در کلاس، این بحث ستارگان دوتایی مطرح شد و استاد فرمودند که امروز جوابت را می دهم و مسئله را از دیدگاه مقاله هولس-تایلر Hulse-Taylor مطرح فرمودند. و بحث جالبی است. بنده یک سوال دیگر هم راجع به استفاده از متریک پس زمینه پرسیدم که در آخر کلاس هم دوباره پرسیدم که بسته به اینکه چه متریکی استفاده کنیم، نوع سیاه چاله ای که در آن قرار می گیریم نیز متفاوت می تواند باشد. و از جمله متریکها و سیاه چاله های مربوطه آنها در موارد شوارتزشیلد و رایسنر-نوردستروم و نویمن-کر و امثالهم. ایشان یک چیزی گفتند که قابل تامل است. فرمودند که شما می توانید همان مسئله را از لحاظ نسبیت خاص در نظر بگیرید و بقیه ریزه کاریها و فرمولها را بدان اضافه کنید آنطور که در فضاهای تخت می توانید داشته باشید و تقریبهایی که از انحراف و اختلال از فضاهای تخت مینکاوسکی خواهیم داشت. یعنی در حقیقت می توانیم نسبیت عام را دور بزنیم. ولی اینکه چرا نسبیت عام داریم و آن چه می خواهد بگوید، یک بستری است برای این کارهای اختلالی واقع خواهند شد. و اما این فقط یک دیدگاه است و دیدگاه دیگری هست که نسبیت عام حرفهای دیگری هم داردکه بزند و این کار فقط زیر مجموعه ای است از قابلیتهای نسبیت عام و نه همه آن.
در این رابطه، مشاهده گری را در نظر بگیرید که روی سیاره ای ایستاده است و تابش ستاره ای را روی سیاره ای دیگر در حال نظاره است. حال اینکه مشاهده گر تا چه حد به ستاره و سیاره مورد مشاهده خود نزدیک شود و اینکه ستاره و سیاره خود تا چه حد جایزند به هم نزدیک شوند و اینکه تا کجا ما می گوییم خود مشاهده گر نیز روی ستاره واقع است یا خیر. و اینکه ستاره و سیاره ای دیگر نداریم که مشاهده گر به مشاهده آنها نشسته است و بلکه یک ستاره دوتایی است که داریم. اینها سوالهایی است برای خود این بنده حقیر.
البته یک مفهوم دیگری هست که اصلا خود درخشندگی و لومیناسیتی یعنی چه که مثلاً بگوییم لومیناسیتی این ستاره اینقدر وات یا اینقدر ارگ بر ثانیه (erg/s) است. یعنی شما یک نوری را از راه دور در آسمان شب دریافت می کنید که بر حسب اینکه فاصله مشاهده گر با ستاره چقدر است و قدر آن چقدر است، یحتممل درخشندگی و لومیناسیتی ستاره را بتوانید تخمین بزنید چقدر است. یعنی چیزی که ما از ستاره ای در دور دست می بینیم نه درخشندگی آن است و بلکه فقط قدر آن و یحتمل هم فاصله آن از مشاهده گر است. و حال اینکه ما چطور بتوانیم بر حسب قدر خورشید و مقایسه آن با قدر ستاره و فاصله آن از مشاهده گر، لومیناسیتی را هم تخمین بزنیم. این مسئله ای دیگر است که یحتمل بعضی از شکاکین که بیش از حد هم شک می کنند، این سوال را مطرح کنند که اصلا ماهیت خورشید ما و درخشندگی آن و درخشندگی ماه نیز برای ما چندان روشن نیست که چطور می توان با درخشندگی و قدر ستارگان دیگر مقایسه کرد چرا که در شب که ما قدر خورشید را نداریم و در روز هم که درخشندگی ستارگان دیگر را نداریم. و لذا مسئله از لحاظ مقایسه ای برای خورشید و ستارگان دیگر چطور می شود؟ البته اینها مسائل خیلی ساده کودکستانی است که جوابش خیلی هم ساده است ولی بنده نمی گویم بلکه خودتان راجع به آنها فکر کنید و جواب را بیابید!
و اما مسئله از لحاظ حوزوی و دانشگاهی و بلکه دینی و علمی اینطور مطرح می توان کرد که سوره های و الشمس و نور و آیه نور و آیه الکرسی چه حسابهایی دارند و در این رابطه چطور مربوط می شوند. اینها یک مسائلی است که اگر فقط به علم بپردازیم و مسائل دینی را در آن حوزه مطرح نکنیم و وارد نشویم یا همینطور دین هم حوزه اش را از علم جدا کند. آنگاه یک چیزهای اساسی را از دست خواهیم داد و مثلاً متوجه نخواهیم شد که سر فقه جواهری در چیست یا سر نظریه نسبیت عام در چیست. و بلکه یک چیزهایی را طوطیواری یاد گرفته ایم. البته مسئله به این سادگیها هم نیست و بلکه کسی که در علم متخصص است یحتمل غیر ممکن است که از دین هم سر در نیاورد. و خوب، هر چیزی هم یحتمل بتوان ادعا کرد که درجاتی دارد. لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته.
- ۹۴/۱۰/۱۵
و قال (الرضا) علیه السلام: "جُبِلَتِ القلوب علی حب من احسن الیها و بغض من اساء الیها". (ترجمه: و آن امام (امام رضا) علیه السلام فرمود: ذلها آنگونه آفریده شده اند که چون کسی درباره ی آنها نیکی کند او را دوست میدارند، و چون کسی نسبت به آنها بدی کند او را دشمن میدارند.)
دیشب غیبت شیخ طوسی رحمه الله را یک مقدار کمی از آن را می خواندم اینجا:
http://www.ghbook.ir/index.php?name=کتاب الغیبه شیخ طوسی ( ترجمه )&option=com_mtree&task=readonline&link_id=4954&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=&lang=fa
بنظر می رسد که ترجمه بهتر می توانست صورت گیرد یا بهتر بگوییم اینکه صفحه بندی کتاب و متن و ترجمه آن بهتر می توانست شکل گیرد. یک مسئله ای که بذهن این حقیر رسید در همان 30-40 صفحه ای که مرور کردم این است که عربستان صعودی و پشتیبانان او و بخصوص آمریکا دارند آن روی سکه یاغیگری القاعده ای را بصورت دولتی و همراه با حمایت آشکار و پنهان از انواع تروریسم رو می کنند. البته مسئله غیبت یک موضوع عظیمی است که کلاً متولیان دین و از جمله آخوندها و روحانیت خودمان یحتمل از آن بهره برداری غلطی هم بنفع خودشان بعمل آورند (همانطوری که در مقام تفریط امام جماعت شدن نزد غیرشیعه به سفت و سختی شیعه نیست و می تواند منجر به مشکلات دیگری شود) و در نهایت از سر لجاجت منجر به فروپاشی دینی و آغاز یک بی دینی همراه با سرتاسر بی بند و باری جهانی شود. (البته مدیریت صاحب مهدی یعنی مقام معظم رهبری نیز در این میان بسیار کارساز بوده و هست.) البته این مسئله تبعاتی هم دارد در اثرات آن در علوم دانشگاهی و نظامیگری که ما شاهد آن در سطح بین المللی هستیم. و می بینیم که در سوریه و عراق و یمن و بحرین و بخصوص فلسطین اشغالی چه دارد می گذرد. خدا نابود کند آل سعود و اسرائیل و آمریکا را که دنیا را به فساد کشانده اند. یعنی صد رحمت به مشرکین هند و کمونیسم چین و روسیه! اینها روی این یکیها را نیز سفید کرده اند. خدا از سر تقصیرات این بنده حقیر خود بگذرد. یک مسئله ای را نوشته بود یکی از روزنامه ها که یک فرقی هست بین کسی که فقط خود را می بیند و کسی که فقط خدا را می بیند. مسئله این است که از خود گذشتن و به خدا رسیدن به این سادگیها نیست. ما رفته بودیم بیناد شهید که یک سی دی یا دی وی دی راجع به شهداء بگیریم. یک خانمی از این حقیر پرسید که آیا تو خود از خانواده شهداء هستی؟ بنده در جواب با جرات گفتم که من خودم حاضرم بروم شهید شوم. ایشان (یحتمل به شوخی هم) فرمودند ولی برای سی دی؟! البته این نقض در غرض است که ایشان فرمودند. و اما منظور به شهادت است که آیات العظمی اگر 110 سال و بیشتر هم عمر کنند برای اسلام برکت است و خود مظهر شهادتند و همه و همه از منتظران حضرتش. لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.