یک نقل قول معروفی هست از سید حمال الدین اسدآبادی که می فرماید در اروپا مسلمانی دیدم ولی مسلمان ندیدم، ولی مثلاً در ایران- یا کشورهای مسلمان دیگری- مسلمان دیدم اما مسلمانی ندیدم. یحتمل یک نوع دیگری که این موضوع می شود بیان شود این است که بفرمایند می ترسم اگر امام زمان ظهور فرمایند همانطور که ایرانیها وقتی امیرالمومنین را شناختند، دور حضرتش را گرفتند و رهایش نکردند، همانطور هم اروپاییها دور امام زمان را بگیرند و رهایش نکنند. البته ما نمادی از این مسئله را در مذاکرات 5+1 امروزه روز شاهد هستیم که در بالاترین سطوح سیاسی در حال وقوع است. البته این کمی دور از واقعیت بنظر می رسد که اروپا مایل باشد دور امام زمان را بگیرد و او را از میان مسلمین بقاپد و به اروپا ببرد آنطور که فرضاً ایرانیان امیرالمومنین را از میان عربها قاپ زدند و او را دوره کردند و به کوفه آوردند. لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. دور از واقعیت است برای اینکه لااقل یک زمینه ای برای مسلمانی باید وجود داشته باشد برای اینکه پذیرای بقیه الله الاعظم شود، ولی اگر بقیه الله الاعظم است که آنگاه به یقین بتوان گفت حضرتش توانایی مسلمانی اروپاییان و بلکه همه جهانیان را نیز دارد.
و صد البته بنتده داشتم راجع به روانشناسی فروید و ایده هایش راچع به نهاد، من و فرامن- Id, Ego. Super-ego و از طرفی نیز ناهشیاری، نیمه هشیاری و هشیاری یا همان ضمیر ناخودآگاه، ضمیر نیمه خودآگاه و ضمیر خودآگاه در اینترنت مطالعه می کردم که رسیدم به مقالاتی در مجله روانشناسی امروز (Psycholigy today) و از میان این مقالات دو مقاله توجه مرا بیشتر جلب کردند. یکی مقاله سوزان هایتلر در مورد ریاست جمهورهای جامعه آمریکا (Freud had it right about the leaders. Our presidents' emotional traits have great impact on America. Susan Heitler, October 14 2011 in Resolution, not conflict) و دیگری مقاله مری-آن جونز، خدای آبرفته اعجاب انگیز (Incredible shrinking God.Sigmund Freud and Carl Jung presented themselves as scientists—but functioned as gurus. Marian Jones, March 1, 1998, last reviewed January 15, 2014)!
مسئله جدی که در مورد روانشناسی بنظر می رسد صدق می کند این است که شما مثلاً می توانید موضوع را به نظریه بازیها در ریاضیات و نظریه های اقتصادی برد-برد انتقال دهید. لااقل تا حدی این کار جایز است. یا در مورد روانشناسی ترانساکشنال اریک برنز که هاریس و هاریس ابداع کردند مسائل را می توانید به کودک، بالغ، والد و من خوبم تو خوبی انتقال دهید. یا مثلاً اینکه مسائل علمی-طبیعی ریاضی-فیزیکی ابرتقارن را آیا تا چه حد می توان به مسائل روانشناسی-اجتماعی نهاد، من، و فرامن منتقل کرد؟ البته تا اینجای کار شما الهیات را کنار گذاشته اید و مسائل را از دیدگاه علمی می خواهید بررسی کنید، تا چه حد بشود یا نشود. البته این مسائل را از دیدگاه الهیات و خصوصاً از دیدگاه بقیه الله الاعظم از لحاظ تاریخی در قرن نوزدهم و بیستم دنبال کردن و اینکه چه اتفاقاتی در اروپا و آمریکا و دیگر نقاط عالم و همینطور در دیار مسلمین افتاد، بحثی دیگر است. لا اله الا الله. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و الحمد الله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و مولانا و حبیب و طبیب قلوبنا محمد و آله الطاهرین لا سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و لعن الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی یوم الدین
- ۹۴/۰۳/۱۶