] (or arXiv:2504.02573v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02573

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

All-loop effective potential for arbitrary scalar models in curved space-time

V.A. FilippovR.M. IakhibbaevD.M. Tolkachev

In this paper we calculate the leading divergences of the effective potential for an arbitrary scalar theory on a curved spacetime background. Based on the recurrence relation between the leading poles following from the locality condition, we obtain a system of generalised renormalisation-group equations that can be studied numerically or analytically in some special cases. We study the simplest effective potentials for power-like models and give a comparison of them in the framework of cosmological phenomenology.
Comments:19 pages, 8 figuresSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02418 [hep-th] (or arXiv:2504.02418v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02418

Focus to learn more

[Submitted on 3 Apr 2025]

Quantization of massive fermions in vacuum and external fields

Maxim Dvornikov (IZMIRAN)

We study massive Majorana neutrinos in background matter. Representing these particles in terms of Weyl spinors, we carry out their quantization. The propagators of these fields are also constructed. Then, we apply the Hamilton dynamics based formalism to describe massive Majorana neutrinos in matter on the classical level. Finally, we study a classical Dirac particle in vacuum, described with c-number variables, within the Hamiton formalism. Such a Dirac field is also canonically quantized.
Comments:8 pages in Revtex; based on the talk on Rubakov-70 conference (February 17-21, 2025, Moscow, Russia); submitted to proceedingsSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th); High Energy Physics - Phenomenology (hep-ph)Cite as:arXiv:2504.02365 [hep-th] (or arXiv:2504.02365v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02365

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Tri-vector symmetry of 11 dimensional supergravity

Walter H. BaronDiego MarquesCarmen A. NunezNahuel Yazbek

Kaluza-Klein reductions of 11-dimensional supergravity lead to exceptional global symmetries in lower dimensions. Certain non-geometric elements of these symmetries, parameterized by a tri-vector γ, are not inherited from the higher-dimensional local symmetries, but represent instead a symmetry enhancement produced by the isometries of the background. Here, we demonstrate how to realize this enhancement in 11 dimensions, as a symmetry principle with constrained parameters. We show that γ transformations exchange the equations of motion of the metric and the three-form with their Bianchi identities, in a closed form, structuring them into tri-vector multiplets. Implementing this principle as an off-shell symmetry of the theory requires the introduction of a hierarchy of dual fields, including a six-form and a dual graviton in the initial levels.
Comments:24 pagesSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02029 [hep-th] (or arXiv:2504.02029v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02029

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

The spinning self-force EFT: 1SF waveform recursion relation and Compton scattering

Dogan AkpinarVittorio del DucaRiccardo Gonzo

Building on recent approaches, we develop an effective field theory for the interaction of spinning particles modeling Kerr black holes within the gravitational self-force expansion. To incorporate dimensional regularization into this framework, we analyze the Myers-Perry black hole and its particle description, obtaining a novel exponential form of the corresponding linearized stress tensor. We then derive the 1SF self-force effective action up to quadratic order in the spin expansion, identifying a new type of spinning recoil term that arises from integrating out the heavy dynamics. Next, we study the 1SF metric perturbation both from the traditional self-force perspective and through the diagrammatic background field expansion, making contact with the radiative waveform. This leads us to consider a novel recursion relation for the curved space 1SF Compton amplitude, which we study up to one-loop in the wave regime and compare with the flat space one-loop Compton amplitude for Kerr up to quadratic order in spin. Finally, we investigate the 1SF spinning Compton amplitude in the eikonal regime, clarifying how strong-field effects -- such as the location of the separatrix -- emerge from the resummation of the perturbative weak-field expansion.
Comments:15 pages + appendices, 4 figuresSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th); General Relativity and Quantum Cosmology (gr-qc)Cite as:arXiv:2504.02025 [hep-th] (or arXiv:2504.02025v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02025

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Noninvertible symmetries in the B model TFT

A. CaldararuT. PantevE. SharpeB. SungX. Yu

In this paper we explore noninvertible symmetries in general (not necessarily rational) SCFTs and their topological B-twists for Calabi-Yau manifolds. We begin with a detailed overview of defects in the topological B model. For trivial reasons, all defects in the topological B model are topological operators, and define (often noninvertible) symmetries of that topological field theory, but only a subset remain topological in the physical (i.e., untwisted) theory. For a general target space Calabi-Yau X, we discuss geometric realizations of those defects, as simultaneously A- and B-twistable complex Lagrangian and complex coisotropic branes on X \times X, and discuss their fusion products. To be clear, the possible noninvertible symmetries in the B model are more general than can be described with fusion categories. That said, we do describe realizations of some Tambara-Yamagami categories in the B model for an elliptic curve target, and also argue that elliptic curves can not admit Fibonacci or Haagerup structures. We also discuss how decomposition is realized in this language.
Comments:72 pages, LaTeXSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th)Cite as:arXiv:2504.02023 [hep-th] (or arXiv:2504.02023v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02023

Focus to learn more

[Submitted on 2 Apr 2025]

Twisted Baker-Akhiezer function from determinants

A. MironovA. MorozovA. Popolitov

General description of eigenfunctions of integrable Hamiltonians associated with the integer rays of Ding-Iohara-Miki (DIM) algebra, is provided by the theory of Chalykh Baker-Akhiezer functions (BAF) defined as solutions to a simply looking linear system. Solutions themselves are somewhat complicated, but much simpler than they could. It is because of simultaneous partial factorization of all the determinants, entering Cramer's rule. This is a conspiracy responsible for a relative simplicity of the Macdonald polynomials and of the Noumi-Shirashi functions, and it is further continued to all integer DIM rays. Still, factorization is only partial, moreover, there are different branches and abrupt jumps between them. We explain this feature of Cramer's rule in an example of a matrix that defines BAF and exhibits a non-analytical dependence on parameters. Moreover, the matrix is such that there is no natural expansion around non-degenerate approximations, which causes an unexpected complexity of formulas.
Comments:8 pagesSubjects:High Energy Physics - Theory (hep-th); Mathematical Physics (math-ph)Report number:MIPT/TH-08/25; FIAN/TD-06/25; ITEP/TH-10/25; IITP/TH-08/25Cite as:arXiv:2504.02022 [hep-th] (or arXiv:2504.02022v1 [hep-th] for this version) https://doi.org/10.48550/arXiv.2504.02022

Focus to learn more

وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿البقرة: ٦٥﴾‏

قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَـٰئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ ‎﴿المائدة: ٦٠﴾‏

فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‎﴿الأعراف: ١٦٦﴾‏

 

فرازی از خطبه ی 193 متقین امیر المومنین علیه السلام

سپس به بیان فضایل و صفات برجسته پرهیزکاران پرداخته و سخن را با ذکر سه‌ صفت برجسته آغاز مى‌کند، مى‌فرماید: «پرهیزکاران در این دنیا صاحب فضایلى هستند:

گفتارشان راست، لباسشان میانه‌روى و راه رفتنشان تواضع و فروتنى است»؛ (فالمتّقون فیها هم أهل الفضائل، منطقهم الصّواب، و ملبسهم الاقتصاد، و مشیهم التّواضع).

جمله‌ «منطقهم الصّواب» اشاره به نخستین گام در خودسازى و تربیت انسانهاست و آن اصلاح زبان است؛ زبانى که بیشترین گناهان کبیره با آن انجام مى‌شود و بهترین عبادات به وسیله آن صورت مى‌گیرد و اگر اصلاح شود، همه وجود انسان رو به صلاح مى‌رود و اگر فاسد شود، همه رو به ویرانى مى‌گذارند.

واژه «صواب»، در اینجا، مفهوم بسیار گسترده‌اى دارد و هرسخن حق و مفیدى را شامل مى‌شود. آرى، پرهیزکاران قبل از هرکار به اصلاح گفتار خویش مى‌پردازند و به همین دلیل، سالکان طریق الى اللّه معتقدند که اوّلین گام در اصلاح خویشتن، اصلاح زبان است که اصلاح آن مایه اصلاح سایر ارکان است. قرآن مجید مى‌فرماید: « «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» اى کسانى که ایمان آورده‌اید پرهیزکارى پیشه کنید و سخن صحیح بگویید تا خداوند اعمال شما را اصلاح کند و گناهانتان را ببخشد». [1]

اصلاح اعمال و غفران ذنوب به دنبال تقوا و قول سدید، قرینه خوبى بر رابطه اینها با یکدیگر است....

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 7، ص 534- 535

https://lib.eshia.ir/27571/7/534

 

یک نکته ای عظیم یافت می شود در این عبارت کوتاه "منطقهم الصواب"، که قابل وصف نیست. شما می توانید مشاهده بفرمائید که از این منطق صواب هم هست که سالک و مهاجر الی الله می تواند به مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة هم برسد:

[متن مصباح الهدایة]

[خطبة المؤلف‌]

بسم‌اللَّه الرّحمن الرّحیم‌

الحمد للَّه‌المستکنّ فی حجاب العماء و المستتر فی غیب الصفات و الأسماء، الباطن المختفی بعزّ جلاله، والظاهر الغیر المحتجب بنور جماله؛ الذی بقهر کبریائه محجوب عن قلوب الأولیاء، وبظهور سنائه یظهر فی مرائی الخلفاء.

والصلاة و السلام على أصل الأنوار ومحرم سرّ الأسرار، المستغرق فی غیب الهویّة و المنمحی عنه التعیّنات السوائیّة، أصل اصول حقیقة الخلافة وروح أرواح منصب الولایة، المستتر فی حجاب عزّ الجلال و المخمّر بیدی الجلال والجمال، کاشف رموز الأحدیّة بجملتها ومظهر حقائق الإلهیّة برُمّتها، المرآة الأتمّ الأمجد، سیّدنا، أبی القاسم، محمّد- صلّى اللَّه علیه وآله- الشموس الطالعة من فَلَک الخلافة الأحمدیّة (ص)، والبدور المنیرة من افق الولایة العلویّة (ع)، سیّما خلیفته، القائم مقامه فی الملک و الملکوت، المتّحد بحقیقته فی الحضرة الجبروت و اللاهوت، أصل «شجرة طوبى» وحقیقة «سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‌»، «الرفیق الأعلى» فی مقام‌ «أَوْ أَدْنى‌»، معلّم الروحانیّین ومؤیّد الأنبیاء والمرسلین، علی، أمیر المؤمنین، علیه صلوات اللَّه وملائکته ورسله أجمعین.

وبعد، یقول المفتخر بالانتساب إلى المبعوث إلى الثقلین، والمتمسّک بعروة وثقى الثقلین، السیّد روح اللَّه، ابن العالم المقتول السیّد مصطفى الموسوی الخمینی، القاطن بقم الشریف، أحسن اللَّه حالهما وأصلح مآلهما:

إنّی أحببت أن أکشف لک فی هذه الرسالة، بعون اللَّه ولیّ الهدایة فی البدایة والنهایة، طلیعة من حقیقة الخلافة المحمّدیّة (ص)، ورشحة من حقیقة الولایة العلویّة- علیهما التحیّات الأزلیّة الأبدیّة- وکیفیّة سریانهما فی عوالم الغیب والشهود ونفوذهما فی مراتب النزول و الصعود؛ ونشیر إلى لمحة من مقام النبوّة بطریق الإجمال بل الرمز و الإشارة فی المقال، وأنّها أیضاً ساریة فی العوالم، دائمة باقیة أزلیّة أبدیّة؛ فی «مشکاتین»، فیهما «مصابیح» نوریّة و «أنوار» مضیئة. ثمّ نلقی إلیک حقیقة الشجرة المنهیّ عنها أبونا آدم- علیه‌السلام- ومظاهرها، بطریق الرمز فی الکلام، حسب ما نستفید من معادن الوحی والتنزیل ومَحالّ معرفة الربّ الجلیل، وکیفیّة التوفیق بین الأخبار الواردة على اختلافها بحسب الظاهر، لتوافقها عند اولی البصائر وأصحاب القلوب والخواطر، فی شجرة نوریّة ینشعب عنها فروع إیمانیّة. ثمّ، نهدی إلیک هدیّة عرفانیّة، هی کشف السرّ عن قوسی الوجود فی سلسلتی النزول و الصعود فی دائرة ملکوتیّة، یستفاد منها قوسان وجودیّتان تنقسمان بقطاع یقینیّة.

وبالحری أن نسمّیها «مصباح الهدایة إلى الخلافة و الولایة». وأرجو من اللَّه التوفیق، فإنّه خیر معین ورفیق، وأستمدّ من أولیائه الطاهرة فی الدنیا و الآخرة.

مصباح الهدایه الی خلافة و الولایة، جلد 2، ص 3- 4

https://lib.eshia.ir/11166/2/3

یا منطق صواب می تواند ما را به بعضی نکات دیگری از حضرت ولی فقیه مد ظله العالی هم هدایت کند و مثلاً داریم:

 

۱۳۸۵/۰۲/۰۹

‌‌‌بیانات در دیدار شورای مرکزی و کمیته‌‌های علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت

بسم الله الرّحمن الرّحیم‌

 اولاً از آقایان خیلی متشکریم. هر دو مقوله، حقاً و انصافاً در خور توجه فکرهای نقادِ محققان و صاحب‌نظران هست.

 من در مقوله‌ی خودِ مسئله‌ی مشروطیت چند نکته در ذهنم هست، که آنها را عرض میکنم. آقای نجفی درست گفتند که اگر ما چشم‌انداز گذشته را درست تشخیص بدهیم، برای ترسیم چشم‌انداز آینده، خیلی مؤثر خواهد بود؛ و اصلاً معرفت و شناخت جریان‌ها جز با این کار ممکن نیست. بنابراین، نگاهی بکنیم و ببینیم چه اتفاقی در مشروطیت افتاد. البته با دوستان در دو سال قبل هم که جلسه داشتیم، صحبت‌هایی در این زمینه‌ها شد و من، فی‌الجمله، در جریان تفکرات و اقدامات آقایان هستم، که جهت‌گیریهایشان کاملاً درست است؛ منتها حالا آنچه که به ذهنم میرسد، عرض کنم:

 در مشروطیت، نقش علما نقشی نیست که قابل مقایسه با نقش دیگران باشد. در سال‌های پیش از مشروطیت - یعنی سال‌های سلطنت مظفرالدین شاه - انجمن‌های پنهانی تشکیل میشد و نشست‌های گوناگونی بود که هم علما، هم غیرعلما بودند و آثار آنها در مشروطیت منعکس بود؛ منتها آن چیزی که مشروطیت را به ثمر رساند، این انجمن‌ها نبود؛ آن حضورِ مردمیای بود که جز با فعالیت و تأثیر علما امکان‌پذیر نبود؛ یعنی اگر فتوای آخوند نبود، فتوای آشیخ عبدالله مازندرانی و امثال اینها نبود، اصلاً امکان نداشت این حرکت در خارج تحقق پیدا کند. علاوه بر این‌که در همان کارهای دسته‌جمعىِ خواصی - نه عوامی - هم باز علما نقش غالب را داشته‌اند. شما نگاه کنید ببینید در همان وقتی که انجمن‌های مشروطیت - یعنی انجمن‌های بعد از فرمان - تشکیل شد، مؤثرترین آدم‌ها در مهم‌ترین مراکز کشور، علمایند. انجمن تبریز را ببینید، انجمن مشهد را ببینید، انجمن رشت را ببینید؛ اینها جاهای حساسند که عناصر اصلی و مؤثرشان، علما هستند. بنابراین، نقش روحانیت در مشروطیت، اولاً نقشی نیست که قابل انکار باشد، ثانیاً قابل مقایسه باشد با نقش دیگرانی که بودند؛ روشنفکرها، و در مرحله‌ی بعد، بعضی از صاحبان قدرت و متنفذان دولتی.

 وقتی به علما نگاه میکنیم، میبینیم سابقه‌ی فعالیت علما خیلی بیش از دوره‌ی مشروطیت است. شاخصه‌ی آن فعالیت‌های قبلی، «ضد بیگانه بودن» بود. اصلاً وجه ضد استبدادی در فعالیت‌های علما، یک وجه منطوی در جنبه‌ی ضد بیگانه و ضد استعماری بود. مثلاً فتوای مرحوم میرزای شیرازی، اقدام مرحوم ملاعلی کنی در قضیه‌ی رویتر و از این قبیل، قبل از آنها در قضایای مبارزه‌ی با روس‌ها، اصلِ حرکت مرحوم آخوند در جهت تهدید روس‌ها برای اشغال ایران و بقیه‌ی این کارهایی که شما میبینید، وجه غالب و اصلی بوده است و البته در مسئله‌ی مشروطیت هم وجه ضد استبدادی در حرکت علما واضح و روشن شد، که حالا عرض میکنم که چگونه این مسئله شکل گرفت.

 ما از این مقدمه چه نتیجه‌ای میگیریم؟ نتیجه این است که اگر کسی وجه ضد سلطه‌ای بیگانه را در حرکت مشروطه ندیده بگیرد، مثل این است که ماهیت و هویت این حرکت را ندیده گرفته. خودِ این، میتواند برای ما تفسیر و تحلیل کند دعواهایی را که علمای داخل در مشروطه با غیر خودشان داشته‌اند؛ در درجه‌ی اول مرحوم شیخ فضل‌الله و کسانی از قبیل ایشان؛ در درجه‌ی بعد، مرحوم سید عبدالله بهبهانی و مرحوم سید محمد طباطبایی و بقیه‌ی کسانی که باز از علما بودند و بعد، از مشروطه برگشتند. در نتیجه، مسئله‌ی ضدسلطه‌ی بیگانه را باید حتماً در نظر گرفت.

 من حالا یک نگاهی میکنم به حرکت مشروطیت؛ یعنی از سال ۱۲۸۵ شمسی تا ۱۲۹۹؛ چهارده سال است. آقای حداد فرمودند: نوزده سال؛ به لحاظ سلطنت رضاشاه. در حالی که آن را اصلاً به حساب نیاورید. حکومت رضاشاه از سلطنتش که شروع نشد، از کودتای ۱۲۹۹ شروع شد؛ اصلاً استبداد از آن وقت شروع شد. رضاخان بود که توانست آن استبداد قاهرِ رضاخانی را - سردار سپه بود - مثل یک میوه‌ی رسیده‌ای در دامن او بگذارد؛ والّا امکان نداشت. پس مبدأ استبداد دوم را، سال ۱۲۹۹ بگذارید.

 این حرکت انگلیسی که فعال مایشاء در قضیه‌ی مشروطیت و مابعد مشروطیت بودند، در چه دوره‌ای از تاریخ غرب و تاریخ انگلیس واقع میشود؟ از وقتی که غربیها و اروپاییها در اوج نشاط تمدن و پیشرفت علمی و سیاسیاند؛ یعنی یک حرکت پُرنشاط امیدوارِ مهاجمی به همه‌ی دنیا دارند، که شما ببینید دوران استعمار در این‌جا به اوج رسیده؛ یعنی همه‌جا، در واقع همه جای مناطق زرخیزِ عالم، تحت استعمار است و یکی از جاهایی که باید تحت استعمار قرار بگیرد، این منطقه‌ی نفت‌خیز است. در آن زمان، نقش نفت تازه به‌مرور داشت برای غربیها واضح میشد و شاید در آن روز مهمتر از نفت برای آنها مسئله‌ی ایجاد یک حائلی برای هندوستان بود؛ چون هندوستان برای انگلیس‌ها خیلی مهم بود و مناطق ایران و عراق حائلی بودند که نگذارند روس‌تزاری به هندوستان دست پیدا کند. بنابراین، ایران یکی از آماج‌ها و اهداف حتمی انگلیس‌ها بود.

 در آن چهارده سال اینها چه کار کردند؟ اول، فرصت‌طلبی کردند و تا این حرکت عدالت‌خواهی مشروطیت را در ایران به‌وسیله‌ی عوامل‌شان از نزدیک حس کردند، خیلی ماهرانه روی این حرکت دست گذاشتند و آن را در اختیار گرفتند. جزو اولین کارهایی هم که کردند، این بود که ارکان اصلىِ جنبه‌ی دیگرِ این حرکت را که جنبه‌ی دینی و ملی باشد، از صحنه حذف کردند، بعد هم با استفاده از هرج و مرجی که در ایران به وجود آمد - میتوان احتمال داد که خیلی از این موارد هرج و مرج (حوادث آذربایجان، حوادث شمال غربی کشور و مسئله‌ی ارومیه) با تحریک خود اینها بوده، که قرائنی هم دارد. اتفاقاً «کسروی» حوادث شمال غربی کشور را خیلی خوب تشریح میکند و انسان میبیند چه اتفاقی آن‌جا افتاده - زمینه را برای یک حکومت استبدادی مطلق، یعنی همان چیزی که مشروطه ضد او آمده بود، فراهم کردند و بعد هم در ۱۲۹۹ این مستبد را آوردند سر کار؛ یعنی چهارده سال طول میکشد تا جامعه‌ی استبدادیای را که به‌وسیله‌ی نهضت ملی و اسلامی مردم داشت مضمحل میشد، با مقدماتی که خودشان انجام دادند، به یک جامعه‌ی استبدادىِ غیر قابل اضمحلال تبدیل کنند.

 در این اثنا، جنگ جهانی اول هم اتفاق میافتد که با پیروزىِ جبهه‌ای که انگلیس‌ها در آن هستند، به انگلیس‌ها یک قدرت جدیدی میدهد و اینها میتوانند آزادانه هر کاری بکنند. میدانید که اینها در همین سال‌ها عراق را هم فتح کردند؛ یعنی مابین سال‌های ۱۹۱۴ و ۱۹۲۰؛ در واقع ۱۳۳۳ قمری تا ۱۳۳۸ قمری. اینها درباره‌ی عراق یک سلسله اقداماتی را شروع کردند که انسان میفهمد که این اقدامات، اولاً با پشتگرمی اینها به پیروزی در جنگ بوده، ثانیاً به دلیل تسلط بر ایران بوده است. اینها در ۱۹۲۰ توانستند عراق را قبضه کنند که «ثورةالعشرینِ» - انقلاب ۱۹۲۰ - عراقیها کاملاً سرکوب شد و اینها حکومت را به وجود آوردند. در همان سال - یعنی تقریباً در یک سال؛ حالا شاید از لحاظ ماه‌های میلادی یک مقداری این‌ور و آن‌ور باشد - رضاخان سر کار آمده؛ در ۱۲۹۹ و در ۱۹۲۰ یا ۲۱، ملک فیصل اول در عراق سرکار آمده است و پادشاهی، کاملاً در مشت انگلیس‌ها بود و به وسیله‌ی خودِ آنها در آن‌جا به وجود آمده؛ یعنی یک حرکت کاملاً حساب‌شده‌ی دقیقِ خوبی را انگلیس‌ها انجام دادند.

 من البته نمیخواهم از اهمیت مشروطه - که آقایان فرمودید - در تاریخ کشورمان، که درست است، صرف‌نظر کنم؛ این چیز خیلی مهمی است و قابل انکار نیست؛ مثل خیلی از کارهایی که دشمنان یک ملتی کرده‌اند، اما آن کار به‌مرور تبدیل شده به چیزی که به نفع آن ملت است. حالا مشروطه را که خود ملت ما شروع کرد، او استفاده کرد! اما مثلاً فرض کنید که حزب کنگره‌ی هند را انگلیس‌ها به وجود آوردند، ولی استقلال هند به‌وسیله‌ی حزب کنگره انجام گرفت! یعنی خود این به‌مرور زمان تبدیل شد به پایگاهی علیه انگلیس‌ها. این، ممکن است و ایرادی ندارد.

 شما به مشروطه افتخار بکنید و مشروطه را جزو نقاط عطف تاریخ ایران بدانید؛ اما حقیقت صحنه و آنچه در خارج واقع شد، این است. حالا ما ببینیم نهضت علما چه بود. به نظر من روی آن خیلی کار نشده و یکی از نقاطی که حتماً باید رویش تکیه بشود، این است؛ این‌که نهضت علما چه بود؟

 نکته‌ی اول این است که شعار علما، «عدالت‌خواهی» بود. به طور مشخص آنچه که میخواستند، «عدالت‌خانه» بود. درست است؟ این، یک توقع اخلاقی نبود؛ چون خواست عدالت چیزی نبود که این همه سر و صدا بخواهد. اگر یک درخواست و توصیه‌ی اخلاقی بود، این چیزی است که همیشه بوده و همیشه علما و بزرگان، مردم را به عدالت یا حکام را به عدالت تشویق میکردند؛ اما این جنجالی که به وجود آمد و آن تحصن‌ها، آن ایستادگیها و بعد مقابله‌هایی که با دستگاه استبداد شد و فداکاریهایی که انجام گرفت، فقط یک درخواست اخلاقی محض نبود، بلکه آنها چیز دیگری را که فراتر از یک درخواست اخلاقی بود، میخواستند.

 نکته‌ی دوم این‌که آن عدالتی که اینها میخواستند، دقیقاً و مستقیماً عدالت در زمینه‌ی مسائل حکومتی بود؛ چون مخاطب اینها حکومت بود. میدانید قضایا از عملکرد حاکم تهران شروع شد؛ آن جنجال در مسجد سید عزیزالله و مسجد جامع ظاهراً. البته همه‌ی اینها زمینه‌های تاریخی دارد و معلوم است؛ اما این غده این‌جا بود که سر باز کرد و منفجر شد. بنابراین، مخاطب این عدالت‌خواهی، حکومت و دولت بود و آحاد مردم - تجار، بقیه‌ی کسانی که ظلم میکنند در خلال جامعه - نبودند؛ بلکه محور و مرکز اصلی، حکومت بود.

 نکته‌ی سوم این است که آنچه اینها میخواستند، یک بنیاد تأمین‌کننده‌ی عدالت بود، که اسمش را میگذاشتند «عدالت‌خانه». حالا این عدالت‌خانه چه‌جور تفسیر میشد، ممکن است در نظر خود آنها هم واضح نبود. ما ادعا نمیکنیم که آنها مثل نسخه‌ی مشروطیت که در نظر اروپاییها و غربیها یک نسخه‌ی عمل‌شده‌ی واضحی بود، روشن بود که چه میخواهند؛ ما نمیگوییم که در نظر علما و متدینین، نسخه‌ی عدالت‌خانه به همین وضوح بود؛ نه، لیکن فی‌الجمله این بود که میخواستند یک دستگاه قانونیای وجود داشته باشد که بتواند پادشاه و همه‌ی سلسله مراتب حکومتی را تحت کنترل و نظارت خودش قرار بدهد، تا اینها ظلم نکنند؛ تا عدالت تأمین بشود؛ یعنی یک دستگاه این‌جوری میخواستند. حالا این میتوانست تفسیر شود به مجلس شورای ملی یا مجلس شورای اسلامی؛ میتوانست تفسیر شود به یک چیز دیگر. آنچه آنها میخواستند یک نهاد عملی و یک واقعیت قانونی بود که قدرت این را داشته باشد که جلوی شاه را بگیرد؛ چون شاه اسلحه و سرباز داشت که اگر میخواستند جلوی او را بگیرند، طبعاً بایستی این دستگاه قدرتی فراتر از سرباز و سربازخانه داشته باشد. اینها را بایست فکر کرد، که اگر میخواستند، دنبال این بودند، لابد قاعدتاً فکر این را هم میکردند؛ یعنی طبعاً منابع مالی و منابع نظامی در اختیار او قرار میگرفت، تا بتواند اجرای عدالت کند و عدالت را بر حکومت و بر شخص شاه تحمیل کند.

 نکته‌ی آخر هم این‌که معیار این عدالت، قوانین اسلامی بود؛ یعنی عدالت اسلامی میخواستند؛ در این هیچ تردیدی نیست و این را بارها و بارها گفته بودند. آنچه که مورد درخواست مردم بود این بود، که متنش هم مواد اسلامی و احکام اسلامی و قوانین اسلامی است. انگلیس‌ها همان‌طور که شما فرمول واقع شده‌ی خارجیاش را به‌روشنی میدانید، آمدند بر این موج فرصت‌طلبانه مسلط شدند و این را گرفتند و از شاه عبدالعظیم هدایتش کردند به سفارت انگلیس، بعد هم گفتند مشروطه! مشروطه هم از نظر الهام‌دهندگان معلوم بود که معنایش چیست! کسانی که تحت تأثیر اینها بودند، در درجه‌ی اول روشنفکرهای غرب‌زده بودند که البته قدرت‌طلبی هم در آنها مؤثر بود؛ یعنی این‌طور نبود که ما فرض کنیم روشنفکرهای آن زمان از قبیل همین افرادی که اسم آوردید که تاریخ‌ها را نوشته‌اند و در انجمن‌ها حضور داشته‌اند، صرفاً میخواسته‌اند نسخه‌ی غربی مشروطیت در ایران تحقق پیدا کند؛ ولو خودِ آنها کنار بمانند؛ نه، به‌هیچ‌وجه این را نمیخواستند. آنها میخواستند در حکومت باشند؛ کما این‌که برای این کار تلاش هم کردند و کسانی که به اینها ملحق شدند؛ از قبیل تقیزاده و غیر او، میخواستند در حکومت حضور داشته باشند. پس، فعالان روشنفکر این طور بودند. علاوه بر این، عده‌ای از قدرتمندان و رجال حکومتی هم به‌تدریج وارد این ماجرا شدند. بنابراین، حقیقت آنچه که در صحنه اتفاق افتاد، این است.

...

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3338

1404/01/11 

تبیین برجسته‌ترین آیات اجتماعی و سیاسی در تفسیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ایعدالت و مبارزه با ظلم؛ محور تعامل ادیان مختلف

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اسلام دین رأفت است، دین رحمت است؛ رحمةً للعالمین است. اسلام به مسیحیت میگوید: «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم». مشترکات را با آنها مورد ملاحظه قرار میدهد. اسلام علیه ملتهای دیگر نیست، علیه ادیان دیگر نیست؛ علیه زور است، علیه ظلم است، علیه استکبار است، علیه سیطره‌جوئی است.» ۱۳۸۶/۰۱/۱۷
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان، برجسته‌ترین آیات اجتماعی و سیاسی در تفسیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را تبیین کرده است. در این مطلب، دکتر محمد عترت‌دوست، استاد دانشگاه، منطق قرآنی حکمرانی در تعامل بین ادیان مختلف را بررسی کرده است.
 این مطلب خلاصه‌ای از درس‌گفتار برنامه «بیان قرآن» است که در سالهای اخیر به مناسبت ماه رمضان توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شده است.
 

 یکی از موضوعات بسیار مهم، ضروری و مورد نیاز جامعه امروز ما، مسئله تعامل بین ادیان و گفت‌وگوهایی است که بین پیروان ادیان الهی می‌بایست صورت بگیرد و وحدتی را برای رسیدن به صلح جهانی فراهم کند. رهبران انقلاب اسلامی به‌ویژه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر این موضوع تأکید دارند و اهمیت بسیار به آن داده‌اند و در موارد متعددی به این مسئله پرداخته‌اند و مباحث مفصلی را به‌خصوص درباره ویژگی‌های مشترکی که همه پیروان ادیان الهی باید به آن پایبند باشد و این ویژگی‌های را به‌عنوان وظیفه اصلی خود قلمداد بکنند مطرح کرده‌اند. در این مطلب منطق قرآنی این سبک از حکمرانی را تبیین می‌کنم.
 
 وظایف و نقاط مشترک ادیان الهی
مسئله تعامل بین الادیان و گفت‌وگوهایی که باید بین ادیان برقرار شود، یک مبنای اساسی و اصلی در قرآن دارد. قرآن کریم در ۱۵ قرن پیش در آیه ۶۴ سوره مبارکه آل‌عمران فرموده است: «قُلْ یَأَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلىَ‌ کَلِمَةٍ سَوَاءِ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکمُ‌ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا نُشرْکَ بِهِ شَیئاً وَ لَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُون: بگو: اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است (و همه کتاب‌هاى آسمانى و پیامبران آن را ابلاغ کردند) که: جز خداى یگانه را نپرستیم، و چیزى را شریک او قرار ندهیم، و بعضى از ما بعضى را اربابانى به جاى خدا نگیرد. پس اگر (از دعوتت به این حقایق‌) روى گرداندند (تو و پیروانت‌) بگویید: گواه باشید که ما (در برابر خدا و فرمان‌ها و احکام او) تسلیم هستیم».

منظور از اهل کتاب، همه پیروان ادیان آسمانی و هر کسی است که پیامبری به سوی او ارسال شده یا کتاب آسمانی بر او نازل گشته است. قرآن کریم می‌فرماید به سمت سخنی بیایید که بین ما و شما و همه انسان‌ها مشترک است. آن سخن مشترک، مسئله عبودیت خدای واحد و کنار گذاشتن خدایان متعدد و شرک ورزیدن به خداوند است. ما نباید عبد و غلام فرد دیگری و ظلم‌پذیر باشیم. مسئله ظلم‌پذیر نبودن بسیار مهم است.
...

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=59884

 

و لذا مسئله ی "منطق صواب" را اگر از دیدگاه مدرن ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی یحتمل شاگرد بتواند دنبال کند تا جاهایی که بخواهد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم دنبال کند و هر چند که یحتمل دو پایتخت هم با هم منطبق شوند. آنگاه شاگرد یحتمل هم حتی وارد منطق دیجیتالی صفر و یکی و بلکه ماورای آن منطق محاسباتی کوانتومی نیز شود که آیا اینجا منطق صواب اخلاقی چطور هم باید در مقابل مسائلی از قبیل بیشعوری که عنوان کتابی است که در پایتخت هم یحتمل مطرح شود و بلکه حتی همین "منطق صواب" حالات موسیقایی خوابهای طلایی جواد معروفی را هم به خود بگیرد. و در عین حال هم همین "منطق صواب" با اینکه می تواند هم خوابهای طلایی جواد معروفی را نیز تحلیل و آنالیز کند، با این حال لازم هم نیست که دقیقاً پیانیست خوبی هم باشد و بلکه می تواند نتهای موسیقی قطعه ی موسیقایی را به ارگ یا حتی امروزه روز به حافظه ی پیانو بدهد، و بعد پیانو بصورت اتوماتونی برای همه خوابهای طلایی  یا هر قطعه ی موسیقایی دیگری را می نوازد. یعنی خیلی هم لازم ندارید که یک نخبه ای را داشته باشید که بتواند جدول ضرب را با اعداد سه رقمی در هم ضرب کند یا تاکسی پرنده هم بتواند بسازد و حتی قطعات موسیقایی را هم ماهرانه بتواند بنوازد و بلکه کشتی هم خیلی عالی بهتر از قهرمانهای کشتی بتواند بگیرد و .... ولی اینجا یک نکته ای هم هست و آن اینکه چنین نخبه ای که از "منطق صواب" عالی هم برخوردار است، یک مبتلای به اوتیسم ساوان (autist savant) و بلکه یک "مرد باران" دیگری هم نیست. حالا یحتمل ناسا هم در این چنین نخبه هایی علاقه مند باشد و بلکه آنها را برایا آزمایشات ام آر آی و امثالهم نیز ببرد که بالاخره مغزشان چطور با دیگران هم تفاوت دارد که چنین حافظه های عجیب و غریبی هم دارند و حتی مثلاً کارهای ریاضی غریب الوقوع هم می توانند انجام دهند و ....

و اما اینکه چرا هم مبنای کار را "منطق الصواب" در خطبه ی امیر المومنین 193 یعنی خطبه ی متقین نهج البلاغه قرار می دهیم، برای این است که یحتمل حوزه یک چیزی می گوید و دانشگاه هم چیز دیگری را می گویند و بلکه هر دو هم دارند یک حرفی را می زنند که مبنای قرآنی و نبوی و علوی و ائمه ی اطهار علهیم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم دارد، ولی وقتی قضایا بصورت منطق صواب محلی- جهانی درست پیگیری نشود، و بلکه اشکال هم شود که مگر حالا منطق صواب لرد شیطانیا هم چه اشکالی دارد که ما بدان هم نپردازیم و حتی مسائل را از آن طریق هم دنبال نکنیم چرا که بالاخره وقتی وارد منطق ریاضی و کوانتومی هم شدیم، دیگر آیا فرقی هم دارد که لرد شیطانیا هم کدام است و بیشعوری هم کدام است و با کدام هم باید مقابله کرد و کدام هم بهتر است و ....

عرض بنده ی حقیر این است که این غیر ممکن هم می شود که شما بتوانید به عنوان چراغهایی هدایتگر که می تواند شما را به خلافت و ولایت هم حتی در دو یا چند پایتخت منطبق بر یکدیگر در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم نزدیک شده و بلکه پایتخت دولت کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دریابید، ولی منطق صواب محلی و جهانی متقین و پرهیزکارانی که از یاران و اصحاب و  انصار حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و امیر المومنین علی ابن ابیطالب و ائمه ی اطهار علیهم السلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف دارند را درک نفرمائید. البته اگر کسی هم بخواهد یک هدیه ی شاهانه ای و بلکه بهتر از آن حتی هدیه ای به امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز بر حسب خوابهای طلایی جواد معروفی نیز تنظیم کند، یحتمل بهتر هم باشد که نه تنها فقط بداند چطور نتهای قطعه ی موسیقایی را وارد رایانه ای کرده و از طریق رایانه هم خوابهای طلایی را بنوازد، و بلکه حتی اگر پیانیست خوبی هم خودش باشد که کمک خوبی هم به او می کند که چطور هدیه اش را تقدیم هم کند و .... البته همیشه هم اینچنین نیست و بلکه حتی بتوان خیلی هنرمندانه نیز مسئله را از طرق چت جی پی تی هم خیلی بهتر نیز حلش کرد و یک قطعه ی موسیقایی جانانه ای را بر حسب خوابهای طلایی معروفی نیز ارائه داد که هوش مصنوعی و گودل، اشر باخ هوفستاتر هم خوابش را نمی دید و هدیه ی شاهانه ی یوهان سباستیان باخ را هم تبدیلش کند به یک امر معمولی ای و در عین حال پایتخت محلی- جهانی امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم تثبیت بفرماید و انواع تاکسیهای پرنده به این پایتخت را هم از انواع پایتختهای دیگر محلی و حتی جهانی هم داشته باشیم و ...! و لذا باید هم توجه داشت که از همین منطق صواب هم هست که شما می توانید به چادر مشکی به عنوان بهترین حجاب نیز پی ببرید و هر چند که لا اکراه فی الدین را هم داریم و نمی توان هم مانع شد اگر کسی انتخابش خدای ناکرده بر حسب نسخ شدن بر مبنای تبدیل شدن به قردة و خنازیر هم باشد؛ و اینطور هم نباشد که بفرمایند که ان شاء الله که گربه است و .... خدا آخر عاقبت نوع بشر بر حسب امورات محلی و جهانی را هم بخیر کند و همه و همه را نیز بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم هدایت فرماید و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

223994458831415271828...

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‎﴿البقرة: ٢٤٦﴾‏ 

أَیْنَ اَلطَّالِبُ بِذُحُولِ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ أَبْنَاءِ اَلْأَنْبِیَاءِ أَیْنَ اَلطَّالِبُ [اَلْمُطَالِبُ] بِدَمِ اَلْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاَءَ

ذکر صلوات بر آن حضرت

:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ مؤلف گوید که شیخ مفید بعد از نقل زیارت سابق که اول آن

اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ [156]بود فرموده که به روایت دیگر منقول است که مى‌گویى بعد از داخل شدن در سرداب مقدس

اَلسَّلاَمُ عَلَى اَلْحَقِّ اَلْجَدِیدِ [157]پس زیارت را نقل کرده تا نماز زیارت آنگاه فرموده پس دوازده رکعت نماز زیارت مى‌کنى هر دو رکعت به یک سلام و مى‌خوانى بعد از آن دعایى را که از آن حضرت روایت شده:

اَللَّهُمَّ عَظُمَ اَلْبَلاَءُ وَ بَرِحَ اَلْخَفَاءُ وَ اِنْکَشَفَ اَلْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ اَلْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ اَلسَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ اَلْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ اَلْمُعَوَّلُ فِی اَلشِّدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً کَلَمْحِ اَلْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اُنْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی مؤلف گوید که این دعاى شریفى است و سزاوار است خواندن آن در آنجا مکرر و در غیر آن مکان و ما در باب اول ذکر کردیم این دعا را با اختلاف جزئى

1404/01/12 

به بهانه سالگرد ارتحال احمد آرام مترجم و نویسنده معاصرمرد آرام واژه‌ها

 «بنده با ترجمه آثار خارجی به هیچ وجه مخالفتی ندارم، البتّه آن اثر خارجی باید خوب باشد، جهت‌گیری‌اش درست باشد، گمراه‌کننده نباشد؛ امّا متقابلاً روی ترجمه کتاب‌های داخلی به زبان‌های خارجی هم حتماً باید تأکید شود.»
این سخنان را حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره اهمیت مسأله‌ی ترجمه‌، در روز بیست‌وچهارم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در پایان بازدید از سی‌وچهارمین نمایشگاه کتاب تهران بیان کرده‌اند.

 ۱۴ فروردین ۱۳۷۷ سالروز فوت احمد آرام مترجم و نویسنده معاصر است، مترجم تراز و پرکاری که در روز تشییعش، ۱۴۰ نوجوان، تابلوهایی که نام کتاب‌های او بر آن نقش بسته بود را پیش‌قراول پیکرش حمل کردند.
در سالروز این رخداد، با توجه به سخنان رهبر انقلاب درباره اهمیت مسئله ترجمه و نشر آثار علمی و همچنین تأکید همیشگی ایشان بر اهمیت اطلاع نسل جوان از وقایع تاریخ معاصر کشور، بخش «تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR که با عنوان «درس و عبرت» فعالیت می‌کند، در گزارشی اجمالی به بررسی زندگی‌نامه و فعالیت‌های حرفه‌ای احمد آرام مترجم و نویسنده معاصر در زمینه ادبیات می‌پردازد.

 
 استاد زبان هم‌کلاس‌هایش 
در غدیر (۱۸ ذی‌الحجه) ۱۳۲۱ قمری کودکی متولد شد که قرار بود پنجره‌ای تازه به روی زبان و دانش بگشاید. احمد آرام، مترجم، نویسنده و پژوهشگر نام‌آشنای ایرانی، در ۱۵ اسفند ۱۲۸۲ شمسی در خانواده‌ای پرجمعیت در تهران به دنیا آمد. پدرش حاج غلام‌حسین تاجری مشروطه خواه بود که در تیمچه حاجب‌الدوله تجارت داشت. احمد از نوجوانی، شیفته کلمات شد؛ اما نه فقط به عنوان واژه‌هایی برای سخن گفتن، بلکه به عنوان کلیدهایی برای درک جهانی وسیع‌تر.(۱)

احمد آرام پس از فراگیری علوم مقدماتی نزد پدر، وارد مدرسه شد. چهار سال از دوران ابتدایی خود را در مدرسه دانش بود و با قرآن و صرف و نحو عربی آشنایی یافت. بعد از آن به مدرسه ترقی رفت، پنجم و ششم ابتدایی را در آنجا خواند و در عربی نیز چندان پیش رفت کرد که متون عربی را می‌توانست به راحتی ترجمه کند. وی در دوازده سالگی وارد مدرسه علمیه شد و پس از سه سال تحصیل در دوره متوسطه در آن مدرسه، به دارالفنون رفت. در این دوران زبان‌های فرانسه و انگلیسی را به خوبی آموخت. دوران تحصیل او در دارالفنون، مصادف با اخراج معلمان فرانسوی از کشور به دستور رضاخان گردید. برای جبران کمبود معلم در مدارس، از خود دانش‌آموزان در امر تدریس استفاده می‌شد و آرام نیز در زمره همین دانش‌آموزان بود.(۲)
 
 تألیف کتاب‌های درسی  و به عشق امیرکبیر
پس از فارغ‌التحصیلی، به تدریس فیزیک و شیمی پرداخت. از آن‌جا که درس‌های تجربی به صورت نظری و بدون فعالیت آزمایشگاهی تدریس می‌شوند، به ابتکار جدیدی دست زد و کتابی با عنوان هدیه سال نو (مجموعه تجربیات فیزیکی و شیمیایی) منتشر کرد. این کتاب، نخستین کتاب آموزشی در کارهای آزمایشگاهی شامل آزمایش‌های فیزیک و شیمی بود که او در بهمن ۱۳۰۴ تألیف کرد. وی سپس به رشته حقوق روی آورد ولی پس از چندی آن را رها کرد و در رشته پزشکی به تحصیل پرداخت، اما در آخرین سال نیز آن را رها کرد و به فعالیت‌های فرهنگی و ترجمه روی آورد. او از بنیانگذاران تألیف کتاب‌های درسی در ایران بود. مدتی به عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش در دهه ۲۰ به فعالیت پرداخت. هچنین یکی از نخستین مؤلفان کتاب‌های درسی و آموزشی بود که هم به تنهایی و هم با کمک دیگران، کتاب‌های فیزیک و شیمی دبیرستان را تألیف کرد. از آنجا که علاقه‌ زیادی به امیرکبیر داشت، مجموعه‌ای از کتاب‌های خود را «مجموعه امیر» نامگذاری کرد. این کتاب به خط میرزا حسن زرین قلم، تحریر و به صورت چاپ سنگی منتشر شد.(۳)،(۴)
 
 از غرب برای شرق؛ از فیزیک تا کیمیای سعادت
استاد احمد آرام به دین، اخلاق، قرائت و تدبر در قرآن، دوری از گناه و حرام اهتمام می‌ورزید. وی در علوم مختلف، از ریاضیات گرفته تا فلسفه، علاقه داشت، اما بیشترین سهم از عمرش را به ترجمه و پژوهش اختصاص داد. او که با زبان‌های عربی و فرانسه آشنایی داشت، از همان دوران جوانی دست به ترجمه متون علمی، فلسفی و تاریخی زد. او می‌خواست دانش جهانی را به زبان فارسی بیاورد، پلی بسازد بین شرق و غرب، میان سنت و مدرنیته.(۵)،(۶)

اولین ترجمه آرام، مقاله یک فیزیکدان فرانسوی بود که در مجله العرفان بیروت به چاپ رسید. در اواخر سال ۱۳۱۶ به تصحیح نسخه کتاب کیمیای سعادت امام محمد غزالی و مقابله آن با نسخه‌های کتابخانه مجلس، پرداخت و پس از دو سال آن را آماده و در سال ۱۳۱۸ منتشر کرد.(۷)،(۸)

رهبر معظم انقلاب درباره این ترجمه آرام فرمودند: «حدود سی، چهل سال قبل از این، من خودم وارد باب ترجمه شدم و از یک نوشته جناب آقای آرام استفاده کردم. آن چیزی که بنده را تشویق کرد که مشغول کار ترجمه شوم و با ترجمه انس پیدا کنم، کار ایشان بود. در همان زمان، ایشان ظاهراً در بیروت متنی پیدا کرده بودند و آن را ترجمه کرده بودند؛ من به آن متن نگاه می‌کردم، می‌دیدم که واقعاً نوشته ایشان خیلی قوی و متین و بدون حشو و کلام زاید است؛ که انسان لذت می‌برد.»(۹)
...

https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=59915

 

بنده ی حقیر نمی دانستم احمد آرام این همه کتب را هم ترجمه یا تالیف فرموده اند، ولی غلط نکنم در بین کتابهای مرحوم دکتر محمد رضا مختارزاده این کتاب ترجمه ی اتوبیوگرافی برتراند راسل از ایشان را دیده بودم که بنده هم علاقه مند شدم یک نسخه اش را بخرم. و نگاهی هم گذرا بدان انداخته ام، ولی هنوز هم دلم می خواهد آنرا بنشینم یک روزی از اول تا آخر بخوانم! البته اگر بتوانم پیدایش هم کنم چرا که حاجیه خانم ما هر چند وقت یکبار که نوبت تمیزی و ترتیبات منزل می شود، همه ی کتابها را هم یک جورهایی جابجا می فرمایند و آنوقت حالا حساب هم بفرمائید که کتابدار کتابخانه ی ملی و بلکه کتابخانه ی کنگره ی آمریکا هم که باشد، دیگر یحتمل نتواند کتاب مورد نظر را پیدایش کند. البته گاهی اوقات هم مسئله این است که فرض بفرمائید مثلاً دن کیشوت بیش از حد هم در یک کتاب یا کتابهایی قدیمی شوالیه ها و غیر شوالیه ها غرق هم شده است و حالا اطرافیانش چطور هم دلشان می خواهد کتابهایش را از او پنهان کنند که دیگر خیلی هم میخ آنها خیلی همان بهتر که نشود و .....

و لذا مسئله ی پایتختها و بلکه پایتخت اسلام و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم یحتمل در بین کتب قدیمی آیا چطور در نظر بعضی فراموش شده و بلکه کتبش هم گم شوند و .... یعنی این یک مسئله ی مهمی است که شما اتفاقاً یک نمادش را یحتمل می توانستید در نماز جمعه ی دیروز هم یک جورهایی مشاهده کنید که خطیب محترم چطور داشت از اقتصاد نفتی و تبعات آن و کسری بودجه و حتی یحتمل بعضی راه های رفع مشکلات اقتصادی هم بحث می فرمودند و بلکه انسان را یاد رفع مشکلات از طریق چت جی پی تی هم می انداختند، که بنده ی حقیر متوجه شدم که مستعمین اطرافیانم در نماز جمعه هم یک جورهایی شاکی هستند که آیا خطیب محترم از چه واقعاً دارد صحبت و بحث می فرمایند. ایشان یک بار دیگری چند وقت پیشها در بین نمازگزاران تشریف آورده بودند و مردم از مشکلات خودشان و بلکه مشکلات اقتصادیشان هم نزد ایشان شکایت می کردند؛ یکی از جوانان فرمودند که شما بحثهایی که می فرمائید، خیلی هم مثلاً مجرد یا انتزاعی یا غیر قابل فهم است! ایشان در جواب فرمودند که آنچه را که بنظرت غلط می رسد و بلکه اننتقادی که داری را سعی کن مکتوب برایم بنویسی! یعنی همانجا حرفش را رد نکردند و نگفتند که مثلاً خوب تو عقلت نمی رسد که من چه می گویم، بلکه دیگری عقلش برسد و بالاخره گوش کن بلکه چیزی هم دستگیرت شود و .... بالاخره، خطبه های نماز جمعه قرار هم هست که دردی از دردهای مردم را هم دوا کند و از جمله هم مشکلات اقتصادی که دیگر خیلی بغرنج هم شده اند و ....

اینجا خوب هم هست که ما برگردیم به مسئله ی پایتختها و انتقال یک پایتخت به پایتختی دیگر یا پایتختی به شهری دیگر یا اصلا اینکه شهری و کشوری دیگر هم چطور بر پایتختی می تواند سلطه پیدا هم کند؟ یک وقت هست که استکبار است که می گوید من ابرقدرتم، و می خواهم بر تویی که مستضعف تر هم هستی سلطه پیدا کنم و خوب مسئله را هم با زور می خواهد حلش کند. ولری یک وقت هم هست که مسئله از این نوع خیلی هم نیست و بلکه این مستضعفین هم هستند که می خواهند استکباری و ابرقدرتهایی را نیز که حتی مردم کشوری را آیا تا چه اندازه هم از دیار و کاشانه شان هم بیرون رانده اند، این استکبار را هم شکست دهند و درهم بکوبند و .... این یک مسئله ی دیگری است. و مسلماً هم مرکز این پایتخت هم دولة کریمه ی امام زمان عجل الله فرجه الشریف است و لا غیر.

البته اینجا یک نمادی هم از انطباق دو پایتخت متخاصم بر یکدیگر گاهی ظاهر می شوند که مملو از درگیریهای ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم می شوند در عین حالی که همه و همه نیز سعی دارند همچون هر شاگردی از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب ودرجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی نیز هر چه بیشتر ارتقاء هم پیدا کنند و .... و لذا در این حالات انطباقی پایتختی بحرانی الکتریسیته ای و مغناطیسی هم یحتمل اگر بخواهیم انتگرالهای راهی و دیاگرامها و گرافهای فاینمن و بلکه انگیزه های فاینمنی را هم حساب و کتاب کنیم، یحتمل بعضی اشکال هم کنند که با بیش از حدی از هرج و مرجهایی هم روبرو می شویم که بتوان گروه های بازبهنجارش مورد بحث در حل بعضی بینهایتها را هم محاسبه کرده و به جوابهای مهمی هم برسیم. و چرا که هر چند هم که نیروهای ضعیف و قوی را هم بطور همزمان در حال درگیری داریم و بلکه یحتمل حتی بطور زنده و نه اینترنتی هم وسط فیزیک انرژیهای بالا در کنفرانس فلسطین هم دوباره درگیریم، ولی بالاخره هم مسئله ی الکترومغناطیسم هم مسئله ای است محلی که در یک پایتخت و هر چند که حاصل انطباق یا ادغام دو پایتخت هم باشد، باز هم مسئله ای است محلی و نه مثلاً مربوط به سیاره ای دیگر در منظومه ی شمسی مثل مریخ یا ونوس یا حتی ژوپیتر و اورانوس! و بنابراین بالاخره هم هر چوری هست اقل کم مسائل مربوط به الکترودینامیک کوانتومی و کلاسیک مسئله را هم بطور محلی می توان حلش کرد دیگر. و اما اینجا یک مسئله ای را هم داریم راجع به نیوترینوهای راست دست که دقیقاً اینجا قابل بحث است و باید هم مسئله اش را مطرح کرد تا ببینیم چطور حتی با چت جی پی تی هم می توان حلش کرد!

یعنی شما در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم که بخواهید نیوترینوهای راست دست را که در مدل استاندارد ذرات فیزیک داریم را کاربردی اش بفرمائید، یحتمل استکبار ابرقدرتی هم اشکال کنند که اصلا نیوترینوهای راست دست در پایتختهای مورد بحث یافت نمی شوند و بلکه نیروهای ضعیف و بلکه قوی هم هر چه که نیوترینو داریم همانی است که مملو از نیوترینوهای  چپ دست هم یافت می شوند، و لذا اصلا سعی هم نکنید که وارد این بحث با ما شوید و شما مستضعفین هم مثل ما ادعای استکبار کنید و خود را مملو از نیوترینوهای راست دست جا بزنید. هر چه هست، خود ما هستیم. البته این درست هم می بود اگر ما قدرت الهیِ خدا و انبیاء و رسل الهی و خصوصاً هم حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام را هم نداشتیم و هر چه هم بود، همان قدرت استکباری می بود و نه قدرت قوی الهی ای که توسط بندگان مومن متقی پرهیزکار خدا هم درک می شوند و ....

یعنی یک وقتها هم هست که نیروهای مقاومت اسلامی مدام یک چیزهایی را هم زیر سبیلی در می کنند و به روی خودشان هم نمی آورند، ولی دیگر یک جاهایی که دیگر نمی شود اجازه داد که فرض بفرمائید خورشیدهای مقاومت را هم شهید کرده و به قتل برسانند و باز هم همه و همه بنشینند نگاه کنند و چرا که نکند یک وقت استکبار هم ناراحت شود که هر کار دلش خواسته است را هنوز نکرده است و متوجه هم نشده است که آیا بالاخره نیوترینوهای راست دست هم داریم یا نداریم؟ البته یک وقت هست که استدلال می شود که نیوترینوهای راست دست را نداریم برای اینکه بالاخره از پایتختی در کره ی زمین که نیست که نورانیت را به کره ی خورشید هم منتقل می کنیم و لذا فقط هم نیوترینوهای چپ دست داریم و لا غیر که باید هم آنها را حتی در اعمال دریاها و از جمله هم دریای مدیترانه این نیوترینوها را جستجو کرد. ولی یک وقت هم هست که این را استکبار هم هست که می خواهد القاء کند، و در حالی که انبیاء و ائمه ی اطهار و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم می فرمایند که حتی کنترل نیوترینوهای خورشیدی و بلکه نورانیت آن هم بدست خدا است و دست خدا هم باز است که هر انچه می خواهد را به انجام برساند و اینکه دست خدا هم بسته و مغلولة است نیز حرف غیر خدا است و بلکه حرف همانهایی است که اسفار بار خر می زنند و ....

و لذا عرض بنده ی حقیر این است که خیلی هم خوب است که مردم گول صهیونیستها را نخورده و استکبار و طاغوتشان را هم باور نکنند و حتی بانوان نیز از روی تبلیغات سوء صهیونی سعی نکنند با بد حجابی و بلکه بی حجابی تظاهر به همان شرک و نفاق و کفر صهیونی کنند و همانطور هم با اسلام مخالفت نمایند و اساس حجب و حیا و عفت و غیرت را هم زیر پا گذاشته و به جاهلیت قبل از اسلام و زمان طاغوت برگردند و .... مسئولین فرهنگی و دینی هم اینجا وظیفه ی خطیری را به عهده دارند، هر چند که قرآن کریم یک جاهایی دیگر می فرماید که اگر زنهایتان نافرمانی کردند؛ آنگاه حتی آنها را حبس و زندانی هم کنید و اجازه ندهید همینطوری راه بیافتند توی جامعه و هر کار دلشان هم خواست انجام دهند و .... ولی گویا یک جاهایی حتی کار از دست پدران آیات الله ها هم نمی دانم چطوری در می رود و زن و بچه ها هر غلطی دلشان بخواهد، می خواهند انجام هم دهند. و مخصوصاً این بهانه را هم می آورند که مگر خودت جوان نبوده ای و جوانی نمی کرده ای! یحتمل بعضی اشکال هم کنند که ... آدم شدن محال است خصوصا که شیطنتها و شیطانپرستیها را هم جلویش را رها کرده باشند و ...! أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‎﴿یس: ٦٠﴾‏ لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه وا لذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المستشهدین بین یدیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ‎﴿١﴾‏ الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّىٰ ‎﴿٢﴾‏ وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَىٰ ‎﴿٣﴾‏ وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَىٰ ‎﴿٤﴾‏ فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَىٰ ‎﴿٥﴾‏ سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنسَىٰ ‎﴿٦﴾‏ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَىٰ ‎﴿٧﴾‏ وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَىٰ ‎﴿٨﴾‏ فَذَکِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّکْرَىٰ ‎﴿٩﴾‏ سَیَذَّکَّرُ مَن یَخْشَىٰ ‎﴿١٠﴾‏ وَیَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ‎﴿١١﴾‏ الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَىٰ ‎﴿١٢﴾‏ ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَىٰ ‎﴿١٣﴾‏ قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّىٰ ‎﴿١٤﴾‏ وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ‎﴿١٥﴾‏ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ‎﴿١٦﴾‏ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ ‎﴿١٧﴾‏ إِنَّ هَٰذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَىٰ ‎﴿١٨﴾‏ صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَىٰ ‎﴿١٩﴾‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ‎﴿١﴾‏ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ‎﴿٢﴾‏ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ‎﴿٣﴾‏ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ‎﴿٤﴾‏ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ‎﴿٥﴾‏ وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ‎﴿٦﴾‏ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ‎﴿٧﴾‏ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ‎﴿٨﴾‏ قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ‎﴿٩﴾‏ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ‎﴿١٠﴾‏ کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ‎﴿١١﴾‏ إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا ‎﴿١٢﴾‏ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ‎﴿١٣﴾‏ فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ‎﴿١٤﴾‏ وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ‎﴿١٥﴾‏

فصل فیما نذکره من صفة صلاة العید

المهم منها

إخلاص النیة و کمال الأدب مع العظمة الإلهیة فتقصد بقلبک ما معناه أصلی صلاة العید مندوبا لوجه ندبها أعبد الله بذلک لأنه أهل للعبادة ثم تکبر تکبیرة الإحرام و تقرأ الحمد و سبح اسم ربک الأعلى و ترفع یدیک بالتکبیر معظما لمولاک الأعظم الکبیر و تبسطهما بالذل و الابتهال کما جرت عادة المضطر فی السؤال و تقول.

اللَّهُمَّ أَنْتَ أَهْلُ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ أَهْلُ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلُ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَةِ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً [وَ کَرَامَةً] وَ مَزِیداً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا سَأَلَکَ بِهِ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعَاذَ [مِنْ شَرِّ مَا اسْتَعَاذَ] مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ [الْمُخْلِصُونَ‌] ثُمَّ تُکَبِّرُ الثَّانِیَةَ تَکْبِیرَ أَهْلِ الضَّرَاعَةِ بِحَسَبِ مَا تَجِدُهُ مِنَ الِاسْتِطَاعَةِ وَ تَدْعُو بِالْفَصْلِ الْمَذْکُورِ ثُمَّ تُکَبِّرُ الثَّالِثَةَ تَکْبِیرَ أَهْلِ الِاسْتِکَانَةِ بِخُشُوعِ أَهْلِ الْخِیَانَةِ وَ تَدْعُو بِالْفَصْلِ الْمُشَارِ إِلَیْهِ ثُمَّ تُکَبِّرُ [تَکْبِیرَ] الرَّابِعَةِ تَکْبِیرَ أَهْلِ الرَّهْبَةِ عِنْدَ شِدَّةِ الْکُرْبَةِ وَ تَدْعُو بِالْفَصْلِ الْمَوْصُوفِ ثُمَّ تُکَبِّرُ الْخَامِسَةَ تَکْبِیرَ الرَّاغِبِ عِنْدَ فَتْحِ أَبْوَابِ الْمَطَالِبِ وَ تَدْعُو بِالدُّعَاءِ الْمُتَکَرَّرِ ثُمَّ تُکَبِّرُ السَّادِسَةَ تَکْبِیرَ أَهْلِ التَّبَتُّلِ وَ الْخُضُوعِ بِإِرْسَالِ الدُّمُوعِ وَ قُلْ مِنَ الدُّعَاءِ مَا قَدَّمْنَاهُ ثُمَّ تُکَبِّرُ تَکْبِیرَةَ الرُّکُوعِ وَ ارْکَعْ بِأَبْلَغِ الْخُشُوعِ وَ ارْفَعْ رَأْسَکَ ثُمَّ اسْجُدْ السَّجْدَتَیْنِ وَ قُمْ فَاقْرَأِ الْحَمْدَ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَیهَا وَ کَبِّرْ تَکْبِیرَةً عَلَى مَا شَرَحْنَاهُ وَ ادْعُ بِمَا ذَکَرْنَاهُ ثُمَّ کَبِّرْ ثَانِیَةً کَمَا وَصَفْنَاهُ وَ ادْعُ بِمَا کُنَّا رَوَیْنَاهُ ثُمَّ کَبِّرْ ثَالِثَةً کَمَا حَرَّرْنَاهُ وَ ادْعُ بِمَا قَدَّمْنَاهُ ثُمَّ کَبِّرْ رَابِعَةً عَلَى مَا أَوْضَحْنَاهُ وَ ادْعُ بِمَا أَسْلَفْنَاهُ ثُمَّ کَبِّرْ خَامِسَةً وَ ارْکَعْ وَ اسْجُدْ سَجْدَتَیْنِ ثُمَّ تَشَهَّدْ وَ سَلِّمْ ثُمَّ [وَ] سَبِّحْ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ع [ص‌] وَ کَبِّرِ التَّکْبِیرَ الَّذِی ذَکَرْنَاهُ عَقِیبَ صَلَاةِ الْمَغْرِبِ مِنْ لَیْلَةِ الْعِیدِ وَ أَحْضِرْ عَقْلَکَ وَ قَلْبَکَ لِلتَّحْمِیدِ وَ التَّمْجِیدِ وَ الدُّعَاءِ بَعْدَ صَلَاةِ الْعِیدِ فَقُلْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَرْزُقَنِی صِیَامَ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَنْ تُحْسِنَ مَعُونَتِی عَلَیْهِ وَ أَنْ تُبْلِغَنِی اسْتِتْمَامَهُ وَ فِطْرَهُ وَ أَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ فِی ذَلِکَ بِعِبَادَتِکَ وَ حُسْنِ مَعُونَتِکَ وَ تَسْهِیلِ [وَ أَسْهَلِ‌] أَسْبَابِ تَوْفِیقِکَ فَأَجَبْتَنِی وَ أَحْسَنْتَ مَعُونَتِی عَلَیْهِ وَ فَعَلْتَ ذَلِکَ بِی وَ عَرَّفْتَنِی حُسْنَ صَنِیعِکَ وَ کَرِیمَ إِجَابَتِکَ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَى مَا رَزَقْتَنِی مِنْ ذَلِکَ وَ عَلَى مَا أَعْطَیْتَنِی مِنْهُ اللَّهُمَّ وَ هَذَا یَوْمٌ عَظَّمْتَ قَدْرَهُ وَ کَرَّمْتَ حَالَهُ وَ شَرَّفْتَ حُرْمَتَهُ وَ جَعَلْتَهُ عِیداً لِلْمُسْلِمِینَ وَ أَمَرْتَ عِبَادَکَ أَنْ یَبْرُزُوا

لَکَ فِیهِ لِتُوَفِّیَ کُلَّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَ ثَوَابَ مَا قَدَّمَتْ وَ لِتُفَضِّلَ عَلَى أَهْلِ النَّقْصِ فِی الْعِبَادَةِ وَ التَّقْصِیرِ فِی الِاجْتِهَادِ فِی أَدَاءِ الْفَرِیضَةِ مِمَّا لَا یَمْلِکُهُ [یَمْلِکُهُ‌] غَیْرُکَ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ سِوَاکَ اللَّهُمَّ وَ قَدْ وَافَاکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ فِی هَذَا الْمَقَامِ مَنْ عَمِلَ لَکَ عَمَلًا قَلَّ ذَلِکَ الْعَمَلُ أَوْ کَثُرَ کُلُّهُمْ یَطْلُبُ أَجْرَ مَا عَمِلَ وَ یَسْأَلُ الزِّیَادَةَ مِنْ فَضْلِکَ فِی ثَوَابِ صَوْمِهِ لَکَ وَ عِبَادَتِهِ إِیَّاکَ عَلَى حَسَبِ مَا قُلْتَ‌ یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ‌ اللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْعَارِفُ بِمَا أَلْزَمْتَنِی وَ الْمُقِرُّ بِمَا أَمَرْتَنِی الْمُعْتَرِفُ بِنَقْصِ عَمَلِی وَ التَّقْصِیرِ فِی اجْتِهَادِی وَ الْمُخِلُّ بِفَرْضِکَ عَلَیَّ وَ التَّارِکُ لِمَا ضَمِنْتُ لَکَ عَلَى نَفْسِی اللَّهُمَّ وَ قَدْ ضَمِنْتُ [صُمْتُ‌] فَشُبْتُ صَوْمِی لَکَ فِی أَحْوَالِ الْخَطَاءِ وَ الْعَمْدِ وَ النِّسْیَانِ وَ الذِّکْرِ وَ الْحِفْظِ بِأَشْیَاءَ نَطَقَ بِهَا لِسَانِی أَوْ رَأَتْهَا عَیْنِی وَ هَوَتْهَا نَفْسِی أَوْ مَالَ إِلَیْهَا هَوَایَ وَ أَحَبَّهَا قَلْبِی أَوِ اشْتَهَتْهَا رُوحِی أَوْ بَسَطَتْ إِلَیْهَا یَدَیِ أَوْ سَعَیْتُ إِلَیْهَا بِرِجْلِی مِنْ حَلَالِکَ الْمُبَاحِ بِأَمْرِکَ إِلَى حَرَامِکَ الْمَحْظُورِ بِنَهْیِکَ اللَّهُمَّ وَ کُلُّ مَا کَانَ مِنِّی مُحْصًى عَلَیَّ غَیْرُ مُخِلٍّ بِقَلِیلٍ وَ لَا کَثِیرٍ وَ لَا صَغِیرٍ وَ لَا کَبِیرٍ اللَّهُمَّ وَ قَدْ بَرَزْتُ إِلَیْکَ وَ خَلَوْتُ بِکَ لِأَعْتَرِفَ لَکَ بِنَقْصِ عَمَلِی وَ تَقْصِیرِی فِیمَا یَلْزَمُنِی وَ أَسْأَلُکَ الْعَوْدَ عَلَیَّ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الْعَائِدَةِ الْحَسَنَةِ عَلَیَّ بِأَحْسَنِ رَجَائِی وَ أَفْضَلِ [مَا] أَمَلِی وَ أَکْمَلِ طَمَعِی فِی رِضْوَانِکَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ نَقْصٍ وَ کُلَّ تَقْصِیرٍ وَ کُلَّ إِسَاءَةٍ وَ کُلَّ تَفْرِیطٍ وَ کُلَّ جَهْلٍ وَ کُلَّ عَمْدٍ وَ کُلَّ خَطَاءٍ دَخَلَ عَلَیَّ فِی شَهْرِی هَذَا وَ فِی صَوْمِی لَهُ وَ فِی فَرْضِکَ عَلَیَّ وَ هَبْهُ لِی وَ تَصَدَّقْ بِهِ عَلَیَّ وَ تَجَاوَزْ لِی عَنْهُ یَا غَایَةَ کُلِّ رَغْبَةٍ وَ یَا مُنْتَهَى کُلِّ مَسْأَلَةٍ وَ اقْلِبْنِی مِنْ وَجْهِی هَذَا وَ قَدْ عَظَّمْتَ فِیهِ جَائِزَتِی وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیَّتِی وَ کَرَّمْتَ فِیهِ حَبَائِی وَ تَفَضَّلْتَ عَلَیَّ بِأَفْضَلَ مِنْ رَغْبَتِی وَ أَعْظَمَ مِنْ مَسْأَلَتِی یَا إِلَهِی یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِکَ شَیْ‌ءٌ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِیَ الْعَمْدَ مِنْهَا وَ الْخَطَاءَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ یَا رَبَّ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ وَلِیَّهُ افْعَلْ ذَلِکَ بِی وَ تُبْ بِمَنِّکَ وَ فَضْلِکَ وَ رَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ عَلَیَّ تَوْبَةً نَصُوحاً لَا أَشْقَى بَعْدَهَا أَبَداً یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ لَکَ الْأَمْثَالُ الْعُلْیَا وَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى أَعُوذُ بِکَ مِنَ الشَّکِّ بَعْدَ الْیَقِینِ وَ مِنَ الْکُفْرِ بَعْدَ الْإِیمَانِ یَا إِلَهِی اغْفِرْ لِی یَا إِلَهِی تَفَضَّلْ عَلَیَّ یَا إِلَهِی تُبْ عَلَیَّ یَا إِلَهِی ارْحَمْنِی یَا إِلَهِی ارْحَمْ فَقْرِی یَا إِلَهِی ارْحَمْ ذُلِّی یَا إِلَهِی ارْحَمْ مَسْکَنَتِی یَا إِلَهِی ارْحَمْ عَبْرَتِی یَا إِلَهِی لَا تُخَیِّبْنِی وَ أَنَا أَدْعُوکَ وَ لَا تُعَذِّبْنِی وَ أَنَا أَسْتَغْفِرُکَ [أَرْجُوکَ‌] اللَّهُمَّ إِنَّکَ‌

قُلْتَ لِنَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ‌ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ‌ أَسْتَغْفِرُکَ یَا رَبِّ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ جَمِیعِ ذُنُوبِی کُلِّهَا مَا تَعَمَّدْتُ مِنْهَا وَ مَا أَخْطَأْتُ وَ مَا حَفِظْتُ وَ مَا نَسِیتُ اللَّهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ لِنَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ‌ وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ‌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ أَدْخِلْنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَهُمْ فِیهِ وَ أَخْرِجْنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَهُمْ مِنْهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْتِقْ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ عِتْقاً بَتْلًا لَا رِقَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَ لَا حَرْقَ بِالنَّارِ وَ لَا ذُلَّ وَ لَا وَحْشَةَ وَ لَا رُعْبَ وَ لَا لَوْعَةَ [رَوْعَةَ] وَ لَا فَزَعَةَ [فَزْعَةَ] وَ لَا رَهْبَةَ بِالنَّارِ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِالْجَنَّةِ بِأَفْضَلِ حُظُوظِ أَهْلِهَا وَ أَشْرَفِ کَرَامَاتِهِمْ وَ أَجْزَلِ عَطَایَاکَ لَهُمْ وَ أَفْضَلِ جَوَائِزِکَ إِیَّاهُمْ وَ خَیْرِ حِبَائِکَ لَهُمْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَقْلِبْنِی مِنْ مَجْلِسِی هَذَا وَ مِنْ مَخْرَجِی هَذَا وَ لَا تُبْقِ لِی فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَکَ وَ لَا فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ وَ لَا خَطِیئَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا وَ لَا عَثْرَةً إِلَّا أَقَلْتَهَا وَ لَا فَاضِحَةً إِلَّا صَفَحْتَ عَنْهَا وَ لَا جَرِیرَةً إِلَّا خَلَّصْتَ مِنْهَا وَ لَا سَیِّئَةً إِلَّا وَهَبْتَهَا لِی وَ لَا کُرْبَةً إِلَّا وَ قَدْ خَلَّصْتَنِی مِنْهَا وَ لَا دَیْناً إِلَّا قَضَیْتَهُ وَ لَا عَائِلَةً إِلَّا أَغْنَیْتَهَا وَ لَا فَاقَةً إِلَّا سَدَدْتَهَا وَ لَا عُرْیَاناً [عریا] إِلَّا کَسَوْتَهُ وَ لَا مَرِیضاً إِلَّا شَفَیْتَهُ وَ لَا سَقِیماً إِلَّا دَاوَیْتَهُ وَ لَا هَمّاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ وَ لَا غَمّاً إِلَّا أَذْهَبْتَهُ وَ لَا خَوْفاً إِلَّا أَمِنْتَهُ [آمَنْتَهُ‌] وَ لَا عُسْراً إِلَّا یَسَّرْتَهُ وَ لَا ضَعْفاً إِلَّا قَوَّیْتَهُ وَ لَا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا قَضَیْتَهَا عَلَى أَفْضَلِ الْأَمَلِ وَ أَحْسَنِ الرَّجَاءِ وَ أَکْمَلِ الطَّمَعِ‌ إِنَّکَ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَمَرْتَنِی بِالدُّعَاءِ وَ دَلَلْتَنِی عَلَیْهِ فَسَأَلْتُکَ وَ وَعَدْتَنِی الْإِجَابَةَ فَتَنَجَّزْتَ بِوَعْدِکَ وَ أَنْتَ الصَّادِقُ الْقَوْلِ الْوَفِیُّ الْعَهْدِ اللَّهُمَّ وَ قَدْ قُلْتَ‌ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ‌ وَ قُلْتَ‌ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ‌ إِنَّهُ کانَ بِکُمْ رَحِیماً وَ قُلْتَ‌ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کانُوا یُوعَدُونَ‌ اللَّهُمَّ وَ أَنَا أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی مُتَنَجِّزاً لِوَعْدِکَ [فَاسْتَجِبْ لِی‌] فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنِی کُلَّ مَا وَعَدْتَنِی وَ کُلَّ أُمْنِیَّتِی وَ کُلَّ سُؤْلِی وَ کُلَّ هَمِّی وَ کُلَّ تُهْمَتِی وَ کُلَّ هَوَایَ [هَوَاءٍ] وَ کُلَّ مَحَبَّتِی وَ اجْعَلْ ذَلِکَ کُلَّهُ‌

سَائِحاً فِی جَلَالِکَ ثَابِتاً فِی طَاعَتِکَ مُتَرَدِّداً فِی مَرْضَاتِکَ مُتَصَرِّفاً فِیمَا دَعَوْتَ إِلَیْهِ غَیْرَ مَصْرُوفٍ مِنْهُ قَلِیلًا وَ لَا کَثِیراً فِی شَیْ‌ءٍ مِنْ مَعَاصِیکَ وَ لَا فِی مُخَالَفَةٍ لِأَمْرِکَ [مُخَالَفَةٍ أَمْرَکَ‌] إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ کَمَا وَفَّقْتَنِی لِدُعَائِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ وَفِّقْ لِی إِجَابَتَکَ إِنَّکَ [أَنْتَ‌] عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ مَنْ تَهَیَّأَ أَوْ تَعَبَّأَ أَوْ أَعَدَّ أَوِ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةٍ إِلَى مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ جَوَائِزِهِ وَ نَوَافِلِهِ وَ فَضَائِلِهِ وَ عَطَایَاهُ فَإِلَیْکَ یَا سَیِّدِی کَانَتْ تَهْیِئَتِی وَ تَعْبِئَتِی وَ إِعْدَادِی وَ اسْتِعْدَادِی رَجَاءَ رِفْدِکَ وَ جَوَائِزِکَ وَ فَوَاضِلِکَ وَ نَوَافِلِکَ وَ عَطَایَاکَ وَ قَدْ غَدَوْتُ إِلَى عِیدٍ مِنْ أَعْیَادِ أُمَّةِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ [صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌] وَ لَمْ آتِکَ الْیَوْمَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ أَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ وَ لَا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ وَ لَکِنِّی أَتَیْتُکَ خَاضِعاً مُقِرّاً بِذُنُوبِی وَ إِسَاءَتِی إِلَى نَفْسِی وَ لَا حُجَّةَ لِی وَ لَا عُذْرَ لِی أَتَیْتُکَ أَرْجُو أَعْظَمَ [عَظِیمَ‌] عَفْوِکَ الَّذِی عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخَاطِئِینَ وَ أَنْتَ الَّذِی غَفَرْتَ لَهُمْ عَظِیمَ جُرْمِهِمْ وَ لَمْ یَمْنَعْکَ طُولُ عُکُوفِهِمْ عَلَى عَظِیمِ جُرْمِهِمْ [الْجُرْمِ‌] أَنْ عُدْتَ عَلَیْهِمْ بِالرَّحْمَةِ فَیَا مَنْ رَحْمَتُهُ وَاسِعَةٌ وَ فَضْلُهُ [عَفْوُهُ‌] عَظِیمٌ یَا عَظِیمُ یَا عَظِیمُ یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عُدْ عَلَیَّ بِرَحْمَتِکَ وَ امْنُنْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ وَ عَافِیَتِکَ وَ تَعَطَّفْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ وَ أَوْسِعْ [تَوَسَّعْ‌] عَلَیَّ رِزْقَکَ یَا رَبِّ إِنَّهُ لَیْسَ یَرُدُّ غَضَبَکَ إِلَّا حِلْمُکَ وَ لَا یَرُدُّ سَخَطَکَ إِلَّا عَفْوُکَ وَ لَا یُجِیرُ مِنْ عِقَابِکَ إِلَّا رَحْمَتُکَ وَ لَا یُنْجِینِی مِنْکَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَیْکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ هَبْ لِی یَا إِلَهِی فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ الَّتِی بِهَا تُحْیِی أَمْوَاتَ الْعِبَادِ وَ بِهَا تَنْشُرُ مَیْتَ الْبِلَادِ وَ لَا تُهْلِکْنِی یَا إِلَهِی غَمّاً حَتَّى تَسْتَجِیبَ لِی وَ تُعَرِّفَنِیَ الْإِجَابَةَ فِی دُعَائِی وَ أَذِقْنِی طَعْمَ الْعَافِیَةِ إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی وَ لَا تُشْمِتْ بِی عَدُوِّی وَ لَا تُسَلِّطْهُ عَلَیَّ وَ لَا تُمَکِّنْهُ مِنْ عُنُقِی یَا رَبِّ إِنْ رَفَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَضَعُنِی وَ إِنْ وَضَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْفَعُنِی وَ مَنْ ذَا الَّذِی یَرْحَمُنِی إِنْ عَذَّبْتَنِی وَ مَنْ ذَا الَّذِی یُعَذِّبُنِی إِنْ رَحِمْتَنِی وَ مَنْ ذَا الَّذِی یُکْرِمُنِی إِنْ أَهَنْتَنِی وَ مَنْ ذَا الَّذِی یُهِینُنِی إِنْ أَکْرَمْتَنِی وَ إِنْ أَهْلَکْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَعْرِضُ لَکَ فِی عَبْدِکَ أَوْ یَسْأَلُکَ عَنْ أَمْرِهِ وَ قَدْ عَلِمْتُ یَا إِلَهِی أَنَّهُ لَیْسَ فِی حُکْمِکَ جَوْرٌ وَ لَا ظُلْمٌ وَ لَا فِی عُقُوبَتِکَ عَجَلَةٌ وَ إِنَّمَا یَعْجَلُ مَنْ یَخَافُ الْفَوْتَ وَ إِنَّمَا یَحْتَاجُ إِلَى الظُّلْمِ الضَّعِیفُ وَ قَدْ

تَعَالَیْتَ عَنْ ذَلِکَ سَیِّدِی عُلُوّاً کَبِیراً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَجْعَلْنِی لِلْبَلَاءِ غَرَضاً وَ لَا لِنَقِمَتِکَ نَصَباً وَ مَهِّلْنِی وَ نَفِّسْنِی وَ أَقِلْنِی [أَقِلْ‌] عَثْرَتِی وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِی وَ لَا تُتْبِعْنِی بِبَلَاءٍ عَلَى أَثَرِ بَلَاءٍ فَقَدْ تَرَى ضَعْفِی وَ قِلَّةَ حِیلَتِی وَ تَضَرُّعِی إِلَیْکَ أَعُوذُ بِکَ اللَّهُمَّ الْیَوْمَ مِنْ غَضَبِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِکَ مِنْ سَخَطِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَجِرْنِی وَ أَسْتَرْحِمُکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْنِی وَ أَسْتَهْدِیکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اهْدِنِی وَ أَسْتَنْصِرُکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْصُرْنِی وَ أَسْتَکْفِیکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اکْفِنِی وَ أَسْتَرْزِقُکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی [وَ أَغْنِنِی‌] وَ أَسْتَعْصِمُکَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی [عُمُرِی‌] فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اعْصِمْنِی وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِمَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی فَإِنِّی لَنْ أَعُودَ لِشَیْ‌ءٍ کَرِهْتَهُ إِنْ شِئْتَ ذَلِکَ یَا رَبِّ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَجِبْ لِی جَمِیعَ مَا سَأَلْتُکَ وَ طَلَبْتُهُ مِنْکَ وَ رَغِبْتُ فِیهِ إِلَیْکَ وَ أَرِدْهُ وَ قَدِّرْهُ وَ اقْضِهِ وَ أَمْضِهِ وَ خِرْ لِی فِیمَا تَقْضِی مِنْهُ وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ بِهِ وَ أَسْعِدْنِی بِمَا تُعْطِینِی مِنْهُ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ وَ سَعَةِ مَا عِنْدَکَ فَإِنَّکَ وَاسِعٌ کَرِیمٌ وَ صِلْ ذَلِکَ کُلَّهُ بِخَیْرِ الْآخِرَةِ وَ نَعِیمِهَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْتَحْ لَهُمْ فَتْحاً یَسِیراً وَ اجْعَلْ لَهُمْ‌ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِمْ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ حَتَّى لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ مَا أَنْکَرْنَا مِنَ الْحَقِّ فَعَرِّفْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ اللَّهُمَّ وَ اسْتَجِبْ لَنَا وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَتَذَکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرى‌ اللَّهُمَّ وَ قَدْ غَدَوْتُ إِلَى عِیدٍ مِنْ أَعْیَادِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَمْ أَثِقْ بِغَیْرِکَ وَ لَمْ آتِکَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ أَثِقُ بِهِ وَ لَا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی عِیدِنَا هَذَا کَمَا هَدَیْتَنَا لَهُ وَ رَزَقْتَنَا وَ أَعِنَّا عَلَیْهِ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا مَا أَدَّیْتَ عَنَّا فِیهِ مِنْ حَقٍّ وَ مَا قَضَیْتَ عَنَّا فِیهِ مِنْ فَرِیضَةٍ وَ مَا اتَّبَعْنَا فِیهِ مِنْ سُنَّةٍ وَ مَا تَنَفَّلْنَا فِیهِ مِنْ نَافِلَةٍ وَ مَا أَذِنْتَ لَنَا فِیهِ مِنْ تَطَوُّعٍ وَ مَا تَقَرَّبْنَا إِلَیْکَ مِنْ نُسُکٍ وَ مَا اسْتَعْمَلْنَا فِیهِ مِنَ الطَّاعَةِ وَ مَا رَزَقْتَنَا

فِیهِ مِنَ الْعَافِیَةِ وَ الْعِبَادَةِ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا ذَلِکَ کُلَّهُ زَاکِیاً وَافِیاً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَ‌ لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ لَا تُذِلَّنَا بَعْدَ إِذْ أَعْزَزْتَنَا وَ لَا تُضِلَّنَا بَعْدَ إِذْ وَفَّقْتَنَا وَ لَا تُهِنَّا بَعْدَ إِذْ أَکْرَمْتَنَا وَ لَا تُفْقِرْنَا بَعْدَ إِذْ أَغْنَیْتَنَا وَ لَا تَمْنَعْنَا بَعْدَ إِذْ أَعْطَیْتَنَا وَ لَا تَحْرِمْنَا بَعْدَ إِذْ رَزَقْتَنَا وَ لَا تُغَیِّرْ شَیْئاً مِنْ نِعَمِکَ عَلَیْنَا وَ لَا إِحْسَانِکَ إِلَیْنَا لِشَیْ‌ءٍ کَانَ مِنَّا وَ لَا لِمَا هُوَ کَائِنٌ فَإِنَّ فِی کَرَمِکَ وَ عَفْوِکَ وَ فَضْلِکَ سَعَةً لِمَغْفِرَةِ ذُنُوبِنَا بِرَحْمَتِکَ فَأَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنَ النَّارِ بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ إِنْ کُنْتَ رَضِیتَ عَنِّی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَنْ تَزْدَادَ عَنِّی رِضًى لَا سَخَطَ بَعْدَهُ أَبَداً عَلَیَّ وَ إِنْ کُنْتَ لَمْ تَرْضَ عَنِّی وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذَلِکَ فَمِنَ الْآنَ فَارْضَ عَنِّی رِضًا لَا سَخَطَ بَعْدَهُ عَلَیَّ أَبَداً وَ ارْحَمْنِی رَحْمَةً لَا تُعَذِّبُنِی بَعْدَهَا أَبَداً وَ أَسْعِدْنِی سَعَادَةً لَا أَشْقَى بَعْدَهَا أَبَداً وَ أَغْنِنِی غِنًى لَا فَقْرَ بَعْدَهُ أَبَداً وَ اجْعَلْ أَفْضَلَ جَائِزَتِکَ لِیَ الْیَوْمَ فَکَاکَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ أَعْطِنِی مِنَ الْجَنَّةِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ إِنْ کُنْتَ بَلَّغْتَنَا لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِلَّا فَأَخِّرْ آجَالَنَا إِلَى قَابِلٍ حَتَّى تُبَلِّغَنَاهُ فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا بِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعْطِ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مَا سَأَلْتُکَ لِنَفْسِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ‌ ما شاءَ اللَّهُ‌ لَا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‌ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ‌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى خِیَرَتِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلِّمْ تَسْلِیماً اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَرَى وَ لَا تُرَى وَ أَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى‌ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‌ تَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَى فَلَکَ الْحَمْدُ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی الْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی الْأَزْمَانِ وَ الْأَحْوَالِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی قَعْرِ أَرْضِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى کُلِّ حَالٍ إِلَهِی صَلَّیْنَا خَمْساً وَ حَصَّنَّا فُرُوجَنَا وَ صُمْنَا شَهْرَنَا وَ أَطَعْنَاکَ رَبَّنَا وَ أَدَّیْنَا زَکَاةَ نُفُوسِنَا [رُءُوسِنَا] طَیِّبَةً بِهَا نُفُوسُنَا وَ خَرَجْنَا إِلَیْکَ لَا تُؤَاخِذْنَا لِأَجْلِ جَرَائِرِنَا فَصَلِّ [فَصَلِّ اللَّهُمَ‌] عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تُخَیِّبْنَا وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِالتَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ لَا تَرُدَّنَا عَلَى عَقِبِنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا وَ ارْزُقْنَا صِیَامَهُ وَ قِیَامَهُ أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنَا وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِالْجَنَّةِ وَ نَجِّنَا مِنَ النَّارِ وَ زَوِّجْنَا مِنَ الْحُورِ الْعَیْنِ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ‌ إِنَّکَ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى خِیَرَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ‌

الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً.

اقبال الاعمال- ط قدیمة، سید بن طاووس، ص 288- 295

https://lib.eshia.ir/71422/1/290

 

۱۴۰۴/۰۱/۱۱

بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی

به مناسبت عید سعید فطر(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

مبارک باشد بر امّت اسلامی، بر ملّت ایران، بر جمع حاضر، بر میهمانان و برادرانِ مسلمان سفرای کشورهای اسلامی، این عید سعید و فطرِ مبارک.

حقیقتاً امروز دنیای اسلام احتیاج دارد به نقاطی که آنها را به هم وصل میکند و متّصل میکند و از آنها یک واحد فعّال و کارآمد میسازد. عید فطر یکی از آنها است. در دعائی که ما در قنوت نماز عید فطر میخوانیم که «وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ [ذُخراً] وَ شَرَفاً وَ [کَرامَتاً وَ] مَزیداً،(۲) این جمله‌ی «مزید» جمله‌ی پُرمغز و پُرمعنایی است؛ یعنی این عید فطر موجب این است که عزّت اسلام، عزّت رسول مکرّم روزبه‌روز افزایش پیدا کند؛ دین او، راه و روشی که او در مقابل بشریّت قرار داد، روزبه‌روز گسترش پیدا کند، افزایش پیدا کند. عید فطر یک چنین خصوصیّتی دارد. کِی این اتّفاق خواهد افتاد؟ آن عید فطری که مردم در آن در کنار یکدیگر قرار نگیرند، تضرّع نکنند، با خدا حرف نزنند، اجتماع تشکیل ندهند، این خصوصیّت را ندارد. عید فطر را ما میسازیم، ما [آن را] به عنوان شرف و مزید و برکت برای اسلام و مسلمین قرار میدهیم؛ با رفتار خودمان، با حرکاتی که انجام میدهیم. اگر در امّت اسلامی اتّحاد وجود داشته باشد، همّت وجود داشته باشد، بصیرت وجود داشته باشد، عید فطر حقیقتاً مزید خواهد بود.

امروز حوادث گوناگون عالم پی‌درپی با سرعت سرسام‌آوری اتّفاق می‌افتد؛ چه در منطقه‌ی ما، چه در دیگر مناطق دنیا. این سرعت حوادث اقتضا میکند که همه‌ی کسانی هم که خودشان را در حوادث عالم دخیل میدانند یا متأثّر از این حوادث میدانند، با سرعت، با دقّت این حوادث را دنبال کنند و جایگاه خودشان را مشخّص کنند؛ امروز این وظیفه در مقابل دولتهای اسلامی است. دولتهای اسلامی به ملّتهای خودشان، به دوستان خودشان، به دشمنان خودشان، به حوادثی که در پیش روی آنها و در انتظار آنها است، با دقّت فکر کنند.

دنیای اسلام دنیای بزرگی است. ما مسلمانها، هم جمعیّت زیادی هستیم، هم در جغرافیای دنیا در نقطه‌ی حسّاسی هستیم، هم از لحاظ ثروت طبیعی دنیا جزو کشورها و مجموعه‌های ثروتمند دنیا هستیم؛ اگر دنیای اسلام بخواهد از این موقعیّتهای حسّاس استفاده کند، احتیاج دارد به یک اقدام اساسی و آن، اتّحاد است؛ اتّحاد دنیای اسلام.

اتّحاد به معنای این نیست که دولتها یکی بشوند؛ معنایش این نیست که در همه‌ی گرایشهای سیاسی مثل هم فکر کنند. معنای اتّحاد دنیای اسلام این است که در درجه‌ی اوّل منافع مشترک را بشناسند؛ در درجه‌ی اوّل بدانند منافع مشترکشان چیست. منافعمان را آن‌چنان تعریف نکنیم که مستلزم اختلاف و دعوا و نزاع بین خودمان باشد. خانواده‌ی دنیای اسلام یک خانواده است، یک مجموعه است؛ دولتهای اسلامی بایستی به این فکر کنند و در این راه حرکت کنند. جمهوری اسلامی دست خود را به سمت همه‌ی دولتهای اسلامی دراز کرده، خود را با آنها برادر میداند ــ همچنان که آقای رئیس‌جمهور الان بیان کردند ــ خود را با آنها در یک جبهه‌ی کلّی و اساسی میداند. با هم همکاری کنیم، با هم همفکری کنیم، اتّحاد دنیای اسلام را حفظ کنیم؛ در آن صورت قدرتهای متجاوز، قدرتهای ستمگر، قدرتهای زورگو نخواهند توانست به دنیای اسلام تعرّض کنند، زور بگویند، باج‌طلبی کنند. امروز متأسّفانه باج‌خواهی و باج‌طلبی یک کار رایجی بین قدرتها شده. قدرتهای بزرگ در مقابل کشورها و دولتها و ملّتهای ضعیف از آنها باج میطلبند، صریح هم این را بیان میکنند. نگذاریم دنیای اسلام مواجه با باج‌طلبی آمریکا و امثال آمریکا بشود.

از حقوق مظلومان دفاع کنیم. امروز بخشی از دنیای اسلام بشدّت مجروح است؛ فلسطین مجروح است، لبنان مجروح است. جنایتهایی که در این منطقه انجام میگیرد، بعضی بی‌سابقه است؛ ما به یاد نداریم در تاریخی که یا مشاهده کرده‌ایم یا خوانده‌ایم، که در کمتر از دو سال حدود بیست هزار کودک را در یک درگیری نظامی از بین ببرند! اینها شوخی نیست؛ اینها را دنیای اسلام ببیند، بشناسد، بفهمد، از رنج مردم فلسطین احساس رنج کند و خودش را موظّف بداند. [اگر] دنیای اسلام دست به دست هم بدهند، میتوانند؛ احتیاج به جنگ و کار نظامی هم ندارد، همین‌قدر که اتّحاد و اتّفاق باشد، همدلی باشد، هم‌زبانی بین دولتهای اسلامی باشد، دیگران حساب کار خودشان را میکنند.

امیدواریم خداوند متعال این عید فطر را بر همه‌ی امّت اسلامی مبارک کند و این همّت را، این انگیزه را، این حرکت را به مسئولان کشورهای اسلامی بدهد که بتوانند به معنای واقعی کلمه امّت اسلامی را تشکیل بدهند.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 

 در ابتدای این دیدار، آقای دکتر مسعود پزشکیان (رئیس‌جمهور) مطالبی بیان کرد.

 اقبال‌الاعمال، ج ۱، ص ۲۸۹

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59908#_ftn2

 

مظلومیت مردم فلسطین حتی در ماه مبارک رمضان و عید فطر از نوعی است که جنایات بر علیه کودکان در کمتر از دو سال به قتل بیش از بیست هزار کودک رسیده است و حتی به مدارس و بیمارستانها هم رحم نکرده و بمبارانشان می کنند. و لذا مقاومت اسلامی در مقابل اینچنین دشمنی هم واقع شده است که اسلام فلسطینیان و بلکه دیگر مسلمانان را هم می خواهد زیر سوال ببرد تا هر چه بتواند همه جا را هم بدتر از آندلس کند، و حال آنکه کل عالم هم قرار است توسط مقاومت اسلامی به پایتختهای اسلامی مزین و مزید و شرفیاب هم شود. و این کار را مقاومت اسلامی هم همانطوری که گفته شد دفعتاً انجام می دهد آنچنان که کفر و شرک و نفاق هم دفعتاً در قلوب مسلمانان ظاهر شده و کفرشان را ریشه کن هم می کند و از بین می برد و ....

و لذا شاگردی که دارد در مسائل مقاومت اسلامی هم سعی و تلاش می کند و سعی و تلاش هم دارد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی درجات و مراتب متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم میل کند، مقاومت اسلامی را در ارتباط با کل پایتختهای جهان و بلکه همه ی کره ی زمین و ماورای آن در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم باید در نظر داشته باشد. 

مثلاً یک مسئله ای که در ظاهر ساده هم بنظر برسد این است که در مقابل دشمن خارجی، این یک مسئله است که مقاومت اسلامی هم لازم است؛ ولی در مقابل دشمن درونی هم مقاومت اسلامی لازم است. شما همین مسئله ی آنتی بیوتیکها را در نظر بگیرید که بر علیه عفونتها استفاده می شوند، می فرمایند که وقتی بدنها و بلکه جوامع نسبت به آنتی بیوتیکها مقاوم شدند، آیا انگاه تکلیف آنتی بیوتیکها چیست؟ آیا آنتی بیوتیکیهای قویتری هم لازم اند؟ آیا تعداد ناپرهیزیهایی که مریض و بیمار خود را دچارشان کرده است را باید کاهش دهد تا داروها و درمانها بهتر عمل کنند و ...؟ بنده داشتم مقالات دکتر علی اکبر ولایتی را در این رابطه نگاه می کردم، دیدم این مسئله را در مورد فرض بفرمائید مثلاً مسئله ی عفونتهای میکوباکتریال سلی و غیر سلی ذات الریه و ... هم مطرح فرموده اند:

https://www.researchgate.net/publication/385633592

https://www.researchgate.net/publication/384058168

https://www.researchgate.net/publication/381540707

https://www.researchgate.net/publication/381543127

https://www.researchgate.net/publication/380758713

....

موضوع این است که این مسائل مقاومتی مربوط به سلامتی و دوا و درمان هم آیا صرفاً یک مسائل محلی است که می توانند جهانی هم شوند، یا اینکه مسائلی هم می توانند باشند که وجهه ی جهانی ای دارند که بر مسائل محلی هم یحتمل تحمیل شوند؟!

البته در مسائل مقاومت اسلامی، این مسئله را هم داریم که ربطی به مقاومت اسلامی هم بنظر برسد ندارد. بنده سال 1993 در سیاتل بودم که در تلویزون محلیشان هم نشان می داد که رهبر چین به همین منطقه ی سیاتل سفر کرده بود و یک ملاقاتی هم برای او ترتیب داده بودند که با یک خانواده ی کارگری آمریکایی آن محله شان نیز ترتیب دهند و رهبر چین با او حال و احوال هم می کرد و .... خوب، در این جور مسائل مهم هم هست که خانواده ی کارگری که انتخاب هم می شود، نماینده ی خوبی باشد از خانواده های کارگری آمریکایی. ولی یک وقت هم هست که شما متصور می شوید که خانواده ای کارگری از یک شهری یا شهرستانی یا حتی دهاتی به پایتخت می رود و بلکه به مقام ریاست جمهوری هم می تواند برسد! نکته این است که آیا خانواده ی سریالهای کمدی بورلی هیل بیلیز، یا خانواده ی آرچی بانکر هم می توانند خانواده های خوبی برای این منظور باشند یا اینکه اینها اصلا هیچ ربطی هم نمی تونند به سریال کمدی پایتخت خودمان هم داشته باشند و ...؟ حالا یک وقت هم هست که آن استاد دانشگاه متخصص اسنپهای پهپادی و ماشینی را هم یک فس کتکش زده اند دیگر. اتفاق است و از این مسائل خوب داریم دیگر که یک خواستگار، خواستگار رقیب را بخواهد از راه بدر کرده و حسابش را برسد و ...! حالا خوب است که شهاب سنگ روی سر همین بدبخت هم فرود نیامده است. یحتمل بعضی واقعاً هم اشکال کنند که بهترین راه این است که اگر کسی می خواهد از این مسائل مصون و ایمن واقع شود، همان بهتر که سفری یک طرفه حتی با همسر و خانواده اش هم به سیاره ای دیگر داشته باشد چرا که یحتمل آنجا دیگر از این مسائل نداشته باشد. خنده داری قضایا این می شود که آنجا هم فیلمی توسط میرزا سیروس میرزا اقدم برای مریخیها یا ونوسیها بسازند که نشان هم دهد وضعیت خیلی هم بهتر از آرچی بانکر و بورلی هیل بیلیز سیاره ی خودمان نباشد و .... و لذا عرض بنده ی حقیر اینجا است که مسئله از این نوع است که دفعتاً و به یک باره و یک مرتبه هم باید کاری کرد که کفر و نفاق و شرک از افراد خانواده ها در همه ی جهان هم زدوده شوند و همین هم مستلزم مقاومت اسلامی همراه تقوا و صبر و شکیبایی است و .... یک وقت هست که شما می فرمائید که در عربستان سعودی و پاکستان و ترکیه هم اسلام و مسلمین را داریم، ولی آیا مثلاً حتی در هندوستان و چین و روسیه هم اسلام را نداریم و ...؟

یک مسئله ی دیگر در سرمایه گذاریهای تولیدی اینجا است که مثلاً شما در سوپرمارکتها می توانید مشاهده هم کنید که کارمندان سوپرها کمابیش مشغول قیمت گذاری روی کالاهایشان هستند، خصوصاً اگر این سوپرها کالاها را ارزانتر و با تخفیفهایی هم بفروشند. و این کار را با دستگاه های الکترونیکی معمولاً طوری انجام می دهند که هر کالا را در مقابل دستگاه لیزری گرفته و قیمتش را تعیین می کنند. حالا اگر تعداد کالاها خیلی هم زیاد می بود، صرفه با این می بود که دستگاهی داشتید که همه ی کلاها را یکجا و دفعتاً بتواند قیمتگذاری کند تا اینکه هر کدام را یکی یکی و تک تک بخواهند قیمتگذاری کنند. عرض بنده ی حقیر این است که آیا غیر از این است که این مسئله یک امر معمولی هم خواهد بود که امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم همه و همه را یک جا و دفعتاً بتواند مسلمان کند؛ این یک امر غیر معمولی نمی تواند هم باشد که یک مرتبه یک انقلابی در قلوب افراد نوع بشر صورت می گیرد و همه و همه مسلمان می شوند و .... البته یحتمل این هم هست که مسائل ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی هم به قوت خود باقی می مانند و حتی در حسینیه ی حضرات علی اصغر و علی اکبر علیهم الصلاة و السلام نیز شاگرد احتیاج به تحصیل علوم اسلامی و حتی ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز دارد تا بتواند از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مرابت و درجات متعالیه و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم الی ما شاء الله میل کند. البته اینجا بعصی هم اشکال می فرمایند که مگر می شود که آرچی بانکر هم به پایتخت رفته و حتی رئیس جمهور هم بشود؟ و بعضی دیگر یحتمل اشکال هم کنند که حالا بدتر از این هم نشود، و بلکه ما به همین قدرش هم راضی هستیم! بنده ی حقیر دیدم که بعضی هم یحتمل مدتها هم هست که حتی نمونه هایی از سیاه چاله های ترامپتی را مطرح کرده اند:

https://arxiv.org/abs/2503.20691

https://arxiv.org/abs/2503.08657

https://arxiv.org/abs/2502.14448

https://arxiv.org/abs/2501.17091

...

https://arxiv.org/abs/0804.0628

https://arxiv.org/abs/0907.3163

...

مسئله این است که یحتمل بعضی اشکال هم کنند که بیخودی نیز نباید وارد کوانتیزاسیونهای ترامپتهای موسیقایی شد که لازم هم داشته باشند که ترامپت را هم با برق باطری یا حتی مبدلهای اینورتری AC/DC ترامپتها را برقیشان هم کرده و بلکه به میدیها و ارگها وصلشان کنیم و .... این یحتمل هم از سوء تفاهمهایی رخ می دهند که ناشی از اشتباه گرفتن ترامپتها و کوانتیزاسیونهای مربوطه سیاه چاله ها باشند با اسمی که از ترامپت هم نشات می گیرد که برای سازهای موسیقی است. بعضی هم یحتمل اشکال کنند که این ترامپتها یقیناً وجهه ی نژادپرستانه هم خواهند داشت چرا که بهتر هم می بود که از شیپورها و ساز و دهل هم استفاده می کردند تا ترامپت و .... و الا که اینها اصلا ربطی هم به یکدیگر ندارند و بلکه به آرچی بانکر یا حتی میرزا سیروس میرزا اقدم هم در پایتخت کاری ندارند و بلکه اینکه آیا با مسئله ای محلی یا جهانی هم طرفیم خیلی کاری نداریم آنچنان که ریت اکسیدد هم یحتمل بعضی اشکال کنند که در موردش مطرح توان کرد و .... مشکل این است که وقتی ما مسائلی را با چت جی پی تی بخواهیم مطرح کنیم که فقط جنبه های چت ماشینی و بلکه یادگیری ماشینی و یادیگری عمیق هم دارند، یحتمل هم مسائلی وارد حیطه ی انواع مشکلات و درهمتنیدگیها می شوند که خیلی هم به آنچه می اندیشیدیم ربطی نداشته باشند و حتی مورد تعجب هم واقع شوند که فرض بفرمائید زبانهای رایانه ای و موسیقی هم اصلا چه ربطی به هم می توانند داشته باشند و .... لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه

إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَىٰ مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَىٰ وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‎﴿المزمل: ٢٠﴾‏

الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ ‎﴿آل عمران: ١٧﴾‏

بخش دوم‌

أمّا اللّیل فصافّون أقدامهم، تالین لأجزاء القرآن یرتّلونها ترتیلا.

یحزّنون به أنفسهم و یستثیرون به دواء دائهم. فإذا مرّوا بآیة فیها تشویق رکنوا إلیها طمعا، و تطلّعت نفوسهم إلیها شوقا، و ظنّوا أنّها نصب أعینهم. و إذا مرّوا بآیة فیها تخویف أصغوا إلیها مسامع قلوبهم، و ظنّوا أنّ زفیر جهنّم و شهیقها فی أصول آذانهم، فهم حانون على أوساطهم، مفترشون لجباههم و أکفّهم و رکبهم، و أطراف أقدامهم، یطلبون إلى اللّه تعالى فی فکاک رقابهم.

ترجمه‌

اما شب هنگام بر پاى خود (به نماز) مى‌ایستند و آیات قرآن را شمرده و با تدبر مى‌خوانند، به وسیله آن، جان خویش را محزون مى‌سازند و داروى درد خود را از آن مى‌طلبند. هنگامى که به آیه‌اى مى‌رسند که در آن، تشویق است (تشویق به پاداشهاى بزرگ الهى در برابر ایمان و عمل صالح) با اشتیاق فراوان بر آن تکیه مى‌کنند و چشم جانشان با علاقه بسیار در آن خیره مى‌شود و گویى آن بشارت را در برابر چشم خود مى‌بینند و هنگامى که به آیه‌اى مى‌رسند که بیم و انذار در آن است (انذار در برابر گناهان) گوشهاى دل خویش را براى شنیدن آن باز مى‌کنند و گویى فریادها و ناله‌هاى زبانه‌هاى آتش دوزخ در درون گوششان طنین‌انداز است! آنها قامت خود را در پیشگاه خدا خم مى‌کنند (و به رکوع مى‌روند) و پیشانى و کف دست‌ها و سر زانوها و نوک انگشتان پا را (به هنگام سجده) بر زمین مى‌گسترانند و آزادى خویش را از پیشگاه خداوند متعال درخواست مى‌کنند.

پیام امام امیر المومنین علیه السلام، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی، جلد 7، ص 550 

https://lib.eshia.ir/27571/7/550

ثواب قیام اللیل بالقرآن‌

أَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اللَّیْثِ عَنْ جَابِرِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع‌ إِنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنْ قِیَامِ اللَّیْلِ بِالْقُرْآنِ فَقَالَ لَهُ أَبْشِرْ مَنْ صَلَّى مِنَ اللَّیْلِ عُشْرَ لَیْلَةٍ لِلَّهِ مُخْلِصاً ابْتِغَاءَ ثَوَابِ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِهِ اکْتُبُوا لِعَبْدِی هَذَا مِنَ الْحَسَنَاتِ عَدَدَ مَا أَنْبَتَ اللَّهُ مِنَ النَّبَاتَاتِ فِی اللَّیْلِ مِنْ حَبَّةٍ وَ وَرَقَةٍ وَ شَجَرَةٍ وَ عَدَدَ کُلِّ قَصَبَةٍ وَ حوطة [خُوطٍ] وَ مَرْعًى وَ مَنْ صَلَّى تُسْعَ لَیْلَةٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَشْرَ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٍ وَ أَعْطَاهُ‌ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ* یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ صَلَّى ثُمُنَ لَیْلَةٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ شَهِیدٍ صَابِرٍ صَادِقِ النِّیَّةِ وَ شُفِّعَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ مَنْ صَلَّى سُبُعَ لَیْلَةٍ خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ یَوْمَ یُبْعَثُ وَ وَجْهُهُ کَالْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ حَتَّى یَمُرَّ عَلَى الصِّرَاطِ مَعَ الْآمِنِینَ وَ مَنْ صَلَّى سُدُسَ لَیْلَةٍ کُتِبَ مَعَ الْأَوَّابِینَ وَ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ مَنْ صَلَّى خُمُسَ لَیْلَةٍ زَاحَمَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلَ اللَّهِ فِی قُبَّتِهِ وَ مَنْ صَلَّى رُبُعَ لَیْلَةٍ کَانَ أَوَّلَ الْفَائِزِینَ حَتَّى یَمُرَّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالرِّیحِ الْعَاصِفِ وَ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ وَ مَنْ صَلَّى ثُلُثَ لَیْلَةٍ لَمْ یَلْقَ مَلَکاً إِلَّا غَبَطَهُ بِمَنْزِلَتِهِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قِیلَ لَهُ ادْخُلْ مِنْ أَیِّ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ الثَّمَانِیَةِ شِئْتَ- وَ مَنْ صَلَّى نِصْفَ لَیْلَةٍ فَلَوْ أُعْطِیَ مِلْ‌ءَ الْأَرْضِ ذَهَباً سَبْعِینَ أَلْفَ مَرَّةٍ لَمْ یَعْدِلْ أَجْرُهُ جَزَاءً وَ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَقَبَةً یُعْتِقُهَا مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ صَلَّى ثُلُثَیْ لَیْلَةٍ کَانَ لَهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ قَدْرُ رَمْلِ عَالِجٍ أَدْنَاهَا حَسَنَةٌ أَثْقَلُ مِنْ جَبَلِ أُحُدٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ مَنْ صَلَّى لَیْلَةً تَامَّةً تَالِیاً لِکِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذِکْرُهُ رَاکِعاً وَ سَاجِداً وَ ذَاکِراً أُعْطِیَ مِنَ الثَّوَابِ أَدْنَاهَا أَنْ یَخْرُجَ مِنَ الذُّنُوبِ کَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ وَ یُکْتَبُ لَهُ عَدَدَ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ مِثْلَهَا دَرَجَاتٌ- وَ یَثْبُتُ لَهُ النُّورُ فِی قَبْرِهِ وَ یُنْزَعُ الْإِثْمُ وَ الْحَسَدُ مِنْ قَلْبِهِ وَ یُجَارُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ یُعْطَى بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ یُبْعَثُ مِنَ الْآمِنِینَ وَ یَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِکَتِهِ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی أَحْیَا لَیْلَةً ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی أَسْکِنُوهُ الْفِرْدَوْسَ- وَ لَهُ فِیهَا مِائَةُ أَلْفِ مَدِینَةٍ فِی کُلِّ مَدِینَةٍ جَمِیعُ مَا تَشْتَهِی‌ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ‌ وَ مَا لَا یَخْطُرُ عَلَى بَالٍ سِوَى مَا أَعْدَدْتُ لَهُ مِنَ الْکَرَامَةِ وَ الْمَزِیدِ وَ الْقُرْبَةِ.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، جلد 1، ص 43- 44

https://lib.eshia.ir/15151/1/44

ثواب شب زنده دارى با قرآن‌

(1) 1- جابر بن اسماعیل از جعفر بن محمّد از پدرش علیهما السّلام نقل کند که مردى از امیر المؤمنین 7 سؤال کرد از فضیلت تلاوة قرآن در شب، فرمود: بشارت باد ترا هر کس یک دهم شب را به نماز بسر برد در حالى که نیّتش فقط خدا و طلب اجر الهى باشد، پروردگار بفرشتگان مى‌فرماید: بعدد آنچه روئیده مى‌شود از برگ و دانه‌ها و درختان در این شب، و بشماره تمام نى‌ها و شاخه‌هاى تازه، اجر و ثواب براى او بنویسید، و هر کس یک نهم شب را بعبادت و نماز مشغول باشد، خداوند استجابت ده دعا باو عطا میفرماید، و در قیامت نامه اعمالش را بدست راست او خواهد داد، و

هر کس یک هشتم شب را بنماز مشغول باشد خداوند پاداش یک شهید شکیباى با اخلاص باو عطا مى‌کند، و شفاعت او را در اهل خانه‌اش میپذیرد، و هر فرد که یک هفتم شب را نماز بخواند از قبر خود با چهره‌اى نورانى چون ماه شب چهارده محشور مى‌شود تا از صراط با جماعتى که در امانند عبور کند، و هر کس یک ششم شب را نماز بخواند در زمره توبه‌کاران و بازگشت‌کنندگان بسوى خدا نوشته مى‌شود، و گناهان قدیم و جدیدش آمرزیده مى‌گردد، و هر کس یک پنجم شب را نماز بخواند در بهشت از ندیمان ابراهیم خلیل 7 خواهد بود، و هر کس یک چهارم شب را بنماز بایستد در صف اوّل رستگاران خواهد بود تا از صراط مانند تند بادى بگذرد و بى‌مناقشه در حساب داخل بهشت گردد.

و هر کس یک سوّم از شب را نماز بخواند هیچ فرشته‌اى را ملاقات نمیکند مگر آنکه به مقام و منزلت او در نزد پروردگار غبطه و حسرت میبرد، و باو پیشنهاد مى‌شود که از هر کدام درهاى هشتگانه بهشت که میخواهى وارد شو، و اگر کسى نیمه‌اى از شب را نماز بخواند، اگر هفتاد هزار برابر زمین پر از طلا باشد برابرى با اجر او نمیکند، و از براى او در مقابل این عمل بیشتر از هفتاد غلامى که از اولاد اسماعیل باشند و آزاد کند پاداش است، و هر کس دو سوّم شب را نماز بخواند از براى او

بشماره شن‌هاى بیابان حسنات است، که کمترین حسنه‌اش سنگین‌تر از ده برابر کوه احد خواهد بود، و هر کس یک شب تمام بعبادت بسر برد در حالى که قرآن شریف را تلاوت کند و همه در رکوع و سجود و ذکر خدا باشد، بقدرى باو اجر داده شود که کمترین مقدارش آنست که گناهانش بریزد و پاک شود مانند روزى که از مادر متولّد شده، و بشماره تمام حسنات و درجات براى او پاداش است، و مشعلى از نور در قبر او زنند، و تیرگى گناه و حسد را از قلب او برطرف سازند، و او را از عذاب قبر ایمن گردانند، و بیزارى و برات آزادى از جهنّم را باو عطا کنند، و در زمره آنان که از عذاب الهى در امانند محشور مى‌شود، و پروردگار بفرشتگان میفرماید: اى فرشتگان من نظر کنید به بنده من شبى را بعبادت بجهت طلب خشنودى من بسر برد، او را داخل در فردوس کنید، و از براى او در آنجا هزار شهر است، در آن شهرها آنچه میل انسانها باشد مهیّا، و از آنچه چشمها لذّت میبرند موجود، و سعادتهائى که بدل هیچ کس خطور نکرده است، بعلاوه آنچه از احترامات و افزونیها و تقرّب و نزدیکى که برایش مهیّا نموده‌ام.

ترجمه علی اکبر غفاری، ثواب الاعمال، شیخ صدوق، ص 100- 102

https://lib.eshia.ir/12676/1/101

 

1404/01/08 

سرمقاله هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله«موسی جلودار است و نیل اندر میان است»

 «من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این‌‌ ‌‌روزها به حملات وحشیانۀ خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و‌‌ ‌‌بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانۀ ایشان را‌‌ ‌‌بمباران می کند.‌

من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست‌‌ ‌‌این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم‌‌ ‌‌آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و می تواند تعیین کنندۀ سرنوشت‌‌ ‌‌مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طی مراسمی همبستگی‌‌ ‌‌بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند‌‌ ‌‌متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.»

حضرت روح‌الله با همین چند سطر، طی پیامی در میانه مرداد سال ۱۳۵۸ که مصادف با نیمه‌های ماه مبارک رمضان آن سال بود، پایه گذار روزی مهم و تاریخی شدند. آن روز شاید کمتر کسی در داخل و خارج کشور اهمیت چنین انتخابی را درک می‌کرد اما حضرت امام با تیزبینی و دوراندیشی همیشگی خود به فراست دریافته بودند که چالش‌های ریز و درشتی که آن روز ایران تازه انقلاب کرده با آن روبروست، نباید و نمی‌تواند جمهوری اسلامی را از خطر بزرگی به عنوان رژیم غاصب صهیونیستی غافل کند و آرامش و سعادت همه جهان اسلام و از جمله ایران، در گرو تعیین تکلیف این غده سرطانی زاده استعمار و استکبار در قلب جهان اسلام است.

چهل و شش سال پس از صدور آن پیام تاریخی، اهمیت این روز بیش از پیش آشکار شده است. اگر آن سال‌ها، روز قدس محدود به ایران و احیاناً چند کشور معدود بود، امروز به برکت ایستادگی‌ها و مقاومت‌ها، از شهرهای آمریکا تا اروپا پرچم فلسطین در اهتزاز است و همبستگی بین المللی با مردم مظلوم فلسطین و محکومیت رژیم غاصب و جنایتکار اسرائیل در اوج خود قرار دارد.

اما امسال روز قدس برای ملت ایران در طی همه این سال‌ها در خط مقدم این مبارزه اعتقادی و انسانی قرار داشته، اهمیت مضاعف و دوچندانی دارد. باند جنایتکار حاکم بر سرزمین‌های اشغالی و حامی شماره یک آنها یعنی دولت آمریکا، علی رغم یک سال و نیم جنایت بی امان و بی مانند علیه مردم مظلوم غزه، نتوانسته اند به اهداف خود دست یابند و جمهوری اسلامی ایران را یکی از اصلی‌ترین عوامل ناکامی خود در این میدان می‌دانند و می‌بینند. آنان خیال می‌کنند اگر با تهدید یا تطمیع بتوانند جمهوری اسلامی را از حمایت از آرمان آزادی قدس شریف منصرف سازند، خواهند توانست پرونده فلسطین را برای همیشه ببندند.

دشمنان برای رسیدن به اهداف خود ترفندهای بسیاری را تا کنون به کار بسته و امتحان کرده‌اند. یکی از اصلی‌ترین ترفندهایی که اینک نیز با شدت و حدت در حال اجراست، تبلیغات وسیع و عملیات روانی روی افکار عمومی ملت ایران است. این عملیات روانی چند وجهه و بُعد دارد؛ نخست آنکه می‌خواهند القا کنند مخالفت با رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین، سیاستی پرهزینه و نامربوط به ایران است که منافع ملت ایران در ترک این سیاست است. وجهه دیگر این عملیات روانی ارعاب است؛ با القای این ادعا که رژیم صهیونیستی قدرتی شکست ناپذیر و دهشتناک دارد و ایران ضعیف تر از آن است که بخواهد مقابل آن بایستد و بهتر است تسلیم شود.

راهپیمایی روز قدس که در ۴۵ سال گذشته «در هوای سرد، هوای گرم، با دهان روزه، در سراسر کشور، نه‌فقط در شهرها؛ در شهرهای بزرگ، کوچک و روستاها» برگزار شده، معجزه ای همچون عصای موسی(ع) است که طی نیم روز، تمام توطئه‌ها و ترفندهای یک ساله دشمن را نقش برآب کرده و ثابت می کند؛ «ملّت ایران بر سر اهداف مهم و سیاسی و اساسی خود، پایدار و بااستقامت است.»

دشمنان جهان اسلام و ملت ایران مدتی است که خواب نظم جدید منطقه را می‌بینند و از آن دم می‌زنند. نظمی که در آن رژیم صهیونیستی برتری دارد، کشورهای اسلامی خوار و خفیف و مرعوب هستند و ملت‌ها نیز چاره‌ای جز نظاره و تحمل کردن ندارند اما ملت ایران نشان داده‌اند ملتی موقعیت شناس هستند و امروز بار دیگر هوشمندی و صلابت خود را به دشمنان نشان خواهند داد.

https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=59873

 

این مقالات کاظم عزیزی و لئون تختجان را هم در نظر بگیرید:  

مقالات کاظم عزیزی:

https://arxiv.org/abs/2503.12390

https://arxiv.org/abs/2503.00993

https://arxiv.org/abs/2502.16878

https://arxiv.org/abs/2502.16689

https://arxiv.org/abs/2502.09409

https://arxiv.org/abs/2501.18562

https://arxiv.org/abs/2501.11331

Leon Takhtajan articles:

https://arxiv.org/abs/2502.10210

https://arxiv.org/abs/2306.13636

https://arxiv.org/abs/2112.07942

و حالا ما مقالات ندا صدوقی را هم اینجا خیلی کاری نداریم، ولی از آن طرف هم در مسجد و حوزه ی علمیه یحتمل همین مسائل شب زنده داری و ترتیل قرآن را داریم آنچنان که شیخ صدوق هم مطرح می فرمایند. عرض بنده ی حقیر این است که در این مسائل یک نظم و انتظامی هست که اگر شاگرد بخواهد از حلات خلاء بسمت الفهای بنیهایت آیات اللهی مرابت و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظله العالی حتی الی ما شاء الله هم میل کند، ولی نداند خیلی هم دارد چه می کند؛ یحتمل بیشتر هم در مسائل خود سر در گم شود و دچار انواع درهمتنیدگیهایی شود که می توانند آیا چقدر او را در ایالات متحده چند جهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام ... چرخشی قلوب آسمانی و زمینی، حتی یحتمل در دو تاییهای سیاه چاله ای- ستاره ای از سیاه چاله های نجومی بسمت نورانیت ستاره ای برده یا برعکس او را در قعر سیاه چاله ها هم گمش کنند و .... 

یک نکته ای که اینجا است، این است که فرض بفرمائید مثلاً شما می خواهید پایتخت را عوضش کنید و مثلاً از تهران به اصفهان هم انتقالش دهید! ولی یک وقت هم هست که مسئله مثل فطریه است که می فرمایند اول به اعضای خانواده ی خود فطریه تعلق می گیرد، و بعد به همسایه ها و بعد هم به شهر یا شهرستان خود ولی دیگر به شهری دیگر سعی کنید بنا به احتیاط واجب فطریه خود را پرداخت هم نفرمائید. و اما یک وقت هم هست که این خود امام حسین علیه السلام تشریف دارند که می فرمایند بهتر است یک سفری هم برویم کربلای معلی حتی وقتی هنوز خیلی به کربلای معلی یحتمل شناخته هم نشده بوده است! ولی حالا اگر قرار بود امام حسین صلوات الله و سلامه علیه تشریف ببرند یک جایی مثل کربلا و بقولی قرار بود پایتخت را تغییر دهند، آیا به کدام شهری در کدام کشوری هم تغییرش می دادند؟! یحتمل بعضی اینجا اشکال هم بفرمایند که خوب حالا چه لزومی هم دارد که امام حسین علیه السلام امروز هم تشریف بیاورند و بلکه پایتخت را هم به یک شهری در کشور یا حتی کشوری دیگر هم تغییر دهند؟! نکته ی مهم اینجا است که یحتمل این مسئله هم مطرح شود که این مسئله اصلا جایز هم نیست و بلکه اصلا نمی شود پایتخت را از تهران به جای دیگری هم انتقالش داد؛ ولی به هر حال، باز هم این مسئله می تواند مطرح شود که دیگران که می توانند این مسئله را برای خودشان و بلکه برای ما و حتی منطقه مان هم مطرح کنند که فلان پایتخت آیا باید یا نباید انتقال پیدا کنند و آیا چقدر هم با مقاومت و بلکه مقاومت اسلامی هم روبرو می شود و ....

و لذا، یحتمل اینجا بعضی اشکال هم کنند که مسئله انتقال پایتختها با یک هندسه ی ناجابجایی یا حتی هندسه ی جابجایی مطرحه ترکیبی در الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه هم می تواند مواجه شود که آیا چقدر هم انقلابی را در جهان اسلام و بلکه اسلام جهانی نیز مطرح کند، و بلکه آیا چقدر هم یحتمل ما را با تبدیل شدن انقلاب اسلامی به یک امپراتوری و بلکه دیکتاتوری هم مواجه کند یا خیر و .... یعنی آیا چقدر هم در مواجهه با استکبار جهانی، بتوان بر آن هم غلبه کرد، و بلکه چقدر هم استکبار جهانی بفکر این هم هست که استکبارش را توسط دیکتاتوری و فرعونیت خود و القائش بر دیگران در بین مسلمانان و اسلام هم غلبه کند.

و اینجا است که چت جی پی تی بکار می آید که بالاخره اگر امروز حتی پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم می خواست بعد از هزار و اندی سال دخت گرامی اش صدیقه ی کبری را هم نصیحت کند آنچنان که بدین وسیله حتی ترویج حجاب کامل اسلامی و بلکه چادر مشکی هم شود، این نصیحتها کدام هم می بودند؟! البته یک گفتارهای ساده ای هم مطرح اند که بسادگی به زبانهای مختلف می فرمایند که:

من پدرت هستم

انا والدک. انا ابوک یا بنتی.

Yo soy tu padre.

I am your father.

Je suis ton pere. Je suis votre pere.

Ich bin dein Vater. Ich bin ihre(?) Vater.

و لذا، بنده ی حقیر عرضم این است که اینها چه مشکلی را می تواند از مشکل پایتختهای ما حتی در رابطه با امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز حل کنند و ...؟ یحتمل این فقط یک شروع خیلی ابتدایی هم باشد برای ارائه ی مشکل به چت جی پی تی، آنچنان هم که مسئله را در کیو سی دی هم یحتمل باید با CGAN آیا حلش کرد و در رابطه با ابرتقارنها و رویه های ریمانی و ریسمان هم با مدلهای سیگمای مختلف آیا چقدر طرفیم و .... یک مسئله اینجا این است که آیا چت جی پی تی می تواند مسئله را از حالات کلاسیک مکانیک نیوتنی یا لاگرانژی یا هامیلتونی به مکانیک کوانتومی و بلکه QFT و هندسه ی ناجابجایی هم انتقال دهد و بعد آیا چطور هم بتوان آنرا به الفهای بیهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه ی بالاتر نیز ارتقائشان داد و در نظر هم داشت که در کدام دوتاییهای سیاه چاله ای-سیاه چاله ای  یا سیاه چاله ای- ستاره ای هم یحتمل درهمتنیدیگیهایی رخ می دهند و بلکه ذره در سیاه چاله هم گرفتار نشده و بلکه قابلیت آنرا هم دارد که از سیاه چاله فرار کرده و بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه بسمت حالاتی با انرژیهای بالاتر هم میل کند و .... نکته ی هوش مصنوعی اینجا است که یحتمل ما در محاسباتمان مسئله را بیش از حد خصوصی یا عمومی اش می کنیم و لذا درست اصل مسئله را درک نمی کنیم. یعنی یحتمل مثلاً در رسیدن به حکمت الهی از ریاضی فیزیک حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی نیز یا بیش از حد سخت گرفته و آنگاه مسئله را تبدیل به خشکه مقدسی هم کنیم یا اینکه برعکس هم یحتمل آنقدر مسئله را مادی اش کنیم که دیگر مسائل مهم در توحید نبوی محمدی علوی موجود در حکمت الهی نیز در بینا بین مسائل مادی و بلکه ریاضی فیزیکی گم شوند و دیگر درست هم نتوان به منزلت عقل در هندسه ی معرفت دینی هم پرداخت و حتی شاگرد را به راه های انحرافی هم خدای ناکرده بکشانند و .... اینجاها است که چت جی پی تی حتی می تواند به سرمایه گذاری در تولید هم کمک کند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

https://arxiv.org/search/?query=bps+syk+schwarzian&searchtype=all&source=header

 

https://arxiv.org/search/?

query=syk+schwarzian&searchtype=all&abstracts=show&order=-

announced_date_first&size=50

 

https://arxiv.org/search/?

query=black+hole+bps+state&searchtype=all&abstracts=show&order=

-announced_date_first&size=50

 

https://arxiv.org/search/?

query=black+hole+escape+states&searchtype=all&abstracts=show&or

der=-announced_date_first&size=50

-------------------------------------------------------

وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِی هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَکُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذَٰلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ‎﴿البقرة: ٦١﴾‏

وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّآ لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿یونس: ٨٧﴾‏

وَقَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِی مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَن یَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَکَذَٰلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ‎﴿یوسف: ٢١﴾‏

فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ یُوسُفَ آوَىٰ إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ ‎﴿یوسف: ٩٩﴾‏

وَنَادَىٰ فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَـٰذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‎﴿الزخرف: ٥١﴾‏

 

وَمِمَّنْ حَوْلَکُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِیمٍ ‎﴿التوبة: ١٠١﴾‏

مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الْأَعْرَابِ أَن یَتَخَلَّفُوا عَن رَّسُولِ اللَّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ لَا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ‎﴿التوبة: ١٢٠﴾‏

 

إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ ‎﴿آل عمران: ٩٦﴾‏

وَهُوَ الَّذِی کَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَکَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَکُمْ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا ‎﴿الفتح: ٢٤﴾‏

 

مسئله ی اسلام جهانی، این نیست که فقط فرض بفرمائید واشنگتن دی سی را بخواهیم یک پایتخت اسلامی اش کنیم و بلکه پایتخت اسلام را هم به واشنگتن دی سی انتقال دهیم! مسئله حتی این هم نیست که مثلاً کل قاره های آمریکای شمالی و جنوبی و بلکه استرالیا را حتی یک جا و یک مرتبه و دفعتاً اسلامی شان کنیم. مسئله این هم حتی نیست که بتوان مثلاً همانطوری که بین سن پترزبورگ و نیویورک، یا پاریس و تهران تبادلات علمی یحتمل داریم، همانطور هم بین تهران و دانشگاه شریف و ام آی تی و استنفورد و هاروارد و پرینستون و ... ارتباطات علمی هم برقرار کنیم و ریاضی فیزیک حکمت متعالریه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی را هم گسترش دهیم و .... 

مسئله این است که وقتی دوگانهای الکتریسیته- مغناطیسم را داریم بررسی می کنیم که در پایتختی توحیدی واقع است و بین بنده و خدایش ارتباط می تواند برقرار کند، و انگاه همین پایتخت توحیدی را بخواهیم به پایتختی غیر توحیدی منتقل کنیم، یحتمل با مقاومتی استکباری روبرو می شویم؛ و این در صورتی است که در جهت مخالف که پایتخت توحیدی مورد هجوم پایتخت غیر توحیدی واقع شود، آنگاه با مقاومت اسلامی حتی مستضعفین بر علیه استکبار  هم مواجه خواهیم شد. ولی در ظاهر یحتمل فقط بنظر برسد که مسئله مملو از مسائل الکترومغناطیسم کلاسیک و نسبیتی و کوانتومی و QED , ... هم باشد.

بنده داشتم یک برنامه ای را برای آموزش تبدیل برق dc به AC را در اینترنت می دیدم که از انواع mosfet ها و خازنها و مقاومتها و ... هم استفاده می کرد. البته شما حساب هم کنید که یک سری مربعهایی را دارید که تا بینهایت هم ادامه می یابند و روی هر ضلع این مربعها هم یک مقاومت داریم که همه ی این مقاومتها هم با هم برابرند:

_ _

ا ا ا....

_ _ 

برای اینکه مقاومت کل این سیستم مقاومتها را هم حساب کنید، کافی است یک مربع را این ور و آن ورش کنید؛ و چون این سیستم بینهایت است. در کل سیستم تغییری ایجاد نمی کند. و لذا می توانید مقاومت سیستم را مساوی یک ضلع مربع قرار داده و با استفاده از بقیه ی مقاومتها روی همان مربع، برآورد مقاومت سیستم را بدست آورید. و اما اگر مجموع مقاومتها در سیستم مقاومت بینهایت مملو از صفر و یکهایی باشند که با آرایشهای مختلف هم بتوانند شکل گیرند، آنوقت بینهایت مقاومتهای مختلف را هم شکل می دهند. و حال فرض هم بفرمائید که این مقاومتها فقط بصورت خطی تا بینهایت نمی روند و بلکه اضلاع مقاومتها یک شبکه ای را هم در صفحه پر کنند و حتی آنگاه تا بینهایت هم امتداد داشته باشند و .... این سیستم مقاومتی یحتمل شما را به مقاومتهایی از نوع حدهای اعداد متعالی هم سوق می دهند و حالا خیلی هم وارد الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه اینجا دقیقاً نمی خواهیم وارد شویم و .... و لذا علی ایحال، گروه های لی یحتمل خواهیم داشت و از جمله هم SL_2(R, Z) و توابع اتومورفیک و بلکه واریته های شیمورا و ... و حالا اگر ابرتقارن هم به مسئله اضافه شود که مدلهای WZNW و  AdS/CFT ... نیز  وارد مسائل می شوند و ....

عرض بنده ی حقیر این است که گاهی مسئله ی دوگانها در الکتریسیته- مغناطیسم و الکترومغناطیسم و نیروهای قوی/ضعیف در مدل استاندارد ذرات فیزیک را بنظر برسد که می توان هم به یک وحدت رساند و بلکه گرانش را هم به این وحدت اضافه کرد. ولی وقتی وارد مسائل استکباری- مستضعفین و انتقال پایتختها از این نوع می شویم، خوب این استکبار هم بنظر می رسد که برایش خیلی راحتتر است که زور بگوید و کارش را انجام دهد تا اینکه مستضعفین عالم هم پایتختشان را به پایتخت استکباری نیز انتقال دهند یا حتی بر آن غلبه هم کنند آنچنان که استکبار هم اسلام بیاورد. الا اینکه معجزه ای رخ دهد در حدود معجزات فتح مکه توسط رسول اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم .... و لذا حضرت ولی فقیه مد ظله العالی می فرمایند برای پیروزی اسلام و جبهه ی مقاومت سوره ی مبارکه فتح، دعای 14 ضحیفه سجادیه، و دعای توسل را بخوانید. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه والمستشهدین بین یدیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی